فرشته
 
 


شنبه یکشنبه دوشنبه سه شنبه چهارشنبه پنج شنبه جمعه
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29            



جستجو


موضوع

نحوه نمایش نتایج:


اللّهُمَّ كُنْ لِوَلِيِّكَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَعَلى آبائِهِ في هذِهِ السّاعَةِ وَفي كُلِّ ساعَةٍ وَلِيّاً وَحافِظاً وَقائِدا ‏وَناصِراً وَدَليلاً وَعَيْناً حَتّى تُسْكِنَهُ أَرْضَك َطَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فيها طَويلاً

دريافت كد دعاي فرج




 



 

کرامات حضرت فاطمه علیه السلام
اللّهــم صلّ علــي محمّــد و آل محمّــد و عجّــل فرجــــهم “
حضرت آيه الله خزعلي فرمودند: يكي از دوستان مرا به منزل خودش دعوت كرد ، بعد از صرف ناهار براي استراحت به اتاقي رفتم ديدم كه عكس امام راحل در زير پا قرار مي گيرد ، احترام كردم و جاي ديگري را براي استراحت انتخاب نمودم . گفتم : من طلبه نبايد نسبت به اين مجاهد بزرگ بي اخترامي كنم .
اين بعد از ظهر روز شنبه بود ، شب يكشنبه در تهران در عالم خواب ديدم كه حضرت امام دستها را بلند كرده و خدا را به نام مقدس حضرت زهرا سه مرتبه قسم مي دهد بدينگونه : الهي بفاطمه الزهراء ، بفاطمه الزهراء ، بفاطمه الزهراء با دو دست لرزان كشيده بسوي آسمان .
بعد كه بيدار شدم استنباط كردم كه آن ادب و احترامي را كه به ساحت مقدس فرزند زهرا(عليهاالسلام ) انجام دادم ، ايشان هم راه توسل را از طريق حضرت زهرا(عليهاالسلام ) به من نشان دادند و به من ياد دادند كه حضرت زهرا(عليهاالسلام ) براي برآوردن حاجات ، بهترين وسيله است . (54)
اي نام تو از نام خدا ، يا زهرا
ذكر تو شفاي دردها ، يا زهرا
از بهر خدا به دوستان كن نظري
حاجات همه روا نما ، يا زهرا
هستيم به زندان بلا و دشمن
ما را ز بلا رها نما يا زهرا
ما جمله گرفتار و فقيرو بيمار
از حق به طلب چاره ما ، يا زهرا
تو شافعه محشر و ما غرق گناه
بخشاي گناه جمله را ، يا زهرا
منبع.کتاب كرامات الفاطمية(معجزات فاطمه زهرا(س) بعدازشهادت بضميمه سوگنامه فاطمه زهرا (س))

موضوعات: کرامات حضرت فاطمه علیه السلام  لینک ثابت
[شنبه 1394-12-08] [ 09:12:00 ب.ظ ]




مهارتهای تربیت فرزند
پدر و مادر عزیز برای تربیت سازنده فرزندانتان مهارت‌هایی وجود دارد که با استفاده از آن‌ها در روند مراقبت از فرزندانتان می‌توانید نقش اساسی در رشد آن‌ها داشته باشید.
به رفتارهای کودک‌تان با دقت توجه کنید.
بسیاری از والدین توجه کمی به آنچه که در خانه اتفاق می‌افتد دارند و به همین دلیل ممکن است مشکلات را بیشتر و مهم‌تر و بالعکس کمتر و کم اهمیت‌تر از آنچه که هست ارزیابی کنند. برای مثال: کودکان گاه‌گاهی نق می‌زنند به‌ویژه، در زمان خستگی، بیماری و یا تغییرات محیط، اگر والدین خود خسته و ناراحت باشند ممکن است این مشکل را خیلی بزرگ جلوه دهند. گاهی بالعکس، کودکی که مرتباً با همسالانش دعوا می‌کند والدین بی‌توجهی کرده و آن را طبیعی می‌دانند و هیچ اقدامی نمی‌کنند.
با توجه نمودن به رفتارها و یادداشت کردن آن‌ها و اینکه چند بار در روز اتفاق می‌افتد بهتر می‌توانید بفهمید که آیا کودک‌تان مشکل دارد و آیا نحوه برخورد شما برای حل مشکل مفید است یا نه؟
چگونه می‌شود رابطه بهتری با فرزندتان داشته باشید؟
اوقات خوبی را با فرزندتان بگذرانید.
معمولاً والدین زمان بسیار کمی را با فرزندشان می‌گذرانند و بیشتر مواقعی که به ظاهر با بچه‌ها هستند، اغلب به فعالیت دیگری مشغول هستند. بهتر است در طول روز و به‌طور مکرر زمان‌هایی را با کودک‌تان بگذرانید. زمان‌های کوتاه (برای مثال 1 تا 10 دقیقه) مفیدتر است. مثلاً وقتی که کودک به شما مراجعه می‌کند تا چیزی بپرسد و یا چیزی می‌خواهد، بهترین زمان برای توجه به کودک است.
با کودک‌تان صحبت کنید.
در مورد چیزهایی که فرزند شما به آن علاقه دارد صحبت کنید. صحبت با کودک به او کمک می‌کند که سخن گفتن را یاد بگیرد، مهارت‌های اجتماعی و گفتگو کردن را بیاموزد و اعتماد به نفسش افزایش می‌یابد.
احساسات خود را به کودک‌تان نشان بدهید.
فرزندتان را بغل کنید، لمس کنید، در آغوش بگیرید، ببوسید، ماساژ دهید، قلقلک بدهید. این کارها به کودکان کمک می‌کند که از مورد توجه بودن و مورد محبت واقع شدن احساس آرامش کنند و رابطه عاطفی آن‌ها محکم‌تر شود.
اگر مایلید فرزند شما رفتار مطلوبی انجام دهد، مهارت‌های تشویق کردن را بیاموزید.
رفتار مطلوبی را که می‌خواهید کودک‌تان انجام دهد دقیقاً مشخص کنید (برای مثال «داشتن نظم» برای کودک مبهم است، به جای آن می‌توانید از کودک خود بخواهید مثلاً اسباب‌بازی‌ها را در محل خودش قرار دهد(.
در هر نوبت یک رفتار را انتخاب کنید و وقتی فرزند شما آن رفتار را به‌صورت خودکار انجام می‌داد روی رفتار دیگری تمرکز کنید.
از روش‌های گوناگون تشویق کردن استفاده کنید. تشویق‌های شما می‌تواند کلامی باشد (برای مثال: آفرین دخترم من واقعاً از این که بعد از اتمام بازی اسباب‌بازی‌هایت را مرتب کردی، خوشحالم) یا تشویق‌های غیر کلامی مثل لبخند زدن، چشمک زدن، بغل کردن، و … که کودکان از آن لذت می‌برند. اگر از تشویق مادی (خرید یک وسیله) استفاده می‌کنید دقت کنید آن وسیله گران نباشد ولی مورد علاقه فرزندتان باشد. حتماً بعد از اینکه کودک‌تان رفتار مطلوب را انجام داد آن را تهیه کنید و به وعده خود عمل کنید. تشویق باید به موقع باشد، یعنی بلافاصله بعد از انجام رفتار مطلوب توسط کودک. تاخیر تاثیر تشویق را از بین میبرد.
اگر در تشویق کردن فرزندتان برای انجام یک رفتار مطلوب ناموفق هستید با متخصص مشورت کنید.
رفتار و مهارت‌های جدید را به کودکانتان آموزش دهید.
برخی از والدین تصور می‌کنند کودکان با گذشت زمان و وقتی بزرگتر می‌شوند یاد می‌گیرند چگونه در هر موقعیتی رفتار کنند. در حالی‌که برای یادگیری هر مهارت جدید لازم است والدین آموزش دهند، با فرزندشان تمرین کنند، کودک خود را تشویق نمایند و خود الگوی خوبی در این زمینه باشند.
چگونگی برخورد با رفتار نامطلوب فرزند
کودکان خواسته‌های زیادی دارند که انجام همه آن‌ها مقدور نیست و یا برخی از این خواسته‌ها پسندیده نیستند. بنابراین همه کودکان لازم است که حدود و قوانین را یاد بگیرند و ناکامی و ناراحتی خود را هنگامی که به خواسته‌هایشان نمی‌رسند کنترل کنند. مدیریت این رفتارها برای والدین ممکن است پردردسر باشد، اما روش‌های مثبت و موثری وجود دارد که به کودکان کمک می‌کند کنترل بر خویش (خویشتنداری) را یاد بگیرند.
روش‌های مختلفی برای اداره مشکلات رفتاری کودکان وجود دارد. والدین با تمرین این شیوه‌ها فرصت خواهند یافت که در هر شرایطی روش مناسب را برگزینند.
 چگونگی مدیریت رفتارهای نامطلوب کودکان در خارج از خانه
کودکان ممکن است در خانه مشکلی نداشته باشند ولی در موقعیت‌های دیگری مثل مهمانی، فروشگاه، مطب پزشک و یا مسافرت مشکلاتی را به‌وجود آورند.
از قبل آماده باشید و چنین موقعیت‌هایی را در خانه و خارج از خانه تمرین کنید.
انتظاراتی را که از کودک خود دارید از قبل مشخص کنید و برای او توضیح دهید (برای مثال امروز که می‌رویم فروشگاه می‌خواهم که دست منو بگیری و از من دور نشوی)
فعالیت‌های سرگرم‌کننده‌ای برای کودک در آن موقعیت خاص فراهم کنید (مثلاً بردن اسباب‌بازی مورد علاقه کودک).
تسلط بیشتر بر اوضاع
والدین عزیز هر روز حوادث و مسائلی در زندگی شما پیش می‌آید که ممکن است تعادل شما را دچار اشکال کند. نمی‌توانیم از وقوع بعضی حوادث جلوگیری کنیم ولی می‌توانیم خود را برای مقابله با چنین حوادثی آماده کنیم. می‌توانیم فکر، احساس و رفتارمان را طوری تنظیم کنیم که آسیب کمتری ببینیم. ابتدا موقعیت‌های دشوار را مرور کنید و مهارت‌هایی که برای برخورد با آن‌ها لازم است تمرین کنید. توانایی‌ها و ضعف‌های خود را بشناسید. اگر مشکلاتی در زندگی شما هست همین امروز برای حل آن اقدام کنید.
دست‌یابی به روحیه بهتر
هنگامی که یک اتفاق ناگوار برای شما می‌افتد، افکار منفی از ذهن‌تان می‌گذرد. این افکار ممکن است در همان موقع باورکردنی باشند اما اگر بعداً راجع به آن فکر کنید به نظرتان غیرواقعی، مبالغه‌آمیز و حتی خنده‌دار بیابند. اما در همان زمان این افکار باعث ناراحتی و نگرانی بیشتر شما می‌شود و موجب می‌شود که شما تصمیمات درستی نگیرید و حتی مشکل‌تان بدتر شود. افکار منفی را شناسایی کنید (مثل من همیشه خراب می‌کنم). در گفتگو با خود عبارت مثبت در جهت سازگاری بیشتر استفاده کنید. (مثل می‌توانم این مشکل را حل کنم) و با افکار منفی مبازره کنید (گاهی خراب می‌کنم ولی بیشتر اوقات خوب عمل کرده‌ام) یاد بگیرید که چگونه خودتان را در شرایط سخت آرام نگه دارید. برای موقعیت‌هایی که احتمال دارد مشکلی پیش بیاید برنامه‌ریزی کنید و آماده باشید.
 تقسیم مسئولیت‌ها
پدر یا مادر بودن وظیفه دشواری است و اگر پدر یا مادر هر کدام بخواهند به تنهایی این مسئولیت را بپذیرند دچار خستگی و ناامیدی خواهند شد. یاد بگیرید از دیگران کمک بخواهید با همسرتان کارها را تقسیم کنید در مورد مشکلات پیش آمده حرف بزنید. اگر تا حالا چنین کاری نکرده‌اید ممکن است در ابتدا همسر و سایر اطرافیان به راحتی تقاضای شما را نپذیرند چون آنان عادت کرده‌اند که شما به تنهایی همه کارها را انجام دهی

موضوعات: مهارتهای تربیت فرزند  لینک ثابت
 [ 09:10:00 ب.ظ ]




محبت به پیامبر و اهل بیت از دیدگاه قرآن و روایات(<ج>راه‏های ابراز محبت نسبت به اهل بیت)

