فرشته
 
 


شنبه یکشنبه دوشنبه سه شنبه چهارشنبه پنج شنبه جمعه
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29            



جستجو


موضوع

نحوه نمایش نتایج:


اللّهُمَّ كُنْ لِوَلِيِّكَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَعَلى آبائِهِ في هذِهِ السّاعَةِ وَفي كُلِّ ساعَةٍ وَلِيّاً وَحافِظاً وَقائِدا ‏وَناصِراً وَدَليلاً وَعَيْناً حَتّى تُسْكِنَهُ أَرْضَك َطَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فيها طَويلاً

دريافت كد دعاي فرج




 



عید بر شما مبارک
موضوعات: ساده زيستي و آراستگي, عید بر شما مبارک  لینک ثابت
[شنبه 1394-12-29] [ 08:48:00 ب.ظ ]




۲۹ اسفند روز ملی شدن نفت 

دکتر محمد مصدق نخست وزیر وقت و مبارز راه ملی شدن نفت ایران روز ۲۹ اسفند هر سال را روز ملی شدن نفت ، یک روز ملی و تعطیل عمومی اعلام کرد. سال پیش از این در ۲۹ اسفند طرح ملی شدن نفت ایران به صورت قانون در آمده بود که در اجرای آن پس از پنج دهه از انگلستان در نفت ایران خلع ید شد و این دولت را چنان بر آشفت که تا بر اندازی حکومت دکتر مصدق در مرداد ۱۳۳۲ دست از مخالفت ، تحریک ، تحریم و توطئه نکشید.
یک روز پیش از اعلام روز ۲۹ اسفند به عنوان یک روز ملی ، دکتر مصدق جزئیات ظلمهای انگلستان به ملت ایران در طول ۱۵۰ سال و مداخلات این دولت از جمله انحصار نفت ایران در دست خود را برای دهها روزنامه نگار آمریکایی که به تهران آمده بودند تشریح کرده بود و چند روز پیش از آن هم آب پاکی روی دست نمایندگان بانک جهانی که برای میانجیگری به تهران آمده بودند ریخته بود.
در اسفندماه ۱۳۳۲ هفت ماه پس از براندازی حکومت دکتر مصدق راجرز استیونس سفیر تازه انگلستان در تهران اعلام کرد که میان انگلستان و آمریکا در قبال نفت ایران توافق حاصل شده است.

موضوعات: ساده زيستي و آراستگي, ۲۹ اسفند روز ملی شدن نفت  لینک ثابت
 [ 08:38:00 ب.ظ ]




 

رهنمودهای مقام معظم رهبری در باره سفرهای نوروزی1394/12/27

بیانات رهبر انقلاب اسلامی در آستانه‌ی فرارسیدن ایام تعطیلات نوروز و در پیش بودن سفرهای نوروزی، در پایگاه اطلاع‌رسانی KHAMENEI.IR با عنوان اینفوگرافیک «دغدغه من».
در این اینفوگرافیک دغدغه‌ی ایشان مبنی بر کاهش جانباختگان حوادث رانندگی در این ایام و توصیه به مردم برای رعایت قوانین راهنمایی و رانندگی مرور شده است.

اميدوارم به همه تان خوش بگذرد، اميدواريم ايام اول سال و عيد نوروز ان شاءالله به شما و همه ى ملت ايران خوش بگذرد و شاد باشيد و زندگى شیرينى داشته باشيد.

تلفات سفرهای نوروزی یکی از غصه ها ی من است
يىك از غصه هاىئ كه هميشه در دل بنده وجود دارد، غصه ى تلفات سفرها است؛ بخصوص در ايام عيد. هرچه ممكن است، بايد سعى كنيد-و همه سعى كنند - كه از وارد آمدن مصيبت در روزهایی كه انسان در انتظار شادمانی است، خوددارى شود. هميشه تا صحبت سفر و جمعيت و رفت و آمد و جاده و اينها ميشود، اين نگرانی و دغدغه انسان را ميفشارد.

از دستاندرکاران سفرهای نوروزی تشکر میکنم
حقیقتا جا دارد تشکر کنم از كسانی كه در ايام تعطيلات نوروز، به جاى اينكه در بین خانواده و دوستان خود، اوقات فراغتى را بگذرانند در بین راهها، در جاده ها، در بیرون از خانواده ها، سرگرم انجام خدمت و فعاليتند. من از همين جا به همه ى كسانى كه مسئول و دست اندركار سفرهای نوروزیند … اظهار سلام و ارادت ميكنم؛ انشاءالله كه همه شان موفق باشند.

مردم
مردم مقررات و قوانین را رعایت کنند

رعایـت قوانیـن رانندگـی هـم واقعـاً جـزو آداب انضبـاط جمعـى و اجتماعی و مردمـى اســـت. افـــراد تســـليم سر به هـــوایی و بی فكـــرى نشـــوند، كـــه جـــان خودشـــان و ديگـــران را بـه خطـر بيندازنـد. …هرچـه ممكـن اسـت، مـا بايـد از ايـن حـوادث ناخواسـته بكاهيـم. اگـر ايـام شـادى و اسـراحت و فراغـت مـردم، خـداى نكـرده بـا يـك تلخـى همـراه شـود. خــب، مــردم بايــد توجــه كننــد.
مسئولان
با معرفت و نیت خالصانه وارد میدان کار شوید

هرچـــه ممكـــن اســـت، تـلاش را بيشـــر كنيـــد و واقعـــاً حوادث و سوانح را بـــه حداقـــل ممكـــن برســـانيد. ايـــن آمارهـــایی كـــه داده شـــد كـــه فــلان قـــدر حـــوادث كـــم شـــده، اينهـــا بنـــده را خوشـــحال نميكنـــد؛ اينها كم است، اينهـــا چيـــزى نيســـت؛ بايــد ما كارى كنيـــم كـــه واقعـــاً ّ - الا بنـــدرت - اتفاقـــى نيفتـــد كـــه شـــادى مـــردم، خشـــنودى و خوشـــحالی مـــردم خـــداى نكرده تبديـــل شـــود به تلخى و تلخكامى.

تلاش کنید تلفات سفرها کاهش پیدا کند

بــا معرفت وارد ميدان كار شويد. مثـلا روز را در مركــز فوريتهــاى پزشکــى در فـلان جــاده كار كرده ايــد، شــب خســته ايد و در حــال اســراحتيد؛ ناگهــان نصــف شــب يــك مجروحــى را مى آورنــد - كــه ممكن اســت ناخودآگاه در ذهــن شمـا بگــذرد كــه بــاز يــك مجــروح آمــد، يــك كار روى دســتمان گذاشــت-ســـخت اســـت ديگـــر؛ در خانه تـــان هـــم كـــه نيســـتيد. بدانيـــد هــمان لحظـه اى كـــه شـما داريـــد اين تلاش را ميكنيد، چشمهاى بيناى مأموران الهى - كرام الكاتبینی - شما را دارند مىبينند.

موضوعات: رهنمودهای مقام معظم رهبری در باره سفرهای نوروزی  لینک ثابت
 [ 03:02:00 ب.ظ ]





می گفت :
مانسل “غیرت روی خواهر” و

“روشنفکری روی دوست دختریم”

نسل کادوی یواشکی

نسل پول ماهانه vpn

نسل شینیون زیر روسری

نسل خوابیدن با sms

نسل درد و دل با غریبه مجازی

نسل ترس از منکرات

نسل سوخته !!!

حالا من برایش می گویم :

ما نسل غیرتیم روی وطن، ناموس، دیــــن

نسل نمازشب یواشکی

نسل پول ماهانه صدقه

نسل چــادر روی روسری

نسل خوابیدن با نوای حسیـــــن(علیه السلام)

نسل درد و دل با بی بی

نسل ترس از شیطان

نسل شکفتن

مولا…نمی گذارم نسلی را که تـــو صاحبشی

نسل سوخته بنامند نسل غربتـــ بچه شیعه

ما نسل سکوتیم، نسل سوختن و دم نزدن

موضوعات: نسل غربت بچه شیعه  لینک ثابت
 [ 02:20:00 ب.ظ ]




ديدگاه قرآن درباره صرفه جويي و مصرف

منبع:باقر عليخاني

صرفه جويي به مفهوم مصرف چيزي به شكل درست و مناسب آن است. اين مساله براي ايجاد تعادل ميان درآمد و هزينه بسيار مهم و اساسي است و در حوزه اقتصاد خانواده نيز مي تواند تاثيرگذار و سرنوشت ساز باشد. با اين همه صرفه جويي علاوه بر اينكه در حوزه اقتصاد شخصي معنا و مفهوم مي يابد در حوزه اقتصاد عمومي نيز معنا دارد. امام خميني (ره) بر اين اساس است كه مصرف زياد و بيش از نياز در آب و برق را نه تنها نادرست و حرام مي داند بلكه آن را ضمان آور دانسته و شخص را نسبت به جامعه مديون مي شمارد.
قرآن نيز به اين مساله از ابعاد مختلف پرداخته است؛ زيرا قرآن كتاب هدايت و راهنمايي آدمي به سوي كمال است و به مساله اقتصادي كه ارتباط تنگاتنگي با مساله آسايش و آرامش دارد، توجه داشته و براي اين كه انسان در مسير كمالي حركت كند به مساله اقتصاد و روش هاي مناسب و درست كسب درآمد و هزينه هاي آن نيز پرداخته است. بازخواني نگرش و تحليل قرآن مي تواند در اين زمينه براي دست يابي به شيوه هاي درست كمك كند. نوشتار حاضر تلاشي است تا اين مساله را از ديدگاه قرآن واكاوي نمايد.
مفهوم صرفه جويي

واژه عربي صرف كه به معناي تغيير و تحويل آمده است در علوم مختلف معاني و مفاهيم گوناگوني را بيان مي كند. به عنوان نمونه در علم صرف و نحو به معناي ساختن صيغه هاي مختلف از يك اصل مي باشد كه در ادبيات عربي معروف و مشهور است.
در علوم قرآني صرفه به معناي بازداشتن شخص از آوردن آيه و يا سوره اي است كه در مقام تحدي انجام مي گيرد. در اين كه اين نظريه درست و يا نادرست است سخني نيست بلكه تنها بيان اين كه صرفه به معناي بازداشتن شخص به شكل تكويني از آوردن سوره و يا آيه نيز به كار رفته است.
در علم اقتصاد چون سخن از توليد و توزيع و مصرف است واژه صرفه جويي به معناي مصرف درست و مناسب چيزي است كه در اختيار شخص قرار دارد و در ازاي آن كار و يا هزينه اي پرداخت شده است. بنابراين صرفه جويي در ارتباط با مصرف چيزي است كه داراي ماليت مي باشد و انسان در قبال آن كار و يا هزينه اي پرداخته و يا مي پردازد.
صرفه جويي، كم مصرف كردن نيست

عده اي صرفه جويي را به معناي كم مصرف كردن معنا كرده اند ولي به نظر مي رسد اين معنا نمي تواند اقتصادي باشد؛ زيرا هدف از توليد يك شي اقتصادي، مصرف آن است و مصرف چيزي زماني به وقوع مي پيوندد كه آدمي به آن نياز داشته باشد و با مصرف آن چيز نيازي از نيازهاي وي برآورده مي شود. بنابراين شخص لازم است تا در حد نياز و برآورد آن، چيزي را مصرف نمايد و كم مصرف كردن نمي تواند نياز وي را برآورده سازد، مگر آن كه در مساله نياز به نيازهاي اساسي و نيازهاي غير اساسي و يا نيازهاي لازم و غير لازم توجه داده شود. در اين صورت مي توان گفت كه مصرف چيزي مي بايست در حد برآورد نيازهاي اساسي و لازم باشد.
ولي مشكلي كه در اين جا خود را نشان مي دهد آن است كه همان گونه كه نيازهاي آدمي به دو دسته نيازهاي اساسي و لازم و غير اساسي و غير لازم دسته بندي مي شود و به شكلي اولويت خود را تحميل مي كند، در حوزه چيزهايي كه به عنوان مواد مصرفي مورد توجه قرار مي گيرد نيز اولويت بندي صادق است. به اين معنا كه هرچه نياز شخص و يا جامعه به چيزي اساسي و ضروري و لازم باشد آن چيز به شكل امري با ماليت بيش تر و اساسي تر مطرح مي شود. از اين رو ارزش نيازي انسان به چيز اقتصادي، آن چيز را ارزشمندتر مي سازد چنان كه كم اهميتي آن نيز آن را در درجه دوم اهميت قرار مي دهد.
البته اين امر به چيزهايي برمي گردد كه ارزش مالي داشته و براي توليد و تهيه آن نيازمند كار و پرداخت هزينه هستيم. بنابراين با آن كه هوا و اكسيژن براي آدمي داراي ارزش و اهميت بسيار و حياتي است ولي از آن جايي كه درحال حاضر براي آن هزينه اي پرداخته نمي شود و نياز به توليد آن نداريم و كاري براي آن انجام نمي دهيم چيزي بي ارزش بوده و از ماليت خارج مي شود و سخن از صرفه جويي در آن معنا و مفهومي ندارد؛ ولي اگر فرض كنيم كه در آينده براي توليد اكسيژن مصرفي انسان نيازمند توليد و يا كار براي آن باشيم مي بايست براي آن ماليت قرار داده و درباره شيوه هاي مصرف و استفاده آن سخن بگوييم.
ديدگاه اقتصاددانان درباره صرفه جويي

به هرحال صرفه جويي ارتباط تنگاتنگي با مسأله ماليت و مقدار توليد و توزيع دارد. هر چيزي كه ازنظر مالي ارزشمند و از نياز بشر به آن بيش تر باشد درباره نحوه و چگونگي مصرف آن نيز مسايل و مطالب بيش تري مطرح مي شود.
اقتصاددانان درباره نحوه مصرف به اين نكته توجه مي دهند كه مراد از صرفه جويي، كم مصرف كردن نيست؛ زيرا مي بايست در هر چيزي كه بخشي از نياز آدمي را برطرف مي سازد به مقدار موردنياز از آن استفاده كرد. بنابراين شخص مي بايست در حد نياز طبيعي خود از هر چيز اقتصادي استفاده كند. تنها مسأله اي كه اقتصاددانان آن را مطرح مي سازند اين است كه در زمان بحران هاي اقتصادي و كاهش توزيع و يا توليد چيزي، مي بايست به حد اقل بسنده كرد و درحد رفع حاجت و نياز ضروري از آن استفاده نمود تا فرصت بيش تري به ديگران داده شود.
در حقيقت در زمان بحران سخن از مصرف درحد ضرورت و رفع نياز است ولي اين بدان معنا نيست كه شخص آن چيز را كم مصرف كند. صرفه جويي در اين زمان به شكل ضرورت خود را تحميل مي كند و اگر در زمان هاي ديگر صرفه جويي به معناي مصرف درست و متناسب از كالاي اقتصادي است در زمان بحران اين نكته از جهات ديگر مورد تأكيد قرار مي گيرد تا شخص به حد ضرورت بسنده كرده و به قول معروف به مستحبات نپردازد.
به سخن ديگر صرفه جويي در همه حال و هر زماني چه بحران و چه غيربحران به معناي مصرف درست كالاي اقتصادي همانند آب و برق است ولي در زمان بحران تنها برآورد نيازها درحد ضرورت به معناي صرفه جويي است كه نوعي محدوديت را نيز سبب مي شود كه تحميلي از سوي بحران است.
بنابراين صرفه جويي ازنظر اقتصاددانان به معناي استفاده درست و مناسب از كالاي اقتصادي و بهره وري و آگاهي نسبت به نيازهاي واقعي است.
در اين جاست كه مسئله آگاهي و شناخت، خود را بر اقتصاد مصرف تحميل مي كند. در حوزه اقتصاد توليد مسئله اين است كه چگونه و چه چيزي را در چه مقدار و حجم توليد كنيم اصلي است كه هر توليدكننده اقتصادي بدان توجه دارد. در اقتصاد مصرف نيز شخص مي بايست به اين نكته توجه كند كه چه چيزي نياز واقعي است و تا چه مقدار مي تواند نياز واقعي او را برآورده كند و افزون بر آن امري بيرون از نياز واقعي او مي باشد؟ به عنوان نمونه مصرف 7 تا 15 ليوان آب براي سلامت مفيد و سازنده است. بنابراين 7 ليوان آب نياز واقعي او را تشكيل مي دهد كه شخص مي بايست آن را مصرف كند و كم تر از آن مي تواند به او زيان برساند. بر اين اساس مي توان برنامه ريزي در اقتصاد مصرف را اين گونه داشت كه در زمان بحران شخص به جاي بيش از 7 ليوان مي بايست در همان اندازه مصرف كرده و صرفه جويي نمايد. در اين صورت نوعي كم مصرفي را مي توان در مفهوم صرفه جويي در زمان بحران استنباط كرد ولي اين كم مصرفي زيانبار نيست بلكه كم مصرفي در راستاي بهينه سازي مصرف در زمان بحران است.
از اين رو آگاهي بخشي نسبت به كالاهاي مصرفي در حوزه اقتصاد مصرف ضروري و مناسب است. درباره مصرف كالاهايي همچون برق و ايجاد محيط مناسب از نظر روشنايي و يا گرمايي و يا سرمايي مي بايست آگاهي درستي به افراد داده شود تا در حوزه اقتصاد مصرف نيز همانند اقتصاد توليد بهينه سازي و بهره وري در دستور كار قرار گيرد.
قرآن و صرفه جويي

اصولا نگاه قرآن به مسئله اقتصادي نگاهي در راستاي بهره وري مناسب و درست از امكانات و وسايلي است كه خداوند در اختيار بشر به طور مستقيم و يا با توليد و كار قرار داده است. از اين رو از مردم مي خواهد كه هر چيزي را درست و به شكل مناسب آن مورد استفاده قرار داده و از اتراف و تبذير و عدم بهره مندي از آن خودداري ورزند.
به سخن ديگر در اسلام همواره سخن از اقتصاد است. اقتصاد كه از واژه قصد گرفته شده به معناي ميانه روي و اعتدال است. (مفردات راغب اصفهاني ذيل واژه قصد) از اين رو بنياد امور در حوزه توليد و توزيع و مصرف كالا در بينش و نگرش قرآني ميانه روي است. هرگونه رفتارهاي بيرون از اين چارچوب از نظر قرآن نه تنها نادرست و نابهنجار بلكه گناه و گاه جرم قانوني تلقي مي شود. همان گونه كه زياده روي و اتراف و اسراف و تبذير امري مردود و نادرست و گناه شمرده شده است همينطور عدم استفاده از نعمت هاي حلال خداوند و عدم بهره مندي از آن در راستاي آسايش و آرامش و كمال، امري مذموم و ناپسند دانسته شده و شخص مورد نكوهش و توبيخ قرار گرفته است كه چرا حلال خدا را بر خود حرام مي سازد و از آن ها بهره مند نمي شود؟
خداوند در آياتي چون آيه 141 سوره انعام از مردم مي خواهد كه از اسراف و تبذير دوري ورزيده و هزينه هاي خويش را در چارچوب اعتدالي قرار دهند. در آيه 31 سوره اعراف از مردم مي خواهد كه از نعمت هاي خداوند استفاده كرده و از آن بخورند و بياشامند ولي اسراف نكنند؛ زيرا اسراف امري ناپسند در نزد خداوند است و اهل اسراف را خداوند دوست نمي دارد.
ضرورت اعتدال در مصرف

آيه 141 سوره انعام به مسئله اعتدال در مصرف اشاره دارد كه همان معناي صرفه جويي و بهينه سازي مصرف در اقتصاد امروز جهان است. خداوند در اين آيه اعتدال در مصرف و دوري از اسراف و تبذير را اصلي مهم در هزينه كرد اموال اقتصادي برشمرده و در آيه 31 سوره اعراف و نيز 26 سوره اسراء و همچنين 67 سوره فرقان برآن تأكيد مي ورزد.
درحقيقت ازنظر اسلام و قرآن، اعتدال در مصرف و ميانه روي و صرفه جويي به معناي مصرف درست و متناسب، اصلي اساسي و از اصول نخستين اقتصاد اسلامي مي باشد كه مؤمنان براي دست يابي به كمال شخصي و جمعي و امت اسلامي براي رسيدن به جامعه نمونه و برتر مي بايست آن را در نظام اقتصادي خويش درنظر گيرند.
از آن جايي كه قرآن كتاب هدايت آدمي و جامعه بشري به سوي تعالي و كمال است، برنامه ها و نظام اقتصادي آن نيز در همين چارچوب مي باشد. از اين رو خداوند بر لزوم وسيله قرار گرفتن ابزارهاي اقتصادي براي تحصيل امر معنوي واخروي تأكيد مي كند (قصص آيه 77) و مي كوشد تا با جمع ميان دنيا و آخرت در حوزه اقتصادي مردم را به سوي كمال سوق دهد (بقره آيه 201 و نساء آيه 134 و آيات ديگر)
اگر از نظر اسلام، سلامت اقتصادي و پرهيز از فسادانگيزي در حوزه اقتصادي (اعراف آيه 85 و هود آيه 84 تا 86) و تصحيح روابط اقتصادي جامعه، هم پاي مسايل اعتقادي و عبادي در صدر برنامه هاي پيامبران قرار دارد (اعراف آيه 85 و هود آيات 84 تا 87 و شعراء آيات 177 تا 183 و ده ها آيه ديگر) اين امر نمي تواند جز با صرفه جويي و بهينه سازي مصرف همراه باشد؛ زيرا اقتصاد در هرحال بستري براي تكامل بشري است و به عنوان هدف ابزاري و يا مياني مطرح مي باشد كه مي بايست آدمي با بهترين شيوه مصرف و استفاده درست و مناسب، خود را در جايي قرار دهد كه بتواند رشد و كمال خويش را ادامه دهد. از اين رو همان اندازه كه اسراف و اتراف و تبذير زشت و ناپسند است استفاده نكردن درست از نعمت هاي خداوندي نيز به معناي ناديده گرفتن ابزارهاي كمالي است.
ازنظر قرآن، اقتصاد و ثروت مايه قوام جامعه است (نساء آيه 5) و امور ا قتصادي و معيشتي مردم داراي جايگاهي مهم در حد مسايل اعتقادي و عبادي (بقره آيه 3و 31و 43و 83و 177و 277) دارد و براين اساس مي بايست همگان از شخص و جامعه و دولت در مسير اقتصاد سازنده و مثبت حركت كنند تا فرصت هاي برابر براي همگان جهت دست يابي به همه ابزارهاي رشد و تكامل فراهم آيد. بنابراين هركسي كه با مصرف زياد و اتراف و تبذير و اسراف بخشي از ابزارهاي رشدي و كمالي را از ميان ببرد مي بايست پاسخ گوي خدا و جامعه انساني باشد.
صرفه جويي در بحران

چنان كه گفته شد صرفه جويي در زمان بحران معنا و مفهوم تازه اي پيدا مي كند. اگر جامعه اي دچار بحران در يك يا چند كالاي اقتصادي شد مي بايست همگان چنان تلاش كنند تا از آن برهند. در اين زمان است كه صرفه جويي گاه به معناي كم مصرف در حد اعتدال و ميانه است كه تنها نيازهاي اساسي و اصلي شخص و يا جامعه پاسخ داده شود.
در آيه 47 سوره يوسف خداوند به ضرورت صرفه جويي در زمان بحران هاي اقتصادي اشاره مي كند و در آيات 47 و 48 بر لزوم برنامه ريزي ازسوي دولت مردان براي مقابله و يا حل بحران هاي اقتصادي تأكيد مي ورزد.
اين آيات ضمن اشاره به مسئوليت هاي دولت نشان مي دهد كه عوامل طبيعي بوجودآورنده بحران نمي تواند توجيه گر رفتارهاي دولت باشد و دولت ها موظف هستند كه حتي براي شرايط فوق العاده چون خشكسالي برنامه ريزي كنند.
بنابراين بهره مندي از ابزارهاي پيش بيني اوضاع و آمادگي دايمي براي حالت هاي فوق العاده، از ضروريات و مسئوليت هاي دولت است كه در آيه مورداشاره قرار گرفته است.
لزوم جيره بندي از ارزا ق و كالاهاي اقتصادي در وضعيت كمبود و تنگناهاي اقتصادي از مطالبي است كه در آيات 60 سوره بقره و نيز 160 سوره اعراف بدان توجه داده شده است.
لزوم نظارت حكومت و دولت بر امور اقتصادي از توليد گرفته تا توزيع و مصرف آن ازجمله وظايف و مسئوليت هاي دولت است كه در آيه 47 و 55 سوره يوسف آمده است. مديريت توزيع و اصلاح در توليد و توزيع و مصرف به عنوان وظايف پيامبران و دولت هاي اسلامي امري است كه در آيات مختلف به ويژه 84 تا 86 سوره هود و آيات ديگر بدان اشاره شده است.
از همه اين مطالب و بسياري مطالب و آيات ديگر كه در حوصله اين نوشتار نيست مي توان دريافت كه وظيفه همگاني ايجاب مي كند تا در مصرف درست و بهينه كالاهاي اقتصادي تلاش كنيم و هريك از ما موظف است تا براساس چارچوب هاي مورد پذيرش اقتصادي عمل كند و در مصرف كالاي اقتصادي زياده روي و اسراف نكند.

 

موضوعات: ديدگاه قرآن درباره صرفه جويي و مصرف  لینک ثابت
[جمعه 1394-12-28] [ 11:39:00 ب.ظ ]





عشق یعنی یک خمینی سادگی

عشق یعنی با علی دلدادگی

عشق یعنی دست تو پرپر شده

عشق یعنی یک علی رهبر شده

عشق یعنی لا فتی الا علی

عشق یعنی رهبرم سید علی

موضوعات: ای رهبرم  لینک ثابت
 [ 05:37:00 ب.ظ ]






آقاجانم

امام زمانم

بیــــــــــــــــــــــا

بیــــــــا ای پسر فاطمه

بیــــــــــــــــــــــــــــــــــــا

بیـــا که رهبرم تنهاست مهدی جان (عج)

موضوعات: ساده زيستي و زهد, یا امام زمان بیا رهبرم تنهاست  لینک ثابت
 [ 05:06:00 ب.ظ ]




جانم به قربانت رهبرم …..

اشک هایت

داد میزد

هیچکس محرم نبود…

موضوعات: جانم به قربانت رهبرم .....  لینک ثابت
 [ 05:05:00 ب.ظ ]




موضوعات: یا امام زمان  لینک ثابت
[پنجشنبه 1394-12-27] [ 10:18:00 ب.ظ ]





تو ای صفای ضمیرم! چرا نمی آیی؟
چرا بهانه نگیرم؟ چرا نمی آیی؟

اگر حجاب ظهورت وجود تار من است

خدا کند که بمیرم! چرا نمی آیی؟

تو امر کن سر خود را بدست می گیرم

ببین چقدر دلیرم چرا نمی آیی؟

میان خلقت من با گل تو رابطه ای است

من از تراب غدیرم، چرا نمی آیی؟

هوای دیدن سرداب غیبتت دارم

به این رواق اسیرم، چرا نمی آیی؟.

موضوعات: یامهدی  لینک ثابت
 [ 10:10:00 ب.ظ ]




یا امام زمان ….

مهدی جان!

به روسیاهی‌من نگاه نکن و به دستهایم که خالی و گنهکارند

قلبم را ببین که هر روز، صبح و شام تو را می‌خوانند . . .

موضوعات: یا امام زمان ....  لینک ثابت
 [ 10:05:00 ب.ظ ]




 امام زمان (عج)

مهدی جان ، دردم از این نیست که نمی بینمت

دردم از این است که شاید ببینمت ولی نشناسمت

یا صاحب الزمان (عج)

موضوعات: یاامام زمان (عج)  لینک ثابت
 [ 10:00:00 ب.ظ ]




شیطان
آیا می دانید که اگر شما در حال حمل قرآن باشید ، شیطان دچار درد شدید در سر میشود

و باز کردن قرآن ، شیطان را تجزیه می کند و با خواندن قرآن ، به حالت غش فرو میرود…

و خواندن قرآن باعث در اغما رفتنش میشود؟؟؟؟

و آیا شما می دانید که هنگامی که می خواهید این پیام را به دیگران ارسال کنید ، شیطان سعی خواهد کرد تا شما را منصرف کند؟؟؟؟

فریب شیطان را نخور!!!!!

پس این حق را دارید که این پست رو کپی کنید و توی وب هاتون بذارید…..

التماس دعا

موضوعات: اسامی گلها, شیطان  لینک ثابت
 [ 07:27:00 ب.ظ ]




چادر
•٠•♥ و چـــــــــــــــــادر سرکردنت انتقام کربــــــــــــــــــلا ست . . . ♥•٠•

چـــــــــــــــــادر تو تلافی غروبی است،

که در آن روز به زور چـــــــــــــــــادر از سر زنان حرم پیامبر می کشیدند . . .

چـــــــــــــــــادر تو میراث خون دلهای خیمه نشینان ظهر عاشوراست . . .

و چـــــــــــــــــادر سر کردنت،

به همین سادگی انتقام کربـــــــــــــــلا ست .

موضوعات: عنوان : ساده زيستي پيامبر(ص)(1), چادر  لینک ثابت
[چهارشنبه 1394-12-26] [ 08:45:00 ب.ظ ]




یکبار هم برای خدا

ما که اینهمه معطل مردم شدیم بگذار یکبار هم هنگام اذان از اتوبوس پیاده شویم و برای نماز اول وقت به مسجد برویم. معطل شدن برای اتوبوس بعدی، حسابش با خدا

ما که اینهمه از مردم ضرر دیدیم، بگذار یکبار هم آبرویمان ، دارایی مان و جانمان برای خدا ضرر ببینید.

ما که اینهمه برای مردم حرف زدیم، بگذار یکبار هم برای خاطر خدا حرف نزنیم، مثلاً در هنگام عصبانیت با مردم حرف نزنیم، اصلا برای خدا حرف بزنیم…

موضوعات: ساده زیستی در سیره امام علی(ع), یکبار هم برای خدا  لینک ثابت
 [ 08:32:00 ب.ظ ]




اهمیت ازدواج و فواید آن
چکیده: این پژوهش به بحث و بررسی پیرامون اهمیت ازدواج و فواید آن می پردازد . مسأله ازدواج و تشکیل خانواده در شرع مقدس امر بسیار مهمی است و فواید بسیاری هم دارد. اما مهم ترین فایده و هدف ازدواج عبارت است از تشکیل خانواده . نفس این علقه زوجیت و تشکیل یک واحد جدید، مایه آرامش زن ومرد و مایه کمال و اتمام شخصیت آنهاست. بدون آن ، هم زن و هم مرد هردو ناقصند. همه مسایل دیگر ، فرع بر این است. اگر این کانون، سالم و پایدار باشد، هم روی آینده و هم روی همین وضع فعلی جامعه تأثیر خواهد گذاشت ازدواج در حقیقت دروازه ورود به تشکیل خانواده است و تشکیل اساس همه تربیت های اجتماعی و انسانی است.مادر این تحقیق به معرفی ازدواج وضرورت ها واهداف آن پرداخته ایم. وروش کار به صورت کتابخانه ای بوده است و در پایان می توان گفت ، ازدواج علاوه بر عمل به دستور خداوند و اجرای سنّت رسول اکرم صلی الله علیه وآله عاملی است که فرد و جامعه را از خطرات جسمی و روحی و روانی حفظ کرده و برای همه ایجاد امنیت می ناید.

مقدمه
ازدواج هستۀ اول ایجاد خانواده و آن نیز به نوبۀ خود واحدی در سنگ بنای جامعۀ انسانی است. نوع پایه گذاری و میزان اندیشه و تدبّر در آن در میزان پیشرفت یا انحطاط سقوط یا صعود جامعه تأثیر دارد. ازدواج از نظر اسلام پیمانی مقدس است،پیمانی که برقراری آن براساس مقرّرات آداب و رسوم، تشریفات و قوانین خاصی است.(1) دین اسلام به ازدواج عنایت و تأکید فوق العاده ای دارد:به طوری که پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله می فرماید:هیچ چیزی نزد خدا محبوبتر از ازدواج نیست.(2)رسول گرامی صلی الله علیه وآله ازدواج نکردن را اعراض از سنّت خویش یعنی خروج از اسلام می داند و خانه ای که ازدواج در آن صورت پذیرد را بهترین خانه می داند.(3)از دیدگاه اسلام ،ازدواج کمال دین و ترک ازدواج دلیل نقصان آن است اسلام ارزش عبادت شخص متزوّج را هفتاد برابر شخص مجرد می داند ومی فرماید:شخص متزوج با ازدواج خود نصف دین و ایمان خویش را از خطرها و آفتها حفظ نموده است.(4)انسان تا زمانی که ازدواج نکند دینش در خطر است زیرا غرایز جنسی و فشارهای روحی و احساس تنهایی و بیهودگی و نداشتن پناهگاه و عدم احساس مسئولیت اجتماعی و دیگر زیانهای مجرد بودن، به ریشه و اساس ایمان انسان لطمه می زند و آن را متزلزل می کند.اما در اثر ازدواج و تشکیل خانواده و قرار گرفتن در کنار همسری شایسته و محبوب و همدم ،هم غریزۀ جنسی کنترل می شود و هم آرامش روحی به وجود می آید و هم توکل انسان به خدا بیشتر می شودواز حالت پریشانی خارج می شود ،احساس امنیّت و شخصیت می کند،چشم و فکرش از جاهای دیگر کنده و به همسرش متوجه می گردد(5)در قرآن و روایت اسلامی به امر مقدس ازدواج،سفارش فراوان شده است. در آیه 32 سوره نور می خوانیم:«و اَنکِحُوا الایامی منکم و الایامی منکم و الصالحینَ من عبادِکُم و امائکِم ان یکونوا فقراء یُغنهُمُ الله مِن فَضِلِه وَ الله واسعٌ علیمٌ »«به مردان و زنان بی همسر ،همسر دهید و همچنین به غلامان و کنیزان صالح،همسر دهید.اگر فقیر و تنگدست باشند خداوند آنان را از فضل خود بی نیاز می سازد،خداوند وسعت دهنده و آگاه است.»در این آیه همۀ مردم ،مورد خطاب خدا قرار گرفته اند تا با تعاون،وساطت،کمکهای مالی و فراهم نمودن اسباب کار،بی همسران را دارای همسر کنند و در امر مقدس و پر اهمیّت ازدواج که یک امر ضروری برای حفظ عفّت جامعه است بی تفاوت نباشند.(6)پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه وآله در ارتباط با عدم ازدواج به جهت ترس از فقر می فرمایند:کسی که از ترس تهیدستی ازدواج نکند نسبت به خدای عزوجل گمان بد دارد.(7) پس فقر و تهیدستی نمی تواندمانع از ازدواج گردد.(8)

ازدواج و ابعاد آن

ازدواج امر مقدسی است که دارای دو بُعد روحی و جنسی می باشد و توجه کافی به هر دو بُعد در تحکیم این امر ،اهمیت به سزایی دارد.
الف)بُعد روحی ازدواج
ازدواج روحانی به آن معنی است که دو فرد به نقطه ای برسند که حداکثر تفاهم را داشته باشند.می توان گفت که زوج جوان همچون دو خط موازی می باشند که در بی نهایت یکی می باشند پس هیچگاه نباید انتظار داشت که دو فرد دقیقاً از تمام جهات مانند یکدیگر باشند.حیات انسان بر پایۀ محبت استوار است و بشر در تمام طول عمر خود نیازمند محبت و دوستی دیگران است و هیچ انسانی قادر به زندگی طبیعی بدون این مهم نمی باشد(9)مهمترین منبع تأمین نیازهای عاطفی افراد ،خانواده می باشد.آگاهی از حساسیّتهای طرف مقابل،یکی از راههای مهم ثبات ازدواج است.همه انسانها،حساسیت های خاصی دارند که شخصیّت آنها را منحصر به فرد می کند.(10)و به طور کلی شناخت طرف مقابل و حفظ حقوق و وظایف و حفظ حرمت و احترام موجب پایداری خانواده می شود و زن و مرد می توانند بدین وسیله به آرامش روحی در ازدواج برسند.آرامش روحی باعث تربیت فرزندان صالح در خانواده های متعادل می شود و این آرامش به جامعه نیز منتقل می گردد.
ب)بعد جنسی ازدواج
انسان از غرایز گوناگون ترکیب یافته که هر یک از آن غرایز باید به طور طبیعی و صحیح اشباع شوند و به نیاز خود برسند ،قطعاً،عدم توجّه به نیاز های فطری غرایز ،موجب نارسایی یا طغیان و ناگواریهای روانی و انحراف از جادۀ مستقیم است.یکی ازنیرومند ترین غرایز،غریزه جنسی است که باید شایسته و صحیح اشباع گردد. ازدواج،یگانه طریق سالم برای اشباع و جواب دادن به غریزه جنسی است که هیچ چیزی جایگزین آن نخواهد شد.(11) به گفته دانشمندان اخلاق،انگیزۀ اصلی گناهان و انحرافات اخلاقی سه قوّه است که عبارتند از:1-قوّه شهویّه ، 2-قوّه غضبیّه ، 3-قوّه وهمیّه این سه قوّه در مرز تعدیل خود در وجود انسان برای دفع مفاسد و جلب ارزشها لازم اند،نیروی غضب برای دفاع و مبارزه با تجاوزات بیگانه،نیروی شهوت در مسیر طبیعی برای بقای نسل و لذّتّها و تفریحات سالم و نیروی وهمیّه برای کسب امور مادّی در حدّ طبیعی لازم است ،ولی طغیان و یا تعطیل آنها موجب افراط و تفریط شده و انگیزۀ انحراف و فساد خواهند شد. در مورد قوّۀ شهویّه یکی از اموری که عامل تعدیل صحیح آن در شهوت جنسی می شود ازدواج است.ازدواج ،موجب کنترل این قوّه است و آن را از تجاوز و طغیان باز می دارد.(12)غریزه جنسی مانند آب رود خانه ،مایه حیات است،اگر در جلوی آن سدّی بسته شود و دریچه ای پشت آن قرار گیرد ،در این صورت آب رودخانه مایۀ حیات دامها و گیاهان خواهد بود.در این صورت نه تنها آب سیلاب به ما ضرر نمی زند ،بلکه با باز کردن دریچۀ سد هنگام نیاز به آب ،دامها و گیاهان و انسانها به طور صحیح از آب بهره مند می شوند. ولی اگر سدّی وجود نداشته باشد آبها بدون استفاده هرز می روند.بنابراین برای حفظ اخلاق فرد و جامعه نیاز به کنترل قوّۀشهویّه استو چنین کنترلی در پرتو ازدواج سالم میسّر خواهد بود.(13)

ضرورتهای ازدواج

ازدواج باید دارای مجموعه ای از اهداف انسانی و مقدّس باشد که در سایل آن به همه نیازهای انسان جواب داده شود و مسیر زندگی به طرز صحیح طی شود.می توان فایده ها،هدفها و ضرورتهای ازدواج را اینگونه نام برد:
1-پاسخ مثبت به فطرت
انسان به حکم فطرت دارای غریزه جنسی است. طبیعت و فطرتش ایجاب میکند که رشد کند و به سوی کمال رود و نیز روزی که رشد یافت و به درجه کمال رسید ارضاء و اقناع شود.(14)در واقع ازدواج کردن به صورت مشروع،پاسخی است خداپسندانه به ندای فطرت زیرا خداوند متعال انسان را خلق فرموده و برای تداوم و بقای نسل و وصول به آرامش،غریزۀجنسی را در وجود او قرار داده است.(15)انسان همانگونه که هنگام تشنگی به آب نیازمند می شود و هنگام گرسنگی به غذا احتیاج پیدا می کند ، به هنگام تحریک غریزۀ جنسی نیز به ارضاء طبیعی آن نیا زمند می شودو ارضاء طبیعی غریزۀ جنسی تنها به وسیلۀ ازدواج کردن میسر است.لذا اسلام طبق فطرت و خواسته های انسان دستور به ازدواج و تشکیل خانواده داده است.(16)
2-عامل تکامل استعدادها و دین و ایمان
استعدادها برای بروز و تکامل خود نیازمند به محیط امن و آرامش اند،چه بسیار استعدادهای انسانی که برای همیشه در او مکتوم مانده و هرگز خود را نشان نمی دهند و چه بسیار استعدادها که به محض رخ نمودن ،توسط انگیز ها و عواملی سرکوب شده و در ورطۀ انزوا و نسیان قرار می گیرند. ازدواج آرامش و آسایشی برای جوان ایجاد می کند،استعدادهای او را به حرکت می اندازد و به او امکان می دهد که از آن نیکو بهره برداری کند.(17)محیط گرم و صمیمی و فضای پر محبت و مودت خانواده ،فرصتی برای تبادل اندیشه ها و در نتیجه رشد عقلانی،اجتماعی،فرهنگی و اخلاقی زن و شوهر و دیگر اعضای خانواده است .ازدواج موجب می شود که در رشد شخصیّت افراد تأثیر بسزایی داشته باشد.(18) اساس شخصیت اجتماعی و مذهبی هر شخص تا حدودی به ازدواج و زناشویی وی بستگی دارد و بدون ازدواج،کمتر کسی می تواند در جامعه،شخصی مطلوب و مورد توجه و اعتماد برای مردم باشد و ایمان خود را از گزند انحراف های جنسی و افکار را از اضطراب ها و عقده ها و حسادت ها محفوظ نماید.(19)
3-ایجاد امنیت و آسایش
اصولاً بلوغ یعنی شکوفایی غریزه چه برای پسر چه برای دختران همراه با بحران است،این بحران زمینه را برای عصیانها،شور و التهابها از هر سو فراهم کرده و آرامش و اطمینان او را بر هم می زند.شک نیست که هر انسانی خواستار تسکین این بحران است و می خواهد به گو نه ای به آرامش دست یابد.ولی متأسفانه عدّه ای به راه اشتباه و خطا می روند و به جای انتخاب روش معقول به سیگار ،الکل و مواد مخدر و … پناه می برند که عوارض آن به مراتب خطرناکتر از عوارض تنهایی و بحران است.(20)ازدواج این بحران را تسکین می دهد. برای جوان محیط امن و آرامش ایجاد می کند و در سایۀ وجود عواطف خانوادگی ،روح سرکش او مهار می شودو موجباتی برای برخورداری او از نیروی فکری فراهم خواهد شد.(21)در قرآن کریم خدا می فرمایند:«از نشانه های خدا این است که از خود شما برایتان همسرانی آفرید تا در کنار آنها آرام گیرد و در میان شما دوستی و دلسوزی به وجود آورد که برای مردمی که بیندیشند،نشانه هاست».(22)این هدف نشانگر این امر است که در اسلام،عقد ازدواج تنها به منظور ارضاءمیل جنسی نیست و روابط زن و شوهر از مرحلۀکامجویی جنسی فراتر رفته و عاملی در رهایی از تنهایی واقعی و … محسوب می گردد(23)
4-بقای نسل
اجتماع برای ادامۀ حیات خود نیازمند به وجود نسل است،نسلی که زایا بوده و مداومت حیات را تضمین کند.چنین امری از 2 راه امکان پذیر است یا از طریق فحشا که امری ناپسند می باشد و یا از طریق ازدواج که امری عقلانی،اندیشیده و با هدف است.(24)در قرآن کریم خدا می فرمایند:«پدید آورنده آسمانها و زمین،برای شما از جنس خودتان همسرانی آفرید و از چهارپایان جفتها، تا بر شمار شما بیفزایند.»(25)جامعۀ انسانی برای بقاء نیاز به تولید مثل دارد و به گفتۀ برخی از دانشمندان،این نیاز به صورت انگیزۀ جنسی در نهاد هر انسان به ودیعه گذارده شده و زمینه را برای گرایش به هم و آمیزش با هم و در نتیجه تولید مثل فراهم می سازد(26)به طور کلی می توان گفت ازدواج از یک نظر ،قانون تکثیر است.امری که در سایۀ اجتماع نر و ماده ، نه تنها در انسان ، بلکه در گیاهان و حیوانات هم صورت می گیرد.دوام نسل تنها در سایۀ پرورش کودکان موجود نیست بلکه ضروری است زمینه به گونه ای فراهم گردد که نسلهای بالقوه ، که در صلب پدران و مادران هستند تدریجاً ظهور یابند، تربیت شوند و وارد جامعه گردند.(27)تشویق به کثرت و فزونی نسل صالح و با ایمان از برنامه های اصولی اسلام است و اتفاقاً یکی از حکمت ها و فلسفه های ازدواج همانا بقای نسل است و حتی به نظر می رسد که لذّت جنسی خود عاملی است تا بدین وسیله انسان به تداوم نسل بپردازد و مشکلات زندگی و وجود صعوبت ها در تربیت فرزند،عملاً او را از به وجود آمدن نسل آینده باز ندارد.(28)
5- جلوگیری از فساد و حفظ پاکدامنی
اگر بپذیریم که بسیاری از مفاسد و جنایات توسط افراد عذب و یا کسانی که پیوند خانوادگی صحیحی ندارند صورت می گیرد به اهمیت ازدواج و تشکیل خانواده پی می بریم.ازدواج رفتارها و اعمال انسانی و حتّی گفتار و کلام آدمی را تحت قید و بند و کنترل اندیشه در خواهد آورد و به آدمی دید تازه و نظری به ویژه خواهد داد.(29) ازدواج عاملی برای طرد فحشا و ریشه کن ساختن خود فروشی ها است.در هر جامعه ای که ازدواج به هرعلتی از رونق و اعتبار بیفتد فحشا رواج یافته و گسترش می یابد.فحشا کاری است به نظر آسان و کم هزینه،مردان و زنان را از پایبندی به قید خانه داری ،شوهرداری،تربیت فرزند آزاد می نماید.(30) امام چهارم علی بن حسین علیه السلام در مورد ازدواج و عفّت و پاکدامنی ،رفتاری قابل تحسین و در خور تکریم داشته است می نویسند:هنگامی که داماد یا شوهر خواهرش به خانۀ او می آمد، آن حضرت احترام فراوان به وی می کرد و پتو برایش می گسترد و می فرمود خوش آمدی ای آنکه هزینۀ ما را کم کردی،ناموس ما را حفظ نمودی و عورت ما را پوشاندی.(31)امام این واقعیّت را در نظر می گیرد که جوان با اقدام به ازدواج و رفتن به زیر بار مسئولیّت سنگین تشکیل خانواده خدمتی شایان می کند و در زمینۀ پاکی خود و جامعه اش قدمی مثبت بر می دارد و شهامت و شجاعت از خود نشان می دهد.شما این رفتار را با رفتار کسانی مقایسه کنید که احیاناً با اعمال نسنجیده و خصمانه و یا طلبکارانه خود،روابط مودّت آمیز زوجین را تیره و تار می کنند و تخم نفاق و اختلاف می پاشند و بذر دشمنی و خصومت می افشانند.امّا امام به این امر به دید یک نعمت و موهبت می نگرد .چه موهیتی از این با ارزشتر که جوانی با اقدام به ازدواج در صیانت عفّت دوشیزگان و دختران جامعه می کوشد و خانواده ها را از فساد و آلودگی های خلقی ورفتاری و حتّی مشکلات مالی و اقتصادی نجات می بخشد(32)
6- ایجاد دوستی و محبّت و عشق
یکی از احتیاجات اساسی روانی آدمی ، احتیاج به محبّت است و آدمی در هر مرحله و سنّی از حیات خویش دوست دارد که دیگران او را دوست بدارند و از آنان محبّت ببینند . ازدواج عامل مهّمی در بر قراری دوستی زن و شوهر و ابراز مهر و محبّت به یکدیگر است و تعادل روان بین آن دو بوسیله محبّت تأ مین می شود . اثرات محبّت و تبدیل آن به عشق و همبستگی عمیق روانی ، عاطفی، پیوند همسری را تحکیم بخشیده و فضای خانواده را به فضای گرم و صمیمی و بالنده مبّدل می نماید .(33)
7- اجرای سنّت رسول اکرم صلی الله علیه وآله و عمل به دستور خداوند
ازدواج وظیفه ای است از جانب خدا به هر انسان بالغی که بار تکلیف را پذیرفته است و به سنّت الهی تن در می دهد .اگر پیوند به نام خدا ، به خاطره اجرای فرمان الهی صورت گیرد چه گذشت ها و فداکاریها که در سا یۀ آن پدید خواهد آمد .(34) رسول اکرم صلی الله علیه وآله ازدواج را سنّت خویش قرار داده و ترک آن را خروج از دایرۀ ولایت نبوی تلقّی فرموده است و در این باره می فرمایند . « اَلنِکاحُ سُنَّتی فَمَن رَغِبَ عَن سُنَتی فَلَیسَ مِنّی».(35)
8- تأمین سلامت جسم و بر قراری تعادل
ازدواج عامل مهّمی بر آرامش و سکون آدمی و سببی اساسی بر تعادل وجود است. این امر به زندگی زن و مرد جهت می بخشد و مرد و زن مضطرب را آرام میسازد و موجبات حفظ سلامت تن و روان را فراهم می نماید.خودداری از امر ازدواج می تواند زمینۀ بیماریهای جسمانی بویژه روانی را مساعد می سازد و خروج از اعتدال در وجود او را ممکن می سازد .(36)
9- یکی از عوامل خوشبختی
سعادت و شقاوت ، خوشبختی،بدبختی،ممکن است عوامل مختلف داشته باشد ، ولی به هر حال این واقعیّت انکار نا پذیر است که یکی از مهم ترین عوامل آن در محیط خانواده، وجود همسر سازگار و قانع می باشد که زمینۀ سعادت را در سطح وسیعی فراهم کرده و در خوشبختی را به روی انسان می گشاید و احیا ناً عوامل نگون بختی و سیه روزی را خنثی و بی اثر می سازد .(37)پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله فرموده اند :« و از خوشبختی انسان ، داشتن همسر صالح و شایسته است .»(38)امام باقر علیه السام به نقل از رسول خدا صلی الله علیه وآله فرمودند : خداوند عزیز و جلیل فرموده : هر گاه بخواهیم برای یک نفر مسلمان خیر دنیا و آخرت را جمع کنم ، برایش دلی خاشع وزبانی ذاکر،تنی صابر و همسری صالح و با ایمان قرار می دهم که هر وقت بر اونظرکندشادمان شود و اگر غایب و در بیرون خانه باشد ، ناموس خود و دارایی شوهرش را حفظ نماید .(39)
10- خود کفایی و نیاز به استقلال
برای یک انسان هیچ مفهومی با ارزش تر از استقلال نیست ، استقلال ، او را از وابستگی و طفیلی زیستن آزاد می کند و در مرحله ای جدید از رشد و کمال قرار می دهد . به گونه ای که روی پای خود می ایستد و خودش با اراده ای نیرومند و فکری آزاد ، عهده دار اراده زندگی میشود . (40)ازدواج نیز مرحله ای جدید از رشد و استقلال است و انسان را از طفیلی بودن و این سو و آن سو رفتن و نا منظّمی و پریشانی بیرون آورده و به او تمرکز و نظم می بخشد.(41)
11- احساس مسئولیت
انسان تا تنهاست بیشتر در فکر خود است و حرکت او به سوی بی بند باری و هرزگی چندان سخت نیست. به عبارت دیگر اگر دین نداشته باشد چندان احساس مسئولیت نمی کند ولی اگر ازدواج کرد دیگر تنها نیست بلکه پیش وجدان خود ، مسئولیّت زن و فرزند نیز به عهده اوست از این رو حرکت او به سوی بی بند باری ، دشوار است و ازدواج همچون سدّی سر راه اوست و او را کنترل می نماید. شواهد بسیاری وجود دارد که جوانان بسیاری بعد از ازدواج سر به راه شده اند و سبکسری و بیراهه رفتن های گذشته را ترک نمودند.(42)
12- محفوظ ماندن از بیما ریهای عصبی و روانی
فشارهای غریزۀ جنسی ، اگر از راه صحیح و مشروع دفع نشود ، خرابیهای به بار می آورد و به اعصاب و روان لطمه های فراوان می زند . این فشارها از یک طرف و تنها یی و بی پنا هی و تک زیستی از طرف دیگر ، انسان را پریشان و سرگردان می کند .از طرف دیگر اگر کسی در اثر بی همسری وفشار این غریزه و پریشانی روحی و ضعف ایمان ، خدای نا خواسته دچار انحرافات جنسی و فساد و آلودگی شود مشکل بزرگ تر می شود .از نظر روان شناسی یکی از علّتهای عمده و اصلی پریشانی و عقده های روانی و اخلاقی و ضعفهای عصبی بی همسری ، فشارهای جنسی ، انحرافات جنسی می باشد و از موثر ترین و مفید ترین راههای این بیماریها ازدواج با همسری متناسب است.(43)
13- بهره مندی از دوران شیرین و با نشاط نو جوانی
بهار ازدواج دوران نو جوانی است. در این دوران شور و نشاط مخصوصی بر انسان حاکم میباشد .اگر از این دوران استفاده لازم برده نشود به روزی فصل خزان می رسد و نشاط از بین می رود و یا کم می شود و انسان دیگر نمی تواند لذّت و استفادۀ کامل از ازدواج ببرد .(44)عشق زنده و جوان و با نشاط است که به زندگی شور و صفا می بخشد وگرنه عشق مرده و پیر و پژ مرده ، شور و صفایی ندارد که به زندگی بدهد .(45)
14- نیکو شدن اخلاق و خارج شدن از خود خواهی
انسان قبل از ازدواج همه چیز را برای خودش می خواهد و پس از آن ، به فکر دیگری نیز هست به عبارت دیگر ازدواج مَنِ انسان ها را تبدیل به ما می کند .(46)محیط خانه مکتب بسیار سازنده ای است ، به طوری که منشأ بسیاری از صفات خدا پسندانه است و بسیاری از صفات منفی و ناپسند هم در اثر عدم تشکیل خانواده پیدا می شود (47)
15- بالا برنده ی اعمال انسان
ازدواج و تشکیل کانون خانواده آنچنان در وجود انسان تاثیر می گذارد و ارزش او را بالا می برد و شخصیّت او را رشد می دهد که اعمال و عبادتهایش نزد خداوند و فرشتگان از ارزش والایی برخوردار می شود به طوری که ارزش آنها چند ده برابر می گردد.(48)امام جعفر صادق علیه السلام می فرمایند:«دو رکعت نماز که انسان متأهل بخواند افضل و بالاتر است از هفتاد رکعت نماز که انسان مجرد و عذب بخواند.»(49)ازدواج انسان را از گناهان بیشتر بازداشته و عامل تقرّب در پیشگاه خداوند است. این سنت نبوی ،پاداش عبادات را آنچنان که گفتیم چند برابر می کند و خود نیز از بهترین طاعات الهی محسوب می گردد.(50)
16-تأثیر آن در تکمیل انسان
خداوند انسان را به گونه ای آفرید که بدون همسر ناقص است، انسان هر چه از نظر علم و ایمان و فضایل اخلاقی بالا رود تا همسر اختیار نکند به کمال مطلوب نمی رسد. هیچ چیز جای ازدواج و تشکیل خانواده را نمی گیرد.جنس مذکر و مؤنث به یکدیگر نیازمند هستند،هم از نظر روحی و هم از نظر جسمی و هر کدام به تنهایی ناقصند و هنگامی که در کنار هم قرار گرفتند همدیگر را کامل می کنند این قانون نظام آفرینش است و بر کلّ هستی حاکم می باشد.(51)قرآن زن و مرد را لباس همدیگر همدیگر می داند و می فرماید:«زنان لباس شما مردانند و شما مردان لباس زنها هستید.»(52)همانگونه که نیاز به لباس ،یکی از نیازهای طبیعی بشر است،نیاز به همسر نیز یک نیاز طبیعی و حیاتی است و چنانکه انسانِ برهنه ،احساس کمبود و شرم می کند، انسان بدون همسر نیز چنین است و همانطور که لباس،آفت گرما و سرما را می زداید همسر نیز آسیب ها ، گزند ها، لغزش ها و اشتباهات را از انسان دور می کند.این دو جنس مکمّل و مایۀ شکوفایی نشاط و پرورش یکدیگرند.(53)
نتیجه
دین اسلام کاملترین دین ها است که برای جزء جزء زندگی انسان برنامه دارد که یکی از این برنامه ها پیمان ازدواج زن و مرد با یکدیگراست و در حقیقت پیمانی برای پشتیبانی این دو از هم در تمامی مراحل زندگی استازدواج عمل به دستور خداوندو اجرای سنّت رسول اکرم صلی الله علیه وآله و یکی از عوامل خوشبختی همسران بوده واگر به شکل صحیح انجام شودعاملی است برای شکوفا شدن استعدادها و تکامل دین و ایمان وایجاد امنیت و آسایش و جلوگیری از فساد و حفظ عفت وپاکدامنی وباعث تأمین سلامت جسم و بر قراری تعادل و محفوظ ماندن از بیما ریهای عصبی و روانی است وهمچنین نیکو شدن اخلاق و ایثار در حق دیگری را به دنبال می آورد.ممکن است یک ازدواج تمامی آثار مذکور را داشته باشد وممکن است عده معدودی ازآن ها را به دنبال آورد ،به هرحال هیچگاه ازدواج صحیح بدون تاثیر نخواهد بود وتنها راه نجات فرد وجامعه از کشیده شدن به ابتذال وفساد می باشد.

منابع ومآخذ
1.قرآن مجید
2.بابازاده،علی اکبر،مسایل ازدواج و حقوق خانواده،تهران،انتشارات بدر،چاپ4،سال1378
3.بابایی استخر سری(سواد کوهی)،رحمت الله،عشق و زندگی با رعایت حقوق زوجین،تهران ،انتشارات دارینه،چاپ دانشگاه تهران،1380.
4.حرّعاملی، محمد بن الحسن،وسایل الشیعه،تهران،انتشارات مکتب الاسلامیه،چاپخانه اسلامیّۀ تهران،1376.
5.حسینی بهارنچی،سید محمد،آئین همسرداری و آداب زندگی در اسلام،انتشارات اجر،چاپ نگارش،چاپ اول،زمستان 1383.
6.سید علوی،سید ابراهیم،اینگونه ازدواج کنیم،انتشارات بهاران و مشکوه،چاپ اول،زمستان 1371.
7.صافی،احمد،خانواده متعادل و نحوه رفتار همسران با یکدیگر،تهران،انتشارات حسام،تابستان 1374،چاپ دوم.
8.قائمی امیری،علی،تشکیل خانواده در اسلام،انتشارات امیری، چاپ9،پاییز 1375.
9.کلینی، محمد بن یعقوب ،اصول کافی،ترجمه:حاج سید جواد مصطفوی،انتشارات دفتر نشر و فرهنگ اهل بیت(ع)،چاپ تهران.
10.مجلسی، محمد باقر،بحارالانوار،تهران،انتشارات دارالکتب الاسلامیه
11. محمدی اشتهاردی،محمد،ازدواج و شیوه همسرداری،انتشارات کتاب یوسف،چاپ اول.
12.مظاهری ،علی اکبر،جوانان و انتخاب همسر،انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم،قم ،چاپ چهارم،زمستان 1374.
13.مظاهری ،حسین،خانواده در اسلام،انتشارات شفق،چاپ دی1364.
14.وحیدی ،محمد،احکام دختران،انتشارات عصمت،چاپ قدس،قم.

موضوعات: اهمیت ازدواج و فواید آن  لینک ثابت
 [ 08:31:00 ب.ظ ]




بخورو نخورهای نوروز از منظر طب سنتی

بخورو نخورهای نوروز از منظر طب سنتی

پیدایش بهار طبیعت، طبیعت بدن نیز دچار تغییر و تحول می‌شود که برای حفظ سلامتی باید متناسب با این تحولات ضمن مراقبت‌های بهداشتی، تغییراتی در تغذیه، استراحت، فعالیت بدنی و حتی پوشیدن لباس اعمال کرد که به حفظ سلامتی افراد کمک بسیار خواهد کرد.

مزاج فصل بهار، معتدل است، برخی افراد فصل بهار را به دلیل بروز بیماری‌هایی مثل تب‌ها، بثورات یا جوش، ورم‌ها و آلرژی‌ها بهار را در رطوبت و گرمی معتدل می‌دانند.

بیماری‌هایی که در این فصل بروز پیدا می‌کند به دلیل مزاج بد فصل نیست بلکه به علت باقی ماندن موادزائد بدن در زمستان و رقیق شدن و به حرکت درآمدن آنها در فصل بهار ایجاد می‌شود.

اگر بدن نتواند موادزائد را به طور کامل دفع کند، این اخلاط به سوی اندام‌های ضعیف رفته و باعث تولید امراض شایعی مانند دمل‌ها، ورم‌های چرکی، جوش ها، خارش، ورم‌های حلق، خونریزی بینی، زکام، گرفتگی صدا، سرفه، صرع، سکته ها و بیماری‌های دیگر می‌کند.

آقای احمدی مدیر گروه تغذیه انجمن تحقیقات طب سنتی اظهار داشت: از دیدگاه طب سنتی ایرانی، هر فصل با تغییرات آب و هوایی همراه است؛ طبع مخصوص به خود را دارد و اثرات ویژه‌ای روی بدن می‌گذارد. مثلاً بیماری‌های خاصی را در بدن ایجاد کرده و برخی را نیز بهبود می‌بخشد. بنابراین توجه به خوراکی‌ها و نوشیدنی‌های مصرفی در هر فصل، یکی از راه‌های در امان ماندن از بیماری‌های مخصوص هر فصل است.

با وارد شدن به فصل بهار بدن دچار چه تغییراتی می‌شود؟
زمستان طبع سرد و تر دارد ، البته در مناطق مختلف، میزان سردی و رطوبت متفاوت است و به علت دریافت بیشتر غذاها و فعالیت بدنی کمتر، اخلاط داخل بدن ساکن و منجمد شده و حرکتی ندارند.

از اواخر زمستان و شروع تدریجی افزایش دما، کم کم اخلاط داخل بدن هم به هیجان درآمده و حرکت می‌کنند. گرمای هوا باعث رقیق شدن مواد زائد داخل بدن شده و آنها را به سمت مجاری دفعی مثل پوست می‌راند.

بروز جوش‌های پوستی یکی از این تظاهرات است. اگر مواد زائد داخل بدن زیاد باشد و طبیعت مدبره بدن هم فعال باشد؛ عوارضی مثل آلرژی، عطسه، خارش گلو، اسهال و … ایجاد می‌شود که نباید با شیوه‌های تهاجمی مثل استفاده از آنتی هیستامین‌ها و ضد اسهال‌ها و مخصوصاً کورتون‌ها با آنها مقابله کنیم.

استفاده از روش‌های تهاجمی چه تاثیری بر بدن دارد؟
استفاده از این داروها باعث می‌شود مواد زائد داخل بدن باقی مانده و در سال‌های بعد، عوارض شدیدتری دامنگیر افراد شود. مضافاً بر این‌که داروهایی مثل کورتون‌ها زمینه‌ساز بروز بیماری‌هایی مثل پوکی استخوان، دیابت و …. می‌شوند. راه درست این است که سبب ایجادکننده این عوارض را بشناسیم و آن را قطع کنیم.

راه‌های پاکسازی بدن از ناه طب سنتی چیست؟
بنابراین دو راهکار عمده برای کمک به طبیعت مدبره و هوشمند بدن وجود دارد تا بدن بتواند وظیفه خود را به درستی انجام دهد، کمک به پاکسازی بدن و خروج مواد زائد از بدن و دیگری تولید کمتر مواد زائد داخل بدن با رعایت اصول تغذیه صحیح.

برای پاکسازی بدن از قدیم مرسوم بوده است که با آمدن فصل بهار، در هر منطقه‌ای با استفاده از سبزی‌های مخصوص همان منطقه آش‌های ساده درست می‌کردند. همچنین افزودن مقداری آلو، برگ سنا یا فلوس به این آش‌ها، ایجاد اسهال ضعیفی می‌کند که به خروج بهتر مواد زائد کمک می‌کند.

یکی از مسهل‌های ساده دیگر، استفاده از کمی پودر هلیله سیاه داخل ماست است. سبزی‌پلو با سبزی‌هایی مثل غازیاغی و شنگ نیز مفید است. افراد توجه داشته باشند که اگر مبتلا به یبوست هستند، حتماً آن را درمان کنند و بر طبق مزاج خود از ملیناتی مثل خاکشیر و آب گرم ناشتا، انجیر خیسانده در آب، روغن زیتون، روغن بادام شیرین و …. استفاده کنند.

استفاده بیرویه و خودسرانه داروهای مسهل چه عوارضی بر بدن دارد؟
استفاده بی‌رویه از مسهل‌ها مانند سنا که به طور عمومی در داروخانه‌ها یا عطّاری‌ها تجویز می‌شود، خطرناک است و باعث می‌شود که یبوست تشدید شود و فرد وابسته به این داروها شود!

یک راه کم‌هزینه دیگر برای پاکسازی بدن از مواد زائد، ورزش کردن است. ورزش باید با شدت متوسط انجام شود تا رنگ چهره رو به سرخی رود و پوست شروع به تعریق کند و ضربان قلب و تعداد تنفس افزایش یابد. بدین ترتیب بسیاری از مواد زائد، رقیق شده و از طریق پوست از بدن خارج می‌شود.

افرادی که برنامه کاهش وزن دارند، حتماً باید دقّت کنند که در تعطیلات دچار تنبلی نشده و برنامه ورزشی‌شان را قطع نکنند. صبح‌های بهاری پراکسیژن بهترین زمان برای انجام ورزش است.

بخور نخورهای نوروز, فصل بهار,

در دید و بازدیدهای نوروزی چه تغذیه‌ای باید داشته باشیم؟
برای این که حجم مواد زائد داخل بدن را افزایش ندهیم؛ بهترین راهکار، پرهیز از پرخوری و درهم خوری است. اهمیت این مسأله تا حدی است که حکمای طب سنتی ایرانی گفته‌اند که مضرترین چیز برای بدن، خوردن غذای جدید است؛ درحالی که هنوز غذای قبلی کامل هضم نشده است!

