فرشته
 
 


شنبه یکشنبه دوشنبه سه شنبه چهارشنبه پنج شنبه جمعه
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30



جستجو


موضوع

نحوه نمایش نتایج:


اللّهُمَّ كُنْ لِوَلِيِّكَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَعَلى آبائِهِ في هذِهِ السّاعَةِ وَفي كُلِّ ساعَةٍ وَلِيّاً وَحافِظاً وَقائِدا ‏وَناصِراً وَدَليلاً وَعَيْناً حَتّى تُسْكِنَهُ أَرْضَك َطَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فيها طَويلاً

دريافت كد دعاي فرج




 





احادیثی درباره زیارت

1. قال الامام الصادق - عليه السلام - :من زار جدي عارفا بحقه كتب الله له بكل خطوة حجة مقبولة و عمرة مبرورة، و اللهيابن مارد ما تطعم النار قدما تغبرت في زيارة اميرالمؤمنين ماشيا كان او راكبا، ياابن مارد ! اكتب هذا الحديث بماء الذهب.

«وسائل الشيعة، ج 10، ص 294»

امام صادق - عليه السلام - (در جواب «ابن مارد» ، كه از آن حضرت درباره فضيلت زيارت جدش اميرالمؤمنين - عليه السلام - سؤال كرد)، فرمود:هر كس جدم را از روي معرفت به حق او زيارت كند، خداوند در برابر هرگام، برايش پاداش يك حج و عمره مقبول مي‏نويسد. به خدا قسم اي پسر مارد! هرگز آتش،قدمي را كه در راه زيارت اميرالمؤمنين سواره يا پياده غبار آلود شود، نمي‏سوزاند.اي پسر مارد ! اين حديث را با آب طلا بنويس!

2. قال رسول الله - صلي الله عليه و آله - :ستدفن بضعة مني بارض خراسان لا يزورها مؤمن الا اوجب الله له الجنة و حرم جسدهعلي النار.

«من لا يحضره الفقيه، ج 2، ص 585»

پيامبر خدا - صلي الله عليه و آله - فرمود:بزودي پاره‏اي از تن من در سرزمين خراسان به خاك سپرده خواهد شد. هيچ مؤمني نيستكه او را زيارت كند مگر آنكه خداوند، بهشت را بر او واجب مي‏كند و بدنش را بر آتشدوزخ حرام مي‏سازد.

3. قال الامام الصادق - عليه السلام - :زيارة قبر رسول الله و زيارة قبور الشهداء و زيارة قبر الحسين تعدل حجة مبرورةمع رسول الله.

«وسائل الشيعة، ج 10، ص 278»

امام صادق - عليه السلام - فرمود: زيارت قبر پيامبر خدا (ص) و زيارت قبر شهيدان و زيارت قبر امام حسين (ع) برابراست با يك حج مقبول همراه رسول خدا (ص).

4. قال الامام الرضا - عليه السلام - :لا تنقضي الأيام و الليالي حتي تصير طوس مختلف شيعتي و زواري، الا فمن زارني فيغربتي بطوس كان معي في درجتي يوم القيامة مغفورا له.

«بحارالانوار، ج 99، ص 39»

امام رضا - عليه السلام - (به دعبل) فرمود:روزها و شبهاي چنداني نمي‏گذرد، مگر اينكه طوس، محل رفت و آمد شيعيان و زائرانمن مي‏گردد. آگاه باش! پس هر كس مرا در غربتم در طوس زيارت كند، روز قيامت همراهمن در درجه من خواهد بود و آمرزيده خواهد گشت.

5. قال رسول الله - صلي الله عليه و آله - :من اتاني زائرا كنت شفيعه يوم القيامة.

«وسائل الشيعة، ج 10، ص 261»

پيامبر اسلام - صلي الله عليه و آله - فرمود:هر كس به زيارت من آيد، در روز قيامت شفيع او خواهم بود.

6. قال رسول الله - صلي الله عليه و آله - :من سلم علي من عند قبري سمعته و من سلم علي من بعيد بلغته.

«بحارالانوار، ج 97، ص 183»

حضرت رسول - صلي الله عليه و آله - فرمود:هر كس از كنار قبرم بر من سلام دهد، آن را مي‏شنوم و هر كس از دور بر من سلامدهد، آن را به من مي‏رسانند.

7. قال رسول الله - صلي الله عليه و آله - :من زارني او زار احدا من ذريتي، زرته يوم القيامة فانقذته من اهوالها.

«بحارالانوار، ج 97، ص 123»

رسول خدا - صلي الله عليه و آله - فرمود:هر كس مرا زيارت كند، يا يكي از فرزندانم را زيارت كند، من هم روز قيامت بهزيارت او مي‏روم و او را از هول و هراسهاي قيامت مي‏رهانم.

8. قال الامام الباقر - عليه السلام - :انما امر الناس ان يأتوا هذه الأحجار فيطوفوا بها ثم يأتونا فيخبرونا بولايتهم ويعرضوا علينا نصرهم.

«وسائل الشيعة، ج 10، ص 252»

امام محمد باقر - عليه السلام - فرمود:همانا مردم فرمان يافته‏اند كه سراغ اين سنگها(ي كعبه) آمده، آنها را طوافكنند، سپس نزد ما آيند و ولايت و همبستگي خويش را به ما خبر دهند و ياري خويش را برما عرضه كنند.

9. قال الامام الصادق - عليه السلام - :اذا حج احدكم فليختم بزيارتنا، لأن ذلك من تمام الحج.

«وسائل الشيعة، ج 10، ص 254»

امام صادق - عليه السلام - فرمود:هر گاه يكي از شما به حج رفت، آن را با زيارت ما به پايان برساند، چرا كهاين (ديدار ما) از نشانه‏هاي تماميت و كمال حج است.

10. قال الامام الصادق - عليه السلام - :من زارنا في مماتنا فكأنما زارنا في حياتنا.

«بحارالانوار، ج 97، ص 124»

حضرت امام صادق - عليه السلام - فرمود:هر كس ما را پس از وفاتمان زيارت كند، گويا ما را در حال حيات، زيارت كرده است.

11. عن الامام الصادق - عليه السلام - في قوله تعالي:خذوا زينتكم عند كل مسجد. قال: الغسل عند لقاء كل امام.

«بحارالانوار، ج 97، ص 132»

امام صادق - عليه السلام - درباره آيه «خذوا زينتكم عند كل مسجد» (در هر مسجد، زينت خود را همراه داشته باشيد) فرمود: مقصود، غسل هنگام زيارت و ديدار هر اماماست.

12. قال الامام الصادق - عليه السلام - :من زار واحدا منا كان كمن زار الحسين - عليه السلام -.

«بحارالانوار، ج 97، ص 118»

امام جعفر صادق - عليه السلام - فرمود:هر كس يكي از ما (امامان) را زيارت كند، همچون كسي است كه سيد الشهدا - عليه السلام - رازيارت كرده است.

13. قال الامام الرضا - عليه السلام - :ان لكل امام عهدا في عنق اوليائه و شيعته و ان من تمام الوفاء بالعهد زيارةقبورهم.

«من لا يحضره الفقيه، ج 2، ص 577»

حضرت امام رضا - عليه السلام - فرمود:براي هر امامي، عهد و پيماني بر گردن دوستان و پيروان اوست و از نشانه‏هاي وفايكامل به اين عهد و پيمان، زيارت قبر امامان است.

14. قال رسول الله - صلي الله عليه و آله - للحسين - عليه السلام - :اخبرني جبرئيل انكم قتلي و مصارعكم شتي.فقال - عليه السلام - له (ص):يا ابه فما لمن يزور قبورنا علي تشتتها؟فقال (ص):يا بني اولئك طوائف من امتي يزورونكم يلتمسون بذلك البركة و حقيق علي ان آتيهميوم القيامة فاخلصهم من اهوال الساعة.

«وسائل الشيعة، ج 10، ص 259»

(روزي پيامبر با صداي بلند گريست, امام حسين - عليه السلام - عرض كرد:پدر جان چرا گريه كردي؟)پيامبر خدا - صلي الله عليه و آله - فرمود:جبرئيل به من خبر داد كه شما كشته مي‏شويد و قبرهاي شما پراكنده است.امام حسين - عليه السلام - پرسيد: پدر جان! كسي كه قبرهاي ما را با اين پراكندگي زيارت كند،چه پاداشي دارد؟فرمود: پسرم! آنان گروههايي از امت من هستند كه شما را زيارت مي‏كنند و با آنزيارت، خواستار بركت‏اند. بر من سزاوار است كه روز قيامت سراغ آنان بروم و ازترسهاي روز قيامت نجاتشان بدهم.

15. قال رسول الله - صلي الله عليه و آله - :يا ابا الحسن! ان الله تعالي جعل قبرك و قبر ولدك بقاعا من بقاع الجنة و عرصة منعرصاتها و ان الله جعل قلوب نجباء من خلقه و صفوة من عباده تحن اليكم و تحتملالمذلة و الأذي فيعمرون قبوركم و يكثرون زيارتها.

«بحارالانوار، ج 97، ص 121»

پيامبر اسلام - صلي الله عليه و آله - خطاب به امير المؤمنين - عليه السلام - فرمود: اي ابا الحسن! خداي متعال، قبر تو و فرزندانترا بقعه‏اي از بقعه‏هاي بهشت و عرصه‏اي از عرصه‏هاي آن قرار داده است و همانا خداوند، دلهاي بندگان نجيب وبرگزيده خويش را شيفته شما قرار داده است كه در راه زيارت شما خواري و اذيتها را بهجان مي‏خرند و قبرهاي شما را آباد مي‏كنند و بسيار به زيارت آنها مي‏آيند.

16. قال الامام الصادق - عليه السلام - :اذا اردت الحسين فزره و انت حزين مكروب شعثا غبرا جائعا عطشانا.

«وسائل الشيعة، ج 10، ص 414»

امام صادق - عليه السلام - فرمود:هر گاه خواستي امام حسين - عليه السلام - را زيارت كني، او را با حالتي اندوهگين و گرفته،پريشان و غبار آلود، گرسنه و تشنه زيارت كن.

17. قال الامام الصادق - عليه السلام - : . . . ما كان من هذا اشد فالثواب فيه علي قدر الخوف، و من خاف في اتيانه آمن اللهروعته يوم يقوم الناس لرب العالمين.

«وسائل الشيعة، ج 10، ص 357»

امام صادق - عليه السلام - (به يكي از اصحابش به نام «محمد بن مسلم» كه با ترس و دلهره بهزيارت قبر اباعبد الله الحسين - عليه السلام - مي‏رفت)، فرمود: هر چه اين مسأله دشوارتر و پرمخاطره‏تر باشد، پاداش در آن زيارت نيز به اندازه آن هراس است و هر كس در راه رفتن به زيارت آن حضرت، بيمناك شود، خداوند در روز قيامت كه همه مردم در پيشگاه پروردگارجهانيان حضور مي‏يابند، او را از ترس و بيم، ايمن مي‏سازد.

18. قال الامام الباقر - عليه السلام - :مروا شيعتنا بزيارة قبر الحسين بن علي - عليه السلام - فان اتيانه مفترض علي كل مؤمن يقرللحسين - عليه السلام - بالأمامة من الله.

«بحارالانوار، ج 98، ص 1، 3 و4»

امام محمد باقر - عليه السلام - فرمود:شيعيان ما را دستور دهيد كه قبر حسين بن علي - عليه السلام - را زيارت كنند، چرا كه رفتن بهزيارت او، بر هر كس كه به پيشوايي الهي آن حضرت (امامت ايشان از جانب خدا) معتقد است، واجب است.

19. قال رسول الله - صلي الله عليه و آله - :من زاره فقد زارني و من زارني فكأنما زار الله و حق علي الله ان لا يعذبهبالنار.

«وسائل الشيعة، ج 10، ص 352»

پيامبر اكرم - صلي الله عليه و آله - (درباره شهادت حسين - عليه السلام - و زيارت قبر آن حضرت به ابن عباس) فرمود:هر كس او را زيارت كند، مرا زيارت كرده است و هر كه مرا ديدار كند، گويي خدا رازيارت كرده است و بر خداوند است كه او را به آتش دوزخ عذاب نكند.

20. قال الامام الصادق - عليه السلام - :من كان معسرا فلم يتهيأ له حجة الاسلام فليأت قبر الحسين - عليه السلام - فليعرف عنده.

«وسائل الشيعة، ج 10، ص 360»

امام صادق - عليه السلام - فرمود:كسي كه تنگدست باشد و حج واجب برايش فراهم نگردد، پس به زيارت قبر امام حسين - عليه السلام -برود و عرفه را آنجا باشد.

21. قال الامام الصادق - عليه السلام - :من زار الحسين - عليه السلام - في يوم عاشورا وجبت له الجنة.

«وسائل الشيعة، ج 10، ص 372»

حضرت صادق - عليه السلام - فرمود:هر كس كه روز عاشورا امام حسين - عليه السلام - را زيارت كند، بهشت براي او واجب مي‏شود.

22. قال الامام الصادق - عليه السلام - :اذا بعدت باحدكم الشقة و نأت به الدار فليصعد اعلي منزله فليصل ركعتين و ليؤمبالسلام الي قبورنا، فان ذلك يصل الينا.

«من لا يحضره الفقيه، ج 2، ص 599»

امام صادق - عليه السلام - فرمود:هرگاه (زيارت ما) بر يكي از شما سخت و طاقت فرسا بود و خانه‏اش هم دور بود، پس بربام خانه‏اش بالا رود و دو ركعت نماز بخواند و با سلام دادن به قبر ما اشاره و قصدكند، همانا سلام او به ما مي‏رسد.

23. داود الصرفي قال: قلت له ـ يعني ابا الحسن ـ: اني زرت اباك و جعلت ذلك لك.فقال: لك من الله اجر و ثواب عظيم و منا المحمدة.

«بحارالانوار، ج 99، ص 256»

داود صرفي مي‏گويد: به ابا الحسن (امام كاظم) - عليه السلام - عرض كردم: من قبر پدرت را زيارت كردم و آنرا براي شما (و به نيابت از شما) قرار دادم. حضرت فرمود: تو از سوي خداوند پاداشبزرگي داري و از ما نيز براي تو ستايش است.

24. عن الامام العسكري - عليه السلام - :علامات المؤمن خمس: صلاة الخمسين و زيارة الأربعين و التختم في اليمين و تعفيرالجبين و الجهر ببسم الله الرحمن الرحيم.

«وسائل الشيعة، ج 10، ص 373»

امام حسن عسكري - عليه السلام - فرمود:مؤمن پنج نشانه دارد: اقامه پنجاه ركعت نماز (مجموع واجبات و مستحبات)، خواندن زيارت اربعين،انگشتر در دست راست كردن، در سجده پيشاني بر خاك نهادن و بسم الله الرحمن الرحيم را(در نماز) بلند گفتن.

25. قال رسول الله - صلي الله عليه و آله - :من زار الحسن في بقيعه ثبت قدمه علي الصراط يوم تزل فيه الأقدام.

«بحارالانوار، ج 97، ص 141»

پيامبر اكرم - صلي الله عليه و آله - فرمود:هر كس امام حسن - عليه السلام - را در بقيع زيارت كند، در روزي كه قدمها بر روي پل صراط مي‏لغزد، گام اواستوار خواهد بود.

26. قلت للامام الرضا - عليه السلام - : ما لمن زار اباك؟ قال - عليه السلام - :له الجنة فزره.

«سفينة البحار، ج 1، ص 565»

ابن سنان نقل مي‏كند كه به حضرت رضا - عليه السلام - عرض كردم: پاداش كسي كه پدرت (امام كاظم(ع)) را زيارت كند، چيست؟فرمود: براي او بهشت است، پس او را زيارت كن.

27. قال الامام الصادق - عليه السلام - :ان لله حرما و هو مكةو لرسوله حرما و هو المدينةو لأمير المؤمنين حرما و هو الكوفةو لنا حرما و هو قم، و ستدفن فيه امرأة من ولدي تسمي فاطمة من زارها وجبت لهالجنة.

«بحارالانوار، ج 99، ص 267»

امام صادق - عليه السلام - فرمود:خداوند حرمي دارد كه «مكه» است، پيامبر خدا را هم حرمي است كه «مدينه» است وامير المؤمنين هم حرمي دارد كه «كوفه» است و ما امامان حرمي داريم كه «قم» است.بزودي بانويي از فرزندان من به نام «فاطمه» در آنجا مدفون خواهد شد كه هر كس او رازيارت كند، بهشت برايش واجب مي‏شود.

28. قال الامام الهادي - عليه السلام - :لو انك زرت قبر عبد العظيم عندكم لكنت كمن زار الحسين بن علي - عليه السلام -.

«بحارالانوار، ج 99، ص 268»

(مردي از اهل «ري» با امام هادي - عليه السلام - ديدار كرد, امام از او پرسيد: كجا بودي؟گفت: در زيارت امام حسين - عليه السلام -),حضرت به او فرمود: آگاه باش! اگر قبر حضرت عبد العظيم را كه پيش شماست زيارت مي‏كردي، همچون كسي بودي كه حسين بن علي - عليه السلام - را زيارت كرده است.

29. قال الامام الصادق - عليه السلام - :من ترك زيارته و هو يقدر علي ذلك قد عق رسول الله (ص) و عقنا.

«سفينة البحار، ج 1، ص 564»

امام صادق - عليه السلام - فرمود:كسي كه زيارت امام حسين - عليه السلام - را ترك كند، در حالي كه قدرت بر اين زيارت دارد،از سوي رسول خدا - صلي الله عليه و آله - و ما اهل بيت، عاق شده است.

30. قال الامام الصادق - عليه السلام - :من لم يستطع ان يزور قبورنا فليزر قبور صلحاء اخواننا.

«بحارالانوار، ج 74، ص 311»

امام صادق - عليه السلام - فرمود:هر كس كه نتواند به زيارت قبر ما (امامان) بيايد، پس قبر برادران صالح و شايستهما را زيارت

موضوعات: احادیث درمورد تکبر  لینک ثابت
[پنجشنبه 1394-11-15] [ 08:39:00 ب.ظ ]




با خامنه ای کسی نگردد گمراه
او در شب فتنه می درخشد چون ماه
در هر نفسم برای او می‌خوانم
لاحول و لا قوه الا بالله

موضوعات: احادیث درمورد تکبر  لینک ثابت
 [ 08:29:00 ب.ظ ]




موضوعات: احادیث درمورد تکبر  لینک ثابت
 [ 08:06:00 ب.ظ ]





گلچینى از سخنان نورانى امام حسین(ع)1

1.جهاد با نفس

جِهادُ الرَّجُلِ نفسه عن معاصى اللهِ وهو مِن أعظم الجهاد(تحف العقول، ص 175)

مبارزه با هواهاى نفسانى لازم است، تا آنکه مایل به معصیت خدا نشود و این مبارزه از مهم ترین مجاهدتهاست.

2. مرگ با سعادت

إنى لا أری الموت إلاّ سعادةً ولا الحیاةَ مع الظالمین إلا برما(تحف العقول، ص 276)

به تحقیق من نمى بینم مرگ را، مگر سعادت و نمى بینم زندگى در کنار ستمگران را، مگر عار و ننگ

3. دیندارى و امتحان

النّاس عبید الدّنیا والدّین لعبٌ على السنتهم یحوطونه ما درّت به معایشهم فإذا محصوا بالبلاء قلّ الدّیّانون(محجة البیضاء، ج 4، ص 328)

مردم بنده دنیا هستند و مذهب بازیچه زبانشان شده است و برای امرار معاش خود دین را پذیرفته اند، پس اگر بلائى (خطر مقام، جان، مال، فرزند، …) به ایشان برسد، دینداران واقعى کمیاب مى گردند.

4.اشتباه مؤمن و اشتباه منافق

إنّ المؤمنَ لایُسى ءُ ولا یعتذر، والمنافِقُ کل یوم یُسى ءُ ویعتذر(تحف العقول، ص 179)

همانا مؤمن نه کار زشت انجام مى دهد و نه عذرخواهى مى نماید، ولى منافق هر روز اشتباه و کار زشت انجام مى دهد و همیشه هم عذرخواهى مى کند.

5. بخل در سلام

البَخیلُ مَن بخل بالسّلام(تحف العقول، ص 179)

بخیل آن کسى است که از سلام کردن به دیگران بخل ورزد.

6. عظمت قرآن

القرآن ظاهره أنیقٌ، وباطنه عَمیقٌ(بلاغة الحسین (ع)، ص 305)

قرآن ظاهرش بسیار زیبا و باطن و درونش بسیار عمیق مى باشد.

7. بهترین مال

خَیرُ المالِ ما وَقى بِهِ العِرْضَ(بلاغة الحسین، ص 227)

بهترین مال و ثروت آن است که ناموس و آبروى انسان را مصون و محفوظ دارد.

8. سرگرمى به دنیا

عباد اللهِ لاتشتغلوا بالدُّنیا، فإنّ القبر بیتُ العمل، فاعملوا ولاتغفلوا (الشهاده، ص 47.)

اى بندگان خدا خود را مشغول و سرگرم دنیا نکنید که همانا قبر خانه اى است که عمل (صالح) مى خواهد، پس عمل و فعالیتى کنید (که در قبر مفید و نجات بخش باشد) و از آن غافل نشوید.

9. حق عبادت

مَن عَبدالله حَقَّ عِبادتِهِ اتاهُ الله فوق أمانیهِ وکفایتهِ (بلاغة الحسین، ص 256.)

کسى که خدا را روى حقیقت عبادت نماید، خداوند بیش از آنچه آرزو داشته و بیش از حد کفایتش به او عطا خواهد نمود.

10. سخن درباره مؤمن

لاتَقُولن فى أخیکَ المُؤمن إذا تواری عنک إلاّ مِثلَ ما تُحب أن یقولَ فیکَ إذا تواریتَ عَنهُ (بحارالانوار، ج 75، ص 262.)

زمانى که برادر مؤمنت غائب است، درباره او سخنى مگو، مگر آن که همان سخن را درباره خودت دوست داشته باشى.

11. پرهیز از ظلم به مظلوم

إیاکَ وظُلمَ مَن لایَجِد علیک ناصرا إلاّ اللهَ (وسائل الشیعه، ج 11،ص 39)

مواظب باش از ظلم و آزار کسى که ناصر و یاوری غیر از خدا ندارد.

12. دواى گناهان

لکل داءٍ دواءٌ ودواءُ الذُنوب الاستغفار (وسائل الشیعه، ج11، ص 354)

براى بهبودى هر دردى دوائى است و براى جبران گناهان طلب مغفرت مى باشد.

13. آثار معصیت اللّهى

من حاول أمرا بمعصیة الله کان أفوت لما یرجو واسرع لمجیى ء مایحذر.(وسائل الشیعه، ج 11،ص 421)

هر کس کارى را از روى معصیت و مخالفت خداوند انجام دهد، آنچه را آرزو دارد از دست مى دهد و از آنچه مى ترسد برایش پیش مى آید.

14. قرائت آیه اى از قرآن در نماز

من قَرءَ آیة من کتاب الله عزوجل فى صلاته قائما یکتب له بکل حرف مأة حسنة (اصول کافى، ج 2،ص 611).

کسى که آیه اى از قرآن را در نماز بخواند، نوشته مى شود برایش در مقابل هر حرفى صد حسنه.

گلچینى از سخنان نورانى امام حسین(ع)(2)

1. ثواب گوش دادن به قرآن

… واستمع القرآن کتب الله له بکلّ حرفٍ حسنةٌ(اصول کافى،ج 2،ص 611)

و هر کس گوش به قرآن دهد، خداوند در مقابل هر حرفى که شنیده است یک حسنه برایش ثبت مى کند.

2. مخلوقات بدون پدر و مادر

وسبعةُ اشیاء لم تُخلق فى رحم فأولها آدم ثمّ حوّاءُ والغَرابُ وکبشُ إبراهیم (ع) و ناقةُ الله و عصا موسى (ع) والطیر الذى خلقه عیسى بن مریم(ع) (تحف العقول، ص174)

امام حسین (ع) ضمن جواب به سئوال هاى پادشاه روم فرمود: و اما هفت موجودى که بدون خلقت در رحم مادر آفریده شدند حضرت آدم، حوّا، کلاغ، قوچ حضرت ابراهیم و ناقه حضرت صالح و عصاى حضرت موسى و پرنده ای که عیسى بن مریم آن را درست کرد.

3. ترس از خدا و شدائد آخرت

لا یَأمَنُ مِن یوم القیامةِ إلاّ مَن قَدْ خافَ اللهَ فِى الدُّنیا(بلاغة الحسین، ص 285)

کسى از اهوال و شدائد قیامت در أمان نمى باشد، مگر آن که در دنیا ترس از خدا داشته باشد.

4. مرگ با عزت

مَوت فى عزّ خیردٌ من حیاة فى ذلّ(بلاغة الحسین، ص 282)

مرگ با عزت بهتر از زندگى ننگین است.

5. غیبت لقمه سگ هاى جهنم

یاهذا کفّ عن الغیبة فإنها أدام کلاب النّار(تحف العقول، ص 177)

امام حسین (ع) به شخصى که غیبت دیگرى را مى کرد فرمود: خود را از غیبت باز دار، و همانا آن لقمه سگ هاى آتش جهنم است.

6. اقسام عبادت

إنّ قوما عبدوا الله رغبةً فتلک عبادة التّجار، و إن قوما عبدوا الله رهبةً فتلک عبادة العبید، وإن قوما عبدوا الله شکرا فتلک عبادة الاحرار و هى افضل العبادة(تحف العقول، ص 177)

به تحقیق عده اى خدا را جهت طمع و آرزوى بهشت عبادت مى کنند که یک نوع معامله و تجارت است، و عدّه اى هم از روى ترس عبادت مى کنند که عبادت عبد و نوکر باشد و طایفه اى هم به عنوان شکر و سپاس عبادت مى کنند که این عبادت آزادگان مى باشد و بهترین نوع عبادت است.

7. اظهار حاجت به مردم

لاترفع حاجتک إلاّ إلى أحد ثلاثة: إلى ذى دین، او مروّة، او حسبٍ(تحف العقول، ص 178)

نیاز و حاجت خود را به کسى اظهار مکن، مگر به یکى از سه نفر: یا دیندار، یا جوانمرد، یا با شرافت.

8. سبقت در آشتى

أیّما إثنین جرى بینهما کلامٌ فطلب أحدهما رضى الاخر کان سابقه إلى الجنّة (محجة البیضاء، ج 4، ص 228)

اگر در بین دو نفر اختلافى پیدا شود و یکى از آن دو نفر از دیگرى طلب رضایت نماید، سبقت گیرنده اهل بهشت خواهد بود.

