فرشته
 
 


شنبه یکشنبه دوشنبه سه شنبه چهارشنبه پنج شنبه جمعه
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30



جستجو


موضوع

نحوه نمایش نتایج:


اللّهُمَّ كُنْ لِوَلِيِّكَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَعَلى آبائِهِ في هذِهِ السّاعَةِ وَفي كُلِّ ساعَةٍ وَلِيّاً وَحافِظاً وَقائِدا ‏وَناصِراً وَدَليلاً وَعَيْناً حَتّى تُسْكِنَهُ أَرْضَك َطَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فيها طَويلاً

دريافت كد دعاي فرج




 



پاکدامني
قرآن کريم در اين زمينه مي فرمايد:
خداوند مثل مي زند براي مؤمنان … مريم دختر عمران را که دامن خود را از هر آلودگي، حفظ کرد .
سپس ما از روح خود در او دميديم (و نطفه حضرت عيسي را با معجزه الهي در رحم او قرار داديم) و مريم، کلمات پروردگار خود و همه کتاب هايي را که بر پيامبران نازل شده است، تصديق کرد و از پيروي کنندگان هميشگي حق تعالي گشت .
امام صادق (ع) فرمود:
«حضرت مريم، خود را از حرام حفظ کرد که مدت آن زياد بود . اين، گواه به پاکي اوست از هرگونه پليدي » .
راست گويي بسيار
يکي ديگر از ويژگي هاي برجسته حضرت مريم (س)، بسيار راستگو بودن ايشان است .
قرآن مجيد نيز در اين باره شهادت مي دهد و مي فرمايد:
مادر حضرت عيسي (مريم) بسيار راستگو بود .
اين ويژگي هاي برجسته و برخي ويژگي هاي ديگر، او را شايسته مادري يک پيامبر اولوالعزم قرار داده است .

موضوعات: پاکدامني  لینک ثابت
[چهارشنبه 1394-11-28] [ 07:54:00 ب.ظ ]




.
خوردن روزي بهشتي
خداوند، مريم را به شايستگي پذيرفت و به نيکويي، گل وجود او را پرورش داد .
مريم در لواي سرپرستي زکريا بزرگ شد .
وي آنچنان در بندگي خدا غرق بود، که در 9 سالگي، روزها روزه بود و شب ها به عبادت مي پرداخت .
آنچنان در تقوا و شناخت پروردگار پيش رفت که بر احبار و دانشمندان پارساي آن زمان پيشي گرفت .
خداوند در قرآن مي فرمايد:
هرگاه زکريا در کنار محراب او قرار مي گرفت و براي ديدار او مي آمد، غذاهاي مخصوصي کنار محراب مي ديد (که از آن در شگفت مي شد) و از او مي پرسيد:
اين غذا را از کجا آورده اي؟ مريم در پاسخ مي گفت: اين از سوي خداست و اوست که هر کس را بخواهد بي حساب، روزي مي دهد .
از روايت ها برمي آيد که غذا، گونه اي ميوه بهشتي بوده که در زماني غير از فصل به بار نشستن آن، در آنجا حاضر مي شده است . البته اين شگفت نيست که خدا از بنده پرهيزکارش، اينگونه پذيرايي کند .
علامه طباطبايي (ره) در ذيل اين آيه شريفه و در توضيح اين که چرا خداوند «رزق » را بدون الف و لازم آورده است، مي فرمايد:
اين نکته اشاره به اين است که رزق نامبرده، طعام معهود در بين مردم نبوده، همچنان که بعضي هم گفته اند که زکريا در آنجا ميوه زمستاني را در تابستان و ميوه تابستاني را در زمستان مي ديد .
مؤيد اين حکايت، اين است که اگر رزق نام برده از طعام هاي معمول آن روز و طعام موسمي بود، در اين صورت، زکريا از پاسخ مريم که اين رزق از ناحيه خداست، قانع نمي شد;
زيرا از ناحيه خدا بودن رزق، اختصاص به رزق مريم ندارد .
رزق همه مردم از ناحيه خداست و جا داشت که زکريا دوباره بپرسد:
اين رزقي که خدا روزي کرده، به وسيله چه کسي به تو رسيده است؟ چون ممکن است افرادي از مردم که به معبد آمد و شد دارند، برايش آورده باشند .
حال چه هدف خدايي در نظر داشته باشند و چه هدف شيطاني .
پس همين که مي بينيم زکريا از پاسخ مريم قانع شده، معلوم مي شود رزق نامبرده، رزق معمولي نبوده … و با وجود خود بر کرامت خدايي نسبت به مريم دلالت مي کرده … در اينجا بود که او نيز کرامت الهي را طمع کرده از حضرتش درخواست فرزندي طيب کرد .

