ظهور گل نرگس صلوات
دارد زمان آمدنت دير مي شود …
دارد جوان سينه زنت پير مي شود …
تقصير گريه هاي غريبانه شماست …
دنيا غروب جمعه چه دلگير مي شود…
[پنجشنبه 1395-02-16] [ 11:27:00 ب.ظ ]
|
|
||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
جاحظ که بحق یکى از معروفترین و تواناترین و مطلعترین نویسندگان عرب است و شهادت وى در این قبیل مسائل سندى تردید ناپذیر است در بارۀ سخنان محمّد (ص) چنین میگوید: ﺧﻮﺑﺴﺖ وﺻﻒ ﭘﯿﺎﻣﺒﺮ را از ﯾﮏ ﻏﯿﺮ ﻣﺴﻠﻤﺎن ﯾﺎ ﺑﻬﺘﺮ ﺑﮕﻮﯾﯿﻢ ﻻﻣﺬﻫﺐ ﺑﯿﺎن ﮐﻨﯿﻢ، ﮐﻪ اﺻﻼ ﺑﻪ دﯾﻦ و ﺗﻘﺪس آن اﻋﺘﻘﺎدی ﻧﺪارد ،وﻟﯽ ﭼﻮن دارای اﻧﺼﺎف اﺳﺖ،ﺑﻬﻨﮕﺎم ﺗﺤﻠﯿﻞ ﺗﺎرﯾﺨﯽ ﻧﯿﺰ ﻏﺮض ورزی ﻧﻤﯽ ﮐﻨﺪ و آﻧﭽﻪ را ﮐﻪ ﺧﻮاﻧﺪه ﺑﺪون ﻏﺮض و ﺑﺎ اﻧﺼﺎف ﺑﻪ ﻣﺨﺎﻃﺐ ﺧﻮﯾﺶ ﺗﺤﻮﯾﻞ ﻣﯽ دﻫﺪ! ویل دورانت در تاریخ تمدن خویش ، عصر ایمان چنین می نویسد: شادروان ابوالقاسم پوینده می گوید: نقل قول: چاه باز شناسد و از تاریکى نجات یابد و آنگاه گمشدگان مسالک را از مهالک برهاند و به سر منزل مقصود برساند.
سخنان گهربار حضرت پیامبر اکرم آسايش آدمي، در زنداني كردن زبان است.
اگر بر امتم دشوار نبود فرمان میدادم با هر نماز مسواک کنند . دعا مغز و روح عبادتها است هیچ دعایی بی اثر نمی ماند و لا اقل کفاره بعضی از گناهان واقع می شود. هترین وقت دعا سحرگاهان است خرما را ناشتا بخورید که کرم های بدن را می کشد وقتی نماز میخوانی نماز وداع بخوان هرگز سخنی را مگو که بعدها از آن معذرت خواهی کنی از آنچه در دست مردم است نومید مباش ای علی پاداش سه کار در دنیا و آخرت داده می شود حج فقر را بر طرف می کند صدقه بلا را میگرداند صله رحم عمر را می افزاید محبوبترین اعمال نزد خدا شادمانی ای که به مومنی برسانی گرسنگی اورا برطرف کنی گرفتاری او را برطرف سازی چه نیکو بخشش و هدیه ای است پند و اندرز ایمان عبارتست از شناخت قلبی اقرار کردن به زبان عمل کردن به اعضاء هرکه به زن بیگانه بچسبد با شیطان به یک زنجیر بسته شود و هر دو به آتش افکنده شوند سه تن را آتش دوزخ نسوزاند : زنی که به فرمان شوهر باشد زنی که به هنگام سختی گرفتاری شوهر صبر کند کسی که به پرد و مادرش نیکی کند شخص مومن طعنه زن و لعن کننده و ناسزاگو و بد زبان نیست رکس با زن نامحرمی دست دهد به خشم خداوند گرفتار شود . غیبت حسنات را می خورد چنان که آتش هیزم را می خورد .
