فرشته
 
 


شنبه یکشنبه دوشنبه سه شنبه چهارشنبه پنج شنبه جمعه
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30 31        



جستجو


موضوع

نحوه نمایش نتایج:


اللّهُمَّ كُنْ لِوَلِيِّكَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَعَلى آبائِهِ في هذِهِ السّاعَةِ وَفي كُلِّ ساعَةٍ وَلِيّاً وَحافِظاً وَقائِدا ‏وَناصِراً وَدَليلاً وَعَيْناً حَتّى تُسْكِنَهُ أَرْضَك َطَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فيها طَويلاً

دريافت كد دعاي فرج




 



موقعیت فعلی: فهرست قرآن / سوره زمر / تفسیر نور


آيه 1
‏متن آيه : ‏
‏ تَنزِيلُ الْكِتَابِ مِنَ اللَّهِ الْعَزِيزِ الْحَكِيمِ ‏

‏ترجمه : ‏
‏نزول كتاب ( قرآن ) از سوي خداوند باعزّت و باحكمت انجام پذيرفته است .‏

‏توضيحات : ‏
‏« تَنزِيلُ » : ( نگا : شعراء / 192 ، سجده‌ / 2 ، يس‌ / 5 ) .‏

آيه 2
‏متن آيه : ‏
‏ إِنَّا أَنزَلْنَا إِلَيْكَ الْكِتَابَ بِالْحَقِّ فَاعْبُدِ اللَّهَ مُخْلِصاً لَّهُ الدِّينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( اي پيغمبر ! ) ما اين كتاب را كه در برگيرنده حق و حقيقت است ، بر تو فرو فرستاده‌ايم . خدا را پرستش كن و پرستش خود را سره و خاصّ او گردان .‏

‏توضيحات : ‏
‏« بِالْحَقِّ » : در برگيرنده حق . فرمان دهنده به حق ( نگا : آل‌عمران‌ / 3 ، نساء / 105 ، مائده‌ / 48 ) . « الدِّينَ » : طاعت و عبادت ( نگا : اعراف‌ / 29 ، يونس‌ / 22 ، عنكبوت‌ / 65 ، لقمان‌ / 32 ، بيّنه‌ / 5 ) .‏

آيه 3
‏متن آيه : ‏
‏ أَلَا لِلَّهِ الدِّينُ الْخَالِصُ وَالَّذِينَ اتَّخَذُوا مِن دُونِهِ أَوْلِيَاء مَا نَعْبُدُهُمْ إِلَّا لِيُقَرِّبُونَا إِلَى اللَّهِ زُلْفَى إِنَّ اللَّهَ يَحْكُمُ بَيْنَهُمْ فِي مَا هُمْ فِيهِ يَخْتَلِفُونَ إِنَّ اللَّهَ لَا يَهْدِي مَنْ هُوَ كَاذِبٌ كَفَّارٌ ‏

‏ترجمه : ‏
‏هان ! تنها طاعت و عبادت خالصانه براي خدا است و بس . كساني كه جز خدا سرپرستان و ياوران ديگري را برمي‌گيرند ( و بدانان تقرّب و توسّل مي‌جويند ، مي‌گويند : ) ما آنان را پرستش نمي‌كنيم مگر بدان خاطر كه ما را به خداوند نزديك گردانند . خداوند روز قيامت ميان ايشان ( و مؤمنان ) درباره چيزي كه در آن اختلاف دارند داوري خواهد كرد . خداوند دروغگوي كفرپيشه را ( به سوي حق ) هدايت و رهنمود نمي‌كند ( و او را با وجود كذب و كفر به درك و فهم حقيقت نائل نمي‌گرداند ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« لِلّهِ الدِّينُ الْخَالِصُ » : تنها عبادت بي‌شائبه از كفر و شرك ، خداپسند و مقبول خدا است . تنها خدا ، طاعت و عبادت خالصانه مي‌گردد و بس . « مِن دُونِهِ » : غير از خدا . جداي از خدا . « أَوْلِيَآءَ » : سرپرستان . ياوران . مراد معبودها است . از قبيل : فرشتگان و عُزَير و عيسي و اصنام . ( نگا : اعراف‌ / 27 و 30 ، هود / 20 و 113 ، رعد / 16 ، كهف‌ / 50 و 102 ، فرقان‌ / 18 ، عنكبوت‌ / 41 ) . « زُلْفي‌ » : ( نگا : سبأ / 37 ، ص‌ / 25 و 40 ) . « كُفَّار » : كفرپيشه . كفران كننده نعمت .‏

آيه 4
‏متن آيه : ‏
‏ لَوْ أَرَادَ اللَّهُ أَنْ يَتَّخِذَ وَلَداً لَّاصْطَفَى مِمَّا يَخْلُقُ مَا يَشَاءُ سُبْحَانَهُ هُوَ اللَّهُ الْوَاحِدُ الْقَهَّارُ ‏

‏ترجمه : ‏
‏اگر خداوند مي‌خواست فرزندي داشته باشد ، مي‌بايست از ميان چيزهائي كه خود مي‌آفريند كسي يا چيزي را برگزيند . ( در صورتي كه فرزند بايد از جنس پدر بوده و همچون او قديم باشد . اين هم ناممكن است ) . خداوند پاك و منزّه ( از همه عيبها به ويژه از نياز به فرزند ) است . او خداوند يگانه پيروزمند است ( و فرزند داشتن مخالف با يگانگي ، و نياز به فرزند بيانگر عدم پيروزمندي و چيرگي است ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« إِصْطَفي‌ » : برگزيد .‏

آيه 5
‏متن آيه : ‏
‏ خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ بِالْحَقِّ يُكَوِّرُ اللَّيْلَ عَلَى النَّهَارِ وَيُكَوِّرُ النَّهَارَ عَلَى اللَّيْلِ وَسَخَّرَ الشَّمْسَ وَالْقَمَرَ كُلٌّ يَجْرِي لِأَجَلٍ مُسَمًّى أَلَا هُوَ الْعَزِيزُ الْغَفَّارُ ‏

‏ترجمه : ‏
‏خداوند آسمانها و زمين را به حق آفريده است ( نه به بازيچه ) . شب را بر روز ، و روز را بر شب مي‌پيچد ، و خورشيد و ماه را فرمانبردار ( دستور خود ) كرده است ( و براي مصلحت بندگان به گردش و چرخش انداخته است ) . هر يك از آنها تا مدّت معيّن و مشخّصي ( كه خدا مي‌داند ) در حركت خواهد بود . هان ! خدا بسيار مقتدر و بخشنده است ( و هر چه را بخواهد مي‌كند و هر كه را بخواهد مي‌بخشد ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« بِالْحَقِّ » : به حق نه به شوخي و عبث . يعني آفرينش داراي نظم و نظام شگرف و مقصد و هدف بزرگي است ، و زندگي بازيچه نيست . « يُكَوِّرُ » : مي‌پيچد . يعني خداوند زمين را كروي آفريده است و به دور خود به گردش انداخته است ، و بر اثر اين گردش ، قسمتي از كره زمين روز و قسمتي شب است ، و گوئي از يك سو نوار سفيد بر سياه ، و از سوي ديگر نوار سياه بر سفيد پيچيده مي‌شود . چرا كه مصدر آن ( تكوير ) است كه به معني پيچيدن عمامه و دستار به دور سر است . « أَجَلٍ مُّسَمّيً » : ( نگا : رعد / 2 ، لقمان‌ / 29 ، فاطر / 13 ) .‏

آيه 6
‏متن آيه : ‏
‏ خَلَقَكُم مِّن نَّفْسٍ وَاحِدَةٍ ثُمَّ جَعَلَ مِنْهَا زَوْجَهَا وَأَنزَلَ لَكُم مِّنْ الْأَنْعَامِ ثَمَانِيَةَ أَزْوَاجٍ يَخْلُقُكُمْ فِي بُطُونِ أُمَّهَاتِكُمْ خَلْقاً مِن بَعْدِ خَلْقٍ فِي ظُلُمَاتٍ ثَلَاثٍ ذَلِكُمُ اللَّهُ رَبُّكُمْ لَهُ الْمُلْكُ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ فَأَنَّى تُصْرَفُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏خدواند شما را از يك تن ( به نام آدم ) بيافريد ، سپس از جنس او همسرش را ( به نام حوّاء ) خلق كرد ، و براي شما هشت جفت چهارپا گسيل داشت . او شما را در شكمهاي مادرانتان ، در ميان تاريكيهاي سه‌گانه ، آفرينشهاي جوراجور و پياپي مي‌بخشد ( و جنين را هر دم به گونه‌اي درآورده و به پلّه‌اي از خلقت مي‌رساند ) كسي كه چنين ( نعمتهائي را مي‌بخشد و اين گونه نقش آفريني ) مي‌كند ، الله است كه پروردگار شما است و حكومت و مملكت ( سراسر عالم هستي ) از آن او است . جز او معبودي وجود ندارد . پس چگونه ( با وجود اين همه موجبات و دواعي عبادت از حق منحرف مي‌گرديد ، و از پرستش خدا به پرستش چيزهاي ديگر ) برگردانده مي‌شويد ؟‏

‏توضيحات : ‏
‏« نَفْسٍ وَاحِدَةٍ » : شخص واحدي . يك تن . مراد ابوالبشر ، آدم 7 است ( نگا : نساء / 1 ، انعام‌ / 98 ، اعراف‌ / 189 ) . « ثُمَّ » : براي تأخير زماني نيست بلكه براي تأخير بيان است . « جَعَلَ مِنْهَا زَوْجَهَا » : همسر او را از جنس او آفريد . ( نگا : نساء / 1 ، اعراف‌ / 189 ) . « أَنزَلَ » : خلقت بخشيد . بيافريد . ( نگا : اعراف‌ / 26 ، حديد / 25 ) . « ثَمَانِيَةَ أَزْوَاجٍ » : ( نگا : انعام‌ / 143 ) . « خَلْقاً مِّن بَعْدِ خَلْقٍ » : مراد تطوّرات جنين و تحوّلات عجيب آن در مراحل مختلف است . « ظُلُمَاتٍ ثَلاثٍ » : چه بسا مراد ظلمت شكم مادر ، و ظلمت رحم ، و ظلمت مشيمه يا بچّه‌دان باشد . يا مراد لايه‌هاي جنيني إِكْتُودِرْم و مِزُودِرْم و اِنْدُودِرْم باشد . و يا اين كه مراد تخمدان و لوله فالوپ و رحم باشد . هدف اصلي را به علم « جنين‌شناسي‌ » كه در اصل درس خداشناسي است واگذار مي‌كنيم . « أَنَّي‌ » : چگونه‌ ؟ كجا ؟ « فَأَنَّي تُصْرَفُونَ » : ( نگا : يونس‌ / 32 ) .‏

آيه 7
‏متن آيه : ‏
‏ إِن تَكْفُرُوا فَإِنَّ اللَّهَ غَنِيٌّ عَنكُمْ وَلَا يَرْضَى لِعِبَادِهِ الْكُفْرَ وَإِن تَشْكُرُوا يَرْضَهُ لَكُمْ وَلَا تَزِرُ وَازِرَةٌ وِزْرَ أُخْرَى ثُمَّ إِلَى رَبِّكُم مَّرْجِعُكُمْ فَيُنَبِّئُكُم بِمَا كُنتُمْ تَعْمَلُونَ إِنَّهُ عَلِيمٌ بِذَاتِ الصُّدُورِ ‏

‏ترجمه : ‏
‏اگر كافر گرديد ، خدا بي‌نياز از ( ايمان و عبادت ) شما است ، و ليكن كفر را از بندگان خود نمي‌پسندد ، و اگر ( با انجام عبادت و طاعت خدا را ) سپاسگزاري كنيد ، از اين كارتان خوشنود مي‌گردد . هيچ كس بار گناهان ديگري را بر دوش نمي‌كشد ( و گناهان ديگري را به گردن نمي‌گيرد ) . بعدها بازگشت همه شماها به سوي پروردگارتان خواهد بود و از چيزهائي كه مي‌كرده‌ايد آگاهتان خواهد ساخت . چرا كه او آگاه از اسرار و افكار نهفته در سينه‌ها است .‏

‏توضيحات : ‏
‏« إِن تَكْفُرُوا » : اگر كافر شويد . اگر ناشكري و كفران نعمت كنيد « الْكُفْرَ » : الحاد و بي‌ديني . ناشكري و كفران نعمت . « إِن تَشْكُرُوا » : اگر شكر نعمت به جاي آوريد و سپاسگزار الطاف خداوندي باشيد . شكر ، علاوه از شكر نعمت اصطلاحي ، كنايه از ايمان و فرمانبرداري از دستورات خدا هم مي‌باشد . « لا تَزِرُ . . . » : ( نگا : انعام‌ / 164 ، اسراء / 15 ، فاطر / 18 ) . « ذَاتِ الصُّدُورِ » : ( نگا : آل‌عمران‌ / 119 و 154 ، مائده‌ / 7 ، انفال‌ / 43 ) .‏

آيه 8
‏متن آيه : ‏
‏ وَإِذَا مَسَّ الْإِنسَانَ ضُرٌّ دَعَا رَبَّهُ مُنِيباً إِلَيْهِ ثُمَّ إِذَا خَوَّلَهُ نِعْمَةً مِّنْهُ نَسِيَ مَا كَانَ يَدْعُو إِلَيْهِ مِن قَبْلُ وَجَعَلَ لِلَّهِ أَندَاداً لِّيُضِلَّ عَن سَبِيلِهِ قُلْ تَمَتَّعْ بِكُفْرِكَ قَلِيلاً إِنَّكَ مِنْ أَصْحَابِ النَّارِ ‏

‏ترجمه : ‏
‏هنگامي كه گزندي متوجّه انسان مي‌گردد ، پروردگار خود را به فرياد مي‌خواند و تضرّع كنان رو به درگاه او مي‌آورد . سپس هنگامي كه نعمت بزرگي از جانب خود بدو داد ( و شقاوت او را به سعادت و ناخوشي وي را به خوشي تبديل كرد ) خدا را كه قبلاً به فرياد مي‌خواند فراموش مي‌كند ( و گزند را از ياد مي‌برد و به ترك دعا مي‌گويد ) و خداگونه‌هائي را براي خدا مي‌سازد تا ( هم خود را و هم مردمان را بدان ) از راه او به در برد و گمراه كند . ( اي پيغمبر ! به چنين فردي ) بگو : اندك روزگاري از كفر خود بهره‌مند شو ( و با آن خوش بگذران ، امّا بدان كه ) تو از دوزخياني .‏

‏توضيحات : ‏
‏« الإِنسَانَ » : مراد از ذكر جنس ، بعضي از افراد است . مانند : إِنَّ الإِنسَانَ لَظَلُومٌ كَفَّارٌ ( ابراهيم‌ / 34 ) . « ضُرٌّ » : گزند . زيان و ضرر مالي و بدني . ( نگا : يونس‌ / 12 ، نحل‌ / 53 و 54 ، مؤمنون‌ / 75 ، روم‌ / 33 ) . « مُنِيباً » : توبه‌كنان . برگردنده با تضرّع و زاري . حال است . « خَوَّلَهُ » : ( نگا : انعام‌ / 94 ) . « نَسِيَ مَا » : خدا را فراموش مي‌كند . در اين صورت ( مَا ) به معني ( مَنْ ) و براي تفخيم و تعظيم است . گزند و بلا را فراموش مي‌كند . دعا كردن و به فرياد خواستن را از ياد مي‌برد . در اين صورت ( مَا ) مصدريّه است ( نگا : تفسير آلوسي ) . « يَدْعُو » : الف زائدي در رسم‌الخطّ قرآني دارد . « أَندَاداً » : امثال و نظائر . خداگونه‌ها .‏

آيه 9
‏متن آيه : ‏
‏ أَمَّنْ هُوَ قَانِتٌ آنَاء اللَّيْلِ سَاجِداً وَقَائِماً يَحْذَرُ الْآخِرَةَ وَيَرْجُو رَحْمَةَ رَبِّهِ قُلْ هَلْ يَسْتَوِي الَّذِينَ يَعْلَمُونَ وَالَّذِينَ لَا يَعْلَمُونَ إِنَّمَا يَتَذَكَّرُ أُوْلُوا الْأَلْبَابِ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( آيا چنين شخص مشركي كه بيان كرديم ، بهتر است ) يا كسي كه در اوقات شب سجده‌كنان و ايستاده به طاعت و عبادت مشغول مي‌شود و ( خويشتن را ) از ( عذاب ) آخرت به دور مي‌دارد ، و رحمت پروردگار خود را خواستار مي‌گردد ؟ بگو : آيا كساني كه ( وظيفه خود را در قبال خدا ) مي‌دانند ، با كساني كه ( چنين چيزي را ) نمي‌دانند ، برابر و يكسانند ؟ ! ( هرگز ) . تنها خردمندان ( فرق اينان را با آنان تشخيص مي‌دهند ، و از آن ) پند و اندرز مي‌گيرند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« قَانِتٌ » : پرستشگر فرمانبردار . شخص مطيعي كه با خشوع و خضوع نماز و دعاي خود را طول مي‌دهد ( نگا : بقره‌ / 116 و238 ، آل‌عمران‌ / 17 ، نساء / 34 ، نحل‌ / 120 ) . « آناءَ » : ( نگا : آل‌عمران‌ / 113 ، طه‌ / 130 ) .‏

آيه 10
‏متن آيه : ‏
‏ قُلْ يَا عِبَادِ الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا رَبَّكُمْ لِلَّذِينَ أَحْسَنُوا فِي هَذِهِ الدُّنْيَا حَسَنَةٌ وَأَرْضُ اللَّهِ وَاسِعَةٌ إِنَّمَا يُوَفَّى الصَّابِرُونَ أَجْرَهُم بِغَيْرِ حِسَابٍ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( اي پيغمبر ! از سوي من به مردمان ) بگو : اي بندگان مؤمن من ! از ( عذاب ) پروردگارتان ( خويشتن را ) بپرهيزيد . كساني كه نيكي كنند ، در همين جهان بديشان نيكي مي‌شود . ( در مراكز كفر و شرك و ظلم و غرق در گناه زندگي نكنيد و پستي و خواري را نپذيريد و هجرت را پيشه سازيد ) . زمين خداوند وسيع و فراخ است ( و در ديار غربت شكيبائي كنيد ) . قطعاً به شكيبايان اجر و پاداششان به تمام و كمال و بدون حساب داده مي‌شود .‏

‏توضيحات : ‏
‏« لِلَّذِينَ أَحْسَنُوا فِي هذِهِ الدُّنْيَا حَسَنَةٌ » : كساني كه نيكي كنند ، علاوه از آخرت در همين جهان نيكي عظيمي مي‌بينند ( نگا : نحل‌ / 30 و 122 ، غافر / 51 ) . براي كساني كه در اين جهان نيكي كنند ، در آخرت نيكي عظيمي است . تفسير اوّل درست‌تر به نظر مي‌رسد . چرا كه نقطه مقابل نيكوكاران ، بدكارانند كه در هر دو جهان بدي مي‌بينند ( نگا : بقره‌ / 85 و 114 ، آل‌عمران‌ / 56 ، رعد / 34 ) . پس بايد كه نيكوكاران نيز در هر دو جهان نيكي ببينند . « بِغَيْرِ حِسَابٍ » : ( نگا : بقره‌ / 212 ، آل‌عمران‌ / 27 و 37 ، نور / 38 ، ص‌ / 39 ) .‏

آيه 11
‏متن آيه : ‏
‏ قُلْ إِنِّي أُمِرْتُ أَنْ أَعْبُدَ اللَّهَ مُخْلِصاً لَّهُ الدِّينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏بگو : به من فرمان داده شده است به اين كه خدا را بپرستم و پرستش را ( از هر گونه شائبه كفر و شرك و ريا ، پالوده و زدوده سازم و ) خاصّ او كنم .‏

‏توضيحات : ‏
‏« مُخْلِصاً لَّهُ الدِّينَ » : ( نگا : اعراف‌ / 29 ، يونس‌ / 22 ، عنكبوت‌ / 65 ، لقمان‌ / 32 ، زمر / 2 ) .‏

آيه 12
‏متن آيه : ‏
‏ وَأُمِرْتُ لِأَنْ أَكُونَ أَوَّلَ الْمُسْلِمِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و به من دستور داده شده است كه نخستين فرد از افراد منقاد ( اوامر خدا ) باشم .‏

‏توضيحات : ‏
‏« أَكُونَ أَوَّلَ الْمُسْلِمِينَ » : داراي دو معني عمده است : الف‌ - نخستينِ مسلمانان و پيروان دين اسلام باشم . يعني در آنچه مردم را بدان مي‌خوانم ، خودم قدوه و الگو بوده و در طاعت و عبادت و تلاش در راه پيشبرد مقاصد آئين اسلام ، سرآمد ديگران باشم . ب - من نخستين فرد از تسليم شوندگان اوامر يزدان در حركت با كاروان ايمان به قافله سالاري پيغمبران باشم ( نگا : انعام‌ / 163 ، نمل‌ / 91 ) .‏

آيه 13
‏متن آيه : ‏
‏ قُلْ إِنِّي أَخَافُ إِنْ عَصَيْتُ رَبِّي عَذَابَ يَوْمٍ عَظِيمٍ ‏

‏ترجمه : ‏
‏بگو : اگر من از ( اوامر ) پروردگارم سركشي كنم ، از عذاب روز بزرگ ( قيامت ) مي‌ترسم . ( چرا كه من بايد اوّلين مؤمن به آئين خويش و پيشگام‌ترين مسلمانان در انجام وظائف مكتب آسماني باشم ، و هر كس در هر مقامي كه باشد اگر در برابر مقام الوهيّت ، عبوديّت خود را نشان ندهد ، بايد به عذاب الهي بسوزد ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« قُلْ إِنّي . . . » : ( نگا : انعام‌ / 15 ، يونس‌ / 15 ) .‏

آيه 14
‏متن آيه : ‏
‏ قُلِ اللَّهَ أَعْبُدُ مُخْلِصاً لَّهُ دِينِي ‏

‏ترجمه : ‏
‏بگو : تنها خدا را مي‌پرستم و بس ، و عبادت و طاعتم را خاصّ او مي‌كنم و ( پرستش او را از هر گونه كفر و شركي مي‌زدايم و ) مي‌پالايم .‏

‏توضيحات : ‏
‏« اللهَ » : مفعول به براي ( أَعْبُدُ ) مي‌باشد و بيانگر حصر است .‏

آيه 15
‏متن آيه : ‏
‏ فَاعْبُدُوا مَا شِئْتُم مِّن دُونِهِ قُلْ إِنَّ الْخَاسِرِينَ الَّذِينَ خَسِرُوا أَنفُسَهُمْ وَأَهْلِيهِمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ أَلَا ذَلِكَ هُوَ الْخُسْرَانُ الْمُبِينُ ‏

‏ترجمه : ‏
‏امّا شما هر چه و هر كه را جز او مي‌خواهيد بپرستيد . ( راه من اين بود و راه شما هر چه مي‌خواهد باشد ، هر كسي آن درود عاقبت كار كه كشت ) . بگو : زيانكاران واقعي كساني هستند كه ( عمر و جان ) خود را ( به سبب گمراهي ، و حتّي عمر و جان اهل و عيال ) و وابستگان خود را ( با گمراهسازي ) ، در روز قيامت ( هدر دهند و ) زيانبار كنند . هان ! زيان آشكار واقعاً همين است .‏

‏توضيحات : ‏
‏« خَسِرُوا أَنفُسَهُمْ » : ( نگا : انعام‌ / 12 و 20 ، اعراف‌ / 9 و 53 ) . « أَهْلِيهِمْ » : أَهْلُونَ و أَهْلِينَ ، جمع أَهْل است . اهل و عيال و خويشان و وابستگان ( نگا : مائده‌ / 89 ) .‏

آيه 16
‏متن آيه : ‏
‏ لَهُم مِّن فَوْقِهِمْ ظُلَلٌ مِّنَ النَّارِ وَمِن تَحْتِهِمْ ظُلَلٌ ذَلِكَ يُخَوِّفُ اللَّهُ بِهِ عِبَادَهُ يَا عِبَادِ فَاتَّقُونِ ‏

‏ترجمه : ‏
‏بالاي سرشان سايبانهائي از آتش و در زير پاهايشان سايبانهائي از آتش دارند ( و بلكه از هر سو آتش بر آنان خيمه زده است و طبقات آتش ايشان را فرا گرفته است ) . اين چيزي است كه خداوند بندگان خود را از آن مي‌ترساند ( و بر حذر مي‌دارد ) . پس اي بندگانم ! خويشتن را از ( عذاب ) من بپرهيزيد ( و با انجام طاعت و عبادت خود را از آتش دوزخ در امان داريد ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« ظُلَلٌ » : جمع ظُلَّة ، سايبانها . مراد طبقات و چينها و لايه‌هاي متراكم آتش است ( نگا : بقره‌ / 210 ، لقمان‌ / 32 ، اعراف‌ / 171 ، شعراء / 189 ) .‏

آيه 17
‏متن آيه : ‏
‏ وَالَّذِينَ اجْتَنَبُوا الطَّاغُوتَ أَن يَعْبُدُوهَا وَأَنَابُوا إِلَى اللَّهِ لَهُمُ الْبُشْرَى فَبَشِّرْ عِبَادِ ‏

‏ترجمه : ‏
‏كساني كه از عبادت طاغوت دوري مي‌گزينند ، و ( با توبه و استغفار ) به سوي خدا باز مي‌گردند ، ايشان را بشارت باد ( به اجر و پاداش عظيم خداوندي ) . مژده بده به بندگانم .‏

‏توضيحات : ‏
‏« الطَّاغُوتَ » : بتان و شياطين و هر معبودي جز خدا ( نگا : بقره‌ / 256 و 257 ، نساء / 51 و 60 و 76 ، مائده‌ / 60 ، نحل 36 ) . « أَنَابُوا » : با توبه و استغفار به سوي خدا برگشتند . « الْبُشْري‌ » : مژده . بشارت ( نگا : بقره‌ / 97 ، آل‌عمران‌ / 126 ، يونس‌ / 64 ) . « عِبَادِ » : بندگان من در اصل ( عِبادي ) بوده و ياء حذف شده و كسره به جاي آن است .‏

آيه 18
‏متن آيه : ‏
‏ الَّذِينَ يَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَيَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ أُوْلَئِكَ الَّذِينَ هَدَاهُمُ اللَّهُ وَأُوْلَئِكَ هُمْ أُوْلُوا الْأَلْبَابِ ‏

‏ترجمه : ‏
‏آن كساني كه به همه سخنان گوش فرا مي‌دهند و از نيكوترين و زيباترين آنها پيروي مي‌كنند . آنان كسانيند كه خدا هدايتشان بخشيده است ، و ايشان واقعاً خردمندند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« الْقَوْلَ » : مراد هر گونه سخن و گفتاري است . چرا كه اين آيه بيانگر آزادانديشي مسلمانان و انتخابگري ايشان در مسائل مختلف است . به مؤمنان اجازه مي‌دهد سخنان ديگران را مطالعه و بررسي كنند و اهل تحقيق باشند .‏

آيه 19
‏متن آيه : ‏
‏ أَفَمَنْ حَقَّ عَلَيْهِ كَلِمَةُ الْعَذَابِ أَفَأَنتَ تُنقِذُ مَن فِي النَّارِ ‏

‏ترجمه : ‏
‏آيا كسي كه ( به خاطر ارتكاب معاصي و اصرار بر ظلم و فساد ، روح ايمان و تشخيص براي هميشه در او مرده است و وجودش يكپارچه وجود جهنّمي شده است ، و لذا ) فرمان عذاب درباره او قطعي و محقّق گشته است ( تو مي‌تواني وي را از عذاب برهاني‌ ؟ ) آيا تو مي‌تواني كسي را نجات دهي كه در آتش دوزخ قرار گرفته است‌ ؟‏

‏توضيحات : ‏
‏« حَقَّ » : ثابت و واجب شده است . ( نگا : اعراف‌ / 30 ، حجّ‌ / 18 ، ص‌ / 14 ) . « كَلِمَةُ الْعَذَابِ » : فرمان عذاب ( نگا : يونس‌ / 33 و 96 ، نحل‌ / 36 ) . « أَفَمَنْ . . . أَفَأَنتَ . . . » : تكرار استفهام براي تأكيد انكار و نفي است . يعني اصلاً نمي‌تواني . « تُنقِذُ » : نجات مي‌دهي و مي‌رهاني .‏

آيه 20
‏متن آيه : ‏
‏ لَكِنِ الَّذِينَ اتَّقَوْا رَبَّهُمْ لَهُمْ غُرَفٌ مِّن فَوْقِهَا غُرَفٌ مَّبْنِيَّةٌ تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ وَعْدَ اللَّهِ لَا يُخْلِفُ اللَّهُ الْمِيعَادَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و امّا كساني كه از ( عذاب ) پروردگارشان ( خويشتن را ) بپرهيزند ، آنان ( در بهشت برين جاي دارند و ) داراي قصرها و كاخهائي هستند كه بالاي يكديگر ساخته شده‌اند و در زير آنها رودبارها جاري است . اين وعده را خدا مي‌دهد و خدا خلاف وعده نمي‌كند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« غُرَفٌ » : منازل برافراشته و خانه‌هاي سر به فلك كشيده . بالاخانه‌ها و كاخها ( نگا : فرقان‌ / 75 ) . « مَبْنِيَّةٌ » : ساخته شده . ذكر اين واژه پس از ( غُرَف ) مراد حقيقت آن است . يعني جنبه مجازي ندارد و بلكه واقعاً وجود دارد . « وَعْدَ » : مفعول مطلق فعل محذوف است و براي تأكيد مضمون جمله پيشين است . يعني : وَعَدَهُمُ اللهُ بِذلِكَ وَعْداً . « الْمِيعَادَ » : ( نگا : آل‌عمران‌ / 9 ، انفال‌ / 42 ، رعد / 31 ، سبأ / 30 ) .‏

آيه 21
‏متن آيه : ‏
‏ أَلَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ أَنزَلَ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً فَسَلَكَهُ يَنَابِيعَ فِي الْأَرْضِ ثُمَّ يُخْرِجُ بِهِ زَرْعاً مُّخْتَلِفاً أَلْوَانُهُ ثُمَّ يَهِيجُ فَتَرَاهُ مُصْفَرّاً ثُمَّ يَجْعَلُهُ حُطَاماً إِنَّ فِي ذَلِكَ لَذِكْرَى لِأُوْلِي الْأَلْبَابِ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( اي مخاطب ! ) مگر نمي‌بيني كه خداوند از آسمان آب را مي‌باراند و آن را به آب انبارهاي زيرزميني زمين وارد و مستقرّ مي‌گرداند ، و سپس به وسيله آن انواع سبزه‌زارها و كشتزارها را با رنگهاي گوناگون مي‌روياند ، و آن‌گاه سبزه‌زارها و كشتزارها مي‌بالند و لبريز از جوش و خروش مي‌شوند و بعداً آنها را پژمرده و زردرنگ مي‌بيني ، و آن وقت خدا آنها را خشك و پرپر مي‌سازد ؟ واقعاً در اين ( چرخه آب و گياه ، درس ) عبرتي براي خردمندان است .‏

‏توضيحات : ‏
‏« سَلَكَهُ » : آن را داخل و مستقرّ مي‌گرداند ( نگا : مدّثّر / 42 ، شعراء / 200 ، مؤمنون‌ / 27 ) . « يَنَابِيعَ » : جمع يَنبُوع ، چشمه‌ها . مراد منبعها و آب انبارهاي زيرزميني است . منصوب به نزع خافض است و در اصل چنين است : فِي يَنَابِيعَ . يا اين كه حال است و به معني آبهاي جَهنده و جوشنده از زمين است ( نگا : روح‌المعاني ) . « مُخْتَلِفاً أَلْوَانُهُ » : در رنگهاي گوناگون . داراي انواع جوراجور . « يَهِيجُ » : از اضداد است و به دو معني آمده است : خشك مي‌گردد . مي‌بالد و جوش و خروش برمي‌دارد ( نگا : نمونه . صفوة البيان . التفسير القرآني للقرآن ) . « مُصْفَرّاً » : زرد رنگ ( نگا : روم‌ / 51 ) . « حُطامّا » : گياه خشكيده و خُرد و پرپر شده . « ذِكْري‌ » : تذكّر و بيدار باش . درس عبرت ( نگا : انعام‌ / 68 و 69 و 90 ، اعراف‌ / 2 ، هود / 114 و 120 ) .‏

آيه 22
‏متن آيه : ‏
‏ أَفَمَن شَرَحَ اللَّهُ صَدْرَهُ لِلْإِسْلَامِ فَهُوَ عَلَى نُورٍ مِّن رَّبِّهِ فَوَيْلٌ لِّلْقَاسِيَةِ قُلُوبُهُم مِّن ذِكْرِ اللَّهِ أُوْلَئِكَ فِي ضَلَالٍ مُبِينٍ ‏

‏ترجمه : ‏
‏آيا كسي كه خداوند سينه‌اش را براي پذيرش اسلام گشاده و فراخ ساخته است و داراي ( بينشي روشن از ) نور پروردگارش مي‌باشد ( و در پرتو آن ، راه را از چاه تشخيص مي‌دهد ، همچون كسي است كه هدايت الهي در سايه اسلام پرتوي به دل او نيفكنده است و درونش با ايمان تابان نشده است‌ ؟ ! ) . واي بر كساني كه دلهاي سنگيني دارند و ياد خدا بدانها راه نمي‌يابد ( و قرآن يزدان در آنها اثر نمي‌گذارد ! ) . آنان واقعاً به گمراهي و سرگشتگي آشكاري دچارند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« شَرَحَ صَدْرَهُ » : ( نگا : انعام‌ / 125 ، طه‌ / 25 ) . « عَلي نُورٍ » : داراي نور هدايت است ( نگا : مائده‌ / 44 و 46 ، نور / 40 ، حديد / 28 ) . بينش روشن خدادادي . « أَفَمَن شَرَحَ . . . » : جواب ( مَنْ ) محذوف است كه مفهوم از سياق سخن است و تقدير چنين است : أَفَمَن شَرَحَ اللهُ صَدْرَهُ لِلإِسْلامِ فَهُوَ عَلي نُورٍ كَمَنْ هُوَ قَاسِي الْقَلْبِ لا يَهْتَدِي بِنُورٍ . ( نگا : محمّد / 14 ) . « ذِكْرِ اللهِ » : ياد خدا . قرآن خدا ( نگا : آل‌عمران‌ / 58 ، اعراف‌ / 63 و 69 ، حجر / 6 و 9 ، نحل‌ / 44 ) . « الْقَاسِيَةِ » : سخت و سنگين ( نگا : مائده‌ / 13 ، حجّ‌ / 53 ) .‏

آيه 23
‏متن آيه : ‏
‏ اللَّهُ نَزَّلَ أَحْسَنَ الْحَدِيثِ كِتَاباً مُّتَشَابِهاً مَّثَانِيَ تَقْشَعِرُّ مِنْهُ جُلُودُ الَّذِينَ يَخْشَوْنَ رَبَّهُمْ ثُمَّ تَلِينُ جُلُودُهُمْ وَقُلُوبُهُمْ إِلَى ذِكْرِ اللَّهِ ذَلِكَ هُدَى اللَّهِ يَهْدِي بِهِ مَنْ يَشَاءُ وَمَن يُضْلِلْ اللَّهُ فَمَا لَهُ مِنْ هَادٍ ‏

‏ترجمه : ‏
‏خداوند بهترين سخن را ( به نام قرآن ) فرو فرستاده است . كتابي را كه ( از لحاظ كاربرد و گيرائي الفاظ ، و والائي و هم‌آوايي معاني ، در اعجاز ) همگون و ( مطالبي چون مواعظ و براهين و قصص ، و مسائل مقابل و مختلفي همانند : ايمان و كفر ، حق و باطل ، هدايت و ضلالت ، خير و شر ، حسنات و سيّئات ، بهشت و دوزخ ، البتّه هر بار به شكلي تازه و به شيوه‌اي نو ، در آن ) مكرّر است . از ( شنيدن آيات ) آن لرزه بر اندام كساني مي‌افتد كه از پروردگار خود مي‌ترسند ، و از آن پس پوستهايشان و دلهايشان ( و همه وجودشان ) نرم و آماده پذيرش قرآن خدا مي‌گردد ( و آن را تصديق و بدان عمل مي‌كنند ) . اين ( كتاب مشتمل بر ) رهنمود الهي است و خدا هر كه را بخواهد در پرتو آن راهياب مي‌سازد ، و خدا هر كه را گمراه سازد ، اصلاً راهنما و راهبري نخواهد داشت .‏

‏توضيحات : ‏
‏« أَحْسَنَ الْحَدِيثِ » : زيباترين كلام و بهترين سخن . مراد قرآن است . « كِتَاباً » : بدل از ( أَحْسَنَ ) است . « مُتَشَابِهاً » : همگون و همسان . مراد اين است كه جملگي قرآن از لحاظ لفظي و معنوي همگون در اعجاز است . در سراسر قرآن ، الفاظ به گونه زيبا و بجا به كار رفته‌اند ، و معاني بدون كمترين تناقض و تضاد استعمال شده‌اند . « مَثَانِيَ » : جمع مثنّي ، مكرّر . مراد اين است كه احكام و مواعظ و قصص و غيره در موارد متعدّد به شكلهاي متفاوت و صورتهاي مختلف تكرار شده‌اند تا خوب فهم و در مغزها جايگزين شوند . يا اين كه مثنّي به معني دو تا و جفت يكديگر است . يعني مسائل و مطالب مقابل يكديگر در قرآن آمده است كه در هر دو بخش اعجاز قرآن پيدا و هويدا است . از قبيل : ايمان و كفر . حق و باطل ، هدايت و ضلالت ، خير و شرّ ، حسنات و سيّئات ، بيم و اميد . « تَقْشَعِرُّ » : بر خود مي‌لرزد . « تَلِينُ » : نرم مي‌گردد . مي‌گرايد . مراد رام و پذيراي قوانين و احكام قرآن شدن و تسليم حقائق و معاني آن گشتن است . « ذِكْرِ اللهِ » : قرآن خدا ( نگا : زمر / 22 ) .‏

آيه 24
‏متن آيه : ‏
‏ أَفَمَن يَتَّقِي بِوَجْهِهِ سُوءَ الْعَذَابِ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَقِيلَ لِلظَّالِمِينَ ذُوقُوا مَا كُنتُمْ تَكْسِبُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏آيا كسي كه عذاب بد ( و سوزناك دوزخ ) را در روز قيامت با چهره و صورت از خود دور مي‌سازد ( زيرا دست و پاي وي در غل و زنجير است ، همانند كسي است كه در آن روز در نهايت امنيّت و خوشي بسر مي‌برد ؟ در آن روز ) به ظالمان گفته مي‌شود : بچشيد ( كيفر ) كارهائي را كه كرده‌ايد .‏

‏توضيحات : ‏
‏« أَفَمَن يَتَّقِي . . . » : هنگامي كه خطري متوجّه صورت مي‌شود ، انسان دست و بازو و ساير اعضاي پيكر خود را سپر آن قرار مي‌دهد تا چهره را از خطر مصون كند . امّا در دوزخ ، حال دوزخيان به گونه‌اي است كه بايد با صورت از خود دفاع كنند . چرا كه دست و پاي دوزخيان در غل و زنجير است ( نگا : يس‌ / 8 ، انسان‌ / 4 ) . جواب ( مَنْ ) محذوف است و تقدير چنين است : أَفَمَن يَتَّقِي بِوَجْهِهِ سُوءَ الْعَذَابِ يَوْمَ الْقِيَامَةِ كَمَنْ هُوَ ءَامِنٌ مِّن كُلِّ مَكْرُوهٍ ، وَ مُتَنَعِّمٌ فِي الْجِنَانِ . « ذُوقُوا مَا كُنتُمْ تَكْسِبُونَ » : ( نگا : عنكبوت‌ / 55 ) .‏

آيه 25
‏متن آيه : ‏
‏ كَذَّبَ الَّذِينَ مِن قَبْلِهِمْ فَأَتَاهُمْ الْعَذَابُ مِنْ حَيْثُ لَا يَشْعُرُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( ستمگران تصوّر نكنند فقط در آخرت دچار عذاب مي‌گردند و در اين جهان در امان مي‌مانند ) كساني كه قبل از ايشان بوده‌اند ( و پيغمبران ما را ) تكذيب كرده‌اند ، عذاب ( الهي به گونه‌اي و ) از جائي دامانشان را گرفته است كه ( انتظارش را نداشته و ) بدان پي نبرده‌اند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« مِن قَبْلِهِمْ . . . » : پيش از اين كافران و مشركانِ فعلي . « مِنْ حَيْثُ » : از جائي كه .‏

آيه 26
‏متن آيه : ‏
‏ فَأَذَاقَهُمُ اللَّهُ الْخِزْيَ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَلَعَذَابُ الْآخِرَةِ أَكْبَرُ لَوْ كَانُوا يَعْلَمُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏خداوند خواري و رسوائي را در زندگي دنيا بديشان چشانده است ، و قطعاً عذاب آخرت ( آنان از عذاب ذلّت و پستي همين جهان ايشان ، بسيار سخت‌تر و ) بزرگتر است اگر بدانند ( و اهل سنجش و بينش باشند ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« الْخِزْيَ » : خواري و پستي . رسوائي و بدنامي ( نگا : بقره‌ / 85 و 114 ، مائده‌ / 33 و 41 ) . « أَكْبَرُ » : بزرگتر . مراد سخت‌تر و شديدتر و دردناكتر است .‏

آيه 27
‏متن آيه : ‏
‏ وَلَقَدْ ضَرَبْنَا لِلنَّاسِ فِي هَذَا الْقُرْآنِ مِن كُلِّ مَثَلٍ لَّعَلَّهُمْ يَتَذَكَّرُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏ما در اين قرآن براي مردمان هر نوع مثلي را ( كه براي رهنمود و بيداري ايشان مفيد باشد ) بيان داشته‌ايم ، تا اين كه آنان پند گيرند و هوشيار گردند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« مِن كُلِّ مَثَلٍ » : هر نوع مثلي كه مفيد بوده و براي عبرت و هدايت لازم باشد .‏

آيه 28
‏متن آيه : ‏
‏ قُرآناً عَرَبِيّاً غَيْرَ ذِي عِوَجٍ لَّعَلَّهُمْ يَتَّقُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏قرآن فصيحي كه به زبان عربي ( نازل شده ) است و خالي از هر گونه كژي ( ظاهري ) و نادرستي ( معنوي ) است‌ ؛ شايد كه ايشان پرهيزگاري پيشه كنند ( و در پرتو فهم قرآن ، خويشتن را از خواري دنيا و عذاب سخت آخرت برهانند و به دور دارند ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« قُرْءَاناً عَرَبِيّاً » : قرآني كه به زبان عربي است . قرآني كه فصيح و رسا است . ( قُرْءَاناً ) حال مؤكّده ( الْقُرْءَانِ ) است . واژه ( عَرَبِيّاً ) به معني عربي يا فصيح است . « عِوَجٍ » : كژي و نادرستي . مراد اين است كه قرآن هم از لحاظ قوانين دستوري ، و هم از نظر محتوا و معاني ، نقص و عيبي ندارد ( نگا : كهف‌ / 1 ) .‏

آيه 29
‏متن آيه : ‏
‏ ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلاً رَّجُلاً فِيهِ شُرَكَاء مُتَشَاكِسُونَ وَرَجُلاً سَلَماً لِّرَجُلٍ هَلْ يَسْتَوِيَانِ مَثَلاً الْحَمْدُ لِلَّهِ بَلْ أَكْثَرُهُمْ لَا يَعْلَمُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏خداوند مثالي زده است : مردي را كه برده شريكاني است كه پيوسته درباره او به مشاجره و منازعه مشغولند ( و هر كدام او را به كاري دستور مي‌دهد و او در ميان دستورهاي ضدّ و نقيض ايشان سرگردان و ويلان است ) ، و مردي را كه تنها تسليم يك نفر است ( و تحت سرپرستي او خطّ و برنامه‌اش مشخّص است و لذا سرگردان و حيران در ميان اين و آن نيست ) . آيا اين دو ( برده كه نمونه مشرك و موحّدند ) برابر و يكسانند ؟ ( هرگز ) . حمد و سپاس تنها خدا را سزا است ( نه بتها و انبازها و معبودهاي دروغين را ) و ليكن بيشتر آنان نمي‌دانند ( و اين حقيقت را فراموش كرده‌اند ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« رَجُلاً » : بدل از ( مَثَلاً ) است . « مُتَشَاكِسُونَ » : افراد درگير جنگ و نزاع . كشمكش كنندگان . « سَلَماً » : خالص . دربست . مراد اين است كه چنين برده‌اي بر كنار از دعوا و گير و دار اربابان متفرّق است و دربست متعلّق به كسي است . « مَثَلاً رَّجُلاً » : كنايه از مشرك است . يعني شخص مشرك با پرستش معبودهاي متعدّد ، سرگردان و ويلان و بي‌پناه و بي‌نوا است . « رَجُلاً سَلَماً » : كنايه از موحّد و يكتاپرست است . يعني مؤمن يكتاپرست داراي پناهگاه معيّن و راه و مقصد روشن است . « أَكْثَرُهُمْ » : بيشتر آنان . مراد همه آنان ، يعني مشركان است .‏

آيه 30
‏متن آيه : ‏
‏ إِنَّكَ مَيِّتٌ وَإِنَّهُم مَّيِّتُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( اي محمّد ! مرگ از مسائلي است كه همه انسانها در آن يكسانند ، و شتري است كه بر در خانه همه كس‌ مي‌خوابد . لذا ) تو هم مي‌ميري ، و همه آنان مي‌ميرند ( و سرانجامِ نيك و خوش و جاويدان از آنِ پرهيزگاران است ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« إِنَّكَ مَيِّتٌ » : تو خواهي مرد . ضمير ( ك ) به پيغمبر خدا ، محمّد مصطفي ، برمي‌گردد ، و عموميّت قانون مرگ را نسبت به همه انسانها روشن مي‌سازد .‏

آيه 31
‏متن آيه : ‏
‏ ثُمَّ إِنَّكُمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ عِندَ رَبِّكُمْ تَخْتَصِمُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏سپس شما روز قيامت نزد پروردگارتان به نزاع و كشمكش مي‌پردازيد ( و خدا در ميانتان داوري مي‌كند و حق هر كسي را به كف دستش مي‌نهد ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« تَخْتَصِمُونَ » : منازعه و مجادله مي‌كنيد . مراد دادگاهي همه انسانها در قيامت است . انبياء بيان مي‌فرمايند كه رسالت خود را به جاي آورده و تبليغ خود را كرده‌اند . برخي از مردم اين كار را انكار مي‌كنند . مظلوم ظالم را ، و زيردست بالادست را به داوري مي‌كشاند ( نگا : بقره‌ / 166 و 167 ، احزاب‌ / 967 و 68 ، صافّات‌ / 27 - 33 و 50 - 61 ) .‏

آيه 32
‏متن آيه : ‏
‏ فَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّن كَذَبَ عَلَى اللَّهِ وَكَذَّبَ بِالصِّدْقِ إِذْ جَاءهُ أَلَيْسَ فِي جَهَنَّمَ مَثْوًى لِّلْكَافِرِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏چه كسي ستمكارتر از كسي است كه بر خدا دروغ مي‌بندد ، و حقيقت و صداقت را كه ( توسّط پيغمبران ) بدو رسيده است ( بدون كمترين پژوهش و انديشه‌اي ) تكذيب مي‌كند ؟ آيا منزل و مأواي كافران در دوزخ نخواهد بود ؟ ( پس بگذار هر چه مي‌خواهند بگويند و بكنند ، تا بدانجا مي‌رسند ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« الصِّدْقِ » : حقيقت و صداقت . « مَثْويً » : جايگاه . اقامتگاه ( نگا : آل‌عمران‌ / 151 ، نحل‌ / 29 ، عنكبوت‌ / 68 ) .‏

آيه 33
‏متن آيه : ‏
‏ وَالَّذِي جَاء بِالصِّدْقِ وَصَدَّقَ بِهِ أُوْلَئِكَ هُمُ الْمُتَّقُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏كساني كه حقيقت و صداقت را با خود آورده‌اند ( و از سوي خدا به مردمان ابلاغ كرده‌اند كه پيغمبرانند ) و كساني كه حقيقت و صداقت را باور داشته‌اند ( و برابر آن رفته‌اند كه مؤمنانند ) آنان پرهيزگاران واقعي هستند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« الَّذِي جَآءَ بِالصِّدْقِ » : مراد پيغمبران به طور عامّ ، و پيغمبر اسلام به طور خاصّ است . « صَدَّقَ بِهِ » : مراد مؤمنان و پيروان جملگي پيغمبران به طور عامّ ، و مؤمنان و پيروان پيغمبر اسلام به طور خاصّ است .‏

آيه 34
‏متن آيه : ‏
‏ لَهُم مَّا يَشَاءُونَ عِندَ رَبِّهِمْ ذَلِكَ جَزَاء الْمُحْسِنِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏هر چه بخواهند برايشان در پيشگاه پروردگارشان آماده است . اين ، پاداش نيكوكاران است . ( آنان كه عقيده نيك و كردار نيك دارند ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« مَا يَشَآؤُونَ » : هر چه بخواهند و آنچه طلب كنند ( نگا : فرقان‌ / 16 ) .‏

آيه 35
‏متن آيه : ‏
‏ لِيُكَفِّرَ اللَّهُ عَنْهُمْ أَسْوَأَ الَّذِي عَمِلُوا وَيَجْزِيَهُمْ أَجْرَهُم بِأَحْسَنِ الَّذِي كَانُوا يَعْمَلُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏خداوند ( چنين تفضّلي در حق ايشان مي‌فرمايد ) تا بدترين كارهاي ايشان را ( چه برسد به لغزشهاي ناچيزشان بزدايد و ) ببخشايد ، و آنان را برابر نيكوترين كارهايشان پاداش عطاء نمايد .‏

‏توضيحات : ‏
‏« لِيُكَفِّرَ » : تا محو كند و بزدايد . تا صرف نظر كند و ببخشايد . متعلّق به ( لَهُم مَّا يَشَآؤُونَ ) است . « أَسْوَأَ الَّذِي . . . » : مراد اين است كه خداوند بدترين گناهان بندگان متّقي را از قبيل كفر قبل از ايمان مي‌بخشد . معلوم است وقتي كه بدترين چيز بخشوده شود ، بد و ناچيز پيش از آن بخشوده مي‌گردد . به عبارت ديگر ، وقتي كه كبائر بخشيده شود ، صغائر قطعاً مورد عفو قرار مي‌گيرد . يا اين كه ( أَسْوَأَ ) در اينجا معني تفضيل ندارد و در معني ( سُوء ) يعني بد به كار رفته است . يعني خداوند بديها را مي‌بخشايد . « أَحْسَنَ الَّذِي . . . » : برابر نيكوترين چيزي كه كرده‌اند . يعني خداوند خوبها و خوبترهاي اعمال متّقيان را خوبترين به شمار مي‌آورد و پاداش نامحدود عطاء مي‌فرمايد . يا اين كه ( أَحْسَنَ ) معني تفضيلي ندارد و در معني ( حَسَن ) است . يعني كارهاي نيكو .‏

آيه 36
‏متن آيه : ‏
‏ أَلَيْسَ اللَّهُ بِكَافٍ عَبْدَهُ وَيُخَوِّفُونَكَ بِالَّذِينَ مِن دُونِهِ وَمَن يُضْلِلِ اللَّهُ فَمَا لَهُ مِنْ هَادٍ ‏

‏ترجمه : ‏
‏آيا خداوند براي ( حفاظت و حمايت از ) بنده‌اش كافي نيست‌ ؟ آنان تو را از كساني جز خدا مي‌ترسانند . ( مگر بتها و معبودهاي دروغين و عداوت كافران و دشمنان و طوفان حوادث زمان ، مي‌توانند كمترين زياني به كسي برسانند كه خدا پشتيبان او است‌ ؟ ) . هر كس را خدا گمراه كند ، راهنما و رهبري نخواهد داشت .‏

‏توضيحات : ‏
‏« كَافٍ » : كافي و بسنده .‏

آيه 37
‏متن آيه : ‏
‏ وَمَن يَهْدِ اللَّهُ فَمَا لَهُ مِن مُّضِلٍّ أَلَيْسَ اللَّهُ بِعَزِيزٍ ذِي انتِقَامٍ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و هر كس را خدا رهنمود كند ، هيچ گمراه كننده‌اي نخواهد داشت . مگر خدا چيره انتقام گيرنده نيست‌ ؟ ( پس اي مؤمنان ! تكيه بر لطف خدا كنيد و از انبوه دشمنان نهراسيد و از كمي همراهان باك مداريد ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« أَلَيْسَ اللهُ » : ( أَ ) همزه استفهام انكاري و براي نفي است . ( لَيْسَ ) هم براي نفي است . نفيِ نفي مثبت مي‌گردد . يعني : قطعاً خدا چنين است .‏

آيه 38
‏متن آيه : ‏
‏ وَلَئِن سَأَلْتَهُم مَّنْ خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ لَيَقُولُنَّ اللَّهُ قُلْ أَفَرَأَيْتُم مَّا تَدْعُونَ مِن دُونِ اللَّهِ إِنْ أَرَادَنِيَ اللَّهُ بِضُرٍّ هَلْ هُنَّ كَاشِفَاتُ ضُرِّهِ أَوْ أَرَادَنِي بِرَحْمَةٍ هَلْ هُنَّ مُمْسِكَاتُ رَحْمَتِهِ قُلْ حَسْبِيَ اللَّهُ عَلَيْهِ يَتَوَكَّلُ الْمُتَوَكِّلُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏اگر از مشركان بپرسي چه كسي آسمانها و زمين را آفريده است‌ ؟ خواهند گفت : خدا . بگو : آيا چيزهائي را كه بجز خدا به فرياد مي‌خوانيد چنين مي‌بينيد كه اگر خدا بخواهد زيان و گزندي به من برساند ، آنها بتوانند آن زيان و گزند خداوندي را برطرف سازند ؟ و يا اگر خدا بخواهد لطف و مرحمتي در حق من روا دارد ، آنها بتوانند جلو لطف و مرحمتش را بگيرند و آن را باز دارند ؟ بگو : خدا مرا بس است . توكّل كنندگان تنها بر او تكيه و توكّل مي‌كنند و بس .‏

‏توضيحات : ‏
‏« لَئِن سَأَلْتَهُمْ . . . » : قرآن مردمان را به داوري عقل و حكمِ وجدان و نداي فطرت مي‌برد ، تا ايشان را متوجّه كند كه « خالقيّت‌ » و « قدرت بر سود و زيان‌ » متعلّق به ذات پاك يزدان است و بس . ديگران نه خالقند و نه مالك سود و زيان . « كَاشِفَاتُ » : برطرف كنندگان و از ميان بردارندگان .‏

آيه 39
‏متن آيه : ‏
‏ قُلْ يَا قَوْمِ اعْمَلُوا عَلَى مَكَانَتِكُمْ إِنِّي عَامِلٌ فَسَوْفَ تَعْلَمُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏بگو : اي قوم من ! شما بر موضع خود باشيد و هر چه در توان داريد انجام دهيد ، من نيز در راه خود ثابت قدم هستم و به وظيفه خود عمل مي‌كنم ، امّا خواهيد دانست .‏

‏توضيحات : ‏
‏« عَلي مَكَانَتِكُمْ » : ( نگا : انعام‌ / 135 ، هود / 93 و 121 ، يس‌ / 67 ) .‏

آيه 40
‏متن آيه : ‏
‏ مَن يَأْتِيهِ عَذَابٌ يُخْزِيهِ وَيَحِلُّ عَلَيْهِ عَذَابٌ مُّقِيمٌ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( خواهيد دانست كه ) چه كسي عذاب خوار كننده ( دنيا ) به سراغ او خواهد آمد و خوار و رسوايش خواهد كرد ، و ( به دنبال آن ) عذاب جاويدان ( آخرت ) گريبانگيرش مي‌گردد .‏

‏توضيحات : ‏
‏« يُخْزِيهِ » : خوار و رسوايش مي‌كند . حقير و درمانده‌اش مي‌سازد . « يَحِلُّ » : در مي‌رسد . وارد مي‌گردد . « مُقِيمٌ » : ماندگار . جاويدان .‏

آيه 41
‏متن آيه : ‏
‏ إِنَّا أَنزَلْنَا عَلَيْكَ الْكِتَابَ لِلنَّاسِ بِالْحَقِّ فَمَنِ اهْتَدَى فَلِنَفْسِهِ وَمَن ضَلَّ فَإِنَّمَا يَضِلُّ عَلَيْهَا وَمَا أَنتَ عَلَيْهِم بِوَكِيلٍ ‏

‏ترجمه : ‏
‏ما كتاب ( قرآن ) را كه مشتمل بر حق و حقيقت است بر تو نازل كرده‌ايم تا آن را به مردمان برساني . هر كس ( از آن درس برگيرد و ) هدايت پذيرد ، به نفع خود او است ، و هر كس ( از آن دوري گزيند و ) گمراه گردد ، به زيان خود سرگردان و ويلان شود ( وظيفه تو تنها ابلاغ و انذار است ) و تو مواظب و مراقب ايشان نمي‌باشي ( تا اعمالشان را بپائي و افعالشان را زير نظر بداري ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« لِلنَّاسِ » : براي مردم . براي ابلاغ به مردم . « بِالْحَقِّ » : مشتمل بر حق و حقيقت است و باطل بدان راه ندارد . « يَضِلُّ عَلَيْهَا » : به زيان خود گمراه مي‌گردد . « وَكِيلٍ » : ( نگا : انعام‌ / 66 و 102 و 107 ، يونس‌ / 108 ، هود / 12 ، يوسف‌ / 66 ، قصص‌ / 28 ) .‏

آيه 42
‏متن آيه : ‏
‏ اللَّهُ يَتَوَفَّى الْأَنفُسَ حِينَ مَوْتِهَا وَالَّتِي لَمْ تَمُتْ فِي مَنَامِهَا فَيُمْسِكُ الَّتِي قَضَى عَلَيْهَا الْمَوْتَ وَيُرْسِلُ الْأُخْرَى إِلَى أَجَلٍ مُسَمًّى إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَاتٍ لِّقَوْمٍ يَتَفَكَّرُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏خداوند ارواح را به هنگام مرگ انسانها و در وقت خواب انسانها برمي‌گيرد . ارواح كساني را كه فرمان مرگ آنان را صادر كرده است نگاه مي‌دارد ، و ارواح ديگري را ( كه هنوز صاحبانشان اجلشان فرا نرسيده به تن ) باز مي‌گرداند تا سرآمد معيّني ( و وقت مشخّصي كه پايان عمر است ) . در اين مسأله ( خواب و بيداري كه همسان مردن و زنده شدن است ) نشانه‌هاي روشني ( از مبدأ و معاد و قدرت خدا و ضعف انسانها ) براي انديشمندان است .‏

‏توضيحات : ‏
‏« يَتَوَفّي‌ » : كاملاً دريافت مي‌دارد . به تمام و كمال قبض مي‌كند و برمي‌گيرد . « الأنفُسَ » : ارواح . « مَوْتِها » : مراد مرگ اجسام است . « يُمْسِكُ الَّتي . . . » : اشاره به حالت مرگ است كه موت كبري است و در آن روحها با بدنها به طور كامل قطع رابطه مي‌كنند و براي هميشه به عالم ارواح مي‌روند . « يُرْسِلُ الأُخْري‌ » : اشاره به حالت خواب يا موت صغري است كه چهره ضعيفي از مرگ است و روحها با بدنها به طور ناقص قطع ارتباط مي‌كنند . يا مي‌توان گفت : ارواح ميان عالم روحاني و دنياي جسماني در جولان و نوسانند . « أَجَلٍ مُّسَمّيً » : مراد پايان عمر انسانها است . يادآوري : از اين آيه استفاده مي‌شود كه : 1 - انسان تركيبي از روح و جسم است 2 - روح موجودي جدا از جسم است و هنگامي كه با آن رابطه پيدا كند نشانه حيات پديدار مي‌گردد 3 - انسان به هنگام خواب در آستانه مرگ قرار مي‌گيرد ( نگا : انعام‌ / 60 ) . عبدالكريم خطيب معتقد است كه ( نفس ) در قرآن ، نه روح است و نه جسم . بلكه انسانيّت انسان ، يا انسان معنوي است ( نگا : التفسير القرآني للقرآن ) .‏

آيه 43
‏متن آيه : ‏
‏ أَمِ اتَّخَذُوا مِن دُونِ اللَّهِ شُفَعَاء قُلْ أَوَلَوْ كَانُوا لَا يَمْلِكُونَ شَيْئاً وَلَا يَعْقِلُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏بلكه آنان بدون رضايت و اجازه خداوند ميانجيهائي را برگزيده‌اند ( تا به گمان ايشان ميان آنان و خداوند سبحان ، در برآوردن نيازمنديهاي اين جهان و دفع عذاب آن جهان ، واسطه گردند . ) بگو : آيا ( چنين چيزهائي را ميانجي و متصرّف در امور مي‌دانيد ) هر چند كه كاري اصلاً از دست ايشان ساخته نبوده و فهم و شعوري نداشته باشند ؟‏

‏توضيحات : ‏
‏« مِن دُونِ اللهِ » : بدون رضايت خدا . بدون اجازه خدا ( نگا : روح‌المعاني ) .‏

آيه 44
‏متن آيه : ‏
‏ قُل لِّلَّهِ الشَّفَاعَةُ جَمِيعاً لَّهُ مُلْكُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ ثُمَّ إِلَيْهِ تُرْجَعُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏بگو : هر گونه ميانجيگري از آن خدا است ( و كسي نمي‌تواند كمترين ميانجيگري بكند ، مگر اين كه : كسي كه براي او ميانجيگري مي‌شود مورد رضايت خدا بوده ، و به شخص ميانجي هم اجازه اين كار داده شود ، و شفاعت هم حَسَنه باشد ) . مالكيّت و حاكميّت آسمانها و زمين از آن خدا است . ( پس در اين جهان كاري از دست كسي بر نمي‌آيد ) . بعد ( هم در آخرت كه روز جزا و سزا است ) به سوي خدا برگردانده مي‌شويد ( و كسي داراي كوچكترين اختيار و تواني نيست تا براي شما كاري بكند ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« لِلّهِ الشَّفَاعَةُ جَمِيعاً » : هر چه شفاعت است از آن خدا است . شفاعت وقتي ميسّر است كه خدا به شفاعت كننده اجازه دهد ( نگا : بقره‌ / 255 ، يونس‌ / 3 ، طه‌ / 109 ) و از شفاعت شده خوشنود گردد ( نگا : انبياء / 28 ) و خود شفاعت ، پسنديده و درست باشد ( نگا : نساء / 85 ، زخرف‌ / 86 ) .‏

