فرشته
 
 


شنبه یکشنبه دوشنبه سه شنبه چهارشنبه پنج شنبه جمعه
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30 31        



جستجو


موضوع

نحوه نمایش نتایج:


اللّهُمَّ كُنْ لِوَلِيِّكَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَعَلى آبائِهِ في هذِهِ السّاعَةِ وَفي كُلِّ ساعَةٍ وَلِيّاً وَحافِظاً وَقائِدا ‏وَناصِراً وَدَليلاً وَعَيْناً حَتّى تُسْكِنَهُ أَرْضَك َطَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فيها طَويلاً

دريافت كد دعاي فرج




 



آیت الله مجتهدی تهرانی:

وضو می‌گیری، اما در همین حال اسراف می‌كنی

نماز می‌خوانی اما با برادرت قطع رابطه می‌كنی

روزه می‌گیری اما غیبت هم می‌كنی

صدقه می‌دهی اما منت می‌گذاری

بر پیامبر و آلش صلوات می فرستی اما بدخلقی می كنی

دست نگه دار!

ثواب‌هایت را در كیسهٔ سوراخ نریز!

موضوعات: آیت الله مجتهدی تهرانی:  لینک ثابت
[پنجشنبه 1395-03-06] [ 11:56:00 ب.ظ ]




نماز

از پاهایی كه نمی توانند تو را به ادای نماز ببرند،

انتظار نداشته باش كه تو را به بهشت ببرند..

قبرها، پر است از جوانانى كه میخواستند در پیری توبه كنند…

رسول الله فرموده اند

ترك نماز صبح : نور صورت

ظهر : بركت رزق

عصر : طاقت بدن

مغرب : فایده فرزند

عشاء : آرامش خواب

را از بین میبرد..

موضوعات: نماز  لینک ثابت
 [ 11:55:00 ب.ظ ]





پشت وپناه مظلوم آن یار ودلبرمن

یابن الحسن،فدایت حلال مشکل من

من مانده دست برسر با ناله درفراقت

دل مانده پای درگل از دیده ترمن

خوابم چگونه آید مانند شمع هرشب

باشد درآب وآتش بالین وبسترمن

جزکنج غم ندارم جای دگر نگارا

ای پادشاه عالم اینست کشورمن

لیلی وشان عالم مجنون حسن رویت

بیچاره درفراقت گردیده این دل من

ای باد اگر ببینی آن یارسرو قامت

عرض نیاز ما کن با آن صنوبر من
.

الهم عجل لولیک الفرج والعافیة‌ والنصر:آمین

موضوعات: پشت وپناه مظلوم آن یار ودلبرمن  لینک ثابت
 [ 11:49:00 ب.ظ ]






یکی از جمعه ها جان خواهد آمد

به درد عشق، درمان خواهد آمد

غبار از خانه های دل بگیرید

که بر این خانه مهمان خواهد آمد

موضوعات: یکی از جمعه ها جان خواهد آمد  لینک ثابت
 [ 08:37:00 ب.ظ ]





شعری از حداد عادل در وصف رهبر انقلاب

 

ای دل دریایی ات کشتی نشینان را امید

ای دو چشمانت چراغ شام یلدای همه

آفتاب صورتت خورشید فردای همه

ای دل دریایی ات کشتی نشینان را امید

وی نگاه روشنت فانوس دریای همه

ای بیان دلنشینت بارش باران نور

وی کلام آتشینت آتش نای همه

خنده های گاه گاهت خنده خورشید صبح

شعله لرزان آهت شمع شب های همه

قامتت نخل بلند گلشن آزادگی

سرو سرسبزی سزاوار تماشای همه

گر کسی از من نشانی از تو جوید، گویمش

خانه ای در کوچه باغ دل ، پذیرای همه

لاله زار عشق یکدم بی گل رویت مباد

ای گل رویت بهار عالم آرای همه

دکتر حداد عادل درباره‏ی این شعر که در وصف مقام معظم رهبری سروده است، می‏گوید: «زمانی که این شعر را برای ایشان خواندم، واقعا از دلم برخاست و می دانستم که ایشان هم خوش ندارند کسی از ایشان تعریف کند و خیلی با احتیاط برای ایشان خواندم. یکبار هم بیشتر نخواندم و هیچوقت هم ایشان پس از آن، سراغ این شعر را نگرفتند و از سال 1371 تا حالا هم این شعر هیچ جایی چاپ نشده است.»

 

موضوعات: شعری از حداد عادل در وصف رهبر انقلاب  لینک ثابت
 [ 08:37:00 ب.ظ ]




 

به فرزندانتان فقط شمردن یاد ندهید.

به آنها یاد بدهید چه چیزهایی ارزش شمردن دارند:

ادب

ایمان

مهربانی

شجاعت

صداقت

سخاوت

بخشش

قدردانی

تلاش

احترام به بزرگان

موضوعات:  به فرزندانتان یاد بدهید:  لینک ثابت
 [ 08:35:00 ب.ظ ]






شریف ترین افراد امت من حاملان قرآن و شب زنده داران اند.

مستدرك‏الوسائل ج : 4 ص :234

موضوعات: شریف ترین افراد امت  لینک ثابت
 [ 08:34:00 ب.ظ ]






مقام معظم رهبری:

 

«بیداری و آگاهی» تنها راه سعادت امت اسلامی است.

موضوعات: مقام معظم رهبری:  لینک ثابت
 [ 08:32:00 ب.ظ ]





گفتگو با مادر شهید مفقود نعمت‌الله جابری

در روستایی دور دست، صدها کیلومتر دورتر از شهر مادر پیری زندگی می‌کند که در انتظار آمدن پیکر فرزند شهید مفقودش لحظه شماری می کند.

این مادر با دخترش نرگس و نوه‌اش حسن زندگی می‌کند؛ مواجهه با مشکلات اقتصادی و زندگی در منطقه محروم روستای «جابر انصار» از یک سو و درد سالخوردگی از سوی دیگر نتوانسته قامت این مادر را خم کند؛ اما داغ بی‌خبری از «نعمت» این مادر را سال‌ها پیر کرده است؛ او برای دلخوشی‌اش گاهی برای پرنده‌ها دانه می‌پاشد؛ گاهی خود را از میان تپه‌ها به جاده می‌رساند تا بلکه پسرش را در حال بازگشت به خانه ببیند و در حسرت این است که روزی چمدان پر از لباس «نعمت» را به او بدهند تا ببوید و روی چشم‌هایش بگذارد.

گفتگو با مادر شهید نعمت‌الله جابری از روستای «جابر انصار» شهرستان آبدانان از استان ایلام:

*دیدن شجاعت پسرم تعجب‌آور بود

این مادر شهید از سال‌ها دور که کوچ‌نشین بودند برای‌مان تعریف می‌کند و می‌گوید: عشایر بودیم و زندگی‌مان با کوچ کردن می‌گذشت؛ در سختی‌های آن روزگار امکاناتی هم نبود، پابرهنه تپه‌ها و کوهها را پشت سر می‌گذاشتیم؛ نعمت‌الله فرزند سومم بود که در سال 1348 به دنیا آمد؛ در آن دوران دو فرزند دیگرم هم به دلیل بیماری و نبود امکانات درمانی مُردند و در مسیر کوچ آنها را به خاک سپردیم. در مجموع 9 فرزند به دنیا آوردم که دو فرزندم در کودکی فوت شدند؛ «نعمت‌الله» شهید شد و پسر دیگرم «نعمان» در سانحه رانندگی از این دنیا رفت؛ در حال حاضر «حسن» فرزند نعمان با من زندگی می‌کند.

مادر شهید نعمت‌الله از کودکی فرزند شهیدش می‌گوید که او در کودکی ترسو بود؛ بعد از اینکه در روستای جابر انصار شهر آبدانان مستقر شدیم، او هم مانند بقیه بچه‌ها به مدرسه رفت و تا کلاس ششم درس خواند؛ اما از زمانی که بزرگ و بزرگتر می‌شد، مرد بودن را در او می‌دیدم طوری که در 18 سالگی به جبهه رفت؛ باورم نمی‌شد که این قدر شجاع شده باشد و از جنگ نترسد! همرزمان فرزند شهیدم می‌گفتند که او خیلی شجاع بود؛ حتی یکبار برای شناسایی تا سنگر بعثی‌ها رفته بود. نعمت‌الله می‌گفت: «من برای اجرای دستور رهبرم به جبهه می‌روم و دوست دارم شهید شوم».

*با پول کارگری پسرم را به جبهه فرستادم

این مادر بدون همسرش زندگی‌ می‌کند؛ اگر چه همسرش در همسایگی اوست؛ او در این باره می‌گوید: سر آخرین فرزندم باردار بودم که پدر بچه‌ها ما را گذاشت و رفت؛ بچه‌ها را به سختی بزرگ کردم؛ زمین کشاورزی نداشتیم و روی زمین‌های مردم کار می‌کردم تا بتوانم مخارج بچه‌ها را تأمین کنم؛ حتی برای اینکه پسرم به جبهه اعزام شود، برای کرایه‌ ماشینش شیر گاو دوشیدم و فروختم و پسرم را به جبهه فرستادم.

*غذای عراقی‌ها را نخورید

یک روز که پسرم از جبهه کردستان آمده بود، برایم تعریف ‌کرد: «بچه‌ها گرسنه بودند، چاره‌ای نداشتیم به سنگر عراقی‌ها رفتم و چند تا کمپوت آنها را برای بچه‌های خودمان آوردم» به او گفتم: «چرا این کار را کردی، عراقی‌ها هم گرسنه بودند».

آن زمان روزگار همدلی بود؛ نیروهای پشتیبانی با ماشینی که روی آن بلندگو نصب بود، به روستا آمده و اعلام می‌کردند: «هر کسی می‌خواهد به جبهه کمک کند، اقلامش را بیاورد»؛ من هم قند، نان، پتو، چای و هر وسیله‌ای که می‌توانستم تهیه می‌کردم و به جبهه می‌فرستادم؛ گاهی هم به مجروحان جنگی کمک می‌کردم؛ نان می‌پختم و به جبهه می‌فرستادم.

وقتی که پسرم به مرخصی می‌آمد، گندم و کنجد برشته شده و گردو آماده می‌کردم و به او می‌دادم که برای همرزمانش ببرد؛ دوستان نعمت‌الله دیگر به این خوراکی‌ها عادت کرده بودند و می‌گفتند: «به مادرت بگو باز هم برای ما بفرستد». می‌گفتم: «این خوراکی‌ها را می‌فرستم شما هم غذای عراقی‌ها را نخورید، آنها خودشان گرسنه هستند».

*گریه‌های من هم مانع رفتنش به جبهه نشد

نعمت در دوران جنگ در مناطقی از جمله مهران، کردستان ، قصرشیرین و گیلانغرب حضور داشت؛ هر دو یا سه ماه یکبار به مرخصی می‌آمد؛ دوستانش را از جبهه به روستا می‌فرستاد و خودش در آنجا می‌ماند؛ یک وقت‌هایی که به مرخصی می‌آمد، گریه می‌کردم و می‌گفتم: «این قدر جبهه می‌روی، اگر شهید ‌شوی، من چه کنم؟» او می‌گفت: «من به دستور رهبرم می‌روم». می‌گفتم: «گناه کردم مادرت شدم، اگر شهید شوی می‌دانی چه بلایی سر من می‌‌آید؟!» او در حالی که می‌خواست مرا آرام کند، می‌گفت: «چه کار کنم، ناموس‌مان در خطر است!».

*ازدواج پسرم

پسرم 19 ساله بود که به پیشنهاد پدر بزرگش با دختر عمویش ازدواج کرد؛ اما ازدواج و تشکیل زندگی باعث نشد که او را بند خانه کند و دیگر به جبهه نرود. لذا مجددا عازم جبهه ‌‌شد؛ بعد از مدتی صاحب دختری به نام فاطمه شد. زمانی که همسرش 3 ماه باردار بود، نعمت در مهران به شهادت رسید. فرزند دومش بعد از شهادت پدرش به دنیا آمد و اسمش را علی گذاشتیم. در حال حاضر فاطمه ازدواج کرده و علی دانشجوی رشته پزشکی است.

*نحوه شهادت نعمت‌الله جابری از زبان مادر

زمانی که یکی از دوستان پسرم به نام عبدالعباس کرمی به شهادت رسیده بود؛ نعمت‌الله حسرت می‌خورد که چرا دوستش شهید شد اما او شهید نشده. فرزند می گفت شاید خالص نبودم که خدا مرا نپذیرفته. جنگ تمام شد. بعد از پایان جنگ تحمیلی عراق بر ضد ایران خیالم راحت بود که پسرم برای همیشه در کنارم می‌ماند؛ اما در 25 اسفند 1369 در منطقه مهران (انتفاضه اول) در حالی که وی با گروهی آیت‌الله حکیم را همراهی می‌کردند، طی درگیری با بعثی‌ها به شهادت رسید؛ در ابتدا کسی به ما خبر نمی‌داد؛ بعد که مطلع شدیم امیدوار بودیم که بالاخره بازمی‌گردد.

حدود دو سه هفته‌ای از این جریان می‌گذشت که بعثی‌ها به ما خبر دادند پیکر نعمت‌الله در مرز است؛ بروید و آن را تحویل بگیرید. لذا دوستان نعمت در سپاه رفتند تا پیکر شهید را تحویل بگیرند؛ بعثی‌ها خاک‌ روی هم انباشته بودند و شبیه پیکر انسان شده بود، روی آن هم پتویی کشیده بودند تا وانمود کنند پیکر شهید است؛ آنها با این کار می‌خواستند ما را اذیت کنند.

تا امروز هیچ خبری از پسرم نداریم و نمی‌دانم چه بلایی سرش آورده‌اند؛ البته شهادتش را باور کرده‌ام اما نمی‌خواهم بشنوم که او دیگر برنمی‌گردد؛ امید دارم که پیکرش را ببینم حتی دوستانش این قضیه را می‌‌دانند و می‌گویند، انشاء الله می‌آید.

*پارچه سبز

پسرم را زیاد در عالم خواب می‌بینم؛ یک وقت‌هایی که به خوابم می‌آ‌ید، می‌گوید: «آمده‌ام تو را ببینم و بروم»؛ اول ماه محرم امسال هم به خوابم آمد و گفت: «مادر، این پارچه سبز را از کربلا آورده‌ام؛ این پارچه را به داداش نعمان بدهید و بگویید داداش نعمت فرستاده است». برای اینکه دلم آرام بگیرد، روز عاشورا پارچه سبز رنگی گرفتم و سر مزار پسرم «نعمان» گذاشتم و گفتم: «این هم از طرف داداش نعمت است». این دو برادر خیلی باهم صمیمی بودند.

*مادر شهید نعمت‌الله جابری می گوید: تنهایی‌هایم را با قاب عکس تقسیم می‌کنم

چند قطعه قاب عکس روی دیوار و تسبیح، تنها یادگاری است از نعمت برای مادرش به یادگار گذاشته است. چمدان لباس‌های نعمت هم در اختیار همسر شهید است و مادر در دلتنگی‌هایش سفارش می‌کند که پیراهنی از نعمت برایش بفرستند تا تسکینی بر دل بی‌تابش باشد و حال مادر نعمت این گونه است وقتی که لباس‌های نعمت را می‌بیند؛ او مانند مادری که بعد از سال‌ها از فرزندش دور بوده، لباس‌ را برمی‌دارد، بر قد و بالای آن نگاه می‌کند، می‌بوید، روی سینه‌اش می‌فشارد و بار اشک بر چشم‌هایش می‌نشیند و بعد می‌گوید: «پسرم تو رفتی تا برگردی، حتی پیکرت هم برنگشت!».

و زمان تحویل دادن امانت که می‌رسد، از آن چند تکه لباس‌ هم دل نمی‌کند؛ اما چاره‌ای نیست؛ لباس‌ها را تحویل می‌دهد؛ او می‌ماند و تنهایی‌ و قاب عکس‌های روی دیوار.

*به قولم عمل نکردم

نعمت علاقه زیادی به مادرش داشت؛ مادر این گونه تعریف می‌کند: وقتی که پسرم از جبهه به منزل می‌آمد، همین طور مرا صدا می‌زد، مادر! مادر! … آن قدر صدا می‌زد تا مرا ببیند؛ من هم با شنیدن صدایش خودم را به حیاط می‌رساندم؛ او با دیدنم مرا بغل می‌کرد؛ طوری که پاهایم از زمین جدا می‌شد و می‌گفت مادر خیلی دوستت دارم.

پسرم راهش را انتخاب کرده بود؛ او می‌گفت: «مادر، اگر من شهید شدم، هیچ وقت برای من گریه نکن؛ دشمن خوشحال می‌شود». بعد از شهادتش تلاش می‌کنم به قولم عمل کنم و گریه نکنم اما دلم با گریه آرام می‌گیرد. گاهی هم یاد خاطراتش می‌افتم گریه امانم نمی‌دهد. خب حق دارم، دلم برایش تنگ می‌شود.

*این مادر سال‌هاست نمی‌تواند لالایی بگوید

مادر را با لالایی گفتنش می‌شناسیم، با مهربانی و با دنیایی از عشق و محبت؛ از این مادر می‌خواهیم با لهجه ایلامی برای ما لالایی بگوید؛ او می‌گوید نمی‌توانم، با اصرار می‌خواهیم تا صدای لالایی‌ گفتنش را بشنویم و او شروع می‌کند به گفتن لالایی؛ لالای لای لای روله‌ی من، لالای لای لای … و صدای مادر بریده بریده می‌شود؛ او دیگر نمی‌تواند لالایی بگوید؛ این مادر سال‌هاست نمی‌تواند لالایی بگوید…

*مادر نعمت چه می‌خواهد

ـ هر روز به یاد نعمت‌الله غذا درست می‌کنم؛ شب‌های جمعه هم غذاهایی را که او دوست داشت آماده می‌کنم؛ او کته محلی، خورشت سبزی و عدسی خیلی دوست داشت. دوست دارم یک بار دیگر برای او غذای مورد علاقه‌اش را درست کنم.

ـ یکی از دوستان نعمت خیلی شبیه او است وقتی می‌بینمش از خوشحالی بال در می‌آورم.

ـ دوست دارم یک بار دیگر به جایی که پسرم شهید شده بروم، اما چون آن محل مین‌گذاری شده است، نمی‌گذارند، بروم.

ـ دوست دارم رهبرم آقای خامنه‌ای را ببینم و به ایشان بگویم دعا کنند پسرم پیدا شود.

ـ نوه‌ام «حسن» بیماری کلیوی دارد، دوست دارم بتوانیم او را تحت درمان قرار دهیم. او تنها یادگار پسر مرحومم «نعمان» است.

ـ چند تا قاب عکس دور تا دور اتاقم دارم؛ وقتی دلم می‌گیرد، با آنها حرف می‌زنم؛ طوری که انگار نعمت کنارم نشسته است و دوست دارم نعمت هم جوابم را بدهد؛ گاهی گریه می‌کنم و می‌گویم «من با تو حرف می‌زنم، تو هم جواب من را بده».

ـ مردم منطقه‏ی ما در محرومیت زندگی می‌کنند؛ مسئولان به آنجا رسیدگی کنند؛ چون در دوران جنگ آنها در خط مقدم بودند و از مال و جانشان گذشتند.

ـ یک قاب عکس کوچک از نعمت دارم، در ایام ماه محرم و مراسم عزاداری امام حسین(ع)، همیشه در دستم بود؛ گاهی هم که به عروسی‌ها دعوت می‌شوم، دوست دارم قاب عکس نعمت را هم با خودم ببرم؛ اما صاحب مجالس ناراحت می‌شوند و من هم نمی‌روم.

موضوعات: گفتگو با مادر شهید مفقود نعمت‌الله جابری  لینک ثابت
 [ 08:31:00 ب.ظ ]





تابش نور در دل مومن

رسول خدا صلي الله عليه و آله مي‏فرمايند:

هر گاه مؤمن عملى انجام دهد،

در دلش نورى تابيدن مى گيرد.

 

موضوعات: تابش نور در دل مومن  لینک ثابت
 [ 08:27:00 ب.ظ ]





توجّه امام مهدی عليه السلام به شيعيان خويش

قالَ الاْمامُ الْمَهْدِىُّ (عجل الله تعالي فرجه الشريف):

إِنّا غَيْرُ مُهْمِلينَ لِمُراعاتِكُمْ، وَلا ناسينَ لِذِكْرِكُمْ، وَ لَوْ لا

ذلِكَ لَنَزَلَ بِكُمُ اللاَّواهُ، وَ اصْطَلَمَكُمُ الاْعْداءُ.

فَاتَّقُوا اللّهَ جَلَّ جَلالُهُ وَ ظاهِرُونا

ما در رعايت حال شما كوتاهى نمى‌كنيم و ياد شما را

از خاطر نبرده‌ايم، كه اگر جز اين بود گرفتارى‌ها به شما

روى مى‌آورد و دشمنان، شما را ريشه كن مى‌كردند.

از خدا بترسيد و ما را پشتيبانى كنيد.

موضوعات: توجّه امام مهدی عليه السلام به شيعيان خويش  لینک ثابت
 [ 08:25:00 ب.ظ ]





آیین زندگی در سخنان زیبای بهجت العرفا

آنچه می‌دانید، عمل کنید؛

و در آنچه نمی‌دانید؛ احتیاط کنید تا روشن شوید؛

و اگر روشن شدید، بدانید که بعضی معلومات را زیر پا گذاشته‌اید.

دنياپرستان را بنگريد كه به چه دل بسته‌اند و بر سر چه با هم

نزاع دارند، به دنيايي از كاغذ و مقوا و خانه عنكبوت!

موضوعات: آیین زندگی در سخنان زیبای بهجت العرفا  لینک ثابت
 [ 08:18:00 ب.ظ ]





نماز در کلام شهید

و به نماز این منتهای عشق عاشقان و نور دل سالکان و

کشتی نجات جاماندگان اهمیت فراوان دهید و از آن بهره‏مند شوید.

شهید روح الله خزایی

موضوعات: نماز در کلام شهید  لینک ثابت
 [ 08:17:00 ب.ظ ]





گذری بر زندگی جانباز دفاع مقدس حضرت آیت الله دکتر روح الله قرهی

 

حضرت آیت الله دکتر روح الله قرهی(مدظله العالی) در تهران و در خانواده‌اي متدين متولد و همزمان با گذراندن دوره متوسطه تحصيلات حوزوي خود را آغاز نمودند.

ایشان پس از گذراندن دوره مقدمات و تفسير نزد حضرت آیت الله حاج شيخ احمد اديب، حضرت حجت‌الاسلام و المسلمين حاج سيد نورالدين دزفولي و حضرت حجت‌الاسلام و المسلمين حاج ميرزا علي اصغر هرندي در سال 1359 عازم قم شدند و سطوح عاليه حوزوي را در قم گذراندند.

موسس حوزه علميه امام مهدي(عج) تهران، سطوح عاليه فقه و اصول خود را نزد آيات عظام: گلپايگاني، مرعشي نجفي، تبريزي، بهجت، مكارم شيرازي و آيات حسن زاده آملي و جوادي آملي گذراندند و در نهایت از آيت‌الله مرعشي نجفي (ره) اجازه‌نامه اجتهاد كسب نمودند.

حضرت آيت‌الله قَرهي در دوران هشت سال دفاع مقدس در كنار تحصيل دروس حوزوي بارها در ميدان نبرد حق عليه باطل حضور پيدا كردند و در سال 1364 در منطقه عملياتي فاو بر اثر گاز خردل اعصاب، شيميايي شده و در سال 1365 نيز در منطقه عملياتي شلمچه با اصابت تركش و تخلیه چشم راست و ساییدگی مهره‏های ستون فقرات به خیل جانبازان جنگ تحمیلی پیوستند.

اين جانباز هفتاد درصد، پس از جنگ تحميلي، تدريس مكاسب، كفايه، تجريد العقايد، نهايه الحكمه را در مدرسه علميه فيضيه قم آغاز؛ اما به سبب آسيب‌هاي ناشي از مواد شيميايي و دستور پزشكان، از سال 1374 از شهر مقدس قم به سوی تهران هجرت نمودند. …..

حضرت آيت الله قرهي پس از دريافت مدرک دكتراي فلسفه غرب از دانشگاه هامبورگ، در تهران به تدريس فلسفه، حقوق و معارف در دانشگاه‌هاي نيروي انتظامي، علامه طباطبايي، امام صادق و تهران مشغول شدند.

ایشان از سال 1381 با تأسيس حوزه علميه امام مهدي(عج) در شهرك حكيميه تهران فعاليت‌هاي دانشگاهي خود را متوقف كرده و به تربيت طلاب پرداختند.

