فرشته
 
 


شنبه یکشنبه دوشنبه سه شنبه چهارشنبه پنج شنبه جمعه
        1 2 3
4 5 6 7 8 9 10
11 12 13 14 15 16 17
18 19 20 21 22 23 24
25 26 27 28 29 30 31



جستجو


موضوع

نحوه نمایش نتایج:


اللّهُمَّ كُنْ لِوَلِيِّكَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَعَلى آبائِهِ في هذِهِ السّاعَةِ وَفي كُلِّ ساعَةٍ وَلِيّاً وَحافِظاً وَقائِدا ‏وَناصِراً وَدَليلاً وَعَيْناً حَتّى تُسْكِنَهُ أَرْضَك َطَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فيها طَويلاً

دريافت كد دعاي فرج




 





تا نام قشنگ پارس در این وادیست

در هر نفس و کلام یک تن باقیست

این نام خلیج تا ابد فارس ما

بر قلب سیاه تازیان چون داغیست

موضوعات: روز ملی خلیج فارس مبارک باد  لینک ثابت
[پنجشنبه 1395-02-09] [ 11:47:00 ب.ظ ]





خلیج فارس ایران

می خونم از دلیران به نام پاک یزدان

در پیشگاه البرز از شیر شرزه ایران

نامت سرود عشق است در سینه شهیدان

همیشه جاودان باد خلیج فارس ایران

موضوعات: خلیج فارس ایران  لینک ثابت
 [ 11:38:00 ب.ظ ]




 

به مناسبت روز ملی خلیج فارس - شعر طبایی درباره خلیج‌فارس

***********************************************************************

 

علیرضا طبایی با تاکید بر اینکه هنرمندان و شاعران نمی‌توانند در برابر حوادث مهم روزگار خود سکوت کنند مساله خام‌اندیشی برخی درباره خلیج فارس را موضوعی دانست که فریاد اعتراض شاعران را برمی‌انگیزد.

علیرضا طبایی از شاعران پیشکسوت کشورمان درباره شعرش با نام «خلیج فارس» که آن را در اختیار خبرگزاری مهر گذاشته است به خبرنگار ما گفت: باور دارم که هنرمند و شاعر در روزگار ما رسالتی را برعهده دارد که آن رسالت در زمینه پیشبرد مقام و مکان انسان و دفاع از حریم ارزش‌های انسانی، فرهنگی و اخلاقی است.

وی افزود: فکر می‌کنم هیچ هنرمندی به طور عام و هیچ شاعری به طور خاص نمی‌تواند در روزگار ما در برج عاج خلوت و تنهایی خودش بنشیند و چشمش را برآنچه پیرامونش می‌گذرد، ببندد. همچنین فکر می‌کنم در عصر ما که زندگی با دغدغه‌ها و تشویش‌های گوناگون آمیخته شده و هر لحظه انسان در برابر ماجراها و حوادث پیچیده‌ای قرار می‌گیرد، شاعران باید به گونه‌‌ای به زنگی نگاه کنند که آثارشان تفسیر انسانیت، تفسیر آزادگی و پاکی برای مردم هم‌عصر خودشان و آیندگان باشد.

این شاعر با اشاره به اینکه شاعر گرچه گزارشگر و تاریخ‌نویس نیست ولی همواره گوشه‌چشمی به حوادث اطراف دارد، بیان کرد: شاعر همیشه گوشه‌چشمی به حوادث اطراف دارد تا برای کسانی که در آینده و همچنین روزگار ما زندگی می‌کنند از آنچه بر کره خاکی و روزگار ما گذشته است، آگاهی بیابند. شاعر تصویری جامع و کامل ارائه می‌کند تا در آن آینه انسان‌ها شاهد جریان زندگی و تاریخ و حوادث آن باشند.

طبایی سکوت شاعر ا در برابر حوادث مهم زمانه از جمله اظهارنظرهایی که درباره خیلج پارس از سوی برخی کشورهای عربی می‌شود جایز ندانسته و گفت: نه تنها درباره این حوادث نمی‌شود سکوت کرد بلکه من عقیده دارم که هر هنرمندی باید هنگامی که به ارزش‌های فرهنگی، ملی و اعتقادی و گنجینه‌هایی که از گذشتگان برایمان به میراث گذاشته شده است، تعرض می‌شود یا آن را در خطر می‌بیند، اعتراض خود را اعلام کند.

وی افزود: هنرمند لازم است در چنین شرایطی فریاد اعتراض برآورد و از حریم فرهنگ و اعتقادات و خاک وطن و میراث فرهنگی کشورش دفاع کند به همین دلیل وقتی زمزمه‌های تلخی به گوش می‌رسد که عده‌ای از روی خام‌اندیشی به گوشه‌ای میراث و آب و خاک ما چشم طمع دارند باید هنرمند هم در کنار دیگر مردم فریاد اعتراض سر دهد و برای دفاع از حریم ارزش‌ها وارد عرصه شود.

این شاعر درباره شعر «خلیج فارس» خود گفت: در این شعر خواننده متوجه می‌شود با تاریخی مواجه است که ریشه‌ای کهن دارد. در این شعر تصویر روزهای درخشان و پرشکوه گذشته را می‌بینیم؛ روزگاری که کشتی‌های کشورمان در حالیکه پرچم ایران بر فراز آنها در اهتزاز بود در خلیج فارس در حرکت بودند و کسی هم جرات این را نداشت که بخواهد به آب و خاک ایران اندیشه طمع‌ورزی داشته باشد.

به گفته وی، در این شعر تصویر زندگی لحظه به لحظه، هیاهوی جاشوان، گنجینه‌های صدف و مروارید آن خطه، ثروت نهفته در آب‌های خلیج فارس که متعلق به همه ایرانیان است و … دیده می‌شود.

طبایی در پایان گفت: این شعر با نگاهی شاعرانه تاریخ را ورق می‌زند. در این شعر حوادث گوناگونی را که بر خلیج فارس گذشته است، می‌بینیم. در آن با شخصیت‌هایی چون داریوش، نادر، بایندر و کمپانی‌هایی که در دوران صفویه به خلیج فارس دست‌اندازی کردند، یا اعرابی که چشم طمع به مرزهای دریایی و خاکی ما دوخته بودند و انوشیروان آنها را دور کرد و درسی به آنها داد که دیگر جرات تجاوز نداشته باشند. همه این حوادث با زبان حماسی و تشبیه و استعاره شعری بیان شده است.

و اما «خلیج فارس» عنوان شعری است از علیرضا طبایی که از تازه‏ترین مجموعه شعر این شاعر به نام «مادرم؛ ایران» در اختیار خبرگزار مهر قرار گرفته است. این مجموعه در حال حاضر، مراحل نهایی نشر را پشت سر می‏گذارد و طی چند روز آینده و هم‏زمان با نمایشگاه بین‏المللی کتاب تهران، از سوی انتشارات شادان عرضه خواهد شد.

**************************************************************************************************************************

«خلیج فارس»

خلیج فارس!
نگین شعر بر انگشتر مینایی ایران!
کتاب نیلگون رازهای سینه‌ی تاریخ!
رواقی آبگون،
ـ دهلیز قلبی پرتپش، جوشنده‌ جاویدان
**
قدم‌گاه غرور و اقتدار پارس!
سریر پایتخت شوکت دریایی ایران‌زمین، از مشرق تاریخ تا امروز!
گذرگاه شرف، آوند خون گرم در رگ‌های ایرانشهر!
گلوگاه حیات و مرگ!
حریر بستر خواب و خیال سندباد و…
ـ پوشش تابوت بایندر!
نماد قتل عام کاروان بی‌گناهی،
ـ مردمی آسوده بر بال سفر
ـ در انفجار ناگهان کینه و کابوس…
**
خلیج فارس!
تپش‌گاه صدف، گهواره‌ی رؤیای مروارید!
کمان لاجوردی‌فام، گردن‌بند فیروزه،
کلید قصرهای گنج زیر آب
بهشت گام‌های جاشوان، در ملتقای بوسه و دیدار
هیاهوخانه‌ی کالای صیادان و لنگرگاه شرجی‌ها…
طنین نبض ایران
ـ بستر کیش و ابوموسی و تنب و خارک، قشم و هرمز و…
ـ دردانه‌های پیکر ایران!
پلی از آب، با طاق و ستونی از مقرنس‌های آبی‌رنگ
ـ از آیینه‌های تندر و خیزاب
چمن‌زار نسیم و موج و کف، تالار آیینه…
**
در این آیینه‌ها پیداست:
سرود بادها در بادبان‌های شکوه ناوگان داریوش و نادر و عباس،
ـ با آهنگ پیروزی!
غرور زخمی مزدورهای دور یا نزدیک زیر گام‌های کوه‌وار فخر ایرانی
گریز کوسه‌های وحشی آن‌سوی دریاها
ـ هلند و پرتغال و آندلس
ـ کمپانی غارت، بریتانی!
شکست استخوان و هیبت پادرگریز ناویان، بر تخته‌پاره‌ها و کشتی‌ها
فرو غلتیده در غرقاب‌های ترس .
**
در این آیینه‌ها پیداست:
عبور بافه‌های خشم خسرو، هرمز و شاپور،
ـ عبور بند از پا، طوق از گردن، طناب از کتف ـ
سزای ناسپاسی، کیفر دستان تازی‌های دست‌انداز…
صدای سیلی ایران به روی گونه‌های آز!
طنین‌افکن، میان موج‌ها، از دور…
**
چراغ افروز و گرمی‌بخش شب‌های زمین،
ـ کانون روح آتش زرتشت!
درفش تا ابد در اهتزاز قوم ایرانی!
نشان افتخار سرزمین پارس
خلیج فارس !…

********************************************************************************************************************

پی‌نوشت:
1- دریادار بایندر، یکی از افسران سرفراز و رشید ایرانی، که سالیان دور، به شهادت رسید.
2- شاپور ذوالاکتاف و انوشیروان، تازیان حرامی را که به جنوب ایران دست‌اندازی کرده بودند، با گذراندن طناب از کتف‌ها، سیاست می‌کردند.

موضوعات: به مناسبت روز ملی خلیج فارس - شعر طبایی درباره خلیج‌فارس  لینک ثابت
 [ 11:33:00 ب.ظ ]




 

سروده‌ای از محمدی گلپایگانی در وصف خلیج فارس

                                                                                                                                   

حجت‌الاسلام والمسلمین محمدی گلپایگانی، ريیس دفتر مقام معظم رهبری،

در وصف خلیج نیلگون فارس و گرامی‌داشت روز ملی این پهنه آبی ایرانی، شعری سروده است.

به گزارش ايسنا، متن کامل شعر حجت‌الاسلام والمسلمین محمدی گلپایگانی درباره خلیج فارس به شرح زیر است

**********************************************************************************

به مکر و خدعه کجا می‌شود، ز مام جدا / که پارس، پهنه دریادلان و شیران است

خلیج فارس چگونه شود خلیج عرب / که هر که گفت چنین، مبتلا به هذیان است

بگو به سِفله نادان، که عِرضِ خویش مَبَر / که شیرِ شرزه، کجا بیمش از شغالان است

چگونه منکر نام بلند فارس شود / بر این خجسته لقب، صد دلیل و برهان است

مگر نمی‌شنود بانگ فارس از موجش / به بخت دولت ایرانی‌اش، خروشان است

تلاطمی که به پهنای خود برانگیزد / نشانِ خشم وی از مکر بدسگالان است

کسی که خانه و خوانش، طفیل بیگانه است / خیالِ خامِ وی از فکرت پریشان است

به پاسداری از او، ارتش و سپاه و بسیج / به مرز پرگهرش، جملگی به فرمان است

به یک اشارت رهبر، امیرلشکر عشق / بنای کاخ ستم از اساس ویران است

اگر که سخت بُوَد عبرت از قرون سَلَف / مرور قصه صَدّامیان که آسان است

نبوده است ز نسل عجم ابوسفیان / مسلّم است که فرزند آل قحطان است

نبوده است ز ایرانیان یکی بوجهل / شناسنامه ما بوعلی و سلمان است

مباد خالی از این نام “علو یا” هرگز / خلیج فارس که فرزند مام ایران است

موضوعات: سروده‌ای از محمدی گلپایگانی در وصف خلیج فارس  لینک ثابت
 [ 11:24:00 ب.ظ ]




روز ملي خليج فارس روز غيرت ملي

دهم ارديبهشت ماه روز ملي خليج فارس

**************************************************

دهم ارديبهشت ماه روز ملي خليج فارس روز غيرت ملي ايرانيان است و يادآور اينکه “چو ايران نباشد، تن من مباد".صفحات تقويم هر ملتي، علاوه بر نشان دادن روزها و گذشت زمان، بيانگر علائق تاريخي، فرهنگي و عقيدتي ملت‌ها مي‌باشد.با ورق زدن برگ‌هاي تقويم، نسل‌هاي جديد هر قوم، خاطرات افتخارآميز، مصيبت‌هاي وارد شده بر اجداد و نياکان، روزهاي تولد و وفات بزرگان را به ياد آورده و بدين ترتيب در مقابل جريان در حال گذر زندگي، ياد اين روزها و شخصيت‌ها را ماندگار مي‌کنند.دهم ارديبهشت ماه هر سال نيز از آن دست روزهايي است که انسان را به جستجو در پي اين پرسش وامي‌دارد که فلسفه نامگذاري اين روز چيست؟

بررسي نامگذاري‌هاي روزها در تقويم ما ايراني‌ها بيانگر اين واقعيت است که ملت ايران، به دليل ارج نهادن به جايگاه بشري و کرامت انساني، روزها را به دليل انتساب آنها به انسان‌ها، خواه در مناسبت‌هاي مذهبي و ديني و خواه در روزهاي تاريخي، فرهنگي و ادبي، نامگذاري مي‌کنند و حتي آنجايي که نامي از افراد نيست، روزها را به احترام شخصيتي خاص، محترم مي‌شمارند.اما در اين بين، روز دهم ارديبهشت ماه، به نوعي يک استثناست. دهم ارديبهشت، بدون هيچ انتسابي، ويژه غيرت ملي و تماميت ايرانيان است.اين روز، در دل خود، ردپاي هيچ نژاد و قوميتي نداشته و به هيچ رنگ و زبان و دين خاصي تعلق ندارد.

دهم ارديبهشت ماه، روز خليج فارس است. روزي که بر خلاف بزرگداشت‌هاي معمول در تقويم ايران عزيز، نام فرد خاصي را تداعي نمي‌کند و بزرگي‌اش نيز عاريه‌اي از بزرگي ديگري نيست. روز خليج فارس، فرصتي است براي نشان دادن اشتراک تمامي ايرانيان از هر دين، قبيله و باوري.اين روز از آن جهت روزي بزرگ و مغتنم است که اين مجال را براي هر فرزند ايراني مي‌دهد تا با يادآوري تاريخ و بازخواني واقعيت‌هاي روزگاران ديرين، اين حقيقت هميشه زنده را به ياد همه بياورد که:

ايران سه نقطه دارد، بي معني است بي آن بي نقطه خواندني نيست، نام قشنگ ايران

باشد جزاير ما، چون نقطه‌هاي ايران بنشسته چون نگيني، بر آب‌هاي ايران

بادا بريده هر دست، کز خطه‌ي دليران خواهد جدا بسازد، اين نقطه‌هاي ايران

درخشش آب‌هاي هميشه خليج فارس، انعکاسي از فروزندگي آفتاب آزادگي و وطن دوستي ايرانيان پاک انديش بوده که نام عزيز ايران را در بستري به قدمت هزاران سال، در جاي جاي سرزمين آباء و اجدادي‌مان گسترانيده و هنوز زود است تا کج انديشان و نوکيسگان، خاطره رشادت‌ها و ايثارهاي پهلوانان سرزمين عاشقان فاتح خيبر را در هشت سال دفاع مقدس، دلاوري‌هاي دلاوران و…. فراموش کنند.

                                                      ***********************************************************************

دلاوراني که پيوسته با ياد علي (ع)، اين زمزمه را پيوسته بر لب داشتند:

چـو ايـران نباشد تن من مـبـاد در اين بوم و بر زنده يک تن مباد

همـه روي يکسر به جـنگ آوريــم جــهان بر بـدانديـش تنـگ آوريم

همه سر به سر تن به کشتن دهيم بـه از آنکه کشـور به دشمن دهـيم

*******************************************************

امروز در تاريخ ايران روز مهمي است. شاه عباس صفوي با کمک انگليسي‌ها در اين روز در سال 1621 ميلادي توانست هرمز را از چنگ پرتقالي ها درآورد، تا هميشه به خاطر اين اقدامش از او به نيکي ياد شود.اما اين روز در سال‌هاي اخير شرايط ديگري پيدا کرده است. وجه اهميت تاريخي اين روز تحت شعاع تصميم شوراي عالي انقلاب فرهنگي و دولت ايران قرار گرفته است. تصميم که 10ارديبهشت را به روز ملي خليج فارس بدل کرده است.

حال پرسش اين است که چرا امروز روز ملي خليج فارس است؟ چه دليلي براي انتخاب روز ملي خليج فارس وجود دارد؟

معمولا روزهاي ملي براساس اهميت يک مکان انتخاب نمي شوند. در تقويم ايران روزهاي ملي همچون روز ملي حمل و نقل، روز ملي مقاومت و ايثار، روز ملي شعر و ادب، روز ملي يوز پلنگ، روز ملي انرژي هسته‌اي را مي‌توان يافت اما روز ملي اصفهان، شيراز، خزر، درياچه اروميه و.. را نمي‌توان يافت. پس بر چه اساسي امروز روز ملي خليج فارس نامگذاري شده است؟

اماراتي‌ها، کويتي‌ها و عربستاني‌ها از غافله سالاران اين جريان هستند، آن‌ها به دلايل سياسي براي مقابله با ايران و به رخ کشيدن اختلافاتشان بر سر جزايره سه گانه از نام مجعول خليج (ع ر ب ي) استفاده مي‌کنند.جرياني که البته ريشه در سال‌ها پيش دارد. در دهه 1330 خورشيدي به تحريک انگليسي‌ها کشورهاي عربي اين نام جعلي را براي خليج فارس انتخاب کردند. البته اين نامگذاري ابتدا به گونه اي ديگر صورت گرفت اما چون با اقبال مواجه نشد تغيير پيدا کرد.دولت انگليس در سال ۱۲۱۹ خورشيدي، نام درياي بريتانيا را براي خليج فارس به کار بردند اما اين نام پذيرشي نيافت و آن را رها نمودند.

پس از ملي شدن نفت ايران و خلع يد از شرکتهاي انگليسي و قطع روابط ايران و انگليس ابتدا نماينده سياسي انگليسي مقيم بحرين از سال ۱۳۲۹ (۱۹۵۰ م.) عبارت ساحل عربي را براي منطقهٔ جغرافيايي بخش جنوبي خليج فارس که متعلق به عرب‌هاي تحت‌الحمايه انگليس بود مرسوم ساخت و سپس به مرور کلمه خليج عربي را جايگزين آن ساخت و سپس اين نام را به کل خليج فارس تعميم داد.

