فرشته
 
 


شنبه یکشنبه دوشنبه سه شنبه چهارشنبه پنج شنبه جمعه
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30 31        



جستجو


موضوع

نحوه نمایش نتایج:


اللّهُمَّ كُنْ لِوَلِيِّكَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَعَلى آبائِهِ في هذِهِ السّاعَةِ وَفي كُلِّ ساعَةٍ وَلِيّاً وَحافِظاً وَقائِدا ‏وَناصِراً وَدَليلاً وَعَيْناً حَتّى تُسْكِنَهُ أَرْضَك َطَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فيها طَويلاً

دريافت كد دعاي فرج




 




ثقلین دو محور وحدت و حركت

خدای سبحان همه‌ مؤمنان را به وحدت بر محور ریسمان الهی كه همان قرآن كریم و عترت طاهرین (علیهم السّلام) می‌باشد دعوت می‌نماید:

«وَ اعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمِیعاً وَ لاتَفَرَّقُوا وَ اذْكُرُوا نِعْمَتَ اللَّهِ عَلَیْكُمْ إِذْ كُنْتُمْ أَعْداءً فَأَلَّفَ بَیْنَ قُلُوبِكُمْ فَأَصْبَحْتُمْ بِنِعْمَتِهِ إِخْواناً وَ كُنْتُمْ عَلی شَفا حُفْرَهٍ مِنَ النَّارِ فَأَنْقَذَكُمْ مِنْها»[1]

یعنی همگی به ریسمان خدا چنگ زنید و به راه‌های متفرّق نروید و به یاد آرید این نعمت بزرگ خدا را كه شما با هم دشمن بودید و خدا در دلهای شما الفت و مهربانی انداخت و به لطف خداوند برادر دینی یكدیگر شدید و در پرتگاه آتش بودید كه شما را نجات داد.

انسان موجودی تكامل‌طلب و متصاعد است و برای بالا رفتن و تعالی یافتن نیاز به دستگیره و ریسمان الهی دارد كه همان قرآن و عترت است. قید «جمیعاً» در آیه نشان می‌دهد كه چنگ زدن فردی به ریسمان محكم الهی كافی نیست بلكه باید همگی با هم در خدمت قرآن و عترت باشند و بدان اتصال داشته باشند. بنابراین، در این كریمه یك تكلیف برای همه مؤمنان است كه ادای آن با چنگ زدن جمعی حاصل می‌شود، نه اینكه هر شخصی دستور داشته باشد به تنهایی به ریسمان خدا تمسّك جوید.

وقتی انسان می‌بیند كه بار امانت الهی را همه باید بردارند، احساس سبكی و نشاط می‌كند، وقتی به بیند كه تمسّك به ریسمان الهی همگانی است و مسئولیتهای دینی تنها متوجّه او نیست، احساس تنهایی و افسردگی نمی‌كند و طبق اصل «فإنَّ یدالله مع الجماعه»[2] قدرت و توان چند برابری می‌یابد؛ علاوه بر این كه اساساً عمل به دین و اجرای احكام نورانی قرآن كریم بدون حضور همه جانبه‌ی افراد جامعه امكان پذیر نیست.

اگر چه هر اجتماعی محوری دارد، ولی اگر این محور، ریسمان الهی نباشد، آن جامعه در ضلالت است و ره به مطلوب و سعادت نخواهد یافت؛ از این رو، هر اجتماع و اتّحادی مطلوب و پسندیده نیست، بلكه وحدت بر محور قرآن و عترت است كه انسان را از تاریكی‌های وابسته به غیر خدا خارج می‌سازد و به «الله» كه نور مطلق است می‌رساند.

حضرت امیرالمؤمنین ـ سلام الله علیه ـ می‌فرماید: ما پیش از اسلام با هم بودیم، نظام اسلامی بین ما تفرقه افكند؛ زیرا آن اتحاد بر محور شرك و جاهلیّت بود و اسلام طبق دستور «وَامْتازُوا الْیَوْمَ أَیُّهَا الْمجْرِمُونَ»[3] صف مسلمانان را از صف مشركان جدا ساخت و همه‌ی مسلمانان را با یكدیگر متحّد ساخت. آن حضرت در خطبه‌ی «شقشقیه» خود را محور حكومت و سیاست معرّفی می‌نماید. همان‌گونه كه سنگ آسیاب برمحور خود می‌چرخد و به آن محور نیاز دارد. «أما والله لقد تقمّصها ابن أبی قحافه و إنه لیعلم أنّ محلّی منها محلّ القطب من الرحا».[4]

در این صعود و پرواز جمعی، آنها كه قدرت پرواز دارند، باید پر و بال خویش را برای بی‌پناهان و بی‌پر و بالها بگسترانند تا پس از پرورش، خود آنها نیز بتوانند به آسمان معرفت و معنویّت و قرب خدای سبحان پر كشند؛ چنانكه خداوند به رسول خود می‌فرماید: « وَ اخْفِضْ جَناحَكَ لِمَنِ اتَّبَعَكَ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ»[5] تو كه قدرت پرواز داری و می‌توانی تا حدّ «دَنا فَتَدَلَّی* فَكانَ قابَ قَوْسَیْنِ أَوْ أَدْنی»[6] اوج‌گیری، تنها به محضر ما نیا، بلكه بكوش تا مؤمنان را نیز با خود بیاوری!

مانند كبوتری كه پرخود را پهن می‌كند تا جوجه‌هایش را زیر بال پرورش خود قرار دهد و زمانی برسد كه آنها نیز توان پرواز داشته باشند و به آنها آیین پرواز می‌آموزد، تو نیز برای فرزندان ایمانی خود خفض جناح كن یعنی بالهایت را پایین بیاور و آنان را تحت پرورش آسمانی خود قرار ده تا بتوانند به همراه تو به آشیانه‌ قرب خدا پر بكشند.

[1] - سوره مبارک آل عمران، آیه 103.

[2] - نهج البلاغه، خطبه 127؛ دست خدا با جماعت است.

[3] - سوره مبارک یس، آیه 59؛ (و به آنها می‌گویند: ) جدا شوید امروز ای گنهكاران!

[4] - نهج البلاغه، خطبه 3؛ به خدا سوگند و (ابوبكر) ردای خلافت را بر تن كرد در حالی كه خوب می‌دانست من در گردش حكومت اسلامی همچون محور سنگ‌های آسیابم.

[5] - سوره مبارک شعرا، آیه 215.

[6] - سوره نجم، آیات 8 و 9؛ نزدیكتر و نزدیكتر شد، تا آنكه فاصله‌ی او (با پیامبر) به اندازه‌ی فاصله‌ی دو كمان یا كمتر بود.

از قرآن در قرآن - آيت الله جوادي آملي- مرجع: اندیشه قم

موضوعات: ثقلین دو محور وحدت و حركت  لینک ثابت
[جمعه 1395-03-07] [ 10:03:00 ب.ظ ]





پیامبر اسلام حضرت محمد (ص) می فرماید:


«پشیمان تر از همه مردم در روز قیامت، مردی است


که آخرت خود را به دنیای دیگری فروخته است.»

موضوعات:  پیامبر اسلام حضرت محمد (ص) می فرماید:  لینک ثابت
 [ 10:02:00 ب.ظ ]





به محضر خداوند قلب سالم بیاورید

شخصي نقل می‌کرد: مرحوم آیت‌الله‌العظمی اراکي مجلس روضه‌ای داشت. جواني در آن مجلس جلو آمد و عرض کرد: سلام‌علیکم آقا، ( با اهل دل بنشين، با اهل حال نشستن انسان را متحوّل می‌کند. اصلاً خبردار نمی‌شوی ولي با نگاه آنها کارها حل می‌شود) بعد ادامه داد: آقاجان به من يک نصيحت و موعظه‌ای بکنيد.

آقا فرمود: شغلت چيست؟

آن شخص جواب داد: شغلم نجّاري است.

آقا فرمود: برو براي قلبت درب بساز و آن درب را به ‌سوی حقيقت عالم باز کن.

آن جوان هم از اين موعظه زيبا تشکر کرد.

سپس خطيبي بالاي منبر رفت و جمله‌ای گفت که غوغايي بر پا کرد؛ گفت: آقا ما که دل نداريم، قلب نداريم؛ چون گناه آن را ويران کرده است و طوفان نفس آن را به خرابه تبديل کرده است؛ ديگر قلبي نمانده است. اول بايد ساختماني باشد تا براي آن دري ساخته شود، اما قلبي نمانده است. انسان بايد به فکر خودش باشد. قلبي که هر روز شهوت آن را این‌طرف و آن طرف کند، هواي نفس آن را به این‌طرف و آن طرف بکشاند؛ آن قلب ديگر نمی‌تواند مرکز تجلّي حق و توحيد باشد. بايد اين قلب را تطهير کني. لذا قرآن می‌فرماید: به محضر خداوند قلب سالم بياوريد. «بِقَلْبٍ سَلِيمٍ»[1]

قلبي که در آن هوي و شرک است «وَ هُو ساقِط» در محضر خدا سقوط کرده است. بايد آن قلب را با توسل به اهل‌بیت (ع) از سقوط در بياوري.

[1] - سوره صافات آيه 84 و سوره شعراء، آيه 89

موضوعات: به محضر خداوند قلب سالم بیاورید  لینک ثابت
 [ 10:01:00 ب.ظ ]





خانه‌ای که اولش شیون است و آخرش فشار مرگ

چه بگویم درباره خانه‏اى که اوّلش غم است و آخرش مرگ؛ هر کس بدنبال بى‏نیازى در دنیا باشد محتاج است و هر که محتاج و فقیر باشد محزون است.

آیت الله مجتبی شهیدی کلهری مشهور به مجتبی تهرانی استاد مشهور اخلاق و مرجع تقلید و مدرس حوزه های علمیه تهران(مانند مدرسه مروی)بود؛ وی از محضر اساتید بزرگی همچون ادیب نیشابوری، آیت الله بروجردی، آیت الله حکیم، آیت الله گلپایگانی، علامه طباطبایی و…بهره برد.

این مرجع بزرگوار تقلید و استاد بزرگ اخلاق، پس از ۴۰ سال خدمت صادقانه در نشر معارف اسلامی و ترویج مکتب حقّۀ اهل‌بیت عصمت و طهارت، در دی ‌ماه سال ۱۳۹۱هـ‌ش؛ دار فانی را وداع گفت؛ در این مجال سعی داریم تا جرعه‏ای از بیانات ناب اخلاقی ایشان را در اختیار شما علاقمندان قرار دهیم.

اوّل دنیا شیون است و آخرش هم فشارهای مرگ

بسم الله الرحمن الرحیم

قِیلَ لِأَمیرالمؤمنین (علیه السلام): «فَمَا تَقُولُ فِی الدُّنْیَا؟ قَالَ: فَمَا أَقُولُ فِی دَارٍ أَوَّلُهَا غَمٌّ وَ آخِرُهَا الْمَوْتُ؛ مَنِ اسْتَغْنَى فِیهَا افْتَقَرَ وَ مَنِ افْتَقَرَ فِیهَا حَزِنَ؛ فِی حَلَالِهَا حِسَابٌ وَ فِی حَرَامِهَا النَّار»[1]. شخصی به علی (ع) عرض کرد: درباره دنیا چه می فرمایید؟ حضرت فرمود چه بگویم درباره خانه‏اى که اوّلش غم است و آخرش مرگ؛ هر کس بدنبال بى‏نیازى در دنیا باشد محتاج است و هر که محتاج و فقیر باشد محزون است؛ در حلال دنیا حساب است و در حرام آن‏ آتش و عذاب است.

به حضرت امیرالمؤمنین علی (ع) گفته شد شما نسبت به دنیا چه می گویید؟ آن حضرت ابتدا فرمودند: «فَمَا أَقُولُ فِی دَارٍ أَوَّلُهَا غَمٌّ»؛ «فما أقُول»، یعنی من چه بگویم؟! مانند اینکه کسی به شما می رسد و می گوید حالت چه‏طور است؟ می گویی چه بگویم! از این پاسخ، انسان می فهمد که وضع خیلی خراب است!

«أَوَّلُهَا غَمٌّ»؛ در تعبیر حضرت معلوم می شود که این خانه سر و ته دارد؛ اوّلی دارد و آخری؛ ورودی دارد و خروجی؛ اوّلش غم است؛ همین‏که پا در آن می گذاری، شیون و آه و ناله‏ات بلند می شود؛ بچّه که به دنیا می آید، معمولاً همین‏طور است که گریه می کند؛ علّتی هم دارد که بحث جدایی می طلبد و در این مختصر نمی گنجد.

«وَ آخِرُهَا الْمَوْتُ»؛ آخرش هم مرگ است؛ مرگ هم چون امری وجدانی است، فشارهایی برای روح در هنگام خروج از بدن دارد؛ اوّل دنیا شیون است و آخرش هم این فشارها است؛ به این نکته در اینجا باید توجه داشت که این شیون ها و فشارها را همه دارند به‏جز اولیای خاصّ خدا که حسابشان جدا است.

حضرت در این روایت در پاسخ سائل به این نحو جواب می دهد و در واقع وضعیت من و تو را بیان می‏فرماید؛ وگرنه حضرت راجع به خودش چه فرموده است؟ فرمود: «وَ اللَّهِ لَابْنُ أَبِی طَالِبٍ آنَسُ بِالْمَوْتِ مِنَ الطِّفْلِ بِثَدْیِ أُمِّه»[2] یعنی به خدا قسم انس و علاقه فرزند ابى‏طالب به مرگ در راه خدا، از علاقه طفل به  مادر بیشتر است‏؛ یعنی مرگ اگر مرد است گو نزد من آی! پس اینها را یک وقت با هم خلط نکنید.

هر چه دست انسان از امور دنیایی بیشتر پُر شود، احساس احتیاج او بیشتر می شود.

این وضعیت ورود و خروج تو در دنیا است؛ حال که در این خانه آمدی، در این خانه چه خبر است؟ می‏فرماید: «مَنِ اسْتَغْنَى فِیهَا افْتَقَرَ وَ مَنِ افْتَقَرَ فِیهَا حَزِنَ»؛ در این خانه که آمدی یا از این ابزارهایی که در این خانه هست دستت پر می شود، ‌یا دستت خالی می ماند و کم می آوری؛ از این دو حال خارج نیست؛ یا دست انسان از نظر امور مادی دنیا، مانند ‌پول و غیره پُر می شود، یا اینکه انسان کمبود دارد و کم می‏آورد که در پی آن غصه و اندوه می خورد.

هر چه دست انسان از امور دنیایی بیشتر پُر شود، احساس احتیاج او بیشتر می شود و سیر نمی‏شود، بلکه گرسنه‏تر می شود؛ همچنان‏که در روایات اشاره شده که دنیا مثل آب دریا است که شور است؛ می خواهی رفع عطش کنی، امّا هر چه می خوری تشنه‏تر می شوی؛ هر کس که غنی تر است محتاج تر است.

«فِی حَلَالِهَا حِسَابٌ وَ فِی حَرَامِهَا النَّار»؛ این را بدان که هر چه در این دنیا به دست آوری، چه کم چه زیاد، اگر از مسیر صحیح شرعی باشد، باید حساب پس بدهی؛ و اگر از را ه حرام و نامشروع باشد، باید در انتظار عذاب و آتش باشی.

مقصود علی (ع) از گفتن این جملات چیست؟ آیا حضرت همین ‏طور فرموده و رد شده است؟ نه! می‏خواهد بگوید آیا کسی که دل به این خانه ببندد عقل دارد؟! نه! کسی که به این دنیا با این ویژگی‏ها دل‏بستگی پیدا کند احمق است؛ حضرت در این حدیث به من و شما تلنگر زده است؛ یعنی سر عقل بیا و به این خانه‏ای که سر و ته آن این است، دل نبند.[3]

[1] - بحار الانوار، ج ۷۵، ص ۳۲

[2] - نهج البلاغه، خطبه ۵، صفحه ۵۲

[3] - چهارشنبه ۲۷ بهمن ۱۳۸۹– ۱۲ ربیع الاول ۱۴۳۲؛ مسجد جامع بازار تهران

ا

موضوعات: خانه‌ای که اولش شیون است و آخرش فشار مرگ  لینک ثابت
 [ 09:51:00 ب.ظ ]





امام صادق علیه السلام می‏فرماید:


صِلَةُ الاَرحامِ تُحَسِّنُ الْخُلُقَ وَ تُسْمِحُ الكَفَّ وَ


تُطيبُ النَّفْسَ وَ تَزيدُ فِى الرِّزْقِ وَتُنْسِئُ فِى الاَجَلِ


صله رحم، انسان را خوش اخلاق، با سخاوت و جان را پاكيزه


مى‏نمايد و روزى را زياد مى‏كند و مرگ را به تأخير مى‏اندازد.


كافى، ج 2، ص 151، ح6

موضوعات:  امام صادق علیه السلام می‏فرماید:  لینک ثابت
 [ 09:50:00 ب.ظ ]




سخنان شهید سرافراز اسلام دکتر مصطفی چمران :

آنان که به من بدی کردند مرا هوشیار کردند،

آنان که از من انتقاد کردند به من راه و رسم زندگی آموختند.

آنان که به من بی اعتنایی کردند به من صبر و تحمل آموختند.

آنان که به من خوبی کردن به من مهر و وفا و دوستی آموختند.

پس خدایا به اینان که باعث تعالی دنیوی و اخروی من شدند

خیر و نیکی دنیا و آخرت عطا فرما.

موضوعات: سخنان شهید سرافراز اسلام دکتر مصطفی چمران :  لینک ثابت
 [ 09:49:00 ب.ظ ]






ضرب المثل «نوش دارو بعد از مرگ سهراب»:

ریشه ضرب المثل مربوط به داستان نبرد تن به تن رستم و سهراب است که این پدر و پسر که تا آن موقع یکدیگر را ندیده و اصلاً نمی شناختند بر می گردد.

رستم بعد از آن که به سهراب خنجر‌ زهرآگین زد فهمید که سهراب پسرش است. پس فرستاد نوشدارویی بیاورند که اثر زهر را از بین ببرد، اما نوشدارو دیر رسید و سهراب زیر دستان پدر جان داد. این داستان تاریخی در واقع نبردی است میان تدبیر آدمی و تقدیر ایزدی.

مفهوم:

- به علاج واقعه بعد از وقوع آن اشاره می کند.

- این عبارت را زمانی به کار می‏بریم که کار از کار گذشته و همه راه حل‏ها بی فایده باشد.

- اين مثَل زماني به كار مي رود كه ابزار و وسايل در هنگام نياز، ناياب اما پس از رفع نياز فراوان باشد.

- بهترین دارو هم بعد از مرگ کمکی نمی کند.

- گاهي اتفاق مي‏افتد كه آدمي براي جلوگيري از خطري عظيم و يا زيانبخش به هر دري مي‏زند و از اقدام به هر عملي براي حصول مقصودش كوتاهي نمي‏كند خلاصه همه گونه سعي و تلاش را حتي خارج از حدود مقدرات و امكان انجام مي‏دهد ولي توفيق حاصل نمي‏كند و متحمل زيان و ضرر فاحش مي‏شود. اگر در اين هنگام كه همه چيز به ناكامي و نامرادي گراييده آمال و آرزوها يكسره بر باد رفته است غفلتاً راه فرج و گشايشي پيدا شود و امكان حصول مقصود فراهم آيد، چون ديگر نفع و فايدتي بر آن مترتب نيست در چنين مواقعی عبارت ضرب المثل بالا را به كار مي‏برند و از آن براي بيان مقصود استشهاد و تمثيل مي‏كنند.

موضوعات: ضرب المثل «نوش دارو بعد از مرگ سهراب»:  لینک ثابت
 [ 09:47:00 ب.ظ ]





ضرب المثل «زبان سرخ سر سبز می دهد به باد»

 

مفهوم:

- یعنی ما باید زبانمان را کنترل کنیم، تا به خطر جبران ناپذیری گرفتار نشویم.

- یعنی انسان باید متوجه سخن گفتن خود باشد که با سخن زشتی دوستی را دشمن نسازد و به مصیبیتی گرفتارنشود.

- بعضی مواقع یه حرفایی می زنی که با خودت می گی کاش نمی گفتم. آن وقت است که یاد این ضرب المثل میافتی.

- این ضرب المثل را بخاطر احتیاط در سخن گفتن و پرهیز از سخنان نیشدار که ممکن است به قیمت جان انسان تمام شود استفاده میکنند.

حکایت:

در حکایت آمده که شبی دزدی به هر طرف می‏تاخت تا اگر بتواند چیزی بدست آورد، ناگهان چشمش به ابریشم بافی افتاد که پارچه نفیسی را می بافد. انواع تکلیف در آن بکار می‏برد و اشکال بدیع و زیبا در آن نقش می بندد. نزدیک بود کار آن جامه تمام شود و از کارگاه بیرون رود. دزد با خود گفت باید فرصت را از دست ندهم و یافته را مفت رها نکنم. با خود گفت بهتر است اینجا مقام گزینم تا مرد ابریشم باف از کار خلاص شود و خواب بر آن مستولی گردد ومن جامه را ازوی در ربایم.او با صد حیله ونیرنگ به داخل کار گاه رفت وبر استاد پخته کار نگاه میکرد که در اثنای کار با خود می‏گفت: ای زبان از تو پناه میخواهم و یاری می طلبم که دست از سر من برداری و سر من را در تن نگهداری!} این مرد وقتی از بافتن پارچه ابریشمی فارغ شد آنرا بسیار زیبا و آراسته در دستمال پیچید و بیرون شد. دزد که قصد ربودن پارچه را داشت، صبح وقت بر سر تپه بلند شد و این مرد صنعتکار را تعقیب می‏کرد و دید که دستمال و یا پارچه را گرفته وارد سرای وزیر شد تا این خلعت زیبا را به عنوان تحفه تقدیم حضورش نماید. وقتی وزیر به بارگاه آمد مرد صنعتکار دستمال گشود و پارچه را تقدیم حضور وزیر نمود که حاضرین از حسن صنعت و هنروی در حیرت افتادند. بر نقوش زیبا و بدیع آن نهایت تحسین نموده تعجب کردند. سپس وزیر پرسید ای انسان لایق تو که بر این جامه نهایت زحمت کشیده ای پس به چه کار اید؟

مرد در جواب گفت: فرمان دهید تا این جامه را در خانه نگهدارند چون مرگ به سراغ شما اید آنرا بالای صندوق و یا تابوت شما گذارند. وزیر ازین سخن نهایت رنجید و فرمان داد تا جامه را بسوزانند و مردرا به زندان بیندازند و زبانش را از حلقش بیرون کشند.

دزد که در آنجا حضور داشت از فرمان وزیر خنده‏اش آمد. وزیر وقتی او را دید نزد خود خواست و علت خنده را از وی پرسید. دزد گفت اگر مرا به گناه ناکرده عقوبت نکنی و به مجرد عزم قبل از عمل مآخذه‏ام نکنی صورت حال آن مرد را بگویم. وزیر برایش أمن داد و دزد هم جریان مناجات این مرد را بازگو کرد. وزیر چون این حکایت و ماجرا را شنید گفت: این بیچاره تقصیر نکرده متنها مناجات او بدرگاه زبانش قبول نشده. پس قلم عفو بر جریده اش کشید و برایش توصیه نمود تا بعد ازین قفل بر زبان نهد و گفت: کسی‏ که بر زبان خود اعتماد ندارد او را هیچ پیرایه بهتر از خاموشی نیست. والا زبان سرخ سر سبز میدهد بر باد.

موضوعات: ضرب المثل «زبان سرخ سر سبز می دهد به باد»  لینک ثابت
 [ 09:44:00 ب.ظ ]





ضرب المثل از تو حرکت از خدا برکت

«از تو حرکت از خدا برکت»:

این ضرب المثل در جایی کاربرد دارد که فردی همه چیز را به خدا واگذار کرده و کاری برای رسیدن به هدف ندارد.

مفهوم:

- خداوند متعال رزاق است و تمامي موجودات زنده بر سفره لطف و بركت او حضور دارند، اما جهان هستي بر اين پايه استوار است كه هر كسي به مقدار تلاش و تكاپوي خود و استفاده از نيروهاي خدادادي همانند عقل، استعداد، فعاليت بدني و … روزي خود را به دست مي آورد و اين رزق نيز با اراده خداوند و خواست او فراهم مي شود.

-از تو حركت یعنی اینكه نخواب و چشم به آسمان ندوز؛ و “از خدا بركت” یعنی اینكه همه چیز دست خداست لذا برای موفقیت خود و بركت یافتن كارت دعا كن. البته خودِ “از جا برخاستن” را می‌توان اولین دعا برای موفقیت دانست به این معنا كه خدایا همانگونه كه مقدر فرمود من تلاش خود را آغاز كردم، تو نیز توفیقت را همراه من ساز.

- با اعتماد به خدا و با اطمينان به تدبير خداوند،‌ برو دنبال تلاش و توليد. يعني از تو حركت، از خدا بركت، نه به معنايي مفت‌خوري و تكدّي‌گري.

- معنای آيه ١٠٠ از سوره نساء به اين ضرب المثل از تو حرکت از خدا برکت اشاره دارد.

«و هر كه در راه خدا هجرت كند، در زمين اقامتگاه‏هاى فراوان پیدا خواهد کرد و هر كس [به قصد] مهاجرت در راه خدا و پيامبر او از خانه‏اش بیرون بیاید سپس مرگش فرا رسد پاداش او قطعا بر خداست و خدا آمرزنده مهربان است».

حکایت: شخص ساده لوحی مکرر شنیده بود خداوند متعال ضامن رزق و روزی بندگان است. بهمین خاطر به این فکر افتاد که به گوشه مسجدی برود و مشغول عبادت شود و از خداوند روزی خود را بگیرد. به همین قصد یک روز صبح به مسجد رفت و مشغول عبادت شد. همین که ظهر رسید از خداوند طلب ناهار کرد ولی هر چه به انتظار نشست برایش ناهار نرسید تا اینکه شام شد و او باز از خدا طلب خوراکی برای شام کرد و چشم براه ماند. چند ساعتی از شب گذشته بود که درویشی وارد مسجد شد در پای ستونی نشست، شمعی روشن کرد و از کیسه خود غذایی بیرون آورد و شروع به خوردن کرد. آن مرد که از صبح با شکم گرسنه از خدا طلب روزی کرده بود و در تاریکی چشم به غذا خوردن درویش دوخته بود، دید درویش نیمی از غذای خود را خورد و عنقریب نیم دیگر را هم خواهد خورد. مرد بی اختیار سرفه‏ای کرد و درویش که صدای سرفه را شنید گفت: هر که هستی بفرما جلو. مرد بینوا که از گرسنگی به خود می‏لرزید جلو آمد و مشغول خوردن شد. وقتی سیر شد، درویش شرح حالش را پرسید و آنمرد هم حکایت خود را تعریف کرد. درویش به آن مرد گفت: فکر کن تو اگر سرفه نکرده بودی من از کجا میدانستم تو در مسجد هستی تا به تو تعارف کنم و تو هم به روزی خودت برسی؟ شکی نیست که خدا روزی رسان است ولی یک سرفه ای هم باید کرد.