موضوعات: خوردن روزي بهشتي  لینک ثابت
 [ 07:49:00 ب.ظ ]




امام باقر (ع) درباره اين آيه مي فرمايد:
«برگزيدن حضرت مريم از دو جهت است »:
1 - پذيرفتن و برگزيدن او براي بندگي، فرستادن رزق بهشتي براي او، بي نيازي از کسب، پاک گردانيدن از هر ناپاکي و در نهايت، معصوم قرار دادن او .
يعني او را از نسل پيامبران برگزيد که در گناهکاري پدران و مادرانش، هيچ احتمالي نيست .
2 - فرستادن فرشتگان به سوي او، هدايت وي، اعطاي کرامت هاي گونه گون به او و بالاتر و مهم تر از همه اينکه، حضرت عيسي (ع) را بدون پدر به دنيا آورد و اين، سبب تقدم او بر همه جهانيان است .
امام صادق (ع) فرمود: «خدا مريم را براي ذريه پيامبران برگزيد (پيامبران پس از خود) و هر چيز زشتي را از او پاک گردانيد و او را بر همه زنان زمان خود برتري داد .
پس از برگزيدن وي، فرشتگان به او گفتند:
اکنون در برابر پروردگارت، خضوع و سجده و رکوع به جاي آور و اين در حقيقت، شکرانه اي در برابر آن نعمت بزرگ بود

موضوعات: بررسی نقش مادر در حجاب فرزندان از دیدگاه امام خمینی (ره), امام باقر (ع) درباره اين آيه مي فرمايد:  لینک ثابت
 [ 07:48:00 ب.ظ ]




سخن گفتن با فرشتگان
چون مريم بانويي پاک و برگزيده از سوي خداوند بود، فرشتگان بر او نازل مي شدند و مي گفتند:
اي مريم! خدا تو را برگزيده و پاک ساخته و بر همه زنان جهان، برتري داده است .
اين سخن، از بلندي مقام مريم، حکايت مي کند . خداوند در جاي ديگر مي فرمايد:
فرشتگان گفتند: اي مريم! همانا خداوند، تو را به کلمه اي از خود بشارت مي دهد که نامش، مسيح عيسي بن مريم است و در دنيا و آخرت آبرومند و از مقربان است .
سخن گفتن با فرشتگان را در اصطلاح «محدثه بودن » مي گويند . پس حضرت مريم نيز «محدثه » بوده است .
برگزيده شدن از سوي خداوند
و (به ياد آريد) هنگامي که فرشتگان گفتند: اي مريم! خدا تو را برگزيده است و پاک ساخته و بر همه زنان جهان برتري داده است .

موضوعات: بررسی نقش مادر در حجاب فرزندان از دیدگاه امام خمینی (ره), سخن گفتن با فرشتگان  لینک ثابت
 [ 07:44:00 ب.ظ ]




مريم در کتاب مقدس
شجره‌نامۀ عيسي در انجيل‌هاي متي و لوقا ذکر شده است.
اين شجره‌نامه‌ها تا حدي با هم متفاوت هستند.[راهنماي مطالعه کتاب مقدس، ص ۴٣٠]
اما نکتۀ مشترکي که در اين دو شجره‌نامه ديده مي‌شود، اين است که هر دو آنها به شجرنامۀ يوسف نجار اشاره مي‌کنند، در حالي که برخي از مسيحيان بر اين باور هستند که لوقا اجداد مريم را در نظر داشته است؛
زيرا که عيسي “به‌حسب جسم از نسل داوود زاده شده” (روميان ٣:١) و از خون مريم است.
راهنماي مطالعه کتاب مقدس مي‌نويسد:
“شجره نامۀ مريم بر حسب رسوم يهودي، در اسم شوهرش يوسف مستقر بود. “
يوسف پسر هالي بود” (لوقا ٢٣:٣) و اين بدين معني است که هالي پدر زن يوسف بود و در واقع اين يعقوب بود که پدر واقعي يوسف بود (متي ١٦:١)"[راهنماي مطالعه کتاب مقدس، ص ۴٣١]
به‌هر حال، بررسي درستي يا نادرستي اين نظر در اينجا نمي‌گنجد؛ اما آنچه مسلم است، اين است که در هيچ جاي کتاب مقدس به پدر و مادر يا شجره‌نامۀ مريم به صراحت اشاره‌اي نشده است.
همچنان زمان زايش و دوران کودکي او مشخص نيست.
داستان مريم در انجيل لوقا با مژدۀ تولد عيسي آغاز مي‌شود.
در اين انجيل آمده:
“در ششمين ماه بارداري اليزابت، فرشتۀ خدا جبرائيل را به ناصره، يکي از شهرهاي استان جليل فرستاد تا وحي او را به دختري به‌نام مريم برساند. مريم نامزدي داشت به‌نام يوسف از نسل داوود پادشاه.”
متي، پس از توصيف داستان تولد مسيح و سفر عيسي ١٢ ساله به اورشليم، اشارۀ مختصري به مريم مي‌نمايد.
بر حسب متي (۵۵:١٣-۵٦) او مادر ٦ فرزند ديگر به غير از عيسي بوده است.
اولين معجزۀ عيسي در قاناي جليل شامل تبديل آب به شراب، به پيشنهاد مريم صورت گرفت (يوحنا ١:٢-١١).
بعدها ديده مي‌شود که او سعي مي‌کند که در ازدحام و شلوغي جمعيت عيسي را پيدا کند (متي ۴٦:١٢، مرقس ٣١:٣ و لوقا ١٩:٨)
و اين همان زماني است که عيسي براي مريم مشخص مي‌کند که ارتباط خانوادگي او با عيسي هيچ امتياز روحاني خاصي به او نخواهد بخشيد.
او زماني که عيسي را مصلوب مي‌کردند، در آنجا حاضر بود و در همان زمان، عيسي او را به يوحنا مي‌سپارد (يوحنا ٢۵:١٩-٢٧).
شواهدي حاکي از اين که عيسي پس از قيام، خود را بر وي ظاهر نمود يا نه در دست نيست… آخرين باري که از مريم صحبت شده، در اعمال ١۴:١ است که در حال دعا با شاگردان بود.
اينها همۀ اطلاعاتي است که کتاب مقدس دربارۀ مريم ارائه مي‌دهد.[راهنماي مطالعه کتاب مقدس، ص ۴٣٣]

