فرشته
 
 


شنبه یکشنبه دوشنبه سه شنبه چهارشنبه پنج شنبه جمعه
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30



جستجو


موضوع

نحوه نمایش نتایج:


اللّهُمَّ كُنْ لِوَلِيِّكَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَعَلى آبائِهِ في هذِهِ السّاعَةِ وَفي كُلِّ ساعَةٍ وَلِيّاً وَحافِظاً وَقائِدا ‏وَناصِراً وَدَليلاً وَعَيْناً حَتّى تُسْكِنَهُ أَرْضَك َطَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فيها طَويلاً

دريافت كد دعاي فرج




 




حدیث هایی در مورد تفکر کردن

 

1- آنان که خدا را ایستاده و نشسته و خوابیده یاد می کنند و در آفرینش آسمان ها و زمین می اندیشند که پروردگار! این ( جهان) را بیهوده نیافریده ای، پاکی برای توست، پس ما را از عذاب آتش نگاه دار.

منبع:سوره ی آل عمران-191

2- حضرت امام حسن عسگری (علیه السّلام) فرموده اند: معیار بندگی و عبادت، بسیاری روزه و نماز یعنی صوم و صلاة نیست بلکه عبادت، بسیاری تفکر در آفریده ی خداوند و تعقل در آیات حکیمانه ی پروردگار جهان است.

منبع: بحار17،ص216

3- حضرت امام علی (علیه السّلام) به فرزندش حضرت مجتبی(علیه السّلام) فرموده اند: هیچ عبادتی همانند تفکر و مطالعه در مصنوعات الهی نیست.

منبع: سفینه،(( فکر))،ص382

4- حضرت امام علی (علیه السّلام) فرموده اند: بالاتر از هر عبادتی به کار انداختن نیروی تفکر و تعقل است.

منبع: فهرست غرر،ص314

5- حضرت امام علی (علیه السّلام) فرموده اند: فکر و تدبر، آینه ی پاکی است که حقیقت را به آدمی نشان می دهد، عبرت گرفتن از دیگران، ترساننده ای(هشدار دهنده) است که به انسان پند و اندرز می گوید و برای ادب و تربیت همین بس که بپرهیزی از آنچه که میل نداری دیگران مرتکب شوند.

منبع: نهج البلاغه،ص1246

6- حضرت امام علی (علیه السّلام) فرموده اند: امساک قلب، از تفکر در گناه بهتر است از اینکه مرد از غذا امساک نماید.

منبع: غررالحکم،ص458

7- حضرت امام صادق (علیه السّلام) از حضرت مسیح روایت کرده اند که مسیح می فرمودند: موسی بن عمران به شما امر کرد که زنا نکنید و من به شما امر می کنم که فکر زنا را در خاطر نیاورید چه رسد به عمل زنا زیرا آنکه فکر زنا کند مانند کسی است که در عمارت زیبا و مزینی آتش روشن کند دودهای تیره ی آتش زیبایی های عمارت را خراب می کند اگر چه عمارت آتش نیگرد یعنی فکر گناه خواه ناخواه در قلب مردم تیرگی ایجاد می کند و به صفا و پاکی دل آنها ضربه می زند ولو عملا مرتکب آن گناه نشوند.

منبع: وسائل5ص37

8- حضرت امام علی (علیه السّلام) فرموده اند: کسی که در اندیشه ی گناه باشد و پیرامون آن بسیار فکر کند سرانجام همان افکار بد و اندیشه های پلید، او را به ارتکاب گناه می خواند و آلوده اش می سازد.

منبع: غررالحکم،ص664

9- حضرت امام صادق (علیه السّلام) فرموده اند: اگر کسی یک حدیث از معارف اسلامی را به خوبی بفهمد و عمق علمی آن را به درستی درک کند، بهتر از آن است که هزار حدیث را در حافظه ی خود بسپارد و آنها را نقل نماید، و پیروان مکتب اهل بیت به مقام فقاهت نائل نمی شوند مگر آنکه نظرات ائمه علیهم السّلام را درک کنند و به جهات مختلفه احادیث متوجه باشند.

منبع: بحار1،ص118

10- حضرت امام علی (علیه السّلام) درباره ی خاندان گرامی نبیّ اکرم که شاگردان واقعی و شایسته ی مکتب اسلام بودند فرموده اند: اینان حقایق علمی اسلام را با نیروی فکر و تدبر فهمیدند و برای عمل کردن و به کار بستن فرا گرفتند، نه آنکه فقط به شنیدن علوم اسلامی قناعت کنند و سپس مسموعات و محفوظات خویش را برای دیگران نقل نمایند، گویندگان مطالب علمی بسیارند ولی کسانیکه حقایق علمی را به درستی درک کرده باشند و عملا به کار بندند کم و معدودند.

منبع: نهج البلاغه فیض،ص817

11- حضرت امام علی (علیه السّلام) فرموده اند: فضیلت درک و فهم مطالب علمی به مراتب نافع تراز فضیلت تکرار و خواندن و فراگرفتن آن است.

منبع: غررالحکم، ص517

12- حضرت امام علی (علیه السّلام) فرموده اند: کسی که در آموخته های خود بسیار بیندیشد دانش خود را استوار ساخته و به فهم مطالبی که نمی فهمد نائل می گردد.

منبع: فهرست غرر،ص316

13- حضرت امام علی (علیه السّلام) به فرزندش حضرت امام حسن (علیه السّلام) سفارش کرد: ارزش هیچ عبادتی به قدر تفکر در آثار صنع خداوند نیست.

منبع : سفینه (فکر) ص382

14- حضرت امام علی (علیه السّلام) فرموده اند: قبل از تصمیم مشورت نما و پیش از اقدام در کار فکر کن.

منبع: فهرست غرر،ص183

15- حضرت امام علی(علیه السّلام) به فرزندش حضرت مجتبی (علیه السّلام) فرموده اند: برای امور واقع نشده به آنچه واقع شده است استدلال نما و با مطالعه قضایای تحقق یافته، حوادث یافت نشده را پیش بینی کن، زیرا امور جهان، همانند یکدیگرند، از آن اشخاص نباش که موعظه سودش ندهد، مگر توأم با آزار و رنج باشد زیرا انسان عاقل باید از راه آموزش و فکر، پند پذیرد، این بهائم هستند که جز با کتک ، فرمان نمی برند.

منبع: نهج البلاغه فیض،ص926

16- خداوند به رسول اکرم (صلّی الله علیه و آله و سلّم) امر می کند که وقایع گذشتگان و تاریخ پیشینیان را برای مردم عصر خود نقل کن به این امید که شاید نیروی تفکرشان به کار افتد و نیک و بدهای زندگی خویش را از خلال آن وقایع تاریخی تشخیص دهند.

منبع:سوره ی اعراف-176

17- حضرت امام علی (علیه السّلام) فرموده اند: ارزش رأی هر انسانی وابسته به مقدار تجاربی است که در خزانه ی فکر خود اندوخته است.

منبع: غررالحکم،ص424

18- حضرت امام صادق (علیه السّلام) فرموده اند: اگر خواستی در یک مجلس و با اولین برخورد، عقل کسی را امتحان کنی مطلبی را که ناشدنی و غیر قابل وقوع است در ضمن سخنان خود با وی به میان بگذار، اگر سریعا به نادرستی مطلب متوجه شد و آن را تکذیب کرد مرد عاقلی است و اگر آن را صحیح تلقی نمود و تایید کرد مرد احمق وکوتاه فکری است.

منبع: بحار1،ص43

موضوعات: احادیث درمورد تکبر  لینک ثابت
[یکشنبه 1394-11-18] [ 11:35:00 ب.ظ ]





اهميت تفکر در اسلام
چرا در اسلام 1 ساعت تفكر بهتر از 70 سال عبادت است ؟ براي چه در اسلام عالم مقام بالايي دارد

مقام عالم
عالم مقام بالايي دارد چون نه تنها حامل علم، بلكه خود نيز داراي علم است ؛علم ارزش ذاتي دارد، ارزش ذاتي يعني اين كه كسي به علم ارزش نداده، بلكه همانطوري كه طلا ونقره وبعضي از فلزات ذاتا داراي ارزشند ، علم نيز چنين است ؛ لذا عالم نيز ارزشمند است ومقام بالايي دارد .
اما چرا تفكر يك ساعت ارزش 70 سال عبادت را دارد ؟
در دين اسلام هر مسلماني در طول روز بايد دقايقي را صرف عبادت خداوند متعال نمايد.پنج وقت نمازهاي واجب يوميه ، خواندن دعا و انجام ديگر مستحبات جزوي از عبادت روزانه ي يك فرد مسلمان است .
اما آيا عبادت فقط در اين اعمال خلاصه مي شود ؟ يا اينكه اعمال ديگر هم مي توانند جزو عبادات مسلمان واقع شوند ؟
بايد دانست كه دين اسلام ديني است بر پايه ي عقل وتفكر كه گرچه به عبادات بدني مانند نماز و روزه و غيره دستور مي دهد اما بخش اعظم ايمان را در تعقل وتفكر جستجو مي كند .چنانكه وجود آيات متعدد قرآن كريم در باب تفكرو تأمل و تدبر گواه اين مدعاست

موضوعات: احادیث درمورد تکبر  لینک ثابت
 [ 11:29:00 ب.ظ ]




چند اصل مهم در تفکر نقادانه و تفکر خلاق

1- نقد کردن یعنی بررسی و تجزیه و تحلیل کردن ، یعنی زوایای خوب برای موضوع را سنجیدن .

2- برای نقد کردن یک موضوع باید ابتدا پیرامون آن اطلاعاتی را جمع آوری کنیم و بعد با توجه به مستندات ثابت شده علمی و تجربیات مورد اطمینان خود یا دیگران آنها را بررسی و ارزیابی کنیم و نتیجه درست و مطلوب را از آن بگیریم .

3- تمام افراد با فراگیری مجموعه ای از دانشها و مهارتها خواهند توانست خلاق باشند نه فقط بعضی از نخبگان و هوشمندان

4- اگر بخواهید خلاق باشید خواستن ، توانستن است به شرط دانستن باید راهکارها را یاد بگیرید و عمل کنید تا به خواستن خود برسید .

5- فهمیدن بهتر از آموختن است .

6- در تفکر نقادانه بدبینی و عدم اعتماد به دیگران وجود ندارد بلکه فرد به دنبال کشف واقعیات است .

7- در تفکر نقادانه بخش موقعیت ها و به خصوص موفقیتهایی که امکان خطر در آنها هست به دقت سنجش و ارزیابی می شود و سپس تصمیم گیری و طراحی ذهنی می گردد .

8- وقتی به تفکر نقادانه می پردازید باید سؤال کنید .اطلاعات به دست آورید . به ارزیابی و

تفکر و مطالعه پیرامون موضوع داشته باشید .

9- زمانی که عده ای به نظر شما مخالف باشند بهترین اقدام پرهیز از پرخاشگری ، نبودن بحث نزاع ، داشتن لحن مؤدبانه و مناسب با طرف مقابل ، بیان نظرات به طور وضوح ، اجازه به طرف مقابل در بیان دلایل و دیدگاهها ، ارائه راه حلهای مختلف ،‌داشتن مهارت حل مسئله

10- مهارت تفکر نقادانه به شما کمک می کند که از میان اطلاعات و پیشنهادهای فراوانی که به شما می شود پیشنهادهای سالم را از پیشنهادهای ناسالم تشخیص بدهید .

11- با استفاده از تفکر نقادانه فرصت می یابید تا اطلاعات لازم برای تصمیم گیری درست را جمع آوری ، دسته بندی و تجزیه و تحلیل کنید .

12- تفکر نقادانه فرد را قادر می سازد تا واقعیت ها را دریابد و خود را اسیر حدس و گمان نکند .

13- { چه کنیم تا تفکر نقادانه داشته باشیم }

به موضوع مورد نظر دقیق شوید ، اگر چیزی برایتان مبهم است بپرسید ، همیشه فکر کنیدممکن است راه دیگری هم وجود داشته باشد مسائل را برای خودتان تجزیه و تحلیل کنید . برای تجزیه و تحلیل درست و اصولی نیازمند اطلاعات هستند . هوشمندانه رفتار کنید نه متعصبانه ،‌همیشه در نظر بگیرید اگر این کار را بکنید چه می شود و اگر نکنید چه می شود ، دست به عمل بزنید .

14- تمام شأن و عظمت انسان در فکر اوست .

15 - تفکر خلاق قابل فراگیری است .

16- نوع نگرش ما نسبت به وقایع مهمتر از خود آن وقایع است . کسانی که در رویارویی با واقعیت ها واکنش منفی نشان می دهند قالب ضعیفی دارند . هر چه ذهنیت شما مثبت باشد خلق ایده در شما بیشتر رخ می دهد .

17- هیچوقت فکر نکنید اگر ایده نوی خود را با کسی مطرح کنید آن را خواهند دزدید ، بلکه با مطرح کردن آن شما خود را وادار به تفکر بیشتر راجع به آن و پروراندن آن خواهید کرد .

18- مهمترین پیش نیاز تفکر خلاق ذهنیت مثبت داشتن است .

19- هر وقت خود را در شرایطی که تفکر خلاق داشته باشید حس نمی کنید ، تصویرسازی کنید تا چارچوب ذهنی شما به حالت سازنده ای درآید .

موضوعات: احادیث درمورد تکبر  لینک ثابت
 [ 11:19:00 ب.ظ ]




مفهوم اسرار آمیز خلاقیت

به پرواز زنبور دقت کن !

در میان موجودات ، آنچه انسان را از دیگران متمایز ساخته و او را اشرف مخلوقات کرده ، داشتن قوه تفکر و درک کلیات است .

زندگی انسان در طول تاریخ هرگز از تفکر و اندیشه خالی نبوده است ؛ اما چیزی که مهم است و ابعاد موثر این تفکر را وسعت می بخشد ، پویایی اندیشه است . انسانی که پیوسته تفکر می کند و ذهن را از محبوس شدن در چارچوب ثابت و قواعد معین رها می کند و هر بار امور را به نحوی نو به هم مرتبط می سازد ، می تواند ایده یی جدید ارایه کند و در اینجا است که خلاقیت ظهور و بروز پیدا می کند .

خلاقیت ، همواره مفهومی اسرار آمیز ، وسیع و بسیار پیچیده بوده است ، بالاترین توانمندی تفکر و محصول نهایی ذهن و اندیشه انسان دانست اما صرف نظر از این باور قدیمی که خلاقیت را ناشی از نیروی اسطوره یی و ماورایی می پنداشتند در قلمرو علم روانشناسی و رفتارشناسی جدید نیز به دلیل ابهام و پیچیدگی ماهیت خلاقیت ، میان روانشناسی و پژوهشگران ذهن و روان در تعریف و تبیین آن اختلاف نظرهای زیادی وجود دارد .

عناصر خلاقیت

خلاقیت ، دارای عناصر تشکیل دهنده یی است ، اولین عنصر ، قلمرو مهارت ها است کهر مربوط به استعداد آموزش و تجربه در یک زمینه خاص است و به عنوان مواد اولیه کار محسوب می شود زیرا ، برای اینکه در یک حوزه خاص ، خلاق شوند ، باید دارای مهارت لازم در آن زمینه باشند . عنصر دوم مهارت های خود را در راه جدیدی به کار اندازند . این ویژگی ها یا مهارت ها را میتوان با آموزش و تجربه گسترش داد .

عنصر سوم ، انگیزه است ، انگیزه میل به کار بخاطر همان کار است . اصولا انگیزه زمانی ایجاد می شود که شخص ، کار را جالب ، جذاب و رضایت آمیز ببیند و به انجام آن علاقه مند شود .

روش های ایجاد تفکر خلاق

معلم می تواند با به کارگیری شیوه های مناسب زمینه رشد خلاقیت را در دانش آموزان فراهم کند ذیل از آن جمله اند :

1- استفاده از مغایرت ها : ارایه مطالبی که خلاف باورها مرسوم و عمومی علمی باشد ، مثلاً معلم در درس علوم از دانش آموزان بخواهد که نظریات قدیمی را رد کنند و بدین ترتیب دانش آموزان را بر انگیزاند تا چیزها را ارزیابی کنند و راه های جالبی برای آزمون و اثبات کردن مسائل بیابند .

2- استفاده از تمثیل : معلم به دانش آموزان کمک کند تا با استفاده از چیزهایی که قبلاً می دانستند در موقعیتی مشابه به اطلاعات ، حقایق و اصول تازه یی دستیابند . به آنها نشان داده شود چگونه محصولات علمی بر اساس موقعیت های مشابه شکل گرفته اند .

3- توجه دادن به کمبودها و خلأ موجود در دانش : از دانش آموزان خواسته شود بجای آنکه به دانستنی های انسان بپردازند آنچه را که برای انسان مجهول مانده است بررسی کنند . مهارتهای دانش آموزان را برای جستجوی شکافهای ، ناشناخته ها و مجهولات توسعه دهند . معلم باید از دانش آموزان بخواهد تا تمام تعاریف ممکن یک مساله و همچنین موارد نقض آن را جست و جو کنند .

4- تقویت تفکر درباره امکانات و احتمالات : فرصتهایی ایجاد شود تا به سوالهایی مانند چطور ، اگر ، یا از چه راههایی پاسخ داده شود و حتی خود وادار به پاسخ دادن به آنها بشود . دانش آموزان باید بفهمند چگونه یک چیز به چیزدیگر منجر می شود . هنگام گفتن مساله به دانش آموزان فرصت اندیشیدن به راههای مختلف حل مساله داده شود .

5- استفاده از سوالهای محرک : معلم باید بیشتر به گزاره های پرسشی که نیاز به درک عمیق دارد ، توجه کند و سوالهایی که نیاز به ترجمه ، تفسیر ، تعریف ، اکتشاف و تجزیه و تحلیل دارد استفاده کند .

6- ایجاد فرصتهایی برای دانش آموزان تا رازهایی هر چیز را جستجو کنند .

7- تشویق به مطالب زندگی افراد خلاق .

8- تقویت تعامل دانش آموزان با اطلاعات قبلی : ایجاد فرصتهایی برای دانش آموزان تا با اطلاعاتی که دارند بازی کنند و به آنها کمک کنند و فرصت دهند تا بتوانند با استفاده از حقایق و اطلاعات که قبلا آموخته اند کارهایی را تجربه کنند .

9- تقویت مهارتهای مطالعه خلاق : از دانش آموزان خواسته شود به جای آنکه بگویند چه خوانده اند ، عقایدی را که در نتیجه خوانده اند به دست آورده اند بیان کنند .

10- ایجاد ابهام و تقویت آن : همه می دانند دانش آموزان زمانی یاد می گیرند که با موفقیتهای حل مساله مواجه باشند . بنابراین معلم باید موقعیت یادگیری را بیان نکته یی آغاز کند و سپس دست نگهدارد و اجازه دهد دانش آموزان خود با اطلاعات بازی کنند و درگیر شوند ، این روش خوبی است که منجر به یادگیری خود هدایتی می شود .

11- استفاده از روش اکتشافی : در روش اکتشافی ، دانش آموز خود به جستجوی راه حل می رود و معلم نقش راهنما را ایفا می کند . در این روش بیش از جواب مساله چگونگی یافتن جواب مهم است . دانش آموز خود را به اطلاعاتی که پیرامون مساله توجه کرده و حتی ممکن است تغییراتی در آن ایجاد کند . بدین ترتیب امکان تجربه شخصی توسط دانش آموزان ، موقعیت یادگیری را برای آنها جذاب و مطبوع می نمایید و انگیزه های درونی آنها را تقویت میکند . همه این جنبه ها در کشف و شکوفایی استعداد خلاق دانش آموزان تأثیر مستقیم دارد .

ویژگی های شخصیت خلاق

هر چند خلاقیت یک توانایی همگانی است و همه انسانها کم و بیش از آن برخوردارند اما افرادی که خلاقیت بالایی دارند و به عنوان افرادی خلاق شناخته می شوند دارای خصوصیات شخصیتی و رفتار ویژه یی هستند که به وسیله این خصوصیات می تواند آن را از سایر افرادی که از خلاقیت کمتری برخوردار هستند تشخیص داد .

1- استقلال : فرد خلاق در افکار و کارهای خویش از استقلال بالایی برخوردار است .

2- کنجکاوی : کنجکاوی یک خصوصیت بارز فرد خلاق است . او تمایل زیادی به کشف مسائل و پی بردن به اصل پدیده ها دارد .

3- علاقه به کارهای پیچیده : فرد خلاق پیچیدگی را دوست دارد به همین دلیل او در کارهای مشکل و پیچیده بیش از هر چیز دیگر انرژی صرف می کند .

4- تحمل ابهام : برای فرد خلاق مواجه شدن با ابهامات ، یک مبارزه محسوب می شود و برای او نوعی لذت به دنبال دارد .

5- انعطاف پذیری : فرد خلاق از ذهن و شخصیتی بسیار انعطاف پذیر برخوردار است .

6- شوخ طبعی : شوخی ، خود نوعی خلاقیت است و شوخ طبعی از جمله ویژگی های عینی و قابل مشاهده در افراد خلاق است .

7- اعتماد به نفس بالا : فرد خلاق نسبت به خود و توانمندی هایش آگاهی دارد به همین سبب است از اعمتاد به نفس زیاد برخوردار است .

8- ابتکار : ابتکار داشتن یعنی دور شدن از کلیشه ها ، قالبها و عادت های رایج و تکراری . فرد خلاق به راه حلهای کلیشه ای و به طور کلی تفکر مبتنی بر عادت علاقه ای ندارد .

9- پشتکار : فرد خلاق تلاشگر و سخت کوش است و شکستها او را خسته نمی کند .

10- تخیل قوی : تخیل زیربنای خلاقیت است . این واقعیت را تاریخ علم و اندیشه های شخصیتهای خلاق به اثبات رسانیده است .

11- حساسیت و توجه : بسیار از اشیا و پدیده هایی که برای اغلب مردم عادی و پیش پا افتاده جلوه می کند ، می تواند توجه و حساسیت فرد خلاق را برانگیزد .

12- زیبایی دوستی : فرد خلاق به اسانی مجذوب زیبایی می وشدو نسبت به آن توجه و دقت زیادی دارد .

13- تردید : فرد خلاق معمولا هر عقیده یا ایده تازه یی را به راحتی نمی پذیرد .

شناخت ویژگی های خلاق

1- ایده ها و نظرات خود را بدون ترس مطرح می کند .

2- معمولاً برای مسائل ، راه حلها و پاسخهایی متفاوت از سایر همسالان خود ارایه می کند .