آيه 45
‏متن آيه : ‏
‏ وَإِذَا ذُكِرَ اللَّهُ وَحْدَهُ اشْمَأَزَّتْ قُلُوبُ الَّذِينَ لَا يُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَةِ وَإِذَا ذُكِرَ الَّذِينَ مِن دُونِهِ إِذَا هُمْ يَسْتَبْشِرُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏هنگامي كه خداوند به يگانگي ياد مي‌شود ، كساني كه به آخرت ايمان ندارند ، دلهايشان مي‌گيرد و بيزار ( از يكتاپرستي ) مي‌گردد ، امّا هنگامي كه از معبودهائي جز خدا سخن به ميان مي‌آيد ، به ناگاه شاد و خوشحال مي‌شوند !‏

‏توضيحات : ‏
‏« إِذا ذُكِرَ اللهُ وَحْدَهُ . . . » : ( نگا : اسراء / 46 ) . « إِشْمَأَزَّتْ » : گرفته و بيزار گرديد . به هم آمد . « يَسْتَبْشِرُونَ » : شاد و مسرور مي‌گردند . يادآوري : هم‌اكنون انسانهائي هستند كه از شنيدن نام خدا ، شور و شوقي از ايشان ديده نمي‌شود ، ولي به محض به ميان آمدن نام بنده‌اي از بندگان خدا هياهو و نعره‌ها سر مي‌دهند و غرق سرور مي‌شوند و چه بسا به حالت جذبه مي‌افتند و سرودگويان به دست افشاني و پايكوبي مي‌پردازند . و گاهي در مقابل قطعه سنگي و چوبي و يا انساني بيسواد و بي‌خبر از قرآن و فقه و شريعت زانو مي‌زنند !‏

آيه 46
‏متن آيه : ‏
‏ قُلِ اللَّهُمَّ فَاطِرَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ عَالِمَ الْغَيْبِ وَالشَّهَادَةِ أَنتَ تَحْكُمُ بَيْنَ عِبَادِكَ فِي مَا كَانُوا فِيهِ يَخْتَلِفُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏بگو : خداوندا ! اي هستي بخش آسمانها و زمين ! اي آگاه از نهان و آشكار ! اين توئي كه در ميان بندگانت راجع بدانچه در آن اختلاف دارند داوري مي‌كني . ( من آئين توحيدي را به اين كج‌انديشان رساندم . در قيامت تو خود داني و گمراهان ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« أَللَّهُمَّ » : ( نگا : آل‌عمران‌ / 26 ، مائده‌ / 114 ، انفال‌ / 32 ، يونس‌ / 10 ) . « فَاطِرَ » : ( نگا : انعام‌ / 14 ، يوسف‌ / 101 ، ابراهيم‌ / 10 ، فاطر / 1 ) منادا يا صفت ( أَللَّهُمَّ ) است .‏

آيه 47
‏متن آيه : ‏
‏ وَلَوْ أَنَّ لِلَّذِينَ ظَلَمُوا مَا فِي الْأَرْضِ جَمِيعاً وَمِثْلَهُ مَعَهُ لَافْتَدَوْا بِهِ مِن سُوءِ الْعَذَابِ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَبَدَا لَهُم مِّنَ اللَّهِ مَا لَمْ يَكُونُوا يَحْتَسِبُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏اگر ستمكاران ( مشرك ) تمام چيزهائي كه در زمين است و همچندان آن مالِ ايشان باشد ، حاضر خواهند بود همه آنها را در برابر رهائي خود از عذاب شديد روز قيامت بپردازند . . . و از جانب خدا چيزي ( از شكنجه و عذاب ) براي ايشان جلوه‌گر و پديدار مي‌شود كه گمانش نمي‌بردند ( و به فكرشان هم نمي‌رسيد ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« وَ لَوْ أَنَّ لِلَّذِينَ ظَلَمُوا . . . » : ( نگا : رعد / 18 ، آل‌عمران‌ / 91 ، يونس‌ / 54 ) . « بَدَا » : ظاهر گرديد . نمايان شد . « لَمْ يَكُونُوا يَحْتَسِبُونَ » : گمان نمي‌بردند .‏

آيه 48
‏متن آيه : ‏
‏ وَبَدَا لَهُمْ سَيِّئَاتُ مَا كَسَبُوا وَحَاقَ بِهِم مَّا كَانُوا بِهِ يَسْتَهْزِئُون ‏

‏ترجمه : ‏
‏( در آن روز ) اعمال زشتي را كه ( در دنيا ) انجام مي‌داده‌اند براي ايشان نمايان و آشكار مي‌گردد ( و كيفر بديها را مي‌بينند ) و آنچه را كه ( در دنيا ) به باد تمسخر مي‌گرفته‌اند آنان را در بر مي‌گيرد .‏

‏توضيحات : ‏
‏« حَاقَ بِهِمْ » : ايشان را احاطه مي‌كند . آنان را در بر مي‌گيرد « مَا كَانُوا بِهِ يَسْتَهْزِؤُونَ » : ( نگا : انعام‌ / 10 ، هود / 8 ، نحل‌ / 34 ، انبياء / 41 ) .‏

آيه 49
‏متن آيه : ‏
‏ فَإِذَا مَسَّ الْإِنسَانَ ضُرٌّ دَعَانَا ثُمَّ إِذَا خَوَّلْنَاهُ نِعْمَةً مِّنَّا قَالَ إِنَّمَا أُوتِيتُهُ عَلَى عِلْمٍ بَلْ هِيَ فِتْنَةٌ وَلَكِنَّ أَكْثَرَهُمْ لَا يَعْلَمُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏هنگامي كه به انسان گزند و آزار و زيان و ضرري برسد ، ما را به فرياد مي‌خواند ، و هنگامي كه از سوي خود نعمتي بدو عطاء مي‌كنيم ، خواهد گفت : اين نعمت در پرتو آگاهي و كاردانيم به من داده شده است . چنين نيست‌ ؛ بلكه اين نعمت وسيله آزمايش است ، وليكن بيشتر مردم ( اين مسأله را ) نمي‌دانند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« خَوَّلْنَاهُ » : ( نگا : انعام‌ / 94 ، زمر / 8 ) . « إِنَّمَا أُوتِيتُهُ عَلي عِلْمٍ » : اين نعمت را بر اثر فرزانگي و در پرتو دانش و كارداني به دست آورده‌ام . « فِتْنَةٌ » : امتحان . آزمايش .‏

آيه 50
‏متن آيه : ‏
‏ قَدْ قَالَهَا الَّذِينَ مِن قَبْلِهِمْ فَمَا أَغْنَى عَنْهُم مَّا كَانُوا يَكْسِبُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏اين سخن را كساني هم گفته‌اند كه پيش از ايشان مي‌زيسته‌اند . امّا چيزهائي را كه به دست آوردند بديشان سودي نبخشيد ( و آنان را از عذاب ما رها نساخت و ديدند آنچه را كه مي‌بايست ببينند ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« قَدْ قَالَهَا . . . » : ضمير ( ها ) به ( مَقالَة ) باز مي‌گردد كه از جمله سابق استفاده مي‌شود . « الَّذِينَ مِن قَبْلِهِمْ » : ( نگا : قصص‌ / 78 ) . « مَآ أَغْني عَنْهُمْ » : ( نگا : حجر / 84 ، شعراء / 207 ) .‏

آيه 51
‏متن آيه : ‏
‏ فَأَصَابَهُمْ سَيِّئَاتُ مَا كَسَبُوا وَالَّذِينَ ظَلَمُوا مِنْ هَؤُلَاء سَيُصِيبُهُمْ سَيِّئَاتُ مَا كَسَبُوا وَمَا هُم بِمُعْجِزِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏پس بديهاي اعمال خود را ديدند ( و كيفر كارهاي زشتشان را چشيدند ) و از اينان هم كساني كه ستم مي‌كنند ( و كفر و شرك مي‌ورزند ) بديهاي اعمالشان ( و كيفر كردار ناپاكشان ) گريبانگيرشان خواهد گرديد و هرگز نمي‌توانند ( از چنگال عذاب الهي بگريزند و خداي را ) ناتوان كنند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« مُعْجِزِينَ » : ( نگا : توبه‌ / 2 و 3 ، انعام‌ / 134 ، يونس‌ / 53 ) .‏

آيه 52
‏متن آيه : ‏
‏ أَوَلَمْ يَعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ يَبْسُطُ الرِّزْقَ لِمَن يَشَاءُ وَيَقْدِرُ إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَاتٍ لِّقَوْمٍ يُؤْمِنُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏مگر ندانسته‌اند كه خداوند روزي را براي هر كس كه خود بخواهد گسترده و فراخ يا تنگ و كم مي‌گرداند ؟ واقعاً در اين ( افزايش و كاهش نعمت ) نشانه‌هاي مهمّي براي مؤمنان است ( اين كه مواظب باشند مسبّب‌الاسباب را فراموش نكنند و تنها به اسباب چشم ندوزند ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« إِنَّ اللهَ يَبْسُطُ الرِّزْقَ وَ يَقْدِرُ . . . » : ( نگا : رعد / 26 ، اسراء / 30 ، قصص‌ / 82 ، عنكبوت‌ / 62 ) .‏

آيه 53
‏متن آيه : ‏
‏ قُلْ يَا عِبَادِيَ الَّذِينَ أَسْرَفُوا عَلَى أَنفُسِهِمْ لَا تَقْنَطُوا مِن رَّحْمَةِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ يَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِيعاً إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( از قول خدا به مردمان ) بگو : اي بندگانم ! اي آنان كه در معاصي زياده‌روي هم كرده‌ايد ! از لطف و مرحمت خدا مأيوس و نااميد نگرديد . قطعاً خداوند همه گناهان را مي‌آمرزد . چرا كه او بسيار آمرزگار و بس مهربان است .‏

‏توضيحات : ‏
‏« إِنَّ اللهَ يَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِيعاً » : مراد اين است كه درهاي غفران به روي همه بندگان بدون استثناء گشوده است مشروط به اين كه مفاهيم دو آيه بعدي در نظر گرفته شود : الف - دست كشيدن از گناه و برگشتن به سوي درگاه خدا . ( أنيبُوا إِلي . . . ) . ب - تسليم فرمان خدا شدن . ( أَسْلِمُوا لَهُ . . . ) . ج - پيروي در گفتار و كردار از احكام و قوانين الهي . ( إِتَّبِعُوا أَحْسَنَ مَا . . . ) . كساني كه وعده غفران را در آيه فوق مشروط به شرائطي نمي‌دانند ، و كساني كه آن را مقيّد به اموري مي‌دانند ، فقط گرفتار نزاع لفظي هستند . چرا كه توبه و برگشت به سوي خدا تنها با كلمات نيست و بلكه نشانه توبه ، يعني تغيير مسير ، ترك سيّئات و انجام حسنات است . اين هم مقبول همگان است .‏

آيه 54
‏متن آيه : ‏
‏ وَأَنِيبُوا إِلَى رَبِّكُمْ وَأَسْلِمُوا لَهُ مِن قَبْلِ أَن يَأْتِيَكُمُ الْعَذَابُ ثُمَّ لَا تُنصَرُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و به سوي پروردگار خود برگرديد ( و با ترك سيّئات و انجام حسنات به سوي آفريدگارتان تغيير مسير دهيد ) و تسليم او شويد ( و خاضعانه و خاشعانه از اوامرش فرمانبرداري كنيد ) پيش از اين كه عذاب ( خانه برانداز و ريشه‌كن كننده دنيوي و سخت و دردناك و سرمدي اخروي ) ناگهان به سوي شما تاخت آرد و ديگر كمك و ياري نشويد ( و كسي نتواند شما را از عذاب خدا برهاند ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« أَنِيبُوا » : برگرديد و توبه كنيد . « أَسْلِمُوا » : خالصانه و خاشعانه تسليم فرمان خدا شويد ( نگا : بقره‌ / 131 ، حجّ‌ / 34 ) .‏

آيه 55
‏متن آيه : ‏
‏ وَاتَّبِعُوا أَحْسَنَ مَا أُنزِلَ إِلَيْكُم مِّن رَّبِّكُم مِّن قَبْلِ أَن يَأْتِيَكُمُ العَذَابُ بَغْتَةً وَأَنتُمْ لَا تَشْعُرُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و از زيباترين و بهترين چيزي كه از سوي پروردگارتان براي شما فرو فرستاده شده است ( كه قرآن است ) پيروي كنيد پيش از اين كه عذاب ( دنيوي يا اخروي ) ناگهان به سوي شما تاخت آرد ، در حالي كه شما بي‌خبر باشيد .‏

‏توضيحات : ‏
‏« إِتَّبِعُوا » : پيروي كنيد . « أَحْسَنَ مَآ أُنزِلَ إلَيْكُمْ » : زيباترين و بهترين چيزي كه براي شما انسانها نازل شده است . مراد قرآن است ( نگا : زمر / 23 ) .‏

آيه 56
‏متن آيه : ‏
‏ أَن تَقُولَ نَفْسٌ يَا حَسْرَتَى علَى مَا فَرَّطتُ فِي جَنبِ اللَّهِ وَإِن كُنتُ لَمِنَ السَّاخِرِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( به درگاه خدا برگرديد و تسليم فرمان او شويد و از تعاليم وي پيروي كنيد تا روز قيامت ) كسي نگويد : دردا و حسرتا ! چه كوتاهيها كه در حق ( طاعت و عبادت ) خدا كرده‌ام . دريغا و فسوسا ! من از زمره مسخره‌كنندگان ( آئين يزداني ) بوده‌ام . ( واي بر من ! سرمايه وجودم را باخته‌ام و گرفتار خشم خدا شده‌ام ! ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« أَن تَقُولَ » : تا نگويد . مبادا كه بگويد . مفعول له است براي ( أَنِيبُوا وَ أَسْلِمُوا و إِتَّبِعُوا ) يا براي مضاف مقدّري همچون : كَرَاهَة ، مَخَافَة . « يَا حَسْرَتَا » : دردا و حسرتا ! دريغا و فسوسا « فَرَّطْتُ » : كوتاهي كردم . سهل‌انگاري نمودم . « جَنبِ اللهِ » : سوي خدا . ناحيه خدا . مراد ( در حق خدا ) است و منظور از آن ، تمام كارهائي است كه فرمان انجام يا ترك آنها از ناحيه خدا صادر مي‌شود . « وَ إِن كُنتُ . . . » : حرف ( إِنْ ) مخفّف از مثقّله است ، و جمله حال است . در معني چنين است : فَرَّطْتُ وَ أَنَا سَاخِرٌ . ( نگا : كشّاف ) .‏

آيه 57
‏متن آيه : ‏
‏ أَوْ تَقُولَ لَوْ أَنَّ اللَّهَ هَدَانِي لَكُنتُ مِنَ الْمُتَّقِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏يا اين كه نگويد : اگر خداوند راهنمائيم مي‌كرد از زمره پرهيزگاران مي‌شدم ( و هم‌اكنون همچون ايشان در بهشت بسر مي‌بردم . امّا ديگر گذشت ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« لَوْ أَنَّ اللهَ هَدَانِي‌ » : بيان چنين عباراتي به خاطر تحيّر و تحسّر است و اظهار ندامت بر گذشته است ( نگا : ابراهيم‌ / 21 ) . يا اين كه چنان كه قرطبي مي‌گويد : سخن حقي است و مراد باطل است ( نگا : انعام‌ / 148 ) .‏

آيه 58
‏متن آيه : ‏
‏ أَوْ تَقُولَ حِينَ تَرَى الْعَذَابَ لَوْ أَنَّ لِي كَرَّةً فَأَكُونَ مِنَ الْمُحْسِنِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏يا اين كه - بدان گاه كه عذاب را مشاهده مي‌كند - نگويد : كاشكي بازگشتي به دنيا برايم ميسّر مي‌بود تا از زمره نيكوكاران گردم !‏

‏توضيحات : ‏
‏« كَرَّةً » : رجعت و بازگشت به دنيا ( نگا : شعراء / 102 ) .‏

آيه 59
‏متن آيه : ‏
‏ بَلَى قَدْ جَاءتْكَ آيَاتِي فَكَذَّبْتَ بِهَا وَاسْتَكْبَرْتَ وَكُنتَ مِنَ الْكَافِرِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏آري ! ( اي پشيمان ! ) آيه‌هاي من ( كه در بر گيرنده تعاليم من بود ، توسّط پيام‌آورانم ) به تو رسيد ، ولي آنها را تكذيب كردي و تكبّر نمودي و از زمره كافران گشتي . ( مقصّر اصلي خودت هستي و خود كرده را چاره نيست ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« بَلي‌ » : ( نگا : بقره‌ / 81 و 112 و 260 ، آل‌عمران‌ / 76 ) . « إِسْتَكْبَرْتَ وَ كُنتَ » : واژه ( نفْس ) به صورت مذكّر و مؤنّث به كار مي‌رود . در افعال ( تَقُولَ ) و ( تَري ) جنبه مؤنّث و در افعال بعدي جنبه مذكّر مورد نظر بوده است .‏

آيه 60
‏متن آيه : ‏
‏ وَيَوْمَ الْقِيَامَةِ تَرَى الَّذِينَ كَذَبُواْ عَلَى اللَّهِ وُجُوهُهُم مُّسْوَدَّةٌ أَلَيْسَ فِي جَهَنَّمَ مَثْوًى لِّلْمُتَكَبِّرِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏كساني كه بر خدا دروغ مي‌بندند ، روز قيامت آنان را خواهي ديد كه ( بر اثر غم و اندوه و ذلّت و خواري ) روهايشان سياه است . مگر جايگاه متكبّران دوزخ نيست‌ ؟‏

‏توضيحات : ‏
‏« وُجُوهُهُم مُّسْوَدَّةٌ » : ( نگا : آل‌عمران‌ / 106 ، نحل‌ / 58 ، زخرف‌ / 17 ) . « مَثْويً » : ( نگا : آل‌عمران‌ / 151 ، نحل‌ / 29 ، عنكبوت‌ / 68 ) .‏

آيه 61
‏متن آيه : ‏
‏ وَيُنَجِّي اللَّهُ الَّذِينَ اتَّقَوا بِمَفَازَتِهِمْ لَا يَمَسُّهُمُ السُّوءُ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏خداوند كساني را كه تقوا پيشه كرده‌اند رهائي مي‌بخشد و به مقصودشان مي‌رساند . هيچ گونه بدي و بلائي بديشان نمي‌رسد و غمگين و اندوهگين نمي‌گردند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« بِمَفَازَتِهِمْ » : مفازه ، مصدر ميمي و به معني رستگاري و كامياب شدن و به آرزو رسيدن است ( نگا : آل‌عمران‌ / 188 ، نبأ / 31 ) . حرف ( ب ) براي ملابسه است .‏

آيه 62
‏متن آيه : ‏
‏ اللَّهُ خَالِقُ كُلِّ شَيْءٍ وَهُوَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ وَكِيلٌ ‏

‏ترجمه : ‏
‏خدا آفريدگار همه چيز است و همه چيز را مي‌پايد و مراقبت مي‌نمايد .‏

‏توضيحات : ‏
‏« وَكِيلٌ » : عهده‌دار و نگاهدار . ناظر و مراقب ( نگا : آل‌عمران‌ / 173 ، انعام‌ / 66 و 102 و 107 ) .‏

آيه 63
‏متن آيه : ‏
‏ لَهُ مَقَالِيدُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَالَّذِينَ كَفَرُوا بِآيَاتِ اللَّهِ أُوْلَئِكَ هُمُ الْخَاسِرُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏كليدهاي آسمانها و زمين از آن او است . كساني كه آيات خدا را باور نمي‌دارند ايشان زيانكارند . ( چرا كه قوانين و رهنمودهاي كسي را نمي‌پذيرند كه مالك و صاحب سراسر جهان و فرمانده و گرداننده آن است ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« مَقَالِيدُ » : جمع مِقْلاد ، كليدها . « لَهُ مَقَالِيدُ . . . » : كنايه از مالكيّت و حاكميّت است .‏

آيه 64
‏متن آيه : ‏
‏ قُلْ أَفَغَيْرَ اللَّهِ تَأْمُرُونِّي أَعْبُدُ أَيُّهَا الْجَاهِلُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏بگو : اي نادانان ! آيا به من دستور مي‌دهيد كه غير خدا را پرستش كنم‌ ؟ !‏

‏توضيحات : ‏
‏« أَفَغَيْرَ اللهِ . . . » : مشركان با لحني آمرانه و بدون ذكر دليل و منطق از پيغمبر مي‌خواستند بتهاي ايشان را پرستش نمايد تا بدو ايمان بياورند و از او پيروي كنند .‏

آيه 65
‏متن آيه : ‏
‏ وَلَقَدْ أُوحِيَ إِلَيْكَ وَإِلَى الَّذِينَ مِنْ قَبْلِكَ لَئِنْ أَشْرَكْتَ لَيَحْبَطَنَّ عَمَلُكَ وَلَتَكُونَنَّ مِنَ الْخَاسِرِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏به تو و به يكايك پيغمبران پيش از تو وحي شده است كه اگر شرك‌ورزي كردارت ( باطل و بي‌پاداش مي‌گردد و ) هيچ و نابود مي‌شود ، و از زيانكاران خواهي بود .‏

‏توضيحات : ‏
‏« لإِنْ أَشْرَكْتَ . . . » : پيغمبران معصومند و شرك نمي‌ورزند . چنين خطابي گوشه زدن به ديگران است . « لَيَحْبَطَنَّ » : قطعاً هيچ و نابود و بي‌پاداش و بيسود مي‌شود ( نگا : بقره‌ / 217 ، آل‌عمران‌ / 22 ، مائده‌ / 53 ) .‏

آيه 66
‏متن آيه : ‏
‏ بَلِ اللَّهَ فَاعْبُدْ وَكُن مِّنْ الشَّاكِرِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏پس در اين صورت تنها خدا را بپرست و از زمره سپاسگزاران باش .‏

‏توضيحات : ‏
‏« اللهَ » : مفعول مقدّم ( أُعْبُدْ ) و تقديم آن براي حصر است . « بَلْ . . . » : پس در اين صورت . با توجّه به اين .‏

آيه 67
‏متن آيه : ‏
‏ وَمَا قَدَرُوا اللَّهَ حَقَّ قَدْرِهِ وَالْأَرْضُ جَمِيعاً قَبْضَتُهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَالسَّماوَاتُ مَطْوِيَّاتٌ بِيَمِينِهِ سُبْحَانَهُ وَتَعَالَى عَمَّا يُشْرِكُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏آنان آن گونه كه شايسته است خدا را نشناخته‌اند ( اين است كه تو را به شرك مي‌خوانند . خدا آن كسي است كه ) در روز قيامت سراسر كره زمين يكباره در مشت او قرار دارد و آسمانها با دست راست او در هم پيچيده مي‌شود . خدا پاك و منزّه از شرك آنان ( و دورِ دور از انبازهاي ايشان و فراتر از انديشه انسان ) است .‏

‏توضيحات : ‏
‏« مَا قَدَرُوا اللهَ حَقَّ قَدْرِهِ » : ( نگا : انعام‌ / 91 ، حجّ‌ / 74 ) . « قَبْضَتُهُ » : قبض به معني در مشت گرفتن است و اينجا به معني ( مَقبوض ) يعني ( در مشت ) است . مراد اين است كه همه زمين در قبضه قدرت و تحت تصرّف او است . « مَطْوِيَّاتٌ » : در پيچيده‌ها . در هم نورديده‌ها . ( نگا : انبياء / 104 ) . « بِيَمِينِهِ » : با دست راست او . انتخاب دست راست بدان خاطر است كه اغلب مردم كارهاي مهمّ را با دست راست انجام مي‌دهند و قوّت و قدرت بيشتري در آن احساس مي‌كنند . همه اين تشبيهات و تعبيرات ، كنايه از سلطه مطلق پروردگار بر عالم هستي است و اين سلطه در جهان ديگر براي انسانها محسوستر و آشكارتر است .‏

آيه 68
‏متن آيه : ‏
‏ وَنُفِخَ فِي الصُّورِ فَصَعِقَ مَن فِي السَّمَاوَاتِ وَمَن فِي الْأَرْضِ إِلَّا مَن شَاء اللَّهُ ثُمَّ نُفِخَ فِيهِ أُخْرَى فَإِذَا هُم قِيَامٌ يَنظُرُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏در صور دميده خواهد شد و تمام كساني كه در آسمانها و زمين هستند مي‌ميرند مگر كساني كه خدا بخواهد ( آنان را تا زمان ديگري زنده بدارد ) . سپس بار ديگر در آن دميده مي‌شود ، به ناگاه همگي ( جان مي‌گيرند و ) بپا مي‌خيزند و مي‌نگرند ( تا در حق ايشان چه شود و حساب و كتابشان كي انجام پذيرد و سرنوشتشان به كجا بينجامد ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« الصُّورِ » : ( نگا : انعام‌ / 73 ، كهف‌ / 99 ، طه‌ / 102 ) . « صَعِقَ » : مُرد ( نگا : طور / 45 ) . « مَن شَآءَ اللهُ » : قرآن و خبر صحيح مشخّص نفرموده‌اند مراد از چنين افرادي كه مستثني هستند چه كساني مي‌باشند ( نگا : المراغي ) . « قِيَامٌ » : جمع قائِم ، ايستادگان . « يَنظُرُونَ » : چشم به راه حساب و كتاب و سزا و جزا و شقاوت و سعادت ابدي خويش هستند .‏

آيه 69
‏متن آيه : ‏
‏ وَأَشْرَقَتِ الْأَرْضُ بِنُورِ رَبِّهَا وَوُضِعَ الْكِتَابُ وَجِيءَ بِالنَّبِيِّينَ وَالشُّهَدَاء وَقُضِيَ بَيْنَهُم بِالْحَقِّ وَهُمْ لَا يُظْلَمُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و زمين ( محشر و عرصات قيامت ) با نور ( تجلّي ) خداوندگارش روشن مي‌شود ، و كتاب ( و نامه اعمال به دست صاحبانش ) گذاشته مي‌شود و پيغمبران و گواهان آورده مي‌شوند ، و راست و درست ميان مردم داوري مي‌گردد ، و اصلاً بديشان ستم نمي‌شود .‏

‏توضيحات : ‏
‏« أَشْرَقَتْ » : روشن شد . تابان گرديد . « الأرْضُ » : مراد زمين محشر و گستره قيامت است . « بِنُورِ رَبِّهَا » : با نور خداوندگارش . مراد از نور خدا ، پرتو تجلّي است ( نگا : اعراف‌ / 143 ) . بعضيها نور را كنايه از عدل و داد الهي گرفته‌اند كه محشر را نوراني مي‌كند . « وُضِعَ الْكِتَابُ » : نامه اعمال به دست صاحبان آن داده مي‌شود ( نگا : اسراء / 13 و 14 ، كهف‌ / 49 ) . « الشُّهَدَآءِ » : جمع شهيد ، گواهان . مراد انبياء ( نگا : نساء / 41 ، قصص‌ / 75 ) و علماء و راهنمايان امت محمّدي ( نگا : بقره‌ / 143 ) و فرشتگان است ( نگا : نساء / 166 ، ق / 21 ، انفطار / 10 - 12 ) . در صورت اوّل ، عطف ( الشُّهَدَآءِ ) بر ( النَّبِيِّينَ ) از قبيل عطف عامّ بر خاصّ است .‏

آيه 70
‏متن آيه : ‏
‏ وَوُفِّيَتْ كُلُّ نَفْسٍ مَّا عَمِلَتْ وَهُوَ أَعْلَمُ بِمَا يَفْعَلُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و به تمام و كمال سزا و جزاي هر كاري را كه انسان كرده است بدو داده مي‌شود ، و خدا ( از هر كس ديگري ) بهتر مي‌داند كه آنان چه كارهائي را مي‌كرده‌اند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« وُفِّيَتْ كُلُّ نَفْسٍ » : ( نگا : آل‌عمران‌ / 25 ) . « هُوَ أَعْلَمُ . . . » : مراد اين است ، احضار گواهان نه بدان خاطر است كه اعمال مردم را براي خدا معلوم سازند . بلكه بدان خاطر است تا خود مردم كردارشان را به ياد آورند و با چشم خويش كِشته خويشتن را ببينند و گواهان بر آن گواهي دهند .‏

آيه 71
‏متن آيه : ‏
‏ وَسِيقَ الَّذِينَ كَفَرُوا إِلَى جَهَنَّمَ زُمَراً حَتَّى إِذَا جَاؤُوهَا فُتِحَتْ أَبْوَابُهَا وَقَالَ لَهُمْ خَزَنَتُهَا أَلَمْ يَأْتِكُمْ رُسُلٌ مِّنكُمْ يَتْلُونَ عَلَيْكُمْ آيَاتِ رَبِّكُمْ وَيُنذِرُونَكُمْ لِقَاء يَوْمِكُمْ هَذَا قَالُوا بَلَى وَلَكِنْ حَقَّتْ كَلِمَةُ الْعَذَابِ عَلَى الْكَافِرِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و كافران به سوي دوزخ گروه گروه رانده مي‌شوند و هنگامي كه بدانجا رسيدند درهاي آن به رويشان گشوده مي‌گردد و نگهبانان دوزخ بديشان مي‌گويند : آيا پيغمبراني از جنس خودتان به ميانتان نيامده‌اند تا آيه‌هاي پروردگارتان را براي شما بخوانند و شما را از روياروئي چنين روزي بترسانند ؟ مي‌گويند : آري ! ( پيغمبران برانگيخته شدند و اوامر و نواهي خدا را به ما رساندند و از عذاب آخرت بيممان دادند ) وليكن فرمان عذاب بر كافران ثابت و قطعي است ( و ما راه كفر در پيش گرفتيم و بايد هم تاوان آن را بپردازيم و چنين سرنوشت شومي داشته باشيم ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« سِيقَ » : سوق داده شد . رانده شد . « زُمَراً » : جمع زُمْرَة ، گروه گروه . فوج فوج . دسته دسته . « خَزَنَتُهَا » : خَزَنَة جمع خازِن ، محافظان ، نگهبانان . « رُسُلٌ مِّنكُمْ » : پيغمبراني از جنس و نوع خودتان . مراد اين است كه پيغمبران به زبان خودتان شريعت را به شما تفهيم كرده‌اند . « أَلَمْ يَأْتِكُمْ رُسُلٌ مِّنكُمْ » : اين پرسش جنبه توبيخ و تهديد دارد « حَقَّتْ كَلِمَةُ . . . » : ( نگا : يونس‌ / 33 و 96 ، نحل‌ / 36 ) .‏

آيه 72
‏متن آيه : ‏
‏ قِيلَ ادْخُلُوا أَبْوَابَ جَهَنَّمَ خَالِدِينَ فِيهَا فَبِئْسَ مَثْوَى الْمُتَكَبِّرِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏بديشان گفته مي‌شود : از درهاي دوزخ داخل شويد . جاويدانه در آن مي‌مانيد . جايگاه متكبّران چه بد جايگاهي است .‏

‏توضيحات : ‏
‏« مَثْوَي الْمُتَكَبِّرِينَ » : ( نگا : نحل‌ / 29 ، زمر / 60 ) .‏

آيه 73
‏متن آيه : ‏
‏ وَسِيقَ الَّذِينَ اتَّقَوْا رَبَّهُمْ إِلَى الْجَنَّةِ زُمَراً حَتَّى إِذَا جَاؤُوهَا وَفُتِحَتْ أَبْوَابُهَا وَقَالَ لَهُمْ خَزَنَتُهَا سَلَامٌ عَلَيْكُمْ طِبْتُمْ فَادْخُلُوهَا خَالِدِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و كساني كه از ( عذاب و خشم ) پروردگارشان مي‌پرهيزند ، گروه گروه به سوي بهشت رهنمود مي‌شوند تا بدان گاه كه به بهشت مي‌رسند ، بهشتي كه درهاي آن ( براي احترامشان به رويشان ) باز است . بدين هنگام نگاهبانان بهشت بديشان مي‌گويند : درودتان باد ! خوب بوده‌ايد و به نيكي زيسته‌ايد ، پس خوش باشيد و داخل بهشت شويد و جاودانه در آن بمانيد .‏

‏توضيحات : ‏
‏« وَ فُتِحَتْ أَبْوابُهَا » : در حالي كه درهاي آن به رويشان باز است . حرف واو ، حاليّه است ( نگا : ص‌ / 50 ) . همين عبارت در آيه 71 بدون واو است ، چرا كه جهنّم به منزله زندان است و درِ زندان هنگامي گشوده مي‌شود كه زنداني يا زندانياني را بدانجا برسانند . ولي در اين آيه حرف واو بيانگر جاي خوب و باصفائي است كه چون بزرگاني را بدانجا مي‌برند كه در پيش خدا ارجمندند ، به احترام ايشان درها قبلاً باز شده و آماده تشريف فرمائي و ورود ايشان است . « سَلامٌ عَلَيْكُمْ » : درودتان باد ! در امن و امان هستيد . « طِبْتُمْ » : در دنيا خوب بوده‌ايد و به نيكي زيسته‌ايد . خوش باشيد و به خوشي زندگي كنيد ! تلاشتان نيكو بوده است و پاداشتان نيكو خواهد بود ( نگا : المراغي ) . جاه و مكان خوب و خوشي داريد .‏

آيه 74
‏متن آيه : ‏
‏ وَقَالُوا الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي صَدَقَنَا وَعْدَهُ وَأَوْرَثَنَا الْأَرْضَ نَتَبَوَّأُ مِنَ الْجَنَّةِ حَيْثُ نَشَاء فَنِعْمَ أَجْرُ الْعَامِلِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و مي‌گويند : سپاس و ستايش خداوندي را سزا است كه با ما به وعده خويش ( كه توسّط پيغمبران به آدميزادگان داده بود ) وفا كرد و سرزمين ( بهشت ) را از آن ما نموده است تا در هر جائي از بهشت كه بخواهيم منزل گزينيم و بسر بريم . پاداش عمل كنندگان ( به دستورات پروردگار ) چه خوب و جالب است !‏

‏توضيحات : ‏
‏« صَدَقَنَا وَعْدَهُ » : ( نگا : آل‌عمران‌ / 152 ، انبياء / 9 ) . « أَوْرَثَنَا » : به ما داده است . از آن ما كرده است ( نگا : اعراف‌ / 128 و 137 ، شعراء / 59 ) . « نَتَبَوَّأُ » : جايگاه خود مي‌كنيم . جايگزين مي‌شويم و بسر مي‌بريم ( نگا : يوسف‌ / 56 ، يونس‌ / 87 و 93 ) . « حَيْثُ » : هر كجا . ( نگا : بقره‌ / 35 و 58 و 144 ) .‏

آيه 75
‏متن آيه : ‏
‏ وَتَرَى الْمَلَائِكَةَ حَافِّينَ مِنْ حَوْلِ الْعَرْشِ يُسَبِّحُونَ بِحَمْدِ رَبِّهِمْ وَقُضِيَ بَيْنَهُم بِالْحَقِّ وَقِيلَ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( در آن روز ، اي مخاطب ! ) فرشتگان را خواهي ديد كه گرداگرد عرش خدا حلقه زده‌اند و به سپاس و ستايش پروردگار خود مشغولند . در ميان ( بندگان خدا داوري مي‌شود ) و دادگرانه و واقعي در ميانشان داوري مي‌گردد ، ( و از سوي همه هستي فرياد برآورده مي‌شود ) و گفته مي‌شود : حمد و سپاس خداوند جهانيان را سزا است !‏

‏توضيحات : ‏
‏« حَآفِّينَ » : طواف كنندگان و گردندگان . حلقه زنندگان . فراگيرندگان . « قُضِيَ بَيْنَهُمْ » : ( نگا : يونس‌ / 19 و 47 و 54 ، هود / 110 ، زمر / 69 ) .‏

 

موضوعات: موقعیت فعلی: فهرست قرآن / سوره زمر / تفسیر نور  لینک ثابت
[دوشنبه 1395-03-03] [ 07:02:00 ب.ظ ]




موقعیت فعلی: فهرست قرآن / سوره ص / تفسیر نور

 

آيه 1
‏متن آيه : ‏
‏ ص وَالْقُرْآنِ ذِي الذِّكْرِ ‏

‏ترجمه : ‏
‏صاد . . . سوگند به قرآن پرآوازه و والا و يادآور و بيانگر ( ارزشهاي حقيقي و قوانين سعادت‌بخش خدا ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« ص‌ » : از حروف مقطّعه است ( نگا : بقره‌ / 1 ) . « ذِي الذِّكْرِ » : پرآوازه . بزرگوار . يادآورنده . بيانگر . قرآن داراي صيت همه‌جا گير و عظمت فراگير بوده ، و انسان را به ياد خدا و معاد مي‌اندازد ، و او را به ارزشهاي وجودي خدا آشنا مي‌گرداند ، و با بيان آسماني ، ظلمات غفلت و پرده‌هاي فراموشكاري انساني را كنار مي‌زند . « وَالْقُرْءَانِ ذِي الذِّكْرِ » : جمله قسميّه است و جواب آن محذوف است و تقدير چنين است : وَالْقُرْءَانِ ذِي الذِّكْرِ ، إِنَّكَ صَادِقٌ وَ إِنَّ هذَا الْكلامَ مُعْجِزٌ .‏

آيه 2
‏متن آيه : ‏
‏ بَلِ الَّذِينَ كَفَرُوا فِي عِزَّةٍ وَشِقَاقٍ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( اگر مي‌بينيد كافران در برابر اين آيات روشنگر و قرآن بيدارگر تسليم نمي‌شوند ، نه به خاطر اين است كه پرده‌اي بر اين كلام حق افتاده است ) بلكه كافران گرفتار تكبّر و غروري هستند ( كه آنان را از قبول حق بازداشته ) و عداوت و عصياني ( كه ايشان را از پذيرش دعوت تو باز مي‌دارد ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« عِزَّةٍ » : تكبّر . خود بزرگ بيني ( نگا : بقره‌ / 206 ) . مراد عزّت كاذب است . « شِقَاقٍ » : مخالفت با حق و حقيقت . روياروئي ( نگا : حجّ‌ / 53 ) .‏

آيه 3
‏متن آيه : ‏
‏ كَمْ أَهْلَكْنَا مِن قَبْلِهِم مِّن قَرْنٍ فَنَادَوْا وَلَاتَ حِينَ مَنَاصٍ ‏

‏ترجمه : ‏
‏پيش از ايشان اقوام زيادي بوده‌اند كه ما آنان را ( به خاطر كفر و شرك و ستم و گناه ) هلاك كرده‌ايم و ( به هنگام نزول عذاب ) فرياد برآورده‌اند و شيون سر داده‌اند ، ولي ( چه سود دير شده است و ) زمان نجات و خلاص باقي نمانده است .‏

‏توضيحات : ‏
‏« قَرْنٍ » : ( نگا : انعام‌ / 6 ، مريم‌ / 74 و 98 ) . « مَنَاصٍ » : فرار . نجات . سلامت . « لاتَ » : لاء نفي جنس است همراه با ( تَ ) زائد . « لاتَ حِينَ مَنَاصٍ » : اينك وقت گريز نيست . اكنون زمان نجات نمي‌باشد .‏

آيه 4
‏متن آيه : ‏
‏ وَعَجِبُوا أَن جَاءهُم مُّنذِرٌ مِّنْهُمْ وَقَالَ الْكَافِرُونَ هَذَا سَاحِرٌ كَذَّابٌ ‏

‏ترجمه : ‏
‏در شگفتند از اين كه بيم دهنده‌اي از خودشان به سويشان آمده است ، و كافران مي‌گويند : اين ، جادوگر بسيار دروغگوئي است .‏

‏توضيحات : ‏
‏« أَن جَآءَهُمْ . . . » : جمله ، منصوب به نزع خافض است . يعني : مِنْ أَن جَآءَهُمْ . « هذا » : مراد محمّد است .‏

آيه 5
‏متن آيه : ‏
‏ أَجَعَلَ الْآلِهَةَ إِلَهاً وَاحِداً إِنَّ هَذَا لَشَيْءٌ عُجَابٌ ‏

‏ترجمه : ‏
‏آيا او به جاي اين همه خدايان ، به خداي واحدي معتقد است‌ ؟ واقعاً اين ( حرفي كه مي‌زند ) چيز شگفتي است .‏

‏توضيحات : ‏
‏« عُجَابٍ » : واقعاً عجيب است . بسيار شگفت است . عَجِيب و عُجَاب و عُجَّاب براي مبالغه و به يك معني است ( نگا : هود / 72 ، ق / 2 ) .‏

آيه 6
‏متن آيه : ‏
‏ وَانطَلَقَ الْمَلَأُ مِنْهُمْ أَنِ امْشُوا وَاصْبِرُوا عَلَى آلِهَتِكُمْ إِنَّ هَذَا لَشَيْءٌ يُرَادُ ‏

‏ترجمه : ‏
‏سركردگان ايشان راه افتادند ( و به يكديگر گفتند ) كه برويد و ( محكم به بتان خويش بچسبيد و ) بر ( عبادت ) خدايان خود ثابت و استوار باشيد . اين همان چيزي است كه خواسته مي‌شود .‏

‏توضيحات : ‏
‏« أَنْ » : حرف مفسّره و به معني ( أَيْ ) است ، در معنيِ يعني . « إِنطَلَقَ الْمَلَأُ مِنْهُمْ أَنِ امْشُوا » : سران راه افتادند و به يكديگر گفتند برويد . سران راه افتادند و چيزي كه زبانشان زمزمه مي‌كرد « برويد » بود . « إِنطَلَقَ » : روان شد . شروع كرد . « إِمْشُوا » : برويد و پراكنده شويد . بر مذهب و مكتب خويش برويد و ماندگار باشيد . « إِنَّ هذا لَشَيْءٌ يُرَادُ » : استقامت بر عبادت بتان و ماندگاري بر آئين آباء و اجداد ، چيزي است كه مورد درخواست ما سران قوم است . اين دعوت جديد چيزي است از روي قصد ، يعني توطئه‌اي است كه طرّاحي شده است و هدف آن بركناري ما و رياست محمّد بر عرب است .‏

آيه 7
‏متن آيه : ‏
‏ مَا سَمِعْنَا بِهَذَا فِي الْمِلَّةِ الْآخِرَةِ إِنْ هَذَا إِلَّا اخْتِلَاقٌ ‏

‏ترجمه : ‏
‏ما در آئين ديگري ، اين ( يكتاپرستي ) را نشنيده‌ايم . اين جز دروغ ساختگي نيست .‏

‏توضيحات : ‏
‏« الْمِلَّةِ الآخِرَةِ » : آئين ديگري . مراد آئين اهل كتاب ، به ويژه مسيحيّت است كه معتقد به تثليت بوده و هستند . يا مراد آئين پدران بت‌پرست قريشيان است كه ايشان را ديده و زمان ايشان نسبت به زمان نياكانشان ، واپسين بشمار است . « إِخْتِلاقٌ » : كذب محض . دروغ از پيش خود ساخته و پرداخته .‏

آيه 8
‏متن آيه : ‏
‏ أَأُنزِلَ عَلَيْهِ الذِّكْرُ مِن بَيْنِنَا بَلْ هُمْ فِي شَكٍّ مِّن ذِكْرِي بَلْ لَمَّا يَذُوقُوا عَذَابِ ‏

‏ترجمه : ‏
‏آيا از ميان همه ما ، قرآن بر او نازل شده است‌ ؟ اصلاً آنان درباره قرآن من بدگمان و متردّدند . اصلاً آنان عذاب مرا نچشيده‌اند ( اين است كه چنين گستاخانه سخن مي‌گويند ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« الذِّكْرُ » : قرآن . اين سخن را از راه تمسخر مي‌گفتند ( نگا : حجر / 6 ) . « لَمَّا يَذُوقُوا » : هنوز نچشيده‌اند . « بَلْ » : براي انتقال از سببي به سبب ديگري از اسباب كفر آنان است .‏

آيه 9
‏متن آيه : ‏
‏ أَمْ عِندَهُمْ خَزَائِنُ رَحْمَةِ رَبِّكَ الْعَزِيزِ الْوَهَّابِ ‏

‏ترجمه : ‏
‏راستي مگر گنجهاي رحمت پروردگار بسيار با عزّت و بس بخشاينده تو در دست ايشان است‌ ؟ ( تا هر كه را كه بخواهند نبوّت بدهند و هر كس را كه بخواهند محروم سازند ؟ ! ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« خَزَآئِنُ رَحْمَةِ رَبِّكَ . . . » : ( نگا : اسراء / 100 ) .‏

آيه 10
‏متن آيه : ‏
‏ أَمْ لَهُم مُّلْكُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَمَا بَيْنَهُمَا فَلْيَرْتَقُوا فِي الْأَسْبَابِ ‏

‏ترجمه : ‏
‏يا مالكيّت و حاكميّت آسمانها و زمين و چيزهائي كه در ميان آن دو است ، از آن ايشان است‌ ؟ اگر چنين است با وسائل و اسباب ( لازمه صعودي كه در دست دارند به سوي آسمانها ) بالا روند ( و هر گونه كه خود مي‌خواهند حكومت كنند ، و به هر كس كه مي‌خواهند وحي بفرستند ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« فَلْيَرْتَقُوا » : پس بالا بروند و صعود كنند . « الأسْبَابِ » : جمع سَبَب ، ريسمان . وسيله . مراد ابزار و ابواب و طرق صعود است ( نگا : حجّ‌ / 15 ، انعام‌ / 35 ، اسراء / 42 ) .‏

آيه 11
‏متن آيه : ‏
‏ جُندٌ مَّا هُنَالِكَ مَهْزُومٌ مِّنَ الْأَحْزَابِ ‏

‏ترجمه : ‏
‏اينان كه اينجا ( در شهر مكّه ) هستند ، سپاه ناچيز شكست خورده‌اي از دسته‌ها و گروههايند ( كه قبلاً در برابر پيغمبران عَلَم طغيان برافراشته‌اند و سرانجام مغلوب گشته‌اند و تار و مار شده‌اند ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« جُندٌ » : سپاه ناچيز . گروهك . تنوين آن براي تحقير است . « مَا » : چيزهائي كه . در اينجا مراد ( كساني كه و افرادي كه ) است . « هُنَالِكَ » : آنجا . مراد مكّه است . « مَهْزُومٌ » : شكست خورده . « الأحْزابِ » : دسته‌ها و گروهها ( نگا : آيه 12 ) . واژه ( مَا ) مبتدا و ( جُندٌ ) خبر مقدّم ، و ( مَهْزُومٌ ) خبر دوم يا صفت ( جُندٌ ) مي‌باشد . يا اين كه ( جُندٌ ) مبتدا و ( مَا ) زائد و ( مَهْزُومٌ ) خبر است . معني آيه چه بسا اين باشد : اينان در آنجا سپاهك شكست خورده‌اي از ميان احزاب خواهند بود . اشاره به شكست بي‌دينان در جنگ احزاب است .‏

آيه 12
‏متن آيه : ‏
‏ كَذَّبَتْ قَبْلَهُمْ قَوْمُ نُوحٍ وَعَادٌ وَفِرْعَوْنُ ذُو الْأَوْتَادِ ‏

‏ترجمه : ‏
‏قبل از اينان نيز قوم نوح و عاد و فرعون كه داراي بناهائي بلند و استوار همچون كوه بوده‌اند ( پيغمبران ما را ) تكذيب كرده‌اند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« قَبْلَهُمْ » : پيش از قوم قريش . « ذُوالأوْتَادِ » : داراي ميخها . مراد از اوتاد ، بناهاي بلند و كوه مانندي است كه همچون ميخ بر دل زمين نشسته است ( نگا : نباء / 7 ) . نمونه اين گونه بناها اهرام ثلاثه مصر است . لذا ذوالاوتاد توصيف ويژه فراعنه است ( نگا : فجر / 10 ) .‏

آيه 13
‏متن آيه : ‏
‏ وَثَمُودُ وَقَوْمُ لُوطٍ وَأَصْحَابُ الأَيْكَةِ أُوْلَئِكَ الْأَحْزَابُ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و قوم ثمود و لوط و صاحبان باغهاي فراوان سر در هم كشيده ( به تكذيب پيغمبران پرداخته‌اند و كيفر خويش را ديده‌اند ) . اينان همان گروهها و دسته‌هايند . ( گروهها و دسته‌هاي ششگانه‌اي كه نمونه‌اي از مردمان كفرپيشه و ستمگر تاريخند و بر پيغمبران شوريده‌اند و به عذاب الهي گرفتار آمده‌اند ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« أَصْحَابُ الأيْكَةِ » : صاحبان باغهاي فراوان و پردرخت . مراد قوم شعيب است ( نگا : حجر / 78 ) . « الأحْزَابُ » : اشاره به همان احزابي است كه در دو آيه قبل آمده و مشركان مكّه را گروه اندكي از آنان شمرد .‏

آيه 14
‏متن آيه : ‏
‏ إِن كُلٌّ إِلَّا كَذَّبَ الرُّسُلَ فَحَقَّ عِقَابِ ‏

‏ترجمه : ‏
‏هر يك از اين گروهها ، پيغمبران را تكذيب كرده و عذاب من گريبانگيرشان گشته است .‏

‏توضيحات : ‏
‏« إِن كُلٌّ . . . » : ( إِنْ ) حرف نفي و به معني ( مَا ) است . « فَحَقَّ عِقَابِ » : ( نگا : حجّ‌ / 18 ) .‏

آيه 15
‏متن آيه : ‏
‏ وَمَا يَنظُرُ هَؤُلَاء إِلَّا صَيْحَةً وَاحِدَةً مَّا لَهَا مِن فَوَاقٍ ‏

‏ترجمه : ‏
‏اينان ( نيز با اين اعمال و افعال كه دارند ) انتظاري جز اين نمي‌كشند كه يك صداي آسماني فرا رسد ، صدائي كه نيازي به تكرار ندارد ( و در آن بازگشتي نيست ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« صَيْحَةً » : ( نگا : هود / 67 و 94 ، حجر / 73 و 83 ، مؤمنون‌ / 41 ، يس‌ / 29 و 49 و 53 ) . « فَوَاقٍ » : تكرار . رجوع و بازگشت . مهلت . « مَا لَهَا مِن فَوَاقٍ » : نيازي به تكرار ندارد . هيچ گونه رهائي و بارگشتي از آن نيست . يعني اين صيحه يكباره همه‌جا و همگان را فرا مي‌گيرد و درها به روي انسانها بسته مي‌شود . نه رهائي از آن ممكن است و نه پشيماني سودي دارد و نه فريادها به جائي مي‌رسد .‏

آيه 16
‏متن آيه : ‏
‏ وَقَالُوا رَبَّنَا عَجِّل لَّنَا قِطَّنَا قَبْلَ يَوْمِ الْحِسَابِ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( كافران مسخره‌كنان ) مي‌گويند : پروردگارا ! سهم ( عذاب ) ما را پيش از روز رستاخيز و حساب و كتاب ( قيامت ) به ما برسان .‏

‏توضيحات : ‏
‏« عَجِّلْ » : پيش بينداز . زودتر برسان ( نگا : كهف‌ / 58 ، يونس‌ / 11 ) . « قِطَّنَا » : بهره و نصيب ما را . سهميّه و قسمت ما را . نامه نوشته ما را با توجّه به اين كه معني « قِطَّ » صحيفه مكتوبه ، يعني كاغذي كه چيزي بر آن نگارند ، مفهوم آيه چنين مي‌شود : پروردگارا نامه اعمال ما را پيش از روز جزا به دست ما برسان ، تا آن را بخوانيم و ببينيم كه ما چه كاره‌ايم ( نگا : تفسير نمونه ، المختصر في تفسير القرآن ، روح‌المعاني ) .‏

آيه 17
‏متن آيه : ‏
‏ اصْبِرْ عَلَى مَا يَقُولُونَ وَاذْكُرْ عَبْدَنَا دَاوُودَ ذَا الْأَيْدِ إِنَّهُ أَوَّابٌ ‏

‏ترجمه : ‏
‏در برابر چيزهائي كه مي‌گويند شكيبا باش ، و به خاطر بياور ( پيغمبران شكيبا ، از جمله ) بنده ما داود قدرتمند و توانا را . واقعاً او ( در همه كار و همه حال به سوي خدا باز مي‌گشت و ) بسي توبه‌كار بود .‏

‏توضيحات : ‏
‏« الأيْدِ » : قدرت و قوّت . « ذَالأَيْدِ » : داراي سلطه و قدرت . مراد قدرت جسماني ، و توانائي انجام طاعت و عبادت ، و سلطه كامل در سياستمداري و مملكت‌داري است . « أَوَّابٌ » : كسي كه بسيار به خدا پناه ببرد و برگردد . كسي كه از آنچه خدا از آن خوشش نمي‌آيد دست بكشد و به سوي آنچه خدا از آن خوشش مي‌آيد برگردد ( نگا : اسراء / 25 ) .‏

آيه 18
‏متن آيه : ‏
‏ إِنَّا سَخَّرْنَا الْجِبَالَ مَعَهُ يُسَبِّحْنَ بِالْعَشِيِّ وَالْإِشْرَاقِ ‏

‏ترجمه : ‏
‏ما كوهها را با او هم‌آوا كرديم . ( كوهها هم‌صدا با او ) شامگاهان و بامدادان به تسبيح و تقديس ( آفريدگار جهان ) مي‌پرداختند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« سَخَّرْنَا الْجِبَالَ مَعَهُ » : كوهها را با او هم‌آوا و هم‌صدا كرديم ( نگا : سبأ / 10 ) . كوهها را فرمانبردارش ساختيم و از منافع آنها برخوردارش كرديم . « الإِشْرَاقِ » : برآمدن خورشيد . تابيدن خورشيد به هنگام چاشتگاه . « الْعَشِيِّ » : شب هنگام . شبانگاهان ( نگا : آل‌عمران‌ / 41 ، انعام‌ / 52 ، كهف‌ / 28 ) .‏

آيه 19
‏متن آيه : ‏
‏ وَالطَّيْرَ مَحْشُورَةً كُلٌّ لَّهُ أَوَّابٌ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و پرندگان را نيز ( با او در تسبيح و تقديس ) هم‌آوا كرديم و در پيش او گرد آورديم . جملگي آنها فرمانبردار داود بودند ( و به دستور او عمل مي‌كردند ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« مَحْشُورَةً » : گرد آمده و جمع‌آوري شده . « كُلٌّ لَّهُ أَوَّابٌ » : همگي فرمانبردار داود بودند و به سوي او برمي‌گشتند . جملگي فرمانبردار خدا و خاضع در برابر مشيّت الله بودند و هستند ( نگا : انبياء / 79 ) .‏

آيه 20
‏متن آيه : ‏
‏ وَشَدَدْنَا مُلْكَهُ وَآتَيْنَاهُ الْحِكْمَةَ وَفَصْلَ الْخِطَابِ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و حكومت او را ( با در اختيار قرار دادن وسائل مادي و معنوي ) استحكام بخشيديم ، و بدو فرزانگي و شناخت ( امور ) داديم ، و قدرت داوري قاطعانه و عادلانه‌اش ارزاني داشتيم .‏

‏توضيحات : ‏
‏« شَدَدْنَا » : تقويت كرديم و استحكام بخشيديم . پا برجاي و استوار نموديم . « مُلْكَهُ » : شاهي و حكومت او را . مملكت و كشور او را . « الْحِكْمَةَ » : شناخت اسرار اشياء و اصابت در گفتار و كردار ( نگا : آل‌عمران‌ / 48 ) . « فَصْلَ الْخِطَابِ » : سخن فيصله دهنده . گفتار نيرومندي كه نمايانگر قضاوت عادلانه و بيانگر داوري قاطعانه باشد . مصدر و به معني اسم فاعل ، يعني فاصل است و اضافه مصدر به مفعول خود يا اضافه صفت به موصوف خود مي‌باشد . يعني الْخِطَابَ الْفَاصِلَ . همان گونه كه جَوَامِعُ الْكَلِمِ ، به معني أَلْكَلام الْجَامِعُ است .‏

آيه 21
‏متن آيه : ‏
‏ وَهَلْ أَتَاكَ نَبَأُ الْخَصْمِ إِذْ تَسَوَّرُوا الْمِحْرَابَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( اي محمّد ! ) آيا داستان شاكياني به تو رسيده است كه وقتي ( از اوقات ) از ديوار عبادتگاه ( نه از درگاه خانه ، به سوي داود ) بالا رفتند ؟‏

‏توضيحات : ‏
‏« الْخَصْمِ » : دشمن . مفرد و مثنّي و جمع و مذكّر و مؤنّث در آن مساوي است و در اينجا مراد طرفين دعاوي است . « تَسَوَّرُواْ » : از ديوار بلند بالا رفتند . از دژ بالا پريدند . از ماده ( سُور ) به معني ديوار بلند اطراف خانه يا شهر است . نحوه صعود و علّت اصلي آن بر ما مجهول است . آنچه روشن است ، ورود از طريق غيرعادي به كاخ شاهي و يا معبد است . « الِْمحْرَابَ » : عبادتگاه . در اينجا مراد محلّ مخصوص ، و يا پرستشگاه است .‏

آيه 22
‏متن آيه : ‏
‏ إِذْ دَخَلُوا عَلَى دَاوُودَ فَفَزِعَ مِنْهُمْ قَالُوا لَا تَخَفْ خَصْمَانِ بَغَى بَعْضُنَا عَلَى بَعْضٍ فَاحْكُم بَيْنَنَا بِالْحَقِّ وَلَا تُشْطِطْ وَاهْدِنَا إِلَى سَوَاء الصِّرَاطِ ‏

‏ترجمه : ‏
‏ناگهان بر داود وارد شدند ( و ناگهاني در برابرش ظاهر گشتند ) و او از ايشان ترسيد ( و گمان برد كه قصد كشتن وي را دارند . بدو ) گفتند : مترس ! ما دو نفر شاكي هستيم و يكي از ما بر ديگري ستم كرده است . تو در ميان ما به حق و عدل داوري كن و ستم روا مدار ، و ما را به راستاي راه رهنمود فرما .‏

‏توضيحات : ‏
‏« فَزِعَ » : ترسيد . وحشت كرد . « لا تُشْطِطْ » : از حق دور مشو . دور از حقيقت مگو . در داوري ستم مكن . إشطاط و شَطَط ، هر دو به معني انحراف و تجاوز از حدّ معيّن و اصل حقيقت است ( نگا : كهف‌ / 14 ) . « سَوَآءِ الصِّرَاطِ » : ( نگا : بقره‌ / 108 ، مائده‌ / 12 و 60 و 77 ) .‏

آيه 23
‏متن آيه : ‏
‏ إِنَّ هَذَا أَخِي لَهُ تِسْعٌ وَتِسْعُونَ نَعْجَةً وَلِيَ نَعْجَةٌ وَاحِدَةٌ فَقَالَ أَكْفِلْنِيهَا وَعَزَّنِي فِي الْخِطَابِ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( يكي از دو نفر گفت : ) اين برادر من است و او نود و نه ميش دارد ، و من تنها يك ميش دارم ، و ( وي به من ) مي‌گويد : آن را به من واگذار ( چرا كه اين يكي هم از من باشد بهتر است ، و هيچي از يكي خوبتر است ! ) و او بر من در سخن چيره شده است ( چون از لحاظ فصاحت و بلاغت از من گوياتر و رساتر است و مرا مغلوب و منكوب قدرت منطق خود كرده است ، و نيز با اصرار زيادي كه در اين باره مي‌ورزد خسته و درمانده‌ام نموده است ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« نَعْجَةً » : گوسفند . ميش . « أَكْفِلْنِيهَا » : سرپرستي آن را به من واگذار . آن را بهره من گردان . مراد به تملّك او درآوردن آن گوسفند و دادن آن بدو است و از ماده ( كفل ) به معني سرپرستي ، يا نصيب ( نگا : نساء / 85 ، حديد / 28 ) . « عَزَّنِي‌ » : مرا مغلوب كرده است و بر من چيره شده است .‏

آيه 24
‏متن آيه : ‏
‏ قَالَ لَقَدْ ظَلَمَكَ بِسُؤَالِ نَعْجَتِكَ إِلَى نِعَاجِهِ وَإِنَّ كَثِيراً مِّنْ الْخُلَطَاء لَيَبْغِي بَعْضُهُمْ عَلَى بَعْضٍ إِلَّا الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَقَلِيلٌ مَّا هُمْ وَظَنَّ دَاوُودُ أَنَّمَا فَتَنَّاهُ فَاسْتَغْفَرَ رَبَّهُ وَخَرَّ رَاكِعاً وَأَنَابَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( داود ) گفت : مسلّماً او با درخواست يگانه ميش تو براي افزودن آن به ميشهاي خود ، به تو ستم روا مي‌دارد . اصلاً بسياري از آميزگاران و كساني كه با يكديگر سر و كار دارند ، نسبت به همديگر ستم روا مي‌دارند ، مگر آنان كه واقعاً مؤمنند و كارهاي شايسته مي‌كنند ، ولي چنين كساني هم بسيار كم و اندك هستند . داود گمان برد كه ما او را آزموده‌ايم ( و اندازه هراس او از ديگران ، و نيز نحوه قضاوت وي را به محكّ آزمايش زده‌ايم ) . پس از پروردگار خويش آمرزش خواست و به سجده افتاد و توبه كرد .‏