کلمات قصار امام خامنه ای(سوادآموزى) اگر نتوانيم معضل بىسوادى را حل كنيم، اصل انقلاب و ايدههاى آن لطمه خواهد خورد. براى گسترش سواد و زدودن بىسوادى، همهى دستگاهها و كل نظام بايد حركت و احساس مسئوليت كنند. بىسوادى لكه ننگ براى يك ملت است. نهضت سوادآموزى، يك نهضت دينى و يك وظيفهى اسلامى است و كسانى كه در اين راه تلاش مىكنند، بايد با اين نيت گام بردارند.
امروز دنيا دنياى امواج است. با امواج و كامپيوتر همهى مفاهيم از اين طرف به آن طرف دنيا منتقل مىشود. زمانهى ما زمانهى ارتباطات نزديك است، اما اين ارتباطات نزديك هميشه به سود شيطان و شيطنتها نيست؛ به سود معنويتها و اصالتها هم هست. فنآورى پيشرفته و دانش پيچيدهى بشرى همان قدر كه سهولت و سرعت را در اختيار مردم عادى گذاشته، به همان اندازه و بيشتر، امكانات و سهولت و سرعت را در اختيار انگيزههاى ناپاك قرار داده است. كامپيوتر براى دورهى آينده مثل خط است؛ بايد بتوانيد از آن استفاده كنيد. اين ابزارى است كه همهى دنيا را در خودش مُندَمِج مىكند. كامپيوتر براى دورهى آينده مثل خط است؛ همچنان كه امروز اگر كسى بلد نباشد بخواند و بنويسد، در مقابل او هيچ چيز نيست.
کلمات قصار امام خامنه ای (تبليغ) بايد با عمل و زبان تبليغ كرد. برادرها، اگر پول و امكانات هنرى نداريم، اگر فعلاً ترجمهى قرآن، به زبان سعدى زمانه نداريم ؛ مىتوانيم كه اخلاق داشته باشيم؛ «المؤمن بُشره فى وجهه و حزنِه فى قلبه». آن چيزى را كه بايد ابراز كنيد، با اخلاق سراغ دلهاى جوانان برويد؛ ما يك راه ميانبُر داريم و آن، زبان خوش است. روحهاى جوانها، وراى قالبهاى آنهاست؛ آن وقت، تبليغ انجام خواهد شد. گاهى اوقات يك مبلّغ، كارى مىكند كه صد فقيه نمىتوانند آن كار را بكنند.
کلمات قصار امام خامنه ای(حوزه) روحانيت [روحانيت] بودند كه با ستمگران به مبارزه برخاستند و پناه مظلومان و مستضعفان شدند. از خصوصيات روحانيت شيعه اين بوده كه هميشه با مردم بوده است. اگر زحمات حوزههاى علميه از آغاز تا امروز نبود، يقيناً چيزى از دين و حقايق دينى باقى نمىماند. بهعقيدهى من يكى از واجبات هر طلبهيى اين است كه كتابهاى آقاى مطهرى را يك دور از اول تا آخر با دقت بخواند و مباحثه كند. حوزههاى علميه، مزرع علماى دين و پرورشگاه نهالهاى بالندهى فقاهت در آينده است. روحانيون بايد دانشجويان را همانند فرزندان خود مورد محبت و عطوفت قرار دهند. روحانيون مظهر اسلام هستند. طلبه و روحانى، بايستى ساده باشند و مظهر سادگى روحانيت هم، سادگى طلبگى است. عالم دين بايد فكر سياسى روشن و زنده و متناسب با زمان داشته باشد. محبوبيت روحانيت در تجمل و اشرافيگرى او نيست، در سادگى و بىپيرايگى اوست. نسبت شهدايى كه بعد از انقلاب، در كسوت روحانيت به شهادت رسيدند؛ بيش از دو برابر نسبت شهدايى است كه از بقيهى قشرهاى مردم، به شهادت رسيدند. وحدت دين و سياست اين است كه حوزههاى علميه هرگز از سياست دور نشوند.