موضوعات: ضرب المثل از تو حرکت از خدا برکت  لینک ثابت
 [ 09:43:00 ب.ظ ]




موضوعات: یا مهدی فاطمه  لینک ثابت
 [ 09:40:00 ب.ظ ]




موضوعات: از کلمات معصومین (ع)  لینک ثابت
 [ 09:35:00 ب.ظ ]




موضوعات: راهیان نور سوریه ...  لینک ثابت
 [ 09:22:00 ب.ظ ]




دست نوشته یک شهید در آرزوی کربلا

 

بخدا سوگند که دلم برای صحن و سرای حسین تنگ شده است

بخدا سوگند که آرزوی در بغل گرفتن آن قبر شش گوشه را دارم

خدایا خودت میدانی که هر بار که به زیارت امام هشتم می روم بیاد قبر شش گوشه ابا عبدالله، ضریح ثامن الائمه را در بغل می گیرم و بر سینه می فشارم

کربلا

نمیدانم که دیدارت نصیب من میگردد یا نه؟

نمیدانم که اول به حسین میرسم یا به قبر حسین؟

نمیدانم که صحن و سرایت چگونه است؟

نمیدانم که آب فرات در روز عاشورا برای چه خود را از خیمه ها پنهان کرد؟

نمیدانم طفلان حسین در روز عاشورا چگونه تاب آوردند؟

نمیدانم که عباس چگونه دستش جدا شد؟

نمیدانم که علی اکبر و قاسم و علی اصغر چگونه شهید شدند؟

نمیدانم که زینب بعد از ظهر عاشورا چگونه ناله میکرد؟

نمیدانم که گودال قتلگاه در کجا واقع است؟

نمیدانم … نمیدانم … نمیدانم…

و بالاخره نمیدانم کربلا ؛ که با چه صبری مصیبت ابا عبدالله را دیدی و توان آوردی؟

ولی ای کربلا تو میدانی

میدانی که قلب رهبر انقلاب هم برای تو تنگ شده است

میدانی که جوانان ما چگونه عاشقت بودند و آرزوی رسیدن به تو را داشتند ولی به تو نرسیدند

میدانی که این ملت برای تو چقدر خون دل خوردند – میدانی که کربلایی شدن یعنی چه.
میدانی که کربلا جای کیست.
ولی من نمیدانم ، دوست دارم که بدانم

خدایا توفیق بده که بدانم و بشناسم

توفیق بده که بشناسم کربلا و حسین را و بدانم راه حسین را

شهید احمد مختاری

 

موضوعات: دست نوشته یک شهید در آرزوی کربلا  لینک ثابت
 [ 09:16:00 ب.ظ ]




موقعیت فعلی: فهرست قرآن / سوره واقعه / تفسیر نور

 

‏‏آيه ‏‏‏‏1‏‏‏‏
‏‏متن آيه : ‏‏
‏ إِذَا وَقَعَتِ الْوَاقِعَةُ ‏

‏ترجمه : ‏‏‏
‏هنگامي كه واقعه ( ي عظيم قيامت ) برپا شود .‏

‏توضيحات : ‏‏‏‏
‏« الْوَاقِعَةُ » : رخ دهنده . نام قيامت است . تعبير از آغاز رستاخيز با فعل ماضي ، به علت قطعيت و حتميت آن است .‏

‏‏آيه ‏‏‏‏2
‏‏متن آيه : ‏‏
‏ لَيْسَ لِوَقْعَتِهَا كَاذِبَةٌ ‏

‏ترجمه : ‏‏‏
‏رخ دادن آن قطعي و جاي تكذيب نيست .‏

‏توضيحات : ‏‏‏‏
‏« لِوَقْعَتِهَا » : براي رخ دادن آن . هنگام رخ دادن آن . برخي حرف ( لِ ) را براي تعديه ، و بعضي آن را براي توقيت و به معني ( عِندَ=هنگامي كه ) مي‌دانند ، مانند ( لِدُلُوكِ الشَّمْسِ ) در ( اسراء / 78 ) . « كَاذِبَة » : دروغ . دروغ دانستن . دروغ شمرنده . تكذيب كننده . بعضي آن را مصدري همچون عاقِبَة و خاتِمَة و عافِيَة مي‌دانند . برخي هم آن را اسم فاعل مي‌شمارند . در صورت اخير معني آيه چنين است : به هنگام وقوع قيامت ، هيچكس نمي‌تواند آن را انكار و تكذيب كند . يا اين كه هنگام وقوع رستاخيز ديگر كسي يافته نمي‌شود كه به خدا باور نداشته باشد و وجود او را تكذيب كند ( نگا : قاسمي ) . مؤنث آمدن ( كاذِبَة ) به خاطر آن است كه در تقدير چنين است : نَفْسٌ كاذِبَة .‏

‏‏آيه ‏‏‏‏3
‏‏متن آيه : ‏‏
‏ خَافِضَةٌ رَّافِعَةٌ ‏

‏ترجمه : ‏‏‏
‏( گروهي را ) پائين مي‌آورد و ( گروهي را ) بالا مي‌برد .‏

‏توضيحات : ‏‏‏‏
‏« خَافِضَةٌ » : پائين‌آورنده . خواركننده . « رَافِعَةٌ » : بالابرنده . سرافرازنده . هر دو واژه خبر اوّل و دوم مبتداي محذوف و تقدير چنين است : هِيَ خَافِضَةٌ رَّافِعَةٌ . قيامت انقلاب بزرگ و گسترده الهي است ، و همچون همه حوادث و انقلابات بزرگ ، گروهي را بالا مي‌برد و والا مي‌گرداند و گروهي را پائين مي‌كشد و خوار مي‌دارد . گذشته از اين ، قيامت نيكان را به درجات والاي بهشت مي‌رساند ، و بدان را به دركات پست دوزخ مي‌كشاند .‏

‏‏آيه ‏‏‏‏4
‏‏متن آيه : ‏‏
‏ إِذَا رُجَّتِ الْأَرْضُ رَجّاً ‏

‏ترجمه : ‏‏‏
‏اين در هنگامي است كه زمين سخت به تكان و لرزه انداخته مي‌شود .‏

‏توضيحات : ‏‏‏‏
‏« إِذَا » : در هنگامي كه . ظرف ( إِذَا ) متعلق به ( خَافِضَةٌ رَّافِعَةٌ ) است . « رُجَّتْ » : به تكان و لرزه انداخته شد . به زلزله و جنبش افكنده شد ( نگا : حجر / 1‏‏‏‏ ، زلزله‌ / 1‏‏‏‏ ) . « رَجّاً » : سخت تكان دادن . لرزاندن و جنباندن .‏

‏‏آيه ‏‏‏‏5
‏‏متن آيه : ‏‏
‏ وَبُسَّتِ الْجِبَالُ بَسّاً ‏

‏ترجمه : ‏‏‏
‏و كوهها سخت درهم كوبيده مي‌شوند و ريزه ريزه مي‌گردند .‏

‏توضيحات : ‏‏‏‏
‏« بُسَّتْ » : كوبيده و ريزه ريزه گردانده شد . « بَسّاً » : كوبيدن و كوفتن . خرد كردن و ريزه ريزه نمودن . متلاشي كردن .‏

‏‏آيه ‏‏‏‏6
‏‏متن آيه : ‏‏
‏ فَكَانَتْ هَبَاء مُّنبَثّاً ‏

‏ترجمه : ‏‏‏
‏و به صورت گرد و غبار پراكنده درمي‌آيند .‏

‏توضيحات : ‏‏‏‏
‏« هَبَآءً » : غبار . گرد و خاك ( نگا : فرقان‌ / 23 ) . « مُنبَثّاً » : پراكنده . پخش .‏

‏‏آيه ‏‏‏‏7
‏‏متن آيه : ‏‏
‏ وَكُنتُمْ أَزْوَاجاً ثَلَاثَةً ‏

‏ترجمه : ‏‏‏
‏و شما سه گروه خواهيد شد .‏

‏توضيحات : ‏‏‏‏
‏« أَزْوَاجاً » : اصناف و انواع . مراد گروهها و دسته‌ها است .‏

‏‏آيه ‏‏‏‏8
‏‏متن آيه : ‏‏
‏ فَأَصْحَابُ الْمَيْمَنَةِ مَا أَصْحَابُ الْمَيْمَنَةِ ‏

‏ترجمه : ‏‏‏
‏سمت راستيها ! امّا چه سمت راستيهائي‌ ؟ ( اهل سعادت و خوشبختي ! خوشا به حالشان ) .‏

‏توضيحات : ‏‏‏‏
‏« الْمَيْمَنَةِ » : طرف راست . يُمن و بركت . « أَصْحَابُ الْمَيْمَنَةِ » : ياران دست راست . آنان كساني هستند كه نامه اعمال را با دست راست دريافت مي‌دارند ( نگا : حاقه‌ / 1‏‏‏‏9 ) . اهل سعادت و ميمنت . « مَا » : اسم استفهام است و در چنين مواردي براي تعجب از حال نيكو ، يا - چنانكه مي‌آيد - از حال بد كسي يا كساني است .‏

‏‏آيه ‏‏‏‏9
‏‏متن آيه : ‏‏
‏ وَأَصْحَابُ الْمَشْأَمَةِ مَا أَصْحَابُ الْمَشْأَمَةِ ‏

‏ترجمه : ‏‏‏
‏و سمت چپيها ! امّا چه سمت چپيهائي‌ ؟ ! ( اهل شقاوت و بدبختي ! بدا به حالشان ) .‏

‏توضيحات : ‏‏‏‏
‏« الْمَشْئَمَةِ » : دست چپيها . سمت چپيها . آنان كساني هستند كه نامه اعمال را با دست چپ دريافت مي‌دارند ( نگا : حاقه‌ / 25 ) . افراد بدبخت و تيره‌روز .‏

‏‏آيه ‏‏‏‏1‏‏‏‏0
‏‏متن آيه : ‏‏
‏ وَالسَّابِقُونَ السَّابِقُونَ ‏

‏ترجمه : ‏‏‏
‏و پيشتازانِ پيشگام !‏

‏توضيحات : ‏‏‏‏
‏« السَّابِقُونَ . . . » : پيشقدمان در خيرات و پيشاهنگان در حسنات . پيشوايان و رهبران مردم در اخلاق و صفات انساني و انجام اعمال و افعال خداپسندانه ( نگا : مؤمنون‌ / 61‏‏‏‏ ، فاطر / 32 ، توبه‌ / 1‏‏‏‏00 ) . مراد پيشگامان و پيشتازان همه ملتها از آغاز جهان تا پايان آن ، در انجام اوامر و دوري از نواهي الهي است . ( السَّابِقُونَ ) اوّل مبتدا و دومي صفت يا تأكيد ، و ( أُوْلئِكَ الْمُقَرَّبُونَ ) خبر آن است . يا اين كه اوّلي مبتدا و دومي خبر است . ناگفته پيدا است كه اين گروه برخوردار از مقام والاتري از سمت راستيها مي‌باشند ، و پيغمبران و پيشقراولان اديان آسماني و بزرگان دين و مبارزان راه حق ، تشكيل دهندگان اين گروهند .‏

‏‏آيه ‏‏‏‏1‏‏‏‏1‏‏‏‏
‏‏متن آيه : ‏‏
‏ أُوْلَئِكَ الْمُقَرَّبُونَ ‏

‏ترجمه : ‏‏‏
‏آنان ، مقرّبان ( درگاه يزدان ) هستند .‏

‏توضيحات : ‏‏‏‏
‏« أُوْلئِكَ الْمُقَرَّبُونَ » : مبتدا و خبر بوده و رويهم خبر ( السَّابِقُونَ ) در آيه پيشين است .‏

‏‏آيه ‏‏‏‏1‏‏‏‏2
‏‏متن آيه : ‏‏
‏ فِي جَنَّاتِ النَّعِيمِ ‏

‏ترجمه : ‏‏‏
‏در ميان باغهاي پرنعمت بهشت جاي دارند .‏

‏توضيحات : ‏‏‏‏
‏« جَنَّاتِ النَّعِيمِ » : ( نگا : مائده‌ / 65 ، يونس‌ / 9 ، حج‌ / 56 ) .‏

‏‏آيه ‏‏‏‏1‏‏‏‏3
‏‏متن آيه : ‏‏
‏ ثُلَّةٌ مِّنَ الْأَوَّلِينَ ‏

‏ترجمه : ‏‏‏
‏گروه زيادي از پيشينيان ( هر ديني ، از زمره دسته سوم ) هستند .‏

‏توضيحات : ‏‏‏‏
‏« ثُلَّةٌ » : جماعت زياد . دسته فراوان . « الأَوَّلِينَ » : نخستين گروندگان به هر ديني از اديان آسماني ، در روزها و سالهاي اوليه دعوت هر پيغمبري ، براي مثال : اصحاب و تابعين آئين اسلام ( نگا : حديد / 1‏‏‏‏0 ) .‏

‏‏آيه ‏‏‏‏1‏‏‏‏4
‏‏متن آيه : ‏‏
‏ وَقَلِيلٌ مِّنَ الْآخِرِينَ ‏

‏ترجمه : ‏‏‏
‏و گروه اندكي از پسينيان ( هر ديني ، در ميان دسته سوم ) مي‌باشند .‏

‏توضيحات : ‏‏‏‏
‏« الآخِرِينَ » : اشخاصي كه بعد از روزها و سالهاي دعوت هر پيغمبري ، جان بر كف در راه خدمت به دين خدا به تلاش مي‌ايستند و از زمره آيندگان دينداران بشمارند .‏

‏‏آيه ‏‏‏‏1‏‏‏‏5
‏‏متن آيه : ‏‏
‏ عَلَى سُرُرٍ مَّوْضُونَةٍ ‏

‏ترجمه : ‏‏‏
‏اينان بر تختهاي مرصّع و مطرّز مي‌نشينند .‏

‏توضيحات : ‏‏‏‏
‏« سُرُرٍ » : جمع سَرير ، تختها . « مَوْضُونَةٍ » : مرصّع و زربفت . مطرّز و مكلّل .‏

‏‏آيه ‏‏‏‏1‏‏‏‏6
‏‏متن آيه : ‏‏
‏ مُتَّكِئِينَ عَلَيْهَا مُتَقَابِلِينَ ‏

‏ترجمه : ‏‏‏
‏روبروي هم بر آن تختها تكيه مي‌زنند .‏

‏توضيحات : ‏‏‏‏
‏« مُتَّكِئِينَ . . . مُتَقَابِلِينَ » : حال اول و دوم هستند براي ضمير ( عَلي سُرُرٍ ) . يعني : إِسْتَقَرُّوا عَلي سُرُرٍ مُتَّكِئِينَ مُتَقَابِلِينَ .‏

‏‏آيه ‏‏‏‏1‏‏‏‏7
‏‏متن آيه : ‏‏
‏ يَطُوفُ عَلَيْهِمْ وِلْدَانٌ مُّخَلَّدُونَ ‏

‏ترجمه : ‏‏‏
‏نوجواناني ، هميشه نوجوان ( براي خدمت بديشان ، پيرامونشان در آمد و رفت هستند و باده را ) براي آنان مي‌گردانند .‏

‏توضيحات : ‏‏‏‏
‏« وِلْدانٌ » : جمع وَلَد ، پسركان . نوجوانان ( نگا : طور / 24 ) . « مُخَلَّدُونَ » : جمع مُخَلَّد ، هميشه ماندگار و پيوسته نوجوان .‏

‏‏آيه ‏‏‏‏1‏‏‏‏8
‏‏متن آيه : ‏‏
‏ بِأَكْوَابٍ وَأَبَارِيقَ وَكَأْسٍ مِّن مَّعِينٍ ‏

‏ترجمه : ‏‏‏
‏( براي آنان به گردش درمي‌آورند ) قدحها و كوزه‌ها و جامهائي از رودبار روان شراب را .‏

‏توضيحات : ‏‏‏‏
‏« أَكْوَابٍ » : جمع كُوب ، قَدح . ليوان ( نگا : زخرف‌ / 71‏‏‏‏ ) . « أَبَارِيقَ » : جمع إبريق ، كوزه داراي دسته و لوله . « كَأْسٍ » : جام . در اينجا باده مراد است ( نگا : صافات‌ / 45 ) . « مَعِينٍ » : روان . جاري . مراد رودبار خمر است ( نگا : محمد / 1‏‏‏‏5 ) .‏

‏‏آيه ‏‏‏‏1‏‏‏‏9
‏‏متن آيه : ‏‏
‏ لَا يُصَدَّعُونَ عَنْهَا وَلَا يُنزِفُونَ ‏

‏ترجمه : ‏‏‏
‏از نوشيدن آن ، نه سر درد مي‌گيرند ، و نه عقل و شعور خود را از دست مي‌دهند .‏

‏توضيحات : ‏‏‏‏
‏« لا يُصَدَّعُونَ » : دچار سر درد گردانده نمي‌شوند . « عَنْهَا » : به سبب آن . « لا يُنزِفُونَ » : عقل و شعور را از دست نمي‌دهند ( نگا : صافات‌ / 47 ) . قي و استفراغ نمي‌كنند ( نگا : المصحف الميسر ، صفوه التفاسير ) .‏

‏‏آيه ‏‏‏‏20
‏‏متن آيه : ‏‏
‏ وَفَاكِهَةٍ مِّمَّا يَتَخَيَّرُونَ ‏

‏ترجمه : ‏‏‏
‏( نوجوانان بهشتي براي آنان مي‌گردانند ) هر نوع ميوه‌اي را كه برگزينند .‏

‏توضيحات : ‏‏‏‏
‏« فَاكِهَةٍ » : ميوه . عطف بر ( كَأْسٍ ) در آيه 1‏‏‏‏8 است . « مِمَّا يَتَخَيَّرُونَ » : از ميوه‌هائي كه بخواهند . ميوه‌هائي كه خودشان برمي‌گزينند و برمي‌دارند .‏

‏‏آيه ‏‏‏‏21‏‏‏‏
‏‏متن آيه : ‏‏
‏ وَلَحْمِ طَيْرٍ مِّمَّا يَشْتَهُونَ ‏

‏ترجمه : ‏‏‏
‏و گوشت پرنده‌اي كه بخواهند و آرزو كنند .‏

‏توضيحات : ‏‏‏‏
‏« يَشْتَهُونَ » : اشتهاء كنند . بخواهند و مايل بدان باشند .‏

‏‏آيه ‏‏‏‏22
‏‏متن آيه : ‏‏
‏ وَحُورٌ عِينٌ ‏

‏ترجمه : ‏‏‏
‏و حوريان چشم درشت بهشتي دارند .‏

‏توضيحات : ‏‏‏‏
‏« حُورٌ » : سياه چشمان . مبتدا و خبر آن ( عِندَهُمْ ) يا ( لَهُمْ ) محذوف است . برخي آن را عطف بر ( وِلْدانٌ ) دانسته‌اند . « عِينٌ » : جمع عَيْنَاء ، درشت چشمان . صفت ( حُورٌ ) است .‏

‏‏آيه ‏‏‏‏23
‏‏متن آيه : ‏‏
‏ كَأَمْثَالِ اللُّؤْلُؤِ الْمَكْنُونِ ‏

‏ترجمه : ‏‏‏
‏همسان مرواريد ميان صدفند .‏

‏توضيحات : ‏‏‏‏
‏« الُّؤْلُؤِ الْمَكْنُونِ » : ( نگا : طور / 24 ) .‏

‏‏آيه ‏‏‏‏24
‏‏متن آيه : ‏‏
‏ جَزَاء بِمَا كَانُوا يَعْمَلُونَ ‏

‏ترجمه : ‏‏‏
‏( اينها بديشان داده مي‌شود ) به پاداش كارهائي كه مي‌كرده‌اند .‏

‏توضيحات : ‏‏‏‏
‏« جَزَآءً » : مفعولٌ‌له است .‏

‏‏آيه ‏‏‏‏25
‏‏متن آيه : ‏‏
‏ لَا يَسْمَعُونَ فِيهَا لَغْواً وَلَا تَأْثِيماً ‏

‏ترجمه : ‏‏‏
‏در ميان باغهاي بهشت ، نه سخن ياوه مي‌شنوند ، و نه سخن گناه‌آلود .‏

‏توضيحات : ‏‏‏‏
‏« لَغْواً . . . تَأْثِيماً » : ( نگا : طور / 23 ) .‏

‏‏آيه ‏‏‏‏26
‏‏متن آيه : ‏‏
‏ إِلَّا قِيلاً سَلَاماً سَلَاماً ‏

‏ترجمه : ‏‏‏
‏مگر سخن سلام ! سلام ! را .‏

‏توضيحات : ‏‏‏‏
‏« قِيلاً » : سخن ( نگا : نساء / 1‏‏‏‏22 ) . مستثني است . « سَلاماً سَلاماً » : درود ! درود ! صفت ( قيلاً ) است . يعني سخني كه سالم از ياوه و گناه است . يا بدل آن است و معني چنين مي‌شود : مگر سخني را كه سلام ! سلام ! است ( نگا : مريم‌ / 62 ) . « سَلاماً ، سَلاماً » : سلام بعد از سلام . سلامها و سلامها بر همديگر . يا درود خدا بر ايشان ، و يا درود فرشتگان بر آنان ( نگا : السراج المنير ) .‏

‏‏آيه ‏‏‏‏27
‏‏متن آيه : ‏‏
‏ وَأَصْحَابُ الْيَمِينِ مَا أَصْحَابُ الْيَمِينِ ‏

‏ترجمه : ‏‏‏
‏سمت راستيها ! چه سمت راستيهائي‌ ؟ ! ( اوصاف مواهب و نعمتهايشان در بيان نمي‌گنجد ) .‏

‏توضيحات : ‏‏‏‏
‏« أَصْحَابُ الْيَمِينِ . . . » : ( نگا : واقعه‌ / 8 ) .‏

‏‏آيه ‏‏‏‏28
‏‏متن آيه : ‏‏
‏ فِي سِدْرٍ مَّخْضُودٍ ‏

‏ترجمه : ‏‏‏
‏در ( سايه درخت ) سدر بي‌خار آرميده‌اند .‏

‏توضيحات : ‏‏‏‏
‏« سِدْرٍ » : درخت سِدر . ولي سِدر بهشتي كجا و سِدر جهان كجا ! ( نگا : سبأ / 1‏‏‏‏6 ) . « مَخْضُودٍ » : بي‌خار . سِدري كه خارهايش را گرفته و بريده‌اند .‏

‏‏آيه ‏‏‏‏29
‏‏متن آيه : ‏‏
‏ وَطَلْحٍ مَّنضُودٍ ‏

‏ترجمه : ‏‏‏
‏و در سايه درختان موزي بسر مي‌برند كه ميوه‌هايش رويهم رديف و چين چين افتاده است .‏

‏توضيحات : ‏‏‏‏
‏« طَلْحٍ » : درختي است سبز و خوشرنگ و خوشبو . درخت كُنار . درخت مَوز . « مَنضُودٍ » : متراكم . رديف رويهم افتاده . چين چين ( نگا : هود / 82 ، ق / 1‏‏‏‏0 ) .‏

‏‏آيه ‏‏‏‏30
‏‏متن آيه : ‏‏
‏ وَظِلٍّ مَّمْدُودٍ ‏

‏ترجمه : ‏‏‏
‏و در ميان سايه‌هاي فراوان و گسترده و كشيده ( خوش و آسوده‌اند ) .‏

‏توضيحات : ‏‏‏‏
‏« ظِلٍّ » : سايه فراخ . « مَمْدُودٍ » : كشيده و گسترده . غرض اين است كه بهشتيان دائماً در سايه‌هاي مطبوع و روح‌افزاي دائم و هميشگي بسر مي‌برند و از رنج گرما در امانند .‏

‏‏آيه ‏‏‏‏31‏‏‏‏
‏‏متن آيه : ‏‏
‏ وَمَاء مَّسْكُوبٍ ‏

‏ترجمه : ‏‏‏
‏و در كنار آبشارها و آبهاي روان ( بسر مي‌برند كه زمزمه آن گوش جان را نوازش مي‌دهد و منظره آن چشم انسان را فروغ مي‌بخشد ) .‏

‏توضيحات : ‏‏‏‏
‏« مَسْكُوبٍ » : ريزان و روان . هميشه جاري . از بالا به پائين در حال ريزش .‏

‏‏آيه ‏‏‏‏32
‏‏متن آيه : ‏‏
‏ وَفَاكِهَةٍ كَثِيرَةٍ ‏

‏ترجمه : ‏‏‏
‏و در ميان ميوه‌هاي فراوان هستند .‏

‏توضيحات : ‏‏‏‏
‏. . .‏

‏‏آيه ‏‏‏‏33
‏‏متن آيه : ‏‏
‏ لَّا مَقْطُوعَةٍ وَلَا مَمْنُوعَةٍ ‏

‏ترجمه : ‏‏‏
‏كه نه تمام مي‌شود و نه منع مي‌گردد .‏

‏توضيحات : ‏‏‏‏
‏« لا مَقْطُوعَةٍ » : ناگسستني و قطع ناشدني . « لا مَمْنُوعَةٍ » : قدغن ناشدني و بلامانع .‏

‏‏آيه ‏‏‏‏34
‏‏متن آيه : ‏‏
‏ وَفُرُشٍ مَّرْفُوعَةٍ ‏

‏ترجمه : ‏‏‏
‏و در بين همسران ارجمند و گرانقدر ( خوش مي‌گذرانند ) .‏

‏توضيحات : ‏‏‏‏
‏« فُرُشٍ‌ » : جمع فِراش ، كنايه از همسر است . همان گونه كه لباس گاهي بدين معني است ( نگا : بقره‌ / 1‏‏‏‏87 ) . « مَرْفُوعَةٍ » : والامقام . بلند بالا .‏

‏‏آيه ‏‏‏‏35
‏‏متن آيه : ‏‏
‏ إِنَّا أَنشَأْنَاهُنَّ إِنشَاء ‏

‏ترجمه : ‏‏‏
‏ما آنان را ( در آغاز كار ، بدين شكل زيبا و شمائل دلربا ) پديدار كرده‌ايم .‏

‏توضيحات : ‏‏‏‏
‏« أَنشَأْنَاهُنَّ » : حوريان را به گونه خاصي آفريده‌ايم . ايشان را به وضع خاصي پديد آورده‌ايم .‏

‏‏آيه ‏‏‏‏36
‏‏متن آيه : ‏‏
‏ فَجَعَلْنَاهُنَّ أَبْكَاراً ‏

‏ترجمه : ‏‏‏
‏ايشان را دوشيزگاني ساخته‌ايم ( كه پس از آميزش ، بكارت خود را باز مي‌يابند ! ) .‏

‏توضيحات : ‏‏‏‏
‏« أَبْكَاراً » : جمع بِكْر ، دوشيزگان .‏

‏‏آيه ‏‏‏‏37
‏‏متن آيه : ‏‏
‏ عُرُباً أَتْرَاباً ‏

‏ترجمه : ‏‏‏
‏شيفتگان ( همسر خود ، و همه جوان و طناز و ) همسن و سال هستند .‏

‏توضيحات : ‏‏‏‏
‏« عُرُباً » : جمع عَرُوب ، زن شيفته و دلداده‌اي كه شوهر خود را سخت دوست داشته باشد و با سخن و ناز و غمزه و خنده عشق و محبت خود را بدو اظهار كند ، خلاصه سراپا عاشق و واله شوهر باشد . « أَتْرَاباً » : جمع تِرْب ، زنان همسن و سال و جوان بكمال ( نگا : ص‌ / 52 ) . « عُرُباً أَتْراباً » : صفت اوّل و دوم ( أَبْكَاراً ) است .‏

‏‏آيه ‏‏‏‏38
‏‏متن آيه : ‏‏
‏ لِّأَصْحَابِ الْيَمِينِ ‏

‏ترجمه : ‏‏‏
‏( همه اين نعمتهاي ششگانه ) متعلق به سمت راستيها است .‏

‏توضيحات : ‏‏‏‏
‏« لأصْحَابِ الْيَمِينِ » : بعضي جار و مجرور را متعلق به ( أَنشَأْنَاهُنَّ ) در آيه 35 مي‌دانند . يعني : ما چنين حورياني را براي دست راستيها آفريده و پديدار كرده‌ايم . برخي هم جار و مجرور را متعلق به فعل عام محذوفي مي‌دانند و تقدير چنين است : هذِهِ كُلُّها لاِصْحَابِ الْيَمِينِ .‏

‏‏آيه ‏‏‏‏39
‏‏متن آيه : ‏‏
‏ ثُلَّةٌ مِّنَ الْأَوَّلِينَ ‏

‏ترجمه : ‏‏‏
‏سمت راستيها گروه زيادي از پيشينيان ( گروندگان به هر ديني از اديان آسماني ) هستند .‏

‏توضيحات : ‏‏‏‏
‏« الأوَّلِينَ » : نخستين گروندگان به هر ديني از اديان الهي . پيشينيان امتهاي گذشته .‏

‏‏آيه ‏‏‏‏40
‏‏متن آيه : ‏‏
‏ وَثُلَّةٌ مِّنَ الْآخِرِينَ ‏

‏ترجمه : ‏‏‏
‏و گروه زيادي از پسينيان ( گروندگان به هر ديني از اديان الهي ) .‏

‏توضيحات : ‏‏‏‏
‏« الآخِرِينَ » : پسينيان . آيندگان . اشخاصي كه بعد از روزها و سالهاي دعوت هر پيغمبري ، ايمان آورده‌اند و مؤمنانه زيسته‌اند .‏

‏‏آيه ‏‏‏‏41‏‏‏‏
‏‏متن آيه : ‏‏
‏ وَأَصْحَابُ الشِّمَالِ مَا أَصْحَابُ الشِّمَالِ ‏

‏ترجمه : ‏‏‏
‏سمت چپيها ! چه سمت چپيهائي‌ ؟ ! ( بدا به حالشان ! ) .‏

‏توضيحات : ‏‏‏‏
‏« أَصْحَابُ الشِّمَالِ » : ( نگا : واقعه / 9 ) .‏

‏‏آيه ‏‏‏‏42
‏‏متن آيه : ‏‏
‏ فِي سَمُومٍ وَحَمِيمٍ ‏

‏ترجمه : ‏‏‏
‏آنان در ميان شعله‌هاي آتش و آب جوشان بسر خواهند برد !‏

‏توضيحات : ‏‏‏‏
‏« سَمُومٍ » : شعله و لهب خالص ( نگا : طور / 27 ) . باد سوزان « حَمِيمٍ » : آب بسيار گرم و جوشان ( نگا : انعام‌ / 70 ، يونس‌ / 4 ، حج‌ / 1‏‏‏‏9 ) .‏

‏‏آيه ‏‏‏‏43
‏‏متن آيه : ‏‏
‏ وَظِلٍّ مِّن يَحْمُومٍ ‏

‏ترجمه : ‏‏‏
‏و در سايه دودهاي بسيار سياه و گرم قرار خواهند گرفت .‏

‏توضيحات : ‏‏‏‏
‏« يَحْمُومٍ » : دود پرحرارت و بسيار غليظ و سياه ( نگا : زمر / 1‏‏‏‏6 ) .‏

‏‏آيه ‏‏‏‏44
‏‏متن آيه : ‏‏
‏ لَّا بَارِدٍ وَلَا كَرِيمٍ ‏

‏ترجمه : ‏‏‏
‏نه خنك است و نه مفيد فايده‌اي .‏

‏توضيحات : ‏‏‏‏
‏« بَارِدٍ » : سرد و خنك . « كَرِيمٍ » : در ميان عربها معمول است كه وقتي مي‌خواهند شخص يا چيزي را ذم كنند و غير مفيد معرفي كنند ، واژه ( كريم ) را به دنبال شخص يا چيز ديگري كه بيفايده و ناپسند قلمداد شده است ، ذكر مي‌نمايند . مثلاً مي‌گويند : مَا هذِهِ الدّارُ بِوَاسِعَةٍ وَ لا كَريمٍ . مَا هذَا بِسَمِينٍ وَ لا كَرِيمٍ ( نگا : زادالمسير ) . در اينجا مراد از ( لا كَرِيمٍ ) بيفايده و بدمنظر است .‏