3- به فعالیتها هنری علاقه زیادی دارد و در این زمینه دارای تجربه و مهارت است .

4- قالباً ایده ها و راه حلهای بیشتری نسبت به سایر همسالان خود پیشنهاد می کند .

5- معمولا قادر است با طنز پردازی ها و شوخی های جالب دیگران را بخنداند .

6- از والدین خود اغلب سؤالاتی غیر عادی و گاه عجیب و غریب می پرسد .

7- علاقه زیادی به نقاشی و ترسیم افکار و ایده های خود دارد .

8- انتقادگر است وهر نظر یا عقیده یی را به راحتی نمی پذیرد .

9- گاهی به خاطر بیان نظرات ایده های عجیب و غریبش در نظر همسالان خود فردی غیر عادی جلوه می کند .

10- از قوه تخیل خوبی برخوردار است .

11- معمولا با آب و تاب صحبت می کند وسعی می کند ایده هایش را با جزییات کامل شرح دهد .

منابع خلاقیت

1- عدم آشنایی والدین و مربیان با مفهوم واقعی خلاقیت

2- قرار دادن قوانین خشک و دست و پاگیر در منزل و جامعه

3- عدم تکیه بر تفاوتهای فردی

4- عدم اعمال مدیریت مناسب برای ایجاد جو مناسب برای خلاقیت

5- عدم مشاهده و آزمایش

6- تأکید بر روش تقلیدی و قالبی در علم و یادگیری

7- تأکید بر تفکر همگرا به جای تفکر واگرا

8- رواج روح سکوت در مقابل افراد

9- درگیر نشدن در مسائل زندگی

10- عدم نشاط و پویایی در جامعه

نگاه خلاقانه آبراهام لینکلن رئیس جمهور پیشین آمریکا را در باره معلم پسرش می آوریم . آبراهام لینکلن در نامه یی به آموزاگار پسرش نوشت :

او باید بداند که همه مردم عادل و همه آنها صادق نیستند . اما به پسرم بیاموزید که به ازای هر شیاد ، انسانهای صدیق هم وجود دارد ، به او بگویید در ازای هر سیاستمدار خودخواه رهبر با همتی هم وجود دارد ، به او بیاموزید که در ازای هر دشمن ، دوستی هم هست .

می دانیم که وقت می گیرد ، اما به او بیاموزید که از باختن پند بگیرد و از پیروز شدن لذت ببرد . او را از غبطه بر حضر دارید . به او نقش مهم کسب در زندگی را آموزش دهید به او بگویید تعمق کند . به پرندگان در در حال پرواز در دل آسمان دقیق شود . به گلهای درون باغچه ، به زنبورها که در هوا پرواز می کند دقیق شود .

به پسرم بیاموزید که در مدرسه بهتر این است که مردود شود اما با تقلب به قبولی نرسد به پسرم یاد بدهید با ملایم ها ملایم و با گردن کشها گردن کش باشد . به عقاید ایمان داشته باشد حتی اگر همه در جهت خلاف حرف می زنند .

به پسرم یاد بدهید که همه حرفها را بشنود و سخنی را که به نظرش درست می رسد انتخاب کند . ارزشتهای زندگی را پسرم یاد بدهید که در اوج اندوه تبسم کند ، به او بیاموزید که در اشک ریختن خجالتی و جود ندارد ، به او بیاموزید که برای فکر و شعورش مبلغی تعیین کند ، اما قیمت گذاری برای دل بی معنا است . به او بگوید که تسلیم هیاهو نشود و اگر خود را بر حق می داند پای سخنش بایستد و با تمام قوا بجنگد . در کار تدریس به پسرم ملایمت به خرج دهید ، اما از او یک نازپرورده نسازید .

بگذارید که او شجاع باشد . به او بیاموزید که به مردم اعتقاد داشته باشد . توقع زیادی است ، اما ببینید که چه می توانید بکنید . پسرم کودک کم سال خوبی است .

موضوعات: احادیث درمورد تکبر  لینک ثابت
 [ 11:12:00 ب.ظ ]




برخی اعمـال و آداب بیـن الطّـلوعین
چنان‌که گفته شد یکى از اوقات بسیار شریف و گرانبها، بین الطّلوعین (مابین طلوع صبح و طلوع آفتاب) است و اخبار زیادى از اهل بیت عصمت(ع) در فضیلت این وقت و در ارتباط با عبادت و ذکر و تسبیح خداوند در این مدّت از شبانه روز وارد شده است.
1ـ از رسول خدا(ص) نقل شده است که فرمود: هر کس هنگام صبح، هفت بار این دعا را بخواند، در آن روز از بلا‌ها محفوظ باشد: فَاللّهُ خَیْرٌ حافِظاً وَ هُوَ اَرْحَمُ الرّاحِمینَ، اِنَّ وَلِیِّىَ اللهُ الَّذى نَزَّلَ الْکِتابَ وَ هُوَ یَتَوَلَّى الصّالِحینَ، فَاِنْ تَوَلَّوْا فَقُـلْ حَسْبِىَ اللهُ لا اِلهَ اِلاَّ هُوَ، عَلَیْهِ تَوَکَّلْتُ وَ هُوَ رَبُّ الْعَرْشِ الْعَظیمِ؛ خدا بهترین نگهبان است و او مهربانترین مهربانان است براستى سرپرست من خدایى است که قرآن را فرستاد و او شایستگان را دوست دارد پس اگر روگرداندند بگو خدا مرا بس است که معبودى جز او نیست بر او توکل کنم که او پروردگار عرش بزرگ است.( بحارالانوار، ج 83، ص 298، حدیث 59)
2ـ مرحوم کلینى از امام باقر(ع) فضیلت فراوانى براى این دعا نقل کرده است که پیش از طلوع آفتاب خوانده شود: اَللّهُ اَکْبَرُ، اَللّهُ اَکْبَرُ کَبیراً، وَسُبْحانَ اللّهِ بُکْرَةً وَ اَصیلاً، وَالْحَمْدُ لِلّهِ رَبِّ الْعالَمینَ کَثیراً، لا شریکَ لَهُ، وَ صَلَّى اللّهُ عَلى مُحَمَّد وَ آلِهِ ؛ خدا بزرگتر است خدا بزرگتر است به کمال بزرگى و منزه است خدا در بامداد و پسین و ستایش بسیار، خاص خدا ،پروردگار جهانیان است که شریکى ندارد و درود خدا بر محمّد و آلش.( کافى، جلد 2، صفحه 526، حدیث 14)
3ـ «قطب راوندى» از امیر مؤمنان(ع) روایت کرده که رسول خدا(ص) فرمود: هر کس که صبح کند و چهار نعمت خدا را یاد نکند، مى‌ترسم که این نعمت هاى خدا از او زایل گردد؛ آن چهار نعمت و سپاس بر آن، چنین است: اَلْحَمْدُ لِلّهِ الَّذى عَرَّفنى نَفْسَهُ،وَ لَمْ یَتْرُکْنى عَمْیانَ الْقَلْبِ، اَلْحَمْدُ لِلّهِ الَّذى جَعَلَنى مِنْ اُمَّةِ مُحَمَّد صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ،اَلْحَمْدُلِلّهِ الَّذى جَعَلَ رِزْقى فى یَدَیْهِ وَ لَمْ یَجْعَلْ رِزْقى فى اَیْدى النّاسِ، اَلْحَمْدُلِلّهِ الَّذى سَتَرَ ذُنُوبى وَ عُیُوبى، وَلَمْ یَفْضَحْنى بَیْنَ النّاسِ؛ ستایش خدایى را سزاست که خود را به من شناساند و مرا کوردل وامگذارد، ستایش خدایى را سزاست که مرا از امّت محمّد که درود خدا بر او و خاندانش باد قرارم داد و ستایش خدایى را سزاست که روزى مرا در اختیار خود قرار داد و روزیم را در اختیار مردم قرار نداد، ستایش خدایى را سزاست که گناهان و عیبهایم را پوشاند و در میان مردم رسوایم نکرد.( دعوات راوندى، صفحه 81، حدیث 204 و ب83، صفحه 282، حدیث 45 با اندکى تفاوت)حارالانوار، جلد 

4ـ مرحوم «صدوق» با سند معتبرى از امیر مؤمنان على(ع) نقل کرده است که آن حضرت فرمود: هر کس سوره هاى توحید و قدر و همچنین آیة الکرسى را یازده بار پیش از طلوع آفتاب بخواند، از خسارتهاى مالى محفوظ مى‌ماند و همچنین فرمود: هر کس دو سوره «قل‌هو اللّه» و «انّا انزلناه» را پیش از طلوع آفتاب بخواند در آن روز گناهى از او سر نخواهد زد هرچند شیطان در این راه تلاش فراوان کند.(خصال، ج 2، ص 622 ؛ بحارالانوار، ج 83، ص 249، حدیث 11)
5ـ بسیار مناسب است که در این وقت مقدارى قرآن همراه با تدبّر و اندیشه بخواند و با آیات آن روح و جان خود را تازه کند و نیز مناسب است دعاى صباح امیرمؤمنان على(ع) را در این وقت بخواند.

موضوعات: احادیث درمورد تکبر  لینک ثابت
 [ 05:30:00 ب.ظ ]




آثار منفی خوابیدن در ساعات بین الطلوعین:
1- فقر: از جمله آثار منفی خوابیدن در بین الطلوعین می‌توان به فقر و بدبختی و نداری اشاره کرد. در روایت است: مَا عَجَّتِ الْأَرْضُ إِلَى رَبِّهَا عَزَّ وَ جَلَّ کَعَجِیجِهَا مِنْ ثَلَاثٍ مِنْ دَمٍ حَرَامٍ یُسْفَکُ عَلَیْهَا أَوِ اغْتِسَالٍ مِنْ زِنًى أَوِ النَّوْمِ عَلَیْهَا قَبْلَ طُلُوعِ الشَّمْسِ؛ زمین به سوی پروردگارش، فریادی مانند این سه فریاد (از بعد شدت) بر نمی‌آورد: فریاد از خونی که به ناحق بر روی او می‌ریزد، آب غسلی که با عمل زنا ریخته می‌شود، خوابی که پیش از طلوع خورشید باشد. (من‏ لایحضره ‏الفقیه؛ ج4، ص20) امیرمومنان علی(ع) نیز می‌فرماید: أَنَّ النَّوْمَ قَبْلَ طُلُوعِ الشَّمْسِ وَ قَبْلَ صَلَاةِ الْعِشَاءِ یُورِثُ الْفَقْرَ وَ شَتَاتَ الْأَمْرِ؛ خواب پیش از طلوع خورشید و نیز خواب قبل از نماز عشاء، باعث فقر و پریشانی امور می‌شود.(مستدرك‏الوسائل، ج 5، ص 110)
2- بلا: بر اساس آنچه بیان شد به خوبی معلوم می‌شود که خوابیدن در هنگام بین الطلوعین موجب جلب بلا و مصیبت است؛ زیرا اگر بیداری موجب رهایی و دفع و رفع بلاست، خواب عامل جذب آن خواهد بود.
3- کوردلی: بر اساس روایتی که از امیرمومنان (ع) وارد شده کسی که در این ساعات می‌خوابد گرفتار کوردلی می‌شود و معرفت الهی از دل او می‌رود. (دعوات راوندى، صفحه 81، حدیث 204 و بحارالانوار، جلد 83، صفحه 282، حدیث 45 با اندکى تفاوت)
4- کفر و بی ایمانی: بر اساس همین روایت پیش گفته کفر و بی ایمانی محصول خوابیدن در این ساعات از شبانه روز است.(همان ،پیشین)
5- نیاز به دیگری برای رزق: اگر انسان در این ساعت بخوابد رزق او به جای آنکه در دستش قرار گیرد در دست دیگری قرار می‌گیرد و می‌بایست برای یک لقمه نان و کسب یک دانش و علم به دیگری رو اندازد تا روزی خودش را بازپس‌گیرد. (همان ،پیشین)
6- بدنامی و رسوایی: از دیگر آثار منفی خوابیدن در این ساعات آن است که اگر گناه و خطایی کرده باشد، خداوند در مقام ستاریت با او تعامل نمی‌کند و نعمت ستاریت از او سلب می‌شود. این گونه است که در جامعه براثر خطا و اشتباه و گناهی، رسوا می‌شود. (همان ،پیشین)
7- زیان‌های مالی: اگر کسی در این ساعات بخوابد نمی‌تواند از خود دفع شر کند و خسارتی که به اصل سرمایه او می‌رسد را برطرف کند. ( خصال، جلد 2، صفحه 622 و بحارالانوار، جلد 83، صفحه 249، حدیث 11)
8- نادانی: از پیامبر(ص) روایت است: النوم من أول النهار خرق و نوم القائلة نعمة و النوم بعدالعصر حمق و بین العشاءین یحرم الرزق؛ خواب اول روز، نادانی و خواب نیمروزی نعمت و خواب عصرگاهی کم خردی است و خواب اول شب(بین دو نماز مغرب و عشاء) باعث محروم شدن از روزی می‌شود.(مكارم‏الاخلاق، ص288)
9- زردی چهره: در روايات متعددى خواب بين الطلوعين مذمت شده است.اين خواب موجب فقر و پريشانى دانسته شده است. امام صادق(ع) فرمود: خواب صبحگاهان شوم است. رزق را دور و رنگ چهره را زرد و زشت مى‏كند و اين خواب شومى است. (بحارالانوار، ج 86، ص 129) در روایتی از امام باقر(ع) درمورد پرهیز از خواب صبحگاهی و ترغیب به بیداری در این ساعت آمده است: خواب صبح ،شوم و نامیمون است، روزی را دور می‌سازد، رنگ صورت را زرد و متغیر می‌کند، خداوند متعال، رزق را بین الطلوعین تقسیم می‌کند، از خواب در این زمان بپرهیزید و بدانید که من و سلوی (دو غذای لذیذی که برای بنی اسرائیل نازل می‌شد) در این ساعت برایشان فرود می‌آمد. (تهنیب، ج 2، ص 139)
10- غفلت: به این خواب ،اطلاق خواب غفلت شده است؛ شايد از اين جهت كه شخص از بركات زيادي كه در بيداري اين ساعات است، غافل بوده و خود را محروم مي كند.

موضوعات: احادیث درمورد تکبر  لینک ثابت
 [ 05:23:00 ب.ظ ]




آ
الف: آثار و برکات مثبت بیداری در بین‌الطلوعین: در آیات و روایات آثار و برکاتی برای این ساعات بیان شده است. از جمله می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:
1- تقسیم روزی: بر اساس آموزه‌های قرآنی، روزی هر موجودی قسمت و مقدر شده است. مقدرات الهی بر اساس حکمت و مصلحت است. در آیات قرآنی بیان شده که امور در هر سال در شب قدر ماه رمضان تقدیر می‌شود(سوره قدر؛ آیات 1 تا 5؛ دخان، آیات 1 تا 4) امام زین‌العابدین (ع) می‌فرماید: قَالَ لَا تَنَامَنَّ قَبْلَ طُلُوعِ الشَّمْسِ فَإِنِّی أَكْرَهُهَا لَكَ إِنَّ اللَّهَ یُقَسِّمُ فِی ذَلِكَ الْوَقْتِ أَرْزَاقَ الْعِبَادِ عَلَى أَیْدِینَا یُجْرِیهَا؛ هرگز قبل از طلوع خورشید نخواب که من آن را برایت خوب نمی‌دانم، زیرا خدواند در آن وقت، روزی بندگانش را به دست ما تقسیم می‌کند. (وسائل‏الشیعة، ج 6، ص 498) امام رضا(ع) نیز می‌فرماید: الملائکه تقسم ارزاق بنی آدم ما بین طلوع الفجر الی طلوع الشمس فمن نام فیما بین‌ها نام عن رزقه؛ مابین طلوع سپیده صبح تا طلوع خورشید ملائکه الهی ارزاق انسان‌ها را سهمیه‌بندی می‌کنند. هر کس در آن زمان بخوابد، غاقل و محروم خواهد شد. (وسائل الشیعه ج 6 ص 49)
2- رهایی از بلا: از پیامبر(ص) یک ذکری بیان شده که خواندن آن در این ساعات موجب می‌شود تا از بلایا در آن روز رهایی یابد.(بحارالانوار، جلد 83، صفحه 298، حدیث 59) این ذکر در بخش اعمال و آداب این ساعات می‌آید.
3- حفظ نعمت‌های چهارگانه: بیداری در این ساعات از صبح با ذکر نعمت‌های الهی موجب می‌شود تا آنچه از معرفت خدا، ایمان و اسلام، رزق و ستاریت را خداوند به او داده، حفظ شود.(دعوات راوندى، صفحه 81، حدیث 204 و بحارالانوار، جلد 83، صفحه 282، حدیث 45 با اندکى تفاوت)
4- خسارت‌های مالی: انسان اگر در این ساعات بیدار بماند و ذکر خاصی را که در اعمال این ساعات آمده بخواند، از زیان‌های مالی و از دست دادن اصل سرمایه درامان خواهد بود. (خصال، جلد 2، صفحه 622 و بحارالانوار، جلد 83، صفحه 249، حدیث 11)

موضوعات: احادیث درمورد تکبر  لینک ثابت
 [ 05:15:00 ب.ظ ]





آثار و برکات بیداری بین الطلوعین
بین الطلوعین فاصله زمانی از طلوع فجر و اذان صبح تا طلوع آفتاب است که حدود یک ساعت و نیم طول می‌کشد. در روایات از این زمان به ساعتی از ساعات بهشت یاد شده و آثار و برکاتی برای آن بیان شده که انسان به این نتیجه می‌رسد که اگر می‌خواهد خوشبختی و سعادت دنیا و آخرت را داشته باشد و از بدبختی‌ها رهایی یابد می‌بایست در این ساعات بهشتی بیدار بماند؛ چرا که فرشتگان در حال تقسیم روزی هستند و اگر خواب بمانی از همه چیز باز ماندی. نویسنده در مطلب حاضربا مراجعه به آیات و روایات نقش کلیدی این ساعت از شبانه روز را تبیین کرده است.

ساعتی از ساعات بهشت
از نظر فلسفی میان لحظات زمانی هیچ تفاوتی نیست؛ چون زمان یک بعد از ابعاد ماده است که از آن به بعد چهارم پس از طول و عرض و عمق یاد می‌شود. زمان به سبب اینکه اعتباری‌تر از این سه بعد است، به نظر می‌رسد که کم تاثیرتر از دیگر ابعاد مادی باشد؛ به ویژه آنکه زمان در زمین با زمان در مریخ و مشتری و عطارد و دیگر سیارات بسیار متفاوت است. این بیست و چهار ساعت در زمین در سیاره دیگر چیز دیگری است. از طرفی زمان فاصله حرکت یک چیز از مبدا به منتهاست و این فاصله به طور طبیعی تفاوتی ندارد مگر همان تفاوت شتاب جرم و امور دیگری که به حوزه فیزیک و طبیعت و یا فلسفه مربوط است.
اما بر اساس آموزه‌های قرآنی انسان چون در عالم ماده است، اسیر و محاط به احکام و سنت‌ها و قوانین حاکم بر آن است. از این رو ماده به شکلی بر انسان احاطه دارد و باید این احکام و قوانین را بشناسد و به درستی از آن به نفع خود بهره ببرد.
آموزه‌های قرآنی بر این نکته تاکید دارد که روز‌ها و ساعت ‌ها و زمان‌های شبانه روز با یکدیگر تفاوت دارند و این تفاوت چنان روشن و برجسته است که سرنوشت انسان را تغییر می‌دهد و خوشبختی و بدبختی را موجب می‌شود. سحرگاهان از جمله زمان‌هایی است که مورد تاکید قرآن قرار گرفته و نماز شب در آن و استغفار، راهی است که انسان را به مقام احسان می‌رساند.(ذاریات، ایات 16 تا 18)
یکی دیگر از ساعات بسیار مهم در طول شبانه روز، بین الطلوعین است. بِینَ الطُّلوعَین، فاصله زمانی میان دمیدن صبح صادق (طلوع فجر) و طلوع آفتاب است. بین الطلوعین در حقیقت همان زمانی است که هوا تقریبا گرگ و میش شده است.
در قرآن از ساعاتی پیش از طلوع خورشید برای دعا و ذکر خدا، یاد شده و دعا‌ها و اذکاری از معصومین برای این ساعات ذکر شده است. خداوند می‌فرماید: فَاصْبِرْ عَلَى مَا يَقُولُونَ وَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ قَبْلَ طُلُوعِ الشَّمْسِ وَقَبْلَ غُرُوبِهَا وَمِنْ آنَاء اللَّيْلِ فَسَبِّحْ وَأَطْرَافَ النَّهَارِ لَعَلَّكَ تَرْضَى؛ پس بر آنچه مى‏گويند شكيبا باش، و پيش از بر آمدن آفتاب و قبل از غروب آن، با ستايش پروردگارت او را تسبيح گوى، و برخى از ساعات شب و حوالى روز را به نيايش پرداز، باشد كه خشنود گردى.(طه، آیه 130)
همچنین در آیه 39 سوره ق می‌فرماید: فَاصْبِرْ عَلَى مَا يَقُولُونَ وَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ قَبْلَ طُلُوعِ الشَّمْسِ وَقَبْلَ الْغُرُوبِ؛ و بر آنچه مى‏گويند صبر كن، و پيش از برآمدن آفتاب و پيش از غروب، به ستايش پروردگارت تسبيح گوى.
خداوند در آیات قرآنی از فرشتگانی یاد می‌کند که مسئولیت‌های خاصی دارند. برخی از فرشتگان برای بارور کردن ابر‌ها و آدم‌ها و گیاهان هستند، برخی مسئول جا‌به‌جایی ابرها، برخی مسئول پخش روزی(ذاریات، آیه 1)، حاملان دانه‌های باران(همان، آیه 2 )، تقسیم کنندگان امور و کارها(همان، آیه 4) و مانند آنها هستند.
بر اساس برخی از روایات تقسیم روزی که فرشتگان انجام می‌دهند و کار‌ها و امورات مردم را مشخص می‌کنند، در این ساعات از روز انجام می‌گیرد. در روایات تفسیری در ذیل آیه 57 سوره بقره «و أَنْزَلْنا عَلَیْکُمُ الْمَنَّ وَ السَّلْوى؛ و ما بر شما من و سلوی فروفرستادیم» آمده است که زمان نزول آن‌ها در بین الطلوعین بوده است.
در ذیل آیه 4 سوره ذاریات که خداوند فرموده است: فَالْمُقَسِّماتِ أَمْراً، در روایات تفسیری آمده است: إن الملائکة تقسم أرزاق بنی آدم ما بین طلوع الفجر إلى طلوع الشمس فمن نام ما بینهما نام عن رزقه؛ فرشتگان در هنگام بین طلوع فجر و طلوع خورشید، رزق و روزی بنی آدم را تقسیم می‌کنند و کسی که در آن زمان در خواب باشد رزقش را از دست می‌دهد.
همچنین خداوند می‌فرماید: وَ اسْتَغْفِرْ لِذَنْبِکَ وَ سَبِّح بِحَمْدِ رَبِّکَ بِالعَشیّ وَ الإِبکار؛ پس صبر كن كه وعده خدا حقّ است و براى گناهت آمرزش بخواه و ستایشگر پروردگارت در شامگاهان و بامدادان باش.(غافر، آیه 55) در تفسیر آمده که مقصود از «الإبکار» بین الطلوعین است.
زمان بین الطلوعین به ویژه برای نماز و خواندن قرآن توصیه و سفارش الهی است؛ زیرا زمانی است که همه چیز در آن لحظات مشهود است. خداوند می‌فرماید: أَقِمِ الصَّلاةَ لِدُلُوکِ الشَّمْسِ إِلى‏ غَسَقِ اللَّیْلِ وَ قُرْآنَ الْفَجْرِ إِنَّ قُرْآنَ الْفَجْرِ کانَ مَشْهُوداً؛ نماز را از زوال آفتاب تا نهايت تاريكى شب برپادار، و نيز نماز صبح را، زيرا نماز صبح همواره مقرون با حضور فرشتگان‏ است. (اسراء، آیات 78)
علامه طباطبایی در این باره می‌فرماید: «دلوک الشمس» به معنای زوال آفتاب و ظهر است، «غسق اللیل» به معنای نیمه شب است و «قرآن الفجر» اشاره به نماز صبح است. لذا، این آیه شریفه از اول ظهر تا نصف شب را شامل مى‏شود، و نمازهاى واجب یومیه که در این قسمت از شبانه روز باید خوانده شود چهار نماز است، ظهر و عصر و مغرب و عشاء؛ و با انضمام نماز صبح که جمله: «و قُرْآنَ الْفَجْرِ» دلالت بر آن دارد نمازهاى پنجگانه یومیه کامل مى‏شود.(ترجمه المیزان، ج ‏13، ص 241)
از این آیات به خوبی به دست می‌آید که این ساعات بسیار مهم و ارزشی است و در زندگی انسان بسیار تاثیرگذار است.امام باقر (ع) این ساعات را ساعتی از ساعات بهشت دانسته و در بخشی از مناظره خود با اسقف اعظم مسیحی در خصوص زمان بین الطلوعین این گونه فرمود: آن ساعت از ساعات بهشت است، لذا در آن ساعت بیماران به هوش می‎آیند و درد‌ها ساکن می‎شوند و کسی که شب را نخوابیده در این ساعت به خواب می‎رود و خداوند این ساعت را در دنیا موجب علاقه کسانی که به آخرت رغبت دارند گردانیده و از برای عمل کنندگان آخرت دلیلی واضح ساخته و برای منکرین آخرت حجتی گردانیده است.

