فرشته
 
 


شنبه یکشنبه دوشنبه سه شنبه چهارشنبه پنج شنبه جمعه
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29            



جستجو


موضوع

نحوه نمایش نتایج:


اللّهُمَّ كُنْ لِوَلِيِّكَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَعَلى آبائِهِ في هذِهِ السّاعَةِ وَفي كُلِّ ساعَةٍ وَلِيّاً وَحافِظاً وَقائِدا ‏وَناصِراً وَدَليلاً وَعَيْناً حَتّى تُسْكِنَهُ أَرْضَك َطَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فيها طَويلاً

دريافت كد دعاي فرج




 



یازهرا
عادت به روضه کرده دلم روضه خوان کجاست
صاحب عزای فاطمه، آن بی نشان کجاست
قربان اشک روز و شب چشم خسته ات
مولا فدای مادر پهلو شکســــته ات
التماس دعا

موضوعات: یازهرا  لینک ثابت
[دوشنبه 1394-12-03] [ 06:56:00 ب.ظ ]




یا زهرا
زنی شهید می‌شود، زنی به نام فاطمه
مدینه زهر می‌شود برای کام فاطمه
دری شکسته می شود، دو دست بسته می‌شود
یلی سکوت می کند، به احترام فاطمه
ایام فاطمیه تسلیت باد

موضوعات: یا زهرا  لینک ثابت
 [ 06:54:00 ب.ظ ]




امام زمان عليه السلام در لوح حضرت فاطمه عليها السلام

از جابربن عبدالله انصاری نقل شده كه می گوید: خدمت حضرت فاطمه زهرا(س) شرفیاب شدم. در برابر آن حضرت لوحی بود كه اسامی اوصیاء از نسل او در آن ثبت شده بود. شمردم تعدادشان دوازده تن بود كه آخر آنها قائم(عج) بود. سه تن از آنها به نام محمد، چهار تن به نام علی و … .

اصول کافی، ج1، بحارالانوار، ج 36، کمال الدین صدوق، ص 311

قسمتی از متن لوح:

به نام خداوند بخشنده مهربان.

این نوشتاری است از جانب خدای عزیز و فرزانه به سوی پیامبر نور، سفیر و راهنمایش محمد(ص) كه آنرا روح الامین از نزد پروردگار جهانیان فرو آورده است. ای محمد! نام های مرا گرامی دار، نعمت های مرا سپاس گوی و آنها را انكار نكن … من تو را بر همه پیامبران برتری دادم و جانشینت را بر همه اوصیاء برتری بخشیدم و تو را با دو فرزند دلبندت حسن و حسین گرامی داشتم. حسن را- پس از سپری شدن مدت پدرش- معدن علم خود قرار دادم و حسین را مخزن وحی خود قرار داده مدال شهادت را به او عطا كردم و مدت او را با سعادت پایان دادم كه او سالار شهیدان است … معیار پاداش و كیفر من، اهل بیت اوست كه نخستین آنها سرور عبادت كنندگان و زینت دوستان گذشته من علی بن الحسین است و آنگاه پسرش- شبیه جد بزرگوارش- محمد است كه شكافنده علوم من و معدن حكمت من می باشد… این سخن از من به حقیقت پیوسته كه جایگاه جعفر را بس بلند گردانم و او را بوسیله دوستان و شیعیانش مسرور نمایم، پس از او فرزندش موسی را برگزیدم كه در عهد او فتنه ای به پا گردد. پس از سپری شدن مدت بنده، دوست و برگزیده ام موسی، در مورد یار و یاورم علی به انكار گرایند… او را اهریمنی گردن‌كش می كشد و در شهری كه بنده شایسته‌ام ذوالقرنین بنا كرده، در كنار بدترین مخلوقاتم به خاك سپرده می شود. این سخن به حقیقت پیوسته كه دیدگاه او را با فرزندش محمد روشن گردانم كه جانشین و وارث علوم اوست. او معدن علوم و محل اسرار من است… نیكبختی او را با فرزندش علی كامل گردانم كه یار و یاور من است و گواه من در میان بندگانم و امین بر وحی من است. از او حسن را پدید آوردم كه دعوت كننده به سوی من و مخزن علوم من است. آنگاه سعادت او را به اوج رساندم با فرزندش «م ح م د» كه رحمت است برای جهانیان. كمال موسی، شوكت عیسی و شكیبایی ایوب با اوست… .

حدیث شریف لوح که در غالب کتابهای حدیثی نقل شده است، از جمله: اصول کافی، ج 1، بحارالانوار، ج 36، غیبت نعمانی، ص

موضوعات: امام زمان عليه السلام در لوح حضرت فاطمه عليها السلام  لینک ثابت
 [ 06:53:00 ب.ظ ]




از دنیای شما سه چیز محبوب فاطمه است
حضرت زهرا سلام الله علیها فرمودند:

« حبب الی من دنیاکم ثلاث: تلاوة کتاب الله و انظر فی وجه رسول و الانفاق فی سبیل الله »

از دنیای شما سه چیز محبوب من است:

1-تلاوت قرآن

2-نگاه به چهره رسول خدا

3-انفاق در راه خدا

(وقایع الایام خیابانی، جلد صیام، ص295)

موضوعات: حضرت زهرا فرمودند  لینک ثابت
 [ 06:51:00 ب.ظ ]




نوشته ها و جملات زیبای تسلیت شهادت حضرت فاطمه زهرا (س)
امام صادق عليه السلام فرمود:
[ إنَّ فاطِمَةَ بِنْتَ مُحَمَّدٍ صَلَّي الله عَلَيهِ و آله تَحْضُرُ زُوّارَ قَبْرِ ابْنِهَا الْحُسَيْنِ عَليه السلام فَتَسْتَغْفِرُ لَهُمْ ذُنُوبَهُمْ. ]
فاطمه دختر محمد نزد زائران قبر فرزندش حسين عليه السلام حضور می يابد و برای گناهانشان طلب آمرزش می كند. یازهرامدد

رسول اكرم(ص) فرمود: اي سلمان،دوستي فاطمه در يكصدجا سود ميدهد كه آسانترين آنها بهنگام مردن و قبر و ميزان و محشر و صراط و حساب است.شهادت مظلومانه سيده زنان عالم برمحبينش تسلیت باد.

پیامبـر اكـرم (ص) همـراه بـا مرد نابینایى به خانه فاطمه(س) آمد، بلافاصله فاطمه(س) خود را كاملاً پوشاند. رسول خدا(ص) فرمود: چرا خود را پوشاندى با ایـن كه او تـو را نمى بیند؟ فاطمه (س) فرمـود: اى پیامبر خدا اگر او مرا نمـى بیند، مـن كه او را مى بینـم و او بوى مرا حس مى كند پیامبر اكرم
فرمود: گواهى مى دهـم كه تو پاره دل منى .
( همان، ج 1، ص 274.)

نتیجه صلوات بر زهراء(س)
رسـول خدا(ص) به مـن گفت: اى فاطمه هر كه بر تـو صلـوات فرستـد، خداوند او را بیـامـرزد و به مـن، در هـر جـاى بهشت بـاشـم ملحق گـردانـد.

ﻗﺎﻟَﺖْ ﻓﺎﻃِﻤَﺔُ ﺍﻟﺰَّﻫْﺮﺍﺀ - ﺳﻼ‌ﻡ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻠﻴﻬﺎ -: ﺇﻧّﻲ ﺃُﺷْﻬِﺪُ ﺍﻟﻠّﻪَ ﻭَ ﻣَﻼ‌ﺋِﻜَﺘَﻪُ، ﺃﻧَّﻜُﻤﺎ ﺍَﺳْﺨَﻄْﺘُﻤﺎﻧﻲ، ﻭَ ﻣﺎ ﺭَﺿﻴﺘُﻤﺎﻧﻲ، ﻭَ ﻟَﺌِﻦْ ﻟَﻘﻴﺖُ ﺍﻟﻨَﺒِﻲَّ ﻷ‌ﺷْﻜُﻮَﻧَّﻜُﻤﺎ ﺇﻟَﻴْﻪِ.
ﻫﻨﮕﺎﻣﻰ ﮐﻪ ﺍﺑﻮﺑﮑﺮ ﻭ ﻋﻤﺮ ﺑﻪ ﻣﻼ‌ﻗﺎﺕ ﺣﻀﺮﺕ ﺁﻣﺪﻧﺪ ﻓﺮﻣﻮﺩ: ﺧﺪﺍ ﻭ ﻣﻼ‌ﺋﮑﻪ ﺭﺍ ﮔﻮﺍﻩ ﻣﻰ ﮔﯿﺮﻡ ﮐﻪ ﺷﻤﺎ ﻣﺮﺍ ﺧﺸﻤﻨﺎﮎ ﮐﺮﺩﻩ ﻭ ﺁﺯﺭﺩﻩ ﺍﯾﺪ، ﻭ ﻣﺮﺍ ﺭﺍﺿﻰ ﻧﮑﺮﺩﯾﺪ، ﻭ ﭼﻨﺎﻧﭽﻪ ﺭﺳﻮﻝ ﺧﺪﺍ ﺭﺍ ﻣﻼ‌ﻗﺎﺕ ﮐﻨﻢ ﺷﮑﺎﯾﺖ ﺷﻤﺎ ﺩﻭ ﻧﻔﺮ ﺭﺍ ﺧﻮﺍﻫﻢ ﮐﺮﺩ.

ﺑﺤﺎﺭﺍﻷ‌ﻧﻮﺍﺭ: ﺝ 28، ﺹ 303، ﺻﺤﯿﺢ ﻣﺴﻠﻢ: ﺝ 2، ﺹ 72، ﺑﺨﺎﺭﻯ: ﺝ 5، ﺹ 5.

موضوعات: نوشته ها و جملات زیبای تسلیت شهادت حضرت فاطمه زهرا (س)  لینک ثابت
 [ 06:50:00 ب.ظ ]




حضرت فاطمه زهرا (ع) از نگاه حضرت امام خمینی(ره)
حضرت امام خمینی رحمه الله از همان ایام جوانی، به حضرت زهرا علیهاالسلام علاقه ای خاص نشان می دادند و سه روز در فاطمیه دوم برای جدّه شان مجلس روضه می گرفتند. ایشان به ذکر مصیبت فاطمه زهرا علیهاالسلام حساسیت ویژه ای داشتند و هنگامی که از حضرت زهرا علیهاالسلام و سید الشهداء نام برده می شد، بیش از همه گریان می شدند.
به گزارش ویژه نامه ایام فاطمیه باشگاه خبرنگاران، در این مطلب شما خوانندگان گرامی با حضرت فاطمه زهرا (ع) از منظر بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران ، امام خمینی(ره) آشنا می شوید.

سیره عملی امام در سوگواری بر حضرت زهرا علیهاالسلام

حضرت امام خمینی رحمه الله از همان ایام جوانی، به حضرت زهرا علیهاالسلام علاقه ای خاص نشان می دادند و سه روز در فاطمیه دوم برای جدّه شان مجلس روضه می گرفتند. ایشان به ذکر مصیبت فاطمه زهرا علیهاالسلام حساسیت ویژه ای داشتند و هنگامی که از حضرت زهرا علیهاالسلام و سید الشهداء نام برده می شد، بیش از همه گریان می شدند.

یکی از شاگردان امام می گوید: «ایشان در مدتی که در نجف اشرف بودند، در تمام شب های شهادت معصومان علیهم السلام در منزلشان ذکر مصیبت داشتند و به مناسبت شهادت حضرت زهرا علیهاالسلام این برنامه سه شب ادامه داشت. گریه کردن و اشک ریختن امام بدون استثنا در همه این جلسات وجود داشت».

حقیقت ناشناخته

عظمت و منزلت حضرت زهرا علیهاالسلام تا به حال موضوع بسیاری از گفته ها و نوشته ها قرار گرفته است، ولی کمتر بیانی است که به پایه سخنان والا و پر ارج ذرّیه زهرا علیهاالسلام ، امام خمینی رحمه الله برسد. حتی می توان گفت در میان تمام سخنان ژرف و فرموده های حکمت آموز حضرت امام راحل رحمه الله نیر کمتر سخنی است که بر ژرفنای بیان ایشان درباره صدیقه طاهره نزدیک شده باشد. ایشان درباره حضرت زهرا علیهاالسلام می فرماید: «او حرکت معنوی خود را با قدرت الهی، با دست غیبی و با تربیت رسول الله شروع، و تمامی مراحل معنوی را طی کرده است تا به مرتبه ای رسیده که دست همه از او کوتاه گشته است».

مقام رفیع فاطمه علیهاالسلام

عارف مهربان جماران، حضرت امام خمینی رحمه الله به هنگام سخن گفتن از مقام والای فاطمه زهرا علیهاالسلام ، در آسمان معرفت آن حضرت بسیار اوج می گرفت. با این حال، همواره معترف بود که اندیشه و زبان بشری، از فهم و بیان حتی گوشه ای از مقام والای معنوی آن حضرت ناتوان است.

ایشان می فرماید: «من راجع به حضرت صدیقه خودم را قاصر می دانم که ذکری بکنم». ایشان در جای دیگری درباره مقام بلند آن حضرت می فرماید: «زنی که هر کسی با بینشی، درباره او گفتاری دارد و با این حال کسی از عهده ستایش او برنیامده است ؛ چرا که احادیثی که از خاندان وحی رسیده، به اندازه فهم مستمعان بوده است. دریا را در کوزه ای نتوان گنجاند و دیگران هر چه گفته اند، به مقدار فهم خودشان بوده است، نه به اندازه مرتبت او. پس بهتر آنکه از این وادی شگفت درگذریم».

الگویی جاودانه

حضرت زهرا علیهاالسلام نه تنها برای زنان، بلکه برای همه عالم اسوه ای حسنه است. امام خمینی رحمه الله می فرماید: «الگو، حضرت زهراست.ما باید از این خاندان سرمشق بگیریم، بانوان ما از بانوانشان و مردان ما از مردانشان، بلکه همه ما، از همه آنها. آنها زندگی خودشان را برای طرفداری از مظلومان و احیای سنت الهی وقف کردند. ما باید تبعیت کنیم و زندگی خود را برای آنها قرار دهیم. کسی که تاریخ اسلام را می داند، می داند که هر یک از این خاندان در مقابل کسانی که می خواستند مستضعفان را از بین ببرند، قیام کردند». حضرت امام در سفارشی ارزشمند به بانوان چنین فرمود: «در تهذیب اخلاق خود و وادار کردن دوستانتان به تهذیب اخلاق کوشش کنید؛… آن طوری که حضرت زهرا علیهاالسلام بود. همه باید به او اقتدا کنیم و همه باید دستورمان را از اسلام به وسیله او و فرزندان او بگیریم. همان طوری که او بوده است، باشید و در علم و تقوا کوشش کنید».

ویژگی خاص فاطمه علیهاالسلام

امام صادق علیه السلام در روایتی می فرماید: «بعد از وفات رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم حضرت زهرا علیهاالسلام بسیار اندوهگین و بی تاب بود. از این رو، جبرئیل هر روز تا هنگام شهادتش به نزد او می آمد و او را تسلی می داد و آن حضرت را از جایگاه پیغمبر و آنچه بر فرزندان او خواهد گذشت و اخبار آینده، باخبر می کرد و حضرت علی علیه السلام آنها را در صحیفه ای به نام مصحف فاطمه علیهاالسلام می نوشت».

حضرت امام خمینی رحمه الله با ذکر این روایت می فرماید: «گمان ندارم غیر از طبقه اول از انبیای عظام، درباره کسی این طور وارد شده باشد…. مسئله فرود آمدن جبرئیل، یک مسئله ساده ای نیست. خیال نشود که جبرئیل برای هر کسی امکان دارد بیاید. یک تناسب کامل بین روح آن کسی که جبرئیل بر او وارد می شود و مقام جبرئیل که روح اعظم است لازم است…..من این شرافت و فضیلت را از همه فضایل عظیمی که برای حضرت زهرا ذکر کرده اند، بالاتر می دانم… این فضیلت از مختصات حضرت صدیقه است».

خورشید تابان

حضرت زهرا علیهاالسلام با کمالات معنوی بی نظیر و اخلاق نیکو و منش و رفتار پسندیده خود، گوی سبقت را از همگان ربود و با ویژگی های ارزشمند خویش، جاهلیت عرب را به انزوا کشید. حضرت زهرا علیهاالسلام زنی بود که به فرموده امام خمینی رحمه الله ، افتخار خاندان وحی است و چون خورشیدی بر تارک اسلام عزیز می درخشد؛ زنی که فضایل او، هم طراز فضایل بی نهایت پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله وسلم و خاندان عصمت و طهارت بود.

صحیفه فاطمیه، افتخار شیعیان

حضرت امام خمینی رحمه الله در وصیت نامه خود، مصحف حضرت زهرا علیهاالسلام را از افتخارات شیعه معرفی می کند و چنین می نویسد: «ما مفتخریم که ادعیه حیات بخش که آن را قرآن صاعد می خوانند، از ائمه معصومین ماست. مناجات شعبانیه امامان و دعای عرفه حسین بن علی و صحیفه سجادیه، این زبور آل محمد صلی الله علیه و آله وسلم و صحیفه فاطمیه که کتاب الهام شده از جانب خداوند تعالی به زهرای مرضیه است، از ماست».

برترین تعقیبات نماز

حضرت امام خمینی رحمه الله تسبیحات حضرت زهرا علیهاالسلام را از برترین تعقیبات نماز می دانست. ایشان در کتاب آداب الصلاة می نویسد: «از جمله تعقیبات شریفه، تسبیحات صدیقه طاهره است که رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم به آن معظّمه تعلیم فرمود و آن افضل تعقیبات است. در حدیث است که اگر چیزی افضل از آن بود، رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم آن را به فاطمه علیهاالسلام می آموخت».

