فرشته
 
 


شنبه یکشنبه دوشنبه سه شنبه چهارشنبه پنج شنبه جمعه
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30 31        



جستجو


موضوع

نحوه نمایش نتایج:


اللّهُمَّ كُنْ لِوَلِيِّكَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَعَلى آبائِهِ في هذِهِ السّاعَةِ وَفي كُلِّ ساعَةٍ وَلِيّاً وَحافِظاً وَقائِدا ‏وَناصِراً وَدَليلاً وَعَيْناً حَتّى تُسْكِنَهُ أَرْضَك َطَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فيها طَويلاً

دريافت كد دعاي فرج




 




پیام روحانی در پی فوت همسر شهید بابایی

 

رییس‌ جمهور در پیامی با تسلیت درگذشت همسر شهید سرافراز سرلشگر خلبان عباس بابایی، این بانوی مؤمنه را الگویی ماندگار از ایستادگی و دارای نقشی مؤثر در رشادت‌های همسر دلاورش توصیف کرد.
خبرگزاری ایسنا: رییس‌ جمهور در پیامی با تسلیت درگذشت همسر شهید سرافراز سرلشگر خلبان عباس بابایی، این بانوی مؤمنه را الگویی ماندگار از ایستادگی و دارای نقشی مؤثر در رشادت‌های همسر دلاورش توصیف کرد.

متن پیام تسلیت حجت‌الاسلام والمسلمین حسن روحانی به این شرح است:

درگذشت بانوی فداکار مرحومه صدیقه حکمت همسر شهید سرافراز سرلشگر خلبان عباس بابایی موجب تألم و تأثر فراوان شد.

آن مادر مؤمنه در دوران دفاع مقدس، نقشی مؤثر در رشادت‌های همسر دلاورش ایفا کرد و الگویی ماندگار از ایستادگی بر جای گذاشت.

پس از شهادت همسر نیز، با صبوری و اخلاص و حکمت؛ در دفاع از آرمان‌های شهدا و ترویج ارزش‌های انقلاب اسلامی از هیچ کوششی دریغ نکرد.

اینجانب این مصیبت را به خانواده‌های محترم وابسته، همرزمان و رهروان شهید بابایی صمیمانه تسلیت می‌گویم و از درگاه خداوند متعال برای آن مرحومه علو درجات و همجواری با صدیقه طاهره حضرت فاطمه(س) و برای عموم بازماندگان صبر و اجر مسألت می‌دارم.

حسن روحانی

موضوعات: پیام روحانی در پی فوت همسر شهید بابایی  لینک ثابت
[سه شنبه 1395-03-04] [ 10:48:00 ب.ظ ]




 

 

 

هم راز و همدل شهید بابایی آسمانی شد.


روحش شاد یادش گرامی 


موضوعات: همسر شهید بابایی در گذشت  لینک ثابت
 [ 10:48:00 ب.ظ ]




اگر دلهایمان تاریک و ظلمانی نمی گردید


امامت هم عیان می گشت و پنهانی نمی گردید


به قدر تشنگی گر تشنه امر فرج بودیم


خدا داند فرج اینگونه طولانی نمی گردید



” تعجیل در فرج مولا صلوات “

موضوعات: یاامام عصر( عج )  لینک ثابت
 [ 08:30:00 ب.ظ ]




 

 

وصیت نامه شهید ابراهیم خانی...
نوشته شده در تاریخ سه شنبه ۱۷ فروردین۱۳۹۵ توسط خادم الشهداء

شهید مدافع حرم حیدر ابراهیم خانی، شهید مدافع حرم شهرستان ملایر روز شنبه 14 فروردین ماه در عملیات مستشاری در سوریه به شهادت رسید.

اینجانب حیدر ابراهیم خانی این وصیت نامه را در تاریخ 22/12/94 با آیه شریفه 111 سوه توبه آغاز می کنم و آن به این شرح است که خداوند از مومنان جان و مالشان را به بهای اینکه بهشت برای انان باشد خریده است. به اینگونه که در راه خدا می جنگند می کشند و کشته می شوند. خداوند کریم همیشه به من نظر لطف و محبت داشتند و به واسطه امام عزیزی که کریم اهل بیت است دعاهای مرا مستجاب نمودند و با جرات می گویم که هر خواسته ای که داشتم برآورده شده مگر آنکه بر خیر و صلاح من نبوده.

من کوچکتر از آن هستم که بخواهم کسی را نصیحت و یا راهنمایی کنم چون که خود من گناهکار هستم اما چیزی که مرا در این دو سه ماه گذشته بسیار اذیت کرده این بود که بسیاری از مردم و حتی دوستان و همکاران و آشنایان می گفتند که این رزمنده ها که به سوریه میروند برای پول و ارزشهای مادی است,برای اعراب می جنگند,این جنگ چه ربطی به ما دارد ,مگر به کشور ما حمله کرده اند این را به همه شما می گویم عزیزان به فرموده حضرت آیت الله امام خامنه ای اگر ما الان در سوریه نمی جنگیدیم باید در کرمانشاه و همدان با این خدانشناس ها می جنگیدیم ازشما خواهش می کنم این حرفهارا نزنید چون دل امام زمان(عج) را به درد می آورید

امشب شب شهادت بانوی دو عالم حضرت زهرا(سلام الله علیها) است . همسر عزیزم و پدر و مادر مهربانم و برادران و خواهر نور چشمم شما را قسم می دهم به پهلوی شکسته حضرت فاطمه(سلام الله علیها) مرا حلال کنید از من راضی باشید اگر خوبی یا بدی به شما کردم که قطعا همه اش بدی بوده از من راضی باشید ضمنا از همه فامیل و دوستان حلالیت برایم طلب کنید من این سفر را با میل و اراده خودم رفتم و هیچ گونه دستور و اجباری در این زمینه نبوده. من با عشقی که به سید علی دارم و حاضر هستم بارها جانم را فدای ایشان کنم این ماموریت را با تمام وجود می روم و امیدوارم که حضرت زینب(سلام الله علیها) مرا به لطف خدا یاری دهد تا بتوانم خدمتی به این مملکت و مردم نموده و همچنین رو سفید در پیش شهدا باشم. شهدایی که با شهادت خود خوش درخشیدند تا ما به اینجا برسیم اما نکته آخر دوست دارم این وصیت نامه بارها در مراسم ختم من خوانده شود تا آنهایی که نتوانستم حضوری از ایشان طلب حلالیت کنم مرا حلال کنند.

همسر عزیز و مادر مهربانم از شما خواهش می کنم که در مراسم تشییع من بلند گریه نکنید و این را هم به بقیه زن های فامیل بگویید از حضرت زینب(سلام الله علیها) الگو بگیرید البته این درخواست بسیار بزرگی است ولی شما را به جان امام حسن مجتبی(علیه السلام) این درخواست مرا انجام دهید اگر روزی به دیدار حضرت آقا(آقا سید علی خامنه ای) رفتید به ایشان بفرمایید از نور دو چشمانم بیشتر دوستشان دارم.

یا زینب(سلام الله علیها)

یا رقیه(سلام الله علیها)

بیست و دوم – اسفند – 1394

حیدر ابراهیم خانی

موضوعات: وصیت نامه شهید ابراهیم خانی.  لینک ثابت
 [ 08:19:00 ب.ظ ]




 

 

 

زندگینامه شهیده شهناز حاجی شاه …

نام پدر: غلام علی تاریخ تولد: - / - /1338

محل تولد: ایران - خوزستان - دزفول تاریخ شهادت: 08/07/1359

محل شهادت: خرمشهر طول مدت حیات: 21

 

روزی که توپ نزدیک پاهایش اصابت می‌کند

فقط یک کلام می‌گوید آن هم چادرم! و شهید می‌شود.

امدادگر بسیجی شهیده « شهناز حاجی شاه » متولد 1333 دزفول ، دلاور زنی است که در روزهای جوانی عمر پر برکت خویش تمام همت خود را صرف جهاد در مقابل دشمن متجاوز نمود و در پشت جبهه با یاری رسانی به رزمندگان اسلام ، نام خود را بر بلندای این مرز پرگهر جاودانه کرد و در نهایت در هشتم مهر ماه 1359 در سن 26 سالگی و در روزهایی که خونین شهر قهرمان در انتظار شمیم آزادی روزگار می گذراند به دیدار معبود خود شتافت .

برادر بیگی مسئول یکی از گروه های رزمنده: در جریان خرمشهر ، تعدادی از خواهران واقعا رشادتشان از خیلی از مردها بیشتر بود. خواهر “شهناز حاجی شاه” که چند روزی مهمان گروه ما بودن، از نظر اخلاق ، شجاعت و ایثار و تقوا، طهارت و عزت نفس الگو بود، مردانه می جنگید. با وجود شدت درگیری ها در این چند روز کسی تار و موی از ایشان ندید و کلامی به جز سلام نشنید. وقتی برای استراحت به عقب بر می گشتیم او به سرعت مشغول آماده کردن غذا می شد. شهناز حاجی شاه سر انجام به آرزویش رسید.

در جلوی مقر همیشگی اش ، مکتب قرآن زمانی که آمده بود برای سنگرها غذا ببرد همراه با یکی از دوستانش ، شهناز بر اثر اصابت آتش دشمن به شهادت رسید.

انتخاب دوست

هیچ‌گاه دوستانش را از قشر خاصی انتخاب نمی‌کرد. حتی گاهی با کسانی دوستی می‌کرد که از نظر اعتقادی، شباهتی با او نداشتند. وقتی از او می‌پرسیدم: چرا این‌قدر دوستان متفاوت داری؟ می‌گفت: دوستان آدم ها دو جورند: یکی گروهی که تو از وجود آنها استفاده می‌کنی و دیگری کسانی که آنها از تو استفاده می‌کنند و در هر دو حالت فایده‌ای در میان هست. دوستی با کسانی که پایبند ارزش‌ها هستند، خیلی خوب است اما در آنها چیز زیادی را تغییر نمی‌دهد. هنر آن است که بتوانی در قلب کسی رسوخ کنی که با تو و آرمان‌هایت دشمن است. هنر آن است که بتوانی روی آن تأثیر بگذاری.(راوی:خواهر شهید)

لباس نماز

اوایل انقلاب نماز اول وقت خواندن چندان بین مردم متداول نبود اما شهناز از همان روزها تأکید زیادی روی نماز اول وقت داشت. او برای نمازش لباس جداگانه‌ای داشت و هر وقت از او می‌پرسیدم که چرا موقع نماز ، لباست را عوض می‌کنی، می‌گفت: چطور موقعی که می‌خواهی به مهمانی بروی لباس آراسته می‌پوشی؟ چه مهمانی و دعوتی بالاتر از گفت‌وگو با خدا ؟ نماز مهمانی بزرگی است که خداوند بندگانش را در آن می‌پذیرد. پس بهترین وقت برای مرتب و پاکیزه و منظم بودن است.(راوی: خواهر شهید)

معلم داوطلب

پس از پیروزی انقلاب اسلامی هنوز نهضت سوادآموزی تشکیل نشده بود. خواهرم به همراه چند تن دیگر به شکلی کاملاً خودجوش ، گروهی را تشکیل داده بودند و به روستاها می‌رفتند و به بچه‌ها درس می‌دادند. ظهر بود، آن هم ظهر داغ خرمشهر که واقعاً هلاک‌کننده است . همراه شهناز به فلکه اصلی شهر رفتیم و منتظر ماندیم تا وانت آبی‌ رنگی آمد. چند خانم چادری عقب خودرو نشسته بودند. من و شهناز هم عقب وانت نشستیم. پس از طی مدتی مسیر، هر یک از خانم‌ها سر جاده‌ای که منتهی به روستایی می‌شد، پیاده می‌شدند و باید فاصله طولانی جاده تا روستا را در آن گرمای شدید، پیاده می‌رفتند. آخر به جایی رسیدیم که من و شهناز هم پیاده شدیم و از یک جاده خاکی به طرف روستا راه افتادیم. این کار هر روز شهناز بود.(خواهر شهید)

شاید آخرین عکس

شهناز و عده‌ای دیگر از دخترها در خرمشهر باقی مانده و نزد خانم عابدینی قرآن می‌خواندند. محل کلاسشان در خیابان چهل متری خرمشهر بود. شب پیش از شهادت، خانم عابدینی، شهناز و گروهی از دخترها دور هم جمع بودند. شهناز لباس سفیدی به تن داشته و جوراب سفید پوشیده و چادر سفیدی به سر انداخته بود. خانم عابدینی به شهناز می‌گوید: در این لباس خیلی قشنگ شده‌ای ولی این لباس چه تناسبی با وضعیت جنگ و گریز فعلی ما دارد؟ شهناز جواب می‌دهد: وقتی انسان خیلی خوشحال است، بهترین لباس‌هایش را می‌پوشد، من چنین حالی دارم. بعد هم به بچه‌ها می‌گوید: بیایید چند عکس یادگاری بگیریم، چون شاید این آخرین عکس‌ها باشد.

شهناز و برادران شهيدش

من در خرمشهر می مانم

جنگ که آغاز شد و خرمشهر در خطر سقوط قرار گرفت ، قصد رفتن به شمال کردیم، ولی او گفت: من به شمال نمی‌آیم. برادرهایش نیز به او اقتدا کرده و در خرمشهر باقی ماندند. (مادر شهید)

شادی ‌آخرین شب

حالات شهناز در شب پیش از شهادتش بسیار عجیب بوده است . هنگامی که نوبت به نگهبانی او می‌رسد، خانم عابدینی به او می‌گوید: برو لباست (لباس و جوراب سفید) را عوض کن و پست نگهبانی را تحویل بگیر .

شهناز می‌گوید : با این لباس خیلی راحتم . روی آن چادر مشکی به سر می‌کنم و چیزی مشخص نیست . او با همان لباس می‌رود و نگهبانی می‌دهد . این آخرین شب عمر کوتاه شهناز بود که خاطره‌ای به یادماندنی در ذهن دوستانش به یادگار گذاشت و رفت در حالی که شادی زایدالوصفی را به همراه می‌برد .

تشییع مظلومانه

شهناز وقتی شهید شد ،او را در گلزار شهدای خرمشهر بی ‌آنکه پدرش حضور داشته باشد ،به خاک سپردیم .به خاطر ناامن بودن شهر ،پیکر او فقط توسط پنج نفر به طور بسیار مظلومانه تشییع شد.خودم قبر شهناز را در محل ورودی پادگان دژ کندم… من از ترس اینکه جنازه دخترم به دست دشمن بیافتد او را به خاک سپردم.. داخل قبر او شدم و کفن را از رویش به کناری زدم. او را بوسیدم و بعد خاک ها را روی تازه گلم ریختم. اما پیکر حسینم که به شهیدان کربلا پیوست هرگز پیدا نشد…!(مادر شهید)

 

موضوعات: زندگینامه شهیده شهناز حاجی شاه ...  لینک ثابت
 [ 08:15:00 ب.ظ ]




شهید زن دفاع مقدس


نرگس حیدرپور

 

نرگس حیدرپور هم از دیگر شیرزنان کشورمان است. وی درباره اتفاقی که در مهرماه سال59 رخ داده است می‌گوید: پس از اشغال قصرشیرین توسط نیروهای عراقی در اوایل مهر‌ماه59 مزدوران عراقی به سمت گیلانغرب که در 50کیلومتری جنوب این شهر قرار دارد هجوم آوردند. با اشغال روستای گور سفید، من به همراه پدرم و دیگر اهالی روستا بدون اینکه کفشی به پا داشته باشیم یا غذایی با خود برداشته باشیم به طرف ارتفاعات روستای «آوزین» پناه بردیم. نیروهای بعثی با اشغال روستای گورسفید نزدیک به هشت نفر از اقوام مان (از جمله برادر، دایی، عمو، پسردایی، دختردایی، دخترعمو و…) مرا به شهادت ‌رساندند.

مراسم خاکسپاری ساعت ها طول کشید. فردای روز اشغال، نرگس حیدرپور به همراه پدرش برای تهیه غذا به داخل روستا بازمی‌گردند. هنگام ورود، متوجه حضور عراقی‌ها می‌شوند اما به‌دنبال غذا داخل روستا می‌روند. پس از تهیه غذا، او محض احتیاط «تبری» با خود برمی‌دارد. در مسیر برگشت، شیرزن گیلانغربی و پدرش با دو نیروی عراقی در محدوده رودخانه آوزین و ارتفاعات مجاور مواجه می‌شوند.

حیدرپور این لحظه را اینگونه روایت می‌کند: در موقع این حادثه 18بهار از عمرم گذشته بود. در همان آغازین روزهای جنگ شاهد ‌شهادت اقوام‌ام بودم. از آنجا که دچار نگرانی‌ها و ناراحتی شدید ناشی از اشغال کشورم و به ‌شهادت ‌رسیدن عده‌ای از بستگانم شده بودم، زمانی که با این دو عراقی برخورد کردیم بدون هیچ درنگی با تبر به آنها حمله‌ور شدم. یکی از آنها را به هلاکت رساندم و دیگری را هم که به‌شدت ترسیده بود به اسارت گرفتم و با تمام تجهیزاتش ساعتی بعد تحویل رزمندگان اسلام دادم.۱۸‌ماه آواره بودیم تا اینکه عراقی‌ها عقب‌نشینی کردند.

موضوعات: شهید زن دفاع مقدس .نرگس حیدرپور  لینک ثابت
 [ 08:06:00 ب.ظ ]




با چهار نایب حضرت مهدی(عج) آشنا شویم


این ماه همچنین با وفات دو تن از نایبهای حضرت مهدی(عج) نیز مصادف است.

از این رو، با مروری بر کتاب «الغیبة » شیخ طوسی به معرفی چهره چهار نایب حضرت(عثمان بن سعید، ابوجعفر محمد، ابوالقاسم حسین بن روح، ابوالحسن علی بن محمد سمری) می پردازیم.

نوابی که در طول 69 سال غیبت صغری هدایت شیعیان را بر عهده داشتند.

ابوعمرو عثمان بن سعید عمروی
عثمان بن سعید از یاران امامان پاک; علی النقی و حسن عسکری (علیهما السلام) بود. از طرف آن دو مورد تایید قرار گرفت و به شیعیان معرفی شد. «احمد بن علی بن نوح »، به نقل از «محمد بن اسماعیل »، می نویسد: در سامرا به حضور امام عسکری رفتم. گروهی از شیعیان در حضورش بودند. خادم حضرت وارد شد و گفت: ای آقا، گروهی (مسافر) گردآلود به خانه آمده اند.

حضرت فرمود: آنها گروهی از شیعیان یمنی هستند. برو، عثمان بن سعید عمروی را بیاور.

وقتی عثمان آمد، حضرت به او فرمود: ای عثمان، بی تردید تو وکیل و مورد اعتماد من هستی و در مال خدا امانت داری. برو و مالی را که یمنی ها آورده اند، بگیر.

گفتم: سوگند به خدا، عثمان از شیعیان و برگزیده های شماست و شما به آگاهی ما، در این باره که او امین بر اموال الهی و وکیل و مورد اعتماد شماست، افزودید.

فرمود: آری، چنین است. شاهد باشید که عثمان بن سعید عمروی وکیل من و فرزندش محمد وکیل فرزندم مهدی است. (1)

مالک بن فزاری نیز به نقل گروهی از شیعیان، می گوید: امام عسکری، در مجلسی که چهل تن از شیعیان برای کسب اطلاع در باره امام بعد از وی به حضورش رسیده بودند، حضرت حجت را، که کودکی ماه سیما و شبیه پدر بود، نشان داد و فرمود: شما پس از این او را نمی بینید. بنابراین، آنچه عثمان می گوید، بپذیرید که او جانشین امام شماست و نیابت به او سپرده می شود. (2)

دلیل دیگر بر نیابت عثمان بن سعید این است که نامه و توقیعات حضرت صاحب الامر که به وسیله عثمان بن سعید و پسرش محمد به شیعیان می رسید، به همان خطی بود که در زمان حیات امام عسکری(ع) نوشته می شد و مردم با آن آشنا بودند. به همین سبب، شیعیان در عدالت و امانت پدر و پسر تردید روا نمی دارند. (3)

عثمان بن سعید در حدود سال 265ه .ق وفات یافت و آرامگاهش در سمت غربی مدینة السلام - بغداد - در خیابان میدان واقع است. (4) شیخ طوسی در «الغیبة » می نویسد: من قبرش را در مکان یاد شده دیده ام.

ابوجعفر فرزند عثمان بن سعید عمروی
وی دومین نایب حضرت حجت(عج) است. و پس از وفات پدرش، بر اساس بیان آشکار امام عسکری(ع) به این مقام منصوب شد. نامه و توقیعات بسیار بر صدق و امانت و درستی ادعاهای او دلالت می کند. از جمله می توان به روایت عبدالله بن جعفر حمیری اشاره کرد. عبدالله می گوید: از طرف امام زمان به مناسبت وفات عثمان بن سعید، نامه ای برای فرزندش «محمد» ظاهر شد که در آن آمده بود: «انالله و انا الیه راجعون ». پدرت سعادتمندانه زندگی کرد و با افتخار وفات یافت. خدایش رحمت کند و به اولیا و سرورانش ملحق گرداند. او همیشه در اطاعت از امرشان کوشا بود و در آنچه او را به خدا نزدیک می کرد، می کوشید. خدا روحش را تازه و شاداب کند و از لغزشهایش درگذرد … خدا تو را کمک کند، نیرو بخشد، یاری ات کند، توفیق دهد، ولی، حافظ، مواظب و کفایت کننده ات باشد. (5)

روزی اسحاق بن یعقوب به او نامه ای داد و گفت: پرسشهای دشواری دارم که در این نامه درج کرده ام، آنها را به حضور امام برسانید.

محمد نامه را به حضرت رساند و جوابش را به خط خود حضرت برگرداند. در بخشی از آن نامه آمده بود: محمد بن عثمان عمروی - که خدا از او و پدرش راضی باشد - مورد اطمینان من است و نوشته اش نوشته من است. (6)

یکی از دلایل راستگویی و صحت نیابت محمد این بود که توقیع ها در زمان او به همان خطی بود که در زمان پدرش می آمد. همچنین معجزات امام به وسیله او برای مردم آشکار می شد که عامل دیگری در تحکیم اعتقاد مردم بود. شیعیان همه بر امانت و عدالت او اتفاق دارند; زیرا گذشته از آنکه در زمان امام حسن و پس از آن ضمن توقیعات امام عصر مامور و نایب شده بود; پارسایی و درست کرداری اش، در طول چهل سال، جای تردید برای کسی باقی نگذارد تا آنجا که علمای شیعه در عصرهای بعد بر نیابت وی اجماع کردند. خبری که «ابوالحسن علی بن احمد» نقل کرده است، پرده از پارسایی، این مرد بزرگ برمی دارد. او می گوید: روزی نزد محمد بن عثمان رفتم، به او سلام کردم و دیدم لوحی در برابرش جای دارد و نقاشی بر آن نقش می کند، آیاتی از قرآن بر آن می نویسد و نامهای ائمه(ع) را بر کناره هایش ثبت می کند.

پرسیدم: سرور من، این لوح چیست؟

فرمود: این برای داخل قبرم است. مرا روی آن می گذارند. (یا تکیه می دهند)

هر روز به قبر خود می روم، یک جزء قرآن می خوانم و بیرون می آیم …

آنگاه روز، ماه و سال دقیق وفاتش را به من گفت و اضافه کرد که در این قبر دفن می شوم.

چون از نزد او بیرون آمدم، تاریخی که گفته بود، نگاشتم. مدتی بعد، او بیمار شد و سرانجام در دهمان تاریخ وفات یافت.

محمد در آخر جمادی الاول سال 305 یا 304 درگذشت و کنار قبر مادرش در بغداد به خاک سپرده شد. بر مرقدش بنایی ساختند که به گفته شیخ طوسی [در عصر وی] مردم به زیارت آن می شتافتند. (7)

ابوالقاسم حسین بن روح نوبختی
وی، که از صحابه مخصوص امام عسکری و وکیل و کارگزار محمد بن عثمان بود، در سال 305ه .ق به امر امام عصر، به نیابت برگزیده شد.

حسین، ایرانی نژاد و از خاندان «نوبخت » بود. هنگام عیادت نایب دوم از سوی حضرت انتخاب شد. وقتی محمد بن عثمان وفات یافت، حسین بن روح بقیه روز را در خانه او ماند. خادم محمد بن عثمان عصا، صندوقچه و کتابی را، که از محمد مانده بود، به وی سپرد. حسین بن روح وقتی آنها را دید، گفت: این عصا از آن مولایم امام عسکری است; صندوقچه حاوی انگشتر امامان است و قنوت ائمه در کتاب ثبت شده است. (8)

پس از مدتی، اولین نامه در یکشنبه پنجم شوال سیصد و پنج هجری قمری، از ناحیه مقدس امام عصر(ع) به وی رسید. در آن نامه چنین نوشته بود: «ماوی [حسین بن روح] را می شناسیم. خداوند تمام خوبیها و خشنودیهای خود را به او بشناساند و با عنایات خود او را خوشحال کند. از نامه او آگاه شدیم و به او در مسؤولیتی که به او واگذار کرده ایم، اطمینان داریم. او نزد ما مقامی دارد که سبب خشنودی او است. خداوند احسانش را به او افزونتر کند». (9)

حسین بن روح، که بیست و یک سال نیابت امام را بر عهده داشت، از مقام علمی والایی برخوردار بود. او کتابی در فقه به نام «التادیب » (10) نوشت که علمای آن روز حوزه علمیه قم محتوایش را تایید کرده بودند. فقهای بزرگ شهر قم در آن عصر با تمام علم و فقاهت از وی پیروی می کردند. «علی بن بابویه »; محدث نامدار قم، برای دیدار با حسین بن روح به بغداد رفت، و پاسخ پرسشهایش را از وی دریافت کرد و به قم بازگشت. (11)

حسین بن روح پایگاه اجتماعی و موقعیت دینی والایی کسب کرد تا آنجا که همه مخالفان و موافقانش او را خردمندترین مرد زمانه می دانستند. البته این امر همان فقاهت، دانش و تقوای او بود. او در برابر متعصبان و قدرتمندان روزگارش مامور به تقیه بود. با این همه، از سال 312 -317ه .ق گرفتار زندان خلیفه مقتدر عباسی شد. اما در این مدت هم به وسیله چند وکیل کارهای شیعیان را سر و سامان داد. (12)

از نکات مهمی که در زمان وی روی داد، موضوع برخورد با کتابهای گمراه کننده بود. ابوجعفر محمد بن علی شلمغانی معروف به «ابن ابی العزاقر» که از علمای صاحب تالیف بود، به خاطر جاه طلبی و حسادت ادعای نیابت کرد و آرای فاسد دیگری، که حلول و تناسخ را تایید می کرد، بر زبان راند. مدتی بعد، بر دست حسین بن روح نامه ای از امام زمان در لعن وی صادر شد. (13) در پی این واقعه، مردم نزد حسین بن روح آمدند و از تکلیفشان در مقابل کتابهای شلمغانی - که خانه هایشان را پر کرده بود - پرسیدند؟ او پاسخ داد: همان را می گویم که ابومحمد حسن بن علی عسکری(ع) فرموده است. وقتی در باره کتابهای بنی فضال از امام حسن عسکری پرسیدند، حضرت فرمود: آنچه از ما روایت کرده اند، بپذیرید و هر چه از خود گفته اند، ترک کنید. (14)

ابوالقاسم حسین بن روح نوبختی سرانجام در 18 شعبان سال 326 وفات یافت و در محله نوبختیه بغداد به خاک سپرده شد. شیخ عباس قمی می نویسد: این مزار در یک خانه شخصی واقع شده که اگر کسی بخواهد وارد آن شود، نخست باید از صاحبخانه اجازه بگیرد. آن وقت داخل شود … هنوز اهل خیری پیدا نشده تا این خانه را بخرد و صحن مناسبی همراه با چند ایوان و حوض در اطراف آن بسازد. این کار، علاوه بر تعظیم صاحب بزرگوار آن، محل اجتماع و پناهگاه شیعیان در شهر بغداد خواهد شد. (15)

ابوالحسن علی بن محمد سمری
حسین بن روح پس از بیست و یک سال تلاش، به دستور امام عصر، شخصیت گرانقدر بغداد به نام «علی بن محمد سمری » را به نیابت معرفی کرد. (16)

علی بن محمد از شعبان 326 تا نیمه شعبان 329ه .ق نیابت امام را بر عهده گرفت. ولی هنگام مرگ کسی را، به عنوان جانشین خود معرفی نکرد. شیخ طوسی به نقل از احمد بن محمد صفوانی، می نویسد: ابوالقاسم، حسین بن روح به ابوالحسن; محمد سمری امر نیابت را وصیت کرد. سمری هم همان کارهایی که نوبختی می کرد، انجام داد. وقتی زمان مرگ علی بن محمد فرا رسید، شیعیان به حضور من آمدند و از وکیل و نایبش پرسیدند: او گفت: مامور نیستم، به عنوان نایب، کسی را معرفی کنم! (17)

شیخ صدوق نیز می نویسد: هنگام وفات، از او خواستند جانشینی معرفی کند، گفت: خدا را امری است که خود به انجام می رساند. (18)

از علی بی محمد کرامات بسیار دیده شد که هر یک کمال ایمانش را نشان می دهد. از جمله خبری است که صدوق ده سال بعد از شروع غیبت از صالح بن شعیب طالقانی نقل می کند. صالح می گوید: «احمد بن ابراهیم بن محلد» به من گفت: در بغداد نزد مشایخ و علما رسیدم. در آن مجلس «علی بن محمد سمری » بدون مقدمه گفت: خدا «علی بن حسین بن بابویه » [پدر صدوق] را رحمت کند. مشایخ تاریخ این روز را یادداشت کردند. بعد خبر رسید که علی بن حسین بن بابویه در همان روز درگذشته است. (19)

همچنین «ابوجعفر محمد بن علی بن حسین بن بابویه » به نقل از «احمد بن حسن » می گوید: در همان سالی که ابوالحسن سمری رحلت کرد، در بغداد بودم. چند روز پیش از وفات نزدش رفتم و توقیعی را به مردم نشان داد که در آن نوشته بود:

ای علی بن محمد سمری، خداوند پاداش برادرانت را در سوگ تو بیشتر کند. تو تا شش روز دیگر خواهی مرد. پس امور خود را سامان بده و به هیچ کس وصیت نکن. زیرا غیبت کامل واقع شده، ظهوری نخواهد بود; مگر به اجازه خدای تعالی; و این پس از مدت درازی خواهد بود که دلها را سختی و قساوت فرا گیرد و زمین از جور و ستم پر شود …

پی نوشتها:

1- الغیبة، ص 214.

2- همان، ص 217. (با تلخیص)

3- همان، ص 216.

4- تاریخ سیاسی غیبت امام دوازدهم، ص 155.

5- الغیبة، ص 219 - 220.

6- همان، ص 220.

7- همان، ص 223.

8- بحارالانوار، ج 85، ص 211.

9- همان، ص 372 و ج 51، ص 356.

10- معجم المؤلفین، عمر رضا کحاله، ج 4، ص 8.

11- رجال نجاشی، ص 261.

12- خاندان نوبختی، ص 218.

13- الغیبة، ص 252.

14- همان، ص 239.

15- تتمة المنتهی، ص 303; ابوالقاسم حسین بن روح نوبختی، سفیر سوم، ص 129.

16- همان، ص 394; بحارالانوار، ج 51، ص 359.

17- الغیبة، ص 242.

18- همان.

19- همان.

موضوعات: با چهار نایب حضرت مهدی(عج) آشنا شویم  لینک ثابت
 [ 07:38:00 ب.ظ ]




زندگی نامه سومین نایب خاص آن حضرت
ابوالقاسم حسین بن روح

سومین نایب خاص حضرت امام زمان حسین بن روح بود که از معتمدان ابوجعفر عمری واز نزدیکان وی در بغداد به شمار می رفت. ابوجعفر با ارجاع مراجعین به حسین بن روح، زمینه جانشینی وی را فراهم آورد ودر واپسین روزهای حیات، به دستور حضرت ولی عصر علیه السلام او را به عنوان جانشین خود معرفی کرد؛ پس از آن شیعیان برای تحویل اموال به وی رجوع می کردند.1

حسین بن روح از قبیله بنی نوبخت است ومانند دیگر سفرا سال ولادت اش ذکر نشده است. درخشندگی وی از آن وقتی شروع شد که مانند وکیلی برگزیده در املاک محمد عثمان نظارت می کرد واسرار او را به روسای شیعه می رسانید واز یاران خصوصی او به شمار می رفت. از این رو بخاطر خصوصیتی که با محمد بن عثمان داشت وشیعیان هم این خصوصیت را می دانستند در نظر آنان مقامی رفیع پیدا کرده وموثق ومورد اطمینان آنها بود.

در زمان محمد بن عثمان زمینه برای سفارت وی آماده شد. یکی از دوستان اموالی به میزان چهارصد دینار نزد محمد بن عثمان برای امام مهدی علیه السلام آورد. محمد بن عثمان به وی دستور داد که مال را تحویل حسین بن روح دهد. وقتی که شخص مردد می شود، وی تاکید می کند وبه او می گوید مال را به حسین بن روح بده واین دستور امام مهدی علیه السلام است. این جریان دو یا سه سال قبل از مرگ محمد بن عثمان بود.

وقتی محمد بن عثمان در بستر احتضار بود، عده ای از بزرگان شیعه مانند ابوعلی بن همام وابوعبدالله بن محمد کاتب وابوعبدالله الباقاطی وابوسهل اسماعیل بن علی نوبختی وابوعبدالله بن وجناء ودیگران کنار وی بودند، به او گفتند اگر کاری پیش آمد چه کسی به جای شما است؟ در جواب فرمود این ابوالقاسم حسین بن روح بن ابی بحر نوبختی، جانشین من وسفیر در بین شما وبین صاحب الامر علیه السلام است، وکیل ومورد وثوق وامین است، در کارهایتان به وی رجوع کنید ودر مهمات به او تکیه واعتماد کنید، من مامور بدین امر شدم وابلاغ نمودم.

از احمد بن متیل که از پیشتازان وبزرگان اصحاب محمد بن عثمان است روایت شده که وقتی مرگ محمدبن عثمان فرارسید، من در بالین او نزدیک سرش نشسته بودم وباوی گفتگو می کردم وحسین بن روح هم کنار پای او نشسته بود، آنگاه به من روکرد وفرمود مامورم به حسین بن روح وصیت کنم، ابن متیل می گوید هنگامی که این را شنیدم من از کنار سرش بلند شده ودست حسین بن روح را گرفته وبجای خود نشاندم وخود رفتم پایین پای آن جناب نشستم. مواردی از این قبیل وجود دارد که بروکالتحسین بن روح صحه می گذارد.

انگیزه این همه تاکید وسفارش های محمد بن عثمان در باره حسین بن روح این است که حسین بن روح مانند دو سفیر اول ودوم، در زمان درخشان ائمه (ع) نبوده است که از توثیق ائمه برخوردار باشد، از این رو محمد بن عثمان به منظور آماده ساختن اذهان برای انتقال سفارت به حسین بن روح نیازمند است که وی را در بین توده های مردمی طرفدار خط مشی ائمه (ع) توثیق کرده، و واگذاری کارها را به وی وتحویل اموال به اورا دوسال یا چندسال قبل از وفات خود به امر امام علیه السلام انجام دهد تا فضا آماده شود.

نکته دیگر که وجود دارد این است که محمد بن عثمان در بغداد حدود ده نفر داشت که کارها را به آنها واگذار می کرد و حسین بن روح هم یکی از آنها بود ولی حسین بن روح از همه آنها خاص تر نبود وبلکه دیگران از وی خاص تر بودند اما همین که نزدیک وفات محمد بن عثمان می شود حسین بن روح از طرف امام به عنوان سفیر انتخاب می شود و وصیت به اومی شود. در واگذاری سفارت ونیابت امام به او دو مصلحت بود:

1- مقام سفارت به دلیل اهمیت وموقعیت خطرناکی که داشت، اشخاصی مخلصی را لازم داشت که اگر امام در زیر دامنش مخفی باشد واو را با قیچی قطعه قطعه کنند که دامن را بالا زند بالا نخواهد زد.
2- بستن راه شبهه برای افرادی که ممکن بود بعدا بگویند که محمد بن عثمان سفارت را به نزدیکترین یاران خود واگذار کرد، که حسین بن روح نزدیکترین وخصوصی ترین افراد با وی نبود تا این شبهه پیش بیاید. افرادی مثل جعفر بن احمدبن متیل وپدرش بسیار بامحمد بن عثمان نزدیک وخصوصی بودند وحتی در اواخر عمر محمد بن عثمان اکثرا با آنها غذا می خورد. ولی سفارت به حسین بن روح واگذار شد واصحاب همه تسلیم شدند وجعفر بن احمد بن متیل کماکان از جمله اصحاب حسین بن روح شدند تا اینکه از دنیا رفت.

حسین بن روح با مرگ محمد بن عثمان در سال 305 هجری سفارت امام زمان علیه السلام را عهده دار شد تا درسال 226 هجری به دیدار حق شتافت. مدت نیابت ایشان حدود 21 سال طول کشیده است.

از آنجایی که دوران نیابت حسین بن روح دوره خفقان واختناق بوده است مواردی بسیاری ایشان تقیه می کرده است که بعضی ها حتی گفته اند کسی نمی فهمید که ایشان سنی بوده است یا شیعه. ایشان از راه تقیه مصالح فراوان را حفظ می نمود.

ونیز محمد بن عثمان در دوران سفارتش حملات مهمی علیه مدعیان دروغین سفارت ونیابت از امام زمان علیه السلام نمود. تا اینکه درسال 326 دار فانی را وداع گفت ودر بغداد به خاک سپرده شد.2

1. رسول جعفریان، حیات فکری وسیاسی امامان شیعه علیهم السلام،انتشارات ، قم، چاپ ششم، 1381، ص 581
2. سید محمد صدر، تاریخ غیبت صغری امام مهدی (ع)، مترجم محمد امامی، کیوان اصفهان، اصفهان، 1364، ص 56-58

موضوعات: زندگی نامه سومین نایب خاص آن حضرت ابوالقاسم حسین بن روح  لینک ثابت
 [ 07:27:00 ب.ظ ]




 

موقعیت فعلی: فهرست قرآن / سوره دخان / تفسیر نور

 

آيه 1

‏متن آيه : ‏

‏ حم ‏

‏ترجمه : ‏

‏حا . ميم .‏

‏توضيحات : ‏

‏« حم‌ » : از حروف مقطّعه است ( نگا : بقره‌ / 1 ) .‏

آيه 2

‏متن آيه : ‏

‏ وَالْكِتَابِ الْمُبِينِ ‏

‏ترجمه : ‏

‏سوگند به قرآن ! كه روشن و روشنگر است .‏

‏توضيحات : ‏

‏« الْكِتَابِ الْمُبِينِ » : ( نگا : يوسف‌ / 1 ، شعراء / 2 ، يس‌ / 69 ) .‏

آيه 3

‏متن آيه : ‏

‏ إِنَّا أَنزَلْنَاهُ فِي لَيْلَةٍ مُّبَارَكَةٍ إِنَّا كُنَّا مُنذِرِينَ ‏

‏ترجمه : ‏

‏ما قرآن را در شب پرخير و بركتي فرو فرستاده‌ايم . ما همواره بيم‌دهنده ( كافران و مشركان و ظالمان ، با ارسال پيغمبران به سويشان ) بوده‌ايم ( و كتابها برايشان فرو فرستاده‌ايم . اين قرآن هم آخرين حلقه از اين سلسله است ) .‏

‏توضيحات : ‏

‏« مُبَارَكَةٍ » : پر خير و بركت . « لَيْلَةٍ مُّبَارَكَةٍ » : مراد شب قدر است كه آغاز نزول وحي در آن بوده است ( نگا : قدر / 1 ) . شب قدر هم يكي از شبهاي ماه مبارك رمضان است ( نگا : بقره‌ / 185 ) . قرآن به طور تدريجي‌در طي 23 سال دعوت پيغمبر ، برحسب شرائط و حوادث و نيازها نازل شده است ( نگا : اسراء / 106 ، فرقان‌ / 32 ، محمّد / 20 ، توبه‌ / 127 ، طه‌ / 114 ، قيامت‌ / 16 ) .‏

آيه 4

‏متن آيه : ‏

‏ فِيهَا يُفْرَقُ كُلُّ أَمْرٍ حَكِيمٍ ‏

‏ترجمه : ‏

‏در اين شب مبارك ، هرگونه كار حكيمانه‌اي ( كه انسان را به حقيقت آشنا و به سعادت برساند ، و او را از باطل و شقاوت دور گرداند ، از سوي خدا ) بيان و مقرّر گشته است .‏

‏توضيحات : ‏

‏« يُفْرَقُ » : تفصيل و تبيين گشته است . بيان شده است . فعل ( يُفْرَقُ ) مضارع و در اينجا در معني ماضي است‌ ؛ در زبان عربي و در قرآن چنين استعمالي فراوان است . براي مثال مراجعه شود به افعال ( يَقُولَ ) در بقره‌ / 214 ، ( تَمْشي ) در طه‌ / 40 ، ( تَقْتُلُونَ وَ تَأْسِرُونَ ) در احزاب‌ / 26 ، ( يَري ) در نجم‌ / 12 ، ( تُجَادِلُكَ ) در مجادله‌ / 1 ، و ( تَنَزَّلُ ) در قدر / 4 . . . ( نگا : المصحف الميسّر ، تفسير القرآن الكريم . شيح محمّدعبده ، جزء عم ، سوره قدر ) . « أَمْرٍ » : كار و بار دين و احكام آن كه در ( بقره‌ / 185 ) بدان اشاره رفته است . فرمان . « حَكِيمٍ » : حكيمانه . پرحكمت . صفت ( أَمْرٍ ) است و براي تأكيد وصف است نه تخصيص . همان گونه كه گفته مي‌شود : عسل شيرين ، مشك خوشبو .‏

آيه 5

‏متن آيه : ‏

‏ أَمْراً مِّنْ عِندِنَا إِنَّا كُنَّا مُرْسِلِينَ ‏

‏ترجمه : ‏

‏كار و باري كه از سوي ما صادر و بدان دستور داده شده است ( و در قرآن براي انسانها روانه گشته است و ) ما فرستنده ( محمّد و همه انبياء ، و قرآن و همه كتابهاي آسماني ) بوده‌ايم .‏

‏توضيحات : ‏

‏« أَمْراً » : كار و بار . فرمان و دستور . حال ضمير ( ه ) در فعل ( أَنزَلْنَاهُ ) . در اين صورت معني چنين است : ما قرآن را فرو فرستاده‌ايم ، در حالي كه كاري است از ناحيه ما و دستوري است از جانب ما . يا اين كه منصوب به اختصاص و مفعول‌به است . ( نَعْني بِهذَا الأمْرِ أَمْراً حاصِلاً مِّنْ عِندِنَا ) مراد ما از اين كار يا فرمان ، همان كار و فرماني است كه از سوي ما حاصل و صادر گشته است .‏

آيه 6

‏متن آيه : ‏

‏ رَحْمَةً مِّن رَّبِّكَ إِنَّهُ هُوَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ ‏

‏ترجمه : ‏

‏( اين كار ) به خاطر رحمتي از سوي پروردگارت ( در حق انسانها ) است . خدا شنوا و آگاه است .‏

‏توضيحات : ‏

‏« رَحْمَةً » : مفعول‌له براي ( أَنزَلْنَاهُ ) يا براي ( يُفْرَقُ كُلُّ أَمْرٍ حَكِيمٍ ) و يا براي هر دو است . يادآوري كلّي : مراد از آيات پيشين ، بيان آغاز نزول قرآن ، و تعيين زمان نزول آن است ، و اين كه محتواي قرآن اوامر و نواهي حكيمانه الهي بوده ، و هرچه براي سعادت انسانها مفيد باشد در آن است ، و قرآن رحمت براي ايشان است . بسياري از مفسّران بزرگ فعل ( يُفْرَقُ ) را به معني مضارع گرفته‌اند ، و ( كُلُّ أَمْرٍ ) را همه امور كار و بار اين كره خاكي دانسته ، و فرموده‌اند كه خداوند در شب قدر همه امور يكساله زمين و ساكنان آن را مقرّر و مشخّص مي‌فرمايد و احكام چنين مقدّراتي را از لوح محفوظ نقل و به دست فرشتگان مأمور اجرا احكام مي‌سپارد . و به هر حال چنين شبي در حقيقت جشن انقلاب براي مسلمانان است .‏

آيه 7

‏متن آيه : ‏

‏ رَبِّ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَمَا بَيْنَهُمَا إِن كُنتُم مُّوقِنِينَ ‏

‏ترجمه : ‏

‏( پروردگار تو ) كه پروردگار آسمانها و زمين و همه چيزهائي است كه در ميان آن دو است . اگر شما طالب يقين و باوريد ( به اين كه خدا آفريدگار شما ، روزي‌رسان بندگان ، و به زير فرمان كشاننده خورشيد و ماه است ) .‏

‏توضيحات : ‏

‏« رَبِّ » : بدل از ( رَبِّ ) آيه قبلي است . « إِن كُنتُم مُّوقِنِينَ » : اگر اهل يقين و باوريد . يعني اگر چنان كه مي‌گوئيد خدا آفريدگار ما و روزي‌رسان بندگان ، و به زير فرمان كشاننده خورشيد و ماه است ( نگا : عنكبوت‌ / 61 - 63 ) . اگر شما طالب يقين هستيد ، راه اين است كه درباره اين چيز بينديشيد ( نگا : انعام‌ / 75 ، شعراء / 24 ، ذاريات‌ / 20 ) .‏

آيه 8

‏متن آيه : ‏

‏ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ يُحْيِي وَيُمِيتُ رَبُّكُمْ وَرَبُّ آبَائِكُمُ الْأَوَّلِينَ ‏

‏ترجمه : ‏

‏جز او خدائي نيست ، و او است كه زنده مي‌گرداند و مي‌ميراند ، و پروردگار شما و پروردگار پدران و نياكان پيشين شما است .‏

‏توضيحات : ‏

‏« رَبُّكُمْ » : واژه رَبُّ ، خبر مبتداي محذوف است . « ءَابَآئِكُمُ الأوَّلِينَ » : ( نگا : مؤمنون‌ / 24 و68 و83 ، شعراء / 26 و76 ) .‏

آيه 9

‏متن آيه : ‏

‏ بَلْ هُمْ فِي شَكٍّ يَلْعَبُونَ ‏

‏ترجمه : ‏

‏اصلاً مشركان ( درباره رسالت و دعوت آسماني ) در شكّ و ترديدند و ( آن را ، و كلاًّ زندگي را به ) بازي مي‌گيرند .‏

‏توضيحات : ‏

‏« هُمْ فِي شَكٍّ يَلْعَبُونَ » : ( نگا : نساء / 157 ، هود / 62 و 110 ، ابراهيم‌ / 9 ) .‏

آيه 10

‏متن آيه : ‏

‏ فَارْتَقِبْ يَوْمَ تَأْتِي السَّمَاء بِدُخَانٍ مُّبِينٍ ‏

‏ترجمه : ‏

‏منتظر روزي باش كه آسمان دود آشكاري را پديدار مي‌كند .‏

‏توضيحات : ‏

‏« يَوْمَ » : قيامت . زماني كه برابر دعاي پيغمبر ، مشركان قريش دچار قحطي و خشكسالي شديدي شدند . « دُخَانٍ » : دود . مراد گرد و خاك حاصل از بي‌باراني در فضا است ، و يا دود در اينجا جنبه مجازي دارد و آسمان در نظر مردم گرسنه و تشنه و بلازده تيره و تار جلوه‌گر مي‌شد .‏

آيه 11

‏متن آيه : ‏

‏ يَغْشَى النَّاسَ هَذَا عَذَابٌ أَلِيمٌ ‏

‏ترجمه : ‏

‏دودي كه تمام مردم را فرا مي‌گيرد . اين همان عذاب دردناك عظيم است .‏

‏توضيحات : ‏

‏« هذا » : اين عذاب قيامت . اين قحطي و خشكسالي شديد .‏

آيه 12

‏متن آيه : ‏

‏ رَبَّنَا اكْشِفْ عَنَّا الْعَذَابَ إِنَّا مُؤْمِنُونَ ‏

‏ترجمه : ‏

‏( مردم رو به درگاه خدا مي‌كنند و مي‌گويند : ) پروردگارا ! عذاب را از ما برطرف گردان ، ما ايمان آورده‌ايم ( و به اشتباهات خود پي برده‌ايم ) .‏

‏توضيحات : ‏

‏« الْعَذَابَ » : عذاب آخرت . قحطي و خشكسالي گريبانگير قريش . « إِنَّا مُؤْمِنُونَ » : ما اينك از غفلت بدر آمده‌ايم و ايمان آورده‌ايم . ما ايمان مي‌آوريم ، يعني تصميم داريم كه ايمان بياوريم .‏

آيه 13

‏متن آيه : ‏

‏ أَنَّى لَهُمُ الذِّكْرَى وَقَدْ جَاءهُمْ رَسُولٌ مُّبِينٌ ‏

‏ترجمه : ‏

‏كي بيداري براي آنان فايده‌اي دارد ؟ قبلاً كه پيغمبري ( با رسالتي روشن و معجزاتي دالّ بر صداقتش ، و زبان گويا و ) بيانگر ( قوانيني سرنوشت‌ساز و سعادت‌بخش ) به پيش آنان آمده بوده است .‏

‏توضيحات : ‏

‏« أَنَّي‌ » : كي‌ ؟ چگونه‌ ؟ « الذِّكْري‌ » : بيداري . پندپذيري ( نگا : انعام‌ / 68 و 69 و 90 ، اعراف‌ / 2 ، هود / 114 و 120 ) . « مُبِينٌ » : روشن . روشنگر . « رَسُولٌ مُّبِينٌ » : پيغمبري كه روشن بود كه پيغمبر است . پيغمبري كه رسالت او روشن و گويا بود . پيغمبري كه حق و باطل را روشن و از هم جدا مي‌كرد .‏

آيه 14

‏متن آيه : ‏

‏ ثُمَّ تَوَلَّوْا عَنْهُ وَقَالُوا مُعَلَّمٌ مَّجْنُونٌ ‏

‏ترجمه : ‏

‏سپس از او رويگردان شدند و گفتند : او ديوانه‌اي ( است كه اين مطالب توسّط ديگران بدو ) آموخته شده است .‏

‏توضيحات : ‏

‏« ثُمَّ » : بعد از آمدن چنين پيغمبري و شنيدن حقائق از او . « مُعَلَّمٌ » : تعليم شده . ياد داده شده . « مَجنّونٌ » : ( نگا : ذاريات‌ / 52 ) .‏

آيه 15

‏متن آيه : ‏

‏ إِنَّا كَاشِفُو الْعَذَابِ قَلِيلاً إِنَّكُمْ عَائِدُونَ ‏

‏ترجمه : ‏

‏اگر مدّت اندكي عذاب را ( از شما ) به دور داريم ( و به دنيا برگردانيم ) قطعاً شما ( به كفر و شرك و فسق و فجور خود ) برمي‌گرديد .‏

‏توضيحات : ‏

‏« إِنَّا كَاشِفُوا الْعَذَابِ . . . » : اين جمله ، اگر مربوط به آخرت باشد ، متضمّن معني شرط است . ولي اگر راجع به دفع قحطي و خشكسالي و رفع بلا از قريش باشد ، معني چنين است : ما مدّت كمي عذاب را از شما به دور مي‌گردانيم ، ولي شما دوباره به كارهاي زشت و پلشت و اذيّت و آزار مسلمانان دست مي‌يازيد .‏