‏‏آيه ‏‏‏‏45
‏‏متن آيه : ‏‏
‏ إِنَّهُمْ كَانُوا قَبْلَ ذَلِكَ مُتْرَفِينَ ‏

‏ترجمه : ‏‏‏
‏چرا كه آنان پيش از اين ( در دنيا ، مست و مغرور نعمت و ) خوشگذران بوده‌اند .‏

‏توضيحات : ‏‏‏‏
‏« مُتْرَفِينَ » : افراد خوشگذران و مست و مغرور فزوني نعمت ( نگا : اسراء / 1‏‏‏‏6 ، مؤمنون‌ / 64 ) . در اينجا مراد همه كساني است كه به سبب پرداختن به جهان ، از عبادت يزدان غافل ، و تمام تلاششان براي معاششان بوده است .‏

‏‏آيه ‏‏‏‏46
‏‏متن آيه : ‏‏
‏ وَكَانُوا يُصِرُّونَ عَلَى الْحِنثِ الْعَظِيمِ ‏

‏ترجمه : ‏‏‏
‏و پيوسته بر انجام گناهان بزرگ ، پافشاري داشته‌اند .‏

‏توضيحات : ‏‏‏‏
‏« الْحِنثِ الْعَظِيمِ » : گناه بزرگ . گناهان كبيره ، و از همه بدتر ، كفر و شرك .‏

‏‏آيه ‏‏‏‏47
‏‏متن آيه : ‏‏
‏ وَكَانُوا يَقُولُونَ أَئِذَا مِتْنَا وَكُنَّا تُرَاباً وَعِظَاماً أَئِنَّا لَمَبْعُوثُونَ ‏

‏ترجمه : ‏‏‏
‏و مي‌گفته‌اند : آيا زماني كه مُرديم و خاك و استخوان گشتيم ، آيا دوباره زنده گردانده مي‌شويم‌ ؟ !‏

‏توضيحات : ‏‏‏‏
‏« أَإِذَا مِتْنَا . . . » : ( نگا : مؤمنون‌ / 82 ، صافات‌ / 1‏‏‏‏6 و 53 ) .‏

‏‏آيه ‏‏‏‏48
‏‏متن آيه : ‏‏
‏ أَوَ آبَاؤُنَا الْأَوَّلُونَ ‏

‏ترجمه : ‏‏‏
‏آيا پدران و نياكان پيشين ما هم‌ ؟ ! ( كه هيچ اثري از آنان باقي نمانده است ، دوباره زنده مي‌شوند ؟ ! ) .‏

‏توضيحات : ‏‏‏‏
‏« أَوَ ءَابَآءُنَا . . . » : ( نگا : صافات‌ / 1‏‏‏‏7 ) .‏

‏‏آيه ‏‏‏‏49
‏‏متن آيه : ‏‏
‏ قُلْ إِنَّ الْأَوَّلِينَ وَالْآخِرِينَ ‏

‏ترجمه : ‏‏‏
‏بگو : پيشينيان و گذشتگان ، و پسينيان و آيندگان .‏

‏توضيحات : ‏‏‏‏
‏« الأوَّلِينَ » : پيشينيان . گذشتگان . « الآخِرِينَ » : پسينيان . آيندگان .‏

‏‏آيه ‏‏‏‏50
‏‏متن آيه : ‏‏
‏ لَمَجْمُوعُونَ إِلَى مِيقَاتِ يَوْمٍ مَّعْلُومٍ ‏

‏ترجمه : ‏‏‏
‏قطعاً جملگي در وعده‌گاه روز معين ( رستاخيز ) گرد آورده مي‌شوند .‏

‏توضيحات : ‏‏‏‏
‏« مَجْمُوعُونَ » : گرد آورده شدگان ( نگا : هود / 1‏‏‏‏03 ) . « مِيقَاتِ يَوْمٍ » : اضافه بيانيه است . يعني وعده‌گاهي كه روز مشخص و معيني در علم خدا است .‏

‏‏آيه ‏‏‏‏51‏‏‏‏
‏‏متن آيه : ‏‏
‏ ثُمَّ إِنَّكُمْ أَيُّهَا الضَّالُّونَ الْمُكَذِّبُونَ ‏

‏ترجمه : ‏‏‏
‏سپس شما اي گمراهان تكذيب كننده ( زندگي دوباره ) .‏

‏توضيحات : ‏‏‏‏
‏« الْمُكَذِّبُونَ » : تكذيب كنندگان زنده شدن و حيات دوباره پيدا كردن .‏

‏‏آيه ‏‏‏‏52
‏‏متن آيه : ‏‏
‏ لَآكِلُونَ مِن شَجَرٍ مِّن زَقُّومٍ ‏

‏ترجمه : ‏‏‏
‏قطعاً از درخت زقوم خواهيد خورد .‏

‏توضيحات : ‏‏‏‏
‏« زَقُّومٍ » : ( نگا : صافات‌ / 62 ، دخان‌ / 43 ) .‏

‏‏آيه ‏‏‏‏53
‏‏متن آيه : ‏‏
‏ فَمَالِؤُونَ مِنْهَا الْبُطُونَ ‏

‏ترجمه : ‏‏‏
‏و شكمها را از آن پر خواهيد كرد .‏

‏توضيحات : ‏‏‏‏
‏« مَالِئُونَ » : پر كنندگان .‏

‏‏آيه ‏‏‏‏54
‏‏متن آيه : ‏‏
‏ فَشَارِبُونَ عَلَيْهِ مِنَ الْحَمِيمِ ‏

‏ترجمه : ‏‏‏
‏و روي آن ، آب جوشان و سوزان خواهيد نوشيد .‏

‏توضيحات : ‏‏‏‏
‏« شَارِبُونَ » : نوشندگان . مراد نوشيدن با اجبار و اكراه است .‏

‏‏آيه ‏‏‏‏55
‏‏متن آيه : ‏‏
‏ فَشَارِبُونَ شُرْبَ الْهِيمِ ‏

‏ترجمه : ‏‏‏
‏و همچون نوشيدن شتراني كه مبتلا به بيماري تشنگي شده‌اند ، از آن خواهيد نوشيد .‏

‏توضيحات : ‏‏‏‏
‏« الْهِيمِ » : جمع أَهْيَم و هَيْماء ، شتراني كه مبتلا به ( هُيام ) شده باشند . هُيام دردي است كه تشنگي سبب آن مي‌گردد . شتران مبتلا به چنين مرضي آنقدر آب مي‌نوشند تا مي‌ميرند ، يا سخت بيمار مي‌گردند ( نگا : معجم الفاظ القرآن الكريم ) .‏

‏‏آيه ‏‏‏‏56
‏‏متن آيه : ‏‏
‏ هَذَا نُزُلُهُمْ يَوْمَ الدِّينِ ‏

‏ترجمه : ‏‏‏
‏اين ، وسيله پذيرائي از ايشان در روز جزا است .‏

‏توضيحات : ‏‏‏‏
‏« نُزُل‌ » : وسيله پذيرائي ( نگا : آل‌عمران / 1‏‏‏‏98 ، كهف / 1‏‏‏‏02 و 1‏‏‏‏07 ، صافات‌ / 62 ) . « يَوْمَ الدِّينِ » : ( نگا : فاتحه‌ / 4 ، حجر / 35 ، شعراء / 82 ) .‏

‏‏آيه ‏‏‏‏57
‏‏متن آيه : ‏‏
‏ نَحْنُ خَلَقْنَاكُمْ فَلَوْلَا تُصَدِّقُونَ ‏

‏ترجمه : ‏‏‏
‏ما شما را ( از نيستي به هستي آورده‌ايم و ) خلقت بخشيده‌ايم ، پس چرا ( آفرينش دوباره خود را از خاك ) نبايد تصديق و باور كنيد ؟‏

‏توضيحات : ‏‏‏‏
‏« فَلَوْ لا تُصَدِّقُونَ » : پس چرا نبايد تصديق بكنيد ؟ مفعول آن محذوف است كه خلق و بعث ، يعني آفرينش تازه و حيات مجدد است . واژه ( لَوْ لا ) براي تحضيض و تحريك بر انجام كاري است .‏

‏‏آيه ‏‏‏‏58
‏‏متن آيه : ‏‏
‏ أَفَرَأَيْتُم مَّا تُمْنُونَ ‏

‏ترجمه : ‏‏‏
‏آيا درباره نطفه‌اي كه ( به رحم زنان ) مي‌جهانيد ، انديشيده‌ايد و دقت كرده‌ايد ؟‏

‏توضيحات : ‏‏‏‏
‏« تُمْنُونَ » : مي‌جهانيد . به داخل رحم مي‌ريزيد ( نگا : نجم‌ / 46 ، قيامت‌ / 37 ) .‏

‏‏آيه ‏‏‏‏59
‏‏متن آيه : ‏‏
‏ أَأَنتُمْ تَخْلُقُونَهُ أَمْ نَحْنُ الْخَالِقُونَ ‏

‏ترجمه : ‏‏‏
‏آيا شما آن را مي‌آفرينيد ، و يا ما آن را مي‌آفرينيم‌ ؟‏

‏توضيحات : ‏‏‏‏
‏« أَ أَنتُمْ تَخْلُقُونَهُ . . . » : اشاره به آفرينش و دگرگوني شگفت‌انگيز قطره آب به ظاهر ناچيز مني است كه به تنهائي مجموعه‌اي از عجائب و غرائب است ( نگا : تفسير نمونه ، جلد 23 ، صفحه 241‏‏‏‏ ، فرهنگ لغات قرآن دكتر قريب ، ماده مني ) .‏

‏‏آيه ‏‏‏‏60
‏‏متن آيه : ‏‏
‏ نَحْنُ قَدَّرْنَا بَيْنَكُمُ الْمَوْتَ وَمَا نَحْنُ بِمَسْبُوقِينَ ‏

‏ترجمه : ‏‏‏
‏ما در ميان شما مرگ را مقدر و معين ساخته‌ايم ، و هرگز بر ما پيشي گرفته نمي‌شود ( و كسي بر ما چيره نمي‌گردد و از دست ما بدر نمي‌رود ) .‏

‏توضيحات : ‏‏‏‏
‏« قَدَّرْنَا » : مقدر كرده‌ايم . قانون مرگ را گذاشته‌ايم ( نگا : حجر / 60 ، سبأ / 1‏‏‏‏8 ، يس‌ / 39 ، نمل‌ / 57 ) . « مَسْبُوقِينَ » : عقب زدگان . پيشي گرفته‌شدگان . مراد مغلوبين و شكست خوردگان است ( نگا : انفال‌ / 59 ، عنكبوت‌ / 4 و 39 ) . يعني مرگ را مقدر كرده‌ايم و كسي از دست آن رهائي نمي‌يابد . در اين صورت آيه بعدي هدف اين آيه است يا اين كه ما هرگز عاجز و ناتوان نيستيم از اين كه . در اين صورت آيه بعدي دنباله اين آيه است .‏

‏‏آيه ‏‏‏‏61‏‏‏‏
‏‏متن آيه : ‏‏
‏ عَلَى أَن نُّبَدِّلَ أَمْثَالَكُمْ وَنُنشِئَكُمْ فِي مَا لَا تَعْلَمُونَ ‏

‏ترجمه : ‏‏‏
‏هدف ( از قانون مرگ ) اين است كه گروهي از شما را ببريم و گروه ديگري را جاي آنان بياوريم ، و ( سرانجام ) شما را در جهاني كه نمي‌دانيد آفرينش تازه ببخشيم .‏

‏توضيحات : ‏‏‏‏
‏« عَلي أَن نُّبَدِّلَ أَمْثَالَكُمْ » : تا اين كه شما انسانها را در اين جهان مرتّباً جايگزين يكديگر گردانيم . يعني گروهي را بميرانيم و دسته ديگري را جانشين ايشان گردانيم . در اين صورت ( أَمْثَالَ ) به معني اقوامي همچون خودتان است . يا اين كه : شما را در آخرت به حيات مجدد برمي‌گردانيم و با كيفيات تازه‌اي از نظر روح و جسم زنده و جاودانتان مي‌گردانيم . در اين صورت ( أَمْثَالَ ) خود انسانها هستند ، ولي با خصوصيات تازه و كيفيات خاص . « فِي مَا لا تَعْلَمُونَ » : در جهاني كه شما چگونگي آن را نمي‌دانيد و از اصول و نظامي كه بر آن حاكم است بي‌خبريد . يا : در قالب و پيكر و روح و رواني كه پيدا مي‌كنيد و شما فعلاً از اشكال و شرائط آن بي‌خبريد .‏

‏‏آيه ‏‏‏‏62
‏‏متن آيه : ‏‏
‏ وَلَقَدْ عَلِمْتُمُ النَّشْأَةَ الْأُولَى فَلَوْلَا تَذكَّرُونَ ‏

‏ترجمه : ‏‏‏
‏شما كه پيدايش نخستين ( اين جهان را ديده‌ايد ، و آن را لمس و اوضاع آن را ) دانسته‌ايد ، پس چرا يادآور نمي‌گرديد ( و آفرينش جهان ديگر را بر آفرينش اين جهان قياس نمي‌كنيد ؟ ) .‏

‏توضيحات : ‏‏‏‏
‏« النَّشْأَةَ الأُولي‌ » : آفرينش نخستين . مراد آفرينش اين جهان و از جمله انسانها است كه در مقابل آن ( النَّشْأَةَ الأخِرَة ) يا ( النَّشْأَه الأُخْري ) قرار دارد ( نگا : عنكبوت‌ / 20 ، نجم‌ / 47 ) . يعني آفرينش جهان ديگر و از جمله رستاخيز مردگان در قيامت . « فَلَوْ لا تَذَكَّرُونَ » : پس چرا متذكر نمي‌گرديد و درس عبرت نمي‌گيريد ؟ !‏

‏‏آيه ‏‏‏‏63
‏‏متن آيه : ‏‏
‏ أَفَرَأَيْتُم مَّا تَحْرُثُونَ ‏

‏ترجمه : ‏‏‏
‏آيا هيچ درباره آنچه كشت مي‌كنيد انديشيده‌ايد ؟‏

‏توضيحات : ‏‏‏‏
‏« تَحْرُثُونَ » : مي‌كاريد . كشت مي‌كنيد .‏

‏‏آيه ‏‏‏‏64
‏‏متن آيه : ‏‏
‏ أَأَنتُمْ تَزْرَعُونَهُ أَمْ نَحْنُ الزَّارِعُونَ ‏

‏ترجمه : ‏‏‏
‏آيا شما آن را مي‌رويانيد ، يا ما مي‌رويانيم‌ ؟‏

‏توضيحات : ‏‏‏‏
‏« تَزْرَعُونَهُ » : آن را مي‌رويانيد . بديهي است كار انسانها تنها كشت است ، اما رويانيدن تنها كار خدا است .‏

‏‏آيه ‏‏‏‏65
‏‏متن آيه : ‏‏
‏ لَوْ نَشَاء لَجَعَلْنَاهُ حُطَاماً فَظَلْتُمْ تَفَكَّهُونَ ‏

‏ترجمه : ‏‏‏
‏اگر بخواهيم كشتزار را به گياه خشك و پرپر شده‌اي تبديل مي‌گردانيم بگونه‌اي كه شما از آن در شگفت بمانيد .‏

‏توضيحات : ‏‏‏‏
‏« حُطَاماً » : گياه خشك و پرپر شده . خاشاك . « فَظَلْتُمْ تَفَكَّهُونَ » : بگونه‌اي كه شما از آن در شگفت بمانيد . پشيمان بشويد و اندوه بخوريد . باب تفعل در اينجا براي سلب است ( نگا : آلوسي ) .‏

‏‏آيه ‏‏‏‏66
‏‏متن آيه : ‏‏
‏ إِنَّا لَمُغْرَمُونَ ‏

‏ترجمه : ‏‏‏
‏( حيران و اندوهناك خواهيد گفت : ) ما واقعاً زيانمنديم !‏

‏توضيحات : ‏‏‏‏
‏« مُغْرَمُونَ » : زيانباران . زيان ديدگان . از غرامت به معني زيان و ضرر . هلاك شدگان . نابودشدگان . از ماده غرام به معني هلاك .‏

‏‏آيه ‏‏‏‏67
‏‏متن آيه : ‏‏
‏ بَلْ نَحْنُ مَحْرُومُونَ ‏

‏ترجمه : ‏‏‏
‏بلكه ما بكلي بي‌نصيب و بي‌بهره ( از رزق و روزي ) هستيم ! ( آخر چيزي براي ما نمانده است و بي‌چيز و بيچاره شده‌ايم ) .‏

‏توضيحات : ‏‏‏‏
‏« مَحْرُومُونَ » : محروم از رزق و روزي . بي‌بهره از همه چيز .‏

‏‏آيه ‏‏‏‏68
‏‏متن آيه : ‏‏
‏ أَفَرَأَيْتُمُ الْمَاء الَّذِي تَشْرَبُونَ ‏

‏ترجمه : ‏‏‏
‏آيا هيچ درباره آبي كه مي‌نوشيد انديشيده‌ايد ؟‏

‏توضيحات : ‏‏‏‏
‏« أَفَرَأَيْتُمْ » : ( نگا : شعراء / 75 ، زمر / 38 ، نجم‌ / 1‏‏‏‏9 ) .‏

‏‏آيه ‏‏‏‏69
‏‏متن آيه : ‏‏
‏ أَأَنتُمْ أَنزَلْتُمُوهُ مِنَ الْمُزْنِ أَمْ نَحْنُ الْمُنزِلُونَ ‏

‏ترجمه : ‏‏‏
‏آيا شما آب را از ابر پائين مي‌آوريد ، يا ما آن را فرود مي‌آوريم‌ ؟‏

‏توضيحات : ‏‏‏‏
‏« اَنزَلْتُمُوهُ » : آن را نازل كرده‌ايد و فرو بارانده‌ايد . « الْمُزْنِ » : ابر .‏

‏‏آيه ‏‏‏‏70
‏‏متن آيه : ‏‏
‏ لَوْ نَشَاء جَعَلْنَاهُ أُجَاجاً فَلَوْلَا تَشْكُرُونَ ‏

‏ترجمه : ‏‏‏
‏اگر ما بخواهيم اين آب ( شيرين و گوارا ) را تلخ و شور مي‌گردانيم . پس چرا نبايد سپاسگزاري كنيد ؟‏

‏توضيحات : ‏‏‏‏
‏« أُجَاجاً » : بسيار شور . تلخ ( نگا : فرقان‌ / 53 ، فاطر / 1‏‏‏‏2 ) .‏

‏‏آيه ‏‏‏‏71‏‏‏‏
‏‏متن آيه : ‏‏
‏ أَفَرَأَيْتُمُ النَّارَ الَّتِي تُورُونَ ‏

‏ترجمه : ‏‏‏
‏آيا هيچ درباره آتشي كه برمي‌افروزيد ، انديشيده‌ايد ؟‏

‏توضيحات : ‏‏‏‏
‏« تُورُونَ » : روشن مي‌كنيد . برمي‌افروزيد . از مصدر ايراء ( نگا : عاديات‌ / 2 ) .‏

‏‏آيه ‏‏‏‏72
‏‏متن آيه : ‏‏
‏ أَأَنتُمْ أَنشَأْتُمْ شَجَرَتَهَا أَمْ نَحْنُ الْمُنشِؤُونَ ‏

‏ترجمه : ‏‏‏
‏آيا شما ، در آغاز اين آتش را پديدار كرده‌ايد ، يا اين كه ما پديدآورندگان آن هستيم‌ ؟‏

‏توضيحات : ‏‏‏‏
‏« شَجَرَتَهَا » : درخت آتش . مراد درخت مرخ و درخت عِقار است كه به عنوان چوب آتش و چوب آتش گيره ، آن دو را به هم مي‌ماليدند و آتش توليد مي‌گرديد . يا اين كه مراد همه درختان است كه حرارت و انرژي خورشيد را در خود ذخيره مي‌كنند و هنگام مالش آنها و يا سوختن آنها ، حرارت و انرژي را آزاد مي‌كنند ( نگا : يس‌ / 80 ) . واژه ( شَجَر ) به معني درخت و به معني ذات و نفس ، يعني خود آتش نيز گرفته شده است ( نگا : روح‌المعاني ) .‏

‏‏آيه ‏‏‏‏73
‏‏متن آيه : ‏‏
‏ نَحْنُ جَعَلْنَاهَا تَذْكِرَةً وَمَتَاعاً لِّلْمُقْوِينَ ‏

‏ترجمه : ‏‏‏
‏ما آن را وسيله يادآوري ( قدرت خدا ) و وسيله زندگي اقوياء و فقراء نموده‌ايم .‏

‏توضيحات : ‏‏‏‏
‏« تَذْكِرَةً » : به ياد آوردن قدرت خدا . چرا كه ذخيره كردن انرژيها در درختان و گياهان و بازگرداندن انرژيها ، دالّ بر قدرت خدا در ميراندن مردمان و رستاخيز مردگان است . « الْمُقْوِينَ » : صحرانشينان . فقراء . ثروتمندان . بطور كلي استفاده‌كنندگان از آن ( نگا : روح المعاني ، صفوه التفاسير ، أضواء البيان ) .‏

‏‏آيه ‏‏‏‏74
‏‏متن آيه : ‏‏
‏ فَسَبِّحْ بِاسْمِ رَبِّكَ الْعَظِيمِ ‏

‏ترجمه : ‏‏‏
‏حال كه چنين است ، نام پروردگار بزرگوار خود را ورد زبان ساز ( و سپاسگزار نعمتهاي فراوان او باش ، و به ستايش وي بپرداز ) .‏

‏توضيحات : ‏‏‏‏
‏« سَبِّحْ بِاسْمِ رَبِّكَ » : پروردگار خود را بستاي و بگو : سُبْحانَ مَنْ خَلَقَ هذِهِ الأشْياءَ بِقُدْرَتِهِ ، وَ سَخَّرَها لَنا بِحِكْمَتِهِ ، سُبْحانَهُ ما أَعْظَمَ شَأْنَهُ ، وَ أَكْبَرَ سُلْطانَهُ . نام پروردگار خود را ورد زبان ساز و ياد خدا كن .‏

‏‏آيه ‏‏‏‏75
‏‏متن آيه : ‏‏
‏ فَلَا أُقْسِمُ بِمَوَاقِعِ النُّجُومِ ‏

‏ترجمه : ‏‏‏
‏سوگند به جايگاههاي ستاره‌ها ، و محل طلوع و غروب آنها !‏

‏توضيحات : ‏‏‏‏
‏« لآ أُقْسِمُ » : سوگند به . حرف ( لا ) در قسمهاي قرآني زائد و براي تأكيد است ( نگا : حاقه‌ / 38 ، معارج‌ / 40 ، قيامت‌ / 1‏‏‏‏ و 2 ، تكوير / 1‏‏‏‏5 ، انشقاِ / 1‏‏‏‏6 ، بلد / 1‏‏‏‏ ) . چرا كه خدا در آيه بعدي آن را قسم يادكردن قلمداد فرموده است ، و در كلام عرب ( لا ) زائد براي تأكيد و تقويت كلام ، فراوان است . از جمله : تَذَكَّرْتُ لَيْلي ، فَاعْتَرَتْني صَبابَةٌوَ كادَ نِياطُ الْقَلْبِ ( لايَتَقَطَّعُ ) . . . ( لا وَ أَبيكِ ) ابْنَةَ الْعامِرِيِّلايَدَّعِي الْقَوْمُ أَنِّي‌أَفِرُّ ديگر اين كه به اغلب اين چيزهائي كه همراه ( لا ) مقسمٌ‌عليه قرار گرفته‌اند ، در جاهاي ديگر قرآن بدون ( لا ) بدانها سوگند ياد شده است ( نگا : نجم‌ / 1‏‏‏‏ ، شمس‌ / 7 ، مريم‌ / 68 ، مدثر / 33 ، تكوير / 1‏‏‏‏7 ، فجر / 2 و 4 ، ليل‌ / 1‏‏‏‏ ، تين‌ / 3 ) . « مَوَاقِعِ » : جمع مَوْقِع ، جايگاهها و مسيرها و مدارهاي ستارگان . ستارگان آسمان بيشمارند و از جمله تنها در كهكشان ما حدود يك‌هزار ميليون ستاره وجود دارد ، و نظام مدارات هريك از آنها به قدري دقيق و حساب شده است كه انسان را به شگفتي وامي‌دارند . مسير و مدار و فاصله آنها از يكديگر طبق قانون جاذبه و دافعه تعيين ، و سرعت سير هر كدام با برنامه معيني انجام مي‌پذيرد .‏

‏‏آيه ‏‏‏‏76
‏‏متن آيه : ‏‏
‏ وَإِنَّهُ لَقَسَمٌ لَّوْ تَعْلَمُونَ عَظِيمٌ ‏

‏ترجمه : ‏‏‏
‏و اين قطعاً سوگند بسيار بزرگي است ، اگر ( درباره مفهوم آن بينديشيد ، و از علم نجوم و ستاره‌شناسي ، چيزي ) بدانيد .‏

‏توضيحات : ‏‏‏‏
‏« لَوْ تَعْلَمُونَ » : اين بخش از آيه ، اشاره دارد به اين كه : در پرتو علم و دانش و اكتشافات بيشتر ، ارزش اين سوگند روشن مي‌گردد .‏

‏‏آيه ‏‏‏‏77
‏‏متن آيه : ‏‏
‏ إِنَّهُ لَقُرْآنٌ كَرِيمٌ ‏

‏ترجمه : ‏‏‏
‏هر آينه اين ( چيزي را كه محمد با خود آورده است ) قرآن گرانقدر و ارزشمند است .‏

‏توضيحات : ‏‏‏‏
‏« إِنَّهُ » : اين كه قرآن كه مقسم‌عليه است . « كَرِيمٌ » : گرانقدر . ارزشمند . يعني قرآن كلام انسان نبوده و بلكه كلام يزدان است . نه شعر است و نه سحر است و نه غيبگوئي .‏

‏‏آيه ‏‏‏‏78
‏‏متن آيه : ‏‏
‏ فِي كِتَابٍ مَّكْنُونٍ ‏

‏ترجمه : ‏‏‏
‏در كتابي پنهان ( از ديدگان و دور از دسترس شيطان ، كه لوح محفوظ است ) قرار دارد .‏

‏توضيحات : ‏‏‏‏
‏« مَكْنُونٍ » : پنهان . گرانقدر و ارزشمند . دور از دسترس شيطان ( نگا : شعراء / 21‏‏‏‏0 - 21‏‏‏‏2 ) . مراد لوح محفوظ است . برخي چنين كتابي را قرآن مي‌دانند .‏

‏‏آيه ‏‏‏‏79
‏‏متن آيه : ‏‏
‏ لَّا يَمَسُّهُ إِلَّا الْمُطَهَّرُونَ ‏

‏ترجمه : ‏‏‏
‏جز پاكان ( يعني فرشتگان يزدان ) بدان دسترسي ندارند .‏

‏توضيحات : ‏‏‏‏
‏« لا يَمَسُّهُ » : به آن دسترسي ندارند . از آن اطلاع پيدا نمي‌كنند . نبايد به آن دست بزنند . « الْمُطَهَّرُونَ » : پاكان . مراد فرشتگان الهي است كه آيات قرآن را به دست انسانها مي‌رسانند ( نگا : عبس‌ / 1‏‏‏‏1‏‏‏‏ - 1‏‏‏‏6 ) . يا مراد افراد متقي است كه دل خود را پاك و آماده دريافت قرآن مي‌دارند و چنين پاكاني از قرآن بهره مي‌برند و آن را فهم مي‌كنند . و يا اين كه مراد كساني است كه جُنُب نباشند و وضو هم داشته باشند .‏

‏‏آيه ‏‏‏‏80
‏‏متن آيه : ‏‏
‏ تَنزِيلٌ مِّن رَّبِّ الْعَالَمِينَ ‏

‏ترجمه : ‏‏‏
‏از سوي پروردگار جهانيان نازل شده است .‏

‏توضيحات : ‏‏‏‏
‏« تَنزِيلٌ . . . » : ( نگا : شعراء / 1‏‏‏‏92 ، سجده‌ / 2 ، يس‌ / 5 ) .‏

‏‏آيه ‏‏‏‏81‏‏‏‏
‏‏متن آيه : ‏‏
‏ أَفَبِهَذَا الْحَدِيثِ أَنتُم مُّدْهِنُونَ ‏

‏ترجمه : ‏‏‏
‏آيا نسبت به اين كلام ( يزدان ، يعني قرآن ) سستي و سهل‌انگاري مي‌كنيد ( و آن را جدي نمي‌گيريد ؟ )‏

‏توضيحات : ‏‏‏‏
‏« هذَا الْحَدِيثِ » : اين سخن . قرآن . « مُدْهِنُونَ » : جمع مُدْهِن ، سهل‌انگار و بي‌توجه . سازشكار . با توجه به مفهوم اخير ، معني چنين مي‌شود : آيا با كافران و منافقان بر سر اين قرآن سازش مي‌كنيد و همچون ايشان بدان كفر مي‌ورزيد ؟ ! ( نگا : قلم‌ / 9 ) .‏