فرزندان معنوی کوثر

در نگاه حضرت امام خمینی رحمه الله ، شهیدان انقلاب اسلامی، فرزندان معنوی حضرت زهرا علیهاالسلام هستند. ایشان در پیامی چنین می نویسد: «قلم و بیان من عاجز است که… از حماسه ها، رشادت ها، خیرات و برکات فرزندان معنوی کوثر، حضرت فاطمه علیهاالسلام سخن بگوید که همه این ها از هنر اسلام و اهل بیت و از برکات پیروی امام عاشورا سرچشمه گرفته است

موضوعات: حضرت فاطمه زهرا (ع) از نگاه حضرت امام خمینی(ره), حضرت فاطمه زهرا (ع) از نگاه حضرت امام خمینی(ره)  لینک ثابت
[یکشنبه 1394-12-02] [ 11:52:00 ب.ظ ]




شعر در مورد شهادت حضرت زهرا (س)
ز کف دادم چراغ لاله ام را
کنم پنهان ز دشمن ناله ام را
به دست خود کفن کردم شبانه
تن زهرای هجده ساله ام را
شهادت حضرت فاطمه(س) تسلیت باد

 

موضوعات: شعر در مورد شهادت حضرت زهرا (س)  لینک ثابت
 [ 11:44:00 ب.ظ ]





نحوه توسل به حضرت زهرا(علیهاالسلام)

حضرت زهرا علیهاالسلام
برای توسل به حضرت فاطمه(علیهاالسلام) نماز و زیاراتی ذکر شده است که با انجام آنها می توان گام هایی را در جهت نزدیک شدن به حضرت برداشت.

نماز حضرت زهرا(علیهاالسلام)

نماز حضرت زهرا(علیهاالسلام) دو ركعت است؛ بدین صورت كه در ركعت اول بعد از حمد 100 مرتبه سوره قدر و در ركعت دوم بعد از حمد 100 مرتبه سوره توحید خوانده مى‏شود

نماز استغاثه به حضرت زهرا (علیهاالسلام)

در مفاتیح الجنان روایت ‏شده است كه: هر گاه حاجتى دارى دو ركعت نماز به جاى آور و پس از سلام سه مرتبه تكبیر بگو و پس از آن تسبیحات حضرت فاطمه(علیهاالسلام) را بگو، آنگاه به سجده برو و صد مرتبه بگو: «یا مولاتى یا فاطمةُ اغیثینى‏» ، سپس جانب راست صورت را بر زمین(مُهر) بگذار و همان ذكر را صد مرتبه بگو، سپس دوباره به سجده برو و همان را صد مرتبه بگو، آنگاه جانب چپ صورت را بر زمین(مُهر) بگذار و صد مرتبه همان ذكر را بگو و در آخر باز به سجده برو و صد و ده مرتبه همان را بگو و حاجت ‏خود را بخواه، به خواست ‏خداوند حاجتت ‏برآورده مى‏شود.

زیارت حضرت فاطمه(علیهاالسلام)

قال رسول الله صلى الله علیه و آله:

«من زار فاطمة فكانما زارنى و من زار على بن ابیطالب فكانما زار فاطمة؛هر كس فاطمه را زیارت كند مثل این است كه مرا زیارت كرده و هر كس على بن ابیطالب را زیارت كند مانند آن است كه فاطمه را زیارت كرده است.»

همچنین راوایت شده است: «قالت فاطمة: قال ابى و هو ذا حى: من سلم على و علیك ثلاثة ایام فله الجنة . قلت لها: ذا فى حیاته و حیاتك او بعد موته و موتك؟ قالت: فى حیاتنا و بعد موتنا؛ فاطمه(علیهاالسلام) فرمودند:پدرم آن زمان كه در قید حیات بود [به من] فرمود: هر كس سه روز بر من و تو سلام كند، بهشت ‏براى اوست. به حضرت [زهرا علیهاالسلام] گفتم: این مسئله در زمان حیات پیامبر و شما یا بعد از مرگتان است؟ حضرت زهرا (علیهاالسلام) فرمودند: در حیات و ممات ما.»

امام جواد( علیه السلام) هر روز هنگام ظهر به مسجد رسول الله (صلى الله علیه و آله) رفته و پس از سلام و صلوات بر رسول خدا (صلى الله علیه و آله)، به سراغ خانه مادرش حضرت زهرا( علیهاالسلام) كه در همان نزدیكى قبر پیامبر(صلى الله علیه و آله) است مى‏رفت و كفشها را در آورده و با نهایت ادب و خضوع، داخل خانه شده و در آنجا نماز و دعا مى‏خواند و دقایقى طولانى به عبادت مشغول مى‏شد و هرگز دیده نشد به زیارت رسول اکرم(صلى الله علیه و آله) برود و سراغ مادرش را نگیرد.

روز زیارت مخصوص حضرت زهرا(علیهاالسلام)

در روایات، هر یك از روزهاى هفته و ساعات شبانه روز به نام یكى از معصومین( علیهم السلام) نامگذارى شده و براى هر روز و هر هفته با توجه به همین نامگذاری ها، ادعیه و اعمالى بیان شده است .

از بین روزهاى هفته، روز یكشنبه متعلق به امیرالمؤمنین و فاطمه زهرا (علیهماالسلام) مى‏باشد و از بین ساعات شبانه روز، ساعت آخر شب؛ نزدیك اذان صبح، متعلق به فاطمه زهرا(علیهاالسلام) مى‏باشد.زیارت مخصوص حضرت زهرا (علیهاالسلام) در روز یكشنبه چنین است:

«السلام علیك یا ممتحنة امتحنك الذى خلقك قبل ان یخلقك لما امتحنك به صابرة و نحن لك اولیاء مصدقون و لكل ما اتى به ابوك صلى الله علیه و آله و اتى به وصیه علیه السلام مسلمون و نحن نسئلك اللهم اذ كنا مصدقین لهم ان تلحقنا بتصدیقنا بالدرجة العالیة لنبشر انفسنا بانا قد طهرنا بولایتهم علیهم السلام.»

موضوعات: نحوه توسل به حضرت زهرا(علیهاالسلام)  لینک ثابت
 [ 08:45:00 ب.ظ ]




زیارت حضرت فاطمه(ع)
متن عربی متن ترجمه
چون براى زيارت آن مُمْتَحَنَه، در اين مواضع ايستادى بگو:
يَا مُمْتَحَنَةُ امْتَحَنَكِ اللَّهُ الَّذِي خَلَقَكِ قَبْلَ أَنْ يَخْلُقَكِ فَوَجَدَكِ لِمَا امْتَحَنَكِ صَابِرَةً وَ زَعَمْنَا أَنَّا لَكِ أَوْلِيَاءُ وَ مُصَدِّقُونَ وَ صَابِرُونَ لِكُلِّ مَا أَتَانَا بِهِ أَبُوكِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ وَ أَتَى [أَتَانَا] بِهِ وَصِيُّهُ فَإِنَّا نَسْأَلُكِ إِنْ كُنَّا صَدَّقْنَاكِ إِلا أَلْحَقْتِنَا بِتَصْدِيقِنَا لَهُمَا لِنُبَشِّرَ أَنْفُسَنَا بِأَنَّا قَدْ طَهُرْنَا بِوِلايَتِكِ.
اى آزموده، آزمودت خدایي كه تو را آفريد، پيش از آنكه تو را بيافريند، پس به آنچه آزمودت تو را شكيبا يافت‏ ما بر اين باوريم كه دوستان و تصديق‏ كنندگان توایم، و به تمام آنچه پدرت (درود خدا بر او و خاندانش باد) و وصی اش براى ما آورده صبركننده ‏ايم، پس از تو درخواست می كنيم، اگر تصديق ‏كننده تو بوده‏ ايم، ما را به تصديقمان به پدرت و جانشينش ملحق كنى، تا خود را بشارت دهيم، كه به سبب ولايت تو پاك گشته‏ ايم.
و نيز مستحبّ است بگويى:
السَّلامُ عَلَيْكِ يَا بِنْتَ رَسُولِ اللَّهِ السَّلامُ عَلَيْكِ يَا بِنْتَ نَبِيِّ اللَّهِ السَّلامُ عَلَيْكِ يَا بِنْتَ حَبِيبِ اللَّهِ السَّلامُ عَلَيْكِ يَا بِنْتَ خَلِيلِ اللَّهِ السَّلامُ عَلَيْكِ يَا بِنْتَ صَفِيِّ اللَّهِ السَّلامُ عَلَيْكِ يَا بِنْتَ أَمِينِ اللَّهِ السَّلامُ عَلَيْكِ يَا بِنْتَ خَيْرِ خَلْقِ اللَّهِ السَّلامُ عَلَيْكِ يَا بِنْتَ أَفْضَلِ أَنْبِيَاءِ اللَّهِ وَ رُسُلِهِ وَ مَلائِكَتِهِ السَّلامُ عَلَيْكِ يَا بِنْتَ خَيْرِ الْبَرِيَّةِ السَّلامُ عَلَيْكِ يَا سَيِّدَةَ نِسَاءِ الْعَالَمِينَ مِنَ الْأَوَّلِينَ وَ الْآخِرِينَ السَّلامُ عَلَيْكِ يَا زَوْجَةَ وَلِيِّ اللَّهِ وَ خَيْرِ الْخَلْقِ بَعْدَ رَسُولِ اللَّهِ ،
سلام بر تو اى دختر رسول خدا، سلام بر تو اى دختر پيامبر خدا، سلام بر تو اى دختر محبوب خدا، سلام بر تو اى دختر دوست صميمى خدا، سلام بر تو اى دختر بزگريده خدا، سلام بر تو اى دختر امين خدا، سلام بر تو اى دختر بهترين خلق خدا، سلام بر تو اى دختر برترين‏ پيامبران خدا، و رسولان و فرشتگان، سلام بر تو اى دختر بهترين مخلوقات، سلام بر تو اى بانوى بانوان جهان از گذشتگان و آيندگان، سلام بر تو اى همسر ولىّ خدا، و بهترين خلق بعد از رسول خدا،
السَّلامُ عَلَيْكِ يَا أُمَّ الْحَسَنِ وَ الْحُسَيْنِ سَيِّدَيْ شَبَابِ أَهْلِ الْجَنَّةِ السَّلامُ عَلَيْكِ أَيَّتُهَا الصِّدِّيقَةُ الشَّهِيدَةُ السَّلامُ عَلَيْكِ أَيَّتُهَا الرَّضِيَّةُ الْمَرْضِيَّةُ السَّلامُ عَلَيْكِ أَيَّتُهَا الْفَاضِلَةُ الزَّكِيَّةُ السَّلامُ عَلَيْكِ أَيَّتُهَا الْحَوْرَاءُ الْإِنْسِيَّةُ السَّلامُ عَلَيْكِ أَيَّتُهَا التَّقِيَّةُ النَّقِيَّةُ السَّلامُ عَلَيْكِ أَيَّتُهَا الْمُحَدَّثَةُ الْعَلِيمَةُ السَّلامُ عَلَيْكِ أَيَّتُهَا الْمَظْلُومَةُ الْمَغْصُوبَةُ السَّلامُ عَلَيْكِ أَيَّتُهَا الْمُضْطَهَدَةُ الْمَقْهُورَةُ السَّلامُ عَلَيْكِ يَا فَاطِمَةُ بِنْتَ رَسُولِ اللَّهِ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَكَاتُهُ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْكِ وَ عَلَى رُوحِكِ وَ بَدَنِكِ أَشْهَدُ أَنَّكِ مَضَيْتِ عَلَى بَيِّنَةٍ مِنْ رَبِّكِ.
سلام بر تو اى مادر حسن و حسين، دو سرور جوانان اهل بهشت، سلام بر تو اى صدّيقه شهيده، سلام بر تو اى خشنود از خدا، و خدا خشنود از تو، سلام بر تو اى فاضله پاكيزه، سلام بر تو اى حوريه در لباس انسان، سلام بر تو اى پرهيزگار نظيف، سلام بر تو اى هم سخن با ملائكه و اى بسيار دانا، سلام بر تو اى ستمديده، اى كه حقت غصب شده، سلام بر تو از سركوب شده، و مقهور دشمن، سلام و رحمت و بركات‏ خدا بر تو اى فاطمه دختر رسول خدا، درود خدا بر تو و روح و تن تو، گواهى می دهم كه بر بُرهانى روشن از سوى پروردگارت از جهان درگذشتى،
وَ أَنَّ مَنْ سَرَّكِ فَقَدْ سَرَّ رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ وَ مَنْ جَفَاكِ فَقَدْ جَفَا رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ وَ مَنْ آذَاكِ فَقَدْ آذَى رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ وَ مَنْ وَصَلَكِ فَقَدْ وَصَلَ رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ وَ مَنْ قَطَعَكِ فَقَدْ قَطَعَ رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ لِأَنَّكِ بَضْعَةٌ مِنْهُ وَ رُوحُهُ الَّذِي بَيْنَ جَنْبَيْهِ كَمَا قَالَ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ أُشْهِدُ اللَّهَ وَ رُسُلَهُ وَ مَلائِكَتَهُ أَنِّي رَاضٍ عَمَّنْ رَضِيتِ عَنْهُ سَاخِطٌ عَلَى مَنْ سَخِطْتِ عَلَيْهِ مُتَبَرِّئٌ مِمَّنْ تَبَرَّأْتِ مِنْهُ مُوَالٍ لِمَنْ وَالَيْتِ مُعَادٍ لِمَنْ عَادَيْتِ مُبْغِضٌ لِمَنْ أَبْغَضْتِ مُحِبٌّ لِمَنْ أَحْبَبْتِ وَ كَفَى بِاللَّهِ شَهِيدا وَ حَسِيبا وَ جَازِيا وَ مُثِيبا
و هركه تو را شاد كرد، رسول خدا (درود خدا بر او و خاندانش باد) را شاد نمود، و هركه به تو جفا كرد، و به رسول خدا (درود خدا بر او و خاندانش باد) جفا كرد، و هركه تو را آرزد، رسول خدا (درود خدا بر او و خاندانش باد) را آزرد، و هركه به تو پيوست، به‏ رسول خدا (درود خدا بر او و خاندانش باد) پيوست و هر که از تو بريد، از رسول خدا (درود خدا بر او و خاندانش باد) بريد، چرا كه تو پاره تن او و روح بين دو پهلوى او هستى، خدا و رسولان خدا و فرشتگان را گواه می گيرم كه من خشنودم از كسی كه تو از او خشنودى، و خشمگينم بر كسی كه تو بر او خشمگينى، و بيزارم از هر كه تو از او بيزارى، ودوست دارم هركه را تو دوست دارى و دشمنم هركه را تو با او دشمنى، و متنفّرم از هركه تو از او نفرت داری و محبّت دارم به هركه تو به او محبّت دارى و خدا براى شهادت و حسابرسى، كيفر دهى و پاداش دهى كافى است.
آنگاه بر رسول خدا و ائمه طاهرين عَلَيْهِمُ الْسَّلام صلوات می فرستى.
مؤلّف گويد: ما براى روز سوم جمادى الآخِر زيارتى ديگر براى حضرت فاطمه عليها السلام نقل كرديم، و نيز علما زيارت مبسوطى براى آن مظلومه نقل كرده ‏اند، كه مثل همين زيارت نقل شده از شيخ طوسى است، اول آن (السّلام‏ُ عليكِ يا بنتَ رسولِ اللّهِ) است تا (أُشْهِدُ اللّهَ وَ رُسُلَهُ و مَلائكَتَهُ) و از اينجا به بعد آن چنين است:
أُشْهِدُ اللَّهَ وَ مَلائِكَتَهُ أَنِّي وَلِيٌّ لِمَنْ وَالاكِ وَ عَدُوٌّ لِمَنْ عَادَاكِ وَ حَرْبٌ لِمَنْ حَارَبَكِ أَنَا يَا مَوْلاتِي بِكِ وَ بِأَبِيكِ وَ بَعْلِكِ وَ الْأَئِمَّةِ مِنْ وُلْدِكِ مُوقِنٌ وَ بِوِلايَتِهِمْ مُؤْمِنٌ وَ لِطَاعَتِهِمْ مُلْتَزِمٌ أَشْهَدُ أَنَّ الدِّينَ دِينُهُمْ وَ الْحُكْمَ حُكْمُهُمْ وَ هُمْ قَدْ بَلَّغُوا عَنِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ دَعَوْا إِلَى سَبِيلِ اللَّهِ بِالْحِكْمَةِ وَ الْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ لا تَأْخُذُهُمْ فِي اللَّهِ لَوْمَةُ لائِمٍ وَ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَيْكِ وَ عَلَى أَبِيكِ وَ بَعْلِكِ وَ ذُرِّيَّتِكِ الْأَئِمَّةِ الطَّاهِرِينَ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ أَهْلِ بَيْتِهِ وَ صَلِّ عَلَى الْبَتُولِ الطَّاهِرَةِ الصِّدِّيقَةِ الْمَعْصُومَةِ التَّقِيَّةِ النَّقِيَّةِ الرَّضِيَّةِ الْمَرْضِيَّةِ الزَّكِيَّةِ الرَّشِيدَةِ الْمَظْلُومَةِ الْمَقْهُورَةِ الْمَغْصُوبَةِ [الْمَغْضُوبِ‏] حَقُّهَا الْمَمْنُوعَةِ [الْمَمْنُوعِ‏] إِرْثُهَا الْمَكْسُورَةِ [الْمَكْسُورِ] ضِلْعُهَا الْمَظْلُومِ بَعْلُهَا الْمَقْتُولِ وَلَدُهَا فَاطِمَةَ بِنْتِ رَسُولِكَ وَ بَضْعَةِ لَحْمِهِ،
خدا و فرشتگانش را گواه میگيريم كه من دوستم با هركه تو را دوست دارد، و دشمنم با هركه با تو دشمن است، و در جنگم با كسی ‏كه با تو بجنگد، من اى سرپرستم يقين دارم به تو و پدر و همسر تو و امامان از فرزندانت، و به ولايتشان مؤمنم‏ و به پيروى از آنان ملتزمم، شهادت می ‏دهم، كه دين، دين آنهاست، و فرمان فرمان آنها، و آنان از جانب خدا آنچه‏ را بايد، ابلاغ كردند، و به راه خدا با حكم و موعظه حسنه دعوت نمودند، و در راه خدا به ملامت ملامت‏ كنندگان‏ اعتنا ننمودند، و درودهاى خدا بر تو و پدر و همسر تو و فرزندانت، آن امامان پاك، خدايا درود فرست بر محمّد و اهل بيتش، و درود فرست بر بتول پاك، صدّيقه، معصومه، پرهيزكار، پاكيزه، خشنود از حق، خدا خشنود از او، پاك تربيت، رشيده، مظلومه، دشمن چيره، غصب شده حق، منع شده از ارث، پهلو شكسته، ستم شده [به] شوهرش، كشته شده‏ فرزندش، فاطمه دختر رسولت، و پاره تنش،
وَ صَمِيمِ قَلْبِهِ وَ فِلْذَةِ كَبِدِهِ وَ النُّخْبَةِ [وَ التَّحِيَّةِ] مِنْكَ لَهُ وَ التُّحْفَةِ خَصَصْتَ بِهَا وَصِيَّهُ وَ حَبِيبَةِ [وَ حَبِيبَهُ‏] الْمُصْطَفَى وَ قَرِينَةِ [وَ قَرِينَهُ‏] الْمُرْتَضَى وَ سَيِّدَةِ النِّسَاءِ وَ مُبَشِّرَةِ الْأَوْلِيَاءِ حَلِيفَةِ الْوَرَعِ وَ الزُّهْدِ وَ تُفَّاحَةِ الْفِرْدَوْسِ وَ الْخُلْدِ الَّتِي شَرَّفْتَ مَوْلِدَهَا بِنِسَاءِ الْجَنَّةِ وَ سَلَلْتَ مِنْهَا أَنْوَارَ الْأَئِمَّةِ وَ أَرْخَيْتَ دُونَهَا حِجَابَ النُّبُوَّةِ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَيْهَا صَلاةً تَزِيدُ فِي مَحَلِّهَا عِنْدَكَ وَ شَرَفِهَا لَدَيْكَ وَ مَنْزِلَتِهَا مِنْ رِضَاكَ وَ بَلِّغْهَا مِنَّا تَحِيَّةً وَ سَلاماً وَ آتِنَا مِنْ لَدُنْكَ فِي حُبِّهَا فَضْلاً وَ إِحْسَاناً وَ رَحْمَةً وَ غُفْرَاناً إِنَّكَ ذُو الْعَفْوِ الْكَرِيمِ.
و خالص قلبش، و جگ گوشه‏ اش، و انتخاب شده‏ از جانب تو، و تحفه‏ هایى كه به جانشينش اختصاص دادى، و محبوبه مُصْطَفى، و همسر مُرتِضى، بانوى بانوان، و مژده ‏دهنده اولياء، و هم پيمان ورع و زهد، و سيب فردوس و بهشت جاويد، بانويى كه شرافت دادى تولّدش را به زنان بهشت، و خارج كردى انوار امامان را از صدف وجود او، و انداختى در مقابلش پرده نبوّت را.
خدايا بر او درود فرست، درودى كه بيفزايد بر مقامش نزد تو، و بر شرفش در پيشگاهت، و بر منزلتش از خشنودی ‏ات، و به او از جانبت ما تحيّت و سلام برسان، و به ما در راه دوستی ‏اش از جانب خود، فضل و احسان و رحمت و آمرزش عنايت كن، تو صاحب گذشت و بزرگوارى هستى.
مؤلّف گويد: شيخ در «تهذيب» فرموده: آنچه در فضل زيارت آن معظّمه روايت شده، بيشتر از آن است كه شمارش شود و علاّمه مجلسى از كتاب «مصباح الانوار» نقل كرده: از حضرت فاطمه عليها السلام روايت شده: پدرم به من فرمود: هركه بر تو صلوات‏ فرستد، حق تعالى او را بيامرزد و در هر جاى بهشت كه باشم به من ملحق كند.

