فرشته
 
 


شنبه یکشنبه دوشنبه سه شنبه چهارشنبه پنج شنبه جمعه
        1 2 3
4 5 6 7 8 9 10
11 12 13 14 15 16 17
18 19 20 21 22 23 24
25 26 27 28 29 30 31



جستجو


موضوع

نحوه نمایش نتایج:


اللّهُمَّ كُنْ لِوَلِيِّكَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَعَلى آبائِهِ في هذِهِ السّاعَةِ وَفي كُلِّ ساعَةٍ وَلِيّاً وَحافِظاً وَقائِدا ‏وَناصِراً وَدَليلاً وَعَيْناً حَتّى تُسْكِنَهُ أَرْضَك َطَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فيها طَويلاً

دريافت كد دعاي فرج




 



                                        

 


ظهور گل نرگس صلوات


دارد زمان آمدنت دير مي شود …


دارد جوان سينه زنت پير مي شود …


تقصير گريه هاي غريبانه شماست …


دنيا غروب جمعه چه دلگير مي شود…

موضوعات: ظهور گل نرگس صلوات  لینک ثابت
[پنجشنبه 1395-02-16] [ 11:27:00 ب.ظ ]




 

کاش می شد که خدا اجازه ظهورت می داد

کاش می شد که در این دیار غربت و میان موج غمها به سکوت سرد وسنگین رخصت خاتمه می داد

کاش می شد جمعه ما شاهد ابروی زیبای تو می شد

کاش می شد دیده نا قابل ما فرش کیسوی تو می شد

کاش می شد انتظار منتظر بپایان رسد و هوا میزبان یاس ها ونسترن ها خاک پای مهدی زهرا شود

کاش می شد تو هم از انتظار خسته شوی و برای فرج دعا کنی

کاش می شد…

موضوعات: کاش می شد...  لینک ثابت
 [ 11:14:00 ب.ظ ]




یا بقیه الله!

بقیه الله!
خورشید جمعه ای دیگر دارد به غروب ماتم می نشیند و انگار ، داغ هجران تو همچنان بر دل ما می ماند.

یا بقیه الله!
چشمان اشکبارم را ببین که به راه آمدنت سفید شد و تو باز هم نیامدی.

یا بقیه الله!
شاید خدایت نیامدنت را فرصتی دیگر برای من قرار داده است تا وقتی که تو می آیی خروش، پاک پاک باشد.

یا بقیه الله!
تو که خود فرموده ای که به احوال شیعیانت آگاهی. پس لابد خوب می دانی که میان ما و اذان ظهر و آسمان ، چه رابطه ای است!!!

یا بقیه الله!
تو که خود خوب می دانی برخروش چه دارد می گذرد! پس جان مادرت فاطمه، هق هق غروب جمعه ما را در دفتر عشقبازی های عشاقت ثبت کن.

یا بقیه الله!
خروش را کمک تا از نگاه پنهانش ، غریبی سیراب شود.

یا بقیه الله!
در این غروب جمعه ای دیگر، ضجه غریبانه خروش و نگاه خیسش را که به پیشگاه با شکوهت تقدیم می کند بپذیر.

یا بقیه الله!
وقتی که تو می آیی ، خروش در چه حال است … خروش در چه حال است…

یا بقیه الله…یا بقیه الله… یا بقیه الله… یا بقیه الله

ندانم كه كي خواهي آمد
باورت دارم كه خواهي آمد
يوسفي دارد اين دنيا كه خواهد ماند
يوسف زهراست (س) كه مي نازد و خواهد ماند
تابيايد نفسي تازه دهد مردگان را
روشنايي دهد چشم دنيا و همگان را
جمله مارا تو نگاهي كن بهر كرم
تو كريمي زخدا كه دهي همه را بهركرم

موضوعات: یا بقیه الله!  لینک ثابت
 [ 11:08:00 ب.ظ ]




موضوعات: یا صاحب زمان (عج)  لینک ثابت
 [ 10:59:00 ب.ظ ]




 


غروب جمعه

دارد زمان آمدنت دير مي شود …


دارد جوان سينه زنت پير مي شود …


تقصير گريه هاي غريبانه شماست …


دنيا غروب جمعه چه دلگير مي شود…

موضوعات: غروب جمعه  لینک ثابت
 [ 10:51:00 ب.ظ ]






مولا جان 


فروغی بی بدل مهتـــاب دارد


و انگشتر عقیقی نـــــاب دارد


بیــــــا زاهد به گلـــــزار ولایت


که شیعه یک گل شاداب دارد


شنیدم هاتف غیبی چنین گفت:


عجب تاجی به سر ارباب دارد

موضوعات: مولا جان  لینک ثابت
 [ 10:47:00 ب.ظ ]




موضوعات: یا مهدی ادرکنی  لینک ثابت
 [ 10:39:00 ب.ظ ]







مولای من!

ای ناگهان تراز همه ی اتفاق ها

پایان خوبِ قصه ی تلخِ فراق ها

ای وارثِ شکوه اساطیر،جلوه کن

تاگم شود ابهت این ادعاها…
‏ “

اللهم عجل لولیک الفرج ، وجعلنا من خیر أعوانه و أنصاره “
‏ “

اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم “????

موضوعات: مولای من  لینک ثابت
 [ 10:31:00 ب.ظ ]





نهج الفصاحه: مجموعه کلمات قصار حضرت رسول (ص)
نویسنده: محمد بن عبدالله
مترجم: ابوالقاسم پاینده
نهج الفصاحه مجموعه سخنان پیامبر اکرم (ص) است که به ترجمه شادروان ابوالقاسم پاینده به پارسی برگردانده شده است.
به جرات می توان گفت یکی از موثرترین و بزرگترین شخصیت های تاریخ ، پیامبر اسلام،محمد بن عبدالله است،که موافق و مخالف بر تاثیر شگرف او در مسیر تاریخ صحه می گذارند و از همین روی شناختن اصیل مکتب و سخنان و اخلاق او بر انسان فرهیخته و محقق لازم و واجب است،چه او را به عنوان یک شخصیت قدسی بشناسند،و چه یک شخصیت نیرومند تاریخی.