‏توضيحات : ‏
‏« الْخُلَطَآءِ » : جمع خَليط . آميزشكاران . آميزگاران . شركاء . مراد آشنايان و شريكاني است كه با هم سر و كار دارند و اغلب اموال يا احشام خود را با هم مي‌آميزند . « قَلِيلٌ مَّا هُمْ » : آنان بسيار اندكند . ( هُمْ ) مبتداي مؤخّر و ( قَلِيلٌ ) خبر مقدّم ، و ( مَا ) زائد و براي مبالغه در كمي و تأكيد قلّت آمده است و معني همچون ( جِدّاً ) دارد . « فَتَنَّاهُ » : او را امتحان كرده‌ايم . امتحان در اين كه آيا با وجود آن كه خدا را در كنار خود مي‌بيند از بندگان مي‌ترسد يا خير ، و نيز سنجش كار قضاوت او . « إِسْتَغْفَرَ » : طلب آمرزش كرد . مراد طلب آمرزش مطلق است . يعني درخواست بخشش بدون در ميان بودن خطا و گناه . چنين استغفاري برمي‌گردد به مبدأ : « حَسَنَاتُ الأبْرَارِ ، سَيِّئَاتُ الْمُقَرَّبِينَ » : ( نگا : غافر / 55 ، محمّد / 19 ، فتح‌ / 2 ، نصر / 3 ) . « خَرَّ » : فرو افتاد ( نگا : اعراف‌ / 143 ، نحل‌ / 26 ، حجّ‌ / 31 ، سبأ / 14 ) . « رَاكِعاً » : كرنش كنان . سجده‌كنان . خاشعانه ( نگا : بقره‌ / 43 ، آل‌عمران‌ / 43 ، مائده‌ / 55 ) . تعبير « رَاكِعاً » : يا به خاطر آن است كه ركوع مقدّمه سجده بوده و يا اين كه به معني خود سجده است ، چرا كه ركوع و سجود هر دو به معني انحناء و خميدن است ، و گاهي هم به معني مطلق خشوع و خضوع مي‌باشد . « أَنَابَ » : از كرده خويش پشيمان شد و برگشت . توبه كرد . كرده داود ، شتاب در صدور حكم قضاء بر اثر وضوح موضوع ، و يا گمان بردن كشتن خود توسّط طرفين دعاوي ، و خوف بيجا از بندگان با وجود حضور يزدان بود .‏

آيه 25
‏متن آيه : ‏
‏ فَغَفَرْنَا لَهُ ذَلِكَ وَإِنَّ لَهُ عِندَنَا لَزُلْفَى وَحُسْنَ مَآبٍ ‏

‏ترجمه : ‏
‏به هر حال ، ما اين ( تَركِ أولي وَ سيّئه‌ي مقَرَّبين ) را بر او بخشيديم ( و وي را مشمول لطف و محبّت خود قرار داديم ) و او در پيشگاه ما داراي مقام والا و برگشتگاه زيبا است ( كه بهشت برين و نعمت‌هاي فردوس اعلي است ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« ذلِكَ » : آن لغزش كه در طرز قضاوت رخ داد و يا گمان قتل . آن گناه مراد گناهي همچون گناه مذكور در ( غافر / 55 و محمّد / 19 ) است . « زُلْفي‌ » : ( نگا : سبأ / 37 ) . « حُسْنَ مَئَابٍ » : ( نگا : آل‌عمران‌ / 14 ، رعد / 29 ) . آنچه از آيات 21 تا 25 استفاده مي‌شود بيش از اين نيست كه افرادي به عنوان دادخواهي از عبادتگاه داود بالا رفتند و نزد او حاضر شدند . او نخست وحشت كرد . سپس به شكايت شاكي گوش فرا داد كه يكي از آنان 99 گوسفند و ديگري فقط يك گوسفند داشت . صاحب 99 گوسفند از صاحب يك گوسفند خواسته است كه اين يكي را هم بدو بدهد . داود پيش از آن كه از طرف مقابل توضيحي بخواهد حق را به شاكي داد . او به زودي متوجّه لغزش خود شد و از عجله و دستپاچگي خويش توبه كرد و خدا توبه او را پذيرفت . بدون اين كه حق كسي ضايع شده باشد . امّا برخي از مفسّران محترم با توجّه به اسرائيليّات موجود در كتابهاي محرَّف يهوديان و مسيحيان ، داستانهاي گوناگوني را در تفاسير خود ذكر نموده‌اند كه مفسّران بيشماري در كتابهاي خود آن افسانه‌ها و روايات را نقد نموده‌اند و بر آنها قلم بطلان كشيده‌اند ( نگا : تفسير كبير ، روح‌المعاني ، التفسير الني للقرآن ، أضواء البيان ، تفسير ابن‌كثير ، تفسير قاسمي ، نمونه ، في ظلال القرآن ، الواضح ، ) براي نمونه چند جمله‌اي را عيناً از تفسير أضواء البيان ذكر مي‌نمايم : إِعْلَمْ أَنَّ مَا يَذْكُرُهُ كَثيرٌ مِنَ المُفَسِّرِينَ فِي تَفْسيرِ هذِهِ الآيَةِ الْكَريمَةِ ( ص‌ / 24 ) مِمَّا لا يَلِيقُ بِمَنصَبِ دَاوُدَ - عَلَيْهِ وَ عَلي نَبِيِّنَا الصَّلاةُ والسَّلامُ - كُلُّهُ رَاجِعٌ إِليَ الإِسْرَائِيليَّات ، فَلاثِقَةَ بِهِ ، وَ لا مُعَوَّلَ عَلَيْهِ ، وَ مَا جَاءَ مِنْهُ مَرْفُوعاً إِليَ النَّبِيِّ - ( - لا يَصِحُّ مِنْهُ شَيْءٌ .‏

آيه 26
‏متن آيه : ‏
‏ يَا دَاوُودُ إِنَّا جَعَلْنَاكَ خَلِيفَةً فِي الْأَرْضِ فَاحْكُم بَيْنَ النَّاسِ بِالْحَقِّ وَلَا تَتَّبِعِ الْهَوَى فَيُضِلَّكَ عَن سَبِيلِ اللَّهِ إِنَّ الَّذِينَ يَضِلُّونَ عَن سَبِيلِ اللَّهِ لَهُمْ عَذَابٌ شَدِيدٌ بِمَا نَسُوا يَوْمَ الْحِسَابِ ‏

‏ترجمه : ‏
‏اي داود ! ما تو را در زمين نماينده ( خود ) ساخته‌ايم ( و بر جاي پيغمبران پيشين نشانده‌ايم ) پس در ميان مردم به حق داوري كن و از هواي نفس پيروي مكن كه تو را از راه خدا منحرف مي‌سازد . بي‌گمان كساني كه از راه خدا منحرف مي‌گردند عذاب سختي به خاطر فراموش كردن روز حساب و كتاب ( قيامت ) دارند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« خَليفَةً » : مراد نماينده خدا است ( نگا : بقره‌ / 30 ) ، يا جانشين پيغمبران و جايگزين مردمان پيشين است ( نگا : اعراف‌ / 74 ) . « بِمَا » : حرف ( ب ) سببيّه ، و واژه ( مَا ) مصدريّه است .‏

آيه 27
‏متن آيه : ‏
‏ وَمَا خَلَقْنَا السَّمَاء وَالْأَرْضَ وَمَا بَيْنَهُمَا بَاطِلاً ذَلِكَ ظَنُّ الَّذِينَ كَفَرُوا فَوَيْلٌ لِّلَّذِينَ كَفَرُوا مِنَ النَّارِ ‏

‏ترجمه : ‏
‏ما آسمانها و زمين و چيزهائي را كه در بين آن دو تا است بيهوده نيافريده‌ايم . اين ، گمان كافران است ( و انگاره انديشه بيمار ايشان ) . واي بر كافران ! به آتش دوزخ دچار مي‌آيند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« وَ مَا خَلَقْنَا السَّمَآءَ وَ . . . » : ( نگا : آل‌عمران‌ / 191 ، انبياء / 16 ) . « وَيْلٌ . . . » : ( نگا : ابراهيم‌ / 2 ، مريم‌ / 37 ) .‏

آيه 28
‏متن آيه : ‏
‏ أَمْ نَجْعَلُ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ كَالْمُفْسِدِينَ فِي الْأَرْضِ أَمْ نَجْعَلُ الْمُتَّقِينَ كَالْفُجَّارِ ‏

‏ترجمه : ‏
‏آيا ( با حكمت و عدالت ما سازگار است ) كساني را كه ايمان مي‌آورند و كارهاي شايسته انجام مي‌دهند ، همچون تباهكاران ( و فساد پيشگان در زمين ) بشمار آوريم‌ ؟ و يا اين كه پرهيزگاران با بزهكاران برابر داريم‌ ؟‏

‏توضيحات : ‏
‏« الْفُجَّارِ » : جمع فاجِر ، كساني كه از حدود و ثغور قوانين شرعي تجاوز مي‌كنند و آشكارا به فسق و فجور مي‌پردازند . « أَمْ » : اين واژه متضمّن معني دو حرف است : ( بَلْ ) كه براي انتقال از سخني به سخن ديگر ، و ( أ ) همزه استفهام انكاري است . يعني مگر ممكن است اَشرار و بدان ، با اخيار و خوبان يكسان بشمار آيند ؟ هرگز .‏

آيه 29
‏متن آيه : ‏
‏ كِتَابٌ أَنزَلْنَاهُ إِلَيْكَ مُبَارَكٌ لِّيَدَّبَّرُوا آيَاتِهِ وَلِيَتَذَكَّرَ أُوْلُوا الْأَلْبَابِ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( اي محمّد ! اين قرآن ) كتاب پرخير و بركتي است و آن را براي تو فرو فرستاده‌ايم تا درباره آيه‌هايش بينديشند ، و خردمندان پند گيرند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« كِتَابٌ » : مراد قرآن است . خبر مبتداي محذوف ( هُوَ ) يا ( هذا ) است . « مُبَارَكٌ » : صفت كتاب ، يا خبر دوم بشمار است .‏

آيه 30
‏متن آيه : ‏
‏ وَوَهَبْنَا لِدَاوُودَ سُلَيْمَانَ نِعْمَ الْعَبْدُ إِنَّهُ أَوَّابٌ ‏

‏ترجمه : ‏
‏ما سليمان را به داود عطاء كرديم . او بنده بسيار خوبي بود ، چرا كه او توبه‌كار بود .‏

‏توضيحات : ‏
‏« أَوَّابٌ » : ( نگا : اسراء / 25 ، ص‌ / 17 ) . كسي كه از غفلتها و لغزشها بسي دوري مي‌گزيند ، و با توبه و انابه فراوان پيوسته به درگاه يزدان برمي‌گردد .‏

آيه 31
‏متن آيه : ‏
‏ إِذْ عُرِضَ عَلَيْهِ بِالْعَشِيِّ الصَّافِنَاتُ الْجِيَادُ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( خاطر نشان ساز ) زماني را كه شامگاهان اسبهاي نژاده تندرو و زيباي تيزرو ، بدو نموده و عرضه شد .‏

‏توضيحات : ‏
‏« عُرِضَ عَلَيْهِ . . . » : مراد سان ديدن اسبها و رژه رفتن سپاه است كه بيانگر ارتشي نيرومند و بازگو كننده قدرت مادي حكومت سليمان براي اجرا قوانين يزدان در ميان مردمان است . « الْعَشِيِّ » : شامگاهان . مراد بعدازظهر تا غروب آفتاب است . « الصَّافِنَاتُ » : جمع صافِن ، اسباني كه بر روي دو پا و يك دست ايستاده ، و يك دست را كمي بلند كرده و تنها نوك سم آن را بر زمين مي‌گذارند . اسبهائي كه روي دو پا بلند مي‌گردند و مي‌ايستند . هر يك از اين صفات نشانه اسبهاي اصيل و چابك است « الْجِيَادُ » : جمع جَواد ، اسبهاي تيزرو و تندرو . يا جمع ( جَيِّد ) اسبان خوب و زيبا .‏

آيه 32
‏متن آيه : ‏
‏ فَقَالَ إِنِّي أَحْبَبْتُ حُبَّ الْخَيْرِ عَن ذِكْرِ رَبِّي حَتَّى تَوَارَتْ بِالْحِجَابِ ‏

‏ترجمه : ‏
‏سليمان گفت : من اين اسبان را سخت دوست مي‌دارم ، چون ساز و برگ من براي عبادت پروردگارم مي‌باشند ( كه جهاد است . او همچنان به آنها نگاه مي‌كرد ) تا از ديدگانش در پرده ( گرد و غبار ) پنهان شدند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« حُبَّ » : مفعول به يا مفعول مطلق است . « الْخَيْر » : اموال و دارائي فراوان ( نگا : بقره‌ / 180 ، عاديات‌ / 8 ) . در اينجا مراد اسبهاي رهوار است كه انگار نفْسِ خير مي‌باشند . « عَن ذِكْرِ رَبّي‌ » : محبّتي كه ناشي از ياد پروردگارم است . به خاطر ذكر و پرستش پروردگارم . چرا كه اسبها ساز و برگ جهاد بودند . « تَوارَتْ » : پنهان و نهان شدند ( نگا : نحل‌ / 59 ) . « الْحِجَاب » : پرده . سِتر . مراد گرد و غبار حاصل از دويدن اسبها و فاصله پيدا كردن آنها است .‏

آيه 33
‏متن آيه : ‏
‏ رُدُّوهَا عَلَيَّ فَطَفِقَ مَسْحاً بِالسُّوقِ وَالْأَعْنَاقِ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( اسبها آن قدر جالب بودند كه سليمان به چاكران دستور داد ) آنها را به سوي من بازگردانيد . ( او شخصاً سواران را مورد تفقّد ، و اسبان را مورد نوازش قرار داد ) و بر ساقها و گردنهاي اسبها دست كشيد .‏

‏توضيحات : ‏
‏« رُدُّوهَا » : اسبها را برگردانيد . « طَفِقَ مَسْحاً » : شروع به دست كشيدن و مالش دادن كرد . « السُّوقِ » : جمع ساق . ساقهاي پا . « الأعْنَاقِ » : جمع عُنُق ، گردنها .‏

آيه 34
‏متن آيه : ‏
‏ وَلَقَدْ فَتَنَّا سُلَيْمَانَ وَأَلْقَيْنَا عَلَى كُرْسِيِّهِ جَسَداً ثُمَّ أَنَابَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏ما سليمان را دچار بيماري ساختيم و وي را همچون كالبدي ( بي‌جان ) بر تخت سلطنت انداختيم ( تا به ابّهت خود ننازد و به نيروي خويش تكيه نكند و بداند كه عظمت و قدرت انسان با كمترين ناخوشي و كوچكترين بيماري متزلزل و چه بسا نابود مي‌گردد ) . سليمان آن گاه ( كه بلاي خدا را ديد ، توبه و استغفار سر داد و به درگاه الله ) بازگشت .‏

‏توضيحات : ‏
‏« فَتَنَّا » : مبتلا و گرفتار ساختيم . دچار بيماري نموديم . « أَلْقَيْنَا » : در اينجا ضمير ( ه ) محذوف است و در اصل چنين است : أَلْقَيْنَاهُ . « جَسَداً » : پيكر . تن . حال مفعول محذوف است و براي تشبيه آمده است . يعني همچون جسم بي‌روح . « أَنَابَ » : توبه و انابه سر داد . استغفار نمود . عبدالكريم خطيب در تفسير « التفسير القرآني للقرآن‌ » با استفاده از تقريرات استاد محمّد شاهين حمزه ، سخني بدين مفهوم دارد كه : چه بسا روح سليمان در حال بيداري از پيكر او جدا شده و دورادور ناظر لاشه بي‌روان خود بوده است . اين عمل را امروزه « أَلطَّرْحُ الرُّوحِيُّ » : يعني تجريد روح يا فرافكني روح مي‌نامند ( نگا : جزء 24 ، صفحه 1086 ) .‏

آيه 35
‏متن آيه : ‏
‏ قَالَ رَبِّ اغْفِرْ لِي وَهَبْ لِي مُلْكاً لَّا يَنبَغِي لِأَحَدٍ مِّنْ بَعْدِي إِنَّكَ أَنتَ الْوَهَّابُ ‏

‏ترجمه : ‏
‏سليمان گفت : پروردگارا ! مرا ببخشاي و حكومتي به من عطاء فرماي كه بعد از من كسي را نسزد ( كه چنين سلطنت و عظمتي داشته باشد ) . بي‌گمان تو بسيار بخشايشگري .‏

‏توضيحات : ‏
‏« مُلْكاً » : حكومت . سلطنت . « لا يَنبَغِي‌ » : نسزد . سزاوار و درخور نباشد .‏

آيه 36
‏متن آيه : ‏
‏ فَسَخَّرْنَا لَهُ الرِّيحَ تَجْرِي بِأَمْرِهِ رُخَاء حَيْثُ أَصَابَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏پس ما ( دعاي سليمان را برآورده كرديم و ) باد را به زير فرمان او درآورديم . باد برابر فرمانش به هر كجا كه مي‌خواست ، آرام حركت مي‌كرد .‏

‏توضيحات : ‏
‏« رُخَآءً » : نرم و آرام . حال ضمير مستتر در ( تَجْرِي ) است . « أَصَابَ » : قصد كرد . اراده كرد .‏

آيه 37
‏متن آيه : ‏
‏ وَالشَّيَاطِينَ كُلَّ بَنَّاء وَغَوَّاصٍ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و به زير فرمان او درآورديم همه بنّاها و غوّاصان ديو را .‏

‏توضيحات : ‏
‏« الشَّيَاطِينَ » : ديوها ( نگا : انبياء / 82 ) . عطف بر « الرِّيحَ » است . « كُلَّ » : بدل از ( الشَّيَاطِينَ ) است . « بَنَّآءٍ » : معمار . استاد . « غَوَّاصٍ » : ملوان . كسي كه به دريا فرو رود .‏

آيه 38
‏متن آيه : ‏
‏ وَآخَرِينَ مُقَرَّنِينَ فِي الْأَصْفَادِ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و گروه ديگري از ديوها را در غل و زنجير به زير فرمان او كشيديم ( تا از فساد و اذيّت و آزارشان به مردم جلوگيري نمايد ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« ءَاخَرِينَ » : ديگران . عطف بر ( كُلَّ ) است . « مُقَرَّنِينَ » : بسته شده به همديگر ( نگا : ابراهيم‌ / 49 ، فرقان‌ / 13 ) . « الأصْفَادِ » : جمع صَفَد ، غُل و زنجير ( نگا : ابراهيم‌ / 49 ) .‏

آيه 39
‏متن آيه : ‏
‏ هَذَا عَطَاؤُنَا فَامْنُنْ أَوْ أَمْسِكْ بِغَيْرِ حِسَابٍ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( ما بدو وحي كرديم كه ) اين ( چيزهائي كه به تو داده‌ايم ) عطاء ما است ، پس ( به هر كس كه مي‌خواهي ) ببخش يا ( آن را از هر كس كه مي‌خواهي ) بازدار ، بدون هيچ گونه حساب و كتابي ( كه در برابر دادن يا ندادن ، از تو كشيده شود ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« هذَا » : اين نعمتهاي الهي . « أُمْنُنْ » : عطاء كن . ببخش . « أَمْسِكْ » : بازدار . مبخش . « بِغَيْرِ حِسَابٍ » : بدون اين كه در بخشش يا عدم بخشش محاسبه و بازخواستي باشد . عطاياي الهي و داده‌هاي خدائي آن اندازه زياد است كه هر چه از آن ببخشي به حساب نمي‌آيد .‏

آيه 40
‏متن آيه : ‏
‏ وَإِنَّ لَهُ عِندَنَا لَزُلْفَى وَحُسْنَ مَآبٍ ‏

‏ترجمه : ‏
‏قطعاً سليمان در پيشگاه ما ، مقامي ارجمند و سرانجامي نيكو دارد .‏

‏توضيحات : ‏
‏« زُلْفي‌ » : قُربت . مقام و منزلت . پايه و درجه ( نگا : سبأ / 37 ، ص‌ / 25 ) . « حُسْنَ مَئَابٍ » : ( نگا : آل‌عمران‌ / 14 ، رعد / 29 ، ص‌ / 25 ) .‏

آيه 41
‏متن آيه : ‏
‏ وَاذْكُرْ عَبْدَنَا أَيُّوبَ إِذْ نَادَى رَبَّهُ أَنِّي مَسَّنِيَ الشَّيْطَانُ بِنُصْبٍ وَعَذَابٍ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( اي محمّد ! ) خاطر نشان ساز ( سرگذشت ) بنده ما ايّوب را ، بدان گاه كه پروردگار خود را به فرياد خواند و گفت : اهريمن مرا دچار رنج و درد كرده است ( و سخت زار و نزار و بيمارم ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« أَيُّوبَ » : عطف بيان است . « مَسَّنِيَ‌ » : به من رسانده است . دچار و گرفتارم كرده است . « مَسَّنِيَ الشَّيْطَانُ . . . » : مراد بيمار شدن است . از جمله ادب پيغمبران اين است كه شرّ و بلا را به اهريمن نسبت مي‌دهند ( نگا : قصص‌ / 15 ) و خير و خوشي را به خدا ( نگا : نمل‌ / 40 ) . « نُصْبٍ » : رنج و مشقّت . با فتح نون و صاد هم به همين معني است . « عَذَابٍ » : درد و الم ( نگا : انبياء / 83 ) .‏

آيه 42
‏متن آيه : ‏
‏ ارْكُضْ بِرِجْلِكَ هَذَا مُغْتَسَلٌ بَارِدٌ وَشَرَابٌ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( به فريادش رسيديم و او را ندا در داديم كه ) پاي خود را به زمين بكوب . ( هنگامي كه چنين كرد چشمه آبي برجوشيد . بدو پيام داديم : ) اين ، آبي است كه هم براي شستشوي ( تنت مفيد ) است و هم براي نوشيدن ( گوارا و سودمند ) است .‏

‏توضيحات : ‏
‏« أُرْكُضْ » : بكوب . « أُرْكُضْ بِرِجْلِكَ‌ » : پاي خود را به زمين بكوب . راه برو كه شفا يافته‌اي ( نگا : تفسير قاسمي ) . « مُغْتَسَلٌ » : آبي كه در آن خود را بشويند . چه بسا مراد آب معدني داراي گوگرد باشد . « شَرَابٌ » : نوشيدني . « بَارِدٌ » : سرد . خنك .‏

آيه 43
‏متن آيه : ‏
‏ وَوَهَبْنَا لَهُ أَهْلَهُ وَمِثْلَهُم مَّعَهُمْ رَحْمَةً مِّنَّا وَذِكْرَى لِأُوْلِي الْأَلْبَابِ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( بيماري و ناراحتي ايّوب را برطرف ساختيم و به جاي ) اولاد ( و اموالي كه از دست داده بود ) دو چندان بدو عطاء كرديم ، محض مرحمتمان ( در حق ايّوب ) و تذكاري ( از صبر و شكيبائي ) براي خردمندان ( تا همچون ايّوب شكيبا و اميدوار به لطف و فضل خدا باشند و در حوادث و مشكلات ، رشته صبر جميل را از دست ندهند ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« وَهَبْنَا . . . ذِكْري . . . » : ( نگا : انبياء / 84 ) . « وَهَبْنَا لَهُ أَهْلَهُ وَ مِثْلَهُم مَّعَهُمْ » : خانواده پراكنده ايّوب را دَورِ او گرد آورديم و بر تعدادشان افزوديم . يعني كانون خانوادگي وي را گرم‌تر از گذشته ساختيم و فرزندان بيشتري بدو مرحمت كرديم . يا اين كه : به جاي اولاد و اموالي كه از دست داده بود ، دو چندان بدو عطاء نموديم .‏

آيه 44
‏متن آيه : ‏
‏ وَخُذْ بِيَدِكَ ضِغْثاً فَاضْرِب بِّهِ وَلَا تَحْنَثْ إِنَّا وَجَدْنَاهُ صَابِراً نِعْمَ الْعَبْدُ إِنَّهُ أَوَّابٌ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( ايّوب سوگند خورده بود كه يكي از افراد خانواده‌اش را تنبيه كند و چندين ضربه چوب بزند . ما براي رفع اين مشكل نيز بدو دستور داديم ) بسته‌اي ( از چوبهاي نازك ، يا رشته خرما ، و يا ساقه‌هاي گندم و همانند آن ) را برگير و ( او را ) با آن بزن ، و سوگند خود را مشكن . ( و با كم‌ترين اذيّت و آزاري قسم خويش را به مرحله اجرا درآور ) . ما ايّوب را شكيبا يافتيم . چه بنده خوبي بود ! او بسيار توبه و استغفار سر مي‌داد .‏

‏توضيحات : ‏
‏« ضِغْثاً » : دسته‌اي از ساقه‌هاي گندم و جو يا چوبهاي نازك . بسته‌اي از رشته‌هاي خرما يا گياهان . « لا تَحْنَثْ » : سوگند خود را مشكن . قسم خود را نقض نكن . « خُذْ بِيَدِكَ ضِغْثاً فَاضْرِب بِّهِ . . . » : قرآن مجيد علّت سوگند خوردن ايّوب ، و نام كسي را كه مرتكب جرم شده است ، و گناهش چه بوده است ، ذكر نفرموده است . در مورد اجرا حدود اسلامي به گونه‌اي كه در آيه است ، يا بايد آن را خاصّ شريعت ايّوب و مرحمتي در حق او دانست ، و يا اين كه چنين حكمي را در مورد فرسودگان و بيماران خطاكار قلمداد كرد ، و يا اين كه راجع به كساني انگاشت كه مرتكب جرمي نشده‌اند ، وليكن سرپرست يا ولي ايشان سوگند خورده است كه آنان را كيفر دهد و چوب بزند و ظاهر قانون حدود را رعايت كند . وگرنه اجراء حدّ زنا و تهمت و سوگند و غيره با بسته‌اي از ساقه‌ها و رشته‌ها و دسته‌اي از چوبهاي نازك ، يعني تعطيل حدود الهي ، و چنين كاري مجاز نيست ( نگا : تفسير قاسمي ) .‏

آيه 45
‏متن آيه : ‏
‏ وَاذْكُرْ عِبَادَنَا إبْرَاهِيمَ وَإِسْحَاقَ وَيَعْقُوبَ أُوْلِي الْأَيْدِي وَالْأَبْصَارِ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( اي پيغمبر ! ) از بندگان ما ابراهيم و اسحاق و يعقوب سخن بگو ، آنان كه داراي قدرت و بينش ( كافي و قوي درباره امور زندگاني و رموز آئين يزداني ) بودند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« أُوْلِي الأيْدِي‌ » : دارندگان قدرت و قوّت در طاعت و عبادت . دارندگان دستهاي تلاشگر در همه زمينه‌هاي خوبي و نيكي . « الأبْصَارِ » : جمع بَصَر به معني بصيرت‌ ؛ يعني بينش روشن و آگاهي قابل ملاحظه از قوانين و اسرار دين و شريعت ، و آشنايي با امور زندگي و شناخت راه و روش دنيوي .‏

آيه 46
‏متن آيه : ‏
‏ إِنَّا أَخْلَصْنَاهُم بِخَالِصَةٍ ذِكْرَى الدَّارِ ‏

‏ترجمه : ‏
‏ما آنان را با صفت خاصّي ويژگي بخشيديم كه ياد ( هميشگي ايشان از ) سراي آخرت بود .‏

‏توضيحات : ‏
‏« أَخْلَصْنَاهُمْ » : ايشان را برگزيديم . آنان را اختصاص داديم . بديشان ويژگي بخشيديم . « خَالِصَةٍ » : صفت اختصاصي . ويژگي خاصّ . « ذِكْري‌ » : ياد كردن . در انديشه چيزي بودن . خبر مبتداي محذوف و يا بدل از ( خَالِصَةٍ ) است . « الدَّارِ » : سرا . به طور مطلق مراد سراي آخرت است . گوئي غير از آن ، سرائي وجود ندارد و دنيا جز گذرگاهي به سوي آن نيست .‏

آيه 47
‏متن آيه : ‏
‏ وَإِنَّهُمْ عِندَنَا لَمِنَ الْمُصْطَفَيْنَ الْأَخْيَارِ ‏

‏ترجمه : ‏
‏ايشان در پيشگاه ما از زمره برگزيدگان بس نيك و نيكوكارند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« الْمُصْطَفَيْنَ » : جمع مُصْطَفي ، نخبگان . برگزيدگان . « الأخْيَارِ » : جمع خَيِّر ، خوبان و نيكان . محسنان و نيكوكاران .‏

آيه 48
‏متن آيه : ‏
‏ وَاذْكُرْ إِسْمَاعِيلَ وَالْيَسَعَ وَذَا الْكِفْلِ وَكُلٌّ مِّنْ الْأَخْيَارِ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( اي پيغمبر ! ) از اسماعيل و اليسع و ذالكفل ياد كن . آنان جملگي از خوبان و نيكانند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« الْيَسَعَ » : نام يكي از انبياء بني‌اسرائيل است و بعضي معتقدند كه او همان يوشع‌بن‌نون است . برخي هم او را همان إلياسين كه إلياس باشد مي‌دانند . « ذَالْكِفْلِ » : نام يكي از انبياء بني‌اسرائيل است كه سرپرستي مريم را به عهده گرفت و زكريّا نام دارد .‏

آيه 49
‏متن آيه : ‏
‏ هَذَا ذِكْرٌ وَإِنَّ لِلْمُتَّقِينَ لَحُسْنَ مَآبٍ ‏

‏ترجمه : ‏
‏اين ( فرازهائي را كه از خصال و مقامات انبياء گذشته برشمرديم ، تنها ) يادي ( از ايشان ) است ، و مسلّماً پرهيزگاران داراي مرجع و مأواي آراسته و زيبائي هستند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« ذِكْرٌ » : خاطره . ياد . عظمت و آوازه . وسيله پند و مايه عبرت ديگران . با توجّه به معني اخير ، مفهوم آيه اين مي‌شود ، اين فرازها ، مايه پند و اندرز كساني است كه پندپذير و عبرتگير باشند و بدين وسيله بخواهند از زمره متّقيان گردند . « حُسْنَ مَئَابٍ » : ( نگا : آل‌عمران‌ / 14 ، رعد / 29 ) .‏

آيه 50
‏متن آيه : ‏
‏ جَنَّاتِ عَدْنٍ مُّفَتَّحَةً لَّهُمُ الْأَبْوَابُ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( منزل و مأوائي كه ) باغهاي جاويدان بهشت و محلّ ماندگاري هميشگي است و درها ( ي آنجا ) به روي ايشان باز است ( و پيوسته در انتظارشان است ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« جَنَّاتِ عَدْنٍ » : ( نگا : توبه‌ / 72 ، رعد / 23 ، نحل‌ / 31 ) . جنّاتِ ، بدل يا عطف بيان ( مَئَابٍ ) است . « مُفَتَّحَةً لَّهُمُ الأبْوَابُ » : واژه ( مُفَتَّحَةً ) حال ، و كلمه ( الأبْوَابُ ) نائب فاعل است .‏

آيه 51
‏متن آيه : ‏
‏ مُتَّكِئِينَ فِيهَا يَدْعُونَ فِيهَا بِفَاكِهَةٍ كَثِيرَةٍ وَشَرَابٍ ‏

‏ترجمه : ‏
‏در آنجا ( راحت و آسوده بر تختها ) تكيه مي‌زنند و ميوه‌هاي فراوان و نوشيدنيهاي زيادي را مي‌طلبند ( و خدمتكاران بهشتي فوراً خواستهايشان را برآورده مي‌كنند ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« مُتَّكِئِينَ » : تكيه زنندگان . حال ضمير ( هُمْ ) است . « يَدْعُونَ » : مي‌طلبند . « كَثِيرَةٍ » : فراوان . مراد انواع ميوه‌هاي فراوان و نوشيدنيهاي گوناگون است .‏

آيه 52
‏متن آيه : ‏
‏ وَعِندَهُمْ قَاصِرَاتُ الطَّرْفِ أَتْرَابٌ ‏

‏ترجمه : ‏
‏در كنار ايشان همسراني هستند كه ( با زيبائي و ملاحتي كه دارند چشم شوهران خود را تنها متوجّه خود مي‌كنند و از ديگران باز مي‌دارند ، و به سبب زيبائي شوهرانشان ) تنها به شوهرانشان چشم مي دوزند ، و جملگي هم‌سنّ و سال مي‌باشند ( و در ميانشان پير وجود ندارد و گوئي همه در يك زمان متولّد گرديده‌اند ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« قَاصِرَاتُ الطَّرْفِ » : ( نگا : صافّات‌ / 48 ) . همسراني كه به خاطر جمال شوهران خود و عشق بدانان تنها بديشان چشم دوخته‌اند . همسراني كه با جمال و زيبائي خود چشم شوهرانشان را به خود جلب و ايشان را دلباخته خويش نموده‌اند . « أَتْرَابٌ » : جمع تِرْب ، افراد همسن و سال ( نگا : واقعه‌ / 37 ، نبأ / 33 ) . يعني همه همسران هم‌سنّ و سال بوده گوئي جملگي در يك زمان آفريده شده‌اند . همگي همسران و جملگي شوهران ، جوان و هم‌سنّ و سالند ( نگا : تفسير نمونه ) .‏

آيه 53
‏متن آيه : ‏
‏ هَذَا مَا تُوعَدُونَ لِيَوْمِ الْحِسَابِ ‏

‏ترجمه : ‏
‏اين ، چيزهائي است كه براي روز حساب و كتاب ( قيامت ، به شما پرهيزگاران ) وعده داده مي‌شود ( و تخلّف‌ناپذير است ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« لِيَوْمِ الْحِسَابِ » : مراد براي زمان بعد از حساب و كتاب است ، چرا كه نعمتهاي مذكور در آيات 50 و 51 و 52 پس از وارسي و بررسي و دخول به بهشت در اختيار خداپرستان راستين قرار مي‌گيرد .‏

آيه 54
‏متن آيه : ‏
‏ إِنَّ هَذَا لَرِزْقُنَا مَا لَهُ مِن نَّفَادٍ ‏

‏ترجمه : ‏
‏اين ( نعمتهاي فراوان ) عطاء و داده‌هاي ما است و هرگز نابودي و پايان ندارد .‏

‏توضيحات : ‏
‏« نَفَادٍ » : فنا و نابودي . از ميان رفتن و پايان پذيرفتن .‏

آيه 55
‏متن آيه : ‏
‏ هَذَا وَإِنَّ لِلطَّاغِينَ لَشَرَّ مَآبٍ ‏

‏ترجمه : ‏
‏اين ( نعمتها و بهره‌هاي پرهيزگاران بود كه ذكر گوشه‌اي از آن گذشت ) و امّا سركشان ( از خطّ فرمان يزدان ، و شورندگان بر انبياء و پيغمبران ) داراي بدترين مرجع و مأوايند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« هذَا » : خبر مبتداي محذوفي است و تقدير آن چنين است : أَلأمْرُ هذَا : يا مبتدا است و خبر آن محذوف است و تقدير چنين است : هذَا لِلْمُتَّقِينَ .‏

آيه 56
‏متن آيه : ‏
‏ جَهَنَّمَ يَصْلَوْنَهَا فَبِئْسَ الْمِهَادُ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و آن دوزخ است كه بدانجا در مي‌آيند و بدان مي‌سوزند ، و چه بد جايگاه و قرارگاهي است .‏

‏توضيحات : ‏
‏« جَهَنَّمَ » : عطف بيان ، يا بدل از « شَرَّ » است . « بِئْسَ الْمِهَادُ » : ( نگا : بقره‌ / 206 ، آل‌عمران‌ / 12 و 197 ) .‏

آيه 57
‏متن آيه : ‏
‏ هَذَا فَلْيَذُوقُوهُ حَمِيمٌ وَغَسَّاقٌ ‏

‏ترجمه : ‏
‏اين آب داغ و خونابه ( اندام دوزخيان است كه نوشيدني ايشان ) است ، بايد كه از آن پيوسته بچشند و بخورند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« هذَا » : مبتدا است . « حَمِيمٌ » : آب داغ . خبر ( هذا ) است . « فَلْيَذُوقُوهُ » : حرف ( ف ) براي تكرار است . يعني چاره‌اي نيست پيوسته بايد از آن بچشند و بخورند . جمله معترضه است . « غَسَّاقٌ » : اسم خونابه روان از پيكر دوزخيان است ( نگا : نبأ / 25 ) . در اصل به معني گنداب و آب بدبو است .‏

آيه 58
‏متن آيه : ‏
‏ وَآخَرُ مِن شَكْلِهِ أَزْوَاجٌ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و جز اين ، انواع كيفرهاي ديگري از اين قبيل دارند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« ءَاخَرُ » : ديگري . مبتدا است . « مِن شَكْلِهِ » : همسان و همگون آن . صفت ( ءَاخَرُ ) است . « أَزْوَاجٌ » : اصناف و انواع . خبر ( ءَاخَرُ ) است .‏

آيه 59
‏متن آيه : ‏
‏ هَذَا فَوْجٌ مُّقْتَحِمٌ مَّعَكُمْ لَا مَرْحَباً بِهِمْ إِنَّهُمْ صَالُوا النَّارِ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( هنگامي كه رؤساي كفر و ضلال وارد دوزخ مي‌شوند و با چشم خود مي‌بينند كه پيروان ايشان را نيز به سمت دوزخ مي‌آورند ، خطاب به يكديگر مي‌گويند : بنگريد ) اين گروه انبوه ، بر اثر فشار و زور ( فرشتگان ) خود را به ميان شما مي‌اندازند ( و جا را بر شما تنگ مي‌كنند ) - خوش نيامدند و خوشي نبينند - آنان با آتش دوزخ سوخته مي‌شوند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« هذَا فَوْجٌ . . . » : اين سخن مي‌تواند گفته فرشتگان عذاب ، خطاب به گروه ديگري از خودشان باشد . « مُقْتَحِمٌ » : كسي كه با فشار و زور و هول دادن ، وادار به دخول به جائي شود ( نگا : التفسير القرآني للقرآن ، و معالم التنزيل بغوي ) . كسي كه با زور خود را به جائي بيندازد . « لا مَرْحَباً بِهِمْ » : خوش نيامدند . خير و خوشي نبينند . گفته سردستگان كفر و ضلال ، خطاب به پيروان سرگشته است . مفعول مطلق است . « صَالُوا النَّارِ » : وارد شوندگان به آتش و سوختگان در آن . واژه ( صَالُو ) كه در اصل ( صَالُونَ ) است و نون آن در حالت اضافه افتاده است ، جمع ( صَالِي ) به معني وارد شونده به آتش و سوزنده بدان است ( نگا : صافّات‌ / 163 ، مطفّفين‌ / 16 ) . در رسم‌الخطّ قرآني الف زائدي در آخر دارد .‏

آيه 60
‏متن آيه : ‏
‏ قَالُوا بَلْ أَنتُمْ لَا مَرْحَباً بِكُمْ أَنتُمْ قَدَّمْتُمُوهُ لَنَا فَبِئْسَ الْقَرَارُ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( پيروان ، خطاب به سروران خود ) مي‌گويند : بلكه شما خوش نيامديد و خوشي نبينيد . چرا كه اين شما بوديد كه چنين جائي را بهره ما كرديد ، وه كه چه مقر و جايگاه بدي است !‏

‏توضيحات : ‏
‏« لا مَرْحَباً بِكُمْ » : خوش نيامديد خير و خوشي نبينيد ! « قَدَّمْتُمُوهُ » : آن را پيشكشش كرده‌ايد و عرضه داشته‌ايد . آن را عطاء نموده‌ايد . واو آن نتيجه اشباع ضمّه‌اي است كه بر اثر اتّصال ضمير منصوب پيدا گشته است ( نگا : گنجينه صرف ، صفحه 184 ) . ضمير ( هُ ) به كفر يا دوزخ و يا عذاب مفهوم برمي‌گردد . « الْقَرَارُ » : مَقَرّ و جايگاه . منزل و مأوي ( نگا : ابراهيم‌ / 29 ، مؤمنون‌ / 13 و 50 ، نمل‌ / 61 ) .‏

آيه 61
‏متن آيه : ‏
‏ قَالُوا رَبَّنَا مَن قَدَّمَ لَنَا هَذَا فَزِدْهُ عَذَاباً ضِعْفاً فِي النَّارِ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و مي‌گويند : پروردگارا ! هر كس چنين جايگاه و عذابي را نصيب ما نموده است ، عذاب او را در آتش دوزخ چندين برابر گردان .‏

‏توضيحات : ‏
‏« عَذَاباً ضِعْفاً » : عذاب دو چندان . عذابي چند برابر ( نگا : اعراف‌ / 38 ) .‏

آيه 62
‏متن آيه : ‏
‏ وَقَالُوا مَا لَنَا لَا نَرَى رِجَالاً كُنَّا نَعُدُّهُم مِّنَ الْأَشْرَارِ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( سرانجام ، دوزخيان به همديگر ) مي‌گويند : ما چرا كساني را نمي‌بينيم كه ( در دنيا ) ايشان را از زمره بدان و بدكاران به حساب مي‌آورديم‌ ؟‏

‏توضيحات : ‏
‏« نَعُدُّهُمْ » : بشمارشان مي‌آورديم . محسوبشان مي‌داشتيم . « الأشْرَارِ » : جمع شَرّ ، اشخاص بد . افراد بيسود و بيفايده . مرادشان مردمان مؤمن به طور عام و فقراء مسلمين به طور خاصّ است ( نگا : شعراء / 111 ، هود / 27 ، مطفّفين‌ / 29 - 36 ) . يا مراد همان اشرار و افراد سركش است . چرا كه كفّار به مؤمنان برچسب رياست طلب و آشوبگر زده و مي‌زنند ( نگا : اعراف‌ / 110 ، شعراء / 35 ) .‏

آيه 63
‏متن آيه : ‏
‏ أَتَّخَذْنَاهُمْ سِخْرِيّاً أَمْ زَاغَتْ عَنْهُمُ الْأَبْصَارُ ‏

‏ترجمه : ‏
‏آيا ما ( اشتباهاً در دنيا ) ايشان را حقير و ناچيز گرفته بوديم و بديشان گپ مي‌زديم ( و هم اينك در بهشت بسر مي‌برند و از مقرّبان درگاه يزدانند ؟ ) و يا اين كه ( همان گونه‌اند كه ما گمان مي‌برديم و الآن در دوزخند و در ميان اين دودها و شعله‌هاي آتش ) ، چشمان ( نزديك بين ما ) ايشان را نمي‌توانند ببينند ؟‏

‏توضيحات : ‏
‏« أَتَّخَذْنَاهُمْ سِخْرِيّاً » : آيا ما ايشان را به مسخره گرفته‌ايم و ناچيزشان دانسته‌ايم‌ ؟ فعل ( أَتَّخَذْنَاهُمْ ) در اصل ( أَإِتَّخَذْنَاهُمْ ) است و همزه وصل به خاطر همزه استفهام حذف شده است . واژه ( سِخْرِيّاً ) به معني مسخره و حقير ، براي مفرد و مثنّي و جمع يكسان به كار مي‌رود ، و با ضمّ سين هم به همين معني است ( نگا : مؤمنون‌ / 110 ، زخرف‌ / 32 ) . « زَاغَتْ » : انحراف پيدا كرده است . از حق منحرف شده است . از ماده زَيْغ به معني انحراف از حق و حقيقت است . نسبت آن به چشم نه به صاحبان چشم ، براي مبالغه در مطلب است . معني ديگر آيه اين است كه : آيا ما در دنيا اين مردمان محترم بهشتي و مقرّبان الهي را مسخره كرده باشيم‌ ؟ و يا بدتر از اين ، آنان را آن اندازه حقير و ناچيز دانسته باشيم كه اصلاً به چشم نمي‌آمدند ؟ !‏

آيه 64
‏متن آيه : ‏
‏ إِنَّ ذَلِكَ لَحَقٌّ تَخَاصُمُ أَهْلِ النَّارِ ‏

‏ترجمه : ‏
‏اين ( گفتگوهائي را كه از زبان دوزخيان بيان داشتيم ) يك واقعيّت است ( و قطعاً در وقت خود به وقوع مي‌پيوندد ) و نزاع و سخنان خصمانه دوزخيان با يكديگر خواهد بود .‏

‏توضيحات : ‏
‏« لَحَقٌّ » : مراد از حقيقت داشتن ، وقوع و تحقّق است . « تَخَاصُمُ » : ستيزه و پرخاش . خبر مبتداي محذوف و تقدير چنين است : هُوَ تَخَاصُمُ . و جمله ( تَخَاصُمُ أَهْلِ النَّارِ ) بيان ( ذلِكَ ) است .‏

آيه 65
‏متن آيه : ‏
‏ قُلْ إِنَّمَا أَنَا مُنذِرٌ وَمَا مِنْ إِلَهٍ إِلَّا اللَّهُ الْوَاحِدُ الْقَهَّارُ ‏

‏ترجمه : ‏
‏بگو : من تنها بيم دهنده ( مردمان از عذاب يزدان ) مي‌باشم و بس . و هيچ معبودي جز خداوند يگانه غالب ( بر هر چيز و هر كس ) وجود ندارد .‏

‏توضيحات : ‏
‏« مُنذِرٌ » : بيم دهنده . « الْقَهَّارُ » : غالب بر هر كس ، و چيره بر هر چيز .‏

آيه 66
‏متن آيه : ‏
‏ رَبُّ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَمَا بَيْنَهُمَا الْعَزِيزُ الْغَفَّارُ ‏

‏ترجمه : ‏
‏پروردگار آسمانها و زمين و همه چيزهائي است كه در ميان آن دو است و بسيار با عزّت و آمرزگار است .‏

‏توضيحات : ‏
‏« رَبُّ السَّمَاوَاتِ وَ . . . » : ( نگا : شعراء / 24 ) . « الْغَفَّارُ » : ( نگا : طه‌ / 82 ، نوح‌ / 10 ) .‏

آيه 67
‏متن آيه : ‏
‏ قُلْ هُوَ نَبَأٌ عَظِيمٌ ‏

‏ترجمه : ‏
‏بگو : ( آنچه من شما را به وسيله ) آن ( بيم مي‌دهم كه قرآن بزرگوار است ) خبر سترگي است .‏

‏توضيحات : ‏
‏« نَبَؤٌاْ » : خبر مهمّ و سرگذشت قابل توجّه ( نگا : انعام‌ / 34 و 67 ، اعراف‌ / 175 ) . در اينجا مراد قرآن است كه خبر بزرگي است درباره سرنوشت مؤمنان و كافران و سعادت و شقاوت دنيوي و اخروي ايشان .‏

آيه 68
‏متن آيه : ‏
‏ أَنتُمْ عَنْهُ مُعْرِضُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏شما ( بر اثر غفلت ) از آن رو گردانيد .‏

‏توضيحات : ‏
‏« مُعْرِضُونَ » : ( نگا : بقره‌ / 83 ، آل‌عمران‌ / 23 ) .‏

آيه 69
‏متن آيه : ‏
‏ مَا كَانَ لِي مِنْ عِلْمٍ بِالْمَلَإِ الْأَعْلَى إِذْ يَخْتَصِمُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏من از ملأ اعلي ( و فرشتگان عالم بالا ) هنگامي كه ( درباره آفرينش آدم ) گفتگو مي‌كردند ، خبر ندارم . ( تنها چيزي كه در اين زمينه مي‌دانم آن مقداري است كه از طريق وحي به من رسيده است و بس ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« الْمَلإِ الأَعْلي‌ » : در اينجا مراد فرشتگان و آناني است كه بديشان دستور داده شد كه براي آدم سجده برند ( نگا : بقره‌ / 30 ) همان گونه كه آيه 71 همين سوره بيانگر آن است . « إِذْ » : زماني كه . بدان گاه كه . « يَخْتَصِمُونَ » : جدال و نزاع مي‌كردند . مراد از مجادله و منازعه ، بحث و گفتگو درباره آفرينش انسان است .‏

آيه 70
‏متن آيه : ‏
‏ إِن يُوحَى إِلَيَّ إِلَّا أَنَّمَا أَنَا نَذِيرٌ مُّبِينٌ ‏

‏ترجمه : ‏
‏به من هم وحي نمي‌شود مگر بدان خاطر كه ( پيغمبر خدايم و ) بيم دهنده ( مردمان از عذاب يزدان و ) بيانگر ( اوامر و نواهي الهي ) مي‌باشم .‏

‏توضيحات : ‏
‏« إِن يُوحي‌ » : وحي نمي‌شود . حرف ( إِنْ ) نافيه است . نائب فاعل ( يُوحي ) ضمير مستتر است . يعني : مَا يُوحي إِلَيَّ حالُ الْمَلإِ الأعْلي . يا اين كه : مَا يُوحي إِلَيَّ الَّذِي يُوحي مِنَ الأمُورِ الْغَيْبِيَّةِ . . . إِلاّ لأنِّي نَذِيرٌ مُبِينٌ مِنْ جِهَتِهِ تَعَالي . « إِلاّ أَنَّمَا أَنَا . . . » : مگر بدان خاطر كه من . معني حصر بدان مي‌ماند كه به كسي گفته شود : لَمْ تُسْتَقْضَ يَا فُلانُ إِلاّ لِأَنَّكَ عالِمٌ عامِلٌ مُرْشِدٌ . اي فلاني ! از تو داوري خواسته نمي‌شود مگر بدان خاطر كه تو دانا هستي و به دانش خود عمل مي‌كني و راهنماي ديگراني .‏

آيه 71
‏متن آيه : ‏
‏ إِذْ قَالَ رَبُّكَ لِلْمَلَائِكَةِ إِنِّي خَالِقٌ بَشَراً مِن طِينٍ ‏

‏ترجمه : ‏
‏وقتي ( اين گفتگو در ملأ اَعلي و عالَم بالا درگرفت ) كه پروردگارت به فرشتگان گفت : من انساني را از گِل مي‌آفرينم .‏

‏توضيحات : ‏
‏« إِذْ قَالَ رَبُّكَ . . . » : بيان گفتگوئي است كه در ملأ اعلي و عالم بالا در گرفته است . « بَشَراً » : مراد آدم است . « طِينٍ » : گِل .‏

آيه 72
‏متن آيه : ‏
‏ فَإِذَا سَوَّيْتُهُ وَنَفَخْتُ فِيهِ مِن رُّوحِي فَقَعُوا لَهُ سَاجِدِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏هنگامي كه آن را سر و سامان دادم و آراسته و پيراسته كردم ، و از جان متعلّق به خود در او دميدم ، در برابرش سجده ( بزرگداشت و درود ) ببريد .‏

‏توضيحات : ‏
‏« فَإِذَا سَوَّيْتُهُ . . . » : ( نگا : حجر / 29 ) .‏

آيه 73
‏متن آيه : ‏
‏ فَسَجَدَ الْمَلَائِكَةُ كُلُّهُمْ أَجْمَعُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏پس همه فرشتگان جملگي سجده بردند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« فَسَجَدَ الْمَلآئِكَةُ . . . » : ( نگا : حجر / 30 ) .‏

آيه 74
‏متن آيه : ‏
‏ إِلَّا إِبْلِيسَ اسْتَكْبَرَ وَكَانَ مِنْ الْكَافِرِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏جز ابليس كه تكبّر ورزيد ، و از كافران گرديد .‏

‏توضيحات : ‏
‏« إِلاّ إِبْلِيسَ . . . » : ( نگا : بقره‌ / 34 ) .‏

آيه 75
‏متن آيه : ‏
‏ قَالَ يَا إِبْلِيسُ مَا مَنَعَكَ أَن تَسْجُدَ لِمَا خَلَقْتُ بِيَدَيَّ أَسْتَكْبَرْتَ أَمْ كُنتَ مِنَ الْعَالِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏فرمود : اي ابليس ! چه چيز تو را بازداشت از اين كه سجده ببري براي چيزي كه من آن را مستقيماً با قدرت خود آفريده‌ام‌ ؟ آيا تكبّر ورزيده‌اي يا اصلاً از متكبّران بوده‌اي‌ ؟‏

‏توضيحات : ‏
‏« خَلَقْتُ بِيَدَيَّ » : مستقيماً و بدون واسطه چيز ديگري ، از قبيل پدر و مادر ، آن را با قدرت خود آفريده‌ام . ( يَد ) كنايه از قدرت است . « أَسْتَكْبَرْتَ » : مراد اين است كه هم اينك خود را به بزرگي مي‌زني و تكبّر مي‌ورزي . « أَمْ كُنتَ مِنَ الْعَالِينَ » : يا اين كه همواره از متكبّران و خود بزرگ بينان بوده‌اي . « الْعَالِينَ » : ( نگا : يونس‌ / 83 ، دخان‌ / 31 ، مؤمنون‌ / 46 ) .‏

آيه 76
‏متن آيه : ‏
‏ قَالَ أَنَا خَيْرٌ مِّنْهُ خَلَقْتَنِي مِن نَّارٍ وَخَلَقْتَهُ مِن طِينٍ ‏

‏ترجمه : ‏
‏گفت : من بهتر از او هستم . تو مرا از آتش آفريده‌اي و وي را از گِل .‏

‏توضيحات : ‏
‏« قَالَ أَنَا خَيْرٌ . . . » : ( نگا : اعراف‌ / 12 ) .‏

آيه 77
‏متن آيه : ‏
‏ قَالَ فَاخْرُجْ مِنْهَا فَإِنَّكَ رَجِيمٌ ‏

‏ترجمه : ‏
‏گفت : از ميان آن ( جماعتِ ملأ اعلي و فرشتگان عالَم بالا ) بيرون شو ، چرا كه تو مطرود ( از رحمت ما ) و رانده شده ( از ميان فرشتگان ) هستي .‏

‏توضيحات : ‏
‏« مِنْهَا » : از جنت . از آسمان . از جماعت فرشتگان . « رَجِيمٌ » : مطرود از درگاه رحمت و كرامت خدا . رانده شده از ميان صفوف فرشتگان ( نگا : آل‌عمران‌ / 36 ، حجر / 17 و 34 ، نحل‌ / 98 ) .‏

آيه 78
‏متن آيه : ‏
‏ وَإِنَّ عَلَيْكَ لَعْنَتِي إِلَى يَوْمِ الدِّينِ ‏

‏ترجمه : ‏
‏قطعاً نفرين من تا روز جزا بر تو خواهد بود .‏

‏توضيحات : ‏
‏« يَوْمِ الدِِّينِ » : ( نگا : فاتحه‌ / 4 ، حجر / 35 ، شعراء / 82 ، صافّات‌ / 20 ) . « إِلي يَوْمِ الدِّينِ » : هميشه تا روز قيامت .‏

آيه 79
‏متن آيه : ‏
‏ قَالَ رَبِّ فَأَنظِرْنِي إِلَى يَوْمِ يُبْعَثُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏گفت : پروردگارا ! ( حال كه چنين است ) پس تا روزي مرا مهلت بده و مميران كه مردمان دوباره زنده مي‌گردند ( و رستاخيز شروع مي‌شود ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« فَأَنظِرْنِي . . . » : ( نگا : اعراف‌ / 14 ، حجر / 36 ) .‏

آيه 80
‏متن آيه : ‏
‏ قَالَ فَإِنَّكَ مِنَ الْمُنظَرِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏فرمود : تو از مهلت داده‌شدگاني ( و تا پايان جهان زنده مي‌ماني ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« الْمُنظَرِينَ » : ( نگا : اعراف‌ / 15 ، حجر / 8 و 37 ) .‏

آيه 81
‏متن آيه : ‏
‏ إِلَى يَوْمِ الْوَقْتِ الْمَعْلُومِ ‏

‏ترجمه : ‏
‏تا روز زمان معيّن ( كه پايان عمر جهان و سرآغاز قيامت است ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« الْوَقْتِ الْمَعْلُومِ » : ( نگا : حجر / 38 ) . يَوْمِ الدِّينِ ، يَوْمِ يُبْعَثُونَ ، و يَوْمِ الْوَقْتِ الْمَعْلُومِ ، همه به يك معني است .‏

آيه 82
‏متن آيه : ‏
‏ قَالَ فَبِعِزَّتِكَ لَأُغْوِيَنَّهُمْ أَجْمَعِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏گفت : به عزّت و عظمتت سوگند كه ( در پرتو عمر جاويدان و تلاش بي‌امان ) همه آنان را گمراه خواهم كرد .‏

‏توضيحات : ‏
‏« لأُغْوِيَنَّهُمْ . . . » : ( نگا : حجر / 39 ) .‏

آيه 83
‏متن آيه : ‏
‏ إِلَّا عِبَادَكَ مِنْهُمُ الْمُخْلَصِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏مگر بندگان مخلص تو از ايشان را ( كه بر آنان سلطه و قدرتي نداشته و وسوسه‌ام در ايشان نمي‌گيرد ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« الْمُخْلَصِينَ » : ( نگا : يوسف‌ / 24 ، حجر / 40 ، صافّات‌ / 74 ) .‏

آيه 84
‏متن آيه : ‏
‏ قَالَ فَالْحَقُّ وَالْحَقَّ أَقُولُ ‏

‏ترجمه : ‏
‏فرمود : به حق سوگند ، و حق مي‌گويم ( و جز حق نمي‌گويم ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« الْحَقُّ » : مبتدا و خبر آن محذوف است ، يعني أَلْحَقُّ قَسَمي . « الْحَقَّ » : مفعول به مقدّم ( أَقُولُ ) است . جمله ( الْحَقَّ أَقُولُ ) معترضه است ميان ماقبل و مابعد خود .‏

آيه 85
‏متن آيه : ‏
‏ لَأَمْلَأَنَّ جَهَنَّمَ مِنكَ وَمِمَّن تَبِعَكَ مِنْهُمْ أَجْمَعِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏هر آينه دوزخ را هم از تو و هم از كساني كه از تو پيروي كنند پر و لبريز مي‌سازم .‏

‏توضيحات : ‏
‏« تَبِعَكَ » : از تو پيروي كرد . به دنبال تو راه افتاد . « أَجْمَعِينَ » : تأكيد ضمير ( كَ ) و ( هُمْ ) است .‏

آيه 86
‏متن آيه : ‏
‏ قُلْ مَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ مِنْ أَجْرٍ وَمَا أَنَا مِنَ الْمُتَكَلِّفِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( اي پيغمبر ! ) بگو : من از شما در مقابل تبليغ قرآن و رساندن دين خدا هيچ پاداشي نمي‌طلبم ، و از زمره مدّعيان ( دروغين نبوّت هم ) نيستم ( و آنچه مي‌گويم ساختگي نبوده و از پيش خود به هم نمي‌بافم ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« عَلَيْهِ » : در مقابل تبليغ آنچه بدان مأمورم كه قرآن است ( نگا : ص‌ / 87 ) . « الْمُتَكَلِّفِينَ » : مدّعيان دروغين . كساني كه به طريق ساختگي و به ناروا چيزي را به خود نسبت مي‌دهند و وانمود مي‌كنند . دغلبازان .‏

آيه 87
‏متن آيه : ‏
‏ إِنْ هُوَ إِلَّا ذِكْرٌ لِّلْعَالَمِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏اين قرآن ، چيزي جز پند و اندرز جهانيان ( و مايه بيداري جملگي ايشان ) نمي‌باشد .‏

‏توضيحات : ‏
‏« إِنْ هُوَ . . . » : ( نگا : يوسف‌ / 104 ، يس‌ / 69 ، قلم‌ / 52 ) .‏

آيه 88
‏متن آيه : ‏
‏ وَلَتَعْلَمُنَّ نَبَأَهُ بَعْدَ حِينٍ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و خبر آن را بعد از مدّت زماني خواهيد دانست ( و به زودي صدق وعد و وعيد و راستي اخبار و گفتار قرآن را هم در اين جهان و هم در آن جهان خواهيد ديد ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« وَلَتَعْلَمُنَّ . . . » : مراد اين است راستي و درستي مطالب قرآن ، هم در اين جهان و هم در آن جهان براي مردمان آشكار خواهد گشت ( نگا : فصّلت‌ / 53 ، نمل‌ / 93 ) .‏

 

موضوعات: موقعیت فعلی: فهرست قرآن / سوره ص / تفسیر نور  لینک ثابت
 [ 07:00:00 ب.ظ ]




 

موقعیت فعلی: فهرست قرآن / سوره صافات / تفسیر نور / آیات 81 - 182 صافات


آيه 81
‏متن آيه : ‏
‏ إِنَّهُ مِنْ عِبَادِنَا الْمُؤْمِنِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏چرا كه او از بندگان با ايمان ما بود .‏

‏توضيحات : ‏
‏. . .‏

آيه 82
‏متن آيه : ‏
‏ ثُمَّ أَغْرَقْنَا الْآخَرِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏سپس ديگران را غرق كرديم .‏

‏توضيحات : ‏
‏« ثُمَّ » : بعد از نجات نوح و همراهان . « الآخَرِينَ » : ديگران . مراد قوم كافر نوح است .‏

آيه 83
‏متن آيه : ‏
‏ وَإِنَّ مِن شِيعَتِهِ لَإِبْرَاهِيمَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏از زمره دنباله‌روان نوح ( در اصول دين ، و پيمودن راه او در دعوت به توحيد و خداشناسي ) ابراهيم بود .‏

‏توضيحات : ‏
‏« شِيعَةِ » : پيرو . دنباله‌رو . مراد از پيروي و دنباله‌روي ، تداوم خطّ فكري و مكتبي است . به عبارت ديگر : انبياء ، همه مبلّغان يك مكتب و استادان يك دانشگاه هستند ، و توحيد و عدل و تقوا و اخلاص و بسياري ديگر از كردارهاي پسنديده و خصال حميده ، تغييرناپذير و شيوه متّبع همه فرستادگان خدا بوده است .‏

آيه 84
‏متن آيه : ‏
‏ إِذْ جَاء رَبَّهُ بِقَلْبٍ سَلِيمٍ ‏

‏ترجمه : ‏
‏وقتي كه با قلب سالم ( زدوده از شرك ) رو به پروردگارش آورد .‏

‏توضيحات : ‏
‏« سَلِيمٍ » : سالم . پاك از شرك . « قَلْبٍ سَلِيمٍ » : ( نگا : شعراء / 89 ) .‏

آيه 85
‏متن آيه : ‏
‏ إِذْ قَالَ لِأَبِيهِ وَقَوْمِهِ مَاذَا تَعْبُدُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏زماني به پدر و قوم خود گفت : اينها چه چيزند كه مي‌پرستيد ؟ !‏

‏توضيحات : ‏
‏« مَاذَا » : اينها چه چيزند ؟ سؤال ، جنبه تحقير بتها و ناپسند شمردن كار پدر را دارد .‏

آيه 86
‏متن آيه : ‏
‏ أَئِفْكاً آلِهَةً دُونَ اللَّهِ تُرِيدُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏آيا غير از خدا ، خواستار معبودهاي سراپا دروغ هستيد ؟ !‏

‏توضيحات : ‏
‏« إِفْكاً » : دروغ محض . كثيف‌ترين دروغ ( نگا : نور / 11 و 12 ، فرقان‌ / 4 ، سبأ / 43 ، احقاف‌ / 11 ، عنكبوت‌ / 17 ) . « أَإِفْكاً ءَالِهَةً » : همزه براي استفهام توبيخي است . واژه ( إِفْكاً ) مي‌تواند مفعول به و واژه ( ءَالِهَةً ) بدل ، و يا اين كه ( إِفْكاً ) مفعول له و ( ءَالِهَةً ) مفعول به باشد . در صورت اخير ، معني آيه چنين مي‌شود : آيا محض دروغ ، معبودهائي جز خدا را خواستاريد ؟‏