موضوعات: بررسی نقش مادر در حجاب فرزندان از دیدگاه امام خمینی (ره), مريم در کتاب مقدس  لینک ثابت
 [ 07:43:00 ب.ظ ]




تاريخ‌نگاران اسلامي مي‌نويسند:
“مريم در فراق فرزند همواره نالان بود و از خدا مي‌خواست که از اين جهان بدر شود و به فرزند عزيزش ملحق گردد.
مدت زندگاني وي ٦٣ سال بود و سپس درگذشت.[ناسخ‌التواريخ، جلد حضرت عيسي، ص ۱۱٣]
عقيده عيسويان آن است که چون مريم وفات کرد او را به خاک سپردند و بعد از ٣ روز زنده شد و از مدفن خود برخاسته به‌سوي آسمان عروج کرد.
او مانند عيسي هميشه زنده خواهد ماند".
اما شيخ باقر مجلسي روايت مي‌کند که:
“حضرت مريم را حضرت عيسي (ع) غسل داد، چون صديقه را بايد صديق غسل بدهد."[بحارالانوار، ج ۴٣، ص ٢٠٦، ح ٣٢، باب ٧]
اين روايت به‌طور آشکار اشتباه است؛
زيرا، نه‌تنها به‌گفتۀ يوحنا “او زماني که عيسي را مصلوب مي‌کردند، در آنجا حاضر بود"، بلکه به‌گفتۀ صاحب ناسخ‌التواريخ “٦٣ سال زندگي كرد".
مورد اخير حاکي از آن است که پس از مصلوب شدن عيسي، در حدود ۱۵ سال زنده بود.

موضوعات: بررسی نقش مادر در حجاب فرزندان از دیدگاه امام خمینی (ره), تاريخ‌نگاران اسلامي مي‌نويسند:  لینک ثابت
 [ 07:42:00 ب.ظ ]




