فرشته
 
 


شنبه یکشنبه دوشنبه سه شنبه چهارشنبه پنج شنبه جمعه
        1 2 3
4 5 6 7 8 9 10
11 12 13 14 15 16 17
18 19 20 21 22 23 24
25 26 27 28 29 30 31



جستجو


موضوع

نحوه نمایش نتایج:


اللّهُمَّ كُنْ لِوَلِيِّكَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَعَلى آبائِهِ في هذِهِ السّاعَةِ وَفي كُلِّ ساعَةٍ وَلِيّاً وَحافِظاً وَقائِدا ‏وَناصِراً وَدَليلاً وَعَيْناً حَتّى تُسْكِنَهُ أَرْضَك َطَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فيها طَويلاً

دريافت كد دعاي فرج




 



هوالجمیل
تقدیم به مولایم علی (ع) و تمام پدرهای مهربان دنیا:

برق چشمان تو بر ظلمت میدان تابید
کوه لرزید و به یمن قدمت ویران شد
خوب فهمید خودش تیغ علی یعنی چه
آنکه از دیدن شمشیر دودم عریان شد!

تیغ در مرحله ی آخر تعریف علیست
پدرم گفت از این وصف کمی دلگیر است
همه ی زندگی ات بوی عطوفت دارد
چه کسی گفته علی یکسره با شمشیر است؟!

از علی گفتم ویک بند جسارت کردم
کاش میشد بزنم از بدنم دستم را
کاش قصاب جوانمرد تو باشم آقا
تا به دستم بزنی خوب ترین مرهم را

پدرم گفت خدا را به خدا در عالم
آنکه اول به تو رو کرد فقط میفهمد
شانه ی زخمی ات از عشق حکایت دارد
پینه ی دست تورا مرد فقط میفهمد

پدرم گفت همانند پیمبر هستی
جان خود میدهی و مال امانت را نه
پدرم گفت چه بسیار یلان از دستت
تیغ خوردند ولی زخم زبانت را نه

هرکسی پیش من از وصف خدا میگوید
اصلاً انگار فقط از تو به من میگوید
پدرم گفت نبی در شب معراج شنید
که شبیه تو خداوند سخن میگوید

پدرم گفت پس از مرگ پیمبر دیگر
هرکسی مدعی دین پیمبر شده بود
فصل افراط شد و خانه نشینت کردند
از علی هرکسی انگار علی تر شده بود

پشت هم زخم زبان خوردی و ساکت ماندی
چقدر خوبی ناگفته به مردم کردی
چقدر حرف که پشت سرتو گفتند و
صبر کردی و به یک شهر تبسم کردی

پدرم روز پدر گفت برایم از تو
تا از این پس پسرش هم پی راهش باشد
پدرم زندگیم بوده و من میخواهم
که فقط دست خودت پشت و پناهش باشد…

شاعر : محسن کاویانی

موضوعات: تقدیم به مولایم علی (ع) و تمام پدرهای مهربان دنیا  لینک ثابت
[پنجشنبه 1395-02-02] [ 11:33:00 ب.ظ ]




دلم شده غرق سرور و شعف
کعبه شده بهر علی یک صدف
مرغ دلم رها شده به سوی
ایوان باصفای شاه نجف

ولادت حضرت علی(ع) مبارک

موضوعات: دلم شده غرق سرور و شعف  لینک ثابت
 [ 11:25:00 ب.ظ ]




 

تا حبّ علی و آل او یافته ایم
کام دل خویش مو به مو یافته ایم
وز دوستی علی و اولاد علی است
در هر دو جهان گر آبرو یافته ایم

ولادت حضرت علی(ع) مبارک

موضوعات: تا حبّ علی و آل او یافته ایم  لینک ثابت
 [ 11:20:00 ب.ظ ]





امام علی (عليه‌ السلام):
سعادت هرگز با سستی و تنبلی به دست نمی‌آید.
غررالحکم و دررالکلم، ص19

 

موضوعات:  امام علی (عليه‌ السلام):  لینک ثابت
 [ 11:15:00 ب.ظ ]




حضرت اميرالمؤمنين (عليه‏السلام) فرمودند:
اى مردم! به خدا سوگند من هرگز شما را به هيچ طاعتى فرا نمی ‏خوانم مگر آن كه خود بر شما

. در عمل به آن. پيشى مى‏جويم و از هيچ گناهى بازتان نمی ‏دارم و نهى نمى‏كنم. مگر آن كه پيش از شما، خود را از عمل به آن باز می‏دارم.
نهج البلاغه، خطبه

موضوعات: حضرت اميرالمؤمنين (عليه‏السلام) فرمودند:  لینک ثابت
 [ 11:08:00 ب.ظ ]




ميلاد مرتضي اسدالله حيدر است
جشن ولادت علي(ع) آن مير صفدر است
زوجي براي فاطمه حق آفريده است
اين زادروز همسر زهراي اطهر است

ولادت حضرت علی(ع) مبارک

موضوعات: ميلاد مرتضي اسدالله حيدر است  لینک ثابت
 [ 11:03:00 ب.ظ ]




موضوعات: تاسیس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی مبارک  لینک ثابت
 [ 10:59:00 ب.ظ ]




نسخه قابل چاپ۱۳۹۲/۰۶/۲۶
بیانات در دیدار فرماندهان سپاه پاسداران انقلاب اسلامی

 