ریاست محترم حوزه در مدرسه علميه امام مهدي(عج) افزون بر تدريس اخلاق،‌ تفسير قرآن، ادبيات، منطق و كلام ،دوره روش تحقيق را نیز ويژه طلاب برگزار كردند و از سال تحصيلي ۱۳۸۸ تدريس خارج اصول را نیز آغاز نمودند.

مؤسس حوزه علميه امام مهدي (عج) تهران تاكنون «كتاب‌هاي گوهر های فوق عرشی جلد 1 که شرح دعای ابوحمزه ثمالی می باشد»، «کتاب اکسیر رمضان» ، «تفسیر قرآن کریم سوره حمد در چند مجلد» ، «حج عارفان» ، «اخلاق الهی و سیر و سلوک انسانی» ، «الحصول فی علم الاصول» ، «زندگاني امام حسين از منظرهاي مختلف»، «اصول فقه»، «شرح آداب الصلاه امام خميني(ره)» و «شرح رساله ذكر و ذاكر علامه حسن زاده آملي» را تأليف نمودند که بعضی از این کتب به چاپ رسيده و مابقی در شرف انتشار می باشد.

گفتني است، در سالهای تحصيلي گذشته تعداد زیادی از دوستداران علوم اهل بیت(ع) در سطوح يك و سه در مدرسه علميه امام مهدي(عج) تهران مشغول تحصيل بوده‌اند و مدتی است که شاگردان درس خارج اصول نيز به طلاب اين مدرسه اضافه شده اند.

موضوعات: گذری بر زندگی جانباز دفاع مقدس حضرت آیت الله دکتر روح الله قرهی  لینک ثابت
 [ 08:16:00 ب.ظ ]





خاطره آیت‌ الله دکتر روح الله قرهی از حاج اسماعیل دولابی

مدیر حوزه علمیه امام مهدی(عج) تهران در تازه‌ترین سخنرانی خود و به مناسبت فرارسیدن سالروز ارتحال حاج اسماعیل دولابی به ذکر خاطره‌ای از این استاد فقید اخلاق پرداخت.

بگزارش خبرگزاری فارس، آیت‌ الله روح ‌الله قرهی مدیر حوزه علمیه امام مهدی(عج) تهران در درس اخلاق خود گفت: خدا مرحوم آقای دولابی را رحمت کند. ایشان به نقل از آیت ­الله انصاری، آن مرد الهی فرموده بودند:

پروردگار عالم طوری است که بعضی از مطالب فقط و فقط مختصّ به اوست و ما نمی­فهمیم، از جمله تکبّر متعلّق به خود اوست، «الله اکبر». یا حسادت بد است، امّا پروردگار عالم، فقط خودش هست که حسود است.

ما این تعابیر را نمی‏فهمیم، وقتی هم نمی‏فهمیم امکان دارد هجمه ببریم و إن‏قلت بیاوریم که آقا یعنی چه؟! مگر خدا حسود می‏شود؟! این حرف‏ها چیست؟! نمی‏فهمیم، امّا بعضی از صفات متعلّق به خداست، در عالم هیچ‏کسی نمی‏تواند کبریایی داشته باشد، خداست که متکبّر است و کبریایی متعلّق به اوست، «الله اکبر».

موضوعات:  خاطره آیت‌ الله دکتر روح الله قرهی از حاج اسماعیل دولابی  لینک ثابت
 [ 08:15:00 ب.ظ ]





نماز صبح مانع از سرطان می‌شود

بر اساس پژوهش‌های علمی انجام شده در مركز پژوهش‌های ملی قاهره، خواندن نماز صبح در زمان مقرر خود، موجب فعال شدن كار سلول‌های بدن و جلوگیری از ابتلا به تومورهای سرطانی می‌شود.

بگزارش ایسنا، دكتر سعید شلبی از اساتید مركز پژوهش‌های ملی قاهره گفت: پژوهش‌ها موید این مطلب است كه خواندن نماز صبح در زمان خود، به جلوگیری از ابتلا به بیماری‌های قلبی و هم‌چنین تنظیم كار هورمون‌های بدن و گردش خون كمك می‌كند.

دکتر شلبی افزود: بر اساس این پژوهش در زمان ادای نماز صبح، تمامی اعضای بدن در اوج فعالیت‌هایشان قرار دارند، به گونه‌ای كه ترشح هورمون‌ها به ویژه آدرنالین كه ترشح آن در ساعت 5 صبح شروع می‌شود، افزایش می‌یابد و به فعال شدن تمامی اعضای بدن و جلوگیری از تومورهای سرطانی كمك می‌كند.

هم‌چنین هوای پاك صبحگاهی دارای مقادیر زیادی اكسیژن است كه موجب فعالیت قلب، كاهش انقباضات رگ‌های خونی، تنظیم كار هورمون‌ها و بهبود کار حافظه می‌شود.

موضوعات: نماز صبح مانع از سرطان می‌شود  لینک ثابت
 [ 08:15:00 ب.ظ ]





نکات علمی شگفت انگیز درباره نماز و وضو

وضو و معالجه بیماری ها

وضو سبب رفع بسیاری از بیماریها می شود. دلیلش اثر آب سرد بر روی نقاط حساس بدن در قسمت‏هایی است که وضو می‏گیریم.

جالب این است که در دین مبین اسلام نقاط طب سوزنی مخصوصا در وضو رعایت شده است. برای مثال، آقایان باید آب را از پشت آرنج بریزند. ولی خانم‏ها باید آب را از قسمت تای دست بریزند. چون‏که نقاط طب سوزنی در آقایان و خانم‏ها در بعضی از نقاط فرق می‏کند.

این را هم بدانید که با تحریک نقاط طب سوزنی بوسیله آب سرد وضو، خط سیر چهارده نصف النهار را تحریک می‏کنیم و باعث سرحالی، شادابی، تسکین دردها، نیروی جسمانی وروحی و معالجه بسیاری از بیماریها می گردد.و همچنین تمامی اعضاء داخلی بدن را تقویت می کند.از جمله: ریه ها، روده بزرگ، معده، قلب، کلیه ها، کبد و …

ایجاد نیرو و نشاط با وضو

در احادیث آمده که بعد از وضو، بدن را با چیزی خشک نکنیم و بگذاریم خودش خشک شود. دلیل آن اینست که بدن در برابر سرمائی که حس می‏کند، خود به خود درجه حرارت آن بالا می رود تا بدن را خشک کند، که همین تحریکات حرارتی باعث باز شدن منافذ زیر پوست می‏شود و اکسیژن بیشتری به بافتهای پوست و مقداری هم عضلات زیر پوست می‏رسد و باعث نیرو و نشاط می‏گردد.

رابطه نماز با میدان مغناطیسی و بارهای الکتریکی

همانطور که می دانید، در بدن ما میلیونها عصب وجود دارد که کار انتقال پیام در بدن ما بوسیله تحریک الکتریکی این عصبها صورت می گیرد. در اثر شارش بار در اطراف آنها، در بدن ما یک میدان تشکیل می شود و میدان بدن ما در اثر فعالیت همزمان میلیونها عصب به وجود می آید.

میدان مغناطیسی بدن و امواج مغزی در معرض خطر:

بنابر تحقیقات پرفسورلای، امواج مغناطیسی خارجی که از نیروگاه های برق یا وسایل برقی مثل سشوارو … ساتع می شود، به DNA سلول‏های مغزی آسیب می‏رساند و قابلیت ترمیم را در آنها از بین می‏برد. و همچنین این میدان‏ها باعث اختلال در میدان مغناطیسی طبیعی بدن می‏شوند.

همان‏طور که می‏دانید نزدیک به ۷۰% از بدن ما را آب فرا گرفته است و مولکول‏های آب به صورت دو قطبی هستند و زمانی که ما در معرض یک میدان مغناطیسی خارجی قرار می گیریم، این مولکولها در جهت آن میدان قرار می گیرند و این پدیده باعث می‏شود، نظم میدان مغناطیسی ما به هم بریزد.

علاوه بر عوامل خارجی یکسری عوامل داخلی نیز وجود دارند که باعث می‏شوند اختلال در میدان بدن ایجاد شود. مهمترین آنها بارهای الکتریکی هستند که هنگام شارش بار در عصب، در اطراف آن به وجود می‏آیند و به صورت الکتریسته ساکن در بافتهای بدن ذخیره می‏شوند و میدانی که در اطراف این بارها به وجود می آیند در میدان بدن ایجاد خلل می کنند. این بارها به خصوص در نقاطی که تراکم اعصاب بیشتر است ذخیره می شوند و به دلیل این که هم تراکم زیادی دارند و هم در نزدیکی عصبهای بیشتر و مهمتری قرار دارند، برای بدن به شدت مضر هستند. از جمله این نقاط ناحیه سر، دستها و قسمت مچ پا به پایین است.

به ظاهر ما روزانه تنها دقایقی را در معرض میدان مغناطیسی هستیم. مثل موبایل، سشوار و… اما در طول دوران زندگی خود در معرض میدان مغناطیسی بسیار قوی هستیم و آن میدان مغناطیسی زمین است.

نماز و میدان مغناطیسی:

آنگونه که از تصاویر به دست آمده از میدان مغناطیسی زمین پیداست، به طور شگفت انگیزی اگر انسان در هر نقطه ای از زمین رو به قبله بایستد، میدان مغناطیسی بدنش بر میدان مغناطیسی زمین منطبق می گردد و در مدتی که در نماز است میدان بدنش منظم می شود.

نماز و بارهای الکتریکی:

همان طور که قبلا اشاره شد، بارهای زائدی که در اثر تحریکات الکتریکی اعصاب به وجود می آیند هم شبیه میدان بدن بر امواج مغزی اثر سوء دارند. این اثرات در نواحی که اعصاب در آن تحرک بیشتری دارند، خطرات جدیتری ایجاد می کنند. و باید هر چه سریعتر از آن نواحی دور شوند.

به طرز حیرت آوری می بینیم که این نواحی، دقیقا نواحی هستند که در وضو شسته می شوند (سر، دست، مچ پا به پایین) و بنابر تحقیقات صورت گرفته، بهترین راه دفع این بارهای زائد، استفاده از یک ماده رساناست. سریعترین و ارزانترین و بی‏ضررترین ماده برای این کار، آب است. جالب این جاست که آب هر چه خالص تر باشد، سریعتر بارهای ساکن را از بدن ما به اطراف گسیل می دهد و هیچ مایعی مثل آب خالصی که در وضو به انسانها سفارش شده این اثر را ندارد.

نماز و امواج مغزی:

با دفع بارهای زائد بدن در وضو، امواج مغزی در ایده آل ترین حالت قرار می گیرند. علاوه بر آن حالت تمرکزی که در هنگام نماز در انسان به وجود می آید، تشعشع امواج آنها را به اندازه قابل توجهی بالا می برد و توانایی مغز را در تولید این امواج بالا می برد.

حالات نماز:

نماز رزمندگان اسلام در جبهه های جنگ در فصل سرما

۱-ایستادن در نماز:

ایستادن در نماز، باعث تقویت حالت تعادلی بدن شده و قسمت مرکزی مخچه که محل کنترل اعمال و حرکات ارادی است را تقویت می کند. این عمل باعث می شود تا فرد با صرف کمترین نیرو و انرژی به انجام صحیح حرکات بعدی بپردازد.

وقتی چشمها در حالت نماز ثابت می ماند، جریان فکر هم خود به خود آرام شده و در نتیجه تمرکز فکر افزایش می یابد. ثابت ماندن چشم باعث بهبود ضعف و نواقصی چون نزدیک بینی می شود و به لحاظ روانی باعث افزایش مقاومت عصبی فرد شده و بی خوابی و افکار نا آرام را از انسان دور می کند.

نماز رزمندگان اسلام در جبهه های جنگ

۲- رکوع در نماز:

تقویت ماهیچه های شکم، حفظ سلامت دستگاه گوارش و رفع یبوست مزمن، سوء هاضمه و بی اشتهایی از خواص رکوع در نماز است.کارشناسان می گویند در حالت رکوع ماهیچه های اطراف ستون مهره ها منبسط می شود که در تعادل و آرام کردن سمپاتیک موثر است.مدت زمان خواندن ذکر رکوع نیز باعث تقویت عظلات صورت، گردن، ساق پا و رانها می شود و به این ترتیب به جریان خون در قسمتهای مختلف بدن سرعت می بخشد. تنظیم متابولیسم بدن، فراهم نمودن زمینه از بین رفتن اکثر بیماریها از بدن، کمک به افزایش حالت استواری و استحکام مغز از دیگر خواص رکوع در نماز است.

۳- سجده در نماز:

سجده، ستون مهره های بدن را تقویت کرده و درد های سیاتیک را آرام می کند. سجده علاوه بر از بین بردن یبوست و سوء هاضمه، پرده دیافراگم را تقویت کرده و به دفع مواد زاید بدن به دلیل فشرده شدن منطقه شکمی کمک می کند.سجده همچنین باعث افزایش جریان خون در سر شده، که این امر با تغذیه غدد باعث حفظ شادابی، زیبایی و طزاوت پوست می شود.

حالات سجده به واسطه باز کردن مهره ها از یکدیگر، باعث کشیده شدن اعصابیکه قسمتهای مختلف بدن را به مغز وصل می کند شده و این اعصاب را در یک حالت تعادلی قرار می دهد که این امر برای سلامت انسان بسیار حائز اهمیت است.

اگر فاصله مهر از نمازگزار به اندازه حدودا یک وجب جلوتر از حالت معمولی باشد، کشش بیشتری در کمر حس می شود که باعث مداوای کسانی که دیسک و یا ناراحتی کمر دارند می شود. و اگر کسی که سالم است این کار را انجام دهد، هیچ گاه دچار دیسک و ناراحتی کمر نمی شود.

سجده باعث آسودگی و آرامش در فرد شده و عصبانیت را تسکین می دهد. سجده قدرت درک و فهم را زیاد می کند. دلیلش این است که در سجده به پیشانی ما فشار می آید و باعث می شود که کاملا روی پیشانی متمرکز شویم ( اگر در این حالت به نوک بینی مان نگاه کنیم، خود به خود به پیشانی فشار می آید).

۴- نشستن بعد از نماز:

استحکام بخشیدن و تقویت عضلات پاها و رانها، کمک به نفخ معده و روده، بهبود فتق و… از خواص نشستن بعد از نماز است.

سخن آخر

این مطالب فقط بعضی از دلایل علمی در نماز بود و به هیچ عنوان نمی توانیم بگوییم که دلیل اصلی گزینش و چینش این حرکات توسط پروردگار حکیم این نکات علمی بوده است و بنده معتقدم که دلایل گنجاندن نماز در دین ما حکمتهای معنوی و علمی است که هنوز بشر از درک تمام آنها عاجز مانده است. برای پی بردن به برخی از آثار و دلایل معنوی نماز می توانید کتاب “پرتوی از اسرار نماز ” نوشته محسن قرائتی را مطالعه بفرمایید. در ضمن چون نماز فلسفه‏ی خاص خود را دارد که معراج مومن و مایه‏ی قرب به حق است باید آن را فقط برای خداوند متعال خواند و نه به انگیزه فواید و آثاری از این دست. ولی آگاهی از این دست نظرات علمی نیز می تواند برای برخی مفید باشد و دلیلی باشد برای پای بند بودن به دستورات دین.

******************************************

منبع: پرتوی از اسرار نماز

موضوعات: نکات علمی شگفت انگیز درباره نماز و وضو  لینک ثابت
 [ 08:14:00 ب.ظ ]





گفتم به مهدی (عج) …

گفتم به مهدی بر من عاشق نظر کن

گفتا تو هم از معصیت صرف نظر کن

گفتم به نام نامیت هر دم بنازم

گفتا که از اعمال نیکت سرفرازم

گفتم که دیدار تو باشد آرزویم

گفتا که در کوی عمل کن جستجویم

گفتم بیا جانم پر از شهد صفا کن

گفتا به عهد بندگی با حق وفا کن

گفتم به مهدی بر من دلخسته رو کن

گفتا ز تقوا کسب عز و آبرو کن

گفتم دلم با نور ایمان منجلی کن

گفتا تمسک بر کتاب و هم عمل کن

گفتم ز حق دارم تمنای سکینه

گفتا بشوی از دل غبار حقد و کینه

گفتم رخت را از من واله مگردان

گفتا دلی را با ستم از خود مرنجان

گفتم به جان مادرت من را دعا کن

گفتا که جانت پاک از بهر خدا کن

گفتم ز هجران تو قلبی تنگ دارم

گفتا ز قول بی عمل من ننگ دارم

گفتم دمی با من ز رافت گفتگو کن

گفتا به آب دیده دل را شستشو کن

گفتم دلم از بند غم آزاد گردان

گفتا که دل با یاد حق آباد گردان

گفتم که شام تا دلها را سحر کن

گفتا دعا همواره با اشک بصر کن

گفتم که از هجران رویت بی قرارم

گفتا که روز وصل را در انتظارم

موضوعات: گفتم به مهدی (عج) ...  لینک ثابت
 [ 08:12:00 ب.ظ ]




امام سجاد علیه السلام می‏فرمایند:

 

در شگفتم از کسی که از خوردن غذایی که برایش

ضرر دارد بپرهیزد اما از گناه که به او ضرر

می رساند پرهیز نمی کند.

میزان الحکمه، جلد 4

موضوعات: امام سجاد علیه السلام می‏فرمایند:  لینک ثابت
 [ 08:10:00 ب.ظ ]





جلسه غیبت = جلسه شیطانی

موضوع جلسه: بردن آبروی مومن

رئیس جلسه: شیطان

دبیر جلسه: نفس اماره

منشی جلسه: هوای نفس

زمان جلسه: وقت بیکاری

مکان جلسه: هر کجا خدا فراموش شود

پذیرایی جلسه: گوشت مردار برادران دینی

موضوعات: جلسه غیبت = جلسه شیطانی  لینک ثابت
 [ 08:07:00 ب.ظ ]






خدایا…

ای مهربان ترین…

و ای بخشنده ترین…

ای آفریدگار مهربان من…

به درگاهت اعتراف می کنم که…

خدای من…

عمری زندگی ام را به خودم سپردی…

به من قدرت انتخاب دادی…

راه نشانم دادی…

اما…

اما خدای من…

من… گاه گناه کردم…

گاه به بیراهه زدم…

گاه تو،

معبود عزیزم را ناراحت کردم…

و گاه وجود و حضورت را فراموش کردم…

زندگی ام …

تا آن را به تو سپرده بودم، خوب بود

و وقتی تو را فراموش کردم،

آری…تنها زنده بودم

اما هیچگاه زندگی نکردم.

زنده بودن هم زیبا بود

اما نه به زیبایی زندگی کردن…

اما… پروردگارم…

من با کوله باری از گناه،

به فضل و بخشش تو امید دارم.

معبودا…

مرگم در دستان توست…

چرا که همه ی وجودم از آن توست…

خدایا…

مرا زیبا بمیران…

و مرا پاکیزه بپذیر.

خدایا…

چه مرگی زیباتر از شهادت

و چه مردنی پاک تر از آن؟؟؟

خدایا…

به راستی هر که شهید نشود،

لا جرم خواهد مرد…

معبود من…

من را لیاقت شهادت

و دیدار شهدا عطا فرما

و مرگ من را شهادت قرار ده…

و چه مرگی زیباتر از شهادت در راه تو…

که از هر بهشتی زیبا تر است.

و چه کوچک است دنیا…

اللهم ارزقنا توفیق شهادت فی سبیلک

موضوعات: اللهم ارزقنا توفیق شهادت فی سبیلک  لینک ثابت
 [ 08:06:00 ب.ظ ]




موضوعات: امام علی (ع)  لینک ثابت
 [ 08:01:00 ب.ظ ]




موقعیت فعلی: فهرست قرآن / سوره طور / تفسیر نور

 

آيه 1
‏متن آيه : ‏
‏ وَالطُّورِ ‏

‏ترجمه : ‏‏
‏سوگند به كوه طور ! ( كه موسي بالاي آن با خدا به گفتگو و مناجات پرداخته است ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« الطُّورِ » : اسم خاص كوهي در سرزمين سينا است ! ( نگا : مؤمنون‌ / 20 ، تين‌ / 2 ) .‏

آيه 2
‏متن آيه : ‏
‏ وَكِتَابٍ مَّسْطُورٍ ‏

‏ترجمه : ‏‏
‏و قسم به كتاب نوشته شده ( آسماني ! كه براي رهنمود انسانها به كره زمين فرستاده شده است ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« كِتَابٍ » : جنس كتاب مراد است و منظور همه كتابهاي آسماني است . قرآن . اين نظريه به دو دليل مقبول است : الف - قرآن ، چكيده و هماهنگ با مقاصد اصلي همه كتابهاي آسماني است ( نگا : بقره‌ / 41 و 91 و 97 ، آل‌عمران‌ / 3 و 50 ، مائده‌ / 46 و 48 ) ب - در موارد ديگري خداوند به قرآن قسم ياد كرده است ( نگا : يس‌ / 2 ، ص‌ / 1 ، زخرف‌ / 2 ، دخان‌ / 2 ) . « مَسْطُورٍ » : نگارش يافته . نوشته شده . ( نگا : اسراء / 58 ، احزاب‌ / 6 ) . لوح محفوظ . تورات ( نگا : اعراف‌ / 145 ) .‏

آيه 3
‏متن آيه : ‏
‏ فِي رَقٍّ مَّنشُورٍ ‏

‏ترجمه : ‏‏
‏( كتابي كه نوشته شده است ) در صفحاتي و ( ميان جهانيان ) پخش گرديده است .‏

‏توضيحات : ‏
‏« رَقٍّ » : صفحه . اسم جنس جمعي و مراد صفحات يا الواح است . « مَنشُورٍ » : پخش شده . گشوده و باز .‏

آيه 4
‏متن آيه : ‏
‏ وَالْبَيْتِ الْمَعْمُورِ ‏

‏ترجمه : ‏‏
‏و قسم به خانه آبادان ( كعبه ! كه دائماً از زائران موج مي‌زند ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« الْبَيْتِ الْمَعْمُورِ » : كعبه مشرفه كه در مكه است . بيت‌المعمور كه در آسمان است و دائماً فرشتگان در آن گروه گروه به تقديس و تسبيح خدا مشغولند .‏

آيه 5
‏متن آيه : ‏
‏ وَالسَّقْفِ الْمَرْفُوعِ ‏

‏ترجمه : ‏‏
‏و سوگند به سقف برافراشته ( آسمان ) !‏

‏توضيحات : ‏
‏« السَّقْفِ » : آسمان مراد است ( نگا : انبياء / 32 ) . « الْمَرْفُوعِ » : برافراشته . برپاداشته شده . آسمان با داشتن ستارگان فراوان آن چنان بالاي سر ما را پوشانده و زينت داده‌اند ، انگار بام كره زمين بوده و قسمت پائين آن سقف اين بناي آسمان ( نگا : نازعات‌ / 27 و 28 ) . البته بخشي از آسمان ، جو اطراف زمين است كه قشر فشرده‌اي از هوا است كه همچون سقف محكمي اطراف كره زمين را فرا گرفته است و آن را در برابر سنگهاي سرگردان آسماني و اشعه زيانبار كيهاني به خوبي حفظ مي‌كند .‏

آيه 6
‏متن آيه : ‏
‏ وَالْبَحْرِ الْمَسْجُورِ ‏

‏ترجمه : ‏‏
‏و سوگند به درياي سراپا آتش !‏

‏توضيحات : ‏
‏« الْمَسْجُورِ » : برافروخته . لبريز از شعله و آتش ( نگا : تكوير / 6 ) . منفجر شده . مراد آب درياها در هنگامه وقوع قيامت است كه اتمهاي آبها منفجر مي‌گردد ( نگا : انفطار / 3 ) و مواد مذاب و گداخته‌هاي دروني زمين در آنها روان مي‌شود .‏

آيه 7
‏متن آيه : ‏
‏ إِنَّ عَذَابَ رَبِّكَ لَوَاقِعٌ ‏

‏ترجمه : ‏‏
‏كه قطعاً عذاب پروردگارت واقع مي‌شود ( و كفار را در آغوش خود مي‌كشد ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« إِنَّ عَذَابَ . . . » : جواب قسمهاي متعدد پيشين است .‏

آيه 8
‏متن آيه : ‏
‏ مَا لَهُ مِن دَافِعٍ ‏

‏ترجمه : ‏‏
‏و هيچ كس و هيچ چيزي نمي‌تواند از وقوع آن جلوگيري كند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« دَافِعٍ » : دفع‌كننده . بازدارنده .‏