9. عاقبت عمر سعد

أما أنّه یقرّ بعینى إنّک لا تأکلُ بُرّ العراقِ بعدى الاّ قلیلاً(محجة البیضاء، ج 4،ص 230)

امام حسین (ع) خطاب به عمر سعد فرمود:

در حقیقت مى بینم که نمى خوری از گندم عراق بعد از من، مگر مقدار کمى (یعنى به آرزوى خود نمى رسى که به حمدالله توسط مختار بدرک فرستاده شد).

10. حوائج مردم، نعمت اللهى

واعلموا أنّ حوائج النّاس إلیکم من نعم الله علیکم، فلا تمیلوا النّعم فتحوّل نقما (الشهاده، ص 38)

بدانید که احتیاج و مراجعه مردم به شما از نعمت هاى الهى است، پس مواظب باشید که نعمت ها حیف و میل نگردد و بیهوده تلف نشود که مبدّل به نقمت و بى چارگى خواهد شد.

11. سخاوتمندترین و با گذشت ترین مردم

إنّ أجْوَدَ النّاس من أعطى مَن لایرجوهُ، وإنّ أعفى النّاس من عفى عن قدرةٍ، وَإنّ اَوصل النّاس من وصل من قطعه(الشهاده، ص 39)

همانا، سخاوتمندترین مردم کسى است که کمک نماید به کسى که امیدى به وى نداشته، و بخشنده ترین افراد کسى خواهد بود که از روى توان و قدرت گذشت نماید، و بهترین کسى که صله انجام دهد، آن فردى است که با کسانى رفت و آمد مى کند که با او قطع رابطه کرده اند.

12. همنشینى با افراد پست و گناهکار

مُجالسةُ أهلِ الدِّنائَةِ شر، و مجالسة اهل الفسق ریبة.(الشهاده، ص 43)

همنشینى با افراد پست و رذل موجب شرّ خواهد شد، و همنشینى با معصیت کاران موجب شکّ و تردید در درون انسان مى گردد.

13. یاد مرگ و حضور در قیامت

یابن آدم اذکر مصرعک و مضجعک بین یدى الله تشهد جوارحک علیک یوم تزلّ فیه الاقدام. (الشهاده، ص59)

اى فرزند آدم! بیاد آور لحظات مرگ و جان دادن را، و سپس استراحتگاه خود را در قبر، و این که در پیشگاه خداوند قرار مى گیرى و اعضاء و جوارحت علیه تو شهادت مى دهند در آن روزى که قدمها مى لرزد و سست مى شود.

14. یاد فناى گذشتگان

یابن آدم! اذکر مصارع ابائک وأبنائک کیف کانوا وحیث حلّوا و کأنّک عَن قلیلٍ حللت محلّهم.(الشهاده، ص60)

اى فرزند آدم! متذکر شو که پدران و فرزندانتان چگونه با مرگ روبه رو شدند و چه شدند، و کجا رفتند، و بزودى تو هم به ایشان خواهى پیوست (پس خود را آماده ساز).

15. على (ع) شهر هدایت

سَمعتُ رسول الله (ص) یقول إنّ علیا هو مدینة هدى، فمن دخلها نجى، و من تخلف عنها هلک. (الشهاده، ص 72)

شنیدم از رسول خدا (ص) که فرمود: همانا، على(ع) شهر هدایت است، که هر کس داخل آن گردد (و ولایت او را معتقد باشد) نجات یافته و هر کس از آن تخلّف نماید به هلاکت خواهد رسید.

16. دنیا و اهل دنیا

إنّ الله خلق الدّنیا للبلاء، و خلق أهلها للفناء.(الشهاده، ص 196)

همانا، خداوند دنیا را محل آزمایش آفریده، و موجودات دنیا را براى فانى شدن و رفتن به عالم دیگرى.

17. رضایت خدا در رضایت اهل بیت(ع)

رضى الله رضانا أهل البیت. (الشهاده، ص 229)

رضایت و خشنودى خداوند در رضایت ما اهل بیت رسول الله (ص) خواهد بود.

18. آثار اطاعت از پیامبر(ص) و على(ع)

مَن عرف حقّ أبویه الافضلین محمدٍ و علىٍّ وَاَطاعهُما، قیل له تبحّج فى أىّ الجنان شئت (الشهاده، ص 293).

هر کس حق والدینش: محمد(ص) و على (ع) را که با فضیلت ترین انسانها هستند، بشناسد و اطاعت شایسته کند، در قیامت به او گفته مى شود هر کجای بهشت را مى خواهى انتخاب کن.

19. اکمال عقل

لا یکمل العقل إلاّ باتّباع الحقّ. (الشهاده، ص 356)

عقل (و شعور و بینش) انسان تکمیل نمى گردد، مگر با متابعت حقّ.

20. موجب رضایت و سخط خداوند

من طلب رضى الله بسخط النّاس کفاه الله اُمور النّاس، و من طلب رضى النّاس بسخط الله وکله الله إلى النّاس.(الشهاده، ص 260)

کسى که رضایت خدا را مى طلبد، گرچه مردم از او رنجیده شوند، خداوند او را کفایت خواهد کرد، و هر کس رضایت مردم را بخواهد، گرچه به غضب خدا باشد، خدا هم او را به مردم رها مى کند.

21. اصلاح امت، نه قدرت طلبى

اللهم إنّک تعلم ما کان منا تنافسا فى سلطان و لا التماسا من فضول الحطام و لکن لنرد المعالم من دینک و نظهر الاصلاح فى بلادک و یأمن المظلومون من عبادک و یعمل بفرائضک و سننک و احکامک. (تحف العقول، ص 243)

در باره فلسفه قیامش فرمود: بار خدایا! تو مى دانى که آنچه از ما اظهار شده براى رقابت در قدرت و دستیابى به کالاى دنیا نیست، بلکه هدف ما این است که نشانه هاى دینت را به جاى خود برگردانیم و بلادت را اصلاح نماییم تا ستمدیدگان از بندگانت امنیت یابند و به واجبات و سنتها و دستورهاى دینت عمل شود.

22. بهداشت جسم و خودسازى

اوصیکم بتقوى الله و احذرکم ایامه… فبادروا بصحة الاجسام فى مدة الاعمار… فایاک ان تکون ممن یخاف على العباد من ذنوبهم…. (تحف العقول، ص 243)

اى مردم! شما را به تقواى الهى سفارش مى کنم و از (گناه کردن) در ایامش برحذر مى دارم… در مدت عمر به سلامت و تندرستى جسم پیشى گیرید… و از کسانى مباشید که بر گناه بندگان بیم دارند و خود از عقوبت گناه خویش آسوده خاطراند.

23. نعمت ناخوش انجام

الاستدراج من الله سبحانه لعبده ان یسبغ علیه النعم و یسلبه الشکر(تحف العقول، ص 250)

غافلگیر کردن بنده از جانب خداوند به این شکل است که به او نعمت فروان دهد و توفیق شکرگزارى را از او بگیرد.

24. تباهى دنیا

ان هذه الدنیا قد تغیرت و تنکرت و ادبر معروفها، فلم یبق منها الا صبابه کصبابه الاناء و خسیس عیش کالمرعى الوبیل، الا ترون ان الحق لا یعمل به و ان الباطل لایتناهى عنه، لیرغب المومن فى لقاء الله محقا، فانى لا ارى الموت الا سعادة و لاالحیاة مع الظالمین الا برما ان الناس عبید الدنیا و الدین لعقٌ على السنتهم یحوطونه ما درّت معائشهم فاذا محصوا بالبلاء قل الدیانون.(تحف العقول، ص 249 250)

امام حسین (ع) در هنگام سفر به کربلا فرمود: راستى این دنیا دگرگونه و ناشناس شده و معروفش پشت کرده، و از آن جز نمى که بر کاسه نشیند و زندگى اى پست، همچون چراگاه تباه، چیزى باقى نمانده است. آیا نمى بینید که به حق عمل نمى شود و از باطل نهى نمى گردد؟ در چنین وضعى، مؤمن به لقاى خدا سزاوار است. و من مرگ را جز سعادت، و زندگى باظالمان را جز هلاکت نمى بینم. به راستى که مردم بنده دنیا هستند و دین بر سر زبان آنهاست و مادام که براى معیشت آنها باشد، پیرامون آن اند، و وقتى به بلا آزموده شوند، دینداران اندک اند.

25. روى آوردن به دیندارى، جوانمرد و اصیل

لاترفع حاجتک الا الى احد ثلاثه: الى ذى دین، او مروه او حسب(تحف العقول، ص 251)

جز به یکى از سه نفر حاجت مبر: به دیندار، یا صاحب مروت، یا کسى که اصالت خانوادگى داشته باشد.

26. نشانه هاى مقبول و نامقبول انسانها

من دلائل علامات القبول: الجلوس الى اهل العقول. و من علامات اسباب الجهل المماراة لغیر اهل الکفر. و من دلائل العالم انتقاده لحدیثه و علمه بحقائق فنون النظر.(تحف العقول، ص 252)

از دلائل نشانه هاى قبول، همنشینى با خردمندان است. و از نشانه هاى موجبات نادانى، مجادله با مسلمانان. و از نشانه هاى دانا این است که سخن خود را نقّادى مى کند و به حقایق فنون نظر داناست.

27. نشانه هاى مؤمن

ان المؤمن اتخذ الله عصمته و قوله مرآته، فمرة ینظر فى نعت المؤمنین وتارة ینظر فى وصف المتجبرین، فهو منه فى لطائف و من نفسه فى تعارف و من فطنته فى یقین و من قدسه على تمکین.(تحف العقول، ص 253)

به راستى که مومن خدا را نگهدار خود گرفته و گفتارش را آیینه خود، یک بار در وصف مؤمنان مى نگرد و بار دیگر در وصف زورگویان، او از این جهت نکته سنج و دقیق است و اندازه و قدر خود را مى شناسد واز هوش خود به مقام یقین مى رسد و به پاکى خود استوار است.

28. نتیجه پیروى از گناهکار

من حاول امرا بمعصیة الله کان افوت لما یرجو و اسرع لما یحذر.(تحف العقول، ص 253)

کسى که با نافرمانى خدا گرد کسى گردد، آنچه را امید دارد از دست رفتنى تر است و از آنچه برحذر است زودتر دچارش گردد.

29. احترام به ذریّه زهرا(س)

و الله لا اعطى الدنیه من نفسى ابدا و لتلقین فاطمه اباها شاکیه ما لقیت ذریتها امته و لا یدخل الجنه احد اذاها فى ذریتها.(لهوف سید بن طاوس، ص23)

به خدا قسم من هرگز زیر بار پستى و ذلت نخواهم رفت و در روز قیامت، فاطمه زهرا پدرش را ملاقات خواهد کرد، در حالى که از آزارى که فرزندانش از امّت پیامبر(ص) دیده اند به پدر خویش شکایت خواهد برد و کسى که ذریه فاطمه را آزار دهد داخل بهشت نخواهد شد.

موضوعات: احادیث درمورد تکبر  لینک ثابت
 [ 07:46:00 ب.ظ ]




«شعر امام زمان»

اي آنکه در نگاهت حجمي زنور داري

کي از مسير کوچه قصد عبور داري؟

چشم انتظار ماندم، تا بر شبم بتابي

اي آنکه در حجابت درياي نور داري

من غرق در گناهم، کي مي کني نگاهم؟

برعکس چشمهايم چشمي صبور داري

از پرده ها برون شد، سوز نهاني ما

کوک است ساز دلها، کي ميل شور داري؟

در خواب ديده بودم، يک شب فروغ رويت

کي در سراي چشمم، قصد ظهور داري؟

موضوعات: احادیث درمورد تکبر  لینک ثابت
 [ 05:03:00 ب.ظ ]




«شعر» امام زمان

گفتم به مهدی بر من عاشق نظر کن
گفتا تو هم از معصیت صرف نظر کن

گفتم به نام نامیت هر دم بنازم
گفتا که از اعمال نیکت سرفرازم

گفتم که دیدار تو باشد آرزویم
گفتا که در کوی عمل کن جستجویم

گفتم بیا جانم پر از شهد صفا کن
گفتا به عهد بندگی با حق وفا کن

گفتم به مهدی بر من دلخسته رو کن
گفتا ز تقوا کسب عز و آبرو کن

گفتم دلم با نور ایمان منجلی کن
گفتا تمسک بر کتاب و هم عمل کن

گفتم ز حق دارم تمنای سکینه
گفتا بشوی از دل غبار حقد و کینه

گفتم رخت را از من واله مگردان
گفتا دلی را با ستم از خود مرنجان

گفتم به جان مادرت من را دعا کن
گفتا که جانت پاک از بهر خدا کن

گفتم ز هجران تو قلبی تنگ دارم
گفتا ز قول بی عمل من ننگ دارم

گفتم دمی با من ز رافت گفتگو کن
گفتا به آب دیده دل را شستشو کن

گفتم دلم از بند غم آزاد گردان
گفتا که دل با یاد حق آباد گردان

گفتم که شام تا دلها را سحر کن
گفتا دعا همواره با اشک بصر کن

گفتم که از هجران رویت بی قرارم
گفتا که روز وصل را در انتظارم

موضوعات: احادیث درمورد تکبر  لینک ثابت
 [ 05:01:00 ب.ظ ]




«شعر امام زمان»

از ميان اشک ها خنديده مي آيد کسي
خواب بيداري ما را ديده مي آيد کسي

با ترنم با ترانه با سروش سبز آب
از گلوي بيشه خشکيده مي آيد کسي

مثل عطر تازه تک جنگل باران زده
در سلام بادها پيچيده مي آيد کسي

کهکشاني از پرستو در پناهش پرفشان
آسمان در آسمان کوچيده مي آيد کسي

خواب ديدم , خواب ديده در خيالي ديده اند
از شب ما روز را پرسيده مي آيد کسي

موضوعات: احادیث درمورد تکبر  لینک ثابت
 [ 05:00:00 ب.ظ ]




امام زمان از دیدگاه امام خامنه‌ای (5)

مهدویت و انقلاب اسلامی ایران

… اولین قدم برای حاکمیت اسلام و برای نزدیک شدن ملّت‏ های مسلمان به عهد ظهور مهدی موعود - ارواحنا فداه و عجل اللَّه فرجه - به وسیله ملّت ایران برداشته شده است و آن، ایجاد حاکمیّت قرآن است.

شعارهایی که امام زمان - علیه الصلوة والسلام و عجل الله تعالی فرجه - بر سر دست خواهد گرفت و عمل خواهد کرد؛ امروز شعارهای مردم ما است، شعارهای یک کشور و یک دولت است. این خودش یک گام بسیار بلندی، به سوی اهداف امام زمان (عج) است.

یک روزی شعار توحید ، شعار معنویّت ، شعار دین داری ، در دنیا منسوخ شده بود. سعی کرده بودند به طور کلّی، آن را به دست فراموشی بسپارند؛ امّا امروز در این منطقه عالم، این شعارها، شعارهای رسمی حکومت است، شعارهای رسمی اداره کشور و آحاد ملّت است. علاوه بر این، این شعارها، آرزوی ملّت‏ های مسلمان در بسیاری از کشورهای دنیا است، و این شعارها، یک روز تحقّق پیدا خواهد کرد. این زمینه‏ ها وقتی آماده شد - آن وقتی که معلوم شد در مقابل قدرت مادّی مستکبران عالم، زمینه این وجود دارد که آحاد بشر، بتوانند بر روی حرف حقّ خود بایستند - آن روز، روز ظهور امام زمان (عج) است. آن روز، روزی است که منجی عالم بشریت، به فضل پروردگار ظهور کند و پیام او، همه دل‏ های مستعد را - که در همه جای جهان هستند - به خود جذب کند و آن وقت دیگر قدرت‏ های ستمگر ، قدرت‏ های زورگو ، قدرت های متّکی به زر و زور، نتوانند حقیقت را - آن‏چنانی که قبل از آن همیشه کرده‏ اند - با فشار زر و زور خود، به عقب بنشانند یا مکتوم نگه ‏دارند.

انقلاب ما در راه آن هدفی که امام زمان (عج)، برای تأمین آن هدف مبعوث می ‏شود و ظاهر می‏ شود، یک مقدّمه لازم و یک گام بزرگ بوده [است‏]. ما اگر این گام بزرگ را بر نمی‏ داشتیم، یقیناً ظهور ولی عصر - صلوات الله علیه و عجل الله تعالی فرجه الشریف - به عقب می ‏افتاد. شما مردم ایران و شما مادران شهید داده و پدران داغدار و افرادی که در طول این مبارزه زحمت کشیدید، بدانید و شما ای امام بزرگوار امّت! بدانید - که بهتر از ما می‏ دانید - شما موجب پیشرفت حرکت انسانیّت به سوی سر منزل تاریخ و موجب تسریع در ظهور ولی عصر - صلوات الله علیه - شدید. شما یک قدم، این بار را به منزل نزدیک ‏تر کردید. با این انقلاب که مانع را - که همان دستگاه و نظام پلید ظلم در این گوشه دنیا بود و سرطان بسیار خطرناک و موذی و آزار دهنده ‏ای بود - این را کندید و قلع و قمع کردید. خوب، حالا بعد از این چه کنیم؟ بعد از این تکلیف ما روشن است.

ما باید بدانیم که ظهور ولی عصر - صلوات الله علیه - همان طوری که با این انقلاب ما یک قدم نزدیک شد؛ با همین انقلاب ما باز هم می‏ تواند نزدیک ‏تر بشود؛ یعنی، همین مردمی که انقلاب کردند و خود را یک قدم به امام زمانشان نزدیک کردند، می ‏توانند باز هم یک قدم و یک قدم دیگر و یک قدم دیگر، همین مردم خودشان را به امام زمان (عج) نزدیک تر کنند.

همه خصوصیاتی که در ظهور مهدی (عج) هست، در یک مقیاس کوچک در انقلاب اسلامی ملّت ایران هم هست. در آن‏جا هم مخاطبِ حضرت بقیة اللَّه همه مردم عالم ‏اند، یعنی، در آن لحظه ‏ای که به خانه کعبه پشت می ‏دهد و تکیه می‏ کند و دعوت خود را با صدای بلند فریاد می‏ کند، صدا می ‏زند: « یا اَهلَ العالم ».

انقلاب اسلامی ما هم از آغاز، اعلام کرد که مخصوص یک ملّت و یک قوم و یک کشور نیست. هم چنانی که آن بزرگوار با همه قدرت‏ های بزرگ جهان، ستیزه می‏ کند و در می‏ افتد، انقلاب ما هم با دست خالی و فقط با تکیه به نیروی ایمان با همه قدرت‏ های عظیم جهانی مقابل شد. همان طوری که ظهور حضرت مهدی (عج) همه حساب‏ های مادّی و معمولی را به هم می‏ ریزد؛ انقلاب ما هم همه حساب‏ ها را به هم ریخت. امروز با انقلاب اسلامی ما - که در خط ایجاد عدالت در سطح جهان است - انقلاب حضرت مهدی (عج) یک گام بزرگ به هدف خود نزدیک شد. نه فقط به وجود آمدن حکومت اسلامی، آن عاقبت موعود را به عقب نمی‏ اندازد؛ بلکه آن را تسریع هم می ‏کند و این است معنای انتظار.

امام زمان (عج)، امانت و گوهر درخشنده عظیم آفرینش در میان ما، امروز بی‏ گمان بیش از هر زمان، متوجّه و مراقب این ملّت است.

ایمان و اعتقاد به امام زمان (عج) مانع از تسلیم شدن است و ملّت های با ایمانی که حضور قطب عالم امکان را در میان خود احساس می‏ کنند؛ از حضور او امید و نشاط می‏ گیرند و برای مجد و عظمت اسلام، مبارزه و مجاهدت می‏ کنند. با تکیه بر همین امید درخشان بود که ملّت بزرگ ایران، پرچم اسلام را به اهتزاز در آورد و افتخار طول تاریخ بشر و تاریخ اسلام شد.

ملّت منتظر ایران، با تکیه بر امید به پیشرفت و موفّقیّت، دست به اقدام ، تلاش و انقلاب زد و پیروز شد؛ لذا مردم ما باید روح انتظار را به تمام معنا، در زندگی خود زنده کنند.

اعتقاد به مهدی موعود (عج)، شیعه را تا امروز از آن همه پیچ و خم‏ های عجیب و غریبی که در سر راهش قرار داده بودند، عبور داده است و امروز بحمدالله عزّت و پرچم سربلندی اسلام و قرآن، در دست شما ملت مسلمان و شیعه ایران است. هرجا که چنین اعتقادی باشد، همین امید و مبارزه وجود دارد.

جامعه مهدوی

…دورانی خواهد رسید که قدرت قاهره حق، همه قلّه‏ های فساد وظلم را از بین خواهد برد و چشم انداز زندگی بشر را، با نور عدالت منوّر خواهد کرد

…دنیای سرشار از عدالت، پاکی، راستی، معرفت و محبت، دنیای دوران امام زمان (عج) است، که زندگی بشر هم از آن جا به بعد است. زندگی حقیقی انسان در این عالم، مربوط به دوران بعد از ظهور امام زمان (عج) است که خدا می‏ داند، بشر در آن‏جا به چه عظمت‏ هایی نایل خواهد شد

انتظار اسلامی؛ یعنی، انتظار دنیایی سرشار از عدالت، راستی، صمیمیت، انسانیت، معنویت، فضیلت و اخلاق انسانی صحیح که در آن حاکمیت زر و زور و تبلیغات مزوّرانه و خبیثانه رسانه ‏های جمعی شرق و غرب، راهی ندارد.

… حکومت الهی حضرت بقیة اللَّه - ارواحنافداه - حکومتی است که در آن مقرّرات حاکم بر مردم، خواست آمریکا و دیگر قدرت‏ های زورگوی شرق و غرب نیست، بلکه حکومت عدالت، مواسات و مساوات، حکومت معنویت و فضیلت است و امروز هر کسی که برای عدالت، در راه دین وخدمت به محرومان حرکت می‏ کند، باید خوشحال و امیدوار باشد؛ زیرا آینده متعلق به او است.

ظهور حضرت بقیه اللَّه امام زمان (عج) و ایجاد محیطی آکنده از عدل واقعی - عدل کامل الهی و اسلامی - بالاترین شرایط زندگی مادی و معنوی انسان است.
اگر فطرت انسانی، تحت فشار قدرت‏ های استکباری مسخ و لگدمال نشود؛ دل‏ ها به طور فطری و طبیعی، منتظر چنان آینده‏ ای است و بدون تردید آن قدرت متکی بر عدل مطلق الهی، پرچم خواهد برافراشت.

حرکت جوامع اسلامی و حرکت همه جوامع بشری، به سوی خیر و صلاح است، به سوی حکومت حق وعدالت است؛ به سوی نابودی خواست‏ های استبداد است؛ به سوی روی کار آمدن مستضعفان است که در شکل عادل‏ ترینش در دوران ظهور ولی عصر (عج) تأمین می ‏شود.

… در حقیقت آن جامعه‏ ای که در دوران ظهور حضرت ولی عصر (عج) به وجود خواهد آمد؛ همان جامعه‏ ای است که همه پیغمبران الهی، برای تهیه مقدمات آن از جانب الهی مبعوث شدند؛ یعنی، ایجاد یک جامعه‏ ای که بشریت در آن جامعه، بتواند به رشد وکمال متناسب خود برسد. اگر این آیه قرآن که درباره بعثت پیامبران می‏ فرماید « لِیَقوُمَ النَّاسُ بِالقِسطِ »؛ یعنی؛ پیغمبران مبعوث شدند تا قسط و عدل در جامعه بشری استوار بشود، اشاره به هدف بعثت می‏ کند پس حکومت مهدی (عج) و جامعه مهدوی، همان جامعه‏ ای است که این هدف را، به طور کامل تأمین می‏ کند.

… ولی عصر - صلوات اللَّه علیه - میراث برِ همه پیامبران الهی است که می‏ آید و گام آخر را در ایجاد آن جامعه الهی بر می‏ دارد. مقداری درباره اوصاف آن جامعه من حرف بزنم. البته اگر شما در کتب اسلامی، در متون اصلی اسلامی دقت کنید، همه خصوصیات آن جامعه به دست می‏ آید. همین دعای ندبه ‏ای که در روزهای جمعه، ان‏شاءالله موفق باشید و بخوانید و می‏ خوانید؛ خصوصیات آن جامعه ذکر شده است. آن‏جایی که می‏گوید: « اَینَ مُعِزُّ الاَولِیاءِ وَ مُذِلُّ الاَعداء »؛ مثلاً آن جامعه، جامعه‏ ای است که اولیای خدا در آن عزیزاند و دشمنان خدا در آن ذلیل و خواراند؛ یعنی، ارزش ‏ها و معیارها در آن جامعه، چنین است: « أینَ المُؤمَّلُ لإحیاء الکتاب و حدوده ». آن جامعه، جامعه‏ ای است که حدود الهی در آن اقامه می‏ شود؛ یعنی، همه حد و مرزهایی که خدا معین کرده است و اسلام معین کرده است، در جامعه زمانِ امام زمان (عج)، آن حد و مرزها مراعات می‏ شود. امام زمان وقتی که ظهور می‏ کند، جامعه‏ ای می‏ سازد که به طور خلاصه، دارای این چند خصوصیت است که من آن را می ‏گویم و شما برادران و خواهران عزیز دقت کنید. در آیات و در ادعیه که وارد شده است؛ وقتی می‏ خوانید، ذهن خود را در این مورد بازتر و بازتر کنید. فقط خواندن دعای « ندبه » کافی نیست؛ درس گرفتن و فهمیدن آن لازم است.

امام زمان (عج)، جامعه ‏اش را بر این چند پایه بنا می‏ کند:

اوّل: بر نابود کردن و قلع و قمع کردن ریشه‏ های ظلم و طغیان؛ یعنی، در جامعه‏ ای که در زمان ولی عصر - صلوات الله علیه - ساخته می‏ شود، باید ظلم و جور نباشد؛ نه این‏که فقط در ایران نباشد ، یا در جوامع مسلمان نشین نباشد، در همه دنیا نباشد. نه ظلم اقتصادی و نه ظلم سیاسی و نه ظلم فرهنگی و نه هیچ گونه ستمی در آن جامعه دیگر وجود نخواهد داشت. باید استثمار و اختلاف طبقاتی و تبعیض و نابرابری و زورگویی و گردن کلفتی و قلدری از عالم ریشه کن بشود (این خصوصیّت اوّل)

دوّم: خصوصیّت جامعه ایده آلی که امام زمان - صلوات الله علیه - آن را می‏ سازد، بالا رفتن سطح اندیشه انسان است؛ هم اندیشه علمی انسان و هم اندیشه اسلامی انسان؛ یعنی، در دوران ولی عصر (عج) شما باید نشانی از جهل و بی سوادی و فقر فکری و فرهنگی در عالم پیدا نکنید. آن‏جا مردم می‏ توانند دین را به درستی بشناسند و این همچنانی که همه می‏ دانید، یکی از هدف‏ های بزرگ پیامبران بود که امیرالمؤمنین - صلوات الله و سلامه علیه - این را در خطبه نهج البلاغه شریف بیان کرده است: « وَ یثیروُا لهم دَفائِنَ العُقوُل ».