آيه 87
‏متن آيه : ‏
‏ فَمَا ظَنُّكُم بِرَبِّ الْعَالَمِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏آخر ، شما درباره پروردگار جهانيان چگونه مي‌انديشيد ؟ !‏

‏توضيحات : ‏
‏« فَمَا ظَنُّكُمْ . . . » : آيا گمان مي‌بريد خداي جهانيان نياز به انبازهائي براي اداره جهان هستي دارد ؟ آيا اگر افرادي يا بتهائي را همچون خدا منشأ اثر بدانيد ، فرداي قيامت ، خدا به شما چه خواهد گفت و چه خواهد كرد و شما چه پاسخي داريد كه بدو بدهيد ؟‏

آيه 88
‏متن آيه : ‏
‏ فَنَظَرَ نَظْرَةً فِي النُّجُومِ ‏

‏ترجمه : ‏
‏سپس نگاهي به ستارگان انداخت . ( انگار مي‌خواهد از اوضاع كواكب ، حوادث آينده را پيش‌بيني كند ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« نَظَرَ نَظْرَةً . . . » : نگاه ابراهيم به ستارگان آسماني ، جنبه مطالعه در اسرار آفرينش بود ، هر چند ايشان آن را نگاه منجّمانه مي‌پنداشتند .‏

آيه 89
‏متن آيه : ‏
‏ فَقَالَ إِنِّي سَقِيمٌ ‏

‏ترجمه : ‏
‏گفت : من ناخوش هستم . ( روحم از اين كفر و شرك و ظلم بيمار است ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« سَقِيمٌ » : بيمار . « إِنِّي سَقِيمٌ » : مرادِ ابراهيم ، بيماري روح و آزار دل از پندارگرائي و اوهام‌پرستي مردم ، و برداشت ايشان از سخن او بيماري ظاهري بود . به اين ترتيب عذر خود را از عدم شركت در جشن ساليانه ايشان خواست . گويا سحرگاهان غذاهائي در كنار بتها مي‌نهادند تا متبرّك شود ، و خودشان از شهر بيرون مي‌رفتند . شامگاهان از مراسم صحرا برمي‌گشتند و از آن خوراكيها مي‌خوردند .‏

آيه 90
‏متن آيه : ‏
‏ فَتَوَلَّوْا عَنْهُ مُدْبِرِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏آنان بدو پشت كردند و ( به دنبال مراسم خود ) رفتند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« فَتَوَلَّوْا عَنْهُ مُدْبِرِينَ » : ( نگا : توبه‌ / 25 ، انبياء / 57 ، نمل‌ / 80 ، روم‌ / 52 ) .‏

آيه 91
‏متن آيه : ‏
‏ فَرَاغَ إِلَى آلِهَتِهِمْ فَقَالَ أَلَا تَأْكُلُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏شتابان و نهان ، به سراغ معبودهاي ايشان رفت ( و تمسخركنان فرياد زد ) و گفت : آيا ( از غذاهاي رنگارنگ ) نمي‌خوريد ؟‏

‏توضيحات : ‏
‏« رَاغَ » : مخفيانه و شتابان رفت . به نهاني رو كرد به .‏

آيه 92
‏متن آيه : ‏
‏ مَا لَكُمْ لَا تَنطِقُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏شما را چه شده است كه حرف نمي‌زنيد ؟‏

‏توضيحات : ‏
‏« مَا لَكُمْ » : شما را چه شده است‌ ؟‏

آيه 93
‏متن آيه : ‏
‏ فَرَاغَ عَلَيْهِمْ ضَرْباً بِالْيَمِينِ ‏

‏ترجمه : ‏
‏با قدرت هر چه بيشتر ضربه‌هاي سخت و پياپي بر آنها فرو كوفت .‏

‏توضيحات : ‏
‏« رَاغَ عَلَيْهِمْ » : از بالا بر آنها فرو كوفت . « بِالْيَمِينِ » : با دست راست . با قدرت و قوّت ( نگا : زمر / 67 ) . « رَاغَ عَلَيْهِمْ ضَرْباً » : واژه ( ضَرْباً ) مي‌تواند مفعول مطلق ( رَاغَ ) به اعتبار معني باشد . چرا كه معني چنين است : ضَرَبَهُمْ ضَرْباً . يا اين كه مصدر است و در معني اسم فاعل است : رَاغَ عَلَيْهِمْ ضَارِباً . و يا اين كه مفعول له و معني آن چنين است : براي زدن به سراغشان رفت .‏

آيه 94
‏متن آيه : ‏
‏ فَأَقْبَلُوا إِلَيْهِ يَزِفُّونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏به طرف ابراهيم دوان دوان آمدند ( و همچون شترمرغ بال گرفتند ، و او را فرو كوفتند ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« يَزِفُّونَ » : مي‌شتافتند . به تك ايستادند . حال ضمير ( و ) در فعل ( أَقْبَلُوا ) است . زَفّ و زَفيف ، دويدن شترمرغ را مي‌گويند ، بدان گاه كه رفتن و پرواز را آميزه يكديگر مي‌سازد .‏

آيه 95
‏متن آيه : ‏
‏ قَالَ أَتَعْبُدُونَ مَا تَنْحِتُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( ابراهيم بديشان ) گفت : آيا چيزهائي را مي‌پرستيد كه خودتان مي‌تراشيد ؟‏

‏توضيحات : ‏
‏« تَنْحِتُونَ » : مي‌تراشيد ( نگا : اعراف‌ / 74 ، شعراء / 149 ) .‏

آيه 96
‏متن آيه : ‏
‏ وَاللَّهُ خَلَقَكُمْ وَمَا تَعْمَلُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏خداوند هم شما را آفريده است ، و هم بتهائي را كه مي‌سازيد .‏

‏توضيحات : ‏
‏« مََا تَعْمَلُونَ » : اگر واژه ( ما ) موصوله به شمار آيد ، معني چنين است : خدا هم شما را آفريده است ، و هم ساخته‌هايتان را كه بتها است . و اگر ( مَا ) مصدريّه به حساب آيد ، مفهوم اين مي‌شود كه خداوند هم شما را آفريده است و هم اعمال شما را . از آنجا كه بحث از بتها است‌ ؛ نه از اعمال آدمي ، آيه مورد نظر ، ناظر به اين معني نيست . تازه اگر چنين هم باشد ، بيانگر اين واقعيّت است كه اعمال انسانها هر چند به اراده آنان انجام مي‌گيرد ، امّا اراده و قدرت بر تصميم‌گيري و نيروهاي ديگري كه افعال خود را با آن انجام مي‌دهند ، همه از ناحيه خدا است . اگر هم بر بتها « ساخته‌هاي انسان‌ » اطلاق مي‌شود ، به خاطر شكلي است كه انسان بدانها مي‌دهد ، وگرنه ماده آنها را خدا آفريده است . اين سخن درست به آن مي‌ماند كه مي‌گويند : اين فرش ، آن خانه ، و آن اتومبيل ، ساخته انسان است . مسلّماً منظور اين نيست كه انسان موادّ آنها را ساخته است . بلكه مراد اين است كه صورت آنها با دست انسان شكل مي‌پذيرد و تغيير ظاهر مي‌دهد .‏

آيه 97
‏متن آيه : ‏
‏ قَالُوا ابْنُوا لَهُ بُنْيَاناً فَأَلْقُوهُ فِي الْجَحِيمِ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( مشركان فرياد زدند و به يكديگر ) گفتند : براي او چهارديواري بزرگي بسازيد ( و در ميان آن آتش بيفروزيد ) و او را به ميان آتش سوزان و پر اخگر بيفكنيد .‏

‏توضيحات : ‏
‏« بُنْيَاناً » : ساختمان ( نگا : توبه‌ / 109 و 110 ، نحل‌ / 26 ، كهف‌ / 21 ) . در اينجا مراد چهار ديواري است . « الْجَحِيمِ » : آتش عظيم و سوزان و پر اخگر . نامي از نامهاي دوزخ .‏

آيه 98
‏متن آيه : ‏
‏ فَأَرَادُوا بِهِ كَيْداً فَجَعَلْنَاهُمُ الْأَسْفَلِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( خلاصه ، آنان ) براي نابودي ابراهيم نقشه‌اي پي افكندند و نيرنگي انديشيدند ، ولي ما ( او را نجات داديم و والايش كرديم ، و ) آنان را پست و حقير و مغلوب و ذليل نموديم .‏

‏توضيحات : ‏
‏« كَيْداً » : نيرنگ . چاره‌انديشي . در اينجا طرح نابودي ابراهيم و نقشه برچيدن اثرات تبليغ قولي و عملي او مراد است . « الأسْفَلِينَ » : و خواران . به زير افتادگان و شكست خوردگان .‏

آيه 99
‏متن آيه : ‏
‏ وَقَالَ إِنِّي ذَاهِبٌ إِلَى رَبِّي سَيَهْدِينِ ‏

‏ترجمه : ‏
‏ابراهيم گفت : من به سوي پروردگارم مي‌روم ، او مرا رهنمود مي‌كند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« إِنِّي ذَاهِبٌ إِلي رَبِّي‌ » : بديهي است خداوند مكاني ندارد . پس مراد مهاجرت از محيط آلوده به محيط پاك است . ابراهيم به دستور خدا به سرزمين انبياء و كانون وحي الهي ، يعني شام مهاجرت فرمود ، و راهنمايش در همه جا خدا بود . لذا سفر إِليَ الله داشت .‏

آيه 100
‏متن آيه : ‏
‏ رَبِّ هَبْ لِي مِنَ الصَّالِحِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏پروردگارا ! فرزندان شايسته‌اي به من عطاء كن . ( فرزنداني كه بتوانند كار دعوت را به دست گيرند و برنامه مرا تداوم بخشند ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« الصَّالِحِينَ » : شايستگان ( نگا : انبياء / 72 و 86 ) .‏

آيه 101
‏متن آيه : ‏
‏ فَبَشَّرْنَاهُ بِغُلَامٍ حَلِيمٍ ‏

‏ترجمه : ‏
‏ما او را به پسري بردبار و خردمند مژده داديم .‏

‏توضيحات : ‏
‏« غُلامٍ » : پسر نوجوان ( نگا : آل‌عمران‌ / 40 ، كهف‌ / 74 و 80 و 82 ) . « حَليمٍ » : شكيبا . خردمند .‏

آيه 102
‏متن آيه : ‏
‏ فَلَمَّا بَلَغَ مَعَهُ السَّعْيَ قَالَ يَا بُنَيَّ إِنِّي أَرَى فِي الْمَنَامِ أَنِّي أَذْبَحُكَ فَانظُرْ مَاذَا تَرَى قَالَ يَا أَبَتِ افْعَلْ مَا تُؤْمَرُ سَتَجِدُنِي إِن شَاء اللَّهُ مِنَ الصَّابِرِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏وقتي كه ( او متولّد شد و بزرگ گرديد و ) به سنّي رسيد كه بتواند با او به تلاش ( در پي معاش ) ايستد ، ابراهيم بدو گفت : فرزندم ! من در خواب چنان مي‌بينم كه بايد تو را سر ببرم ( و قربانيّت كنم ) . بنگر نظرت چيست‌ ؟ گفت : اي پدر ! كاري كه به تو دستور داده مي‌شود بكن . به خواست خدا مرا از زمره شكيبايان خواهي يافت .‏

‏توضيحات : ‏
‏« أَري فِي الْمَنَامِ » : در خواب مي‌بينم . مراد اين است كه در خواب به من فرمان داده شده است . چرا كه خواب انبياء وحي بشمار است ( نگا : صفوه التفاسير ) .‏

آيه 103
‏متن آيه : ‏
‏ فَلَمَّا أَسْلَمَا وَتَلَّهُ لِلْجَبِينِ ‏

‏ترجمه : ‏
‏هنگامي كه ( پدر و پسر ) هر دو تسليم ( فرمان خدا ) شدند ( و ابراهيم پسر را روي شنها دراز كشاند ) و رخساره او را بر خاك انداخت .‏

‏توضيحات : ‏
‏« أَسْلَمَا » : تن در دادند . تسليم قضا و قدر الهي شدند . منقاد فرمان يزدان شدند . « تَلَّهُ » : او را بر خاك انداخت . « لِلْجَبِينِ » : بر رخساره . واژه ( لِ ) به معني ( عَلي ) ، و ( جَبِين ) به معني رخساره است .‏

آيه 104
‏متن آيه : ‏
‏ وَنَادَيْنَاهُ أَنْ يَا إِبْرَاهِيمُ ‏

‏ترجمه : ‏
‏فريادش زديم كه : اي ابراهيم !‏

‏توضيحات : ‏
‏« أَنْ » : حرف تفسيريّه است . چرا كه ما بعد آن ، تفسير و توضيح ماقبل آن است ( نگا : يونس‌ / 2 ) .‏

آيه 105
‏متن آيه : ‏
‏ قَدْ صَدَّقْتَ الرُّؤْيَا إِنَّا كَذَلِكَ نَجْزِي الْمُحْسِنِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏تو خواب را راست ديدي و دانستي ( و برابر فرمان آن عمل كردي و مأموريّت خود را به جاي آوردي . دست نگهدار كه در اين آزمايش بزرگ موفّق شدي . بيش از اين رنج تو و فرزندت را نمي‌خواهيم ) ، ما اين گونه به نيكوكاران سزا و جزا مي‌دهيم .‏

‏توضيحات : ‏
‏« صَدَّقْتَ » : باور كردي و راست انگاشتي . يعني آنچه در خواب ديده بودي ، بدان عمل كردي .‏

آيه 106
‏متن آيه : ‏
‏ إِنَّ هَذَا لَهُوَ الْبَلَاء الْمُبِينُ ‏

‏ترجمه : ‏
‏اين ( آزمايش بزرگ كه ذبح فرزند با دست پدر است ) مسلّماً آزمايشي است كه بيانگر ( ايمان كامل و يقين صادق به خداوند هستي ) است .‏

‏توضيحات : ‏
‏« الْبَلآءُ » : امتحان . آزمون . « الْمُبِينُ » : روشن و آشكار . روشنگر و بيانگر .‏

آيه 107
‏متن آيه : ‏
‏ وَفَدَيْنَاهُ بِذِبْحٍ عَظِيمٍ ‏

‏ترجمه : ‏
‏ما قرباني بزرگ و ارزشمندي را فدا و بلاگردان او كرديم .‏

‏توضيحات : ‏
‏« فَدَيْنَاهُ » : فداي جان او و بلاگردان عمر وي كرديم . « ذِبْحٍ » : حيواني كه سر بريده مي‌شود . مصدر است و به معني اسم مفعول ، يعني مذبوح است . مراد قوچ بزرگ و ارزشمندي است كه خداوند فرو فرستاد تا به جاي فرزند قرباني شود . « عَظِيمٍ » : عظمت اين قرباني بيشتر در دو چيز است : يكي اين كه به فرمان خدا و بلاگردان يكي از انبياء بود . ديگر اين كه سنّت و شيوه‌اي شد كه تا پايان جهان به صورت برنامه هر ساله مؤمنان بر جاي است .‏

آيه 108
‏متن آيه : ‏
‏ وَتَرَكْنَا عَلَيْهِ فِي الْآخِرِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و نام نيك او را در ميان ملّتهاي بعدي باقي گذارديم ( و اسوه آيندگان با ايمان و قدوه پاكبازان جهانش كرديم ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« تَرَكْنَا عَلَيْهِ . . . » : ( نگا : صافّات‌ / 78 و 119 و 129 ) .‏

آيه 109
‏متن آيه : ‏
‏ سَلَامٌ عَلَى إِبْرَاهِيمَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏درود بر ابراهيم !‏

‏توضيحات : ‏
‏« سَلامٌ . . . » : ( نگا : صافّات‌ / 79 ) .‏

آيه 110
‏متن آيه : ‏
‏ كَذَلِكَ نَجْزِي الْمُحْسِنِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏ما اين گونه نيكوكاران را پاداش خير خواهيم داد .‏

‏توضيحات : ‏
‏. . .‏

آيه 111
‏متن آيه : ‏
‏ إِنَّهُ مِنْ عِبَادِنَا الْمُؤْمِنِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏چرا كه او از بندگان با ايمان ما بود .‏

‏توضيحات : ‏
‏. . .‏

آيه 112
‏متن آيه : ‏
‏ وَبَشَّرْنَاهُ بِإِسْحَاقَ نَبِيّاً مِّنَ الصَّالِحِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏ما او را به ( تولّد ) اسحاق كه پيغمبر و از زمره صالحان بود ، مژده داديم .‏

‏توضيحات : ‏
‏« نَبِيّاً . . . » : مراد اين است كه مقدّر بود پيغمبر گردد و از زمره شايستگان شود .‏

آيه 113
‏متن آيه : ‏
‏ وَبَارَكْنَا عَلَيْهِ وَعَلَى إِسْحَاقَ وَمِن ذُرِّيَّتِهِمَا مُحْسِنٌ وَظَالِمٌ لِّنَفْسِهِ مُبِينٌ ‏

‏ترجمه : ‏
‏ما به ابراهيم و ( فرزندش ) اسحاق خير و بركت داديم ( در عمر و زندگي ، در نسلهاي آينده ، در مكتب و ايمان ، و . . . ) از دودمان اين دو ، افرادي نيكوكار به وجود آمدند ، و هم افرادي كه ( به خاطر عدم ايمان ) آشكارا به خود ستم كردند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« مُحْسِنٌ » : نيكوكار . مراد مؤمن و مطيع فرمان خدا است . « ظَالِمٌ » : ستمگر . مراد كافر و منافق و گنهكار است .‏

آيه 114
‏متن آيه : ‏
‏ وَلَقَدْ مَنَنَّا عَلَى مُوسَى وَهَارُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏ما به موسي و هارون واقعاً نعمتهاي گرانبهائي بخشيديم .‏

‏توضيحات : ‏
‏« لَقَدْ مَنَنَّا . . . » : واقعاً نعمتهاي گرانبها و ارزشمندي داديم ، منّت ، اگر جنبه عملي داشته باشد ، زيبا و پسنديده است و مراد نعمتهاي بزرگ و سنگين است . و اگر با لفظ و سخن باشد ، زشت و بدنما است .‏

آيه 115
‏متن آيه : ‏
‏ وَنَجَّيْنَاهُمَا وَقَوْمَهُمَا مِنَ الْكَرْبِ الْعَظِيمِ ‏

‏ترجمه : ‏
‏آنان و قوم ايشان را از غم و اندوه بزرگ ( اذيّت و آزار فرعون و فرعونيان ) نجات داديم .‏

‏توضيحات : ‏
‏« الْكَرْبِ الْعَظِيمِ » : ( نگا : انبياء / 76 ، صافّات‌ / 76 ) .‏

آيه 116
‏متن آيه : ‏
‏ وَنَصَرْنَاهُمْ فَكَانُوا هُمُ الْغَالِبِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و آنان را ياري كرديم تا ( بر دشمنانشان ) پيروز شدند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« نَصَرْنَاهُمْ » : ايشان را ياري داديم . يعني موسي و هارون و قوم بني‌اسرائيل را .‏

آيه 117
‏متن آيه : ‏
‏ وَآتَيْنَاهُمَا الْكِتَابَ الْمُسْتَبِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و به آن دو ، كتاب روشنگر ( احكام دين ، و بيانگر رهنمودهاي امور زندگي آن روزي ) عطاء كرديم ( كه تورات است ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« الْمُسْتَبِينَ » : واضح و روشن . روشنگر و بيانگر ( نگا : انعام‌ / 55 ) .‏

آيه 118
‏متن آيه : ‏
‏ وَهَدَيْنَاهُمَا الصِّرَاطَ الْمُسْتَقِيمَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و آن دو را به راه راست رهنمود كرديم ( كه راه انبياء و اولياء است ، و خطر انحراف و گمراهي و سقوط در آن وجود ندارد ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« الصِّرَاطَ الْمُسْتَقِيمَ » : ( نگا : فاتحه‌ / 6 ) .‏

آيه 119
‏متن آيه : ‏
‏ وَتَرَكْنَا عَلَيْهِمَا فِي الْآخِرِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و نام نيك آنان را در اقوام بعد باقي گذارديم .‏

‏توضيحات : ‏
‏« وَ تَرَكْنا عَلَيْها . . . » : ( نگا : صافّات‌ / 78 و 108 ) .‏

آيه 120
‏متن آيه : ‏
‏ سَلَامٌ عَلَى مُوسَى وَهَارُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏درود بر موسي و هارون !‏

‏توضيحات : ‏
‏« سَلامٌ عَلي . . . » : ( نگا : صافّات‌ / 78 و 108 ) .‏

آيه 121
‏متن آيه : ‏
‏ إِنَّا كَذَلِكَ نَجْزِي الْمُحْسِنِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏ما اين گونه نيكوكاران را پاداش مي‌دهيم .‏

‏توضيحات : ‏
‏« إِنّا كَذلِكَ . . . » : ( نگا : انعام‌ / 84 ، يوسف‌ / 22 ، قصص‌ / 14 ) .‏

آيه 122
‏متن آيه : ‏
‏ إِنَّهُمَا مِنْ عِبَادِنَا الْمُؤْمِنِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏آن دو نفر ، از زمره بندگان مؤمن ما بودند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« مَا » : آنچه . مراد بت است .‏

آيه 123
‏متن آيه : ‏
‏ وَإِنَّ إِلْيَاسَ لَمِنْ الْمُرْسَلِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏الياس از پيغمبران بود .‏

‏توضيحات : ‏
‏« إِلْيَاسَ » : يكي از پيغمبران بني‌اسرائيل و از نسل هارون 7 بود .‏

آيه 124
‏متن آيه : ‏
‏ إِذْ قَالَ لِقَوْمِهِ أَلَا تَتَّقُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏زماني به قوم خود گفت : آيا پرهيزگاري پيشه خود نمي‌كنيد ؟‏

‏توضيحات : ‏
‏. . .‏

آيه 125
‏متن آيه : ‏
‏ أَتَدْعُونَ بَعْلاً وَتَذَرُونَ أَحْسَنَ الْخَالِقِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏آيا بت بعل را به فرياد مي‌خوانيد ( و نيازمنديهاي خود را از او مي‌خواهيد ) و آيا بهترين آفرينندگان را رها مي‌سازيد ؟ !‏

‏توضيحات : ‏
‏« تَدْعُونَ » : به فرياد مي‌خوانيد ( نگا : انعام‌ / 40 و 41 ) . « بَعْلاً » : نام بت معيّني در بعلبك . هر نوع معبودي كه به وسيله آن به خدا تقرّب جويند . جمع آن بُعول است . « أَحْسَنَ الْخَالِقِينَ » : ( نگا : مؤمنون‌ / 14 ) . خالق به معني مقدّر و اندازه گيرنده ، و يا به معني آفريدگار است . بت‌پرستان معتقد بودند كه بتهايشان آفريننده بوده و در كار آفرينش دست دارند ( نگا : مجمع‌البيان الحديث ) . « تَذَرُونَ » : ( نگا : بقره‌ / 234 ، شعراء / 166 ) .‏

آيه 126
‏متن آيه : ‏
‏ اللَّهَ رَبَّكُمْ وَرَبَّ آبَائِكُمُ الْأَوَّلِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏خدا ، كه معبود شما و معبود نياكان پيشين شما است .‏

‏توضيحات : ‏
‏« أللهَ » : بدل ( أَحْسَنَ ) است . « رَبَّكُمْ » : عطف بيان يا بدل ( اللهَ ) يا صفت آن است . يا اين كه ( اللهَ ) بدل اوّل و ( رَبَّكُمْ ) بدل دوم ( أَحْسَنَ ) است .‏

آيه 127
‏متن آيه : ‏
‏ فَكَذَّبُوهُ فَإِنَّهُمْ لَمُحْضَرُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏آنان الياس را تكذيب كردند ، پس ايشان ( توسّط فرشتگان در دوزخ ) گرد آورده مي‌شوند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« لَمُحْضَرُونَ » : ( نگا : قصص‌ / 61 ، روم‌ / 16 ، سبأ / 38 ) .‏

آيه 128
‏متن آيه : ‏
‏ إِلَّا عِبَادَ اللَّهِ الْمُخْلَصِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏مگر بندگان مخلص خدا ( كه ايشان رستگار و كامگارند ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« إِلاّ عِبَادَ . . . » : ( نگا : صافّات‌ / 40 و 74 ) .‏

آيه 129
‏متن آيه : ‏
‏ وَتَرَكْنَا عَلَيْهِ فِي الْآخِرِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و نام نيك او را در ميان ملّتهاي بعدي باقي گذارديم .‏

‏توضيحات : ‏
‏« تَرَكْنَا عَلَيْهِ . . . » : ( نگا : صافّات‌ / 78 و 108 و 119 ) .‏

آيه 130
‏متن آيه : ‏
‏ سَلَامٌ عَلَى إِلْ يَاسِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏درود بر الياس !‏

‏توضيحات : ‏
‏« إِلْ يَاسِينَ » : تلفّظ ديگر إلياس است . همچون سَيْناء و سِينِينَ كه هر دو نام سرزمين معيّني است . يا إبراهيم و أبراهام ، ميكال و ميكائيل و . . . ديگر اين كه در آيه 132 كه مي‌فرمايد : إِنَّهُ مِنْ عِبَادِنَا الْمُؤْمِنينَ . ضمير مفرد به كار رفته است كه مرجع آن إِلْ ياسينَ است . از سوي ديگر ، در همين سوره ، در آيات : سَلامٌ عَلي نُوحٍ ( 79 ) سَلامٌ عَلي إِبْرَاهِيمَ ( 109 ) سَلامٌ عَلي مُوسي وَ هَارُونَ ( 120 ) سلام صدر سخن آيه‌ها به همان پيغمبري برمي‌گردد كه مذكور است . بنابراين در اينجا هم سلام بر الياس است و بس نه پيروان الياس ، يعني الياسيها . به عبارت ديگر ال ياسين ، جمع الياسي نبوده تا بعد از تخفيف « الياسين‌ » شده باشد ، همان گونه كه برخي معتقدند .‏

آيه 131
‏متن آيه : ‏
‏ إِنَّا كَذَلِكَ نَجْزِي الْمُحْسِنِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏ما اين چنين پاداش نيكوكاران را خواهيم داد .‏

‏توضيحات : ‏
‏« إِنّا كَذلِكَ . . . » : ( نگا : صافّات‌ / 80 و 105 و 110 و 121 ) .‏

آيه 132
‏متن آيه : ‏
‏ إِنَّهُ مِنْ عِبَادِنَا الْمُؤْمِنِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏إلياس از زمره بندگانِ با ايمان ما بود .‏

‏توضيحات : ‏
‏. . .‏

آيه 133
‏متن آيه : ‏
‏ وَإِنَّ لُوطاً لَّمِنَ الْمُرْسَلِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏قطعاً لوط از زمره پيغمبران بود .‏

‏توضيحات : ‏
‏. . .‏

آيه 134
‏متن آيه : ‏
‏ إِذْ نَجَّيْنَاهُ وَأَهْلَهُ أَجْمَعِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏زماني ، او و جملگي خاندان و پيروان او را نجات داديم .‏

‏توضيحات : ‏
‏« أَهْلَهُ » : خاندان او و پيروان او ( نگا : نمل‌ / 56 ، قمر / 34 ) .‏

آيه 135
‏متن آيه : ‏
‏ إِلَّا عَجُوزاً فِي الْغَابِرِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏نمگر پيرزني ( كه همسر لوط بود و با كافران در اذيّت و آزار مؤمنان همكاري مي‌كرد ، و بدين سبب ) از زمره هلاك شدگان گرديد .‏

‏توضيحات : ‏
‏« الْغَابِرِينَ » : هالكين . نابود شوندگان ( نگا : اعراف‌ / 83 ، حجر / 60 ) .‏

آيه 136
‏متن آيه : ‏
‏ ثُمَّ دَمَّرْنَا الْآخَرِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏آن گاه ( كه لوط و مؤمنان را نجات داديم ) ديگران را درهم كوبيديم و نابود كرديم .‏

‏توضيحات : ‏
‏« دَمَّرْنَا » : هلاك و نابود كرديم . در هم كوبيديم ( نگا : اعراف‌ / 137 ، شعراء / 172 ) .‏

آيه 137
‏متن آيه : ‏
‏ وَإِنَّكُمْ لَتَمُرُّونَ عَلَيْهِم مُّصْبِحِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و شما ( اي اهل مكّه ! در سَفَر تجارتي خود به سرزمين شام ) بامدادان از سرزمين ايشان عبور مي‌كنيد ( و پيوسته آثار ويران آنان را ديد مي‌زنيد ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« مُصْبِحِينَ » : به روز رسندگان . وارد صبح شدگان . حال است ( نگا : حجر / 66 و 83 ) .‏

آيه 138
‏متن آيه : ‏
‏ وَبِاللَّيْلِ أَفَلَا تَعْقِلُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و شامگاهان هم ( مخروبه‌هاي شهر ايشان سدوم را مي‌بينيد ) . آيا نمي‌انديشيد و متوجّه نيستيد ( كه بدكرداري و تباهكاري ايشان ، موجب ويراني سرزمينشان و بدفرجامي خودشان شده است‌ ؟ ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« بِالَّيْلِ » : حرف ( ب ) به معني ( في ) است . مراد از مُصْبِحِينَ و بِالَّيْلِ ، رويهم ، يعني پيوسته و دائم .‏

آيه 139
‏متن آيه : ‏
‏ وَإِنَّ يُونُسَ لَمِنَ الْمُرْسَلِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏مسلّماً يونس هم از زمره پيغمبران بود .‏

‏توضيحات : ‏
‏. . .‏

آيه 140
‏متن آيه : ‏
‏ إِذْ أَبَقَ إِلَى الْفُلْكِ الْمَشْحُونِ ‏

‏ترجمه : ‏
‏زماني ، او به سوي كشتي پر ( از مسافر و كالا ، بدون اجازه پروردگارش ، از ميان قوم خود ) گريخت .‏

‏توضيحات : ‏
‏« أَبَقَ » : گريخت . اين واژه بيشتر براي گريختن بندگان از پيش صاحبانشان به كار مي‌رود . اينجا مراد ترك كردن قوم و قبيله بدون اجازه پروردگار است .‏

آيه 141
‏متن آيه : ‏
‏ فَسَاهَمَ فَكَانَ مِنْ الْمُدْحَضِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( كشتي دچار سانحه شد و مي‌بايست بر طبق قرعه ، افرادي از سرنشينان به دريا انداخته شوند ) . يونس در قرعه‌كشي شركت كرد و از جمله كساني شد كه قرعه به نام ايشان درآمد . ( پس برابر عرف آن روز به دريا انداخته شد ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« سَاهَمَ » : در قرعه‌كشي شركت كرد . « الْمُدْحَضِينَ » : مغلوبان . قرعه به نام ايشان درآمدگان . فرو انداختگان .‏

آيه 142
‏متن آيه : ‏
‏ فَالْتَقَمَهُ الْحُوتُ وَهُوَ مُلِيمٌ ‏

‏ترجمه : ‏
‏ماهي او را بلعيد ، در حالي كه مستحقّ ملامت بود ( و مي‌بايست در برابر كاري كه كرده بود ، زنداني شود ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« الْحُوتُ » : نوعي ماهي بزرگ . « مُلِيمٌ » : گناهكار . مستحقّ سرزنش . كسي كه كاري كند يا حرفي بزند كه سزاوار سرزنش و درخور لومه شود .‏

آيه 143
‏متن آيه : ‏
‏ فَلَوْلَا أَنَّهُ كَانَ مِنْ الْمُسَبِّحِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏اگر او قبلاً از زمره پرستشگران نمي‌بود .‏

‏توضيحات : ‏
‏« الْمُسَبِّحِينَ » : عبادت كنندگان ( نگا : صافّات‌ / 166 ) . دعا كنندگان ( نگا : انبياء / 79 ، نور / 41 ، سجده‌ / 15 ) .‏

آيه 144
‏متن آيه : ‏
‏ لَلَبِثَ فِي بَطْنِهِ إِلَى يَوْمِ يُبْعَثُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏او در شكم ماهي تا روز رستاخيز مي‌ماند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« لَبِثَ » : ماند . « إِلي يَوْمِ يُبْعَثُونَ » : تا روزي كه برانگيخته شوند . مراد مدفون شدن براي هميشه است . چرا كه او در دل ماهي و ماهي در دل زمين تا روز رستاخيز دفن مي‌شوند .‏

آيه 145
‏متن آيه : ‏
‏ فَنَبَذْنَاهُ بِالْعَرَاء وَهُوَ سَقِيمٌ ‏

‏ترجمه : ‏
‏ما او را در يك سرزمين برهوت خالي ( ازدرخت و گياه ) افكنديم ، در حالي كه بيمار و نزار بود .‏

‏توضيحات : ‏
‏« نَبَذْنَاهُ » : او را انداختيم . او را افكنديم . مراد اين است كه كاري كرديم كه ماهي او را از دهان خود پرت كند . « الْعَرَآءِ » : سرزمين برهوت و خالي از درخت و گياه و ساختمان . « سَقِيمٌ » : بيمار . ناخوش .‏

آيه 146
‏متن آيه : ‏
‏ وَأَنبَتْنَا عَلَيْهِ شَجَرَةً مِّن يَقْطِينٍ ‏

‏ترجمه : ‏
‏ما كدوبُني بر بالاي او رويانيديم ( تا در سايه برگهاي پهن و مرطوب آن بيارامد ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« شَجَرَةً » : گياه . بوته . « يَقْطِينٍ » : كدو . كدوبُن بدان خاطر انتخاب شده تا برگهايش روي يونس بيفتد و او را از گزند حوادث در امان دارد .‏

آيه 147
‏متن آيه : ‏
‏ وَأَرْسَلْنَاهُ إِلَى مِئَةِ أَلْفٍ أَوْ يَزِيدُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( يونس كم‌كم بهبودي يافت ) و او را به سوي جمعيّت يك صد هزار نفري يا بيشتر فرستاديم ( تا ايشان را به ايمان آوردن و توبه كردن از بديها و انجام نيكيها دعوت كند ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« مِائَةِ أَلْفٍ » : صد هزار ، مراد قوم خودش است ( نگا : يونس‌ / 98 ) . « أَوْ » : بلكه . يا . عربها چنين حرفي را براي تأكيد مطلب پيشين به كار مي‌برند .‏

آيه 148
‏متن آيه : ‏
‏ فَآمَنُوا فَمَتَّعْنَاهُمْ إِلَى حِينٍ ‏

‏ترجمه : ‏
‏آنان همه ايمان آوردند و ما ايشان را از مواهب فراوان و نعمتهاي فراخ زندگي تا مدّت مشخّصي بهره‌مند ساختيم .‏

‏توضيحات : ‏
‏« فَمَتَّعْنَاهُمْ إِلي حِينٍ » : ( نگا : يونس‌ / 98 ) . مدّت معيّن . يعني فرا رسيدن اجل آنان و زمان مقدّر ايشان در حيات دنيوي .‏

آيه 149
‏متن آيه : ‏
‏ فَاسْتَفْتِهِمْ أَلِرَبِّكَ الْبَنَاتُ وَلَهُمُ الْبَنُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏از آنان ( كه ساكن مكّه بوده و به دنبال خرافات راه افتاده و معتقدند كه فرشتگان دختران خدايند ) بپرس كه آيا دختران از آنِ پروردگار تو باشند و پسران از آنِ خودشان‌ ؟ ( آيا اين عادلانه است‌ ؟ ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« الْبَنَاتُ » : مراد فرشتگان است كه بنا به عقيده تباه خود مي‌گفتند : فرشتگان دختران خدايند ( نگا : بقره‌ / 116 ، نحل‌ / 57 ، نجم‌ / 27 ) . البتّه پسر و دختر در پيشگاه خدا ارزش يكسان دارند و معيار شخصيّت هر دو پاكي و تقوا است . ولي استدلال قرآن در اينجا به اصطلاح از باب « ذكر مسلّماتِ خصم‌ » است كه مطالب طرف را بگيرند و به خود او باز گردانند . نظير اين معني ( نگا : نجم‌ / 22 ) .‏

آيه 150
‏متن آيه : ‏
‏ أَمْ خَلَقْنَا الْمَلَائِكَةَ إِنَاثاً وَهُمْ شَاهِدُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏يا اين كه ( وقتي كه ) ما فرشتگان را به صورت ماده مي‌آفريديم ، ايشان ناظر ( بر خلقت فرشتگان ) بوده‌اند ؟‏

‏توضيحات : ‏
‏« شَاهِدُونَ » : جمع شاهد ، حاضر و ناظر ( نگا : كهف‌ / 51 ، زخرف‌ / 19 ) .‏

آيه 151
‏متن آيه : ‏
‏ أَلَا إِنَّهُم مِّنْ إِفْكِهِمْ لَيَقُولُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏هان ! آنان تنها از روي دروغها و تهمتهاي به هم بافته خود مي‌گويند :‏

‏توضيحات : ‏
‏« مِنْ إِفْكِهِمْ » : بنا به دروغهاي زشت خود . تنها از روي به هم بافته‌ها و خيال‌پردازيهاي خود . « لَيَقُولُونَ » : مقول قول در آيه بعدي است كه ( وَلَدَ اللهُ ) است .‏

آيه 152
‏متن آيه : ‏
‏ وَلَدَ اللَّهُ وَإِنَّهُمْ لَكَاذِبُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏خداوند فرزند زاده است ! قطعاً ايشان دروغگويند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« وَلَدَ » : زاد . فرزند به دنياآورد . صاحب فرزند شد .‏

آيه 153
‏متن آيه : ‏
‏ أَصْطَفَى الْبَنَاتِ عَلَى الْبَنِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏آيا خدا دختران را بر پسران ترجيح داده است ( در صورتي كه به گمان شما پسران از دختران بهترند ؟ تازه اگر برابر انديشه تباه شما هم بود ، مي‌بايست خدا پسران را نصيب خود كند ؛ نه دختران را ! ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« أَصْطَفي‌ » : آيا برگزيده است‌ ؟ در اصل ( أَإِصْطَفي ) است . همزه فعل براي تخفيف حذف شده است .‏

آيه 154
‏متن آيه : ‏
‏ مَا لَكُمْ كَيْفَ تَحْكُمُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏چه چيزتان شده است ، چگونه داوري مي‌كنيد ؟ ( هيچ مي‌فهميد چه مي‌گوئيد ؟ ! ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« مَا لَكُمْ . . . » : ( نگا : يونس‌ / 35 ) .‏

آيه 155
‏متن آيه : ‏
‏ أَفَلَا تَذَكَّرُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏آيا يادآور نمي‌گرديد ( و از اين بي‌خبريها به خود نمي‌آئيد ، و از اين بيهوده‌گوئيها دست بر نمي‌داريد ؟ ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« أَفَلا تَذَكَّرُونَ » : ( نگا : انعام‌ / 80 ، سجده‌ / 4 ، يونس‌ / 3 ) .‏

آيه 156
‏متن آيه : ‏
‏ أَمْ لَكُمْ سُلْطَانٌ مُّبِينٌ ‏

‏ترجمه : ‏
‏يا اين كه شما دليل روشن و روشنگري ( در اين زمينه ) داريد ؟‏

‏توضيحات : ‏
‏« سُلْطَانٌ » : دليل و برهان ( نگا : آل‌عمران‌ / 151 ، نساء / 91 و 144 و 153 ، انعام‌ / 81 ) . مراد وحي آسماني است .‏

آيه 157
‏متن آيه : ‏
‏ فَأْتُوا بِكِتَابِكُمْ إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏اگر راست مي‌گوئيد ( كه دليل و برهاني داريد ) كتاب خود را بياوريد و بنمائيد .‏

‏توضيحات : ‏
‏« بِكِتَابِكُمْ » : مراد از كتاب ، كتاب آسماني است . ( نگا : زخرف‌ / 21 ، فاطر / 40 ) .‏

آيه 158
‏متن آيه : ‏
‏ وَجَعَلُوا بَيْنَهُ وَبَيْنَ الْجِنَّةِ نَسَباً وَلَقَدْ عَلِمَتِ الْجِنَّةُ إِنَّهُمْ لَمُحْضَرُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏آنان معتقد به خويشاوندي و نزديكي ميان خدا و جنّيان هستند . در صورتي كه جنّيان مي‌دانند كه مشركان ( و هم خودشان ، اگر شرك بورزند ، در ميان دوزخ ) حاضر آورده مي‌شوند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« جَعَلُوا » : مراد از ضمير ( و ) مشركان عرب است . « الْجِنَّةِ » : جنّيان . مراد شياطين است . « إِنَّهُمْ » : كه ايشان . مراد مشركان عرب ، يا جنّيان است . « لَمُحْضَرُونَ » : ( نگا : روم‌ / 16 ، سبأ / 38 ، يس‌ / 32 و 53 ، صافّات‌ / 127 ) . « نَسَباً » : خويشي و خويشاوندي . قرابت و نسبت . مثلاً مي‌گفتند : اهريمن و يزدان دو برادر يكديگرند . اهريمن شَرور و لئيم ، و يزدان بزرگوار و كريم است . اهريمن و يزدان شريك همديگرند . اهريمن خالق شرّ و يزدان خالق خير است .‏

آيه 159
‏متن آيه : ‏
‏ سُبْحَانَ اللَّهِ عَمَّا يَصِفُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏خداوند ، پاك و منزّه است از توصيفهائي كه ( اين گروه مشرك و خرافه‌پرست ) مي‌كنند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« سُبْحَانَ . . . » : ( نگا : انبياء / 22 ، مؤمنون‌ / 91 ) .‏

آيه 160
‏متن آيه : ‏
‏ إِلَّا عِبَادَ اللَّهِ الْمُخْلَصِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏مگر بندگان مخلص خدا ( كه در دوزخ گرد آورده نمي‌شوند ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« إِلاّ عِبَادَ . . . » : برخي آنان را مستثني از حضور در آتش مي‌دانند و معني آن در بالا گذشت . بعضي هم آنان را مستثني مي‌دانند از آنچه مشركان توصيف مي‌كنند . يعني : جز توصيف بندگان مخلص خدا ، هيچ توصيفي شايسته ذات مقدّس خدا نمي‌باشد . « الْمُخْلَصِينَ » : ( نگا : صافّات‌ / 40 و 74 و 128 ) .‏

آيه 161
‏متن آيه : ‏
‏ فَإِنَّكُمْ وَمَا تَعْبُدُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏شما و چيزهائي كه پرستش مي‌كنيد .‏

‏توضيحات : ‏
‏« فَإِنَّكُمْ وَ مَا تَعْبُدُونَ » : اگر واژه ( ما ) موصوله بشمار آيد ، معني چنين خواهد بود : شما و چيزهائي كه مي‌پرستيد . شما با معبودهايتان بمانيد . اگر هم واژه ( ما ) مصدريّه به حساب آيد ، معني چنين مي‌شود : شما و عبادتي كه مي‌كنيد . شما در گرو عبادتي هستيد كه مي‌كنيد .‏

آيه 162
‏متن آيه : ‏
‏ مَا أَنتُمْ عَلَيْهِ بِفَاتِنِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏هرگز نمي‌توانيد كسي را با فتنه و فساد از خداپرستي منحرف سازيد ( و به بت‌پرستي بكشانيد ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« مَآ أَنتُمْ » : واژه ( ما ) نافيه است . « عَلَيْهِ » : ضمير ( ه ) به خداوند بر مي‌گردد و جار و مجرور متعلّق به ( فَاتِنِينَ ) است . « فَاتِنِينَ » : گول زنندگان . منحرف كنندگان . مفسدين . حرف ( ب ) زائد و براي تأكيد نفي نسبت ما بعد خود از ما قبل خود به كار مي‌رود . « مَآ أَنتُمْ عَلَيْهِ بِفَآتِنِينَ » : اي كفّار مكّه ! شما و بتهائي كه مي‌پرستيد يا شما و عبادتي كه مي‌كنيد ، هرگز نمي‌توانيد بندگان شايسته خدا را تباه و منحرف سازيد ، و گول زنيد و فريب دهيد .‏

آيه 163
‏متن آيه : ‏
‏ إِلَّا مَنْ هُوَ صَالِ الْجَحِيمِ ‏

‏ترجمه : ‏
‏مگر كسي را كه مايل باشد به آتش دوزخ بسوزد .‏

‏توضيحات : ‏
‏« صَالِ » : مخفّف صالي ، كسي كه با آتش بسوزد . از ماده ( صلي ) كه سوختن با آتش است ( نگا : مريم‌ / 70 ، انشقاق / 12 ) .‏

آيه 164
‏متن آيه : ‏
‏ وَمَا مِنَّا إِلَّا لَهُ مَقَامٌ مَّعْلُومٌ ‏

‏ترجمه : ‏
‏هر يك از ما مقام مشخّص و جايگاه جداگانه‌اي داريم ( و در آنجا و در آن پُست به انجام وظيفه مشغول و گوش به فرمان يزدانيم ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« مَا مِنَّا إِلاّ . . . » : گويندگان كلام فرشتگانند كه بت‌پرستان ايشان را دختران خدا مي‌پنداشتند .‏

آيه 165
‏متن آيه : ‏
‏ وَإِنَّا لَنَحْنُ الصَّافُّونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و ما جملگي ( براي اطاعت يزدان و اجرا فرمان خداوند سبحان ) به صف ايستاده‌ايم ( و كسي از ما جرأت حركت از جاي خود ، و گام بيرون نهادن از دائره حوزه كارش را ندارد ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« الصَّآفُّونَ » : به صف ايستادگان ( نگا : صافّات‌ / 1 ) .‏

آيه 166
‏متن آيه : ‏
‏ وَإِنَّا لَنَحْنُ الْمُسَبِّحُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و ما جملگي ، به تسبيح و تقديس خدا مشغوليم ( و ستايشگران ايزد بيچونيم ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« الْمُسَبِّحُونَ » : تسبيح گويان ( نگا : انبياء / 20 و 26 و 27 ) .‏

آيه 167
‏متن آيه : ‏
‏ وَإِنْ كَانُوا لَيَقُولُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏هر چند مشركان ( پيش از بعثت ) مي‌گفتند :‏

‏توضيحات : ‏
‏« إِنْ » : مخفّف از مثقّله است . اصل آن « إِنَّ » است .‏

آيه 168
‏متن آيه : ‏
‏ لَوْ أَنَّ عِندَنَا ذِكْراً مِّنْ الْأَوَّلِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏اگر كتابي همچون كتابهاي ( آسماني ) پيشينيان مي‌داشتيم .‏

‏توضيحات : ‏
‏« ذِكْراً » : مراد كتابي ، همچون كتابهاي آسماني انبياء است ( نگا : اعراف‌ / 63 و 69 ، حجر / 6 و 9 ، انبياء / 2 و 24 و 50 ) . « الأوَّلِينَ » : ( نگا : حجر / 10 و 13 ، فاطر / 43 ، شعراء / 26 و 137 و 184 و 196 ) .‏

آيه 169
‏متن آيه : ‏
‏ لَكُنَّا عِبَادَ اللَّهِ الْمُخْلَصِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏ما قطعاً بندگان مخلص خدا مي‌شديم .‏

‏توضيحات : ‏
‏« الْمُخْلَصِينَ » : ( نگا : صافّات‌ / 40 و 74 و 128 ) .‏

آيه 170
‏متن آيه : ‏
‏ فَكَفَرُوا بِهِ فَسَوْفَ يَعْلَمُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( آرزوي آنان جامه عمل به خود پوشيد و بزرگترين كتاب آسماني قرآن براي ايشان فرو فرستاده شد ) و ايشان بدان كفر ورزيدند ، و فرجام كار خود را خواهند دانست .‏

‏توضيحات : ‏
‏« بِهِ » : به آن كتاب آسماني كه قرآن است .‏

آيه 171
‏متن آيه : ‏
‏ وَلَقَدْ سَبَقَتْ كَلِمَتُنَا لِعِبَادِنَا الْمُرْسَلِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏وعده ما راجع به بندگان فرستاده ما قبلاً ( در لوح محفوظ ) ثبت و ضبط گشته است .‏

‏توضيحات : ‏
‏« لَقَدْ سَبَقَتْ كَلِمَتُنَا . . . » : ( نگا : يونس / 19 ، انبياء / 101 ) .‏

آيه 172
‏متن آيه : ‏
‏ إِنَّهُمْ لَهُمُ الْمَنصُورُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و آن اين كه ايشان قطعاً ياري مي‌گردند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« الْمَنصُورُونَ » : ياري شوندگان ( نگا : روم‌ / 47 ، حجّ‌ / 40 ، غافر / 51 ) .‏

آيه 173
‏متن آيه : ‏
‏ وَإِنَّ جُندَنَا لَهُمُ الْغَالِبُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و لشكر ما حتماً پيروز مي‌شوند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« الْغَالِبُونَ » : چيره شوندگان . پيروزمندان . ( نگا : مجادله‌ / 21 ) . يادآوري : وعده خداوند مبني بر پيروزي لشكر اسلام و غلبه مؤمنان ، يك وعده مشروط است‌ ؛ نه مطلق . مشروط به بندگان حقيقي و لشكريان راستين خدا بودن و تلاش در مسير الهي با افكار و برنامه‌هاي آسماني .‏

آيه 174
‏متن آيه : ‏
‏ فَتَوَلَّ عَنْهُمْ حَتَّى حِينٍ ‏

‏ترجمه : ‏
‏از آنان دست بدار و ايشان را تا مدّت زماني معيّن به حال خود واگذار .‏

‏توضيحات : ‏
‏« فَتَوَلَّ عَنْهُمْ » : ايشان را به حال خود بگذار . از آنان روي بگردان و صبر داشته باش ( نگا : نساء / 81 ، انعام‌ / 91 ) . « حَتّي حِينٍ » : تا زماني . مراد تا زماني كه به تو اجازه جنگ مي‌دهيم و تو را بر آنان چيره و پيروز مي‌گردانيم و ننگ شكست و رسوائي بديشان مي‌چشانيم .‏

آيه 175
‏متن آيه : ‏
‏ وَأَبْصِرْهُمْ فَسَوْفَ يُبْصِرُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( آن وقت ) نگاهشان كن ( كه چه بلائي بر سرشان مي‌آيد ) و آنان خود بالاخره خواهند ديد ( هزيمت خويش را و نصرت شما را ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« أَبْصِرْ بِهِمْ » : نگاهشان كن . بنگرشان .‏

آيه 176
‏متن آيه : ‏
‏ أَفَبِعَذَابِنَا يَسْتَعْجِلُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏آيا عذاب ما را بشتاب مي‌خواهند ؟ ! ( مگر خِرد ندارند ؟ ! ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« يَسْتَعْجِلُونَ » : بشتاب مي‌خواهند . زود فرا رسيدن را مي‌خواهند مراد از عذاب مذكور در آيه ، عذاب دنيوي ( نگا : سجده‌ / 28 ) و عذاب اخروي است ( نگا : يونس‌ / 48 ، انبياء / 38 ، نمل‌ / 71 ، سبأ / 29 ، يس‌ / 48 ) .‏

آيه 177
‏متن آيه : ‏
‏ فَإِذَا نَزَلَ بِسَاحَتِهِمْ فَسَاء صَبَاحُ الْمُنذَرِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏هنگامي كه عذاب ما در حياط منازلشان ( و در ميدان زندگيشان ) فرود آمد ، بيم‌شدگان چه بامداد بدي خواهند داشت !‏

‏توضيحات : ‏
‏« بِسَاحَتِهِمْ » : در حياط ايشان . در ميدان زندگي آنان . « سَاحَة‌ » : حياط ، ميدان . « صَبَاحُ » : بامداد . صبح . مراد بامداد بيداري از خواب غفلت ، يا صبح معمولي است كه عذاب در چنين وقتي به سراغ ايشان مي‌آيد .‏

آيه 178
‏متن آيه : ‏
‏ وَتَوَلَّ عَنْهُمْ حَتَّى حِينٍ ‏

‏ترجمه : ‏
‏دست از آنان بدار و ايشان را تا مدّت زماني معيّن به حال خود واگذار .‏

‏توضيحات : ‏
‏« تَوَلَّ . . . » : ( نگا : صافّات‌ / 174 ) . تكرار آيه ، براي تأكيد بيشتر است .‏

آيه 179
‏متن آيه : ‏
‏ وَأَبْصِرْ فَسَوْفَ يُبْصِرُونَ ‏
‏ترجمه : ‏
‏( آن وقت ، كار آشفته و وضع پريشان ايشان را ) تو ببين ، و آنان خودشان هم ( فرجام بد و حال تباه خويش را ) خواهند ديد .‏
‏توضيحات : ‏
‏« أَبْصِرْ . . . » : ( نگا : صافّات‌ / 175 ) . تكرار به خاطر تأكيد است . يا اين كه آيه‌هاي 174 و 175 اشاره به شكست و رسوائي حتمي دنيوي كافران ، و پيروزي و والائي قطعي دنيوي مؤمنان دارد ، و آيه‌هاي 178 و 179 بيانگر مجازات و كيفر سخت الهي و ناكامي و بدبختي قطعي اخروي افراد بي‌دين و ايمان است .‏
آيه 180
‏متن آيه : ‏
‏ سُبْحَانَ رَبِّكَ رَبِّ الْعِزَّةِ عَمَّا يَصِفُونَ ‏
‏ترجمه : ‏
‏پاك و منزّه است خداوندگار تو از توصيفهائي كه ( مشركان درباره خدا به هم مي‌بافند و سر هم ) مي‌كنند ، خداوندگار عزّت و قدرت .‏
‏توضيحات : ‏
‏« رَبُّ الْعِزَّةِ » : خداوند عزّت . صاحب قدرت و قوّت . « الْعِزَّةِ » : غلبه . قوّه .‏
آيه 181
‏متن آيه : ‏
‏ وَسَلَامٌ عَلَى الْمُرْسَلِينَ ‏
‏ترجمه : ‏
‏درود بر پيغمبران !‏
‏توضيحات : ‏
‏« سَلامٌ . . . » : در اين سوره بر بسياري از پيغمبران ، جداگانه درود فرستاده شده است ( نگا : 109 و 130 ) . خدا در اينجا به گونه جمع‌بندي بر همه پيغمبران درود فرستاده و جملگي ايشان را مورد لطف و مرحمت قرار داده است .‏
آيه 182
‏متن آيه : ‏
‏ وَالْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏ستايش ، يزدان را سزا است كه خداوندگار جهانيان است .‏
‏توضيحات : ‏
‏« الْحَمْدُ لِلّهِ . . . » : ( نگا : فاتحه‌ / 2 ) .‏

 

موضوعات: موقعیت فعلی: فهرست قرآن / سوره صافات / تفسیر نور / آیات 81 - 182 صافات  لینک ثابت
 [ 06:52:00 ب.ظ ]




موقعیت فعلی: فهرست قرآن / سوره صافات / تفسیر نور / آیات 1 - 80 صـافـات


آيه 1
‏متن آيه : ‏
‏ وَالصَّافَّاتِ صَفّاً ‏

‏ترجمه : ‏
‏قسم به آنان كه ( در مقام عبوديّت و انقياد ) محكم صف كشيده‌اند !‏

‏توضيحات : ‏
‏« الصَّآفَّاتِ » : جمع صَآفَّة ، دسته و گروهي كه به صف ايستاده‌اند . واژه ( صافّات ) از نظر معني ، جمع الجمع است . مراد فرشتگان است كه براي اجرا اوامر و بندگي خدا صف كشيده‌اند ( نگا : صافّات‌ / 165 و 166 ) . چه بسا مراد صفوف رزمندگان اسلام ، و يا صفوف نماز جماعت ، و يا اين كه صفهاي داعيان و عالمان ، در برابر كافران و منافقان و بزهكاران باشد .‏

آيه 2
‏متن آيه : ‏
‏ فَالزَّاجِرَاتِ زَجْراً ‏

‏ترجمه : ‏
‏و قسم به آنان كه سخت باز مي‌دارند !‏

‏توضيحات : ‏
‏« الزَّاجِرَاتِ » : بازدارندگان . منع كنندگان . مراد فرشتگان است كه شياطين را از استراق سمع باز مي‌دارند و ابرها را بدينجا و آنجا مي‌رانند . و يا اين كه مراد رزمندگاني است كه دشمنان را از تجاوز به حريم اسلام باز مي‌دارند ، و يا اين كه مراد داعيان و عالماني است كه بي‌دينان را از تجاوز به قرآن و قوانين اسلام به دور مي‌دارند و مردمان را از منكرات نهي مي‌كنند .‏

آيه 3
‏متن آيه : ‏
‏ فَالتَّالِيَاتِ ذِكْراً ‏

‏ترجمه : ‏
‏و قسم به آنان كه پياپي ( آيات خدا را ) تلاوت مي‌كنند !‏

‏توضيحات : ‏
‏« التَّالِيَاتِ » : تلاوت كنندگان . مراد فرشتگاني است كه كتابهاي آسماني را بر پيغمبران خدا تلاوت مي‌نموده‌اند . يا رزمندگان جهادگري است كه قلب و جان خويش را به نور تلاوت آيات خدا روشن مي‌سازند . و يا اين كه داعيان و عالماني مراد است كه آيات آسماني را بر مردم تلاوت و ايشان را به سوي خدا مي‌خوانند . « ذِكْراً » : مراد كتابهاي آسماني و از جمله قرآن است ( نگا : نحل‌ / 43 و 44 ، انبياء / 48 و 105 ) . يادآوري : سه آيه پيشين ، مي‌تواند درباره يك گروه ، و يا اين كه گروههاي مختلف باشد .‏

آيه 4
‏متن آيه : ‏
‏ إِنَّ إِلَهَكُمْ لَوَاحِدٌ ‏

‏ترجمه : ‏
‏قطعاً معبود شما يكي است ( نه بيشتر ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« إِنَّ إِلهَكُمْ » : سوگندهاي سه آيه پيشين ، براي همين امر مهم بود كه « الوهيّت‌ » تنها متعلّق به يكي است كه صاحب آسمانها و زمين و همه گستره هستي است .‏

آيه 5
‏متن آيه : ‏
‏ رَبُّ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَمَا بَيْنَهُمَا وَرَبُّ الْمَشَارِقِ ‏

‏ترجمه : ‏
‏آن كسي كه خداوند آسمانها و زمين و همه چيزهائي است كه در ميان آن دو قرار دارد ، و خداوند مشرقها است .‏

‏توضيحات : ‏
‏« رَبُّ » : خبر دوم ( إِنَّ ) و يا خبر مبتداي محذوف است . « الْمَشَارِِِق » : جمع مشرِق ، مكان طلوع . مراد خاستگاههاي خورشيد در ايّام سال است كه به خاطر كروي بودن زمين هر نقطه‌اي از آن نسبت به نقطه ديگر مشرِق يا مغرب محسوب مي‌شود ، و يا مراد مشرقهاي همه ستارگان جهان بوده و ذكر خاصّ بعد از عامّ است و به خاطر اهمّيّت ويژه ، بدانها اشاره شده است . از آنجا كه ذكر مشارِق و مغارب پيوسته با هم بوده ، در اينجا مغارب به قرينه مشارِق حذف شده است ( نگا : معارج‌ / 40 ) .‏

آيه 6
‏متن آيه : ‏
‏ إِنَّا زَيَّنَّا السَّمَاء الدُّنْيَا بِزِينَةٍ الْكَوَاكِبِ ‏

‏ترجمه : ‏
‏ما نزديكترين آسمان ( به شما ) را با زينت ستارگان آراسته‌ايم .‏

‏توضيحات : ‏
‏« الدُّنْيَا » : از لحاظ صرفي ، اسم تفضيل و مؤنّث ( أَدْني ) و به معني نزديكتر و نزديكترين است . از لحاظ نحوي صفت ( السَّمَآءُ ) است . مراد نزديكترين آسمان به ما ساكنان كره زمين است . ذكر اين نكته خالي از فايده نيست كه همه ستارگاني كه فضاي بالاي سر ما را آراسته‌اند و با چشم خود آنها را مي‌بينيم ، از نظر قرآن آسمان اوّل ما است . « الْكَواكِبِ » : بدل ( زِينَةٍ ) است .‏

آيه 7
‏متن آيه : ‏
‏ وَحِفْظاً مِّن كُلِّ شَيْطَانٍ مَّارِدٍ ‏

‏ترجمه : ‏
‏ما آن را از هر شيطان متمرّدي ، كاملاً حفظ كرده‌ايم .‏

‏توضيحات : ‏
‏« حِفْظاً » : مفعول مطلق فعل محذوفي است و در اصل چنين است : وَ حَفِظْنَاهَا حِفْظاً . « مَارِدٍ » : متمرّد . سركش . بي‌خير و بي‌همه‌چيز . « حِفْظاً مِّنْ . . . » : مراد پاسداري آسمان از نفوذ شياطين است كه هر گاه بخواهند به عالم فرشتگان نزديك شوند و اخبار حوادث اين جهان را بدانند كه پيش از وقوع در زمين ، در آسمانهاي نزديك و دوردست منعكس است ، مورد اصابت شهابها قرار مي‌گيرند ( نگا : حجر / 17 و 18 ، ملك‌ / 5 ) .‏

آيه 8
‏متن آيه : ‏
‏ لَا يَسَّمَّعُونَ إِلَى الْمَلَإِ الْأَعْلَى وَيُقْذَفُونَ مِن كُلِّ جَانِبٍ ‏

‏ترجمه : ‏
‏آنان نمي‌توانند به گروه والامقام ( و صدرنشينان عالم ملكوت ، كه فرشتگان كبارند ) دزدكي گوش فرا دهند ( و اسرار غيب را بشنوند ) چرا كه از هر سو به سويشان ( تيرهاي شهاب ) نشانه مي‌رود .‏

‏توضيحات : ‏
‏« لا يَسَّمَّعُونَ » : در اصل ( لا يَتَسَمَّعُونَ ) است . نمي‌توانند دزدكي گوش فرا دهند . يعني آنان مي‌خواهند اخبار ملأ اعلي را بشنوند ، امّا به آنها اجازه داده نمي‌شود . « الْمَلإِ الأعْلي‌ » : گروه برتر . مراد ملائكه كرام و فرشتگان والا مقام عالم بالا است . « يُقْذَفُونَ » : به سويشان تيراندازي مي‌شود . رجم مي‌گردند .‏