آيه 9
‏متن آيه : ‏
‏ يَوْمَ تَمُورُ السَّمَاء مَوْراً ‏

‏ترجمه : ‏‏
‏روزي ( اين عذاب الهي رخ مي‌دهد كه ) آسمان سخت به تكان و جنبش مي‌افتد و تند درهم مي‌لولد .‏

‏توضيحات : ‏
‏« مَوْراً » : حركت و اضطراب . رفت و برگشت . موج زدن و چرخيدن . درهم لوليدن و حركت مارپيچي پيدا كردن .‏

آيه 10
‏متن آيه : ‏
‏ وَتَسِيرُ الْجِبَالُ سَيْراً ‏

‏ترجمه : ‏‏
‏و كوهها ( از جا كنده مي‌شوند و ) به شتاب روان مي‌گردند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« سَيْراً » : حركت كردن . روان شدن .‏

آيه 11
‏متن آيه : ‏
‏ فَوَيْلٌ يَوْمَئِذٍ لِلْمُكَذِّبِينَ ‏

‏ترجمه : ‏‏
‏آن روز ، واي به حال كساني كه ( حق را ) تكذيب كرده‌اند !‏

‏توضيحات : ‏
‏« وَيْلٌ » : ( نگا : بقره . 79 ، ابراهيم‌ / 2 ، مريم‌ / 37 ) .‏

آيه 12
‏متن آيه : ‏
‏ الَّذِينَ هُمْ فِي خَوْضٍ يَلْعَبُونَ ‏

‏ترجمه : ‏‏
‏آنان كه سرگرم كارهاي باطل خويشند ( و پيوسته مشغول طعنه زدن به اسلام و قرآن و پيغمبرند ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« خَوْضٍ » : فرو رفتن به كارهاي بيهوده و كودكانه ( نگا : توبه‌ / 65 و 69 ، انعام‌ / 68 و 91 ) .‏

آيه 13
‏متن آيه : ‏
‏ يَوْمَ يُدَعُّونَ إِلَى نَارِ جَهَنَّمَ دَعّاً ‏

‏ترجمه : ‏‏
‏روزي آنان را با زور به ميان آتش دوزخ مي‌اندازند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« يُدَعُّونَ » : با قهر و زور پرت مي‌گردند و انداخته مي‌شوند . « دَعّاً » : با خشونت فرو انداختن . به شدت پرت كردن و راندن ( نگا : ماعون‌ / 2 ) . « يُدَعُّونَ إِلَي النَّارِ » : با خشونت به آتش انداخته مي‌شوند ( نگا : نمل‌ / 90 ) . با خشونت به سوي آتش رانده مي‌شوند ( نگا : زمر / 71 ، مريم‌ / 86 ) .‏

آيه 14
‏متن آيه : ‏
‏ هَذِهِ النَّارُ الَّتِي كُنتُم بِهَا تُكَذِّبُونَ ‏

‏ترجمه : ‏‏
‏( در اين وقت فرشتگان بديشان مي‌گويند : ) اين همان آتشي است كه آن را دروغ مي‌پنداشتيد .‏

‏توضيحات : ‏
‏« هذِهِ النَّارُ . . . » : ( نگا : سجده‌ / 20 ، سبأ / 42 ) .‏

آيه 15
‏متن آيه : ‏
‏ أَفَسِحْرٌ هَذَا أَمْ أَنتُمْ لَا تُبْصِرُونَ ‏

‏ترجمه : ‏‏
‏آيا اين جادو است‌ ؟ يا اين كه شما نمي‌بينيد ؟‏

‏توضيحات : ‏
‏« أَفَسِحْرٌ هذا . . . » : كافران پيوسته كارهاي انبياء را سحر مي‌ناميدند ( نگا : مائده‌ / 110 ، يونس‌ / 76 ، هود / 7 ) . لذا روز قيامت به عنوان سرزنش هنگامي كه آتش را مي‌بينند و يا به درون آن انداخته مي‌شوند ، بديشان مي‌گويند : اين هم سحر و جادو است ! « أَمْ أَنتُمْ لا تُبْصِرُونَ » : اين بخش هم جنبه سرزنش دارد . كافران در دنيا مي‌گفتند : پيغمبران جادوگرند و بر چشمان ما پرده مي‌افكنند ، و . . . ( نگا : اعراف‌ / 132 ) در قيامت بديشان گفته مي‌شود : آيا اين عذاب سحر است‌ ؟ آيا پرده بر چشمان شما افكنده‌اند ؟‏

آيه 16
‏متن آيه : ‏
‏ اصْلَوْهَا فَاصْبِرُوا أَوْ لَا تَصْبِرُوا سَوَاء عَلَيْكُمْ إِنَّمَا تُجْزَوْنَ مَا كُنتُمْ تَعْمَلُونَ ‏

‏ترجمه : ‏‏
‏به آتش وارد شويد و بدان بسوزيد ، چه شكيبائي هم كنيد و چه بيتابي ، به حال شما تفاوتي نمي‌كند . چرا كه تنها برابر كارهائي كه خودتان كرده‌ايد كيفر داده مي‌شويد .‏

‏توضيحات : ‏
‏« إِصْلَوْهَا » : داخل آتش شويد و بدان بسوزيد و حرارت آن را بچشيد ( نساء / 115 و 30 و 56 ، صافات‌ / 163 ، ص 59 ) .‏

آيه 17
‏متن آيه : ‏
‏ إِنَّ الْمُتَّقِينَ فِي جَنَّاتٍ وَنَعِيمٍ ‏

‏ترجمه : ‏‏
‏اما پرهيزگاران در ميان باغهاي بهشت و نعمتهاي فراوان جاي دارند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« جَنَّاتٍ وَ نَعِيمٍ » : تنوين اين واژه‌ها بيانگر كثرت و عظمت است .‏

آيه 18
‏متن آيه : ‏
‏ فَاكِهِينَ بِمَا آتَاهُمْ رَبُّهُمْ وَوَقَاهُمْ رَبُّهُمْ عَذَابَ الْجَحِيمِ ‏

‏ترجمه : ‏‏
‏و در برابر چيرهائي كه خدا بديشان داده است شاد و خوشحالند ، و ( نعمت بزرگتر از اين ، اين كه ) خداي ايشان ، آنان را از عذاب دوزخ محفوظ و مصون داشته است .‏

‏توضيحات : ‏
‏« فَاكِهِينَ » : افراد شاد و مسرور ( نگا : يس‌ / 55 ، دخان‌ / 27 ) .‏

آيه 19
‏متن آيه : ‏
‏ كُلُوا وَاشْرَبُوا هَنِيئاً بِمَا كُنتُمْ تَعْمَلُونَ ‏

‏ترجمه : ‏‏
‏به پاداش كارهائي كه كرده‌ايد بخوريد و بياشاميد ، نوش و گوارايتان باد !‏

‏توضيحات : ‏
‏« هَنِيئاً » : گوارا و بي‌دردسر . مفعول مطلق يا صفت مصدر محذوفي است ( نگا : نساء / 4 ) .‏

آيه 20
‏متن آيه : ‏
‏ مُتَّكِئِينَ عَلَى سُرُرٍ مَّصْفُوفَةٍ وَزَوَّجْنَاهُم بِحُورٍ عِينٍ ‏

‏ترجمه : ‏‏
‏اين در حالي است كه بر تختهاي رديف و كنار هم چيده تكيه زده‌اند ، و زنان سياه چشم و درشت چشم زيباي بهشتي را همسرشان نموده‌ايم ( و در كنارشان قرار داده‌ايم ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« سُرُرٍ » : جمع سَرير ، تختها ( نگا : حجر / 47 ، صافات‌ / 44 ) . « مَصْفُوفَةٍ » : رديف و كنار هم چيده شده . رده نهاده . « حُورٍ عِينٍ » : ( نگا : دخان‌ / 54 ) . از اين آيه و آيات ديگر قرآن برمي‌آيد كه تختها گرداگرد مجلس بزم و مقابل يكديگر نهاده شده‌اند ، تا مجلس انس هر چه باشكوه‌تر باشد .‏

آيه 21
‏متن آيه : ‏
‏ وَالَّذِينَ آمَنُوا وَاتَّبَعَتْهُمْ ذُرِّيَّتُهُم بِإِيمَانٍ أَلْحَقْنَا بِهِمْ ذُرِّيَّتَهُمْ وَمَا أَلَتْنَاهُم مِّنْ عَمَلِهِم مِّن شَيْءٍ كُلُّ امْرِئٍ بِمَا كَسَبَ رَهِينٌ ‏

‏ترجمه : ‏‏
‏كساني كه خودشان ايمان آورده‌اند و فرزندانشان از ايشان در ايمان آوردن پيروي كرده‌اند ، ( در بهشت ) فرزندانشان را بديشان ملحق مي‌گردانيم ( تا زادگان دلبند خود را در كنار خود ببينند و از انس با آنان لذت بيشتر ببرند ) بي‌آنكه ما اصلاً از عمل آن كسان چيزي بكاهيم ( و از اندوخته پدران و مادران چيزي برداريم و به فرزندانشان بدهيم ، و يا بدين وسيله بر حسنات فرزندان بيفزائيم و يا گناهانشان را از اين راه بزدائيم ) . چرا كه هر كس در گرو كارهائي است كه كرده است .‏

‏توضيحات : ‏
‏« مَآ أَلَتْنَاهُمْ » : از كارهايشان نكاسته‌ايم . فعل مهموز الفاء أَلَتَ ، يَأْلِتُ ، بر وزن ضَرَبَ يَضْرِبُ ، با فعل اجوف يائي لاتَ ، يَليتُ ، در معني يكسان است ( نگا : حجرات‌ / 14 ) . « مَآ أَلَتْنَا مِنْ عَمَلِهِمْ شَيْئاً » : از پاداش كارهاي پدران اصلاً چيزي نمي‌كاهيم . مراد اين است كه ترفيع منزلت فرزندان باعث تنزل مقام پدران نبوده ، و بلكه مراد اعطاء نعمت انس و تشكيل مجمع دلهاي عاشقان يزدان است . « رَهِينٌ » : گروگان .‏

آيه 22
‏متن آيه : ‏
‏ وَأَمْدَدْنَاهُم بِفَاكِهَةٍ وَلَحْمٍ مِّمَّا يَشْتَهُونَ ‏

‏ترجمه : ‏‏
‏پيوسته هر گونه ميوه‌اي و گوشتي را كه بخواهند در اختيارشان مي‌گذاريم .‏

‏توضيحات : ‏
‏« أَمْدَدْنَاهُمْ » : ياريشان مي‌دهيم . بديشان مي‌دهيم ( نگا : مؤمنون‌ / 55 ، نمل‌ / 36 ) .‏

آيه 23
‏متن آيه : ‏
‏ يَتَنَازَعُونَ فِيهَا كَأْساً لَّا لَغْوٌ فِيهَا وَلَا تَأْثِيمٌ ‏

‏ترجمه : ‏‏
‏آنان در آنجا جامهاي ( شراب طهور ) را كه نه بيهوده‌گوئي و ياوه‌سرائي در آن است و نه با گناه همراه است ، از دست يكديگر مي‌گيرند ( و سر مي‌كشند و خوش مي‌شوند ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« يَتَنَازَعُونَ » : مشتاقانه از دست يكديگر مي‌ربايند و مي‌گيرند . « لَغْوٌ » : ياوه‌سرائي . بيهوده‌گوئي . « تَأْثِيمٌ » : گناه‌ورزي . بزهكاري . يعني شراب آخرت ، نه موجب ياوه‌سرائي و پريشان گوئي مي‌شود ، و نه موجب گناه مي‌گردد ، و نه كار مستان به كتك و كتك‌كاري مي‌كشد .‏

آيه 24
‏متن آيه : ‏
‏ وَيَطُوفُ عَلَيْهِمْ غِلْمَانٌ لَّهُمْ كَأَنَّهُمْ لُؤْلُؤٌ مَّكْنُونٌ ‏

‏ترجمه : ‏‏
‏پيوسته در گرداگرد آنان نوجوانان ايشان ( براي خدمتگزاريشان ) در چرخش و گردشند . انگار آنان ( در صفا و پاكي ) مرواريدهاي پنهان ( در صدف ) هستند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« غِلْمَانٌ » : جمع غُلام ، پسران نوجوان . مراد خدمتكاران و كارگزاران است . « لُؤْلُؤٌ » : مرواريد . « مَكْنُونٌ » : پنهان در صدف . مرواريد در درون صدف به قدري تازه و شفاف و زيبا است كه حد ندارد ( نگا : واقعه‌ / 23 ) .‏

آيه 25
‏متن آيه : ‏
‏ وَأَقْبَلَ بَعْضُهُمْ عَلَى بَعْضٍ يَتَسَاءلُونَ ‏

‏ترجمه : ‏‏
‏پرسش‌كنان روي به همديگر مي‌كنند ( و هر يك از آنان از نعمتها و خوشيهاي بهشت و الطاف بيكران يزدان با ديگري سخن مي‌گويد ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« أَقْبَلَ » : رو كرد . « يَتَسَآءَلُونَ » : از همديگر مي‌پرسند . مراد صحبت آنان از گذشته خود در دنيا ، و تعريف وضع خوش فعلي است .‏

آيه 26
‏متن آيه : ‏
‏ قَالُوا إِنَّا كُنَّا قَبْلُ فِي أَهْلِنَا مُشْفِقِينَ ‏

‏ترجمه : ‏‏
‏مي‌گويند : ما پيش از اين ( در دنيا ) در ميان خانواده و فرزندانمان بيمناك ( از خشم خدا و حساب و كتاب و جزا و سزاي قيامت ) بوديم .‏

‏توضيحات : ‏
‏« فِي أَهْلِنَا » : در ميان اهل و خانواده خود . همراه با فرزندان و خانواده خود . « مُشْفِقِينَ » : جمع مُشْفِق ، ترسان و هراسان . بيمناك . مراد بيمناك از بازخواست الهي در پايان عمر ، و پي‌آمد اخروي است .‏

آيه 27
‏متن آيه : ‏
‏ فَمَنَّ اللَّهُ عَلَيْنَا وَوَقَانَا عَذَابَ السَّمُومِ ‏

‏ترجمه : ‏‏
‏سرانجام خداوند در حق ما لطف و مرحمت فرمود ، و از عذاب سراپا شعله دوزخ ما را بدور داشت .‏

‏توضيحات : ‏
‏« مَنَّ » : منت نهاد . منت بر دو قسم است : الف - مذموم ب - مقبول . قسمت اخير كه مراد آيه هم همين است ، به معني لطف و مرحمت و خوبي و نيكي است . « السَّمُومِ » : شعله آتش بدون دود ( نگا : المصحف الميسر ) . آتشي كه از سوراخهاي بدن بگذرد ( نگا : روح‌المعاني ) . باد گرم و سوزان ( نگا : مجمع البيان الحديث ، فرهنگ لغات قرآن قريب ) .‏

آيه 28
‏متن آيه : ‏
‏ إِنَّا كُنَّا مِن قَبْلُ نَدْعُوهُ إِنَّهُ هُوَ الْبَرُّ الرَّحِيمُ ‏

‏ترجمه : ‏‏
‏ما پيش از اين ( در جهان ، تنها ) او را به فرياد مي‌خوانديم و فقط وي را پرستش مي‌كرديم . واقعاً او نيكوكار و مهربان است .‏

‏توضيحات : ‏
‏« نَدْعُوهُ » : بفريادش مي‌خوانديم . او را مي‌پرستيديم . « الْبَرُّ » : نيكوكار ( نگا : روح‌المعاني ) .‏

آيه 29
‏متن آيه : ‏
‏ فَذَكِّرْ فَمَا أَنتَ بِنِعْمَتِ رَبِّكَ بِكَاهِنٍ وَلَا مَجْنُونٍ ‏

‏ترجمه : ‏‏
‏( مردمان را به قرآن ) پند و اندرز بده ، تو در پرتو لطف و مرحمت پروردگارت نه غيبگوئي و نه ديوانه .‏

‏توضيحات : ‏
‏« ذَكِّرْ » : پند بده . موعظه كن . « بِنِعْمَةِ » : در پرتو نعمت . به بركت مرحمت . « كَاهِنٍ » : غيبگو . كسي كه ادعاي علم غيب مي‌كند . كسي كه خبر از اسرار غيبي مي‌دهد و مدعي است كه با جنيان و پريان ارتباط دارد و اخبار غيبي را از ايشان مي‌گيرد .‏

آيه 30
‏متن آيه : ‏
‏ أَمْ يَقُولُونَ شَاعِرٌ نَّتَرَبَّصُ بِهِ رَيْبَ الْمَنُونِ ‏

‏ترجمه : ‏‏
‏آيا آنان مي‌گويند كه او شاعر است ( و بگذاريد تا زنده است اشعار خود را بسرايد و دل مردماني را بربايد ) و ما در انتظار مرگ او هستيم ( تا دفتر اشعار و طومار عمرش را درهم پيچد و ما را از دست او راحت سازد ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« شَاعِرٌ » : چامه‌سرا . خبر مبتداي محذوف است و تقدير چنين است : هُوَ شَاعِرٌ . « نَتَرَبَّصُ » : انتظار مي‌كشيم . منتظر هستيم . « رَيْبَ » : شك و گمان . مشكوك . در اينجا مراد نزول و تغييرات است . « الْمَنُونِ » : مرگ . از نظر لغوي ، به معني قطع كننده است . مرگ هم رشته عمر را قطع مي‌كند . « رَيْبَ الْمَنُونِ » : گمان مرگ . مرگ مشكوك . با توجه به معني اخير ، اضافه صفت به موصوف خود است . يعني مرگي كه وقت فرا رسيدنش مورد گمان است و معلوم نيست .‏

آيه 31
‏متن آيه : ‏
‏ قُلْ تَرَبَّصُوا فَإِنِّي مَعَكُم مِّنَ الْمُتَرَبِّصِينَ ‏

‏ترجمه : ‏‏
‏بگو : شما در انتظار ( پندارهاي خامتان ) باشيد ، و من هم با شما در انتظار ( عاقبت نيك خود و سرانجام بد شما ) هستم .‏

‏توضيحات : ‏
‏« الْمُتَرَبِّصِينَ » : انتظار كشندگان .‏

آيه 32
‏متن آيه : ‏
‏ أَمْ تَأْمُرُهُمْ أَحْلَامُهُم بِهَذَا أَمْ هُمْ قَوْمٌ طَاغُونَ ‏

‏ترجمه : ‏‏
‏آيا خردهايشان ايشان را به اين ( سخنان متناقض ) دستور مي‌دهد ؟ يا اين كه اصلاً مردمان طغيانگر و سركشي هستند ( و سرپيچي از فرمان حق ، سرشت و خصيصه آنان شده است‌ ؟ ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« أحْلام‌ » : جمع حِلْم ، خردها و عقلها . « هذا » : اين سخنان متناقض . يعني گاهي پيغمبر را شاعر ، گاهي مجنون ، زماني كاهن ، و غيره مي‌نامند . در صورتي كه كاهن و شاعر ، خردمند هستند ، و مجنون ، ديوانه و بي‌خرد است .‏

آيه 33
‏متن آيه : ‏
‏ أَمْ يَقُولُونَ تَقَوَّلَهُ بَل لَّا يُؤْمِنُونَ ‏

‏ترجمه : ‏‏
‏آيا مي‌گويند : ( محمد خودش قرآن را از پيش خود ساخته است و ) آن را فراهم آورده است‌ ؟ ! بلكه ايشان اصلاً ايمان ندارند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« تَقَوَّلَهُ » : آن را از پيش خود ساخته است و به دروغ به خدا نسبت داده است ( نگا : حاقه‌ / 44 ) .‏

آيه 34
‏متن آيه : ‏
‏ فَلْيَأْتُوا بِحَدِيثٍ مِّثْلِهِ إِن كَانُوا صَادِقِينَ ‏

‏ترجمه : ‏‏
‏اگر راست مي‌گويند ( كه محمد خودش قرآن را از پيش خود ساخته است ) سخني همچون آن را بياورند و ارائه دهند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« فَلْيَأْتُوا بِحَدِيثٍ مِّثْلِهِ . . . » : ( نگا : بقره‌ / 23 ، يونس‌ / 38 ، هود / 13 ، اسراء / 88 ) .‏

آيه 35
‏متن آيه : ‏
‏ أَمْ خُلِقُوا مِنْ غَيْرِ شَيْءٍ أَمْ هُمُ الْخَالِقُونَ ‏

‏ترجمه : ‏‏
‏آيا ايشان ( همين جوري از عدم سر بر آورده‌اند و ) بدون هيچ گونه خالقي آفريده شده‌اند ؟ و يا اين كه ( خودشان خويشتن را آفريده‌اند و ) خودشان آفريدگارند ؟‏

‏توضيحات : ‏
‏« مِنْ غَيْرِ شَيْءٍ » : بدون هيچ چيزي و هيچ آفريدگاري . يعني بدون علت به وجود آمده‌اند . « أَمْ هُمُ الْخَالِقُونَ » : يعني خودشان آفريدگار ، و علت خويشتن هستند .‏

آيه 36
‏متن آيه : ‏
‏ أَمْ خَلَقُوا السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ بَل لَّا يُوقِنُونَ ‏

‏ترجمه : ‏‏
‏يا اين كه آنان آسمانها و زمين را آفريده‌اند ؟ ! بلكه ايشان طالب يقين نيستند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« لا يُوقِنُونَ » : به يقين و باور نرسيده‌اند و هنوز سرگشته‌اند . جويا و خواستار يقين نيستند و در پي ايمان به وحدانيت خدا نمي‌باشند .‏

آيه 37
‏متن آيه : ‏
‏ أَمْ عِندَهُمْ خَزَائِنُ رَبِّكَ أَمْ هُمُ الْمُصَيْطِرُونَ ‏

‏ترجمه : ‏‏
‏آيا گنجينه‌هاي پروردگارت نزد ايشان و در اختيار آنان است ( تا هر گونه كه بخواهند قضاوت كنند و نبوت را به اين بدهند و به آن ندهند ؟ ) يا اين كه ايشان ( بر همه چيز جهان ) سيطره دارند ( و ارباب و فرمانده كل كائنات هستند ؟ ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« الْمُصَيْطِرُونَ » : جمع مُصَيْطِر ، مسلط و توانا . غالب و چيره . مُصَيْطِر و مُسَيْطِر يكي است ( نگا : غاشيه‌ / 22 ) . علت تبديل ( س ) به ( ص ) به سبب حرف استعلاء ( ط ) است .‏

آيه 38
‏متن آيه : ‏
‏ أَمْ لَهُمْ سُلَّمٌ يَسْتَمِعُونَ فِيهِ فَلْيَأْتِ مُسْتَمِعُهُم بِسُلْطَانٍ مُّبِينٍ ‏

‏ترجمه : ‏‏
‏آيا نردباني دارند و بالاي آن ( مي‌روند و در آسمانها ، به عالم ملكوت ) گوش فرا مي‌دارند ( و اسرار وحي را مي‌شنوند ؟ ) . گوش فرا دهنده ايشان دليل روشني بياورد و ارائه دهد ( و اين ادعاي خود را ثابت كند ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« سُلَّمٌ » : نردبان . « سُلْطَانٍ مُّبِينٍ » : دليل و برهان روشن . دليل و برهان بيانگر .‏

آيه 39
‏متن آيه : ‏
‏ أَمْ لَهُ الْبَنَاتُ وَلَكُمُ الْبَنُونَ ‏

‏ترجمه : ‏‏
‏آيا دختران ، سهم خدايند ، و پسران ، سهم شما ؟ !‏

‏توضيحات : ‏
‏« لَهُ الْبَنَاتُ » : دختر و پسر از نظر ارزش انساني با هم تفاوتي ندارند ، و تعبير آيه ، در حقيقت از قبيل استدلال به عقيده باطل طرف مخالف بر ضد خود او است . و آن اين كه عربها به شدت از دختر بيزار بودند ، و با وجود اين زادگان خدا را دختر مي‌دانستند ( نگا : نحل‌ / 57 ، زخرف‌ / 17 ، صافات‌ / 149 ) .‏

آيه 40
‏متن آيه : ‏
‏ أَمْ تَسْأَلُهُمْ أَجْراً فَهُم مِّن مَّغْرَمٍ مُّثْقَلُونَ ‏

‏ترجمه : ‏‏
‏يا اين كه تو از آنان اجر و پاداشي ( در مقابل ابلاغ رسالت خود بديشان ) ميخواهي ، و همچون بار گراني بر دوش آنان سنگيني مي‌كند ؟‏

‏توضيحات : ‏
‏« مَغْرَمٍ » : غرامت . زيان . تاوان . خسارت ( نگا : توبه‌ / 98 ) . مصدر ميمي است . « مُثْقَلُونَ » : سنگين باران . بار گرانان . از مصدر ( إثقال ) به معني تحميل مشقت و بار گران است .‏