آيه 16

‏متن آيه : ‏

‏ يَوْمَ نَبْطِشُ الْبَطْشَةَ الْكُبْرَى إِنَّا مُنتَقِمُونَ ‏

‏ترجمه : ‏

‏روزي سخت بر آنان مي‌تازيم ، ( و با چنين يورش تندي‌آنان را ) به مجازات مي‌رسانيم .‏

‏توضيحات : ‏

‏« يَوْمَ » : روز قيامت . روز جنگ بدر . « نَبْطِشُ » : ( نگا : اعراف‌ / 195 ، شعراء / 130 ، زخرف‌ / 8 ) . « الْبَطْشَةَ الْكُبْري‌ » : يورش تند ، حمله شديد . مراد مجازات سخت است . يادآوري : برخي از مفسّران ، از آيه 10 تا 16 را درباره عذاب دنيوي قريشيان مي‌دانند ، ولي بهتر است اين آيات را راجع به آخرت بدانيم . به دو دليل : الف - قريشيان بعد از فتح مكّه ، ايمان آوردند و بيشتر آنان سالها و سالها به عنوان سپاهيان اسلام در راه خدا شمشير زدند و كشتند و كشته شدند . ب - مفاهيم اين آيات با آيات بسيار ديگري كه مربوط به آخرت است ، هم‌آوا و هم‌معني است ( نگا : انعام‌ / 27 - 31 ، سبأ / 51 ، ابراهيم‌ / 44 ) .‏

آيه 17

‏متن آيه : ‏

‏ وَلَقَدْ فَتَنَّا قَبْلَهُمْ قَوْمَ فِرْعَوْنَ وَجَاءهُمْ رَسُولٌ كَرِيمٌ ‏

‏ترجمه : ‏

‏ما پيش از اينان ، قوم فرعون را آزموده‌ايم . پيغمبر بزرگواري ( به نام موسي ) به نزدشان آمد .‏

‏توضيحات : ‏

‏« فَتَنَّا » : آزمايش كرديم ( نگا : انعام‌ / 53 ، طه‌ / 85 ، عنكبوت‌ / 3 ، ص‌ / 34 ) . « كَرِيمٌ » : بزرگوار .‏

آيه 18

‏متن آيه : ‏

‏ أَنْ أَدُّوا إِلَيَّ عِبَادَ اللَّهِ إِنِّي لَكُمْ رَسُولٌ أَمِينٌ ‏

‏ترجمه : ‏

‏( موسي بديشان گفت : اي فرعونيان ! ) بندگان خدا را به من بسپاريد كه من پيغمبر درستكارم .‏

‏توضيحات : ‏

‏« أَنْ » : اين حرف براي تفسير فعل مقدّري است و تقدير چنين است : جِئْتُكُمْ أَنْ أَدُّوا إِلَيَّ عِبَادَ اللهِ . « أَدُّوا إِلَيَّ عِبَادَ اللهِ » : بندگان خدا را به من بسپاريد . يعني فرعونيان جلو بني‌اسرائيل را نگيرند و ايشان را آزاد بگذارند ( نگا : اعراف‌ / 105 ، طه‌ / 47 ، شعراء / 17 ) .‏

آيه 19

‏متن آيه : ‏

‏ وَأَنْ لَّا تَعْلُوا عَلَى اللَّهِ إِنِّي آتِيكُم بِسُلْطَانٍ مُّبِينٍ ‏

‏ترجمه : ‏

‏و بر خدا بزرگي نكنيد و تكبّر نورزيد ( و ادّعاي الوهيّت و ربوبيّت ننمائيد و كارهائي انجام ندهيد كه با اصول بندگي شما سازگار نمي‌باشد ) . من دليل روشني ( بر درستي گفتار و راستي پيغمبري خود ) براي شما آورده‌ام .‏

‏توضيحات : ‏

‏« لا تَعْلُوا » : تكبّر نورزيد و بزرگي نكنيد . طغيان و سركشي نكنيد ( نگا : مؤمنون‌ / 91 ، قصص‌ / 4 ، اسراء / 4 ، نمل‌ / 31 ) . « سُلْطَانٍ » : دليل و حجّت . معجزه .‏

آيه 20

‏متن آيه : ‏

‏ وَإِنِّي عُذْتُ بِرَبِّي وَرَبِّكُمْ أَن تَرْجُمُونِ ‏

‏ترجمه : ‏

‏من به پروردگار خود و پروردگار شما پناه مي‌برم از اين كه بتوانيد مرا سنگسار كنيد .‏

‏توضيحات : ‏

‏« عُذْتُ » : پناه برده‌ام . « تَرْجُمُونِ » : اين كه مرا سنگسار كنيد . تكيه روي مسأله رجم ، يعني سنگسار كردن بدين خاطر است كه اغلب پيغمبران و مردان خدا را بدين نحو تهديد به قتل نموده‌اند ( نگا : كهف‌ / 20 ، يس‌ / 18 ) . از جمله : شعيب ( نگا : هود / 91 ) و ابراهيم ( نگا : مريم‌ / 46 ) و نوح ( نگا : شعراء / 116 ) . رجْم ، به معني مطلق قَتْل نيز استعمال شده است ( نگا : معجم‌الفاظ القرآن الكريم ) . لذا معني ديگر ( تَرْجُمُونِ ) چنين است : اين كه مرا به قتل برسانيد .‏

آيه 21

‏متن آيه : ‏

‏ وَإِنْ لَّمْ تُؤْمِنُوا لِي فَاعْتَزِلُونِ ‏

‏ترجمه : ‏

‏اگر به من ايمان نمي‌آوريد ، از من كناره‌گيري كنيد و مرا نيازاريد .‏

‏توضيحات : ‏

‏« إِعْتَزِلُونِ » : از من كناره‌گيري كنيد و كاري به كارم نداشته باشيد . دو چيز مراد موسي است : الف - فرعون و فرعونيان ، او را نيازارند و آزادش بگذارند . ب - مزاحم ايمان آوردن مردم نشوند و سدّ راه دعوت نگردند .‏

آيه 22

‏متن آيه : ‏

‏ فَدَعَا رَبَّهُ أَنَّ هَؤُلَاء قَوْمٌ مُّجْرِمُونَ ‏

‏ترجمه : ‏

‏موسي ( وقتي كه از ايمان آوردن فرعون و فرعونيان و ساير كفّار و مشركان مأيوس گرديد ، رو به درگاه خدا كرد و ) پروردگار خود را به فرياد خواند و گفت : اينان مردم گنهكار ( و كفرپيشه ) هستند ( و اميدي به هدايتشان باقي نمانده است . تو خود داني كه در حق ايشان چه مي‌كني ) .‏

‏توضيحات : ‏

‏« دَعَا » : به فرياد خواند . ندا داد . « مُجْرِمُونَ » : گناهكاران . در اينجا مراد كافران است . « أَنَّ هؤُلآءِ » : حرف ( ب ) محذوف و اصل آن : بِأَنَّ هؤُلآءِ است .‏

آيه 23

‏متن آيه : ‏

‏ فَأَسْرِ بِعِبَادِي لَيْلاً إِنَّكُم مُّتَّبَعُونَ ‏

‏ترجمه : ‏

‏( از سوي خدا بدو دستور داده شد : حال كه چنين است ) پس بندگان مرا شبانه كوچ بده ( تا فرعون و فرعونيان دستشان به شما نرسد ) چرا كه تعقيب مي‌گرديد ( و فرعون و لشكريانش دنبالتان مي‌نمايند ) .‏

‏توضيحات : ‏

‏« أَسْرِ بِعِبَادِي‌ » : بندگانم را در شب كوچ حركت بده . ( نگا : هود / 81 ، حجر / 65 ، طه‌ / 77 ، شعراء / 52 ) . « لَيْلاً » : ذكر اين واژه براي تأكيد است . « مُتَّبَعُونَ » : تعقيب‌شوندگان .‏

آيه 24

‏متن آيه : ‏

‏ وَاتْرُكْ الْبَحْرَ رَهْواً إِنَّهُمْ جُندٌ مُّغْرَقُونَ ‏

‏ترجمه : ‏

‏و دريا را ( بعد از عبور از آن ) گشوده واگذار . ( تا آنان بدان وارد شوند ) . ايشان گروهي هستند كه قطعاً غرق مي‌گردند ( و هلاك مي‌شوند ) .‏

‏توضيحات : ‏

‏« رَهْواً » : مصدر است و در معني اسم فاعل ، ساكن و آرام . گشاده . جدا شده . « أُتْرُكِ الْبَحْرَ رَهْواً » : دريا را باز و گشاده به حال خود بگذار . از دريا با آرامش خاطر عبور كن و بدون دغدغه آن را به حال خود رها ساز ( نگا : معجم الفاظ القرآن الكريم ) . دريا را آرام بگذار و مجدّدا بدان عصا مزن و فرمان متّصل شدن مده . ( رَهْواً ) حال ( الْبَحْرَ ) يا حال ضمير مستتر در ( أُتْرُكْ ) است .‏

آيه 25

‏متن آيه : ‏

‏ كَمْ تَرَكُوا مِن جَنَّاتٍ وَعُيُونٍ ‏

‏ترجمه : ‏

‏چه باغها و چشمه‌سارهاي زيادي از خود به جاي گذاشتند !‏

‏توضيحات : ‏

‏« كَمْ » : چه زياد ! بسيار فراوان .‏

آيه 26

‏متن آيه : ‏

‏ وَزُرُوعٍ وَمَقَامٍ كَرِيمٍ ‏

‏ترجمه : ‏

‏و كشتزارها و اقامتگاههاي جالب و گرانبهائي را .‏

‏توضيحات : ‏

‏« مَقَامٍ » : اقامتگاه . جايگاه . مراد كاخها و قصرها و ويلاها و منزلها است . « كَرِيمٍ » : پرارزش و گرانبها .‏

آيه 27

‏متن آيه : ‏

‏ وَنَعْمَةٍ كَانُوا فِيهَا فَاكِهِينَ ‏

‏ترجمه : ‏

‏و نعمتهاي فراوان ( ديگري ) كه در آن شادان و با ناز و نعمت زندگي مي‌كردند .‏

‏توضيحات : ‏

‏« فَاكِهينَ » : در ناز و نعمت بسربرندگان . متنعّمان ( نگا : يس‌ / 55 ) .‏

آيه 28

‏متن آيه : ‏

‏ كَذَلِكَ وَأَوْرَثْنَاهَا قَوْماً آخَرِينَ ‏

‏ترجمه : ‏

‏اين چنين بود ( ماجراي آنان ) و ما همه اين نعمتها را به قوم ديگري داديم ( بدون دردسر و خون جگر ) .‏

‏توضيحات : ‏

‏« أَوْرَثْنَاهَا » : ( نگا : شعراء / 59 ) . « قَوْماً ءَاخَرِينَ » : گروه ديگري . مراد بني‌اسرائيل است ( نگا : مرجع سابق ) .‏

آيه 29

‏متن آيه : ‏

‏ فَمَا بَكَتْ عَلَيْهِمُ السَّمَاء وَالْأَرْضُ وَمَا كَانُوا مُنظَرِينَ ‏

‏ترجمه : ‏

‏نه آسمان بر آنان گريست و نه زمين ، و نه بديشان مهلتي داده شد ( تا چند صباحي بمانند و توبه كنند و به جبران گذشته‌ها بپردازند ) .‏

‏توضيحات : ‏

‏« فَمَا بَكَتْ عَلَيْهِمْ . . . » : عربها هنگامي كه مي‌خواهند اهمّيّت مقام مرده‌اي را نشان دهند ، مي‌گويند : آسمان و زمين بر او گريه كردند . خورشيد كسوف كرد و ماه خسوف . آذرخش آسمان و باد وزان بر او گريستند و . . . يا اين كه در اينجا مضاف محذوف است كه ( اهل ) است . يعني : به سبب حقارت فرعون و فرعونيان ، در آسمان و زمين كسي براي ايشان دلسوزي نكرد و قطره اشكي نريخت . « مُنظَرِينَ » : مهلت داده‌شدگان ( نگا : اعراف‌ / 15 ، حجر / 8 و 37 ) .‏

آيه 30

‏متن آيه : ‏

‏ وَلَقَدْ نَجَّيْنَا بَنِي إِسْرَائِيلَ مِنَ الْعَذَابِ الْمُهِينِ ‏

‏ترجمه : ‏

‏ما بني‌اسرائيل را از عذاب خواركننده رهائي بخشيديم .‏

‏توضيحات : ‏

‏« الْعَذَابِ الْمُهِينِ » : ( نگا : بقره‌ / 90 ، آل‌عمران‌ / 178 ، نساء / 14 ) . اين عذاب ذلّت‌بار ، عبارت بود از : شكنجه‌هاي سخت و طاقت‌فرساي جسمي و روحي ، كشتن پسران ، و زنده نگاه داشتن دختران براي خدمتكاري و هوسراني ، بيگاري و كارهاي بسيار سنگين و . . .‏

آيه 31

‏متن آيه : ‏

‏ مِن فِرْعَوْنَ إِنَّهُ كَانَ عَالِياً مِّنَ الْمُسْرِفِينَ ‏

‏ترجمه : ‏

‏( ايشان را نجات داديم ) از فرعون . كسي كه بر ديگران بزرگي مي‌فروخت و ستمگري مي‌نمود ، و از زمره تبهكاراني بود كه ظلم و فساد را از حدّ مي‌گذرانند .‏

‏توضيحات : ‏

‏« عَالِياً » : متكبّر . برتري جوي متجاوز ( نگا : يونس‌ / 83 ، مؤمنون‌ / 46 ، ص‌ / 75 ) .‏

آيه 32

‏متن آيه : ‏

‏ وَلَقَدِ اخْتَرْنَاهُمْ عَلَى عِلْمٍ عَلَى الْعَالَمِينَ ‏

‏ترجمه : ‏

‏ما بني‌اسرائيل را آگاهانه ( و با شناختي كه از ايشان داشتيم ، در آن عصر و زمان ) برگزيديم و بر جهانيان برتري داديم ( و آنان را ملّت گزيده عصر خويش كرديم ) .‏

‏توضيحات : ‏

‏« إِخْتَرْنَاهُمْ » : ايشان را برگزيديم و امت منتخب كرديم . « عَلي عِلْمٍ » : آگاهانه . از روي شناخت . يعني خدا مي‌دانست كه بني‌اسرائيل مردمان مؤمني بودند و استحقاق گزينش داشتند ، و ديگران اغلب بت‌پرست و اهل فسق و فجور بودند . ولي بعدها راه خلاف و نزاع در پيش گرفتند و از صراط مستقيم منحرف شدند ( نگا : آل‌عمران‌ / 105 ، يونس‌ / 93 ، جاثيه‌ / 17 ) و خداوند براي هميشه كساني را بر ايشان گماشت كه آنان را شكنجه سخت و عذاب بد برساند ( نگا : اعراف‌ / 167 ) .‏

آيه 33

‏متن آيه : ‏

‏ وَآتَيْنَاهُم مِّنَ الْآيَاتِ مَا فِيهِ بَلَاء مُّبِينٌ ‏

‏ترجمه : ‏

‏ما معجزاتي را توسّط موسي بديشان ارائه نموديم كه در آنها آزمايش آشكاري بود ( براي ايشان ، تا به محكّ زده شوند و روشن گردد چه كساني عابد و شاكر ، و چه افرادي كافر و فاجر خواهند شد ) .‏

‏توضيحات : ‏

‏« الآيَاتِ » : معجزات . دلائل . « بَلآءٌ » : آزمايش .‏

آيه 34

‏متن آيه : ‏

‏ إِنَّ هَؤُلَاء لَيَقُولُونَ ‏

‏ترجمه : ‏

‏اينان مي‌گويند :‏

‏توضيحات : ‏

‏« هؤُلآءِ » : مشركان و كفّار مكّه .‏

آيه 35

‏متن آيه : ‏

‏ إِنْ هِيَ إِلَّا مَوْتَتُنَا الْأُولَى وَمَا نَحْنُ بِمُنشَرِينَ ‏

‏ترجمه : ‏

‏مرگ ما جز مرگ اوّل نيست ( و بعد از آن ) ما هرگز زنده نخواهيم شد .‏

‏توضيحات : ‏

‏« هِيَ » : مرجع اين ضمير مي‌تواند ( الْمَوْتَةُ ) باشد كه از سياق كلام استفاده مي‌شود . يعني : مَا الْمَوْتَةُ إِلاّ مَوْتَتُنَا الأُولي . يا ( عاقِبَة ) و يا ( نِهايَة ) باشد . يعني : مَا عَاقِبَةُ أَمْرِنَا إِلاَّ الْمَوْتَةُ الأُولي . « مَوْتَتُنَا الأولي‌ » : مرگ اوّل ما . مراد از واژه ( أَوّل ) يا مؤنّث آن ( أُولي ) ، يك بار است‌ ؛ نه اين كه مراد يكم است كه دوم و سوم و . . . به دنبال داشته باشد . معني اين آيه با آيه 29 سوره انعام برابر است : وَ قَالُوا إِنْ هِيَ إِلاّ حَيَاتُنَا الدُّنْيَا وَ مَا نَحْنُ بِمَبْعُوثِينَ . « بِمُنشَرِينَ » : زنده شدگان . برانگيخته شدگان .‏

آيه 36

‏متن آيه : ‏

‏ فَأْتُوا بِآبَائِنَا إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ ‏

‏ترجمه : ‏

‏( اي محمّد و اي مؤمنان ! ) اگر راست مي‌گوئيد ( كه بعد از مرگ حياتي در كار است ، از خدا بخواهيد ) پدران و نياكان ما را ( زنده گرداند و آنان را ) نزد ما بياوريد ( تا بر صدق گفتار شما گواهي دهند ) .‏

‏توضيحات : ‏

‏« فَأْتُوا بِئَابَآئِنَا . . . » : پدران و نياكان مرده ما را زنده گردانيد و به نزد ما بياوريد .‏

آيه 37

‏متن آيه : ‏

‏ أَهُمْ خَيْرٌ أَمْ قَوْمُ تُبَّعٍ وَالَّذِينَ مِن قَبْلِهِمْ أَهْلَكْنَاهُمْ إِنَّهُمْ كَانُوا مُجْرِمِينَ ‏

‏ترجمه : ‏

‏آيا آنان بهترند ( و از ثروت و قدرت و دبدبه و كوكبه بيشتري برخوردارند ) يا قوم تُبّع ( كه ملوك و شاهان يمن بودند و در همسايگي ايشان مي‌زيستند ) و كساني كه پيش از آنان بودند ؟ ( همچون قبائل نوح و عاد و ثمود ) . ما آنان را در گذشته هلاك ساخته‌ايم چون مجرم و گناهكار بوده‌اند .‏

‏توضيحات : ‏

‏« تُبَّعٍ » : تُبّع حِمْيَري ، يكي از شاهان يمن و مرد صالحي بوده است . داستان قوم او براي اهل مكّه روشن و شناخته بود ( نگا : المصحف الميسّر ) . قوم تُبّع جمعيّتي بودند با قدرت و نيروي فراوان و حكومت پهناور و گسترده . تُبّع يك لقب عمومي براي ملوك و شاهان يمن بوده است ( نگا : تفسير نمونه ) . « قَوْمُ تُبَّعٍ » : ( نگا : / 14 ) .‏

آيه 38

‏متن آيه : ‏

‏ وَمَا خَلَقْنَا السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ وَمَا بَيْنَهُمَا لَاعِبِينَ ‏

‏ترجمه : ‏

‏ما آسمانها و زمين و آنچه در ميان آن دو است بيهوده و بي‌هدف نيافريده‌ايم . ( جهان دالاني است به سوي جهان عظيم و ابدي آخرت كه پشت سر اين جهان قرار دارد ) .‏

‏توضيحات : ‏

‏« وَ مَا خَلَقْنَا . . . » : ( نگا : انبياء / 16 ، ص‌ / 27 ) .‏

آيه 39

‏متن آيه : ‏

‏ مَا خَلَقْنَاهُمَا إِلَّا بِالْحَقِّ وَلَكِنَّ أَكْثَرَهُمْ لَا يَعْلَمُونَ ‏

‏ترجمه : ‏

‏ما آن دو را جز به حق نيافريده‌ايم ( و جهان را بدين نظم و نظام شگفت بيهوده و بي‌حكمت درست نكرده‌ايم ) وليكن غالب ايشان ( گوش شنوا و چشم بينا ندارند ، و حقائق را نمي‌شنوند و اين همه نقش عجب را بر در و ديوار وجود نمي‌بينند ، و در حقيقت ) نمي‌فهمند .‏

‏توضيحات : ‏

‏« مَا خَلَقْنَاهُمَا إِلاّ بِالْحَقِّ » : ( نگا : حجر / 85 ، ص‌ / 27 ) .‏

آيه 40

‏متن آيه : ‏

‏ إِنَّ يَوْمَ الْفَصْلِ مِيقَاتُهُمْ أَجْمَعِينَ ‏

‏ترجمه : ‏

‏روز داوري ( و قضاوت بين افراد برحق و افراد ناحق كه قيامت است ) وعده‌گاه همه آنان است .‏

‏توضيحات : ‏

‏« يَوْمَ الْفَصْلِ » : روز داوري ميان محِقّ و مبطل . روز جدائي بين حق و باطل ( نگا : صافّات‌ / 21 ) .‏

آيه 41

‏متن آيه : ‏

‏ يَوْمَ لَا يُغْنِي مَوْلًى عَن مَّوْلًى شَيْئاً وَلَا هُمْ يُنصَرُونَ ‏

‏ترجمه : ‏

‏آن روزي كه هيچ خويشي و دوستي كمترين كمكي به خويش و دوست خود نمي‌كند ، و به هيچ وجه ( مردمان از سوي همديگر همكاري و ) ياري نمي‌گردند .‏

‏توضيحات : ‏

‏« لا يُغْنِي‌ » : سودي نمي‌رساند . بي‌نياز نمي‌گرداند ( نگا : يونس‌ / 36 ، يوسف‌ / 68 ، مريم‌ / 42 ) . « مَوْليً » : هر كس كه با انسان رابطه و پيوند داشته باشد . از قبيل : دوست ، خويشاوند ، رئيس ، هم‌پيمان ، و . . .‏

آيه 42

‏متن آيه : ‏

‏ إِلَّا مَن رَّحِمَ اللَّهُ إِنَّهُ هُوَ الْعَزِيزُ الرَّحِيمُ ‏

‏ترجمه : ‏

‏مگر كسي كه خدا بدو مرحمت كند ( و از او درگذرد و از شفاعت خوبان بهره‌مندش گرداند ) چرا كه خداوند باعزّت و توانا و بامحبّت و مهربان است .‏

‏توضيحات : ‏

‏« الْعَزِيزُ الرَّحِيمُ » : اشاره به رحمت در عين قدرت خداوند ذوالجلال است .‏

آيه 43

‏متن آيه : ‏

‏ إِنَّ شَجَرَةَ الزَّقُّومِ ‏

‏ترجمه : ‏

‏قطعاً درخت زقّوم ، خوراك گناهكاران است .‏

‏توضيحات : ‏

‏« الزَّقُّومِ » : درختي تلخ و بدبو ( نگا : صافّات‌ / 62 ) .‏

آيه 44

‏متن آيه : ‏

‏ طَعَامُ الْأَثِيمِ ‏

‏ترجمه : ‏

‏قطعاً درخت زقّوم ، خوراك گناهكاران است .‏

‏توضيحات : ‏

‏« الأَثِيمِ » : بسيار گناهكار ( نگا : بقره‌ / 276 ، نساء / 107 ، شعراء / 222 ) .‏

آيه 45

‏متن آيه : ‏

‏ كَالْمُهْلِ يَغْلِي فِي الْبُطُونِ ‏

‏ترجمه : ‏

‏همچون فلز گداخته در شكمها مي‌جوشد .‏

‏توضيحات : ‏

‏« الْمُهْلِ » : فلز گداخته ( نگا : كهف‌ / 29 ، معارج‌ / 8 ) . « يَغْلي‌ » : مي‌جوشد .‏

آيه 46

‏متن آيه : ‏

‏ كَغَلْيِ الْحَمِيمِ ‏

‏ترجمه : ‏

‏جوششي همچون آب گرم و داغ .‏

‏توضيحات : ‏

‏« الْحَمِيمِ » : آب بسيار گرم و پرحرارت ( نگا : انعام‌ / 70 ، يونس‌ / 4 ، حجّ‌ / 19 ) .‏

آيه 47

‏متن آيه : ‏

‏ خُذُوهُ فَاعْتِلُوهُ إِلَى سَوَاء الْجَحِيمِ ‏

‏ترجمه : ‏

‏( به مأموران دوزخ فرمان داده مي‌شود : ) اين كافر فاجر را بگيريد و به ميان دوزخ پرتابش كنيد .‏

‏توضيحات : ‏

‏« فَاعْتِلُوهُ » : او را روي زمين بكشيد . او را پرت كنيد . از ماده ( عتل ) . « سَوَآءِ » : وسط ( نگا : بقره‌ / 108 ، صافّات‌ / 55 ) .‏

آيه 48

‏متن آيه : ‏

‏ ثُمَّ صُبُّوا فَوْقَ رَأْسِهِ مِنْ عَذَابِ الْحَمِيمِ ‏

‏ترجمه : ‏

‏سپس بر سر او آب جوشان بريزيد ( تا بر عذاب و دردش افزوده گردد ) .‏

‏توضيحات : ‏

‏« صُبُّوا » : بريزيد . « عَذَابِ الْحَمِيمِ » : عذاب آب جوشان و بسيار گرم .‏

آيه 49

‏متن آيه : ‏

‏ ذُقْ إِنَّكَ أَنتَ الْعَزِيزُ الْكَرِيمُ ‏

‏ترجمه : ‏

‏بچش كه تو زوردار و بزرگواري !‏

‏توضيحات : ‏

‏« ذُِْ » : بچش . « إِنَّكَ أَنْتَ . . . » : جنبه استهزاء دارد . يعني بچش كه تو عزيز و مقتدر در ميان قوم و قبيله خود ، و بزرگوار و نجيب در ميان حسب و نسب خويش بودي .‏

آيه 50

‏متن آيه : ‏

‏ إِنَّ هَذَا مَا كُنتُم بِهِ تَمْتَرُونَ ‏

‏ترجمه : ‏

‏اين ( عذابي كه هم‌اينك مي‌بينيد و لمسش مي‌كنيد ) همان چيزي است كه پيوسته درباره آن شكّ و ترديد مي‌كرديد .‏

‏توضيحات : ‏

‏« كُنتُمْ . . . تَمْتَرُونَ » : شكّ مي‌كرديد ( نگا : انعام‌ / 2 ، حجر / 63 ، مريم‌ / 34 ) .‏

آيه 51

‏متن آيه : ‏

‏ إِنَّ الْمُتَّقِينَ فِي مَقَامٍ أَمِينٍ ‏

‏ترجمه : ‏

‏پرهيزگاران در جايگاه امن و اماني هستند .‏

‏توضيحات : ‏

‏« أَمِينٍ » : بدون ترس و خوف . داراي امن و امان .‏

آيه 52

‏متن آيه : ‏

‏ فِي جَنَّاتٍ وَعُيُونٍ ‏

‏ترجمه : ‏

‏در ميان باغها و چشمه‌سارها .‏

‏توضيحات : ‏

‏« فِي جَنَّاتٍ وَ عُيُونٍ » : بدل از ( في مَقامٍ أَمينٍ ) است .‏

آيه 53

‏متن آيه : ‏

‏ يَلْبَسُونَ مِن سُندُسٍ وَإِسْتَبْرَقٍ مُّتَقَابِلِينَ ‏

‏ترجمه : ‏

‏آنان لباسهائي از حرير نازك و ضخيم مي‌پوشند ، و در مقابل يكديگر مي‌نشينند ( و به شادي مي‌پردازند ) .‏

‏توضيحات : ‏

‏« سُندُسٍ » : پارچه‌هاي ابريشمي نازك و لطيف . « إِسْتَبْرَقٍ » : پارچه‌هاي ابريشمي ضخيم و درخشان ( نگا : كهف‌ / 31 ) .‏

آيه 54

‏متن آيه : ‏

‏ كَذَلِكَ وَزَوَّجْنَاهُم بِحُورٍ عِينٍ ‏

‏ترجمه : ‏

‏بهشتيان اين چنين هستند و زنان بهشتي سياه‌چشم با چشمان درشت را نيز به همسري آنان درمي‌آوريم .‏

‏توضيحات : ‏

‏« كَذلِكَ » : اين چنينند . آن گونه‌اند كه به توصيف درنمي‌آيند . « حُورٍ » : جمع حَوْراء ، زنان سياه‌چشم « عينٍ » : جمع عَيْناء ، زنان درشت‌چشم .‏

آيه 55

‏متن آيه : ‏

‏ يَدْعُونَ فِيهَا بِكُلِّ فَاكِهَةٍ آمِنِينَ ‏

‏ترجمه : ‏

‏آنان در آنجا هر ميوه‌اي را كه بخواهند ( با كمال راحت ) مي‌طلبند ( و مشكلاتي كه در بهره‌گيري از ميوه‌هاي دنيا وجود دارد براي آنان وجود نخواهد داشت ، و از بيماريها و ناراحتيهائي كه گاه بر اثر خوردن ميوه‌ها در اين دنيا پيدا مي‌شود در آنجا وجود ندارد ، و همچنين بيمي از فساد و كمبود و فناي آنها نيست ) و از هر نظر در امانند .‏

‏توضيحات : ‏

‏« ءَامِنِينَ » : در امن و امان . حال ضمير ( و ) در فعل ( يَدْعُونَ ) است .‏

آيه 56

‏متن آيه : ‏

‏ لَا يَذُوقُونَ فِيهَا الْمَوْتَ إِلَّا الْمَوْتَةَ الْأُولَى وَوَقَاهُمْ عَذَابَ الْجَحِيمِ ‏

‏ترجمه : ‏

‏آنان هرگز در آنجا مرگي جز همان مرگ نخستين ( كه در دنيا چشيده‌اند و بعد از آن زنده شده‌اند ) نخواهند چشيد ، و خداوند آنان را از عذاب دوزخ به دور و محفوظ داشته است .‏

‏توضيحات : ‏

‏« الْمَوْتَةَ الأُولي‌ » : مراد مرگ بعد از فرا رسيدن اجل در دنيا است .‏

آيه 57

‏متن آيه : ‏

‏ فَضْلاً مِّن رَّبِّكَ ذَلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ ‏

‏ترجمه : ‏

‏همه اينها فضل و بخششي از سوي پروردگار تو است . اين رستگاري و خوشبختي بزرگي است ( كه شامل حال پرهيزگاران مي‌شود ) .‏

‏توضيحات : ‏

‏« فَضْلاً » : مفعول‌له ، و يا مفعول‌مطلق فعل محذوفي‌است . فَضَّلَهُمْ فَضْلاً .‏

آيه 58

‏متن آيه : ‏

‏ فَإِنَّمَا يَسَّرْنَاهُ بِلِسَانِكَ لَعَلَّهُمْ يَتَذَكَّرُونَ ‏

‏ترجمه : ‏

‏ما قرآن را به زبان تو ( كه عربي است نازل و ) آسان كرده‌ايم تا آنان ( آن رابفهمند و بياموزند و ) پند گيرند .‏

‏توضيحات : ‏

‏« يَسَّرْنَاهُ » : ( نگا : قمر / 17 و 22 و 32 و 40 ) « بِلِسَانِكَ » : ( نگا : مريم‌ / 97 ) .‏

آيه 59

‏متن آيه : ‏

‏ فَارْتَقِبْ إِنَّهُم مُّرْتَقِبُونَ ‏

‏ترجمه : ‏

‏تو منتظر ( وعده‌هاي الهي در زمينه پيروزي بر كفّار ، و منتظر مجازات دردناك الهي درباره اين قوم لجوج و ستمگر ) باش كه آنان منتظر ( ناكامي تو و شكست دعوت تو ) هستند .‏

‏توضيحات : ‏

‏« إِرْتَقِبْ » : بنگر و منتظر باش . « مُرْتَقِبُونَ » : منتظران و نگرندگان ( نگا : سجده‌ / 30 ، طور / 30 و 31 )‏

موضوعات: موقعیت فعلی: فهرست قرآن / سوره دخان / تفسیر نور  لینک ثابت
 [ 05:51:00 ب.ظ ]




موقعیت فعلی: فهرست قرآن / سوره زخرف / تفسیر نور

 

آيه 1
‏متن آيه : ‏
‏ حم ‏

‏ترجمه : ‏
‏حا . ميم .‏

‏توضيحات : ‏
‏« حم‌ » : از حروف مقطّعه است ( نگا : بقره‌ / 1 ) .‏

آيه 2
‏متن آيه : ‏
‏ وَالْكِتَابِ الْمُبِينِ ‏

‏ترجمه : ‏
‏سوگند به قرآن ! كه خود روشن و روشنگر ( عقائد و احكام آسماني ) است .‏

‏توضيحات : ‏
‏« الْكِتَابِ الْمُبِينِ » : مراد قرآن است كه از الفاظ و عبارات روشني فراهم آمده است و روشنگر عقائد و احكام الهي و مفاهيم والاي اخلاقي است ( نگا : مائده‌ / 15 ، يوسف‌ / 1 ، شعراء / 2 ، نمل‌ / 1 ) .‏

آيه 3
‏متن آيه : ‏
‏ إِنَّا جَعَلْنَاهُ قُرْآناً عَرَبِيّاً لَّعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏ما قرآن را به زبان عربي فراهم آورده‌ايم تا شما ( بتوانيد پي به اعجاز آن ببريد و معاني و مفاهيم آن را ) درك كنيد .‏

‏توضيحات : ‏
‏« قُرْءَاناً عَرَبِيّاً » : ( نگا : يوسف‌ / 2 ، طه‌ / 113 ، زمر / 28 ، فصّلت‌ / 3 ، شوري‌ / 7 ) .‏

آيه 4
‏متن آيه : ‏
‏ وَإِنَّهُ فِي أُمِّ الْكِتَابِ لَدَيْنَا لَعَلِيٌّ حَكِيمٌ ‏

‏ترجمه : ‏
‏قرآن كه در لوح محفوظ در پيش ما است ، والا و استوار است .‏

‏توضيحات : ‏
‏« أُمِّ الْكِتَابِ » : اصل هر كتابي ، مراد لوح محفوظ است ( نگا : رعد / 39 ، بروج‌ / 22 ) . « عَلِيٌّ » : والا . در بالاترين مرتبه اعجاز است و ناسخ همه كتابهاي آسماني بوده و مقدّم بر جملگي آنها است . « حَكِيمٌ » : مستحكم و خلل‌ناپذير ( نگا : هود / 1 ) . پرحكمت . حاكم .‏

آيه 5
‏متن آيه : ‏
‏ أَفَنَضْرِبُ عَنكُمُ الذِّكْرَ صَفْحاً أَن كُنتُمْ قَوْماً مُّسْرِفِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏آيا ما اين قرآن را ( كه مايه بيداري و راهيابي شما است ) از شما بازگيريم ( و شما را به خود واگذاريم و با آيات حيات‌بخش آن رهنمودتان نسازيم ) بدان خاطر كه شما مردمان متجاوز و اسرافكاريد ؟ ! ( هرگز چنين نمي‌كنيم . بلكه قرآن را بر شما نازل مي‌نمائيم تا دلهائي كه اندك آمادگي دارند ، تكان بخورند و به راه آيند ، و گمراهاني چون شما ، فرداي قيامت حجّتي در دست نداشته باشند ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« اَفَنَضْرِبُ عَنكُمْ » : آيا از شما باز داريم‌ ؟ آيا از شما به دور و منصرف داريم‌ ؟ « الذِّكْرَ » : قرآن . پند دادن با سخنان گهربار قرآني ، و رهنمود با احكام آسماني . « صَفْحاً » : اعراض و روگرداني . در اين صورت مفعول مطلق و از غير لفظ فعل است . روگردانان . در اين صورت حال است . جانب و طرف چيزي . در اين صورت ظرف است و معني چنين است : آيا ما اين قرآن را از شما بازگيريم و به جانب ديگري ببريم‌ ؟ « اَن كُنتُمْ قَوْماً مُّسْرِفِينَ » : اصل آن ( لأنْ كُنتُمْ ) است و به معني ( لِكَوْنِكُمْ ) مي‌باشد . « مُسْرِفِينَ » : مراد متجاوزين از حدّ و افراد سخت گمراه است . معني ديگر آيه : آيا چون شما قوم متجاوزي هستيد ، از شما درگذريم ، و از عقاب و عذاب خود نترسانيم و فرداي قيامت حجّتي در دست داشته باشيد ؟‏

آيه 6
‏متن آيه : ‏
‏ وَكَمْ أَرْسَلْنَا مِن نَّبِيٍّ فِي الْأَوَّلِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( فرستادن پيغمبري به سوي شما چرا بايد عجيب باشد ؟ قبلاً ) ما پيغمبران زيادي را به ميان ملّتهاي پيشين روانه كرده‌ايم .‏

‏توضيحات : ‏
‏« كَمْ » : فراوان . چه زياد . مفعول به ( أَرْسَلْنا ) است .‏

آيه 7
‏متن آيه : ‏
‏ وَمَا يَأْتِيهِم مِّن نَّبِيٍّ إِلَّا كَانُوا بِهِ يَسْتَهْزِئُون ‏

‏ترجمه : ‏
‏هيچ پيغمبري به پيش آنان نمي‌آمد ، مگر اين كه او را مورد استهزاء قرار مي‌دادند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« مَا يَأْتِيهِمْ . . . » : اشاره به اين حقيقت است كه مخالفتها و مسخره‌كردنها مانع اين نشده است كه خدا ارسال پيغمبران را قطع كند ، و مؤمنان راستين هم بدانند كه اين رويگردانيهاي از حقّ و مبارزه با آن ، و شكنجه خوبان و تمسخر ايشان ، سابقه طولاني دارد .‏

آيه 8
‏متن آيه : ‏
‏ فَأَهْلَكْنَا أَشَدَّ مِنْهُم بَطْشاً وَمَضَى مَثَلُ الْأَوَّلِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( رويگردانيها و تمسخرها هم بي‌كيفر نمانده است ) و ما كساني را هلاك كرده‌ايم كه نيرومندتر از اينها هم بوده‌اند و قدرت بيشتري هم داشته‌اند . نمونه‌هائي از داستان پيشينيان ( بارها در قرآن به ميان آمده و ) گذشته است .‏

‏توضيحات : ‏
‏« بَطْشاً » : نيرومندي ( نگا : قصص‌ / 78 ، غافر‌ / 21 ) دليري . حمله و يورش . تندي و تيزي . ( نگا : اعراف‌ / 195 ، قصص‌ / 19 ، شعراء / 130 ) . « مَثَلُ » : سرگذشت . نمونه زندگي . « مِنْهُمْ » : از قريشيان و مكّيان .‏

آيه 9
‏متن آيه : ‏
‏ وَلَئِن سَأَلْتَهُم مَّنْ خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ لَيَقُولُنَّ خَلَقَهُنَّ الْعَزِيزُ الْعَلِيمُ ‏

‏ترجمه : ‏
‏اگر از مشركان بپرسي كه چه كسي آسمانها و زمين را آفريده است ، قطعاً خواهند گفت : خداوند با عزّت و بس آگاه . ( چرا كه مي‌دانند بتهاي ايشان چنين كاري را نكرده‌اند و آنان به معبودان خود حقّ خالقيّت نمي‌دهند ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« لَئِن سَأَلْتَهُمْ » : ( نگا : عنكبوت‌ / 61 ، لقمان‌ / 25 ، زمر / 38 ) .‏

آيه 10
‏متن آيه : ‏
‏ الَّذِي جَعَلَ لَكُمُ الْأَرْضَ مَهْداً وَجَعَلَ لَكُمْ فِيهَا سُبُلاً لَّعَلَّكُمْ تَهْتَدُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏كسي كه زمين را گاهواره ( زندگي و محلّ آرامش ) شما كرده است و در آن راه‌هائي براي شما به وجود آورده است تا اين كه رهنمود شويد .‏

‏توضيحات : ‏
‏« مَهْداً » : گاهواره . مكان آماده . ( نگا : مجمع‌البيان الحديث ) . « جَعَلَ لَكُمْ فِيهَا سُبُلاً » : ( نگا : نحل‌ / 15 ، طه‌ / 53 ، انبياء / 31 ) . « لَعَلَّكُمْ تَهْتَدُونَ » : تا به مقصدهاي خود رهنمود شويد . تا به نشانه‌هاي قدرت خدا پي ببريد .‏

آيه 11
‏متن آيه : ‏
‏ وَالَّذِي نَزَّلَ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً بِقَدَرٍ فَأَنشَرْنَا بِهِ بَلْدَةً مَّيْتاً كَذَلِكَ تُخْرَجُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و آن كسي كه از سوي آسمان ، آبي به اندازه لازم باراند . ما با چنين آبي زمين مرده را زندگي بخشيديم ، همين گونه ( كه زمينهاي مرده با نزول باران زنده گردانده مي‌شوند ، شما نيز زنده گردانده مي‌شويد و ) بيرون آورده مي‌شويد ( و براي حساب و كتاب به محشر گسيل مي‌گرديد ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« بِقَدَرٍ » : به اندازه لازم . به مقدار معيّن . « أَنشَرْنَا » : زنده گردانديم ( نگا : انبياء / 21 ) .‏

آيه 12
‏متن آيه : ‏
‏ وَالَّذِي خَلَقَ الْأَزْوَاجَ كُلَّهَا وَجَعَلَ لَكُم مِّنَ الْفُلْكِ وَالْأَنْعَامِ مَا تَرْكَبُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و همان كسي است كه همه جفتها ( و نرها و ماده‌ها ، اعم از انسانها و حيوانها و گياهها ) را آفريده است . و براي شما از كشتيها و چهارپايان مركبهائي تهيّه ديده است كه بر آنها سوار مي‌گرديد ( و راحت و سريع راه را طي مي‌كنيد و بدينجا و آنجا مي‌رويد ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« الأزْوَاجَ » : جفتها . مراد نرها و ماده‌ها و مثبتها و منفيها و بالاخره همه جنسهاي مخالف است . ( نگا : يس‌ / 36 ) . نوعها و صنفها ( نگا : حجّ‌ / 5 ) .‏

آيه 13
‏متن آيه : ‏
‏ لِتَسْتَوُوا عَلَى ظُهُورِهِ ثُمَّ تَذْكُرُوا نِعْمَةَ رَبِّكُمْ إِذَا اسْتَوَيْتُمْ عَلَيْهِ وَتَقُولُوا سُبْحانَ الَّذِي سَخَّرَ لَنَا هَذَا وَمَا كُنَّا لَهُ مُقْرِنِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( خدا اين مراكب را آفريده است ) تا اين كه بر پشت آنها قرار بگيريد ، و هنگامي كه بر آنها سوار شديد نعمت پروردگار خود را ياد كنيد و بگوئيد : پاك و منزّه خدائي است كه او اينها را به زير فرمان ما درآورد ، و گرنه ما بر ( رام كردن و نگهداري ) آنها توانائي نداشتيم .‏

‏توضيحات : ‏
‏« لِتَسْتَوُوا » : تا مستقرّ گرديد و جا خوش كنيد . « مُقْرِنينَ » : توانايان . به زير فرمان درآورندگان و نگاه‌دارندگان .‏

آيه 14
‏متن آيه : ‏
‏ وَإِنَّا إِلَى رَبِّنَا لَمُنقَلِبُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و ما به سوي پروردگارمان بازمي‌گرديم ( و حساب و كتاب نحوه زندگي دنياي خود را بازپس مي‌دهيم ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« مُنقَلِبُونَ » : برگردندگان ( نگا : اعراف‌ / 125 ، شعراء / 50 ) . « وَ إِنَّآ إِلَيا رَبِّنَا لَمُنقَلِبُونَ » : اين آيه اشاره دارد به اين كه : بعد از اين جهان معاد و محاسبه در ميان است و نبايد هنگام سوار شدن بر مركبهاي راهوار و داشتن زرق و برق دنيا مغرور شد و بر ديگران تكبّر نمود ، بلكه بايد به هنگام بهره‌گيري و بهره‌مندي از نعمتها ياد خدا كرد .‏

آيه 15
‏متن آيه : ‏
‏ وَجَعَلُوا لَهُ مِنْ عِبَادِهِ جُزْءاً إِنَّ الْإِنسَانَ لَكَفُورٌ مُّبِينٌ ‏

‏ترجمه : ‏
‏مشركان از ميان بندگان يزدان ، برخي را پاره‌اي از او مي‌دانند ( چرا كه فرشتگان را دختران خدا قلمداد مي‌كنند و فرزند هم جزئي از وجود پدر و مادر است كه به صورت نطفه از آنان جدا مي‌شود ) . واقعاً انسان بس ناسپاس و كفرپيشه آشكاري است .‏

‏توضيحات : ‏
‏« جُزْءًا » : بخش . تكّه و پاره . همتا و همگون ( نگا : أضواء البيان ) . مؤنّث و ماده ( نگا : همان مرجع ) . مراد فرزند است كه جزئي از وجود والدين است . مشركان معتقد بودند كه فرشتگان دختران خدايند ( نگا : انعام‌ / 100 ، نحل‌ / 57 ، صافّات‌ / 149 ) . « كَفُورٌ » : بسيار كفرپيشه ، بس ناسپاس ( نگا : المصحف الميسّر ) .‏

آيه 16
‏متن آيه : ‏
‏ أَمِ اتَّخَذَ مِمَّا يَخْلُقُ بَنَاتٍ وَأَصْفَاكُم بِالْبَنِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏آيا از ميان چيزهائي كه خدا مي‌آفريند ، دختران را براي خود برگزيده است و پسران را ويژه شما كرده است‌ ؟‏

‏توضيحات : ‏
‏« إتَّخَذَ » : برگزيده است . برگرفته است . « أَصْفَاكُمْ » : براي شما انتخاب كرده است ( نگا : اسراء / 40 ) .‏

آيه 17
‏متن آيه : ‏
‏ وَإِذَا بُشِّرَ أَحَدُهُم بِمَا ضَرَبَ لِلرَّحْمَنِ مَثَلاً ظَلَّ وَجْهُهُ مُسْوَدّاً وَهُوَ كَظِيمٌ ‏

‏ترجمه : ‏
‏در حالي كه هرگاه يكي از آنان را به همان چيزي مژده دهند كه نظير و شبيه براي خداي مهربان مي‌سازد ، چهره‌اش ( از فرط ناراحتي ) سياه مي‌شود و مملوّ از خشم و كين مي‌گردد !‏

‏توضيحات : ‏
‏« ضَرَبَ لِلرَّحْمنِ مَثَلاً » : براي خداوند مهربان همسان و همانند مي‌سازد . چرا كه فرزند از جنس والدين خود و نظير و شبيه ايشان در جنسيّت است . براي خداوند مهربان مثال مي‌آورد و مثل مي‌زند . « كَظِيمٌ » : پر از خشم و لبريز از غم و اندوه ( نگا : يوسف‌ / 84 ، نحل‌ / 58 ) .‏

آيه 18
‏متن آيه : ‏
‏ أَوَمَن يُنَشَّأُ فِي الْحِلْيَةِ وَهُوَ فِي الْخِصَامِ غَيْرُ مُبِينٍ ‏

‏ترجمه : ‏
‏آيا كسي را كه در لابلاي زينت و زيور پرورش مي‌يابد ، و به هنگام گفتگو و كشمكش در بحث و مجادله ( به خاطر حيا و شرم و عاطفه نازكي كه دارد ) نمي‌تواند مقصود خود را خوب و آشكار بيان و اثبات كند ، ( فرزند خدا مي‌دانيد و پسران را فرزند خود ؟ ! ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« يُنَشَّأُ » : پرورش مي‌يابد و باليده مي‌گردد . در رسم‌الخطّ قرآني الف زائدي به دنبال دارد . « الْحِلْيَةِ » : زينت . زيور . « مَن يُنَشَّأُ فِي الْحِلْيَةِ . . . » : مراد اين است كه زنان غالباً علاقه شديدي به زينت‌آلات دارند ، و به هنگام جرّ و بحث ، به خاطر حيا و شرم و عطوفت زياد ، در اثبات مقصود و بيان منظور خود درمي‌مانند .‏

آيه 19
‏متن آيه : ‏
‏ وَجَعَلُوا الْمَلَائِكَةَ الَّذِينَ هُمْ عِبَادُ الرَّحْمَنِ إِنَاثاً أَشَهِدُوا خَلْقَهُمْ سَتُكْتَبُ شَهَادَتُهُمْ وَيُسْأَلُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏آنان فرشتگان را كه بندگان خداي مهربانند ، مؤنّث بشمار مي‌آورند ( و دختران خدا قلمداد مي‌نمايند ! ) . آيا ايشان به هنگام آفرينش فرشتگان حضور داشته‌اند و خِلقتشان را مشاهده نموده‌اند ؟ ! اظهارنظر و گواهي ايشان ( بر اين عقيده بي‌اساس ، در نامه‌هاي اعمالشان ) ثبت و ضبط مي‌شود و ( در روز قيامت ، از سوي خدا ) بازخواست مي‌گردند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« جَعَلُوا الْمَلآئِكَةَ . . . إِنَاثاً » : ( نگا : اسراء / 40 ، صافّات‌ / 150 ) .‏

آيه 20
‏متن آيه : ‏
‏ وَقَالُوا لَوْ شَاء الرَّحْمَنُ مَا عَبَدْنَاهُم مَّا لَهُم بِذَلِكَ مِنْ عِلْمٍ إِنْ هُمْ إِلَّا يَخْرُصُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و مي‌گويند : اگر خدا مي‌خواست ما فرشتگان را پرستش نمي‌كرديم . آنان كمترين اطّلاع و كوچكترين خبري از اين ( رضايت الهي ) ندارند ! ايشان سخنانشان جز بر پايه حدس و گمان و تخمين نيست .‏

‏توضيحات : ‏
‏« لَوْ شَآءَ الرَّحْمَانُ » : مشركان تنها براي توجيه عقائد فاسد و اعمال خرافي خود چنين سخني مي‌گفتند . درست است كه در عالم هستي چيزي بي‌اراده خدا واقع نمي‌شود ، ولي خدا خواسته است كه ما مختار و صاحب آزادي اراده باشيم . خود آنان اگر كسي حقوقي از ايشان را پايمال مي‌كرد ، هرگز از مجازات او چشم‌پوشي نمي‌كردند و نمي‌گفتند : چه مانعي است ، دست تقدير چنين كرده است . « يَخْرُصُونَ » : تخمين مي‌زنند و ناسنجيده مي‌گويند ( نگا : انعام‌ / 116 و 148 ، يونس‌ / 66 ) .‏

آيه 21
‏متن آيه : ‏
‏ أَمْ آتَيْنَاهُمْ كِتَاباً مِّن قَبْلِهِ فَهُم بِهِ مُسْتَمْسِكُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏يا اين كه ما كتابي را پيش از اين قرآن ، بدانان داده‌ايم و آنان بدان چنگ زده‌اند ( و آن كتاب افتراء ايشان را تأييد مي‌كند ؟ ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« أَمْ » : ما بعد خود را عطف بر ( أَشَهِدُوا خَلْقَهُمْ ) مي‌سازد . « قَبْلِهِ » : پيش از قرآن .‏