در روایات ما وارد شده است که وقتی ولی عصر (عج) ظهور می ‏کند، زنی در خانه می ‏نشیند و قرآن را باز می‏ کند و از متن قرآن، حقایق دین را استخراج می‏ کند و می ‏فهمد؛ یعنی چه؟ یعنی آن‏قدر سطح فرهنگ اسلامی و دینی، بالا می ‏رود که همه افراد انسان و همه افراد جامعه و زنانی که در میدان اجتماع هم بر فرض شرکت نمی‏ کنند و در خانه می‏ نشینند؛ آنها هم می‏ توانند فقیه باشند، دین شناس باشند. می‏ توانند قرآن را باز کنند و خودشان حقایق دین را از قرآن بفهمند و شما ببینید که در جامعه ‏ای که همه مردان و زنان در سطوح مختلف، قدرت فهم دین و استنباط از کتاب الهی را دارند، این جامعه چقدر نورانی است و هیچ نقطه‏ ای از ظلمت در این جامعه دیگر نیست. این همه اختلاف رویّه، دیگر در آن جامعه معنایی ندارد.

سوم: خصوصیّت سوّمی که جامعه امام زمان (عج)، جامعه مهدوی دارا هست، این است که در آن روز، همه نیروهای طبیعت و همه نیروهای انسانی، استخراج می‏ شود. چیزی در بطن زمین نمی‏ ماند که بشر از آن استفاده نکند. این همه نیروهای معطّل طبیعی، این همه زمین هایی که می‏ تواند انسان را تغذیه کند؛ این همه قوای کشف نشده ( مانند نیروهایی که قرن‏ ها در تاریخ بود؛ مثلاً نیروی اتم، نیروی برق و الکتریسیته، قرن‏ ها بر عمر جهان می‏ گذشت و این نیروها در بطن طبیعت بود؛ امّا بشر آنها را نمی ‏شناخت، بعد یک روزی به تدریج استخراج شد ) همه نیروهای بی شماری که از این قبیل در بطن طبیعت هست، در زمان امام زمان (عج) استخراج می‏ شود.

چهارم: جمله دیگر و خصوصیّت دیگر این است که محور در دوران امام زمان (عج)، محور « فضیلت و اخلاق » است. هر کس دارای فضیلت اخلاقی بیشتر است، او مقدّم تر و جلوتر است . حالا اگر به آیات وروایات مراجعه بکنید - که البته محققین و متتبّعین مراجعه‏ کرده ‏اند - خصوصیات بیش‏تری را هم پیدا می‏ کنید.
حالا همین چهار خصوصیت:

« جامعه ‏ای که در آن نشانی از ظلم و طغیان و عدوان و ستم نیست » ؛

« جامعه ‏ای که در آن اندیشه دینی واندیشه علمی انسان‏ ها در سطح بالا است » ؛

« جامعه‏ ای که در آن همه برکات و همه نعم و همه نیکی‏ ها و زیبایی‏ های عالم بروز می‏ کند و در اختیار انسان قرار می‏ گیرد » و بالاخره:

« جامعه‏ ای که در آن تقوا و فضیلت و گذشت و ایثار و برادری و مهربانی و یک رنگی اصل و محور است ».

یک چنین جامعه‏ ای را شما در نظر بگیرید. این همان جامعه ‏ای است که مهدی موعود ما و امام زمان ما و محبوب تاریخی دیرین ما - که هم اکنون در زیر همین آسمان و بر روی همین زمین زندگی می‏ کند و در میان انسان‏ها هست - به وجود خواهد آورد و تأمین خواهد کرد.

زیارت

خیلی از بزرگان ما در همین دوران غیبت ، آن عزیز و محبوب دل‏ های عاشقان و مشتاقان را از نزدیک، زیارت کرده‏ اند؛ بسیاری از نزدیک با او بیعت کرده‏ اند؛ بسیاری از او سخن دلگرم کننده شنیده‏ اند؛ بسیاری از او نوازش دیده‏ اند و بسیاری دیگر بدون این‏ که او را بشناسند، از او لطف و نوازش و محبت دیده و او را نشناخته‏ اند. در همین جبهه جنگ تحمیلی، جوان‏ هایی که در لحظه‏ های حساس، احساس نورانیت و معنویت کرده ‏اند، لطفی از غیب به سوی دل‏ های خودشان، حسّ و لمس کردند و نشناختند و نفهمیدند؛ بسیارند. امروز هم همان جور است. بسیجیان، ارتباط خاصی با این نقطه اساسی عواطف دل‏ های شیعیان و مسلمانان دارند. پیوند میان بسیجیان عزیز و حضرت ولی عصر ارواحنا فداه - مهدی موعود عزیز - یک پیوند ناگسستنی و همیشگی است

ما همیشه - مخصوصاً در روزهای جمعه - توسّل و توجّه‏مان را به ولی‏ عصر - صلوات الله علیه - فراموش نکنیم. امام زمان (عج) امانت و گوهر درخشنده عظیم آفرینش در میان ما، امروز بی گمان بیش از هر زمان، متوجّه و مراقب این ملت است.

این تجربه تعیین کننده زمان ما، در طول زندگی پربرکت ولی عصر - صلوات الله علیه - تا امروز یک تجربه بی نظیر بوده است. من در همین روزهای اخیر، احساسی در دلم بود که این احساس را به بعضی از دوستان هم گفتم و به شما هم می‏ گویم.

در روز پانزدهم دی (سال 1359)، من این احساس را در خود ناگهان وجدان کردم که صاحب این میدان، صاحب این بیابان‏ ها، صاحب این صحنه پر شور و عظیم ( اشاره به جبهه‏ های جنگ تحمیلی )، ولیّ عصر امام زمان (عج) است و بی گمان امام زمان (عج)، هم اکنون با جسم و حضور جسمی و بدنی‏ اش، یا با توجه‏ اش در میان این جنگاوران و جنگجویان است.

امروز در این جمع عظیم پر معنویت و پر احساس، در میان جمع شما نمازگزاران ( نماز جمعه تهران ) - برادران و خواهران - از امام زمان (عج) از صاحب اصلی این ملت؛ از کسی که دل‏ های این امت متوجّه او است؛ از کسی که رحمتش و لطفش و عنایتش شامل حال این ملّت و این انقلاب بوده است و خواهد بود؛ در حضور شما از این بنده برگزیده خدا، می‏ خواهم که توجّه و عنایتش را به این امتی که برای دین او و برای آرمان او، این همه تلاش و فداکاری می‏ کند، منصرف و منعطف نکند و از خدای بزرگ می‏ خواهم که این خواسته ما و سلام ما و توجّه و احساس عمیق ما را به امام زمان مان ابلاغ کند.

ای سید و مولای ما!

ای امام زمان! ای مهدی موعود! [ای ] محبوب این ملت! ای سلاله پاک پیامبران و ای میراث برِ همه انقلاب‏ های توحیدی و جهانی!

این ملت ما با یاد تو و با نام تو، از آغاز خو گرفته است و لطف تو را در زندگی خود و در وجود خود آزموده است.

ای بنده شایسته صالح خدا! ما امروز محتاج دعایی هستیم که تو از آن دل پاک الهی و ربانی و از آن روح قدسی، برای پیروزی این ملت و پیروزی این انقلاب بکنی و به دست قدرتی که خدا در آستین تو قرار داده است، به این ملت و راه این امت کمک بفرمایی.

« عَزیزٌ عَلَینا اَن نَری‏ الخلقَ وَ لا تُری ‏».

ای امام زمان! برای ما خیلی سخت است که در این جهان، در این طبیعت بی پایان - که متعلق به صالحان است - متعلق به بندگان خدا است، دشمنان خدا را ببینیم، آثار وجود دشمنان خدا را لمس بکنیم؛ اما تو را نبینیم و از نزدیک از فیض حضور تو بهره نگیریم!

آخرین جمله را به امام و مقتدای خودمان ولی عصر (عج) عرض کنیم:

ای سید و مولای ما!

پیش خدای متعال گواهی بده ، که ما در راه خدا تا آخرین نفس ایستادیم.

بزرگ ترین آرزو و افتخار بنده این است که در این راه پر افتخار ، پر فیض ، پر بهجت ، جان خودم را تقدیم کنم.

موضوعات: احادیث درمورد تکبر  لینک ثابت
 [ 04:55:00 ب.ظ ]




امام زمان از دیدگاه امام خامنه‌ای (4)

میراث برِ همه پیامبران‏

جامعه « مهدوی »، (یعنی، آن دنیایی که امام زمان (عج) می‏ آید تا آن دنیا را بسازد)، همان جامعه ‏ای است که همه پیامبران برای تأمین آن در عالم ظهور کردند. یعنی همه پیغمبران مقدمه بودند تا آن جامعه ایده آل انسانی - که بالأخره به وسیله ولی عصر و مهدی موعود (عج) در این عالم پدید خواهد آمد و پایه گذاری خواهد شد - به وجود بیاید. مانند یک بنای مرتفعی که کسی می‏ آید، زمین آن را تسطیح می‏ کند و خار و خاشاک را از آن می‏ کند. کس دیگری پس از او می‏ آید و زمین را برای پایه ریزی، می‏ کَند و گود می‏ کند. کس دیگری پس از او می‏ آید، تا پایه‏ ها را شالوده ریزی کند و بلند کند و کس دیگری پس از او می‏ آید تا دیوارها را بچیند و یکی پس از دیگری، مأموران و مسؤولان می‏ آیند تا این کاخ مرتفع، این بنیان رفیع، به تدریج در طول زمان ساخته و پرداخته بشود.

انبیای الهی (ع)، از آغاز تاریخ بشریت، یکی پس از دیگری آمدند تا جامعه را و بشریت را قدم به قدم به آن جامعه آرمانی و آن هدف نهایی، نزدیک کنند. انبیا همه موفق شدند. حتی یک نفر از رسولان الهی هم در این راه و در این مسیر ناکام نماند. باری بود که بر دوش این مأموران عالی مقام، نهاده شده بود. هر کدام قدمی آن بار را به مقصد و سر منزل نزدیک کردند؛ کوشش کردند؛ هرچه توان داشتند، به کار برند. آن وقتی که عمر آنان سر آمد؛ این بار را دیگری از دست آنان گرفت و همچنان قدمی و مسافتی آن را به مقصد نزدیک تر کرد. ولی عصر - صلوات اللَّه علیه - میراث بر همه پیامبران الهی است که می‏ آید و گام آخر را در ایجاد آن جامعه الهی بر می‏ دارد.

آن جامعه ‏ای که در دوران ظهور حضرت ولی عصر (عج) به وجود خواهد آمد؛ همان جامعه ‏ای است که همه پیغمبران الهی برای تهیه مقدمات آن از جانب الهی مبعوث شدند؛ یعنی، ایجاد یک جامعه‏ ای که بشریت در آن جامعه بتواند به رشد و کمال متناسب خود برسد. اگر این آیه قرآن که درباره بعثت پیامبران می‏ فرماید: « لِیَقوُم النّاس بِالقِسط »؛ یعنی، پیغمبران مبعوث شدند تا قسط و عدل در جامعه بشری استوار بشود، اشاره به هدف بعثت می‏ کند. پس حکومت مهدی (عج) و جامعه مهدوی ، همان جامعه‏ ای است که این هدف را به طور کامل تأمین می‏ کند.

آنچه مسلّم است، همه پیغمبران و اولیا برای این آمدند که پرچم توحید را در عالم، گسترش بدهند؛ پرچم توحید را به اهتزاز در آورند و روح توحید را در زندگی انسان‏ ها زنده کنند. بدون عدالت، بدون استقرار عدل و انصاف، توحید معنایی ندارد. یکی از نشانه‏ ها یا ارکان توحید، نبودن ظلم و نبودن بی‏ عدالتی است؛ لذا شما می‏ بینید که پیام استقرار عدالت، پیام پیغمبران است. تلاش برای عدالت، کار بزرگ پیغمبران است. انسان‏ های والا در طول تاریخ، در این راه تلاش کرده‏ اند و بشریت را روز به روز به سمت فهمیدن این حقیقت که عدالت، سرآمد همه خواسته‏ های انسانی است، نزدیک کرده ‏اند.

سلسله انبیا، پاک ‏ترین و مقدّس ‏ترین، نورانی‏ ترین انسان‏ های تمام تاریخ بوده ‏اند، در میان انسان ‏های پاک و انسان‏ های والا - که دارای روح عرشی و خدایی هستند - وجود مقدّس خاتم الانبیاء محمّد مصطفی (ص) سرآمد همه، و خاندان پاک و اهل بیت مطهّر او - که قرآن ، ناطق به این طهارت و پاکیزگی و آراستگی است - در شمار برترین و بالاترین انسان‏ های پاک و مطهر و نورانی در همه تاریخ است. زنی مثل فاطمه زهرا (س) در همه تاریخ ، کیست؟!

انسانی مثل علی مرتضی در سرتاسر تاریخ بشریّت، کجا نشان داده می ‏شود؟!

سلسله اهل بیت نبی اکرم (ع) در طول تاریخ، خورشیدهای فروزانی بوده ‏اند که در معنا توانسته اند بشریّت روی زمین را با عالم غیب و با عرش الهی، متصل کنند: « السَّبَبُ المتصِلُ بَین الاَرضِ وَ السما‏ء ». خاندان پیامبر، معدن علم، معدن اخلاق نیکو، معدن ایثار و فداکاری، معدن صدق و صفا و راستی، منبع همه نیکی‏ ها و زیبایی‏ ها و درخشندگی ‏های وجود آدمی در هر عصر و عهدی بوده ‏اند. هریک چنین خورشید فروزانی بوده ‏اند.

… یکی از آن خورشیدهای فروزان، به فضل و کمک پروردگار و به اراده الهی، امروز در زمان ما به عنوان « بقیة اللَّه فی ارضه »، به عنوان « حجّة اللَّه علی عباده »، به عنوان « صاحب زمان » و « ولیّ مطلق الهی » در روی زمین وجود دارد. برکات وجود او، انوار ساطعه از وجود او، امروز هم به بشر می‏رسد.

بشارت « اَلَیسَ الصُّبحُ بِقَریب »

امروز ، هم بشریت بیش از بسیاری از دوران های تاریخ ، دچار ظلم و جور است. از هر پیشرفتی که امروز بشریّت کرده است ، معرفت پیشرفته ‏تر است. ما به زمان ظهور امام زمان - ارواحنا فداه - این محبوب حقیقی انسان‏ها نزدیک شده ‏ایم؛ زیرا معرفت‏ ها پیشرفت کرده است.

امروز ذهنیّت بشر، آماده آن است که بفهمد، بداند و یقین کند که انسان والایی خواهد آمد و بشریّت را از زیر بارهای ظلم و ستم نجات خواهد داد. همان چیزی که همه پیغمبران برای آن تلاش کرده ‏اند. همان چیزی که پیغمبر اسلام در آیه قرآن، وعده آن را به مردم داده است: « وَ یَضَعُ عَنه‏م اصرهُم و الاغلال الَّتی کانَت عَلَیهم ». دست قدرت الهی، به وسیله یک انسان عرشی، یک انسان خدایی، یک انسان متّصل به عالم ‏های غیبی، معنوی و عوالمی که برای انسان‏ های کوته نگری مثل ما قابل درک و تشخیص نیست؛ می ‏تواند این آرزو را برای بشریّت برآورده کند. لذا دل‏ ها، شوق‏ ها و عشق ‏ها به سمت آن نقطه، متوجّه و روز به روز متوجّه‏ تر است.

یاران مهدی (عج)

برای تحقّق ظهور امام زمان (عج)، وجود ظلم و جور، شرط کافی نیست و وجود انسان‏ های صالح، انگیزه ‏های قوی، ایمان‏ های راسخ، گام ‏های استوار و دل‏ های روشن نیز لازم و ضروری است

امام زمان (عج)، کسانی را لازم دارد که در مقابل پدیده‏ های تلخ و دشوار، مردّد و متزلزل نشوند و عقب ننشینند تا بتواند با اینها وارد کار عظیمی بشود که قرار است دنیا را متحوّل کند.

… ایشان باید در مقابل همه مشکلات بایستند، یک سیستم قوی لازم است که افراد آن غیر متزلزل باشند. بصیرت نافذ و راسخ داشته باشند که هیچ مشکلی آنان را مردّد نکند و امام عزیز ما این‏گونه بود… امام زمان (عج) افرادی را لازم دارد آگاه، بصیر، خبیر، متوکّل به خدای متعال، توجّه کننده به جزئیات و آن‏گاه فداکار، کاردان در اداره جامعه و رزمجو با دشمن.

شما هستید که باید خودتان را بسازید تا ان‏شاءاللَّه آن عدّه و نصاب لازم در اختیار اراده خالصی قرار بگیرد.
تقوا ، تواضع ، فروتنی و گذشت در برابر ضعفا و مقاومت در برابر زورمندان و ستمگران از صفات سربازان امام عصر (عج) می ‏باشد.

زمینه‏ های ظهور

برای ظهور مهدی موعود - ارواحنافداه - زمینه باید آماده بشود و آن عبارت از عمل کردن به احکام اسلامی و حاکمیت قرآن و اسلام است

… پس می‏ شود زمینه ‏ها را فراهم کرد. وقتی یک چنین زمینه هایی - ان‏شاءاللَّه - گسترش پیدا کند، زمینه ظهور حضرت بقیةاللَّه - ارواحنا فداه - نیز پدید می‏ آید و مسأله مهدویت - آن آرزوی دیرین بشر و مسلمین - تحقّق پیدا می‏ کند.

شما مردم عزیز - به خصوص شما جوان‏ ها - هرچه که در صلاح خود، در معرفت و اخلاق و رفتار و کسب صلاحیت‏ ها در وجود خودتان بیشتر تلاش کنید، این آینده را نزدیک ‏تر خواهید کرد، اینها دست خود ما است.

اگر ما خودمان را به صلاح نزدیک کنیم، آن روز نزدیک خواهد شد، همچنان که شهدای ما با فدا کردن جان خودشان، آن روز را نزدیک ‏تر کردند. آن نسلی که برای انقلاب، آن فداکاری‏ ها را کردند؛ با فداکاری‏ های خودشان آن آینده را نزدیک ‏تر کردند. هرچه ما کار خیر و اصلاح درونی خود و تلاش برای اصلاح جامعه انجام بدهیم، آن عاقبت را دائماً نزدیک ‏تر می‏ کنیم.

ما باید بدانیم که ظهور ولی عصر - صلوات اللَّه علیه - همان طوری که با این انقلاب ما، یک قدم نزدیک شد؛ با همین انقلاب ما، باز هم می‏ تواند نزدیک‏ تر بشود؛ یعنی، همین مردمی که انقلاب کردند و خود را یک قدم به امام زمانشان نزدیک کردند؛ می ‏توانند باز هم یک قدم و یک قدم دیگر و یک قدم دیگر، همین مردم خودشان را به امام زمان (عج) نزدیک ‏تر کنند.

چطور؟ هرچه شما بتوانید دایره این مقدار از اسلامی که من و شما در ایران داریم ( مبالغه نمی‏ کنیم، اسلام کامل البته نیست؛ امّا بخشی از اسلام را این ملّت توانسته در ایران پیدا کند)، همین مقدار از اسلام را هرچه شما بتوانید در آفاق دیگر عالم، در کشورهای دیگر، در نقاط تاریک و مُظلم دیگر، گسترش و اشاعه بدهید؛ همان مقدار به ظهور ولیّ امر و حجّت عصر (عج)، کمک کردید و نزدیک شدید.

… نزدیک شدن ما به امام زمان (عج) یک نزدیک شدن معنوی است؛ یعنی، شما در هر زمانی تا پنج سال دیگر، تا ده سال دیگر، تا صد سال دیگر که بتوانید کیفیت و کمیّت جامعه اسلامی را افزایش بدهید، امام زمان - صلوات اللَّه علیه - ظهور خواهد کرد.

اگر بتوانید در درون خود، جامعه ‏تان - همان جامعه انقلابی - تقوا، فضیلت، اخلاق، دین‏داری، زهد، نزدیکی معنوی به خدا را در خود و دیگران تأمین کنید؛ پایه و قاعده ظهور ولی عصر - صلوات اللَّه و سلامه علیه - را مستحکم ‏تر کردید و هرچه بتوانید از لحاظ کمیت و مقدار، تعداد مسلمانان مؤمن و مخلص را افزایش بدهید، باز به امام زمان و زمان ظهور ولی عصر (عج) نزدیک ‏تر شدید.

پس ما می‏ توانیم قدم به قدم جامعه خود و زمان و تاریخ خود را به تاریخ ظهورِ ولی عصر - صلوات اللَّه و سلامه علیه - نزدیک کنیم.

نکته دوّم این است که ما امروز در انقلاب خودمان، حرکت‏ ها و روش هایی داریم. این روش‏ ها باید به کدام سمت حرکت کند؟ این نکته بسیار شایان توجّه است.

ما یک محصّلی را در نظر می‏ گیریم که این محصّل مثلاً می ‏خواهد در دانش ریاضی استاد بشود؛ حالا مقدّمات کار او را چگونه باید فراهم کنیم. باید جهت تعلیماتی که به او می‏ دهیم، جهت ریاضی باشد. معنا ندارد که ما یک نفری را که می‏ خواهیم ریاضی دان بشود، بیاییم درس فقه - مثلاً - به او یاد بدهیم. یا آن کسی که می‏ خواهد فقیه بشود، بیاییم درس طبیعی - مثلاً - به او بدهیم. باید مقدمات متناسب با نتیجه و غایت باشد.

غایت ، جامعه آرمانی مهدوی است. پس ما هم باید مقدّمات را همان جور فراهم بکنیم . ما باید با ظلم نسازیم و باید علیه ظلم، حرکت قاطع بکنیم. هر گونه ظلمی و از هر کسی. ما ما باید جهت خودمان را، جهت اقامه حدود اسلامی قرار بدهیم. در جامعه خودمان، هیچ مجالی به گسترش اندیشه غیر اسلامی و ضدّ اسلامی ندهیم. نمی‏ گویم با زور؛ نمی‏ گویم با قهر و غلبه - که می ‏دانیم با اندیشه و فکر، جز از راه اندیشه و فکر نمی‏ شود مبارزه کرد - بلکه می‏ گویم از راه ‏های درست و منطقی و معقول، باید اندیشه اسلامی گسترش پیدا کند.

باید تمام قوانین ما، مقرّرات مملکتی، ادارات دولتی، نهادهای اجرایی و همه و همه، از لحاظ ظاهر و از لحاظ محتوا، اسلامی بشود و به اسلامی شدن روز به روز نزدیک ‏تر بشود. این جهتی است که انتظار ولی عصر (عج) به ما و به حرکت ما می ‏دهد. امام زمان (عج) - در دعای « ندبه » می‏ خوانید که - در مقابل فسوق، عدوان، طغیان، نفاق مقابله می‏ کند و نفاق و طغیان و عصیان و شقاق و دو دستگی را ریشه کن می‏ کند و ازاله می‏ کند. ما هم باید در جامعه ‏مان، امروز در آن جهت حرکت کنیم و پیش برویم. این است آن چیزی که ما را به امام زمان - صلوات اللَّه علیه - از لحاظ معنوی نزدیک خواهد کرد و جامعه ما را به جامعه ولی عصر - صلوات اللَّه و سلامه علیه - آن جامعه مهدوی علوی توحیدی، نزدیک ‏تر و نزدیک ‏تر خواهد کرد.

… وقتی نتوانستند این عقیده را از مردم بگیرند؛ سعی می‏ کنند آن را در ذهن ‏های مردم خراب کنند. خراب کردن این عقیده چگونه است؟ به این صورت است که بگویند: خب آقا می ‏آید، همه کارها را درست می‏ کند!

این، خراب کردن عقیده است. این، تبدیل کردن موتور متحرّکی، به یک چوب لای چرخ است. تبدیل کردن یک داروی مقوّی، به یک داروی مخدّر و خواب‏ آور است. خود آقا می‏ آید، انجام می ‏دهد؛ یعنی چه؟! امروز تکلیف شما چیست؟ شما امروز باید چه بکنی؟ شما باید زمینه را آماده کنی، تا آن بزرگوار بتواند بیاید و در آن زمینه آماده، اقدام بکند. از صفر که نمی‏‌شود شروع کرد! جامعه‏ ای می‏ تواند پذیرای مهدی موعود - ارواحنا فداه - باشد که در او آمادگی و قابلیّت باشد؛ و الاّ مثل انبیا و اولیای طول تاریخ می‌‏شود.

چه علّتی داشت که بسیاری از انبیای بزرگ اولی العزم، آمدند و نتوانستند دنیا را از بدی‏ ها ، پاک و پیراسته کنند؟ چرا؟ چون زمینه‏ ها آماده نبود.

چرا امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب (ع) در زمان خودش - با آن قدرت الهی، با آن علم متّصل به معدن الهی ، با آن نیروی اراده ، با آن زیبایی‏ ها و درخشندگی‏ هایی که در شخصیت آن بزرگوار وجود داشت، با آن توصیه‏ های پیامبر اکرم (ص) درباره او - در همین مدّت کوتاه، نتوانست ریشه بدی را بخشکاند؟

خود آن بزرگوار را از سر راه برداشتند: « قُتِلَ فی‏ محرابِ عِبادَتِهِ لِشِدَّةِ عَدلِهِ ». تاوان عدالت امیرالمؤمنین (ع)، جان امیرالمؤمنین بود که از دست رفت ! چرا ؟ چون زمینه ، زمینه نا مساعد بود. زمینه را نا مساعد کرده بودند. زمینه را زمینه دنیاطلبی کرده بودند! آن کسانی که در مقابل امیرالمؤمنین (ع)، صف‏ آرایی کرده بودند - در اواخر حکومت این بزرگوار، یا در اواسط - کسانی بودند که زمینه‏ های دینی آنها، زمینه‏ های مستحکم و ماده غلیظ متناسب دینی نبود.