آيه 41
‏متن آيه : ‏
‏ أَمْ عِندَهُمُ الْغَيْبُ فَهُمْ يَكْتُبُونَ ‏

‏ترجمه : ‏‏
‏يا اين كه نزد ايشان ، علم غيبيّات و اسرار نهان ( جهان و ملكوت يزدان ) است و از روي آن ( براي مردم هر چه بخواهند ) مي‌نويسند ؟‏

‏توضيحات : ‏
‏« أَمْ عِندَهُمُ الْغَيْبُ ؟ » : آيا آنان غيب مي‌دانند ؟ آيا دانش اسرار نهان و علم غيب در پيش آنان است‌ ؟‏

آيه 42
‏متن آيه : ‏
‏ أَمْ يُرِيدُونَ كَيْداً فَالَّذِينَ كَفَرُوا هُمُ الْمَكِيدُونَ ‏

‏ترجمه : ‏‏
‏يا اين كه مي‌خواهند نيرنگ بزنند ( و طرحهاي شيطاني بريزند و حيله‌گري كنند ، تا پيغمبر را از ميان بردارند ، يا با آئين او مقابله كنند . بايد بدانند كه ) كفار به حيلت خود گرفتار مي‌آيند ( و توطئه‌هاي ايشان سرانجام بر ضد خودشان تمام مي‌شود و جملگي ايشان محكوم نقشه‌هاي الهي هستند ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« كَيْداً » : نيرنگ . حيله‌گري . توطئه . نقشه سوء ( نگا : آل‌عمران‌ / 54 ) . « الْمَكِيدُونَ » : گرفتاران نيرنگ . شكست خوردگان توطئه ( نگا : فاطر / 43 ، انفال‌ / 30 ) .‏

آيه 43
‏متن آيه : ‏
‏ أَمْ لَهُمْ إِلَهٌ غَيْرُ اللَّهِ سُبْحَانَ اللَّهِ عَمَّا يُشْرِكُونَ ‏

‏ترجمه : ‏‏
‏يا اين كه ( آنان خيال مي‌كنند كه ) معبودي ( و حامي و ياوري ) جز خدا دارند ؟ خدا پاك و منزه از چيزهائي است كه انبازش مي‌دانند و مي‌خوانند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« أَمْ لَهُمْ إِلهٌ . . . » : ( نگا : حجر / 96 ) .‏

آيه 44
‏متن آيه : ‏
‏ وَإِن يَرَوْا كِسْفاً مِّنَ السَّمَاءِ سَاقِطاً يَقُولُوا سَحَابٌ مَّرْكُومٌ ‏

‏ترجمه : ‏‏
‏اگر بنگرند كه قطعه‌اي از آسمان فرو مي‌افتد ، مي‌گويند : ابر متراكمي است .‏

‏توضيحات : ‏
‏« كِسْفاً » : پاره . تكه . قطعه . « مَرْكُومٌ » : متراكم . « إِن يَرَوْا كِسْفاً » : مراد اين است كه مشركان و منكران لجوج ، آن چنان در عناد و دشمني با پيغمبر و اسلام ، پافشاري مي‌كنند كه اگر عذابي را كه تمسخركنان از پيغمبر خواسته بودند ( نگا : اسراء / 92 ) با چشم سر نزول آن را بالاي سر خود ببينند ، قبول نمي‌كنند و چيز ديگري قلمداد مي‌نمايند ( نگا : حجر / 14 و 15 ، احقاف‌ / 24 ) .‏

آيه 45
‏متن آيه : ‏
‏ فَذَرْهُمْ حَتَّى يُلَاقُوا يَوْمَهُمُ الَّذِي فِيهِ يُصْعَقُونَ ‏

‏ترجمه : ‏‏
‏پس ايشان را به حال خود واگذار ، تا برسند به روزي كه در آن هلاك مي‌گردند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« يُصْعَقُونَ » : نابود گردانده مي‌شوند . هلاك مي‌گردند . مراد فرا رسيدن مرگ ايشان در جنگ يا به هنگام اجل است . از مصدر إصعاق به معني إهلاك است .‏

آيه 46
‏متن آيه : ‏
‏ يَوْمَ لَا يُغْنِي عَنْهُمْ كَيْدُهُمْ شَيْئاً وَلَا هُمْ يُنصَرُونَ ‏

‏ترجمه : ‏‏
‏آن روزي كه نيرنگها و توطئه‌هايشان سودي به حالشان نخواهد داشت ، و ( از هيچ سوئي ) مدد و ياري نمي‌شوند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« كَيْدُهُمْ » : نيرنگ ايشان . نقشه‌هاي سوء و توطئه‌هاي كثيفشان . حيله‌گريهايشان .‏

آيه 47
‏متن آيه : ‏
‏ وَإِنَّ لِلَّذِينَ ظَلَمُوا عَذَاباً دُونَ ذَلِكَ وَلَكِنَّ أَكْثَرَهُمْ لَا يَعْلَمُونَ ‏

‏ترجمه : ‏‏
‏براي ستمگران عذابي پيش از آن ( عذاب سرمدي و ابدي ، در همين جهان ) هست ، ولي بيشتر ايشان متوجه نمي‌گردند و نمي‌فهمند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« دُونَ ذلِكَ » : قبل از آن ، علاوه از آن . يعني قبل از عذاب آخرت ، عذاب ديگري در همين جهان دارند ، و يا گذشته از عذاب دنيوي ، عذاب اخروي هم دارند .‏

آيه 48
‏متن آيه : ‏
‏ وَاصْبِرْ لِحُكْمِ رَبِّكَ فَإِنَّكَ بِأَعْيُنِنَا وَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ حِينَ تَقُومُ ‏

‏ترجمه : ‏‏
‏برابر فرمان پروردگارت ، صبر و شكيبائي پيش گير ( و با استقامت و شجاعت ، پيام آسماني را به گوش انسانها برسان و مترس ) كه تو زير نظر ما و تحت حفاظت و رعايت ما هستي . وقتي كه ( سحرگاهان از خواب ) بلند مي‌شوي ، به تسبيح و تقديس و شكر و سپاس پروردگارت بپرداز .‏

‏توضيحات : ‏
‏« لِحُكْمِ رَبِّكَ » : برابر فرمان پروردگارت . در راه ابلاغ فرمان پروردگارت . بر قوانين و مقررات پروردگارت پايدار باش . « بِأَعْيُنِنَا » : زير نظر ما . تحت مراقبت و محافظت ما . « حِينَ تَقُومُ » : وقتي كه سحرگاهان برمي‌خيزي . وقتي كه از جا ، و از مكاني ، و از مجلسي برميخيزي . چرا كه پيغمبر به هنگام برخاستن از هر جائي ، مي‌فرمود : سُبْحانَكَ اللّهُمَّ وَ بِحَمْدِكَ ، أَشْهَدُ أَنْ لا إِلهَ إِلاّ أَنْتَ ، أَسْتَغْفِرُكَ وَ أَتُوبُ إِلَيْكَ ( نگا : المراغي ، نمونه ) .‏

آيه 49
‏متن آيه : ‏
‏ وَمِنَ اللَّيْلِ فَسَبِّحْهُ وَإِدْبَارَ النُّجُومِ ‏

‏ترجمه : ‏‏
‏و در پاره‌اي از شب ، و در وقت ناپديد شدن ستارگان ( به سبب نور خورشيد به هنگام طلوع فجر ) شكر و سپاس و تسبيح و تقديس خداي را بجاي آور .‏

‏توضيحات : ‏
‏« مِنَ الَّيْلِ » : در شب . در پاره‌اي از شب . مراد وقت اداي نماز مغرب و عشاء يا نماز تهجد است . « إِدْبَارَ » : پشت كردن . مراد ناپديد شدن ستارگان است به سبب نور خورشيد . اشاره به وقت نماز صبح است .‏

 

موضوعات: موقعیت فعلی: فهرست قرآن / سوره طور / تفسیر نور  لینک ثابت
 [ 07:54:00 ب.ظ ]




موقعیت فعلی: فهرست قرآن / سوره ذاريات / تفسیر نور


‏‏‏‏آيه ‏‏‏‏1‏‏‏‏
‏متن آيه : ‏‏
‏ وَالذَّارِيَاتِ ذَرْواً ‏

‏ترجمه : ‏‏‏
‏سوگند به بادها ! كه ( ابرها را برمي‌انگيزند و به اين سو و آن سو برابر فرمان يزدان مي‌برند و ) به سرعت پراكنده مي‌دارند .‏

‏توضيحات : ‏‏‏‏
‏« الذَّارِيَاتِ » : جمع ذَارِيَة ، بادهائي كه ابرها را به حركت درمي‌آورند و گرده گياهان و چيزهاي ديگر را اينجا و آنجا پراكنده مي‌دارند . ( نگا : كهف‌ / 45 ) . « ذَرْواً » : پراكندن . پخش كردن . واژه ( ذرو ) از صفات ويژه بادها است ( نگا : أضواءالبيان ) و به معني اسم فاعل ، يعني ( ذَارِيَة ) است و در اصل چنين است : وَالْذَّارِيَاتِ ذَارِيَة ( نگا : التفسير القرآني للقرآن ) .‏

‏‏آيه ‏‏‏‏2
‏متن آيه : ‏‏
‏ فَالْحَامِلَاتِ وِقْراً ‏

‏ترجمه : ‏‏‏
‏و سوگند به ابرهائي كه بار سنگيني ( از باران ) را با خود برمي‌دارند !‏

‏توضيحات : ‏‏‏‏
‏« الْحَامِلاتِ » : جمع حَامِلَة ، ابرهائي كه آبستن به آب و بردارندگان آن هستند . « وِقْراً » : بار سنگين . مراد ابرهاي سنگين و متراكم است ( نگا : اعراف‌ / 57 ) .‏

‏‏آيه ‏‏‏‏3
‏متن آيه : ‏‏
‏ فَالْجَارِيَاتِ يُسْراً ‏

‏ترجمه : ‏‏‏
‏و سوگند به كشتيهائي كه ساده و آسان ( در آبهاي رودخانه‌ها و درياها و اقيانوسها ) روان و در حركتند !‏

‏توضيحات : ‏‏‏‏
‏« الْجَارِيَاتِ » : جمع جَارِيَة ، كشتيها . ( نگا : شوري‌ / 32 ، رحمن‌ / 24 ، حاقه‌ / 1‏‏‏‏1‏‏‏‏ ) . « يُسْراً » : ساده و آسان . حال است و در تقدير چنين است . فَالْجَارِيَاتِ فِي حَالِ كَوْنِهَا مُيَسَّرَةً مُسَخَّراً لَهَا الْبَحْرُ .‏

‏‏آيه ‏‏‏‏4
‏متن آيه : ‏‏
‏ فَالْمُقَسِّمَاتِ أَمْراً ‏

‏ترجمه : ‏‏‏
‏و سوگند به فرشتگاني كه كارها را ( ميان خود برابر فرمان يزدان ) تقسيم كرده‌اند !‏

‏توضيحات : ‏‏‏‏
‏« الْمُقَسِّمَاتِ » : تقسيم‌كنندگان . مراد فرشتگان است كه هر يك عهده‌دار كاري از كارهاي جهان هستند . رابطه ذاريات ، حاملات ، جاريات ، و مقسمات در اين است كه تا بادها ابرها را به حركت در نياورند و آنها را بارور و تلقيح نسازند ، آبي در ميان نخواهد بود ، و اگر آب نباشد ، كشتيها از حركت مي‌ايستند ، و دنياي زندگان كره زمين هم نابود مي‌شود ، و هنگامي كه جانداران و بويژه انسان بر كره زمين نباشند ، كار فرشتگان راجع به انسان تعطيل مي‌گردد ( نگا : التفسير القرآني للقرآن ) .‏

‏‏آيه ‏‏‏‏5
‏متن آيه : ‏‏
‏ إِنَّمَا تُوعَدُونَ لَصَادِقٌ ‏

‏ترجمه : ‏‏‏
‏مسلّماً چيزي كه بدان وعده داده مي‌شويد و از آن ترسانيده مي‌شويد ، راست و قطعي است .‏

‏توضيحات : ‏‏‏‏
‏« تُوعَدُونَ » : وعد و وعيد داده مي‌شويد .‏

‏‏آيه ‏‏‏‏6
‏متن آيه : ‏‏
‏ وَإِنَّ الدِّينَ لَوَاقِعٌ ‏

‏ترجمه : ‏‏‏
‏و روز جزا ، حتماً وقوع پيدا مي‌كند و مي‌آيد .‏

‏توضيحات : ‏‏‏‏
‏« الدِّينَ » : جزا و سزا . ( نگا : فاتحه‌ / 4 ، حجر / 35 ، شعراء / 82 ) .‏

‏‏آيه ‏‏‏‏7
‏متن آيه : ‏‏
‏ وَالسَّمَاء ذَاتِ الْحُبُكِ ‏

‏ترجمه : ‏‏‏
‏سوگند به آسمان ! كه داراي راهها است .‏

‏توضيحات : ‏‏‏‏
‏« الْحُبُكِ » : جمع حَبيكَة ، راهها . هم‌وزن و هم‌معني طرائق ، جمع طَريقة است . مراد مسيرهاي ستارگان و سيّارگان است .‏

‏‏آيه ‏‏‏‏8
‏متن آيه : ‏‏
‏ إِنَّكُمْ لَفِي قَوْلٍ مُّخْتَلِفٍ ‏

‏ترجمه : ‏‏‏
‏( اي كفار ! هر لحظه ) شما سخن و گفتار ديگري داريد . ( گاه فرستاده ما را مجنون ، گاه شاعر ، گاه ساحر ، و . . . مي‌ناميد ) .‏

‏توضيحات : ‏‏‏‏
‏« قَوْلٍ مُّخْتَلِفٍ » : سخنان گوناگون و گفتارهاي جوراجور .‏

‏‏آيه ‏‏‏‏9
‏متن آيه : ‏‏
‏ يُؤْفَكُ عَنْهُ مَنْ أُفِكَ ‏

‏ترجمه : ‏‏‏
‏كساني ( از ايمان به سزا و جزا ) منحرف مي‌شوند كه ( از مسير دليل عقل و منطق حق‌طلبي ، به سبب پيروي از اهريمن و هوا و هوس ) منحرف شده باشند .‏

‏توضيحات : ‏‏‏‏
‏« يُؤْفَكُ » : بازگردانده مي‌شود . بدور داشته مي‌شود . « عَنْهُ » : از ايمان به سزا و جزا در قيامت . « مَنْ أُفِكَ » : هر كس كه اهريمن و هواها و هوسها او را بازداشته باشد . « يُؤْفَكُ عَنْهُ مَنْ أُفِكَ » : اين جمله بدان مي‌ماند كه براي بيان شدت جنگ گفته شود : جنگ درگرفت و هر كه كشته شد ، كشته شد ، و هر كه نجات يافت ، نجات يافت . يعني : از ايمان به سزا و جزا بازگردانده مي‌شود هركه باز گردانده مي‌شود .‏

‏‏آيه ‏‏‏‏1‏‏‏‏0
‏متن آيه : ‏‏
‏ قُتِلَ الْخَرَّاصُونَ ‏

‏ترجمه : ‏‏‏
‏مرگ بر دروغگويان !‏

‏توضيحات : ‏‏‏‏
‏« قُتِلَ » : نفرين و نابود باد ! ( نگا : عبس‌ / 1‏‏‏‏7 ) . « الْخَرَّاصُونَ » : دروغگويان . كساني كه حرفهاي بي‌پايه و بي سر و ته مي‌زنند . كساني كه از روي گمان و تخمين سخن مي‌گويند .‏

‏‏آيه ‏‏‏‏1‏‏‏‏1‏‏‏‏
‏متن آيه : ‏‏
‏ الَّذِينَ هُمْ فِي غَمْرَةٍ سَاهُونَ ‏

‏ترجمه : ‏‏‏
‏همان كساني كه در گرداب ضلالت و جهالت ، غافل و سرگشته‌اند ( و راه بجائي نمي‌برند ) .‏

‏توضيحات : ‏‏‏‏
‏« غَمْرَةٍ » : گرداب . ورطه . مراد گرداب و ورطه غفلت و بي‌خبري و ناداني است . « سَاهُونَ » : جمع ساهي ، غافل . دچار اشتباه . مراد غافل از ادلّه و براهين يقيني و قطعي است .‏

‏‏آيه ‏‏‏‏1‏‏‏‏2
‏متن آيه : ‏‏
‏ يَسْأَلُونَ أَيَّانَ يَوْمُ الدِّينِ ‏

‏ترجمه : ‏‏‏
‏( با تمسخر پيوسته ) مي‌پرسند : روز ( حساب و كتاب و ) سزا و جزا كي خواهد آمد ؟‏

‏توضيحات : ‏‏‏‏
‏« أَيَّانَ » : كي‌ ؟ چه وقت‌ ؟ پرسش كفار هم جنبه استهزاء دارد و هم جنبه بعيد به نظر رسيدن وقوع قيامت .‏

‏‏آيه ‏‏‏‏1‏‏‏‏3
‏متن آيه : ‏‏
‏ يَوْمَ هُمْ عَلَى النَّارِ يُفْتَنُونَ ‏

‏ترجمه : ‏‏‏
‏آن روز ، روزي است كه ايشان روي آتش گداخته مي‌شوند .‏

‏توضيحات : ‏‏‏‏
‏« يُفْتَنُونَ » : ذوب و گداخته مي‌شوند . عذاب مي‌گردند . مراد تعذيب ايشان با دوزخ است .‏

‏‏آيه ‏‏‏‏1‏‏‏‏4
‏متن آيه : ‏‏
‏ ذُوقُوا فِتْنَتَكُمْ هَذَا الَّذِي كُنتُم بِهِ تَسْتَعْجِلُونَ ‏

‏ترجمه : ‏‏‏
‏( بديشان گفته مي‌شود : ) بچشيد عذاب خود را . اين همان چيزي است كه در فرا رسيدن آن شتاب مي‌ورزيديد .‏

‏توضيحات : ‏‏‏‏
‏« فِتْنَتَكُمْ » : عذاب خود را .‏

‏‏آيه ‏‏‏‏1‏‏‏‏5
‏متن آيه : ‏‏
‏ إِنَّ الْمُتَّقِينَ فِي جَنَّاتٍ وَعُيُونٍ ‏

‏ترجمه : ‏‏‏
‏پرهيزگاران در ميان باغهاي بهشت و چشمه‌ساران خواهند بود .‏

‏توضيحات : ‏‏‏‏
‏« إِنَّ الْمُتَّقِينَ . . . » : ( حجر / 45 ) .‏

‏‏آيه ‏‏‏‏1‏‏‏‏6
‏متن آيه : ‏‏
‏ آخِذِينَ مَا آتَاهُمْ رَبُّهُمْ إِنَّهُمْ كَانُوا قَبْلَ ذَلِكَ مُحْسِنِينَ ‏

‏ترجمه : ‏‏‏
‏دريافت مي‌دارند چيزهائي را كه پروردگارشان بديشان مرحمت فرموده باشد . چرا كه آنان پيش از آن ( در سراي جهان ) از زمره نيكوكاران بوده‌اند .‏

‏توضيحات : ‏‏‏‏
‏« ءَاخِذِينَ » : دريافت‌كنندگان و خوشنودشوندگان .‏

‏‏آيه ‏‏‏‏1‏‏‏‏7
‏متن آيه : ‏‏
‏ كَانُوا قَلِيلاً مِّنَ اللَّيْلِ مَا يَهْجَعُونَ ‏

‏ترجمه : ‏‏‏
‏آنان اندكي از شب مي‌خفتند .‏

‏توضيحات : ‏‏‏‏
‏« قَلِيلاً » : كمي ، پاسي . مفعول فيه يا صفت ظرف يا مصدر محذوف است : زَمَاناً قَلِيلاً . يا هُجُوعاً قَلِيلاً . « مَا » : حرف زائد و براي تأكيد قلّت است‌ ؛ يا اين كه مصدريه و فاعل ( قَلِيلاً ) است . « يَهْجَعُونَ » : مي‌خوابيدند . مي‌خفتند . از مصدر هُجُوع . آيه اشاره به عظمت سربرداشتن از خواب گرم و بستر نرم ، و سر نهادن بر آستانه آفريدگار در دل شبها ، و برداشتن دست دعا به درگاه خدا است .‏

‏‏آيه ‏‏‏‏1‏‏‏‏8
‏متن آيه : ‏‏
‏ وَبِالْأَسْحَارِ هُمْ يَسْتَغْفِرُونَ ‏

‏ترجمه : ‏‏‏
‏و در سحرگاهان درخواست آمرزش مي‌كردند .‏

‏توضيحات : ‏‏‏‏
‏« بِالأسْحَارِ » : در بامدادان . در سحرگاهان . يعني تنها پاسي از شب مي‌خوابيدند و در آخر شب هم طلب مغفرت مي‌كردند .‏

‏‏آيه ‏‏‏‏1‏‏‏‏9
‏متن آيه : ‏‏
‏ وَفِي أَمْوَالِهِمْ حَقٌّ لِّلسَّائِلِ وَالْمَحْرُومِ ‏

‏ترجمه : ‏‏‏
‏در اموال و دارائيشان حقي و سهمي ( جز زكات ) براي گدايان و بينوايان تهي‌دست بود .‏

‏توضيحات : ‏‏‏‏
‏« السَّآئِلِ » : گدا . فقيري كه طلب صدقه و احسان مي‌كند . « الَْمُحْرُومِ » : بي‌چيز . مراد فقيري است كه روي گدائي را ندارد و درخواست چيزي از مردم نمي‌كند .‏

‏‏آيه ‏‏‏‏20
‏متن آيه : ‏‏
‏ وَفِي الْأَرْضِ آيَاتٌ لِّلْمُوقِنِينَ ‏

‏ترجمه : ‏‏‏
‏در زمين دلائل و نشانه‌هاي فراواني است براي كساني كه مي‌خواهند به يقين برسند ( و از روي دليل خداي را بشناسند و آثار قدرت او را ببينند ) .‏

‏توضيحات : ‏‏‏‏
‏« ءَايَاتٌ » : دلائل روشن . نشانه‌هاي آشكار . « لِلْمُوقِنِينَ » : براي افرادي كه خواهان يقين هستند . كساني كه اهل يقين هستند .‏

‏‏آيه ‏‏‏‏21‏‏‏‏
‏متن آيه : ‏‏
‏ وَفِي أَنفُسِكُمْ أَفَلَا تُبْصِرُونَ ‏

‏ترجمه : ‏‏‏
‏و در خودِ وجود شما ( انسانها ، نشانه‌هاي روشن و دلائل متقن براي شناخت خدا و پي بردن به قدرت او ) است . مگر نمي‌بينيد ؟‏

‏توضيحات : ‏‏‏‏
‏« فِي أَنفُسِكُمْ » : دستگاههائي كه در بدن انسان است ، مانند : قلب ، كليه ، ريه ، دهها هزار كيلومتر رگهاي درشت و باريك ، ده ميليون ميليارد سلول ، حواسي همچون بينائي و شنوائي و . . . هر يك آيتي از عظمت است . « أَفَلا تُبْصِرُونَ ؟ » : مگر غافل شده‌ايد و نمي‌بينيد ؟ ( نگا : قصص‌ / 72 ، زخرف‌ / 51‏‏‏‏ ) .‏

‏‏آيه ‏‏‏‏22
‏متن آيه : ‏‏
‏ وَفِي السَّمَاء رِزْقُكُمْ وَمَا تُوعَدُونَ ‏

‏ترجمه : ‏‏‏
‏در آسمان ، روزي شما است و نيز چيزهائي كه بدان وعد و وعيد داده مي‌شويد .‏

‏توضيحات : ‏‏‏‏
‏« رِزْقُكُمْ » : ( نگا : هود / 6 ) . « مَا تُوعَدُونَ » : آنچه به آن وعده داده مي‌شويد و آنچه از آن بيم داده مي‌شويد . اشاره به هرگونه خير و بركت يا بلا و عذابي است كه خدا به انسانها مژده داده ، و يا انسانها را از آن ترسانده است ، از جمله بهشت ( نگا : نجم‌ / 1‏‏‏‏5 ) .‏

‏‏آيه ‏‏‏‏23
‏متن آيه : ‏‏
‏ فَوَرَبِّ السَّمَاء وَالْأَرْضِ إِنَّهُ لَحَقٌّ مِّثْلَ مَا أَنَّكُمْ تَنطِقُونَ ‏

