فرشته
 
 


شنبه یکشنبه دوشنبه سه شنبه چهارشنبه پنج شنبه جمعه
        1 2 3
4 5 6 7 8 9 10
11 12 13 14 15 16 17
18 19 20 21 22 23 24
25 26 27 28 29 30 31



جستجو


موضوع

نحوه نمایش نتایج:


اللّهُمَّ كُنْ لِوَلِيِّكَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَعَلى آبائِهِ في هذِهِ السّاعَةِ وَفي كُلِّ ساعَةٍ وَلِيّاً وَحافِظاً وَقائِدا ‏وَناصِراً وَدَليلاً وَعَيْناً حَتّى تُسْكِنَهُ أَرْضَك َطَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فيها طَويلاً

دريافت كد دعاي فرج




 



یکبار هم برای خدا

ما که اینهمه معطل مردم شدیم بگذار یکبار هم هنگام اذان از اتوبوس پیاده شویم و برای نماز اول وقت به مسجد برویم. معطل شدن برای اتوبوس بعدی، حسابش با خدا

ما که اینهمه از مردم ضرر دیدیم، بگذار یکبار هم آبرویمان ، دارایی مان و جانمان برای خدا ضرر ببینید.

ما که اینهمه برای مردم حرف زدیم، بگذار یکبار هم برای خاطر خدا حرف نزنیم، مثلاً در هنگام عصبانیت با مردم حرف نزنیم، اصلا برای خدا حرف بزنیم…

موضوعات: ساده زیستی در سیره امام علی(ع), یکبار هم برای خدا  لینک ثابت
[چهارشنبه 1394-12-26] [ 08:32:00 ب.ظ ]





ساده زیستی در سیره امام علی(ع)

علی(ع) که الگوی زهد و قناعت و ساده زیستی است، هنگامی که باخبر شد کارگزارش عثمان بن حنیف انصاری در جشن عروسی جوانی بصری شرکت کرده که در آن مجلس بسیار ریخت و پاش شده، نامه ای به او نوشت و ضمن توبیخ او به خاطر شرکت در آن مهمانی، زندگی خود را چنین توصیف کرد:

… آگاه باش برای هر مسلمانی، پیشوایی است که باید از او پیروی کند و به نور او روشن شود. اینک بدان که پوشاک پیشوای تو در این دنیا، جامه ای پاره و پشمین و طعامش، خوراکی ناگوار و قرص نانی جوین است و پیوسته به اینها بسنده می کند. شما نمی توانید چنین زندگی کنید، ولی مرا به زهد و پاکدامنی و کوشش در راه حق و عدالت یاری کنید. به خدا سوگند! در این دنیا درهم و دینار و طلایی نیندوخته و از غنیمت های آن ثروتی پس انداز نکرده ام و به جز این ردای کهنه که بر تن دارم، جامه دیگری برای خویش تدارک ندیده ام… .

اگر بخواهم برایم آسان است که از شهدهای پاک و مغز نان گندم و جامه های زربافت و ابریشمی بهره گیرم، ولی دستم را از دامان این آرزوهای فریبنده کوتاه کرده ام و مرا رغبتی نیست که با حرص و ولع دهان به طعام های خوش گوار و شیرین آشنا کنم[19]

به قناعت، نفس ذلیل می شود

اَسْوَد و عَلْقَمِه گفتند: بر حضرت علی(ع) وارد شدیم، و برابر آن حضرت طبقی از لیف خرما قرار داشت که در آن دو گرده نان جوین بود و نخاله آرد جو بر روی نان ها آشکارا دیده می شد.

حضرت نان ها را برداشت آنها را بر زانوی خود زد تا شکسته شد، سپس با نمک میل فرمود، به فضه خادمه گفتیم: چه می شد اگر نخاله این آرد را برای حضرت می گرفتی؟

فضه گفت: نان گوارا را علی(ع) بخورد و گناهش بر گردن من باشد!

در این هنگام امیرالمؤمنین علی(ع) تبسمی کرد و فرمود: خودم دستور داده ام نخاله اش را نگیرد! گفتیم: برای چه یا علی؟ فرمود: زیرا با این کار نفسم بهتر ذلیل (و قانع) می شود، و مؤمنان از من پیروی خواهند کرد تا وقتی که به اصحاب بپیوندم.[20]

پی نوشت ها
[9]. نهج البلاغه، ترجمه: سید جعفر شهیدی، انتشارات علمی و فرهنگی، 1378، ج 14، ص 370، حکمت 57.
[10]. همان، ص 486، حکمت 104.
[11]. همان، ص 368، کلمه 44
[12]. عبد الواحد تمیمی آمدی، غررالحکم و دررالکلم، شرح: سید جمال الدین محدث، انتشارات دانشگاه تهران، 1373، ج 3، ص 192.
[13]. محمد محمدی ری شهری، میزان الحکمة، ترجمه: حمیدرضا شیخی، دارالحدیث، چ 3، ج 10، ص 5053، ح 17128.
[14]. همان، ص 5055، ح 17134.
[15]. همان، ص 5059، ح 17170.
[16]. همان، ص 5059، ح 17176.
[17]. همان، ص 5059، ح 17177.
[18]. همان، ص 5053، ح 17131.
[19]. نهج البلاغه، نامه 45.
[20]. داستان های زندگی علی، ص 119؛ یک صد موضوع 500 داستان، ص 431

موضوعات: ساده زیستی در سیره امام علی(ع)  لینک ثابت
[جمعه 1394-12-14] [ 04:08:00 ب.ظ ]