اين در حالي است که تا اوايل دهه 1960 درباره نام خليج فارس هيچ گونه بحث و جدلي در ميان نبوده است و در تمام منابع اروپايي و آسيايي و امريکايي، دانشنامه‌ها و نقشه هاي جغرافيايي اين کشورها نام از خليج فارس درتمام زبان ها به همين نام ياد شده است.

اصطلاح «خليج ع رب ي» براي نخستين بار در دوره تحت قيمومت شيخ نشين‌هاي خليج فارس توسط کارگزاران انگليس و بطور ويژه از طرف يکي از نمايندگان سياسي انگليس مقيم در خليج فارس به نام رودريک اوون در کتابي به نام حبابهاي طلايي در خليج ع رب ي در سال ۱۹۵۸ نوشت که «من در تمام کتب و نقشه‌هاي جغرافيايي نامي غير از خليج فارس نديده بودم ولي در چند سال اقامت در سواحل خليج فارس(بحرين) متوجه شدم که ساکنان ساحل عرب هستند بنابر اين ادب حکم مي‌کند که اين خليج را ع رب ي بناميم».

اما دلايل عرب هاي آن طرف خليج فارس نيز براي اين نامگذاري در نوع جالب توجه است آن ها هيچ توجهي به پيشينه تاريخي اين منطقه ندارند و تمام تحليلشان مبتني بر اين مسئله است که ساکنان سواحل خليج فارس عموما عرب زبان هستند. برخي از اين تحليل ها نيز بر عدم تبعيت سواحل از دولت ايران اتکا دارد.

در کشورهاي عربي شمال آفريقا حتي نويسندگاني هستند که در دفاع از نام خليج فارس مطالبي منتشر کرده و همزبانان خود را که در جهت تغيير اين نام تاريخي سرمايه گذاري مي کنند بشدت سرزنش کرده اند. اما اعراب حاشيه خليج فارس به دلايل سياسي نام خليج فارس را به يک بهانه تبديل کرده اند تا به مقابله رسانه اي و تبليغاتي با ايران بپردازند.

در سال‌هاي اخير اين روال دامنه دار تر بوده است در هر مراسمي اعم از سياسي، فرهنگي و ورزشي اعراب حاشيه خليج فارس درباره اين نام شيطينت هايي را صورت دادند. حتي در برخي مواقع در حضور چهرهاي دولتي رسمي ايراني دست به اين کار مي‌زدند. ان‌هاي فضاي اينترنت را نيز از اين اقدامات خود مصون نگذاشته اند.

به هر ترتيب اين شيطنت ها آن قدر گسترش يافت تا اين که شوراي عالي انقلاب فرهنگي براي مقابله تبليغاتي با اقدامات اعراب تصميم گرفت يک روز ملي را به “خليج فارس” اختصاص دهد، شايد که از اين طريق بتواند به مقابله با اقدامات انگليسي پسند بپردازد.

دهم ارديبهشت، مجال مغتنمي است بر يادآوري اين رشادت‌ها و رسالت پاسداشت حرمت اين مرز و بوم که برعهده تک تک فرزندان ايران اسلامي گذارده شده است.

***********************************************************

منابع:

برگرفته از نوشته هاي حميدرضا شاکري نياسر

گردآوري: محمودرضا باقري تودشکي

کارشناس اداري مالي تبليغات اسلامي خميني شهر

موضوعات: روز ملي خليج فارس روز غيرت ملي  لینک ثابت
 [ 11:15:00 ب.ظ ]




                   اللهم اغفر للمومنین و المومنات و المسلمین و المسلمات           

                                                                                                


 

هر کس روزی ۲۵ بار بگوید اللهم اغفر للمومنین و المومنات و المسلمین و المسلمات

،خداوند متعال به تعداد هر مومنی که در گذشته است هر مومنی که خواهد امد

تا روز قیامت حسنه در نامه عملش می نویسد

و گناه او را محو می کند و درجه و مقام او را بالا می برد.

منبع : کتاب قصه های قیامت

موضوعات: اللهم اغفر للمومنین و المومنات و المسلمین و المسلمات  لینک ثابت
 [ 08:45:00 ب.ظ ]





متن کامل زیارت اهل قبور به همراه ترجمه

 

السَّلامُ عَلَى أَهْلِ الدِّیَارِ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ وَ الْمُسْلِمِینَ أَنْتُمْ لَنَا فَرَطٌ وَ نَحْنُ إِنْ شَاءَ اللَّهُ بِکُمْ لاحِقُونَ.
سلام بر اهل‏ دیار از مؤمنان و مسلمانان،شما پیشروان ما بودید،و ما هم انشاء اللّه به شما ملحق مى‏شویم.
و از حضرت حسین علیه السّلام روایت شده:هرکه وارد قبرستان شود و بگوید:

اللَّهُمَّ رَبَّ هَذِهِ الْأَرْوَاحِ الْفَانِیَهِ وَ الْأَجْسَادِ الْبَالِیَهِ وَ الْعِظَامِ النَّخِرَهِ الَّتِی خَرَجَتْ مِنَ الدُّنْیَا وَ هِیَ بِکَ مُؤْمِنَهٌ أَدْخِلْ عَلَیْهِمْ رَوْحا مِنْکَ وَ سَلاما مِنِّی

اى پروردگار این ارواح فناپذیر و پیکرهاى پوسیده و استخوانهاى خاکسترشده‏اى که از دنیا خارج شدند،درحالى‏که مؤمن به تو بودند،نسیم رحمتى‏ از جانب خود،و سلامى از من بر آنان وارد کن.
حق تعالى براى او به عدد خلق،از زمان آدم تا قیام قیامت،حسنات‏ بنویسد،و از امیر مؤمنان علیه السّلام روایت شده است،هرکه وارد قبرستان شود و بگوید:

السَّلامُ عَلَى أَهْلِ لا إِلَهَ إِلا اللَّهُ مِنْ أَهْلِ لا إِلَهَ إِلا اللَّهُ یَا أَهْلَ لا إِلَهَ إِلا اللَّهُ بِحَقِّ لا إِلَهَ إِلا اللَّهُ کَیْفَ وَجَدْتُمْ قَوْلَ لا إِلَهَ إِلا اللَّهُ مِنْ لا إِلَهَ إِلا اللَّهُ یَا لا إِلَهَ إِلا اللَّهُ بِحَقِّ لا إِلَهَ إِلا اللَّهُ اغْفِرْ لِمَنْ قَالَ لا إِلَهَ إِلا اللَّهُ وَ احْشُرْنَا فِی زُمْرَهِ مَنْ قَالَ لا إِلَهَ إِلا اللَّهُ مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ عَلِیٌّ وَلِیُّ اللَّهِ.

سلام بر اهل لا اله الا اللّه،از اهل لا اله الا اللّه،اى اهل لا اله الا اللّه،به حق لا اله الا اللّه،چگونه یافتید سخن لا اله الا اللّه،را از لا اله الا اللّه،اى لا اله الا اللّه،به حق لا اله‏ الا اللّه،بیامرز هرکه را گفت لا اله الا اللّه،و ما را محشور کن در گروه آنان‏که گفتند:لا اله الا اللّه،محمد رسول‏ اللّه على ولى اللّه.

حق سبحانه و تعالى ثواب پنجاه سال عبادت را براى او بنویسد و گناه پنجاه ساله را از او و پدر و مادرش محو نماید.و در روایت دیگرى وارد شده است:بهتر سخنى که در قبرستان بگویى،وقتى که از آنجا بگذرى،این است‏ که بایستى و بگویى:

اللَّهُمَّ وَلِّهِمْ مَا تَوَلَّوْا وَ احْشُرْهُمْ مَعَ مَنْ أَحَبُّوا .

خدایا دوست آنان گردان،آنچه را دوست داشتند،و آنان را با هرکه دوست داشتند محشور فرما
سیّد ابن طاووس در«مصباح الزائر»گفته:چون زیارت اهل ایمان را قصد کنى،شایسته است روز پنجشنبه باشد،و گرنه‏ هر وقت که خواستى،و کیفیت زیارت ایشان چنین است،که رو به جانب قبله نمایى،و دست خود را بر قبر گذارى، و بگویى:

اللَّهُمَّ ارْحَمْ غُرْبَتَهُ وَ صِلْ وَحْدَتَهُ وَ آنِسْ وَحْشَتَهُ وَ آمِنْ رَوْعَتَهُ وَ أَسْکِنْ إِلَیْهِ مِنْ رَحْمَتِکَ رَحْمَهً یَسْتَغْنِی بِهَا عَنْ رَحْمَهِ مَنْ سِوَاکَ وَ أَلْحِقْهُ بِمَنْ کَانَ یَتَوَلاهُ

خدایا به غربتش رحم کن،و به تنهایى‏اش برس،و وحشتش را همدم باش،و ترسش را ایمنى ده، و از رحمتت به او آرامش ده،رحمتى که به سبب آن از رحمت غیر تو بى‏نیاز گردد،و او را به هرکه دوستش دارد ملحق کن‏

سپس سوره«قدر»را هفت بار مى‏خوانى.و در صفت زیارتشان،و ثواب آن،حدیث دیگرى از فضیل روایت شده‏ است که هرکه سوره«قدر»را هفت بار نزد قبر مؤمنى بخواند،حق تعالى فرشته‏اى به سوى قبر او بفرستد،که خدا را نزد قبر او عبادت کند،و حق تعالى ثواب عمل این فرشته را براى آن مرده بنویسد،پس زمانى که از قبرش برانگیخته شود،به هیچ هراسى‏ از هراسهاى قیامت نگذرد،جز آنکه خدا آن هراس را به سبب آن فرشته از او ب گرداند،تا خدا او را وارد بهشت سازد،و با هفت بار«قدر»،سوره«حمد»و«فلق»و«ناس»و«توحید»و«آیه الکرسى»را هر کدام سه بار بخواند. و نیز در صفت زیارت آنها،روایت دیگرى از محمد بن مسلم روایت شده که گفت:خدمت حضرت صادق علیه السّلام عرض‏ کردم:مردگان را زیارت کنیم؟فرمود:آرى،گفتم:آیا آنها مى‏دانند که ما به زیارتشان رفته‏ایم؟فرمود:آرى به خدا قسم مى‏دانند،و شاد مى‏شوند،و به شما انس مى‏گیرند،عرض کردم وقتى به زیارتشان مى‏رویم چه بگوییم؟ فرمود بگو:

اللَّهُمَّ جَافِ الْأَرْضَ عَنْ جُنُوبِهِمْ وَ صَاعِدْ إِلَیْکَ أَرْوَاحَهُمْ وَ لَقِّهِمْ مِنْکَ رِضْوَانا وَ أَسْکِنْ إِلَیْهِمْ مِنْ رَحْمَتِکَ مَا تَصِلُ بِهِ وَحْدَتَهُمْ وَ تُونِسُ بِهِ وَحْشَتَهُمْ إِنَّکَ عَلَى کُلِّ شَیْ‏ءٍ قَدِیرٌ.
خدایا زمین را از پهلوهایشان خالى گذار،و ارواحشان را به سوى خود بالا ببر،و از خشنودى خود به آنها عنایت کن، و از رحمتت به آنان آرامش ده،به طورى که با آنان تنهایى‏شان را برطرف کنى،و به وسیله آن ترسشان را همدم شوى به درستى که‏ تو بر هر کار توانایى.

 

 

موضوعات: متن کامل زیارت اهل قبور به همراه ترجمه, متن کامل زیارت اهل قبور به همراه ترجمه  لینک ثابت
 [ 08:37:00 ب.ظ ]




احاديث و آياتي را كه در مورد زيارت قبور وارد شده است 

بر اساس آيات و روايات، ارتباط خاصى ميان قبر برزخى و قبر خاكى، يعنى بين روح انسان در برزخ و بدن مادى او در قبر خاكى وجود دارد. اين ارتباط، در اصل از ارتباط روح و بدن مادى كه در طول زندگى دنيوى با يكديگر يك نوع اتحاد داشته‏اند، سرچشمه مى‏گيرد كه با قطع تعلق روح از بدن پس از مرگ به كلى از ميان نمى‏رود، بلكه يك نوع ارتباط در حدّ پايين‏ترى ميان روح برزخى و بدن مادى و خاكى وجود دارد، البته نه در حد و اندازه‏اى كه در زندگى دنيوى و در دوران تعلق روح به بدن وجود داشت و نه با آن كيفيت و كميت، بلكه در ميزانى ضعيف‏تر و با كم و كيفى ديگر. از همين رو، قبر خاكى با قبر و عالم برزخى روح ارتباطى دارد كه نقاط ديگر اين ارتباط را ندارند، و به همين جهت است كه على رغم حضور روح در عالمى فوق ماده، زمان و مكان توجه خاصى به بدن مادى و نقطه‏اى كه بدن خاكى در آن است، دارد و بر اساس همين ارتباط ميان قبر خاكى و قبر برزخى است كه دستورات و احكام خاصى در باب قبر، تشييع جنازه، كفن، دفن، حرمت قبر، استحباب زيارت قبور، دعا، طلب رحمت و مغفرت بر سر قبور و نظاير آنها در شريعت اسلامى وجود دارد. اين ارتباط روح با قبر خاكى موجب مى‏شود كه بتوان از اين طريق بهتر با روح رابطه برقرار و به او توجه كرده و نيز توجه او را جلب كرد، بدين جهت در روايات تأكيد فراوانى بر زيارت قبور، دعا، طلب رحمت و مغفرت و تلاوت قرآن كريم بر سر قبرها شده است، هر چنداين آداب در هر جايى براى مردگان خوب است، ولى به دليل ارتباط قبر برزخى با قبر خاكى بر انجام اين آداب بر سر قبرها تأكيد بيشترى شده و از استحباب بيشترى برخوردار است. از طرفى ارواح نيز بر اساس اين ارتباط با بدن مادى و قبر خود از حضور مؤمنان مسرور و مبتهج مى‏شوند. امام صادق(ع) مى‏فرمايد: «قسم به خداى متعال، مردگان رفتن شما را مى‏دانند و با حضور شما مسرور مى‏شوند و با شما اُنس مى‏گيرند و بهره‏مند مى‏شوند»، (وسائل الشيعه، ج 2، ص 878 و نيز در اين باب نگا: عروج روح، استاد محمد شجاعى، مقدمه و تدوين محمدرضا كاشفى، تهران، كانون انديشه جوان، چاپ اوّل، 1379 ش، ص 71 ـ 76). امّا مهم‏ترين اثر دنيوى زيارت اهل قبور براى انسان، تذكر مرگ و يادآورى اين رخداد مهمّ است و اين خود، موجب باز داشتن انسان از بازى‏هاى دنيوى، (نگا: نهج‏البلاغة، ترجمه دكتر سيد جعفر شهيدى، خطبه 84، ص66)، مانع انجام كارهاى زشت و ناروا، (همان خطبه 99، ص 92) باعث انجام اعمال و كردار نيك، (همان، كلمات قصار، 31، ص 364) سبب بى رغبتى و كم خشنودى از دنيا، (همان،كلمات قصار 349، ص 423) و زمينه‏ساز عبرت آموزى است، (همان، خطبه 221، ص 252).

(مثنوى / 3 / 4764 ـ 4768) در زمينه آداب و مستحبات زيارت اهل قبور، توجهتان را به نكات زير جلب مي كنيم:

1-مستحب است در نزد قبر ميت خواندن سوره حمد و ناس و فلق و توحيد و آيه الكرسي هر كدام سه مرتبه و سوره قدر هفت مرتبه

2-از رسول خدا(ص) چنين نقل شده است: هر كه بر قبرستان عبور كند و 11 مرتبه سوره توحيد را بخواند و ثوابش را به اموات آن قبرستان هديه كند به تعداد آن مردگان اجر و پاداش مي يابد.

3-در روايات معتبر آمده است كه اگر كسي به نزد قبر برادر مومن خود برود و رو به قبله دستش را بر روي قبر بگذارد و 11 مرتبه سوره قدر را بخواند از ترس بزرگ روز قيامت در امان خواهد بود . و در روايت ديگر آمده است كه خداوند او و صاحب قبر هر دو را بيامرزد.

4-در روايت آمده كه حضرت باقر(ع) نزد قبر يكي از شيعيان ايستادند و اين دعا را خواندند: اللهم ارحم غربته و صل وحدته و آنس وحشته و آمن روعته و اسكن اليه من رحمتك ما يستغني بها عن رحمه من سواك و الحقه بمن كان يتولاه

5- طبق رواياتي كه از حضرات معصومين(ع) وارد شده است زيارت اهل قبور مؤمنين در روزهاي دوشنبه و پنج شنبه و جمعه مستحب مؤكد است و سنت پيامبر اسلام(ص) و سيره اهل بيت(ع) نيز چنين بوده است و فعل معصوم نيز براي ما حجت است و در روايتي از رسول خدا(ص) آمده است كه حضرت فرمود: ((هديه بفرستيد براي مردگان خود)) پس سوال شد چيست هديه مرده ها؟ فرمود: صدقه و دعا و نيز فرمود ارواح مؤمنين هر جمعه به آسمان دنيا مقابل خانه ها و منزل هاي خود فرياد مي كنند هر يك از ايشان به آواز حزين با گريه اي اهل من و اولاد من اي پدر من و مادر من و خويشان من مهرباني كنيد بر ما…)).

براي آگاهي بيشتر ر.ك : 1- مفاتيح الجنان, مرحوم حاج شيخ عباس قمي، قسمت قبور زيارت مؤمنين, ص 1014 2- اصول كافي , ج 3, باب 13 از ابواب المزار 3- كامل الزيارات, ابن قولويه, ص 320 4- وسائل الشيعه, ج 3, باب 55, ص 223, انتشارات آل البيت

موضوعات: احاديث و آياتي را كه در مورد زيارت قبور وارد شده است  لینک ثابت
 [ 08:29:00 ب.ظ ]




صلوات در نگاه ایت الله بهجت ( ره)

************************

صلوات ، بالاترین ذکر است !

«مَا فِی الْمِیزَانِ شَیْ‏ءٌ أَثْقَلَ مِنَ الصَّلَاهِ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّد؛ در ترازوی اعمال، هیچ‌چیز سنگین‌تر از صلوات بر محمد و آل محمد نیست».[۱]

از جمله دعاها و ذکرهایی که در روایات، دارای فضیلت و اهمیت بسیار زیادی است، ذکر شریف صلوات بر محمد و آل محمد است. به همین دلیل است که عالمان برزگوار و وارسته ای چون حضرت آیت‌الله‌العظمی بهجت قدس‌سره این عمل پر فیض را جزو اعمال ثابت و مهمِ روزانه خود قرار می‌دادند و دیگران چه عموم مردم و چه شاگردان خاص را هم به انجام آن سفارش می‌کردند؛ آن هم سفارشی مکرر !

آیت الله بهجت صلوات را به‌عنوان دعایی مستجاب برای ذواتِ مقدس چهارده معصوم علیهم‌السلام که واسطۀ نزول فیوضات الهی‌اند، می‌دانستند و آن را بزرگ‌تر و مهم‌تر از دعاهای شخصی برمی‌شمردند. حضرت آیت‌الله بهجت می‌فرمودند: «ترک صلوات و دعا کردن به دعاهای شخصی، مانند رها کردن سرچشمه و به دنبال جوی آب و یا حوض گشتن است؛ زیرا وقتی برای وسعت مقام و درجه واسطه فیض دعا می‌شود، دعاهای شخصی هم در آن گنجانده شده 

————————————————————————————————————————————————-

دعا با صلوات مستجاب می شود !