موضوعات: احادیث درمورد تکبر  لینک ثابت
 [ 05:09:00 ب.ظ ]





فواید خواب بعد از ظهر

خواب بعد از ظهر بسیار مفید می باشد اما چگونه؟

خواب بعد از ظهر اگر به اندازه باشد علاوه بر برطرف کردن خستگی بخشهایی از بدن را نیز تقویت می کند ولی اگر بیش از حد نرمال باشد به کسالت مزمن منجر می شود.

سلامت قلب

چرت یا همان خواب بعد از ظهر منظم خطر ابتلا به حملات و بیماری های قلبی را تا حدود 30% کاهش می دهد. این تاثیر از آنجاست که چرت بعد از ظهر، استرس را به عنوان یکی از عوامل مهم بیماری های قلبی کاهش می دهد.

محرک های مثبت
در پایان چرت بعد از ظهر، بدن دو هورمون آدرنالین و نورادرنالین را ترشح می کند. این هورمون ها در بیدار شدن مؤثر هستند زیرا با تحریک ریتم قلب، موجب خون رسانی بهتری به مغز می شوند.
پایان چرت بعد از ظهر تاثیر محرکی دارد. پس از این استراحت، انرژی لازم برای فعالیت های بقیه روز را داریم. این حالت بعد از خواب شبانه نیز به وجود می آید. به همین علت است که معمولا 10 دقیقه بعد از بیدار شدن احساس بسیار عالی داریم.

افزایش خلاقیت
مفید ترین و خلاقانه ترین ایده ها پس از چرت بعد از ظهر به ذهن می رسد. در این مدت فعالیت مغزی کاهش می یابد اما متوقف نمی شود. ضمیر ناخودآگاه در حال فعالیت است و ذهن نسبت به تجریبات و تصاویر دیده شده طی بیداری راحت است.

راهنمایی خوب
بعد از یک استراحت کوتاه، راه حل هایی مناسب تری برای اطلاعاتی که ناخودآگاه در ذهن ثبت شده اند، کسب می شود. همچنین در مورد اتفاقاتی که چند دقیقه بعد از بیدار شدن روی می دهند نیز می توان ارزیابی خوبی داشت. این حالت عموما پس از خواب شبانه ممکن نیست زیرا ذهن مدتی رویا پردازی کرده است.

جبران اثرات منفی کم خوابی
امروزه به خاطر مشغله های کاری و همچنین عادت به بیدار ماندن دیروقت شبانه اکثر ما به اندازه کافی نمی خوابیم و از عوارض کم خوابی رنج می بریم. خستگی، استرس، کاهش توجه و تمرکز، افت سطح یادگیری کودکان و نوجوانان، کاهش بازدهی، افزایش خطر ابتلا به دیابت و افزایش وزن از جمله عوارض خواب ناکافی است که چرت بعد از ظهر می تواند این مشکل را جبران کند.

بهبود دهنده خواب شبانه
چرت بعد از ظهر زمان خیلی طولانی نیست و نباید بیشتر از 10 تا 30 دقیقه باشد. حتی می توان کمتر از این مدت و تنها چند دقیقه خوابید که برای شاغلین در محل کار و حتی وسایل حمل و نقل عمومی قابل اجراست.
چرت بعد از ظهر مانع از داشتن یک خواب شبانه مناسب نمی شود، البته در صورتی که به عصر موکول نشود. حتی به خاطر کاهش استرس وافزایش خلاقیت می تواند خواب شبانه را نیز بهبود دهد.

موضوعات: احادیث درمورد تکبر  لینک ثابت
 [ 05:06:00 ب.ظ ]





40 حدیث مهم و اخلاقی از امام رضا (ع)

1- سه ویژگى برجسته مؤمن

لا یَكُونُ الْمُؤْمِنُ مُؤْمِنًا حَتّى تَكُونَ فیهِ ثَلاثُ خِصال:1ـ سُنَّةٌ مِنْ رَبِّهِ. 2ـ وَ سُنَّةٌ مِنْ نَبِیِّهِ. 3ـ وَ سُنَّةٌ مِنْ وَلِیِّهِ. فَأَمَّا السُّنَّةُ مِنْ رَبِّهِ فَكِتْمانُ سِرِّهِ. وَ أَمَّا السُّنَّةُ مِنْ نَبِیِّهِ فَمُداراةُ النّاسِ. وَ أَمَّا السُّنَّةُ مِنْ وَلِیِّهِ فَالصَّبْرُ فِى الْبَأْساءِ وَ الضَّرّاءِ.

مؤمن، مؤمن واقعى نیست، مگر آن كه سه خصلت در او باشد:سنّتى از پروردگارش و سنّتى از پیامبرش و سنّتى از امامش. امّا سنّت پروردگارش، پوشاندن راز خود است،امّا سنّت پیغمبرش، مدارا و نرم رفتارى با مردم است،امّا سنّت امامش، صبر كردن در زمان تنگدستى و پریشان حالى است.

2- پاداش نیكى پنهانى و سزاى افشا كننده بدى

« أَلْمُسْتَتِرُ بِالْحَسَنَةِ یَعْدِلُ سَبْعینَ حَسَنَةً، وَ الْمُذیعُ بِالسَّیِّئَةِ مَخْذُولٌ، وَالْمُسْتَتِرُ بِالسَّیِّئَةِ مَغْفُورٌ لَهُ ».

پنهان كننده كار نیك [پاداشش] برابر هفتاد حسنه است، و آشكاركننده كار بد سرافكنده است، و پنهان كننده كار بد آمرزیده است.

3- نظافت

« مِنْ أَخْلاقِ الأَنْبِیاءِ التَّنَظُّفُ ».

از اخلاق پیامبران، نظافت و پاكیزگى است.

4- امین و امیننما

« لَمْ یَخُنْكَ الاَْمینُ وَ لكِنِ ائْتَمَنْتَ الْخائِنَ ».

امین به تو خیانت نكرده [و نمىكند] و لیكن [تو] خائن را امین تصوّر نموده اى.

5- مقام برادر بزرگتر

« أَلاَْخُ الاَْكْبَرُ بِمَنْزِلَةِ الاَْبِ ».

برادر بزرگتر به منزله پدر است.

6- دوست و دشمن هر كس

« صَدیقُ كُلِّ امْرِء عَقْلُهُ وَ عَدُوُّهُ جَهْلُهُ ».

دوست هر كس عقل او، و دشمنش جهل اوست.

7- نام بردن با احترام

« إِذا ذَكَرْتَ الرَّجُلَ وَهُوَ حاضِرٌ فَكَنِّهِ، وَ إِذا كَانَ غائِباً فَسَمِّه ».

چون شخص حاضرى را نام برى [براى احترام] كنیه او را بگو و اگر غائب باشد نامش را بگو.

8- بدى قیل و قال

« إِنَّ اللّهَ یُبْغِضُ الْقیلَ وَ الْقالَ وَ إضاعَةَ الْمالِ وَ كَثْرَةَ السُّؤالِ ».

به درستى كه خداوند، داد و فریاد و تلف كردن مال و پُرخواهشى را دشمن مىدارد.

9- ویژگیهاى دهگانه عاقل

« لا یَتِمُّ عَقْلُ امْرِء مُسْلِم حَتّى تَكُونَ فیهِ عَشْرُ خِصال: أَلْخَیْرُ مِنْهُ مَأمُولٌ. وَ الشَّرُّ مِنْهُ مَأْمُونٌ. یَسْتَكْثِرُ قَلیلَ الْخَیْرِ مِنْ غَیْرِهِ، وَ یَسْتَقِلُّ كَثیرَ الْخَیْرِ مِنْ نَفْسِهِ. لا یَسْأَمُ مِنْ طَلَبِ الْحَوائِجِ إِلَیْهِ، وَ لا یَمَلُّ مِنْ طَلَبِ الْعِلْمِ طُولَ دَهْرِهِ. أَلْفَقْرُ فِى اللّهِ أَحَبُّ إِلَیْهِ مِنَ الْغِنى. وَ الذُّلُّ فىِ اللّهِ أَحَبُّ إِلَیْهِ مِنَ الْعِزِّ فى عَدُوِّهِ. وَ الْخُمُولُ أَشْهى إِلَیْهِ مِنَ الشُّهْرَةِ. ثُمَّ قالَ(علیه السلام): أَلْعاشِرَةُ وَ مَا الْعاشِرَةُ؟ قیلَ لَهُ: ما هِىَ؟ قالَ(علیه السلام): لا یَرى أَحَدًا إِلاّ قالَ: هُوَ خَیْرٌ مِنّى وَ أَتْقى ».

عقل شخص مسلمان تمام نیست، مگر این كه ده خصلت را دارا باشد:1ـ از او امید خیر باشد. 2ـ از بدى او در امان باشند. 3ـ خیر اندك دیگرى را بسیار شمارد. 4ـ خیر بسیار خود را اندك شمارد. 5ـ هر چه حاجت از او خواهند دلتنگ نشود. 6ـ در عمر خود از دانش طلبى خسته نشود. 7ـ فقر در راه خدایش از توانگرى محبوبتر باشد. 8ـ خوارى در راه خدایش از عزّت با دشمنش محبوبتر باشد. 9ـ گمنامى را از پرنامى خواهانتر باشد. 10ـ سپس فرمود: دهمى چیست و چیست دهمى؟ به او گفته شد: چیست؟ فرمود: احدى را ننگرد جز این كه بگوید او از من بهتر و پرهیزكارتر است.

10- نشانه سِفله

« سُئِلَ الرِّضا(علیه السلام) عَنِ السِّفْلَةِ فَقالَ(علیه السلام):مَنْ كانَ لَهُ شَىْءٌ یُلْهیهِ عَنِ اللّهِ ».

از امام رضا(علیه السلام) سؤال شد: سفله كیست؟فرمود: آن كه چیزى دارد كه از [یاد] خدا بازش دارد.

11- ایمان، تقوا و یقین

« إِنَّ الاِْیمانَ أَفْضَلُ مِنَ الاٌِسْلامِ بِدَرَجَه، وَ التَّقْوى أَفْضَلُ مِنَ الاِْیمانِ بِدَرَجَة وَ لَمْ یُعطَ بَنُو آدَمَ أَفْضَلَ مِنَ الْیَقینِ ».

ایمان یك درجه بالاتر از اسلام است، و تقوا یك درجه بالاتر از ایمان است و به فرزند آدم چیزى بالاتر از یقین داده نشده است.

12- میهمانى ازدواج

« مِنَ السُّنَّةِ إِطْعامُ الطَّعامِ عِنْدَ التَّزْویجِ ».

اطعام و میهمانى كردن براى ازدواج از سنّت است.

13- صله رحم با كمترین چیز

« صِلْ رَحِمَكَ وَ لَوْ بِشَرْبَة مِنْ ماء، وَ أَفْضَلُ ما تُوصَلُ بِهِ الرَّحِمُ كَفُّ الأَذى عَنْه ».

پیوند خویشاوندى را برقرار كنید گرچه با جرعه آبى باشد، و بهترین پیوند خویشاوندى، خوددارى از آزار خویشاوندان است.

14- سلاح پیامبران

« عَنِ الرِّضا(علیه السلام) أَنَّهُ كانَ یَقُولُ لاَِصْحابِهِ: عَلَیْكُمْ بِسِلاحِ الاَْنْبِیاءِ، فَقیلَ: وَ ما سِلاحُ الاَْنْبِیاءِ؟ قالَ: أَلدُّعاءُ ».

حضرت رضا(علیه السلام) همیشه به اصحاب خود مىفرمود: بر شما باد به اسلحه پیامبران، گفته شد: اسلحه پیامبران چیست؟ فرمود: دعا.

15- نشانه هاى فهم

« إِنَّ مِنْ عَلاماتِ الْفِقْهِ: أَلْحِلْمُ وَ الْعِلْمُ، وَ الصَّمْتُ بابٌ مِنْ أَبْوابِ الْحِكْمَةِ إِنَّ الصَّمْتَ یَكْسِبُ الَْمحَبَّةَ، إِنَّهُ دَلیلٌ عَلى كُلِّ خَیْر ».

از نشانه هاى دین فهمى، حلم و علم است، و خاموشى درى از درهاى حكمت است. خاموشى و سكوت، دوستىآور و راهنماى هر كار خیرى است.

16- گوشه گیرى و سكوت

« یَأْتى عَلَى النّاسِ زَمانٌ تَكُونُ الْعافِیَةُ فیهِ عَشَرَةَ أَجْزاء: تِسْعَةٌ مِنْها فى إِعْتِزالِ النّاسِ وَ واحِدٌ فِى الصَّمْتِ ».

زمانى بر مردم خواهد آمد كه در آن عافیت ده جزء است كه نُه جزء آن در كناره گیرى از مردم و یك جزء آن در خاموشى است.

17- حقیقت توكّل

« سُئِلَ الرِّضا(علیه السلام): عَنْ حَدِّ التَّوَكُّلِّ؟ فَقالَ(علیه السلام): أَنْ لا تَخافَ أحَدًا إِلاَّاللّهَ ».

از امام رضا(علیه السلام) از حقیقت توكّل سؤال شد.

فرمود: این كه جز خدا از كسى نترسى.

18- بدترین مردم

« إِنَّ شَرَّ النّاسِ مَنْ مَنَعَ رِفْدَهُ وَ أَكَلَ وَحْدَهُ وَ جَلَدَ عَبْدَهُ ».

به راستى كه بدترین مردم كسى است كه یارىاش را [از مردم] باز دارد و تنها بخورد و زیردستش را بزند.

19- زمامداران را وفایى نیست

« لَیْسَ لِبَخیل راحَةٌ، وَ لا لِحَسُود لَذَّةٌ، وَ لا لِمُـلـُوك وَفاءٌ وَ لا لِكَذُوب مُرُوَّةٌ ».

بخیل را آسایشى نیست و حسود را خوشى و لذّتى نیست و زمامدار را وفایى نیست و دروغگو را مروّت و مردانگى نیست.

20- دست بوسى نه!

« لا یُقَبِّلُ الرَّجُلُ یَدَ الرَّجُلِ، فَإِنَّ قُبْلَةَ یَدِهِ كَالصَّلاةِ لَهُ ».

كسى دست كسى را نمىبوسد، زیرا بوسیدن دست او مانند نماز خواندن براى اوست.

21- حُسن ظنّ به خدا

« أَحْسِنِ الظَّنَّ بِاللّهِ، فَإِنَّ مَنْ حَسُنَ ظَنُّهُ بِاللّهِ كانَ عِنْدَ ظَنِّهِ وَ مَنْ رَضِىَ بِالْقَلیلِ مِنَ الرِّزْقِ قُبِلَ مِنْهُ الْیَسیرُ مِنَ الْعَمَلِ. وَ مَنْ رَضِىَ بِالْیَسیرِ مِنَ الْحَلالِ خَفَّتْ مَؤُونَتُهُ وَ نُعِّمَ أَهْلُهُ وَ بَصَّرَهُ اللّهُ دارَ الدُّنْیا وَ دَواءَها وَ أَخْرَجَهُ مِنْها سالِمًا إِلى دارِالسَّلامِ ».

به خداوند خوشبین باش، زیرا هر كه به خدا خوشبین باشد، خدا با گمانِ خوشِ او همراه است، و هر كه به رزق و روزى اندك خشنودباشد، خداوند به كردار اندك او خشنود باشد، و هر كه به اندك از روزى حلال خشنود باشد، بارش سبك و خانواده اش در نعمت باشد و خداوند او را به درد دنیا و دوایش بینا سازد و او را از دنیا به سلامت به دارالسّلامِ بهشت رساند.

22- اركان ایمان

« أَلاْیمانُ أَرْبَعَةُ أَرْكان: أَلتَّوَكُّلُ عَلَى اللّهِ، وَ الرِّضا بِقَضاءِ اللّهِ وَ التَّسْلیمُ لاَِمْرِاللّهِ، وَ التَّفْویضُ إِلَى اللّهِ ».

ایمان چهار ركن دارد: 1ـ توكّل بر خدا 2ـ رضا به قضاى خدا 3ـ تسلیم به امر خدا4ـ واگذاشتن كار به خدا.

23- بهترین بندگان خدا

« سُئِلَ عَلَیْهِ السَّلامُ عَنْ خِیارِ الْعبادِ؟ فَقالَ(علیه السلام):أَلَّذینَ إِذا أَحْسَنُوا إِسْتَبْشَرُوا، وَ إِذا أَساؤُوا إِسْتَغْفَرُوا وَ إِذا أُعْطُوا شَكَرُوا، وَ إِذا أُبْتِلُوا صَبَرُوا، وَ إِذا غَضِبُوا عَفَوْ ».

از امام رضا(علیه السلام) درباره بهترین بندگان سؤال شد.

فرمود: آنان كه هر گاه نیكى كنند خوشحال شوند، و هرگاه بدى كنند آمرزش خواهند، و هر گاه عطا شوند شكر گزارند و هر گاه بلا بینند صبر كنند، و هر گاه خشم كنند درگذرند.

24- تحقیر فقیر

« مَنْ لَقِىَ فَقیرًا مُسْلِمًا فَسَلَّمَ عَلَیْهِ خِلافَ سَلامِهِ عَلَى الاَْغْنِیاءِ لَقَى اللّهُ عَزَّوَجَلَّ یَوْمَ الْقِیمَةِ وَ هُوَ عَلَیْهِ غَضْبانُ ».

كسى كه فقیر مسلمانى را ملاقات نماید و بر خلاف سلام كردنش بر اغنیا بر او سلام كند، در روز قیامت در حالى خدا را ملاقات نماید كه بر او خشمگین باشد.

25- عیش دنیا

« سُئِلَ الاِْمامُ الرِّضا(علیه السلام): عَنْ عَیْشِ الدُّنْیا؟ فَقالَ: سِعَةُ الْمَنْزِلِ وَ كَثْرَةُ الُْمحِبّینَ ».

از حضرت امام رضا(علیه السلام) درباره خوشى دنیا سؤال شد. فرمود: وسعت منزل و زیادى دوستان.

26- آثار زیانبار حاكمان ظالم

« إِذا كَذَبَ الْوُلاةُ حُبِسَ الْمَطَرُ، وَ إِذا جارَ السُّلْطانُ هانَتِ الدَّوْلَةُ، وَ إِذا حُبِسَتِ الزَّكوةُ ماتَتِ الْمَواشى ».

زمانى كه حاكمان دروغ بگویند باران نبارد، و چون زمامدار ستم ورزد، دولت، خوار گردد. و اگر زكات اموال داده نشود چهارپایان از بین روند.

27- رفع اندوه از مؤمن

« مَنْ فَرَّجَ عَنْ مُؤْمِن فَرَّجَ اللّهُ عَنْ قَلْبِهِ یَوْمَ القِیمَةِ ».

هر كس اندوه و مشكلى را از مؤمنى برطرف نماید، خداوند در روز قیامت اندوه را از قلبش برطرف سازد.

28- بهترین اعمال بعد از واجبات

« لَیْسَ شَىْءٌ مِنَ الاَْعْمالِ عِنْدَ اللّهِ عَزَّوَجَلَّ بَعْدَ الْفَرائِضِ أَفْضَلَ مِنْ إِدْخالِ السُّرُورِ عَلَى الْمُؤْمِنِ ».

بعد از انجام واجبات، كارى بهتر از ایجاد خوشحالى براى مؤمن، نزد خداوند بزرگ نیست.