عین الله خادمی

بعد از آن‏که با اهمیت و آثار محبت به اهل بیت آشنا شدیم، این سؤال مطرح می‏شود که ما از چه راه‏هایی می‏توانیم، نسبت به شخصیت والامقام اهل بیت ابراز محبت کنیم؟
هر فردی می‏تواند از راه‏های متفاوتی به مقام شامخ اهل بیت احترام بگذارد و محبت صادقانه خویش را به آن‏ها ابراز کند.در این‏جا به برخی از این راه‏ها اشاره می‏کنیم:
1.معرفت نسبت به اهل بیت
اولین و مهم‏ترین راه ابراز محبت به اهل بیت، آگاهی از معرفت و کمالات و فضایل وجودی شخصیت آن‏هاست.زیرا محبتی که از طریق شناخت و معرفت به دست نیاید، یک محبت احساسی محض است.این نوع محبت، همان‏گونه که ممکن است خیلی سریع در قلب ایجاد شود، به همان ترتیب ممکن است خیلی سریع نیز از قلب زایل شود.به همین دلیل در روایات، یکی از وظایف مهم امت در برابر امام، معرفت نسبت به شخصیت امام است و گفته‏اند، اگر کسی از دنیا برود، در حالی که نسبت به امام زمانش معرفت نداشته باشد، به سان کسی است که در زمان جاهلیت از دنیا رفته است؛ (38) یعنی قلبش به نور اسلام منور نشده است.
حال این پرسش مطرح می‏شود که:از چه راه‏هایی می‏توانیم نسبت به اهل بیت معرفت پیدا کنیم؟
اولین راه معرفت نسبت به سیره اهل بیت آن است که یک بار تاریخ پرفراز و نشیب حیات اهل بیت را مطالعه کنیم تا از مواضع مختلف آن‏ها در جنگ‏ها و صلح‏ها، پیروزی‏ها و شکست‏ها، غم‏ها و شادی‏ها، هنگام فقر و ثروت، در اوج حاکمیت ظاهری و در هنگام اسارت و زندان، و از رابطه عاشقانه آن‏ها با خدا و روابط محبت‏آمیز با همسران و فرزندان و با مردان و زنان مؤمن، آگاه شویم.
راه دیگر، تأمل و تفکر درباره گفتار حکمت‏آمیز آن‏ها در زمینه‏های گوناگون است.
2.اطاعت از اهل بیت
طریق دیگر ابزار محبت به اهل بیت آن است که به فرمان‏های آن‏ها گوش جان بسپاریم و به فرمان‏هایی که برای اعتلای دین حق و تکامل روحمان صادر شده است، به صورت دقیق عمل کنیم و هنگامی که ما را از انجام برخی اعمال برحذر داشته‏اند به طور کامل از آن‏ها(محرمات) بپرهیزیم.زیرا نمی‏توان ادعای محبت کسی را کرد، اما به فرمان‏ها و نهی‏های او وقعی ننهاد.بزرگ‏ترین نشانه صدق ادعای محب آن است که عملی خلاف رضای محبوبش انجام ندهد.
یکی از راه‏هایی که می‏تواند برای اطاعت بیش‏تر ما از اهل بیت مؤثر باشد، این است که بدانیم اهل بیت چه عنایات و تفضلات خاصی نسبت به محبان خویش دارند و متّصف به چه فضایل و سجایای اخلاقی هستند.این نکته در روایات متعدد به شکل‏های متفاوت بازگو شده است.
امام سجاد(ع)می‏فرمایند:«نام‏های پیروان ما و اسامی پدرانشان ثبت شده و شناخته شده‏اند.خداوند از ما و آنان پیمان گرفته است، هرجا که ما وارد می‏شویم، آنان نیز وارد شوند.» (39)
امام صادق(ع)می‏فرماید:«ما هرجا که باشیم، شیعیانمان با ما هستند.» (40)
بر همین اساس است که امام صادق(ع)در ادامه آیه «ان الینا ایابهم ثم ان علینا حسابهم» 41 می‏فرماید:«چون روز قیامت فرا رسد، خداوند حسابرسی شیعیان ما را بر عهده ما می‏گذارد.» 42
و در حدیث دیگری نیز می‏فرماید:«ما برای پیروان خویش شفاعت می‏کنیم و خداوند هم شفاعت ما را رد نمی‏کند.» 43
البته عنایات اهل بیت نسبت به پیروان خویش فقط به زندگی اخروی آن‏ها محدود نیست، بلکه بر اساس آنچه از معارف الهی به دست ما رسیده است، نقش و فایده وجودی اهل بیت حتی تنها شیعیان و پیروان آن‏ها نیست، بلکه آن‏ها واسطه فیض بین حضرت حق و همه مخلوقات او هستند.این معنا به صورت بسیار زیبایی در زیارت «جامعه کبیره»چنین بیان شده است:«خداوند به واسطه شما عالم آفرینش را آغاز کرد و به وسیله کتاب، آفرینش را ختم می‏کند و به خاطر شما باران و ابر می‏فرستد و به سبب شما آسمان را نگه می‏دارد که جز با اذن او بر زمین نیفتد و به واسطه شما غم، اندوه و رنج‏ها از دل‏ها برطرف می‏شود…» 44
در فراز دیگر این دعا اهل بیت، طریق و پل برای رسیدن به معرفت و برکت اصلی و معادن حکمت، همچنین حافظان اسرار الهی و حاملان کتاب عرشی معرفی می‏شوند:«درود بر شما که دل‏هایتان محل معرفت خدا، مسکن برکت حق، معدن حکمت الهی و حافظ اسرار الهی و حامل کتاب الهی است.» 45
در همین دعا، درباره فضایل و سجایای اخلاقی اهل بیت و واسطه فیض الهی بودن آن‏ها چنین می‏خوانیم: «درود بر شما ای خاندان نبوت، و موضع و دایع رسالت، و محل نزول ملائک، و هبوط انوار ولی خدا، و معدن رحمت حق و گنج‏های علم و معرفت الهی، و صاحبان منتهای علم و اصول صفات کریمه و پیشوای امم، و ولی نعمت‏های روحانی، و ارکان بزرگواری و نیکوکاری، و عماد نیکویان عالم، و بزرگ و قائد بندگان، و ستون‏های محکم شهر علم، و درهای ایمان، و امین اسرار خدای رحمان…» 46
و درباره نقش ائمه در هدایتگری چنین می‏خوانیم: «درود بر شما امامان و راهنمایان راه حق و چراغ‏های تاریکی‏های امت و پرچمداران علم و تقوا و خردمندان بزرگ…و صاحب دعوت به سوی مهمترین کمال.» 47
در فراز دیگر این دعا، نقش اصلاحگری ائمه در امور دینی و اجتماعی چنین تبیین می‏شود:«پدر و مادر و جانم فدای شما.به واسطه ولایت و پیشوایی شما، خدا نشانه‏های دینمان را به ما آموخت و آنچه از دنیایمان تباه شده بود، اصلاح کرد و به واسطه پیشوایی شما سخن تمام شد و نعمت عظمت یافت و تفرقه‏ها به همدلی گرایید….» 48
3.ذکر فضایل اهل بیت
یکی دیگر از راه‏های ابراز محبت به اهل بیت آن است که در زمان ولادت آن‏ها و در ایام شهادتشان، مراسمی برگزار کنیم و فضایل و سجایای اخلاقی و کلمات حکمت‏آمیز آن‏ها را بازگو کنیم و از آن‏ها به عنوان الگوهایی راستین؛در زندگی خویش بهره گیریم.
امام صادق(ع)درباره تأثیر یاد خدا و ذکر فضایل اهل بیت در زندگی اخروی انسان می‏فرماید:«هر گروهی که در مجلسی جمع شوند، و خدا و ما را یاد نکنند، آن مجلس در روز قیامت مایه حسرت آنان خواهد شد.» 49
امام رضا(ع)می‏فرمایند:ذکر فضایل اهل بیت باعث آشنایی بیش‏تر مردم با اهل بیت و در نهایت، پیروی آن‏ها از ایشان می‏شود.فرمایش امام چنین است:«اگر مردم خوبی‏های حرف‏ها و تعالیم ما را بشناسند، از ما پیروی می‏کنند. 50
بیان این نکته خالی از لطف نیست که از یک جهت می‏توان فضایل اهل بیت را به دو دسته تقسیم کرد:
1.دسته‏ای از فضایل مربوط به خلقت و سرشت متعالی و نور خدایی آن‏هاست.این فضایل جزو الطاف خاص حضرت حق نسبت به اهل بیت است و افراد دیگر هرچه تلاش کنند، نمی‏توانند به این قسم از فضایل دست یابند.در این دسته از فضایل، جنبه عملی و سرمشق‏گیری وجود ندارد.
2.فضایل دیگری در ائمه وجود دارد که افراد دیگر می‏توانند به اندازه سعه وجودی خویش خود را به این فضایل متصف کنند.به بیان دیگر، امکان تأسی به این‏ فضایل، برای غیر اهل بیت وجود دارد.
ذکر قسم اول فضایل، شاید در همه محافل مناسب نباشد.افرادی هستند که به هر دلیلی ظرفیت شنیدن این فضایل را ندارند و حتی ممکن است، منکر آن‏ها باشند. ذکر این فضایل بدون ایجاد زمینه مناسب، حتی ممکن است باعث فاصله گرفتن آن‏ها از اهل بیت شود. بدین دلیل توصیه می‏شود، بر فضایل دسته دوم بیش‏تر تأکید شود و در صورت مستعد بودن افراد یا ایجاد زمینه مناسب در مخاطبان، فضایل قسم اول بیان شوند.
امام صادق(ع)همین معنا را برای یکی از صحابه خویش به نام مدرک بن هزهاز چنین بیان فرمود:«رحمت خدا بر کسی که مودت مردم را به سوی ما بکشد، به آنان سخنانی از ما بگوید که آن‏ها را می‏شناسند و می‏پذیرند و آنچه را حالت انکار و عدم پذیرش دارد، نگوید.» 51
اگر در بیان این فضایل از تکنیک‏های متفاوت هنری نیز استفاده شود، قطعا برای مخاطبان جذابیت بیش‏تری خواهد داشت و بیش‏تر آن‏ها را به سوی تأسی از اهل بیت سوق می‏دهد.
4.تعظیم و تکریم در برابر ذکر نام اهل بیت
یکی از راه‏های ابراز محبت به ائمه آن است که نام آن‏ها را با تکریم و احترام یاد کنیم و همراه با ذکر نام‏های آن‏ها، درود و صلوات بفرستیم، و در هنگام ذکر نام امام زمان(عج)از جا برخیزیم و دست بر سر نهیم.در احادیث مؤکدا توصیه شده است که هنگام شنیدن نام پیامبر گرامی اسلام(ص)بر او درود بفرستید.خود ائمه نیز با شوق و احترام از پیامبر(ص)و حضرت فاطمه(س) و اهل بیت یاد می‏کردند و این شیوه را به مخاطبانشان می‏آموختند.رسول خدا(ص)دست حضرت فاطمه زهرا(س)را می‏بوسید، به احترام او برمی‏خاست، او را در جای خودش می‏نشاند، بر دستان و دهان او بوسه می‏زد و بارها می‏فرمود:«پدرت به فدایت، پدر و مادرم به فدایت.» 52
از امام صادق(ع)درباره حضرت قائم(عج)پرسیدند که آیا او متولد شده است؟حضرت فرمودند:«نه، ولی اگر من او را دریابم، در طول حیاتم خدمتگزار او خواهم بود.» 53
سکونی در دیدار با امام صادق(ع)وقتی به آن حضرت خبر داد که خداوند به او دختری عطا کرده است، حضرت پرسید:«او را چه نامیده‏ای؟»
گفت:«فاطمه»
امام فرمود:«آه، آه.»
سپس دست بر پیشانی نهاد و به او توصیه کرد:«حال که نامش را فاطمه نهاده‏ای، به او ناسزا مگو و او را مزن.» 54
5.نامگذاری فرزندان خویش با نام‏های اهل بیت
یکی از راه‏های ابراز محبت به اهل بیت، این است که مسلمانان نام فرزندان خود را از نام اهل بیت اقتباس کنند تا از این طریق، نام پرخیر و برکت اهل بیت را جاودانه نگه دارند.
شخصی به نام ربعی بن عبد الله به حضور امام صادق(ع)رسید و پرسید:«من نام فرزندانم را از نام شما و پدران شما اقتباس و نامگذاری می‏کنم.آیا از این کار سودی می‏برم؟»امام صادق(ع)در پاسخ فرمود:«آری، سوگند به خدا، دین چیزی جز دوستی با آل محمد نیست.» 55
6.رابطه داشتن با اهل بیت
یکی دیگر از راه‏های ابراز محبت به اهل بیت، رابطه داشتن با آن‏هاست.از جمله راه‏های ارتباط با اهل بیت، زیارت مرقد مطهر آنان است.به همین دلیل است که در روایت‏ها برای زیارت مرقد اهل بیت ثواب بسیار ذکر شده است.از طریق زیارت، یک رابطه قلبی میان مؤمنان و اهل بیت ایجاد می‏شود و با استمرار آن، ارتباط قلبی قوی‏تر می‏شود.به همین خاطر، پیامبر گرامی اسلام فرموده است:«زیارت باعث افزایش و توسعه مودت میان اهل بیت می‏شود.» 56

موضوعات: محبت به پیامبر و اهل بیت از دیدگاه قرآن و روایات(راه‏های ابراز محبت نسبت به اهل بیت)  لینک ثابت
 [ 09:05:00 ب.ظ ]




محبت به پیامبر و اهل بیت از دیدگاه قرآن و روایات(آثار اخروی محبت به اهل بیت)

عین الله خادمی

محبت به اهل بیت، علاوه بر آثاری که ذکر شد، آثار اخروی متعددی دارد.پیامبر گرامی اسلام در حدیث‏های‏ متعدد، آثار مثبت اخروی محبت به اهل بیت را به مسلمانان گوشزد کرده است.بر اساس فرمایش ایشان، یکی از آثار اخروی محبت به اهل بیت این است که هر کس بر حب آل محمد از دنیا برود، خداوند گناهان او را می‏بخشد و عفو می‏کند. (28)
پیامبر در حدیثی دیگر می‏فرماید:«هر کس که دوستدار اهل بیت باشد و در چنین موقعیتی از دنیا برود، مثل کسی است که از گناهان خویش توبه کرده است.» (29)
پیامبر گرامی اسلام همین معنا را در حدیثی دیگر و با تعبیری دیگر بیان فرموده است:«هر کس دوستدار علی(ع)باشد، این محبت به علی باعث می‏شود که گناهانش بلعیده شوند و از بین بروند؛همان‏طور که آتش هیزم را می‏بلعد.» (30)
به قول مولوی:
هر که را جامه ز عشقی چاک شد
او ز حرص و عیب کلی پاک شد
از دیدگاه پیامبر، از آثار دیگر محبت اهل بیت و بعد از آن، این است که اگر کسی با محبت اهل بیت از دنیا برود، در هنگام مرگ ملک الموت به او بشارت می‏دهد که تو وارد بهشت می‏شوی.بعد از آن، دو فرشته نکیر و منکر نیز به او رفتن به بهشت را بشارت می‏دهند. (31)
بر اساس فرمایش پیامبر، یکی از آثار محبت به اهل بیت هنگام قرار گرفتن انسان در قبر این است که اگر در قلب کسی نسبت به اهل بیت دوستی وجود داشته باشد، خداوند قبرش را محل زیارت ملائکه رحمت خویش قرار می‏دهد. (32) بر اساس حدیث دیگری، خداوند در قبرش دو در به سوی بهشت می‏گشاید. (33)
پیامبر درباره اثر محبت به اهل بیت در روز قیامت می‏فرماید:«کسی که محبت اهل بیت در آشیانه قلبش رسوخ کرده باشد.روز قیامت او را با عزت و احترام فراوان به سوی بهشت می‏برند؛همان‏طور که عروس را با عزت و ناز فراوان از خانه پدرش به خانه شوهرش می‏برند.» (34)
پیامبر(ص)در حدیث دیگری به طور خلاصه می‏فرماید:«محبت امتم نسبت به من و اهل بیتم، در هفت موضع بسیار مهم برای آن با مفید است.این مواضع هفتگانه عبارتند از:هنگام وفات، داخل قبر، هنگام برانگیخته شدن از قبر، نزد کتاب و هنگام حسابرسی به اعمال و نزد میزان در پل صراط.» (34)
همان‏طور که محبت به اهل بیت آثار اخروی مثبت و فراوانی دارد، دشمنی نسبت به اهل بیت نیز آثار اخروی منفی دارد.پیامبر(ص)فرموده استک«هر کس نسبت به اهل بیت من دشمنی داشته باشد و با همان حالت از دنیا برود، روز قیامت از قباحت و زشتی این کارش آگاه می‏شود و با تمام وجود از رحمت واسعه الهی ناامید می شود.» (35)
در حدیث دیگری از پیامبر(ص)می‏خوانیم:«اگر کسی با نفرت و دشمنی نسبت به اهل بیت از دنیا برود، هرگز بوی بهشت را استشمام نمی‏کند.» (36)
از آثار متعدد مثبت اخروی محبت به اهل بیت نباید تعجب کرد، زیرا چگونه ممکن است خداوندی که حتی محبت انسان ظالمی نسبت به یک حیوان را بی‏پاسخ نمی‏گذارد و در عالم برزخ عذاب را از او رفع می‏کند (37) ، محبت به اهل بیت را که منشأ کمالات و فضایل متعدد هستند، فراموش کند؟