کلمات قصار امام خامنه ای(علم و پژوهش) من شنيدهام كه در برخى از محافل سياسى حساس دنيا گفته شده كه ما نخواهيم گذاشت يك ژاپن اسلامى در اين منطقه بهوجود بيايد. آن ژاپن اسلامى، شما هستيد. اين حرف بيخود هم گفته نشده است؛ براى خاطر اينكه كشور ما بر حسب آمار از لحاظ - به قول رايج معروف - نرخ سرعت رشد علمى و تحقيقى در بُرههيى از زمان و در همين چند ساله، بالاترين نرخ رشد را در دنيا داشته است. در بعضى از مراكز سياسى يا سياسى - علمىِ امريكا گفتهاند ما نمىخواهيم يك ژاپن اسلامى بهوجود بيايد! ژاپن اسلامى يعنى شما. گفتهاند نمىخواهيم بگذاريم ملت ايران از خود پيشرفت علمى نشان دهد. اينها حركت ملت ايران را مىبينند؛ اين خودباورى را مىبينند. آنچه موجب نگرانى است، اين است كه مبادا نيروهاى مؤمن ما، ارزش كار علمى را در اين مملكت دست كم بگيرند. اسلام دين «علم» و «پايبندى به ارزشهاى معنوى» است. بايد علم و پژوهش را به عنوان يك باور عمومى در بياوريم تا يك همت همگانى بر اين كار گماشته شود؛ يعنى حقيقتاً مسئلهى كل نظام بشود. بنده چند سال است مرتب به دانشگاهها سفارش مىكنم كه بياييد توليد علم كنيد؛ كار هم دارند مىكنند، اما اين كار اگر با روحيهى علمباورى و بارور شدن ذهن انسان براى توليد علم همراه نباشد، ابتر خواهد بود. در دانشگاههاى ما به طور جدى بايد روى آن چيزهايى كه مربوط به بخش پژوهش است، تكيه شود. مىتوان دانش فنى را وارد كرد - كمااينكه الان داريم اين كار را مىكنيم؛ دانش فنىِ يك پديدهى صنعتى را وارد مىكنيم - ليكن اين مثل آن است كه ما در چاهى آب دستى بريزيم تا بتوانيم بعد همان آب را استخراج كنيم؛ براى بلند مدت، اين كار فايدهيى ندارد؛ بايد علم از درون بجوشد؛ آن هم بر طبق آنچه كه مورد احتياج كشور است. بنابراين بايد بر جريان علم در كشور، درونزايى حاكم باشد؛ اين كار بايد در دانشگاهها جدى گرفته شود؛ افزايش سهم بودجهى پژوهش، يكى از اين كارهاست. علم و پژوهش، براى كشاورزى و صنعت و معدن و بسيارى از بخشهاى ديگر كشور مقدمه است. مسئلهى علم و توليد علم و شكوفا كردن استعدادها در داخل، يك امر جدى و حياتى است. ملت ايران به دنيا كم، چيز ياد نداده است. ملت ما چند قرن، دانش، صنعت، پيشرفت، علم، فرهنگ و فلسفهى خود را به دنيا ياد داده است. موضوع علم و پژوهش در كشور، يك موضوع جدى است؛ … از جملهى چيزهايى است كه زيرساخت همهى پيشرفتهاى كشور در امور توسعهى مادى و صنعتى و به تبع آن مالى و سياسى و بينالمللى است. ما بايد از محاصرهى موجود كه كشورهاى جهان سوم در آن قرار گرفتهاند، خودمان را خارج كنيم. اين فقط وظيفهى ما نيست، بلكه وظيفهى همهى ملتهاى دنياست كه در دورهيى از كاروان علم عقب ماندند. من اعتقاد راسخم - كه اين اعتقاد با نظر خبرگان و كارشناسان فن تأييد شده است - اين است كه ما مىتوانيم اين كار را بكنيم. اين مُهر «نمىتوانيم» و «نمىتوانيد» را كه يكى از بخشهاى عمدهى سياست فرهنگى دشمنان بوده، بايستى از ذهن خودمان پاك كنيم.