اگر این درهم خوری و غذا خوردن روی غذای قبلی از غذاهای غلیظی مثل فست‌فودها، ماکارانی، سس مایونز، سالاد الویه، سیب زمینی و تخم مرغ آب‌پز، کله پاچه، حلوا و …. باشد، باعث بروز بیماری‌هایی مثل درد مفاصل، سنگ کلیه، نقرس و بسیاری از بیماری‌های بلغمی و سوداوی خواهد شد.

در فصل بهار به خصوص ایام عید از چه موادغذایی باید پرهیز کرد؟
مسأله دیگر، انتخاب نوع غذاست. در فصل بهار و نوروز نباید در مصرف غذاهای گرم و تر، گوشت‌ها، شیرینی‌ها و ادویه تند و تیز و نیز ترشی‌ها افراط کرد. چرا که این غذاها باعث تشدید عوارضی همچون دردمفاصل، دردهای نقرسی و بسیاری از بیماری‌های بلغمی و سوداوی می‌شود.

بهترین غذاها در فصل بهار به خصوص ایام عید نوروز چیست؟
بهترین غذاها، آش و سوپ ساده با گیاهان و سبزی‌های هر منطقه، سوپ جو، سبزی پلو، ماءالشعیر طبی، کاهو و سکنجبین، سمنو (مخصوصاً برای افراد مبتلا به کم خونی و ضعف) و میوه در حد متعادل است.

افرادی که سالم هستند و مشکلات معده و مفاصل ندارند؛ می‌توانند سالاد کاهو را در یک وعده با کمی آبغوره و روغن زیتون میل کنند.

افرادی که گرمای بدنشان بالاست و یا این که زیاد از شیرینی‌ها و غذاهای چرب و آجیل استفاده کرده‌اند؛ بهتر است از شربت‌های خانگی فرونشاننده حرارت مثل شربت ریواس، زرشک، غوره، نارنج و لیمو استفاده کنند.

در مورد شیرینی‌ها سعی کنید انواع کوچکتر آن‌ها را انتخاب کنید تا حجم کمتری از مواد قندی ساده و چربی‌ها را دریافت کرده باشید. توجه به شست و شوی دهان و دندان‌ها بعد از مصرف شیرینی‌ها به خصوص در کودکان برای پیشگیری از پوسیدگی دندان‌ها بسیار مسأله مهمی است.

برای جلوگیری از غلظت خون، مصرف روزانه یک لیوان شربت عناب مناسب خواهد بود.

چه توصیه غذایی برای افراد مبتلا به آلرژی فصلی دارید؟
کسانی که آلرژی فصلی دارند، باید از مصرف غذاهایی که سریعاً در معده فساد می‌پذیرند؛ مثل خیار، گوجه فرنگی و شیر پرهیز کرده و ماءالشعیر طبی را طبق دستور تهیه و مصرف کنند: یک لیوان جو درسته و پوست کنده را با پانزده لیوان آب روی شعله ملایم بجوشانید تا زمانی که جوها کاملاً بشکفند و مرتب کف روی آب را جدا کنید. در آخر آب آن را صاف کنید و یک لیوان آن را با کمی شکر یا عسل و با شکم خالی مصرف کنید. تا دو سه ساعت بعد از آن چیزی مصرف نکنید.

اگر به فکر درمان ریشه‌ای آلرژی هستید، می‌توانید از تعطیلات نوروز استفاده کرده و زیر نظر متخصص برای سه روز فقط از ماءالشعیر استفاده کنید تا در حد بسیار بالایی از عارضه آلرژی رهایی پیدا می‌کنید.

در مورد مصرف تنقلات چه نظری دارید؟
از میان تنقلات، بادام طبع معتدلی دارد و برای اکثریت افراد قابل استفاده است؛ البته به شرط این که کهنه نباشد و در مصرف آن افراط نشود. تا روزی ده عدد بادام در روز در افراد معمولی به تقویت مغز و کبد کمک می‌کند.

انجیر هم برای کسانی که مبتلا به یبوست هستند، مناسب است. پسته و گردو طبع به شدت گرمی دارند و افراط در مصرف آنها می‌تواند مشکلات زیادی را به همراه داشته باشد.

در هنگام خرید دقت شود که مغزیات کهنه نباشد و در پوست خود باشند. کسانی که مبتلا به پرفشاری خون هستند، حتماً باید دقت کنند که آجیل شور استفاده نکنند؛ چرا که باعث بالا رفتن بیشتر فشار خون و افزایش احتمال گرفتگی‌های قلبی عروقی و سکته وجود دارد.

برای بیماران دچار کبد چرب، چربی خون بالا و پرفشاری خون چه توصیه غذایی دارید؟
افراد مبتلا به کبد چرب، چربی بالای خون و پر فشاری خون سعی کنند از غذاهای فریزری و بسته‌بندی شده، کنسروها، گوشت گاو و گوساله، سیب زمینی و تخم مرغ آب‌پز، سس مایونز، حلیم، کله‌پاچه، نان فطیر و خوب پخته نشده حتّی المقدور کم‌تر استفاده کنند.

همچنین دقت کنند که مصرف زیاد مواد شیرین و شور تا حدی که تشنگی شدیدی ایجاد کند و سپس مصرف آب یا دوغ یا نوشابه یخ به شدت برای کبد مضر بوده و به مرور با تکرار این عادت غلط، کبد خسته شده و به سمت کبد چرب و سیروز کشیده می‌شود.

پس سعی شود زمان مصرف آب و مایعات (به ویژه سرد و گازدار) با فاصله از غذا مصرف شود. گاهی اوقات هرچقدر آب یخ مصرف می‌کنید، عطش برطرف نمی‌شود. این نوع تشنگی، عطش کاذب نام دارد که معمولاً بعد از خوردن غذاهای غلیظ و دیرهضم رخ می‌دهد و راه برطرف کردن آن، نوشیدن یک لیوان شربت عسل گرم به صورت جرعه جرعه است.

همچنین نوشیدن یک لیوان دم‌کرده دارچین یا زنجبیل به دفع ماده ایجادکننده عطش کاذب از معده کمک می‌کند.

موضوعات: ساده زیستی و قناعت در کلام حضرت علی(ع), بخورو نخورهای نوروز از منظر طب سنتی  لینک ثابت
 [ 08:26:00 ب.ظ ]




٤٠ حديث در مورد ازدواج
١. تاثير ازدواج
قال رسول الله صلى الله عليه و آله و سلم.

کسى که ازدواج کند، نصف دينش را حفظ کرده است. ﴿مستدرک الوسائل، ج ۱۴، ص ۱۵۴٫﴾

۲. ازدواج در هنگام تنگدستى
قال الامام الصادق عليه السلام:
هر کس از ترس فقر ازدواج نکند نسبت‏ به لطف خداوند بدگمان شده است. چرا که خداوند مى‏فرمايد: اگر آنان فقير باشند خداوند از فضل و کرم خود بى نيازشان مى‏کند.

هر که با زنى به خاطر مالش ازدواج کند، خداوند او را به مال وى واگذار مى‏کند، و هر که با او به خاطر جمال و زيبائى‏اش ازدواج نمايد، در او چيزى را که خوشايند او نيست، خواهد ديد، و هر که با وى به خاطر دينش ازدواج کند، خداوند تمامى اين مزايا را براى او جمع مى‏کند. ﴿من لا يحضره الفقيه، ج ۳، ص ۲۵۱﴾

۳. ازدواج رحمت است
قال النبى صلى الله عليه و آله و سلم.

درهاى رحمت آسمانى در چهار وقت گشوده مى‏شود:۱- موقع بارش باران.۲- زمانى که فرزند به چهره پدر و مادرش مى‏نگرد.۳- هنگام گشوده شدن در کعبه.۴- هنگام برپايى مراسم عقد و عروسى. ﴿بحار الانوار، ج ۱۰۳، ص ۲۲۱﴾

۴. آفات بى همسرى
قال رسول الله صلى الله عليه و آله و سلم: بيشترين اهل جهنم انسانهاى بى همسرهستند. ﴿من لا يحضره الفقيه، ج ۳، ص ۲۵۱﴾

۵. تلاش در ازدواج بى همسران
عن الصادق عليه السلام قال:
کسى که مجردى را تزويج کند و امکان ازدواج او را فراهم نمايد از کسانى است که در قيامت‏ خداوند به آنان نظر لطف مى‏کند. ﴿وسائل الشيعه، ج ۲۰، ص ۴۵﴾

۶. در سايه عرش
قال موسى بن جعفر عليه السلام:
سه دسته در روز قيامت، روزى که سايه و پناهى جزء سايه خداوند نيست، در سايه و پناه خدا هستند:۱- مردى که زمينه ازدواج برادر مسلمانش را آماده نمايد.۲- مردى که (به برادر مسلمانش خدمت کند.)۳- کسى که سر برادر مسلمانش را بپوشاند. ﴿وسائل الشيعه، ج ۲۰، ص ۴۶﴾

۷. منظور نظر حق
قال الامام الصادق عليه السلام:

چهار کس در قيامت مورد نظر پروردگارند:۱-آنکه چون طرف معامله پشيمان شود، معامله را برگرداند.۲- کسى که غم از دلى برگيرد.۳- کسى که برده‏اى را آزاد کند.۴- کسى که بى همسران را به ازدواج درآورد. ﴿وسائل الشيعه، ج ۲۰، ص ۴۶﴾

۸. بهترين وساطت
قال اميرالمؤمنين على عليه السلام:

از بهترين شفاعتها، شفاعت‏ بين دو نفر در امر ازدواج است تا اينکه خداوند آنان را مجذوب يکديگر گرداند. ﴿تهذيب، ج ۷، ص ۴۰۵، وسائل الشيعه، ج ۲۰، ص ۴۵﴾

۹. ازدواج با دينداران
عن النبي صلى الله عليه و آله و سلم قال:
هر که با زنى به خاطر مالش ازدواج کند، خداوند او را به مال وى واگذار مى‏کند، و هر که با او به خاطر جمال و زيبائى‏اش ازدواج نمايد، در او چيزى را که خوشايند او نيست، خواهد ديد، و هر که با وى به خاطر دينش ازدواج کند، خداوند تمامى اين مزايا را براى او جمع مى‏کند. ﴿وسائل الشيعه، ج ۱۴، ص ۳۱﴾

۱۰. ديدار قبل از وصلت
عن الصادق عليه السلام قال.

مانعى ندارد که مرد قامت و صورت زنى را که قصد ازدواج با او دارد، ببيند. ﴿وسائل الشيعه، ج ۲۰، ص ۸۸﴾

۱۱. ديدار عروس و داماد قبل از ازدواج
عن محمد بن مسلم قال:
محمد بن مسلم مى‏گويد: از امام باقر عليه السلام پرسيدم:مردى که مى‏خواهد با زنى ازدواج کند آيا حق دارد او را ببيند؟امام عليه السلام فرمود: آرى، چون در برابر آن بهاى سنگينى مى‏پردازد. ﴿وسائل الشيعه، ج ۲۰، ص ۸۸﴾

۱۲. سؤال از اوصاف
قال على عليه السلام: هر وقت ‏يکى از شما، بخواهد، ازدواج کند، از اوصاف موى سر زن نيز سؤال کند همچنانکه از چگونگى رخسار او مى‏پرسد. چون که موى زن يکى از دو زيبايى (مو و صورت) اوست. ﴿من لا يحضره الفقيه، ج ۳، ص ۲۵۴﴾

۱۳. خواستگار مذهبى و خوش اخلاق
قال الامام الرضا عليه السلام:
هنگامى که مردى از شما خواستگارى کرد که از دين و اخلاق او راضى بوديد به ازدواج با او رضايت دهيد. و مبادا فقر او ترا از اين رضايت‏باز دارد و… ﴿ميزان الحکمة، ج ۴، ص ۲۸۰﴾

۱۴. داماد هم شان
قال النبي صلى الله عليه و آله و سلم:

وقتى که اشخاص هم شان به خواستگارى دختران شما آمدند، به آنها دختر دهيد و در کار آنها منتظر حوادث نباشيد. ﴿نهج الفصاحه، ص ۳۷، ح ۱۹۳﴾

۱۵. عروس شايسته
قال رسول الله صلى الله عليه و آله و سلم:
پس از اسلام، هيچ نعمتى براى مرد بهتر از زن مسلمانى نيست که هر گاه به او بنگرد، مسرورش کند و هر گاه به او فرمان دهد، اطاعتش نمايد و در غياب او حافظ ناموس و مالش باشد. ﴿من لا يحضره الفقيه، ج ۳، ص ۲۵۵﴾

۱۶. دقت در انتخاب
قال الامام الصادق عليه السلام:
زن همانا گردنبندى است، نيک بنگر که چه گردنبندى را به گردنت آويزان مى‏کنى. ﴿وسائل الشيعه، ج ۲۰، ص ۳۳﴾

۱۷. وصلت نکردن با خانواده ناشايست
عن النبى صلى الله عليه و آله و سلم قال :

بپرهيزيد از سبزه‏هايى که در مزبله مى‏رويد. عرض شد: يا رسول الله! سبزه‏هايى که در مزبله مى‏رويد چيست؟ حضرت صلى الله عليه و آله و سلم فرمود: زن زيبايى که در خانواده پست و ناشايست ‏پرورش يافته باشد. ﴿من لا يحضره الفقيه، ج ۳، ص ۲۵۶، مکارم الاخلاق، ص ۲۰۵﴾

۱۸. ازدواج با دوشيزگان
قال رسول الله صلى الله عليه و آله و سلم:
با دختران باکره ازدواج کنيد زيرا که دهان آنان شيرين و رحمشان مناسبتر است و زود چيزى را ياد مى‏گيرند و محبتشان پايدارتر است. ﴿بحار الانوار، ج ۱۰۳، ص ۲۳۷﴾

۱۹. رضايت داماد
سئل عن الصادق عليه السلام:
من مى‏خواهم با زنى ازدواج کنم ولى پدر و مادرم مايلند با ديگرى ازدواج کنم. امام عليه السلام فرمود: با زنى که خودت مايل هستى ازدواج کن، و زنى را که پدر و مادرت [بدون رضايت تو] انتخاب کرده‏اند، رها کن. ﴿تهذيب، الاحکام، ج ۷، ص ۳۹۲﴾

۲۰. سهولت ‏خواستگارى
قال رسول الله صلى الله عليه و آله و سلم:
از نشانه‏هاى برکت زن آن است که خواستگاريش بى تکلف و آسان انجام گيرد. ﴿کنز العمال، ج ۱۶، ص ۳۲۲، ح ۴۴۷۲۱﴾

21. آداب خواستگارى
قال النبي صلى الله عليه و آله و سلم:
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله و سلم فرمود: هيچ يك از شما زنى را كه ديگرى خواستگارى مى‏كند، خواستگارى نكند. [تا اينكه با او ازدواج كند و يا اينكه منصرف شود. اگر منصرف شد خواستگاريش بلامانع است.] ﴿صحيح مسلم، ج 2، ص 1034، ح 56﴾

۲۲. خواستگار شرابخوار
قال رسول الله صلى الله عليه و آله و سلم:
شرابخوار اگر تقاضاى ازدواج کرد قبول نکنيد. ﴿وسائل الشيعه، ج ۲۰، ص ۷۹﴾

۲۳. مراسم عروسى در شب
قال الامام الرضا عليه السلام:
مراسم عروسى در شب، سنت پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله و سلم است، چرا که خداوند شب را مايه آرامش قرار داده و زن هم آرامش خاطر است. ﴿وسائل الشيعه، ج ۲۰، ص ۹۱﴾

۲۴. سور عروسى
قال النبى صلى الله عليه و آله و سلم.

سور و وليمه در پنج مورد است:۱- عروسى ۲- تولد اولاد ۳- ختنه کردن نوزاد ۴- خريدن خانه ۵- بازگشت از سفر مکه. ﴿من لا يحضره الفقيه، ج ۳، ص ۲۶۳﴾

۲۵. وليمه در عروسى
قال الامام الصادق عليه السلام:
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله و سلم در هنگام تزويج «ميمونه‏» دختر «حارث‏» وليمه داد و با غذاى معجون خرما از حاضرين پذيرايى فرمود. ﴿فروع کافى، ج ۵، ص ۳۶۸٫﴾

۲۶. طعام دادن در عروسى
قال رسول الله صلى الله عليه و آله و سلم:

سور دادن و اطعام در ازدواج، از سنت پيامبران است. ﴿فروع کافى، ج ۵،ص ۳۶۷﴾

۲۷. برترين زنان امت
قال رسول الله صلى الله عليه و آله و سلم:

بهترين زنان امت من زنانى هستند که خوشروتر و مهريه ايشان کمتر باشد. ﴿من لايحضره الفقيه، ج ۳، ص ۲۵۲﴾

۲۸. کمى مهريه برکت زن
قال الامام الصادق عليه السلام:
از برکات زن کمى مهريه اوست. ﴿من لا يحضره الفقيه، ج ۳، ص ۲۵۴﴾

۲۹. سنگينى مهريه
قال اميرالمؤمنين على عليه السلام:
مهريه زنها را سنگين نگيريد که موجب کدورت و دشمنى گردد. ﴿وسائل الشيعه، ج ۱۵، ص ۱۱﴾

۳۰. جهيزيه بى منت
قال رسول الله صلى الله عليه و آله و سلم:
اگر تمام چيزهايى که در روى زمين از طلا و نقره وجود دارد و زن آنها را به خانه شوهرش بياورد. آنگاه يک روز از روزها بر سر شوهرش منت‏بگذارد و بگويد تو کيستى؟ اين اموال مال من است. در اين صورت اجر و عمل زن از بين مى‏رود اگر چه از عابدترين مردم باشد. مگر اينکه توبه کند و برگردد و از شوهرش عذرخواهى کند. ﴿مکارم الاخلاق، باب ۸، ص ۲۰۲﴾

۳۱. مهريه چيست؟
عن ابى جعفر عليه السلام قال.

مهريه همان چيزى است که طرفين بر آن توافق مى‏کنند، کم باشد يا زياد. ﴿فروع کافى، ج ۵، ص ۳۷۸﴾

۳۲. ندادن مهريه
عن ابى عبدالله عليه السلام قال:.

کسى که مهريه‏اى (براى زن قرار دهد) و قصدش اين باشد که به او ندهد او همانند دزد است. ﴿فروع کافى، ج ۵، ص، ۳۸۳٫﴾

۳۳. خانه دوست داشتنى
قال الامام الصادق عليه السلام:

خداوند خانه‏اى را که در آن عروسى انجام گرفته، دوست مى‏دارد. ﴿وسائل الشيعه، ج ۲۲، ص ۷﴾

۳۴. بيدارى در شب عروسى
قال رسول الله صلى الله عليه و آله و سلم:
شب بيدارى روا نيست، مگر در سه مورد:۱-تلاوت قرآن.۲-تحصيل علم.۳-بردن عروس به خانه داماد. ﴿وسائل الشيعه، ج ۲۰، ص ۹۲﴾

۳۵. بدرقه عروس: پیامبر فرمودند
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله و سلم امر فرمود، دختران عبدالمطلب و زنان مهاجر و انصار در شب عروسى حضرت فاطمه عليها السلام به همراه او بروند و شادى کنند، شعر و سرود بخوانند، تکبير و حمد بگويند. و از گفتن حرفهايى که خدا بدان راضى نيست، بپرهيزند. ﴿مستدرک الوسائل، ج ۱۴، ص ۱۹۸﴾

۳۶. زفاف و مهمانى
عن الصادق عليه السلام قال:.

مراسم عروسى را در شب و مهمانى را در روز انجام دهيد. ﴿من لا يحضره الفقيه، ج ۳، ص ۲۶۲﴾

۳۷. دعاى شب زفاف
قال الصادق عليه السلام:
چون همسرت به خانه تو آمد، دست‏بر پيشانيش بگذار، و رو به قبله‏اش برگردان و [دعا کن و] بگو: خداوندا!… اگر از اين همسرم، فرزندى براى من تقدير نمايى، فرزند مبارک و سالم عنايت فرماى. ﴿من لا يحضره الفقيه، ج ۳، ص ۲۶۳﴾

۳۸. هفته عروسى
امام صادق(ع)
از امام صادق عليه السلام سؤال شد در مورد مردى که با دختر باکره‏اى ازدواج مى‏کند، امام عليه السلام فرمود:شوهر يک هفته در پيش او باشد. ﴿وسائل الشيعه، ج ۲۱، ص ۳۳۹﴾

۳۹. آب دادن زن به شوهر
قال الامام الکاظم عليه السلام:
هر زنى که به شوهرش قدرى آب آشاميدنى بدهد، پاداش آن از عبادت يک ساله بالاتر است. ﴿وسائل الشيعه، ج ۲۰، ص ۱۷۲﴾

۴۰. محبت ‏به زن
قال الامام الصادق عليه السلام:
هر چه محبت مرد بر زن بيشتر گردد، بر فضيلت ايمانش افزوده مى‏شود. ﴿من لا يحضره الفقيه، ج ۳، ص ۲۵۱﴾

منبع: حوزه نت/گردآورنده: محمد رحيم بيگ‏محمدى

موضوعات: ۴۷ روش برای ساده‌ تر کردن زندگی, ٤٠ حديث در مورد ازدواج  لینک ثابت
 [ 08:14:00 ب.ظ ]




 

معیارهای ازدواج از نگاه اسلام

تمام افرادی که شرف ازدواج هستند در مورد همسر آینده و ویژگی هایی که دوست دارند وی داشته باشد بسیار فکر می کنند. حتی برخی که آنقدر به این مسئله اهمیت می دهند که در مورد ویژگی های همسر مناسب تحقیق هم می کنند و در نهایت با توجه به نگرش و علایقشان ویژگی های بدست آمده را به ترتیب اولویت دسته بندی می کنند.

یکی از منابعی که می تواند جوانان عزیز را در انتخاب ویژگی های درست همسر یاری رساند دین و رهنمودهای مبلغان آن یعنی پیامبر گرانقدر اسلام (صلی ااه علیه و آله و سلم) و اهل بیت (سلام الله علیها) می باشد. به همین دلیل در ذیل به مهمترین و اصلی ترین معیارهایی که توسط آنها بیان شده اشاره می شود تا روشنایی باشد در این راه تاریکِ پرفراز و نشیب.

1. ایمان و تقوا

ایمان و تقوا ملاک اصلی انتخاب همسر است. چرا که نقش دین در زندگی بشر بر کسی پوشیده نیست و یکی از ارکان حفظ نظام خانواده، اعتقادات انسان است. کسی که پایبند به دین نباشد هیچ ضمانتی وجود ندارد که به رعایت حقوق همسر و زندگی مشترک پایبند باشد. پس افراد باید در هنگام ازدواج کسی را انتخاب کنند که هم دیندار باشد و هم در این زمینه با او هم عقیده باشد.

در قرآن کریم آمده است: با زن های مشرک ازدواج نکنید مگر آنکه ایمان بیاورند و همانا کنیز با ایمان از زن آزاد مشرک بهتر است، هرچند (زیبایی او) شما را به شگفت آورد و به مشرکان زن ندهید مگر اینکه ایمان بیاورند. همانا غلام با ایمان بهتر از مرد مشرک است، هرچند شما را به شگفت آورد. (بقره/221)

این آیه یکی از شرایط ازدواج، یعنی همتایی دینی همسر را بیان میکند، زن مشرک همتای مرد مسلمان نیست.

مردی به امام حسن (علیه السلام) عرض کرد: «دختری دارم، او را به ازدواج چگونه فردی در آورم؟ حضرت فرمودند: او را به ازدواج مردی با تقوا درآور؛ که اگر دوستش داشته باشد. او را گرامی می دارد و اگر هم دوستش نداشته باشد، به او ستم نمی کند.» (المستطرف، ج 2، ص 218).

2. اخلاق نیکو

اخلاق نیک یکی از مهمترین و ضروری ترین اموری است که در انتخاب همسر باید مورد توجه قرار گیرد. این مسئله در احادیث نیز مطرح شده است: مردی در این زمینه با امام رضا (علیه السلام) مشورت نمود و عرض کرد: یکی از بستگانم از دخترم خواستگاری کرده ولی اخلاق بدی دارد. حضرت فرمود: اگر بدخلق است، دخترت را به ازدواج او در نیاور. ) وسائل الشیعه، ج14،ص54).

و در حدیثی از پیامبر اکرم می خوانیم: اگر کسی برای خواستگاری نزد شما آمد که اخلاق و دینش را پسندیدید با او ازدواج کنید و… (همان،ص51.)

با توجه به فرموده پیامبر دینداری و اخلاق از مهمترین ملاک هایی است که باید هنگام انتخاب همسر مورد توجه قرار گیرد، زیرا این دو، زیربناهای اصلی زندگی سعادتمندانه محسوب می شوند. به طوری که زندگی بدون آنها تلخ، سخت و غیر قابل تحمل می شود.

3. اصالت خانوادگی
اصالت خانوادگی به معنای شهرت، ثروت یا موقعیت اجتماعی نیست بلکه به معنای سلامت نفس خانواده و صالح و خوشنام بودن آنان است که هر قدر گستره اش (در نسل های پیاپی) بیشتر باشد، بهتر است. اسلام تأکید دارد که درباره سابقه خانوادگی همسر، تحقیق لازم صورت گیرد و به خصوص، مراتب ایمانی و اخلاقی آنها در نظر گرفته شود. زیرا این اصالت خانوادگی در زندگی جدید و نسل بعد تأثیر خواهد گذاشت. به همین دلیل امام صادق (علیه السلام) می فرمایند: «تَزَوَّجوا فِی الحِجر الصالِح، فَإنَّ العِرق دَسّاس؛ (مکارم الاخلاق، ص 103.) با خانواده خوب و شایسته وصلت کنید، زیرا بر عرق (نطفه و ژن ها) اثر می گذارد. »

پیامبر (صلی الله علیه و آله) نیز در این رابطه می فرمایند: «برای نطفه های خود، بهترین را گزینش کنید. »

معیارهای ازدواج از نگاه اسلام
4. کفویت(همتایی)

ازدواج با افراد هم شأن باعث توافق بیشتر در زندگی می شود. بسیاری از اختلافات در زندگی همسران نتیجه عدم تناسب آنها در شئون مختلف است. کفویت در جنبه های ایمانی، فکری، اقتصادی و … مطرح است.

تکیه اسلام در کفویت، بیشتر بر مسأله ایمان و اعتقاد است. رسول خدا(صلی الله علیه و آله) فرمودند: «مرد مؤمن، کفو و همتای زن مؤمن است؛ و مرد مسلمان، همتای زن مسلمان.» (وسائل الشیعه، ج14، ص44.)

بر این اساس بود که پیامبر (صلی الله علیه و آله)، حضرت علی (علیه السلام) را برای همسری دختر خود انتخاب نمودند. بعضی روایات، کفویت را شامل دو چیز دانسته‌اند: یکی عفت ناشی از ایمان و اعتقاد و دیگری تأمین امکانات زندگی.

امام صادق (علیه السلام) می فرمایند: «الکفو ان یکون عفیفاً و عنده یسار؛ (وافی، ج 3، ص 18.) کفو (هم ردیف در ازدواج) کسی است که عفیف باشد و مالی هم داشته باشد.»

5. سلامت جسم و فکر

عدم سلامت، مانع از ازدواج نیست، ولی در تداوم زندگی مشترک اثر منفی دارد.

افراد بدون وجود سلامت جسم و روان، نمی توانند روابط مستحکم خانوادگی را بنیان گذارند. زیرا سلامت فکر و اندیشه بر سلامت رفتار و اعتدال در برخوردها اثر به سزایی داردو روابط انسانی زوجین، تابع شرایط نفسانی و روانی آنهاست.

در اسلام ازدواج با بعضی از بیمارن چون بیماران جزامی، جنونی، برصی و… نهی شده است. حتی سلامت فکر و روان نیز در اسلام حائز اهمیت می باشد.

امام صادق (علیه السلام) از رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) نقل کرده اند که آن حضرت فرمود: «از ازدواج با احمق بپرهیزید که هم نشینی با او مایه اندوه و بلاست.» (جعفریات، ص 92.)

منبع: اکرم اشرفی نژاد

 

موضوعات: ۴۷ روش برای ساده‌ تر کردن زندگی, معیارهای ازدواج از نگاه اسلام  لینک ثابت
 [ 08:09:00 ب.ظ ]





10 کار نادرست که باعث ضعیف شدن چشمها می شود
فاکتورهای بسیار زیادی در کاهش بینایی چشم اثر می گذارد. اگر می خواهید همواره چشمانی سالم و زیبا داشه باشید این 10 کار را اصلا انجام ندهید.
1. عدم استفاده از عینک آفتابی

برای جلوگیری از آفتاب سوختگی، همیشه از کلاه و عینک آفتابی استاندارد استفاده نمایید.

اشعه ماوراء بنفش خورشید باعث تخریب شبکیه چشم شده و ریسک آب مروارید را افزایش می دهد. طبق گفته پروفسور Vinay Aakalu خطر سرطان پوست پلک افزایش می یابد.

موقع بازی اسکی یا حمام آفتاب اشعه های مضر خورشید نوعی آفتاب سوختگی در غشاء مخاطی قرنیه ایجاد می کنند ،که در پی آن فرد دچار درد, تاری دید و آبریزش از چشم خواهد شد.
2. استفاده بیش از حد از قطره چشم

بعضی از قطره های چشمی قرمزی چشم را برطرف می کنند، اما پس از مدتی چشم دچار تورم می گردد. بدین معنا که پس چند ساعت به خوبی عمل نمی کنند و باعث انقباض رگ های خونی شده که چشم از قبل هم قرمز تر خواهد شد.
3. چشم های خشک

در حدود 3/5 میلیون زن و 1/5 میلیون مرد در ایالات متحده آمریکا از خشکی معمول تا شدید چشم رنج می برند. قطره های روغنی که دارای مواد نگهدارنده هستند و چندین مرتبه در روز استفاده می شوند، به چشم آسیب می رسانند. هر چند پک های تولید کننده اشک مصنوعی گران ترند، اما میزان مصرف آنها می تواند بیش از 4 بار در روز باشد و ارزش بیشتری دارند. باید این قطره ها در یخچال نگهداری شوند. خنکی قطره حس خوبی به چشم می بخشد و چشم فرد دچار خارش نمی گردد. این افراد باید از یک دستگاه رطوبت ساز در منزل استفاده کنند.
4. نشستن طولانی مدت پشت کامپیوتر

پلک زدن به جریان آب در چشم کمک می کند. اما زمانی که فرد به مانیتور کامپیوتر خیره می شود، کمتر از حد معمول پلک می زند. این در حالی است که هر فردی 12 تا 15 بار در دقیقه پلک می زند. پس با خیره شدن به مانیتور تعداد دفعات پلک زدن کاهش می یابد. در این صورت آب چشم تبخیر شده، چشم آلوده و دچار سوزش و آبریزش می شود. اگر فرد به مدت طولانی متنی را با فونت ریز بخواند یا مطلبی را روی موبایل خود مرور کند، چشمش آسیب دیده یا به نزدیک بینی دچار خواهد شد.
5. بی توجهی و عدم رسیدگی به لنز

تمیز نمودن لنز باید با محلول شستشوی لنز انجام شود. هرگز لنز را با آب نشویید. اکثر چشم پزشکان لنز های یکبار مصرف را توصیه می کنند.

موقع استحمام یا در استخر و دریا لنزها را از چشم خارج نمایید.

برای اینکه چشم اکسیژن کافی دریافت کند موقع خواب آنها را از چشم در آورید. در زمان خرید لنز، حتما با پزشک متخصص مشورت کنید. در غیر این صورت لنز مناسب نخواهد بود و ریسک عفونت چشم افزایش می یابد و در زمان خارج ساختن لنز، قرنیه خراش برداشته و دچار نوعی باکتری می گردد.
6. استفاده از لوازم آرایشی تاریخ گذشته یا با آرایش خوابیدن

بعد از هر 3 ماه ریمل و خط چشم خود را استفاده نکنید، موقع خواب هم آرایش چشم را پاک کنید.
7. عدم استفاده از عینک ایمنی

برخی افراد عینک ایمنی را فقط موقع شنا کردن به چشم می زنند. در حالی که طبق توصیه پزشکان، حتی زمان چمن زدن، نجاری یا تعمیر خانه باید عینک ایمنی به چشم زد تا مانع ورود خار و خاشاک به چشم شده و در نتیجه قرنیه خراش بر ندارد.
8. سیگار کشیدن

به دلایل متعددی سیگار نکشید. اما دلیلی مهمتر اینکه، سیگار کشیدن ریسک آب مروارید و تخریب شبکیه را افزایش می دهد. عاملی که توانایی بدن را برای رساندن مواد غذایی و اکسیژن کافی به بافت ها دچار اختلال می کند، در این میان بافت چشمی هم بی بهره نخواهد ماند.
9. عدم انجام معاینات چشمی

حتما به طور مرتب به چشم پزشک مراجعه کنید. به خصوص اگر مبتلا به دیابت یا فشار خون بالا هستید. دیابت کنترل نشده می تواند منجر به کوری فرد شود.
10. نادیده گرفتن علائم

تاری دید، درد، کاهش بینایی، قرمزی و سوزش چشم به خودی خود برطرف نمی گردد. اگر با هر یک از این علائم روبرو شدید، حتما به چشم پزشک مراجعه نمایید. مثلا اگر فردی شئی را می بیند ولی کمی بعد تار می بیند، باید بداند که شاید برای شبکیه چشمش مشکلی پیش آمده است. اگر فرد تعلل بورزد تشخیص سخت تر خواهد بود و چشم وی باید جراحی شود.

موضوعات: 10 کار نادرست که باعث ضعیف شدن چشمها می شود  لینک ثابت
 [ 08:09:00 ب.ظ ]




علائم ضعیفی چشم و درمان آن

ضعف چشم

ضعف چشم چه اتفاقی می‌افتد که یک‌مرتبه احساس می‌کنید چشم‌هایتان ضعیف شده‌اند؟ افرادی که عینکی هستند، می‌دانند که تاری ‌دید یکی از دلایل مهم ضعف چشم به شمار می‌رود، البته این حرف وقتی برای شما بیشتر محسوس خواهد بود که شماره چشم‌هایتان ده‌دهم یا صفر نباشد.
ولی چرا عده‌ای در سنین پایین و عده‌ای در میانسالی دچار ضعف چشم می‌شوند و برخی دیگر تا سالیان سال حتی روی عینک را هم نمی‌بینند.
مطالعات زیادی در خصوص عوامل موثر در ایجاد عیوب انکساری انجام شده است که البته در برخی از موارد آن اختلافاتی وجود دارد، به‌عنوان مثال در مورد اثر مطالعه در فاصله نزدیک (خواندن و نوشتن)‌ مطالعاتی صورت گرفته است، ولی به طور یقین ارتباطی بین آن و نزدیک‌بینی ثابت نشده است ولی این گونه استنباط می‌شود که مطالعه تاثیر قابل توجهی در ایجاد نزدیک‌بینی ندارد، اما اصولا افراد اجتماعی و آنهایی که بیشتر مطالعه می‌کنند، بیشتر دچار عیوب انکساری و ضعف چشم میشوند.
کار با کامپیوتر یا تلویزیون نتوانسته است ارتباط قطعی به ایجاد نزدیک‌بینی را اثبات کند به همین جهت استنباط بسیاری از متخصصان این است که استفاده از این وسایل نمی‌تواند عامل عینکی شدن باشد.

درمان ضعف چشم

طبق تحقیقات به عمل آمده رژیم‌های غذایی مختلف نتوانسته‌اند ارتباط مستقیم و ثابت‌شده‌ای را بین رژیم غذایی و ایجاد عیب انکساری و ضعف چشم پیدا کنند و استنباط بر این است که هیچ رژیم غذایی برای جلوگیری از عینکی شدن یا کم کردن نمره عینک وجود ندارد. چاقی ممکن است در ایجاد دوربینی نقش داشته باشد. با این حال نقش ثابت شده‌ای را از آن نمی‌توان پیدا کرد.
ضربه‌ها از طریق تغییر در ساختمان چشم می‌توانند ضعف چشم و عیوب انکساری ایجاد کنند، همانند تغییرات بعد از پارگی قرنیه و ترمیم آن که ممکن است به صورت آستیگماتیسم خود را نشان دهد.در مسمومیت ناشی از بیماری‌های تیروئیدی که چشم‌ها درگیر می‌شوند، ممکن است آستیگماتیسم ایجاد شود و افرادی که مبتلا به آب مروارید و آب سیاه می‌شوند یا نوزادان نارسی که دچار اختلالات چشمی می‌شوند و خوب درمان نمی‌شوند، بیشتر از دیگران مستعد ایجاد نزدیک‌بینی هستند.
آب و هوای گرم،داروهای ضدافسردگی و ضدحساسیت دلیلی بر ارتباط ضعف چشم را اثبات نکرده است، ارث نیز رابطه اثبات شده دقیقی با این مساله ندارد، یعنی ممکن است پدر و مادر کاملا سالم دارای فرزندانی عینکی باشند یا بالعکس، حتی در مورد سن نیز دیده شده است که در برخی موارد نزدیک‌بینی تا 30 سالگی افزایش می‌یابد و مجددا ممکن است بعد از 70 سالگی افزایش پیدا کند.

جراحی لیزیک، لازک و پی آر کی

برای اصلاح نزدیکی بینی، دوربینی و آستیگماتیسم از روشهای لیزیک، لازک و یا پی آر کی استفاده میشود که تمامی این اعمال سرپایی و بدون بیهوشی میباشد روشهای لازک و پی آر کی کم عارضه تر میباشند به شرط آنکه بیمار پیش از عمل به خوبی بررسی و انتخاب شود. در روش لیزیک با برش سطحی قرینه به ضخامت 100 تا 150 میکرون یک ورقه بنام فلپ برداشته میشود و زیر آن به تناسب عیب انکساری لیزر شده و سپس این ورقه به جای خود برگردانده میشود برتری این روش در نداشتن درد و دید خوب بیمار پس از عمل است و بیمار بلافاصله قادر است از مرکز درمانی مرخص شود. قسمت اعظم مراحل عمل لیزر پی آر کی شبیه عمل لیزیک است اما تفاوت عمده در این است که در لیزیک پس از برداشتن لایه ای از قرنیه (فلپ)، با لیزر مقداری بافت از قسمت میانی ضخامت قرنیه تراشیده می شود ولی در لیزر پی آر کی ، انرژی لیزر بر سطح قرنیه اعمال می شود. برای افرادی که ضخامت قرنیه پایین دارند و یا شیب انحنای قرنیه کم است، معمولا لازک به جای لیزر پیشنهاد میشود. دوره نقاهت بیمارانی که تحت عمل لیزیک قرار میگیرند بسیار کوتاهتر است.

برای درمان ضعیف بودن چشم چه تغذیه ای مناسب است ؟

چشم یکی از اندام هایی است که شاید در نگاه اول به نظر بیاید سلامت آن چندان با تغذیه مرتبط نیست، ولی مشکلات چشمی ‌مانند آب مروارید (کاتاراکت)، آب ‌سیاه (گلوکوم)، خون ‌ریزی‌های درون چشمی ‌و نیز کم‌بینایی و نابینایی در برخی موارد، عوارض بیماری‌هایی مانند فشار خون بالا ، دیابت و مشکلات عروقی هستند که در اثر تغذیه ناصحیح، چاقی و شیوه زندگی ناسالم به وجود می آیند.چشم‌ها، شبکه‌ای از سلول‌های حساس هستند که برای عملکرد خود به مقادیر کافی مواد مغذی‌ نیاز دارند.کمبود‌های تغذیه‌ای در درازمدت روی بینایی آثار سوء خواهد گذاشت و به همین علت در سراسر جهان در عرصه‌ علم چشم پزشکی، علاقه زیادی به بررسی نقش تغذیه و مکمل‌های غذایی در سلامتی چشم‌ها و بهبود بینایی وجود دارد
ویتامین‌های دوستدار چشم

ویتامین‌های A، C، E سه آنتی‌اکسیدان معروف هستند که نقش آنتی‌اکسیدانی و نیز نقش کلیدی در واکنش‌های متابولیک و عملکردی چشم دارند.

ویتامین A :

نقش بسیار مهمی ‌در سلامت چشم دارد و برای تطابق فرد به تغییر نور ضروری است و هنگام استفاده از نور چراغ، کامپیوتر، تماشای تلویزیون و انجام کارهای ظریف چشمی ‌مصرف بیشتری در بدن دارد. کمبود شدید این ویتامین منجر به اختلالاتی مانند کاهش بینایی در شب و شب‌کوری می گردد.گزروفتالمی ‌یا خشکی قرنیه، شب‌کوری، کاهش بینایی در شب و نابینایی در کودکی همگی از عوارض کمبود ویتامین A هستند و متاسفانه افراد زیادی را در کشورهای در حال توسعه دچار کرده است.

آمارها نشان می‌دهد که هرساله نیم میلیون کودک در سراسر جهان کور می‌شوند که 70 درصد علت آن، کمبود شدید ویتامین A در رژیم غذایی است.بررسی‌های انجام شده در کشور ما، حاکی از وجود کمبود ویتامین A به خصوص در مناطق محروم می‌باشد. بر اساس گزارشات بین‌المللی در زمینه شیوع کمبود ویتامین A در کشورهای شرق مدیترانه، ایران از نظر کمبود در حد متوسط قرار دارد.ویتامین A و پیش‌سازهای آن در مواد غذایی مانند میوه و سبزی‌هایی به رنگ زرد و نارنجی مثل هویج، زرد آلو ، انبه، شیر و لبنیات، جگر، ماهی، زرده تخم مرغ و همچنین انواع سبزی‌‌های برگ سبز یافت می‌شود.این ویتامین همچنین به عنوان یک آنتی‌اکسیدان قوی، از سلول‌های بدن از جمله سلول‌های چشمی‌ در مقابل آسیب‌ رادیکال‌های آزاد که هر روز سلول‌ها را تهدید می‌کنند، محافظت می‌کند.

ویتامین‌های گروه B :

‌اعمال مختلفی به عهده دارند؛ از جمله در شکل‌گیری گلبول‌های قرمز و رساندن اکسیژن به سراسر بدن نقش دارند.

ویتامین B1 (تیامین):

در عملکرد سریع ماهیچه چشمی ‌و تعادل در حرکات چشم نقش دارد. افراد الکلی علایم کمبود شدید این ویتامین را نشان می‌دهند.

در سالمندان نیز کمبود ویتامین B1 دیده می‌شود.

منابع سرشار این ویتامین:

سبزی‌ها، مخمر و نوشیدنی‌های تخمیری(ماءالشعیر) ، گوشت و مرغ و ماهی، جگر، تخم مرغ، غلات سبوس دار و موز هستند.

ویتامین B2 (ریبوفلاوین):

در تنظیم سیستم بینایی چشم و ایجاد تعادل و حساسیت بینایی در چشم نقش دارد. در افراد دیابتی دفع ادراری این ویتامین افزایش یافته و در نتیجه میزان نیاز به‌ این ویتامین بیشتر خواهد بود.

برخی داروها مانند کلروپرومازین و باربیتورات‌ها میزان نیاز به ویتامین B2 را افزایش می دهند.

کمبود آن در موارد اولیه عوارضی چون سوزش چشم، ترس از نور، ریزش اشک و همچنین احتمال سریع ‌تر ابتلا به آب مروارید را موجب می‌شود.

این ویتامین نیز در غذاهایی مانند:

شیر و لبنیات، گوشت‌های بدون چربی، جگر، سبزی‌ها، میوه‌ها، غلات سبوس دار یافت می‌شود.

ویتامین C :

این ویتامین که عملکرد ضد پیری دارد، در سلامت استخوان‌ها و بافت‌های بدن نقش دارد. همچنین موجب سلامت دهان و لثه‌ها، خونسازی و جریان خون مناسب در بدن به ویژه در چشم‌ها می‌شود.

تحقیقات نشان داده است، افرادی که در سنین بالا دارای عدسی چشمی ‌سالم و شفاف بوده‌اند، در طول زندگی از مقادیر کافی ویتامین C استفاده ‌کرده‌اند.

ویتامین C در سبزیجات و میوه های تازه و بیشتر در مرکبات (پرتقال، گریپ فروت ، انواع لیمو و نارنگی)، کیوی ، انواع توت ، گوجه فرنگی ، فلفل دلمه ای، هندوانه ، طالبی ، توت فرنگی ، سیب زمینی و سبزیجات برگ سبز مثل کلم بروکلی موجود است.

ویتامین E :

در دفاع بدن و شکل‌گیری گلبول‌های قرمز نقش دارد و کمبود آن به اختلالات ته‌چشم از جمله تخریب نقطه زرد چشم و بیماری تخریب ماکولا (از بین رفتن سلول های ناحیه مرکز بینایی که در سنین بالا اتفاق می افتد و سبب کاهش متوسط تا شدید بینایی می گردد) می‌انجامد.

روغن‌های گیاهی مثل روغن بادام زمینی ، سویا، ذرت، گلرنگ (کانولا)، آفتابگردان و جوانه‌گندم مهم‌ترین منابع غذایی ویتامین E به ‌شمار می‌روند. سایر منابع شامل:

دانه‌های روغنی، بذرها، غلات کامل(سبوس‌دار) و سبزی‌های برگ سبز است.
البته درمان های پزشکی و اگر پزشک عینک داده است ،فراموش نشود.

موضوعات: علائم ضعیفی چشم و درمان آن  لینک ثابت
 [ 08:07:00 ب.ظ ]




اشعار پروین اعتصامی: قلب مجروح

دی کودکی به دامن مادر گریست زار                                      کز کودکان کوی به من کس نظر نداشت

اطفال رابه صحبت من ازچه میل نیست؟                                کودک مگــــر نبود کسی کو پدر نداشت

جز من میان این گل و باران کسی نبود                                 کو مـــوزه ای به پا و کلاهی به سر نداشت

آخر تفاوت من و طفلان شهر چیست؟                                       آیین کودکی ره و رسم دگـــــــر نداشت

هرگز میان مطبخ ما هیزمی نسوخت                                 وین شمــــــع روشنایی از این بیشتر نداشت

همسایگان ما بره و مرغ می خــورند                                  کس جز من و تو قـــــوت ز خون جگر نداشت

بر وصله های پیرهنم خنـــده می کنند                                        دینار و درهمی پدر من مـــــــگر نداشت؟

خندید و گفت آنکه به فقر تو طعنه زد                                       ا ز دانه های گوهر اشکت خبـــــــــــر نداشت

از زندگانی پدر خود مپــــــرس از آنک                                 چیزی به غیر تیشه و داس و تبــــــر نداشت

بس رنج برد و کس نشمردش به هیچکس                              گمنام زیست چون که ده وسیم و زر نداشت

نساج روزگار در این پهن بارگــــــــــــاه                                 از بهر ما قمـــــــــاشی از این خوب تر نداشت

موضوعات: اشعار پروین اعتصامی(4)  لینک ثابت
[سه شنبه 1394-12-25] [ 11:00:00 ب.ظ ]




اشعار پروین اعتصامی : باد مهرگانی…!

یکی پرسید از سقراط کز مردن چه می دانی؟

بگفت ای بیخبر مرگ از چه خوانی زندگانی را؟

اگر زین خاکـــدان پست روزی برپری، بینی

که گردون ها و گیتی هاست ملک آن جهانی را

چراغ روشن جان را مکن در حصن تن پنهان

مپیچ اندر میان خرقه این یاقـــوت کانی را

مخسب آسوده ای برنا که اندر نوبت پیـری

به حسرت یاد خواهی کرد ایام جوانـی را

حقیقت را نخواهی دید جز با دیده معـــنی

نخواهی یافت اندر دفتر دیو این معانی را

اگر صد قرن شاگردی کنی در مکتب گیتی

نیاموزی از این بی مهر درس مهربانی را

تو گه سرگشته جهلی و گه گمگشته غفلت

سرو سامان که خواهد داد این بی خانمانی را

ز تیغ حرص، جان هر لحظه ای صد بار می میرد

تو علت گشته ای این مرگ های ناگهانی را

نبـــــاید تاخت بر بیچــــارگان روز توانـــــایی

به خـــــاطر داشت باید روزگار ناتـوانی را

بباید کاشتن در باغ جان از هر گلی ” پروین”

بر این گلزار راهی نیست باد مهرگانی را

موضوعات: صبر در مقام معاشرت با مردم:, اشعار پروین اعتصامی (3)  لینک ثابت
 [ 10:53:00 ب.ظ ]




اشعار زیبای پروین اعتصامی(2)

اشعار زیبای پروین اعتصامی

شرط نیکنامی
نیکنامی نباشد، از ره عجب
خنگ آز و هوس همی راندن
روز دعوی، چو طبل بانگ زدن
وقت کوشش، ز کار واماندن
خستگان را ز طعنه، جان خستن
دل خلق خدای رنجاندن
خود سلیمان شدن به ثروت و جاه
دیگران را ز دیو ترساندن
با درافتادگان، ستم کردن
زهر را جای شهد نوشاندن
اندر امید خوشهٔ هوسی
هر کجا خرمنی است، سوزاندن
گمرهان را رفیق ره بودن
سر ز فرمان عقل پیچاندن
عیب پنهان دیگران گفتن
عیب پیدای خویش پوشاندن
بهر یک مشت آرد، بر سر خلق
آسیا چون زمانه گرداندن
گویمت شرط نیکنامی چیست
زانکه این نکته بایدت خواندن
خاری از پای عاجزی کندن
گردی از دامنی بیفشاندن

موضوعات: صبر در ميدان جنگ يا فشار دشمن:, اشعار زیبای پروین اعتصامی(2)  لینک ثابت
 [ 10:47:00 ب.ظ ]




اشعار زیبای پروین اعتصامی

اشعار زیبای پروین اعتصامی

صاف و درد
غنچه‌ای گفت به پژمرده گلی
که ز ایام، دلت زود آزرد
آب، افزون و بزرگست فضا
ز چه رو، کاستی و گشتی خرد
زینهمه سبزه و گل، جز تو کسی
نه فتاد و نه شکست و نه فسرد
گفت، زنگی که در آئینهٔ ماست
نه چنانست که دانند سترد
دی، می هستی ما صافی بود
صاف خوردیم و رسیدیم به درد
خیره نگرفت جهان، رونق من
بگرفتش ز من و بر تو سپرد
تا کند جای برای تو فراخ
باغبان فلکم سخت فشرد
چه توان گفت به یغماگر دهر
چه توان کرد، چو میباید مرد
تو بباغ آمدی و ما رفتیم
آنکه آورد ترا، ما را برد
اندرین دفتر پیروزه، سپهر
آنچه را ما نشمردیم، شمرد
غنچه، تا آب و هوا دید شکفت
چه خبر داشت که خواهد پژمرد
ساقی میکدهٔ دهر، قضاست
همه کس، باده ازین ساغر خورد

موضوعات: صبر در ميدان جنگ يا فشار دشمن:, اشعار زیبای پروین اعتصامی  لینک ثابت
 [ 10:41:00 ب.ظ ]




25 اسفند روز بزرگداشت پروین اعتصامی


25 اسفند روز بزرگداشت پروین اعتصامی

رخشندهٔ اعتصامی معروف به پروین اعتصامی (۱۲۸۵ -۱۳۲۰) شاعر ایرانی است که از او با عنوان «مشهورترین شاعر زن ایران» یاد می‌شود. به پاس زحمات فراوان پروین اعتصامی در زمینه شعر معاصر ایران و سبک شعر مناظره‌ای، روز بیست و پنجم اسفندماه (۱۶ مارس)، روز بزرگداشت این شاعر نامگذاری شده است.

کودکی و خانواده
پروین اعتصامی با نام اصلی رخشنده در ۲۵ اسفند ۱۲۸۵ هجری شمسی در تبریز زاده شد. او فرزند یوسف اعتصامی، نویسنده و مترجم معاصر ایرانی و اختر اعتصامی ، از شاعران دوره قاجاریه بود. او در سال ۱۲۹۱ هنگامی که ۶ سال داشت به همراه خانواده‌اش از تبریز به تهران مهاجرت کرد؛ به همین خاطر پروین از کودکی با مشروطه‌خواهان و چهره‌های فرهنگی آشنا شد و ادبیات را در کنار پدر و از استادانی چون دهخدا و ملک الشعرای بهار آموخت.

در دوران کودکی، زبان‌های فارسی و عربی و انگلیسی را زیر نظر پدرش در منزل آموخت و به مدرسه آمریکایی ایران کلیسا رفت و در سال ۱۳۰۳ تحصیلاتش را در آنجا به اتمام رسانید. او در تمام سال‌های تحصیلش از دانش‌آموزان ممتاز بود و حتی مدتی در همان مدرسه به تدریس زبان و ادبیات انگلیسی پرداخت. او هم‌زمان با تحصیل، شعر نیز می‌سرود.

اشعار کودکی و نوجوانی
اولین شعرهای پروین اعتصامی در هفت سالگی بوده است و برخی از زیباترین شعرهایش مربوط به دوران نوجوانی (یازده تا چهارده سالگی) او هستند. از کودکی پدرش در زمینه وزن و شیوه‌های یادگیری به او کمک می‌کرد. گاهی شعری از شاعران قدیم ایران به او می‌داد تا بر اساس آن شعر دیگری بسراید؛ وزن آن را تغییر دهد و یا قافیه‌ای نو برایش پیدا کند. همین تمرین‌ها و تلاش‌ها زمینه‌ای شد که با ترتیب قرارگیری کلمات و استفاده از آن آشنا شود و در سرودن شعر تجربه کسب کند. از معروف ترین شعرهایی که او در این سنین سروده است می‌توان به شعرهای گوهر و سنگ، ای مرغک، اشک یتیم، کودک آرزومند، صاعقه ما ستم اغنیاست، سعی و عمل و اندوه فقر را نام برد.

ازدواج پروین اعتصامی
پروین در نوزده تیر ماه ۱۳۱۳ با پسر عموی پدرش «فضل الله اعتصامی» ازدواج کرد و چهار ماه پس از عقد و ازدواج به همراه همسرش برای زندگی به کرمانشاه رفت. همسر پروین از افسران شهربانی و هنگام ازدواج با او رئیس شهربانی در کرمانشاه بود. پروین پس از دو ماه زندگی با همسرش به دلیل اختلافات روحی و اخلاقی با وی، با گذشتن از مهریه‌اش در مرداد ماه ۱۳۱۴ از همسرش جدا شد. اخلاق نظامی و خشک همسر پروین با روحیه شاعرانه و لطیف پروین کاملاً مغایر بود و این دلیل جدایی پروین از شوهرش بود.

چاپ اشعار پروین اعتصامی:
نخستین مجموعه شعر او، حاوی اشعاری بود که تا پیش از 30 سالگی سروده بود و بیش از صد و پنجاه قصیده ، قطعه ، غزل و مثنوی را شامل می شد. مردم استقبال فراوانی از اشعار او کردند ، به گونه ای که دیوانش در مدتی کوتاه پس از چاپ ، دست به دست میان مردم می چرخید و بسیاری باور نمی کردند که آنها را یک زن سروده است .

پیش از ازدواج ، پدرش با چاپ مجموعه اشعار او مخالف بود و این کار را با توجه به اوضاع و فرهنگ آن روزگار ، درست نمی دانست. او فکر می کرد که دیگران ممکن است چاپ شدن اشعار یک دوشیزه را ، راهی برای یافتن شوهر به حساب آورند! اما پس از ازدواج پروین و جدائی او از شوهرش ، به این کار رضایت داد.

دیوان پروین اعتصامی:
دیوان پروین، شامل ۲۴۸ قطعه شعر می‌باشد، که از آن میان ۶۵ قطعه به صورت مناظره است. اشعار وی بیشتر در قالب قطعات ادبی است که مضامین اجتماعی را با دیدهٔ انتقادی به تصویر کشیده‌است. در میان اشعارش، تعداد زیادی شعر به صورت مناظره میان اشیاء، حیوانات و گیاهان وجود دارد.

ویژگیهای اشعار پروین اعتصامی:
درون مایه اشعار پروین اعتصامی بیشتر غنیمت داشتن وقت و فرصت ها، نصیحت های اخلاقی، انتقاد از ظلم و ستم به مظلومان و ضعیفان و ناپایداری دنیاست. در شعر پروین استفاده هایی از سبک شعرای بزرگ پیشین نیز شده است. اشعار او را می‌توان به دو دسته تقسیم کرد: دسته اول که به سبک خراسانی گفته شده و شامل اندرز و نصیحت است و بیشتر به اشعار ناصرخسرو شبیه‌ است. دسته دوم اشعاری که به سبک عراقی گفته شده و بیشتر جنبه داستانی به ویژه از نوع مناظره دارد و به سبک شعر سعدی نزدیک است. این دسته از اشعارش شهرت بیشتری دارند.

صفات پسندیده پروین باعث شده بود که او نزد دیگران عزیز و ارجمند باشد. مهمتر از همه این ها ، نکته ای است که از میان اشعارش فهمیده می شود. با آن همه شعری که سروده، در دیوانی با پنج هزار بیت ، فقط یک یا دو جا از خودش حرف زده و درباره خودش شعر سروده و این نشان دهنده فروتنی و اخلاق شایسته اوست.

بیماری و مرگ پروین اعتصامی:
پروین اعتصامی پس از کسب افتخارات فراوان و درست در زمانی که برادرش دیوانش را برای چاپ دوم آن حاضر می کرد در تاریخ ۱۵ فروردین۱۳۲۰ (۴ آوریل ۱۹۴۱) در سن ۳۵ سالگی بر اثر ابتلا به بیماری حصبه در تهران درگذشت و در حرم حضرت فاطمه معصومه در قم در مقبرهٔ خانوادگی به خاک سپرده شد.

سنگ مزار پروین اعتصامی

پس از مرگش، قطعه‌ای از او یافتند که مشخص نیست او چه زمان برای سنگ مزار خود سروده بود؛ که آن قطعه را بر سنگ مزارش نقش کردند.

ادامه »

موضوعات: صبر در راه تبليغ دين:, 25 اسفند روز بزرگداشت پروین اعتصامی  لینک ثابت
 [ 10:36:00 ب.ظ ]




آداب و رسوم نوروز در شهرستان بیجار

به گزارش خبرنگار پایگاه اطلاع رسانی بیجار بام ایران، امروزه برخی رسوم سنتی و کهن ما به خصوص در شهرها، به شکل اولیه آنها و به طور کامل اجرا نمی شود، اما تعدادی از روستاها هنوز هم به بخش اعظمی از این آداب و رسوم پایبند هستند که روستاهای بیجار گروس از آن دسته اند.

بیجار گروس به دلیل قرار داشتن در کانون بسیاری از حوادث فرهنگی و تاریخی کشور، طی قرن های گذشته ساکنانی از اقوام مختلف و با آداب و رسوم های متفاوت را در خود جای داده که این باعث شکل گیری آئین ها، آداب و رسوم مختلف در این رستان شده است که رسوم مربوط به شب چهارشنبه سوری و عید نوروز از جمله آنهاست.

از مراسمات آغاز سال نیز می توان به پرپائی جشن کُله چهارشنبه، یعنی دو هفته مانده به تحویل سال که مخصوص ساماندهی به یال ودم اسب ها و الاغ های بارکش که طی مراسم خاصی برگزار می شده که آنها رابرای یک سال کاری آماده و نعل بندی می کرده اند.

آخرین چهارشنبه سال و شب عید نیز که هم اکنون هم اجرا می شود، مردم بر پشت بام های خود حاضر می شدند و مقادیر قابل توجهی هیزم آماده می کردند و باغروب آفتاب و تاریک شدن هوا مبادرت به روشن کردن آتش می کردند و در اطراف آتش اقدام به جشن وپایکوبی می کردند و به درگاه خداوند دعا می کردند که سال پیش روی را سالی پرخیر و برکت، میمون ومبارک برای آنها قرار دهد.

شالگردش

اما از مراسمات بسیار جالب و زیبای مردم این دیار مراسم شالگردش است به این صورت که در شب تحویل سال اکثر جوانان و حتی برخی از بزرگسالان بر بام خانه همسایه گان و اقوام خود می رفتند و بابستن تعدادی شال کمری و آویزان کردن آنها از بانجه ( سوراخ های که در سقف خانه های قدیمی وجود داشت) حضور خود را اعلام می کردند و صاحبان خانه که از پیش آمادگی این مراسمات را داشت در شال آویزان شده در فراخور حالخود وجه نقد، تنقلات، و تخم مرغ های رنگ شده با پوست پیاز، کشمش و مویز را می گذاشتند و ضمن دعای خیر برای صاحب شال، از وی می خواستند که شال را بالا بکشد.

سنت عید دیدنی

بعد از تحویل سال نو رسم عید دیدنی نیز از رسوم بسیار نیکوی مردم بیجار است، به این شکل که ابتدا کوچکترها به دیدن بزرگترها می روند و از آنها عیدی می گیرند که این عیدی می تواند پول و یا چیزهای دیگر باشد. برای مثال در برخی مناطق بیجار گروس بزرگترها کله قند و یا تخم مرغ رنگ شده را به عنوان عیدی به کوچکترها می دهندسپس بزرگسالان نیز متقابلاً به دیدارکوچک ترها می رفتند، درکل صله ارحام را به نحوی مطلوب به جای می آوردند و همه دل نگرانی های سالگذشته به فراموشی سپرده می شد.

تخم مرغ بازی

یکی دیگر از رسوم نوروز در بیجار به خصوص در میان جوان ترها، تخم مرغ بازی با تخم مرغ هایی است که از بزرگترها هدیه گرفته اند.

به این شکل که یک طرف بازی، تخم مرغ خود را در دست می گیرد و قسمتی از آن را باز می گذارد تا طرف مقابل با تخم مرغ خود روی آن ضربه بزند اگر تخم مرغ بشکند طرف ضربه زننده برنده شده و فرد بازنده باید تخم مرغ شکسته را تحویل فرد برنده دهد و این بار نوبت طرف مقابل است تا با تخم مرغ خود به دیگری ضربه بزند و آن را بشکند این کار تا جایی ادامه پیدا می کند که تخم مرغ های یک طرف تمام شود و به این ترتیب برنده و بازنده مشخص می شوند..این بازی درحال حاضر به صورت انفرادی وجسته وگریخته انجام می شود.

سبزه گره زدن در روز سیزدهم فروردین ماه

آخرین روز مراسم نوروز نیز روز سیزده بدر است که در این روز اهل دیار گروس همراه با تمام اعضای خانواده به دامن طبیعت به خصوص به کنار رودخانه ها و آب های روان می روند و روزی شاد و به یادماندنی را به همراه خانواده می گذرانند.

یکی از آداب و رسومی که مردم بیجار در این روز انجام می دهند گره زدن سبزه است. به این شکل که دختر و پسرهای دم بخت دو دسته سبزه را به نیت پیوند بین دو زوج گره می زدند تا در سال جدید بختشان باز شود.

و اما آخرین رسم این روز پرتاب13عددسنگ به نیت برطرف شدن امراض بود که آن هم درحال حاضربه ندرت انجام می شود.

موضوعات: صبر در راه تبليغ دين:, آداب و رسوم نوروز در شهرستان بیجار  لینک ثابت
 [ 09:58:00 ب.ظ ]





نوروز در جمهوری آذربایجان
یکی از جشن‌های بزرگ مردم جمهوری آذربایجان نوروز است. مردم این سرزمین به جهت اعتقادات شدید یه آیین و مراسم نوروز، برای با شکوه‌تر انجام شدن جشن نوروز، برای این مراسم تدارکات ویژه‌ای می‌بینند؛ از قبیل سرودن ترانه‌های پیش از نوروز، تدارک بساط شادی ایام نوروز، تهیه‌ی لوازم و مواد مورد نیاز، سفره‌ی نوروز، تهیه‌ی چیستان‌های نوروزی، ستایش و نفرین‌های نوروزی، پند و امثال نوروزی و انجام آیین و مراسم نوروزی. در میان مراسم نوروزی، مراسم خاطره‌انگیزی همچون ارسال خوان سمنو، انداختن کلاه پوستین به درها، آویزان کردن کیسه و توبره از سوراخ بام در شب عید و درخواست تحفه‌ی عید در این سرزمین موسوم است.
البته برپایی عید نوروز در کشورهای دیگری مثل تاجیکستان، ازبکستان، قرقیزستان، بعضی از مناطق مصر، و حتی مناطق کردنشین عراق و ترکیه هم برگزار می‌شود.

موضوعات: نوروز در جمهوری آذربایجان  لینک ثابت
 [ 09:57:00 ب.ظ ]





آداب عید نوروز در پاکستان
در میان مردم پاکستان، تقویم و روزشمار یا سال نمای نوروز از اهمیت خاصی برخوردار است. از آداب و رسوم عید نوروز در میان مردم پاکستان می‌توان به خانه تکانی و یا به عبارتی پاکیزه کردن خانه و پوشیدن لباس نو و تهیه کردن انواع شیرینی و همچنین پختن غذاهای معروف این ایام و عیدی دادن و گرفتن و دید و بازدید اقوام اشاره کرد. در ایام نوروز مردم پاکستان از گفتار نامناسب پرهیز کرده و یکدیگر را با احترام صدا می‌زنند.

موضوعات: آداب عید نوروز در پاکستان  لینک ثابت
 [ 09:56:00 ب.ظ ]




آداب عید نوروز در افغانستان
نوروز در افغانستان یا به عبارتی در بلخ و مرکز آن مزار شریف، هنوز به همان شکوه پیشین برگزار می‌شود. در روزهای اول سال، همه‌ی دشت‌های بلخ و دیوار و پشت‌بام‌های گلی آن پر از گل سرخ می‌شود. گویی بلخ سبدی از گل سرخ است! رسم است که در اولین روز عید نوروز، علم امام علی با مراسم خاص و با شکوهی در صبح آن روز برافراشته شود. با افراشته شدن آن، جشن نوروز نیز رسماً آغاز می‌شود و تا چهل شبانه روز ادامه می‌یابد. در این چهل شبانه‌روز حاجت‌مندان و بیماران برای شفا در پای این علم مقدس به چله می‌نشینند. مردم این سرزمین بر این باورند که اگر برافراشته شدن علم به آرامی و بدون لرزش و توقف از زمین بلند شود، سالی که در پیش است نیکو و میمون است. از آیین و رسم نوروز در سرزمین بلخ می‌توان به شستشوی فرش‌های خانه و زدودن گرد وغبار پیش از آمدن نوروز و انجام مسابقات مختلف از قبیل بزکشی، شتر جنگی، شتر سواری، قوچ جنگی و کشتی خاص این منطقه اشاره کرد.