‏ترجمه : ‏‏‏
‏به خداي آسمان و زمين سوگند كه اين ( مطلب ، يعني وقوع رستاخيز ، حساب و كتاب ، جزا و سزا ، بهشت براي دينداران ، و دوزخ براي بي‌دينان ) حق است ، درست همان گونه كه شما سخن مي‌گوئيد ( و سخن گفتن كاملاً برايتان محسوس است و درباره آن شك و ترديدي نداريد ) .‏

‏توضيحات : ‏‏‏‏
‏« مِثْلَ مَآ أَنَّكُمْ تَنطِقُونَ » : مراد اين است كه وقوع رستاخيز و وجود بهشت و دوزخ و سعادت و شقاوت در آخرت ، محقق و بدور از شك و گمان است ، بدان گونه كه سخن گفتن خودتان برايتان محسوس است و واقعيت دارد و درباره آن شك و ترديد نداريد .‏

‏‏آيه ‏‏‏‏24
‏متن آيه : ‏‏
‏ هَلْ أَتَاكَ حَدِيثُ ضَيْفِ إِبْرَاهِيمَ الْمُكْرَمِينَ ‏

‏ترجمه : ‏‏‏
‏آيا خبر مهمانهاي بزرگوار ابراهيم به تو رسيده است‌ ؟‏

‏توضيحات : ‏‏‏‏
‏« ضَيْفِ » : مهمانها . اين واژه براي مفرد و مثني و جمع و مذكر و مؤنث بكار مي‌رود ( نگا : حجر / 51‏‏‏‏ و 68 ، هود / 78 ) . مراد فرشتگاني است كه به صورت انسان به پيش حضرت ابراهيم آمدند . « الْمُكْرَمِينَ » : بزرگواران .‏

‏‏آيه ‏‏‏‏25
‏متن آيه : ‏‏
‏ إِذْ دَخَلُوا عَلَيْهِ فَقَالُوا سَلَاماً قَالَ سَلَامٌ قَوْمٌ مُّنكَرُونَ ‏

‏ترجمه : ‏‏‏
‏در آن زماني كه بر او وارد شدند و گفتند : سلام ( بر تو ! ) گفت : سلام بر شما ! ( شما مهمانان ، برايم ) مردمان ناآشنا و ناشناسي هستيد .‏

‏توضيحات : ‏‏‏‏
‏« مُنكِرُونَ » : افراد ناآشنا و ناشناس ( نگا : حجر / 62 ) .‏

‏‏آيه ‏‏‏‏26
‏متن آيه : ‏‏
‏ فَرَاغَ إِلَى أَهْلِهِ فَجَاء بِعِجْلٍ سَمِينٍ ‏

‏ترجمه : ‏‏‏
‏به دنبال آن ، پنهاني به سوي خانواده خود رفت ، و گوساله فربه‌اي را ( كه بريان كرده بودند ، براي ايشان ) آورد .‏

‏توضيحات : ‏‏‏‏
‏« رَاغَ‌ » : پنهاني و يواشكي رفت ( نگا : صافات‌ / 91‏‏‏‏ و 93 ) . « عِجْلٍ » : گوساله . « سَمِينٍ » : چاق و فربه .‏

‏‏آيه ‏‏‏‏27
‏متن آيه : ‏‏
‏ فَقَرَّبَهُ إِلَيْهِمْ قَالَ أَلَا تَأْكُلُونَ ‏

‏ترجمه : ‏‏‏
‏و آن را نزديك ايشان گذارد . ( ولي با تعجب ديد دست به سوي غذا نمي‌برند و از آن چيزي نمي‌خورند ! ) گفت : آيا نمي‌خوريد ؟ !‏

‏توضيحات : ‏‏‏‏
‏« أَلا تَأْكُلُونَ ؟ ! » : مگر نمي‌خوريد ؟ ! چرا نمي‌خوريد ؟ !‏

‏‏آيه ‏‏‏‏28
‏متن آيه : ‏‏
‏ فَأَوْجَسَ مِنْهُمْ خِيفَةً قَالُوا لَا تَخَفْ وَبَشَّرُوهُ بِغُلَامٍ عَلِيمٍ ‏

‏ترجمه : ‏‏‏
‏( هنگامي كه ديد دست به سوي غذا نمي‌برند ) در دل از ايشان احساس ترس و وحشت كرد . گفتند : مترس ! سپس او را به تولد پسري دانا و آگاه بشارت دادند .‏

‏توضيحات : ‏‏‏‏
‏« أَوْجَسَ » : احساس ترس كرد . خوف و هراس به دلش راه يافت . البته حضرت ابراهيم اين ترس و خوف را بديشان مي‌گويد ( نگا : حجر / 52 ) . علت خوف ابراهيم اين بوده كه برابر عرف آن زمان ، اگر مهمان غذاي مهماندار را نمي‌خورد ، نشانه اين بود كه براي دشمني و كار خطرناكي آمده است ( نگا : هود / 69 و 70 ) . « غُلامٍ » : پسر . مراد حضرت اسحاق است .‏

‏‏آيه ‏‏‏‏29
‏متن آيه : ‏‏
‏ فَأَقْبَلَتِ امْرَأَتُهُ فِي صَرَّةٍ فَصَكَّتْ وَجْهَهَا وَقَالَتْ عَجُوزٌ عَقِيمٌ ‏

‏ترجمه : ‏‏‏
‏همسرش جلو آمد ، در حالي كه ( از تعجب ) فرياد مي‌كشيد و به صورت خود مي‌زد و مي‌گفت : من پيرزني نازا هستم ( مگر مي‌شود در اين سن و سال بزايم و فرزندي به دنيا بياورم‌ ؟ ! ) .‏

‏توضيحات : ‏‏‏‏
‏« صَرَّةٍ » : فرياد . واويلا ( نگا : هود / 72 ) . « صَكَّتْ » : سيلي زد . چك زد . « عَجُوزٌ عَقِيمٌ » : ( نگا : هود / 72 ) .‏

‏‏آيه ‏‏‏‏30
‏متن آيه : ‏‏
‏ قَالُوا كَذَلِكَ قَالَ رَبُّكِ إِنَّهُ هُوَ الْحَكِيمُ الْعَلِيمُ ‏

‏ترجمه : ‏‏‏
‏فرشتگان گفتند : همان گونه خواهد بود كه گفتيم . پروردگارت دستور فرموده است ( و قطعاً چنين خواهد شد ) . او ( كارهايش ) داراي حكمت ، و آگاه ( از هر چيز ) است .‏

‏توضيحات : ‏‏‏‏
‏« كَذلِكِ » : همان گونه خواهد شد كه گفتيم . جار و مجرور است و در موضع نصب است و صفت مصدر محذوفي است و تقدير چنين است : قَوْلاً مِّثْلَ ذلِكَ الَّذِي قُلْنَا .‏

‏‏آيه ‏‏‏‏31‏‏‏‏
‏متن آيه : ‏‏
‏ قَالَ فَمَا خَطْبُكُمْ أَيُّهَا الْمُرْسَلُونَ ‏

‏ترجمه : ‏‏‏
‏ابراهيم گفت : اي فرستادگان ! ( بعد از مژده ، مأموريت شما چيست و ) چه كار مهمي‌داريد ؟‏

‏توضيحات : ‏‏‏‏
‏« خَطْبُ » : كار مهم ( نگا : طه‌ / 95 ، حجر / 57 ، قصص‌ / 23 ، يوسف‌ / 51‏‏‏‏ ) .‏

‏‏آيه ‏‏‏‏32
‏متن آيه : ‏‏
‏ قَالُوا إِنَّا أُرْسِلْنَا إِلَى قَوْمٍ مُّجْرِمِينَ ‏

‏ترجمه : ‏‏‏
‏گفتند : ما به سوي مردمان بزهكاري فرستاده شده‌ايم .‏

‏توضيحات : ‏‏‏‏
‏« قَوْمٍ مُّجْرِمِينَ » : قوم لوط است .‏

‏‏آيه ‏‏‏‏33
‏متن آيه : ‏‏
‏ لِنُرْسِلَ عَلَيْهِمْ حِجَارَةً مِّن طِينٍ ‏

‏ترجمه : ‏‏‏
‏تا باراني از سنگ گِلي برآنان ببارانيم .‏

‏توضيحات : ‏‏‏‏
‏« حِجَارَةِ مِّن طِينٍ » : سنگي از گِل . همان چيزي است كه در ( هود / 82 ، حجر / 74 ) با واژه ( سِجّيل‌= سنگ گِل ) بيان شده است و كيفيّت آن بر ما معلوم نيست .‏

‏‏آيه ‏‏‏‏34
‏متن آيه : ‏‏
‏ مُسَوَّمَةً عِندَ رَبِّكَ لِلْمُسْرِفِينَ ‏

‏ترجمه : ‏‏‏
‏اين سنگها ، از جانب پروردگارت ، براي اسرافكاران ( در فسق و فجور ) نشاندار شده بود .‏

‏توضيحات : ‏‏‏‏
‏« مُسَوَّمَةً » : داراي علامت و نشانه ، نشاندار ( نگا : آل‌عمران‌ / 1‏‏‏‏4 ، هود / 83 ) .‏

‏‏آيه ‏‏‏‏35
‏متن آيه : ‏‏
‏ فَأَخْرَجْنَا مَن كَانَ فِيهَا مِنَ الْمُؤْمِنِينَ ‏

‏ترجمه : ‏‏‏
‏ما تمام مؤمناني را كه در شهرهاي قوم لوط زندگي مي‌كردند ( قبل از نزول بلا از شهرها ) بيرون برديم .‏

‏توضيحات : ‏‏‏‏
‏« فِيهَا » : در شهرهاي قوم لوط . مرجع ضمير حذف شده و براثر شهرت از سياق كلام پيدا است . همچون ( ارض ) در ( فاطر / 45 ) . « الْمُؤْمِنِينَ » : كساني كه ايمان داشته باشند ، و آن عقائد است .‏

‏‏آيه ‏‏‏‏36
‏متن آيه : ‏‏
‏ فَمَا وَجَدْنَا فِيهَا غَيْرَ بَيْتٍ مِّنَ الْمُسْلِمِينَ ‏

‏ترجمه : ‏‏‏
‏در آن مناطق جز يك خانواده مسلمان ( راستين ) نيافتيم .‏

‏توضيحات : ‏‏‏‏
‏« بَيْتٍ » : اهل يك خانواده يا خاندان . مراد خانواده يا خاندان لوط ( ع ) است . « الْمُسْلِمِينَ » : كساني كه اسلام داشته باشند ، و آن اعمال است ، از قبيل : نماز و روزه . مراد از اين خانواده و يا خاندان ، كساني است كه ايمان و اسلام را يكجا در خود گرد آورده و در گفتار و كردار فرمانبردار آفريدگار بوده‌اند .‏

‏‏آيه ‏‏‏‏37
‏متن آيه : ‏‏
‏ وَتَرَكْنَا فِيهَا آيَةً لِّلَّذِينَ يَخَافُونَ الْعَذَابَ الْأَلِيمَ ‏

‏ترجمه : ‏‏‏
‏در آن سرزمين نشانه‌اي ( دالّ بر هلاك كفار ) براي كساني برجاي گذاشتيم كه از عذاب دردناك ( دنيوي و اخروي خدا ) مي‌ترسند .‏

‏توضيحات : ‏‏‏‏
‏« تَرَكْنَا » : باقي گذاشتيم . « ءَايَةً » : اثر و نشانه‌اي كه به وسيله آن ، خداپرستان در آينده پند و عبرت بگيرند .‏

‏‏آيه ‏‏‏‏38
‏متن آيه : ‏‏
‏ وَفِي مُوسَى إِذْ أَرْسَلْنَاهُ إِلَى فِرْعَوْنَ بِسُلْطَانٍ مُّبِينٍ ‏

‏ترجمه : ‏‏‏
‏در ( داستان زندگي ) موسي نيز پند و عبرت وجود دارد . آنگاه كه او را مجهز به نيروي آشكاري ( از معجزات كه عصا و يد بيضا بود ) به سوي فرعون فرستاديم .‏

‏توضيحات : ‏‏‏‏
‏« سُلْطَانٍ مُّبِينٍ » : قدرت آشكار . مراد معجزات موسي ( ع ) است ، از قبيل عصا و يد بيضاء ( نگا : هود / 96 ، مؤمنون‌ / 45 ، غافر / 23 ) .‏

‏‏آيه ‏‏‏‏39
‏متن آيه : ‏‏
‏ فَتَوَلَّى بِرُكْنِهِ وَقَالَ سَاحِرٌ أَوْ مَجْنُونٌ ‏

‏ترجمه : ‏‏‏
‏او همراه با نيروهاي ( نظامي و انتظامي ) خود از ( پيام حق و از ايمان به ) موسي رويگردان شد و گفت : او جادوگر يا ديوانه است .‏

‏توضيحات : ‏‏‏‏
‏« بِرُكْنِهِ » : اگر حرف ( ب ) باء مصاحبت باشد ، معني چنين است : فرعون و هم اركان حكومت و لشكريانش از فرمان خدا و اطاعت از موسي رويگردان شدند . اگر باء سببيه باشد ، معني چنين است : او به سبب تكيه بر اركان حكومت و لشكريانش از فرمان خدا ، رويگردان شد . يا اين كه او با تمام وجود متكبرانه روي برتافت . اگر حرف تعديه باشد ، معني چنين است : او هم خودش از فرمان خدا روي برتافت و هم اركان حكومت و لشكريان خود را از حق منحرف ساخت . « رُكْنٍ » : جانب ، مراد اركان بدن ، يعني تمام وجود است . تكيه‌گاه مادي ، از قبيل لشكر و سپاه و اموال و اولاد .‏

‏‏آيه ‏‏‏‏40
‏متن آيه : ‏‏
‏ فَأَخَذْنَاهُ وَجُنُودَهُ فَنَبَذْنَاهُمْ فِي الْيَمِّ وَهُوَ مُلِيمٌ ‏

‏ترجمه : ‏‏‏
‏ما او را و لشكريانش را گرفتار كرديم و به دريايشان انداختيم ، و او سزاوار سرزنش بود ( و لذا تاريخ ، نام ننگين و رفتار و كردار شرم‌آورش را هميشه به خاطر خواهد داشت ) .‏

‏توضيحات : ‏‏‏‏
‏« فَأَخَذْنَاهُ وَ جُنُودَهُ . . . » : ( نگا : قصص‌ / 40 ) . « مُلِيمٌ » : مستحق لومه و سزاوار سرزنش . كسي كه كاري كند كه به سبب آن درخور ملامت باشد ( نگا : صافات‌ / 1‏‏‏‏42 ) .‏

‏‏آيه ‏‏‏‏41‏‏‏‏
‏متن آيه : ‏‏
‏ وَفِي عَادٍ إِذْ أَرْسَلْنَا عَلَيْهِمُ الرِّيحَ الْعَقِيمَ ‏

‏ترجمه : ‏‏‏
‏در سرگذشت قوم عاد نيز پند و عبرتي است . بدانگاه كه تندباد بي‌خير و بركتي ( كه مرگ و نابودي ايشان را به همراه داشت ) به سوي ايشان وزان كرديم .‏

‏توضيحات : ‏‏‏‏
‏« الرِّيحَ الْعَقِيمَ » : باد نازا و بي‌باران . باد بيفايده و بي‌بركت . مراد بادي است كه خير و خوبي به همراه ندارد ، و بلكه هلاك و نابودي با خود مي‌آرد ( نگا : احقاف‌ / 24 و 25 ) .‏

‏‏آيه ‏‏‏‏42
‏متن آيه : ‏‏
‏ مَا تَذَرُ مِن شَيْءٍ أَتَتْ عَلَيْهِ إِلَّا جَعَلَتْهُ كَالرَّمِيمِ ‏

‏ترجمه : ‏‏‏
‏به هر چيزي كه برمي‌خورد بر جايش نمي‌گذاشت ، مگر اين كه همچون استخوانهاي پوسيده و پودر شده‌اش مي‌كرد .‏

‏توضيحات : ‏‏‏‏
‏« مَا تَذَرُ » : رها نمي‌كرد . برجا نمي‌گذاشت . ترك نمي‌گفت . « الرَّمِيمِ » : استخوان پوسيده و متلاشي شده ( نگا : يس‌ / 78 ) .‏

‏‏آيه ‏‏‏‏43
‏متن آيه : ‏‏
‏ وَفِي ثَمُودَ إِذْ قِيلَ لَهُمْ تَمَتَّعُوا حَتَّى حِينٍ ‏

‏ترجمه : ‏‏‏
‏در سرگذشت قوم ثمود نيز پند و عبرت است . بدان هنگام كه بديشان گفته شد : مدت كوتاهي از زندگي تمتع برگيريد و بهره ببريد .‏

‏توضيحات : ‏‏‏‏
‏« حَتّي حِينٍ » : تا مدت ناچيزي . تا زمان كوتاهي . مراد تا پايان عمر و فرارسيدن مرگ است . يا مراد سه روز مذكور در ( هود / 65 ) مي‌باشد ( نگا : زاد المسير ) .‏

‏‏آيه ‏‏‏‏44
‏متن آيه : ‏‏
‏ فَعَتَوْا عَنْ أَمْرِ رَبِّهِمْ فَأَخَذَتْهُمُ الصَّاعِقَةُ وَهُمْ يَنظُرُونَ ‏

‏ترجمه : ‏‏‏
‏آنان از فرمان پروردگارشان سر باز زدند و صاعقه ايشان را فرا گرفت و آنان خيره خيره بدان نگاه مي‌كردند ( و نابودي خويش را مي‌ديدند و قدرتي بر دفاع از خويشتن نداشتند ! ) .‏

‏توضيحات : ‏‏‏‏
‏« عَتَوْا » : سركشي كردند . از پذيرش فرمان سرباز زدند ( نگا : فرقان‌ / 21‏‏‏‏ ) . « وَ هُمْ يَنظُرُونَ » : در حالي كه ايشان صاعقه را مي‌نگريستند كه دارد ايشان را هلاك مي‌سازد .‏

‏‏آيه ‏‏‏‏45
‏متن آيه : ‏‏
‏ فَمَا اسْتَطَاعُوا مِن قِيَامٍ وَمَا كَانُوا مُنتَصِرِينَ ‏

‏ترجمه : ‏‏‏
‏آنان ( چنان نقش زمين شدند كه ) نتوانستند برخيزند و نتوانستند ( از كسي ياري بطلبند و ) خويشتن را كمك كنند .‏

‏توضيحات : ‏‏‏‏
‏« مُنتَصِرِينَ » : ياري‌دهندگان . كمك‌كنندگان .‏

‏‏آيه ‏‏‏‏46
‏متن آيه : ‏‏
‏ وَقَوْمَ نُوحٍ مِّن قَبْلُ إِنَّهُمْ كَانُوا قَوْماً فَاسِقِينَ ‏

‏ترجمه : ‏‏‏
‏پيش از آنان ، ما قوم نوح را هلاك ساخته بوديم . چرا كه ايشان قوم فاسقي بوده و ( با انجام كفر و معاصي ) از فرمان خدا خارج شده بودند .‏

‏توضيحات : ‏‏‏‏
‏« كَانُوا قَوْماً فَاسِقِينَ » : ( نگا : نمل‌ / 1‏‏‏‏2 ، زخرف‌ / 54 ) .‏

‏‏آيه ‏‏‏‏47
‏متن آيه : ‏‏
‏ وَالسَّمَاء بَنَيْنَاهَا بِأَيْدٍ وَإِنَّا لَمُوسِعُونَ ‏

‏ترجمه : ‏‏‏
‏ما آسمان را با قدرت بنا ساخته‌ايم و همواره آن را وسعت مي‌بخشيم .‏

‏توضيحات : ‏‏‏‏
‏« أَيْدٍ » : قدرت و قوت ( نگا : ص‌ / 1‏‏‏‏7 ) . در رسم‌الخط قرآني با دو ياء نوشته شده است . « لَمُوسِعُونَ » : جمع مُوسِع ، داراي قدرت و توانائي . گسترش‌دهنده . « إِنَّا لَمُوسِعُونَ » : اين بخش از آيه ، اشاره به نظريه گسترش جهان دارد . علم امروز ثابت كرده است كه نه تنها كره زمين ، بر اثر مواد آسماني تدريجاً فربه و سنگين‌تر مي‌شود ، بلكه آسمانها نيز در حال گسترش هستند . ستارگاني كه در يك كهكشان قرار دارند ، به سرعت از مركز كهكشان دور مي‌شوند ، و ميلياردها كهكشان در فضاي جهان از يكديگر دور مي‌گردند ، و بالاخره جهان پيوسته در حال انبساط و توسعه است . حتي دانشمندان مي‌گويند : تمام كرات آسماني و كهكشانها در آغاز در مركز واحدي جمع بوده - با وزن مخصوص فوق‌العاده سنگين‌ - سپس انفجار عظيم و بسيار وحشتناكي در آن رخ داده ، و به دنبال آن ، اجزاي جهان متلاشي شده ، و به صورت كرات درآمده است ، و به سرعت در حال عقب‌نشيني و توسعه است ( نگا : المنتخب . نمونه ) .‏
‏‏آيه ‏‏‏‏48
‏متن آيه : ‏‏
‏ وَالْأَرْضَ فَرَشْنَاهَا فَنِعْمَ الْمَاهِدُونَ ‏
‏ترجمه : ‏‏‏
‏و زمين را پهن كرده‌ايم ( و براي زندگي مردمان آماده ساخته‌ايم ) و چه آماده‌كنندگان خوبي بوده‌ايم !‏
‏توضيحات : ‏‏‏‏
‏« فَرَشْنَاهَا » : زمين را پهن كرده‌ايم . « الْمَاهِدُونَ » : جمع ماهِد ، آماده سازنده . خداي مهربان زمين را براي زندگي مردمان همچون گهواره آماده فرموده است و چنانكه بايد براي آسايش ايشان فراهم آورده است ( نگا : طه‌ / 53 ، زخرف‌ / 1‏‏‏‏0 ) .‏
‏‏آيه ‏‏‏‏49
‏متن آيه : ‏‏
‏ وَمِن كُلِّ شَيْءٍ خَلَقْنَا زَوْجَيْنِ لَعَلَّكُمْ تَذَكَّرُونَ ‏
‏ترجمه : ‏‏‏
‏ما از هر چيز جفتي را آفريده‌ايم ، تا اين كه شما ( عظمت آفريدگار را ) ياد كنيد .‏
‏توضيحات : ‏‏‏‏
‏« زَوْجَيْنِ » : يك جفت نر و ماده در جهان جانداران و گياهان و جمادات و غيره ( نگا : شعراء / 7 ، يس‌ / 36 ، زخرف‌ / 1‏‏‏‏2 ، طه‌ / 53 ) .‏
‏‏آيه ‏‏‏‏50
‏متن آيه : ‏‏
‏ فَفِرُّوا إِلَى اللَّهِ إِنِّي لَكُم مِّنْهُ نَذِيرٌ مُّبِينٌ ‏

‏ترجمه : ‏‏‏
‏به سوي ( عبادت ) خدا بشتابيد . من بيم‌دهنده آشكاري از سوي او براي شما هستم ( و پيغمبري من با دلائل و معجزات ، براي شما روشن است ) .‏

‏توضيحات : ‏‏‏‏
‏« فِرُّوا » : بگريزيد . مراد گريختن از كفر و بت‌پرستي ، به سوي خداشناسي و يكتاپرستي ، و از گناهان و سيئات ، به سوي عبادات و حسنات است . خلاصه گريز از موجبات عذاب و شقاوت ، به سوي موجبات نعمت و سعادت . « مُبِينٌ » : آشكار . يعني پيغمبري من با دلائل و معجزات ، روشن است ، و براي شما ناشناخته نيست .‏

‏‏آيه ‏‏‏‏51‏‏‏‏
‏متن آيه : ‏‏
‏ وَلَا تَجْعَلُوا مَعَ اللَّهِ إِلَهاً آخَرَ إِنِّي لَكُم مِّنْهُ نَذِيرٌ مُّبِينٌ ‏
‏ترجمه : ‏‏‏
‏با خدا ، معبود ديگري را انباز مسازيد . من بيم‌دهنده و بيانگر ( عاقبت وحشتناك شرك و بت‌پرستي ) از سوي خدا براي شما مي‌باشم .‏
‏توضيحات : ‏‏‏‏
‏« مُبِينٌ » : بيانگر . يعني عاقبت دردناك بت‌پرستي و شرك را برايتان بيان ميدارم و كژراهه شقاوت را از شاهراه سعادت برايتان جدا مي‌سازم .‏
‏‏آيه ‏‏‏‏52
‏متن آيه : ‏‏
‏ كَذَلِكَ مَا أَتَى الَّذِينَ مِن قَبْلِهِم مِّن رَّسُولٍ إِلَّا قَالُوا سَاحِرٌ أَوْ مَجْنُونٌ ‏
‏ترجمه : ‏‏‏
‏همين گونه ( كه اينان شما را تكذيب مي‌دارند ) هيچ پيغمبري به سوي مردمان پيش از ايشان نرفته است ، مگر اين كه گفته‌اند : او جادوگر يا ديوانه است .‏