زندگي‌نامه مريم مقدس

مريم، به‌روايت مسلمانان دختر عمران، خواهر (يا از نسل) هارون و از طايفهٔ لاوي بود ولي به‌روايت مسيحيان از از طايفه يهودا بود و نسب‌اش به داوود پادشاه مي‌رسيد.
مادرش، حنّا نام داشت و دختر ابيا بود که خواهرش اليصابات، همسر زکريا مي‌شد.
مريم در ناصره شهري در جليل به‌دنيا آمد و در زمان تولّد مريم، پدرش عمران کشته شده بود.
“ولادت مريم ۵۵٧٠ سال بعد از هبوط حضرت آدم بوده و تولد حضرت مسيح با توجه به تواريخ دول و ملل روي زمين در آن زمان ۵۵٨۵ سال بعد از هبوط حضرت آدم بوده است".
و بنابه نقل صاحب ناسخ‌التواريخ، فاصله تولد حضرت مريم و حضرت عيسي ۱۵ سال بوده است و حضرت مريم از سن ۱٣ سالگي به عيسي باردار شده است.
بنابر اين، تاريخ تولد مريم، را مي‌توان شانزده سال پيش از ميلاد تخمين زد.
اگرچه بين سخن دهخدا که بارداري مريم را در سن ۱٨ سالگي ذکر مي‌کند با سخن صاحب ناسخ‌التواريخ اختلاف است، اما قول دوم که بارداري او در سن ۱٣ سالگي باشد، قوي‌تر به‌نظر مي‌رسد.
با وجود اين، با آن که زمان تولد مريم، در کتاب‌هاي اسلامي بر پايه‌ي حدس و گمان استوار هست، ولي بعيد از واقعيت نمي‌نمايد.
چنان که گفته شد، در مورد تولد مريم و سرگذشت او پيش از تولد عيسي مسيح در اناجيل مطلبي نيامده است.
در قاموس کتاب مقدس چنين سخن رفته: “باکره که مادر مسيح و از سبط يهودا و از نسل داود و خويش اليصابات، مادر يحيي تعميددهنده که از سبط لاوي و نسل هارون بود و بعد از حوادث طفوليت مسيح يعني زيارت شبانان و مجوسيان و ختنه مسيح و حاضر نمودنش در هيکل و به مصر رفتن به‌هيچ‌وجه مريم باکره بيش از پنج مرتبه در کتاب مقدس (عهد جديد) مذکور نيست.”
به‌روايت قرآن، همسر عمران، در هنگام بارداري، آن‌چه در رحم داشت، براي خدمت در بيت‌المقدّس نذر کرد.
با اين که فرزند عمران، دختر بود، او را در خدمتگزاري معبد آزاد گذاشتند.
حنّه دخترش را مريم به‌معني عبادت کننده نام نهاد.
زکريا، شوهر خاله مريم، توانست کاهنان را متقاعد کند تا مريم براي خدمتگزاري معبد سليمان در اورشليم ساکن شود.
بر اساس روايت “انجيل"، “مريم” يک دختر عادي بود که تنها در روزهاي اعياد يهوديان به اورشليم و “هيکل” مي‌رفت.
در زندگي او پيش از سخن گفتن خداوند با وي، هيچ نشانه‌اي که حکايت از برتري و برگزيدگي او باشد، وجود نداشت.
در “انجيل” همچنين هيچ اشاره‌اي بر خدمت کردن “مريم” در معبد در کودکي و يا بزرگسالي وجود ندارد.
بر اساس اعتقاد مسيحيان، آنچه موجب انتخاب “مريم” به‌عنوان مادر و به دنيا آورنده “عيساي مسيح” بود، صرفا يک انتخاب بود که از جانب خداوند و با حکمت او انجام گرفت.
در انجيل متي ۱٨:١ آمده است: “تولد عيسي چنين بود: مريم مادر او به عقد يوسف درآمده بود قبل از آنکه به خانۀ شوهر برود بوسيلۀ روح‌القدس آبستن شد.”
و حتي مضحک‌تر از اين عقيدۀ مورمونها دربارۀ مريم باکره است که مي‌گويند: “مريم و خدا باهم ازدواج کرده بودند!”
اورسن پرات چنين مي‌نويسد: “عيسي براي داشتن چنان بدن جسماني نياز به داشتن نه فقط مادر بلکه پدر نيز داشت.
به اين دليل پدر و مادر عيسي از نظر جسماني مي‌بايست به‌صورت زن و شوهر با متحد شده باشند.
مريم باکره در اين مدت مي‌بايستي همسر شرعي خداي پدر بوده باشد.”
عيسي مسيح ٣٣ ساله بود که به توطئۀ يهوديان توسط سربازان رومي به‌صليب کشيده شد.

موضوعات: بررسی نقش مادر در حجاب فرزندان از دیدگاه امام خمینی (ره)  لینک ثابت
 [ 07:40:00 ب.ظ ]


...



مادر
که گفته است دلم باز در هوای تو نیست ؟
مگر تمام وجودم فقط برای تو نیست ؟
چراهمیشه صدا می زنی مرا ؟ مادر !
مگر تپیدن قلبم همان صدای تو نیست ؟
ترانه ها همه زیباست مادرم اما
ترانه ای به قشنگی لای لای تو نیست
سعادت من فرزند از کرامت تست
مگر سعادت فرزند از دعای تو نیست ؟
ببخش کودک خود تا خدا ببخشاید
مگر رضای خداوند در رضای تو نیست
به از بهشت مگر خلقتی خدا دارد
مگر بهشت خداوند زیر پای تو نیست ؟
تویی خدای من ای هستی ام از تو
مگر که خالق تو مادرم خدای تو نیست ؟
نمرده ای تو چرا ؟ چون خدا نمی میرد
بقای عشق و محبت مگر بقای تو نیست ؟
به کاینات به کیوان تو آبرو داری
حدیث عاطفه حرفی بجز وفای تو نیست

موضوعات: بررسی نقش مادر در حجاب فرزندان از دیدگاه امام خمینی (ره)  لینک ثابت
 [ 02:37:00 ب.ظ ]





بررسی نقش مادر در حجاب فرزندان از دیدگاه امام خمینی (ره)
تعلیم و تربیت، عبارت است از فراهم آوردن زمینه ها و عوامل به فعلیت رساندن یا شكوفا ساختن شخص در جهت رشد و تكامل اختیاری او به سوی هدف های مطلوب و بر اساس برنامه ای سنجیده شده .(1)

از جمله ی ذکر شده در بالا می توان به اهمیت تعلیم و تربیت پی برد، با تعلیم و تربیت درست و الهی می توان به درجات رفیع الهی رسید و از سوی دیگر با تعلیم نادرست در سراشیبی سقوط خواهد افتاد.