به نظر من، دانشجوى موفق كسى است كه خوب درس بخواند، خوب تهذيب اخلاق بكند و خوب ورزش بكند. دانشجويان به عنوان نيروهاى متخصص در آينده كشور نقش مهمى خواهند داشت. استاد اگر آن استاد، يا آن مسئولى كه با اين معيارها تطبيق مىكند، مىگذاريد، اين را بايد ديگر همه احترامش كنند و واقعاً روى چشم بگذارند. دانشجو هم بايد او را احترام كند. اگر دانشگاه ما دانشگاه اسلامى است، يكى از بزرگترين مظاهرش بايستى احترام بيش از حد معمول دنيا به اساتيد باشد؛ مخصوصاً از طرف شاگردان. شاگرد بايد به استاد، بىقيد و شرط احترام كند. اگر آن استاد بد هم است، بايد او را احترام كنند. فرض كنيد استاد كافرى را آوردند و در يك كلاس پُرحزباللهى گذاشتند. آيا اين حزباللهىها بايد به اين كافر احترام كنند، يا بايد اهانت نمايند؟ نخير، بايد احترامش كنند، از او تجليل نمايند، او را بر خودشان مقدّم بدارند؛ چون استاد آنهاست، هيچ دليل ديگر نمىخواهد. اين درحالى است كه گفتيم اين شخص اصلاً معتقد به اعتقاد اينها نيست؛ چه رسد كه استادى مؤمن و مسلمان باشد. بههرحال، احترام استاد در محيط دانشجويى و دانشگاهى بايستى خيلى محفوظ باشد.
کلمات قصار امام خامنه ای(دانشگاه) دانشگاه جهتدار و ديندار، به شدت متمايل به ارزشهاى انقلابى و اسلامى است. دانشگاه كه قوام اصلى آن به استاد و دانشجوست، حقيقتاً پايهيى براى آيندهى كشور محسوب مىشود. محيط دانشگاه، بايد محيط دينى باشد. بايد اين را تأمين كنيم. و اين نمىشود، مگر اينكه شما كه رؤسا و مسئولان دستگاههاى دانشگاهى كشور هستيد … صددرصد با تعصب دينى و انقلابى و پايبندى شديد و اصرار بر اينكه بايد دين حاكميت پيدا كند و چترى بر زندگى محيط دانشگاه بزند، اين هدف را تعقيب كنيد . از كلمهى تعصب نترسيد. تعصب جاهلى بد است. عصبيتى كه از روى جهالت نباشد، خيلى هم خوب است. عصبيت، معنايش جهالت نيست. دانشگاه نظام جمهورى اسلامى، بايد كسانى را تربيت بكند كه تكيهى اين نظام، به آنها باشد. يعنى اين نظام، از لحاظ علمى و عملى و مديريت و گشودن گرههاى ريز و درشت بر سر راه زندگى اين ملت، به آنها تكيه كند.
کلمات قصار امام خامکنه ای(تعليم و تربيت) بايد به فكر آن روز [آينده] بود و آن روز دست شماست؛ دست آموزش و پرورش، دست معلّمين و مربيان است. شما هستيد كه بايد امروز، آن روز را ترسيم كنيد. با چى؟ با تربيت جوان. شما اين عامل و اين گلوله را پرتاب مىكنيد؛ خودش به هدف مىخورد. شما بايد ماشه را بچكانيد و اين، همين كار تربيتى است كه شما بايد امروز انجام بدهيد. دانشآموزانِ نونهالى كه در اختيار دستگاه فرهنگى كشور قرار دارند، عزيزترين و سرشارترين سرمايه و ذخيرهى آيندهى اين ملتند. در بلندمدت، هيچ چيز به اندازهى تعليم و تربيت اهميت ندارد. در محيط آموزش و پرورش بايد كارى بشود كه حتى يك استعداد، از ميان اين ميليونها نوجوان و جوان ايرانى هدر نرود. شما مسئولان آموزش و پرورش، به حيث اينكه معلمان و برنامهها و بقيهى ابزار و ادوات كار در اختيار شماست، اولين سنگِ بناهاى شخصيت فكرى هر موجود بشرى را كه در اين كشور پهناور و بزرگ رو به رشد است، داريد مىگذاريد. قدر تعليم و تربيت و معلمى كه يك سنگر فرهنگى است را بدانيد. مردم هم، قدر معلمان و كارگزاران تعليم و تربيت را بدانند. من به شما فرهنگيان عزيز مىگويم كه مسئلهى فرهنگ و تعليم و تربيت، مسئلهى اول در نظام ماست. امروز دشمنان نمىخواهند دانشگاه و درس و مدرسه و معلم باشد.