موضوعات: محبت به پیامبر و اهل بیت از دیدگاه قرآن و روایات(آثار اخروی محبت به اهل بیت)  لینک ثابت
 [ 09:01:00 ب.ظ ]




محبت به پیامبر و اهل بیت از دیدگاه قرآن و روایات.(نجات از گمراهی)
 

عین الله خادمی

یکی از آثار مهم محبت اهل بیت، نجات از گمراهی است.پیامبر(ص)این معنا را در نصیحت‏های خود به ابوذر، خیلی خوب تبیین کرده است.ابوالاسود دوئلی می‏گوید:«هنگامی که ابوذر در تبعیدگاه خود در ربذه به سرمی‏برد، به خدمت او رسیدم و او روایتی را برایم نقل کرد.ابوذر گفت صبحگاهی در مسجد به رسول خدا (ص)وارد شدم، ایشان نشسته بودند و کسی جز علی در کنارشان نبود.خلوت مسجد را غنیمت شمردم و به پیامبر(ص)عرض کردم، پدر و مادرم فدایت باد، مرا نصیحتی کنید که به سبب آن، خداوند به من نفع رساند. پیامبر(ص)فرمود:فقال(ص)نعم و اکرم بک یا اباذر انک من اهل البیت و انّی موصیک بوصیة فاحفظها، فانها جامعة لطرق الخیر فانک ان حفظتها کان بها کفلان…» (21) (ای ابا ذر خداوند به تو کرامت عطا فرماید.به تحقیق، تو از اهل بیت هستی.به عنوان وصیت نکته‏ای را به تو گوشزد می‏کنم، تلاش کن که آن را حفظ نمایی، زیرا همه راه‏ها و شیوه‏های خیر را دربردارد.اگر به این وصیت عمل کنی و آن را در مقام عمل حفظ نمایی، خداوند به تو خیر دنیا و آخرت عطا می‏فرماید.)
«یا اباذر، اعبد الله کانک تراه فان کنت لا تراه فانه یراک و اعلم ان اول عبادة الله المعرفة به…» (22) وصیت اول پیامبر به ابوذر این است که ای اباذر، آن‏چنان خدا را عبادت کن که انگار او را می‏بینی و در حضور او به عبادتش مشغول هستی.به این مطلب توجه داشته باش که اگر تو او را نمی‏بینی، او به تحقیق تو را می‏بیند.ای اباذر، آگاه باش که اولین گام در عبادت حضرت حق، شناخت پیدا کردن نسبت به اوست.
«ثم حب اهل بیتی، الذین اذهب الله عنهم الرجس و طهرّهم تطهیرا.و اعلم یا اباذر، ان الله عز و جل جعل اهل بیتی فی امتی کسفینة نوح من رکبها نجا و من رغب عنها غرق و مثل باب حطة فی بنی اسرائیل من دخلها کان آمنا…» (23)
وصیت دیگر پیامبر(ص)به اباذر این است که اهل بیت مرا دوست داشته باش، زیرا آن‏ها کسانی هستند که خداوند هرگونه پلیدی را از ایشان دور و کاملا پاک و مطهرشان گردانید.ای اباذر، آگاه باش به تحقیق خداوند بزرگ و بلندمرتبه موقعیت اهل بیتم را در میان امتم مثل کشتی حضرت نوح قرار داد.هر کس سوار این کشتی شود، نجات یابد و هر کس از آن روی گرداند و بر آن سوار نشود، غرق می‏شود.
پیامبر(ص)در ادامه می‏افزاید:«مثل اهل بیت من، مثل باب حطه در بنی اسرائیل است.وقتی بنی اسرائیل بر اثر ظلم و گناه بی‏شمار به غضب الهی مبتلا و چهل سال در بیابان«تیه»سرگردان شدند، بر اثر توبه و انابه، بار دیگر خدا به آن‏ها لطف کرد و باب توبه را که حطّه خوانده می‏شود، بر آنان گشود.»
قرآن در این‏باره می‏فرماید:«و اذ قلنا ادخلو هذه القریة فکلوا منها حیث شئتم رغدا و ادخلوا الباب سجدا و قولوا حطة نغفر لکم خطایاکم و سنزید المحسنین.» (24) یعنی:و هنگامی که گفتیم:به این شهر(بیت المقدس)درآیید و از نعمت‏های آن، هر جا که خواهید به فراوانی بخورید و به دروازه شهر سجده‏کنان وارد شوید و بگویید:خدایا از گناه ما در گذر تا خطاهای شما را بیامرزیم و زودا که (پاداش)نیکوکاران را بیفزایم.
بر اساس فرمایش قرآن، هر کسی از بنی اسرائیل که از باب حطه وارد می‏شد، علاوه بر این‏که عزت و سیادت یافت، گناهانش نیز آمرزیده می‏شد.پیامبر در نصیحت خویش به اباذر می‏فرماید:موقعیت اهل بیت من بسان کشتی حضرت نوح و باب حطه بنی اسرائیل است.یعنی اگر کسی می‏خواهد در گرداب موج‏های سهمگین از گمراهی مصون بماند، چاره‏ای ندارد جز این‏که سوار این کشتی شود و اگر هم گمراه شد، باید به خانه اهل بیت پناه ببرد تا از گمراهی نجات یابد و در امنیت کامل به‏سر ببرد.
پیامبر گرامی اسلام(ص)در احادیث متعدد دیگری نیز این معنا را به تعبیرهای متفاوت بازگو کرده است.ایشان درباره اثر محبت اهل بیت در تکمیل ایمان انسان می‏فرماید:«هر کس در حالی که دوستدار اهل بیت است، از دنیا برود، مثل کسی است که مؤمن است و ایمانش در اثر محبت به اهل بیت کامل شده است.» (25)
بنابر فرمایش پیامبر، تأثیری که محبت اهل بیت در تکمیل ایمان مؤمنان و رهایی از عوامل ضلالت بخش دارد، آن‏ها را به جایگاه رفیعی می‏رساند که فقط شهیدان راه حق و حقیقت از آن برخوردارند. (26)
از نظر پیامبر گرامی اسلام(ص)، همان‏طور که محبت اهل بیت در تکمیل ایمان انسان و نجات او از گمراهی تأثیر فراوانی دارد، میزان دشمنی نسبت به اهل بیت نیز در پیمودن سیر قهقرایی و گمراهی تأثیر سترگی دارد و اگر فردی به این دشمنی ادامه دهد.و با همین حال از دنیا برود مثل کسی است که کافر از دنیا رفته است. (27) .

موضوعات: محبت به پیامبر و اهل بیت از دیدگاه قرآن و روایات.(نجات از گمراهی)  لینک ثابت
 [ 08:58:00 ب.ظ ]




محبت به پیامبر و اهل بیت از دیدگاه قرآن و روایات(شأن نزول)

عین الله خادمی

شأن نزول آیات 23 تا 26 سوره شوری در تفسیر مجمع البیان چنین ذکر شده است:بعد از ورود پیامبر به مدینه و تحکیم پایه‏های اسلام، انصار خدمت پیامبر رسیدند و گفتند:در صورت بروز مشکلات مالی، ما اموال خویش را بدون قید و شرط در اختیار تو قرار می‏دهیم.هنگامی که این سخن را خدمت پیامبر عرض کردند، آیات 23 تا 26 سوره شوری که آیه‏«قل لا اسئلکم علیه اجرا الا المودة فی القربی»جزو آن‏هاست، نازل شد.پیامبر این آیات را بر آن‏ها تلاوت کرد و سپس فرمود:«نزدیکان مرا بعد از من دوست بدارید.»آن‏ها با خوشحالی از محضر پیامبر بیرون آمدند، اما منافقان گفتند:«با این سخن او بر خدا افترا بست و هدفش این است که ما را بعد از خود در برابر خویشاوندانش ذلیل کند.پس در آیه بعد، یعنی آیه 24(ام یقولون افتری علی الله کذبا…)به آن‏ها پاسخ گفته شد. پیامبر به سراغ آنان فرستاد و آیه را بر آن‏ها تلاوت کرد. گروهی پشیمان شدند.گریه کردند و سخت ناراحت گشتند.پس از این جریان، آیه 25 شوری‏(و هو الذی یقبل التوبة عن عباده…)نازل شد و باز پیامبر به سراغ آن‏ها فرستاد و آن‏ها را بشارت داد که توبه خالصانه آنان مقبول درگاه خداست. (15)
برای فهم این مطلب که امر رسالت متوقف بر «المودة فی القربی»است، باید آیات دیگر قرآن را که درباره اجر و مزد رسالت پیامبران سخن گفته است، نیز در نظر داشت.تا بتوان از مجموعه این آیات، تصور درستی از مطلب به دست آورد.
آیاتی را که درباره اجر و مزد در رسالت پیامبران سخن می‏گوید، از یک جهت می‏توان به دو دسته تقسیم کرد:
الف)آیاتی را که درباره اجر و مزد رسالت پیامبران سخن می‏گویند.قرآن در بسیاری از آیات این معنا را تکرار کرده است.پیامبران در برابر مخاطبان خویش که آن‏ها را
عرفا بر این باور هستند که اگر عامل الفت، امر ذاتی و جوهری باشد، الفت میان محب و محبوب استمرار می‏یابد، اما اگر عرضی و جانبی باشد، این رابطه زود از هم می‏گسلد و این امر عینا در مورد دشمنی نیز صادق است.
به همین خاطر گفته‏اند: هیچ صداقتی ثابت‏تر از صداقت جوهرها و هیچ عداوتی شدیدتر از عداوت و اختلاف جوهرها نیست
به سوی خدا دعوت می‏کردند، می‏فرمودند:«و ما اسئلکم علیه من اجران اجری الاعلی رب العالمین» (16) :از شما به خاطر زحماتی برای رسالت متحمل می‏شویم، اجر و پاداشی نمی‏خواهیم.پاداش ما تنها بر عهده خداوندی است که مربی همه جهانیان است.
ب)آیاتی که درباره پاداش رسالت پیامبر اسلام(ص) سخن می‏گویند.اگر ما در این دسته آیات تأمل کنیم، مشاهده می‏کنیم، خداوند درباره اجر و مزد رسالت پیامبران سه تعبیر متفاوت دارد:
1.در یک موضع قرآن می‏فرماید:«قل ما سئلتکم من اجر فهو لکم ان اجری الا علی الله» (17) :ای پیامبر بگو:هر اجر و پاداشی از شما خواسته‏ام، برای خود شماست.اجر من تنها بر خداوند است.
در این آیه، درباره‏«فهو لکم»دو تفسیر وجود دارد:
تفسیر اول این است که به طور مطلق، هیچ اجری نمی‏خواهم.مثل این‏که ما می‏گوییم:«ما هر چه از تو خواسته‏ام، مال خودت»؛کنایه از این‏که چیزی از تو نخواسته‏ام.شاهد این سخن، جمله بعد از آن است که می‏گوید:«ان اجری الا علی الله.» بر اساس تفسیر دوم، اجر و پاداشی که از شما می‏خواهم، در واقع به خود شما بازگشت می‏کند.
2.در موضع دیگری، قرآن درباره پاداش رسالت پیامبر(ص)می‏فرماید، «قل لا اسئلکم علیه اجرا الا المودة فی القربی.» (18) در این مورد نیز در واقع سود به خود شما می‏رسد، زیرا که مودت ذوی القربی به مسأله امامت و ولایت برمی‏گردد که تداوم خط نبوت است و برای هدایت شما ضرورت دارد.شاهد این سخن شأن نزولی است که بعضی در این‏جا نقل کرده‏اند و گفته‏اند، وقتی آیه‏«قل لا اسئلکم علیه اجرا الا المودة فی القربی»نازل شد، پیامبر(ص)به مشرکان مکه فرمود:خویشاوندان مرا ناراحت نکنید.آن‏ها نیز این پیشنهاد را پذیرفتند.اما هنگامی که پیامبر از بت‏های آن‏ها بدگویی کرد، گفتند: محمد منصفانه با ما رفتار نمی‏کند.از یک سو از ما می‏خواهد خویشاوندانش را آزار ندهیم، ولی از سوی دیگر با بدگویی از خدایانمان ما را آزار می‏دهد.
در این‏جا آیه‏«قل ما سألتکم من اجر فهو لکم»نازل شد که در آن آمده است:به آن‏ها بگو، آنچه من در این باره از شما خواستم، به نفع خود شما بود.حال می‏خواهید آن‏ها را آزار بکنید یا نکنید.»و در پایان آیه می‏فرماید:«و هو علی کل شی شهید.»یعنی اگر من پاداشم را از او می‏خواهم، به خاطر آن است که او از همه اعمال و نیات من آگاه است.
3.در جای دیگری، قرآن درباره اجر و مزد رسالت پیامبر(ص)چنین می‏فرماید:«قل ما اسئلکم علیه من اجر الا من شاء ان یتخذ الی ربه سبیلا.» (19) یعنی:ای پیامبر بگو: من در برابر ابلاغ این آئین هیچ‏گونه پاداشی از شما مطالبه نمی‏کنم.تنها اجری که می‏خواهم این است که مردم راهی به سوی پروردگارشان برگزینند.یعنی تنها اجر و پاداش من هدایت شماست؛آن هم از روی اراده و اختیار، نه اکراه و اجبار.این تعبیر جالبی است که نهایت لطف و محبت پیامبر را نسبت به پیروانش می‏رساند.چرا که اجر و پاداش خود را سعادت و خوشبختی آن‏ها و رهنمون کردنشان به سوی خدا می‏شمرد.
اگر در این آیات تأمل کنیم، درمی‏یابیم که میان این تعبیرهای گوناگون ناسازگاری وجود ندارد.در برخی مواضع، قرآن به طور کلی تقاضای اجر و پاداش از بشر را نفی می‏کند و می‏فرماید:«پاداش رسالت پیامبران به عهده حضرت حق است.»در جای دیگری نیز می‏فرماید:«من تنها از کسی پاداش می‏خواهم که راهی به سوی خدا می‏جوید.»در آیه دیگری می‏فرماید:«پاداشی را که از شما خواسته‏ام، برای خود شماست.»بالاخره در آیه «قل لا اسئلکم علیه اجرا الا المودة فی القربی»می‏فرماید: «مودت در قربی پاداش رسالت من است:یعنی من پاداشی از شما خواسته‏ام که نفعش عاید من نمی‏شود، بلکه صد درصد به خود شما برمی‏گردد و اسباب هدایت شما به سوی خدا و قرب به او را فراهم می‏کند. (20)