جاحظ که بحق یکى از معروف‌ترین و تواناترین و مطلعترین نویسندگان عرب است و شهادت وى در این قبیل مسائل سندى تردید ناپذیر است در بارۀ سخنان محمّد (ص) چنین میگوید:
«سخنى است که شمارۀ حروفش اندک و شمارۀ معانیش بسیار، از تصنّع برى و از تکلّف بر کنار است. آنجا که تفصیل باید مفصل و آنجا که اختصار شاید مختصر است. از کلمات نامأنوس و فرارى و از سخنان مبتذل و بازارى مبرّاست.
کلماتش با حکمت همدوش و با عصمت هم آغوش و با تأیید قرین و با توفیق همنشین بود. این گفتار را خداوند، با محبت و قبول توأم ساخته بود. مهابت و حلاوت و افهام و اختصار را با هم داشت. از تکرار سخن بى‌نیاز بود و شنونده را بدین کار نیاز نمى‌افتاد. با وجود این هیچ وقت کلمه‌اى از سخنش نمى‌افتاد و خطائى بر او رخ نمیداد و دلیلش سستى نمیگرفت، هیچ کس بر او فائق نمیشد و سخندانى او را مجاب نمیکرد. سخنان مفصل را با کلمۀ مختصر رد میکرد. براى اسکات حریف، در حدود معلومات او سخن مى‌گفت. جز سخن راست دلیلى نمى‌آورد و غلبه را جز بوسیلۀ حقیقت نمیخواست. سخنان فریبنده و خدعه آمیز نمیگفت.
عیبجوئى نمیکرد. گوشه نمیزد. در سخن نه کند بود و نه تند. گفتارش نه طولانى بود و نه مبهم. مردم سخنى سودمندتر و شیواتر و رساتر و مؤثرتر و روانتر و فصیحتر و واضحتر از سخن وى نشنیدند.» جاحظ پس از ذکر این سخن از بیم آنکه مبادا گفتار وى در نظر کوته‌نظران و بى‌خبران گزاف جلوه کند چنین گوید:
«شاید آنها که از دانش بهرۀ کافى ندارند و از رموز سخن و سخندانى بى‌خبرند گمان برند که ما در ستایش سخن محمّدى راه تکلف پیمودیم و در بارۀ اهمیت آن گزاف گفتیم، چنین نیست. قسم به آنکه گزاف گوئى را بر دانشمندان حرام کرده و تکلّف را در نظر اهل نظر قبیح ساخته و دروغگویان را در پیش خردمندان بى‌قدر نموده، این گمان را کسانى مى‌کنند که از راه حقیقت منحرف شده‌اند.»

ﺧﻮﺑﺴﺖ وﺻﻒ ﭘﯿﺎﻣﺒﺮ را از ﯾﮏ ﻏﯿﺮ ﻣﺴﻠﻤﺎن ﯾﺎ ﺑﻬﺘﺮ ﺑﮕﻮﯾﯿﻢ ﻻﻣﺬﻫﺐ ﺑﯿﺎن ﮐﻨﯿﻢ، ﮐﻪ اﺻﻼ ﺑﻪ دﯾﻦ و ﺗﻘﺪس آن اﻋﺘﻘﺎدی ﻧﺪارد ،وﻟﯽ ﭼﻮن دارای اﻧﺼﺎف اﺳﺖ،ﺑﻬﻨﮕﺎم ﺗﺤﻠﯿﻞ ﺗﺎرﯾﺨﯽ ﻧﯿﺰ ﻏﺮض ورزی ﻧﻤﯽ ﮐﻨﺪ و آﻧﭽﻪ را ﮐﻪ ﺧﻮاﻧﺪه ﺑﺪون ﻏﺮض و ﺑﺎ اﻧﺼﺎف ﺑﻪ ﻣﺨﺎﻃﺐ ﺧﻮﯾﺶ ﺗﺤﻮﯾﻞ ﻣﯽ دﻫﺪ! ویل دورانت در تاریخ تمدن خویش ، عصر ایمان چنین می نویسد:
«ﺑﺎ آﻧﮑﻪ ﭘﯿﺎﻣﺒﺮ ﺷﺨﺼﺎً ﺑﻪ ﻫﻤﮥ اﻣﻮر ﻣﯽ رﺳﯿﺪ، از ﻓﺮط ﺗﻮاﺿﻊ ﻣﺤﺒﻮب ﻫﻤﮕﺎن ﺑﻮد و ﺑﺎرﻫﺎ اﻋﺘﺮاف ﯽ ﮐﺮد ﮐﻪ ﺑﻌﻀﯽ ﭼﯿﺰﻫﺎ را ﻧﻤﯽ داﻧﺪ و ﺑﻪ ﮐﺴﺎﻧﯽ ﮐﻪ او را ﻓﺮاﺗﺮ از اﻧﺴﺎﻧﯽ ﻋﺎدی ﻣﯽ ﭘﻨﺪاﺷﺘﻨﺪ و از ﻣﺮگ و ﺳﻬﻮ ﺑﺮ ﮐﻨﺎر ﻣﯽ داﻧﺴﺘﻨﺪ اﻋﺘﺮاض ﻣﯽ ﮐﺮد. ﻫﯿﭻ وﻗﺖ ادﻋﺎ ﻧﮑﺮد ﮐﻪ از ﻋﺎﻟﻢ ﻏﯿﺐ آﮔﺎه اﺳﺖ ﯾﺎ ﻣﻌﺠﺰه ﻣﯽ آورد.
زﻧﺪﮔﯽ ﭘﯿﺎﻣﺒﺮ، ﺟﺰ در ﻣﻮرد زﻧﺎن و ﻗﺪرت، ﺑﺴﯿﺎرﺳﺎده ﺑﻮد. ﺧﺎﻧﻪ ﻫﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﺑﺘﻮاﻟﯽ در آﻧﻬﺎ اﻗﺎﻣﺖ ﮔﺮﻓﺖ ﻫﻤﮕﯽ از ﺧﺸﺖ ﺑﻮدﻧﺪ و ﺑﯿﺶ از دو ﻣﺘﺮ و ﻧﯿﻢ ﺑﻠﻨﺪی ﻧﺪاﺷﺘﻨﺪ. ﺳﻘﻒ آﻧﻬﺎ از ﺷﺎﺧﮥ ﺧﺮﻣﺎ ﺑﻮد و درب آﻧﻬﺎ ﭘﺮده ﻫﺎﯾﯽ از ﻣﻮی ﺑﺰ ﯾﺎ ﮐﺮک ﺷﺘﺮ. ﺑﺴﺘﺮ وی ﺗﺸﮑﯽ ﺑﻮد ﮐﻪ ﺑﺮ زﻣﯿﻦ ﮔﺴﺘﺮده ﯽ ﺷﺪ. ﺑﺎرﻫﺎ او را ﻣﯽ دﯾﺪﻧﺪ ﮐﻪ ﭘﺎﭘﻮش ﺧﻮد را ﻣﯽ دوﺧﺖ، ﯾﺎ ﻟﺒﺎس ﺧﻮد را وﺻﻠﻪ ﻣﯽ زد، ﯾﺎ آﺗﺶ روﺷﻦ ﻣﯽ ﮐﺮد، ﯾﺎ ﺧﺎﻧﻪ را ﺟﺎرو ﻣﯽ ﮐﺮد، ﯾﺎ ﺑﺰ ﺧﺎﻧﮕﯽ را در ﺣﯿﺎط ﻣﯽ دوﺷﯿﺪ !
ﻫﺮﮔﺰ ﺑﻪ اﺑﻬﺖ ﻗﺪرت ﺗﻈﺎﻫﺮ ﻧﻤﯽ ﮐﺮد، دوﺳﺖ ﻧﺪاﺷﺖ ﮐﻪ ﻧﺴﺒﺖ ﺑﺪو ﺑﺎ ﺗﮑﺮﯾﻢ ﺧﺎص رﻓﺘﺎر ﮐﻨﻨﺪ. دﻋﻮت ﺑﺮده را ﺑﺮای ﻏﺬا ﻣﯽ ﭘﺬﯾﺮﻓﺖ. ﮐﺎری ﮐﻪ ﻗﻮت و ﻓﺮﺻﺖ اﻧﺠﺎم آن را داﺷﺖ ﺑﻪ ﺑﺮده واﮔﺬار ﻧﻤﯽ ﮐﺮد. ﺑﺎ آﻧﮑﻪ از ﻏﻨﯿﻤﺖ و ﻣﻨﺎﺑﻊ دﯾﮕﺮ ﻣﺎل ﻓﺮاوان ﺑﻪ دﺳﺖ او ﻣﯽ رﺳﯿﺪ ، ﺑﺮای ﺧﺎﻧﻮادة ﺧﻮد ﺑﺴﯿﺎر ﮐﻢ ﺧﺮج ﻣﯽ ﮐﺮد؛ آﻧﭽﻪ ﺑﺮای ﺧﻮدش ﺗﺨﺼﯿﺺ ﻣﯽ داد از ﮐﻢ ﻫﻢ ﮐﻤﺘﺮ ﺑﻮد؛ ﻗﺴﻤﺖ اﻋﻈ ﺎﻟﯽ را ﮐﻪ ﺑﻪ دﺳﺖ او ﻣﯽ رﺳﯿﺪ ﺻﺮف ﺻﺪﻗﺎت ﻣﯽ ﮐﺮد. ﻣﺜﻞ ﻫﻤﮥ ﻣﺮدم، ﺑﻪ وﺿﻊ ﻇﺎﻫﺮ ﺧﻮد توجهی خاص داشت ( برخلاف مرتاضان)
ﺻﺪای وی زﻧﮕﺪار و ﺷﯿﺮﯾﻦ و دﻟﭙﺬﯾﺮ ﺑﻮد. ﺑﺴﯿﺎر ﺣﺴﺎس ﺑﻮد، ﺗﺤﻤﻞ ﺑﻮﻫﺎی ﻧﺎﺧﻮش ﯾﺎ ﺻﺪای زﻧﮓ ﯾﺎ در رﻓﺘﺎرت ﻣﯿﺎﻧﻪ روی اﺧﺘﯿﺎر ﮐﻦ و ﺳﺨﻦ آرام ﮔﻮ، ﻧﻪ ﺑﺎ ﻓﺮﯾﺎد ﺑﻠﻨﺪ.
ﺟﻨﮕﺠﻮﯾﯽ ﺳﺮﺳﺨﺖ ﺑﻮد و ﺑﺎ دﺷﻤﻦ ﺳﻬﻞ اﻧﮕﺎری ﻧﻤﯽ ﮐﺮد. ﻗﺎﺿﯽ ﻋﺎدﻟﯽ ﺑﻮد و ﻣﯽ ﺗﻮاﻧﺴﺖ ﺧﺸﻦ و ﺧﺪﻋﻪ ﮔﺮ ﺑﺎﺷﺪ، اﻣﺎ ﮐﺎرﻫﺎی رﺣﯿﻤﺎﻧﮥ وی ﻓﺮاوان ﺑﻮد. ﺑﺴﯿﺎری از ﺧﺮاﻓﺎت وﺣﺸﯿﺎﻧﻪ را از ﯿﺎن ﺑﺮد: از ﻗﺒﯿﻞ ﮐﻮر ﮐﺮدن ﭼﺸﻢ ﺑﻌﻀﯽ ﺣﯿﻮاﻧﺎت ﺑﺮای ﺟﻠﻮﮔﯿﺮی از ﭼﺸﻢ ﺑﺪ، ﯾﺎ ﺑﺴﺘﻦ ﺷﺘﺮ مﺘﻮﻓﺎ ﺑﺮ ﺳﺮ ﻗﺒﺮش. دوﺳﺘﺎﻧﺶ او را ﺑﻪ ﺣﺪ ﭘﺮﺳﺘﺶ دوﺳﺖ داﺷﺘﻨﺪ.