آيه 22
‏متن آيه : ‏
‏ بَلْ قَالُوا إِنَّا وَجَدْنَا آبَاءنَا عَلَى أُمَّةٍ وَإِنَّا عَلَى آثَارِهِم مُّهْتَدُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏بلكه ايشان مي‌گويند : ما پدران و نياكان خود را بر آئيني يافته‌ايم و ما نيز بر پي آنان مي‌رويم ( و راه بت‌پرستي را در پيش مي‌گيريم ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« ءَاثَارَ » : جمع أَثَر . مراد راه و رسم است ( نگا : صافّات‌ / 70 ) . « أُمَّةٍ » : دين و آئين .‏

آيه 23
‏متن آيه : ‏
‏ وَكَذَلِكَ مَا أَرْسَلْنَا مِن قَبْلِكَ فِي قَرْيَةٍ مِّن نَّذِيرٍ إِلَّا قَالَ مُتْرَفُوهَا إِنَّا وَجَدْنَا آبَاءنَا عَلَى أُمَّةٍ وَإِنَّا عَلَى آثَارِهِم مُّقْتَدُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏همين گونه در هيچ شهر و دياري پيش از تو ( پيغمبر ) بيم‌دهنده‌اي مبعوث نكرده‌ايم مگر اين كه متنعّمان ( خوشگذران و مغرور از ثروت و قدرت ) آنجا گفته‌اند : ما پدران و نياكان خود را بر آئيني يافته‌ايم ( كه بت‌پرستي را بر همگان واجب كرده است ) و ما هم قطعاً ( بر شيوه ايشان ماندگار مي‌شويم و ) به دنبال آنان مي‌رويم .‏

‏توضيحات : ‏
‏« كَذلِكَ » : به همين منوال . همين گونه . يعني مشركان در همه ادوار ، وقتي كه از حجّت و برهان درمانده‌اند ، سلسله خصومت با حقيقت را جنبانده‌اند ، و دست به دامان تقليد زده‌اند . « قَرْيَةٍ » : ( نگا : اعراف‌ / 94 ، فرقان‌ / 51 ، شعراء / 208 ) . « مُتْرَفُوهَا » : ( نگا : اسراء / 16 ، مؤمنون‌ / 64 ، سبأ / 34 ) . « أُمَّةٍ » : دين و آئين . « مُقْتَدُونَ » : اقتداءكنندگان . پيروي كنندگان . مقلّدان .‏

آيه 24
‏متن آيه : ‏
‏ قَالَ أَوَلَوْ جِئْتُكُم بِأَهْدَى مِمَّا وَجَدتُّمْ عَلَيْهِ آبَاءكُمْ قَالُوا إِنَّا بِمَا أُرْسِلْتُم بِهِ كَافِرُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( پيغمبرشان بديشان ) مي‌گفت : آيا اگر من آئيني را هم براي شما آورده باشم كه از آئيني هدايت‌بخش‌تر باشد كه پدران و نياكان خود را بر آن يافته‌ايد ( باز هم از گذشتگان خود پيروي مي‌كنيد و بر بت‌پرستي‌خويش مي‌رويد و دست به دامان تقليد مي‌شويد ؟ ) مي‌گفتند : ( آري ! چنين است و ) اصلاً ما به چيزي كه ( با خود آورده‌ايد و ) بدان مأمور و مبعوث شده‌ايد ، باور نداريم .‏

‏توضيحات : ‏
‏« أُرْسِلْتُم بِهِ » : همراه با آن فرستاده شده‌ايد و براي تبليغ آن برانگيخته شده‌ايد .‏

آيه 25
‏متن آيه : ‏
‏ فَانتَقَمْنَا مِنْهُمْ فَانظُرْ كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الْمُكَذِّبِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏پس ما از ايشان انتقام گرفته‌ايم ( و آنان را به مجازات سخت دنيوي گرفتار ساخته‌ايم . اي مخاطب انديشمند ) بنگر عاقبت كار تكذيب‌كنندگان ( پيغمبران ، به كجا كشيده است و ) چگونه شده است .‏

‏توضيحات : ‏
‏« فَانتَقَمْنَا مِنْهُمْ » : ( نگا : اعراف‌ / 136 ، حجر / 79 ، روم‌ / 47 ) . « فَانظُرْ » : مخاطب پيغمبر اسلام يا هر شنونده و خواننده‌اي است .‏

آيه 26
‏متن آيه : ‏
‏ وَإِذْ قَالَ إِبْرَاهِيمُ لِأَبِيهِ وَقَوْمِهِ إِنَّنِي بَرَاء مِّمَّا تَعْبُدُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( اي پيغمبر ! ) براي تكذيب‌كنندگان معاصر بيان كن گوشه‌اي از داستان ابراهيم را . وقتي ابراهيم به پدر و قوم خود گفت : من از معبودهائي كه مي‌پرستيد بيزارم .‏

‏توضيحات : ‏
‏« بَرَآءٌ » : بري ( نگا : انعام‌ / 78 ، انفال‌ / 48 ، ممتحنه‌ / 4 ) . بيزار . در اصل مصدر است .‏

آيه 27
‏متن آيه : ‏
‏ إِلَّا الَّذِي فَطَرَنِي فَإِنَّهُ سَيَهْدِينِ ‏

‏ترجمه : ‏
‏بجز آن معبودي كه مرا آفريده است . ( او را خواهم پرستيد ) چرا كه او مرا ( به راه حق ) رهنمود خواهد كرد .‏

‏توضيحات : ‏
‏« فَطَرَنِي‌ » : مرا از نيستي به هستي آورده است . « سَيَهْدِينِ » : مرا هدايت خواهد كرد . ياء ضمير حذف شده است . فعل مضارع با وجود حرف استقبال ، در اينجا براي استمرار حال و آينده است . چرا كه همين واژه در سوره شعراء ، آيه 78 بدون آن آمده است و قصّه يكي است .‏

آيه 28
‏متن آيه : ‏
‏ وَجَعَلَهَا كَلِمَةً بَاقِيَةً فِي عَقِبِهِ لَعَلَّهُمْ يَرْجِعُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏ابراهيم توحيد را به عنوان شعار يكتاپرستي در ميان قوم خود باقي گذاشت ، تا اين كه ايشان ( بدان ايمان آورده و ) برگردند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« جَعَلَهَا » : مرجع ضمير فاعلي فعل ( جَعَلَ ) خدا يا ابراهيم است . ضمير ( ها ) به كلمه توحيد ، يعني ( لآ إِلهَ إِلاَّ اللهُ ) برمي‌گردد كه مفهوم از مجموع ( الَّذِي فَطَرَنِي ) و ( إِنَّنِي بَرَآءٌ مِّمَّا تَعْبُدُونَ ) است . يا اين كه مرجع ( هذِهِ الْمَقَالَة ) است كه از فحواي كلام پيدا است .‏

آيه 29
‏متن آيه : ‏
‏ بَلْ مَتَّعْتُ هَؤُلَاء وَآبَاءهُمْ حَتَّى جَاءهُمُ الْحَقُّ وَرَسُولٌ مُّبِينٌ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( مشركان اميد ابراهيم را برآورده نكردند و برنامه‌اش را پياده ننمودند و من هم در عقوبت ايشان عجله‌اي نكردم ) بلكه من اينان و پدرانشان را از مواهب دنيا بهره‌مند ساختم تا ( قرآن فراخواننده مردمان به ) حق ( و حقيقت ) ، و پيغمبر روشنگري به نزدشان آمد .‏

‏توضيحات : ‏
‏« مَتَّعْتُ » : بهره‌مند ساختم . مهلت دادم . « الْحَقُّ » : حقيقت . مراد قرآن است . « مُبِينٌ » : روشنگر و بيانگر . واضح و روشن . يعني پيغمبري كه رسالتش ثابت و روشن است . مراد حضرت محمّد است .‏

آيه 30
‏متن آيه : ‏
‏ وَلَمَّا جَاءهُمُ الْحَقُّ قَالُوا هَذَا سِحْرٌ وَإِنَّا بِهِ كَافِرُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏هنگامي كه قرآن به پيش ايشان آمد ، گفتند : اين جادو است و ما بدان باور نداريم .‏

‏توضيحات : ‏
‏« الْحَقُّ » : قرآن ( نگا : زخرف‌ / 29 و 31 ) .‏

آيه 31
‏متن آيه : ‏
‏ وَقَالُوا لَوْلَا نُزِّلَ هَذَا الْقُرْآنُ عَلَى رَجُلٍ مِّنَ الْقَرْيَتَيْنِ عَظِيمٍ ‏

‏ترجمه : ‏
‏گفتند : چرا اين قرآن بر مرد بزرگواري از يكي از دو شهر ( مكّه و طائف ) فرو فرستاده نشده است‌ ؟ !‏

‏توضيحات : ‏
‏« رَجُلٍ » : مرد بزرگوار . مرادشان مردي سرشناس و ثروتمند است . هرچند منظورشان چه بسا شخص معيّني نباشد ، ولي اغلب گفته‌اند مرادشان وليد پسر مغيره مخزومي از مكّه ، و عروه پسر مسعود ثقفي از طائف بود . « الْقَرْيَتَيْنِ » : دو شهر . مرادشان مكّه و طائف بود .‏

آيه 32
‏متن آيه : ‏
‏ أَهُمْ يَقْسِمُونَ رَحْمَةَ رَبِّكَ نَحْنُ قَسَمْنَا بَيْنَهُم مَّعِيشَتَهُمْ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَرَفَعْنَا بَعْضَهُمْ فَوْقَ بَعْضٍ دَرَجَاتٍ لِيَتَّخِذَ بَعْضُهُم بَعْضاً سُخْرِيّاً وَرَحْمَتُ رَبِّكَ خَيْرٌ مِّمَّا يَجْمَعُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏آيا آنان رحمت پروردگار تو را تقسيم مي‌كنند ( و كليد رسالت را به هر كس كه بخواهند مي‌سپارند ؟ ) . اين مائيم كه معيشت آنان را در زندگي دنيا ميانشان تقسيم كرده‌ايم . و برخي را بر برخي ديگر برتريهائي داده‌ايم ، تا بعضي از آنان بعضي ديگر را به كار گيرند ( و به يكديگر خدمت كنند ) . و رحمت پروردگارت از تمام آنچه جمع‌آوري مي‌كنند بهتر است ( كه نبوّت است و نبوّت از همه مقامات برتر است ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« رَحْمَة » : در رسم‌الخطّ قرآني با تاء كشيده نوشته شده است . « مَعِيشَتَهُمْ » : قوت زندگي ايشان ، از قبيل : خوردني و نوشيدني . « دَرَجَاتٍ » : مراتب . مراد تفاوت در استعدادها و لياقتها و اعمال و ارزاق است . « سُخْرِيّاً » : مسخّر . زير فرمان . به كار گرفته شده . منسوب به ( سُخْرَه ) است . « لِيَتَّخِذَ بَعْضُهُم بَعْضاً سُخْرِيّاً » : تسخير در اينجا به معني بهره‌كشي ظالمانه نيست ، بلكه منظور به كار گرفتن عموم مردم براي خدمت به يكديگر و چرخاندن زندگي تعاوني و ايجاد نظم در اجتماع است . چرخش زندگي و نظم بدون تفاوتها امكان‌پذير نيست . همه انسانها آزادند و بايد نيروهاي متفاوت و خلاّق خود را به كار گيرند و نبوغ جوراجور خود را شكوفا سازند و از نتايج فعّاليّتهاي خويش بي‌كم و كاست بهره گيرند و در رفع نارسائيها بكوشند . انسانها همچون ظروف يكدستي نيستند كه در يك كارخانه ، يك شكل و يك نواخت و يك اندازه و با يك نوع فايده ، ساخته شده باشند . همچنين انسانها مانند پيچ و مهره‌هاي يك ماشين هم نيستند كه سازنده مربوطه آنها را تنظيم كرده باشد و به گونه اجبار به كار معيّن خود ادامه دهند . بلكه انسانها در عين تفاوت استعدادها و لياقتها ، آزادي اراده و مسؤوليّت دارند . اگر جز اين بود ، زندگي براي انسانها ناممكن مي‌گرديد . « رَحْمَةُ » : مراد نبوّت ، و سعادت دارين مترتّب بر آن است .‏

آيه 33
‏متن آيه : ‏
‏ وَلَوْلَا أَن يَكُونَ النَّاسُ أُمَّةً وَاحِدَةً لَجَعَلْنَا لِمَن يَكْفُرُ بِالرَّحْمَنِ لِبُيُوتِهِمْ سُقُفاً مِّن فَضَّةٍ وَمَعَارِجَ عَلَيْهَا يَظْهَرُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏اگر ( بهره‌مند شدن كفّار از انواع مواهب مادي ) سبب نمي‌شد كه همه مردم ( تمايل به كفر پيدا كنند و در گمراهي ) ملّت واحدي گردند ، ما براي كساني كه به خداوند مهربان باور نمي‌داشتند خانه‌هائي با سقفهائي از نقره فراهم مي‌آورديم ، و براي آنان پلّه‌ها و نردبانهاي سيمين ترتيب مي‌داديم كه از آنها بالا روند . ( چرا كه نعمت چندروزه حيات بي‌ارزش است و در مقابل نعمت جاويدان آخرت چيزي به حساب نمي‌آيد ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« أُمَّةً » : ملّت . مراد ملّت گمراه و بي‌دين است . « سُقُفاً » : جمع سَقْف ، آسمانه خانه . پوشش بالاي اطاق . « فِضَّةٍ » : نقره . « مَعَارِجَ » : جمع مَعْرَج ، پلّه . نردبان . بالارو . « يَظْهَرُونَ » : بالا روند . بر شوند .‏

آيه 34
‏متن آيه : ‏
‏ وَلِبُيُوتِهِمْ أَبْوَاباً وَسُرُراً عَلَيْهَا يَتَّكِؤُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و براي خانه‌هايشان درهائي فراهم مي‌آورديم ، و تختهائي نقره‌اي كه بر آنها تكيه مي‌زنند و مي‌لمند ترتيب‌ مي‌داديم .‏

‏توضيحات : ‏
‏« سُرُراً » : جمع سَرير ، تختها .‏

آيه 35
‏متن آيه : ‏
‏ وَزُخْرُفاً وَإِن كُلُّ ذَلِكَ لَمَّا مَتَاعُ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَالْآخِرَةُ عِندَ رَبِّكَ لِلْمُتَّقِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و زر و زيور و انواع وسائل تجمّلي و زينت‌آلات بديشان مي‌داديم . امّا همه اينها متاع زندگي اين جهاني است ، و آخرت در پيشگاه پروردگارت براي پرهيزگاران آماده است ( و نعمت سراي جاويدان كه از آن خداپرستان است ، با نعمت جهان گذران قابل مقايسه نيست ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« زُخْرُفاً » : زر و زيور . زينت‌آلات و وسائل تجملي . بعضي ( زُخْرُفاً ) را عطف بر ( سُقُفاً ) دانسته ، و اشاره به وسائل زينتي مستقلّي مي‌دانند كه در اختيار اين گونه افراد گذارده مي‌شود . و برخي عطف بر ( مِن فِضَّةٍ ) دانسته و در اصل ( مِن زُخْرُفٍ ) بوده ، سپس منصوب به نزع خافض شده است . در اين صورت مفهوم جمله چنين مي‌شود : سقفها و درها و تختهاي خانه‌هاي آنان را بعضي از طلا و بعضي از نقره ترتيب مي‌داديم . « لَمَّا » : بجز . مگر . اين واژه به معني ( إِلاّ ) است .‏

آيه 36
‏متن آيه : ‏
‏ وَمَن يَعْشُ عَن ذِكْرِ الرَّحْمَنِ نُقَيِّضْ لَهُ شَيْطَاناً فَهُوَ لَهُ قَرِينٌ ‏

‏ترجمه : ‏
‏هر كس از ياد خدا غافل و روگردان شود ، اهريمني را مأمور او مي‌سازيم ، و چنين اهريمني همواره همدم وي مي‌گردد ( و گمراه و سرگشته‌اش مي‌سازد ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« يَعْشُ » : غافل شود . رخ بتابد و روي بگرداند . كور شود . كم‌سو شود . « ذِكْرِ » : ياد . قرآن ( نگا : آل‌عمران‌ / 58 ، اعراف‌ / 63 ، حجر / 6 و 9 ) . « ذِكْرِ الرَّحْمنِ » : قرآن خدا . خدا را ياد كردن . تذكير و اندرز خدا . « نُقَيِّضْ » : آماده مي‌سازيم . فراهم مي‌آوريم . تهيّه مي‌بينيم . ( نگا : فصّلت‌ / 25 ) « قَرِينٌ » : همنشين . همدم .‏

آيه 37
‏متن آيه : ‏
‏ وَإِنَّهُمْ لَيَصُدُّونَهُمْ عَنِ السَّبِيلِ وَيَحْسَبُونَ أَنَّهُم مُّهْتَدُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏شياطين اين گروه را از راه ( خدا ) بازمي‌دارند و ( به گونه‌اي گمراهي را در نظرشان مي‌آرايند كه ) گمان مي‌كنند ايشان هدايت‌يافتگان حقيقي هستند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« إِنَّهُمْ » : مرجع ( هُمْ ) شياطين است . اگرچه در آيه پيشين به صورت ( شَيْطاناً ) و مفرد آمده است ، در واقع معني جمعي دارد . « لَيَصُدُّونَهُمْ » : شياطين كفّار را باز مي‌دارند . يعني زشتيها را در نظرشان زيبا ، بيراهه را شاهراه ، گمراهي را هدايت ، حرام را حلال ، و بالاخره نادرست را درست جلوه مي‌دهند و ايشان را از راه به در مي‌كنند . « يَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ مُهْتَدُونَ » : ( نگا : اعراف‌ / 30 ، كهف‌ / 103 - 106 ) .‏

آيه 38
‏متن آيه : ‏
‏ حَتَّى إِذَا جَاءنَا قَالَ يَا لَيْتَ بَيْنِي وَبَيْنَكَ بُعْدَ الْمَشْرِقَيْنِ فَبِئْسَ الْقَرِينُ ‏

‏ترجمه : ‏
‏تا آن گاه كه چنين كسي ( همراه با چنان اهريمني ، در قيامت ) به پيش ما مي‌آيد ، ( رو بدين همنشين نفرت‌انگيز مي‌كند و نادمانه ) مي‌گويد : كاشكي ! ميان من و ميان تو ، به اندازه مشرِق و مغرب فاصله بود ! ( اي واي من ! ) چه همدم و همنشين بدي است !‏

‏توضيحات : ‏
‏« بُعْدَ » : فاصله . اندازه . « الْمَشْرِقَيْنِ » : دو مشرِق ، مراد مشرِق و مغرب است . اين واژه ملحق به مثنّي است . همچون والِدَيْنِ ( نگا : بقره‌ / 83 و 180 و 215 ) . أَبَوَيْنِ ( نگا : نساء / 11 ، كهف‌ / 80 ، يوسف‌ / 6 و 99 و 100 ) .‏

آيه 39
‏متن آيه : ‏
‏ وَلَن يَنفَعَكُمُ الْيَوْمَ إِذ ظَّلَمْتُمْ أَنَّكُمْ فِي الْعَذَابِ مُشْتَرِكُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏هرگز اين گفتگوها امروز به حال شما سودي نمي‌بخشد ، چرا كه شما ستم كرده‌ايد ، و حق اين است كه همگي در عذاب دوزخ مشترك باشيد .‏

‏توضيحات : ‏
‏« إِذْ » : چرا كه . به علّت اين كه . « أَنَّكُمْ » : بيان علّت عدم نفع است . يعني : لِأَنَّ حَقَّكُمْ أَن تَشْتَرِكُوا .‏

آيه 40
‏متن آيه : ‏
‏ أَفَأَنتَ تُسْمِعُ الصُّمَّ أَوْ تَهْدِي الْعُمْيَ وَمَن كَانَ فِي ضَلَالٍ مُّبِينٍ ‏

‏ترجمه : ‏
‏آيا تو مي‌تواني سخن خود را به گوش كران برساني‌ ؟ و يا اين كه كوران و كساني را كه در گمراهي آشكاري هستند ، رهنمود گرداني‌ ؟‏

‏توضيحات : ‏
‏« اَفَأَنتَ تُسْمِعُ الصُّمَّ . . . ؟ » ( نگا : يونس‌ / 42 و43 ، نمل‌ / 80 و 81 ) .‏

آيه 41
‏متن آيه : ‏
‏ فَإِمَّا نَذْهَبَنَّ بِكَ فَإِنَّا مِنْهُم مُّنتَقِمُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏هرگاه تو را بميرانيم و از ميان برداريم ( و ناظر بر مجازات ايشان نباشي ) قطعاً ما از آنان انتقام خواهيم گرفت ( و به مجازاتشان خواهيم رساند ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« فَإِمَّا نَذْهَبَنَّ بِكَ . . . » : روي سخن به پيغمبر گرامي است و اين آيه و چند آيه بعدي ، براي تسلّي و آرامش خاطر مبارك او است .‏

آيه 42
‏متن آيه : ‏
‏ أَوْ نُرِيَنَّكَ الَّذِي وَعَدْنَاهُمْ فَإِنَّا عَلَيْهِم مُّقْتَدِرُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏يا ( اگر زنده بماني ) آنچه را از عذاب بديشان وعده داده‌ايم ، به تو نشان خواهيم داد ، زيرا ما بر آنان مسلّط و توانائيم .‏

‏توضيحات : ‏
‏« أَوْ نُرِيَنَّكَ الَّذِي . . . » : ( نگا : غافر / 77 ) . در قيد حيات رسول ، چنين شد ، و همه سران قريش بعدها به پناه ايمان خزيدند . ( نگا : قاسمي )‏

آيه 43
‏متن آيه : ‏
‏ فَاسْتَمْسِكْ بِالَّذِي أُوحِيَ إِلَيْكَ إِنَّكَ عَلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ ‏

‏ترجمه : ‏
‏محكم چنگ بزن بدان چيزي كه به تو وحي شده است . چرا كه تو قطعاً بر راه راست قرار داري .‏

‏توضيحات : ‏
‏« إسْتَمْسِكْ » : با تمام توان چنگ بزن و محكم برگير . مراد ماندگاري بر قرآن و كاملاً عمل بدان است . « الَّذِي أُوحِيَ إِلَيْكَ » : مراد قرآن است .‏

آيه 44
‏متن آيه : ‏
‏ وَإِنَّهُ لَذِكْرٌ لَّكَ وَلِقَوْمِكَ وَسَوْفَ تُسْأَلُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و قرآن مايه بيداري تو و قوم تو است ، و از شما ( درباره اين برنامه الهي ) پرسيده خواهد شد .‏

‏توضيحات : ‏
‏« ذِكْرٌ » : يادآوري و بيداري ( نگا : قمر / 17 و 22 و 32 و 40 ) . آوازه و افتخار ( نگا : انبياء / 10 ) . در صورت اخير ، معني چنين است : قرآن مايه افتخار و سبب شهرت تو و قوم تو است . « سَوْفَ تُسْأَلُونَ » : از شما درباره عمل به قرآن و حركت در پرتو آن پرسيده مي‌شود .‏

آيه 45
‏متن آيه : ‏
‏ وَاسْأَلْ مَنْ أَرْسَلْنَا مِن قَبْلِكَ مِن رُّسُلِنَا أَجَعَلْنَا مِن دُونِ الرَّحْمَنِ آلِهَةً يُعْبَدُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏از ( پيروان راستين ) انبياي پيشين ما بپرس كه آيا ما معبودهائي بجز خدا را براي پرستش شدن پديدار كرده‌ايم‌ ؟‏

‏توضيحات : ‏
‏« إِسْأَلْ مَنْ أَرْسَلْنَا . . . » : از پيغمبراني كه پيش از تو فرستاده‌ايم بپرس . مراد پرسش از پيروان راستين پيغمبران و علماء فرزانه و پرهيزگار اديان الهي است كه در سوره آل‌عمران ، آيه‌هاي 113 و 114 بديشان اشاره شده است . يا اين كه مراد مطالعه كتابهاي آسماني پيشين و دقّت در شرائع پيغمبران راستين ايزد متعال است ( نگا : المنتخب ، المختصر ) . هدف آيه از مراجعه به پيروان مورد اطمينان پيعمبران پيشين يا بررسي كتابهاي آسماني ، نفي مذهب شرك‌آلود مشركان است‌ ؛ نه آرامش روح پيغمبر . چرا كه پيغمبر در مسأله توحيد چنان غرق بود و از شرك بيزار كه نيازي به سؤال نداشت . برخي گفته‌اند كه سؤال‌كننده شخص پيغمبر است و سؤال‌شدگان خود انبياي پيشين هستند . اين موضوع در شب معراج تحقّق يافت ، و يا تماس روحاني پيغمبر با ارواح ساير انبياء در اوقات معمولي منظور است ! مگر مشركان معراج را قبول داشتند ؟ و يا اين كه خود پيغمبر را فرستاده خدا مي‌دانستند تا به تماس روحاني او قانع شوند ؟ !‏

آيه 46
‏متن آيه : ‏
‏ وَلَقَدْ أَرْسَلْنَا مُوسَى بِآيَاتِنَا إِلَى فِرْعَوْنَ وَمَلَئِهِ فَقَالَ إِنِّي رَسُولُ رَبِّ الْعَالَمِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏ما موسي را همراه با معجزات خود ( كه دالّ بر حقّانيّت پيغمبري او بود ) به سوي فرعون و درباريانش روانه كرديم . ( موسي بديشان ) گفت : من فرستاده پروردگار جهانيانم .‏

‏توضيحات : ‏
‏« مَلَئِهِ » : درباريان و بزرگان قوم فرعون .‏

آيه 47
‏متن آيه : ‏
‏ فَلَمَّا جَاءهُم بِآيَاتِنَا إِذَا هُم مِّنْهَا يَضْحَكُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏هنگامي كه معجزات ما را بديشان نمود ، ناگهان همگي بدانها خنديدند ( و موسي و كارهايش را به مسخره گرفتند تا به ديگران بفهمانند كه دعوت او ارزش برخورد جدّي را ندارد و قابل تأمّل و بررسي نيست ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« مِنْهَا يَضْحَكُونَ » : به معجزات خنديدند . از آنها به خنده افتادند .‏

آيه 48
‏متن آيه : ‏
‏ وَمَا نُرِيهِم مِّنْ آيَةٍ إِلَّا هِيَ أَكْبَرُ مِنْ أُخْتِهَا وَأَخَذْنَاهُم بِالْعَذَابِ لَعَلَّهُمْ يَرْجِعُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏هيچ معجزه‌اي بديشان نمي‌نموديم مگر اين كه يكي از ديگري بزرگ‌تر و مهمتر بود . و ( هنگامي كه به سركشي خود ادامه دادند و بر لجاجت خويش افزودند ) ايشان را به انواع بلايا گرفتار كرديم تا اين كه ( از گمراهي خود ) برگردند و توبه كنند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« هِيَ أَكْبَرُ مِنْ أُخْتِهَا » : اين از آن بزرگ‌تر و آن از اين مهمّتر بود . يعني همه معجزات بزرگ و مهم بودند . « الْعَذَابِ » : مراد بلاياي مذكور در آيه 133 سوره اعراف است . « أُخْت‌ » : خواهر . مراد همرديف و همسنخ است .‏

آيه 49
‏متن آيه : ‏
‏ وَقَالُوا يَا أَيُّهَا السَّاحِرُ ادْعُ لَنَا رَبَّكَ بِمَا عَهِدَ عِندَكَ إِنَّنَا لَمُهْتَدُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( هنگامي كه بلايا ايشان را فرا گرفت ، از موسي كمك طلبيدند ) و گفتند : اي جادوگر ! پروردگار خود را برايمان با توسّل به عهدي كه با تو كرده است به كمك بخوان ، ( تا ما را از اين درد و رنج و بلا و مصيبت رهائي بخشد ، و مطمئن باش كه ) ما راه هدايت را پيش خواهيم گرفت .‏

‏توضيحات : ‏
‏« السَّاحِرُ » : جادوگر . از لحن آنان ، مثل ( رَبَّكَ ) و ( بِمَا عَهِدَ عِندَكَ ) پيدا است كه مستكبران مغرور و طاغوتهاي مستبد در آغاز موسي را ساحر مي‌خوانند ، و سپس دست به دامنش مي‌زنند ، و در پايان وعده قبول هدايت مي‌دهند . يا اين كه ساحر به معني عالم و ماهر است . چرا كه سحر و جادو در نظرشان مقبول و پسنديده ، و جادوگران مورد تعظيم و تكريم ايشان بوده‌اند . « بِمَا عَهِدَ عِندَكَ » : با توسّل به عهدي كه با تو كرده است . مراد اكرام پروردگار در حق موسي ، به وسيله پيغمبر نمودن او است ( نگا : اعراف‌ / 134 ) . يا منظورشان اين است كه اگر ايمان بياوريم و از تو پيروي كنيم خدا عذاب را از ما برطرف مي‌سازد ( نگا : المختصر ) .‏

آيه 50
‏متن آيه : ‏
‏ فَلَمَّا كَشَفْنَا عَنْهُمُ الْعَذَابَ إِذَا هُمْ يَنكُثُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏امّا هنگامي كه عذاب و مصائب را از ايشان به دور داشتيم و برطرف ساختيم ، آنان هرچه زودتر عهدشكني كردند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« فَلَمَّا كَشَفْنَا . . . » : ( نگا : اعراف‌ / 135 ، يونس‌ / 98 ) .‏

آيه 51
‏متن آيه : ‏
‏ وَنَادَى فِرْعَوْنُ فِي قَوْمِهِ قَالَ يَا قَوْمِ أَلَيْسَ لِي مُلْكُ مِصْرَ وَهَذِهِ الْأَنْهَارُ تَجْرِي مِن تَحْتِي أَفَلَا تُبْصِرُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏فرعون در ميان قوم خود ندا درداد و گفت : اي قوم من ! آيا حكومت و مملكت مصر ، و اين رودبارهائي كه در زير ( كاخها و قصرهاي ) من روانند ، از آن من نيست‌ ؟ مگر ( ضعف موسي و شكوه مرا ) نمي‌بينيد ؟‏

‏توضيحات : ‏
‏« مُلْكُ » : حكومت . مملكت . « مِن تَحْتِي‌ » : زير كاخهاي من . تحت فرمان من . در صورت اخير ، معني اين بخش چنين مي‌شود : مگر اين رودبارها تحت فرمان و برابر دستور من جريان ندارند و آب آنها طبق مقرّرات من در ميان آباديها تقسيم نمي‌شود ؟ ( نگا : نمونه ) .‏

آيه 52
‏متن آيه : ‏
‏ أَمْ أَنَا خَيْرٌ مِّنْ هَذَا الَّذِي هُوَ مَهِينٌ وَلَا يَكَادُ يُبِينُ ‏

‏ترجمه : ‏
‏اصلاً من برترم از اين مردي كه حقير و ضعيف ( و از خانواده پائين و از طبقه پستي ) است و هرگز نمي‌تواند گويا سخن بگويد و مراد خويش را روشن بيان دارد .‏

‏توضيحات : ‏
‏« أَمْ » : بلكه . « مَهِينٌ » : حقير . پست . مراد فرعون ، فقير و بي‌پول و بي‌دار و دسته و عشيره و قبيله و لشكر و سپاه و جاه و مقام است . « لا يَكَادُ يُبِينُ » : نمي‌تواند فصيح صحبت كند و مراد خود را واضح و روشن به ديگران بگويد . اشاره به لكنت زبان موسي پيش از پيغمبري است ( نگا : طه‌ / 27 - 36 ، قصص‌ / 34 ) . و يا اين كه اشاره به اختلاف زبان عبري و قبطي است . چرا كه موسي داراي زبان عبري و فرعون و فرعونيان داراي زبان قبطي بودند ( نگا : قاسمي ) .‏

آيه 53
‏متن آيه : ‏
‏ فَلَوْلَا أُلْقِيَ عَلَيْهِ أَسْوِرَةٌ مِّن ذَهَبٍ أَوْ جَاء مَعَهُ الْمَلَائِكَةُ مُقْتَرِنِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( اگر راست مي‌گويد كه پيغمبر خدا و داراي مقام والا است ) پس چرا دستبندهاي زرين بدو داده نشده است ( تا دستبندها نشانه عظمت و رياست او باشد ؟ ) و يا چرا فرشتگان همراه او نيامده‌اند ( تا صداقت گفتار و ادّعاي رسالت او را تأييد كنند و براي پيروزي او بكوشند و بجنگند ؟ ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« فَلَوْ لا أُلْقِيَ عَلَيْهِ ؟ » : پس چرا براي او فرستاده نشده است‌ ؟ « أَسْوِرَةٌ » : جمع سِوار ، دستبند ، النگو . در ميان آنان رسم بوده است كه چون يكي را رئيس مي‌كردند ، دستبند و النگوي زرين به دستش مي‌نمودند و گردن‌بند به گردنش مي‌آويختند . « مُقْتَرِنِينَ » : همراهان . همدمان . كساني كه در ركاب كسي و در كنار او خواهند بود .‏

آيه 54
‏متن آيه : ‏
‏ فَاسْتَخَفَّ قَوْمَهُ فَأَطَاعُوهُ إِنَّهُمْ كَانُوا قَوْماً فَاسِقِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏فرعون ( براي ادامه خودكامگي خود ) قوم خويش را فرومايه و ناآگاه بارآورد ( و آنان را در سطح پائيني از فرهنگ و رشد فكري نگاه داشت ) و ايشان هم از او فرمانبرداري و پيروي كردند . آنان قومي فاسق ( و خارج از اطاعت فرمان خدا و حكم عقل ) بودند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« إِسْتَخَفَّ » : سبكسر و فرومايه كرد . كم خرد و بي‌خبر نمود ( نگا : روم‌ / 60 ) .‏

آيه 55
‏متن آيه : ‏
‏ فَلَمَّا آسَفُونَا انتَقَمْنَا مِنْهُمْ فَأَغْرَقْنَاهُمْ أَجْمَعِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏هنگامي كه ما را ( با افراط در فساد و استمرار در طغيان ) بر سر خشم آوردند ، از آنان انتقام گرفتيم و به كيفرشان رسانديم و همه را ( در رودخانه درياگون نيل ) غرق كرديم .‏

‏توضيحات : ‏
‏« ءَاسَفُونَا » : ما را خشمگين كردند . اين نكته قابل توجّه است كه نه خشم و كين درباره خداوند مهربان مفهومي‌دارد ، و نه رضايت و خوشنودي خدا بدان معني كه در ميان ما معروف است . بلكه خشم و كين او به معني اراده مجازات ، و رضايت و خوشنودي او به معني اراده اجر و ثواب است .‏

آيه 56
‏متن آيه : ‏
‏ فَجَعَلْنَاهُمْ سَلَفاً وَمَثَلاً لِلْآخِرِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏ما آنان را پيشگاماني ( در كفر و زندقه ) و پيشينياني ( براي كفّار و فسقه ) ، و مثالي عبرت‌انگيز و سرگذشتي پندآميز براي ديگران ساخته‌ايم .‏

‏توضيحات : ‏
‏« سَلَفاً » : گذشتگان . يعني سردستگان و رهبراني كه در گذشته بوده‌اند و مقتدي و قدوه كافر و مثل سوء آيندگاني همچون خود شده‌اند . پيشگامان كفر و سركشي در دنيا ، و جلوداران ورود به عذاب دوزخ در آخرت . « مَثَلاً » : مثال . ضرب‌المثل . مايه پند و عبرت .‏

آيه 57
‏متن آيه : ‏
‏ وَلَمَّا ضُرِبَ ابْنُ مَرْيَمَ مَثَلاً إِذَا قَوْمُكَ مِنْهُ يَصِدُّونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏هنگامي كه فرزند مريم به عنوان مثال ذكر شد ، قوم تو از آن خنديدند و سر و صدا به راه انداختند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« ضُرِبَ . . . مَثَلاً » : مشركان به هنگام شنيدن ( إنَّكُمْ وَ مَا تَعْبُدُونَ مِن دُونِ اللهِ حَصَبُ جَهَنَّمَ ) آيه 98 سوره انبياء ، مسخره‌كنان و خنده‌زنان گفتند : عيسي پسر مريم نيز پرستيده شده است ، و به حكم اين آيه بايد به دوزخ برود ، چه بهتر كه ما و بتهاي ما نيز با عيسي باشيم ! مگر نه اين است كه در طول تاريخ ، افراد پاكي چون « عيسي‌ » و « عُزَير » و حتّي فرشتگان پرستش شده‌اند ؟ ما حاضريم در آخرت با چنين پاكان و معصوماني باشيم ! البتّه كفّار چنين گفتاري را به عنوان استهزاء و مجاب و مغلوب كردن حضرت محمّد مطرح مي‌كردند . پيدا است كه معبودهائي وارد دوزخ مي‌گردند كه راضي باشند از طرف ديگران عبادت و پرستش شوند . « يَصِدُّونَ » : مي‌خندند . سر و صدا به راه مي‌اندازند . رويگردان مي‌شوند . معني ديگر آيه : وقتي كه خدا فرزند مريم را به عنوان مثلي ذكر مي‌نمايد و مي‌گويد : عيسي كه بدون پدر آفريده شده است چرا بايد باعث جار و جنجال باشد و داستان او همچون داستان آدم است كه بدون پدر و مادر آفريده شد ، قوم تو آن را نمي‌پذيرند و رويگردان مي‌شوند .‏

آيه 58
‏متن آيه : ‏
‏ وَقَالُوا أَآلِهَتُنَا خَيْرٌ أَمْ هُوَ مَا ضَرَبُوهُ لَكَ إِلَّا جَدَلاً بَلْ هُمْ قَوْمٌ خَصِمُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( مشركان ادامه دادند ) و گفتند : آيا ( به نظر شما ) معبودهاي ما بهترند يا عيسي‌ ؟ ( به عقيده شما او به دوزخ مي‌رود ، پس بگذار ما و معبودهايمان كه از او هم بدترند به دوزخ برويم ! ) . آنان اين مثال را جز از روي جدال بيان نمي‌دارند . بلكه ايشان گروهي كينه‌توز و پرخاشگرند ( و براي مبارزه با تو و جلوگيري از حق ، به استدلال باطل متوسّل مي‌شوند ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« أَ ءَالِهَتُنَا خَيْرٌ أَمْ هُوَ » : آيا معبودهاي ما بهترند يا عيسي‌ ؟ دو چيز مراد است : الف - شما كه بتهاي ما را بدتر از عيسي مي‌دانيد . ب - عيسي بدون پدر متولّد شده ، بتهاي ما كه دختران خدا و فرشتگان اويند بدون پدر و مادر آفريده شده‌اند و بهترند . « جَدَلاً » : جدال و خصومت . كشمكش و نزاع باطل ( نگا : كهف‌ / 54 ) . مفعولٌ‌له و يا اين كه حال است و به معني مُجَادِلينَ مي‌باشد . « خَصِمُونَ » : جمع خَصِم ، دشمن سرسخت . معني ديگر آيه : مشركان مي‌گويند : آيا معبودهاي ما بهترند يا عيسي‌ ؟ ( عيسي چون پدر نداشته از طرف مسيحيان پرستش شده و كارشان بجا است ، ما هم معبودهاي خود را مي‌پرستيم ، چرا كه هُبَل و لات و منات و عزّي دختران خدا و فرشتگان اويند ، و چون بدون پدر و مادر آفريده شده‌اند معلوم است كه بهترند ) و . . .‏

آيه 59
‏متن آيه : ‏
‏ إِنْ هُوَ إِلَّا عَبْدٌ أَنْعَمْنَا عَلَيْهِ وَجَعَلْنَاهُ مَثَلاً لِّبَنِي إِسْرَائِيلَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏عيسي بنده‌اي بيش نبود كه ما بدو نعمت خود را ارزاني داشتيم و او را نمونه و الگوئي براي بني‌اسرائيل كرديم .‏

‏توضيحات : ‏
‏« أَنْعَمْنَا عَلَيْهِ » : مراد نعمت نبوّت است . « مَثَلاً » : نشانه‌اي از قدرت و عظمت خدا . چرا كه تولّدش از مادر ، بدون پدر ، آيتي از قدرت و نشانه بارزي از عظمت خداوند بود و بني‌اسرائيل همچون مَثَل ، آن را روايت مي‌كردند . نمونه و الگوي عفّت و پاكي و تقوا ، و اسوه خداشناسي و يكتاپرستي .‏

آيه 60
‏متن آيه : ‏
‏ وَلَوْ نَشَاء لَجَعَلْنَا مِنكُم مَّلَائِكَةً فِي الْأَرْضِ يَخْلُفُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏اگر ما بخواهيم از شما فرزندان صالح و فرشته‌گوني پديدار و در زمين جايگزين شما مي‌سازيم .‏

‏توضيحات : ‏
‏« مِنكُمْ » : به جاي شما . از خود شما . « مَلآئِكَةً » : فرشتگان . فرزندان پاك فرشته‌گونه . « يَخْلُفُونَ » : فرشتگان جايگزين فرشتگان شوند . فرشتگان جايگزين فرزندان شما گردند . فرشتگان به جاي پيغمبران قرار گيرند و به عنوان پيغمبراني به سوي شما فرستاده شوند . فرزندان فرشته‌گون ، جايگزين شما شوند « وَ لَوْ نَشَآءُ . . . » : اين آيه برداشت معاني گوناگوني دارد : الف - اگر ما بخواهيم به جاي شما ، فرشتگاني در زمين قرار مي‌دهيم كه جانشين شما گردند . ب - اگر ما بخواهيم به جاي شما فرشتگاني در زمين پديد مي‌آوريم تا در آن زندگي كنند و جانشين يكديگر گردند . ج - اگر ما بخواهيم از شما - با تغيير خلقت‌ - فرشتگاني به وجود مي‌آوريم تا در زمين جايگزين شما شوند . د - اگر ما بخواهيم از شما فرزنداني فرشته‌گون و پرهيزگار پديدار و در زمين جايگزين شما مي‌نمائيم ( نگا : محمّد / 38 ) . ه‍ - اگر ما بخواهيم به جاي شما انسانها ، پيغمبراني از فرشتگان ترتيب و به ميان شما گسيل مي‌داريم و در زمين جايگزين پيغمبران مي‌سازيم .‏

آيه 61
‏متن آيه : ‏
‏ وَإِنَّهُ لَعِلْمٌ لِّلسَّاعَةِ فَلَا تَمْتَرُنَّ بِهَا وَاتَّبِعُونِ هَذَا صِرَاطٌ مُّسْتَقِيمٌ ‏

‏ترجمه : ‏
‏قطعاً وجود عيسي خبر از وقوع قيامت مي‌دهد ، و هرگز درباره قيامت شكّ و ترديد نداشته باشيد ، و از من پيروي كنيد كه راه راست اين است .‏

‏توضيحات : ‏
‏« إِنَّهُ » : مرجع ضمير ( ه ) مي‌تواند ( عيسي ) يا ( قرآن ) باشد . در صورت اوّل ، داراي دو معني است : تولّد عيسي بدون پدر ، دليلي است بر قدرت و توانائي خدا براي برپائي قيامت و ايجاد زندگي بعد از مرگ . تولّد عيسي پيش از خاتم‌الانبياء ، نشانه نزديكي فرا رسيدن قيامت است . در صورت دوم نيز ، داراي دو معني است : قرآن درباره قيامت اطّلاعاتي در دسترس قرار مي‌دهد . نزول قرآن نشانه قريب‌الوقوع بودن وقوع قيامت است . « لا تَمْتَرُنَّ » : شكّ نكنيد . دودلي به خود راه ندهيد .‏

آيه 62
‏متن آيه : ‏
‏ وَلَا يَصُدَّنَّكُمُ الشَّيْطَانُ إِنَّهُ لَكُمْ عَدُوٌّ مُّبِينٌ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( به هوش باشيد ) شيطان شما را ( از راه خدا و از توجّه به سرنوشتتان در رستاخيز ) بازندارد . او دشمن آشكار شما است . ( پس مواظب وي باشيد ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« لايَصُدَّنَّكُمْ » : ( نگا : طه‌ / 16 ، قصص‌ / 87 ) .‏

آيه 63
‏متن آيه : ‏
‏ وَلَمَّا جَاء عِيسَى بِالْبَيِّنَاتِ قَالَ قَدْ جِئْتُكُم بِالْحِكْمَةِ وَلِأُبَيِّنَ لَكُم بَعْضَ الَّذِي تَخْتَلِفُونَ فِيهِ فَاتَّقُوا اللَّهَ وَأَطِيعُونِ ‏

‏ترجمه : ‏
‏هنگامي كه عيسي با در دست داشتن معجزات آشكار و آيات روشن ( به پيش بني‌اسرائيل ) آمد ، گفت : من شريعت حكيمانه‌اي را ( درباره مبدأ و معاد و نيازهاي زندگي بشر ) براي شما آورده‌ام ، و آمده‌ام تا برايتان برخي از امور ( ديني ) را روشن گردانم كه در آنها اختلاف مي‌ورزيد . پس از خدا بترسيد و از من پيروي كنيد .‏

‏توضيحات : ‏
‏« الْبَيِّنَاتِ » : معجزات . آيه‌هاي روشن . « الْحِكْمَةِ » : نبوّت . شريعت حكيمانه . برنامه راستين و عقائد درست ( نگا : آل‌عمران‌ / 48 ) . « بَعْضَ الَّذِي . . . » : احكام مورد اختلاف تورات . بخشهائي از اختلافات كه در سرنوشت انسانها از نظر اعتقاد و عمل ، و از نظر فرد و جامعه مؤثّرند ؛ نه اختلافات در اموري كه سرنوشت‌ساز نيستند ، همچون نظرات مختلفي كه درباره منظومه شمسي و ساير كرات ، و ماهيّت روح آدمي ، و حقيقت حيات و مانند اينها است .‏

آيه 64
‏متن آيه : ‏
‏ إِنَّ اللَّهَ هُوَ رَبِّي وَرَبُّكُمْ فَاعْبُدُوهُ هَذَا صِرَاطٌ مُّسْتَقِيمٌ ‏

‏ترجمه : ‏
‏به طور قطع خداوند پروردگار من و پروردگار شما است ، پس او را پرستش كنيد ، راه راست اين است .‏

‏توضيحات : ‏
‏« رَبِّي وَ رَبُّكُمْ » : تكرار واژه ( رَبّ ) براي اين است كه تأكيد شود عيسي نيز همچون ساير انسانها انسان ، و نيازمند پروردگاراست و پرستش را نسزد .‏

آيه 65
‏متن آيه : ‏
‏ فَاخْتَلَفَ الْأَحْزَابُ مِن بَيْنِهِمْ فَوَيْلٌ لِّلَّذِينَ ظَلَمُوا مِنْ عَذَابِ يَوْمٍ أَلِيمٍ ‏

‏ترجمه : ‏
‏گروهها و دسته‌ها ( ي اهل كتاب نسبت به عيسي ) در ميان خود به اختلاف پرداختند ( و هر يك او را به نامي‌خواندند و راه افراط و تفريط در پيش گرفتند ) . واي بر كساني كه ستم كردند ! چه عذاب دردناكي در روز قيامت گريبانگيرشان مي‌گردد !‏

‏توضيحات : ‏
‏« الأحْزَابُ » : ( نگا : مريم‌ / 37 ) .‏

آيه 66
‏متن آيه : ‏
‏ هَلْ يَنظُرُونَ إِلَّا السَّاعَةَ أَن تَأْتِيَهُم بَغْتَةً وَهُمْ لَا يَشْعُرُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏آيا منتظر همين هستند كه قيامت ناگهاني و در حالي كه از آن بي‌خبرند به سروقتشان بيايد ؟‏

‏توضيحات : ‏
‏« هَلْ يَنظُرُونَ . . . » : مراد آيه ، بيان حال واقعي كافران و مذمّت ايشان است . « السَّاعَةَ » : قيامت . « بَغْتَةً » : ناگهاني . ( نگا : انعام‌ / 31 و 47 ) .‏

آيه 67
‏متن آيه : ‏
‏ الْأَخِلَّاء يَوْمَئِذٍ بَعْضُهُمْ لِبَعْضٍ عَدُوٌّ إِلَّا الْمُتَّقِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏دوستان ، در آن روز ، دشمنان يكديگر خواهند شد ، مگر پرهيزگاران .‏

‏توضيحات : ‏
‏« الأخِلآّءُ » : جمع خَليل ، دوستان . رفيقان . مراد دوستان بي‌دين دنيائي است . امّا دوستان ديندار دنيائي ، در قيامت نيز دوستان و عزيزان يكديگرند .‏

آيه 68
‏متن آيه : ‏
‏ يَا عِبَادِ لَا خَوْفٌ عَلَيْكُمُ الْيَوْمَ وَلَا أَنتُمْ تَحْزَنُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏اي بندگان ( پرهيزگار ) من ! امروز نه بيمي بر شما است ( كه عذاب و عقابي گريبانگيرتان شود ) و نه غم و اندوهي داريد .‏

‏توضيحات : ‏
‏« يَا عِبَادِي‌ » : مراد بندگان مؤمن و متّقي است .‏

آيه 69
‏متن آيه : ‏
‏ الَّذِينَ آمَنُوا بِآيَاتِنَا وَكَانُوا مُسْلِمِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏آن بندگاني كه به آيه‌هاي ما ايمان آورده‌اند و مسلمان و مطيع فرمان ( آفريدگار خود ) بوده‌اند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« مُسْلِمِينَ » : مسلمانان . تسليم‌شدگان اوامر يزدان . منقادان .‏

آيه 70
‏متن آيه : ‏
‏ ادْخُلُوا الْجَنَّةَ أَنتُمْ وَأَزْوَاجُكُمْ تُحْبَرُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏شما و همسرانتان به بهشت درآئيد ، در آنجا شادمان و شادكام و مكرّم و محترم خواهيد بود .‏

‏توضيحات : ‏
‏« تُحْبَرُونَ » : غرق شادماني مي‌گرديد . مكرّم و محترم مي‌شويد ( نگا : روم‌ / 15 ) .‏

آيه 71
‏متن آيه : ‏
‏ يُطَافُ عَلَيْهِم بِصِحَافٍ مِّن ذَهَبٍ وَأَكْوَابٍ وَفِيهَا مَا تَشْتَهِيهِ الْأَنفُسُ وَتَلَذُّ الْأَعْيُنُ وَأَنتُمْ فِيهَا خَالِدُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏برايشان كاسه‌ها و جامهاي زرين به گردش انداخته مي‌شود ، و هرچه دل بخواهد و هرچه چشم از آن لذّت ببرد ، در بهشت وجود دارد ، و شما در آنجا جاودانه خواهيد بود .‏

‏توضيحات : ‏
‏« صِحَافٍ » : جمع صَحْفَة ، كاسه . ظرف . « أَكْوَابٍ » : جمع كُوب ، ليوان . فنجان . جام . كوزه و تُنگ بي‌دسته ( نگا : المصحف الميسّر ) .‏

آيه 72
‏متن آيه : ‏
‏ وَتِلْكَ الْجَنَّةُ الَّتِي أُورِثْتُمُوهَا بِمَا كُنتُمْ تَعْمَلُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏اين بهشتي است كه به سبب كارهائي كه مي‌كرده‌ايد ، بدان دست يافته‌ايد .‏

‏توضيحات : ‏
‏« أُورِثْتُمُوهَا » : مال شما شده است و به شما رسيده است ( نگا : اعراف‌ / 42 ، مريم‌ / 63 ) .‏

آيه 73
‏متن آيه : ‏
‏ لَكُمْ فِيهَا فَاكِهَةٌ كَثِيرَةٌ مِنْهَا تَأْكُلُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏در آنجا برايتان ميوه‌هاي فراوان و جوراجوري است كه از آنها مي‌خوريد و استفاده مي‌كنيد .‏