صلوات بر پیامبر اکرم و آل پاک ایشان، ضمن آنکه دعا و ذکری بسیار پر فضیلت است، آثار فراوان دیگری هم دارد. از جمله آثار این ذکر شریف آن است که موجب اجابت دعا می‌شود. در میان کتاب‌های روایی احادیث متعددی در این‌باره به ما رسیده؛ از امام صادق علیه‌السلام روایت شده که فرمود: «مَنْ کَانَتْ لَهُ إِلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ حَاجَهٌ فَلْیَبْدَأْ بِالصَّلَاهِ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ ثُمَّ یَسْأَلُ حَاجَتَهُ ثُمَّ یَخْتِمُ بِالصَّلَاهِ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ فَإِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ أَکْرَمُ مِنْ أَنْ یَقْبَلَ الطَّرَفَیْنِ وَ یَدَعَ الْوَسَطَ إِذَا کَانَتِ الصَّلَاهُ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ لَا تُحْجَبُ عَنْهُ؛ هر کسی که خواسته‌ای از خداوند عزّوجلّ دارد، دعای خود را با صلوات بر محمد و آل او آغاز کند و سپس حاجت خویش را بطلبد و پس از آن، دعای خود را با صلوات بر محمد و آل محمد، پایان دهد؛ زیرا خدای عزّوجلّ کریم‌تر از آن است که اول و آخر دعا را قبول کند و بین این دو را رها کند؛ چراکه صلوات بر محمد و آل او، از خداوند پوشیده نمی‌ماند».

ازاین‌رو است که علما و بزرگان اهل معرفت، سفارش می‌کردند که برای اجابت دعا، قبل و بعد از آن، صلوات فرستاده شود. اطرافیان حضرت آیت‌الله بهجت قدس‌سره نیز بارها دید بودند که وقتی ایشان دعا و ذکری را به شخصی تعلیم می‌داد، می‌فرمود: «قبل و بعد از آن، صلوات بفرستید». همچنین از ایشان نقل شده است که: «برای برآورده شدن حوائج، زیاد صلوات بفرستید. خود من روزی در حرم امام حسین علیه‌السلام که خیلی شلوغ بود چند تا صلوات فرستادم، یک‌دفعه متوجه شدم به ضریح امام حسین علیه‌السلام چسبیده‌ام».

در روایتی دیگر، از امام صادق علیه‌السلام نقل شده است: «کُلُّ دُعَاءٍ یُدْعَى اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ بِهِ مَحْجُوبٌ عَنِ السَّمَاءِ حَتَّى یُصَلَّى عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ؛ هر دعایی که با آن خداوند عزوجل خوانده می‌شود، از آسمان‌ها پوشیده است [و مستجاب نمی‌شود]، تا آن زمان که صلوات بر محمد و آل محمد فرستاده شود».[2}

————————————————————————————————————————————————-

صلوات شفا بخش است !

یکی دیگر از آثار مهم صلوات، جَلا یافتن روح و از بین رفتن رذایل و نیز افزوده شدن بر فضائل اخلاقی است. از وجود مقدس پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله روایت شده است: «إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ جَعَلَ ذِکْرَنَا أَهْلَ الْبَیْتِ شِفَاءً لِلصُّدُورِ وَ جَعَلَ الصَّلَوَاتِ عَلَیْنَا مَاحِیَهً لِلْأَوْزَارِ وَ الذُّنُوبِ وَ مُطَهِّرَهً مِنَ الْعُیُوبِ وَ مُضَاعِفَهً لِلْحَسَنَاتِ؛ خداوند عزّوجلّ ذکر ما اهل‌بیت را باعث شفای سینه‌ها قرار داد و صلوات بر ما را محوکننده قید و بندها و گناهان، و پاک‌کننده عیب‌ها و زیادکننده حسنات گردانید».[۳]

با دقت در سیره عابدان و سالکان بزرگی چون حضرت آیت‌الله بهجت قدس‌سره نیز همین معنا آشکار می‌گردد؛ این عالم الهی در موارد بسیاری، برای رهایی از خصلت‌های نکوهیده، سفارش به ذکر صلوات می‌کردند؛ از جمله برای از بین رفتن عصبانیت می‌فرمودند: «با عقیده کامل، زیاد صلوات بفرستد». همچنین به کسی که قرائت قرآن برایش خوشایند نبود، توصیه کردند که زیاد صلوات بفرستد تا آن حالت ناپسند از او رفع شود و به قرائت قرآن، میل و علاقه پیدا کند.

————————————————————————————————————————————————–

صلوات بالا ترین هدیه است !

در اهمیت صلوات، همین بس که خداوند متعال در قرآن کریم، مؤمنین را سفارش به صلوات بر نبیّ مکرّم اسلام و آل پاک او می‌کند؛ آن هم در قالب جملاتی پر تأکید و اعجاب‌آور: «إنَّ اللهَ و مَلائِکَتَهُ یُصَلُّونَ عَلَی النَّبِی، یَا أیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا صَلُّوا عَلَیْهِ وَ سَلِّمُوا تَسْلِیماً». خود پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله نیز با تعابیر گوناگون، اهمیت صلوات را به اطرافیان گوش‌زد می‌فرمودند. از جمله روایات قابل توجه در این باب، روایتی است که نشان‌دهنده مجهول‌القدر بودن ثواب صلوات است: «مَنْ صَلّى‏ عَلَیَّ، صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ مَلَائِکَتُهُ؛ فَمَنْ شَاءَ فَلْیُقِلَّ، وَ مَنْ شَاءَ فَلْیُکْثِرْ».[۴]

بنا بر این روایت شریف، کسی که بر پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله درود می‌فرستد، خداوند متعال و ملائکه، بر او درود می‌فرستند؛ و چون به‌طور معمول فکر و توان انسان‌ها، از درک اثر و معنای درود خداوند متعال و ملائکه الهی عاجز است، عالم و عارف الهی، حضرت آیت‌الله بهجت قدس‌سره پاداش ذکر صلوات را فوق درک بشر عادی می‌دانستند؛ لذا اهدای صلوات را برای شادی ارواح مؤمنین و اموات بسیار ارزشمند می‌دانستند و در این‌باره می‌فرمودند: «خدا می‌داند یک صلواتی را که انسان بفرستد و برای میتی هدیه کند چه معنویتی، چه صورتی، چه واقعیتی برای همین یک صلوات است».

—————————————————————————————————————————————————

صلوات ، راه نزدیکی به خداست !

فطرت انسان‌ همواره مشتاق نزدیک شدن به نور توحید و دوستی با دوستان و اولیای خداست. بی‌شک این تقرب و نزدیکی، موجب زیاد شدن محبت اهل‌بیت رسول الله صلوات‌الله‌علیهم‌اجمعین می‌شود و قلبی که محبت آن انوار مقدس را در خود جای داده باشد، از محبت امور ناچیز و پست مادی رها می‌شود. به همین دلیل بود که حضرت آیت‌الله بهجت قدس‌سره، در پاسخ

به کسی که دچار وسوسه‌های شیطانی برای اعتیاد به مواد مخدر بودند، جوابی بسیار عمیق داشت؛ ایشان فرمودند: «زیاد صلوات بفرستید. زیاد صلوات بفرستید به نیت تمام آثار و خواص صلوات؛ از جمله عشق به اهل‌بیت علیهم‌السلام. عشق به آنها، این تلذذ مادیات را از بین می‌برد».

یقیناً کسی که در قلب خود، محبت اهل‌بیت را داشته باشد، مورد محبت و توجه خداوند متعال قرار خواهد گرفت؛ چنان‌که جبرئیل به نبیّ اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله درباره اهل‌بیت آن حضرت چنین گفت: «اِنَّ اللّهَ یُحِبُّ مَنْ اَحَبَّهُمْ؛ کسی که ایشان (اهل‌بیت) را دوست داشته باشد، خداوند او را دوست دارد».[۵]

و این حقیقتی است که حتی قبل از خلقت ظاهری اهل‌بیت علیهم‌السلام وجود داشته و در این‌باره روایات بسیاری بیان شده است؛ از جمله: «إِنَّمَا اتَّخَذَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ إِبْرَاهِیمَ‏ خَلِیلًا لِکَثْرَهِ صَلَاتِهِ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ أَهْلِ بَیْتِهِ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَیْهِم‏؛ خداوند متعال حضرت ابراهیم علیه‌السلام را خلیل و دوست خود قرار داد، به‌سبب آنکه او زیاد بر محمد و آل محمد صلوات می‌فرستاد».[۶]

—————————————————————————————————————————————————

صلوات ، راه حل مشکلات !

در نتیجه باید گفت: منافع و آثار صلوات به یک یا دو مورد محدود نمی‌شود و به امور مادی یا معنوی اختصاص نمی‌یابد، بلکه جامع تمام این منافع است. در سیره حضرت آیت‌الله بهجت قدس‌سره نیز این امر به‌وضوح روشن بود و بسیاری از گرفتاران و طالبان امور مادی و معنوی، وقتی راه‌حلی برای مشکلشان می‌خواستند، ایشان توصیه به صلوات می‌فرمودند؛ حتی برای حل مشکل ازدواج هم توصیه کردند که به همین نیت، زیاد صلوات بفرستید.

———————————————————————————————————————————————–

اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم

——————————————–

            منبع:                                                         

[۱]. کافی، ج٢، ص۴۹۴.                                               

[۲]. کافی، ج٢، ص۴۹۳.

[۳]. مستدرک‌الوسائل، ج١٢، ص۳۹۲.

[۴]. کافی، ج٢، ص۴۹۲: «هر که بر من درود فرستد، خداوند و ملائکه او بر او درود می‌فرستند؛ پس هر که می‌خواهد کم صلوات بفرستد و هر که می‌خواهد، زیاد [یعنی بعد از دانستن این پاداش، دیگر اختیار با خودش است که کدام‌ را انتخاب کند]».

[۵].بحارالانوار، ج۳۷، ص۶۰.

[۶]. وسائل الشیعه، ج۷، ص۱۹۴.

————————————————————————————————————————————————–

موضوعات: صلوات در نگاه ایت الله بهجت ( ره)  لینک ثابت
 [ 05:08:00 ب.ظ ]




ثواب صلوات فرستادن

**************************

صلوات در آغاز دعا :
امام صادق علیه السلام فرمود:
لازم است بر هر یک از شما که هنگام اظهار حاجت در پیشگاه خداوند بزرگ ، با ستایش الهى آغاز کند و به تمجید پیامبر و آل او بپردازد. سپس به تقصیرها و گناهان خود اعتراف کند و پس از آن حاجت خود را در میان نهد.

*************************************************************************************************************************

محبوب ترین عمل :
پیامبر اکرم - صلى الله علیه و آله - فرمود: از جبرییل پرسیدم : محبوب ترین اعمال کدام است ؟ پاسخ داد: صلوات و درود بر شما اى محمد! و محبت على بن ابى طالب .

صلوات هنگام یاد آورى نام پروردگار:
مردى از امام هشتم علیه السلام از تفسیر آیه و ذکر اسم ربه فصلى سؤ ال کرد، فرمود: مراد این است که هر گاه نام پروردگار متعال ، بر زبان آمد، بر محمد و آل محمد درود و صلوات ، تقدیم شود.

*************************************************************************************************************************

همراهى ملایک:
پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله فرمود: همیشه کاروانى از ملایک به امر الهى در عالم در حرکت اند و هنگامى که به جلسه ذکر و صلوات مى رسند، به یکدیگر مى گویند: فرود آیید! وقتى که فرود آمدند، اهل جلسه را در هنگام دعا با آمین گفتن و در هنگام صلوات نیز با صلوات ، همراهى مى کنند و در پایان به یکدیگر مى گویند: خوشا به حال افراد این جلسه که خدا آنان را آمرزید!

**************************************************************************************************************************

رهنمود پیامبر (ص):
ابو سعید خدرى مى گوید: عمار یاسر به پیامبر صلى الله علیه و آله گفت : دوست دارم تا به قدر عمر نوح در میان ما زندگى کنى ! پیامبر صلى الله علیه و آله فرمود: اى عمار! زندگى من در میان شما براى شما خیر است و فوت من نیز شر نخواهد بود؛ چرا که در حال حیات من ، پیش من مى آیید و عرض حال مى کنید و من هم از خدا براى شما طلب غفران مى کنم ؛ ولى پس از وفات من ، صلوات بفرستید؛ زیرا اسم هاى شما، پدر و مادران تان و اقوام تان بر من عرضه خواهد شد، اگر در آن لیست اسامى ، اعمال نیک شما ضبط شده باشد، خدا را سپاس مى گویم و اگر غیر آن باشد از خداوند متعال براى شما، طلب غفران از گناهان شما را دارم.

************************************************************************************************************************

هنگام از دست دادن و یا نابودى چیزى :
پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله فرمود: هنگامى که چیزى از بین رفت بگو: اللهم صل على محمد و آل محمد.

**************************************************************************************************************************

صلوات خدا :
رسول خدا صلى الله علیه و آله فرمود: جبرییل بر من نازل شد و گفت : خداوند متعال مى فرماید: هر کس که بر تو صلوات بفرستد، من و فرشتگانم ده بار بر او صلوات مى فرستیم و کسى که بر تو سلام دهد من و فرشتگانم ده بار بر او سلام مى دهیم .

************************************************************************************************************************

صلوات به معناى عهد :
حضرت موسى بن جعفر از پدر بزرگوار خود علیه السلام نقل فرمود: هر که بر پیامبر صلوات مى فرستد، به این معنى است که من بر عهد و پیمان خود هستم آن عهد و پیمانى که وقتى خداوند در عالم ذر فرمود: آیا من پروردگار شما نیستم ، همه گفتند: بلى .

**************************************************************************************************************************

سؤال از ثواب صلوات در خواب :
در دارالسلام محدث نورى رحمه الله علیه مى فرماید:
در خواب دیدم گویا سوار بر اسب با جمعیت بسیارى از بالاى کوه بلندى پایین مى آییم ، ناگهان متوجه شدم که رسول خدا - صلى الله علیه و آله - سواره در پیش روى ماست و ما پشت سر آن حضرت - صلى الله علیه و آله - حرکت مى کنیم و بین ما و آن بزرگوار - صلى الله علیه و آله - اندکى فاصله هست ، و کسى با آن حضرت - صلى الله علیه و آله - نیست .
در این موقع از اسب پیاده شده و از جمعیت جلو افتادم خود را به آن حضرت رساندم ، مهار اسبش را گرفتم و بر او سلام نمودم و عرضه داشتم : ثواب کسى که بگوید - و یکى از اذکار معروف از تهلیل و حولقه و صلوات را بیان داشتم که پس از بیدارى آن را فراموش کردم - چیست ؟
رسول خدا - صلى الله علیه و آله - با تبسم به من توجه نمود و فرمود: درباره چه کسى ؟
دریافتم که مقصود آن حضرت - صلى الله علیه و آله - این است که ثواب براى هر گوینده اى نیست . عرضه داشتم : کسى که ایمان به خدا و شما و - ائمه علیهم السلام - داشته باشد.
فرمود: خداوند به او پنج گنج عطا مى کند. معدن کبریت که از آن طلا بیرون مى آید، و دوم معدن یاقوت ، و آن گاه بقیه را مشابه آن دو بیان فرمود.
و من ترتیب آنها را فراموش کردم و آن گاه سکوتى کرد و در حالى که ما پشت آن حضرت - صلى الله علیه و آله - حرکت مى کردیم دوباره به من نگاه کرد و با تبسم فرمود: اما معدن اول منم . و باقى معادن را به سایر پنج تن آل عبا تاءویل نمود.
در این موقع چنان سرور و خوشحالى به من دست داد که جز خدا کسى نمى داند. تا این که به پایین کوه رسیدیم و آن گاه آن حضرت - صلى الله علیه و آله - از کوه دیگرى بالا رفت و من همراه جمعیت باز گشتم . و پس از یک ماه خداوند زیارت خانه اش و زیارت قبر پیامبرش - صلى الله علیه و آله - را نصیب من فرمود.

**************************************************************************************************************************

یکبار صلوات فرستادن:
امام صادق - علیه السلام - فرمود:
هنگامى که نام پیغمبر - صلى الله علیه و آله - برده مى شود بر آن حضرت بسیار صلوات بفرستید؛ زیرا هر کس یک بار بر او صلوات فرستد خداوند هزار بار در هزار صف فرشتگان بر وى صلوات فرستد، و هیچ مخلوقى باقى نمى ماند مگر این که بر آن بنده صلوات فرستد از جهت صلوات خداوند و فرشتگانش بر او، و دست نکشد از این ثواب ها و بى رغبتى ننماید؛ مگر نادان خودبین که خدا و رسول از وى بیزارند.
شرح : مرد از صلوات خداوند و فرشتگان فرو ریختن رحمت و برکت و لطف و کرامت و نعمت خدا است بر بنده خویش .

************************************************************************************************************************

درود فرشتگان بر صلوات فرستنده :
رسول خدا - صلى الله علیه و آله - فرمود:
من صلى على صلى الله علیه و ملائکته فمن شاء فلیقل و من شاء فلیکثر. ؛
هر کس بر من صلوات و درود فرستد، خدا و فرشتگانش بر وى صلوات و درود مى فرستند. هر که خواهد کم و هر که خواهد بسیار این عمل را انجام دهد.

*************************************************************************************************************************

صلوات و درود فرشتگان :
اسحاق بن فروخ از امام صادق - علیه السلام - فرمود:
اى اسحاق بن فروخ ! هر که ده بار بر محمد و آل محمد صلوات فرستد، خدا و فرشته ها صد بار بر او صلوات بفرستند و هر که صد بار بر محمد و آل محمد صلوات فرستد، خدا و فرشته ها هزار بار بر او صلوات فرستند، آیا نشنیده اى گفته خداى عزوجل را (سوره احزاب ، آیه ، 43): اوست آن خداوندى که رحمت مى فرستد بر شما و هم فرشته هایى که رحمت مى خواهند براى شما تا بیرون آورند شماها را از تاریکى ها و تیرگى ها به سوى روشنى و خدا درباره مؤ منان مهربان است.

*************************************************************************************************************************

یک بار صلوات و بخشش ده خطا :
رسول خدا - صلى الله علیه و آله - فرمودند: هر کس بر من یک بار درود فرستد، خدا بر او ده بار درود خواهد فرستاد و ده خطا را از او برطرف خواهد ساخت و ده درجه را برایش بالا خواهد برد

**************************************************************************************************************************

سنگین ترین اعمال در میزان:

امام باقر یا امام صادق (ع) فرمودند : در میزان ، چیزی سنگین تر از صلوات بر محمد وآل محمد نیست ، وبه راستی مردی باشد که اعمالش را در میزان گذارند وسبک آید وثواب صلوات اودر اید وآن میزان او نهند وسنگین گردد بچرخد به سود او.