کلمات قصار امام خامنه ای(ولايت فقيه) امروز حكومتهاى دنيا، غالباً آلوده است. ما خدا را شكر مىكنيم كه نسخه حكومت اسلامى را در اينجا پيدا كرديم. به نظر ما حكومت با قانون اساسى ما، راقيترين نوع حكومتهاست؛ يعنى حكومتى كه با نظام ولايت فقيه معرفى مىشود. بعضى از اين مسئله تحاشى مىكنند! در حكومت اسلامى - يعنى حكومت فقيه عادل و فقيه متقى - هم حضور مردم هست، هم حضور معنويت و ارزشهاى اسلامى و حضور تقوا هست؛ اين، بالاتر از همه است. مسئلهى ولايت فقيه، اساس نظام و ستون فقرات نظام است. ولايت فقيه عادل، يعنى حكومت كسى كه دين و اسلام را مىشناسد و مىداند چگونه بايد بر مردم حكومت كرد؛ و نيروى تقوا هم به او كمك مىكند كه از اين خط منحرف نشود. ولايت فقيه، مترقيترين چيزى است كه مىتوان به يك جامعهى بشرى پيشنهاد كرد. ولايت فقيه، يك فرهنگ و يك جريان است. ولايت فقيه، جايگاه مهندسى نظام و حفظ خط و جهت نظام و جلوگيرى از انحراف به چپ و راست است؛ اين اساسىترين و محورىترين مفهوم و معناى ولايتفقيه است. نقش ولايتفقيه اين است كه در اين مجموعهى پيچيده و در هم تنيدهى تلاشهاى گوناگون نبايد حركت نظام، انحراف از هدفها و ارزشها باشد؛ نبايد به چپ و راست انحراف پيدا شود. پاسدارى و ديدهبانىِ حركت كلى نظام به سمت هدفهاى آرمانى و عالىاش، مهمترين و اساسىترين نقش ولايتفقيه است.
کلمات قصار امام خانه ای (مبعث) ************************************************ بعثت نبى اكرم (صلّى اللَّه عليه واله وسلّم) حركت عظيمى در تاريخ بشر بود كه نجات انسانها، تهذيب نفس و اخلاق بشر و مقابله با مشكلات و مصائب بشرى در همهى دورانها را دنبال مىكرد. بزرگداشت مبعث، بيش از آنچه صرفاً تجليل از يك خاطرهى گرامى باشد، مطرح كردن درسهاى بزرگ بعثت پيغمبر است، كه امروز همهى بشريت - بخصوص جامعهى مسلمانان - به آنها نياز دارد.