موضوعات: زیارت حضرت فاطمه(ع)  لینک ثابت
 [ 08:43:00 ب.ظ ]




(104)تا القاب زیبای حضرت زهرا(س)
حضرت زهرا(س) 104 لقب و اسم زیبا دارند که آشنایی با این القاب در ایام فاطمیه خالی از لطف نیست.
.

هم چنین در کتب معتبر شیعه و سنی از قول رسول الاسلام (ص) نقل شده است: چون خداوند فاطمه و شیعیان او را از آتش دوزخ بریده است دخترم را به این نام نامیدم.

لازم به یادآوری است که علامه مجلسی در روایت معتبر از قول پیغمبر در اخبار الرضا آورده است: حضرت زهرا سلام الله علیهما بعد از خاتم الانبیا حضرت محمد مصطفی و بعد از شوهرش حضرت علی مرتضی (ع) از کل انبیاء و رسل و اوصیا رتبه ی بالاتری دارد به طوری که اگر حضرت علی (ع) با ایشان تزویج می نمود او را کفوی و نظیری بر روی زمین تا روز قیامت نبود.
القاب حضرت زهرا(س)
۱ـ سیّدة : بانو
۲ ـ انسیّةحوراء : انسان بهشتی
۳ ـ نوریّة : موجودی از حقیقت نوری
۴ ـ حانیّة : دلسوز فرزندان
۵ ـ عُذراء : دوشیزه
۶ ـ کریمة : بزرگوار
۷ ـ رحیمة : با محبت ومهربان
۸ ـ شهیدة : شهید شده
۹ ـ عفیفة : پاکدامن
۱۰ ـ قانعة : کم توقع
۱۱ ـ رشیدة : کامل
۱۲ ـ شریفة : شرافتمند
۱۳ ـ حبیبة : دوست وبا محبت
۱۴ ـ محرّمة : گرامی و مورد احترام
۱۵ ـ صابرة : پایدار
۱۶ ـ سلیمة : سالم، اهل سازش، بی عیب ونقص
۱۷ ـ مکرمة : بزگوار وگرامی
۱۸ ـ صفیّة : برگزیده
۱۹ ـ عالمة : دانشمند
۲۰ ـ علیمة : دانا
۲۱ ـ معصومة : نگهداشته شده،بی گناه
۲۲ ـ مغضوبة : ربوده شده،کسی که حقش غصب شده
۲۳ ـ مظلومة : ستمدیده
۲۴ ـ میمونة : خوش یمن وبابرکت
25 ـ منصورة : یاری شده ، خداوند او را یاری کرده است
۲۶ ـ محتشمة : با حشمت و احترام
۲۷ ـ جمیلة : زیبا
۲۸ ـ جلیلة : بزرگ
۲۹ ـ معظّمة : احترام گذاشته شده ، گرامی
۳۰ ـ حاملة البلوی بغیر شکوی : بلا کش نستوه بی شکوه و شکایت
۳۱ ـ حلیفة العبادة و التقوی : قسم خورده ی پرستش و پرهیزکاری
۳۲ ـ حبیبة الله : محبوب خدا
۳۳ ـ بنت الصّفوة : دخترِ برگزیده
۳۴ ـ رکن الهدی : پایه ی هدایت
۳۵ ـ آیة النّبوّة : نشان نبوّت
۳۶ ـ شفیعة العصاة : شفاعت کننده ی گناهکاران
۳۷ ـ اُمّ الخیرة : مادر نیکوکاران
۳۸ ـ تفّاحة الجنّة : سیب بهشتی
۳۹ ـ مطهرة : پاکیزه شدن
۴۰ ـ سیدةالنساء : بزرگبانویزنان
۴۱ ـ بنت المصطفی : دختر حضرت مصطفی(ص)
۴۲ ـ صفوة الرّبّها : برگزیده ی پروردگار
۴۳ ـ موطن الهدی : جایگاه هدایت
۴۴ ـ قرّة العین المصطفی : نور چشم پیامبر اکرم(ص)
۴۵ ـ بضعة المصطفی : پاره ی تن پیامبر(ص)
۴۶ ـ مهجة المصطفی : خون زندگی قلب مصطفی(ص) ، آخرین قطرات خون در قلب که موجب ادامه ی حیات است
۴۷ـ بقیّة المصطفی : بازمانده ی حضرت رسول(ص)
۴۸ ـ حکیمة : با حکمت و دارای فهم و ادراک حکیمانه
۴۹ ـ فهیمة : با فهم
۵۰ ـ عقیلة : خردمند
۵۱ ـ محزونة : غمگین
۵۲ ـ مکروبة : دل شکسته
۵۳ ـ علیلة : بیمار و مریض
۵۴ ـ عابدة : پرستنده
۵۵ ـ زاهدة : پارسا
۵۶ ـ قوّامة : شب زنده دار
۵۷ ـ باکیة : گریه کننده
۵۸ ـ بقیّة النّبوّة : باز مانده ی پیامبری
۵۹ ـ صوّامة : بسیار روزه گیر
۶۰ ـ عطوفة : با عاطفه و محبّت
۶۱ ـ رئوفة : دلسوز و مهربان
۶۲ ـ حنّانة : غمخوار و با محبّت
۶۳ ـ بِرّة : نیکوکار
۶۴ ـ شفیقة : دلسوز و مهربان
۶۵ ـ إنانة : دردمند
۶۶ ـ والدة الصّبتین : مادر دو نواده ی پیامبر
۶۷ ـ دوحة النّبی : شاخسار پیامبر
۶۸ ـ نور سماوی : نور آسمانی
۶۹ ـ زوجة الوصیّ : همسر جانشین پیامبر
۷۰ ـ بدر تمام‌ : ماه شب چهارده
۷۱ ـ غرّة غراء : سپید رویِ نورانی
۷۲ ـ درّة بیضاء : گوهر تابناک
۷۳ ـ روح أبیها : روان پدر بزرگوارش حضرت رسول(ص)
۷۴ ـ واسطة قلّادة الوجود : حلقه ی اتصال زنجیر هستی
۷۵ ـ درّة البحر الشّرف و الجود : در دریای شرافت و سخاوت
۷۶ ـ ولیّة الله : دوست خدا و کسی که خدا او را ولی قرار داده
۷۷ ـ سرّ الله : راز نهانی خدا
۷۸ ـ امینة الوحی : امین وحی الهی
۷۹ ـ عین الله : دیده ی خدایی
۸۰ ـ مکینة فی عالم السّماء : دارنده ی جایگاه در عالم آسمان
۸۱ ـ جمال الآباء : موجب زیبایی پدران
۸۲ ـ شرف الأبناء : افتخار برای فرزندان
۸۳ ـ درّة البحر العلم و الکمال : درّ دریای دانش و کمال
۸۴ ـ جوهرة العزّ و الجلال : گوهر تابناک عزّت و بزرگوار
۸۶ ـ مجموعة الماصر العلّیّة : گرد آورنده ی یادگارهای برین
۸۷ ـ مشکوة نور الله : چراغدان نور الهی
۸۸ ـ زجاجة : شیشه وچرغدان نور الهی
۸۹ ـ کعبة الآمال لأهل الحاجة : کعبه آرزوهای نیازمندان
۹۰ ـ لیلة القدر : شب قدر:مقصود از “لیلةالقدر” در قرآن فاطمه(س)است
۹۱ ـ لیلة مبارکة : شب با برکت
۹۲ ـ ابنة من صلّت به الملائکة : دختر آن کس که فرشتگان به او اقتدا کرده و نماز خواندند
۹۳ ـ قرار قلب امّها المعظّمة : آسایش بخش دل مادر بزگوارش
۹۴ ـ عالیة المحلّ : بلند جایگاه
۹۵ ـ سرّ العظمة : راز بزگی وبزگواری
۹۶ ـ مسکورة الظلع : پهلو شکسته
۹۷ ـ رضیض الصّدر : سینه شکسته
۹۸ ـ مغضوبة الحق : کسی که حقش غصب شده است
۹۹ ـ خفی القبر : کسی که قبرش پنهان است
۱۰۰ ـ مجهولة القدر : قدر ناشناخته
۱۰۱ـ ممتحنة : آزمایش شده
۱۰۲ ـ المظلوم زوجها : کسی که هسرش ستم دیده است
۱۰۳ ـ المقتول ولدها : فرزند کشته شده
۱۰۴ ـ کوثر : صاحب خیر فراوان ، صاحب فرزندان بسیار



موضوعات: (104)تا القاب زیبای حضرت زهرا(س)  لینک ثابت
 [ 08:40:00 ب.ظ ]




فـــــــــــــا فــــــــــاطمــه الزهــــرا (س)

کدامین شب از آن شب تیره تر بود
که زهرا حایل دیوار و در بود

شبی کاندر هجوم تیغ بیداد
سرت را سینه زهرا سپر بود

زمان بر سینه خود سنگ می کوفت
زمین از داغ زهرا شعله ور بود

عطش نوشان کوفی آتشین اند
که حتی کوثر آنجا بی اثر بود

شراب کوفیان خون حسین است
شراب فاطمه خون جگر بود

تو می دیدی ولی لب بسته بودی
که آیین محمد (ص) در خطر بود

ندانستم که در چشم حقیقت
کدامین مصلحت مد نظر بود

گلویت استخوانی آتشین داشت
که فریادت فقط در چشم تر بود

چرا ابلیس را رسوا نکردی؟
عقاب تیغ تو بی بال و پر بود؟

فدای تیغ عریان تو گردم
کسی آیا ز تو مظلوم تر بود؟

موضوعات: فـــــــــــــا فــــــــــاطمــه الزهــــرا (س)  لینک ثابت
 [ 08:37:00 ب.ظ ]




شعر شهادت حضرت فاطمه

من غلامی ز غلامان توام یا زهرا
مستمندی به سر خان توام یا زهرا
*********شعر فاطمه**********
از زمانی که به خود آمده ام فهمیدم
خاطر آشفته و حیران تو ام یازهرا
*********شعر فاطمه**********
من دعا بودم ز روز ازل برلب تو
ذکری از نیمه سوزان توام یازهرا
*********شعر فاطمه**********
متولد شده عشق توام بی بی جان
آه پرورده دامان توام یا زهرا
*********شعر فاطمه**********
بیت الاحزان دلم شاهد اشک سحرت
اشک آن دیده گریان توام یازهرا
*********شعر فاطمه**********
از ازل لطف تو شد شام حالم آری
تا ابد در خور احسان توام یا زهرا
*********شعر فاطمه**********
شد یهودی ز نخ چادرت اسلام شناس
فخرم این بس که مسلمان توام یازهرا
*********شعر فاطمه**********
ای یتیمان مدینه همه از پخت تو سیر
طالب لقمه ای از نان توام یازهرا
محمدتقی میرشفیعی

موضوعات: شعر شهادت حضرت فاطمه  لینک ثابت
 [ 08:35:00 ب.ظ ]




سخاوت و ایثار زهرا
مفسرین شیعه و سنی اتفاق دارند که روزی زهرا سلام الله علیها با اطرافیانش روزه بودند. در هنگام افطار فقیری رسید و از آنها چیزی خواست. زهرا، شوهرش، بچه هایش و خادمه اش افطار خود را به آن گدا دادند. زهرا برای افطار روز بعد نانی تهیه کرد. یتیمی آمد، زهرا نان را به یتیم داد در مرتبه سوم نانی تهیه نمود اسیری آمد و افطار خود را به او داد و بالاخره هر سه شب را بدون افطار صبح کرد و آیه شریفه نازل شد «و یطعمون الطعام علی حبه مسکینا و یتیما و اسیرا. انما نطعمکم لوجه الله لا نرید منکم جزاءا و لا شکورا!» (19) «و اطعام کردند طعامی را که دوست داشتند به مسکین و یتیم و اسیر جز این نیست که این کار را فقط برای خدا می کنیم و از شما جز او سپاسی نمی خواهیم »

موضوعات: سخاوت و ایثار زهرا  لینک ثابت
 [ 08:32:00 ب.ظ ]




عبادت زهرا
در روایات آمده است که زهرا به قدری روی پا ایستاد و عبادت کرد که پاهای او متورم شد . امام حسن علیه السلام می گوید، مادرم از اول شب تا صبح عبادت می کرد و هرگاه از نماز فارغ می شد، به دیگران دعا می کرد. از او پرسیدم که چرا به ما دعا نکردید؟ فرمود: عزیز من اول دیگران، سپس ما - الجار ثم الدار. 

تسبیح حضرت زهرا سلام الله علیها بسیار با فضیلت است. امام صادق علیه السلام فرموده:

«تسبیح جده ام زهرا سلام الله علیها نزد من از هزار رکعت نماز بهتر است » .

می گویند: زهرا برای کمک، خادمه ای لازم داشت و گرفتن خادم و خادمه در آن زمان رایج و بلکه لازم بود. چون زهرا سلام الله علیها بر رسول الله وارد شد قبل از آنکه در این مورد چیزی بگوید، پیامبر فرمود: زهرا جان می خواهی چیزی به تو یاد دهم که بهتر از دنیا و آنچه در آن است باشد؟ و تسبیح مشهور را به او یاد داد.

زهرا سلام الله علیها با خوشحالی تمام به خانه بازگشت و به امیرالمومنین عرض کرد با دعایی که از پدرم صلوات الله علیه گرفته ام، خیر دنیا نصیب من شده است.