‏توضيحات : ‏
‏« مِنْهَا » : براي تبعيض است و اين واقعيّت را بيان مي‌دارد كه ميوه‌هاي بهشتي آن اندازه فراوان است كه شما تنها جزئي از آنها را مي‌توانيد بخوريد ، چرا كه درختان بهشت هميشه پربار و پرثمر است و مجموعه فناناپذيري است ( نگا : رعد / 35 ) .‏

آيه 74
‏متن آيه : ‏
‏ إِنَّ الْمُجْرِمِينَ فِي عَذَابِ جَهَنَّمَ خَالِدُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏بزهكاران ، جاودانه در عذاب دورخ مي‌مانند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« الْمُجْرِمِينَ » : مراد بزهكاران و گناهكاران كفرپيشه است . به قرينه مقابله با مؤمناني كه در آيه‌هاي قبلي سخن از آنان بود .‏

آيه 75
‏متن آيه : ‏
‏ لَا يُفَتَّرُ عَنْهُمْ وَهُمْ فِيهِ مُبْلِسُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏عذابشان كاسته نمي‌گردد و سبك نمي‌شود ، و آنان در ميان عذاب ، اندوهناك و نوميد و خاموش مي‌مانند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« لايُفَتَّرُ » : كاسته نمي‌گردد و سبك نمي‌شود . تخفيف داده نمي‌شود . « مُبْلِسُونَ » : نااميدشدگان . اندوهگينان . خاموشان از فرط اندوه و از شدّت گرفتاري ( نگا : انعام‌ / 44 ، مؤمنون‌ / 77 ، روم‌ / 12 و 49 ) .‏

آيه 76
‏متن آيه : ‏
‏ وَمَا ظَلَمْنَاهُمْ وَلَكِن كَانُوا هُمُ الظَّالِمِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏ما بديشان ستم نكرده‌ايم ( كه آنان را بدين عذاب گرفتار ساخته‌ايم ) وليكن خودشان به خويشتن ستم كرده‌اند ( كه با انجام كارهاي زشت و بيراهه رفتن ، خود را به دوزخ انداخته‌اند ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« وَ مَا ظَلَمْنَاهُمْ . . . » : ( نگا : هود / 101 ، نحل‌ / 118 ) .‏

آيه 77
‏متن آيه : ‏
‏ وَنَادَوْا يَا مَالِكُ لِيَقْضِ عَلَيْنَا رَبُّكَ قَالَ إِنَّكُم مَّاكِثُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏آنان فرياد مي‌زنند : اي مالك ! پروردگارت ما را بميراند و نابودمان گرداند ( تا بيش از اين رنج نبريم و از اين عذاب دردناك آسوده شويم . او بديشان ) مي‌گويد : شما ( اينجا ) مي‌مانيد ( و مرگ و مير و نيستي و نابودي در كار نيست ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« مَالِكُ » : نام فرشته‌اي است كه رئيس فرشتگان نگهبان دوزخ است . « لِيَقْضِ عَلَيْنَا . . . » : ما را نابود گرداند و بميراند ( نگا : فاطر / 36 ) . « مَاكِثُونَ » : درنگ‌كنندگان . توقّف‌كنندگان .‏

آيه 78
‏متن آيه : ‏
‏ لَقَدْ جِئْنَاكُم بِالْحَقِّ وَلَكِنَّ أَكْثَرَكُمْ لِلْحَقِّ كَارِهُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( خداوند بديشان پيام مي‌دهد كه ) ما حق را براي شما آورديم ( و توسّط پيغمبران برايتان فرو فرستاديم ) ولي اكثر شما حق را نپسنديديد و آن را دشمن داشتيد .‏

‏توضيحات : ‏
‏« لَقَدْ جِئْنَاكُم بِالْحَقِّ » : ما حق را برايتان آورديم . گوينده مي‌تواند خدا ، مالك و ساير دستياران او باشد . مراد از حق ، دين راستين و همه حقايق سرنوشت‌ساز است .‏

آيه 79
‏متن آيه : ‏
‏ أَمْ أَبْرَمُوا أَمْراً فَإِنَّا مُبْرِمُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏بلكه ، آنان تصميم محكمي ( بر توطئه قتل محمّد ) گرفتند و ما نيز اراده محكم و تغييرناپذيري كرديم ( درباره مجازات سخت و كيفر دادنشان در دنيا و آخرت ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« أَبْرَمُوا » : عزم را جزم كردند . تصميم محكمي‌گرفتند . « أَمْراً » : مراد حيله و نيرنگ و توطئه قتل پيغمبر اسلام است . « مُبْرِمُونَ » : تصميم‌گيرندگان . عزم را جزم‌كنندگان .‏

آيه 80
‏متن آيه : ‏
‏ أَمْ يَحْسَبُونَ أَنَّا لَا نَسْمَعُ سِرَّهُمْ وَنَجْوَاهُم بَلَى وَرُسُلُنَا لَدَيْهِمْ يَكْتُبُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏آيا گمان مي‌برند كه ما اسرار پنهاني و سخنان درگوشي آنان را نمي‌شنويم‌ ؟ ! آري ! ( ما آگاه از راز و رمز ايشان و شنواي نجواي آنان بوده و ) گذشته از اين ، فرشتگان مأمور ما در كنارشان حاضر و بر اعمالشان ناظرند و ( همه كردار و گفتارشان را ) مي‌نويسند وثبت و ضبط مي‌كنند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« رُسُلُنَا » : فرستادگان ما . مراد فرشتگان مأمور ضبط و ثبت اعمال است ( نگا : / 18 ، انفطار / 10 ) .‏

آيه 81
‏متن آيه : ‏
‏ قُلْ إِن كَانَ لِلرَّحْمَنِ وَلَدٌ فَأَنَا أَوَّلُ الْعَابِدِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏بگو : اگر خداوند مهربان فرزندي مي‌داشت ، من نخستين كسي بودم كه چنين ( فرزندي را ) پرستش مي‌كردم ( چرا كه من ايمان و اعتقادم به خدا بيشتر و شناخت و آگاهيم فزونتر است . امّا خدا نيازي به فرزند ندارد ، و بندگاني چون عُزَير و عيسي و فرشتگان كي خود را فرزند خدا ناميده‌اند ؟ ! ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« الْعَابِدِينَ » : پرستندگان . عبادت‌كنندگان .‏

آيه 82
‏متن آيه : ‏
‏ سُبْحَانَ رَبِّ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ رَبِّ الْعَرْشِ عَمَّا يَصِفُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏خداوندگار آسمانها و زمين و عرش ( و تخت سلطنت مجموعه عالم هستي ) پاك و منزّه از اين توصيفهائي است كه ( درباره او ) مي‌كنند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« رَبِّ » : مالك و مدبّر . خداوندگار . « الْعَرْشِ » : ( نگا : اعراف‌ / 54 ، توبه‌ / 129 ، يونس‌ / 3 ) .‏

آيه 83
‏متن آيه : ‏
‏ فَذَرْهُمْ يَخُوضُوا وَيَلْعَبُوا حَتَّى يُلَاقُوا يَوْمَهُمُ الَّذِي يُوعَدُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏آنان را به حال خود واگذار تا در باطل غوطه‌ور گردند و سرگرم بازي شوند ، تا برخورد مي‌كنند به روز قيامتي كه بديشان وعده داده مي‌شود ( و سرانجام تلخ اعمال زشت و افكار پلشت خود را مي‌بينند ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« ذَرْهُمْ » : ( نگا : انعام‌ / 91 و 112 و 137 ، حجر / 3 ، مؤمنون‌ / 54 ) . « يَخُوضُوا » : فرو روند . سرگرم ياوه و بيان اباطيل شوند ( نگا : نساء / 140 ، انعام‌ / 68 ) .‏

آيه 84
‏متن آيه : ‏
‏ وَهُوَ الَّذِي فِي السَّمَاء إِلَهٌ وَفِي الْأَرْضِ إِلَهٌ وَهُوَ الْحَكِيمُ الْعَلِيمُ ‏

‏ترجمه : ‏
‏خدا آن كسي است كه در آسمان معبود است و در زمين معبود ، و او حكيم و عليم است .‏

‏توضيحات : ‏
‏« إِلهٌ » : معبود . « الْحَكِيمُ » : كسي كه تمام كارهايش از روي حساب و حكمت است . « الْعَلِيمُ » : كسي كه از همه چيز آگاه و باخبر است .‏

آيه 85
‏متن آيه : ‏
‏ وَتَبَارَكَ الَّذِي لَهُ مُلْكُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَمَا بَيْنَهُمَا وَعِندَهُ عِلْمُ السَّاعَةِ وَإِلَيْهِ تُرْجَعُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏بزرگوار و داراي خير و بركت آن كسي است كه شاهي و مملكت آسمانها و زمين ، و هر آنچه ميان آن دو است از آن او است ، و آگاهي از وقوع قيامت ويژه او ، و همه شما ( در آخرت ، براي حساب و كتاب و جزا و سزا ) به سوي او برگردانده مي‌شويد .‏

‏توضيحات : ‏
‏« تَبَارَكَ » : ( نگا : اعراف‌ / 54 ، مؤمنون‌ / 14 ، فرقان‌ / 1 و 10 و 61 ) . « عِندَهُ عِلْمُ السَّاعَةِ » : آگاهي از قيامت ويژه او است و تنها او از وقوع رستاخيز و شروع قيامت مطّلع است و بس .‏

آيه 86
‏متن آيه : ‏
‏ وَلَا يَمْلِكُ الَّذِينَ يَدْعُونَ مِن دُونِهِ الشَّفَاعَةَ إِلَّا مَن شَهِدَ بِالْحَقِّ وَهُمْ يَعْلَمُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏معبودهائي كه مشركان بجز خدا به فرياد مي‌خوانند و مي‌پرستند قدرت و توانائي هيچ گونه شفاعت و ميانجيگري را ندارند ، مگر كساني كه آگاهانه بر حق شهادت و گواهي داده ( و خدا را به يگانگي پرستيده ) باشند ( همچون عيسي و عُزَير و فرشتگان ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« يَدْعُونَ » : به فرياد مي‌خوانند . مي‌پرستند . « الْحَقِّ » : توحيد . وحدانيّت خدا . « وَ هُمْ يَعْلَمُونَ » : در حالي كه مي‌دانند . يعني گواهي و شهادتشان از روي علم و آگاهي بوده ، يا اين كه مي‌دانند اگر خدا بديشان اجازه دهد ، شفاعت مي‌كنند ، و مي‌دانند براي چه كسي يا كساني شفاعت كنند . ذكر ( شَهِدَ ) به صورت مفرد ، و ( يَعْلَمُونَ ) به صورت جمع ، با توجّه به لفظ و معني ( مَنْ ) است .‏

آيه 87
‏متن آيه : ‏
‏ وَلَئِن سَأَلْتَهُم مَّنْ خَلَقَهُمْ لَيَقُولُنَّ اللَّهُ فَأَنَّى يُؤْفَكُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏اگر از مشركان بپرسي ، چه كسي آنان را آفريده است‌ ؟ مؤكّدانه مي‌گويند : خدا ! پس چگونه ( از عبادت حق تعالي ) منحرف مي‌شوند ( و متوجّه پرستش چيزهاي ديگري مي‌گردند ؟ ! ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« أَنَّي‌ » : چگونه‌ ؟ « يُؤْفَكُونَ » : بازگردانده مي‌شوند . از حق منصرف و به سوي چيزهاي ديگري رهنمود مي‌شوند . « أَنّي يُؤْفَكُونَ » : ( نگا : مائده‌ / 75 ، توبه‌ / 30 ، عنكبوت‌ / 61 ) .‏

آيه 88
‏متن آيه : ‏
‏ وَقِيلِهِ يَارَبِّ إِنَّ هَؤُلَاء قَوْمٌ لَّا يُؤْمِنُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و ( خدا آگاه است ) از گفتار محمّد كه گفت : پروردگارا ! اينها قومي هستند كه ايمان نمي‌آورند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« قِيلِهِ » : قيل و قَول و مَقال ، مصدر ثلاثي مجرّدند و به معني گفته و سخن هستند . برخي واژه ( قيل ) را عطف بر ( السَّاعَة ) در سه آيه قبل مي‌دانند كه معني چنين مي‌شود : خدا از قيامت آگاه است و از شكايت پيغمبر نيز درباره ايمان نياوردن قوم خود آگاه است . بعضي هم واو پيش از آن را حرف جر و براي قسم مي‌دانند ، و چيزي را كه قسم بر آن ياد شده است ( يَارَبِّ إِنَّ هؤُلآءِ قَوْمٌ لاّ يُؤْمِنُونَ ) و يا اين كه محذوف مي‌دانند . مرجع ضمير ( ه ) پيغمبر است كه از ( لَئِن سَأَلْتَهُمْ ) در آيه پيش پيدا است .‏

آيه 89
‏متن آيه : ‏
‏ فَاصْفَحْ عَنْهُمْ وَقُلْ سَلَامٌ فَسَوْفَ يَعْلَمُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏پس از آنان روي بگردان و بگو : بدرود ! بعدها خواهند دانست ( كه براي خود چه آشي پخته‌اند و چه آتش سوزاني و عذاب دردناكي را فراهم ساخته‌اند ! ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« إصْفَحْ » : روي بگردان ( نگا : بقره‌ / 109 ، مائده‌ / 13 ، حجر / 85 ) . « سَلامٌ » : بدرود . اين سلام ، براي جدائي بوده و نشانه بي‌اعتنائي است ( نگا : فرقان‌ / 63 ، قصص‌ / 55 ) .‏

 

موضوعات: موقعیت فعلی: فهرست قرآن / سوره زخرف / تفسیر نور  لینک ثابت
 [ 05:50:00 ب.ظ ]




موقعیت فعلی: فهرست قرآن / سوره شوري / تفسیر نور

 

آيه 1
‏متن آيه : ‏
‏ حم ‏

‏ترجمه : ‏
‏حا . ميم .‏

‏توضيحات : ‏
‏« حم‌ » : از حروف مقطّعه است ( نگا : بقره‌ / 1 ) .‏

آيه 2
‏متن آيه : ‏
‏ عسق ‏

‏ترجمه : ‏
‏عين . سين . قاف .‏

‏توضيحات : ‏
‏« عسق‌ » : از حروف مقطّعه است ( نگا : بقره‌ / 1 ) .‏

آيه 3
‏متن آيه : ‏
‏ كَذَلِكَ يُوحِي إِلَيْكَ وَإِلَى الَّذِينَ مِن قَبْلِكَ اللَّهُ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ ‏

‏ترجمه : ‏
‏خداي نيرومند و فرزانه ، به تو و به‌ كساني كه پيش از تو ( پيغمبر ) بوده‌اند اين چنين ( معاني و مقاصدي كه در اين سوره است ) وحي مي‌كند . ( سرچشمه وحي همه جا و همه وقت يكي است كه پروردگار جهان است ، و محتواي وحي نيز در اصول و كلّيّات براي جملگي پيغمبران يكي است ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« كَذلِكَ » : همان گونه كه در اين سوره است . اين چنين كه مي‌بيني . « يُوحِي إِلَيْكَ » : در ساير سوره‌هاي قرآن به تو وحي مي‌كند . « إِلَي الَّذِينَ مِن قَبْلِكَ » : به ساير پيغمبران كتابهاي آسماني را با همين اصول و كلّيّات وحي كرده است . « اللهُ » : فاعل فعل ( يُوحِي ) است .‏

آيه 4
‏متن آيه : ‏
‏ لَهُ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ وَهُوَ الْعَلِيُّ الْعَظِيمُ ‏

‏ترجمه : ‏
‏آنچه در آسمانها و آنچه در زمين است ، از آن خدا است ، و او والا و بزرگوار است .‏

‏توضيحات : ‏
‏« لَهُ مَا فِي السَّمَاوَاتِ . . . » : مجموعه عالم هستي از آن او است .‏

آيه 5
‏متن آيه : ‏
‏ تَكَادُ السَّمَاوَاتُ يَتَفَطَّرْنَ مِن فَوْقِهِنَّ وَالْمَلَائِكَةُ يُسَبِّحُونَ بِحَمْدِ رَبِّهِمْ وَيَسْتَغْفِرُونَ لِمَن فِي الْأَرْضِ أَلَا إِنَّ اللَّهَ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( خدا كه مالكيّت عالم هستي از آن او است ، بقدري عظيم است كه ) آسمانها ( با همه عظمتي كه دارند ) نزديك است ( در برابر جلالت و عظمت او كرنش‌كنان ) از بالا درهم بشكافند . و فرشتگان ( با همه قدرتي كه دارند دائماً ) به تسبيح و تقديس پروردگارشان مشغول و براي كساني كه در زمين هستند درخواست آمرزش مي‌كنند . هان ! ( اي انسانِ غافل از اطاعت آسمانها و افلاك و عبادت فرشتگان پاك ! بدان كه ) يزدان آمرزگار و مهربان است . ( اگر از سر صدق سر بندگي بر آستانه او بگذاري و دست دعا به سويش برداري ، با عالم علوي هم‌آوا شده‌اي ، و قلم عفو الهي بر گناهانت كشيده مي‌شود ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« يَتَفَطَّرْنَ » : از هم مي‌شكافند . « مِن فَوْقِهِنَّ » : از قسمت بالاي خود . « يَتَفَطَّرْنَ مِن فَوْقِهِنَّ » : از هم شكافتن آسمانها به خاطر علوّ شأن و هيبت و عظمت آفريدگار جهان است ( نگا : صفوة‌البيان لمعاني القرآن ، المنتخب ) . بعضي هم شكافتن آسمانها را به خاطر شرك و بت‌پرستي مشركان مي‌دانند و آيات 90 و 91 سوره مريم را هم‌معني با اين آيه مي‌شمارند .‏

آيه 6
‏متن آيه : ‏
‏ وَالَّذِينَ اتَّخَذُوا مِن دُونِهِ أَولِيَاء اللَّهُ حَفِيظٌ عَلَيْهِمْ وَمَا أَنتَ عَلَيْهِم بِوَكِيلٍ ‏

‏ترجمه : ‏
‏افرادي كه جز خدا ( كساني و چيزهاي ديگري را ) مددكار و ياور خود مي‌گيرند ، خداوند مراقب ايشان است ( و اقوال و افعال آنان را زير نظر دارد و حساب گفتار و كردارشان را نگاه مي‌دارد و در موقع خود كيفر لازم را بديشان مي‌دهد ) و تو مأمور و مسؤول حسابرسي و پاييدن كار و بار آنان نيستي . ( بلكه بر رسولان پيام باشد و بس ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« اللهُ » : مبتدا است . « حَفِيظٌ » : مراقب اعمال و پاينده اقوال ( نگا : انعام‌ / 104 ، هود / 57 و 86 ، سبأ / 21 ) . « وَكِيلٍ » : كسي كه كار و بار مردم بدو موكول و واگذار مي‌شود ( نگا : انعام‌ / 66 و 102 و 107 ، يونس / 108 ) .‏

آيه 7
‏متن آيه : ‏
‏ وَكَذَلِكَ أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ قُرْآناً عَرَبِيّاً لِّتُنذِرَ أُمَّ الْقُرَى وَمَنْ حَوْلَهَا وَتُنذِرَ يَوْمَ الْجَمْعِ لَا رَيْبَ فِيهِ فَرِيقٌ فِي الْجَنَّةِ وَفَرِيقٌ فِي السَّعِيرِ ‏

‏ترجمه : ‏
‏اين چنين ( روشن و گويا ) قرآن بزرگواري را كه به زبان عربي است به تو وحي مي‌كنيم تا اهل مكّه و دور و بر آن را ( از خشم خدا و عذاب دوزخ ) بترساني و ( همه مردمان را ) از روز گردهم‌آيي ( قيامت ) كه شكّ و ترديدي در وقوع آن نيست بيم دهي . ( در آن روز ، مردمان دو گروه بيش نيستند ) گروهي در بهشت بسر مي‌برند و دسته‌اي در آتش دوزخ .‏

‏توضيحات : ‏
‏« قُرْءَاناً عَرَبِيّاً » : ( نگا : يوسف‌ / 2 ، طه‌ / 113 ، زمر / 28 ، فصّلت‌ / 3 ) . « أُمَّ الْقُري‌ » : مكّه ( نگا : انعام‌ / 92 ) . مراد اين نيست كه اسلام دين جهاني نيست . بلكه بيان ( امّ القري ) ذكر خاصّ است كه در موارد ديگر رسالت جهاني اسلام به طور عام بيان شده است ( نگا : فرقان‌ / 1 ) . « يَوْمَ الْجَمْعِ » : روز گردهمآئي كه قيامت است ( نگا : هود / 103 ، تغابن‌ / 9 ، واقعه‌ / 50 ) . « فَرِيقٌ » : دسته . جماعت ( نگا : بقره‌ / 75 و 100 و 101 ، آل‌عمران‌ / 23 ) .‏

آيه 8
‏متن آيه : ‏
‏ وَلَوْ شَاء اللَّهُ لَجَعَلَهُمْ أُمَّةً وَاحِدَةً وَلَكِن يُدْخِلُ مَن يَشَاءُ فِي رَحْمَتِهِ وَالظَّالِمُونَ مَا لَهُم مِّن وَلِيٍّ وَلَا نَصِيرٍ ‏

‏ترجمه : ‏
‏اگر خدا مي‌خواست ، همه مردمان را يك دين و يك آئين مي‌كرد ( و به جملگي ايشان يك نوع طرز تفكّر مي‌داد و به يك راه رهبري مي‌نمود ) امّا خدا ( به انسانها آزادي داده است ، تا در پرتو آن راه يزدان يا راه شيطان را برگزينند ، و بر اثر اين انتخاب ، به بهشت يا به دوزخ روند . . . او ) هر كه را بخواهد غرق رحمت خود مي‌كند ( كه مؤمنانند ، و هر كه را بخواهد وارد عذاب خود مي‌گرداند كه كافرانند ) و كافران ( در قيامت ) نه دوستي دارند و نه ياوري .‏

‏توضيحات : ‏
‏« وَ لَوْ شَآءَ اللهُ لَجَعَلَهُمْ أُمَّةً وَاحِدَةً . . . » : ( نگا : مائده‌ / 48 ، هود / 118 ) . « وَلِيٍّ » : دوست . سرپرست . « نَصِيرٍ » : ياور . مددكار ( نگا : بقره‌ / 107 ) . « الظَّالِمُونَ » : كافران ( نگا : اعراف‌ / 44 ، هود / 18 ) .‏

آيه 9
‏متن آيه : ‏
‏ أَمِ اتَّخَذُوا مِن دُونِهِ أَوْلِيَاء فَاللَّهُ هُوَ الْوَلِيُّ وَهُوَ يُحْيِي المَوْتَى وَهُوَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( چنين ستمگران كفرپيشه‌اي خدا را به سرپرستي نمي‌گيرند ) و بلكه جز او را به سرپرستي گرفته‌اند ، در صورتي كه سرپرست او است و او مردگان را زنده مي‌گرداند و او بر همه چيز توانا است .‏

‏توضيحات : ‏
‏« أَمْ » : بلكه . اين واژه براي انتقال از كلام سابق و پرداختن به سرزنش مشركان به خاطر گزينش سرپرستان جز خدا است ( نگا : بقره‌ / 214 ) . بعضي ( أَمْ ) را براي استفهام انكاري دانسته‌اند . در اين صورت معني آيه چنين است : آيا آنان جز خدا كساني و چيزهائي را به سرپرستي گرفته‌اند ؟ در حالي كه سرپرست تنها او است ، و او است كه مردگان را زنده مي‌كند ، و او است كه بر هر چيزي توانا است .‏

آيه 10
‏متن آيه : ‏
‏ وَمَا اخْتَلَفْتُمْ فِيهِ مِن شَيْءٍ فَحُكْمُهُ إِلَى اللَّهِ ذَلِكُمُ اللَّهُ رَبِّي عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ وَإِلَيْهِ أُنِيبُ ‏

‏ترجمه : ‏
‏در هر چيزي كه اختلاف داشته باشيد ، داوري آن به خدا واگذار مي‌گردد ( و كتاب قرآن قانون دادگاه يزدان است و در پرتو آن كشمكشها بايد فيصله پيدا كند ) . چنين داوري خدا است كه پروردگار من است و من بدو پشت مي‌بندم ، ( و براي قضاوت در منازعات ، و رفع اختلافات ، و حل مشكلات ) به ( كتاب ) او مراجعه مي‌كنم .‏

‏توضيحات : ‏
‏« فَحُكْمُهُ إِلَي اللهِ » : داوري آن به خدا واگذار مي‌گردد . مراد مراجعه به قرآن و رهنمود گرفتن از آن است . البتّه پس از قرآن ، مراجعه به سنّت نبوي است ( نگا : نساء / 59 ) . « أُنِيبُ » : مراجعه مي‌كنم ( نگا : هود / 88 ، رعد / 27 ، زمر / 54 ) .‏

آيه 11
‏متن آيه : ‏
‏ فَاطِرُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ جَعَلَ لَكُم مِّنْ أَنفُسِكُمْ أَزْوَاجاً وَمِنَ الْأَنْعَامِ أَزْوَاجاً يَذْرَؤُكُمْ فِيهِ لَيْسَ كَمِثْلِهِ شَيْءٌ وَهُوَ السَّمِيعُ البَصِيرُ ‏

‏ترجمه : ‏
‏او آفريننده آسمانها و زمين است . او شما را به صورت مرد و زن ، و چهارپايان را به شكل نر و ماده درآورده است و بدين وسيله بر آفرينش شما ( انسانها و توليد و تكثير نسل حيوانها ) مي‌افزايد . هيچ چيزي همانند خدا نيست ( و نه او در ذات و صفات به چيزي از چيزهاي آسمان و زمين مي‌ماند ، و نه چيزي از چيزهاي آسمان و زمين در ذات و صفات بدو مي‌ماند ) و او شنوا و بينا است ( و پيوسته بر كارگاه جهان نظارت مي‌نمايد ، و از جمله زاد و ولد انسانها و حيوانها را مي‌پايد ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« مِنْ أَنفُسِكُمْ » : از جنس و نوع خودتان ( نگا : نحل‌ / 72 ، روم‌ / 21 ) . « مِنَ الأنْعَامِ أزْوَاجاً » : از جنس و نوع چهارپايان ماده‌هائي را آفريده است . « يَذْرَؤُكُمْ » : شما را به وفور مي‌آفريند . از ماده ( ذَرْء ) به معني آفريدن و پراكندن ( نگا : انعام‌ / 136 ، نحل‌ / 13 ، مؤمنون‌ / 79 ، اعراف‌ / 179 ) . در اينجا مراد توليد نسل و تكثير مثل و تداوم وجود است . ضمير ( كم ) خطاب به انسان است و از راه تغليب شامل چهارپايان هم مي‌باشد . « فيهِ » : با آن . يعني به وسيله اين كار كه تدبير يا خلق جفتها است . واژه ( فيهِ ) به معني ( بِهِ ) است ( نگا : معاني القرآن ) و استعمال آن بدين شكل اشاره دارد به اين كه چنين تدبيري و يا آفرينشي انگار منبع افزايش و معدن پخش است ( نگا : قاسمي ) . « لَيْسَ كَمِثْلِهِ شَيْءٌ » : اين قسمت از آيه ، بيانگر اين واقعيّت است كه خدا در ذات و صفات جداي از مخلوقات است . مثلاً او محيط بر هر چيز است ( نگا : نساء / 126 ، فصّلت‌ / 54 ) و انسانها غيرمحيط . مفاهيم آسان و سخت ، دور و نزديك ، و گذشته و حال و آينده ، اوّل و آخر ، ظاهر و باطن ، و . . . نسبت به خدا معني ندارد ( نگا : بقره‌ / 20 ، آل‌عمران‌ / 29 ، حديد / 3 ) ولي در مورد غير خدا ثابت است .‏

آيه 12
‏متن آيه : ‏
‏ لَهُ مَقَالِيدُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ يَبْسُطُ الرِّزْقَ لِمَن يَشَاءُ وَيَقْدِرُ إِنَّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ ‏

‏ترجمه : ‏
‏كليدهاي آسمانها و زمين در دست او است . براي هر كس كه بخواهد روزي را فراوان و يا كم مي‌گرداند . او از همه چيز كاملاً آگاه است .‏

‏توضيحات : ‏
‏« مَقَالِيدُ » : كليدها . ( نگا : زمر / 63 ) . « يَقْدِرُ » : تنگ مي‌گرداند . كم و ناچيز مي‌نمايد ( نگا : رعد / 26 ، اسراء / 30 ، قصص‌ / 82 ) .‏

آيه 13
‏متن آيه : ‏
‏ شَرَعَ لَكُم مِّنَ الدِّينِ مَا وَصَّى بِهِ نُوحاً وَالَّذِي أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ وَمَا وَصَّيْنَا بِهِ إِبْرَاهِيمَ وَمُوسَى وَعِيسَى أَنْ أَقِيمُوا الدِّينَ وَلَا تَتَفَرَّقُوا فِيهِ كَبُرَ عَلَى الْمُشْرِكِينَ مَا تَدْعُوهُمْ إِلَيْهِ اللَّهُ يَجْتَبِي إِلَيْهِ مَن يَشَاءُ وَيَهْدِي إِلَيْهِ مَن يُنِيبُ ‏

‏ترجمه : ‏
‏خداوند آئيني را براي شما ( مؤمنان ) بيان داشته و روشن نموده است كه آن را به نوح توصيه كرده است و ما آن را به تو وحي و به ابراهيم و موسي و عيسي سفارش نموده‌ايم ( به همه آنان سفارش كرده‌ايم كه اصول ) دين را پابرجا داريد و در آن تفرّقه نكنيد و اختلاف نورزيد . اين چيزي كه شما مشركان را بدان مي‌خوانيد ( كه پابرجا داشتن اصول و اركان دين است ) بر مشركان سخت گران مي‌آيد . خداوند هر كه را بخواهد براي اين دين برمي‌گزيند و هر كه ( از دشمنانگي با دين دست بكشد و ) به سوي آن برگردد ، بدان رهنمودش مي‌گرداند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« شَرَعَ » : بيان داشته است . روشن نموده است . « الَّذِي‌ » : ذكر چنين موصولي اشاره به اهمّيّت دين اسلام دارد كه جامع همه اصول و اركان اديان آسماني است . چرا كه ( الَّذِي ) در ميان موصولات اصل ، و آئين اسلام نيز در ميان اديان خدا اصل است . « يَجْتَبِي إِلَيْهِ » : براي تبليغ دين به عنوان پيغمبر برمي‌گزيند . براي گزينش دين خود انتخاب مي‌نمايد ، مرجع ضمير ( ه ) خدا يا دين خدا است . « يَهْدي إِلَيْهِ » : به سوي خود يا آئين خود هدايت مي‌كند . مرجع ضمير ( ه ) باز هم خدا يا دين خدا است . « يُنِيبُ » : ( نگا : غافر / 13 ) .‏

آيه 14
‏متن آيه : ‏
‏ وَمَا تَفَرَّقُوا إِلَّا مِن بَعْدِ مَا جَاءهُمُ الْعِلْمُ بَغْياً بَيْنَهُمْ وَلَوْلَا كَلِمَةٌ سَبَقَتْ مِن رَّبِّكَ إِلَى أَجَلٍ مُّسَمًّى لَّقُضِيَ بَيْنَهُمْ وَإِنَّ الَّذِينَ أُورِثُوا الْكِتَابَ مِن بَعْدِهِمْ لَفِي شَكٍّ مِّنْهُ مُرِيبٍ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( پيروان پيغمبران پيشين ، درباره دين ) گروه گروه و دسته دسته نشده‌اند ( و راه اختلاف در پيش نگرفته‌اند ) مگر بعد از علم و آگاهي ( از برنامه و اصول و اركان دين و پي بردن به حقّانيّت آئين ) . و اين تفرقه‌جوئي تنها به خاطر ستمگري و كجروي در ميان خودشان بوده است . اگر فرماني از سوي پروردگارت صادر نشده بود كه آنان تا سرآمد معيّني ( كه قيامت است ، زنده و آزاد ) باشند ، ميانشان ( با مجازات و نابودي ) داوري مي‌گرديد . آناني كه ( در روزگار تو اهل كتاب بشمارند و ) كتابهاي آسماني بعد از گذشتگان به دستشان رسيده است ، درباره آنها دچار شكّ و گمان توأم با بدبيني و سوءظنّ شده‌اند . ( والاّ اگر به كتابهاي خود ايمان كامل داشتند ، پي مي‌بردند كه تو حقيقةً فرستاده خدائي ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« مَا تَفَرَّقُوا » : فرقه فرقه و دسته دسته نشده‌اند و اختلاف پيدا نكرده‌اند ( نگا : بيّنه‌ / 4 ) . « الْعِلْمُ » : آگاهي ، مراد دلائل صحيح و براهين يقيني بر حقّانيّت دين و آئيني است كه خدا بديشان ابلاغ فرموده بوده است . « لَوْ لا كَلِمَةٌ سَبَقَتْ . . . » : ( نگا : يونس‌ / 19 ، هود / 110 ، طه‌ / 129 ، فصّلت‌ / 45 ) « مِن بَعْدِهِمْ » : بعد از اسلاف و گذشتگان . « مُرِيبٍ » : به شكّ و ترديد اندازنده ( نگا : هود / 62 و 110 ، ابراهيم‌ / 9 ، سبأ / 54 ، فصّلت‌ / 45 ) .‏

آيه 15
‏متن آيه : ‏
‏ فَلِذَلِكَ فَادْعُ وَاسْتَقِمْ كَمَا أُمِرْتَ وَلَا تَتَّبِعْ أَهْوَاءهُمْ وَقُلْ آمَنتُ بِمَا أَنزَلَ اللَّهُ مِن كِتَابٍ وَأُمِرْتُ لِأَعْدِلَ بَيْنَكُمُ اللَّهُ رَبُّنَا وَرَبُّكُمْ لَنَا أَعْمَالُنَا وَلَكُمْ أَعْمَالُكُمْ لَا حُجَّةَ بَيْنَنَا وَبَيْنَكُمُ اللَّهُ يَجْمَعُ بَيْنَنَا وَإِلَيْهِ الْمَصِيرُ ‏

‏ترجمه : ‏
‏تو نيز مردمان را به سوي آن ( آئين واحد الهي دعوت كن كه اسلام است ) و آن گونه كه به تو فرمان داده شده است ( بر دعوت مردمان به دين يزدان ماندگار باش و در اين راه ) ايستادگي كن و از خواستها و هوسهاي ايشان پيروي مكن ، و بگو : من به هر كتابي كه از سوي خدا نازل شده باشد ايمان دارم ، و به من دستور داده شده است كه در ميان شما دادگري كنم . خدا پروردگار ما و پروردگار شما است . اعمال ما از آن ما است ( نه از آن شما ) و اعمال شما از آن شما است ( نه از آن ما ، و هر كسي در مقابل كارهايش مسؤول است ) . ميان ما و شما خصومت و مجادله‌اي نيست ( چرا كه حق را بيان و آشكار كردم و از اين به بعد نيازي به جدال و استدلال نمي‌باشد ) . خداوند ( سرانجام در قيامت در يكجا ) ما را جمع خواهد كرد ، و بازگشت ( همه در آن روز ، براي داوري و حساب و كتاب ) به سوي او است ( و هر كسي آن درود عاقبت كار كه كشت ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« فَلِذلِكَ » : به سوي آن آئين يگانه آسماني كه دين همه انبياء پيشين بوده و اسلام نام دارد . براي رفع آن اختلافات ملّتها . لام ( لِذلِكَ ) به معني ( إِلي ) و يا براي تعليل است . « حُجَّةً » : دليل آوردن . جدال كردن .‏

آيه 16
‏متن آيه : ‏
‏ وَالَّذِينَ يُحَاجُّونَ فِي اللَّهِ مِن بَعْدِ مَا اسْتُجِيبَ لَهُ حُجَّتُهُمْ دَاحِضَةٌ عِندَ رَبِّهِمْ وَعَلَيْهِمْ غَضَبٌ وَلَهُمْ عَذَابٌ شَدِيدٌ ‏

‏ترجمه : ‏
‏كساني كه درباره ( دين ) خدا به مخاصمه و مجادله مي‌پردازند و ( عليه آن ) دليل و برهان ( بي‌اساس و پوسيده ) ذكر مي‌كنند ، آن هم زماني كه ( به سبب وضوح و روشني ، از سوي مردم ) پذيرفته شده است ، خصومت آنان بيهوده و دلائل و براهين ايشان در پيشگاه پروردگارشان باطل و ناپذيرفتني است ، و خشم شديد ( خدا در قيامت ) گريبانگيرشان مي‌گردد و عذاب سختي خواهند داشت .‏

‏توضيحات : ‏
‏« يُحَآجُّونَ فِي اللهِ » : درباره دين خدا به ستيز مي‌پردازند و استدلالهاي بي‌اصل و اساسي بيان مي‌دارند . « لَهُ » : مرجع ضمير ( هُ ) مي‌تواند ( الله ) يا پيغمبر و يا دين باشد ( نگا : آلوسي ) . « حُجَّتهُمْ » : دليل و برهانشان . ستيز و جدالشان . « دَاحِضَةٌ » : باطل و زائل ( نگا : كهف‌ / 56 ، غافر / 5 ) .‏

آيه 17
‏متن آيه : ‏
‏ اللَّهُ الَّذِي أَنزَلَ الْكِتَابَ بِالْحَقِّ وَالْمِيزَانَ وَمَا يُدْرِيكَ لَعَلَّ السَّاعَةَ قَرِيبٌ ‏

‏ترجمه : ‏
‏خدا است كه كتاب ( قرآن ) را نازل كرده‌است كه مشتمل بر حق و حقيقت است ( و جنبه ذهني و پنداري ندارد ، و در قرآن ، براي ارزيابي ارزشها ، ضوابط و قواعد ) و معيار و ميزان ايجاد كرده است . تو چه مي‌داني ، شايد قيامت نزديك باشد ( و هرچه زودتر به حساب همگان رسيدگي شود ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« الْمِيزَانَ » : معيار و ميزان ارزيابي و ارزشها . مراد قواعد و ضوابطي است كه در قرآن ، يا در كتابهاي آسماني ديگر گنجانده شده است و جداكننده حق از باطل است ( نگا : حديد / 25 ) . مراد از انزال ميزان در اينجا ، ايجاد آن و رهنمود بدان است . « قَرِيبٌ » : علّت مذكّر آمدن قَريبٌ ، بدان خاطر است كه در اصل خبر ( إتيان ) است كه مضاف محذوفي است . يا اين كه به‌معني ذاتُ قُرْبٍ بوده و از باب تامِرو لابِن مي‌باشد ( نگا : اعراف‌ / 56 ) .‏

آيه 18
‏متن آيه : ‏
‏ يَسْتَعْجِلُ بِهَا الَّذِينَ لَا يُؤْمِنُونَ بِهَا وَالَّذِينَ آمَنُوا مُشْفِقُونَ مِنْهَا وَيَعْلَمُونَ أَنَّهَا الْحَقُّ أَلَا إِنَّ الَّذِينَ يُمَارُونَ فِي السَّاعَةِ لَفِي ضَلَالٍ بَعِيدٍ ‏

‏ترجمه : ‏
‏كساني كه به قيامت ايمان ندارند ، در فرا رسيدن آن شتاب مي‌ورزند ( و مسخره‌كنان بيان مي‌دارند : اين قيامتي كه شما مي‌گوييد ، كي خواهد آمد ؟ ) و امّا كساني كه ايمان آورده‌اند ، به سبب ( اعتقاد به وقوع ) آن در خوف و هراسند و مي‌دانند كه قيامت حق است ( و چه دير و چه زود قطعاً فرا مي‌رسد ) . هان ! مسلّماً كساني كه نسبت به قيامت شكّ و ترديد دارند و ( تمسخركنان درباره آن ) به جدال و ستيز مي‌پردازند ، در گمراهي سخت ژرف و بسيار دور ( از راستاي راه رستگاري ) قرار دارند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« يَسْتَعْجِلُ بِهَا » : زود فرا رسيدن قيامت را خواستارند . البتّه كافران و مشركان از روي استهزاء و تمسخر چنين تقاضائي داشته‌اند . « مُشْفِقُونَ مِنْهَا » : از آن مي‌ترسند . به سبب قيامت ترسان و هراسانند . مراد اين است كه براي حفظ خود از عذاب و شر و بلاي آن ، به عبادات و حسنات دست مي‌يازند و عمرشان را در تلاش و كوشش و پرستش بسر مي‌برند ( نگا : مؤمنون‌ / 60 ) . « يُمَارُونَ » : مي‌ستيزند و كشمكش مي‌كنند . در شكّ و ترديد بسر مي‌برند ( نگا : روح المعاني ، نمونه ) .‏

آيه 19
‏متن آيه : ‏
‏ اللَّهُ لَطِيفٌ بِعِبَادِهِ يَرْزُقُ مَن يَشَاءُ وَهُوَ الْقَوِيُّ العَزِيزُ ‏

‏ترجمه : ‏
‏خداوند نسبت به بندگانش بسيار لطف و مرحمت دارد ، و به هر كس كه خود بخواهد روزي مي‌رساند ( و بدو نعمت فراوان مي‌دهد و خوبي مي‌كند ) ، و او نيرومند و چيره است ( و قادر بر انجام هر كاري ، و وفاي به عهدها و وعده‌هاي خويش است ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« لَطِيفٌ » : كسي كه داراي لطف و مرحمت بسيار است . كسي كه بس دقيق و آگاه است . « يَرْزُقُ مَن يَشَآءُ » : منظور توسعه روزي و نعمت است ، والاّ همگان روزي‌خواران يزدانند ( نگا : رعد / 26 )‏

آيه 20
‏متن آيه : ‏
‏ مَن كَانَ يُرِيدُ حَرْثَ الْآخِرَةِ نَزِدْ لَهُ فِي حَرْثِهِ وَمَن كَانَ يُرِيدُ حَرْثَ الدُّنْيَا نُؤتِهِ مِنْهَا وَمَا لَهُ فِي الْآخِرَةِ مِن نَّصِيبٍ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( گروهي براي آخرت كشت مي‌كنند و گروهي براي دنيا ) . هركس كه كشت آخرت را بخواهد ، به كشت او فزوني و بركت مي‌دهيم ، و هر كس كه كشت دنيا را بخواهد ، مقداري از دنيا بدو مي‌دهيم ، و ديگر در آخرت كمترين بهره‌اي ندارد .‏

‏توضيحات : ‏
‏« حَرْثَ » : كشت‌وكار ( نگا : بقره‌ / 71 و 205 و 223 ، آل‌عمران‌ / 14 و 117 ) . مراد متاع و كالا و خوشيها است . « مِنْهَا » : از دنيا . حرف ( مِنْ ) براي تبعيض است و بيانگر مقدار اندك و بخش ناچيزي است . « مِن نَّصِيبٍ » : هيچ بهره‌اي . حرف ( مِنْ ) و نكره آمدن ( نَصِيبٍ ) هر دو براي تأكيد نفي است .‏

آيه 21
‏متن آيه : ‏
‏ أَمْ لَهُمْ شُرَكَاء شَرَعُوا لَهُم مِّنَ الدِّينِ مَا لَمْ يَأْذَن بِهِ اللَّهُ وَلَوْلَا كَلِمَةُ الْفَصْلِ لَقُضِيَ بَيْنَهُمْ وَإِنَّ الظَّالِمِينَ لَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ ‏

‏ترجمه : ‏
‏شايد آنان انبازها و معبودهائي دارند كه براي ايشان ديني را پديد آورده‌اند كه خدا بدان اجازه نداده است ( و از آن بي‌خبر است‌ ؟ ) اگر اين سخنِ قاطعانه و داورانه ( خدا ، مبني بر مهلت كافران و تأخير قيامت تا وقت معيّن آن ) نبود ، ميانشان ( با اهلاك كافران و ابقاء مؤمنان ) داوري مي‌گرديد ( و دستور عذاب دنيوي يا اخروي صادر مي‌گشت و مجالي به كافران نمي‌داد . در عين حال آنان نبايد اين حقيقت را فراموش كنند كه ) قطعاً ستمگران عذاب دردناكي دارند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« أَمْ » : آيا . شايد كه . بلكه ( نگا : بقره‌ / 214 ) « شَرَعُوا » : قانونگذاري كرده‌اند . پي افكنده‌اند . پديد آورده‌اند . « الْفَصْلِ » : حكم كردن . فيصله دادن . جدا كردن حق از باطل . مراد همان چيزي است كه در آيه 14 همين سوره از آن سخن رفته است .‏

آيه 22
‏متن آيه : ‏
‏ تَرَى الظَّالِمِينَ مُشْفِقِينَ مِمَّا كَسَبُوا وَهُوَ وَاقِعٌ بِهِمْ وَالَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ فِي رَوْضَاتِ الْجَنَّاتِ لَهُم مَّا يَشَاؤُونَ عِندَ رَبِّهِمْ ذَلِكَ هُوَ الْفَضْلُ الكَبِيرُ ‏

‏ترجمه : ‏
‏ستمكاران ( كفرپيشه ) را ( در روز قيامت ) خواهي ديد كه از ( كيفر ) كارهائي كه كرده‌اند سخت بيمناكند ، ولي ( عذاب و عقاب ) آن حتماً ايشان را فرو مي‌گيرد ، و كساني را خواهي ديد كه ايمان آورده‌اند و كارهاي شايسته كرده‌اند ، در باغهاي بهشت بسر مي‌برند و هرچه بخواهند نزد پروردگارشان برايشان فراهم است . واقعاً فضل بزرگ و لطف سترگ اين است .‏

‏توضيحات : ‏
‏« الظَّالِمِينَ » : كافرين . « هُوَ » : كيفر كارهائي كه كرده‌اند . وبال . « وَاقِعٌ بِهِمْ » : بديشان مي‌رسد و ايشان را فرا مي‌گيرد . « رَوْضَاتِ » : باغهاي خرم و سرسبز . « الْفَضْلُ » : عطيه . لطف .‏

آيه 23
‏متن آيه : ‏
‏ ذَلِكَ الَّذِي يُبَشِّرُ اللَّهُ عِبَادَهُ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ قُل لَّا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْراً إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى وَمَن يَقْتَرِفْ حَسَنَةً نَّزِدْ لَهُ فِيهَا حُسْناً إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ شَكُورٌ ‏

‏ترجمه : ‏
‏اين همان چيزي است كه خداوند بندگان خود را بدان نويد مي‌دهد ، بندگاني كه ايمان آورده‌اند و كارهاي شايسته كرده‌اند . بگو : در برابر آن ( همه نعمت كه در پرتو دعوت اسلام به شما خواهد رسيد ) از شما پاداش و مزدي نمي‌خواهم جز عشق و علاقه نزديكي ( به خدا ) را ( كه سود آن هم عايد خودتان مي‌گردد ) . هر كس كار نيكي انجام دهد ، بر نيكي عمل او مي‌افزائيم ( و دست كم يك خوبي را ده خوبي بشمار مي‌آوريم ) . خداوند آمرزگار و شكرگزار است ( و گناهان بندگان را مي‌بخشد و كارهاي خوبشان را به بهترين وجه پاداش مي‌دهد ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« عَلَيْهِ » : در برابر آن همه فضل و لطفي كه در آخرت نصيب مؤمنان نيكوكار مي‌شود . در برابر تبليغ رسالت و رنج دعوت . « إِلاّ الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبي‌ » : مگر شور و شوق تقرّب به خدا با انجام حسنات و دوري از سيّئات . يعني آنچه از شما مي‌خواهم در پيش گرفتن راه خدا است ( نگا : فرقان‌ / 57 ) . « الْقُرْبي‌ » : تقرّب . « يَقْتَرِفْ » : كسب كند . به دست آورد . « حُسْناً » : زيبائي . « نَزِدْ لَهُ فِيهَا حُسْناً » : بر زيبائي حسنه او مي‌افزائيم . يعني آن را جزاي مضاعف مي‌دهيم و ده برابر و بيشتر بشمار مي‌آوريم ( نگا : انعام‌ / 160 ، بقره‌ / 261 ) .‏

آيه 24
‏متن آيه : ‏
‏ أَمْ يَقُولُونَ افْتَرَى عَلَى اللَّهِ كَذِباً فَإِن يَشَأِ اللَّهُ يَخْتِمْ عَلَى قَلْبِكَ وَيَمْحُ اللَّهُ الْبَاطِلَ وَيُحِقُّ الْحَقَّ بِكَلِمَاتِهِ إِنَّهُ عَلِيمٌ بِذَاتِ الصُّدُورِ ‏

‏ترجمه : ‏
‏آيا مي‌گويند : ( محمّد ) بر خدا دروغ و افتراء بسته است ( و خدا بدو چيزي وحي نكرده است و زائيده انديشه خود را به او نسبت داده است‌ ؟ ) اگرخدا بخواهد بر دل تو مهر مي‌نهد ( و قدرت حفظ آيات خود را از تو مي‌گيرد ) . خداوند با سخنان ( قرآني ) خود باطل را از ميان برمي‌دارد و حق را پابرجا مي‌دارد . مسلّماً او بسيار آگاه از همه چيزهائي است كه در درون سينه‌ها است .‏

‏توضيحات : ‏
‏« أَمْ » : يا . آيا . بلكه . « يَخْتِمْ عَلي قَلْبِكَ » : بر دل تو مهر مي‌زند و از دريافت آيات و حفظ قرآن محرومت مي‌كند . مراد بيان قدرت مطلقه خدا و دلداري رسول است . « يَمْحُ » : اصل آن ( يَمْحُو ) و فعل مضارع مرفوع است ، و عربها گاهي براي تخفيف واو يا ياء را از آخر فعل مضارع حذف مي‌كنند . در رسم‌الخطّ قرآني واو را ننوشته‌اند . مانند : يَدْعُ الإِنسَانُ بِالشَّرِّ ( اسراء / 11 ) . وَ سَنَدْعُ الزَّبَانِيَةَ : ( علق‌ / 18 ) . ذكر واژه ( الله ) به دنبال آن ، و ذكر فعل مضارع مرفوع ( يُحِقُّ ) با وجود عطف بر آن ، نشانه‌هاي ديگري بر اين امر است . « بِكلّماتِهِ » : با سخنان خود . مراد وحي آسماني و آيات قرآني است . « إِنَّهُ عَليمٌ بِذاتِ الصُّدُورِ » : ( نگا : آل‌عمران‌ / 119 و 154 ، مائده‌ / 7 . . . ) .‏

آيه 25
‏متن آيه : ‏
‏ وَهُوَ الَّذِي يَقْبَلُ التَّوْبَةَ عَنْ عِبَادِهِ وَيَعْفُو عَنِ السَّيِّئَاتِ وَيَعْلَمُ مَا تَفْعَلُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏تنها خدا است كه توبه را از بندگانش مي‌پذيرد ، و گناهان را مي‌بخشد ، و آنچه را انجام مي‌دهيد مي‌داند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« يَعْفُو » : در رسم‌الخطّ قرآني ، الف زائدي به دنبال دارد .‏

آيه 26
‏متن آيه : ‏
‏ وَيَسْتَجِيبُ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَيَزِيدُهُم مِّن فَضْلِهِ وَالْكَافِرُونَ لَهُمْ عَذَابٌ شَدِيدٌ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و دعا و درخواست كساني را اجابت مي‌كند كه ايمان آورده‌اند و كارهاي شايسته كرده‌اند ، و از فضل خود بديشان بيشتر ( از آن چيزهائي كه درخواست نموده‌اند و به فكرشان نيامده است ) عطاء مي‌كند . امّا كافران ( به جاي لطف و احسان يزدان ) عذاب سخت و شديدي دارند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« مِن فَضْلِهِ » : از روي لطف و مرحمت خود . از نعمت و عطيّه خود .‏