موضوعات: آداب عید نوروز در افغانستان  لینک ثابت
 [ 09:55:00 ب.ظ ]





آداب عید نوروز در ترکمنستان

در کشور ترکمنستان، طبق رسم قدیم و جدید، دوبار در سال جشن سال نو گرفته می‌شود. یکی از این جشن‌ها با استناد به تقویم میلادی که به تایید سازمان ملل رسیده، به عنوان جشن بین‌المللی«سال‌ نو» شناخته می‌شود و دیگری برگزاری عید نوروز به نشانه‌ی احیای دوباره‌ی آداب و رسوم دیرینه‌ی مردم ترکمنستان است. مردم ترکمنستان در این ایام با پختن غذاهای معروف نوروزی مانند نوروز کجه، سمنو و اجرای بازی‌های مختلف جوانان ترکمن، حال و هوای دیگری به این جشن و شادی می‌دهند. در ایام نوروز مسابقات مختلفی در ترکمنستان برگزار می‌شود که می‌توان به مسابقات اسب‌‌دوانی، پرش برای گرفتن دستمال از بلندی، خروس جنگی و … اشاره کرد.

موضوعات:  آداب عید نوروز در ترکمنستان  لینک ثابت
 [ 09:54:00 ب.ظ ]




آداب عید نوروزدر ایران

آداب عید نوروز-عید نوروز چون اعیاد اسلامی، از آداب و رسومی خاص اسلامی برخوردار است و علاوه بر آن، برخی آداب و رسوم نیکو نیز در ایام نوروز در میان مردم ایران زمین، دیده می شود، در ادامه به برخی از این آداب و رسوم اشاره می کنیم:

● نماز عید

یکی از آداب عید نوروز خواندن نماز عید است.شیخ طوسی(ره) فرموده است: نماز ظهر و عصر روز نوروز را که خواندی چهار رکعت نماز با دو سلام (دو رکعت دو رکعت) می خوانی رکعت اول پس از حمد ده بار سوره «قدر» رکعت دوم پس از حمد ده بار سوره «کافرون» رکعت سوم پس از حمد ده بار سوره «توحید» رکعت چهارم پس از حمد ده بار سوره «ناس» و «فلق» (معوذتین). و در پایان نماز سجده شکر بجاآور و در آن دعاکن تا خداوند گناهان ۵۰ ساله ات را ببخشد.

نظافت و لباس تمیز

یکی دیگر از آداب عید نوروز پوشیدن لباس نو و تمیز است.نظافت و رعایت بهداشت و نیز پوشیدن لباس تمیز و استفاده از عطر و بوی خوش در صورت امکان از وظایف اخلاقی و اجتماعی نوروز است. از امام صادق(ع) نقل شده است که فرمود: «و البس انظف ثیابک و تطیب باطیب طیبک» ؛ «تمیزترین لباست را بپوش و با بهترین عطرت خود را خوشبوی ساز»

● خرید لباس نو و سبز کردن گندم

سبز کردن گندم و خرید لباس از دیگر آداب و رسوم عید است.یکی دو روز مانده به آغاز سال جدید (نوروز)، افراد خانواده برای خرید لباس عیدشان به بازار و فروشگاه ها می روند و لباس های نو و پارچه های رنگین، خریداری می کنند. در واقع افراد خانواده با خرید لباس نو و تغییر ظواهر زندگی نشاط خاصی ا به زندگی خود می بخشند.

در برخی از مناطق ایران، به رعایت این آداب و رسوم، بسیار تاکید شده است به عنوان مثال در شیراز، از یکی دو ماه به نوروز مانده شیرازی ها به بازار می روند و لباس عیدشان را می خرند پارچه هایی معمولاً خریداری می شود که دارای رنگ روشن و سرخ یا زرد باشد. آنها معتقدند که لباس را خودشان بدوزند، پارچه آن را روزهای دوشنبه یا جمعه قیچی کنند و نیز روز پنج شنبه ساعت سنگین است و لباس مدتی روی دست می ماند تا دوخته شود، روز سه شنبه اگر بریده شود نصیب دزد یا مرده شور خواهد شد و روز چهار شنبه می سوزد وسایل خانه نیز باید عوض شود و یا تمیز گردد. پختن نان شیرین از جمله کارهایی است که حتماً باید قبل از عید و برای عید انجام بگیرد .

سبز کردن گندم، عدس، تره تیزک، ده پانزده روز به عید مانده در خانه های شیراز صورت می گیرد. برای این کار از ظرفی استفاده می کنند که از جنس مس یا روی باشد و بعد مقداری دانه ابتدا به سلامتی آقا امام زمان (عج) می ریزند و به ترتیب بعد از آن نام اعضای خانواده را می آورند.

● خانه تکانی

یکی از رسوم پسنده و ارزشهای نیک عید، نظافت و خانه تکانی است که یکی دو هفته پیش از عید خانه تکاتی یا رفت و روب انجام می گیرد و مجدداً اثاثیه را جابه جا می کنند و گردگیری می کنند و دوباره آنها را می چینند در واقع مردم قبل از رسیدن سال نو تحولی در زندگی خود می کنند و خانه را برای پذیرانی از میهمانان عید آماده می سازند.

● تهیه سفره هفت سین

تهیه سفره هفت سین از دیگر آداب عید نوروز است.بزرگترین نماد آیین نوروز “هفت سین” ، است. “محمد علی دادخواه” که اخیراً پژوهشی با عنوان “نوروز و فلسفه هفت سین” را به نگارش در آورده، در این باره می نویسد: “عدد هفت برگزیده و مقدس است. در سفره نوروزی انتخاب این عدد بسیار قابل توجه است. ایرانیان باستان این عدد را با هفت امشاسپند یا هفت جاودانه مقدس ارتباط می دادند. در نجوم عدد هفت، خانه آرزوهاست و رسیدن به امیدها را در خانه هفتم نوید می دهند. علامه مجلسی می فرماید: آسمان هفت طبقه و زمین هفت طبقه است و هفت ملک یا فرشته موکل برآنند و اگر موقع تحویل سال، هفت آیه از قرآن مجید را که باحرف سین شروع می شودبخوانند آنان را از آفات زمینی و آسمانی محفوظ می دارند.”

هفت سین عبارت است از سماق، سیر، سنجد، سمنو، سکه، سرکه، سبزی .

● یکی از آداب عید نوروز، جمع شدن تمام افراد خانواده بر سر سفره عید در لحظه تحویل سال نو

موقع تحویل سال نو همه اهل خانه با لباس نو بر سر سفره می نشینند، مادر اسپند دود می کنند، یکی از بچه ها شمع روشن می کند، پدر قرآن می خواند و …

هر کدام از این آداب و رسوم عید، فلسفه خاص خود را دارد؛ مادر اسپند دود می کند برای دوری از چشم زخم حسود، با روشن کردن شمع، بر روشنایی خانه و زندگی تاکید می شود و از خانواده بزرگ افراد خانواده می خواهند تا در سال نو، خانه آنها را با شمع وجود پدر و مادر نورانی کند؛ قرآن خوانده می شود تا در آغاز سال نو دل ها به سوی خداوند بزرگ سوق داده شود و از صاحب قرآن خواسته شود که در این سال جدید نیز یار و مددکار اهل خانه باشد، حضور ثابت و گسترده قرآن نه تنها در سفر عید بلکه در تمام آداب اجتماعی نوروز نشان از مردم ایران زمین توجه به قرآن دارد و قرائت قرآن و بوسیدن آن در ساعات تحویل سال از جمله آداب سال تحویل است.

بر سر سفره عید، سکه، برنج، آب، ماهی قرمز، آیینه و … نیز دیده می شود که سکه نشان از خیر و برکت و رفاه؛ برنج، نشانی از خیر و برکت و فراوانی؛ آب، نشان صافی و پاکی و روشنایی و گشایش کار؛ ماهی قرمز، شگون دارد؛ آیینه، برای رفع کدورت و نشانی ازصفا و پاکی و یکرنگی است.

افراد خانواده بعد از تحویل سال نو با هم روبوسی کرده و عید را به هم تبریک می گویند و برای هم سال خوب و پربرکتی را آرزو می کنند.

● دعای تحویل سال نو یکی دیگر از آداب عید نوروز

مجلسی در کتاب زادالمعاد در خصوص دعای سال نو روایت می کند که در وقت تحویل سال این دعا را بسیار بخوانید:« یا مقلب القلوب والابصار یا مدبر اللیل والنهار یا محول الحول و الاحوال حول حالنا الی احسن الحال.»

علامه مجلسی(ره) همچنین خواندن این دعا را در نوروز مناسب دانسته است:

«اللهم هذه سنه جدیده و انت ملک قدیم اسإلک خیرها و خیرمافیها و اعوذبک من شرها و شرمافیها و استلفیک موونتها و شغلها یا ذالجلال و الاکرام. ؛ بارالها! این سال جدید است و تو خدایی ازلی و قدیم هستی. خیر این سال و خیر آنچه را در این سال پیش می آید، از تو خواستارم و از شر این سال و شرآنچه در این سال پیش خواهد آمد، به تو پناه می برم…»

● زیارت اهل قبور

یکی دیگر از آداب عید نوروز،رفتن به زیارت اهل قبور در آغازین روزهای سال نو و نیز برگزاری مراسم تحویل سال در کنار قبور شهدإ از دیگر آداب دینی نوروز است.تشرف و حضور در اماکن مقدسه و مشاهد مشرفه و برگزاری مراسم تحویل سال نو در آن مکانها نیز از جمله آداب نوروز می باشد.

● دید و بازدید و دادن عیدی

ایام عید فرصت مناسبی برای صله رحم و رسیدگی به وضع خویشان و بستگان است که این نیز یکی از نشانه های اخلاق و سنن مرضیه اسلامی و انسانی است. از همان روز اول نوروز، دید و بازدیدها آغاز می شود. در همه خانواده ها رسم بر آن است که افراد خانواده ابتدا به دیدن بزرگترهای فامیل می روند و عید را به آنها تبریک می گویند. سپس به خانه بر می گردند و منتظر می مانند تا بزرگترها به آنها سر بزنند. در این دید و بازدیدها عیدی هم داده می شود.علاوه بر دیدوبازدید از بستگان، دوستان، همسایگان و بزرگان فامیل، با جمعی از مصیبت دیدگان در سال گذشته نیز دیدار می شود. دید و بازدیدها تا روز سیزده بدر، (سیزدهمین روز سال نو)، ادامه داد.

● سیزده بدر

یکی دیگر از آداب عید نوروز اجرای مراسم سیزده بدراست. سیزده بدر در میان ایرانیان از دیر باز امری بسیار جدی بوده است که همواره با برپایی مراسمی خاص همراه بوده است . از آن جمله می توان به غذاهایی که مردم به طور سنتی در روز سیزده به در می خوردند اشاره کرد . خوردن کاهو سکنجبین و چغاله بادام از خوردنی های مرسوم عصر سیزده به در است.

موضوعات: آداب عید نوروزدر ایران  لینک ثابت
 [ 09:48:00 ب.ظ ]




علت ریزش موی بعد از زایمان

ریزش مو بعد از زایمان از مشکلاتی است که بیشتر خانم ها با آن درگیر می شوند

ریزش مو بعد از زایمان یکی از مشکلاتی است که بیشتر خانم ها بعد از به دنیا آمدن فرزندشان با آن درگیر می شوند. اما بهتر است بدانید که چاره ریزش مو بعد از زایمان چیست؟

چاره ریزش موی بعد از زایمان چیست؟
معمولا تغییر در میزان استروژن باعث ریزش مو در مادرانی می شود که به تازگی فرزندشان به دنیا آمده است. این ریزش مو در اکثر زنان پس از تقریبا یک سال برطرف می شود.

آکادمی امریکایی امراض پوستی پیشنهاداتی برای چگونگی کنار آمدن با معضل ریزش مو بعد از تولد فرزند، ارائه می دهد:

_ از شامپو و نرم کننده حجم دهنده مو استفاده کنید.

_ از شامپوی حالت دهنده استفاده نکنید، زیرا این شامپوها، مو را صاف و لخت می کنند و مو نازک تر و کم حجم تر دیده می شود.

_ از نرم کننده ای استفاده کنید که مخصوص موهای آسیب دیده است.

_ نرم کننده را روی پوست سر نریزید. از آن فقط برای حالت دادن پائین موها استفاده کنید.

_ از نرم کننده ها و حالت دهنده های قوی استفاده نکنید، زیرا مو ها را نازک تر و کم حجم تر نشان می دهد.

موضوعات: علت ریزش موی بعد از زایمان  لینک ثابت
[دوشنبه 1394-12-24] [ 09:13:00 ب.ظ ]




پیشگیری از سفید شدن‌ مو

به طور معمول سفید شدن مو در دهه سوم زندگی شروع می شود‎

شاید برای‌تان جالب باشد بدانید که یک‌سوم مردم دنیا تا قبل از 30سالگی سفید شدن موهای‌شان را تجربه می‌کنند و حتی بعضی از آنها در دوران نوجوانی موهای سفیدشان را در آینه می‌بینند.

زود سفید شدن مو درباره سلامتی تان چه می گوید؟

آیا زود خاکستری شدن مو به این معنی است که من با سرعت بیشتری پیر می شوم؟
رشته های نقره ای یکی از نشانه های آشکار پیری است. خاکستری شدن موها لزوما به این معنی نیست که شما به پایان عمر خود نزدیک تر از هر کس دیگری شده اید. خاکستری شدن موها هنگامی رخ می دهد که فولیکول های مو ملانین کمتری تولید می کنند، ملانین رنگدانه ای است که به مو رنگ می دهد.

توضیح ملانین: در پایین‌ترین لایه پوست و در محل پایه و تكیه تار مو، سلول‌هایی به نام «ملانوسیت» قرار دارند كه دائما تركیبی با نام «ملانین» تولید می‌كنند و همین «ملانین» است كه رنگ موها را ایجاد می‌كند. وقتی ملانوسیت‌ها كاملا فاقد رنگدانه شوند مو سفید می‌شود و اگر تعداد ملانین یك تار مو كمتر از حالت عادی شود، آن مو خاكستری و نقره‌ای می‌شود. ملانوسیت هر 10 سال حدود 10درصد از میزان و توان تولید رنگ خود را از دست می‌دهد.

به طور معمول سفید شدن مو در دهه سوم زندگی شروع می شود، هر چند برخی از زنان چند تار خاکستری در دهه دوم زندگی خود مشاهده می کنند. سن سفید شدن مو مربوط به قومیت شما است (سفیدپوستان زودتر از آسیایی ها و آفریقایی-آمریکایی ها تمایل به زودتر خاکستری شدن مو دارند)، همچنین سابقه خانوادگی خود را بررسی کنید، ممکن است شما از پدر و مادر و پدربزرگ و مادربزرگ خود بپرسید که آنها کی و چه زمانی متوجه اولین تارهای خاکستری در موی خود شده اند؟

اگر احساس می کنید که موهایتان به طرز غیرمنتظره ای در حال سفید شدن است، این دلایل را بررسی کنید.

دلایل سفید شدن مو:
-سیگار کشیدن، در رتبه اول، به شروع زودرس موهای خاکستری مرتبط است.
-عوامل محیط زیست، مانند اشعه ماوراء بنفش و آلودگی هوا نیز ممکن است تا حدی مقصر باشد.
-در موارد نادر، سفید شدن زودرس می تواند نشانه ای از یک مشکل پزشکی مانند ویتیلیگو (بیماری است که باعث می شود پوست رنگش را از دست دهد).
-کم خونی خطرناک (که در آن بدن به سختی ویتامین B12 را جذب می کند).
-مشکلات مربوط به غده هیپوفیز یا غده تیروئید باشد.

توصیه هایی برای جلوگیری از سفیدی زودرس موها
با داشتن تغذیه و سبک زندگی مناسب می‌توانید از این نشانه پیری دور بمانید یا دست‌کم سفید شدن موها را تا میانسالی و پیری به تاخیر بیندازید. این توصیه‌ها به شما کمک می‌کند موهای سالم‌تری داشته باشید و از سفیدی زودرس‌شان دور بمانید.

چیپس و پفک ممنوع
مصرف غذاهای شور به ساختار خون ضربه می‌زند، فشار خون را بالا می‌برد و مانع از تولید سلول‌های جدید می‌شود. به این ترتیب موهای شما با مصرف نمک زیاد سالم به نظر نمی‌رسد و در معرض خطر سفید شدن قرار می گیرد؛ بنابراین خوراکی‌های فرآوری شده در کارخانجات مانند چیپس، پفک و سایر اسنک‌ها به دلیل داشتن نمک زیاد جزو خوراکی‌های ممنوعه قرار می‌گیرند.

با سیگار دشمن شوید
ثابت شده سیگار کشیدن با سفید شدن زودهنگام موها رابطه مستقیمی دارد و سیگاری‌ها باید زودتر از دیگران انتظار سفید شدن موهای‌شان را داشته باشند.

سبوس برنج بخورید
مصرف مواد غذایی سرشار از ویتامین‌های گروه B1 راه خوبی برای پیشگیری از سفید شدن موهای شماست. خوردن روزانه یک قاشق پودر سبوس برنج که با کمی شکر یا نبات ساییده شده شما را به این هدف می‌رساند. علاوه بر این افزودن نان جو به رژیم غذایی یا نوشیدن جوشانده سبوس گندم، جو یا برنج هم در کاهش روند سفیدی موها نقش دارد.

به پروتئین‌ها بچسبید
رژیم غذایی مناسب که مقدار متعادلی پروتئین دارد خیال شما را از بابت سفید شدن موهای‌تان راحت می‌کند. قسمت‌های کم‌چرب گوشت مرغ و بوقلمون یکی از منابع خوب پروتئین هستند. سویا، گوشت قرمز، سفیده تخم‌مرغ، ماهی و لبنیات هم پروتئین دارند.

سفید شدن زودرس مو

استرس با سفید شدن زودهنگام موها هم ارتباط دارد‎

با استرس بجنگید
اگر فردی هستید که در زندگی استرس زیادی دارید نباید از سفیدی زودهنگام موهای‌تان تعجب کنید. درصورتی که در سال‌های اولیه جوانی به‌سر می‌برید و می‌خواهید موهای مشکی یا قهوه‌ای‌تان را در دوران جوانی از دست ندهید، کمی آرامش داشته باشید و مثبت بیندیشید. ورزش و انجام حرکات یوگا به شما کمک می‌کند تا فشارها و تنش‌های روزانه را از خودتان دور کنید.

ید را فراموش نکنید
نتایج تحقیقات پژوهشگران نشان می‌دهد که کمبود ید در بدن با سفید شدن زودهنگام موها هم ارتباط دارد. هویج و اسفناج جزء مواد غذایی گیاهی یددار هستند. غذاهای دریایی و به‌ویژه ماهی‌های آب شور هم ید زیادی دارند.

مراقب کم‌آبی باشید
اگر در طول روز مقدار زیادی قهوه یا چای می‌نوشید، بهتر است مقدار مصرف آنها را کاهش داده و به جای این نوشیدنی‌های کافئین‌دار، آب بنوشید. غذاهای سرخ شده، تند و اسیدی هم بدن شما را با کم‌آبی روبه‌رو می‌کند. وقتی بدن با کمبود آب مواجه می شود، مواد غذایی کافی به فولیکول‌های سر نمی‌رسد و در نتیجه زمینه برای سفید شدن موها فراهم می‌شود.

مراقب تامین سلنیوم کافی باشید
رادیکال‌های آزاد بدن یکی از عوامل بروز پیری و سفید شدن موها هستند و سلنیوم با این رادیکال‌ها به خوبی می‌جنگد. ماهی سالمون، ماهی تن، تخمه آفتابگردان، گردو، گوشت مرغ، نان سبوس‌دار، گوشت گوساله و تخم‌مرغ غذاهایی هستند که سلنیوم خوبی دارند.

به آزمایشگاه بروید
در صورتی که می‌بینید موهای شما زودتر از موعد سفید شده و این سفیدی همچنان تمام موهای‌تان را فرامی‌گیرد، شاید لازم باشد مواد مورد نیاز بدن‌تان را با کمک آزمایش خون کنترل کنید. بیماری‌های مربوط به غده تیروئید و کمبود بعضی از عناصر معدنی مانند روی و سلنیوم می‌تواند در سفید شدن زودهنگام موها نقش داشته باشد و بعضی از افراد را قبل از20 سالگی با موهای سفید روبه‌رو کند. از این رو اگر چنین مشکلی برای‌تان پیش آمده بهتر است تحت نظر متخصص پوست و مو آزمایش‌های دقیقی را انجام دهید.

به اندازه بخوابید
داشتن خواب کافی هم توصیه دیگری است که در آرامش بیشتر، کاهش استرس و جوانی موی شما تاثیر دارد. پس سعی کنید با کم کردن مشغله‌های‌تان شب‌ها حداقل هفت ساعت بخوابید.

برنج و پاستا به مقدارکافی
نتایج گروهی از پژوهش‌ها نشان می‌دهد که مصرف زیاد هیدرات‌های کربن مانع از جذب آنتی‌اکسیدان‌ها و گروهی از ویتامین‌های ضروری می‌شود و ممکن است در سفید شدن موهای شما نقش داشته باشد.پس از غذاهایی مانند برنج، پاستا و نان‌های سفید بدون سبوس به مقدار زیاد استفاده نکنید.

با ادویه‌جات دوست شوید
یک راه خوب برای به تاخیر انداختن سفیدی موها مصرف ادویه‌های گرم مانند دارچین و فلفل است.

از اسیدفولیک غافل نشوید
یکی دیگر از دلایلی که سبب سفید شدن موها می‌شود، کاهش اسیدفولیک یا همان ویتامین B9 در بدن است. این ویتامین به طور طبیعی در گروهی از مواد غذایی از جمله حبوبات، غلات، مرکبات، آبمیوه‌های تازه، سبزیجاتی با برگ سبز تیره و جگر پیدا می‌شود.

از شامپوی فلفل کمک بگیرید
یک راه جالب برای پیشگیری از سفید شدن موها مصرف شامپوهایی با اسانس تند مثل سیر و فلفل و مالیدن روغن‌های تند مثل روغن فلفل به مو و مصرف خوراکی مربای هلیله سیاه است.

مس را به موها برسانید
یکی از مهم‌ترین املاح معدنی برای پیشگیری از سفید شدن موها مس است. با مصرف غذاهای سرشار از مس می‌توانید از بابت تولید ملانین در موها و پیشگیری از سفید شدن‌شان آسوده خاطر باشید. بیشتر غذاهای دریایی، جگر، اسفناج، غلات کامل و حبوبات منابع خوبی از مس هستند. مس در میوه‌هایی مانند شاه توت، آناناس، انار، بادام، بادام زمینی و حتی تخمه کدوحلوایی و آفتابگردان هم پیدا می‌شود.

موضوعات: پیشگیری از سفید شدن‌ مو  لینک ثابت
 [ 09:12:00 ب.ظ ]




مو خوره و درمان آن

موخوره(TRICHOPTLOSIS ) آسيبى است كه برس و سشوار به موى سر وارد مى كنند. در اين آسيب لايه و سطح محافظ مو در انتهاى فيبرهاى مويى نوك مو از بين مى رود. موخوره بيشتر در موهاى خشك و شكننده به وجود مى آيد. وقتى سطح محافظت كننده مو از بين مى رود و امكان جايگزينى آن به وجود نمى آيد، سر ِ مو چند شاخه مى شود. هرچند سال ها قبل زنان براى مبارزه با موخوره نوك موهاى خود را مى سوزاندند ولى اين كار باعث مى شود، سلول هاى بيشترى نابود شود.در هر حال اين مشكل بسيار رايج است.

شامپوهاى اسيدى يا قليايى، فرهاى دائمى، رنگ كردن زياد، دكلره كردن بيش از حد، استفاده از برس هاى نايلونى و فلزى و شانه هايى كه دندانه هايى نوك تيز دارند در به وجود آمدن و تشديد موخوره مؤثر هستند.

راه هاى متفاوتى براى درمان موخوره وجود دارد:

- يك ليوان شيرين بيان را در سه ليوان آب جوشيده بريزيد و بگذاريد 10 دقيقه بجوشد و آرام آرام دم بكشد. بعد از اين كه سرد شد، آن را صاف كنيد و هر روز از اين مايع به موى سرتان بماليد. پس از مدت كوتاهى متوجه خواهيد شد موخوره تان درمان شده است.

- ريشه كنجد را در آب جوش خيس كنيد و بگذاريد 15 دقيقه به همين حالت بماند. بعد از آن ريشه كنجد را به مدت 30 دقيقه در آب جوش، بجوشانيد؛ مايع صاف شده را به موهايتان بماليد.

- موهايتان را در آب ِ جوشانده تخم پياز قرار دهيد.

- استفاده از جوشانده گل بابونه و گل ختمى به صورت ماهى يكبار، براى درمان موخوره مفيد است.

- در يك لگن آب چند قطره آمونياك بريزيد و موهايتان را با آن بشوييد.

به مقدار مساوى قهوه خام، نخود خام، روناس و زرده تخم مرغ را مخلوط كنيد و به صورت خمير در آوريد و به موهايتان بماليد. صبح موهايتان را بشوييد و با روغن زيتون چرب كنيد.

- گل ريواس، شاه تره و سدر را به ميزان مساوى در آب خيس كنيد و پس از اين كه 24 ساعت ماند، مايع صاف شده آن را به سر بماليد.

- نيم كيلو آرد نخود خام را با 200 گرم برگ مورد و نيم كيلو حنا مخلوط کنيد، سپس آن را به پنج قسمت تقسيم كنيد و پنج شب پشت سر هم با زرده تخم مرغ به سر بماليد.

- روغن بادام و بنفشه و كتيرا براى درمان موخوره مفيد است.

غير از درمان هاى گياهى ذكر شده براى معالجه موخوره، به موارد زير توجه كنيد:

- نوك موها را چند سانتيمتر كوتاه كنيد.

- از برس ها و شانه هايى از جنس مواد طبيعى ( چوب و …) استفاده كنيد.

- از روغن هاى گياهى به موهايتان بماليد.

- از شامپو هاى طبيعى كه اسيدى و قليايى نيستند استفاده كنيد.

- هنگام شست و شوى موها از آب خيلى گرم استفاده نكنيد.

- كمتر از سشوار استفاده كنيد.

- گاهى موهايتان را ببافيد.

موضوعات: مو خوره و درمان آن  لینک ثابت
 [ 09:10:00 ب.ظ ]





آفت دهان - علل، علائم و راههای پیشگیری از آفت دهان

آفت‌ دهان‌ در چند نوع بزرگ، کوچک و تبخالی شکل وجود دارد

آفت دهان
آفت‌ دهان‌ عبارت‌ است‌ از زخمهای‌ دردناکی‌ که‌ در مخاط‌ دهان‌ به‌ وجود می‌آیند. آفت‌ دهان‌ می‌تواند در هر دو جنس‌ رخ‌ دهد، اما در زنان‌ شایع‌تر است‌. آفت های دهانی بیشتر در سالهای نوجوانی و در دهه 20 زندگی ظاهر می شوند و در زنان تظاهرشان غالب است.
آفت دهان چیست؟
آفت‌ دهان‌ به زخم های عود کننده و دردناک در مخاط دهان گفته می شود. آفت‌ دهان‌ در چند نوع بزرگ، کوچک و تبخالی شکل وجود دارد. این زخمها گرد یا بیضی بوده و به رنگ زرد خاکستری با حاشیه قرمز و تا حدی برجسته دیده می شوند. از نظر محل، بیشتر قسمت قدامی حفره دهان مبتلا به آفت‌ دهان‌ می شود و محل شایع آفت‌ پشت لبها – مخاط گونه، کف دهان، زیر و کناره های زبان می باشد.

علائم‌ آفت دهان‌
- آفت‌ دهان‌ معمولا کوچک‌، بسیار دردناک‌، و کم‌ عمق‌ هستند و توسط‌ یک‌ غشای‌ خاکستری‌ پوشیده‌ شده‌اند. حاشیه‌ آفت دهان توسط‌ یک‌ هاله‌ قرمز پررنگ‌ احاطه‌ شده‌ است‌.

- آفت ها می‌توانند روی‌ لب‌ها، لثه‌ها، داخل‌ گونه‌ها، زبان‌، کام‌ و گلو ظاهر شوند. به‌ هنگام‌ حمله‌ آفت‌ معمولاً 3-2 زخم‌ به‌ وجود می‌آیند، اما ظهور یک‌ باره‌ 15-10 آفت دهان با هم‌ دیگر خیلی‌ بعید نیست‌.
- آفت‌ دهان‌ ممکن‌ است‌ در 3-2 روز اول‌ بسیار دردناک‌ باشد به‌ نحوی‌ که‌ فرد موقع‌ خوردن‌ یا صحبت‌ کردن‌ دچار ناراحتی‌ می‌شود.
- گاهی‌ قبل‌ از بروز آفت‌ دهان‌، برای‌ 24 ساعت‌ احساس‌ مورمور یا سوزش‌ وجود دارد.

علت آفت دهان چیست؟
1- نقش ژنتیک در ایجاد آفت دهان:
در بروز بیماری آفت دهان همانند بسیاری از بیماری ها، استعداد ژنتیکی و تاریخچه فامیلی موثر است. تحقیقات نشان می‌دهد که فرزندان والدین غیر مبتلا به آفت دهان تا 20% احتمال درگیری با ضایعات آفتی را دارند.

2- اختلالات ایمنولوژیکی و آفت دهان:
هر چند برخی از محققین بیماری آفت دهان را به عنوان یک بیماری اتوایمون ذکر کرده‌اند اما واقعیت این است که هنوز به درستی مشخص نیست تا چه میزان عوامل ایمنی بدن در بروز آفت دهان موثر هستند.

3- استرس و آفت دهان:
به نظر می‌رسد استرس و فشارهای روحی حداقل به عنوان یک عامل زمینه ساز در بروز آفت دهان موثر است. تحقیقات مختلف نشان می‌دهد که نسبت بروز آفت دهان در افراد دارای مشکلات روحی نسبت به افراد سالم رابطه معنی داری دارد.

آفت‌ دهان‌ ممکن‌ است‌ در 3-2 روز اول‌ بسیار دردناک‌ باشد

4- حساسیت‌های غذایی و ایجاد آفت دهان:
حساسیت به برخی از مواد غذایی در بروز آفت دهان موثر است. در واقع آلرژی به بعضی از مواد غذایی همچون فندق، گردو، شکلات، عسل، گوجه فرنگی، توت فرنگی، آدامس و بعضی از خمیر دندان‌ها اگر نه بعنوان یک علت اولیه ولی حداقل به عنوان یک عامل مستعد کننده می‌تواند در بروز آفت دهان موثر باشند.

5- تاثیر عوامل هورمونی در بروز آفت دهان:
بروز یا تشدید بیماری آفت دهان در ایام قبل از قاعدگی و توقف یا کاهش آن در هنگام بارداری موجب شده است که عوامل تغییرات هورمونی خصوصا افزایش هورمون استروژن را در بروز ضایعات آفت دهان موثر بدانند.

6- نقش کمبودهای غذایی در ایجاد آفت دهان:
کمبود برخی از ویتامین ها در بروز آفت دهان موثر است. کمبود ویتامین B12، اسیدفولیک و آهن در 15- 5 درصد بیماران مبتلا به آفت گزارش شده است که غالبا با برطرف نمودن کمبود آنها، می‌توان از شدت ضایعات کاست.

7- سایر عوامل موثر در بروز آفت دهان:
تروما، عوامل میکروبی، اختلالات گوارشی و سایر موارد مشابه نیز از جمله مواردی هستند که به عنوان زمینه ساز برای پیدایش آفت دهان معرفی شده اند.

پیشگیری از آفت دهان
اغلب، آفت های دهان به خودی خود از بین می روند اما در طی مدتی که هستند، همراه با درد و ناراحتی خود را نشان می دهند. آفت دهان بیشتر در سالهای نوجوانی و در دهه 20 زندگی ظاهر می شود و در زنان تظاهرشان غالب است.

1. برای پیشگیری از ایجاد آفت دهان از خمیردندان ها و دهان شویه های حاوی مواد تحریک کننده پرهیز کنید.
2. از خوردن آدامس و غذاهای سفت، خشک و ادویه دار پرهیز کنید تا به آفت دهان مبتلا نشوید.
3. با نخ دندان و مسواک کشیدن مرتب بعد از هر وعده غذایی دهان را تمیز نگه دارید تا به مبتلا به آفت دهان نشوید.

درد ناشی از آفت دهان را اینگونه کاهش دهید
برای تخفیف درد ناشی از آفت دهان این راهکارها را رعایت کنید:
√ از داروهای مسکن برای تخفیف درد آفت دهان که در داروخانه ها عرضه می شوند، استفاده کنید. مثل استامینوفن یا ایبوپروفن.
√ در صورت ابتلا به آفت دهان، دهان را با محلول آب نمک یا دهان شویه بشویید.
√ چند بار در روز محلول شیر منیزی روی آفت ها قرار دهید.
√ از پمادهای موضعی مسکن برای کاهش درد آفت دهان استفاده کنید.
√ محلول رقیق پراکسید هیدروژن را با سوآپ پنبه ای روی آفت دهان قرار دهید.
√ برای کم کردن درد ناشی از آفت دهان ویتامین ث یا ویتامین ب کمپلکس بخورید.
√ قرص های مکیدنی حاوی روی به کاهش درد ناشی از آفت دهان کمک می کند.

موضوعات: آفت دهان - علل، علائم و راههای پیشگیری از آفت دهان  لینک ثابت
 [ 09:09:00 ب.ظ ]





ریحان دارای خواص آرام بخشی است

ریحان یکی از سبزی های مورد استفاده ی ما ایرانی ها در سبزی خوردن است که عطر و طعم فوق العاده ای دارد. این سبزی و تخم آن در طب سنتی ایرانی جایگاه خاصی دارد؛ با هم خواص آن را مرور می کنیم.

امام صادق علیه السلام در مورد ریحان می فرمایند:
اَلْحَوک بَقْلَةُ الأَنْبیاءِ، اَما اِنَّ فیهِ ثَمانَ خِصالٍ: یمْرِئُ وَ یفْتَحُ السُّدَدَ وَ یطَیبُ الجُشاءَ وَ یطَیبُ النَّ کهَةَ وَ یشَهِّی الطَّعامَ وَ یسُلُّ الدّاءَ وَ هُوَ أمانٌ مِنَ الجُذامِ وَ إذا اسْتَقَ رَّ فی جَوْفِ الإنسانِ قَمَعَ الدّاءَ کلَّهُ؛

ریحان، سبزی انبیاست و در آن هشت خاصیت است: هضم کننده است، رگ ها و مجاری را باز می کند، بازدم را خوشبو می سازد، بدن را بوی خوش می بخشد، اشتهاآور است، درد را از بدن بیرون می برد، از جذام در امان می دارد و چون وارد معده شود درد را به کلّی از بین می برد. کافی (ط-الاسلامیه) ج 6، ص 364، ح 4
ریحان

ریحان با نام علمی OCIMUM BASILICUM L در انگلیسی Basil, Sweetbasil خوانده می شود و از خانواده ی نعناعیان Labiatae است.

نام های رایج ریحان عبارتند از: صعتر هندی، نازبویه، شاهسفرم، سلطان الریاحین، ضیمران، ریحان الملک، ضمیران

در تخم ریحان ترکیباتی نظیر روغن خوشبو، لعاب، لینالول، استراگل، سینئول، اوژنول، متیل کاوی کول، اوسیمن، سینامات متیل، مواد قلیایی، آنتول و سسکی ترپن و در برگ ریحان ماده ای به نام اوسیمن وجود دارد.

قسمت مورد استفاده ی دارویی ریحان سر شاخه های گل دار و برگ های تازه یا خشک شده ی آن است.

طبیعت ریحان
طبیعت ریحان در اوّل گرم و در دوم خشک است.

خواص و اثرات دارویی ریحان
* ریحان دارای خواص آرام بخشی است.
* مقوی معده و روده و تقویت کننده ی قلب است.
* ضد اسهال، بادشکن و ضد عفونی کننده ی دهان و دستگاه گوارش است.
* ریحان ضد گریپ و آنژین، ضد تشنجات دردناک، ضد التهاب و ضد اسپاسم است.
* خواب آوری و ضد سردرد و میگرن از دیگر خواص میگرن است.
* ریحان ملین، تونیک، مقوی و محرک اشتها است.
* کمک به هضم غذا و شیر افزا بودن از دیگر خواص ریحان است.
* ریحان مدر است.
جهت انسداد عروق مغزی، تحلیل ورم های جمیع اعضا و تنگی نفس مفید است

* ریحان در موارد سوء هاضمه، قولنج، گزش زنبور، خستگی، دلشوره، رفع سردرد های عصبی، تقویت عمل دستگاه هضم، رفع نفخ، رفع غم و غصه و نوراستنی (بی خوابی و ضعف اعصاب)، رفع التهابات مجاری ادرار و ورم کلیه، دفع ترشحات مهبل، ترش کردن معده و اختلالات هاضمه با منشاء عصبی، اتساع معده، خونریزی دماغ، بواسیر، دل پیچه، سرگیجه، اختلالات دستگاه تنفسی، سرفه، سیاه سرفه، افزایش ترشحات شیر، اسپاسم های معده، بی خوابی های عصبی، سردرد های عصبی و یکطرفه (میگرن) به شکل دم کرده 20 تا 50 گرم در یک لیتر آب مورد استفاده قرار می گیرد.

* ریحان در ضعف و بی حالی های عصبی و اضطراب های صرعی جنبه ی درمانی دارد.
* آب تازه ی ریحان را می توان به صورت قطره برای بیماری های التهابی گوش یا به صورت دهان شویه برای درمان برفک یا خوشبو کننده ی دهان استفاده کرد.
,خاصیت گیاه ریحان,ریحان در طب سنتی

ریحان قوی معده و روده و تقویت کننده ی قلب است

* جوشانده ی 7 تا 10 گرم تخم ریحان در یک لیتر آب به عنوان داروی ضد اسهال و پیچش شکم استفاده می شود.
* برای بهبود ضعف معده و سرفه مفید می باشد.
* رایحه ی ریحان دل انگیز است.
* جهت انسداد عروق مغزی، تحلیل ورم های جمیع اعضا و تنگی نفس مفید است.
* بوئیدن آن برای سردرد گرم مزاجان و مسافرین و رفع وبا مفید می باشد.
* تخم آن معتدل کننده مزاج و مقاوم در برابر سموم است.
* کمی مخدر است.
* مالیدن اسانس ریحان روی پوست سبب دفع پشه می گردد.

مصلح ریحان
مصلحش نیلوفر و بدلش بادرنجبویه است.

مصرف ریحان در دوران بارداری
در بارداری به دلیل اثر تحریک کننده ی رحم و سقط آوری، همچنین اثر موتاژنیک ترکیب موجود در روغن فرار آن (استراگل) نباید مصرف شود. البته مصرف آن به اندازه ی مقدار کمی که در سبزی خوردن استفاده می شود مشکلی ایجاد نمی کند بلکه به صورت دارویی و دمکرده نباید استفاده شود.

مصرف ریحان در دوران شیردهی
در مادران شیرده به خاطر اثر موتاژنیک جزئی فرار آن یعنی استراگل نباید مصرف شود.

تداخلات دارویی و ریحان
با توجه به نبود مستندات علمی، بهتر است با احتیاط مصرف شود.

موارد منع مصرف ریحان
* مصرف طولانی مدت آن به خاطر پتانسیل اثر سرطان زایی ترکیب استراگل ممنوع است.
* مصرف این گیاه در اطفال و یا کودکان نوپا ممنوع است که به خاطر جزء سمی استراگل آن می باشد.
* مضرّ دماغ است.

خاصیت گیاه ریحان,ریحان در طب سنتی

ریحان خواب آوری و ضد سردرد و میگرن است

ترکیبات شیمیایی
در صد گرم ریحان مواد زیر موجود است:
انرژی 22 kcal
آب 92.06 گرم
پروتئین 3.15 گرم
چربی 0.64 گرم
کربوهیدرات 2.65 گرم
کلسیم 177 میلی گرم
فسفر 56 میلی گرم
آهن 3.17 میلی گرم
پتاسیم 295 میلی گرم
سدیم 4 میلی گرم
منگنز 1.148 میلی گرم
روی 0.81 میلی گرم
ویتامین آ 264 میکروگرم
ویتامین ب١ 0.034 میلی گرم
ویتامین ب٢ 0.076 میلی گرم
ویتامین ب٣ 0.902 میلی گرم
ویتامین ب٥ 0.209 میلی گرم
ویتامین ب٦ 0.155 میلی گرم
ویتامین ب٩ 68 میکروگرم
ویتامین ث 18.0 میلی گرم
ویتامین ای 0.80 میلی گرم
ویتامین کا 414.8 میکروگرم

موضوعات: ریحان دارای خواص آرام بخشی است  لینک ثابت
 [ 09:07:00 ب.ظ ]





درمان بیماری‌های مفاصل به كمك طب سنتی

مفاصل بطور ذاتی در همه افراد جزء اعضای ضعیف بدن به حساب می‌آیند

طبق قاعده‌ای که در مبانی طب سنتی وجود دارد، هر عضوی که در بدن ضعیف شود، به راحتی ماده بیماری‌زا را به سمت خود جذب می‌کند و اگر این مواد در فرد دچار ضعف مفاصل زیاد شود؛ زمینه‌ساز بروز درد مفاصل خواهد بود.

مفاصل بطور ذاتی در همه افراد جزء اعضای ضعیف بدن به حساب می‌آیند. اگر کسی هم بطور ژنتیکی استعداد ضعف مفاصل را داشته باشد، با انجام بعضی امور خود را در معرض خطر بیشتری قرار می‌دهد. طبق قاعده‌ای که در مبانی طب سنتی وجود دارد، هر عضوی که در بدن ضعیف شود، به راحتی ماده بیماری‌زا را به سمت خود جذب می‌کند و اگر این مواد در فرد دچار ضعف مفاصل زیاد شود؛ زمینه‌ساز بروز درد مفاصل خواهد بود.

اسبابی که ماده بیماری‌زای ایجاد کننده درد مفاصل را در بدن زیاد می‌کنند:

کم‌تحرکی و آرامش و سکون بیش از حد
ضعف هضم (علامت آن: بعد از خوردن غذای معمول، احساس سنگینی و پری شکم هست و مدت زمان زیادی طول می‌کشد تا غذا از معده عبور کند. بدین ترتیب مواد خوب هضم نشده وارد عروق گشته و از آن‌جا به اندام‌های ضعیفی مثل مفاصل رفته و باعث بروز درد مفاصل می‌شوند. )

ترک ورزش (در این حالت، مواد غذایی مانند قبل هضم نمی‌شوند و چرخه قبلی تکرار می‌شود.)

سوءتدبیر در خوردن و آشامیدن (مانند غذا خوردن با شکم سیر یا چند گونه غذا را همزمان مصرف کردن، مداومت مصرف غذاهای غلیظ و دیرهضم مثل گوشت گاو و گوساله، ماکارانی، قارچ، غذای کنسروی و غذای فریزری و….، پرخوری، مایعات سرد نوشیدن درحالت خالی بودن معده مانند صبح ناشتا یا نیمه شب که در این حالت آب به سرعت جذب اعضای رئیسه یعنی مغز و قلب و کبد شده و باعث کاهش حرارت غریزی و نهایتا قوه هاضمه می‌شود.)

استحمام، ورزش یا جماع با شکم سیر و در حالت پری کامل معده (قبل از هضم کامل غذا) و نیز در حالت خالی بودن کامل معده از غذا [بهترین زمان، سه ساعت بعد از غذاست.]

وجود نزله و زکام زیاد (نزله همان خِلط گلو است که درواقع مواد ترشح شده از مغز به سمت حلق می‌باشد و زکام مواد ترشحی به سمت بینی است.)

ترک استفراغات معتاد (برای نمونه اگر فردی عادت به مصرف داروهای مسهل یا قی کردن داشته و یا بطور منظم حجامت و فصد می‌کرده است و یکباره رها می‌کند؛ در ترک این موارد حجم مواد زائد بدن افزایش یافته و مقداری از آن‌ها به سمت مفاصل می‌ریزد.)

حرکات شدید بدنی و نفسانی (مثل استرس، اضطراب، غم و غصه مداوم)

مواردی که مبتلایان به دردهای مفصلی باید رعایت کنند و نیز کسانی که می‌خواهند از بروز این دردها پیشگیری کنند
بیماری‌های مفاصل و استخوان،بیماری‌های مفاصل زانو

برای پیشگیری از درد مفاصل از مصرف سوسیس، کالباس، همبرگر و ….خود داری کنید

پرهیز از پرخوری
خودداری از خوردن غذای جدید قبل از هضم کامل غذای قبلی. سعی شود در هر وعده غذایی، فقط یک نوع غذا میل شود.

رعایت سازگاری غذاها با هم (مثلا مصرف همزمان لبنیات و گوشت‌ها بویژه گوشت طیور، به شدت مضر درد مفاصل بوده و درد را تحریک و تشدید می‌کند.)

پرهیز از مصرف گوشت گاو و فرآورده‌های آن (سوسیس، کالباس، همبرگر و ….)

پرهیز از مصرف زیاد و بدون مُصلح میوه‌ها و سبزی‌های سرد و تر؛ مانند خیار، گوجه فرنگی، هلو، هندوانه و …. بخصوص در افراد دارای مزاج یا سوءمزاج سرد و تر و بویژه در فصول سرد (پاییز و زمستان)

پرهیز از مصرف زیاد غذاهای غلیظ؛ مانند حلوا، ماکارانی، تخم مرغ آب‌پز، غذاهایی که با رشته درست می‌شوند، سس مایونز و …

محدود کردن مصرف ترشیجات و غذاهای شور
مصرف لبنیات با مُصلحات آن‌ها باشد. (مثلا ماست و دوغ با نعناع یا کاکوتی خشک، شیر با عسل یا شکر)

پرهیز از مصرف آب یخ و نوشیدنی‌های سرد و گازدار با غذا و تا یک و نیم ساعت بعد از آن، در بین خواب و صبح ناشتا

اگر غذای لطیف و غلیظ در سر سفره هست، اول غذای لطیف خورده شود. مثلا سالاد کاهو و هویج رنده شده قبل از غذای اصلی میل شود و با اندکی روغن زیتون و سرکه یا آبغوره طبیعی نه سس مایونز.

تولید خِلط صالح و محمود در بدن با غذاهایی مثل نخوداب پخته شده با گوشت مرغ یا گوسفند، آبگوشت، کاله‌جوش، شیر با عسل و پودر سنجد، مویز، انجیر خشک، بادام درختی خام، سیب درختی، به، هویج ایرانی یا زردک، انار و مربا یا رب آن‌ها.

پرهیز از خوابیدن، استحمام، ورزش و جماع با شکم پر
بهتر است بین غذاخوردن و حمام کردن حداقل سه ساعت فاصله باشد و قبل از حمام رفتن، مفاصل را با روغن‌های مقوی مثل روغن زیتون، کنجد، قُسط، بادام تلخ و اسپند ماساژ داده و هنگام خروج از حمام نیز اندکی آب سرد روی دست و پا ریخته شود.

ورزش منظم روزانه (یعنی فعالیتی با شدت متوسط که تعریق ایجاد کند و ضربان قلب و تعداد تنفس افزایش یابد.)

خواب به اندازه و با کیفیت مناسب در شب (یعنی شب‌ها زودتر خوابیدن و صبح‌ها زودتر برخاستن از خواب): چون هضم غذا در خواب قوت یافته و مواد خام و هضم نشده در خواب به هضم کامل رسیده و مواد زائد آماده دفع می‌شوند. البته خواب زیاد در طول روز و بویژه در فصول سرد [یا فصل گرم و جلوی کولر] و افراد دارای مزاج یا سوءمزاج سرد باعث تولید نزله شده و بر شدت درد مفاصل می‌افزاید.

اگر یبوست وجود دارد، حتما باید برطرف شود. درمان هرکسی بسته به علت ایجاد کننده و مزاج فرد متفاوت است. اما یک راهکار عمومی، استفاده از خاکشی و آب جوش در صبح ناشتاست. مصرف یک قاشق غذاخوری روغن زیتون شب قبل از خواب و ماساژ ناحیه شکم با روغن زیتون نیز مفید خواهد بود.

موضوعات: درمان بیماری‌های مفاصل به كمك طب سنتی  لینک ثابت
 [ 09:02:00 ب.ظ ]




درمان سرماخوردگی با داروهای گیاهی

داروهای گیاهی برای گلودردهای چرکی مناسب نیستند

سرماخوردگی یکی از شایع‌ترین بیماری‌های بشر در طول زندگی است و علائمی همچون آبریزش بینی، زکام، سرفه، گلودرد و عفونت سینوس‌ها دارد. در طب سنتی، این ‌ترشحات را که از بینی خارج می‌شود، زکام و‌ترشحات پشت حلق را نزله می‌نامند. این‌ ترشحات موادی بیماری‌زا هستند که باید پاک شوند و به هیچ وجه نباید مانع خروج آنها شد.

استفاده از گیاهان خلط‌آور، ضدعفونی کننده و نرم کننده سینه و ضد آبریزش بینی به اشکال مختلف، نظیر جوشانده، بخور، ملین و…در گذشته بسیار مرسوم بوده است. اما هرگونه دارویی که مانع آبریزش بینی در هنگام سرماخوردگی شود، مضر است و باعث احتباس‌ ترشحات در بدن و غلیظ شدن و تبدیل آنها به نزله می‌شود که نزله خود عامل بیماری‌های گوناگون می‌باشد.

مصرف آنتی‌هیستامین
متاسفانه مصرف آنتی هیستامین و قرص سرماخوردگی و انواع قرص‌هایی که حاوی آنتی هیستامین هستند، از آبریزش بینی جلوگیری و در عملکرد طبیعی بدن اختلال ایجاد می‌کند. در هنگام سرماخوردگی به پشت (طاقباز) نخوابید و نیز زیر سر را با بالش بلند نگه دارید تا مانع ریختن ‌ترشحات مذکور به حلق و ریه شود.

در همان مراحل اولیه و شروع سرماخوردگی موارد زیر را رعایت کنید، غرغره کردن آب ولرم همراه با نمک یا جوش شیرین و نوشیدن فراوان مایعات گرم، استفاده از بخورهای گیاهی، استراحت و پوشش مناسب.

استفاده از جوشانده‌ها
برای زکامی که در فصل زمستان روی می دهد، جوشانده ای مرکب از گیاه زوفا، شیرین بیان و انجیر (به میزان مساوی) تهیه و سپس صاف کنید و با کمی‌ ترنجبین شیرین کرده و روزی دو لیوان بنوشید. خوردن آش جو یا ماش با اسفناج، کدو، گشنیز، و چغندر نیز مناسب است. می‌توانید به عنوان غذا، حریره‌ای با سبوس گندم، مغز بادام و عسل درست کرده و میل کنید. همچنین به جای آب از شربت گرم عسل و گلاب استفاده کنید.

فواید عسل در درمان سرماخوردگی
اگر می‌خواهید کمتر سرما بخورید، هر روز صبح سه لقمه عسل با موم بخورید (طب الرضا)؛ چرا که آنتی‌اکسیدان فراوانی در موم عسل وجود دارد. و پژوهش‌های جدید نشان داده است که با گرفتن موم از عسل، بسیاری از خواص سودمند آن کاهش می‌یابد. مقداری سیاهدانه را در سرکه خیسانده بعد آنرا مثل اسفند دود کنید و دود آن را استنشاق کنید.
,درمان سرماخوردگی با داروهای گیاهی

مصرف چای بابونه در فصل زمستان قدرت سیستم ایمنی را افزایش می‌دهد

مصرف چای پونه و بابونه
مصرف مداوم چای پونه و چای بابونه در فصل زمستان قدرت سیستم ایمنی را افزایش می‌دهد. حتی برای بخور دادن می‌توانید بابونه، بومادران، آویشن و شوید را بجوشانید و استفاده کنید. چوب میخک هم یک بخور فوق‌العاده است، زیرا بسیار معطر است و باعث باز شدن مجاری تنفسی می‌شود. مصرف بلغورنیز بسیار مفید است؛ به این صورت که حدود دو پیمانه بلغور را با حدود یک کیلو پیاز و آب روی شعله ملایم حرارت دهید تا کاملاً لعاب دهد و پیازها درآن حل شود و این معجون حتی برای کاهش ابتلا به سرماخوردگی نیز مفید است.

سیستم دفاعی بدن
در زمان سرماخوردگی، سیستم دفاعی بدن ضعیف و در نتیجه قدرت مقابله با بیماری کم می‌شود. روغن سروکوهی یا ارس متابولیسم بدن را تحریک و سیستم ایمنی را تقویت می‌کند. فراموش نکنید که مصرف داروهای شیمیایی بدون تجویز پزشک و به میزان زیاد، سیستم ایمنی بدن را ضعیف می‌کند، پس بهتر است همراه درمان دارویی، روش‌هایی برای ارتقا سیستم ایمنی بدن نیز به کار ببندید.

نکته مهم اینکه داروهای گیاهی برای گلودردهای چرکی مناسب نیستند (با توجه به طولانی بودن دوره‌های اثرگذاری) و طبق نظر پزشک درمان باید صورت بگیرد. اما تقویت بدن همواره و همیشه مورد توجه طب قدیم و طب جدید بوده و هست.

موضوعات: درمان سرماخوردگی با داروهای گیاهی  لینک ثابت
 [ 09:01:00 ب.ظ ]





نفخ شکم را اینگونه درمان کنید

یک متخصص طب سنتی گفت: گرم نگه داشتن شکم از راه‌های بهبود نفخ شکم است. همچنین بهترین غذا برای درمان نفخ شکم مصرف «نخود آب» است. دكتر نجات‌بخش عضو متخصص طب سنتی درباره نفخ اظهار داشت: نفخ از شایع‌ترین علائم گوارشی است که در زنان بیشتر از مردان بروز پیدا می‌کند.

به گفته وی مصرف غذا با حجم زیاد، مصرف آب با غذا، مصرف غذاهای بدون کیفیت، مصرف غذاهای نفاخ، مصرف غذاهای آبدار، حرکت شدید بعد از غذا همه از عوامل بروز نفخ به شمار می‌آیند. این متخصص طب سنتی افزود: سردی مزاج معده موجب بروز نفخ می‌شود که سرد شدن مزاج معده دارای علائمی مانند سوء هاضمه و هضم غذاهای خیلی سبک و عدم هضم غذاهای سنگین، ترش کردن معده و تمایل به مصرف غذاهای سرد است.

نجات بخش گفت: افراد مبتلا به نفخ از مصرف ترشی‌ها، آب سرد و غذاهای نفاخ پرهیز کنند و توصیه می‌شود این افراد ورزش زیاد انجام دهند و در حد طاقت گرسنگی و تشنگی را تحمل کنند.

همچنین، این افراد شکم خود را با کیسه محتوی ارزن یا نمک یا سبوس گرم کنند به نحوی که کیسه محتوی این مواد را در جای گرم مانند فر یا ماکروفر قرار دهند، 20 دقیقه تا نیم ساعت روی شکم خود قرار داده تا معده گرم شود، این کار در بهبود بسیاری از علائم گوارشی مفید است.

وی بیان کرد: بهترین غذا برای درمان نفخ شکم مصرف «نخود آب» با ادویه دارچین و زعفران است به این ترتیب که مقدار دلخواه نخود را با آب پخته و به آن ادویه اضافه کرده و مصرف کنند البته نخود آب را با مقداری گوشت نیز می‌توان پُخت.

این متخصص طب سنتی عنوان کرد: خوردن آسیاب شده مصطکی (مصطکی صمغ یا شیره رزینی زردرنگی است که از شاخه ها و ساقه های درختچه ای از خانواده پسته گرفته می شود) با شکر و روغن مالی شکم با روغن‌هایی مانند سیاه‌دانه خود برای رفع نفخ مفید است. نجات‌بخش یادآور شد: به طور کلی برای پیشگیری از نفخ باید از تمام عواملی که موجب بروز نفخ می‌شود پرهیز کرد.

موضوعات: نفخ شکم را اینگونه درمان کنید  لینک ثابت
 [ 08:59:00 ب.ظ ]




13 روش غیردارویی برای درمان میگرن
سردرد
1- طب سوزنی
در طب سوزنی، متخصص این کار، سوزن های کوچکی را در نقاط خاصی از بدن فرو می کند.
برخی تحقیقات نشان داده که طب سوزنی می تواند دردهای میگرنی را کم کند و تعداد افراد مبتلا به سردرد را کاهش دهد.

2- بیوفیدبک (Biofeedback)
بدن در مقابل درد واکنش نشان می دهد؛ از قبیل: تند شدن ضربان قلب، گرفتگی و سفت شدن عضلات و یا سردی دست ها. در روش بیوفیدبک، این تغییرات را اندازه می گیرند.
شما برای کنترل وضعیت جسمانی خود، روش های تمدد اعصاب را یاد می گیرید.
Biofeedback می تواند میزان درد و تعداد حملات میگرنی را کم کند.

3- ماساژ
یک مطالعه در سال 2006 نشان داد که ماساژ درمانی باعث کاهش دفعات سردرد در افراد می شود، ولی میزان درد را کم نمی کند.
همچنین ماساژ، استرس را کم می کند. همانطور که می دانید، استرس یکی از علائم تشدید کننده میگرن می باشد.
مکمل دارویی
4- مکمل ها
تحقیقات نشان داده است که ویتامین B2 (ریبوفلاوین) تعداد حملات میگرنی را کم می کند، ولی میزان درد را کم نمی کند.
کوآنزیم Q10 نیز باعث کاهش حملات میگرنی در کودکان و بزرگسالان می شود.
چند ماه طول می کشد تا اثر این مکمل ظاهر شود.
قبل از استفاده از مکمل، با پزشک خود مشورت کنید.

5- روش های آرام بخشی
تنفس عمیق و شل و سفت کردن عضلات دارای تاثیرات خوبی در بهوبد سردرد می باشند.
با تمدد اعصاب، می توانید از شروع سردرد میگرنی و استرس جلوگیری کنید.

6- ورزش کردن
ورزش منظم می تواند تعداد و شدت حملات میگرنی را کم کند.
اگر سه روز در هفته و هر بار 40 دقیقه ورزش های منظم قلبی را انجام دهید، همانند داروها باعث کاهش تعداد و شدت حملات میگرنی خواهد شد. راه رفتن روی دستگاه پیاده روی ثابت یا تردمیل، نمونه ای از ورزش های قلبی است.
یک دفترچه یادداشت داشته باشید و مواردی را که موجب بدتر شدن میگرن می شوند، در آن بنویسید تا از آنها پرهیز کنید
7- دستکاری ستون فقرات
مطالعه ای نشان داد که این روش درمانی برای جلوگیری از میگرن موفق آمیز بوده است.
اما این روش خطراتی را دارد و توصیه می شود قبل از آن، با پزشک خود مشورت کنید.

8- گفتار درمانی
میگرن یک مسئله عاطفی و یا روحی نیست.
این روش درمان، بر مبنای تمرکز بر روی تغییرات تفکر و اعمال می باشد.
این درمان کمک می کند تا یک رویکرد تازه به شرایط جدید داشته باشید.
گفتاردرمانی به همراه دارو برای جلوگیری از سردرد میگرنی کاربرد دارد.

تحریک مغناطیسی جمجمه
9- تحریک مغناطیسی جمجمه ( TMS)
یک دستگاه مغناطیسی بر روی پوست سر گذاشته می شود و ضربان های مغناطیسی بدون درد را به طرف مغز می فرستد.
در افرادی که نسبت به بو و یا اختلالات بینایی، دچار میگرن می شوند، با این روش درمانی، شدت و مدت میگرن را می توان کم کرد.

10- تغییرات رژیم غذایی
غذاهای تشدید کننده میگرن عبارتند از: الکل، کافئین، شکلات، غذاهای کنسرو شده، گوشت های فراوری شده، پنیرهای کهنه و آسپارتام.

11- درمان گیاهی
گل مینا باعث کاهش درد، تهوع و حساسیت به نور می شود و تعداد سردردها را کم کند.
قبل از مصرف داروهای گیاهی، با پزشک خود مشورت کنید.
کمبود خواب و میگرن با هم ارتباط دارند، بنابراین 8 ساعت خواب شبانه داشته باشید
12- فشار دادن
فشار دادن سر، صورت و گردن در طی میگرن، کمک به کاهش درد می کند.
- خط ابرو و زیر چشم را فشار دهید.
- فک و منطقه بین پیشانی و گوش را به صورت دایره وار بمالید.
- جمجمه خود را با یک توپ تنیس ماساژ دهید.
- برای کاهش درد، سر خود را ببندید.
خواب شب
13- خواب
کمبود خواب و میگرن با هم ارتباط دارند، بنابراین:

- هنگامی که در بستر هستید، موزیک گوش ندهید و کتاب نخوانید.
- 4 ساعت قبل از خواب، چیزی نخورید و 2 ساعت قبل از خواب، چیزی ننوشید.
- شب، سر ساعت معینی به رختخواب روید و 8 ساعت خواب شبانه داشته باشید.

پیشگیری از میگرن
- یک دفترچه یادداشت داشته باشید و مواردی را که موجب بدتر شدن میگرن می شوند، در آن بنویسید.
- هرگز وعده های غذای اصلی خود را حذف نکنید.
- جلوی کم آبی بدن را بگیرید.
- ورزش منظم داشته باشید.
- وزن خود را در حد متعادل حفظ کنید.
مریم سجادپور

موضوعات: 13 روش غیردارویی برای درمان میگرن  لینک ثابت
 [ 08:57:00 ب.ظ ]





آلودگی هوا چه بر سر کودکان می آورد؟

اثر آلودگی هوا بر کودکان

آلودگی هوا بیشترین تاثیر و تهدید جدی برسلامتی کودکان را دارد

تحقیقات نشان می دهد آلودگی هوا ضمن تشدید عوارض تنفسی و قلبی در مبتلایان به این بیماری ها، یک عامل اصلی در بروز بیماری های تنفسی و قلبی در افراد سالم نیز محسوب می شود.هر فرد روزانه نزدیک به 22 هزار بار تنفس می کند و تقریباً به 15 کیلوگرم هوا در روز نیاز دارد.

سیستم تنفسی اولین بخش از بدن انسان است که در تماس مستقیم با آلودگی هوا قرار می گیرد و ریه، مسئول جذب اکسیژن هوا و دفع دی اکسید کربن خون است، از این رو در صورتی که غلظت آلاینده های هوا فراتر از ظرفیت تصفیه ریه انسان باشد، وارد جریان خون می شوند و عوارضی همچون اختلال در انتقال اکسیژن به بافت های بدن، افزایش ضربان قلب، سکته قلبی، کاهش ظرفیت شش ها، آسم، برونشیت و سرطان ریه ایجاد می شود.آلودگی هوا در قسمت های فوقانی دستگاه تنفسی بیشترین تأثیر را به جا می گذارد و آثار بیماری در بیماران ریوی به صورت حاد و مزمن در درازمدت باقی می ماند.

دکتر’خان بابایی’ انتخاب و مصرف مواد غذایی مناسب را راهکاری برای کاهش عوارض آلودگی هوا بر سلامتی ذکر کرد و از تاثیر مفید مصرف میوه، سبزی تازه و شیر سخن گفت و افزود: میوه ها و سبزی تازه، از مواد غذایی بسیار مهم هستند که هنگام تشدید آلودگی هوا باید به مقدار زیاد در برنامه غذایی روزانه گنجانده شود.خان بابایی توضیح داد: آنتی اکسیدان های موجود در انواع میوه و سبزی نقش حیاتی در سلامت ریه دارند.

به طور خاص مصرف سیب، نارنگی، پرتقال، انار، انواع سبزی از قبیل سیر، پیاز، انواع کلم ها، گوجه فرنگی و کاهو توصیه می شود.به گفته دکتر خان بابایی، مصرف منظم ماهی های روغنی نظیر ماهی آزاد و سالمون هم می تواند در تقویت و بهبود فعالیت دستگاه تنفسی موثر واقع شود.وی اظهار کرد:

شیر و لبنیات در شرایط آلودگی هوا برای کاهش صدمات به دستگاه تنفسی و التهاب دستگاه گوارش بسیار ضروری است و بهتر است روزانه 3 تا 4لیوان شیر و لبنیات در برنامه غذایی گنجانده شود.
اثر آلودگی هوا بر کودکان

هر چه میزان ذرات آلاینده در هوا بیشتر باشد، کار و فعالیت ریه ها دشوارتر می شود

عوارض آلودگی هوا بر سلامتی
ایشان درباره عوارض سوء آلودگی هوا بر سلامت گفت: هر چه میزان ذرات آلاینده در هوا بیشتر باشد، کار و فعالیت ریه ها دشوارتر می شود، زیرا باید اکسیژن بیشتری را جذب و دی اکسید کربن بیشتری را دفع کند.

این فوق تخصص بیماری های ریوی با بیان اینکه آلودگی هوا می تواند تهدید جدی برای سلامتی انسان باشد، اظهار کرد: آلودگی هوا باعث تحریک مجاری هوائی و تشدید آسم در میان افراد به خصوص کودکان می شود تماس درازمدت با هوای حاوی میزان بیش از حد مجاز آلاینده ها باعث بروز برونشیت مزمن، بیماری مزمن ریه، تنگی نفس، سرفه های مکرر و شدید، آب ریزش چشم و سوزش و التهاب می شود.