شادروان ابوالقاسم پوینده می گوید:
بزرگى و توانائى روح را از آثار آن مى‌توان شناخت. کسانى که در جهان کارهاى بزرگ و شگفت انگیز انجام داده‌اند اعمالشان بر بزرگى و توانائى روحشان شاهدى صادق است. از این میانه آن‌ها که اعمال بزرگ و حیرت‌انگیزشان مایۀ بهبود و کمال و صلاح انسانیت شده در مرحلۀ عظمت و نبوغ، در صف اوّل جاى دارند و از سایر بزرگان جهان ممتازند. اینان در میان فرزندان انسان مانند خورشید در میان ستارگانند که با حرارت و نور و نیروى خود زندگى و نظم معنوى جهان را از زوال و آشفتگى حفظ مى‌کنند و رفتار و گفتارشان براى راهنمائى کسان، به کمال مطلوب انسانیت و رها ساختن بیخبران از بند هوى و پاى بند شهوت بهترین وسیله است.
در ظلمتکدۀ جهان که حقیقت با اوهام و ظنون آمیخته و راه از چاه هویدا نیست و از تصادم امیال و وظایف و قیود در هر قدم هزاران پیچ و خم و پرتگاه در پیش است، براى فرار از حیرت و گمراهى، بناچار دلیل راهى باید جست و به پرتو او این راه سخت و پر خطر را آسان و بى‌خطر پیمود.
این کار از همه کس ساخته نیست. اگر رهسپرى، مشکل و پر خطر باشد محققا رهبرى، هزار بار مشکلتر است. طینتى پاک باید و گوهرى اصیل و روحى چون کوه استوار و همّتى چون آسمان بلند و حوصله‌اى چون دریا وسیع و از همۀ اینها مهمتر، دلى باید از شوق لبریز و سرى از عشق پر شور و روحى از پرتو غیب، روشن تا به نیروى شوق و رهنمائى عشق و پرتو غیب، راه از

نقل قول:

چاه باز شناسد و از تاریکى نجات یابد و آنگاه گمشدگان مسالک را از مهالک برهاند و به سر منزل مقصود برساند.
سخن خوب و مؤثر آنست که در دل نفوذ کند و روح را از تاریکى و زشتى و پلیدى برهاند و از پستى و فرو افتادگى اوج دهد و در افقى وسیع و با صفا که به نور ایمان روشن است سر دهد. روحى که ایمان ندارد سخنى چنین مؤثر و نافذ از او بوجود نمى‌آید زیرا در پیش اهل نظر مسلم است که عطاکنندۀ شىء فاقد آن نیست و طبعا فاقد شىء عطاکنندۀ آن نتواند بود، یعنى آنکه یقین ندارد دیگران را به یقین نمى‌رساند و آنکه کور است از عصا کشى دیگران ناتوانست.
بنا بر این تأثیر سخن با ایمان گوینده تناسب مستقیم دارد و هر چه ایمان صاحب سخن استوارتر باشد، نفوذ سخنش بیشتر است.
این مجموعه دو قسمت متمایز است: قسمتى که سخنان محمّد است از حدود عیبجوئى و خرده‌گیرى بر کنار است. قسمت دیگر کار من است که مفاد سخنان محمّد (ص) را ضمن آن بفارسى آورده‌ام.
آنان که بر این قسمت بچشم عنایت نگرند و بخطائى برخورند اگر سر عیبجوئى دارند باید در نظر آرند که کامل مطلق خداست و انسان همعنان سهو و قرین نسیان است و اگر منظورشان اصلاح خطا و اظهار حقیقت است امیدوارم با ابراز نظریات خود رهین امتنانم کنند.
رَبَّنٰا لاٰ تُؤٰاخِذْنٰا إِنْ نَسِینٰا أَوْ أَخْطَأْنٰا، رَبَّنٰا وَ لاٰ تَحْمِلْ عَلَیْنٰا إِصْراً إِنَّکَ سَمِیعُ اَلدُّعٰاءِ.
مرداد  ١٣٢۴  ابو القاسم پاینده