تربیت و آموزش فرزندان از بدو تولد و در ماه ها و سال های ابتدایی زندگی آن ها شروع می شود و نباید این موضوع را به تاخیر انداخت مسئله ای که بسیاری از پدر و مادر ها به آن توجه ندارند.

در نقش تربیتی خانواده همانطور که امام خمینی (ره) بنیانگذار جمهوری اسلامی در بیان نقش برتر مادر در تربیت فرمودند:
[بچه] در دامن مادر بهتر تربیت می شود، تا در جوار پدر (2). عاطفه مادری سبب می شود وی بیش از دیگران به کودک خود توجه نماید؛ و نیز موقعیت زیستی روانی و همراهی دائمی مادر با کودک، نقش بالاتری نسبت به پدر که زمان کمتری با کودک می گذراند، دارد و کودک، او را به عنوان اولین و مطمئن ترین رهبر می پذیرد.

در بحث حجاب و عفاف هم همین موضوع صادق است، فرزندان در سنین کودکی می آموزند و در این آموختن والدین خود و بخصوص مادر را الگو قرار می دهند، مهمترین نقش و اصل تربیتی در فرزندان تربیت عملی و عینی است، کودک رفتار هایی را که می بیند سرمشق خود قرار می دهد، اگر مادری که به عنوان الگو در ذهن کودک در نظر گرفته شده است به حجاب و پوشش خود اهمیت دهد کودک نیز از همان سال های ابتدای زندگی حجاب را می پذیرد و آن را به عنوان یک باید در ذهن خود می یابد.

خانم طباطبایی، عروس بزرگوار امام(ره) نقل می کنند:
امام (ره) نقش مادر را در خانه بسیار تعین کننده می دانستند و به تربیت بچه اهمیت زیادی می دادند. گاهی ما به شوخی می گفتیم: پس زن باید همیشه در خانه بماند؟ ایشان در جواب می گفتند: شما خانه را کم نگیرید، تربیت بچه ها کم نیست. اگر کسی بتواند یک نفر را تربیت کند، خدمت بزرگی به جامعه کرده است. ایشان معتقد بودند که تربیت فرزند از عهده مرد بر نمی آید و این کار دقیقاً به زن بستگی دارد؛ چون عاطفه زن بیشتر است و قوام خانواده هم باید براساس محبت و عاطفه باشد.(3)

از بیانات امام خمینی (ره) به نقش خانواده و بخصوص مادر در شکل دهی آینده جامعه پی می بریم، بنابراین باید به این نهاد کلیدی و انسان ساز توجه ویژه ای داشت و خانواده را یکی از شاه کلید های رفع مشکل حجاب در آینده در نظر گرفت.

موضوعات: بررسی نقش مادر در حجاب فرزندان از دیدگاه امام خمینی (ره)  لینک ثابت
 [ 02:36:00 ب.ظ ]





بنده باش !

آب باید برود توی برگ وگرنه روی برگ که فایده ای

ندارد وبدتر آن را می پوساند .

می گویی نه !

امتحان کن از درخت توت یک برگ بچین بگذار،

توی یک ظرف آب ، چندروز دیگربیا وتماشا کن

قرآن مثل آب است، آب حیات و ما مثل همان برگ

پس اگر قرآن را فقط در شبهای قدر روی

سربگذاریم

که سبز نمی شویم حیات پیدا نمیکنیم.

قرآن باید بیاید توی سر ،

وتوی ذهن وزندگی ما ودر یک کلمه

ماباید هر چه قران می گوید بگویم چشم !

اسم این کار را بندگی می گذارند و

قرآن از ما همین را میخواهد

موضوعات: تقوی  لینک ثابت
 [ 02:34:00 ب.ظ ]


...