خبرگزاری ایسنا: علی مطوری در گفتوگو با خبرنگار خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) منطقه خوزستان، اظهار کرد: خداوند تعالی در آیات بسیاری به موضوع مبعث نبی اکرم (ص) اشاره فرموده است. قرآن کریم اهداف بسیاری را برای پیامبر اکرم ترسیم کرده که از جمله آنان، تفسیر و تبیین آیات قرآن کریم است. وی افزود: اولین مفسر قرآن کریم، خداوند است و پس از آن این شأن و جایگاه در اختیار پیامبر اکرم (ص) است. بنابراین یکی از مسئولیتها و ماموریتها که در حوزه نبوت قرار میگیرد، بحث تفسیر و تشریح قرآن کریم و بیان مبهمات و محکمات و متشابهات و امثال آنها است. این عضو هیات علمی دانشگاه شهید چمران اهواز عنوان کرد: از دیگر اهداف مبعث پیامبر اکرم (ص) که در قرآن کریم مشاهده میشود، بحث اسوه و الگو بودن پیامبر برای تمام مردم است. در قرآن آمده است که ای بشریت پیامبر اکرم (ص) برای شما بهترین اسوه و الگو در اخلاق و مسائل تربیتی است. وی با بیان اینکه پیامبر اسلام (ص) بسیار متواضع بودهاند، ادامه داد: در احادیث بیان شده که سه چیز پایه و اساس اسلام را شکل داده که شامل اخلاق پیامبر (ص)، شمشیر علی (ع) و اموال خدیجه (س) همسر باوفای پیغمبر اکرم (ص) بوده است. مطوری با اشاره به اخلاق پیامبر (ص) گفت: در قرآن خطاب به حضرت محمد (ص) آمده است که ای پیامبر اگر قلبی سخت و نفوذ ناپذیر داشتی، نمیتوانستی در مدت زمانی کوتاه این همه انسان را به سوی خود جذب کنی. بنابراین نخستین عامل پیشرفت اسلام و گرایش مردم به مسلمانی با آن وضعیت بت پرستی و اعمال نادرست و گناه در آن زمان، پیامبر اکرم (ص) بوده است که آنان را از حالت شرک و بت پرستی استخراج کرده و در مدت بعثت، از آنان انسانهایی میسازد که حاضر شدند در راه خدا از جان و همه چیز خود بگذرند. این عضو هیات علمی دانشگاه شهید چمران اهواز گفت: همچنین از جمله اساسیترین اهداف پیامبر اکرم (ص) اتمام دین است. پیامبران پیش از پیامبر اسلام (ص)، هر چند که جهانی بودهاند ولی هیچ یک رسالت ابدی و ازلی نداشتند. قرآن کریم نیز به خاتمیت دین اسلام اشاره میکند و میگوید پس از پیامبر اسلام (ص) پیامبر دیگری نخواهد آمد و با قرآنی که همراه خود آورده است، جوابگوی تمام سوالها، شبهات و نیازهای اساسی زندگی طیبه است. مطوری ادامه داد: در قرآن کریم هیچ چیزی ناقص دیده نمیشود. در قرآن آمده است که ما در قرآن کریم از بیان هیچ چیزی فروگذار نکردیم. وی افزود: برخی به استناد آیات قرآنی میگویند که هر چه در علوم موجود است در قرآن کریم نیز وجود دارد. همچنین عدهای معتقدند که قرآن کریم کتاب انسان سازی است که جهت هدایت نیز آمده است. این عضو هیات علمی دانشگاه شهید چمران اهواز گفت: بین ۷۰۰ تا ۹۰۰ آیه قرآنی به مسائل علمی پرداخته است و در برخی آیات قرآن به بحث جریانات کهکشانها، زمین، دریاها و حیوانات اشاره شده است. در مجموع میتوان گفت کتابی که پیامبر اسلام (ص) به همراه خود آورده، کتابی است که به جنبههای مختلف حیات بشری توجه کرده است. وی با بیان اینکه یکی از شاخصترین مشخصههای پیامبر اسلام (ص) آوردن قرآن کریم است، عنوان کرد: قرآن کریم، پاسخگو و سازنده حیات طیبه است و پر از صلح، آرامش و زندگی مسالمت آمیز است. همچنین قرآن کریم به اندازه کافی دعوت به امر به معروف و نهی از منکر، دعوت به صلح، آرامش و ایثار کرده است. این عضو هیات علمی دانشگاه شهید