‏توضيحات : ‏‏‏‏
‏« كَذلِكَ » : بهمين صورت . كار به همين منوال است . خبر مبتداي محذوف است و تقدير چنين است : أَلأََمْرُ كَذلِكَ .‏

‏‏آيه ‏‏‏‏53
‏متن آيه : ‏‏
‏ أَتَوَاصَوْا بِهِ بَلْ هُمْ قَوْمٌ طَاغُونَ ‏

‏ترجمه : ‏‏‏
‏مگر همديگر را ( به گفتن چنين سخني ) سفارش كرده‌اند ؟ ! نه ، بلكه آنان مردمان طغيانگريند ( و عامل وحدت عمل ايشان همان روحيه واحد خبيث طغيانگريشان است ) .‏

‏توضيحات : ‏‏‏‏
‏« أَ تَوَاصَوْا بِهِ » : همزه استفهام براي تعجب است و مراد اين است كه اي مردم ! مايه تعجب است كه بي‌دينان انگار يكديگر را به تكذيب انبياء سفارش كرده‌اند .‏

‏‏آيه ‏‏‏‏54
‏متن آيه : ‏‏
‏ فَتَوَلَّ عَنْهُمْ فَمَا أَنتَ بِمَلُومٍ ‏

‏ترجمه : ‏‏‏
‏از ستيزه با آنان روي بگردان ، چون تو سرزنش نميگردي ( كه چرا ايشان ايمان نمي‌آورند ) .‏

‏توضيحات : ‏‏‏‏
‏« تَوَلَّ عَنْهُمْ » : از ستيزه با آنان روي بگردان ، چرا كه ايشان متكبر و ستيزه‌جويند « مَلُومٍ » : لومه شده . سزاوار سرزنش .‏

‏‏آيه ‏‏‏‏55
‏متن آيه : ‏‏
‏ وَذَكِّرْ فَإِنَّ الذِّكْرَى تَنفَعُ الْمُؤْمِنِينَ ‏

‏ترجمه : ‏‏‏
‏پند و اندرز بده ، چرا كه پند و اندرز به مؤمنان سود مي‌رساند ( و كاري مي‌كند كه خدا را فراموش نكنند ، و پيوسته بر ايمان و يقينشان بيفزايند ) .‏

‏توضيحات : ‏‏‏‏
‏« الذِّكْري‌ » : موعظه حسنه . پند و اندرزي كه انسان را به ياد خدا مي‌اندازد و موجب تقويت ايمان و افزايش تقوا مي‌گردد .‏

‏‏آيه ‏‏‏‏56
‏متن آيه : ‏‏
‏ وَمَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَالْإِنسَ إِلَّا لِيَعْبُدُونِ ‏

‏ترجمه : ‏‏‏
‏من پريها و انسانها را جز براي پرستش خود نيافريده‌ام .‏

‏توضيحات : ‏‏‏‏
‏« لِيَعْبُدُونِ » : تا مرا پرستش و بندگي كنند ( نگا : بينه‌ / 5 ) .‏

‏‏آيه ‏‏‏‏57
‏متن آيه : ‏‏
‏ مَا أُرِيدُ مِنْهُم مِّن رِّزْقٍ وَمَا أُرِيدُ أَن يُطْعِمُونِ ‏

‏ترجمه : ‏‏‏
‏من از آنان نه درخواست هيچ گونه رزق و روزي مي‌كنم ، و نه مي‌خواهم كه مرا خوراك دهند .‏

‏توضيحات : ‏‏‏‏
‏« مَآ أُرِيدُ مِنْهُمْ . . . » : من بي‌نياز از جهانيانم و روزي‌ده ايشانم‌ ؛ نه روزيخوار آنان .‏

‏‏آيه ‏‏‏‏58
‏متن آيه : ‏‏
‏ إِنَّ اللَّهَ هُوَ الرَّزَّاقُ ذُو الْقُوَّةِ الْمَتِينُ ‏

‏ترجمه : ‏‏‏
‏تنها خدا روزي‌رسان و صاحب قدرت و نيرومند است و بس .‏

‏توضيحات : ‏‏‏‏
‏« ذُوالْقُوَّةِ » : داراي نيرو . « الْمَتِينُ » : داراي نيروي فراوان . تأكيد ( ذُوالْقُوَّةِ ) است .‏

‏‏آيه ‏‏‏‏59
‏متن آيه : ‏‏
‏ فَإِنَّ لِلَّذِينَ ظَلَمُوا ذَنُوباً مِّثْلَ ذَنُوبِ أَصْحَابِهِمْ فَلَا يَسْتَعْجِلُونِ ‏

‏ترجمه : ‏‏‏
‏كساني كه ستم مي‌كنند ، سهم بزرگي از عذاب دارند ، همانند سهم بزرگ يارانشان ( از اقوام ستمگر پيشين ! ) . بنابراين ، از من به شتاب وقوع عذاب را مخواهيد .‏

‏توضيحات : ‏‏‏‏
‏« ذَنُوباً » : سطل بزرگ ، دلوهاي بزرگي كه دنباله دارند . « فَلا يَسْتَعْجِلُونِ » : ( نگا : انبياء / 37 ) .‏

‏‏آيه ‏‏‏‏60
‏متن آيه : ‏‏
‏ فَوَيْلٌ لِّلَّذِينَ كَفَرُوا مِن يَوْمِهِمُ الَّذِي يُوعَدُونَ ‏

‏ترجمه : ‏‏‏
‏واويلا بر كافران ! از دست آن روزي كه ايشان بدان وعده داده مي‌شوند .‏

‏توضيحات : ‏‏‏‏
‏« فَوَيْلٌ لِلَّذِينَ . . . » : ( نگا : ابراهيم‌ / 2 ، مريم‌ / 37 ، ص‌ / 27 ، زخرف‌ / 65 ) .‏

 

موضوعات: موقعیت فعلی: فهرست قرآن / سوره ذاريات / تفسیر نور  لینک ثابت
 [ 07:53:00 ب.ظ ]




موقعیت فعلی: فهرست قرآن / سوره ق / تفسیر نور

 

آيه 1
‏متن آيه : ‏
‏ ق وَالْقُرْآنِ الْمَجِيدِ ‏

‏ترجمه : ‏
‏قاف . سوگند به قرآن مجيد ( تو فرستاده خدائي ! )‏

‏توضيحات : ‏‏
‏« ق » : از حروف مقطعه است ( نگا : بقره‌ / 1 ) . « الْمَجِيدِ » : بزرگوار . مراد كثيرالفوائد ، و داراي ظاهري آراسته و محتوائي ارزشمند ، و دستورهائي عالي ، و برنامه‌هائي آموزنده و حيات‌بخش است . « وَالْقُرْءَانِ الْمَجِيدِ » : مقسوم‌له يا جواب قسم ( إِنَّكَ رَسُولُ اللهِ ) محذوف است .‏

آيه 2
‏متن آيه : ‏
‏ بَلْ عَجِبُوا أَن جَاءهُمْ مُنذِرٌ مِّنْهُمْ فَقَالَ الْكَافِرُونَ هَذَا شَيْءٌ عَجِيبٌ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( اهل مكه نه‌تنها ايمان نياورده‌اند ) بلكه آنان در شگفت هم هستند از اين كه پيغمبر بيم‌دهنده‌اي از خودشان به سويشان بيايد . اين است كه كافران مي‌گويند : اين ، چيز شگفتي است ( كه كسي بيايد و بگويد : دوباره زنده مي‌شويد ، و حساب و كتابي ، و بهشت و دوزخي در ميان است ) .‏

‏توضيحات : ‏‏
‏« أَن جَآءَهُمْ . . . » : از اين كه به سوي ايشان آمده است .‏

آيه 3
‏متن آيه : ‏
‏ أَئِذَا مِتْنَا وَكُنَّا تُرَاباً ذَلِكَ رَجْعٌ بَعِيدٌ ‏

‏ترجمه : ‏
‏آيا هنگامي كه ما مرديم و خاك شديم ( دوباره به زندگي برمي‌گرديم‌ ؟ ! ) چنين بازگشتي بعيد ( و دور از عقل ) است .‏

‏توضيحات : ‏‏
‏« إِذَا . . . » : جواب آن محذوف است ، و از جمله بعد فهميده مي‌شود ، و در تقدير چنين است : أَإِذَا مِتْنَا وَ كُنَّا تُرَاباً ، نُرْجَعُ وَ نُرَدُّ حَيّاً . « رَجْعٌ » : بازگشت . بازگرداندن ( نگا : طارق / 8 ) .‏

آيه 4
‏متن آيه : ‏
‏ قَدْ عَلِمْنَا مَا تَنقُصُ الْأَرْضُ مِنْهُمْ وَعِندَنَا كِتَابٌ حَفِيظٌ ‏

‏ترجمه : ‏
‏ما مي‌دانيم ( بعد از اين كه مردند ) زمين چه اندازه از ( پيكر ) آنان را ( مي‌خورد و ) مي‌كاهد ، و نزد ما كتابي است ( به نام لوح محفوظ كه همه چيز را ) دقيقاً حساب مي‌كند .‏

‏توضيحات : ‏‏
‏« كِتَابٌ » : مراد لوح محفوظ است ( نگا : انعام‌ / 59 ، يس‌ / 12 ) . « حَفِيظٌ » : صيغه مبالغه است و به معني بسيار نگاهدارنده تفصيلات و دقائق هر چيزي است ( نگا : هود / 57 ) و يا اين كه فَعيل به معني فاعِل ، يعني حافِظ است ( نگا : انعام‌ / 104 ) . يا فَعيل به معني مَفْعول ، يعني مَحْفوظ از خطر اشتباه و بدور از دسترس است ( نگا : بروج‌ / 22 ) .‏

آيه 5
‏متن آيه : ‏
‏ بَلْ كَذَّبُوا بِالْحَقِّ لَمَّا جَاءهُمْ فَهُمْ فِي أَمْرٍ مَّرِيجٍ ‏

‏ترجمه : ‏
‏بلكه آنان ( درباره حق و حقيقتي كه پيغمبر براي ايشان آورده است نمي‌انديشند و ) حق و حقيقت همين كه بديشان برسد فوراً دروغش مي‌نامند و تكذيبش مي‌كنند . اصلاً آنان داراي حال پريشان و كارنابساماني هستند .‏

‏توضيحات : ‏‏
‏« الْحَقِّ » : قرآن كه حق و حقيقت محض است ( نگا : يونس‌ / 108 ) . دين حق كه اسلام است ( نگا : توبه‌ / 33 ، فتح‌ / 28 ) . « لَمَّا » : همين كه . زماني كه . « أَمْرٍ » : شأن و حال ( نگا : نحل‌ / 77 ، مائده‌ / 52 ، محمد / 21 ) . كار و بار ( نگا : بقره‌ / 210 ، آل‌عمران‌ / 109 و 186 ) . « مَرِيجٍ » : مختلط و مضطرب . آميخته و آشفته . « فِي أَمْرٍ مَّرِيجٍ » : داراي حال آشفته و كار پريشاني هستند . يعني گاهي پيغمبر را ساحر ، گاهي شاعر ، وقتي مجنون ، وقتي كاهن ، و . . . مي‌نامند و بر يك حال نمي‌مانند .‏

آيه 6
‏متن آيه : ‏
‏ أَفَلَمْ يَنظُرُوا إِلَى السَّمَاء فَوْقَهُمْ كَيْفَ بَنَيْنَاهَا وَزَيَّنَّاهَا وَمَا لَهَا مِن فُرُوجٍ ‏

‏ترجمه : ‏
‏آيا آنان ( تاكنون سر بلند نكرده‌اند و ) به آسمان ننگريسته‌اند كه ما چگونه آن را بنا كرده‌ايم و آراسته‌ايم و هيچ گونه خلل و شكافي در آن نيست‌ ؟‏

‏توضيحات : ‏‏
‏« زَيَّنَّاهَا » : آن را با ستارگان زينت داده‌ايم ( نگا : صافات‌ / 6 ، ملك‌ / 5 ) . « فُرُوجٍ » : شقوق . درزها و شكافها . مراد خلل و ناموزوني است .‏

آيه 7
‏متن آيه : ‏
‏ وَالْأَرْضَ مَدَدْنَاهَا وَأَلْقَيْنَا فِيهَا رَوَاسِيَ وَأَنبَتْنَا فِيهَا مِن كُلِّ زَوْجٍ بَهِيجٍ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و زمين را گسترانيده‌ايم ، و در آن كوههاي محكم و پابرجائي را فرو افكنده‌ايم ، و از هر نوع گياه بهجت‌انگيز و مسرت‌بخش در آن رويانده‌ايم .‏

‏توضيحات : ‏‏
‏« مَدَدْنَاهَا » : گسترانيده‌ايم . گسترش داده‌ايم ( نگا : حجر / 19 ) . « زَوْجٍ بَهِيجٍ » : نوع و صنف و جفت مسرت‌بخش و بهجت‌انگيز . ( نگا : حج‌ / 5 ) .‏

آيه 8
‏متن آيه : ‏
‏ تَبْصِرَةً وَذِكْرَى لِكُلِّ عَبْدٍ مُّنِيبٍ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( همه اينها را آفريده‌ايم ) به منظور بينش و بيداري بخشيدن به جملگي بندگان توبه‌كار ( ي كه بخواهند به سوي آفريدگارشان برگردند ) .‏

‏توضيحات : ‏‏
‏« تَبْصِرَةً » : بينا كردن . بينش بخشيدن . مفعول‌له يا مفعول مطلق است . « ذِكْري‌ » : بيدار كردن . يادآور شدن . ياد كردن ( نگا : انعام‌ / 68 و 69 و 90 ) . « مُنِيبٍ » : توبه‌كار . برگردنده ( نگا : هود / 75 ، سبأ / 9 ، زمر / 8 ) .‏

آيه 9
‏متن آيه : ‏
‏ وَنَزَّلْنَا مِنَ السَّمَاءِ مَاءً مُّبَارَكاً فَأَنبَتْنَا بِهِ جَنَّاتٍ وَحَبَّ الْحَصِيدِ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و از آسمان آب پربركتي را بارانده‌ايم ، و بدان باغها رويانده‌ايم ، و دانه‌هاي كشتزارهائي را برآورده‌ايم كه درو مي‌گردد .‏

‏توضيحات : ‏‏
‏« نَزَّلْنَا . . . » : ( نگا : بقره‌ / 22 و 164 ، انفال‌ / 11 ) . « الْحَصِيدِ » : درو شده . « حَبَّ الْحَصِيدِ » : دانه‌هاي كشتزارهائي كه درويده مي‌شوند .‏

آيه 10
‏متن آيه : ‏
‏ وَالنَّخْلَ بَاسِقَاتٍ لَّهَا طَلْعٌ نَّضِيدٌ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و درختان خرماي بلندي را كه داراي شكوفه‌هاي متراكم و چين‌چين هستند .‏

‏توضيحات : ‏‏
‏« بَاسِقَاتٍ » : طولاني و دراز . بلندبالا و سركشيده . حال است . « طَلْعٌ » : ( نگا : انعام‌ / 99 ، شعراء / 148 ، صافات‌ / 65 ) . « نَضِيدٌ » : چين‌چين چيده شده . در كنار هم مرتب و منظم قرار گرفته . فعيل به معني مفعول است ( نگا : هود / 82 ، واقعه‌ / 29 ) .‏

آيه 11
‏متن آيه : ‏
‏ رِزْقاً لِّلْعِبَادِ وَأَحْيَيْنَا بِهِ بَلْدَةً مَّيْتاً كَذَلِكَ الْخُرُوجُ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( همه اينها ) به منظور بخشيدن روزي به بندگان است . ما به وسيله آب باران ، سرزمين مرده را زنده گردانده‌ايم . ( آري ! زنده شدن مردگان ، و ) از گورها سربرآوردن آنان نيز همين گونه است .‏

‏توضيحات : ‏‏
‏« رِزْقاً » : مفعول‌به فعل محذوف و يا مفعول‌له است ، و يا حال و به معني اسم مفعول ، يعني مرزوق است . « بَلْدَةً » : سرزمين . ناحيه . « الْخُرُوجُ » : بيرون آمدن از گورها در روز قيامت .‏

آيه 12
‏متن آيه : ‏
‏ كَذَّبَتْ قَبْلَهُمْ قَوْمُ نُوحٍ وَأَصْحَابُ الرَّسِّ وَثَمُودُ ‏

‏ترجمه : ‏
‏پيش از اينان ، قوم نوح ، و اصحاب الرّسّ ، و قوم ثمود ( پيغمبران را ) تكذيب كرده‌اند .‏

‏توضيحات : ‏‏
‏« أَصْحَابُ الرَّسِّ » : همان اصحاب اخدود مذكور در ( بروج‌ / 4 ) است كه در سرزمين يمن زندگي مي‌كردند .‏

آيه 13
‏متن آيه : ‏
‏ وَعَادٌ وَفِرْعَوْنُ وَإِخْوَانُ لُوطٍ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و همچنين قوم عاد و فرعون و قوم لوط .‏

‏توضيحات : ‏‏
‏« إِخْوَانُ لُوطٍ » : قوم لوط ( نگا : اعراف‌ / 65 و 73 و 85 ، هود / 50 و 61 و 84 ) .‏

آيه 14
‏متن آيه : ‏
‏ وَأَصْحَابُ الْأَيْكَةِ وَقَوْمُ تُبَّعٍ كُلٌّ كَذَّبَ الرُّسُلَ فَحَقَّ وَعِيدِ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و اصحاب اَيكه ، و قوم تبّع ، هر يك از آنان ، فرستادگان الهي را تكذيب كردند و وعده عذاب من درباره ايشان تحقق يافت .‏

‏توضيحات : ‏‏
‏« أَصْحَابُ الأيْكَةِ » : قوم شعيب هستند ( نگا : حجر / 78 ، شعراء / 176 و 177 ) . « قَوْمُ تُبَّعٍ » : گروهي از مردم يمن كه پيرو پادشاه خوبي به نام تُبّع الْحِمْيَري بودند . ( نگا : دخان‌ / 37 ) .‏

آيه 15
‏متن آيه : ‏
‏ أَفَعَيِينَا بِالْخَلْقِ الْأَوَّلِ بَلْ هُمْ فِي لَبْسٍ مِّنْ خَلْقٍ جَدِيدٍ ‏

‏ترجمه : ‏
‏آيا ما از آفرينش نخستين ، درمانده و ناتوان بوده‌ايم ( كه قادر بر آفرينش دوم ، يعني رستاخيز نباشيم‌ ؟ ! آنان در آفرينش نخستين ترديد ندارند ؛ زيرا خالق انسانها را خدا مي‌دانند . ) ولي ايشان درباره آفرينش مجدد ( بعد از مرگ ، يعني رستاخيز مردگان ) ترديد دارند !‏

‏توضيحات : ‏‏
‏« أَفَعَيِينَا » : آيا ناتوان و درمانده بوده‌ايم‌ ؟ ( نگا : احقاف‌ / 33 ) . « بِالْخَلْقِ الأوَّلِ » : در آفرينش نخستين . يعني آفرينش آسمانها و زمين و همه موجودات ديگر در آغاز . « لَبْسٍ » : شك و ترديد . مراد سرگشتگي حاصل از عدم انديشه و بررسي مسائل و ادلّه و براهين دالّ بر قدرت نامحدود و بي‌پايان خدا است . كسي كه معتقد باشد كه خدا انسانها را از خاك آفريده است ، چرا بايد در آفرينش مجدد انسانها از خاك متردد باشد . « خَلْقٍ جَديدٍ » : مراد آفرينش دوباره و رستاخيز مردگان است .‏

آيه 16
‏متن آيه : ‏
‏ وَلَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنسَانَ وَنَعْلَمُ مَا تُوَسْوِسُ بِهِ نَفْسُهُ وَنَحْنُ أَقْرَبُ إِلَيْهِ مِنْ حَبْلِ الْوَرِيدِ ‏

‏ترجمه : ‏
‏ما انسان را آفريده‌ايم و مي‌دانيم كه به خاطرش چه مي‌گذرد و چه انديشه‌اي در سر دارد ، و ما از شاهرگ گردن بدو نزديكتريم .‏

‏توضيحات : ‏‏
‏« تُوَسْوِسُ بِهِ نَفْسُهُ » : ضمير ( ه ) اگر به انسان برگردد ، معني چنين است : چيزهائي كه نفس بدو مي‌گويد . اگر به ( ما ) برگردد ، معني بدين شكل است : خواستهاي دل و انديشه‌هاي مغز . « حَبْلِ الْوَرِيدِ » : شاهرگ گردن . اضافه ( حَبْلِ ) به ( الْوَرِيدِ ) بيانيه است . يعني رشته‌اي كه وريد نام دارد . وريدها دو رگ هستند كه در دو طرف گردن قرار دارند و به دو استخوان پشت گوش متصلند و با قطع هر يك انسان مي‌ميرد ( نگا : المصحف الميسر ) . « نَحْنُ أَقْرَبُ إِلَيْهِ . . . » : قرب خدا قرب علمي است‌ ؛ نه مكاني .‏

آيه 17
‏متن آيه : ‏
‏ إِذْ يَتَلَقَّى الْمُتَلَقِّيَانِ عَنِ الْيَمِينِ وَعَنِ الشِّمَالِ قَعِيدٌ ‏

‏ترجمه : ‏
‏بدانگاه كه دو فرشته‌اي كه در سمت راست و در طرف چپ انسان نشسته‌اند و اعمال او را دريافت مي‌دارند ( ما از همه چيز و همه كس - حتي از اين دو فرشته‌ - به او نزديكتريم ) .‏

‏توضيحات : ‏‏
‏« إِذْ » : معمول واژه اقرب است ، يا مفعول به فعل محذوف ( أُذْكُرْ ) . « يَتَلَقّي‌ » : دريافت مي‌دارند . « الْمُتَلَقِّيَانِ » : دو دريافت‌كننده . مراد دو فرشته‌اي است كه همراه هر انساني بوده ، يكي در طرف راست مأمور ثبت و ضبط اعمال نيك است ، و ديگري در طرف چپ مأمور ثبت و ضبط اعمال بد است . « قَعِيدٌ » : نشسته . همدم . فعيل به معني فاعِل ، يعني قَعيد به معني قاعِد ، مثل جَليس به معني جالِس است ، و يا اين كه فَعيل به معني مُفاعِل ، يعني قَعيد به معني مُقاعِد است . مثل جَليس به معني مُجالِس يا نَديم به معني مُنادِم . مبتداي مؤخر است . « عَنِ الْيَمِينِ وَ عَنِ الشِّمَالِ قَعِيدٌ » : در اصل عَنِ الْيَمِينِ قَعِيدٌ وَ عَنِ الشِّمَالِ قَعِيدٌ است كه به قرينه ( قَعِيدٌ ) اوّل حذف شده است .‏

آيه 18
‏متن آيه : ‏
‏ مَا يَلْفِظُ مِن قَوْلٍ إِلَّا لَدَيْهِ رَقِيبٌ عَتِيدٌ ‏

‏ترجمه : ‏
‏انسان هيچ سخني را بر زبان نمي‌راند مگر اين كه فرشته‌اي ، مراقب و آماده ( براي دريافت و نگارش ) آن سخن است .‏

‏توضيحات : ‏‏
‏« مَا يَلْفِظُ » : نمي‌اندازد . به بيرون پرت نمي‌كند . مراد از انداختن و پرت كردن ، گفتن است . « لَدَيْهِ » : در كنار آن . نزد او . ضمير ( ه ) به قول برمي‌گردد . اين احتمال نيز وجود دارد كه به گوينده بازگردد . « رَقِيبٌ » : مراقب و مواظب . « عَتِيدٌ » : مهياي انجام مأموريت و آماده انجام كار . در اينجا مراد آماده براي دريافتن و نوشتن است .‏

آيه 19
‏متن آيه : ‏
‏ وَجَاءتْ سَكْرَةُ الْمَوْتِ بِالْحَقِّ ذَلِكَ مَا كُنتَ مِنْهُ تَحِيدُ ‏

‏ترجمه : ‏
‏سكرات مرگ ( سرانجام فرا مي‌رسد و ) واقعيت را بهمراه مي‌آورد ( و دريچه قيامت را به رويتان باز مي‌كند ، و حوادث و صحنه‌هاي دنياي جديد را كم و بيش نشانتان خواهد داد . بدين هنگام انسان را فرياد مي‌زنند كه ) اين همان چيزي است كه از آن كناره مي‌گرفتي و مي‌گريختي .‏