خان بابایی ادامه داد: افرادی که بیماری زمینه ای دارند مانند قلبی و عروقی، بیماری های ریه، آلرژی، آسم، بیماری متابولیک و بیمارانی که تحت عمل پیوند قرار گرفته اند، بیشتر و زودتر مستعد دریافت عوارض آلودگی هوا هستند.خان بابایی توصیه کرد: این افراد از تردد و فعالیت در محیط های باز هنگام آلودگی هوا به خصوص در ساعات اوج ترافیک پرهیز کنند. ایشان یادآور شد: تحقیقات نشان داده است که آلودگی هوا در بروز انواع بیماری های غیرواگیر و انواع سرطان ها به ویژه سرطان ریه نقش موثری دارد.

تأثیرات آلودگی هوا بر کودکان
خان بابایی با بیان این که آلودگی هوا بیشترین تاثیر و تهدید جدی برسلامتی کودکان را دارد، اظهار کرد: آلودگی هوا ابتلا به آسم را در کودکان افزایش می دهد.کودکان به دلیل تعداد تنفس بیشتری نسبت به بزرگسالان و همچنین قد کوتاه تر، بیشتر در معرض آلودگی سطحی هوای محیطی قرار می گیرند.

فوق تخصص بیماری های ریه و آسم کودکان اضافه کرد: کودکان همچنین به دلیل فعالیت جسمانی و سوخت و ساز بیشتر، مستعد ابتلا به بیماری های ریوی و عفونت های ریوی هستند.

وی توصیه کرد: انجام فعالیت های بدنی و ورزش به علت افزایش تعداد تنفس، آلودگی بیشتری را وارد سیستم تنفسی و ریه می کند و در نتیجه، عوارض آلودگی هوا در کودکان شدیدتر خواهد بود.وی ادامه داد: خانواده ها سعی کنند در روزهایی که آلودگی هوا افزایش می یابد، با مراقبت جدی از کودکان سعی کنند از تردد در محیط های باز، محدوده های مرکزی و پر ترافیک شهر اجتناب کنند و از فعالیت یا بازی کودکان در محیط های باز و پارک ها ممانعت به عمل آورند.

موضوعات: آلودگی هوا چه بر سر کودکان می آورد؟  لینک ثابت
[یکشنبه 1394-12-23] [ 10:40:00 ب.ظ ]





چگونه حرف زدن را به کودکان آموزش دهیم؟

هنگام حرف زدن با کودک به او نگاه کنید

کودکان به طور ذاتی به صدای انسانها علاقه دارند، همچنین به طور طبیعی مایل هستند هنگامی که فرد دیگری صحبت می کند، به حرفهای او گوش داده و توجه کنند. شما هنوز هم می توانید از این تمایل ذاتی کودک خود، مثل همان وقتی که او کوچکتر بود، بهره ببرید.

* چگونه می توانم به کودک خود کمک کنم تا حرف زدن را یاد بگیرد؟
هر چقدر می توانید به صورت مستقیم با کودک خود صحبت کنید. سعی کنید بعضی وقتها، این صحبتها صرفا بین شما و او بوده و شخص ثالثی بین شما نباشد. اگر شما در حال حرف زدن یا کتاب با شعر خواندن برای او به همراه یکی از برادر یا خواهرهای بزرگترش باشید، نمی توانید لغات و اصطلاحات را به میزان مورد نیاز او تکرار کنید، یا برای او توضیح دهید؛ در واقع اگر شما با او تنها بودید، او می توانست خیلی بیشتر از این فرصت استفاده کند. هنگام حرف زدن، به او نگاه کنید؛ اجازه دهید صورت و حرکات صورت شما را ببیند.

با تطبیق دادن حرفهای خود با کارهایی که انجام می دهید، این امکان را برای کودک فراهم کنید که معنای حرفهای شما را بهتر بفهمد. می توانید بگویید: «حالا پیراهنت را در می آورم»، و پیراهنش را دربیاورید؛ سپس بگویید: «حالا نوبت کفشهایت است»، و به سراغ کفشهایش بروید.

همچنین می توانید با تطبیق دادن حرفهای خود با حرکات مختلف صورت، احساسات خود را به صورت نمایشی به او نشان دهید. سن او به اندازه ای نیست که بتوانید او را دست بیندازید (و البته در هیچ سنی نباید این کار را بکنید). اگر او را به گرمی در آغوش بگیرید و بگویید: «عفریته شلخته بدریخت مامان کیه؟» او گیج خواهد شود! صورت شما، و در آغوش گرفتن او، احساس دیگری را به او منتقل می کند با این مضمون که «دختر خوشگل مامان کیه؟».
به حرف درآمدن کودک,زمان حرف زدن کودک

صحبت کردن با کودک ، مهم ترین گام در آموزش زبان به حساب می آید

به کودک کمک کنید تا معنای کلی حرفهای شما را بفهمد؛ و اگر او نمی تواند حرفها و کلمات شما را تک تک و به صورت دقیق متوجه شود، ایرادی ندارد. اگر در حال غذا پختن هستید، بشقابها را روی میز بچینید، با دست به او اشاره بکنید، و بگویید: “الآن وقت ناهار است".

کودک می فهمد که ناهارش آمده شده و به زودی می تواند غذا را جلوی خودش و روی میز ناهارخوری ببیند! البته اگر شما با حرکات دست و نشان دادن بشقاب و غذا، او را راهنمایی نمی کردید، او ممکن بود معنای “الآن وقت ناهار است” را نفهمد. او معنای لغات را با تکرار آنها در موقعیت مناسب و درک لغات و کاربردشان، یاد می گیرد.

او را در احساساتی همچون اشتیاق، هیجان و تاکید، مشارکت دهید. صحبت کردن در مورد جریان عشق یا در مورد گروهی از پرندگان نادر در آسمان، می تواند ابزار مفیدی برای جلب توجه کودک و انگیزه دادن به او باشد تا برای درک مفهوم حرفهای شما تلاش کند.

* چگونه می توانم به کودکم کمک کنم تا با دیگران، صحبت کند؟
به کودک خود کمک کنید تا بفهمد که “حرف زدن” تنها وقتی معنا پیدا می کند که انسان با افراد دیگر حرف بزند. اگر شما با خودتان حرف بزنید و منتظر جواب دادن دیگران نباشید، یا حداقل کودک اینطور احساس کند؛ یا هنگامی که کودک یا یکی دیگر از اعضای خانواده با شما حرف می زند، به او جواب ندهید؛ او احساس خواهد کرد که کلمات و جملات، صداهایی بی معنا و کاملا به درد نخور هستند.

سعی کنید برنامه های رادیو و تلویزیون به عنوان “صدای زمینه” دائمی هنگام مکالمات شما و فرزندتان نباشند. اگر می خواهید رادیو را زمانی که در آشپزخانه هستید و یا در تمام طول روز روشن بگذارید، فقط وقتی این کار را بکنید که رادیو در حال پخش موسیقی باشد. هنگامی که یک برنامه جدی در حال پخش است و یک، دو یا چند نفر در آن در حال صحبت کردن هستند، به دقت به حرفهای آنها گوش دهید. در ضمن، به کودک خود نشان دهید که شما معنای حرفهایی را که از رادیو پخش می شود (و کودک شما قادر به دیدن آنها نیست)، می فهمید.

در این دوره، شما تقریبا به مترجم کودک خود تبدیل شده اید. شما خواهید دید که فهمیدن حرفهای کودک برای شما آسان تر از غریبه ها است؛ کودک شما هم می بیند که شما و دیگر افرادی را که ارتباط ویژه ای با او دارند، بهتر از غریبه ها درک می کند.

* چگونه می توانم “راست” و “دروغ” را به کودک خود یاد بدهم؟
کودک شما ممکن است کلمات جدید را یاد بگیرد و آنها را به درستی مورد استفاده قرار دهد، اما معنای ظریف و دقیقی را که بزرگترها از این کلمات برداشت می کنند، متوجه نشود. به عنوان مثال، او ممکن است معنای کلمه “قول” یا “تعهد” را نفهمد؛ اما با این حال به درستی از آن استفاده کند. اگر شما بگویید: «اجازه داری پنج دقیقه بیشتر بازی کنی، اگر قول بدهی بعد از آن مستقیم به اتاق خوابت بروی»، او ممکن است با شادی بگوید: «قول می دهم». با این حال، این کلمه برای او فقط این معنی را می دهد که می تواند پنج دقیقه دیگر هم بازی کند. پس از پنج دقیقه، او از شما می خواهد که پنج دقیقه دیگر هم بازی کند؛ و البته وقتی با کنایه و سرزنش به او می گویید: «اما تو قول دادی»، نمی تواند بفهمد که چرا مورد سرزنش واقع می شود.
دیر حرف زدن کودک,سن طبیعی حرف زدن کودکان

به کودک خود کمک کنید تا حرف زدن را یاد بگیرد

همچنین، استفاده او از کلمات ممکن است همواره منطبق بر واقعیت نباشد. کودک شما ممکن است بتواند به راحتی صحبت کند، دیگران را متهم کند و یا حرفهای دیگران را رد و انکار کند، در حالی که معنای حرفهای خود را به طور دقیق نفهمد. او آنگونه که احساس می کند، حرف می زند. ممکن است در یک دعوا با خواهرش، زمین بخورد و پایش زخمی شود؛ بعد به سراغ شما بیاید و بگوید که خواهرش او را هُل داده است (در حالی که واقعیت ندارد). هرچند خواهرش زانوی او را زخم نکرده، اما احساسات او را اذیت کرده است؛ و کودک شما بر طبق احساسش حرفی را می زند که ممکن است از نگاه بزرگترها و در مقایسه با واقعیت، صحیح نباشد.

با رشد سن او، شما می توانید ارزش قولهایی را که آگاهانه داده شوند و با دقت نیز رعایت شده و به آنها عمل شوند، به او نشان دهید؛ همچنین اهمیت راست گفتن و پرهیز از دروغ را نیز به او آموزش دهید. اما هنوز برای این کار خیلی زود است. با گفتن چیزها و مفاهیمی که کودک قادر به درک آنها نیست، او را گیج نکنید. او تمام تلاش خودش را می کند تا شما را خوشحال کند؛ اما اگر شما به این مقدار راضی نیستید و تواناییهای طبیعی یک کودک نمی تواند موجب خوشحالی شما شود، باید بدانید که او (شاید هرگز) نخواهد توانست شما را راضی کند!

موضوعات: چگونه حرف زدن را به کودکان آموزش دهیم؟, چگونه حرف زدن را به کودکان آموزش دهیم؟  لینک ثابت
 [ 10:37:00 ب.ظ ]




چه زمانی اولین کلمات کودک را می‌شنوید؟

دیر به حرف افتادن کودکان

مراحل مهم یادگیری تکلم کودک در سه سال اول زندگی اش اتفاق می‌افتد

در سه ماهگی کودک به صدای شما گوش می‌دهد، چهره شما را درحالیکه صحبت می‌کنید نگاه می‌کند و به سمت صداها، موسیقی و اصوات دیگر که از اطراف شنیده می‌شوند، برمی‌گردد.

کودکان قبل از صحبت کردن کامل مراحلی را طی می کنند که به نظر می رسد در اکثر آن ها مشابه است. در این مقاله با مراحل و روش های کمک برای سریع تر شدن این فرآیند آشنا خواهید شد. پیش از این که کودکان بتوانند واقعاً صحبت کنند، با صداها بازی کرده و غان و غون می‌کنند. این گفتار کودکانه است و به نظر می‌رسد این شیوه صحبت در کودکان در همه جای دنیا شبیه به هم است.

اما چه زمانی اولین کلمات کودک را می‌شنوید؟ مراحل مهم یادگیری تکلم در سه سال اول زندگی که مغز کودک به سرعت در حال رشد است، اتفاق می‌افتد. در این زمان توسعه تکلم کودک بستگی به مهارت‌های شما در گفتار کودکانه و نیز مهارت‌های کودک دارد.

چه زمانی اولین کلمات کودک را می‌شنوید؟
اولین گفتار کودکانه غیرکلامی است و بلافاصله پس از تولد اتفاق می‌افتد. کودک چهره خود را در هم می‌کشد، گریه می‌کند و دست و پا میزند تا انواع احساسات و نیازهای فیزیکی خود از ترس و گرسنگی تا ناکامی و سیری را نشان دهد. والدین خوب یاد می‌گیرند که انواع گریه‌های کودک را گوش‌داده و تفسیر کنند.

این که دقیقاً چه زمانی کودک اولین کلمات مشخص خود را می‌گوید از کودکی تا کودک دیگر بسیار متفاوت است، اما اگر کودک شما در رشد تکلم خود، به هر یک از مراحل مهم زیر دست پیدا نکرد، با پزشک درباره آن صحبت کنید.

نقاط عطف تکلم کودک
• گفتار کودک در سه ماهگی:
در سه ماهگی کودک به صدای شما گوش می‌دهد، چهره شما را درحالی‌که صحبت می‌کنید نگاه می‌کند و به سمت صداها، موسیقی و اصوات دیگر که از اطراف شنیده می‌شوند، برمی‌گردد. بسیاری از نوزادان صدای زن را به مرد ترجیح می‌دهند. بسیاری از نوزادان نیز صداها و موسیقی‌هایی را که در دوران جنینی می‌شنیدند را ترجیح می‌دهند. در پایان سه ماهگی کودکان شروع به درآوردن اصوات تکراری و یکنواخت مصوت از خود می‌کنند.

• گفتار کودک در شش ماهگی:
در شش ماهگی کودک با اصوات مختلف شروع به غان و غون می‌کند. مثلاً ممکن است بگوید “با-با” یا “دا - دا". در پایان شش یا هفت ماهگی کودکان به اسم خود واکنش نشان می‌دهند و زبان مادری خود را تشخیص می‌دهند و از تن صدا برای بیان خوشحالی یا ناراحتی استفاده می‌کنند. برخی از والدین مشتاق، “با – با” گفتن کودک را اولین کلمه کودک تفسیر می‌کنند (آن را به معنی بابا می‌گیرند) اما در این سن این صداها معمولاً هنوز به صورت تصادفی از هجاها ساخته می‌شوند و معنی یا مفهوم واقعی ندارند.

• گفتار کودک در نه ماهگی:
کودک پس از نه ماهگی می‌تواند چند واژه معدود اصلی مانند “نه” و “بای بای” را درک کند. همچنین می‌تواند از طیف گسترده‌ای از صامت‌ها و تن صدا استفاده کند.

• گفتار کودک در دوازده ماهگی:
بیشتر کودکان چند کلمه ساده مانند مامان و بابا را در پایان دوازده ماهگی می‌توانند ادا کنند، در این سن با شنیدن این صداها می‌توانید کلمه واقعی مامان و بابا را از صحبت او برداشت کنید. در این سن کودکان درخواست‌های کوتاهی مانند “آن را زمین بگذار” را درک کرده و اگر بخواهند واکنش نشان می‌دهند.

• گفتار کودک در ۱۸ ماهگی:
کودکان در این سن تا ده کلمه ساده را می‌توانند بگویند و می‌توانند به اشیاء، مردم، و اعضای بدن که از آن‌ها نام می‌برید، اشاره کنند. آن‌ها کلمات یا صداهایی را که از شما می‌شنوند، مانند آخرین واژه در جمله‌ای که بیان کردید، را تکرار می‌کنند اما اغلب ابتدا یا انتهای کلمات را ادا نمی‌کنند. مثلاً ممکن است به جای “مامان” بگویند “ماما” یا به جای “میخوام” بگویند “اِخام".
دیر به حرف افتادن کودکان

کودکان سعی می‌کنند صدای والدینشان را تقلید کنند و همان تن صدا را ایجاد کنند

• گفتار کودک در دو سالگی:
در این سن کودک چند کلمه را در کنار هم می‌گذارد و جملات دو تا چهار کلمه‌ای درست می‌کند مانند “بای بای ماما” یا “شیر میخوام". کودک در این سن یاد می‌گیرد که کلمات فقط به معنی اشیا نیستند و مفاهیم انتزاعی مانند “مال من” را نیز درک می‌کنند.

• گفتار کودک در سه سالگی:
در این سن دایره لغات کودک به سرعت گسترده شده است. بازی‌هایی مانند نقش بازی کردن، درک زبان انتزاعی و نمادینی مانند “اکنون"، احساساتی مانند “ناراحتی"، و مفاهیم سه بعدی مانند “داخل و خارج” را بهبود می‌بخشد.

آیا می‌توانید به کودک صحبت کردن را یاد دهید؟
کودکان مدت‌ها پیش از این که بتوانند به وضوح صحبت کنند، چیزهایی را که میگویید متوجه می‌شوند. بسیاری از کودکان ابتدا تنها یک تا دو کلمه را می‌توانند بیان کنند در صورتی که ۲۵ کلمه (یا بیشتر) را ممکن است درک کنند.

با اقدامات زیر می‌توانید به کودک کمک کنید صحبت کردن را یاد بگیرد:
• توجه کنید: کودک ممکن است با بلند کردن دستان خود به سمت شما، بخواهد شما را متوجه کند که دوست دارد او را بغل کنید، یا اسباب‌بازی در دست شما بگذارد به این منظور که با او بازی کنید یا بشقاب غذا را از خود دور کند تا متوجه شوید که سیر شده است. به این تلاش در برقراری ارتباط غیرکلامی واکنش نشان دهید، لبخند بزنید و توجه کنید تا به تلاش برای صحبت کردن تشویق شود.

• گوش دهید: به غان و غون و اصواتی که کودک ادا می‌کند دقت کنید و با درآوردن اصوات مشابه به او پاسخ دهید. کودکان سعی می‌کنند صدای والدینشان را تقلید کنند و همان تن صدا را ایجاد کنند تا شبیه چیزی که شنیده‌اند باشد. بنابراین صبور باشید و به او فرصت زیادی بدهید.

• تشویق کنید: حتی در مقابل کمترین تلاشی که کودک برای صحبت کردن انجام داده، با لبخند و تحسین و تشویق به او واکنش نشان دهید. کودکان با واکنش بزرگ‌سالان اطراف خود، قدرت تکلم را یاد می‌گیرد.

• تقلید: کودکان عاشق شنیدن صدای والدین هستند. صحبت کردن والدین با کودک به افزایش توانایی در صحبت کردن کودک کمک می‌کند. هرقدر بیشتر با کودک صحبت کنید و از کلمات کوتاه، ساده، اما صحیح استفاده کنید (مثلاً وقتی کودک می‌گوید “گُبه” شما بگویید “گربه") بیشتر کودک تلاش می‌کند صحبت کند.

• جزئیات بیشتر: اگر کودک به ظرف ماکارونی اشاره می‌کند و صداهایی در می‌آورد فقط به او ماکارونی بیشتر ندهید. به جای این کار بگویید: بازم ماکارونی میخوای؟ غذا خوشمزه شده، نه؟ (بیشتر و جزئی تر با او صحبت کنید)

• توضیح دهید: درباره کاری که انجام می‌دهید مثلاً در حین ظرف شستن، غذا خوردن، لباس پوشاندن و … برای او توضیح دهید. مثلاً بگویید “حالا این جوراب آبی رو پات می‌کنم” یا “حالا این گوشت رو برات می‌برم". به این صورت کودک حرف‌های شما را با این اشیاء و تجربه‌ها مرتبط می‌کند.

• بازی: کودک را به بازی و نقش بازی کردن با صدای بلند تشویق کنید تا هنگامی که بزرگ‌تر می‌شود مهارت‌های کلامی او بیشتر شود.

• بلند بخوانید: وقتی والدین با صدای بلند برای کودک کتاب می‌خوانند، به واسطه این احساس آرامش و لذت، او به مطالعه علاقه‌مند می‌شود و در تمام طول زندگی علاقه او به کتاب حفظ می‌شود.

• صبور باشید: حتی اگر متوجه نمی‌شوید کودک چه می‌گوید، تلاشتان را ادامه دهید. به آرامی و شمرده چیزی را که فکر می‌کنید کودک گفته است برای او تکرار کنید و بپرسید درست فهمیده‌اید یا نه. وقتی با این کار به کودک توجه و علاقه نشان می‌دهید کودک احساس می‌کند برای ادامه صحبت کردن تشویق شده است.

• بگذارید کودک گفتگو را هدایت کند: در حین بازی از علایق و توجه کودک پیروی کنید تا نشان دهید که ارتباط برقرار کردن دو طرفه است و شامل صحبت کردن و گوش دادن، و رهبری و پیروی می‌شود.
به حرف افتادن کودک,حرف زدن کودک

به اولین کلماتی که کودک به زبان می‌آورد، واکنش دهید و نشان دهید که به او توجه می‌کنید

اگر نگران تأخیر در تکلم کودک هستید
به دنبال علائم تأخیر قابل‌توجه در تکلم کودک خود باشید و اگر احساس می‌کنید مشکلی وجود دارد با پزشک صحبت کنید. تأخیر در تکلم به دلایل گوناگون ممکن است اتفاق بیفتد اما هرچه زودتر مشکل تکلم کودک تشخیص داده شود، زمان بیشتری برای حل مشکل و کمک به کسب کامل این مهارت پیش از سن مدرسه وجود دارد. پس از مشاوره با متخصص برخی از اقداماتی که می‌توانید برای کمک به کودک در این زمینه انجام دهید در زیر آمده است:

• تست شنوایی انجام دهید: از هر هزار نوزاد سه نفر مشکل کم شنوایی دارند که می‌تواند به تأخیر در توانایی تکلم منجر شود. در برخی بیمارستان‌ها بلافاصله پس از زایمان تست شنوایی کودک انجام می‌شود. در صورتی که تست شنوایی در مورد کودک شما انجام نشده است در سه ماهگی او را برای معاینه کامل شنوایی نزد پزشک ببرید.

• غربالگری رشدی را در نظر داشته باشید: به طور مثال ۱۷% کودکان در آمریکا ناتوانی رفتاری یا رشدی مانند اوتیسم، ناتوانی ذهنی (که عقب‌ماندگی ذهنی نیز خوانده می‌شود) یا اختلال کمبود توجه و بیش فعالی دارند. از پزشک خود درباره غربالگری این مشکلات رشدی که موجب تأخیر در تکلم می‌شوند سؤال کنید.

اولین قدم برای یادگیری تکلم در کودک چیست؟ اولین کلماتی که کودک به زبان می‌آورد را با صحبت کردن، آواز خواندن و ادای اصوات تشویق کنید. واکنش مثبت نشان دهید و نشان دهید که به او توجه می‌کنید. این بهترین کاری است که برای حرف زدن کودک می‌توانید انجام دهید.

• به متخصص گفتار درمانی مراجعه کنید: گفتار درمانگر می‌تواند اختلالات گفتاری، زبان و صدا را تشخیص داده و درمان کند. درمان ممکن است شامل ارائه توصیه‌هایی به والدین و بازی‌هایی برای بهبود مشکلات کودک و بهبود مهارت‌های زبانی کودک باشد.

 

موضوعات: چه زمانی اولین کلمات کودک را می‌شنوید؟ دیر به حرف افتادن کودکان  لینک ثابت
 [ 10:35:00 ب.ظ ]




حرف افتادن کودک، مرحله به مرحله آن

نخستین کلمه‌ای که کودک به زبان می‌آورد چیست؟ گویا این همان کلمه‌ای است که با آن مادر خود را صدا می‌کند. شاید گمان کنیم که یاد گرفتن کلمه «مامان» کاری ساده است؛ ولی در حقیقت فرایند پیچیده‌ای برای این یادگیری وجود دارد. اکنون این فرایند را گام به گام از نظر می‌گذرانیم: وقتی که کودک پا به دنیا می‌گذارد، مغز وی همچون برگی سفید و ننوشته است؛ هیچ چیزی در آن وجود ندارد.

قسمت‌های مختلف مغز که حواس گوناگون را درک می‌کنند، هنوز چیزی دریافت نکرده‌اند. البته جنین در دوران بارداری قادر به شنیدن هست و پیش زمینه های داده های شنیداری از آنجا شکل می گیرد.

درست است که چشمان کودک باز است، ولی رشته اعصابی که چشم او را به مغز ارتباط می‌دهد، هنوز تکامل نیافته است؛ از این‌رو مغز وی نمی‌تواند چیزی را در خود ثبت کند.

پس از یکی دو ماه که این اعصاب رشد یافت، کودک قادر به دیدن مادرش می‌شود. بر اثر دیدن مکرر چیزی،‌ مرکز حافظه برای مرئیات، در مغز کودک رشد می‌یابد. برخوردهای مکرر وی با مادرش، پی در پی ادراک‌هایی برایش پدید می‌آورد؛ ادراک‌هایی که همه در همان مرکز ثبت می‌شوند. تازه در این مرحله است که کودک مادر خود را می‌شناسد. هنگامی که مادر متوجه این مرحله از رشد کودک خویش می‌شود، شروع به معرفی خود می‌کند؛ یعنی گاه و بی‌گاه به خود اشاره می‌کند و می‌گوید: «مادر» یا «مامان».

در آغاز، کودک قادر به شنیدن نیست؛ ولی هم‌چنان که اعصابش به تدریج رشد می‌یابد، به شنیدن هم توانا می‌شود. آن‌گاه بر اثر تکرار، مرکز حافظه برای شنیدنی ها ، در مغزش پیدا می‌شود و کم‌کم معنای کلمه «مادر» را درک می‌کند و مفهوم آن را خوب به ذهن می‌سپارد.

بر اثر کوشش‌های مکرر، هربار که مادر خود را می‌بیند، عضله‌های صورتش را به حرکت درمی‌آورد و سرانجام این توانایی را در خود ایجاد می‌کند که بگوید: «مادر».

در این مرحله، مادر باید به فرزند خود حرف زدن بیاموزد؛ مثلا بر اثر تکرار کلمه «مادر» یک واقعه مهم برای کودک روی می‌دهد؛ یعنی میان تصویر مادر که در مرکز بینایی مغز وی نقش می‌بندد، با ادراک صدایی که از گفتن آن کلمه برخاسته و به مرکز شنوایی مغز وی راه یافته است، رابطه‌ای برقرار می‌شود. چنین رویدادی را تداعی می‌گویند. یعنی اکنون کودک نه تنها چهره مادر را باز می‌شناسد، بلکه وقتی او را می‌بیند به یاد کلمه «مادر» هم می‌افتد.

از این پس کودک شروع به تقلید از مادر خود می‌کند. کلمه «مادر» را بی‌آنکه بر زبان بیاورد، فعلا در ذهن خود جایگزین می‌سازد، و می‌کوشد تا رفته‌رفته آن را ادا نیز بکند. بر اثر کوشش‌های مکرر، هربار که مادر خود را می‌بیند، عضله‌های صورتش را به حرکت درمی‌آورد و سرانجام این توانایی را در خود ایجاد می‌کند که بگوید: «مادر». اما مادر در چنین حالی چون می‌بیند که کودکش قادر به تکلم شده است، از شادی در پوست خود نمی‌گنجد. و همین شادی مادر می تواند مشوق تلاش های ادامه دار کودک شود.

موضوعات: حرف افتادن کودک، مرحله به مرحله آن  لینک ثابت
 [ 10:34:00 ب.ظ ]





خروپف های نگران کننده در کودکان

خروپف شبیه تمام صداهای دیگر توسط ارتعاشاتی ایجاد می‌شود که ذراتی را در هوا جهت ایجاد امواج صوتی ایجاد می‌کنند. به عنوان مثال، هنگامیکه ما صحبت می‌کنیم، تارهای صوتی ما جهت تشکیل صدا ارتعاش پیدا می‌کنند.

گرچه وقتی صحبت از خروپف می شود، همه یاد پیرزن یا پیرمردی می افتند ولی به طور میانگین حدود ۱۲ درصد از کودکان، اغلب شب ها خروپف می کنند؛ در حالی که حدود ۵ درصد با مشکل آپنه رو به رو هستند.

خر و پف به صورت مقطعی در همه کودکان دیده می شود، اما از هر 10 کودک یکی دچار خر و پف دائم می شود. تقریبا از هر 10 مراجعه به پزشک، یکی به خر و پف کودک مربوط است.

خر و پف زمانی اتفاق می افتد که ماهیچه های مجاری تنفسی در حال استراحت باشند و عبور هوا آنها را بلرزاند. همچنین وجود لوزه در کودکان می تواند به ایجاد این حالت کمک کند.

در اکثر مواقع، خر و پف کودکان مسئله مهمی نیست و بر اثر عواملی مانند خوابیدن به صورت طاق باز ، سرماخوردگی یا چاقی به وجود می آید.اما حدود 2 تا 3 درصد از کودکانی که خر و پف می کنند دچار بیماری جدی ای به نام آپنه انسدادی خواب هستند . بر اثر انسداد مجاری هوا در این کودکان، ورود هوا به ریه ها و خرج آن با مشکل روبرو می شود و تنفس کودک برای چند ثانیه قطع می شود.

آپنه در دوران طفولیت یک مشکل جدی است و می تواند بر رشد و سلامت قلبی عروقی کودک تأثیر منفی بگذارد. اما چگونه می توان فهمید که مشکل خروپف کودک نیاز به درمان دارد؟

کودکانی که دچار این بیماری هستند با صدای بلند خر و پف می کنند، به سختی نفس می کشند و سپس به مدت چند ثانیه ساکت می مانند. این وقفه چند ثانیه ای سطح اکسیژن خون را پایین آورده و اعضای حیاتی بدن مانند قلب و مغز را تحت تاثیر قرار می دهد.
خروپف, خروپف در کودکان, علت خروپف کودک, درمان خروپف کودک

حالت قرار گرفتن بدن کودک هنگام خواب نیز می تواند نشانه ابتلا به آپنه باشد، چون بعضی حالت های غیرعادی نفس کشیدن را برای او آسان تر می کنند، مثلا وقتی سر کودک از لبه تخت آویزان باشد.

موارد زیادی از آپنه خواب در کودکانی که شب ادراری دارند، گزارش شده است. اخیرا طی تحقیقی مشخص شد، ۴۲درصد از گروه کودکانی که تحت درمان آپنه خواب قرار داشتند، دچار مشکل شب ادراری بودند و پس از مداوا شدن، ۶درصد آنان بهبود چشمگیری پیدا کردند.

بیش فعالی و بی توجهی در مدرسه:مشکل کودکانی که اغلب دچار آپنه خواب می شوند،گاه با ADHD اشتباه گرفته می شود. معاینه دقیق پزشک، صحبت کردن درباره خروپف با کودکان و … در برخی موارد نیاز کودکان به مصرف داروهای ADHD را برطرف می کند.

آنچه نگران کننده است عدم تشخیص به موقع این بیماری است، به طوری که بسیاری از کودکان مدت ها به آپنه مبتلا هستند ولی بیماریشان تشخیص داده نمی شود. البته پزشکان می گویند در صورت تشخیص به موقع این بیماری کاملا قابل درمان است.

پزشکان با اشاره به اینکه آپنه کودکان بر lQ و یادگیری آنها تاثیر می گذارد، بر لزوم تشخیص به موقع آن تاکید می کنند. به گفته آنها مشکلات رفتاری، هوش کمتر، و حافظه ضعیف جزو پیامدهای آپنه کودکان هستند. در پژوهشی که اخیرا بر 11000 کودک انگلیسی صورت گرفت معلوم شد که مشکلاتی مانند بیش فعالی در کودکان مبتلا به آپنه بیشتر از سایر کودکان دیده می شود. پزشکان دلیل این امر را عدم قدرت تمرکز کافی در کودکان مبتلا به آپنه می دانند.

موضوعات: خروپف های نگران کننده در کودکان  لینک ثابت
 [ 10:33:00 ب.ظ ]





خزيدن يا چهار دست و پا رفتن کودکان

حركت به صورت چهار دست و پا به كودك شما كمك مي كند كه عضلات خود را به اندازه كافي تقويت كند تا براي راه رفتن آماده شوند اين اولين كاري است كه او به تنهايي براي جستجوي محيط اطراف خود انجام مي دهد. به طور معمول، كودك ابتدا ياد مي گيرد تا تعادل خود را بر روي دستها و پاها حفظ كند، سپس ياد مي گيرد كه با حركت دادن زانوهايش به جلو و عقب، حركت كند.

چه زماني اين توانايي را بدست مي آورد؟

اكثر كودكان در سنين بين 6 تا 10 ماه ياد مي گيرند كه چهار دست و پا راه بروند. اما بعضي از كودكان هيچ وقت چهار دست و پا راه نمي روند و در عوض، در حالت نشسته حركت مي كنند (در واقع، خودش را روي زمين مي كشد)، بر روي شكم خود مي ليزند، يا مستقيما تلاش مي كنند كه بلند شوند، بايستند و نهايتا راه بروند. مهم اين است كه كودك شما حركت كند و نحوه حركت كردن او چندان مهم نيست.

اين توانايي چگونه در او ايجاد مي شود؟

معمولا پس از اينكه كودك بتواند به تنهايي و بدون كمك والدين بنشيند (كه اين توانايي در اكثر كودكان بين 6 تا 7 ماهگي ايجاد مي شود)، چهار دست و پا راه رفتن را آغاز مي كند. بعد از اين مرحله، او مي تواند سر خود را بالا نگه دارد تا اطراف خود را نگاه كند، و عضله هاي بازو، پا و پشت او به اندازه كافي قوي هستند كه هنگام حركت، از افتادن او روي زمين جلوگيري كنند.

معمولا طي دوماه، كودك به تدريج ياد خواهد گرفت كه از حالت نشسته به حالت چهار دست و پا تغيير وضعيت دهد، و به زودي مي فهمد كه با كشيده نگه داشتن و حركت دادن عضلات در حالتي كه بدن او به موازات زمين قرار گرفته است، مي تواند به جلو و عقب حركت كند.

بين 9 تا 10 ماهگي، او مي فهمد فشاري كه از طريق زانوها بر بدن وارد مي كند، براي آغاز حركت كافي است. با افزايش مهارت، او ياد مي گيرد كه از حالت چهار دست و پا، مستقيما دوباره به حالت نشسته برگردد. او تكنيكهاي پيشرفته چهار دست و پا راه رفتن را هم ياد خواهد گرفت: براي جلو رفتن، يكي از دستها و پاي طرف ديگر بدن را با هم حركت مي دهد، به جاي آنكه دست و پايي را كه در يك طرف بدن قرار گرفته اند با همديگر حركت دهد. پس از آن، تنها تمرين است كه حركتهاي او را كامل تر مي كند. مراقب او باشيد و به او كمك كنيد تا در يك سالگي بتواند به خوبي روي چهار دست و پا راه برود.

اگر كودك شما به جاي جلو رفتن، چهار دست و پا عقب مي رود، يا در حالت نشسته حركت مي كند (در واقع، خودش را روي زمين مي كشد: يك پا را جلو و يك دست را عقب مي گذارد، و خود را به جلو مي كشد) ، يا اصلا چهار دست و پا راه نرفته بلكه مستقيما تلاش مي كند روي دو پا راه برود، نگران نباشيد. اگر او حركت كند (نوع حركت كردن مهم نيست)، نشانه سالم بودن او است.

مرحله بعد چه خواهد بود؟

پس از اينكه كودك شما ياد گرفت به خوبي روي چهار دست و پا راه برود، تنها يك مرحله ديگر تا حركت كامل او باقي مانده است: راه رفتن روي دو پا. براي كسب اين توانايي، به زودي خواهيد ديد كه او به محض اينكه بتواند دست خود را به چيزي بگيرد، تلاش خواهد كرد تا خود را بالا بكشد، چه اين چيز پايه صندلي باشد يا پاي مادربزرگش! هنگامي كه احساس كند هنگام ايستادن بر روي دو پا تعادل دارد، آماده مي شود كه روي پاي خود (بدون كمك ديگران) بايستد و با گرفتن اشيا اطراف، كمي راه برود. پس از آن، تنها زمان و تمرين است كه موجب خواهد شد توانايي او افزايش پيدا كند: راه رفتن، دويدن، پريدن و جهيدن!

نقش شما چيست؟

همانند نقشي كه در افزايش مهارتهاي ديگر كودك (از قبيل گرفتن اشيا مختلف) داشته ايد، بهترين راه براي تشويق كودك به چهار دست و پا راه رفتن، قرار دادن اسباب بازيها يا ساير اشيا مورد علاقه او (حتي خودتان) در دسترس كودك است. همچنين شما مي توانيد بالش، كوسن يا جعبه هايي را به عنوان مانع در مسير او قرار دهيد، تا او تلاش كند از اين موانع بگذرد. اين كار به افزايش اعتماد به نفس، سرعت و چابكي او منجر مي شود. فقط نبايد او را تنها بگذاريد؛ اگر او زير يك بالش يا در يك جعبه گير بيفتد، حتما خواهد ترسيد و حتي ممكن است در معرض خطر خفگي نيز قرار بگيرد.

كودكي كه چهار دست و پا حركت مي كند، ممكن است شيطنتهاي زيادي انجام دهد و دردسر ساز باشد. پس اطمينان حاصل كنيد كه خانه شما براي كودك ايمن است (اشيا خطرناك در دسترس او قرار ندارند) و خصوصا درباره درهاي خانه كه به راه پله ها منتهي مي شوند مراقبت زيادي به عمل بياوريد. مطمئنا كودك شما مايل خواهد بود تا اين راه پله ها را نيز بكاود، كه البته اين كار براي او همانند فتح قله اورست است! اما اين كار ممكن است براي او بسيار خطرناك باشد، پس تا زماني كه مطمئن نشده ايد كودك شما مهارت كافي براي اين كار دارد (معمولا تا 12 ماهگي)، از رفتن او به سمت پله ها جلوگيري كنيد. حتي پس از آن نيز بايد هنگام حركت كودك بر روي پله ها، از نزديك از او مراقبت كنيد.

هنوز لازم نيست كه براي كودك خود كفش بخريد. معمولا پيش از زماني كه كودك بتواند به خوبي راه برود، نيازي به استفاده از كفش نخواهد داشت.

چه وقت بايد نگران شويد؟

مهارتها و توانايي ها در كودكان مختلف، به طور متفاوت رشد مي كنند و برخي مهارتها در برخي كودكان سريعتر از ساير كودكان ظاهر شده و پيشرفت مي كنند. اما اگر كودك شما بعد از يك سال زندگي، هيچ علاقه اي به حركت كردن از خود نشان نداده است (به صورت خزيدن، چهار دست و پا راه رفتن، غلت خوردن يا خود را به جلو و عقب كشيدن)، تلاش نكرده است كه دستها و پاهاي خود را هماهنگ با يكديگر حركت دهد، يا ياد نگرفته است كه چگونه از هر دو دست و دو پاي خود به طور متعادل استفاده كند، اين موضوع را حتما با پزشك وي در ميان بگذاريد. به خاطر داشته باشيد كه كودكان نارس، اين مهارتها و ساير مهارتها را چند ماه ديرتر از همسالان خود، بدست مي آورند.

موضوعات: خزيدن يا چهار دست و پا رفتن کودکان  لینک ثابت
 [ 10:31:00 ب.ظ ]





رابطه گِل بازی و سلامت کودک

کودکانی که در مزارع بزرگ شده بودند، میزان آسم و آلرژی کمتری دارند

بر اساس مطالعات جدید پژوھشگران، بازی کردن کودکان در گل آنھا را سالم نگه میدارد.

در مطالعه جدید، کودکانی که نخستین سال‌های زندگی‌شان در معرض باکتری‌های خانگی و حتی باکتری‌های جوندگان قرار گرفته بودند، کمتر احتمال داشت به آلرژی، آسم و خس‌خس سینه دچار شوند. محققان معتقدند زمان قرارگرفتن در معرض این باکتری‌ها برای سر و سامان‌گرفتن سیستم ایمنی در سن یک سالگی کلیدی است.

تحقیقات پیشین نشان داده‌ بود کودکانی که در مزارع بزرگ شده بودند، میزان آسم و آلرژی کمتری داشتند. این پدیده به قرارگرفتن مداوم آن‌ها در معرض میکروارگانیسم‌های موجود در خاک مزرعه نسبت داده می‌شود. مطالعه جدید دانشمندان «مرکز کودکان جانز هاپکینز» و دیگر موسسه‌ها نشان می‌دهد کودکانی که در شهرها زندگی می‌کنند، دارای نرخ‌ ابتلا به آلرژی و آسم بالاتری هستند و کودکانی که پیش از نخستین سالگرد تولدشان در معرض چنین موادی قرار می‌گیرند، از این موضوع نفع می‌برند.

همچنین اثرات محافظتی هر دوی قرارگرفتن در معرض آلرژن‌ها و باکتری‌ها زمانی که کودک پس از سن یک سالگی و برای نخستین بار در معرض چنین موادی قرار گرفته بود، دیده نشد. قرارگرفتن در معرض آلرژن‌ها و باکتری‌ها می‌تواند با شکل‌دادن پاسخ‌های ایمنی کودکان دارای اثر محافظتی باشند. یافته‌های جدید می‌تواند به محققان در ارائه استراتژی‌های پیشگیرانه برای آلرژی و خس‌خس سینه مفید باشد. هر دوی این موارد اجداد آسم به شمار می‌آیند.این مطالعه در میان ۴۷۶ نوزاد تازه‌ متولدشده شهرهای بالتیمور، بوستون، نیویورک و سنت‌لوئیز انجام و سلامتی آن‌ها طی سه سال رهگیری شد.
بازی با خاک،فواید خاک بازی برای کودکان

بازی کردن کودکان در گل آنھا را سالم نگه میدارد

محققان منازل را برای اندازه‌گیری سطوح و انواع آلرژن‌های موجود در اطراف نوزادان بررسی کردند و با استفاده از آزمایش‌های خون دوره‌ای و خراش پوست، معاینه‌های جسمانی و پرسش‌نامه‌های والدین، ابتلای آن‌ها به آلرژی‌ها و خس‌خس سینه را بررسی کردند. علاوه بر این، دانشمندان محتوای باکتریایی غبار جمع‌آوری‌شده از منازل ۱۰۴ خانه این ۴۶۵ نوزاد را تحلیل کردند.

نتایج نشان داد نوزادانی که در اولین سال زندگی‌شان در خانه‌های دارای مدفوع‌های موش، گربه و سوسک بزرگ شده بودند، در سن سه سالگی در مقایسه با کودکانی که پس از تولد در معرض این آلرژن‌ها نبودند، دارای نرخ پایین‌تر ابتلا به خس خس سینه بودند. همچنین نوزادنی که در معرض هر سه این آلرژن‌ها قرار گرفته بودند، نسبت به کودکانی که در معرض یک، دو یا هیچ‌کدام از این آلرژن‌ها بودند، در معرض خطر پایین‌تری بودند.

در این میان، خس‌خس سینه سه برابر بیشتر در میان کودکانی که بدون قرارگرفتن در معرض این آلرژن‌ها رشد کرده بودند، گزارش شد. همچنین کودکانی که در معرض انواع مختلف باکتری‌ها قرار گرفته بودند، کمتر احتمال داشت در سن سه سالگی به آلرژی‌های محیطی دچار شوند. افزون بر این، محققان دریافتند کودکانی که عاری از آلرژی‌ها و خس‌خس سینه بودند، با بالاترین سطوح آلرژن‌های خانگی بزرگ شده بودند و بیشترین احتمال داشت در منازلی با غنی‌ترین آرایه گونه‌های باکتریایی زندگی کرده باشند.

موضوعات: رابطه گِل بازی و سلامت کودک  لینک ثابت
 [ 10:30:00 ب.ظ ]





علت دیر حرف زدن کودک

این نگرانی در بین والدین فرزندانی كه در صحبت كردن تاخیر دارند، ‌رایج است. اگر چه ممكن است والدین آهسته بودن رشد را در جنبه ‌های دیگری از فرزند خود نیز مشاهده كنند اما در مشورت با متخصصان تردید داشته و آن را به تاخیر می ‌اندازند. برخی حتی برای خود دلیل‌‌ هایی نیز می ‌آورند مثلا در خصوص دیر زبان باز كردن كودك خود می ‌گویند «او بزرگ ‌تر خواهد شد و مشكلش رفع می ‌شود» یا «او به كارهای فیزیكی بیشتر از صحبت كردن علاقه دارد.» دانستن این كه در صحبت كردن و مهارت‌ های كلامی چه چیز معمول و نرمال است و چه چیز نیست، ‌می‌ تواند به شما كمك كند كه بدانید كودكتان واقعا نیاز به كمك دارد یا خیر.

خصوصیات یك كودك با توانایی گفتار سالم و بدون تاخیر: در یافتن مشكل فرزندتان در توانایی ایجاد ارتباط و اطمینان پیدا كردن از نیاز او به توجهات و درمان ‌های خاص پزشكی، حائز اهمیت و البته كمی سخت است. البته می‌ توان با دانستن قوانین كلی در مورد خصوصیات یك كودک سالم و مقایسه فرزند خود با این خصوصیات تا حدودی به مشكل او پی برد.

صداهای کودکان قبل از 12 ماهگی
كودكان در این سن باید بتوانند نشانه‌ هایی را از خود بروز بدهند كه نشان ‌دهنده استفاده از صداها برای ایجاد ارتباط با محیط اطراف باشد. اولین مراحل پیشرفت گفتاری، ایجاد صداهای نامفهوم توسط كودک است. همین‌ طور كه كودک بزرگ ‌تر می ‌شود (حدود 9 ماهگی)‌ او شروع ردیف كردن صداها می ‌كند و سعی دارد تا آواهای مختلف را به هم پیوند بدهد و كلماتی مثل «ماما» و «بابا» را (بدون این‌كه واقعا معنای دقیق این كلمات را بداند)‌ بیان كند.

قبل از 12 ماهگی،‌ كودك باید به صداها هم توجه نشان دهد. كودكانی كه نسبت به صداها عكس‌العمل نشان نمی‌ دهند ممكن است دچار مشكلات شنوایی باشند.

بیان کلامت در 12 تا 15 ماهگی
كودكان در این سنین باید محدوده وسیعی از اصوات كلامی را به كار ببرند و حداقل یک یا چند كلمه صحیح را بیان كنند (نه فقط «ماما» و «بابا»)‌. كلماتی مثل «توپ» از كلمات ابتدایی‌ است كه كودك قادر به گفتن آن است. فرزند شما باید همچنین قادر به فهم و انجام دستورات باشد (مثلا «لطفا آن اسباب ‌بازی را به من بده.»)‌

18 تا 24 ماهگی گسترش دامنه کلمات
كودک باید تا 18 ماهگی دامنه لغاتی در حد 20 كلمه داشته باشد و تا 2 سالگی قادر باشد حدود 50 كلمه یا بیشتر را بیان كند؛ به كودک باید یاد داده شود كه دو كلمه را با هم تركیب كند مثل «بابا رفت.» یك كودك 2 ساله قادر به انجام دستورات دو قسمتی می‌باشد (مثلا لطفا عروسكت را بردار و لیوانت را به من بده.)‌

2 تا 3 سالگی
در این سن،‌ والدین اغلب شاهد یک تحول اساسی در صحبت كردن كودک خود هستند. دامنه لغات كودک شما به یكباره افزایش می ‌یابد و او می ‌تواند 3 كلمه یا بیشتر را با هم تركیب كرده و جمله بسازد.

درک كودک نیز در این سنین افزایش می ‌یابد. تا سن 3 سالگی كودک شروع به فهم این مطلب می‌ كند كه «آن را روی میز قرار بده» یا «آن را زیر تخت بگذار» چه تفاوتی با هم دارند. در این دوران كودک شما همچنین باید شروع به تشخیص رنگ‌ ها و درک صفت‌ ها كند (مثل «بزرگ» در مقابل «كوچك»)‌.

اختلاف بین گفتار و زبان
اغلب «گفتار» و «زبان» با هم اشتباه می ‌شوند اما یک فرق اساسی بین آن دو وجود دارد: «گفتار» بیان كلامی زبان است و شامل تلفظ شمرده كلمات می ‌شود. اما «زبان» وسیع ‌تر است و به كل سیستم بیان و دریافت اطلاعات به روشی قابل فهم، مربوط می‌ شود. زبان چیزی است كه طی یک ارتباط، فهمیده و فهمانده می ‌شود؛ به صورت كلامی، غیر كلامی یا نوشتاری.

اگر چه مشكلات در گفتار و زبان با هم متفاوت است،‌ اما این دو اغلب با هم همپوشانی دارند. كودكی كه مشكلات زبانی و تكلمی دارد شاید قادر به تلفظ صحیح كلمات باشد اما نتواند بیش از دو تای آنها را در كنار هم بیاورد. در مورد كودک دیگر ممكن است فهم گفتارش سخت باشد اما او قادر به استفاده از لغات و اصطلاحات برای بیان نظراتش باشد و دیگری ممكن است بتواند خوب صحبت كند اما در انجام دستورات و فهم آنها مشكل داشته باشد.

نشانه‌ های وجود مشكل احتمالی در حرف زدن کودک
اگر شما در مورد گفتار و تكلم كودک خود نگران هستید، در اینجا به چند نكته اشاره شده كه با توجه به‌ آنها می ‌توانید در خصوص مشكل داشتن فرزندتان مشكوک شوید:

باید نسبت به كودكی كه به صداها پاسخ نمی ‌دهد یا نمی ‌تواند با در‌ آوردن صدا، منظور خود را برساند، دقیق باشید. بین 12 تا 24 ماهگی اگر در كودكتان موارد زیر را می ‌بینید آن را پشت گوش نینداخته و پیگیر باشید:

استفاده نكردن از اشاره و ادا مثل تكان دادن دست در هنگام خداحافظی تا 12 ماهگی.

* استفاده از ایماء و اشاره در ارتباطات به جای به كارگیری كلمات تا 18 ماهگی.

* داشتن مشكل در تقلید صدا تا 18 ماهگی.

* داشتن مشكل در فهم درخواست ‌های كلامی ساده و انجام آنها.

قبل از 12 ماهگی،‌ كودک باید به صداها هم توجه نشان دهد كودكانی كه نسبت به صداها عكس ‌العمل نشان نمی ‌دهند ممكن است دچار مشكلات شنوایی باشند.
حرف زدن کودک, دیر حرف زدن کودک, علت دیر حرف زدن کودک, زبان باز کردن کودک

اگر كودک بزرگ‌ تر از 2 سال مشكلات زیر را داشت، حتما او را توسط متخصص مورد سنجش و بررسی قرار دهید:

* اگر او فقط می‌ تواند كلمات و عكس ‌العمل ‌ها را تقلید كند و خود قادر به تولید كلمات یا اصطلاحات به طور خود آگاهانه نیست.

* اگر فقط قادر به بیان صداها و كلمات خاصی كه تكرار می ‌شوند می‌ باشد و نمی ‌تواند از گفتار برای ارتباط بیشتر استفاده كند.

* نمی ‌تواند دستورات ساده را بفهمد و اجرا كند.

* اگر تن صدای نا متعارفی دارد (مثلا صدای خشن و گوشخراش یا صدای تو دماغی دارد)‌.

* اگر گفتار كودک نسبت به سنش، قابل فهم نباشد. والدین باید حدود نیمی از گفتار كودک خود را در 2 سالگی متوجه شوند و در 3 سالگی حدود سه چهارم آن را بفهمند. تا 4 سالگی كلام كودک باید تقریبا به طور كامل فهمیده شود حتی به وسیله افرادی كه او را نمی ‌شناسند.

دلایل تاخیر كلامی و زبانی:
عوامل زیادی می‌ تواند باعث تاخیر كلامی و زبانی كودك شود. مثلا یكی از آن عوامل،‌ معیوب بودن سیستم تكلم كودک مثل مشكل در زبان یا سقف دهانش است. تا خوردن زیر زبان می‌ تواند حركت زبان را در تولید كلام، محدود كند.

بیشتر كودكانی كه تاخیر كلامی دارند ممكن است مشكلاتی در مغز داشته باشند به طوری كه ارتباط كافی در مغز برای ایجاد و تولید كلام وجود نداشته باشد. این نوع كودكان با مشكل در استفاده از لب ‌ها، زبان و فک برای تولید آوا مواجه هستند.

مشكلات گفتاری می ‌تواند تنها مشكل حاصله باشد یا شاید با مشكلات دیگری مثل مشكل در بلع هم همراه باشد. تاخیر در گفتار همچنین می ‌تواند نشان دهنده یک تاخیر كلی در همه زمینه ‌های رشد كودک باشد.

مشكلات شنیداری نیز معمولا به تاخیر در سخن گفتن ارتباط دارد. پس اگر كودكی دچار مشكل گفتاری است حتما باید از نظر شنیداری آزمایش شود. چنین كودكانی احتمالا در فهم، تقلید و گفتار مشكل دارند.

عفونت گوش،‌ خصوصا عفونت ‌های مزمن می ‌تواند روی قدرت شنیداری تاثیر بگذارد. باید به عفونت ‌های ساده ‌گوش (كه می ‌تواند یك تهدید باشد)‌ اهمیت داد اگر چه شاید تاثیری روی گفتار نداشته باشد.

گفتار درمانی
اگر خودتان یا پزشک كودكتان در خصوص مشكل ‌دار بودن كودک مشكوک شدید، یک آزمایش و بررسی مقدماتی توسط متخصص گفتار درمانی، بسیار ضروری است.

متخصص گفتار درمانی، ابتدا به مهارت‌ های كلامی و زبانی كودک توجه كرده و آن را با توجه به جنبه ‌های دیگر رشد كودک بررسی می ‌كند. او تست ‌های استانداردی را انجام می‌ دهد و به دنبال نكته بر جسته ‌ای در خصوص پیشرفت گفتاری و زبانی كودک می ‌گردد. او بررسی می‌كند كه كودک چقدر می ‌فهمد، چه می ‌تواند بگوید، آیا كودک سعی در برقراری ارتباط به روش ‌های دیگر مثل اشاره كردن و تكان دادن سر و غیره به جای گفتار دارد، او وضوح كلام كودک را بررسی می‌ كند، وضعیت دهان او (زبان، دهان و سقف آن) و عملكرد بخش‌ های مختلف دهان برای صحبت كردن و حتی غذا خوردن و بلع را مورد بررسی دقیق قرار می ‌دهد.

اگر او تشخیص داد كه كودكتان نیاز به درمان دارد، نقش شما در این زمینه بسیار حیاتی است. او به شما می ‌آموزد كه چگونه در خانه با كودک خود تمرین كنید تا مهارت ‌های گفتاری او را بهبود ببخشید.

اقدامات والدین
مانند بسیاری چیزهای دیگر، پیشرفت در گفتار نیز مخلوطی از طبیعت و ذات كودک و آموخته‌ ها و تربیت او است. ژنتیک می ‌تواند در این میان موثر باشد و هوش و استعداد كودک در یادگیری گفتار به او كمک كند اما به هر حال محیط اطراف هم بسیار تاثیرگذار است و نحوه تربیت كودک در توانمندی‌ های او نقش مهمی ایفا می ‌كند. وقتی در گفتار، زبان، شنوایی یا در رشد كودک مشكلاتی وجود داشته باشد، مداخله سریع والدین كودک می‌ تواند به او كمک كند. وقتی شما فهم بهتری از دلیل حرف نزدن كودک خود داشته باشید، می ‌توانید راه ‌هایی را برای بهبود رشد گفتاری او یاد بگیرید. در اینجا چند نكته كلی كه در این زمینه می‌ توانید در منزل به كار برده و توسط آن به رشد گفتاری فرزندتان كمک كنید، آورده شده است:

زمان زیادی را به برقراری ارتباط با كودكتان اختصاص دهید حتی در دوران نوزادی او. با او حرف بزنید، برایش شعر بخوانید و او را تشویق كنید تا صداها و اشارات را تقلید كند.

برای كودک خود كتاب بخوانید. این كار را از 6 ماهگی یا حتی زودتر آغاز كنید. حتما لازم نیست كه همه كتاب را برای او بخوانید، كتاب‌ هایی كه مناسب سن اوست و دارای تصاویری است كه او را تشویق به تماشای آنها می‌ كند تهیه كنید. كم‌ كم سعی كنید به تصاویر اشاره كنید و نام آنها را بیان كرده و او را به این كار تشویق كنید. سپس می ‌توانید به صورت شعر وار برای او كتاب بخوانید.

از موقعیت ‌های روزانه برای تقویت گفتار كودک استفاده كنید. به عبارت دیگر با او در طی روز صحبت كنید. مثلا اسم میوه ‌ها را در مغازه میوه فروشی به او بگویید، به او توضیح دهید كه در حین درست كردن غذا یا تمیز كردن خانه چه می‌ كنید، به اشیاء منزل اشاره كنید و در حین رانندگی نظر او را به صداهای اطراف خود جلب كنید. از او سوالاتی بپرسید و پاسخ‌ های او را تصدیق كنید (حتی اگر فهم آنها سخت باشد.) منظور خود را به صورت ساده بیان كنید اما هرگز از «كلام بچگانه» استفاده نكنید و سعی نداشته باشید تا با لحن یک كودک صحبت كنید. هر چه زودتر به مشكلات گفتاری كودک خود پی ببرید، بهتر می‌توانید او را درمان كنید. شما در قبال فرزند خود مسوول هستید. با كمک گرفتن بموقع از متخصص و وقت گذاشتن، كودک شما در آینده قادر به برقراری ارتباط مناسب با شما و دنیای اطراف خواهد بود.

موضوعات: علت دیر حرف زدن کودک  لینک ثابت
 [ 10:29:00 ب.ظ ]





هوش کودکان با این غذاها زیاد می شود !

این مواد غذایی برای بهبود عملکرد مغز کودک لازم هستند.یک رژیم غذایی سالم و متعادل نه تنها برای بدن کودکان مفید است بلکه برای مغز هم سودمند است. مصرف مواد غذایی درست می تواند به بهبود عملکرد مغز، حافظه و تمرکز کمک کند. درست مانند بدن، مغز هم مواد مغذی را از غذاهایی که می خوریم جذب می کند. در ادامه با 10 غذای بسیار مفید که می تواند قدرت مغز کودکان را افزایش دهد، آشنا خواهید شد.

1.ماهی سالمون :
هوش کودکان,افزایش هوش کودکان,غذاهای مفید برای هوش کودکان

ماهی سالمون کم کالری بوده و مقدار چربی‌های اشباع شده در آن ناچیز است ولی سرشار از پروتئین و اسیدهای چرب ضروری امگا 3 است. امگا 3ها چربی‌های مفید و سالمی هستند که بدن قادر به تولید آن نیست.

ماهی های چرب مانند ماهی سالمون منبع غنی اسیدهای چرب امگا3 هستند که برای رشد و عملکرد مغز ضروری هستند. مصرف میزان کافی این اسیدهای چرب می تواند به بهبود مهارت های ذهنی کودک کمک کنید.

2.تخم مرغ :
هوش کودکان,افزایش هوش کودکان,غذاهای مفید برای هوش کودکان

تخم مرغ ماده بسیار مفیدی در جهت تقویت حافظه است؛ به ویژه اینکه مادران باردار هنگام بارداری و زمانی که جنینی را در رحم دارند، تخم مرغ مصرف کنند در هوش فرزندشان بسیار موثر است.

تخم مرغ منبع عالی پروتئین است. زرده تخم مرغ حاوی کولین است که یک ماده مغذی مهم برای رشد حافظه است.

3- اسفناج :
هوش کودکان,افزایش هوش کودکان,غذاهای مفید برای هوش کودکان

اسفناج به دلیل برخورداری از بافت‌های گیاهی از بروز بسیاری از بیماری‌ها پیشگیری می‌کند. تحقیقات نشان می‌دهد زنانی که از اسفناج و سبزی‌های سبز دیگر استفاده می‌کنند، پیر شدن سلول‌هایشان را به تأخیر می‌اندازند. اسفناج به دلیل آنزیم‌های موجود در برگ‌هایش، سیناپس بین سلول‌ها را تسهیل می‌بخشد و هوش را تقویت می‌کند. اسفناج از ماده دارویی به نام فولیک اسید برخوردار است که در جهت تقویت حافظه موثر است. اسفناج همچنین برای مبتلایان به عارضه قلبی بسیار مفید است. اسفناج حاوی مواد آنتی اکسیدان نیز است.

4.کره بادام زمینی :
هوش کودکان,افزایش هوش کودکان,غذاهای مفید برای هوش کودکان

کره بادام زمینی از مواد غذایی مورد علاقه کودکان است و چون حاوی ویتامین ای - نوعی آنتی اکسیدان که از غشای سلول های عصبی محافظت می کند - نیز هست، برای مغز بسیار مفید است. علاوه بر این کره بادام زمینی حاوی تیامین است که برای مغز مفید است و گلوکز که انرژی مورد نیاز کودک را تامین می کند.

5. غلات سبوس دار :
هوش کودکان,افزایش هوش کودکان,غذاهای مفید برای هوش کودکان

غلاتی مانند سویا، لوبیا، نخود فرنگی و عدس از روغن بسیار مفیدی برخوردارند که در جهت تقویت حافظه لازم است.

غلات سبوس دار مانند نان تولید گلوکز می کنند که یک منبع انرژی است که مغز به آن نیازمند است. غلات سبوس دار حاوی ویتامین ب هم هستند که برای سیستم عصبی مفید است.

6. انبه :
هوش کودکان,افزایش هوش کودکان,غذاهای مفید برای هوش کودکان

این میوه ماده دیگری است که در تقویت حافظه بسیار مفید است. با این که این میوه چرب است و دارای بافت‌های چربی است اما باعث می‌شود که گردش خون تسریع یابد. هنگامی که گردش خون سریع‌تر شود باعث می‌شود خون بیشتری به مغز برسد و همچنین این میوه در حافظه نیز موثر است.

7.انواع توت ها :
هوش کودکان,افزایش هوش کودکان,غذاهای مفید برای هوش کودکان

توت ها می توانند به بهبود حافظه کمک کنند، توت ها حاوی ویتامین ث و آنتی اکسیدان های دیگر هستند. دانه های درون توت ها حاوی چربی ها امگا3 هستند که به عملکرد مغز کمک می کنند.

8.لوبیا :
هوش کودکان,افزایش هوش کودکان,غذاهای مفید برای هوش کودکان

لوبیا برای مغز کودکان بسیار مفید است چون دارای انرژی ناشی از کربوهیدرات، پروتئین، فیبر و ویتامین و مواد معدنی هستند. لوبیا سطح انرژی را بالا نگه می دارد. لوبیا قرمز و لوبیا چیتی در مقایسه با سایر انواع لوبیا حاوی مقدار بیشتری از اسیدهای چرب امگا3 هستند که برای رشد و عملکرد مغز بسیار مفید و سودمند است.

9.سبزیجات رنگی :
هوش کودکان,افزایش هوش کودکان,غذاهای مفید برای هوش کودکان

سبزیجاتی که رنگی هستند منبع آنتی اکسیدان هستند که سلول های مغزی را سالم نگه می دارند. بعضی از سبزیجات که باید حتما در رژیم غذایی کودک وجود داشته باشند شامل گوجه فرنگی، کدو تنبل، هویج و اسفناج است.

10.روغن زیتون:

هوش کودکان,افزایش هوش کودکان,غذاهای مفید برای هوش کودکان

محققان معتقدند، غذاهای سرشار از آنتی‌اکسیدان‌ها و روغن زیتون حافظه را تقویت می‌کند.

11. ماست و شیر :
هوش کودکان,افزایش هوش کودکان,غذاهای مفید برای هوش کودکان

آیا می‌دانید یک پیاله ماست دارای امگا 3 و دی اچ ای است. امگا 3 و دی اچ ای مواد بسیار مفیدی در جهت تقویت حافظه است. اگر فرزندتان در زمان رشدش هر روز ماست مصرف کند، تأثیر بسیاری بر روی رشد او دارد.

انواع ویتامین ب برای رشد بافت های مغزی، انتقال دهنده های عصبی و آنزیم ها است و محصولات لبنی منبع خوبی برای این مواد غذایی هستند. شیر یا ماست کم چرب منبع غنی پروتئین و کربوهیدرات برای مغز هستند. لبنیات هم چنین منبع سرشار ویتامین د هستند که کودکان و نوجوانان در مقایسه با بزرگسالان به مقدار بیشتر از آن نیاز دارند. پنیرهای کم چرب هم حاوی مقدار زیادی کلسیم هستند.

12- شکلات :
هوش کودکان,افزایش هوش کودکان,غذاهای مفید برای هوش کودکان

شکلات نیز یکی دیگر از موادی است که باعث تقویت حافظه می‌شود. البته بهتر است شکلات‌هایی را مصرف کنید که یا تلخ هستند و یا حاوی شیر باشند.

13.گوشت قرمز :
هوش کودکان,افزایش هوش کودکان,غذاهای مفید برای هوش کودکان

گوشت قرمز منبع غنی آهن است که به حفظ انرژی و تمرکز در مدرسه کمک می کند. علاوه بر این گوشت قرمز منبع خوب زینک است که به نگهداری و حفظ خاطرات کمک می کند. اگر کودک گوشت می خورد، می توانید لوبیا یا سویا را جایگزین کنید. لوبیا حاوی نوعی از آهن است که به آن “نانهم” گفته می شود و برای جذب آن به ویتامین ث نیاز است، بنابراین باید به همراه سبزیجات یا میوه های حاوی ویتامین ث مصرف شود.