موضوعات: محبت به پیامبر و اهل بیت از دیدگاه قرآن و روایات(شأن نزول)  لینک ثابت
 [ 08:57:00 ب.ظ ]




محبت به پیامبر و اهل بیت از دیدگاه قرآن و روایات(ب)

عین الله خادمی
ب)آثار محبت به اهل بیت
محبت مؤمنان به اهل بیت، آثار مثبت فراوانی برای محبان دارد.ما در این نوشتار به برخی از مهم‏ترین آن‏ها اشاره می‏کنیم:
1.اتحاد ارواح مؤمنان محب با ارواح اهل بیت
انسان‏های مؤمن هر چه بیش‏تر خویش را از ناپاکی‏ها و گناهان دور نگه دارند و زنگارهای غفلت‏زا را از آینه دل خویش بزدایند و در راه مستقیم هدایت گام بردارند، هم محبت آن‏ها به اهل بیت بیش‏تر می‏شود و هم آثار این محبت فزون‏تر می‏گردد.چون محبت انسان نسبت به محبوب در گام نخستین انسان را به سوی مشابهت و همشکلی با محبوب سوق می‏دهد و انسان سعی می‏کند، گفتار و کردارش مشابه و هم سنخ با گفتار و کردار محبوبش باشد.افزایش مشابهت و همشکلی ارواح مؤمنان با اهل بیت کم‏کم آن‏ها را به سوی انجذاب و اتحاد با ارواح اهل بیت، سوق می‏دهد.این انجذاب و اتحاد باعث می‏شود که مؤمنان از آثار و برکات ارواح مطهر آن‏ها بهره‏مند شوند.
اگر بخواهیم این معنا را در قالب تمثیلی بیان کنیم، می‏توانیم بگوییم:ارواح مؤمنان مثل نور ضعیفی است که درجه و شدت روشنایی آن خیلی کم و از تیرگی‏های زیادی برخوردار است.در حالی که ارواح اهل بیت مثل نور واحدی، بسیار روشن و کامل است و هیچ‏گونه ضعف و تیرگی در آن نیست.حال هرچه قدر این نور ضعیف به نور کامل نزدیک‏تر شود و آن وحدت بیش‏تر یابد و در آن مستغرق باشد، به هر اندازه که غلبه و احاطه نور کامل به آن بیش‏تر باشد، نور ضعیف از روشنی نور کامل بیش‏تر برخوردار خواهد شد. (10)
نمونه‏هایی از این اتحاد ارواح مؤمنان به اهل بیت را می‏توانیم، در رفتار محبان علی(ع)مشاهده کنیم.یکی از این محبان عدیّ بن حاتم طائی است.او و فرزندانش از سربازان ایثارگر و عاشق مولای متقیان علی(ع)بودند. سه پسر والا مقام او با نام‏های طرفه، طریف و طارف، به خاطر اعتلای حق و نابودی باطل، جان شیرینشان را در جنگ صفین تقدیم راه خدا کردند.عدی پس از گذشت سال‏ها از شهادت فرزندانش، روزی با معاویه برخورد می‏کند.معاویه برای آزار رساندن به او می‏پرسد: «این الطرفات؟»(طرفه‏ها، یعنی فرزندانت کجا هستند؟)
عدی پاسخ می‏دهد:«در جنگ صفین، پیش روی حضرت علی(ع)به شهادت رسیدند.»
-علی در مورد تو انصاف را رعایت نکرد؟
-چرا؟
-زیرا فرزندان تو کشته شدند، اما فرزندان خود او باقی ماندند.
عدی پاسخ جانانه‏ای می‏دهد و می‏گوید:«من انصاف را در مورد علی(ع)رعایت نکردم.»
معاویه از این پاسخ متحیر می‏شود و می‏پرسد:«چرا؟»
عدی که تمام شخصیت او محو در خصال مولای متقیان است، عاشقانه می‏گوید:«زیرا علی به شهادت رسید، اما من هنوز زنده‏ام.»
در پاسخ به این سؤال که در فراق او چگونه‏ای، می‏گوید:«چون مادری که جگرگوشه‏اش را در دامانش سربریده باشند.» (11)
تذکر این نکته ضروری است که در صورتی ارواح انسان‏ها نسبت به ارواح اهل بیت اتحاد پیدا می‏کنند که میان محب و محبوب تناسبی وجود داشته باشد.زیرا غرض از محبت صفت خاصی در محبوب است که با مثل خودش در محب مطابقت دارد و محب را بر آن محبت وا می‏دارد.محبت میان دو شخص، یا به خاطر احسانی است که از محبوب به محب باز می‏گردد، یا به خاطر کمالات ذاتی محبوب است.
پیامبر گرامی اسلام(ص)در مورد محبت امور همجنس و همنوع چنین‏ فرموده است:«جان‏ها سپاهیان گوناگونی هستند. آن‏ها که همدیگر را بشناسند، با یکدیگر الفت می‏گیرند و آن‏ها که همدیگر را نشناسند، از یکدیگر جدا می‏شوند.» (12)
در این حدیث مقصود از سپاهیان گوناگون انواع و اشکال مختلف جان‏ها هستند و مراد از آشنایی جان‏ها با یکدیگر، مناسبت و هماهنگی آن‏ها با یکدیگر است. جان‏ها و ارواحی که از یک نوع باشند، با هم الفت می‏گیرند، و ارواحی که از یک نوع نباشند، از هم جدا می‏شوند؛زیرا در صورت اختلاف و تفاوت ارواح، میان آن‏ها مناسبت و الفتی برقرار نمی‏شود.به همین خاطر است که مشاهده می‏کنیم، هر نوع جانوری به همنوع خود تمایل پیدا می‏کند و هر صنفی از مردم، به همنوع خود گرایش دارند؛مثل گرایش:عالم به عالم و جاهل به جاهل، شاه با شاه و رعیت با رعیت، کبوتر با کبوتر، باز با باز و…
گاهی مناسبتی در امور عرضی و جانبی سبب الفت میان ارواح انسان‏ها می‏شود؛مثل الفت:غریب با غریب، بیمار با بیمار، غمگین با غمگین و عاشق با عاشق.
آورده‏اند که کلاغی به کبوتری الفت فراوان داشت.با آن می‏پرید و با آن دانه می‏چید.از این عمل تعجب کردند که علت الفت این دو پرنده غیر همنوع چیست.بعد از بررسی مشخص شد که هر دو پرنده لنگ هستند.یعنی یک عامل عرضی آن‏ها را به یکدیگر پیوند داده است.
عرفا بر این باور هستند که اگر عامل الفت، امر ذاتی و جوهری باشد، الفت میان محب و محبوب استمرار می‏یابد، اما اگر عرضی و جانبی باشد، این رابطه زود از هم می‏گسلد و این امر عینا در مورد دشمنی نیز صادق است.به همین خاطر گفته‏اند:هیچ صداقتی ثابت‏تر از صداقت جوهرها و هیچ عداوتی شدیدتر از عداوت و اختلاف جوهرها نیست. (13)
بر همین اساس، هر قدر که انسان مؤمن‏تر شود و به فضایل و کمالات اخلاقی بیش‏تر متصف شود، روح او با ارواح اهل بیت سنخیت بیش‏تری می‏یابد و با آن ارواح مقدسه اتحاد پیدا می‏کند و در ظل وجود پرفروغ آن‏ها، از کمالات بیش‏تری بهره‏مند می‏شود.
2.هدایت مردم به سوی خدا(قرب به خدا)
خداوند به صورت صریح، پاداش رسالت پیامبر گرامی اسلام را«موده فی القربی»معرفی کرده است و می‏فرماید: «ذلک الذی یبشر الله عباده الذین ءامنوا و عملوا الصالحات قل لا اسئلکم علیه اجرا الا المودة فی القربی و من یقترف حسنة نزد له فیها حسنا ان الله غفور شکور» (14)
این همان چیزی است که خداوند بندگانش را که ایمان آورده‏اند و عمل صالح انجام داده‏اند، به آن نوید می‏دهد: «بگو من هیچ پاداشی از شما برای رسالتم درخواست‏ نمی‏کنم، جز دوست داشتن نزدیکانم.و هر کس عمل نیکی انجام دهد، بر نیکی‏اش می‏افزاییم؛چرا که خداوند آمرزنده و شکر گذار است.»

موضوعات: محبت به پیامبر و اهل بیت از دیدگاه قرآن و روایات(ب)  لینک ثابت
 [ 08:53:00 ب.ظ ]




محبت به پیامبر و اهل بیت از دیدگاه قرآن و روایات(الف)

عین الله خادمی

الف)اهمیت و ضرورت محبت به پیامبر و اهل بیت او
همان‏طور که بیان کردیم، محبت به پیامبر الهی و خاندانش، محبتی در عرض مهرورزی نسبت به خدا نیست، بلکه در طول حب به خداوند است.پیامبر(ص) در کلام گهربارش متذکر این امر شده و به مؤمنان دستور داده است، مرا دوست داشته باشید، منتها باید دقت داشته‏ باشید، دوستی من در عرض دوستی خدا نباشد، بلکه مرا از آن جهت که مطیع و مجری فرمان‏های الهی و محبوب او هستم، دوست بدارید(مرا به خاطر خدا دوست داشته باشید).در ادامه می‏فرماید:اهل بیت مرا از آن جهت که ادامه دهنده راه من و محبوب من هستند، دوست بدارید (اهل بیت مرا به خاطر محبت به من دوست داشته باشید.) (2)
انسان باید نسبت به پیامبر الهی، از آن جهت که حلقه رابطه میان انسان و خداست و پیام‏های نجات‏بخش و کمال‏آفرین را از سوی حضرت حق به انسان‏ها تقدیم می‏کند، مهر بورزد.در واقع این محبت مؤید ایمان فرد است، چون نمی‏توان مدعی محبت کسی شد، اما نسبت به فرستاده او مهر نورزید.بر این اساس است که پیامبر گرامی اسلام(ص)فرمود:«هیچ یک از شما به مرحله ایمانی نمی‏رسد، جز این‏که مرا از فرزند، پدر و مادرش و همه مردم بیش‏تر دوست بدارد.» (3)
و در حدیث دیگری فرمود:«سوگند به کسی که جانم در اختیار اوست، هیچ یک از شما به مرحله ایمان نمی‏رسد، مگر آن‏که محبت او نسبت به من، از پدر و فرزندش بیش‏تر باشد و در واقع، من محبوب‏ترین مردم نزد او باشم.» (4)
از حضرت علی(ع)سؤال شد، دوستی شما نسبت به رسول خدا(ص)چگونه بود؟فرمود:«به خدا سوگند، او نزد ما از تمام مال و ثروتمان، فرزندان، مادران، پدرانمان و از آب سرد گوارا در حال تشنگی، محبوب‏تر بود.» (5)
محبت اهل بیت نیز مورد تأیید خداست، زیرا بنابر فرمایش مولای متقیان علی(ع)، آن‏ها ویژگی‏هایی دارند که مورد تأیید حضرت حق است:«اهل بیت پیامبر(ص) ستون‏های اسلام و پناهگاه چنگ زنندگان به دامانشان هستند.به واسطه آن‏هاست که حق در مدار خود قرار می‏گیرد و باطل از جایش ریشه کن و زبانش از بیخ قطع می‏شود.آنان کسانی هستند که دین را از روی نگه‏داشتن و به گوش دل گرفتن یافته‏اند، نه از روی شنیدن و روایت کردن.آنان گنج‏های ایمان و معدن‏های احسان هستند. اگر داوری کنند، به عدالت باشد و اگر دلیل و برهان آورند، مورد دشمنی قرار گیرند.» (6)
بر اساس فرمایش امیر مؤمنان(ع)در نهج البلاغه:«راز پیامبر بدان‏ها[اهل بیت‏]سپرده شده است و هر که آنان را پناه گیرد، به حق راه برده است.مخزن علم پیامبرند و احکام شریعت او را بیانگر، قرآن و سنت نزد آنان در امان. چون کوه افراشته، دین را نگهبان.پشت اسلام بدان‏ها راست و ثابت و پابرجاست.» (7)
بر اساس فرمایش علی(ع)، اهل بیت دارای برترین مقام و معیار، و ملاک حقانیت هستند:«و از این امت کسی را با خاندان رسالت همپایه نتوان پنداشت، و هرگز نمی‏توان پرورده نعمت ایشان را در رتبت آنان داشت که آل محمد(ص)پایه دین و ستون یقینند.هر که از حد در گذرد، به آنان بازگردد و آن‏که وامانده، بدیشان پیوندد. حق ولایت خاص ایشان است و میراث پیامبر مخصوص آنان.» (8)
در موضع دیگر نهج البلاغه، حضرت علی(ع)درباره منزلت والای اهل بیت می‏فرماید:«ما خاصگان و یاران و گنجوران نبوت و درهای رسالتیم.در خانه‏ها جز از درهای آن‏ها نتوان وارد شد و آن‏که جز از در خانه درآید،
کسی که خداوند را محبوب بالّذات خویش قرار داده است، باید دقت کند، سفره دل خویش را در مواضع نامناسب نگستراند. بدین خاطر است که مولای متقیان علی(ع)فرمود: «مبادا محبت و دوستی‏ات را در غیر محل خود به کاربری»
به دزدی سمر شود(دزد نامیده شود).» (9)

موضوعات: محبت به پیامبر و اهل بیت از دیدگاه قرآن و روایات(الف)  لینک ثابت
 [ 08:51:00 ب.ظ ]