موضوعات: نهج الفصاحه: مجموعه کلمات قصار حضرت رسول (ص)  لینک ثابت
 [ 09:07:00 ب.ظ ]




 

سخنان گهربار حضرت پیامبر اکرم



آسايش آدمي، در زنداني كردن زبان است. 

 

اگر بر امتم دشوار نبود فرمان میدادم با هر نماز مسواک کنند .


دعا مغز و روح عبادتها است هیچ دعایی بی اثر نمی ماند

و لا اقل کفاره بعضی از گناهان واقع می شود.


هترین وقت دعا سحرگاهان است


خرما را ناشتا بخورید که کرم های بدن را می کشد


وقتی نماز میخوانی نماز وداع بخوان هرگز سخنی را

مگو که بعدها از آن معذرت خواهی کنی از آنچه در دست مردم است نومید مباش


ای علی پاداش سه کار در دنیا و آخرت داده می شود

حج فقر را بر طرف می کند صدقه بلا را میگرداند صله رحم عمر را می افزاید


محبوبترین اعمال نزد خدا شادمانی ای که به مومنی برسانی

گرسنگی اورا برطرف کنی گرفتاری او را برطرف سازی


چه نیکو بخشش و هدیه ای است پند و اندرز


ایمان عبارتست از شناخت قلبی اقرار کردن به زبان عمل کردن به اعضاء


هرکه به زن بیگانه بچسبد با شیطان به یک زنجیر بسته شود و هر دو به آتش افکنده شوند


سه تن را آتش دوزخ نسوزاند : زنی که به فرمان شوهر باشد

زنی که به هنگام سختی گرفتاری شوهر صبر کند کسی که به پرد و مادرش نیکی کند


شخص مومن طعنه زن و لعن کننده و ناسزاگو و بد زبان نیست

رکس با زن نامحرمی دست دهد به خشم خداوند گرفتار شود .


غیبت حسنات را می خورد چنان که آتش هیزم را می خورد .




موضوعات: سخنان گهربار حضرت پیامبر اکرم  لینک ثابت
 [ 09:05:00 ب.ظ ]




کلمات قصار امام خامنه ای(سوادآموزى‏)

اگر نتوانيم معضل بى‏سوادى را حل كنيم، اصل انقلاب و ايده‏هاى آن لطمه خواهد خورد.

براى گسترش سواد و زدودن بى‏سوادى، همه‏ى دستگاهها و كل نظام بايد حركت و احساس مسئوليت كنند.

بى‏سوادى لكه ننگ براى يك ملت است.

نهضت سوادآموزى، يك نهضت دينى و يك وظيفه‏ى اسلامى است و

كسانى كه در اين راه تلاش مى‏كنند، بايد با اين نيت گام بردارند.

موضوعات: کلمات قصار امام خامنه ای(سوادآموزى‏)  لینک ثابت
 [ 08:52:00 ب.ظ ]





کلمات قصار امام خا منه ای (كامپيوتر، ارتباطات)

امروز دنيا دنياى امواج است. با امواج و كامپيوتر همه‏ى مفاهيم از اين طرف به آن طرف دنيا منتقل مى‏شود.

زمانه‏ى ما زمانه‏ى ارتباطات نزديك است، اما اين ارتباطات نزديك هميشه به سود شيطان و

شيطنتها نيست؛ به سود معنويتها و اصالتها هم هست.

فن‏آورى پيشرفته و دانش پيچيده‏ى بشرى همان قدر كه سهولت و سرعت را در اختيار مردم عادى گذاشته،

به همان اندازه و بيشتر، امكانات و سهولت و سرعت را در اختيار انگيزه‏هاى ناپاك قرار داده است.

كامپيوتر براى دوره‏ى آينده مثل خط است؛ بايد بتوانيد از آن استفاده كنيد. اين ابزارى است كه همه‏ى دنيا را در خودش مُندَمِج مى‏كند.

كامپيوتر براى دوره‏ى آينده مثل خط است؛ همچنان كه امروز اگر كسى بلد نباشد بخواند و بنويسد، در مقابل او هيچ چيز نيست.

موضوعات: کلمات قصار امام خا منه ای (كامپيوتر، ارتباطات)  لینک ثابت
 [ 08:51:00 ب.ظ ]




کلمات قصار امام خامنه ای (تبليغ‏)

بايد با عمل و زبان تبليغ كرد.

برادرها، اگر پول و امكانات هنرى نداريم، اگر فعلاً ترجمه‏ى قرآن، به زبان سعدى زمانه نداريم

؛ مى‏توانيم كه اخلاق داشته باشيم؛ «المؤمن بُشره فى وجهه و حزنِه فى قلبه». آن چيزى را كه بايد ابراز كنيد،

با اخلاق سراغ دلهاى جوانان برويد؛ ما يك راه ميانبُر داريم و آن، زبان خوش است.

روحهاى جوانها، وراى قالبهاى آنهاست؛ آن وقت، تبليغ انجام خواهد شد.

گاهى اوقات يك مبلّغ، كارى مى‏كند كه صد فقيه نمى‏توانند آن كار را بكنند.

موضوعات: کلمات قصار امام خامنه ای (تبليغ‏)  لینک ثابت
 [ 08:49:00 ب.ظ ]




کلمات قصار امام خامنه ای(حوزه‏)

روحانيت‏

[روحانيت‏] بودند كه با ستمگران به مبارزه برخاستند و پناه مظلومان و مستضعفان شدند.

از خصوصيات روحانيت شيعه اين بوده كه هميشه با مردم بوده است.

اگر زحمات حوزه‏هاى علميه از آغاز تا امروز نبود، يقيناً چيزى از دين و حقايق دينى باقى نمى‏ماند.

به‏عقيده‏ى من يكى از واجبات هر طلبه‏يى اين است كه كتابهاى آقاى مطهرى را يك دور از اول تا آخر با دقت بخواند و مباحثه كند.

حوزه‏هاى علميه، مزرع علماى دين و پرورشگاه نهالهاى بالنده‏ى فقاهت در آينده است.

روحانيون بايد دانشجويان را همانند فرزندان خود مورد محبت و عطوفت قرار دهند.