موضوعات: هوش کودکان با این غذاها زیاد می شود !  لینک ثابت
 [ 10:27:00 ب.ظ ]





خواص لوبیای سویا

سویا قرنهاست كه غذای مردم آسیا مخصوصا چین بوده است . چینی ها آن را همراه با برنج بعنوان غذای اصلی خود مصرف می كنند . ایالات متحده آمریكا بزرگترین تولید كننده سویا می باشد و تقریبا دو سوم محصول كل دنیا را تولید می كند . سویا در ایران بنام (لوبیا روغنی ) ،‌( لوبیا چینی ) سوژا و دانه سویا معروف است .
سویا گیاهی است یكساله دارای ساقه پرشاخه ، برگهای آن بیضی ، نوك تیز و سبز رنگ می باشد . میوه آن شبیه لوبیا است كه در هر غلاف آن سه تا پنج دانه جدا از یكدیگر وجود دارد . رنگ دانه سویا بر حسب انواع مختلف متفاوت است و برنگهای زرد ، سفید ،‌سیاه ، خاكستری و خالدار دیده می شود .
دانه سویا به بزرگی یك نخود كمی مسطح و گرد است . دانه سیاه سویا بشتر در طب گیاهی مصرف دارد ولی از دانه زرد رنگ آن بیشتر برای روغن گیری استفاده می كنند . سویا بعلت داشتن پروتئین و مواد مغذی در تغذیه انسان بكار می رود .
سویا از چین به نقاط دیگر دنیا راه یافته است و بطور وحشی در آن كشور وجود دارد . سویا در حدود 3500 نوع مختلف دارد كه هر كدام آب و هوای مخصوصی را می خواهد .

تركیبات شیمیایی:
سویا از نظر ویتامین های گروه B بسیار غنی است و دارای مقداری ویتامین های C,D,E,K و كمی كاروتن می باشد . همچنین در سویا كلروفیل و آنتی بیوتیكی بنام كاناوالین یافت می شود.
دانشمندان موفق شده اند كه از لوبیای سویا یك نوع آنتی بیوتیك ارزان قیمت تهیه كنند كه مورومیكس نامیده می شود و باكتریهای مضر روده را از بین می برد .
جدول زیر مواد موجود در صد گرم دانه خشك و رسیده ،‌جوانه سویا ، شیر سویا و سبوس سویا را نشان می دهد .

سویا دانه خشك جوانه سویا شیر سس سویا

آب 10 گرم 86گرم
92/5 گرم 62/8گرم
پروتئین 34 گرم 6 گرم 3/4 گرم 5/6 گرم
چربی 17/7 گرم 1/4 گرم 1/5 گرم 1/3 گرم
مواد نشاسته ای 29 گرم 4/7 گرم 2/2 گرم 9/5 گرم
كلسیم 226 میلی گرم 48 میلی گرم 20 میلی گرم 82 میلی گرم
فسفر 550 میلی گرم 67 میلی گرم 48 میلی گرم 104 میلی گرم
آهن 4 میلی گرم 1 میلی گرم 0/8 میلی گرم 4/8 میلی گرم
ویتامین آ 80 واحد 80واحد 40 واحد 7320 واحد

ویتامین ب 1 1/1 میلی گرم /25 میلی گرم 0/8 میلی گرم 2 میلی گرم
ویتامین ب 2 /3 میلی گرم 2 میلی گرم 0/03میلی گرم 0/25 میلی گرم
ویتامین ب 3 2/2 میلی گرم 0/8 میلی گرم 0/2 میلی گرم 0/4 میلی گرم

همانطور كه گفته شد سویا از نظر مواد پروتئینی بسیار قوی است و در كشورهای فقیر از آن بعنوان جانشین گوشت استفاده می كنند . در جدول زیر سویا با گوشت مقایسه شده است.

سویا گوشت گاو
آب 9/87% 74%
پروتئین 36/67% 23/74%
چربی 17% 2/3%
پتاسیم 3/1% 54%
اسید فسفریك 1/47% 66%

بنابر این همانطور كه در جدول بالا دیده می شود مقدار پروتئین سویا 1/5 برابر گوشت گاو می باشد و منبعی غنی از پروتئین است . برای درست كردن شیر سویا ، دانه سویا را له كرده و بمدت 24 ساعت تحت تاثیر آب قرار می دهند سپس آنرا صاف می كنند و بدین ترتیب نوشابه ای مانند شیر بدست می آید كه منبع غذایی خوبی است كه می توان بجای شیر گاو مصرف كرد .

روغن سویا كه از فشردن دانه های له شده وسیاه بدست می آید رنگ زرد مایل به قرمز دارد و دارای بوی مخصوصی شبیه بوی لوبیا است و در حرارت 15 در جه منجمد می شود ولی درجه حرارت معمولی حالت روان دارد.
خواص داروئی:
1) سویا مقوی و باد شكن است.
2) دانه سویا ، مدر ، تب بر و ضد سم است .
3) در چین دانه سویا را بعنوان ضد سم مصرف می كنند.
4) شیر سویا غذای مفیدی برای كودكان است .
5) نان سویا برای مبتلایان به بیماری قند بسیار مناسب است زیرا اولاً ارزش غذایی زیادی دارد ثانیا مواد نشاسته ای كه تبدیل به قند می شود در آن كم است .
6) دانه های سبز سویا را له كرده و بصورت ضماد در آورید این ضماد برای زخم های آبله و سایر زخم ها مفید است همچنین برای رفع التهاب و قرمزی پای بچه ها كه در اثر ادرار بوجود آمده مفید می باشد .
7) سویا برای مبتلایان به نقرس و رماتیسم و اشخاص ضعیف البنیه بسیار مفید است.
8) سس سویا برای تحریك اشتها بكار می رود.
9) سس سویا را برای از بین بردن بوی گوشت بكار می برند.
10) سس سویا را به غذاهایی كه تردید دارید سالم باشد بزنید سم آنرا خنثی می كند.
11) سس سویا ملین ،‌ خنك كننده و ضد سم است.
12) اگر زن حامله در معرض خطر سقط جنین باشد به او سس سویا بدهید.
13) اگر ادرار كسی بخون آلوده است سس سویا درمان آن است .
14) سس سویا برای سوختگی پوست مفید است.
15) فرآورده های سویا برای پیشگیری از سرطان مفید است .
16) سویا به فعالیت روده ها و دفع منظم سموم كمك می كند.
17) سویا مقدار تری گلیسیرین خون را پائین می آورد.
18) برای تمیز كردن شریانها از فرآورده های سویا استفاده كنید حتی کسانی که مبتلا به شرائین و در معرض خطر قلبی هستند اگر از سویا استفاده كنند و گوشت را از برنامه غذایی خود حذف كنند بزودی شریانهای آنها تمیز و جوان خواهد بود .
19) سویا سنگ كیسه صفرا را شكسته و خارج می سازد و اگر از فرآورده های سویا استفاده كنید در بدن شما سنگ كیسه صفرا تولید نخواهد شد اگر سنگ كیسه صفرا دارید رژیم خود رابه سویا تغییر دهید.
20) سویا برای سلامت روده بزرگ و تنظیم تخلیه و دفع مواد زائد بسیار مفید است.
21) سویا موثر برای درمان سرطان كولون است.
22) سویا از سرطان سینه جلوگیری می كند.
23) سویا منبع غنی هورمون استروژن است بنابراین می توان جانشین هورمونهای مصنوعی در دوران یائسگی باشد . پس خانم ها در دوران یائسگی بهتر است از فرآورده های سویا استفاده كنند .

طرز استفاده:
فرآورده های سویا زیاد است و بسته به نوع سلیقه می توانید از آنها استفاده كنید مانند شیر سویا ، شیر بریده سویا ،‌بلغور سویا ، سویای بو داده ،‌پروتیئن سویا ، سس سویا ، سویای تخمیر شده ،‌جوانه سویا و غیره .

 

موضوعات: خواص لوبیای سویا  لینک ثابت
 [ 09:36:00 ب.ظ ]




خواص درمانی سویا چیست؟ مضرات آن کدام است؟

سویا یکی از انواع حبوبات است و بومی جنوب شرقی آسیا می‌باشد. دانه سویا بدلیل کاربردهای بسیار آن و خاصیت خوراکی‌اش بسیار معروف می‌باشد. مواد غذایی حاصل از سویا شامل شیر سویا، توفو، سس سویا و روغن سویا می‌باشد. دانه های سویا حاوی مقادیر زیادی اسید فیتیک، آلفا لینولیک اسید و ایزوفلاون می‌باشد. تحقیقات مختلف نشان می‌دهد که دانه سویا با کاهش خطر سرطان سینه و پروستات در ازتباط است. در ادامه به بررسی خواص درمانی سویا و مضرات آن می‌پردازیم.
فواید خوردن سویا و خواص درمانی آن

سویا حاوی پروتئین، ایزوفلاون و فیبر بوده که همه این مواد برای سلامتی مفیداند. پروتئین درون سویا می‌تواند فوایدی برای بیماری های قلبی، کاهش اثرات یائسگی، کاهش وزن، ورم مفاصل، عملکرد مغز و بهبود توان در ورزش دارد. سویا ممکن است بتواند خطر سرطان سینه در زنان و سرطان پروستات در مردان را کاهش دهد. بعضی از خواص درمانی و فواید سویا شامل:

•تاثیر بر کلسترول خون- تحقیقات نشان می‌دهد، اضافه کردن سویا به رژیم غذایی می‌تواند تاثیراتی بر سطح کلسترول خون داشته و کمی آنرا کاهش دهد. کاهش سطح کلسترول تا زمانیکه رژیم ادامه دارد، باقی می‌ماند.
•تاثیر بر فشارخون بالا- تحقیقات نشان می‌دهد که سویا می‌تواند فشارخون را کاهش دهد، با اینحال تحقیقات بیشتری برای تعیین میزان سویای لازم برای کاهش فشارخون مورد نیاز است.
•تاثیر بر یائسگی- تحقیقات نشان می‌دهد که سویا گرگرفتگی را در زنان یائسه کاهش می‌دهد. البته تحقیقات بیشتری برای نتیجه گیری در این مورد نیاز است.
•تاثیر سویا بر حساسیت– معمولا شیر سویا برای کودکان حساس به شیر عادی استفاده می‌شود، با این حال تحقیقات بیشتری در این زمینه مورد نیاز است.
•تاثیر سویا بر سرطان- تحقیقات محدود نشان می‌دهد که سویا می‌تواند خطر سرطان سینه، پروستات و روده بزرگ (colon) را کاهش دهد. با اینحال تحقیقات بیشتری برای اثبات تاثیر سویا بر پیشگیری از سرطان مورد نیاز است.

•تاثیر سویا بر دیابت نوع 2- سویا ممکن است بتواند تاثیرات مفیدی بر سطح قندخون در افراد دیابتی داشته باشد. بااینحال تحقیقات بیشتری در این زمینه مورد نیاز است.
سایر مواردیکه ممکن است سویا در بهبود آنها نقشی داشته باشد اما هنوز ثابت نشده‌اند، شامل:

•بهبود کیفیت ورزش
•سنگ صفرا
•بیماری های قلبی
•التهاب
•کم خونی فقر آهن
•بیماری های کلیوی
•سندرم متابولیک
•آرتروز
•عملکرد بهتر بدن در افراد میانسال
•پیر شدن پوست
•صدمه به نخاع
•کاهش وزن
مضرات سویا و موارد منع مصرف

شویا تقریبا خوراکی مطمئن و بی خطری می‌باشد و می‌شود در رژیم غذایی بزرگسالان، کودکان و یا حتی نوزادان استفاده نمود. با اینحال:

•آلرژی و حساسیت به سویا معمول بوده و اگر شما به سویا و یا سایر اعضای خانواده سویا حساسیت دارید، نمی‌بایست آن را مصرف نمایید. نشانه‌های حساسیت به سویا متفاوت بوده و می‌تواند شامل آب ریزش بینی، التهاب دستگاه گوارش و یا افت فشار ناگهانی شود.
•سویا خطر خونریزی را افزایش می‌دهد و در افرادیکه داروهای رقیق کننده خون مصرف می‌کنند، یا اختلالات خونریزی دارند می‌بایست با احتیاط و کم مصرف شود.
•سویا ممکن است سطح قندخون را پایین بیاورد پس افراد دیابتی و یا کسانیکه قندخون پایینی دارند باید با احتیاط آنرا مصرف کنند.
•افرادیکه دچار کم خونی، فیبروز کیستیک یا اختلالات تیروئید، معده، روده، سیستم ایمنی و قلبی دارند، باید با احتیاط مصرف شود.
•افراد مبتلا به نقرس بهتر است مصرف سویا را کم و محدود نمایند.
مصرف سویا در بارداری و شیردهی

سویا به عنوان جزئی از رژیم غذایی در زنان باردار و شیرده معمولا بدون اشکال می‌باشد. با اینحال از مصرف زیاد سویا در دوران بارداری و شیردهی باید خودداری نمود.

موضوعات: خواص درمانی سویا چیست؟ مضرات آن کدام است؟  لینک ثابت
 [ 09:33:00 ب.ظ ]




فاطمه سلام الله علیها الگوی والای منتظران

امام زمان و برترین الگوی آخرالزمان
انسانها در طول تاریخ از دو دسته خارج نبوده اند: گروهی خود پیشرو و جلودار بوده، و گروه دیگر پیرو و تبعیت کننده. این اتفاق در هر دو جریان حق و باطل رخ داده و همیشه عده ای برای دیگران الگو و نمونه بودند. انسانهای دین مدار سعی کرده اند در حد توان از سیره و روش اهل بیت پیامبر صلی الله علیه و آله پیروی نمایند.
حضرت مهدی علیه السلام که راهنما و رهبر مردم عصر ظهور هستند در مقام معرفی الگو برای خود و آنها می فرمایند: «فی ابنه رسول الله لی اسوة حسنة» البته ایشان در مقام عصمت و علم الهی قرار دارند و با این اشارت مردم آخرالزمان را به سمت تقلید و پیروی از این بانوی گرانقدر هدایت کرده اند. بانویی 18ساله که تمام لحظالت عمرش در جلب رضایت پروردگار گذشت. گویا حضرت مهدی علیه السلام از این طریق بشریت را به سمت تحقیق و بررسی پیرامون زندگی این بانوی بزرگوار سوق دادند تا از این طریق الگویی تام به دنیا معرفی کرده باشند.

ایشان همیشه به دنبال انتخاب و انجام برترین اعمال بودند؛ حتی اگر آن عمل سختترین آنها باشد. اگر قرار است جامعه جهانی به یک آمادگی عمومی برسند و زمینه ظهور حضرت را فراهم کنند؛ و اگر جامعه از اجتماع افراد تشکیل می شود؛ و اگر فرد برای حرکت خویش شاخص و معیاری لازم دارد؛ چه شخصیتی بهتر از حضرت فاطمه سلام الله علیها که الگوی حسنه امام منتظران است؟اما آیا به راستی برای انسانِ اسیر هوی و هوسها مقدور است از بانویی این چنین با عظمت تقلید نماید؟
آیا این انسان ظرفیت لازم برای تبعیت از شخصیتی که چون به نماز می ایستد نورش در آسمانها تجلی می کند را دارد؟
آیا برای انسان محدود زمینی پیروی از بانویی که بهشت از لبخند او نورانی می گردد ممکن است؟

آیا می توان مانند مادر گلها بود
کاوش و تحقیق پیرامون زندگی ایشان نشان می دهد سیره و روش حضرت را به سه بخش می توان تقسیم بندی کرد: (1)
بُعد شخصیت دست نیافتنی: بخشی از آن مربوط به مرتبه وجودی و خلقت نوری ایشان بوده و رسیدن به آن مقام از دسترس ما خارج است. در روایتی از امام صادق علیه السلام اینگونه نقل می شود که حضرت رسول اکرم صلوات الله علیه و آله می فرمایند «خلق نور فاطمه سلام الله علیها قبل ان یخلق الارض و السماء» (2)
استاد اصغر طاهرزاده در تفسیر این روایت می گویند که “این روایت خبر از شدت درجه وجودی آن حضرت می دهد و از آنجا که هر چه درجه وجودی و تجرد موجودی بیشتر باشد شدت حضور او در عالم بیشتر است حضور ایشان از ملائکه بالاتر است؛ حالا در نظر بگیرید وقتی حضرت زهرا سلام الله علیها در چنین درجه وجودی هستند چه نحوه حضور و احاطه ای بر آسمانها و زمین دارند.» (3)
در این جایگاه یقینا وجود مبارک صدیقه طاهره سلام الله علیها دارای آثار و برکاتی است که تبعیت از آنها برای موجوداتی که فاقد آن مقامند ناممکن است.

حضرت مهدی علیه السلام که راهنما و رهبر مردم عصر ظهور هستند در مقام معرفی الگو برای خود و آنها می فرمایند: «فی ابنه رسول الله لی اسوة حسنة» البته ایشان در مقام عصمت و علم الهی قرار دارند و با این اشارت مردم آخرالزمان را به سمت تقلید و پیروی از این بانوی گرانقدر هدایت کرده اند. بُعد خاص زمانی: بخشی دیگر محدود به زمانه خاص حضرت فاطمه سلام الله علیها بوده و امروز جایگاهی برای تقلید ندارد. به عنوان نمونه امیرالمومنین صلوات الله علیه می فرمایند: «او (فاطمه سلام الله علیها) آنقدر با مشک آب آورد که اثر ریسمان بر سینه او باقی ماند.» (٤) بر هر شنونده عاقلی عیان است که با پیشرفتهای موجود نیازی به تحمل بعضی از سختیهای زمان ایشان نیست.
بُعد شخصیت دست یافتنی: بخش سوم زندگی حضرت زهرا سلام الله علیها که برای هر انسانی در هر جای کره خاکی امکان الگوگیری و تبعیت دارد. در این ساحت، سرور زنان عالم عبدی به تمام معناست. حضرت فاطمه سلام الله علیها رابطه خود با خداوند، رابطه خود با مردم، و رابطه خود با خویش را به زیبایی مهندسی کرده، الگویی کامل و بی عیب به بشریت ارائه کرده اند؛ معنای تام یک انسان پرهیزگار. «خدا در جانشان بزرگ و دیگران کوچک مقدارند، سخنانشان راست، پوشش آنان میانه روی، راه رفتنشان با تواضع و فروتنی است، درخواستهایشان اندک و نفسشان عفیف و دامنشان پاک است.» (5) برای رسول خدا صلوات الله علیه و آله بهترین دختر؛ برای امیرالمومنین صلوات الله علیه بهترین همسر؛ برای فرزندان، بهترین مادر؛ و در یاری امام زمان خود، بهترین سرباز و یاری کننده.

مکتب منتظرپرور فاطمی
نکته ای که در زندگی فاطمه زهرا سلام الله علیها برجسته می نماید این است که ایشان همیشه به دنبال انتخاب و انجام برترین اعمال بودند؛ حتی اگر آن عمل سختترین آنها باشد. اگر قرار است جامعه جهانی به یک آمادگی عمومی برسند و زمینه ظهور حضرت را فراهم کنند؛ و اگر جامعه از اجتماع افراد تشکیل می شود؛ و اگر فرد برای حرکت خویش شاخص و معیاری لازم دارد؛ چه شخصیتی بهتر از حضرت فاطمه سلام الله علیها که الگوی حسنه امام منتظران است؟
خاصیت مکتب فاطمی تربیت انسانهای حق محور است که می توانند زمینه سازان ظهور منجی موعود باشند. از این منظر مهمترین و جدی ترین وظیفه منتظران شناخت شخصیت و سیره و روش زندگی آن بانوی گرانقدر است. شناختی عالمانه که تبعیت و پیروی نتیجه آن باشد.

پی نوشت:

1- فاطمه سلام الله علیها اسوه بشر، آیة الله جوادی آملی.
2- بحارالانوار ج43 ص4 از کتاب مقام لیلة القدری فاطمه سلام الله علیها ص14
3- همان ص15
4- کوثر جاودان ص13
5- خطبه 193 نهج البلاغه

 

موضوعات: فاطمه سلام الله علیها الگوی والای منتظران  لینک ثابت
 [ 09:32:00 ب.ظ ]




ضرورت معرفت امام
در این اثر مطالبی درباره معرفت و شناخت امام به نگارش درآمده که در نظام معرفتی، دینی و عملی و نیز نمادهای اجتماعی مسلمانان جایگاه مهمی دارد براین اساس است که دانشمندان شیعه و سنی در اصل مسأله لزوم معرفت امام، تقریباً اتفاق نظر دارند و تنها در ادلّه و حدود آن اندک تفاوت‌هایی وجود دارد؛ چنانچه ما در پی جویی این مسئله، بحث را در دو محور جدا گانه از دیدگاه شیعه وسنی مورد بررسی قرار دادیم و نتیجه گرفتیم که اهل سنت به این مسئله با نگاهی تاریخی و ضرورت های اجتماعی نگریسته است؛ اما امامیه برخلاف اهل سنت، مسئله معرفت و شناخت امام را بسیار مهم تلقی کرده و با استناد به منابع دینی و اعتقادی مورد بررسی قرار داده است. در تبیین این بحث به طور مفصّل به اصل این مسئله و نیز حدود و مراتب معرفت امام، با ادلّه از عقل و نقل، پرداخته شده است.
مقدمه
از آن‌جا که بحث امامت در نظام معرفتی، دینی و عملی و نیز نمادهای اجتماعی مسلمانان جایگاه مهمی دارد، بحث در مورد آن نیز گستره‌ای وسیع و شاخه‌های متنوع و متفاوتی دارد؛ آثار به‌جامانده از دانشمندان اسلامی به وضوح این مدعا را ثابت می‌کند. یکی از شاخه‌های مهم بحث امامت، مسألة ضرورت معرفت امام است. دانشمندان شیعه و سنی در اصل مسألة لزوم معرفت امام، تقریباً اتفاق نظر دارند و تنها در ادلّه و حدود آن اندک تفاوت‌هایی وجود دارد. در این مقاله سعی شده، جایگاه ضرورت معرفت امام و تبیین ادلّة آن و نیز برخی مطالب جانبی و مرتبط با این موضوع مورد بررسی قرار گیرد.
در پیشینه‌شناسی موضوعات معرفتی و اعتقادی، اولین گزینه‌ای که باید مورد توجه قرار گیرد، قرآن و سنت است. می‌توان آیات و روایات فراوانی را ذکر کرد که در آن‌ها مسأله شناخت و معرفت امام به‌عنوان دستوری دینی مطرح شده است.[1] با توجه به همین آیات و روایات است که در اولین آثار به‌جا مانده از دانشمندان اسلامی نیز مسألة ضرورت معرفت امام مطرح شده است.
برای دست‌یابی به ضرورت این بحث باید به این نکته توجه نمود که مسألة امامت یک تئوری علمی نیست که تنها در مراکز علمی درباره آن بحث شود؛ بلکه امامت در منظومه اعتقادی و عملی مسلمانان ـ به‌ویژه شیعیان ـ یکی از آموزه های آسمانی و مهم است که امت در قبال آن وظیفه دارند. بنابراین، مسألة معرفت و شناخت امام ـ که به ‌نحوی تعیین تکلیف مأمومین است ـ از ضروری‌ترین بحث‌ها در امامت‌پژوهی است که در آن، حدود و مرزهای اعتقاد به امامت تعیین می‌گردد.
با اندک تأملی می‌توان به تاثیرگذاری موضوع معرفت و شناخت امام در زندگی معتقدان به امامت پی برد؛ زیرا اثبات واجب بودن معرفت امام، در انسان انگیزه ایجاد نموده و او را وادار می‌کند تا به ‌عنوان یک وظیفه و تکلیف الهی از امام خود غفلت نورزد و با کسب معرفت واقعی نسبت به نظام امامت، آگاهانه از امام خود پیروی نماید.
طرح مسأله و تبیین جایگاه ضرورت‌ها
در تبیین و طرح موضوع هر مسأله‌ای جامعیت و توجه به تمام جوانب آن، یکی از شرط‌های اساسی در کامل بودن تحقیق است. در بحث امامت به سه نوع ضرورت برمی‌خوریم:
الف) ضرورت وجود امام؛
ب) ضرورت معرفت امام؛
ج) ضرورت جعل امامت.
هر یک از این سه ضرورت، منشاء متفاوتی در باب امامت دارند؛ زیرا هدف از ضرورت معرفت امام یعنی این‌که افراد در برابر امام خود وظایفی دارند که از ضروری‌ترینِ آن وظایف مسألة معرفت و شناخت امام است تا در تعیین مصداق به ضلالت و گمراهی کشیده نشوند.
در بحث ضرورت وجود امام، بحث در این است که آیا وجود امام برای جامعه اسلامی ضرورت دارد یا خیر؟ که این مسئله جایگاه دیگری غیر از موضوع این مقاله می طلبد.
اما در مسألة ضرورت جعل امامت بحث در این است که جعل و نصب امام باید از ناحیه چه کسی انجام پذیرد؟ که این مطلب نیز از موضوع این مقاله خارج است.
بنابراین در مقالة حاضر، بحث به ضرورت معرفت امامت اختصاص دارد. این مبحث در دو بخش جداگانه با عنوان های اندیشه اهل سنت و اندیشه امامیه مطرح شده است.
الف ـ ضرورت معرفت امام در اندیشه اهل سنت
جایگاه معرفت امام در اندیشه اهل سنت براساسی آموزه های دینی و اعتقادی بنا نهاده نشده است، بلکه صرفاً بر اساس ضرورت های اجتماعی و تاریخی استوار است. ایشان معتقدند که پس از انتخاب امام توسط دیگران، لازم است امت به جهت رسمیت یافتن زمامداری‌اش او را بشناسند. چنان‌چه ماوردی می‌نگارد:
فَإِذَا اسْتَقَرَّتْ الْخِلَافَةُ لِمَنْ تَقَلَّدَهَا إمَّا بِعَهْدٍ أَوْ اخْتِيَارٍ لَزِمَ كَافَّةَ الْأُمَّةِ أَنْ يَعْرِفُوا إفْضَاءَ الْخِلَافَةِ إلَى مُسْتَحِقِّهَا بِصِفَاتِهِ[2]
پس زمانی که خلافت به‌ واسطة عهد و یا گزینش برای کسی که آن را به‌ عهده گرفته ثابت شد، بر تمام امت لازم است به جهت گسترش خلافت، او را با صفاتش بشناسند.
بنابراین اصل وجوب معرفت امام در اندیشه اهل سنت، بر مبنای ضرورت اجتماعی و تأیید کردار اهل حل و عقد پایه ریزی شده؛ نه بر مبنای اعتقادی و پیروی از دستور الهی.
ابعاد و مراتب معرفت امام
مسأله مراتب معرفت امام در حقیقت به تعیین حدود و مرز شناخت امام می پردازد. در آنجا این سؤال مطرح است که آیا در معرفت امام (شناخت حداقلی در حد شناسنامه ای) کافی است و یا اینکه این معرفت باید تفصیلی باشد؟ این مسئله در نزد اهل سنت دارای ابهام فراوانی است؛ چنانچه در یکی از منابع قدیمی و معتبر اهل سنت، اقوال و مبانی زیر ذکر شده است:
1ـ تنها بر کسانی که امام را برگزیده‌اند، لازم است او را با اسم و نشان بشناسند و بر دیگران لازم نیست؛
2ـ همه مردم باید امام را با نام و نشان بشناسند؛ آنگونه که خدا و رسول را می شناسند .
3ـ اما نظر مشهور دانشمندان اهل سنت، این است که تمام مردم اگر شناخت اجمالی از امام داشته باشند کافی است و به شناخت تفصیلی نیاز نیست و به نظر این عده بر همه واجب نیست تا به شخص و اسم امام معرفت پیدا کنند؛ مگر در هنگام حادثه هایی که به امام نیاز پیدا می کنند؛ هم چنان که معرفت تفصیلی قاضی و فقیه با آن جایگاه مهم که در تثبیت احکام دارد واجب نیست.[3]
قاضی عبد الجبار معتزلی در این زمینه می نگارد :
معرفت امام امری واجب است اما باید توجه نمود که مراد از این وجوب، معرفت امام مربوط به زمانی است که امام وجود داشته باشد و مردم را به سوی خود دعوت نماید». بعد درباره حد و مرز معرفت امام گوید:« بر تمام امت معرفت امام واجب نیست بلکه این معرفت تنها وظیفه علما و دانشمندان است».[4]
بنابراین، نسبت به ابعاد و مراتب معرفت امام در نزد اهل سنت، اندیشه های متفاوت و ناهمگونی وجود دارد که در حقیقت دست یابی به نظریه اطمینان بخش در این زمینه غیر ممکن است.
ب ـ وجوب معرفت امام در اندیشه شیعی وادله آن
با دقت در منابع کلامی و حدیثی‌ که از متکلمان و محدثان شیعی به‌جا مانده، متوجه می‌شویم همه آنان اصل ضرورت معرفت امامت را به ‌عنوان مسأله‌ای اعتقادی و ضرورتی دینی پذیرفته‌اند و فقط در تبیین ادلّة آن، روش‌های متفاوتی را پیموده‌اند. در این نوشتار به هر یک از این ادله اشاره می‌کنیم و به جهت دوری گزیدن از تکرار مطلب، نظریة هریک از علما را ذیل همان دلیل مطرح خواهیم کرد.
درک فطرت از ضرورت معرفت امامت
در آثار دین‌پژوهان بارها به این سؤال برمی‌خوریم: خاستگاه دین فطری است یا غیرفطری؟ غالباً نظر بر فطری بودن آن دارند؛ فطری بودن معرفت و شناخت خداوند، نمونه‌ای برای این مسأله است. در این بحث نیز با چنین سؤالی مواجه هستیم؛ یعنی آیا معرفت امام از امور فطری است یا غیرفطری؟ درباره این مطلب کمتر به صراحت پرداخته شده است؛ اما بعضی از بزرگان با توجه به روایات عالم ذر و آیه‌ای از قرآن که دین را فطری می‌داند، درک ضرورت معرفت امامت را نیز فطری می‌دانند. چنان‌چه این بحث را علامه طباطبایی رحمه الله با صراحت بیشتر و مفصل طرح نموده است. وی با استناد به آیات و روایات می‌نگارد: با توجه به روایات که در شأن نزول آیه ((فَأَقِمْ وَجْهَكَ لِلدِّينِ حَنِيفاً )) وآیه :(( فِطْرَتَ اللهِ الَّتِي فَطَرَ النَّاسَ عَلَيْها )) نقل شده، فطرت عبارت است از « لا اله الا الله، محمد رسول الله، على اميرالمؤمنين ولى الله»، و معناى فطری(بودن) اين سه شهادت، اين است كه:
هر انسانى مفطور است بر اعتراف به خدا، و به اينكه شريك ندارد، زيرا با وجدان خود در مى‏يابد كه به اسبابى احتياج دارد كه آن اسباب نيز سبب مى‏خواهند، و اين همان توحيد است و نيز مفطور به اعتراف بر نبوت نيز هست، زيرا به وجدان خود احساس مى‏كند كه ناقص است، و اين نقص او را نيازمند به دينى كرده كه تكميلش كند، و اين همان نبوت است، و نيز مفطور به ولايت و اعتراف به آن نيز هست، براى اينكه به وجدان خود احساس مى‏كند كه اگر بخواهد عمل خود را بر طبق دين تنظيم كند، جز در سايه سرپرستى و ولايت خدا نمى‏تواند، و فاتح اين ولايت در اسلام همان على بن ابىطالب عليه السلام است.[5]
بنابراین، معرفت امام به‌وسیلة فطرت ـ که یکی از منابع معرفت است ـ درک می‌شود. اما باید توجه داشت که این درک، به‌معنای استدلال ناپذیر بودن آن نیست؛ معرفت نسبت به امام توسط دیگر منابع معرفت نیز مورد استدلال واقع می‌شود که به آن ادله اشاره می‌کنیم:
دلیل عقلی
شیخ مفید رحمه الله ضرورت معرفت امام را از مهم‌ترین واجبات می‌داند و برای اثبات آن چهار دلیل ذکر می‌کند که یکی از آن‌ها عقل است. وی در تبیین آن می‌نگارد:
وأما النظر و الاعتبار فإنا وجدنا الخلق منوطين بالأئمة في الشرع إناطة يجب بها عليهم معرفتهم على التحقيق[6]
ما با تأمل می‌یابیم که مردمان در امور شرعی خود وابسته به امامان هستند؛ بنابراین واجب است معرفت آنان.
و همچنین در شهاب ثاقب نراقی آمده است:
امّا دليل عقلى بر اين مطلب آن است كه هرچه دلالت مى‏كند بر اين‌كه نبوّت از اصول دين است و اعتقاد به آن جزء ايمان است، همان دليل به عينه دلالت مى‏كند بر آن‌كه امامت نيز از اصول دين است و اعتقاد به آن جزء ايمان است. پس اگر دليل اهل سنت بر بودن نبوّت از اصول دين، آن است كه دين و شريعت و احكام الهيّه موقوف بر وجود نبي است و چنان‏چه پيغمبر صلی الله علیه وآله وسلم نباشد، احدى مطّلع بر شرايع الهى نخواهد بود، ما مى‏گوييم كه بقاى اين دين و شريعت موقوف بر وجود امام است.[7]
دلیل شرعی (کتاب و سنت)
اقامه دلیل از آیات و روایات برای اثبات ضرورت معرفت امام در بسیاری از منابع کلامی و حدیثی نقل شده است که به چند نمونه اشاره می‌شود.
شیخ مفید رحمه الله در این باره می‌گوید:
اما آیات قر آن بر وجوب معرفت امام آیه ((يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَهَ وَ أَطِيعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ)) خداوند در این آیه اطاعت از امام را مانند اطاعت خودش و اطاعت پیامبر وا جب نموده است. بدیهی است که اطاعت بدون معرفت امکان ندارد و نیز در آیه مبارکه ((يَوْمَ نَدْعُوا كُلَّ أُناسٍ بِإِمامِهِمْ فَمَنْ أُوتِيَ كِتابَهُ بِيَمِينِهِ فَأُولئِكَ يَقْرَؤُنَ كِتابَهُمْ وَ لا يُظْلَمُونَ فَتِيلًا)) در این آیه خداوند خبر داده است که در قیامت تمام مردم با پیشوایان خود فرا خوانده می شود و لازمه این دعوت این است که خداوند علم و معرفت بر آن امام را واجب نموده باشد.
و اما روایات در این زمینه در یک خبر متواتر از رسول خدا نقل شده است که حضرت فرمود: «من مات و هو لا يعرف إمام زمانه مات ميتة جاهلية». حال این خبر بدون هیچ ابهامی دلالت دارد بر اینکه هر کسی نسبت به امام معرفت نداشته و جاهل باشد، مسلمان نیست پس معرفت امام واجب است.[8]
شهید ثانی رحمه الله در این زمینه می نگارد:
بدان که یکی از احادیث مشهور در نزد شیعه و سنی حدیثی است که پیامبر فرمود: «من مات و لم يعرف امام زمانه فقد مات ميتة جاهلية» فنحن الحمد لله نعرف امام زماننا في كل وقت، و لم يمت أحد من الامامية ميتة جاهلية، بخلاف غيرنا من أهل الخلاف، فانهم لو سئلوا عن امام زمانهم لسكتوا، و لم يجدوا الى الجواب سبيلا، و تشتت كلمتهم في ذلة.[9]
هرکه بدون معرفت و شناخت امام زمان خود از دنیا برود، او با مرگ جاهلی می میرد پس ما امامیه در هر عصری امام زمان خود را شناختیم و هیچ یک از ما با مرگ جاهلی نمی میرد ولی مخالفین ما، اگر از آنها درباره امام زمان شان سؤال شود، جواب ندارند.
علامه مجلسی رحمه الله نیز بحث ضرورت معرفت امام را از طریق آیات و روایات در بحارالانوار بحث نموده است.[10] وی به آیات و روایات فراوانی مبنی بر لزوم معرفت امام و آثار آن اشاره می‌کند که در این‌جا تنها به یک نمونه اشاره می‌کنیم: « باب وجوب معرفة الإمام و أنه لا يعذر الناس بترك الولآيه و أن من مات لا يعرف إمامه أو شك فيه مات ميتة جاهلية و كفر و نفاق»‏. انتخاب عنوان این باب توسط علامه مجلسی نمایان گر اهمیت معرفت امامت است؛ چون هیچ کسی در ترک این معرفت عذر نداشته است؛ حتی اگر در حال شک در امر امامت به سر برد. از نمونه آن روایات حدیث ذیل می باشد:
«عَنْ بَشِيرٍ الدَّهَّانِ قَالَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللهِ عليه السلام قَالَ رَسُولُ اللَهِ صلی الله علیه وآله وسلم مَنْ مَاتَ وَ هُوَ لَا يَعْرِفُ إِمَامَهُ مَاتَ مِيتَةً جَاهِلِيَّةً فَعَلَيْكُمْ بِالطَّاعَةِ قَدْ رَأَيْتُمْ أَصْحَابَ عَلِيٍّ وَ أَنْتُمْ تَأْتَمُّونَ بِمَنْ لَا يُعْذَرُ النَّاسُ بجهالة [بِجَهَالَتِهِ لَنَا كَرَائِمُ الْقُرْآنِ وَ نَحْنُ أَقْوَامٌ افْتَرَضَ اللهُ طَاعَتَنَا وَ لَنَا الْأَنْفَالُ وَ لَنَا صَفْوُ الْمَالِ».[11]
بنابراین یکی از ادله مهم برای اثبات ضرورت معرفت امام، آیات قرآن و روایات است که به همین مقدار از شواهد اکتفا می شود [12]
اجماع
یکی دیگر از ادله‌ای که برای اثبات ضرورت معرفت امام ذکر شده اجماع است. شیخ مفید رحمه الله در تقریر آن می‌گوید:
وأما الإجماع فإنه لاخلاف بين أهل الإسلام أن معرفة إمام المسلمين واجبة على العموم كوجوب معظم الفرائض في الدين.[13]
بنا به عقیده شیخ تمام پیروان اسلام اتفاق دارند بر اینکه معرفت امام بر همه امت اسلامی واجب است. ولی در تقریر اجماع باید دقت نمود که با وجود دلیل عقلی و نقلی نیاز به اجماع نیست؛ به ‌ویژه آن‌که دانشمندان اهل سنت ـ آن‌گونه که نگارش یافت ـ اهمیت چندانی برای این مسأله قائل نیستند. لذا ادعای اجماع مبنی بر اینکه (لاخلاف بين أهل الإسلام) ادعای دقیق نیست. به همین دلیل برخی دانشمندان شیعه با رویکرد خاص شیعی به مسألة ضرورت معرفت امام پرداخته‌اند و وجوب آن را از بدیهیات مذهب دانسته‌اند؛ کما اینکه در برخی منابع آمده: « و هذا الأصل اعتبره في تحقق الإيمان الطائفة المحقة الإمامية، حتى أنه من ضروريات مذهبهم».[14] این سخن اشاره دارد به اینکه طائفه حقه امامیه دخالت داشتن معرفت امام را در تحقق ایمان به عنوان یک اصل آنگونه معتبر می داند که گویا این از ضروریات مذهب آنان است.
پیوست‌های ضرورت معرفت امام
پس از اثبات ضرورت معرفت و شناخت امامت، اینک مناسب است به سؤالات دیگری که در ارتباط با این مسأله مطرح است اشاره گردد:
الف. ابعاد و مراتب معرفت امام در نزد امامیه
این بحث برخواسته از این سؤال است که حد و مرز معرفت امام چگونه است؟ به‌عبارت دیگر آیا معرفت در حد شناسنامه‌ای کافی است یا این‌که دامنة آن فراتر است؟
شهید ثانی رحمه الله در این زمینه نگاهی جامع نگر داشته و معرفت به بسیاری از اوصاف و ویژگی های امام را نیز واجب می داند؛ چنانچه در این باره می نگارد :
بدون شک در مسئله امامت باید معتقد بود بر اینکه امامان هدایت گران به سوی حق هستند و واجب است از امر و نهی آنان پیروی نماید، زیرا هدف از امامت آنان، همین واجب الاطاعة بودن آنان است و اما اینکه آیا معرفت و تصدیق بر امور مانند معصوم بودن ائمه، منصوص بودن از جانب خداوند، حافظ شریعت و دانا بودن آنان بر تمام مصالح دینی و دنیایی واجب است یا نه، دارای دو وجه می باشد .[15]
بنابراین در مسئله ابعاد معرفت امام، امور ذیل دخالت دارند:
1) شأن هدایت‌گری امام به‌سوی حق؛
2) عصمت امام؛
3) منصوب بودن امام از جانب خداوند؛
4) علم امام به رأی و اجتهاد نیست؛ بلکه از جانب خداوند است و خطا ندارد؛
5) زمین هیچ‌گاه از وجود امام خالی نیست؛
6) عدد امامان از دوازده نفر بیشتر نیست.
یکی از دانشمندان معاصر شیعی در باره ابعاد معرفت امام می نگارد:
واجب على الناس كلّهم معرفة الإمام بعينه و اسمه، كما عليهم معرفة الله و معرفة رسوله.[16]
بر تمام مردمان معرفت شخصیت و نام امام واجب است؛ کما اینکه بر آنان لازم است به خدا و رسول معرفت داشته باشد.
ب. جایگاه معرفت امام در روایات و صاحبان عذر
مسئله معرفت و شناخت امام در روایات امامیه با تأکید فراوان طرح گردیده و با صراحت از روایات به دست می آید که در معرفت امام کسی معذور نیست و هرکس در حد توانش باید در معرفت نسبت به امام بکوشد. به چند روایت در این زمینه به عنوان شاهد اشاره می شود:
حماد بن عثمان از بشیر عطار و ایشان از امام صادق نقل نموده است که حضرت فرمود:
«نحن قوم فرض الله طاعتنا و أنتم تأتمون بمن لا يعذر الناس بجهالته.»[17]
«ما گروهی هستیم که خدا فرمان برداری از ما را واجب نموده و شما به کسانی اقتدا نموده اید که عذر مردم نسبت به جهالت آنان پذیرفته نیست».
و هم چنین از آن حضرت نقل شده است که درباره جایگاه معرفت امامان معصوم فرمود:
« امامان از ما خاندان کسانی هستند که خداوند اطاعت از انها را واجب نموده است و در عین حال که مردم توان معرفت کامل ما را ندارند، در جاهل بودن به ما نیز عذر ندارند. هرکسی ما را شناخت او مؤمن است و هر کسی ما را منکر گردد کافر است و هر کسی نه معرفت به ما داشت و نه منکر ما شد او در حال گمراهی به سر می برد تا آن زمان که به سوی هدایت برگردد و اگر به همان حالت گرفتار مرگ شود خداوند هر گونه بخواهد با او رفتار می کند».[18]
و نیز آن حضرت در حدیث دیگر درباره شخصیت پیامبر و امیرالمؤمنین عليه السلام مطالبی را مطرح نموده سپس می فرماید:
«حقوق ما اهل بیت در قرآن بیان شده است و از جمله ی آن حقوق این است که خداوند فرمان برداری از ما را واجب نموده و عذر کسانی که در این زمینه کوتاهی نمایند پذیرفته نیست».[19]
از این روایات استفاده می‌شود که هیچ عذری در کسب نکردن معرفت امام پذیرفته نیست. البته در بعضی روایات برای این‌که شبهه تکلیف مالایطاق پیش نیاید، بعضی افراد معذور دانسته شده‌اند که به نمونه‌هایی از آن‌ها اشاره می‌کنیم:
عبدالله بن جعفر حميري، می‌گوید به امام صادق عليه السلام عرض کردم:
« أفيسع الناس إذا مات العالم أن لا يعرفوا الذي بعده؟ ! فقال: أما أهل البلدة فلا، ـ يعني المدينة ـ وأما غيرهم من البلدان فقدر مسيرهم.»
«زمانی که عالم (امام قبلی) از دنیا برود آیا مردم در شناخت امام بعدی دارای مجال و فرصت اند؟ حضرت فرمود: اهل همان شهر وسعت ندارد، اما اهل شهرهای دیگر به مقدار مسیر شان فرصت دارند».
و هم‌چنین: يعقوب بن شعيب، از امام صادق عليه السلام نقل نموده است که پس از درگذشت امام قبلی مردم مقداری فرصت دارند که به جستجوی امام بعدی اقدام نمایند و تا هنگامی که در طلب امام اند عذر دارند.[20]
این روایات میان اهل بلد و بادیه‌نشینانی که در دوردست ساکن اند تفاوت قائل شده‌اند؛ هم‌چنان‌که در روایات امامیه، افراد مستضعف ـ یعنی کسانی که حقایق امامت برایشان روشن نشده و در جهل مانده‌اند ـ از معذورین‌اند.[21] این به دلیل این است ‌که کسانی که از روی عناد با امام فاصله نگرفته‌اند، حساب دیگری در پیش خداوند دارند.
ج. اعتقاد به تعداد امامان
با توجه به این‌که تعداد امامان ـ به اعتقاد شیعیان اثنی عشری ـ دوازده نفر است، این سؤال مطرح می‌شود که آیا معرفت به همه آن امامان لازم است یا این‌که اگر به بعضی یا یکی از آنان (مثلاً هرکه به امام عصرخود) معرفت داشته باشد کافی است؟ و یا اینکه علاوه بر امام عصر خود به امامان قبل و بعد نیز باید معرفت داشته باشد. در این زمینه روایات فراوانی وارد شده‌اند مبنی بر این‌که معرفت به همه آنان لازم است. مثلاً در کتاب وافی از امام باقر یا امام صادقعليهما السلام روایت است که فرمود:
«لَا يَكُونُ الْعَبْدُ مُؤْمِناً حَتَّى يَعْرِفَ اللهَ وَ رَسُولَهُ وَ الْأَئِمَّةَ كُلَّهُمْ وَ إِمَامَ زَمَانِهِ وَ يَرُدَّ إِلَيْهِ وَ يُسَلِّمَ لَهُ ثُمَّ قَالَ كَيْفَ يَعْرِفُ الاخِرَ وَ هُوَ يَجْهَلُ الْأَوَّلَ‌ ».[22]
« هیچ بنده ای مؤمن نیست مگر اینکه خدا، رسول و تمام امامان و امام زمان خود را شناخته و کارها را به ایشان واگذاشته و تسلیم او گردد. سپس فرمود: چگونه می توان یکی از امامان را شناخت در حالی که نسبت به دیگری جاهل بود».
شهید ثانی رحمه الله در این زمینه می‌نگارد:
آیا برای افراد کافی است که اعتقاد داشته باشد به امامت امامان گذشته تا امام زمان خود و نسبت به امامان بعدی اعتقادی نداشته باشند؟ در برخی روایات چنین اعتقادی کفایت می کند و ادله ای که می گویند باید به امامت دوازده امام عقیده داشت به کسانی تعلق دارند که در زمان بعد از تکمیل عدد دوازده امام واقع شده اند و این در حالیست که امامان ما در هر عصری در حالت مخفیانه و تقیه زندگی می نمودند. روی این جهت احوال آنها برای بسیاری از شیعیان مخفی می ماندند، روی این جهت باید پذیرفت که همان معرفت به امام زمان خود و امامان پیشین کافی است؛ زیرا در غیر این صورت باید گفت بسیاری از شیعیان از اهل ایمان خارج اند. [23]
در حقیقت شهید رحمه الله ادله وجوب معرفت به دوازده امام را می‌پذیرد و در ادامه می‌گوید:
کسانی که در زمان حضور ائمه عليهم السلام زندگی می‌نمودند، گاهی به جهت فشار دشمنان امکان پیدا نمی‌کردند تا امام را بشناسند. در این صورت باید به این نکته توجه نمود که اینگونه افراد دارای عذر هستند و بیشتر از آن مقدار تکلیف ندارند.[24]
د . طریقی بودن و موضوعی بودن معرفت امام
این مسأله مربوط به یکی از شئون امام است و در میان علمای امامیه از قدیم بحث بوده که آیا جایگاه امام طریقیت به‌سوی واقع دارد یا موضوعیت؟ هر دو نظریه قائلینی دارد که در این‌جا مجال طرح تفصیلی مباحث آنان نیست. اما از آن‌جا که این بحث در میان اصولیین نیز مطرح شده، تنها به شاهدی از گفتار برخی اصولیین اشاره می‌کنیم؛ آخوند خراسانی رحمه الله در کفایه با نگرش به طریقی بودن معرفت امام می‌گوید:
نعم يجب تحصيل العلم في بعض الإعتقادات لو أمكن من باب وجوب المعرفة لنفسها كمعرفة الواجب تعالى و صفاته أداء لشكر بعض نعمائه و معرفة أنبيائه فإنهم وسائط نعمه و آلائه. بل و كذا معرفة الإمام عليه السلام على وجه صحيح. فالعقل يستقل بوجوب معرفة النبي و وصيه لذلك و لإحتمال الضرر في تركه.[25]
ایشان از باب شکر منعم، معرفت خدا، رسول صلی الله علیه وآله وسلم و ائمه عليهم السلام را واجب دانسته و می‌گوید که هرکدام، از مستقلات عقلیه هستند و در این صورت همان طریقیت معرفت ائمه عليهم السلام به ‌سوی واقع ثابت می‌شود.
یکی از شارحان کفایه در توضیح عبارت آخوند رحمه الله می‌گوید:
از امور اعتقادیه ای که عقلاً تحصیل معرفت و ایمان قلبی به آن واجب است، سه مسئله می باشد که عبارت است از: معرفت خدا ، معرفت پیامبر و معرفت امام ، و لا دليل عقلاً على وجوب المعرفة في غيرهم من الاعتقاديات.[26]
اما از سوی دیگر صاحب نهایة الدرایة معرفت امام را از دو جهت به قرار ذیل واجب دانسته است:
الف ـ چون پیامبر و امامان هریک واسطه فیض الهی است، لذا از باب شکر منعم معرفت آنان واجب می باشد.
ب ـ چون کسی نمی تواند به معرفت وقعی خداوند دست یابد؛ مگر از طریق ائمه معصوم عليهم السلام لذا باید معرفت به ائمه پیدا نمود تا از این طریق به شناخت واقعی خداوند رسید؛ کما اینکه در روایات ائمه داریم: « بنا عرف الله و بنا عبد الله و لولانا ما عرف الله و لا عبد الله»[27] با دقت در محتوای ادعای ایشان به دست می آید که طبق نظریه ایشان معرفت امام موضوعیت دارد.
هـ . جایگاه واجب کفایی و عینی در تحصیل معرفت امام
تاکنون اصل وجوب معرفت امام از دیدگاه دانشمندان امامیه با استناد به کتاب و سنت ثابت شد، اینک مناسب است به این مسأله پرداخته شود که آیا برای کسب این معرفت همه باید اقدام کنند (واجب عینی) یا این‌که اگر عدة خاصی آن را کسب کنند و دیگران از او یاد بگیرند کافی است (واجب کفایی)؟ در این زمینه روایات صریحی داریم که کفایی بودن را مطرح نموده‌اند؛ چنانچه به نقل يعقوب بن شعيب، از امام صادق عليه السلام آمده است که از آن حضرت پرسیدم هنگام که امامی از دنیا رفت مردم نسبت به معرفت امام بعدی چه کنند؟ فرمود:
«يخرجون في الطلب، (فانهم لا يزالون في عذر ماداموا في الطلب). قلت: يخرجون كلهم، أو يكفيهم أن يخرج بعضهم؟ (قال) : إن الله عز وجل يقول: (( فلولا نفر من كل فرقة منهم طائفة ليتفقهوا في الدين، و لينذروا قومهم إذا رجعوا إليهم، لعلهم يحذرون )). قال: فهؤلاء المقيمون في سعة، حتى يرجع اليهم أصحابهم.»
«مردم برای معرفت امام خود اقدام نمایند. گفتم آیا همه خارج شوند یا خروج برخی آنان کافیست؟ به این آیه قرآن استناد نمودند مبنی بر اینکه اگر بعضی برای کسب معرفت خارج شدند، کفایت می کند تا آنان برگردند و آن کسانی که باقی مانده اند تا بازگشتن آنانی که برای کسب معرفت رفته اند معذورند.
در روایت دیگری از عبدالاعلی نقل شده که به امام صادق عليه السلام گفت هرگاه خبر رحلت امام را شنیدند چه کنند؟ ایشان فرمود:
«عليكم النفير، قلت: النفير جميعا؟ قال: إن الله يقول: ((فلولا نفر من كل فرقة منهم طائفة ليتفقهوا في الدين)) قلت: نفرنا، فمات بعضهم في الطريق؟ قال: فقال: إن الله يقول: (( ومن يخرج من بيته مهاجراً إلى الله ورسوله ثم يدركه الموت فقد وقع أجره على الله)).[28]»
« بر شما باد کوچ نمائید. گفتم همه کوچ نمائیم؟ فرمود خداوند فرموده ((از هر فرقه ای یک عده حرکت نماید)) گفتم اگر در این بین عده ای در مسیر هلاک شد چه می شود. حضرت این آیه مبارکه را تلاوت نمود که پاداش آنان با خداوند است.»
بنابراین دو روایت، کوچ نمودن برخی افراد برای شناخت و معرفت امام کافی است و دیگران نیز گرچه از کوچ کردن معاف هستند، اما وظیفه دارند که معرفت به امام را از کسانی که کوچ کرده‌اند تحصیل نمایند.
و . غلوّ و تقصیر در معرفت امام
یکی از سؤالات مهم در مسألة معرفت امام بحث غلو و تقصیر است که از دو جنبة تاریخی و اعتقادی دارای اهمیت است. از جهت تاریخی، اصطلاح غلوّ قدیم‌تر از اصطلاح تقصیر است. طبق بعضی نقل‌ها از زمان امیرالمؤمنین عليه السلام مسئله غلو در معرفت امام درباره عده‌ای مطرح شده؛ زیرا آن عده با دیدن برخی معجزات آن حضرت، حقیقت آن را برنتافته و برای ایشان صفت خدایی قائل شدند. در زمان دیگر ائمه عليهم السلام نیز این عقیدة ناپاک توسط برخی افراد گسترش پیدا کرد. هر یک از ائمه عليهم السلام نیز در برابر این افراد به شدت موضع می‌گرفتند و با آنان به مبارزه می‌پرداختند. اصحاب خاص ائمه عليهم السلام نیز ـ به تبعیت از آن بزرگواران ـ با این عقیده مبارزه می‌کردند. نمونة افراطی این مبارزه در میان علمای قم وجود داشت؛ آنان بسیاری از راویانی را که برخی صفات ائمه عليهم السلام را نقل می‌نمودند، به غلوّ متهم و با او مقابله می‌کردند.[29]در برابر آنان برخی دیگر از علمای شیعه در مقابل این مبارزة افراطی علمای قم موضع می‌گرفتند و آنان را متهم به تقصیر در باب ائمه عليهم السلام می‌کردند که نمونة آن را می‌توان در سخنان شیخ مفید رحمه الله مشاهده کرد.[30]
به ‌هرحال مسألة غلوّ گرچه در ابتدا به ‌عنوان یک عقیدة انحرافی به وجود آمد، اما در ادامه ـ گاهی اوقات ـ به ‌عنوان ابزاری برای اتهام‌زنی در دست دشمنان شیعه قرار گرفت. همچنین بعضی اوقات موجب بروز تضاد‌هایی میان خود شیعیان گردید. این مسأله دارای گستره‌ای وسیع و پیچیدگی‌های تاریخی و اعتقادی خاصی است که در این‌جا مجال بررسی تفصیلی آن نیست. و هم چنین از جانب دیگر برخی افراد نسبت به معرفت ائمه و اوصاف آنان گرفتار تقصیر شده و بسیاری از او صاف آن برگزیدگان الهی را درک نتوانسته و منکر شدند؛ لذا اینگونه افراد در منابع به «مقصره» معروف شده اند. [31]
خاتمه
از آن‌چه درباره ضرورت معرفت امام نگارش یافت، ثابت شد که همه (شیعه و سنی) درباره اصل این مسأله اتفاق دارند؛ با این توضیح که در اندیشة اهل سنت، این معرفت مرتبه‌ای بسیار نازل و نزد شیعه مرتبه‌ای بسیار عالی دارد و یکی از پایه‌های دین است. دلایل آن را (فطرت، عقل، شرع و اجماع) نیز ذکر کردیم. پس از آن برخی سؤلات مطرح دراین‌باره مورد بحث قرار گرفت و هرکدام را به مدد روایات و گفتار دانشمندان تحلیل و بررسی کردیم. در پایان تأکید می‌کنیم که این بحث دقت و فرصت فراتر و حجم بیشتر از یک مقاله را می‌طلبد.

پی نوشت ها :
[1]. شواهد این ادعا در بخشهای بعدی خوهد آمد .*[2]. ماوردی، أحکام السلطانیة، 15.*[3]. ماوردی، همان*4]. شرح الاصول الخمسة، 509 .*[5]. طباطبائی، ترجمه الميزان/‏16، 279 به بعد*6]. مفید، الافصاح، 29.*[7]. نراقی، شهاب ثاقب، 5.*[8]. مفید، الافصاح فی الإمامة، 29.*[9]. شهید ثانی، حقایق الإیمان،152.*[10]. مجلسی، بحارالأنوار، 23/ 76 ـ 95، و 24/ 41 ـ 86، و 27/ 166.*[11]. همان،23/ 76.*[12]. جهت اطلاع بیشتر ر.ک: الشهاب الثاقب،52؛ شفتی، الامامة،56؛ الوافی،60؛ مصباح الهدایة،133؛ میلانی، الامامة، 69؛ مقدمه دلائل الصدق،32.*[13]. مفید، الافصاح،29.*[14]. شهید ثانی، حقایق الإیمان،159.*[15]. شهید ثانی : حقائق الايمان مع رسالتي الاقتصاد و العدالة، 150.*[16]. عسکری، معالم المدرستین،1/ 159.*[17]. فیض کاشانی، الوافی،2/ 96.*[18]. کلینی، اصول کافی،1/ 187.*[19]. همان، 8 / 146.*[20]. ابن بابویه ، الإمامة والتبصرة،84.*[21]. برای اطلاع بیشتر نسبت به این روایات ر.ک: کلینی، اصول کافی،2/ 403.*[22]. فیض کاشانی، وافی،2/ 81؛ کلینی، اصول کافی،1/ 159.*[23]. شهید ثانی، حقائق الإیمان،151.*[24]. همان.*[25]. آخوند خراسانی، کفایة الأصول،2/154.*[26]. مروج، منتهی الدرایة،5 / 105.*[27]. اصفهانی، نهایة الدرایة،2/ 380.*[28]. ابن بابویه ، الإمامة والتبصرة،84 .*[29]. مجلسی، بحار الانوار،52 / 89 ، رجال کشی،512 رجال نجاشی، 185.*[30]. مفید، تصحیح الاعتقادات الإمامیة، 114.*[31]. مجلسی، بحار الانوار، 26/ 14 ـ 15 .
فهرست منابع :
آخوند خراسانی، کفایة الأصول، تهران، اسلامیه، 1368ش.
ابن بابویه، الامامة والتبصرة، دوم، قم، آل‌البیتعليهم السلام .
اصفهانی، محمدحسین، نهایة الدرایة، قم، آل‌البیتعليهم السلام ، 1415ق.
شهید ثانی، حقایق الایمان، قم، کتابخانه آیة الله نجفی رحمه الله، 1409ق.
شیخ مفید، الافصاح، بیروت، دارالمفید، 1414ق.
شيخ مفيد، تصحيح اعتقادات الامامية، کنگره شیخ مفید، قم‏ ، 1413 ق‏.
طوسی ابو جعفر محمدبن حسن، اختیار معرفة الرجال، تلخیص رجال کشی، تصحیح حسن مصطفوی، دانشکده الهیات و معارف اسلامی، مشهد، 1348ش.
طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان، ترجمه محمد باقر موسوی همدانی، دفتر انتشارات اسلامی، قم، بی تا.
علامه عسکری، معالم المدرستین، تهران، البعثت، 1412ق.
علامه مجلسی، بحارالانوار، بیروت، مؤسسة الوفا، 1404ق.
فیض کاشانی، محمد محسن، الوافی، اصفهان، مکتبة الإمام امیرالمؤمنین عليه السلام ، 1406ق.
کلینی، الکافی، تحقیق غفاری، تهران، اسلامیه، 1362ش.
مروج، سید محمدجعفر، منتهی الدرایة، قم، مطبعة الخیام، 1405ق .
مظفر، شیخ محمدحسن، دلائل الصدق، تحقیق آیة الله میلانی، قم، آل البیتعليهم السلام
میلانی، سید علی، الامامة، مرکز حقایق اسلامی، 1426ق
نجاشی، ابوالعباس احمد بن علی، رجال نجاشی، تحقیق سید موسی شبیری زنجانی، جامعه مدرسین قم، 1416ق.
نراقی، ملا مهدی، شهاب ثاقب در امامت، کنگره بزرگداشت محققان نراقی، 1380ش.

 

موضوعات: ضرورت معرفت امام  لینک ثابت
 [ 09:31:00 ب.ظ ]




 

راه های شناخت امام زمان علیه السلام

شناخت ؛ یعنی معرفت و آشنایی عمیق و واقعی نسبت به شخصی یا چیزی و شناخت امام زمان به معنای علم و معرفت نسبت به شخصیت و مقام و منزلت آن حضرت و آشنایی با سیره و هدف وبرنامه های ایشان . شناخت، زمینه ساز اعتقاد و ایمان و در نتیجه عمل و تعهّد است. چه زیبا فرموده است امیر بیان حضرت على«ع» كه : «انّ قیمة كلّ امرى‏ء و قدرهُ معرفتُه» (بحارالانوار، ج 2، ص 184) «ارزش و منزلت هر كسى (به اندازه‏) معرفت او است».

شیخ صدوق (ره) درباره ضرورت معرفت امام و آن چه که هر مسلمان باید در مورد امام خود بداند،می نویسد: «بر ما واجب است که پیامبر[اسلام] و امامان پس از او را که درود خدا برآنان باد، با نام ها و ویژگی هایشان بشناسیم. این امر، فریضه واجبی است که برما لازم آمده است و خداوند عذر هیچ کس را در مورد آن نمی پذیرد، خواه جاهل [قاصر] باشد و خواه [جاهل] مقصّر». (الهدایة [فی الاصول و الفروع]، صص 28 و 29)

نویسنده کتاب ارزشمند «مکیال المکارم»، مراد و مقصود از «معرفت امام» را که در روایت ها بر آن ها تأکید شده است، چنین توضیح می دهد: «بدون تردید،مقصود از شناختی که امامان ما - درودها و سلام های خداوند بر ایشان باد - تحصیل آن را نسبت به امام زمانمان امرفرموده اند، این است که ما آن حضرت را چنان که هست بشناسیم، به گونه ای که این شناخت سبب در امان ماندن ما از شبهه های ملحدان و مایه نجاتمان از اعمال گمراه کننده مدّعیان دروغین باشد و چنین شناختی جز به دو امر به دست نمی آید:

اول شناختن شخص امام به نام و نسب و دوم، شناخت ویژگی های او. به دست آوردن این دو شناخت از اهمّ واجبات است». (مکیال المکارم فی فوائد الدعا للقائم، ج 2، ص107)

باید دانست شناخت ویژگی های امام، در عصر ما از اهمیت بیشتری برخورداراست و در واقع، این نوع شناخت می تواند در زندگی فردی و اجتماعی منتظران منشأ اثر و تحوّل باشد؛ زیرا اگر کسی به حقیقت به صفات و ویژگی های امام عصر (عج) و نقش و جایگاه آن حضرت در هستی و فقر و نیاز خود نسبت به او آگاه شود، هرگز از یاد و نام آن حضرت غافل نمی شود.

کسانی که در پی امام عصر، معرفت امام عصر (عج) و راه یافتن به ولایت ایشان هستند باید افزون بر مطالعه و تحقیق و تدبّر در ویژگی های امامان معصوم (علیهم السلام)، در پیروی از این بزرگواران و دوری از مخالفت آن ها نیز بکوشند و خود را از همه آلودگی هایی که پیشوایان معصوم نمی پسندند، پیراسته سازند. در این صورت است که می توان امیدوار بود انوار معرفت این حجت های الهی در قلب ما راه یابد

نکته ای که باید در نظر داشت، این است که شناخت امام زمان (عج) از شناخت دیگر امامان معصوم (علیهم السلام) جدا نیست. اگر کسی به طور کلی به شأن و جایگاه ائمه هدی آگاه شد، صفات و ویژگی های آن ها را شناخت و به مسئولیت خود در برابر آن ها پی برد، به یقین، به شناختی شایسته از امام عصر(عج) نیز دست می یابد.

امام باقر (علیه السلام) نیز در زمینه نقش عمل به دانسته ها در افزایش دانایی می فرماید:«هرکس به آن چه می داند، عمل کند، خداوند آن چه را نمی داند به او می آموزد».

راه های به دست آوردن معرفت

معرفت امام زمان (علیه السلام) نیز چون برخی دیگر از معرفت ها از دو طریق حاصل می شود از راه های پی بردن به مراتب و مقامات بلند امامان معصوم شیعه به طور کلی و امام عصر(عج) به طور خاص، مطالعه و تأمّل در کتاب ها و مقاله هایی است که در این زمینه نگاشته شده است. هم چنین خواندن زیارت جامعه کبیره و تأمّل و تدبّر در اوصافی که در این زیارت برای ائمه معصومین (علیهم السلام) نقل شده، در حصول معرفت نسبت به مقام و جایگاه امام در هستی بسیار مۆثر است. شاید بتوان گفت شناخت نشانه های ظهور نیز یکی از فروع شناخت امام عصر (عج) است؛ زیرا شناخت دقیق نشانه های ظهور سبب می شود انسان، فریب مدعیان دروغین مهدویت را نخورد و در دام شیّادانی که ادّعای «مهدی» بودن دارند، نیفتند.

برای ظهور منجی آخرالزمان، نشانه های حتمی و تردید ناپذیری شمرده شده است که با مشاهده آن ها به حقانیت آن منجی و این که او واقعاً همان امام منتظر؛یعنی امام مهدی (عج) است، می توان پی برد. بنابراین، بر همه منتظران لازم است که پس از شناخت کامل امام عصر (عج)،به مطالعه و شناسایی نشانه های ظهور نیز بپردازند.

در آموزه های اسلامی بر تأثیر پرهیزکاری و انجام اعمال شایسته در حصول معرفت راستین و نهادینه شدن آن در وجود آدمی بسیار تأکید شده است. بر اساس این آموزه ها انسان می تواند با عمل کردن به آموخته های خود، مرزهای دانایی اش را گسترش دهد و به آن چه نمی داند دست یابد. قرآن کریم در این زمینه می فرماید: «یاأیها الّذین آمنوا إن تتّقوا الله یجعل لکم فرقاناً؛ (سوره انفال(8)، آیه 29؛ ر.ک: سوره طلاق(65)، آیه 2 و 3)

ای کسانی که ایمان آورده اید، اگر از خدا پروا دارید، برای شما [نیروی] تشخیص حق از باطل قرار می دهد».