نامهای فرشتگان در قرآن

اسامی 6فرشته در قرآن کریم آمده است که در اینجا به آنها اشاره می کنیم:
1. جبریل؛ این کلمه در زبان عبری «گبریل» به معنای قهرمان و مرد خدا است. وی از فرشتگان بزرگ الهی است که نام او سه بار در قرآن کریم آمده است. (بقره، آیه98 و99 و تحریم، آیه4) البته در آیه­هایی هم بی­آن­که به صراحت نام او را ذکر کند به او اشاره دارد؛ مانند: تکویر، آیه19؛ مریم، آیه17. در فارسی جبرئیل نوشته می­شود. وی فرشته وحی است که آیات قرآن را بر پیامبر اکرم صلی الله و علیه و آله را می­آورد.
2. میکال؛ این کلمه غیر عربی و غیر منصرف است. این کلمه یک­بار در قرآن کریم (بقره، آیه99) آمده است و به صورت میکائیل و میکاییل نیز تلفظ می­شود. و فرشته روزی است.
3. مالک؛ نام فرشته­ای که گماشته بر جهنم است و به اذن خدای متعال داخل و خارج کردن جهنمیان به دست اوست در سوره زخرف آیه77 در این باره می­فرماید:«وَنادَوْا یا مالِکُ لِیَقْضِ عَلَیْنا رَبُّکَ قالَ إِنَّکُمْ ماکِثُونَ»
4. روح؛ این کلمه 25 بار در قرآن کریم تکرار شده است که مراد از آن،‌ فرشته و غیر فرشته است. مانند این آیه­ها: «یُنَزِّلُ الْمَلائِکَةَ بِالرُّوحِ مِنْ أَمْرِهِ عَلى مَنْ یَشاءُ مِنْ عِبادِهِ» «نَزَلَ بِهِ الرُّوحُ الأمِینُ» «یَوْمَ یَقُومُ الرُّوحُ وَالْمَلائِکَةُ صَفًّا»
در روایتی که از امام صادق علیه السلام نقل کرده­اند آن حضرت می­فرماید: روح فرشته­ای است بزرگ­تر از جبرئیل و میکائیل. در روایتی از ابن عباس نقل کرده­اند که منظور از روح فرشته بزرگی از فرشتگان است.
5. هاروت؛
6. ماروت؛ این دو کلمه در آیه102 سوره بقره آمده است (وَما أُنْزِلَ عَلَى الْمَلَکَیْنِ بِبابِلَ هارُوتَ وَمارُوتَ) این­ها دو فرشته­ای هستند که خدای متعال به شهر بابل فرستاد که به مردم شهر مطالبی آموختند و مردم از آن آموخته­ها در راه ناصحصح استفاده کردند.
برخی مفسران سه نام دیگر را ادعا کرده اند که فرشته اند که بعید به نظر می رسد و آن سه مورد عبارتند از:

1. رَعْد؛ برخی گفته­اند کلمه رعد در آیه «وَیُسَبِّحُ الرَّعْدُ بِحَمْدِهِ وَالْمَلائِکَةُ مِنْ خِیفَتِهِ وَیُرْسِلُ الصَّواعِقَ فَیُصِیبُ بِها مَنْ یَشاءُ وَهُمْ یُجادِلُونَ فِی اللهِ وَهُوَ شَدِیدُ الْمِحالِ»[1] نام فرشته­ای است که مأمور ابرهاست و ابرها را به مکان­هایی که باید باران در آن­جا ببارد هدایت می­کند؛ ولی با توجه به این­که تسبیح خدای سبحان عمومی است و همه مخلوقات خدا را تسبیح می­کنند کلمه رعد در این آیه صدایی است که از برخورد ابرها تولید می­شود.
2. قعید؛ این کلمه عربی است و یک­بار در قرآن کریم آمده است. «إِذْ یَتَلَقَّى الْمُتَلَقِّیانِ عَنِ الْیَمِینِ وَعَنِ الشِّمالِ قَعِیدٌ»[2] گفته­اند مراد از قعید در این آیه فرشته­ای است که گناهان انسان­ها را می­نویسد. برخی دیگر گفته­اند کلمه قعید در این آیه صفت است نه اسم و وصف فرشتگانی است که موکل انسان­ها هستند.
3. سکینه؛ چون در قرآن کریم آمده خدا سکینه را نازل کرد؛ برخی گفته­اند او از فرشتگان الهی است؛ ولی این­گونه نیست و به معنای لغوی آن است.

[1] . رعد، آیه13.
[2] . ق، آیه17.

موضوعات: شهادت حضرت زهرا تسلیت باد  لینک ثابت
 [ 08:48:00 ب.ظ ]





«نام تعداد اندکی فرشتکان از آنها در روایات ذکر شده است؛ مانند:

1. راحیل: «ثُمَّ أَمَرَ اللَّهُ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی مَلَکاً مِنْ مَلَائِکَةِ الْجَنَّةِ یُقَالُ لَهُ رَاحِیلُ‏ وَ لَیْسَ فِی الْمَلَائِکَةِ أَبْلَغُ مِنْهُ فَخَطَبَ بِخُطْبَةٍ لَمْ یَخْطُبْ بِمِثْلِهَا أَهْلُ السَّمَاءِ وَ لَا أَهْلُ الْأَرْض»؛(2)سپس خداوند تبارک و تعالی به فرشته‌ای از فرشتگان بهشت به نام «راحیل» که در بلاغت هیچ‌یک از ملائکه به پای او نمی‌‏رسند، دستور داد تا خطبه(عقد حضرت علی و فاطمه) را بخواند. او نیز خطبه‌‏ای خواند که اهل آسمان و زمین چنین خطبه‌‏ای نخوانده بودند.

2. دردائیل: «قَالَ ابْنُ عَبَّاسٍ سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ (ص) یَقُولُ‏ إِنَّ لِلَّهِ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی مَلَکاً یُقَالُ لَهُ دَرْدَائِیلُ‏ کَانَ لَهُ سِتَّةَ عَشَرَ أَلْفَ جَنَاح‏ٍ مَا بَیْنَ الْجَنَاحِ إِلَی الْجَنَاحِ هَوَاءٌ وَ الْهَوَاءُ کَمَا بَیْنَ السَّمَاءِ إِلَی الْأَرْض…»؛(3)ابن عباس می‌گوید شنیدم که رسول خدا(ص) می‌فرمود خدای تعالی را فرشته‌‏ای است که «دردائیل» نام دارد. او را شانزده هزار بال است و ما بین هر دو بالش هوایی است که آن هوا به اندازه آسمان تا زمین است.‏

3. اسماعیل: «وَ رَوَیْنَا مِنَ الْکِتَابِ الْمَذْکُورِ بِإِسْنَادِهِ إِلَی الصَّادِقِ (ع) أَنَّهُ قَالَ (ع) إِنَّ لِلَّهِ مَلَکاً یُقَالُ لَهُ إِسْمَاعِیلُ سَاکِنٌ فِی السَّمَاءِ الدُّنْیَا إِذَا قَالَ الْعَبْدُ یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ سَبْعَ مَرَّاتٍ قَالَ لَهُ إِسْمَاعِیلُ قَدْ سَمِعَ اللَّهُ أَرْحَمُ الرَّاحِمِینَ صَوْتَکَ فَاسْأَلْ حَاجَتَک‏»؛(4)همانا برای خداوند فرشته‌‏ای است که به او «اسماعیل» می‌‏گویند. او در آسمان دنیا ساکن است. هر گاه بنده هفت بار بگوید یا ارحم الراحمین، اسماعیل به او می‌‏گوید خداوند که ارحم الراحمین است صدایت را شنید، حاجت خویش را از او بخواه.

4. حیوان: «إِذَا سَکَنَتِ النُّطْفَةُ فِی الرَّحِمِ أَرْبَعَةَ أَشْهُرٍ وَ أَنْشَأَ فِیهِ الرُّوحُ بَعَثَ اللَّهُ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی إِلَیْهِ مَلَکاً یُقَالُ‏ لَهُ‏ حَیَوَان‏»؛(5)هنگامی که نطفه در رحم چهار ماهه شد و روح در او دمیده شد، خداوند فرشته‌ای را به سویش می‌فرستد که «حیوان» نامیده می‌شود.

5. زاجر: «فَیَبْعَثُ اللَّهُ إِلَیْهِ مَلَکاً یُقَالُ‏ لَهُ‏ زَاجِرٌ فَیَزْجُرُه‏»؛(6) هنگام خروج طفل از رحم خداوند فرشته‌ای را برای باز کردن رحم می‌فرستد که نامش «زاجر» است. این فرشته مأموریتش تسهیل در کار به دنیا آمدن نوزاد است.

6. رضوان: «إِنَّ مَلَکاً یُقَالُ‏ لَهُ‏ رِضْوَانُ یُنَادِی لَا سَیْفَ إِلَّا ذُو الْفَقَار»؛(7) ملکی است به نام «رضوان» که ندا می‌دهد شمشیری نیست مگر ذوالفقار.

7. حزقائیل: «وَ إِنَّ لِلَّهِ مَلَکاً یُقَالُ‏ لَهُ‏ حِزْقَائِیلُ لَهُ ثَمَانِیَةَ عَشَرَ أَلْفَ جَنَاح‏»؛(8)فرشته‌ای است به نام «حزقائیل» که 18 هزار بال دارد.

8. میخائیل: «قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (ص)‏ إِنَّ لِلَّهِ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی مَلَکاً یُقَالُ‏ لَهُ‏ مِیخَائِیلُ یَأْخُذُ الْبَرَاءَاتِ لِلْمُصَلِّینَ عِنْدَ کُلِّ صَلَوَات‏»؛(9) رسول خدا(ص) می‌فرمود برای خدا ملکی است که نامش «میخائیل» است که برای نمازگزاران در هر نمازی رهایی از آتش را می‌گیرد.

9. سجل: «إِنَّ فِی الْهَوَاءِ مَلَکاً یُقَالُ لَهُ إِسْمَاعِیلُ … یُحْصُونَ أَعْمَالَ الْعِبَادِ فَإِذَا کَانَ رَأْسُ السَّنَة بَعَثَ اللَّهُ إِلَیْهِمْ مَلَکاً یُقَالُ لَهُ السِّجِل‏»؛(10)در آسمان ملکی است که نامش اسماعیل است….. اعمال بندگان را حفاظت می‌کنند وقتی سر سال شد، خداوند فرشته‌ای را به سویشان می‌فرستد که «سجل» نام دارد.

10. داعی: «إِنَّ اللَّهَ تَعَالَی نَصَبَ فِی السَّمَاءِ السَّابِعَةِ مَلَکاً یُقَالُ لَهُ الدَّاعِی فَإِذَا دَخَلَ شَهْرُ رَجَبٍ یُنَادِی نادی‏ ذَلِکَ الْمَلَکُ کُلَّ لَیْلَةٍ مِنْهُ إِلَی الصَّبَاحِ طُوبَی لِلذَّاکِرِینَ طُوبَی لِلطَّائِعِینَ‏»؛(11) خداوند در آسمان هفتم ملکی قرار داده به نام «داعی». هنگامی که ماه رجب داخل شد، این ملک هر شب تا صبح کارش این است که می‌گوید خوش به حال ذاکرین و اطاعت کنندگان.

11. ظهلیل: «وَکَّلَ اللَّهُ بِقَبْرِ النَّبِیِّ (ص) مَلَکاً یُقَالُ لَهُ ظِهْلِیل إِذَا صَلَّی عَلَیْهِ أَحَدُکُمْ وَ سَلَّمَ عَلَیْهِ قَالَ لَهُ یَا رَسُولَ اللَّهِ فُلَانٌ سَلَّمَ عَلَیْکَ وَ صَلَّی عَلَیْکَ قَالَ فَیَرُدُّ النَّبِیُّ ص بِالسَّلَام‏‏»؛(12) خداوند فرشته‌ای را برای قبر پیامبر اسلام(ص) موکل قرار داد که «ظهلیل» نام دارد. هرکسی که سلام و صلوات بر او بفرستد، این فرشته به پیامبر می‌گوید فلانی به شما سلام و درود فرستاد، پس پیامبر(ص) هم جواب سلامش را می‌دهد.

12. ایمان: «ملکا یقال له الإیمان‏»؛(13) فرشته‌ای «ایمان» نام دارد.

13. زوقابیل: «فبعث اللّه ملکا یقال له زوقابیل»؛(14)خداوند فرشته‌ای مبعوث کرد به نام «زوقابیل».

۱۴. مالک: «وَ نادَوْا یا مالِکُ لِیَقْضِ عَلَیْنا رَبُّکَ قالَ إِنَّکُمْ ماکِثُونَ»؛(15)فریاد برآورند که ای مالک، کاش پروردگار تو ما را بمیراند. می‏‌گوید نه، شما در این‌جا ماندنی هستید.

«…إِنَّ هَذَا مَالِکٌ خَازِنُ جَهَنَّمَ…»؛(16)این (فرشته) مالک نگهبان جهنم است.

15. نکیر و منکر: «عَلِیُّ بْنُ النُّعْمَانِ عَنِ ابْنِ مُسْکَانَ عَنْ سُلَیْمَانَ بْنِ خَالِدٍ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ (ع) عَمَّا یَلْقَی صَاحِبُ الْقَبْرِ فَقَالَ إِنَّ مَلَکَیْنِ یُقَالُ لَهُمَا مُنْکَرٌ وَ نَکِیرٌ یَأْتِیَانِ صَاحِبَ الْقَبْرِ فَیَسْأَلَانِهِ عَنْ‏…»؛(17)سلیمان بن خالد می‌گوید از امام صادق(ع) پرسیدم از کسی که با میت در قبر ملاقات می‌کند فرمود: دو فرشته هستند به نام نکیر و منکر که بر مرده وارد می‌شوند و از او می‌پرسند… .

16. رومان(منبه): «… فَصَلِّ عَلَیْهِمْ وَ عَلَی الرَّوْحَانِیِّینَ مِنْ مَلَائِکَتِک‏ … وَ رُومَانَ فَتَّانِ الْقُبُورِ،…»؛(18)پس درود فرست بر ایشان و بر روحانیین از فرشتگانت‏ … و رومان آزمایش کننده (اهل) قبرها.(19)

۱۷. هاروت و ماروت: «…وَ ما أُنْزِلَ عَلَی الْمَلَکَیْنِ بِبابِلَ هارُوتَ وَ مارُوتَ…»؛(20)و (نیز یهود) از آنچه بر دو فرشته بابل «هاروت» و «ماروت»، نازل شد پیروی کردند. (آن دو، راه سحر کردن را، برای آشنایی با طرز ابطال آن، به مردم یاد می‏‌دادند.

