امام زمان از دیدگاه امام خامنه‌ای <1>

شیعه و مهدویّت‏

فرقی که ما شیعه‏ ها، با دیگران و بقیه فِرَق اسلامی و غیر اسلامی داریم، این است که ما این شخص عظیم و عزیز را می‏ شناسیم؛ اسمش را می ‏دانیم؛ تاریخ ولادتش را می‏ دانیم؛ پدر و مادر عزیزش را می‏ شناسیم و قضایایش را می ‏دانیم؛ ولی دیگران اینها را نمی‏ دانند. آنها عقیده پیدا نکردند، یا باخبر نشدند و نمی ‏دانند؛ ولی ما می ‏دانیم، تفاوت این‏جا است. به همین دلیل است که توسّلات شیعه، زنده‏ تر، پر شورتر، با معناتر و با جهت‏ تر است.

خصوصیت اعتقاد شیعه در این مسأله، این است که یک موضوع کلّی را با همه خصوصیاتش، با معرّفی کامل شخص می‏ شناسد، در ابهام نیست.

ما، ولیّ و سیّد خود را، سرور و سالار عالمیان - را که امام ما - است می‏ شناسیم. پدر، مادر، تاریخ تولّد و قضایای ولادت مبارک او را می‏ دانیم. کسانی این قضایا را با خبرهای صادق و موثّق نقل کرده ‏اند، همه اینها برای ما روشن است؛ لذا ما می ‏دانیم که عشق ما، دل ما و ایمان ما، متوجّه و متعلّق به کیست.

این حقیقت، در هیچ جای جهان اسلام، مثل محیط زندگی ملّت عزیز ما و شیعیان، این برجستگی و این چهره درخشان و این روح پر تپش و پر امید را ندارد. این به خاطر آن است که ما، به برکت روایات متواتره خودمان، شخص مهدی موعود (عج) را با خصوصیاتش می‏ شناسیم.

عید اللَّه الاکبر

روز ولادت مهدی موعود - ارواحنا لتراب مقدمه الفداء - حقیقتاً روز عید همه انسان‏ های پاک و آزاده عالم است. فقط کسانی در این روز، ممکن است احساس شادی و خرسندی نکنند که یا جزو پایه‏ های ظلم و یا جزو پیروان طواغیت و ستمگران عالم باشند؛ و الاّ کدام انسان آزاده ‏ای است که از گسترش عدالت، از بر افراشته شدن پرچم دادگری و رفع ظلم در سراسر جهان، خرسند نشود و آن را آرزو نکند!

تفاوت عید ولادت حضرت بقیة اللَّه با بقیه اعیاد اسلامی این است که اعیاد بزرگ، همه از گذشته حکایت می‏ کنند؛ امّا عید ولادت حضرت بقیةاللَّه به آینده نوید می‏‌دهد. برای همین است که دل‏ های مؤمنان، به این روز بزرگ و این ولادت عظیم، وابسته است.
روز نیمه شعبان، روز امید و ایمان به آینده، روز مجاهدان پاکباز و صادق و روز نگاه به آینده روشن و تلاش برای آن است.

روز ولادت حضرت مهدی موعود - ارواحنا فداه - یک عید حقیقی، برای همه افراد بشر و آن کسانی که ستمی کشیدند؛ رنجی بردند؛ دلی سوزاندند؛ اشکی ریختند و انتظاری کشیدند و کسانی که با مشاهده ناملایمات، در طول حیات خود و در هر نقطه‏ ای از عالم - و حتّی در نقطه‏ ای از تاریخ - مصیبتی تحمّل کرده اند؛ است. همه آنها در مثل چنین روزی و به یاد امروز، احساس شادمانی و امید و نشاط کرده ‏اند.

این ولادت بزرگ و این حقیقت عظیم، متعلّق به یک ملّت و یک زمان خاص نیست؛ بلکه متعلّق به بشریّت است. این « میثاق اللَّه الَّذی‏ أَخذَهُ وَ وَکَّدَهُ » میثاق خدا با انسان است. « وَعْدَ اللَّه الَّذی‏ ضَمِنَهُ » این وعده خدا است که تحقّق آن را ضمانت کرده است. همه انسان‏ های طول تاریخ، نسبت به این پدیده عظیم و شگفت آور، احساس نیاز معنوی و قلبی کرده‏ اند؛ چون تاریخ از اوّل تا امروز و از امروز تا لحظه طلوع آن خورشید جهان تاب ، با ظلم و بدی و پلیدی، آمیخته بوده است.

همه کسانی که از ظلمی رنج برده ‏اند - چه آنهایی که به خود آنان ظلم شده است و رنج برده‏ اند و چه کسانی که به ستم کشی دیگران نگاه کرده ‏اند و رنج برده ‏اند - با یاد ولادت این منجی عظیم تاریخ و بشر ، در دلشان امیدی به وجود می‏ آید.

… روز ولادت ، برای همه بشر و تاریخ - حتّی برای گذشتگان - عید است. کسانی که در دوران تاریک فرعون‏ ها، نمرودها، ابوجهل‏ ها و سلاطین ظالم، در فقر و ظلم و تبعیض سر کردند و مردند و رنج کشیدند و روی خوبی ندیدند، امروز (نیمه شعبان) برای آنها هم عید است.