روحانيون مظهر اسلام هستند.

طلبه و روحانى، بايستى ساده باشند و مظهر سادگى روحانيت هم، سادگى طلبگى است.

عالم دين بايد فكر سياسى روشن و زنده و متناسب با زمان داشته باشد.

محبوبيت روحانيت در تجمل و اشرافيگرى او نيست، در سادگى و بى‏پيرايگى اوست.

نسبت شهدايى كه بعد از انقلاب، در كسوت روحانيت به شهادت رسيدند؛ بيش از دو برابر نسبت شهدايى است كه از بقيه‏ى قشرهاى مردم، به شهادت رسيدند.

وحدت دين و سياست اين است كه حوزه‏هاى علميه هرگز از سياست دور نشوند.

موضوعات: کلمات قصار امام خامنه ای(حوزه‏)  لینک ثابت
 [ 08:48:00 ب.ظ ]




کلمات قصار امام خامنه ای(علم و پژوهش)

من شنيده‏ام كه در برخى از محافل سياسى حساس دنيا گفته شده كه ما نخواهيم گذاشت يك ژاپن اسلامى در اين منطقه به‏وجود بيايد. آن ژاپن اسلامى، شما هستيد. اين حرف بيخود هم گفته نشده است؛ براى خاطر اين‏كه كشور ما بر حسب آمار از لحاظ - به قول رايج معروف - نرخ سرعت رشد علمى و تحقيقى در بُرهه‏يى از زمان و در همين چند ساله، بالاترين نرخ رشد را در دنيا داشته است.

در بعضى از مراكز سياسى يا سياسى - علمىِ امريكا گفته‏اند ما نمى‏خواهيم يك ژاپن اسلامى به‏وجود بيايد! ژاپن اسلامى يعنى شما. گفته‏اند نمى‏خواهيم بگذاريم ملت ايران از خود پيشرفت علمى نشان دهد. اينها حركت ملت ايران را مى‏بينند؛ اين خودباورى را مى‏بينند.

آنچه موجب نگرانى است، اين است كه مبادا نيروهاى مؤمن ما، ارزش كار علمى را در اين مملكت دست كم بگيرند.

اسلام دين «علم» و «پايبندى به ارزشهاى معنوى» است.

بايد علم و پژوهش را به عنوان يك باور عمومى در بياوريم تا يك همت همگانى بر اين كار گماشته شود؛ يعنى حقيقتاً مسئله‏ى كل نظام بشود.

بنده چند سال است مرتب به دانشگاهها سفارش مى‏كنم كه بياييد توليد علم كنيد؛ كار هم دارند مى‏كنند، اما اين كار اگر با روحيه‏ى علم‏باورى و بارور شدن ذهن انسان براى توليد علم همراه نباشد، ابتر خواهد بود.

در دانشگاههاى ما به طور جدى بايد روى آن چيزهايى كه مربوط به بخش پژوهش است، تكيه شود. مى‏توان دانش فنى را وارد كرد - كمااين‏كه الان داريم اين كار را مى‏كنيم؛ دانش فنىِ يك پديده‏ى صنعتى را وارد مى‏كنيم - ليكن اين مثل آن است كه ما در چاهى آب دستى بريزيم تا بتوانيم بعد همان آب را استخراج كنيم؛ براى بلند مدت، اين كار فايده‏يى ندارد؛ بايد علم از درون بجوشد؛ آن هم بر طبق آنچه كه مورد احتياج كشور است. بنابراين بايد بر جريان علم در كشور، درون‏زايى حاكم باشد؛ اين كار بايد در دانشگاهها جدى گرفته شود؛ افزايش سهم بودجه‏ى پژوهش، يكى از اين كارهاست.

علم و پژوهش، براى كشاورزى و صنعت و معدن و بسيارى از بخشهاى ديگر كشور مقدمه است.

مسئله‏ى علم و توليد علم و شكوفا كردن استعدادها در داخل، يك امر جدى و حياتى است.

ملت ايران به دنيا كم، چيز ياد نداده است. ملت ما چند قرن، دانش، صنعت، پيشرفت، علم، فرهنگ و فلسفه‏ى خود را به دنيا ياد داده است.

موضوع علم و پژوهش در كشور، يك موضوع جدى است؛ … از جمله‏ى چيزهايى است كه زيرساخت همه‏ى پيشرفتهاى كشور در امور توسعه‏ى مادى و صنعتى و به تبع آن مالى و سياسى و بين‏المللى است.

ما بايد از محاصره‏ى موجود كه كشورهاى جهان سوم در آن قرار گرفته‏اند، خودمان را خارج كنيم. اين فقط وظيفه‏ى ما نيست، بلكه وظيفه‏ى همه‏ى ملت‏هاى دنياست كه در دوره‏يى از كاروان علم عقب ماندند. من اعتقاد راسخم - كه اين اعتقاد با نظر خبرگان و كارشناسان فن تأييد شده است - اين است كه ما مى‏توانيم اين كار را بكنيم. اين مُهر «نمى‏توانيم» و «نمى‏توانيد» را كه يكى از بخش‏هاى عمده‏ى سياست فرهنگى دشمنان بوده، بايستى از ذهن خودمان پاك كنيم.

موضوعات: کلمات قصار امام خامنه ای(علم و پژوهش)  لینک ثابت
 [ 08:46:00 ب.ظ ]





کلمات قصار امام خامنه ای(دانشجو.استاد)

به نظر من، دانشجوى موفق كسى است كه خوب درس بخواند، خوب تهذيب اخلاق بكند و خوب ورزش بكند.

دانشجويان به عنوان نيروهاى متخصص در آينده كشور نقش مهمى خواهند داشت.

استاد

اگر آن استاد، يا آن مسئولى كه با اين معيارها تطبيق مى‏كند، مى‏گذاريد، اين را بايد ديگر همه احترامش كنند و واقعاً روى چشم بگذارند. دانشجو هم بايد او را احترام كند.

اگر دانشگاه ما دانشگاه اسلامى است، يكى از بزرگترين مظاهرش بايستى احترام بيش از حد معمول دنيا به اساتيد باشد؛ مخصوصاً از طرف شاگردان. شاگرد بايد به استاد، بى‏قيد و شرط احترام كند. اگر آن استاد بد هم است، بايد او را احترام كنند. فرض كنيد استاد كافرى را آوردند و در يك كلاس پُرحزب‏اللهى گذاشتند. آيا اين حزب‏اللهى‏ها بايد به اين كافر احترام كنند، يا بايد اهانت نمايند؟ نخير، بايد احترامش كنند، از او تجليل نمايند، او را بر خودشان مقدّم بدارند؛ چون استاد آنهاست، هيچ دليل ديگر نمى‏خواهد. اين درحالى است كه گفتيم اين شخص اصلاً معتقد به اعتقاد اينها نيست؛ چه رسد كه استادى مؤمن و مسلمان باشد. به‏هرحال، احترام استاد در محيط دانشجويى و دانشگاهى بايستى خيلى محفوظ باشد.