29- سه چیز وابسته به سه چیز

« ثَلاثَةٌ مُوَكِّلٌ بِها ثَلاثَةٌ: تَحامُلُ الاَْیّامِ عَلى ذَوِى الاَْدَواتِ الْكامِلَةِ وَإِسْتیلاءُ الْحِرْمانِ عَلَى الْمُتَقَدَّمِ فى صَنْعَتِهِ، وَ مُعاداةُ الْعَوامِ عَلى أَهْلِ الْمَعْرِفَةِ ».

سه چیز وابسته به سه چیز است: 1ـ سختى روزگار بر كسى كه ابزار كافى دارد، 2ـ محرومیت زیاد براى كسى كه در صنعت عقب مانده باشد، 3ـ و دشمنىِ مردم عوام با اهل معرفت.

30- میانه روى و احسان

« عَلَیْكُمْ بِالْقَصْدِ فِى الْغِنى وَ الْفَقْرِ، وَ الْبِرِّ مِنَ الْقَلیلِ وَ الْكَثیرِ فَإِنَّ اللّهَ تَبارَكَ وَ تَعالى یَعْظُمُ شِقَّةَ الـتَّمْرَةِ حَتّى یَأْتِىَ یَوْمَ الْقِیمَةِ كَجَبَلِ أُحُد ».

بر شما باد به میانهروى در فقر و ثروت، و نیكى كردن چه كم و چه زیاد، زیرا خداوند متعال در روز قیامت یك نصفه خرما را چنان بزرگ نماید كه مانند كوه اُحد باشد.

31- دیدار و اظهار دوستى با هم

« تَزاوَرُوا تَحابُّوا وَ تَصافَحُوا وَ لا تَحاشَمُو ».

به دیدن یكدیگر روید تا یكدیگر را دوست داشته باشید و دست یكدیگر را بفشارید و به هم خشم نگیرید.

32- راز پوشى در كارها

« عَلَیْكُمْ فى أُمُورِكُمْ بِالْكِتْمانِ فى أُمُورِ الدّینِ وَ الدُّنیا فَإِنَّهُ رُوِىَ « أَنَّ الاِْذاعَةَ كُفْرٌ» وَ رُوِىَ « الْمُذیعُ وَ الْقاتِلُ شَریكانِ» وَ رُوِىَ « ما تَكْتُمُهُ مِنْ عَدُوِّكَ فَلا یَقِفُ عَلَیْهِ وَلیُّكَ».:

بر شما باد به رازپوشى در كارهاتان در امور دین و دنیا. روایت شده كه « افشاگرى كفر است» و روایت شده « كسى كه افشاى اَسرار مىكند با قاتل شریك است» و روایت شده كه « هر چه از دشمن پنهان مىدارى، دوست توهم بر آن آگاهى نیابد».

33- پیمان شكنى و حیلهگرى

« لا یَعْدُمُ المَرْءُ دائِرَةَ السَّوْءِ مَعَ نَكْثِ الصَّفَقَةِ، وَ لا یَعْدُمُ تَعْجیلُ الْعُقُوبَةِ مَعَ إِدِّراءِ الْبَغْىِ ».

آدمى نمىتواند از گردابهاى گرفتارى با پیمان شكنى رهایى یابد، و از چنگال عقوبت رهایى ندارد كسى كه با حیله به ستمگرى مىپردازد.

34- برخورد مناسب با چهار گروه

« إِصْحَبِ السُّلْطانَ بِالْحَذَرِ، وَ الصَّدیقَ بِالتَّواضُعِ، وَ الْعَدُوَّ بِالتَّحَرُّزِ وَ الْعامَّةَ بِالْبُشْرِ ».

با سلطان و زمامدار با ترس و احتیاط همراهى كن، و با دوست با تواضع و با دشمن با احتیاط، و با مردم با روى خوش.

35- رضایت به رزق اندك

« مَنْ رَضِىَ عَنِ اللّهِ تَعالى بِالْقَلیلِ مِنَ الرِّزْقِ رَضِىَ اللّهُ مِنْهُ بِالْقَلیلِ مِنَ الْعَمَلِ ».

هر كس به رزق و روزى كم از خدا راضى باشد، خداوند از عمل كم او راضى باشد.

36- عقل و ادب

« أَلْعَقْلُ حِباءٌ مِنَ اللّهِ، وَ الاَْدَبُ كُلْفَةٌ فَمَنْ تَكَلَّفَ الأَدَبَ قَدَرَ عَلَیْهِ، وَ مَنْ تَكَلَّفَ الْعَقْلَ لَمْ یَزْدِدْ بِذلِكَ إِلاّ جَهْل ».

عقل، عطیّه و بخششى است از جانب خدا، و ادب داشتن، تحمّل یك مشقّت است، و هر كس با زحمت ادب را نگهدارد، قادر بر آن مىشود، امّا هر كه به زحمت بخواهد عقل را به دست آورد جز بر جهل او افزوده نمىشود.

37- پاداشِ تلاشگر

« إِنَّ الَّذى یَطْلُبُ مِنْ فَضْل یَكُفُّ بِهِ عِیالَهُ أَعْظَمُ أَجْرًا مِنَ الُْمجاهِدِ فى سَبیلِ اللّهِ ».

به راستى كسى كه در پى افزایش رزق و روزى است تا با آن خانواده خود را اداره كند، پاداشش از مجاهد در راه خدا بیشتر است.

38- به پنج كس امید نداشته باش

« خَمْسٌ مَنْ لَمْ تَكُنْ فیهِ فَلا تَرْجُوهُ لِشَىْء مِنَ الدُّنْیا وَ الاْخِرَةِ:مَنْ لَمْ تَعْرِفَ الْوَثاقَةَ فى أُرُومَتِهِ، وَ الكَرَمَ فى طِباعِهِ، وَ الرَّصانَةَ فى خَلْقِهِ، وَ النُّبْلَ فى نَفْسِهِ، وَ الَْمخافَةَ لِرَبِّهِ ».

پنج چیز است كه در هر كس نباشد امید چیزى از دنیا و آخرت به او نداشته باش:1ـ كسى كه در نهادش اعتماد نبینى،2ـ و كسى كه در سرشتش كَرم نیابى،3ـ و كسى كه در آفرینشش استوارى نبینى،4ـ و كسى كه در نفسش نجابت نیابى،5ـ و كسى كه از خدایش ترسناك نباشد.

39- پیروزىِ عفو و گذشت

« مَا التَقَتْ فِئَتانِ قَطُّ إِلاّ نُصِرَ أَعْظَمُهُما عَفْوً ».

هرگز دو گروه با هم روبه رو نمىشوند، مگر این كه نصرت و پیروزى با گروهى است كه عفو و بخشش بیشترى داشته باشد.

40- عمل صالح و دوستى آل محمّد

« لا تَدْعُوا الْعَمَلَ الصّالِحَ وَ الاِْجْتِهادَ فِى الْعِبادَةِ إِتِّكالاً عَلى حُبِّ آلِ مُحَمَّد(علیهم السلام) وَ لا تَدْعُوا حُبَّ آلِ مُحَمَّد(علیهم السلام)لاَِمْرِهِمْ إِتِّكالاً عَلَى الْعِبادَةِ فَإِنَّهُ لا یُقْبَلُ أَحَدُهُما دُونَ الاْخَرِ ».

مبادا اعمال نیك را به اتّكاى دوستى آل محمّد(علیهم السلام) رها كنید، و مبادا دوستى آل محمّد(علیهم السلام) را به اتّكاى اعمال صالح از دست بدهید، زیرا هیچ كدام از این دو، به تنهایى پذیرفته نمىشود.

موضوعات: احادیث درمورد تکبر  لینک ثابت
 [ 05:03:00 ب.ظ ]




شيعه و نشانه هاى او؟!

امام حسن عسكرى عليه السلام حكايت نمود:
چون موضوع ولايتعهدى حضرت علىّ بن موسى الرّضا عليهما السلام پايان و تثبيت يافت .
روزى دربان امام رضا عليه السلام وارد منزل آن حضرت شد و گفت : عدّه اى آمده اند، اجازه ورود مى خواهند و مى گويند: ما از شيعيان علىّ عليه السلام هستيم .
امام رضا عليه السلام اظهار داشت : در حال حاضر فرصت ندارم ، به آن ها بگو كه در وقتى ديگر بيايند.
چون آن جماعت رفتند و در فرصتى ديگر آمدند، نيز امام عليه السلام اجازه ورود نداد، تا آن كه حدود دو ماه بدين منوال گذشت ؛ و آنان توفيق زيارت و ملاقات با مولايشان را نيافتند و نااميد شدند؛ ولى با اين حال براى آخرين مرحله نيز جلوى منزل حضرت آمدند و با حالت خاصّى اظهار داشتند:
ما از شيعيان پدرت ، امام علىّ بن ابى طالب عليه السلام هستيم و با اين برخورد شما، دشمنان ما را شماتت و سرزنش مى كنند.
و حتّى در بين دوستان ، ديگر آبروئى برايمان نمانده است ؛ و نيز از رفتن به شهر و ديار خود خجل و شرمنده ايم .
در اين هنگام ، امام رضا عليه السلام به غلام خود فرمود: اجازه دهيد آن ها وارد شوند.
همين كه آنان وارد مجلس شدند، حضرت به ايشان اجازه نشستن نداد، لذا سرگردان و متحيّر، سرپا ايستادند و گفتند:
يابن رسول اللّه ! اين چه ظلم بزرگى است كه بر ما روا داشته اى كه پس از آن همه سرگردانى ، نيز اين چنين مورد بى اعتنائى و بى توجّهى قرار گرفته ايم ، مگر گناه ما چيست ؟
با اين حالت ، مرگ براى ما بهتر خواهد بود.
در اين لحظه ، امام رضا عليه السلام فرمود: آنچه كه بر شما وارد شده و مى شود، همه آن ها نتيجه اعمال و كردار خود شما مى باشد؛ و نسبت به آن بى اهميّت هستيد!
آن جماعت ، همگى گفتند: ياابن رسول اللّه ! توضيحى بفرما تا براى ما روشن شود كه خلاف ما چيست ؟
و ما چه كرده ايم ، و چه گناهى از ما سر زده است ؟
حضرت فرمود: چون شما ادّعاى بسيار بزرگى كرديد؛ و اظهار داشتيد كه شيعه حضرت اميرالمؤ منين ، امام علىّ بن ابى طالب عليه السلام هستيد.
واى بر حال شما، آيا معناى ادّعاى خود را فهميده ايد؟
و سپس افزود: شيعه حضرت علىّ عليه السلام همانند امام حسن و امام حسين عليهما السلام ، سلمان فارسى ، ابوذر غفّارى ، مقداد، عمّار ياسر و محمّد بن ابى بكر هستند، كه در انجام اوامر و دستورات امام علىّ عليه السلام از هيچ نوع تلاش و فداكارى دريغ نورزند.
ولى شما بسيارى از اعمال و كردارتان مخالف آن حضرت مى باشد و در انجام بسيارى از واجبات الهى كوتاهى مى كنيد و نسبت به حقوق دوستان خود بى اعتنا و بى توجّه هستيد و در مواردى كه نبايد تقيّه كنيد، انجام مى دهيد.
و با اين عملكرد نيز مدّعى هستيد كه شيعه اميرالمؤ منين ، امام علىّ عليه السلام مى باشيد!!
شما اگر مى گفتيد كه از دوستان و علاقه مندان آن حضرت و از مخالفين دشمنانش هستيم ، شما را مى پذيرفتم و اين همه دردسر و مشكلات را متحمّل نمى شديد.
شما منزلت و مرتبه اى بسيار عظيم و شريف را مدّعى شديد، كه چنانچه در گفتار و كردارتان صادق نباشيد، به هلاكت خواهيد افتاد، مگر آن كه مورد عنايت و رحمت پروردگار متعال قرار گيريد و لطف خداوند شامل حالتان بشود.
اظهار داشتند: ياابن رسول اللّه ! ما از آنچه ادّعا كرده و گفته ايم ، پوزش مى خواهيم و مغفرت مى طلبيم .
و آنچه را كه شما فرموديد، ما نيز بر آن عقيده هستيم ؛ و هم اكنون اعلام مى داريم كه ما از دوستان و علاقه مندان شما اهل بيت عصمت و طهارت عليهم السلام مى باشيم و مخالف دشمنان شما بوده و خواهيم بود.
در اين هنگام ، امام رضا عليه السلام فرمود: اكنون خوش آمديد، شما برادران من هستيد.
و سپس آن جماعت را بسيار مورد لطف و عنايت خويش قرار داد و از دربان پرسيد: اين جماعت چند مرتبه آمدند و خواستند كه وارد منزل شوند؛ و مانع ورود ايشان شدى ؟
دربان گفت : شصت مرتبه .
امام عليه السلام فرمود: بايد جبران گردد، شصت مرتبه بر آن ها وارد مى شوى و سلام مرا به آن ها مى رسانى ؛ چون كه توبه آن ها قبول شد و مستحقّ تعظيم و احترام گشتند و اكنون وظيفه ما است كه در رفع مشكلات آن ها و خانوادهايشان همّت گماريم .
و بعد از آن ، حضرت دستور فرمود تا مقدار قابل توجّهى مبرّات و خيرات به آن ها كمك شود.

موضوعات: احادیث درمورد تکبر  لینک ثابت
 [ 04:57:00 ب.ظ ]




نامه حضرت امام رضا (علیه السلام) به شیعیان

جناب شیخ مفید در کتاب خویش پیام جامع , آموزنده وجالبی را از هشتمین امام معصوم حضرت رضا (علیه السلام) آورده است که آن بزرگوار آن پیام را به وسیله حضرت عبدالعظیم حسنی (ع) به شیعیان ودوستداران اهل بیت (علیهم السلام) فرستاده اند.

متن پیام آن بزرگوار این است :

ای عبدالعظیم ! سلام گرم مرا به دوستدارانم برسان و به آنان بگو: در دلهای خویش برای شیطان راهی نگشایند و آنان را به راستگویی در گفتار و ادای امانت و سکوت پر معنا و ترک درگیری و جدال در کارهای بیهوده و بی فایده فرا خوان و به صله رحم و رفت و آمد با یکدیگر و رابطه گرم و دوستانه با هم دعوت کن , چرا که این کار باعث تقرب به خداوند و من و دیگر اولیاء اوست . دوستان ما نباید فرصتهای گرانبهای زندگی و وقت ارزشمند خود را به دشمنی با یکدیگر تلف کنند و من با خود عهد کرده ام که هر کس مرتکب اینگونه امور شود یا به یکی از دوستانم و رهروانم خشم کند و به او آسیب رساند از خداوند بخواهم که او را به سخت ترین کیفر دنیوی مجازات کند و در آخرت نیز اینگونه افراد از زیانکاران خواهند بود. به دوستان ما توجه ده که خداوند نیکو کاران آنان را مورد بخشاش خویش قرار داده و بد کاران آنان را جز آنهایی که بدو شرک ورزند و یا یکی از دوستداران ما را برنجاند و یا در دل نسبت به انان کینه بپرورند , همه را مورد عفو قرار خواهد داد , اما از آن سه گروه نخواهد گذشت و آنان را مورد بخشایش خویش قرار نخواهد داد جز اینکه از نیت خود باز گردند و اگر همچنان باقی باشند خداوند روح ایمان را برای همیشه از دل آنان خارج ساخته و از ولایت ما نیز بیرون خواهد برد و از دوستی ما اهل بیت نیز بی بهره خواهند بود و من از این لغزشها به خداوند پناه میبرم.

موضوعات: احادیث درمورد تکبر  لینک ثابت
 [ 04:55:00 ب.ظ ]




پرداخت بدهى دوست و كمك هزينه

مرحوم علاّمه مجلسى ، شيخ صدوق و ديگر بزرگان رضوان اللّه عليهم حكايت كرده اند:
يكى از شيعيان و دوستان امام رضا عليه السلام به نام اءبومحمّد غفّارى گويد: در يك زمانى ، بدهكارى من به افراد زياد شده بود و توان پرداخت آن ها را نداشتم .
با خود گفتم : بهتر است نزد حضرت علىّ بن موسى الرّضاعليهما السلام شرفياب شوم ، چون هيچ ملجاء و پناهى جز مولا و سرورم نمى شناسم ؛ و تنها آن حضرت است كه مرا نااميد نمى كند و كمك مى نمايد تا قرض هاى خود را پرداخت كنم و زندگيم را سر و سامانى دهم .
پس به همين منظور، عازم منزل امام عليه السلام شدم و چون به منزل حضرت رسيدم ، اجازه ورود گرفتم ؛ و هنگامى كه داخل شدم به حضرت سلام كرده و در حضور مباركش نشستم .
امام عليه السلام فرمود: اى ابومحمّد! ما خواسته و حاجت تو را مى دانيم ، كه چه تقاضائى دارى و براى چه اين جا آمده اى ، عجله نكن و ناراحت مباش ، ما خواسته ات را برآورده مى كنيم .
پس چون شب فرا رسيد، در منزل حضرت استراحت نمود، وقتى صبح شد مقدارى طعام مناسب آوردند و صبحانه را با آن حضرت تناول كردم .
سپس امام عليه السلام فرمود: آيا حاضر هستى نزد ما بمانى ، يا آن كه قصد مراجعت و بازگشت به خانواده خود را دارى ؟
عرضه داشتم : ياابن رسول اللّه ! چنانچه لطف نموده ، خواسته و نيازم را برآورده فرمائى ، از محضر مبارك شما مرخّص مى شوم ؛ چون خانواده ام منتظر هستند.
پس از آن ، امام رضا عليه السلام دست مبارك خويش را زير تُشكى كه روى آن نشسته بود بُرد؛ و سپس مُشتى پول از زير آن درآورد و به من عطا نمود.
وقتى آن پول ها را گرفتم ، ضمن تشكّر خداحافظى نموده و از منزل بيرون آمدم ؛ چون آن ها را نگاه كردم ، ديدم چندين دينار سرخ و زرد مى باشد و نوشته اى ضميمه آن ها است :
اى ابومحمّد! اين پنجاه دينار را به تو هديه داديم كه بيست و شش دينار از آن را بابت بدهى خود پرداخت كنى و بيست و چهار دينار باقى مانده اش را هزينه و مصرف زندگى خود گردانى و نيز خانواده ات را از سختى و ناراحتى نجات بدهى

موضوعات: احادیث درمورد تکبر  لینک ثابت
 [ 04:54:00 ب.ظ ]




تو کیستی شریک غم اهل عالمی

در خاک طوس کعبه اولاد آدمی

آن رازها که از همه پوشیده داشتم

تنها به تو گفتم…

موضوعات: احادیث درمورد تکبر  لینک ثابت
 [ 04:52:00 ب.ظ ]




توو دل یه مزرعه
یه کلاغ روو سیاه
هوایی شده بره
پابوس امام رضا(ع)
اما هی فکر میکنه
اونجا جای کفتراست
اخه من کجا برم
یه کلاغ که روسیاست
منکه توی سیاهی ها از همه روو سیاه ترم
میون اون کبوترا با چه رویی بپرم
توو همین فکرا بودش
کلاغه عاشقونه
یه دلش میگفت برو
یه دلش میگفت بمون
یه دفعه صدایی گفت
تو نترس و راهی شو
به سیاهی فکر نکن تو یه زائری برو….

موضوعات: احادیث درمورد تکبر  لینک ثابت
 [ 04:50:00 ب.ظ ]




دلم هوای تو کرده شه خراسانی ..

چه می شود که بیایم حرم به مهمانی…؟

دلم زکثرت زشتی بریده آقاجان…

عنایتی که بیایم، تویی که درمانی….

موضوعات: احادیث درمورد تکبر  لینک ثابت
 [ 04:48:00 ب.ظ ]





گفتم اینجا تا مشهد چقدر راه است؟!

گفت : آنقدر که بگویی…

السلام علیک یا علی بن موسی الرضا (ع)



 

موضوعات: احادیث درمورد تکبر  لینک ثابت
 [ 04:37:00 ب.ظ ]




همیشه از حرمت ، بـوی سـیـب مـی آیـد

صـدای بـال مـلـائـک ، عـجـیـب مـی آیـد !
سـلـام ! ضـامـن آهـو ، دل شـکـسـتـه ی مـن ،

بـه پـای بـوس نـگـاهـت ، غـریـب مـی آیـد
طـلـای گـنـبـد تـو ، وعـده گـاه کـفـتـرهـاسـت

کـبـوتـر دل مـن ، بـی شـکـیـب مـی آیـد
بـرات گـشـتـه بـه قـلـبـم مُـراد خـواهـی داد

چـرا کـه نـالـه ی «امّـن یُـجـیـب» مـی آیـد …

موضوعات: احادیث درمورد تکبر  لینک ثابت
 [ 04:33:00 ب.ظ ]




یا امام رضا(علیه السلام)
دوست دارم صدات کنم، تو هم منو نگاه کنی
من تورونگات کنم، تو هم منو صدا کنی
قربون صفات برم، از راه دوری اومدم
جای دوری نمیره، اگه منو نگاه کنی
دل من زندونیه، تویی که تنها میتونی
این قفس رو وا کنی، پرنده رو رها کنی
میشه کنج حرمت، گوشه قلب من باشه
میشه قلب منو مثل گنبدت طلا کنی
تو غریبی ومنم غریبم
اما چی میشه دل این غریبه رو با خودت آشنا کنی
دوست دارم تو ایوون آیینت از صبح تا غروب
من باهات صفا کنم، تو هم منو دوا کنی
دلمو گره زدم به پنجرت دارم میرم
دوست دارم تا برمی گردم گره ها رو وا کنی
دوست دارم از حالا تا صبح محشر
همه شب من رضا رضا بگم، تو هم منو رضا کنی

موضوعات: احادیث درمورد تکبر  لینک ثابت
 [ 04:31:00 ب.ظ ]




صلوات خاصه امام رضا (علیه السلام)

اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى عَلِيِّ بْنِ مُوسَى الرِّضَا الْمُرْتَضَى الْإِمَامِ التَّقِيِّ النَّقِيِ‏

بارالها درود و رحمت فرست بر على بن موسى الرضا پسنديده پيشواى پارسا و منزه

وَ حُجَّتِكَ عَلَى مَنْ فَوْقَ الْأَرْضِ وَ مَنْ تَحْتَ الثَّرَى الصِّدِّيقِ الشَّهِيدِ

و حجت تو بر هر كه روى زمين است و هر كه زير خاك بسيار راستگو و شهيد

صَلاَةً كَثِيرَةً تَامَّةً زَاكِيَةً مُتَوَاصِلَةً مُتَوَاتِرَةً مُتَرَادِفَةً كَأَفْضَلِ مَا صَلَّيْتَ عَلَى أَحَدٍ مِنْ أَوْلِيَائِكَ‏

درود و رحمتى فراوان و كامل و با بركت و متصل و پيوست و پياپى و دنبال هم همچون بهترين رحمتى كه بر يكى از اوليائت فرستادى.ث

موضوعات: احادیث درمورد تکبر  لینک ثابت
 [ 04:09:00 ب.ظ ]




حافظ و شب زنده داری
می صبوح و شكر خواب صبحدم تا چند
به عذر نیم شبی كوش و گریه سحری
مرا در این ظلمات آن كه رهنمایی كرد
دعای نیم شبی بود و گریه سحری
مرو به خواب كه حافظ به بارگاه قبول
ز ورد نیم شب و آه صبحگاه رسید
مرغ شبخوان را بشارت باد كاندر راه عشق
دوست را با ناله شبهای بیداران خوش است
سرمكش حافظ ز آه نیم شب
تا چو صبحت آینه رخشان كند
دعای صبح و آه شب كلید گنج مقصود است
بدین راه و روش می رو كه با دلدار پیوندی
پاسبان حرم دل شده ام شب همه شب
بو كه سیری نكند آن مه ناكاسته ام [1].