بسم‌الله‌الرّحمن‌الرّحیم‌ (۱)
اولاً خوشامد عرض میکنیم؛ ثانیاً تبریک عرض میکنیم این عید سعید را. و با حضور شما و نفسهای گرم شما و برنامه‌های خوبی که اجرا کردید، روز ما را عید کردید؛ امیدواریم ان‌شاءالله دلهای شما همیشه شاد، همیشه متذکّر، همیشه در حال سِیر به مقامات عالیتر باشد.
یک جمله درباره‌ی امام بزرگوار و عالِم آل محمّد حضرت علىّ‌بن‌موسیالرّضا (علیه آلاف التّحیّة و الثّناء) عرض بکنیم. مقامات معنوی و روحانیّت این وجودات مقدّسه، حقیقتاً از درک عقلانی ما هم بیشتر است، چه برسد به توصیف زبانىِ ما؛ لکن در مقابل چشم ما و چشم تاریخ، زندگی این بزرگواران یک درس عملی و جاودان و غیرقابل انکار است. اگر ما در مواردی به زندگی ائمّه (علیهم‌السّلام) میپردازیم، سیاستهای آنها را، تدبیرهای آنها را، شرح حال آنها را مورد تکیه قرار میدهیم، نه به این معنا است که این بخش، اهمّ و اعظم بخشهای زندگی آن بزرگواران است؛ نه، آن عالَم معنا و آن قرب الیالله و آن معرفت و محبّتی که موج میزند در آن دلهای بی‌نظیر، یک داستان دیگری است. لکن آنچه جلوی چشم ما است، زندگی این بزرگواران است که باید از آنها درس گرفت.
عمر مبارک امام رضا (سلام‌الله‌علیه) تقریباً پنجاه و پنج سال بوده است - یعنی از سال ۱۴۸ که سال شهادت امام صادق (علیه‌السّلام) است تا سال ۲۰۳ - تمام زندگی این بزرگوار با همه‌ی این عظمتها و عمقها و ابعاد گوناگونی که میشود برای آن ذکر کرد و تصویر کرد، در همین مدّت عمر نسبتاً کوتاه انجام گرفته است. از این مدّت پنجاه و پنج سال، نزدیک به بیست سال - تقریباً نوزده سال - مدّت امامت این بزرگوار است؛ امّا همین مدّت کوتاه را که ملاحظه میکنید، تأثیری که در واقعیّت دنیای اسلام گذاشت و به گسترش و عمقی که به معنای حقیقىِ اسلام و پیوستن به اهل‌بیت (علیهم‌السّلام) و آشنا شدن با مکتب این بزرگواران انجامید، یک داستان عجیبی است، یک دریای عمیقی است. آن وقتی که حضرت به امامت رسیدند، دوستان و نزدیکان و علاقه‌مندان حضرت میگفتند که: علىّ‌بن‌موسی در این فضا چه کار میتواند انجام بدهد - این فضای شدّت اختناقِ هارونی که در روایت دارد که میگفتند: وَ سَیفُ هارونَ تَقطُرُ دَما؛ خون میچکد از شمشیر هارون - این جوان در این شرایط، در ادامه‌ی جهاد امامان شیعه و در مسئولیّت عظیمی که برعهده‌اش است، میخواهد چه بکند؟ این اولِ امامت علىّ‌بن‌موسیالرّضا (علیه‌السّلام) است. بعد از این نوزده سال یا بیست سال که پایان دوران امامت و شهادت علىّ‌بن‌موسیالرّضا است، وقتی شما نگاه میکنید، میبینید که همان تفکّر ولایت اهل‌بیت و پیوستگی به خاندان پیغمبر آن‌چنان گسترشی در دنیای اسلام پیدا کرده که دستگاه ظالم و دیکتاتور بنی‌عبّاس از مواجهه‌ی با آن عاجز است؛ این را علىّ‌بن‌موسیالرّضا انجام داده. شنیده‌اید شما که دعبل به مروْ، به خراسان آمد و آن اشعار معروف را در مدح امام رضا انشاء کرد و انشاد کرد؛ بعد هم جایزه‌ای گرفت؛ و حالا فرض بفرمایید چند روزی هم در مروْ و در سایر شهرهای خراسان ماند، بعد هم راه افتاد رفت به طرف بغداد و کوفه و همان جاهایی که میخواست برود. در میان راه دزدها به کاروانی که دعبل در آن بود حمله کردند و غارت کردند این کاروان را. کاروانیها نشسته بودند تماشا میکردند، اموالشان همه به غارت رفته بود، رئیس دزدها هم نشسته بود بالای بلندی روی یک سنگی، او هم با تبختر تماشا میکرد این زندانیها و اسرای کاروانی و این اموالی را که گرفته بودند و جمع میکردند و میبستند و ضبط میکردند. دعبل شنید که رئیس دزدها دارد با خودش زمزمه میکند، یک شعری را میخواند؛ گوش کرد، دید شعر خودش است. یک بیت از همان قصیده‌ای را که فرضاً یک ماه پیش، یک ماه و نیم پیش در مرو سروده - «أرَی فَیئَهُم فی غَیرِهِم»(۲) تا آخر - رئیس دزدها در بین راه، در نزدیکی مثلاً ری و عراق، این شعر را دارد از حفظ میخواند. دعبل خوشحال شد، بلند شد گفت که این شعری که میخوانی، مال کیست؟ گفت: این شعر مال دعبل خزاعی است. گفت: خب، دعبل خزاعی منم! رئیس دزدها وقتی که دید این شخص دعبل خزاعی است، بلند شد او را در آغوش گرفت، بوسید، گفت: به برکت حضور این شخص در این کاروان، همه‌ی اموال را پس بدهید. همه‌ی اموال را پس دادند، کاروانیها را احترام کردند، راه انداختند، رفتند. خب، این حادثه‌ی کوچکی است در تاریخ، امّا معنای بزرگی دارد. شعری که در باب علىّ‌بن‌موسیالرّضا در مروْ سروده میشود؛ بعد از حدود یک ماه، یک ماه و نیم - کمتر، بیشتر - در ری و عراق از زبان یک راهزن، آن هم به صورت حفظ شده، تکرار میشود. معنای این چیست؟ معنایش این است که زمینه آن‌چنان برای ترویج اهل‌بیت و برای نام مبارک امام رضا مساعد است که این شعر - که آن روز شعر یکی از مؤثّرترین و نافذترین رسانه‌ها بوده - در یک مدّت کوتاهی دست به دست میچرخد تا میرسد به یک آدمی که مثلاً یک راهزنی در وسط بیابان است. این نشان‌دهنده‌ی حرکت عظیمی است که در دوران امامت علىّ‌بن‌موسیالرّضا (سلام‌الله‌علیه) برای ترویج مکتب اهل‌بیت انجام گرفته؛ محبّت آنها همه‌گیر شده است؛ حضور آنها و وجود آنها در جامعه‌ی اسلامی به اعماق دلهای مردم نفوذ پیدا کرده است. اینکه شما میبینید امامزاده‌های بزرگوار بلند شدند، راه افتادند، آمدند اینجا، غیر از جنبه‌ی عزا و غمناک قضیّه که شهادت اینها در بین راه است، یک جنبه‌ی مثبت و پرمعنا دارد؛ معنای این، درخواست مردم، تقاضای مردم، زمینه‌ی پذیرش و قبول مردم نسبت به اهل‌بیت است. میدانید وقتی میگوییم «اهل‌بیت»، یعنی این مکتب، این معنا و لبّی که اهل‌بیت از اسلام معرّفی میکردند؛ یعنی یک کار عمیقاً فرهنگی و معنوی و یک کار بزرگ اعتقادی.
این حرکت امام رضا (علیه‌السّلام) است؛ تا بالاخره مأمون طىّ همان قضایایی که شنیده‌اید و تکرار شده است و میدانید، احساس میکند که ناچار است علىّ‌بن‌موسیالرّضا (علیه‌السّلام) را - که با نیّتهای خاصّ خودش، آن بزرگوار را از مدینه کشانده بود، آورده بود، به خود نزدیک کرده بود و قصد کشتن آن بزرگوار را هم نداشت - برخلاف آنچه تدبیر کرده بود، به شهادت برساند؛ کار قضاء الهی و اراده‌ی الهی و تدبیر الهی - که پاره‌ی تن پیغمبر در این نقطه‌ی دوردست از مدینه مدفون بشود که خود این یک تدبیر الهی است، یک مهندسی الهی است - به وسیله‌ی دشمنان اهل‌بیت انجام بگیرد.
کار برای اهداف بلند را این‌جوری باید انجام داد؛ نگاه به بلندمدّت را با این انگیزه‌ها، با این نیّتها، با این امیدها باید انجام داد؛ سپاه در یک چنین موضعی قرار دارد. بحث این نیست که یک حکومت جدیدی بعد از انقلاب سر کار آمد، یک عدّه طرفدار دارد، یک عدّه مخالف دارد، یک عدّه هم طبعاً سرباز و مراقب و نیروی مسلّح دارد، این نیست مسئله؛ مسئله بالاتر از این حرفها است؛ مسئله‌ی انقلاب اسلامی - که شما سپاه پاسداران انقلاب اسلامی هستید - مسئله‌ای فراتر از این حرفها است. حالا من اول در باب تجربه‌ی سپاه در این سالهای متمادی یک جمله عرض بکنم، بعد بپردازم به مطلبی که مورد نظرم است که به شما برادران عزیز عرض بکنم.
کارنامه‌ی سپاه در این سی و چند سال، یک کارنامه‌ی درخشان است؛ این کلمه را به عنوان یک کلمه‌ی متعارف و معمول و جاریشونده‌ی بر زبان در خیلی جاها عرض نمیکنم، واقع قضیّه این است. کارنامه‌ی سپاه در این مدّت در واقع نمایشگر تجربه‌ی یک ملّت است؛ یعنی اعماق شخصیّت و هویّت ملّت ایران را میتوان در این کارنامه مشاهده کرد؛ چون سپاه با ایمان و عقیده وارد میدان شد. میدانِ چه؟ میدان «مجاهدت و مقاومت». باهوش‌ترین و قویترین فرماندهان نظامی را تربیت کرد؛ این کسانی که در سنین جوانی و کمتر از سی سال، طرّاحان و به تعبیر فرنگیها استراتژیست‌های برجسته‌ی میدان جنگ در سپاه شدند، هیچ دانشگاه نظامی ندیده بودند؛ این تربیت سپاه بود، تربیت این فضا بود که فضای نورانی است، تربیت این سازمان بناگذاشته شده‌ی بر مبنای ایمان و عقیده بود؛ آن شخصیّتهای برجسته را - که هرگز ملّت ما و تاریخ ما اسم آنها را فراموش نخواهد کرد - تربیت کرد؛ این هنر سپاه است. این در زمینه‌ی جنگ؛ علاوه‌ی بر این باتدبیرترین و قویترین و بهترین مدیران کشور را هم در زمینه‌ی غیر نظامی، باز میبینیم سپاه تربیت کرده و تحویل داده؛ صادرات انسانىِ سپاه به مجموعه‌ی دستگاه‌های حاکمیّتی نظام جمهوری اسلامی یک فهرست طولانی و افتخارآمیز است؛ کارنامه‌ی سپاه این است.
یکی از بخشهای مهمّ کارنامه‌ی سپاه، انقلابی زیستن و انقلابی ماندن سپاه است؛ یعنی حوادث، جریانات نتوانست این تشکیلات مستحکم و قویبنیه را از مسیر اصلی و درست، به بهانه‌ی اینکه دنیا تغییر کرده، زندگی تغییر کرده، منحرف کند؛ بهانه‌هایی که میشنوید و میبینید که می‌آورند، برای وادادگی بهانه می‌آورند، برای پشیمانی بهانه می‌آورند؛ بهانه هم این است که دنیا تغییر کرده، همه چیز عوض شده. خب، یک چیزهایی عوض نمیشود؛ از اولِ تاریخ تا امروز حُسن عدالت و عدالت‌طلبی انسان تغییر نکرده، زشتىِ ظلم تغییر نکرده، حُسن استقلال ملّی و عزّت ملّی تغییر نکرده، اینها و بسیاری از اصول دیگر که تغییرپذیر نیست. اینکه دنیا تغییر کرده، بهانه نمیشود برای اینکه ما رفتار خودمان، هدف خودمان، آرمان خودمان را عوض کنیم؛ وقتی آرمان عوض شد، راه عوض میشود؛ وقتی هدف نهایی عوض شد، دیگر معنی ندارد که شما در راه قبلی حرکت کنید، میروید به سمت هدف جدید که راه جدیدی است، راه دیگری است. یکی از مهمترین نقاط قوت سپاه ایستادگی و استقرار و ثبات‌قدم در این راه نورانی است. این حالا درباره‌ی سپاه؛ البتّه در باب سپاه خیلی میشود حرف زد، خیلی حرف زده‌ایم، خیلی حرف زده‌اند، خیلی حرفهای نزده هم هست که حالا در این زمینه بیش از این عرض نمیکنیم.
آنچه که مهم است این است - این را من میخواهم عرض بکنم - سپاه، پاسدار انقلاب اسلامی است؛ نمیخواهم بگویم این پاسداری به معنای این است که در همه‌ی عرصه‌ها - عرصه‌ی علمی، عرصه‌ی فکری، عرصه‌ی فرهنگی، عرصه‌ی اقتصادی - سپاه باید بیاید پاسداری کند؛ نه، منظورم این نیست؛ لکن مقصود این است که سپاه به عنوان یک موجود زنده باید بداند که از چه میخواهد پاسداری کند؛ این انقلاب چیست. لزومی ندارد حتماً سپاه در عرصه‌ی سیاسی برود به پاسداری بپردازد، امّا باید عرصه‌ی سیاسی را بشناسد. این خلط مبحثی که بعضی میکنند باید بدقّت روشن بشود؛ نمیشود یک مجموعه‌ای به عنوان بازوی نگاهبان و پاسدار انقلاب در کشور تعریف بشود، امّا در زمینه‌ی جریانهای گوناگون سیاسی - بعضی انحرافی، بعضی غیرانحرافی، بعضی وابسته به اینجا و آنجا - چشمِ بسته و ناآگاه و نابینا داشته باشد، این معنی ندارد؛ باید بداند که از چه میخواهد دفاع کند. اینکه ما بیاییم چالش انقلاب را فرو بکاهیم به چالشهای سیاسی و خطّی و جناحی و مقابله‌ی زید و عمرو با یکدیگر، این سهل‌نگری است، مسامحه است، سهل‌انگاری است؛ چالش انقلاب اینها نیست. اینکه یک خطّ سیاسی، یک جریان سیاسی با یک جریان سیاسی دیگر دعوا دارند، یا زیدی با عمروای اختلاف دارد، اینها چالش انقلاب نیست؛ چالش اساسی انقلاب عبارت است از اینکه انقلاب یک نظم جدیدی را برای بشریّت ارائه کرده. نمیگوییم انقلاب از اول با مخاطب قرار دادن کلّ بشر آمد؛ نه، انقلاب اسلامىِ «ایران» بود، متوجّه مسائل ایران بود، متوجّه ایجاد تغییرات بنیادی در ایران بود؛ امّا زبان این انقلاب و پیام این انقلاب پیامی بود و زبانی بود که نمیتواند و نمیتوانست - به طبع حال - در مرزهای ایران منحصر بماند؛ یک مفهوم جهانی، یک حقیقت جهانی، یک حقیقت بشری به وسیله‌ی انقلاب پیام داده شد که هر کسی در دنیا آن را بشنود احساس میکند که به این پیام دلبسته است. آن پیام چیست؟ اگر بخواهیم آن پیام را در شکل اجتماعی و انسانی آن در یک جمله بیان بکنیم: مقابله‌ی با نظام سلطه است؛ این پیام انقلاب است. نظام سلطه، نظام تقسیم دنیا به ظالم و به مظلوم است؛ منطق انقلاب که منطق اسلام است، «لا تَظلِمونَ وَ لا تُظلَمون»(۳) است؛ نباید ظلم کنید و نباید بگذارید به شما ظلم بشود. کیست در همه‌ی صفحه‌ی بشری و عرصه‌ی وجود انسان که از این پیام خرسند نباشد، به این پیام دلبسته نشود؟ نه ظلم کن، نه ظلم بشو. این درست نقطه‌ی مقابل نظم حاکم بر جهان است از بعد از پیدا شدن تمدّن جدید صنعتی و شیوع ابزارهای صنعتی و به تبع آن، شیوع فرهنگ سلطه در عالم. هر دستگاهی در دنیا که وابسته‌ی به نظام سلطه باشد، با این پیام مخالف است. آن کسانی که خودشان سلطه‌گرند - یعنی دولتهای جبّار، شبکه‌های اقتصادی مکنده‌ی ثروتهای ملّی، ثروتهای ملّتها - با این پیام مخالفند، چون ظلم میکنند. دولتهای زیردست و فرودستی که بر ملّتهای فقیر یا ثروتمند حکومت میکنند و تابع آن نظام سلطه‌ی جهانی هستند، خودشان اقتداری ندارند، سلطه‌ای ندارند، امّا تابع آنها هستند، دنبال آنها راه میافتند، مخالف این پیامند. فلان دولتی که سیاستهای نظام سلطه را، سیاستهای فرضاً آمریکا را یا یک روزی سیاستهای انگلیس را موبه‌مو در کشور خود اجرا میکند، این با پیام «لا تَظلِمونَ وَ لا تُظلَمون» به طور طبیعی مخالف است؛ کمپانیهای بین‌المللی و چند ملّیّتی و تک ملّیّتی و جمع کنندگان ثروتهای عمومی [با این‌] مخالفند؛ آن سیاستهایی که در دنیا سه عنصرِ جنگ و فقر و فساد را گسترش میدهند، با این مخالفند. جنگهای دنیا در این برهه‌ی اخیر، در این دو سه قرن اخیر، غالباً تحت تأثیر نفوذ نظام سلطه بوده؛ یا خودشان با کسی جنگ داشتند یا دو گروه را به جنگ هم انداختند برای اینکه سود ببرند. فقر هم کار آنها است، بسیاری از این کشورهای فقیری که مردم آن در فقر زندگی میکنند و از منابع طبیعی خودشان نمیتوانند بهره‌برداری کنند، گناه فقر آنها به گردن اینها است. اینها خیلی از کشورها را بر اثر سلطه‌ی سیاسی، از موجودی دانش خودشان هم تهی کردند. این کتاب جواهر لعل نهرو - نگاهی به تاریخ جهان - را بخوانید؛ در بخشی که دخالت و نفوذ انگلیسها در هند را بیان میکند، تصویر میکند، تشریح میکند - او آدمی است هم امین، هم مطّلع - میگوید صنعتی که در هند بود، علمی که در هند بود، از اروپا و انگلیس و غرب کمتر نبود و بیشتر بود. انگلیسها وقتی وارد هند شدند، یکی از برنامه‌هایشان این بود که جلو گسترش صنعت بومی را بگیرند. خب، بعد کار هند به آنجا میرسد که ده‌ها میلیون آن وقتها، صدها میلیون در دوره‌های بعد، فقیر و گدا و خیابانْ‌خواب و گرسنه‌ی به معنای واقعی داشته باشد؛ آفریقا همین‌جور است؛ بسیاری از کشورهای آمریکای لاتین همین‌جورند. پس نظام سلطه علاوه بر اینکه جنگ‌افروز است، فقرآفرین است. این ثروتهای عظیمی که شما میبینید در قلّه‌های ثروت - این ثروتمندان درجه یک دنیا - جمع شده، همان «ما رَأیتُ نِعمَةً مَوفورَة، اِلّا وَ فی جانِبِها حَقٌّ مُضَیَّع» است. وقتی نفت یک کشور را غارت میکنند، محصول کشاورزی یک کشور را غارت میکنند، چای یک کشور را غارت میکنند، تجارت یک کشور را در دست خودشان میگیرند که مردم خود آن کشور از آن محروم بمانند، تولید را، صنعت را و بقیّه‌ی شئون پیشرفت ملّی را از یک ملّت سلب میکنند، خب ملّت فقیر میشود. پس، هم جنگ کار آنها است، هم فقر کار آنها است، هم فساد کار آنها است. گسترش فساد در دنیا و برافروختن آتش میل جنسی - که یک امر طبیعی است و قابل برافروخته شدن و شعله‌ور شدن در همه‌ی انسانها - کار آنها است؛ که هر کدام از اینها داستان جداگانه و مفصّلی است.
خب، نظام سلطه جنگ را، فقر را، فساد را گسترش میدهد، با همان سازوکار مشخّص تقسیم دنیا به ظالم و مظلوم. اسلام - یعنی انقلاب اسلامی که برگرفته‌ی از همان مفاهیم اسلامی است - می‌آید میگوید: لا تَظلِمونَ وَ لا تُظلَمون، یعنی همه‌ی این عوامل را نفی میکند؛ چالش اصلی اینجا است؛ دعوای اصلی اینجا است؛ دعوای با انقلاب اینها است؛ بقیّه‌ی حرفها بهانه است. تحریم، جنگ داخلی، ایجاد کودتا، بقیّه‌ی چیزهایی که در این سالها [بوده‌]، مسئله‌ی انرژی هسته‌ای، همه را در این چهارچوب باید نگاه کرد، باید دید: یک انقلابی می‌آید برخلاف تصور همه‌ی دنیا پیروز میشود، دولت تشکیل میدهد و آن دولت ماندگار میشود و میماند - برخلاف تصور همه‌ی دنیا که خیال میکردند جمهوری اسلامی ظرف شش ماه، یک سال، دو سال، بعد یک خرده تخفیف دادند، ظرف سه چهار سال، باید از بین میرفت - روزبه‌روز قویتر شد، روزبه‌روز «اَصلُها ثابِتٌ وَ فَرعُها فِی السَّماء. تُؤتی اُکُلَها کُلَّ حینٍ بِاِذنِ رَبِّها»(۴) شد، تبدیل شد به یک قدرت منطقه‌ای، تبدیل شد به یک کشور اثرگذار در مسائل کلان جهانی؛ با این مخالفند، با این دشمنند.
بحث سلاح هسته‌ای را مطرح میکنند. خب، ما سلاح هسته‌ای را نه به‌خاطر زید و عمرو، نه به خاطر آمریکا و غیر آمریکا، به‌خاطر عقیده‌مان قبول نداریم؛ هیچ کس نباید داشته باشد. وقتی ما میگوییم شما نداشته باش، معنایش این است که خودمان هم قاطعاً میگوییم نباید داشته باشیم و نخواهیم داشت؛ امّا مسئله‌ی آنها مسئله‌ی دیگری است؛ آنها حرفی ندارند که برخی از کشورها هم فرضاً به‌وجود بیایند [که‌] انحصار آنها را به هم بزنند، البتّه نمیخواهند انحصارشان به هم بخورد، امّا قیامتی هم بر پا نمیکنند؛ در مورد ایران اسلامی و جمهوری اسلامی قیامت بپا میکنند؛ چرا؟ چون داشتن یک چنین توانی، یک چنین قدرتی، پشتوانه‌ی این نظامِ «لا تَظلِمونَ وَ لا تُظلَمون» است؛ چالش اصلی اینجا است؛ این را باید شناخت، این را باید دید، در این چهارچوب بایستی رویکردهای آمریکا و غرب و فلان کشور وابسته‌ی به اینها و فلان جریان وابسته و دلبسته‌ی به اینها را تفسیر و تحلیل کرد؛ انقلاب اسلامی این است.
هیچ کس در چشم این دشمنان منفورتر از چهره‌ی درخشان و آفتاب فروزان امام بزرگوار ما نبود؛ برایش احترام قائل بودند، امّا از ته دل دشمنش بودند؛ به‌خاطر اینکه ایستاده بود، به‌خاطر اینکه امام با دو خصوصیّت بی‌نظیر «بصیرت کامل» و «قاطعیّت تمام» - هم خوب میدید و درست میفهمید، هم قاطع میایستاد - سدّی بود در مقابل پیشرفت اینها و در مقابل ناخن زدن و نیش زدن و ضربه زدن اینها؛ لذا با او دشمن بودند. البتّه عرض کردیم برایش احترام هم قائل بودند، میفهمیدند عظمت او را، امّا هرچه عظیم‌تر، از چشم آنها مبغوض‌تر؛ امروز هم همین‌جور است؛ هر کسی که در پایبندی به این ارزش اصولی و اصلی، یعنی ارزشی که هویّت سیاسی انقلاب را معیّن میکند - لا تَظلِمونَ وَ لا تُظلَمون - پایبندتر باشد و بفهمد که فهرست مشکلات تولیدشده و ایجادشده‌ی دشمنان علیه نظام اسلامی در این چهارچوب میگنجد - هرکسی با یک چنین بینشی و با ایستادگی در این راه باشد - همان‌قدر برای آنها مبغوض است. البتّه عالَم دیپلماسی، عالَم لبخند زدن است؛ لبخند هم میزنند، مذاکره هم میکنند، درخواست مذاکره هم میکنند، خودشان هم میگویند. به یکی از این سیاستمداران غربی چند روز پیش از این گفته بودند شما که میخواهید مذاکره بکنید با ایران، خب دشمن است ایران؛ گفته بود خب، آدم با دشمن مذاکره میکند دیگر! یعنی اقرار به دشمنی با ایران؛ صریح میگویند. علت دشمنی اشخاص نیستند، علت دشمنی این حقیقت و این هویّت است. همه‌ی آنچه که میگویند در این چهارچوب باید تفسیر و تحلیل بشود، در این چهارچوب باید فهمیده بشود.
ما مخالف با حرکتهای صحیح و منطقی دیپلماسی هم نیستیم؛ چه در عالم دیپلماسی ، چه در عالم سیاستهای داخلی. بنده معتقد به همان چیزی هستم که سالها پیش اسم‌گذاری شد «نرمش قهرمانانه»؛ نرمش در یک جاهایی بسیار لازم است، بسیار خوب است؛ عیبی ندارد، اما این کشتیگیری که دارد با حریف خودش کشتی میگیرد و یک جاهایی به دلیل فنّی نرمشی نشان میدهد، فراموش نکند که طرفش کیست؛ فراموش نکند که مشغول چه کاری است؛ این شرط اصلی است؛ بفهمند که دارند چه‌کار میکنند، بدانند که با چه کسی مواجهند، با چه کسی طرفند، آماج حمله‌ی طرف آنها کجای مسئله است؛ این را توجّه داشته باشند.
خب، پاسدار انقلاب اسلامی هستید؛ معنای پاسدار انقلاب اسلامی این نیست که در همه‌ی عرصه‌ها و میدانها بایستی برود حضور پیدا کند [و] یک وظیفه‌ای بر دوش او است؛ نه، وظیفه‌ی مشخّصی است، معیّنی است، مضبوطی است که در بیانات این فرمانده‌ی محترم و عزیز ما هم منعکس بود امروز، همان نگاه به گستره‌ی فعّالیّت سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، درست است، بنده تأیید میکنم؛ لکن سپاه اولاً بایستی همواره بداند که چه کار میخواهد بکند، از چه چیزی میخواهد پاسداری کند؛ ثانیاً ثبات قدم خود را که مؤلّفه‌ی اصلی هویّت پُرافتخار سپاه است، فراموش نباید بکند؛ این را همه، در همه‌ی سطوح توجّه داشته باشند.
مکرّر عرض کرده‌ایم کار سپاه متّکی به معنویّت است؛ معنویّت منافات با پیشرفتهای علمی و ابتکارات گوناگون علمی و عملی و شیوه‌های نو و سازماندهیهای هوشمندانه ندارد. نه اینکه خیال کنیم وقتی چشم انسان به معنویّت است، به ظواهر [نپردازد]؛ نخیر، بهترین و هنرمندانه‌ترین شیوه‌های رزمی را در صدر اسلام، پیغمبر اکرم و امیرالمؤمنین و مسلمانها در عرصه‌های جنگ از خودشان نشان میدادند؛ در دوره‌ی ما هم در دفاع مقدّس، نیروهای انقلابی - چه سپاه، چه ارتش، چه مجموعه‌ی نیروهای انقلاب - هنرمندانه‌ترین تاکتیکها و روشها و شیوه‌های کاری را در پیش میگرفتند. معنویّت منافات ندارد با پرداختن به اصول مادّی کار و تنظیم درست کار؛ بایستی این معنویّت را حفظ کرد. این معنویّت اساس کار است.
آخرین مطلب من هم این است: به نظر بنده، آینده، آینده‌ی روشنی است برای انقلاب اسلامی؛ نه به معنای یک دل‌خوش‌کُنَک، بلکه به معنای ملاحظه‌ی همه‌ی آنچه که جلو چشم ما است. دو استدلال را اینجا انسان نگاه کند: یک استدلال، استدلال تجربه است؛ خب، ما از چه وضعیّتی در اوائل انقلاب، از لحاظ فقر نیروی انسانی، فقر نیروی مادّی، فقر سلاح، فقر تجربه‌ی مدیریّتی و فقرهای گوناگون دیگر، امروز به چه وضعیّتی رسیدیم؛ غنای نیروی انسانی، غنای مادّی، غنای علمی، غنای سیاسی، غنای آبرو و حیثیّت بین‌المللی. خب در این سی و چند سال ما از کجا به کجا رسیدیم؟! همه‌ی این حرکتی هم که ما در این سی و پنج سال کردیم، مواجه با فشار طرف مقابل بود، یعنی باد مخالف میوزید و ما توانستیم جلو برویم؛ جریان تند مخالف ما بر این بستری که ما در آن حرکت کردیم حضور داشت و ما توانستیم پیش برویم؛ این تجربه خوب نیست؟ کافی نیست؟ جریانهای مخالف و دشمنیها نمیتواند ملّتی را که متّحد است و مصمّم است و با ایمان است و میداند و میفهمد میخواهد چه کار کند، گیج و گم نیست، متوقّف کنند. در این حوادثی که اخیراً رخ داد در دنیای اسلام در این منطقه‌ی ما، هر جایی میبینید خسارتهایی متحمّل شدند، به‌خاطر این است که نمیدانستند چه کار باید بکنند، یک خطّ درست راهنما حاکم نبود بر کارها؛ خب این‌جوری شد؛ البتّه این‌جور هم نخواهد ماند. اینجا هم آن اتّفاقی که در منطقه‌ی اسلامی و کشورهای اسلامی افتاده است - آن بیداری - یک چیز بیسابقه‌ای است، کار خودش را خواهد کرد. این یک عنصر، یک استدلال، که استدلال تجربه است.
یک استدلال دیگر این است که ما داریم با منطق پیش میرویم، با محاسبه‌ی علمی پیش میرویم؛ طرف مقابل ما دچار ضعفهای روزافزون و تناقضهای درونی است به‌خاطر غلطِ فاحش بودنِ ساختِ درونی آن تمدّن؛ آنها دارند عقب‌نشینی میکنند - البتّه لازم نیست به این عقب‌نشینی اعتراف کرده باشند یا به طور محسوس و واضحی در حرفهای آنها دیده بشود - واقع قضیّه این است، حقیقت قضیّه این است. وقتی یک ملّتی با محاسبه‌ی درست، با پیداکردن نقطه‌ی صحیح کار، کار را پیش می‌برد، قطعاً به نتایج مطلوب خواهد رسید. ما گفته‌ایم «ساخت درونی نظام» باید استحکام پیدا کند؛ ما گفته‌ایم «علم» بایستی رشد پیدا کند؛ ما گفته‌ایم «تولید داخلی» بایستی اساس کار باشد؛ ما گفته‌ایم «نگاه خوشبینانه به استعداد بومی کشور» بایستی جدّی باشد، استعدادها پرورش پیدا کند؛ اینها پایه‌های اصلی کار است. وقتی کشوری با تکیه‌ی به استعدادهای درونی، با تکیه‌ی به ابتکار نیروی انسانی خود، با تکیه‌ی به علم و دانش خود، با تکیه‌ی به ایمان خود و با اتّحاد حرکت میکند، قطعاً به نتایج مطلوب خواهد رسید. بنابراین ما تردیدی نداریم که آینده‌ی روشنی داریم؛ البتّه اینکه این آینده زود باشد یا دیر باشد، دست من و شما است: اگر خوب حرکت کنیم، آینده زودتر خواهد رسید؛ اگر چنانچه تنبلی و کوتاهی و خودخواهی و دنیاپرستی و دل دادن به این ظواهر، چشم ما را یک قدری پُر کند، ساقط کند ما را، در درون خودمان ریزش - چه ریزش شخصی در درون، چه ریزش اجتماعی - پیدا بکنیم، البتّه دیرتر به دست خواهد آمد؛ امّا بدون تردید به دست خواهد آمد و این به برکت مجاهدتها و فداکاریها است که بحمدالله در میدان فداکاری هم شماها فعّال بودید، خوب بودید، حرکت درخشانی کردید، در آینده هم ان‌شاءالله همین‌جور خواهد بود.
امیدواریم ان‌شاءالله خداوند همه‌ی شما را مشمول دعای حضرت بقیّةالله (ارواحنا فداه) قرار بدهد و به معنای حقیقی کلمه، شما و ما را پاسدار اسلام و پاسدار انقلاب اسلامی قرار بدهد و روح مطهّر شهیدان و روح مطهّر امام بزرگوار را با اولیائش و با پیغمبر محشور کند.
والسّلام علیکم و رحمةالله و برکاته‌