 

موضوعات: عبادت زهرا  لینک ثابت
 [ 08:31:00 ب.ظ ]





سخنان فاطمه
از فاطمه (علیها السلام) سخنان فراوانی بر جای مانده، که پاره‌ای از آنان مستقیماً از او نقل شده است و به نیکی می‌توان گوشه‌ای از علو مقام و ژرفای علم و معرفت او را در این کلمات دریافت و پاره‌ای دیگر نیز بواسطه او، از وجود پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) روایت گشته است که به نوبه خود بیانگر ارتباط نزدیک او با رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) و عمق درک و فهم فاطمه (علیها السلام) می‌باشد. در این مجال، جهت رعایت اختصار تنها به دو مورد از کلماتی که مستقیماً از فاطمه (علیها السلام) نقل شده اشاره می‌نماییم:
1- قال مولاتنا فاطمة الزهرا (علیها السلام): “من اصعد الی الله خالص عبادته، اهبط الله عزوجل الیه افضل مصلحته”
فاطمه زهرا (سلام الله علیها) فرمود: “هر کس عبادت خالص خود را به سوی پروردگار بالا بفرستد، خداوند برترین مصلحت خود را به سوی او می‌فرستد.”
2- قال مولاتنا فاطمة الزهرا (علیها السلام) فی قسم من خطبة الفدکیة: “فجعل الله الایمان تطهیراً لکم من الشرک، و الصلوه تنزیها لکم عن الکبر، و الزکاه تزکیه للنفس و نماًء فی الرزق، و الصیام تثبیتاً للإ خلاص، و الحج تشییداً للدین، و العدل تنسیقاً للقلوب، و طاعتنا نظاماً للملة، و اما متنا اماناً من الفرقه، و الجهاد عزا للإسلام، و الصبر معونة علی استیجاب الأجر، و الأمر بالمعروف مصلحة للعامه، و بر الوالدین وقایه من السخط، وصلة الأرحام منماة للعدد، و القصاص حصناً للدماء، و الوفاء بالندر تعریضاً للمغفره، و توفیة المکائیل و الموازین تغییراً للبخس، و النهی عن شرب الخمر تنزیهاً عن الرجس، و اجتناب القذف حجاباً عن اللعنة، و ترک السرقة ایجاباً للعفة، و حرم الله الشرک اخلاصاً له بالربوبیه، فاتقوا الله حق تقاته و لا تموتن الا و انتم مسلمون و اطیعو الله فیما امرکم به و نهاکم عنه فانه” انما یخشی الله من عباده العلماء.”
فاطمه زهرا (علیها السلام) در قسمتی از خطبه فدکیه می‌فرمایند: “پس خداوند ایمان را موجب پاکی شما از شرک، نماز را موجب تنزیه و پاکی شما از (آلودگی) تکبر، زکات را باعث تزکیه و طهارت روح و روان و رشد و فزونی در روزی، روزه را موجب پایداری اخلاص، حج را باعث استواری دین، دادگری و عدل را موجب انسجام و تقویت دلها، اطاعت و پیروی از ما را باعث نظم و آسایش ملت، رهبری و پیشوایی ما را موجب امان از جدایی و تفرقه، جهاد را موجب عزت و شکوه اسلام، صبر و پایداری را کمکی بر استحقاق و شایستگی پاداش، امر به معروف را به مصلحت عامه مردم، نیکی به پدر و مادر را سپری از خشم پروردگار، پیوند و پیوستگی با ارحام و خویشاوندان را موجب کثرت جمعیت، قصاص را موجب جلوگیری از خونریزیها، وفا به نذر را موجب قرار گرفتن در معرض آمرزش، پرهیز از کم فروشی را موجب عدم زیان و ورشکستگی، نهی از آشامیدن شراب را به خاطر پاک بودن از پلیدی، دوری جستن از قذف (تهمت ناروای جنسی) را انگیزه‌ای برای جلوگیری از لعن و نفرین، پرهیز از دزدی را موجب حفظ عفت و پاکدامنی قرار داد و خداوند شرک ورزیدن نسبت به خود را از آن جهت حرام فرمود که بندگان در بندگی خود نسبت به ربوبیت او اخلاص پیشه کنند، پس “از خداوند بدان گونه که شایسته است پرهیز داشته باشید و تقوا پیشه کنید و جز درحال مسلمانی از دنیا نروید.” و خدا را در آنچه که شما را بدان امر می‌کند و آنچه که نهی می‌کند فرمان برداری کنید. زیرا “تنها بندگان دانا از خداوند خوف و ترس دارند.”

موضوعات: سخنان فاطمه  لینک ثابت
 [ 08:29:00 ب.ظ ]





تغسیل و تدفین  حضرت زهرا(س)
مردم مدینه پس از آگاهی از شهادت فاطمه (علیها السلام)، در اطراف خانه آن بزرگوار جمع گشتند و منتظر تشییع و تدفین فاطمه (علیها السلام) بودند؛ اما اعلام شد که تدفین فاطمه (علیها السلام) به تأخیر افتاده است. لذا مردم پراکنده شدند. هنگامی که شب فرا رسید و چشمان مردم به خواب رفت، امام علی (علیه السلام) بنا بر وصیت فاطمه (علیها السلام) و بدور از حضور افراد، به غسل بدن مطهر و رنج دیده همسر خویش پرداخت و سپس او را کفن نمود. هنگامی که از غسل دادن او فارغ شد، به امام حسن و امام حسین (علیهما السلام) (در حالی که در زمان شهادت مادر هر دو کودک بودند.) امر فرمود: تا عده‌ای از صحابه راستین رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) را که البته مورد رضایت فاطمه (علیها السلام) بودند، خبر نمایند تا در مراسم تدفین آن بزرگوار شرکت کنند. (و اینان از 7 نفر تجاوز نمی‌کرده‌اند). پس از حضور آنان، امیر مؤمنان بر فاطمه (علیها السلام) نماز گزارد و سپس در میان حزن و اندوه کودکان خردسالش که مخفیانه در فراق مادر جوان خویش گریه می‌نمودند، به تدفین فاطمه (علیها السلام) پرداخت. هنگامی که تدفین فاطمه (علیها السلام) به پایان رسید، رو به سمت مزار رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) نمود و گفت:
“سلام بر تو ای رسول خدا، از جانب من و از دخترت؛ آن دختری که بر تو و در کنار تو آرمیده است و در زمانی اندک به تو ملحق شده. ای رسول خدا، صبر و شکیبایی‌ام از فراق حبیبه‌ات کم شده، خودداریم در فراق او از بین رفت… ما از خداییم و بسوی او باز می‌گردیم… به زودی دخترت، تو را خبر دهد که چه سان امتت فراهم گردیدند و بر او ستم ورزیدند. سرگذشت را از او بپرس و گزارش را از او بخواه که دیری نگذشته و یاد تو فراموش نگشته…”
امروزه پس از گذشت سالیان متمادی همچنان مزار سرور بانوان جهان مخفی است و کسی از محل آن آگاه نیست. مسلمانان و بخصوص شیعیان در انتظار ظهور امام مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) بزرگترین منجی الهی و یازدهمین فرزند از نسل فاطمه (علیها السلام) در میان ائمه می‌باشند تا او مزار مخفی شده مادر خویش را بر جهانیان آشکار سازد و به ظلم و بی عدالتی در سراسر گیتی، پایان دهد.

موضوعات: تغسیل و تدفین حضرت زهرا(س)  لینک ثابت
 [ 08:28:00 ب.ظ ]





شهادت حضرت زهرا (س)
سرانجام روز سوم جمادی الثانی سال یازدهم هجری فرا رسید. فاطمه (علیها السلام) آب طلب نموده و بوسیله آن بدن مطهر خویش را شستشو داد و غسل نمود. سپس جامه‌ای نو پوشید و در بستر خوابید و پارچه‌ای سفید به روی خود کشید؛ چیزی نگذشت که دخت پیامبر، بر اثر حوادث ناشی از هجوم به خانه ایشان، دنیا را ترک نموده و به شهادت رسید؛ در حالیکه از عمر مبارکش بنا بر مشهور، 18 سال بیشتر نمی‌گذشت و بنا بر مشهور تنها 95 روز پس از رسول خدا در این دنیا زندگی نمود.
فاطمه (علیها السلام) در حالی از این دنیا سفر نمود که بنا بر گفته معتبرترین کتب در نزد اهل تسنن و همچنین برترین کتب شیعیان، از ابابکر و عمر خشمگین بود و در اواخر عمر هرگز با آنان سخن نگفت؛ و طبیعی است که دیگر حتی تأسف ابی‌بکر در هنگام مرگ از تعرض به خانه فاطمه (علیها السلام) سودی نخواهد بخشید.

موضوعات: شهادت حضرت زهرا (س)  لینک ثابت
 [ 08:26:00 ب.ظ ]





وصیت حضرت زهرا
در ایام بیماری، فاطمه (علیها السلام) روزی امام علی (علیه السلام) را فراخواند و آن حضرت را وصی خویش قرار داد و به آن حضرت وصیت نمود که پس از وفاتش، فاطمه (علیها السلام) را شبانه غسل دهد و شبانه کفن نماید و شبانه دفن کند و احدی از کسانی که در حق او ستم روا داشته‌اند، در مراسم تدفین و نماز خواندن بر جنازه او حاضر نباشند.

موضوعات: وصیت حضرت زهرا  لینک ثابت
 [ 08:25:00 ب.ظ ]





بیماری فاطمه (علیها السلام) و عیادت از او
سرانجام فاطمه بر اثر شدت ضربات و لطماتی که به او بر اثر هجوم به خانه‌اش و وقایع پس از آن وارد گشته بود، بیمار گشت و در بستر بیماری افتاد. گاه به زحمت از بستر برمی‌خاست و کارهای خانه را انجام می‌داد و گاه به سختی و با همراهی اطفال کوچکش، خود را کنار تربت پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) می‌رساند و یا کنار مزار حمزه عموی پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) و دیگر شهدای احد حاضر می‌گشت و غم و اندوه خود را بازگو می‌نمود.
در همین ایام بود که روزی زنان مهاجر و انصار که از بیماری او آگاهی یافته بودند، جهت عیادت به دیدارش آمدند. فاطمه (علیها السلام) در این دیدار بار دیگر اعتراض و نارضایتی خویش را از اقدام گروهی که خلافت را به ناحق از آن خویش نموده بودند، اعلام نمود و از آنان و عده‌ای که در مقابل آن سکوت نموده بودند، به علت عدم انجام وظیفه الهی و نادیده گرفتن فرمان نبوی درباره وصایت امام علی (علیه السلام) انتقاد کرد و نسبت به عواقب این اقدام و خروج اسلام از مجرای صحیح خود به آنان هشدار داد. همچنین برکاتی را که در اثر عمل به تکلیف الهی و اطاعت از جانشین پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) از جانب خداوند بر آنان نائل خواهد شد، خاطر نشان نمود.
در چنین روزهایی بود که ابابکر و عمر به عیادت حضرت آمدند. هر چند در ابتدا فاطمه (علیها السلام) از آنان رویگردان بود و به آنان اذن عیادت نمی‌داد، اما سرانجام آنان بر بستر فاطمه (علیها السلام) حاضر گشتند. فاطمه (علیها السلام) در این هنگام، این کلام پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) را که فرموده بود: “هر کس فاطمه را به غصب در آورد من را آزرده و هر که او را راضی نماید مرا راضی نموده"، به آنان یادآوری نمود. ابابکر و عمر نیز صدق این کلام و انتساب آن به پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) را تأیید نمودند. سرانجام فاطمه (علیها السلام)، خدا و ملائکه را شاهد گرفت فرمود: “شما من را به غضب آوردید و هرگز من را راضی ننمودید؛ در نزد پیامبر، شکایت شما دو نفر را خواهم نمود.”

موضوعات: بیماری فاطمه (علیها السلام) و عیادت از او  لینک ثابت
 [ 08:24:00 ب.ظ ]





فاطمه (علیها السلام) و فدک
از دیگر ستمهایی که پس از ارتحال پیامبر در حق فاطمه (علیها السلام) روا داشته شد، مسأله فدک بود. فدک قریه‌ای است که تا مدینه حدود 165 کیلومتر فاصله دارد و دارای چشمه جوشان و نخلهای فراوان خرماست و خطه‌ای حاصلخیز می‌باشد. این قریه متعلق به یهودیان بود و آن را بدون هیچ جنگی به پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) بخشیدند؛ لذا مشمول اصطلاح انفال می‌گردد و بر طبق صریح قرآن، تنها اختصاص به خداوند و پیامبر اسلام دارد. پس از این جریان و با نزول آیه «و ات ذا القربی حقه»، پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) بر طبق دستور الهی آن را به فاطمه (علیها السلام) بخشید. فاطمه (علیها السلام) و امیر مومنان (علیه السلام) در فدک عاملانی داشتند که در آبادانی آن می‌کوشیدند و پس از برداشت محصول، درآمد آن را برای فاطمه (علیها السلام) می‌فرستادند. فاطمه (علیها السلام) نیز ابتدا حقوق عاملان خویش را می‌پرداخت و سپس مابقی را در میان فقرا تقسیم می‌نمود؛ و این در حالی بود که وضع معیشت آن حضرت و امام علی (علیه السلام) در ساده‌ترین وضع به سر می‌برد. گاه آنان قوت روز خویش را هم در راه خدا انفاق می‌نمودند و در نتیجه گرسنه سر به بالین می‌نهادند. اما در عین حال فقرا را بر خویش مقدم می‌داشتند و در این عمل خویش، تنها خدا را منظور نظر قرار می‌دادند. (چنانچه در آیات آغازین سوره دهر آمده است). پس از رحلت رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم)، ابابکر با منتسب نمودن حدیثی به پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) با این مضمون که ما انبیا از خویش ارثی باقی نمی‌گذاریم، ادعا نمود آنچه از پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) باقی مانده، متعلق به تمامی مسلمین است.
فاطمه در مقام دفاع از حق مسلم خویش دو گونه عمل نمود. ابتدا افرادی را به عنوان شاهد معرفی نمود که گواهی دهند پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) در زمان حیات خویش فدک را به او بخشیده است و در نتیجه فدک چیزی نبوده که به صورت ارث به او رسیده باشد. در مرحله بعد حضرت خطبه‌ای را در مسجد پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) ایراد نمود که همانگونه که قبلاً نیز ذکر شد، حاوی مطالب عمیق در توحید و رسالت و امامت است. در این خطبه که در نهایت فصاحت و بلاغت ایراد گردیده است، بطلان ادعای ابابکر را ثابت نمود. فاطمه به ابوبکر خطاب نمود که چگونه خلاف کتاب خدا سخن می‌گویی؟! سپس حضرت به شواهدی از آیات قرآن اشاره نمود که در آنها سلیمان، وارث داود ذکر گردیده و یا زکریا از خداوند تقاضای فرزندی را می‌نماید که وارث او و وارث آل یعقوب باشد. از استدلال فاطمه (علیها السلام) به نیکی اثبات می‌گردد بر فرض که فدک در زمان حیات پیامبر به فاطمه (علیها السلام) بخشیده نشده باشد، پس از پیامبر به او به ارث می‌رسد و در این صورت باز هم مالک آن فاطمه است و ادعای اینکه پیامبران از خویش ارث باقی نمی‌گذارند، ادعایی است خلاف حقیقت، و نسبت دادن این کلام به پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) امری است دروغ؛ چرا که محال است آن حضرت بر خلاف کلام الهی سخن بگوید و خداوند نیز بارها در قرآن کریم این امر را تایید نموده و بر آن تاکید کرده است. اما با تمام این وجود، همچنان غصب فدک ادامه یافت و به مالک حقیقی‌اش بازگردانده نشد.
باید توجه داشت صحت ادعای فاطمه (علیها السلام) چنان واضح و روشن بود و استدلالهای او آنچنان متین و استوار بیان گردید که دیگر برای کسی جای شک باقی نمی‌ماند و بسیاری از منکرین در درون خود به وضوح آن را پذیرفته بودند. دلیل این معنا، آنست که عمر خلیفه دوم هنگامی که فتوحات اسلامی گسترش یافت و نیاز دستگاه خلافت به در آمد حاصل از آن بر طرف گردید، فدک را به امیر مؤمنان (علیه السلام) و اولاد فاطمه (علیها السلام) باز گرداند. اما بار دیگر در زمان عثمان فدک غصب گردید.

موضوعات: فاطمه (علیها السلام) و فدک  لینک ثابت
 [ 08:23:00 ب.ظ ]





فاطمه (علیها السلام) پس از پیامبر
با وفات پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم)، فاطمه (علیها السلام) غرق در سوگ و ماتم شد. از یک طرف نه تنها پدر او بلکه آخرین فرستاده خداوند و ممتازترین مخلوق او، از میان بندگان به سوی خداوند، بار سفر بسته بود. هم او که در وجود خویش برترین مکارم اخلاقی را جمع نموده و با وصف صاحب خلق عظیم، توسط خداوند ستوده شده بود. هم او که با وفاتش باب وحی تشریعی بسته شد؛ از طرفی دیگر حق وصی او غصب گشته بود. و بدین ترتیب دین از مجرای صحیح خود، در حال انحراف بود. فاطمه (علیها السلام) هیچگاه غم و اندوه خویش را در این زمینه کتمان نمی‌نمود. گاه بر مزار پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) حاضر می‌شد و به سوگواری می‌پرداخت و گاه تربت شهیدان احد و مزار حمزه عموی پیامبر را برمی‌گزید و درد دل خویش را در آنجا بازگو می‌نمود. حتی آن هنگام که زنان مدینه علت غم و اندوه او را جویا شدند، در جواب آنان صراحتاً اعلام نمود که محزون فقدان رسول خدا و مغموم غصب حق وصی اوست.
هنوز چیزی از وفات رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) نگذشته بود که سفارش رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) و ابلاغ فرمان الهی توسط ایشان در روز غدیر، مبنی بر نصب امام علی (علیه السلام) به عنوان حاکم و ولی مسلمین پس از پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم)، توسط عده ای نادیده گرفته شد و آنان در محلی به نام سقیفه جمع گشتند و از میان خود فردی را به عنوان حاکم برگزیدند و شروع به جمع‌آوری بیعت از سایرین برای او نمودند. به همین منظور بود که عده‌ای از مسلمانان به نشانه اعتراض به غصب حکومت و نادیده گرفتن فرمان الهی در نصب امام علی (علیه السلام) به عنوان ولی و حاکم اسلامی پس از پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) در خانه فاطمه (علیها السلام) جمع گشتند. هنگامی که ابوبکر - منتخب سقیفه - که تنها توسط حاضرین در سقیفه انتخاب شده بود، از اجتماع آنان و عدم بیعت با وی مطلع شد؛ عمر را روانه خانه فاطمه (علیها السلام) نمود تا امام علی (علیه السلام) و سایرین را به زور برای بیعت در مسجد حاضر نماید. عمر نیز با عده‌ای به همراه پاره آتش، روانه خانه فاطمه (علیها السلام) شد. هنگامی که بر در خانه حاضر شد، فاطمه (علیها السلام) به پشت در آمد و علت حضور آنان را جویا شد. عمر علت را حاضر نمودن امام علی (علیه السلام) و دیگران در مسجد برای بیعت با ابوبکر عنوان نمود. فاطمه (علیها السلام) آنان را از این امر منع نمود و آنان را مورد توبیخ قرار داد. در نتیجه عده‌ای از همراهیان او متفرق گشتند. اما در این هنگام او که از عدم خروج معترضین آگاهی یافت، تهدید نمود در صورتی که امام علی (علیه السلام) و سایرین برای بیعت از خانه خارج نشوند، خانه را با اهلش به آتش خواهد کشید. و این در حالی بود که می‌دانست حضرت فاطمه (علیها السلام) در خانه حضور دارد. در این موقع عده‌ای از معترضین از خانه خارج شدند که مورد برخورد شدید عمر قرار گرفتند و شمشیر برخی از آنان نیز توسط او شکسته شد. اما همچنان امیر مومنان، فاطمه و کودکان آنان در خانه حضور داشتند. بدین ترتیب عمر دستور داد تا هیزم حاضر کنند و به وسیله هیزمهاي گردآوری شده و پاره آتشی که با خود همراه داشت، درب خانه را به آتش کشیدند و به زور وارد خانه شدند و به همراه عده‌ای از همراهانش خانه را مورد تفتیش قرار داده و امام علی را به زور و با اکراه به سمت مسجد کشان کشان بردند. در حین این عمل، فاطمه (علیها السلام) بسیار صدمه دید و لطمات فراوانی را تحمل نمود اما باز از پا ننشست و بنا بر احساس وظیفه و تکلیف الهی خویش در دفاع از ولی زمان و امام خود به مسجد آمد. عمر و ابوبکر و همراهان آنان را در مسجد رسول خدا مورد خطاب قرار داد و آنان را از غضب الهی و نزول عذاب بر حذر داشت. اما آنان اعمال خویش را ادامه دادند.