موضوعات: احادیث درمورد تکبر  لینک ثابت
 [ 02:48:00 ب.ظ ]





احادیثی درباره نماز شب

1. قال رسول الله - صلي الله عليه و آله - : إِنَّ العَبدَ إِذا تَخَلّي بسيّدِهِ في جُوفِ الّليلِ المُظلِمِ و ناجاهُ أَثْبَتَ اللهُ النُّورَ في قلبِهِ … .

«أَمالي صدوق، ص 230»

رسول خدا - صلي الله عليه و آله - فرمود: هرگاه بنده در دل شب تار با سَرور (خداي) خود خلوت كند و با او به راز و نياز بپردازد، خداوند نوري در دلش قرار مي دهد … سپس به فرشتگانش مي گويد: اي فرشتگانم! به بنده ام بنگريد كه در دل شب تار كه هرزه گران به لهو سرگرمند و غافلان خفته اند، با من خلوت كرده است، گواه باشيد كه من او را آمرزيدم.

2. قال الامام الصّادق - عليه السلام - : شرف المؤمِنِ صلاتُهُ بالّليل.

«الكافي، ج3، ص 488»

امام صادق - عليه السلام - فرمود: شرافت مؤمن در نماز شب اوست.

3. قال الامام الرضا - عليه السلام - : صلاةُ الّليلِ تزيدُ في الرّزقِ.

«وسائل الشيعه، ج 5، ص 272»

امام رضا - عليه السلام - فرمود: نماز شب بر روزي انسان مي افزايد.

4. قال الامام الصّادق - عليه السلام - : كذب من زَعَمَ أَنَّهُ يُصلّي صلاةَ الّليلِ و هو يَجُوعُ، إِنّ صلاةَ الليلِ تُضْمِنُ رزقَ النَّهارِ.

«وسائل الشيعه، ج3، ص271»

امام صادق - عليه السلام - فرمود: دروغ گفته است كسي كه گمان كند نماز شب مي خواند و گرسنگي مي كشد، زيرا نماز شب روزي در روز را ضمانت مي كند

5. قال الامام الصّادق - عليه السلام - : صلاةُ اللّيلِ تَقضي الدّينَ.

«ثواب الأعمال، ص 42»

امام صادق - عليه السلام - فرمود: نماز شب سبب اداء شدن قرض و دين مي شود.

6. قال الامام الصّادق - عليه السلام - : إن اللهَ عزّوجّل يقول: المال و البنون زينة الحيوة الدّنيا إِنّ الثماني رَكَعاتُ يُصَلّيها العبدُ آخِرَاللّيل زينةُ الآخرةِ.

«بحار الانوار، ج83، ص126»

امام صادق - عليه السلام - فرمود: خداوند متعال مي فرمايد: دارائي و فرزندان، زيور زندگي اين جهانند، هشت ركعتي كه بنده در آخر شب مي خواند، زيور آخرت است.

7. قال الامام الصّادق - عليه السلام - : ما من عَمَلٍ حَسَنٍ يَعْمَلُهُ العَبْدُ إِلّا ولَهُ ثوابٌ في القرآنِ إلا صلاةَ اللّيل؛ فَإِنَّ الله لم يُبَيّن ثوابها لِعظَمِ خَطَرِها عِنْدَهُ … .

«بحار الانوار، ج8، ص126»

امام صادق - عليه السلام - فرمود: هر كار نيكي كه بنده انجام مي دهد، در قرآن برايش ثوابي ذكر شده است مگر نماز شب كه از بس نزد خدا پراهميّت است ثواب آن را معلوم نكرده است … .

8. قال رسول الله - صلي الله عليه و آله - : ما من عبدٍ يُحدِّث نَفْسَهُ بقيام ساعةٍ من اللّيل فينامُ عنْها إلا كانَ نُومُهُ صَدَقَةً تَصَدَّقَ اللهُ بُها عليه …،

«ميزان الحكمه، ج2، ص1655»

رسول خدا - صلي الله عليه و آله - فرمود: هيچ بنده اي نيست كه قصد كند پاسي از شب را براي نماز برخيزد اما خوابش برد، جز اين كه خوابش صدقه اي باشد كه خداوند آن را از طرف او دهد و ثواب نيتي كه كرده است، برايش منظور گردد.

9. قال الامام الباقر - عليه السلام - : إِنَّ اللهَ يُحبُّ … المساهِرَ بالصّلاة.

«بحار الانوار، ج76، ص60»

امام باقر - عليه السلام - فرمود: خداوند دوست مي‎دارد كسي را كه با نماز خواندن، شب زنده داري كند.

10. قال الامام الصّادق - عليه السلام - : إِني لأمقُتُ الرّجُلَ قَدْ قَرَأَ القرآن ثُمَّ يسيقِظُ من اللّيل فلا يقوم … .

«نورالثقلين، ج4، ص279»

امام صادق - عليه السلام - فرمود: من دشمن مي دارم مردي را كه قرآن را خوانده است و نيمه هاي شب از خواب بيدار مي شود، اما براي اقامه نماز شب بر نمي خيزد تا آن كه صبح مي شود و براي نماز صبحش مي شتابد.

11. قال رسول الله - صلي الله عليه و آله - : إِنَّ البيوتَ اللّتي يُصَلّي فيها بالليل بتلاوة القرآن لَتُضيءُ لِأَهلِ السَّماء كما تُضِيءُ نُجُومُ اهل السَّماء لِأَهلِ الأَرض.

«أعلام الدّين، ص 262»

رسول خدا - صلي الله عليه و آله - فرمود: خانه هائي كه شبها در ميان آنها نماز شب گزارده مي شود و نيز قرآن تلاوت مي شود براي ساكنان آسمان مي درخشند چنانچه ستارگان آسمان براي ساكنان زمين مي درخشند.

12. قال الامام الصّادق - عليه السلام - : إِنّ الًّرجُل يذْنِبُ الذًّنبَ فيُحرَمُ صلاة الّليل و إِنَّ العَمَلَ السِّييِّءَ أسْرَعُ في صاحبِهِ من السِّكين في الّحم.

«الكافي، ج2، ص 272»

امام صادق - عليه السلام - فرمود: آدمي گناهي مي كند و بدان سبب از نماز شب محروم مي‎شود؛ همانا تأثير كار بد در صاحب آن سريع تر از تأثير كارد در گوشت است

13. قال النّبي - صلي الله عليه و آله - : عليكم بقيامِ الَّليل … يُعَزُّ بِهِ الذَّليلُ.

«كتاب التَّهَجُّد، ص 185»

پيامبر اکرم - صلي الله عليه و آله - فرمود: به نماز شب إهتمام كنيد كه فرد ذليل به كمك آن عزيز مي گردد.

14. قال الامام الرضا - عليه السلام - : صلاةُ الّليل … بهاءُ الوَجْه.

«بحار الانوار، ج87، ص162»

امام رضا - عليه السلام - فرمود: نماز شب چهره را شاداب مي كند.

15. قال رسول الله - صلي الله عليه و آله - : قيام الّليل قُوَّةٌ في الجوارح.

«كتاب التَّهجد، ص 184»

پيامبر اکرم - صلي الله عليه و آله - فرمود: نماز شب اعضاي بدن را نيرومند مي سازد

16. قال رسول الله - صلي الله عليه و آله - : عليكم بصلاةِ الّليل فَإِنَّها سنه نبيکم و دأب الصالحينَ قبلِکم و مُطْرَدةُ الدّاءِ عن أجَسَادکمِ.

«بحارالانوار، ج87، ص149»

رسول خدا - صلي الله عليه و آله - فرمود: نماز شب بخوانيد که همانا آن سنت پيامبرتان و شيوه صالحين از قبل شما و موجب دفع بيماري از بدن هايتان مي باشد.

17. قال رسول الله - صلي الله عليه و آله - : ثلاث فرحاتٍ للِمؤمِنِ في الدُّنيا … و التَّهَجُّدُ منْ آخِرِ اللّيلِِ،

«بحار الانوار، ج93، ص248»

رسول خدا - صلي الله عليه و آله - فرمود: در دنيا سه امر سبب شادابي و نشاط مؤمن است … يكي از آنها خواندن نماز شب در پايان شب است.

18. قال رسول الله - صلي الله عليه و آله - : قيامُ الّليلِ … نورٌ في القلبِ.

«كتاب التهجُّد، ص184»

رسول خدا - صلي الله عليه و آله - فرمود: نماز شب باعث نورانيّت دل است.

19. قال النّبي - صلي الله عليه و آله - : ما أعلم شيئاً يَتَقَّرَبُ بِهِ المُتَقَّربونَ إِلي اللهِ عَزَّوجَّل أَفْضَلُ مِنْ قيامِ العبد في جوفِ اللّيلِ.

«كتاب التَّهجد، ص298»

رسول خدا - صلي الله عليه و آله - فرمود: در تقرّب عبد به خداوند متعال هيچ امري را با فضيلت تر از (نماز شب) و راز و نياز در دل شب نمي شناسم.

20. قال رسول الله - صلي الله عليه و آله - : صلاة الّليل … قبولٌ لِلأعمال.

«بحار الانوار، ج87، ص161»

رسول خدا - صلي الله عليه و آله - فرمود: نماز شب باعث قبولي عبادات و اعمال است.

21. قال رسول الله - صلي الله عليه و آله - : عليكُمْ بقيام الّليل فَإِنَّهُ … تكفيرُ السَّيئاتِ.

«بحارالانوار، ج87، ص123»

رسول خدا - صلي الله عليه و آله - فرمود: بر شما باد به قيام در شب، چرا كه موجب پوشاندن و بخشش گناهان است.

«وسائل الشيعه، ج3، ص273»22. قال رسول الله - صلي الله عليه و آله - : ثلاثٌ كَفّاراتٌ منها التَّهَجُّد بالّليلِ و النّاسُ نيامٌ.

رسول خدا - صلي الله عليه و آله - فرمود: سه امر سبب كفاره گناهان است، يكي از آنها تهجّد و عبادت در شب است در حالي است كه ساير مردم درخوابند.

23. قال رسول الله - صلي الله عليه و آله - : إِنّ قيامَ اللّيل … منْهاةٌ عَنِ الإِثْمِ.

«بحارالانوار، ج87، ص123»

رسول خدا - صلي الله عليه و آله - فرمود: نماز شب عامل بازدارنده از گناه است

24. عن النبيّ - صلي الله عليه و آله - : صلاةُ الّليلِ مَرضاةُ الرَّب.

«بحار الانوار، ج87، ص160»

رسول خدا - صلي الله عليه و آله - فرمود: نماز شب سبب كسب رضايت پروردگار است.

25. قال رسول الله - صلي الله عليه و آله - : صلاة الّليلِ سلاحٌ علي ا لأعداءِ.

«بحار الانوار، ج87، ص161»

رسول خدا - صلي الله عليه و آله - فرمود: نماز شب سلاحي در برابر دشمنان است.

26. قال رسول الله - صلي الله عليه و آله - : صلاة الّليل … كراهيَّةُ الشَّيْطانِ.

«بحارالانوار، ج 87، ص161»

رسول خدا - صلي الله عليه و آله - فرمود: نماز شب موجب خشم شيطان است.

27. قال الامام الرضا - عليه السلام - : عليكم بصلاةِ الّليلِ فما من عبدٍ يقومُ آخِر الّليل … إلاّ إُجيرَ من عذاب القبر و مُدَّ لَهُ في عمرِهِ … .

«روضة الواعظين، ص 320»

امام رضا - عليه السلام - فرمود: بر شما باد به اقامة نماز شب، هيچ بنده اي قيام آخر شب ندارد مگر اينكه از عذاب قبر رهائي پيدا مي كند و عمرش طولاني شده و در زندگي او گشايش بوجود مي آيد.

28. قال الامام الرضا - عليه السلام - : ثلاثةٌ هُنَّ فخر المؤمن في الدّنيا و الآخره … و الصَّلاة في آخِرِ الّليل.

«بحارالانوار، ج87، ص140»

امام رضا - عليه السلام - فرمود: سه امر ماية فخر مؤمن در دنيا و آخرت است، … يكي از آنها نماز در آخر شب است.

29. قال رسول الله - صلي الله عليه و آله - : ما اتَّخَذَ اللهُ ابراهيمَ خليلاً إلا لِإطعامِ الطّعامِ و صلاتِهِ بالّليل و النّاس نيامٌ.

«بحار الانوار، ج74، ص282»

رسول خدا - صلي الله عليه و آله - فرمود: خداوند حضرت ابراهيم - عليه السلام - را به مقام خليلي و دوستي خويش برنگزيد، مگر به خاطر دو چيز، اوّل اينكه مردم را اطعام مي كرد، و ديگر اينكه شب هنگامي كه مردم در خواب بودند نماز مي‎خواند.

30. قال رسول الله - صلي الله عليه و آله - في وصيتِهِ لِعليّ - عليه السلام - : ثلاث فرحاتٍ للمؤمن: لِقَي لإخوان، و الِأفطار من الصّيام، و التهَّجُّد مِنْ آخِرِ الّليل.

«بحار الانوار، ج74، ص352»

پيامبر خدا - صلي الله عليه و آله - در سفارش به حضرت علي - عليه السلام - فرمود: مؤمن از سه چيز شاد مي شود: ديدار برادران، افطاركردن از روزه و عبادت آخر شب.

31. قال رسول الله - صلي الله عليه و آله - : يقومُ أَحَدُكُمْ مِنَ الّليل يعالِجُ نَفْسَهُ لِلطَّهور و عليه عُقَدٌ … .

«ميزان الحكمه، ج2، ح1656»

رسول خدا - صلي الله عليه و آله - فرمود: فردي از شما براي شب بر مي خيزد و خود را براي طهارت آماده مي كند و گره هائي در كارش دارد. پس شروع به وضو مي‎كند. چون دستش را شست يك گره گشوده مي شود و چون صورتش را شست گره ديگري گشوده مي شود … پس خداوند به پرده نشينان ساكنان عالم غيب مي فرمايد: به اين بندة من بنگريد كه خود را آماده مي سازد و از من درخواستي مي كند، هر چه بنده ام از من بخواهد به او مي دهم.

32. قال الامام علي - عليه السلام - : إِنّا أَهْلُ بيتٍ أُمِرنا أن نُطْعِمَ الطَّعامَ، و نُؤَذّي في النائبهِ، و نُصَلّيَ إِذا نامَ النّاسُ.

«محاسن، ج2، ص142»

حضرت علي - عليه السلام - فرمود: ما خانداني هستيم كه دستور داريم اطعام كنيم و در گرفتاريها به مردم كمك كنيم و وقتي مردم خفته اند نماز گزاريم.

33. سُئل عَلِيُّ بن الحسين - عليه السلام - ما بال المتهجّدين بالّليل مِنْ أَحْسَنِ النّاسِ وجهاً؟ قال - عليه السلام - : لِأَنَّهُمْ خَلَوا بِاللهِ فكساهُمُ اللهُ مِنْ نورِهِ.

«علل الشرائع، ص366»

از امام سجاد علي بن الحسين - عليه السلام - پرسيدند: چرا شب زنده داران از زيباروي ترين مردم اند، امام - عليه السلام - فرمود: چون آنان با خداي خلوت گزيده اند، پس خداي تعالي از نور وجود مقدسش جامه اي از نور بر آنان پوشانيده است.

34. جاء رَجُلٌ الي اميرالمؤمنين - عليه السلام - فقال: إِنّي قد حُرِمتُ الصّلاةَ بالّليل، فقال - عليه السلام - قد قَيَّدَتْكَ ذُنُوبُكَ.

«علل الشرايع، ص362»

مردي به محضر اميرالمؤمنين - عليه السلام - رسيد و عرض كرد: من از نماز شب خواندن محرومم، پس امام - عليه السلام - فرمود: گناهان تو را مقيّد كرده است. (به بند كشيده اند تو را).

35. قال رسول الله - صلي الله عليه و آله - : رحم الله رجلاً قام من الّليل فَصَلَّ أَيْقَظَ أهْلَهُ فَصَلُّوا، رَحِم اللهُ … .

«كنزالعمال، ح21437»

رسول خدا - صلي الله عليه و آله - فرمود: خداي رحمت كند مردي را كه در دل شب برخواسته و نماز شب برپاي دارد و آنگاه خانوادة خويش را براي نماز شب بيدار كرده و آنان نيز نماز شب بپاي دارند و خداي رحمت كند زني را كه دل شب برخيزد و نماز شب بخواند و آنگاه همسرش را براي نماز شب بيدار كرده و او نيز نماز شب بپاي دارد.

36. قال رسول الله - صلي الله عليه و آله - : مازال جبرئيل يُوصيني بقيام اللّيل حتّي ظَنَنْتُ أنَّ خيارَ أُمَّتي لَنْ يناموا من اللّيلِ إِلاّ قليلاً.

«كنزالعمال، ح21425»

رسول خدا - صلي الله عليه و آله - فرمود: جبرئيل پيوسته مرا به شب زنده داري سفارش مي كرد، چندان كه گمان كردم نيكان امت من جز اندكي از شب را هرگز نخواهند خفت.

37. قال رسول الله - صلي الله عليه و آله - : فَإِنَّ صلاة الّليل تُطْفِيءُ غَضَبَ الرَّبِّ تَبارَكَ و تعالي.

«كنزالعمال، ح21431»

رسول خدا - صلي الله عليه و آله - فرمود: نماز شب خشم خداي متعال را نسبت به انسان (به دليل گناهانش)، خاموش مي كند.



موضوعات: احادیث درمورد تکبر  لینک ثابت
 [ 02:39:00 ب.ظ ]




نماز شب امام خمینی (ره)

شبی كه امام از پاریس به سوی تهران می‌آمدند تمام افراد در هواپیما خوابیده بودند و تنها امام در طبقه بالای هواپیما نماز شب می‌خواندند.

سیره عملی امام خمینی(ره) در نماز

امام را به راستی می‌توان انسان کاملی دانست؛ چرا که به ابعاد وجودی انسان توجه داشته و در هر عرصه‌ای که وارد می‌شدند؛ برای دیگران به الگویی قابل اعتماد تبدیل می‌شدند. عبادات در منظر امام از مقام ویژه‌ای برخوردار بود. امام به نماز بسیار اهمیت می‌دادند؛ لذا در این مطلب سیره امام عزیز را نسبت به توجه ایشان به نماز را جمع نموده‌ایم تا چراغی جهت روشنایی راهمان قرار گیرد.

صدیقه مصطفوی (دختر حضرت امام) می گوید:

برخی خویشاوندان که از پانزده سالگی با امام بوده اند، گفته اند: از دوران نوجوانی که با امام در خمین بودیم، آقا یک چراغ موشی کوچک می گرفتند و می رفتند به یک قسمت دیگر که هیچ کس بیدار نشود و نماز شب می خواندند.

همسر امام می گویند: تا حالا نشده که من از نماز شب ایشان بیدار شوم، چون مطلقا چراغ روشن نمی کردند. حتی چراغ دستشویی را روشن نمی کردند تا کسی بیدار نشود.

هنگام وضوی نماز شب، یک ابر زیر شیر آب می نهادند که صدای چکه و ریزش آب موجب بیدار شدن کسی نگردد.

نماز شب دائم امام خمینی(ره)

نماز شبِ امام خمینی پنجاه سال ترك نشد. امام در بیماری، در صحت، در زندان، در خلاصی، در تبعید، حتی در روی تخت بیمارستان قلب هم نماز شب می‌خواند.

امام در قم بیمار شدند و به دستور اطباء می‌بایست به تهران منتقل شوند. هوا بسیار سرد بود و برف می‌بارید، یخبندان عجیبی در جاده‌ها وجود داشت امام چندین ساعت در آمبولانس بودند و پس از انتقال به بیمارستان قلب باز نماز شب خواندند.

شبی كه امام از پاریس به سوی تهران می‌آمدند تمام افراد در هواپیما خوابیده بودند و تنها امام در طبقه بالای هواپیما نماز شب می‌خواندند و شما اگر از نزدیك دیده باشید، آثار اشك بر گونه‌های مبارك امام حكایت از شب زنده‌داری و گریه‌های نیمه شب وی دارد.

جالب این است كه امام همیشه موقع نماز عطر و بوی خوش مصرف می‌كردند و شاید بدون بوی خوش سر نماز نایستاده باشند، حتی در نجف هم كه نماز شب را پشت بام می‌خواندند در همان پشت بام نیز یك شیشه عطر داشتند.