موضوعات: کلمات قصار امام خامنه ای(دانشجو.استاد)  لینک ثابت
 [ 08:45:00 ب.ظ ]




کلمات قصار امام خامنه ای(دانشگاه‏)

دانشگاه جهت‏دار و ديندار، به شدت متمايل به ارزشهاى انقلابى و اسلامى است.

دانشگاه كه قوام اصلى آن به استاد و دانشجوست، حقيقتاً پايه‏يى براى آينده‏ى كشور محسوب مى‏شود.

محيط دانشگاه، بايد محيط دينى باشد. بايد اين را تأمين كنيم. و اين نمى‏شود، مگر اين‏كه شما كه رؤسا

و مسئولان دستگاههاى دانشگاهى كشور هستيد … صددرصد با تعصب دينى و انقلابى و پايبندى شديد

و اصرار بر اين‏كه بايد دين حاكميت پيدا كند و چترى بر زندگى محيط دانشگاه بزند، اين هدف را تعقيب كنيد

. از كلمه‏ى تعصب نترسيد. تعصب جاهلى بد است. عصبيتى كه از روى جهالت نباشد، خيلى هم خوب است.

عصبيت، معنايش جهالت نيست.

دانشگاه نظام جمهورى اسلامى، بايد كسانى را تربيت بكند كه تكيه‏ى اين نظام، به آنها باشد. يعنى اين نظام،

از لحاظ علمى و عملى و مديريت و گشودن گرههاى ريز و درشت بر سر راه زندگى اين ملت، به آنها تكيه كند.

موضوعات: کلمات قصار امام خامنه ای(دانشگاه‏)  لینک ثابت
 [ 08:44:00 ب.ظ ]




کلمات قصار امام خامکنه ای(تعليم و تربيت)

بايد به فكر آن روز [آينده‏] بود و آن روز دست شماست؛ دست آموزش و پرورش، دست معلّمين و مربيان است. شما هستيد كه بايد امروز، آن روز را ترسيم كنيد. با چى؟ با تربيت جوان. شما اين عامل و اين گلوله را پرتاب مى‏كنيد؛ خودش به هدف مى‏خورد. شما بايد ماشه را بچكانيد و اين، همين كار تربيتى است كه شما بايد امروز انجام بدهيد.

دانش‏آموزانِ نونهالى كه در اختيار دستگاه فرهنگى كشور قرار دارند، عزيزترين و سرشارترين سرمايه و ذخيره‏ى آينده‏ى اين ملتند.

در بلندمدت، هيچ چيز به اندازه‏ى تعليم و تربيت اهميت ندارد.

در محيط آموزش و پرورش بايد كارى بشود كه حتى يك استعداد، از ميان اين ميليونها نوجوان و جوان ايرانى هدر نرود.

شما مسئولان آموزش و پرورش، به حيث اين‏كه معلمان و برنامه‏ها و بقيه‏ى ابزار و ادوات كار در اختيار شماست، اولين سنگِ بناهاى شخصيت فكرى هر موجود بشرى را كه در اين كشور پهناور و بزرگ رو به رشد است، داريد مى‏گذاريد.

قدر تعليم و تربيت و معلمى كه يك سنگر فرهنگى است را بدانيد.

مردم هم، قدر معلمان و كارگزاران تعليم و تربيت را بدانند.

من به شما فرهنگيان عزيز مى‏گويم كه مسئله‏ى فرهنگ و تعليم و تربيت، مسئله‏ى اول در نظام ماست.

امروز دشمنان نمى‏خواهند دانشگاه و درس و مدرسه و معلم باشد.

موضوعات: کلمات قصار امام خامکنه ای(تعليم و تربيت)  لینک ثابت
 [ 08:43:00 ب.ظ ]




کلمات قصار امام خامنه ای(ولايت فقيه)

امروز حكومتهاى دنيا، غالباً آلوده است. ما خدا را شكر مى‏كنيم كه نسخه‏ حكومت اسلامى را در اين‏جا پيدا كرديم. به نظر ما حكومت با قانون اساسى ما، راقيترين نوع حكومتهاست؛ يعنى حكومتى كه با نظام ولايت فقيه معرفى مى‏شود. بعضى از اين مسئله تحاشى مى‏كنند!

در حكومت اسلامى - يعنى حكومت فقيه عادل و فقيه متقى - هم حضور مردم هست، هم حضور معنويت و ارزشهاى اسلامى و حضور تقوا هست؛ اين، بالاتر از همه است.

مسئله‏ى ولايت فقيه، اساس نظام و ستون فقرات نظام است.

ولايت فقيه عادل، يعنى حكومت كسى كه دين و اسلام را مى‏شناسد و مى‏داند چگونه بايد بر مردم حكومت كرد؛ و نيروى تقوا هم به او كمك مى‏كند كه از اين خط منحرف نشود.

ولايت فقيه، مترقيترين چيزى است كه مى‏توان به يك جامعه‏ى بشرى پيشنهاد كرد.

ولايت فقيه، يك فرهنگ و يك جريان است.

ولايت فقيه، جايگاه مهندسى نظام و حفظ خط و جهت نظام و جلوگيرى از انحراف به چپ و راست است؛ اين اساسى‏ترين و محورى‏ترين مفهوم و معناى ولايت‏فقيه است.

نقش ولايت‏فقيه اين است كه در اين مجموعه‏ى پيچيده و در هم تنيده‏ى تلاشهاى گوناگون نبايد حركت نظام، انحراف از هدفها و ارزشها باشد؛ نبايد به چپ و راست انحراف پيدا شود.

پاسدارى و ديده‏بانىِ حركت كلى نظام به سمت هدفهاى آرمانى و عالى‏اش، مهمترين و اساسى‏ترين نقش ولايت‏فقيه است.

موضوعات: کلمات قصار امام خامنه ای(ولايت فقيه)  لینک ثابت
 [ 08:42:00 ب.ظ ]




کلمات قصار امام خانه ای (مبعث‏)

************************************************

بعثت نبى اكرم (صلّى‏ اللَّه‏ عليه ‏واله ‏وسلّم) حركت عظيمى در تاريخ بشر بود كه نجات انسانها،

تهذيب نفس و اخلاق بشر و مقابله با مشكلات و مصائب بشرى در همه‏ى دورانها را دنبال مى‏كرد.

بزرگداشت مبعث، بيش از آنچه صرفاً تجليل از يك خاطره‏ى گرامى باشد، مطرح كردن درسهاى بزرگ

بعثت پيغمبر است، كه امروز همه‏ى بشريت - بخصوص جامعه‏ى مسلمانان - به آنها نياز دارد.

موضوعات: کلمات قصار امام خانه ای (مبعث‏)  لینک ثابت
 [ 08:41:00 ب.ظ ]





اهداف و مأموریت‌های بعثت پیامبر اسلام(ص) چه بود؟
یک عضو هیات علمی دانشگاه شهید چمران اهواز گفت: امر به معروف و نهی از منکر یکی از اهداف بزرگ پیامبر اکرم (ص) است که امروز به شدت به عنوان یکی از فروع دین اسلام به آن نیاز است.