عدم آمادگی، این طور فاجعه به بار می‏ آورد! آن وقت اگر امام زمان (عج) در یک دنیای بدون آمادگی تشریف بیاورند، همان خواهد شد! باید آمادگی باشد. این آمادگی چگونه است؟ این، همانی است که شما نمونه هایی از آن را در جامعه خودتان مشاهده می‏ کنید. امروز در ایران اسلامی، چیزهایی از درخشندگی های معنوی وجود دارد که در هیچ جای دنیا نیست - تا آن‏جایی که ما خبر و گزارش و اطّلاع داریم، از قضایای دنیا بی خبر هم نیستیم - امروز در کجای دنیا، جوان‏ هایی پیدا می‏ شوند که روی شهوات نفس و روی مادّی‏گری پا بگذارند و سراغ معنویات بروند؟ البته گاهی یک جوان، دو جوان، یا یک آدم استثنایی گوشه ‏ای هست، همه جای دنیا پیدا می ‏شود؛ امّا این که عدّه عظیمی از یک نسل، این طور باشند، کجای دنیا هست؟

موضوعات: احادیث درمورد تکبر  لینک ثابت
 [ 04:48:00 ب.ظ ]




امام زمان از دیدگاه امام خامنه‌ای (3)

هشدار

همه عقاید سازنده، مورد تهاجم دشمن قرار گرفته است… ما امروز چقدر باید هوشیار باشیم؟ دشمنان سراغ مجموعه احکام و مقرّرات اسلام رفتند. هر عقیده، هر توصیه ‏ای از شرع مقدّس که در زندگی و سرنوشت آینده فرد و جماعت و امّت اسلامی، تأثیر مثبت بارزی داشته است و به نحوی با آن کلنجار رفتند ، تا اگر بتوانند، آن را از بین ببرند، [و] اگر نتوانند، روی محتوایش کار کنند!

خوب ، ممکن است شما بگویید که مگر دشمن چه کاره است؟ چطور دشمن می ‏تواند عقاید اسلامی را کاری کند که از استفاده مردم خارج بشود ؟ نه، این خطا است. دشمن می‏ تواند؛ منتهی نه در کوتاه مدّت؛ بلکه در طول سال های متمادی. گاهی ده‏ ها سال زحمت می‏ کشند، برای این‏ که بتوانند یک نقطه درخشان را کور یا کم رنگ کنند؛ یا نقطه تاریکی را به وجود بیاورند. سال‏ های متمادی می‏ نشینند و پول خرج می‏ کنند! یکی زحمت می‏ کشد و تلاش می‏ کند؛ ولی توفیق پیدا نمی‏ کند، بعد از او کسان دیگری می‏ آیند . روی عقاید دنیای اسلام، از این گونه کارها خیلی شده است. روی عقیده توحید، عقیده امامت، روی اخلاقیات اسلامی ( معنای صبر ، معنای توکل ، معنای قناعت ) کار کرده ‏اند!

همه اینها نقاط برجسته ‏ای هستند که اگر ما مسلمان‏ ها، درست به حقیقت اینها توجّه بکنیم، تبدیل به یک موتور حرکت دهنده جامعه اسلامی می ‏شود؛ ولی وقتی روی آن کار کردند و آن را خراب و معنای آن را عوض کردند و در ذهن‏ ها به صورت دیگری جا انداختند، همین موتور محرّک، به یک داروی مخدّر و خواب آور تبدیل می‏ شود. این گونه است!

در مورد ماجرای اعتقاد به مهدی موعود (عج)؛ یعنی، این‏که در آخرالزّمان از خاندان پیامبر(ص) ، شخصی ظهور می ‏کند که دنیا را از عدل، از دادگستری و از نیکی پر می‏ کند. تبعیض ‏ها، ظلم ‏ها، سوء استفاده‏ ها و فاصله‏ های طبقاتی را از بین می‏ برد؛ نیز خیلی کار کرده‏ اند.

این عقیده که همه مسلمان‏ ها هم به آن معتقدند… از آن عقاید بسیار کارگشا است که به دلیل همین که کارگشا است، دشمن از یک طرف و البته دوستان نادان هم از یک طرف؛ گاهی دوستان نادان از روی نادانی و بر اثر بی‏ توجّهی، کاری می‏ کنند که هیچ دشمن دانایی به آن خوبی نمی‏ تواند ضربه بزند!

حالا بحث ما در مورد دشمنان دانا است؛ سراغ این عقیده آمدند. من سندی را دیدم که مربوط به ده‏ ها سال قبل؛ یعنی، آن اوایلی است که استعمار وارد شمال آفریقا شده بود، چون کشورهای شمال آفریقا؛ خیلی گرایش به اهل بیت (ع) دارند.

حالا مذهبشان هر مذهبی از مذاهب اسلامی که هست؛ امّا محبّ اهل بیت ‏اند. این کشورهای سودان و مغرب و اینها عقیده به مهدویّت در آن جاها خیلی پر رنگ است. آن زمانی که استعمار وارد آن مناطق شد - که ورود استعمار به آن مناطق در قرن گذشته است - یکی از چیزهایی که مزاحم استعمار بود، عقیده به « مهدویّت » بود!

بنده سندی را دیدم که آن بزرگان استعمار و فرماندهان استعماری، توصیه می‏ کنند که ما باید کاری بکنیم که این عقیده به « مهدویت » به تدریج از بین مردم زایل بشود! آن روز استعمارگرهای فرانسوی واستعمارگرهای انگلیسی، در بعضی جاهای آن مناطق بودند - فرقی نمی‏ کند که استعمار از کجا باشد - استعمارگرهای خارجی قضاوتشان این بود که تا وقتی عقیده به « مهدویت » در بین این مردم رایج است؛ ما نمی‏ توانیم اینها را درست در اختیار بگیریم!

ببینید، عقیده به « مهدویت » چقدر مهم است! چقدر خطا می‏ کنند کسانی که به اسم روشنفکری و به اسم تجدّدطلبی، می‏ آیند و عقاید اسلامی را بدون مطالعه، بدون اطّلاع، بدون این‏که بدانند دارند چه کار می‏ کنند، مورد تردید و تشکیک قرار می‏ دهند! اینها همان کاری را که دشمن می‏ خواهد، راحت انجام می‏ دهند!

… چند خصوصیت در این عقیده مهدویت هست، که این خصوصیات برای هر ملّتی، در حکم خون در کالبد و در حکم روح در جسم است. یکی، « امید » است. گاهی اوقات دست‏ های قلدر و قدرتمند، ملّت‏ های ضعیف را به جایی می ‏رسانند که امیدشان را از دست می ‏دهند. وقتی امید را از دست دادند، دیگر هیچ اقدام نمی‏ کنند؛ می ‏گویند چه فایده ‏ای دارد؟ ما که دیگر کار از کارمان گذشته است، با چه کسی در بیفتیم؟ چه اقدامی بکنیم؟ برای چه تلاشی بکنیم؟ ما که دیگر نمی‏ توانیم!

این روح ناامیدی است؛ استعمار این را می‏ خواهد. امروز استکبار جهانی مایل است که ملت‏ های مسلمان و از جمله ملّت عزیز ایران، دچار این حالت بشوند (روح ناامیدی). ای آقا! دیگر نمی‏ شود کاری کرد! دیگر فایده ‏ای ندارد! می‏ خواهند این را به زور در مردم تزریق کنند. ماها که در جریان خبرهای تبلیغاتی و زهرآگین دشمنان قرار داریم؛ به عیان می ‏بینیم که اغلب این خبرهایی که تنظیم می‏ کنند، برای مأیوس کردن مردم است. مردم را از اقتصاد و از فرهنگ مأیوس کنند؛ متدیّنین را از گسترش دین مأیوس کنند؛ آزادی‏ طلب‏ ها و علاقه‏ مندان به مسائل فرهنگی و مسائل سیاسی را از امکان کار سیاسی یا کار فرهنگی مأیوس کنند. آینده را در نظر افرادی که چشم به آینده دوخته ‏اند، تیره و تار جلوه بدهند!

برای چی ؟ برای این که این مجموعه انسانی که دارد با امید کار می‏ کند، این جوشش و این امید را از او بگیرند. آن را به یک موجود مرده، یا شبیه مرده تبدیل بکنند، تا بتوانند هرکاری که مایلند انجام بدهند! با یک ملت زنده که نمی‏ توانند هرکاری که بخواهند، انجام دهند. یک جسم بیهوش مدهوش بی‏ حسی که آن‏جا افتاده است، هرکس هرچه دلش خواست، می‏ تواند به او تزریق کند. با او هرکاری می ‏تواند بکند؛ اما با یک موجود سرحال زنده باهوش متحرک و فعّال که نمی‏ توانند هرکاری را انجام بدهند!

…امروز هر نَفَسی، هر حنجره ‏ای که برای ناامید کردن مردم بدمد، بدانید که این حنجره در اختیار دشمن است؛ چه خودش بداند، چه خودش نداند! هر قلمی که کلمه‏ ای را در جهت نا امید و مأیوس کردن مردم روی کاغذ بیاورد، این قلم متعلق به دشمن است؛ چه صاحب این قلم بداند، چه نداند ! دشمن از او استفاده می‏ کند.

… البته وقتی نتوانستند این عقیده را از مردم بگیرند؛ سعی می‏ کنند آن‏ را در ذهن‏ های مردم خراب کنند. خراب کردن این عقیده چگونه است؟ به این صورت است که بگویند: خب آقا می‏ آید، همه کارها را درست می‏ کند! این خراب کردن عقیده است. این تبدیل کردن یک داروی مقوّی، به یک داروی مخدر و خواب آور است. خود آقا می‏ آید، انجام می‏ دهد؛ یعنی چه؟ امروز تکلیف شما چیست؟ شما امروز باید چه بکنی؟ شما باید زمینه را آماده کنی تا آن بزرگوار، بتواند بیاید و در آن زمینه آماده اقدام بکند.

مبنای کار قدرت‏ های طاغوتی بر این است که فروغ امید را در دل‏ها بمیرانند و همه امیدها را به یک نقطه مادی؛ یعنی، پول و زخارف کم ارزش دنیا متمرکز کنند که سر رشته آن نیز در دست خود آنها است.

همه چیز را با حساب های کمّی و پولی محاسبه می‏ کنند و معنویات را از حساب خارج می‏ کنند و به ویژه می‏ کوشند که آن آینده موعود را از چشم ملت‏ ها دور نگه ‏دارند؛ اما ملت‏ ها باید امیدوار باشند تا این اراده تکوینی الهی تحقق پیدا کند.

…اعتقاد به مهدی موعود (عج)، شیعه را تا امروز از آن همه پیچ و خم‏ های عجیب و غریبی که در سر راهش قرار داده بودند، عبور داده است و امروز بحمدالله عزت و پرچم سربلندی اسلام و قرآن، در دست شما ملت مسلمان و شیعه ایران است. هرجا که چنین اعتقادی باشد، همین امید و مبارزه وجود دارد.

به همین خاطر، یکی از اساسی‏ ترین کارهای استعمار واستکبار و ایادی آنها، این بوده است که عقیده امید و مبارزه را در دل مردم از بین ببرند. بارها خواسته ‏اند این چراغ را خاموش کنند؛ ولی نتوانسته ‏اند.

ما می ‏دانیم که استعمار و استکبار، چه تلاشی را در این جهت - نه فقط در ایران بلکه در سطح دنیای اسلام - انجام داده است؛ تا این چراغ را خاموش کند. در یک گزارش بسیار مهمی که مربوط به سال‏ها قبل است و جدید نیست؛ تلاش گروه‏ های تبلیغی مسیحیت را که از اروپا به سمت شمال آفریقا اعزام می‏ شدند تا جاده استعمار را در آن‏جا صاف کنند، نشان داده بود. یکی از غصّه‏ های دین داران دنیا، این است که قدرت‏مندان مسلّط بر کشورهای مسیحی، تبلیغ علی الظاهر دین مسیح در سطح دنیا را، وسیله ‏ای برای پیش بردن ماشین استعمار قرار دادند و اینها جاده صاف کن استعمار شدند. گروه‏ های تبلیغی وبه اصطلاح تبشیری را، به عنوان تبلیغ مسیحیت - که ظاهرش تبلیغ مسیحیت بود؛ اما باطن قضیه این بود که راه را باز کنند تا استعمارگران اروپایی از کشورهای مختلف اروپای آن روز، وارد کشورهای اسلامی بشوند و قدرت سیاسی را قبضه کنند - به اطراف دنیا فرستادند و متأسفانه در بسیاری از جاها هم موفق شدند.

این گزارش، مربوط به گروه ‏های تبلیغی در شمال آفریقا است. گزارشگر می‏ نویسد:

«یکی از مشکلات ما در سر راه تبلیغ مسیحیت وپیشرفت استعمار در شمال آفریقا و منطقه تونس و مغرب ، این است که این مردم اعتقاد دارند که « مهدی موعود » خواهد آمد و اسلام را سربلند خواهد کرد».

گزارشگر، این را در گزارش رسمی خود می ‏نویسد و برای آن هیأتی که مسؤول رسیدگی به این کارهاست، می ‏فرستد.

بنابراین ،نفس اعتقاد به مهدی موعود (عج)، باعث ایجاد مشکل برای استکبار و استعمار شده بود؛ در حالی که اعتقادی که برادران ما در آن مناطق دنیا دارند، به روشنی و وضوح اعتقادی که ما امروز در این‏جا داریم، نیست؛ بلکه بیشتر، ابهامات و کلی گویی وجود دارد تا تعیین مصداق و مورد و نام و خصوصیات. در عین حال، استعماگران از این امید ترسیدند.

در همین کشور خود ما، یکی از بزرگان علما وروحانیون محترمی که امروز بحمدالله در میان ما هستند وبرکات وجود ایشان باز هم شامل حال مردم می‏ شود؛ برای من نقل می‏ کردند که در اوایل روی کار آمدن رژیم منحوس و فاسد و وابسته پهلوی، آن کودتاگر بی سواد فاقد هرگونه معرفت و معنویت، یکی از آخوندهای وابسته به دربار را صدا کرد و از او پرسید: این قضیه امام زمان چیست که این گونه مشکلاتی برای ما درست کرده است؟ این آخوند هم بر طبق دل و میل او، جوابی می‏ گوید و آن قلدر هم مأموریت می ‏دهد که بروید، مسأله را حل و تمام کنید واین اعتقاد را از دل مردم بیرون بیاورید!! او می‏ گوید : این کار آسان نیست و خیلی مشکلات دارد و باید کم کم وبا مقدمات شروع کنیم. البته آن مقدّمات به فضل پروردگار و با هوشیاری علمای ربانی و آگاهان این کشور، در آن دوران ناکام ماند و نتوانستند آن نقشه شوم را عملی کنند. در کشور ما، یک کودتاچی غاصب، از طرف دستگاه ‏های قدرت استعماری، مأموریت داشت که بیاید ایران را قبضه کند و کشور را دو دستی تحویل دشمن بدهد و برای آن که بتواند بر این مردم مسلط بشود، یکی از مقدّمات لازمش این بود که عقیده به مهدی موعود (عج) را از ذهن مردم پاک کند.

دشمنانِ تفکر و اعتقاد به مهدویت - که این اندیشه را به زیان خود می‏ دانند - همواره تلاش کرده‏اند تا آن‏را از اذهان مردم بزدایند ویا مفاهیم اعتقاد به مهدویت را تحریف کنند؛ لذا امروز در نقطه مقابل این تلاش دشمنان، باید در جهت اعتقاد و عمل و تبلیغ و تبیین حقیقت « مهدویت » حرکت کنیم.

استکبار جهانی و صهیونیزم در تلاش هستند تا ملت های تحت سیطره آنان، به وضع تحمیل شده عادت کنند و آن را رنگی ثابت، ابدی و تغییرناپذیر بپندارند. قدرت‏ های استکباری خواهان غفلت، خواب آلوده بودن، نداشتن آرمان ونیز عدم تحرک ملت‏ ها هستند و چنین وضعی را بهشت خود می‏ دانند؛ امّا انتظار فرج موجب می‏شود که انسان به وضع موجود قانع نباشد و بخواهد به وضعی بهتر وبرتر دست پیدا کند.

اگر فطرت انسانی، تحت فشار قدرت‏ های استکباری، مسخ و لگدمال نشود؛ دل‏ها به طور فطری و طبیعی منتظر چنان آینده‏ ای ( محیطی آکنده از عدل واقعی ) است و بدون تردید آن قدرت متّکی بر عدل مطلق الهی، پرچم خواهد برافراشت.

…قدرت جهنّمی استکبار و صهیونیزم ، امروز با تکیه بر پول وتبلیغات واستفاده از شعارهای ظاهر فریب ( مانند حقوق بشر ، حقوق زن و حقوق اساسی ملت‏ ها ) برای تحمیل ظلم بر ملت‏ ها و ترویج فساد، دورویی، تزویر و ریاکاری و نفاق در جوامع بشری تلاش می‏ کند و در طول تاریخ، چنین شرایطی وجود نداشته است؛ اما برای تحقق ظهور امام زمان (عج)، وجود ظلم و جور، شرط کافی نیست و وجود انسان‏ های صالح، انگیزه‏ های قوی، ایمان‏ های راسخ، گام‏ های استوار و دل‏ های روشن نیز لازم و ضروری‏ است.

دشمن‏ ترین اشخاص با این عقیده وبا شخص آن بزرگوار ،ستمگران عالم‏ اند از روز غیبت آن حضرت - بلکه از روز ولادت آن حضرت - تا امروز؛ آن کسانی که وجودشان با ستم و با زورگویی همراه بوده، به دشمنی با این بزرگوار، با این پدیده الهی، با این نور وبا این شمشیر الهی مشغول شدند. امروز هم مستکبرین وستمگران عالم ، با این فکر و این عقیده، مخالف و دشمن ‏اند. می دانند که این عقیده و این عشق - که در دل‏ های مسلمین، به خصوص در دل های شیعه است - برای هدف‏ های ستمگرانه آنها مزاحم است.

موضوعات: احادیث درمورد تکبر  لینک ثابت
 [ 04:38:00 ب.ظ ]




امام زمان از دیدگاه امام خامنه‌ای (2)

انتظار

الف. مفهوم‏

انتظار« فرج »… یعنی، انتظار حاکمیّت قرآن و اسلام. شما به آنچه فعلاً جهان در آن قرار دارد، قانع نیستید. حتّی به همین پیشرفتی هم که با انقلاب اسلامی به دست آوردید، قانع نیستید. می‏ خواهید باز هم به حاکمیت قرآن و اسلام، نزدیک ‏تر بشوید. این انتظار « فرج » است. انتظار فرج، یعنی، انتظار گشایش از کار انسانیّت.

امروز کار انسانیت، در گره‏ های سخت، پیچیده و گره خورده است.

…، امروز فرهنگ مادّی، به زور به انسان‏ ها تحمیل شده است؛ این یک گره است. امروز در سطح دنیا، تبعیض انسان‏ ها را می‏ آزارد؛ این گره بزرگی است.

امروز کارِ ذهنیتِ غلط مردم دنیا را به آن‏جا رسانده است که فریاد عدالت‏خواه یک ملّت انقلابی، در میان عربده ‏های مستانه قدرت گرایان و قدرتمندان گم می ‏شود؛ این یک گره است.

امروز مستضعفان آفریقا و آمریکای لاتین، میلیون‏ ها انسان گرسنه آسیا و آسیای دور، میلیون‏ ها انسان رنگین پوستی که از ستم تبعیض نژادی رنج می‏ برند؛ چشم امیدشان به یک فریادرس و نجات بخش است و قدرت های بزرگ نمی‏ گذارند، ندای این نجات‏ بخش به گوش آنها برسد؛ این یک گره است.

فرج؛ یعنی، باز شدن این گره ‏ها. دید را وسیع کنیم؛ به داخل خانه خودمان و زندگی معمولی خودمان محدود نشویم. در سطح دنیا « انسانیت » فرج می ‏طلبد؛ امّا راه « فرج » را نمی‏ داند. شما ملّت انقلابی مسلمان، باید با حرکت منظّم خود در تداوم انقلاب اسلامی، به فرج جهانی انسانیّت نزدیک بشوید و شما باید به سوی ظهور مهدی موعود (عج) و انقلاب نهایی اسلامی بشریّت - که سطح عالم را خواهد گرفت و همه این گره‏ ها را باز خواهد کرد - قدم به قدم، خودتان نزدیک بشوید و بشریّت را نزدیک کنید. انتظار « فرج » این است.

« انتظار » ظهور امام زمان (عج)، به معنای انتظار برای پر شدن جهان از عدل و داد و عدالت برای همه انسان‏ ها [و] انتظار رفع ظلم از صحنه زندگی بشر و انتظار فرا رسیدن دنیایی برتر از لحاظ معنوی و مادّی است

« انتظار » به معنای اشتیاق انسان، برای دسترسی به وضعی برتر و بالاتر است و این حالتی است که بشر همیشه باید در خود حفظ کند و پیوسته در حال انتظار فرج الهی باشد.

گشایش ابواب رحمت و معرفت و سرازیر شدن سرچشمه‏ های معرفت بر دل انسان، یکی از عمومی‏ ترین نمونه‏ های انتظار فرج است.
انتظار ظهور، اشتیاق انسان‏ های صالح برای گسترش عدالت است
انتظار؛ یعنی، دل سرشار از امید بودن نسبت به پایان راه زندگی بشر؛ ممکن است کسانی آن دوران را نبینند و نتوانند درک کنند (فاصله هست)؛ امّا بلاشک آن دوران وجود دارد.

ب. ابعاد

انتظار فرج و اعتقاد به مهدویّت علاوه بر ابعاد منطقی، فکری و استدلالی بسیار بارز - آن دارای جنبه‏ های عاطفی، معنوی و ایمانی عمیق و بسیار مهمّی است و امید ناشی از ایمان و اعتقاد به وجود منجی، همواره سرمایه عظیم حرکت‏ های بزرگ در جوامع اسلامی و شیعی شده است.

قانع نشدن به وضع موجود و تلاش فزاینده و مستمر در انجام اعمال نیک و خیر، یک بُعد از انتظار است.

امید به آینده ‏ای روشن - که در آن سراسر زندگی بشر را تفکّر الهی فرا خواهد گرفت - بُعد دیگر انتظار است . ملّت منتظر ایران، با تکیه بر امید به پیشرفت و موفّقیّت، دست به اقدام ، تلاش و انقلاب زد و پیروز شد؛ لذا مردم ما باید روح « انتظار » را به تمام معنا در زندگی خود زنده کنند

ج. آثار

این عقیده مبارک برای شیعه - آن وقتی که آن را درست فهمیده باشد و با آن درست رفتار بکند - یک منبع فیض و یک منبع نور است.

علاوه بر اینکه آحاد مردم مسلمان و معتقدان و شیعه، باید در قلب و در عمل خود، سعی کنند که رابطه معنوی و فکری را با آن بزرگوار حفظ بکنند و خود را به صورتی تربیت کنند و بار بیاورند که امام معصوم - که به اراده الهی و با علم الهی، محیط به همه حرکات ما است - از آنها راضی باشد؛ خود این عقیده نیز آثار و خصوصیاتی دارد که این خصوصیات برای همه ملّت ها و برای ملّت مسلمان ما، حیات بخش است و عمده این خصوصیات و آثار هم، عبارت است از « امید به آینده ».

امروز هر فرد شیعه، می‏ داند که در یک آینده‏ ای - آن آینده، ممکن است خیلی نزدیک باشد، ممکن است دور دست باشد، به هر حال قطعی است - این بساط ظلم و بی عدالتی و زورگویی، که امروز در دنیا هست، برچیده خواهد شد. می‏ داند که این وضعی که مستکبران در دنیا به وجود آورده ‏اند - که هر کسی حرف حقّی بزند و راه حقّی را دنبال کند، از طرف آنها مورد فشار قرار می‏ گیرد و اراده فاسد خودشان را بر ملّت‏ ها تحمیل می‏ کنند - یک روزی از بین خواهد رفت و گردن کشان، طاغیان، یاغیان و قدرت‏ های زورگوی عالم، ناگزیر خواهند شد که در مقابل حقّ، تسلیم بشوند یا از سر راه حرکت حق، برداشته بشوند هر فرد مسلمان - به خصوص هر فرد شیعه - این را می ‏داند و به آن یقین دارد.

این خیلی امید بخش است. این موجب می‏ شود که هر انسان خیرخواه و مصلح و علاقه ‏مند به صلاح ، کار و تلاش و مجاهدت خود را در راه صلاح، با امید به آینده انجام بدهد. ببینید این عقیده چقدر ارزش‏مند، دارای تأثیر و حیات بخش است.(40)

احساسات بسیار خوب است. عواطف پشتوانه بسیاری از اعمال نیکوی انسان‏ ها است. ایمان و عقیده قلبی، به وجود این منجی عظیم عالم، شفابخش بسیاری از بیماری‏ ها و دردهای معنوی و روحی و اجتماعی است.

مردم ما، ولیّ اللَّه اعظم و جانشین خدا در زمین و بقیه اهل بیت پیامبر را، با نام و خصوصیات می‏ شناسند؛ از لحاظ عاطفی و فکری با او ارتباط برقرار می‏ کنند؛ به او می‏ گویند؛ به او شِکوِه می ‏برند؛ از او می‏ خواهند و آن دوران آرمانی (دوران حاکمیّت ارزش‏های والای الهی بر زندگی بشر) را انتظار می‏ برند. این انتظار دارای ارزش زیادی است. این انتظار به معنای آن است که وجود ظلم و ستم در عالم، چشمه امید را از دل‏ های منتظران نمی‏ زداید و خاموش نمی‏ کند. اگر این نقطه امید در زندگی جمعیتی نباشد ، چاره ‏ای ندارد جز این‏که به آینده بشریت، بدبین باش

قبل از ظهور مهدی موعود (عج)، در میدان‏ های مجاهدت، انسان‏ های پاک امتحان می‏ شوند. در کوره‏ های آزمایش وارد می‏ شوند و سربلند بیرون می‏ آیند و جهان به دوران آرمانی و هدفیِ مهدی موعود - ارواحنا فداه - روز به روز نزدیک تر می‏ شود. این، آن امید بزرگ است

انتظار و امید، به انسان جرأت اقدام و حرکت و نیرو می‏ بخشد و شیعیان و پیروان آن حضرت، باید کسب آمادگی معنوی، روحی و ایمانی را جزو وظایف خود بدانند و سرمایه عظیم امید، ایمان و نورانیت را در خود ایجاد کنند تا در حرکت جهانی امام زمان (عج)، در ردیف نزدیکان (خواص)، یاران و همکاران آن حضرت قرار گیرند.