‏‏آيه ‏‏‏‏82
‏‏متن آيه : ‏‏
‏ وَتَجْعَلُونَ رِزْقَكُمْ أَنَّكُمْ تُكَذِّبُونَ ‏

‏ترجمه : ‏‏‏
‏و آيا بهره خود را از قرآن تنها تكذيب بدان مي‌كنيد ؟ !‏

‏توضيحات : ‏‏‏‏
‏« رِزْقَ » : بهره . قسمت . « أَنَّكُمْ تُكَذِّبُونَ » : مفعول دوم ( تَجْعَلُونَ ) است . برخي ( رِزْقَ ) را شكر معني كرده‌اند و در اين صورت مفهوم آيه چنين است : آيا بجاي سپاسگزاري نعمت قرآن ، آن را تكذيب مي‌كنيد ؟ ! بعضي هم مضافي را مقدر مي‌دانند كه شكر است و آيه را چنين معني مي‌كنند : آيا شكر نعمت قرآن را تكذيب آن مي‌نمائيد ؟ ! برخي هم رزق را فقط نعمت قرآن نمي‌دانند ، بلكه همه نعمتها و روزيها مي‌شمارند .‏

‏‏آيه ‏‏‏‏83
‏‏متن آيه : ‏‏
‏ فَلَوْلَا إِذَا بَلَغَتِ الْحُلْقُومَ ‏

‏ترجمه : ‏‏‏
‏پس چرا هنگامي كه جان به گلوگاه مي‌رسد ، ( توانائي بازگرداندن آن را نداريد ؟ ! ) .‏

‏توضيحات : ‏‏‏‏
‏« بَلَغَتْ » : فاعل آن ( الروحُ ) محذوف است و سياق كلام دالّ بر آن است ( نگا : قيامه‌ / 26 ) . « الْحُلْقُومَ » : گلوگاه . خشكناي . حلق . حنجره .‏

‏‏آيه ‏‏‏‏84
‏‏متن آيه : ‏‏
‏ وَأَنتُمْ حِينَئِذٍ تَنظُرُونَ ‏

‏ترجمه : ‏‏‏
‏و شما در اين حال مي‌نگريد ( و كاري از دستتان ساخته نيست ) .‏

‏توضيحات : ‏‏‏‏
‏« أَنتُمْ » : شما اطرافيان شخص محتضر .‏

‏‏آيه ‏‏‏‏85
‏‏متن آيه : ‏‏
‏ وَنَحْنُ أَقْرَبُ إِلَيْهِ مِنكُمْ وَلَكِن لَّا تُبْصِرُونَ ‏

‏ترجمه : ‏‏‏
‏ما به او نزديكتريم از شما ، وليكن شما نمي‌بينيد .‏

‏توضيحات : ‏‏‏‏
‏« إِلَيْهِ » : به شخص محتضر .‏

‏‏آيه ‏‏‏‏86
‏‏متن آيه : ‏‏
‏ فَلَوْلَا إِن كُنتُمْ غَيْرَ مَدِينِينَ ‏

‏ترجمه : ‏‏‏
‏اگر شما مطيع فرمان ( يزدان ) نمي‌باشيد .‏

‏توضيحات : ‏‏‏‏
‏« غَيْرَ مَدِينِينَ » : افراد نافرمان . اشخاص بي‌سزا و جزا . با توجه به مفهوم دوم ، معني آيه چنين است : اگر شما هرگز در برابر اعمالتان جزا و سزا داده نمي‌شويد ( پس روح را به قالب او برگردانيد ) .‏

‏‏آيه ‏‏‏‏87
‏‏متن آيه : ‏‏
‏ تَرْجِعُونَهَا إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ ‏

‏ترجمه : ‏‏‏
‏اگر راست مي‌گوئيد ( كه خودتان مقتدر و توانا هستيد ) روح را بازگردانيد .‏

‏توضيحات : ‏‏‏‏
‏« تَرْجِعُونَهَا » : روح را برگردانيد و دوباره جان به كالبد محتضر بدميد .‏

‏‏آيه ‏‏‏‏88
‏‏متن آيه : ‏‏
‏ فَأَمَّا إِن كَانَ مِنَ الْمُقَرَّبِينَ ‏

‏ترجمه : ‏‏‏
‏و اما اگر ( شخص محتضر ) از زمره پيشگامان مقرّب باشد .‏

‏توضيحات : ‏‏‏‏
‏« الْمُقَرَّبِينَ » : اشخاص مقرّب ، همان پيشگامانند ( نگا : واقعه‌ / 1‏‏‏‏0 ) .‏

‏‏آيه ‏‏‏‏89
‏‏متن آيه : ‏‏
‏ فَرَوْحٌ وَرَيْحَانٌ وَجَنَّةُ نَعِيمٍ ‏

‏ترجمه : ‏‏‏
‏همين كه مُرد ، بهره او راحت و آسايش و گلهاي خوشبو و بهشت پرنعمت است .‏

‏توضيحات : ‏‏‏‏
‏« فَرَوْحٌ . . . » : حرف ( ف ) براي تعقيب است . يعني انسان مؤمن همين كه در آستانه مرگ قرار گرفت ، رَوح و رَيحان و جنت نعيم بهره او مي‌گردد . اغلب آيات قرآني دالّ بر اين است كه انسان از نخستين لحظات عالم برزخ ، به نعمتها و لذتها و خوشيها مي‌رسد ، و يا به نقمتها و مجازاتها و ناخوشيها گرفتار مي‌گردد ( نگا : مؤمنون‌ / 1‏‏‏‏00 ، انعام‌ / 93 ، فصّلت‌ / 30 ) . « رَوْحٌ » : راحت و آسايش . « رَيْحَانٌ » : گلهاي خوشبو ( نگا : رحمن‌ / 1‏‏‏‏2 ) . « جَنَّتُ نَعِيمٍ » : ( نگا : شعراء / 85 ) .‏

‏‏آيه ‏‏‏‏90
‏‏متن آيه : ‏‏
‏ وَأَمَّا إِن كَانَ مِنَ أَصْحَابِ الْيَمِينِ ‏

‏ترجمه : ‏‏‏
‏و اما اگر از ياران سمت راستيها باشد .‏

‏توضيحات : ‏‏‏‏
‏« أَصْحَابِ الْيَمِينِ » : همان اصحاب الميمنة هستند ( نگا : واقعه‌ / 8 ) .‏

‏‏آيه ‏‏‏‏91‏‏‏‏
‏‏متن آيه : ‏‏
‏ فَسَلَامٌ لَّكَ مِنْ أَصْحَابِ الْيَمِينِ ‏

‏ترجمه : ‏‏‏
‏از سوي ياران سمت راستيها درودت باد !‏

‏توضيحات : ‏‏‏‏
‏« سَلامٌ لَّكَ » : درودت باد ! مخاطب شخص محتضري است كه پس از تحويل جان به جان آفرين ، به ميان اصحاب اليمين خواهد رفت . در دم مرگ سلام دوستان هميشگي او را بدو مي‌رسانند .‏

‏‏آيه ‏‏‏‏92
‏‏متن آيه : ‏‏
‏ وَأَمَّا إِن كَانَ مِنَ الْمُكَذِّبِينَ الضَّالِّينَ ‏

‏ترجمه : ‏‏‏
‏و اما اگر ( شخص محتضر ) از جمله تكذيب‌كنندگان و گمراهان ( دست چپي ) باشد .‏

‏توضيحات : ‏‏‏‏
‏« الْمُكَذِّبِينَ الضَّآلِّينَ » : مراد سمت چپيها است ( نگا : واقعه‌ / 9 ) .‏

‏‏آيه ‏‏‏‏93
‏‏متن آيه : ‏‏
‏ فَنُزُلٌ مِّنْ حَمِيمٍ ‏

‏ترجمه : ‏‏‏
‏( همين كه محتضر مرد ) با آب جوشان از او پذيرائي مي‌گردد !‏

‏توضيحات : ‏‏‏‏
‏« نُزُلٌ » : ( نگا : واقعه‌ / 56 ) . « حَمِيمٍ » : ( نگا : واقعه‌ / 54 ) .‏

‏‏آيه ‏‏‏‏94
‏‏متن آيه : ‏‏
‏ وَتَصْلِيَةُ جَحِيمٍ ‏

‏ترجمه : ‏‏‏
‏و به آتش دوزخ فروانداختن و جاي دادن در آن است .‏

‏توضيحات : ‏‏‏‏
‏« تَصْلِيَةُ » : فرو انداختن به آتش و جاي دادن در آن .‏

‏‏آيه ‏‏‏‏95
‏‏متن آيه : ‏‏
‏ إِنَّ هَذَا لَهُوَ حَقُّ الْيَقِينِ ‏

‏ترجمه : ‏‏‏
‏قطعاً اين ( چيزهائي كه درباره پيشگامان و سمت راستيها و سمت چپيها گفته شد ) عين واقعيت است .‏

‏توضيحات : ‏‏‏‏
‏« هذا » : آنچه در اين سوره راجع به سه گروه پيشتازان و دست راستيها و دست چپيها آمده است . « حَقُّ الْيَقِينِ » : عين واقعيت . حق و حقيقت . در قرآن عِلْمُ الْيَقِين ( نگا : تكاثر / 5 ) و عَيْنُ الْيَقِين ( نگا : تكاثر / 7 ) و حَقُّ الْيَقِين آمده است . عِلْمُ الْيَقين ، خبر راستيني است كه انسان آن را مي‌شنود و باور مي‌دارد . عَيْنُ الْيَقين ، آن است كه انسان آن را مي‌بيند . حَقُّ الْيَقِين ، آن است كه آن را با حواس ظاهري يا باطني درك مي‌كند . مثلاً اگر شخصي بگويد كه در اين ظرف سربسته ، عسل است و تو هم او را راستگو بداني ، و يا مقداري از عسل بر دور و بر ظرف ريخته شده باشد ، اين علم‌اليقين است . اگر سرپوش ظرف را بردارند و عسل را در داخل آن ببيني ، اين عين‌اليقين است . و اگر مقداري را از آن انگشت بزني و بخوري ، اين حق‌اليقين است كه بالاتر از دوتاي نخستين است ( نگا : المصحف الميسر ) .‏

‏‏آيه ‏‏‏‏96
‏‏متن آيه : ‏‏
‏ فَسَبِّحْ بِاسْمِ رَبِّكَ الْعَظِيمِ ‏

‏ترجمه : ‏‏‏
‏حال كه چنين است ، نام پروردگار بزرگ خود را ورد زبان ساز ( و سپاسگزار نعمتهاي فراوان او باش ، و به ستايش وي بپرداز ) .‏

‏توضيحات : ‏‏‏‏
‏« فَسَبِّحْ بِاسْمِ . . . » : ( نگا : واقعه‌ / 74 ) .

 

موضوعات: موقعیت فعلی: فهرست قرآن / سوره واقعه / تفسیر نور  لینک ثابت
 [ 08:39:00 ب.ظ ]




موقعیت فعلی: فهرست قرآن / سوره الرحمن / تفسیر نور

 

آيه 1
‏متن آيه : ‏‏
‏ الرَّحْمَنُ ‏

‏ترجمه : ‏
‏خداوند مهربان .‏

‏توضيحات : ‏‏
‏« الرَّحْمَانُ » : مبتدا است و ( عَلَّمَ الْقُرْءَانَ ) در آيه بعدي خبر آن است .‏

آيه 2
‏متن آيه : ‏‏
‏ عَلَّمَ الْقُرْآنَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏قرآن را ياد داد .‏

‏توضيحات : ‏‏
‏« عَلَّمَ الْقُرْءَانَ » : ترتيب طبيعي : خلق انسان ، و تعليم بيان ، و تعليم قرآن است . ولي از آنجا كه بزرگترين نعمت خداوند مهربان ، تعليم قرآن به انسان است ، تا انسان بتواند در پرتو قرآن به عبادت بپردازد كه خلقت انسان به خاطر آن است ، تعليم قرآن را قبل از مسأله آفرينش انسان و آموزش بيان ذكر فرموده است .‏

آيه 3
‏متن آيه : ‏‏
‏ خَلَقَ الْإِنسَانَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏انسان را بيافريد .‏

‏توضيحات : ‏‏
‏. . .‏

آيه 4
‏متن آيه : ‏‏
‏ عَلَّمَهُ الْبَيَانَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏به او بيان ( آنچه در دل است ) آموخت .‏

‏توضيحات : ‏‏
‏« الْبَيَانَ » : سخن گفتن از آنچه در دل است ، خواه با زبان ، خواه با قلم ، و خواه با وسائل ديگر .‏

آيه 5
‏متن آيه : ‏‏
‏ الشَّمْسُ وَالْقَمَرُ بِحُسْبَانٍ ‏

‏ترجمه : ‏
‏خورشيد و ماه برابر حساب ( منظمي در چرخش و گردش ) هستند .‏

‏توضيحات : ‏‏
‏« حُسْبَانٍ » : حساب . نظم و نظام . مصدر ثلاثي مجردي است همچون غفران و كفران ( نگا : انعام‌ / 96 ) . « بِحُسْبَانٍ » : جار و مجرور متعلق به ( كَآئِنٌ ) يا ( مُسْتَقَرٌ ) و يا ( يَجْرِيَانِ ) محذوف است كه خبر مبتدا است .‏

آيه 6
‏متن آيه : ‏‏
‏ وَالنَّجْمُ وَالشَّجَرُ يَسْجُدَانِ ‏

‏ترجمه : ‏
‏گياهان و درختان براي خدا سجده مي‌كنند و كرنش مي‌برند .‏

‏توضيحات : ‏‏
‏« النَّجْمُ » : روئيدنيهائي كه داراي ساقه نباشند . مانند : كدو ، خيار . . . ستاره . « الشَّجَرُ » : روئيدنيهائي كه داراي ساقه باشند . مانند : درختان ، غلات . « يَسْجُدَانِ » : منقاد فرمان خدا و تسليم در برابر قوانين آفرينش هستند و همان مسيري را طي مي‌كنند كه خدا براي آنها تعيين فرموده است ( نگا : حج‌ / 1 8 ) .‏

آيه 7
‏متن آيه : ‏‏
‏ وَالسَّمَاء رَفَعَهَا وَوَضَعَ الْمِيزَانَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏آسمان را برافراشت ، و قوانين و ضوابطي را گذاشت .‏

‏توضيحات : ‏‏
‏« وَضَعَ » : گذاشت . ايجاد كرد . « الْمِيزَانَ » : قوانين و ضوابط . قواعد و مقررات ( نگا : شوري‌ / 1 7 ) . مراد ميزان و معيار و قوانيني است كه حاكم بر سراسر عالم هستي است .‏

آيه 8
‏متن آيه : ‏‏
‏ أَلَّا تَطْغَوْا فِي الْمِيزَانِ ‏

‏ترجمه : ‏
‏هدف ( از ايجاد قوانين و ضوابط در عالم هستي ) اين است كه شما هم ( قوانين و ضوابط را در زندگي فردي و اجتماعي خود رعايت كنيد و ) از ( حد و مرز ) قوانين و ضوابط ( مقرره ) تجاوز نكنيد .‏

‏توضيحات : ‏‏
‏« أَلاّ تَطْغَوْا . . . » : تا اين كه شما هم سركشي و تعدي نكنيد . چرا كه اساس جهان بر ضوابط و قوانين حساب شده بسيار دقيقي است ، و شما نيز بخشي از اين عالم عظيم بوده و بايد معيار و ميزان و نظم و نظام در زندگيتان باشد . « الْمِيزَانَ » : مراد موازين و معايير زندگي فردي و اجتماعي است .‏

آيه 9
‏متن آيه : ‏‏
‏ وَأَقِيمُوا الْوَزْنَ بِالْقِسْطِ وَلَا تُخْسِرُوا الْمِيزَانَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏در وزن كردن و بركشيدن ( كالاها و در متر كردن و اندازه‌گيري چيزها ) دادگرانه رفتار كنيد و از ترازو مكاهيد ( و كم و كاست ندهيد و كم‌فروشي نكنيد ) .‏

‏توضيحات : ‏‏
‏« الْمِيزَانَ » : ترازو . در اينجا ميزان و سنجش ، به معني خاص خود مورد نظر است . يعني در معامله چيزي كم و كسر نگذارند . بعضيها ، ميزان را در آيه 7 اسم آلت و به معني وسيله سنجش ، و در آيه 8 به معني مصدري ، يعني وزن كردن ، و در آيه 9 به معني مفعولي ، يعني جنس موزون مي‌دانند ( نگا : قاسمي ، كبير ) .‏

آيه 1 0
‏متن آيه : ‏‏
‏ وَالْأَرْضَ وَضَعَهَا لِلْأَنَامِ ‏

‏ترجمه : ‏
‏خداوند زمين را براي ( زندگي ) انسانها آفريده است .‏

‏توضيحات : ‏‏
‏« أَنَام‌ » : مردمان . خلائق .‏

آيه 1 1
‏متن آيه : ‏‏
‏ فِيهَا فَاكِهَةٌ وَالنَّخْلُ ذَاتُ الْأَكْمَامِ ‏

‏ترجمه : ‏
‏در زمين ميوه‌هاي فراوان ، و از جمله خرما است كه داراي غلاف است .‏

‏توضيحات : ‏‏
‏« أَكْمَام‌ » : جمع كِمّ ، غلاف ( نگا : فصّلت‌ / 47 ) . ذكر نخل به صورت جداگانه ، ذكر خاص بعد از عام بوده و براي نشان دادن اهميتي است كه در خرما موجود است . ميوه درخت نخل در آغاز در غلافي پنهان است ، و سپس غلاف مي‌شكافد و خوشه خرما به طرز جالبي بيرون مي‌ريزد . اين غلاف همچون رحم مادر ، ميوه نخل را در خود پرورش مي‌دهد و از آفات حفظ مي‌كند ، و بعدها غلاف جدا مي‌شود و كنار مي‌رود .‏

آيه 1 2
‏متن آيه : ‏‏
‏ وَالْحَبُّ ذُو الْعَصْفِ وَالرَّيْحَانُ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و ( در زمين ) گياهان خوشبو وجود دارد ، و همچنين دانه‌هائي است كه در ميان پوسته قرار دارند .‏

‏توضيحات : ‏‏
‏« الْعَصْفِ » : قشر و پوسته . مراد كاه است كه علوفه چهارپايان است . « الرَّيْحانُ » : گياهان خوشبو .‏

آيه 1 3
‏متن آيه : ‏‏
‏ فَبِأَيِّ آلَاء رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( اي گروه پريها و انسانها ! ) كداميك از نعمتهاي پروردگارتان را تكذيب و انكار مي‌كنيد .‏

‏توضيحات : ‏‏
‏« ءَالآءِ » : جمع إلْي ، نعمتها ( نگا : نجم‌ / 55 ) . « تُكَذِّبَانِ » : انكار مي‌كنيد و ناديده مي‌گيريد . مخاطب انس و جن ، يعني ثَقَلَيْن است . يعني سراپاي عالم هستي و از جمله وجود خودتان ، نعمتهاي خداداد است ، كداميك از آنها را مي‌توانيد انكار بكنيد ؟ ! اين همه نعمت چرا بايد وسيله شناخت صاحب نعمت نشود ، و حس شكرگزاري را در شما برنينگيزد ؟ ! تكرار اين آيه در 31 مورد ، آهنگ جالبي به سوره داده است . خداوند در مقطعهاي مختلف پس از بيان برخي از نعمتهاي اين جهاني و آن جهاني خود و يادآور شدن گوشه‌اي از سعادت بهشتيان و شقاوت دوزخيان ، با ذكر مجدد آيه ، به انسانها و پريها بيدار باش و هوشيار باش مي‌دهد و ايشان را به ياد آفريدگارشان مي‌اندازد و شوق طاعت و بندگي را در دلشان افزون مي‌كند .‏

آيه 1 4
‏متن آيه : ‏‏
‏ خَلَقَ الْإِنسَانَ مِن صَلْصَالٍ كَالْفَخَّارِ ‏

‏ترجمه : ‏
‏خدا انسان را از گِل خشكيده‌اي همچون سفال آفريده است .‏

‏توضيحات : ‏‏
‏« الإِنسَانَ » : جنس انسان . مراد حضرت آدم است . انسان در آغاز آفرينش خاك بوده ( نگا : حج‌ / 5 ) سپس با آب آميخته شده است و به صورت گِل در آمده است ( نگا : انعام‌ / 2 ) و بعد به صورت گِل بدبو يا لجن تغيير شكل داده ( نگا : حجر / 28 ) سپس حالت چسپندگي پيدا كرده است ( نگا : صافات‌ / 1 1 ) و بعد گِل خشكيده و سفال گونه‌اي شده است كه اين آيه بدان اشاره دارد . اما هر يك از اين مراحل چه اندازه طول كشيده است ، و اين حالتهاي انتقالي تحت چه عواملي به وجود آمده است ، و نفخه ربّاني يا روح چيست و كي به كالبدش دميده شده است ( نگا : حجر / 29 ) از حوزه علم بشري خارج و آن را خدا مي‌داند و بس . « صَلْصَالٍ » : گِل خشكيده‌اي كه با زدن تلنگري به صدا در مي‌آيد ( نگا : حجر / 26 و 27 و 33 ) . « فَخَّارِ » : سفال .‏

آيه 1 5
‏متن آيه : ‏‏
‏ وَخَلَقَ الْجَانَّ مِن مَّارِجٍ مِّن نَّارٍ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و جن را از زبانه شعله‌ور آتش خلق نموده است .‏

‏توضيحات : ‏‏
‏« الْجَآنَّ » : جِنّ . جانّ و جنّ هر دو به يك معني است ( نگا : اسراء / 88 ، ذاريات‌ / 56 ، رحمن‌ / 39 ) . « مَارِجٍ » : شعله لرزان و پيچان آتش . زبانه تنوره كش و لرزان آتش . آفرينش جن از چنين آتش شعله‌ور و زبانه‌كش و پيچان ، چگونه و به چه شكلي بوده ، و چه اندازه طول كشيده است ، و اين گونه موجودات چگونه مي‌زيند و چه سيمائي دارند ، دانش بشري بدان پي نبرده است .‏

آيه 1 6
‏متن آيه : ‏‏
‏ فَبِأَيِّ آلَاء رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( اي گروه پريها و انسانها ! ) كداميك از نعمتهاي پروردگارتان را تكذيب و انكار مي‌نمائيد ؟ !‏

‏توضيحات : ‏‏
‏. . .‏

آيه 1 7
‏متن آيه : ‏‏
‏ رَبُّ الْمَشْرِقَيْنِ وَرَبُّ الْمَغْرِبَيْنِ ‏

‏ترجمه : ‏
‏او پروردگار مشرقها و پروردگار مغربها است .‏

‏توضيحات : ‏‏
‏« رَبُّ » : خبر مبتداي محذوف است : هُوَ رَبُّ . « الْمَشْرِقَيْنِ . . . الْمَغْرِبَيْنِ » : مراد از دو مشرق و دو مغرب ، خاور خورشيد و ماه ، و باختر خورشيد و ماه ، و يا اين كه تنها اشاره به خورشيد است كه با توجه به حداكثر ميل شمالي آفتاب ، و ميل جنوبي آن ، خورشيد دو مشرق و دو مغرب عمده دارد . اما بايد دانست كه خورشيد و ماه ، و بطور كلي خورشيدها و ماههاي متعدد جهان هستي ، هر روز از نقطه‌اي طلوع و در نقطه‌اي غروب مي‌كنند ، و به تعداد روزهاي سال ، مشرق و مغرب دارند ، پس چه بسا مراد از تثنيه مشرق و مغرب ، جمع باشد . چرا كه در سوره‌هاي ديگر قرآن مشارق و مغارب آمده است ( نگا : اعراف‌ / 1 37 ، معارج‌ / 40 ) .‏

آيه 1 8
‏متن آيه : ‏‏
‏ فَبِأَيِّ آلَاء رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ ‏

‏ترجمه : ‏
‏پس كداميك از نعمتهاي پروردگارتان را تكذيب و انكار مي‌كنيد ؟ !‏

‏توضيحات : ‏‏
‏. . .‏

آيه 1 9
‏متن آيه : ‏‏
‏ مَرَجَ الْبَحْرَيْنِ يَلْتَقِيَانِ ‏

‏ترجمه : ‏
‏دو درياي ( مختلف شيرين و شور ، و گرم و سرد ) را در كنار هم روان كرده است و مجاور يكديگر قرار داده است .‏

‏توضيحات : ‏‏
‏« مَرَجَ » : سر داده است . حركت داده است . روان كرده است ( نگا : فرقان‌ / 53 ) . « الْبَحْرَيْنِ » : مراد از دو دريا ، آبهاي شيرين و شور و يا آبهاي گرم و سرد رودهاي عظيمي است كه در سراسر اقيانوسهاي جهان جريان دارند ( نگا : نمونه ) از قبيل گلف استريم ( نگا : فاطر / 1 2 ) . « مَرَجَ الْبَحْرَيْنِ » : دو دريا را به سوي هم سر داده است و در كنار همديگر روان كرده است . دو دريا را در وقت برخورد ، به موج و تكان انداخته تا يكديگر را دفع كنند و برانند و آميزه هم نشوند ( نگا : التفسير القرآني للقرآن ) .‏

آيه 20
‏متن آيه : ‏‏
‏ بَيْنَهُمَا بَرْزَخٌ لَّا يَبْغِيَانِ ‏

‏ترجمه : ‏
‏اما در ميان آن دو حاجز و مانعي است كه نمي‌گذارد يكي با ديگري بياميزد و سركشي كند .‏

‏توضيحات : ‏‏
‏« بَرْزَخٌ » : حاجز . مانع ( نگا : فرقان‌ / 53 ) . « لا يَبْغِيَانِ » : بر يكديگر سركشي نمي‌كنند و چيره نمي‌شوند . مراد اين است كه يكي ديگري را در خود فرو نمي‌برد ، و آميخته نمي‌گردند .‏

آيه 21
‏متن آيه : ‏‏
‏ فَبِأَيِّ آلَاء رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ ‏

‏ترجمه : ‏
‏پس كداميك از نعمتهاي پروردگار خود را تكذيب مي‌كنيد و انكار مي‌نمائيد ؟ !‏

‏توضيحات : ‏‏
‏. . .‏

آيه 22
‏متن آيه : ‏‏
‏ يَخْرُجُ مِنْهُمَا اللُّؤْلُؤُ وَالْمَرْجَانُ ‏

‏ترجمه : ‏
‏از آن دو ، مرواريد و مرجان بيرون مي‌آيد .‏

‏توضيحات : ‏‏
‏« لُؤْلُؤ » : مرواريد . « مَرْجَان‌ » : بُسَّد ، بُسَّدين ، گوهر سرخ رنگي كه از جانوري دريازي به نام مرجان بدست مي‌آيد .‏

آيه 23
‏متن آيه : ‏‏
‏ فَبِأَيِّ آلَاء رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ ‏

‏ترجمه : ‏
‏پس كداميك از نعمتهاي پروردگارتان را تكذيب و انكار مي‌كنيد ؟ !‏

‏توضيحات : ‏‏
‏. . .‏

آيه 24
‏متن آيه : ‏‏
‏ وَلَهُ الْجَوَارِ الْمُنشَآتُ فِي الْبَحْرِ كَالْأَعْلَامِ ‏

‏ترجمه : ‏
‏خدا كشتيهائي ساخته و پرداخته ( آفريدگان خود به نام انسانها ) در درياها دارد كه همسان كوهها هستند .‏

‏توضيحات : ‏‏
‏« الْجَوَارِي‌ » : جمع جَارِيَة ، كشتيها ( نگا : شوري‌ / 32 ، حاقه‌ / 1 1 ) . ياء آخر آن براي تخفيف حذف شده است . « الْمُنشَئَاتُ » : كشتيهائي با بادبانها و شراعهاي برافراشته . ساخته و پرداخته . مراد ساخته و پرداخته دست انسانها است ، و انسانها هم كه مخلوق خدايند ، از خواص خداداد كه در مصالح مختلفي كه در كشتيها بكار مي‌رود استفاده مي‌كنند . « الأعْلامِ » : جمع عَلَم ، كوهها .‏

آيه 25
‏متن آيه : ‏‏
‏ فَبِأَيِّ آلَاء رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ ‏

‏ترجمه : ‏
‏پس كداميك از نعمتهاي پروردگار خود را تكذيب مي‌كنيد و انكار مي‌نمائيد ؟ !‏

‏توضيحات : ‏‏
‏. . .‏

آيه 26
‏متن آيه : ‏‏
‏ كُلُّ مَنْ عَلَيْهَا فَانٍ ‏

‏ترجمه : ‏
‏همه چيزها و همه كساني كه بر روي زمين هستند ، دستخوش فنا مي‌گردند .‏

‏توضيحات : ‏‏
‏« عَلَيْهَا » : روي زمين . مرجع ( ها ) واژه ( الارض ) محذوف است كه از سياق كلام ، مفهوم مي‌گردد ( نگا : نحل‌ / 61 ) . « فَانٍ » : فاني . دستخوش فنا و نابودي . « كُلُّ مَنْ . . . » : ( نگا : قصص‌ / 88 ) .‏

آيه 27
‏متن آيه : ‏‏
‏ وَيَبْقَى وَجْهُ رَبِّكَ ذُو الْجَلَالِ وَالْإِكْرَامِ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و تنها ذات پروردگار با عظمت و ارجمند تو مي‌ماند و بس .‏

‏توضيحات : ‏‏
‏« وَجْهُ » : رخساره . تسميه كل به اسم جزء است و مراد ( ذات ) است .‏

آيه 28
‏متن آيه : ‏‏
‏ فَبِأَيِّ آلَاء رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ ‏

‏ترجمه : ‏
‏پس كداميك از نعمتهاي پروردگارتان را تكذيب مي‌كنيد و انكار مي‌نمائيد ؟ !‏