خبرگزاری ایسنا: علی مطوری در گفت‌و‌گو با خبرنگار خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) منطقه خوزستان، اظهار کرد: خداوند تعالی در آیات بسیاری به موضوع مبعث نبی اکرم (ص) اشاره فرموده است. قرآن کریم اهداف بسیاری را برای پیامبر اکرم ترسیم کرده که از جمله آنان، تفسیر و تبیین آیات قرآن کریم است.

وی افزود: اولین مفسر قرآن کریم، خداوند است و پس از آن این شأن و جایگاه در اختیار پیامبر اکرم (ص) است. بنابراین یکی از مسئولیت‌ها و ماموریت‌ها که در حوزه نبوت قرار می‌گیرد، بحث تفسیر و تشریح قرآن کریم و بیان مبهمات و محکمات و متشابهات و امثال آن‌ها است.

این عضو هیات علمی دانشگاه شهید چمران اهواز عنوان کرد: از دیگر اهداف مبعث پیامبر اکرم (ص) که در قرآن کریم مشاهده می‌شود، بحث اسوه و الگو بودن پیامبر برای تمام مردم است. در قرآن آمده است که‌ ای بشریت پیامبر اکرم (ص) برای شما بهترین اسوه و الگو در اخلاق و مسائل تربیتی است.

وی با بیان اینکه پیامبر اسلام (ص) بسیار متواضع بوده‌اند، ادامه داد: در احادیث بیان شده که سه چیز پایه و اساس اسلام را شکل داده که شامل اخلاق پیامبر (ص)، شمشیر علی (ع) و اموال خدیجه (س) همسر باوفای پیغمبر اکرم (ص) بوده است.

مطوری با اشاره به اخلاق پیامبر (ص) گفت: در قرآن خطاب به حضرت محمد (ص) آمده است که‌ ای پیامبر اگر قلبی سخت و نفوذ ناپذیر داشتی، نمی‌توانستی در مدت زمانی کوتاه این همه انسان را به سوی خود جذب کنی. بنابراین نخستین عامل پیشرفت اسلام و گرایش مردم به مسلمانی با آن وضعیت بت پرستی و اعمال نادرست و گناه در آن زمان، پیامبر اکرم (ص) بوده است که آنان را از حالت شرک و بت پرستی استخراج کرده و در مدت بعثت، از آنان انسان‌هایی می‌سازد که حاضر شدند در راه خدا از جان و همه چیز خود بگذرند.

این عضو هیات علمی دانشگاه شهید چمران اهواز گفت: همچنین از جمله اساسی‌ترین اهداف پیامبر اکرم (ص) اتمام دین است. پیامبران پیش از پیامبر اسلام (ص)، هر چند که جهانی بوده‌اند ولی هیچ یک رسالت ابدی و ازلی نداشتند. قرآن کریم نیز به خاتمیت دین اسلام اشاره می‌کند و می‌گوید پس از پیامبر اسلام (ص) پیامبر دیگری نخواهد آمد و با قرآنی که همراه خود آورده است، جوابگوی تمام سوال‌ها، شبهات و نیازهای اساسی زندگی طیبه است.

مطوری ادامه داد: در قرآن کریم هیچ چیزی ناقص دیده نمی‌شود. در قرآن آمده است که ما در قرآن کریم از بیان هیچ چیزی فروگذار نکردیم.

وی افزود: برخی به استناد آیات قرآنی می‌گویند که هر چه در علوم موجود است در قرآن کریم نیز وجود دارد. همچنین عده‌ای معتقدند که قرآن کریم کتاب انسان سازی است که جهت هدایت نیز آمده است.

این عضو هیات علمی دانشگاه شهید چمران اهواز گفت: بین ۷۰۰ تا ۹۰۰ آیه قرآنی به مسائل علمی پرداخته است و در برخی آیات قرآن به بحث جریانات کهکشان‌ها، زمین، دریا‌ها و حیوانات اشاره شده است. در مجموع می‌توان گفت کتابی که پیامبر اسلام (ص) به همراه خود آورده، کتابی است که به جنبه‌های مختلف حیات بشری توجه کرده است.

وی با بیان اینکه یکی از شاخص‌ترین مشخصه‌های پیامبر اسلام (ص) آوردن قرآن کریم است، عنوان کرد: قرآن کریم، پاسخگو و سازنده حیات طیبه است و پر از صلح، آرامش و زندگی مسالمت آمیز است. همچنین قرآن کریم به اندازه کافی دعوت به امر به معروف و نهی از منکر، دعوت به صلح، آرامش و ایثار کرده است.

این عضو هیات علمی دانشگاه شهید چمران اهواز ادامه داد: در قرآن آمده است که‌ ای مسلمانان بهترین الگوی زندگی، پیامبر اکرم (ص) است که در چهل سالگی مبعوث به نبوت شد و تا ۲۳ سال بار سنگین نبوت را با تمام رنج‌ها بر دوش کشید. در وجود مبارک پیامبر اکرم (ص) به هیچ عنوان یاس و ناامیدی قابل مشاهده نیست.

مطوری بیان کرد: یکی از درس‌های مهم بعثت این است که نباید هیچ وقت مأیوس بود. پیامبر اسلام (ص) نیز تمام دشمنی‌ها از خویشان و نزدیکان و غریبه‌ها و بسیاری دیگر تحمل کرد ولی طی ۲۳ سال توانست عده بسیاری را جذب کند.

وی افزود: باید گفت دوران رسالت حضرت محمد (ص) و در ۱۰ سالی که در مدینه بودند، تمام احکام مبانی اخلاقی، اعتقادی و فکری با ترنم آیات قرآنی بر پیامبر اکرم نازل شد و او قرآن را همچون قطرات حیات بخش باران بر قلوب مسلمانان می‌خواند.

این عضو هیات علمی دانشگاه شهید چمران اهواز گفت: امر به معروف و نهی از منکر یکی از اهداف بزرگ پیامبر اکرم (ص) است که امروز به شدت به عنوان یکی از فروع دین اسلام به آن نیاز است. در جامعه منکرات زیادی از جمله رباخواری، بدحجابی، سرقت و ناامنی و بسیاری از ناهنجاری‌ها را شاهد هستیم و باید به امر به معروف و نهی از منکر که از پیامبر اکرم (ص) به ما رسیده است، عمل شود.

مطوری با اشاره به جایگاه بعثت در فرهنگ مسلمانان، بیان کرد: جایگاه بعثت در میان مسلمانان بسیار خاص است و در تمام کشورهای اسلامی به ویژه در ایران روز مبعث جشن گرفته می‌شود. همچنین در این روز در کشور ما علاوه بر تعطیلی رسمی، در سراسر کشور در مساجد، حسینیه‌ها، مراکز فرهنگی علمی و در خانه‌ها نیز مردم جشن برپا می‌کنند و جهت تبریک این روز مبارک به دید و بازدید می‌روند.