موضوعات: فاطمه (علیها السلام) پس از پیامبر  لینک ثابت
 [ 08:22:00 ب.ظ ]





بیان عظمت فاطمه از زبان پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم)
رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم)، بارها و بارها فاطمه (علیها السلام) را ستود و از او تجلیل نمود. در مواقع بسیاری می‌فرمود: “پدرش به فدایش باد” و گاه خم می‌شد و دست او را می‌بوسید. به هنگام سفر از آخرین کسی که خداحافظی می‌نمود، فاطمه (علیها السلام) بود و به هنگام بازگشت به اولین محلی که وارد می‌شد، خانه او بود.
عامه محدثین و مسلمانان از هر مذهب و با هر عقیده‌ای، این کلام را نقل نموده‌اند که حضرت رسول می‌فرمود: “فاطمه پاره تن من است هر کس او را بیازارد مرا آزرده است.” از طرفی دیگر، قرآن کریم پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) را از هر سخنی که منشأ آن هوای نفسانی باشد، بدور دانسته و صراحتاً بیان می‌دارد که هر چه پیامبر می‌فرماید، سخن وحی است. پس می‌توان دریافت که این همه تجلیل و ستایش از فاطمه (علیها السلام)، علتی ماورای روابط عاطفی مابین پدر و فرزند دارد. پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) نیز خود به این مطلب اشاره می‌فرمود. گاه در جواب خرده‌گیران، لب به سخن می‌گشود که خداوند مرا به این کار امر نموده و یا می‌فرمود: “من بوی بهشت را از او استشمام می‌کنم.”
اما اگر از زوایای دیگر به بحث بنگریم و حدیث نبوی را در کنار آیات شریفه قرآن کریم قرار دهیم، مشاهده می‌نماییم قرآن کریم عقوبت کسانی که رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) را اذیت نمایند، عذابی دردناک ذکر می‌کند. و یا می‌فرماید کسانی که خدا و رسول را اذیت نمایند، خدا آنان را در دنیا از رحمت خویش دور می‌دارد و برای آنان عذابی خوار کننده آماده می‌نماید. پس به نیکی مشخص می‌شود که رضا و خشنودی فاطمه (علیها السلام)، رضا و خشنودی خداوند است و غضب او نیز باعث غضب خداست. به بیانی دقیق‌تر، او مظهر رضا و غضب الهی است. چرا که نمی‌توان فرض نمود، شخصی عملی را انجام دهد و بدان وسیله فاطمه (علیها السلام) را بیازارد و موجب آزردگی پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) گردد و بدین سبب مستوجب عقوبت الهی شود، اما خداوند از آن شخص راضی و به عمل او خشنود باشد و در عین رضایت، او را مورد عقوبتی سنگین قرار دهد.
نکته‌ای دیگر که از قرار دادن این حدیث در کنار آیات قرآن کریم بدست می‌آید، آنست که رضای فاطمه (علیها السلام)، تنها در مسیر حق بدست می‌آید و غضب او فقط در انحراف از حق و عدول از اوامر الهی حاصل می‌شود و در این امر حتی ذره‌ای تمایلات نفسانی و یا انگیزه‌های احساسی مؤثر نیست. چرا که از مقام عدل الهی، بدور است شخصی را به خاطر غضب دیگری که برخواسته از تمایل نفسانی و یا عوامل احساسی مؤثر بر اراده اوست، عقوبت نماید.

موضوعات: بیان عظمت فاطمه از زبان پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم)  لینک ثابت
 [ 08:21:00 ب.ظ ]





مقام حضرت زهرا (علیها السلام) و جایگاه علمی ایشان
فاطمه زهرا (علیها السلام) در نزد شیعیان اگر چه امام نیست، اما مقام و منزلت او در نزد خداوند و در بین مسلمانان به خصوص شیعیان، نه تنها کمتر از سایر ائمه نیست، بلکه آن حضرت همتای امیر المؤمنین و دارای منزلتی عظیم‌تر از سایر ائمه طاهرین (علیهم السلام) می‌باشد.
اگر بخواهیم مقام علمی فاطمه (علیها السلام) را درک کنیم و به گوشه‌ای از آن پی ببریم، شایسته است به گفتار او در خطبه فدکیه بنگریم؛ چه آنجا که استوارترین جملات را در توحید ذات اقدس ربوبی بر زبان جاری می‌کند، یا آن هنگام که معرفت و بینش خود را نسبت به رسول اکرم آشکار می‌سازد و یا در مجالی که در آن خطبه، امامت را شرح مختصری می‌دهد. جای جای این خطبه و احتجاجات این بانوی بزرگوار به قرآن کریم و بیان علت تشریع احکام، خود سندی محکم بر اقیانوس بی‌کران علم اوست که متصل به مجرای وحی است (قسمتی از این خطبه در فراز آخر مقاله خواهد آمد). از دیگر شواهدی که به آن وسیله می‌توان گوشه‌ای از علو مقام فاطمه (علیها السلام) را درک نمود، مراجعه زنان و یا حتی مردان مدینه در مسائل دینی و اعتقادی به آن بزرگوار می‌باشد که در فرازهای گوناگون تاریخ نقل شده است. همچنین استدلالهای عمیق فقهی فاطمه (علیها السلام) در جریان فدک (که مقداری از آن در ادامه ذکر خواهد گردید)، به روشنی بر احاطه فاطمه (علیها السلام) بر سراسر قرآن کریم و شرایع اسلامی دلالت می‌نماید. 

موضوعات: مقام حضرت زهرا (علیها السلام) و جایگاه علمی ایشان  لینک ثابت
 [ 08:19:00 ب.ظ ]





فاطمه (علیها السلام) در خانه
فاطمه (علیها السلام) با آن همه فضیلت، همسری نیکو برای امیر مؤمنان بود. تا جایی که روایت شده هنگامی که علی (علیه السلام) به فاطمه (علیها السلام) می‌نگریست، غم و اندوهش زدوده می‌شد. فاطمه (علیها السلام) هیچگاه حتی اموری را که می‌پنداشت امام علی (علیه السلام) قادر به تدارک آنها نیست، از او طلب نمی نمود. اگر بخواهیم هر چه بهتر رابطه زناشویی آن دو نور آسمان فضیلت را بررسی نماییم، نیکوست از امام علی (علیه السلام) بشنویم؛ چه آن هنگام که در ذیل خطبه‌ای به فاطمه (علیها السلام) با عنوان بهترین بانوی جهانیان مباهات می‌نماید و او را از افتخارات خویش بر می‌شمرد و یا آن هنگام که می‌فرماید: “بخدا سوگند که او را به خشم در نیاوردم و تا هنگامی که زنده بود، او را وادار به کاری که خوشش نیاید ننمودم؛ او نیز مرا به خشم نیاورد و نافرمانی هم ننمود.”

موضوعات: فاطمه (علیها السلام) در خانه  لینک ثابت
 [ 08:18:00 ب.ظ ]





ازدواج و فرزندان آن حضرت
صدیقه کبری خواستگاران فراوانی داشت. نقل است که عده‌ای از نامداران صحابه از او خواستگاری کردند. رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) به آنها فرمود که اختیار فاطمه در دست خداست. بنا بر آنچه که انس بن مالک نقل نموده است، عده‌ای دیگر از میان نامداران مهاجرین، برای خواستگاری فاطمه (علیها السلام) به نزد پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) رفتند و گفتند حاضریم برای این وصلت، مهر سنگینی را تقبل نماییم. رسول خدا همچنان مسأله را به نظر خداوند موکول می‌نمود تا سرانجام جبرئیل بر پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) نازل شد و گفت: “ای محمد! خدا بر تو سلام می‌رساند و می‌فرماید فاطمه را به عقد علی درآور، خداوند علی را برای فاطمه و فاطمه را برای علی پسندیده است.” امام علی (علیه السلام) نیز از خواستگاران فاطمه (علیها السلام) بود و حضرت رسول بنا بر آنچه که ذکر گردید، به امر الهی با این وصلت موافقت نمود. در روایات متعددی نقل گشته است که پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود: اگر علی نبود، فاطمه همتایی نداشت. بدین ترتیب بود که مقدمات زفاف فراهم شد. حضرت فاطمه (علیها السلام) با مهری اندک (بر خلاف رسوم جاهلی که مهر بزرگان بسیار بود) به خانه امام علی (علیه السلام) قدم گذارد.(3) ثمره این ازدواج مبارک، 5 فرزند به نامهای حسن، حسین، زینب، ام کلثوم و محسن (که در جریان وقایع پس از پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) سقط شد)، بود. امام حسن و امام حسین (علیهما السلام) از امامان 12 گانه می‌باشند که در دامان چنین مادری تربیت یافته‌اند و 9 امام دیگر (به غیر از امام علی (علیه السلام) و امام حسن (علیه السلام)) از ذریه امام حسین (علیه السلام) می‌باشند و بدین ترتیب و از طریق فاطمه (علیها السلام) به رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) منتسب می‌گردند و از ذریه ایشان به شمار می‌روند.(4) و به خاطر منسوب بودن ائمه طاهرین (به غیر از امیر مؤمنان (علیه السلام)) به آن حضرت، فاطمه (علیها السلام) را “ام الائمه” (مادر امامان) گویند.
زینب (سلام الله علیها) که بزرگترین دختر فاطمه (علیها السلام) به شمار می‌آید، بانویی عابد و پاکدامن و عالم بود. او پس از واقعه عاشورا، و در امتداد حرکت امام حسین (علیه السلام)، آن چنان قیام حسینی را نیکو تبیین نمود، که پایه‌های حکومت فاسق اموی به لرزه افتاد و صدای اعتراض مردم نسبت به ظلم و جور یزید بارها و بارها بلند شد. تا جایی که حرکتهای گسترده‌ای بر ضد ظلم و ستم او سازمان گرفت. آنچه از جای جای تاریخ درباره عبادت زینب کبری (علیها السلام) بدست می‌آید، آنست که حتی در سخت‌ترین شرایط و طاقت‌فرساترین لحظات نیز راز و نیاز خویش با پروردگار خود را ترک ننمود و این عبادت و راز و نیاز او نیز ریشه در شناخت و معرفت او نسبت به ذات مقدس ربوبی داشت.
ام کلثوم نیز که در دامان چنین مادری پرورش یافته بود، بانویی جلیل القدر و خردمند و سخنور بود که او نیز پس از عاشورا به همراه زینب (سلام الله علیها) حضور داشت و نقشی عمده در آگاهی دادن به مردم ایفا نمود.

موضوعات: ازدواج و فرزندان آن حضرت  لینک ثابت
 [ 08:17:00 ب.ظ ]





مکارم اخلاق
سراسر زندگانی صدیقه طاهره (علیها السلام)، مملو از مکارم اخلاق و رفتارهای نمونه و انسانی است. ما در این مجال جهت رعایت اختصار تنها به سه مورد اشاره می‌نماییم. اما دوباره تأکید می‌کنیم که این موارد، تنها بخش کوچکی از مکارم اخلاقی آن حضرت است.
1- از جابر بن عبدالله انصاری، صحابی پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) منقول است که: مردی از اعراب مهاجر که فردی فقیر مستمند بود، پس از نماز عصر از رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) طلب کمک و مساعدت نمود. حضرت فرمود که من چیزی ندارم. سپس او را به خانه فاطمه (سلام الله علیها) که در کنار مسجد و در نزدیکی خانه رسول خدا قرار داشت، راهنمایی نمودند. آن شخص به همراه بلال (صحابی و مؤذن رسول خدا) به در خانه حضرت فاطمه (علیها السلام) آمد و بر اهل بیت رسول خدا سلام گفت و سپس عرض حال نمود. حضرت فاطمه (علیها السلام) با وجود اینکه سه روز بود خود و پدر و همسرش در نهایت گرسنگی به سر می‌بردند، چون از حال فقیر آگاه شد، گردن‌بندی را که فرزند حمزه، دختر عموی حضرت به ایشان هدیه داده بود و در نزد آن بزرگوار یادگاری ارزشمند محسوب می‌شد، از گردن باز نمود و به اعرابی فرمود: این را بگیر و بفروش؛ امید است که خداوند بهتر از آن را نصیب تو نماید. اعرابی گردن‌بند را گرفت و به نزد پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) بازگشت و شرح حال را گفت. رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) از شنیدن ماجرا، متأثر گشت و اشک از چشمان مبارکش فرو ریخت و به حال اعرابی دعا فرمود. عمار یاسر (از اصحاب پیامبر) برخاست و اجازه گرفت و در برابر اعطای غذا، لباس، مرکب و هزینه سفر به اعرابی، آن گردن‌بند را از او خریداری نمود. پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) از اعرابی پرسید: آیا راضی شدی؟ او در مقابل، اظهار شرمندگی و تشکر نمود. عمار گردن‌بند را در پارچه ای یمانی پیچیده و آنرا معطر نمود و به همراه غلامش به پیامبر هدیه داد. غلام به نزد پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) آمد و جریان را باز گفت. حضرت رسول (صلی الله علیه و آله و سلم) غلام و گردن‌بند را به فاطمه (علیها السلام) بخشید. غلام به خانه‌ی صدیقه اطهر آمد. زهرا (علیها السلام)، گردن‌بند را گرفت و غلام را در راه خدا آزاد نمود.
گویند غلام در این هنگام تبسم نمود. هنگامی که علت را جویا شدند، گفت: چه گردن‌بند با برکتی بود، گرسنه‌ای را سیر کرد و برهنه‌ای را پوشانید، پیاده‌ای را صاحب مرکب و فقیری را بی‌نیاز کرد و غلامی را آزاد نمود و سرانجام به نزد صاحب خویش بازگشت.
2- رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) در شب زفاف پیراهن نویی را برای دختر خویش تهیه نمود. فاطمه (علیها السلام) پیراهن وصله‌داری نیز داشت. سائلی بر در خانه حاضر شد و گفت: من از خاندان نبوت پیراهن کهنه می‌خواهم. حضرت زهرا (علیها السلام) خواست پیراهن وصله‌دار را مطابق خواست سائل به او بدهد که به یاد آیه شریفه “هرگز به نیکی دست نمی‌یابید مگر آنکه از آنچه دوست دارید انفاق نمایید"، افتاد. در این هنگام فاطمه (علیها السلام) پیراهن نو را در راه خدا انفاق نمود.
3- امام حسن مجتبی در ضمن بیانی، عبادت فاطمه (علیها السلام)، توجه او به مردم و مقدم داشتن آنان بر خویشتن، در عالیترین ساعات راز و نیاز با پروردگار را این گونه توصیف می‌نمایند: “مادرم فاطمه را دیدم که در شب جمعه‌ای در محراب عبادت خویش ایستاده بود و تا صبحگاهان، پیوسته به رکوع و سجود می‌پرداخت. و شنیدم که بر مردان و زنان مؤمن دعا می‌کرد، آنان را نام می‌برد و بسیار برایشان دعا می‌نمود اما برای خویشتن هیچ دعایی نکرد. پس به او گفتم: ای مادر، چرا برای خویش همانگونه که برای غیر، دعا می‌نمودی، دعا نکردی؟ فاطمه (علیها السلام) گفت: پسرم ! اول همسایه و سپس خانه.”