‏توضيحات : ‏‏
‏. . .‏

آيه 29
‏متن آيه : ‏‏
‏ يَسْأَلُهُ مَن فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ كُلَّ يَوْمٍ هُوَ فِي شَأْنٍ ‏

‏ترجمه : ‏
‏همه چيزها و همه كساني كه در آسمانها و زمينند ( به زبان حال يا قال ، روزي و نياز خود را ) از خدا درخواست مي‌كنند . او پيوسته دست‌اندركار كاري است .‏

‏توضيحات : ‏‏
‏« يَسْأَلُهُ » : از او مي‌طلبند . نيازمند بدو هستند . . « كُلَّ يَوْمٍ » : مراد هر لحظه و هر وقت ، يعني پيوسته و هميشه است ( نگا : آلوسي ، صفوة‌التفاسير ، المصحف الميسر ) . « هُوَ فِي شَأْنٍ » : او به كاري مشغول است . يعني خدا دنيا را آفريده است و آن را به حال خود رها نساخته است . بلكه پيوسته بر آن نظارت دارد و دست‌اندركار آفرينش نو و دگرگوني تازه است و متصرف در شؤون آفريده‌هاي خود است .‏

آيه 30
‏متن آيه : ‏‏
‏ فَبِأَيِّ آلَاء رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ ‏

‏ترجمه : ‏
‏پس كداميك از نعمتهاي پروردگارتان را تكذيب و انكار مي‌كنيد ؟ !‏

‏توضيحات : ‏‏
‏. . .‏

آيه 31
‏متن آيه : ‏‏
‏ سَنَفْرُغُ لَكُمْ أَيُّهَا الثَّقَلَانِ ‏

‏ترجمه : ‏
‏اي پريها و انسانها ! به حساب شما خواهيم پرداخت .‏

‏توضيحات : ‏‏
‏« سَنَفْرُغُ لَكُمْ » : به حساب شما خواهيم رسيد . به شما خواهيم پرداخت . فَرَغَ لِكَذا : عَمِدَ إِلَيْهِ . « الثَّقَلانِ » : انس و جن . مثني ( ثَقَل ) است . هر چيز كه براي آن وزن و قدري هست ، آن را ( ثَقَل ) مي‌نامند . انس و جن را به جهت بلندي مرتبت و منزلت و عظمت مقام نسبت به پديده‌هاي ديگر ، و داشتن اختيار نسبي و مسؤوليت شخصي ، و بالاخره به خاطر سنگيني معنوي خدادادي ، ثَقَلَيْن مي‌نامند .‏

آيه 32
‏متن آيه : ‏‏
‏ فَبِأَيِّ آلَاء رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ ‏

‏ترجمه : ‏
‏پس كداميك از نعمتهاي پروردگار خود را انكار و تكذيب مي‌كنيد ؟ !‏

‏توضيحات : ‏‏
‏. . .‏

آيه 33
‏متن آيه : ‏‏
‏ يَا مَعْشَرَ الْجِنِّ وَالْإِنسِ إِنِ اسْتَطَعْتُمْ أَن تَنفُذُوا مِنْ أَقْطَارِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ فَانفُذُوا لَا تَنفُذُونَ إِلَّا بِسُلْطَانٍ ‏

‏ترجمه : ‏
‏اي گروه پريها و انسانها ! اگر مي‌توانيد از نواحي آسمانها و زمين بگذريد ، بگذريد ، وليكن نمي‌توانيد بگذريد مگر با قدرت عظيم ( مادي و معنوي ) .‏

‏توضيحات : ‏‏
‏« مَعْشَرَ » : گروه . دسته . « أَن تَنفُذُوا » : اين كه عبور كنيد و بگذريد . « أَقْطَارِ » : جمع قُطْر ، نواحي و جوانب . « سُلْطَانٍ » : قدرت مادي و قوت معنوي . اين آيه داراي دو معني عمده است : الف - آيه ناظر به دنيا ، و اشاره به مسافرتهاي فضائي بشر است كه قرآن شرط آن را داشتن سلطه علمي و صنعتي و قدرت مادي دانسته است . ب - آيه ناظر به رستاخيز ، و اشاره به عدم فرار از چنگال عدالت الهي در قيامت است . با توجه به تفسير دوم ، معني آيه چنين است : اي گروه پريها و انسانها ! اگر مي‌توانيد از چنگال عدالت الهي و مجازات اخروي بگريزيد و از گوشه‌ها و كنارهاي آسمانها و زمين بگذريد و فرار كنيد ، تا از دادگاه الهي و عذاب سرمدي اخروي برهيد ، اين كار را بكنيد و از نواحي آسمانها و زمين بالا رويد و بگذريد تا خويشتن را از كيفر و عذاب خدا قائم و پنهان كنيد ، و ليكن قادر به چنين كاري نخواهيد بود مگر با سلطه مادي و معنوي كه چنين چيزي هم برايتان ممكن نيست .‏

آيه 34
‏متن آيه : ‏‏
‏ فَبِأَيِّ آلَاء رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ ‏

‏ترجمه : ‏
‏پس كداميك از نعمتهاي پروردگارتان را تكذيب و انكار مي‌كنيد ؟ !‏

‏توضيحات : ‏‏
‏. . .‏

آيه 35
‏متن آيه : ‏‏
‏ يُرْسَلُ عَلَيْكُمَا شُوَاظٌ مِّن نَّارٍ وَنُحَاسٌ فَلَا تَنتَصِرَانِ ‏

‏ترجمه : ‏
‏آتش بي‌دود و مِس گداخته به سوي شما روانه مي‌گردد و بر سر شما ريخته مي‌شود ، و شما همديگر را نمي‌توانيد ياري بدهيد .‏

‏توضيحات : ‏‏
‏« شُوَاظٌ » : آتش بي‌دود . زبانه و شعله خالص . چه بسا مراد جرقه‌ها و اشعه‌هاي كيهاني و شدت حرارت برخورد با اتمسفر زمين و ديگر چيزها باشد كه به هنگام سفرهاي فضائي بر سر راه سفينه‌ها قرار دارند . « نُحَاسٌ » : دود . شعله آميخته با دود . آتشِ مِس‌گونه . مِس مذاب يا خود مِس كه فلز مشهوري است . چه بسا مراد گدازه‌ها و گازها و اشعه‌هاي مختلف كيهاني باشد . معني ديگر آيه : آتش و دود شما را در برمي‌گيرد و در نتيجه نمي‌توانيد خويشتن را ياري دهيد و از حضور و استقرار در دادگاه قيامت خود را رهائي بخشيد .‏

آيه 36
‏متن آيه : ‏‏
‏ فَبِأَيِّ آلَاء رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ ‏

‏ترجمه : ‏
‏پس كدامين نعمت پروردگارتان را تكذيب و انكار مي‌كنيد ؟ !‏

‏توضيحات : ‏‏
‏. . .‏

آيه 37
‏متن آيه : ‏‏
‏ فَإِذَا انشَقَّتِ السَّمَاء فَكَانَتْ وَرْدَةً كَالدِّهَانِ ‏

‏ترجمه : ‏
‏بدانگاه كه آسمان شكافته شود ، و گلگون گردد همچون روغن گداخته ( حوادث هولناكي رخ مي‌دهد كه به گفتار در نمي‌آيد ) .‏

‏توضيحات : ‏‏
‏« إِذا » : شرطيه است و جواب آن محذوف است و ممكن است در تقدير چنين باشد : فَإِذَا انشَقَّتِ السَّمَآءُ فَكَانَتْ وَرْدَةً كَالدِّهَانِ ، كَانَ مَا كَانَ مِمَّا لا تُطِيقُهُ قُوَّةُ الْبَيَانِ ( نگا : آلوسي ) . « وَرْدَةً » : گُل سرخ . سرخ تيره . گلرنگ و گلگون . « دِهَان‌ » : روغن داغ . چرم سرخ . برخي آن را جمع ( دُهْن ) يعني روغنها گرفته‌اند . وجه شبه اين كه : آسمان در رنگ يا رنگارنگ بودن ، به گُل و روغن مذاب ، و يا اين كه از لحاظ رنگ به گُل ، و از لحاظ گداختگي به روغن داغ تشبيه شده است . يعني آسمان به رنگ سرخ درمي‌آيد و همچون روغن داغ و مذاب روان مي‌گردد .‏

آيه 38
‏متن آيه : ‏‏
‏ فَبِأَيِّ آلَاء رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ ‏

‏ترجمه : ‏
‏پس كدامين نعمت پروردگارتان را تكذيب و انكار مي‌كنيد ؟ !‏

‏توضيحات : ‏‏
‏. . .‏

آيه 39
‏متن آيه : ‏‏
‏ فَيَوْمَئِذٍ لَّا يُسْأَلُ عَن ذَنبِهِ إِنسٌ وَلَا جَانٌّ ‏

‏ترجمه : ‏
‏در آن روز هيچ پري و انساني از گناهش پرسش نمي‌گردد ( چرا كه آن روز زمان تخريب جهان است‌ ؛ نه وقت سؤال و پرسش يزدان ) .‏

‏توضيحات : ‏‏
‏« لا يُسْأَلُ عَن ذَنبِهِ . . . » : يا مراد اين است كه هنوز وقت پرسش فرا نرسيده است ، و يا اين كه پرسش مهربانانه‌اي در ميان نيست تا از طرف بخواهند جبران مافات كند و يا اين كه عذر تقصير بياورد ( نگا : قصص‌ / 78 ) والا از يكايك گناهان پرسيده مي‌شود ( نگا : حجر / 92 ، نحل‌ / 56 ، صافات‌ / 24 ) .‏

آيه 40
‏متن آيه : ‏‏
‏ فَبِأَيِّ آلَاء رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ ‏

‏ترجمه : ‏
‏پس كدامين نعمت پروردگارتان را تكذيب و انكار مي‌كنيد ؟ !‏

‏توضيحات : ‏‏
‏. . .‏

آيه 41
‏متن آيه : ‏‏
‏ يُعْرَفُ الْمُجْرِمُونَ بِسِيمَاهُمْ فَيُؤْخَذُ بِالنَّوَاصِي وَالْأَقْدَامِ ‏

‏ترجمه : ‏
‏گناهكاران با قيافه‌هايشان شناخته مي‌شوند ، و ايشان با سرها و پاها گرفتار مي‌گردند .‏

‏توضيحات : ‏‏
‏« النَّوَاصِي‌ » : جمع نَاصِيَة ، جلو سر . پيشاني . كاكل . « الأقْدَامِ » : جمع قَدَم ، پاها . « يُؤْخَذُ بِالنَّوَاصِي وَ الأقْدَامِ » : سراپا به غل و زنجير كشيده مي‌شوند . فرشتگان سرهاي ايشان را و پاهاي آنان را مي‌گيرند و كشان كشان با خود مي‌برند ، و يا به ميان دوزخشان مي‌اندازند ( نگا : علق‌ / 1 5 ) . « يُؤْخَذُ » : نائب فاعل آن ( بِالنَّوَاصِي وَالأقْدَامِ ) است ، اين است كه به صورت مفرد آمده است .‏

آيه 42
‏متن آيه : ‏‏
‏ فَبِأَيِّ آلَاء رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ ‏

‏ترجمه : ‏
‏پس كداميك از نعمتهاي پروردگارتان را تكذيب و انكار مي‌كنيد ؟ !‏

‏توضيحات : ‏‏
‏. . .‏

آيه 43
‏متن آيه : ‏‏
‏ هَذِهِ جَهَنَّمُ الَّتِي يُكَذِّبُ بِهَا الْمُجْرِمُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏اين همان دوزخي است كه گناهكاران پيوسته آن را دروغ مي‌نامند و تكذيبش مي‌كنند .‏

‏توضيحات : ‏‏
‏« هذِهِ . . . » : مخاطب شخص پيغمبر و به تبع همه مسلمانانند كه در دنيا خدا بديشان مي‌فرمايد : اين همان دوزخي است كه . برخي هم مخاطبان را حاضران در محشر مي‌دانند و معتقدند كه اين سخن در قيامت بديشان گفته مي‌شود . اين همان دوزخي است كه گناهكاران در دنيا پيوسته آن را دروغ مي‌ناميدند و تكذيبش مي‌كردند .‏

آيه 44
‏متن آيه : ‏‏
‏ يَطُوفُونَ بَيْنَهَا وَبَيْنَ حَمِيمٍ آنٍ ‏

‏ترجمه : ‏
‏گناهكاران در ميان آتش دوزخ و آب بسيار گرم و سوزان در رفت و آمد خواهند بود .‏

‏توضيحات : ‏‏
‏« حَمِيمٍ » : آب جوشان و سوزاني كه از آن به دوزخيان مي‌نوشانند ( نگا : محمد / 1 5 ) . « ءَانٍ » : بسيار داغ و گرم . پرحرارت . آب گرمي كه به آخرين درجه حرارت رسيده باشد . از ماده ( اني ) و صفت ( حميم ) است ( نگا : غاشيه‌ / 5 ) .‏

آيه 45
‏متن آيه : ‏‏
‏ فَبِأَيِّ آلَاء رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ ‏

‏ترجمه : ‏
‏پس كداميك از نعمتهاي پروردگارتان را تكذيب و انكار مي‌كنيد ؟ !‏

‏توضيحات : ‏‏
‏. . .‏

آيه 46
‏متن آيه : ‏‏
‏ وَلِمَنْ خَافَ مَقَامَ رَبِّهِ جَنَّتَانِ ‏

‏ترجمه : ‏
‏هر كسي كه از مقام پروردگار خود بترسد ، باغهائي ( در بهشت ) دارد .‏

‏توضيحات : ‏‏
‏« مَقَامَ » : جايگاه . مراد منزلت و مرتبت ، يعني عظمت كبريائي الهي است . اسم مكان است . نظارت و مراقبت الهي بر بندگان . مصدر ميمي است . « جَنَّتَانِ » : دو باغ . به گمانم مراد تثنيه نيست ، بلكه مراد جمع و كثرت است . چرا كه در بيش از پنجاه مورد ( جَنَّات ) به مؤمنان وعده داده شده است ( نگا : بقره‌ / 25 ، آل‌عمران‌ / 1 5 و 1 36 ، نساء / 1 3 و 57 . . . ) . حتي در آيه 56 همين سوره ( فِيهِنَّ ) آمده است و ضمير جمع بكار رفته است .‏

آيه 47
‏متن آيه : ‏‏
‏ فَبِأَيِّ آلَاء رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ ‏

‏ترجمه : ‏
‏پس كداميك از نعمتهاي پروردگار خود را تكذيب و انكار مي‌كنيد ؟ !‏

‏توضيحات : ‏‏
‏. . .‏

آيه 48
‏متن آيه : ‏‏
‏ ذَوَاتَا أَفْنَانٍ ‏

‏ترجمه : ‏
‏باغهائي كه داراي انواع درختان پرميوه ، با شاخه‌هاي ترد و شاداب است .‏

‏توضيحات : ‏‏
‏« ذَوَاتَا » : در اصل ( ذَوَاتَانِ ) تثنيه ذات است و نون آن به هنگام اضافه حذف شده است . در تثنيه ذات ، ذَاتَانِ و ذَوَاتَانِ درست است ( نگا : روح‌المعاني ) . « أَفْنَانٍ » : جمع فَنّ ، انواع و اقسام . يا جمع فَنَن ، شاخه‌هاي ترد و شاداب .‏

آيه 49
‏متن آيه : ‏‏
‏ فَبِأَيِّ آلَاء رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ ‏

‏ترجمه : ‏
‏پس كداميك ار نعمتهاي پروردگار خود را تكذيب و انكار مي‌نمائيد ؟ !‏

‏توضيحات : ‏‏
‏. . .‏

آيه 50
‏متن آيه : ‏‏
‏ فِيهِمَا عَيْنَانِ تَجْرِيَانِ ‏

‏ترجمه : ‏
‏در آنجاها چشمه‌ساراني جاري است .‏

‏توضيحات : ‏‏
‏« عَيْنَانِ » : دو چشمه . مراد چشمه‌ساران فراوان است ( نگا : حجر / 45 ، دخان‌ / 52 ، ذاريات‌ / 1 5 ، مرسلات‌ / 41 ) .‏

آيه 51
‏متن آيه : ‏‏
‏ فَبِأَيِّ آلَاء رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ ‏

‏ترجمه : ‏
‏پس كداميك از نعمتهاي پروردگارتان را تكذيب و انكار مي‌كنيد ؟ !‏

‏توضيحات : ‏‏
‏. . .‏

آيه 52
‏متن آيه : ‏‏
‏ فِيهِمَا مِن كُلِّ فَاكِهَةٍ زَوْجَانِ ‏

‏ترجمه : ‏
‏در آنجاها از هر ميوه‌اي ، انواع و اقسامي موجود است .‏

‏توضيحات : ‏‏
‏« زَوْجَانِ » : دو صنف . دو نوع . مراد انواع و اقسام ميوه‌ها است ( نگا : مؤمنون‌ / 1 9 ، صافات‌ / 42 ، مرسلات‌ / 42 ) .‏

آيه 53
‏متن آيه : ‏‏
‏ فَبِأَيِّ آلَاء رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ ‏

‏ترجمه : ‏
‏پس كداميك از نعمتهاي پروردگارتان را تكذيب و انكار مي‌كنيد ؟ !‏

‏توضيحات : ‏‏
‏. . .‏

آيه 54
‏متن آيه : ‏‏
‏ مُتَّكِئِينَ عَلَى فُرُشٍ بَطَائِنُهَا مِنْ إِسْتَبْرَقٍ وَجَنَى الْجَنَّتَيْنِ دَانٍ ‏

‏ترجمه : ‏
‏بهشتيان بر فرشهائي تكيه مي‌زنند و مي‌لمند كه ( چه رسد به رويه‌هاي آنها ) آسترهاي آنها از ابريشم ضخيم است . و ميوه‌هاي رسيده باغهاي بهشت نزديك و در دسترس است .‏

‏توضيحات : ‏‏
‏« مُتَّكِئِينَ » : تكيه‌زنان . لميدگان . حال است براي ( مَنْ ) در آيه 46 . « فُرُش‌ » : جمع فِراش ، فرشهاي گستردني . « بَطَآئِن‌ » : جمع بِطانَة ، آسترها . « إِسْتَبْرَقٍ » : ابريشم ضخيم . « جَني‌ » : ميوه رسيده . « دَانٍ » : نزديك . در دسترس .‏

آيه 55
‏متن آيه : ‏‏
‏ فَبِأَيِّ آلَاء رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ ‏

‏ترجمه : ‏
‏پس كداميك از نعمتهاي پروردگارتان را تكذيب و انكار مي‌كنيد ؟ !‏

‏توضيحات : ‏‏
‏. . .‏

آيه 56
‏متن آيه : ‏‏
‏ فِيهِنَّ قَاصِرَاتُ الطَّرْفِ لَمْ يَطْمِثْهُنَّ إِنسٌ قَبْلَهُمْ وَلَا جَانٌّ ‏

‏ترجمه : ‏
‏در باغهاي بهشت زناني هستند كه جز به همسران خود عشق نمي‌ورزند و پيش از آنان كسي از انسانها و پريها با ايشان نزديكي و مقاربت نكرده است .‏

‏توضيحات : ‏‏
‏« فِيهِنَّ » : در آن باغها . « قَاصِرَاتُ الطَّرْفِ » : ( نگا : صافات‌ / 48 ، ص‌ / 52 ) . « لَمْ يَطْمِثْهُنَّ » : با ايشان مقاربت و نزديكي نكرده است .‏

آيه 57
‏متن آيه : ‏‏
‏ فَبِأَيِّ آلَاء رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ ‏

‏ترجمه : ‏
‏پس كداميك از نعمتهاي پروردگار خود را تكذيب و انكار مي‌كنيد ؟ !‏

‏توضيحات : ‏‏
‏. . .‏

آيه 58
‏متن آيه : ‏‏
‏ كَأَنَّهُنَّ الْيَاقُوتُ وَالْمَرْجَانُ ‏

‏ترجمه : ‏
‏انگار كه آن حوريان ، ياقوت و مرجانند .‏

‏توضيحات : ‏‏
‏« الْيَاقُوتُ وَالْمَرْجَانُ » : ياقوت سنگي است معدني و معمولاً سرخ رنگ است . مرجان گاه به رنگ سفيد است و گاه قرمز و يا رنگهاي ديگر . در اينجا ظاهراً نوع سفيد منظور است .‏

آيه 59
‏متن آيه : ‏‏
‏ فَبِأَيِّ آلَاء رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ ‏

‏ترجمه : ‏
‏پس كداميك از نعمتهاي پروردگارتان را تكذيب و انكار مي‌كنيد ؟ !‏

‏توضيحات : ‏‏
‏. . .‏

آيه 60
‏متن آيه : ‏‏
‏ هَلْ جَزَاء الْإِحْسَانِ إِلَّا الْإِحْسَانُ ‏

‏ترجمه : ‏
‏آيا پاداش نيكي كردن جز نيكي ديدن خواهد بود ؟‏

‏توضيحات : ‏‏
‏« هَلْ جَزَآءُ . . . » : استفهام انكاري است ، و اين آيه در حقيقت دليلي براي آيات پيشين است كه در آنها از نعمتهاي ششگانه بهشتيان سخن رفته است .‏

آيه 61
‏متن آيه : ‏‏
‏ فَبِأَيِّ آلَاء رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ ‏

‏ترجمه : ‏
‏پس كداميك از نعمتهاي پروردگارتان را تكذيب و انكار مي‌كنيد ؟ !‏

‏توضيحات : ‏‏
‏. . .‏

آيه 62
‏متن آيه : ‏‏
‏ وَمِن دُونِهِمَا جَنَّتَانِ ‏

‏ترجمه : ‏
‏جداي از باغهاي پيشين ، باغهاي ديگري وجود دارد .‏

‏توضيحات : ‏‏
‏« مِن دُونِهِمَا » : علاوه از دو باغ قبلي . « جَنَّتَانِ » : دو باغ . مراد باغها و باغها است .‏

آيه 63
‏متن آيه : ‏‏
‏ فَبِأَيِّ آلَاء رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ ‏

‏ترجمه : ‏
‏پس كداميك از نعمتهاي پروردگارتان را تكذيب و انكار مي‌كنيد ؟ !‏

‏توضيحات : ‏‏
‏. . .‏

آيه 64
‏متن آيه : ‏‏
‏ مُدْهَامَّتَانِ ‏

‏ترجمه : ‏
‏هر دو كاملاً سرسبز و خرم هستند ( و از شدت سبزي و شادابي به سياهي مي‌زنند ) .‏

‏توضيحات : ‏‏
‏« مُدْهَآمَّتَانِ » : صفت ( جَنَّتَانِ ) : يا خبر مبتداي محذوف بوده و از مصدر ( ادهيمام ) و از ريشه ( دهم ) است . بسيار سبز . سبز پررنگي كه مايل به سياهي باشد .‏

آيه 65
‏متن آيه : ‏‏
‏ فَبِأَيِّ آلَاء رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ ‏

‏ترجمه : ‏
‏پس كداميك از نعمتهاي پروردگار خود را انكار و تكذيب مي‌كنيد ؟ !‏

‏توضيحات : ‏‏
‏. . .‏

آيه 66
‏متن آيه : ‏‏
‏ فِيهِمَا عَيْنَانِ نَضَّاخَتَانِ ‏

‏ترجمه : ‏
‏در آن باغها چشمه‌هائي است كه قلقل كنان از زمين مي‌جوشند .‏

‏توضيحات : ‏‏
‏« نَضَّاخَتَانِ » : فوران‌كنان . قلقل‌كنان . از ماده ( نَضْخ ) به معني فوران آب و جوشش آن از زمين است .‏

آيه 67
‏متن آيه : ‏‏
‏ فَبِأَيِّ آلَاء رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ ‏

‏ترجمه : ‏
‏پس كدامين نعمت از نعمتهاي پروردگارتان را انكار و تكذيب مي‌كنيد ؟ !‏

‏توضيحات : ‏‏
‏. . .‏

آيه 68
‏متن آيه : ‏‏
‏ فِيهِمَا فَاكِهَةٌ وَنَخْلٌ وَرُمَّانٌ ‏

‏ترجمه : ‏
‏در آن باغها انواع ميوه‌ها و از جمله خرما و انار است .‏

‏توضيحات : ‏‏
‏« نَخْلٌ » : درخت خرما . ذكر درخت خرما بجاي ميوه خرما چه بسا از اين نظر باشد كه درخت خرما علاوه بر ميوه‌اش از جهات مختلف مورد استفاده است . « نَخْلٌ وَ رُمَّانٌ » : انتخاب خرما و انار از ميان ميوه‌هاي بهشتي به خاطر تنوع اين دو و سودهاي سرشاري است كه در آنها موجود است ( نگا : المنتخب . نمونه ) . ذكر خاص بعد از عام است .‏

آيه 69
‏متن آيه : ‏‏
‏ فَبِأَيِّ آلَاء رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ ‏

‏ترجمه : ‏
‏پس كداميك از نعمتهاي پروردگارتان را تكذيب و انكار مي‌نمائيد ؟ !‏

‏توضيحات : ‏‏
‏. . .‏

آيه 70
‏متن آيه : ‏‏
‏ فِيهِنَّ خَيْرَاتٌ حِسَانٌ ‏

‏ترجمه : ‏
‏در ميان باغهاي بهشت ، زنان خوب و زيبا هستند .‏

‏توضيحات : ‏‏
‏« خَيْرَاتٌ » : جمع خَيْرَة ، خوب و نيك سيرت . « حِسَان‌ » : جمع حَسَنَة ، زيبا و قشنگ . يعني زنان بهشتي حُسن سيرت و حُسن صورت دارند .‏

آيه 71
‏متن آيه : ‏‏
‏ فَبِأَيِّ آلَاء رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ ‏

‏ترجمه : ‏
‏پس كداميك از نعمتهاي پروردگار خود را انكار و تكذيب مي‌نمائيد ؟ !‏

‏توضيحات : ‏‏
‏. . .‏

آيه 72
‏متن آيه : ‏‏
‏ حُورٌ مَّقْصُورَاتٌ فِي الْخِيَامِ ‏

‏ترجمه : ‏
‏سياه چشماني كه هرگز از خيمه‌ها بيرون ( نمي‌شوند و اينجا و آنجا بدنبال كارهاي ناپسند ) نمي‌روند .‏

‏توضيحات : ‏‏
‏« حُورٌ » : جمع حَوْراء ، زنان سياه چشم ، « مَقْصُورَاتٌ » : جمع مَقصورة ، محدود . مخدَّره و محجَّبه . زناني كه از خانه‌هاي خود بيرون نمي‌روند و اينجا و آنجا نمي‌پلكند و چشم به نامحرمان نمي‌دوزند . كاخ نشينان ( نگا : روح‌البيان ، روح‌المعاني ) . « الْخِيَامِ » : جمع خَيْمَة ، خيمه‌ها ، بارگاهها ( نگا : عنكبوت‌ / 58 ، زمر / 20 ) .‏

آيه 73
‏متن آيه : ‏‏
‏ فَبِأَيِّ آلَاء رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ ‏

‏ترجمه : ‏
‏پس كداميك از نعمتهاي پروردگار خود را تكذيب و انكار مي‌كنيد ؟ !‏

‏توضيحات : ‏‏
‏. . .‏

آيه 74
‏متن آيه : ‏‏
‏ لَمْ يَطْمِثْهُنَّ إِنسٌ قَبْلَهُمْ وَلَا جَانٌّ ‏

‏ترجمه : ‏
‏پيش از آنان ، كسي از انسانها و پريها با ايشان نزديكي و مقاربت نكرده است .‏

‏توضيحات : ‏‏
‏« لَمْ يَطْمِثْهُنَّ » : ( نگا : رحمن‌ / 56 ) .‏

آيه 75
‏متن آيه : ‏‏
‏ فَبِأَيِّ آلَاء رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ ‏

‏ترجمه : ‏
‏پس كدامين نعمت از نعمتهاي پروردگارتان را تكذيب و انكار مي‌كنيد ؟ !‏

‏توضيحات : ‏‏
‏. . .‏

آيه 76
‏متن آيه : ‏‏
‏ مُتَّكِئِينَ عَلَى رَفْرَفٍ خُضْرٍ وَعَبْقَرِيٍّ حِسَانٍ ‏

‏ترجمه : ‏
‏بهشتيان بر بالشهاي نگارين گرانبهاي سبز رنگ تكيه مي‌زنند ، و بر فرشهاي منقش بي‌نظير بسيار زيبا مي‌لمند .‏

‏توضيحات : ‏‏
‏« رَفْرَفٍ » : اسم جنس جمعي است و مفرد آن رَفْرَفَة است ، بالشها ، پشتيها ، شادروانها . « خُضْرٍ » : جمع أَخْضَر و خَضْراء ، سبز رنگ « عَبْقَرِيٍّ » : هر چيز نادر و بي‌نظير . هر چيزي كه از خوبي آن ، انسان شگفت زده شود . در اينجا مراد فرشهاي گرانبها و منقش ، و گستردنيهاي رنگارنگ بي‌نظير و بي‌مانند است . مفرد و مثني و جمع و مذكر و مؤنث در آن يكسان است . « حِسَانٍ » : ( نگا : رحمن‌ / 70 ) .‏

آيه 77
‏متن آيه : ‏‏
‏ فَبِأَيِّ آلَاء رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ ‏