موضوعات: احادیث درمورد تکبر  لینک ثابت
 [ 02:31:00 ب.ظ ]




تهجّد و شب زنده داری

هیچ وقت غذا خوردن و مسائل عادی زندگی را فراموش نمی کنیم و هر روز با لذت انجام میدهیم ، چون به آنها احساس نیاز می کنیم و واقعا هم احتیاج داریم .
ولی نماز شب ، تهجّد و شب زنده داری را به هر بهانه ای که شده ، از روی تنبلی یا بی تفاوتی و . . . فراموش کرده و یا ترک می کنیم ، زیرا احساس نیاز نمی کنیم ، نه این که نیاز نداشته باشیم ، کاملا هم به آن محتاج هستیم ولی درک نمی کنیم .
چه وقت به نماز شب احساس نیاز می کنیم ؟ زمانی که مشکلی برای ما پیش آمده باشد ، آن وقت به مناجات با خدا در دل شب پرداخته و ایستاده و نشسته و کلا در هر حالتی با خدا راز و نیاز می کنیم ، ولی همین که مشکلاتمان حل شد دوباره دچار غفلت و بی توجهی می شویم .
محرومیت از تهجد مساله ی ساده ای نیست و کسی که بخواهد به خدا برسد و در سیر و سلوک و تزکیه نفس موفق باشد ، باید بر شب زنده داری مداومت نماید !
بدون شب زنده داری انسان به جایی نمی رسد

[ ای طالب مقامات معنوی ! ] شیخ و پیشوای من در علوم حقّه ، برایم حکایت نمود که از طالبان آخرت ، احدی به مقامی از مقامات دینی نرسید ، مگر آنان که اهل تهجّد و شب زنده داری بوده اند .
سبک شماردن نماز شب

[ ای سالک مجاهد ! ] در « بَلَد الاَمین » از امام صادق (ع) روایت شده که « هر کس نماز شب نخواند ، از شیعیان ما نیست » و در روایت دیگری رسیده است که « مبغوضترین خلق در نزد خدا کسی است که شب ، چون مرداری بیفتد و روز را به بطالت و تنبلی بگذراند »
محرومان از نماز شب

[ بدان ای عزیز که ] از رسول خدا (ص) روایت شده که فرمود : « هر کس تمام شب را بخوابد ، شیطان در گوش او بول می کند و در روز قیامت مفلس و بی چیز به صحنه ی محشر قدم می نهد و احدی نیست مگر اینکه برای او مَلَکی است که هر شب دو بار او را بیدار می کند و به او می گوید : ای بنده ی خدا ! برخیز و به یاد پروردگارت باش ؛ دفعه ی سوم اگر توجهی نکرد ، شیطان در گوش او بول می کند » .
من می گویم : مبادا به این اخبار کافر شوی ؛ بلکه به آنها ایمان بیاور و من خدا را گواه می گیرم که بعضی از شب زنده داران را می شناسم که در اوایل کار ، صدای آن ملکی که او را با لفظ « آقا » از خواب بیدار می نمود ، می شنید . و اگر تو دلی داشته باشی ، چه بسا که اثراتی که برای نماز شب رسیده است را دریافته ای .
و اگر به این فضیلت هایی که برای نماز شب رسیده مؤمن باشی ، آن را ترک نخواهی کرد و ضایع نخواهی ساخت ، زیرا طبیعت انسان بر این سرشته شده که دوستدار خیر و خوبی است . آیا در آن حدیث قدسی نشنیدی که ذات اقدس حق فرمود : « بندگان من برای غروب خورشید ، همچون پرندگانی که شامگاه شوق رفتن به آشیانه دارند ، مشتاق هستند ؟! » و چگونه می توان پذیرفت که کسی به بعضی از این فضایل برای نماز شب معتقد باشد و مشتاق رسیدن وقت آن نباشد ؟! آیا همین انسان نیست که در تقرّب به سلاطین دنیایی و حکّام این جهان و خلوت با آن ها از مال و اهل خود می گذرد و چه بسا که روح و زندگی خود را در این راه فدا می کند ؟! و خدای متعال می فرماید : « وَ الّذین آمَنُوا اَشَدُّ حُبّاً لِلهِ » ، ( و کسانی که اهل ایمانند ، محبت شان به خدا از هر دوستی و محبتی بیشتر و شدیدتر است و کمال محبّت را فقط به خدا مخصوص دارند ) .
عذر های غیر موجّه محرومین از نماز شب

[ ای طالب مقام قرب حضرت دوست جلّ جلاله ! به ] کسی که به بهانه ی غلبه ی خواب و بیدار نشدن برای انجام نماز شب ، خود را در ترک آن معذور می دارد توجّهی ننما ، چرا که این عذر از چند وجه مردود است ، از جمله این فرمایش حضرت علی (ع) در جواب کسی که گفت من دیشب به خواب ماندم و توفیق تهجّد و شب زنده داری نصیبم نشد ، فرمود : « تو مردی هستی که گناهانت قید و بندت شده است » .
و دیگر این که خواب ماندن از مثل امری به این بزرگی ، غالباً غیر ممکن است ، آیا طالبان این دنیا را نمی بینی که اگر یکی از آن ها را سلطان وقت ، به خلوت فرا خواند ، گرچه وقت ملاقات با او را دل شب قرار دهد ، او به خواب نخواهد ماند ، بلکه آن شب را از ترس این که مبادا به خواب بماند ، کلاً بیدار بوده و پیوسته به فکر مجلس سلطان و صحبتش با او خواهد بود .
و تو اگر در احوال خویش تأمل کنی ، به یقین خواهی دید که اگر احتمال دهی که کسی نیمه شب ، مبلغ قابل توجهی پول برایت خواهد آورد ، از شوق دست یابی به آن مال و ترس این که مبادا به واسطه ی خواب از دستت برود ، قدرت بر خوابیدن نخواهی داشت ! از همه ی این ها گذشته ، اگر واقعاً از این خوف داری که به خواب بمانی ، می توانی نزد کسی که تو را در وقت نماز بیدار کند بخوابی تا این که خود ، عادت کنی . و خلاصه ی کلام این که اگر خواب ، مانع دستیابی به این فضیلت بزرگ شود ، خواری و ذلّتی است که مثلش در این دنیا نیست.

موضوعات: احادیث درمورد تکبر  لینک ثابت
 [ 02:17:00 ب.ظ ]





سخنان امام علی علیه السلام در مورد شب زنده داران

آن شب زنده داران و مردان الهی و عارفان و سالکان شب زنده دار، این راز و نیاز شبانه و عبادت عارفانه را، از امام العارفین، امیرالمؤمنان حضرت علی علیه السلام الهام گرفته اند؛ از آنجا که امام درباره این گونه انسان های تشنه عبادت و بندگی می فرماید:

«خوشبخت و سعادتمند آنکه فرائض پروردگار خویش را انجام دهد، رنج ها را مانند سنگ آسیا خرد کند، شب هنگام از خواب دوری گزیند، آنگاه که سپاه خواب حمله می آورد زمین را فرش و دست خود را بالش قرار می دهد!

در زمره گروهی که بیم روز بازگشت، خواب از چشمان شان ربوده و پهلوهاشان، جا خالی کرده است و لب هایشان به ذکر پروردگارشان در زمزمه است، ابرهای گناهان بر اثر استغفار مُدام آنان برطرف شده است، آنانند حزب خدا، همانا تنها آنان رستگارانند».(26)

پس باید در نظر داشت که برای راز و نیاز و مناجات با پروردگار متعال و گفتگوی عاشقانه با او داشتن، زمانی بهتر و مناسب تر از شب هنگام نیست. آن هنگام که غوغای زندگی به خاموشی می گراید و فریادها و بانگ های تلاش گران دنیا به گوش نمی رسد و بساط پرآوای مردمان برچیده می شود و غافلان و بی خبرانِ از عالم معنا در بسترها خفته و آرامشی خاص برای بیدار دلان و عاشقان حق فراهم ساخته اند.

غزل سرای بیدار دل، حکیم قدوسی، حافظ شیرازی چنین می سراید:

دلا بسوز که سوز تو کارها بکند دعای نیم شبی رفع صد بلا بکند

ز مُلک تا ملکوتش حجاب بردارند هر آنکه خدمت جام جهان نما بکند

حضرت علی علیه السلام این رهبر و امام پروا پیشگان، با آن شناخت و معرفتی که به خدای بزرگ دارد و آن دلی به پهنای آسمان ها برای بندگی و پرستش دارد، حال و وصف پارسایان و عشّاق شب را چنین بازگو می کند:

«شب ها پاهای خود را برای عبادت جفت می کنند، آیات قرآن را به آرامی شمرده شمرده تلاوت می نمایند، با زمزمه آن آیات و دقّت در معنی آنها، غمی عارفانه در دل خود ایجاد می کنند و دوای دردهای خویش را بدین وسیله ظاهر می سازند. هر چه از زبان قرآن می شنوند، مثل این است که به چشم می بینند، هرگاه به آیه ای از آیات رحمت می رسند بدان طمع می بندند و قلب شان از شوق لبریز می گردد و چنین می نماید که نصب العین آنها است. و چون به آیه ای از آیات قهر و غضب می رسند، بدان گوش فرا می دهند و مانند این است که آهنگ بالا و پایین رفتن شعله های جهنم به گوش شان می رسد، کمرها را به عبادت خم کرده، پیشانی ها و کف دست ها و زانوها و سرانگشت پاها به خاک می سایند و از خداوندْ آزادی خویش را می طلبند. همین ها که چنین شب زنده داری می کنند و تا این حدّ روح شان به دنیای دیگر پیوسته است، روزها مردانی هستند اجتماعی، بردبار، نیک و پارسا.»(27)

آری، آنان که در دست یابی به کمالات معنوی و درجات عالی نزد پروردگار کامیاب شده و بدان دست یافته اند، رمز موفقیت خویش را همان راز و نیاز و گفتگوهای شبانه خود با پروردگار متعال می دانند.

هر گنج سعادت که خدا داد به حافظ از یمن دعای شب و وِرد سحری بود

سحرخیزی و نماز شب در اشعار شاعر عارف، حافظ شیرازی

دوش وقت سحر از غصّه نجاتم دادند وندر آن ظلمت شب آب حیاتم دادند

بی خود از شعشعه پرتو ذاتم کردند باده از جام تجلّی صفاتم دادند

چه مبارک سحری بود و چه فرخنده شبی آن شب قدر که این تازه براتم دادند

بعد از این روی من و آیینه وصف جمال که در آنجا خبر از جلوه ذاتم دادند

من اگر کامروا گشتم و خوشدل چه عجب مستحق بودم و اینها به زکاتم دادند

هاتف آن روز به من مژده این دولت داد که بدان جور و جفا صبر و ثباتم دادند

این همه شهد و شکر کز سخنم می ریزد اجر صبری است کز آن شاخ نباتم دادند

همّت «حافظ» و انفاس سحرخیزان بود که ز بند غم ایام نجاتم دادند

***

سحر با باد می گفتم حدیث آرزومندی خبر آمد که واثق شو به الطاف خداوندی

موضوعات: احادیث درمورد تکبر  لینک ثابت
 [ 02:16:00 ب.ظ ]




چگونه شب زنده داري كنيم؟

يكي از مهمترين سازوكارهاي دستيابي به مقام عبوديت و تقرب الهي، شب زنده داري است كه از آن به احيا، تهجد، قيام شبانه و مانند آن ياد مي كنند. سالكان راه حقيقت و روندگان منازل طريقت به حكم شريعت، شب را ظرف پرواز مي دانند. چنان كه روز را فرصتي براي پاسخگويي به نيازهاي ديگر برمي شمارند.
سالكان حقيقت از راه شريعت مي كوشند تا براساس آموزه هاي وحياني قرآن، به دو بخش از مأموريت و تكليف، پاسخ در خور دهند. همانگونه كه انسان، تركيبي از تن و جان است، نيازهاي وي نيز به دوگونه است كه به حكم شريعت مي بايست به آن پاسخ داده شود تا شخص به انسان معتدل كمالي تبديل گردد. دو ظرف زماني شب و روز هر چند كه ظرفيت پاسخگويي به هردو بخش را دارا مي باشد، ولي هريك بنا به علل و عواملي، به گونه اي هستند كه ظرفيت پاسخ گويي به هريك از اين دو بخش را بيشتر دارا مي باشند. از اين رو ظرف روز براي پاسخگويي به اموري چون خورد و خوراك، يا مأموريت هايي چون آباداني زمين و ربوبيت ديگران در حوزه هاي مختلف به ويژه اجتماعي و سياسي و نظامي، اختصاص بيشتر مي يابد و ظرف شب براي خودسازي و تزكيه و پروازهاي كمالي مورد تاكيد و اهتمام قرارمي گيرد.
از اين مطلب شايد بتوان هدف از شب زنده داري را دانست و كلياتي نيز از اين كه چگونه شب زنده داري كنيم دانسته شود، با اين همه، هنوز بسياري از پرسش ها از كيفيت و چگونگي آن، بي پاسخ مانده است. از اين رو نويسنده به سراغ آيات قرآني رفته تا تبيين كند كه چگونه شب زنده داري كنيم و چه ساعاتي از شب سازنده تر و بهتر است؟ با هم اين مطلب را از نظر مي گذرانيم.
شب، ظرف پرواز روح

روح انسان، آفريده اي بسيار لطيف و حساس است. توجه و اهتمام روزانه نفس به امور مادي و دنيوي و شناي طولاني و غرق در ماديات شدن كه قرآن از آن به «سبح طويل» ياد مي كند، روح را خسته و آزرده مي كند. هرگاه تن به خواب رود، روح به پرواز درمي آيد و هر خوابي، مصداقي از تجريد روح از بدن و جان از تن است كه درقرآن از آن به مرگ موقت ياد مي شود.
روح در هنگام خواب اين فرصت را مي يابد تا به آسمان اتصال با آفريده بالا رود و خود را براي ادامه حيات و زندگي در تن مادي آماده سازد. اگراين اتفاق خروج روح از تن در هنگام خواب اتفاق نمي افتاد، شايد زندگي انساني به اين زيبايي و كمالي نمي بود، زيرا بسياري از چيزها و دانش ها را در اين بازگشت به آفريده و آسمان قداست و معنويت ياد مي گيرد. بنابراين مي توان گفت كه خواب و تجريد روح از بدن، زماني براي شارژكردن روح باشد.
انسان در هر شبانه روز، به خوابي و چرتي، مي تواند روح را به آرامش خاصي برساند و توانايي هاي آن را در سفر همراهي با تن تقويت نمايد. اين اتفاق در زندگي انساني به طور طبيعي اتفاق مي افتد و نظام بدن و روح به گونه اي سامان يافته كه تجريد و شارژكردن اتفاق بيفتد.
اما خداوند اين گونه تجريد را به تنهايي كافي براي رشد و كمال انساني نمي داند. بنابراين اگر انسان، موجودي با اراده و مختار آفريده نمي شد، شايد از طرق ديگري اين مهم انجام مي گرفت تا هر انساني به كمال شايسته و بايسته خود برسد؛ با اين همه، از آن جايي كه انسان از ويژگي منحصر به فردي برخوردار مي باشد، لازم است تا خود براي رسيدن به اين كمال تلاش كند.
اصولا اراده و اختيار انساني كه به وي حق انتخاب مي دهد تا در دو مسير مقابل هم، گام بردارد، چيزي جز تلاش دائم براي شدن نيست. به اين معنا كه اين اراده و اختيار به او كمك مي كند تا در مسير شدني تلاش كند. اين شدن مي تواند در دو مسير متقابل انجام گيرد، ولي از آن جايي كه خداوند هماره اول و آخر هر چيز و هر سير و حركتي است، انسان در نهايت هر دو مسير خداوند را مي يابد. از اين رو خداوند درقرآن بيان مي كند كه حتي كافران و مشركان كه راه متقابل ضلالت را طي مي كنند در پايان مسير، خداوند را مي يابند. اين گونه است كه در آيات قرآني پايان همه راهها و مسيرها را خداوند معرفي مي كند و بازگشت همه امور را به سوي او مي داند.
تلاش براي لقاي پروردگار

خداوند در قرآن بيان مي دارد كه همه تلاش هاي انساني كه در دو مسير متقابل يعني هدايت و ضلالت صورت مي گيرد، او را در نهايت به ملاقات و ديدار خداوند مي برد و براي هيچ موجودي چاره اي جز اين ملاقات در صورت جمالي و جلالي يعني بهشت و دوزخ نيست.
از اين رو به انسان هشدار مي دهد تا در انتخاب راه دقت داشته باشند و راه مستقيم را برگزينند كه ايشان را به سوي كمالات جمالي مي برد و ديداري مسرورانه با سلام و تحيت را درپي دارد. بنابراين لازم است تا انسان تلاش خود را مصروف آمادگي كامل براي اين ديدار زيبا و كريمانه كند.
اما مشكلي كه وجود دارد آن است كه حضور در جهان مادي و پاسخ گويي به نيازهاي غريزي و طبيعي آن، مي تواند او را چنان سرگرم كند كه از اصل مأموريت بازماند و به امور جزيي و مقدماتي بپردازد.
هرچند كه خداوند براي ايجاد اعتدال ميان كشش ها و گرايش هاي مادي و معنوي، ابزارها و فرصت هاي برابر نهاده است، ولي دستيابي به بسياري از كمالات تنها به خواست و اراده انسان بستگي دارد. از اين رو با وجود اتصال به مبدأ از طريق تجريد غير اختياري در خواب، از انسانها مي خواهد تا اين تجريد را درظرف شب از راههاي ديگري چون شب زنده داري و قيام در آن كامل كنند و فرصت هاي فزون تر و توانايي هاي بيشتري براي خود بيندوزند تا در روزهاي غفلت دنيا، از آن بهره گيرند.
اينجاست كه رمز شب زنده داري و فلسفه تشريع آن به عنوان يك حكم الهي به دست مي آيد و رمزگشايي مي شود. از آثاري كه قرآن براي شب زنده داري برمي شمارد مي توان به سادگي دريافت كه شب زنده داري، ظرف پروازهاي روح به مقام قدس و اتصال به مبدأ وجود و آفريدگار و پروردگار است تا دانش و علم و توانايي جديدي را به دست آورد و در زندگي مادي از آن بهره گرفته و مسير متاله شدن را به درستي براي تقرب به خدا طي كند تا به مقام عبوديت ربوبي برسد.
صراحت آياتي چون 2 و 5و6 سوره مزمل اين معناست كه انسان در اين پروازهاي شبانه، آمادگي دريافت وحي و دانش ها و علوم بسيار سنگين و ارزشمندي را دارا مي باشد و با حضور خويش درقرب الهي از معنويت سرشار مي شود و از غفلت بيرون مي آيد و عصمت علمي و عملي را تحصيل مي كند و درمقام صالحان (آل عمران آيات 113 و 114) و محسنان (ذاريات، آيات16 و 17) قرار مي گيرد و از بركات و آثار اين مقامات عالي و كمالي انسان بهره مند مي شود.
كيفيت شب زنده داري

چنان كه گفته شد، شب زنده داري، روش اكمالي براي پرورش و تقويت روح براي پيمودن مسير شدن كمالي است و درحقيقت نعمت و نافله الهي است كه به اين طريق به بندگانش امكان زيادتري بخشيده است تا بتوانند خود را چنان كه هست بشناسند و حقيقت خود را چنان كه شايسته است بيابند و در اين مسير حركت كنند. از اين رو به عنوان امري استحبابي و نافله و فرصتي استثنايي براي بندگان مومن مطرح مي شود (اسراء آيات 79 و 80 و مزمل آيه 20 و آيات ديگر)
با اين همه، كيفيت شب زنده داري مهم تر از خود شب زنده داري است. به اين معنا كه چگونه شب را بگذرانيم و از آن بهره گيريم مهم تر و اساسي تر از اين است كه خود شب را زنده بداريم و نخوابيم.
واژه شب زنده داري كه از آن به احيا نيز ياد مي شود، درحقيقت گوياي چگونگي آن است.
انساني كه درخواب غفلت است همانند مرده اي است كه هيچ روح و رواني ندارد و رفتارهايش به دور از كمال و معنويت است. اما كسي كه شب را زنده نگه مي دارد و آن را احيا مي كند، روح و جانش را زنده نگه داشته و حيات را درتمام لحظات شبانه روز در آن جريان مي دهد.
بنابراين،نفس شب زنده داري مي تواند آثاري را داشته باشد، چنان كه اگر كسي تمام شب را درگوشه اي بنشيند و درسكوت و خاموشي به سر برد بي آن كه كاري كند و يا انديشه و تفكري را داشته باشد، به كمالاتي مي رسد كه از آثار شب زنده داري است.
مرتاضان هندو با اين روش سكوت شبانه به قدرت ها و توانمندي هاي بسياري دست يافته اند كه از جمله آنها تصرف در اشياي مادي جهان از جمله بازداشتن حركت خودروها و قطارهاست؛ زيرا روح دراين سكوت هاي شبانه، تقويت شده و به قدرت طبيعي خود دست مي يابد.
با اين همه اين روش نمي تواند تمام ظرفيت روح و شب را نشان دهد، زيرا دست يابي به كمالاتي كه از راه شب به دست مي آيد بيش از اموري چون تجريد روح و تصرف دركائنات است. اما دست يابي به اين توانمندي و تمام ظرفيت روح و شب آن است كه از راههاي درست انجام گيرد؛ زيرا استفاده از راه هاي نادرست مي تواند آسيب هاي جدي بر روح و روان وارد سازد و برخي از توانمندي ها و به قول معروف تراشه هاي روح را بسوزاند و هك كند. بنابر اين بهتر است تا از متخصصان اين امر استفاده شود. يعني مي بايست به كساني مراجعه شود كه خود اين راه را رفته و توانسته اند همه كمالات را بشناسند و آن را آزاد و رها ساخته و به كار گيرند. اين جاست كه شريعت به عنوان طريقت و راه و روش وارد ميدان مي شود و مديريت كلاس ها و آموزش ها را به دست مي گيرد.
البته نفس آموزه ها به تنهايي براي طي كردن مسير نمي تواند چنان كه بايد و شايد مفيد و سازنده باشد. استفاده بي استاد از اين تعليمات مي تواند گاه به انسان آسيب جدي وارد سازد. از اين رو حتي حضرت موسي(ع) درمقام پيامبري براي استفاده از كلاس هاي خاص، به حضور عالم رباني و متخصص اين فن يعني حضرت خضر مي رود و از هنر وي براي طي كردن مسير كمالي سود مي برد.
اصولا از ديدگاه قرآن، پيامبران و به ويژه پيامبر گرامي (ص) و اهل بيت عصمت و طهارت (ع) اسوه و راهنمائيان اين راه هاي سخت و دشوار هستند كه هركسي را دركلاس هاي علمي و عملي تربيت مي كنند. لذا ماموريت اصلي پيامبران تعليم دانش هاي طريقت به سوي حقيقت و كمال و تزكيه و پرورش جان ها است كه در آيه 2 سوره جمعه و ايات ديگر تبيين و تشريح شده است.
قرآن به عنوان كتاب راهنماي زندگي انسان به همه كمالات، از سوي خداوند فروفرستاده شده است. جالب اين كه اين كتاب كه خود قول ثقيل و داراي محتواي ارزشمند و سنگيني براي عموم و بلكه حتي خواص از اوليا و پيامبران است. درظرف شب نازل شده است كه مهم ترين ظرف آن شب قدري است كه از نظر ظرفيت و جايگاه برابر با هزار ماه مي باشد. (مزمل آيه 6 و قدر آيه 1 و آيات ديگر).
اين كتاب در بردارنده مطالب بسياري درباره كيفيت و چگونگي بهره گيري از تمام ظرفيت شب براي پرواز و تجريد روح جهت كسب تعليمات خاص مي باشد. بنابر اين با بهره گيري از ايات اين كتاب و فرموده هاي رسول اكرم (ص) كه خود اين طريق را تا قاب قوسين او ادني (نجم آيه 9) طي كرده است. كيفيت و چگونگي شب زنده داري و احياي آن را تحليل و تبيين مي كنيم.
1-استغفار:

خداوند در آيات قرآني دست كم هشت كار را براي بهره گيري از تمام ظرفيت شب مطرح مي كند. يكي از اين كارها و اعمال، استغفار است با عبارت «استغرالله ربي و اتوب اليه» به عنوان يك ذكر، بر لب و دل جاري مي شود. كم ترين تعدادي كه اين ذكر مي تواند تاثيرات شكرف خود را نشان دهد هفتاد بار است. كسي كه هفتاد بار اين ذكر تكرار كند مي تواند اميد داشته باشد كه درپوشش امنيتي و حفاظتي خداوند قرار مي گيرد و از وسوسه هاي شيطاني در امان استغفار، يكي از دو عامل بازدارنده از عذاب هاي الهي است كه انسان به سبب خطا و گناه مي بايست گرفتار آن شود. چنان كه استغفار، به انسان اين فرصت را مي بخشد تا افزون بر دفع عذاب، به رفع عذاب هايي كه اكنون گرفتار آن است نيز بپردازد و حتي منافع و بركاتي را نيز از اين طريق كسب كند. از اين رو سه كاركرد دفع و رفع عذاب و جلب نعمت و خير براي استغفار در آيات قرآني بيان شده است.
كساني كه مي خواهند از تمام ظرفيت شب بهره گيرند مي بايست به استغفار به عنوان يك عامل مهم توجه كنند، زيرا فرصت هاي بلند و بزرگي را براي تعالي روح و روان فراهم مي آورد. اين گونه است كه خداوند در آياتي چون 17 سوره آل عمران و 15 تا 17 سوره ذاريات و 20 سوره مزمل به استغفار به عنوان يك دستور اصلي و كار اساسي در شب زنده داري تأكيد مي كند.
2-تسبيح و تنزيه

از ديگر كارهايي كه در شب زنده داري مورد تأكيد قرآن است، تسبيح و تنزيه خداوند از هر نقص و كمبودي است. درشب زنده داري از انسان ها خواسته شده است تا خود را مشغول به تسبيح و تنزيه كنند. ازآن جايي كه شب، يك تاريكي و پرده بر روي همه اشيا مي افكند، فرصت خوبي براي عقل فراهم مي آيد تا از مقام تشبيه كه مقام خيال و تخيل است بالاتر رفته و در امور كليات به جاي جزئيات بينديشد. درپوششي از پرده شبكه ديگر رنگ ها و تجليات اسمايي خود را نشان نمي دهد و همه هستي به گونه اي كلي ديده مي شود و نواقص و كمبودها به چشم نمي آيد.
دراين حال قلب مي تواند فرصتي بيابد تا دركليات كه مقام عقل است تفكر و تدبر كند و به اوج توجه يابد و به جاي تشبيه به تسبيح و تنزيه بپردازد.
از نظر قرآن، دست يابي به معراج كه مقام عقل است، از راه تسبيح و تنزيه، شدني است. از اين رو همواره معراج و تجريد، با تسبيح خداوند شروع مي شود و آيه نخست سوره اسراي پيامبر(ص) نيز اين معنا را تأكيد و گوشزد مي كند. براين اساس عارفان و سالكان معروف، بر خواندن سوره هاي مسبحات تأكيد و اهتمام خاصي داشته و دارند. خداوند در آياتي چون 130 سوره طه و 15 و 16 سوره سجده و 39 و 40 سوره ق و 48 و 49 سوره طور و نيز 26 سوره انسان به نقش كليدي تسبيح براي پرواز شبانه روح و تجريد و معراج آن اشاره مي كند و خواهان بهره گيري از تسبيح و تنزيه براي اين مقاصد كمالي مي شود.
3- ستايش خداوند

ستايش خداوند، از ديگر راه ها و كارهايي است كه بايد در شب زنده داري انجام شود. توجه به همه اسماي كمالي و ذكر آن چون خواندن جوشن كبير و صغير مي تواند گامي براي تحقق اين معنا باشد. از آن جايي كه قرآن خود كامل ترين اسماي الهي است مي توان از آن نيز به عنوان يك ابزار ستايش خداوندي استفاده كرد؛ زيرا آيات قرآني به تفصيل، آفريده ها و توجهات و عنايات الهي به همه كائنات از جمله انسان ها را بيان كرده است. با خواندن آيات قرآني در حقيقت نوعي ستايش از خداوند تحقق مي يابد. (ال عمران آيه 113 و مزمل آيات 2 و 4 و 20)
4- ذكر الهي

ذكر الهي به عنوان يكي از مهم ترين كارهايي است كه در قرآن براي شب زنده داري بيان شده است. ذكر به معناي ياد خداوند، وظيفه و تكليف دايمي بشر است، بدون ذكر، آدمي دچار نسيان و غفلت مي شود و خداوند نيز وي را به همين سبب از توجه و عنايت خود محروم مي كند. با اين همه ذكر شبانه از جايگاه مهم و برتري برخوردار مي باشد، زيرا موجب توجه و حضور قلب نسبت به حقيقت مطلق هستي يعني خداوند مي شود.
ذكر در همه اقسام و انواع آن مفيد است حتي اگر اين ذكر زباني باشد، چنان كه مرتاضان هندي از طريق ذكر به دوام، به نوعي خلسه دست مي يابند كه موجبات جدايي و تجريد روح از بدن را فراهم مي آورد. در مجالس صوفيان نيز از اين گونه ذكر زباني براي حضور قلب و خلسه استفاده مي شود. با اين همه تفاوت هاي معناداري ميان ذكر قرآني با هندي و صوفي وجود دارد كه اين جايگاه براي طرح آن مناسب نيست.
خداوند در آيه 2 و 8 سوره مزمل ياد و ذكر الهي را در شب به عنوان يك عبادت و كار شبانه مطرح مي كند. علامه طباطبايي با توجه به اين كه آيه 8 سوره مزمل عطف به آيه 2 آن است كه به ترتيل قرآن در شب اشاره مي كند، اين معنا را استنباط كرده است كه ذكر در اين جا مي تواند همان ذكر لفظي باشد. (الميزان، ج 20، ص 64)
5- تلاوت قرآن

تلاوت قرآن به عنوان يك عمل عبادي و كار شبانه مطرح شده است؛ زيرا قرآن بالاترين ذكر و هم چنين بالاترين ستايش خداوندي است. از سوي ديگر، تدبر در آيات آن هم، عبادت و خواندن آن نيز عبادت است. بنابراين كساني كه براي شب زنده داري برمي خيزند مي توانند به قرآن به عنوان مهم ترين عبادت و ذكر و ستايش و مانند آن توجه كنند. خداوند در آياتي چون 113 آل عمران با تأكيد بر تلاوت آيات الله در قيام شبانه از آن به عنوان عملي عبادي براي كساني كه خواهان دست يابي به كمال هستند سخن به ميان مي آورد و در آياتي چون 2 و 4 و 20 سوره مزمل ترتيل و تلاوت قرآن را در طول تمام شب امري نيكو برمي شمارد.
6-تهجد

از مصاديق مهم تهجد، نماز شب است كه به عنوان نافله شبانه در آياتي چون 113 سوره آل عمران و 79 سوره اسراء و 130 سوره طه و 64 سوره فرقان و بسياري از آيات ديگر قرآني بدان اشاره و توجه داده شده است. در آيه 79 سوره اسراء اصولا دست يابي به مقام محمود مشروط به نماز شب دانسته شده است. درباره نماز شب مطالب بسياري گفته و نوشته شده است و لذا به همين مقدار بسنده مي شود.
7- سجده

سجده بي گمان مصداق كامل عبوديت و بندگي و تسليم است. كسي كه به سجده مي افتد، تذلل و بندگي خود را بيان مي كند و اطاعت و تسليم محض خويش را اعلان مي دارد. از اين رو از آن به عنوان يك كار مهم در شب سخن گفته شده و خداوند از مردم خواسته است تا براي بهره گيري از تمام ظرفيت شب در خلوت هاي شبانه، با سجده، خضوع و خشوع و بندگي محض خويش را نشان دهند. (آل عمران آيه 113 و فرقان آيه 64 و سجده آيه 15 و زمر آيه 9 و انسان آيه 26)
8- دعا و نيايش

تهجد مومنان در دل شب همراه با دعا و نيايش به درگاه خداوند از ديگر اعمالي است كه براي شب تجويز شده تا شخص بتواند به تمام ظرفيت شب دست يابد و راه كمال و تجريد و اتصال به شعاع انوار الهي را بپيمايد.
در روايات است كه معصومان و اولياي الهي به شب و نيايش هاي آن توجه بسيار داشته اند كه از جمله مي توان به بسياري از نيايش ها از جمله دعاي كميل اشاره كرد كه در دل هاي تاريك شب خوانده مي شد. به هر حال دعا و نيايش زمينه براي حضور قلب و ذكر الهي را فراهم مي آورد. از اين رو از آن به عنوان قرآن صاعد در برابر قرآن نازل ياد كرده اند.
اگر قرآن، كلام خداست، دعا و نيايش پاسخ بنده است به كلام الهي و اين گونه ميان بنده و خدا، تكلم تحقق مي يابد و انسان در برابر هر كلام خداوند، كلامي بلند بر زبان مي آورد. خداوند در آياتي چون 79 و 80 سوره اسراء و 15 و 16 سوره سجده از نيايش به عنوان يك كار عبادي در شب ياد مي كند و مردم را بدان تشويق مي كند. كاري كه همه پيامبران و معصومان(ع) در مقام تكلم با خداوند انجام مي دادند و زمينه براي اتصال كامل فراهم مي آوردند.
البته كارها و امور ديگري نيز به عنوان اعمال عبادي در ظرف شب بيان كرده است كه مي توان به وضو و طهارت ظاهري و مانند آن اشاره كرد. از نظر قرآن تمامي شب اين ظرفيت را دارا مي باشد ولي بي گمان سحر از موقعيت و ظرفيت بالاتري براي كارهاي بسيار برخوردار است. باشد تا از طريق شب بتوانيم به سوي كمال گام برداريم.

موضوعات: احادیث درمورد تکبر  لینک ثابت
 [ 02:04:00 ب.ظ ]





توصیه قرآن به مقدار شب زنده داری

خداوند در آیه 20 سوره مزمل درباره مقدار شب زنده داری سخن گفته است، مخصوصا با این تقیدی که مسلمین داشتند، با توجه به اینکه نمی توانستند وقت را به طور دقیق معین کنند کار را سخت می کرد آن زمانها ساعت که نبود، با طلوع و غروب ستارگان هم نمی شد مؤمنین دقیقا معین کنند که مثلا دو ثلث شب گذشته است، نصف شب گذشته است یا یک ثلث شب گذشته است. در احادیث آمده است که بسیاری برای اینکه این فضیلت را درک کنند مثلا آن که می خواست دو ثلث شب یا نصف شب یا یک ثلث آخر شب را بیدار بماند برای احتیاط یک مقدار زیادی بیدار می ماندند چون می دانستند نمی توانند به دست بیاورند که مثلا کی یک ثلث شب گذشته است. قرآن به صورت یک تخفیف، نه تخفیف یک امر واجب، می گوید شما به دلیل اینکه احیانا بعضی تان مریض هستید، گاهی برای کسب و کار و معاش در سفر هستید و خدا می داند که در آینده چنین مسائلی برای شما پیش می آید هر مقداری که برایتان ممکن است، بیدار باشید و نماز بخوانید. به عبارت دیگر خدا می داند که در آینده برای شما بیماری پیش می آید، سفرهای کسب و تجارتی پیش می آید. پیش بینی دوره مدینه را هم می کند که در آینده مدینه، بعدها در راه خدا باید بجنگید. وقتی شما بخواهید این کارها را انجام بدهید، در حال بیماری که شما نمی توانید دو ثلث شب، یک ثلث شب، یک نصف شب را بیدار باشید یا در حال مسافرت همین جور. در مسافرت زندگی حساب ندارد، خواب و بیداری نظم ندارد، آن موقع که می شود باید بخوابید، جنگ پیش می آید، باید در آن وقت عمل سربازی انجام بدهید. نه، هر مقداری که برایتان ممکن است (خطاب به مؤمنین است)، قرآن تلاوت کنید. چون اساس نماز همان قرائت است. «نماز بخوانید»، را به صورت «قرآن تلاوت کنید»، بیان کرده است. هر مقداری برایتان ممکن است؛ یعنی خودتان را مقید نکنید که حتما ما باید دو ثلث شب را بیدار باشیم، نصف شب را بیدار باشیم یا ثلث شب را بیدار باشیم که بعد یک مقدار هم به صورت احتیاط می خواهید اضافه کنید و نتیجه این می شود که شما دیگر در شبها به خواب نمی رسید. نه، این ضرورت ندارد، هر اندازه ممکن شد، حالا یک شب سر شب خوابیده اید، برایتان ممکن است از نصف شب برخیزید عبادت کنید، بسیار خوب، عبادت کنید، یک دفعه هست که شما ساعت 3 یا 4 بعد از نیمه شب خسته و کوفته می آیید به بستر، اگر بخواهید یک ساعت بخوابید و بلند شوید چنین چیزی نمی شود. آن، آخر شب هر مقداری که برایتان ممکن شد همان مقدار شب خیزی کنید، ولی این کار را ترک نکنید. قرآن دیگر نمی گوید که نماز شب، خواندید یا نخواندید، بیدار شدید یا نشدید یکسان است، بلکه می گوید هر مقدار برایتان ممکن است این کار را انجام بدهید.

«والله یقدر اللیل و النهار»، خداست که شب و روز را اندازه گیری می کند، یک وقت شب را بزرگ می کند و روز را کوچک و یک وقت این دو را برابر می کند. این گردش ایام و لیل و نهار و خورشید و ماه و زمین همه به دست قدرت اوست. «علم ان لن تحصوه»، خدا دانسته است و می داند که شما قدرت ندارید که وقت را دقیقا اندازه گیری کنید. «فتاب علیکم»، پس خدا بر شما توبه کرده است، خدا به شما بازگشت کرده است. کلمه توبه، هم در مورد بنده به کار می رود و هم در مورد خدا: «توبوا الی الله ان الله تواب رحیم» (تحریم/آیه 8)، (حجرات/آیه 12) «به درگاه خدا توبه کنید خدا توبه پذیر مهربان است»، معنای «شما توبه کنید (یعنی بازگشت کنید)، به سوی خدا» بازگشت از معصیت و قهرا رو آوردن به طرف خدا. این، توبه بنده است. توبه خدا چیست؟ توبه خدا همانی است که بعد از توبه، بنده صورت می گیرد؛ یعنی شما به سوی خدا بازگردید، خدا هم رحمت خود را به شما بازمی گرداند و آثار سوء گناهان را از شما سلب می فرماید. اینجا هم «تاب علیکم» یعنی خدا تبعات بدی را که ممکن است چنین کاری داشته باشد برداشته است یعنی برایتان عیبی ندارد.

«فاقروا ما تیسر من القرآن» (مزمل/آیه 20)؛ «هر مقداری که برایتان ممکن است قرآن بخوانید» نمی گوید بخوابید، لزومی ندارد شب خیزی کنید؛ بلکه می گوید هر مقداری که برایتان ممکن است قرآن بخوانید. «علم ان سیکون منکم مرضی» (مزمل/آیه 20)، خدا می داند و دانسته است که در آینده از شما مریضان خواهند بود. «و آخرون یضربون فی الارض» و گروه دیگری خواهند بود که در زمین ضرب در زمین (پا به زمین)، می زنند. در زبان عربی کنایه از راه رفتن روی زمین و کنایه از مسافرت کردن است. خواهند بود از شما گروهی که مسافرت می کنند، و در حال مسافرت برنامه عادی زندگی مختل می شود، لذا شما می بینید به ما گفته اند در مسافرت حتی نماز فریضه چهار رکعتی را دو رکعت بخوانید؛ خداوند تخفیف می دهد. «و اخرون یضربون فی الارض یبتغون من فضل الله» (مزمل/آیه 20)، و گروه دیگری هستند که در زمین مسافرت می کنند و طلب می کنند از فضل الهی. می دانید که قرآن کسب و کار را مقدس و محترم و عبادت می شمارد. اسم این را گذاشته است طلب فضل الهی؛ یعنی چون شما در طلب معاش خودتان هستید، در دنبال فضل الهی هستید، از خداوند فضل و لطف و مرحمت می خواهید، روزی می خواهید و باید هم یک نفر مسلمان دنبال روزی خودش باشد. «و آخرون یقاتلون فی سبیل الله»، خدا می داند که در آینده گروههای دیگر هستند که سفرهای جنگی دارند، در حال جنگ هستند و کسانی که در حال جنگ هستند انجام این کارها در این حد که شما خود را ملتزم کرده اید مشکل است. «فاقرؤا ماتیسر منه» بار دیگر تکرار می کند: بنابراین خود را به مشقت نیندازید، هر چه ممکن است (شب خیزی کنید و نماز شب بخوانید). دو بار کلمه «فاقرؤا ماتیسر» آمده است.

یک جا می فرماید: «فاقرؤا ماتیسر من القرآن»، باز بعد از چند جمله در همین آیه می فرماید: «فاقرؤا ماتیسر منه». ظاهرا اشاره به همین مطلب است که شما از این که خداوند می فرماید: «در مورد نماز شب و شب خیزی خود را به مشقت نیندازید» استفاده نکنید که بنابراین نخواندیم هم نخواندیم؛ نه، می گوییم این وقت وسیع که مؤمنین حداقل را برای خودشان ثلث شب قرار داده بودند، ضرورت ندارد ولی نه اینکه هیچ نخوابند، هر مقدار که برایتان ممکن است بیدار شوید و بپاخیزید و این عمل بسیار نیک را انجام بدهید. «فاقرؤا ماتیسر منه» هر مقداری که ممکن است از قرآن بخوانید. عرض کردیم که بعضی از مفسرین می گویند مقصود از «فاقرؤا ما تیسر من القرآن» این است که هر مقدار نماز می توانید بخوانید بخوانید، چون از اجزای عمده نماز قرائت است. بعضی دیگر از مفسرین گفته اند که چنین نیست، چون خود نماز خواندن در سحر جزء عبادات و جزء سنتهاست (بلکه مقصود، قرآن خواندن مستقل از نماز شب است).

موضوعات: احادیث درمورد تکبر  لینک ثابت
 [ 02:04:00 ب.ظ ]




شب زنده داري و نماز شب
كلمات كليدي : شب ، نيمه شب، شب زنده داري، تهجد، سهر، نماز شب
این دو عنوان اخلاقی، در منابع قرآنی، روایی و اخلاقی با تعابیری چون «تهجد»[1]، به معني اعمالى كه پس از بيدار شدن از خواب گزارده مى‏شود[2] و «سهر»[3] به معناي بيدار ماندن در شب و «قیام اللیل»[4] به معناي به‌پاخواستن در شب براي عبادت مطرح شده است و بسيار ملازم هم هستند گرچه يكي نمي‌باشند؛ زيرا واژه‌هاي مذكور به معني عبادت در شب‌ها(هر عبادتي گرچه خدمت به بيمار و شير دادن بچه) در فاصله‌ي پس از نماز عشاء تا اذان صبح است؛ گرچه از نظر زماني، نيمه‌ي شب بهتر است[5] همانطور كه نماز شب، برترين اعمال شب‌زنده‌داران است.[6]

انواع شب‌زنده‌داري
علماي اخلاق چون مرحوم فيض[7] و مرحوم ملكي تبريزي[8] و جناب نراقي و امام خميني[9] شب‌زنده‌داري را در چند مصداق عبادي چون دعا و قرائت قرآن و به ويژه نماز شب خلاصه كرده‌اند، اما حقیقت این است که در منابع اسلامی، مصادیق شب‌زنده‌داری بیشتر از نماز شب است:
بيداري شب به ذكر خدا: قرآن كريم مي‌فرمايد: «در بخشى از شب او را تسبيح كن»[10] و امام خميني(ره) از اساتيد خود نقل مي‌فرمايد: كار سازترين عمل ‏ در تأثر قلب، سجده طولانى در دل شب كه يك ساعت و يا لا اقل سه ربع ساعت به درازا كشد و در آن گفته شود:لا اله الا أنت سبحانك انّى كنت من الظّالمين.[11]‏
بيداري شب به تلاوت قرآن: پيامبر اكرم(ص) فرمود: هر كس شبى ده آيه از قرآن بخواند از بى‏خبران شمرده نمى‏شود.[12]
بيداري شب به خدمت به خلق: وقتى امام صادق(ع) نماز عشا را به‌جا مى‏آورد و پاسى از شب مى‏گذشت کیسه‌ای پر از نان و گوشت و پول بر مى‏داشت و آن را بر گردن خود حمل مى‏كرد و بين فقراي مدينه‏ تقسيم مي‌كرد.[13]در روايت است هر كه در راه حاجت برادر مؤمنش ساعتى از شب يا روز گام بردارد، خواه آن حاجت را برآورد يا نه، براى او از اعتكاف دو ماه بهتر است.[14] همچنين در روایتی آمده است که مردى خدمت نبىّ‌اكرم(ص) آمد و عرض كرد: «من مردى جوان هستم و جهاد را دوست دارم و مادرى دارم كه از آن اكراه دارد. فرمود: برگرد و با مادر خود باش، به خدائى كه مرا به حق برانگيخته است آرام گرفتن مادر تو با تو در يك شب بهتر است از يك سال جهاد در راه خدا»[15]
بيداري شب به تحصيل علم: نبىّ اكرم(ص) فرمود: شب‌زنده‌داري درست نيست مگر در در سه چيز: طلب علم، تهجد و قرائت قرآن، بردن عروس به خانه‌ي شوهر(كه مستحب است شب باشد نه روز)[16]
بيداري شب در اثر درد بيماري: امام باقر(ع) فرمود: شب‌بيداري يك شب در اثر بيماري، ‌از عبادت يكسال برتر است.[17]
هر نوع شب‌ْبيداري در راه رضاي خدا: همانطور كه روايت است هر چشمي در قيامت گريان است مگر سه چشم: يكي از آن‌ها چشمي است كه در راه خدا بيداري كشد.[18]
بيداري شب به نماز شب: نماز شب هشت ركعت است و هر دو ركعت به يك سلام ختم مي‌شود. سپس دو ركعت نماز شفع به يك سلام و يك ركعت نماز وتر است.[19] نماز شب در سفر كه نافله‏هاى روز ساقط است، ساقط نشده[20] و در همه حال براى مردم مستحبّ مؤكّد و براى پيامبر اكرم(ص) واجب بود.[21]