آيه 27
‏متن آيه : ‏
‏ وَلَوْ بَسَطَ اللَّهُ الرِّزْقَ لِعِبَادِهِ لَبَغَوْا فِي الْأَرْضِ وَلَكِن يُنَزِّلُ بِقَدَرٍ مَّا يَشَاءُ إِنَّهُ بِعِبَادِهِ خَبِيرٌ بَصِيرٌ ‏

‏ترجمه : ‏
‏اگر خداوند رزق و روزي را براي همه بندگانش ( بدان گونه كه خودشان مي‌خواهند ) توسعه و گسترش دهد ، قطعاً در زمين سركشي و ستمگري مي‌كنند ، و لذا بدان اندازه كه خود مي‌خواهد روزي را مي‌رساند . چرا كه او بندگانش را مي‌بيند و با ( اوضاع و احوال ) ايشان كاملاً آشنا است .‏

‏توضيحات : ‏
‏« بَسَطَ » : گسترش داد . فراوان كرد . « لَبَغَوْا » : قطعاً سركشي و نافرماني مي‌كنند . حتماً ستمگري مي‌نمايند . « يُنَزِّلُ » : مراد از تنزيل رزق ، تهيّه كردن و در اختيار قرار دادن آن است « بِقَدَرٍ » : به اندازه معيّن . به مقدار لازم ( نگا : حجر / 21 ، مؤمنون‌ / 18 ، قمر / 49 ) .‏

آيه 28
‏متن آيه : ‏
‏ وَهُوَ الَّذِي يُنَزِّلُ الْغَيْثَ مِن بَعْدِ مَا قَنَطُوا وَيَنشُرُ رَحْمَتَهُ وَهُوَ الْوَلِيُّ الْحَمِيدُ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و او است كه باران را مي‌باراند بعد از آن كه ( مردمان از بارش آن ) نااميد مي‌گردند ، و رحمت خود را مي‌گستراند ( و دامنه باران را به اينجا و آنجا مي‌كشاند و فراگيرش مي‌گرداند ) . او سرپرست ستوده ( بندگان و عهده‌دار پسنديده كارهاي ايشان ) است .‏

‏توضيحات : ‏
‏« الْغَيْثَ » : باران ( نگا : لقمان‌ / 34 ، حديد / 20 ) « قَنَطُوا » : مأيوس و نوميد گشتند . مراد نااميدي مردمان از نيامدن باران و خشكي زمين ، و به پايان رسيدن فصل آن است . « رَحْمَتَهُ » : لطف و مرحمت خود . مراد ثمرات و محصولات حاصل از باران است . ( رَحْمَة ) را باران هم معني كرده‌اند ( نگا : اعراف‌ / 57 ، فرقان‌ / 48 ، نمل‌ / 63 ) .‏

آيه 29
‏متن آيه : ‏
‏ وَمِنْ آيَاتِهِ خَلْقُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَمَا بَثَّ فِيهِمَا مِن دَابَّةٍ وَهُوَ عَلَى جَمْعِهِمْ إِذَا يَشَاءُ قَدِيرٌ ‏

‏ترجمه : ‏
‏برخي از نشانه‌هاي ( پي بردن به خدا و قدرت ) او ، آفرينش آسمانها و زمين و همه جنبندگاني است كه در آن دو پديدار و پراكنده كرده است ، و او هر وقت كه بخواهد مي‌تواند آنها را گرد آورد .‏

‏توضيحات : ‏
‏« خَلْقُ » : آفرينش . آفريده‌ها . « بَثَّ » : پخش و پراكنده كرده است . مراد پديد آوردن و افزايش و پراكندن است . « دَآبَّةٍ » : جنبنده . اين واژه شامل انسانها و موجودات ريز ذرّه‌بيني و حيوانات غول‌پيكر و تمام چيزهاي زنده مي‌باشد . ( نگا : بقره‌ / 164 ، انعام‌ / 38 ، فاطر / 45 ) . « مَا بَثَّ فِيهِمَا مِن دَآبَّةٍ » : اين آيه و آيه 49 سوره نحل ، با صراحت بيان مي‌دارند كه در پهنه آسمان نيز جنبندگان زنده موجود و فراوانند . « جَمْعِهِمْ » : گرد آوردن ذوي‌العقول ، يعني انسانها ، براي حساب و كتاب قيامت . مراد گرد آوردن انسانها ( نگا : نساء / 87 ، انعام‌ / 12 ، مرسلات‌ / 38 ) و ساير حيوانات ( تكوير / 5 ) در هنگامه قيامت است . « هُوَ عَلَيا جَمْعِهِمْ إذَا يَشَآءُ قَدِيرٌ » : برخي اين جمله را دالّ بر اين مي‌دانند كه چه بسا روزي و روزگاري ، موجودات ذوي‌الشعور آسمانها و زمين با يكديگر تماس حاصل كنند و جهانيان با يكديگر ارتباط پيدا نمايند .‏

آيه 30
‏متن آيه : ‏
‏ وَمَا أَصَابَكُم مِّن مُّصِيبَةٍ فَبِمَا كَسَبَتْ أَيْدِيكُمْ وَيَعْفُو عَن كَثِيرٍ ‏

‏ترجمه : ‏
‏آنچه از مصائب و بلا به شما مي‌رسد ، به خاطر كارهائي است كه خود كرده‌ايد . تازه خداوند از بسياري ( از كارهاي شما ) گذشت مي‌كند ( كه شما از آنها توبه نموده‌ايد و يا با كارهاي نيك آنها را از نامه اعمال زدوده و پاك كرده‌ايد ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« بِمَا قَدَّمَتْ أَيْدِيهِمْ » : ( نگا : نساء / 79 ، انفال‌ / 53 ) . « يَعْفُو » : در رسم‌الخطّ قرآني الف زائدي به دنبال دارد . « كَثِيرٍ » : مراد گناهان فراواني است كه انسان مرتكب مي‌گردد ( نگا : نحل‌ / 61 ، فاطر / 45 ) . از مردمان زيادي صرف نظر مي‌كند ( نگا : شوري‌ / 34 ) . يادآوري : قاعده « ارتكاب گناه موجب ابتلاء بلا است‌ » هرچند حتمي و قطعي است ، ولي در دنيا مُطّرد و همگاني نيست ، و استثناهائي وجود دارد . بلاها براي بعضيها آزمايش الهي است ، و گاهي در فراسوي آنها حكمتهائي نهفته است كه از ديد انسانها پنهان است . به هر حال انسان در مقابل هر كاري كه مي‌كند ، پاداش يا پادافره خود را مي‌گيرد . اگر هم در اين جهان كه دار مكافات جزئي است ، به خاطر استدراج و املاء و ديگر چيزها جزا و سزائي نبيند ، در آخرت كه دار مكافات كلّي است ، قطعاً جزا و سزاي كامل مي‌بيند .‏

آيه 31
‏متن آيه : ‏
‏ وَمَا أَنتُم بِمُعْجِزِينَ فِي الْأَرْضِ وَمَا لَكُم مِّن دُونِ اللَّهِ مِن وَلِيٍّ وَلَا نَصِيرٍ ‏

‏ترجمه : ‏
‏شما هرگز نمي‌توانيد ( از چنگال قدرت خداوند ) در زمين ( فرار كنيد و خداي را از دستيابي به خود ) ناتوان سازيد ، و سواي خدا هيچ گونه سرپرست و ياوري نداريد ( تا به كمك شما بشتابند و شما را از مصائب و بلاياي نازله برهانند ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« مَآ أَنتُم بِمُعْجِزِينَ » : شما نمي‌توانيد درمانده و ناتوان كنيد و به ستوه بياوريد ( نگا : انعام‌ / 134 ، يونس‌ / 53 ، توبه‌ / 2 و 3 ) .‏

آيه 32
‏متن آيه : ‏
‏ وَمِنْ آيَاتِهِ الْجَوَارِ فِي الْبَحْرِ كَالْأَعْلَامِ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و از جمله نشانه‌هاي ( شناخت خدا و قدرت ) او كشتيهائي است همچون كوهها كه بر صفحه درياها به حركت درمي‌آيند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« الْجَوارِي‌ » : جمع جَارِيَة ، كشتيهاي روان . صفت به جاي موصوف استعمال شده كه ( سُفُن ) است و در اصل السُّفُنُ الْجَوارِي است . در رسم‌الخطّ قرآني ياء آخر جَواري براي تخفيف حذف شده است . « أَعْلام‌ » : جمع عَلَم ، كوهها .‏

آيه 33
‏متن آيه : ‏
‏ إِن يَشَأْ يُسْكِنِ الرِّيحَ فَيَظْلَلْنَ رَوَاكِدَ عَلَى ظَهْرِهِ إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَاتٍ لِّكُلِّ صَبَّارٍ شَكُورٍ ‏

‏ترجمه : ‏
‏اگر خداوند بخواهد باد را از وزيدن مي‌اندازد و كشتيها بر روي درياها متوقّف مي‌گردند . قطعاً در اين ( حركت بادها ، جريان كشتيها ، آفرينش درياها بدين وسعت و ويژگيهاي آبها ، و نظم و نظامي كه بر امور حكمفرما است ) دلائل روشني ( بر وجود خدا ) است براي هر كس كه بسيار شكيبا و بسيار سپاسگزار باشد .‏

‏توضيحات : ‏
‏« يُسْكِنْ » : ساكن مي‌كند . از وزيدن مي‌اندازد . « يَظْلَلْنَ » : مي‌مانند . مي‌شوند . « رَوَاكِدَ » : جمع راكِدَة ، ثابت . ساكن . برجاي و بيحركت .‏

آيه 34
‏متن آيه : ‏
‏ أَوْ يُوبِقْهُنَّ بِمَا كَسَبُوا وَيَعْفُ عَن كَثِيرٍ ‏

‏ترجمه : ‏
‏يا اگر بخواهد كشتيها را به خاطر كارهائي كه سرنشينان آنها مرتكب شده‌اند ، نابود مي‌سازد ، و از بسياري گذشت مي‌كند ( و مردمان زيادي را مي‌بخشد و از مجازات بركنار مي‌دارد ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« يُوبِقْهُنَّ » : كشتيها را هلاك مي‌سازد . مراد از كشتيها سرنشينان كشتيها است . يعني ذكر محلّ و مراد حالّ است‌ ؛ و يا جنبه مجازي دارد ، مثل : إِسْأَلِ الْقَرْيَةَ ( نگا : يوسف‌ / 82 ) . فعل ( يُوبِقْ ) از ماده ( وبق ) به معني هلاك است ( نگا : كهف‌ / 52 ) . « كَثِيرٍ » : بسياري از مردم .‏

آيه 35
‏متن آيه : ‏
‏ وَيَعْلَمَ الَّذِينَ يُجَادِلُونَ فِي آيَاتِنَا مَا لَهُم مِّن مَّحِيصٍ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( خداوند چنين مي‌كند تا مؤمنان عبرت گيرند ) و تا كافراني كه به مخالفت آيات ما برمي‌خيزند و آنها را نمي‌پذيرند بدانند كه هيچ گريزگاه و پناهگاهي ( از دست عذاب خدا ) ندارند ( و پيوسته در دسترس قدرت اويند ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« يَعْلَمَ » : منصوب به ( أَنْ ) محذوف است و تأويل به مصدر مي‌گردد و عطف بر مجموع جمله شرطيّه ، يا عطف بر علّت مقدّري مي‌شود . يعني : لِيَنتَقِمَ مِنْهُمْ وَ يَعْلَمَ الَّذِينَ . « مَحِيصٍ » : گريزگاه . پناهگاه ( نگا : نساء / 121 ، ابراهيم‌ / 21 ، فصّلت‌ / 48 ) .‏

آيه 36
‏متن آيه : ‏
‏ فَمَا أُوتِيتُم مِّن شَيْءٍ فَمَتَاعُ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَمَا عِندَ اللَّهِ خَيْرٌ وَأَبْقَى لِلَّذِينَ آمَنُوا وَعَلَى رَبِّهِمْ يَتَوَكَّلُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏آنچه به شما داده شده است ، متاع ( زودگذر و فناپذير ) زندگي دنيا است ( و در اصل برق جهان ، شعله‌اي در برابر باد ، حبابي بر سطح آب ، و غباري در مسير طوفان است ) . ولي آنچه ( از پاداشها و مواهبي كه ) نزد خدا است بهتر و پايدارتر براي كساني است كه ايمان آورده باشند و بر پروردگارشان توكّل كرده باشند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« مَآ أُوتِيتُمْ » : چيزهائي كه به شما عطا شده است . « مَتَاعُ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا » : كالا و توشه زندگي دنيا است نه زاد آخرت « خَيْرٌ وَ أَبْقي‌ » : ( نگا : طه‌ / 73 و 131 ، قصص‌ / 60 ) .‏

آيه 37
‏متن آيه : ‏
‏ وَالَّذِينَ يَجْتَنِبُونَ كَبَائِرَ الْإِثْمِ وَالْفَوَاحِشَ وَإِذَا مَا غَضِبُوا هُمْ يَغْفِرُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و كسانيند كه از گناهان بزرگ ، و اعمال بسيار زشت و ناپسند مي‌پرهيزند ، و هنگامي كه خشمناك مي‌گردند ( زمام اختيار از دست نمي‌دهند و پرت و پلا نمي‌گويند و آلوده گناه نمي‌شوند ، و بلكه نفس خود را مهار مي‌كنند و بخشم آورندگان را ) مي‌بخشند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« كَبَآئِرَ الإِثْمِ » : گناهان كبيره ( نگا : نساء / 31 ) . گناهان كبيره گناهاني است كه از آنها بيم داده شده ، و يا اين كه حدّ و تعزيري در برابر آنها واجب گشته است ( نگا : صفوة‌البيان لمعاني القرآن ) . « الْفَوَاحِشَ » : گناهاني است‌ كه بسيار زشت و پلشت باشند ( نگا : مرجع سابق ) . بسياري ( كَبَآئِرَ الإِثْمِ ) را گناهان كبيره ، و ( الْفَوَاحِشَ ) را شرك و زنا و هرگونه گناهي دانسته‌اند كه داراي حدّ باشد . عطف ( الْفَوَاحِشَ ) بر ( كَبَآئِرَ الإِثْمِ ) عطف خاصّ بر عام است . « يَغْفِرُونَ » : مي‌بخشند . گذشت مي‌كنند .‏

آيه 38
‏متن آيه : ‏
‏ وَالَّذِينَ اسْتَجَابُوا لِرَبِّهِمْ وَأَقَامُوا الصَّلَاةَ وَأَمْرُهُمْ شُورَى بَيْنَهُمْ وَمِمَّا رَزَقْنَاهُمْ يُنفِقُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و كسانيند كه دعوت پروردگارشان را پاسخ مي‌گويند ، و نماز را چنان كه بايد مي‌خوانند ، و كارشان به شيوه رايزني و بر پايه مشورت با يكديگر است ، و از چيزهائي كه بديشان داده‌ايم ( در كارهاي خير ) صرف مي‌كنند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« أَمْرُهُمْ شُورَيا بَيْنَهُمْ » : كار و بارشان شورائي است . مهمترين مسأله اجتماعي همان اصل « شوري‌ » است و يك برنامه عمومي و همگاني مسلمانان است .‏

آيه 39
‏متن آيه : ‏
‏ وَالَّذِينَ إِذَا أَصَابَهُمُ الْبَغْيُ هُمْ يَنتَصِرُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و كسانيند كه اگر ستمي بديشان شد ، خويشتن را ياري مي‌دهند ( و زير بار ظلم نمي‌روند ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« الْبَغْيُ » : ظلم و تعدّي . « يَنتَصِرُونَ » : ياري مي‌طلبند . به ياري يكديگر مي‌شتابند .‏

آيه 40
‏متن آيه : ‏
‏ وَجَزَاء سَيِّئَةٍ سَيِّئَةٌ مِّثْلُهَا فَمَنْ عَفَا وَأَصْلَحَ فَأَجْرُهُ عَلَى اللَّهِ إِنَّهُ لَا يُحِبُّ الظَّالِمِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( ولي از آنجا كه ياري كردن نبايد از مسير مساوات و عدالت خارج شود و به انتقامجوئي و كينه‌توزي و تجاوز از حدّ منتهي گردد ، بايد توجّه داشته باشند كه ) كيفر هر بدي ، كيفري همسان آن است . اگر كسي ( به هنگام قدرت ، براي هدايت گمراهان و استحكام پيوندهاي اجتماعي از بدكار ) گذشت كند ( و ميان خود و ميان او ) صلح و صفا به راه اندازد ، پاداش چنين كسي با خدا است . خداوند قطعاً ظالمان را دوست نمي‌دارد .‏

‏توضيحات : ‏
‏« إِنَّهُ لا يُحِبُّ الظَّالِمِينَ » : اين نكته قابل ذكر است كه تسليم شونده ظلم ، و دفاع‌كننده از ظلم ، و كننده ظلم ، و كمك‌كننده ظلم ، همه محكوم و بزهكارند .‏

آيه 41
‏متن آيه : ‏
‏ وَلَمَنِ انتَصَرَ بَعْدَ ظُلْمِهِ فَأُوْلَئِكَ مَا عَلَيْهِم مِّن سَبِيلٍ ‏

‏ترجمه : ‏
‏بر كساني كه پس از ستمي كه بر آنان رفته است انتقام مي‌گيرند ، ( و برابر تعدّي و ظلمي كه بديشان شده است ، خصم را سركوب مي‌سازند ) عتاب و عقابي نيست .‏

‏توضيحات : ‏
‏« إنتَصَرَ » : ( نگا : شوري‌ / 39 ) . در اينجا مراد انتقام گرفتن است . « ظُلْمِهِ » : اضافه مصدر به مفعول خود است . « مِن سَبِيلٍ » : راهي براي مؤاخذه . مراد عتاب و عقاب است .‏

آيه 42
‏متن آيه : ‏
‏ إِنَّمَا السَّبِيلُ عَلَى الَّذِينَ يَظْلِمُونَ النَّاسَ وَيَبْغُونَ فِي الْأَرْضِ بِغَيْرِ الْحَقِّ أُوْلَئِكَ لَهُم عَذَابٌ أَلِيمٌ ‏

‏ترجمه : ‏
‏بلكه عتاب و عقاب متوجّه كساني است كه به مردم ستم مي‌كنند و در زمين به ناحق سركشي مي‌آغازند . چنين كساني داراي عذاب دردآور و دردناكي هستند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« يَبْغُونَ » : سركشي مي‌كنند .‏

آيه 43
‏متن آيه : ‏
‏ وَلَمَن صَبَرَ وَغَفَرَ إِنَّ ذَلِكَ لَمِنْ عَزْمِ الْأُمُورِ ‏

‏ترجمه : ‏
‏كسي كه ( در برابر ظلم ديگران ) شكيبائي كند و ( زمام اختيار را از دست ندهد ، و با وجود قدرت ، از ستمگر ) درگذرد ( ولي بداند كه اين عمل باعث گستاخي ظالم نمي‌گردد ، اين كار او ) از زمره كارهائي است كه بايد بر آن عزم را جزم كرد و بر آن ماندگار شد .‏

‏توضيحات : ‏
‏« لَمِنْ عَزْمِ الْاُمُورِ » : ( نگا : آل‌عمران‌ / 186 ، لقمان‌ / 17 )‏

آيه 44
‏متن آيه : ‏
‏ وَمَن يُضْلِلِ اللَّهُ فَمَا لَهُ مِن وَلِيٍّ مِّن بَعْدِهِ وَتَرَى الظَّالِمِينَ لَمَّا رَأَوُا الْعَذَابَ يَقُولُونَ هَلْ إِلَى مَرَدٍّ مِّن سَبِيلٍ ‏

‏ترجمه : ‏
‏كسي كه خدا گمراهش سازد ، بغير از خدا يار و ياوري ندارد ( تا او را مدد كند و او را در قيامت از عذاب برهاند . اي مخاطب ، آن روز ) ستمگران كفرپيشه را خواهي ديد كه وقتي چشمانشان به عذاب مي‌افتد خواهند گفت : ( پروردگارا ) آيا راهي براي برگشت ( به جهان و جبران گذشته‌ها ) وجود دارد ؟‏

‏توضيحات : ‏
‏« لَمَّا رَأَوُا الْعَذَابَ » : هنگامي كه چشمانشان به عذاب افتاد و در كنار آن قرار گرفتند ( نگا : انعام‌ / 27 ) . « مِن بَعْدِهِ » : سواي او . غير از او . « مَرَدٍّ » : رجوع و برگشت ( نگا : رعد / 11 ، روم‌ / 43 ) .‏

آيه 45
‏متن آيه : ‏
‏ وَتَرَاهُمْ يُعْرَضُونَ عَلَيْهَا خَاشِعِينَ مِنَ الذُّلِّ يَنظُرُونَ مِن طَرْفٍ خَفِيٍّ وَقَالَ الَّذِينَ آمَنُوا إِنَّ الْخَاسِرِينَ الَّذِينَ خَسِرُوا أَنفُسَهُمْ وَأَهْلِيهِمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ أَلَا إِنَّ الظَّالِمِينَ فِي عَذَابٍ مُّقِيمٍ ‏

‏ترجمه : ‏
‏آنان را خواهي ديد كه ( به كنار آتش برده مي‌شوند و ) به آتش نموده مي‌شوند ، در حالي كه بر اثر مذلّت و خواري كز كرده‌اند و بهم آمده‌اند و زير چشمي مخفيانه ( به آتش ) مي‌نگرند ! ( در اين هنگام ) مؤمنان مي‌گويند : واقعاً زيانكاران كسانيند كه در روز قيامت ( سرمايه گرانبهاي وجود ) خود را و اهل و عيال خود را از دست داده باشند ! هان ! ( اي مردمان ! همه بدانيد كه از اين به بعد ) ستمگران كفرپيشه در عذاب دائم خواهند بود .‏

‏توضيحات : ‏
‏« عَلَيْهَا » : بر آتش . مرجع ضمير ( ها ) نار محذوف است و از قرينه كلامي پيدا است « يُعْرَضُونَ عَلَيْهَا » : ( نگا : احقاف‌ / 20 و 34 ، غافر / 46 ) . « خَاشِعِينَ » : فروتنان . مراد بهم آمدگان و كزكردگان است . « طَرْفٍ » : چشم . « مِنْ » : با . « مِن طَرْفٍ خَفِيٍّ » : زيرچشمي . با گوشه چشم . دزدانه و مخفيانه . « أَهْلِيهِمْ » : أَهْلُونَ و أَهْلِينَ ، اهل و عيال و خانواده است . « مُقِيمٍ » : دائم . هميشگي .‏

آيه 46
‏متن آيه : ‏
‏ وَمَا كَانَ لَهُم مِّنْ أَوْلِيَاء يَنصُرُونَهُم مِّن دُونِ اللَّهِ وَمَن يُضْلِلِ اللَّهُ فَمَا لَهُ مِن سَبِيلٍ ‏

‏ترجمه : ‏
‏آنان ياوران و دوستاني ندارند كه ايشان را در برابر ( عذاب ) خدا ياري و كمك كنند . خدا هر كه را گمراه سازد ، او راهي ( براي نجات ) ندارد .‏

‏توضيحات : ‏
‏« يَنصُرُونَهُم مِّن دُونِ اللهِ » : ايشان را براي نجات از عذاب الهي ياري دهند . بجز خدا كسي ندارند كه ايشان را ياري و كمك كند .‏

آيه 47
‏متن آيه : ‏
‏ اسْتَجِيبُوا لِرَبِّكُم مِّن قَبْلِ أَن يَأْتِيَ يَوْمٌ لَّا مَرَدَّ لَهُ مِنَ اللَّهِ مَا لَكُم مِّن مَّلْجَأٍ يَوْمَئِذٍ وَمَا لَكُم مِّن نَّكِيرٍ ‏

‏ترجمه : ‏
‏هرچه زودتر مخلصانه فرمان پروردگار خود را پذيرا گرديد ، پيش از آن كه روزي ( قيامت‌نام ) فرا رسد كه خدا هرگز آن را برنمي‌گرداند . در آن روز نه پناهگاهي داريد و نه اصلاً مي‌توانيد ( بعد از گواهي دادن نامه اعمال و فرشتگان و اندامهاي بدن ، كارهاي خود را ) انكار كنيد .‏

‏توضيحات : ‏
‏« مَرَدَّ » : ( نگا : رعد / 11 ، روم / 43 ، شوري / 44 ) . « مِنَ اللهِ » : از سوي خدا . « لا مَرَدَّ مِنَ اللهِ » : اصلاً خدا آن را برنمي‌گرداند و آخرت را بهم نمي‌زند و دوباره جهان دنيا را برپاي نمي‌دارد . « نَكِيرٍ » : انكار ( نگا : حجّ‌ / 44 ) .‏

آيه 48
‏متن آيه : ‏
‏ فَإِنْ أَعْرَضُوا فَمَا أَرْسَلْنَاكَ عَلَيْهِمْ حَفِيظاً إِنْ عَلَيْكَ إِلَّا الْبَلَاغُ وَإِنَّا إِذَا أَذَقْنَا الْإِنسَانَ مِنَّا رَحْمَةً فَرِحَ بِهَا وَإِن تُصِبْهُمْ سَيِّئَةٌ بِمَا قَدَّمَتْ أَيْدِيهِمْ فَإِنَّ الْإِنسَانَ كَفُورٌ ‏

‏ترجمه : ‏
‏اگر ( مشركان از پذيرش دعوت تو ) روي‌گردان شدند ( باك مدار و غمگين مباش ) چرا كه ما تو را به عنوان مراقب و مواظب ( كردار و رفتار ) ايشان نفرستاده‌ايم . بر تو پيام باشد و بس . هنگامي كه ما از جانب خويش لطف و مرحمتي به انسان برسانيم ( و فراخي و گشايشي نصيبش گردانيم ) به سبب آن سرمست و شادان مي‌گردد ( و غرور دارائي و اموال او را فرا مي‌گيرد ) ، و اگر بلا و مصيبتي ( و زيان و ضرري ) به خاطر كارهائي كه كرده است ( و معاصي و گناهاني كه نموده است ) بدو برسد ( لطف و مرحمت ما را فراموش مي‌نمايد و ) كفران نعمت مي‌كند ( و چه بسا كافر و بي‌دين مي‌گردد ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« حَفِيظاً » : مراقب و محافظ . ( نگا : نساء / 80 ، انعام‌ / 107 ) . « إِنْ » : حرف نفي است . « رَحْمَةً » : نيكي و خوبي . لطف و مرحمت . نعمت و ثروت . « سَيِّئَةٍ » : بلا و بدي . زيان و ضرر و فقر و بيماري ( نگا : زاد المسير ) . « كَفُورٌ » : بسيار ناسپاس و ناشكر ( نگا : هود / 9 ) . بسيار كافر و بي‌دين ( نگا : المنتخب ) .‏

آيه 49
‏متن آيه : ‏
‏ لِلَّهِ مُلْكُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ يَخْلُقُ مَا يَشَاءُ يَهَبُ لِمَنْ يَشَاءُ إِنَاثاً وَيَهَبُ لِمَن يَشَاءُ الذُّكُورَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏مالكيّت و حاكميّت آسمانها و زمين از آن خدا است . هرچه بخواهد مي‌آفريند . به هر كس كه بخواهد دختراني مي‌بخشد و به هر كس كه بخواهد پسراني عطاء مي‌كند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« مُلْكُ » : مالكيّت و حاكميّت . كشور و مملكت . « إِنَاثاً » : جمع أُنثي ، دختران ( نگا : نساء / 117 ) . « الذُّكُورَ » : جمع ذَكَر ، پسران ( نگا : انعام‌ / 39 ) .‏

آيه 50
‏متن آيه : ‏
‏ أَوْ يُزَوِّجُهُمْ ذُكْرَاناً وَإِنَاثاً وَيَجْعَلُ مَن يَشَاءُ عَقِيماً إِنَّهُ عَلِيمٌ قَدِيرٌ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و يا اين كه هم پسران مي‌دهد و هم دختران . و خدا هر كه را بخواهد نازا مي‌كند . او بس آگاه و توانا است .‏

‏توضيحات : ‏
‏« يُزَوِّجُهُمْ » : آنها را با هم گرد مي‌آورد و جفت هم مي‌كند . يعني به برخيها گاهي پسر و گاهي دختر عطاء مي‌كند . يا اين كه دوقلوي پسر يا دختر و يا پسر و دختر مي‌بخشد .‏

آيه 51
‏متن آيه : ‏
‏ وَمَا كَانَ لِبَشَرٍ أَن يُكَلِّمَهُ اللَّهُ إِلَّا وَحْياً أَوْ مِن وَرَاء حِجَابٍ أَوْ يُرْسِلَ رَسُولاً فَيُوحِيَ بِإِذْنِهِ مَا يَشَاءُ إِنَّهُ عَلِيٌّ حَكِيمٌ ‏

‏ترجمه : ‏
‏هيچ انساني را نسزد كه خدا با او سخن بگويد ، مگر از طريق وحي ( به قلب ، به گونه الهام در بيداري ، و يا خواب در غيربيداري ) يا از پس پرده‌اي ( از موانع طبيعي ) و يا اين كه خداوند قاصدي را ( به نام جبرئيل ) بفرستد و او به فرمان آفريدگار آنچه را كه خدا مي‌خواهد ( به پيغمبران ) وحي كند . وي والا و كار بجا است .‏

‏توضيحات : ‏
‏« مَا كَانَ لِبَشَرٍ . . . » : ارتباط خدا با جهان انسانيّت ، از سه راه امكان‌پذير است و بس : الف - وحي ، يا القاي به قلب ، به گونه الهام در بيداري يا به صورت خواب در وقت خفتن ( نگا : قصص‌ / 7 ) . ب - از پشت حجاب ( نگا : قصص‌ / 30 - 42 ) . ج - ارسال فرشته وحي به سوي پيغمبران ( نگا : نساء / 163 ) .‏

آيه 52
‏متن آيه : ‏
‏ وَكَذَلِكَ أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ رُوحاً مِّنْ أَمْرِنَا مَا كُنتَ تَدْرِي مَا الْكِتَابُ وَلَا الْإِيمَانُ وَلَكِن جَعَلْنَاهُ نُوراً نَّهْدِي بِهِ مَنْ نَّشَاء مِنْ عِبَادِنَا وَإِنَّكَ لَتَهْدِي إِلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ ‏

‏ترجمه : ‏
‏همان گونه كه به پيغمبران پيشين وحي كرده‌ايم ، به تو نيز به فرمان خود جان را وحي كرده‌ايم ( كه قرآن نام دارد و مايه حيات دلها است . پيش از وحي ) تو كه نمي‌دانستي كتاب چيست و ايمان كدام ، وليكن ما قرآن را نور عظيمي نموده‌ايم كه در پرتو آن هر كس از بندگان خويش را بخواهيم هدايت مي‌بخشيم . تو قطعاً ( مردمان را با اين قرآن ) به راه راست رهنمود مي‌سازي .‏

‏توضيحات : ‏
‏« كَذلِكَ » : همان گونه كه به پيغمبران وحي كرده‌ايم . به همان سه شكلي كه به پيغمبران وحي كرده‌ايم . « رُوحاً » : مراد قرآن است كه به انسانها حيات جاودانه مي‌بخشد ( نگا : انفال‌ / 24 ) . يا مراد همه چيزهائي است كه خدا بدو وحي فرموده است ( نگا : نحل‌ / 2 ) . « الْكِتَابُ » : مراد قرآن است . « الإِيمَانُ » : ايمان . مراد تنها باور و تصديق مجرّد نيست ، بلكه مراد آگاهي كامل از ايمان و آشنائي به تفاصيل قوانين ديني است كه با خود آورده است ( نگا : بقره‌ / 143 ) . « نُوراً » : نور عظيمي .‏

آيه 53
‏متن آيه : ‏
‏ صِرَاطِ اللَّهِ الَّذِي لَهُ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ أَلَا إِلَى اللَّهِ تَصِيرُ الأمُورُ ‏

‏ترجمه : ‏
‏راه خدائي كه متعلّق بدو است همه چيزهائي كه در آسمانها و زمين است . هان ! همه كارها به خدا بازمي‌گردد ( و هر كاري تحت نظارت دقيق او و با اطّلاع و اجازه او انجام مي‌پذيرد ، و هر چيزي بدو مربوط است ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« صِرَاطٍ » : بدل از ( صِرَاطٍ ) آيه قبلي است . « اَلا إِلَي‌اللهِ تَصِيرُ الأُمُورُ » : ( نگا : بقره‌ / 285 ، آل‌عمران‌ / 28 ، مائده‌ / 18 ) . « تَصِيرُ » : منتهي مي‌گردد . برمي‌گردد . رجوع و برگشت دارد .‏
‏‏

 

موضوعات: موقعیت فعلی: فهرست قرآن / سوره شوري / تفسیر نور  لینک ثابت
 [ 05:48:00 ب.ظ ]




موقعیت فعلی: فهرست قرآن / سوره فصّلت / تفسیر نور

 

آيه 1
‏متن آيه : ‏
‏ حم ‏

‏ترجمه : ‏
‏حا . ميم . . .‏

‏توضيحات : ‏
‏« حم‌ » : از حروف مقطّعه است ( نگا : بقره‌ / 1 ) .‏

آيه 2
‏متن آيه : ‏
‏ تَنزِيلٌ مِّنَ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( اين كتابي است كه ) از طرف خداوند بخشايشگر مهرورز نازل شده است .‏

‏توضيحات : ‏
‏« تَنزِيلُ » : ( نگا : شعراء / 192 ، سجده‌ / 2 ، يس‌ / 5 ، زمر / 1 ، غافر / 2 ) . « الرَّحْمنِ » : واسع الرّحمه . « الرَّحِيمِ » : دائم الرّحمه .‏

آيه 3
‏متن آيه : ‏
‏ كِتَابٌ فُصِّلَتْ آيَاتُهُ قُرْآناً عَرَبِيّاً لِّقَوْمٍ يَعْلَمُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏كتابي است كه آيات آن تفصيل و تبيين شده است ( و واضح و روشن گشته است . يعني ) قرآن كه به زبان عربي است ، براي قومي ( فهم معاني آن آسان ) است كه اهل دانش باشند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« فُصِّلَتْ ءَايَاتُهُ » : آيه‌هاي آن تفصيل و تبيين شده است . در قالب الفاظ گويا و زيبا و جمله‌بنديهاي دلكش و دلربا و با معاني ژرف و رسا ( نگا : اعراف‌ / 52 ، هود / 1 ، انعام‌ / 114 ) . « قُرْءَاناً عَرَبِيّاً » : ( نگا : يوسف‌ / 2 ، طه‌ / 113 ، زمر / 28 ) . « لِقَوْمٍ يَعْلَمُونَ » : براي قومي فهم معاني و درك مقاصد قرآن آسان است كه اهل دانش باشند . براي قومي‌آمده است كه معاني آن را فهم مي‌كنند ، چرا كه به زبان ايشان آمده است ( نگا : ابراهيم‌ / 4 ) . مي‌تواند متعلّق به ( فصّلت ) يا متعلّق به ( تَنزِيلٌ ) باشد .‏

آيه 4
‏متن آيه : ‏
‏ بَشِيراً وَنَذِيراً فَأَعْرَضَ أَكْثَرُهُمْ فَهُمْ لَا يَسْمَعُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏قرآن بشارت دهنده ( مؤمنان به نعمتهاي فراوان و جاويدان ) و ترساننده ( كافران به عذاب دردناك و سرمدي يزدان ) است . ولي ( تشويق و تهديد قرآن در دل متعصّبان لجوج بي‌اثر است و ) اكثر آنان ( از حق و حقيقت ) رويگردانند و اين است كه ( روح شنوائي و پذيرائي حقايق را از دست داده‌اند و گوئي كه كرند و ) هيچ نمي‌شنوند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« بَشِيراً وَ نَذِيراً » : صفت بعد از صفت ( قُرْءَاناً ) ، يا حال كتاب يا آيات است .‏

آيه 5
‏متن آيه : ‏
‏ وَقَالُوا قُلُوبُنَا فِي أَكِنَّةٍ مِّمَّا تَدْعُونَا إِلَيْهِ وَفِي آذَانِنَا وَقْرٌ وَمِن بَيْنِنَا وَبَيْنِكَ حِجَابٌ فَاعْمَلْ إِنَّنَا عَامِلُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏مي‌گويند : دلهايمان در برابر چيزي كه ما را بدان مي‌خواني ( كه يگانه‌پرستي است ) در ميان پوششهائي قرار گرفته است ( و آنچه مي‌گوئي بدان نمي‌رسد ) و در گوشهايمان سنگيني است ( و كلام تو را نمي‌شنود ) و ميان ما و تو پرده ستبر و مانع بزرگي است ( كه نمي‌گذارد ما با تو در يكجا گرد آئيم ) . پس تو ( برابر آئين خود ) عمل كن و ماهم ( برابر آئين خود ) عمل مي‌كنيم .‏

‏توضيحات : ‏
‏« أَكِنَّةٍ . . . وَقْرٌ » : ( نگا : انعام‌ / 25 ، اسراء / 46 ، كهف‌ / 57 ) . « فَاعْمَلْ إِنَّنَا عَامِلُونَ » : تو برابر آئين خود عمل كن و ما هم برابر آئين خود و هرگز از تو پيروي نمي‌كنيم . تو براي نابودي ما دست به كار شو و ما هم براي نابودي تو به كار مي‌پردازيم . و مبارزه ما با تو ادامه دارد .‏

آيه 6
‏متن آيه : ‏
‏ قُلْ إِنَّمَا أَنَا بَشَرٌ مِّثْلُكُمْ يُوحَى إِلَيَّ أَنَّمَا إِلَهُكُمْ إِلَهٌ وَاحِدٌ فَاسْتَقِيمُوا إِلَيْهِ وَاسْتَغْفِرُوهُ وَوَيْلٌ لِّلْمُشْرِكِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏بگو : من فقط و فقط انساني مثل شما هستم ، و به من وحي مي‌شود كه خداوندگار شما خداوندگار يگانه‌اي بيش نمي‌باشد ، پس راست به سوي او رو كنيد و رويد ( و پندار و گفتار و كردارتان در مسير رضاي وي باشد ) و از او آمرزش بخواهيد . واي به حال مشركان !‏

‏توضيحات : ‏
‏« بَشَرٌ مِّثْلُكُمْ » : انسانم همچون شما . انساني مثل شما هستم ( نگا : ابراهيم‌ / 11 ، كهف‌ / 110 ، اسراء / 93 ) . « إِنَّمَآ إِلهُكُمْ إِلهٌ وَاحِدٌ » : نائب فاعل ( يُوحي ) است « فَاسْتَقِيمُوا إِلَيْهِ » : اعمال خود را محض رضاي خدا انجام دهيد و طاعت و عبادتتان براي او باشد و بس .‏

آيه 7
‏متن آيه : ‏
‏ الَّذِينَ لَا يُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُم بِالْآخِرَةِ هُمْ كَافِرُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏مشركاني كه به پاكسازي خود نمي‌پردازند و آنان به آخرت هم ايمان ندارند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« لايُؤْتُونَ الزَّكَاةَ » : به پاكسازي خود از لوث شرك نمي‌پردازند و به كارهاي خير دست نمي‌يازند . مراد از زكات ، پاكسازي و انفاق در راه كارهاي خير است كه موجب پاكيزگي نفس و پاك كردن صفحه دل از آلودگيها است . چرا كه از يك سو اين سوره مكّي است و در مكّه قانون زكات اصطلاحي كه از فروع اسلام است وضع نشده است ، و از ديگر سو زكات بر مؤمن واجب است‌ ؛ نه بر كافر و مشرك ، تا از صفات رذيله مشركان بشمار آيد . برخي هم آن را همان زكات اصطلاحي مي‌دانند و كفّار و مشركان را موظّف به فروع شريعت مي‌دانند ( نگا : أضواء البيان ) .‏

آيه 8
‏متن آيه : ‏
‏ إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَهُمْ أَجْرٌ غَيْرُ مَمْنُونٍ ‏

‏ترجمه : ‏
‏مسلّماً كساني كه ايمان مي‌آورند و كارهاي شايسته و بايسته انجام مي‌دهند ، اجر و پاداش ناگسيختني دارند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« غَيْرُ مَمْنُونٍ » : غيرمنقطع و ناگسيختني ( نگا : هود / 108 ، ص‌ / 54 ) . برخي هم آن را كم‌نشدني و كاستي نپذيرفتني ، بدون منت ، و بي‌حساب معني نموده‌اند .‏

آيه 9
‏متن آيه : ‏
‏ قُلْ أَئِنَّكُمْ لَتَكْفُرُونَ بِالَّذِي خَلَقَ الْأَرْضَ فِي يَوْمَيْنِ وَتَجْعَلُونَ لَهُ أَندَاداً ذَلِكَ رَبُّ الْعَالَمِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏بگو : آيا به آن كسي كه زمين را در دو روز آفريده است ايمان نداريد ، و براي او همگونها و انبازهائي قرار مي‌دهيد ؟ او ( علاوه از اين كه آفريدگار زمين است ) آفريدگار جهانيان هم مي‌باشد .‏

‏توضيحات : ‏
‏« خَلَقَ الأرْضَ » : مراد از خلق زمين ، تقدير وجود و آفرينش بالقوّه آن است . چرا كه آفرينش زمين همراه با آفرينش همه كائنات بوده و خود قطعه ناچيزي از مجموعه كائنات است ( نگا : انبياء / 30 ) . اين هم در قرآن غريب نيست . مثلاً در آفرينش آدم قرآن فرموده است : إِنَّ مَثَلَ عِيسي عِندَاللهِ كَمَثَلِ ءَادَمَ ، خَلَقَهُ مِن تُرَابٍ ثُمَّ قَالَ لَهُ كُن فَيَكُونُ ( آل‌عمران‌ / 59 ) . « خَلَقَهُ مِن تُرَابٍ » : خواست او را از خاك بيافريند و پيدايش او را مقدّر فرمود . چرا كه اگر مراد از « خلق‌ » آفريدن بالفعل باشد نه بالقوّه ، جمله ( كُن فَيَكُونُ ) معني ندارد ( نگا : التفسير الواضح ، تفسير كبير ) . « يَوْمَيْنِ » : دو روز . مراد دو وقت و دوران است . چرا كه قبل از آفرينش آسمان و زمين ، روزي به معني روز معمولي وجود نداشته است . اين دورانها هم شايد هزاران و بلكه ميليونها و ميلياردها سال به طول انجاميده باشد ( نگا : حجّ‌ / 47 ، سجده‌ / 5 ، معارج‌ / 4 ) .‏

آيه 10
‏متن آيه : ‏
‏ وَجَعَلَ فِيهَا رَوَاسِيَ مِن فَوْقِهَا وَبَارَكَ فِيهَا وَقَدَّرَ فِيهَا أَقْوَاتَهَا فِي أَرْبَعَةِ أَيَّامٍ سَوَاء لِّلسَّائِلِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏او در زمين بر فراز آن كوههاي استواري قرار داد ، و خيرات و بركات زيادي در آن آفريد ، و موادّ غذائي ( مختلف و جوراجور ساكنان ) زمين را به اندازه لازم مقدّر و مشخّص كرد . اينها همه ( اعمّ از خلق زمين و ايجاد كوهها و تقدير اقوات ) روي هم در چهار روز كامل به پايان آمد ، بدان گونه كه نياز نيازمندان و روزي روزي‌خواهان را برآورده كند ( و كمترين كم و زيادي در آن نباشد ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« رَوَاسِيَ » : ( نگا : رعد / 3 ، حجر / 19 ، نحل‌ / 15 ) . « بَارَكَ » : پر خير و بركت باد . نعمتها و منافع زيادي را پديد آورد . « قَدَّرَ » : مقدّر كرد . اندازه‌گيري و پيش‌بيني نمود . « أَقْوَاتَهَا » : خوراكيها و غذاهاي مورد نياز ساكنان روي زمين ، اعمّ از انسانها و حيوانها و گياهها . « أَرْبَعَةِ أيَّامٍ » : چهار روز . منظور تتمّه چهار روز است . يا به عبارت ديگر ، دو روز براي خلق زمين ، و دو روز براي ايجاد كوهها و توليد خيرات و تقدير اقوات . نظير اين تعبير ، در زبان عربي و فارسي نيز وجود دارد . مثلاً اگر گفته شود : از اينجا تا مكّه ده روز طول مي‌كشد ، و تا مدينه پانزده روز . يعني پنج روز فاصله مكّه و مدينه است و ده روز فاصله اينجا تا مكّه . تفاسير معتبر را در اين زمينه مطالعه كردم ، جز اين ، رأي ديگري كه چنگي به دل بزند و موافق با آيات ديگر قرآن باشد پيدا نكردم . ولي اين بنده خدا را عقيده بر اين است كه : دو روز يا دو دوران مذكور در آيه 9 با دو روز يا دو دوران مذكور در آيه 12 مقارن و همزمانند . چرا كه آفرينش آسمانها ، آفرينش زمين را نيز در بر دارد . و چهار روز يا دوران مذكور در آيه 10 خاصّ زمين و مكمّل دو دوران قبلي است كه روي هم شش دوران مي‌شود . « سَوَآءً » : درست در مدّت چهار روز كامل ، بدون كم يا زياد . اقوات و موادّ غذائي درست بدان اندازه است كه مورد نياز است . مصدر و مفعول مطلق فعل محذوف ( إِسْتَوَتْ ) يا حال ( اقوات ) است . « السَّآئِلِينَ » : محتاجان و نيازمندان . درخواست‌كنندگان و طالبان . مراد انسان و حيوان و گياه است . ذكر آن به صورت جمع مذكّر سالم ، از راه تغليب است . « لِلسَّآئِلِينَ » : متعلّق به ( قَدَّرَ ) يا ( سَوَآءً ) است .‏

آيه 11
‏متن آيه : ‏
‏ ثُمَّ اسْتَوَى إِلَى السَّمَاء وَهِيَ دُخَانٌ فَقَالَ لَهَا وَلِلْأَرْضِ اِئْتِيَا طَوْعاً أَوْ كَرْهاً قَالَتَا أَتَيْنَا طَائِعِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏سپس اراده آفرينش آسمان كرد ، در حالي كه دود ( گونه ، و به شكل سحابيها در گستره فضاي بي‌انتهاء پراكنده ) بود . به آسمان و زمين فرمود : چه بخواهيد و چه نخواهيد پديد آئيد ( و شكل گيريد ) . گفتند : فرمانبردارانه پديد آمديم ( و به همان صورت درآمده‌ايم كه اراده فرموده‌اي ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« ثُمَّ » : سپس . در اينجا براي تأخير بياني است نه تأخير زماني . يعني آفرينش آسمانها قبلاً صورت گرفته است و زمين بعد از آن ( نگا : بقره‌ / 29 ، نازعات‌ / 27 - 33 ) . « إسْتَوي إِلي . . . » : قصد كرد . اراده فرمود . « دُخَانٌ » : دود . چه بسا مراد گازها و بخارها باشد كه علماء آن را سحابي مي‌گويند . « إِئْتِيَا » : پديد آئيد و شكل بگيريد . در اينجا خلق تقديري تبديل به خلق تكويني مي‌شود و هستي از قوّه به فعل در مي‌آيد . « أَتَيْنَا » : پديدار شديم . پيدا گشتيم . مراد سرعت در اطاعت است . « طَوْعاً أَوْ كَرْهاً » : ( نگا : آل‌عمران‌ / 83 ، توبه‌ / 53 ، رعد / 15 ) .‏

آيه 12
‏متن آيه : ‏
‏ فَقَضَاهُنَّ سَبْعَ سَمَاوَاتٍ فِي يَوْمَيْنِ وَأَوْحَى فِي كُلِّ سَمَاء أَمْرَهَا وَزَيَّنَّا السَّمَاء الدُّنْيَا بِمَصَابِيحَ وَحِفْظاً ذَلِكَ تَقْدِيرُ الْعَزِيزِ الْعَلِيمِ ‏

‏ترجمه : ‏
‏آن گاه آنها را به صورت هفت آسمان در دو روز به انجام رساند ، و در هر آسماني فرمان لازمه‌اش را صادر ( و نظام و تدبير خاصّي مقرّر ) فرمود ( و مخلوقات و موجودات متناسب با آنجا را آفريد ) . آسمان نزديك را با چراغهاي بزرگي ( از ستارگان درخشان و تابان ) بياراستيم و ( آن را كاملاً از آفات و استراق سمع شياطين ) محفوظ داشتيم . اين ( امور مذكوره ، اعم از آفرينش جهان هستي و دوران شكل‌گيري و نظم دقيق ، برجوشيده از ) برنامه‌ريزي خداوند بسيار توانا و بس آگاه است .‏

‏توضيحات : ‏
‏« قَضَاهُنَّ » : فعل ( قَضي ) به معني : به انجام رسانيد . به پايان برد . ضمير ( هُنَّ ) به سماء برمي‌گردد كه متضمّن معني سماوات است . يا به ( سماوات ) بعد از خود برمي‌گردد . در صورت اوّل ( سَبْعَ ) حال ( هُنَّ ) و در صورت دوم تمييز و مفسّر آن است ( نگا : روح المعاني ، بيضاوي ، ابن جُزَيّ ) . « أَمْرَهَا » : كار و بار مربوط به آن را . مخلوقات و موجودات و نظم و نظام آن را . « السَّمَآءَ الدُّنْيَا » ( نگا : صافّات‌ / 6 ) . « مَصَابِيحَ » : چراغها . مراد كواكب است ( نگا : صافّات‌ / 6 ) . « حِفْظاً » : نگاهداري . مفعول مطلق فعل محذوف ( حَفِظْنَا ) است كه عطف بر فعل ( زَيَّنَّا ) است . در اصل چنين‌است : وَ حَفِظْنَاحِفْظاً . « ذلِكَ تَقْدِيرُ . . . » : ( نگا : انعام / 96 ، يس‌ / 38 ) . يادآوري : خداوند در هفت مورد قرآن ، ادوار خلقت آسمانها و زمين را شش دوره ذكر فرموده‌اند ( نگا : اعراف‌ / 54 ، يونس‌ / 3 ، هود / 7 ، فرقان‌ / 59 ، سجده‌ / 4 ، ق / 38 ، حديد / 4 ) .‏

آيه 13
‏متن آيه : ‏
‏ فَإِنْ أَعْرَضُوا فَقُلْ أَنذَرْتُكُمْ صَاعِقَةً مِّثْلَ صَاعِقَةِ عَادٍ وَثَمُودَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏اگر ( مشركان مكّه از پذيرش ايمان ) روي‌گردان شدند ، بگو : شما را از صاعقه‌اي همچون صاعقه عاد و ثمود مي‌ترسانم .‏

‏توضيحات : ‏
‏« صَاعِقَةً » : جرقّه عظيم الكتريسيته است كه در ميان قطعه ابري كه بار مثبت دارد با زمين كه بار منفي دارد ايجاد مي‌شود . صداي مهيب و زمين لرزه شديدي را به همراه دارد .‏