منابع اخبار و روایات:

1- مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج 27، ص 99. دار إحیاء التراث العربی‏، بیروت، چاپ دوم، 1403 ق.‏

2- ابن بابویه، محمد بن علی،‏ محقق، مصحح، لاجوردی، مهدی، عیون أخبار الرضا علیه السلام، ج ‏1، ص 224، نشر جهان، تهران، چاپ اول، 1378 ق.‏

3- ابن بابویه، محمد بن علی،‏ محقق مصحح، غفاری، علی اکبر، کمال الدین و تمام النعمة، ج ‏1، ص 282، اسلامیه، تهران، چاپ دوم، 1395 ق.‏

4-کوفی اهوازی، حسین بن سعید، محقق، مصحح، عرفانیان یزدی، غلامرضا، الزهد، النص، ص 54، المطبعة العلمیة، قم، چاپ دوم، 1402 ق.‏

5- برقی، احمد بن محمد بن خالد، محقق، مصحح، محدث، جلال الدین، المحاسن، ج‏ 2، ص 315، دار الکتب الإسلامیة، قم، چاپ دوم، 1371 ق.‏

6- کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج ‏6، ص 15،

7- مفید، محمد بن محمد، الإرشاد فی معرفة حجج الله علی العباد، ج ‏1، ص 87، کنگره شیخ مفید، قم، چاپ اول، 1413 ق.‏

8- فتال نیشابوری، محمد بن احمد، روضة الواعظین و بصیرة المتعظین، ج ‏1، ص 47، انتشارات رضی، قم، چاپ اول، 1375 ش.‏

9- شعیری، محمد بن محمد، جامع الأخبار، ص 71، مطبعة حیدریة، نجف، چاپ اول، بی‌تا.‏

10- الزهد، النص، ص 54.

11- ابن طاووس، علی بن موسی‏، اقبال الأعمال، ج ‏2، ص 628، دار الکتب الإسلامیه، تهران، چاپ دوم، 1409 ق.‏

12- ابن طاووس، علی بن موسی‏، جمال الأسبوع بکمال العمل المشروع، ص 243، دار الرضی، قم، چاپ اول، 1330 ق.

13- عاملی نباطی، علی من محمد‏، الصراط المستقیم إلی مستحقی التقدیم، ج ‏1، ص 156، المکتبة الحیدریة، نجف، چاپ اول، 1384 ق‏.‏

14- حسینی موسوی، محمد بن أبی طالب‏، محقق، مصحح، حسون، کریم فارس، تسلیة المجالس و زینة المجالس(مقتل الحسین علیه السلام)، ج ‏1، ص 525، مؤسسة المعارف الإسلامیة، قم، چاپ اول، 1418 ق.

15- زخرف، ۷۷.

16- کوفی اهوازی، حسین بن سعید، الزهد، النص، محقق، مصحح، عرفانیان یزدی، غلامرضا، ص 100، المطبعة العلمیة، قم، 1402 ق.‏

17- الزهد، النص، ص 88.

موضوعات: «نام تعداد اندکی فرشتکان از آنها در روایات ذکر شده است؛ مانند:  لینک ثابت
 [ 08:47:00 ب.ظ ]




مهارت های زندگی در سیره رضوی(بخش ششم)
نویسنده: دکتر محمدرضا شرفی


مهارت های تربیتی
مهارت فرزند پروری در حیطه شناختی و در حیطه ارتباطی
فعالیت های تربیتی حیطه ای گسترده دارد و تنوع پذیر است.
1. امکان تربیت: راه تربیت راهی دشوار و طولانی است که مشقت و سختی را به همراه دارد ولی کسی که در این مسیر با امید و تلاش حرکت کند حتما به نتیجه خواهد رسید. امام رضا علیه السلام فرمودند: عقل عطیه ای است الهی، و ادب و تربیت نتیجه مشقت. انکس که در راه فرا گرفتن ادب به مشقت و زحمت تن دهد پیروز گردد. و انکس که در راه ازیاد عقل خداد که جزو سرنوشت آدمی است سعی و مجاهده نماید جز بر نادانی خود نیفزوده است.
2. زمان تربیت: دوره مناسب برای تربیت پذیری قبل از پایان دوران کودکی است. امام رضا علیه السلام می فرمایند: دل همیشگی آمادگی ندارد گاهی نشاطی دارد و گاهی رخوت، بنابراین به هنگام نشاطش به آن توجه کنید و به گاه رخوت به حال خودش رها کنید.
3. مسوولیت تربیت: برای اداره امور تربیتی فرزندان جایگاه والدین باید به خوبی تبیین شود. انچه از روایات بر می آید این است که مسوولیت اصلی تربیت فرزند با پدر و همیاری و مشارکت مادر است.
با مروری به سیره رضوی دلالت هایی را می یابیم که ناظر به نیازهای روحی و روانی فرزند است و به چگونگی تامین آن اشاره دارد. امام رضا علیه السلام در همین باره حدیثی را از پیامبراکرم صلی الله علیه و آله نقل می کنند که ایشان فرمود: بزرگان خود را احترام کنید و به اطفال خود مهربانی نمایید و با خویشان خود ارتباط داشته باشید.
بوسیدن فرزند نشانه ابراز محبت است. در بیانی از امام رضا علیه السلام آمده است که مادر می تواند لبهای فرزند خود را ببوسد.

همچنین تامین نیازهای مادی فرزندان اهمیت خاصی دارد.

چند نکته:
1. چنانچه نیازهای روانی و روحی فرزندان در اولین سالهای کودکی تامین گردد زمینه مناسبی برای سلامتی روانی او مهیا می گردد و در برابر تهدیدهای مختلف محافظت می گردد
2. تامین نیازهای فوق علاوه بر حفظ سلامت روانی رویکردی مثبت را نسبت به اینده در وی ایجاد می کند
3. پاسخگویی فعال و معتدلانه پدر و مادر پل ارتباطی مناسبی به نام پل اعتماد را میان دو نسل ایجاد می کند

مختصری از حقوق فرزند

1. برخورداری از نام نیک (رابطه ای مستقیم میان نام و اثر روانی معنا و مفهوم ان در شخصیت انسان در روایات تاکید شده است)
2. حق برخورداری از احترام…. لازم است با اطفال مودب و با احترام بر خورد کنید(امام رضا علیه السلام)

مهارت فرزند پروری در حیطه ارتباطی

ارتباط موثر با فرزند در گروی شناخت روحیات و نیازها و حقوق فرزند است.

والدینی در این حیطه از تربیت موفق خواهند بود که قادر به درک ویژگی های فرزندان خود باشند.

اشاره ای کوتاه به چند روش تربیتی از سیره معصومین علیهم السلام

1. روش تربیت عملی
تربیت فرزند بیش از آنکه با آموزه های کلامی و ارتباط زبانی صورت گیرد بر رفتارهای عملی مبتنی است.
امام رضا علیه السلام می فرمایند: به فرزندت دستور بده که با دست خود دهد.

2. روش تربیت عادلانه

رعایت عدالت میان فرزندان از روش های تربیتی اسلام است. پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله می فرمایند: میان فرزندان خود به عدالت برخورد کنید همان گونه که مایلید مردم با شما با عدل و داد رفتار کنند.

3. روش تربیت عقلانی
در روایات و بیانات نورانی بزرگان دین عقل عاملی موثر در تربیت و سازندگی انسان است. تربیت عقلانی با به کارگیری استعدادهای فکری به تربیت کودکان و نوجوانان می پردازد. حضرت علی علیه السلام می فرمایند: عاقل کسی نیست که تنها نیکی و بدی را از هم تشخیص می دهد بلکه عاقل کسی استکه در هنگام رویارویی با خطر، آن را که خطرش کمتر است بشناسد و با تن دادن به خطر کمتر خود را از خطر بیشتر مصون دارد.

4. روش دعوت به استواری و پایداری

از شیوه های تربیتی اسلام دعوت به استقامت و پایداری است . رسول اکرم می فرماید سوره هود مرا پیر کرد! دلیل این سخن وجود آیه ای است که اشاره به ضرورت استواری و پایداری دارد.

چند نکته از سیره رضوی در باب استواری
1. دعوت به استواری از آموزه های اسلام است
2. نتیجه استواری و پایداری رسیدن به موفیقت است بدون تحمل سختی ها انتظار هیچ نوعی از پیشرفت تصور کردنی نخواهد بود
3. از مواردی که استواری در آن بیشتر تاکید شده است دعا و درخواست از پروردگار است
4. سختگیری و تحمل مشقات در پرورش روح آدمی و ورزیدگی اندیشه ی او ضروری است. (امام موسی بن جعفر علیه السلام: گاهی فرزندانتان را به کارهای کم و بیش سخت وادارید تا آن ها در بزرگسالی افرادی صبور و شکیبا باشند)

5. روش دعوت به تحکیم دوستی ها
در آغاز ضروری است که والدین خود در صدد ایجاد ارتباط صمیمانه با فرزندان باشند و بدین سان اعتماد سازی نمایند. و فرزندان خود را برای کسب تجربیات اجتماعی مناسب، به دوستیابی و تحکیم این پیوند ترغیب کنند
نمونه عملی در سیره رضوی: ازحضرت رضا در مورد خوشی دنیا سوال شد که ایشان فرمودند: وسعت منزل و زیادی دوستان

6-روش ایجاد ضابطه در مناسبات انسانی
انسان موجودی است اجتماعی، و در معاشرت با دیگران نیازمند آگاهی داشتن از ضابطه ها و معیارهای دقیق و مطمئن است.
حضرت علی علیه السلام : خویشتن را میان خود و مردم میزان قرار بده انچه را برای مردم دوست بدار که برای خود دوست داری…

موضوعات: مهارت های زندگی در سیره رضوی(بخش ششم)  لینک ثابت
 [ 08:40:00 ب.ظ ]




مهارت های زندگی در سیره رضوی(بخش پنجم)
نویسنده: دکتر محمدرضا شرفی


راه های موفقیت در زندگی
موفیقت به معنی توفیق یافتن و بهره مند شدن است. موفیقت امری است نسبی و تابع درجات، میزان اگاهی و دانش، مسئولیت پذیری در قبال رویدادها فرد می باشد(فردی در مقایسه با فرد دوم موفق و در مقایسه با فرد سوم از موفیقت کمتری برخوردار است)

شاخص های موفقیت:
1. درک و تفاهم پایدار : اگر فرد بتواند جایگاه و منزلت همسرش را به درستی بشناسد از نیازهای او آگاه باشد و مقصود او را از کلامش دریابد به درک و تفاهم پایدار رسیده است. از نشانه های درک پایدار: بالا بودن ظرفیت روحی در مقابله با مشکلات، حلم و علم می باشد
2. همزبانی و هم اندیشی: در صورتی که افراد زبان یکدیگر را درک کنند قادر به همفکری و هم اندیشی خواهند بود. هم اندیشی زمینه ساز همدلی می باشد.
3. همکاری و شریک ساختن دیگران در امور
4. منزلت و کرامت: از نکات مهم درباره کرامت آدمی آگاهی او از این ویژگی ارزشمند است. زیرا ارمغان چنین معرفتی حفظ ارزشهای وجودی او از اسیب ها و معصیت ها است.
5. سازگاری و مدارا: اهمیت سازگاری با دیگران بر هیچ کس پوشیده نیست. با درنگی در احادیث رضوی می توان دریافت که از نگاه امام رضا علیه السلام مدارا در ارتباطات انسانی خوی و خصلت نبوی است و از نشانه های مومن.

موضوعات: مهارت های زندگی در سیره رضوی(بخش پنجم)  لینک ثابت
 [ 08:38:00 ب.ظ ]




مهارت های زندگی در سیره رضوی(بخش چهارم)
نویسنده: دکتر محمدرضا شرفی


مهارت های خانوادگی
خانواده : سنگ بنای جامعه است و سلول اولیه جامعه محسوب می شود. یکی از آرمان های مکاتب آسمانی دستیابی به زندگی خوب و سعادتمند است. بدیهی است که در صورت نیو بودن حیات می توان از خانواده متعادل گفت و گو کرد. در دیدگاه اسلام ازدواج از جایگاه ویژه برخوردار است. حضرت امام رضا علیه السلام در پاسخ به زنی که برای کسب فضیلت بیشتر قصد کرده بود ازدواج نکند فرمود: اگر خودداری از ازدواج فضیلتی در بر می داشت حضرت زهرا سلام الله علیها به درک این فضیلت از همگان شایسته تر بود در حالی که احدی در فضیلت بر وی پیشی ندارد.از عوامل استحکام بنیان خانواده ارتباطات انسانی مطلوب میان افراد و نیز میان بستگان نزدیک است که از آن به صله رحم تعبیر می شود.
امام رضا علیه السلام می فرمایند: صله رحم کنید اگر چه با جرعه ای آب باشد و بهترین صله ی رحم خود داری از آزار دیگران است.
معیار تشکیل خانواده: از تصمیم های پایدار و مهم که چه بسا نتایج آن تا پایان عمر همراه آدمی خواهدبود انتخاب همسر و تشکیل خانواده است. در روایتی از حضرت رسول امده است که اگرکسی به خواستگاری دختری آمد که دین و ایمانش را پسندیدید درباره دیگر خصوصیاتش سختگیری نکنید.
بنابراین ایمان و دیانت نقش محوری و تعیین کننده ای در استمرار و کیفیت بخشیدن به زندگی دارد.
یکی دیگراز معیارهای مهم در انتخاب همسر نیک خویی و اخلاق خوب است.

ضرورت مدیریت خانواده:
الف) مدیریت اخلاقی و عاطفی خانواده (به بیان نمونه ای از زندگی بزرگان اکتفا می کنیم)

از امام رضا علیه السلام در توصیف زندگی پیامبر:
… چون به منزل می رفت، وقت خود را سه قسمت میکرد: یک قسمت برای خداوند تبارک و تعالی، یک قسمت برای خانواده و قسمتی برای خویش و سپس قسمت خود را بین خود و مردم تقسیم می کرد.