اگر روح آنها در عالم برزخ، از بعضی از تفضّلاتی که پاره‏ ای از ارواح برخوردارند، بهره ‏مند باشند؛ یقیناً آنها هم مثل چنین روزی، شادی خواهند کرد. امروز با بقیه ایّام و اعیاد تفاوت دارد. واقعاً اگر ما امروز را ((عید اللَّه الاکبر)) بنامیم، مبالغه و گزاف نیست

عطر حضور

امام بزرگوار و عزیز و معصوم و قطب عالم امکان و ملجأ همه خلایق، اگرچه غایب است و ظهور نکرده؛ امّا حضور دارد. مگر می ‏شود حضور نداشته باشد؟ مؤمن، این حضور را در دل خود و با وجود و حواسّ خویش، حسّ می‏ کند. آن مردمی که می‏نشینند، راز و نیاز می‏ کنند، دعای « ندبه » را با توجّه می‏ خوانند، زیارت « آل یاسین » را زمزمه می‏ کنند و می‏ نالند؛ می‏ فهمند چه می‏ گویند. آنها حضور این بزرگوار را حس می‏ کنند، لو هنوز ظاهر نشده و غایب است. غیبت او، به احساس حضورش ضرری نمی ‏زند. ظهور نکرده است؛ امّا هم در دل‏ ها و هم در متن زندگی ملّت حضور دارد. مگر می‏ شود حضور نداشته باشد؟

شیعه خوب، کسی است که این حضور را حس کند و خود را در حضور او احساس نماید. این ، به انسان امید و نشاط می‌‏بخشد.

یکی از آن خورشیدهای فروزان، به فضل و کمک پروردگار و به اراده الهی، امروز در زمان ما به عنوان « بقیّة اللَّه فی ارضه »، به عنوان « حجّة اللَّه علی عباده »، به عنوان « صاحب زمان » و « ولیّ مطلق الهی » در روی زمین وجود دارد. برکات وجود او، انوار ساطعه از وجود او، امروز هم به بشر می‏‌رسد.

امروز وجود مقدّس حضرت حجّت - ارواحنا فداه - در میان انسان‏ های روی زمین، منبع برکت، منبع علم، منبع درخشندگی، زیبایی و همه خیرات است.

چشم ‏های ناقابل و تیره ما، آن چهره ملکوتی را از نزدیک نمی ‏بیند؛ امّا او مثل خورشیدی درخشان است. با دل‏ ها مرتبط و با روح‏ ها و باطن‏ ها متّصل است و برای انسانی که دارای معرفت باشد، موهبتی از این برتر نیست که احساس کند، ولیّ خدا، امام بر حق، عبد صالح، بنده برگزیده، در میان همه بندگان عالم و مخاطب به خطاب خلافت الهی در زمین، با او و در کنار او است. او را می ‏بیند و با او مرتبط است

این بزرگوار، در فضای ذهنی و معنوی جامعه ما، حضور دارد و جوانان مؤمن و با اخلاص نیز با آن حضرت، قلباً در ارتباط هستند. این ارتباط، به معنای حقیقی کلمه، دو جانبه است و در حالات برجسته شور و محبّت و احساس و عواطفی که ملّت ایران، نسبت به این بزرگوار دارند، این ارتباط طرفینی است.

امام معصوم و بازمانده عترت پیغمبر و اهل‏بیت (ع)، در طول این زمان های اخیر، در میان جوامع بشری بوده است؛ امروز هم در میان ما است.

ارتباط قلبی و معنوی بین آحاد مردم و امام زمان (عج)، امید و انتظار را به طور دائم در دل آنها زنده نگه می‌‏دارد و این خود، یکی از پر برکت‏‌ترین حالات انسانی است

اهل معنا و باطن، در توسّلات معنوی خود، این بزرگوار را مورد توجّه و نظر دائمی قرار می ‏دهند و به آن حضرت توسّل می‏ جویند و توجّه می ‏کنند. نفس پیوند قلبی و تذکّر و توجّه روحی به آن مظهر رحمت و قدرت و عدل حق تعالی ، انسان را عروج و رشد می‏ دهد و وسیله پیشرفت انسان را - روحاً و معناً - فراهم می‏ کند.

این، یک میدان وسیعی است. هر کسی در باطن و قلب و دل و جان خود، با این بزرگوار مرتبط باشد، بهره خودش را خواهد برد. البته، توجّه به کانون نور، باید توجّه حقیقی باشد.

لقلقه زبان در این زمینه، تأثیر چندانی ندارد. اگر انسان، روحاً متوجّه و متوسّل شد و معرفت کافی برای خود به وجود آورد، بهره خودش را خواهد برد. این، یک میدان فردی و تکامل شخصی و معنوی است.

نزدیک شدن به امام زمان (عج)، نه نزدیک شدن در مکان هست و نه نزدیک شدن به زمان. شما که می‏ خواهید به ظهور امام زمان (عج) نزدیک بشوید؛ ظهور امام زمان (عج) یک تاریخ معیّنی ندارد که صد سال دیگر مثلاً یا پنجاه سال دیگر… تا ما بگوییم که ما از این پنجاه سال، یک سال و دو سال و سه سالش را گذراندیم، چهل و شش سال و چهل و هفت سال دیگر باقی مانده [است‏]. نه؛ از لحاظ مکان هم نیست که ما بگوییم: ما از این‏جا حرکت می‏ کنیم به طرف مثلاً شرق یا غرب عالم یا شمال یا جنوب عالم، تا ببینیم که ولی‏ عصر(عج) کجا است و به او برسیم، نه.

نزدیک شدن ما به امام زمان (عج) یک نزدیک شدن معنوی است؛ یعنی، شما در هر زمانی تا پنج سال دیگر، تا ده سال دیگر، تا صد سال دیگر که بتوانید کیفیت و کمیت جامعه اسلامی را افزایش بدهید، امام زمان - صلوات اللَّه علیه - ظهور خواهد کرد.

موضوعات: احادیث درمورد تکبر  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...