و در جایی دیگر می فرماید: «إلیه یصعد الکلم الطیّب و العمل الصّالح یرفعه؛ (سوره فاطر (35)، آیه 10) سخنان پاکیزه به سوی او بالا می رود و کارشایسته به آن رفعت می بخشد».

در روایتی که از امام باقر(علیه السلام) نقل شده است، در این زمینه چنین می خوانیم: «ای ابا خالد! به خدا سوگند بنده ای ما را دوست ندارد و از ما پیروی نکند تا این که خدا قلبش را پاکیزه کرده باشد و خدا قلب بنده ای را پاکیزه نمی کند تا این که تسلیم محض ما شده و با ما آشتی کرده باشد. پس چون با ما از درآشتی درآمد، خدا از حساب سخت نگاهش دارد و ازهراس بزرگ روز رستاخیز ایمنش سازد.

شناخت امام زمان (عج) از شناخت دیگر امامان معصوم (علیهم السلام) جدا نیست. اگر کسی به طور کلی به شأن و جایگاه ائمه هدی آگاه شد، صفات و ویژگی های آن ها را شناخت و به مسئولیت خود در برابر آن ها پی برد، به یقین، به شناختی شایسته از امام عصر(عج) نیز دست می یابد

بنابراین، کسانی که در پی امام عصر، معرفت امام عصر (عج) و راه یافتن به ولایت ایشان هستند باید افزون بر مطالعه و تحقیق و تدبّر در ویژگی های امامان معصوم (علیهم السلام)، در پیروی از این بزرگواران و دوری از مخالفت آن ها نیز بکوشند و خود را از همه آلودگی هایی که پیشوایان معصوم نمی پسندند، پیراسته سازند. در این صورت است که می توان امیدوار بود انوار معرفت این حجت های الهی در قلب ما راه یابد.

و اما نکته مهم:

یکی از مهمترین راه های شناخت امام زمان داشتن انتظار واقعی است. انسان منتظر، انسانی كوشا است، انسانی جهادگر و مبارز است كه در مسیر اقامه ی توحید و استقرار ولایت از نثار هر چه دارد دریغ نمی ورزد.

چنانچه از حضرت علی (علیه السلام) حكایت شده:«كسی كه چشم انتظار حاكمیت ما باشد، مانند مجاهدی است كه در راه خدا به خون خویش غلطیده باشد.»

انسان منتظر نفس اماره را كنترل و شیطان را از خود دور می كند و خود را جهت استقبال از آقا امام زمان(عج) مهیا می كند. جهت استقبال از او لوح دل را از آلودگی ها و گناهان می شوید و خانه دل را به یاد خدا و با صفات حمیده و پسندیده ی انسانی زینت می دهد و الا امام زمان(عج) كه به هر جایی پا نمی گذارند.

منبع: آمنه اسفندیاری

موضوعات: راه های شناخت امام زمان علیه السلام  لینک ثابت
 [ 09:25:00 ب.ظ ]




راهکارهایی در خصوص کسب معرفت امام عصر (عج)

————————————————————
معنای معرفت و راه های کسب معرفت امام علیه السلام

هم چنین از جایگاه و نقشی که در آموزه های اسلامی برای امامان معصوم (علیهم السلام) ترسیم شده است، شناخت داریم،ولی شاید بسیاری از ما نسبت به کم و کیف و لوازم این معرفت چندان آگاه نباشیم و به درستی ندانیم که چه شناخت تفصیلی باید نسبت به امام عصر خو داشته باشیم.

این وضعیت برای کسانی که همه افتخارخود را در پذیرش امامان معصوم و اعتقاد به امام عصر(علیه السلام) می دانند، هرگز زیبنده نیست.از این رو، همه باید در حد توان و درک خود برای رسیدن به سطحی قابل قبول از شناخت و معرفت امام

بکوشیم و معرفت اجمالی خود را به معرفت تفصیلی تبدیل کنیم.

معرفت امام در آموزه های اسلامی:
«معرفت امام» جایگاه و اهمیت ویژه ای در آموزه های اسلامی دارد و در سخنان پیامبر گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) و امامان معصوم (علیهم السلام) تأکید فراوانی برآن شده است.

درآموزه های اسلامی بر تأثیر پرهیزکاری و انجام اعمال شایسته در حصول معرفت راستین و نهادینه شدن آن در وجود آدمی بسیارتأکید شده است. بر اساس این آموزه ها انسان می تواند با عمل کردن به آموخته های خود،مرزهای دانایی اش را گسترش دهد و به آن چه نمی داند دست یابد. قرآن کریم دراین زمینه می فرماید:«یاأیها الّذین آمنوا إن تتّقوا الله یجعل لکم فرقاناً؛ای کسانی که ایمان آورده اید، اگرازخدا پروا دارید، برای شما (نیروی) تشخیص حق از باطل قرار می دهد»

برای روشن تر شدن این موضوع به برخی از روایاتی که در این زمینه وارد شده است، اشاره می کنیم:

1- در روایتی که به صورت متواتر و از طریق شیعه و اهل سنت از پیامبر اعظم(صلی الله علیه و آله و سلم) نقل شده، نشناختن امام زمان و معرفت نداشتن نسبت به او با مردن در عصر جاهلیت (عصر کفر و شرک) برابر دانسته شده است.

در این روایت می خوانیم: «هر کس بمیرد و امام زمانش را نشناسد به مرگ جاهلی از دنیا رفته است»

2- امام باقر (علیه السلام) در این زمینه می فرماید: «هرکس در حالی که امامی نداشته باشد، بمیرد،مردنش، مردن جاهلیت است و هر آن که درحال شناختن امامش بمیرد، پیش افتادن یا تأخیراین امر (دولت آل محمد(علیهم السلام))، او را زیان نرساند و هر کس بمیرد در حالی که امامش را شناخته، هم چون کسی که در خیمه قائم [(علیه السلام)] با آن حضرت باشد»

3- ) حارث بن مغیره از امام صادق (علیه السلام) چنین نقل می کند: «به ابوعبدالله [امام صادق](علیه السلام) عرض کردم: آیا رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود:«کسی که بمیرد و امامش را نشناسد به مرگ جاهلی از دنیا رفته است»؟ فرمود:«آری». گفتم: جاهلیت کامل یا جاهلیتی که امامش را نشناسند؟ فرمود: «جاهلیت کفر و نفاق و گمراهی»

مفهوم معرفت امام:
شیخ صدوق (ره) درباره ضرورت معرفت امام و آن چه که هر مسلمان باید در مورد امام خود بداند،می نویسد: «بر ما واجب است که پیامبر[اسلام] و امامان پس از او را که درود خدا برآنان باد، با نام ها و ویژگی هایشان بشناسیم.

این امر، فریضه واجبی است که برما لازم آمده است و خداوند عذر هیچ کس را در مورد آن نمی پذیرد،خواه جاهل [قاصر] باشد و خواه (جاهل) مقصّر».

نویسنده کتاب ارزشمند «مکیال المکارم»، مراد و مقصود از «معرفت امام» را که در روایت ها بر آن ها تأکید شده است،چنین توضیح می دهد: «بدون تردید،مقصود از شناختی که امامان ما-درودها و سلام های خداوند بر ایشان باد- تحصیل آن را نسبت به امام زمانمان امرفرموده اند، این است که ما آن حضرت را چنان که هست بشناسیم، به گونه ای که این شناخت سبب در امان ماندن ما از شبهه های ملحدان و مایه نجاتمان از اعمال گمراه کننده مدّعیان دروغین باشد.

چنین شناختی جز به دو امر به دست نمی آید: شناختن شخص امام به نام و نسب و دوم،شناخت ویژگی های او. به دست آوردن این دو شناخت از اهمّ واجبات است»

خواندن زیارت و تأمّل و تدبّر در اوصافی که در این زیارت برای ائمه معصومین(علیهم السلام)نقل شده، در حصول معرفت نسبت به مقام و جایگاه امام درهستی بسیار مۆثر است
باید دانست شناخت ویژگی های امام، در عصر ما از اهمیت بیشتری برخورداراست و در واقع، این نوع شناخت می تواند در زندگی فردی و اجتماعی منتظران منشأ اثر و تحوّل باشد؛ زیرا اگر کسی به حقیقت به صفات و ویژگی های امام عصر(علیه السلام) و نقش و جایگاه آن حضرت در هستی و فقرو نیاز خود نسبت به او آگاه شود،هرگزازیاد و نام آن حضرت غافل نمی شود.

نکته ای که باید در نظر داشت، این است که شناخت امام زمان(علیه السلام) از شناخت دیگر امامان معصوم(علیهم السلام) جدا نیست. اگر کسی به طور کلی به شأن و جایگاه ائمه هدی آگاه شد، صفات و ویژگی های آن ها را شناخت و به مسئولیت خود در برابر آن ها پی برد، به یقین، به شناختی شایسته از امام عصر(علیه السلام) نیز دست می یابد.

راه های به دست آوردن معرفت:
معرفت امام زمان(علیه السلام) نیز چون برخی دیگر از معرفت ها از دو طریق حاصل می شود:

الف)معرفت اکتسابی:

یکی ازراه های پی بردن به مراتب و مقامات بلند امامان معصوم شیعه به طور کلی و امام عصر(علیه السلام) به طور خاص، مطالعه و تأمّل در کتاب ها و مقاله هایی است که دراین زمینه نگاشته شده است.

هم چنین خواندن زیارت و تأمّل و تدبّر در اوصافی که در این زیارت برای ائمه معصومین(علیهم السلام)نقل شده، در حصول معرفت نسبت به مقام و جایگاه امام درهستی بسیار مۆثر است.

شاید بتوان گفت شناخت نشانه های ظهور نیز یکی از فروع شناخت امام عصر(علیه السلام) است؛ زیرا شناخت دقیق نشانه های ظهور سبب می شود انسان، فریب مدعیان دروغین مهدویت را نخورد و در دام شیّادانی که ادّعای «مهدی» بودن دارند، نیفتند.

برای ظهورمنجی آخرالزمان،نشانه های حتمی و تردید ناپذیری شمرده شده است که با مشاهده آن ها به حقانیت آن منجی و این که او واقعاً همان امام منتظر؛یعنی امام مهدی (علیه السلام) است، می توان پی برد. بنابراین، بر همه منتظران لازم است که پس از شناخت کامل امام عصر(علیه السلام)،به مطالعه و شناسایی نشانه های ظهور نیز بپردازند.

ب)معرفت اعطایی:

درآموزه های اسلامی بر تأثیر پرهیزکاری و انجام اعمال شایسته در حصول معرفت راستین و نهادینه شدن آن در وجود آدمی بسیارتأکید شده است.

امام باقر (علیه السلام) در این زمینه می فرماید: هرکس در حالی که امامی نداشته باشد، بمیرد،مردنش، مردن جاهلیت است و هر آن که درحال شناختن امامش بمیرد، پیش افتادن یا تأخیراین امر (دولت آل محمد(علیهم السلام))، او را زیان نرساند و هر کس بمیرد در حالی که امامش را شناخته، هم چون کسی که در خیمه قائم [(علیه السلام)] با آن حضرت باشد
بر اساس این آموزه ها انسان می تواند با عمل کردن به آموخته های خود،مرزهای دانایی اش را گسترش دهد و به آن چه نمی داند دست یابد. قرآن کریم دراین زمینه می فرماید:«یاأیها الّذین آمنوا إن تتّقوا الله یجعل لکم فرقاناً؛ای کسانی که ایمان آورده اید، اگرازخدا پروا دارید، برای شما (نیروی) تشخیص حق از باطل قرار می دهد»

و درجایی دیگر می فرماید: «إلیه یصعد الکلم الطیّب و العمل الصّالح یرفعه؛سخنان پاکیزه به سوی او بالا می رود و کارشایسته به آن رفعت می بخشد»

امام باقر (علیه السلام) نیز در زمینه نقش عمل به دانسته ها در افزایش دانایی می فرماید:«هرکس به آن چه می داند، عمل کند، خداوند آن چه را نمی داند به او می آموزد»

بنابراین، کسانی که در پی امام عصر، معرفت امام عصر (علیه السلام) و راه یافتن به ولایت ایشان هستند باید افزون بر مطالعه و تحقیق و تدبّر در ویژگی های امامان معصوم (علیهم السلام)، در پیروی از این بزرگواران و دوری از مخالفت آن ها نیز بکوشند و خود را از همه آلودگی هایی که پیشوایان معصوم نمی پسندند،پیراسته سازند. در این صورت است که می توان امیدوار بود انوار معرفت این حجت های الهی در قلب ما راه یابد.

درروایتی که از امام باقر(علیه السلام) نقل شده است،دراین زمینه چنین می خوانیم: «ای ابا خالد!به خدا سوگند بنده ای ما را دوست ندارد و ازما پیروی نکند تا این که خدا قلبش را پاکیزه کرده باشد و خدا قلب بنده ای را پاکیزه نمی کند تا این که تسلیم محض ما شده و با ما آشتی کرده باشد. پس چون با ما از درآشتی درآمد،خدا از حساب سخت نگاهش دارد و از هراس بزرگ روز رستاخیز ایمنش سازد».

ناگفته نماند که در این راه باید عنایت حضرت حق نیز مدد جوییم و-هم چنان که در دعایی که پیش از این بدان اشاره کردیم،ملاحظه شد-از درگاه الهی نیز توفیق شناخت حجّتش را درخواست کنیم تا بدین وسیله از گمراهی و سرگردانی نجات یابیم.

 

موضوعات: راهکارهایی در خصوص کسب معرفت امام عصر (عج)  لینک ثابت
 [ 09:23:00 ب.ظ ]




مشخصات و تاریخچه مرقد امام حسین

اگر چه قبر حقيقى سيدالشهدا (ع) در دلها و قلبهاست كه بناى آن از دوران كودكى در سرزمين دل شيعيان و عاشقانش گذارده شد؛ اما مرقد شريف آن حضرت همواره از آثار و بركات متعددى برخوردار بوده است .

ضريح مقدس و حرم مطهر امام حسين (ع) يادگارى از جان نثارى و فداكارى او و يارانش در راه خدا مى‏باشد. مرقدى كه جاى عترت آدميان براى ابد و دوام خواهد بود، و سزاوار است كه اين بارگاه شريف و غم‏انگيز و شور آفرين، همواره زيارتگاه مردم جهان شده و انسانها ، فداكارى و عشق و صفا را از خفتگان اين مرقدهاى شريف ، سرمشق گيرند.

حرم حسين كعبه دلهاست . و اين كعبه طوافگاه زائران و قبله اميدواران و دارالشفاى دردمندان و پناهگاه توبه كنندگان و گنهكاران است.

آرى، عاشقان كويش و دلباختگان رويش ، پروانه‏وار خود را در اطراف ضريح مطهرش گردانيده و به آتش عشق و محبت او، پر و بال خويش را مى‏سوزانند و اشك شوق و اشتياق بر چهره و رخسار مى‏افشانند، و بر مظلومى و مصيبتهاى او و خاندانش ناله سر مى‏دهند براستى «اين چه شمعى است كه جانها همه پروانه اوست».

برگرد حريم تو ، كه دست طلب ماست‏

چون دامن شمعى است، كه پروانه بگيرد

فضل و شرافت كربلا و مرقد مطهر سيدالشهدا (ع) چنان است كه امام صادق (ع) فرمود: «قبر ابى عبدالله الحسين (ع) از آن روزى كه در آنجا دفن شد، باغى از باغهاى بهشتى است» (1).

با ذكر اين مختصر ، شايسته است جهت آگاهى و آشنايى با چگونگى حرم و مرقد شريف امام حسين (ع) و تحولات عمارت شريف ، مطالبى به طور اجمال ذكر گردد.

محل دفن آن حضرت كه همان گودال قتلگاه است ، اكنون داراى سقفى است كه روى آن صندوق مبارك نهاده شده و روى صندوق ، ضريح در ميان روضه منوره ، و روضه نيز در بين مسجد (مسجد بالا سر و مسجد پشت سر) و در طرف پايين پا در زاويه روضه قبور شهدا مى‏باشد اين مجموعه هم اكنون حرم امام حسين (ع) را تشكيل مى‏دهد، و حرم نيز ميان رواق و رواق در وسط صحن و صحن محور آبادانى زمين كربلا بوده و مى‏باشد.

ضريح مقدس در وسط واقع است و از نقره خالص ساخته شده كه در پيش روى آن با طلا و به خط نسخ نوشته شده: «ولا تحسبن الذين قتلوا فى سبيل الله امواتا بل احياء عند ربهم يرزقون»، و در بالاى سر، «آيه نور» نوشته شده است .

صحن مطهر حسين (ع) داراى هفت باب است كه عبارتنداز:

1- باب قبله كه ساعتى بر فراز آن نصب است ،

2- باب قاضى الحاجات

3- باب زينبيه كه در حدود تل زينبيه قرار دارد

4- باب سلطانى

5- باب بازار بزازها

6- باب سدره كه در شمال صحن بوده و به بازار و اطراف راه دارد

7- باب صافى كه به درب بين الحرمين نيز معروف است.

تاریخچه :

از اخبار چنين بر مى‏آيد كه بارگاه حسينى هفت مرتبه - به غير از عمارت موجود - بنا نهاده شده است .

عمارت اول: بارگاه سيدالشهدا (ع) پس از ساختن قبر شريف آن حضرت براى اولين بار در دوران بنى اميه بنا گرديد ، اخبار و روايات بسيارى آمده كه در زمان بنى اميه سقفى بر روى مزار امام و مسجدى (ظاهراً توسط بنى اسد) نزديك آن ساخته شد و تا زمان هارون الرشيد (سال 193 ) همچنان باقى بود.

عمارت دوم : بعد از تخريب مرقد شريف ، توسط هارون ، در زمان مأمون خليفه عباسى، عمارت دوم بنا شد، و تا سال 232 باقى بود .

اما از آن سال تا سال 247 متوكل چهار بار امر به خرابى و انهدام قبر كرد، و اوقاف حاير مبارك را برد و ذخاير آن را تاراج كرد.

عمارت سوم : سومين بار مرقد مطهر امام به دست «منتصر» تجديد بنا شد، و تا سال 273 باقى بود.

عمارت چهارم : تجديد بناى مرقد امام براى چهارمين بار به دست محمد بن زيد بن حسن بن محمد بن اسماعيل بن زيد بن على بن الحسين بن على بن ابيطالب ، ملقب به «داعى صغير» پادشاه طبرستان انجام گرفت.

عمارت پنجم : بناى عضد الدوله ديلمى بود، كه در سال 369 بنا شد، و در زمان او بود كه رواقى به دست عمران بن شاهين معروف به «رواق عمران» در حاير حسين ساخته شد.

عمارت ششم : ششمين بار بارگاه حسين به دست حسن بن مفضل بن سهلان ابومحمد رامهرمزى ، وزير سلطان الدوله ديلمى نوسازى شد.

عمارت هفتم : عمارت موجود است كه در سال 767 بعد از سرنگونى دولت آل بويه به سال 310 به دستور سلطان اويس ايلخانى ساخته شد، و در سال 786 فرزندش احمد بن اويس در تكميل آن كوشيد و تاريخ آن در بالاى محراب و نزديك سر شريف آن حضرت نگاشته شده است . (2)

پی نوشتها :

1- سيرهء امامان (ترجمهء اعيان الشيعه ), علامه سيد محسن امين , ص 220ـ و زندگانى چهارده معصوم ,
عمادزاده , ج 2 ص 137

موضوعات: مشخصات و تاریخچه مرقد امام حسین  لینک ثابت
 [ 09:20:00 ب.ظ ]




برکات حرم امام حسین علیه السلام

آثار و بركات مرقد شريف و حرم مطهر سيدالشهدا (ع) عبارتند از:

1- مرقد حسينى ، نيروبخش است
با ذكر اجمالى تحولاتى كه در عمارت مرقد مطهر امام حسين (ع) صورت گرفته است به خوبى معلوم مى‏گردد كه زيارت قبر آن حضرت در مبارزه با حكومت بنى عباس تأثير مهمى داشته است ، و به همين دليل بود كه عباسيان قبر آن امام را دشمن خود مى‏دانستند و به ويرانى آن دست مى‏زدند ، زيرا اين قبر شريف به مركز تجمع مخالفان و مبارزان تبديل شده بود.
مشاهده مزار و مرقد شهيدان كربلا و به نظر در آوردن آن مصائب جانگذار ، حالت بيننده را دگرگون ساخته و استقامت حال او را به هم زده و وارونه مى سازد، كه چگونه عده‏اى قليل در مقابل جمعى كثير و سپاهى مجهز و مهيا تن به مرگ داده و روى عقيده و ايمان خود ثبات قدم داشته و تا آخرين قطره خون خود مبارزه و جانفشانى نمودند.

2- محل نزول فرشتگان الهى
امام صادق (ع) فرمود: «ما بين قبر حسين (ع) تا آسمان، محل رفت و آمد فرشتگان الهى است ». (1)
و نيز فرمود: «قبر حسين بن على (ع) بيست ذراع در بيست ذراع است . آن باغى از باغهاى بهشت ، و محل عروج فرشتگان به آسمان مى‏باشد هيچ فرشته مقرب و پيامبر مرسلى نيست جز آنكه از خدا مى‏خواهد كه او را زيارت كند پس گروهى فرود مى‏آيند و گروهى بالا مى‏روند» (2).

3- نماز قبول مى‏شود
اگر انسان زائر ، حق امام را شناخته و با معرفت و ولايت او در كنار قبر مطهرش نماز گذارد ، مورد قبول حق تعالى قرار مى‏گيرد . چنانكه امام صادق (ع) در شأن و مقام كسى كه به مرقد و بارگاه شريف حضرت مشرف شده و نماز بخواند ، فرمود: «خداوند متعال اجر نمازش را قبولى آن قرار مى‏دهد» (3)

4- تمام خواندن نماز
حضرت امام جعفر صادق (ع) فرمود: «نماز در چهار مكان تمام خوانده مى‏شود (يعنى اگر چه از حد مسافت شرعى هم بيشتر باشد اما شكسته نمى‏شود) : 1- مسجد الحرام (مكه) ، 2- مسجد الرسول (مدينه)، 3- مسجد كوفه، 4- حرم امام حسين (ع) » (4)
و نيز روايت شده كه «ابن شبل» از امام صادق (ع) پرسيد: آيا قبر امام حسين (ع) را زيارت كنم ؟ فرمود: پاك و خوب زيارت كن و نمازت را در حرمش تمام بخوان . پرسيد نمازم را تمام بخوانم؟ فرمود: تمام. عرض كرد : بعضى از اصحاب و شيعيان شكسته مى‏خوانند؟ فرمود: اينان دو چندان عمل مى‏كنند » (5)
لذا چنانكه در رساله‏هاى عمليه نيز آمده است ، در حرم امام حسين (ع) مى‏توان نماز را، هم شكسته خواند و هم به بركت آن حضرت تمام بجا آورد.

5- اجابت دعا و برآورده شدن حاجت
خداوند سبحان در ازاى ايثار و فداكارى سيدالشهدا (ع) و تحمل هرگونه سختى چون تشنگى و غم و اندوه فراوان براى حفظ اسلام، در مرقد شريفش بركاتى را قرار داده كه از جمله آنها اجابت دعا و برآورده شدن حاجات است . چنانكه امام صادق (ع) فرمود: «هر كس دو ركعت كنار قبر حسين (ع) نماز بخواند ، از خداوند چيزى رإ؛88ّّ مسئلت نكند جز اينكه به او عطا شود» . (6)
و نيز فرمود: «خداوند در عوض قتل امام حسين (ع) امامت را در ذريه آن حضرت ، شفا را در تربتش ، اجابت دعا را در كنار مرقدش قرار داده ، و ايام زيارت كنندگان او از عمرشان حساب نمى‏شود» . (7)

پى نوشتها:

1- منتخب كامل الزيارات , ابن قولويه , ص 195

2- منتخب كامل الزيارات , ابن قولويه , ص 252

3- وسائل الشيعه , شيخ حر عاملى , ج 10 ص 549

4- كامل الزيارات , ابن قولويه , ص 248

5- كامل الزيارات , ابن قولويه , ص 123

6- امالى شيخ طوسى , ص 317

7- امالى شيخ طوسى , ص 319

موضوعات: برکات حرم امام حسین علیه السلام  لینک ثابت
 [ 09:18:00 ب.ظ ]




ثواب و فضائل زائر کربلا

ثواب زائر قبر حسين عليه السلام:
روايت شده است كه حضرت خاتم الانبياء (ص ) در خانه عايشه بود، حسين عليه السلام آمد، عايشه خواست مانع شود، رسول خدا(ص ) جريان آتيه حسين عليه السلام و مقامات او و زائرش را ذكر مى فرمايد: كه حسين عليه السلام در زمين كربلا كشته و مدفون مى گردد، هركس او را زيارت كند ثواب يك حجّ و يك عمره من به او داده مى شود، عايشه تعجّب كرد و گفت : ثواب حجّ و عمره شما!
فرمود: بلى ثواب دو حجّ و دو عمره من .
باز عايشه تعجّب كرد! و رسول خدا(ص ) فرمود ثواب سه حجّ و سه عمره من .
همينطور زياد فرمود، كه در روايت چنين است ثواب نود حجّ و نود عمره رسول خدا (ص ) براى زائر قبر حسين عليه السلام است .
البته از اين حجّ و عمره تا نود با اعتبار حال و معرفت و محبّت زائر قبر حسين عليه السلام است ، با چه علاقه اى رو به قبر حسين عليه السلام رفته است .
و نيز فرمودند چنين ثوابهاى عظيمى كه براى زيارت كننده قبر حسين عليه السلام است موجب دلشادى من گرديد. (1)

جوار امام حسين عليه السلام بهتر از بهشت
اگر كسى از گناهان مى ترسد و نمى داند كه آيا توبه اش پذيرفته شده است يا خير؟ رسول خدا (ص ) وعده فرموده است كه زوّار قبر حسين عليه السلام و عزادارانش را تنها نگذارد، در وحشتها و ظلمتها از آنان فرياد رسى بفرمايد.
در صحراى محشر كه هر كس سر گرم خودش مى باشد عدّه اى در جوار امام حسين عليه السلام زير سايه عرش رحمتند، به قدرى از مجالست با امام حسين عليه السلام مأ نوسند و لذّت ميبرند كه وقتى حوريان از بهشت برايشان پيغام مى فرستند كه ما منتظر شمائيم ، چرا نمى آئيد پاسخ مى دهند ما لذّت مجلس امام حسين عليه السلام را به مصاحبت با شما ترجيح ميدهيم .
راستى كه جاى اميدوارى است بقول شيخ شوشترى اگر مقام ما به حدّى نرسيده باشد كه در اوّل محشر نزد امام حسين (ع ) زير سايه عرش باشيم اميدواريم كه در چاله و ظلمتكده جهنّم هم نباشيم پيغمبر ما نجات دهد.

زیارت کربلا معادل ثواب احیای هزار شب قدر

امام صادق عليه السلام مى فرمايد: كه هر كس يك روز در خدمت حضرت سيّد الشّهداء عليه السلام به سر برد ( يعنى در تربت كربلا، جايى كه خون ابا عبداللّه الحسين عليه السلام و ياران و فرزندانش ظلما ريخته شد) در نامه اعمال او ثواب احياء هزار شب قدر نوشته مى شود.(2)

مباهات خدا بر زائر كربلا
از ذريح محاربى منقول است كه گفت : به حضرت امام جعفر صادق (ع ) شكايت كردم آنچه به من مى رسد از قوم و فرزندان من هر گاه به ايشان نقل مى كنيم ثواب زيارت قبر حضرت امام حسين (ع ) را تكذيب من مى كنند و مى گويند:
تو دروغ مى بندى بر امام جعفر (ع ) حضرت فرمود: اى ذريح ! بگذار مردم را كه به هر جا كه خواهند بروند.
والله ، كه حق تعالى مباهات مى كند به زايران حضرت امام حسين (ع ) و آنها كه از راه هاى دور به زيارت آن حضرت مى روند، با ملائكه مقرّبين و حاملان عرش خود حتّى آنكه مى فرمايد به ايشان كه : آيا نمى بينيد زيارت كنندگان قبر حسين بن على (ع ) را كه آمده اند با نهايت شوق به سوى آن حضرت و به سوى فاطمه زهرا(س ).
به عزّت و جلال و عظمت خود سوگند مى خورم كه : واجب گردانم براى ايشان كرامت خود را كه ايشان را گرامى دارم و داخل گردانم ايشان را در بهشتى كه مهيّاكرده ام براى دوستان خود پيغمبران و رسولان خود.
اى ملائكه من ! اينها زيارت كنندگان حسين اند كه محبوب محمّد (ص ) است كه او پيغمبر و حبيب من است
و هر كه مرا دوست مى دارد حبيب مرا دوست مى دارد و هر كه حبيب مرادوست مى دارد محبوب او را دوست مى دارد.
و هر كه حبيب مرا يا محبوب او را دشمن مى دارد بر من لازم است كه او را به بدترين عذاب هاى خود عذاب كنم و به آتش خود او را بسوزانم . و جهنّم را جايگاه او گردانم و او را عذاب كنم كه هيچ يك از عالميان را عذاب نكرده باشم .(3)

همراهی زائر امام توسط ملائکه

از حضرت امام جعفر صادق (ع ) منقول است كه : چون شخصى از خانه خود بيرون آيد به عزم زيارت حضرت امام حسين (ع ) به سوى كربلا مشايعت كنند او را از هفتصد ملك از بالاى سر او و زير پاى او از جانب راست و چپ و پيش رو و پشت سر او تا او را به اهلش برسانند. پس چون زيارت كند آن حضرت را ندا كند او را منادى كه : (گناهانت آمرزيده شد پس ‍ از سر گير عمل را).
پس با او برمى گردند آن ملائكه تا داخل خانه خود شود. پس به او مى گويند كه : (تو را به خدا سپرديم ).
پس پيوسته به زيارت او مى آيند تا روز مردن او وبعد از مرگ او، هر روز. و زيارت مى كنند حضرت امام حسين (ع ) را و ثوابش از آن مرد است .(4)

فضيلت زيارت كربلا
عبداللّه ابن حماد نقل مى كند: روزى امام صادق (ع ) به من فرمود:
اى حماد نزد شما فضيلتى هست كه مثل آن به احدى داده نشده است . و گمان ندارم آن چنان كه بايد آن را بشناسيد و بر او محافظت نمائيد! و قيام به حقّ آن كنيد. و از براى آن فضيلت اهلى هست كه ايشان را براى آن كار نام برده اند، و به ايشان توفيق عطاء كرده اند، و اين رحمتى است كه خداوند تعالى به ايشان بخشيده است .
پرسيدم : آن فضيلت كه نام برديد و وصف نموديد كدام است ؟
فرمود: زيارت جدّم حضرت امام حسين (ع ) است . زيرا كه او غريب است و در زمين غريب مدفون شده است .
هر كه به زيارت او مى رود، بر او برمى گريد. و هر كه به زيارت او نمى رود، بر مصيبت او اندوهناك مى باشد و دلش مى سوزد. هر كه او را به ياد مى آورد ترحّم مى كند.
و هر كه نظر كند به سوى قبر پسرش در پائين پاى او، در بيابانى كه خويشى و دوستى نزد او نيست و حق او را غصب كردند، و جمع شدند جمعى از كافران و مرتدّان از دين ، و ياورى يكديگر كردند تا او را كشتند، در بيابانى دفن نكرده انداختند، و منع كردند از او آب فراتى كه سگان مى خوردند، و ضايع كردند حق رسول خدا (ص ) را، و وصيّتى كه در حقّ او و اهل بيتش ‍ كرده بود.
پس او مدفون گرديد، جفا يافته در ميان قبرهاى خويشان و شيعيان خود. هر كه نزد او مى رود، وحشت مى يابد از تنهائى او، و دورى از جدّ بزرگوارش . و در منزلى افتاده است كه نمى رود نزد او مگر كسى كه خدا دلش را به ايمان امتحان كرده است ، و حقّ ما را به او شناسانده باشد.
پس گفتم : فداى تو شوم من مى رفتم به زيارت آن حضرت ، تا آنكه مبتلا شدم به خدمت خليفه و حفظ اموال او و من نزد ايشان مشهور شده ام . لهذا در اين ولا از براى تقيّه ترك كرده ام و من مى دانم كه زيارت آن حضرت ثواب بسيارى دارد.
فرمود كه : (مى دانى كه كسى كه به زيارت آن حضرت ميرود چه فضيلت دارد و او را نزد ما چه نيكى ها است ؟!).
گفتم : نه .
فرمود كه : (امّا فضيلت زيارت كننده او: پس مباهات مى كنند به او ملايكه آسمان ها و امّا آنچه نزد مابراى او هست پس ترحّم مى كنيم براى او هر صبح و شام ).
وبه تحقيق كه خبر داد مرا پدرم كه : روضه آن حضرت از روزى كه مدفون شده است هرگزخالى نبوده است از كسى كه صلوات فرستد بر او از ملائكه يا جنيّان يا آدميان يا وحشيان صحرا. و هيچ چيز نيست مگر آرزوى حال زيارت كننده آن حضرت مى كند و خود را از براى بركت بر او مى مالد و به نظر كردن به سوى او اميد خبر مى دارد براى آنكه بركت يافته است به نظر كردن به سوى قبر آن حضرت .
بعداز آن فرمودكه :
(شنيده ام كه قومى از نواحى كوفه و غير ايشان مى روند نزد قبر آن حضرت و زنان مى روند و ندبه و نوحه مى كنند در نيمه ماه شعبان پس بعضى قرآن مى خوانند و بعضى قصّه هاى جانسوز آن حضرت را ذكر مى كنند و بعضى مرثيه مى خوانند؟).
گفتم : بلى فداى تو شوم ديدم بعضى از اينهايى كه مى فرمائى .
فرمودكه : (حمد و سپاس خداوندى را كه در ميان مردم جمعى را مقّرر فرموده است كه مى آيند به سوى ما و ما را مدح مى كنند و مرثيه از براى مصيبت ما مى گويند و مى خوانند. و دشمن ما گردانيده است كسانى را كه طعن كنند بر آنها از خويشان و غير ايشان و استهزاءكنند بر ايشان و قبيح شمارند كردار ايشان را).(5)

پی نوشتها :

1- سيّد الشهداء ص 227 .

2- بحار الانوار ج 10 ص 86.

3- كامل الزيارت ص 143 بحارالانوار ج 101 ص 75 -76.

4- كامل الزيارات ص 145 ،بحارالانوار ج 101 ص 67 روايت 59.

5- بحارالانوار ج 101 ص 74 - 73 المستدرك ج 2 ص 203 نورالعين ص 108

موضوعات: ثواب و فضائل زائر کربلا  لینک ثابت
 [ 09:17:00 ب.ظ ]




يک دانه تسبيح از تربت کربلا

شيخ طوسي قدس الله سره نقل فرموده که: حسين بن محمّد عبداللّه از پدرش نقل نمود، که گفت: در مسجد جامع مدينه نماز مي خواندم مردان غريبي را ديدم که به يک طرف نشسته با هم صحبت مي کردند. يکي به ديگري مي گفت: هيچ مي داني که بر من چه واقع شده، گفت: نه! گفت: مرا مرض داخلي بود که هيچ دکتري نتوانست آن مرض را تشخيص ‍ بدهد تا ديگر نا اميد شدم. روزي پيرزني بنام سلمه که همسايه ما بود به خانه من آمد مرا مضطرب و ناراحت ديد گفت اگر من تورا مداوا کنم چه مي گويي؟ گفتم! به غير از اين آرزويي ندارم. به خانه خود رفته و پياله اي از آب پر کرده و آورد و گفت: اين را بخور تا شفا يابي من آن آب را خوردم بعد از چند لحظه خود را صحيح و سالم يافتم، و از آن درد و مرض در من وجود نداشت تا چند ماه از آن قضيّه گذشت و مطلقا اثري از آن مرض در من نبود.

روزي همان عجوزه به خانه من آمد، به او گفتم اي سلمه بگو ببينم آن شربت چه بود که به من دادي و مرا خوب کردي! و از آن روز تا به حال دردي احساس نمي کنم و آن مرض برطرف گرديد.

گفت: يک دانه از تسبيحي که در دست دارم پرسيدم، که اين چه تسبيحي بود، گفت: تسبيح از تربت کربلا بوده است که يک دانه از اين تسبيح در آب کرده به تو دادم.

من به او پرخاش کردم و گفتم: اي رافضه (اي شيعه) مرا به خاک قبر حسين مداوا کرده بودي، ديدم غضبناک شد و از خانه بيرون رفت و هنوز او به خانه خود نرسيده بود که آن مرض بر من برگشت، و الحال به آن مرض ‍ گرفتار و هيچ طبيبي آن را علاج نمي تواند بکند، و من بر خود ايمن نيستم و نمي دانم که حال من چه خواهد شد.

در اين سخن بودند که مؤذّن اذان گفت ما به نماز مشغول شديم و بعد از آن نمي دانم که حال آن مرد به کجاست و چه به حال او رسيده است.[1] .

اي مهد پناه بي کسان درگاهت

اي شهد شفاء محبّت دلخواهت

اي تربت پاک کربلاي تو حسين

درد همه را دواي درمانگاهت

پی نوشتها :

[1] امالي شيخ طوسي ص 258.

منبع: داستانهايي از زمين کربلا ؛ ر- يوسفي

موضوعات: يک دانه تسبيح از تربت کربلا  لینک ثابت
 [ 09:15:00 ب.ظ ]




فيض گريستن به شهداي کربلا

روزي شخصي بخدمت حضرت سيّدالساجدين عليه السلام رفته و استدعاي ضيافت از آن بزرگوار نمود و در بعضي از کتب مراثي نام آن شخص را زهري ذکر کرده اند و معروض داشت که بناي دامادي و عروس آوردن براي فرزند خودم دارم، استدعا از جناب شما دارم که با اهل بيت (ع) به خانه من تشريف آورده و خانه مرا رشک گلستان اِرَم فرماييد آن سرور در جواب فرمود:

که بعد از شهادت پدر بزرگوار خود و جوانان هاشمي اکل و شرب من شربت اشک چشم و مائده من الم و محنت و مصيبت ايشان است آن شخص عرض کرد: اي آقاي من غرض من از ميهماني آنست که مجلسي آراسته کرده ام و جمعي از اعوان را به مجلس دعوت نموده ام که عزاداري پدر مظلومت را نمايند، و منظورم ذکر مصيبت و بيان مرثيه سيّد الشّهداء عليه السلام است، تا شيعيان شما از فيض گريستن به شهداي کربلا بهره مند شوند.

چون آن بزرگوار نام عزاداري سيّد الشّهداء عليه السلام را شنيدند، وعده داده و قبول فرمودند، و آن مرد در خدمت امام زين العابدين عليه السلام بود تا به خانه خود وارد گرديد، و مجلسي از شيعيان و جگر سوخته گان منعقد گردانيد، و روضه خوان مشغول ذکر مصائب شهيد کربلا گرديد تا کلام به اين جا رسانيد که گفت: غريب کربلا.

در آن زمان که لب تشنه بود و حالت زار

رخش چو آينه دل گرفته زنگ غبار

نشسته بر تن او بس که ناوک کاري

نهال قامت او شد خدنگ پرداري

نداد آب کمش غير اشک گلگون رنگ

کسي نرفت به دل جوئيش بغير خدنگ

بغير تيغ کسي سرگذشت او نشنيد

کسي به سوز دل او بجز عطش نرسيد

ز خاک کسي سر او را بر نداشت غير سنان

نکرد حفظ تنش کسي بغير ديده وران

کسي نکرد بجز خاک مرهم داغش

چو ابر وارد گلزار قتلگاه شدند

چو ديد زينب غمديده نعش شاه شهيد

رو نمود به مدينه ز سوز ناله کشيد

چون سخن به اينجا رسيد ناله و فرياد از حضّار مجلس بلند گرديد و حضرت سيّد السّاجدين عليه السلام چنان گريست که بيهوش گرديد، و صداي گريه اهل مجلس غلغله اي به صوامع ملکوت انداخت و چون ذاکر از مرثيه فارغ گرديد، صاحب خانه زهري در صدد خدمت گذاري و خوردن وآشاميدن ميهمانان مجلس مشغول شد، سپس متوجّه مجلس گرديد ديد آن حضرت در جاي خود نيستند مضطرب الحال شد و به تفحّص و جوياي آن بزرگوار در آمد، ديد آن حضرت داخل خدمتکاران مجلس شده و مشغول خدمتگذاري به اهل مجلس ميباشد، حتّي کفش اهل مجلس را جفت ميکرد.[1] .

پی نوشتها :

[1] تحفة الحسينيّه، فاضل بسطامي ص 432.

منبع: داستانهايي از زمين کربلا ؛ ر- يوسفي

موضوعات: فيض گريستن به شهداي کربلا  لینک ثابت
 [ 09:13:00 ب.ظ ]




فوائد بی نظیر زیارت کربلا در دنیا و آخرت

در طول تاريخ انسانهايى بوده و هستند كه پس از مرگشان ، زندگى و حياتشان ادامه پيدا كرده و با مرگ بدنشان ، وجودشان و شخصيت و انديشه‏شان ادامه يافته است . مردان خدا و شخصيتهاى الهى، همانگونه كه در زمان حيات خويش استوانه دين و محور انسانيت و پشتوانه حق و عدالت هستند ، در زمان پس از مرگ نيز آرامگاه و زيارتگاهشان پشتوانه حق و عدالت و فضيلت است . و در اين ميان ، زيارت مشهد حسينى از ويژگيهاى برجسته‏اى برخوردار است . آنانكه توفيق پيدا مى كنند و به زيارت مرقد مطهرش مشرف مى شوند ، روى به آستان امام حسين (ع) آورده و به جانب اين مدرسه عشق و فضيلت و دانشگاه كمال و تربيت مى‏گرايند . اينگونه تربيت اجتماعى و يك چنين موسسه تهذيب اخلاق و ادب ، براى هيچ ملتى از ملل گيتى ميسر و مقدورنيست .

البته ملحدين و معاندين و مخالفين مكتب تشيع به خيال خود شبهات و اشكالهاى مى كنند و مى گويند: «زيارت قبور، بت پرستى است ؟!» در حالى كه هر كس كه به زيارت قبور ائمه (ع) مى رود هرگز به عنوان «بت» آنها را زيارت نمى‏كند . چه كسى است كه حسين بن على (ع) را خدا بداند؟!! شيعه، امام را مقرب درگاه خدا مى‏داند و با توسل به او قربى به خدا پيدا مى كند، همانطور كه خودش در قرآن مجيد فرمود:«به سوى او وسيله بگيريد» (1) امام را وسيله الهى مى‏داند. زيرا توسل و شفاعت، بعدى از ابعاد زيارت است كه زائر از اين طريق خود را به درگاه الهى نزديك مى‏كند، و پيشوايان ما وعده فرموده‏اند كه از زائران خود دستگيرى كنند.

امام رضا (ع) مى فرمايد: «هر امامى بر گردن دوستان و پيروانش عهد و پيمانى دارد و وفاى به اين عهد، بإ؛،،ّّ زيارت قبر آنان ممكن مى‏باشد . و كسى كه به شوق زيارت آنها و با تصديق به فضيلت آنها به سوى قبور آنها برود مورد شفاعت ائمه در قيامت قرار مى‏گيرد.

پس هر زائرى بايد بكوشد تا از اين شفاخانه فيض، استشفاى دردهاى درونى و امراض قلبى و اندرونى خود را خواسته، خواستار آن شود كه صفاى دل و دوستى خاطر و پاكيزگى روح و قداست روان و سلامت تن ، از خدمت آفريدگار جهان به وى عطا گردد ، تا اينكه هم ظاهر او به جمال و كمال آراسته شود و هم باطن وى از آلودگى‏ها پاك و مصفا گردد.

هر زائرى كه با معرفت و شناخت مقام صاحب اين مرقد و اهداف او به زيارت برود، از صاحب قبر الهام مى‏گيرد و اصول و تعاليم مكتب را به ياد مى‏آورد ، و هر زيارت و سلام او سرشار از اين آموزشها و الهام‏ها است.

از طرفى زيارتنامه‏هاى وارده، و خواندن هر كدام از آنها، خواننده و زائر را به دقت و تفكر واداشته ، متذكر تاريخ و احوال انبيا و اولياى معصوم مى‏گرداند. تأمل در زيارت عاشورا و ديگر زيارات ، اين مطلب را به خوبى روشن مى سازد كه امامان به اين وسيله در صدد ساختن انسانهاى مؤمن و متعهد بوده‏اند ، لذا به آنها تعليم داده‏اند كه در زيارت امام حسين (ع) از خداوند بخواهند كه زندگى و مرگشان را «حسين گونه» قرار دهد، و آنها را در دينا و آخرت همراه آن حضرت بدارد: «اللهم اجعل محياى محيا محمد و آل محمد ، و مماتى ممات محمد و آل محمد … و ان يجعلنى معحكم فى الدنيا و الاخرة».

به اميد به اينكه خداوند متعال توفيق زيارت حضرتش را در دنيا و شفاعتش را در روز قيامت نصيب ما گرداند، به آثار و بركاتى كه زيارت سيدالشهدا (ع) به دنبال دارد مى‏پردازيم:

1- آرامش بخشيدن به زائر

قبل از آنكه به آثار و بركاتى كه برگرفته از روايات اسلامى است اشاره كنيم ، اين نكته لازم به ذكر است كه زيارت مرقد شريف امام حسين (ع) مانند ساير ائمه ، به مردمان و زيارت كنندگانش ، نوعى آرامش و اطمينان مى‏بخشد . در اين عصر كه انسان را موجودى مضطرب مى نامند، و پيوسته دست به گريبان با پديده‏هايى چون ترديد، ناكامى، تشويش، ترس و ناسازگارى با محيط و زندگى ماشينى و محروميت و جنگ و حتى كنار نيامدن خود است، و هر روز شاهد كاهشها و فرسايشها است و نمى تواند از اضطراب در امان بماند ، اين زيارت مرقد مردان خدا و پيشوايان دين است كه به انسان آرامش خاطر مى دهد.

در زيارت يك نوع كشش و نياز الزام آورى انسان را وا مى‏دارد كه فشارها و فريادهاى درونى را از راهى خارج كند . زائر آن مرقد شريف در پرتو دعا و گفتگو با پاكان و استمداد از ارواح پاك مقربان درگاه الهى، نيرو گرفته و نابسامانيها را با توسل بدانها برخود هموار مى سازند ، و خستگى‏ها و فشارهاى وارد بر روان ، و نيز اضطرابها و يأسها را از خودمى زدايند و به آرامش و اطمينانى براى ادامه زندگى دست مى‏يابند.

2- در امان خدا بودن

به امام صادق (ع) عرض كردند: كمترين اثرى كه براى زائر قبر امام حسين (ع) چيست؟ فرمود: «كمترين تأثيرش اين است كه خداوند متعال، او و خانواده و مالش را حفظ مى كند تا به سوى اهل خويش برگردد ،و چون روز قيامت فرا رسد، خداوند حافظ او خواهدبود ».(2)

3- زائر خدا محسوب شدن

زيد بن شحام گويد: به امام صادق (ع) عرض كردم : براى زائر قبر امام حسين (ع) چه مى‏باشد؟ فرمود: «همانند كسى است كه خدا را در عرش ديدار نموده باشد». گفتم: براى كسى كه يكى از شما را زيارت كند چه مى‏باشد؟ فرمود:

«همانند كسى است كه رسول خدا (ص) را زيارت نموده است » . (3)

4- برآورده شدن حاجات و دفع پريشانى

امام صادق (ع) فرمود: «همانا نزد شما قبرى است كه هيچ فرد پريشانى نزد آن نمى‏آيد مگر آنكه خداوند از او دفع پريشانى نمايد و حاجتش را برآورد» . (4)

و نيز به ابوصباح كنانى فرمود: «همانا نزد شما قبرى است كه هيچ فرد پريشانى نزد آن نمى‏رود مگر آنكه خداوند از او پريشانى را دفع نموده و حاجتش را برآورده مى نمايد، و همانا نزد او چهار هزار فرشته هستند كه از هنگام شهادتش آشفته و غم آلود تا روز قيامت بر او مى‏گريند. هر كس او را زيارت كند، وى را تا خانه‏اش بدرقه مى‏كنند، و هر كه مريض شود به عيادتش مى‏روند، و هر كه بميرد جنازه‏اش را تشييع مى‏كنند». (5)

5- زيادتى در عمر و رزق

امام باقر (ع) فرموده است : «شيعيان ما را به زيارت قبر حسين (ع) امر كنيد ، زيرا زيارت او موجب فزونى در رزق و طول عمر و دفع بلايا و ناگواريها مى‏شود » . (6)

6- آمرزش گناهان

امام صادق (ع) فرمود: «هر كس حسين (ع) را زيارت كند در حاليكه عارف به حق او بوده و به امامتش اقرار داشته باشد خداى سبحان ،گناهان گذشته و آينده‏اش را مى‏آمرزد». (7)

و جابر جعفى در ضمن يك حديث طولانى از امام صادق (ع) روايت كرده است كه فرمود: «چون از نزد قبر حسين (ع) بازگشتى ، ندا كننده‏اى تو را ندا مى‏دهد كه اگر آن را مى‏شنيدى ، تمام عمر را نزد قبر شريف حسين (ع) اقامت مى‏گزيدى. آن منادى گويد:خوشا به حال تو اى بنده خدا كه سود فراوان بردى و به سلامت (در دين ) دست يافتى. عمل از سربگير كه گناهان گذشته‏ات آمورزيده شد» . (8)

7- محسوب نشدن ايام زيارت از عمر زائر

امام صادق (ع) فرمود: «همانا ايام زيارت زائران حسين بن على (ع) از عمرشان محسوب نگشته و جزء حياتشان به شمار مى‏آيد» . (9)

8- حفاظت زائر در دنيا و آخرت

عبدالله بن هلال به امام صادق (ع) عرض كرد: فدايت شوم، كمترين نصيبى كه زائر امام حسين (ع) دارد، چيست ؟ فرمود: «اى عبد الله، كمترين چيزى كه براى او مى‏باشد، اين است كه خداوند او و خانواده‏اش را حفظ مى كند تا وى را به سوى خانواده‏اش باز گرداند، و چون روز قيامت فرا رسد، خداوند حافظ او مى‏باشد» . (10)

9- عنايت و توجه سيدالشهدا (ع)

امام صادق (ع) فرمود: «حسين در نزد پروردگارش … به زائرانش نظر مى كند . او نگاه مى كند كه چه كسى براى آن حضرت گريه مى كند، پس براى او طلب آمرزش كرده و پدرانش را مى‏خواند تا براى آن زائر دعا كرده و طلب آمرزش و مغفرت نمايند. سپس امام (حسين) مى فرمايد: اگر زائر من مى‏دانست كه خدا چه چيزى براى او عطا مى فرمايد شادى او بيشتر از جزع و بى‏تابى وى مى‏گرديد» . (11)

و امام حسين (ع) فرمود: «هر كس مرا در زندگانيش زيارت كند، پس از مرگش بازديدش خواهم كرد» . (12)

10- خير و بركت زياد

امام صادق (ع) فرمود: «اگر مردم مى‏دانستند كه چقدر خير و بركت در زيارت امام حسين (ع) وجود دارد ، براى زيارت كردنش با يكديگر مقاتله مى‏كردند، و هر آينه اموالشان را براى رفتن به زيارتش مى‏فروختند» (13)

و امام باقر (ع) فرمود: «اگر مردم مى‏دانستند كه زيارت قبر شريف حسين (ع) چه مقدار فضيلت و بركت دارد، از شوق زيارت جان مى سپردند و نفسهايشان از شدت حسرت بند مى‏آمد» (14).

11- برابرى زيارت قبر حسين (ع) با حج

عبدالله بن عبيد انبارى گويد: به امام صادق (ع) عرضه داشتم : فدايت شوم ، همه ساله وسايل تشرف به حج برايم فراهم نمى‏شود. فرمود: «چون قصد حج نمودى و اسباب برايت فراهم نگشت ، به زيارت قبر حسين (ع) برو، كه يك حج برايت نوشته مى شود و چون قصد عمره نمودى و وسايل مهيا نشد ، عزم زيارت قبر حسين (ع) نما، كه يك عمره برايت منظور مى شود»(15)

12- نام زائر در اعلى عليين ثبت مى‏شود

امام صادق (ع) فرمود: «هر كس به زيارت قبر حسين (ع) برود در حالى كه عارف به حق او باشد، خداوند نام او را در اعلى عليين مى‏نويسد» . (16)

13- غرق شدن در رحمت الهى

از امام صادق (ع) پرسيدند: ثواب كسى كه قبر امام حسين (ع) را زيارت كند، در حالى كه كبر و غرور نداشته باشد چيست ؟ فرمود: «برايش هزار عمره و حج مقبول نوشته مى شود . اگر شقى باشد، سعيد نوشته مى‏گردد، و پيوسته در رحمت الهى غوطه‏ور خواهد بود» . (17)

14- دعاى معصومين براى زائر

معاوية بن وهب از امام صادق (ع) نقل نموده كه فرمود: «اى معاويه، زيارت قبر حسين (ع) را از روى ترس وامگذار ، زيرا هر كه آن را ترك كند ، چنان دچار حسرت مى‏شود كه آرزو نمايد قبرش نزد او باشد . آيا دوست ندارى كه خداوند تو را در زمره كسانى به حساب آورد كه رسول خدا (ص) و على و فاطمه و امامان معصوم (ع) برايش دعا مى‏كنند؟» (18)

و نيز فرمود: «همانا فاطمه (س) دختر محمد (ص) نزد زائران قبر فرزندش حسين (ع) حضور يافته و براى گناهانشان طلب آمرزش مى‏كند». (19)

15- تجلى خدا

امام صادق (ع) فرمود: «به درستى كه خداى تبارك و تعالى، قبل از اهل عرفات ، براى زائران قبر حسين (ع) تجلى مى نمايد، حوايج آنان را بر آورده مى‏كند ، گناهانشان را آمرزيده و درخواستهايشان را به اجابت مقرون مى‏سازد ، و سپس متوجه اهل عرفات شده و در مورد آنان نيز اينگونه عمل مى‏كند». (20)

16- سعادت

امام صادق (ع) به عبدالملك خثعمى فرمود: «زيارت حسين بن على (ع) را ترك مكن و دوستانت را نيز به آن فرمان بده، تا خداوند بر عمرت افزوده و روزيت را زياد گرداند. خداوند سبحان زندگانى تو را در سعادت قرار خواهد داد، و نمى‏ميرى مگر سعادتمند ، و تو را در سلك سعادتمندان خواهند نوشت » . (21)

17- تأثير زيارت در روز عاشورا

امام صادق (ع) فرمود: «هر كس قبر حسين را در روز عاشورا زيارت كند ، همانند كسى است كه در برابر او به خون خود غلطيده باشد» .(22)

18- قرار گرفتن در جوار پيامبر و على و فاطمه (ع)

امام صادق (ع) فرمود: «هر كس مى‏خواهد در جوار پيامبر (ص) و على و فاطمه (ع) باشد، نبايد زيارت حسين بن على (ع) را ترك كند» (23).

19- تأثير زيارت در روز قيامت

امام صادق (ع) فرمود: «هيچ كس در روز قيامت نيست مگر آنكه آرزو مى‏كند كه اى كاش از زائرين امام حسين (ع) مى‏بود زيرا مشاهده مى‏نمايد كه با زائران حسين (ع) به واسطه مقامى كه در نزد پروردگار دارند، چگونه عمل مى‏شود» . (24)

و نيز فرمود: «هر كس دوست دارد در روز قيامت بر سر سفره‏هايى از نور بنشيند پس بايد از زائرين حسين بن على (ع) باشد» .(25)

و زرارة بن اعين گويد: «امام صادق (ع) فرمود: «زائرين حسين يك برترى نسبت به ساير مردم دارند» پرسيدم : برتريشان چيست ؟ فرمود: «چهل سال قبل از مردم وارد بهشت مى‏شوند در حالى كه ديگران هنوز در حال حساب هستند» . (26)

20- رهايى از شدايد قيامت

رسول گرامى اسلام (ص) فرمود: «من تعهد مى‏كنم كه در روز قيامت هنگامه رستاخيز ، ضمن ملاقات با زائر حسين (ع)، دستش را بگيرم و از مراحل هول‏انگيز و سختيهاى قيامت نجاتش بخشيده و او را به بهشت وارد كنم».(27)

21- نجات از آتش جهنم

امام صادق (ع) فرمود: «هر كس قبر حسين (ع) را به خاطر خداوند و در راه خدا زيارت نمايد، خداوند او را از آتش دوزخ آزاد مى‏سازد، و روز ترس بزرگ (قيامت) او را ايمن مى‏دارد . از خداوند نيز هيچ حاجتى از حوائج دنيا و آخرت را طلب نمى‏كند مگر آنكه به او عطا مى‏نمايد» (28).

اين آثار و آثار ديگرى كه به خاطر اجتناب از طولانى شدن مطلب ذكر نكرديم ، همگى به بركت وجود حضرت سيدالشهدا (ع) است كه اميدوارم هر چه زودتر توفيق زيارت مرقد مطهرش نصيب تمام عاشقان گردد.

پى نوشتها:

1. سورهء مائده , آيهء 39

2. ثواب الاعمال شيخ صدوق , ص 116

3. منتخب كامل الزيارات , ابن قولويه , ص 281

4. منتخب كامل الزيارات , ابن قولويه , ص 337

5. همان مأخذ.

6. همان مأخذ , ص 289

7. كافى , مرحوم كلينى , ج 4 ص 582

8. منتخب كامل الزيارات , ابن قولويه , ص 295

9. وسائل الشيعه , شيخ حر عاملى , ج 10 ص 322

10. منتخب كامل الزيارات , ابن قولويه , ص 247

11. امالى شيخ طوسى , ص 55

12. بحارالانوار , علامه مجلسى , ج 101 ص 16

13. منتخب كامل الزيارات , ابن قولويه , ص 87

14. سفينة البحار, محدث قمى , ج 1 ص 565

15. منتخب كامل الزيارات , ابن قولويه , ص 306

16. وسائل الشيعه , شيخ حر عاملى , ج 10 ص 324

17. منتخب كامل الزيارات , ابن قولويه , ص 328

18. منتخب كامل الزيارات , ابن قولويه , ص 199

19. منتخب كامل الزيارات , ابن قولويه , ص 204

20. منتخب كامل الزيارات , ابن قولويه , ص 346

21. منتخب كامل الزيارات , ابن قولويه , ص 292

22. وسائل الشيعه , شيخ حر عاملى , ج 10 ص 331

23. وسائل الشيعه , شيخ حر عاملى , ج 10 ص 230

24. وسائل الشيعه , شيخ حر عاملى , ج 10 ص 330

25. وسائل الشيعه , شيخ حر عاملى , ج 10 ص 331

26. بحارالانوار , علامه مجلسى , ج 44 ص 235

27. منتخب كامل الزيارات , ابن قولويه , ص 278

28. وسائل الشيعه , شيخ حر عاملى , ج 10 ص 324

موضوعات: فوائد بی نظیر زیارت کربلا در دنیا و آخرت  لینک ثابت
 [ 09:12:00 ب.ظ ]




فوائد بی نظیر تربت امام حسین(ع)

فضيلت و آثار و بركاتى كه براى تربت حسينى است ، براى هيچ تربتى و قطعه‏اى از قطعات زمين نيست . خاك كربلا قطعه‏اى از بهشت است كه خداوند قادر متعال به واسطه قدردانى از يك فداكار در راه دين كه تمام هستى خود را فدا كرده ، در آن خاك، بركت و فضيلت و شفا قرار داده است .

كربلايش قطعه‏اى از جنت است‏ باب نور و باب لطف و رحمت است‏

چرا تنها اين خاك داراى چنين ويژگيها و آثار و بركات است؟

بايد گفت : هر چيزى كه در اين عالم ، شرافت ظاهرى و يا معنوى پيدا مى‏كند، يا به خاطر انتساب آن به خداوند سبحان و شرافت ذاتى است، و يا به خاطر وقوع امر خارق العاده و مهمى است كه به آن شرافت و بركت داده است .

در تربت كربلاى سيدالشهدا (ع) هر دو امر محقق شده است ، زيرا خاك كربلا بنا بر رواياتى ، هم شرافت ذاتى و خدا دادى ، و هم امر عظيم و واقعه‏اى مهم در آنجا واقع گرديده كه آن شهادت حسين بن على (ع) و ياران وفادارش مى‏باشد ، لذا داراى فضيلت و آثارى خاص است .

آمده است كه چون بر قبر امام حسين (ع) آب بستند، پس از چهل روز آب فرو نشست و اثر قبر محو گرديد، يكى از اعراب بنى اسد آمد و از خاك قبضه قبضه برداشت و بوييد تا بر قبر حسين رسيد، و چون او را مى‏بوسيد گريه مى‏كرد و مى‏گفت : پدر و مادرم به فدايت ، چه اندازه خوشبويى كه قبر و تربت تو چنين خوشبو است ، سپس شروع كرد به سرودن : خواهند نهان سازند قبرش ز حبيبش‏ خوشبويى خاك قبر گرديده دليلش‏

آرى خاك مزار حسين (ع) سرمه چشم عاشقان و شيفتگانش بوده و ايشان را مجنون وار به سوى خود مى‏كشاند.

آثار و بركاتى كه مى توان براى تربت پاك حسينى برشمرد عبارتنداز:

1- تأثير تماس اعضاى بدن با تربت

يكى از آثار و بركات تربت سيدالشهدا (ع) اين است كه متبرك نمودن بدن و صورت با آن تربت شريف تأثير معنوى زيادى بر انسان خواهد گذاشت ، از اين رو از بعضى بزرگان دين و امامان معصوم نقل شده كه بعد از نماز ، بدن و صورت خويش را با مهر كربلا متبرك مى كنند. و نيز دستور داده‏اند كه قبل از خوردن تربت جهت شفا گرفتن، آن را بوسيده و با اعضاى بدن تماس داده شود.

امام صادق (ع) فرمود: «خداوند متعال تربت جدم حسين (ع) را شفاى هر درد، و ايمنى از هر خوفى قرار داده است؛ پس هرگاه يكى از شما خواست از آن خاك تناول كند، ببوسد و آن را به چشم گذارد و بر ساير اعضاى بدنش تماس دهد…» (1)

2- سجده بر تربت

يكى ديگر از بركات و آثار خاك مزار امام حسين (ع) اين است كه سجده بر آن تربت پاك حجابهاى ظلمانى را كنار زده و در توجه حق تعالى به نمازگزار مؤثر است . امام صادق (ع) در اين باره مى‏فرمايد: «همانا سجود بر تربت حسين (ع) حجابهاى هفتگانه را پاره مى كند»(2)

لازم به ذكر است كه مراد از «حجاب» در كتاب و سنت ، همان حجابهايى است كه بين بنده و خالق حايل شده و او را از شهود خداوند محجوب مى سازد كه در مرحله اول، حجابهاى ظلمانى و در مرحله دوم ، حجابهاى نورانى بر طرف مى‏شود اما مراد از حجابهاى هفتگانه ، ظاهراً حجابهاى ظلمانى است . سجده بر تربت حضرت سيدالشهدا(ع) اين خاصيت را دارد كه در صورت معرفت به حق حضرت و ولايت او، حجابها را دريده و راهگشاى وصول به كمالات انسانى باشد.

سجده بر خاك سركوى تو آرند خلايق‏ جان فداى تو كه هم قبله و هم قبله نمايى‏

و اما در خصوص اينكه در ميان شيعه معمول است از خاك مقدس كربلا يعنى تربت كنار قبر سيدالشهدا (ع) خاك برداشته و با آن مهر درست كرده و غالباً در نماز، به آن سجده مى‏كنند بدين خاطر است كه از خاك زمين بوده و به تمامى خاكها مى‏توان سجده كرد، و از طرفى خاك كربلا به لحاظ شهادت امام حسين (ع) و ياران باوفايش شرافت پيدا كرده است ، به طورى كه اهل بيت (ع) نيز به ما فرموده‏اند در هر نمازى كه سجده بر تربت كربلا باشد خداوند آن نماز را به خاطر آن حضرت قبول مى‏كند. چنانكه حضرت صادق (ع) از خاك كربلا درون كيسه‏اى ريخته و در سجاده همراه داشت، در هنگام نماز آن كيسه را باز مى‏كرد و بر آن سجده مى‏نمود.

3- شفا يافتن

از جمله آثار و بركات قطعى تربت پاك سيدالشهدا (ع) شفا بودن آن براى دردهاو آلام انسان است . رواياتى كه دلالت بر اين امر دارند به سه دسته تقسيم مى‏شوند:

دسته اول : رواياتى است كه شفا بودن را براى تربتى كه از خود قبر شريف برداشته شود مخصوص كرده است ، چنانكه امام صادق (ع) فرمود: «به درستى كه نزد سر حسين (ع) تربت سرخى است كه شفاى هر دردى غير از مرگ مى باشد» (3)

دسته دوم : رواياتى است كه با تعبيرات مختلف توسعه‏اى از بيست ذراع تا پنج فرسخ و يا ده ميل را براى آن قائل است . چنانكه امام صادق (ع) فرمود: «حريم مزار حسين (ع) پنج فرسخ از چهار جانب قبر است »(4)

دسته سوم : رواياتى است كه به طور مطلق جنبه شفا بودن تربت را مطرح نموده‏اند . چنانكه امام صادق (ع) فرمود: «خاك مزار امام حسين (ع) براى هر دردى شفاست». (5)

تا شفا بخشد روان و جسم هر بيمار را در حريم وصل خود خاك شفا دارد حسين‏

و نيز امام رضا (ع) فرمود: «خوردن گل، مانند خوردن مردار و خون و گوشت خوك، حرام است مگر گل مزار حسين (ع) ، بدرستى كه در آن شفاى هر درد و امنيت از هر ترسى است» (6)

حكايت: عالم زاهد پرهيزگار حجةالاسلام و المسلمين مرحوم آقاى حاج شيخ محمد حسن عالم نجف آبادى قدس سره نقل فرمودند: «من در زمان مرجعيت مرحوم آية الله آخوندى خراسانى (ره) كه در نجف اشرف مشغول تحصيل بودم مريض شدم و اين بيمارى مدتى طول كشيد و پرستارى مرا بعضى از طلاب در همان حجره مدرسه بر عهده داشتند . پس از چندى بيمارى من به قدرى شديد شد كه اطبا از شفا يافتنم مأيوس شدند و ديگر براى معالجه‏ام نيامدند، و من در حال تب شديد گاهى بيهوش مى‏شدم و گاهى به هوش مى آمدم.