آيه 14
‏متن آيه : ‏
‏ إِذْ جَاءتْهُمُ الرُّسُلُ مِن بَيْنِ أَيْدِيهِمْ وَمِنْ خَلْفِهِمْ أَلَّا تَعْبُدُوا إِلَّا اللَّهَ قَالُوا لَوْ شَاء رَبُّنَا لَأَنزَلَ مَلَائِكَةً فَإِنَّا بِمَا أُرْسِلْتُمْ بِهِ كَافِرُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏زماني ( صاعقه گريبانگير قوم عاد و ثمود شد ) كه پيغمبران از پيش رو و پشت سر ( و از هر سو و جهات ديگر ) به نزدشان آمدند ( و به عناوين مختلف و به شيوه‌هاي گوناگون پندشان دادند و ارشادشان كردند و گفتند : ) جز خدا را پرستش نكنيد . پاسخ دادند كه : اگر خدا مي‌خواست پيغمبراني روانه دارد فرشتگاني را ( به عنوان پيغمبر ) فرو مي‌فرستاد ( نه انسانهائي مانند خود ما ) . ما قطعاً به آن چيزهائي باور نداريم كه با خود آورده‌ايد .‏

‏توضيحات : ‏
‏« إِذْ » : معمول صاعِقَة است . « مِن بَيْنِ أَيْدِيهِمْ وَ مِنْ خَلْفِهِمْ » مراد از هر سو و با هر شيوه است . ( نگا : احقاف‌ / 21 ) .‏

آيه 15
‏متن آيه : ‏
‏ فَأَمَّا عَادٌ فَاسْتَكْبَرُوا فِي الْأَرْضِ بِغَيْرِ الْحَقِّ وَقَالُوا مَنْ أَشَدُّ مِنَّا قُوَّةً أَوَلَمْ يَرَوْا أَنَّ اللَّهَ الَّذِي خَلَقَهُمْ هُوَ أَشَدُّ مِنْهُمْ قُوَّةً وَكَانُوا بِآيَاتِنَا يَجْحَدُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و امّا قوم عاد در زمين به ناحق بزرگي فروختند ( و مغرورانه ) گفتند : چه كسي از ما قدرت بيشتري دارد ؟ مگر آنان نمي‌دانستند كه خداوندي كه ايشان را آفريده است از آنان نيرومندتر است‌ ؟ ! آنان ( بر اثر اين پندار بي‌اساس ) پيوسته آيه‌هاي ما را انكار مي‌كردند و نمي‌پذيرفتند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« إِسْتَكْبَرُوا فِي الأرْضِ بِغَيْرِ حَقٍّ » : به ناحق در زمين بزرگي فروختند و خويشتن را بالاتر از آن دانستند كه حقيقت را بپذيرند و ايمان بياورند . « بِغَيْرِ حَقٍّ » : بدون استحقاق . به ناحق ( نگا : اعراف‌ / 146 ، يونس 23 ، قصص‌ / 39 ) .‏

آيه 16
‏متن آيه : ‏
‏ فَأَرْسَلْنَا عَلَيْهِمْ رِيحاً صَرْصَراً فِي أَيَّامٍ نَّحِسَاتٍ لِّنُذِيقَهُمْ عَذَابَ الْخِزْيِ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَلَعَذَابُ الْآخِرَةِ أَخْزَى وَهُمْ لَا يُنصَرُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏سرانجام باد تند و پرصدا و سخت سردي را در روزهاي شومي به سويشان وزان كرديم ، تا عذاب خوار و پست‌كننده‌اي در زندگي همين دنيا بديشان بچشانيم . ( تازه اين عذاب دنيا است ) و عذاب آخرت خوار و پست‌كننده‌تر ( از عذاب دنيوي ايشان ) است ، و آنان اصلاً ( از سوي كسي ) ياري و كمك نمي‌شوند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« صَرْصَراً » : سخت و شديد . پر سر و صدا و هراس‌انگيز . بسيار سرد . « أَيَّامٍ نَّحِسَاتٍ » : روزهاي شوم و بد . اين تندباد هفت شب و هشت روز پياپي وزيدن گرفت ( نگا : حاقّه‌ / 7 ) و همچون تنه‌هاي درختان خرما كه از ريشه كنده شده باشند ، انسانها را بلند مي‌كرد و به زمين مي‌كوبيد ( نگا : قمر / 20 ) .‏

آيه 17
‏متن آيه : ‏
‏ وَأَمَّا ثَمُودُ فَهَدَيْنَاهُمْ فَاسْتَحَبُّوا الْعَمَى عَلَى الْهُدَى فَأَخَذَتْهُمْ صَاعِقَةُ الْعَذَابِ الْهُونِ بِمَا كَانُوا يَكْسِبُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و امّا قوم ثمود ، ما ايشان را رهنمود كرديم ( و راه خير و راه شر را بديشان نموديم ) و آنان كوردلي ( و گمراهي ) را بر هدايت ( و رهنمود الهي ) ترجيح دادند ، و لذا به سبب كارهائي كه مي‌كردند ، صاعقه عذاب خواركننده‌اي ايشان را فرو گرفت .‏

‏توضيحات : ‏
‏« الْعَمي‌ » : كوردلي . گمراهي « صَاعِقَةٌ الْعَذَابِ » : اضافه صفت به موصوف است . مثل : مُهْلِكُ الْعَذَابِ ، كه در اصل « الْعَذَابُ الْمُهْلِكُ » است ( نگا : قرطبي ) . « الْهُونِ » : مصدر است و به عنوان اسم فاعل يعني مُهين به كار رفته است . به معني : خواركننده و رسواگر ( نگا : انعام‌ / 93 ) .‏

آيه 18
‏متن آيه : ‏
‏ وَنَجَّيْنَا الَّذِينَ آمَنُوا وَكَانُوا يَتَّقُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و كساني را كه مؤمن و متّقي بودند نجات داديم ( و از عذاب در امان و از دست كفّار متكبّر رهائي بخشيديم ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏. . .‏

آيه 19
‏متن آيه : ‏
‏ وَيَوْمَ يُحْشَرُ أَعْدَاء اللَّهِ إِلَى النَّارِ فَهُمْ يُوزَعُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏روزي دشمنان خدا ( يعني كفّار و مشركان همه ملّتها ) به سوي آتش دوزخ رانده و بر لبه آن گرد آورده مي‌شوند ( و دسته‌هاي پيشين را نگاه مي‌دارند تا گروههاي پسين را بدانان ملحق گردانند ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« إِلَي النَّارِ . . . » : ( نگا : زمر / 71 ) . « أَعْدَآءُ اللهِ » : دشمنان خدا . مراد كفّار و مشركان همه ملّتها از آغاز تا پايان جهان است . « فَهُمْ يُوزَعُونَ » : ( نگا : نمل‌ / 17 و 83 ) .‏

آيه 20
‏متن آيه : ‏
‏ حَتَّى إِذَا مَا جَاؤُوهَا شَهِدَ عَلَيْهِمْ سَمْعُهُمْ وَأَبْصَارُهُمْ وَجُلُودُهُمْ بِمَا كَانُوا يَعْمَلُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏هنگامي كه در كنار دوزخ گرد آمدند ، گوشها و چشمها و پوستهاي ايشان بر كارهائي كه ( در دنيا ) مي‌كرده‌اند ، گواهي مي‌دهند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« شَهِدَ عَلَيْهِمْ سَمْعُهُمْ وَ . . » : شهادت اعضاء در آيات متعدّد قرآن مذكور است ( نگا : نور / 24 ، يس‌ / 65 ، فصّلت‌ / 21 و 22 ) ولي نحوه شهادت بر ما مجهول است . آيا خدا درك و شعور و قدرت سخن بدانها مي‌دهد ، آثار گناهان بر آنها نقش بسته است ، در آنها ايجاد صوت مي‌گردد ، و . . . « سَمْعُهُمْ وَ . . . » : علّت اين كه سمع مفرد و بقيّه اعضاء جمع ( نگا : بقره‌ / 7 و 20 ، انعام‌ / 46 ، نحل‌ / 108 ) . « جُلُودُ » : پوستها . مراد همه اعضاء است ، و عطف عامّ بر خاصّ است .‏

آيه 21
‏متن آيه : ‏
‏ وَقَالُوا لِجُلُودِهِمْ لِمَ شَهِدتُّمْ عَلَيْنَا قَالُوا أَنطَقَنَا اللَّهُ الَّذِي أَنطَقَ كُلَّ شَيْءٍ وَهُوَ خَلَقَكُمْ أَوَّلَ مَرَّةٍ وَإِلَيْهِ تُرْجَعُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏آنان به پوستهاي خود مي‌گويند : چرا بر ضدّ ما شهادت داديد ؟ پاسخ مي‌دهند : خداوندي ما را به گفتار درآورده است كه همه چيز را گويا نموده است ، و همو در آغاز شما را ( از عدم ) آفريده است و ( در پايان زندگي و بعد از ممات ، دوباره جامه حيات به تنتان كرده و براي حساب و كتاب ) به سوي او برگردانده شده‌ايد .‏

‏توضيحات : ‏
‏« أَنطَقَ كُلَّ شَيْءٍ » : خدا همه چيز را به گفتار انداخته است . يعني امروز همه موجودات عالم سخن مي‌گويند و اسرار را بازگو مي‌كنند . چرا كه پرده‌ها از رازها به كنار رفته است ( نگا : / 22 ، طارق / 9 ) . نه‌تنها در قيامت در دنيا هم همه ذرّات عالم به تسبيح و تقديس خدا مشغول و مأموران رازبگوي خدايند ، و هر ذرّه‌اي صفحه‌اي گويا از تاريخ هستي است . امّا هر يك داراي قلمي ديگر و زباني ديگرند . امّا چگونه‌ ؟ شما انسانيد و نمي‌دانيد . « وَ هُوَ خَلَقَكُمْ . . . » : دنباله سخن جلود ، و يا مستأنفه است و فرموده آفريدگار جلود است .‏

آيه 22
‏متن آيه : ‏
‏ وَمَا كُنتُمْ تَسْتَتِرُونَ أَنْ يَشْهَدَ عَلَيْكُمْ سَمْعُكُمْ وَلَا أَبْصَارُكُمْ وَلَا جُلُودُكُمْ وَلَكِن ظَنَنتُمْ أَنَّ اللَّهَ لَا يَعْلَمُ كَثِيراً مِّمَّا تَعْمَلُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏شما اگر گناهانتان را پنهان مي‌كرديد نه از اين جهت بود كه از شهادت گوشها و چشمها و پوستهايتان بر ضدّ خودتان بيم داشته باشيد ( چرا كه اصلاً باور نمي‌كرديد روزي اينها به سخن درآيند و بر ضدّ كسي گواهي دهند ) . بلكه گمان مي‌برديد خدا بسياري از اعمالي را كه ( مخفيانه ) انجام مي‌دهيد نمي‌داند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« أَن يَشْهَدَ » : از ترس اين كه شهادت دهد . از اين كه گواهي دهد . مفعول‌له است . در اصل : مَخَافَةَ أَن يَشْهَدَ . مِنْ أَن يَشْهَدَ . عَنْ أَن يَشْهَدَ .‏

آيه 23
‏متن آيه : ‏
‏ وَذَلِكُمْ ظَنُّكُمُ الَّذِي ظَنَنتُم بِرَبِّكُمْ أَرْدَاكُمْ فَأَصْبَحْتُم مِّنْ الْخَاسِرِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏اين گمان بدي كه درباره پروردگارتان داشته‌ايد شما را به هلاكت انداخته است ، و لذا از زمره زيانكاران شده‌ايد .‏

‏توضيحات : ‏
‏« ذلِكُمْ » : مبتدا است . « ظَنُّكُمُ الَّذِي ظَنَنتُم بِرَبِّكُمْ » : بدل از مبتدا است . « أَرْدَاكُمْ » : شما را به هلاكت انداخته و نابود نموده است . خبر مبتدا است ، يا اين كه ( ظَنُّكُمْ ) و ( أَرْدَاكُمْ ) مي‌تواند خبر اوّل و دوم مبتدا باشد .‏

آيه 24
‏متن آيه : ‏
‏ فَإِن يَصْبِرُوا فَالنَّارُ مَثْوًى لَّهُمْ وَإِن يَسْتَعْتِبُوا فَمَا هُم مِّنَ الْمُعْتَبِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏اگر آنان شكيبائي كنند ( يا نكنند ، يكسان است و ) آتش دوزخ جايگاه ايشان است ( و راه نجاتي از آن ندارند ) . اگر هم تقاضاي رضايت و درخواست عفو ( الهي ) كنند ( به جائي نمي‌رسد و پذيرفته نمي‌شود ) و مورد عفو قرار نمي‌گيرند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« إن يَصْبِرُوا . . . » : شبيه اين آيه در معني ( نگا : ابراهيم‌ / 21 ، طور / 16 ) . « مَثْويً » : محلّ اقامت . ( نگا : آل‌عمران‌ / 151 ، نحل‌ / 29 ، عنكبوت‌ / 68 ) . « إِن يَسْتَعْتِبُوا » : اگر طلب رضايت و گذشت كنند ( نگا : نحل‌ / 84 ، روم‌ / 57 ، جاثيه‌ / 35 ) . « الْمُعْتَبِينَ » : اجابت‌شدگان . كساني كه درخواستشان پذيرفته گردد . خوشنودشدگان . برخي ( يَسْتَعْتِبُوا ) را به معني درخواست ( عُتْبي ) يعني برگشت به دنيا ، و ( الْمُعْتَبِينَ ) را به معني برگشت داده‌شدگان به دنيا گرفته‌اند . در اين صورت معني آيه چنين است : اگر كافران بر آتش شكيبائي كنند يا نكنند يكسان است و دوزخ جايگاه ايشان است ، و اگر طلب رجعت و برگشت به دنيا كنند ، درخواست ايشان پذيرفته نمي‌گردد و به دنيا برگردانده نمي‌شوند .‏

آيه 25
‏متن آيه : ‏
‏ وَقَيَّضْنَا لَهُمْ قُرَنَاء فَزَيَّنُوا لَهُم مَّا بَيْنَ أَيْدِيهِمْ وَمَا خَلْفَهُمْ وَحَقَّ عَلَيْهِمُ الْقَوْلُ فِي أُمَمٍ قَدْ خَلَتْ مِن قَبْلِهِم مِّنَ الْجِنِّ وَالْإِنسِ إِنَّهُمْ كَانُوا خَاسِرِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏ما براي آنان همنشينان ( زشت‌سيرتي از جنّ و انس ) ترتيب داده‌ايم ( و اين دوستان تبهكار ، ايشان را از هر سو احاطه مي‌كنند و افكارشان را مي‌دزدند و چنان بر آنان چيره مي‌شوند ) كه كار دنيا و آخرت را در نظرشان مي‌آرايند ( و اقدام به محرّمات و ترك عبادات را و همچنين عقاب و عذاب دوزخ را برايشان سهل و ساده جلوه‌گر مي‌نمايند . تا بدانجا كه به آساني به گرداب فساد فرو مي‌روند ) و فرمان عذاب الهي درباره آنان ثابت و صادر مي‌شود و به سرنوشت اقوام گمراهي از جنّ و انسي گرفتار مي‌گردند كه پيش از ايشان بوده‌اند ( و همچون ايشان كرده‌اند . جملگي ) اينان و آنان مسلّماً زيانبار شده‌اند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« قَيَّضْنَا » : آماده كرده‌ايم و تهيّه نموده‌ايم . ترتيب داده‌ايم ( نگا : مريم‌ / 83 و 84 ، زخرف‌ / 36 و 37 ) . « قُرَنَآءَ » : جمع قَرين ، همدم . دوست ، مراد شياطين انس و جنّ است ( نگا : نساء / 38 ، صافّات‌ / 51 ) . « مَا بَيْنَ أَيْدِيهِمْ » : آنچه پيش رو دارند . مراد محرّمات و ضلالات و لذّات و شهوات و زرق و برق دنيا است . « مَا خَلْفَهُمْ » : آنچه پشت سر دارند . مراد امور اخروي است ، از قبيل زندگي دوباره و حساب و كتاب و عقاب و عذاب . البتّه مي‌توان ( مَا بَيْنَ أَيْدِيهِمْ ) را مربوط به امور اخروي ، و ( مَا خَلْفَهُمْ ) را مربوط به امور دنيوي دانست ( نگا : بقره‌ / 255 ، طه‌ / 110 ، انبياء / 28 ، حجّ‌ / 76 ) . جمله ( مَا بَيْنَ أَيْدِيهِمْ وَ مَا خَلْفَهُمْ ) ممكن است اشاره به احاطه همه‌جانبه شياطين انس و جنّ و تزيين آنان هم باشد . « حَقَّ عَلَيْهِمُ الْقَوْلُ » : فرمان عذاب درباره آنان لازم و ثابت گرديد و گرفتار عقاب و عذاب شدند ( نگا : اسراء / 16 ، قصص‌ / 63 ، نمل‌ / 82 ) . « فِي أُمَمٍ » : در ميان ملّتهائي كه . همراه با ملّتهائي كه . جار و مجرور مي‌تواند حال ( هم ) و متعلّق به ( كَآئِنِينَ ) محذوف بوده و تقدير چنين باشد ، كَآئِنِينَ فِي أُمَمٍ . تنوين ( أُمَمٍ ) دالّ بر تكثير است . واژه ( في ) مي‌تواند به معني ( مَعَ ) باشد .‏

آيه 26
‏متن آيه : ‏
‏ وَقَالَ الَّذِينَ كَفَرُوا لَا تَسْمَعُوا لِهَذَا الْقُرْآنِ وَالْغَوْا فِيهِ لَعَلَّكُمْ تَغْلِبُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏كافران ( به همديگر ) مي‌گويند : گوش به اين قرآن فرا ندهيد ، و در ( هنگام تلاوت ) آن ياوه‌سرائي و جار و جنجال كنيد ( تا مردمان هم قرآن را نشنوند و مجال انديشه درباره مفاهيم آن از ايشان گرفته شود و ) شما پيروز گرديد .‏

‏توضيحات : ‏
‏« إلْغَوْا » : ياوه‌سرائي كنيد . كارهاي بيهوده انجام دهيد . مراد بحثهاي بيفايده و جار و جنجال و سر و صدا و افسانه‌سرائي و بالاخره همه گفتگوها و كارهائي است كه افكار مردم را از محور مقاصد قرآني منحرف سازد و مجال تفكّر را از آنان سلب كند . « فِيهِ » : در هنگام خواندن قرآن يا تدريس آيات و يا طرح مسائل آن .‏

آيه 27
‏متن آيه : ‏
‏ فَلَنُذِيقَنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا عَذَاباً شَدِيداً وَلَنَجْزِيَنَّهُمْ أَسْوَأَ الَّذِي كَانُوا يَعْمَلُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏ما قطعاً ( جنگ با قرآن را فراموش نمي‌نمائيم و ) به كافران عذاب سختي مي‌چشانيم ، و آنان را در برابر بدترين كاري كه كرده‌اند ( كه مبارزه با قرآن است ) جزا و سزا خواهيم داد .‏

‏توضيحات : ‏
‏« لَنَجْزِيَنَّهُمْ أَسْوَأَ الَّذِي . . . » . مراد دو چيز مي‌تواند باشد : الف - مبارزه كافران با قرآن بدترين كار است و در برابر آن كيفر شديد داده مي‌شوند . ب - همه كارهاي كافران همسان بدترين كارشان محسوب مي‌گردد و بدترين مجازاتها بدانها تعلّق مي‌گيرد ، همان گونه كه همه كارهاي مؤمنان همسان بهترين كارشان محسوب مي‌شود و بهترين پاداشها بدانها تعلّق مي‌گيرد ( نگا : توبه‌ / 121 ، نحل‌ / 96 و 97 ، نور / 38 ، عنكبوت‌ / 7 ، زمر / 35 ) .‏

آيه 28
‏متن آيه : ‏
‏ ذَلِكَ جَزَاء أَعْدَاء اللَّهِ النَّارُ لَهُمْ فِيهَا دَارُ الْخُلْدِ جَزَاء بِمَا كَانُوا بِآيَاتِنَا يَجْحَدُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏اين ، كيفر دشمنان خدا است كه آتش ( سوزان جهنّم ) است . ( امّا نه آتش موقّتي و زودگذر ، بلكه ) سراي هميشگي ايشان در ميان آن است . اين هم بدان خاطر است كه پيوسته آيات ما را ( با وجود علم به واقعيّت آنها ) انكار مي‌كرده‌اند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« النَّارُ » : آتش دوزخ . عطف بيان يا بدل از ( ذلِكَ ) و يا اين كه خبرمبتداي محذوف ( هُوَ ) است . « دَارُ الْخُلْدِ » : سراي ماندگاري و جاودانگي . يعني در دوزخ اقامتگاه هميشگي كفّار است . « جَزَآءً » : مفعول مطلق عامل محذوف ( نگا : اسراء / 63 ) و يا مفعول له است . « جَزَآءً بِمَا كَانُوا بِئَايَاتِنَا يَجْحَدُونَ » : حرف ( ب ) يكم متعلّق به ( جَزَآءً ) و دوم متعلّق به ( يَجْحَدُونَ ) است .‏

آيه 29
‏متن آيه : ‏
‏ وَقَالَ الَّذِينَ كَفَرُوا رَبَّنَا أَرِنَا الَّذَيْنِ أَضَلَّانَا مِنَ الْجِنِّ وَالْإِنسِ نَجْعَلْهُمَا تَحْتَ أَقْدَامِنَا لِيَكُونَا مِنَ الْأَسْفَلِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏كافران ( در ميان دوزخ فرياد برمي‌آورند و ) مي‌گويند : پروردگارا ! كساني را از دو گروه انس و جنّ به ما نشان بده كه ما را گمراه كرده‌اند ، تا ايشان را زير پاهاي خود بگذاريم و لگدمالشان گردانيم و بدين وسيله از زمره پست‌ترين مردم ( از لحاظ مقام و مكان ) شوند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« الأسْفَلِينَ » : پائين‌ترين افراد و پست‌ترين مردم از لحاظ مكانت و منزلت و مقام و مكان . اين سخن بيانگر شدّت خشم كافران بر سردستگان و رهبران كفر و معصيت است ( نگا : بقره‌ / 166 و 167 ، سبأ / 31 - 33 ) .‏

آيه 30
‏متن آيه : ‏
‏ إِنَّ الَّذِينَ قَالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقَامُوا تَتَنَزَّلُ عَلَيْهِمُ الْمَلَائِكَةُ أَلَّا تَخَافُوا وَلَا تَحْزَنُوا وَأَبْشِرُوا بِالْجَنَّةِ الَّتِي كُنتُمْ تُوعَدُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏كساني كه مي‌گويند : پروردگار ما تنها خدا است ، و سپس ( بر اين گفته خود كه اقرار به وحدانيّت است‌ مي‌ايستند ، و آن را با انجام قوانين شريعت عملاً نشان مي‌دهند ، و بر اين راستاي خداپرستي تا زنده‌اند ) پابرجا و ماندگار مي‌مانند ( در هنگام آخرين لحظات زندگي ) فرشتگان به پيش ايشان مي‌آيند ( و بدانان مژده مي‌دهند ) كه نترسيد و غمگين نباشيد و شما را بشارت باد به بهشتي كه ( توسّط پيغمبران ) به شما ( مؤمنان ) وعده داده مي‌شد .‏

‏توضيحات : ‏
‏« تَتَنَزَّلُ عَلَيْهِمُ المَلآئِكَةُ » : مراد نزول فرشتگان به هنگام مرگ انسانها است ( نگا : نساء / 97 ، انفال‌ / 50 ، انعام‌ / 93 ، نحل‌ / 28 و 32 ، محمّد / 27 ) . برخي اين بشارتها را دائمي و مستمرّ دانسته و آنها را الهامهاي معنوي فرشتگان در گوش جان مؤمنان در همه مراحل زندگي مي‌دانند .‏

آيه 31
‏متن آيه : ‏
‏ نَحْنُ أَوْلِيَاؤُكُمْ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَفِي الْآخِرَةِ وَلَكُمْ فِيهَا مَا تَشْتَهِي أَنفُسُكُمْ وَلَكُمْ فِيهَا مَا تَدَّعُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( و فرشتگان بديشان خبر مي‌دهند كه ) ما ياران و ياوران شما در زندگي دنيا و در آخرت هستيم ، و در آخرت براي شما هرچه آرزو كنيد هست ، و هرچه بخواهيد برايتان فراهم است .‏

‏توضيحات : ‏
‏« مَا تَدَّعُونَ » : آنچه طلب كنيد ( نگا : يس‌ / 57 ) .‏

آيه 32
‏متن آيه : ‏
‏ نُزُلاً مِّنْ غَفُورٍ رَّحِيمٍ ‏

‏ترجمه : ‏
‏اينها به عنوان پذيرائي از سوي خداوند آمرزگار و مهربان است .‏

‏توضيحات : ‏
‏« نُزُلاً » : ( نگا : آل‌عمران‌ / 198 ، كهف‌ / 107 ، صافّات‌ / 62 ) .‏

آيه 33
‏متن آيه : ‏
‏ وَمَنْ أَحْسَنُ قَوْلاً مِّمَّن دَعَا إِلَى اللَّهِ وَعَمِلَ صَالِحاً وَقَالَ إِنَّنِي مِنَ الْمُسْلِمِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏گفتار چه كسي بهتر از گفتار كسي است كه مردمان را به سوي خدا مي‌خواند و كارهاي شايسته مي‌كند و اعلام مي‌دارد كه من از زمره مسلمانان ( و منقادان اوامر يزدان ) هستم‌ ؟‏

‏توضيحات : ‏
‏« قَوْلاً » : تمييز است . « الْمُسْلِمِينَ » : مسلمانان . كساني كه فرمانبردار اوامر خدا بوده و سرِ بندگي و پرستش را فروتنانه بر آستانه‌اش مي‌گذارند .‏

آيه 34
‏متن آيه : ‏
‏ وَلَا تَسْتَوِي الْحَسَنَةُ وَلَا السَّيِّئَةُ ادْفَعْ بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ فَإِذَا الَّذِي بَيْنَكَ وَبَيْنَهُ عَدَاوَةٌ كَأَنَّهُ وَلِيٌّ حَمِيمٌ ‏

‏ترجمه : ‏
‏نيكي و بدي يكسان نيست . ( هرگز بدي را با بدي ، و زشتي را با زشتي پاسخ مگوي . بلكه بدي و زشتي ديگران را ) با زيباترين طريقه و بهترين شيوه پاسخ بده . نتيجه اين كار ، آن خواهد شد كه كسي كه ميان تو و ميان او دشمنانگي بوده است ، به ناگاه همچون دوست صميمي گردد .‏

‏توضيحات : ‏
‏« لاتَسْتَوي‌ » : مساوي و برابر و يكسان نيست . « إدْفَعْ » : پاسخ بده ( نگا : مؤمنون‌ / 96 ) . از ميان بردار ( نگا : بقره‌ / 251 ، حجّ‌ / 40 ) . « وَلِيٌّ » : دوست . رفيق . « حَمِيمٌ » : گرم . صميمي . « إدْفَعْ بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ » : ( نگا : مؤمنون‌ / 96 ) .‏

آيه 35
‏متن آيه : ‏
‏ وَمَا يُلَقَّاهَا إِلَّا الَّذِينَ صَبَرُوا وَمَا يُلَقَّاهَا إِلَّا ذُو حَظٍّ عَظِيمٍ ‏

‏ترجمه : ‏
‏به اين خوي ( و خلق عظيم ) نمي‌رسند مگر كساني كه داراي صبر و استقامت باشند ، و بدان نمي‌رسند مگر كساني كه بهره بزرگي ( از ايمان و تقوا و اخلاق ستوده ) داشته باشند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« مَا يُلَقَّاهَا » : به اين خصلت دست نمي‌يابد و اين سفارش را پذيرا نمي‌گردد ( نگا : قصص‌ / 80 ) . ضمير ( هَا ) به ( خَصْلَة ) يا ( وَصِيَّة ) باز مي‌گردد كه مستفاد از جمله سابق است . « ذُو حَظٍّ عَظِيمٍ » : داراي بهره فراوان از خصال حميده و صفات پسنديده‌اي كه منتهي به سعادت دائم مي‌گردد ( نگا : قصص‌ / 79 ، انسان‌ / 11 ) .‏

آيه 36
‏متن آيه : ‏
‏ وَإِمَّا يَنزَغَنَّكَ مِنَ الشَّيْطَانِ نَزْغٌ فَاسْتَعِذْ بِاللَّهِ إِنَّهُ هُوَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ ‏

‏ترجمه : ‏
‏هرگاه وسوسه‌اي از شيطان ( در اين مسير ) متوجّه تو گرديد ( به هوش باش و در مقابل آن مقاومت كن و ) خود را به خداوند بسپار ( و به سايه لطف او پناه بر ) كه او بس شنوا و آگاه است ( و تو را مي‌پايد و محافظت مي‌نمايد ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« وَ إِمَّا يَنزَغَنَّكَ . . . » : ( نگا : اعراف‌ / 200 ) .‏

آيه 37
‏متن آيه : ‏
‏ وَمِنْ آيَاتِهِ اللَّيْلُ وَالنَّهَارُ وَالشَّمْسُ وَالْقَمَرُ لَا تَسْجُدُوا لِلشَّمْسِ وَلَا لِلْقَمَرِ وَاسْجُدُوا لِلَّهِ الَّذِي خَلَقَهُنَّ إِن كُنتُمْ إِيَّاهُ تَعْبُدُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏از نشانه‌هاي ( قدرت ) خدا ، شب و روز و خورشيد و ماه است . براي خورشيد و ماه سجده نكنيد ، براي خدائي كه آنها را آفريده است ، سجده كنيد ، اگر واقعاً او را عبادت و پرستش مي‌كنيد .‏

‏توضيحات : ‏
‏« ءَايَاتِهِ » : نشانه‌هاي قدرت و ادلّه عظمت او . « إن كُنتُمْ إِيَّاهُ تَعْبُدُونَ » : اگر واقعاً او را مي‌پرستيد . اگر مي‌خواهيد او را عبادت و پرستش كنيد .‏

آيه 38
‏متن آيه : ‏
‏ فَإِنِ اسْتَكْبَرُوا فَالَّذِينَ عِندَ رَبِّكَ يُسَبِّحُونَ لَهُ بِاللَّيْلِ وَالنَّهَارِ وَهُمْ لَا يَسْأَمُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏اگر ( مشركان ) خود را بزرگتر از آن ديدند ( كه به عبادت و پرستش پروردگار بپردازند ، باك مدار . چرا كه ) آنان كه در پيشگاه پروردگارت منزلت و مكانت دارند ( كه فرشتگان مقرّبند ) شب و روز به تسبيح و تقديس او سرگرمند و به هيچ وجه ايشان ( از اين كار ) خسته و درمانده نمي‌گردند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« عِندَ رَبِّكَ » : در پيشگاه او هستند . مراد از عنديّت ، يعني در پيشگاه بودن ، عنديّت مكاني نيست‌ ؛ بلكه عنديّت كرامت و منزلت است ( نگا : قمر / 55 ) . « لا يَسْأَمُونَ » : ملول نمي‌گردند . خسته و درمانده نمي‌شوند ( نگا : بقره‌ / 282 ) .‏

آيه 39
‏متن آيه : ‏
‏ وَمِنْ آيَاتِهِ أَنَّكَ تَرَى الْأَرْضَ خَاشِعَةً فَإِذَا أَنزَلْنَا عَلَيْهَا الْمَاء اهْتَزَّتْ وَرَبَتْ إِنَّ الَّذِي أَحْيَاهَا لَمُحْيِي الْمَوْتَى إِنَّهُ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و از نشانه‌هاي ( قدرت ) خدا اين است كه تو زمين را خشك و برهوت مي‌بيني ، امّا هنگامي كه ( قطره‌هاي حيات‌بخش ) آب بر آن فرو مي‌فرستيم ، به جنبش درمي‌آيد و آماسيده مي‌گردد ( و بعدها به صورت گل و گياه و سبزه موج مي‌زند ) . آن كس كه اين زمين خشك و برهوت را زنده مي‌كند ، هم او مردگان را نيز ( در قيامت ) زنده مي‌گرداند . چرا كه او بر هر چيزي توانا است .‏

‏توضيحات : ‏
‏« خَاشِعَةً » : خشك و برهوت . ساكن و بدون حركت . « إهْتَزَّتْ » : به جنبش درمي‌آيد و تكان مي‌خورد . « رَبَتْ » : بالا مي‌آيد و آماسيده مي‌گردد . « إهْتَزَّتْ وَ رَبَتْ . . . » : ( نگا : حجّ‌ / 5 ) . وقتي كه آب به عناصر و ذرّات خاك مي‌رسد ، در داخل آب حل مي‌گردند و جذب دانه‌ها يا ريشه‌هاي گياهان مي‌شوند و به سلولها و بافتها و اندامهاي زنده‌اي تبديل شده و رشد مي‌كنند و افزايش مي‌يابند . « مُحْيي‌ » : زنده كننده ( نگا : روم‌ / 50 ) . در رسم‌الخطّ قرآني با يك ياء نوشته شده است .‏

آيه 40
‏متن آيه : ‏
‏ إِنَّ الَّذِينَ يُلْحِدُونَ فِي آيَاتِنَا لَا يَخْفَوْنَ عَلَيْنَا أَفَمَن يُلْقَى فِي النَّارِ خَيْرٌ أَم مَّن يَأْتِي آمِناً يَوْمَ الْقِيَامَةِ اعْمَلُوا مَا شِئْتُمْ إِنَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ ‏

‏ترجمه : ‏
‏كساني كه آيات ما را مورد طعن قرار مي‌دهند و به تحريف ( حقائق و معاني ) آن دست مي‌يازند ، بر ما پوشيده نخواهند بود ( و كيفرشان را خواهيم داد . ) آيا كسي كه به آتش دوزخ انداخته مي‌شود بهتر است يا كسي كه ( در سايه ايمان ) در نهايت امن و امان ، روز قيامت ( به عرصه محشر ) مي‌آيد ؟ هر كاري كه مي‌خواهيد بكنيد ، او مي‌بيند هر آنچه را كه انجام مي‌دهيد .‏

‏توضيحات : ‏
‏« يُلْحِدُونَ » : مورد طعن قرار مي‌دهند . تحريف مي‌كنند . « ءَايَاتِ » : مراد آيات تكويني كتاب منظور جهان ، يا آيات تشريعي مذكور در كتابهاي آسماني به ويژه قرآن است . « يُلْحِدُونَ فِي ءَايَاتِنَا » : آيات ما را تحريف مي‌كنند . آيات ما را مورد طعن قرار مي‌دهند . مراد منحرف ساختن مردم با مغالطه و سفسطه از دلائل خداشناسي و نشانه‌هاي قدرت الهي ، و يا تحريف حقائق و معاني و تغيير عبارات و الفاظ كتابهاي آسماني است . « ءَامِناً » : در امن و امان . مطمئنّ و بي‌دغدغه ، حال است .‏

آيه 41
‏متن آيه : ‏
‏ إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا بِالذِّكْرِ لَمَّا جَاءهُمْ وَإِنَّهُ لَكِتَابٌ عَزِيزٌ ‏

‏ترجمه : ‏
‏كساني كه قرآن را انكار مي‌كنند بدان گاه كه به ايشان مي‌رسد ، ( بر ما پوشيده نمي‌مانند و سزاي آن را مي‌بينند ) . قرآن كتاب ارزشمند و بي‌نظيري است .‏

‏توضيحات : ‏
‏« إِنَّ الَّذِينَ . . . » : خبر آن محذوف است . از قبيل : لايُخْفَوْنَ عَلَيْنا . . . لا يَغِيبُ عَنَّآ أَمْرُهُمْ وَ مَا يَقْصِدُونَ . « الذِّكْرِ » : قرآن ( نگا : حجر / 9 ، نحل‌ / 44 ) . « عَزِيزٌ » : ارزشمند . بي‌نظير . چيره و شكست‌ناپذير .‏

آيه 42
‏متن آيه : ‏
‏ لَا يَأْتِيهِ الْبَاطِلُ مِن بَيْنِ يَدَيْهِ وَلَا مِنْ خَلْفِهِ تَنزِيلٌ مِّنْ حَكِيمٍ حَمِيدٍ ‏

‏ترجمه : ‏
‏هيچ گونه باطلي ، از هيچ جهتي و نظري ، متوجّه قرآن نمي‌گردد . ( نه غلطي و تناقضي در الفاظ و مفاهيم آن است ، و نه علوم راستين و اكتشافات درست پيشينيان و پسينيان مخالف با آن ، و نه دست تحريف به دامان بلندش مي‌رسد . چرا كه ) قرآن فرو فرستاده يزدان است كه با حكمت و ستوده است ( و افعالش از روي حكمت است ، و شايسته حمد و ستايش بسيار است ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« الْبَاطِلُ » : نقطه مقابل حق . مراد : نسخ ، كم و زياد شدن ، غلط از آب درآمدن ، تناقض مطالب و مفاهيم ، و بالاخره همه چيزهاي نادرست و خلاف حقيقت و واقعيّت است . « مِن بَيْنِ يَدَيْهِ وَ لا مِنْ خَلْفِهِ » : كنايه از همه جانبه بودن است . يعني از همه جهات خدا قرآن را حفظ مي‌كند ( نگا : حجر / 9 ) و از هيچ سو و هيچ طرف و ناحيه ، بطلان و فساد متوجّه آن نگشته و نمي‌گردد . « تَنزِيلٌ » ( نگا : شعراء / 192 ، يس‌ / 5 ، فصّلت‌ / 2 ) .‏

آيه 43
‏متن آيه : ‏
‏ مَا يُقَالُ لَكَ إِلَّا مَا قَدْ قِيلَ لِلرُّسُلِ مِن قَبْلِكَ إِنَّ رَبَّكَ لَذُو مَغْفِرَةٍ وَذُو عِقَابٍ أَلِيمٍ ‏

‏ترجمه : ‏
‏از طرف ( كافران و منافقان و جاهلان ) چيزي به تو گفته نمي‌شود ، مگر همان چيزهائي كه قبلاً به پيغمبران پيش از تو گفته شده است . ( و چنين نسبتهاي ناروائي و سخنان نازيبائي بديشان داده شده است . خلاصه نه دعوت تو به سوي يكتاپرستي مطلب تازه‌اي است ، و نه تهمت و تكذيب مردمان بي‌دين و بي‌ايمان ) . مسلّماً پروردگار تو داراي آمرزش فراوان ( در حق مؤمنان ) و داراي مجازات دردناك ( در حق كافران ) است .‏

‏توضيحات : ‏
‏« مَا يُقَالُ لَكَ إِلاّ مَا . . . » : مراد نسبتهاي ناروائي همچون : ساحر ، شاعر ، مجنون ، كاهن ، مفتري ، و دشنامها و سخنان زشت ديگر است ( نگا : مائده‌ / 70 ، يس‌ / 30 ، ذاريات‌ / 39 و 52 ، نحل‌ / 101 ) .‏

آيه 44
‏متن آيه : ‏
‏ وَلَوْ جَعَلْنَاهُ قُرْآناً أَعْجَمِيّاً لَّقَالُوا لَوْلَا فُصِّلَتْ آيَاتُهُ أَأَعْجَمِيٌّ وَعَرَبِيٌّ قُلْ هُوَ لِلَّذِينَ آمَنُوا هُدًى وَشِفَاء وَالَّذِينَ لَا يُؤْمِنُونَ فِي آذَانِهِمْ وَقْرٌ وَهُوَ عَلَيْهِمْ عَمًى أُوْلَئِكَ يُنَادَوْنَ مِن مَّكَانٍ بَعِيدٍ ‏

‏ترجمه : ‏
‏چنان كه قرآن را به زباني جز زبان عربي فرو مي‌فرستاديم ، حتماً مي‌گفتند : اگر آيات آن ( به عربي ) توضيح و تبيين مي‌گرديد ( چه مي‌شد ؟ در اين صورت ما آن را روشن و گويا فهم مي‌كرديم . و مي‌گفتند : ) آيا ( كتاب ) غير عربي و ( پيغمبر ) عربي‌ ؟ بگو : قرآن براي مؤمنان مايه راهنمائي و بهبودي است . ( ايشان را از راههاي گمراهي و سرگشتگي مي‌رهاند ، و از بيماريهاي شكّ و گمان نجات مي‌بخشد ) و امّا براي غيرمؤمنان ، كري گوشهاي ايشان و كوري ( چشمان ) آنان است . ( انگار ) آنان كسانيند كه از دور صدا زده مي‌شوند ( اين است كه با وجود چشم باز و گوش باز ، مناديگر را چنان كه بايد نمي‌بيننند ، و ندائي را كه معلوم و مفهوم باشد نمي‌شنوند ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« أَعْجَمِيٌّ » : غير عربي ( نگا : نحل‌ / 103 ، شعراء / 198 ) . « لَوْ لا » : اين واژه براي طلب حصول مابعد خود است . ( نگا : كهف‌ / 39 ) . « فُصِّلَتْ » : بيان و روشن مي‌گرديد . توضيح و تبيين مي‌شد . « أَأَعْجَمِيٌّ ؟ » : آيا غير عربي است‌ ؟ « أَأَعْجَمِيٌّ وَ عَرَبِيٌّ ؟ » : آيا قرآن به زبان غيرعربي براي پيغمبر عربي زبان آمده است‌ ؟ مراد اين است كه كافران و مشركان بيماردل هميشه كارشان ايراد گرفتن و بهانه تراشيدن بود . قرآن كه عربي است ، سحر و افسونش مي‌خواندند ( نگا : سبأ / 43 ، صافّات‌ / 15 ) و اگر غيرعربي مي‌بود ، گنگ و نامفهومش مي‌شمردند . « هُديً وَ شِفَآءٌ » : راهنمائي و بهبودي . راهنما و شفادهنده . « وَقْرٌ » : سنگيني . كري . اين واژه مي‌تواند خبر مبتداي محذوف باشد ، و معني آن در بالا گذشت . و يا اين كه مبتداي مؤخّر بوده ( فِي ءَاذَانِهِمْ وَقْرٌ ) معني شود : در گوشهايشان كري است . يعني انگار كرند اين است كه نمي‌شنوند . « عَميً » : كوري . كوردلي و گمراهي ( نگا : فصّلت‌ / 17 ) . « عَلَيْهِمْ عَميً » : كوري است براي اينان . موجب گمراهي آنان است ( نگا : بقره‌ / 26 ) .‏

آيه 45
‏متن آيه : ‏
‏ وَلَقَدْ آتَيْنَا مُوسَى الْكِتَابَ فَاخْتُلِفَ فِيهِ وَلَوْلَا كَلِمَةٌ سَبَقَتْ مِن رَّبِّكَ لَقُضِيَ بَيْنَهُمْ وَإِنَّهُمْ لَفِي شَكٍّ مِّنْهُ مُرِيبٍ ‏

‏ترجمه : ‏
‏ما به موسي كتاب ( آسماني تورات ) داديم و در آن ( از طرف بني‌اسرائيل ) اختلاف گرديد ( و دسته دسته و پراكنده شدند . اين هم سنّت هميشگي در ميان همه اديان و اقوام است . قوم تو نيز از اين قاعده مستثني نيست ) . اگر سخن پروردگارت از پيش بر اين نرفته بود ( كه عذاب كافران و مجازات شديد مبطلان تا روز رستاخيز به تأخير انداخته شود ) در ميان ( قوم تو نيز با نابود كردن كافران و بر جاي داشتن مؤمنانِ ) ايشان داوري مي‌گرديد . چرا كه آنان درباره قرآن به شكّ و ترديد شگفتي گرفتار آمده‌اند ( و از حقيقت فرسنگها به دور افتاده‌اند ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« وَ لَقَدْ ءَاتَيْنَا مُوسي . . . » : اين بخش جنبه دلداري پيغمبر را در بر دارد . و آن اين كه همه اقوام به گروههاي مؤمن و غيرمؤمن تقسيم شده‌اند ، و مؤمنان نيز فرقه فرقه و دسته دسته گشته‌اند و مذاهب مختلفي پيدا كرده‌اند . از جمله پيروان موسي كه بعضي از ايشان در مدينه بوده مثال محسوسي از اين واقعيّت بشمار آمده‌اند و به 73 فرقه تقسيم گشته‌اند ( نگا : التفسير القرآني للقرآن ) « لَوْ لا كَلِمَةٌ سَبَقَتْ . . . » : مراد وعده‌اي است كه خدا به پيغمبر داده بود . مبني بر اين كه مادام او در ميان قوم خود است ايشان را نابود نكند ( نگا : انفال‌ / 33 ) . « لَقُضِيَ بَيْنَهُمْ » : كار ايشان به پايان مي‌رسيد و در ميانشان داوري مي‌گرديد . مراد نابودي مشركان و منكران قرآن است . « مِنْهُ » : درباره قرآن . يادآوري : برخي تمام آيه را راجع به قوم موسي و شكّ ايشان درباره تورات مي‌دانند . چرا كه اين آيه درست با همين عبارت در سوره هود آيه 110 مذكور است و مربوط به موسي و تورات و قوم بني‌اسرائيل مي‌باشد .‏

آيه 46
‏متن آيه : ‏
‏ مَنْ عَمِلَ صَالِحاً فَلِنَفْسِهِ وَمَنْ أَسَاء فَعَلَيْهَا وَمَا رَبُّكَ بِظَلَّامٍ لِّلْعَبِيدِ ‏

‏ترجمه : ‏
‏هر كس كه كار نيك بكند به نفع خود مي‌كند ، و هر كس كه كار بد بكند به زيان خود مي‌كند ، و پروردگار تو كمترين ستمي به بندگان نمي‌كند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« مَا رَبُّكَ بِظَلاّمٍ لِلْعَبِيدِ » : ( نگا : آل‌عمران / 182 ، انفال / 51 ، حجّ‌ / 10 ) .‏

آيه 47
‏متن آيه : ‏
‏ إِلَيْهِ يُرَدُّ عِلْمُ السَّاعَةِ وَمَا تَخْرُجُ مِن ثَمَرَاتٍ مِّنْ أَكْمَامِهَا وَمَا تَحْمِلُ مِنْ أُنثَى وَلَا تَضَعُ إِلَّا بِعِلْمِهِ وَيَوْمَ يُنَادِيهِمْ أَيْنَ شُرَكَائِي قَالُوا آذَنَّاكَ مَا مِنَّا مِن شَهِيدٍ ‏

‏ترجمه : ‏
‏آگاهي از وقوع قيامت به خدا بازمي‌گردد و بس ( و كسي جز خدا نمي‌داند قيامت كي خواهد بود ) . هيچ ميوه‌اي ( بارور نمي‌شود و ) از غلاف خود بيرون نمي‌آيد ( و پوسته خويش را نمي‌شكافد ) ، و هيچ ماده‌اي باردار نمي‌گردد و وضع حمل نمي‌كند ، مگر در پرتو دانش او و با اطّلاع او . روزي خداوند مشركان را ندا مي‌دهد : شريكها و انبازهائي كه براي من مي‌پنداشتيد كجايند ؟ پاسخ مي‌دهند و مي‌گويند : ما به تو عرض كرديم كه كسي از ما گواهي نمي‌دهد ( كه تو داراي شريك و انباز هستي ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« إِلَيْهِ يُرَدُّ عِلْمُ السَّاعَةِ » : ( نگا : اعراف‌ / 187 ، لقمان‌ / 34 ، احزاب‌ / 63 ) . « أَكْمَام‌ » : جمع كِمّ ، غلاف . پوسته . « أُنثي‌ » : ماده . مراد مؤنّث همه جانداران از قبيل : حيوانات و حشرات و پرندگان و انسان است . « ءَاذَنَّاكَ » : به تو اعلام كرديم . به تو عرض كرديم . مراد اين است كه امروز همه چيز روشن شده است و كسي معتقد به انباز نيست . يا اين كه مشركين مي‌گويند : ما هرگز به شريك معتقد نبوده‌ايم ( نگا : انعام‌ / 23 ) . « شَهِيدٍ » : گواه .‏

آيه 48
‏متن آيه : ‏
‏ وَضَلَّ عَنْهُم مَّا كَانُوا يَدْعُونَ مِن قَبْلُ وَظَنُّوا مَا لَهُم مِّن مَّحِيصٍ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و اثري از معبودهائي كه قبلاً ( در دنيا ) به فرياد مي‌خواندند و مي‌پرستيدند نمي‌بينند ، و يقين حاصل مي‌كنند كه هيچ گريزگاهي و راه فراري ندارند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« ضَلَّ » : ناپيدا گرديد . گم شد . « ظَنُّوا » : يقين حاصل كردند . در اينجا ظنّ به معني علم و يقين است . چرا كه در صحنه محشر و هنگامه قيامت ، شكّ و گمان معني ندارد ، و همه چيز معلوم و مشهود است . « مَحِيصٍ » گريزگاه . راه فرار ( نگا : ابراهيم‌ / 21 ) .‏

آيه 49
‏متن آيه : ‏
‏ لَا يَسْأَمُ الْإِنسَانُ مِن دُعَاء الْخَيْرِ وَإِن مَّسَّهُ الشَّرُّ فَيَؤُوسٌ قَنُوطٌ ‏

‏ترجمه : ‏
‏انسان ( بي‌ايمان ) از طلبيدن دارائي و نعمت سير نمي‌گردد و خسته نمي‌شود ، ولي زماني كه بلا و سختي و فقر و فاقه بدو رو كرد ، فوراً دلسرد و نااميد مي‌گردد ( و از خود و زندگي بيزار و گريزان مي‌شود ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« لا يَسْأَمُ » : ملول و خسته نمي‌گردد . « الإِنسَانُ » : مراد انسان كافر و بي‌ايمان است ( نگا : آيات 50 - 54 ) . « دُعَآءِ » : طلبيدن ، به دنبال رفتن . « الْخَيْرِ » : مال و ثروت . دارائي و نعمت و صحّت . « دُعَآءِ الْخَيْرِ » : اضافه مصدر به مفعول خود است . « الشَّرُّ » : فقر و فاقه . بلا و مصيبت . بيماري و تنگي معيشت . « يَؤُوسٌ » : بسيار نااميد . « قَنُوطٌ » : بسيار مأيوس . « يَؤُوسٌ قَنُوطٌ » : هر دو واژه به يك معني و براي تأكيد است .‏

آيه 50
‏متن آيه : ‏
‏ وَلَئِنْ أَذَقْنَاهُ رَحْمَةً مِّنَّا مِن بَعْدِ ضَرَّاء مَسَّتْهُ لَيَقُولَنَّ هَذَا لِي وَمَا أَظُنُّ السَّاعَةَ قَائِمَةً وَلَئِن رُّجِعْتُ إِلَى رَبِّي إِنَّ لِي عِندَهُ لَلْحُسْنَى فَلَنُنَبِّئَنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا بِمَا عَمِلُوا وَلَنُذِيقَنَّهُم مِّنْ عَذَابٍ غَلِيظٍ ‏

‏ترجمه : ‏
‏اگر ما به چنين انساني ، به دنبال ناراحتي و زياني كه بدو رسيده است ، از سوي خود مرحمتي ( همچون ثروت و صحّت ) روا داريم ، گستاخانه خواهد گفت : اين ( ثروت و صحّت ) حق من است ( و آن را در سايه تلاش و كوشش و علم و دانش خود به دست آورده‌ام ) و اصلاً گمان نمي‌برم كه قيامتي در كار باشد . اگر ( به فرض ، قيامتي هم در كار باشد و ) من به سوي پروردگارم برگردم ، حتماً در پيشگاه او داراي مقام و منزلت خوبي هستم ( چرا كه ذاتاً محترمم ، و همان گونه كه در دنيا خدا گراميم داشته است و به من قدرت و نعمت داده است ، در آخرت نيز گراميم مي‌دارد و به من عزّت و حرمت مي‌بخشد ) ما كافران را مسلّماً از كارهائي كه كرده‌اند آگاه خواهيم كرد و حتماً عذاب سخت و زيادي را بديشان مي‌چشانيم .‏