*************************************************************************************************************************

فرشتگان قاصد صلوات بر پیامبر:

امام صادق (ع) فرمود: هرکس بر پیغمبر وآل پیغمبر در هر روز یک صد بار ، صلوات بفرستدوهفتاد فرشته او را در میان گیرند وآن صلوات را برای رساندن به رسول الله (ص) از رفیق خود سبقت می گیرند.

**************************************************************************************************************************

ده صلوات پاداش یک صلوات :

رسول خدا (ص) فرمود: حق سبحانه وتعالی ، عطا فرمود به ملکی از ملایکه ، اسم های همه خلایق را ، با اسم پدر ایشان ، وآن ملک بر قبر من ایستاده است تا روز قیامت.

پس هرکه بر من صلوات فرستد ، آن ملک می گوید که : یا محمد فلان بن فلان بر تو فلان قدر صلوات فرستاد وحق تعالی ضامن شده است که به هر صلواتی ده صلوات بر آن بنده فرستد

************************************************************************************************************************

فرستادن صلوات بین نماز ظهروعصر:

امام صادق (ع) فرمود: هرکس بین نماز های ظهر وعصر بر پیغمبر وآلش درود فرستد ، آن درود برابر با هفتاد رکعت نماز خواهد بود.

**************************************************************************************************************************

پاداش صلوات:

امام رضا (ع) فرمودند: صلوات بر محمد وآل او معادل است با پاداش وثواب تسبیح وتکبیر گفتن است.

**************************************************************************************************************************

صلوات بهترین دعا :

عبدالسلام بن نعیم گوید: به امام صادق (ع) عرض کردم : من داخل کعبه شدم ودعایی به خاطرم نیامد جز صلوات بر محمد. رسول خدا فرمود:آگاه باش مانند تو در فضیلت وثواب کسی از خانه خدا بیرون نیامده است.

**************************************************************************************************************************

من از محاسبه ثواب عاجزم:

رسول خدا (ص) فرمود : وقتی به معراج رفتم دیدم ملکی را که هزار هزار دست دارد یک میلیئن وهردستی هزار هزار انگشت دارد وهر انگشتی هزار هزار بند دارد.

آن ملک گفت : من حساب دانه های قطرا باران را می دانم که چند تا در صحرا وچند دانه در دریا می بارد ، وعرض کرد: تعداد قطرات باران را از ابتدای خلقت تا حال را می دانم آن وقت عرض کرد حسابی که من از محاسبه آن عاجزم .

فرمود: چیست؟

عرض کرد : هر گاه جماعتی از امت با هم باشند وبا هم بر تو صلوات بفرستند ، من از محاسبه صلوات عاجزم.

**************************************************************************************************************************

شیرینی عسل:

روزی حضرت محمد مصطفی (ص) وامیر مومنان علی (ع) در میان نخلستان نشسته بودند که زنبور عسلی شروع کرد دور پیغمبر چرخیدن. پیغمبر فرمد: یا علی می دانی این زنبور چه می گوید؟ حضرت علی (ع) فرمود خیر. رسول اکرم فرمود: این زنبور امروز مارا مهمان کرده ، میگوید : یک مقدار عسل در فلان محل گذاشتم ،امیر مومنان را بفرستید تا آن را از آن محل بیاورد. امیر مومنان بلند شد وعسل را از آن محل آورد. حضرت رسول خدا فرمود:ای زنبور غذای شما از شکوفه گل تلخ است ، به چه علتی آن شکوفه به عسلشیرین تبدیل می شود‌؟زنبور گفت : یا رسول الله شیرینی این عسل از برکت ذکر وجود مقدس شما است ، چون هر وقت مقداری از شکوفه استفاده می کنیم همان لحظه به ما الهام می شود که سه بار برشما صلوات بفرستسم. وقتی که صلوات می فرستیم به برکت نام شما عسل ما شیرین می شود

**************************************************************************************************************************

برترین اعمال در دوزخ:

ابو علقمه می گوید : پیامبر بعد از نماز صبح ، روبه ما کرد وفرمود : اصحاب من دیشب عمویم ، حمزه وبرادرم ، جعفر طیار را در خواب دیدم .به آن دو بزرگوار نزدیک شدم وگفتم : پدر ومادرم فدایتان کدام عمل را برتر یافتید ؟ پاسخ دادند پدر ومادر ما فدایت ما صلوات فرستادن بر تو ، تشنه را سیراب کردن ومحبت علی ابن ابیطالب را برترین اعمال یافتیم

**************************************************************************************************************************

بوسه پیغمبر :

مرحوم حاج شیخ علی اکبر نهاوندی از علمای مشهد فرمود: یکی از زهاد وپرهیزگازان می فرمود: من باخودم عهد کردم که هر شب قبل از خوابیدن به اندازه معینی بر محمد وآل او صلوات می فرستم.یک شب یک عده از رفقا ودوستان به اطاق وحجره ام آمدند .بااین که حجره ام شلوغ بود تا دیر وقت طول کشید وخسته بودم ولی مثل هر شب صلوات هایم را فرستادم وبعد خوابیدم . خواب دیدم اقا رسول الله وارد حجره شدندواز تشریف فرمایی وجود مقدس حضرت ، در ودیوار منور شده بود . بهسوی من تشریف آوردند وفرمودند : کجاست آن دهانی که بر من صلوات می فرستد ؟ می خواهم ببوسم .من خجالت کشیدم که بگویم (من) ، چون لیاقتی در خود نمی دیدم ولی آن قدر آقا رسول الله بزرگوار بودند که صورت مبارک را جلو آوردند وبه صورت من بوسه زدند. از شدت خوشحالی از خوا پریدم ، به طوری که همه دوستان ورفقا از خواب بیدار شدند.

**************************************************************************************************************************

 

صلوات در کلام الهى:
ان الله و ملائکته یصلون على النبى ، یا ایها الذین امنوا صلوا علیه و سلموا تسلیما ؛
خدا و فرشتگانش بر پیامبر درود مى فرستد، اى کسانى که ایمان آورده اید، بر او درود فرستید و سلام گویید و کاملا تسلیم فرمان او باشید.
از امام کاظم علیه السلام درباره معناى درود خدا و فرشتگان و مؤ منان در آیه خداوند و فرشتگان او بر پیامبر درود مى فرستند، اى کسانى که ایمان آورده اید! بر او درود فرستید و به فرمانش به خوبى گردن نهید. سؤ ال شد، فرمود: درود فرستادن خدا، نوعى رحمت از جانب اوست و درود فرشتگان ستایشى است از آنها نسبت به رسول خدا و درود مؤ منان ، دعایى است از آنها براى پیامبر.
امام صادق علیه السلام نیز درباره همین آیه مى فرماید: پیامبر را ثنا گویید و به او سلام فرستید! (یا به فرمانش گردن

**************************************************************************************************************************

صلوات خدا بر صلوات فرستنده:

احمد حنبل ، در مسند خود، از عبدالرحمن بن عوف روایت کرده است :
روزى رسول خدا - صلى الله علیه و آله - از مدینه بیرون رفت ، وارد نخلستان شد، به سجده رفت . سجده آن جناب ، آن قدر طول کشید که من ترسیدم مبادا آن حضرت ، وفات کرده باشد. آمدم به آن حضرت نگریستم . سر مبارک را از سجده برداشت ، و فرمود: تو را چه مى شود؟
من صورت حال را به عرض رسانیدم . فرمود: جبرییل بر من نازل شد، و گفت مى خواهى تو را بشارت دهم ؟ به درستى که حق تعالى فرمود: هر که بر تو صلوات فرستد، من بر او صلوات مى فرستم . و هر که بر تو سلام گوید، من بر او سلام مى گویم

**************************************************************************************************************************

موضوعات: ثواب صلوات فرستادن  لینک ثابت
 [ 05:00:00 ب.ظ ]






یک صلوات برابر است با ده هزار صلوات

مردی به خدمت سلطان محمود سبکتکین رفت و گفت: مدتی بود که می خواستم رسول خدا (ص) را در خواب ببینم و غم خود را برای او بازگو کنم که سعادت مساعدت نمود و در شب گذشته به این دولت رسیدم و جمال با کمال آن حضرت را در خواب دیدم و گفتم: یا رسول الله ، هزار درهم قرض دارم و بر ادای آن قادر نیستم
می ترسم که اجل برسد و آن بدهی در گردن من باقی بماند، آن حضرت فرمود: برو نزد محمود سبکتکین و آن مبلغ را از او بستان عرض کردم : شاید از من باور نکند و نشان طلبد.فرمود : به او بگو به آن نشان که در اول شب ، سی هزار مرتبه بر من صلوات می فرستد و در آخر شب ، سی هزار مرتبه دیگر بر من صلوات می فرستد ؛ سلطان محمود از شنیدن این خواب به گریه آمد و تصدیق کرد و قرض او را ادا کرد و هزار د رهم دیگر به او بخشید ، اطرافیان سلطان تعجب کردند و گفتند: ای سلطان ؛حرفهای این مرد را چگونه تصدیق می کنی و حال آنکه ما در اول شب و آخر شب با تو هستیم و نمی بینیم که به فرستادن صلوات مشغول باشی و اگر کسی در تمام اوقات شبانه روز به فرستادن صلوات مشغول باشد نمی تواند که شصت هزار صلوات بفرستد …سلطان محمود گفت : من از علما شنیده ام که هر که یک بار این صلوات را بفرستد گویا چنان است که ده هزار مرتبه صلوات فرستاده است و من در اول شب سه مرتبه و در آخر شب نیز سه مرتبه این صلوات را می خوانم . پس این شخص که پیغام آن حضرت راآورده درست و راست می گوید و این گریه ی من از شادی است .

این صلوات چنین است

اللّهُمَّ صَلِّ عَلی سَیِّدِنا نَبیِّنا مُحَمَّدٍ وَ آله
مَا اختُلِفَ المَلَوان وَ تَعاقُب العَصران
وَ کرَّ الجَدیدان وَ استَقبَلَ الفَرقَدان
وَ بَلِّغ رُوحَهُ وَ اَرواحِ اَهلِ بَیتِهِ مِنِّی التَّحیَّه وَالسّلام.

موضوعات: یک صلوات برابر است با ده هزار صلوات  لینک ثابت
 [ 04:47:00 ب.ظ ]





دعای کوتاهی که برابر با ده هزار صلوات است

 

پیامبر مهربانی (ص) فرمود:هرکس یک مرتبه بر من صلوات بفرستدخداوند ده مرتبه بر او صلوات می فرستد

.وهرکس ده مرتبه بر من صلوات بفرستدخداوند صد مرتبه بر او صلوات می فرستد وهرکس هزار مرتبه

بر من صلوات بفرستد خداوند هرگز اورا در آتش غذاب نخواهد کرد.

منبع :جامع الاخبار ص۵۸

وثواب این صلوات برابراست با ده هزار صلوات، مارااز دعاهاتون بی نصیب نذارید.

البته اول صاحب الزمان که کار گشای همه ی مشکلاته

صلواتی که ثواب ۱۰۰۰۰ صلوات را دارد.

اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی سَیِّدِنا مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، مَا اخْتَلَفَ الْمَلَوانِ
وَتَعاقَبَ الْعَصْرانِ وَ کَرَّ الْجَدیدانِ وَ اسْتَــقْــبَلَ الْفَرْقَدانِ
وَ بَلِّغْ روحَهُ وَاَرْواحَ اَهْلِبَــیْـتِهِ مِنَّا التَّحِیَّةََ وَالسَّلامِ.

معنی : بار خدایا بر آقای ما حضرت محّمد و آلش درود فرست به عدد اختلاف رنگها و

به عدد سپیده صبحها و زردی غروبهایی که آمده و خواهد آمد و به عدد تکرار شب و روز و به تعداد ستاره هایی

که طلوع می کنند و به محضر روح پیامبر اکرم و ارواح طیبّه اهل بیت او از طرف ما درود و سلام برسان.

موضوعات:  دعای کوتاهی که برابر با ده هزار صلوات است  لینک ثابت
 [ 04:39:00 ب.ظ ]




 

یک صلوات برابر است با 12 هزار ختم قرآن

 

پیامبر اکرم (ص) فرمود : اگر کسی در شب جمعه 2 رکعت نماز بخواند و در هر رکعت 50 مرتبه سوره اخلاص را بخواند و بعد از آن بگوید :

” اللهم صلِّ عَلی النبی العَربی و آلِه “

خداوند گناهان گذشته و آینده او را بیامرزد و چنان باشد که گویی دوازده هزار مرتبه قرآن را ختم کرده است و تشنگی روز قیامت حفظ کند و

تمام غم و اندوه او را بر طرف سازد و او را از شیطان و لشگریانش حفظ کند و مرگ را بر او آسان کند و در آن شب یا روز بمیرد شهید

مرده است و خداوند عذاب قبر از او بر دارد و هر چه از خدا تقاضا کند به او عطا فرماید و نماز و روزه او را خداوند قبول کند و دعای

او را مستجاب گرداند و ملک الموت روح او را قبض نکند تا آن که رضوان ریحان بهشت را به نزد او آورد.

موضوعات: یک صلوات برابر است با 12 هزار ختم قرآن  لینک ثابت
 [ 04:19:00 ب.ظ ]




 

تفسیر سوره بقره (آیات :151تا172)

**************************************************************************************************************************

آيه 151

‏متن آيه : ‏

‏ كَمَا أَرْسَلْنَا فِيكُمْ رَسُولاً مِّنكُمْ يَتْلُو عَلَيْكُمْ آيَاتِنَا وَيُزَكِّيكُمْ وَيُعَلِّمُكُمُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَيُعَلِّمُكُم مَّا لَمْ تَكُونُواْ تَعْلَمُونَ ‏

‏ترجمه : ‏

‏و همچنين ( براي تكميل نعمت خود بر شما ) پيغمبري را از خودتان در ميانتان برانگيختم كه آيات ( قرآن ) ما را بر شما فرو مي‌خواند ( و نشانه‌هاي وحدانيّت و عظمت خدا را در گستره جهان به شما مي‌نماياند ) و شما را پاكيزه مي‌دارد ( از رذائلي همچون زنده‌بگور كردن دختران و خونريزيها و كشتن فرزندان از ترس فقر و فاقه و غيره . و با كاشتن نهال فضائل در اندرونتان ، شما را سرور و سرمشق ديگران مي‌سازد ) و به شما كتاب ( قرآن ) و حكمت ( اسرار و منافع احكام ) را مي‌آموزد ( تا با حفظ نظم و لفظ قرآن و بهره‌مندي از نور آن ، به زندگي خويش حيات و تحرّك بخشيد و با استفاده از سنّت عملي و سيرت نبوي ، به احكام شريعت آشنا گرديد ) . و به شما ( به همراه كتاب و حكمت ) چيزي ياد مي‌دهد كه نمي‌توانستيد آن را بياموزيد ( چون وسيله آموزش آن ، انديشه و نگاه نيست ، بلكه بايد از راه وحي آموخته شود . همانند اخبار عالم غيب و اشارات علمي و بيان سرگذشت پيغمبران و احوال پيشينيان ، كه نه تنها براي اعراب بلكه براي اهل كتاب نيز مجهول بود ) .‏

‏توضيحات : ‏

‏« كَمَا » : همان گونه كه . مانند اين انعام ديگرمان كه رسولي از ميان . « يَتْلُو » : فرو مي‌خواند . در رسم‌الخطّ قرآني الف زائدي در آخر دارد . « الْكِتَابَ » : مراد قرآن است . « الْحِكْمَةَ » : سنّت نبوي . شناخت اسرار شريعت .‏

**************************************************************************************************************************

آيه 152

‏متن آيه : ‏

‏ فَاذْكُرُونِي أَذْكُرْكُمْ وَاشْكُرُواْ لِي وَلاَ تَكْفُرُونِ ‏

‏ترجمه : ‏

‏پس مرا ياد كنيد ( با طاعت و عبادت و دوري از معاصي ، به دل و زبان و قلم و قدم ، و سير در آفاق و انفس ، جهت كشف عظمت و قدرت من ) تا من نيز شما را ياد كنم ( با اعطاء ثواب و گشايش ابواب سعادت و خيرات و ادامه پيروزي و قدرت و نعمت ) و از من سپاسگزاري كنيد ( و با گفتار و كردار ، شكرگزار انعام و احسان من باشيد ) و از من ناسپاسي مكنيد ( و نعمتهاي مرا ناديده مگيريد ) .‏

‏توضيحات : ‏

‏« لا تَكْفُرُونِ » : منكر نعمتهاي من بر خود با سپاسگزاري نكردن از آنها نشويد . ياء متكلّم براي تخفيف و تناسب فواصل حذف شده است .‏

**************************************************************************************************************************

آيه 153

‏متن آيه : ‏

‏ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ اسْتَعِينُواْ بِالصَّبْرِ وَالصَّلاَةِ إِنَّ اللّهَ مَعَ الصَّابِرِينَ ‏

‏ترجمه : ‏

‏اي كساني كه ايمان آورده‌ايد ! از بردباري و نماز ( در برابر حوادث سخت زندگي ) كمك بگيريد ( و بدانيد كه ) خدا با بردباران است ( و يار و ياور ايشان است ) .‏

‏توضيحات : ‏

‏« إسْتَعِينُوا » : ياري جوئيد .‏

*************************************************************************************************************************

آيه 154

‏متن آيه : ‏

‏ وَلاَ تَقُولُواْ لِمَنْ يُقْتَلُ فِي سَبيلِ اللّهِ أَمْوَاتٌ بَلْ أَحْيَاء وَلَكِن لاَّ تَشْعُرُونَ ‏

‏ترجمه : ‏

‏و به كساني كه در راه خدا كشته مي‌شوند مرده مگوئيد ، بلكه آنان زنده‌اند ، وليكن شما ( چگونگي زندگي ايشان را ) نمي‌فهميد .‏

‏توضيحات : ‏

‏« أَمْوَاتٌ » : مردگان . « أَحْيَآءٌ » : زندگان . واژه‌هاي اموات و احياء ، خبر مبتداي محذوف بوده و تقدير چنين است : هُمْ أَمْوَاتٌ بَلْ هُمْ أَحْيَآءٌ . « لا تَشْعُرُونَ » : احساس نمي‌كنيد . نمي‌فهميد . پي نمي‌بريد .‏

**************************************************************************************************************************

آيه 155

‏متن آيه : ‏

‏ وَلَنَبْلُوَنَّكُمْ بِشَيْءٍ مِّنَ الْخَوفْ وَالْجُوعِ وَنَقْصٍ مِّنَ الأَمَوَالِ وَالأنفُسِ وَالثَّمَرَاتِ وَبَشِّرِ الصَّابِرِينَ ‏

‏ترجمه : ‏

‏و قطعاً شما را با برخي از ( امور همچون ) ترس و گرسنگي و زيان مالي و جاني و كمبود ميوه‌ها ، آزمايش مي‌كنيم ، و مژده بده به بردباران .‏

‏توضيحات : ‏

‏« لَنَبْلُوَنَّكُمْ » : بي‌گمان شما را مي‌آزمائيم . « الأَنفُسِ » : جانها . كسان . اشخاص .‏

**************************************************************************************************************************

آيه 156

‏متن آيه : ‏

‏ الَّذِينَ إِذَا أَصَابَتْهُم مُّصِيبَةٌ قَالُواْ إِنَّا لِلّهِ وَإِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعونَ ‏