۱) این دیدار به‌مناسبت تشکیل بیستمین مجمع سراسری فرماندهان و مسئولین سپاه پاسداران انقلاب اسلامی برگزار شد.
۲) أرَی فَیئَهُم فی غَیرِهِم مُتَقَسِّما / وَ أیدیَهُم مِن فَیئِهِم صَفِرات‌
۳) سوره‌ی بقره، بخشی از آیه‌ی ۲۷۹
۴) سوره‌ی ابراهیم، بخشی از آیات ۲۴ و ۲۵

موضوعات: بیانات در دیدار فرماندهان سپاه پاسداران انقلاب اسلامی  لینک ثابت
 [ 10:54:00 ب.ظ ]





تشكیل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی

 

از نخستین روزهای پیروزی انقلاب اسلامی در سال 1357 بنا به فرمان حضرت امام خمینی (ره) عده ای از جوانان انقلابی و پیروان راستین حضرت امام نهاد مقدس سپاه پاسداران را پایه ریزی نمودند. حضرت امام خمینی (ره) در دوم اردیبهشت 1358 طی فرمان به شورای انقلاب اسلامی رسما تاسیس این نهاد مقدس را اعلام كردند. سپاه در دوران تشكیل, صرفا نیروی شهری به حساب می آمد كه با توجه به شرایط خاص انقلابی در جامعه و پراكندگی قوای انتظامی, ماموریت حفظ نظم عمومی را عهده دار شده بود و در مقابل ضد انقلاب و منافقان به مبارزه می پرداخت. با اوج گیری دسیسه های دشمنان و گروهك های ضد انقلاب در نقاطی چون كردستان , خوزستان و گنبد, سپاه پاسداران, برای مقابله با آنها بسیج شد و خصوصا در كردستان هنگامی كه شورش های مسلحانه در نقاط كوهستانی كردنشین متمركز شد, سپاه به طور جدی مقابل اشرار و ضد انقلاب صف آرایی كرد. با شروع جنگ تحمیلی عراق علیه ایران, سپاه پاسداران بزرگترین افتخار خود را رقم زد و با وجود همه موانع در كنار ارتش و … به مبارزه علیه رژیم بعثی پرداخت. پس از جنگ تحمیلی نیز سپاه علاه بر فعالیت های رزمی و دفاعی و آموزشی در عرصه های مختلف سازندگی از جمله سد سازی , راهسازی , پروژه های كشاورزی , تولید قطعات صنعتی و … حضور فعال دارد. سپاه پاسداران اگر چه هویتی نظامی دارد اما نظامیگری در واقع یك بعد از ابعاد هویت مقدس این نهاد مكتبی - مردمی است و طبق اصل 150 قانون اساسی سپاه پاسداران وظیفه نگهبانی از انقلاب اسلامی و دستاوردهای آن را در همه شرایط دارد و در ابعاد مختلف معنوی ، نظامی و علمی و … در خدمت نظام اسلامی می باشد

موضوعات: تشكیل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی  لینک ثابت
 [ 10:46:00 ب.ظ ]


...


 

 

پدر؛ تکیه گاهی است که بهشت زیر پایش نیست..

اما همیشه به جرم پدر بودن باید ایستادگی کند؛ و با وجود همه مشکلات,

به تو لبخند زند تا تو دلگرم شوی که اگر بدانی …چه کسی ،

کشتی زندگی را از میان موج های سهمگین روزگار به

ساحل آرام رویاهایت رسانده است؛ “پدرت"را می پرستیدی……

موضوعات: پدر  لینک ثابت
 [ 08:47:00 ب.ظ ]




دخـتــَــر کـه بــاشی


میـدونـی اَوّلــــیـن عِشــق زنـدگیـتــ پـــِدرتـه
دخـتــَــر کـه بــآشی میـدونـی مُحکــَم تــَریـن پَنــآهگــاه دنیــآ

آغــوش گــَرم پـــِدرتـه
دخـتــَــر کـه بــآشی میـدونـی مــَردانــه تـَریـن دستــی
کـه مـیتونی تو دستـِـت بگیـــری و

دیگـه اَز هـــیچی نَتــَرسی
دســــتای گَرم وَ مِهـــــرَبون پـــِدرتـه
هَر کـجای دنیـا هم بـــاشی

چه بـاشه چـه نبــاشه
قَویتــریـن فِرشتــه ی نِگهبـــان پـــِدرته

موضوعات: دخـتــَــر کـه بــاشی  لینک ثابت
 [ 08:44:00 ب.ظ ]




با پدرم جدول حل ميکردم که گفتم : پدر نوشته دوست, عشق , محبت و چهار حرفيه…
اتفاقا” دو حرف اولشم در اومده بود , يعني ب و الف

يه دفعه پدرم گفت فهميدم عزيزم ميشه بابا
با اينکه ميدونستم بابا ميشه ولي بهش گفتم نه اشتباهه

گفت ببين اگه بنويسي بابا عموديشم در مياد …
… … … تو چشام اشک جمع شده بود و گفتم ميدونم ميشه بابا ولي …
اينجا نوشته چهار حرفي، ولي تو که حرف نداري …

موضوعات: پدرم روزت مبارک  لینک ثابت
 [ 08:41:00 ب.ظ ]





خدایـــا !!!
به بزرگیـــــت قســـم…..
توعکس های دست جمعی….
جای هیچ پدر و مـــــادری رو خــالی نذار…..
آمیـــــن

موضوعات: روز پدر مبارک  لینک ثابت
 [ 08:38:00 ب.ظ ]




 جملات زیبا درباره روز پدر

من نبودم و تو بودی ،
بود شدم و تو تمام بودنت را به پایم ریختی ،
حالا سالهاست که با بودنت زندگی می کنم ،
هر روز، هر لحظه، هر آن و دم به دم هستی .

ببخش که گاهی آنقدر هستی که نمی بینمت ،
ببخش تمام نادانیها و نفهمی ها و کج فهمی هایم را،
اعتراض ها و درشتیهایم را ، و هر آنچه را که آزارت داد .
دستانت را می بوسم و پیشانیت را ،
که چراغ راه زندگیم بودی و هستی و خواهی بود ،
خاک پایت هستم تا هست و نیست هست .
به حرمت شرافتت می ایستم و تعظیم می کنم .

موضوعات: جملات زیبا درباره روز پدر  لینک ثابت
 [ 08:33:00 ب.ظ ]




کلمات قصار امام خمینی ( سازمانهاى بين‏ المللى و حقوق بشر)

 

ما در عصرى هستيم كه جنايتكاران به جاى توبيخ و تاديب، تحسين و تاييدمى‏شوند. اين سازمانهاى به اصطلاح حقوق بشر به جاى اين كه ظالم را محكوم كنند، مظلومهارا محكوم مى‏كنند. اين دستگاههايى كه براى حقوق بشر درست كردند، تمام دستگاههايى است كه‏براى چپاول بشر است.

اين همه جنايت مى‏كنند، اين همه كشورها را به خون مى‏كشند، و ادعا مى‏كنند كه‏ما نمى‏توانيم ببينيم كه حقوق بشر از بين مى‏رود. ما مى‏خواهيم مطابق اعلاميه حقوق بشر عمل بكنيم، ما مى‏خواهيم آزاد باشيم، مادر مملكتمان استقلال مى‏خواهيم، آزادى مى‏خواهيم.

اين ملت و هر ملتى حق دارد خودش تعيين كند سرنوشت‏خودش را، اين از حقوق‏بشر است كه در اعلاميه حقوق بشر هم هست. اينها از حقوق بشر صحبت مى‏كنند و بر خلاف آن بشر عمل مى‏كنند ؛ اسلام هم‏حقوق بشر را محترم مى‏شمارد و هم عمل مى‏كند.