موضوعات: احادیث درمورد تکبر  لینک ثابت
 [ 04:36:00 ب.ظ ]




امام زمان از دیدگاه امام خامنه‌ای <1>

شیعه و مهدویّت‏

فرقی که ما شیعه‏ ها، با دیگران و بقیه فِرَق اسلامی و غیر اسلامی داریم، این است که ما این شخص عظیم و عزیز را می‏ شناسیم؛ اسمش را می ‏دانیم؛ تاریخ ولادتش را می‏ دانیم؛ پدر و مادر عزیزش را می‏ شناسیم و قضایایش را می ‏دانیم؛ ولی دیگران اینها را نمی‏ دانند. آنها عقیده پیدا نکردند، یا باخبر نشدند و نمی ‏دانند؛ ولی ما می ‏دانیم، تفاوت این‏جا است. به همین دلیل است که توسّلات شیعه، زنده‏ تر، پر شورتر، با معناتر و با جهت‏ تر است.

خصوصیت اعتقاد شیعه در این مسأله، این است که یک موضوع کلّی را با همه خصوصیاتش، با معرّفی کامل شخص می‏ شناسد، در ابهام نیست.

ما، ولیّ و سیّد خود را، سرور و سالار عالمیان - را که امام ما - است می‏ شناسیم. پدر، مادر، تاریخ تولّد و قضایای ولادت مبارک او را می‏ دانیم. کسانی این قضایا را با خبرهای صادق و موثّق نقل کرده ‏اند، همه اینها برای ما روشن است؛ لذا ما می ‏دانیم که عشق ما، دل ما و ایمان ما، متوجّه و متعلّق به کیست.

این حقیقت، در هیچ جای جهان اسلام، مثل محیط زندگی ملّت عزیز ما و شیعیان، این برجستگی و این چهره درخشان و این روح پر تپش و پر امید را ندارد. این به خاطر آن است که ما، به برکت روایات متواتره خودمان، شخص مهدی موعود (عج) را با خصوصیاتش می‏ شناسیم.

عید اللَّه الاکبر

روز ولادت مهدی موعود - ارواحنا لتراب مقدمه الفداء - حقیقتاً روز عید همه انسان‏ های پاک و آزاده عالم است. فقط کسانی در این روز، ممکن است احساس شادی و خرسندی نکنند که یا جزو پایه‏ های ظلم و یا جزو پیروان طواغیت و ستمگران عالم باشند؛ و الاّ کدام انسان آزاده ‏ای است که از گسترش عدالت، از بر افراشته شدن پرچم دادگری و رفع ظلم در سراسر جهان، خرسند نشود و آن را آرزو نکند!

تفاوت عید ولادت حضرت بقیة اللَّه با بقیه اعیاد اسلامی این است که اعیاد بزرگ، همه از گذشته حکایت می‏ کنند؛ امّا عید ولادت حضرت بقیةاللَّه به آینده نوید می‏‌دهد. برای همین است که دل‏ های مؤمنان، به این روز بزرگ و این ولادت عظیم، وابسته است.
روز نیمه شعبان، روز امید و ایمان به آینده، روز مجاهدان پاکباز و صادق و روز نگاه به آینده روشن و تلاش برای آن است.

روز ولادت حضرت مهدی موعود - ارواحنا فداه - یک عید حقیقی، برای همه افراد بشر و آن کسانی که ستمی کشیدند؛ رنجی بردند؛ دلی سوزاندند؛ اشکی ریختند و انتظاری کشیدند و کسانی که با مشاهده ناملایمات، در طول حیات خود و در هر نقطه‏ ای از عالم - و حتّی در نقطه‏ ای از تاریخ - مصیبتی تحمّل کرده اند؛ است. همه آنها در مثل چنین روزی و به یاد امروز، احساس شادمانی و امید و نشاط کرده ‏اند.

این ولادت بزرگ و این حقیقت عظیم، متعلّق به یک ملّت و یک زمان خاص نیست؛ بلکه متعلّق به بشریّت است. این « میثاق اللَّه الَّذی‏ أَخذَهُ وَ وَکَّدَهُ » میثاق خدا با انسان است. « وَعْدَ اللَّه الَّذی‏ ضَمِنَهُ » این وعده خدا است که تحقّق آن را ضمانت کرده است. همه انسان‏ های طول تاریخ، نسبت به این پدیده عظیم و شگفت آور، احساس نیاز معنوی و قلبی کرده‏ اند؛ چون تاریخ از اوّل تا امروز و از امروز تا لحظه طلوع آن خورشید جهان تاب ، با ظلم و بدی و پلیدی، آمیخته بوده است.

همه کسانی که از ظلمی رنج برده ‏اند - چه آنهایی که به خود آنان ظلم شده است و رنج برده‏ اند و چه کسانی که به ستم کشی دیگران نگاه کرده ‏اند و رنج برده ‏اند - با یاد ولادت این منجی عظیم تاریخ و بشر ، در دلشان امیدی به وجود می‏ آید.

… روز ولادت ، برای همه بشر و تاریخ - حتّی برای گذشتگان - عید است. کسانی که در دوران تاریک فرعون‏ ها، نمرودها، ابوجهل‏ ها و سلاطین ظالم، در فقر و ظلم و تبعیض سر کردند و مردند و رنج کشیدند و روی خوبی ندیدند، امروز (نیمه شعبان) برای آنها هم عید است.

اگر روح آنها در عالم برزخ، از بعضی از تفضّلاتی که پاره‏ ای از ارواح برخوردارند، بهره ‏مند باشند؛ یقیناً آنها هم مثل چنین روزی، شادی خواهند کرد. امروز با بقیه ایّام و اعیاد تفاوت دارد. واقعاً اگر ما امروز را ((عید اللَّه الاکبر)) بنامیم، مبالغه و گزاف نیست

عطر حضور

امام بزرگوار و عزیز و معصوم و قطب عالم امکان و ملجأ همه خلایق، اگرچه غایب است و ظهور نکرده؛ امّا حضور دارد. مگر می ‏شود حضور نداشته باشد؟ مؤمن، این حضور را در دل خود و با وجود و حواسّ خویش، حسّ می‏ کند. آن مردمی که می‏نشینند، راز و نیاز می‏ کنند، دعای « ندبه » را با توجّه می‏ خوانند، زیارت « آل یاسین » را زمزمه می‏ کنند و می‏ نالند؛ می‏ فهمند چه می‏ گویند. آنها حضور این بزرگوار را حس می‏ کنند، لو هنوز ظاهر نشده و غایب است. غیبت او، به احساس حضورش ضرری نمی ‏زند. ظهور نکرده است؛ امّا هم در دل‏ ها و هم در متن زندگی ملّت حضور دارد. مگر می‏ شود حضور نداشته باشد؟

شیعه خوب، کسی است که این حضور را حس کند و خود را در حضور او احساس نماید. این ، به انسان امید و نشاط می‌‏بخشد.

یکی از آن خورشیدهای فروزان، به فضل و کمک پروردگار و به اراده الهی، امروز در زمان ما به عنوان « بقیّة اللَّه فی ارضه »، به عنوان « حجّة اللَّه علی عباده »، به عنوان « صاحب زمان » و « ولیّ مطلق الهی » در روی زمین وجود دارد. برکات وجود او، انوار ساطعه از وجود او، امروز هم به بشر می‏‌رسد.

امروز وجود مقدّس حضرت حجّت - ارواحنا فداه - در میان انسان‏ های روی زمین، منبع برکت، منبع علم، منبع درخشندگی، زیبایی و همه خیرات است.

چشم ‏های ناقابل و تیره ما، آن چهره ملکوتی را از نزدیک نمی ‏بیند؛ امّا او مثل خورشیدی درخشان است. با دل‏ ها مرتبط و با روح‏ ها و باطن‏ ها متّصل است و برای انسانی که دارای معرفت باشد، موهبتی از این برتر نیست که احساس کند، ولیّ خدا، امام بر حق، عبد صالح، بنده برگزیده، در میان همه بندگان عالم و مخاطب به خطاب خلافت الهی در زمین، با او و در کنار او است. او را می ‏بیند و با او مرتبط است

این بزرگوار، در فضای ذهنی و معنوی جامعه ما، حضور دارد و جوانان مؤمن و با اخلاص نیز با آن حضرت، قلباً در ارتباط هستند. این ارتباط، به معنای حقیقی کلمه، دو جانبه است و در حالات برجسته شور و محبّت و احساس و عواطفی که ملّت ایران، نسبت به این بزرگوار دارند، این ارتباط طرفینی است.

امام معصوم و بازمانده عترت پیغمبر و اهل‏بیت (ع)، در طول این زمان های اخیر، در میان جوامع بشری بوده است؛ امروز هم در میان ما است.

ارتباط قلبی و معنوی بین آحاد مردم و امام زمان (عج)، امید و انتظار را به طور دائم در دل آنها زنده نگه می‌‏دارد و این خود، یکی از پر برکت‏‌ترین حالات انسانی است

اهل معنا و باطن، در توسّلات معنوی خود، این بزرگوار را مورد توجّه و نظر دائمی قرار می ‏دهند و به آن حضرت توسّل می‏ جویند و توجّه می ‏کنند. نفس پیوند قلبی و تذکّر و توجّه روحی به آن مظهر رحمت و قدرت و عدل حق تعالی ، انسان را عروج و رشد می‏ دهد و وسیله پیشرفت انسان را - روحاً و معناً - فراهم می‏ کند.

این، یک میدان وسیعی است. هر کسی در باطن و قلب و دل و جان خود، با این بزرگوار مرتبط باشد، بهره خودش را خواهد برد. البته، توجّه به کانون نور، باید توجّه حقیقی باشد.

لقلقه زبان در این زمینه، تأثیر چندانی ندارد. اگر انسان، روحاً متوجّه و متوسّل شد و معرفت کافی برای خود به وجود آورد، بهره خودش را خواهد برد. این، یک میدان فردی و تکامل شخصی و معنوی است.

نزدیک شدن به امام زمان (عج)، نه نزدیک شدن در مکان هست و نه نزدیک شدن به زمان. شما که می‏ خواهید به ظهور امام زمان (عج) نزدیک بشوید؛ ظهور امام زمان (عج) یک تاریخ معیّنی ندارد که صد سال دیگر مثلاً یا پنجاه سال دیگر… تا ما بگوییم که ما از این پنجاه سال، یک سال و دو سال و سه سالش را گذراندیم، چهل و شش سال و چهل و هفت سال دیگر باقی مانده [است‏]. نه؛ از لحاظ مکان هم نیست که ما بگوییم: ما از این‏جا حرکت می‏ کنیم به طرف مثلاً شرق یا غرب عالم یا شمال یا جنوب عالم، تا ببینیم که ولی‏ عصر(عج) کجا است و به او برسیم، نه.

نزدیک شدن ما به امام زمان (عج) یک نزدیک شدن معنوی است؛ یعنی، شما در هر زمانی تا پنج سال دیگر، تا ده سال دیگر، تا صد سال دیگر که بتوانید کیفیت و کمیت جامعه اسلامی را افزایش بدهید، امام زمان - صلوات اللَّه علیه - ظهور خواهد کرد.

موضوعات: احادیث درمورد تکبر  لینک ثابت
 [ 04:32:00 ب.ظ ]





اهداء ثواب نماز و قرائت قرآن به امام زمان (ع)

ائمه معصومین، علیهم السلام از این هدیه ها بی نیازند، همانگونه که دریا از آنچه ابرها بر آن می بارند بی نیاز است . ولی ما بی نیاز نیستیم از اینکه به ایشان هدیه ای تقدیم نماییم .
یکی از آداب و وظایف مؤمنان منتظر در عصر غیبت، هدیه کردن ثواب نماز یا قرائت قرآن به امام زمان علیه السلام، است . همانطور که هر یک از ما برای نشان دادن علاقه و محبت خود به دیگران، کلمات محبت آمیز بر زبان می آوریم، به دیدارشان می رویم یا به آنان هدیه می دهیم تا از دوستی و محبت متقابل آنها برخوردار شویم، با بر زبان آوردن آیات زیبای قرآن یا عبارات و آیات نماز، عشق و علاقه قلبی خویش را به مولایمان حضرت صاحب الزمان (ع) هدیه می کنیم تا از محبت و دوستی آن امام بزرگوار بیشتر بهره مند گردیم .
چنانکه نقل است در زمان امام حسن مجتبی (ع) دخترک خدمتکاری با دسته گلی خوشبو نزد امام آمد و شاخه گلی را به آن حضرت هدیه نمود . امام در مقابل این کار پاداش بزرگی به وی بخشید . سپس در مقابل نگاه متعجب اطرافیان خود فرمود: خداوند به ما دستور داده و فرموده است:هر گاه کسی شما را ستایش کند شما باید در مقابل به ستایشی بهتر از آن یا مانند آن پاسخ دهید . (1)در واقع ائمه معصومین، علیهم السلام ما از این هدیه ها بی نیازند، همانگونه که دریا از آنچه ابرها بر آن می بارند بی نیاز است . ولی ما بی نیاز نیستیم از اینکه به ایشان هدیه ای تقدیم نماییم .
البته در اینکه نماز مخصوصی به عنوان هدیه به حضرت مهدی یا به یکی از ائمه اطهار، علیهم السلام، به جای آوریم یا سوره ای را به عشق آنان ختم کنیم، هیچ حد و وقت و شماره ای نیست و هر کس به مقدار محبت و توانایی اش به محبوبش هدیه تقدیم می کند و بر حسب طاقتش او را خدمت می نماید . بدون شک نماز و قرآنی که با این نیت آغاز می شود علاوه بر ثواب و پاداشی که برای صاحب آن به همراه دارد، پیوند و ارتباط انسان مومن را با امام غائبش محکم تر می کند که به وسیله آن می تواند به محبوب خویش نزدیک تر شود .
چنانکه امام موسی کاظم (ع) در فضیلت آنان که ثواب قرائت و ختم قرآن رابه پیامبر و ائمه اطهار، علیهم السلام، هدیه می کنند، فرموده اند:پاداش آنان این است که در روز قیامت با ما اهل بیت خواهند بود .همچنین یکی از معصومین، علیهم السلام، روایت است که فرموده اند:هر کس ثواب نماز خود (چه واجب و چه مستجب) را برای رسول خدا و امیر المؤمنین و امامان بعد از آن حضرت، علیهم السلام، قرار دهد خداوند ثواب نمازش را آنقدر افزایش می دهد که از شمارش آن نفس قطع می گردد و پیش از آنکه روحش از بدنش برآید به او گفته می شود: هدیه تو به ما رسید پس امروز، روز پاداش و تلافی کردن (نیکیهای) توست . دلت خوش و چشمت روشن باد به آنچه خداوند برایت مهیا فرموده و گوارایت باد آنچه که به آن رسیده ای .

موضوعات: احادیث درمورد تکبر  لینک ثابت
 [ 02:45:00 ب.ظ ]




چهل حدیث گهربار از امام زمان حضرت مهدی(عج)
امام زمان میفرمایند:
اگر شيعيان ما ـ كه خداوند آنها را به طاعت و بندگى خويش موفّق بدارد ـ در وفاى به عهد و پيمان الهى اتّحاد واتّفاق مى‌داشتند و عهد و پيمان را محترم مى‌شمردند، سعادت ديدار ما به تأخير نمى‌افتاد و زودتر به سعادت ديدار ما نائل مى‌شدند…

1- توجّه امام مهدى(عليه السلام) به شيعيان خويش

إِنّا غَيْرُ مُهْمِلينَ لِمُراعاتِكُمْ، وَ لا ناسينَ لِذِكْرِكُمْ، وَ لَوْ لا ذلِكَ لَنَزَلَ بِكُمُ اللاَّْواهُ، وَ اصْطَلَمَكُمُ الاَْعْداءُ. فَاتَّقُوا اللّهَ جَلَّ جَلالُهُ وَ ظاهِرُونا:

ما در رعايت حال شما كوتاهى نمى‌كنيم و ياد شما را از خاطر نبرده ‌يم، كه اگر جز اين بود گرفتارى‌ها به شما روى مى‌آورد و دشمنان، شما را ريشه كن مى‌كردند. از خدا بترسيد و ما را پشتيبانى كنيد.

2- عمل صالح و تقرّب به اهل بيت(عليهم السلام)

فَلْيَعْمَلْ كُلُّ امْرِء مِنْكُمْ بِما يُقَرَّبُ بِهِ مِنْ مَحَبَّتِنا، وَلْيَتَجَنَّبْ ما يُدْنيهِ مِنْ كَراهِيَّتِنا وَ سَخَطِنا، فَإِنَّ امْرَأً يَبْغَتُهُ فُجْأَةً حينَ لا تَنْفَعُهُ تَوْبَةٌ، وَ لا يُنْجيهِ مِنْ عِقابِنا نَدَمٌ عَلى حَوْبَة:

هر يك از شما بايد به آنچه كه او را به دوستى ما نزديك مى‌سازد، عمل كند و از آنچه كه خوشايند ما نبوده و خشم ما در آن است، دورى گزيند، زيرا خداوند به طور ناگهانى انسان را مى‌گيرد، در وقتى كه توبه برايش سودى ندارد و پشيمانى او را از كيفر ما به خاطر گناهش نجات نمى‌دهد.

3- تسليم در مقابل دستورهاى اهل بيت(عليهم السلام)

فَاتَّقُوا اللّهَ، وَ سَلِّمُوا لَنا، وَ رُدُّو الاَْمْرَ إِلَيْنا، فَعَلَيْنَا الاِْصْدارُ، كَما كانَ مِنَّا الاِْيرادُ، وَ لا تَحاوَلُوا كَشْفَ ما غُطِّىَ عَنْكُمْ، وَ اجْعَلُوا قَصْدَكُمْ إِلَيْنا بِالْمَوَدَّةِ عَلَى السُّنَّةِ الْواضِحَةِ:

از خدا بترسيد و تسليم ما شويد و كارها را به ما واگذاريد، بر ماست كه شما را از سرچشمه، سيراب برگردانيم، چنان كه بردن شما به سرچشمه از ما بود، در پى كشف آنچه از شما پوشيده شده نرويد. مقصد خود را با دوستى ما بر اساس راهى كه روشن است به طرف ما قرار دهيد.

4- تحقّق حتمى حقّ

أَبَى اللّهُ عَزَّوَجَلَّ لِلْحَقِّ إِلاّ إِتْمامًا وَ لِلْباطِلِ إِلاّ زَهُوقًا، وَ هُوَ شاهِدٌ عَلَىَّ بِما أَذْكُرُهُ:

خداوند مقدّر فرموده است كه حقّ به مرحله نهايى و كمال خود برسد و باطل از بين برود، و او بر آنچه بيان نمودم گواه است.

5- خلقت هدفدار و هدايت پايدار

إِنَّ اللّهَ تَعالى لَمْ يَخْلُقِ الْخَلْقَ عَبَثًا وَ لا أَهْمَلَهُمْ سُدًى بَلْ خَلَقَهُمْ بِقُدْرَتِهِ وَ جَعَلَ لَهُمْ أَسْماعًا وَ أَبْصارًا وَ قُلُوبًا وَ أَلْبابًا ثُمَّ بَعَثَ إِلَيْهِمُ النَّبِيّينَ عَلَيْهِمُ السَّلامُ مُبَشِّرينَ وَ مُنْذِرينَ، يَأْمُرُونَهُمْ بِطاعَتِهِ وَ يَنْهَوْنَهُمْ عَنْ مَعْصِيَتِهِ وَ يُعَرِّفُونَهُمْ ما جَهِلُوهُ مِنْ أَمْرِ خالِقِهِمْ وَ دينِهِمْ وَ أَنـْزَلَ عَلَيْهِمْ كِتابًا، وَ بَعَثَ إِلَيْهِمْ مَلائِكَةً يَأْتينَ بَيْنَهُمْ وَ بَيْنَ مَنْ بَعَثَهُمْ إِلَيْهِمْ بِالْفَضْلِ الَّذى جَعَلَهُ لَهُمْ عَلَيْهِمْ:

خداوند متعال، خلق را بيهوده نيافريده و آنان را مهمل نگذاشته است، بلكه آنان را به قدرتش آفريده و براى آنها گوش و چشم و دل و عقل قرار داده، آن گاه پيامبران را كه مژده دهنده و ترساننده هستند به سويشان برانگيخت تا به طاعتش دستور دهند و از نافرمانى‌اش جلوگيرى فرمايند و آنچه را از امر خداوند و دينشان نمى‌دانند به آنها بفهمانند و بر آنان كتاب فرستاد و به سويشان فرشتگان برانگيخت تا آنها ميان خدا و پيامبران ـ به واسطه تفضّلى كه بر ايشان روا داشته ـ واسطه باشند.

6- ظهور حقّ

إِذا أَذِنَ اللّهُ لَنا فِى الْقَوْلِ ظَهَرَ الْحَقُّ وَ اضْمَحَلَّ الْباطِلُ، وَ انْحَسَرَ عَنْكُمْ:

هرگاه خداوند به ما اجازه دهد كه سخن گوييم، حقّ ظاهر خواهد شد و باطل از ميان خواهد رفت و خفقان از [سرِ] شما برطرف خواهد شد.

7- تفتيش ناروا

مَنْ بَحَثَ فَقَدْ طَلَبَ، وَ مَنْ طَلَبَ فَقَدْ دَلَّ، وَ مَنْ دَلَّ فَقَدْ أَشاطَ وَ مَنْ أَشاطَ فَقَدْ أَشْرَكَ:

حضرت مهدى(عليه السلام) در خصوص كسانى كه در جستجوى او بوده اند تا به حاكم جور تحويلش دهند فرموده است: آن كه بكاود، بجويد و آن كه بجويد دلالت دهد و آن كه دلالت دهد به هدف رسد و هر كه [در مورد من] چنين كند، شرك ورزيده است.

8- ظهور حقّ به اذن حقّ

فَلا ظُهُورَ إِلاّ بَعْدَ إِذْنِ اللّهِ تَعالى ذِكْرُهُ وَ ذلِكَ بَعْدَ طُولِ الاَْمَدِ وَ قَسْوَةِ الْقُلُوبِ وَ امْتِلاءِ الاَْرْضِ جَوْرًا:

ظهورى نيست، مگر به اجازه خداوند متعال و آن هم پس از زمان طولانى و قساوت دل‌ها و فراگير شدن زمين از جور و ستم.

9- مدّعيان دروغگو

سَيَأْتى إلى شيعَتى مَنْ يَدَّعِى المُشاهَدَةَ. أَلا فَمَنِ ادَّعَى المُشاهَدَةَ قَبْلَ خُرُوجِ السُّفْيانى وَ الصَّيْحَةِ فَهُوَ كَذّابٌ مُفْتَر وَ لا حَوْلَ وَ لا قُوَّةَ إِلاّ بِاللّهِ الْعَلِىِّ الْعَظيم:

آگاه باشيد به زودى كسانى ادّعاى مشاهده (نيابت خاصّه) مرا خواهند كرد. آگاه باشيد هر كس قبل از خروج «سفيانى» و شنيدن صداى آسمانى، ادّعاى مشاهده مرا كند دروغگو و افترا زننده است؛ حركت و نيرويى جز به خداى بزرگ نيست.

10- دنيا در سراشيبى زوال

إِنَّ الدُّنْيا قَدْ دَنا فَناؤُها وَ زَوالُها وَ أَذِنَتْ بِالْوِداعِ وَ إِنّى أَدْعُوكُمْ إِلَى اللّهِ وَ رَسُولِهِ(صلى الله عليه وآله وسلم) وَ الْعَمَلِ بِكِتابِهِ وَ إِماتَةِ الْباطِلِ وَ إِحْياءِ السُّنَّةِ:

دنيا فنا و زوالش نزديك گرديده و در حال وداع است، و من شما را به سوى خدا و پيامبرش ـ كه درود خدا بر او و آلش باد ـ و عمل به قرآنش و ميراندن باطل و زنده كردن سنّت، دعوت مى‌كنم.

11- ذخيره بزرگ

أَنَا بَقِيَّةٌ مِنْ آدَمَ وَ ذَخيرَةٌ مِنْ نُوح وَ مُصْطَفى مِنْ إِبْراهيمَ وَ صَفْوَة مِنْ مُحَمَّد(صَلَّى اللّهُ عَلَيْهِمْ أَجْمَعينَ):

من باقيمانده آدم و ذخيره نوح و برگزيده ابراهيم و خلاصه محمّد (درود خدا بر همگى آنان باد) هستم.

12- حجّت خدا

زَعَمَتِ الظَّلَمَةُ أَنَّ حُجَّةَ اللّهِ داحِضَةٌ وَ لَوْ أُذِنَ لَنا فِى الْكَلامِ لَزالَ الشَّكُّ:

ستمگران پنداشتند كه حجّت خدا از بين رفته است، در حالى كه اگر به ما اجازه سخن گفتن داده مى‌شد، هر آينه تمام شكّ‌ها را از بين مى‌برديم.

13- عطسه، نشانه سلامت

أَلا أُبَشِّرُكَ فِى الْعِطاسِ فَقُلْتُ بَلى قالَ: هُوَ أَمانٌ مِنَ الْمَوْتِ ثَلاثَةَ أَيّام:

نسيم، خدمتكار حضرت مهدى(عليه السلام) گويد: آن حضرت به من فرمود: آيا تو را در مورد عطسه كردن بشارت دهم؟ گفتم: آرى. فرمود: عطسه، علامتِ امان از مرگ تا سه روز است.

14- نماز، طردكننده شيطان

ما أُرْغِمَ أَنْفُ الشَّيْطانِ بِشَىْء مِثْلِ الصَّلوةِ، فَصَلِّها وَ أَرْغِمْ أَنْفَ الشَّيْطانِ:

هيچ چيز مثل نماز، بينى شيطان را به خاك نمى‌مالد، پس نماز بخوان و بينى شيطان را به خاك بمال.

15- حق الناس

لا يَحِلُّ لاَِحَد أَنْ يَتَصَرَّفَ فى مالِ غَيْرِهِ بِغَيْرِ إِذْنِهِ:

تصرّف در مال هيچ كس بدون اجازه او جايز نيست.

16- پناه بردن به خدا

أَعُوذُ بِاللّهِ مِنَ الْعَمى بَعْدَ الْجَلاءِ وَ مِنَ الضَّلالَهِ بَعْدَ الْهُدى وَ مِنْ مُوبِقاتِ الاَْعْمالِ وَ مُرْدِياتِ الْفِتَنِ:

پناه به خدا مى‌رم از نابينايى بعد از بينايى و از گمراهى بعد از راهيابى و از اعمال ناشايسته و فرو افتادن در فتنه‌ها.