موضوعات: مکارم اخلاق  لینک ثابت
 [ 08:16:00 ب.ظ ]





ولادت
فاطمه (علیها السلام) در سال پنجم پس از بعثت(2) و در روز 20 جمادی الثانی در مکه به دنیا آمد. چون به دنیا پانهاد، به قدرت الهی لب به سخن گشود و گفت: “شهادت می‌دهم که جز خدا، الهی نیست و پدرم رسول خدا و آقای پیامبران است و شوهرم سرور اوصیاء و فرزندانم (دو فرزندم) سرور نوادگان می‌باشند.” اکثر مفسران شیعی و عده‌ای از مفسران بزرگ اهل تسنن نظیر فخر رازی، آیه آغازین سوره کوثر را به فاطمه (علیها السلام) تطبیق نموده‌اند و او را خیر کثیر و باعث بقا و گسترش نسل و ذریه پیامبر اکرم ذکر نموده‌اند. شایان ذکر است که آیه انتهایی این سوره نیز قرینه خوبی براین مدعاست که در آن خداوند به پیامبر خطاب می‌کند و می‌فرماید همانا دشمن تو ابتر و بدون نسل است.

موضوعات: ولادت  لینک ثابت
 [ 08:15:00 ب.ظ ]





مادر و پدر
همانگونه که می‌دانیم، نام پدر فاطمه (علیها السلام) محمد بن عبدالله (صلی الله علیه و آله و سلم) است که او رسول گرامی اسلام، خاتم پیامبران الهی و برترین مخلوق خداوند می‌باشد. مادر حضرتش خدیجه دختر خویلد، از زنان بزرگ و شریف قریش بوده است. او نخستین بانویی است که به اسلام گرویده است و پس از پذیرش اسلام، تمامی ثروت و دارایی خود را در خدمت به اسلام و مسلمانان مصرف نمود. خدیجه در دوران جاهلیت و دوران پیش از ظهور اسلام نیز به پاکدامنی مشهور بود؛ تا جایی که از او به طاهره (پاکیزه) یاد می‌شد و او را بزرگ زنان قریش می‌نامیدند.

موضوعات: مادر و پدر  لینک ثابت
 [ 08:14:00 ب.ظ ]




نام، القاب، کنیه‌ها
نام مبارک آن حضرت، فاطمه (علیها السلام) است و از برای ایشان القاب و صفات متعددی همچون زهرا، صدیقه، طاهره، مبارکه، بتول، راضیه، مرضیه، نیز ذکر شده است.
فاطمه، در لغت به معنی بریده شده و جدا شده می‌باشد و علت این نامگذاری بر طبق احادیث نبوی، آنست که: پیروان فاطمه (علیها السلام) به سبب او از آتش دوزخ بریده، جدا شده و برکنارند.
زهرا به معنای درخشنده است و از امام ششم، امام صادق (علیه السلام) روایت شده است که: “چون دخت پیامبر در محرابش می‌ایستاد (مشغول عبادت می‌شد)، نورش برای اهل آسمان می‌درخشید؛ همانطور که نور ستارگان برای اهل زمین می‌درخشد.”
صدّیقه به معنی کسی است که به جز راستی چیزی از او صادر نمی شود. طاهره به معنای پاک و پاکیزه، مبارکه به معنای با خیر و برکت، بتول به معنای بریده و دور از ناپاکی، راضیه به معنای راضی به قضا و قدر الهی و مرضیه یعنی مورد رضایت الهی.(1)
کنیه‌های فاطمه (علیها السلام) نیز عبارتند از ام الحسین، ام الحسن، ام الائمه، ام ابیها و…
ام ابیها به معنای مادر پدر می‌باشد و رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) دخترش را با این وصف می‌ستود؛ این امر حکایت از آن دارد که فاطمه (علیها السلام) بسان مادری برای رسول خدا بوده است. تاریخ نیز گواه خوبی بر این معناست؛ چه هنگامی که فاطمه در خانه پدر حضور داشت و پس از وفات خدیجه (سلام الله علیها) غمخوار پدر و مایه پشت گرمی و آرامش رسول خدا بود و در این راه از هیچ اقدامی مضایقه نمی‌نمود، چه در جنگها که فاطمه بر جراحات پدر مرهم می‌گذاشت و چه در تمامی مواقف دیگر حیات رسول خدا.

موضوعات: نام، القاب، کنیه‌ها  لینک ثابت
 [ 08:13:00 ب.ظ ]




حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها)

فاطمه (علیها السلام) در نزد مسلمانان برترین و والامقام ترین بانوی جهان در تمام قرون و اعصار می‌باشد. این عقیده بر گرفته از مضامین احادیث نبوی است. این طایفه از احادیث، اگر چه از لحاظ لفظی دارای تفاوت هستند، اما دارای مضمونی واحد می‌باشند. در یکی از این گفتارها (که البته مورد اتفاق مسلمانان، اعم از شیعه و سنی است)، رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) می‌فرمایند: “فاطمه سرور زنان جهانیان است". اگر چه بنابر نص آیه شریفه قرآن، حضرت مریم برگزیده زنان جهانیان معرفی گردیده و در نزد مسلمانان دارای مقامی بلند و عفت و پاکدامنی مثال‌زدنی می‌باشد و از زنان برتر جهان معرفی گشته است، اما او برگزیده‌ی زنان عصر خویش بوده است. ولی علو مقام حضرت زهرا (علیها السلام) تنها محدود به عصر حیات آن بزرگوار نمی‌باشد و در تمامی اعصار جریان دارد. لذا است که پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) در کلامی دیگر صراحتاً فاطمه (علیها السلام) را سرور زنان اولین و آخرین ذکر می‌نمایند. اما نکته‌ای دیگر نیز در این دو حدیث نبوی و احادیث مشابه دریافت می‌شود و آن اینست که اگر فاطمه (علیها السلام) برترین بانوی جهانیان است و در بین زنان از هر جهت، کسی دارای مقامی والاتر از او نیست، پس شناخت سراسر زندگانی و تمامی لحظات حیات او، از ارزش فوق العاده برخوردار می‌باشد. چرا که آدمی با دقت و تأمل در آن می‌تواند به عالیترین رتبه‌های روحانی نائل گردد. از سوی دیگر با مراجعه به قرآن کریم درمی‌یابیم که آیات متعددی در بیان شأن و مقام حضرتش نازل گردیده است که از آن جمله می‌توان به آیه‌ی تطهیر، آیه مباهله، آیات آغازین سوره دهر، سوره کوثر، آیه اعطای حق ذی القربی و… اشاره نمود که خود تأکیدی بر مقام عمیق آن حضرت در نزد خداوند است.

موضوعات: حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها)  لینک ثابت
 [ 08:12:00 ب.ظ ]




روانشناسي كودك | تاثير دعواهاي والدين بر روي كودك

دعواها و جر و بحث های خانوادگی بدترین اتفاقی است که یک کودک می تواند در محیط خانه تجربه کند و یاد بگیرد.

بله کودک این دعواها را یاد می گیرد. بچه ها بسیار حساس هستند و تفکر جادویی و کودکانه شان هم آن ها را به آنجا می رساند که با خود بگویند: حتما من کار بدی کرده ام، همه این ها تقصیر من است و….

دعوای والدین در مقابل بچه ها می تواند اثرات بدی به دنبال داشته باشد. این ها فقط بعضی از چیزهایی است که پدر و مادر ها ناخودآگاه با دعوا کردن به بچه های شان منتقل می کنند:

به احساسات کودک آسیب وارد می شود:

افسردگی ها و ناراحتی ها از عواقب این مسئله هستند. این حالت به خصوص زمانی تشدید می شود که کودک احساس کند علت دعوا به او ربط دارد.

احساس ناامنی:
دعوا باعث می شود تا فضای خانوادگی و محیطی که کودک در آن رشد می کند، نامطمئن باشد. کودک هر لحظه احساس می کند که ممکن است اتفاق بدی بیافتد و به تدریج این احساس ناامنی به بقیه جنبه های زندگی شان هم منتقل می شود. در رابطه با دوستان در مدرسه، در رابطه با هر کار جدید یا هیجان انگیزی و…

بچه ها نسبت به هم پرخاشگر می شوند: آن ها الگوی دعوا را یاد می گیرند. اگر در خانه ای2 بچه وجود داشته باشد آن ها نسبت به هم پرخاشگر می شوند. تک فرزندهایی هم که شاهد دعواهای پدر و مادر هستند ممکن است نسبت به دوستان و همکلاسی های شان رفتارهای پرخاشگرانه داشته باشند و الگوی دعوا پدر یا مادر را در محیطی دیگر اجرا کنند.

تنفر و بغض نسبت به یکی از والدین در بچه به وجود می آید: ممکن است کودک قضاوت و یکی از والدین را محکوم کند و نسبت به دیگری احساس تنفر پیدا کند. ایجاد این حالت به غیر از اثرات بلندمدت بعدی در زندگی آینده کودک، در زندگی فعلی هم می تواند سبب جدایی خانواده و تشدید مشکلات شود.

بچه های آسیب پذیر

به غیراز این ها از آن جا که کودک والدین خود را به عنوان الگو و نمادی از فرد بزرگسال می بیند، دیدن دعوا و مشکلات بین آن ها به خصوص اگر همراه با تهمت زدن ها و فحاشی باشد، در کودک ایجاد اضطراب و بی قراری خواهد کرد. مفهوم خانواده و احساس آن درکودک آسیب می بیند که خود اثرات بعدی و بلندمدتی به دنبال خواهد داشت.

کودکان در واقع نقش بزرگ ترها را بازی می کنند و دیدن مداوم دعوا می تواند موجب این تصور در آن ها شود که دعوا کردن و جروبحث، یک امر طبیعی در زندگی است و همین، یعنی قرار دادن نامناسب ترین الگو برای زندگی آینده کودک. اثرات این آموزش ناخودآگاه و غلط را می توان در همان کودکی و در بازی های کودکانه فرزندان و نحو تعامل آن ها بادوستان و همسالان شان مشاهده کرد.

سلامت روانی کودک

تصور آن ها از خانواده، احساس ناامنی در خانواده و در کنار همسرشان در آینده، روابط اجتماعی کاری و تحصیلی؛ همه می تواند در اثر مشاهده مستمر دعواهای بین والدین در کودک آسیب ببیند.

به غیراز این ها باید نگران اثرات جانبی این اتفاقات هم بود. کودکانی که دچار هرکدام از این عوارض می شوند بیشتر از بقیه همسالان خوداحتمال گرایش به رفتارهای پرخطر و آسیب های اجتماعی ناشی از آن ها را دارند. این گروه از کودکان درصورت مواجه شدن با مشکل در زندگی هم اینطور احساس خواهند کرد که توانایی حل کردن آن را ندارند و در زندگی شان موفق نخواهند بود. ندیدن الگوی خانواده موفق، یکی از بدترین هدیه های ازدواجی است که یک پدر و مادر سال ها قبل از ازدواج فرزندشان به او می دهند.

نکات بالا شاید فقط گوشه ای از آسیب های روحی روانی و اجتماعی کودکی باشد که شاهد دعواهای والدینش بوده. اما همانطور که اول هم گفتیم، دعوا نمک زندگی است؛ اجتناب ناپذیر است، هر زندگی حتما دچار مشکلاتی خواهد شد که گاهی ممکن است در جریان حل کردن آن، بحث هایی هم بین پدر و مادر پیش بیاید. پس برای آنکه کودک از این ماجرا کمترین لطمه را ببیند چه باید کرد؟ سعی کنید حداقل حین دعوا نکات زیر را به یاد داشته باشید:

خشونت نه!

به رفتارتان فکر کنید. چه کار می‌کنید؟چه تصویری از رفتارتان دارید؟احساس کودکتان نسبت به آنچه دیده است چیست؟ به این فکر کنید که چرا خشونت می‌کنید؟هدفتان از تحقیر و توهین به همسرتان چیست؟آیا ارزشش را دارد که روابط خانوادگی تان را از تعادل خارج کنید؟آیا با خشونت پیروز می‌شوید؟آیا اصلا ارزش دارد که با این شیوه به هدف برسید؟ توهین، تحقیر، فحاشی و کتک‌کاری رفتارهایی نیستند که بخواهید از آنها به عنوان ابزار بیان خشم و عصبانیت و یا حل و رفع مشکلاتتان استفاده کنید. تمام وقت حواس تان باشد که چند جفت چشم کوچک تماشاچی ماجرای شما هستند.خشونت یک آزار روحی کوچک نیست،اگر کودکتان آن را دید از او بخواهید تا عذرخواهی‌تان را بپذیرد و آن را فراموش کند.

بچه ها را آگاه سازید

وقتی که دعواها طولانی می‌شود، بچه‌ها به این فکر می‌افتند که پدر و مادرشان همدیگر را دوست ندارند و شاید می‌خواهند از هم جدا شوند؛ در حالی که معمولا دعوای پدر و مادر این معنی را ندارد، بنابراین لازم است که بچه‌ها بدانند که بزرگترها هم گاهی درست مثل خود بچه‌ها دعوا می‌کنند و در موقع دعوا ممکن است که حرف‌هایی زده شود که واقعا منظور آنها نبوده است. باید دوتایی با هم برای بچه ها توضیح دهید که گاهی پدر و مادرها با هم مخالف هستند و با هم جروبحث می کنند و یا بعضی روزها بزرگترها خسته و کم‌حوصله می‌شوند و شاید از دست کسی عصبانی باشند، در این زمان ممکن است در خانه بحث و دلخوری یا شاید دعوا پیش بیاید اما این دلیل نمی شود که یکدیگر را دوست نداشته باشند. به کودک بگویید که هردو چقدر دوستش دارید.

**در آخر سعی کنید مشکل را حل کنید. موضوعات روابط زناشویی نیاز به بحث و چالش دارند. صدایتان را پایین بیاورید و از مسیر درست به بحث و گفتگو بنشینید. حتی اگر شده به صورت ظاهری، سعی کنید وانمود کنید که مشکل تان را حل کرده اید یا این که جلوی بچه ها بگویید: خب بهتر است بحث را تمام کنیم، ما الان عصبانی هستیم بهتر است بعدا راجع به این موضوع تصمیم بگیریم. نکته اصلی این است که باید همه جروبحث ها را با یک نتیجه مثبت تمام کنید.

** خود را در موقعیت کودک قرار دهید. این کار باعث می شود تا کمی از شدت عصبانیت تان یا نحوه بروز آن کم شود.

**روش های کنترل خشم و عصبانیت را امتحان کنید. تنها کسی که شما برآن تسلط دارید خودتان هستید. پس خودتان را کنترل کنید! با این کار هم از یک دعوا جلوگیری می کنید و هم به کودک تان این روش کنترل عصبانیت را یاد می دهید.

**از هر روشی برای تخریب طرف مقابل استفاده نکنید. به یاد داشته باشید که این فریادها را بر سر پدر یا مادر کودکی می کشید که آنجا نشسته است و شما را نگاه می کند.

**اگر با همسرتان مشکلی دارید سعی کنید زمانی که بچه ها حضور ندارند آن را با هم حل کنید. سعی کنید حداقل جلوی بچه ها این کار را انجام ندهید حتی اگر شده به اتاق دیگری بروید. در این حالت ممکن است کودک همچنان صدای شما را بشنود اما آن چهره های برافروخته و چشم های نامهربان را دیگر نخواهد دید.

**اگر می توانید سعی کنید با زبان ساده برای کودک شرح دهید که چرا با هم اختلاف دارید و مشکل بین شما دو نفر چیست. سعی کنید طوری ماجرا را تعریف کنید که کودک خود را علت به وجود آمدن آن دعوا نداند. سعی کنید جوری برخورد کنید که کودک مجبور به حمایت از یک طرف و مقابله با طرف دیگر نشود.

**درنهایت برای کودک توضیح دهید که عصبانی شدن و دعوا کردن تان اشتباه بوده و ممکن است شما چیزهایی گفته باشید که فقط ناشی از عصبانیت بوده و اصلا معنی خاصی نداشته.

**سعی کنید تمام تلاش تان را برای آشتی با همسرتان و حل مشکلات تان با او را جلوی کودک و حتی با کمک او انجام دهید.

** همیشه بعد از دعوا سعی کنید قهر نکنید و طبیعی رفتار کنید. (منبع.دکتر محمد جواد قاسم زاده)                               

موضوعات: روانشناسي كودك | تاثير دعواهاي والدين بر روي كودك  لینک ثابت
 [ 01:33:00 ب.ظ ]




چگونه از ناخن جویدن کودکمان جلوگیری کنیم؟
مجموعه: روانشناسی کودکان

ناخن جویدن، بیشتر نشانه تهاجم خفته و اضطراب درونی کودک می باشد. این حالت در بچه های بزرگ تر شایع تر است. کودک از این طریق حالت تهاجمی خود را کنترل می کند و بر اضطراب ها چیره می شود و توجهش را از دنیای خارج قطع می کند و به درون خویش برمی گرداند.

چه کودکانی به ناخن جویدن مبتلا می شوند؟

معمولاً کودکان مضطرب به ناخن جویدن مبتلا می شوند که گاهی تا مجروح کردن انگشتان نیز پیش می رود زیرا ناخن جویدن در کودکان منقلب و هراسان، تسکین ایجاد می کند و باعث آرامش شان می شود.

ناخن جویدن کودک

این بچه ها به محض رهاکردن این کار، دچار اضطراب می شوند و دوباره شروع به ناخن جوی می کنند.

عواملی که باعث ناخن جوی در کودک می شود عبارتند از:

- فشار محیط بر کودک؛ کودکی که تحت انضباط شدید قرار گیرد وقتی نمی تواند بر موانع پیروز شود به خود فشار می آورد و این فشار باعث اضطراب می شود و در نتیجه برای رهایی از اضطراب، به ناخن جوی روی می آورد.

- گاهی ناخن جویدن بر اثر تقلید به وجود می آید. کودک ابتدا تقلید می کند و کم کم به صورت عادت در می آید.

- کودکان خجالتی و کم رو، اغلب دچار این عادت ناپسند می شوند.

- گاهی هنگام دندان در آوردن و التهاب لثه ها، این عادت در کودکان ایجاد می شود.

ناخن جویدن کودک

روش های جلوگیری :

- در زمان التهاب لثه ها، وسیله ای در اختیار کودک قرار دهید تا کودک مجبور نشود برای رفع التهاب از انگشتانش استفاده کند.

- در صورتی که عامل محیطی باعث ناخن جوی شده باید تا حد امکان سعی کنید فشار روحی بر کودک وارد نشود و از سختگیری نسبت به کودک بپرهیزید.