تقوی

از بس که زدم به شیشهٔ تقوی سنگ

وز بس که به معصیت فرو بردم چنگ

اهل اسلام از مسلمانی من

صد ننگ کشیدند ز کفار فرنگ

شیخ بهایی

موضوعات: تقوی  لینک ثابت
 [ 02:33:00 ب.ظ ]





چه امد وچه رفت
دروغ آمد : ……………………………. اعتبار رفت
شعارآمد : …………………………….. عمل رفت
شراب آمد : ………………………. شخصیت رفت
تلویزیون آمد : ……. ………………….. خواب رفت
زنا آمد : …………………………….. ازدواج رفت
سود آمد : ……………………………. برکت رفت
مد آمد : ……………………………….. آبرو رفت
پرخوری آمد : …………………….. سلامت رفت
رشوه آمد : ……………………………. حق رفت
دیر خوابی آمد : ………………… نماز صبح رفت
اسراف آمد : ………………………… قناعت رفت
نژاد پرستی آمد : ……………………. برادری رفت
ماهواره آمد : ……………………… حجاب رفت
فارسی وان آمد : ………………………….. حیارفت
گاوصندوق آمد : …………………………. زکات رفت
تالار آمد : ……………………………….. غیرت رفت
تلفن آمد : …………………………… صله رحم رفت
اندیشه کنیم !!!!!!!!!!!
چه ها آمد ، چه ها رفت ؟؟؟

موضوعات: چه امد وچه رفت  لینک ثابت
 [ 02:32:00 ب.ظ ]





حسن غریب حسن غریب حسن غریب تراز غریب

حسن شدی که غریبی همیشه ناب بماند

رد دو دست ابالفضل روی آب بماند

حسن شدی که سوال غریب کیست در عالم

میان کوچه و گودال بی جواب بماند

حسین نیز غریب است اگر شبیه برادر

ولی بناست بقیع حسن خراب بماند

کمی ز غصه تو رخنه کرده است به بیرون

تفاوت زن چون جعده و رباب بماند

به احترام حسین سه روز مانده به گودال

بناست زائر تو زیر آفتاب بماند

رنگهای روشن رنگین کمانم تار شد

راحتی های دل شیدایی ام دشوار شد

کودکی بودم که غم در چشمهایم خیمه زد

نوجوان بودم که احوال دل من زار شد

دست من در دست مادر بود بین کوچه ها

ناگهان دنیا به چشم بی قرارم تار شد

با دودستش راه رابست وچنان فریاد زد

کآسمان هم گریه کردودیده اش خونبار شد

ضربه ای زد بر گل نیلوفر و از سیلی اش

صورت گل آشنا با ضربه دیوار شد

آنچنان زد هر دوگوش مادر مظلومه ام

از دو دست ضرب دارش تا ابد ناکار شد

خاک چادر را تکاندم بر سر مویم نشست

صورت پیرم پرازغم های معنا دار شد

موضوعات: حسن غریب حسن غریب حسن غریب تراز غریب  لینک ثابت
 [ 12:46:00 ب.ظ ]





خدایا، بر محمد و خاندانش درود فرست و در دلم انداز

که هر وظیفه را که در برابر ایشان به عهده ی من است بشناسم

و آگاهی از آن وظیفه را، به کمال، در من فراهم آر

و چنان کن که آنچه را به من الهام کرده ای،به کار بندم

و توفیق ده تا آنچه بینش آن را به من داده ای به جای آورم

و چیزی از آنچه به من آموخته ای فرو نگذارم

و اعضای بدنم از پرداختن به آنچه مرا الهام کرده ای در نماند.

صحیفه سجادیه-دعای بیست و چهارم

موضوعات: خدایا  لینک ثابت
 [ 12:44:00 ب.ظ ]




خدایا

من خالیِ خالی ام

یعنی پُرِ پُر هستم از غیر تو…!
خدایا ببخش مرا که

سر درگمی من ازسرگرمی به غیر تو بود
خدایا دیگران رابا تو آرام می کنم!

ولی خودم رابا چه آرام کنم!؟

موضوعات: خدایا  لینک ثابت
 [ 12:43:00 ب.ظ ]






خودت را گم کن !

بگذار هیچ نقشی از تو بر زمین نماند.

بال هایت را باز کن به سوی معبود حقیقی پرواز کن،

از او بخواه گاهی مواقع اختیار را از دست تو گرفته و به جایت

تصمیم بگیرد،

وقتی صدای ناله هایت به عرش کبریا رفت و قلبت تپید،

قطرات اشک در چشمان زیبایت حلقه زد ،آن هنگام که در

گفتن ایاک نعبد و ایاک نستعین،دلت شکست و صدایت لرزید،

بدان که گوشی را برداشته است و بشارت می دهد

بنده به من بگو چه می خواهی تا دعایت را اجابت نمایم.

بدان که اگر به صلاح تو باشد همه چیز به تو عنایت می کند.