آيه 9
‏متن آيه : ‏
‏ دُحُوراً وَلَهُمْ عَذَابٌ وَاصِبٌ ‏

‏ترجمه : ‏
‏آنان سخت ( به عقب رانده مي‌شوند و از صحنه آسمان ) طرد مي‌گردند ، و عذاب به تمام و كمالي ( در دنيا ) و دائمي و سرمدي ( در آخرت ) دارند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« دُحُوراً » : طرد . راندن . مفعول مطلق فعل محذوفي است : « يُدْحَرُونَ دُحُوراً » . « وَاصِبٌ » : تامّ و خالص . هميشگي و دائمي . ( نگا : نحل‌ / 52 ) .‏

آيه 10
‏متن آيه : ‏
‏ إِلَّا مَنْ خَطِفَ الْخَطْفَةَ فَأَتْبَعَهُ شِهَابٌ ثَاقِبٌ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و امّا از آنان هر كه با سرعت استراق سمعي كند ، فوراً آذرخشي سوراخ كننده ( جو آسمان و بدن آن شيطان ) به دنبال او روان مي‌گردد ( و وي را مي‌سوزاند و نابودش مي‌گرداند ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« إِلاّ مَنْ . . . » : استثناء از ضمير ( و ) در ( لا يَسَّمَّعُونَ ) و ( مَنْ ) بدل از آن و يا منصوب و مستثني است . « خَطِفَ » : ربود . با سرعت برگرفت . معني مجازي خَطِفَ ، استماع خبر و استراق سمع است . « أَتْبَعَ » : به معني ( تَبِعَ ) ، يعني دنبال كرد . تعقيب كرد . « شِهَابٌ » : آذرخش آسمان . « ثَاقِبٌ » : سوراخ كننده . مراد سوزاننده است . يعني شهابي كه دل فضاي ظلماني و بدن شيطان متمرّد را سوراخ سوراخ مي‌كند . يا اين كه جوّ را مي‌سوزاند و شيطان متمرّد را آتش مي‌زند . يادآوري : آيات پيشين بر اعتقاد جمعي از مشركان قلم بطلان مي‌كشد كه شياطين و اجنّه را مطّلع از غيب مي‌دانستند و معبود خويش قرار مي‌دادند ( نگا : جنّ‌ / 6 ) .‏

آيه 11
‏متن آيه : ‏
‏ فَاسْتَفْتِهِمْ أَهُمْ أَشَدُّ خَلْقاً أَم مَّنْ خَلَقْنَا إِنَّا خَلَقْنَاهُم مِّن طِينٍ لَّازِبٍ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( به منكران بعث و قيامت بگو و ) از ايشان پرس و جو كن كه آيا آفرينش ( دوباره ) ايشان سخت‌تر و دشوارتر است يا آفرينش ( آسمانها و زمين و فرشتگان و ساير ) چيزهائي كه آفريده‌ايم‌ ؟ ما كه ايشان را از گِل چسبنده ناچيزي ( در آغاز خلقت انسان ) آفريده‌ايم ( و بر آفرينش آنان توانا بوده‌ايم . لذا سهل و ساده ايشان را بازآفريني مي‌كنيم و مشكلي در اين امر نمي‌بينيم ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« فَاسْتَفْتِهِمْ » : از ايشان نظر بخواه . مراد از استفتاء در اينجا تنها اطّلاع از ديدگاه ايشان است و بس . والاّ رأي آنان فاقد ارزش است . « أَهُمْ أَشَدُّ خَلْقاً » : ( نگا : شوري‌ / 29 ، احقاف‌ / 33 ) . « مَنْ » : كساني كه . چيزهائي كه . استعمال ( مَنْ ) بدان خاطر است كه با اجرام سماوي ذوي‌العقول همچون فرشتگان و پريان وجود دارد و تغليب است . « أَهُمْ أَشَدُّ خَلْقاً أَمْ مَنْ . . . » : مراد از ( مَنْ ) شايد گذشتگان باشد كه بسي از اينها قوي‌تر بوده‌اند ( نگا : توبه‌ / 69 ، قصص‌ / 78 ، روم‌ / 9 ، فاطر / 44 ، غافر / 21 و 82 ، محمّد / 13 ، ِ / 36 ) . « لازِبٍ » : چسبنده .‏

آيه 12
‏متن آيه : ‏
‏ بَلْ عَجِبْتَ وَيَسْخَرُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏امّا تو ( آن قدر مسأله معاد را مسلّم و واضح مي‌بيني كه از ناباوري ايشان ) تعجّب مي‌كني ، و ايشان ( آن قدر مسأله معاد را محال و ناممكن مي‌دانند كه هم تو و هم معاد را ) مسخره مي‌كنند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« عَجِبْتَ وَ يَسْخَرُونَ » : تو در پرتو دلائل بيشمار ، بر قدرت خداي متعال براي ايجاد معاد ، در شگفتي ، و ايشان معاد را مسخره مي‌دانند و صحبت تو درباره معاد و شگفت تو از كارشان را به تمسخر مي‌گيرند .‏

آيه 13
‏متن آيه : ‏
‏ وَإِذَا ذُكِّرُوا لَا يَذْكُرُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و هنگامي كه بدانان ( قدرت خدا و ادلّه قيامت ) تذكّر داده شود ، متذكّر و پندپذير نمي‌گردند . ( و به كفر و شرك و زشتكاريهاي خود ادامه مي‌دهند ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« ذُكِّرُوا » : پند داده شدند ( كهف‌ / 57 ، مائده‌ / 13 ، فرقان‌ / 73 ) . « لا يَذْكُرُونَ » : يادآور نمي‌گردند . متذكّر و منتفع نمي‌شوند .‏

آيه 14
‏متن آيه : ‏
‏ وَإِذَا رَأَوْا آيَةً يَسْتَسْخِرُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و هر گاه معجزه‌اي ( از معجزات ) يا دليلي ( از دلائل دالّ بر قدرت خدا ) را ببينند ، ( نه تنها خود به تمسخر مي‌پردازند ، بلكه ) ديگران را به مسخره كردن فرا مي‌خوانند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« ءَايَةً » : دليل و برهان . معجزه . « يَسْتَسْخِرُونَ » : ديگران را به مسخره كردن دعوت مي‌كنند . در سخريّه مبالغه و زياده‌روي مي‌كنند .‏

آيه 15
‏متن آيه : ‏
‏ وَقَالُوا إِنْ هَذَا إِلَّا سِحْرٌ مُّبِينٌ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و خواهند گفت : اين ( چيزي كه ما مي‌بينيم ) جز جادوي آشكار و روشني نيست .‏

‏توضيحات : ‏
‏« إِنْ هذا . . . » : ( نگا : مائده‌ / 110 ، انعام‌ / 7 ، يونس‌ / 76 ، هود / 7 ، نمل‌ / 13 ، سبأ / 43 ) .‏

آيه 16
‏متن آيه : ‏
‏ أَئِذَا مِتْنَا وَكُنَّا تُرَاباً وَعِظَاماً أَئِنَّا لَمَبْعُوثُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏آيا هنگامي كه مرديم و خاك و استخوان گشتيم ، ما زنده گردانده مي‌شويم‌ ؟ !‏

‏توضيحات : ‏
‏« أَإِذَا مِتْنَا . . . » : ( نگا : مؤمنون‌ / 35 و 82 ) .‏

آيه 17
‏متن آيه : ‏
‏ أَوَآبَاؤُنَا الْأَوَّلُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏آيا پدران و نياكان گذشته ما نيز ( زنده مي‌گردند كه ساليان سال است مرده‌اند و ذرّات وجودشان در پهنه زمين پراكنده و نابود شده است‌ ؟ ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« ءَابَاؤُنَا الأوَّلُونَ » : ( نگا : مؤمنون‌ / 24 و 68 ، شعراء / 26 ، قصص‌ / 36 ) .‏

آيه 18
‏متن آيه : ‏
‏ قُلْ نَعَمْ وَأَنتُمْ دَاخِرُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏بگو : بلي ! ( همه شما زنده مي‌شويد ) در حالي كه خوار و پست خواهيد بود .‏

‏توضيحات : ‏
‏« دَاخِرُونَ » : جمع داخر ، خوار و پست . ذليل و فرمانبردار ( نگا : نحل‌ / 48 ، نمل‌ / 87 ، غافر / 60 ) .‏

آيه 19
‏متن آيه : ‏
‏ فَإِنَّمَا هِيَ زَجْرَةٌ وَاحِدَةٌ فَإِذَا هُمْ يَنظُرُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏تنها يك صدا خواهد بود و به ناگاه آنان ( سر از گورها به در آورده و به چيزي كه بديشان وعده داده شده خيره مي‌شوند و ) مي‌نگرند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« زَجْرَةٌ » : فرياد و صدا . مراد نفخه دوم است ( نگا : نازعات‌ / 13 ) . « يَنظُرُونَ » : مي‌نگرند . انتظار مي‌كشند .‏

آيه 20
‏متن آيه : ‏
‏ وَقَالُوا يَا وَيْلَنَا هَذَا يَوْمُ الدِّينِ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و خواهند گفت : اي واي بر ما ! اين ، روز جزا است !‏

‏توضيحات : ‏
‏« يَا وَيْلَنَا » : ( نگا : انبياء / 14 و 46 و 97 ، يس‌ / 52 ) .‏

آيه 21
‏متن آيه : ‏
‏ هَذَا يَوْمُ الْفَصْلِ الَّذِي كُنتُمْ بِهِ تُكَذِّبُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( و بديشان پاسخ داده مي‌شود : ) اين ، روز داوري و حسابرسي است ، همان روزي كه در دنيا دروغش مي‌ناميديد .‏

‏توضيحات : ‏
‏« الْفَصْلِ » : قضاوت و داوري . سخن قاطعانه و نهائي در حل و فصل كشمكش و دشمنانگي . جدائي ميان حق و باطل . « يَوْمُ الْفَصْلِ » : مراد روز قيامت است .‏

آيه 22
‏متن آيه : ‏
‏ احْشُرُوا الَّذِينَ ظَلَمُوا وَأَزْوَاجَهُمْ وَمَا كَانُوا يَعْبُدُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( اي فرشتگان من ! ) كساني را كه ( با كفر و زندقه ) به خود ستم كرده‌اند ، همراه با همسران ( كفر پيشه ) آنان ، به همراه آنچه مي‌پرستيده‌اند ، جمع‌آوري كنيد .‏

‏توضيحات : ‏
‏« مَا » : آنچه . مراد بتها است .‏

آيه 23
‏متن آيه : ‏
‏ مِن دُونِ اللَّهِ فَاهْدُوهُمْ إِلَى صِرَاطِ الْجَحِيمِ ‏

‏ترجمه : ‏
‏غير از خدا ( هر چه را پرستش مي‌كرده‌اند ، همه را يكجا گرد آوريد و ) آن گاه آنان را به راه دوزخ راهنمائي كنيد ( تا بدان در آيند ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« مِن دُونِ اللهِ » : غير از خدا .‏

آيه 24
‏متن آيه : ‏
‏ وَقِفُوهُمْ إِنَّهُم مَّسْئُولُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏آنان را نگاه داريد كه بايد بازپرسي شوند ( و از عقائد و اعمالشان پرسيده شود ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« قِفُوهُمْ » : نگاهشان داريد . « مَسْؤُولُونَ » : پرسيدگان . بازخواست شوندگان .‏

آيه 25
‏متن آيه : ‏
‏ مَا لَكُمْ لَا تَنَاصَرُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( اي مشركان ! ) شما چرا همديگر را ياري نمي‌دهيد ( و در نجات هم نمي‌كوشيد ؟ ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« لا تَنَاصَرُونَ » : همديگر را ياري نمي‌دهيد . اصل آن ( لا تَتَنَاصَرُونَ ) است .‏

آيه 26
‏متن آيه : ‏
‏ بَلْ هُمُ الْيَوْمَ مُسْتَسْلِمُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏بلكه آنان امروز كاملاً مطيع و تسليمند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« مُسْتَسْلِمُونَ » : افراد منقاد و مطيع .‏

آيه 27
‏متن آيه : ‏
‏ وَأَقْبَلَ بَعْضُهُمْ عَلَى بَعْضٍ يَتَسَاءلُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( در اين حال ) بعضي رو به بعضي مي‌نمايند و همديگر را بازخواست مي‌كنند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« يَتَسَآءَلُونَ » : از همديگر بازخواست مي‌كنند . به گونه كشمكش و سرزنش از يكديگر سؤالاتي مي‌كنند و همديگر را مقصّر وضع موجود قلمداد مي‌نمايند .‏

آيه 28
‏متن آيه : ‏
‏ قَالُوا إِنَّكُمْ كُنتُمْ تَأْتُونَنَا عَنِ الْيَمِينِ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( مستضعفان به مستكبران ) مي‌گويند : شما از راه خيرخواهي به سوي ما مي‌آمديد ( تا به ما ضربه بزنيد و گمراهمان سازيد ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« عَنِ الْيَمِينِ » : از طريق خيرخواهي و دلسوزي . از راه دين . از راه قدرت . مراد اين است كه شما گفتيد : ما خيرخواه شما هستيم ، و آئيني كه داريد حق است ، و با زور وادار به گمراهيمان كرديد .‏

آيه 29
‏متن آيه : ‏
‏ قَالُوا بَل لَّمْ تَكُونُوا مُؤْمِنِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( مستكبران به مستضعفان در پاسخ ) مي‌گويند : بلكه خودتان بي‌ايمان و بي‌باور بوديد ( گناه ما چيست . برويد و خويشتن را سرزنش و نفرين كنيد ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏. . .‏

آيه 30
‏متن آيه : ‏
‏ وَمَا كَانَ لَنَا عَلَيْكُم مِّن سُلْطَانٍ بَلْ كُنتُمْ قَوْماً طَاغِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏ما كه هيچ گونه سلطه و قدرتي بر شما نداشتيم ( تا از شما سلب اختيار كنيم ) بلكه خودتان مردمان سركش و نافرماني بوديد ( و بر حق و حقيقت شوريديد و به چنين روزي افتاديد ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« سُلْطَانٍ » : سلطه و قدرت . مراد زور و اجبار است .‏

آيه 31
‏متن آيه : ‏
‏ فَحَقَّ عَلَيْنَا قَوْلُ رَبِّنَا إِنَّا لَذَائِقُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏پس عذاب پروردگارمان گريبانگيرمان شد ، و ما بايد آن را بچشيم .‏

‏توضيحات : ‏
‏« فَحَقَّ عَلَيْنَا . . . » : فرمان خدا درباره ما محقّق گشت كه ما گمراهان بايد روز قيامت عذاب را بچشيم .‏

آيه 32
‏متن آيه : ‏
‏ فَأَغْوَيْنَاكُمْ إِنَّا كُنَّا غَاوِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏ما خودمان گمراه بوديم و شما را هم گمراه كرديم .‏

‏توضيحات : ‏
‏« غَاوِينَ » : گمراهان ( نگا : اعراف‌ / 175 ، حجر / 42 ، شعراء / 91 و 94 ) .‏

آيه 33
‏متن آيه : ‏
‏ فَإِنَّهُمْ يَوْمَئِذٍ فِي الْعَذَابِ مُشْتَرِكُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏در نتيجه آنان ( همگي ، اعم از راهبران و پيروان ) در عذاب ، با يكديگر و مشتركند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« مُشْتَرِكُونَ » : با يكديگر اشتراك دارند . با همديگرند .‏

آيه 34
‏متن آيه : ‏
‏ إِنَّا كَذَلِكَ نَفْعَلُ بِالْمُجْرِمِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏ما اين گونه با بزهكاران رفتار مي‌كنيم .‏

‏توضيحات : ‏
‏« كَذلِكَ نَفْعَلُ بِالْمُجْرِمِينَ » : با همه بزهكاران تاريخ چنين مي‌كنيم .‏

آيه 35
‏متن آيه : ‏
‏ إِنَّهُمْ كَانُوا إِذَا قِيلَ لَهُمْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ يَسْتَكْبِرُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( چرا كه ) وقتي كه بدانان گفته مي‌شد : جز خدا معبودي نيست ، بزرگي مي‌نمودند ( و خويشتن را بالاتر از آن مي‌ديدند كه يكتاپرستي را بپذيرند ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« يَسْتَكْبِرُونَ » : ( نگا : بقره‌ / 34 و 87 ، نساء / 173 ) .‏

آيه 36
‏متن آيه : ‏
‏ وَيَقُولُونَ أَئِنَّا لَتَارِكُوا آلِهَتِنَا لِشَاعِرٍ مَّجْنُونٍ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و مي‌گفتند : آيا ما براي ( سخن ) چكامه‌سراي ديوانه‌اي ، معبودهاي خويش را رها سازيم‌ ؟ !‏

‏توضيحات : ‏
‏« شَاعِرٍ » : مرادشان - زَادَهُمُ اللهُ عَذاباً - پيغمبر گرامي اسلام بود . « شَاعِرٍ مَّجْنُونٍ » : اين سخن ، ضدّ و نقيض است . چرا كه شاعر برعكس ديوانه از روي انديشه كه زاده خرد است سخن مي‌گويد .‏

آيه 37
‏متن آيه : ‏
‏ بَلْ جَاء بِالْحَقِّ وَصَدَّقَ الْمُرْسَلِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( امّا او شاعر و مجنّون نيست و ) بلكه حق را آورده و پيغمبران را تصديق كرده است . ( محتواي دعوت محمّد و هماهنگي آن با دعوت انبياء ، دليل صدق گفتار او است ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« الْحَقِّ » : مراد آئين اسلام است كه عين حقيقت است .‏

آيه 38
‏متن آيه : ‏
‏ إِنَّكُمْ لَذَائِقُو الْعَذَابِ الْأَلِيمِ ‏

‏ترجمه : ‏
‏شما ( اي مشركان كوردل ! ) قطعاً عذاب دردناك ( الهي ) را خواهيد چشيد .‏

‏توضيحات : ‏
‏. . .‏

آيه 39
‏متن آيه : ‏
‏ وَمَا تُجْزَوْنَ إِلَّا مَا كُنتُمْ تَعْمَلُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و جز در برابر كارهائي كه مي‌كرده‌ايد كيفر داده نمي‌شويد .‏

‏توضيحات : ‏
‏« مَا تُجْزَوْنَ . . . » : ( نگا : يس‌ / 54 ) .‏

آيه 40
‏متن آيه : ‏
‏ إِلَّا عِبَادَ اللَّهِ الْمُخْلَصِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏مگر بندگان مخلص خدا ( كه پروردگارشان از كيفر لغزشهايشان مي‌گذرد ، و پاداش مضاعف ده تا هفت صد برابر كردار نيكشان و گاهي افزون بر آن ، بديشان عطاء مي‌فرمايد ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« مُخْلَصِينَ » : افراد پاك و بي‌آلايش . كساني كه خداوند ايشان را از نقائص پاكيزه و پالوده كرده است و تمام همّ و غمّ خود را صرف طاعت خدا نموده‌اند ( نگا : يوسف‌ / 24 ، ص‌ / 46 ) .‏

آيه 41
‏متن آيه : ‏
‏ أُوْلَئِكَ لَهُمْ رِزْقٌ مَّعْلُومٌ ‏

‏ترجمه : ‏
‏ايشان را روزيِ ويژه و معيّني است .‏

‏توضيحات : ‏
‏« مَعْلُومٌ » : مشخّص . ويژه . يعني داراي صفات مخصوص به خود . مراد مواهب توصيف ناشدني و غيرقابل درك بهشت است .‏

آيه 42
‏متن آيه : ‏
‏ فَوَاكِهُ وَهُم مُّكْرَمُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏يعني ميوه‌هاي رنگارنگ . و آنان مكرّم و معزّزند ( و با نهايت احترام از ايشان پذيرائي مي‌گردد ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« فَوَاكِهُ » : بدل از ( رزق ) است . تنكير آن دالّ بر وفور و مرغوبيّت است . « مُكْرَمُونَ » : اشاره به اين است كه همچون حيوانات ، آذوقه در مقابل آنان ريخته نمي‌شود ، بلكه همچون مهمانان عزيزي ، از ايشان پذيرائي مي‌گردد .‏

آيه 43
‏متن آيه : ‏
‏ فِي جَنَّاتِ النَّعِيمِ ‏

‏ترجمه : ‏
‏در ميان باغها و بوستانهاي پر نعمت بهشت بسر مي‌برند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« جَنَّاتِ النَّعِيمِ » : ( نگا : مائده‌ / 65 ، يونس‌ / 9 ، حجّ‌ / 56 ، لقمان‌ / 8 ) .‏

آيه 44
‏متن آيه : ‏
‏ عَلَى سُرُرٍ مُّتَقَابِلِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏بالاي تختهاي آراسته و مزيّن ، روبه‌روي يكديگر مي‌نشينند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« سُرُرٍ » : جمع سَرير ، تختها . « مُتَقَابِلِينَ » : روبه‌روي همديگر . حال ( هُمْ ) است .‏

آيه 45
‏متن آيه : ‏
‏ يُطَافُ عَلَيْهِم بِكَأْسٍ مِن مَّعِينٍ ‏

‏ترجمه : ‏
‏قدحهاي مي برگرفته از رودبار جاري شراب ، گرداگرد آنان در گردش است .‏

‏توضيحات : ‏
‏« كَأْسٍ » : قدح شراب . مراد از واژه كأس در قرآن ، خود شراب است . « مَعِين » : جاري . رودبار روان . مراد چشمه‌سار جاري شراب است كه بيانگر فراواني و بي‌دردسري نگاهداري در خُمره‌ها و بي‌زحمتِ تهيّه و خريد و فروش ، و مصون از كهنگي و تباهي است ( نگا : واقعه‌ / 18 ) .‏

آيه 46
‏متن آيه : ‏
‏ بَيْضَاء لَذَّةٍ لِّلشَّارِبِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏مي سفيدرنگ و خوشگواري براي نوشندگان .‏

‏توضيحات : ‏
‏« بَيْضَآءُ » : سفيد رنگ . صفت ( كَأْسٍ ) است . « لَذَّةٍ » : لذيذ . خوشگوار . اين واژه مؤنّث ( لَذّ ) به معني ( لذيذ ) و يا اين كه مصدر است و براي مبالغه به عنوان وصف به كار رفته است . صفتِ دوم ( كَأْسٍ ) است .‏

آيه 47
‏متن آيه : ‏
‏ لَا فِيهَا غَوْلٌ وَلَا هُمْ عَنْهَا يُنزَفُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏نه در آن تباهيها و گرفتاريهائي ( همچون بيهوشي و سردرد و ساير مضرّات و مفاسد ) است ، و نه ميخواران از آن به حالت تهوّع ( و استفراغ و عرق و كثرت بول ) در مي‌آيند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« غَوْلٌ » : گرفتاريها و تباهيهائي همچون بيهوشي و خمار و زوال عقل . « عَنْهَا » : به سبب آن . واژه ( عَنْ ) مفيد سببيّت است ( نگا : توبه‌ / 114 ، هود / 53 ) . « يُنزَفُونَ » : نَزْف ، به معني بيرون كشيدن آب از چاه و مانند اين است . در اينجا مراد تخليه بدن از راه استفراغ و عرق كردن و بول زياد است كه ميخواره دچار آن مي‌شود ( نگا : واقعه‌ / 19 ) .‏

آيه 48
‏متن آيه : ‏
‏ وَعِنْدَهُمْ قَاصِرَاتُ الطَّرْفِ عِينٌ ‏

‏ترجمه : ‏
‏همسراني دارند با چشماني درشت و خمارآلود .‏

‏توضيحات : ‏
‏« قَاصِرَاتُ الطَّرْفِ » : داراي چشماني نيم نگاه . داراي چشماني كه تنها با آنها به شوهران زيباي خود نگاه مي‌كنند و نه به ديگران ، كه كنايه از اين است كه آنان تنها به شوهران صاحب جمال خود عشق مي‌ورزند و جز مهر ايشان را در دل ندارند . داراي چشماني خمارآلود . « عِينٌ » : جمع عَيْناء ، زنان درشت چشم .‏

آيه 49
‏متن آيه : ‏
‏ كَأَنَّهُنَّ بَيْضٌ مَّكْنُونٌ ‏

‏ترجمه : ‏
‏انگار آنان تخمهاي ( شترمرغ ) هستند كه ( در زير بال و پر شترمرغ ) پنهان ( از ديد مردمان و گرد و غبار ) باشند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« بَيْضٌ » : جمع بَيْضَة ، تخم‌مرغ ( البتّه هر گونه تخم‌مرغي ) . ولي در اينجا شايد مراد تخم شترمرغ است كه عربها زنان زيباي سفيدپوست را از لحاظ صفا و شفّافيّت بدان تشبيه مي‌كنند . « مَكْنُونٌ » : مستور و پنهان . مراد دور از دسترس بيگانگان و پوشيده در زير بال و پر و زدوده از گرد و غبار . كه اشاره به سفيدي و درخشندگي است .‏

آيه 50
‏متن آيه : ‏
‏ فَأَقْبَلَ بَعْضُهُمْ عَلَى بَعْضٍ يَتَسَاءلُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏بعضي ( از اين افراد مخلص ) رو به بعضي ديگرمي‌كنند و از يگديگر مي‌پرسند ( كه حال چه احوالي دارند ، و در دنيا چه مي‌كردند و چه مي‌ديدند ؟ ! ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« أَقْبَلَ بَعْضُهُمْ . . . » : بعضي از بهشتيان رو به بعضي ديگر كنند و . . .‏
آيه 51
‏متن آيه : ‏
‏ قَالَ قَائِلٌ مِّنْهُمْ إِنِّي كَانَ لِي قَرِينٌ ‏

‏ترجمه : ‏
‏يكي از آنان مي‌گويد : من همنشيني ( در دنيا ) داشتم ( كه با من درباره دين و قوانين آسماني مجادله مي‌كرد ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« قَرِينٌ » : همنشين . دوست .‏

آيه 52
‏متن آيه : ‏
‏ يَقُولُ أَئِنَّكَ لَمِنْ الْمُصَدِّقِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏مي‌گفت : آيا تو از زمره كساني هستي كه باور مي‌كنند ( به اين كه بعد از مرگ ، زندگي و رستاخيزي ، و حساب و كتابي ، و سزا و جزائي در ميان است‌ ؟ ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« الْمُصَدِّقِينَ » : تصديق كنندگان . مؤمنان .‏

آيه 53
‏متن آيه : ‏
‏ أَئِذَا مِتْنَا وَكُنَّا تُرَاباً وَعِظَاماً أَئِنَّا لَمَدِينُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏آيا زماني كه مُرديم و خاك و استخوان شديم ، آيا ما مورد بازخواست ( از اعمال و اقوال خود ) قرار مي‌گيريم و سزا و جزا مي‌بينيم‌ ؟ ! .‏

‏توضيحات : ‏
‏« لَمَدِينُونَ » : جمع مَدِين ، بازخواست و بازجوئي شدگان . پاداش و پادافره داده شدگان ( نگا : واقعه‌ / 86 ) .‏

آيه 54
‏متن آيه : ‏
‏ قَالَ هَلْ أَنتُم مُّطَّلِعُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( سپس آن بهشتي ، رو به دوستان بهشتي خود كرده ) مي‌گويد : آيا شما مي‌توانيد نگاهي ( به دوزخ ) بيندازيد و او را بنگريد ؟‏

‏توضيحات : ‏
‏« مُطَّلِعُونَ » : كساني كه از بالا به پائين بنگرند و ديده‌ور شوند . افراد مشرِف بر چيزي .‏

آيه 55
‏متن آيه : ‏
‏ فَاطَّلَعَ فَرَآهُ فِي سَوَاء الْجَحِيمِ ‏

‏ترجمه : ‏
‏پس آن گاه خودش ديده‌ور مي‌شود ( و به دوزخ مي‌نگرد ) و او را در وسط دوزخ مي‌بيند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« سَوَآءِ » : وسط . ( نگا : دخان‌ / 47 ) . اين آيه و آيات ديگري در قرآن بيانگر اين واقعيّت است كه در قيامت قدرت ديد فوق‌العاده‌اي به بهشتيان عطاء مي‌شود كه فاصله مكاني براي ايشان چندان مطرح نيست ( نگا : اعراف‌ / 44 ) و مطالب و مقاصد هم بدون ثغور و حدود است ( نگا : انبياء / 102 ، فصّلت‌ / 31 ، زخرف‌ / 71 ، واقعه‌ / 21 ، مرسلات‌ / 42 ) .‏

آيه 56
‏متن آيه : ‏
‏ قَالَ تَاللَّهِ إِنْ كِدتَّ لَتُرْدِينِ ‏

‏ترجمه : ‏
‏مي‌گويد : به خدا سوگند ! نزديك بود ( با نيرنگ خود ) مرا پرت كني و هلاكم سازي .‏

‏توضيحات : ‏
‏« إِن كِدْتَ » : نزديك بود كه تو . « لَتُرْدينِ » : اصل آن لَتُرْديني ، از مصدر إرْداء و ماده ( ردي ) ( نگا : طه‌ / 16 ، فصّلت‌ / 23 ) ، مرا پرت كني . مرا هلاك سازي .‏

آيه 57
‏متن آيه : ‏
‏ وَلَوْلَا نِعْمَةُ رَبِّي لَكُنتُ مِنَ الْمُحْضَرِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏اگر نعمت ( هدايت و توفيق ) پروردگارم ( دستگيرم ) نبود ، من هم ( هم اينك ) از احضار شدگان ( در دوزخ ) بودم .‏

‏توضيحات : ‏
‏« الْمُحْضَرِينَ » : كساني كه فرشتگان ايشان را در ميان دوزخ گرد آورده‌اند ( نگا : روم‌ / 16 ، سبأ / 38 ، يس‌ / 32 و 53 و 75 ، قصص‌ / 61 ) .‏

آيه 58
‏متن آيه : ‏
‏ أَفَمَا نَحْنُ بِمَيِّتِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏آيا ما ديگر نمي‌ميريم‌ ؟ !‏

‏توضيحات : ‏
‏« أَفَمَا نَحْنُ . . . » : وقتي كه آن بهشتي ، عذاب دوزخ را مي‌بيند ، و اين همه نعمت و خوشي وصف‌ناشدني بهشت را هم مي‌نگرد ، به گونه تجاهل العارف و انگار كه خواب مي‌بيند ، سؤال مي‌كند : آيا واقعاً ما ديگر نمي‌ميريم و جاودانه هستيم‌ ؟ يا اين كه تحدّث به نعمت مي‌كند .‏

آيه 59
‏متن آيه : ‏
‏ إِلَّا مَوْتَتَنَا الْأُولَى وَمَا نَحْنُ بِمُعَذَّبِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏مگر مرگ نخستيني كه داشتيم ( و بعد از آن برانگيخته شديم ) و ما هرگز عذاب داده نمي‌شويم .‏

‏توضيحات : ‏
‏« مَوْتَتَنَا الأُولي‌ » : مرگ پيشين ما . گاهي عربها - مثل اينجا - واژه اوّل را به كار مي‌برند و دومي به دنبال ندارد . لذا مراد همان مرگ بعد از پايان عمر و فرا رسيدن اجل است ( نگا : دخان‌ / 35 و 56 ) .‏

آيه 60
‏متن آيه : ‏
‏ إِنَّ هَذَا لَهُوَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ ‏

‏ترجمه : ‏
‏اين ( نعمت و كرامتي كه خدا به ما روا ديده است ) واقعاً پيروزي بزرگي است ( كه به دست آورده‌ايم ، و رستگاري سترگي است از عقاب و عذاب اخرويي كه در دنيا از آن مي‌ترسيديم ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« الْفَوْزُ الْعَظِيمُ » : پيروزي بزرگ . رستگاري سترگ .‏

آيه 61
‏متن آيه : ‏
‏ لِمِثْلِ هَذَا فَلْيَعْمَلْ الْعَامِلُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏براي رسيدن به چنين چيزي ، كاركنان بايد كار كنند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« هذا » : اين سعادت عُظمي و نعمت كُبري .‏

آيه 62
‏متن آيه : ‏
‏ أَذَلِكَ خَيْرٌ نُّزُلاً أَمْ شَجَرَةُ الزَّقُّومِ ‏

‏ترجمه : ‏
‏آيا آن ( همه نعمتهاي بيكران و جاويداني ) كه بهشتيان را با آن پذيرائي مي‌كنند بهتر است ، يا درخت زقّوم ( نفرت‌انگيز كه از آن به دوزخيان مي‌دهند ؟ ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« نُزُلاً » : ( نگا : آل‌عمران‌ / 198 ، كهف‌ / 102 و 107 ، سجده‌ / 19 ) . « الزَّقُّومِ » : نام درختچه بدبو و تلخ مزه‌اي است كه در سرزمين تهامه مي‌رويد و شيره‌اي دارد كه اگر به بدن انسان بخورد ، ورم مي‌كند .‏

آيه 63
‏متن آيه : ‏
‏ إِنَّا جَعَلْنَاهَا فِتْنَةً لِّلظَّالِمِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏ما آن را مايه رنج و محنت ستمگران كرده‌ايم .‏

‏توضيحات : ‏
‏« فِتْنَةً » : زحمت و محنت . رنج و عذاب . مراد اين است كه دوزخيان وادار به خوردن چنين درخت بدبو و تلخي مي‌شوند كه به جاي اين كه وسيله راحت باشد ، باعث عذاب و رنج بيشتر مي‌گردد . ممكن است ( فِتْنَةً ) را به معني آزمايش دانست . در اين صورت اشاره به اين است كه زقّوم در دنيا وسيله آزمايش ستمگران كفرپيشه است . چرا كه كافران گفته و مي‌گويند : مگر درخت در آتش مي‌رويد ؟ !‏

آيه 64
‏متن آيه : ‏
‏ إِنَّهَا شَجَرَةٌ تَخْرُجُ فِي أَصْلِ الْجَحِيمِ ‏

‏ترجمه : ‏
‏زقّوم درختي است كه در ته دوزخ مي‌رويد .‏

‏توضيحات : ‏
‏« تَخْرُجُ » : بيرون مي‌دمد . مي‌رويد . « أَصْل‌ » : قعر . ته .‏

آيه 65
‏متن آيه : ‏
‏ طَلْعُهَا كَأَنَّهُ رُؤُوسُ الشَّيَاطِينِ ‏

‏ترجمه : ‏
‏شكوفه و ميوه آن انگار كلّه‌هاي شياطين است .‏

‏توضيحات : ‏
‏« طَلْعُهَا » : طلع ، شكوفه . نخستين ميوه‌اي كه بر درخت ظاهر مي‌شود ( نگا : انعام‌ / 99 ، شعراء / 148 ) . « رُؤُوسُ الشَّيَاطِينِ » : نماد نهايت زشتي قيافه است كه بر اساس انعكاسات ذهني انسانها ترسيم مي‌گردد .‏

آيه 66
‏متن آيه : ‏
‏ فَإِنَّهُمْ لَآكِلُونَ مِنْهَا فَمَالِؤُونَ مِنْهَا الْبُطُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏دوزخيان از آن مي‌خورند و شكمها را از آن پر و آكنده مي‌سازند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« مَالِئُونَ » : پُر كُنندگان .‏

آيه 67
‏متن آيه : ‏
‏ ثُمَّ إِنَّ لَهُمْ عَلَيْهَا لَشَوْباً مِّنْ حَمِيمٍ ‏

‏ترجمه : ‏
‏سپس آب داغ كثيف و آلوده‌اي را بر آن مي‌نوشند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« لَشَوباً » : شَوب ، آلوده . آميخته . مراد آلوده به زردابه و خونابه است ( نگا : ص‌ / 57 ، نبأ / 25 ، حاقّه‌ / 36 ) . « حَمِيمٍ » : آب داغ و جوشان . ( نگا : انعام‌ / 70 ، يونس‌ / 4 ، حجّ‌ / 19 ) .‏

آيه 68
‏متن آيه : ‏
‏ ثُمَّ إِنَّ مَرْجِعَهُمْ لَإِلَى الْجَحِيمِ ‏

‏ترجمه : ‏
‏آن گاه ( كه از زقّوم خوردند و از آب داغِ آلوده نوشيدند ) به دوزخ برمي‌گردند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« مَرْجِعُهُمْ » : رجوع و برگشت ايشان . مراد اين است كه دوزخيان براي خوردن زقّوم به قعر دوزخ برده مي‌شوند ( نگا : صافّات‌ / 64 ) و براي نوشاندن آب داغ و سوزان به مكان ديگري كه قرآن روشن نفرموده است ( نگا : رحمن‌ / 44 ) ، سپس هر كسي را به جايگاه عذابش برمي‌گردانند .‏

آيه 69
‏متن آيه : ‏
‏ إِنَّهُمْ أَلْفَوْا آبَاءهُمْ ضَالِّينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( آنان شايسته چنين عذابي هستند . چرا كه ) پدران خود را در گمراهي يافته‌اند ( و به دنبال ايشان كوركورانه روان گشته‌اند ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« أَلْفَوْا » : ( نگا : بقره‌ / 170 ، يوسف‌ / 25 ) .‏

آيه 70
‏متن آيه : ‏
‏ فَهُمْ عَلَى آثَارِهِمْ يُهْرَعُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( چنان دل و دين به تقليد نياكان داده‌اند كه انگار ) آنان را به دنبال نياكانشان به شتاب مي‌رانند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« عَلي ءَاثَارِهِمْ » : در راه ايشان . به دنبال آنان ( نگا : مائده‌ / 46 ، كهف‌ / 6 ) . « يُهْرَعُونَ » : به شتاب رانده مي‌شوند . به سرعت روانه مي‌گردند . ( نگا : هود / 78 ) .‏

آيه 71
‏متن آيه : ‏
‏ وَلَقَدْ ضَلَّ قَبْلَهُمْ أَكْثَرُ الْأَوَّلِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏قبل از اينان هم ، اكثر پيشينيان گمراه بوده‌اند ( چون مثل همين مشركان از نياكانشان تقليد كرده‌اند و كوركورانه مسير ايشان را پيموده‌اند ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« الأوَّلِينَ » : پيشينيان . گذشتگان .‏

آيه 72
‏متن آيه : ‏
‏ وَلَقَدْ أَرْسَلْنَا فِيهِم مُّنذِرِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و ما در ميانشان بيم‌دهندگاني ( برانگيختيم و به سويشان ) روانه كرديم .‏

‏توضيحات : ‏
‏« مُنذِرِينَ » : بيم دهندگان . مراد پيغمبراني است كه آنان را به مسؤوليّتهايشان آشنا مي‌كردند و ايشان را از فرجام شرك و كفر و بدكرداري و بيدادگري و تقليد كوركورانه از ديگران بيم مي‌دادند .‏

آيه 73
‏متن آيه : ‏
‏ فَانظُرْ كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الْمُنذَرِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏بنگر كه فرجام كار بيم داده شدگان چه شده است‌ ؟ ! ( همه نابود شده‌اند و عبرت تاريخ گشته‌اند ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« الْمُنذَرِينَ » : بيم داده شدگان . يعني آن كساني كه پيغمبران الهي ، ايشان را از تباهي و گمراهي مي‌ترساندند .‏

آيه 74
‏متن آيه : ‏
‏ إِلَّا عِبَادَ اللَّهِ الْمُخْلَصِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏مگر بندگان پاكيزه و برگزيده خدا ، ( كه از اين مهلكه جان به در برده‌اند و به بهشت نعيم و فوز عظيم رسيده‌اند ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« إِلاّ عِبَادَ اللهِ الْمُخْلَصِينَ » : ( نگا : صافّات‌ / 40 ) .‏

آيه 75
‏متن آيه : ‏
‏ وَلَقَدْ نَادَانَا نُوحٌ فَلَنِعْمَ الْمُجِيبُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏نوح ما را به فرياد خواند و ما بهترين پاسخ دهندگان ( براي او ) بوديم .‏

‏توضيحات : ‏
‏« لَقَدْ نَادَانَا . . . » : ( نگا : قمر / 10 ، مؤمنون‌ / 29 ، نوح‌ / 26 و 27 ) .‏

آيه 76
‏متن آيه : ‏
‏ وَنَجَّيْنَاهُ وَأَهْلَهُ مِنَ الْكَرْبِ الْعَظِيمِ ‏

‏ترجمه : ‏
‏ما او را و خانواده و پيروان او را از اندوه بزرگ ( تمسخر و آزار قومش ، و طوفان و غرق شدن در امواج كوه پيكر آب ) نجات داديم .‏

‏توضيحات : ‏
‏« نَجَّيْنَاهُ . . . » : ( نگا : يونس‌ / 73 ، اعراف‌ / 64 ، شعراء / 119 ، انبياء / 76 و 77 ) . « الْكَرْبِ » : غم و اندوه ( نگا : انعام‌ / 64 ، انبياء / 76 ) .‏

آيه 77
‏متن آيه : ‏
‏ وَجَعَلْنَا ذُرِّيَّتَهُ هُمْ الْبَاقِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و نژاد او را بازماندگان ( روي زمين ) كرديم .‏

‏توضيحات : ‏
‏« ذُرِّيَّتَهُ . . . » : برخي ، از اين آيه چنين برداشت كرده‌اند كه تمام نسل بشر بعد از نوح ، از دودمان او به وجود آمده و تمام نژادهاي روي زمين به فرزندان وي منتهي مي‌شوند . امّا مؤمنان ديگري در خدمت نوح بودند ، و قاعدةً از ايشان هم فرزنداني باقي مانده است ( نگا : هود / 40 ) . همچنين چه بسا طوفان نوح بخش بزرگي از معموره زمين را فرا گرفته باشد ( نگا : التفسير القرآني للقرآن ) مگر در بخشهاي ديگر مردماني نبوده‌اند و زاد و ولد نداشته‌اند ؟ به هر حال ، چه اين باشد و چه آن ، مسأله مهمّي نيست .‏

آيه 78
‏متن آيه : ‏
‏ وَتَرَكْنَا عَلَيْهِ فِي الْآخِرِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و نام نيك او را در ميان ملّتهاي بعدي باقي گذارديم .‏

‏توضيحات : ‏
‏« تَرَكْنَا عَلَيْهِ . . . » : مفعول ( تَرَكْنا ) ثَناءً محذوف است . يا اين كه سَلامٌ عَلي نُوحٍ فِي الْعَالَمِينَ است . ( نگا : صافّات‌ / 108 و 119 و 129 ) . « الآخِرِينَ » : آيندگان . مراد ذكر جميل و نام نيك و دعاي خير براي او است كه بر زبان همه پيروان اديان آسماني جاري مي‌گردد ( نگا : مريم‌ / 50 ، شعراء / 84 ) .‏

آيه 79
‏متن آيه : ‏
‏ سَلَامٌ عَلَى نُوحٍ فِي الْعَالَمِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و آن درود بر نوح ، در ميان جهانيان است .‏

‏توضيحات : ‏
‏« سَلامٌ عَلي نُوحٍ . . . » : اگر واژه ( سَلامٌ ) خبر مبتداي محذوف ( هُوَ ) باشد ، جمله اخباري است و معني آن در بالا گذشت . و اگر ( سَلامٌ ) مبتدا بشمار آيد ، جمله انشائي و براي دعا است و معني چنين است : درود خدا تا قيامت بر نوح باد . « فِي الْعَالَمِينَ » : در ميان همه جهانيان . مراد تا پايان عمر انسانها و نهايت دنيا است .‏

آيه 80
‏متن آيه : ‏
‏ إِنَّا كَذَلِكَ نَجْزِي الْمُحْسِنِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏ما اين گونه نيكوكاران را پاداش خواهيم داد .‏

 

 

موضوعات: موقعیت فعلی: فهرست قرآن / سوره صافات / تفسیر نور / آیات 1 - 80 صـافـات  لینک ثابت
 [ 06:51:00 ب.ظ ]




موقعیت فعلی: فهرست قرآن / سوره يس / تفسیر نور

 

آيه 1
‏متن آيه : ‏
‏ يس ‏

‏ترجمه : ‏
‏يا ، سين .‏

‏توضيحات : ‏
‏« يس‌ » : از حروف مقطّعه است ( نگا : بقره‌ / 1 ) .‏

آيه 2
‏متن آيه : ‏
‏ وَالْقُرْآنِ الْحَكِيمِ ‏

‏ترجمه : ‏
‏سوگند به قرآن حكيم !‏

‏توضيحات : ‏
‏« الْحَكِيمِ » : داراي حكمت و دانش سودمند .‏

آيه 3
‏متن آيه : ‏
‏ إِنَّكَ لَمِنَ الْمُرْسَلِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏قطعاً تو از زمره فرستادگان ( يزدان ) هستي .‏

‏توضيحات : ‏
‏. . . .‏

آيه 4
‏متن آيه : ‏
‏ عَلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و بر راه راست ( خداشناسي ) قرار داري ( كه دين اسلام است ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ » : ( نگا : فاتحه‌ / 6 ) . « عَلي صِراطٍ مُّسْتَقِيمٍ » : خبر دوم ( إِنَّ ) است .‏

آيه 5
‏متن آيه : ‏
‏ تَنزِيلَ الْعَزِيزِ الرَّحِيمِ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( اين قرآن را ) فرو فرستاده است خداوند چيره و مهربان .‏

‏توضيحات : ‏
‏« تَنزِيلَ » : فرو فرستادن . در اينجا به معني فرو فرستاده بوده و مفعول مطلق است . براي مبالغه ، قرآن وصف به مصدر شده است ( نگا : سجده‌ / 2 ) .‏

آيه 6
‏متن آيه : ‏
‏ لِتُنذِرَ قَوْماً مَّا أُنذِرَ آبَاؤُهُمْ فَهُمْ غَافِلُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( آن را براي تو فرو فرستاده است ) تا قومي را بيم دهي كه پدران و نياكان ( نزديك ) ايشان ( توسّط پيغمبران ) بيم داده نشده‌اند ، و به همين علّت است كه غافل و بي‌خبر ( از قانون آسماني ، نسبت به خدا و خود و مردمان ) هستند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« قَوْماً » : مراد كفّار مكّه در آغاز نبوّت پيغمبر اسلام است . « مَآ أُنذِرَ » : بيم داده نشده است ( نگا : سجده‌ / 3 ) . « ءَابَآؤُهُمْ » : مراد پدران و نياكان قريب قريش همعصر پيغمبر است ، والاّ پدران و نياكان بعيد ايشان توسّط انبياء ، از جمله ابراهيم و اسماعيل بيم داده شده است ( نگا : فاطر / 24 و 25 ) .‏

آيه 7
‏متن آيه : ‏
‏ لَقَدْ حَقَّ الْقَوْلُ عَلَى أَكْثَرِهِمْ فَهُمْ لَا يُؤْمِنُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( ايشان مستحقّ عذاب گشته‌اند و ) سخن ( خدا مبني بر پر كردن جهنّم از چنين افرادي ) درباره بيشتر آنان به حقيقت پيوسته است ، و آنان ديگر ايمان نمي‌آورند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« لَقَدْ حَقَّ الْقَوْلُ . . . » : ( نگا : اسراء / 16 ، قصص‌ / 63 ، سجده‌ / 13 ) . « الْقَوْلُ » : مراد فرموده خدا : لأَمْلأَنَّ جَهَنَّمَ مِنكَ وَ مِمَّن تَبِعَكَ مِنْهُمْ أَجْمَعِينَ ، در ( ص‌ / 85 ، و نظير آن در حجر / 43 ، اعراف‌ / 18 ، هود / 119 ، سجده‌ / 13 ) مي‌باشد .‏

آيه 8
‏متن آيه : ‏
‏ إِنَّا جَعَلْنَا فِي أَعْنَاقِهِمْ أَغْلاَلاً فَهِيَ إِلَى الأَذْقَانِ فَهُم مُّقْمَحُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏ما به گردنهايشان غلّهائي مي‌اندازيم كه تا چانه‌هايشان مي‌رسد و سرهاي ايشان ( بر اثر آن ) رو به بالا نگاه داشته مي‌شود ( و نه مي‌توانند به زير پاهاي خود بنگرند ، و نه مي‌توانند سرهايشان را بدين سو و آن سو حركت دهند ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« أَغْلالاً » : ( نگا : اعراف‌ / 157 ، رعد / 5 ، سبأ / 33 ) . « الأذْقَانِ » : جمع ذَقَن ، چانه‌ها . زنخها ( نگا : اسراء / 107 و 109 ) . « مُقْمَحُونَ » : سر در هوا ماندگان . كساني كه سرهايشان رو به بالا شق و رق مانده باشد .‏

آيه 9
‏متن آيه : ‏
‏ وَجَعَلْنَا مِن بَيْنِ أَيْدِيهِمْ سَدّاً وَمِنْ خَلْفِهِمْ سَدّاً فَأَغْشَيْنَاهُمْ فَهُمْ لاَ يُبْصِرُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏ما در پيش روي آنان سدّي ، و در پشت سر ايشان سدّي قرار داده‌ايم ( و لذا به كساني مي‌مانند كه در ميان دو سدّ ، گير كرده باشند ، و پيش رو و پشت سر خود را مشاهده نكنند ) و بدين وسيله جلو چشمان ايشان را گرفته‌ايم و ديگر نمي‌بينند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« بَيْنَ أَيْدِيهِمْ » : جلو ايشان . « مَا خَلْفَهُمْ » : پشت سر آنان . « سَدّاً . . . » : خداوند كساني را كه به آينده ننگرند و مستقبل را فراموش سازند ، و به گذشته ننگرند و احوال ملّتهاي پيشين را پيش چشم ندارند ، به افرادي تشبيه فرموده است كه ميان دو سدّ عظيم گير كرده باشند و روبرو و پشت سر خود را نبينند ، و همگون و همسان كوران ، راه پيشروي و راه پَسروي خود را پيدا نكنند . « فَأَغْشَيْنَاهُمْ » : بر چشمانشان پرده‌اي كشيده‌ايم ( نگا : بقره‌ / 7 ) .‏

آيه 10
‏متن آيه : ‏
‏ وَسَوَاء عَلَيْهِمْ أَأَنذَرْتَهُمْ أَمْ لَمْ تُنذِرْهُمْ لاَ يُؤْمِنُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏چه آنان را بترساني و چه ايشان را نترساني ، برايشان يكسان است ايمان نمي‌آورند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« سَوَآءٌ عَلَيْهِمْ . . . » : ( نگا : بقره‌ / 6 ) .‏

آيه 11
‏متن آيه : ‏
‏ إِنَّمَا تُنذِرُ مَنِ اتَّبَعَ الذِّكْرَ وَخَشِيَ الرَّحْمَن بِالْغَيْبِ فَبَشِّرْهُ بِمَغْفِرَةٍ وَأَجْرٍ كَرِيمٍ ‏

‏ترجمه : ‏
‏تو تنها كسي را مي‌ترساني ( و با بيم دادنت بدو سود مي‌رساني ) كه از قرآن پيروي كند ، و پنهاني از ( خداوند ) مهربان هراس داشته باشد . چنين كسي را به گذشت و پاداش ارزشمندي مژده بده .‏

‏توضيحات : ‏
‏« إِنَّمَا تُنذِرُ مَنْ . . . » : تو تنها كسي را بيم خواهي داد . مراد اين است كه تنها كسي از بيم دادن تو سود مي‌برد و از آن استفاده مي‌كند كه . « بِالْغَيْبِ » : در نهان . در خلوت ( نگا : فاطر / 18 ) .‏

آيه 12
‏متن آيه : ‏
‏ إِنَّا نَحْنُ نُحْيِي الْمَوْتَى وَنَكْتُبُ مَا قَدَّمُوا وَآثَارَهُمْ وَكُلَّ شَيْءٍ أحْصَيْنَاهُ فِي إِمَامٍ مُبِينٍ ‏

‏ترجمه : ‏
‏ما خودمان مردگان را زنده مي‌گردانيم ، و چيزهائي را كه ( در دنيا ) پيشاپيش فرستاده‌اند و ( كارهائي را كه كرده‌اند ، و همچنين ) چيزهائي را كه ( در آن ) برجاي نهاده‌اند ( و كارهائي را كه نكرده‌اند ، ثبت و ضبط مي‌كنيم و ) مي‌نويسيم . و ما همه چيز را در كتاب آشكار ( لوح محفوظ ) سرشماري مي‌نمائيم و مي‌نگاريم .‏

‏توضيحات : ‏
‏« مَا قَدَّمُوا » : اعمال خوب و بدي كه در دنيا انجام داده‌اند و پيشاپيش به آخرت فرستاده‌اند . « ءَاثَارَهُمْ » : چيزهائي را كه باقي گذارده‌اند و بر جاي نهاده‌اند ، اعم از آثار خيري همچون مسجد و مدرسه و بيمارستان و ديگر موقوفات ، و آثار بدي همچون غصب املاك و بناي ميخانه‌ها و كتابهاي گمراه كننده و طرحهاي استعمارگرانه و پروژه‌هاي خانمانسوز و ستمگرانه . يا عبادات و كارهاي نيكي كه مي‌بايست بكنند ، ولي نكرده‌اند ، و معاصي و كارهاي بدي كه مي‌بايست نكنند ، ولي كرده‌اند . « أَحْصَيْنَاهُ » : سرشماري كرده‌ايم . ضبط و ثبت نموده‌ايم . « إِمَامٍ مُّبِينٍ » : كتاب آشكار . كتاب روشنگر . مراد لوح محفوظ است كه كتاب جامع و عمومي است و همه اعمال و همه حوادث و همه موجودات اين جهان در آن ثبت و ضبط مي‌گردد ، و به منزله كتاب اصلي يا دفتر كلّ براي نامه اعمال شخصي بندگان ( نگا : اسراء / 14 ، كهف‌ / 49 ، حاقّه‌ / 19 و 25 ) و نامه اعمال عمومي ملّتها ( نگا : جاثيه‌ / 28 ) است .‏

آيه 13
‏متن آيه : ‏
‏ وَاضْرِبْ لَهُم مَّثَلاً أَصْحَابَ الْقَرْيَةِ إِذْ جَاءهَا الْمُرْسَلُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( اي پيغمبر ! از آنجا كه داستان قريشيان همچون داستان ساكنان انطاكيه در روزگاران گذشته است ) براي ايشان سرگذشت ساكنان شهر ( انطاكيه ) را مثال بزن ، بدان گاه كه فرستادگان ( خدا ) به سوي آنان آمدند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« الْقَرْيَةِ » : شهر ( نگا : بقره‌ / 58 و 259 ، نساء / 75 ، انعام‌ / 123 ) . مراد از آن ، انطاكيه يكي از شهرهاي تركيه فعلي است كه سابقاً از شهرهاي معروف روم بوده است . « أَصْحَابَ » : بدل از ( مَثَلاً ) است .‏

آيه 14
‏متن آيه : ‏
‏ إِذْ أَرْسَلْنَا إِلَيْهِمُ اثْنَيْنِ فَكَذَّبُوهُمَا فَعَزَّزْنَا بِثَالِثٍ فَقَالُوا إِنَّا إِلَيْكُم مُّرْسَلُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏وقتي ( از اوقات ) دو نفر ( از فرستادگان خود ) را به سوي ايشان روانه كرديم و آنان آن دو را تكذيب كردند . سپس آنان را ( با ارسال فرد ) سومي تقويت نموديم . آنان ( سه نفري بديشان ) گفتند : ما فرستادگاني هستيم كه به سوي شما روانه شده‌ايم .‏

‏توضيحات : ‏
‏« فَعَزَّزْنَا » : تقويت كرديم . تأييد كرديم .‏

آيه 15
‏متن آيه : ‏
‏ قَالُوا مَا أَنتُمْ إِلاَّ بَشَرٌ مِّثْلُنَا وَمَا أَنزَلَ الرَّحْمن مِن شَيْءٍ إِنْ أَنتُمْ إِلاَّ تَكْذِبُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( در پاسخ ايشان ، بدانان ) گفتند : شما انسانهائي همچون ما بيش نيستيد ، و خداوند مهربان چيزي را ( از وحي آسماني براي كسي ) فرو نفرستاده است ، و شما جز دروغ نمي‌گوئيد .‏

‏توضيحات : ‏
‏« إِنْ أَنتُمْ إِلاّ . . . » : ( نگا : ابراهيم‌ / 10 ) .‏

آيه 16
‏متن آيه : ‏
‏ قَالُوا رَبُّنَا يَعْلَمُ إِنَّا إِلَيْكُمْ لَمُرْسَلُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏گفتند : به خدا ! پروردگارتان مي‌داند كه ما به سوي شما فرستاده شده‌ايم . ( مهمّ نيست شما بپذيريد يا نپذيريد . ما كه به وظيفه خود عمل كرده‌ايم . چرا كه . . . ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« رَبُّنَا يَعْلَمُ إِنَّا . . . » : عربها گاهي جمله ( رَبُّنا يَعْلَمُ ) را به عنوان قَسَم به كار مي‌برند ، اين است كه بعد از ماده « علم‌ » همزه « إِنّا » كه بايد مفتوح باشد ، در اينجا چون مراد قَسَم است ، مكسور خوانده شده است ( نگا : تفسير روح‌المعاني ، و المصحف الميسّر ) .‏

آيه 17
‏متن آيه : ‏
‏ وَمَا عَلَيْنَا إِلاَّ الْبَلاَغُ الْمُبِينُ ‏

‏ترجمه : ‏
‏بر ما جز تبليغ روشن و روشنگر نمي‌باشد .‏

‏توضيحات : ‏
‏« الْبَلاغُ الْمُبِينُ » : ( نگا : مائده‌ / 92 و 110 ، نحل‌ / 35 و 82 ) .‏

آيه 18
‏متن آيه : ‏
‏ قَالُوا إِنَّا تَطَيَّرْنَا بِكُمْ لَئِن لَّمْ تَنتَهُوا لَنَرْجُمَنَّكُمْ وَلَيَمَسَّنَّكُم مِّنَّا عَذَابٌ أَلِيمٌ ‏

‏ترجمه : ‏
‏گفتند : ما شما را به فال بد گرفته‌ايم . ( وجود شما شوم است و مايه بدبختي شهر و ديار ما است . سوگند مي‌خوريم كه از اين سخنان ) اگر دست برنداريد ، قطعاً شما را سنگسار خواهيم كرد و شكنجه دردناكي از ما خواهيد ديد .‏

‏توضيحات : ‏
‏« تَطَيَّرْنَا بِكُمْ » : شما را به فال بد گرفته‌ايم . وجود شما را شوم مي‌دانيم ( نگا : نمل‌ / 47 ، اعراف‌ / 131 ) . « لَئِن لَّمْ تَنتَهُوا » : اگر پايان ندهيد . اگر دست نكشيد ( نگا : بقره‌ / 192 و 193 و 275 ، مريم‌ / 46 ) .‏

آيه 19
‏متن آيه : ‏
‏ قَالُوا طَائِرُكُمْ مَعَكُمْ أَئِن ذُكِّرْتُم بَلْ أَنتُمْ قَوْمٌ مُّسْرِفُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏گفتند : شومي خودتان ( كه ناشي از كفرتان است ) با خودتان همراه است ( و اگر درست بينديشيد ، به اين حقيقت واقف خواهيد شد كه تيره‌روزي شما ناشي از افكار منحطّ و اعمال زشت و عقيده پلشتي است كه داريد ، نه اين كه به سبب دعوت ما به خداپرستي و انجام نيكيها و ترك بديها باشد ) آيا اگر يادآور گرديد ( به خدا و اوامر و نواهي او و چيزهائي كه سعادت شما در آنها است ، بايد ما دعوت‌كنندگان را شكنجه دهيد و بكشيد ؟ ! ) اصلاً شما گروهي هستيد كه ( در سركشي و كفر از حدّ درمي‌گذريد ، و در معاصي و زشتكاريها ) اسرافكار و متجاوزيد .‏

‏توضيحات : ‏
‏« طَآئِرُكُمْ » : شوم و نحوست شما . بدبختي و تيره‌روزيتان ( نگا : نمل‌ / 47 ، اعراف‌ / 131 ) . « أَئِن ذُكِّرْتُمْ » : آيا اگر پند داده شديد و خدا و نيكيها و بديها را به شما گوشزد كردند ؟ جواب شرط محذوف است و تقدير چنين است : أَئِن ذُكِّرْتُمْ ، تَلَقَّيْتُمُ التَّذْكِيرَ وَ الإِنذَارَ بِالْكُفْرِ وَ الإِنكَارِ ؟ « مُسْرِفُونَ » : اسراف پيشگان ، متجاوزين از حدّ در طغيان و كفر و معاصي .‏

آيه 20
‏متن آيه : ‏
‏ وَجَاء مِنْ أَقْصَى الْمَدِينَةِ رَجُلٌ يَسْعَى قَالَ يَا قَوْمِ اتَّبِعُوا الْمُرْسَلِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏مردي از دورترين نقطه شهر با شتاب بيامد ، گفت : اي قوم من ! از فرستادگان ( خدا ) پيروي كنيد ( كه سعادت هر دو جهان شما در آن است ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« أَقْصي‌ » : دورترين نقطه . « الْمَدِينَةِ » : شهر . مراد همان ( الْقَرْيَةِ ) در آيه سيزده است كه انطاكيه است . « رَجُلٌ » : مردي كه مؤمن بود و ايمان خود را پنهان مي‌كرد ، و در اين لحظه حسّاس به ياري پيغمبران شتافت . گويا نام او ( حبيب نجّار ) بوده است . « يَسْعي‌ » : جمله وصفيه و صفت ( رَجُلٌ ) است .‏

آيه 21
‏متن آيه : ‏
‏ اتَّبِعُوا مَن لاَّ يَسْأَلُكُمْ أَجْراً وَهُم مُّهْتَدُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏پيروي كنيد از كساني كه پاداشي ( در برابر تبليغ خود ) از شما نمي‌خواهند و آنان ( از كردار و گفتارشان پيدا است كه ) افرادي راهياب و هدايت يافته‌اند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« لا يَسْأَلُُكُمْ . . . هُمْ . . . . » : مفرد آمدن فعل ( لا يَسْأَلُ ) و ذكر ضمير جمع ( هُمْ ) در آيه ، با توجّه به لفظ و معني موصول ( مَنْ ) است .‏

آيه 22
‏متن آيه : ‏
‏ وَمَا لِي لاَ أَعْبُدُ الَّذِي فَطَرَنِي وَإِلَيْهِ تُرْجَعُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏من چرا كسي را پرستش نكنم كه مرا آفريده است و به سوي او برگردانده مي‌شويد ؟‏