17- اسوه هاى حقيقت

إِنَّ الْحَقَّ مَعَنا وَ فينا، لا يَقُولُ ذلِكَ سِوانا إِلاّ كَذّابٌ مُفْتَر:

حقّ با ما و در ميان ماست، كسى جز ما چنين نگويد، مگر آن كه دروغگو و افترا زننده باشد.

18- ظهور فَرَج به اذن خدا

وَ أَمّا ظُهُورُ الْفَرَجِ فَإِنَّهُ إِلَى اللّهِ عَزَّوَجَلَّ، كَذَبَ الْوَقّاتُونَ. وَ أَمّا قَوْلُ مَنْزَعَمَ أَنَّ الْحُسَيْنَ(عليه السلام) لَمْ يُقْتَلْ، فَكُفْرٌ وَ تَكْذيبٌ وَ ضَلالٌ:

امّا ظهور فرج، موكول به اراده خداوند متعال است و هر كس براى ظهور ما وقت تعيين كند دروغگوست. و امّا گفته كسانى كه پنداشته‌اند امام حسين(عليه السلام) كشته نشده، كفر و دروغ و گمراهى است.

19- شناخت خدا

إِنَّ اللّهَ تَعالى هُوَ الَّذى خَلَقَ الاَْجْسامَ وَ قَسَّمَ الاَْرْزاقَ لاَِنَّهُ لَيْسَ بِجِسْم وَلا حالّ فيجِسْم«لَيْسَ كَمِثْلِهِ شَىءٌ وَ هُوَالسَّميعُ الْعَليمُ»:

همانا خداوند متعال، كسى است كه اجسام را آفريده و ارزاق را تقسيم فرموده، او جسم نيست و در جسمى هم حلول نكرده، چيزى مثل او نيست و شنوا و داناست.

20- ائمّه(عليهم السلام) دست پرورده‌هاى پروردگار

إِنَّ اللّه مَعَنا و لا فاقَةَ بِنا إِلى غَيْرِهِ وَ الْحَقَّ مَعَنا فَلَنْ يُوحِشَنا مَنْ قَعَدَ عَنّا وَ نَحْنُ صَنائِعُ رَبِّنا وَ الْخَلْقُ بَعْدُ صَنائِعُنا:

خداوند با ماست، و به جز ذات پروردگار به چيزى نياز نداريم، و حقّ با ماست. اگر كسانى با ما نباشند، هرگز در ما وحشتى ايجاد نمى‌شود، ما دست‌پرورده‌هاى پروردگارمان، و مردمان، دست‌پرورده‌هاى ما هستند.

21- دانش حقيقى

أَلْعِلْمُ عِلْمُنا وَ لا شَىْءَ عَلَيْكُمْ مِنْ كُفْرِ مَنْ كَفَرَ:

دانش، دانشِ ماست، از كفرِ كافر، گزندى بر شما نيست.

22- اتّفاق و وفاى به عهد

لَوْ أَنَّ أَشْياعَنا وَفَّقَهُمُ اللّهُ لِطاعَتِهِ عَلَى اجْتِماع مِنَ الْقُلُوبِ فِى الْوَفاءِ بِالْعَهْدِ عَلَيْهِمْ لَما تَأَخَّرَ عَنْهُمُ الُْيمْنُ بِلِقائِنا وَ لَتَعَجَّلَتْ لَهُمُ السَّعادَةُ بِمُشاهَدَتِنا:

اگر شيعيان ما ـ كه خداوند آنها را به طاعت و بندگى خويش موفّق بدارد ـ در وفاى به عهد و پيمان الهى اتّحاد واتّفاق مى‌داشتند و عهد و پيمان را محترم مى‌شمردند، سعادت ديدار ما به تأخير نمى‌افتاد و زودتر به سعادت ديدار ما نائل مى‌شدند.

23- ما را آزردند

قَدْ آذانا جُهَلاءُ الشّيعَةِ وَ حُمَقاؤُهُمْ، وَ مَنْ دينُهُ جَناحُ الْبَعُوضَةِ أَرْجَحُ مِنْهُ:

حضرت مهدى(عليه السلام) به محمّد بن على بن هلال كرخى فرموده‌اند :نادانان و كم‌خردان شيعه و كسانى كه بال پشه از ديندارى آنان محكمتر است، ما را آزردند.

24- بيزارى از غاليان

أَنـَا بَرىءٌ إِلَى اللّهِ وَ إِلى رَسُولِهِ مِمَّنْ يَقُولُ إِنّا نَعْلَمُ الْغَيْبَ وَ نُشارِكُهُ فيمُلْكِهِ أَوْ يُحِلُّنا مَحَلاًّ سِوَى الَْمحَلِّ الَّذى رَضِيَهُ اللّهُ لَنا:

من از افرادى كه مى‌گويند: ما اهل بيت [مستقلاًّ از پيش خود و بدون دريافت از جانب خداوند] غيب مى‌دانيم و در سلطنت و آفرينش موجودات با خدا شريك هستيم، ما را از مقامى كه خداوند براى ما پسنديده بالاتر مى‌برند، نزد خدا و رسولش، بيزارى مى‌جويم.

25- از واجبات‌ترين مستحبات

سَجْدَةُ الشُّكْرِ مِنْ أَلْزَمِ السُّنَنِ وَ أَوْجَبِها:

سجده شكر از لازم‌ترين و واجب‌ترين مستحبّات است.

26- فضيلت تعقيبات نماز

إِنَّ فَضْلَ الدُّعاءِ وَ التَّسْبيحِ بَعْدَ الْفَرائِضِ عَلَى الدُّعاءِ بِعَقيبِ النَّوافِلِ كَفَضْلِ الْفَرائِضِ عَلَى النَّوافِلِ:

فضيلت دعا و تسبيح بعد از نمازهاى واجب در مقايسه با دعا و تسبيح پس از نمازهاى مستحبى، مانند فضيلت واجبات بر مستحبّات است.

27- سجده، مخصوص خداست

فَأَمّا السُّجُودُ عَلَى الْقَبْرِ فَلا يَجُوزُ:

سجده بر قبر جايز نيست.

28- راه اندازى كار مردم

أَرْخِصْ نَفْسَكَ وَ اجْعَلْ مَجْلِسَكَ فِىَ الدِّهْليزِ وَ اقْضِ حَوائِجَ النّاسِ:

خودت را [براى خدمت] در اختيار مردم بگذار، و محلّ نشستن خويش را درِ ورودى خانه قرار بده، و حوائج مردم را برآور.

29- امنيّت بخش زمين

إِنّى أَمانٌ لاَِهْلِ الاَْرْضِ كَما أَنَّ النُّجُومَ أَمانٌ لاَِهْلِ السَّماءِ:

وجود من براى اهل زمين، سبب امان و آسايش است، همچنان كه ستارگان سبب امان آسماناند.

30- رجوع به راويان حديث

وَ أَمَّا الْحَوادِثُ الْواقِعَةُ فَارْجِعُوا فيها إِلى رُواةِ حَديثِنا فَإِنَّهُمْ حُجَّتى عَلَيْكُم وَ أَنـَا حُجَّةُاللّهِ عَلَيْهِمْ:

در پيشامدهاى مهمّ اجتماعى به راويان حديث ما مراجعه كنيد، زيرا كه آنان حجّت من بر شما هستند و من هم حجّت خدا بر آنان هستم.

31- مطاع، نه مطيع كسى

إِنَّهُ لَمْ يَكُنْ أَحَدٌ مِنْ آبائى إِلاّ وَقَدْ وَقَعَتْ فى عُنُقِهِ بَيْعَةٌ لِطاغِيَةِ زَمانِهِ وَ إِنّى أَخْرُجُ حينَ أَخْرُجُ وَ لا بَيْعَةَ لاَِحَد مِنَ الطَّواغيتِ فى عُنُقى:

هر يك از پدرانم بيعت يكى از طاغوت هاى زمان به گردنشان بود، ولى من در حالى قيام خواهم كرد كه بيعت هيچ طاغوتى به گردنم نباشد.

32- آفتاب پشت ابر

وَ أَمّا وَجْهُ الاِْنْتِفاعِ بى فى غَيْبَتى فَكَالاِْنْتِفاعِ بِالشَّمْسِ إِذا غَيَّبَها عَنِ الاَْبْصارِ السَّحابُ:

كيفيّت بهره‌ورى از من در دوران غيبت، مانند كيفيّت بهره‌ورى از آفتاب است هنگامى كه ابر آن را از چشم‌ها پنهان سازد.

33- سبقت اراده خدا بر همه چيز

وَ لكِنَّ اَقْدارَ اللّهِ عَزَّوَجَلَّ لاتُغالَبُ، وَ إِرادَتُهُ لاتُرَدُّ، وَ تَوْفيقُهُ لايُسْبَقُبه:

راستى كه مقدّرات خداوند متعال، مغلوب نشود و اراده الهى مردود نگردد و چيزى بر توفيق او پيشى نگيرد.

34- علّت اصلى غيبت امام(عليه السلام)

وَ أَمّا عِلَّةُ ما وَقَعَ مِنَ الْغَيْبَةِ، فَإِنَّ اللّهَ عَزَّوَجَلَّ قالَ: «يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا لا تَسْأَلُوا عَنْ أَشْياءَ إِنْ تُبْدَلَكُمْ تَسُؤْكُمْ:

امّا علّت و فلسفه آنچه از دوران غيبت اتّفاق افتاده [كه درك آن براى شما سنگين است] آن است كه خداوند در قرآن فرموده: اى مؤمنان از چيزهايى نپرسيد كه اگر آشكارتان شود، بدتان آيد.

35- آگاهى امام(عليه السلام)

إِنّا يُحيطُ عِلْمُنا بِأَنْبائِكُمْ، وَ لا يَعْزُبُ عَنّا شَىْءٌ مِنْ أَخْبارِكُمْ:

علم و دانش ما به خبرهاى شما احاطه دارد و چيزى از اخبار شما بر ما پوشيده نمى‌ماند.

36- دعاى فراوان

أَكْثِرُو الدُّعاءَ بِتَعْجيلِ الْفَرَجِ فَإِنَّ ذلِكَ فَرَجُكُمْ:

براى تعجيل فَرَج زياد دعا كنيد، زيرا همين دعا كردن، فَرَج و گشايش شماست.

37- سؤال نامطلوب

فَأَغْلِقُوا أَبْوابَ السُّؤالِ عَمّا لا يَعْنيكُمْ:

درهاى سؤال را از آنچه كه مطلوب شما نيست ببنديد.

38- آخرين اوصيا

أَنَا خاتَمُ الأَوْصِياءِ وَ بى يَدْفَعُ اللّهُ الْبَلاءَ عَنْ أَهْلى وَ شيعَتى:

من آخرين نفر از اوصيا هستم، خداوند به وسيله من بلا را از خانواده و شيعيانم برطرف مى‌گرداند.

39- حجّت خدا در زمين

إَنَّ الاَْرْضَ لا تَخْلُوا مِنْ حُجَّة إِمّا ظاهِرًا وَ إِمّا مَغْمُورًا:

زمين خالى از حجّت خدا نيست، يا آشكار است و يا نهان.

40- علمدار هدايت در هر زمان

كُلَّما غابَ عَلَمٌ بَدا عَلَمٌ، وَ إِذا أَفَلَ نَجْمٌ طَلَعَ نَجْمٌ.»:

هرگاه عَلَم و نشانه‌اى پنهان شود، عَلَم ديگرى آشكارگردد، و هر زمان كه ستاره‌اى افول كند، ستاره‌اى ديگر طلوع نمايد.

موضوعات: احادیث درمورد تکبر  لینک ثابت
 [ 02:39:00 ب.ظ ]




 

شیوه‎ های ارتباط با امام زمان(عج)
امام زمان

باید به این نکته توجّه داشت که شناخت و ایمان نسبت به امام زمان - عجل الله تعالی فرجه الشریف - و استواری در آن، بر هر چیز دیگر، مقدم است چرا که در عصر امامان پیشین، کسانی بودند که در کنار ائمه عصمت و طهارت زندگی می‌کردند ولی چون نسبت به آن برگزیدگان ‌الهی، معرفت و ایمان نداشته‌اند، بهره‌ای از آنها نبرده و چه بسا با آنها هم مخالفت کرده‌اند.

حال ما چه کنیم که بتوانیم امام زمان خویش را بشناسیم و انس و ارتباط حقیقی با آن حضرت برقرار نماییم؟ در اینجا به برخی از مهم‌ترین راه‌های آن اشاره می‌نماییم:

1. تقوا 2. عشق و محبت به آن سرور.

تقوا به معنای ترس از پروردگار و نگهداری نفس می‌باشد یعنی اطاعت کامل از خداوند و فرمانبرداری از دستورات او که خلاصه‌اش انجام واجبات و ترک محرمات می‌شود، البتّه تقوا مراتبی دارد و اگر این نردبان را آدمی تا آخرین پله‌اش طی کند به سعادت بزرگی دست خواهد یافت که در نهایت به جایی می‌رسد که خداوند متعال می‌فرماید: ای بنده من اطاعتم کن تو را مثل خودم قرار می‌دهم. من زنده هستم و نمی‌میرم، تو را هم زنده قرار می‌دهم و نمی‌میری و من بی‌نیاز هستم و محتاج نمی‌شوم، تو را هم بی‌نیاز قرار می‌دهم که محتاج نمی‌شوی. من هر چه را اراده کنم تحقق پیدا می‌کند، تو را هم به صورتی قرار می‌دهم که هر چه را بخواهی تحقق پیدا می‌کند.[1]

برای رسیدن به این مرحله، علاوه بر انجام واجبات و ترک محرمات تا حد امکان باید مستحبات را هم انجام دهد و از شبهات و مکروهات هم دوری کند.

تقوا سبب نورانیت و قرب به حضرت ‌ولی‌عصر - عجل الله تعالی فرجه الشریف - و اتصال روحی با آن حضرت می‌شود. در توقیع شریف امام زمان-عجل الله تعالی فرجه الشریف- به شیخ مفید،‌‌امام می‌فرماید: «… پس هر فردی از شما عمل کند به آن چیزی که به وسیله آن به محبت ما نزدیک می‌شود و دوری کند از آن چیزهایی که به وسیله آن به اکراه و خشم ما نزدیک می‌شود. پس به درستی که امر ظهور ما یک دفعه و ناگهانی است، در وقتی که توبه برای فرد، نفعی ندارد و نجات نمی‌دهد او را از عقاب ما، پشیمانی بر رفتارهای ناپسند. خداوند شما را با الهامات غیبی خود ارشاد و توفیقات خویش را در سایه رحمتش نصیب شما فرماید».
خداوند متعال می‌فرماید: ای بنده من اطاعتم کن تو را مثل خودم قرار می‌دهم. من زنده هستم و نمی‌میرم، تو را هم زنده قرار می‌دهم و نمی‌میری و من بی‌نیاز هستم و محتاج نمی‌شوم، تو را هم بی‌نیاز قرار می‌دهم که محتاج نمی‌شوی. من هر چه را اراده کنم تحقق پیدا می‌کند، تو را هم به صورتی قرار می‌دهم که هر چه را بخواهی تحقق پیدا می‌کند

پس آنچنان که از کلمات گهربار آن وجود مقدس دانسته می‌شود، تنها چیزی که نمی‌گذارد به آن حضرت نزدیک شویم ، اعمال سوء و گناهان ماست که آن مولا را ناراحت می‌سازد در حقیقت علّت اصلی این حجاب بین ما و آن حضرت در خود ماست. معصیت خدا سبب می‌شود که دل و قلب انسان از محبت خاندان وحی خالی گردد و بُعد روحی و جسمی از آقا امام زمان -عجل الله تعالی فرجه الشریف - پیش آید و اعمال شایسته ما، این اتصال روحی با امام را از بین برده و سبب دور شدن ما از آن وجود مقدس می‌گردد.

در تشرف علی بن ابراهیم بن مهزیار، امام زمان -عجل الله تعالی فرجه الشریف- همین نکته را باز تذکر نموده‌اند که پسر مهزیار نقل می‌کند که پس از توسلات عدیده‌ای در یک سفر در جستجوی آن وجود مقدس به مکه مشرف می‌شود، شبی در مسجدالحرام مقابل درب کعبه شخص وارسته‌ای را می‌بیند که پس از سلام و معرفی خود، به این‌که از سوی حضرت مأمور بردن پسر مهزیار به جهت پابوسی حضرت بقیه الله -عجل الله تعالی فرجه الشریف- است، از پسر مهزیار می‌پرسد: چه چیزی را طلب می‌کنی ای ابالحسن؟

گفتم: امامی که محجوب و مخفی از عالم است.

گفت: او از شما پوشیده و مخفی نیست و لکن اعمال بد شما او را از شما پوشانده و مخفی ساخته است.

وقتی آن شخص پس از مقدماتی، عتی بن مهزیار را خدمت حضرت صاحب الامر -عجل الله تعالی فرجه الشریف- می‌برد حضرت در قسمتی از سخنانشان خطابه به او می‌فرماید: ای ابوالحسن شب و روز توقع و انتظار آمدن تو را داشتم، چه چیز آمدنت را نزد ما تأخیر انداخت؟

پسر مهزیار در جواب می‌گوید: ای آقای من تا الان کسی را نیافته بودم که مرا راهنمایی کند.

حضرت فرمودند: کسی را نیافتی که راهنمائیت کند؟!

آنگاه با انگشتان مبارکشان بر روی زمین فشار دادند و سپس فرمودند: و لکن شما اموالتان را زیاد نمودید، ضعفاء مؤمنین را دچار حیرت ساختید و بین خود قطع رحم نمودید پس الان برای شما چه عذری مانده است؟[2]
تقوا

پس مهم‌ترین عامل،که موجب ایجاد انس با مولایمان امام زمان -عجل الله تعالی فرجه الشریف- و از بین رفتن موانع بهره‌مندی از فیض حضور آن حضرت می‌گرددتقوا،پرهیزکاری و ترک محرمات و انجام واجبات الهی است.

امر دوّم برای نزدیک شدن به محضر مبارک امام زمان -عجل الله تعالی فرجه الشریف- عشق به آن حضرت و ایجاد محبت در خود نسبت به آن مقام مقدس می‌باشد. در حدیث گرانبهایی که در مورد رابطه قلبی بین امام معصوم و شیعه، مضامین زیبایی در آن نقل گردیده است، راوی سؤال می‌کند: «آیا شما برای من دعا می‌نمایید؟ امام رضا -علیه السلام- می‌فرماید: آیا تو غیر از این را گمان می‌کنی؟ راوی جواب می‌گوید: خیر و سپس حضرت می‌فرماید:

اگر خواستی که دریابی که مقام محبت من با تو و اهتمام داشتن من در امر تو چقدر است، پس به قلب خود نظر کن و ببین که در قلبت و در کارهایت چقدر به من محبت داری و به فکر من هستی؟»[3]

این یک قاعده کلی است که هر قدر شما به شخصی نزدیک باشید و او را دوست داشته باشید او هم شما را به همان مقدار دوست خواهد داشت لذا امام در حدیث می‌فرمایند که به خود نظر کن و آنگاه درجه محبت خویش را نسبت به ما بسنج. پس بدان به همان مقداری که تو به یاد ما هستی ما هم به یاد تو هستیم.

گاهی می‌شود محّب و عاشق، از یک دوستی عادی گام فراتر می‌گذارد به گونه‌ای که محبوب و معشوق را بیش از خود دوست دارد و او را با همه دنیا عوض نمی‌کند و حاضر است جان را فدایش کند و اوامرش را بی چون و چرا، اجرا کند در این صورت مقام محبت و مودت به آخرین درجه خود می‌رسد که شاید قابل وصف نباشد، وقتی چنین حالت و رابطه‌ای بین عاشق و معشوق پدید آمد، هیچ چیز نمی‌تواند مانع اتصال گردد و هیچ سدی نمی‌تواند در برابر عاشق بایستد. از آن طرف هم وقتی محبوب این حالت محب را مشاهده می‌کند در لطف و مهرورزیدن نسبت به محب کوتاهی نمی‌کند او را در سرای خویش میهمان می‌نماید و پذیرایی و میهمان‌نوازی از او را به حد اعلی می‌رساند از او می‌خواهد که در کنارش برای همیشه بماند تا این حالت محبت و دوستی از بین نرود.

اگر این حالت علاقه با نهایت درجه‌اش در قلب و روح انسان پدید آمد که امام و آقا و مولای خود را بیش از خویش بخواهد و حاضر باشد که جان در راه او دهد و موانع دنیایی نتواند در مقابلش بایستد، البتّه از طرف آن حضرت عنایاتی که نمی‌توان مثل و مانند آن عنایات و محبت‌ها را در دنیا یافت، به او خواهد شد.

اگر دل از علائق کنده باشی به منزل بار خود افکنده باشی
ارتباط وانس با حضرت ولی عصرامام زمان -عجل الله تعالی فرجه الشریف- اعم از ملاقات می‌باشد و می‌تواند جلوه‌های دیگری از جمله خواب، ارتباط قلبی و… داشته باشد

البتّه وسائل و راه‌های دیگری هم وجود دارد که می‌تواند موجب قرب و نزدیک شدن به آن حضرت گردد که به مهم‌ترین آنها اشاره می‌گردد:

1. معرفت و شناخت در حد امکان، از آن چهارده نور تابناک خصوصاً حضرت بقیه الله -عجل الله تعالی فرجه الشریف- .

2. به یاد آن حضرت بودن در همه اوقات.

3. انتشار دادن نام و یاد آن حضرت در بین مردم.

4. عظیم شمردن نام آن وجود مقدس.

5. گریه و ناله در دوری از آن امام و حزن و اندوه در غربت او.

6. دعا برای تعجیل فرج در هر صبح و شام در اوقات اذان که در توقیع شریف فرمودند: و اکثروا الدعاء بتعجیل الفرج فان ذلک فرجکم «برای تعجیل ظهور زیاد دعا نمایید که همانا آن(دعا کردن) موجب گشایش در امور و رهایی شما است.»[4]

7. هدیه نمودن ثواب عبادات به آن حضرت .

8. قرائت قرآن و عمل به آن و هدیه ختم قرآن به آن وجود مقدس و مبارک.9. توجه به خواندن زیارت عاشورا و زیارت جامعه کبیره و نماز شب که همانا استمرار بر آن‌ها،آثاری بس شگفت‌انگیز دارد.

10. زیارت نمودن آن حضرت به ادعیه‌ای که در خصوص آن بزرگوار وارد گردیده است.

11. انفاق مال در راه و صدقه دادن برای سلامتی و تعجیل در ظهور آن حضرت.

12. عزاداری و گریه در مصیبت جد بزرگوارش امام حسین ـ علیه السّلام ـ و عمه‌اش زینب-علیها السلام-.

13. دوست داشتن خوبان و شیعیان مخلص و محبان واقعی آن حضرت و احترام گذاشتن به آن‌ها.

14. یاری رساندن به شیعیان آن حضرت و رفع مشکلات دوستان آن بزرگوار.

البتّه از این نکته نباید غافل شد که ارتباط وانس با حضرت ولی عصرامام زمان -عجل الله تعالی فرجه الشریف- اعم از ملاقات می‌باشد و می‌تواند جلوه‌های دیگری از جمله خواب، ارتباط قلبی و… داشته باشد .

خدایا توفیق درک انس و محبت مولایمان امام زمان -عجل الله تعالی فرجه الشریف- و توفیق زیارت آن حضرت را به ما آن عنایت فرما و ما را از سربازان و یاوران مخلص آن حضرت مقرر گردان «آمین یا رب العالمین»

موضوعات: احادیث درمورد تکبر  لینک ثابت
 [ 02:29:00 ب.ظ ]





راه نزديك شدن به امام زمان(عج) را بيشتر توضيح دهيد؟

ارتباط با امام زمان(عج) و ديگر اولياى الهى و نزديك شدن به آنان نياز به سنخيت با آنان دارد. به دست آوردن سنخيت با اولياى الهى نياز به تحقّق دو بُعد؛ يعنى، معرفت و عمل دارد. اگر كسى خود را به اولياى الهى شبيه نمود، به لقاى آنان نيز واصل خواهد شد.
نوريان مرنوريان را طالبند ناريان مرناريان را جاذبند
آنچه وظيفه ماست تشبه به آن حضرات و پيمودن راه آنان است . ما بايد در همه حال سرباز آماده آن حضرت بوده و همواره در خدمت ايشان باشيم. اين مسأله را آيه 200 سوره آل عمران بيان فرموده: «يا ايها الذين امنوا اصبروا و صابروا و رابطوا و اتقواللّه‏ لعلّكم تفلحون؛ اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد، صبر كنيد و يكديگر را به صبر واداريد و مرابطه نماييد و تقوا و خداترسى را پيشه سازيد، باشد كه رستگار شويد». امام باقر(ع) در تفسير اين آيه شريفه مى‏فرمايند: «صبر كنيد بر اداى فرايض (يعنى در انجام تكاليف الهى استقامت داشته باشيد) و در برابر دشمنان پايدارى كنيد و با امامتان (كه انتظارش را مى‏كشيد) مرابطه نماييد»، (كتاب الغنية، شيخ مفيد، ص 105). قرآن راجع به حضرت مهدى و اصحاب ايشان مى‏فرمايد: «الذين ان مكنّاهم فى الارض اقاموا الصلوه وآتوا الزكاه و امروا بالمعروف و نهو عن المنكر؛ كسانى كه اگر در زمين به آنان توانايى دهيم نماز را بپا داشته و زكات (به مستحق) بخشيده و به معروف امر نموده و از منكر نهى كنند»، (حج، آيه 41). امام باقر(ع) در تفسير اين آيه مى‏فرمايند: «اين آيه براى آل محمد(ع) است؛ يعنى، مهدى(عج) و اصحاب او»، (تفسير قمّى، ج 2، ص 87). در نتيجه اگر ما هم مى‏خواهيم از اصحاب و ياران آن حضرت باشيم، بايد به اين امور اهتمام ورزيم.. ارتباط با امام زمان يعنى خود را به رشته ولايت او بستن و بر خدمت و پيروى و يارى او گردن نهادن و اين يكى از اركان ايمان است كه آدمى خود را به امام خويش مربوط سازد و از او جدا نشود. پيوستگى با او يعنى مطيع او بودن. آنچه در روايات زياد سفارش شده است انتظار فرج است ما بايد ارتباط معنوى خود را با امام زمان(عج) با عمل به دستورات آن حضرت و انتظار فرج به معناى واقعى ثابت و مستدام نگه داري مو آن را در دل و ظاهر جلوه‏گر كنيم. در روايات متعدد داريم كه در زمان غييبت امام زمان(ع) بهترين اعمال انتظار فرج است.انتظار فرج يعنى: الف) معرفت امام معصوم و عادل و پيشواى فضيلت. ب) ايمان به امامت و قيادت رهبرى الهى و عدالت پيشه. ج) عشق به عدالت و ارزش‏هاى انسانى. ه) اميد به آينده‏اى روشن و نويد بخش. ك) تلاش براى برقرارى حكومتى عدل پيشه و عدل گستر. ح) رعايت موازين و قوانين دينى و اخلاقى. خ) داشتن روحيه تعهد و مسؤوليت‏پذيرى. اين انتظار فرج است كه بهترين عمل و عبادت است و چنين منتظرى، مقامى عالى دارد و هر گاه در زمان غيبت از دنيا برود به منزله كسانى است كه پس از ظهور حضرت حجت(عج) زنده و تحت فرمان او در راه خدا جهاد مى‏كنند، (بحارالانوار ج 52 ص 125 ).

