شيخ بهايي‏ عالم بزرگ ذوفنون
نويسنده : پروفسور سيد حسن امين

شيخ بهاءالدين عاملي معروف به شيخ بهايي از عالمان بزرگ جهان تشيع در عصر صفويان بود که در کودکي همراه پدرش از جبل عامل لبنان به ايران مهاجرت کرد. بزرگ‌ترين ويژگي او، جامعيت و ذوفنون‌بودن او در تمام علوم عقلي و نقلي و احاطه‏اش‏ بر جميع رشته‏هاي معارف اسلامي بود. وي داراي آثاري در فقه، اصول، رياضيات، نجوم، هيأت، حساب، معماري، مهندسي، عرفان، ادبيات، علوم غريبه و جز آن‏هاست و در تمام اين رشته‏ها علاوه بر تاليف کتاب‏ها و رساله‏هاي ارزشمند، به تربيت شاگرداني‏ عالي‏قدر همچون ملاصدرا، محمدتقي مجلسي و فيض کاشاني پرداخت.

مسير زندگي

شيخ بهايي، بهاءالدين محمد عاملي، متخلص به هايي و معروف به شيخ بهايي‏ فرزند شيخ عزّالدين حسين‌بن عبدالصمد شمس‌الدين محمد حارئي جبل‌عاملي‏ همداني جبعي (بعلبک 27 ذي‌حجه‏ 953 -اصفهان 12 شوال 1031 ق) دانشمند ذوفنون شيعي و شيخ‌الاسلام عصر صفوي است. او در يک سالگي به همراه‏ پدرش از بعلبک‏ به جبل‌عامل -از مراکز معروف شيعه در شمال شهر صيدا- هجرت کرد. پدرش که در زمره‏ شاگردان و اصحاب نزديک شيخ‏ زين‌الدين علي‌بن‌احمد عاملي معروف به‏ شهيد ثاني (شهادت 966 ق) درآمده بود، پس‏ از شهادت استاد خويش صحنه را در جبل‌عامل بر خود تنگ ديد و با شنيدن خبر استقرار دولت شيعي صفوي در ايران به دعوت شيخ‏ علي منشار کرکي –شيخ‌الاسلام شهر اصفهان- به خيل علماي مهاجر جبل‌عامل‏ به ايران پيوست. در فاصله‏ هشت‌سال که پدر شيخ بهايي، در خراسان‏ بود، شيخ بهايي در قزوين ماند و به تکميل‏ معلومات خود پرداخت. عاقبت، پدرش از هرات‏ به قزوين آمد و از شاه اسماعيل دوم اجازه‏‏ خروج از ايران را به قصد سفر حج گرفت و چون در بازگشت از اين سفر در بحرين فوت‏ کرد، شيخ بهايي به جاي او به منصب‏ شيخ‌الاسلام هرات منصوب شد، ولي به‏ فاصله‏ چند ماه پس از فوت استاد و پدر همسرش(شيخ زين‌الدين علي منشار عاملي)، به جاي او به منصب«شيخ‌الاسلام‏ اصفهان» رسيد.

شيخ بهايي در سلطنت شاه‏ اسماعيل دوم (حکومت 984-985 ق) يا سلطان محمد خدابنده (حکومت 985- 1038 ق) از سمت شيخ‌الاسلامي اصفهان‏ استعفا کرد و به سيروسفر پرداخت. مقصد نخستين او مکه و مدينه بود و از آن‏جا به‏ عراق، حجاز، مصر، دمشق، حلب و بيت‌المقدس رفت. وي عاقبت در 12 شوال 1030 ق‏. بدرود زندگي گفت و جنازه‏اش را پس از تشييعي بي‏نظير به مشهد منتقل‏ کردند و در جوار حرم حضرت رضا(ع)دفن‏ کردند.

زبان شيخ بهايي

زبان شيخ بهايي، عربي بود و چون وي در هفت‌سالگي به ايران آمد، توانست زبان‏ مادري فارسي را هم‏چون زبان مادري از کودکي بياموزد و از هفت‌سالگي تا 10‌سالگي‏ که مقيم اصفهان بود از آن به صورت زبان‏ محاوره‏ معمول خود استفاده کند تا آنکه وقتي در 10سالگي از اصفهان به قزوين‏ شد در آن شهر، علاوه بر فارسي، زبان ترکي‏ را نيز که زبان دوم محاوره‏ آن شهر بود، به‏ خوبي آموخت. بنابراين، شيخ بهايي در هر سه‏ زبان عربي، فارسي و ترکي مسلط شد.