ب) مدیریت اقتصادی خانواده
در نگاه رسول اکرم(ص) کوشش در راه کسب نیازمندی های خانوادگی منزلتی والا دارد آن حضرت می فرماید: اجر کسی که برای زندگی خود و خانواده اش زحمت میکشد مانند اجر سرباز مجاهد است.
از جمله دانش ها و مهارت های زندگی رعایت اعتدال و رفق و مدارا در برنامه های اقتصادی خانواده است، برقراری تعادل و توازن مناسب میان درآمدها و هزینه های زندگی، منجر به شرایطی می شود که عزت نفس و حیثیت افراد را در محیط اجتماعی حفظ می کند. پیامبر بزرگوار اسلام می فرماید: مدارا و میانه روی در معاش از دانش و آگاهی مرد است.
امام رضا علیه السلام: هیچ بنده ای به کمال حقیقی ایمان نمی رسد تا اینکه سه خصلت در او باشد: دین شناسی اندازه و برنامه ریزی در زندگی و شکیبایی بر سختی ها

موضوعات: مهارت های زندگی در سیره رضوی(بخش چهارم)  لینک ثابت
 [ 08:36:00 ب.ظ ]




مهارت های زندگی در سیره رضوی(بخش سوم)

نویسنده: دکتر محمدرضا شرفی

مهارت های ارتباطی – اجتماعی
ارتباطات درون فردی:
در غالب رویکردهای علمی و انسان گرا(اومانیستی) مهارتهای زندگی جداگانه و بدون توجه به آموزه های دینی بررسی می گردد. از دیدگاه سارتر آدمی مانند سنگی رها شده در بیابان است.
بدیهی است مهارت های زندگی با تاثیر از آموزه های دینی راه کارهای بسیار متفاوتی از آموزش های صرفا علمی و تهی از باورهای دینی برای فردی که دچار اضطراب وجودی است ارایه خواهد داد.
ارتباط درون فردی: به ارتباطی گفته می شود که شخص با خود برقرار میکند شامل صورت های متفاوت مثل مفهوم سازی، شرح علایم، خیال پردازی و … می باشد. این ارتباط بنیادی ترین نوع ارتباط است که در آموزه های دینی نیز حایز اهمیت بالاست.

آثار ارتباط درون فردی
1. جهان شناسی و انسان شناسی: جهانی که فرد الهی می شناسد جهان هدایت شده است و هر موجودی در هر مرتبه ای متناسب با ظرفیت وجودی خود ار هدایت برخوردار است. انسان دارای اراده و آزادی است و می تواند خود را تا حد زیادی از جبر محیط و طبیعت حیوانی رها ساخته و مسوول خویش و جامعه اش باشد. در حالی که در تفکر اومانیستی چینین رابطه ای میان انسان و جهان وجود ندارد و راه کارهای بسیار محدودی برای چیرگی انسان بر مشکلاتش دیده می شود. خداوند در حدیث قدسی می فرماید: ای فرزند آدم همه چیز را برای تو و تورا برای خود آفریدم.
2. خداشناسی و آرامش درونی: یاد و ذکر خدا دو ارمغان به همراه دارد: خداوند نیز ما را یاد می کند و آرامش را در وجود آدمی لبریز می سازد. (امام صادق علیه السلام: شناخت خدا مایه ی امان از هر وحشت و رفیق هر تنهایی است…)
3. تقوی الهی و آرامش درونی و تندرستی: امام علی علیه السلام: هان فقر نوعی بلاست اما سخت تر از تنگدستی بیماری تن و سخت تر از بیماری تن بیماری قلب است آگاه باشید عامل تندرستی تقوی دل است.
4. تقوی الهی و موفقیت در آزمایش های زندگی : مرحوم علامه طباطبایی می نویسد: هر کس از محرمات الهی بپرهیزد و حدود او را نشکند خدای تعالی برایش راه نجاتی از تنگای مشکلات زندگی فراهم می کند.

مهارت های زندگی و ارتباطات انسانی (بین فردی)

1. مهارت مردم داری: مهارت روش برقراری ارتباط مطلوب با دیگران.
مهارت مردم داری در سیره رضوی: خصوصیات اخلاقی و زهد و تقوی آن حضرت به گونه ای بود که حتی دشمنان خویش را نیز شیفته و مجذوب خود کرده بود. با مردم در نهایت ادب، تواضع ومهربانی رفتار میکرد و هیچ کاه خود را از مردم جدا نمی نمود.

2. مهارت دوست یابی: تنهایی موجب وحشت و تضیعف روح است انسانها در تعامل با یکدیگر قادرند به نیازهای گسترده خویش پاسخ دهند.
مهارت دوست یابی در سیره رضوی:
1. دوست نادان عذاب دائمی
2. دیدار مستمر =دوستی استوار
3. مسوولیت پذیری لازمه دوست یابی
4. فروتنی و تواضع لازمه دوستداری
5. انگیزه دوست گزینی کسب رضای الهی
6. اظهار دوستی ملاک خردمندی

3. مهارت گوش دادن: علاوه بر ایجاد مناسبات سالم میان انسانها در زمینه های درمانی و مشاوره ای هم اهمیت دارد. از نظر پارترسون از متخصصان روان درمانی: مهم ترین و اساسی ترین فن مشاوره توجه کردن و گوش دادن است. زیرا احساس امنیت و پذیرش و احترام به خود در او بارور می شود.
مهارت گوش دادن در سیره رضوی: یکی از یاران امام می گوید: هیچ گاه ندیدم که آن حضرت در سخن گفتن بر کسی جفا ورزد و سخن کسی را پیش از تمام شدن قطع کند.

4. مهارت همدلی :
1. خود را در موقعیت شخص دیگر قراردادن
2. احساسات او را درک کردن
3. در احساسات او مشارکت جستن.

آثار همدلی:
1. مردم را به یکدیگر پیوند میدهد.
2. التیام بخش است
3. اعتماد آفرین است
4. به مشکلات زندگی پایان میدهد.

مهارت همدلی در سیره رضوی: شخصی خراسانی وارد مجلس امام رضا علیه السلام گردید و گفت در راه سفر پول و آذوقه اش را از دست داده است و ازایشان درخواست کمک کرد. حضرت به گونه ای او را مورد تفقد قرار داده که چشم در چشم قرار نگیرندتا مبادا وی احساس خاری و ذلت کند.

5. مهارت سازگاری (رفتار انطباقی)
مردم از حیث رفتار متفاوتند و تنوع خاصی در عملکردها وجود دارد. ضروری است که از ساز و کارهای مدارا و سازگاری اگاه باشند و ان را به موقع به کار گیرند.

آثار مهارت انطباقی:
1. جلوگیری از گسست های اجتماعی
2. تقویت روح خدمت رسانی به جامعه
3. اصلاح و ترمیم غفلت ها و کاستی ها
4. جلب رضایت حق تعالی

امام رضا علیه السلام: از نشانه های فهم خویشتنداری و دانستن است.

موضوعات: مهارت های زندگی در سیره رضوی(بخش سوم)  لینک ثابت
 [ 08:34:00 ب.ظ ]




مهارت های زندگی در سیره رضوی
نویسنده: دکتر محمدرضا شرفی
بخش دوم
مهارت تفکر نقاد
فرآیند تفکر نقاد: تفکر انتقادی فرآیند ذهنی تجزیه و تحلیل اطلاعات است، به ویژه سخنان یا قضایایی که مردم حقیقت می پندارند. در این فرایند به بررسی علل و عواملی پرداخته می شود که به وجود آورنده این گونه سخن و قضایاست.

فرایند تفکر انتقادی
1. ابتدا باید با بررسی تمامی جوانب موضوع اظهارات منطقی مرتبط با آن را جمع آوری کرد.
2. تمامی عبارات و اظهارات را تا حد امکان مختصر و به جملات کوچک تر تقسیم کرد.
3. جملات گرد آوری شده و دلالت های مربوط به آن را باید بررسی نمود تا با یکدیگر متناقش نباشد
4. عبارات و اظهارات متناقض را در برابر جملات گرد آوری شده قرار داد و میزان مخالفت آن را ارزیابی کرد.

تفکر نقاد در سیره رضوی
هنگامی که کاروان امام به مرو نزدیک شد مامون به همراه چند تن دیگر از سران حکومتش به استقبال امام شتافتند مردم هلهله و شادی می کردند مامون رو به همه گفت: دوستان! هر چه در آل علی و آل عباس تامل کردم هیچ کس را شایسته تر از علی بن موسی الرضا برای خلافت ندیدم اکنون خود را از خلافت خلع و او را به جایگزین خویش می سازم.
مامون در حالی که خلعت شاهانه اش را مقابل امام در می آورد امام گفت: اگر خلافت را خدا به تو داده که نمی توانی به دیگری ببخشی اگر هم او نداده که حق نداری چیزی را که مال تو نیست به دیگری بدهید.
در این نمونه ابتدا امام سخنان مامون را شنید و سپس با تجزیه و تحلیل آن و بیان معیارهای درست حق و باطل را مشخص نمودند.

مهارت تفکر خلاق
تعریف تفکر خلاق: فرایندی ذهنی است که مستلزم خلق اندیشه هایی تازه و یا یکپارچگی میان اندیشه های موجود است.و گاه منتسب به تفکر واگرا شده و دارای دو ویژگی اصالت و اختصاصی بودن است.

ویژگی های افراد خلاق:
1. ریز بینی: بیانگر حساسیت فرد در برابر دیدها و شنیده هاست و اموری که بسیاری نادیده می گیرند با دقت می بیند
2. استقلال: افراد خلاق خود را از فشارهای اجتماعی رها ساخته اند
3. انعطاف پذیری: قادرند در برداشت های خود انعطاف داشته باشند و پافشاری لجوجانه نمی کنند
4. توانایی نظم بخشیدن به تجارب:
5. حس سرنوشت: می توانند کارهای دلخواه و ضروری خود را برای مدتی طولانی انجام دهند و احساس خستگی نکنند

مهارت تفکر خلاق در سیره رضوی
آن حضرت در پاسخ به گلایه ی یکی از دوستانش به نام یونس بن عبدالرحمن که از اظهار نظرهای ناآگاهانه دیگران ازرده خاطر بود فرمود: مردم هر چه می خواهند بگویند، این گونه مسایل و سخنان اهمیتی ندارد. زمانی که امام تو از تو راضی باشد جای هیچ نگرانی نیست.

 

موضوعات: مهارت های زندگی در سیره رضوی(6)  لینک ثابت
 [ 08:31:00 ب.ظ ]




مهارت های زندگی در سیره رضوی
نویسنده: دکتر محمدرضا شرفی

مهارت تصمیم گیری:( 5)

از لحظات حساس و دشوار زندگی انسان زمان تصمیم گیری است. زیرا هر نوع تصمیم گیری نتایج و مسولیت هایی را به همراه دارد. درک اهمیت این مهارت بر دقت و حساسیت در تصمیم گیری می افزاید و از خطاها می کاهد.

مراحل تصمیم گیری
1. دانش جامع: احاطه دقیق به موضوع قدرت تصمیم گیری را بالا برده و قاطعیت و صراحت فرد را در تصمیم گیری به دنبال دارد.
2. واقع بینی: در تفاوت آرمان و اهداف صحبت شد. در تصمیم گیری صحیح باید معقول بود و میان آرزوها و آمال از یک سو و مقاصد و اهداف زندگی از سوی دیگر تفکیک قایل شد
3. مدیریت زمان: گام سوم در تصمیم گیری است. مدیریت زمان تدوین طرح و برنامه ای است که براساس آن همه جوانب و ابعاد موضوع به درستی بررسی شده و برنامه ریزی بر اساس آن صورت میگیرد.
4. انتخاب: بدیهی است برای اطمینان از انتخاب اصلح ضمن در نظر گرفتن همه ی گزینه های موجود و ارزیابی و مقایسه، از مشورت با افراد کاردان و امین نباید غفلت کرد.

مهارت های تصمیم گیری در سیره رضوی:
هنگامی که مامون ولایت عهدی را به امام رضا ع پیشنهاد کرد امام آن را نپذیرفت، مامون گفت: به خدا سوگند از ولایت عهدی مرا نپذیری تو را خواهم کشت!
امام فرمود: پس شرط دارد، در هیچ امر مملکتی و هیچ عزل و نصبی دخالت نمی کنم
امام با توجه به شرایط ویژه ای که در ان قرار داشت باید تصمیم بگیرد که یکی از سه راه را انتخاب کند:

1. کشته شدن به دست مامون ( یعنی از دست دادن فرصت عظیمی برای تبلیغ اسلام)
2. پذیرش بی قید و شرط ولایتعهدی( مامون به خواسته اش می رسد و امام را شریک در اعمال خود جلوه می دهد)
3. پذیرش مشروط ( که در این صورت هم فرست تبلیغ را از دست نداده و هم اعمال نادرست حکومت از چشم امام دیده نمی شد)امام با واقع بینی و سنجش گزینه های مختلف تصمیم گیری نمودند.

موضوعات: مهارت های زندگی در سیره رضوی(5)  لینک ثابت
 [ 08:28:00 ب.ظ ]




مهارت های زندگی در سیره رضوی
نویسنده: دکتر محمدرضا شرفی
مهارت های خودآگاهی در کلام رضوی (بخش دوم)
1. خوداگاهی لازمه پیوند با اهل بیت:
آن کس که هر روز به حسابش رسیدگی نکند و بد و خوب خود را نشناسد از ما نیست و به مکتب روحانی ما انتساب ندارد.

2. خوداگاهی زمینه تحقق جهاد اکبر:
از وجوه خوداگاهی درک عوامل موثر در سقوط و تباهی آدمی است…مبارزه با نفس از منظر بزرگان دین به جهاد اکبر تعبیر شده است. چنین ترجحی آدمی را بر می انگیزد تا برای نیل به پاداش گام در راه مبارزه ی دشوار با نفس گذاشته و با اراده نیرومند از پیروی از هوای نفس دوری کند.

3. خودآگاهی زمینه ایجاد بینش:
نسبت به نفس خویش: بخشی از خوداگاهی است؛
نسبت به فرجام گناه : آگاهی نسبت به انجام گناه و ایجاد تبعات در زندگی انسان عامل بازدارنده ای برای دوری از گناه می باشد.
نسبت به نیایش: نتایج دعا و نیایش عامل انگیزشی است حضرت امام رضا علیه السلام می فرمایند: سلاح پیامبران را دریابید که آن دعا است.

4. خوداگاهی زمینه خویشتن داری:
از مصادیق خودآگاهی شناخت ظرفیت و جایگاه آدمی است. که در صورتی که فردی به چنین شناختی برسد می تواند رابطه ای منطقی با خویش برقرار کرده و به نوعی سازگاری فردی دست یابد. و در موارد ضروری توانایی کنترل خشم را داشته باشد در اندیشه رضوی چنین است که وقتی انسان خود را پاس دارد و ارزش خود را بشناسد، غضبش آرام گیرد.