پس «سنخيت» نخستين و مهمترين شرط براي رسيدن به امام است . سنخيت، علت انضمام است؛ و دو شي تنها به اين شرط مي توانند به هم منضم شوند و پيوستگي يابند كه از سنخيت نسبت به يكديگر بهره مند باشند. حال اگر كسي سنخيت با عالم ماده و ماديات داشته باشد، نمي تواند همسنخ عالم مجردات باشد و با فرشتگان و برتر از آنان، حضرت ولي عصر(عج) از تباط برقرار كند.
تخليه نفس از رذائل اخلاقي و تحليه آن به صفات پسنديده، تنها راه ايجاد سنخيت و نزديكي به آن حضرت است؛ چه، مادام كه نفس انسان از صفات رذيله تخليه نشود و به صفات حميده آزين نبندد، حجابهاي نفساني مانع از ديدن خورشيد وجود آن حضرت است.
به عنوان مثال، مي توان اشاره كرد كه اگر چه خورشيد در تمامي ساعات در حال افروختن و نورافشاني است، اما مادام كه ديوارهاي ضخيم خانه در ميان باشد ساكنان خانه نمي توانند از آن نورافروزنده استفاده كنند. حال اگر بجاي اين ديوارها ، شيشه هائي لطيف به كار برده شود، كساني كه در پشت اين شيشه ها قرار دارند مي توانند از آن نور استفاده كنند؛ و اگر فرض كنيم كه شيشه اي نيز در ميان نباشد، در آن صورت اينان مي توانند از گرماي خورشيد نيز بهره برند.
تخليه و تحليه نيز همين نقش را برعهده دارند؛ چه، برداشتن حجابهاي ضخيم ظلماني و جانشين كردن حجابهاي نوراني به جاي آن، و زان پس خلاصي يافتن از همين حجابهاي نوراني نيز تنها با همين دو بدست مي آيد .تاكيد ائمه هدي بر اينكه «اگر دو روز از عمر يك انسان مساوي هم باشد و در اين روز او حركتي كمالي در پيش نداشته باشد،‌زيانكار است» نيز، از همين باب بوده است. چه،‌ آدمي تنها در صورتي در مسير تكامل گام نهاده و هر روزش بهتر از روز قبل مي باشدكه در هر لحظه در پي ستردن صفتي رذيله و آذين بستن نفس به صفتي حميده باشد. در اين صورت است كه به تدريج نفس به چنان مرتبه اي از شفافيت و نورانيت مي رسد كه مي تواند از خورشيد وجود مبارك حضرت حجت (عج) ـ كه شمس عالم هستي هستند ـ بهره برده و به ملاقات ايشان نائل شود. بزرگان بر اين مطلب اتفاق دارند كه اگر شرائط تشرف حاصل شود، خود حضرت عنايت مي كنند و فرد لائق را به محضر خود مي پذيرند.

در هر حال راه هاي نزديك شدن ود ارتباط با امام زمان (عج) به طور خلاصه عبارت است از :

1 ـ طهارت نفس:
اولين طريق عالي براي ارتباط با حضرت مهدي (عج) انجام دادن واجبات و ترك معاصي و گناهان است. ما اگر در كلاس پاكي به اين مرتبه برسيم: 1 ـ اعضا و جوارح ما پاك از گناه بشود. 2 ـ ذهن و افكار ما از خيالات و اوهام پاك بشود. 3 ـ قلب ما از رذايل اخلاقي پاك شود و در اين سه بعد طهارت، پاك بشويم، آن گاه است كه راه به سوي امام زمان (عج) مانند اتوبان و شاهراه باز است.يكى از عوامل دورى انسان از امام زمان(عج) و قطع ارتباط روحى و معنوى و ناخشنودى آن حضرت، ارتكاب محرّمات الهى و گناهان است.
آن حضرت در توقيع شريف به شيخ مفيد)ره( مى‏فرمايد: «شما مكلّف هستيد كه اوامر و دستورات ما را به دوستانمان برسانيد، با اينكه ما بر اساس فرمان خداوند بزرگ و صلاح واقعى خود و شيعيانمان - تا زمانى كه حكومت بر دنيا در اختيار ستمگران است - در نقطه‏اى دور و پنهان از ديده‏ها به سر مى‏بريم ؛ ولى از تمام حوادث و ماجراهايى كه بر شما مى‏گذرد، كاملاً مطّلع هستيم و هيچ‏چيز از اخبار شما بر ما پوشيده نيست. از خطاها و گناهانى كه بندگان صالح خداوند، از آنها دورى مى‏كنند ؛ اما شما آنها را مرتكب مى‏شويد نيز با خبريم. از عهدشكنى‏ها و پشت سر گذاشتن عهد و پيمان‏ها با اطلاعيم… پس از خداوند بترسيد و تقوا پيشه كنيد و ما خاندان رسالت را مدد رسانيد… سعى كنيد اعمالتان به گونه‏اى باشد كه شما را به ما نزديك سازد و از گناهانى كه موجبات نارضايتى ما را فراهم مى‏نمايد، بترسيد و دورى كنيد…»(1)
بر اساس اين توقيع شريف، همه شيعيان و دوستداران حضرت، توصيه به تقوا و ورع شده‏اند و اين بهترين راه دوستى و جلب خشنودى امام زمان(عج) است ؛ همان طورى كه گناهان و معاصى، باعث نارضايتى آن حضرت و قطع پيوند و ارتباط با او است. حتّى در توقيع ديگر، علّت طولانى شدن غيبت و عدم مشاهده و ديدار آن حضرت، گناهان و انحرافات شيعيان و دوستان اهل بيت»ع« ذكر شده است: «… ما عهد مى‏كنيم با شمااى دوست مخلص (شيخ مفيد( كه در راه ما با ظالمان مجاهده مى‏كنى ؛ هر كس از برادران دينى شما - كه تقوا را سرمايه خويش قرار دهد - از فتنه‏هاى گمراه كننده و ظلمت خيز، در امان خواهد بود… آنچه كه موجب جدايى ما و دوستانمان گرديده و آنان را از ديدار ما محروم كرده است، گناهان و خطاهاى آنان و تخلّف از فرمان‏هاى خداوند است».(2)
جالب آنكه در آغاز قيام جهانى حضرت مهدى(عج) ياران و اصحاب نزديك ايشان، پيمان و بيعت سختى با آن حضرت مى‏بندند و تعهّد مى‏كنند كه از گناهان و انحرافات دورى جويند و از ظلم و فسادگرى بپرهيزند. اميرمؤمنان على»ع«، در ضمن يك حديث طولانى، در وصف بيعت ياران امام زمان(عج) چنين مى‏فرمايد:
با او بيعت مى‏كنند كه هرگز:
دزدى نكنند « يبايعون على اَن يَسرَقوا«
زنا نكنند « ولا يَزنوا«
مسلمانى را دشنام ندهند « و لا يَسُبّوا مسلماً«
خون كسى را به ناحقّ نريزند « و لا يقتلوا مُحرماً«
به آبروى كسى لطمه نزنند « و لا يهتك حريماً مُحرّماً«
به خانه كسى هجوم نبرند « و لا يهجموا منزلاً«
كسى را به ناحق نزنند « و لا يضربوا احداً الاّ بالحقّ«
طلا، نقره، گندم و جو ذخيره نكنند « و لا يكنزوا ذهباً و لا فضّة و لا بُرّاً و لا شعيراً«
مال يتيم را نخورند « ولا يأكلوا مالَ اليتيم«
در مورد چيزى كه يقين ندارند، گواهى ندهند « و لا يشهدوا بما لا يَعلمون«
مسجدى را خراب نكنند « ولا يُخرِبوا مسجداً«
مشروب نخورند « و لا يَشربوا مسكراً«
حرير و خز نپوشند « و لا يلبَسوا الخزّ و لا الحرير«
در برابر سيم و زر سر فرود نياورند « و لا يتمنطقوا بالذّهب«
راه را بر كسى نبندند « و لا يقطعوا طريقاً«
راه را نا امن نكنند « و لا يخيفوا سبيلاً«
گرد همجنس بازى نگرايند « و لا يَفسقوا بغُلام«
خوراكى را از گندم و جو انبار نكنند « ولا يحبسوا طعاماً مِن بُرّ و لا شعير«
به كم قناعت كنند « و يرضَونَ بالقليلِ«
طرفدار پاكى باشند « و يَشَتّمونَ على الطيّب«
از پليدى گريزان باشند « و يكرهون النجاسة و…»(3)
پس گناهان و رذايل اخلاقى، عامل مهمى در محروميت انسان از عنايات امام زمان(عج) است. با اين حال بايد دانست كه امام هر زمان، مظهر رحمت و رأفت الهى و واسطه فيض بين خالق و مخلوق است. تمام نعمت‏ها به بركت وجود امام و حجّت هر زمان به مردم مى‏رسد و تمام بلاها نيز به بركت وجود او رفع مى‏شود و با اندكى اشتباه و خطايى، اين الطاف و بركات از انسان دريغ نمى‏گردد. او مظهر رحمت الهى است و هيچ سود و منفعتى را از ديگران توقّع ندارد و جز در راه منافع آنان قدم بر نمى‏دارد. در عنايت و لطف او، هيچ بخل و كاستى راه ندارد.به همين جهت امام زمان دست گناه كاران را مى‏گيرد و آنان را از غرقاب گناه نجات مى دهد وبا هدايت‏هاى باطنى و خدايى خود،آنها را به خدا نزديك مى‏كندو
آن حضرت در سخنان خيرخواهانه‏اى مى‏فرمايد: «پس بايد هر يك از شما (شيعيان(، كارهايى را كه موجب جلبِ محبّت مى‏گردد، انجام دهيد و بايد از كارهاى ناپسندى كه خشم و غضب ما را در پى دارد، اجتناب كنيد. پس (آگاه باشيد كه( مرگ آدمى ناگهان مى‏رسد كه در آن، ديگر توبه سودى نمى‏رساند و ندامت، نمى‏تواند او را از عذاب برهاند».(4)
در پايان توصيه مى‏شود، ارتباط خود را با خواندن دعا و انجام اعمال نيك، با امام زمان(عج) پررنگ‏تر كنيد و خود را هميشه مديون و بدهكار او بدانيد. اگر دعاها و خواسته‏ها، همراه با گريه، پشيمانى و اشك شوق باشد، احتمال استجابت آن بيشتر است ؛ پس سوز و ندبه خود را با خواندن دعاى عهد و ندبه، اعلام داريد و در عين حال استغفار و توبه را فراموش نكنيد. بهترين شفيع در بارگاه الهى براى آمرزش گناهان، امام معصوم است و دعاى او در حق شيعيانش به يقين اجابت مى‏شود.(5)

2 ـ ايثار و از خودگذشتگي:
دومين راه براي رسيدن به محضر مبارك و نوراني آقا امام زمان (عج) ايثار است؛يعني انسان يك خواهش هاي نفساني دارد، يك محبت هاي مجازي به دنيا دارد كه اگر موفق شد و از شهوت گذشت، از غضب گذشت و از دنيا گذشت و عبور كرد، به بركت ايثار و از خودگذشتگي و پا روي نفس اماره گذاشتن، به خدا مي رسد به امام زمان (عج) مي رسد، به حقايق و معارف مي رسد. شرط اساسي ايثار و از خودگذشتگي است.

3 ـ گريستن بر اباعبدالله (ع)
سومين وسيله ارتباطي، گريه براي ابي عبدالله الحسين(ع) و خواندن زيارت عاشورا و توسل به حضرت خامس آل عباست.
چگونه گريه بر امام حسين (ع) انسان را به امام زمان (عج) پيوند مي دهد؟ عاملي كه باعث شده است من از امامم بريده ام، پرده ضخيم گناه و رذايل است كه آمده است و جلو قلب من و چشم دلم پرده كشيده است و من نمي توانم آقايم را با شناخت زيارت كنم. عامل بريدگي، گناه است و گريه بر امام حسين (ع) به منزله از بين برنده گناه است. لباس وقتي چرك شود اگر چرك و آلودگي كم است، با شستنش با آب، پاك مي شود. گاهي چرك و آلودگي كم نيست، احتياج به صابون و پودر رختشويي دارد، اما گاهي با آب و صابون و پودر كار درست نمي شود، بايد از مواد پاك كننده قوي تر استفاده كرد تا آلودگي و لك لباس از بين برود.

4 ـ برخورداري از ويژگي هاي مرتبطين با حضرت:
يك طريق بس اصيل و اساسي براي ارتباط با امام زمان (عج) اين است كه به حالات و جريانات مشرفين به محضر مبارك امام زمان (عج) مراجعه كنيم و ببينيم، سيد ابن طاووس ها، سيد بحر العلوم ها، علامه حلي ها و امثال اين شخصيت هاي عظيم الشان از چه ويژگي هايي برخوردار بوده اند، ما نيز آن ويژگي ها را در زندگي كشف بكنيم. اگر ما تبعيت كرديم و آن ويژگي ها را به دست آورديم، براي ما نيز راه به سوي امام زمان (عج) باز مي شود.

5.همساني با امام
منتظران واقعى، وضعيت فكرى، روحى و عملى خود را به گونه‏اى سامان مى‏بخشند كه همساني زيادي با امام زمان(عج) داشته باشد. به طور كلى هر انسانى داراى سه مرتبه وجودى (افكار، صفات و اعمال) است و هيچ انسانى از اين قاعده مستثنا نيست. اگر كسى بخواهد به انسان ديگرى نزديك شود، چاره‏اى ندارد جز اينكه بكوشد نوع اعتقاد، باورها، صفات و رفتار خود را به ايشان نزديك سازد تا از اين طريق شيعه و پيرو واقعى او باشند.

6.كسب فضايل اخلاقي
يكى ديگر از راه هاي ارتباط معنوي با امام ,آراستن درون با فضايل انسانى و چنگ زدن به مكارم اخلاقى است ؛ يعنى، همان طور كه قرآن مى‏فرمايد: «اگر مى‏خواهيد محبوب خدا باشيد، تقوا پيشگى كنيد» ؛ اين قانون در مورد حضرت مهدى(عج) نيز هست.
بسى گفتند از عيسى و مهدى‏ مجرّد شو، تو هم عيساى عهدى‏

ز مهدى گر چه روزى چند پيشى‏ بكش دجّال خود، مهدىّ خويشى‏

چو تو در معرفت، چون طفل مهدى‏ چه دانى، قدر علم و فضل مهدى؟!

به نور علم مى‏كن ديده روشن‏ كه تا بتوانيش هر لحظه ديدن

ر.ك: كنزالحقايق، شيخ محمود شبسترى.
از امام صادق«ع» نقل شده است: «براى صاحب الامر، غيبتى طولانى است ؛ در اين دوران هر كس بايد تقوا پيشه سازد و به دين خود چنگ زند» الغيبة النعمانى، ص 250، باب 14، ح 5..

7.ذكر هميشگي امام
كسي كه خواهان ارتباط قلبي با امام عصر است ,از ياد و نام محبوب خود غافل نمى‏شود و پيوسته در فكر و انديشه او است. شخص مؤمن، در هيچ حالى از حالات و هيچ وقتى از اوقات و هيچ مكانى از مكان‏ها، از ياد امامش و انتظار قدوم مبارك او، خالى و فارغ نيست.
روايت شده است: وقتى امام موسى بن جعفر«ع» از امام غايب و نعمت باطنى خدا ياد كرد، فردى پرسيد: آيا از امامان كسى غايب مى‏شود؟ فرمود: «نعم يغيبُ عن اَبصارِ النّاس شخصُهُ و لا يَغيبُ عن قُلوبِ المؤمنين ذِكرُهُ و هو الثّانى عَشر منّا»؛ علامه مجلسى، بحارالانوار، ج 51، ص 150. ؛ «بلى، شخص او از ديدگاه‏هاى مردم غايب مى‏شود ؛ ولى ياد او از دل‏هاى مؤمنان نهان نمى‏شود و او دوازدهمين نفر از ما است».

8. عشق سرشار
يكي ديگر از راههاي ارتباط روحي با امام زمان(عج)، مهرورزى و محبّت سرشار به آن حضرت است. البته اين محبت و مهرورزى دو طرفه است ؛ زيرا امام معصوم نيز شيعيان و ياران خود را دوست دارد و شفيق و دلسوز آنها است: «(الامام‏) الانيسُ الرفيق و الوالدِ الشفيقُ و الاخُ الشفيق…»؛ كافى، ج 1، ص 191، ح 1. ؛ «امام همدم و رفيق، پدر مهربان و برادر دلسوز است».
پيامبر اكرم«ص» درباره لزوم دوستى حضرت مهدى(عج) مى‏فرمايد:
«مَن اَحَبّ اَن يَلقى اللّه و قَد كَمل ايمانُهُ و حَسُنَ اِسلامُهُ فَليَتَوَلَّ الحُجّة صاحب الزمان المنتظر»؛ بحارالانوار، ج 36، ص 296، ح 125. ؛ «هر كس دوست دارد خدا را ملاقات كند ؛ در حالى كه ايمانش كامل و اسلامش نيكو باشد، پس بايد دوستدار حضرت حجّت، صاحب الزمان منتظر باشد».
خود امام مهدى(عج) نيز مردم را به كارهايى سفارش فرموده كه موجب ازدياد محبّت و مودّت مى‏شود: «هر يك از شما بايد به امورى بپردازد كه او را به محبّت ما نزديك كند و از كارهايى كه ناخوشايند ما است، دورى جويد ؛ زيرا ظهور ما به صورت ناگهانى فرا مى‏رسد» همان، ج 53، ص 176..
دوستى و عشق امام زمان(عج) داراى بركات وآثارى است كه بايددر پاسداشت و تعميق آنها كوشيد و هر روز اين عشق خدايى، را عميق‏تر كرد. براى اين كار توصيه مى‏شود: امام زمان خود را بيشتر بشناسيد و با اوصاف، كمالات، ايده‏ها و اهداف و زندگى آن حضرت آشنا شويد. وجود مقدس ولى عصر و معرفت ايشان، همان دينى است كه خداى متعال از بندگان خواسته و بر پيامبرش نازل فرموده و در قيامت در مورد آن سوال خواهد فرمود. امام رضاعليه السلام مى‏فرمايد: «بر خداوند است كه دوستان ما را كه به حق به مقام ولايت و معرفت ما پيشوايان نائل شده‏اند همدم و رفيق پيامبران، راستگويان، شهيدان و شايستگان قرار دهد و آنان نيكو رفقايى هستند«. (بحار الانوار، ج 23، ص 307، ح 4)

9. حزن و اندوه و ندبه‏
محزون بودن در فراق امام مهدى(عج)، ندبه و اظهار شوق به لقاى او ,باعث نزديكي انسان به امام خود مي شود.
امام حسن عسكرى«ع» فرمود: «لا تزالُ شيعتنا فى حُزنٍ حتّى يظهَر وَلَدى الّذى بشّر به النبى«ص»»؛ يوم الخلاص، ج 1، ص 392، ح 445. ؛ «شيعيان ما در يك اندوه دائم به سر مى‏برند تا فرزندم - كه پيامبر«ص» نويد ظهورش را داده است - ظاهر شود».

10. اظهار اشتياق و چشم به راه بودن‏
شور طلب و علاقه ديدار يار و اظهار شيدايى و اشتياق به محبوب، از ويژگى‏هاى بارز منتظران است ؛ چنان كه در دعاى ندبه آمده است: «ليتَ شِعرى اَينَ استَقرّت بِكَ النّوى بَل اَىُّ ارض تُقِلُّك اَو ثَرى ابرضوى ام غيرها ام ذى طوى…»؛ اقبال الاعمال، ص 298. ؛ «اى كاش مى‏دانستم در چه جايى منزل گرفته‏اى و چه سرزمين و مكان تو را در بر گرفته است! آيا در كوه رضوى هستى و يا در جاى ديگر و يا در ذى‏طوى هستى…».
امام على«ع» وقتى از امام مهدى(عج) و صفات آن حضرت مى‏گويد ؛ ناگاه از درون سينه آهى مى‏كشد و شوق ديدار آن بزرگوار را ابراز مى‏دارد.

11. خواندن دعا وزيارت
در رابطه با امام زمان(عج)، دعاها و زيارت‏هاى فراوانى نقل شده كه در كتب ادعيه موجود است و در كتابى به نام صحيفه مهديه نيز گردآمده است. به بعضى از اين دعاها و زيارت‏ها اشاره مى‏شود.
الف . دعاى ندبه ؛ مهم‏ترين دعاها در عصر غيبت، دعاى ندبه است كه سفارش فراوانى به خواندن آن شده است.
صدرالاسلام همدانى در كتاب تكاليف الأنام مى‏گويد: از خواص دعاى ندبه اين است كه اگر در جايى با حضور قلب و اخلاص تمام و توجه به مضامين عالى آن خوانده شود، عنايت و توجه امام زمان(عج) را به آن مكان جلب مى‏كند، بلكه آن حضرت در آنجا حضور مى‏يابد، چنان كه در بعضى جاها اتفاق افتاده است تكاليف الأنام فى غيبة الامام، ص 197..
علامه مجلسى نيز در كتاب زاد المعاد با سند معتبر از امام صادق«ع» نقل مى‏كند: «قرائت دعاى ندبه در اعياد چهارگانه: روز جمعه، عيد فطر، عيد قربان و عيد غدير» مستحب است» زاد المعاد، ص 491..
ب. دعا براى ظهور امام زمان(عج) در روز جمعه ؛ شيخ طوسى آن را در مصباح المتهجد نقل كرده است: «اللهم اجعل صلاتك و صلواتِ ملائكتكَ و رُسُلِكَ على محمد و آل محمد وعجِّل فَرَجهم»؛ يا بگويد: «اللهم صل على محمد و آل محمد و عجّل فرجهم»؛ مصباح المتهجد، ص 284..
ج. صلوات ضرّاب اصفهانى ؛ «اللهم صل على محمد سيد المرسلين و خاتم النبيين… اللهم و صل على وليّكَ المُحيى سنّتك القائم بامرك…»؛. اين دعا در چند كتاب از كتاب‏هاى معتبر و با سندهاى معتبر روايت شده است و هميشه مى‏توان آن را خواند همان، ص 406 ؛ البلد الامين، ص 120 ؛ دلائل الامامة، ص 549..
د. صلوات بر امام زمان(عج) ؛ «اللهم صل على وليك و ابن اوليائك الّذين فرضت طاعتهم… الهم انتصر به لدينك وانصر به اوليائك و اولياءه…»؛ مصباح المتهجد، ص 405..
ه. دعاى فرج «الهى عظم البلاء» ؛ مرحوم كفعمى در كتاب البلد الامين دعايى را بر حضرت‏امام زمان(عج) نقل‏مى‏كند كه آن‏حضرت اين دعا را به مردى زندانى ياد داد و بعد از خواندن، او از زندان آزاد شد: «الهى عظم البلاءُ و بَرِحَ الخفاءُ وَانكَشَفَ الغطاءُ وانقطع الرّجاء…»؛ البلد الامين، ص 607 ؛ مزار شهيد، ص 231.

موضوعات: احادیث درمورد تکبر  لینک ثابت
 [ 01:53:00 ب.ظ ]




 

سخنرانی رئیس‌جمهور کشورمان در مراسم روز ملی فضایی آغاز شد.



خبرگزاری فارس: امروز باید برجام دو را شروع کنیم/معنای برجام باز شدن مرزها برای واردات کالاها نیست

به گزارش خبرچه به نقل از خبرنگار حوزه دولت خبرگزاری فارس، حسن روحانی رئیس‌جمهوری کشورمان عصر امروز در مراسم روز ملی فضایی که در سالن اجلاس سران برگزار شد، طی سخنانی گفت: ایام دهه فجر انقلاب اسلامی را به ملت بزرگ ایران ،‌دانشمندان، تلاشگران در زمینه فناوری فضایی تبریک و تهنیت عرض می‌کنم.

وی افزود: چه روزهای پرنشاطی بود که ملت بزرگ با اتکاء به خداوند و اعتماد به نفس ملی و با رهبری آن مرد استثنایی توانست پرچم استقلال و آزادی را در این سرزمین برافراشته دارد.

رئیس‌جمهور اضافه کرد: چه کسی فکر می‌کرد هنگامی که به یک سال قبل‌تر از آن اتفاق بزرگ می‌نگریم یعنی بهمن 56 و 55 چه کسی فکر می‌کرد در داخل و در جهان که مردمی تنها اما متحد با رهبری آسمانی گرچه دست خالی اما با دل‌های پرامید بتوانند یک رژیم استبدادی و ریشه‌ دوانده در این کشور را سرنگون کنند و درهای زندان‌ها را باز کنند و انقلابیون و ایثارگران انقلاب اسلامی را از زندان‌ها آزاد کنند.

روحانی بیان کرد: چه کسی فکر می‌کردم مردم به صحنه بیایند و تمام کسانی که این کشور را به نحوی تصرف کرده بودند و بر این کشور استیلا یافته بودند و قدرت‌های بزرگ به ویژه آمریکا اینها را از کشور بیرون بریزند و روی پای خود بایستند و انقلاب بزرگ اسلام را به ثمر بنشانند. حتی 12 بهمن هم فکر نمی‌شد که این انقلاب ظرف 10 روز دیگر به ثمر بنشیند. حتی 21 بهمن هم فکر نمی‌شد . اما وقتی یک ملتی یکپارچه شد خداوند هم آن ملت را یاریگر است.