‏توضيحات : ‏
‏« رَحْمَةً » : مراد نعمتهائي همچون ثروت و قدرت است . « ضَرَّآءَ » : زيان و ضرر . ناراحتي و بيماري . « هذَا لِي‌ » : اين از خود من است . اين در سايه عقل و شعور و علم و كارداني خودم مي‌باشد . « الْحُسْني‌ » : مراد مقام و منزلت و بهشت است . « غَلِيظٍ » : متراكم . شديد . فراوان ( نگا : هود / 58 ، ابراهيم‌ / 17 ، لقمان‌ / 24 ) .‏

آيه 51
‏متن آيه : ‏
‏ وَإِذَا أَنْعَمْنَا عَلَى الْإِنسَانِ أَعْرَضَ وَنَأى بِجَانِبِهِ وَإِذَا مَسَّهُ الشَّرُّ فَذُو دُعَاء عَرِيضٍ ‏

‏ترجمه : ‏
‏هنگامي كه ما به انسان نعمت دهيم رويگردان ( از دينداري و شكرگزاري ) مي‌گردد و تكبّر و غرور مي‌ورزد ، و هنگامي كه به بلا و گرفتاري و ناراحتي و بيماري دچار گرديد ، دعاهاي عريض و طويلي سر مي‌دهد ( و به شكوه و گلايه مي‌پردازد كه چرا خدا نعمت خود را از او بازگرفته است و بدو ظلم كرده است ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« أَعْرَضَ » : رويگردان مي‌شود . شكرگزاري و چه بسا دينداري را رها مي‌كند . « نَئَا بِجَانِبِهِ » : خود را از خداپرستي و دينداري دور مي‌كند . تكبّر مي‌ورزد و مغرور مي‌گردد . شانه‌ها را بالا مي‌اندازد كه مثل سر را بالا گرفتن نشانه فخرفروشي و استكبار است . مراد از ( جانِب ) خود انسان يا دوش او است ( نگا : روح المعاني ) . « عَرِيضٍ » : وسيع . مراد دراز و فراوان است . البتّه دعاي شخص كافر يا سست ايمان ، بدين هنگام جنبه گلايه از خدا و ناشكري دارد و بيشتر جزع و فزعي است بر از دست دادن نعمت و براي عودت دادن آن . يا اين كه در وقت ثروتمندي متكبّر و مغرور مي‌شود ، و در وقت فقر و فاقه متضرّع و زبون ، و در هر دو حالت تنها متوجّه دنيا است . بالاخره دعايش براي دنيا است نه براي خدا .‏

آيه 52
‏متن آيه : ‏
‏ قُلْ أَرَأَيْتُمْ إِن كَانَ مِنْ عِندِ اللَّهِ ثُمَّ كَفَرْتُم بِهِ مَنْ أَضَلُّ مِمَّنْ هُوَ فِي شِقَاقٍ بَعِيدٍ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( اي محمّد ! ) بگو : به من خبر دهيد اگر اين ( قرآن ) از سوي خداوند آمده باشد ، و آن گاه شما به آن ايمان نداشته باشيد ، چه كسي گمراه‌تر خواهد بود از آن كسي كه ( با حق و حقيقت ) سخت در مبارزه و مقابله باشد ؟‏

‏توضيحات : ‏
‏« أَرَأَيْتُمْ » : ( نگا : انعام‌ / 40 و 46 و 47 ، يونس‌ / 50 ) . « شِقَاقٍ » : مخالفت . مقابله . « بَعِيدٍ » : دور از حقيقت . ژرف كه مراد همه جانبه و سخت است . « فِي شِقَاقٍ بَعيدٍ » : ( نگا : بقره‌ / 176 ، حجّ‌ / 53 ) .‏

آيه 53
‏متن آيه : ‏
‏ سَنُرِيهِمْ آيَاتِنَا فِي الْآفَاقِ وَفِي أَنفُسِهِمْ حَتَّى يَتَبَيَّنَ لَهُمْ أَنَّهُ الْحَقُّ أَوَلَمْ يَكْفِ بِرَبِّكَ أَنَّهُ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ شَهِيدٌ ‏

‏ترجمه : ‏
‏ما به آنان ( كه منكر اسلام و قرآنند ) هرچه زودتر دلائل و نشانه‌هاي خود را در اقطار و نواحي ( آسمانها و زمين ، كه جهان كبير است ) و در داخل و درون خودشان ( كه جهان صغيراست ) به آنان ( كه منكر اسلام و قرآنند ) نشان خواهيم داد تا براي ايشان روشن و آشكار گردد كه اسلام و قرآن حق است . آيا ( براي برگشت كافران از كفر و مشركان از شرك ) تنها اين بسنده نيست كه پروردگارت بر هر چيزي حاضر و گواه است‌ ؟ ( چه حضور و شهادتي از اين برتر و بالاتر كه با خطّ تكوين ، دلائل قدرت و حكمت خود را بر روي همه ذرّات كائنات و وجود موجودات نگاشته است‌ ؟ ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« الآفَاقِ » : نواحي عالم و اقطار آسمانها و زمين . « أَنَّهُ » : اين كه قرآن . اين كه اسلام ( نگا : كشّاف ، مختصر ) . « شَهِيدٌ » : گواه و مطلع . حاضر و ناظر .‏

آيه 54
‏متن آيه : ‏
‏ أَلَا إِنَّهُمْ فِي مِرْيَةٍ مِّن لِّقَاء رَبِّهِمْ أَلَا إِنَّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ مُّحِيطٌ ‏

‏ترجمه : ‏
‏آگاه باشيد كه ايشان درباره ملاقات با پروردگارشان ( براي حساب و كتاب ) در شكّ و ترديدند ( و رستاخيز را باور نمي‌دارند ) . هان بدانيد كه خدا ( علم و قدرتش ) همه چيز را دربر گرفته است ( و از هر چيزي آگاه و بر هر چيزي‌توانا است ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« مِرْيَةٍ » : شكّ وترديد ( نگا : هود / 17 و 109 ، حجّ‌ / 55 ، سجده‌ / 23 )‏

 

موضوعات: موقعیت فعلی: فهرست قرآن / سوره فصّلت / تفسیر نور  لینک ثابت
 [ 05:45:00 ب.ظ ]




موقعیت فعلی: فهرست قرآن / سوره غافر / تفسیر نور

 

آيه 1
‏متن آيه : ‏
‏ حم ‏

‏ترجمه : ‏
‏حا . ميم .‏

‏توضيحات : ‏
‏« حم‌ » : حا . ميم . از حروف مقطّعه است ( نگا : بقره‌ / 1 ) .‏

آيه 2
‏متن آيه : ‏
‏ تَنزِيلُ الْكِتَابِ مِنَ اللَّهِ الْعَزِيزِ الْعَلِيمِ ‏

‏ترجمه : ‏
‏فرو فرستادن اين كتاب ( قرآن ) از سوي يزدان چيره و آگاه انجام مي‌پذيرد .‏

‏توضيحات : ‏
‏« تَنزِيلُ الْكِتَابِ . . . » : ( نگا : زمر / 1 ) .‏

آيه 3
‏متن آيه : ‏
‏ غَافِرِ الذَّنبِ وَقَابِلِ التَّوْبِ شَدِيدِ الْعِقَابِ ذِي الطَّوْلِ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ إِلَيْهِ الْمَصِيرُ ‏

‏ترجمه : ‏
‏يزداني كه بخشنده گناه ، پذيرنده توبه ، داراي عذاب سخت ، و صاحب اِنعام و احسان است . هيچ معبودي جز او وجود ندارد . بازگشت به سوي او است .‏

‏توضيحات : ‏
‏« قَابِلِ » : قبول كننده . پذيرنده . « التَّوْبِ » : جمع تَوْبَة ، بازگشتها . يا اين كه مصدر است و به معني بازگشتن . « الطَّوْلِ » : فضل . قدرت . احسان و انعام . ( نگا : نساء / 25 ، توبه‌ / 86 ) . « الْمَصيرُ » : ( نگا : بقره‌ / 126 و 285 ، آل‌عمران‌ / 28 ) .‏

آيه 4
‏متن آيه : ‏
‏ مَا يُجَادِلُ فِي آيَاتِ اللَّهِ إِلَّا الَّذِينَ كَفَرُوا فَلَا يَغْرُرْكَ تَقَلُّبُهُمْ فِي الْبِلَادِ ‏

‏ترجمه : ‏
‏هيچ كسي در مقابل آيات خدا پرخاشگري نمي‌كند و به ستيز نمي‌ايستد . مگر آنان كه كافر باشند . آمد و شد و سلطه و قدرت كافران در شهرها و كشورها ، تو را گول نزند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« مَا يُجَادِلُ فِي . . . » : مراد از جدال و كشمكش درباره قرآن ، جدال و نزاع باطل است ( نگا : كهف‌ / 56 ، حجّ‌ / 3 ) نه مباحثه و مناظره‌اي كه براي روشنگري معاني و حل مشكلات كتاب الهي ميان اهل علم در مي‌گيرد ( نگا : نحل‌ / 125 ) . « تَقَلُّبُ » : رفت و آمد . برو و بيا . سير و سياحت . مراد آمد و شد براي تجارت و گردش و قدرت نمائي براي سلطه‌گري و حيله‌گري است ( نگا : نحل‌ / 46 ) .‏

آيه 5
‏متن آيه : ‏
‏ كَذَّبَتْ قَبْلَهُمْ قَوْمُ نُوحٍ وَالْأَحْزَابُ مِن بَعْدِهِمْ وَهَمَّتْ كُلُّ أُمَّةٍ بِرَسُولِهِمْ لِيَأْخُذُوهُ وَجَادَلُوا بِالْبَاطِلِ لِيُدْحِضُوا بِهِ الْحَقَّ فَأَخَذْتُهُمْ فَكَيْفَ كَانَ عِقَابِ ‏

‏ترجمه : ‏
‏پيش از اينان ( كه مشركان معاصرند ) قوم نوح و دسته‌ها و گروههائي ( همچون عاد و ثمود و لوط ) كه بعد از ايشان بوده‌اند ( پيغمبران خدا را ) تكذيب كرده‌اند و همه ملّتها خواسته‌اند كه با ( زر و زور و تزوير ) در حق پيغمبر خود توطئه كنند تا او را بگيرند و ( بكشند . گذشته از اين با دلائل و براهين فرستادگان خدا ) به ناحق جدال و نزاع ورزيده‌اند ، تا به وسيله باطل حق را نابود و برطرف كنند . ولي من ايشان را ( به عذاب دنيوي ) گرفتار ساخته‌ام . آيا عقاب ( و عذاب دنيوي ) من نسبت بديشان چگونه است‌ ؟ ( ويرانه‌هاي شهرهايشان در مسير مسافرتهاي شما به چشم مي‌خورد ، و سرنوشت شوم و عاقبت سياه و تاريك ايشان بر صفحات تاريخ و در سينه‌هاي صاحبدلان ثبت است ، بنگريد و عبرت بگيريد ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« الأحْزَابُ » : گروهها و دسته‌هائي كه عليه پيغمبران همدست و همپشت شده‌اند و براي اسارت و كشتن و آزارشان به تلاش ايستاده‌اند . در آيه 12 و 13 سوره ص به برخي از چنين گروهها و دسته‌هائي اشاره شده است . « هَمَّتْ » : قصد كرده است . توطئه چيده است ( نگا : مائده‌ / 11 ، يوسف‌ / 24 ، توبه‌ / 13 و 74 ) . « لِيَأْخُذُوهُ » : تا او را اسير كنند . واژه اخذ در اينجا به معني أَسْر يعني اسير كردن است . همان گونه كه أخيذ به معني اسير است . « لِيُدْحِضُوا » : تا باطل گردانند . تا مغلوبش نمايند ( نگا : كهف‌ / 56 ، صافّات‌ / 141 ) . « فَأَخَذْتُهُمْ » : من ايشان را گرفتار كردم . من آنان را هلاك ساختم . « فَكَيْفَ كَانَ عِقَابِ » : ( نگا : رعد / 32 ) .‏

آيه 6
‏متن آيه : ‏
‏ وَكَذَلِكَ حَقَّتْ كَلِمَتُ رَبِّكَ عَلَى الَّذِينَ كَفَرُوا أَنَّهُمْ أَصْحَابُ النَّارِ ‏

‏ترجمه : ‏
‏اين چنين ، فرمان پروردگارت بر كافران ( و مشركاني كه راههاي ظلم و جنايت را با پاي خود پيموده‌اند ، و با اراده خويش بر گناهكاريها و بزهكاريها اصرار و ابرام ورزيده‌اند ، اجرا شده است و ) تحقّق پذيرفته است ، و آن اين كه ايشان دوزخيانند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« كَذلِكَ » : همان گونه كه . همچنين . يعني همان گونه كه كفّار ستمكار پيشين مورد قهر خدا قرار گرفته‌اند ، اينان نيز به قهر خدا در دنيا گرفتار مي‌آيند ، و سرانجام هم به دوزخ درمي‌آيند . چرا كه دوزخيند . فرمان خدا مبني بر اين كه كافران سياه دل تاريخ را شامل شده است . « حَقَّتْ . . . » : ( نگا : يونس‌ / 33 و 96 ، نحل‌ / 36 ، زمر / 71 ) . « أَنَّهُمْ أَصْحَابُ النَّارِ » : اين عبارت بدل ( كَلِمَةُ ) و مرفوع است . يا لام تعليل محذوف است و جمله منصوب است .‏

آيه 7
‏متن آيه : ‏
‏ الَّذِينَ يَحْمِلُونَ الْعَرْشَ وَمَنْ حَوْلَهُ يُسَبِّحُونَ بِحَمْدِ رَبِّهِمْ وَيُؤْمِنُونَ بِهِ وَيَسْتَغْفِرُونَ لِلَّذِينَ آمَنُوا رَبَّنَا وَسِعْتَ كُلَّ شَيْءٍ رَّحْمَةً وَعِلْماً فَاغْفِرْ لِلَّذِينَ تَابُوا وَاتَّبَعُوا سَبِيلَكَ وَقِهِمْ عَذَابَ الْجَحِيمِ ‏

‏ترجمه : ‏
‏آنان كه بردارندگان عرش خدايند و آنان كه گرداگرد آنند به سپاس و ستايش پروردگارشان سرگرمند و بدُو ايمان دارند و براي مؤمنان طلب آمرزش مي‌كنند ( و مي‌گويند : ) پروردگارا ! مهرباني و دانش تو همه چيز را فرا گرفته است ( هم اعمال و اقوالشان را كاملاً مي‌داني و هم مرحمت و مهربانيت مي‌تواند ايشان را دربر گيرد ) پس در گذر از كساني كه ( از گناهان دست مي‌كشند و به طاعات و عباداتت مي‌پردازند ، و از راههاي انحرافي دوري مي‌گزينند و به راستاي راهت ) برمي‌گردند و راه تو را در پيش مي‌گيرند ، و آنان را از عذاب دوزخ مصون و محفوظ فرما .‏

‏توضيحات : ‏
‏« الَّذينَ يَحْمِلُونَ الْعَرْشَ » : فرشتگاني كه بردارندگان عرش هستند . تعداد نفرات فرشتگان حامل عرش عظيم و نحوه حمل ايشان ، و خود عرش بر ما مجهول است . قرآن و سنّت متواتر تفصيلي در اين باره نداده‌اند . در اين باره دم نمي‌زنيم و امر آن را به خدا حوالت مي‌داريم ( نگا : المراغي ) . « رَحْمَة » : از لحاظ نحوي تمييز و از نظر معني فاعل است . « قِهِمْ » : به دورشان دار . محفوظ و مصونشان فرما . واژه ( قِ ) فعل امر ماده ( وقي ) است .‏

آيه 8
‏متن آيه : ‏
‏ رَبَّنَا وَأَدْخِلْهُمْ جَنَّاتِ عَدْنٍ الَّتِي وَعَدتَّهُم وَمَن صَلَحَ مِنْ آبَائِهِمْ وَأَزْوَاجِهِمْ وَذُرِّيَّاتِهِمْ إِنَّكَ أَنتَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ ‏

‏ترجمه : ‏
‏پروردگارا ! آنان را به باغهاي هميشه ماندگار بهشتي داخل گردان كه بديشان ( توسّط پيغمبران ) وعده داده‌اي ، همراه با پدران خوب و همسران شايسته و فرزندان بايسته ايشان . قطعاً تو ( بر هر چيزي ) چيره و توانا و ( در هر كاري ) داراي فلسفه و حكمت هستي .‏

‏توضيحات : ‏
‏« جَنَّاِتِ عَدْنٍ » : ( نگا : توبه‌ / 72 ، رعد / 23 ، نحل‌ / 31 ، كهف‌ / 31 ) . « صَلَحَ » : شايسته شد . بايسته گرديد . كار نيك كرد ( نگا : رعد / 23 ) .‏

آيه 9
‏متن آيه : ‏
‏ وَقِهِمُ السَّيِّئَاتِ وَمَن تَقِ السَّيِّئَاتِ يَوْمَئِذٍ فَقَدْ رَحِمْتَهُ وَذَلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و آنان را از ( عقوبت دنيوي و كيفر اخروي ) بديها نگاهدار ، و تو هر كه را در آن روز از كيفر بديها نگاهداري ، واقعاً بدو رحم كرده‌اي ( و مورد الطاف خود قرار داده‌اي ) و آن مسلّماً رستگاري بزرگ و نيلِ به مقصود سترگي است .‏

‏توضيحات : ‏
‏« تَقِ » نگاهداري . به دور داري . « يَوْمَئِذٍ » : آن روز كه قيامت است « السَّيِّئَاتُ » : بديها . مراد عقوبتهاي دنيوي و كيفرهاي اخروي است . ذكر آن بعد از ( عَذَابَ الْجَحِيمِ ) از قبيل ذكر عام بعد از خاصّ است . « الْفَوْزُ » : رستگاري . نيل به مقصود و رسيدن به مراد .‏

آيه 10
‏متن آيه : ‏
‏ إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا يُنَادَوْنَ لَمَقْتُ اللَّهِ أَكْبَرُ مِن مَّقْتِكُمْ أَنفُسَكُمْ إِذْ تُدْعَوْنَ إِلَى الْإِيمَانِ فَتَكْفُرُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( پس از آن كه كافران به دوزخ افتادند ، از سوي فرشتگان و مؤمنان ) كافران صدا زده مي‌شوند كه قطعاً خدا بيش از اين كه خودتان بر خويشتن خشمگينيد بر شما خشمگين است ، چرا كه ( در دنيا توسّط انبياء و علماء ) به سوي ايمان آوردن فرا خوانده مي‌شديد و راه كفر در پيش مي‌گرفتيد .‏

‏توضيحات : ‏
‏« يُنَادَوْنَ » : فرياد زده مي‌شوند . صدا زده مي‌شوند . « مَقْتُ اللهِ » : خشم خدا . اضافه ( مَقْت ) به ( الله ) اضافه مصدر به فاعل خود است . « مَقْتِكُمْ أَنفُسَكُمْ » : خشمگين شدن خودتان بر خويشتن . اضافه ( مقت ) به ( كم ) نيز از قبيل اضافه مصدر به فاعل خود است . علّت خشم كافران بر نفس خود از اين لحاظ است كه خودشان سبب مصائب و بلاياي خويشتن شده‌اند ( نگا : ابراهيم‌ / 22 ) . « إِذْ » : چرا كه .‏

آيه 11
‏متن آيه : ‏
‏ قَالُوا رَبَّنَا أَمَتَّنَا اثْنَتَيْنِ وَأَحْيَيْتَنَا اثْنَتَيْنِ فَاعْتَرَفْنَا بِذُنُوبِنَا فَهَلْ إِلَى خُرُوجٍ مِّن سَبِيلٍ ‏

‏ترجمه : ‏
‏كافران مي‌گويند : پروردگارا ! ما را دوبار ميرانده‌اي و دوبار زنده كرده‌اي ، و ما ( در اين مرگها و حياتها به قدرت تو پي برده‌ايم و همه چيز را فهميده‌ايم ، اكنون ) به گناهان خود اعتراف مي‌كنيم ، آيا راهي براي خارج شدن ( از دوزخ و بازگشت به دنيا و جبران مافات ) وجود دارد ؟ !‏

‏توضيحات : ‏
‏« أَمَتَّنَا اثْنَتَيْنِ » : دو بار ما را ميرانده‌اي . مراد از ميراندن اوّل ، آفرينش خاك بي‌جان انسان از عدم محض است ( نگا : بقره‌ / 28 ) ، و مراد از ميراندن دوم ، مرگ بعد از پايان عمر است . « أَحْيَيْتَنَا اثْنَتَيْنِ » : دو بار ما را زندگي بخشيده‌اي . مراد از حيات دوم ، زنده گرداندن اموات پس از پايان جهان و سر بر آوردن از گورها به هنگام رستاخيز است . اشاره دوزخيان به دو بار ميراندن و زنده گرداندن شايد بدين خاطر باشد كه مي‌خواهند بگويند ، اي خداوندي كه مالك مرگ و حياتي ! توانائيِ اين را داري كه دو ممات و دو حيات را براي ما تبديل به سه ممات و سه حيات كني و ما را بازگرداني تا در مقام جبران برآئيم .‏

آيه 12
‏متن آيه : ‏
‏ ذَلِكُم بِأَنَّهُ إِذَا دُعِيَ اللَّهُ وَحْدَهُ كَفَرْتُمْ وَإِن يُشْرَكْ بِهِ تُؤْمِنُوا فَالْحُكْمُ لِلَّهِ الْعَلِيِّ الْكَبِيرِ ‏

‏ترجمه : ‏
‏اين ( عذابي كه در آن هستيد ) بدان خاطر است كه شما هنگامي كه خدا به يگانگي خوانده مي‌شد نمي‌پذيرفتيد ، و اگر براي خدا انباز قرار داده مي‌شد باور مي‌داشتيد . پس در اين صورت فرمانروائي و داوري از آن خداوند والا مقام و بزرگوار است ( و هر گونه كه خود بخواهد درباره شما حكم صادر و داوري خواهد كرد . هم اينك بتان و كساني را كه شريك خدا و صاحب سلطه مي‌دانستيد به فرياد خوانيد تا شما را از دوزخ بدر آرند ! ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« إِذا دُعِيَ اللهُ وَحْدَهُ . . . » : ( نگا : زمر / 45 ) .‏

آيه 13
‏متن آيه : ‏
‏ هُوَ الَّذِي يُرِيكُمْ آيَاتِهِ وَيُنَزِّلُ لَكُم مِّنَ السَّمَاءِ رِزْقاً وَمَا يَتَذَكَّرُ إِلَّا مَن يُنِيبُ ‏

‏ترجمه : ‏
‏او كسي است كه دلائل ( قدرت ) و نشانه‌هاي ( عظمت ) خود را به شما مي‌نماياند و از آسمان براي شما روزي مي‌فرستد . امّا تنها كساني متوجّه ( اين مسأله ) مي‌گردند كه ( عناد را رها كنند و به سوي انديشيدن درباره نشانه‌هاي آفاق و انفس خدا ) برگردند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« ءَايَاتِهِ » : دلائل قدرت و عظمت ، و نشانه‌هاي آفاق و انفسي كه تمام جهان هستي را پر كرده است . « رِزْقاً » : روزي . مراد وسيله توليد روزي است ، همچون باران و برف و هوا و نور آفتاب و اشعّه‌هاي ديگر كه براي زندگي موجودات زنده از جمله انسان ضروري هستند . « يُنِيبُ » : برمي‌گردد . مراد ترك عناد و رجوع به خدا است در پرتو انديشه و شناخت امور .‏

آيه 14
‏متن آيه : ‏
‏ فَادْعُوا اللَّهَ مُخْلِصِينَ لَهُ الدِّينَ وَلَوْ كَرِهَ الْكَافِرُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏اكنون كه چنين است ، خدا را به فرياد بخوانيد و عبادت و طاعت را خاصّ او بدانيد ، هر چند كه كافران دوست نداشته باشند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« فَادْعُوا اللهَ مُخْلِصِينَ . . . » : ( نگا : اعراف‌ / 29 ، يونس‌ / 22 ، عنكبوت‌ / 65 ) .‏

آيه 15
‏متن آيه : ‏
‏ رَفِيعُ الدَّرَجَاتِ ذُو الْعَرْشِ يُلْقِي الرُّوحَ مِنْ أَمْرِهِ عَلَى مَن يَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ لِيُنذِرَ يَوْمَ التَّلَاقِ ‏

‏ترجمه : ‏
‏خدا داراي مقامات والا و كمالات بالا و تخت فرماندهي است ، و او وحي را به فرمان خود براي هر كس از بندگانش كه بخواهد نازل مي‌كند تا ( مردمان را ) از روز روياروئي ( ايشان با خدا براي حساب و كتاب ) بترساند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« رَفِيعُ الدَّرَجَاتِ » : صاحب مقامات بالا و مراتب والا . يعني خدا درجات كمال و اوصاف جلال او آن قدر بالا است كه كمال و جلالي در مقابلش كمال و جلال نيست ، و هماي بلند پرواز عقل و علم بشري هرگز به ذيل آن هم نمي‌رسد ، چه رسد به اوج آن . عظيم‌الصّفات . برخي رفيع‌الدّرجات را به معني برافرازنده آسمانها ( نگا : زادالمسير ) و بالا برنده درجات بندگان ( نگا : نمونه ) دانسته‌اند . بعضي هم گفته‌اند : درجات و مقامات در دست خدا است و به هر كس كه بخواهد مي‌دهد ( نگا : كشّاف ) . « ذُوالْعَرْشِ » : خالق و مالك عرش . داراي تخت و سرير سلطنت جهان هستي . « الرُّوحَ » : وحي ( نگا : نحل‌ / 2 ، شوري‌ / 52 ) . « مِنْ أَمْرِهِ » : به فرمان خود . « يَوْمَ التَّلاق » : روز قيامت است كه در آن پيشينيان و پسينيان و زمينيان و آسمانيان به همديگر مي‌رسند و يكديگر را ملاقات مي‌كنند ، و هر كسي با اعمالي كه كرده است رو به رو مي‌شود و سزا و جزاي آن را مي‌بيند . ياء تلاقي در رسم‌الخطّ قرآني حذف شده است .‏

آيه 16
‏متن آيه : ‏
‏ يَوْمَ هُم بَارِزُونَ لَا يَخْفَى عَلَى اللَّهِ مِنْهُمْ شَيْءٌ لِّمَنِ الْمُلْكُ الْيَوْمَ لِلَّهِ الْوَاحِدِ الْقَهَّارِ ‏

‏ترجمه : ‏
‏روز روياروئي روزي است كه مردمان ظاهر و آشكار مي‌شوند ( و تمام پرده‌ها و حجابها كنار مي‌روند و موانع مادي برچيده مي‌شوند . بالاخره علاوه از سر بر آوردن مردم از گورها ، درون و برون و خلوت و جلوت همه انسانها نمودار مي‌گردد ) و چيزي از ( كار و بار و رفتار و پندار ) ايشان بر خدا پنهان نمي‌ماند . ( فرياد وحشتناكي را مي‌شنوند كه مي‌گويد : ) ملك و حكومت ، امروز از آن كيست‌ ؟ ( پاسخ قاطعانه داده مي‌شود كه ) از آن خداوند يكتاي چيره و توانا است .‏

‏توضيحات : ‏
‏« يَوْمَ » : بدل از ( يَوْمَ ) قبلي است كه مفعول به ( لِيُنذِرَ ) بود . « بَارِزُونَ » : جمع بارز ، نمايان . آشكار . مراد اين است كه مردمان از گورها خارج مي‌گردند و ظاهر و نمايان مي‌شوند و چيزي ايشان را از ديدها پنهان نمي‌دارد ( نگا : طه‌ / 106 ، ابراهيم‌ / 21 و 48 ) . هستي و هويّت و اسرار و كردار انسانها روشن و ظاهر مي‌شود و هيچ چيزي مكتوم نمي‌ماند ( نگا : كهف‌ / 47 ، طارق / 9 ) .‏

آيه 17
‏متن آيه : ‏
‏ الْيَوْمَ تُجْزَى كُلُّ نَفْسٍ بِمَا كَسَبَتْ لَا ظُلْمَ الْيَوْمَ إِنَّ اللَّهَ سَرِيعُ الْحِسَابِ ‏

‏ترجمه : ‏
‏امروز هر كسي در برابر كاري كه كرده است جزا و سزا داده مي‌شود . هيچ گونه ستمي امروز وجود نخواهد داشت . بي‌گمان خداوند سريع‌الحساب است ( و حساب و كتاب كسي را از موقع مقرّر به تأخير نمي‌اندازد ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« تُجْزي . . . » : ( نگا : طه‌ / 15 ، يونس‌ / 52 ) .‏

آيه 18
‏متن آيه : ‏
‏ وَأَنذِرْهُمْ يَوْمَ الْآزِفَةِ إِذِ الْقُلُوبُ لَدَى الْحَنَاجِرِ كَاظِمِينَ مَا لِلظَّالِمِينَ مِنْ حَمِيمٍ وَلَا شَفِيعٍ يُطَاعُ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( اي محمّد ! ) آنان را از روز نزديك بترسان ( كه قيامت است ) . آن زماني كه دلها ( از شدّت وحشت ) به گلوگاه مي‌رسند ( و انگار از جاي خود كنده و به بالا پرت شده‌اند ) و تمام وجودشان مملوّ از خشم و اندوه مي‌گردد ( خشم بر كساني كه ايشان را به چنين سرنوشتي دچار كرده‌اند ، و خشم بر خود كه به حرف ديگران گوش فرا داده‌اند ، و غم و اندوه بر روزگار هدر رفته و طلاي عمر باخته شده ) . ستمگران نه داراي دوست دلسوزند ، و نه داراي ميانجيگري كه ميانجي او پذيرفته گردد .‏

‏توضيحات : ‏
‏« يَوْمَ الأَزِفَةِ » : روز نزديك . مراد قيامت است كه به علّت نزديك بودن آن چنين ناميده شده است ( نگا : نجم‌ / 57 ) . « إِذْ » : بدل از ( يَوْمَ ) است . « الْحَنَاجِرِ » : جمع حَنْجَرَة ، حلقوم . گلوگاه . « الْقُلُوبُ لَدَي الْحَنَاجِرِ » : اين سخن كنايه از شدّت خوف و مضيقت است ( نگا : احزاب‌ / 10 ) . « كَاظِمِينَ » : فرو خورندگان خشم . كساني كه غم و اندوه را در سينه‌ها حبس مي‌كنند . حال است . « حَمِيمٍ » : دوست صميمي و دلسوز ( نگا : شعراء / 101 ) .‏

آيه 19
‏متن آيه : ‏
‏ يَعْلَمُ خَائِنَةَ الْأَعْيُنِ وَمَا تُخْفِي الصُّدُورُ ‏

‏ترجمه : ‏
‏خداوند از دزدانه نگاه كردن چشمها و از رازي كه سينه‌ها در خود پنهان مي‌دارند ، آگاه است .‏

‏توضيحات : ‏
‏« خَآئِنَةَ الأعْيُنِ » : خيانت چشمان و دزدانه نگاه كردن آنها . چشمان خائن و بدنظر . در صورت اوّل ، واژه ( خَآئِنَة ) مصدر است ، و در صورت دوم اسم فاعل ، و اضافه صفت به موصوف خود است و در اصل ( الأعْيُنَ الْخَآئِنَة ) است .‏

آيه 20
‏متن آيه : ‏
‏ وَاللَّهُ يَقْضِي بِالْحَقِّ وَالَّذِينَ يَدْعُونَ مِن دُونِهِ لَا يَقْضُونَ بِشَيْءٍ إِنَّ اللَّهَ هُوَ السَّمِيعُ الْبَصِيرُ ‏

‏ترجمه : ‏
‏خداوند به حق و عدل داوري مي‌كند ، و كساني را كه به جاي او به فرياد مي‌خوانند ( به سبب عجز و ناتواني ) كمترين داوري از دست ايشان ساخته نيست ( و اصلاً كاره‌اي نيستند تا داوري به پيش ايشان برده شود ) . تنها خدا شنوا و بينا است .‏

‏توضيحات : ‏
‏« مِن دُونِهِ » : به جاي او . بغير از او . « لا يَقْضُونَ بِشَيْءٍ » : اصلاً داوري نمي‌كنند . يعني فرماندار و قاضي‌القضات فقط خدا است و بس و ديگران جملگي ضعيف و درمانده‌اند .‏

آيه 21
‏متن آيه : ‏
‏ أَوَ لَمْ يَسِيرُوا فِي الْأَرْضِ فَيَنظُرُوا كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الَّذِينَ كَانُوا مِن قَبْلِهِمْ كَانُوا هُمْ أَشَدَّ مِنْهُمْ قُوَّةً وَآثَاراً فِي الْأَرْضِ فَأَخَذَهُمُ اللَّهُ بِذُنُوبِهِمْ وَمَا كَانَ لَهُم مِّنَ اللَّهِ مِن وَاقٍ ‏

‏ترجمه : ‏
‏آيا در زمين به سير و سياحت نپرداخته‌اند تا ببينند سرانجام كار كساني كه پيش از ايشان بوده‌اند به كجا كشيده است . آنان نيرويشان و آثارشان در زمين بيشتر از شما بوده است و خداوند ايشان را به سبب گناهانشان گرفته و هلاك ساخته است و مدافعي در برابر ( عذاب ) خدا نداشته‌اند ( و كسي ايشان را از عذاب رهائي نداده است ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« أَوَلَمْ يَسِيرُوا . . . » : ( نگا : يوسف‌ / 109 ، حجّ‌ / 46 ، روم‌ / 9 ، فاطر / 44 ) . « قُوَّةً وَ ءَاثَاراً » : از لحاظ نيرو تواناتر و از نظر توليدات كشاورزي و پيشرفت صنعتي و ترقّي علمي ، جلوتر بوده‌اند ( نگا : انبياء / 79 و 81 ، نمل‌ / 16 و 17 و 20 ، سبأ / 10 و 12 ، شعراء / 128 و 129 ، روم‌ / 9 ) . علاوه از اشاره به آثار باستاني كه تاريخ زنده و مدوّن است ، اشاره به تاريخ غير مدوّن و بلكه مدفون در دل زمين است و تخريب و زير و رو شدن بارها و بارهاي زمين را فرياد مي‌دارد . اگر در نظر داشته باشيم كه ما حتّي تاريخ ده هزار سال مردمان روي زمين را چنان كه بايد در دست نداريم ، آيا در عمر ده‌ها هزار و صدها هزار و هزاران هزار سال پيش بر كره زمين چه گذشته است ، خدا مي‌داند و بس .‏

آيه 22
‏متن آيه : ‏
‏ ذَلِكَ بِأَنَّهُمْ كَانَت تَّأْتِيهِمْ رُسُلُهُم بِالْبَيِّنَاتِ فَكَفَرُوا فَأَخَذَهُمُ اللَّهُ إِنَّهُ قَوِيٌّ شَدِيدُ الْعِقَابِ ‏

‏ترجمه : ‏
‏اين ( هلاك و عذاب ) بدان خاطر بوده است كه پيغمبرانشان دلائل و براهين روشن براي ايشان مي‌آوردند و ارائه مي‌دادند و آنان راه كفر در پيش مي‌گرفتند ، و خدا ايشان را گرفته و هلاك مي‌كرد . چرا كه او نيرومند شديد العقابي است .‏

‏توضيحات : ‏
‏« تَأْتِيهِمْ رُسُلُهُم بِالْبَيِّنَاتِ » : پيغمبرانشان دلائل و براهين را براي ايشان مي‌آوردند و همراه با دلائل و براهين به سويشان مي‌رفتند . ( نگا : مائده‌ / 32 ، حديد / 25 ) .‏

آيه 23
‏متن آيه : ‏
‏ وَلَقَدْ أَرْسَلْنَا مُوسَى بِآيَاتِنَا وَسُلْطَانٍ مُّبِينٍ ‏

‏ترجمه : ‏
‏ما موسي را همراه با معجزات و دليل روشن فرستاديم .‏

‏توضيحات : ‏
‏« ءَايَاتِ‌ » : معجزات . « سُلْطانٍ » : دليل و حجّت ( نگا : هود / 96 ) .‏

آيه 24
‏متن آيه : ‏
‏ إِلَى فِرْعَوْنَ وَهَامَانَ وَقَارُونَ فَقَالُوا سَاحِرٌ كَذَّابٌ ‏

‏ترجمه : ‏
‏به سوي فرعون و هامان و قارون . ايشان گفتند : موسي جادوگر دروغگوئي است .‏

‏توضيحات : ‏
‏« فِرْعَوْنَ وَ هَامَان وَ قَارُونَ » : فرعون ، سمبل حاكم ظالم ، هامان ، مظهر درباريِ حيله‌گر و طرّاح طرحها و نقشه‌هاي شيطاني ، و قارون ، نمونه ثروتمند مستكبر و بي‌باور .‏

آيه 25
‏متن آيه : ‏
‏ فَلَمَّا جَاءهُم بِالْحَقِّ مِنْ عِندِنَا قَالُوا اقْتُلُوا أَبْنَاء الَّذِينَ آمَنُوا مَعَهُ وَاسْتَحْيُوا نِسَاءهُمْ وَمَا كَيْدُ الْكَافِرِينَ إِلَّا فِي ضَلَالٍ ‏

‏ترجمه : ‏
‏هنگامي كه موسي از جانب ما حق را بديشان رساند ، ( سردمداران كفر به پيروان خود ) گفتند : بكشيد فرزندان كساني را كه همراه موسي ايمان آورده‌اند ( تا دودمانشان از صفحه روزگار زدوده گردد ) و زنانشان را زنده بگذاريد ( تا به خدمتگزاري و كنيزي ما مشغول شوند ) . ليكن نيرنگ كافران بي‌نتيجه بوده و جز گمراهي نخواهد بود ( و تيرشان پيوسته به سنگ خواهد خورد ، و طرحهاي شيطاني آنان سرانجام دامنگير خودشان خواهد شد ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« جَآءَهُم بِالْحَقِّ » : حق را براي ايشان آورد كه مراد قوانين آسماني و معجزات دالّ بر نبوّت است . « أُقْتُلوا أَبْنَآءَ الَّذِينَ . . . » : كشتار دوم بني‌اسرائيل توسّط فرعون و فرعونيان مراد است ( نگا : تفسير قاسمي ) . « فِي ضَلالٍ » : سردرگمي است . هدر رفتن و بي‌نتيجه شدن است .‏

آيه 26
‏متن آيه : ‏
‏ وَقَالَ فِرْعَوْنُ ذَرُونِي أَقْتُلْ مُوسَى وَلْيَدْعُ رَبَّهُ إِنِّي أَخَافُ أَن يُبَدِّلَ دِينَكُمْ أَوْ أَن يُظْهِرَ فِي الْأَرْضِ الْفَسَادَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏فرعون ( به اطرافيان و مشاوران خود ) گفت : بگذاريد من موسي را بكشم و او پروردگارش را ( براي نجات خود از دست من ) به فرياد خواند . من از اين مي‌ترسم كه آئين شما را تغيير دهد ، يا اين كه در زمين فساد را گسترش دهد و پراكنده سازد .‏

‏توضيحات : ‏
‏« ذَرُونِي‌ » : مرا رها كنيد . مراد ممانعت به عمل نياوردن و جلوگيري نكردن است . « أَن يُظْهِرَ » : اين كه توسعه دهد و پخش و پراكنده سازد . « الْفَسَادَ » : مرادشان آئين توحيدي يا يك انقلاب ضدّ استكباري است .‏

آيه 27
‏متن آيه : ‏
‏ وَقَالَ مُوسَى إِنِّي عُذْتُ بِرَبِّي وَرَبِّكُم مِّن كُلِّ مُتَكَبِّرٍ لَّا يُؤْمِنُ بِيَوْمِ الْحِسَابِ ‏

‏ترجمه : ‏
‏موسي ( خطاب به فرعون و فرعونيان ) گفت : من به پروردگار خود و پروردگار شما پناه مي‌برم از دست هر متكبّري كه به روز حساب و كتاب ( قيامت ) ايمان نداشته باشد .‏

‏توضيحات : ‏
‏« عُذْتُ » : پناهنده مي‌شوم . خود را در پناه مي‌دارم .‏

آيه 28
‏متن آيه : ‏
‏ وَقَالَ رَجُلٌ مُّؤْمِنٌ مِّنْ آلِ فِرْعَوْنَ يَكْتُمُ إِيمَانَهُ أَتَقْتُلُونَ رَجُلاً أَن يَقُولَ رَبِّيَ اللَّهُ وَقَدْ جَاءكُم بِالْبَيِّنَاتِ مِن رَّبِّكُمْ وَإِن يَكُ كَاذِباً فَعَلَيْهِ كَذِبُهُ وَإِن يَكُ صَادِقاً يُصِبْكُم بَعْضُ الَّذِي يَعِدُكُمْ إِنَّ اللَّهَ لَا يَهْدِي مَنْ هُوَ مُسْرِفٌ كَذَّابٌ ‏

‏ترجمه : ‏
‏مرد مؤمني از خاندان فرعون كه ايمان خود را پنهان مي‌داشت گفت : آيا مردي را خواهيد كشت بدان خاطر كه مي‌گويد : پروردگار من الله است ، در حالي كه دلائل روشني و معجزات آشكاري از جانب پروردگارتان برايتان آورده است و به شما نموده است‌ ؟ اگر او دروغگو باشد ، دروغگوئيش دامنگير خود او خواهد شد ، و اگر راستگو باشد ، برخي از عذابهائي كه شما را از آن مي‌ترساند گريبانگيرتان خواهد گشت . قطعاً خداوند كسي را ( به راه نجات و رستگاري ) رهنمود نمي‌سازد كه تجاوز كار و دروغ‌پرداز باشد .‏

‏توضيحات : ‏
‏« ءَالِ » : خاندان . « قَدْ جَآءَكُم بِالْبَيِّنَاتِ » : معجزات آشكاري را به شما نشان داده است . دلائل روشني را برايتان بيان داشته است . « يَعِدُكُمْ » : شما را وعده مي‌دهد . مراد وعده شرّ يا به عبارت ديگر وعيد است . « إِنَّ اللهَ لا يَهْدِي مَنْ هُوَ مُسْرِفٌ كَذَّابٌ » : اين عبارت دو پهلو است : اگر موسي متجاوز و دروغگو باشد ، خدا او را رهنمود نمي‌سازد و مشمول هدايت الهي نخواهد شد . در اين صورت سر و كارش با خدا است و به شما نيازي براي كيفر دادن و كشتن او نيست . اگر شما متجاوز و دروغ‌پرداز باشيد ، خدا شما را رهنمود نمي‌سازد و مشمول هدايت الهي نخواهيد شد . پس بيائيد تا مسير خود را از بدي به سوي نيكي تغيير دهيد .‏

آيه 29
‏متن آيه : ‏
‏ يَا قَوْمِ لَكُمُ الْمُلْكُ الْيَوْمَ ظَاهِرِينَ فِي الْأَرْضِ فَمَن يَنصُرُنَا مِن بَأْسِ اللَّهِ إِنْ جَاءنَا قَالَ فِرْعَوْنُ مَا أُرِيكُمْ إِلَّا مَا أَرَى وَمَا أَهْدِيكُمْ إِلَّا سَبِيلَ الرَّشَادِ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( مرد مؤمن ادامه داد و گفت : ) اي قوم من ! امروز حكومت در دست شما است ، و در اين سرزمين پيروز و چيره‌ايد . امّا اگر عذاب سخت ( خانه برانداز و ريشه‌كن ساز ) الهي دامنگيرمان شود ، چه كسي ما را مدد و ياري خواهد كرد و براي رستگاريمان خواهد كوشيد ؟ ! فرعون گفت : من جز آنچه صلاح ديده‌ام و پيشنهاد كرده‌ام صلاح نمي‌بينم و به شما پيشنهاد نمي‌كنم ، و من جز به راه هدايت و منتهي به سعادت ، شما را رهنمود نمي‌كنم . ( پس دستور من كشتن موسي است و بايد اجرا شود ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« الْمُلْكُ » : حكومت و سلطنت . شاهي . « ظَاهِرِينَ » : غالبين . چيرگان و پيروزمندان . حال است « بَأْسِ » : عذاب شديد . « الرَّشَادِ » : هدايت . صواب و صلاح .‏

آيه 30
‏متن آيه : ‏
‏ وَقَالَ الَّذِي آمَنَ يَا قَوْمِ إِنِّي أَخَافُ عَلَيْكُم مِّثْلَ يَوْمِ الْأَحْزَابِ ‏

‏ترجمه : ‏
‏آن مرد با ايمان گفت : اي قوم من ! مي‌ترسم همان بلائي به شما برسد كه در روزگاران گذشته به گروهها و دسته‌ها رسيده است .‏

‏توضيحات : ‏
‏« مِثْلَ » : همانند . مراد همانند حادثه و بلا است . يعني مضافي قبل از ( يَوْمِ ) محذوف است . « يَوْمِ الأحْزابِ » : مراد از ( يَوْم ) ايّام و روزگاران است ، نه روز يا زمان واحدي . همچنين ايّام به معني وقائع نيز آمده است ( نگا : تفسير روح‌المعاني ) . « الأحْزَابِ » : ( نگا : غافر / 5 ) .‏

آيه 31
‏متن آيه : ‏
‏ مِثْلَ دَأْبِ قَوْمِ نُوحٍ وَعَادٍ وَثَمُودَ وَالَّذِينَ مِن بَعْدِهِمْ وَمَا اللَّهُ يُرِيدُ ظُلْماً لِّلْعِبَادِ ‏

‏ترجمه : ‏
‏از سزاي عادتي همچون عادت قوم نوح و عاد و ثمود و كساني كه بعد از آنان بوده‌اند ( مي‌ترسم كه گريبانگيرتان شود ) . خداوند نمي‌خواهد به بندگان ستم كند ( و نمي‌پسندد كه بندگانش هم به يكديگر ستم كنند ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« مِثْلَ دَأْبِ » : همانند عادت . مضافي پيش از ( دَأْبِ ) محذوف است‌‏

آيه 32
‏متن آيه : ‏
‏ وَيَا قَوْمِ إِنِّي أَخَافُ عَلَيْكُمْ يَوْمَ التَّنَادِ ‏

‏ترجمه : ‏
‏اي قوم من ! بر شما از روز صدا زدن ( كه قيامت است ) مي‌ترسم .‏

‏توضيحات : ‏
‏« يَوْمَ التَّنَادِ » : مراد قيامت است . . . « التَّنَادِ » : اصل آن تنادي است ، به معني صدا زدن . قيامتْ ( يَوْمَ التَّنَادِ ) : ناميده شده است ، چرا كه در آن : هر ملّتي را به نام پيغمبرش فرياد مي‌دارند ؛ مردمان همديگر را صدا مي‌زنند و به كمك مي‌طلبند ؛ مردمان را براي گردهمايي در محشر صدا مي‌زنند ؛ مردمان كافر واويلا سر مي‌دهند و نابودي را فرياد مي‌دارند ، و . . .‏

آيه 33
‏متن آيه : ‏
‏ يَوْمَ تُوَلُّونَ مُدْبِرِينَ مَا لَكُم مِّنَ اللَّهِ مِنْ عَاصِمٍ وَمَن يُضْلِلِ اللَّهُ فَمَا لَهُ مِنْ هَادٍ ‏

‏ترجمه : ‏
‏آن روزي كه پشت مي‌كنيد و مي‌گريزيد ، امّا هيچ پناهي جز خدا ( براي حفظ خود از عذاب ) نداريد . آخر خدا كسي را كه ( از راستاي بهشت منحرف و ) گمراه سازد ، هيچ راهنما و راهبري نخواهد داشت .‏

‏توضيحات : ‏
‏« يَوْمَ » : بدل است . . . « تُوَلُّونَ مُدْبِرِينَ » : ( نگا : نمل‌ / 80 ، توبه‌ / 25 ، انبياء / 57 ) . . . « عَاصِم‌ » ( نگا : يونس‌ / 27 ، هود / 43 ) .‏

آيه 34
‏متن آيه : ‏
‏ وَلَقَدْ جَاءكُمْ يُوسُفُ مِن قَبْلُ بِالْبَيِّنَاتِ فَمَا زِلْتُمْ فِي شَكٍّ مِّمَّا جَاءكُم بِهِ حَتَّى إِذَا هَلَكَ قُلْتُمْ لَن يَبْعَثَ اللَّهُ مِن بَعْدِهِ رَسُولاً كَذَلِكَ يُضِلُّ اللَّهُ مَنْ هُوَ مُسْرِفٌ مُّرْتَابٌ ‏

‏ترجمه : ‏
‏پيش از اين ، يوسف آيه‌هاي روشن و دلائل آشكاري را براي شما آورده بود ، امّا شما پيوسته درباره آنچه آورده بود و ارائه داده بود شكّ و ترديد مي‌كرديد ( و به دنبال او راه نمي‌افتاديد ) تا زماني كه از دنيا رفت ، گفتيد : خداوند بعد از او ديگر پيغمبري را برانگيخته نخواهد كرد . اين چنين خداوند اشخاص متجاوز و متردّد را گمراه و سرگشته مي‌سازد .‏

‏توضيحات : ‏
‏« الْبَيِّنَاتِ » : آيه‌هاي كتاب آسماني . دلائل و براهين و معجزات . « فَمَازِلْتُمْ فِي شَكٍّ » : پيوسته در شكّ و ترديد بسر مي‌برديد . « هَلَكَ » : فوت كرد . « مُرْتَابٌ » : متشكّك و متردّد در دين .‏

آيه 35
‏متن آيه : ‏
‏ الَّذِينَ يُجَادِلُونَ فِي آيَاتِ اللَّهِ بِغَيْرِ سُلْطَانٍ أَتَاهُمْ كَبُرَ مَقْتاً عِندَ اللَّهِ وَعِندَ الَّذِينَ آمَنُوا كَذَلِكَ يَطْبَعُ اللَّهُ عَلَى كُلِّ قَلْبِ مُتَكَبِّرٍ جَبَّارٍ ‏

‏ترجمه : ‏
‏آنان كسانيند كه بدون هيچ دليلي كه ( از عقل يا نقل در دست ) داشته باشند ، در برابر آيات الهي ( موضعگيري مي‌كنند و ) به ستيز و كشمكش مي‌پردازند . ( چنين جدال بي‌اساس و نادرستي با آيات الهي ) موجب خشم عظيم خدا و كساني خواهد شد كه ايمان آورده باشند . اين گونه خداوند بر هر دلي كه خود بزرگ‌بين و زورگو باشد ، مهر مي‌نهد ( و حسّ تشخيص را از آن مي‌گيرد ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« الَّذِينَ » : منصوب و بدل از ( مَنْ ) است ، و يا مرفوع و خبر مبتداي محذوف است و در اصل چنين است : هُمُ الَّذِينَ . يا مبتدا است و جمله ( كَبُرَ مَقْتاً ) خبر آن است . « سُلْطَانٍ » : حجّت و برهان . « كَبُرَ مَقْتاً » : فاعل ( كَبُرَ ) ضمير مستتري است كه به جدال مفهوم از ( يُجَادِلُونَ ) برمي‌گردد . و يا به ( مَنْ ) . يعني : كَبُرَ مَقْتُهُ . « يَطْبَعُ » : مهر مي‌نهد ( نگا : اعراف‌ / 101 ، روم‌ / 59 ) . « قَلْبِ مُتَكَبِّرٍ جَبَّارٍ » : اضافه موصوف به صفت خود است .‏