موضوعات: کلمات قصار امام خمینی ( سازمانهاى بين‏ المللى و حقوق بشر)  لینک ثابت
 [ 08:28:00 ب.ظ ]





کلمات قصار امام خمینی (كمونيسم)

از اول پيدايش كمونيسم،مدعيان آن ديكتاتورترين و قدرت طلب‏ترين و

انحصارطلب‏ترين حكومتهاى جهان بوده و هستند.

براى همه روشن است كه از اين پس كمونيسم را بايد در موزه‏هاى تاريخ سياسى‏جهان جستجو كرد.

موضوعات: کلمات قصار امام خمینی (كمونيسم)  لینک ثابت
 [ 08:26:00 ب.ظ ]




 

کلمات قصار امام خمینی (مشرق زمين)

شرق خودش را گم كرده و شرق بايد خودش را پيدا بكند.

شرق بايد بيدار بشود، بايد حساب خودش را از غرب جدا كند، تا آن قدركه مى‏تواند ؛ اگر مى‏توانست

بايد تا آخر جدا كند، حالا كه نمى‏شود، تا آن قدركه مى‏تواند جدا كند، لااقل فرهنگش را نجات بدهد.

موضوعات: کلمات قصار امام خمینی (مشرق زمين)  لینک ثابت
 [ 08:24:00 ب.ظ ]




کلمات قصار امام خمینی ( غرب و غربزدگى)

 

بايد به خود تلقين كنيم كه در غرب هيچ خبرى جز عقب نگه داشتن ما از قافله‏تمدن و تعالى نيست. ما پيشرفتهاى

دنياى غرب را مى‏پذيريم ولى فساد غرب را كه خود آنان از آن‏ناله مى‏كنند، نه! غرب پيشرفتهايى كه دارد پيشرفتهاى مادى است

دارد و دنيا را به صورت‏يك جنگنده، به صورت يك وحشى بار مى‏آورد.

تربيت غرب، انسان را از انسانيت‏خودش خلع كرده. ما باورمان آمده است كه همه چيزها در غرب است، خير! آن چيزى

كه در غرب‏است تربيت‏حيوان درنده است.

تا ما از آن غربزدگى درنياييم و مغزمان را عوض نكنيم و خودمان را نشناسيم، نمى‏توانيم مستقل باشيم، نمى‏توانيم هيچ داشته باشيم.

موضوعات: کلمات قصار امام خمینی ( غرب و غربزدگى)  لینک ثابت
 [ 08:22:00 ب.ظ ]




 

 کلمات قصار امام خمینی ( رابطه با آمريكا)

روابط ما با آمريكا روابط يك مظلوم با يك ظالم است، روابط يك غارت‏شده‏با يك غارتگر است.

ما نه تحت‏حمايت آمريكا و نه تحت‏ حمايت‏ شوروى و نه تحت‏حمايت هيچ قدرتى‏نيستيم. آنهايى كه خواب آ

مريكا را مى‏بينند خدا بيدارشان كند.

آن روزى كه آمريكا از ما تعريف كند بايد عزا گرفت. ما نمى‏خواهيم آمريكا سرپرست ما باشد، ما نمى‏خواهيم

همه منافع ملت راآمريكا ببرد. مملكت اسلامى عار است كه دستش را دراز كند طرف آمريكا، كه شما نان ما رابدهيد.

با آمريكا روابط ايجاد نخواهيم كرد مگر اين كه آدم بشود و از ظلم كردن دست‏بردارد. آمريكا و شوروى اگر

دخالت در امور داخلى ما نكنند و با ما روابط حسنه داشته‏باشند، با آنها روابط برقرار خواهيم كرد.

موضوعات: کلمات قصار امام خمینی ( رابطه با آمريكا)  لینک ثابت
 [ 08:20:00 ب.ظ ]




 

کلمات قصار امام خمینی (مبارزه با آمريكا)

هر چه فرياد داريد بر سر آمريكا بكشيد. همه ملت ما دشمن شماره اول خودش را امروز آمريكا مى‏داند. اسلحه‏هاى سرد و گرم، يعنى قلم و بيان و مسلسل را از نشانه‏گيرى به روى يكديگرمنحرف، و به سوى دشمنهاى انسانيت كه در راس آنها آن آمريكاست نشانه‏ برويد.

ما اعتقادمان اين است كه بايدمسلمين با هم متحد بشوند و تودهنى بزنند به‏آمريكا ؛ و بدانند كه مى‏توانند! ما دنبال اين نيستيم كه آمريكا براى ما كار بكند، ما آمريكا را زير پامى‏گذاريم. اگر معناى ضديت با آمريكا اين است كه ما نمى‏خواهيم وابسته به آمريكاباشيم، آرى ما ضد آمريكايى هستيم و اگر ترس آمريكا از اين است، آرى بايدبترسند. دشمن مشترك ما كه امروز اسرائيل و آمريكا و امثال اينهاست، كه مى‏خواهندحيثيت ما را از بين ببرند و ما را تحت‏ستم دوباره قرار بدهند، اين دشمن‏مشترك را دفع بكنيد. آن داغى كه به دل آمريكا وارد شده است به واسطه اين نهضت، به دل هيچ كس‏وارد نشده است.

ما جرممان اين است كه با آمريكا مخالف هستيم. اگر ما همه از بين برويم بهتر است از اين كه ذليل باشيم زير دست صهيونيسم،و زير دست آمريكا. اى مظلومان جهان! از هر قشر و از هر كشورى هستيد بخود آييد، و از هياهوهاو عربده آمريكا و ساير زورمندان نهراسيد، و جهان را بر آنان تنگ كنيد. آمريكا در مقابل مسلمين نمى‏تواند خودنمايى كند. آمريكا هيچ غلطى نمى‏تواند بكند. اين نزاعى كه، مبارزه‏اى كه الان بين كفر و اسلام است، اين منازعه بين ما وآمريكا نيست، بين اسلام است و كفر. الآن در راس همه مسائل اسلامى ما قضيه مواجهه با آمريكاست.

امروز اگر قواى‏ما از هم منفصل شوند به نفع آمريكاست، و الآن دشمن آمريكاست و بايد تمام‏تجهيزات ما به طرف اين دشمن باشد. خوشوقتى كامل ما آن روزى است كه سلطه همه استعمارگران شرق و غرب، وبخصوص آمريكاى جهانخوار از سر مسلمانان قطع شود. آمريكا ممكن است ما را شكست دهد ولى نه انقلاب ما را ؛ و به همين دليل‏است كه من به پيروزى خودمان اطمينان دارم ؛ دولت آمريكا مفهوم شهادت رانمى‏فهمد. ما يقين داريم اگر دقيقا به وظيفه‏مان كه مبارزه با آمريكاى جنايتكار است‏ادامه دهيم، فرزندانمان شهد پيروزى را خواهند چشيد.

 

موضوعات: کلمات قصار امام خمینی (مبارزه با آمريكا)  لینک ثابت
 [ 08:18:00 ب.ظ ]






کلمات قصار امام خمینی (ماهيت دولت آمريكا)

ما آن قدر صدمه كه از آمريكا ديديم از هيچ كس نديديم. سلطه آمريكا تمام بدبختيهاى ملل مستضعف را به دنبال دارد. آمريكا دشمن شماره يك مردم محروم و مستضعف جهان است. آمريكا مى‏گويد كه ما در منطقه منافع داريم، چرا بايد او در منطقه ما منافع‏داشته باشد چرا بايد منافع مسلمين منافع آمريكا باشد ملل اسلام، از اجانب عموما و از آمريكا خصوصا متنفر است. دنيا بداند كه هر گرفتاريى كه ملت ايران و ملل مسلمين دارند، از اجانب‏است، از آمريكاست.

مهمترين و دردآورترين مساله‏اى كه ملتهاى اسلامى و غيراسلامى كشورهاى حت‏سلطه‏با آن مواجه است، موضوع آمريكاست. همه گرفتارى‏هايى كه ما داريم از دست آمريكا داريم. همه مصيبت ما زير سر آمريكاست.

آمريكا شماها را براى نفتتان مى‏خواهد، آمريكا شما را براى اين مى‏خواهد كه‏بازار درست كند، كه نفتتان را ببرد و بنجلها را بياورد به شما بفروشد. دشمن اصلى اسلام و قرآن كريم و پيامبر عظيم‏الشان - صلى الله عليه و آله وسلم - ابرقدرتها، خصوصا آمريكا و وليده فاسدش اسرائيل است.

آمريكا اين تروريست بالذات دولتى است كه سرتاسر جهان را به آتش كشيده،و همپيمان او صهيونيسم صهيونيست جهانى است كه براى رسيدن به مطامع خود، جناياتى مرتكب مى‏شود كه قلمها از نوشتن و زبانها از گفتن آن شرم دارند. تمام گرفتارى ما از اين آمريكاست، تمام گرفتارى ما از اين اسرائيل است. رئيس جمهور آمريكا بداند، بداند اين معنا را كه منفورترين افراد دنياست‏پيش ملت ما. احساسات ايرانيان عليه ملت آمريكا نبوده، بلكه عليه دولت‏آمريكاست.

موضوعات: کلمات قصار امام خمینی (ماهيت دولت آمريكا)  لینک ثابت
 [ 08:17:00 ب.ظ ]




کلمات قصار امام خمینی (مستكبرين و ابرقدرتها)

ما اگر چنانچه قدرت داشته باشيم تمام مستكبرين را از بين خواهيم برد. سلامت و صلح جهان بسته به انقراض مستكبرين است ؛ و تا اين سلطه‏طلبان‏بى‏فرهنگ در زمين هستند، مستضعفين به ارث خود كه خداى تعالى به آنها عنايت‏فرموده است نمى‏رسند.

ما آن صدمه‏اى كه از قدرتهاى بزرگ خورديم، بايد بگوييم كه بالاترين صدمه، صدمه شخصيت بوده. امروز وضع سياسى دنيا طورى است كه تمام كشورهاى عالم در تحت نظر سياسى‏ابرقدرتها هستند. تمام گرفتاريهايى كه ملتها پيدا كردند، از دست اين ابرقدرتهاست. تمام مقصد اين جنايتكارها رسيدن به يك نقطه است، قدرت ؛ قدرت براى‏كوبيدن هر كسى كه در مقابلشان است. بر روشنفكران است كه هرچه بيشتر در رسوايى ابرقدرتها و قدرتها بكوشند.

بدانند كه كشورهاى قدرتمند فرصت طلب، كه غايت آمالشان دست‏يافتن بركشورهاى اسلامى و مستضعف است، آنان را در موقع گرفتارى تنها مى‏گذارند ؛ وكلمه وفا در قاموس آنان راهى ندارد. متحد شويد كه در سايه اتحاد پيروزيتان بر ابرقدرتها حتمى است.

حق گرفتنى است؛ قيام كنيد و ابرقدرتها را از صحنه تاريخ و روزگاربراندازيد. قدرتهاى جهان بدانند امروز مثل ديروز نيست كه با يك تشر، ملتها چون دولتهااز ميدان عقب‏نشينى كنند. ما هيچ خوفى از ابرقدرتها نداريم، و در عين حالى كه دستمان از همه آن سلاحهاى‏آدمكش كذايى كوتاه هست، لكن ايمانمان ما را وادار مى‏كند كه نترسيم وخوف نداشته باشيم. مقصد يك مقصد است و آن شكست ابرقدرتهاست. وظيفه ماست كه در مقابل ابرقدرتها بايستيم، و قدرت ايستادن هم داريم.