‏توضيحات : ‏
‏« مَا لِيَ . . . » : چرا من نبايد ؟ مرا نسزد و نرسد كه . اين آيه تا آخر آيه 25 سخن مرد مؤمن است و مخاطب او فرستادگان خدا ( نگا : المختصر في تفسير القرآن ) و يا اين كه ساكنان شهر است و آنچه را براي خود مي‌پسندد ، براي ايشان هم مي‌پسندد . « فَطَرَنِي‌ » : مرا آفريده است ( نگا : هود / 51 ، انعام‌ / 79 ) .‏

آيه 23
‏متن آيه : ‏
‏ أَأَتَّخِذُ مِن دُونِهِ آلِهَةً إِن يُرِدْنِ الرَّحْمَن بِضُرٍّ لاَّ تُغْنِ عَنِّي شَفَاعَتُهُمْ شَيْئاً وَلاَ يُنقِذُونِ ‏

‏ترجمه : ‏
‏آيا غير از خدا ، معبودهائي را برگزينم ( و پرستش نمايم ) كه اگر خداوند مهربان بخواهد زياني به من برساند ، ميانجيگري ايشان كمترين سودي براي من ندارد و مرا ( از زيان وارده ) نجات نمي‌دهند ؟‏

‏توضيحات : ‏
‏« أَأَتَّخِذُ . . . » : ( نگا : انعام‌ / 14 ، فرقان‌ / 28 ) . « إِن يُرِدْنِ بِضُرٍّ » : اگر بخواهد به من زياني برساند . « لا تُغْني عَنّي . . . » : ( نگا : آل‌عمران‌ / 10 ، توبه‌ / 25 ) . « لا يُنقِذُونِي‌ » : مرا نجات نمي‌دهند و رها نمي‌سازند .‏

آيه 24
‏متن آيه : ‏
‏ إِنِّي إِذاً لَّفِي ضَلاَلٍ مُّبِينٍ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( هر گاه چنين كاري را بكنم و انبازهائي را پرستش نمايم ) در اين صورت من در گمراهي آشكاري خواهم بود .‏

‏توضيحات : ‏
‏. . .‏

آيه 25
‏متن آيه : ‏
‏ إِنِّي آمَنتُ بِرَبِّكُمْ فَاسْمَعُونِ ‏

‏ترجمه : ‏
‏من به پروردگار شما ايمان آورده‌ام ، پس بشنويد ، ( و بدانيد كه من دعوت اين فرستادگان خدا را پذيرفته‌ام . شما نيز دعوت ايشان را پذيرا شويد كه سعادتتان در پذيرش فرموده‌ها و رهنمودهاي آنان است ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« فَاسْمَعُونِ‌ » : پس از من بشنويد . اگر مخاطب فرستادگان خدا باشد ، مراد اين است كه فرداي قيامت شاهد ايمان آوردن وي باشند . و اگر مخاطب سائر مردم باشد ، مراد اين است كه بشنوند و گواه جرأت او باشند ، و يا اين كه سخن وي را بپذيرند و همچون او از پيغمبران پيروي كنند كه به سود ايشان است .‏

آيه 26
‏متن آيه : ‏
‏ قِيلَ ادْخُلِ الْجَنَّةَ قَالَ يَا لَيْتَ قَوْمِي يَعْلَمُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( مردمان بر او شوريدند و شهيدش كردند . از سوي خدا ) بدو گفته شد : وارد بهشت شو . ( وقتي كه آن همه نعمت و كرامت ديد ) گفت : اي كاش ! قوم من مي‌دانستند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« قِيلَ » : اين سخن ، از طرف فرشتگان يا مستقيماً از سوي خداي جهان است . « أُدْخُلِ الْجَنَّةً » : بيشتر آيات قرآن بيانگر اين واقعيّت است ، شهادت و مرگ مؤمن همان است و داخل شدن به بهشت همان . انگار فاصله‌اي ميان بدرود زندگي دنيوي و دخول به بهشت اخروي نيست ( نگا : آل‌عمران‌ / 169 ، واقعه‌ / 89 ) .‏

آيه 27
‏متن آيه : ‏
‏ بِمَا غَفَرَ لِي رَبِّي وَجَعَلَنِي مِنَ الْمُكْرَمِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( اي كاش ! مي‌دانستند ) كه پروردگارم مرا آمرزيده است و از زمره گراميانم قلمداد فرموده است .‏

‏توضيحات : ‏
‏« بِمَا غَفَرَ لِي‌ » : به چه سبب و در برابر چه كاري مرا بخشيده است‌ ؟ مراد تحقير عمل خود و تعظيم مغفرت خدا است . چه غفراني نصيبم كرده است . مراد اظهار تعجّب از الطاف بي‌حدّ پروردگاري است . بدانچه خدا مرا بخشيده است . خلاصه « مَا » مي‌تواند موصوله و استفهاميّه و مصدريّه باشد .‏

آيه 28
‏متن آيه : ‏
‏ وَمَا أَنزَلْنَا عَلَى قَوْمِهِ مِن بَعْدِهِ مِنْ جُندٍ مِّنَ السَّمَاءِ وَمَا كُنَّا مُنزِلِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏ما بعد از ( قتل ) او ، اصلاً لشكري از آسمان فرو نفرستاديم ، و حكمت ما اقتضاء نمي‌كرد كه ( براي نابودي ايشان ) سپاهي از فرشتگان روانه سازيم .‏

‏توضيحات : ‏
‏« مَا كُنَّا مُنزِلِينَ » : ما فرو نفرستاديم . مراد اين است كه حكمت ما اقتضاء نمي‌كرد ، يا ايشان در خور اين نبودند كه فرشتگاني براي نابوديشان نازل كنيم .‏

آيه 29
‏متن آيه : ‏
‏ إِن كَانَتْ إِلاَّ صَيْحَةً وَاحِدَةً فَإِذَا هُمْ خَامِدُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏تنها يك صدا بود و بس كه ( موج انفجارش كار ايشان را بساخت و ) ناگهان جملگي خاموش شدند ( و بر جاي سرد گشتند و مردند ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« صَيْحَةً » : صداي شديد . فرياد توفنده . خبر ( كَانَتْ ) است و اسم آن محذوف ( نگا : هود / 67 ) . « فَإِذَا . . . » : واژه ( إِذا ) بر سرعت حصول مابعد خود به دنبال حصول ماقبل خود دلالت دارد . « خَامِدُونَ » : خاموش شدگان . مراد مردگان است .‏

آيه 30
‏متن آيه : ‏
‏ يَا حَسْرَةً عَلَى الْعِبَادِ مَا يَأْتِيهِم مِّن رَّسُولٍ إِلاَّ كَانُوا بِهِ يَسْتَهْزِئُون ‏

‏ترجمه : ‏
‏فسوسا و اسفا بندگان را ! هيچ پيغمبري به سوي ايشان نمي‌آيد مگر اين كه او را مسخره مي‌كنند و به باد استهزاء مي‌گيرند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« يَا حَسْرَةً » : دردا و فسوسا ! اين عبارت بيانگر تعجّب از كار بندگان است . آن بندگان تيره‌روزي كه نه تنها گوش هوش به نداي پيغمبران و رهبران آسماني نمي‌دهند ، بلكه ايشان را به تمسخر مي‌گيرند .‏

آيه 31
‏متن آيه : ‏
‏ أَلَمْ يَرَوْا كَمْ أَهْلَكْنَا قَبْلَهُم مِّنْ الْقُرُونِ أَنَّهُمْ إِلَيْهِمْ لاَ يَرْجِعُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏مگر نمي‌دانند كه در روزگاران پيش از ايشان چه ملّتهاي فراواني را ( به گناهانشان گرفته‌ايم و ) نابودشان نموده‌ايم ، كه هرگز به سويشان باز نمي‌گردند ( و ديگر به دنيا گام نمي‌گذارند ؟ ! ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« أَلَمْ يَرَوْا » : آيا نديده‌اند ؟ مراد از ديدن در اينجا دانستن است ( نگا : انعام‌ / 6 ، اعراف‌ / 148 ) . « الْقُرُونِ » : ملّتها و نژادها ( نگا : انعام‌ / 6 ، يونس‌ / 13 ، اسراء / 17 ) .‏

آيه 32
‏متن آيه : ‏
‏ وَإِن كُلٌّ لَّمَّا جَمِيعٌ لَّدَيْنَا مُحْضَرُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏همه آنان ( بدون استثناء در روز قيامت ) نزد ما گرد مي‌آيند و حاضر مي‌گردند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« إِنْ » : حرف نفي است . « لَمَّا » : به معني إِلاّ است . « جَمِيعٌ » : فعيل به معني مفعول يعني مجموع است . « جَمِيعٌ . . . . مُحْضَرُونَ » : خبر اوّل و دوّم ( كُلٌّ ) است . يا اين كه ( مُحْضَرُونَ ) صفت ( جَميْعٌ ) است .‏

آيه 33
‏متن آيه : ‏
‏ وَآيَةٌ لَّهُمُ الْأَرْضُ الْمَيْتَةُ أَحْيَيْنَاهَا وَأَخْرَجْنَا مِنْهَا حَبّاً فَمِنْهُ يَأْكُلُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏نشانه‌اي ( از قدرت خدا بر رستاخيز ) براي آنان ، زمين مرده است كه آن را حيات بخشيده‌ايم و از آن دانه‌هائي را بيرون آورده‌ايم كه ايشان از آن تغذيه مي‌كنند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« أَلأرْضُ الْمَيْتَةُ » : مراد زمين خشك كره زمين ، پيش از پيدايش حيات ، و اشاره به معمّاي فوق‌العاده مرموز و پيچيده و شگفت‌انگيز شروع حيات است كه كسي به درستي نمي‌داند تحت تأثير چه عواملي در روز نخست موجودات بيجان تبديل به سلولهاي زنده شده است . يا اين كه اشاره به زمينهاي خشك كنوني و مسأله حيات در جهان گياهان و حيوانات و زنده شدن زمينهاي مرده است كه از يك سو دليل روشني است بر اين كه علم و دانش عظيمي در آفرينش اين جهان به كار رفته است ، و از سوي ديگر نشانه آشكاري از رستاخيز است .‏

آيه 34
‏متن آيه : ‏
‏ وَجَعَلْنَا فِيهَا جَنَّاتٍ مِن نَّخِيلٍ وَأَعْنَابٍ وَفَجَّرْنَا فِيهَا مِنْ الْعُيُونِ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و در زمين باغهاي خرما و انگور ( و ساير درختان و گياهان ديگر ) پديدار كرديم ، و چشمه‌ساراني از آن بيرون آورديم .‏

‏توضيحات : ‏
‏« الْعُيُونِ » : چشمه‌ها .‏

آيه 35
‏متن آيه : ‏
‏ لِيَأْكُلُوا مِن ثَمَرِهِ وَمَا عَمِلَتْهُ أَيْدِيهِمْ أَفَلَا يَشْكُرُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏تا از ميوه‌هاي آن درختان كه ( به صورتِ غذاي آماده و بسته‌بندي شده بر شاخسارها ظاهر مي‌شوند و ) دست انسانها در ساختن آنها كمترين دخالتي نداشته است ، تناول كنند . آيا انسانها ( در برابر اين همه خوراكيهاي لذيذ و بي‌نياز از پخت و پز ) سپاسگزاري نخواهند كرد ؟ !‏

‏توضيحات : ‏
‏« ثَمَرِهِ » : مرجع ضمير ( ه ) مي‌تواند ( الله ) باشد . يعني تا از ساختار خداوندي بخورند . يا مرجع آن شي‌ء مجهول يا مذكور بوده كه باغها است . برخي هم مرجع ضمير را ( نخيل ) دانسته‌اند كه مذكّر است ، و بدان اكتفا شده است چون بر اثر عطف ( اعناب ) را نيز شامل مي‌شود . « وَ مَا عَمِلَتْهُ أَيْدِيهِمْ » : اين جمله مي‌تواند حاليّه و ( ما ) نافيه باشد كه معني چنين خواهد بود : در حالي كه دست آنان در آن كمترين دخالتي نداشته است . و يا اين كه واو حرف عطف و ( ما ) موصوله باشد كه معني چنين خواهد شد : و چيزي كه خود مي‌سازند . يعني در آيه ، هم اشاره به ميوه‌هائي است كه بدون تغيير مورد استفاده انسانها قرار مي‌گيرد ، و هم اشاره به ميوه‌هائي است كه با انجام عملي روي آنها چون پخت و پز و كنسرو به غذاهاي مختلف تبديل مي‌گردند .‏

آيه 36
‏متن آيه : ‏
‏ سُبْحَانَ الَّذِي خَلَقَ الْأَزْوَاجَ كُلَّهَا مِمَّا تُنبِتُ الْأَرْضُ وَمِنْ أَنفُسِهِمْ وَمِمَّا لَا يَعْلَمُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏تسبيح و تقديس خداوندي را سزا است كه همه نرها و ماده‌ها را آفريده است ، اعم از آنچه از زمين مي‌رويد ، و از خود آنان ، و از چيزهائي كه ايشان نمي‌دانند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« سُبْحَانَ الَّذِي‌ » : ( نگا : اسراء / 1 ) . « الأزْوَاجَ » : زوجها . يعني جنس نر و ماده . اين آيه بيانگر زوجيّت در گياهان و انسانها و همه موجودات ديگر است ( نگا : رعد / 3 ، ذاريات‌ / 49 ، طه‌ / 53 ) .‏

آيه 37
‏متن آيه : ‏
‏ وَآيَةٌ لَّهُمْ اللَّيْلُ نَسْلَخُ مِنْهُ النَّهَارَ فَإِذَا هُم مُّظْلِمُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و نشانه‌اي ( دالّ بر قدرت ما ) شب است . ما روز را از آن برمي‌گيريم ، ناگهان تاريكي آنان را فرا مي‌گيرد .‏

‏توضيحات : ‏
‏« نَسْلَخُ » : بيرون مي‌كشيم . برمي‌گيريم . سلخ در اصل به معني كندن پوست حيوان است . در اينجا انگار روشنائي روز را از پيكر سياه شب مي‌كنند ، و ظلمت موجود در جو زمين ، هويدا مي‌گردد . « مُظْلِمُونَ » : به تاريكي افتادگان . ظلمت زدگان .‏

آيه 38
‏متن آيه : ‏
‏ وَالشَّمْسُ تَجْرِي لِمُسْتَقَرٍّ لَّهَا ذَلِكَ تَقْدِيرُ الْعَزِيزِ الْعَلِيمِ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و ( نشانه ديگري بر قدرت خدا ، اين است كه ) خورشيد به سوي قرارگاه خود در حركت است . اين ، محاسبه و اندازه‌گيري و تعيين خداي بس چيره و توانا و آگاه و دانا است .‏

‏توضيحات : ‏
‏« الشَّمْسُ تَجْرِي‌ » : خورشيد در حركت است . مراد حركت خورشيد با مجموعه منظومه شمسي در وسط كهكشان ما به سوي يك سمت معيّن و ستاره دوردستي به نام « وِگا » است با سرعت 700 كيلومتر در ثانيه . البتّه خورشيد حركت وضعي به دور خود نيز دارد ( نگا : تفسير نمونه و تفسير المنتخب ، ذيل آيه ، كتاب نجوم به زبان ساده ، جلد دوم ، صفحه 174 ، تأليف مايردگاني ، ترجمه محمّد رضا خواجه‌پور ) . « لِمُسْتَقَرٍّ لَّهَا » : به سوي قرارگاه خود . تا زمان استقرار نهائي خود كه قيامت است . اگر مراد از جريان خورشيد ، گردش آن برگرد محور خود باشد ، حرف ( لام ) به معني ( في ) بوده و معني چنين مي‌شود : در محلّ و مدار خود . « تَقْدِيرُ » : معيّن كردن . مقدّر نمودن . محاسبه و اندازه‌گيري ( نگا : انعام‌ / 96 ، فرقان‌ / 2 ) .‏

آيه 39
‏متن آيه : ‏
‏ وَالْقَمَرَ قَدَّرْنَاهُ مَنَازِلَ حَتَّى عَادَ كَالْعُرْجُونِ الْقَدِيمِ ‏

‏ترجمه : ‏
‏براي ماه نيز منزلگاههائي تعيين كرده‌ايم كه ( پس از طي كردن آنها ) به صورت ته مانده كهنه ( خوشه خرما بر درخت ) در مي‌آيد ( قوسي شكل و زرد رنگ ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« مَنَازِلَ » : ماه در فاصله گردش به دور زمين ، و گردش زمين به دور خورشيد ، از كنار مجموعه‌هائي از ستارگان مي‌گذرد كه منزلگاههاي ماه ناميده مي‌شود . « عَادَ » : درمي‌آيد . اين فعل به معني ( صَارَ ) است ، برمي‌گردد . « الْعُرْجُونِ » : پايه خوشه خرما كه پس از چيدن خوشه بر درخت مي‌ماند و زرد رنگ و قوسي شكل است . « عَادَ كَالْعُرْجُونِ . . . » : به شكل عرجون در مي‌آيد . دوباره همچون عرجون برمي‌گردد . مراد هلال آخر ماه است كه در جانب مشرِق نزديك صبحگاهان ظاهر مي‌شود ، خميده و پژمرده و زردرنگ و نوكهاي آن رو به پائين . هلال در ربع اوّل و ربع آخر ماه به همين شكل است .‏

آيه 40
‏متن آيه : ‏
‏ لَا الشَّمْسُ يَنبَغِي لَهَا أَن تُدْرِكَ الْقَمَرَ وَلَا اللَّيْلُ سَابِقُ النَّهَارِ وَكُلٌّ فِي فَلَكٍ يَسْبَحُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏نه خورشيد را سزد ( در مدار خود سريعتر شود و ) به ( مدار ) ماه رسد ، و نه شب را سزد كه بر روز پيشي گيرد ( و مانع پيدايش آن شود ) . هر يك در مداري شناورند ( و مسير خود را بدون كمترين تغيير ادامه مي‌دهند ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« يَنبَغِي لَهَا » : آن را سزد . سزاوار آن است . « أَن تُدْرِكَ » : برسد . ملحق شود . « يَسْبَحُونَ » : شناورند . مراد حركت آرام خورشيد و ماه بر حسب ظاهر و مطابق حسّ بينائي ما ، و يا حركت هر يك در فلك مربوط است كه متوازي يكديگرند .‏

آيه 41
‏متن آيه : ‏
‏ وَآيَةٌ لَّهُمْ أَنَّا حَمَلْنَا ذُرِّيَّتَهُمْ فِي الْفُلْكِ الْمَشْحُونِ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و ( نشانه ديگري بر قدرت ما ، اين كه برابر وزن مخصوص اجسام و خواصّ ويژه آب ) ما آدميزادگان را در كشتي مملوّ ( از ايشان و كالاهايشان ) حمل مي‌كنيم . ( كشتيهائي كه حركت آنها در دل اقيانوسها ، بي‌شباهت به حركت كواكب در گستره آسمانها نيست ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« الْفُلْكِ » : ( نگا : ابراهيم‌ / 32 ، نحل‌ / 14 ، اسراء / 66 ) . « الْمَشْحُونِ » : ( نگا : شعراء / 119 ) .‏

آيه 42
‏متن آيه : ‏
‏ وَخَلَقْنَا لَهُم مِّن مِّثْلِهِ مَا يَرْكَبُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و براي ايشان همسان كشتي چيزهائي را آفريده‌ايم كه بر آنها سوار مي‌شوند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« خَلَقْنَا » : تعبير از انواع مركبها بدين واژه ، بدان خاطر است كه خالق موادّ خام و وسائل اوّليّه آنها خدا است . « مَا » : اين واژه مفهوم وسيعي را ترسيم مي‌كند كه شامل هر نوع وسيله سواري زميني و هوائي و دريائي است .‏

آيه 43
‏متن آيه : ‏
‏ وَإِن نَّشَأْ نُغْرِقْهُمْ فَلَا صَرِيخَ لَهُمْ وَلَا هُمْ يُنقَذُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و اگر بخواهيم آنان را غرق خواهيم كرد ، به گونه‌اي كه هيچ فريادرسي نداشته باشند ، و اصلاً نجات داده نشوند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« صَرِيخَ » : فريادرس . فرياد خواه . در اين صورت مصدر به معني اسم فاعل يعني صارِخ است . صدا و فرياد . در اين صورت معني « فَلا صَرِيخَ لَهُمْ » : چنين است : اصلاً صدا و فريادي نخواهند داشت تا كمك و ياري طلب كنند . يعني فوراً غرق و در حال مي‌ميرند .‏

آيه 44
‏متن آيه : ‏
‏ إِلَّا رَحْمَةً مِّنَّا وَمَتَاعاً إِلَى حِينٍ ‏

‏ترجمه : ‏
‏مگر اين كه رحمت ما باشد ( و نسيم لطف ما وزيدن گيرد ) و تازماني ( كه اجل ايشان در مي‌رسد ، آنان را از زندگي ) بهره‌مند سازيم .‏

‏توضيحات : ‏
‏« إِلاّ رَحْمَةً . . . » : لكن رحمت ما ايشان را درمي‌يابد و تا وقت اجل مقدّر آنان را از زندگي بهره‌مند مي‌سازيم ( نگا : تفسير المنتخب ) . واژه ( رَحْمَة ) مفعول له ، يا منصوب به نزع خافض است و تقدير چنين است : بِرَحْمَةٍ .‏

آيه 45
‏متن آيه : ‏
‏ وَإِذَا قِيلَ لَهُمُ اتَّقُوا مَا بَيْنَ أَيْدِيكُمْ وَمَا خَلْفَكُمْ لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏هنگامي كه بدانان گفته شود : بپرهيزيد از عذاب و مجازات دنيوي كه پيش رو داريد ، و از عذاب و مجازات اخروي كه در پشت سر داريد ، تا به شما رحم شود ، ( اعتناء نمي‌كنند ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« مَا بَيْنَ أَيْدِيكُمْ » : آنچه در پيش رو داريد . مراد كيفر و مجازات دنيوي است . « مَا خَلْفَكُمْ » : آنچه در پشت سر داريد . مراد عذاب و عقاب اخروي است . « إِذَا قِيلَ لَهُمْ . . . » : جمله شرطيّه است و جزاء آن محذوف است كه از آيه بعد استفاده مي‌شود ، و تقدير چنين است : إِذَا قِيلَ لَهُمُ اتَّقُوا . . . أَعْرَضُوا . . .‏

آيه 46
‏متن آيه : ‏
‏ وَمَا تَأْتِيهِم مِّنْ آيَةٍ مِّنْ آيَاتِ رَبِّهِمْ إِلَّا كَانُوا عَنْهَا مُعْرِضِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏هيچ آيه‌اي از آيات پروردگارشان براي آنان نمي‌آيد ، مگر اين كه از آن روي گردان مي‌شوند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« ءَايَاتِ » : آيه‌هاي كتابهاي آسماني و تعليمات پيغمبران . دلائل و براهين توحيد خدا و صدق پيامبران . « مُعْرِضِينَ » : روي‌گردانان .‏

آيه 47
‏متن آيه : ‏
‏ وَإِذَا قِيلَ لَهُمْ أَنفِقُوا مِمَّا رَزَقَكُمْ اللَّهُ قَالَ الَّذِينَ كَفَرُوا لِلَّذِينَ آمَنُوا أَنُطْعِمُ مَن لَّوْ يَشَاءُ اللَّهُ أَطْعَمَهُ إِنْ أَنتُمْ إِلَّا فِي ضَلَالٍ مُّبِينٍ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و هنگامي كه به آنان گفته شود : از چيزهائي كه خدا به شما داده است ، انفاق و احسان كنيد ، كافران به مؤمنان مي‌گويند : آيا به كسي خوراك بدهيم كه اگر خدا مي‌خواست خوراك بدو مي‌داد ( و فقيرش نمي‌كرد ؟ مگر مشيّت الهي چنين نخواسته است‌ ؟ ما با مشيّت الهي مخالفت نمي‌ورزيم ) شما در گمراهي آشكار و روشني هستيد .‏

‏توضيحات : ‏
‏« أَنُطْعِمُ مَن لَّوْ يَشَآءُ اللهُ أَطْعَمَهُ » : كافران از راه تمسخر به مؤمنان مي‌گفتند : اگر رازق خداوند است ، پس چرا از ما مي‌خواهيد كه به فقيران خوراك دهيم‌ ؟ و اگر خدا خواسته است كه آنان محروم بمانند ، پس چرا ما كساني را از دارائي خود بهره‌مند سازيم كه خداوند ايشان را محروم ساخته است‌ ؟ اين منطق جاهلانه ، علاوه از تمسخر مؤمنان ، به آن مي‌ماند كه افرادي بگويند : چه ضرورتي دارد كه ما درس بخوانيم ، و يا به ديگري درس بدهيم‌ ؟ اگر خدا مي‌خواست همه را عالم و باسواد مي‌كرد .‏

آيه 48
‏متن آيه : ‏
‏ وَيَقُولُونَ مَتَى هَذَا الْوَعْدُ إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و خواهند گفت : اگر راست مي‌گوئيد ( كه رستاخيز و قيامتي در ميان است ) اين وعده كي تحقّق مي‌يابد ؟ !‏

‏توضيحات : ‏
‏« مَتي هذَا لْوَعْدُ ؟ » : اين وعده كي خواهد بود ؟ ! تاريخي براي رستاخيز تعيين نمي‌كنند ؟ چرا هم اينك فرا نمي‌رسد ؟‏

آيه 49
‏متن آيه : ‏
‏ مَا يَنظُرُونَ إِلَّا صَيْحَةً وَاحِدَةً تَأْخُذُهُمْ وَهُمْ يَخِصِّمُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( پاسخ استهزاء ايشان ، اين است كه آنان ، چندان ) انتظار نمي‌كشند مگر صدائي را كه ( ناگهان طنين‌انداز مي‌گردد و موج آن ) ايشان را در بر مي‌گيرد ( و نابودشان مي‌گرداند ) در حالي كه با يكديگر ( به معامله و كار و بار روزمرّه زندگي ، سرگرم و ) درگيرند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« مَا يَنظُرُونَ » : انتظار ندارند . توقّع ندارند . ماده « نظر » بدون « إِلي‌ » بيشتر به معني انتظار و توجّه و توقّع و تدبّر است ( نگا : بقره‌ / 210 ، انعام‌ / 158 ، اعراف‌ / 53 ، نحل‌ / 33 ، فاطر / 43 ) . « يَخِصِّمُونَ » : به نزاع و جدال مشغول ، و سرگرم گير و دارند . اصل آن يختصمون و از باب افتعال است .‏

آيه 50
‏متن آيه : ‏
‏ فَلَا يَسْتَطِيعُونَ تَوْصِيَةً وَلَا إِلَى أَهْلِهِمْ يَرْجِعُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( اين حادثه به قدري سريع و برق‌آسا و غافلگيرانه است كه ) حتّي توانائي وصيّت نمودن و سفارش كردن نخواهند داشت ، و حتّي فرصت مراجعت به سوي خانواده و فرزندانشان را پيدا نخواهند كرد .‏

‏توضيحات : ‏
‏« تَوْصِيَةً » : سفارش . نكره آمدن آن ، بيانگر اين واقعيّت است كه حتّي فرصت يك سفارش يا كمترين وصيّتي در ميان نخواهد بود .‏

آيه 51
‏متن آيه : ‏
‏ وَنُفِخَ فِي الصُّورِ فَإِذَا هُم مِّنَ الْأَجْدَاثِ إِلَى رَبِّهِمْ يَنسِلُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( براي بار دوم ) در صور دميده مي‌شود و به ناگاه همه آنان از گورها بيرون آمده و به سوي ( دادگاه حساب و كتاب ) پروردگارشان شتابان رهسپار مي‌گردند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« نُفِخَ » : دميده شد . مراد نفخه ثاني است كه ديگر باره صور براي زنده‌شدن مردگان زده مي‌شود . « الأجْدَاثِ » : جمع جَدَث ، قبر . گور . ( نگا : قمر / 7 ، معارج‌ / 43 ) . « يَنسِلُونَ » : مي‌شتابند ( نگا : انبياء / 96 ) .‏

آيه 52
‏متن آيه : ‏
‏ قَالُوا يَا وَيْلَنَا مَن بَعَثَنَا مِن مَّرْقَدِنَا هَذَا مَا وَعَدَ الرَّحْمَنُ وَصَدَقَ الْمُرْسَلُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏خواهند گفت : اي واي بر ما ! چه كسي ما را از خوابمان ( بيدار كرد و ) برانگيخت‌ ؟ ! اين همان چيزي است كه خداوند مهربان وعده داده بود ، و فرستادگان ( خدا در سخنها و پيامهاي خود ) راست گفته بودند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« يَا وَيْلَنَا » : اي واي بر ما ! واويلا به حال ما ! ( نگا : انبياء / 14 و 46 و 97 ) . « بَعَثَنَا » : ما را دوباره زنده كرد . ما را برانگيخت . « مَرْقَدِ » : مصدر ميمي و به معني خواب است ، و يا اين كه اسم مكان و به معني خوابگاه است . عقاب و عذاب قبر ، در برابر كيفر و مجازات قيامت ، خوابه گونه‌اي بيش نمي‌باشد . « مَن بَعَثَنَا » : اين سؤال بدان خاطر است كه كافران با ديدن آن همه هول و هراس و دهشت و وحشت ، اختلاط عقول و اختلال حواسّ پيدا مي‌كنند و ناخودآگاه چنين سؤالي بر زبانشان جاري مي‌گردد . همان گونه كه در دنيا معمول است كه انسان به هنگام انجام كار بدي و يا روياروي شدن با كيفر آن مي‌گويد : واي چه كار كردم‌ ؟ ! چنين كاري را من كردم‌ ؟ آيا اين بلا را من بر سر خود آوردم‌ ؟ « هذَا مَا . . . » : اين بخش ، پاسخ كافران به سؤال خودشان است . برخي هم آن را پاسخ آفريدگار ، يا فرشتگان ، و يا مؤمنان به كافران مي‌دانند .‏

آيه 53
‏متن آيه : ‏
‏ إِن كَانَتْ إِلَّا صَيْحَةً وَاحِدَةً فَإِذَا هُمْ جَمِيعٌ لَّدَيْنَا مُحْضَرُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏صداي واحدي بيش نخواهد بود ( كه ايشان را دعوت به خروج از گورها مي‌كند ) و ناگهان ايشان در پيشگاهمان ( براي دادگاهي ) گرد آورده مي‌شوند و حاضر مي‌گردند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« إِن كَانَتْ إِلاّ صَيْحَةً . . . » : ( نگا : يس‌ / 29 ) . مراد نفخه ثاني است . « جَمِيعٌ » : جمع آمده . گرد آورده شده . فعيل به معني مفعول ، يعني مجموع است . خبر اوّل ( هُمْ ) و واژه ( مُحْضَرُونَ ) خبر دوم يا صفت بشمار است ( نگا : يس‌ / 32 ) .‏

آيه 54
‏متن آيه : ‏
‏ فَالْيَوْمَ لَا تُظْلَمُ نَفْسٌ شَيْئاً وَلَا تُجْزَوْنَ إِلَّا مَا كُنتُمْ تَعْمَلُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏در چنين روزي به هيچ كس كمترين ستمي نمي‌گردد ، و به شما جز پاداش و پادافره كارهائي كه در دنيا مي‌كرده‌ايد داده نمي‌شود .‏

‏توضيحات : ‏
‏« شَيْئاً » : چيزي از ظلم . مفعول مطلق است . چيزي از چيزها . مفعول به است ( نگا : يونس‌ / 44 ، مريم‌ / 60 ) .‏

آيه 55
‏متن آيه : ‏
‏ إِنَّ أَصْحَابَ الْجَنَّةِ الْيَوْمَ فِي شُغُلٍ فَاكِهُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏بهشتيان در چنين روزي ، سخت سرگرم خوشي ، و شادانند ( و بي‌خبر از غم و اندوه ديگران ، و خندان از نعمتهاي يزدانند ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« شُغُلٍ » : سرگرمي عظيم . هر چيز كه انسان را به خود مشغول سازد و بي‌خبر از ديگران كند و موجب فراموشي غم و اندوه شود . تنكير آن براي تعظيم است . « فِي شُغُلٍ » : سرگرم سُرور و شادماني ، و بهره‌مند از نعمتهاي الهي هستند . « فَاكِهُونَ » ، جمع فَاكِهٌ ، خوشحال و خندان . بهره‌مند از نعمت و سرگرم لذّت . سرگرم شوخي و مزاح .‏

آيه 56
‏متن آيه : ‏
‏ هُمْ وَأَزْوَاجُهُمْ فِي ظِلَالٍ عَلَى الْأَرَائِكِ مُتَّكِؤُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏آنان و همسرانشان در زير سايه‌هاي پر و فراخ ، بر تختها تكيه زده‌اند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« ظِلال‌ » : جمع ظِلّ ، سايه . تنكير آن براي تعظيم است . « الأرَآئِكِ » : جمع اَريكة ، تخت . اورنگ ( نگا : كهف‌ / 31 ، انسان‌ / 13 ، مطفّفين‌ / 23 و 35 ) . « مُتَّكِئُونَ » : تكيه‌كنندگان . لم‌دهندگان ( نگا : كهف‌ / 31 ، زخرف‌ / 34 ) .‏

آيه 57
‏متن آيه : ‏
‏ لَهُمْ فِيهَا فَاكِهَةٌ وَلَهُم مَّا يَدَّعُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏براي آنان در بهشت ، ميوه‌هاي لذّت‌بخش و فراواني است . و هر چه بخواهند در اختيار ايشان خواهد بود .‏

‏توضيحات : ‏
‏« فَاكِهَةٌ » : ميوه . مراد انواع ميوه‌ها است . تنكير آن براي تفخيم است كه بيانگر مرغوبيّت و كثرت ميوه‌ها است . « يَدَّعُونَ » : طلب مي‌كنند . درخواست مي‌نمايند . دلشان بخواهد .‏

آيه 58
‏متن آيه : ‏
‏ سَلَامٌ قَوْلاً مِن رَّبٍّ رَّحِيمٍ ‏

‏ترجمه : ‏
‏از سوي پروردگاري مهربان ، بديشان درود و تهنيّت گفته مي‌شود .‏

‏توضيحات : ‏
‏« سَلامٌ » : درود ( نگا : اعراف‌ / 46 ، يونس‌ / 10 ، رعد / 24 ، ابراهيم‌ / 23 ) . بدل ( ما ) يا مبتدا و خبر آن محذوف است : سَلامٌ عَلَيْكُمْ . « قَوْلاً » : مفعول مطلق فعل محذوف است .‏

آيه 59
‏متن آيه : ‏
‏ وَامْتَازُوا الْيَوْمَ أَيُّهَا الْمُجْرِمُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( اين سرگذشت شوق‌انگيز و پرافتخار بهشتيان بود ، و امّا با خطابي تحقيرآميز به گناهكاران گفته مي‌شود : ) اي بزهكاران ! امروز ( از مؤمنان ) جدا و به دور شويد .‏

‏توضيحات : ‏
‏« إِمْتَازُوا » : جدا گرديد . به كنار رويد .‏

آيه 60
‏متن آيه : ‏
‏ أَلَمْ أَعْهَدْ إِلَيْكُمْ يَا بَنِي آدَمَ أَن لَّا تَعْبُدُوا الشَّيْطَانَ إِنَّهُ لَكُمْ عَدُوٌّ مُّبِينٌ ‏

‏ترجمه : ‏
‏اي آدميزادگان ! مگر من به شما سفارش ننمودم و امر نكردم كه اهريمن را پرستش نكنيد ، چرا كه او دشمن آشكار شما است‌ ؟‏

‏توضيحات : ‏
‏« أَلَمْ أَعْهَدْ إِلَيْكُمْ ؟ » : آيا با شما پيمان نبستم‌ ؟ آيا به شما توصيه نكردم‌ ؟ مراد فرمان دادن است ( نگا : طه‌ / 115 ) . چنين عهد و پيمان و توصيه و دستوري ، از طرق مختلف با انسان بسته شده و بدو فرمان داده شده است . يكم : توسّط پيغمبران ( نگا : بقره‌ / 168 ، اعراف‌ / 27 ، يونس‌ / 2 ، زخرف‌ / 62 ) . دوم : توسّط عقل . چرا كه دلائل و براهين عقلي با زبان گويائي به انسانها مي‌فهمانند كه نبايد جز خدا را پرستيد و اطاعت كرد . سوم : از راه فطرت . چرا كه انسان ذاتاً يكتاپرست بوده و فطرت سالم ، طاعت و عبادت را منحصر به ذات پاك پروردگار مي‌داند . « لا تَعبُدُوا » : مراد از عبادت در اينجا ، اطاعت است . چرا كه يكي از صورتهاي عبادت اطاعت مي‌باشد ( نگا : توبه‌ / 31 ، مؤمنون‌ / 47 ) .‏

آيه 61
‏متن آيه : ‏
‏ وَأَنْ اعْبُدُونِي هَذَا صِرَاطٌ مُّسْتَقِيمٌ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و ( آيا به شما دستور ندادم ) اين كه مرا بپرستيد و بس كه راه راست همين است .‏

‏توضيحات : ‏
‏« وَ أَنِ اعْبُدُونِي . . . » : عطف بر ( لا تَعْبُدُوا الشَّيْطَانَ ) است و واژه ( أَنْ ) تفسيريّه است .‏

آيه 62
‏متن آيه : ‏
‏ وَلَقَدْ أَضَلَّ مِنكُمْ جِبِلّاً كَثِيراً أَفَلَمْ تَكُونُوا تَعْقِلُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏اهريمن گروههاي فراواني از شما انسانها را گمراه كرده است . آيا ( تاريخ جبّاران گمراه پيشين را خوانديد ، و آثار سرنوشت گول خوردگان ابليس را ديديد و ) نينديشيديد ؟‏

‏توضيحات : ‏
‏« جِبِلاًّ » : گروه . ملّت . ( نگا : شعراء / 184 ) .‏

آيه 63
‏متن آيه : ‏
‏ هَذِهِ جَهَنَّمُ الَّتِي كُنتُمْ تُوعَدُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏اين ( كه در پيش رو داريد و بدان مي‌نگريد ) همان دوزخي است كه به شما وعده داده مي‌شد .‏

‏توضيحات : ‏
‏« هذِهِ جَهَنَّمُ . . . » : وقتي بدانان چنين خطابي مي‌گردد كه دادگاهي به پايان آمده و در كنار دوزخ گرد آورده شده‌اند .‏

آيه 64
‏متن آيه : ‏
‏ اصْلَوْهَا الْيَوْمَ بِمَا كُنتُمْ تَكْفُرُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏به سبب كفري كه مي‌ورزيديد ، امروز به دوزخ وارد شويد و بدان بسوزيد .‏

‏توضيحات : ‏
‏« إِصْلَوْهَا » : با دوزخ بسوزيد و سوزش آن را بچشيد . بدان وارد شويد ( نگا : المختصر في تفسير القرآن ، تفسير نمونه ، تفسير صفوة البيان ) .‏

آيه 65
‏متن آيه : ‏
‏ الْيَوْمَ نَخْتِمُ عَلَى أَفْوَاهِهِمْ وَتُكَلِّمُنَا أَيْدِيهِمْ وَتَشْهَدُ أَرْجُلُهُمْ بِمَا كَانُوا يَكْسِبُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏امروزه بر دهانهايشان مهر مي‌نهيم ، و دستهايشان با ما سخن مي‌گويند ، و پاهايشان بر ( كارهائي كه انجام‌ مي‌داده‌اند و ) چيزهائي كه فرا چنگ مي‌آورده‌اند ، گواهي مي‌دهند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« نَخْتِمُ . . . » : ( نگا : بقره‌ / 7 ، انعام‌ / 46 ) . « أَفْوَاهِهِمْ » : ( نگا : آل‌عمران‌ / 118 و 167 ) . « تَشْهَدُ » : گواهي اعضاء در قيامت مسلّم است ( نگا : فصّلت‌ / 20 و 21 ، نور / 24 ) .‏

آيه 66
‏متن آيه : ‏
‏ وَلَوْ نَشَاء لَطَمَسْنَا عَلَى أَعْيُنِهِمْ فَاسْتَبَقُوا الصِّرَاطَ فَأَنَّى يُبْصِرُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏اگر ما بخواهيم ايشان را ( در دنيا مجازات كنيم ، مي‌توانيم . از جمله ) كورشان مي‌نمائيم ، به گونه‌اي كه اگر آنان بخواهند در راه بر يكديگر پيشي گيرند ، به هيچ وجه نتوانند راه را ببينند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« لَطَمَسْنَا » : محو مي‌كرديم . از بين مي‌برديم ( نگا : نساء / 47 ، يونس‌ / 88 ، مرسلات‌ / 8 ) . در اينجا مراد كور كردن و از ميان بردن بينائي ديدگان است . « فَاسْتَبِقُوا » : ( نگا : بقره‌ / 148 ، يوسف‌ / 17 و 25 ) . « فَأَنّي‌ » : چگونه‌ ؟ « فَأَنّي يُبْصِرُونَ ؟ » : چگونه مي‌توانند ببينند ؟ يعني به هيچ وجه نمي‌توانند مسير خود را ببينند . « الصِّرَاطَ » : مفعول به ، يا منصوب به نزع خافض است .‏

آيه 67
‏متن آيه : ‏
‏ وَلَوْ نَشَاء لَمَسَخْنَاهُمْ عَلَى مَكَانَتِهِمْ فَمَا اسْتَطَاعُوا مُضِيّاً وَلَا يَرْجِعُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و اگر ما بخواهيم ، ايشان را با وجود مكانت و منزلتشان ، در جاي خود مسخ مي‌نمائيم و ( آنان را به شكل انسان افليج يا زمينگير در مي‌آوريم . ) به گونه‌اي كه نه بتوانند به جلو حركت كنند و نه به عقب برگردند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« لَمَسَخْنَاهُمْ » : ايشان را مسخ مي‌كرديم . مراد از مسخ ، دگرگون كردن و حال به حال نمودن است ، يعني به صورتهاي بسيار زشت و پست و ناتوان و ناجور درآوردن . در اينجا بيشتر مراد تغيير و تبديل انسان زيبا و توانا ، به انسان نازيبا و درمانده و زار و نزار است . امّا مراد از مسخ مي‌تواند تبديل به حيوانات و مجسّمه‌هاي بي‌روح نيز باشد . « عَلي مَكَانَتِهِمْ » : بر جاي خود . در محلّ توقّف خود . با وجود قوّت و قدرت و عظمت و منزلتي كه ايشان دارند . ( نگا : اضواء البيان ، المنتخب ) . « مُضِيّاً » : رفتن . مصدر ثلاثي مجرّد ( مَضي ، يَمْضي ) است ( نگا : معجم الفاظ القرآن الكريم ) . با ضم و كسر ميم آمده است ، همچون ( عُتِيّ و عِتِيّ ) ( نگا : روح‌المعاني ) .‏

آيه 68
‏متن آيه : ‏
‏ وَمَنْ نُعَمِّرْهُ نُنَكِّسْهُ فِي الْخَلْقِ أَفَلَا يَعْقِلُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏به هر كس كه طول عمر بدهيم ، او را از لحاظ خلقت و آفرينش وارونه و واژگونه مي‌كنيم . آيا متوجّه نيستند ( كه سير صعودي ، سير نزولي به دنبال دارد ، و اين جهان سراي فنا است نه سراي بقا ؟ ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« نُنَكِّسْهُ » : او را واژگونه و وارونه مي‌كنيم . مراد عقبگرد قواي جسماني و روحاني انسان است ، تا بدانجا كه بازگشت كامل انسان به حالات طفوليّت انجام مي‌پذيرد ، و حركات و روحيّات كودكان در پيران پديدار مي‌گردد . به عبارت ديگر : پيران ، كودكان مي‌شوند ( نگا : حجّ‌ / 5 ، روم‌ / 54 ) . « الْخَلْقِ » : خلقت . آفرينش . مراد وضع جسمي و روحي است .‏

آيه 69
‏متن آيه : ‏
‏ وَمَا عَلَّمْنَاهُ الشِّعْرَ وَمَا يَنبَغِي لَهُ إِنْ هُوَ إِلَّا ذِكْرٌ وَقُرْآنٌ مُّبِينٌ ‏

‏ترجمه : ‏
‏ما به پيغمبر ( اسلام سرودن ) چكامه نياموخته‌ايم و چامه‌سرائي او را نسزد . اين ( كتاب هم كه بر او نازل كرده‌ايم ) جز يادآوري ( عاقلان به قانون و فرمان يزدان جهان ) و كتاب خواندني روشنگر ( حقائق براي مؤمنان ) نيست .‏

‏توضيحات : ‏
‏« الشِّعْرَ » : چكامه . چامه . « مَا يَنبَغِي‌ » : نسزد . در خور نيست . لازم نيست . « إِنْ » : نيست . « هُوَ » : كتاب منزل قرآن . « ذِكْرٌ » : پند و اندرز . ياد و يادآوري . « قُرْءَانٌ » : قرآن . كتاب خواندني . « مُبِينٌ » : روشن و واضح . روشنگر و بيانگر .‏

آيه 70
‏متن آيه : ‏
‏ لِيُنذِرَ مَن كَانَ حَيّاً وَيَحِقَّ الْقَوْلُ عَلَى الْكَافِرِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( هدف از فرو فرستادن آن ، اين است كه ) تا افراد زنده ( بيدار دل ) را با آن بيم دهد ، و بر كافران ( اتمام حجّت شود و ) فرمان عذاب مسلّم گردد .‏

‏توضيحات : ‏
‏« حَيّاً » : مراد زنده معنوي است كه شخص عاقل و انديشمند و بيدار دل است ( نگا : انعام‌ / 122 ، فاطر / 22 ) . « يَحِقَّ » : واجب شود . مسلّم گردد . « الْقَوْلُ » : فرمان عذاب . عذاب . « يَحِقَّ الْقَوْلُ » : ( نگا : اسراء / 16 ، قصص‌ / 63 ، يس‌ / 7 ) .‏

آيه 71
‏متن آيه : ‏
‏ أَوَلَمْ يَرَوْا أَنَّا خَلَقْنَا لَهُمْ مِمَّا عَمِلَتْ أَيْدِينَا أَنْعَاماً فَهُمْ لَهَا مَالِكُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏مگر نمي‌بينند كه برخي از آن چيزهائي كه قدرت ما آفريده است ، چهارپاياني است كه براي انسانها خلق كرده‌ايم و ايشان صاحب آنهايند ؟‏

‏توضيحات : ‏
‏« أَوَلَمْ يَرَوْا » : ( نگا : انعام‌ / 6 ، رعد / 41 ، نحل‌ / 48 و 79 ) .‏

آيه 72
‏متن آيه : ‏
‏ وَذَلَّلْنَاهَا لَهُمْ فَمِنْهَا رَكُوبُهُمْ وَمِنْهَا يَأْكُلُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و چهارپايان را رام ايشان ساخته‌ايم . برخي از آنها را مركب خود مي‌سازند ، و از برخي ديگر تغذيه مي‌كنند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« ذَلَّلْنَاهَا » : آنها را منقاد و رام كرده‌ايم . « رَكُوبُهُمْ » : ركوب به معني مركب ، يعني وسيله سواري است . فَعول به معني مفعول ، يعني : رَكوب به معني مَركوب است و مانند : حَلوب به معني محلوب .‏

آيه 73
‏متن آيه : ‏
‏ وَلَهُمْ فِيهَا مَنَافِعُ وَمَشَارِبُ أَفَلَا يَشْكُرُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و از برخي از آنها استفاده‌هائي مي‌كنند و ( از پشم و كرك و مو و پوست و استخوانشان فايده‌ها مي‌برند ، و از شير برخي ) از آنها نوشيدنيها و فرآورده‌هاي شيري به دست مي‌آورند . آيا نبايد شكرگزار ( اين همه نعمت خدا ) باشند ؟‏

‏توضيحات : ‏
‏« مَشَارِبُ » : جمع مَشْرَب به معني مشروب‌ ؛ مانند مَأْكل به معني مَأْكُول‌ ؛ نوشيدنيها . مراد شيرها است .‏

آيه 74
‏متن آيه : ‏
‏ وَاتَّخَذُوا مِن دُونِ اللَّهِ آلِهَةً لَعَلَّهُمْ يُنصَرُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏آنان گذشته از خدا ، معبودهائي براي خود برگزيده‌اند ، بدين اميد كه ( از سوي ايشان ) ياري شوند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« مِن دُونِ » : غير از . بجز .‏

آيه 75
‏متن آيه : ‏
‏ لَا يَسْتَطِيعُونَ نَصْرَهُمْ وَهُمْ لَهُمْ جُندٌ مُّحْضَرُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏معبودها ( ي دروغين ) نمي‌توانند پرستندگان خود را كمك كنند و ياري دهند ، و بلكه پرستندگان ، سپاههاي آماده معبودها ( ي عاجز خود ) هستند ( و از آنها مواظبت مي‌نمايند و از بلاها و گزندها به دور مي‌دارند ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« لا يَسْتَطِيعُونَ » : معبودها نمي‌توانند ( نگا : اعراف‌ / 192 ، يونس‌ / 18 ) . « جُندٌ » : سپاه . لشكر . « مُحْضَرُونَ » : آماده .‏

آيه 76
‏متن آيه : ‏
‏ فَلَا يَحْزُنكَ قَوْلُهُمْ إِنَّا نَعْلَمُ مَا يُسِرُّونَ وَمَا يُعْلِنُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏پس ( حالا كه چنين است ) سخنان آنان تو را غمگين نكند ، ما مي‌دانيم آنچه را كه مخفي مي‌دارند و آنچه را كه آشكار مي‌سازند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« قَوْلُهُمْ » : مراد سخنان مبني بر الحاد و انكار خدا ، و تكذيب و تقبيح پيغمبر است .‏

آيه 77
‏متن آيه : ‏
‏ أَوَلَمْ يَرَ الْإِنسَانُ أَنَّا خَلَقْنَاهُ مِن نُّطْفَةٍ فَإِذَا هُوَ خَصِيمٌ مُّبِينٌ ‏

‏ترجمه : ‏
‏آيا انسان ( با چشم عقل و ديده بينش ننگريسته است و ) نديده است كه ما او را از نطفه ناچيزي آفريده‌ايم و هم اينك او پرخاشگري است كه آشكارا به پرخاش برمي‌خيزد ؟ ! ( زهي بي‌خبري و خيره‌سري ! ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« أَوَلَمْ يَرَ ؟ » : ( نگا : انعام‌ / 6 ، رعد / 41 ، نحل‌ / 48 و 79 ) . « خَصِيمٌ مُبِينٌ » : ( نگا : نحل‌ / 4 ) .‏

آيه 78
‏متن آيه : ‏
‏ وَضَرَبَ لَنَا مَثَلاً وَنَسِيَ خَلْقَهُ قَالَ مَنْ يُحْيِي الْعِظَامَ وَهِيَ رَمِيمٌ ‏

‏ترجمه : ‏
‏براي ما مثالي مي‌زند و آفرينش خود را ( از خاك ) فراموش مي‌كند و مي‌گويد : چه كسي مي‌تواند اين استخوانهائي را كه پوسيده و فرسوده‌اند زنده گرداند ؟ !‏

‏توضيحات : ‏
‏« الْعِظَامَ » : جمع عَظْم ، استخوانها . « رَمِيمٌ » : پوسيده و فرسوده . « نَسِيَ خَلْقَهُ » : جمله كوتاهي است كه پاسخ كاملي براي پرسش هر فرد بي‌خبري است كه قدرت خدا را با قدرت مردم همسان بداند و درباره آفرينش خود از خاك نينديشد .‏

آيه 79
‏متن آيه : ‏
‏ قُلْ يُحْيِيهَا الَّذِي أَنشَأَهَا أَوَّلَ مَرَّةٍ وَهُوَ بِكُلِّ خَلْقٍ عَلِيمٌ ‏

‏ترجمه : ‏
‏بگو : كسي آنها را زنده مي‌گرداند كه آنها را نخستين بار ( از نيستي به هستي آورده است و آنها را بدون الگو و مدل ) آفريده است ، و او بس آگاه از ( احوال و اوضاع و چگونگي و ويژگي ) همه آفريدگان است .‏

‏توضيحات : ‏
‏« أَنشَأَهَا » : آنها را آفريد و پديدار كرد ( نگا : انعام‌ / 98 ، عنكبوت‌ / 20 ) . « هُوَ بِكُلِّ خَلْقٍ عَلِيمٌ » : خدا بسيار آگاه از اعمال و اقوال هر مخلوقي است . خدا هر نوع آفرينشي را بسيار خوب مي‌داند ، و در بازآفريني كسي در نمي‌ماند .‏

آيه 80
‏متن آيه : ‏
‏ الَّذِي جَعَلَ لَكُم مِّنَ الشَّجَرِ الْأَخْضَرِ نَاراً فَإِذَا أَنتُم مِّنْهُ تُوقِدُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏آن كسي كه از درخت سبز ، براي شما آتش بيافريده است ، و شما با آن ، آتش روشن مي‌كنيد . ( او كه قادر بر رستاخيز انرژيها است ، قادر بر برانگيختن مردگان و بازگرداندن به زندگي دوباره ايشان است ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« الشَّجَرِ الأخْضَرِ » : درخت سبز . اين تعبير بيانگر اين واقعيّت است كه تنها درختان سبز و زنده مي‌توانند عمل كربن‌گيري و ذخيره‌كردن نور آفتاب را انجام دهند . « نَاراً » : مراد انرژي ذخيره شده آفتاب بر اثر فتوسنتز در چوبهاي درختان است كه بر اثر اصطكاك و مالش ، به صورت جرقّه الكتريسيته ظاهر مي‌شود و باعث روشن شدن آتش مي‌گردد ، يا با سوزاندن چوبها ، انرژي نهان در آنها آزاد مي‌شود ، و نور و حرارت اندوخته و پنهان در ذرّات پيكره درختان ، ديگر بار به صورت روشنائي و گرما جلوه‌گر مي‌آيد ( نگا : تفسير نمونه . تفسير المنتخب ) . « تُوقِدُونَ » : آتش را برمي‌افروزيد . از مصدر ايقاد ، به معني افروختن آتش .‏

آيه 81
‏متن آيه : ‏
‏ أَوَلَيْسَ الَّذِي خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ بِقَادِرٍ عَلَى أَنْ يَخْلُقَ مِثْلَهُم بَلَى وَهُوَ الْخَلَّاقُ الْعَلِيمُ ‏

‏ترجمه : ‏
‏آيا كسي كه آسمانها و زمين را آفريده است ، قدرت ندارد ( انسانهاي خاك شده را دوباره ) به گونه خودشان بيافريند ؟ آري ! ( مي‌تواند چنين كند ) چرا كه او آفريدگار بس آگاه و دانا است .‏

‏توضيحات : ‏
‏« أَن يَخْلُقَ مِثْلَهُمْ » : اين كه به گونه سابق و به شكل پيشين بسازد و بيافريند . « الْخَلاّق » : صيغه مبالغه خالق است . آفريدگار .‏

آيه 82
‏متن آيه : ‏
‏ إِنَّمَا أَمْرُهُ إِذَا أَرَادَ شَيْئاً أَنْ يَقُولَ لَهُ كُنْ فَيَكُونُ ‏

‏ترجمه : ‏
‏هر گاه خدا چيزي را بخواهد كه بشود ، كار او تنها اين است كه خطاب بدان بگويد : بشو ! و آن هم مي‌شود .‏

‏توضيحات : ‏
‏« أَمْرُهُ » : كارش . ( نگا : بقره‌ / 109 ، يوسف‌ / 21 ) . فرمانش ( نگا : نحل‌ / 40 ، انبياء / 27 ، حجّ‌ / 65 ) .‏

آيه 83
‏متن آيه : ‏
‏ فَسُبْحَانَ الَّذِي بِيَدِهِ مَلَكُوتُ كُلِّ شَيْءٍ وَإِلَيْهِ تُرْجَعُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏پاكا خداوندي كه مالكيّت و حاكميّت همه چيز در دست او است . و شما به سوي او برگردانده مي‌شويد ( و به حساب و كتابتان رسيدگي مي‌گردد ) .‏

‏توضيحات : ‏‏« مَلَكُوتُ » : مالكيّت و حاكميّت . كشور عظيم . قدرت تصرّف فراوان .‏

 

موضوعات: موقعیت فعلی: فهرست قرآن / سوره يس / تفسیر نور  لینک ثابت
 [ 06:49:00 ب.ظ ]




موقعیت فعلی: فهرست قرآن / سوره فاطر / تفسیر نور

 

آيه 1
‏متن آيه : ‏
‏ الْحَمْدُ لِلَّهِ فَاطِرِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ جَاعِلِ الْمَلَائِكَةِ رُسُلاً أُولِي أَجْنِحَةٍ مَّثْنَى وَثُلَاثَ وَرُبَاعَ يَزِيدُ فِي الْخَلْقِ مَا يَشَاءُ إِنَّ اللَّهَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ ‏

‏ترجمه : ‏
‏ستايش خداوندي را سزا است كه آفريننده آسمانها و زمين است ، و فرشتگان را با بالهاي دوتا دوتا ، و سه‌تا سه‌تا ، و چهارتا چهارتائي كه دارند ، مأموران ( قدرتمند اجراي فرمان خود در زمينه‌هاي مختلف تكويني و تشريعي ) كرد . او هر چه بخواهد بر آفرينش ( فرشتگان و مردمان و ساير موجودات جهان ) مي‌افزايد . چرا كه خدا بر هر چيزي توانا است .‏

‏توضيحات : ‏
‏« فَاطِرِ » : مُخترع . مُبدِع . آفريننده بدون مُدل و اُلگو ( نگا : انعام‌ / 14 ، يوسف‌ / 101 ، ابراهيم‌ / 10 ) . « جَاعِلِ » : سازنده . قراردهنده . ( نگا : بقره‌ / 30 و 124 ، آل‌عمران‌ / 55 ، قصص‌ / 7 ) . « أُوْلِي‌ » : دارندگان . صاحبان . « أَجْنِحَةٍ » : جمع جناح ، بالها . بال و پر نماد سرعت و قدرت است و مي‌تواند معني كنائي داشته باشد . « مَثْني وَ ثُلاثَ وَ رُبَاعَ » : ( نگا : نساء / 3 ) . « يَزِيدُ فِي الْخَلْقِ » : بر آفرينش مي‌افزايد . مراد افزايش اندامهايي همچون بال و پر فرشتگان يا حسن و زيبائي مردمان و غيره . يا اين كه : خدا هر چه بخواهد مي‌آفريند و بر مخلوقات و موجودات فعلي عالَم مي‌افزايد . در صورتي كه جز او كسي نمي‌تواند حتي ذرّه‌اي را از عدم بيافريند و بر ذرّات هستي بيفزايد . « رُسُلاً » : فرستادگان . مراد گمارده شدن فرشتگان براي اجراي مأموريّتهاي مختلف است ( نگا : يونس‌ / 21 ، انعام‌ / 61 ، عنكبوت‌ / 31 ) .‏

آيه 2
‏متن آيه : ‏
‏ مَا يَفْتَحِ اللَّهُ لِلنَّاسِ مِن رَّحْمَةٍ فَلَا مُمْسِكَ لَهَا وَمَا يُمْسِكْ فَلَا مُرْسِلَ لَهُ مِن بَعْدِهِ وَهُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ ‏

‏ترجمه : ‏
‏خداوند ( درِ خزائن ) هر رحمتي را براي مردم بگشايد ، كسي نمي‌تواند ( آن را ببندد و ) از آن جلوگيري نمايد ، و خداوند هر چيزي را كه باز دارد و از آن جلوگيري كند ، كسي جز او نمي‌تواند آن را رها و روان سازد ، و او توانا و كار بجا است . ( لذا نه در كاري در مي‌ماند ، و نه كاري را بدون فلسفه انجام مي‌دهد ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« مُرْسِلَ » : فرستنده . روانه كننده . « مِن بَعْدِهِ » : بجز خدا . پس از جلوگيري از آن . هم معنيِ آيه ( نگا : يونس‌ / 107 ) .‏

آيه 3
‏متن آيه : ‏
‏ يَا أَيُّهَا النَّاسُ اذْكُرُوا نِعْمَتَ اللَّهِ عَلَيْكُمْ هَلْ مِنْ خَالِقٍ غَيْرُ اللَّهِ يَرْزُقُكُم مِّنَ السَّمَاءِ وَالْأَرْضِ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ فَأَنَّى تُؤْفَكُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏اي مردم ! نعمتي را كه خدا به شما عطا فرموده است ( با به جاي آوردن شكر و اداي حق آن ) يادآوري كنيد ( و سفله و ناسپاس نباشيد ، و از كنار اين همه مواهب و بركات و امكانات حيات ، سهل و ساده نگذريد . بلكه از خود بپرسيد ) . آيا جز الله ، آفريننده‌اي وجود دارد كه شما را از آسمان و زمين روزي برساند ؟ ( نه ! اصلاً ) . جز او خدائي وجود ندارد . پس با اين حال چگونه منحرف مي‌گرديد ( و از راه راست به راه كج مي‌گرائيد ، و به جاي يزدان براي بتان كرنش مي‌بريد و سجده مي‌كنيد ؟ ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« يَرْزُقُكُم مِّنَ السَّمَآءِ وَ الأرْضِ » : اين جمله ، اگر صفت ( خالق ) باشد ، معني آن در بالا گذشت . و اگر حال ( الله ) باشد ، معني چنين است : آيا آفريننده‌اي جز خدا ، كه شما را از آسمان و زمين روزي مي‌رساند ، وجود دارد ؟ . « فَأَنّي تُؤْفَكُونَ » : ( نگا : انعام‌ / 95 ، يونس‌ / 34 ) .‏

آيه 4
‏متن آيه : ‏
‏ وَإِن يُكَذِّبُوكَ فَقَدْ كُذِّبَتْ رُسُلٌ مِّن قَبْلِكَ وَإِلَى اللَّهِ تُرْجَعُ الأمُورُ ‏

‏ترجمه : ‏
‏اگر تو را تكذيب كنند ، ( غم مخور ، چيز تازه‌اي نيست ، و ) پيغمبران پيش از تو نيز مورد تكذيب قرار گرفته‌اند . ( خدا حاضر و ناظر است و سرانجام ) همه كارها به سوي خدا برگردانده مي‌شود ( و از آنها پرس و جو مي‌گردد و بدانها پاداش و پادافره داده مي‌شود ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« وَ إِن يُكَذِّبُوكَ . . . » : ( نگا : آل‌عمران‌ / 184 ) .‏