فضيلت نماز شب
امام باقر(ع) از جد خود نقل فرمود كه براى خداى تعالى نداكننده‏اى است كه در سحرها فرياد ميزند كه آيا خواننده‏اى هست كه او را جواب دهم و حاجت و نيازمنديش را برآورم، استغفاركننده‏اى مي‌باشد كه من او را بيامرزم، طلب‏كننده‏اى هست كه او را عطا كنم.[22]
امام خميني(ره) مي‌فرمايد: سيره ائمه هدى(ع) و مشايخ عظام و علماء اعلام بر مواظبت بر نماز شب بوده بلكه بيدارى در آخر شب را با قطع نظر از عبادت اهميت مى‏دادند.[23] زيرا شب، هنگام انزواى از خلق و انقطاع از مشاغل روز است كه انسان را به خلوت و وحدت مى‏كشاند و خلوت و وحدت به توحّد مى‏رسانند و تا انسان به توحّد نرسيده است به ادراكات عقلى و سير انفسى نائل نمى‏گردد.[24]

فضيلت نماز شب در قرآن
خداي متعال، مومنين را به وصف «استغفاركنندگان در سحرگاهان» ستوده است.[25] چه اين استغفار سحرگاهي در نماز شب باشد چه در غير آن[26] و به رسول گرامي­اش دستور داده است كه پاسى از شب را (از خواب برخيز، و) قرآن(و نماز) بخوان! اين يك وظيفه اضافى براى توست اميد است پروردگارت تو را به مقامى در خور ستايش برانگيزد![27] و شب‌زنده‌داران را خردمنداني دانسته است كه خدا را در حال ايستاده و نشسته، و آن گاه كه بر پهلو خوابيده‏اند، ياد مى‏كنند.[28]
و فرمود: مسلّماً نماز و عبادت شبانه پابرجاتر و با استقامت‏تر است[29]؛ زيرا نماز شب استوارترين و صائب‏ترين سخن است، براى اينكه در نماز شب حضور قلب بيشتر و توجه به كلام دقيق‏تر است.[30]

فضيلت نماز شب در روايات
در احاديث بسيار وارد است كه نماز شب شرف مؤمن است[31] و زينت آخرت، چنانچه مال و اولاد زينت دنياست‏.[32] حضرت رسول(ص) در وصيتش به اميرالمؤمنين(ع) فرمود: كه بر تو باد به نماز شب خواندن و سه مرتبه اين كلام را تكرار كرد.[33] در روايت است كه ‏ هر كس در نماز وترش كه آخرين ركعت نماز شب است، هفتاد بار در حال ايستاده‏بگويد:” استغفر اللَّه و اتوب اليه” و تا يك سال اين عمل را ادامه دهد خداى تعالى او را در درگاه خود از مصاديق” مستغفرين بالاسحار” به حساب آورده و آمرزش خداى تعالى برايش حتمى خواهد شد.[34] و شايد مهم‌ترين فضيلت نماز شب در این روايت باشد که امام صادق(ع) فرمود: از ما نيست كسي كه نماز شب نخواند.[35]

فضيلت نماز شب در كلمات علماي اخلاق
آخوند ملاحسينقلي همداني(ره) مي‌گويد: از طالبان آخرت، احدى به مقامى از مقامات دينى نرسيد مگر آنانكه اهل تهجد و شب زنده‏دارى بودند.[36]
شيخ أنصارى(ره) به شاگردان دستور مى‏داد كه حتماً بايد نماز شب بخوانند و خيلى روى اين معنى تأكيد داشت.[37]
علامه‌ي طباطبايي(ره) امر شانزدهم از امور ضروري براي سالك را شب‌زنده‌داري مي‌داند[38] و نقل مي‌كند كه در آغاز ورودم به نجف يك روز درِ مدرسه‏اى ايستاده بودم كه مرحوم قاضى از آنجا عبور مى‏كردند، چون به من رسيدند دست خود را روى شانه من گذاردند و گفتند: «اى فرزند! دنيا مى‏خواهى نماز شب بخوان؛ و آخرت مى‏خواهى نماز شب بخوان!»[39]

آثار و فوايد نمازشب
آثار معنوي و روحي:
1. رسيدن به مقام محمود[40] زيرا اين معنا اختصاصى به حضرت رسول(ص) ندارد، بلكه براى غير آن حضرت(ص) نیز ميسور است، تفاوت بين آن حضرت(ص) و ديگران در درجه كمال وجودى است، نه در اصل تكامل.[41]
2. از اسباب رسيدن حضرت ابراهيم به مقام خلّت(دوستي الهي)[42]
3. نزديك كننده به خداوند، پاك‌كننده‌ي گناهان و باز دارنده از گناهان.[43]
4. ابوطالب مكى از برخي علما نقل مي‌كند كه هر كس چهل شب را خالصانه شب‌زنده‌داري كند،‌ ملكوت آسمان را به او ارائه مي‌كنند.[44]
5. چيرگي روح بر قواى بدن و تقويت اراده كه كم كم زحمت آن كم مى‏شود و اطاعت بدن از نفس زياد مى‏شود، چنانچه مى‏بينيم اهل آن بدون زحمت ‏انجام مي‌دهند.[45]
6. جبران نواقص نمازهاى يوميه دارد.[46]

آثار مادي و جسمي:
1. زيبايي چهره: آنانکه در شب با خدا خلوت مي­كنند خدا آنان را بنور خود مي­پوشاند.[47]
2. اداي قرض
3. از بين بردن اندوه
4. از بين بردن درد از تن.[48]
5. تضمين كننده‌ي روزي روز[49] بدون زحمت و رنج.[50]

آثار و فوايد اجتماعي: شب‌زنده‌داران، شيران روز و راهبان شب‌اند كه خداوند به وسيله‌ي انان عذاب را از امت بر مي دارد[51] و اين خود بزرگترين خدمت اجتماعي آنان است.
خداي متعال در سوره مزمّل(المزمل : 2 – 9) به رسولش(ص) امر مى‏كند که نماز شب بخواند، تا به اين وسيله آماده گرفتن مسئوليتى گردد كه به زودى به او محول مى‏شود و بتواند در برابر حرفهاى بيهوده‏اى كه دشمنان مى‏زنند و شاعر و كاهن يا ديوانه‏اش مى‏خوانند صبر كند، و به نحوى پسنديده از آنان كناره‏گيرى نمايد.[52]

مقدمات نماز شب
مؤمن بايد از ابتداى روز و در اول شب به فكر تهيه اسباب شب‌زنده‌دارى باشد.[53] بنابراين اين اسباب بر سه دسته هستند:
در طول روز: از امور مهم، خواب در روز و در اول شب است[54] همان‌طور كه نبىّ‌اكرم(ص) فرمود: از خواب قيلوله براى بيدارى يارى بخواهيد.[55] همچنين نقل است پيامبر اكرم(ص) در اوّل شب پس از نماز عشا مى‏خوابيد.[56] در روايت است كه شيعيان اهل‌بيت(ع) اول شب مي‌خوابند.[57]
قبل از خواب و هنگام خواب:حالات اول شب در توفيق آخر شب مؤثر است لذا سزاوار است كه انسانى كه قصد تهجد دارد بر وظايف و آداب خوابيدن مواظبت داشته باشد تا توفيق قيام براى نماز شب نصيبش شود. بخشي از اين وظايف مهم عبارتند از:
1. محاسبه نفس.
2. با طهارت و ياد خدا به بستر رفتن
3. قرائت ادعيه و اذكار قبل ازخواب.[58]
4. خواست قلبي براي بيدار شدن: امام باقر(ع) فرمود: هر كس نيت كند كه هر ساعتى كه خدا بخواهد بيدار شود خدا همانا دو فرشته باو گمارد كه در آن ساعت او را بجنبانند.[59]
بعد از بيدار شدن از خواب: مرحوم قاضى به شاگردان خود دستور داده بود كه در ميان شب چون براى نماز شب بر مى‏خيزيد چيز مختصرى تناول كنيد؛ مثل چاى يا دوغ يا يك خوشه انگور، يا چيز مختصر ديگرى كه بدن شما از كسالت بيرون آيد و نشاط براى عبادت داشته باشيد.[60]

عوامل محروم كننده از نماز شب
1. تنبلي: حضرت نبىّ اكرم(ص)فرمود: كسى نيست مگر اينكه در شبى دو مرتبه فرشته‏اى او را از خواب بيدارش مي‌كند و مي‌گويد: بنده‏ى خدا بنشين و به ياد خدا باش در مرتبه‏ى سوم كه فرشته او را بيدار مى‌كند اگر آگاه نشد شيطان در گوشش ادرار مي‌كند.[61]
2. پرخوري سبب پرخوابي مي‌شود و پرخوابي نيز سبب از دست رفتن نماز شب می‌شود.[62]
3. مطلق گناهان[63] به‌ويژه دروغ.[64]
4. در روايات آمده است كه بنده يك يا دو شب از تهجد و شب زنده دارى محروم مى‏گردد براى اينكه به خود عجب نكند.[65]

ارمغان سحرگاهی مومنان به سوی خدا
امام باقر(ع) فرمود: نماز شب ارمغان مؤمن به سوى پروردگارش است پس ارمغان‌هاى خويش را براى پروردگارتان نيكو كنيد كه خدا جائزه‏هاى شما را نيكو كند؛ زيرا كه اين ارمغان را نگهدارى نمي‌كند مگر مؤمن درستكار راستگو.[66]
در اين زمينه آداب و وظايف مفصل و دعاهاو مناجات‌هايى از ائمه(ع) رسيده است كه مضامين عالى و بلندى دارند و با شئون محضر پروردگار و احوال سالكين إلى اللّه از هر مرتبه و مقامى باشند مناسبت دارد[67] و برخی از آنها عبارتند از:مسواك زدن و خود را معطر نمودن،[68]نظر كردن به آسمان و قرائت آيات آخر سوره‌ي آل عمران(190 – 194)[69]حضور قلب در استغفارات و آنچه كه بر زبان مى‏آورد تا در مقام مناجات و گفتگوى با خدا، دروغ نگويد.[70]

آسيب‌شناسي شب‌زنده‌داري
1. رياكاري در نماز شب: نوعی از رياى آشکار در نماز شب وجود دارد كه از ریای پنهان هم پنهان‌تر است، و آن این است كه صاحبش را به عمل وادار نمى‏كند ولى انجام عمل را برايش آسانتر مى‏كند مثلا كسى كه اهل نماز شب است ولى بيدار شدن براى او مشكل است در صورتى كه گرفتار اين مرتبه ريا باشد هنگامى كه مهمان دارد براى بيدار شدن آمادگى بيشترى پيدا مى‏كند.[71]
2. تهجد بدون تفكر: دو ركعت متوسّط با فكر بهتر است از ايستادن يك شب در صورتى كه قلب غافل باشد.» خوشا خواب زيركان و افطار كردنشان[72]
3. كوتاهي در اداى فرائض و انجام واجبات.[73]
4. تکبر: نبىّ اكرم(ص) وقتي فضايل نماز شب را ذكر نمودند در ادامه فرمود: پس قدر اين فرصت را بدانيد كه چه عاقبت خوبى است زمانى كه از عجب و ريا سالم بماند.[74] البته مسرور شدن به تهجد با تواضع و فروتنى كردن براى خدا و شكر او بر اين توفيق و طلب زياده كردن عجب نيست و ممدوح است.[75]

نماز شب یا تحصيل علم
استاد بزرگ اخلاق، مرحوم ملكي تبريزي مي‌فرمايد: بعضى از مردم هستند كه شيطان از سمت راست[76] بر آنها وارد مى‏شود و آنها را به خيال اينكه مطالعه از شب زنده دارى افضل است از اين فضيلت عظمى باز مي‌دارد و اين چيزى جز غرور و فريب نيست. زيرا نماز شب يكي از مهمات در راه تهذيب نفس كه واجب عيني است مي‌باشد ولي تحصيل علم واجب كفايي است. مؤمن، نماز شب را در راه تحصيل علم از مطالعه كار سازتر مى‏بيند. همانگونه كه در بعضى از روايات به اين مطلب تصريح شده است که علم به كثرت تعلم و مطالعه نيست، بلكه علم نورى است كه خدا در دل هر يك از بندگان خود كه بخواهد مى‏افكند و شب زنده‏دارى و مناجات در شب، دل را نورانى مى‏گرداند و باعث ثبات نور در دل مؤمن مى‏شود.

موضوعات: احادیث درمورد تکبر  لینک ثابت
 [ 01:59:00 ب.ظ ]





روز شمار انقلاب
دستور تاریخی امام در مورد افشای نام خیانتکاران به ملت
انقلاب اسلامی ایران، متولد لحظه ها است. بازخوانی این لحظه های می تواند آن روزهای پرشکوه و سراسر افتخار را در یادها زنده کند و نشان دهنده پیروزی همیشگی حق بر باطل باشد. 18 بهمن ماه یکی از همان روزهایی است که …
شفاف:انقلاب اسلامی ایران، متولد لحظه ها است. بازخوانی این لحظه های می تواند آن روزهای پرشکوه و سراسر افتخار را در یادها زنده کند و نشان دهنده پیروزی همیشگی حق بر باطل باشد. 18 بهمن ماه یکی از همان روزهایی است که دیگر تا انقلاب اسلامی ایران راهی نمانده است .

خیابان‌های تهران نیز امروز (18 بهمن) شاهد راه‌پیمایی‌های خودجوش بود. در این روزهای حساس و با توجه به دستور امام، همه سعی می‌کردند با شرکت در راهپیمایی حضور خود را به معرض نمایش بگذارند. در این روز نیز راهپیمایان مثل هر روز به سوی مقر امام و یا دانشگاه تهران حرکت می‌نمایند.

عصر امروز، امام ضمن یک سخنرانی کوتاه، نقش رسانه‌های همگانی را در گسترش فرهنگ و پیشبرد یک اجتماع سالم، ستودند. این سخنرانی به‌طور مستقیم از شبکه‌ی تلویزیونی کارکنان اعتصابی رادیو ـ تلویزیون پخش شد. امام ضمن این سخنرانی فرمودند: «دستگاه‌هایی در این مملکت بوده و هست که بایستی در خدمت مردم می‌بودند، ولی رژیم غاصب و فاسد درگذشته از آنها در راه هدف‌های نامشروع خود و گسترش فساد استفاده کرده است.»

کارکنان رادیو تهران که از روز 12 بهمن مجدداً شروع به کار کرده بودند به سایر کارکنان اعتصابی رادیو تلویزیون پیوستند.

با تلاش مردم و متخصصين، فرستنده‌اي سيار در مدرسه‌ي علوي راه‌اندازي مي‌شود. اينجا تهران، كانال انقلاب! و به این صورت کانال انقلاب راه اندازی شد.

پس از سه ماه بسته‌بودن سینماها اولین سینمای تهران گشایش یافت. بر سر درِ این سینما، این کلام امام که «ما با سینما مخالف نیستیم، ما با فساد مخالفیم» نوشته شده بود.

آیت‌الله خادمی در اصفهان دستور دادند، خارجی‌ها نباید مورد تهاجم قرار گیرند. بسیاری از مردم اصفهان کمک‌های نقدی و حتی جواهرات خود را در اختیار ایشان قرار داده بودند تا جهت کمک به اعتصابیون، استفاده شود(کیهان، 18 بهمن 1357، ص 8) همین جریان در شهر شیراز نیز وجود داشت و آیت‌الله بهاءالدین محلاتی و آیت‌الله سیدعبدالحسین دستغیب کمک‌های مردم خیّر را در اختیار مستمندان و کسبه‌ی اعتصابی قرار می‌دادند.

دولت انقلابی وزارتخانه ها را توسط کارمندان به دست می گیرد و ملاقات های گروهی خود را با نظامیان آغاز می کننند.در این روز امام خميني فرمان می دهند نام اشخاصي كه به نوعي به كشور و مردم خيانت كرده‌اند افشا شود.

یک تبعه آمریکا که در اصفهان راننده‌ای را مضروب کرده بود، توسط محکمه شرعی مردم، پس از پرداخت دیه، آزاد شد. بسیاری از مردم اصفهان کمک‌های نقدی و حتی جواهرات خود را در اختیار او قرار داده بودند تا جهت کمک استفاده شود (طبق قانون کاپیتولاسیون، محاکم ایران حق محاکمه هیچ یک از افراد تبعه آمریکا را نداشتند. تشکیل این دادگاه مردمی نشانه قوت یافتن روز افزون مردم مسلمان بود.)

18 بهمن 57 با اتفاقات ریز و درشت گام های خود را به سوی انقلاب بر می دارد و همه مشتاقانه منتظر بزرگترین رخداد قرن هستند تا بار وعده الهی بر همگان آشکار گردد"وارثان زمین مستضعفانند”

موضوعات: احادیث درمورد تکبر  لینک ثابت
 [ 01:24:00 ب.ظ ]





رویدادهای 18 بهمن

18 بهمن 1357
* حضرت امام در ديدار با روحانيون شهر اهواز گفتند: ادامه نهضت يك تكليف است.
* در ملاقات وكلاي دادگستري با حضور امام، ايشان گفتند كه شاه بايد محاكمه شود.
* رييس جمهور و وزراي خارجه و دفاع آمريكا، پس از پايان مأموريت ژنرال‌ها هايزر در ايران، جلسه‌اي با حضور وي تشكيل دادند.
* سخنگوي وزارت خارجه آمريكا گفت: ما از اجراي قانون اساسي پشتيباني مي‌كنيم. ما از راه ديپلماتيك با همه گروه‌ها، از جمله مهدي بازرگان، در تماس بوده‌ايم؛ اما پس از انتخاب وي به نخست وزيري، هيچگونه تماسي با وي برقرار نشده است.
* وزارت خارجه آمريكا اعلام كرد هنوز دولت بختيار را به رسميت مي‌شناسد. از طرفي سخنگوي كاخ سفيد گفت: بختيار بايد نظر اكثريت مردم را بپذيرد.
* پس از اعلام نخست وزيري مهندس بازرگان، بين آقايان يدالله سحابي، اميرعباس انتظام، بختيار،‌ قره‌باغي رييس ستاد ارتش و رييس اداره دوم ارتش، ملاقاتي انجام شد. در اين ملاقات، آقاي سحابي و اميرانتظام در صدد بر مي‌آيند كه بختيار را راضي به استعفا نمايند. از طرفي بختيار براي قدرت نمايي، از قره‌باغي و مقدم خواست در حضور آنان حمايت مجدد خود را از بختيار اعلام كنند.
* دكتر سنجابي اعلام كرد مذاكره و تبادل نظر بين بختيار و بازرگان براي حل مسالمت‌آميز مسائل ادامه دارد. راديو لندن گفت: گفتگو ميان جنبش آيت‌الله خميني و ارتش آغاز شده است.
* گروهها و اقشار مختلف مردم، از جمله دانشگاهيان، از دولت موقت مهندس بازرگان پشتيباني و حمايت كردند.
* روحانيون و مردم زنجان و بخش‌هاي تابعه در يك راهپيمايي بي‌سابقه پنجاه هزار نفري، حمايت قاطع خود ار از امام خميني و نخست وزير منصوب او اعلام داشتند. در اين اجتماع، حجت‌الاسلام ابوالفضل شكوري به نمايندگي از مردم و روحانيت، قطعنامه سي ماده‌اي را مبني بر: 1ـ انحلال رژيم شاهنشاهي . 2ـ انحلال مجلسين و دولت بختيار . 3ـ مشروعيت دولت مهندس بازرگان، قرائت كرد و مورد تأييد قرار گرفت.
* آسوشيتدپرس: ديپلمات‌هاي غربي نزديك به ارتش معتقدند كه ژنرال‌ها به اين نتيجه رسيده‌اند كه براي كودتا قوي نيستند.
* راديو لندن و راديو مسكو: صدها تن از افسران سابق، از جمله چند تن از امراي ارتش كه به علت مخالفت شاه از ارتش اخراج شده‌اند، پشتيباني خود را از آيت‌الله خميني اعلام كردند.
* فرماندار نظامي تهران به اين دليل كه مردم به مقررات حكومت نظامي اهميت نمي‌دهند، ساعات منع عبور و مرور را كاهش داد.
* سيزده نفر ديگر از نمايندگان مجلس استعفا دادند.
* جمعي از هواداران رژيم به طرفداري از قانون اساسي، در يكي از سالن‌هاي ورزشگاه امجديه اجتماع كردند.
* سادات، رييس جمهور مصر، با شاه در مراكش تماس گرفت.
* سرهنگ شكوري، رييس آجوداني ستاد لشكر شصت و چهار رضائيه، به هنگام رفتن به پادگان، ترور شد.
* شركت‌هاي مهم حمل و نقل هوايي به علت نا امن بودن قلمرو هوايي ايران، پرواز‌هاي خود را به ايران قطع كردند.
* مجمع عمومي سازمان ملل متحد از اوضاع ايران اظهار نگراني كرد.
* يك تبعه آمريكا كه در اصفهان راننده‌اي را مضروب كرده بود، توسط محكمه شرعي مردم، پس از پرداخت ديه، آزاد شد.
لازم به تذكر است كه طبق قانون كاپيتولاسيون، محاكم ايران حق محاکمه هيچيك از افراد تبعه آمريكا را ندارند. تشكيل اين دادگاه مردمي نشانه قوت يافتن روز افزون مردم مسلمان است.

موضوعات: احادیث درمورد تکبر  لینک ثابت
 [ 01:22:00 ب.ظ ]




 

 

رویدادهای 18 بهمن 1357

1- حضرت امام در دیدار با روحانیون شهر اهواز گفتند: ادامه نهضت یک تکلیف است.

2- فرماندار نظامی تهران به این دلیل که مردم به مقررات حکومت نظامی اهمیت نمی‌دهند، ساعات منع عبور و مرور را کاهش داد.

3- سیزده نفر دیگر از نمایندگان مجلس استعفا دادند.

4- مجمع عمومی سازمان ملل متحد از اوضاع ایران اظهار نگرانی کرد.

موضوعات: احادیث درمورد تکبر  لینک ثابت
 [ 01:04:00 ب.ظ ]