ما به ابرقدرتها آن قدر سوءظن داريم كه اگر يك مطلب راستى هم بگويند، مااعتقادمان طورى مى‏شود كه براى مصلحتى گفته‏اند كه مردم را اغفال كنند. امروز روز مخالفت همه‏جانبه ابرقدرتهاست با اين ملت، در همه مظاهراسلامى‏اش ؛ و ما بايد بيدار باشيم و توجه داشته باشيم تبليغات اينها براى ماضررش بيشتر از جنگهاست. هدف اصلى دولتهاى استعمارگر محو قرآن، اسلام و علماى اسلام است. آن روز مبارك است بر ما كه سلطه جهانخواران بر ملت مظلوم ما و بر سايرملتهاى مستضعف شكسته شود، و تمام ملتها سرنوشت‏خودشان را به دست‏خودشان‏بگيرند. اين سيلى كه ابرقدرتها از ايران خوردند، از اول عمرشان تا حالا نخورده‏بودند.

موضوعات: کلمات قصار امام خمینی (مستكبرين و ابرقدرتها)  لینک ثابت
 [ 08:15:00 ب.ظ ]





کلمات قصار امام خمینی (آفريقاى جنوبى)

 

امروز آفريقاى مسلمان صداى فرياد مظلومانه خود را هر چه بيشتر بلند مى‏كند.

امروز كشورهاى آفريقايى مسلمان ما زير يوغ آمريكا و ساير اجانب و سرسپردگان‏آنان دست و پا مى‏زند

. آفريقاى جنوبى تا به اين وضعى كه دارد خاتمه ندهد، ما با او رابطه‏اى‏نمى‏توانيم برقرار كنيم، و نفت هم به او نخواهيم داد.

آفريقاى جنوبى… رژيم نژادپرستى است كه به هيچ وجه به هيچ يك ازارزشهاى انسانى ارج نمى‏نهد، و اصولا رژيمى است‏سفاك و جنايتكار.

فرياد برائت ما فرياد مردم مسلمان آفريقاست ؛ فرياد برادران و خواهران‏دينى ما كه به جرم سياه‏بودن، تازيانه ستم سيه‏روزان بى‏فرهنگ نژادپرست رامى‏خوردند.

موضوعات: کلمات قصار امام خمینی (آفريقاى جنوبى)  لینک ثابت
 [ 08:14:00 ب.ظ ]






کلمات قصار امام خمینی (رژيم اشغالگر قدس اسرائيل)

من طرفدارى از طرح استقلال اسرائيل و شناسايى او را، براى مسلمانان يك‏فاجعه و براى دولتهاى اسلامى يك انفجار مى‏دانم. دولت غاصب اسرائيل با هدفهايى كه دارد، براى اسلام و ممالك مسلمين خطرعظيم دارد. برادران و خواهران بايد بدانند كه آمريكا و اسرائيل با اساس اسلام دشمنند. خيال ابلهانه اسرائيل بزرگ، آنان را به هر جنايتى مى‏كشاند. ملتهاى برادر عرب، و برادران لبنان و فلسطين بدانند كه هر چه بدبختى دارنداز اسرائيل و آمريكاست. نسبت به اسرائيل، مسلم است كه ما به يك دولت غيرقانونى و غاصب و متجاوزبه حقوق مسلمين و دشمن اسلام، هيچ‏گونه كمكى نخواهيم كرد.

اسرائيل از نظر اسلام و مسلمين و تمامى موازين بين‏المللى غاصب و متجاوزاست ؛ و ما كمترين اهمال و سستى را در پايان دادن به تجاوزات او جايزنمى‏دانيم. كرارا گفته‏ام و شنيده‏ايد،اسرائيل به اين قراردادها اكتفا نمى‏كند و حكومت‏اعراب را از نيل تا فرات غصبى مى‏داند. اسرائيل بايد از صفحه روزگار محو شود. بر هر مسلمانى لازم است كه خود را عليه اسرائيل مجهز كند. كسانى كه از اسرائيل حمايت مى‏كنند بايد بدانند كه افعى گزنده را در حمايت‏خود قوى مى‏كنند. از اسرائيل، اين دشمن اسلام و عرب جانبدارى نكنيد، كه اين افعى افسرده اگردستش برسد بر صغير و كبير شما رحم نمى‏كند.

بر همه آزاديخواهان جهان است كه با ملت اسلام هم‏صدا شده، تجاوزات غيرانسانى اسرائيل را محكوم نمايند. ايران دشمن سرسخت اسرائيل بوده و هست. ما اسرائيل را رد خواهيم كرد و هيچ رابطه‏اى با او نخواهيم داشت ؛ او دولت‏غاصب است و با ما دشمن. من به جميع دول اسلام، و مسلمين جهان در هر جا هستند اعلام مى‏كنم كه ملت عزيزشيعه از اسرائيل و عمال اسرائيل متنفرند، و از دولتهايى كه با اسرائيل سازش‏مى‏كنند متنفر و منزجرند. ما با اسرائيل چون غاصب است و در حال جنگ است با مسلمين، روابطى نخواهيم‏داشت. اسرائيل حقوق مردم عرب را غصب كرده است، با او مخالفت‏خواهيم كرد. اسرائيل در حال جنگ با مسلمين است و غاصب سرزمينهاى برادران ما مى‏باشد،ما به آن نفت نخواهيم داد.

اسرائيل مطرود ماست ؛و ما براى هميشه نه نفت به او مى‏دهيم و نه آن را به‏هيچ وجه به رسميت مى‏شناسيم. تا ملتهاى اسلامى و مستضعفان جهان بر ضد مستكبران جهانى و بچه‏هاى آنان، خصوصااسرائيل غاصب قيام نكنند،دست جنايتكار آنان از كشورهاى اسلامى كوتاه نخواهدشد. اسرائيل غاصب است و هرچه زودتر بايد فلسطين را ترك كند. و تنها راه حل ‏اين است كه برادران فلسطينى هر چه زودتر اين ماده فساد را نابود گردانند وريشه استعمار را در منطقه قطع كنند، تا آرامش به منطقه بازگردد. وظيفه ملت غيور ايران است كه از منافع آمريكا و اسرائيل در ايران جلوگيرى‏كرده، و آن را مورد هجوم قرار دهند.

دولتهاى ممالك نفت‏خيز اسلامى لازم است از نفت و ديگر امكاناتى كه در اختياردارند، به عنوان حربه عليه اسرائيل و استعمارگران استفاده كنند. لازم است بر دول اسلامى خصوصا بخصوص بر ساير مسلمين عموما، كه دفع اين‏ماده فساد را به هر نحو كه امكان دارد بنمايند. اين ماده فساد كه در قلب ممالك اسلامى، با پشتيبانى دول بزرگ جايگزين شده‏است و ريشه‏هاى فسادش هر روز ممالك اسلامى را تهديد مى‏كند، بايد با همت‏ممالك اسلامى و ملل بزرگ اسلام ريشه كن شود.

 

موضوعات: کلمات قصار امام خمینی (رژيم اشغالگر قدس اسرائيل)  لینک ثابت
 [ 08:12:00 ب.ظ ]




 

 

کلمات قصار امام خمینی (قدس و فلسطين)

بيت‏المقدس مال مسلمين و قبله اول مسلمين است. همه بايد بدانند كه هدف دولتهاى بزرگ از ايجاد اسرائيل، تنها با اشغال‏فلسطين پايان نمى‏پذيرد، آنها در اين نقشه‏اند كه - پناه بر خدا - تمامى‏كشورهاى عربى را به همان سرنوشت فلسطين دچار كنند.

آيا سران قوم نمى‏دانند و نديده‏اند كه مذاكرات سياسى با سياستمداران قدرتمندو جنايتكاران تاريخ،قدس و فلسطين و لبنان را نجات نخواهد داد، و هر روزبر جنايات و ستمگريها افزوده خواهد شد. ما طرفدار مظلوم هستيم، هر كسى در هر قطبى مظلوم باشد ما طرفدار آنهاهستيم، و فلسطينيها مظلوم هستند و اسرائيليها به آنها ظلم كرده‏اند، از اين‏جهت ما طرفدار آنها هستيم. ما از مبارزات برادران فسطينى و مردم جنوب لبنان در مقابل اسرائيل غاصب ‏كاملا پشتيبانى مى‏نماييم.

ملت مسلمان ايران و هيچ مسلمانى و اصولا هيچ آزاده‏اى اسرائيل را به رسميت‏نمى‏شناسد ؛ و ما همواره حامى برادران فلسطينى و عرب خود خواهيم بود. بايد همه بپاخيزيم و اسرائيل را نابود كنيم، و ملت قهرمان فلسطين راجايگزين آن گردانيم.

روز قدس كه همجوار شب قدر است، لازم است كه در بين مسلمانان احيا شود ومبدا بيدارى و هشيارى آنان باشد. مسلمانان جهان بايد روز قدس را روز همه مسلمين، بلكه مستضعفين بدانند. اين آواى الله‏اكبر است، اين همان فرياد ملت ماست كه در ايران، شاه راو در بيت‏المقدس، غاصبين را به نوميدى كشاند. اصولا اين تكليف همه مسلمين است كه قدس را آزاد كنند و شر اين جرثومه فسادرا از سر بلاد اسلامى قطع كنند.

مساله قدس يك مساله شخصى نيست، و يك مساله مخصوص به يك كشور و يايك مساله مخصوص به مسلمين جهان در عصر حاضر نيست ؛ بلكه حادثه‏اى است براى‏موحدين جهان و مؤمنان اعصار گذشته و حال و آينده. قدس متعلق به مسلمين است و بايد به آنان برگردد. روز قدس روز اسلام است.

روز قدس روزى است كه بايد سرنوشت ملتهاى مستضعف معلوم شود. روز قدس يك روز جهانى است، روزى نيست كه فقط اختصاص به قدس داشته‏باشد، روز مقابله مستضعفين با مستكبرين است. روز قدس روزى است كه اسلام را بايد احيا كرد. روز قدس روز حيات اسلام است. روز قدس كه آخرين روزهاى شهرالله اعظم است‏سزاوار آن است كه همه‏مسلمانان جهان از قيد اسارت و بردگى شياطين بزرگ و ابرقدرتها رها شده و به‏قدرت لايزال الله بپيوندند.

موضوعات: کلمات قصار امام خمینی (قدس و فلسطين)  لینک ثابت
 [ 08:10:00 ب.ظ ]





کلمات قصار امام خمینی (دولتهاى كشورهاى مسلمان)

 

بدبختى دول اسلامى از دخالت اجانب در مقدرات آنهاست.

بايد دولتهاى منطقه بدانند كه در وقت گرفتارى آنان، آمريكا و هيچ قدرت‏ديگر

پشتيبانى از آنان نخواهند كرد.

من بيش از بيست‏سال در خطابه‏هايم، در گفتارم، به اينها توصيه كردم به‏سران دولتها كه اين ا

ختلافات محلى جزئى را كنار بگذارند و براى اسلام و براى‏پيشبرد اهداف اسلام با هم همفكرى كنن

د و با هم اتحاد داشته باشند. مشكل اسلام دولتهاى اسلامى است نه ملتها.

موضوعات: کلمات قصار امام خمینی (دولتهاى كشورهاى مسلمان)  لینک ثابت
 [ 08:07:00 ب.ظ ]






کلمات قصار امام خمینی (وزارت امور خارجه و سفارتخانها)

وزارت خارجه تنها وزارتخانه‏اى است كه با اسلامى شدنش، بيشتر از سايروزارتخانه‏ها مى‏تواند

موجوديت اسلامى ما را به خارج نشان دهد. اين وزارتخانه از ساير وزارتخانه‏ها حساسيت بيشترى دارد،

براى اين كه سر وكارش با تمام ممالك دنياست.