موضوعات: خودت را گم کن !  لینک ثابت
 [ 12:42:00 ب.ظ ]





سادات کیانند
سادات کیانند و سیادت چیست؟ 2-جایگاه معنوی سادات در فرهنگ اسلامی کجاست؟ 3- چه آثاری برای سیادت در جامعه وجود دارد؟

پاسخ:
سیادت عنوانى است براى مردان و زنانى که در نسب خویش به حضرت هاشم بن عبد مناف (جدّ رسول اللَّه) مى‏رسند. هر کس نسب او به هاشم بن عبد مناف یا فرزندان او برسد، سید محسوب مى‏شود. (1) به فرزندان هاشم، بنى هاشم مى‏گویند. برخى از اینان به عموهاى پیامبر مثل ابوطالب و ابولهب، عباس و حمزه مى‏رسند. بنابراین فرزندان عباس عموى پیامبر که به آنان بنى عباس مى‏گویند، سید محسوب مى‏شوند. فرزندان ابوطالب به نام‏هاى طالب و عقیل و جعفر طیار و على(ع) و نسل آنان (تا کنون هر چه هستند) سیدند. پیامبر اسلام از جهت پسرانش (طیب و طاهر و قاسم و ابراهیم) چون در کودکى از دنیا رفتند، نسلى ندارد. فقط از طریق حضرت فاطمه زهرا(س) نسلش ادامه پیدا کرد. تمامى ائمه معصومین و فرزندان¬شان از طریق على(ع) به هاشم مى‏رسند و سید هستند. انتساب برخی از سادات به پیامبر، شرافت چند برابری برای آنان است که از طریق دختر ایشان حضرت فاطمه (س) حاصل شده است. اینکه سادات فعلی ذریّه پیامبر نامیده شدند، از این جهت می باشد. اگر چه غالباً فرزندان و نسل از طریق پسر به جدّ(پدر بزرگ) منتسب می شوند، اما به جهت روایات متعدد که از پیامبر نقل شده، ايشان فرزندان فاطمه را فرزندان خود دانسته، انتساب آنان را به خود تأکید كرده. این موضوع در برخی تفاسیر آیات سوره کوثر آمده است. در همه جوامع انتساب به رهبران و شخصیت‏ها نوعى امتیاز محسوب مى شود؛ از این رو مردم به بستگان شخصیت‏هاى علمى و سیاسى احترام مى گذارند. این از نظر اجتماعى است، نه از نظر الهى. از آن جا که سادات ذریه پیامبر از فاطمه زهرا(س) و نسل بنى هاشم هستند، اجتماع براى آنان حساب ویژه‏اى باز مى کند و به آنان با دید احترام می نگرد. اگر در روایات آمده که به سادات احترام بگذاريد، به جهت پیامبر است. امام رضا(ع) فرمود: «ما خاندان نبوت حقى که بر مردم داریم، به خاطر پیامبر مى باشد». (2) امتياز اجتماعي مسئوليت سادات را بيشتر مي كند. بنابراین از آن رو که سادات به پیامبر منتسب هستند، باید مواظب رفتار خود باشند؛ زیرا انجام برخى اعمال از انسان‏هاى معمولى مشکل ایجاد نمى‏کند، ولى انجام آن توسط انسان‏هاى با شخصیت و یا اشخاصی که به رهبران دینى منتسب هستند، مشکل ایجاد مى کند. بزنطى(راوي) مى گوید: در خدمت حضرت رضا(ع) نشسته بودم. سخن از سادات به میان آمد، عرض کردم: آیا منحرف از خاندان شما و غیر شما یکسانند؟ فرمود: «نیکوکار ما اجرش دو چندان و بدکار ما گناهش دو چندان است». (3) وظیفه ما آن است که نسبت به سادات احترام بگذاريم. همان طور که نسبت به سایر افراد احترام می گذاریم. البته می توانیم در قالب شرایط تعریف شده توسط اسلام - آنان را امر به معروف و نهی از منکر نمایم. همین طور سعی کنیم با رفتار و گفتار خود به آن ها بفهمانیم که سزاوار است جایگاه و مقام سیادت را حفظ کنند. صرف سید بودن موجب نمی گردد که سادات از این عنوان سوء استفاده کنند. امام رضا (ع) وقتى که برادرش (زیدالنار) را دید که از خود تعریف مى کند و به سیادت خود مغرور شده و دائماً«ما چنین، ما چنان » مى گويد، فرمود: «این سخنان چیست که مى گویى ؟! اگر سخن تو درست باشد و فرزندان رسول خدا وضع استثنایى داشته باشند و خداوند بدکاران آنان را عذاب نکند و عمل نکرده، به آنان پاداش بدهد، پس تو از پدرت موسى بن جعفر نزد خدا گرامى ترى، زیرا وى خدا را بندگى کرد تا به درجات قرب نائل آمد و تو مى پندارى بى آن که بندگى خدا کنى، مى توانى در درجه موسى بن جعفر قرارگیرى ». سپس آیه «انهّ عملٌ غیر صالح » را قرائت کرد و فرمود: فرزند پیامبر و انتساب به پیغمبر و امام کافى نیست؛ عمل صالح لازم دارد. (4) پى نوشت ها : پى نوشت‏: 1. عروه الوثقى، ج 2، کتاب الخمس، فصل 2، مسئله 3. 2. بحارالانوار، ج 31، ص 145 - 146. 3. بحارالانوار، ج 43، ص 230. 4. مرتضى مطهرى، عدل الهى، ص 371.