رئیس‌جمهور با بیان اینکه آن روزهای شکوهمند را تنها کسانی می‌توانند لمس کنند که حضور داشتند، افزود: هیچ گاه فیلم و کتاب و تبیین آن روزها برای نسل‌های بعدی نمی‌تواند ویژگی‌های آن ایام را برای نسل جدید روشن و مبرهن سازد، قدرت و دنیا و همه چیز پشت رژیم جبار بود اما این مردان توانستند آن هدف بلند خودشان و آرمان مقدس را به دست آورند.

روحانی تاکید کرد: در بهمن 57 انقلاب ما تمام تاریخ آن ایام را تحت تاثیر قرار داد. شما نگاه کنید در ماه‌های پیش از انقلاب در صدر اخبار جهان حرکت انقلابی این سرزمین بود و این خبر همه چیز را تحت الشعاع قرار داده بود و هنگامی که انقلاب پیروز شد فکر می‌کردند که چند هفته‌ای و چند ماهی این مردم بر آرمان خود دست یافته، ظاهر خواهند شد اما به زودی خواهند آمد و انقلاب را سرنگون خواهند کرد و این موضوعی را که بنده می‌گویم تعبیر سیاست‌مداران غرب در همان روزهای اول انقلاب است.

روحانی ادامه داد: تعبیر آنها این بود که روحانیت، امام و مردم توانستند آن رژیم گذشته را سرنگون کنند اما ساختن یک نظام جدید امکان پذیر نخواهد بود.

وی گفت: آنها فکر می‌کردند که خیلی زود برمی‌گردند حتی آن کسی که فرودگاه مهرآباد را با گریه ترک کرد هم فکر می‌کرد چند ماه بعد برمی‌گردد و سلطه خودش را ادامه می‌دهد، حادثه بسیار عظیم و بزرگی نه تنها در تاریخ ما و منطقه بلکه در تاریخ جهان بود.

رئیس‌جمهور خاطرنشان کرد: البته در اینجا بسیاری از خدمت‌گذاران ارتباط کشور حضور دارند، ارتباطات آن روز در پیروزی انقلاب ما نقش بسیاری داشت.

روحانی خاطرنشان کرد: امام در نوفل‌لوشاتو سخنرانی می‌کرد و از طریق خط تلفن آن نوار به داخل کشور فرستاده می‌شد و در آنجا آن نوار را در پای تلفن می‌گذاشتند و در داخل کشور هم ضبط می‌کردند و به استان‌ها می‌فرستادند. البته این اقدامات بر اساس دستگاه ارتباطی آن زمان و عصر انجام می‌شد. حتی در آغاز انقلاب اسلامی یعنی نهضت اسلامی در سال 41 باز هم یک نوع ارتباط بود.

وی گفت:‌اگر ملتی می‌خواهد حول محوری جمع شود ارتباط اولین وسیله برای آن است که از افکار یکدیگر و برنامه یکدیگر باخبر و مطلع شود.

وی تاکید کرد: انقلاب اسلامی حادثه بسیار مهم و بزرگی بود که یکی از ویژگی‌هایش پیروزی یک ملت نه تنها بر استبداد داخلی بلکه بر استعمار خارجی و قدرت‌های جهان بود. امروز بعد از 37 سال به آن روزها می‌بالیم و مغروریم و افتخار می‌کنیم به خاطر امام و ملت‌مان و ایستادگی جوانان و شهدا و حوزه‌ها و دانشگاه‌هامان که پشت سر امام به خاطر آزادی و استقلال خودشان و احیای قانون اسلام در این کشور ایستادند و مبارزه کردند و تحمل کردند و با صبر و استقامت انقلاب را به پیروزی رساندند.

روحانی خاطرنشان کرد: خوشحالم که سی و هفتمین سال انقلاب با یک تحول بزرگ دیگر توام شد و تقارن پیدا کرد و مردم ما برای احقاق حقوق خود ایستادند، مقاومت کردند و تحریم‌ها و فشارها و سختی‌ها را به جان خریدند که اگر ایستادگی مردم و درایت و ارشاد مقام معظم رهبری نبود و اگر کاردانان و کارشناسان و عالمان باتجربه فداکار پشت میز مذاکره نبود، امروز نمی‌توانستیم برجام یا فرجام برجام را شاهد باشیم.

وی با بیان اینکه کار بزرگ و عظیمی توسط ملت انجام گرفت تصریح شد: ما هیچ حادثه‌ای را با انقلاب اسلامی مقایسه نمی‌کنیم بلکه از تقارن این حادثه بزرگ با آن حادثه سخن می‌گوییم چراکه انقلاب بزرگ و عظیم اسلامی که افتخار تاریخی ما بود، در سایه ایستادگی و مقاومت 15 ساله مردم محقق شد تا توانستند به حق آزادی خودشان برسند.

رئیس‌جمهور ادامه داد: بار دیگر در یک بخش دیگر و در یک شعاعی کمتر می‌بایست آزادی را تجربه می‌کرد، دشمن در سال‌های گذشته حصار تحریمی را برای این ملت ظالمانه ایجاد کرده بود.

روحانی با اشاره به مشکلاتی که در زمان تحریم با آن روبرو بودیم خاطرنشان کرد: نه یک کشتی می‌توانست در بنادر ما پهلو بگیرد و این کشتی می‌بایست در بنادر کشورهای همسایه پهلو می‌گرفت. لنج‌ها و قایق‌ها و کشتی‌های کوچک باید اجناس را می‌آوردند که هر کانتینری 700 دلار اضافه از جیب مردم پرداخت می‌شد و گاهی کشتی که می‌خواست بیاید باید پرچم یک کشور دیگری را اجاره می‌کردیم چراکه پرچم کشور را ما را اجازه نمی‌دادند و پولی باید بابت آن می‌دادیم.

وی ادامه داد: برای صادرات و واردات نمی‌توانستیم پولی را جابه جا کنیم، در اکثر موارد نمی‌توانستیم و با ریسک توام بود و در جایی هم که امکان داشت و حداقل 10 درصد تا 25 درصد اضافه از جیب مردم پرداخت می‌شد، نفتی که مال ما بود و بازاری که حق ما بود نمی‌گذاشتند نفت صادر شود و از همه جا و با همه امکانات و از جمله از طریق ماهواره‌های تجسسی همه چیز را تحت کنترل درآورده بودند.

روحانی خاطرنشان کرد: همه این فشارها برای این بود که مردم کشور ما در برابر قدرت‌های جهانی سر فرود بیاورند و تسلیم شوند و تمام این مقاومت‌ها برای این بود که بگوییم می‌ایستیم، تحمل می‌کنیم و راهمان را ادامه می‌دهیم. فشارها را به جان می‌خریم اما در برابر حرف زور سرتواضع و تسلیم فرود نمی‌آوریم و این شعار و عمل مردم ما بود.

رئیس‌جمهور تصریح کرد: در عین حال برای اینکه در یک هدف بلندمدت به موفقیت و پیروزی برسیم باید کوتاه‌ترین و بهترین و کم‌هزینه‌ترین راه را برمی‌گزیدیم و انتخاب می‌کردیم، آنچه در طول 30 ماه گذشته تحقق پیدا کرد اعتقاد به این سخن بود که می‌توان با دنیا حرف زد و می‌توان با منطق افکار عمومی دنیا را تحت تاثیر قرار داد و می‌توان در یک معامله‌ای با دنیا کاری انجام داد که پیروز شویم و طرف مقابل ما نیز احساس شکست نکند.

وی ادامه داد: ما به اهداف اصلی خود برسیم و طرف مقابل نیز به هدفی که مدعی است هرچند از نظر ما خیالی باشد چرا که هدف مهم آنان این بود که ایران به بمب اتم نرسد در حالی که ایران هیچ گاه به دنبال بمب اتم نبوده است و به دنبال فناوری صلح‌آمیز هسته‌ای هستیم و اکنون نیز همان را دنبال می‌کنیم بنابراین طرف مقابل نیز به هدفی که ادعا می‌کند برسد و یعنی همان که می‌گفتیم این کار برد-برد امکانپذیر است.

روحانی خاطرنشان کرد: البته حق مردم و خیلی‌ها است که به خاطر این همه ظلمی که به مردم شده است نسبت به قدرت‌های بزرگ اعتماد نداشته باشند، نگران باشند و این حقی طبیعی است اما آن راهی که مردم ما از خرداد 92 انتخاب کردند و مسیری که مردم به آن رای دادند، اکثریت مردم ما به این نتیجه رسیدند که راه تعامل سازنده ما را به یک برنامه اقدام مشترک می‌رساند که آن همان برجام بود و آن هدفی بود که مردم ما به آن دست یافتند.

رئیس جمهور تصریح کرد: برای این کار وحدت، اتحاد، مهربانی، همدلی و هم‌زبانی نیاز بود و لذا این گونه سال همدلی و همزبانی شد تا در برابر قدرت‌های بزرگ به نتیجه برسیم که به نظر من هیچ کس حتی سرسخت‌ترین دشمنان ما تردید ندارند که در این معامله ملت ما سود برده است و ملت ما پیروز شده است.

وی ادامه داد: حتی کشورها و چند کشوری که برخی مشروع و برخی نامشروع داد و فریاد می‌کنند و می‌گویند چرا این توافق حاصل شده است، آنها نیز اتفاقا می‌گویند که این برد ایران بوده است و آنها نیز بر همین امر تاکید دارند که این قدرت ایران بوده است حتی آنهایی که در ایالات متحده آمریکا با بداخلاقی و بدخواهی سخنان ناصحیح می‌گویند، اتفاقا آنان نیز می‌گویند که ایران پیروز این صحنه بوده است.

روحانی خاطرنشان کرد: دوستان و کشورهای منطقه که جای خود را دارند و این یک پیروزی و موفقیت در تاریخ ملت بزرگ ایران است. اکنون زمانی است که باید برجام دو شروع شود، برجام همان برنامه جامع اقدام مشترک بین ایران و گروه 1+5 بود و امروز نیازمند برنامه جامع مشترک ملی هستیم.

روحانی خاطرنشان کرد: ما از برجام یک عبور کردیم و امروز باید برجام دو را آغاز کنیم و همه از جمله موافق دولت، مخالف دولت و منتقد همه باید دست به دست هم دهیم چراکه در اهداف ملی و در توسعه کشور با یکدیگر اختلاف نداریم.

وی ادامه داد: ما برای اینکه معضلات آب را حل کنیم، معضلات محیط زیستی را حل کنیم و یا برای اینکه بر فضا مسلط شویم و یا برای اینکه در بیو، نانو، آی تی، آی سی تی بتوانیم موفق شویم با یکدیگر اختلافی نداریم و خوشبختانه در مشکلات اصلی کشور نظراتمان به یکدیگر نزدیک است.

روحانی با طرح این پرسش که از هر کسی بپرسید مشکل اصلی کشور چیست، حتما به شما پاسخ خواهد داد که مشکل اصلی کشور بیکاری است، خاطرنشان کرد: بنابراین ما به دنبال رونق اقتصادی هستیم و به دنبال اشتغال هستیم و در این زمینه اختلاف نداریم و به نظر من باید با دنیا به نفع کشور تعامل کنیم.

وی ادامه داد: به نظر من این دولت با تحمل‌ترین دولت بود چراکه من سوابق دولت‌های گذشته را به خوبی دارم و من در بخش هایی از اول انقلاب تا به امروز بوده‌ام و هیچ دولتی به اندازه این دولت تحمل نکرد. انتقاد که اصلا تحمل نمی‌خواهد و انتقاد خوب است اما حتی تخریب را هم این دولت تحمل کرد.

وی خاطرنشان کرد: من نمی‌خواهم مقایسه کنم اما همه پیغمبرها اذیت شدند اما هیچ کس به اندازه پیغمبر اسلام اذیت نشد و اکنون ممکن است دولت‌های دیگر هم اذیت شده باشند اما هیچ دولتی به اندازه این دولت اذیت نشد البته مردم قدرشناس هم انصافا از این دولت حمایت می‌کنند.

روحانی خاطرنشان کرد: ما امروز نه در مشکلات اختلاف داریم و نه در اهداف بلند خود اختلاف داریم، همه باید کنار هم قرار بگیریم و ما نیازمند برنامه جامع اقدام مشترک ملی که همه باید به صحنه بیاییم و یکی از آن صحنه‌ها فناوری‌های نو است که همه باید حضور پیدا کنیم و هر کسی به سهم خودش باید نقش ایفا کند و آنچه می‌توانیم و می‌شود را باید به مردم واگذار کنیم.

رئیس‌جمهور تصریح کرد: شما فرض کنید اگر این ماهواره صد قسمت دارد و می‌توان 70 قسمت را به شرکت‌های بیرون بدهیم، نقشه را به آنان بدهیم در کارگاه‌های خود بسازند و به ما تحویل دهند. بنابراین مونتاژ نهایی را ما باید برعهده بگیریم و باید نظاره کنیم و باید دستگاه‌های کوچک و چابک کنیم.

وی ادامه داد: اکنون در برخی کشورها بخش‌های بزرگ فضایی و فناوری را به شرکت‌های خصوصی واگذار کردند و حتی شرکت‌های خصوصی بتوانند سفینه‌هایی را درست کنند که مردم بتوانند با آن به برخی سیارات مسافرت کنند و توصیه من به بخش های نظامی و وزیر دفاع هم این است که کارهایی را که می‌توان به مردم واگذار کنیم به بخش خصوصی واگذار کنیم. گاهی برنامه‌ای هست محرمانه و سری است که این بحث جدایی دارد.

روحانی تصریح کرد: در فناوری‌های نو و تصمیمات خود باید اولویت‌بندی کنیم حتی در یک فناوری‌ صدها پروژه باشد و باید ببینیم اولویت اول ما چیست و مسئله اولویت‌دار را اهمیت دهیم و آن را انتخاب کنیم. ما در برنامه‌های تحقیقاتی این گونه باید عمل کنیم چراکه منابع ما محدود است و با منابع محدود نمی‌توانیم همه کار انجام دهیم بنابراین باید اولویت‌بندی کنیم و آنی که اولویت اول را دارد را انجام دهیم تا به نتیجه برسیم.

رئیس‌جمهور با بیان اینکه باید برنامه‌های فناوری خود را برای مردم توضیح دهیم و این گونه نباشد که مردم از برنامه‌های صلح‌آمیز هسته‌ای، نانو، برنامه فضایی، برنامه بیوتکنولوژی اطلاع نداشتند و باید آن را در معرض افکار عمومی قرار دهیم و باید درباره آن توضیح دهیم چراکه مردم به ما کمک می‌کنند، حمایت می‌کنند و باید در سیاست‌‌گذاری مردم ما حضور پیدا کنند و باید کمک کند و اطلاعات شفاف در اختیار مردم قرار دهند.

روحانی در ادامه سخنان خود با تاکید بر اینکه باید اطلاعات شفاف در اختیار مردم قرار دهیم، گفت: باید بگوییم چه چیزهایی نیاز داریم حالا امروز وسایل ارتباط جمعی ما بسیار زیاد است و به راحتی می‌توانیم در شبکه‌های اجتماعی آنها را قرار دهیم و مردم را مطلع کنیم، امروز شرایط با گذشته بسیار متفاوت است.

وی افزود: ما باید به اهداف بلندی که مدنظرمان است، دست یابیم. فناوری فضایی برای همه ما مهم است و تنها شامل بخش مخابرات، صدا و سیما و صدا و تصویر نیست بلکه در بسیاری موارد ما به این فناوری در بخش‌های نظامی،‌ غیرنظامی،‌ امنیتی، غیرامنیتی، زیست‌محیطی، کشاورزی، پزشکی نیاز داریم.

رئیس قوه مجریه با بیان اینکه امروز شرایط ارتباطات با گذشته متفاوت بوده و یکی از ویژگی‌های امروز دنیای ارتباطات است، گفت: الان هر کسی با استفاده از یک گوشی همراه می‌تواند با دنیا ارتباط برقرار کند و اطلاعات و افکار را در کمترین فرصت در اختیار بگیرد و مشخص نیست با این سرعت افزایش تکنولوژی در آینده چه اتفاقاتی بیفتد. پس ما باید در صحنه فناوری‌ها حضور داشته باشیم زیرا دنیای امروز دنیای رقابت‌هاست. ما نباید در مرحله نخست همواره بایستیم زیرا هنگامی که سایر کشورها در مراتب و رتبه‌های بالاتری قرا گرفتند باید از تکنولوژی و پیشرفت‌های آنها استفاده کنیم و کار را در همین مسیر ادامه دهیم.

روحانی گفت: آنچه که بعد از برجام برای ما ایجاد شده، فضای نوین برای فناوری و علم امروز با شرایط جدید ارتباطات با دانشگاه‌ها، مراکز تحقیقاتی است، حتی در سفر اخیر ما در خرید هواپیماها و بخش نفت که با برخی کمپانی‌های بزرگ نشست داشتیم یکی از نکاتی که بنده به آن تاکید داشتم این بود که ما این هواپیما را می‌خریم اما باید بخشی از قطعات این هواپیما هم در داخل کشورمان تولید شود و همچنین تاکید داشتیم در بخش نفت و گاز در مراکز تحقیقاتی‌شان حضور داشته باشیم.

رئیس‌جمهور گفت:‌معنای برجام این نیست که دروازه باز شده و تحقیقات را کنار بگذاریم و هر چه می‌خواهیم از خارج بخریم و بیاوریم و مصرف کنیم، معنای برجام این است که راه برای ارتباط ما با دنیا باز شده و اینکه از فناوری و دانش دیگران استفاده کنیم.

روحانی افزود: رؤسای جمهور کشورهایی که در طول این مدت به ایران آمدند و هم در سفرهای پس از برجام ما به صراحت به همه گفته‌ایم که ما دنبال آمدن سرمایه، فناوری به داخل کشور هستیم و جوانان و دانشگاهیان و مراکز تحقیقاتی و فناوری ما و شرکت‌های دانش‌بنیان ما آمادگی‌شان امروز به مراتب از گذشته بیشتر است. برای اینکه بتوانیم از علم و دنش استفاده و بهره‌برداری کنیم. البته خودمان هم باید از ابتکار و خلاقیت‌مان استفاده کنیم.

وی افزود:‌ پیامبر فرمود سلطان، علم است اگر شما می‌خواهید در علم و دانش پیش بروید و اگر می‌خواهید به تعبیر قرآن بر آسمان و زمین مسلط شوید راهش علم و دانش و فناوری است.

رئیس قوه مجریه گفت: بنده در برابر تمام دانشمندان کشور و همه جوانان و اساتید و همه آنهایی که برای عظمت نام ایران و ملت ایران تلاش می‌کنند سر تعظیم فرو می‌آورم.

رئیس‌جمهور تصریح کرد:‌ امروز روز واردات کالا از بیرون به داخل کشور نیست بلکه امروز روز باز شدن فضا برای کار و کوشش و تلاش است. ما کار بزرگی را باید انجام دهیم. هر ساله صدها هزار نفر از دانشگاه‌هامان فارغ‌التحصیل می‌شوند که باید برای اشتغال و علم و دانش آنها زمینه لازم را فراهم کنیم.

روحانی تاکید کرد: رونق اقتصادی، کار و تلاش و به ویژه آنانی که عالم هستند و در فناوری‌های مختلف تلاش کردند امروز یک رسالت بر عهده همه ماست که ان‌شاء‌الله خداوند ما را در این راه موفق کند و بنده از تمام کسانی که در ساخت این ماهواره که امروز از آن رونمایی شد تشکر می‌کنم.

موضوعات: احادیث درمورد تکبر  لینک ثابت
 [ 01:44:00 ب.ظ ]




رویدادهای 15 بهمن

* حضرت امام خمینی طی یك سخنرانی جوانان را به ادامه تظاهرات و اعتصابات فرا خواندند. * به دنبال جلسه روز گذشته شورای انقلاب ـ كه نخست وزیری دولت موقت به مهندس بازرگان پیشنهاد شده بود ـ این شورا برای گرفتن جواب از وی تشكیل جلسه داد. بازرگان درباره این جلسه می‌گوید: ابتدا پس از تشكراز حسن ظن آقایان، گفتم «اگر بنده را نامزد نخست وزیری نمایید با علم و اطلاع از افكار و اخلاق و سوابقم خواهد بود… همه می‌دانید كه من معتقد به دمكراسی و مشورت و اعتقاد به دیگران هستم و از تندی و تعجیل احتراز دارم و علاقمند به مطالعه و علم تدریجی هستم. حال اگر با این سوابق و شرایط قبولم دارید، پیشنهاد فرمایید.» عكس‌العمل مثبت یا منفی در مجلس ندیدم. سكوت و قبولی و اصرار مجدد آقایان روحانی عضو شورا و امام در برابر شرایط و اتمام حجت من باعث تعجبم شد و انتظار آن را نداشتم. * شاپور بختیار گفت: درهای مذاكره با آیت‌الله خمینی همچنان باز است … جمهوری اسلامی برای من مجهول است. وی افزود كه من نه با شاه و نه با (امام) خمینی سازش نمی‌كنم و اجازه تشكیل دولت موقت را به او (امام خمینی) نمی‌دهم. * رادیو عدن: عده زیادی از افسران پایگاه هوایی همدان، در پایگاه بازداشت و زندانی شدند. * وزرای خارجه آمریكا و انگلیس طی دیدار دیوید اوئن از آمریكا، در مورد اوضاع ایران به گفتگو نشستند. بغداد نیز با اعزام هیأتی به عربستان، به بررسی اوضاع ایران و منطقه پرداخت. * ژنرال هایزر، فرستاده ویژه آمریكا به ایران، با اتمام مأموریت حساس خود و مذاكرات مكرر با مقامات ایرانی، عازم آمریكا شد. سخنگوی وزرات خارجه آمریكا گفت: هایزر سعی كرد تا نظامیان ایران از بختیار حمایت كنند. وی به این علت ایران را ترك كرد كه اقامت وی به احساسات ضد آمریكایی در ایران دامن می‌زد. * بنا به گزارش دولت آمریكا، ایران به علت كمبود مالی در اثر از دست دادن فروش نفت، قرارداد ده میلیارد دلاری خرید اسلحه از آمریكا را لغو كرد. گفتنی است چون امریكا نظام سلطنتی ایران را در خطر می‌دید، فروش این سلاح‌ها، از جمله چندین فروند آواكس را به مصلحت خویش نمی‌دید. لذا یكی از مأموریت‌های هایزر، بر هم زدن این قرارداد به نحوی بود كه آمریكا متضرر نشود. * خانواده‌های همافران و درجه‌داران بازداشتی و نیروی هوایی، با تجمع در دادگستری به عنوان اعتراض به دستگیری آنها،‌ خواهان آزادی این همافران شدند. * همافران نیروی هوایی در بهبهان به عنوان طرفداری از امام خمینی، دست به راهپیمایی زدند. * از سوی آیت‌الله گلپایگانی ، اعلامیه‌ای خطاب به نمایندگان مجلس، هیأت دولت و امراء ارتش، منتشر شد. * آیت‌الله سیدمحمدباقر صدر با ارسال نامه‌ای از عراق برای حضرت امام، از مبارزات ملت ایران حمایت كرد. * به مناسبت ورود حضرت امام به ایران، از سوی آیت‌الله مرعشی نجفی تلگرامی برای ایشان ارسال شد. * خبرگزاری فرانسه: آیت‌الله شریعتمداری اظهار داشت: اختلاف جزئی بین آیات عظام با مذاكره مرتفع خواهد شد. * دولت بختیار برداشت از پس‌انداز و سپرده‌های بانكی مردم را محدود كرد. * یك خبرگزاری ژاپنی گزارش داد: یك نماینده از سوی امام خمینی، با برژنف در بلغارستان، ملاقات و گفتگو كرده است. تذكر: برژنف از سیزدهم تا هفدهم ژانویه 1979، مطابق با بیست و سوم دی ماه 1357، در بلغارستان بسر می‌برده است. * شهردار تهران در حضور حضرت امام استعفا كرد. امام سپس وی را مجددا به عنوان شهردار منصوب كردند. جواد شهرستانی از سوی دولت بختیار ممنوع‌الخروج شد. * گروهی از نمایندگان مستعفی مجلس شورا با حضرت امام دیدار كردند. * رادیو لندن: از تظاهرات دیشب تهران هیچ گزارشی كه حاكی از برخورد مردم با نظامیان باشد، نرسیده است. * دو تن از وزرای سابق به نام‌های عبدالمجید مجیدی و هوشنگ نهاوندی، توسط فرمانداری نظامی بازداشت شدند. * خسرو قشقایی پس از بیست و پنج سال تبعید در آمریكا، به ایران بازگشت. وی یكی از رهبران ایل قشقایی است.

موضوعات: احادیث درمورد تکبر  لینک ثابت
 [ 01:38:00 ب.ظ ]




رویدادهای 15 بهمن1357

1- حضرت امام خمینی طی یک سخنرانی جوانان را به ادامه تظاهرات و اعتصابات فرا خواندند.

2- وزرای خارجه آمریکا و انگلیس طی دیدار دیوید اوئن از آمریکا، در مورد اوضاع ایران به گفتگو نشستند. بغداد نیز با اعزام هیأتی به عربستان، به بررسی اوضاع ایران و منطقه پرداخت.

3- ژنرال هایزر، فرستاده ویژه آمریکا به ایران، با اتمام مأموریت حساس خود و مذاکرات مکرر با مقامات ایرانی، عازم آمریکا شد. سخنگوی وزرات خارجه آمریکا گفت: هایزر سعی کرد تا نظامیان ایران از بختیار حمایت کنند. وی به این علت ایران را ترک کرد که اقامت وی به احساسات ضد آمریکایی در ایران دامن می‌زد.

4- همافران نیروی هوایی در بهبهان به عنوان طرفداری از امام خمینی، دست به راهپیمایی زدند.

5- آیت‌الله سیدمحمدباقر صدر با ارسال نامه‌ای از عراق برای حضرت امام، از مبارزات ملت ایران حمایت کرد.

6- به مناسبت ورود حضرت امام به ایران، از سوی آیت‌الله مرعشی نجفی تلگرامی برای ایشان ارسال شد.

تذکر: برژنف از سیزدهم تا هفدهم ژانویه 1979، مطابق با بیست و سوم دی ماه 1357، در بلغارستان بسر می‌برده است.

7- شهردار تهران در حضور حضرت امام استعفا کرد. امام سپس وی را مجددا به عنوان شهردار منصوب کردند. جواد شهرستانی از سوی دولت بختیار ممنوع‌الخروج شد.

8- گروهی از نمایندگان مستعفی مجلس شورا با حضرت امام دیدار کردند.

موضوعات: احادیث درمورد تکبر  لینک ثابت
 [ 01:14:00 ب.ظ ]