مسئوليت وزارت خارجه، به مناسبت‏سر و كار داشتنش با خارج، بسيار سنگين‏است ؛ لذا سعى كنيد به هر

مقدارى كه امكان دارد سفارتخانه‏هايتان را در مسيررشد و ترقى و تعالى اسلامى قرار دهيد. وقتى مردم

به سفارتخانه‏هاى ما مى‏آيند بايد وضع ايران را ببينند، نه وضع‏آمريكا و فرانسه و ساير كشورها را. اگر ا

فراد و وضع سفارتخانه و كيفيت اداره و برخوردها در سفارتخانه‏ها، باجمهورى اسلامى مطابقت نداشته باشد، نبود سفارتخانه بهتر از بود آن است.

بايد سفارتخانه‏هاى ما يك مركز تبليغات باشد. نمايندگان جمهورى اسلامى در خارج از كشور، بايد با نظام اسلامى كاملا تطبيق‏كنند.

 

موضوعات: کلمات قصار امام خمینی (وزارت امور خارجه و سفارتخانها)  لینک ثابت
 [ 08:05:00 ب.ظ ]




 

کلمات قصار امام خمینی (سياست خارجى)

 

ما با حفظ استقلال، با تمام كشورها روابط دوستانه خواهيم داشت. ما روابط دوستانه با همه ملت‏ها داريم، و دولت‏ها هم اگر با ما به طور احترام [آميز] رفتار كنند، احترام متقابل را داريم. سياست خارجى ايران با همه دول بر حسب احترام متقابل است و هيچ فرقى بين دول در اين باره نيست. ما با تمام دولتها در صورتى كه دخالت در امور داخلى ما نكنند و براى ما احترام متقابل قائل باشند، با احترام رفتار مى‏كنيم. رابطه با كشورهاى خارجى كه نمى‏خواهند ما را ببلعند بايد باشد. با آنها كه مى‏خواهند از طريق روابط، ما را وابسته بكنند هيچ لزومى ندارد، و بايد با احتياط با آنها برخورد شود.

ما طرفدار مظلوم هستيم، هر كسى در هر قطبى كه مظلوم باشد ما طرفدار آنها هستيم. ما وظيفه داريم مردم مظلوم و محروم را نجات دهيم. تكليف اسلامى مسلمانان است كه اگر كسى مظلوم واقع شد، بايد به آنان كمك كرد. ما وظيفه داريم پشتيبان مظلومين و دشمن ظالمين باشيم. ما با هر نوع معامله‏اى كه مصالح مسلمين را آسيب برساند مخالفيم. وقتى ما خدمتگزار ملت شديم ملت هم پشتيبان ما خواهد شد، و در اين صورت است كه طمع خارجيها قطع خواهد شد. ما با ملتها مخالفتى نداريم، ما با دولتهايى كه ظالم هستند، چه به ما ظلم كرده باشند و چه به برادران مسلمان ما ظلم كرده باشند و بكنند، با آنها دشمن هستيم. حاضر نيستيم كه دولتى بخواهد مبادلات اقتصادى را اهرمى براى نفوذ سياسى و تحميل اغراض استعمارگرانه خود قرار دهد.

دنيا ديگر وضعش جورى شده است كه نمى‏تواند قبول كند كه همه «بنده» باشند و يك عده «آقا» باشند. ما در روابطمان با ساير كشورها، همچنان كه ظلم را نمى‏پذيريم به كسى هم ظلم نمى‏كنيم .

رابطه بين يك ملت بپاخاسته براى رهايى از چنگال چپاولگران بين المللى، با يك چپاولگر عالمخوار هميشه به ضرر ملت مظلوم و به نفع چپاولگر است. ما با هر كشورى كه بخواهد ظلم كند مخالفيم، حال اين كشور چه در غرب باشد و چه در شرق . امروز كشورى كه غير متعهد است ايران است، يك كشور ديگر پيدا نمى‏كنيد كه «غيرمتعهد به معناى واقعى‏اش» باشد. هر كس در هر مقام كه خيال سازش با شرق و غرب را داشت، بى‏محابا و بدون هيچ ملاحظه‏اى او را از صفحه روزگار براندازيد! دفاع از اسلام و حزب الله اصل خدشه‏ناپذير سياست جمهورى اسلامى است.

ما نمى‏توانيم حساب خودمان را از حساب ساير مسلمين جدا كنيم. اهتمام به امور مسلمين از اوجب واجبات است. اهتمام به امور مسلمين از فرايض مهمه اسلام است. ما اميدواثق داريم كه ملل اسلامى در آتيه نزديكى بر استعمار چيره شوند، و ما در موقع خود ـ به خواست خداى تعالى ـ از هيچگونه فداكارى دريغ نمى‏كنيم. حكومت ما حكومت مستقل است، و در صورتى كه كشورها دخالتى در امور داخلى ما نداشته باشند، ما با آنها روابط دوستانه داريم.

موضوعات: کلمات قصار امام خمینی (سياست خارجى)  لینک ثابت
 [ 08:02:00 ب.ظ ]




فضیلت و خواص سوره نازعات

هفتاد و نهمین سوره قرآن کریم است که مکی و دارای 46 ایه می باشد.

رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم فرموده اند: هر کس سوره نازعات را قرائت نماید نگه داشتن و حسابرسی او در روز قیامت به اندازه یک نماز واجب طول می کشد تا اینکه وارد بهشت می شود. (1)

باز ایشان فرموده اند: کسی که سوره نازعات را قرائت نماید در قبرش و روز قیامت تنها نیست و این سوره انیس او می گردد تا وارد بهشت شود.(2)

امام صادق علیه السلام نیز فرمودند: هر که سوره نازعات را قرائت نماید سیراب از دنیا می رود و سیراب مبعوث می شود و سیراب وارد بهشت می گردد. (3)

آثار و برکات سوره

1) در رویایی با دشمن

امام صادق علیه السلام فرموده اند: کسی که سوره نازعات را در رویارویی با دشمنان بخواند دشمنانش او را نمی بینند و اگر هنگام ورود بر کسی که از خوف و ترس دارند خوانده شود نجات می یابد وبه اذن خدا ایمنی می یابد. (4)

2) دفع سم در بدن

روایت شده است هر کس سوره نازعات را نوشته وپس از شستن سوره آن را به کسی که سم خورده یا حیوان وحشره ای سمی او را گزیده است بنوشانند شفا می یابد. (5)

__________________

پی نوشت:

(1) مجمع البیان، ج10، ص250

(2) مستدرک الوسائل، ج4، ص35

(3) ثواب الاعمال، ص121

(4) مکارم الاخلاق، ص365

(5) همان

منبع: «قرآن درمانی روحی و جسمی، محسن آشتیانی، سید محسن موسوی»

موضوعات: فضیلت و خواص سوره نازعات  لینک ثابت
 [ 08:00:00 ب.ظ ]




 

فضیلت و خواص سوره نبأ

سوره نبا یا ««عم یتسائلون»، «التساول»، «المعصرات» (1) و هفتاد و هشتمین سوره قرآن و مکی است و 40 آیه دارد.

رسول خدا صلی الله علیه واله وسلم در فضیلت این سوره می فرمایند: هر کس سوره نبأ را قرائت نماید خداوند در روز قیامت از شراب خنک به وی بنوشاند.(2)

همچنین فرموده اند: سوره نبأسوره نبأ را یاد بگیرید اگر می دانستید چه برکات و آثاری در آن نهفته است کارهایتان را تعطیل می کردید و آن را می آموختید و به وسیله آن به خدا تقرب می جستید و خداوند به واسطه آن گناهان شما را می آمرزد جز شرک ورزیدن به او.(3)

امام صادق علیه السلام در روایتی فرموده اند: منظور از نبأ عظیم در این سوره ولایت امیرالمؤمنین علی علیه السلام است.(4)

وقتی از امام باقر علیه السلام درباره تفسیر سوره نبأ پرسیدند، از قول امام علی علیه السلام فرمود: خداوند هیچ آیه ای بزرگتر از من و هیچ نبأ عظیمی عظیم تر از من ندارد.(5)

آثار وبرکات سوره

1) مشرف شدن به زیارت خانه خدا

امام صادق علیه السلام فرمودند: هر کس قرائت سوره نبأ را یک سال ادامه دهد و هر روز آن را قرائت نماید از سال خارج نشود مگر اینکه خانه خدا را زیارت خواهد کرد.(6)

2) برای بیدار ماندن در شب

امام صادق علیه السلام نیز فرمودند: هر کس که می خواهد شب بیدار بماند اگر سوره نبأ را قرائت کند چنین می شود و قرائت آن برای کسی که می خواهد در شب مسافرت نماید مفید خواهد بود و او را از شر دزد و راهزن در امان می دارد.(7)

دیگر خواص سوره :

در مصباح کفعمی نیز امده است: هر کس سوره نبأ را بر پوست آهویی با گلاب و زعفران بنویسد و با خود همراه داشته باشد خوابش کم و بیداری اش زیاد می شود و در امان و حفظ خداوند خواهد بود و اگر نوشته این سوره را به بازو ببندد موجب زیاد شدن نیرویش می شودو منوشیدن آب شسته شده سوره نبأ بیماری های شکم را از بین می برد. (8)

_________________

پی نوشت:

(1) درمان با قرآن ، ص135

(2) مجمع البیان، ج10، ص237

(3) مستدرک الوسائل، ج4، ص366

(4) بحارالانوار، ج24، ص352

(5) تفسیر ابی حمزه ثمالی، ص350

(6) ثواب الاعمال، ص121

(7) تفسیرالبرهان، ج5، ص563

(8) المصباح کفعمی، ص459

منبع: «قرآن درمانی روحی و جسمی، محسن آشتیانی، سید محسن موسوی»

موضوعات: فضیلت و خواص سوره نبأ  لینک ثابت
 [ 07:57:00 ب.ظ ]




 

 فضیلت و خواص سوره مرسلات

 

هفتاد و هفتمین سوره قران کریم است که 50 ایه دارد و در مکه نازل شده است.

از رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم پرسیدند: یا رسول الله چقدرزود پیر شدید؟ فرمودند: سوره های «هود» «واقعه» «مرسلات» و «نبأ» مرا پیر کرده است.(1)

ایشان در فضیلت این سوره فرمودند: هر کس سوره مرسلات را قرائت نماید نوشته می شود که وی از مشرکان نیست. (2)

امام جعفر صادق علیه السلام نیز فرمودند: هر کس سوره مرسلات را بخواند خداوند در روز قیامت بین او و رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم آشنایی ایجاد می کند.(3)

آثار و برکات سوره

1) امنیت در سفر

از امام صادق علیه السلام نقل شده است: هر کسی که می خواهد سفر برود یا مسافری در حال سفر دارد اگر سوره مرسلات را قرائت نماید از شر هر دزدی در امان خواهد ماند.(4)

2) پیروزی بر دشمنان

هر کس در حال دشمنی و خصومت با کسی این سوره را قرائت نماید بر دشمنش غلبه خواهد یافت و اگر کسی که دملی در بدن دارد آن را بنویسد و با خود همراه داشته باشد برطرف خواهد شد. (5)

3) برای درد شکم

امام صادق علیه السلام فرموده است: اگر سوره مرسلات را بنویسند و با آب پیاز بشویند آنگاه بیماری که درد شکم دارد آن را بنوشد به اذن خداوند درد او برطرف می شود. (6)

______________

پی نوشت:

(1) الأمالی شیخ صدوق، ص304

(2) مجمع البیان، ج10، ص227

(3) ثواب الاعمال، ص121

(4) مستدرک الوسائل، ج8، ص246

(5) المصباح کفعمی، ص459

(6) تفسیرالبرهان، ج5، ص557

منبع: «قرآن درمانی روحی و جسمی، محسن آشتیانی، سید محسن موسوی»

موضوعات: فضیلت و خواص سوره مرسلات  لینک ثابت
 [ 07:55:00 ب.ظ ]




فضیلت و خواص سوره انسان

سوره «انسان» یا «دهر» یا «هل أتی» (1) هفتاد و ششمین سوره قرآن کریم است که مدنی و 31 آیه دارد.