آيه 5
‏متن آيه : ‏
‏ يَا أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ فَلَا تَغُرَّنَّكُمُ الْحَيَاةُ الدُّنْيَا وَلَا يَغُرَّنَّكُم بِاللَّهِ الْغَرُورُ ‏

‏ترجمه : ‏
‏اي مردمان ! وعده خدا حق است ، پس زندگي دنيوي شما را گول نزند و اهريمن شما را درباره خدا نفريبد .‏

‏توضيحات : ‏
‏« وَعْدَ اللهِ » : وعده‌هائي همچون : قيامت ، حساب و كتاب ، بهشت و دوزخ . « الْغَرُوُر » : بسيار گول زننده . مراد اهريمن ، مال و دارائي ، شهوات و لذّات ، و بالاخره هر چيزي است كه انسان را از راه به در برد ( نگا : لقمان‌ / 33 ) .‏

آيه 6
‏متن آيه : ‏
‏ إِنَّ الشَّيْطَانَ لَكُمْ عَدُوٌّ فَاتَّخِذُوهُ عَدُوّاً إِنَّمَا يَدْعُو حِزْبَهُ لِيَكُونُوا مِنْ أَصْحَابِ السَّعِيرِ ‏

‏ترجمه : ‏
‏بي‌گمان اهريمن دشمن شما است ، پس شما هم او را دشمن بدانيد ( و از مكر و كيد او يك لحظه غافل نمانيد و از وسوسه‌هاي او پيروي نكنيد ) . او پيروان خود را فرا مي‌خواند تا از ساكنان آتش سوزان جهنّم شوند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« يَدْعُو » : فرا مي‌خواند . به دور خود مي‌خواند . الف زائدي در رسم‌الخطّ قرآني دارد . « السَّعِيرِ » : آتش سوزان ( نگا : حجّ‌ / 4 ، لقمان‌ / 21 ) . « حِزْب‌ » : هر كس از برنامه و هدف شيطان پيروي كند .‏

آيه 7
‏متن آيه : ‏
‏ الَّذِينَ كَفَرُوا لَهُمْ عَذَابٌ شَدِيدٌ وَالَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَهُم مَّغْفِرَةٌ وَأَجْرٌ كَبِيرٌ ‏

‏ترجمه : ‏
‏كساني كه كافر بشوند ، عذاب سختي دارند ، و كساني كه ايمان بياورند و كارهاي شايسته بكنند ، آمرزش ( خدا شامل گناهانشان مي‌گردد ) و پاداش بزرگي دارند .‏

‏توضيحات : ‏
‏. . .‏

آيه 8
‏متن آيه : ‏
‏ أَفَمَن زُيِّنَ لَهُ سُوءُ عَمَلِهِ فَرَآهُ حَسَناً فَإِنَّ اللَّهَ يُضِلُّ مَن يَشَاءُ وَيَهْدِي مَن يَشَاءُ فَلَا تَذْهَبْ نَفْسُكَ عَلَيْهِمْ حَسَرَاتٍ إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ بِمَا يَصْنَعُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏آيا كسي كه عملهاي بدش ( توسّط شيطان و شيطان صفتان ) در نظرش زينت و آراسته شده است و آن را زيبا و آراسته مي‌بيند ( همانند كسي است كه واقع را آن چنان كه هست مي‌بيند و از قوانين آسماني پيروي مي‌كند ؟ ) خداوند هر كس را بخواهد گمراه مي‌سازد ، و هر كس را بخواهد راهياب مي‌نمايد . پس خود را با غم و غصّه آنان هلاك مكن . خدا بس آگاه از كارهائي است كه مي‌كنند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« أَفَمَن زُيِّنَ . . . » : مقابل اين گروه ، مقدّر است ، براي آن ( نگا : اعراف‌ / 30 ، كهف‌ / 103 و 104 ) . « فَلا تَذْهَبْ نَفْسُكَ . . . » : ( نگا : كهف‌ / 6 ، شعراء / 3 ) . « حَسَرَاتٍ » : جمع حَسْرَة ، غمها و اندوهها . مفعول له است .‏

آيه 9
‏متن آيه : ‏
‏ وَاللَّهُ الَّذِي أَرْسَلَ الرِّيَاحَ فَتُثِيرُ سَحَاباً فَسُقْنَاهُ إِلَى بَلَدٍ مَّيِّتٍ فَأَحْيَيْنَا بِهِ الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِهَا كَذَلِكَ النُّشُورُ ‏

‏ترجمه : ‏
‏خدا كسي است كه بادها را روان مي‌دارد ، و بادها ابرها را برمي‌انگيزند ، و ما ابرها را به سوي سرزمينهاي موات مي‌رانيم و آن سرزمينهاي موات را داراي حيات مي‌گردانيم . زنده گرداندن ( مردگان در گورها براي حساب و كتاب ) نيز به همين منوال است .‏

‏توضيحات : ‏
‏« تُثِيرُ » : برمي‌انگيزد . به حركت در مي‌آورد ( نگا : روم‌ / 48 ) . « سُقْنَا » : سوق داديم . رانديم . « بَلَدٍ مَّيِّتٍ » : سرزمين خشك و بي‌گياه ( نگا : اعراف‌ / 57 ) . « النُّشُورُ » : ( نگا : فرقان‌ / 3 و 40 و 47 ) . برانگيختن از گورها .‏

آيه 10
‏متن آيه : ‏
‏ مَن كَانَ يُرِيدُ الْعِزَّةَ فَلِلَّهِ الْعِزَّةُ جَمِيعاً إِلَيْهِ يَصْعَدُ الْكَلِمُ الطَّيِّبُ وَالْعَمَلُ الصَّالِحُ يَرْفَعُهُ وَالَّذِينَ يَمْكُرُونَ السَّيِّئَاتِ لَهُمْ عَذَابٌ شَدِيدٌ وَمَكْرُ أُوْلَئِكَ هُوَ يَبُورُ ‏

‏ترجمه : ‏
‏هر كس عزّت و قدرت مي‌خواهد ، ( آن را از خدا بخواهد چرا كه ) هر چه عزّت و قدرت است در دست خدا است . ( راه وصول به عزّت و قدرت هم گفتار و كردار نيك است ) . گفتار پاكيزه به سوي خدا اوج مي‌گيرد ( و گوينده خود را پرواز مي‌دهد ) ، و خدا كردار پسنديده را بالا مي‌برد ( و انجام دهنده‌اش را والا مي‌گرداند ) . كساني كه نقشه‌هاي سوء مي‌كشند و نيرنگها به راه مي‌اندازند ، عذاب سختي دارند ، و نقشه‌ها و نيرنگهايشان نقش بر آب و تباه مي‌شود .‏

‏توضيحات : ‏
‏« يَصْعَدُ » : بالا مي‌رود و پذيرفته مي‌شود . « يَبُورُ » : تباه مي‌گردد و نابود مي‌شود ( نگا : فرقان‌ / 18 ، ابراهيم‌ / 28 ) .‏

آيه 11
‏متن آيه : ‏
‏ وَاللَّهُ خَلَقَكُم مِّن تُرَابٍ ثُمَّ مِن نُّطْفَةٍ ثُمَّ جَعَلَكُمْ أَزْوَاجاً وَمَا تَحْمِلُ مِنْ أُنثَى وَلَا تَضَعُ إِلَّا بِعِلْمِهِ وَمَا يُعَمَّرُ مِن مُّعَمَّرٍ وَلَا يُنقَصُ مِنْ عُمُرِهِ إِلَّا فِي كِتَابٍ إِنَّ ذَلِكَ عَلَى اللَّهِ يَسِيرٌ ‏

‏ترجمه : ‏
‏خداوند ( اصل ) شما ( آدم ) را از خاك بيافريد ، سپس شما ( ذرّيّه آدم ) را از نطفه خلق كرد ، و آن گاه شما را به صورت زوجهاي ( نر و ماده ) درآورد . هيچ زني باردار نمي‌شود و وضع حمل نمي‌كند مگر كه خدا مي‌داند ( جنين او پسر يا دختر است و در شكم مادر چه احوالي دارد و كي به دنيا مي‌آيد ) . هيچ شخص پيري عمر درازي بدو داده نمي‌شود ( و زنده نمي‌ماند و عمر زيادي نمي‌كند ) ، و هيچ شخصي از عمرش كاسته نمي‌شود ( و مرگ زودرس گريبانگيرش نمي‌گردد ) مگر اين كه در كتاب ( لوح محفوظ ) ثبت و ضبط است . اين براي خدا ساده و آسان است .‏

‏توضيحات : ‏
‏« وَ اللهُ خَلَقَكُم مِّن تُرَابٍ . . . » : ( نگا : آل‌عمران‌ / 59 ، كهف‌ / 37 ، حجّ‌ / 5 ، روم‌ / 20 ) . « أَزْوَاجاً » : جمع زَوْج ، جنس نر و ماده ، يعني زن و مرد ( نگا : انعام‌ / 143 ) . « جَعَلَكُمْ أَزْوَاجاً » : شما را همسران يكديگر كرد و به صورت نر و ماده در آورد . دسته‌اي از شما را به صورت زن ، و گروهي از شما را به صورت مرد خلق كرد . برابري تقريبي زن و مرد در مسير زندگي ، يكي از مسائل مهمّ و قابل توجّه است و بيانگر اين واقعيّت است كه جهان به خود رها نشده ، و بلكه ناظم و ناظري دارد . « مَا يُعَمَّرُ » : ( نگا : بقره‌ / 96 ) . « مُعَمَّرٍ » : سالخورده . پير . « كِتَابٍ » : لوح محفوظ ( نگا : انعام‌ / 59 ) . « مَا يُعَمَّرُ . . . وَ لا يُنقَصُ . . . » : دو معني دارد : يكي اين كه : خداوند مقدّر فرموده است كه برخيها در پيري بميرند و گروهي در كودكي و جواني . دوم اين كه : روزي يا شبي از عمر شخص سالخورده نمي‌گذرد ، مگر اين كه در لوح محفوظ ثبت و ضبط است . به عبارت ديگر : مدّت عمر شخص در لوح محفوظ تعيين شده است ، و پيوسته شبها و روزها از آن كاسته مي‌شود ، تا همه دقائق پايان مي‌پذيرد . « يَسِيرٌ » : ساده و آسان ( نگا : نساء / 30 و 169 ، حجّ‌ / 70 ) .‏

آيه 12
‏متن آيه : ‏
‏ وَمَا يَسْتَوِي الْبَحْرَانِ هَذَا عَذْبٌ فُرَاتٌ سَائِغٌ شَرَابُهُ وَهَذَا مِلْحٌ أُجَاجٌ وَمِن كُلٍّ تَأْكُلُونَ لَحْماً طَرِيّاً وَتَسْتَخْرِجُونَ حِلْيَةً تَلْبَسُونَهَا وَتَرَى الْفُلْكَ فِيهِ مَوَاخِرَ لِتَبْتَغُوا مِن فَضْلِهِ وَلَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏دو دريا يكسان نيستند . اين يكي گوارا و شيرين و براي نوشيدن خوشگوار است ، و آن ديگر شور و تلخ . ( با وجود اين تفاوت ) از هر دوي آنها گوشت تازه ( ماهيها و جانوران ديگر دريا را ) مي‌خوريد ، و از هر دوي آنها وسائل زينت ( مرواريد و صدف و درّ و مرجان و غيره ) براي پيرايش بيرون مي‌آوريد . ( به علاوه از هر دو مي‌توانيد براي نقل و انتقالات استفاده كنيد . لذا ، شما انسانها ) مي‌بينيد كشتيها ( در پرتو قانون وزن مخصوص اشياء ، از هر طرف دل ) درياها را مي‌شكافند و پيش مي‌روند ، تا از فضل خدا بهره گيريد و شكرگزار ( اين همه نعمت و لطف خداوندگار ) باشيد .‏

‏توضيحات : ‏
‏« الْبَحْرَانِ » : مراد درياهاي شيرين و درياهاي شور است . « عَذْبٌ فُرَاتٌ » و « مِلْحٌ أُجَاجٌ » : ( نگا : فرقان‌ / 53 ) . « سَآئِغٌ » : ( نگا : نحل‌ / 66 ) . « لَحْماً طَرِيّاً » : ( نگا : نحل‌ / 14 ) . « حِلْيَةً » : ( نگا : رعد / 17 ، نحل‌ / 14 ) . « تَري الْفُلْكَ مَوَاخِرَ فِيهِ . . . » : ( نگا : نحل‌ / 14 ) .‏

آيه 13
‏متن آيه : ‏
‏ يُولِجُ اللَّيْلَ فِي النَّهَارِ وَيُولِجُ النَّهَارَ فِي اللَّيْلِ وَسَخَّرَ الشَّمْسَ وَالْقَمَرَ كُلٌّ يَجْرِي لِأَجَلٍ مُّسَمًّى ذَلِكُمُ اللَّهُ رَبُّكُمْ لَهُ الْمُلْكُ وَالَّذِينَ تَدْعُونَ مِن دُونِهِ مَا يَمْلِكُونَ مِن قِطْمِيرٍ ‏

‏ترجمه : ‏
‏خدا شب را داخل در روز ، و روز را داخل در شب مي‌كند . او خورشيد و ماه را مسخر كرده است ( و براي سود انسانها به گردش و چرخش انداخته است ) . هر يك از آن دو تا مدّت معيّن و سرآمد روشني به حركت خود ادامه مي‌دهند . آن كسي كه ( درازي و كوتاهي شبها و روزها و نظام نور و ظلمت و حركات دقيق ماه و خورشيد را سر و سامان داده است ) الله است كه خداوندگار شما است ، و مالكيّت و حاكميّت ( جهان هستي ) از آن او است . و بجز او كساني كه به فرياد مي‌خوانيد ( و پرستش مي‌نمائيد ) حتي مالكيّت و حاكميّت پوسته نازك خرمائي را ندارند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« يُولِجُ » : ( نگا : آل‌عمران‌ / 27 ، حجّ‌ / 61 ، لقمان‌ / 29 ) / « أَجَلٍ مُّسَمّيً » : ( نگا : رعد / 2 ، روم‌ / 8 ، لقمان‌ / 29 ) . « تَدْعُونَ » : ( نگا : انعام‌ / 40 و 41 و 56 ، اعراف‌ / 37 و 194 و 197 ، اسراء / 67 ، مريم‌ / 48 ، حجّ‌ / 73 ) . « قِطْمِيرٍ » : پوسته نازك و سفيدرنگ پيرامون هسته خرما ، كه نشان و نماد ناچيزي و كمي است .‏

آيه 14
‏متن آيه : ‏
‏ إِن تَدْعُوهُمْ لَا يَسْمَعُوا دُعَاءكُمْ وَلَوْ سَمِعُوا مَا اسْتَجَابُوا لَكُمْ وَيَوْمَ الْقِيَامَةِ يَكْفُرُونَ بِشِرْكِكُمْ وَلَا يُنَبِّئُكَ مِثْلُ خَبِيرٍ ‏

‏ترجمه : ‏
‏اگر آنها را ( براي حل مشكلات و رفع گرفتاريهاي خود ) به فرياد بخوانيد ، صداي شما را نمي‌شنوند ، و ( به فرض ) اگر هم بشنوند ، توانائي پاسخگوئي به شما را ندارند ، و ( گذشته از اين ) در روز قيامت انبازگري و شرك‌ورزي شما را رد مي‌كنند ( و مي‌گويند : شما ما را پرستش نكرده‌ايد و بيخود مي‌گوئيد ) . و هيچ كسي همچون ( خداوند ) آگاه ( از احوال آخرت ، به گونه قطع و يقين ، از چنين مطالبي ) تو را باخبر نمي‌سازد .‏

‏توضيحات : ‏
‏« يَكْفُرُونَ بِشِرْكِكُمْ » : ( نگا : يونس‌ / 28 ، قصص‌ / 63 ) . « خَبِيرٍ » : مراد ذات پاك الله است كه از تمام عالم هستي و ذرّه ذرّه آن آگاه است و دنيا و آخرت و گذشته و حال و آينده در پيشگاه علم او روشن و آشكار و يكسان است .‏

آيه 15
‏متن آيه : ‏
‏ يَا أَيُّهَا النَّاسُ أَنتُمُ الْفُقَرَاء إِلَى اللَّهِ وَاللَّهُ هُوَ الْغَنِيُّ الْحَمِيدُ ‏

‏ترجمه : ‏
‏اي مردم ! شما ( در هر چيزي ، محتاج و ) نيازمند خدائيد ، و خدا بي‌نياز ( از عبادت شما است ) و ستوده است .‏

‏توضيحات : ‏
‏« الْحَمِيدُ » : شايسته سپاس و ستايش در همه حال . ذاتاً ستوده .‏

آيه 16
‏متن آيه : ‏
‏ إِن يَشَأْ يُذْهِبْكُمْ وَيَأْتِ بِخَلْقٍ جَدِيدٍ ‏

‏ترجمه : ‏
‏اگر بخواهد شما را از ميان برمي‌دارد ، و مردمان ديگري را جايگزين شما مي‌سازد .‏

‏توضيحات : ‏
‏« يُذْهِبْكُمْ . . . » : ( نگا : انعام‌ / 133 ) .‏

آيه 17
‏متن آيه : ‏
‏ وَمَا ذَلِكَ عَلَى اللَّهِ بِعَزِيزٍ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و اين كار براي خدا مشكل و سنگين نيست .‏

‏توضيحات : ‏
‏« عَزِيزٍ » : صعب و سخت . مشكل و پرمشقّت ( نگا : توبه‌ / 128 ، هود / 91 ، ابراهيم‌ / 20 ) .‏

آيه 18
‏متن آيه : ‏
‏ وَلَا تَزِرُ وَازِرَةٌ وِزْرَ أُخْرَى وَإِن تَدْعُ مُثْقَلَةٌ إِلَى حِمْلِهَا لَا يُحْمَلْ مِنْهُ شَيْءٌ وَلَوْ كَانَ ذَا قُرْبَى إِنَّمَا تُنذِرُ الَّذِينَ يَخْشَوْنَ رَبَّهُم بِالغَيْبِ وَأَقَامُوا الصَّلَاةَ وَمَن تَزَكَّى فَإِنَّمَا يَتَزَكَّى لِنَفْسِهِ وَإِلَى اللَّهِ الْمَصِيرُ ‏

‏ترجمه : ‏
‏هيچ گناهكاري بار گناه ديگري را به دوش نمي‌كشد ، و اگر انسان سنگين‌باري كسي را براي حمل گناهانش به فرياد خواند ، ( او چنين كمكي را نمي‌تواند بكند و ) چيزي از بار گناهانشان برداشته نمي‌شود ، هر چند از نزديكان و بستگان باشد . ( اي پيغمبر ! از عناد قوم خود ناراحت مباش ) تو كساني را ( با اين قرآن ) مي‌ترساني كه نهاني از پروردگارشان مي‌هراسند و نماز را چنان كه بايد مي‌خوانند . هر كس پاكي پيشه كند ( و خويشتن را از كثافات معاصي پاكيزه دارد ) پاكي او براي خودش است و ( خود از آن سود مي‌برد . به هر حال ) بازگشت ( همگان ، اعم از كافران و مؤمنان ) به سوي خدا است ( و سرانجام به حساب عاصي و مطيع خواهد رسيد ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« لا تَزِرُ . . . » : ( نگا : انعام‌ / 164 ، اسراء / 15 ) . اين بخش از آيه ، پاسخ سخن كساني است كه در ( عنكبوت‌ / 12 ) مذكور است . « مُثْقَلَةٌ » : نفْس سنگين بار . يعني كسي كه بار گناهانش سنگين باشد . « حِمْل‌ » : بار . « إِنَّمَا تُنذِرُ . . . » : يعني چنين افرادي از برحذر داشتن تو سود مي‌برند . « تَزَكَّي‌ » : پاك از چرك كفر و گناه شد .‏

آيه 19
‏متن آيه : ‏
‏ وَمَا يَسْتَوِي الْأَعْمَى وَالْبَصِيرُ ‏

‏ترجمه : ‏
‏نابينا و بينا يكسان نيست .‏

‏توضيحات : ‏
‏« الأعْمي وَ الْبَصِيرُ » : مراد جاهل و عالم ، و گمراه و راهياب است .‏

آيه 20
‏متن آيه : ‏
‏ وَلَا الظُّلُمَاتُ وَلَا النُّورُ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و تاريكيها و نور هم همسان نمي‌باشد .‏

‏توضيحات : ‏
‏« الظُّلُمَاتُ » : تاريكيهاي كفر مراد است . « النُّورُ » : نور ايمان مراد است .‏

آيه 21
‏متن آيه : ‏
‏ وَلَا الظِّلُّ وَلَا الْحَرُورُ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و سايه و گرماي سوزان هم يكي نيست .‏

‏توضيحات : ‏
‏« الِظّلُّ » : مراد بهشت است . « الْحَرُورُ » : باد داغ و سوزان . گرماي سوزان . مراد دوزخ است .‏

آيه 22
‏متن آيه : ‏
‏ وَمَا يَسْتَوِي الْأَحْيَاء وَلَا الْأَمْوَاتُ إِنَّ اللَّهَ يُسْمِعُ مَن يَشَاءُ وَمَا أَنتَ بِمُسْمِعٍ مَّن فِي الْقُبُورِ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و مردگان و زندگان هم مساوي نمي‌باشند . خداوند هر كس را بخواهد شنوا ( و پذيراي حق و حقيقت ) مي‌گرداند ، و تو نمي‌تواني ( پند و اندرز آسماني را به دل دلمردگان فرو بري ، همان گونه كه نمي‌تواني ) مردگان آرميده در گورها را شنوا گرداني .‏

‏توضيحات : ‏
‏« الأَحْيَآءُ وَ الأَمْوَاتُ » : مراد مؤمنان و كافران است ( نگا : انعام‌ / 122 ) . « وَ مَآ أَنتَ بِمُسْمِعٍ . . . » : ( نگا : نمل‌ / 80 و 81 ، روم‌ / 52 ) .‏

آيه 23
‏متن آيه : ‏
‏ إِنْ أَنتَ إِلَّا نَذِيرٌ ‏

‏ترجمه : ‏
‏تو تنها بيم‌دهنده‌اي و بس .‏

‏توضيحات : ‏
‏« إِنْ » : حرف نفي است . « نَذِيرٌ » : ترساننده ديگران از نافرماني خدا . برحذر دارنده ديگران از خشم و عذاب الله .‏

آيه 24
‏متن آيه : ‏
‏ إِنَّا أَرْسَلْنَاكَ بِالْحَقِّ بَشِيراً وَنَذِيراً وَإِن مِّنْ أُمَّةٍ إِلَّا خلَا فِيهَا نَذِيرٌ ‏

‏ترجمه : ‏
‏ما تو را همراه ( دين ) حقّ ، به عنوان مژده دهنده ( مؤمنان به بهشت ) و بيم دهنده ( كافران به دوزخ ، به ميان مردمان ) فرستاده‌ايم . هيچ ملّتي ( از ملّتهاي پيشين ) هم نبوده است كه بيم دهنده‌اي به ميانشان فرستاده نشده باشد .‏

‏توضيحات : ‏
‏« إِن مِّنْ أُمَّةٍ . . . » : ( نگا : يونس‌ / 19 ، نحل‌ / 36 ) . « خَلا » : رفته است ( نگا : بقره‌ / 134 و 141 ) . آمده است ( نگا : احقاف‌ / 21 ) . « نَذِيرٌ » : مراد رسول يا نبي ، و يا عالِم و دانشمند است ( نگا : المصحف الميسّر ، نمونه ، روح‌المعاني ) . يعني يا پيغمبري در ميان هر ملّتي برانگيخته شده است ، و يا دعوت پيغمبران و سخنان ايشان به گوش آنان رسيده است .‏

آيه 25
‏متن آيه : ‏
‏ وَإِن يُكَذِّبُوكَ فَقَدْ كَذَّبَ الَّذِينَ مِن قَبْلِهِمْ جَاءتْهُمْ رُسُلُهُم بِالْبَيِّنَاتِ وَبِالزُّبُرِ وَبِالْكِتَابِ الْمُنِيرِ ‏

‏ترجمه : ‏
‏اگر تو را تكذيب كنند ، ( عجيب نيست ) . زيرا كساني هم كه پيش از آنان بوده‌اند ، پيغمبران خود را كه براي ايشان دلائل روشن ( بيان كرده‌اند ) و رساله‌ها و كتابهاي آسماني روشنگر ( راه هدايت ) را آورده‌اند تكذيب نموده‌اند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« وَ إِن يُكَذِّبُوكَ . . . » : ( نگا : حجّ‌ / 42 - 44 ) . « بِالْبَيِّنَاتِ وَ بِالزُّبُرِ وَ الْكِتابِ الْمُنِيرِ » : ( نگا : آل‌عمران‌ / 184 ، نحل‌ / 44 ) .‏

آيه 26
‏متن آيه : ‏
‏ ثُمَّ أَخَذْتُ الَّذِينَ كَفَرُوا فَكَيْفَ كَانَ نَكِيرِ ‏

‏ترجمه : ‏
‏سپس كافران را ( به گناهانشان ) گرفته‌ام ( و سخت تنبيهشان كردم ) . بنگريد كه چگونه كيفرشان داده‌ام ( و شهر و ديارشان را آئينه عبرت ديگران ساخته‌ايم‌ ؟ ! )‏

‏توضيحات : ‏
‏« نَكِيرِ » : ( نگا : حجّ‌ / 44 ، سبأ / 45 ) .‏

آيه 27
‏متن آيه : ‏
‏ أَلَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ أَنزَلَ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً فَأَخْرَجْنَا بِهِ ثَمَرَاتٍ مُّخْتَلِفاً أَلْوَانُهَا وَمِنَ الْجِبَالِ جُدَدٌ بِيضٌ وَحُمْرٌ مُّخْتَلِفٌ أَلْوَانُهَا وَغَرَابِيبُ سُودٌ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( اي عاقل ! ) مگر نمي‌بيني كه خداوند از آسمان آب سودمندي را مي‌باراند و با آن محصولات گوناگون و ميوه‌هاي رنگارنگ را به وجود مي‌آورد ؟ ( و مگر نمي‌بيني كه ) كوه‌ها خطوط و جاده‌هائي است ( كه بر سطح زمين كشيده شده است . خطوط و جاده‌هائي ) كه برخيها سفيد و برخيها سرخ و بعضيها سياه پر رنگ است ، و هر يك از آنها به رنگهاي مختلفي و در طرحهاي متفاوتي ( با دست تقدير پروردگار ، بر چهره زمين ترسيم گشته ) است .‏

‏توضيحات : ‏
‏« جُدَدٌ » : جمع جُدَّة ، خطها و راهها . مراد خود كوهها مي‌تواند باشد كه انگار جاده‌هائي هستند كه به صحرا كشيده‌اند ، و خطهائي هستند كه با قلم قضا بر صفحه زمين نوشته‌اند . يا اين كه چينها و لايه‌هاي كوه‌ها و همچنين خود خطوط و نقشهاي روي صخره‌ها و سنگها است . « بِيضٌ » : جمع أَبْيَض و بَيْضاء ، سفيد رنگ . « حُمْرٌ » : جمع أَحْمَر و حَمْراء ، سرخ رنگ . « مُخْتَلِفٌ أَلْوانُهَا » : ( مُخْتَلِفٌ ) صفت ( بِيضٌ و حُمْرٌ ) است ، و ( أَلْوَانُ ) فاعل ( مُخْتَلِفٌ ) است . « غَرَابِيبُ » : جمع غِرْبيب ، سياه پر رنگ . اين واژه عطف بر ( بِيضٌ و حُمْرٌ ) است . « سُودٌ » : جمع أَسْوَد و سَوْداء ، سياه . اين واژه بدل يا عطف بيان ( غَرَابِيبُ ) است ، و جنبه تأكيد و تفسير معني آن را دارد . برخي هم گفته‌اند : در كلام تقديم و تأخير است و در اصل چنين است : سُودٌ غَرَابِيبُ .‏

آيه 28
‏متن آيه : ‏
‏ وَمِنَ النَّاسِ وَالدَّوَابِّ وَالْأَنْعَامِ مُخْتَلِفٌ أَلْوَانُهُ كَذَلِكَ إِنَّمَا يَخْشَى اللَّهَ مِنْ عِبَادِهِ الْعُلَمَاء إِنَّ اللَّهَ عَزِيزٌ غَفُورٌ ‏

‏ترجمه : ‏
‏انسانها و جنبندگان و چهارپايان نيز كاملاً داراي رنگهاي مختلفي بوده و متفاوتند . ( اين نشانه‌هاي بزرگ آفرينش ، بيش از همه توجّه خردمندان و فرزانگان را به خود جلب مي‌كند ، و اين است كه ) تنها بندگان دانا و دانشمند ، از خدا ، ترس آميخته با تعظيم دارند . قطعاً خداوند توانا و چيره ( در كار جهان آرائي است ) و بس آمرزگار ( براي بندگان توبه‌كار و اميدوار به الطاف كردگاري ) است .‏

‏توضيحات : ‏
‏« مُخْتَلِفٌ » : مبتداي مؤخّر و جمله پيشين خبر آن است . « كَذلِكَ » : برخي اين واژه را به جمله قبل از خود مربوط دانسته و آن را محلاًّ منصوب و صفت مصدر محذوف ( إِخْتِلافاً ) دانسته و تقدير چنين است : مُخْتَلِفٌ إِخْتِلافاً كَائِناً كَذلِكَ . بعضي هم آن را جمله مستقلّي به حساب آورده و خبر مبتداي محذوف به شمار آورده‌اند و تقدير چنين است : أَلأمْرُ كَذلِكَ . يعني : آري مطلب چنين است كه گذشت . يادآوري : آيه‌هاي 27 و 28 صفحه تازه‌اي از كتاب بزرگ آفرينش را در برابر ديدگان انسانها مي‌گشايد ، و بيانگر اين واقعيّت است كه ماده همه اين آفريدگان يعني قلم و مركب آن يكي است و امّا نقّاش چيره‌دست ، اين همه نقش و نگار بر در و ديوار وجود پديدار كرده است . از آب بي‌رنگ صد هزاران رنگ ، و از عناصر بسيطه محدود ، اين همه موجودات كاملاً متنوّع و مختلف خلق فرموده است . « يَخْشَي‌ » : خشيت ، ترس آميخته با تعظيم است ، و مولود سير در آفاق و انفس ، و درك گوشه‌هائي از عجائب و غرائب كائنات و راز و رمز موجودات ، و آگاهي از مسؤوليّتهائي است كه انسان در برابر خالق جهان دارد .‏

آيه 29
‏متن آيه : ‏
‏ إِنَّ الَّذِينَ يَتْلُونَ كِتَابَ اللَّهِ وَأَقَامُوا الصَّلَاةَ وَأَنفَقُوا مِمَّا رَزَقْنَاهُمْ سِرّاً وَعَلَانِيَةً يَرْجُونَ تِجَارَةً لَّن تَبُورَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏كساني كه كتاب خدا ( قرآن را ) مي‌خوانند ، و نماز را پا برجاي مي‌دارند ، و از چيرهائي كه بديشان داده‌ايم ، پنهان و آشكار ، بذل و بخشش مي‌نمايند ، آنان چشم اميد به تجارتي دوخته‌اند كه هرگز بي‌رونق نمي‌گردد و از ميان نمي‌رود .‏

‏توضيحات : ‏
‏« يَرْجُونَ » : مي‌خواهند . اميد مي‌دارند . جمله ( يَرْجُونَ تِجَارَةًَ . . . ) خبر ( إِنَّ ) است . « لَن تَبُورَ » : هرگز تباه و نابود نمي‌گردد . يعني بي‌رونقي و زيانمندي و از ميان رفتن ندارد . چرا كه معامله با خدا پيوسته سودمند است و زيان و ضرر نمي‌بيند ( نگا : صف‌ / 10 - 13 ) .‏

آيه 30
‏متن آيه : ‏
‏ لِيُوَفِّيَهُمْ أُجُورَهُمْ وَيَزِيدَهُم مِّن فَضْلِهِ إِنَّهُ غَفُورٌ شَكُورٌ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( آنان قرآن را تلاوت مي‌كنند ، و نماز را مي‌خوانند ، و بذل و بخشش مي‌كنند ) تا خداوند اجرشان را به تمام و كمال بدهد ، و از فضل خود بر پاداششان بيفزايد . چرا كه خدا آمرزگار و سپاسگزار است ( و بديهايشان را مي‌بخشايد ، و از خوبيهايشان سپاسگزاري مي‌فرمايد ، و مواهبي بديشان عطاء مي‌نمايد كه به انديشه و تصوّر در نمي‌آيد ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« لِيُوَفِّيَهُمْ » : متعلّق به ( يَتْلُونَ كِتابَ . . . ) ، يا به ( لَن تَبُورَ ) است . در صورت اوّل معني آن گذشت . در صورت دوم معني چنين است : تجارت آنان هرگز زيان نمي‌بيند و نابود نمي‌گردد ، چرا كه پاداش دهنده ايشان خدا است .‏

آيه 31
‏متن آيه : ‏
‏ وَالَّذِي أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ مِنَ الْكِتَابِ هُوَ الْحَقُّ مُصَدِّقاً لِّمَا بَيْنَ يَدَيْهِ إِنَّ اللَّهَ بِعِبَادِهِ لَخَبِيرٌ بَصِيرٌ ‏

‏ترجمه : ‏
‏آنچه از كتاب ( قرآن ) به تو پيام داده‌ايم ، حقّ است ، و تصديق كننده كتابهاي آسماني پيش از خود است . قطعاً خداوند از ( اوضاع ) بندگان خود كاملاً آگاه ( و به احوالشان ) بينا است .‏

‏توضيحات : ‏
‏« مُصَدِّقاً . . . » : ( نگا : آل‌عمران‌ / 3 و 50 ، مائده‌ / 48 ) .‏

آيه 32
‏متن آيه : ‏
‏ ثُمَّ أَوْرَثْنَا الْكِتَابَ الَّذِينَ اصْطَفَيْنَا مِنْ عِبَادِنَا فَمِنْهُمْ ظَالِمٌ لِّنَفْسِهِ وَمِنْهُم مُّقْتَصِدٌ وَمِنْهُمْ سَابِقٌ بِالْخَيْرَاتِ بِإِذْنِ اللَّهِ ذَلِكَ هُوَ الْفَضْلُ الْكَبِيرُ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( ما كتابهاي پيشين را براي ملّتهاي گذشته فرستاديم و ) سپس كتاب ( قرآن ) را به بندگان برگزيده خود ( يعني امت محمّدي ) عطاء كرديم . برخي از آنان به خويشتن ستم مي‌كنند ، و گروهي از ايشان ميانه‌روند ، و دسته‌اي از ايشان در پرتو توفيقات الهي در انجام نيكيها پيشتازند . اين ( سبقت در خيرات ) واقعاً فضيلت بزرگي است .‏

‏توضيحات : ‏
‏« ثُمَّ » : بعد از فرستادن كتابهاي آسماني پيشين . « أَوْرَثْنَا . . . » : ( نگا : اعراف‌ / 137 ) . « مُقْتَصِدٌ » : ميانه‌رو ( نگا : لقمان‌ / 32 ) . « سَابِقٌ بِالْخَيْرَاتِ » : سبقت گيرنده بر ديگران در انجام نيكيها . سبقت گيرنده بر ديگران به سبب كارهاي نيك . « إِذْن‌ » : توفيق ( نگا : بقره‌ / 251 ، انفال‌ / 66 ) . « ذلِكَ » : به ارث رساندن قرآن به بندگان برگزيده . انتخاب امت محمّدي . سبقت در خيرات .‏

آيه 33
‏متن آيه : ‏
‏ جَنَّاتُ عَدْنٍ يَدْخُلُونَهَا يُحَلَّوْنَ فِيهَا مِنْ أَسَاوِرَ مِن ذَهَبٍ وَلُؤْلُؤاً وَلِبَاسُهُمْ فِيهَا حَرِيرٌ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( پاداش پيشگامان در نيكيها ) باغهاي اقامتي است كه بدانها داخل مي‌شوند ، و در آنجاها با دستبندهاي طلا و مرواريد آراسته و پيراسته مي‌گردند ، و جامه‌هايشان در آنجاها ابريشمين است .‏

‏توضيحات : ‏
‏« جَنَّاتُ » : بدل از ( الْفَضْلُ الْكَبِيرُ ) يا خبر مبتداي محذوف است : جَزَآئُهُمْ جَنَّاتُ عَدْنٍ . يا اين كه مبتداي مؤخّر و خبر مقدم آن محذوف است : لَهُمْ جَنَّاتُ عَدْنٍ . « عَدْنٍ » : اقامت گزيدن و ماندن ( نگا : توبه‌ / 72 ، رعد / 23 ) . « يُحَلَّوْنَ . . . » : ( نگا : كهف‌ / 31 ، حجّ‌ / 23 ) .‏

آيه 34
‏متن آيه : ‏
‏ وَقَالُوا الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي أَذْهَبَ عَنَّا الْحَزَنَ إِنَّ رَبَّنَا لَغَفُورٌ شَكُورٌ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و خواهند گفت : سپاس خداوندي را سزا است كه غم و اندوه را از ما زدود . بي‌گمان پروردگار ما آمرزنده ( گناهان بندگان و ) سپاسگزار ( كارهاي نيك ايشان ) است .‏

‏توضيحات : ‏
‏« أَذْهَبَ » : از ميان برد . برطرف ساخت . « الْحَزَنَ » : غم و اندوه ( نگا : توبه‌ / 92 ، قصص‌ / 8 ) .‏

آيه 35
‏متن آيه : ‏
‏ الَّذِي أَحَلَّنَا دَارَ الْمُقَامَةِ مِن فَضْلِهِ لَا يَمَسُّنَا فِيهَا نَصَبٌ وَلَا يَمَسُّنَا فِيهَا لُغُوبٌ ‏

‏ترجمه : ‏
‏خداوندي كه در پرتو فضل و لطف خويش ، ما را در سراي اقامت و ماندگاري جاي داد . در آن هيچ گونه رنج و مشقّت جسماني و هيچ گونه ناتواني و واماندگي روحاني به ما دست نمي‌دهد .‏

‏توضيحات : ‏
‏« نَصَبٌ » : رنج و مشقّت . خستگي . « لُغُوبٌ » : درماندگي ناشي از خستگي ، و ناتواني حاصل از رنج و مشقّت . برخي ( نَصَبٌ ) را خستگي جسمي ، و ( لُغُوب ) را خستگي روحي دانسته‌اند . « الْمُقامَةِ » : مصدر ميمي و به معني اقامت است .‏

آيه 36
‏متن آيه : ‏
‏ وَالَّذِينَ كَفَرُوا لَهُمْ نَارُ جَهَنَّمَ لَا يُقْضَى عَلَيْهِمْ فَيَمُوتُوا وَلَا يُخَفَّفُ عَنْهُم مِّنْ عَذَابِهَا كَذَلِكَ نَجْزِي كُلَّ كَفُورٍ ‏

‏ترجمه : ‏
‏كساني كه كفر پيشه‌اند ، آتش دوزخ براي آنان است . هرگز فرمان مرگ ايشان صادر نمي‌شود تا بميرند ( و راحت شوند ) . و هرگز عذاب دوزخ براي ايشان تخفيف داده نمي‌شود ( تا مدّتي بيارامند ) . ما هر كافر لجوج در كفر را اين چنين كيفر و سزا مي‌دهيم .‏

‏توضيحات : ‏
‏« لا يُقْضي عَلَيْهِمْ » : درباره ايشان حكم مرگ دوباره صادر نمي‌شود . « كَفُورٍ » : صيغه مبالغه كافر است . يعني مبالغه كننده در كفر . بسيار ناسپاس و كفران كننده نعمت .‏

آيه 37
‏متن آيه : ‏
‏ وَهُمْ يَصْطَرِخُونَ فِيهَا رَبَّنَا أَخْرِجْنَا نَعْمَلْ صَالِحاً غَيْرَ الَّذِي كُنَّا نَعْمَلُ أَوَلَمْ نُعَمِّرْكُم مَّا يَتَذَكَّرُ فِيهِ مَن تَذَكَّرَ وَجَاءكُمُ النَّذِيرُ فَذُوقُوا فَمَا لِلظَّالِمِينَ مِن نَّصِيرٍ ‏

‏ترجمه : ‏
‏آنان در دوزخ فرياد برمي‌آورند : پروردگارا ! بيرونمان بياور تا كارهاي شايسته‌اي انجام دهيم كه جداي از كارهائي باشد كه قبلاً مي‌كرديم . ( بديشان خواهيم گفت : ) آيا بدان اندازه به شما عمر نداديم كه در آن هر كس بخواهد بيدار و هوشيار شود ، كافي و بسنده باشد ؟ و آيا بيم دهنده ( الهي ، اعم از پيغمبران و علماء اديان ، براي ابلاغ آئين آسماني ) به پيش شما نيامد ؟ ( ما كه همه وسائل نجات را در اختيارتان گذاشتيم و راه رستگاري را به شما نموديم ، ولي خودتان از آن بهره نگرفتيد و فرصت را از دست داديد ) پس بچشيد . اصلاً براي ستمگران يار و ياوري نيست .‏

‏توضيحات : ‏
‏« يَصْطَرِخُونَ » : نعره‌زنان كمك مي‌طلبند . فرياد برمي‌آورند . « مَا » : مدّت زماني كه . « مَنْ » : فاعل ( يَتَذَكَّرُ ) است .‏

آيه 38
‏متن آيه : ‏
‏ إِنَّ اللَّهَ عَالِمُ غَيْبِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ إِنَّهُ عَلِيمٌ بِذَاتِ الصُّدُورِ ‏

‏ترجمه : ‏
‏خداوند داننده غيب آسمانها و زمين است و مسلّماً از چيرهائي كه در درون دلها است كاملاً آگاه است .‏

‏توضيحات : ‏
‏« إِنَّهُ عَلِيمُ . . . » : مراد اين است كه خدا كه آگاه از همه چيز است مي‌داند كه اگر دوزخيان به دنيا برگردند ، دوباره همان اعمال گذشته را ادامه مي‌دهند ( نگا : انعام‌ / 28 ) .‏

آيه 39
‏متن آيه : ‏
‏ هُوَ الَّذِي جَعَلَكُمْ خَلَائِفَ فِي الْأَرْضِ فَمَن كَفَرَ فَعَلَيْهِ كُفْرُهُ وَلَا يَزِيدُ الْكَافِرِينَ كُفْرُهُمْ عِندَ رَبِّهِمْ إِلَّا مَقْتاً وَلَا يَزِيدُ الْكَافِرِينَ كُفْرُهُمْ إِلَّا خَسَاراً ‏

‏ترجمه : ‏
‏خدا كسي است كه شما را جانشين ( گذشتگان ) روي زمين كرده است . هر كس ( از شما ) كافر گردد ، به زيان خود كافر مي‌گردد ، و كفر كافران در پيشگاه خدا جز بر خشم نمي‌افزايد ، و جز زيان چيزي نصيب كافران نمي‌نمايد .‏

‏توضيحات : ‏
‏« خَلآئِفَ » : جانشينان . مراد جانشين و جايگزين پيشينيان است ( نگا : انعام‌ / 165 ، يونس‌ / 14 و 73 ) . « مَقْتاً » : خشم و غضب ( نگا : نساء / 22 ) .‏

آيه 40
‏متن آيه : ‏
‏ قُلْ أَرَأَيْتُمْ شُرَكَاءكُمُ الَّذِينَ تَدْعُونَ مِن دُونِ اللَّهِ أَرُونِي مَاذَا خَلَقُوا مِنَ الْأَرْضِ أَمْ لَهُمْ شِرْكٌ فِي السَّمَاوَاتِ أَمْ آتَيْنَاهُمْ كِتَاباً فَهُمْ عَلَى بَيِّنَةٍ مِّنْهُ بَلْ إِن يَعِدُ الظَّالِمُونَ بَعْضُهُم بَعْضاً إِلَّا غُرُوراً ‏

‏ترجمه : ‏
‏بگو : آيا درباره انبازهاي خود كه علاوه از خدا آنها را هم به فرياد مي‌خوانيد ، خوب دقّت كرده‌ايد ؟ نشانم دهيد آنها كدام چيز زمين را آفريده‌اند ؟ و يا در آفرينش ( كدام چيز ) آسمانها مشاركت داشته‌اند ؟ يا شايد كتاب ( آسماني ) در اختيار مشركان گذارده‌ايم و ايشان حجّت روشني از آن ( بر كار شرك و بت‌پرستي خود ) دارند ؟ ! ( اصلاً ايشان دليل عقلي و دليل نقلي ندارند ) و بلكه ستمگران جز وعده‌هاي دروغ به يكديگر نمي‌دهند ( و فقط همديگر را گول مي‌زنند ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« أَرَأَيْتُمْ ؟ » : آيا ديده‌ايد ؟ به من بگوئيد . مراد دقّت كافي درباره معبودهاي دروغين است . خدا در اين بخش از ايشان دليل عقلي مي‌طلبد . « أَرُونِي‌ » : به من نشان دهيد . بدل اشتمال ( أَرَأَيْتُمْ ) است . « شِرْكٌ » : مشاركت ( نگا : سبأ / 22 ) . « ءَاتَيْنَاهُمْ » : ضمير ( هُمْ ) بهتر است به صورت التفات ، به مشركان برگردد . « أَمْ ءَاتَيْنَاهُمْ كِتَاباً » : مراد دليل نقلي‌است . « غُرُوراً » : ( نگا : نساء / 120 ، اسراء / 64 ، احزاب‌ / 12 ) . « قُلْ أَرَأَيْتُمْ . . . مَاذَا خَلَقُوا » : اين بخش آيه ، دو معني دارد . يكي در بالا گذشت ، و ديگري چنين است : به من بگوئيد : انبازهائي را كه علاوه از خدا آنها را هم به فرياد مي‌خوانيد و پرستش مي‌نمائيد ، آنها چه چيز را در زمين يا در آسمانها آفريده‌اند ؟‏

آيه 41
‏متن آيه : ‏
‏ إِنَّ اللَّهَ يُمْسِكُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ أَن تَزُولَا وَلَئِن زَالَتَا إِنْ أَمْسَكَهُمَا مِنْ أَحَدٍ مِّن بَعْدِهِ إِنَّهُ كَانَ حَلِيماً غَفُوراً ‏

‏ترجمه : ‏
‏خداوند آسمانها و زمين را نگاهداري مي‌كند و نمي‌گذارد ( از مسير خود ) خارج و نابود شوند . هر گاه ( هم بخواهند از مسير خود ) خارج و نابود شوند ، جز خدا هيچ كس نمي‌تواند آنها را ( در مسير خود ) نگاه و محفوظ دارد . خداوند شكيبا است ( و در مجازات تعجيل روا نمي‌دارد ) و آمرزنده است ( و توبه بزهكاران را مي‌بخشايد ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« يُمْسِكُ » : حفظ مي‌كند . نگاه مي‌دارد . « أَن تَزُولا » : نابود بشوند ، و يا كنار بروند . از مصدر زوال ، به معني نابود شدن ، يا از مدار خود منحرف شدن . « إِنْ أَمْسَكَهُمَا » : حرف ( إِنْ ) نافيه است . « مِن بَعْدِهِ » : غير او . بجز او .‏

آيه 42
‏متن آيه : ‏
‏ وَأَقْسَمُوا بِاللَّهِ جَهْدَ أَيْمَانِهِمْ لَئِن جَاءهُمْ نَذِيرٌ لَّيَكُونُنَّ أَهْدَى مِنْ إِحْدَى الْأُمَمِ فَلَمَّا جَاءهُمْ نَذِيرٌ مَّا زَادَهُمْ إِلَّا نُفُوراً ‏

‏ترجمه : ‏
‏آنان ( يعني كفّار مكّه ) مؤكّدانه به خدا قسم مي‌خوردند كه اگر پيغمبري به ميان ايشان بيايد ، راهياب‌ترين ملّتها خواهند بود ( و در پذيرش دين او ، بر همگان پيشي خواهند گرفت ) . امّا هنگامي كه پيغمبري ( از خودشان برانگيخته شد و ) به ميانشان آمد ، ( بعثت او ) جز گريز و بيزاري ( از حق ) چيزي بر آنان نيفزود .‏

‏توضيحات : ‏
‏« أَقْسَمُوا بِاللهِ جَهْدَ أَيْمَانِهِم‌ » : ( نگا : مائده‌ / 53 ، انعام‌ / 109 ، نحل‌ / 38 ، نور / 53 ) . « إِحْدَي الأُمَمِ » : ملّت يگانه‌اي در ميان همه ملّتها . واژه ( إحْدَي ) به معني ( جَميع ) و ( هر ) است . جنبه عموم و تعظيم را دارد . مراد يگانه و پيشگام است . « نُفُوراً » : گريز . بيداري ( نگا : اسراء / 41 و 46 ) .‏

آيه 43
‏متن آيه : ‏
‏ اسْتِكْبَاراً فِي الْأَرْضِ وَمَكْرَ السَّيِّئِ وَلَا يَحِيقُ الْمَكْرُ السَّيِّئُ إِلَّا بِأَهْلِهِ فَهَلْ يَنظُرُونَ إِلَّا سُنَّتَ الْأَوَّلِينَ فَلَن تَجِدَ لِسُنَّتِ اللَّهِ تَبْدِيلاً وَلَن تَجِدَ لِسُنَّتِ اللَّهِ تَحْوِيلاً ‏

‏ترجمه : ‏
‏( گريزشان از حق ) به خاطر استكبار در زمين و حيله‌گريهاي زشت است ، و حيله‌گريهاي زشت جز دامنگير حيله‌گران نمي‌گردد . آيا آنان انتظار دارند سرنوشتي جز سرنوشت پيشينيان را داشته باشند ؟ ! هرگز دگرگوني و تبديلي در شيوه رفتار خدا ( در معامله با ملّتها ) نخواهي يافت ، و هرگز نخواهي ديد كه روش خدا تغيير مسير و جهت دهد .‏

‏توضيحات : ‏
‏« إِسْتِكْبَاراً » : عظمت فروشي . خود بزرگ بيني . خود را بزرگتر از آن ديدن كه حق را پذيرفتن ( نگا : بقره‌ / 34 ، نساء / 172 ، اعراف‌ / 48 و 206 ) . مفعول له است . « مَكْرَ » : عطف بر ( إِسْتِكْبَاراً ) است . « لا يَحِيقُ » : گريبانگير نمي‌گردد . نمي‌رسد ( نگا : انعام‌ / 10 ، هود / 8 ، نحل‌ / 34 ) . « فَهَلْ يَنظُرُونَ » : آيا انتظار دارند ؟ ( نگا : بقره‌ / 210 ، انعام‌ / 158 ، اعراف‌ / 53 ، نحل‌ / 33 ) . « سُنَّةَ » : طريقه . شيوه . خطّ سير ( نگا : انفال‌ / 38 ، اسراء / 77 ) . « تَحْوِيلاً » : تغيير جهت . دگرگوني ( نگا : اسراء / 56 و 77 ) .‏

آيه 44
‏متن آيه : ‏
‏ أَوَلَمْ يَسِيرُوا فِي الْأَرْضِ فَيَنظُرُوا كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الَّذِينَ مِن قَبْلِهِمْ وَكَانُوا أَشَدَّ مِنْهُمْ قُوَّةً وَمَا كَانَ اللَّهُ لِيُعْجِزَهُ مِن شَيْءٍ فِي السَّمَاوَاتِ وَلَا فِي الْأَرْضِ إِنَّهُ كَانَ عَلِيماً قَدِيراً ‏

‏ترجمه : ‏
‏آيا در زمين به گشت و گذار نمي‌پردازند تا ببينند فرجام كار پيشينيان به كجا كشيده است ، در حالي كه آنان از اينان قدرت و قوت بيشتري داشته‌اند ؟ هيچ چيزي چه در آسمانها و چه در زمين خدا را درمانده و ناتوان نخواهد كرد . چرا كه او بسيار فرزانه و خيلي قدرتمند است .‏

‏توضيحات : ‏
‏« أَوَلَمْ يَسِيرُوا . . . » : ( نگا : يوسف‌ / 109 ، روم‌ / 9 ) . « مِن شَيْءٍ » : هيچ چيزي . حرف ( مِنْ ) زائد و براي استغراق است ، و ( شَيْءٍ ) فاعل است .‏

آيه 45
‏متن آيه : ‏
‏ وَلَوْ يُؤَاخِذُ اللَّهُ النَّاسَ بِمَا كَسَبُوا مَا تَرَكَ عَلَى ظَهْرِهَا مِن دَابَّةٍ وَلَكِن يُؤَخِّرُهُمْ إِلَى أَجَلٍ مُّسَمًّى فَإِذَا جَاء أَجَلُهُمْ فَإِنَّ اللَّهَ كَانَ بِعِبَادِهِ بَصِيراً ‏

‏ترجمه : ‏
‏هر گاه خداوند مردمان را در برابر كارهائي كه مي‌كنند ( فوراً و بدون كمترين مهلتي براي اصلاح و تجديد نظر و خودسازي ) به كيفر برساند ، انساني را بر روي زمين باقي نخواهد گذاشت . وليكن خداوند ( به لطف و كرم خود ، كيفر ) ايشان را تا سررسيد زمان معيّني ( كه قيامت است ) به تأخير مي‌اندازد . وقتي كه مدّت مشخّصه ايشان فرا رسيد ، خداوند بندگان خود را ديده است ( و از گفتار و كردار و پندار ايشان باخبر بوده است ، لذا چنان كه بايد پاداش و پادافره آنان را مي‌دهد ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« وَ لَوْ يُؤَاخِذُ اللهُ النَّاسَ . . . » : ( نگا : نحل‌ / 61 ) . « دَآبَّةٍ » : جنبنده . مراد انسان است ( نگا : انفال‌ / 22 و 55 ) . « أَجَلٍ مُّسَمّيً » : مدّت معيّن . مراد روز قيامت است . « فَإِذَا جَآءَ أَجَلُهُمْ » : وقتي كه قيامت ايشان فرا رسيد . برخي گفته‌اند : مراد از ( أَجَلٍ مُّسَمّيً ) و ( أَجَلُهُمْ ) زمان محدود عمر و سررسيد معلوم مدّت زندگاني هر كسي است كه با مرگ او فرا مي‌رسد ( نگا : انعام‌ / 93 ) .‏

 

موضوعات: موقعیت فعلی: فهرست قرآن / سوره فاطر / تفسیر نور  لینک ثابت
 [ 06:46:00 ب.ظ ]




 

 

سالروز فتح خرمشهر، روز ملی مقاومت ایثار و پیروزی مبارک

 

موضوعات: سالروز فتح خرمشهر، روز ملی مقاومت ایثار و پیروزی مبارک  لینک ثابت
 [ 06:31:00 ب.ظ ]




 


پیام حجت الاسلام شهیدی به مناسبت فتح خرمشهر، روز مقاومت، ایثار و پیروزی

زمان مخابره : ۱۳۹۵/۳/۳ ساعت ۸ : ۲۴

 

رییس بنیاد شهید و امور ایثارگران در پیامی به مناسبت روز مقاومت، ایثار و پیروزی و سالروز فتح خرمشهر تأکید کرد: سوم خرداد یادآور روزی است که ایثار، شهامت، جانبازی و شهادت در هم آمیخت و حماسه‌ای فاخر و ماندگار را به بهای نثار خون شهدا و جانفشانی ایثارگران رقم زد.

رییس بنیاد شهید و امور ایثارگران در پیامی به مناسبت روز مقاومت، ایثار و پیروزی و سالروز فتح خرمشهر تأکید کرد: سوم خرداد یادآور روزی است که ایثار، شهامت، جانبازی و شهادت در هم آمیخت و حماسه‌ای فاخر و ماندگار را به بهای نثار خون شهدا و جانفشانی ایثارگران رقم زد. به گزارش « پایگاه اطلاع رسانی دولت به نقل از روابط عمومی بنیاد شهید و امور ایثارگران » متن پیام حجت الاسلام والمسلمین شهیدی به شرح زیر است:

بسمه تعالی
سوم خرداد یادآور روزی است که در آن استکبار جهانی و هیمنه آن در هم شکست و تجلی عینی پیروزی خون بر شمشیر در برابر دیدگان جهانیان به منصه ظهور رسید. سوم خرداد یادآور روزی است که ایثار، شهامت، جانبازی و شهادت در هم آمیخت و حماسه‌ای فاخر و ماندگار را به بهای نثار خون شهدا و جانفشانی ایثارگران رقم زد، آنان که متواضعانه جان باختند یا با زخمی بر پیکر ماندند و دم از شکوه ایثار خود نزدند.
به پاس قدردانی از این فداکاری بی بدیل که عظمت امروز این سرزمین وامدار آنان است این پیروزی بزرگ را به تمامی دلیرمردان و شیرزنانِ حماسه آزادسازی خرمشهر که بحق روز مقاومت، ایثار و پیروزی نام گرفته است تبریک عرض می‌نمایم.
به یقین تمام انسان‌های نیکو خصالی که این روز را رقم زده‌اند، سهمی بسزا در سرافرازی و صلابت امروز ایران اسلامی دارند و آرامش و اقتدار جامعه ما رهین فداکاری و ایثار بی مانند آنان است. با گرامیداشت یاد و خاطره تمامی شهدا، جانبازان و ایثارگران معظم هشت سال دفاع مقدس از پروردگار متعال سرافرازی نظام مقدس جمهوری اسلامی و تداوم راه شهدا را مسألت دارم.

سید محمدعلی شهیدی

موضوعات: پیام حجت الاسلام شهیدی به مناسبت فتح خرمشهر، روز مقاومت، ایثار و پیروزی  لینک ثابت
 [ 03:56:00 ب.ظ ]




 

عملیات بیت‌المقدس و آزادسازی خرمشهر



 

وضعیت سیاسی- نظامی کشور در مقطع عملیات بیت‌المقدس
- از نیمه دوم سال 60 ایران توانست پس از سر و سامان دادن به نیروها سلسله عملیات‌های آزادسازی را آغاز نمایند: عملیات ثامن‌الائمه (مهر 1360) که منجر به شکست حضر آبادان شد، عملیات طریق‌المقدس (آذر60) که نتیجه آن آزادسازی شهر بستان و حدود 600 کیلومتر مربع از خاک ایران بود. و عملیات فتح‌المبین (فروردین 61) که آزادسازی 2200 کیلومترمربع از خاک کشور را در پی داشت. ضعیف داخلی کشور با انهدام بقایای ضدانقلاب به تدریج رو به بهبودی و ثبات می‌رفت. اما اوضاع منطقه به دلیل نگرانی آمریکا از نتایج ناشی از پیروزی ایران بر عراق به گونه‌ای آشکار ملتهب بود.

- در این مقطع زمانی، مناسبات اعراب و اسرائیل با آمادگی اسرائیل برای تهاجم به جنوب لبنان در وضعیت حساسی قرار داشت.

انتخاب منطقه عملیاتی
- عملیاتی‌ها آفندی سابق نتایج مهمی به بار آورد. این نتایج که عملاً زمینه انتخاب منطقه عملیاتی غرب کارون را برای عملیات بیت‌المقدس فراهم آورد عبارتست از: 1- انهدام بخش قابل توجهی از نیروهای دشمن. 2- آزاد‌سازی بخش مهمی از مناطق اشغالی در جنوب کشور. 3- آزادسازی نیروهای پدافندی خودی در مناطق اشغالی. 4- افزایش توان طرح‌ ریزی و عملیات رزمندگان اسلام.

- انتخاب منطقه عمومی غرب کارون برای آزادسازی خرمشهر و مراکز مهم و حیاتی آن طی یک روند تکاملی صورت پذیرفت که در این مرحله دشمن تدریجا منهدم شده و بویژه از نظر روحی در وضعیت به شدت بحرانی قرار داشت.

- آزادسازی خرمشهر در آن مقطع زمانی از اهمیت فوق‌العاده‌ای برخوردار بود و لذا این منطقه در شرایط زمانی مذکور، بهترین و مهمترین منطقه جهت ادامه سلسله عملیات‌های آفندی بود.

خرمشهر به‌عنوان استراتژیک‌ترین نقطه در مناطق درگیری محسوب می‌گشت که اشغال آن از یک طرف برای عراق به عنوان برگ برنده و نقطه اتکای استراتژیک محسوب می‌شد و از طرف دیگر برای ایران آزادسازی آن به منزله بستن راه نفوذ عراق به خوزستان و در ادعای بی‌اساس و واهی عراق درباره آن بود.

- منطقه عملیاتی عملیات بیت‌المقدس، شامل منطقه عمومی جنوب غربی اهواز و غرب رودخانه کارون است که در میان چهار مانع طبیعی محصور است؛ از شمال به رودخانه کرخه کور، از جنوب به رودخانه اروند، از شرق رودخانه کارون و از غرب به هورالهویزه و شط العرب منتهی می‌شود.

- اهمیت استراتژیکی منطقه موجب شده بود تا آن منطقه عمیقا موردتوجه فرماندهان نظامی عراق قرار بگیرد. استعداد و آرایش نیروهای عراقی نشان می‌داد که عراق مصمم است با تمام قوا در این منطقه مقاومت کند؛ ضمن اینکه عمق و عرض زمین منطقه و نبودن ناهمواری امتیاز برای نیروهای عراق به شمار می‌رفت تا با اتکا به یگان‌های زرهی و مکانیزه بتوانند در این منطقه به خوبی مانور کنند.

- مهمترین محدودیتی که عراق در این منطقه با آن روبرو بود دفاع از سرزمین نسبتاً وسیع و عریض بود در حالی که از نظر نیروی انسانی دچار کمبود بود. لذا قوای خود را به تناسب نقاط استراتژیک، حیاتی و مهم جفیر و خرمشهر متمرکز کرده و در تدبیر پدافندی خویش بیش از همه به حفظ خرمشهر و بصره اهمیت داده بود.