‏ترجمه : ‏
‏پس كداميك از نعمتهاي پروردگار خود را تكذيب و انكار مي‌كنيد ؟ !‏

‏توضيحات : ‏‏
‏. . .‏

آيه 78
‏متن آيه : ‏‏
‏ تَبَارَكَ اسْمُ رَبِّكَ ذِي الْجَلَالِ وَالْإِكْرَامِ ‏

‏ترجمه : ‏
‏نام پروردگار بزرگوار و گرامي تو ، چه مبارك نامي است !‏

‏توضيحات : ‏‏
‏« تَبَارَكَ » : ( نگا : اعراف‌ / 54 ، مؤمنون‌ / 1 4 ، فرقان‌ / 1 و 1 0 و 61 ) .‏

 

موضوعات: موقعیت فعلی: فهرست قرآن / سوره الرحمن / تفسیر نور  لینک ثابت
 [ 08:38:00 ب.ظ ]




موقعیت فعلی: فهرست قرآن / سوره قمر / تفسیر نور

 

آيه 1
‏ متن آيه : ‏
‏ اقْتَرَبَتِ السَّاعَةُ وَانشَقَّ الْقَمَرُ ‏

‏ترجمه : ‏
‏قيامت هر چه زودتر فرا مي‌رسد ، و ( در آن ) ماه به دو نيم مي‌گردد .‏

‏توضيحات : ‏‏
‏« إِقْتَرَبَ » : نزديك گشته است . ذكر فعل به صورت ماضي ، براي تحقق وقوع است ( نگا : نجم‌ / 57 ، انبياء / 1 و 97 ) . « إِنشَقَّ » : دو نيم شد . مراد وقوع آن در آينده به هنگام فرا رسيدن قيامت است ( نگا : حاقه‌ / 16 ، رحمن‌ / 37 ، انشقاق / 1 ) . اكثر فعلهائي كه براي رستاخيز و حساب و كتاب اخروي بكار رفته است ، به شكل ماضي است ( نگا : نحل‌ / 1 ، زمر / 68 و 69 و 70 ، تكوير / 1 - 14 ) . « إِنشَقَّ الْقَمَرُ » : ماه به دو نيم مي‌گردد . ماه به دو نيم گشته است . معني اخير مبني بر روايات متعددي است كه مي‌گويند پنج سال قبل از هجرت نبوي ، اهل مكه از پيغمبر درخواست كردند كه ماه را بعنوان معجزه براي ايشان دو نيم سازد و پيغمبر نيز با اشاره انگشت چنين كرد . بسياري از مفسرين اين امر را پذيرفته و بسياري هم آن را نقد نموده و حادثه را مربوط به آينده مي‌دانند ( نگا : التفسير القرآني للقرآن ، المراغي ، المنتخب ، المصحف الميسر ) .‏

آيه 2
‏ متن آيه : ‏
‏ وَإِن يَرَوْا آيَةً يُعْرِضُوا وَيَقُولُوا سِحْرٌ مُّسْتَمِرٌّ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و اگر مشركان معجزه بزرگي را ببينند از آن روي‌گردان مي‌گردند ( و بدان ايمان نمي‌آورند ) و مي‌گويند : جادوي گذرا و ناپايداري است .‏

‏توضيحات : ‏‏
‏« إِن يَرَوْا » : اگر ببينند . اگر بشنوند و بفهمند ( نگا : المصحف الميسر ) . « ءَايَةً » : دليل و برهاني دالّ بر وحدانيت خدا و صدق پيغمبرش ( نگا : اعراف‌ / 146 ) . آيه قرآني . چرا كه مشركان آيات قرآني را سحر و جادو مي‌ناميدند ( نگا : سبأ / 43 ، زخرف‌ / 30 ، مدثر / 24 ) . معجزه بزرگ كه مراد شق‌القمر است . « مُسْتَمِرٌّ » : هميشگي و پياپي . گذرا و ناپايدار .‏

آيه 3
‏ متن آيه : ‏
‏ وَكَذَّبُوا وَاتَّبَعُوا أَهْوَاءهُمْ وَكُلُّ أَمْرٍ مُّسْتَقِرٌّ ‏

‏ترجمه : ‏
‏آنان تكذيب مي‌كنند و بدنبال هواهاي خويش مي‌روند . هر كاري هم ثابت و ماندگار مي‌ماند ( و هيچ چيز در جهان از ميان نمي‌رود ، و انسان جزا و سزاي كردار بد و نيك خود را مي‌بيند ) .‏

‏توضيحات : ‏‏
‏« مُسْتَقِرٌّ » : ماندني و ثابت . اين تعبير شايد به اين حقيقت اشاره دارد كه هيچ چيز در اين عالم از ميان نمي‌رود . لذا هر كار نيك و بدي ثابت و باقي مي‌ماند و انسان مكافات عمل خويش را مي‌بيند . هر كاري به غايتي و نهايتي مي‌رسد كه در آنجا آرام و قرار مي‌گيرد ، و خوبي يا بدي آن آشكار مي‌گردد . نظيرآيات 1 و 2 و 3 اين سوره را در آيات 1 و 2 و 3 سوره انبياء بخوانيد .‏

آيه 4
‏ متن آيه : ‏
‏ وَلَقَدْ جَاءهُم مِّنَ الْأَنبَاء مَا فِيهِ مُزْدَجَرٌ ‏

‏ترجمه : ‏
‏اخباري كه بتوانند موجب بيزاري ( و دوري ايشان از گناهها و بديها ) شود به اندازه كافي براي آنان آمده است .‏

‏توضيحات : ‏‏
‏« الأنبَآءِ » : جمع نبأ ، اخبار . مراد خبرهاي طوائف و ملل پيشين است كه به عذابهاي گوناگون دچار آمده‌اند و با بلاهاي بزرگي ريشه‌كن گشته‌اند ، و نيز مراد وجود حقائق كوني و رهنمودهاي پيغمبران و سخنان ايشان درباره مكافات و مجازات دنيا و آخرت است . « مُزْدَجَرٌ » : انزجار و ابتعاد از شرّ . دوري گزيدن و بيزاري جستن از گناهان و بديها . مصدر ميمي باب افتعال زجر است .‏

آيه 5
‏ متن آيه : ‏
‏ حِكْمَةٌ بَالِغَةٌ فَمَا تُغْنِ النُّذُرُ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( اين آيات ) عبرتهاي بسنده و اندرزهاي رسائي هستند ( كه مي‌توانند در روح و جان شنوندگان و بينندگاني كه آماده پذيرش حق و حقيقت باشند ، اثر بگذارند ) امّا بر حذر داشتنها و بيم دادنها ( ي قرآني براي افراد لجوج بيفايده است و به حال آنان ) سودي ندارد .‏

‏توضيحات : ‏‏
‏« حِكْمَةٌ » : سخنان پندآميز . اندرزهاي سودمند . خبر مبتداي محذوف است و تقدير چنين است : هذِهِ الأشْيَآءُ الَّتي جَآءَ بِهَا الْقُرءَانُ حِكْمَةٌ . « بَالِغَةٌ » : رسا . بسنده براي خردمندان . « النُّذُرُ » : ( نگا : يونس‌ / 101 ، قمر / 16 و 18 و 21 و 23 و 30 و 33 و 36 و 37 و 41 ) . يا اين كه جمع نَذير به معني مُنذِر ، يعني پيغمبران الهي ( نگا : احقاف‌ / 21 ، نجم‌ / 56 ) . معني دوم در چندان مناسب نيست .‏

آيه 6
‏ متن آيه : ‏
‏ فَتَوَلَّ عَنْهُمْ يَوْمَ يَدْعُ الدَّاعِ إِلَى شَيْءٍ نُّكُرٍ ‏

‏ترجمه : ‏
‏بنابراين از ايشان روي بگردان . آن روزي ( را خاطر نشان ساز ) كه فرا خواننده ( الهي براي گرد آمدن مردمان در محل حساب و كتاب قيامت ايشان را ) به سوي چيز ناخوش‌آيندي فرا مي‌خواند .‏

‏توضيحات : ‏‏
‏« تَوَلَّ عَنْهُمْ » : از آنان روي بگردان . بديشان اعتناء مكن . به ترك ايشان بگوي . « يَوْمَ » : مفعول به فعل محذوفي است ، و يا ظرف فعل ( يَخْرُجُونَ ) در آيه بعدي است . « يَدْعُو » : فرا مي‌خواند . واو آن در رسم‌الخط قرآني ، براي تخفيف حذف شده است . « الدَّاعي‌ » : فرا خواننده . مراد اسرافيل است بدانگاه كه براي بار دوم در صور مي‌دمد و همگان را به سوي محكمه دادگاه قيامت فرا مي‌خواند . ياء آن در رسم‌الخط قرآني ، براي تخفيف حذف شده است . « نُكُرٍ » : ناخوش‌آيند . ناپسند . مراد كار سخت و نامأنوس است كه هول و هراس و دهشت و وحشت قيامت است .‏

آيه 7
‏ متن آيه : ‏
‏ خُشَّعاً أَبْصَارُهُمْ يَخْرُجُونَ مِنَ الْأَجْدَاثِ كَأَنَّهُمْ جَرَادٌ مُّنتَشِرٌ ‏

‏ترجمه : ‏
‏با چشماني فروهشته و به زير انداخته ( از شرمساري و خواري ) از گورها بيرون مي‌آيند ( و به هر سو مي‌روند و مي‌دوند ) انگار آنان ملخهاي پراكنده‌اند ( كه در دسته‌ها و گروههاي نامنظم و بي‌هدف ، راهي اينجا و آنجا مي‌شوند ) .‏

‏توضيحات : ‏‏
‏« خُشَّعاً » : جمع خاشِع ، ذليل و خوار . فرو افتاده و به زير انداخته شده . حال ضمير ( و ) در فعل ( يَخْرُجُونَ ) است . « أَبْصَارُ » : فاعل ( خُشَّعاً ) است ( نگا : قلم‌ / 43 ) . « الأجْدَاثِ » : جمع جَدَث ، قبرها . گورها . « جَرَادٌ » : ملخ . « مُنتَشِرٌ » : پخش و پراكنده .‏

آيه 8
‏ متن آيه : ‏
‏ مُّهْطِعِينَ إِلَى الدَّاعِ يَقُولُ الْكَافِرُونَ هَذَا يَوْمٌ عَسِرٌ ‏

‏ترجمه : ‏
‏شتابان به سوي فرا خواننده ( الهي ، اسرافيل ) مي‌روند ( و بدو مي‌نگرند و چشم از او بر نمي‌دارند ) . كافران مي‌گويند : امروز روز بسيار سخت و هراس‌انگيزي است .‏

‏توضيحات : ‏‏
‏« مُهْطِعِينَ » : جمع مُهْطِع ، شتابان و دوان . يعني باشتاب به سوي اسرافيل مي‌روند و در دادگاه الهي براي حساب و كتاب حاضر مي‌شوند . يا اين كه به معني گردن كشنده و خيره نگاه كننده بوده ، بدين معني كه انسانها چون صداي وحشتناك و شيپور جمع شدن را مي‌شنوند ، فوراً گردن بلند مي‌كنند و به سوي اسرافيل خيره خيره مي‌نگرند و مي‌دوند ( نگا : ابراهيم‌ / 43 ) . « عَسِرٌ » : سخت و دشوار . پر خوف و هراس ( نگا : فرقان‌ / 26 ، مدثر / 9 ) . « الدَّاعي‌ » : ( نگا : قمر / 6 ) .‏

آيه 9
‏ متن آيه : ‏
‏ كَذَّبَتْ قَبْلَهُمْ قَوْمُ نُوحٍ فَكَذَّبُوا عَبْدَنَا وَقَالُوا مَجْنُونٌ وَازْدُجِرَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏پيش از ايشان ، قوم نوح ، بنده ما ( نوح ) را تكذيب كردند ( و دروغگويش ناميدند ) و گفتند : ديوانه‌اي است و ( از ميان خردمندان ) رانده شده است .‏

‏توضيحات : ‏‏
‏« أُزْدُجِرَ » : رانده شده است . يعني به عقيده سست كفار ، نوح ( ع ) چون ديوانه است ، عقلاء او را از ميان خود رانده‌اند ( نگا : التفسير القرآني للقرآن ) يا جنيان و پريان بدو آسيب رسانده‌اند و از جامعه انسانيش رانده‌اند ( نگا : روح‌البيان ) . يا اين كه : ( وَازْدُجِرَ ) جمله مستأنفه‌اي بوده و معني چنين است : كافران نوح را از تبليغ رسالت منع كردند و بازش داشتند و او هم چاره‌اي نداشت جز اين كه بجاي تبليغ به نجاري پردازد ( نگا : هود / 36 و 37 و 38 ) . اغلب تفاسير بر عقيده دوم هستند .‏

آيه 10
‏ متن آيه : ‏
‏ فَدَعَا رَبَّهُ أَنِّي مَغْلُوبٌ فَانتَصِرْ ‏

‏ترجمه : ‏
‏تا آنجا كه نوح پروردگار خود را بفرياد خواند ( و عرضه داشت : ) پروردگارا ! من شكست خورده‌ام پس مرا ياري و كمك فرما ( و انتقام مرا از ايشان بگير ) .‏

‏توضيحات : ‏‏
‏« أَنِّي مَغْلُوبٌ . . . » : اصل آن ( بِأَنِّي مَغْلُوبٌ . . . ) است و منصوب به نزع خافض است .‏

آيه 11
‏ متن آيه : ‏
‏ فَفَتَحْنَا أَبْوَابَ السَّمَاء بِمَاء مُّنْهَمِرٍ ‏

‏ترجمه : ‏
‏پس درهاي آسمان را با آب تند ريزان و فراواني از هم گشوديم . ( بگونه‌اي كه گوئي درهاي آسمان همه باز شده و هر چه آب است فرو مي‌بارد ) .‏

‏توضيحات : ‏‏
‏« بِمَآءٍ » : حرف ( ب ) براي استعانت يا ملابست است . يعني با ابزاري كه آب نام داشت و يا به همراه آب . « مُنْهَمِرٍ » : تند بارنده . سخت ريزان . زياد و فراوان .‏

آيه 12
‏ متن آيه : ‏
‏ وَفَجَّرْنَا الْأَرْضَ عُيُوناً فَالْتَقَى الْمَاء عَلَى أَمْرٍ قَدْ قُدِرَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و از زمين چشمه‌ساران زيادي برجوشانديم ( بگونه‌اي كه گوئي تمام زمين يكپارچه به چشمه تبديل شده است ) و آبها در هم آميختند ، براي اجراي فرماني كه ( از جانب خدا صادر و ) مقدر شده بود .‏

‏توضيحات : ‏‏
‏« عُيُوناً » : جمع عَين ، چشمه‌ها . تمييز است . « إِلْتَقي‌ » : بهم رسيد . در هم آميخت . مراد مخلوط شدن آبهاي آسمان ، و زمين و نواحي مختلف آن است . « الْمَآءُ » : جنس آب مراد است . « عَلي أَمْرٍ . . . » : واژه ( عَلي ) به معني لام تعليل است ، يعني بخاطر ( نگا : المصحف الميسر ) . مراد از ( أَمْرٍ ) غرق كردن قوم طاغي و ياغي نوح است . « قُدِرَ » : اندازه‌گيري شده بود . معين و مقدر گشته بود .‏

آيه 13
‏ متن آيه : ‏
‏ وَحَمَلْنَاهُ عَلَى ذَاتِ أَلْوَاحٍ وَدُسُرٍ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و نوح را بر كشتي ساخته شده از تخته‌ها و ميخها ، سوار كرديم .‏

‏توضيحات : ‏‏
‏« ذَاتِ » : داراي . « أَلْوَاحٍ » : جمع لَوْح ، تخته‌ها . « دُسُرٍ » : جمع دِسار ، ميخها .‏

آيه 14
‏ متن آيه : ‏
‏ تَجْرِي بِأَعْيُنِنَا جَزَاء لِّمَن كَانَ كُفِرَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏اين كشتي تحت مراقبت و مواظبت ما حركت مي‌كرد ، براي پاداش دادن به كسي كه بدو ايمان آورده نشده بود و تصديق نگشته بود ( و نعمت وجود او كفران شده بود ) .‏

‏توضيحات : ‏‏
‏« بِأَعْيُنِنَا » : ( نگا : هود / 37 ، مؤمنون‌ / 27 ، طور / 48 ) . « جَزَآءً » : براي پاداش به . مفعول له است . « مَنْ » : مراد نوح ( ع ) است . « كَانَ كُفِرَ » : نسبت بدو كفر ورزيده شده بود . بدو ايمان آورده نشده بود . تصديق نگشته بود . نعمت وجودش ناسپاس مانده بود و كفران شده بود .‏

آيه 15
‏ متن آيه : ‏
‏ وَلَقَد تَّرَكْنَاهَا آيَةً فَهَلْ مِن مُّدَّكِرٍ ‏

‏ترجمه : ‏
‏ما اين داستان را ( كه بيانگر غرق شدن كافران و نجات مؤمنان است ) به عنوان درس عبرتي ( در ميان ملتها ) باقي گذارديم . آيا هيچ پند گيرنده‌اي هست‌ ؟‏

‏توضيحات : ‏‏
‏« تَرَكْنَاهَا » : برجايش گذاشتيم . آن را باقي گذارديم . مرجع ضمير ( ها ) قصه طوفان نوح است . برخي مرجع آن را ( سَفينَة ) دانسته و معتقدند كه در كوههاي آرارات تا صدر اسلام و بلكه تا به امروز ، تخته پاره‌هائي از اين كشتي مانده است . « ءَايَةً » : عبرت . پند . حال يا مفعول دوم است . « مُدَّكِرٍ » : پند گيرنده . عبرت گيرنده . اسم فاعل باب افتعال ( ذكر ) است ( نگا : يوسف‌ / 45 ) .‏

آيه 16
‏ متن آيه : ‏
‏ فَكَيْفَ كَانَ عَذَابِي وَنُذُرِ ‏

‏ترجمه : ‏
‏آيا عذاب و عقاب من ، و بيم دادنها و برحذر داشتنهاي من چگونه بوده است‌ ؟ ! ( آيا واقعيت داشته است ، و يا افسانه بوده است‌ ؟ ) .‏

‏توضيحات : ‏‏
‏« فَكَيْفَ كَانَ . . . » : آيه براي تهديد كافراني است كه راه كفار زمان نوح را مي‌سپردند . استفهام براي دريافت اقرار از مخاطبان است . « نُذُرِي‌ » : ( نگا : قمر / 5 ) . ضمير متكلم ( ي ) براي تخفيف حذف شده است .‏

آيه 17
‏ متن آيه : ‏
‏ وَلَقَدْ يَسَّرْنَا الْقُرْآنَ لِلذِّكْرِ فَهَلْ مِن مُّدَّكِرٍ ‏

‏ترجمه : ‏
‏ما قرآن را آسان ساخته‌ايم ، آيا پند پذيرنده و عبرت گيرنده‌اي هست‌ ؟‏

‏توضيحات : ‏‏
‏« يَسَّرْنا » : ساده نموده‌ايم . آسان ساخته‌ايم . يعني قرآن لغز و چيستان نبوده و پيچيدگي ندارد و به سادگي قابل آموزش است و تأثير عميق و شگفت‌انگيزي نيز در دلهاي آماده دارد . « الذِّكْرِ » : ياد كردن . پند دادن و پند گرفتن .‏

آيه 18
‏ متن آيه : ‏
‏ كَذَّبَتْ عَادٌ فَكَيْفَ كَانَ عَذَابِي وَنُذُرِ ‏

‏ترجمه : ‏
‏قوم عاد ( هم پيغمبر خود ، هود را ) تكذيب كردند . آيا عذاب و عقاب من ، و بيم دادنها و برحذر داشتنهاي من به چه منوالي بوده است‌ ؟ !‏

‏توضيحات : ‏‏
‏« عَادٌ » : ( نگا : هود / 50 ) . « نُذُرِي‌ » : ( نگا : قمر / 16 ) .‏

آيه 19
‏ متن آيه : ‏
‏ إِنَّا أَرْسَلْنَا عَلَيْهِمْ رِيحاً صَرْصَراً فِي يَوْمِ نَحْسٍ مُّسْتَمِرٍّ ‏

‏ترجمه : ‏
‏ما تندباد وحشتناك و سردي را در يك روز شومي كه ( هفت شب و هشت روز ) ادامه داشت ، بر آنان وزان و روان كرديم .‏

‏توضيحات : ‏‏
‏« صَرْصَراً » : تند و سرد . پر سر و صدا و شديد . ( نگا : فصّلت‌ / 16 ) . « يَوْمٍ » : مراد آغاز وزيدن طوفانِ بلا و شروع آن است . والاّ هفت شب و هشت روز طوفان باد دوام داشته است ( نگا : حاقه‌ / 7 ) . يا اين كه مراد از ( يَوْمٍ ) مطلق زمان است ( نگا : آلوسي ) .‏

آيه 20
‏ متن آيه : ‏
‏ تَنزِعُ النَّاسَ كَأَنَّهُمْ أَعْجَازُ نَخْلٍ مُّنقَعِرٍ ‏

‏ترجمه : ‏
‏بادي كه مردمان را از زمين برمي‌داشت ، بگونه‌اي كه گوئي تنه‌هاي درختان خرمائي هستند كه از جا كنده شده باشند .‏

‏توضيحات : ‏‏
‏« تَنزِعُ » : برمي‌داشت . از جا بر مي‌كند . « أَعْجَازُ » : جمع عَجُز ، تنه‌ها . « مُنْقَعِرٍ » : از ريشه كنده شده . قلع شده . « كَأَنَّهُمْ أَعْجازُ نَخْلٍ . . . » : مردمان آن روزي به سبب قد بلندي كه داشته‌اند ، به تنه درختان خرما تشبيه شده‌اند .‏

آيه 21
‏ متن آيه : ‏
‏ فَكَيْفَ كَانَ عَذَابِي وَنُذُرِ ‏

‏ترجمه : ‏
‏آيا عذاب و عقاب من ، و بيم دادنها و برحذر داشتنهاي من ( درباره مخالفان ) چگونه و به چه منوالي بوده است‌ ؟ !‏

‏توضيحات : ‏‏
‏. . .‏

آيه 22
‏ متن آيه : ‏
‏ وَلَقَدْ يَسَّرْنَا الْقُرْآنَ لِلذِّكْرِ فَهَلْ مِن مُّدَّكِرٍ ‏

‏ترجمه : ‏
‏ما قرآن را ساده و آسان ساخته‌ايم ، آيا پندپذير و عبرت‌گيري هست‌ ؟‏

‏توضيحات : ‏‏
‏. . .‏

آيه 23
‏ متن آيه : ‏
‏ كَذَّبَتْ ثَمُودُ بِالنُّذُرِ ‏

‏ترجمه : ‏
‏قوم ثمود نيز بيم‌دادنها و برحذر داشتنهاي ( پيغمبر خود صالح ) را تكذيب كردند و دروغش ناميدند .‏

‏توضيحات : ‏‏
‏« النُّذُرِ » : جمع نَذِير ، به معني إنذار ، بيم دادنها و بر حذر داشتنها . جمع نَذِير ، به معني مُنْذِر ، پيغمبران بيم‌رسان الهي . چرا كه تكذيب پيغمبري تكذيب جملگي پيغمبران است ( نگا : آلوسي ) .‏

آيه 24
‏ متن آيه : ‏
‏ فَقَالُوا أَبَشَراً مِّنَّا وَاحِداً نَّتَّبِعُهُ إِنَّا إِذاً لَّفِي ضَلَالٍ وَسُعُرٍ ‏

‏ترجمه : ‏
‏آنان گفتند : آيا از انساني از خودمان پيروي كنيم كه تنها ( و بدون قوم و عشيره ) هم هست‌ ؟ در صورت پيروي از او ، ما گمراه و ديوانه خواهيم بود .‏

‏توضيحات : ‏‏
‏« بَشَراً واحِداً » : انسان تنها و بي‌قوم و عشيره و از عامه مردم ، نه از خاندان بزرگ و قبيله سترگ . يك فرد . ما همه از يك فرد ضعيف پيروي كنيم‌ ؟ ! « سُعُرٍ » : ديوانگي . ( مسعور ) به معني مجنون ، از اين واژه است .‏

آيه 25
‏ متن آيه : ‏
‏ أَأُلْقِيَ الذِّكْرُ عَلَيْهِ مِن بَيْنِنَا بَلْ هُوَ كَذَّابٌ أَشِرٌ ‏

‏ترجمه : ‏
‏آيا از ميان همه ما ( افراد بزرگ و محترم و دانا و دارا ) وحي بدو شده است‌ ؟ ! ( نه ! چنين نيست ) . بلكه او بسيار دروغگو و خودخواه است ( و با تكبر و جاه‌طلبي مي‌خواهد بر ما رياست كند ) .‏

‏توضيحات : ‏‏
‏« الذِّكْرُ » : وحي مراد است . « أَشِرٌ » : بسيار مغرور و متكبر . خودخواه و جاه‌طلب .‏

آيه 26
‏ متن آيه : ‏
‏ سَيَعْلَمُونَ غَداً مَّنِ الْكَذَّابُ الْأَشِرُ ‏

‏ترجمه : ‏
‏فردا خواهند دانست كه بسيار دروغگوي متكبر و خودخواه كيست .‏

‏توضيحات : ‏‏
‏« غَداً » : فرداي قيامت ( نگا : حشر / 18 ) . زماني كه عذاب دنيوي خدا گريبانگيرشان گرديد .‏

آيه 27
‏ متن آيه : ‏
‏ إِنَّا مُرْسِلُو النَّاقَةِ فِتْنَةً لَّهُمْ فَارْتَقِبْهُمْ وَاصْطَبِرْ ‏

‏ترجمه : ‏
‏ما ماده شتر را براي امتحان ايشان خواهيم فرستاد ، بنگر و ببين كه چه مي‌كند و بر سر آنان چه مي‌آيد و بسيار شكيبائي داشته باش ( كه خدا با تو است ، و دستشان را از اذيت و آزارت كوتاه خواهد كرد ) .‏

‏توضيحات : ‏‏
‏« مُرْسِلُو » : اصل آن مُرْسِلُونَ ، و نون جمع در حالت اضافه افتاده است . به معني : فرستندگان ( نگا : فاطر / 2 ، قصص‌ / 45 ) . « فِتْنَةً » : امتحان . آزمون . مفعول له است . « إِرْتَقِبْهُمْ » : ايشان را بپا و بنگر . مراقبشان باش . « إصْطَبِرْ » : زياد تحمل داشته باش . بسي صبر كن .‏

آيه 28
‏ متن آيه : ‏
‏ وَنَبِّئْهُمْ أَنَّ الْمَاء قِسْمَةٌ بَيْنَهُمْ كُلُّ شِرْبٍ مُّحْتَضَرٌ ‏

‏ترجمه : ‏
‏به آنان بگو كه آب ( چاهي كه دارند ، به فرمان خدا ) ميان ايشان و شتر تقسيم شده است ( يك روز مال شما و يك روز متعلق به شتر است ) . نوبت هر كدام كه باشد ، بر سر آب مي‌رود .‏

‏توضيحات : ‏‏
‏« قِسْمَةٌ » : تقسيم شده است . مصدر به معني اسم مفعول است . « بَيْنَهُمْ » : ميان ايشان و شتر . استعمال ضمير ( هم ) به خاطر تغليب است . « شِرْبٍ » : نوبت نوشيدن و بهره‌برداري از آب ( نگا : شعراء / 155 ) . « مُحْتَضَرٌ » : محل حضور . به صيغه اسم مفعول ، وصف نوبت است‌ ؛ نه وصف اهل آن .‏

آيه 29
‏ متن آيه : ‏
‏ فَنَادَوْا صَاحِبَهُمْ فَتَعَاطَى فَعَقَرَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏قوم ثمود ، يار خود ( قدار بن سالف ) را صدا زدند ( كه بيا اين شتر را بكش ) . او هم بي‌باكانه دست بكار شد و شتر را پي كرد .‏

‏توضيحات : ‏‏
‏« تَعَاطَيا » : كار كشتن را بدست گرفت . دست بكار شد . شمشير را برگرفت . « عَقَرَ » : نحر كرد . پي كرد .‏

آيه 30
‏ متن آيه : ‏
‏ فَكَيْفَ كَانَ عَذَابِي وَنُذُرِ ‏

‏ترجمه : ‏
‏آيا عذاب و عقاب من ، و بيم دادنها و بر حذر داشتنهاي من به چه منوالي بوده است ( و به چه شكلي كافران را در بر گرفته است‌ ؟ ! ) .‏

‏توضيحات : ‏‏
‏« كَيْفَ كَانَ . . . » : ( نگا : قمر / 16 و 18 ) .‏

آيه 31
‏ متن آيه : ‏
‏ إِنَّا أَرْسَلْنَا عَلَيْهِمْ صَيْحَةً وَاحِدَةً فَكَانُوا كَهَشِيمِ الْمُحْتَظِرِ ‏

‏ترجمه : ‏
‏ما بر آنان يك صداي سهمناك سر داديم و ايشان همگي به صورت گياه خشكي درآمدند كه صاحب چهارپايان در آغل جمع‌آوري مي‌كند .‏

‏توضيحات : ‏‏
‏« هَشِيمِ » : گياه خشك و خرد شده . « الْمُحْتَظِرِ » : كسي كه آغلي را براي گوسفندان و حيوانات درست مي‌كند كه مانع خروج آنها يا حمله حيوانات وحشي گردد ، يا اين كه علوفه چهارپايان را در آن انبار مي‌كند . « هَشِيمِ الْمُحْتَظِرِ » : علوفه خشك موجود در آغل شخص آغلدار .‏