يكى از رفقا كه مرا پرستارى مى‏كرد شنيده بود كه عالم زاهد مرحوم آية الله آقاى حاج على محمد نجف آبادى قدس سره مقدارى از تربت اصلى حضرت سيدالشهدا (ع) را دارد. او به منزل معظم له رفته و از وى خواسته بود كه قدرى از آن تربت را بدهد كه به من بخورانند تا شفا يابم. ايشان فرموده بود : من به قدر يك عدس تربت دارم و آن را گذاشته ام كه بعد از مرگم در كفنم بگذارند . آن آقا ناراحت شده و گفته بود : حالا كه ما از همه جا مأيوس شده و به شما پناه آورده‏ايم شما هم از دادن تربت خوددارى مى‏كنيد؟ اين بيمار در حال احتضار است و مى‏ميرد.

مرحوم آية الله آقاى حاج على محمد، دلش به حال بيمار سوخته و قدرى از آن تربت كه از جان خودش عزيزترش مى داشت به آن شخص داده بود . تربت را با آب مخصوصى كه وارد شده در آب حل كرده و به حلق من ريخته بودند . من كه در حال بيهوشى به سر مى‏بردم ، ناگهان چشمان خود را باز كرده و ديدم رفقا اطراف بسترم نشسته‏اند ، خوب دقيق شدم و آنان را شناختم و قصه تربت را كه به حلقم ريخته بودند برايم شرح دادند.

كم كم در خود احساس نيرو و نشاط كردم و حركتى به خود داده نشستم ، ديدم نشاط بيشترى دارم برخاستم و ايستادم ، و چون يقين كردم كه به بركت ترتبت مقدس امام حسين (ع) شفا يافتم حال خوشى پيدا كردم و به رفقا گفتم : از شما خواهش مى كنم كه از حجره بيرون برويد، چون مى‏خواهم زيارت عاشورا را بخوانم رفقا از حجره بيرون رفتند و من درب حجره را بستم و بدون احساس ضعف با آن حال خوشى كه قابل و صف كردن نيست مشغول خواندن زيارت حضرت سيدالشهدا (ع) شدم » (7)

آرى ، شفاى بيماران به وسيله تربت آن حضرت يكى از بركاتى است كه خداوند متعال در عوض شهادت امام حسين (ع) به وى عطا فرموده است .

تربتت راز شفاى همه درد است حسين تن و جان را نبود مثل تو آگاه طبيب‏

4- تأثير كام برداشتن اطفال با تربت

كام برداشتن اطفال با تربت امام حسين (ع) موجب ايمنى كودك مى شود چنانكه امام صادق (ع) فرمود:

«كام فرزندانتان را با تربت حسين (ع) باز كنيد كه آن امان است » (8)

5- تأثير تربت حسين ، همراه جنازه

صاحب كتاب «مدارك الاحكام» مى نويسد: در زمان حضرت صادق (ع) زن زاينه‏اى بود، بچه‏هايى كه از زنا بدنيا مى آورد در تنور مى‏انداخت و مى‏سوزانيد. وقتى كه مرد، پس از غسل و كفن او را به خاك سپردند ، اما زمين جنازه‏اش را بيرون انداخت .جاى ديگر او را دفن كردند باز زمين او را نپذيرفت تا سه مرتبه ، آنگاه مادرش به امام صادق (ع) متمسك شد: اى پسر پيغمبر به فريادم برس.

فرمود: كارش چه بود ؟ عرض كردند زنا و سوزاندن بچه‏هاى حرامزاده . فرمود: هيچ مخلوقى حق ندارد مخلوقى را بسوزاند، سوزاندن به آتش مخصوص خالق است عرض كرد حالا چه كنم؟ فرمود: مقدارى از تربت حسين (ع) با او در قبر بگذاريد . تربت حسين (ع) امان است . همراهش گذاشتند زمين او را پذيرفت.

در توقيع مبارك حضرت حجة بن الحسن (عج) نيز اذن داده شده است . يكى از شيعيان به حضرت (در زمان غيبت صغرى توسط نايب خاص حضرت ) مى‏نويسد: آيا جايز است ما تربت حسين (ع) را با ميت در قبر بگذاريم ، يا با تربت حسين روى كفن بنويسيم؟

حضرت در پاسخ مرقوم مى‏فرمايند: هر دو كار پسنديده است . البته بايد رعايت احترام تربت بشود . مهر يا تربت، مقابل يا زير صورت ميت باشد ، بلكه به بركت خاك قبر حسين (ع) قبر ميت محل امنى از هر بلا و آفت و عذابى گردد (9)

6- تسبيح تربت

از حضرت صاحب الزمان (عج) روايت شده كه فرمود: «هر كس تسبيح تربت امام حسين (ع) را در دست گيرد و ذكر را فراموش كند، ثواب ذكر براى او نوشته مى‏شود». (10)

و امام صادق فرمود: «يك ذكر يا استغفار كه با تسبيح تربت حسين (ع) گفته شود برابر است با هفتاد ذكر كه با چيز ديگر گفته شود»(11)

پى نوشتها:

1- وسائل الشيعه , شيخ حر عاملى , ج 4 ص 1033
2- كافى , مرحوم كلينى , ج 4 ص 588
3- كامل الزيارات , ابن قولويه , ص 272
4- مكارم الاخلاق , طبرسى , ج 1 ص 360
5- كافى , مرحوم كلينى , ج 1 ص 360
6- تهذيب الاحكام , شيخ طوسى , ج 6 ص 74
7- نقل از كتاب سيد الشهدا آيت الله شهيد دستغيب , ص 166
8- وسائل الشيعه , شيخ حر عاملى , ج 4 ص 1033
9- وسائل الشيعه , شيخ حر عاملى , ج 4 ص 1033
10- بحارالانوار , علامه مجلسى , ج 44 ص 280
11- نقل از كتاب درسى كه حسين (ع ) به ما آموخت شهيد هاشمى نژاد, ص 451

موضوعات: فوائد بی نظیر تربت امام حسین(ع)  لینک ثابت
 [ 09:09:00 ب.ظ ]




فضيلت كربلا بر مكه

امام صادق عليه السلام فرمودند:

مكه سخن گفت به كرامت هاى خداوند تفاخر نمود و گفت : كيست مانند من و حال آنكه خانه خدا روى من بنا شده و مردم از اطراف به جانب من مى آيند، چون مكّه تفاخر نمود وحى شد، كه اى مكّه بجاى خود باش ، نيست فضل خانه كه سبب فضل تو است در جنب فضل كربلا، مگر به مانند سوزنى كه در دريا فرو برند، پس چه اندازه آب از دريا برميدارد،
و اگر خاك كربلا نبود تو را فضيلت نميدادم ، و اگر آن شخص (امام حسين عليه السلام ) كه در آنجا مدفون است نبود نه تو را و نه خانه را خلق مى كردم پس بجاى خود باش و تواضع و خشوع نما، و تكبّر مكن بر كربلا و الّا تو را به جهنّم خواهم انداخت . (1)

متن عربی این حدیث :عن الصّادق عليه السلام انّ ارض الكعبة قال مَن مِثلى و قد بنى بيت اللّه على ظهرى ياتينى النّاس من كل فجّ عميق و جعلت حرم اللّه و امنه ، فاوحى اللّه اليها كفّى و قرّى ما فضل ما فضّلت به فيها اعطيت ارض كربلا الّا بمنزلة الّا برّة غمت فى البحر فحملت من مأ البحر و لولا تربة الحسين عليه السلام ما فضّلتك و لولا ما ضمّنة كربلا لما خلقتك و لا خلقت الذّى افتخرت به فقرىّ و استقرّى و كونى دنيا متواضعا ذليلا مهيمنا غير مستنكف و لا مستكبر لارض كربلا والّا مسخنده و هويت بك فى نار جهنّم .

23.jpg

و قال على بن الحسين عليه السلام اتّخذ اللّه ارض كربلا حرما قبل ان يتّخذ مكّة حرما باربعة عشرين الف عام و انّها تزهر لاهل الجنّة كالكوكب الدّرى (2)

امام سجّاد عليه السلام فرمودند:

خداوند زمين كربلا را حرم قرار داد 24 هزار سال قبل از آنكه مكّه را حرم قرار دهد، و آن زمين ميدرخشد براى مردم بهشت مانند ستاره درخشان .
و عن ابى جعفر عليه السلام قال خلق اللّه كربلا قبل ان يخلق الكعبة باربعة عشرين الف عامٍ و قدّسها و بارك عليها فما زالت قبل ان يخلق اللّه الخلق مقدّسة و مباركة و لاتزال كذلك و جعلها اللّه افضل الارض فى الجنّة .
و امام باقر عليه السلام مى فرمايد: خداوند كربلا را خلق كرد 24 هزار سال قبل از آنكه كعبه را خلق نمايد و آن زمين را مقدس نمود و بركت داد و قبل از آن خلق ننموده بود مقدّسى و مباركى مانند آن زمين و خداوند زمين كربلا را در بهشت افضل زمينها قرار داده است .(3)

پی نوشتها :
1- خصائص الحسينيه ص 327.
2- بحار الانوار ج 10 - تحفة الزّائر
3- كشكول النور ج 1 ص 14

موضوعات: فضيلت كربلا بر مكه  لینک ثابت
 [ 09:08:00 ب.ظ ]




درجات کربلا

زمين کربلا پنج درجه دارد.

درجه اوّل - از آب و خاک است مثل باقي زمين ها و اراضي که درخت و گياه در آن ميرويد و زراعت ميشود. درجه دوّم - مقام فيض و رحمت است، که از اين خاک مقدّس بواسطه قبول نمودن آن خضوع و انکسار را، در عالم تکليف تکويني، بنا به حديث (و لا من ارض و لا مإ الّا عوقب لترک التواضع) که چنان فضيلت و رحمت در آن تربت پاک قرار فرموده اند که همه عوالم امکان از آن تربت اقدس بهره و فيض ميبرند، بلکه فضائل و مناقب آن زمين مقدّس برتري دارد بر تربت مراقد همه ائمّه اطهار عليه السلام به مرقد انور حضرت محمّد (ص) زيرا که چند فضيلت در تربت حضرت سيّد الشّهداء عليه السلام هست که در تربت هيچ پيغمبري و وصّي او نيست و در تربت هاي سائر ائمّه عليه السلام نيز نيست. درجه سوّم - کربلا محل اندوه و محنت است و هر يک از مقرّبين درگاه الهي و انبياء و اؤلياء و اوصيّاء در وقت ورود به آن زمين فيض نزديک مي شود مهموم و اندوهگين مي باشند چنانکه حضرت صادق عليه السلام در خصوص زائرين آن مظلوم مي فرمايد: که زائر بايد تشنه و گرسنه و ژوليده مو و خاک آلوده و گريان و مهموم باشد.

21.jpg

تأسّيا له و للمستشهدين بکربلا و اهل بيته المظلومين المهمومين. درجه چهارم - کربلا نعيم جنّات است، زيرا که همه بهشت را خداوند متعال از نور مقدّس و منوّر مدفون کربلا، خامس آل عبا عليه السلام خلق نموده است، و حضرت امام صادق عليه السلام در خصوص ترک کنندگان زيارت آن سرور فرموده است: مَن تَرَکَ زيارَة الحسين عليه السلام و هو يزعم شيعة فليس هو الشيعة و ان کان من اهل الجنّة هو ضيفان اهل الجنّة.

ترجمه: امام صادق عليه السلام فرمودند: هر کس ترک کند زيارت امام حسين عليه السلام را و در حالي که خيال کند از شيعيان ماست، بلکه او شيعه ما نيست و اگر هم وارد بهشت شود، ميهمان اهل بهشت خواهد بود، (نه صاحب خانه).

رسول خدا (ص) مي فرمايد:

اِنّي اَشِمُ رائِحَة الجَنَّة مِن الحسين عليه السلام،

يعني، همانا از حسين عليه السلام بوي بهشت را استشمام مي کنم.

پس بر طالبين بهشت لازم است که داخل کربلاي ظاهري شوند و او از باب خاصّه آن که عبارت از بکاء و اقامه مجالس عزا بشود تا در يوم النّشور به مقام قرب و مصاحبت آن بزرگوار در جناب النّعيم باشد.

درجه پنجم: رضوان اللّه يعني مکان خوشنودي که فوق همه نعمتها و راحتها و فيضهاست زيرا که تربت پاک بنا بخضوع که در عالم تکوين قبول نمود داراي نور الانوار همه انوار شده و خداوند عالم آن تربت طاهره را که باعث ضياء و روشنائي همه فرموده و مکان و مقام پيامبران اولوالعزم در بهشت عنبر سرشت در تربت کربلا خواهد شد، و همين خاک کربلا است که در مقام فخر و مباهات فرياد مي نمايد:

اِنّاارض اللّه المقدّسة المبارکة.

من همان زمين مقدّس و مبارک خدا هستم. با اعتقاد پاک دفن شده گان آن خاک از بيم و هراس يوم الحساب آسوده و مطمئن شده و بدون حساب داخل بهشت و ساکن حُسن المأب ميشوند.

بلکه بر روايت حضرت صادق عليه السلام حتي هر خر و اشتري که در کربلا بميرد به بهشت مي رود. [1] .

پی نوشتها :

[1] کنز الغرائب - سفينة النّجاة ص 63.

منبع: داستانهايي از زمين کربلا ؛ ر- يوسفي

موضوعات: درجات کربلا  لینک ثابت
 [ 09:07:00 ب.ظ ]


...


موضوعات: آداب هدیه دادن را بیاموزیم, شهدا  لینک ثابت
[شنبه 1394-12-22] [ 11:30:00 ب.ظ ]


...


 

 





در سینه‌ام دوباره غمی جان گرفته است

« امشب دلم به یاد شهیدان گرفته است »

تا لحظه‌ای پیش دلم گور سرد بود

اینک به یمن یاد شما جان گرفته است

 

 

 

 

موضوعات: آداب هدیه دادن را بیاموزیم, شهدا  لینک ثابت
 [ 11:30:00 ب.ظ ]




ای شهید

ای روشنای خانه امید، ای شهید
ای معنی حماسه جاوید، ای شهید
چشم ستارگان فلک از تو روشن است
ای برتر از سراچه خورشید ای شهید
« زهره » به نام توست غزلخوان آسمان
با یاد توست مشعل « ناهید » ای شهید
« قد قامت الصلاه » به خون تو سکه زد
در گسترای ساحت تحمید ای شهید
تیغ سحر زجوهره خونت آبدار
گشت و شکست لشکر تردید، ای شهید
آئینه‌دار خون تو اند آسمانیان
رنگین‌کمان به شوق تو خندید ای شهید
ایمن شدند دین و وطن تا به رستخیز
فارغ شدند زآفت تهدید، ای شهید
در فتنه‌خیز حادثه‌ها جان پناه ماست
بانگی که در گلوی تو پیچید، ای شهید
صرافی جهان زتو گر نقد جان گرفت
جام شهادتش به تو بخشید، ای شهید
نام تو گشت جوهر گفتار عارفان
« عارف » زبان گشوده به تأکید، ای شهید

کتاب حماسه های همیشه

 

موضوعات: آداب هدیه دادن را بیاموزیم, ای شهید  لینک ثابت
 [ 11:30:00 ب.ظ ]




 

بسم الله الرحمن الرحیم

22 اسفند سالروز صدور فرمان امام خمینی (ره) مبنی بر تاسیس بنیاد شهید انقلاب اسلامی گرامی باد.

«بنیاد شهید از همه بنیادها افضل است برای این که شهید از همه افراد افضل است ».

بنیاد شهید در 22 اسفند سال 1358، به فرمان امام (ره) تاسیس شد و دارای شخصیت حقوقی و استقلال مالی و اداری است و امور آن طبق مقررات و قوانین مربوط به نهادهای عمومی غیردولتی و در چهار چوب اساسنامه مصوبه و آیین نامه های مربوط زیر نظر رئیس جمهور و نظارت عالیه مقام معظم رهبری اداره می شود.

احیا ، حفظ و ترویج فرهنگ ایثار و شهادت طلبی ، زنده نگه داشتن یاد شهیدان و حفظ آثار آنان ، تجلیل و تکریم از خانواده های معظم شهیدان ، جدیت در امور فرهنگی خانواده های شاهد ، خوداتکایی و قانونمند کردن ارایه خدمات به آنان و بسیج امکانات نظام به منظور پراکندن عطر ملکوتی شهادت در جامعه ، محور فعالیت های این نهاد مقدس است. البته سابقه اولیه این نهاد به دوران آغاز قیام امام (ره) به سال 1342، باز می گردد. بعد از قیام خونین پانزده خرداد 1342 گروهی از روحانیون انقلابی و مبارز و افراد نیکوکار به دستور امام (ره) ماموریت یافتند تا به خانواده های شهدا رسیدگی کنند ، که این کار در طول سال های مقاومت و مبارزه ادامه یافت و در سال های57 - 1356، دامنه وسیع تری پیدا کرد. بعد از پیروزی انقلاب ، برای سامان دادن بیشتر به امور شهدا و خانواده های آنان ، با فرمان امام (ره) بنیاد آغاز به کار کرد که با آغاز جنگ تحمیلی و بیشتر شدن تعداد شهیدان ، وظیفه و تکلیف بنیاد شهید سنگین تر شد.

ساختار سازمان بنیاد

ریاست بنیاد با حکم رهبری ، در مقام نماینده ولی فقیه و با حکم ریاست جمهوری در مقام رئیس بنیاد به مدت 4 سال منصوب می شود و از طریق معاونت های فرهنگی ، پژوهش و تبلیغات ، تعاون و امور مجلس ، اداری و مالی و برنامه ریزی و دفاتر ستادی ، شامل: دفتر ریاست و روابط عمومی ، اداره کل حراست ، دفتر امور مشاورین ، دفتر بازرسی، دفتر امور بین الملل و دفتر هیئت مرکزی گزینش از طریق ادارات کل استان ها و 242 اداره در سطح کشور ، هدایت عالیه و اداره امور بنیاد شهید را به عهده دارد.

اهداف و رسالت ها

مجموعه اهداف و رسالت های بنیاد به طور اختصار عبارتند از :

- احیا ، حفظ و گسترش فرهنگ ایثار و شهادت به عنوان ضامن بقای مکتب نجات بخش اسلام و تشیع و به عنوان سلاح کسب استقلال و استمرار جمهوری اسلامی و موثرترین ابزار حفظ عزت جامعه و تمامیت ارضی کشور.

- زنده نگه داشتن یاد و نام شهیدان و حفظ آثار آنان و اجرای فرامین امام (ره) در خصوص رسیدگی شایسته و همه جانبه به امور خانواده های شاهد.

- تکریم و تجلیل از یادگاران عزیز شهدا ، مفقودین و اسرا.

- تبیین حق عظیم شهیدان و خانواده های آنان.

موضوع کار بنیاد عبارت است از:

شهادت، شهید و خانواده شهید و قلمرو آنها در رابطه با پراکنده کردن عطر«شهادت » در کل جامعه و در مورد شهید تمامی «شهدای اسلام » و در مورد خانواده شهید «تمامی شهدای انقلاب اسلامی » است.

«خدمت در بنیاد شهید در راس خدمتهاست ».

اهم وظایف بنیاد شهید انقلاب اسلامی

الف) در قبال شهادت:

1- تبیین مفهوم و فلسفه شهادت و ایثار و برنامه ریزی و گسترش تحقیقات در این زمینه.

2- برنامه ریزی و تلاش به منظور احیاء و ترویج فرهنگ شهادت و ایثار و پراکنده کردن عطر شهادت در جامعه به عنوان بالاترین ارزش الهی با بسیج کلیه تشکیلات و امکانات نظام و جامعه اسلامی به ویژه نهادهای فرهنگی، هنری، آموزشی و مطبوعاتی.

3- تحقیق و شناسایی عوامل و موجبات تقویت کننده فرهنگ شهادت طلبی و برنامه ریزی در جهت ترویج آنها و کشف موانع و عوامل بازدارنده و تضعیف کننده فرهنگ شهادت و تلاش برای افشاء و ازاله آنها.

ب) در قبال شهید:

تجلیل و تکریم از مقام والای شهداء و زنده نگهداشتن یاد و نام آنان با بسیج امکانات و تشکیلات نظام و جامعه اسلامی، از راه هایی هم چون:

1- معرفی آثار فرهنگی، ادبی، هنری وصایا و سیره معنوی و فضایل پسندیده آنان وتعبیه جذاب این آثار در صحنه فرهنگ و ادبیات و کتب آموزشی و درسی.

2- ایجاد موزه های شاهد به منظور حفظ و نگهداری آثار برجسته آنان.

3- برگزاری مراسم سالگرد شهداء با الهام از مکتب عاشورای حسینی.

4- برنامه ریزی و تلاش به منظور تحقق بیان عرفانی، الهی حضرت امام خمینی(س) که «تربت پاک شهیدان است که تا قیامت مزار عاشقان و عارفان و دل سوختگان ودارالشفای آزادگان خواهد بود.» و تلاش در جهت حفظ منزلت و محوریت مزار شهداء به عنوان مرکز مراسم مذهبی رسمی ومردمی و حفظ و نگهداری گلزار شهداء با همکاری مشارکت شهرداری ها و سازمان های ذیربط.

5- آراستن فضای فیزیکی کشور به زینت یاد، نام و چهره و آثار شهدا و نامگذاری معابر و میادین و اماکن دولتی و عمومی به نام آنان.

ج) در قبال خانواده شاهد:

1- پیگیری امور فرهنگی تربیتی و آموزشی فرزندان شاهد و زمینه سازی رشد وتعالی روحی، اخلاقی و تخصصی آنها به منظور پذیرش مسوولیت های اجتماعی و به دست گرفتن «امور جامعه » از طریق:

تهذیب و کسب معنویت اسلامی و ارتقاء معرفت دینی و بهره وری استعدادهای الهی آنان.

تقویت اراده و روحیه تلاش و مجاهدت و خوداتکایی در آنان.

تلاش در جهت ایجاد تسهیلات لازم برای ارتقاء علمی، تحقیقی، آموزشی و مهارتی فرزندان شاهد به منظور حصول به مدارج عالیه تحصیلات و اداره آنها از کودکستان تادانشگاه به بهترین وجه با همکاری مراجع ذیربط.

تقویت روحیه خدمت مستمر به اسلام ناب محمدی(ص) و حمل بار امانت شهدا.

تقویت روحیه مبارزه با کج فکری ها، تحجرها و مقدس مآبیها و اسلام امریکایی ومرفهین.

2- تلاش به منظور بسیج جامعه و نظام اسلامی در ارج گذاری و تکریم ازخانواده های معظم شاهد به عنوان الگوهای متعالی جامعه.

3- تلاش مستمر در تحکیم ارتباط معنوی خانواده ها با شهدای گرانقدر انقلاب اسلامی و آرمان های مقدس آنها و آماده نمودن آنان برای «حمل بار امانت » وپاسداری از «میراث عزت و راه و رسم فداکاری » شهیدان و حضور در صحنه های دفاع از ارزش های متعالی اسلام.

فعالیت های فرهنگی بنیاد

متعاقب صدور فرمان مورخ 6/1/1365 امام (ره) مبنی بر رسیدگی بیشتر به امور فرهنگی یادگاران شاهد ، شورای طرح و برنامه شاهد ، متشکل از نماینده ولی فقیه و رییس بنیاد ، وزرای فرهنگ و آموزش عالی ، بهداشت ، درمان و آموزش پزشکی و آموزش و پرورش ، نسبت به تدوین اساسنامه اقدام کردند. متعاقباً ستادهای ویژه ای از قبیل شورای طرح و برنامه ریزی ، ستاد امور تحصیلی فرزندان شاهد در بنیاد شهید و وزارتخانه های ذیربط پیش بینی و سازماندهی شد و برای بهینه ساختن فعالیت های فرهنگی و تداوم پیگیری جدی آن ها ، لزوم تشکیلات مستقل در بنیاد شهید موضوعیت یافت و برای این منظور درسال 1372، معاونت فرهنگی تاسیس گردید و به تدریج با تغییر صعودی هرم سنی فرزندان شاهد و شرایط و موقعیت آن ها ، تحولاتی را در ساختار تشکیلاتی خود ایجاد کرد که هم اکنون در قالب چهار اداره کل ( آموزش عمومی ، آموزش عالی ، پرورشی و مددکاری و مشاوره ) امور فرهنگی همسران و فرزندان معظم شهدا را برنامه ریزی ، سازماندهی و اجرا می نماید.

شهادت فنا شدن انسان برای نیل به سرچشمه نور و نزدیک شدن به هستی مطلق است. شهادت عشق به وصال محبوب و معشوق در زیباترین شکل است.

موضوعات: گیاهانی که در قرآن از آن یاد شده!, ۲2 اسفند سالروز صدور فرمان امام خمینی (ره) مبنی بر تاسیس بنیاد شهید انقلاب اسلامی  لینک ثابت
 [ 09:52:00 ب.ظ ]





فضایل شهادت

1- شهادت آرزوی اولیاء

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله فرمود:

قسم به آنکه جانم به دست اوست((اگر نبود اینکه جمعی از مومنین خوش ندارند)) دوست داشتم که در راه خدا نه یکبار و دوبار، که چندین بار زنده گشته و بار دیگر کشته گردم.

صحیح بخاری، ج4، ص21، باب تمنی الشهاده

-2 روزی شهادت

حضرت علی علیه السلام فرمود:

خدایا، ای پروردگار آسمان برافراشته … اگر ما را بر دشمنان پیروز گرداندی، از ستم و تجاوز دورمان دار و بر حق استوارمان گردان و اگر دشمنان بر ما پیروز شدند، شهادت را روزیمان فرما و از فتنه بازمان دار.

نهج البلاغه، خطبه170

-3فرجام سعادت و شهادت

حضرت علی علیه السلام فرمود:

من از خدا به گشایش رحمت و بزرگی قدرتش(بر آنکه هر چه بخواهد عطا می کند) می خواهم که پایان زندگی من و تو را به نیکبختی و شهادت قرار دهد.

نهج البلاغه نامه53

-4شهادت در راه خدا

حضرت علی علیه السلام در دعای خود به هاشم بن عتبه فرمودند:

خداوندا، شهادت در راهت را و همراهی با پیامبرت را به او روزی کن.

نهج السّعاده، ج2، ص108

-5 همسایگی با شهدا

حضرت امام علی علیه السلام فرمود:

از خداوند جایگاه شهیدان و زندگی با سعادتمندان و همراهی با پیامبران را طلب می کنم.

نهج البلاغه، خطبه23

-6عشق به شهادت

حضرت امیر المومنین علیه السلام فرمود:

پس بخدا قسم من بر حقّم و دوستدار شهادت.

شرح نهج البلاغه، ج6، ص99 و 100

-7امید شهادت در جبهه

حضرت امام علی علیه السلام فرمود:

به خدا قسم اگر آرزوی شهادت را در پیکار با دشمن نمی داشتم،(که ای کاش زودتر فراهم آید) بر مرکب خود سوار می شدم و از میان شما کوچ می کردم و تا باد شمال و جنوب بوزد(برای همیشه) در جستجوی شما نمی پرداختم.

شرح نهج البلاغه، ج7، ص285، خطبه118

 

موضوعات: اهمیت فرستادن صلوات همراه باجمله عجل فرجهم, فضایل شهادت  لینک ثابت
 [ 09:48:00 ب.ظ ]




-5پاداش عمل شهید

خداوند در چند مورد به پاداش بزرگ و ضایع نشدن عمل شهید در قرآن اشاره فرموده است. از جمله:

و الذین قتلوا فی سبیل الله فلن یضلَّ اعمالهم سیهدیهم و یصلح بالهم و یدخلهم الجنة عرفها لهم.

آیات 6-4 سوره محمد

یعنی کسانی که در راه خدا کشته شدند، خداوند هرگز اعمالشان را ضایع نگرداند و آنان را به سعادت هدایت کند و امورشان را اصلاح نماید و به بهشتی که قبلاً مقامات آن را به آنها شناسانده است، واردشان می سازد.

و جالب است که خداوند قبل از این قسمت از آیه می فرماید : اگر خدا می خواست، از کفار انتقام می کشید و همه را

(سوره محمد آیه 4(

در آیه ای دیگر می فرماید:

و من یقاتل فی سبیل الله فیقتل او یغلب فسوف نوتیه اجراً عظیماً.

74) سوره نساء(

یعنی کسی که در راه خدا جهاد کند، و در راه خدا شهید گردد، یا پیروز شود، پاداش بزرگی به او عطا خواهیم کرد.

از آیات ذکر شده چنین برداشت می گردد که خداوند خود ضایع نشدن عمل شهید را تضمین کرده است و این گونه نیست که اگر به ظاهر در جهاد شکست خورده باشند خون آنها ضایع شده باشد. بلکه در هر حال پیروز می شوند.

در آیه دیگری خداوند پیروزی یا شکست رزمندگان و شهید شدن یا نشدن آنها را یکی از دو نیکی قلمداد می نماید.

قل هل تربصون بنا الا احدی الحسنیین و نحن نتربص بکم ان یصیبکم الله…

52)سوره توبه(

یعنی بگو آیا درباره ما جز یکی از دو نیکی را انتظار دارید. یا به شهادت می رسیم و یا پیروز می شویم. در هر حال خداوند خون شهید را تضمین کرده و آن را هدر نمی داند.

در زمان پیامبر(ص) نیز منافقین می گفتند اگر مومنین نزد ما بودند و به جنگ نمی رفتند، نمی مردند و کشته نمی شدند، و خداوند در جواب آنها فرمود : که این آرزوهای باطل را حسرت دل آنها خواهد کرد و خداست که زنده می کند و یا می میراند در هر وقت که بخواهد.

لو کانوا عندنا ما ماتوا و ما قتلوا لیجعل الله ذلک حسره فی قلوبهم والله یحیی و یمیت.

156) سوره آل عمران(

در هر حال خداوند خون شهیدان را پاداشی نیکو که همانا دخول در بهشت است عطا خواهد فرمود.

و یدخلهم الجنة عرفها لهم

4)، سوره محمد(

و در آن مقام به رحمت الهی نائل و به سوی خدا در بهشت خواهند بود.

لئن متّم او قتلتم لالی الله تحشرون.

158)، آل عمران(

در بیان مقام و درجات عالی شهدا و فضیلت شهادت و اجر عمل آنها احادیث فراوانی از ائمه معصومین نقل شده است که این مبحث را با ذکر ترجمه یک حدیث از پیامبر(ص) به پایان می رسانیم.

رسول گرامی اسلام فرمودند:

نیروهای رزمنده هنگامی که تصمیم به شرکت در جنگ می گیرند، خداوند مصونیت آنها را از آتش تضمین می کند. و چون آماده جنگ شوند، فرشتگان به وجود آنها افتخار می کنند. هنگامی که با خانواده خود وداع می کنند ماهی ها و خانه ها گریه می کنند و از گناهان خود خارج می شوند همان گونه که مار از پوست خود خارج می شود. خداوند چهار هزار فرشته را برآنها می گمارد تا از جلو و پشت سرآنان را محافظت نمایند.

_کار نیکی انجام نمی دهند مگر اینکه مضاعف شود. در مقابل هر روز در جبهه ثوابی برابر عبادت هزار مرد عابد … برای ایشان می نویسند. چون با دشمن روبه رو می شوند قلم همه اهل دنیا از درک ثواب آنها عاجز است. و چون به مبارزه با دشمن می ایستند و تیرها را آماده نشانه رفتن به دشمن می کنند و با یکدیگر درآویزند فرشتگان بال های خود را بر سر آنها می گسترانند و برای پیروزی و ثابت قدمی آنها دعا می کنند. هنگام ضرب و زخم، همسر بهشتی و نعمت های الهی بر او فرود می آید. مرحبا به روح پاکی که از بدنی پاک و مطهر خارج شد، بشارت باد بر تو کرامت ها و نعمت هایی که هیچ چشمی ندیده و هیچ گوشی نشنیده است و بر قلب هیچ کسی خطور نکرده است.

(کشف الاسرار وعده الابرار، ج2، ص248 و 249)

موضوعات: (99)جمله کوتاه و زیبا درباره حجاب, -5پاداش عمل شهید  لینک ثابت
 [ 09:44:00 ب.ظ ]




4-آمرزش گناهان شهید

در قرآن کریم درباره بخشش گناهان شهید چنین آمده است.

فالذین هاجروا و اخرجوا من دیارهم و اوذوا فی سبیلی و قاتلوا و قتلوا لا کفّرن عنهم سیئاتهم و لادخلنهم جناتٍ تجری من تحتها الانهار ثواباً من عند الله و الله عنده حسن الثواب

195)) آل عمران((

آنان که از وطن خود هجرت کردند و از دیار خود بیرون رانده شدند و در راه خدا رنج کشیدند، جهاد کردند و کشته شدند، همانا بدی های آنان را می پوشانیم و آنان را به بهشت هایی که از زیر درختان آن نهرهای آب، جاری و روان است، داخل می کنیم و این پاداشی است از جانب خدا و پاداشی که از جانب خدا باشد نیکوست. در این آیه اشاره شد که خداوند همه بدی های کشته شدگان در راه خدا را نادیده می گیرد و بعلاوه از جانب خود به آنان نیکوترین پاداش را عطا می کند.

در همین رابطه احادیثی نیز ذکر شده است که به برخی از آنها اشاره می نمائیم.

قال النبی(ص):

فاذا ودَّعهم اهلوهم بکت علیهم الحیتان و البیوت، تخرجون من ذنوبهم کما تخرج الحیة من سلخها.

)کشف الاسرار وعده الابرار، ج2، ص347(

یعنی چون رزمندگان با اهل و خانواده خود خداحافظی کنند، ماهی ها و خانه ها، بر آنها می گریند و از گناهان خود خارج می شوند، همانگونه که مار، از پوست خود خارج می شود.

در حدیث دیگری که قبلاً ذکر شد و پیامبر شش خصلت را برای شهیدان ذکر نمودند اولین خصلت این بود که : اولین قطره خونی که از شهید بر زمین ریخته می شود گناهانش بخشیده و آمرزیده می گردد. که این لفظ در احادیث دیگری هم تکرار شده است.

امام صادق(ع) نیز در روایتی می فرمایند:

من قتل فی سبیل الله لم یعرفه الله من سیئاته

)وسایل الشیعه، ج11، ص9(

یعنی کسی که در راه خدا به شهادت نائل شود، هیچ یک از گناهان و بدی هایش به او ارائه نخواهد شد یعنی از همه آنها چشم پوشی خواهد شد.

و در تفسیر آیهان لا خوف علیهم و لا هم یحزنون

170) آل عمران(

نیز آورده اند که به شهیدان بشارت می دهند که از گناهان گذشته خوفی نداشته باشند. زیرا خداوند گناهانشان را با شهادت پاک می سازد.

و در حدیثی دیگر از پیامبر(ص) سوال شد که چرا شهید مورد آزمایش و سوال واقع نمی شود؟ پیامبر(ص) فرمود زیرا شهید در زیر برق شمشیر آزمایش خود را به پایان رسانده است.

موضوعات: 4-آمرزش گناهان شهید  لینک ثابت
 [ 09:38:00 ب.ظ ]




-3رزق و روزی شهید

خداوند در قرآن کریم در سوره آل عمران در آیات 169 تا 171 می فرماید:

و لا تحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتاً بل احیاء عند ربهم یرزقون، فرحین بما آتاهم من فضله و یستبشرون بالذین…

در این آیات خداوند بعد از اینکه می فرماید شهیدان را مرده مپندارید اشاره می کند به اینکه شهیدان زنده اند و نزد پروردگارشان روزی می خورند(عند ربهم یرزقون) که در این قسمت از آیه به ارتزاق شهیدان اشاره شده است. لذا اگر نوعی حیات مجازی برای شهیدان فرض نمائیم با ارتزاق منافات دارد پس باید حیات را حقیقی در نظر گرفت. زیرا ارتزاق از ویژگی های موجود زنده و حقیقی است و چون خداوند درباره شهیدان گفته است که نزد پروردگارشان، ارتزاق می کنند لذا شهید نمی تواند زنده حقیقی نباشد.

در این آیات، سپس خداوند می فرماید : شهدا به خاطر آنچه که خداوند از فضل خود به آنهاارزانی نموده است خوشحال وشادمانند ، ودر تفسیر مجمع البیان آمده است که این خوشحالی به خاطر نعمت های بهشتی است که خداوند نصیبشان نموده است.

وبرخی نیز گفته اند این خوشحالی بخاطر رسیدن آنها به مقام حقیقی ولایت و عبودیت است.

در ادامه آیات آمده است که : شهدا به آن مومنانی که هنوز به آنها نپیوسته اند و بعد در پی آنها به راه آخرت خواهند شتافت مژده و بشارت می دهند که از مردن نترسید واز خوف از دست دادن متاع دنیا غم مخورید . وآنها را به فضل و نعمت خدا بشارت می دهند و این که خداوند اجر اهل ایمان را ضایع نمی کند.

بنابراین شهدا به واسطه نعمت های خدادادی مسرور و خوشحالند و می خواهند این خوشحالی را با دیگران که به آنها ملحق می شوند تکمیل نمایند و مایلند که به آنها بشارت داده شود که ترس و اندوهی به خود راه ندهند.

در تفسیر مجمع البیان برای این موضوع سه دلیل ذکر نموده اند:

-1شهدا از وضع برادران مومن خود که در دنیا زنده اند و در راه خدا به جهاد مشغول هستند اظهار سرور می نمایند.

-2قول دوم این است که نامه ای به شهیدان ارائه می شود که در آن اسامی برادران ایمانی آنها ، که به درجه شهادت

-3مراد از ((لم یلحقوا بهم)) مومنانی هستند که در فضل ومقام به آنها نرسیده اند ولی به واسطه ایمان، مقامی عظیم دارند.

در همین رابطه حدیثی از پیامبر (ص) نقل گردیده است که بی مناسبت نیست آن را ذکر نماییم وآن این که:

از پیامبر اکرم (ص)نقل شده استکه شهید دارای سه خصلت است:

عند اول قطرة من دمه یکفرعنه کل خط ویری مقعده فی الجنة، و یزوج من الحور العین، و یومن من الفزع الاکبر ومن عذاب القبر، ویحلی حلی الایمان

یعنی با ریختن اولین قطره خون شهید همه خطاها وگناهانش بخشیده و نادیده گرفته می شود ودیگر این که جایگاه خود را در بهشت می بیند و از همسران بهشتی اختیارمی کند و هم چنین از فزع اکبر ( گریه و زاری ) و عذاب قبر در امان است و از لباس های بهشتی بر او می پوشانند.

این حدیث و امثال آن دال بر جاودانگی و جایگاه رفیع و حیات حقیقی شهیدان دارد.

در حدیث دیگری از پیامبر (ص) نقل شده است که رسول اکرم (ص) در روز احد بالای سر ((مصعب بن عمیر)) ایستاد و برای او دعا کرد و سپس گفت:

انّ رسول الله یشهد انّ هولاء شهداء عند الله یوم القیام فاتوهم زوروهم وسلمو علیهم فوالذی نفسی بیده ، لا یسلم علیهم احد الی یوم القیامه ، الاّ ردّوا علیه ، یرزقون من ثار الجن ووتح .

(کشف الاسرار،ج1 ، ص417(

یعنی رسول خدا گواهی می دهد که شهدا شاهدان من نزد خدا در روز قیامت هستند. بیایید و ایشان را زیارت کنید ، بر اینان سلام کنید ، که سوگند به آن که جانم در دست اوست ، هیچ کس نباشد که بر آنها سلام کند الا اینکه جوابش را می دهند. وآنها از میوه های بهشتی وهدایای آن روزی داده می شوند.

این حدیث نیز دلالت بر زنده بودن شهدا دارد و نیز دلالت بر لزوم زیارت آنان دارد.

در آیه دیگری از قرآن کریم نیز به روزی شهدا اشاره شده است آن جا که می فرماید:

والذین هاجروا فی سبیل الله ثم قتلوا اوماتو لیرزقنّهم اللّه رزقا حسنا وان اللّه لهو خیر الرازقین لیدخلنّهم مدخلا یرضونه.

58)و 59 سوره حج)

یعنی آنان که در راه رضای خدا، از وطن هجرت نمودند و در راه دین خدا کشته شدند و یا مرگشان فرا رسید، البته خداوند، رزق و روزی نیکوئی در بهشت ابد نصیبشان می گرداند که همانا خداوند بهترین روزی دهندگان است. خداوند به آنان در بهشت منزلی عنایت کند که بسیار به آن راضی و خوشنود باشند.

در این آیه پس از این که از رزق و روزی شهدا با نام رزق حسن و نیکو یاد می کند جایگاه آنان را در بهشت معرفی و آنرا مقام رضوان و رفیع می داند. حقیقت رزق شهدا در جهان دیگر بر ما پوشیده است لیکن می دانیم که رزق آنها از جانب خداست.

موضوعات: -3رزق و روزی شهید  لینک ثابت
 [ 09:27:00 ب.ظ ]




-2حیات شهید

یکی از ویژگی هایی که قرآن شریف برای شهیدان ذکر کرده است، مساله حیات و زنده بودن آنها است. حال باید بدانیم که منظور قرآن از این حیات چه نوع حیاتی است؟ و مقصود قرآن چیست؟ آیا منظور از حیات، حیات مادی است؟ یا این حیات مخصوص به روح و روان شهدا است؟ آیا این حیات به جسم شهید هم مربوط می شود یا خیر؟ و دهها سوال دیگر که باید مورد بررسی قرار گیرد و به آنها پاسخ داده شود.

حیات در لغت به معنای ((زنده بودن)) آمده است. و در اصطلاح از دیدگاه های مختلف تعاریفی از آن ارائه گردیده است.

اما مراد از حیات شهیدان که خداوند در قرآن فرموده چیست؟

در ذیل آیه 154 سوره بقره تحت عنوان((و لا تقتلوا لمن یقتل فی سبیل الله اموات بل احیاء ولکن لاتشعرون)) که به زنده بودن شهیدان اشاره کرده و اقوال مختلفی از طرف مفسرین ارائه گردیده است.

برخی گفته اند که منظور این است که شهدا بزودی در قیامت زنده خواهند شد. برخی نیز گفته اند که : کشته شدگان در راه خدا، دارای هدایت و ایمان و دین صحیح هستند، نمرده اند و زنده هستند. برخی دیگر گفته اند : مقصود این است که، چون از شهیدان، نام نیک در این دنیا باقی مانده است زنده می باشند. مفسرین دیگر نیز اقوال دیگری را آورده اند که هر کدام به نوعی بیان کننده حیات شهدا می باشد و همه این اقوال به زنده بودن آرمان و اهداف شهیدان در جامعه باور دارند.

موضوعات: -2حیات شهید  لینک ثابت
 [ 09:24:00 ب.ظ ]




 

1-نگاهی به حقیقت شهادت

شهادت فنا شدن انسان برای نیل به سرچشمه نور و نزدیک شدن به هستی مطلق است. شهادت عشق به وصال محبوب و معشوق در زیباترین شکل است. شهادت مرگی از راه کشته شدن است، که شهید آگاهانه و بخاطر هدف مقدس و به تعبیر قرآن ((فی سبیل الله))انتخاب می کند. یعنی شهید در راهی کشته می شود که هر دو ارزش آگاهانه و فی سبیل الله را داراست و چنین مرگی است که به تعبیر پیامبر((ص)) شریفترین و بالاترین نوع مردن است (اَشرُفُ المُوًتِ قَتْلُ الشَّهادَهِ)و علی(ع) آن را گرامی ترین نوع مردن می داند.(اَکْرُمُالمُوًتِ اَلْقُتْلُ)

شهید در لغت به معنی ((گواه)) است و در اصطلاح به کسی گویند که در مجرای شهادت قرار گرفته و در راه خدا کشته می شود.

شهادت نوعی از مرگ نیست بلکه صفتی از ((حیات معقول)) است. زیرا حیات معمولی که متاسفانه اکثریت انسانها را اداره می کند، همواره خود و ادامه بی پایان خود را می خواهد، لیکن در حیات معقول فرد آن زندگی پاک از آلودگی ها که خود را در یک مجموعه بزرگی به نام جهان هستی در مسیر تکاملی می بیند که پایانش منطقه جاذبه الهی است. لذا شهید همواره زنده است و حیات و ممات او همواره صفتی است برای حیات طیبه و به مصداق آیه شریفه قرآن که می فرماید:

و لا تحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتاً بل احیاءُ عند ربهم یرزقون

169) آ ل عمران)

و گمان مبر آنان که در راه خدا کشته شده اند، مردگانی هستند، بلکه آنان زنده و در بارگاه پروردگارشان بهره مندند.

شهید همواره زنده است و مرگ او در واقع انتقال از حیات جاری در سطح طبیعت به حیات پشت پرده آن می باشد.

و یا در آیه ای دیگر می فرماید : ((و لا تقولوا لمن یقتل فی سبیل الله اموات بل احیاء و لکن لاتشعرون)) که در این آیه نیز به زنده بودن شهید اشاره نموده است.

در قرآن مجید، حدود ده آیه به صورت صریح درباره کسانی که در راه خدا کشته شده باشند وجود دارد. از جمله مسائلی که در این آیات به آن اشاره شده است عبارت است از زنده بودن شهید، رزق شهید، آمرزش گناهان شهید، ضایع نشدن عمل شهید، مسرت و خوشحالی شهید، وارد شدن در رحمت الهی و رستگاری شهید. در این نوشتار کوتاه اشاره ای به آنها خواهیم داشت.

موضوعات: 1-نگاهی به حقیقت شهادت  لینک ثابت
 [ 09:19:00 ب.ظ ]




ذکر جهت حاجت
گفتن چهل مرتبه این ذكر جهت برآورده شدن حاجت
امام صادق علیه‏السلامفرمود: هر كس تسبیحات:«سبحان الله و الحمدلله و لا اله الا الله و الله اكبر».
را بعد از هر نماز واجب چهل مرتبه بخواند پیش از آنكه از جایش حركت كند هر حاجت كه از خدا داشته باشد و بخواهد
خداوند حاجاتش را بر آورده مى‏فرماید.
چهل مرتبه تسبیحات اربعه جهت هر حاجت
امام صادق علیه‏السلامفرمود: هر كه تسبیحات اربعه را بعد از نماز فریضه چهل مرتبه بخواند پیش از آنكه از جاى خود حركت كند، هر حاجت كه از خدا سوال كند روا گردد.

 

موضوعات: ذکر جهت حاجت  لینک ثابت
[جمعه 1394-12-21] [ 08:57:00 ب.ظ ]




اعمال عبادي جمادي ‏ا لثاني‏

اعمال عبادي جمادي ‏ا لثاني‏
1 - نماز ويژه ماه جمادي الثاني‏
آن چهار ركعت است كه با دو تشهد و دو سلام بجا آورده مي‏شود و هر زمان مي‏توان آن را به جا آورد. ترتيب آن به شرح زير است:
الف) در ركعت اوّل، بعد از حمد، آية الكرسي يك بار و سوره قدر 25 بار.
ب) در ركعت دوم، بعد از حمد، سوره تكاثر يك بار و سوره اخلاص 25 بار.
ج) در ركعت سوم، بعد از حمد سوره كافرون يك بار و سوره فلق 25 بار خوانده مي‏شود.
د) در ركعت چهارم، بعد از حمد، سوره نصر يك بار و سوره ناس 25 بار.
ه) بعد از سلام نماز، هفتاد مرتبه تسبيحات اربعه؛ و هفتاد مرتبه صلوات؛ سه مرتبه گفتن: «اَللّهُمَّ اغْفِرْ لِلْمُؤمِنينَ وَالْمُؤمِناتِ».
و) سپس به سجده برود و سه مرتبه بگويد: «يا حِيُّ يا قَيُّومُ يا ذَاالْجَلالِ وَالْإِكْرامِ يا رَحْمنَ الدُّنْيا وَالْاخِرَةِ وَرَحيمَهُما يا اَرْحَمَ الرَّاحِمينَ».
ز) آن‏گاه خواسته‏هايش را از خداوند طلب كند.
انجام دادن اين عمل، براي انسان در همه ابعاد زندگي مصونيّت مي‏آورد. (1)

روز سوم ماه جمادي الثاني‏
مصادف با شهادت حضرت زهرا (س) در سال 11 ه.ق طبق اقوال برخي از علما كه به فاطميه دوم معروف است و اعمال زير در اين روز سفارش شده است.
1. سوگواري براي حضرت زهرا (س). (2)
2. لعنت كردن غاصبان حقوق آن حضرت و ظلم كنندگان به ايشان (3)
3. خواندن زيارت آن حضرت، با اين دعا:
اَلسَّلامُ‏عَلَيْكِ ياسَيِّدَةَ نِسآءِالْعالَمينَ اَلسَّلامُ‏عَلَيْكِ يا والِدَةَ الْحُجَجِ عَلَي‏النَّاسِ اَجْمَعينَ اَلسَّلامُ عَلَيْكِ اَيَّتُهَا الْمَظْلُومَةُ الْمَمْنُوعَةُ حَقُّها پس‏اَللّهُمَّ صَلِّ عَلي‏ اَمَتِكَ وَابْنَةِ نَبِيِّكَ وَزَوْجَةِ وَصِيِّ نَبِيِّكَ صَلوةً تُزْلِفُها فَوْقَ زُلْفي عِبادِكَ الْمُكَرَّمينَ مِنْ اَهْلِ السَّمواتِ وَاَهْلِ‏الْأَرَضينَ!
درود بر تو اي بانوي زنان جهان! درود بر تو اي مادر امامانِ بر همه مردم! درود بر تو اي ستمديده‏اي كه حقّت را به زور گرفتند! خدايا! رحمت فرست بر كنيزت و دختر پيغمبرت و همسر وصّي پيغمبرت؛ رحمتي كه او را نزديك كند، برتر از نزديكي بندگان گرامي‏ات از اهل آسمان‏ها و اهل زمين‏ها!
4. زيارت ويژه حضرت زهرا (س) (4)

روز هيجدهم ماه‏
آغاز بارداري آمنه مادر پيامبر (ص) و شب زنده‏داري در اين شب مستحب است.(5)

واقعه روز بيستم ماه‏
ولادت حضرت زهرا (س) در سال دوم بعثت. (6)
بعضي ولادت حضرت را در سال پنجم بعثت (سال هشتم قبل از هجرت) گفته‏اند.

اعمال روز بيستم ماه‏
1. روزه داشتن. (7)
2. خواندن زيارت حضرت فاطمه (س). (8)
3. دادن خيرات و صدقات به مؤمنين‏
روز بيست و ششم ماه‏
فتح مصر به دست مسلمانان در سال 20 ه.ق‏
منابع:
1- بحارالأنوار، محمّد باقر المجلسي (م 1111 ق)، المكتبة الاسلامية، ج 98، ص 374.
2 - همان، ص 375.
3- مفاتيح الجنان، شيخ عباس قمي، افتخاري، تهران، 1375 ش، ص 297.
4- مراجعه شود به همين كتاب. مفاتيح الجنان، شيخ عباس قمي، افتخاري، تهران، 1375 ش، ص 297.
5- بحارالأنوار، محمّد باقر المجلسي (م 1111 ق)، المكتبة الاسلامية، ج 98، ص 275.
6 - حضرت فاطمه (س)، در روز جمعه 20 جمادي الثاني سال دوم يا پنجم بعثت در مكّه متولّد شد و در 3 جمادي الثاني يا 13 جمادي الأول سال 11 هجري در مدينه وفات نمود. پدر بزرگوارش پيامبر عظيم الشأن اسلام و مادرش خديجه كبري (س) بود.
فرزندان آن بانوي بزرگ، امام حسن و امام حسين، زينب و ام‏كلثوم (س) هستند. آن حضرت در سال اوّل يا دوم يا سوم هجري يا حضرت علي (ع) ازدواج نمود.
7 - بحارالأنوار، محمّد باقر المجلسي (م 1111 ق)، المكتبة الاسلامية، ج 98، ص 275.
8 - همان.

موضوعات: اعمال عبادي جمادي ‏ا لثاني‏, اعمال عبادي جمادي ‏ا لثاني‏  لینک ثابت
 [ 08:32:00 ب.ظ ]




چهل حدیث درباره اخلاص

چهل حدیث درباره اخلاص

1ـ «مولي اميرالمؤمنين(عليه‌السلام)»:
اَفضل اعمال آن عملي است که تنها براي رضاي خدا باشد. (فهرست غرر، ص 96)

2ـ «پيامبر گرامي اسلام صلي‌الله عليه و آله و سلم»:
به وسيلة حقيقت اخلاص است که درجات مؤمنين بر يکديگر برتري و رفعت پيدا مي‌کنند. (ميزان‌الحکمة، ج 3، ص 57)

3ـ «مولي اميرالمؤمنين(عليه‌السلام)»:
تصفية عمل (تا به حدّ خلوص برسد) از خود عمل سخت‌تر است! (فهرست غرر، ص 280)

4ـ «امام جعفرصادق(عليه‌السلام)»:
عمل خالص آن عملي است که دوست نداري دربارة آن، احدي جز خداي سبحان از تو تعريف و تمجيد کند. (اصول کافي، ج 3، ص 26)

5ـ «مولي اميرالمؤمنين(عليه‌السلام)»:
اولين مرحلة اخلاص، روگرداني از مال و منال ديگران است. (فهرست غرر، ص 430)

6ـ «پيامبر گرامي اسلام صلي‌الله عليه و آله و سلم»:
تو نيت را خالص کن، عملِ کم هم تو را کفايت مي‌کند. (بحار، ج 70، ص 175)

7ـ امام جواد(ع):
خشنودي و رضايت مردم (در هر کاري) بايد بعد از خشنودي و رضاي خدا باشد (اول رضاي خدا بعد رضاي مردم). (بحار، ج 78، ص 362)

8ـ «مولي اميرالمؤمنين(عليه‌السلام)»:.
چيزي را که ياد گرفتيد بدان عمل کنيد و وقتي عمل کرديد عملتان خالصانه (و براي خدا) باشد. (فهرست غرر، ص 92)

9ـ «پيامبر گرامي اسلام صلي‌الله عليه و آله و سلم»:
خداوند عملي که يک ذره ريا در آن باشد قبول نمي‌کند. (عدّة‌الدّاعي، ص 214)

10ـ «امام جعفرصادق(عليه‌السلام)»:
کسي که در پي حاجت برادر مسلمان خود برود ولي خلوص نيّت نداشته باشد همانند کسي است که خدا و رسولش(صلي‌الله عليه و آله و سلم) را خيانت نموده است! (ثواب‌الاعمال، ص 567)

11ـ «امام جعفرصادق(عليه‌السلام)»:
باطن انسان که خوب باشد ظاهرش نيز قوي و نيرومند خواهد بود. (اصول کافي، ج 3، ص 403)

12ـ «پيامبر گرامي اسلام صلي‌الله عليه و آله و سلم»:

کسي که چهل روز اعمال خود را خالصانه و براي خدا انجام دهد چشمه‌هاي حکمت (و کلام حق) از دلش بر زبانش جاري مي‌گردد. (مواعظ عدديّه، ص 8)

13ـ «مولي اميرالمؤمنين(عليه‌السلام)»:
شما غصة کمبود عمل را نخوريد. همّ و هدفتان تنها قبولي اعمالتان باشد. (جامع‌السعادات، ج 2، ص 400)

14ـ «پيامبر گرامي اسلام صلي‌الله عليه و آله و سلم»:
خوشا به حال مخلصان! آنان چراغ هدايتند که از هر گونه فتنه‌ و ظلمت رهايي يافته‌اند. (ميزان‌الحکمة، ج 3، ص 62)

15ـ «امام حسن عسكري(عليه‌السلام)»:
اگر تمام دنيا (برايم) يک لقمه شود و آن را به خوردِ کسي بدهم که خدا را با اخلاص عبادت مي‌کند باز در نظرم در حق او کوتاهي‌ کرده‌ام! (بحار، ج 70، ص 245)

16ـ «پيامبر گرامي اسلام صلي‌الله عليه و آله و سلم»:
خداوند نماز بنده‌اي که دلش با ظاهر بدنش (با خضوع و خشوع) همراه نباشد قبول نمي‌کند. (محاسن برقي، ج 1، ص 406)

17ـ «مولي اميرالمؤمنين(عليه‌السلام)»:
.
ملاک و قِوام هر عملي بستگي به خلوص نيّت آن عمل دارد. (شرح غرر، ج 6، ص 118)

18ـ «امام جعفرصادق(عليه‌السلام)»:
بزرگترين پاداش را آن عبادتي داراست که در خفا و نهان انجام گيرد. (قرب‌الاسناد، ص 94)

19ـ «پيامبر گرامي اسلام صلي‌الله عليه و آله و سلم»:
عمل در خفا و نهان هفتاد برابر عمل آشکارا پاداش دارد، و عمل آشکارا هم که بدان عادت کرده و رَوِش او شده هفتاد برابر عمل نهاني پاداش خواهد داشت. (المَحجَّةالبيضاء، ج 6، ص 183)

20ـ «مولي اميرالمؤمنين(عليه‌السلام)»:
در گفتارتان صادق و راستگو و در اعمالتان خالص و باصفا باشيد و خويشتن را با وَرع و پارسائي تزکيه نماييد. (فهرست غرر، ص 20)

21ـ «مولي اميرالمؤمنين(عليه‌السلام)»:
اخلاص واقعي تو آن زماني است که از گناهان دوري کني. (تحف‌العقول، ص 18)

22ـ حضرت فاطمه‌زهراسلام‌الله عليها:
کسي که عبادت خود را براي خدا خالصانه و بي‌شائبه کند خداوند (نيز) بهترين مصلحتش را نصيب او مي‌نمايد. (بحار، ج 70، ص 249)

23ـ «مولي اميرالمؤمنين(عليه‌السلام)»:
عبادت ناب و خالصانه آن است که شخص اميدي به جز خداي خود نداشته باشد و جز از گناه خود از أحدي نهراسد. (فهرست غرر، ص 229)

24ـ «پيامبر گرامي اسلام صلي‌الله عليه و آله و سلم»:
نماز (تو تنها) قيام و قعودت نيست، نماز در حقيقت آن صفا و خلوص تو است که هدفت در آن (تنها) رضاي خدا باشد. (ميزان‌الحکمة، ج 3، ص 61)

25ـ «امام جعفرصادق(عليه‌السلام)»:
بنده به درجة خلوص براي خداي متعال نمي‌رسد مگر زماني که تعريف يا مذمتي که از او مي‌شود هر دو در نزد وي يکسان باشد. (بحار، ج 73، ص 294)

26ـ «مولي اميرالمؤمنين(عليه‌السلام)»:
همة اعمال انسان بر باد فنا مي‌رود جز آن عمل خالصي که براي خدا باشد. (فهرست غرر، ص 92)

27ـ «امام جعفرصادق(عليه‌السلام)»:
مؤمني که برادر مؤمن خود را به خاطر خدا دوست ب‌دارد يکي از بزرگترين شاخه‌هاي ايمان به شمار مي‌آيد. (تحف‌العقول، ص 48)

28ـ «پيامبر گرامي اسلام صلي‌الله عليه و آله و سلم»:
هر کس از روي اخلاص کلمة طيبة «لا اله الاالله» را بگويد داخل بهشت مي‌گردد و اخلاص او در اين است که کلمة «لا اله الا الله» او را از ارتکاب آنچه خداي متعال حرام کرده باز بدارد. (ثواب‌الاعمال، ص 19)

29ـ «مولي اميرالمؤمنين(عليه‌السلام)»:
خوشا به حال کسي که علم و عمل او، حب و بُغض او، اَخذ و تَرک او، کلام و سکوت او و کردار و گفتار او (همه) خالِصاً لِلّه و (تنها) براي خدا باشد. (تحف‌العقول، ص 86)

30ـ «پيامبر گرامي اسلام صلي‌الله عليه و آله و سلم»:
کسي که نماز خود را در برابر مردم نيکو به جا مي‌آورد و در خلوت و تنهائي آن را نکوهيده مي‌خواند خدا را (العياذ ‌بالله) خوار و بي‌اهميت شمرده است. (شهاب‌الاخبار، ص 214)

31ـ «مولي اميرالمؤمنين(عليه‌السلام)»:
خلوص نيت هر کس به اندازة قوّت ديني و نيروي ايماني او است. (فهرست غرر، ص 93)

32ـ «پيامبر گرامي اسلام صلي‌الله عليه و آله و سلم»:
هر عملي که خالصانه براي خدا نباشد، ريا و خودنمايي است. (جامع‌السعادات، ج 2، ص 371)

33ـ «امام جعفرصادق(عليه‌السلام)»:
برحذر باش و از رياکاري بپرهيز. هر کس که عملش براي «غير» خدا باشد خدا نيز او را به همان «غير» که برايش عمل کرده واگذار خواهد نمود. (جامع‌السعادات، ج 2، ص 373)

34ـ «امام محمدباقر(عليه‌السلام)»:

اگر بنده‌اي براي رضاي خدا و سراي آخرت عملي انجام دهد ولي در دلش خواهان خشنودي يک نفر از خلق‌الله باشد به خدا شرک آورده است! (وسائل، ج 1، ص 49)

35ـ «مولي اميرالمؤمنين(عليه‌السلام)»:
آدم رياکار، ظاهري زيبا و خوش‌نما ولي باطني معلول و بيمار دارد. (فهرست غرر، ص 131)

36ـ «پيامبر گرامي اسلام صلي‌الله عليه و آله و سلم»:
عمل رياکارانه هر چند کوچک و اندک باشد باز همان شرک به خدا است. (المَحَّجة‌البيضاء، ج 6، ص 110)

37ـ «مولي اميرالمؤمنين(عليه‌السلام)»:
آدم رياکار سه علامت دارد: (در عمل) در برابر مردم شاداب و با نشاط و در تنهايي کِسِل و بي‌حال، و همواره دوست دارد در تمام امور از او تعريف و تمجيد نمايند! (اصول کافي، ج 3، ص 402)

38ـ «امام جعفرصادق(عليه‌السلام)»:
کسي که در خفا کار نيکي انجام دهد برايش عملي که در خفا انجام داده (ثواب کامل) نوشته مي‌شود و اگر آن را اظهار کرد برايش عملي علني و آشکار (ثواب کمتر) ثبت مي‌گردد و اگر باز هم براي بار دوم آن را اظهار داشت عملش رياکارانه ثبت خواهد شد. (لئالي‌الاخبار، ج 4، ص 58)

39ـ «امام جعفرصادق(عليه‌السلام)»:
قلب سليم و سالم را کسي دارا است که در وقت ملاقات پروردگار خود،‌ احدي به غير از او در آن نباشد. (اصول کافي، ج 3، ص 26)

40ـ «امام جعفرصادق(عليه‌السلام)»:
آدم رياکار را در روز قيامت با چهار اسم ندا مي‌کنند: اي کافر! اي تبهکار! اي مکّار! اي زيانکار. عملت تباه شد و اجر و مزدت باطل گرديد. (وسائل، ج 1، ص 51)

 

موضوعات: چهل حدیث درباره اخلاص  لینک ثابت
 [ 08:01:00 ب.ظ ]