وی عنوان کرد: امید است که روز مبعث برای امت و جهان اسلام مقدمه صلح و آرامش باشد و نصرت اسلام و مسلمین را در پی داشته باشد و به برکت این مناسبت مبارک مشکلات مسلمانان حل و جنگ و خونریزی در کشورهای اسلامی تمام شود و جای خود را به صلح و دوستی دهد.

موضوعات: اهداف و مأموریت‌های بعثت پیامبر اسلام(ص) چه بود؟  لینک ثابت
 [ 08:34:00 ب.ظ ]




 

28 رجب؛ سالروز حرکت امام حسین(ع) از مدینه به مکه

امام حسین(ع) با توجه به نامناسب بودن شرایط مدینه برای اظهار مخالفت علنی و قیام و نیز در خطر بودن جان خود در این شهر بدون امکان حرکتی مؤثر، تصمیم به ترک آن گرفت.

از آیه‏‌ای که امام در هنگام خروج از مدینه قرائت کردند، این نکته - که ترک این شهر به علّت عدم احساس امنیت بوده است - آشکار می‏‌شود.

به گزارش خبرنگار دین و اندیشه خبرگزاری دانشجویان ایران(ایسنا)، فلسفه قیام ابا عبدالله الحسین (ع) را در سخنان آن حضرت در آغاز حرکت از مدینه و موضع گیری‌های ایشان در برابر حوادثی که در منزلگاه‌های میان راه روی داده است، می‌توان یافت.

خروج از مدینه

امام(ع) عزم خروج از مدینه را کرد ایشان شب هنگام نزد قبر مادر و برادر رفت و نماز خوانده و وداع کرد و صبح به خانه برگشت. در برخی دیگر از منابع آمده است حضرت(ع) دو شب متوالی را در کنار قبر رسول خدا(ص) بیتوته کردند.

حرکت به سمت مکه

امام(ع) شبانگاه بیست و هشتم رجب و به نقلی دیگر سوم شعبان سال 60 هجری به همراه 82 نفر از اهل بیت و یارانش از مدینه خارج شد. در این سفر به جز محمد بن حنفیه بیشتر خویشاوندان امام حسین(ع) از جمله فرزندان، برادران، خواهران و برادرزاده‌های آن حضرت(ع)، ایشان را در این سفر همراهی می‌کردند. علاوه بر بنی هاشم، 21 نفر از یاران امام حسین(ع) نیز با ایشان در این سفر همراه شده بودند.

امام حسین(ع) به همراه همراهانش از مدینه خارج شد و بر خلاف خواسته نزدیکانش راه اصلی مکه را پیش گرفت.

در میان راه مکه، امام(ع) و همراهانش با عبداللّه بن مطیع، دیدار کردند. امام حسین(ع) پس از پنج روز، در روز سوم شعبان سال 60 به مکه رسید و مورد استقبال گرم مردم مکه و حجاج بیت الله الحرام قرار گرفت.

مسیر حرکت امام(ع) از مدینه به مکه

مدینه (15 رجب سال 60 هجری هلاکت معاویه و 28 رجب سال 60 هجری خروج امام(ع) از مدینه)، ذوحلیفه ملل، سیاله، عرق ظنیه، زوحاء، انایه، عرج، لحر جمل، سقیا، ابواء، گردنه هرشا، رابغ، جحفه، قدید، خلیص، عسفان، مرظهران، مکه مکرمه(3 شعبان سال 60 هجری ورود امام(ع) به مکه) مسیر حرکت امام حسین(ع) از مدینه به مکه است.

ورود امام به مکه

کاروان امام حسین(ع) پنج روز پس از خروج از مدینه در سوم شعبان سال 60 هجری، وارد شهر مکه شد. ساکنان مکّه و زائران بیت الله الحرام با شنیدن خبر ورود امام(ع) به مکه بسیار شادمان شدند. مردم، صبح و شام، نزد حضرت(ع) در رفت و آمد بودند و این بر عبداللّه بن زبیر، سخت گران می‌آمد؛ چرا که امید داشت مردم مکّه با وی بیعت کنند و می‌دانست که تا امام حسین(ع) در مکّه هست، کسی با او بیعت نمی‌کند؛ زیرا جایگاه امام حسین(ع) در نزد مردمان مکّه، بسیار بالاتر از جایگاه پسر زبیر بود.

اینکه چرا امام حسین (ع) در آغاز حرکت از مدینه به مکه رفت به دلیل آن بود که پس از آن که معاویه بن ابی سفیان (نخستین خلیفه اموی) در نیمه رجب سال 60 قمری مُرد و فرزندش یزید، به خلافت مسلمانان دست یافت، وی و درباریان اموی تلاش زیادی به عمل آورده تا از همه مردم بیعت گیرند.

آنان، مشکل خاصی در گرفتن بیعت از اهالی شام، مصر، عراق و یمن نداشته و تنها دغدغه خاطرشان از حجاز، به ویژه از شهر مقدس مدینه بود. زیرا در این شهر بزرگانی چون عبدالله بن عباس، عبدالله بن جعفر، محمد بن حنیفه، عبدالله بن عمر و عبدالله بن زبیر زندگی می‌کردند، که از جهات گوناگون بر یزید برتری و در رسیدن به مقام حکومت، بر او ترجیح داشتند.

اما در میان مخالفان یزید در مدینه، وجود شخصیت ممتازی چون امام حسین(ع)، همانند خورشید تابان، تمام ستارگان و سیارگان را بی فروغ می‌نمود و به عنوان تنها یادگار جدش حضرت محمد(ص) و جانشین پدر و برادر مظلومش حسن بن مجتبی(ع)، در رسیدن به مقام خلافت و رهبری مسلمانان، شایسته‌تر از همه بود و نگاه همگان به سوی او معطوف بود. بدین لحاظ، یزید بیش از همه، از وی واهمه داشت و درصدد تسلیم کردنش برآمد. بنابراین، امام حسین(ع) با توجه به نامناسب بودن شرایط مدینه برای اظهار مخالفت علنی و قیام و نیز در خطر بودن جان خود در این شهر بدون امکان حرکتی مؤثر، تصمیم به ترک آن گرفت و از آیه‏‌ای که در هنگام خروج از مدینه قرائت کرد، این نکته - که ترک این شهر به علّت عدم احساس امنیت بوده است - آشکار می‏‌شود.

منبع:

ابن اعثم، پیشین، صص19- 20 و الخوارزمی، پیشین، ص.187

البلاذری، پیشین، ص160؛ الطبری، پیشین، ص341 و شیخ مفید، پیشین، ص34.

ابن اعثم، پیشین، صص21-22 و الخوارزمی، پیشین، ص189.

ابن اعثم، پیشین، ص69.

ابوحنیفه احمد بن داوود الدینوری، الاخبار الطوال، ص228؛ الطبری، پیشین، ص341 و ابن اثیر، پیشین، ص16.

الدینوری، پیشین، ص228 و شیخ صدوق، پیشین، صص152-153.

شیخ صدوق، پیشین، ص152.

وقعة الطف ص 85 و 86

موضوعات: 28 رجب؛ سالروز حرکت امام حسین(ع) از مدینه به مکه  لینک ثابت
 [ 08:00:00 ب.ظ ]