موضوعات: سادات کیانند  لینک ثابت
 [ 12:40:00 ب.ظ ]




 


شاه کلید

جوانے نزد شیخ حسنعلے نخودکی آمد و گفت :

سـه قفل در زندگی ام وجود دارد و سـه کلید از شما مےخواهم.
قفل اول اینست کــه دوست دارم یک ازدواج سالم داشته باشم.
قفل دوم اینکــه دوست دارم کارم برکت داشته باشد.
قفل سوم اینکـه دوست دارم عاقبت بخیر شوم.
شیخ فرمود :

براے قفل اول نمازت را اول وقت بخوان.
براے قفل دوم نمازت را اول وقت بخوان.
براے قفل سوم نمازت را اول وقت بخوان.
جوان عرض کرد: سـه قفل با یک کلید ؟!
شیخ فرمود : نماز اول وقت « شاه کلید » است !

 

موضوعات: شاه کلید  لینک ثابت
 [ 12:38:00 ب.ظ ]





قرآن ! من شرمنده ام

قرآن !

من شرمنده ام

اگر ترا از یک نسخه عملی به یک افسانه موزه نشین مبدل کرده ام .

یکی ذوق می کند که ترا بر روی برنج نوشته،‌

یکی ذوق میکند که ترا فرش کرده ،‌

یکی ذوق می کند که ترابا طلا نوشته ، ‌

یکی به خود می بالد که ترادر کوچک ترین قطع ممکن منتشر کرده و

آیا واقعا خدا ترا فرستاده تا موزه سازی کنیم؟

خوشا به حال هر کسی که دلش رحلی است برای تو .

موضوعات: قرآن ! من شرمنده ام  لینک ثابت
 [ 12:37:00 ب.ظ ]


...


کرار هیچ چیز جز نماز در این دنیا قشنگ نیست.

نمازهایت را عاشقانه بخوان،حتی اگر خسته ای یا حوصله نداری،

قبلش فکر کن چرا داری نماز میخونی؟؟؟

آن وقت کم کم لذت میبری از کلماتی که تمام عمرداری تکرارشون میکنی.

تکرار هیچ چیز جز نماز در این دنیا قشنگ نیست.

هـرگـز نـمـازت را تـرک مـکـن

مـیـلیـون هـا نـفـر زیـر خـاک ،

بـزرگ تـریـن آرزویـشـان بـازگـشت بـه دنـیـاست

تـا سجـده کـنـنـد … ولـو یـک سـجـده !

موضوعات: نماز  لینک ثابت
 [ 12:36:00 ب.ظ ]




گل باش !

به گل آب بدهی گلاب میدهد

یعنی همه چیز ، بهترش رابه شما

برمی گرداند .

خدا دوست دارد مثل گل باشیم

یعنی هرکس با ما محبتی کرد با محبت

بیشتر پاسخ دهیم .

هنگامی که شما را احترام کردند .

شما زیباتر احترام کنید

موضوعات: گل باش !  لینک ثابت
 [ 12:33:00 ب.ظ ]





مراقب باش !

اگر در یک سبد سیب تنها یک سیب کرم خورده و خراب
باشد دیگر سیب های آن سبد هم خراب می شود

دیگر به درد نمیخورند وجایشان سطل زباله

است . چرا ؟

چون همنشین سیب خراب بوده اند .

پس همنشینی اثر دارد .

ما هم با هرکس بنشینیم و نشست و برخاست داشته

باشیم رنگ وبوی او را میگیریم . خیلی ها که جهنی

میشویم از همین راه است .

ندیدی در قرآن یکی از ناله های اهل جهنم همنشینی با

رفیق های ناباب است

موضوعات: مراقب باش !  لینک ثابت
 [ 12:32:00 ب.ظ ]





مناجات با خدا وصحیفه سجادیه

بی شک می نگری ای خدای من،

از خوفت جریان اشکم را

و از ترست پریشانی دلم را

و از هیبتت ارزش اعضایم را

این همه شرمساری من به خاطر سوء رفتار من است،

و به همین خاطر از شدت زاری به درگاهت صدایم فروخفته

و زبانم از راز و نیاز با تو بازمانده…

صحیفه سجادیه، قسمتی از دعای 16-در آمرزش خواهی از گناهان

موضوعات: یا مطلق الاسری  لینک ثابت
 [ 12:30:00 ب.ظ ]