آيه 32
‏ متن آيه : ‏
‏ وَلَقَدْ يَسَّرْنَا الْقُرْآنَ لِلذِّكْرِ فَهَلْ مِن مُّدَّكِرٍ ‏

‏ترجمه : ‏
‏ما قرآن را ( براي يادگيري ) ساده و آسان نموده‌ايم ، آيا پندپذيري و عبرت‌گيري هست‌ ؟‏

‏توضيحات : ‏‏
‏« وَ لَقَدْ يَسَّرْنَا . . . » : ( نگا : قمر / 17 ) .‏

آيه 33
‏ متن آيه : ‏
‏ كَذَّبَتْ قَوْمُ لُوطٍ بِالنُّذُرِ ‏

‏ترجمه : ‏
‏قوم لوط نيز بيم دادنها و بر حذر داشتنهاي ( پيغمبر خود لوط ) را تكذيب كردند .‏

‏توضيحات : ‏‏
‏« كَذَّبَتْ . . . بِالنُّذُرِ » : ( نگا : قمر / 23 ) .‏

آيه 34
‏ متن آيه : ‏
‏ إِنَّا أَرْسَلْنَا عَلَيْهِمْ حَاصِباً إِلَّا آلَ لُوطٍ نَّجَّيْنَاهُم بِسَحَرٍ ‏

‏ترجمه : ‏
‏ما بر آنان تندبادي كه ريگها را به حركت در مي‌آورد گماشتيم ( و همگان را هلاك ساختيم ) جز خاندان و پيروان لوط را كه ما سحرگاهان ايشان را نجات داديم ( و از آن سرزمين بلازده رهائيشان بخشيديم ) .‏

‏توضيحات : ‏‏
‏« حَاصِباً » : بادي كه سنگريزه را بردارد و پرت كند و ريگها را جابجا سازد ( نگا : اسراء / 68 ، عنكبوت‌ / 40 ) . « بِسَحَرٍ » : در بامدادان . در سحرگاهان .‏

آيه 35
‏ متن آيه : ‏
‏ نِعْمَةً مِّنْ عِندِنَا كَذَلِكَ نَجْزِي مَن شَكَرَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏اين نعمتي بود از جانب ما ( به آل لوط ) . ما اينگونه كسي را پاداش مي‌دهيم كه شكرگزار باشد .‏

‏توضيحات : ‏‏
‏« نِعْمَةً » : مفعول له است .‏

آيه 36
‏ متن آيه : ‏
‏ وَلَقَدْ أَنذَرَهُم بَطْشَتَنَا فَتَمَارَوْا بِالنُّذُرِ ‏

‏ترجمه : ‏
‏لوط ايشان را از گرفتار كردن و كيفر دادن ما بيم داد ، ولي آنان بر شك و گمان خود نسبت به بيم دادنها و بر حذر داشتنها افزودند ( و بدانها باور نكردند و بيراهه رفتند ) .‏

‏توضيحات : ‏‏
‏« بَطْشَةَ » : فرو گرفتن و گرفتار ساختن . حمله كردن و كيفر دادن ( نگا : دخان‌ / 16 ) . « تَمَارَوْا » : شك كردند و گمان ورزيدند . « النُّذُرِ » : ( نگا : قمر / 5 و 23 و 33 ) .‏

آيه 37
‏ متن آيه : ‏
‏ وَلَقَدْ رَاوَدُوهُ عَن ضَيْفِهِ فَطَمَسْنَا أَعْيُنَهُمْ فَذُوقُوا عَذَابِي وَنُذُرِ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و با لوط درباره مهمانانش سخن گفتند ( و از او خواستند آنان را در اختيار ايشان براي انجام كار منافي عفت بگذارد ) . ما چشمانشان را كور كرديم ، ( و بديشان گفتيم : ) بچشيد عذاب و عقاب مرا ، و بيم دادنها و بر حذر داشتنهاي مرا .‏

‏توضيحات : ‏‏
‏« رَاوَدُوهُ » : با او گفتگو كردند . « رَاوَدُوهُ عَن ضَيْفِهِ » : مراد اين است كه از لوط خواستند كه از جانبداري مهمانان دست بردارد و ايشان را در اختيار آنان بگذارد ، تا هر چه خواستند از اعمال منافي عفت نسبت بديشان روا دارند ( نگا : هود / 78 ، حجر / 68 ) . « طَمَسْنَا » : از ميان برداشتيم . محو و نابود كرديم ( نگا : نساء / 47 ، يونس‌ / 88 ، يس‌ / 66 ) . « نُذُرِ » : ( نگا : قمر / 30 ) .‏

آيه 38
‏ متن آيه : ‏
‏ وَلَقَدْ صَبَّحَهُم بُكْرَةً عَذَابٌ مُّسْتَقِرٌّ ‏

‏ترجمه : ‏
‏بامدادان عذاب پياپي و كوبنده و پايدار به سراغ ايشان آمد .‏

‏توضيحات : ‏‏
‏« صَبَّحَهُمْ » : در فاصله طلوع فجر صادق و طلوع خورشيد به سروقتشان آمد . « صَبَّحَ » : از مصدر تصبيح ، بامدادان به پيش كسي آمدن . « بُكْرَةً » : صبح زود . اول صبح . « مُسْتَقِرٌّ » : دائم و هميشگي ، چرا كه عذاب دنيوي ايشان با عذاب برزخي آنان اتصال پيدا كرد . پياپي و كاري ، زيرا تا آنان را از ميان نبرد ، ادامه داشت ( نگا : قمر / 3 ، نمل‌ / 40 ) .‏

آيه 39
‏ متن آيه : ‏
‏ فَذُوقُوا عَذَابِي وَنُذُرِ ‏

‏ترجمه : ‏
‏پس بچشيد عذاب و عقاب مرا ، و بيم دادنها و بر حذر داشتنهاي مرا .‏

‏توضيحات : ‏‏
‏« فَذُوقُوا . . . » : ( نگا : قمر / 37 ) .‏

آيه 40
‏ متن آيه : ‏
‏ وَلَقَدْ يَسَّرْنَا الْقُرْآنَ لِلذِّكْرِ فَهَلْ مِن مُّدَّكِرٍ ‏

‏ترجمه : ‏
‏ما قرآن را ( براي ياد گرفتن ) ساده و آسان نموده‌ايم ، آيا پندپذيري و عبرت‌گيري هست‌ ؟‏

‏توضيحات : ‏‏
‏« وَ لَقَدْ يَسَّرْنَا . . . » : ( نگا : قمر / 17 و 32 ) .‏

آيه 41
‏ متن آيه : ‏
‏ وَلَقَدْ جَاء آلَ فِرْعَوْنَ النُّذُرُ ‏

‏ترجمه : ‏
‏بيدار باشها و هوشدارها ( يكي پس از ديگري ) به سراغ فرعونيان آمد .‏

‏توضيحات : ‏‏
‏« النُّذُرُ » : ( نگا : قمر / 5 و 23 و 33 و 36 ) . « ءَالَ فِرْعَوْنَ » : خاندان و بستگان و همه پيروان فرعون .‏

آيه 42
‏ متن آيه : ‏
‏ كَذَّبُوا بِآيَاتِنَا كُلِّهَا فَأَخَذْنَاهُمْ أَخْذَ عَزِيزٍ مُّقْتَدِرٍ ‏

‏ترجمه : ‏
‏آنان همه آيات ما را تكذيب كردند ، و ما هم ايشان را گرفتار كرديم و كيفر داديم بسان گرفتار ساختن و كيفر دادن خدائي چيره و پيروز و قدرتمند و زبردست .‏

‏توضيحات : ‏‏
‏« ءَايَاتِ » : آيه‌هاي كتاب آسماني و معجزات پيغمبران .‏

آيه 43
‏ متن آيه : ‏
‏ أَكُفَّارُكُمْ خَيْرٌ مِّنْ أُوْلَئِكُمْ أَمْ لَكُم بَرَاءةٌ فِي الزُّبُرِ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( اي قريشيان ! ) آيا كافران شما بهتر از آناني هستند كه برايتان روايت كرديم ، ( مثل : قوم نوح ، عاد ، ثمود ، لوط ، فرعون‌ ؟ ! ) . يا اين كه براي شما امان‌نامه‌اي در كتابها ( از سوي خدا ) نازل شده است ( مبني بر اين كه كافرانتان را عذاب نمي‌رسانيم‌ ؟ ! ) .‏

‏توضيحات : ‏‏
‏« أَ كُفَّارُكُم . . . » : استفهام انكاري است و براي تهديد و سرزنش قريشيان است ، و بديشان مي‌فهماند كه ميان كافران معاصر و ميان كافران پيشين تفاوتي نيست و چه بسا شما هم به سرنوشت دردناك ايشان گرفتار آئيد . « بَرَآءَةٌ » : امان نامه . مصونيت از عذاب الهي . امان . « الزُّبُرِ » : جمع زَبور ، به معني مزبور ، يعني مكتوب است . مراد كتابهاي آسماني است ( نگا : آل‌عمران‌ / 184 ، نحل‌ / 44 ، شعراء / 196 ) .‏

آيه 44
‏ متن آيه : ‏
‏ أَمْ يَقُولُونَ نَحْنُ جَمِيعٌ مُّنتَصِرٌ ‏

‏ترجمه : ‏
‏يا اين كه مي‌گويند : ما جمعيت متحد و نيرومند شكست‌ناپذيري هستيم و همديگر را ياري مي‌دهيم و از دشمنان خود انتقام مي‌گيريم .‏

‏توضيحات : ‏‏
‏« جَمِيعٌ » : جمعيت متحد ( نگا : شعراء / 56 ) . « مُنتَصِرٌ » : نيرومند شكست‌ناپذير . ياري دهنده همديگر . انتقام گيرنده ( نگا : كهف‌ / 43 ، قصص‌ / 81 ، ذاريات‌ / 45 ) .‏

آيه 45
‏ متن آيه : ‏
‏ سَيُهْزَمُ الْجَمْعُ وَيُوَلُّونَ الدُّبُرَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏جمعيت ايشان به زودي شكست مي‌خورند و پشت مي‌كنند و مي‌گريزند .‏

‏توضيحات : ‏‏
‏« يُوَلُّونَ الدُّبُرَ » : پشت خواهند كرد و خواهند گريخت ( نگا : آل‌عمران‌ / 111 ، حشر / 12 ) . در جنگ بدر چنين شد .‏

آيه 46
‏ متن آيه : ‏
‏ بَلِ السَّاعَةُ مَوْعِدُهُمْ وَالسَّاعَةُ أَدْهَى وَأَمَرُّ ‏

‏ترجمه : ‏
‏بلكه موعدشان قيامت است ، و قيامت بلاي آن عظيم‌تر و تلخ‌تر ( از كشتن و اسارت اين جهاني براي ايشان ) است .‏

‏توضيحات : ‏‏
‏« أَدْهَيا » : داراي بلاي اعظم ، بگونه‌اي كه نجات از آن ممكن نيست . « أَمَرُّ » : داراي مرارت و تلخي بيشتر .‏

آيه 47
‏ متن آيه : ‏
‏ إِنَّ الْمُجْرِمِينَ فِي ضَلَالٍ وَسُعُرٍ ‏

‏ترجمه : ‏
‏قطعاً گناهكاران ، گمراه و ديوانه و گرفتار آتشند .‏

‏توضيحات : ‏‏
‏« فِي ضَلالٍ وَ سُعُرٍ » : گمراه و ديوانه‌اند ( نگا : قمر / 24 ) . در گمراهي و آتشند . « سُعُرٍ » : ديوانگي و جنون . آتش سراپا شعله .‏

آيه 48
‏ متن آيه : ‏
‏ يَوْمَ يُسْحَبُونَ فِي النَّارِ عَلَى وُجُوهِهِمْ ذُوقُوا مَسَّ سَقَرَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏روزي داخل آتش ، بر رخساره ، روي زمين كشيده مي‌شوند ( و بديشان گفته مي‌شود : ) بچشيد لمس و پسوده دوزخ را .‏

‏توضيحات : ‏‏
‏« يُسْحَبُونَ » : روي زمين كشانده مي‌شوند ( نگا : غافر / 71 ) . « مَسَّ » : لمس . پسوده . مراد رنج و الم و گرمي و حرارت آتش دوزخ است . « سَقَرَ » : اسم خاص دوزخ است و غير منصرف .‏

آيه 49
‏ متن آيه : ‏
‏ إِنَّا كُلَّ شَيْءٍ خَلَقْنَاهُ بِقَدَرٍ ‏

‏ترجمه : ‏
‏ما هر چيزي را به اندازه لازم و از روي حساب و نظام آفريده‌ايم .‏

‏توضيحات : ‏‏
‏« بِقَدَرٍ » : به اندازه لازم . از روي حساب و اندازه‌گيري دقيق و برابر نظم و نظام محكم و استوار ( نگا : رعد / 8 ، حجر / 19 و 21 ، فرقان‌ / 2 ) .‏

آيه 50
‏ متن آيه : ‏
‏ وَمَا أَمْرُنَا إِلَّا وَاحِدَةٌ كَلَمْحٍ بِالْبَصَرِ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( نه تنها اعمال ما از روي حكمت است ، بلكه توأم با نهايت قدرت است . چرا كه ) فرماني بيش نيست ، ( و چنان با سرعت انجام مي‌گيرد كه انگار همسان با يك چشم برهم زدن ، و ) همانند يك نگاه سريع و با عجله است .‏

‏توضيحات : ‏‏
‏« أَمْرُنَا » : فرمان ما براي پيدايش چيزي و انجام كاري . « إِلاّ وَاحِدَةٌ » : مگر يك بار . جز يك كلمه ( نگا : يس‌ / 82 ) . « لَمْحٍ » : نگاه سريع . چشم به هم زدن . طَرفة‌العين .‏

آيه 51
‏ متن آيه : ‏
‏ وَلَقَدْ أَهْلَكْنَا أَشْيَاعَكُمْ فَهَلْ مِن مُّدَّكِرٍ ‏

‏ترجمه : ‏
‏ما اشخاص همچون شما را ( در روزگاران پيشين ) نابود و هلاك ساخته‌ايم ، آيا پند پذيرنده و عبرت گيرنده‌اي هست‌ ؟ !‏

‏توضيحات : ‏‏
‏« أَشْيَاعَكُمْ » : پيروان شما . مراد امثال و همگون در پيروي از كفر و شرك و معاصي است ( نگا : سبأ / 54 ) .‏

آيه 52
‏ متن آيه : ‏
‏ وَكُلُّ شَيْءٍ فَعَلُوهُ فِي الزُّبُرِ ‏

‏ترجمه : ‏
‏هر كاري را كه كرده‌اند ، در كتابها و نامه‌هاي اعمال ( با دست فرشتگان مأمور ، ثبت و ضبط و ) موجود است .‏

‏توضيحات : ‏‏
‏« الزُّبُرِ » : كتابها ( نگا : قمر / 43 ) . مراد نامه‌هاي اعمال و پرونده‌هاي كردار و رفتار و گفتار انسان است كه توسط فرشتگان مأمور و مراقب ، نگارش و نگاهداري مي‌گردد ( نگا : انفطار / 10 و 11 و 12 ) .‏

آيه 53
‏ متن آيه : ‏
‏ وَكُلُّ صَغِيرٍ وَكَبِيرٍ مُسْتَطَرٌ ‏

‏ترجمه : ‏
‏هر كار كوچك و بزرگي ( كه در دنيا كرده‌اند ، در دفاتر مخصوص ) نوشته شده است .‏

‏توضيحات : ‏‏
‏« مُسْتَطَرٌ » : مكتوب . نوشته شده .‏

آيه 54
‏ متن آيه : ‏
‏ إِنَّ الْمُتَّقِينَ فِي جَنَّاتٍ وَنَهَرٍ ‏

‏ترجمه : ‏
‏قطعاً پرهيزگاران در باغها و كنار جويباران بهشتي جاي خواهند داشت .‏

‏توضيحات : ‏‏
‏« نَهَرٍ » : نهر . رودبار . جويبار . مفرد است و مراد جمع ، همچون واژه ( طفل ) در ( حج‌ / 5 ، نور / 31 ) . فراخي جا و مكان و وفور نعمت .‏

آيه 55
‏ متن آيه : ‏
‏ فِي مَقْعَدِ صِدْقٍ عِندَ مَلِيكٍ مُّقْتَدِرٍ ‏

‏ترجمه : ‏
‏در مجلس راستيني ( كه ياوه‌سرائي و بزهكاري در آن جائي ندارد . . . در ) پيشگاه پادشاه بزرگ و توانائي ( كه آفريدگار و خداوندگار همه كائنات است ) .‏

‏توضيحات : ‏‏
‏« مَقْعَدِ » : مجلس . جايگاه . « صِدْقٍ » : حق . راستين . « مَقْعَدِ صِدْقٍ » : مجلس حق . مجلس راستي و درستي خالي از دروغگوئي و بيهوده‌گوئي . « مَلِيكٍ » : پادشاه بزرگ . صيغه مبالغه است . « مُقْتَدِرٍ » : بسيار باقدرت و قوّت .‏

 

موضوعات: موقعیت فعلی: فهرست قرآن / سوره قمر / تفسیر نور  لینک ثابت
 [ 08:36:00 ب.ظ ]




موقعیت فعلی: فهرست قرآن / سوره نجم / تفسیر نور

 

آيه 1
‏متن آيه : ‏
‏ وَالنَّجْمِ إِذَا هَوَى ‏

‏ترجمه : ‏‏
‏سوگند به ستاره در آن زمان كه دارد غروب مي‌كند !‏

‏توضيحات : ‏‏‏
‏« النَّجْمِ » : جنس نجم مراد است و شامل همه ستارگان آسمان مي‌گردد . « هَوي‌ » : غروب كرد . مراد غروب ستارگان در همه اوقات ، يا غروب و فرو افتادن آنها در پايان جهان است . بعضي ( هَوي ) را براي طلوع و غروب استعمال كرده‌اند ( نگا : المراغي ) . به هر حال ، اشاره به طلوع و غروب ستارگان است كه از نشانه‌هاي بارز عظمت يزدان ، و از اسرار بزرگ آفرينش ، و از مخلوقات فوق‌العاده عظيم پروردگارند .‏

آيه 2
‏متن آيه : ‏
‏ مَا ضَلَّ صَاحِبُكُمْ وَمَا غَوَى ‏

‏ترجمه : ‏‏
‏يار شما ( محمد ) گمراه و منحرف نشده است ، و راه خطا نپوئيده است و به كژراهه نرفته است .‏

‏توضيحات : ‏‏‏
‏« مَا غَوي‌ » : به باطل نگرويده است . به خطا نرفته و به كژراهه نيفتاده است ( نگا : طه‌ / 121 ) .‏

آيه 3
‏متن آيه : ‏
‏ وَمَا يَنطِقُ عَنِ الْهَوَى ‏

‏ترجمه : ‏‏
‏و از روي هوا و هوس سخن نمي‌گويد .‏

‏توضيحات : ‏‏‏
‏« عَنِ الْهَوي‌ » : از روي هوا و هوس . دل بخواه و خودسرانه . يعني آنچه مي‌گويد ، به فرمان خدا مي‌گويد و نه به فرمان دل ، و از سوي خدا مي‌گويد ؛ نه از سوي خود .‏

آيه 4
‏متن آيه : ‏
‏ إِنْ هُوَ إِلَّا وَحْيٌ يُوحَى ‏

‏ترجمه : ‏‏
‏آن ( چيزي كه با خود آورده است و با شما در ميان نهاده است ) جز وحي و پيامي نيست كه ( از سوي خدا بدو ) وحي و پيام مي‌گردد .‏

‏توضيحات : ‏‏‏
‏« إِنْ » : نيست . حرف نفي است . « هُوَ » : قرآن .‏

آيه 5
‏متن آيه : ‏
‏ عَلَّمَهُ شَدِيدُ الْقُوَى ‏

‏ترجمه : ‏‏
‏( جبرئيل ، فرشته ) بس نيرومند آن را بدو آموخته است .‏

‏توضيحات : ‏‏‏
‏« شَدِيدُ الْقُوي‌ » : داراي نيروهاي شگفت و قدرتهاي عظيم . مراد جبرئيل ، فرشته وحي است .‏

آيه 6
‏متن آيه : ‏
‏ ذُو مِرَّةٍ فَاسْتَوَى ‏

‏ترجمه : ‏‏
‏همان كسي كه داراي خرد استوار و انديشه وارسته است . سپس او ( به صورت فرشتگي خود و با بالهائي كه كرانه‌هاي آسمان را پر كرده بود ) راست ايستاد .‏

‏توضيحات : ‏‏‏
‏« مِرَّةٍ » : تيزهوشي . خرد استوار . پختگي انديشه . دقت و وارستگي . « ذُومِرَّةٍ » : تيزهوش و خردمند . دقيق و تيزبين . « إِسْتَوي‌ » : به پا خاست . راست ايستاد . در مأموريت خود چيره و توانا شد . مراد نمايان شدن جبرئيل در آغاز وحي است به شكل اصلي فرشتگي و با قيافه واقعي و با بالهائي كه افق كوههاي دور و بر غار حراء را پر كرده بود ( نگا : فاطر / 1 ، تكوير / 19 - 23 ) . حرف ( ف ) يا سببيه است . يعني : به سبب قوّت و قدرتي كه داشت ، خويشتن را نمودار كرد . و يا عاطفه است . يعني : بعد از ابلاغ و تعليم وحي ، به صورت اصلي خود ظاهر شد ( نگا : قاسمي ) .‏

آيه 7
‏متن آيه : ‏
‏ وَهُوَ بِالْأُفُقِ الْأَعْلَى ‏

‏ترجمه : ‏‏
‏در حالي كه او در جهت بلند ( آسمان رو به روي بيننده ) قرار داشت .‏

‏توضيحات : ‏‏‏
‏« الأفُقِ » : جهت . واژه افق ، به معني كناره آسمان ، اصطلاح خاص علماء هيئت است و در اينجا مراد نيست ( نگا : المصحف الميسر ) . « الأفُقِ الأعْلي‌ » : جهت بالاي سر بيننده .‏

آيه 8
‏متن آيه : ‏
‏ ثُمَّ دَنَا فَتَدَلَّى ‏

‏ترجمه : ‏‏
‏سپس ( جبرئيل ) پائين آمد و سر در نشيب گذاشت .‏

‏توضيحات : ‏‏‏
‏« دَنَا » : نزديك شد . « تَدَلّي‌ » : سر در نشيب گذاشت . رو به پائين آمد .‏

آيه 9
‏متن آيه : ‏
‏ فَكَانَ قَابَ قَوْسَيْنِ أَوْ أَدْنَى ‏

‏ترجمه : ‏‏
‏تا آنكه فاصله او ( و محمد ) به اندازه دو كمان يا كمتر گرديد .‏

‏توضيحات : ‏‏‏
‏« قَابَ » : اندازه . مقدار . قدر . « قَابَ قَوْسَيْنِ » : مقدار طول دو كمان . در قديم ادوات و ابزار اندازه‌گيري مسافات و فواصلِ كم عربها ، كمان ، نيزه ، ذراع ، و وَجَب بود ( نگا : المصحف الميسر ) . « أَدْني‌ » : نزديكتر . كمتر .‏

آيه 10
‏متن آيه : ‏
‏ فَأَوْحَى إِلَى عَبْدِهِ مَا أَوْحَى ‏

‏ترجمه : ‏‏
‏پس جبرئيل به بنده خدا ( محمد ) وحي كرد آنچه مي‌بايست وحي كند .‏

‏توضيحات : ‏‏‏
‏« أَوْحي‌ » : وحي كرد . پيام داد . فاعل جبرئيل است . « عَبْدِهِ » : مرجع ضمير ( ه ) خدا است .‏

آيه 11
‏متن آيه : ‏
‏ مَا كَذَبَ الْفُؤَادُ مَا رَأَى ‏

‏ترجمه : ‏‏
‏دل ( محمد ) تكذيب نكرد چيزي را كه او ( با چشم سر ) ديده بود .‏

‏توضيحات : ‏‏‏
‏« الْفُؤَادُ » : دل پيغمبر ( . « مَا » : مراد شكل و قيافه جبرئيل است . « رَأي » : محمد ديد .‏

آيه 12
‏متن آيه : ‏
‏ أَفَتُمَارُونَهُ عَلَى مَا يَرَى ‏

‏ترجمه : ‏‏
‏آيا با او درباره چيزي كه ديده است ، ستيزه مي‌كنيد ؟‏

‏توضيحات : ‏‏‏
‏« تُمَارُونَهُ » : با او مجادله و ستيزه‌گري مي‌كنيد ( نگا : كهف‌ / 22 ، شوري‌ / 18 ) .‏

آيه 13
‏متن آيه : ‏
‏ وَلَقَدْ رَآهُ نَزْلَةً أُخْرَى ‏

‏ترجمه : ‏‏
‏او كه بار ديگر ( در شب معراج ) وي را ديده است .‏

‏توضيحات : ‏‏‏
‏« نَزْلَةً » : دفعه . يك بار . مراد شب معراج است .‏

آيه 14
‏متن آيه : ‏
‏ عِندَ سِدْرَةِ الْمُنْتَهَى ‏

‏ترجمه : ‏‏
‏نزد سدرةالمنتهي .‏

‏توضيحات : ‏‏‏
‏« سِدْرَةِ الْمُنتَهي‌ » : مكاني است در آسمانها .‏

آيه 15
‏متن آيه : ‏
‏ عِندَهَا جَنَّةُ الْمَأْوَى ‏

‏ترجمه : ‏‏
‏بهشت كه منزل ( و مأواي متقيان ) است در كنار آن است .‏

‏توضيحات : ‏‏‏
‏« جَنَّةُ الْمَأْوي‌ » : اضافه موصوف به صفت خود است ، همچون مسجد الجامع ، و يا اين كه اضافه بيانيه است ( نگا : آلوسي ) .‏

آيه 16
‏متن آيه : ‏
‏ إِذْ يَغْشَى السِّدْرَةَ مَا يَغْشَى ‏

‏ترجمه : ‏‏
‏در آن هنگام ، چيزهائي سدره را فرا گرفته بود كه فرا گرفته بود ( و چنان عجائب و غرائبي ، قابل توصيف و بيان ، با الفباي زبان انسان نيست ) .‏

‏توضيحات : ‏‏‏
‏« يَغْشي‌ » : مي‌پوشاند . فرا مي‌گيرد . احاطه مي‌كند . « مَا » : چيزهائي كه . مراد آفريده‌هائي است كه تنها خدا بدانها آشنا است . برخي هم گفته‌اند : منظور انوار تجلي الهي ، و زيبائيهاي غيرقابل توصيف است . « مَا يَغْشي‌ » : مراد تعظيم و تفخيم و تكثير شي‌ء يا اشيائي است كه سدره را در آن وقت در بر گرفته بود .‏

آيه 17
‏متن آيه : ‏
‏ مَا زَاغَ الْبَصَرُ وَمَا طَغَى ‏

‏ترجمه : ‏‏
‏چشم ( محمد در ديدن خود به چپ و راست ) منحرف نشد و به خطا نرفت ، و سركشي نكرد و ( تنها به همان چيزي نگريست كه مي‌بايست ببيند و بنگرد ) .‏

‏توضيحات : ‏‏‏
‏« مَا زَاغَ » : منحرف نشد . به چپ و راست نگرائيد . به خطا نرفت . « مَا طَغي‌ » : فراتر نرفت . جز به چيزي ننگريست كه مي‌بايست بنگرد و ببيند . يعني درست به چيزي نگاه كرد كه مي‌بايست نگاه بكند ، و آنچه ديد عين واقعيت بود و حقيقت داشت .‏

آيه 18
‏متن آيه : ‏
‏ لَقَدْ رَأَى مِنْ آيَاتِ رَبِّهِ الْكُبْرَى ‏

‏ترجمه : ‏‏
‏او بخشي از نشانه‌هاي بزرگ ( و عجائب ملكوت ) پروردگارش را ( در آنجا ) مشاهده كرد ( از جمله ، سدرةالمنتهي ، بيت‌المعمور ، بهشت ، دوزخ ، و جبرئيل را با قيافه فرشتگي خود ) .‏

‏توضيحات : ‏‏‏
‏« مِنْ ءَايَاتِ . . . » : برخي از عجائب و غرائب شگفت ملكوت . قسمتي از نشانه‌هاي بزرگ ساختار آفريدگار . حرف ( مِنْ ) تبعيضيه است . « الْكُبْري‌ » : بزرگ . صفت ( ءَايَاتِ ) است . « لَقَدْ رَأي مِنْ ءَايَاتِ رَبِّهِ الْكُبْري‌ » : سه نكته در اين آيه است : الف - حضرت محمد در شب معراج برخي از عجائب و غرائب ملكوت ، يا به عبارت ديگر چندي از آسمانها را ديده است‌ ؛ نه همه آسمانها را ( نگا : اسراء / 1 ) . ب - او آيات عظمت و نشانه‌هاي بزرگ آفرينش را ديده است نه خود آفريدگار را ، چرا كه خدا از تجلي خود چيزي نفرموده است و بحث از معراج را با رؤيت آيات كوني پايان داده است ( نگا : صفوة‌التفاسير ) . ج - آنچه را كه ملاحظه فرموده است واقعيت داشته است و در عالم بيداري بوده نه در عالم خواب و خيال .‏