مخلَصين و ويژگى‌هاى آنان:
مخلَصين كسانى هستند كه خداوند تعالى، آنان را براى خود خالص كرده است: «اِلاّ عِبادَ اللّهِ المُخلَصين». (صافات/37، 40، 74، 128 و 160; مريم/19، 51; يوسف/12، 24; حجر/15، 40; ص/38، 83) در شمارى از آيات، از انسان‌هايى با عنوان مخلَصين به صيغه مفعول ياد‌شده; يعنى انسان‌هايى كه خداوند آن‌ها را پاك و خالص كرده است: «اِنّا اَخلَصنـهُم بِخالِصَة ذِكرَى الدّار» (ص/38، 46). درباره هدف از برگزيدن مخلَصين بايد گفت: لازم است خداوند همواره در ميان انسان‌ها، افرادى را برانگيزاند كه اخلاص كامل داشته و داراى نفوس پاك، قلوب طاهر و فطرت مستقيم توحيدى باشند تا توحيد در جامعه بشرى را حفظ كنند.[50]
مخلَصين از ديدگاه قرآن داراى ويژگى‌هاى گوناگونى هستند:
1. نجات از نابودى دنيايى و عذاب آخرتى:
خداوند، مشركان و گمراهان امّت‌هاى پيشين را نابود كرده و مخلَصين را رهاينده است: «فَانظُر كَيفَ كانَ عـقِبَةُ المُنذَرين * اِلاّ عِبادَ اللّهِ المُخلَصين» (صافات/37، 73‌ـ‌74) چنان‌كه در آخرت نيز آن‌گاه كه تكذيب‌كنندگان براى حضور در عذاب برانگيخته مى‌شوند، مخلَصين را احضار نمى‌كند[51]:«فَكَذَّبوهُ فَاِنَّهُم لَمُحضَرون * اِلاّ عِبادَ اللّهِ المُخلَصين». (صافات/37، 127‌ـ‌128)
2. عصمت:
از‌جمله شؤون مخلَصين آن است كه نوعى علم و يقين دارند، غير از علوم متعارفى كه نزد انسان‌هاى معمول است، و خداوند به‌وسيله آن علم، هرگونه بدى و زشتى را از آنان دور مى‌كند; ازاين‌رو ايشان مرتكب هيچ معصيتى نشده، حتّى قصد هيچ گناهى نيز نمى‌كنند و اين همان عصمت الهى است; چنان‌كه خداوند، يوسف(عليه السلام) را از آلوده شدن به گناه و قصد آن حفظ‌كرد: «…‌و‌هَمَّ بِها لَولا اَن رَءا بُرهـنَ رَبِّهِ كَذلِكَ لِنَصرِفَ عَنهُ السّوءَ و الفَحشاءَ اِنَّهُ مِن عِبادِنَا المُخلَصين». (يوسف/12، 24)[52]
3. ايمنى از اغواى ابليس:
ابليس، باطل يا گناهان را براى انسان‌ها زينت مى‌دهد تا آن‌ها را گمراه سازد; ولى از آن‌جا كه قلوب مخلَصين به‌طور كامل براى خدا خالص شده و جز او كسى در آن راه ندارد، ابليس نمى‌تواند آن‌ها را گمراه كند[53]: «قالَ رَبِّ بِما اَغوَيتَنى لاَُزَيِّنَنَّ لَهُم فِى الاَرضِ و لاَُغوِيَنَّهُم اَجمَعين * اِلاّ عِبادَكَ مِنهُمُ المُخلَصين» (حجر/15، 39‌ـ‌40)، «قالَ فَبِعِزَّتِكَ لاَُغويَنَّهُم اَجمَعين * اِلاّ عِبادَكَ مِنهُمُ المُخلَصين». (ص/38،‌82‌ـ‌83)
4. ستايش شايسته:
خداوند از هر آن‌چه كافران يا مطلق انسان‌ها او را بدان وصف مى‌كنند، منزّه است و فقط بندگان مخلَص الهى مى‌توانند او را آن‌گونه كه شايسته است، وصف كنند: «سُبحـنَ اللّهِ عَمّا يَصِفون * اِلاّ عِبادَ اللّهِ المُخلَصين». (صافات/37، 159‌ـ‌160)[54]
5. برخوردارى از رزق معلوم:
گرچه جزاى انسان‌ها در آخرت، نفس عمل آنان است، مخلَصين از اين قاعده مستثنايند و براى آن‌ها، بالاتر از جزاى عملشان، رزقى معلوم است. مقصود از رزق معلوم، رزقى خاص و جدا از رزق ديگران و بالاتر از آن‌ها است[55]: «و‌ما تُجزَونَ اِلاّ ما كُنتُم تَعمَلون * اِلاّ عِبادَ اللّهِ المُخلَصين * اُولـئِكَ لَهُم رِزقٌ‌مَعلوم». (صافات/37،39‌ـ‌41)
منابع
اخلاق در قرآن، مكارم; تاج‌العروس من جواهر القاموس; التبيان فى تفسير القرآن; تحريرالوسيله; ترتيب كتاب العين; ترجمه و تفسير نهج البلاغة; تفسير التحريروالتنوير; جامع‌البيان من تأويل آى القرآن; جامع‌السعادات; جواهر الكلام فى شرح شرائع الاسلام; رساله سير و سلوك; شرح چهل حديث; شرح منازل السائرين; شرح نهج‌البلاغه، ابن‌ابى‌الحديد; شرح نهج‌البلاغه، ابن‌ميثم; العروة‌الوثقى; الفقه على المذاهب الاربعه; قصه ارباب معرفت; القواعد والفوائد; الكافى; كتاب الطهاره; الكشاف; كشف‌الاسرار و عدة‌الابرار; لسان‌العرب; لغت‌نامه; المبسوط فى فقه الاماميه; مجمع‌البحرين; مجمع‌البيان فى تفسير القرآن; المحجة البيضاء فى تهذيب الاحياء; مدارج السالكين; المعتبر فى شرح المختصر; مفردات الفاظ القرآن; موسوعة نضرة النعيم; الميزان فى تفسير القرآن; النية و الاخلاص; وسائل‌الشيعه; موسوعة مصطلحات التصوف الاسلامى.
مصطفى جعفرپيشه و بخش فلسفه و كلام

 

موضوعات: مخلَصين و ويژگى‌هاى آنان:  لینک ثابت
 [ 08:01:00 ب.ظ ]




آثار اخلاص:
در آياتى كه در آن‌ها با تعبيرهايى چون: «مَن اَسلَمَ وَجهَهُ لِلّهِ» ، «فى سَبيلِ اللّهِ» ، «يُريدونَ وجهَ اللّهِ» ، «رَجُلاً سَلَمـًا» ، به‌گونه‌اى از اخلاص سخن به‌ميان آمده و به برخى از آثار آن نيز اشاره شده است; مانند:
1. نداشتن ترس و اندوه در قيامت:
كسى‌كه روى خود را تسليم خدا كند و نيكوكار باشد، پاداش او نزد پروردگارش ثابت است، نه ترسى بر آن‌ها است و نه غمگين مى‌شوند: «بَلى مَن اَسلَمَ وَجهَهُ لِلّهِ و هُوَ مُحسِنٌ فَلَهُ اَجرُهُ عِندَ رَبِّهِ و لا خَوفٌ عَلَيهِم و لا هُم يَحزَنون». (بقره/2، 112) آيه‌262 بقره نيز همين اثر را براى انفاق در راه خدا يادآور مى‌شود: «اَلَّذينَ يُنفِقونَ اَمولَهُم فى سَبيلِ اللّهِ … لا خَوفٌ عَلَيهِم و لا هُم يَحزَنون».
2. پاداش چند برابر:
كسانى‌كه اموال خود را در راه خدا انفاق مى‌كنند، همانند بذرى است كه هفت خوشه بروياند و در هر خوشه صد دانه باشد و خداوند براى هر كسى كه بخواهد، فزونى مى‌دهد و خداوند، گشايشگرِ دانا است: «مَثَلُ الَّذينَ يُنفِقونَ اَمولَهُم فى سَبيلِ اللّهِ كَمَثَلِ حَبَّة اَنبَتَت سَبعَ سَنابِلَ فى كُلِّ سُنـبُلَة مِائَةُ حَبَّة واللّهُ يُضـعِفُ لِمَن يَشاءُ واللّهُ وسِعٌ عَليم». (بقره/2، 261) طبق آيه ياد‌شده، انفاق در راه خدا تا 700 برابر و يا براى برخى به مقتضاى حكمت و رحمت واسعه الهى بيش‌تر خواهد شد. گرچه انفاق در راه خدا در اين آيه، به انفاق در جهاد اشاره دارد، ولى اين اثر براى همه انفاق‌هايى كه در راه خدا انجام‌مى‌گيرد خواهد بود.[48]
آيه‌39 روم/30 نيز به مضاعف شدن زكاتى كه با انگيزه الهى پرداخت شود، اشاره دارد: «و‌ما‌ءاتَيتُم مِن زَكوة تُريدونَ وجهَ اللّهِ فَاُولـئِكَ هُمُ المُضعِفون» .
3. فلاح و رستگارى:
آنان كه طالب رضاى الهى هستند، (حقوق مالى خويش را مى‌پردازند) رستگارانند: «…‌ذلِكَ خَيرٌ لِلَّذينَ يُريدونَ وجهَ اللّهِ و اُولـئِكَ هُمُ المُفلِحون». (روم/30، 38)
4. آرامش خاطر:
در آيه‌29 زمر/39 خداوند مثالى را مطرح، و در آن، دو نفر را با يك‌ديگر مقايسه مى‌كند. مردى را كه مملوك شركايى است و آنان پيوسته درباره او باهم به مشاجره مشغول‌اند و مردى كه فقط تسليم يك نفر است; سپس اين پرسش را طرح مى‌كند كه آيا اين دو يك‌سان‌اند: «ضَرَبَ اللّهُ مَثَلاً رَجُلاً فيهِ شُرَكاءُ مُتَشـكِسونَ و رَجُلاً سَلَمـًا لِرَجُل هَل يَستَويانِ مَثَلاً». گويا عدم تساوى اين‌دو با يك‌ديگر و امتياز شخص دوم به اين جهت است كه همّت او صرفاً متوجّه فرد خاصّى است و به همين دليل، خاطر آسوده‌اى دارد; بنابراين، شخصى كه خود را براى خدا خالص كرده، هميشه داراى آرامش خاطر‌است.[49]

موضوعات: آثار اخلاص:  لینک ثابت
 [ 07:59:00 ب.ظ ]




مراتب اخلاص:
يكى از اغراض در آفرينش مرگ و زندگى، آن است كه درجه اخلاص انسان‌ها با آزمايش الهى مشخص شود: «اَلَّذى خَلَقَ المَوتَ والحَيوةَ لِيَبلُوَكُم اَيُّكُم اَحسَنُ عَمَلاً». (ملك/67، 2)[38] از آيات قرآن استفاده مى‌شود كه درجات اخلاص گوناگون، و عنايت الهى به هر شخص، به‌اندازه اخلاص او است و اختلاف سنگينى اعمال به اختلاف درجه اخلاص در آن‌ها مربوط مى‌شود. در آيه‌265 بقره/2، خداوند حال كسانى را كه اموالشان را در راه رضاى الهى انفاق مى‌كنند، مانند باغى دانسته است كه در زمينى نيكو باشد و بارانى بسيار بر آن ببارد و ثمرش را دو برابر دهد و اگر چنين بارانى نباريد، دست كم بارانى اندك بر آن ببارد: «و‌مَثَلُ الَّذينَ يُنفِقونَ اَمولَهُمُ ابتِغاءَ مَرضاتِ اللّهِ و تَثبيتـًا مِن اَنفُسِهِم كَمَثَلِ جَنَّة بِرَبوَة اَصابَها وابِلٌ فَـاتَت اُكُلَها ضِعفَينِ فَاِن لَم يُصِبها وابِلٌ فَطَـلٌّ». زمين نيكو، هميشه ثمرى نيكو مى‌دهد; گرچه مقدار نيكو بودن ثمر، به مقدار باران بستگى دارد. هم‌چنين عمل خالص، پيوسته نتيجه‌اى نيكو دارد و عنايت الهى شامل آن مى‌شود; هرچند مقدار آن، به مقدار اخلاص در عمل وابسته است; بدين جهت در پايان آيه، به بصير بودن خداوند بر اعمال انسان‌ها اشاره شده است; زيرا خداوند از اندازه اخلاصِ هر عملى به‌طور كامل آگاه است: «واللّهُ بِما‌تَعمَلونَ بَصير». (بقره/2، 265)[39] اخلاصى كه از هر آميختگى پيراسته است، اخلاص مطلق و اخلاص صدّيقان شمرده مى‌شود و اخلاصى كه با قصد ثواب و رهايى از عذاب همراه است، اخلاص اضافى نام دارد.[40] عارفان، براى اخلاص، درجات گوناگونى را ذكر كرده و گفته‌اند: با رسيدن به درجه بالاى اخلاص، حقيقت آيه «اَلا لِلّهِ الدّينُ الخالِصُ» (زمر/39، 3) در شخص تجلّى مى‌يابد و در اين حالت، سالك نه خود را مى‌بيند و نه مخلوقات را و فقط در طريق دين و عبوديّت گام مى‌نهد.[41] چنين شخصى، حتى اخلاص خود را هم نمى‌بيند.[42] برخى نيز گفته‌اند: دين در‌صورتى براى خدا خواهد بود كه از آلايش غيريّت و خوديّت پاك شود و اين هنگامى حاصل مى‌شود كه با فناى كلّى بنده در ذات حق، براى بنده، ذات و صفت و فعل و دينى باقى نماند و در غير اين حال، دين به حقيقت خالص نشده و در نتيجه، براى خدا نخواهد بود.[43] در اين حالت، سلطان توحيد بر سالك تجلّى مى‌كند و تعلّق به غير خدا از او زدوده‌مى‌شود و انقطاع كامل براى وى رخ مى‌نماياند. شايد به جهت همين ارتباط بين توحيد و اخلاص، ذكر «لا اِلـهَ اِلاَّ اللّهُ» كلمة الاخلاص ناميده شده است;[44] چنان‌كه به سوره توحيد، سوره اخلاص هم گفته مى‌شود.[45]
در روايات نيز براى نيّت و اخلاص در عبادت، درجات گوناگونى ذكر شده است; چنان‌كه عبادت برخى به‌دليل ترس از عذاب الهى، عبادت برخى ديگر به اميد رسيدن به ثواب الهى و عبادت آزادگان از روى محبّت و براى شكرگزارى از خداوند دانسته شده است.[46] راه اين گروه در عبادت، راه معرفت و محبّت بوده و از نظر آنان، روش دو گروه ديگر فاقد اخلاص كامل است و در آن شائبه‌اى از شرك و خودپرستى به چشم مى‌خورد; زيرا اين دو گروه، براى رهايى از عقوبت يا رسيدن به نعمت، خدا را عبادت مى‌كنند و اگر براى رسيدن به اين هدف، راهى ديگر جز عبادت پيش روى خود مى‌ديدند، آن را بر مى‌گزيدند.[47]

موضوعات: مراتب اخلاص:  لینک ثابت
 [ 07:58:00 ب.ظ ]




حقيقت اخلاص:
حقيقت اخلاص، انجام دادن عمل براى خدا و به انگيزه تقرّب به او است.[25] در قرآن به‌صورت‌هاى گوناگونى به حقيقت اخلاص پرداخته شده است. تعبير برخى آيات، به جا آوردن عبادات و اعمال و قرار دادن همه شؤون زندگى و مرگ فقط براى خدا (للّه) است: «قُل اِنَّ صَلاتى و نُسُكى و مَحياىَ و مَماتى لِلّهِ رَبِّ العــلَمين». (انعام/6، 162) نيز 46 سبأ/34، و تعبير آياتى ديگر، انجام دادن عمل براى طلب وجه خدا است: «اِنَّما نُطعِمُكُم لِوَجهِ اللّهِ». (انسان/76، 9 نيز 28 كهف/18; 172 بقره/2) مقصود از «وَجهِ اللّهِ» ، صفات فعليّه خداوند است كه حق‌تعالى با آن‌ها انواع خير را به مخلوقات افاضه مى‌كند; مانند آفرينش، تدبير و رزق و به تعبير ديگر، رحمت عامّه‌اى كه قوام هر چيزى به آن است; بنابراين مقصود از طلب وجه اللّه، آن است كه هدف انسان در اعمالش كسب فيض از رحمت الهى باشد و از آن‌چه نزد غير خداوند است، روى برگرداند; ازاين‌رو در ادامه آيه‌6 انسان/76 از ابرار نقل شده كه گفتند: ما از شما توقع پاداش و سپاس‌گزارى نداريم. با توجّه به اين‌كه پس از مرتبه صفات فعليّه، چيزى جز صفات ذاتيّه الهى نيست كه مبدأ صفات فعليّه و خير مترتّب بر آن‌ها است; بنابراين، بازگشت طلب وجه اللّه به آن است كه انسان، عمل را از روى دوستى خدا انجام دهد; زيرا خداوند جميل مطلق است. به عبارت ديگر، خداوند را از آن رو كه اهليّت عبادت دارد بپرستد.[26]برخى «وَجهِ اللّهِ» را به رضوان و مرضات خدا تفسير كرده‌اند. بنابراين نظر، ذكر «وجه» ، بر اختصاص انجام دادن فعل براى خداوند تأكيد مى‌كند.[27] مفسّران، معانى ديگرى را نيز براى وجه ذكر كرده‌اند; از‌جمله ذات، ذات شريف و مقدّس، جهت منسوب به خدا كه از آن سوى، به او توجّه مى‌شود و مقام و منزلتى كه خداوند براى خويش بين مردم ثابت كرده است.[28] انجام دادن عمل براى طلب وجه الهى، در آيات ديگرى با تعبير طلب رضوان الهى: «و‌مَثَلُ الَّذينَ يُنفِقونَ اَمولَهُمُ ابتِغاءَ مَرضاتِ اللّهِ‌…» (بقره/2، 265; آل‌عمران/3، 174) و تعبير خالص كردن دين براى خدا بيان شده است.
خالص كردن دين براى خدا، حالتى است كه براى برخى از انسان‌ها با اختيار خودشان پديد‌مى‌آيد و آن‌چه پيراسته مى‌شود، دين (دعا،[29] عبادت و اطاعت،[30] سنّت و روش زندگى[31]) است: «…و اَخلَصوا دينَهُم لِلّهِ فَاُولـئِكَ مَعَ المُؤمِنينَ» (نساء/4، 146)، «فادعوا اللّهَ مُخلِصينَ لَهُ الدِّينَ» (غافر/40، 14)، «و‌ما اُمِروا اِلاّ لِيَعبُدُوا اللّهَ مُخلِصينَ لَهُ الدّينَ حُنَفاءَ» (بيّنه/98، 5 نيز 2، 11 و 14 زمر/39; 139 بقره/2; 29 اعراف/7) البتّه همه انسان‌ها حتّى كافران،[32] در وضعيّتى كه از همه چيز نااميد شوند، به مقتضاى فطرت الهى خويش بى‌اختيار خدا را از روى اخلاص مى‌خوانند. آياتى از قرآن به اين مطلب اشاره مى‌كند كه وقتى انسان‌ها در كشتى، گرفتار طوفان شده و بيم هلاك داشته باشند، خدا را از روى اخلاص مى‌خوانند:«…‌جاءَتها ريحٌ عاصِفٌ وجاءَهُمُ المَوجُ مِن كُلِّ مَكان وظَنّوا اَنَّهُم اُحيطَ بِهِم دَعَوُا اللّهَ مُخلِصينَ لَهُ الدِّينَ‌…». (يونس/10، 22 نيز 65 عنكبوت/29 و 32 لقمان/31)
براساس آيات ديگرى، حقيقت اخلاص آن است كه انسان فقط خدا را عبادت كند: «اَمَرَ اَلاّ تَعبُدوا اِلاّ اِيّاهُ» (يوسف/12، 40)[33] و روى به‌سوى خدا كند و از غير او دل ببُرد[34] و به حقيقت ايمان و عبوديّت برسد[35]: «بَلى مَن اَسلَمَ وَجهَهُ لِلّهِ‌…» (بقره/2، 112) و اعمالش مانند هجرت، جهاد و انفاق را در راه خدا انجام دهد: «اِنَّ الَّذينَ ءامَنوا والَّذينَ هاجَروا و جـهَدوا فى سَبيلِ اللّهِ‌…» (بقره/2، 218)، «مَثَلُ الَّذينَ يُنفِقونَ اَمولَهُم فى سَبيلِ اللّهِ‌…». (بقره/2، 261) در آياتى نيز حقيقت اخلاص، با نفى هرگونه شرك و ريا تبيين شده است; چنان‌كه در آيه‌110 كهف/18 مى‌فرمايد: هر‌كس به لقاى پروردگارش اميد دارد، بايد عمل نيكو به‌جا آورده، در عبادت پروردگارش شريكى قرار‌ندهد: «فَمَن كانَ يَرجوا لِقاءَ رَبِّهِ فَليَعمَل عَمَلاً صــلِحـًا و لايُشرِك بِعِبادَةِ رَبِّهِ اَحَدا». عمل صالح در اين آيه، به عمل خالص تفسير شده است[36] و كسانى‌كه در نمازشان ريا مى‌كنند در سوره ماعون، مذمّت و تهديد شده‌اند: «فَوَيلٌ لِلمُصَلّين * …اَلَّذينَ هُم يُراءون». (ماعون/107، 4‌ـ‌6)
رسول‌اكرم(صلى الله عليه وآله) فرموده است: اخلاص آن است كه بگويى پروردگار من خدا است; سپس استوار‌بمانى; چنان‌كه به تو فرمان داده شده است; يعنى هواپرستى را از خود بزدايى و جز او را پرستش نكنى[37]: «اِنَّ الَّذينَ قالوا رَبُّنَا اللّهُ ثُمَّ استَقـموا‌…». (فصّلت/41، 30; احقاف/46، 13)

موضوعات: حقيقت اخلاص:  لینک ثابت
 [ 07:57:00 ب.ظ ]




اخلاص: پاك كردن نيّت از غير خدا و انجام‌دادن عمل براى وى
واژه اخلاص، مصدر باب افعال از ريشه خلوص و خلاص به‌معناى پاك شدن و سالم گشتن از آميختگى است.[1] خالص، كالايى را گويند كه با چيزى ممزوج و مخلوط نباشد و معنايى نزديك به «صافى» دارد با اين تفاوت كه صافى به جنسى نيز كه از همان ابتدا با چيزى آميخته نبوده اطلاق مى‌شود; ولى خالص، جنسى است كه پس از امتزاج با چيز ديگر، خواه پست‌تر باشد يا نه، پاك، و ناخالصى آن زدوده شود.[2] لغويان براى خلوص، معانى ديگرى نيز بر شمرده‌اند; مانند رسيدن، نجات يافتن، كناره‌گيرى كردن از ديگران و ويژه خود گردانيدن كه در هر يك از اين معانى، به نوعى معناى اصلى اين ريشه يا لوازم آن وجود دارد.[3] «اخلاص» به‌معناى خالص كردن، پاك گردانيدن و برگزيدن است[4] و مقصود از آن در فرهنگ اسلامى، پاك كردن نيّت از غير خدا و انجام دادن عمل براى خدا‌است.[5]
اخلاص در دانش‌هاى گوناگون اسلامى‌مانند فقه، اخلاق و عرفان بررسى، و در فقه، شرط صحّت واجبات و مستحبات تعبّدى دانسته شده است. آن دسته از تكاليف كه قصد تقرّب به خداوند، شرط صحّت آن‌ها است، تعبّدى ناميده مى‌شود در برابر توصّلى كه صحّت آن به قصد تقرّب مشروط نيست; ازاين‌رو هر چيزى كه موجب از بين رفتن اخلاص در اين‌گونه اعمال‌شود، جايز نبوده، عمل را باطل مى‌كند; مانند اجرت گرفتن بر انجام آن‌ها[6] يا ريا* كردن در آن‌ها يا در بخشى از آن‌ها;[7] البتّه اجرت گرفتن بر كارهايى كه همراه و مقارن با عبادت انجام‌مى‌شود، مانند اجرت بر نيابت، عمل را باطل‌نمى‌كند.[8]
به نظر بسيارى از فقيهان، اگر اصل عملِ عبادى، براى خدا باشد، قصد بعضى از بهره‌هاى دنيايى به‌صورت تبعى، با حقيقت اخلاص منافات نداشته، باعث باطل شدن عمل نمى‌شود; مانند اين‌كه كسى از روزه گرفتن، قصد سلامت و بهداشت نيز داشته باشد يا در وضو گرفتن، خنك‌شدن را نيز قصد كند يا از خواندن نماز شب، قصد به‌دست آوردن روزى بيش‌تر نيز داشته باشد.[9] هم‌چنين اگر عمل عبادى را خالصانه انجام‌دهد، ولى از اين‌كه در برابر ديدگان مردم باشد، خشنود شود يا هنگام انجام دادن عمل، خطوراتى از ذهنش عبور كند، باعث از بين رفتن اخلاص و باطل شدن عمل نمى‌شود.[10] و نيز پرستش خداوند براى خوف از عقوبت الهى يا به انگيزه اميد به ثواب و نعمت پروردگار، اخلاص در عمل را از بين نمى‌برد; البتّه در اعمال توصّلى نيز اخلاص، شرط پاداش آخرتى است و اگر انسان، اعمال مباح را هم با اخلاص انجام دهد، به خداوند نزديك شده،[11] استحقاق دريافت ثواب و فيض الهى را خواهد يافت. يكى از تفاوت‌هاى فقه و حقوق نيز اين است كه در فقه بحث اخلاص مطرح مى‌شود; ولى در علم حقوق، جايگاهى براى اخلاص وجود ندارد; زيرا هدف در حقوق آن است كه حق به صاحب آن داده شود و صاحب حق به حق خويش برسد و الهى بودن يا نبودن انگيزه مورد نظر نيست; ولى در فقه الهى، وجود انگيزه و تعالى انسان‌ها و تقرّب آنان به خداوند نيز مورد نظر است. اين مطلب، بطلان ديدگاه كسانى را روشن مى‌سازد كه براى فقه فقط نقش مديريّتى قائل بوده و آن را با علم حقوق هم‌سان پنداشته‌اند.[12]
در اخلاق، به نيّت اهميّت ويژه‌اى داده شده و از آن به‌صورت ركن و پايه رفتار و روح عمل ياد‌شده است; به‌گونه‌اى كه نبودن نيّت درست باعث بى‌ارزش شدن عمل مى‌شود.[13] اخلاص بر تارك همه فضيلت‌ها قرار داشته، ملاك پذيرش و درستى رفتارها است و رهايى از چنگال شيطان فقط با اخلاص امكان دارد.[14] در نگاهى فلسفى، تأثير مخلصانه بودن عمل بر تكامل نفس و سعادت ابدى انسان، تأثيرى طبيعى و تكوينى است، نه قرار دادى.[15] عمل بدون نيّت خالص، كالبد بى‌جان است و اين انگيزه است كه بين رفتار بيرونى و جان و روح فاعل، پيوند برقرار مى‌كند.
در عرفان، اخلاص به پيراستگى عمل از هرگونه آميختگى تعريف شده[16] و يكى از منازل سلوك (منزل بيست و چهارم) دانسته شده است.[17] برخى گفته‌اند: اگر دين را كه مجموعه معارف الهى و مسائل اخلاقى و احكام عملى است، تحليل كنيم فقط به يك چيز منتهى مى‌شود و آن اخلاص است; يعنى كه انسان، ذات و صفات و افعالش را بر اين اساس قرار دهد كه همگى آن‌ها براى خداوند واحد قهّار است.[18]
در نهج‌البلاغه از اميرمؤمنان(عليه السلام) نقل شده است كه كمال اخلاص، نفى صفات از حق‌تعالى است.[19]شارحان نهج‌البلاغه، مقصود از اين جمله را نفى صفات زايد بر ذات الهى كه به‌گونه‌اى، باعث محدود ساختن خداوند مى‌شود، دانسته‌اند;[20] بنابراين اخلاص در نقل مذكور، معنايى غير از معناى اخلاص مورد بحث در اين مقاله دارد.
واژه اخلاص در قرآن به‌كار نرفته; ولى در آيات بسيارى به‌صورت‌هاى گوناگون به موضوع آن پرداخته شده است. اين آيات در تقسيم‌بندى جامعى، سه دسته‌اند: 1. آياتى كه با استفاده از مشتقّات خلوص، موضوع اخلاص را با صراحت مطرح مى‌كنند. مشتقّات خلوص 31 بار در قرآن آمده كه بيش‌تر آن‌ها به موضوع اخلاص مربوط است. از اين موارد، 22 مورد از باب افعال و 12 آيه مربوط به «مخلِصين» (كسانى‌كه دين خود را براى خدا خالص كرده‌اند) است; مانند (بقره/2، 139; اعراف/7، 29; غافر/40، 14) و 10 آيه مربوط به مخلَصين، هم‌چون (مريم/19، 51; يوسف/12، 24; حجر/15، 40). گويا مقصود از مخلَصين در عرف قرآن، كسانى باشند كه از ابتداى آفرينش، بر استقامت در فطرت و اعتدالِ خلقت آفريده شده‌اند و ادراكات درست، نفس‌هاى طاهر و قلب‌هاى سليم دارند و به‌سبب پاكى و صفاى فطرت و سلامت روان، از همان ابتدا داراى ويژگى اخلاصند و آن‌چه ديگران با جهاد و مبارزه با نفس به‌دست مى‌آورند، آنان همان، بلكه بالاتر از آن را از ابتدا دارا بوده‌اند;[21] البتّه برخى، مخلَصين و مخلِصين را به يك معنا دانسته و تفاوتى ميان آن دو قائل نشده‌اند.[22] مخلَصين پيامبران و امامان(عليهم السلام)هستند (انعام/6، 87; حجّ/22، 18);[23] برخى معتقدند به جز پيامبران و امامان(عليهم السلام) برخى از انسان‌ها نيز مى‌توانند با سير و سلوك، جهاد و مبارزه با نفس به مقام مخلَصين نائل شوند;[24] به همين دليل، در اين مقاله از مخلَصين نيز بحث مى‌شود; 2. آياتى كه با واژه‌ها و تعبيرات مترادف و متلازم با اخلاص به موضوع اخلاص مى‌پردازند; مانند انحصار عبادت در خداوند (حمد/1، 5; يوسف/12، 40)، انجام طاعات و عبادات براى خدا (للّه) (بقره/2، 196; انعام/6، 162; سبأ/34، 46)، روى نهادن به‌سوى خدا و دل بريدن از غير او (بقره/2، 112; آل‌عمران/3، 20)، انجام دادن كار براى وجه اللّه (انسان/76، 9; كهف/18، 28)، انجام دادن كار براى طلب رضايت الهى (بقره/2، 265; آل‌عمران/3، 174)، انجام دادن عمل در راه‌خدا (بقره/2، 154 و 261)، عدم درخواست اجر از سوى پيامبران (شعرا/26، 109، 127، 145، 164 و 180)، حنيف و حق‌گرا بودن (آل‌عمران/3، 67)، صداقت در توبه (نصوح) (تحريم/66، 8)، و‌داشتن قلب سليم (شعراء/26، 89). 3. آياتى كه با نفى شرك و ريا به موضوع اخلاص اشاره مى‌كنند; مانند كهف/18، 110; نساء/4، 142; ماعون/107، 6; بقره/2، 264). از آن‌جا كه اخلاص، انجام‌دادن عمل فقط براى خدا است، با شرك و ريا كه انجام‌دادن عمل براى غير خدا است، جمع نمى‌شود. (‌=>‌‌شرك و ريا)

موضوعات: اخلاص:  لینک ثابت
 [ 07:55:00 ب.ظ ]




یا فارِجَ الهَمِّ وَ کاشِفَ الغَمِّ، یا رَحمنَ الدُّنیا والاخِرَةِ وَ رَحیمَهُما، صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ

والِ مُحَمّدٍ وَ افرُج هَمّی وَاکشِف غَمّی یا واحِدُ یا اَحَدُ یا صَمَدُ یا مَن لَم یَلِد وَ لَم

یوُلَد وَ لَم یَکُن لَهُ کُفُواً اَحَدٌ اِعصِمنی وَ طَهِّرنی وَ اِذهَب بِبَلِیَّتی »

موضوعات: كيستي عالمان در قرآن كريم, ای خدای مهربانم  لینک ثابت
[پنجشنبه 1394-12-20] [ 11:31:00 ب.ظ ]




نماز اول وقت چکشی است بر سر نفس

از وقتش که گذشت

می شود

چکشی بر سر نماز

موضوعات: احادیث در مورد احترام به علماء و اساتید, سخن گرانبها از آیت الله قاضی  لینک ثابت
 [ 11:23:00 ب.ظ ]




اهلبیت درفراق فاطمه تنهاست

ایجا … بیت الوحی است

واینجا بیت الزهرااست

ودیکر ازشور و نشاط

وبازیهای حسنین ، خبری نیست

ودیگر زینبب دخترچهارساله

شانه بدست، روبروی مادرنیست

اصلا مادرنیست !

مادر ، ایستاده نیست

مادر خندان نیست

خانه دیگرگلشن نیست

و… علی … تنها نشسته

در خانه ی دربسته

زانو بغل گرفته درفراق فاطمه

آری ، ریحانه نبی پر پر شد

جدایی افتاده میان شمع و گل و پروانه

و اینک ، ناباورانه علی

نظر میکند به دربسته خانه

آنهم چه دری، و…خاطراتی

روزی رسولخدابراین در، بوسه میزد

ودگرروز، خصم دون برآن لگدمیزد

روزی یتیم وابن سبیل بردرچنگ میزد

ودگرروز، بدصفتان برآن آتش میزد

و….

دری که ضریح بوسه فرشتگان بود

پشت آن درزهرا ناله میزد

و درآن هنگام

زهرافریاد وامحمدا میزد

اهریمنان از شادی خنده میزد

و علی بیاد می آورد که

چگونه دخت پیامبر را

درحضور شوهر میزدند

ومادری را دربرابر دخترمیزدند

و

مردم مرده بودند

آری اینک علی تنهاست

دلش خون زاشقیاست

وحسن بفکر غریبی

و حسین بفکرکربلاست

وزینب بایکدنیا

غم وغصه تنهاست

غلامرضا شهریاری

موضوعات: اهلبیت درفراق فاطمه تنهاست  لینک ثابت
 [ 10:52:00 ب.ظ ]




نهفته راز «اذا زلزلت» به چشمانت

نهفته راز «اذا زلزلت» به چشمانت

سید حمیدرضا برقعی

غزلی نذر حضرت فاطمه(س)
همین که دست قلم در دوات می لرزد
به یاد مهر تو چشم فرات می لرزد

نهفته راز «اذا زلزلت» به چشمانت
اگر اشاره کنی کائنات می لرزد

«هزار نکتهء باریک تر ز مو اینجاست»
بدون عشق تو بی شک صراط می لرزد

مگر که خار به چشمان خضر خود دیدی
که در نگاه تو آب حیات می لرزد

تو را به کوثر و تطهیر و نور گریه مکن
که آیه آیه تن محکمات می لرزد

کنون نهاده علی سر به روی شانه در
و روی گونه او خاطرات می لرزد

غزل تمام نشد، چند کوچه بالاتر
میان مشک سواری فرات می لرزد

سپس سوار می افتد، تو می رسی از راه
که روضه خوان شوی اما صدات می لرزد
□□□

وعصر جمعه کنار ضریح روی لبم
به جای شعر دعای سمات می لرزد …

 

موضوعات: نهفته راز «اذا زلزلت» به چشمانت  لینک ثابت
 [ 10:46:00 ب.ظ ]




احادیث در مورد عيادت مریض :حدیث (1) رسول اكرم صلى‏الله‏عليه‏و‏آله :
عائِدُ المَريضِ يَخوضُ فِى الرَّحمَةِ؛
عيادت كننده از بيمار، در رحمت خدا غوطه‏ور مى‏شود.

كنزالعمال، ج9، ص95، ح25141

حدیث (2) رسول اكرم صلى‏الله‏عليه‏و‏آله :
عائِدُ المَريضِ فى مَخرَفَةِ الجَنَّةِ، فَإِذا جَلَسَ عِندَهُ غَمَرَتهُ الرَّحمَةَ؛
عيادت كننده از بيمار، در نخلستان بهشت ميوه مى‏چيند و هرگاه نزد بيمار بنشيند، رحمت خدا او را فرا مى‏گيرد.

كنزالعمال، ج9، ص91، ح25127

حدیث (3) امام صادق عليه‏السلام :
مَن عادَ مَريضا شَيَّعَهُ سَبعونَ أَلفَ مَلَكٍ يَستَغفِرونَ لَهُ حَتّى يَرجِعَ إِلى مَنزِلِهِ؛
هر كس به عيادت بيمار برود، هفتاد هزار فرشته او را مشايعت مى‏كنند و برايش آمرزش مى‏طلبند تا آن گاه كه به منزل خود برگردد.

كافى، ج3، ص120، ح2

حدیث (4) رسول اكرم صلى‏الله‏عليه‏و‏آله :
إِنَّ اللّه‏َ عَزَّوَجَلَّ يَقولُ يَومَ القيامَةِ: يَابنَ آدَمَ مَرِضتُ فَلَم تَعُدنى! قالَ: يا رَبِّ كَيفَ أَعودُكَ وَأَنتَ رَبُّ العالَمينَ؟! قالَ: أَما عَلِمتَ أَنَّ عَبدى فُلانا مَرِضَ فَلَم تَعُدهُ؟! أَما عَلِمتَ أَنَّكَ لَو عُدتَهُ لَوَجَدتَنى عِندَهُ؟؛
خداى عزوجل در روز قيامت مى‏فرمايد: اى پسر آدم! من بيمار شدم اما عيادتم نكردى؟ عرض مى‏كند: پروردگارا چگونه تو را عيادت كنم حال آن‏كه تو پروردگار جهانيانى؟ مى‏فرمايد: مگر ندانستى كه فلان بنده‏ام بيمار شد و عيادتش نكردى، مگر نمى‏دانستى كه اگر به عيادتش روى، مرا نزد او مى‏يابى؟

الترغيب والترهيب، ج4، ص317، ح3

حدیث (5) رسول اكرم صلى‏الله‏عليه‏و‏آله :
خَيرُ العِيادَةِ اَخَفُّها؛
بهترين عيادت، آن است كه سبك‏تر برگزار شود.

كنزالعمال، ج9، ص94، ح25139

حدیث (6) رسول اكرم صلى‏الله‏عليه‏و‏آله :
عُد مَن لايَعودُكَ وَأَهدِ مَن لايُهدى لَكَ؛
از كسى كه به عيادت تو نمى‏آيد عيادت كن و به كسى كه به تو هديه نمى‏دهد، هديه بده.

كنزالعمال، ج9، ص97، ح25150

حدیث (7) رسول اكرم صلى‏الله‏عليه‏و‏آله :
لِلمُسلِمِ عَلَى المُسلِمِ خَمسٌ:… وَيُعَوِّدُهُ إِذا مَرِضَ… ؛
مسلمان بر مسلمان پنج حق دارد… و وقتى بيمار شد عيادتش كند.

نهج الفصاحه، ح‏2272

حدیث (8) امام صادق عليه‏السلام :
مَولى لِجَعفَرِبنِ مُحَمَّدٍ عليه‏السلام مَرِضَ بَعضُ مَواليهِ فَخَرَجنا إِلَيهِ نَعودُهُ وَنَحنُ عِدَّةٌ مِن مَوالى جَعفَرٍ فَاستَقبَلَنا جَعفَرٌ عليه‏السلام فى بَعضِ الطَّريقِ فَقالَ لَنا أَينَ تُريدونَ؟ فَقُلنا: نُريدُ فُلانا نَعودُهُ فَقالَ لَنا: قِفوا، فَوَقَفنا، فَقالَ: مَعَ أَحَدِ كُم تُفّاحَةٌ أَو سَفَرجَلَةٌ أَو اُترُجَّةٌ أَو لُعقَهٌ مِن طيبٍ أَو قِطعَةٌ‏مِنْ‏عودِبُخورٍ؟ فَقُلنا: مامَعَناشَىْ‏ءٌمِنْ‏هذا، فَقالَ: أَما تَعلَمونَ أَنَّ المَريضَ يَستَريحُ‏إِلى كُلِّ مااُدخِلَ بِهِ‏عَلَيهِ؛
يكى از وابستگان امام صادق عليه‏السلام گويد: يك نفر از ياران حضرت بيمار شد و ما عده‏اى از ياران امام براى عيادت او بيرون رفتيم. در راه با حضرت صادق عليه‏السلام روبرو شديم. از ما پرسيدند: كجا مى‏رويد؟ عرض كرديم به عيادت فلانى مى‏رويم. فرمودند: بايستيد. ما ايستاديم. حضرت فرمودند: آيا سيبى، بهى، تُرنجى، كمى عطر يا قطعه‏اى عود با يكى از شما هست؟ عرض كرديم: از اين چيزها با خود نداريم. حضرت فرمودند: مگر نمى‏دانيد كه بيمار از اين كه چيزى برايش ببرند، آرامش مى‏يابد.

كافى، ج2، ص346، ح7

حدیث (9) انس :
كانَ رَسولُ اللّه صلى الله عليه و آله اِذا فَقَدَ الرَّجُلَ مِنْ اِخْوانِهِ ثَلاثَةَ اَيّامٍ سَأَلَ عَنْهُ، فَاِنْ كانَ غائِبا، دَعا لَهُ وَ اِنْ كانَ شاهِدا زارَهُ وَ اِنْ كانَ مَريضا عادَهُ؛

رسول اكرم صلى الله عليه و آله هرگاه يكى از اصحاب خود را سه روز نمى ديدند از حال او جويا مى شدند، آنگاه اگر در سفر بود، دعايش مى كردند و اگر در شهر بود به ديدارش و اگر مريض بود، به عيادتش مى رفتند.

مكارم الاخلاق، ص 19

 

موضوعات: احادیث در مورد عيادت مریض  لینک ثابت
[چهارشنبه 1394-12-19] [ 09:35:00 ب.ظ ]




آداب اخلاقی عیادت از بیماران
1. تفقد عاطفی از بیمار: از مراتب تکمیل عیادت بیمار این است که فرد عیادت کننده دست خود را بر روی دست یا پیشانی بیمار بگذارد و از احوال او سوال کند.[38] ارتباط‌شناسان این شیوه را ارتباط لمسی می‌نامند که از نظر آنان، موثرترین ابزار برای انتقال بسیاری از احساسات و عواطف و نشانه‌ی علاقه و پذیرش و بلکه موثر در سلامتی فرد لمس شده است.[39]
2. امید دادن به بیمار: پيامبر بزرگوار اسلام (صلي‌الله‌علي‌وآله‌وسلم) فرمودند: هرگاه به عیادت بیماری رفتید او را امید به زندگی و تاخیر اجل بدهید که این تقدیر الهی را عوض نمی­کند اما دل بیمار را خوش می‌کند.[40]آن بزرگوار خود نیز وقتی بر بیماری وارد می­شدند همواره می‌فرمودند: چیزی نیست؛ انشاء‌الله سبب تطهیر شما است.[41]
3.گفتگوهای سازنده‌ «توحیدی - اخلاقی – تربیتی» با بیماران:رسول گرامی خدا (صلي‌الله‌علي‌وآله‌وسلم) در عیادت‌های خود نه فقط تفقد عاطفی از بیماران می‌نمودند بلکه این فرصت را به زمینه‌ای برای اصلاح و تربیت آنان با القای معارفی در زمینه‌ی فلسفه‌ بیماری، آثار بیماری در تعالی معنوی، نقش بیماری در تطهیر انسان از گناهان و … تبدیل می­نمودند.[42]

عیادت‌های غیر لازم یا ممنوع
امام صادق (عليه‌السّلام) فرمودند: عيادت تا سه روز لازم نيست.[43] رسول گرامي خدا (صلي‌الله‌علي‌وآله‌وسلم) فرمودند: بیماری‌های «رمد» [ نوعی ورم چشم] [44] و «دمل» [نوعی ورم‌ دردناک و برجسته‌][45] و «ضَّرَس» [درد دندان][46] عیادت ندارند.[47]همچنین آن حضرت فرمودند: هرگاه شراب‌خوار بیمار شد به عیادت او نروید.[48] البته مخفی نیست این دستور برای اصلاح و تربیت آن فرد و محیط جامعه است نه این‌که بدون تعلیم و تربیت افراد مجوز چنین برخوردی در اولین مرتبه صادر شود؛ چرا که این رفتارهای خشک از روح سیره‌ی ان حضرت که حتی به دیدار یهودی هم می‌رفتند[49] به دور است. به همین جهت امام صادق(عليه‌السّلام) فرمودند: بیماران غیر شیعه را عیادت کنید.[50] مگر این‌که امیدی به اصلاح او نباشد.
منبع:

[38] . طوسي، پيشين، ص 639.
[39] . ویرجینیایی ریچموند، جیمزسی. مک کروسکی، رفتار غیر کلامی، (ترجمه فاطمه سادات موسوی و ژیلا عبدالله پور)، نشر دانژه، چ دوم، تهران، 1388ش، ص 289.
[40] . ابن ماجه، الحافظ ابي‌عبدالله محمدبن يزيد قزويني؛ سنن ابن ماجه، دارالفكر، بيروت، 1428، ص 341.
[41] . بخارى، ابی عبدالله محمد بن اسماعیل؛ صحیح بخاری، دار الكتاب العربی، بيروت، 1431ق، ص 734.
[42] . ابن اشعث، پيشين، ص 200.
[43] . كليني، پيشين، ج 3، ص 117.
[44] . هروي، محمدبن يوسف؛ بحر الجواهر (معجم الطب الطبيعي)، انتشارات جلال‌الدين، تهران، چ اول، 1387ش، ص 190.
[45] . هروي، پيشين، ص 170.
[46] . ابن‌منظور، پيشين، ج 6، ص 117.
[47] . متقي هندي، پيشين، ج 9، ص 55.
[48] . شعيري، پيشين، ص 150.
[49] . ابن اشعث، پيشين، ص 159.
[50] . برقى، احمدبن محمدبن خالد؛ المحاسن،دارالكتب الإسلامية، قم، دوم، 1371ق، ج 1، ص 18.

 

موضوعات: آداب اخلاقی عیادت از بیماران  لینک ثابت
 [ 09:32:00 ب.ظ ]




وظایف و آداب عیادت‌کنندگان
1. اخلاص نیت: به این معنی که تلاش صورت گیرد تا ملاقات با انگیزه‌ی صرفاً الهی باشد؛ زیرا به طور کلی هیچ عملی نزد خدای متعال بدن قصد قربت ارزش ندارد و در برخی روايات رسول گرامي خدا (صلي‌الله‌علي‌وآله‌وسلم) و ائمه‌ي هدي (عليهم‌السّلام) در مورد عیادت نیز تصریح به شرطیت این قصد در ترتب آن ارزش‌ها فرموده‌اند[20] و نیز به ابوذر دستور دادند که با انگیزه‌ی خالص و الهی به دیدن بیماران برود.[21] چه بسا ترتب آثار مذکور در فضیلت عیادت نیز منوط به نوع و مرتبه‌ی انگیزه باشد. [مانند انجام عیادت برای وجه الله و صرف رضای الهی؛ همانطور که در روایت است[22] یا برای ثواب آخرت یا خوف از قطع رحم و رفتن به جهنم در عیادت ارحام که هریک دارای درجه‌ای از اثر و فضیلت هستند]
2. وضو گرفتن قبل از رفتن.[23]
3. سپاس الهی به جهت عدم ابتلا به آن بیماری؛ همانطور که رسول گرامي خدا (صلي‌الله‌علي‌وآله‌وسلم) فرمودند: هر کس هنگام دیدن بیماران، خدا را بر این‌که به آن بیماری مبتلا نشده‌ شکر کند خدای متعال او را از آن بیماری تا همیشه حفظ می‌فرماید.[24] که البته فرمودند این دعا باید طوری باشد که به گوش بیمار نرسد مبادا سبب اندوه او شود.[25]
4. دعا نمودن برای بیمار: زیرا رسول گرامي خدا (صلي‌الله‌علي‌وآله‌وسلم) از اهداف دستور خود جهت لزوم عیادت بیماران را دعا نمودن برای بیمار بیان فرمودند[26] و خود نیز هرگاه بیماری را عیادت می‌کرد دست راست خود را بر گونه‌ی راست یا بر سر بیمار نهاده و برای شفای او دعا می‌کردند.[27]
1. درخواست دعا از بیمار؛ زیرا امام صادق(عليه‌السّلام) فرمودند: دعای بیمار چون دعای فرشتگان است و مستجاب است پس هرگاه آنان را عیادت کردید بخواهید برای شما دعا کنند[28] و فرمودند: هر کس بیماری را صرفاً برای رضای الهی دیدار کند، هر دعایی که بیمار برای او کند مستجاب خواهد شد.[29]
2.تلاش برای رفع نیازهای او؛ زیرا پيامبر اكرم (صلي‌الله‌علي‌وآله‌وسلم)فرمودند:هر کس حاجت آسیب‌دیده‌ای را بر عهده گیرد و آن را پی‌گیری کند تا برآورده نماید، خدای متعال برات دوری از جهنم و دوری از نفاق به او خواهد داد و هفتاد حاجت دنیوی او را برآورده فرموده و همواره در رحمت الهی غوطه خواهد خورد تا آن کار را تمام کند و هر کس در پی حاجت بیماری برود، چون روزی که از مادر متولد شده است از گناهانش پاک خواهد شد گرچه آن حاجت را نتواند برآورده کند و اگر آن بیمار از افراد خانواده‌اش باشد، اجر بیشتری دارد[30] و فرمود: هر کس اندوه و مشکلی از مسلمانی دور کند خدای متعال هفتاد و دو اندوه از اندوه‌های آخرت و هفتاد و دو اندوه از اندوه‌های دنیا را از او دور می‌کند[31]و خود نیز وقتی به دیدار یکی از اصحاب بیمار خود می‌روند و آن فرد تمایل به خوردن نان گندم داشت، دستور دادند کسی نان گندم برای او آورد و به ایشان اطعام نمودند.[32]
3. هدیه بردن برای بیمار؛ امام صادق (عليه‌السّلام) به اصحاب خود دستور دادند در عیادت بیماران میوه یا عطری خوش‌بو و خلاصه هدیه‌ای با خود ببرند که سبب شادی بیمار است.[33]
4.عیادت متناوب:رسول اكرم (صلي‌الله‌علي‌وآله‌وسلم)فرمودند:هر روز و مداوم به عیادت بیمار نروید بلکه با رفق و گاهی اوقات به دیدار بیمار بروید مگر این‌که بیمار حالش وخیم باشد.[34]
5. کوتاهی درنگ در کنار بیمار؛ امام صادق (عليه‌السّلام) عیادتی که کوتاه‌تر باشد را دارای اجر برتر می‌دانستند[35] و امام علی فرمودند: مگر این‌که بیمار، طالب درنگ باشد و آن را بخواهد.[36]
6. نخوردن چیزی در خانه‌ی بیمار؛ رسول اكرم (صلي‌الله‌علي‌وآله‌وسلم) فرمودند: این کار اجر او را از بین می‌برد.[37] البته احتمال دارد این توصیه به خاطر عدم زحمت برای بیمار در پذیرایی از افراد مختلف و حذف تشریفات این ملاقات‌ها -که به تضعیف اصل آن و ترک ارتباطاتی از این دست که مورد تائید و تاکید فراوان روح حاکم بر تعالیم قرآنی – روایی است-صورت گرفته باشد؛ بنابراین در صورت فقدان این مشکل و خصوصاً درخواست بیمار ممكن است این نهي وجود نداشته باشد.
منبع:
[20] . متقي هندي، پيشين، ج 9، ص 54 و 55. شعيري، پيشين، ص 164.
[20] . متقي هندي، پيشين، ج 9، ص 54 و 55.
[21] . راوندى، قطب الدين؛ الدعوات، انتشارات مدرسه امام مهدى عجل‌الله‌تعالى‌فرجه‌الشريف، قم، 1407ق، ص 277.
[22] . متقي هندي، پيشين، ج 9، ص 55.
[23] . ابو داوود سجستاني، سليمان بن اشعث؛ سنن ابي داوود، بيروت، چ اول، 1421، ج 3، ص 248.
[24] . راوندي، پيشين، ص 220.
[25] . طبرسى، حسن بن فضل؛ مكارم الأخلاق، انتشارات شريف رضى، چ چهارم، قم، 1412ق، ص 351.
[26] . طوسي، پيشين، ص 228.
[27] . متقي هندي، پيشين، ج 9، ص 105.
[28] . كليني، پيشين، ج 3، ص 117.
[29] . ابن فهد حلى، احمد بن محمد؛ عدة الداعي و نجاح الساعي، دار الكتب الإسلامي، چ اول، 1407، ص 126.
[30] . صدوق، محمد بن على بن­بابويه؛ الأمالي، انتشارات اعلمى، بيروت، چ پنجم، 1362ش، 431 و 432.
[31] . كوفى اهوازى، حسين بن سعيد؛ المؤمن، مؤسسة الإمام المهدي‌عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف ، قم، ‏140ق4، ص 54.
[32] . مقريزى، تقى الدين؛ إمتاع الأسماع بما للنبي من الأحوال و الأموال و الحفدة و المتاع، دار الكتب العلمية، بيروت، چ اول، 1420، ج 7، ص 386.
[33] . کلینی، پیشین، ج 3، ص 118.
[34] . طوسي، پيشين، ص 639.
[35] . طبرسى، پيشين، ص 361.
[36] . حِميَرى قمى، عبدالله بن جعفر؛ قرب الإسناد، انتشارات كتابخانه نينوى، تهران،‌ بی‌تا، ص 13.
[37] . ابن اشعث، پيشين، ص 200.

موضوعات: وظایف و آداب عیادت‌کنندگان  لینک ثابت
 [ 09:30:00 ب.ظ ]





آثار دنیوی و اخروی عیادت بیماران
1. اجر و رحمت الهی و تطهیر باطنی و روحی: زیرا امام صادق (عليه‌السّلام) فرمودند: هر کس به دیدار مریضی رود در رحمت خدا وارد می‌شود و وقتی به بالین او برسد در رحمت الهی غوطه می‌خورد [و سراپای او را فرا می‌گیرد]و اگر اين ديدار را در صبح، انجام دهد هفتاد هزار فرشته در تمام مدت بقيه‌ي روز بر او درود مي‌فرستد و اگر در شب به عيادت آن بيمار رفته باشد هفتاد هزار فرشته بر او درود مي‌فرستد تا صبح شود[10] و اجر هزار سال عمل صالح که در آن سالیان، یک لحظه معصیت الهی ننموده باشد به او عطا خواهد شد.[11]
همچنین امام صادق (عليه‌السّلام) فرمودند: هر کس عیادت بیماری را بکند هفتاد هزار فرشته‌ از آسمان ندا می‌دهد که ای فلان! (او را با نام صدا می‌زند) پاک شدی و بهشت گوارایت باد.[12] رسول گرامی خدا (صلي‌الله‌علي‌وآله‌وسلم) فرمود: برای هر قدمی که بر می­دارد هفتاد ملیون نیکی نوشته می‌شود و هفتاد ملیون گناه او زدوده می‌شود و هفتاد ملیون درجه بر مقامات او افزوده می‌شود و هفتاد ملیون فرشته در قبر با او همنشینی می‌کنند و برای او استغفار می‌کنند.[13] امام علی (عليه‌السّلام) فرمودند: اگر عیادت کننده در راه عیادت بیمار از دنیا برود من بهشت را برای او ضمانت می‌کنم.[14]
2. بهره بردن از توانش معنوی دعای بیماران؛ همانطور که امام صادق (عليه‌السّلام) فرمودند: از بیماران بخواهید دعایتان کنند. زیرا دعایشان چون فرشتگان است[15] و فرمودند: هر کس مریضی را برای خدا عیادت کند آن مریض هرچه از خدا بخواهد برای این فرد مستجاب می‌شود.[16]
3. رسیدن به شرف ملاقات تجلیات الهی در جوار بیمار: رسول اكرم (صلي‌الله‌علي‌وآله‌وسلم) در روايتي بسیار عجيب‌ فرمودند: خداي متعال در روز قيامت به بنده‌ي خود خطاب مي‌كند كه اي فرزند آدم! من بیمار شدم اما تو به عیادت من نیامدی!و او مي‌گويد خدايا من چگونه به عیادت تو بیایم و حال آن كه تو پروردگار تمام آفریده‌هایت هستی [و درد و بیماری در تو راهی ندارد[17]]؟!و در پاسخ او، خدای متعال می‌فرماید: به ياد داري كه بنده‌ام، بیمار شد و تو به عیادت او نرفتی؟ اگر به عیادت او می‌رفتی مرا در كنار او مي‌يافتي.[18].
4. قضای حوائج شخصی: زیرا خدای متعال می‌فرماید: من خود شخصاً به برآوردن حوائج عیادت کننده می‌پردازم.[19] البته خداوند حوائج همه‌ی عالم را شخصاً برآورده می‌فرماید و منزه است از یار و شریک داشتن ولی در این‌جا نوعی شرافت خاص را برای فرد بیان می‌کند.
منبع:
[10] . كليني، پيشين، ج 3، ص 120.
[11] . متقي هندي، پيشين، ج 9، ص 54.
[12] . كليني، پيشين، ج 3، ص 120.
[13] . فتال نيشابورى، محمد بن احمد؛ روضة الواعظين و بصيرة المتعظين، انتشارات رضى، قم، چ اول، 1375ش، ج 2، ص 372.
[14] . صدوق، محمّد بن على بن بابويه؛ من لا يحضره الفقيه، دفتر انتشارات اسلامى وابسته به جامعه مدرسين حوزه علميه قم، قم ،‏ دوم، 1413ق، ج 1، ص 140.
[15] . كليني، پيشين، ج 3، ص 117.
[16] . شعيري، محمد بن محمد؛ جامع الأخبار، انتشارات حيدرية، نجف اشرف، چ اول، بى‌تا، ص 164.
[17] . طوسى، ابوجعفر محمد بن حسن؛ الأمالي، دار الثقافة، قم، چ اول، 1414، ص 629.
[18] . نيشابوري، پيشين، ص 1176.
[19] . طوسي، پيشين، ص 630.

موضوعات: آثار دنیوی و اخروی عیادت بیماران  لینک ثابت
 [ 09:28:00 ب.ظ ]





فضایل عیادت بیماران از نظر روایات
رسول گرامی اسلام (صلي‌الله‌علي‌وآله‌وسلم) دستور می‌دادند که بيماران را عيادت كنيد[2] و عیادت بیمار را صدقه[3] و برتر از ثواب تشییع جنازه می‌دانستند.[4]امام علی (عليه‌السّلام)عیادت بیماران را از بهترین کارهای نیک می­دانستند.[5]و امام صادق(عليه‌السّلام)می‌فرمودند: از حقوق هر مسلمان بر مسلمان دیگر این است وقتی بیمار شد او را عیادت کند.[6]
لازم به ذکر است رسول گرامی خدا (صلي‌الله‌علي‌وآله‌وسلم) در مورد عیادت از همسایگان بیمار[7] و در مورد عیادت مسکینان توجه خاص داشتند و خود نیز همواره از بینوایانی که بیمار می‌شدند عیادت می‌کردند[8]. بلکه حتی یک بیمار یهودی را نیز عیادت فرمودند.[9] منبع: [2] . بخارى، ابی عبدالله محمد بن اسماعیل؛ صحیح بخاری، دار الكتاب العربی، بيروت، 1431، ص 1127.
[3] . راوندى، قطب الدين؛ الدعوات، انتشارات مدرسه امام مهدىعجل‌الله‌تعالى‌فرجه‌الشريف، قم، 1407 ، ص 98.
[4] . متقي، هندي علاء الدين علي بن حسام؛ كنز العمال، داراحياء التراث العربي، بيروت، چ اول، 1413، ج 9، ص 52.
[5] . ابن اشعث، محمد بن محمد؛ الجعفريات (الأشعثيات)، مكتبة النينوى الحديثة، تهران، چ اول، بى تا، ص 240.
[6] . كلينى، ابو جعفر محمد بن يعقوب؛ الكافي، اسلاميه، تهران، چهارم، 1407ق، ج 2، ص 171.
[7] . شهيد ثانى، زين الدين بن على؛ مُسكّن الفؤاد عند فقد الأحبّة و الأولاد، بصيرتى، قم، چ‌ اول، بى تا، ص 114.
[8] . صالحى دمشقى، محمد بن يوسف؛ سبل الهدى و الرشاد في سيرة خير العباد، دار الكتب العلمية، بيروت، چ اول، 1414، ج 8، ص 351.
[9] . ابن اشعث، پيشين، ص 159.

موضوعات: فضایل عیادت بیماران از نظر روایات  لینک ثابت
 [ 09:26:00 ب.ظ ]




عيادت بيماران

عیادت در لغت به معنی رفتن به ملاقات کسی است و به علت کثرت استعمال، مخصوص ملاقات نمودن بیمار شده است.[1]
تقویت ارتباط عاطفی میان افراد جامعه‌ی اسلامی در راستای یاری همدیگر در رسیدن به کمالات انسانی از اهداف کلان و راهبردی شریعت نبوی است و «عیادت بیماران»یکی از ابزارهای تحقق این هدف کلان است که از طرفی بیمار رنجور را مرهم و تسکینی است و از طرف دیگر عیادت کننده به فضایل اخلاقی و تربیتی فراوانی خواهد رسید و در ضلع سوم نیز این روابط به تقویت ارتباطات میان فردی (بین دوستان) و میان‌گروهی (در خانواده‌ها) و از بین بردن کینه‌ها و دشمنی‌ها خواهد انجامید که این ارتباطات، اساس تعاون و وحدت و همدلی در سطح کلان جامعه‌ی اسلامی را تشکیل می‌دهند. [1] . ابن منظور، محمد بن مكرم؛ لسان العرب، دار صادر، بيروت، چ‏سوم، 1414 ، ج 3، ص 319.

موضوعات: عيادت بيماران  لینک ثابت
 [ 09:22:00 ب.ظ ]




سخن گرانبها از آیت الله بهجت
موضوعات: موضع صبر در مجموعة دين:, سخن گرانبها از آیت الله بهجت  لینک ثابت
 [ 09:11:00 ب.ظ ]




پیامبر
موضوعات: موضع صبر در مجموعة دين:, پیامبر  لینک ثابت
 [ 09:08:00 ب.ظ ]




کربلا

 

کربلا

چند سالی در فراق کربلایت مانده ام

در فراق گنبد و صحن و سرایت مانده ام

بار سنگین گناهانم بُوَد بر شانه ام

لطف تو بوده که در حال و هوایت مانده ام

این همه پیمان شکستنهای من را دیده ای

من فقط در حسرت لطف و سخایت مانده ام

این همه نا مهربانی ها تو از من دیده ای

در تعجب ز آن همه مهر و وفایت مانده ام

جان زهرا گوشه چشمی بر دل زارم نما

هر چه هم بد باشم اما در عزایت مانده ام

یا حسین ارباب ، من را هم دگر راهی نما

من به عشق مرقد و پایین پایت مانده ام

موضوعات: کربلا, کربلا  لینک ثابت
 [ 08:57:00 ب.ظ ]




یا مهدی

السلام علیک یا ابا صالح المهدی ادرکنی «عج»

دیگر شده ام دچار وسواس، بیا

بد جور به عصر جمعه حساس، بیا

گفتی به عموی خود ارادت داری

این بار قسم به دست عباس، بیا …

موضوعات: یا مهدی  لینک ثابت
 [ 08:34:00 ب.ظ ]




          

«اللّهُمَّ صَلِّ عَلي فاطِمَةَ وَ اَبيها وَ بَعْلِها وَ بنيها وَالسِّرِّ الْمُسْتَوْدَعِ فيها بعَدَدِ ما اَحاطَ به عِلْمُكَ

موضوعات: انواع صبر:, حضرت زهرا(س)  لینک ثابت
 [ 10:51:00 ق.ظ ]




 

خوشا آن روز را که سنگری بود

شبی ، میدان مینی ، معبری بود

خوشا آن روزهای آسمانی

که شوری بود ، سودا و سری بود

خوشا روزی که دل را دلبری بود

غزل خوان نگاه آخری بود

خوشا آن روزها در خط اروند

هوای روضه های مادری بود

و اهل آسمان بودیم آن روز

که قدری بی نشان بودیم آن روز

و نای دل نوای نینوا داشت

و با صاحب زمان(عج) بودیم آن روز

و کاش آن روزگاران گم نمی شد

هوای خوب باران گم نمی شد

صفای جبهه ها می ماند ای کاش

صدای پای یاران گم نمی شد

من بال و پر شهید را می بوسم

پا تا به سر شهید را می بوسم

دستم نرسد اگر به دامان شهید

دست پدر شهید را می بوسم

موضوعات: مراتب صبر, شهید حسین غلامی محب  لینک ثابت
[سه شنبه 1394-12-18] [ 12:01:00 ب.ظ ]


...


——————————————————————————–

رهبر من نور چشمان من است
عشق او آيين و ايمان من است

ذوالفقار حيدري در دست او
طاعتش ميثاق و پيمان من است

سيدي از نسل پاك فاطمه(س)
هم ز نسل شير يزدان من است

در ولايت وارث آل نبي (ص)
جانشيني از امامان من است

همچو مه تابد به قلب شيعيا ن
نائب خورشيد پنهان من است

در هدايت سوي حق آرد مر ا
اين هدايت سمت قرآن من است

دوستانش دوست مي دارم همي
دشمن او دشمن جان من است

آنكه مهر او ندارد در وجو د
بي گمان همكيش نادان من است

در سخن چون ابر مي بارد به دل
در كوير خشك باران من است

در حضورش موج دريا ديده ام
در كلامش راحت جان من است

در نگاهش غرق دريا مي شو م
واژه هايش در و مرجان من است

قلب تارم را صفايي مي دهد
جامع فكر پريشان من است

من مريد آن دل وارسته ام
او مراد و پير عرفان من است

بوي يوسف مي دهد پيراهنش
گرچه خوديعقوب كنعان من است

من چو سنگم او چو كوه بيستون
من چو مورم او سليمان من است

من چو بلبل او چو باغ پر زگل
من چوبرگ او سرو بستان من است

نام او ورد زبانم روز و شب
عشق او درد است ودرمان من است

آرزوي ديدنش دارم به دل
در فراقش شهر زندان من است

اي خوش آن روزي كه بينم رهبرم
ساعتي در خانه مهمان من است

هرگز اي ياران دعايش مي كنيد
شب نمازش ذكر ياران من است

روي خوبش با دو چشمت ديده اي
چهره اش چون ماه تابان من است

غرق درياي تهاجم را چه غم
ناجي كشتي ز طوفان من است

گر چه دشمن نقشه ها دارد بسي
حامي او حي سبحان من است

در امانت او ‹‹ امين ›› انقلا ب
در شجاعت شير ميدان من است

راه او باشد ره پير خمين (ره)
رهرو راه شهيدان من است

افتخار ما بود ‹‹ سيد علي ››
سرور من جان جانان من است

چون فقيه وعالم است ودين شناس
مرجع تقليد دوران من است

روز ششم ماه تير از سال شصت
رهبرم جانباز ايران من است

اي خداوندا نگهدارش تو با ش
چون دعاي او نگهبان من است

شعر امروزم كه وصف رهبر است
بهترين اشعار ديوان من است

پيروانش ني به پاكستان و هند
درفلسطين است و لبنان من است

گوئيا مهدي(عج) چنين گويد كه او
بهترين اصحاب و ياران من است

موضوعات: ميدان هاي صبر(ميدان تكامل):, رهبر  لینک ثابت
 [ 11:44:00 ق.ظ ]
1 3 4