مذهب و مشرب

شيخ بهايي باوجود جامعيت در علوم و معارف اسلامي، در هيچ‏يک از شاخه‏هاي‏ علمي، موسس نظريه‏ تازه‏اي نبود و نوآوري‏هاي او به حدّ مشابه و هم‌عصرش‏ مانند ميرداماد و ملاصدار نمي‏رسد. او در عين‏ علاقه‏مندي به تصوف و عرفان، در سرتاسر عمر به‏طور تمام‌وقت به تدريس فقه اشتغال‏ داشته و معروف است که وقتي ملاصدرا از ميرداماد براي انتخاب استاد، راهنمايي‏ خواست، ميرداماد به او گفت اگر طالب منقولي‏ نزد شيخ بهايي رو و اگر طالب معقولي نزد ميرفندرسکي رو و اگر خواهان هر دويي نزد من آي.

اگرچه در تشيع شيخ بهايي باتوجه به‏ تعلق او و خانواده‏اش به شيعيان جبل‌عامل و نيز تاليفات بسيارش در فقه و معارف شيعي و به خصوص قصيده‏ معروف «وسيله الفوز و الامان» او در مدح امام زمان (عج) جاي هيچ‏گونه ترديدي نيست، ولي بعضي از علماي اهل‏ سنت، شيخ بهايي را که صحيح بخاري و مسلم را نزد محمدبن‌محمد لطيف مقدسي‏ شافعي خوانده و از او اجازه‏ي حديث اخذ کرده‏ و هم بر تفسير زمخشري و تفسير بيضاوي، حاشيه نوشته و به خصوص در مسافرت‏هاي‏ خود به قلمرو عثماني ظاهرا بر اثر تقيه با اهل‏ سنت مماشات مي‏کرده است، سني‌مذهب توهم کرده‏اند.

از جمله‏ي آثار او صلوات مشهوري‏ است که براي 14 معصوم ساخت و با عبارت «اللهم صل و سلم و زد و بارک علي‏ صاحب الدعوة النبوية» شروع مي‏شود و آن را خدام بقاع متبرکه در مراسم اعياد در آستان‏ قدس رضوي و حضرت معصومه و مذکّران‏ شيعه در ديگر مجالس مذهبي مي‏خوانند. شيخ بهايي همچنين در بسياري از آثار خود به صراحت به معصومان شيعه‏ متوسل شده است.

شيخ بهايي علاقه‏ي خاصي به تصوف و عرفان داشته و مطالبي بسيار در کشکول و شرح اربعين و ديگر آثار خود از ابن عربي، سهروردي، ابن فارض، مولوي، عطار، حافظ و ديگر بزرگان و مشايخ طريقت نقل کرده و به‏ علماي ظاهر و به نظم و نثر از جمله در مور و گربه‏ي خود تاخته است.

شيخ بهايي ظاهرا در طول مسافرت‏ها در کسوت درويشي و نه در زي علما حرکت‏ مي‏کرده است. وي احتمالا به سلسله‏ي‏ صوفيان نور بخشيه يا نعمة‌اللهيه متعلق بوده‏ است.

شيخ بهايي با آنکه حائز عالي‏ترين‏ مناصب رسمي روحاني در عصر خود؛ يعني،‏ شيخ‌الاسلامي اصفهان بوده و مورد توجه‏ مخصوص شاه عباس قرار داشته است، به‏ عزلت و انزوا گرايش داشته و قرب‏ پادشاهان را خوش نمي‏داشته است.

شيخ بهايي به نيکوکاري اهتمام تام‏ داشت، از جمله اينکه خانه‏ي شخصي مسکوني‏ خود را به پرورشگاهي براي سکونت‏ يتيمان و فقيران و بيوه‏زنان اختصاص‏ داد.

اهميت علمي

اهميت علمي شيخ بهايي در جامعيت‏ و ذوفنوني اوست، ولي شهرت عمده‏ي او علاوه بر فقه و اصول که فن اصلي او و موجب شهرت او به «شيخ» و انتصاب او به منصب «شيخ‌الاسلامي» است به‏ دليل تبحّر او در دو زمينه‏ي مهم علوم‏ غريبه از يک سوي و مهندس و معماري‏ از سوي ديگر است.