آيه 19
‏متن آيه : ‏
‏ أَفَرَأَيْتُمُ اللَّاتَ وَالْعُزَّى ‏

‏ترجمه : ‏‏
‏آيا چنين مي‌بينيد ( و اين گونه معتقديد ) كه لات و عزي .‏

‏توضيحات : ‏‏‏
‏« اللاّتَ » : نام صخره سنگ سفيد و منقشي در طائف بوده كه بارگاه و پرده‌داراني براي آن ترتيب داده بودند و آن را مي‌پرستيدند . « الْعُزّي‌ » : نام درختي در سرزمين نخله ، ميان مكه و طائف بوده كه بارگاه و پرده‌داراني داشته است ( نگا : قاسمي ) .‏

آيه 20
‏متن آيه : ‏
‏ وَمَنَاةَ الثَّالِثَةَ الْأُخْرَى ‏

‏ترجمه : ‏‏
‏و منات ، سومين بت ديگر ( معبود شما و دختران خدايند ، و داراي قدرت و عظمت مي‌باشند ؟ ) .‏

‏توضيحات : ‏‏‏
‏« مَنَاتَ » : نام صخره سنگي در سرزمين مشلّل ، نزديك قديد ، ميان مكه و مدينه بوده است . برخي هم لات و عزّي و منات را بتهائي از سنگ مي‌دانند كه در داخل كعبه بوده‌اند . « الثَّالِثَةَ الأُخْري‌ » : صفت اوّل و دوم منات هستند ، و براي تحقير رتبه آن از دو تاي نخست است . يعني منات كه در رتبه سوم و بعد از لات و عزي است . عربها به اين سه بت اهميت فراواني مي‌دادند و آنها را تمثال يا نظر كردگان فرشتگاني مي‌پنداشتند كه ايشان را دختران خدا مي‌خواندند . در نامگذاري نيز از اسماء و صفات خداوند استفاده كرده بودند : ( أَلّلاّت ) مؤنث ( الله ) ، ( عُزّي ) مؤنث ( أَعَزّ ) ، و ( مَنات ) ظاهراً مؤنث ( مُني ) است .‏

آيه 21
‏متن آيه : ‏
‏ أَلَكُمُ الذَّكَرُ وَلَهُ الْأُنثَى ‏

‏ترجمه : ‏‏
‏آيا پسر مال شما باشد ، و دختر مال خدا ؟ ! ( در حالي كه به گمان شما دختران كم‌ارزش‌تر از پسرانند ؟ ! )‏

‏توضيحات : ‏‏‏
‏« أَلَكُمُ الذَّكَرُ . . . » : عربها فرشتگان را مؤنث و دختر خدا مي‌دانستند ( نگا : آيه 27 ) . همچنين بتهاي خود را با اسمهاي مؤنث نامگذاري مي‌نمودند و انباز خداوند مي‌شمردند !‏

آيه 22
‏متن آيه : ‏
‏ تِلْكَ إِذاً قِسْمَةٌ ضِيزَى ‏

‏ترجمه : ‏‏
‏در اين صورت ، اين تقسيم ظالمانه و ستمگرانه‌اي است .‏

‏توضيحات : ‏‏‏
‏« قِسْمَةٌ » : تقسيم . بخش كردن . « ضِيزَيا » : ستمگرانه . غير عادلانه .‏

آيه 23
‏متن آيه : ‏
‏ إِنْ هِيَ إِلَّا أَسْمَاء سَمَّيْتُمُوهَا أَنتُمْ وَآبَاؤُكُم مَّا أَنزَلَ اللَّهُ بِهَا مِن سُلْطَانٍ إِن يَتَّبِعُونَ إِلَّا الظَّنَّ وَمَا تَهْوَى الْأَنفُسُ وَلَقَدْ جَاءهُم مِّن رَّبِّهِمُ الْهُدَى ‏

‏ترجمه : ‏‏
‏اينها فقط نامهائي ( بي‌محتوي و اسمهائي بي‌مسمي ) است كه شما و پدرانتان ( از پيش خود ) بر آنها گذاشته‌اند . هرگز خداوند دليل و حجتي ( بر صحت آنها ) نازل نكرده است . آنان جز از گمانهاي بي‌اساس و از هواهاي نفس پيروي نمي‌كنند . در حالي كه هدايت و رهنمود از سوي پروردگارشان براي ايشان آمده است ( و در پرتو آن مي‌توانند به ناچيزي بتها پي ببرند و رضاي خداي را بجويند و راه سعادت بپويند ) .‏

‏توضيحات : ‏‏‏
‏« إِنْ هِيَ إِلاّ أَسْمَآءٌ » : بتها جز اسمهاي بي‌مسمي نبوده و كمترين اثري از الوهيت در آنها موجود نمي‌باشد ، و معبودهاي موهومي و زائيده پندار نفسهاي بيمارند ، و لذا پرستش را نشايند .‏

آيه 24
‏متن آيه : ‏
‏ أَمْ لِلْإِنسَانِ مَا تَمَنَّى ‏

‏ترجمه : ‏‏
‏مگر آنچه انسان آرزو كند به آن مي‌رسد و خواهد داشت‌ ؟ !‏

‏توضيحات : ‏‏‏
‏« مَا تَمَنّي‌ » : آنچه خواسته است . يعني انسان هر چه بخواهد ، نبايد كه چنان پيش بيايد و بشود . مراد اين است كه چشم طمع ايشان به شفاعت بتها بيجا است .‏

آيه 25
‏متن آيه : ‏
‏ فَلِلَّهِ الْآخِرَةُ وَالْأُولَى ‏

‏ترجمه : ‏‏
‏چرا كه دنيا و آخرت از آن خدا است ( و قانونگذاري و فرماندهي هر دو سرا مربوط بدو است ) .‏

‏توضيحات : ‏‏‏
‏« الأولي‌ » : اين جهان ( نگا : قصص‌ / 70 ) .‏

آيه 26
‏متن آيه : ‏
‏ وَكَم مِّن مَّلَكٍ فِي السَّمَاوَاتِ لَا تُغْنِي شَفَاعَتُهُمْ شَيْئاً إِلَّا مِن بَعْدِ أَن يَأْذَنَ اللَّهُ لِمَن يَشَاءُ وَيَرْضَى ‏

‏ترجمه : ‏‏
‏چه‌بسيار فرشتگاني كه در آسمانها هستند و ( با وجود عظمت و بزرگواريشان ) شفاعت ايشان سودي نمي‌بخشد و كاري نمي‌سازد ، مگر بعد از آنكه خدا بخواهد به كسي ( كه شفيع است ) اجازه دهد ، و ( از مشفوعٌ‌له ) راضي و خوشنود گردد .‏

‏توضيحات : ‏‏‏
‏« كَمْ » : چه بسيار است ! « لا تُغْنِي شَفَاعَتُهُمْ شَيْئاً » : ( نگا : طه‌ / 109 ، زخرف‌ / 86 ، يس‌ / 23 ) . « يَرْضي‌ » : ( نگا : طه‌ / 109 ) .‏

آيه 27
‏متن آيه : ‏
‏ إِنَّ الَّذِينَ لَا يُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَةِ لَيُسَمُّونَ الْمَلَائِكَةَ تَسْمِيَةَ الْأُنثَى ‏

‏ترجمه : ‏‏
‏كساني كه به آخرت ايمان ندارند ، فرشتگان را با نامهاي زنان وصف و نامگذاري مي‌كنند .‏

‏توضيحات : ‏‏‏
‏« تَسْمِيَةَ » : نامگذاري كردن ( نگا : حجرات‌ / 11 ) . « تَسْمِيَةَ الأنثي‌ » : مراد اين است كه نامهاي زنان را بر فرشتگان مي‌گذارند و ايشان را دختران خدا مي‌دانند ( نگا : نحل‌ / 57 ، زخرف‌ / 19 ) .‏

آيه 28
‏متن آيه : ‏
‏ وَمَا لَهُم بِهِ مِنْ عِلْمٍ إِن يَتَّبِعُونَ إِلَّا الظَّنَّ وَإِنَّ الظَّنَّ لَا يُغْنِي مِنَ الْحَقِّ شَيْئاً ‏

‏ترجمه : ‏‏
‏ايشان در اين باب چيزي نمي‌دانند ( و از نر و ماده بودن فرشتگان كاملاً بي‌خبرند ) و جز از ظن و گمان پيروي نمي‌كنند ، و ظن و گمان هم ( در بخش اعتقادات ، به كسي سودي نمي‌رساند ، و انسان را ) بي‌نياز از حق نمي‌گرداند .‏

‏توضيحات : ‏‏‏
‏« بِهِ » : به آن سخني كه درباره ماده بودن فرشتگان مي‌گويند . مرجع ضمير ( ه ) قول ، يا مذكور تسميه است . « إِنَّ الظَّنَّ لا يُغْنِي مِنَ الْحَقِّ شَيْئاً » : ( نگا : يونس‌ / 36 ) . ظن بجاي يقين نمي‌نشيند و سودي نمي‌بخشد .‏

آيه 29
‏متن آيه : ‏
‏ فَأَعْرِضْ عَن مَّن تَوَلَّى عَن ذِكْرِنَا وَلَمْ يُرِدْ إِلَّا الْحَيَاةَ الدُّنْيَا ‏

‏ترجمه : ‏‏
‏از كسي روي بگردان كه به قرآن ما پشت مي‌كند و جز زندگي دنيوي نمي‌خواهد .‏

‏توضيحات : ‏‏‏
‏« تَوَلّي‌ » : پشت كرد . روي گردان شد . « ذِكْرِنَا » : ياد ما . قرآن ما ( نگا : حجر / 6 و 9 ، نحل‌ / 44 . همچنين : المنتخب ) .‏

آيه 30
‏متن آيه : ‏
‏ ذَلِكَ مَبْلَغُهُم مِّنَ الْعِلْمِ إِنَّ رَبَّكَ هُوَ أَعْلَمُ بِمَن ضَلَّ عَن سَبِيلِهِ وَهُوَ أَعْلَمُ بِمَنِ اهْتَدَى ‏

‏ترجمه : ‏‏
‏منتهاي دانش ايشان همين است . پروردگار تو كسي را كه از راه خدا منحرف شده باشد ، و همچنين كسي را كه راهياب بوده باشد ، به خوبي مي‌شناسد ( و بهتر از همه ، احوال و اوضاع آنان را مي‌داند ) .‏

‏توضيحات : ‏‏‏
‏« مَبْلَغُهُمْ مِنَ الْعِلْمِ » : منتهاي دانش و آگاهي ايشان . نهايت فرزانگي و اطلاع آنان .‏

آيه 31
‏متن آيه : ‏
‏ وَلِلَّهِ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ لِيَجْزِيَ الَّذِينَ أَسَاؤُوا بِمَا عَمِلُوا وَيَجْزِيَ الَّذِينَ أَحْسَنُوا بِالْحُسْنَى ‏

‏ترجمه : ‏‏
‏هر چه در آسمانها و هر چه در زمين است ، متعلق به خدا است . سرانجام خداوند بدكاران را در برابر كارهائي كه مي‌كنند كيفر مي‌دهد ، و نيكوكاران را در برابر كارهائي كه مي‌كنند به بهترين وجه پاداش عطاء مي‌كند .‏

‏توضيحات : ‏‏‏
‏« لِيَجْزِيَ . . . » : حرف ( ل ) لام غايت است . بنابراين جزا و سزا غايت و هدف آفرينش است . « بِالْحُسْني‌ » : به بهترين وجه . به سبب اعمال نيك . پاداش نيكو كه بهشت است .‏

آيه 32
‏متن آيه : ‏
‏ الَّذِينَ يَجْتَنِبُونَ كَبَائِرَ الْإِثْمِ وَالْفَوَاحِشَ إِلَّا اللَّمَمَ إِنَّ رَبَّكَ وَاسِعُ الْمَغْفِرَةِ هُوَ أَعْلَمُ بِكُمْ إِذْ أَنشَأَكُم مِّنَ الْأَرْضِ وَإِذْ أَنتُمْ أَجِنَّةٌ فِي بُطُونِ أُمَّهَاتِكُمْ فَلَا تُزَكُّوا أَنفُسَكُمْ هُوَ أَعْلَمُ بِمَنِ اتَّقَى ‏

‏ترجمه : ‏‏
‏همان كساني كه از گناهان بزرگ و بدكاريها كناره‌گيري مي‌كنند و اگر گناهي از آنان سر زند تنها صغيره است ( و آن هم مورد عفو خدا قرار مي‌گيرد ) چرا كه پروردگار تو داراي آمرزش گسترده و فراخ است . خداوند از همان زمان كه شما را از زمين آفريده است ، و از آن روز كه شما به صورت جنينهاي ناچيزي در درون شكمهاي مادرانتان بوده‌ايد ، از ( تمام ذرات و همه جزئيات وجود ) شما به خوبي آگاه بوده است و هست . پس از پاك بودن خود سخن مگوئيد ، زيرا كه او پرهيزگاران را ( از همه ) بهتر مي‌شناسد .‏

‏توضيحات : ‏‏‏
‏« الَّذِينَ يَجْتَنِبُونَ كَبَآئِرَ الإِثْمِ وَ الْفَوَاحِشَ » : ( نگا : شوري‌ / 37 ) . « إِلاّ » : لكن . « اللَّمَمَ » : صغائر . گناهان كوچك ، كه مورد عفو خدايند ( نگا : نساء / 31 ) . « أَجِنَّةٌ » : جمع جَنين . بچه‌اي كه هنوز در شكم مادر است . « لا تُزَكُّوا أَنفُسَكُمْ » : خودستائي مكنيد . از پاك بودن خود لاف مزنيد و سخن مگوئيد ( نگا : نساء / 49 ) .‏

آيه 33
‏متن آيه : ‏
‏ أَفَرَأَيْتَ الَّذِي تَوَلَّى ‏

‏ترجمه : ‏‏
‏آيا آن كسي را ديده‌اي كه ( از پيروي حق ) دوري گزيده است‌ ؟‏

‏توضيحات : ‏‏‏
‏« أَفَرَأَيْتَ ؟ » : آيا تأمّل كرده‌اي و شناخته‌اي‌ ؟ آيا انديشيده‌اي و ديده‌اي‌ ؟ « تَوَلّي‌ » : به حق پشت كرد . از پذيرش اسلام دوري‌گزيد .‏

آيه 34
‏متن آيه : ‏
‏ وَأَعْطَى قَلِيلاً وَأَكْدَى ‏

‏ترجمه : ‏‏
‏و اندكي بذل و بخشش كرده است و بعد از بذل و بخشش دست كشيده است‌ ؟‏

‏توضيحات : ‏‏‏
‏« أَكْدي‌ » : عطاء را قطع كرد . بخل ورزيد و نداد .‏

آيه 35
‏متن آيه : ‏
‏ أَعِندَهُ عِلْمُ الْغَيْبِ فَهُوَ يَرَى ‏

‏ترجمه : ‏‏
‏آيا او علم غيب دارد ، و مي‌بيند ( كه پشت به اسلام كردن و حق را نپذيرفتن و بخل ورزيدن و بذل و بخشش ننمودن ، پسنديده و بلامانع است‌ ؟ ) .‏

‏توضيحات : ‏‏‏
‏« يَري‌ » : مي‌بيند . يعني حقيقت را مي‌بيند و مي‌داند .‏

آيه 36
‏متن آيه : ‏
‏ أَمْ لَمْ يُنَبَّأْ بِمَا فِي صُحُفِ مُوسَى ‏

‏ترجمه : ‏‏
‏يا بدانچه در تورات موسي بوده است ، مطلع و باخبرش نكرده‌اند ؟‏

‏توضيحات : ‏‏‏
‏« صُحُفِ » : جمع صَحيفة ، كتابها . مراد تورات است ( نگا : طه / 133 ) .‏

آيه 37
‏متن آيه : ‏
‏ وَإِبْرَاهِيمَ الَّذِي وَفَّى ‏

‏ترجمه : ‏‏
‏يا از آنچه در صحف ابراهيم بوده است ، مطلع و باخبرش نكرده‌اند ؟ ابراهيمي كه ( قهرمان توحيد بوده و وظيفه خود را ) به بهترين وجه ادا كرده است .‏

‏توضيحات : ‏‏‏
‏« وَفّي‌ » : به تمام و كمال به عهد خود وفا نمود ، و وظيفه خود را چنانكه بايد ادا كرد ( نگا : بقره‌ / 124 ) .‏

آيه 38
‏متن آيه : ‏
‏ أَلَّا تَزِرُ وَازِرَةٌ وِزْرَ أُخْرَى ‏

‏ترجمه : ‏‏
‏( در صحف ايشان آمده است ) كه هيچكس بار گناهان ديگري را بر دوش نمي‌كشد .‏

‏توضيحات : ‏‏‏
‏« أَلاّ تَزِرُ . . . » : اصل آن ( أَنْ لا تَزِرُ . . . ) است . حرف ( أَنْ ) مخفف از مثقله است « لا تَزِرُ وَازِةٌ وِزْرَ أُخْري‌ » : ( نگا : انعام‌ / 164 ، اسراء / 15 ، زمر / 7 ) .‏

آيه 39
‏متن آيه : ‏
‏ وَأَن لَّيْسَ لِلْإِنسَانِ إِلَّا مَا سَعَى ‏

‏ترجمه : ‏‏
‏و اين كه براي انسان پاداش و بهره‌اي نيست جز آنچه خود كرده است و براي آن تلاش نموده است .‏

‏توضيحات : ‏‏‏
‏« أَنْ » : حرف مخفف از مثقله است . « مَا سَعي‌ » : واژه ( ما ) مصدريه است . يعني جز سعي و تلاش خود انسان ، بهره ديگري ندارد . مي‌تواند موصوله هم باشد . يعني جز آنچه براي آن تلاش كرده و انجام داده است ، پاداش ديگري ندارد ( نگا : آلوسي ) .‏

آيه 40
‏متن آيه : ‏
‏ وَأَنَّ سَعْيَهُ سَوْفَ يُرَى ‏

‏ترجمه : ‏‏
‏و اين كه قطعاً سعي و كوشش او ديده خواهد شد .‏

‏توضيحات : ‏‏‏
‏« سَوْفَ يُري‌ » : ديده خواهد شد . هم خدا و رسول كاركرد او را مي‌بينند ، و هم مؤمنان و هم خودش ( نگا : توبه‌ / 105 ، زلزله‌ / 7 و 8 ، آل‌عمران‌ / 30 ) .‏

آيه 41
‏متن آيه : ‏
‏ ثُمَّ يُجْزَاهُ الْجَزَاء الْأَوْفَى ‏

‏ترجمه : ‏‏
‏سپس ( در برابر كارش ) سزا و جزاي كافي داده مي‌شود .‏

‏توضيحات : ‏‏‏
‏« الأوْفي‌ » : به تمام و كمال . كافي و بسنده .‏

آيه 42
‏متن آيه : ‏
‏ وَأَنَّ إِلَى رَبِّكَ الْمُنتَهَى ‏

‏ترجمه : ‏‏
‏و اين كه قطعاً پايان راه به پروردگار تو منتهي مي‌شود ( و بازگشت همگان در پايان جهان بدو است ) .‏

‏توضيحات : ‏‏‏
‏« الْمُنتَهي‌ » : نهايت كار . مرجع . بازگشت ( نگا : غافر / 3 ، علق‌ / 8 ) .‏

آيه 43
‏متن آيه : ‏
‏ وَأَنَّهُ هُوَ أَضْحَكَ وَأَبْكَى ‏

‏ترجمه : ‏‏
‏و اين كه قطعاً او است كه مي‌خنداند و مي‌گرياند .‏

‏توضيحات : ‏‏‏
‏« أَضْحَكَ وَ أَبْكي‌ » : خنداند و گرياند . يعني اسباب خنده و گريه را فراهم مي‌كند .‏

آيه 44
‏متن آيه : ‏
‏ وَأَنَّهُ هُوَ أَمَاتَ وَأَحْيَا ‏

‏ترجمه : ‏‏
‏و اين كه قطعاً او است كه مي‌ميراند و زنده مي‌گرداند .‏

‏توضيحات : ‏‏‏
‏« أَمَاتَ وَ أَحْيَا » : ( نگا : بقره‌ / 258 ، حجر / 23 ، ق / 43 ) .‏

آيه 45
‏متن آيه : ‏
‏ وَأَنَّهُ خَلَقَ الزَّوْجَيْنِ الذَّكَرَ وَالْأُنثَى ‏

‏ترجمه : ‏‏
‏و اين كه او است كه جفتهاي نر و ماده را مي‌آفريند .‏

‏توضيحات : ‏‏‏
‏« الذَّكَرَ » : بدل ( الزَّوْجَيْنِ ) است .‏

آيه 46
‏متن آيه : ‏
‏ مِن نُّطْفَةٍ إِذَا تُمْنَى ‏

‏ترجمه : ‏‏
‏از نطفه ناچيزي ، بدانگاه كه ( به رحم ) جهانده مي‌شود .‏

‏توضيحات : ‏‏‏
‏« تُمْني‌ » : پرانده و جهانده مي‌گردد ( نگا : طارق / 6 ) .‏

آيه 47
‏متن آيه : ‏
‏ وَأَنَّ عَلَيْهِ النَّشْأَةَ الْأُخْرَى ‏

‏ترجمه : ‏‏
‏و اين كه قطعاً بر خدا است كه ( رستاخيز را پديدار و مردگان را ) زندگي دوباره بخشد .‏

‏توضيحات : ‏‏‏
‏« النَّشْأَةَ الأُخْري‌ » : پيدايش ديگر . مراد رستاخيز مردگان و حيات دوباره است .‏

آيه 48
‏متن آيه : ‏
‏ وَأَنَّهُ هُوَ أَغْنَى وَأَقْنَى ‏

‏ترجمه : ‏‏
‏و اين كه او است كه قطعاً ثروتمند مي‌كند و فقير مي‌گرداند .‏

‏توضيحات : ‏‏‏
‏« أَغْني‌ » : دارائي داد و ثروتمند گرداند . « أَقْني‌ » : همزه اين واژه براي سلب است و به معني ( فقير كرد ) مي‌باشد ( نگا : آلوسي ) . به دليل تقابل . أَضْحَكَ وَ أَبْكي . . . أَماتَ وَ أَحْيَا . برخي هم آن را به معني ( توشه داد و ارضاء كرد ) گرفته‌اند .‏

آيه 49
‏متن آيه : ‏
‏ وَأَنَّهُ هُوَ رَبُّ الشِّعْرَى ‏

‏ترجمه : ‏‏
‏و اين كه او است خداوندگار ستاره شِعري .‏

‏توضيحات : ‏‏‏
‏« الشِّعْري‌ » : نام ستاره‌اي است كه گروهي از مشركان عرب آن را مي‌پرستيدند . قرآن مي‌فرمايد : چرا شعري را مي‌پرستيد ، آفريدگار آن را بپرستيد .‏

آيه 50
‏متن آيه : ‏
‏ وَأَنَّهُ أَهْلَكَ عَاداً الْأُولَى ‏

‏ترجمه : ‏‏
‏و اين كه او است كه عاد نخستين را نابود كرده است .‏

‏توضيحات : ‏‏‏
‏« عَادًا الأُولي‌ » : عاد نخستين ، قوم معروف كه پيغمبرشان حضرت هود بوده است ( نگا : احقاف‌ / 21 ) . عاد دوم ، در مكه مي‌زيسته‌اند و از نسل عاد نخستين بوده‌اند ( نگا : المصحف الميسر ) .‏

آيه 51
‏متن آيه : ‏
‏ وَثَمُودَ فَمَا أَبْقَى ‏

‏ترجمه : ‏‏
‏و قوم ثمود را هلاك كرد و از ايشان هيچ باقي نگذاشت .‏

‏توضيحات : ‏‏‏
‏« مَآ أَبْقي‌ » : كسي از ايشان را باقي نگذاشت .‏

آيه 52
‏متن آيه : ‏
‏ وَقَوْمَ نُوحٍ مِّن قَبْلُ إِنَّهُمْ كَانُوا هُمْ أَظْلَمَ وَأَطْغَى ‏

‏ترجمه : ‏‏
‏و نيز قوم نوح را قبل از آنان هلاك ساخت . چرا كه ايشان از همگان ستمگرتر و سركش‌تر بودند .‏

‏توضيحات : ‏‏‏
‏« أَظْلَمَ » : ستمگرتر . « أَطْغي‌ » : سركش‌تر و نافرمان‌تر .‏

آيه 53
‏متن آيه : ‏
‏ وَالْمُؤْتَفِكَةَ أَهْوَى ‏

‏ترجمه : ‏‏
‏و شهرهاي زير و رو شده قوم لوط را فرو انداخت .‏

‏توضيحات : ‏‏‏
‏« الْمُؤْتَفِكَةَ » : ( نگا : توبه‌ / 70 ) . « أَهْوي‌ » : از بالا به پائين انداخت . فرو انداخت .‏

آيه 54
‏متن آيه : ‏
‏ فَغَشَّاهَا مَا غَشَّى ‏

‏ترجمه : ‏‏
‏آن را فرو پوشاند آنچه مي‌بايست آن را فرو پوشاند .‏

‏توضيحات : ‏‏‏
‏« غَشّي » : فرا گرفت . دربر گرفت . پوشاند . « مَا » : مراد هول و هراس و سنگها و ديگر چيزها است . اين واژه مي‌تواند فاعل و يا مفعول به باشد .‏

آيه 55
‏متن آيه : ‏
‏ فَبِأَيِّ آلَاء رَبِّكَ تَتَمَارَى ‏

‏ترجمه : ‏‏
‏پس ( اي كافر نعمت ) آيا به كداميك از نعمتهاي پروردگارت شك و ترديد مي‌ورزي‌ ؟‏

‏توضيحات : ‏‏‏
‏« ءَالآءِ » : جمع إِلْي ، نعمتها ( نگا : اعراف‌ / 69 ) . « تَتَمَاري » : شك و ترديد داري . از ( مِرْيَة ) به معني شك و گمان ( نگا : فصّلت‌ / 54 ) .‏

آيه 56
‏متن آيه : ‏
‏ هَذَا نَذِيرٌ مِّنَ النُّذُرِ الْأُولَى ‏

‏ترجمه : ‏‏
‏اين ( پيغمبر ، يكي از پيغمبران خدا ، و ) از زمره بيم دهندگان پيشين است .‏

‏توضيحات : ‏‏‏
‏« هذا » : اين پيغمبر . « نَذِيرٌ » : بيم‌دهنده از عقاب خدا ( نگا : فاطر / 24 ) .‏

آيه 57
‏متن آيه : ‏
‏ أَزِفَتْ الْآزِفَةُ ‏

‏ترجمه : ‏‏
‏قيامت نزديك گرديده است .‏

‏توضيحات : ‏‏‏
‏« أَزِفَتْ » : نزديك گرديده است . فرا رسيده است . « الآزِفَةُ » : نزديك . مراد قيامت است ( نگا : غافر / 18 ) .‏

آيه 58
‏متن آيه : ‏
‏ لَيْسَ لَهَا مِن دُونِ اللَّهِ كَاشِفَةٌ ‏

‏ترجمه : ‏‏
‏جز خدا هيچكس نمي‌تواند آن را ظاهر و پديدار كند .‏

‏توضيحات : ‏‏‏
‏« كَاشِفَةُ » : ظاهر كننده و پديد آورنده ( نگا : اعراف‌ / 187 ) . جلوگيري كننده . معني ديگر آيه : جز خدا هيچكس نمي‌تواند از وقوع آن جلوگيري كند .‏

آيه 59
‏متن آيه : ‏
‏ أَفَمِنْ هَذَا الْحَدِيثِ تَعْجَبُونَ ‏

‏ترجمه : ‏‏
‏آيا از اين سخن تعجب مي‌كنيد و در شگفت مي‌افتيد ؟‏

‏توضيحات : ‏‏‏
‏« هذَا الْحَدِيثِ » : مراد قرآن است ( نگا : زمر / 23 ) .‏

آيه 60
‏متن آيه : ‏
‏ وَتَضْحَكُونَ وَلَا تَبْكُونَ ‏

‏ترجمه : ‏‏
‏و آيا مي‌خنديد و گريه نمي‌كنيد ؟‏

‏توضيحات : ‏‏‏
‏« تَضْحَكُونَ » : مي‌خنديد . يعني همچون استهزاء كنندگان مي‌خنديد . « لا تَبْكُونَ » : گريه نمي‌كنيد . يعني چرا بايد همچون متقيان از خوف خدا گريه نكنيد .‏

آيه 61
‏متن آيه : ‏
‏ وَأَنتُمْ سَامِدُونَ ‏

‏ترجمه : ‏‏
‏و آيا پيوسته در غفلت و هوسراني بسر مي‌بريد ؟‏

‏توضيحات : ‏‏‏
‏« سَامِدُونَ » : جمع سامِد ، غافل و هوسران . متكبر و سرگردان از غرور .‏

آيه 62
‏متن آيه : ‏
‏ فَاسْجُدُوا لِلَّهِ وَاعْبُدُوا ‏

‏ترجمه : ‏‏
‏اكنون كه چنين است خدا را سجده كنيد و او را بپرستيد .‏

‏توضيحات : ‏‏‏
‏« فَاسْجُدُوا . . . » : مراد اين است كه اگر مي‌خواهيد در صراط مستقيم حق ، گام برداريد ، تنها براي او كه تمام خطوط عالم هستي به ذات پاك وي منتهي مي‌گردد ، سجده كنيد ، و اگر مي‌خواهيد به سرنوشت دردناك اقوام پيشين گرفتار نيائيد كه بر اثر شرك و كفر و ظلم و ستم در چنگال عذاب الهي گرفتار شدند ، تنها او را عبادت كنيد .‏

 

موضوعات: موقعیت فعلی: فهرست قرآن / سوره نجم / تفسیر نور  لینک ثابت
 [ 08:35:00 ب.ظ ]