‏ترجمه : ‏

‏آن كساني كه هنگامي كه بلائي بدانان مي‌رسد ، مي‌گويند : ما از آنِ خدائيم و به سوي او بازمي‌گرديم .‏

‏توضيحات : ‏

‏« أَصَابَتْهُمْ » : بديشان رسيد . بر سر آنان آمد . « إِنَّا » : اين كه ما . « رَاجِعُونَ » : بَرگشتگان . رجوع‌كنندگان .‏

*************************************************************************************************************************

آيه 157

‏متن آيه : ‏

‏ أُولَئِكَ عَلَيْهِمْ صَلَوَاتٌ مِّن رَّبِّهِمْ وَرَحْمَةٌ وَأُولَئِكَ هُمُ الْمُهْتَدُونَ ‏

‏ترجمه : ‏

‏آنان ( همان بردباران با ايماني هستند كه ) الطاف و رحمت و احسان و مغفرت خدايشان شامل حال آنان مي‌گردد ، و مسلّماً ايشان راه‌يافتگان ( به جاده حق و حقيقت و طريق خير و سعادت ) هستند .‏

‏توضيحات : ‏

‏« صَلَوَاتٌ » : جمع صَلاة ، عنايت . مغفرت . رأفت . « الْمُهْتَدُونَ » : راه‌يافتگان .‏

*************************************************************************************************************************

آيه 158

‏متن آيه : ‏

‏ إِنَّ الصَّفَا وَالْمَرْوَةَ مِن شَعَآئِرِ اللّهِ فَمَنْ حَجَّ الْبَيْتَ أَوِ اعْتَمَرَ فَلاَ جُنَاحَ عَلَيْهِ أَن يَطَّوَّفَ بِهِمَا وَمَن تَطَوَّعَ خَيْراً فَإِنَّ اللّهَ شَاكِرٌ عَلِيمٌ ‏

‏ترجمه : ‏

‏بي‌گمان ( دو كوه ) صفا و مروه ( و هفت بار سعي ميان آن دو ) از نشانه‌هاي ( دين ) خدا و عبادات الله هستند . پس هر كه ( مي‌خواهد فريضه ) حجّ بيت ( الله‌الحرام ) يا عمره را به جاي آورد ، بر او گناهي نخواهد بود كه آن دو ( كوه ) را بارها طواف كند ( و سعي ميان صفا و مروه را به جاي آورد ) . هر كه به دلخواه كار نيكي را انجام دهد ( و بيش از واجبات ، به طاعت و عبادت پردازد ، خدا پاداش او را مي‌دهد ، چه ) بي‌گمان خدا سپاسگزار و آگاه ( از اعمال و نيّات عبادت‌كنندگان ) است .‏

‏توضيحات : ‏

‏« الصَّفَا » : اسم كوهي است . « الْمَرْوَةَ » : اسم كوهي است . « شَعَآئِرِ » : جمع شَعيرَة ، علامتها . نشانه‌ها . در اينجا شعائر بر امكنه عبادت اطلاق شده است . « حَجَّ الْبَيْتَ » : قصد كعبه براي اداي مناسك در موسم حجّ كرد . « إعْتَمَرَ » : قصد عُمره كرد . « جُنَاح‌َ » : گناه . « يَطَّوَّفَ » : طواف كند . سعي كند . فعل مضارع باب تفعّل است و اصل آن ( يَتَطَوَّفَ ) مي‌باشد . « تَطَوَّعَ » : آزادانه و راغبانه به عهده گرفت . « خَيْراً » : كار نيكو . خوبي . اعم از حجّ و عمره و طواف و . . . « شَاكِرٌ » : سپاسگزار . اين واژه بيانگر مبالغه احسان خدا در حق بندگان است و براي خدا معني جزا دهنده طاعت و كردار شايسته را دارد .‏

*************************************************************************************************************************

آيه 159

‏متن آيه : ‏

‏ إِنَّ الَّذِينَ يَكْتُمُونَ مَا أَنزَلْنَا مِنَ الْبَيِّنَاتِ وَالْهُدَى مِن بَعْدِ مَا بَيَّنَّاهُ لِلنَّاسِ فِي الْكِتَابِ أُولَئِكَ يَلعَنُهُمُ اللّهُ وَيَلْعَنُهُمُ اللَّاعِنُونَ ‏

‏ترجمه : ‏

‏بي‌گمان كساني كه پنهان مي‌دارند آنچه را كه از دلائل روشن و هدايت فرو فرستاده‌ايم ، بعد از آن كه آن را براي مردم در كتاب ( تورات و انجيل ) بيان و روشن نموده‌ايم ، خدا و نفرين‌كنندگان ( چه از ميان فرشتگان و چه از ميان مؤمنان انس و جان ) ، ايشان را نفرين مي‌كنند ( و خواستار طرد آنان از رحمت خدا خواهند شد ) .‏

‏توضيحات : ‏

‏« الْبَيِّنَاتِ » : دلائل روشن . آيات دالّ بر صدق خاتم‌الانبياء . « الْهُدَيا » : رهنمود . راهنماي به سوي حق و حقيقت . « الْكِتَابِ » : مراد مي‌تواند تورات باشد ( نگا : انعام / 91 ) ، يا جميع كتابهاي آسماني ، اعم از تورات و انجيل و قرآن . « اللاّعِنُونَ » : نفرين‌كنندگان ، و آنان عبارتند از مؤمنان و فرشتگان .‏

**************************************************************************************************************************

آيه 160

‏متن آيه : ‏

‏ إِلاَّ الَّذِينَ تَابُواْ وَأَصْلَحُواْ وَبَيَّنُواْ فَأُوْلَئِكَ أَتُوبُ عَلَيْهِمْ وَأَنَا التَّوَّابُ الرَّحِيمُ ‏

‏ترجمه : ‏

‏مگر كساني كه توبه كنند ( از كتمان حق ) و به اصلاح ( حال خود و جبران مافات ) بپردازند و ( آنچه را كه از اوصاف پيغمبر و اسلام و ديگر حقائق مي‌دانستند و پنهان مي‌كردند ) آشكار سازند . چه توبه چنين كساني را مي‌پذيرم و من بسي توبه‌پذير و مهربانم .‏

‏توضيحات : ‏

‏« بَيَّنُوا » : روشنگري كردند . پنهان را آشكار نمودند . « أَتُوبُ عَلَيْهِمْ » : توبه ايشان را مي‌پذيرم . با فضل و مغفرت خود به سويشان برمي‌گردم .‏

**************************************************************************************************************************

آيه 161

‏متن آيه : ‏

‏ إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا وَمَاتُوا وَهُمْ كُفَّارٌ أُولَئِكَ عَلَيْهِمْ لَعْنَةُ اللّهِ وَالْمَلآئِكَةِ وَالنَّاسِ أَجْمَعِينَ ‏

‏ترجمه : ‏

‏كساني كه كفر ورزيدند و در حالي كه كافر بودند مردند ( و با استمرار كفر و بدون توبه و پشيماني ، از دنيا رفتند ) نفرين خدا و فرشتگان و همه مردمان بر آنان خواهد بود .‏

‏توضيحات : ‏

‏« وَ هُمْ كُفَّارٌ » : و حال آن كه كافر باشند . « أَجْمَعِينَ » : جملگي . همگي . اين واژه تأكيد است و شامل كافران نيز مي‌گردد ، زيرا كه در روز قيامت كافران هم يكديگر را نفرين مي‌كنند ( نگا : عنكبوت / 25 ، احزاب / 68 ) .‏

**************************************************************************************************************************

آيه 162

‏متن آيه : ‏

‏ خَالِدِينَ فِيهَا لاَ يُخَفَّفُ عَنْهُمُ الْعَذَابُ وَلاَ هُمْ يُنظَرُونَ ‏

‏ترجمه : ‏

‏جاودانه در آن نفرين باقي مي‌مانند ( و هميشه در آتش دوزخ بسر مي‌برند ) و نه عذاب آنان سبك مي‌شود و نه مهلتي بديشان داده مي‌شود .‏

‏توضيحات : ‏

‏« لا يُخَفَّفُ » : سبك نمي‌گردد . كاستي داده نمي‌شود . « وَ لاهُمْ يُنظَرُونَ » : مهلت و فرصت بديشان داده نمي‌شود .‏

**************************************************************************************************************************

آيه 163

‏متن آيه : ‏

‏ وَإِلَهُكُمْ إِلَهٌ وَاحِدٌ لاَّ إِلَهَ إِلاَّ هُوَ الرَّحْمَنُ الرَّحِيمُ ‏

‏ترجمه : ‏

‏خداوند شما ، خداوند يكتا و يگانه است و هيچ خدائي جز او كه رحمان و رحيم است وجود ندارد .‏

‏توضيحات : ‏

‏« إلهٌ » : معبود . « وَاحِدٌ » : يكتا . يگانه .‏

**************************************************************************************************************************

آيه 164

‏متن آيه : ‏

‏ إِنَّ فِي خَلْقِ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ وَاخْتِلاَفِ اللَّيْلِ وَالنَّهَارِ وَالْفُلْكِ الَّتِي تَجْرِي فِي الْبَحْرِ بِمَا يَنفَعُ النَّاسَ وَمَا أَنزَلَ اللّهُ مِنَ السَّمَاءِ مِن مَّاء فَأَحْيَا بِهِ الأرْضَ بَعْدَ مَوْتِهَا وَبَثَّ فِيهَا مِن كُلِّ دَآبَّةٍ وَتَصْرِيفِ الرِّيَاحِ وَالسَّحَابِ الْمُسَخِّرِ بَيْنَ السَّمَاء وَالأَرْضِ لآيَاتٍ لِّقَوْمٍ يَعْقِلُونَ ‏

‏ترجمه : ‏

‏مسلّماً در آفرينش آسمانها و زمين و آمد و شد شب و روز ( و اختلاف آن دو در درازي و كوتاهي و منافع بيشمار آنها ) و كشتيهائي كه به سود مردم در دريا در حركتند ( و برابر قانون وزن مخصوص اجسام و سرشت آب و باد و بخار و برق ، و غيره كه از ساخته‌هاي پروردگارند در جريانند ) و آبي كه خداوند از آسمان نازل كرده ( كه برابر قوانين منظّمي بخارها به ابرها تبديل و بر پشت بادها به جاهائي كه خدا خواسته باشد رهسپار مي‌گردند و پس از تلقيح ، به صورت برف و تگرگ و باران مجدّداً بر زمين فرو مي‌ريزند ) و با آن زمين را پس از مرگش زنده ساخته و انواع جنبندگان را در آن گسترده ، و در تغيير مسير بادها و ابرهائي كه در ميان آسمان و زمين معلّق مي‌باشند ( و برابر قوانين و ضوابط ويژه‌اي در پهنه فضا پراكنده نمي‌گردند و هدر نمي‌روند ) ، بي‌گمان نشانه‌هائي ( براي پي‌بردن به ذات پاك پروردگار و يگانگي خداوندگار ) است براي مردمي كه تعقّل ورزند .‏

‏توضيحات : ‏

‏« خَلْقِ » : آفرينش . موجودات . « إخْتِلافِ‌ » : آمد و شد ( نگا : فرقان / 62 ) . دگرگوني از لحاظ زيادت و نقصان و غيره . « الْفُلْكِ » : كشتيها . اين واژه براي مفرد و جمع به كار مي‌رود ( نگا : هود / 37 ، يونس / 22 ) . « بِمَا » : به سود . به چيزي كه سود مي‌رساند . واژه ( مَا ) مصدريّه يا موصول است . « مِن السَّمَآءِ » : از آسمان . مراد از آسمان ، ابر آسمان است ( نگا : نور / 43 ، واقعه / 69 ) . « بَثَّ » : پخش كرد . زياد كرد ( نگا : نساء / 1 ) . « دَآبَّةٍ » : رونده . اين واژه گاهي شامل انسان و غيرانسان است ( نگا : هود / 6 و 56 ) . و گاهي شامل جانداران بجز انسان و پرندگان ( نگا : انعام / 38 ) . و زماني شامل همه جانداران بجز انسان ( نگا : عنكبوت / 60 ) . در اينجا شامل انسان و غيرانسان است . « تَصْرِيفِ » : وزاندن . از اين سو بدان سو حركت دادن . « الرِّيَاحِ » : بادها . « السَّحَابِ » : ابر . « الْمُسَخَّرِ » : فرمانبردار . مقهور .‏

*************************************************************************************************************************

آيه 165

‏متن آيه : ‏

‏ وَمِنَ النَّاسِ مَن يَتَّخِذُ مِن دُونِ اللّهِ أَندَاداً يُحِبُّونَهُمْ كَحُبِّ اللّهِ وَالَّذِينَ آمَنُواْ أَشَدُّ حُبّاً لِّلّهِ وَلَوْ يَرَى الَّذِينَ ظَلَمُواْ إِذْ يَرَوْنَ الْعَذَابَ أَنَّ الْقُوَّةَ لِلّهِ جَمِيعاً وَأَنَّ اللّهَ شَدِيدُ الْعَذَابِ ‏

‏ترجمه : ‏

‏برخي از مردم هستند كه غير از خدا ، خدا گونه‌هائي برمي‌گزينند و آنان را همچون خدا دوست مي‌دارند ، و كساني كه ايمان آورده‌اند خدا را سخت دوست مي‌دارند ( و بالاتر از هر چيز بدو عشق مي‌ورزند ) . آنان كه ستم مي‌كنند اگر مي‌شد عذابي را مشاهده نمايند كه هنگام ( رستاخيز ) مي‌بينند ، ( مي‌فهمند كه ) قدرت و عظمت همه از آن خدا است و خدا داراي عذاب سختي است .‏

‏توضيحات : ‏

‏« مِن دُونِ اللهِ » : غير از خدا . به جاي خدا . « أَندَاداً » : جمع نِدّ ، همتاها . همگونها . انبازها . « يُحِبُّونَهُمْ » : دوستشان مي‌دارند . جمله حاليّه است براي ضمير مستتر در فعل ( يَتَّخِذُ ) كه به لفظ ( مَنْ ) برمي‌گردد . فعل ( يَتَّخِذُ ) با توجّه به لفظ ( مَنْ ) مفرد ذكر گشته است ، و فعل ( يُحِبُّونَهُمْ ) با توجّه به معني ( مَنْ ) جمع آورده شده است . « وَ لَوْ يَرَي الَّذِينَ ظَلَمُوا » : اگر كساني كه بر خويشتن ستم روا ديده‌اند مي‌ديدند . اگر كساني كه بر خويشتن ستم روا ديده‌اند مي‌دانستند . جواب ( لَوْ ) محذوف است كه چنين است : لَوَقَعُوا مِنَ الْحَسْرَةِ وَ النَّدَامَةِ فِيمَا لا يَكَادُ يُوصَفُ . « أَنَّ الْقُوَّةَ ِللهِ جَمِيعاً » : قدرت جملگي از آن خدا است . اين جمله جانشين دو مفعول ( يَري ) است .‏

************************************************************************************************************************

آيه 166

‏متن آيه : ‏

‏ إِذْ تَبَرَّأَ الَّذِينَ اتُّبِعُواْ مِنَ الَّذِينَ اتَّبَعُواْ وَرَأَوُاْ الْعَذَابَ وَتَقَطَّعَتْ بِهِمُ الأَسْبَابُ ‏

‏ترجمه : ‏

‏در آن هنگام كه ( رستاخيز فرا مي‌رسد و پيروان سرگشته از رهبران گمراه‌كننده مي‌خواهند كه رستگارشان سازند و ) رهبران از پيروان خود بيزاري مي‌جويند ( و نسبت به آنان اظهار ناشناسي و بيگانگي مي‌كنند ) و عذاب را مشاهده مي‌نمايند ، و روابط ( و پيوندهاي مودّت و محبّتي كه در دنيا ميانشان بود ) گسيخته مي‌گردد ( و دستشان از همه جا كوتاه مي‌شود ) .‏

‏توضيحات : ‏

‏« تَبَرَّأَ » : بيزاري نمود . « أُتُّبِعُوا » : پيروي شدند . « إِتَّبَعُوا » : پيروي كردند . « تَقَطَّعَتْ بِهِمُ الأسْبَابُ » : پيوندها و روابطشان گسيخت . « الأسْبَابُ » : جمع سَبَب ، وسائل نجات .‏

**************************************************************************************************************************

آيه 167

‏متن آيه : ‏

‏ وَقَالَ الَّذِينَ اتَّبَعُواْ لَوْ أَنَّ لَنَا كَرَّةً فَنَتَبَرَّأَ مِنْهُمْ كَمَا تَبَرَّؤُواْ مِنَّا كَذَلِكَ يُرِيهِمُ اللّهُ أَعْمَالَهُمْ حَسَرَاتٍ عَلَيْهِمْ وَمَا هُم بِخَارِجِينَ مِنَ النَّارِ ‏

‏ترجمه : ‏

‏و ( در اين موقع ) پيروان مي‌گويند : كاش بازگشتي ( به دنيا ) مي‌داشتيم تا از آنان بيزاري جوئيم ، همان گونه كه آنان ( امروزه ) از ما بيزاري جستند ( و ناآشنايمان ناميدند . آري ) اين چنين خداوند كردارهايشان را به گونه حسرت‌زا و اندوهباري نشان ايشان مي‌دهد ، و آنان هرگز از آتش ( دوزخ ) بيرون نخواهند آمد .‏

‏توضيحات : ‏

‏« كَرَّةً » : برگشت . عودت و رجوع به دنيا ( نگا : زمر / 58 ) . « كَذلِكَ » : اين چنين . « يُرِيهِمْ » : بديشان نشان مي‌دهد . بديشان حالي مي‌كند . ضمير ( هِمْ ) در ( يُرِيهِمْ ) مفعول اوّل ، و واژه ( أَعْمَالَ ) مفعول دوم ، و ( حَسَراتٍ ) مفعول سوم يا حال ( هِمْ ) مي‌باشد . « حَسَرَاتٍ » : آه‌ها و ناله‌ها . افسوسها .‏

**************************************************************************************************************************

آيه 168

‏متن آيه : ‏

‏ يَا أَيُّهَا النَّاسُ كُلُواْ مِمَّا فِي الأَرْضِ حَلاَلاً طَيِّباً وَلاَ تَتَّبِعُواْ خُطُوَاتِ الشَّيْطَانِ إِنَّهُ لَكُمْ عَدُوٌّ مُّبِينٌ ‏

‏ترجمه : ‏

‏اي مردم ! از آنچه در زمين است و حلال و پاكيزه است ( و خدا آن را تحريم نكرده و نفس انسان گوارا و خوشايندش مي‌داند ) بخوريد ، و پا به پاي اهريمن راه نيفتيد ( و به دنبال شيطان روان نشويد ) . بي‌گمان او دشمن آشكار شما است .‏