‏توضيحات : ‏‏
‏« سَكْرَةُ الْمَوْتِ » : مستي و منگي مرگ . مراد بيهوشيها و سختيهائي است كه به هنگام وداع با اين جهان به انسان دست مي‌دهد . چرا كه در اين لحظه بي‌ثباتي و ناچيزي جهان را با چشم خود مي‌بيند و جهان بقا را دورادور مي‌نگرد و وحشتي عظيم سرتاپاي او را فرا مي‌گيرد و حالتي شبيه به مستي پيدا مي‌كند . « جَآءَتْ . . . بِالْحَقِّ » : به راستي فرا مي‌رسد . واقعيت را مي‌آورد و نشان مي‌دهد . « كُنتَ . . . تَحِيدُ » : كناره‌گيري مي‌كردي . مي‌گريختي .‏

آيه 20
‏متن آيه : ‏
‏ وَنُفِخَ فِي الصُّورِ ذَلِكَ يَوْمُ الْوَعِيدِ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و ( سرانجام براي دومين بار ) در صور دميده مي‌شود . آن ( روز ) روز ( تحقق و پياده شدن ) بيم‌دادنها ( ي الهي به كافران ) است .‏

‏توضيحات : ‏‏
‏« نُفِخَ فِي‌الصُّورِ » : مراد نفخه دوم است ( نگا : زمر / 68 ) . « يَوْمُ الْوَعِيدِ » : روز تحقق بيم‌دادنهاي الهي است . يعني وقوع آن چيزهائي است كه در جهان كافران از آنها بيم داده مي‌شدند .‏

آيه 21
‏متن آيه : ‏
‏ وَجَاءتْ كُلُّ نَفْسٍ مَّعَهَا سَائِقٌ وَشَهِيدٌ ‏

‏ترجمه : ‏
‏در آن روز هر انساني ( اعم از نيكوكار و بدكار ، به ميدان محشر ) مي‌آيد همراه با راهنمائي ( كه او را رهبري و رهنمود مي‌كند ) و همراه با گواهي ( كه بر پندار و گفتار و كردار او شهادت مي‌دهد ) .‏

‏توضيحات : ‏‏
‏« سَآئِقٌ » : راننده و سوق‌دهنده . مراد فرشته‌اي است كه او را به سوي جايگاه محشر مي‌برد و رهنمون او مي‌شود ( نگا : روح‌المعاني ) . « شَهِيدٌ » : گواه . شاهد . مراد فرشته‌اي است كه بر اعمال او گواهي مي‌دهد ( نگا : روح‌المعاني ) . البته جز اين فرشته ، شاهدان ديگري از قبيل : فرشتگان موكل ، پيغمبران ، اندامهاي بدن ، نامه‌هاي اعمال وجود دارند ( نگا : نساء / 41 ، فصّلت‌ / 20 و 21 ، نور / 24 ، جاثيه‌ / 29 ) . كه به شيوه‌هاي مختلف گواهي مي‌دهند ، ليكن در مضمون و محتوي با همديگر هم‌آوا و هم‌صدا هستند ( نگا : التفسير القرآني للقرآن ) .‏

آيه 22
‏متن آيه : ‏
‏ لَقَدْ كُنتَ فِي غَفْلَةٍ مِّنْ هَذَا فَكَشَفْنَا عَنكَ غِطَاءكَ فَبَصَرُكَ الْيَوْمَ حَدِيدٌ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( سپس به انسان بي‌باور خطاب مي‌شود : ) تو از اين ( دادگاه بزرگ و چيزهائي كه مي‌بيني و خواهي ديد ) غافل بودي ، و ما پرده از جلو چشمان تو به كنار زده‌ايم و امروز چشمانت كاملاً تيزبين شده‌اند .‏

‏توضيحات : ‏‏
‏« غِطَآءَ » : پوشش . پرده . مراد پرده‌هاي جهان مادي و علائق دنيوي است كه انسان را از ديدن حقائق بازمي‌دارند . « حَدِيدٌ » : تيزبين و قوي .‏

آيه 23
‏متن آيه : ‏
‏ وَقَالَ قَرِينُهُ هَذَا مَا لَدَيَّ عَتِيدٌ ‏

‏ترجمه : ‏
‏فرشته همدم او مي‌گويد ، اينها چيزهائي است كه در پيش من آماده است ( و من آنها را ثبت و ضبط كرده‌ام . پروردگارا ! خود داني كه برابر اينها در حق او چكار مي‌كني ) .‏

‏توضيحات : ‏‏
‏« قَرِينُهُ » : همدم او . مراد فرشته موكل مذكور در آيه 18 است . برخي هم گفته‌اند ، مراد اهريمن و اهريمنان مذكور در ( زخرف‌ / 36 ، فصّلت / 25 ) است ! ليكن مقبول به نظر نمي‌رسد در آن روز شياطين جرأت بكنند به خود بنازند و بگويند : ما اين را گمراه و از راه بدر كرده‌ايم . چرا كه شياطين در آن روز منكر كارهاي خود مي‌گردند ( نگا : آيه 27 ) . « هذا » : مراد پرونده اعمال است كه توسط فرشته موكّل ثبت و ضبط و فراهم آمده است .‏

آيه 24
‏متن آيه : ‏
‏ أَلْقِيَا فِي جَهَنَّمَ كُلَّ كَفَّارٍ عَنِيدٍ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( خدا به دو فرشته مأمور ثبت و ضبط اعمال دستور مي‌دهد : ) هر كافر سركش و كينه‌توزي را به دوزخ بيندازيد !‏

‏توضيحات : ‏‏
‏« أَلْقِيَا » : پرت كنيد و بيندازيد . مخاطب دو فرشته ثبت و ضبط اعمال و يا دو فرشته راهنما و گواه است . « عَنِيدٍ » : سركش . كينه‌توز .‏

آيه 25
‏متن آيه : ‏
‏ مَّنَّاعٍ لِّلْخَيْرِ مُعْتَدٍ مُّرِيبٍ ‏

‏ترجمه : ‏
‏آن كسي را كه سخت از انجام كارهاي نيك دست بازداشته ( و ديگران را ) نيز از انجام خوبيها بازداشته است ، و متجاوز ( از حدود احكام الهي ) و متعدي ( به حقوق ديگران ) بوده است ، و ( در دين خود ) شك داشته است و ( ديگران را نيز راجع به دين ) به شك انداخته است و بدبين كرده است .‏

‏توضيحات : ‏‏
‏« مَنَّاعٍ » : كسي كه خويشتن را از انجام خوبيها بدور داشته است ، و يا مانع ديگران از انجام خوبيها بوده است . « مُعْتَدٍ » : تجاوزپيشه . كسي كه از قوانين آسماني سرپيچي كند و از حدود مقررات بگذرد ، و يا به حقوق ديگران تجاوز كند . « مُرِيبٍ » : متردد . شك‌انداز . از مصدر ( إِرَابَة ) كه به صورت لازم و متعدي آمده است ( نگا : هود / 62 و 110 ، ابراهيم‌ / 9 ، سبأ / 54 ) .‏

آيه 26
‏متن آيه : ‏
‏ الَّذِي جَعَلَ مَعَ اللَّهِ إِلَهاً آخَرَ فَأَلْقِيَاهُ فِي الْعَذَابِ الشَّدِيدِ ‏

‏ترجمه : ‏
‏آن كسي كه با خدا ، معبود ديگري را برگزيده است . پس او را به عذاب سخت ( دوزخ ) بيندازيد .‏

‏توضيحات : ‏‏
‏« أَلْقِيَا » : تكرار اين واژه براي تأكيد مطلب است .‏

آيه 27
‏متن آيه : ‏
‏ قَالَ قَرِينُهُ رَبَّنَا مَا أَطْغَيْتُهُ وَلَكِن كَانَ فِي ضَلَالٍ بَعِيدٍ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( شيطاني كه در دنيا پيوسته ) همدم او ( بوده است ) مي‌گويد : پروردگارا ! من او را به طغيان و سركشي ( از فرمان يزدان ) وا نداشته‌ام ، بلكه او خود در گمراهي ژرف ( و دور از ساحل نجاتي ) بوده است .‏

‏توضيحات : ‏‏
‏« قَرِينُهُ » : اهريمن همدم و همراه او در دنيا كه پيوسته وي را به گمراهي و بدكرداري مي‌خوانده است ( نگا : زخرف‌ / 36 ، فصّلت‌ / 25 ) . « مَآ أَطْغَيْتُهُ » : او را به سركشي و تجاوز وا نداشته‌ام و به نافرماني نكشانده‌ام . مراد اين است كه خودش به وسوسه‌هاي من گوش فرا داده است و من قدرت بر اجبار و اكراه نداشته‌ام ( نگا : ابراهيم‌ / 22 ، نحل‌ / 100 ) .‏

آيه 28
‏متن آيه : ‏
‏ قَالَ لَا تَخْتَصِمُوا لَدَيَّ وَقَدْ قَدَّمْتُ إِلَيْكُم بِالْوَعِيدِ ‏

‏ترجمه : ‏
‏خدا مي‌فرمايد : در پيشگاه من ستيزه مكنيد . من پيش از اين شما را ( از اين سرنوشت شوم ) بيم داده بودم .‏

‏توضيحات : ‏‏
‏« قَدَّمْتُ إِلَيْكُم بِالْوَعِيدِ » : توسط پيغمبران قبلاً به شما اخطار كرده‌ام و شما را از چنين روزي و سرنوشتي ترسانده‌ام .‏

آيه 29
‏متن آيه : ‏
‏ مَا يُبَدَّلُ الْقَوْلُ لَدَيَّ وَمَا أَنَا بِظَلَّامٍ لِّلْعَبِيدِ ‏

‏ترجمه : ‏
‏سخن من ( مبني بر عذاب دادن كافران و نعمت رساندن به مؤمنان ) تغييرناپذير است و دگرگون نمي‌شود ، و من كمترين ستمي به بندگان نمي‌كنم .‏

‏توضيحات : ‏‏
‏« الْقَوْلُ » : منظور تهديدها و وعيدها و مژده‌ها و بشارتهاي فراوان در آيات مختلف است . « ظَلاّمٍ » : ( نگا : آل‌عمران‌ / 182 ، انفال‌ / 51 ، حج‌ / 10 ، فصّلت‌ / 46 ) .‏

آيه 30
‏متن آيه : ‏
‏ يَوْمَ نَقُولُ لِجَهَنَّمَ هَلِ امْتَلَأْتِ وَتَقُولُ هَلْ مِن مَّزِيدٍ ‏

‏ترجمه : ‏
‏روزي به دوزخ خواهيم گفت : آيا پر شده‌اي‌ ؟ ( قطعاً كه پر شده‌اي و ما به وعده خود وفا كرده‌ايم ) . و دوزخ مي‌گويد : مگر افزون بر اين هم هست‌ ؟ !‏

‏توضيحات : ‏‏
‏« هَلِ امْتَلاَتِ » : آيا پر شده‌اي‌ ؟ حرف استفهام ، تقريري است . يعني بگو كه پر شده‌اي و ما به وعده خود ( نگا : سجده‌ / 13 ، ص‌ / 85 ) وفا كرده‌ايم . « هَلِ امْتَلاَتِ . . . مَزِيدٍ » : معني ديگر : آيا پر شده‌اي‌ ؟ دوزخ مي‌گويد : آيا افزون بر اين هم هست‌ ؟ در اين صورت افزون‌طلبي دوزخ بر اثر خشم بر دوزخيان و تقاضاي تضييق مكان بر آنان و رويهم متراكم شدن ايشان است .‏

آيه 31
‏متن آيه : ‏
‏ وَأُزْلِفَتِ الْجَنَّةُ لِلْمُتَّقِينَ غَيْرَ بَعِيدٍ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و بهشت به پرهيزكاران نزديك گردانده مي‌شود و فاصله چنداني از آنان نخواهد داشت .‏

‏توضيحات : ‏‏
‏« أُزْلِفَتْ » : نزديك گردانده شد ( نگا : شعراء / 64 و 90 ) . « غَيْرَ » : ظرف يا حال است . « غَيْرَ بَعِيدٍ » : براي تأكيد معني ( أُزْلِفَتِ الْجَنَّةُ ) است .‏

آيه 32
‏متن آيه : ‏
‏ هَذَا مَا تُوعَدُونَ لِكُلِّ أَوَّابٍ حَفِيظٍ ‏

‏ترجمه : ‏
‏اين همان چيزي است كه به شما وعده داده مي‌شد ، و به همه كساني كه ( از معاصي دست بكشند و به سوي اطاعت خدا ) برگردند ، و ( فرائض خدا و قوانين و عهدها و پيمانهاي او را ) مراعات بدارند .‏

‏توضيحات : ‏‏
‏« لِكُلِّ . . . » : بدل از ( لِلْمُتَّقِينَ ) است با اعاده جار و مجرور . « أَوَّابٍ » : ( نگا : ص‌ / 17 و 19 و 30 و 44 ) . توّاب . « حَفِيظٍ » : محافظ دين خدا ، و حافظ فرائض او .‏

آيه 33
‏متن آيه : ‏
‏ مَنْ خَشِيَ الرَّحْمَن بِالْغَيْبِ وَجَاء بِقَلْبٍ مُّنِيبٍ ‏

‏ترجمه : ‏
‏همان كسي كه در نهان از خداوند مهربان بترسد و با دلي توبه‌كار ( به محضر او ) بيايد .‏

‏توضيحات : ‏‏
‏« مَنْ » : بدل از ( كُلِّ ) است . « مُنِيبٍ » : توبه‌كار . متوجه خدا و روي‌آرنده به طاعت او .‏

آيه 34
‏متن آيه : ‏
‏ ادْخُلُوهَا بِسَلَامٍ ذَلِكَ يَوْمُ الْخُلُودِ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( فرشتگان بديشان مي‌گويند : ) به سلامت وارد بهشت شويد . امروز ، روز جاودانگي است . ( جاودانگي بهشت با تمام مواهب و نعمتهايش ، روز بقاء و ماندگاري هميشگي ) .‏

‏توضيحات : ‏‏
‏« أُدْخُلُوهَا » : داخل بهشت شويد . « بِسَلامٍ » : با درود ما بر شما ، با سلامت از هرگونه بدي و ناراحتي و آفت و بلا و كيفر و عذاب . با سلامت كامل از نظر جسم و جان . در امن و امان . « يَوْمُ الْخُلُودِ » : روزي كه خدا وعده جاودانه زيستن در آن را به شما داده بود .‏

آيه 35
‏متن آيه : ‏
‏ لَهُم مَّا يَشَاؤُونَ فِيهَا وَلَدَيْنَا مَزِيدٌ ‏

‏ترجمه : ‏
‏هرچه بخواهند در بهشت براي آنان هست ، و افزون بر آن نزد ما نعمتهاي ديگري وجود دارد ( كه هرگز به فكر انساني نرسيده است و به دل كسي نگذشته است ) .‏

‏توضيحات : ‏‏
‏« مَا يَشَآؤُونَ » : بهشتيان هرچه بخواهند . « مَزِيدٌ » : افزون بر آن ، علاوه از آن .‏

آيه 36
‏متن آيه : ‏
‏ وَكَمْ أَهْلَكْنَا قَبْلَهُم مِّن قَرْنٍ هُمْ أَشَدُّ مِنْهُم بَطْشاً فَنَقَّبُوا فِي الْبِلَادِ هَلْ مِن مَّحِيصٍ ‏

‏ترجمه : ‏
‏ما پيش از آنان ( يعني جلوتر از قريشيان ) اقوام زيادي را هلاك ساخته‌ايم . اقوامي كه از ايشان بسي قويتر و نيرومندتر بوده‌اند و در جهان پيشروي كرده‌اند و كشورها را گشوده‌اند و بر شهرها تسلط يافته‌اند ، ( اما بر اثر كفر و ظلم و بيدادگري و فسق و فجور ، عاقبت به خشم خود گرفتارشان ساخته‌ايم ) و نابودشان نموده‌ايم . آيا اين گونه افراد راه فراري ( از مرگ و كيفر الهي ) داشته‌اند ( تا قريشيان هم داشته باشند ؟ ! ) .‏

‏توضيحات : ‏‏
‏« وَ كَمْ أَهْلَكْنَا قَبْلَهُم مِّن قَرْنٍ . . . » : ( نگا : انعام‌ / 6 ، مريم‌ / 74 و 98 ، ص‌ / 3 ) . « بَطْشاً » : گرفتن چيزي با قوت و قدرت . يورش و ستيز ( نگا : زخرف‌ / 8 ، دخان‌ / 16 ، شعراء / 130 ) . « نَقَّبُوا » : راهها را شكافته‌اند و كشورها را گشوده‌اند . در جهان حركت كرده‌اند و پيشروي نموده‌اند . « نَقَّبُوا فِي الْبِلادِ » : كشورها و شهرها را گشوده‌اند و در آنجاها گشته‌اند . به كاوش نواحي و كندوكاو مكانها پرداخته‌اند . كشورها و شهرها را جستجو كرده‌اند تا جاودانه بمانند و از مرگ ، خويشتن را در پناه كاخها و دژها دارند . « مَحِيصٍ » : راه فرار . گريزگاه ( نگا : ابراهيم‌ / 21 ، فصّلت‌ / 48 ، شوري‌ / 35 ) .‏

آيه 37
‏متن آيه : ‏
‏ إِنَّ فِي ذَلِكَ لَذِكْرَى لِمَن كَانَ لَهُ قَلْبٌ أَوْ أَلْقَى السَّمْعَ وَهُوَ شَهِيدٌ ‏

‏ترجمه : ‏
‏به راستي در اين ( سرگذشت پيشينيان ) بيدارباش و اندرز بزرگي است براي آن كه دلي ( آگاه ) داشته باشد ، يا با حضور قلب گوش فرا دارد .‏

‏توضيحات : ‏‏
‏« ذِكْري‌ » : پند و اندرز . به خود آمدن . بيداري ( نگا : انعام‌ / 68 و 69 و 90 ، شعراء / 209 ، عنكبوت‌ / 51 ) . « شَهِيدٌ » : حاضر . در اينجا مراد كسي است كه حضور قلب دارد ، و به اصطلاح دلش در مجلس است ، و با دقت به سخنان گوش مي‌دهد و مطالب را پيگيري مي‌كند .‏

آيه 38
‏متن آيه : ‏
‏ وَلَقَدْ خَلَقْنَا السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ وَمَا بَيْنَهُمَا فِي سِتَّةِ أَيَّامٍ وَمَا مَسَّنَا مِن لُّغُوبٍ ‏

‏ترجمه : ‏
‏ما آسمانها و زمين را در شش دوره آفريده‌ايم و هيچ گونه درماندگي و خستگي به ما نرسيده است ( و كمترين مشكلي براي ما نداشته است . پس چگونه زنده گرداندن مردگان براي ما رنج‌آور و مشكل خواهد بود ؟ ) .‏

‏توضيحات : ‏‏
‏« سِتَّةِ أَيّامٍ » : ( نگا : اعراف‌ / 54 ، يونس‌ / 3 ، هود / 7 ) . « لُغُوبٍ » : درماندگي و خستگي ( نگا : فاطر / 35 ) .‏

آيه 39
‏متن آيه : ‏
‏ فَاصْبِرْ عَلَى مَا يَقُولُونَ وَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ قَبْلَ طُلُوعِ الشَّمْسِ وَقَبْلَ الْغُرُوبِ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( حال كه چنين است ) پس در برابر چيزهائي كه مي‌گويند پايدار و شكيبا باش ، و ستايش و سپاس پروردگارت را پيش از طلوع آفتاب و قبل از غروب آن بجاي آور . ( چرا كه عبادت در آن اوقات ، بزرگ و ارزشمنداست ) .‏

‏توضيحات : ‏‏
‏« فَاصْبِرْ عَلي . . . » : ( نگا : طه‌ / 130 ) .‏

آيه 40
‏متن آيه : ‏
‏ وَمِنَ اللَّيْلِ فَسَبِّحْهُ وَأَدْبَارَ السُّجُودِ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و نيز در پاره‌اي از شب و بدنبال نمازها ، او را بستاي و تسبيح و تقديسش نماي .‏

‏توضيحات : ‏‏
‏« أَدْبَارَ » : جمع دُبُر ، عقب . دنبال . آخر ( نگا : آل‌عمران‌ / 111 ، انفال‌ / 15 ) . « السُّجُودِ » : مراد نمازها است .‏

آيه 41
‏متن آيه : ‏
‏ وَاسْتَمِعْ يَوْمَ يُنَادِ الْمُنَادِ مِن مَّكَانٍ قَرِيبٍ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( اي محمد ! اين سخن را ) بشنو ! روزي منادي از مكان نزديكي ندا درمي‌دهد ( و در صور مي‌دمد و فرياد رستاخيز برمي‌كشد ، و همگان را به زنده شدن فرا مي‌خواند ) .‏

‏توضيحات : ‏‏
‏« إِسْتَمِعْ » : بشنو . گوش فرادار . مفعول آن محذوف است و تقدير چنين است : إِسْتَمِعْ حَدِيثَ رَبِّكَ گوش فرادار . اخبار روزي را بشنو . مفعول در اين صورت ( يَوْمَ ) است . « الْمُنَادِي‌ » : ندادهنده . مراد اسرافيل است كه براي بار دوم در صور مي‌دمد كه نشانه زنده شدن مردگان و آغاز رستاخيز است . « مَكَانٍ قَرِيبٍ » : اشاره به اين است كه صداي صور او در فضا پخش مي‌شود بگونه‌اي كه گوئي بيخ گوش همگان است .‏

آيه 42
‏متن آيه : ‏
‏ يَوْمَ يَسْمَعُونَ الصَّيْحَةَ بِالْحَقِّ ذَلِكَ يَوْمُ الْخُرُوجِ ‏

‏ترجمه : ‏
‏روزي فرياد ( رستاخيز ) را راست و درست و چنانكه بايد مي‌شنوند ، آن روز ، روز بيرون آمدن ( مردگان از ميان قبورشان ) است .‏

‏توضيحات : ‏‏
‏« الصَّيْحَةَ » : فرياد رستاخيز كه نفخه دوم مذكور در آيه 20 است .‏

آيه 43
‏متن آيه : ‏
‏ إِنَّا نَحْنُ نُحْيِي وَنُمِيتُ وَإِلَيْنَا الْمَصِيرُ ‏

‏ترجمه : ‏
‏ما ، بلي فقط ما زنده مي‌گردانيم و مي‌ميرانيم ، و بازگشت مردمان به سوي ما است و بس .‏

‏توضيحات : ‏‏
‏« إِنَّا نَحْنُ نُحْيِي . . . » : ( نگا : حجر / 23 ) .‏

آيه 44
‏متن آيه : ‏
‏ يَوْمَ تَشَقَّقُ الْأَرْضُ عَنْهُمْ سِرَاعاً ذَلِكَ حَشْرٌ عَلَيْنَا يَسِيرٌ ‏

‏ترجمه : ‏
‏روزي زمين از روي مردمان مي‌شكافد و كنار مي‌رود ، و ايشان به سرعت ( از ميان خاكها ) بيرون مي‌آيند . آن روز ، روز گردهمآئي است و براي ما سهل و آسان است ( و كمترين رنج و زحمتي براي ما در بر ندارد ) .‏

‏توضيحات : ‏‏
‏« سِرَاعاً » : جمع سَريع ، شتابان . حال براي فاعل ( يَخْرُجُونَ ) محذوف است ، و تقدير چنين است : يَخْرُجُونَ سِرَاعاً . يا حال ضمير ( هُمْ ) در ( عَنْهُمْ ) است . « يَسِيرٌ » : ساده و آسان ( نگا : نساء / 30 و 169 ، حج‌ / 70 ، عنكبوت‌ / 19 ) .‏

آيه 45
‏متن آيه : ‏
‏ نَحْنُ أَعْلَمُ بِمَا يَقُولُونَ وَمَا أَنتَ عَلَيْهِم بِجَبَّارٍ فَذَكِّرْ بِالْقُرْآنِ مَن يَخَافُ وَعِيدِ ‏

‏ترجمه : ‏
‏ما از آنچه ( درباره رسالت تو ) مي‌گويند ، آگاه‌تر ( از هر كس ديگري ) هستيم . تو مأمور نيستي كه آنان را وادار ( به ايمان ) كني ( و با قهر و اجبار به سوي اسلام بكشاني ) . چون چنين است ، كساني را به وسيله قرآن پند و اندرز بده كه از بيم دادن و تهديد كردن من مي‌ترسند .‏