- باید نیازهای طبیعی کودک را بشناسید و کاری نکنید که جلو این نیازها گرفته شود؛ نیازهایی مانند بازکردن، خراب کردن وسایل و پریدن. کودک نمی تواند برای مدتی طولانی بدون حرکت و آرام بنشیند. برقراری نظم و انضباط شدید، برای کودک فشار روحی ایجاد می کند.

- در درس خواندن از او توقع بیش از حد نداشته باشید.

- پیش از آنکه از لحاظ بدنی آمادگی یابد، از او انتظار نداشته باشید که دفع ادرار خود را کنترل کند.

- هرگز او را به خاطر ناخن جویدن مورد تمسخر قرار ندهید.

- دائماً به او تذکر ندهید و ایراد نگیرید.

- او را با اشیاء مورد علاقه اش سرگرم کنید.

- سعی کنید وقت بیشتری به او اختصاص بدهید تا تنها نماند.

- او را در فعالیت های مختلف شرکت دهید.


منبع .دکتر محمد جواد قاسم زاده

موضوعات: چگونه از ناخن جویدن کودکمان جلوگیری کنیم؟  لینک ثابت
 [ 01:30:00 ب.ظ ]





علل ناخن جویدن در کودکان و راههای درمان
مجموعه: رفتار از کودکی تا نوجوانی

بسیاری از والدین زمانی که می بینند فرزندشان در حال جویدن ناخن هایش است ناراحت، آزرده و خشمگین می شوند و مدام به او تذکر می دهند که «ما نگران سلامتی و بهداشت تو هستیم و نمی خواهیم در آینده انگشتانی زشت داشته باشی.» بیشتر آنان بر این باورند که کودکانی که ناخن می جوند، دچار فشار عصبی و اضطراب شده اند و سعی دارند با این عمل خود تشویش و دلهره خود را کاهش دهند. آنها همچنین نگران این موضوع هستند که این رفتار در کودکانشان به صورت عادتی درآید که در آینده به سختی بتوانند آن را ترک کنند. منظور از عادت، رفتاری مقاوم شده است که بارها و بارها تکرار می شود.
یک عادت ممکن است گاه به عنوان یک سرگرمی و گاه راهی برای رهایی از اضطراب های روزانه کودک انتخاب شود. اغلب کودکان و نوجوانان طی دوران رشد خود، عادات و رفتارهای گوناگونی را تجربه می کنند که مورد تایید والدین و اطرافیان شان نیست؛ مثل مکیدن شست، انگشت در بینی کردن، مو تاب دادن و چرخیدن های متوالی در اتاق. آنان این عادات را کاملاً غیر ارادی و ناخودآگاهانه انجام می دهند و به هیچ وجه قصدشان آزردن و برانگیختن دیگران نیست. در این گونه موارد انتخاب شیوه مقابله و رویارویی با آن مشکل از اهمیت ویژه یی برخوردار است زیرا می تواند تاثیر زیادی بر روند درمان یا وخیم تر شدن اوضاع بگذارد.
چرا دست کودکی به سمت دهانش بالا می رود؟
گروهی از پزشکان بر این باورند که همیشه علت خاصی برای عادات گوناگون وجود ندارد، بلکه گاهی آنها رفتارهای آموخته شده یی هستند که تنها پیامدهای مثبت و خوشایندی برای کودک (یا نوجوان) داشته اند. برای مثال، می توانید زمانی که دست فرزندتان به سوی دهانش بالا می رود، دقت کنید و محرک هایی را که موجب این عمل در کودک شده است بهتر ارزیابی کنید. شاید او در همان لحظه به کاری که باید انجام دهد و برایش مشکل است، فکر می کند. می توانید خیلی ملایم از او بپرسید آیا می داند دستش را به دهان برده است؟ از جمله دلایل رایجی که موجب ناخن جویدن در کودکان و نوجوانان می شود، آن است که درصدد کاستن از فشارهای عصبی و تنش های روزانه خود هستند.
جویدن ناخن معمولا به‌دنبال وقایعی که می‌توانند منشأ اضطراب کودک باشند، بروز می‌کند. وقایعی چون: تولد یک برادر (ورود یک نوزاد به خانواده)، ورود به مدرسه و آغاز سال تحصیلی و یا جدایی والدین.
کودکی که ناخن‌هایش را می‌جود، کودکی مضطرب، کمرو و نسبتا درونگراست که برای کنترل اضطرابی که در اثر واقعه‌ای استرس‌زا در او ایجاد شده و نمی‌تواند به‌گونه‌ای دیگر اضطرابش را اداره کند، این رفتار را از خود نشان می‌دهد.
جویدن ناخن‌ها تنها روشی برای تخلیه اضطرابی است که در پشت آن چیزی عمیق‌تر را پنهان می‌کند؛ چیزی مثل خشمی فروخورده، عدم‌اطمینان یا نیاز به آرام کردن خود؛ اندکی شبیه مکیدن شست که نوزاد نمی‌تواند از مکیدن آن امتناع کند، با این تفاوت که به جای آنکه خشمش را بیرون بریزد یا آن ‌را بروز دهد، با جویدن انگشتانش خشمش را در خود نگه می‌دارد.
آنها از این طریق سعی می کنند با هیجانات و بحران های عاطفی درونی شان به مقابله برخیزند. از این رو گروهی از روانشناسان بر این باورند که نفس «جویدن ناخن» عادتی زشت و ناپسند نیست، بلکه تنها مفری برای رهایی از تنش و استرس در کودک است.
تعداد دفعات، شدت و مدت زمان این رفتار از عواملی هستند که باید زمانی که کودک ناخنش را می‌جود به آنها توجه داشت. در حقیقت، گاهی پیش می‌آید که کودکان فقط در یک دوره زمانی این رفتار را از خود نشان می‌دهند که دقیقا به‌مدت زمانی که واقعه‌ای استرس‌زا آنان را تحت‌تأثیر قرار داده است، مربوط می‌شود. اما همچنین ممکن است اگرچه واقعه استرس‌زا ناپدید شود، عمل جویدن ناخن‌ها همچنان باقی بماند و هر بار که کودک با موقعیت خاصی روبرو می‌شود، به‌طور خودکار این عمل را انجام ‌دهد.
راه کارهای عملی برای درمان
** برای کمک به این کودکان می توان از ناخن آسیب دیده تصویری تهیه کرد و وضعیت آن را با ناخن سالم مقایسه کرد. همچنین هنگامی که کودک مشغول جویدن ناخن است بدون این که متوجه شود، از او فیلم تهیه کنید و سپس برای او به نمایش بگذارید. احتمال دارد با مشاهده فیلم به خود بیاید و این عادت را کنار بگذارد.
** قرار دادن آیینه جلوی کودک او را متوجه این عادت ناپسند می کند. کودک را تشویق کنید در مجلات، تصویر دست های زیبا را جست وجو کند یا روی کتاب یا آینه بچسباند تا مرتب تصویر این دست ها را با دست های خود مقایسه کند.
** اقدام دیگری که در این زمینه مفید است، شناسایی مکان و زمانی است که این رفتارها در او بیشتر می شود.
به عنوان مثال، شاید کودک با ایجاد موقعیت های خاص به ناخن جویدن می پردازد. این حالت را که در او استرس ایجاد می کند شناسایی و کاری کنید که در موقعیت های استرس زا قرار نگیرد. اگر کودک هنگام تماشای برنامه تلویزیونی ناخن می جود، شیئی به دست او بدهید تا سرش گرم شود. به مکان هایی که این عادت کودک زیاد می شود نیز دقت کنید تا علت این اختلال را بفهمید. هنگامی که این عادت کم شد، با تعیین پاداش، این رفتار خوب او را تقویت کنید. به عنوان مثال، برای تشویق هر بار ناخن نجویدن ستاره ای به جدول برنامه های روزانه او اضافه کنید و به ازای هر 10 ستاره به او هدیه دهید. اگر فرزند شما دختر است به او لاک یا دستکش هدیه کنید تا با استفاده از آن جویدن ناخن را فراموش کند. اگر پسر است به او ناخن گیر یا ذره بین بدهید تا با استفاده از آن به آسیبی که به ناخن و اطراف آن رسانده است، توجه کند و ناخن های خود را کوتاه کند. در صورت آسیب رسیدن به دندان های کودک به دندان پزشک مراجعه کنید. اگر این عادت با اضطراب شدید همراه باشد، حتما از متخصصان بهداشت روان کمک بگیرید. گاهی رفتار والدین یا اطرافیان، زمینه اضطراب کودک را زیاد می کند.
تأثیر رفتار والدین بر ناخن جویدن کودکان
متخصصان علاوه بر بررسی رفتار کودک، بر رفتار والدین او نیز تمرکز می کنند. زیرا عامل اصلی این رفتار، ممکن است عملکرد والدین و اطرافیان باشد. متخصص در این شرایط به والدین کمک می کند تا رفتار و واکنش خود را نسبت به کودک سنجیده تر کنند تا اضطرابی به کودک وارد نشود. کودک با ناخن جویدن به نحوه رفتار والدین یا اطرافیان با او واکنش نشان می دهد؛ در این زمینه والدین باید سعی کنند ناراحتی و مشکلات ناشی از مشغله های کاری خود را به منزل منتقل نکنند.
از جمله روش هایی که یک روان شناس می تواند برای برطرف کردن این مشکل کودک از آن استفاده کند، روش های خاص ریلکسیشن است. اگر به علت بالا بودن استرس کودک، این روش درمانی نیز جواب ندهد، پزشک داروهایی را تجویز می کند تا اضطراب کودک کمتر شود.
لاک های با طعم تلخ که برای مقابله با ناخن جویدن از آن استفاده می شود، چندان موثر نیست و توصیه نمی شود. والدین نباید به این عادت فرزند خود واکنش نشان دهند زیرا در برخی موارد ناخن جویدن روشی برای جلب توجه دیگران است و عکس العمل والدین همان توجهی است که کودک خواستار آن است. در مورد این عادت با او صحبت کنید اما درباره رفتارش قضاوت نکنید.صحبت با او درباره ناخن جویدن نباید باعث افزایش اضطراب وی شود. به او بگویید که این مشکل را با کمک او حل خواهید کرد.

موضوعات: علل ناخن جویدن در کودکان و راههای درمان  لینک ثابت
 [ 01:27:00 ب.ظ ]





علت و روش های درمان ناخن جویدن در کودکان
مجموعه: روانشناسی کودکان

نه دعوا، نه فلفل، آرامش به کودک بدهید

● بررسی علت و روش های درمان ناخن جویدن در کودکان

جویدن ناخن یکی از عادات کودکان است که والدین را بسیار ناراحت و کلافه می کند. تحقیقات نشان می دهد که تقریباً ۳۸ درصد کودکان ۶ ۴ ساله ناخن هایشان را می جوند.

این عادت تا ۱۰ سالگی به اوج خود می رسد و در مواردی تا ۶۰ درصد کودکان افزایش می یابد. همچنین بیشترین میزان ناخن جویدن در پسران ۱۴ ۱۳ ساله است. ناخن جویدن در دختران حدود ۱۱ سالگی به بیشترین حد خود می رسد. جالب این که تقریباً ۲۰ درصد نوجوانان کماکان درگیر این مشکل هستند و ۲۰ ۱۰ درصد این عده نیز تا بزرگسالی عادت ناخن جویدن را حفظ می کنند.

جویدن ناخن نه تنها منظره ناخوشایندی دارد بلکه موجب بیماری کودک نیز می شود.جویدن ناخن ها به ویژه تا ته پوشش شاخی ناخن منجر به خونریزی می شود و پوست را مستعد تماس با میکروب ها کرده و خطر ابتلا به عفونت را در این ناحیه افزایش می دهد.به علا وه وقتی کودک ناخن های پر از میکروب را وارد دهان می کند خطر ابتلا به امراض مختلف برای وی افزایش پیدا می کند.

● علت چیست؟
یکی از باورهای رایج این است که فشارهای عصبی و تنش های روزانه موجب ناخن جویدن در کودکان و نوجوانان می شود، این باور که تا حد زیادی نیز درست است موجب شده گروهی از روان شناسان بر این باور باشند که نفس «جویدن ناخن» عادتی زشت و ناپسند نیست، بلکه تنها راهکاری برای رهایی از تنش و استرس در کودک است.

عصبانیت بیش از حد ناشی از فشارهای روحی و اضطراب برای تسکین ناراحتی ها، دلواپسی و تضاد های فکری، بلا تکلیفی به خاطر درگیری با والدین، امتحانات، پاسخ دادن به معلم، تماشای فیلم های ترسناک، تقلید از دیگران، والدین، دوستان،هیجان بیش از حد و عکس العمل خصومتی در مقابل والدین و دیگران از دیگر علل جویدن ناخن محسوب می شود.

● راه جلوگیری
علت را رفع کنید: منتظر پاسخ کودکتان که چرا ناخن هایش را می جود نباشید و او را به خاطر انجام این عمل سرزنش نکنید،. توجه کنید کودکتان درچه موقعیت هایی این عمل را انجام می دهد. جست جو کنید که چه مساله ای باعث شده است آرامش و امنیت کودکتان را به هم بزند. آن را دریابید، این تلاش شما برای پی بردن به مشکل کودک و توجه به حل آن می تواند بزرگترین گام برای از بین بردن اختلال ناخن جویدن باشد.

▪ ناخن کودک را کوتاه کنید: کوتاه کردن ناخن های بلند به کودکان در زمینه ترک این عادت بسیار کمک می کند. ناخن های کوتاه شده کمتر جویده می شوند، سعی کنید هرچند روز یک بار ناخن های کودک را بگیرید و سوهان بزنید.

▪ دعوا نکنید: هیچگاه کودک را بخاطر ناخن جویدن دعوا نکنید بلکه توجه او را از جویدن ناخن دور کنید. کودک باید احساس خوبی نسبت به خود پیدا کند.شرمنده کردن سرزنش، تحقیر، تهدید و تنبیه کودک هیچ اثری درمانی ندارد بلکه عادت را تشدید می کند و باعث اختلالات دیگر نیز می شود. به جای این کار به او اعتماد به نفس بدهید.

حواس کودک ر ا پرت کنید: سعی کنید حواس کودک را هنگام جویدن ناخن پرت کنید، از او کارهایی بخواهید که مجبور شود از انگشتانش استفاده کند درست کردن کاردستی یا کشیدن نقاشی روش خوبی برای این کار است.

▪ فلفل نزنید: کارشناسان معتقدند پاشیدن فلفل یا مالیدن مواد تلخ به انگشتان و ناخن کاربردی در درمان این مشکل ندارد.

منبع:روزنامه جام جم

موضوعات: علت و روش های درمان ناخن جویدن در کودکان  لینک ثابت
 [ 01:26:00 ب.ظ ]





فواید گریه کردن کودکان (از زبان امام صادق(ع) خطاب به مفضّل)
ای مفضّل، از فایده ای که گریه کودکان دارد هم آگاه باش و هم خوب بفهم که در مغز کودکان رطوبتی وجود دارد که اگر بخواهد در آنجا ماندگار شود، هر نوع بیماری و نارسایی مثل نابینایی و غیر آن به او می رسد. اما گریه کودک باعث می شود رطوبت از سر کودک خارج شده و در نتیجه هم بدن و هم چشم او سالم بماند.
{البته باید گفت:} پدر و مادر از چنین رازی آگاهی ندارند و همین باعث می شود که کودکان از گریه خود نفعی نبرند زیرا آنها به سختی تلاش می کنند تا با انجام دادن خواسته های کودک او را ساکت کنند در حالی که نمی دانند گریه کردن به نفع او بوده و نتیجه خوبی برای او به دنبال دارد. {این مطالب را به آن دلیل گفتیم که} در چیزهای متعددی سودهایی وجود دارد که انسانهای بی اعتقاد به تدبیر جهان هستی نسبت به آنها غافل هستند و اگر از جایگاه آنها اطلاع داشتند نمی گفتند که فلان چیز فایده ای ندارد {و این اعتقاد آنها به بی فایده بودن و بعضی چیزها نشان می دهد که} آنها از سببشان آگاهی ندارند. حقیقتاً آنچه را که چنین انسانهایی نمی دانند، آگاهان و معتقدان به تدبیر جهان هستی می بینند. {نباید از این نکته غافل بود که} چیزهای زیادی وجود دارند که مخلوقات نسبت به آنها آگاهی کمی داشتند در حالی که خداوندی که دارای علم بی پایان است نسبت به آنها آگاه است و در واقع او است که جایگاهش بزرگ و ذاتش برتر می باشد. اما نسبت به آبی که از دهان کودک خارج می شود {باید گفت که} آن رطوبتی است که اگر بخواهد در بدن کودک بماند، آثار بدی خواهد داشت، همان طوری که گاهی رطوبت غلبه کننده در بدن انسان باعث خواهد شد که او دچار عقب افتادگی ذهنی، دیوانگی، کم عقلی، فلج، لقوه یا دیگر بیماری ها شود. اما خداوند خواسته است که این رطوبت در دوران کودکی از دهان انسان خارج شود تا در نتیجه وقتی بزرگ شد، سالم بماند و در واقع خداوند به خاطر نادانی مخلوقات بر آنها منت نهاد و عنایت کرد و چنان که انسانها از نعمت های فراوان الهی آگاهی داشتند، اصلاً گناه نمی کردند و پاک است آن خدایی که نعمتهایش بر مخلوقاتش فراوان است و از گمان اهل باطل بالاتر می باشد.