‏توضيحات : ‏

‏« حَلالاً » : حال ( ما ) يا مفعول ( كُلُوا ) يا صفت مفعول محذوفي است كه تقدير آن چنين است : كُلُوا شَيْئاً حَلالاً : يا صفت مصدر محذوفي است و تقدير آن چنين مي‌شود : كُلُوا أَكْلاً حَلالاً . « طَيِّباً » : پاكيزه ، صفت ( حَلالاً ) است . « خُطُوَاتِ » : جمع خُطْوَةَ ، گامها . « مُبِينٌ » : آشكار . آشكاركننده . از مصدر ( إبانة ) كه به صورت لازم و متعدّي به كار مي‌رود . يعني : ظَاهِرُ الْعَدَاوَةِ ، يا : مُظْهِرُ الْعَدَاوَةِ .‏

**************************************************************************************************************************

آيه 169

‏متن آيه : ‏

‏ إِنَّمَا يَأْمُرُكُمْ بِالسُّوءِ وَالْفَحْشَاء وَأَن تَقُولُواْ عَلَى اللّهِ مَا لاَ تَعْلَمُونَ ‏

‏ترجمه : ‏

‏او تنها شما را به سوي زشتكاري و گناهكاري فرمان مي‌دهد ( و بديها را در نظرتان مي‌آرايد و شما را وا مي‌دارد بر ) اين كه آنچه را نمي‌دانيد به خدا نسبت دهيد ( و با پيروي از اوهام و خرافات نادانسته به دنبال معبودهاي باطل روان شويد و حلال را حرام ، و حرام را حلال بشمار آوريد ) .‏

‏توضيحات : ‏

‏« السُّوءِ » : بدي . هر گناهي كه سرانجام ناپسندي داشته باشد . قبيح . « الْفَحْشَآءِ » : زشت‌ترين معاصي ، مانند زنا و قتل . « مَا لا تَعْلَمُونَ » : آنچه را كه نمي‌دانيد . مفعول فعل ( لا تَعْلَمُونَ ) محذوف و تقدير آن چنين است : مَا لا تَعْلَمُونَ الإِذْنَ فِيهِ مِنَ اللهِ . . .‏

**************************************************************************************************************************

آيه 170

‏متن آيه : ‏

‏ وَإِذَا قِيلَ لَهُمُ اتَّبِعُوا مَا أَنزَلَ اللّهُ قَالُواْ بَلْ نَتَّبِعُ مَا أَلْفَيْنَا عَلَيْهِ آبَاءنَا أَوَلَوْ كَانَ آبَاؤُهُمْ لاَ يَعْقِلُونَ شَيْئاً وَلاَ يَهْتَدُونَ ‏

‏ترجمه : ‏

‏و هنگامي كه به آنان گفته شود : از آنچه خدا فرو فرستاده است پيروي كنيد ( و راه رحمان را پيش گيريد ، نه راه شيطان را ) ، مي‌گويند : بلكه ما از آنچه پدران خود را بر آن يافته‌ايم پيروي مي‌كنيم ( نه از چيز ديگري ) . آيا اگر پدرانشان چيزي ( از عقائد و عبادات دين ) را نفهميده باشند و ( به هدايت و ايمان ) راه نبرده باشند ( باز هم كوركورانه از ايشان تقليد و پيروي مي‌كنند ؟ ) .‏

‏توضيحات : ‏

‏« أَلْفَيْنَا » : يافته‌ايم . ديده‌ايم . از ماده ( لفي ) . « لا يَعْقِلُونَ » : نمي‌فهمند . درك نمي‌كنند .‏

*************************************************************************************************************************

آيه 171

‏متن آيه : ‏

‏ وَمَثَلُ الَّذِينَ كَفَرُواْ كَمَثَلِ الَّذِي يَنْعِقُ بِمَا لاَ يَسْمَعُ إِلاَّ دُعَاء وَنِدَاء صُمٌّ بُكْمٌ عُمْيٌ فَهُمْ لاَ يَعْقِلُونَ ‏

‏ترجمه : ‏

‏مثل ( دعوت‌كننده ) كساني كه كفر ورزيده‌اند ( و راه حقيقت و هدايت را ترك گفته‌اند و كوركورانه به دنبال آباء و اجدادشان افتاده‌اند ) همچون مثل كسي است كه ( چوپان گوسفنداني باشد و ) آنها را صدا بزند ، ولي آنها چيزي جز سر و صدا نشنوند ( و بدون اين كه حقيقت و مفهوم گفتار او را درك كنند ، با اشاره او بي‌اراده سر به زير اندازند و به اين طرف و آن طرف بروند . كافران نيز ) كران و لالان و كورانند و لذا ايشان از روي خرد عمل نمي‌كنند و نمي‌فهمند .‏

‏توضيحات : ‏

‏« مَثَلُ الَّذِينَ » : مضاف محذوف است و تقدير چنين است : مَثَلُ دَاعِي الَّذِينَ . مَثَلُ دُعَآءِ الَّذِينَ كَفَرُوا كَمَثَلِ دُعَآءِ الَّذِي يَنْعِقُ بِما لا يَسْمَعُ إِلاّ دُعَآءً وَ نِدَآءً . « يَنْعِقُ » : فرياد مي‌زند . نهيب مي‌زند . « مَا » آنچه . مراد چهارپايان ، يا صدا و فرياد است . « يَنْعِقُ بِمَا » : بر چهارپايان نهيب مي‌زند . « دُعَآءً » : بانگ‌زدن . فراخواندن . « نِدَآءً » : بانگ‌زدن . فراخواندن . مصدر باب مفاعله است . « صُمٌّ » : جمع أَصمّ ، كران . « بُكْمٌ » : جمع أَبْكَم ، لالان . « عُمْيٌ » : جمع أَعْمي ، كوران .‏

**************************************************************************************************************************

آيه 172

‏متن آيه : ‏

‏ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ كُلُواْ مِن طَيِّبَاتِ مَا رَزَقْنَاكُمْ وَاشْكُرُواْ لِلّهِ إِن كُنتُمْ إِيَّاهُ تَعْبُدُونَ ‏

‏ترجمه : ‏

‏اي كساني كه ايمان آورده‌ايد ! از چيزهاي پاكيزه‌اي بخوريد كه روزي شما ساخته‌ايم ، و سپاس خداي را بجا آوريد ، اگر او را پرستش مي‌كنيد .‏

‏توضيحات : ‏

‏« طَيِّبَاتِ » : چيزهاي پاك . مراد خوراكيهاي لذيذ يا رزق حلال است .‏

**************************************************************************************************************************

موضوعات: تفسیر سوره بقره (آیات :151تا172)  لینک ثابت
 [ 04:15:00 ب.ظ ]




تفسیر سوره بقره (آیات 131تا150)

**************************************************************************************************************************

آيه 131

‏متن آيه : ‏

‏ إِذْ قَالَ لَهُ رَبُّهُ أَسْلِمْ قَالَ أَسْلَمْتُ لِرَبِّ الْعَالَمِينَ ‏

‏ترجمه : ‏

‏آن گاه كه پروردگارش ( همراه با نمودن نشانه‌ها و آيات كوني و نفسي ) بدو گفت : ( به يگانگي خدا اقرار كن و ) اخلاص داشته باش . گفت : ( اقرار كردم و سر بر آستان تو سائيدم و ) خالصانه تسليم پروردگار جهانيان گشتم .‏

‏توضيحات : ‏

‏« اَسْلِمْ » : مطيع شو . مخلص شو .‏

**************************************************************************************************************************

آيه 132

‏متن آيه : ‏

‏ وَوَصَّى بِهَا إِبْرَاهِيمُ بَنِيهِ وَيَعْقُوبُ يَا بَنِيَّ إِنَّ اللّهَ اصْطَفَى لَكُمُ الدِّينَ فَلاَ تَمُوتُنَّ إَلاَّ وَأَنتُم مُّسْلِمُونَ ‏

‏ترجمه : ‏

‏و ابراهيم فرزندان خود را به اين آئين سفارش كرد ، و يعقوب ( نوه او نيز چنين كرد . هر كدام به فرزندان خويش گفتند : ) اي فرزندان من ! خداوند ، آئين ( توحيدي اسلام ) را براي شما برگزيده است . ( پس به ما قول بدهيد كه يك لحظه هم از آن دوري نكنيد ) و نميريد جز اين كه مسلمان باشيد .‏

‏توضيحات : ‏

‏« وَصَّيا » : توصيه كرد . سفارش نمود . ارشاد كرد . « بِهَا » : به آن . مرجع ضمير ( هَا ) واژه ( مِلّة ) در آيه 130 است . « فَلا تَمُوتُنَّ إِلاّ وَ أَنتُم مُّسْلِمُونَ » : مراد اين است كه هميشه ديندار و فرمانبردار خدا باشيد ، تا اگر مرگ شما را در ربود ، مسلمان و مطيع فرمان يزدان ، جهان را بدرود گوئيد .‏

**************************************************************************************************************************

آيه 133

‏متن آيه : ‏

‏ أَمْ كُنتُمْ شُهَدَاء إِذْ حَضَرَ يَعْقُوبَ الْمَوْتُ إِذْ قَالَ لِبَنِيهِ مَا تَعْبُدُونَ مِن بَعْدِي قَالُواْ نَعْبُدُ إِلَهَكَ وَإِلَهَ آبَائِكَ إِبْرَاهِيمَ وَإِسْمَاعِيلَ وَإِسْحَاقَ إِلَهاً وَاحِداً وَنَحْنُ لَهُ مُسْلِمُونَ ‏

‏ترجمه : ‏

‏آيا ( شما يهوديان و مسيحيان كه محمّد را تكذيب مي‌نمائيد و ادّعاء داريد كه بر آئين يعقوب هستيد ) هنگامي كه مرگ يعقوب فرا رسيد ، شما حاضر بوديد ( تا آئيني را بشناسيد كه بر آن مرد ؟ ) . آن هنگامي كه به فرزندان خود گفت : پس از من چه چيز را مي‌پرستيد ؟ گفتند : خداي تو ، خداي پدرانت ابراهيم و اسماعيل و اسحاق را كه خداوند يگانه است و ما تسليم ( فرمان ) او هستيم ( و سر عبادت و بندگي بر آستانش مي‌سائيم ) .‏

‏توضيحات : ‏

‏« شُهَدَآءَ » : جمع شهيد به معني شاهد ، حاضران . « إِبْرَاهِيمَ » : بدل جزء از كلّ ( ءَابَآءِ ) است . « إِلهاً وَاحِداً » : علّت نصب ( إِلهاً ) دو چيز مي‌تواند باشد : يكي اين كه بدل ( إِلهَكَ ) باشد ، دوم اين كه حال آن بشمار آيد .‏

*************************************************************************************************************************

آيه 134

‏متن آيه : ‏

‏ تِلْكَ أُمَّةٌ قَدْ خَلَتْ لَهَا مَا كَسَبَتْ وَلَكُم مَّا كَسَبْتُمْ وَلاَ تُسْأَلُونَ عَمَّا كَانُوا يَعْمَلُونَ ‏

‏ترجمه : ‏

‏( به هر حال ، جنگ و جدل درباره آنان چرا ؟ ! ) ايشان قومي بودند كه مردند و سر خود گرفتند . آنچه به چنگ آوردند متعلّق به خودشان است ، و آنچه شما فراچنگ آورده‌ايد ، از آن شما است ، و درباره آنچه مي‌كرده‌اند از شما پرسيده نمي‌شود ( و هيچ كس مسؤول اعمال ديگري نيست و كسي را به گناه ديگري نمي‌گيرند ) .‏

‏توضيحات : ‏

‏« خَلَتْ » : گذشته است . رفته است .

**************************************************************************************************************************

آيه 135

‏متن آيه : ‏

‏ وَقَالُواْ كُونُواْ هُوداً أَوْ نَصَارَى تَهْتَدُواْ قُلْ بَلْ مِلَّةَ إِبْرَاهِيمَ حَنِيفاً وَمَا كَانَ مِنَ الْمُشْرِكِينَ ‏

‏ترجمه : ‏

‏و ( ليكن بر گفته خويش پافشاري مي‌كنند و ) مي‌گويند : يهودي يا مسيحي بشويد تا ( به راه راست ) رهنمود شويد . بگو : ( ابراهيم هرگز بر اين آئينهاي تحريف شده نبوده و ) بلكه ( دين توحيدي داشته است ، و ما پيروي از ) دين راست و پاك ابراهيم مي‌كنيم ( كه اسلام آن را دوباره زنده كرده است ) و جزو مشركان نبوده است .‏

‏توضيحات : ‏

‏« مِلَّةَ » : مفعول فعل مقدّري است و آن چنين است : بَلْ نَتَّبِعُ مِلَّةَ إِبْرَاهِيمَ . « حَنِيفاً » : حقّگرا . دوري‌كننده از ضلالت و بطالت ، و گراينده به سوي هدايت و حقيقت . راستگرا . منصوب است چون حال ( اِبْرَاهِيمَ ) است كه مي‌تواند به جاي ( مِلَّة ) قرار گيرد . يا مفعول فعل ( أَعْنِي ) مقدّر است .‏

**************************************************************************************************************************

آيه 136

‏متن آيه : ‏

‏ قُولُواْ آمَنَّا بِاللّهِ وَمَا أُنزِلَ إِلَيْنَا وَمَا أُنزِلَ إِلَى إِبْرَاهِيمَ وَإِسْمَاعِيلَ وَإِسْحَاقَ وَيَعْقُوبَ وَالأسْبَاطِ وَمَا أُوتِيَ مُوسَى وَعِيسَى وَمَا أُوتِيَ النَّبِيُّونَ مِن رَّبِّهِمْ لاَ نُفَرِّقُ بَيْنَ أَحَدٍ مِّنْهُمْ وَنَحْنُ لَهُ مُسْلِمُونَ ‏

‏ترجمه : ‏

‏بگوئيد : ايمان داريم به خدا و آنچه ( به نام قرآن ) بر ما نازل گشته ، و آنچه بر ابراهيم ، اسماعيل ، اسحاق ، يعقوب ، و اسباط ( يعني نوادگان يعقوب ) نازل شده است ، و به آنچه براي موسي و عيسي آمده است ، و به آنچه براي ( همه ) پيغمبران از طرف پروردگارشان آمده است . ميان هيچ يك از آنان جدائي نمي‌اندازيم ( نه اين كه مثل يهوديان يا عيسويان ، بعضيها را بپذيريم و بعضيها را نپذيريم . بلكه همه پيغمبران را راهنماي بشريّت در عصر خود مي‌دانيم و كتابهايشان را به طور اجمال مي‌پذيريم ) و ما تسليم ( فرمان ) خدا هستيم .‏

‏توضيحات : ‏

‏« أَسْبَاطِ » : جمع سِبط ، نوادگان . قبائل . در اينجا مراد از اسباط ، قبائل دوازده‌گانه بني‌اسرائيل است كه از نژاد يعقوب بودند ( نگا : اعراف / 160 ) . « لا نُفَرِّقُ بَيْنَ أَحَدٍ مِّنْهُمْ » : ميان هيچ يك از آنان در اين كه پيغمبر بوده‌اند ، فرقي نمي‌گذاريم . جمله ، حال براي ضمير ( نَا ) در فعل ( ءَامَنَّا ) است . « لَهُ » : مرجع ضمير ( ه ) واژه ( الله ) است .‏

**************************************************************************************************************************

آيه 137

‏متن آيه : ‏

‏ فَإِنْ آمَنُواْ بِمِثْلِ مَا آمَنتُم بِهِ فَقَدِ اهْتَدَواْ وَّإِن تَوَلَّوْاْ فَإِنَّمَا هُمْ فِي شِقَاقٍ فَسَيَكْفِيكَهُمُ اللّهُ وَهُوَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ ‏

‏ترجمه : ‏

‏اگر آنان ايمان بياورند ، همچنان كه شما ايمان آورده‌ايد ، و بدان چيزهائي كه شما ايمان داريد ، ايشان نيز ايمان داشته باشند ، بي‌گمان ( به راه درست خدائي ) رهنمود گشته‌اند ، و اگر پشت كنند ( و از حقيقت سرپيچي نمايند و دوباره به رسوم و آداب موروثي چنگ زنند ) پس راه اختلاف و دشمنانگي را ( با شما ) در پيش گرفته‌اند ، و خدا تو را بسنده خواهد بود و او تو را از ( اذيّت و آزار و نيرنگ و دسيسه‌هاي ) ايشان نجات خواهد داد ، و او شنوا و بينا است ( و گفتار ايشان را مي‌شنود و كردار آنان را مي‌بيند ) .‏

‏توضيحات : ‏

‏« فَإِنْ ءَامَنُوا بِمِثْلِ مآ ءَامَنْتُم بِهِ » : اگر ايمان بياورند همان گونه كه شما ايمان آورده‌ايد . يعني ايمان به خدا و كتابهاي آسماني و پيغمبران به طور كلّي كه در آيه قبلي مذكور است . واژه ( مَا ) مصدري است ، و مرجع ضمير ( هِ ) در ( بِهِ ) ، الله است . « شِقَاقٍ » : جنگ و ستيز . مخالفت . جبهه‌گيري . « سَيَكْفِيكَ » : تو را بسنده خواهد بود .‏

*************************************************************************************************************************

آيه 138

‏متن آيه : ‏

‏ صِبْغَةَ اللّهِ وَمَنْ أَحْسَنُ مِنَ اللّهِ صِبْغَةً وَنَحْنُ لَهُ عَابِدونَ ‏

‏ترجمه : ‏

‏( خداوند ما را با آئين توحيدي و ايمان راستين زينت داده است و ) اين رنگ و زينت خدا است و چه كسي از خدا ( مي‌تواند ) زيباتر بيارايد و بپيرايد ؟ و ما تنها او را مي‌پرستيم .‏

‏توضيحات : ‏

‏« صِبْغَةَ » : رنگ . هيئت . حالتي كه چيز رنگ شده به خود مي‌گيرد . « صِبْغَةَ الله » : دين خدا . شريعت خدا ، كه ايمان است . اين واژه از قبيل مشاكله تقديري است و اشاره به غسل تعميد مسيحيان دارد . يعني فرو رفتن در آب يا پاشيدن آب بر سر و روي ، مايه پاكي معنوي نمي‌گردد . بلكه آنچه وسيله تطهير مؤمنان مي‌شود دين خدا ، يعني صبغة الله است . واژه صبغة نخستين ، مفعول فعل مقدّري است : صَبَغَنَا اللهُ صِبْغَةً . يا به صورت اغراء : إلْزَمُوا صِبْغَةَ اللهِ . يا بدل از ( ملّةَ ) در ( مِلَّةَ إبْرَاهِيمَ ) است . صبغه دوم تمييز است .‏

**************************************************************************************************************************

آيه 139

‏متن آيه : ‏

‏ قُلْ أَتُحَآجُّونَنَا فِي اللّهِ وَهُوَ رَبُّنَا وَرَبُّكُمْ وَلَنَا أَعْمَالُنَا وَلَكُمْ أَعْمَالُكُمْ وَنَحْنُ لَهُ مُخْلِصُونَ ‏

‏ترجمه : ‏

‏بگو : آيا درباره ( دين ) خدا با ما به مجادله مي‌پردازيد ؟ ( و گمان مي‌بريد كه خدا پيغمبران را جز از ميان شما بر نمي‌گزيند ) و حال آن كه او پروردگار ما و شما است ( و رحمت خويش را به طور يكسان نصيب هر قومي كه بخواهد مي‌كند ) و ( نتيجه ) كردار ما از آن ما ، و ( نتيجه ) كردار شما از آن شما است ( و هركس در گرو اعمال خويش است و حسب و نسب باعث امتياز نيست ) و ما با اخلاص او را پرستش مي‌كنيم .‏