‏توضيحات : ‏‏
‏« جَبَّارٍ » : غالب و چيره . ( نگا : مائده‌ / 22 ) . « فَذَكِّرْ بِالْقُرْءَانِ » : با قرآن پند بده و موعظه كن .‏

 

موضوعات: موقعیت فعلی: فهرست قرآن / سوره ق / تفسیر نور  لینک ثابت
 [ 07:52:00 ب.ظ ]




موقعیت فعلی: فهرست قرآن / سوره حجرات / تفسیر نور

 

‏آيه ‏1
‏‏متن آيه : ‏
‏ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تُقَدِّمُوا بَيْنَ يَدَيِ اللَّهِ وَرَسُولِهِ وَاتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ سَمِيعٌ عَلِيمٌ ‏

‏ترجمه : ‏
‏اي كساني كه ايمان آورده‌ايد ! بر خدا و پيغمبرش پيشي مگيريد و پيشدستي مكنيد ، و از خدا بترسيد و پروا داشته باشيد ، چرا كه خدا شنواي ( گفتارتان ، و ) آگاه ( از كردارتان ) مي‌باشد .‏

‏توضيحات : ‏
‏« لا تُقَدِّمُوا » : پيشي مگيريد . پيشدستي مكنيد . بعضي اين فعل را لازم و برخي آن را متعدي و مفعولش را محذوف دانسته‌اند ، و مراد اين است كه هيچ حكمي را بر حكم خدا و پيغمبرش مقدم نداريد . پيش از فهم و دريافت سخن و دستور خدا و رسول درباره حكم چيزي ، سخني نگوئيد . پيش از اخذ فرمان از خدا و پيغمبرش ، عملي را انجام ندهيد . در جائي كه خدا و پيغمبرش حكمي‌دارند ، شما حكم نكنيد ، يعني حكمي نكنيد مگر به حكم خدا و رسول او ، و بايد كه همواره اين ويژگي در شما باشد كه پيرو و گوش بفرمان خدا و رسول باشيد . « بَيْنَ يَدَيْ » : جلو . حضور . منظور مقام حكمراني است كه مختص به خدا و به رسول خدا - برابر رهنمود و با اجازه خدا - دارد ( نگا : نساء / 64 ) .‏

‏آيه ‏2
‏‏متن آيه : ‏
‏ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَرْفَعُوا أَصْوَاتَكُمْ فَوْقَ صَوْتِ النَّبِيِّ وَلَا تَجْهَرُوا لَهُ بِالْقَوْلِ كَجَهْرِ بَعْضِكُمْ لِبَعْضٍ أَن تَحْبَطَ أَعْمَالُكُمْ وَأَنتُمْ لَا تَشْعُرُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏اي كساني كه ايمان آورده‌ايد ! صداي خود را از صداي پيغمبر بلندتر مكنيد ، و همچنان كه با يكديگر سخن مي‌گوئيد ، با او به آواز بلند سخن مگوئيد ، تا نادانسته اعمالتان بي‌اجر و ضايع نشود .‏

‏توضيحات : ‏
‏« لا تَرْفَعُوا أَصْوَاتَكُمْ فَوْقَ صَوْتِ النَّبِيِّ » : صداي خود را فراتر از صداي پيغمبر نبريد . صداي خويش را بلندتر از صداي پيغمبر نكنيد . مراد بلند سخن گفتن در محضر پيغمبر در حال حيات ، و بعد از وفات آن حضرت ، در كنار مرقد مبارك او ، و بويژه بهنگام خواندن احاديث نبوي است ( نگا : روح‌المعاني ) . « لا تَجْهَرُوا لَهُ بِالْقَوْلِ . . . » : اين بخش ناظر بدين امر است كه طبق معمول با داد و فرياد با آن جناب صحبت نشود ، بلكه متين و آرام و محترمانه او را مخاطب قرار دهند .‏

‏آيه ‏3
‏‏متن آيه : ‏
‏ إِنَّ الَّذِينَ يَغُضُّونَ أَصْوَاتَهُمْ عِندَ رَسُولِ اللَّهِ أُوْلَئِكَ الَّذِينَ امْتَحَنَ اللَّهُ قُلُوبَهُمْ لِلتَّقْوَى لَهُم مَّغْفِرَةٌ وَأَجْرٌ عَظِيمٌ ‏

‏ترجمه : ‏
‏آنان كه صداي خود را نزد پيغمبر خدا پائين نموده و آهسته برمي‌آورند ، كسانيند كه خداوند دلهايشان را براي پرهيزگاري پاكيزه و ناب داشته است . ايشان آمرزش سترگ و پاداش بزرگي دارند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« يَغُضُّونَ » : پائين مي‌آورند . آهسته برمي‌آورند . « إِمْتَحَنَ » : در بوته آزمايش آزموده است و پيراسته و پاكيزه كرده است . امتحان خدا نسبت به دل بنده ، آن است كه دلش را نشانه انواع محنتها و تكليفها گردانيده تا صدق ايمانش به واسطه فرمانبرداري و صبر معلوم شود ، و تقواي آن ظاهر گردد ، و از كوره آزمايش ، پاك و بيغش بيرون آيد .‏

‏آيه ‏4
‏‏متن آيه : ‏
‏ إِنَّ الَّذِينَ يُنَادُونَكَ مِن وَرَاء الْحُجُرَاتِ أَكْثَرُهُمْ لَا يَعْقِلُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏بي‌گمان كساني كه تو را از بيرون اطاقها فرياد مي‌زنند ، اغلب ايشان نمي‌فهمند ( كه تو چه مقام والائي در پيش خدا داري و بايد با تو محترمانه رفتار كنند ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« الْحُجُرَاتِ » : جمع حُجْرَة ، اطاقها . مراد اطاقهاي همسران پاك پيغمبر است كه در كنار مسجد پيغمبر تهيه ديده شده بود . افرادي از بيرون پيغمبر را صدا مي‌زدند كه بيرون بيا .‏

‏آيه ‏5
‏‏متن آيه : ‏
‏ وَلَوْ أَنَّهُمْ صَبَرُوا حَتَّى تَخْرُجَ إِلَيْهِمْ لَكَانَ خَيْراً لَّهُمْ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَّحِيمٌ ‏

‏ترجمه : ‏
‏اگر آنان تأمّل كنند تا تو بيرون بيائي و به پيش ايشان روي ، براي آنان بهتر خواهد بود . خداوند آمرزگار و مهربان است .‏

‏توضيحات : ‏
‏« وَاللهُ غَفُورٌ رَّحِيمٌ » : اين بخش به مرتكبان چنين اعمالي نويد مي‌دهد كه اگر توبه كنند مشمول مرحمت و مغفرت خدا واقع مي‌شوند .‏

‏آيه ‏6
‏‏متن آيه : ‏
‏ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِن جَاءكُمْ فَاسِقٌ بِنَبَأٍ فَتَبَيَّنُوا أَن تُصِيبُوا قَوْماً بِجَهَالَةٍ فَتُصْبِحُوا عَلَى مَا فَعَلْتُمْ نَادِمِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏اي كساني كه ايمان آورده‌ايد ! اگر شخص فاسقي خبري را به شما رسانيد درباره آن تحقيق كنيد ، مبادا به گروهي - بدون آگاهي ( از حال و احوالشان و شناخت راستين ايشان‌ - ) آسيب برسانيد ، و از كرده خود پشيمان شويد .‏

‏توضيحات : ‏
‏« فَاسِقٌ » : كافر ( نگا : نور / 55 ) . منافق ( نگا : توبه‌ / 67 ) . كسي كه متجاوز از حدود شريعت بوده و برابر قرآن عمل نكند ( نگا : مائده‌ / 47 ) . در اينجا مراد كسي است كه مجهول‌العداله بوده و صداقت او محرز نباشد . « بِجَهَالَةٍ » : از روي ناداني . به خاطر بي‌خبري و عدم آگاهي .‏

‏آيه ‏7
‏‏متن آيه : ‏
‏ وَاعْلَمُوا أَنَّ فِيكُمْ رَسُولَ اللَّهِ لَوْ يُطِيعُكُمْ فِي كَثِيرٍ مِّنَ الْأَمْرِ لَعَنِتُّمْ وَلَكِنَّ اللَّهَ حَبَّبَ إِلَيْكُمُ الْإِيمَانَ وَزَيَّنَهُ فِي قُلُوبِكُمْ وَكَرَّهَ إِلَيْكُمُ الْكُفْرَ وَالْفُسُوقَ وَالْعِصْيَانَ أُوْلَئِكَ هُمُ الرَّاشِدُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏بدانيد كه پيغمبر خدا در ميان شما است ( قدر او را بدانيد و بدو احترام بگذاريد ) . هرگاه در بسياري از كارها از شما اطاعت كند ، به مشقت خواهيد افتاد . اما خداوند ايمان را در نظرتان گرامي داشته است و آن را در دلهايتان آراسته است ، و كفر و نافرماني و گناه را در نظرتان زشت و ناپسند جلوه داده است ، فقط آنان ( كه داراي اين صفات هستند ، يعني ايمان در نظرشان محبوب و مزيّن ، و كفر و فسق و عصيان در نظرشان منفور و مطرود است ) راهيابند و بس .‏

‏توضيحات : ‏
‏« لَعَنِتُّمْ » : قطعاً به مشقت مي‌افتيد . هلاك و نابود مي‌گرديد ( نگا : آل‌عمران‌ / 118 ، توبه‌ / 128 ) . « حَبَّبَ » : گرامي و دوست‌داشتني كرده است . « كَرَّهَ » : زشت و ناپسند كرده است . « الْفُسُوقَ » : نافرماني . خروج از حدود شريعت خدا . « الْعِصْيَانَ » : سركشي . مخالفت با اوامر خدا . « أُولئِكَ » : آنان كه مجمع اين صفات و فضائلند . يعني عاشقان ايمان و دوستداران فرمان يزدان ، و بيزاران از كفر و فسق و عصيان .‏

‏آيه ‏8
‏‏متن آيه : ‏
‏ فَضْلاً مِّنَ اللَّهِ وَنِعْمَةً وَاللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ ‏

‏ترجمه : ‏
‏اين ، لطف و نعمتي از سوي خدا است ( كه بدانان ارزاني داشته است ) و خداوند داراي آگاهي فراوان و فرزانگي بيشمار است ( و مي‌داند چه كسي شايسته هدايت ، و بايسته مرحمت و نعمت است ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« فَضْلاً » : مفعول مطلق براي فعل مقدري ، يا مفعول له است .‏

‏آيه ‏9
‏‏متن آيه : ‏
‏ وَإِن طَائِفَتَانِ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ اقْتَتَلُوا فَأَصْلِحُوا بَيْنَهُمَا فَإِن بَغَتْ إِحْدَاهُمَا عَلَى الْأُخْرَى فَقَاتِلُوا الَّتِي تَبْغِي حَتَّى تَفِيءَ إِلَى أَمْرِ اللَّهِ فَإِن فَاءتْ فَأَصْلِحُوا بَيْنَهُمَا بِالْعَدْلِ وَأَقْسِطُوا إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُقْسِطِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏هرگاه دو گروه از مؤمنان با هم به جنگ پرداختند ، در ميان آنان صلح برقرار سازيد . اگر يكي از آنان در حق ديگري ستم كند و تعدي ورزد ( و صلح را پذيرا نشود ) ، با آن دسته‌اي كه ستم مي‌كند و تعدي مي‌ورزد بجنگيد تا زماني كه به سوي اطاعت از فرمان خدا برمي‌گردد و حكم او را پذيرا مي‌شود . هرگاه بازگشت و فرمان خدا را پذيرا شد ، در ميان ايشان دادگرانه صلح برقرار سازيد و ( در اجراي مواد و انجام شرائط آن ) عدالت بكار بريد ، چرا كه خدا عادلان را دوست دارد .‏

‏توضيحات : ‏
‏« إِقْتَتَلُوا . . . بَيْنَهُمَا » : ذكر فعل به صورت جمع با توجه به معني ( طَآئِفَتَانِ ) و ذكر ضمير به صورت مثني با توجه به لفظ آن است . « بَغَتْ » : در طغيان از حدّ گذشت ( نگا : المصحف الميسر ) . تعدي و تجاوز كرد . برتري‌جوئي كرد . ستمگري نمود . « تَفي‌ءَ » : برمي‌گردد . بازگشت مي‌كند ( نگا : بقره‌ / 226 ) . « أَقْسِطُوا » : دادگري كنيد . مراد دادگري در پياده كردن شرائط و مواد صلح در همه احوال و اعمال است .‏

‏آيه ‏10
‏‏متن آيه : ‏
‏ إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ فَأَصْلِحُوا بَيْنَ أَخَوَيْكُمْ وَاتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏فقط مؤمنان برادران همديگرند ، پس ميان برادران خود صلح و صفا برقرار كنيد ، و از خدا ترس و پروا داشته باشيد ، تا به شما رحم شود .‏

‏توضيحات : ‏
‏« إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ » : فقط مؤمنان برادران يكديگرند .‏

‏آيه ‏11
‏‏متن آيه : ‏
‏ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا يَسْخَرْ قَومٌ مِّن قَوْمٍ عَسَى أَن يَكُونُوا خَيْراً مِّنْهُمْ وَلَا نِسَاء مِّن نِّسَاء عَسَى أَن يَكُنَّ خَيْراً مِّنْهُنَّ وَلَا تَلْمِزُوا أَنفُسَكُمْ وَلَا تَنَابَزُوا بِالْأَلْقَابِ بِئْسَ الاِسْمُ الْفُسُوقُ بَعْدَ الْإِيمَانِ وَمَن لَّمْ يَتُبْ فَأُوْلَئِكَ هُمُ الظَّالِمُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏اي كساني كه ايمان آورده‌ايد ! نبايد گروهي از مردان شما گروه ديگري را استهزاء كنند ، شايد آنان بهتر از اينان باشند ، و نبايد زناني زنان ديگري را استهزاء كنند ، زيرا چه‌بسا آنان از اينان خوبتر باشند ، و همديگر را طعنه نزنيد و مورد عيبجوئي قرار ندهيد ، و يكديگر را با القاب زشت و ناپسند مخوانيد و مناميد . ( براي مسلمان ) چه بد است ، بعد از ايمان آوردن ، سخنان ناگوار و گناه‌آلود ( دالّ بر تمسخر ، و طعنه زدن و عيبجوئي كردن ، و به القاب بد خواندن ) گفتن و بر زبان راندن ! كساني كه ( از چنين اعمالي و اقوالي ) دست برندارند و توبه نكنند ، ايشان ستمگرند ( و با سخنان نيشدار ، و با خرده‌گيريها ، و ملقب گرداندن مردم به القاب زشت و توهين‌آميز ، به ديگران ظلم مي‌كنند ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« لا يَسْخَرْ » : مسخره نكند . مورد استهزاء قرار ندهد . « لا تَلْمِزُوا » : طعنه نزنيد . عيبجوئي نكنيد ( نگا : توبه‌ / 58 و 79 ) . « لا تَنَابَزُوا » : ملقب به القاب قبيح و ناپسند مكنيد . ذكر ( القاب ) بعد از چنين فعلي ، براي تأكيد است‌ ؛ همان گونه كه واژه ( جَناحَيْهِ ) در ( انعام‌ / 38 ) چنين است . « الاِسْمُ » : نام . ياد كردن ( نگا : قاسمي ) . صفت ( نگا : المصحف الميسر ) . « الْفُسُوقُ » : ( نگا : بقره‌ / 197 و 282 ، حجرات‌ / 7 ) . « بِئْسَ الاِسْمُ الْفُسُوقُ بَعْدَ الإِيمَانِ » : چه بد است كسي را فاسق يا كافر ناميد و او مؤمن باشد . براي مسلمانان چه بد است ، بعد از ايمان آوردن ، از يكديگر به بدي ياد كنند ، و بجاي ذكر خير ، ذكر شر كنند .‏

‏آيه ‏12
‏‏متن آيه : ‏
‏ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اجْتَنِبُوا كَثِيراً مِّنَ الظَّنِّ إِنَّ بَعْضَ الظَّنِّ إِثْمٌ وَلَا تَجَسَّسُوا وَلَا يَغْتَب بَّعْضُكُم بَعْضاً أَيُحِبُّ أَحَدُكُمْ أَن يَأْكُلَ لَحْمَ أَخِيهِ مَيْتاً فَكَرِهْتُمُوهُ وَاتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ تَوَّابٌ رَّحِيمٌ ‏

‏ترجمه : ‏
‏اي كساني كه ايمان آورده‌ايد ! از بسياري از گمانها بپرهيزيد ، كه برخي از گمانها گناه است ، و جاسوسي و پرده‌دري نكنيد ، و يكي از ديگري غيبت ننمايد ؛ آيا هيچ يك از شما دوست دارد كه گوشت برادر مرده خود را بخورد ؟ به يقين همه شما از مرده‌خواري بدتان مي‌آيد ( و از آن بيزاريد ، غيبت نيز چنين است و از آن بپرهيزيد و ) از خدا پروا كنيد ، بي‌گمان خداوند بس توبه‌پذير و مهربان است .‏

‏توضيحات : ‏
‏« كَثِيراً » : مفعول‌به است . « مِنَ الظَّنِّ » : صفت ( كَثيراً ) است . « لا تَجَسَّسُوا » : عيبجوئي نكنيد . در پي كشف اسرار و معايب مردم نباشيد . « مَيْتاً » : حال ( لَحْم ) يا ( أَخ ) است . « لا يَغْتَبْ . . . مَيْتاً » : غيبت پرده‌دري است و مرده‌خواري و لاشه‌دري . « فَكَرِهْتُمُوهُ » : جواب شرط ( إِنْ ) شرطيه است كه هم خودش و هم ( قَدْ ) و هم فعل آن محذوف است . تقدير چنين است : إِنْ عَرَضَ ذلِكَ فَقَدْ كَرِهْتُمُوهُ .‏

‏آيه ‏13
‏‏متن آيه : ‏
‏ يَا أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْنَاكُم مِّن ذَكَرٍ وَأُنثَى وَجَعَلْنَاكُمْ شُعُوباً وَقَبَائِلَ لِتَعَارَفُوا إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِندَ اللَّهِ أَتْقَاكُمْ إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ خَبِيرٌ ‏

‏ترجمه : ‏
‏اي مردمان ! ما شما را از مرد و زني ( به نام آدم و حواء ) آفريده‌ايم ، و شما را تيره تيره و قبيله قبيله نموده‌ايم تا همديگر را بشناسيد ( و هر كسي با تفاوت و ويژگي خاص دروني و بيروني از ديگري مشخص شود ، و در پيكره جامعه انساني نقشي جداگانه داشته باشد ) . بي‌گمان گرامي‌ترين شما در نزد خدا متقي‌ترين شما است . خداوند مسلّماً آگاه و باخبر ( از پندار و كردار و گفتار شما ، و از حال همه‌كس و همه چيز ) است .‏

‏توضيحات : ‏
‏« ذَكَرٍ وَ أُنثَي‌ » : يك نر و يك ماده . مراد آدم و حواء است . « شُعُوباً » : جمع شَعْب ، تيره‌ها و ملتها . جمع عظيمي از مردم كه داراي اصل واحدي بوده و قبيله‌ها از آن منشعب مي‌گردد . « لِتَعَارَفُوا » : تا يكديگر را بشناسيد و از هم جدا كنيد . اشاره به اين است كه تفاوتهاي بيروني و دروني انسانها سبب شناسائي آنان است و اگر همه يكسان و شبيه همديگر باشند ، زندگي اجتماعي مردمان مختل و ناممكن مي‌گردد .‏

‏آيه ‏14
‏‏متن آيه : ‏
‏ قَالَتِ الْأَعْرَابُ آمَنَّا قُل لَّمْ تُؤْمِنُوا وَلَكِن قُولُوا أَسْلَمْنَا وَلَمَّا يَدْخُلِ الْإِيمَانُ فِي قُلُوبِكُمْ وَإِن تُطِيعُوا اللَّهَ وَرَسُولَهُ لَا يَلِتْكُم مِّنْ أَعْمَالِكُمْ شَيْئاً إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَّحِيمٌ ‏

‏ترجمه : ‏
‏عربهاي باديه‌نشين مي‌گويند : ايمان آورده‌ايم . بگو : شما ايمان نياورده‌ايد ، بلكه بگوئيد : تسليم ( ظاهري رسالت تو ) شده‌ايم . چرا كه ايمان هنوز به دلهايتان راه نيافته است ( و نور ايمان سراچه قلوبتان را روشن نكرده است ) . اگر از خدا و پيغمبرش فرمانبرداري كنيد ، خدا از ( پاداش ) كارهايتان چيزي نمي‌كاهد . بي‌گمان خداوند آمرزگار و مهربان است .‏

‏توضيحات : ‏
‏« الأعْرَابُ » : عربهاي باديه‌نشين ( نگا : توبه‌ / 90 ) . « أَسْلَمْنَا » : مسلمان شده‌ايم . ظاهراً منقاد و تسليم رسالت تو شده‌ايم . « لا يَلِتْكُمْ » : از شما نمي‌كاهيم . كم به شما نمي‌دهيم . از ( لاتَ ، يَليتُ ) است . مهموزالفاء اين فعل نيز به همين معني است ( نگا : طور / 21 ) .‏

‏آيه ‏15
‏‏متن آيه : ‏
‏ إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذِينَ آمَنُوا بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ ثُمَّ لَمْ يَرْتَابُوا وَجَاهَدُوا بِأَمْوَالِهِمْ وَأَنفُسِهِمْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ أُوْلَئِكَ هُمُ الصَّادِقُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏مؤمنان ( واقعي ) تنها كسانيند كه به خدا و پيغمبرش ايمان آورده‌اند ، سپس هرگز شكّ و ترديدي به خود راه نداده‌اند ، و با مال و جان خويش در راه خدا به تلاش ايستاده‌اند و به جهاد برخاسته‌اند . آنان ( بلي آنان ، در ايمان خود ) درست و راستگويند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« لَمْ يَرْتَابُوا » : شك و ترديد ننموده‌اند . گمان و دودلي به دل راه نداده‌اند .‏
‏آيه ‏16
‏‏متن آيه : ‏
‏ قُلْ أَتُعَلِّمُونَ اللَّهَ بِدِينِكُمْ وَاللَّهُ يَعْلَمُ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ وَاللَّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ ‏
‏ترجمه : ‏
‏بگو : آيا شما خدا را از ايمان خود باخبر مي‌سازيد ، در حالي كه خدا از تمام چيزهائي كه در آسمانها و زمين است باخبر است‌ ؟ ! و خدا از همه‌چيز دقيقاً آگاه است .‏
‏توضيحات : ‏
‏« أَتُعَلِّمُونَ » : آيا ياد مي‌دهيد ؟ « وَاللهُ يَعْلَمُ » : حرف واو حاليه است .‏

‏آيه ‏17
‏‏متن آيه : ‏
‏ يَمُنُّونَ عَلَيْكَ أَنْ أَسْلَمُوا قُل لَّا تَمُنُّوا عَلَيَّ إِسْلَامَكُم بَلِ اللَّهُ يَمُنُّ عَلَيْكُمْ أَنْ هَدَاكُمْ لِلْإِيمَانِ إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ ‏
‏ترجمه : ‏
‏آنان بر تو منت مي‌گذارند كه اسلام آورده‌اند ! بگو : با اسلام خود بر من منت مگذاريد ، بلكه خدا بر شما منت مي‌گذارد كه شما را به سوي ايمان آوردن رهنمود كرده است ، اگر ( در ادعاي ايمان ) راست و درست هستيد .‏
‏توضيحات : ‏
‏« أَنْ أَسْلَمُوا » : از اين كه اسلام آورده‌اند . « إِسْلامَكُمْ » : اسلام مفعول به ( لا تَمُنُّوا ) و يا منصوب به نزع خافض است و اصل آن چنين است : بِإِسْلامِكُمْ . « إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ » : جواب شرط محذوف است و ماقبل آن ، دالّ بر آن است .‏
‏آيه ‏18
‏‏متن آيه : ‏
‏ إِنَّ اللَّهَ يَعْلَمُ غَيْبَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَاللَّهُ بَصِيرٌ بِمَا تَعْمَلُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏خداوند رازها و نهانيهاي آسمانها و زمين را مي‌داند ، و او مي‌بيند آنچه را كه انجام مي‌دهيد .‏

‏توضيحات : ‏
‏« غَيْبَ » : ( نگا : انعام‌ / 50 ، اعراف‌ / 188 ، هود / 31 ، نمل‌ / 65 ) .‏

 

موضوعات: موقعیت فعلی: فهرست قرآن / سوره حجرات / تفسیر نور  لینک ثابت
 [ 07:51:00 ب.ظ ]