آيه 36
‏متن آيه : ‏
‏ وَقَالَ فِرْعَوْنُ يَا هَامَانُ ابْنِ لِي صَرْحاً لَّعَلِّي أَبْلُغُ الْأَسْبَابَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏فرعون ( از قتل موسي موقّتاً دست كشيد ، ولي بر مركب غرور سوار شد و ) گفت : اي هامان ! براي من بناي مرتفعي بساز ، شايد من به وسائلي دست يابم ( كه با آنها به سوي خداي موسي بالا روم ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« صَرْحاً » : كاخ عظيم . بناي مرتفع ( نگا : نمل‌ / 44 ، قصص‌ / 38 ) . « الأسْبَاب‌ » : وسائل ( نگا : بقره‌ / 166 ، ص‌ / 10 ) . راههاي شناخت و دستيابي به چيزي .‏

آيه 37
‏متن آيه : ‏
‏ أَسْبَابَ السَّمَاوَاتِ فَأَطَّلِعَ إِلَى إِلَهِ مُوسَى وَإِنِّي لَأَظُنُّهُ كَاذِباً وَكَذَلِكَ زُيِّنَ لِفِرْعَوْنَ سُوءُ عَمَلِهِ وَصُدَّ عَنِ السَّبِيلِ وَمَا كَيْدُ فِرْعَوْنَ إِلَّا فِي تَبَابٍ ‏

‏ترجمه : ‏
‏وسائل ( صعود به ) آسمانها ، تا به خداي موسي بنگرم و از او آگاه شوم ، هر چند كه من گمانم بر اين است كه موسي دروغگو است . اين چنين ، كارهاي بد فرعون در نظرش آراسته و پيراسته گشته ، و او از راه ( حق ) بازداشته شده بود ، و توطئه و نيرنگ فرعون ( و فرعونيان ) جز به زيان و نابودي نينجاميد .‏

‏توضيحات : ‏
‏« أَسْبَابَ » : بدل است . « أَطَّلِعَ » : بنگرم . باخبر شوم . « تَبَابٍ » : خسران و زيان . هلاك و نابودي .‏

آيه 38
‏متن آيه : ‏
‏ وَقَالَ الَّذِي آمَنَ يَا قَوْمِ اتَّبِعُونِ أَهْدِكُمْ سَبِيلَ الرَّشَادِ ‏

‏ترجمه : ‏
‏مرد با ايمان گفت : اي قوم من ! از من پيروي كنيد تا شما را به راه صحيح هدايت كنم .‏

‏توضيحات : ‏
‏« الرَّشَادِ » : ( نگا : غافر / 29 ) . رَشاد و رُشد مذكور در ( بقره‌ / 256 ) يكي است .‏

آيه 39
‏متن آيه : ‏
‏ يَا قَوْمِ إِنَّمَا هَذِهِ الْحَيَاةُ الدُّنْيَا مَتَاعٌ وَإِنَّ الْآخِرَةَ هِيَ دَارُ الْقَرَارِ ‏

‏ترجمه : ‏
‏اي قوم من ! اين حيات دنيوي كالاي ناچيزي ( و توشه اندكي و خوشي گذرائي ) است ، و آخرت سراي ماندگاري و استقرار است .‏

‏توضيحات : ‏
‏« مَتَاعٌ » : توشه‌اي كه سواري براي مسافرت با خود برمي‌دارد ( نگا : المنتخب ) . كالاي اندك . لذّت گذرا . بهره‌اي ناچيز . « دَارُالْقَرَارِ » : سراي هميشگي و ماندگاري . خانه استقرار و جاودانگي .‏

آيه 40
‏متن آيه : ‏
‏ مَنْ عَمِلَ سَيِّئَةً فَلَا يُجْزَى إِلَّا مِثْلَهَا وَمَنْ عَمِلَ صَالِحاً مِّن ذَكَرٍ أَوْ أُنثَى وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَأُوْلَئِكَ يَدْخُلُونَ الْجَنَّةَ يُرْزَقُونَ فِيهَا بِغَيْرِ حِسَابٍ ‏

‏ترجمه : ‏
‏هر كس عمل بدي انجام دهد ، ( در آخرت ) جز همسان آن ، كيفر داده نمي‌شود ، ولي هر كس كار خوبي انجام دهد ، خواه مرد باشد يا زن - به شرط اين كه مؤمن باشد - چنين كساني به بهشت مي‌روند و در آنجا نعمت و روزي بديشان بدون حساب و كتاب عطاء مي‌گردد .‏

‏توضيحات : ‏
‏« بِغَيْرِ حِسَابٍ » : ( نگا : آل‌عمران‌ / 27 ، نور / 38 ، ص‌ / 39 ، زمر / 10 ) .‏

آيه 41
‏متن آيه : ‏
‏ وَيَا قَوْمِ مَا لِي أَدْعُوكُمْ إِلَى النَّجَاةِ وَتَدْعُونَنِي إِلَى النَّارِ ‏

‏ترجمه : ‏
‏اي قوم من ! چه خبر است‌ ؟ من شما را به سوي نجات و رستگاري مي‌خوانم و شما مرا به سوي آتش دوزخ‌ مي‌خوانيد ؟ !‏

‏توضيحات : ‏
‏« مَا لِي‌ ؟ » : چه چيز مي‌بينم‌ ؟ چه خبر است‌ ؟ چه شده است‌ ؟ به من بگوئيد كه .‏

آيه 42
‏متن آيه : ‏
‏ تَدْعُونَنِي لِأَكْفُرَ بِاللَّهِ وَأُشْرِكَ بِهِ مَا لَيْسَ لِي بِهِ عِلْمٌ وَأَنَا أَدْعُوكُمْ إِلَى الْعَزِيزِ الْغَفَّارِ ‏

‏ترجمه : ‏
‏مرا فرا مي‌خوانيد تا خدا را باور ندارم ، و انبازي براي او قرار دهم كه اطّلاعي از آن نداشته و ( دليل و برهاني از كتابهاي آسماني بر صحّت معبود بودنش سراغ ) ندارم . در حالي كه من شما را به سوي ( پرستش خداوند ) باعزّت و با مغفرت فرا مي‌خوانم .‏

‏توضيحات : ‏
‏« أُشْرِكَ بِهِ مَا . . . » : ( نگا : حجّ‌ / 71 ) .‏

آيه 43
‏متن آيه : ‏
‏ لَا جَرَمَ أَنَّمَا تَدْعُونَنِي إِلَيْهِ لَيْسَ لَهُ دَعْوَةٌ فِي الدُّنْيَا وَلَا فِي الْآخِرَةِ وَأَنَّ مَرَدَّنَا إِلَى اللَّهِ وَأَنَّ الْمُسْرِفِينَ هُمْ أَصْحَابُ النَّارِ ‏

‏ترجمه : ‏
‏قطعاً چيزهائي كه مرا به سوي آنها فرا مي‌خوانيد ، نه در دنيا دعوتي دارند و نه در آخرت . ( در دنيا ديده يا شنيده نشده است كه بتها پيغمبراني را به سوي مردم فرستاده باشند تا ايشان را توسّط انبياء به پرستش خود دعوت كنند و بدين وسيله حق الوهيّت داشته باشند ، و در آخرت هم كسي را براي دادگاهي و حسابرسي خويش به سوي خود نمي‌خوانند ) و بازگشت ما در آخرت تنها به سوي خدا است و بس . و ( بايد بدانيد كه ) اسرافكاران ، دوزخي و همدم آتشند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« لاجَرَمَ » : به ناچار . قطعاً ( نگا : هود / 22 ، نحل‌ / 23 و 62 و 109 ) . « دَعْوَةٌ » : فرا خواندن . مراد فرا خواندن مردمان براي پرستش در دنيا و دادگاهي در آخرت است . به عبارت ديگر ، بتها نه فرستادگاني به سوي مردمان براي اطاعت از خود روانه كرده‌اند ، و نه در آخرت مي‌توانند مردمان را به دادگاهي خوانند ( نگا : كهف‌ / 52 ، قصص‌ / 64 ، فاطر / 14 ) . لذا اله و معبودِ كسي نمي‌توانند باشند . امّا الله ، هم در دنيا پيغمبراني به سوي مردمان روانه فرموده است و ايشان را به پرستش خويش فرا خوانده است ، و هم در آخرت مردمان را به دادگاه قيامت فرا مي‌خواند و دادرسي مي‌فرمايد ( نگا : اسراء / 52 ، روم‌ / 25 ) . دعاء . در اين صورت مضاف محذوف است و تقدير چنين است : لَيْسَ لَهُ إِسْتِجابَةُ دَعْوَة . ( نگا : نمل‌ / 62 ، فاطر / 14 ) . « مَرَدَّ » : ( نگا : رعد / 11 ، روم‌ / 43 ، شوري‌ / 44 و 47 ، مريم‌ / 76 ) .‏

آيه 44
‏متن آيه : ‏
‏ فَسَتَذْكُرُونَ مَا أَقُولُ لَكُمْ وَأُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبَادِ ‏

‏ترجمه : ‏
‏به زودي آنچه من به شما مي‌گويم به خاطر خواهيد آورد ( و به صدق گفتار من پي خواهيد برد ) . من كار و بار خود را به خدا وا مي‌گذارم و حوالت مي‌دارم . خداوند بندگان را مي‌بيند ( و پندار و گفتار و كردارشان را مي‌پايد ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« أُفَوِّضُ » : واگذار مي‌كنم . مي‌سپارم .‏

آيه 45
‏متن آيه : ‏
‏ فَوَقَاهُ اللَّهُ سَيِّئَاتِ مَا مَكَرُوا وَحَاقَ بِآلِ فِرْعَوْنَ سُوءُ الْعَذَابِ ‏

‏ترجمه : ‏
‏خداوند ( چنين بنده مؤمني را تنها نگذاشت و ) او را از سوء توطئه‌ها و نيرنگهاي ايشان محفوظ و مصون داشت ، ولي عذاب بدي خاندان فرعون را در بر گرفت .‏

‏توضيحات : ‏
‏« سَيِّئَاتِ » : بديها . مراد شكنجه‌ها و كيفرها و بلاها است . « حَاقَ » : در بر گرفت . گريبانگير گرديد ( نگا : انعام‌ / 10 ، هود / 8 ، نحل‌ / 34 ) .‏

آيه 46
‏متن آيه : ‏
‏ النَّارُ يُعْرَضُونَ عَلَيْهَا غُدُوّاً وَعَشِيّاً وَيَوْمَ تَقُومُ السَّاعَةُ أَدْخِلُوا آلَ فِرْعَوْنَ أَشَدَّ الْعَذَابِ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و آن آتش دوزخ است كه بامدادان و شامگاهان آنان بدان عرضه مي‌شوند . ( اين عذاب برزخ ايشان است ) و امّا روزي كه قيامت برپا مي‌شود ( خدا به فرشتگان دستور مي‌دهد ) خاندان فرعون ( و پيروان او ) را به شديدترين عذاب دچار سازيد .‏

‏توضيحات : ‏
‏« النَّارُ » : بدل از ( سُوءُ الْعَذَابِ ) است . « يُعْرَضُونَ عَلَيْهَا » : به آتش نموده مي‌شوند . مراد اين است كه بامدادان و شامگاهان منزل و مأواي آينده آنان در دوزخ را بدانان نشان مي‌دهند . همان گونه كه رسول اكرم خبر داده است : إِنَّ أَحَدَكُمْ إِذا مَاتَ عُرِضَ عَلَيْهِ مَقْعَدُهُ بِالْغَداه وَالْعَشِيِّ ، إِنْ كانَ مِنْ أَهْلِ الْجَنَّةِ فَمِنْ أَهْلِ الْجَنَّةِ ، وَ إِنْ كانَ مِنْ أَهْلِ النَّارِ فَمِنْ أَهْلِ النَّارِ ، فَيُقالُ هذا مَقْعَدُكَ حَتّي يَبْعَثَكَ اللهُ يَوْمَ الْقَيَامَةِ . « أَشَدَّ الْعَذَابِ » : اضافه صفت به موصوف خود است .‏

آيه 47
‏متن آيه : ‏
‏ وَإِذْ يَتَحَاجُّونَ فِي النَّارِ فَيَقُولُ الضُّعَفَاء لِلَّذِينَ اسْتَكْبَرُوا إِنَّا كُنَّا لَكُمْ تَبَعاً فَهَلْ أَنتُم مُّغْنُونَ عَنَّا نَصِيباً مِّنَ النَّارِ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( خاطر نشان ساز ) زماني را كه در آتش دوزخ ( دوزخيان ) با همديگر به كشمكش و پرخاشگري مي‌پردازند . ضعفاء ( يعني پيروان دنيوي ) به مستكبران ( يعني رؤساي دنيوي ) مي‌گويند : ما پيروان شما بوديم ، آيا ( هم اينك اي سردمداران ) بخشي از عذاب را به جاي ما پذيرا مي‌گرديد و به گردن مي‌گيريد ؟‏

‏توضيحات : ‏
‏« يَتَحَآجُّونَ » : كشمكش مي‌كنند . سخنان پرخاشگرانه مي‌گويند . بگو مگو مي‌كنند . « الضُّعَفَآءُ » : مراد پيروان و مقلّدان دنيوي است . « ألَّذِينَ اسْتَكْبَرُوا » : مراد رؤساء و سردمداران دنيوي است . « مُغْنُونَ عَنَّا » : ( نگا : ابراهيم‌ / 21 ) .‏

آيه 48
‏متن آيه : ‏
‏ قَالَ الَّذِينَ اسْتَكْبَرُوا إِنَّا كُلٌّ فِيهَا إِنَّ اللَّهَ قَدْ حَكَمَ بَيْنَ الْعِبَادِ ‏

‏ترجمه : ‏
‏مستكبران ( پاسخ مي‌دهند و ) مي‌گويند : ما و شما همگي در اين آتش دوزخ هستيم ( و سرنوشت مشتركي داريم ) . خداوند در ميان بندگان ( خود عادلانه ) داوري كرده است ( و سهم هر يكي را از عذاب چنان كه بايد داده است ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« حَكَمَ » : داوري كرده است و دادگاهي و دادرسي نموده است .‏

آيه 49
‏متن آيه : ‏
‏ وَقَالَ الَّذِينَ فِي النَّارِ لِخَزَنَةِ جَهَنَّمَ ادْعُوا رَبَّكُمْ يُخَفِّفْ عَنَّا يَوْماً مِّنَ الْعَذَابِ ‏

‏ترجمه : ‏
‏دوزخيان به نگهبانان دوزخ مي‌گويند : شما از پروردگارتان درخواست كنيد كه يك روز ( بلي فقط يك روز ) عذاب را از ما بردارد .‏

‏توضيحات : ‏
‏« أُدْعُوا » : درخواست كنيد ( نگا : اعراف‌ / 55 ، غافر / 50 ) . « يُخَفِّفْ » : تخفيف بدهد و كم كند . بردارد .‏

آيه 50
‏متن آيه : ‏
‏ قَالُوا أَوَلَمْ تَكُ تَأْتِيكُمْ رُسُلُكُم بِالْبَيِّنَاتِ قَالُوا بَلَى قَالُوا فَادْعُوا وَمَا دُعَاء الْكَافِرِينَ إِلَّا فِي ضَلَالٍ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( نگهبانان دوزخ به آنان ) مي‌گويند : آيا پيغمبران شما آيه‌هاي روشن و دلائل آشكاري را براي شما نمي‌آوردند ؟ مي‌گويند : آري . مي‌گويند : پس خودتان درخواست كنيد ، ولي درخواست كافران ( به جائي نمي‌رسد و بيفايده است و ) جز سردرگمي نتيجه‌اي ندارد .‏

‏توضيحات : ‏
‏« دُعَآءُ » : درخواست ( نگا : فصّلت‌ / 51 ) . « ضَلالٍ » : سردرگمي . ضائع شدن و هدر رفتن . « وَ مَا دُعَآءُ الْكَافِرِينَ إِلاّ فِي ضَلالٍ » : اين جمله مي‌تواند مقول قول نگهبانان دوزخ و يا اين كه خدا باشد .‏

آيه 51
‏متن آيه : ‏
‏ إِنَّا لَنَنصُرُ رُسُلَنَا وَالَّذِينَ آمَنُوا فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَيَوْمَ يَقُومُ الْأَشْهَادُ ‏

‏ترجمه : ‏
‏ما قطعاً پيغمبران خود را و مؤمنان را در زندگي دنيا و در آن روزي كه گواهان بپا مي‌خيزند ياري مي‌دهيم و دستگيري مي‌كنيم .‏

‏توضيحات : ‏
‏« الأشْهادُ » : جمع شَهيد ، گواهان . از جمله گواهان ، فرشتگان و انبياء و شهداء هستند ( نگا : هود / 18 ، زمر / 69 ) .‏

آيه 52
‏متن آيه : ‏
‏ يَوْمَ لَا يَنفَعُ الظَّالِمِينَ مَعْذِرَتُهُمْ وَلَهُمُ اللَّعْنَةُ وَلَهُمْ سُوءُ الدَّارِ ‏

‏ترجمه : ‏
‏آن روزي كه عذرخواهي ستمگران بديشان سودي نمي‌رساند ، و نفرين ( و طرد از رحمت خدا ) بهره آنان خواهد بود و سراي بد ( دوزخ ) از آن ايشان خواهد شد .‏

‏توضيحات : ‏
‏« سُوءُ الدَّارِ » : سراي بد . اضافه صفت به موصوف است . « اللَّعْنَةُ » : دوري از رحمت خدا و طرد از لطف‌الله .‏

آيه 53
‏متن آيه : ‏
‏ وَلَقَدْ آتَيْنَا مُوسَى الْهُدَى وَأَوْرَثْنَا بَنِي إِسْرَائِيلَ الْكِتَابَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏ما به موسي هدايتهائي ( در مسير انجام رسالتش ) عطاء كرديم و بني‌اسرائيل را وارثان كتاب ( تورات ) نموديم .‏

‏توضيحات : ‏
‏« الْهُدي‌ » : مصدر است و به معني : هدايت و رهنمود ، يا هدايتها و رهنمودها . مراد از آن ، نبوّت و معجزات و دستورالعملهاي زندگي خداپسندانه ، و بالاخره هر چيزي است كه با آن ، مي‌توان مردمان را به راه يزدان هدايت و راهنمائي كرد و مهمّترين آنها تورات است . « الْكِتَابَ » : مراد تورات ، و يا همه كتابهائي است كه بر پيغمبران بني‌اسرائيل نازل شده است . از قبيل : زبور و صحف و تورات و انجيل .‏

آيه 54
‏متن آيه : ‏
‏ هُدًى وَذِكْرَى لِأُولِي الْأَلْبَابِ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( كتابي كه ) راهنما و اندرزگوي خردمندان بود .‏

‏توضيحات : ‏
‏« هُديً وَ ذِكْري‌ » : مصدر و مفعول له بشمارند ، يعني : كتاب تورات يا كتابهاي آسماني ديگر را براي راهنمائي و اندرزگوئي در اختيار بني‌اسرائيل قرار داديم . يا اين كه مصدر و به عنوان اسم فاعل ، يعني هادي و مذكِّر به كار رفته و حال بشمارند كه معني آن در بالا گذشت .‏

آيه 55
‏متن آيه : ‏
‏ فَاصْبِرْ إِنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ وَاسْتَغْفِرْ لِذَنبِكَ وَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ بِالْعَشِيِّ وَالْإِبْكَارِ ‏

‏ترجمه : ‏
‏پس ( اي محمّد ! بر اذيّت و آزار كفّار و ناملايمات روزگار ) شكيبائي كن ، چرا كه وعده خدا ( در امر كمك به پيغمبران خود و مؤمنان بديشان ، تخلّف‌ناپذير و ) حق است . و آمرزش گناهانت را بخواه ، و بامدادان و شامگاهان به سپاس و ستايش پروردگارت بپرداز .‏

‏توضيحات : ‏
‏« إِسْتَغْفِرْ لِذَنبِكَ . . . » : اين گونه تعبيرات قرآني در مورد پيغمبر اسلام و ساير پيغمبران ، اشاره به : ( حَسَنَاتُ الأبْرَارِ ، سَيِّئَاتُ الْمُقَرَّبِينَ ) است . يك لحظه غفلت و يك ترك اولي در مورد انبياء جائز نيست و بايد از آن استغفار كنند ( نگا : محمّد / 19 ، فتح‌ / 2 ، نصر / 3 ) . پيغمبر اسلام نيز به مقتضي بشريّت تصرّفات و اعمالي داشته است كه براي افراد عادي خوب و يا چيز ساده‌اي بوده و براي وجود مبارك او گناه و چيز مهمّي محسوب شده است و مورد عتاب پروردگار قرار گرفته است ( نگا : انعام‌ / 33 - 35 ، انفال‌ / 67 و 68 ، توبه‌ / 43 ، 113 ، احزاب‌ / 37 ، تحريم‌ / 1 ، عبس‌ / 1 - 10 ) .‏

آيه 56
‏متن آيه : ‏
‏ إِنَّ الَّذِينَ يُجَادِلُونَ فِي آيَاتِ اللَّهِ بِغَيْرِ سُلْطَانٍ أَتَاهُمْ إِن فِي صُدُورِهِمْ إِلَّا كِبْرٌ مَّا هُم بِبَالِغِيهِ فَاسْتَعِذْ بِاللَّهِ إِنَّهُ هُوَ السَّمِيعُ الْبَصِيرُ ‏

‏ترجمه : ‏
‏كساني كه بدون دليلي كه ( از سوي خدا ) در دست داشته باشند ، درباره آيات الهي به ستيزه‌گري و كشمكش مي‌پردازند ، در سينه‌هايشان جز برتري جوئي نيست و هرگز هم به برتري نمي‌رسند . پس ( از شرّ اين گونه افراد خودخواه و برتري طلب ) خود را در پناه خدا دار كه او ( سخنان بي‌اساس ايشان را ) مي‌شنود و ( توطئه‌هاي ناجوانمردانه آنان را ) مي‌بيند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« ءَايَاتِ » : آيه‌هاي كتاب آسماني . دلائل و براهين الهي . « إِن فِي صُدُورِهِمْ . . . » : حرف ( إِنْ ) نافيه‌است . « كِبْرٌ » : تكبّر . برتري و رياست مراد است .‏

آيه 57
‏متن آيه : ‏
‏ لَخَلْقُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ أَكْبَرُ مِنْ خَلْقِ النَّاسِ وَلَكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لَا يَعْلَمُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏قطعاً آفرينش آسمانها و زمين ( از عدم در آغاز خلقت ) بسي دشوارتر است از آفرينش مردمان ( در پايان اين جهان براي شروع زندگي در آن جهان ) و ليكن بيشتر مردمان ( كه كفّار و مشركانند چنين چيزي را درست ) نمي‌دانند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« لَخَلْقُ السَّمَاوَاتِ وَالأرْضِ » : اين قسمت آيه ، اشاره به سرآغاز آفرينش جهان توسّط يزدان است . « خَلْقِ النَّاسِ » : اشاره به پايان اين جهان و آفرينش دوباره مردمان است .‏

آيه 58
‏متن آيه : ‏
‏ وَمَا يَسْتَوِي الْأَعْمَى وَالْبَصِيرُ وَالَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَلَا الْمُسِيءُ قَلِيلاً مَّا تَتَذَكَّرُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏آنان كه چشمانشان ( از ديدن حق ) كور است ، با آنان كه ( حق را ) مي‌بينند ، و كساني كه ايمان آورده‌اند و كارهاي نيكو كرده‌اند ، با كساني كه بدكار و بزهكارند يكسان نيستند . امّا شما ( بر اثر خودخواهي و زشتكاري ) كمتر پند مي‌گيريد ( و متوجّه حقيقت مي‌شويد ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« قَلِيلاً مَا تَتَذَكَّرُونَ » : ( نگا : اعراف‌ / 3 ، نمل‌ / 62 ) .‏

آيه 59
‏متن آيه : ‏
‏ إِنَّ السَّاعَةَ لَآتِيَةٌ لَّا رَيْبَ فِيهَا وَلَكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لَا يُؤْمِنُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏روز قيامت قطعاً فرا مي‌رسد و شكّي در آن نيست ، ولي بيشتر مردم تصديق نمي‌كنند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« لا رَيْبَ فِيهَا » : تأكيد سوم است . يعني فرا رسيدن قيامت با سه تأكيد در جمله همراه است : إِنَّ ، لام لآتِيَةٌ ، و شبه جمله لا رَيْبَ فِيهَا .‏

آيه 60
‏متن آيه : ‏
‏ وَقَالَ رَبُّكُمُ ادْعُونِي أَسْتَجِبْ لَكُمْ إِنَّ الَّذِينَ يَسْتَكْبِرُونَ عَنْ عِبَادَتِي سَيَدْخُلُونَ جَهَنَّمَ دَاخِرِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏پروردگار شما مي‌گويد : مرا به فرياد خوانيد تا بپذيرم . كساني كه خود را بزرگتر از آن مي‌دانند كه مرا به فرياد خوانند ، خوار و پست داخل دوزخ خواهند گشت .‏

‏توضيحات : ‏
‏« أُدْعُونِي‌ » : مرا به فرياد خوانيد . مرا به كمك بطلبيد . رفع نيازمنديها و حلّ مشكلات خود را از من بخواهيد . « عِبَادَتي‌ » : عبادت من . عبادت در اينجا به معني دعاء است ، چرا كه دعاء مغز عبادت است همان گونه كه رسول اكرم فرموده است : الدُّعَاءُ مُخُّ الْعِبادَةِ . « دَاخِرِينَ » : ( نگا : نحل‌ / 48 ، صافّات‌ / 18 ، نمل‌ / 87 ) .‏

آيه 61
‏متن آيه : ‏
‏ اللَّهُ الَّذِي جَعَلَ لَكُمُ اللَّيْلَ لِتَسْكُنُوا فِيهِ وَالنَّهَارَ مُبْصِراً إِنَّ اللَّهَ لَذُو فَضْلٍ عَلَى النَّاسِ وَلَكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لَا يَشْكُرُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏خداوند كسي است كه شب را براي شما آفريد تا در آن بياسائيد و بياراميد ، و روز را روشن گردانيد ( تا در آن به فعّاليّت و كار و كوشش بپردازيد ) . خداوند نسبت به مردم فضل و كرم دارد ، وليكن بيشتر مردم شكرگزاري نمي‌كنند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« لِتَسْكُنُوا فِيهِ » : ( نگا : يونس‌ / 67 ، قصص‌ / 73 ) . « مُبْصِراً » : روشن . تابان ( نگا : يونس‌ / 67 نمل‌ / 86 ) .‏

آيه 62
‏متن آيه : ‏
‏ ذَلِكُمُ اللَّهُ رَبُّكُمْ خَالِقُ كُلِّ شَيْءٍ لَّا إِلَهَ إِلَّا هُوَ فَأَنَّى تُؤْفَكُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏آن ( كه دهنده نعمتها است ) الله ، پروردگار شما ، و آفريدگار همه اشياء است و جز او معبودي نيست . پس چگونه ( از عبادت او ) برگردانده مي‌شويد و ( از حق ) به كدام سو منحرف گردانده مي‌شويد ؟‏

‏توضيحات : ‏
‏« فَأنَّي تُؤْفَكُونَ » : ( نگا : انعام‌ / 95 ، يونس‌ / 34 ، فاطر / 3 ) .‏

آيه 63
‏متن آيه : ‏
‏ كَذَلِكَ يُؤْفَكُ الَّذِينَ كَانُوا بِآيَاتِ اللَّهِ يَجْحَدُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏كساني كه ( در ميان ملّتهاي گذشته ) آيات خدا را نمي‌پذيرفته‌اند ، به همين شكل ( زشت و بي‌دليل ، از حق ) منحرف و رويگردان مي‌شده‌اند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« يُؤْفَكُ » : استعمال فعل مضارع به جاي ماضي ، براي به تصوير كشيدن شكل زشت و ناپسندي است كه منحرفان بر آن بوده‌اند ( نگا : المصحف الميسّر ) .‏

آيه 64
‏متن آيه : ‏
‏ اللَّهُ الَّذِي جَعَلَ لَكُمُ الْأَرْضَ قَرَاراً وَالسَّمَاء بِنَاء وَصَوَّرَكُمْ فَأَحْسَنَ صُوَرَكُمْ وَرَزَقَكُم مِّنَ الطَّيِّبَاتِ ذَلِكُمُ اللَّهُ رَبُّكُمْ فَتَبَارَكَ اللَّهُ رَبُّ الْعَالَمِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏خدا آن كسي است كه زمين را جايگاه و قرارگاه شما كرد ، و آسمان را به شكل خيمه و خرگاه ساخت ، و شما را شكل بخشيد و شكلهايتان را زيبا بيافريد ، و خوراكيهاي پاكيزه نصيبتان نمود . آن كه چنين ( الطافي ) در حق شما كرده است الله است . پس بالا و والا خداوند تعالي است كه پروردگار جهانيان است .‏

‏توضيحات : ‏
‏« قَرَاراً » : قرارگاه . محلّ زندگي . « بِنَآءً » : ساختمان برافراشته . خيمه و خرگاه . با توجّه به معني اخير ، كرويّت فضا نيز در مدّ نظر است . « فَتَبَارَكَ اللهُ » : ( نگا : اعراف‌ / 54 ، مؤمنون‌ / 14 ، فرقان‌ / 1 و 10 و 61 ) .‏

آيه 65
‏متن آيه : ‏
‏ هُوَ الْحَيُّ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ فَادْعُوهُ مُخْلِصِينَ لَهُ الدِّينَ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏زنده جاويد او است . جز او خدائي وجود ندارد ، پس او را به فرياد خوانيد و عبادت را خاصّ او بدانيد . سپاس و ستايش الله را سزا است كه پروردگار جهانيان است .‏

‏توضيحات : ‏
‏« الْحَيُّ » : ( نگا : بقره‌ / 255 ، آل‌عمران‌ / 2 ، طه‌ / 111 ، فرقان‌ / 58 ) . « فَادْعُوهُ مُخْلِصِينَ لَهُ الدِّينَ » : ( نگا : اعراف‌ / 29 ، يونس‌ / 22 ، عنكبوت‌ / 65 ، لقمان‌ / 32 ، زمر / 2 و 11 ، غافر / 14 ) .‏

آيه 66
‏متن آيه : ‏
‏ قُلْ إِنِّي نُهِيتُ أَنْ أَعْبُدَ الَّذِينَ تَدْعُونَ مِن دُونِ اللَّهِ لَمَّا جَاءنِيَ الْبَيِّنَاتُ مِن رَّبِّي وَأُمِرْتُ أَنْ أُسْلِمَ لِرَبِّ الْعَالَمِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏بگو : من بازداشته شده‌ام از اين كه معبودهائي را بجز خدا بپرستم كه شما آنها را به فرياد مي‌خوانيد ، از آن زماني كه آيات روشن و دلائل آشكاري از جانب پروردگار برايم آمده است ، و به من فرمان داده شده است كه خاشعانه و خاضعانه تسليم پروردگار جهانيان گردم .‏

‏توضيحات : ‏
‏« تَدْعُونَ » : ( نگا : انعام‌ / 56 ، اعراف‌ / 37 و 194 و 197 ) . « أُسْلِمَ » : تسليم شوم . فرمانبردار گردم ( نگا : بقره‌ / 112 ، آل‌عمران / 83 ، نساء / 125 ) .‏

آيه 67
‏متن آيه : ‏
‏ هُوَ الَّذِي خَلَقَكُم مِّن تُرَابٍ ثُمَّ مِن نُّطْفَةٍ ثُمَّ مِنْ عَلَقَةٍ ثُمَّ يُخْرِجُكُمْ طِفْلاً ثُمَّ لِتَبْلُغُوا أَشُدَّكُمْ ثُمَّ لِتَكُونُوا شُيُوخاً وَمِنكُم مَّن يُتَوَفَّى مِن قَبْلُ وَلِتَبْلُغُوا أَجَلاً مُّسَمًّى وَلَعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏خدا كسي است كه شما را از خاك مي‌آفريند ، سپس ( خاك را ) به مني تبديل مي‌گرداند ، و بعد ( مني را ) به زالو گونه‌اي تبديل مي‌نمايد ، و آن گاه به شكل نوزادي ( از شكم مادرانتان ) بيرونتان مي‌آورد . بعد ( شما را زنده نگاه مي‌دارد ) تا مي‌رسيد به كمال قوّت خود ، آن گاه پير مي‌شويد - برخي از شما پيش از آن مرحله مي‌ميرند و ( باز هم شما را زنده نگاه مي‌دارد ) تا به وقت معيّن ( اجل تامّ ) مي‌رسيد . اميد است شما ( درسهاي عبرت و نشانه‌هاي قدرتي را كه در اين احوال و اطوار است ) بفهميد .‏

‏توضيحات : ‏
‏« خَلَقَكُم مِّن تُرَابٍ » : مراد آفرينش ابوالبشر آدم است ، و يا مراد آفرينش يكايك مردمان از خاك از راه تغذيه اشيائي است كه در اصل از خاك هستند . « عَلَقَةٍ » : ( نگا : حجّ‌ / 5 ، المؤمنون‌ / 14 ) . « أَجَلاً مُّسَمّيً » : مرگ طبيعي هر شخصي . قيامت . « وَ لِتَبْلُغُوا أَجَلاً مُّسَمّيً وَ لَعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ » : اگر مراد از ( أَجَلاً مُّسَمّيً ) قيامت باشد ، معني اين جمله عبارت است از : تا به مدّت معيّن قيامت مي‌رسيد و حق و حقيقت را چنان كه هست فهم مي‌كنيد ( نگا : الميزان ) .‏

آيه 68
‏متن آيه : ‏
‏ هُوَ الَّذِي يُحْيِي وَيُمِيتُ فَإِذَا قَضَى أَمْراً فَإِنَّمَا يَقُولُ لَهُ كُن فَيَكُونُ ‏

‏ترجمه : ‏
‏او كسي است كه زندگي مي‌بخشد و مي‌ميراند ، و هنگامي كه خواست كاري انجام پذيرد ، تنها بدو مي‌گويد : باش . پس مي‌شود .‏

‏توضيحات : ‏
‏« قَضَي أَمْراً . . . » : ( نگا : بقره‌ / 117 ، آل‌عمران‌ / 47 ، مريم‌ / 35 ) .‏

آيه 69
‏متن آيه : ‏
‏ أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ يُجَادِلُونَ فِي آيَاتِ اللَّهِ أَنَّى يُصْرَفُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏مگر نمي‌بيني كساني كه درباره آيات خدا به كشمكش و ستيز مي‌پردازند ، چگونه ( از تفكّر و تعقّل حق ) بازگردانده مي‌شوند ؟‏

‏توضيحات : ‏
‏« أَنَّي يُصْرَفُونَ » : ( نگا : يونس‌ / 32 ، زمر / 6 ) .‏

آيه 70
‏متن آيه : ‏
‏ الَّذِينَ كَذَّبُوا بِالْكِتَابِ وَبِمَا أَرْسَلْنَا بِهِ رُسُلَنَا فَسَوْفَ يَعْلَمُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏كساني كه كتابهاي آسماني و چيزهائي را كه به همراه پيغمبران فرو فرستاده‌ايم تكذيب مي‌دارند ، به زودي ( نتيجه شوم كار خود را ) خواهند فهميد .‏

‏توضيحات : ‏
‏« الْكِتَابِ » : قرآن . كتابهاي آسماني به طور كلّي . « مَآ أَرْسَلْنَا » : مراد سائر كتب آسماني است با توجّه به اين كه ( الْكِتَابِ ) قرآن باشد . يا منظور وحي و شرائع است با توجّه به معني دوم ( الْكِتَابِ ) .‏

آيه 71
‏متن آيه : ‏
‏ إِذِ الْأَغْلَالُ فِي أَعْنَاقِهِمْ وَالسَّلَاسِلُ يُسْحَبُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏آن زمان كه غلّها و زنجيرها در گردن دارند و روي زمين كشيده مي‌شوند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« الأغْلالُ » : ( نگا : اعراف‌ / 157 ، رعد / 5 ، سبأ / 33 ) . « السَّلاسِلُ » : جمع سِلْسِلَة ، زنجيرها . « يُسْحَبُونَ » : روي زمين كشيده مي‌شوند ( نگا : قمر / 48 ) .‏

آيه 72
‏متن آيه : ‏
‏ فِي الْحَمِيمِ ثُمَّ فِي النَّارِ يُسْجَرُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏در آب بسيار داغ برافروخته و سپس در آتش تافته مي‌گردند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« يُسْجَرُونَ » : تمام وجودشان پر از آتش مي‌گردد . برافروخته و تافته مي‌شوند .‏

آيه 73
‏متن آيه : ‏
‏ ثُمَّ قِيلَ لَهُمْ أَيْنَ مَا كُنتُمْ تُشْرِكُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏آن گاه بديشان مي‌گويند : آن چيزهائي را كه انباز خدا مي‌كرديد ( و مي‌پرستيديد ) كجايند ؟‏

‏توضيحات : ‏
‏« كُنتُمْ تُشْرِكُونَ » : انباز خدا مي‌دانستيد . مراد از انباز قرار دادن ، پرستيدن است .‏

آيه 74
‏متن آيه : ‏
‏ مِن دُونِ اللَّهِ قَالُوا ضَلُّوا عَنَّا بَل لَّمْ نَكُن نَّدْعُو مِن قَبْلُ شَيْئاً كَذَلِكَ يُضِلُّ اللَّهُ الْكَافِرِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( همان انبازهائي كه ) غير از خدا ( مي‌پرستيديد ) . مي‌گويند : از ما نهان شده‌اند و هدر رفته‌اند ، بلكه اصلاً ما قبلاً ( در دنيا ) چيزي را كه ارزش و مقامي داشته باشد ( نپرستيده‌ايم . چيزهائي را كه پرستش مي‌كرده‌ايم اوهام و خيالاتي بيش نبوده‌اند ) . خدا اين چنين كافران را سرگشته مي‌سازد .‏

‏توضيحات : ‏
‏« ضَلُّوا » : گم شده‌اند . نهان و پنهان گشته‌اند . « لَمْ نَكُن نَّدْعُو مِن قَبْلُ شَيْئاً » : قبلاً چيزي را نمي‌پرستيده‌ايم . مراد كفّار از اين گفتار ، اين است كه جز خدا هر چه را پرستيده‌اند حقيقت و اصلي نداشته و پنداري بيش نبوده است . الف زائدي در رسم‌الخطّ قرآني در آخر ( نَدْعُو ) است .‏

آيه 75
‏متن آيه : ‏
‏ ذَلِكُم بِمَا كُنتُمْ تَفْرَحُونَ فِي الْأَرْضِ بِغَيْرِ الْحَقِّ وَبِمَا كُنتُمْ تَمْرَحُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏اين ( عذابي كه در آن هستيد ) به سبب شادمانيهاي ناپسند و بيجائي است كه ( در برابر اموال دنيا ) در زمين مي‌كرديد ( تا بدانجا كه اموال دنيا ، اهوال آخرت را از يادتان برده بود ، و به انجام معاصي و گناهانتان كشانده بود ) و نيز به سبب نازشها و بالشهائي است كه ( در برابر انجام بزهكاريها و زشتكاريها ) مي‌نموديد ( و ارتكاب معاصي و اقدام به اذيّت و آزار ديگران را نشانه قوت و قدرت و عظمت خود مي‌ديديد ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« بِمَا كُنتُمْ تَفْرَحُونَ . . . » : مراد فرح و شادي مذموم است ، مثل شادماني مغرورانه‌اي كه در برابر به دست آوردن اموال و امتعه دنيا براي بعضيها حاصل مي‌شود تا بدانجا كه آخرت را از يادشان مي‌برد و كارشان را به انجام گناهان مي‌كشاند ( نگا : آل‌عمران‌ / 188 ، انعام‌ / 44 ، هود / 10 ، قصص‌ / 76 ) يا شادي حاصل از مصيبت و رنج ديگران ( نگا : آل‌عمران‌ / 120 ، توبه‌ / 50 و 81 ) . « بِمَا كُنتُمْ تَمْرَحُونَ » : مراد خُيَلاء و تفاخر و افاده بر مردم است ( نگا : اسراء / 37 ، لقمان‌ / 18 ) .‏

آيه 76
‏متن آيه : ‏
‏ ادْخُلُوا أَبْوَابَ جَهَنَّمَ خَالِدِينَ فِيهَا فَبِئْسَ مَثْوَى الْمُتَكَبِّرِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( به كافران دستور داده مي‌شود ) از درهاي دوزخ داخل شويد و جاودانه در آنجا بمانيد . جايگاه متكبّران چه بد جايگاهي است .‏

‏توضيحات : ‏
‏« مَثْوَي » : ( نگا : آل‌عمران‌ / 151 ، نحل‌ / 29 ، عنكبوت‌ / 68 ) .‏

آيه 77
‏متن آيه : ‏
‏ فَاصْبِرْ إِنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ فَإِمَّا نُرِيَنَّكَ بَعْضَ الَّذِي نَعِدُهُمْ أَوْ نَتَوَفَّيَنَّكَ فَإِلَيْنَا يُرْجَعُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( اي محمّد ! ) شكيبا باش . وعده خدا حق است ( و عذاب را گريبانگير كفّار مي‌سازد ) . اين عذابي را كه ايشان را بدان وعده داده‌ايم ، يا قسمتي از آن را به تو مي‌نمايانيم ( و در روزگار حيات تو انجام مي‌پذيرد ) يا اين كه تو را مي‌ميرانيم و ( تو آن را نخواهي ديد . چه آن را ببيني و چه آن را نبيني مهمّ نيست . چرا كه ) به سوي ما برگردانده مي‌شوند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« نَتَوَفَّيَنَّكَ » : تو را مي‌ميرانم .‏

آيه 78
‏متن آيه : ‏
‏ وَلَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلاً مِّن قَبْلِكَ مِنْهُم مَّن قَصَصْنَا عَلَيْكَ وَمِنْهُم مَّن لَّمْ نَقْصُصْ عَلَيْكَ وَمَا كَانَ لِرَسُولٍ أَنْ يَأْتِيَ بِآيَةٍ إِلَّا بِإِذْنِ اللَّهِ فَإِذَا جَاء أَمْرُ اللَّهِ قُضِيَ بِالْحَقِّ وَخَسِرَ هُنَالِكَ الْمُبْطِلُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏پيش از تو پيغمبراني را ( براي رهنمود مردمان ) فرستاده‌ايم . سرگذشت بعضيها را براي تو بازگو كرده و سرگذشت برخيها را براي تو بازگو نكرده‌ايم . هيچ پيغمبري حق نداشته است معجزه‌اي را ( كه قوم او پيشنهاد كرده‌اند ) نشان دهد مگر به فرمان خدا . زماني هم فرمان خدا ( مبني بر ارائه آن معجزه صادر شده است و پيشنهاد كنندگان ايمان نياورده‌اند ) دادگرانه داوري شده است . ( بدين معني كه خدا پيغمبران و مؤمنان را نجات داده است ) و آن وقت باطلگرايان ( هلاك و ) زيانمند گشته‌اند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« قَصَصْنَا » : بازگو كرده‌ايم . « مَا كَانَ لِرَسُولٍ » : هيچ پيغمبري حق نداشته است . هيچ پيغمبري را نسزيده است . « ءَايَةٍ » : مراد معجزه پيشنهادي ديگران است . « قُضِيَ بِالْحَقِّ » : دادگرانه داوري شده است . يعني خدا پيغمبران و ايمانداران را از مهلكه نجات داده است و كفّار و معاندان را نابود نموده است ( نگا : هود / 43 و 76 و 101 ) . « هُنَالِكَ » : آنجا . آن وقت . اين واژه به عنوان ظرف مكان و ظرف زمان به كار مي‌رود ( نگا : آل‌عمران‌ / 38 ، اعراف‌ / 119 ، يونس‌ / 30 ، فرقان‌ / 13 ، احزاب‌ / 11 ) . « فَإِذَا جَآءَ أَمْرُ اللهِ قُضِيَ بِالْحَقِّ وَ خَسِرَ هُنَالِكَ الْمُبْطِلُونَ » : معني ديگر اين بخش از آيه چنين است : هنگامي كه فرمان خدا صادر شد و قيامت بپا شد ، دادگرانه داوري مي‌گردد ، و آنجا باطلگرايان زيانمند مي‌گردند .‏

آيه 79
‏متن آيه : ‏
‏ اللَّهُ الَّذِي جَعَلَ لَكُمُ الْأَنْعَامَ لِتَرْكَبُوا مِنْهَا وَمِنْهَا تَأْكُلُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏خدا كسي است كه چهارپايان را براي شما آفريده است تا سوار برخي از آنها شويد و برخي از آنها را بخوريد .‏

‏توضيحات : ‏
‏« جَعَلَ » : آفريده است ( نگا : نحل‌ / 5 ) .‏

آيه 80
‏متن آيه : ‏
‏ وَلَكُمْ فِيهَا مَنَافِعُ وَلِتَبْلُغُوا عَلَيْهَا حَاجَةً فِي صُدُورِكُمْ وَعَلَيْهَا وَعَلَى الْفُلْكِ تُحْمَلُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و براي شما در آنها منافع زياد و قابل توجّه ديگري است ( همچون : شير ، پشم ، پوست ، و غيره ) و منظور ديگر ( از آفرينش آنها ) اين بوده است كه بر آنها سوار شويد و به مقاصدي كه در دل داريد برسيد ( مانند حمل بار و تفريح و سياحت و غيره ) . و بر چهارپايان ( كه وسيله مسافرت در خشكي هستند ) و روي كشتيها ( كه وسيله مسافرت در دريا هستند ، كالاي شما و خود ) شما حمل مي‌شويد .‏

‏توضيحات : ‏
‏« مَنَافِعُ » : نكره بودن اين واژه ، براي بيان اهمّيّت و كثرت است . « حَاجَةً فِي صُدُورِكُمْ » : نيازي كه در دل داريد . مراد حمل بارها و رسيدن به مكانهاي دور ، و شايد مقاصد و استفاده‌هاي تفريحي همچون گردش و مسابقات باشد .‏

آيه 81
‏متن آيه : ‏
‏ وَيُرِيكُمْ آيَاتِهِ فَأَيَّ آيَاتِ اللَّهِ تُنكِرُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏خداوند نشانه‌هاي ( قدرت و عظمت ) خود را ( در آفاق و انفس ) به شما نشان مي‌دهد ( حال بگوييد ) كدام يك از نشانه‌هاي ( قوّت و شوكت ) خدا را مي‌توانيد انكار كنيد ؟‏

‏توضيحات : ‏
‏« ءَايَاتِهِ » : نشانه‌هاي قدرت و دلائل عظمت او . از قبيل : آفرينش انسان از خاك ، مسأله حيات و ممات ، خلقت آسمانها و زمين ، آفرينش شب و روز ، و چهارپايان و كشتيها .‏

آيه 82
‏متن آيه : ‏
‏ أَفَلَمْ يَسِيرُوا فِي الْأَرْضِ فَيَنظُرُوا كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الَّذِينَ مِن قَبْلِهِمْ كَانُوا أَكْثَرَ مِنْهُمْ وَأَشَدَّ قُوَّةً وَآثَاراً فِي الْأَرْضِ فَمَا أَغْنَى عَنْهُم مَّا كَانُوا يَكْسِبُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏آيا در زمين به سير و سياحت نپرداخته‌اند تا ببينند سرنوشت كساني كه پيش از ايشان بوده‌اند به كجا كشيده است ( و كارشان به كجا انجاميده است‌ ؟ ) آنان كه از اينان نيرومندتر و داراي آثار بيشتري در زمين بوده‌اند ، ولي چيزهائي كه فرا چنگ آورده بودند ايشان را ( از عذاب خدا ) رهائي نداد و بديشان سودي نبخشيد .‏

‏توضيحات : ‏
‏« كَانُوا أَكْثَرَ مِنْهُمْ وَ أَشَدَّ قُوَّةً وَ ءَاثَاراً فِي الأرْضِ » : ( نگا : غافر / 21 ) . « فَمَآ أَغْنَي عَنْهُم مَّا كَانُوا يَكْسِبُونَ » : ( نگا : حجر / 84 ، زمر / 50 ) .‏

آيه 83
‏متن آيه : ‏
‏ فَلَمَّا جَاءتْهُمْ رُسُلُهُم بِالْبَيِّنَاتِ فَرِحُوا بِمَا عِندَهُم مِّنَ الْعِلْمِ وَحَاقَ بِهِم مَّا كَانُوا بِهِ يَسْتَهْزِئُون ‏

‏ترجمه : ‏
‏هنگامي كه پيغمبرانشان آيه‌هاي روشن و دلائل آشكاري براي ايشان مي‌آوردند ، به دانش و معلوماتي كه خودشان ( درباره مظاهر دنيا ) داشتند خوشحال و شادان مي‌شدند و ( بدان اكتفاء مي‌نمودند و علوم و معارف وحي آسماني را به بازيچه و تمسخر مي‌گرفتند ، و سرانجام ) عذابي كه توسّط انبياء از آن بيم داده مي‌شدند و ايشان مسخره‌اش مي‌دانستند ، آنان را در بر مي‌گرفت .‏

‏توضيحات : ‏
‏« حَاقَ بِهِمْ » : ايشان را در بر گرفت . ايشان را فرا گرفت ( نگا : انعام 10 ، هود / 8 ، نحل‌ / 34 ) .‏

آيه 84
‏متن آيه : ‏
‏ فَلَمَّا رَأَوْا بَأْسَنَا قَالُوا آمَنَّا بِاللَّهِ وَحْدَهُ وَكَفَرْنَا بِمَا كُنَّا بِهِ مُشْرِكِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏هنگامي كه عذاب شديد ما را مي‌ديدند ، مي‌گفتند : به خداي يگانه ايمان داريم و انبازهائي را كه به سبب آنها مشرك بشمار مي‌آمده‌ايم نمي‌پذيريم و مردود مي‌شماريم .‏

‏توضيحات : ‏
‏« بَأْسَنَا » : عذاب شديد و ريشه‌كن كننده ما ( نگا : انعام‌ / 43 و 148 ، اعراف‌ / 4 و 5 و 97 و 98 ) . « بِهِ » : به سبب آن . به علّت پرستش آنها .‏

آيه 85
‏متن آيه : ‏
‏ فَلَمْ يَكُ يَنفَعُهُمْ إِيمَانُهُمْ لَمَّا رَأَوْا بَأْسَنَا سُنَّتَ اللَّهِ الَّتِي قَدْ خَلَتْ فِي عِبَادِهِ وَخَسِرَ هُنَالِكَ الْكَافِرُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏امّا ايمانشان به هنگام مشاهده عذاب شديد ما ، بديشان سودي نرسانيده است و نفعي به حالشان نداشته است . اين سنّت و شيوه هميشگي خدا در مورد بندگانش بوده است و كافران بدان هنگام زيانبار شده‌اند . ( چرا كه سرمايه وجود خود را در بيراهه‌ها هدر داده‌اند و حاصلي جز گناه و رسوائي و عذاب دردناك خدائي فراهم نساخته‌اند ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« سُنَّةَ اللهِ » : شيوه و كاركرد خدا . مراد عدم نفع ايمان به هنگام رؤيت عذاب استيصال است . مفعول مطلق براي عامل محذوف است . يا اين كه تحذير است و مفعول به بشمار است يعني : إِحْذَرُوا سُنَّةَ اللهِ فِي أَعْدآءِ الرُّسُلِ . در رسم‌الخطّ قرآني با تاء كشيده نوشته شده است . « هُنَالِكَ » : ( نگا : غافر / 78 ) .‏

 

موضوعات: موقعیت فعلی: فهرست قرآن / سوره غافر / تفسیر نور  لینک ثابت
 [ 05:42:00 ب.ظ ]