‏توضيحات : ‏

‏« تُحَآجُّونَنَا » : با ما مجادله مي‌كنيد . « أَتُحَآجُّونَنَا فِي اللهِ ؟ » : آيا با ما درباره عملكرد خدا مجادله مي‌نمائيد ؟‏

**************************************************************************************************************************

آيه 140

‏متن آيه : ‏

‏ أَمْ تَقُولُونَ إِنَّ إِبْرَاهِيمَ وَإِسْمَاعِيلَ وَإِسْحَاقَ وَيَعْقُوبَ وَالأسْبَاطَ كَانُواْ هُوداً أَوْ نَصَارَى قُلْ أَأَنتُمْ أَعْلَمُ أَمِ اللّهُ وَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّن كَتَمَ شَهَادَةً عِندَهُ مِنَ اللّهِ وَمَا اللّهُ بِغَافِلٍ عَمَّا تَعْمَلُونَ ‏

‏ترجمه : ‏

‏يا مي‌گوئيد : ابراهيم و اسماعيل و اسحاق و يعقوب و اسباط ، يهودي يا مسيحي بوده‌اند ؟ ( در صورتي كه تورات و انجيل بعد از اينان نازل شده‌اند و يهوديّت و مسيحيّت پس از ايشان پيدا آمده‌اند ! ) بگو : آيا شما بهتر مي‌دانيد يا خدا ؟ ( چرا آنچه را كه در اين باره در كتابهاي آسمانيّتان آمده است پنهان مي‌داريد ؟ ) و چه كسي ستمگرتر از آن كس است كه گواهي و شهادت الهي را كه نزد او است پنهان دارد ؟ و خدا از آنچه مي‌كنيد غافل و بي‌خبر نيست .‏

‏توضيحات : ‏

‏« أَمْ » : يا اين كه . « أَظْلَمُ » : ستمكارتر . « كَتَمَ » : پنهان كرد . « مِنَ اللهِ » : از سوي خدا . واصله از سوي خدا .‏

**************************************************************************************************************************

آيه 141

‏متن آيه : ‏

‏ تِلْكَ أُمَّةٌ قَدْ خَلَتْ لَهَا مَا كَسَبَتْ وَلَكُم مَّا كَسَبْتُمْ وَلاَ تُسْأَلُونَ عَمَّا كَانُواْ يَعْمَلُونَ ‏

‏ترجمه : ‏

‏( به هر حال ) آنان قومي بودند كه مردند و سر خود گرفتند . آنچه به چنگ آوردند متعلّق به خودشان است ، و آنچه شما فراچنگ آورده‌ايد از آن شما است ، و درباره آنچه مي‌كرده‌اند از شما پرسيده نمي‌شود ( و هيچ كس مسؤول اعمال ديگري نيست و كسي را به گناه ديگري نمي‌گيرند ) .‏

‏توضيحات : ‏

‏« خَلَتْ » : رفته است . سرخود گرفته است .‏

**************************************************************************************************************************

آيه 142

‏متن آيه : ‏

‏ سَيَقُولُ السُّفَهَاء مِنَ النَّاسِ مَا وَلاَّهُمْ عَن قِبْلَتِهِمُ الَّتِي كَانُواْ عَلَيْهَا قُل لِّلّهِ الْمَشْرِقُ وَالْمَغْرِبُ يَهْدِي مَن يَشَاءُ إِلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ ‏

‏ترجمه : ‏

‏نابخردان مردم خواهند گفت : چه چيز ايشان را از قبله خود كه بر آن بودند برگرداند ؟ بگو : خاور و باختر ( و همه جهات ديگر ) از آن خدا است . هر كه را بخواهد به راه راست رهبري مي‌نمايد .‏

‏توضيحات : ‏

‏« السُّفَهَآءُ » : جمع سفيه ، كم‌خردان . نابخردان . « وَلاّهُمْ » : روگردان كرد . منصرف ساخت .‏

**************************************************************************************************************************

آيه 143

‏متن آيه : ‏

‏ وَكَذَلِكَ جَعَلْنَاكُمْ أُمَّةً وَسَطاً لِّتَكُونُواْ شُهَدَاء عَلَى النَّاسِ وَيَكُونَ الرَّسُولُ عَلَيْكُمْ شَهِيداً وَمَا جَعَلْنَا الْقِبْلَةَ الَّتِي كُنتَ عَلَيْهَا إِلاَّ لِنَعْلَمَ مَن يَتَّبِعُ الرَّسُولَ مِمَّن يَنقَلِبُ عَلَى عَقِبَيْهِ وَإِن كَانَتْ لَكَبِيرَةً إِلاَّ عَلَى الَّذِينَ هَدَى اللّهُ وَمَا كَانَ اللّهُ لِيُضِيعَ إِيمَانَكُمْ إِنَّ اللّهَ بِالنَّاسِ لَرَؤُوفٌ رَّحِيمٌ ‏

‏ترجمه : ‏

‏و بي‌گمان شما را ملّت ميانه‌روي كرده‌ايم ( نه در دين افراط و غلوي مي‌ورزيد ، و نه در آن تفريط و تعطيلي مي‌شناسيد . حق روح و حق جسم را مراعات مي‌داريد و آميزه‌اي از حيوان و فرشته‌ايد ) تا گواهاني بر مردم باشيد ( و بر تفريط ماديگرايانِ لذائذ جسماني طلب و روحانيّت باخته ، و بر افراط تاركانِ دنيا و تركِ لذائذ جسماني كرده ، ناظر بوده و خروج هر دو دسته را از جاده اعتدال مشاهده نمائيد ) و پيغمبر ( نيز ) بر شما گواه باشد ( تا چنانچه دسته‌اي از شما راه او گيرد ، و يا گروهي از شما از جاده سيرت و شريعت او بيرون رود ، با آئين و كردار خويش بر ايشان حجّت و گواه باشد ) . و ما قبله‌اي را كه بر آن بوده‌اي ( و تا كنون به سوي آن نماز خوانده‌اي و هم اينك فرمان روكردن به جهت كعبه صادره شده است ) قبله ننموده بوديم مگر اين كه بدانيم چه كسي از پيغمبر پيروي مي‌نمايد و چه كسي بر پاشنه‌هاي خود مي‌چرخد ( و به عقب بر مي‌گردد تا صف ثابت‌قدمان بر ايمان ، و فرصت‌طلبان بي‌ايمان از هم روشن و جدا شود ) . و اگرچه ( تغيير قبله براي كسي كه الفت گرفته است بدان رو كند ) بس بزرگ و دشوار است مگر بر كساني كه خدا ايشان را رهنمون كرده باشد ( به احكام دين و راز قانونگذاري و بداند كه هدف از روكردن به اين سو يا آن سو اطاعت فرمان خدا است نه به خاطر تقدّس خود جهات ) و خدا ايمان شما را ( كه انگيزه پيروي از پيغمبر است ) ضايع نمي‌گرداند ( و اجر و پاداش عبادات قبلي شما را هدر نمي‌دهد ، چه ) بي‌گمان خدا نسبت به مردم بس رؤوف و مهربان است .‏

‏توضيحات : ‏

‏« أُمَّةً وَسَطاً » : ملّت دادگر گزيده‌اي كه راه تفريط و افراط نپويد . « وَسَطاً » : متّصف به فضائل . مركز فضائل و حسنات . دادگر . مفرد و مثنّي و جمع و مذكّر و مؤنّث در آن مساوي است . اطلاق حالّ بر محلّ است . « شُهَدَآءَ » : گواهان . « شُهَدَآءَ عَلَي النَّاسِ » : گواهان بر مردم در روز رستاخيز . « وَ يَكُونَ الرَّسُولُ عَلَيْكُمْ شَهِيداً » : پيغمبر بر شما گواه باشد در روز رستاخيز ( نگا : نساء / 41 ) . « لِنَعْلَمَ » : تا روشن و معلوم گردانيم . خدا هميشه عالم و آگاه است و گذشته و حال و آينده در برابر علم او يكسان است . لذا مراد از واژه‌هائي چون ( نَعْلَمَ ) و ( يَعْلَمُ اللهُ ) و عباراتي از اين قبيل ، اين است كه علم غيبي خدا به علم عيني تبديل شود و آنچه در پس پرده غيب نهان بود ، براي مردم به صحنه ظهور برسد و عيان گردد ( نگا : آل‌عمران / 140 ، توبه / 16 ) . « يَنقَلِبُ عَلَيا عَقِبَيْهِ » : بر پاشنه‌هاي خود مي‌گردد . مرتدّ مي‌شود و از دين برمي‌گردد . « عَقِب‌ » : پاشنه . « إِنْ » : مخفّف از مثقّله است . « كَانَتْ » : اسم آن ( هِيَ ) است كه مرجع آن ( قِبْلَة ) است . « كَبِيرَةً » : سنگين . دشوار .‏

**************************************************************************************************************************

آيه 144

‏متن آيه : ‏

‏ قَدْ نَرَى تَقَلُّبَ وَجْهِكَ فِي السَّمَاء فَلَنُوَلِّيَنَّكَ قِبْلَةً تَرْضَاهَا فَوَلِّ وَجْهَكَ شَطْرَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ وَحَيْثُ مَا كُنتُمْ فَوَلُّواْ وُجُوِهَكُمْ شَطْرَهُ وَإِنَّ الَّذِينَ أُوْتُواْ الْكِتَابَ لَيَعْلَمُونَ أَنَّهُ الْحَقُّ مِن رَّبِّهِمْ وَمَا اللّهُ بِغَافِلٍ عَمَّا يَعْمَلُونَ ‏

‏ترجمه : ‏

‏ما روگرداندن تو را گاهگاهي به سوي آسمان مي‌بينيم ( و پيام آرزوي قلبي تو را جهت نزول وحي در مورد تغيير قبله دريافت مي‌داريم ) پس تو را به سوي قبله‌اي متوجّه مي‌سازيم كه از آن خوشنود خواهي شد ، و لذا رو به سوي مسجدالحرام كن ، و ( اي مؤمنان ! ) در هر جا كه بوديد روهاي خويشتن را ( به هنگام نماز ) به جانب آن كنيد . كساني كه كتاب بديشان داده شده است ( يعني يهوديان و مسيحيان ) نيك مي‌دانند كه چنين گرايشي ( به جانب مسجدالحرام ) حق است و به فرمان پروردگارتان مي‌باشد ( ولي با وجود اين از فتنه‌انگيزي دست بر نمي‌دارند ) و خدا از آنچه مي‌كنند بي‌خبر نيست .‏

‏توضيحات : ‏

‏« تَقَلُّبَ » : روي به اين سو و آن سو گرداندن . چرخش . « وَجْهِ » : چهره . « نُوَلِّي‌ » : مي‌گردانيم . متوجّه مي‌كنيم . « شَطْرَ » : سو . جانب . « حَيْثُ مَا » : هر كجا . « أَنَّهُ » : مرجع ضمير ( هُ ) ، تغيير قبله يا روكردن به كعبه است .‏

**************************************************************************************************************************

آيه 145

‏متن آيه : ‏

‏ وَلَئِنْ أَتَيْتَ الَّذِينَ أُوْتُواْ الْكِتَابَ بِكُلِّ آيَةٍ مَّا تَبِعُواْ قِبْلَتَكَ وَمَا أَنتَ بِتَابِعٍ قِبْلَتَهُمْ وَمَا بَعْضُهُم بِتَابِعٍ قِبْلَةَ بَعْضٍ وَلَئِنِ اتَّبَعْتَ أَهْوَاءهُم مِّن بَعْدِ مَا جَاءكَ مِنَ الْعِلْمِ إِنَّكَ إِذَاً لَّمِنَ الظَّالِمِينَ ‏

‏ترجمه : ‏

‏و اگر هر نوع برهان و حجّتي براي آنان كه كتاب بديشان داده شده است ( يعني يهوديان و مسيحيان ) بياوري ( و آن ادلّه و براهين را بر صدق تغيير قبله از بيت‌المقدّس به مسجدالحرام ارائه نمائي ، تو را باور نمي‌دارند و ) از قبله تو پيروي نمي‌نمايند ، و تو ( نيز كه در پرتو وحي ، قبله راستين ابراهيم را باز شناخته‌اي ، ديگر ) از قبله ايشان پيروي نخواهي كرد ، و برخي از آنان هم از قبله برخي ديگر پيروي نمي‌نمايند ( بلكه بر اثر تقليد كوركورانه ، يهوديان به سوي مشرِق ، و مسيحيان به جانب مغرب رو مي‌كنند و آماده پذيرش دليل و برهاني نيستند ) و اگر از خواستها و آرزوهاي ايشان پيروي كني ( و براي سازش با آنان رو به قبله ايشان شوي ) بعد از آن كه علم و دانائي به تو دست داده است ( و به حقيقت امر آشنا گشته‌اي ) در اين صورت تو بي‌گمان از زمره ستمكاران خواهي بود ( و حاشا كه چنين كني . بلكه اين اندرزي است براي مؤمنان كه هرگز چنين نكنند ، و كسي به خاطر كسي حق را رها نسازد و از باطل پيروي نكند ) .‏

‏توضيحات : ‏

‏« ءَايَةٍ » : حجّت . دليل . « مِن بَعْدِ مَا جَآءَكَ مِنَ الْعِلْمِ » ، پس از آن كه توسّط وحي از باطل آگاهي يافته‌اي و حق براي تو روشن شده است .‏

**************************************************************************************************************************

آيه 146

‏متن آيه : ‏

‏ الَّذِينَ آتَيْنَاهُمُ الْكِتَابَ يَعْرِفُونَهُ كَمَا يَعْرِفُونَ أَبْنَاءهُمْ وَإِنَّ فَرِيقاً مِّنْهُمْ لَيَكْتُمُونَ الْحَقَّ وَهُمْ يَعْلَمُونَ ‏

‏ترجمه : ‏

‏آنان كه بديشان كتاب ( آسماني ) داده‌ايم ، او را ( كه محمّد نام و پيغمبر خاتم است ، خوب ) مي‌شناسند ، بدان گونه كه پسران خود را مي‌شناسند ، و برخي از آنان بي‌گمان حق را ( از جمله پيغمبري محمّد و قبلگي كعبه را ) پنهان مي‌دارند ، در حالي كه مي‌دانند .‏

‏توضيحات : ‏

‏« يَعرِفُونَهُ » : او را مي‌شناسند . از او آگاهي دارند . مرجع ضمير ( هُ ) پيغمبر ( است ( نگا : جاثيه / 23 ) . « فَرِيق‌ » : فرقه . دسته . گروه . « وَ هُمْ يَعْلَمُونَ » : و حال آن كه آنان مي‌دانند .‏

**************************************************************************************************************************

آيه 147

‏متن آيه : ‏

‏ الْحَقُّ مِن رَّبِّكَ فَلاَ تَكُونَنَّ مِنَ الْمُمْتَرِينَ ‏

‏ترجمه : ‏

‏حق ( همان است كه ) از جانب پروردگارت ( برايت آمده است ، نه آنچه يهوديان و مسيحيان مي‌گويند ) و جزو شكّ‌كنندگان مباش .‏

‏توضيحات : ‏

‏« الْمُمْتَرِينَ » : شكّ‌كنندگان . از مصدر ( إمتراء ) و از ماده ( مري ) .‏

**************************************************************************************************************************

آيه 148

‏متن آيه : ‏

‏ وَلِكُلٍّ وِجْهَةٌ هُوَ مُوَلِّيهَا فَاسْتَبِقُواْ الْخَيْرَاتِ أَيْنَ مَا تَكُونُواْ يَأْتِ بِكُمُ اللّهُ جَمِيعاً إِنَّ اللّهَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ ‏

‏ترجمه : ‏

‏هر ملّتي را جهتي است ( كه به هنگام نماز ) بدانجا رو مي‌كند . ( ابراهيم و اسماعيل رو به كعبه ، و بني‌اسرائيل رو به صخره بيت‌المقدّس ، و مسيحيان روبه مشرِق مي‌كردند . ليكن سو و جهت همچون توحيد و ايمان به رستاخيز و حساب و كتاب اخروي ، از اصول و اركان دين نيست . بلكه مانند تعداد ركعات نماز و مقدار واجب زكات ، بايد تسليم وحي آسماني بود ) . پس به سوي نيكيها بشتابيد و در انواع خيرات بر يكديگر سبقت بگيريد . هر جا كه باشيد خدا همگي شما را گرد مي‌آورد ( و به حساب همگان رسيدگي مي‌كند و بلاد و جهات در امر دين بي‌ارزش است . بلكه خيرات و نيكيها ارزشمند است ) . خدا بر هر چيزي توانا است .‏

‏توضيحات : ‏

‏« وِجْهَةٌ » : جهت . سو . مكاني كه بدان روي مي‌شود . قبله . « هُوَ » : آن گروه نمازگزار . « مُوَلِّيهَا » : رو بدان جهت‌كننده . « إسْتَبِقُوا الْخَيْرَاتِ » : در نيكيها با هم مسابقه بدهيد و بر همديگر پيشي بگيريد .‏

**************************************************************************************************************************

آيه 149

‏متن آيه : ‏

‏ وَمِنْ حَيْثُ خَرَجْتَ فَوَلِّ وَجْهَكَ شَطْرَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ وَإِنَّهُ لَلْحَقُّ مِن رَّبِّكَ وَمَا اللّهُ بِغَافِلٍ عَمَّا تَعْمَلُونَ ‏

‏ترجمه : ‏

‏از هر مكاني كه بيرون شدي ( و به هرجا كه رسيدي ، در سفر و حضر ، و در هر زمان و مكاني ، به هنگام ) نماز رو به سوي مسجدالحرام كن و اين روكردنت ( از همه نقاط زمين به سوي مسجدالحرام ) بيگمان حق ( ثابت و موافق مصلحت ) است و از جانب پروردگارت مي‌باشد ، و خدا از آنچه مي‌كنيد بي‌خبر نيست ( و پاداش پيروي مؤمنان از پيغمبر و جزاي اعمال و اخلاص ايشان را خواهد داد ) .‏

‏توضيحات : ‏

‏« مِنْ حَيْثُ خَرَجْتَ » : از هر جا كه بيرون رفتي . هر جا كه بودي و رفتي . هرگاه كه بيرون رفتي . « إِنَّهُ » : اين عمل روكردن به كعبه .‏

**************************************************************************************************************************

آيه 150

‏متن آيه : ‏

‏ وَمِنْ حَيْثُ خَرَجْتَ فَوَلِّ وَجْهَكَ شَطْرَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ وَحَيْثُ مَا كُنتُمْ فَوَلُّواْ وُجُوهَكُمْ شَطْرَهُ لِئَلاَّ يَكُونَ لِلنَّاسِ عَلَيْكُمْ حُجَّةٌ إِلاَّ الَّذِينَ ظَلَمُواْ مِنْهُمْ فَلاَ تَخْشَوْهُمْ وَاخْشَوْنِي وَلأُتِمَّ نِعْمَتِي عَلَيْكُمْ وَلَعَلَّكُمْ تَهْتَدُونَ ‏