موضوعات: مهارت های زندگی در سیره رضوی(4)  لینک ثابت
 [ 08:25:00 ب.ظ ]




مهارت های زندگی در سیره رضوی
نویسنده: دکتر محمدرضا شرفی

محورهای خودآگاهی(بخش دوم)
1. حقوق شناسی : اگاهی آدمی از حقوق متقابل خود و دیگران و مسوولیت های ناشی از آن باعث می گردد که بتواند روابط اجتماعی اش را بر اساس موازین صحیحی تنظیم کند
2. ظرفیت شناسی: آشنایی فرد با قابلیت ها و توانمندی هایش بخش دیگری از خودآگاهی است. این آشنایی در صورتی که همراه با سپاسگذاری از خداوند متعال گردد باعث افزون شدن نعمت ها می گردد.همچنین ظرفیت شناسی علاوه بر افزایش نعمت های الهی باعث بالا رفتن اعتماد به نفس و توسعه خودباوری میگردد
3. کاستی شناسی: همان گونه که انسان توانمندی های گوناگون دارد از ضعف هایی نیز رنج می برد. شجاعت درونی و سعه صدر می طلبد که انسان عیوب خود را بپذیرد.
4. رغبت شناسی: این محور از خودآگاهی به تمایلات و علایق فرد می پردازد. گرایش های انسان به دو دسته تقسیم می گردد گرایش های فطری(گرایش به عشق- زیبایی و خلاقیت و …) و گرایش های اکتسابی(گرایش هایی که در طی سالهای رشد در انسان ایجاد می شود). فرد با آگاهی از گرایش هایش قادر می گردد گرایش های فطری و اکتسابی را از یکدیگر جدا کرده و آن را مدیریت نماید.
5. از ویژگی های مهم انسان وابستگی او به نیازها و احتیاجات جسمی و روانی است. تامین متعادل بجا و هماهنگ نیازهای آدمی سلامت روانی او را به ارمغان می آورد. بنابراین با آگاهی از نیازها و ایجاد تعادل در ارضای آنها می توان به سلامت روانی و جسمی مطلوبی دست یافت.
6. آرمان شناسی: آدمی همان اندازه که به نیازهایش تعلق دارد به آرمان ها و آرزوهایش نیز وابسته است.
نکته قابل توجه تفکیک آرمان ها از اهداف است. گاه آرزوها معطوف به آینده ای کم و بیش دور و غیرقابل دسترس است در حالی که اهداف جنبه ای واقع بینانه دارد، و امکان دسترسی به ان زیاداست.
آگاهی آدمی به آرمان ها و اهداف وی را قادر می سازد که با حفظ چشم انداز خویش به آرمان هایش از تعقیب اهداف واقع بینانه بازنماند.

موضوعات: مهارت های زندگی در سیره رضوی(3)  لینک ثابت
 [ 08:24:00 ب.ظ ]




مهارت های زندگی در سیره رضوی
نویسنده: دکتر محمدرضا شرفی

بخش دوم
مهارت های رهنی - شناختی
مهارت خوداگاهی
مهارت خودآگاهی از مهارت های بنیادی است. خودآگاهی به توانایی آدمی در درک ویژگی های فردی و اجتماعی اش گفته می شود به گونه ای که وی قادر است نسبت به نقاط قوت وضعف خویش و نیازها و علایقش معرفت صحیحی کسب کند و در پرتو آن به سازگاری اجتماعی دست یابد.

محورهای خودآگاهی
1. حقوق شناسی : اگاهی آدمی از حقوق متقابل خود و دیگران و مسوولیت های ناشی از آن باعث می گردد که بتواند روابط اجتماعی اش را بر اساس موازین صحیحی تنظیم کند
2. ظرفیت شناسی: آشنایی فرد با قابلیت ها و توانمندی هایش بخش دیگری از خودآگاهی است. این آشنایی در صورتی که همراه با سپاسگذاری از خداوند متعال گردد باعث افزون شدن نعمت ها می گردد.همچنین ظرفیت شناسی علاوه بر افزایش نعمت های الهی باعث بالا رفتن اعتماد به نفس و توسعه خودباوری میگردد
3. کاستی شناسی: همان گونه که انسان توانمندی های گوناگون دارد از ضعف هایی نیز رنج می برد. شجاعت درونی و سعه صدر می طلبد که انسان عیوب خود را بپذیرد.
4. رغبت شناسی: این محور از خودآگاهی به تمایلات و علایق فرد می پردازد. گرایش های انسان به دو دسته تقسیم می گردد گرایش های فطری(گرایش به عشق- زیبایی و خلاقیت و …) و گرایش های اکتسابی(گرایش هایی که در طی سالهای رشد در انسان ایجاد می شود). فرد با آگاهی از گرایش هایش قادر می گردد گرایش های فطری و اکتسابی را از یکدیگر جدا کرده و آن را مدیریت نماید.
5. از ویژگی های مهم انسان وابستگی او به نیازها و احتیاجات جسمی و روانی است. تامین متعادل بجا و هماهنگ نیازهای آدمی سلامت روانی او را به ارمغان می آورد. بنابراین با آگاهی از نیازها و ایجاد تعادل در ارضای آنها می توان به سلامت روانی و جسمی مطلوبی دست یافت.
6. آرمان شناسی: آدمی همان اندازه که به نیازهایش تعلق دارد به آرمان ها و آرزوهایش نیز وابسته است.
نکته قابل توجه تفکیک آرمان ها از اهداف است. گاه آرزوها معطوف به آینده ای کم و بیش دور و غیرقابل دسترس است در حالی که اهداف جنبه ای واقع بینانه دارد، و امکان دسترسی به ان زیاداست.
آگاهی آدمی به آرمان ها و اهداف وی را قادر می سازد که با حفظ چشم انداز خویش به آرمان هایش از تعقیب اهداف واقع بینانه بازنماند.

موضوعات: مهارت های زندگی در سیره رضوی(2)  لینک ثابت
 [ 08:22:00 ب.ظ ]




مهارت های زندگی در سیره رضوی
نویسنده: دکتر محمدرضا شرفی
بخش اول
ضرورت آموزش مهارت های زندگی را می توان در محورهای زیر جستجو کرد:
الف- تبدیل شدن خانه به خوابگاه(کاهش ارتباط صمیمانه)
ب- پدیده ی بحران هویت
ج- گسست، تضاد و تقابل نسل ها
د- اشتغال مداوم و روز افزون والدین در خارج از خانه
هـ- توسعه و تسلط تربیت و فرهنگ رسانه ای
و- ظهور پدیده فکر منفی، تردیدها و تزلزل ها در تصمیم گیری
تاثیر مخرب هر یک از مولفه های فوق ضرورت آموزش مهارت های زندگی را تبیین می کند.

موضوعات: مهارت های زندگی در سیره رضوی(1)  لینک ثابت
 [ 08:18:00 ب.ظ ]




شناسایی و کنترل احساسات:
یکی از مهم ترین اجزای مهارت خودآگاهی ، شناخت احساسات است. ناتوانی در شناخت احساسات مشکل شایعی است. عده ای به غلط فکر می کنند احساسات موضوع بی اهمیتی است و نباید به آن توجه کرد و به همین دلیل توجهی به احساسات خود نمی کنند و از آنها نا آگاهند. این ناآگاهی از احساسات خود باعث می شود این افراد در زندگی خود دچار مشکل شوند. بنابراین شناخت احساسات خود و عوامل برانگیزاننده آنها، تأثیر این احساسات بر دیگران از مؤلفه های اساسی مهارت خودآگاهی محسوب می شود.
خودپنداره
احساسی که هرکس در باره خود دارد نقش مهمی در سلامت روانی او دارد. به احساسی که هر فرد درباره خود دارد، خود پنداره می گویند. خود پنداره یعنی اینکه ما خودمان را چگونه می بینیم، یعنی تصویر یا برداشتی که هر کس از خودش دارد، طرز برداشت ما از خودمان
تا حد زیادی به وسیله تجارب گذشته ما ( موفقیت ها و شکست های ما) و آنچه دیگران درباره ما فکر می کنند، شکل می گیرد.
اهمیت خودپنداره
دلیل اهمیت خود پنداره آن است که اولاً برداشتی که هر کس از خودش دارد بر رفتار و عمل او تأثیر می گذارد، به عنوان مثال دانشجویی که فکر می کند در درسی خوب است زحمت بیشتری می کشد و معمولاً نیز در این درس نمره بهتری می گیرد. انسان ها معمولاً آن گونه عمل می کنند که فکر می کنند هستند.
دلیل دوم مهم بودن خودپنداره بر احساس شما از خودتان نیز تأثیر می گذارد. کسانی که احساس خوبی درباره خودشان دارند در مقایسه با کسانی که نگرش منفی به دیگران دارند، از اعتماد به نفس و رضایت بیشتری برخوردارند، افراد موفق تری هستند، و کمتر احتمال دارد که به سراغ سیگار، مواد و سایر رفتارهای پرخطر بروند.
چگونه می توان خود پنداره خود را اصلاح کرد؟
برای اصلاح خودپنداره و عزت نفس خود چند کار می توان انجام داد: نخست اینکه فرد هیچ گاه پس از یک یا دو تجربه بد، خودپنداره منفی نسازد. دوم اینکه اوضاع را بررسی کند، به هر اندازه که می تواند به طور واقع بینانه تر به خود نگاه کنید و نقاط قوت و ضعف خود را بشناسد. سوم سعی کند نقاط ضعف را اصلاح کند. فرد با تعیین اهداف خاص و رسیدن به آنها می تواند خودپنداره را تغییر دهد( هویت 199).

منبع : معاونت دانشجویی و فرهنگی

موضوعات: شناسایی و کنترل احساسات:  لینک ثابت
 [ 08:13:00 ب.ظ ]




موانع همدلی عبارتند از:
1- انتقاد 2- برچسب زدن
3- تشخیص گذاری 4- ستایش همراه با ارزیابی
5- نصیحت کردن 6- اغراق کردن یا بزرگ کردن مشکل
7-بی اهمیت و کوچک کردن مشکل 8 -به رخ کشیدن و مقایسه کردن9 - سرزنش کردن
مهم ترین روش های همدلی عبارتند از:
1-گوش کردن فعال 2- بازپردازی
3-انعکاس احساسات 4- انعکاس محتوا یا معانی
5- تمرکز بر کلمات احساسی 6- مشاهده زبان بدن
7-توجه به محتوای کلی پیام
8-پرسیدن این سؤال از خود که” اگر من چنین وضعیتی را تجربه می کردم چه احساسی داشتم؟”

موضوعات: موانع همدلی عبارتند از:  لینک ثابت
 [ 08:11:00 ب.ظ ]




فواید خودآگاهی:
مهارت خودآگاهی به شما کمک می کند تا بتوانید:
1- احساسات خود را شناسایی کنید، از آنها آگاه شده و این احساسات را کنترل کنید. ناتوانی در کنترل احساسات می تواند به بزهکاری، اعتیاد، خشنوت، درگیری با دیگران بدرفتاری، و خشنونت با دیگران و به خصوص با کودکان و نوجوانان بیانجامد.
2- به نقاط ضعف و قوت خود آگاه شده و با تکیه بر نقاط قوت، نقاط ضعف خود را کاهش دهید. آگاهی از نقاط ضعف باعث می شود که فرد با استفاده از این آگاهی بتواند تسلط بیشتری بر خود داشته باشد.
3- از نیازهای خود آگاه شوید و از مسیر های سالم ، به رفع نیازهای خود بپردازید. با شناخت نیازهای خود می توانید راه و روش بهتری برای مقابله با نیازهای خود بیابید.
4- اهداف واقع بینانه ای برای زندگی خود تعیین کنید. به این ترتیب از دنبال کردن اهداف بسیار ایده آل، تخیلی و کمال گرایانه دوری گزینید. تنظیم اهداف غیر واقع بینانه باعث بزهکاری، ناکامی، خشم و خشنوت، خودکشی، بی بندوباری و نظایر آن می شود.
بتوانید از ملاک های ارزشمندی خویش آگاه شده و ارزش خود را در زندگی بیابید. به این ترتیب، از دنبال کردن شناسند و به آنها افتخار
می کنند.
1- ارزش های کاذب خودداری نموده و با رضایت و آرامش بیشتری زندگی خود را طی کنید.
2- فرآیند هویت یابی خود را به طور سالمی به انجام برسانید. دست یابی و کسب یک هویت سالم باعث می شود زندگی بزرگسالی بر پایه های قوی و محجکمی بنا شود.
همدلی
همدلی یک مهارت و توانایی است و مانند هر توانایی دیگر نیاز به آموزش، تمرین و تجربه دارد. همدلی به فرد این امکان را می دهد که بتواند احساسات و حالاتی را در دیگری بفهمد که تا کنون تجربه نکرده است.
همدلی باعث می شود که ازسطح خودمان فراتر رفته و دیگران را عمیق تر درک نماییم به این ترتیب همدلی قدرت و ظرفیت درک انسان ها را افزایش می دهد.

موضوعات: فواید خودآگاهی:  لینک ثابت
 [ 08:10:00 ب.ظ ]




مهارت های خودآگاهی شامل موارد زیر است:
1- مهارت خود ارزیابی
2- مهارت شناسایی نقاط قوت و ضعف خود
3- مهارت های تفکر مثبت
4- مهارت های ایجاد خود انگاره و تصویر تن مثبت
ویژگی های افرادی که خود را می شناسند عبارتند از:
1- خصوصیات مثبت و توانایی و استعداد های خود را می خصوصیات منفی و نقاط ضعف خود ار می شناسند، می پذیرند و در جهت اصلاح آنها تلاش می کنند.
2- موفقیت ها و شکست های خود را می شناسند، به موفقیت ها یشان افتخار می کنند و از شکست هایشان درس می گیرند.
3- به خود و دیگران احترام می گذارند.
4- برای رسیدن به اهداف خود تلاش می کنند.
5- مسئولیت اعمال و رفتار خود را می پذیرند.
مؤلفه های خودآگاهی عبارتند از:
- شناخت احساسات و خود پنداره
- عزت نفس و احساس ارزشمندی
- هویت و هویت یابی

موضوعات: مهارت های خودآگاهی شامل موارد زیر است:  لینک ثابت
 [ 08:09:00 ب.ظ ]