چمران اهواز ادامه داد: در قرآن آمده است که ای مسلمانان بهترین الگوی زندگی، پیامبر اکرم (ص) است که در چهل سالگی مبعوث به نبوت شد و تا ۲۳ سال بار سنگین نبوت را با تمام رنجها بر دوش کشید. در وجود مبارک پیامبر اکرم (ص) به هیچ عنوان یاس و ناامیدی قابل مشاهده نیست. مطوری بیان کرد: یکی از درسهای مهم بعثت این است که نباید هیچ وقت مأیوس بود. پیامبر اسلام (ص) نیز تمام دشمنیها از خویشان و نزدیکان و غریبهها و بسیاری دیگر تحمل کرد ولی طی ۲۳ سال توانست عده بسیاری را جذب کند. وی افزود: باید گفت دوران رسالت حضرت محمد (ص) و در ۱۰ سالی که در مدینه بودند، تمام احکام مبانی اخلاقی، اعتقادی و فکری با ترنم آیات قرآنی بر پیامبر اکرم نازل شد و او قرآن را همچون قطرات حیات بخش باران بر قلوب مسلمانان میخواند. این عضو هیات علمی دانشگاه شهید چمران اهواز گفت: امر به معروف و نهی از منکر یکی از اهداف بزرگ پیامبر اکرم (ص) است که امروز به شدت به عنوان یکی از فروع دین اسلام به آن نیاز است. در جامعه منکرات زیادی از جمله رباخواری، بدحجابی، سرقت و ناامنی و بسیاری از ناهنجاریها را شاهد هستیم و باید به امر به معروف و نهی از منکر که از پیامبر اکرم (ص) به ما رسیده است، عمل شود. مطوری با اشاره به جایگاه بعثت در فرهنگ مسلمانان، بیان کرد: جایگاه بعثت در میان مسلمانان بسیار خاص است و در تمام کشورهای اسلامی به ویژه در ایران روز مبعث جشن گرفته میشود. همچنین در این روز در کشور ما علاوه بر تعطیلی رسمی، در سراسر کشور در مساجد، حسینیهها، مراکز فرهنگی علمی و در خانهها نیز مردم جشن برپا میکنند و جهت تبریک این روز مبارک به دید و بازدید میروند. وی عنوان کرد: امید است که روز مبعث برای امت و جهان اسلام مقدمه صلح و آرامش باشد و نصرت اسلام و مسلمین را در پی داشته باشد و به برکت این مناسبت مبارک مشکلات مسلمانان حل و جنگ و خونریزی در کشورهای اسلامی تمام شود و جای خود را به صلح و دوستی دهد.
28 رجب؛ سالروز حرکت امام حسین(ع) از مدینه به مکه امام حسین(ع) با توجه به نامناسب بودن شرایط مدینه برای اظهار مخالفت علنی و قیام و نیز در خطر بودن جان خود در این شهر بدون امکان حرکتی مؤثر، تصمیم به ترک آن گرفت. از آیهای که امام در هنگام خروج از مدینه قرائت کردند، این نکته - که ترک این شهر به علّت عدم احساس امنیت بوده است - آشکار میشود. به گزارش خبرنگار دین و اندیشه خبرگزاری دانشجویان ایران(ایسنا)، فلسفه قیام ابا عبدالله الحسین (ع) را در سخنان آن حضرت در آغاز حرکت از مدینه و موضع گیریهای ایشان در برابر حوادثی که در منزلگاههای میان راه روی داده است، میتوان یافت. خروج از مدینه امام(ع) عزم خروج از مدینه را کرد ایشان شب هنگام نزد قبر مادر و برادر رفت و نماز خوانده و وداع کرد و صبح به خانه برگشت. در برخی دیگر از منابع آمده است حضرت(ع) دو شب متوالی را در کنار قبر رسول خدا(ص) بیتوته کردند. حرکت به سمت مکه امام(ع) شبانگاه بیست و هشتم رجب و به نقلی دیگر سوم شعبان سال 60 هجری به همراه 82 نفر از اهل بیت و یارانش از مدینه خارج شد. در این سفر به جز محمد بن حنفیه بیشتر خویشاوندان امام حسین(ع) از جمله فرزندان، برادران، خواهران و برادرزادههای آن حضرت(ع)، ایشان را در این سفر همراهی میکردند. علاوه بر بنی هاشم، 21 نفر از یاران امام حسین(ع) نیز با ایشان در این سفر همراه شده بودند. امام