شأن نزول این سوره از امام باقر علیه السلام روایت شده است: امام حسن و امام حسین علیهم السلام در دوران کودکی بیمار شدند پیامبر صلی الله علیه و اله وسلم از آنها عیادت کرد و به امام علی علیه السلام فرمود: ای ابالحسن اگر برای فرزندانت نذری کنی خداوند به ایشان عافیت می بخشد.

امام علی علیه السلام و فاطمه سلام الله علیها و فضه نذر کردند که سه روز روزه بگیرند تا بیماری حسنین شفا یابد. در روز اول هنگام افطار مسکینی به در خانه آمد و تقاضای غذا کرد. ایشان غذای خود را به او دادند. روز دوم هنگام افطاریتیم و اسیری به در خانه آمدند و آنها غذای خود را به آنها دادند. روز بیست و پنجم ماه ذی الحجه بود که سوره هل أتی بر پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله وسلم نازل شد. (2)

رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم در فضیلت این سوره فرمودند: هر کس سوره انسان را قرائت نماید پاداش او بهشت و حوریان بهشتی خواهد بود. (3)

امام صادق علیه السلام نیز فرمودند: هر که سوره انسان را قرائت نماید خداوند او را با تعداد زیادی از حوریان بهشتی تزویج نماید و در سرای باقی با پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله وسلم خواهد بود. (4)

در سیره امام رضا علیه السلام آمده است: ایشان در نماز صبح روز دوشنبه و پنجشنبه در رکعت اول سوره حمد و انسان و در رکعت دوم بعد از حمد سوره غاشیه را قرائت می نمود و می فرمود: هر کس در نماز صبح روز دوشنبه و پنجشنبه اینگونه نماز بخواند خداوند در این دو روز ایشان را از شرور در امان می دارد. (5)

امام صادق علیه السلام همچنین فرمودنده اند: من ضامنم برای هر یک از شیعیانم که در نماز صبح روز پنجشنبه سوره انسان را بخواند و اگر در آن شب یا روز بمیرد با امنیت و بدون حساب از گناهانی که انجام داده وارد بهشت می شود و دیوان حسابرسی برای او باز نمی شود و در قبر از او پرسشی نخواهد شد و اگر زنده بود در حفظ و امان الهی است و آفات دنیا از او برداشته می شود و چیزی از جنبنده های زمینی تا پنجشنبه بعد به او آسیبی نمی رساند.(6)

آثار و برکات سوره

1) موجب قدرت روح، اعصاب، قلب

از رسول خدا صلی الله علیه و اله وسلم نقل شده است: هر کس بر قرائت سوره انسان مداومت ورزد اگر روحش ضعیف باشد دارای قدرت روحی می شود و اگر این سوره را بنویسند و پس از شستن، آب شسته شده آن را بنوشند برای درد قلب سودمند است و تنش سلامت می یابد و بیماری هایش خوب می شود.(7)

امام جعفر صادق علیه السلام نیز فرمودند: قرائت سوره انسان موجب تقویت و نیرومندی روح و قوی شدن اعصاب و آرامش یافتن اضطراب مفید است و اگر کسی که در قرائت آن ضعیف است و نمی تواند آن را بخواند این سوره را بنویسد و پس از شستن آب آن را بنوشد از ضعف نفس جلوگیری می کند و نتیجه بخش است.(8)

__________________

پی نوشت:

(1) درمان با قرآن، ص133

(2) مناقب آل ابی طالب، ج3، ص149

(3) مجمع البیان، ج10, ص206

(4) ثواب الاعمال، ص121

(5) من لا یحضره الفقیه، ج1، ص308

(6) الاصول السته عشر، ص3

(7) تفسیرالبرهان، ج5،ص543

(8) همان

منبع: «قرآن درمانی روحی و جسمی، محسن آشتیانی، سید محسن موسوی»

موضوعات: فضیلت و خواص سوره انسان  لینک ثابت
 [ 07:48:00 ب.ظ ]




فضیلت وخواص سوره قیامت

 

هفتاد و پنجمین سوره قرآن کریم است که در مکه مکرمه نازل شده و دارای 40 آیه می باشد.

رسول خدا صلی الله علیه و اله وسلم در فضیلت این سوره فرمودند: هر کس سوره قیامت را قرائت کند در روز قیامت من و جبرئیل شهادت می دهیم که اوبه قیامت ایمان داشته است و در حالی وارد محشر می شود که چهره اش درخشان تر از دیگر آفریدگان خداست(1)

امام باقر علیه السلام نیز فرمودند: هر کس در قرائت سوره قیامه مداومت ورزد و به آیات آن عمل کند خداوند عزیز و جلیل او را به بهترین شکل با رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم محشور می کند در حالی که چهره اش شاد و خندان است تا اینکه از پل صراط و میزان بگذرد.(2)

آثار و برکات سوره

1) جهت محبوب شدن

از رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم روایت است: … مداومت در خواندن این سوره باعث افزایش روزی و امنیت و محبوبیت در بین مردم می شود. (3)

2) تقویت کننده عفاف و پاکدامنی

امام جعفر صادق علیه السلام فرموده اند: قرائت سوره قیامت موجب خشوع می شود و تقویت کنده عفاف و پاکدامنی و حفظ و صیانت خواهد بود.و هر کس آنرا بخواند از حاکمی نترسد و به اذن خدا در شب و روز محفوظ خواهد بود.(4)

3) رفع ضعف و ناتوانی

اگر این سوره را بنویسند و آب شسته شده ان را بنوشند ضعف و ناتوانی را از بین می برد.(5)

____________________

پی نوشت:

(1).مجمع البیان، ج10، ص190

(2) ثواب الاعمال، ص121

(3) تفسیرالبرهان، ج5، ص533

(4) همان

(5) المصباح کفعمی، ص459

منبع: «قرآن درمانی روحی و جسمی، محسن آشتیانی، سید محسن موسوی»

موضوعات: فضیلت وخواص سوره قیامت  لینک ثابت
 [ 07:45:00 ب.ظ ]




فضیلت و خواص سوره مدثر

هفتاد و چهارمین سوره قرآن است که مکی و 56 آیه دارد. «مدثر» از نام های رسول خداست چنانکه در زیارتی خطاب به ایشان آمده است: «السلام علیک ایها المدثر». (1)

رسول خدا صلی الله علیه و اله وسلم در فضیلت این سوره فرمودند: هر که سوره مدثر را قرائت نماید ده برابر کسانی که رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم را در مکه تصدیق یا تکذیب کردند حسنه عطا می شود.(2)

در روایتی از امام باقر علیه السلام نقل شده است: کسی که در نمازهای واجبش سوره مدثر را قرائت نماید بر خداوند واجب است او را با پیامبر اکرم همراه و هم درجه قرار دهد و در زندگی دنیایی شقاوت و بدبختی به او نمی رسد.(3)

آثار و برکات سوره

1) توفیق حفظ قرآن

در سختی از امام صادق علیه السلام روایت شده است: کسی که بر قرائت این سوره مداومت ورزد اگر خواستار حفظ قرآن باشد به حفظ آن توفیق می یابد و اگر بیشتر از آن بخواهد خداوند به او اعطا می کند.(4)

_______________

پی نوشت:

(1) بحار الانوار، ج15، ص151

(2) مجمع البیان, ج10,ص

(3)ثواب الاعمال، ص120

(4) تفسیرالبرهان، ج5، ص521

منبع: «قرآن درمانی روحی و جسمی، محسن آشتیانی، سید محسن موسوی»

موضوعات: فضیلت و خواص سوره مدثر  لینک ثابت
 [ 07:41:00 ب.ظ ]




فضیلت و خواص سوره مزمل

سوره مزمل هفتاد و سومین سوره قرآن کریم است که مکی است و 20 آیه دارد.

حضرت نبی اکرم صلی الله علیه و آله وسلم در فضیلت این سوره فرموده اند: هر کس سوره مزمل را قرائت نماید سختی های دنیا و اخرت از او دفع می شود.(1)

در سخنی از امام صادق علیه السلام نیز نقل شده است: هر کس سوره مزمل را در نماز عشای خود در آخر شب بخواند شب و روز به عنوان دو شاهد به همراه این سوره به نفع قاری این سوره شهادت می دهند و خداوند به او زندگی پاک داده و با مرگ پاک از دنیا می رود.(2)

از رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم روایت شده است: هر کس سوره مزمل را قرائت نماید اجری همانند کسی که در راه خداوند بندگانی را به تعداد جنیان و شیاطین آزاد کند اعطا می شود.و سختی دنیا و اخرت از او برداشته می شود و هر کس بر قرائت این سوره مداومت ورزد رسول خدا را در خواب خواهد دید.و می تواند آنچه دلش می خواهد از ایشان درخواست نماید.(3)

از حضرت صادق علیه السلام روایت شده : … هر کس این سوره را در شب جمعه صد بار بخواند خداوند صد گناه از او می آمرزد و هزار حسنه به وی عطا می کند. (4)

آثار و برکات سوره

1) آشتی میان زن و شوهر

اگر این سوره را در میان زن و شوهر ناسازگاری سه بار به شربت بخواند و به آن دو بیاشامند دوستدار یکدیگر و مهربان شوند. (5)

2) پیدا شدن گمشده

…هر کس چیزی را گم کرده باشد 10 روز هر روز 1 بار سوره مزمل را بخواند به یاری خداوند پیدا شود..(6)

3) برای فرزند دار شدن

…اگر کسی را فرزندی نباشد زن و شوهر هر دو روزه بگیرند و وقت افطار غسل کنند و 1 بار سوره مبارکه مزمل را برآب بخوانند و از آن آب بخورند، فرزند حاصل می شود… (7)

4) ادای قرض

…هر کس قرض دار باشد بعد از نماز در خواندن این سوره مداومت نماید قرض او ادا می شود… (8)

5) وسعت رزق و روزی

…اگر کسی تنگ روزی باشد سوره مزمل را هر روز تا 40 روز، روزی 1 بار بخواند روزیش زیاد شود… (9)

6) باطل کردن سحر

…اگر کسی را سحر کرده باشند روز یکشنبه این سوره را بنویسد و بشویند و کسی که سحر شده از آن آب بیاشاند سحر او باطل می شود… (10)

7) درمان درد

…سوره مزمل را بر بادام تلخ بخوانند و بر کسی که درد اندام دارد بمالند بیمار صحت می یابد… (11)

ختم مجرب

جهت رفع کلیه حاجات ختم زیر را بجا آورید:

11 روز هر روز 11 بار بعد از نماز صبح این سوره را بخواند و بعد از 11 بار، 11 بار این دعا را بخواند:

«یا مُسَبّبْ سَبّب یا مُفَتّح فَتّح یا مُفَرّجْ فَرِّجْ یا مدبر دبر، یا مسهل سهل، یا میسر یسر، یا متمم تمم، برحمتک یا ارحم الراحمین.» (12)

____________________

پی نوشت:

(1) مجمع البیان، ج10، ص157

(2) ثواب الاعمال، ص120

(3)تفسیرالبرهان، ج5، ص515

(4) همان

(5) درمان با قرآن، ص130

(6) همان

(7) همان

(8) همان

(9) همان

(10) همان،ص131

(11) همان

(12) همان

منابع: «قرآن درمانی روحی و جسمی، محسن آشتیانی، سید محسن موسوی»؛ درمان با قرآن،محمدرضا کریمی

موضوعات: فضیلت و خواص سوره مزمل  لینک ثابت
 [ 07:39:00 ب.ظ ]