الف: فقه و اصول

مهم‏ترين کتاب فقهي شيخ بهايي‏ مشرق‌الشمسين و اکسيرالسعادتين (ساخته‏ي 1015 ق) در فقه‏ استدلالي اماميه بر اساس کتاب و سنت‏ است که شيخ بهايي تنها به نگارش باب‏ طهارت آن توفيق يافته است. جامع عباسي که از نخستين و‏ معروف‏ترين رساله‏هاي علميه به زبان‏ فارسي است و مکرر به چاپ رسيده و بزرگان شيعه بر آن حاشيه زده‏اند. حبل المتين في احکام احکام‏‌الدين (ساخته‏ي 1007 ق) که بالغ بر هزار روايت را به ‏عنوان مستندات‏ احکام فقه تجزيه و تحليل کرده است. الاثنا عشريات در فقه که نام پنج‏ رساله‏ فقهي است که هر کدام از آن‏ها با عنوان الاثنا عشريه مشتمل بر چندين‏ باب و هر باب منقسم بر دوازده حکم است.‏ زبدة‌الاصول در اصول فقه.

ب-علوم غريبه

شايد در ميان حکيمان و عارفان‏ مسلمان، هيچ‏کس به اندازه‏ي شيخ بهايي به‏ تبحّر و مهارت در زمينه‏ي علوم غريبه‏ مشهور نباشد. وي در کشکول، علوم را به‏ دو بخش عمده تقسيم مي‏کند: اول، علوم‏ جليه که همان دانش‏هاي متداول عقلي و نقلي است و دوم، علوم خفيه که عبارتند از پنج علم کيميا، ليميا، هيميا، سيميا، ريميا. افزون بر اين، فالنامه‏اي به شيخ بهايي منسوب است که‏ با فال‌گرفتن‏هاي معمول از ديوان‏ حافظ و يا مثنوي مولانا متفاوت است؛ يعني، در فالنامه‏ شيخ بهايي، به عوض اينکه‏ سرکتاب بگشايند جوينده‏ي فال بايد انگشت خود را بر روي حرفي از حروف آن‏ صفحه بگذارد تا جواب خود را با محاسبه‏‏ حروف بعدي، بيابد.

شيخ بهايي در علم اعداد و حروف و اوفاق نيز تخصص داشته است.

جـ-رياضيات و نجوم و هيات

خلاصة‌الحساب (عربي) تاليف 1005 ق. مشتمل بر يک مقدمه و 10 باب و يک‏ خاتمه که به عربي و فارسي شرح بسيار بر آن‏ نوشته شده و جي.اچ.ال نسلمن‏ G. H. L. Nesselmann نيز در 1843 م. آن را به‏ آلماني ترجمه و منتشر کرده است.

شيخ بهايي‏ از رياضي‏دانان عصر خود بود و علاوه بر تاليف‏ خلاصة‌الحساب که تا چند نسل پيش در حوزه‏هاي اسلامي، عمده‏ترين کتاب درسي در علم رياضي محسوب مي‏شد و نيز کتاب‏ بحرالحساب(عربي) که در خلاصة‌الحساب به آن ارجاع داده و رساله‏ جبر و مقابله که نسخه‏اي از آن نزد سعيد نفيسي‏ موجود بوده، در کشکول هم مکرر مباحثي از علوم رياضي ذکر کرده است.

تشريح‌الافلاک در علم هيئت و نجوم‏ مشتمل بر يک مقدمه و پنج فصل و يک‏ خاتمه که پس از خلاصة‌الحساب مهم‏ترين‏ کتاب درسي از بين تاليفات شيخ بهايي در حوزه‏هاي علميه بوده است و عده‏اي از دانشمندان بر آن شرح نوشته‏اند. علاوه بر اين‏ کتاب، شيخ بهايي رساله‏هايي نيز در نجوم و هيئت اسطرلاب نوشته است که مخصوصا براي تعيين سمت قبله مورد استفاده قرار مي‏گرفت.