حسین(ع) به همراه همراهانش از مدینه خارج شد و بر خلاف خواسته نزدیکانش راه اصلی مکه را پیش گرفت. در میان راه مکه، امام(ع) و همراهانش با عبداللّه بن مطیع، دیدار کردند. امام حسین(ع) پس از پنج روز، در روز سوم شعبان سال 60 به مکه رسید و مورد استقبال گرم مردم مکه و حجاج بیت الله الحرام قرار گرفت. مسیر حرکت امام(ع) از مدینه به مکه مدینه (15 رجب سال 60 هجری هلاکت معاویه و 28 رجب سال 60 هجری خروج امام(ع) از مدینه)، ذوحلیفه ملل، سیاله، عرق ظنیه، زوحاء، انایه، عرج، لحر جمل، سقیا، ابواء، گردنه هرشا، رابغ، جحفه، قدید، خلیص، عسفان، مرظهران، مکه مکرمه(3 شعبان سال 60 هجری ورود امام(ع) به مکه) مسیر حرکت امام حسین(ع) از مدینه به مکه است. ورود امام به مکه کاروان امام حسین(ع) پنج روز پس از خروج از مدینه در سوم شعبان سال 60 هجری، وارد شهر مکه شد. ساکنان مکّه و زائران بیت الله الحرام با شنیدن خبر ورود امام(ع) به مکه بسیار شادمان شدند. مردم، صبح و شام، نزد حضرت(ع) در رفت و آمد بودند و این بر عبداللّه بن زبیر، سخت گران میآمد؛ چرا که امید داشت مردم مکّه با وی بیعت کنند و میدانست که تا امام حسین(ع) در مکّه هست، کسی با او بیعت نمیکند؛ زیرا جایگاه امام حسین(ع) در نزد مردمان مکّه، بسیار بالاتر از جایگاه پسر زبیر بود. اینکه چرا امام حسین (ع) در آغاز حرکت از مدینه به مکه رفت به دلیل آن بود که پس از آن که معاویه بن ابی سفیان (نخستین خلیفه اموی) در نیمه رجب سال 60 قمری مُرد و فرزندش یزید، به خلافت مسلمانان دست یافت، وی و درباریان اموی تلاش زیادی به عمل آورده تا از همه مردم بیعت گیرند. آنان، مشکل خاصی در گرفتن بیعت از اهالی شام، مصر، عراق و یمن نداشته و تنها دغدغه خاطرشان از حجاز، به ویژه از شهر مقدس مدینه بود. زیرا در این شهر بزرگانی چون عبدالله بن عباس، عبدالله بن جعفر، محمد بن حنیفه، عبدالله بن عمر و عبدالله بن زبیر زندگی میکردند، که از جهات گوناگون بر یزید برتری و در رسیدن به مقام حکومت، بر او ترجیح داشتند. اما در میان مخالفان یزید در مدینه، وجود شخصیت ممتازی چون امام حسین(ع)، همانند خورشید تابان، تمام ستارگان و سیارگان را بی فروغ مینمود و به عنوان تنها یادگار جدش حضرت محمد(ص) و جانشین پدر و برادر مظلومش حسن بن مجتبی(ع)، در رسیدن به مقام خلافت و رهبری مسلمانان، شایستهتر از همه بود و نگاه همگان به سوی او معطوف بود. بدین لحاظ، یزید بیش از همه، از وی واهمه داشت و درصدد تسلیم کردنش برآمد. بنابراین، امام حسین(ع) با توجه به نامناسب بودن شرایط مدینه برای اظهار مخالفت علنی و قیام و نیز در خطر بودن جان خود در این شهر بدون امکان حرکتی مؤثر، تصمیم به ترک آن گرفت و از آیهای که در هنگام خروج از مدینه قرائت کرد، این نکته - که ترک این شهر به علّت عدم احساس امنیت بوده است - آشکار میشود. منبع: ابن اعثم، پیشین، صص19- 20 و الخوارزمی، پیشین، ص.187 البلاذری، پیشین، ص160؛ الطبری، پیشین، ص341 و شیخ مفید، پیشین، ص34. ابن اعثم، پیشین، صص21-22 و الخوارزمی، پیشین، ص189. ابن اعثم، پیشین، ص69. ابوحنیفه احمد بن داوود الدینوری، الاخبار الطوال، ص228؛ الطبری، پیشین، ص341 و ابن اثیر، پیشین، ص16. الدینوری، پیشین، ص228 و شیخ صدوق، پیشین، صص152-153. شیخ صدوق، پیشین، ص152. وقعة الطف ص 85 و 86
|
|
|||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
|