‏ترجمه : ‏

‏و از هرجا كه بيرون رفتي ( و به هر جا كه رسيدي ، به هنگام نماز در همه نقاط جهان ) رو به سوي مسجدالحرام كن ، و ( اي مؤمنان ! چه در سفر و چه در حضر ، در همه اقطار زمين ، به هنگام نماز ) هر جا كه بوديد ، رو به سوي آن كنيد ، تا مردم بر شما حجّتي نداشته باشند ( و اهل كتاب كه از بررسي كتابهايشان دريافته‌اند كه پيغمبر برانگيخته از نسل اسماعيل بر قبله او ، يعني كعبه خواهد بود ، با ترك قبله موقّت بيت‌المقدّس و رو به كعبه نمازگزاردنتان بدانند تو همان پيغمبر راستين و از نژاد اسماعيلي ) مگر كساني كه از ايشان ( با مشركان هم‌صدا شده و منافقانه رفتار كنند و بر خود و ديگران ) ستم نمايند ( و مزوّرانه بگويند : تغيير قبله محمّد از بيت‌المقدّس به كعبه ، به علّت گرايش به دين آباء و اجدادي خود و عشق به ديار و زادگاه خويش است ) . پس از آنان مترسيد ( و به فرمان خدا به هنگام نماز رو به كعبه كنيد ) و از من بترسيد ( كه اگر مخالف وحي رفتار كنيد جانب حق را رها ساخته‌ايد و پادافره خود را خواهيد ديد . پس گوش به فرمان خدا باشيد ) تا نعمت خويش را بر شما تكميل كنم ( و با اعطاء قبله مستقلّي فوائد مادي و معنوي به شما بخشم ، و شما نيز با شناخت قبله راستين هميشگي ، آمادگي بيشتر براي دريافت حق را فراهم آريد ) و شايد رهنمود شويد .‏

‏توضيحات : ‏

‏« لِئَلاّ يَكُونَ لِلنَّاسِ عَلَيْكُمْ حُجَّةٌ إِلاّ الَّذِينَ ظَلَمُوا مِنْهُمْ » : تا اين كه مردم بر شما حجّتي نداشته باشند ، مگر اين كه ستم و ياوه بگويند . اين سخن بدان مي‌ماند كه به كسي بگوئي : تو حقي بر من نداري مگر اين كه ستم كني و ياوه‌سرائي نمائي . « حُجَّةٌ » : دليل . در اينجا مراد دليل باطل است ( نگا : شوري / 16 ) . « إِلاّ » : مگر . به معني واو عطف يا لكن است و تقدير چنين است : وَلاَ الَّذِينَ ظَلَمُوا . يا اين كه : لكِنِ الَّذِينَ ظَلَمُوا .‏

**************************************************************************************************************************

موضوعات: تفسیر سوره بقره (آیات 131تا150)  لینک ثابت
 [ 04:04:00 ب.ظ ]




کلمات قصار امام خمینی (انجمن هاى اسلامى)

اميدوارم كه همه ايران يك انجمن اسلامى باشد .

تمام ايران و تمام كشورهاى اسلامى انجمن اسلامى است ، يك انجمن و آن، انجمن الهى .هر يك از اين انجمنهاى محترم شعبه‏اى است از آن انجمن بزرگ اسلامى تحت‏رهبرى امام زمان - سلام الله عليه .

كوشش كنيد اسلام را بشناسانيد به مردم ؛ اين انجمنهاى اسلامى كوشش كنند كه اين متاعى كه ما داريم و هيچ كس ندارد ، اين قرآنى كه ما داريم ، اين سنتى كه ما داريم و هيچ كس ندارد در دنيا ، اين را معرفى كنند . من از انجمنهاى اسلامى - در هر جا هست - تقاضا دارم كه روابط خود را باهم هر چه بيشتر مستحكم كنند ؛ و عناصر مرموزى كه در صدد تفرقه و شكاف بين‏آنهاست طرد كنند ، و به ديگران معرفى كنند ؛ و اسلام و احكام نجاتبخش آن راسرلوحه برنامه خود قرار دهند .

اين انجمنهاى اسلامى مفيد به حال شماست . اگر چنانچه يك كسى گفت كه‏انجمنهاى اسلامى به درد نمى‏خورد و ارتجاعى هست ، اين همان ارتجاعى است كه به‏همه ما مى‏گويند . اگر شما خودتان ، خودتان را اصلاح نكنيد ، و خودتان همان طورى كه اسم انجمن‏اسلامى روى خودتان گذاشتيد ، اسلامى نباشيد و خودتان را اسلامى نكنيد ، نمى‏توانيد اصلاديگران را به اسلام دعوت كنيد .

شما دو تعهد داريد ، يكى- اسلامى‏بودن خودتان ، يكى - اسلامى‏كردن آن جايى كه‏اين انجمنها در آن جا هست . بايد انجمنهاى اسلامى عقايد اسلامى داشته باشند . البته من به انجمنهاى اسلامى هم سفارش كردم به اين كه نقطه جهات اسلامى رادر نظر بگيرند ، و هيچ دخالت ديگرى در امور نكنند .

موضوعات: کلمات قصار امام خمینی (انجمن هاى اسلامى)  لینک ثابت
 [ 03:49:00 ب.ظ ]





کلمات قصار امام خمینی(سواد آموزى)

ما مبارزه با بى‏سوادى را به نحو احسن اجرا خواهيم كرد .

تمام بى‏سوادان براى يادگيرى، و تمام خواهران و برادران باسواد براى ياد دادن‏بپاخيزند

. مايه بس خجلت است در كشورى كه مهد علم و ادب بوده ، و در سايه اسلام زندگى‏مى‏كند كه

طلب علم را فريضه دانسته است ، از نوشتن و خواندن محروم باشد .

تمام گرفتاريهايى كه ما در / اين / طول مدت تاريخ داشتيم بهره‏بردارى ازجهالت مردم بوده است .

جهالت مردم را آلت دست قرار دادند ، و بر خلاف‏مصالح خودشان تجهيز كردند .اگر علم داشتند ،

علم جهتدار داشتند ، ممكن نبودكه مخربين بتوانند آنها را به يك جهتى كه بر خلاف آن مسيرى است كه مسير خودملت است تجهيز كنند .

موضوعات:  کلمات قصار امام خمینی(سواد آموزى)  لینک ثابت
 [ 03:48:00 ب.ظ ]





کلمات قصار امام خمینی (معلم)

شغل معلمى همان شغل انبياست. پيغمبر اكرم معلم همه بشر است، و بعد از اوحضرت امير - سلام الله عليه - باز معلم همه بشر است. وظيفه معلم هدايت جامعه است به سوى الله. شما معلمين يك شغل بسيار شريف داريد كه همان شغل الله است. معلم امانتدارى است كه غير از همه امانتها، انسان امانت اوست. كليد سعادت و شقاوت يك ملت دست قشر فرهنگى است.

شما بايد خيلى توجه داشته باشيد كه / شماها / يك مردم عادى نيستند، شماهامعلم نسلى هستيد كه در آتيه همه مقدرات كشور به آن نسل سپرده مى‏شود. شغل شما اخراج بچه‏ها و كودكهاست از ظلمتها به نور. همه معلمين در فكر اين باشند كه خودشان را تهذيب كنند، بايد خود را مهذب‏كنند تا حرفشان در ديگران اثر كند.

معلمين آموزش و پرورش اگر خودشان يك پرورش صحيح نداشته باشند و يك تعليم‏صحيح، نمى‏توانند جوانها را تعليم كنند و آموزش بدهند و پرورش بدهند. صلاح و فساد يك جامعه به دست مربيان آن جامعه است. همه سعادتها و همه شقاوتها انگيزه‏اش از مدرسه‏هاست، و كليد دست معلمين‏است. اين نونهالانى كه اميد آتيه كشور اسلامى هستند، اينها امانتهايى هستند در دست‏معلمين.

موضوعات: کلمات قصار امام خمینی (معلم)  لینک ثابت
 [ 03:47:00 ب.ظ ]





کلمات قصار امام خمینی(پيوند حوزه و دانشگاه)

استقلال كشور ما منوط به استقلال همين دانشگاهها و فيضيه‏هاست.

توجه داشته باشيد كه اگر دانشگاه و فيضيه اصلاح بشود، كشور شما استقلال خودش‏را بيمه مى‏كند.

از دانشگاه - چه دانشگاه علوم قديمه، چه دانشگاه علوم جديده از دانشگاه‏سعادت يك ملت،

و در مقابل سعادت شقاوت يك ملت‏سرچشمه مى‏گيرد. بايد از حوزه‏هاى علميه، يك عالمى

به تمام معنا متعهد بيرون بيايد، و مركزساخت انسان باشد؛ و دانشگاه هم مركز ساخت انسان بايد باشد.

دانشگاهيان و جوانان برومند عزيز، هر چه بيشتر با روحانيان و طلاب علوم‏اسلامى پيوند دوستى و

تفاهم را محكمتر و استوارتر سازند، و از نقشه‏ها وتوطئه‏هاى دشمن غدار غافل نباشند.

تلاش كنيد جهات دينى را در دانشگاه بيشتر كنيد. دانشگاه پيوند خودش را به فيضيه محكم كند،

و فيضيه محكم كند پيوستگى خودش‏را به دانشگاه.

موضوعات: کلمات قصار امام خمینی(پيوند حوزه و دانشگاه)  لینک ثابت
 [ 03:45:00 ب.ظ ]




کلمات قصار امام خمینی(دانشگاه‏ و دانشگاهيان)

دانشگاه مبدا همه تحولات است. مقدرات اين مملكت دست اين دانشگاهيهاست. از دانشگاه بايد سرنوشت‏يك ملت تعيين بشود. دانشگاه يك كشورى اگر اصلاح شود، آن كشور اصلاح مى‏شود. اساتيد دانشگاه بدانند كه اگر چنانچه دانشگاه را بسازند، كشورشان را بيمه‏كرده‏اند تا آخر.

بايد اين مساله را دنبال كنيم كه دانشگاه اسلامى شود تا براى كشور ما مفيدگردد. بايد قبل از هر چيز دانشگاه اسلامى باشد ؛ براى اين كه كشور هر چه صدمه خورده‏است از كسانى بوده كه اسلام را نمى‏شناخته‏اند. معنى اسلامى‏شدن دانشگاه اين است كه استقلال پيدا كند، و خودش را از غرب‏جدا كند، و خودش را از وابستگى به شرق جدا كند؛ و يك مملكت مستقل، يك‏دانشگاه مستقل، يك فرهنگ مستقل داشته باشيم.

شما دانشجوهاى عزيز! خودتان در صدد اين باشيد كه از غربزدگى بيرون بياييد. اين گمشده خودتان را پيدا كنيد، گمشده شما خودتان هستيد. دانشگاه را بايد شما رو به خدا ببريد، رو به معنويت ببريد ؛ و همه درسها هم‏خوانده بشود، همه درسها هم براى خدا خوانده بشود. شما دانشگاهيها كوشش كنيد كه انسان درست كنيد؛ اگر انسان درست كرديدمملكت‏خودتان را نجاد مى‏دهد. دانشگاهها را مركز تربيت قرار دهيد ؛ علاوه بر دانش، تربيت لازم است ؛ اگريك دانشمندى تربيت نداشته باشد مضر است. دانشگاه بايد مركز درست كردن انسان باشد. اگر دانشگاه واقعا دانشگاه باشد، و دانشگاه اسلامى باشد ؛ يعنى در كنارتحصيلات، تهذيب هم در آنجا متحقق باشد، تعهد هم باشد، يك كشورى را اينهامى‏توانند به سعادت برسانند.

دانشگاه خوب، يك ملت را سعادتمند مى‏كند و دانشگاه غيراسلامى، دانشگاه‏بد، يك ملت را عقب مى‏زند. اين افرادى كه از دانشگاه درمى‏آيند يا مخرب يك كشورى هستند يا سازنده آن‏كشور هستند. هر چه از خوبيها و بديها براى يك ملتى تحقق پيدا مى‏كند، وابستگى يااستقلال، در قيد و بند بودن و اختناق يا آزادى، تابع تربيتهاى دانشگاهى‏است. دانشگاه است كه امور كشور را اداره مى‏كند، و دانشگاه است كه نسل آينده‏و حاضر را تربيت مى‏كند.و اگر چنانچه دانشگاه در اختيار چپاولگرهاى شرق وغرب باشد، كشور در اختيار آنهاست. دانشگاه كه در راس امور هست و تقديرات يك كشورى، مقدرات يك كشورى بسته‏به وجود آنهاست، بايد جديت كنند كه روى خودشان را از غرب و شرق‏برگردانند. همه توان خود را گويندگان و روشنفكران و متفكران و دانشگاهيان و دانشمندان، صرف قطع اميد دشمن اصلى ما آمريكا كنند. جديت و فداكارى لازم دارد تا دانشگاه، دانشگاه بشود.

اميدوارم دانشگاهى داشته باشيم كه به درد ملت بخورد. ان شاء الله - روزى بيايد كه از جاهاى ديگر براى تحصيل به ايران بيايند. اميدوارم احساس كرده باشيد كه همه دردهاى ايران از دانشگاه شروع شده است. بايد دانشگاهها بيدار بشوند، بايد از همين دبستان تا آن آخر دانشگاه از اين‏افكار غربزده تهى بشوند، و شرق روى پاى خودش بايستد. اگر دانشگاهها درست نشود، و مدرسه‏هاى ما هم درست نشود، اميد اين كه يك‏جمهورى اسلامى ما پيدا بكنيم نداريم. اسلام با فساد دانشگاهها مخالف است، با عقب نگه‏داشتن دانشگاهها مخالف‏است، با دانشگاه استعمارى مخالف است. اگر دانشگاه را ما سست بگيريم و از دست برود، همه چيزمان از دستمان رفته‏است.

اگر آرامش در دانشگاه نباشد، و در محيطهاى تعليمى نباشد، چطور امكان داردكه متفكران افكار خودشان را به جوانان ما صادر كنند و مغزهاى آنها را متفكر ومتخصص بار بياورند اگر دانشگاهها خالى از مردانى دانشمند و متخصص شوند، اجانب منفعت‏طلب‏چون سرطان در تمام كشور ريشه دوانده، و زمام امور اقتصادى و علمى ما را به‏دست مى‏گيرند و سرپرستى مى‏كنند. اكثر ضربات مهلكى كه به اين اجتماع خورده است، از دست اكثر همين‏روشنفكران دانشگاه رفته‏اى است كه هميشه خود را بزرگ مى‏ديدندو مى‏بينند. به همه نسلهاى مسلسل توصيه مى‏كنم كه براى نجات خود و كشور عزيز و اسلام‏آدمساز ، دانشگاهها را از انحراف و غرب و شرق زدگى حفظ و پاسدارى كنيد. براى هميشه نگذاريم دانشگاهها به انحراف كشيده شود ؛ و هر جا انحرافى به‏چشم خورد با اقدام سريع به رفع آن كوشيم. و اين امر حياتى بايد در مرحله اول‏با دست پرتوان خود جوانان دانشگاهها و دانشسراها انجام گيرد.

سلام بر دانش و دانشگاه و دانشگاهيانى كه چراغ راه هدايت و راهنمايى ملت،به سوى تعالى و سعادت و فضل و فضيلت مى‏باشند. سلام بر جوانان برومندى كه با سلاح علم در سرفرازى و اعتلاى كشور، كشور عزيزاسلامى كوشا، و در رسيدن به هدفهاى انسانى - اسلامى از هيچ زحمت و كوششى دريغ‏ندارند. مهمترين عامل در كسب خودكفاى و بازسازى، توسعه مراكز علمى و تحقيقاتى وتمركز و هدايت امكانات، و تشويق همه‏جانبه مخترعين و مكتشفين و نيروهاى متعهد و متخصصى است كه شهامت مبارزه با جهل را دارند، و از لاك نگرش‏انحصارى علم به غرب و شرق بدر آمده، و نشان داده‏اند كه مى‏توانند كشور راروى پاى خود نگه دارند. بايد دانشگاهها خودكفا بشوند كه احتياج به دانش غرب نداشته باشند.

موضوعات: کلمات قصار امام خمینی(دانشگاه‏ و دانشگاهيان)  لینک ثابت
 [ 03:43:00 ب.ظ ]





کلمات قصار امام خمینی(تحجرگرايان و روحانى‏نمايان)

خون دلى كه پدر پيرتان از اين دسته متحجر خورده است، هرگز از فشارها وسختيهاى ديگران نخورده است. آن قدر كه اسلام از اين مقدسين روحانى‏نما ضربه خورده است از هيچ قشر ديگرى‏نخورده است؛ نمونه بارز آن، مظلوميت و غربت اميرالمومنين عليه السلام - كه در تاريخ روشن است.

خطر تحجرگرايان و مقدس‏نمايان احمق در حوزه‏هاى علميه كم نيست.

طلاب عزيزلحظه‏اى از فكر اين مارهاى خوش خط و خال غفلت نكنند. گمان نكنيد كه تهمت وابستگى و افتراى بى‏دينى را تنها اغيار به روحانيت زده‏است، هرگز! ضربات روحانيت ناآگاه و آگاه وابسته، بمراتب كارى‏تر ازاغيار بوده و هست. آن مقدارى كه اسلام از عالمهاى بى‏تقوا صدمه ديده است، معلوم نيست ازمردم عادى ديده باشد.

آخوندهاى جيره‏خوار و ملى‏گرايان بى‏خبر از اسلام و مصالح مسلمين را از خودبرانيد، كه ضرر اينان بر اسلام از ضرر جهانخواران كمتر نيست.

موضوعات: کلمات قصار امام خمینی(تحجرگرايان و روحانى‏نمايان)  لینک ثابت
 [ 03:42:00 ب.ظ ]





کلمات قصار امام خمینی (فقه سنتى و اجتهاد جواهرى)

اينجانب معتقد به فقه سنتى و اجتهاد جواهرى هستم و تخلف از آن را جايزنمى‏دانم. اگر از فقه سنتى منحرف بشويم فقه از بين مى‏رود.

بايد به همان صورت و قدرتى كه مشايخ ما از ابتدا تا به حال فقه را حفظكرده‏اند، حفظ كنيد.

من كرارا به همه تاكيد كرده‏ام كه درسهاى حوزه‏ها بايد به همان وجه سنتى خودش‏محفوظ باشد؛ فقه بايد همان فقهى باشد كه در بين ما هست.

فقه در راس دروس است، ولى مسائل ديگر هم مهم است كه بايد به آنها عمل‏شود. طبيعت انقلاب و نظام همواره اقتضا مى‏كند كه نظرات اجتهادى -

فقهى، درزمينه‏هاى مختلف - ولو مخالف با يكديگر - آزادانه عرضه شود.

در حكومت اسلامى هميشه بايد باب اجتهاد باز باشد. ما باب اجتهاد را نمى‏توانيم ببنديم، هميشه اجتهاد بوده، هست و خواهدبود.

موضوعات: کلمات قصار امام خمینی (فقه سنتى و اجتهاد جواهرى)  لینک ثابت
 [ 03:40:00 ب.ظ ]