نام کتاب: توحید مفضل (دانستنیهای شگفت انگیز خلقت) – صفحه 24 – مترجم: علی اکبر میرزایی

موضوعات: فواید گریه کردن کودکان (از زبان امام صادق(ع) خطاب به مفضّل)  لینک ثابت
 [ 01:25:00 ب.ظ ]





چگونه کودک گریان را آرام کنیم؟
مجموعه: روانشناسی کودکان

اگر کودک شما شروع کرد به گریه کردن چه کاری باید انجام دهید؟ یک یا چند مورد از تکنیک های زیر را آزمایش کنید تا آرامش مجددا به فرزندتان باز گردد. در حین تلاش خود باید سعی کنید متوجه شوید

گریه کودکان

تمام بچه ها گریه می کنند. و زمانیکه به سن دو هفتگی می رسند عادت می کنند بعد از ظهر ها گریه و زاری را شروع کنند و تقریبا تا دو ساعت به طور مکرر به این کار ادامه دهند.

اگر کودک شما شروع کرد به گریه کردن چه کاری باید انجام دهید؟ یک یا چند مورد از تکنیک های زیر را آزمایش کنید تا آرامش مجددا به فرزندتان باز گردد. در حین تلاش خود باید سعی کنید متوجه شوید که کودک قصد دارد با زبان بی زبانی چه چیزی به شما بگوید. با بهره گیری از روش آزمون و خطا و کمی صبر و حوصله به راحتی کشف میکنید که کدامیک از این روش ها نسبت به سایرین برای کودک شما برتری دارند. می توانید شگردهای زیر را امتحان کنید:

وضعیت های جدید

کودک را به طوریکه صورتش رو به پایین است بر روی ساعد خود بگذارید. در این حالت سر کودک باید نزدیک به آرنج باشد، با انگشتان خود ران های او را بگیرید.

کودک را از پشت بر روی کف دست خود بنشانید به طوریکه کمرش به سمت سینه شما باشد. دست دیگر را به دور سینه اش بیندازید و انگشتان خود را به دور بازوهایش حلقه کنید.
کودک را بر روی شانه خود قرار دهید، به طوریکه شکمش بر روی شانه قرار گرفته و قدری فشرده شود.

کودک را مانند حالتی که در گهواره می خوابد در دست های خود قرار دهید و او را متناوبا از خود دور کرده و مجددا نزدیک کنید.

حرکات موزون

کودکان از طریق حرکاتی که 60 بار در دقیقه تکرار شوند، می توانند به بالاترین میزان آرامش خود دست پیدا می کنند.

در حالیکه او را در آغوش گرفتید، آهسته به اطراف گام بردارید.

با خم کردن زانوها به طور عمودی حرکت کنید.

در حالیکه ایستاده اید خودتان را به سمت چپ و راست یا جلو و عقب، تاب دهید.

بر روی یک صندلی راحتی بنشینید و عقب و جلو بروید.

گریه کودکان

گرما

کودک را با یک پتوی گرم قنداق کنید.

کودک را به خود نزدیک کنید تا گرمای بدنتان را احساس کند.

پیش از اینکه کودک را در محل خوابش بگذارید، یک پد گرم کننده در آن قرار دهید تا جای خواب گرم شود. سپس پد را برداشته و گرما را چک کنید.

می توانید یک شیشیه آب گرم را داخل دامن خود بگذارید و کودک را از شکم بر روی آن بخوابانید.

صداهای آرام بخش

کلمات آرام بخش را با صدای پایین و ملایم تکرار کنید.

موسیقی هایی که خودتان از شنیدن آنها لذت می برید را زیر لب زمزمه کنید.

یک نوار از صدای ماشین لباسشویی، ظرفشویی، و یا جارو برقی تهیه کنید تا کودک مرتبا صدای خش خش های مکرر را بشنود. یک فن سقفی در اتاق کودک نیز می تواند کار مشابه را انجام دهید. همچنین صدای خش خش میان موج های مختلف رادیو نیز نتیجه بخش خواهد بود.

موسیقی کلاسیک جدید و یا راک ملایم و جاز پخش کنید. لطفا آهنگ های متال نگذارید! خواهش می کنم! این کار کودک را عصبی می کند.

نوازش کردن

به آرامی پشت کودک را از گردن تا باسن ماساژ دهید.

پشت کودک را نوازش کنید یا بمالید.

کودک را در یک اتاق گرم بر روی یک سطح محکم قرار دهید و شکشمش را در جهت عقربه های ساعت مالش دهید. اگر علت ناراحتی کودک از بادی که در شکمش جمع شده، ایجاد شده باشد؛ از این طریق می تواند آنرا تخلیه کند. زانوهایش را به طرف شکم ببرید تا گاز موجود راحت تر بیرون بیاید.

موضوعات: چگونه کودک گریان را آرام کنیم؟  لینک ثابت
 [ 01:23:00 ب.ظ ]




ده چیزی که نباید به کودکانمان بگوییم!

رفتار ماست که شخصیت فرزندانمان را شکل می دهد و استفاده از اصول روانشناسی در تربیت کودکان باید مد نظر هر پدر و مادری باشد . شما در برابر او مسئول هستید ، پس وقت بیشتری بگذارید و نکات زیر را به خاطر بسپارید. تحقیقات نشان می دهند که برخی عبارات مثبتی که ما به کودکان می گوییم ، در واقع بسیار مخرب هستند. باوجود اینکه نیت بدی نداریم، اما با بکار بردن این جملات باعث می شویم که کودکان به آنچه که واقعا هستند باور نداشته باشند. بعضی از جملات ما گول زننده اند و باعث می شوند کودک کمترین تلاش ممکن را برای کاری انجام دهد و یا در زمان سخت شدن کاری آن را رها کند. اینجا یک لیست از 10 عبارتی داریم که شما باید همین حالا از دایره لغات خود حذف کنید. همچنین در کنار این عبارات ما عبارات پیشنهادی به شما معرفی می کنیم که شما با استفاده از این عبارات بتوانید انگیزه درونی و اشتیاق کودک را تحریک کنید.

“کارت خوب بود” این جمله معمولا مکررا برای کارهایی استفاده می شود که کودک در انجامش واقعا تلاشی نکرده، با بکار بردن این عبارت به او یاد می دهید که هرچیزی که مامان یا بابا بگوید ” کار خوب ” است(یعنی فقط در زمانی که پدر و مادر بگویند خوب است)؛ به جای آن بگویید ” تو واقعا برای آن سخت تلاش کردی!” با تکیه روی تلاش کردن ،به او یاد می دهیم که تلاش از نتیجه مهمتر است. این به کودک یاد می دهد که در زمان روبرو شدن با یک کار سخت ، پافشاری بیشتری در انجام آن از خود نشان دهد و به شکست به دید یک گام به سوی موفقیت نگاه کند.

” پسر/ دختر خوب” این جمله در حالیکه جزو عبارات مثبت به شمار می رود اما واقعا تاثیری متضاد چیزی که می خواهیم دارد. اغلب والدین از این جمله برای بالا بردن اعتماد به نفس کودک استفاده می کنند. اما متاسفانه تاثیر آن کاملا برعکس است. وقتی دختر شما جمله ” دختر خوب” را بعد از انجام کاری که شما از او خواسته بودید می شنود، اینطور تلقی می کند که چون کاری که “شما” خواسته اید را انجام داده پس ” خوب ” است. و این سرآغاز این داستان است که کودک از این می ترسد که نکند دیگر ” بچه خوبی ” نباشد و انگیزه و اشتیاق او برای همکاری در سایر کارها از ترس دریافت نکردن همین بازخورد سرد شود. درعوض بگویید : ” زمانی که کمک می کنی واقعا لذت می برم” . این جمله به کودک می فهماند که شما چه می خواهید و رفتار او چگونه روی نظر شما تاثیر می گذارد. شما میتوانید حتی احساسات خود را به او بروز دهید و مثلا بگویید: ” دیدم که عروسکت را به دوستت قرض دادی” این به کودک اجازه می دهد که برای خودش تصمیم بگیرد و بداند که قرض دادن کار خوبی است و به او این حق را می دهد که دوباره همین کار را با انگیزه درونی خود تکرار کند نه به این خاطرکه اینکار را برای خوشایند شما انجام دهد.

” چه عکس زیبایی ” وقتی که ما نظر و عقاید خود را درمورد کار هنری کودک تحمیل می کنیم، در واقع این حق قضاوت و اعتبار بخشیدن را درباره کار خودش از او می گیریم. به جای این جمله بگویید:” من قرمز ، آبی و زرد می بینم ! نظر خودت درباره نقاشی ات چیست؟ ” بوسیله مشاهده درعوض بیان ارزیابی خود، به کودک اجازه می دهید که تصمیم بگیرد نقاشی زیباست یا خیر. شاید در نظر او نقاشی ترسناک باشد و اگر از او بخواهید نظرش را درباره نقاشی بگوید ، در واقع از او خواسته اید که کار خود را ارزیابی کند و نیت و مهارتهای خود را که نشان دهنده خلاقیت او در زمان بالغ شدن می باشد را با شما درمیان بگذارد و او را همانند هنرمندی رشد دهید.

” اگر تو فلان کار را بکنی من به تو فلان چیز را می دهم” رشوه دادن به بچه ها مانع مشارکت آنها به سهولت و سادگی می شود. این چنین معاملاتی با کودکان تبدیل به یک سرازیری لغزنده می شود و چنانچه بطور مداوم صورت گیرد،همیشه مجبور به عقب نشینی می شوید . مثلا ” نه! اتاقم را تمیز نمی کنم اگر برایم فلان چیز را نخری". به جای آن از جمله ” از اینکه به من در تمیز کردن خانه کمک می کنی ممنونم ” استفاده کنید . هنگامی که ما قدردانی واقعی خود را نشان می دهیم کودکان انگیزه ذاتی برای کمک کردن پیدا می کنند و اگر فرزندان شما چندان اهل کمک نبودند، به او وقتهایی را یادآوری کنید که کمکتان می کرد. مثلا بگویید:” یادت هست یک زمانی کمکم می کردی آشغالها را بیرون بگذارم؟ واقعا کمک بزرگی بود. ممنونم!” . سپس به او اجازه دهید که به این نتیجه برسد که کمک کردن به دیگران لذت بخش است و یک پاداش معنوی در بر دارد.
” تو خیلی باهوشی” وقتی به بچه بگویید که باهوش است، فکر می کنیم که اعتماد بنفس و عزت نفس او را زیاد کرده ایم اما باید بدانید که اینگونه ستودن از شخصیت او واقعا تاثیر عکس دارد. با گفتن اینکه او باهوش است، بطور ناخودآگاه این پیام را به او می فرستیم که او فقط درصورتی باهوش است که نمره خوبی بگیرد، کارش را تمام کند و یا بهترین نتیجه را بگیرد . همه اینها فشار زیادی را روی یک کودک وارد می سازد. مطالعات نشان می دهند ،وقتی که کودک حل یک بازی پازل را تمام کرد و به او بگوییم که باهوش است ، حرف ما باعث می شود که او برای حل پازل های سخت تلاش نمی کند. دلیلش هم این است که او نگران می شود که شاید پازل را نتواند حل کند و ما او را باهوش ندانیم. در عوض سعی کنید به او بگویید که قدر تلاش او را می دانید. با تمرکز کردن روی تلاش بیش از نتیجه، به او اجازه می دهید که بفهمید چه چیزی واقعا برایتان با ارزش است. درست است که حل کردن یک پازل جالب است اما حل پازل های سخت تر به مراتب جالب تر است. در همان مطالعه دیده شده که وقتی که روی تلاش تمرکز می کنیم- ” وای تو واقعا خوب تلاش کردی"- دفعه بعد کودک سعی می کند سعی کند پازل های مشکل تری را حل کند.

” گریه نکن ” دیدن گریه بچه ها همیشه راحت نیست اما وقتی که به او می گوییم ” گریه نکن” احساسات او را نادیده گرفته و به او می فهمانیم که اشک هایش برای ما ارزشی ندارد. این باعث می شود که او احساساتش را مخفی کند و در نهایت دچار انفجار عاطفی شده و بیشتر ناراحت شود. سعی کنید به کودک فضایی برای گریستن بدهید مثلا بگویید ” ایرادی ندارد که گریه کنی. هرکسی بعضی وقتها به گریه نیاز دارد. منم همینجا هستم و به تو گوش می کنم.” حتی ممکن است گاهی احساسی که کودک دارد را شما بیان کنید، ” ناراحتی که نمیتوانیم برویم پارک ، آره؟ ” این کمک می کند که کودک احساس خودش را بهتر درک کند و یاد بگیرد که در غالب جملات آنها را بیان نماید. با تشویق او به بیان احساساتش ، به او کمک می کنید که احساسش را تنظیم نماید که جزو توانایی های مشکل هر فردی در سراسر زندگی اش به شمار می رود.

” قول می دهم …” زیر قول زدن واقعا ناراحت کننده است. لحظه سنگینی است و از آنجاییکه زندگی کاملا غیرقابل پیش بینی است، من پیشنهاد می کنم که کلا این واژه را از دایره لغات خود حذف کنید. در عوض سعی کنید که کاملا با کودک صادق باشید. ” می دانم که تعطیلات دوست داری با سارا بازی کنی و ما همه تلاشمان را می کنیم که این اتفاق بیافتد. اما خواهش می کنم یادت باشد که بعضی وقتها اتفاقات پیش بینی نشده ای می افتد، من هم تضمین نمی کنم که حتما این هفته این اتفاق بیافتد.” ولی هر زمانی که میگویید کاری را انجام می دهید مطمئن باشید که از پس آن بر می آیید . سر قول ماندن، اعتماد می آورد و زیر قول زدن ارتباط عاطفی شما را زیر سوال می برد پس مراقب حرفی که می زنید باشید، و تا آنجاییکه ممکن است کاری کنید که طبق حرفی باشد که زده اید. یک نکته ای که باید درباره این مساله اشاره کرد این است که اگر سر قولتان نماندید ، به آن اذعان داشته باشید و از فرزندتان عذرخواهی کنید. به یاد داشته باشید که شما به او یاد می دهید که درزمان بدقولی کردن چگونه رفتار کند . بدقولی کردن چیزی است که اغلب ما حداقل یک بار دچارش می شویم. حتی اگر برای شما مهم نباشد ولی می تواند برای کودک مهم باشد. پس همه سعی خود را بکنید که الگویی از صداقت برای او باشید و چنانچه موفق نبودید حداقل سعی کنید پا پیش گذاشته و مسئولیت آنرا به عهده بگیرید.

” چیز مهمی نیست ” خیلی وقتها اتفاقاتی می افتند که ما احساسات کودک را نادیده می گیریم، ولی باید واقعا مراقب این قضیه باشید. برای کودک اغلب چیزهایی مهم است که برای ما بزرگسالان اهمیت چندانی ندارند. پس سعی کنید همیشه از دید او به قضیه نگاه کنید. با او همدردی کنید حتی اگر مرزی بین خود و او قائلید و یا به در خواست او پاسخ منفی داده اید. ” من واقعا متوجهم که تو آن چیز را می خواهید اما امروز نمی شود آن کار را انجام داد.” یا ” متاسفم که مایوست می کنم ولی پاسخم منفی است” اینها بهتر از پاسخ هایی هستند که شما برای متقاعد کردن او بکار می برید و به او می فهمانید که خواسته های او واقعا اهمیتی ندارند.

” همین حالا دست بردار، وگرنه!” تهدید کودکان معمولا کار خوبی نیست. اول از همه ، شما به آنها مهارتی می آموزید که واقعا دوست ندارید داشته باشند: استعداد بکار بردن زور یا قدرت حیله گری برای گرفتن چیزی که می خواهند حتی وقتی که دیگران تمایلی به این کار نداشته باشند. دوم، شما خودتان را در یک موقعیت ناشیانه قرار می دهید یعنی مجبور می شوید که از تهدیدهای خود دفاع کنید- قرار دادن یک مجازات سختگیرانه در قبال تهدیدی که در حالت عصبانیت کرده بودید- یا می توانید عقب نشینی کنید و به کودکتان یاد دهید که تهدید شما بدون معنی بوده است. در هر حال، باعث می شوید که نتیجه مطلوب را نگیرید و رابطه خود را با کودک خراب کنید. در حالیکه تهدید نکردن کودک خیلی سخت است، سعی کنید درباره خطرات احتمالی به او هشدار دهید و یا به سمت چیزمناسب تری هدایتش کنید. ” اصلا خوب نیست که برادرت را بزنی. نگران اینم که او تو را بزند و یا او هم در عوض تو را می زند. اگر می خواهی به چیزی آسیب وارد کنید بهتر است آن چیز یک بالش، مبل و یا تخت خواب باشد.” با مطرح کردن یک چنین پیشنهاداتی که امنیت بیشتری هم دارند همچنان به او این اجازه را می دهید که احساساتش را خالی کنید و شما هم بتوانید نقشی در تعیین رفتار او داشته باشد. در نهایت این امر باعث میشود که او خودش و احساساتش را بهتر کنترل کند.

” چرا اینکار را کردی؟” اگر کودک کاری کرده که شما خوشتان نمی آید ، مطمئنا باید با او صحبت کنید. اما تنشی که در آن لحظه به وجود می آید اجازه نمی دهد که او از اشتباهاتش درس بگیرد. و وقتی که شما از او می پرسید ” چرا؟” شما به او فشار می آورید که به کارش فکر کند و آنرا تحلیل نماید که یک مهارت بسیار پیشرفته حتی برای بزرگتر ها به شمار می رود. در زمان برخورد با چنین پرسشی ، بیشتر کودکان حالت تدافعی به خود گرفته و یا سکوت می کنند. در عوض، یک مسیر ارتباطی با او برقرار کنید و حدس بزنید که او چه احساسی ممکن است داشته باشد و نیازهای اساسی او چه چیزهایی می تواند باشد. ” مایوس شدی که دوستانت به نظرت گوش ندادند؟ ” با تلاش به درک احساسات و نیازهای او ، ممکن است حتی حس کنید که از عصبانیت خودتان نیز کاسته شده است. ” او دوستانش را کتک زد چون نیاز به فضایی داشت و احساس ترس کرده بود و نمی دانست که با دیگران به چه روشی ارتباط برقرار کند. او تبهکار که نیست فقط یک بچه است”

موضوعات: ده چیزی که نباید به کودکانمان بگوییم!  لینک ثابت
 [ 01:14:00 ب.ظ ]
1 2 4