د-معماري و مهندسي

آثار مهندسي و معماري متعددي‏ به شيخ بهايي منتسب است، اما طرح اغلب‏ آن‏ها را نمي‏توان با قاطعيت به او نسبت داد. مهم‏ترين و مشهورترين آن‏ها که به «طومار شيخ بهايي» راجع به تقسيم آب زاينده‏رود به‏ هفت قسمت براي محلات مختلف اصفهان و روستاهاي مجاور مشهور است، به گزارش‏ «محمدباقر الفت» که اصل طومار را ديده از آثار شيخ بهايي نيست، زيراکه در صدر تومار مذکور تاريخ تحرير آن سال 923 ق. يعني، 30‏ سال پيش از شيخ بهايي، ضبط شده‏ است.

هـ-تاليفات متفرقه:

«کشکول» که آن را پس از مخلات در مصر تاليف کرده و مطالب عرفاني و تاريخي و ادبي و حتي علمي و رياضي‏ بي‏شماري غالب از علماي اهل سنت در آن‏ گنجانيده است. «مخلات» که آن را در جواني تاليف‏ کرده و به شرح آنچه در سرآغاز کشکول‏ نوشته است، چيزهايي که دل خواهد و ديده را لذت دهد، به‌ويژه از تفسير و تأويل و اخبار و آثار و مواعظ، بهترين اقوال را برگزيده و در آن‏ گنجانيده است.

«الفوائد الصمديه» معروف به صمديه در دستور زبان عربي که شيخ بهايي آن را براي‏ برادرش عبدالصمد تاليف کرده و از کتب‏ درسي در شمار جامع‌المقدمات است و بر رغم‏ اختصار مشتمل بر آراء مختلف نجات و مشتمل بر شواهد متعدد از قرآن و حديث‏ است و شروح متعددي بر آن نوشته شده‏ است که مهم‏تر از همه شرح «سيدعلي‏‌خان مدني» به نام الحدائق‌النديه است.

و-آثار منثور ادبي فارسي

مهم‏ترين اثر منثور ادبي شيخ بهايي‏ به فارسي پند اهل دانش و هوش به زبان‏ گربه و موش است.

ز-آثار منظوم فارسي

شيخ بهايي به پارسي اشعار بسياري‏ سروده که اغلب آن‌ها را در کشکول‏ نقل کرده است. کليات اشعار فارسي او شامل غزليات، مثنويات (نان و حلوا، شير و شکر، نان و پنير)، قطعات، رباعيات، مستزاد و مخمس به همت استاد سعيد نفيسي با مقدمه‏اي سودمند و تفصيلي در شرح ‏حال شيخ بهايي در 103 صفحه، نخست در 1316 ش. و بعد از آن مکرر به چاپ رسيده است. اشعار فارسي شيخ بهايي به جهت‏ اينکه زبان فارسي، زبان مادري او نبوده‏ است از منظر فصاحت و بلاغت به پاي‏ آثار استادان بزرگ نظم فارسي نمي‏رسد، ولي هم از جهت ارزش پيام و محتوا و هم‏ از جهت لحن صادقانه و خالي از ريا، در بين‏ فارسي‏زبانان، بسيار مطلوب واقع شده و قسمت اعظم آن‏ها مخصوصا در نسل‏هاي سابق، سينه به سينه بين ايرانيان‏ محفوظ مانده و در مجالس عمومي‏ به وسيله‏ي سخنوران و مذکران و آوازخوانان به لحن خوش تکرار مي‏شده‏ است.

ح-آثار منظوم عربي

از ميان اشعار عربي شيخ بهايي، مشهورترين آن‏ها قصيده‏اي با عنوان «وسيله الفوز و الامان في‏ مدح صاحب‌الزمان» در 63 بيت است.

ط-ديگر تاليفات شيخ بهايي

ديگر تاليفات شيخ بهايي عبارت‌اند از:

اثبات‌الانوار الالهيه، اسرارالبلاغه، الاسطرلاب (عربي که به صحيفه يا الرساله‏‌الاسطرلاب نيز معروف است)، الاسطرلاب‏ (فارسي) معروف به تحفه‏ حاتميه‏ مشتمل بر 70 باب که به همين دليل به‏ هفتاد باب معروف است، بحرالحساب، التحفه‏ في تحديدالکروزنا و مساحه، تضاريس‏‌الارض، تنبيه‌الغافلين، توضيح‌المقاصد، تهذيب‌البيان، جبر و مقابله، جواب ثلث مسائل‏ عجيبه، جواب‌المسائل الشيخ‌صالح‏‌الجزايري، جواب‌المسائل المدنيات، جهه‌القبله، جوهرالفرد، حاشيه‏ اثني عشريه‏‏ صاحب معالم(در صلوه)، حاشيه‏ ارشادالاذهان، حاشيه‏ تشريح‌الافلاک، حاشيه‏‏ تفسير بيضاوي، حاشيه‏ تکمله خفري، حاشيه‏ خلاصه‌الحساب، حاشيه‏ ذکراي‏ شهيد اول، حاشيه‏ رجال نجاشي، حاشيه‏‏ زبده‌الاصول، حاشيه‏ شرح عضدي، حاشيه‏ فهرست شيخ منتخب‌الدين، حاشيه قواعد شهيديه، حاشيه‏ کشاف‏ زمخشري، حاشيه‏ مختلف علامه، حاشيه‏ مطول، حاشيه‏ معالم‌العلماء، حاشيه‏ من‏ لا يحضره‌الفقيه که به شرح من لا يحضره‏‌الفقيه نيز معروف است، الحبل‌المتين في‏ احکام‌الدين، حدائق‌الصالحين في شرح‏ صحيفه سيدالساجدين(ع)شامل شرح بعضي‏ از ادعيه‏ صحيفه‏ي سجاديه که قسمتي از آن‌ها به صورت رساله‏هاي مستقل است، حقايق‌الصالحين، الحديقه‌الهلاليه(شرح‏ دعاي هلال)، حلّ‌الحروف‌القرآن، حواشي‏ اثني عشريه، حواشي تشري‌الافلاک، حواشي‏ زبده‌الاصول، حواشي شرح‌التذکره، حواشي‏ قواعد شهيديه، حواشي کشاف زمخشري، حواشي مختلف علامه، درايه‌الحديث، رساله‏ اثني‌عشريه، رساله احکام سجودالتلاوه، رساله في استحباب السوره في الرد علي بعض‏ معاصريه، رساله في ان انوار سائر الکواکب‏ مستفاده من الشمس، رساله في حل اشکالي‏ عطارد و القمر، رساله في ذبايح اهل الکتاب، رساله في الزکوه عجيبه، رساله في الصوم‏ عجيبه(الرساله الصوميه)، رساله في قصر الصلوه في الاماکن الاربعه، رساله في معرفه‏ القبله، رساله في المواريث، رساله في نسبه‏ اعظم الجبال الي قطر الارض، شرح الاربعين‏ يا الاربعون حديثا، شرح دعاي صباح‏ صحيفه‏ سجاديه، شرح شرح چغميني‏ قاضي‏زاده‏ رومي، شرح‌الفرائض النصيريه‏ خواجه نصير طوسي، الصراط المستقيم، العروة الوثقي(تفسير سوره‏ حمد)، عين‌الحيات‏ (تفسير)، مفتاح‌الفلاح(در ادعيه‏ي شبنه‏ روزي)، ملخص الهيئه، الوجيزه في الدرايه.

هنر داستان‏نويسي‏ و کتاب گربه و موش

در ادب کهن فارسي، داستان‏پردازي‏ تمثيلي و نقل حکايات از زبان حيوانات‏ براي اخذ نتيجه‏ اخلاقي پيشينه‏اي ديرينه دارد. شيخ بهايي نيز به نظم و نثر، حکاياتي با نيروي تخيل خود ساخته که‏ مهم‏ترين آن‏ها داستان گربه و موش(يا موش و گربه) است که نام کامل آن(پند اهل دانش و هوش به زبان گربه و موش) است.

شيخ بهايي در گربه و موش منثور خود -همچون موش و گربه‏ منظوم عبيد زاکاني- طنزگونه به انتقادات تند و تلخ‏ اجتماعي و نظريه‏پردازي اجتماعي و پندآموزي اخلاقي پرداخته است. وي در يک فصل، موش را نماد«نفس اماره» انسان و «گربه» را نماد «نيروي تخيل» و در فصلي ديگر در غوغاي صوفي‌ستيزي‏ فقيهان عصر صفوي، موش را شبيه‏ «صوفي» و گربه را شبيه «فقيه» تصوير کرده است.

موضوعات: شيخ بهايي‏ عالم بزرگ ذوفنون نويسنده : پروفسور سيد حسن امين  لینک ثابت