اهداف و ماموریت:
- از دیدگاه نظامی اهداف عملیات بیت‌المقدس شامل: 1- انهدام نیروهای دشمن و تهدید بصره به منظور وادار ساختن عراق به پرداخت خسارت جنگ. 2- آزادسازی خرمشهر با نظر به اهمیت استراتژیک و سیاسی آن. 3- خارج کردن شهرهای اهواز، سوسنگرد و حمیدیه و جاده اهواز- آبادان از برد توپخانه دوربرد دشممن. 4- ترمیم مرز بین‌المللی و آزاد کردن جاده مواصلاتی اهواز- خرمشهر. اموریت ابلاغ شده از قرارگاه مرکزی کربلا به‌عنوان قرارگاه فرماندهی عملیات به این شرح بود:

- نیروهای مسلح جمهوری‌اسلامی ایران متشکل از سپاه پاسداران و نیروی‌زمینی ارتش ماموریت دارند که در ساعت «س» روز «ر» در منطقه عمومی جنوب رودخانه کرخه و غرب رودخانه کارون تک نموده و ضمن انهدام نیروهای موجود دشمن و آزادسازی شهرهای خرمشهر و هویزه خط مرز بین‌المللی را تامین نموده و از حمله مجدد احتمالی به کشور اسلامی جلوگیری نمایند. (از خرمشهر تا خونین‌شهر/ محمد درودیان / مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ سپاه)

شرح عملیات
- پس از جلسه‌های مختلف و بحث و بررسی و تبادل نظر بین فرماندهان سپاه و ارتش، عبور از رودخانه‌ کارون بهترین شیوه غافلگیری انتخاب شد. چرا که دشمن گمان نمیبرد که نیروهای ایرانی توان و قدرت عبور از رودخانه را داشته باشند. پس از کامل شدن طراحی عملیات سه قرارگاه قدس، فتح، و نصر تشکیل شدند و قرارگاه مرکزی کربلا فرماندهی کل عملیات را بر عهده گرفت. قرارگاه قدس ماموریت یافت در شمال منطقه عملیاتی (رودخانه کرخه) به دشمن حمله کند و با مشغول نگاه داشتن عراقی‌ها در شمال منطقه عملیاتی، دو قرارگاه دیگر برای عبور از رودکارون با مشکلات کمتری روبرو شوند. در این جبهه قرارگاه قدس باید با لشکر 5 مکانیزه و لشکر 6 زرهی عراق می‌جنگید. نفوذ در جبهه دشمن بدلیل موانع زیاد ایجاد شده توسط عراق در این منطقه کار ساده‌ای نبود.

- قرارگاه فتح در بخش میانی ماموریت داشت تا از رودخانه کارون عبور کند و نیروهای خود را به جاده‌ اهواز- خرمشهر که 15 تا 20 کیلومتر از رودخانه فاصله دارد برساند. زمین هموار از کارون تا جاده اهواز- خرمشهر باعث می‌گردید اگر دشمن اقدام به پاتک کند نیروهای ایران به شدت آسیب‌پذیر باشند. لذا قرارگاه فتح باید در همان شب اول فاصله 15 تا 20 کیلومتری کارون تا جاده را طی می‌کرد و پشت جاده مستقر می‌شد.

- پایین‌تر از منطقه عملیاتی قرارگاه فتح، نیروهای قرارگاه نصر وارد عمل می‌شدند؛ آنها باید از کارون عبور می‌کردند و سپس برای آزادسازی خرمشهر و رسیدن به مرزهای بین‌المللی با دشمن درگیر می‌شدند.

عبور از رودخانه کارون و ایجاد جبهه گسترده و حمله به‌عنوان طرح عملیات به یگا‌ن‌های مختلف اعلام گردید. رمز موفقیت این طرح در غافل گیری دشمن و نیز آگاهی طراحان نظامی این طرح از نقاط قوت و ضعف ارتش عراق بود.

- در همین ایام مردم فلسطین مورد یورش رژیم صهیونیستی قرار گرفته بودند. به‌همین خاطر، فرماندهی قرارگاه کربلا، نام «الی‌بیت المقدس» را برای عملیات برگزید و نیز به سبب همزمانی عملیات با میلاد حضرت امیرالمومنین(ع) رمز عملیات «یا علی بن ابی‌طالب علیه‌السلام» در نظر گرفته شد.

مرحله اول عملیات در ساعت 30دقیقه بامداد 10 اردیبهشت 1361 در غرب کارون آغاز شد. 25 دقیقه بعد از آغاز عملیات تیپ 25 کربلا، اولین یگانی بود که با دشمن درگیر شد و تا ساعت 3بامداد تمامی یگان‌ها در نقاطی که در نظر گرفته شده بود، درگیر شدند.

- نیروهای قرارگاه قدس (محور شمالی عملیات) در پنج نقطه با دشمن درگیر شدند. نیروهای قرارگاه فتح بلافاصله پس از عبور از رود، در غرب کارون به انهدام دشمن پرداختند و به سرعت خود را به جاده اهواز- خرمشهر رساندند.

- نیروهای قرارگاه نصر از همان لحظات اول عملیات درگیر شدند. تاخیر در پیشروی، باتلاقی بودن کناره‌های جاده اهواز- خرمشهر و تمرکز نیروهای تیپ 8 مکانیزه و تیپ 6 زرهی عراق در این منطقه، سبب شد تا قرارگاه نصربه هدف خود نرسد و جنگ به روز بکشد. در بخشی از این جبهه، نیروها تا ساعت 3 بعد از ظهر مقاومت کردند و به ناچار تا حدودی عقب‌نشینی نمودند.

- حسن باقری (افشردی) فرمانده قرارگاه نصر بعدها در مصاحبه‌ای درباره مرحله اول عملیات گفت: «… برادران رزمنده ما توانستند آن شب (شب‌اول) در دل تاریکی با شناسایی‌های دقیق که قبلاً انجام داده بودند، حتی از جاده آسفالت اهواز- خرمشهر هم رد می‌شوند و در آنجا با لشگر 3عراق که نیروی احتیاط بود، درگیر شده و بیش از پنجاه درصد واحدهای آنان را منهدم کنند. این از نظر نظامی حایز اهمیت است و شاید مستشاران نظامی خارجی هم نتوانند توان و جرات چنین عملیاتی را تحلیل کنند. (همپای صاعقه/ گلعلی بابایی، حسن بهزاد/ لشگر 27 محمد رسول‌الله(ص))

- سرهنگ عراقی «رضا البصری» هم در خاطرات خود درباره روزهای آغازین عملیات می‌نویسد: توپخانه ما به شدت آنجا (کناره‌های رودخانه کارون) را زیر آتش داشت. آنها تجهیزات خود را به سرعت، از رودخانه کارون عبور دادند و همین مساله ترس شدیدی در دل سربازان ما به جای گذاشت،» (همان).

- ساعت 30: 23 شب 16اردیبهشت، مرحله دوم عملیات آغاز شد. در این مرحله پیشروی نیروهای رزمنده ایرانی به سوی نوار مرزی، از جاده اهواز- خرمشهر در ناحیه غرب کارون آغاز گردید.

- همزمان با مرحله دوم، لشگر 6 عراق به محاصره و انهدام تهدید می‌شد. در این مرحله نیروهای ایرانی توانستند در هفده کیلومتر از نوار مرزی استقرار یابند و نیروهای عراقی از جفیر، کرخه کور، هویزه و پادگان حمید عقب‌نشینی کردند و در محور شلمچه- خرمشهر متمرکز گردیدند، مرحله سوم عملیات در روز 19اردیبهشت 61 توسط نیروهای قرارگاه فتح و نصر آغاز شد. حضور پرشمار نیروهای عراقی در منطقه شلمچه و همچنین خستگی روزافزون نیروهای خودی مانع پیشروی اساسی در این مرحله شد. لذا نیروهای ایرانی پس از مقداری پیشروی، در سه کیلومتری خرمشهر استقرار یافتند.

در مرحله سوم اگر چه اهداف مورد نظر به‌طور کامل تأمین نشد، ولی شمار بسیاری از نیروهای عراقی منهدم شدند و اطلاعاتی نیز از چگونگی آرایش دشمن به دست آمد که مقدمه طرح مرحله چهارم عملیات بود. ؟؟؟ یکشنبه اول خرداد 1361، مرحله چهارم عملیات آغاز شد. یگان‌های قرارگاه فتح پس از درگیری با دشمن و پیشروی موفق شدند خود را به پلیس راه خرمشهر برسانند. نیروهای قرارگاه فجر نیز پل نو را تصرف و به سوی اروند پیشروی کردند.نیروهای قرارگاه نصر نیز در امتداد مرز، ضمن پیشروی و پاکسازی منطقه، به سوی جنوب به حرکت در آمدند. مقاومت عراقی‌ها به ویژه در پل نو، به منظور نگه داشتن عقبه نیروهای خود، نتیجه‌ای در بر نداشت. محاصره شهر لحظه به لحظه تنگ‌تر می‌شد و تعداد نیروهای عراقی که دست‌هایشان را بر سر گذارده و آماده اسارت بودند هر لحظه بیشتر می‌شد؛ به گونه‌ای که خلبان‌ هلی‌کوپتر هوا نیروز از فراز شهر این‌گونه گزارش می‌کرد: «تا چشم کار می‌کند توی خیابان‌ها و کوچه‌های خرمشهر، عراقی‌ها صف بسته‌اند و دست‌ها بر سر منتظر اسارتند.» در سوم خرداد 61، برخلاف تصور دشمن، رزمندگان ایران اسلامی در ساعت 13 از دروازه‌های غربی و شمالی و از همان محوری که دشمن وارد خرمشهر شده بود وارد شده و شهر خرمشهر پس از 575 روز آزاد شد.

- در عملیات بیت‌المقدس 5400 کیلومتر مربع از سرزمین‌های اشغالی ایران آزاد شد و دشمن برای اجتناب از تلفات بیشتر و حفظ ارتش خود و همچنین حفظ بصره با سرافکندگی از خاک ایران عقب نشست و به این ترتیب پس از 9ماه از آغاز عملیات‌های آزادسازی، عمده مناطق اشغالی آزاد گردید.

- عراق پیش از این به دلیل وضعیت سیاسی داخلی ایران و نتایج سلسله عملیات‌های ناموفقی که در پاییز و زمستان سال 1359به فرماندهی بنی صدر انجام گرفته بود، از نظر استراتژیکی در غفلت کامل بسر می‌برد، تا آن جا که بسیاری از مقام‌های عالی رتبه عراق در طول تابستان 1981میلادی (1360ش) کاملاً متقاعد شده بودند که دولت ایران تا پاییر همان سال سقوط خواهد کرد.

- پیدایش وضعیت جدید به منزله شکست استراتژی عراق مبنی بر تحمیل صلح با حفظ قلمرو اشغالی بود. به همین دلیل بدیهی بود که دولت عراق با اعلام عقب‌نشینی از سایر مواضع اشغالی، امکان افزایش حمایت جهانیان از خود و در مقابل فشار بر ایران برای تغییر موازنه سیاسی نظامی به نفع خود را فراهم آورد.

بازتاب عملیات بیت‌المقدس و آزادسازی خرمشهر
- رادیو بی بی سی: گفته می‌شود ارتش عراق بوسیله مین‌گذاری و ایجاد شبکه‌های زیرزمینی و بلندی‌هایی به منظور استقرار توپخانه در خرمشهر مستقرند و کاملاً واضح است که صدام حسین قصد دارد به هر نحو ممکن از تصرف خرمشهر توسط نیروهای ایرانی، جلوگیری کند.

- با آغاز عملیات بیت‌المقدس تایمزمالی نوشت: «خرمشهر کلید پیروزی جنگ است. این شهر نشانه‌ پیروزی عراق و مظهر مقاومت سرسختانه ایران است.»

- اهمیت این شهر چنان بود که صدام برای حفظ آن بسیاری از نیروهایش را از محورهای دیگر عقب می‌کشید تا خرمشهر را با چنگ و دندان حفظ کند.

- با آغاز مرحله اول و آزاد شدن قسمتی از خاک میهن اسلامی، آژانس‌های خبر پراکنی به تکاپو می‌افتند تا با وارونه جلوه دادن حقیقت، پیروزی‌های ایران را خنثی و کم اثر جلوه دهند.

- در حالی که همه چیز حاکی از آن بود که ارتش عراق قسمت زیادی از اراضی ایران را از دست داده و راه فرار در پی گرفته، ولی رسانه‌های غربی با تبلیغات گسترده اعلامیه‌های شورای فرماندهی عراق را پخش کرده و کمترین اشاره‌ای به پیروزی‌های ایران نمی‌کنند. حتی مدعی می‌شوند که ادعاهای پیروزی ایران واقعیت نداشته و شواهد چنین چیزی را نشان نمی‌دهد.

- در آستانه ورود قوای ایران به خرمشهر بخش فارسی رادیو بغداد مکرر اعلام می‌کند: «دفاع از خرمشهر دفاع از بصره است و آبروی امت عربی در گرو دفاع از خرمشهر است. این رادیو تلاش می‌کند سربازان وحشت زده عراقی را به مقاومت وادار کند.»

- رادیو بی بی سی: «حوادث چند روز اخیر دیگر نمی‌گذارد ادعاهای عراق دایر بر عقب‌نشینی طبق برنامه، سرپوشی بر دامنه شکست این کشور به شمار می‌آید. ظرف دو ماه گذشته تقریباً تمام قوایی که در خوزستان موضع گرفته بودند، مجبور به عقب‌نشینی شدند. سقوط سریع خرمشهر به خصوص باعث سرافکندگی عراق گشته است. طبق تخصیص، 30 الی 40 هزار سربازان از این شهر دفاع می‌کردند و فاصله آن تا مرز چند کیلومتری بیشتر نبوده است.»

- عکس‌العمل کشورها در برابر پیروزی رزمندگان اسلام، علاوه براینکه نشان دهنده غافل‌گیری آنها و هم‌چنین عدم درک روشن آنها از ناتوانی آنها بود، بر این مهم نیز دلالت داشت، که طی مراحل مختلف جنگ و عملیات، قابلیت‌ها و توانایی‌های غیر منتظره‌ای از رزمندگان اسلام بروز کرده است.

- تحلیل محافل کارشناسی، ناظران، شخصیت‌ها و مقام‌های رسمی کشورها در مورد روند جدید در جنگ، نمایانگر نوعی غافل‌گیری و اظهار شگفتی همراه با نگرانی بود.

- همه نظرها و تحلیل‌های ارایه شده بر این نکته تاکید داشت که پیروزی ایران درعملیات بیت‌المقدس به عنوان نقطه عطف، می‌تواند سرنوشت جنگ را تعیین کند چنانکه روزنامه‌ گاردین چاپ انگلیس این پیروزی را نقطه عطفی در جنگ میان کشور دانست. و روزنامه لوموند چاپ فرانسه نیز بر این مسئله تاکید کرد که نبرد خرمشهر سرنوشت جنگ را تعیین خواهد کرد.

- خبرگزاری آسوشیتدپرس سقوط خرمشهر را شکستی توهین‌آمیز و واقعی برای دولت صدام در جنگ 20ماهه ارزیابی کرد. رادیو لندن نیز به نقل از کارشناسان، پیروزی در خرمشهر را به عنوان یکی از بزرگترین پیروزی‌های ایران بر شمرد. روزنامه نیویورک تایمز نیز عقب‌نشینی عراق را به عنوان بزرگترین شکست برای عراق در طول جنگ ذکر کرده است.

- در سایر تحلیل‌هایی که در مورد آثار ناشی از شکست عراق در عملیات بیت‌المقدس مطرح می‌شد، به موضوعاتی همچون تحقیر ارتش عراق، از دست دادن مهم‌ترین و بزرگترین انگیزه عراق‌ها، در تیر رس قرار گرفتن مناطق نفت‌خیز عراق و توانایی ایران برای پیشروی به مرز داخل خاک عراق اشاره شده است.

- درباره ریشه‌یابی علل برتری نظامی ایران بر عراق و دستیابی نیروهای ایران به پیروزی‌های درخشان، روزنامه لوس آنجلس تایمز نوشت: «استراتژی نظامی ایران بر عراق برتری داشته و ایرانیان حملات خود را با نیروی زیاد برصف عراق‌ها در خوزستان وارد آورده‌اند. علاوه بر این ایرانیان دارای روحیه ایثار و از خودگذشتگی و میل به شهادت بوده و با شوقی انقلابی برای آزادی سرزمین‌هایشان می‌جنگند و در مقابل، سربازان عراقی اعتماد به نفسشان را از دست داده‌اند.»

- روزنامه واشنگتن پست عامل پیروزی ایرانیان را شیوه حملات زمینی ایران و تکمیل آن در مراحل مختلف دانست و تاکید کرد، عراق‌ها هنوز یارای فراگیری آن را ندارند. مجله آلمانی اشپیگل نیز روحیه شهادت‌طلبی و تعصب را عامل پیروزی‌های اخیر ایران دانست و مجله پاکستانی مسلم بر نقش ایمان و قدرت روحی تاکید کرد.

- در نخستین بررسی‌های ریشه‌یابی علل دست‌یابی ایران بهپیروزی سریع، آنچه بیش از هر عاملی دیگر مورد توجه قرار گرفت، موقعیت جدید نظامی ایران و برتری آن بر عراق بود. نتایج ناشی از این شکست می‌توانست تأثیرات کاملاً آشکار و تعیین کننده‌ای را در داخل عراق و در سطح منطقه داشته باشد.

- روزنامه الاهرام چاپ مصر به نقل از کارشناسان نظامی، در مورد موقعیت عراق در جهان عرب و تأثیر رخدادهای جنگ بر منطقه نوشت: «عراق در دروازه شرقی جهان عرب قرار دارد و نتایج آنچه که در آن منطقه روی می‌دهد با سرعتی سرسام آور در سراسر منطقه عربی منعکس می‌شود. در جای دیگر همین روزنامه آمده است: «شکست عراق نه تنها موجب سقوط دولت و اشغال خاک این کشور خواهد شد، بلکه این به نوبه خود فاجعه بزرگی است و به سقوط پی در پی دولت‌های خلیج‌فارس می‌انجامد.»

- خبرگزاری آسوشیتدپرس در منامه نیز با بررسی تأثیرات آزادی خرمشهر بر وضعیت سیاسی عراق و منطقه گزارش داد: «سقوط این شهر (خرمشهر) به دست ایرانی‌ها سبب بهم ریختن رژیم صدام حسین و بروز مشکلاتی در سایر نقاط خلیج فارس خواهد شد.» توانایی نظامی ایران موجب تحول در صحنه نبرد شده و تاثیرات احتمالی آن در حوزه سیاسی در داخل عراق و در سطح منطقه مورد بررسی و توجه ناظران قرار گرفت. به این معنا، پیدایش نتایج ناشی از این وضعیت بیان‌گر منطق حاکم بر تغییر ماهیت جنگ بود.

- در حالیکه تصور می‌شد تجاوز نظامی عراق پایان بخش حیات سیاسی نظام انقلابی ایران خواهد بود، روند تحولات جنگ، اوضاع را به گونه‌ای تغییر داد که سرنوشت سیاسی صدام و تداوم بقای دولت حاکم بر بغداد، در معرض ابهام و تردید قرار گرفت.

- پیدایش وضعیت جدید منجر به تغییر مواضع عراق، افزایش نگرانی آمریکا و اتخاذ مواضع و سیاست‌های جدید در منطقه و برخورد با ایران و همچنین افزایش حمایت و گسترش تحرکات دیپلماتیک کشورهای عرب پشتیبان عراق شد. در این حال دولت عراق بر اثر درماندگی در برابر وضعیت جدید، به طور تلویحی نقش و موقعیت خود برای آمریکا و نیز جنگ نیابتی علیه ایران را یادآوری می‌کرد.

- خبرگزاری آسوشیندپرس در گزارشی اعلام کرد که عراقی‌ها ادعا می‌کنند برای جلوگیری از گسترش انقلاب اسلامی (بنیادگرایی) ایران به عراق و کشورهای طرفدار غرب و کشورهای نفت‌خیز حوزه خلیج‌فارس از جمله عربستان و کویت، با این کشور می‌جنگند. این اعترافات عراقی‌ها به نقش خود در تامین منافع غرب و کشورهای منطقه در حالی بیان می‌شد که دولت عراق برای خروج از وضع بحرانی پیش آمده به پشتیبانی و حمایت دوستان غربی و منطقه‌ای خود نیاز داشت.

- عراقی‌ها برخلاف مواضع قبلی خود- قبل از جنگ و قبل از شکست در تلاش برای تجزیه ایران و لغو قرارداد 1975الجزایر- در وضعیت جدید اعلام کردند که هیچ‌گونه نظر توسعه طلبانه‌ای به خاک ایران ندارند. در واقع این موضع گیری‌ها در اثر وضعیت نامطلوبی بود که بعد از فتح خرمشهر گرفتار آن بود. و بی‌گمان تاکید عراق بر پایان دادن به جنگ و اتخاذ مواضع صلح‌جویانه می‌توانست موقعیت سیاسی این کشور را بهبود بخشد.

راین مقطع در حالیکه عراق ادعای صلح‌طلبی می‌کرد جزیره خارک توسط هواپیمای عراقی بمباران شد و لذا این اقدام عراق را باید در چارچوب سیاست‌های جدید آمریکا و به عنوان تهدید علیه ایران ارزیابی کرد.

نگرانی آمریکا و استراتژی جدید
- تغییر توازن در منطقه مهم‌ترین نتیجه‌ای بود که در صورت پیروزی ایران بر عراق، ایجاد می‌شد. پیدایش این وضعیت، اساساً با منافع حیاتی آمریکا در منطقه مغایرت داشت و به همین دلیل وزیر دفاع وقت آمریکا (کاسپارواینبرگر) به‌طور رسمی اعلام کرد. «پیروزی ایران در جنگ عراق به نفع امریکا نخواهد بود.»

- مهار نتایج و تأثیرات پیروزی‌های نظامی ایران و جلوگیری از سقوط احتمالی حکومت بعث عراق، هسته مرکزی و محور ثقل تلاش‌های آمریکا در آستانه فتح خرمشهر و پس از آن بود. در چنین اوضاعی آمریکایی‌ها تحولات ناشی از پیروزی‌های اخیر ایران را حتی از درگیری حل نشده اعراب و اسرائیل، بالقوه خطرناکتر و مهم‌تر ارزیابی می‌کردند.

- تمایل آمریکا به برقراری آتش‌بس به معنی پایان عادلانه جنگ نبود. بلکه اساساً ادامه جنگ و پیروزی ایران بر عراق برضد منافع آمریکا بود و تنها راه تامین منافع آمریکا، پایان جنگ بودن برتری ایران بود.

- در این مرحله، تلاش‌های دیپلماتیک آمریکا با هدف کنترل پیروزی‌های ایران و حمایت از عراق طی تماس با برخی کشورهای عربی آغاز شد. آمریکایی‌ها همچنین در تماس با کشورهای اسلامی ضرورت مهار فعالیت‌های نظامی ایران را یادگیری‌آور شدند.

- کمک‌های آمریکا به عراق در این مرحله علاوه بر حذف نام عراق از فهرست کشورهای به اصطلاح تروریست، شامل لغو تحریم فروش تجهیزات به عراق، توافق برای برقراری روابط دیپلماتیک، ترغیب مصر برای کمک نظامی به عراق، ترغیب کشورهای عرب به افزایش کمک مالی و حمایت سیاسی از عراق و کمک اطلاعاتی آمریکا به عراق بود.

- حمایت‌های آمریکا از عراق با هدف افزایش اعتماد به نفس عراق برای حفظ و مهار اوضاع در برابر ایران، انجام گرفت که نتایج مهمی برای این کشور در پی داشت.

موضوعات: عملیات بیت‌المقدس و آزادسازی خرمشهر  لینک ثابت
 [ 03:55:00 ب.ظ ]




وصيت نامه خواهر شهيد نسرين افضل

( يا ايتها النفس المطمئنه ” ارجعي الي ربك راضيه مرضيه ، فادخلي في عبادي وادخلي جنتي ) .
اي نفس قدسي مطمئن و دل آرام (بياد خدا ) . امروز به حضور پروردگارت بازآي كه تو خشنود (به نعمتهاي ابدي او ) و او راضي از تو است. بازآي و درصف بندگان خاص من درآي . و دربهشت من داخل شو .
سوره فجر آيه 26 الي 30

( ولا تحسبن الذين قتلوا في سبيل الله …. )
شهادت بالاترين درجه اي است كه يک انسان ميتواند به آن برسد و با خونش پيامي ميدهد به بازماندگان راهش.
پروردگارا! سپاس که ما را در مبارزه با طاغوت و براندازی رژیم کفر پیشه و وابسته به شیطان بزرگ، آمریکای جهانخوار یاری فرمودی و به ما رهبری آگاه و پرتوان ارمغان نمودی تا ما را از تاریکها و ظلم رهانید و با ایجاد وحدت درمیان مردم مسلمان و شهید پرور نظام جمهوری اسلامی را در این سرزمین مقدس بنا نهاد.

خداوندا، به ما توفیق عبادت و اطاعت عنایت فرموده و ما را از شر هوای نفس محفوظ بدار.
بار خدایا، به ما یاری کن تا با اسلام راستین آشنایی پیدا کرده و در عمل به تعالیم آن بکوشیم.
ایزدا، ما را در کسب علم و ترویج فرهنگ قرآن و اسلام در مدارسمان یاری و موفق دار.
الها! بما قدرتی عنایت کن که پرچم لا اله الا الله را بر سراسر جهان به اهتزاز درآوریم.

خداوندا، کشور اسلامی ما را از کشورهای تجاورزگر و سلطه طلب بی نیاز دار.
بار الها، اخلاق اسلامی، آداب و عادات قرآنی را بر کشور عزیزمان ایران و مدارسمان حاکم بگردان.
بار ایزدا، به رهبر کبیرمان امام خمینی عمر و توفیق بیشتر عنایت دار تا با رهنمودهایش مسلمین و مستضعفین جهان به استقلال و آزادی واقعی دست یابند.

خداوندا، ایران و اسلام را از شر کفار و منافقین و حیله‌های زورمداران شرق و غرب و نوکرانشان به دور داشته، رزمندگانمان را در جبهه‌های حق علیه باطل پرتوان و پیروز بدار.
کریما، ما را در صدور انقلاب خونبارمان به جهان، توان ده و آن را تا انقلاب مهدی (عج) استوار بدار.
همسرم بدان که من نسرین کسی که تو را دوست دارد، شهادت را هم بسیار دوست می‌دارم، چون خدای خود را در آن زمان پیدا می‌کنم.
از تو می‌خواهم اگر می‌خواهی فردی خداگونه باشی و درس دهنده، از امروز و از این ساعت سعی کنی تماس خود را با خدای خویش بیشتر کنی و همین طور معلّمی باشی جدّی.

قسمتي از نامه خواهر شهيد نسرين افضل به همسرش
محبت را در چشمانت مي بينم، عاشقي هستي كه با تمام وجود خدا را صدا مي زني و او را دوست داري كه به پيشش بشتابي و دوست داري كه مسلماني خالص باشي و خدا گونه عمل كني و به حد اعلا بپيوندي و به آخرين حد كه مرز شهادت است برسي .
اميدوارم كه اگر اين لياقت و سعادت را در پيشگاه خدا داري هيچ مشكلي و سدي در جلوي تو قرار نگيرد گرچه تو خود بارها اقرار كردي كه سعادت نداري كه آنچنان باشي، بدان كساني بودند كه حتي به خود اميدوار نبودند ولي آخر به هدف خود رسيدند و تو هم هميشه از خدا بخواه كه تو را به آن حد برساند و از تمام هواهاي نفساني دورت بدارد.
عبدالله، از زماني كه من با تو آشنا شدم و شروع كرديم به حرف زدن در مورد ازدواج، من مي دانستم كه اگر زماني با پاسدار ازدواج كنم، زماني بايد او را ترک كنم به همين دليل به تو اطمينان ميدهم كه من هيچوقت سدّي براي راه تو نخواهم شد.
والسلام

شادي ارواح پاک و طیبه و مطهر تمامی شهدا صلوات

 

موضوعات: وصيت نامه خواهر شهيد نسرين افضل  لینک ثابت
 [ 03:42:00 ب.ظ ]




دو خاطره از شهيده نسرين افضل

خاطره نخست: مسجد اباذر

او در اتاق تنها نشسته بود و خواهرش به آشپزخانه رفت و مشغول شد، طوری به در و دیوار اتاق نگاه می‌کرد که انگار برای خداحافظی از آنها آمده است. چشمش روی دیوار اتاقها خیره ماند. از پیشانی عکس استاد مطهری که در قاب روی دیوار، نگاهش می‌کرد. قطره‌های خون می‌چکید.
خوابی که چند شب پیش دیده بود، یادش آمد. از یک راه مه گرفته که کوه هایش از آسمان هم گذشته بود، رد می‌شد. ابرها جلوی چشم بودند. خورشید کمی دورتر در حرکت بود. آسمان پایین آمده بود. از راهی رد می‌شد و کتابی در دستش بود، حالا می‌بیند که عکس روی دیوار هم کتاب دارد. در خواب، گرگ زوزه می‌کشید، صدا نزدیکتر شد. گرگ حمله کرد. او فرار کرد، پایش به سنگی خورد، اما روی زمین نیفتاد. روی کوهی بلند که از آسمان هم گذشته بود، افتاد، سرش درد گرفت. از سرش خون آمد.
مادر گفته بود: خون خواب را باطل می‌کند. خیر است انشاءالله. به عکس روی دیوار خیره شد. یادش نمی‌آمد. سرش درد گرفته بود، به سنگی خورده بود، یا پنجه گرگی آزرده اش کرده بود؟
خواهر با سینی چای وارد می‌شود. او همچنان به عکس خیره شده و با اشاره گفت: « من هم همین جای سرم تیر می‌خورد، انشاءالله ». خواهر به چشم های او نگاه می‌کند، حتی نمی‌گوید: « این حرف ها چیه؟ خدا نکند، انشاءالله باشی و مثل صاحب عکس خدمت کنی. انشاءالله بمونی و بچه‌هایی مثل او تربیت کنی… » خواهر فقط می‌گوید: « نسرین جان دیگه چند وقت گذشته. ظاهراً از خر شیطون پایین اومدی و دست به کار شدی ها ». نفهمید خواهر چه می‌گوید. او دست به کار بود. یک عالم کار در مهاباد داشت که روی زمین مانده بود و خودش در شیراز، چرا معطل مانده بود؟! با چه سختی میان آن خانه‌ها بین کوره راه ها و در اطراف شهر گشته بود و توانسته بود هفت نفر را برای شرکت در کلاس‌های نهضت سواد آموزی جمع کند. شش یا هفت نفر، نام هایشان را به یاد آورد، « کشور منیره شو، زیبا خانسفیدی، بیگم فتوره بان، رعنا نازجابرفکور، صفربانو مغفرت، گلنار ساره سر». خواهر گفت: می‌خواهی اسمش را چه بگذاری؟
نسرین دوباره شمرد، شش نفر بودند یا هفت نفر، « کشور منیره شو، زیبا خانسفیدی، بیگم فتوره بان، رعنا نازجابرفکور، صفربانو مغفرت، گلنار ساره سر، ماه منظر خیری » آهان، « ماه منظر خیری » را یادم رفته بود. خواهر گفت: نسرین جان کجایی تو؟ دو سال نیست که رفتی مهاباد، از وقتی هم که آمدی اینجا شیراز، خانه خواهرت، آمدی خداحافظی که دلش را خون کنی و بری، الآن دو سال از انقلاب می‌گذره، هنوز یک دل سیر ندیدمت، تا بود که دهات اطراف شیراز، پی جهاد و نهضت و بسیج و آموزش اسلحه و کمک های اولیه و… بودی. حالا هم که رفتی اونجا حسابی دستمان ازت کوتاه شده، باز اگر همین جا بودی هفته ای، ده روزی شاید می‌شد نیم ساعت دیدت.
نسرین گفت: حالا چی؟ الآن که در خدمتت هستم. خواهر نرمتر شد و گفت: عزیز دلم، اسم بچه را انتخاب کن، با آقا عبدالله هم صحبت کن، اسم داشته باشه خیلی بهتره! حواست را جمع زندگی ات بکن. تو همه چیز را فدای مهاباد می‌کنی ها!
نسرین گفت: حالا چی شده مگه؟ خواهر گفت: نسرین جان، حالتت فرق کرده، سر و چشمت یک جوری شده، عین زنهای حامله شدی، مواظب خودت هستی؟ نسرین گفت: چی شدم، یعنی… ؟
خواهر دستی به موهایش کشید و گفت: نسرین جان یک هاله مادری، معصومیت، یک چیز خوب توی صورتت پیدا شده؛ اینها نشانه‌های لطف خداست. نشانه مادر شدن و لایق لطف خدا شدن است. نشونه‌های مادر شدن و لایق لطف شدنه. خدا این لیاقت را به همه کس نمی‌ده. اگر هنوز مطمئن نیستی، همین جا برو دکتر، دیگه هم نرو مهاباد. بمون و استراحت کن به خدا مادر خیلی خوشحال می‌شه. دیگه برای ضریح « سید علاءالدین حسین (علیه السلام) » جای خالی نگذاشته. همه را دخیل بسته. برای همه امام ها، تک تک، روضه و سفره یا شمع نذر کرده، خب حالا بگو چند وقته؟
نسرین با تعجب گفت: چی چند وقته؟
خواهر گفت: که، کی قراره من خاله بشم؟ چند وقته دیگه؟
نسرین گفت: من برای خداحافظی اومدم، این حرفها چیه؟
خواهر گفت: نه آمدنت معلومه نه رفتنت!
نسرین دیر کرده بود از صبح زود رفته بود جهاد و حالا دیر وقت بود. پدر در اتاق راه می‌رفت، مادر دلشوره داشت. همه نگران بودند، پدر با تندی گفت: نه آمدنش معلومه و نه رفتنش، این که نشد وضع. 24 ساعت سر خدمت باشه، سر کار باشه. بالاخره استراحت می‌خواد یا نه؟

مادر گفت نمی‌دونم والله تلفن زد، گفت: احمد، قدری خوراک و پول براش ببره، من هم نفهمیدم آدرس را به احمد گفت، یقین نزدیکای شیراز بوده توی راه یه خونواده جنگ زده را می‌بینه که بچشون مریضه، می‌خواست اونو به بیمارستان برسونه.

پدر گفت: خب به بیمارستان تلفن زدی؟ مادر گفت: مریض که نیست بگم صداش کنند مریض برده، اونجا که اسم همراه بیمار را یادداشت نمی‌کنند، بیمارستان فقیهی به اون بزرگی کی به کی است کی به کیه!

پدر گفت: این دختره چکاره است؟ همه جا سر می‌زنه، به داد همه باید، بچه من برسه؟ توی مسجد هیچ کس غیر از نسرین من نیست؟ توی جهاد هیچ کس مسئول نیست؟ تازه‌ این خوابگاه عشایر رفتنش هم برنامه تازه اش شده، چند شب پیش هم رفته بود پیش بچه‌های عشایر یا اونها را می‌یاره خونه و مثل پروانه دورشون می‌چرخه و غذاهای رنگین جلوشون می‌گذاره، یا خودش میره اونجا. مگه نباید خودش هم زندگی کنه، صبح نسرین کجاست؟ مسجد، ظهر نسرین کجاست؟ مسجد، شب نصف شب نسرین کجاست؟ مسجد.

مادر گفت: اینها را که می‌آورد خانه، ثواب دارد غریبند، از خانه شان دورند، آمده‌اند اینجا درس بخوانند، فردا کاره‌ای شوند. از من غذا پختن و آماده کردن خانه و شستن برای آنها، اما اصلاً آرام و قرار ندارد. هر جا کار باشد، نسرین همان جاست، دنبال کار می‌دود.

کریم گفت: کار یک جا بند شدن هم بهم دادن. توی جهاد هیچ کس بهتر، تمیزتر، دقیق تر از نسرین، کتاب خلاصه نمی‌کنه. همه کتاب‌های استاد مطهری را به خاطر پشتکاری که داره، نسرین خلاصه نویسی می‌کنه. خواهر جون از همه بهتر این کار را انجام می‌ده چون استاد مطهری را خیلی دوست داره و هم اینکه خیلی خوب کار می‌کنه. اما از بس دل رحم و مهربونه یکجا بند نمی‌شه، انگار که کار را بو می‌کشه. رفته توی دهات «دشمن زیادی» زن‌ها را برده توی حمامی که جهاد براشون درست کرده، کلاس آموزش احکام و بهداشت گذاشته! اصلاً یک کارهای عجیب و غریبی می‌کنه. عروسی هم که کردیم هیچ فرقی نکرده یک هفته بعد از ازدواجش برگشت مهاباد.
همین طور که بیرون مثل فرفره کار می‌کنیم، از وقتی هم که می‌رسه خونه می‌شوره، می‌پزه، و تمیز می‌کنه.

خاطره دوم:
همه دور هم نشسته‌اند و از خانواده هایشان تعریف می‌کنند. دلتنگی‌ها را نمی‌شود، پنهان کرد، هرکاری کنی بالاخره معلوم می‌شود. از لابلای حرفها، درد دلها معلوم می‌شود از چه چیزی دلتنگ هستی. دور هم جمع شدنشان برای دعای توسل بهانه بود. می‌خواستند همدیگر را ببینند و از خانه هایشان، خانواده یشان حرف بزنند، تا خستگی کارهای طاقت فرسایی که در مهاباد، سنندج، سقز، بانه انجام می‌دادند از تنشان بدر شود. برای کار فرهنگی آمده بودند، ولی خدا می‌داند که از هیچ کاری دریغ نداشتند.
نسرین از خانه و از مادر گفت: « من همیشه براش گل می‌خرم. هر شهری هم که برم، حتماً سوغاتی اون شهر را باید براش بخرم، جون و نفس من مادرمه. فقط خدا شاهده که چه جوری تونستم موقع شهادت داداشم، آرومش کنم. هر دعایی بلد بودم، خوندم، دو ماه طول کشید تا قضیه را قبول کرد. اونهایی که رفته بودند دهلاویه و سوسنگرد دنبال جنازه داداش، وقتی برگشتن باورشون نمی‌شد که مامان از هر جهت آماده باشه. خونواده من خیلی دوست داشتنی و خوب هستن. همشون رو دوست دارم».

نسرین ساکت شد. همه به او خیره شدند از ابتدای جلسه فقط همین چند کلام را گفته بود و دوباره در خودش فرو رفته بود. حالت‌های نسرین خیلی عجیب بود. حتی صبر نکرد نماز را به جماعت بخواند، گفت: شاید شهید شدم. معلوم نیست تا یک ساعت دیگه چی بشه؟

فاطمه پرسید: نسرین امشب چت شده؟
نسرین گفت: چیزی نیست تبم قطع شده، فقط شاید بخوام بهتون حلوا بدم!
فاطمه گفت: پاشید بریم اینجا هوا خیلی سرده اگر بمونیم حلوای همه مون رو باید خیر کنند. یخ زدیم پاشید بریم.

ساعت ده شب بود. مراسم دعای توسل تمام شده بود. موقعی که می‌خواستند سوار ماشین شوند، صدای تک تیرهایی به گوش می‌رسید، نزدیک ماشین نسرین گفت: بچه‌ها شهادتینتون را بگید. دلم شور می‌زنه. فاطمه سوار ماشین شد و گفت: توی تب می‌سوزی، انگار توی کوره هستی. دلشوره ات هم به خاطر همینه. ما که تب نداریم شهادتین را نمی‌گیم، فقط تو بگو نسرین جان.

خنده روی لبها یخ زد، همگی سوار ماشین شده بودند. نسرین کنار در نشسته بود و شهادتین را می‌گفت: که تیری شلیک شد. تیر درست به سرش اصابت کرد. همان جا که آرزو داشت و همان طور که استادش «مطهری» به شهادت رسیده بودند، شهید شد.
و در همان مسجد اباذر که مجلس ساده عروسی اش را برگزار کرده بودند، مجلس ختم برگزار شد. نسرین شهید شده بود.

موضوعات: دو خاطره از شهيده نسرين افضل  لینک ثابت
 [ 03:40:00 ب.ظ ]





زندگینامه شهیده نسرین افضل (ره)

آواز نسترن زار فضيلت آمده بود و عطر باغ و بهار صداقت با خود داشت. از چشمه ي خورشيد ، زلال نيايش و ستايش مي نوشيد و پروازش به گلگوني شقايق و شقايق زاران بود. وقتي از باران نور و نيايش، سرشار از طراوت شده بود ، لاله زاران به داغ جان سوزش عاشقانه سوختند.
پرهيزكاران و پارسايان در بوستان سحر و سپيده ، به نكهت ندبه و انابه ، بوي بهار اخلاص مي گرفتند و زايران ضريح احمدي به زمزم زيارت ، دلي مهتابي داشتند و درشيراز و درخانه اي كه آفتاب آيين محمّدي (صلوات الله علیه) بر آن مي تابيد و چلچراغ دوستي خاندان عصمت و طهارت در آن روشن بود و بوي خوش صفا و صداقت مي داد، نوزادي سپيد سيرت ، چشم آيينه گونش را به جهان آفرينش مي گشايد ودر كانوني گرم و پرمحبّت ، گام مي گذارد و به يمن ميلادي مسرّت بخش ، نام نسرين را بر او مي نهند.
نامش نسرين كه وجودش عطر نسترن انقلاب اسلامي را ميپراكند و فاضله اي بود كه در رديف افضل ترين زنان شهيد انقلاب اسلامي مان قرارگرفت .
وي روزها و سال هاي شيرين و شهد انگيز كودكي را به عطر رأفت و عطوفت مادري نيک روش و به همّت و اهتمام پدري مخلص و متديّن مي گذراند؛ سپس در مدارس شيراز ، تحصيلات دوره هاي ابتدايي و راهنمايي را به پايان مي رساند و به بركت و بهره ي معارف و تعاليم عاليه ي اسلامي ، زندگي عزّتمندانه و شرافتمندانه ي خود را ادامه مي دهد و حجب و نجابت ،زيور و زينت جانش مي شود وبا گزاردن فريضه هايي چون نماز و روزه ، روح و روانش را شادي و نشاط مي بخشد .
نسرين با ورود به دبيرستان ، به عنوان يكي از دانش آموزان پر شور و باشعور ،بر بسياري از نابساماني هادر رژيم شاه ، خردمندانه اعتراض مي كند و برنامشروع بودن حكومت خروش بر مي دارد تا آنجا كه يک بار نيروهاي امنيّتي اورا مورد تعقيب قرار مي دهند و به جستجويش مي پردازند. ايمان و استعداد شكوفاي او باعث شد كه با معدل 18موفق به اخذ ديپلم گردد.
وي با روحي سرشار از پيوستگي به درگاه احديّت كمر به خدمت خلق خدا بست و قدرت خويش را صرف خدمت در كميته امداد و كميته امام و سپاه و جهاد سازندگي نمود وي مطلوب خود را در جهاد سازندگي يافته و با خدمت به محرومترين قشر جامعه بيشترين قرب به پروردگار را براي خود كسب مينمود .
وي در نخستين تلاش هاي خداپسندانه اش ، به عنوان جهادگري آراسته به گوهر انديشه و خرد در يكي از روستاهاي مجاور شيراز « روستاي دودج » براي زنان و دختران جوان آن ديار به برگزاري كلاس هاي فرهنگي همّت مي گمارد وآنان رابا اصول ومعارف انسان سازاسلام مأنوس و مألوف مي كند؛ سپس فعّاليّت پر بارش را در روستاي ديگر « دشمن زياري » ادامه مي دهد و در منطقه ي « فراشبند » از توابع استان فارس به برگزاري نمايشگاه عكس و كتاب مبادرت مي ورزد.
درآغاز سال 1360 نسرين از فقر فرهنگي شديد كردستان آگاه شد و با برادر بزرگوارش احمد افضل (مفقود الاثر) درمورد رفتن به آنجا به مشورت پرداخت و درهمين زمان بود كه جهاد اعلام كرد كه جهت رشد هر چه بيشتر فرهنگي خواهران در كردستان احتياج است كه تعدادي ازخواهران متعهّد به آن خطّه عزيمت نمايند و مجدّانه به كار بپردازند .
دگر بار شهيده افضل فضيلت الهي خويش را هويدا كرد و با كوشش فراوان خواهران ديگري را جمع كرده وبا مشورت با علماي شهر راهي كردستان شد.
با ايمان و اخلاصي كه داشت و خداوند به مشابه آيه :

اِن الذينَ آمنوا و عَملواالصالِحات سَيَجعَلَ لهُم والرحمَنُ ودا…

سوره مريم (آیه 96)

همانا آنانكه ايمان آوردند و عمل صالح انجام دادندخداي رحمان آنها را محبوب ميگرداند .
به وعده هميشگي خود با او عمل كرد ودرهمان روزهاي اول مستقر شدن درمهاباد ودر اولين برخورد اين خواهر شهيد با زنان مهابادي محبت او را دردل آنان جاي داد وكلامش را پرنفوذ ساخت تا دعوت به حق و تقوي نمايد چيزي نگذشت كه گوهر وجود وقف الهي شده نسرين عزيز بر همه نمايان شد و همه ارگانها سعي در به خدمت گرفتن او داشتند و او كه هدفش به جز قرب الهي نبود تا آنجا كه توان داشت ارگانها ضعبف و مردم محروم آنجا را توان الهي مي بخشيد حتي وقت استراحت شبانه خويش را در فرمانداري و براي تقسيم كوپن هاي مردم مهاباد صرف مينمود گاهاً تا نيمه هاي شب با وجود خطرهاي فراوان آن شهر كه چون شهر به تاراج رفته در اختيار ضدانقلاب بود براي آموزگاران متعهد آن ديار جلسه مي گذاشت .
درشهريور ماه سال 1360 خبر پيوستن برادر بزرگوارش به تبار پيروان امام حسين (علیه السلام) راشنيد و راهي شيراز شد و مطلع شد برادر ارجمندش كه چون شمعي چراغ راه حزب الهيان شيراز بود به تنها به درجه رفيع شهادت نائل آمده كه وجود گهربار او به شهيدان مفقود الاثر انقلاب پيوسته و برادر جسم خاكي خود را بخاطر اثبات عشق به امام حسين(علیه السلام) به خانه بازنگرانيده است .
نسرين دل مادر را مملو ازغمي زهرا گونه يافت وبراي تسلي دل او چند صباحي دركنارمادر ماند، اما او اكنون ديگرنسرين تنها نبودكه با زينب كبري(علیه السلام) دست بيعت داده بود و پيام برادر را بردوش مي كشيد .
با مسئوليتِ سنگينِ ابلاغ انديشه شهدا انديشه برادر شوق آرميدن در جوار زينب و ملاقات برادر ارشد ، ديدار زهرا و بوسيدن دستان حسين او را آرام نگذاشت و دگر بار به مهاباد بازگشت و با شوق پيوستن به او به اميد آنكه خداوند او را برگزيند به كار بيشتر پرداخت از صبح تا شام از شام تا صبح از سپاه گرفته تا جهاد سازندگي ، بنياد امور جنگ زدگان ، فرمانداري ، آموزش و پرورش ، سپاه پاسدارن به مجاهدت پرداخت .
وي اكنون تنها كسي است كه لايق براي پست تبليغات و انتشارات سپاه در مهاباد است زيرا مقاوم ، پركار با تقواست ، مدتي اين مسئوليت را مي پذيرد و درعين حال به ديگر ارگانها نيز رسيدگي ميكند و بعد بخاطر نياز شديد آموزش و پرورش با سِمَت معلم تربيتي شروع بكار ميكند و با اين مسئوليت معلمين را نيز آموزش ميدهد و يک دوره از معليمن نهضت سواد آموزي نيز از جمله افرادي بودند كه از فضل او بهره مند شدند.
درنخستين روزهاي بهار سال 1361 كه عطر گل هاي محمّدي ، بوي خوش شهيدان را همراه داشت ، با يكي از جوانان مجاهد مؤمن كه در سپاه پاسداران انقلاب اسلامي به خدمتي خالصانه مشغول بود، پيمان ازدواج مي بندد و زندگي شيرين و مشترک خود را آغاز مي كند .
در نخستين سال هاي انقلاب كه مهاباد در آرامش مطلوبي به سر نمي برد ، نسرين در نهضت سواد آموزي آن شهر ، فروغ خواندن و نوشتن را بردل و ديده ي سواد آموزان مي افشاند ؛ زمان انتخابات به عنوان ناظر بر سر صندوق هاي رأي حاضر مي شد ؛ در كميته ي امداد و بنياد جنگ زدگان آن زمان به فعّاليّت مي پرداخت ؛ به عنوان مربّي امور تربيتي در مدارس ، آگاهي و توان دانش آموزان را در زمينه هاي فرهنگي و مذهبي مي افزود و آن گاه كه به كاشانه اش باز مي گشت ، با ذوق و ظرافتي ستودني، خانه ي ساده و بي پيرايه را به بهشتي روح بخش تبديل مي كرد .
نسرين فاضله بانويي كه پيوسته جمله اي از دعاي امير مؤمنان حضرت علي (علیه السلام) « الهي قلبي محجوب و نفسي معيوب» بر ذهن و زبانش جاري بود و با توسل جستن به نيايش وستايش ، گلشن جانش را عطر آگين مي كرد و با شيدايي و مشتاقي محافل و مجالس ذكر و ثناء خداوندي را برگزار و ديگران را نيز براي شركت در آن تشويق و ترغيب مي كرد .
و در آخرين شب فروزندگي اش در آن لحظاتي كه در تب ميسوخت از همسر عزيزش خواست كه او را به مجلس دعاي توسل برساند و همسر بخاطر مريضي سعي دارد كه او را وا دارد كه استراحت كند اما او وجودي است كه خستگي نمي پذيرد و مريضي نميداند و چگونه آنجا كه ذكر حق است او نباشد .
چگونه آنجا كه دست بدامان ائمه معصومين (علیهم السلام) پيوند ميخورد و مدد مي يابد او حاضر نباشد آنجا كه آرزوها جامه عمل ميپوشد و پيوند غيب و شهود ، تحقق مي يابد وپرده ها مي درد و رازهاي ناديدني با چشم دنياديده ميشود ، او غائب باشد همسر را راضي و در مجلس انس به خدا شركت ميكند به گواه دوستانش آن شب مثل هميشه او بشدت منقلب ميشود كسي چه مي داند شايد درهمان حال ملائک تهنيت و سلام به او را گفتند و پيام وصال و لقا را آوردند .
دعا پايان مي يابد همه جهت مراجعت به اتومبيل سوار ميشوند و نسرينِ انقلاب پيش مي آيد . يكي از خواهران را از جاي بلند ميكند و ميگويد اينجا جاي من است و خود مي نشيند .
اتومبيل حركت ميكند و نسرين آغاز حركت خويش را در عالم ملكوت مي بيند دست پليد آمريكا از آستين عوامل گروهكها بيرون آمده و ديگر بار گلي از باغ انقلاب اسلامي را پرپر ميكند و عطر نسترن انقلاب دوباره تمام فضاي مهاباد را كه نه ، ايران را و نه همه جهان را ميگيرد و افضل ما ، نه ، افضلِ زينب به آرزوي ديرين خود ميرسد .
ميداند آرزوي او چه بود شهادت همچون شهيد مطهري و درست به همان صورت به وصال حق رسيد .

 

 

موضوعات: زندگینامه شهیده نسرین افضل (ره)  لینک ثابت
 [ 03:39:00 ب.ظ ]





وصیت نامه سیده شهیده طاهره هاشمی
شهیده طاهره هاشمی(شهید شاخص سال۹۲)

گروه دفاع مقدس«تیتریک»؛ شهیده «سیده طاهره هاشمی» در نخستین روز از خرداد ماه سال ۱۳۴۶ در روستای شهیدآباد شهرستان آمل به دنیا آمد؛ او در خانواده‌ای طرفدار انقلاب و تحت تربیت پدر و مادری که هر دو از سادات منطقه هزار جریب ساری بودند، رشد و پرورش یافت.

از کودکی با قرآن، نهج‌البلاغه و سایر کتب روایی شیعی انس و الفت پیدا کرد و به دلیل جو فرهنگی و مذهبی خانواده روح تشنه‌اش با عمیق‌ترین مفاهیم دینی و معنوی سیراب شد.

او دختری مهربان، دلسوز و دانش‌آموزی نمونه و موفق و درس‌خوان بود؛ هرگز در ادای تکالیف واجب دینی، کوتاهی نمی‌کرد و مستحبات را تا جایی که می‌توانست، به جا می‌آورد.

طاهره در کارهای هنری چون خطاطی، طراحی، گلدوزی، نگارش مقاله، تهیه‌ روزنامه دیواری و نیز اداره برنامه‌های فرهنگی مدرسه بسیار موفق بود و بسیاری از برنامه‌های فرهنگی، اجتماعی و حرکت‌های سیاسی مدرسه بر عهده‌ او بود؛ در برخورد با دانش‌آموزانی که تحت تأثیر تبلیغات گروهک‌های منحرف قرار گرفته بودند، بسیار مهربان، باحوصله و دلسوز بود و از فرط مهر و دوستی، آن‌ها را به خود جذب می‌کرد.

و سرانجام در غروب روز ششم بهمن‌ سال ۱۳۶۰ در حالی که ۱۴ بهار بیشتر از عمر کوتاهش نمی‌گذشت، در حالی به کمک نیروهای مدافع شهر رفته بود، در درگیری خونین گروهک‌های معاند انقلاب با نیروهای بسیجی و مردمی، با اصابت دو گلوله به فیض شهادت نایل آمد.

این سیده بزرگوار با اینکه موقع شهادت ۱۴ سال بیشتر نداشت اما با توجه به نبوغ و ذوق سرشار خود آثاری قلمی و تجسمی به یادگار گذاشته است. در زیر، انشایی را از این بانوی شهیده می‌خوانیم که به پیشنهاد معلم باید خطاب به یک دوست نوشته می‌شد. انشای شهیده سیده طاهره هاشمی در طرحی ابتکاری در قالب نامه‌ای به یک دوست امدادگر و رزمنده فرضی نگاشته شده است. او در این نامه پیامی را نیز خطاب به رئیس جمهور وقت ایالات متحده گوشزد کرده است:

به نام خدا

نامه‌ای می‌نویسم برای تو دوست در جنگم، ای دوست جان بر کفم، ای دوست شریفم.

نامه‌ای که شاید از آن کوه مشکلات که بر سرت فرود آمده است، بکاهد. هر چند که این نامه برایت سودی ندارد، برای تویی که در سنگر به مداوای مجروحان جنگ اعم از ایرانی و یا غیر ایرانی می‌پردازی.

من این نامه را در حقیقت برای دوستانم می‌بایست می‌نوشتم اما روزگار را چه دیدی باید نوشت برای تو که حتی یک لحظه شاید نتوانی به این نامه نظری بیفکنی، چون مجروحان در جلویت صف کشیده و رگبار مسلسل و توپ و نارنجک بر بالای سرت در پروازند.

ای کاش می‌توانستم با تو به جبهه آیم و مسلسل‌ها را در آغوش گیرم، اما می‌دانم که چه خواهی گفت، بله من سنگر دیگری دارم و سنگرم را همچون تو حفظ خواهم کرد، همچون تو که با وسایل اولیه بسیار کم و غذای اندک در خط مقدم جبهه‌ای. شاید بر من عیب بگیری که چرا به آگاهی دوستان و همشهریانم نمی‌پردازم. می‌دانم اما آگاهی دادن به کدامین مردم؟ به مردم جان بر کف شهرم! نه می‌دانم که نمی‌گویی! زیرا باید به اشخاصی آگاهی داد که چشم‌ها را بسته و گوش‌ها را پنبه نموده و به شعار دادن در سر چهار راه‌ها مشغولند.

شعار مرگ بر آمریکایی که معنی آن سازش با آمریکاست! می‌گویند که باید در این جنگ، حق با باطل سازش کند؛ باید میانجی‌گری را پذیرفت و ملتی را که بیست سال زیر ستم بعثیان بود تنها گذاشت.

آنها با شایعه‌سازی می‌خواهند مردم را گول بزنند، اما قرآن دستور داد برای شایعه‌سازان قتل و اسیری و لعنت است. می‌دانم که تو تنها برای ملت ایران نمی‌جنگی بلکه برای ملت عراق هم می‌جنگی و ملت جان بر کف و شهید داده ما و عراق پشتیبان تو هستند. اگر تو شهید بشوی صدها نفر بعد از تو می‌آیند و سنگرت را حفظ خواهند کرد.

ملتی که برای هر قطعه از این میهن خون‌ها فدا کرد، دیگر سازش با نوکران آمریکا و شوروی این دشمنان اسلام را جایز نمی‌داند. می‌دانم که تو تا آخرین قطره خون خواهی جنگید، زیرا تو فرزند خلف کسانی هستی که در جهان همیشه بر ضد ستم می‌شوریدند و تو هم مانند آنها پیروز خواهی شد زیرا اماممان، این بت شکن عصر گفت: «آمریکا هیچ غلطی نمی‌تواند بکند» و در جای دیگر گفت: «ما مرد جنگیم».

آقای کارتر نباید ما را از جنگ بترساند. البته به یاری خداوند؛ زیرا این خداوند بود که آمریکا را در حمله نظامی به ایران در طبس نابود کرد؛ شن‌های بیابان این مأموران الهی چون ابابیل بر سرش ریخت و تمام آن تجهیزات را نابود کرد و این بار هم کید شیطان بر هم ریخت چون خداوند در قرآن فرمود «ان کید الشیطان کان ضعیفا» بلی حیله شیطان ضعیف است زیرا در این زمان هم به یاری خدا و هوشیاری ملت و بیداری ارتش و جان بر کفان سپاه و بسیج مانع رسیدن آمریکا به هدف شومش گردید.

من به تو خواهرم و برادرم که در سنگرید، پیام می‌دهم که خواهم آمد و انتقام خون‌های نا به حق ریخته را خواهم گرفت. نگرانی من و تو ای خواهرم این است که مبادا سازشی صورت گیرد و خون‌های شهیدان به هدر رود و نتوانیم ندای امام را به گوش جهانیان برسانیم که ندای امام همان ندای اسلام است.

اما می‌دانم که هرگز سازشی صورت نخواهد گرفت، زیرا تمام ارگان‌های مملکتی در دست ملت و نمایندگان ملت است و من و تو ای دوستم با هم به جنگ اسرائیل که فلسطین را اشغال کرده است، می‌رویم و از آن جا به سادات‌ها و شاه حسن‌ها و حسین‌ها و ملک خالدها خواهیم گفت که به سراغتان خواهیم آمد و دوباره فلسفه شهادت را زنده خواهیم کرد و صف‌های طولانی برای شهادت تشکیل خواهیم داد و روزه خون خواهیم گرفت.

والسلام

سیده طاهره هاشمی

موضوعات: وصیت نامه سیده شهیده طاهره هاشمی  لینک ثابت
 [ 03:28:00 ب.ظ ]




 


زندگينامه شهيد طاهره هاشمي

 

شهيد طاهره هاشمي درسال 1346 درخانواده‌اي كه هميشه با ذكر خدا ودعا وصوت قرآن است درشهيد محله آمل چشم به جهان گشود شهيد دردوران تحصيل خود دانش آموزي ممتاز بود وتوجه همه معلمين را نسبت به خود جلب مي‌نمود.شهيد فردي صبور واز خودگذشته بود ولي درعين حال همواره نظر انتقادي خودرا با صراحت با معلمانش درميان مي‌گذاشت وترسي ازبيان حقايق نداشت درجريان پيروزي انقلاب طاهره با اينكه بيش ازده سال نداشت همواره با خانواده خود چون ساير اقشار مردم دراكثر تظاهرات شركت مينمود.پس ازپيروزي انقلاب با پيوستن به انجمن اسلامي مدرسه وانجمن اسلامي شهيد محله درتداوم انقلاب اسلامي مي‌كوشيد شهيد سعي داشت كه دوستان وآشنايان خود را با اسلام عزيز آشنا سازد وخود نيز آنچه مي‌گفت عمل مي‌نمود دروقت نماز اول خود وضو مي‌ساخت ومنتظرمي‌ماند تا دوستانش وضو بگيرند آنگاه باهم نماز اقامه ميخواند به پيامهاي امام اهميت زيادي مي‌داد وروزهاي دوشنبه وپنج شنبه هرهفته روزه مي‌گرفت شهيد يك شب قبل از شهادتش شهيد مظلوم بهشتي ويارانش را با دوتن ازاعضاي انجمن اسلامي محل( شهيد امان‌ا…قديروشهيدفضلي )درخواب مي‌بيند ومژدة شهادتش را اززبان آنها براي خانواده‌اش تعريف مي‌كند آري خوابش به وقوع پيوست ودرروز 6بهمن ماه 1360 درحالي كه براي رزمندگان اسلام كه براي مقابله با جنگهاي محارب درشهر مستقر بودند مشغول جمع‌آوري داروـ غذا بود مورد رگبارملحدين سربدار قرارگرفت وبسوي معبودش شتافت شهيد كاملاً آگاه بود كه به شهادت خواهد رسيدزيرا وقتي از او سوال مي‌شود چه تصميمي درآينده داريد مي‌نويسد:«… اگر تحصيل مي‌كنم براي اين نيست كه تو شه‌اي از علم بردارم بلكه براي عبرت گرفتن وپي بردن به راز جهان واين راه كه راه شتاخت پرودگار است … ديگر نمي‌توانم چيزي بنويسم بخاطراينكه به من الهام شد كه من آينده‌اي ندارم كه درمورد آن برايتان انشايي بنويسم بخاطر اين همة اين موضوعي را كه نوشتم پس مي‌گيرم زيرا به من الهام شده كه من مي‌ميرم .

والسلام طاهره هاشمي

«روحش شاد ويادش گرامي باد»

«داغت اي گل همچون داغ لاله شد»

موضوعات: زندگينامه شهيد طاهره هاشمي  لینک ثابت
 [ 03:25:00 ب.ظ ]





وصیت نامه ی شهید سید علی حسینی برادر سیده زهرا حسینی راوی كتاب “دا “

بسم رب الشهدا

در این روزهای آخر عمرم كه امیدوارم با شهادت به پایان برسد چند خطی از خویش به جا می گذارم تا شاید در آینده مفید كسی واقع شود . مدتی است عراق به ایران حمله كرده است و برادران مرا یكی بعد از دیگری به خون می غلطاند . من نیز می روم تا به جد بزرگوارم بگویم كه راهی را كه شما اهل بیت رفتید الگوی ما در تمام دورانهاست . راه جدم علی ، راه حسین مظلوم و مابقی اهل بیت.
اما دوست دارم آن هنگام كه در خون خویش دست و پا می زنم ذكر لبم یا حسین باشد و سرم بر دامان مادرم فاطمه باشد . راهی را كه من و دوستانم می رویم راه حسین بن علی ( علیه السلام ) است راه خمینی كبیر است . اگر خواهان شفاعت علی ( علیه السلام ) و فاطمه ( سلام الله علیها ) هستید به ولی امر و نایب امام زمان متوسل شوید زیرا حیات و ممات ما اعتقاد به ولایت است . آن موقع كه درك كردم ولی فقیه كیست و ولایت چیست فهمیدم كه نداشتن ایمان به ولی فقیه سقوط در قعر جهنم است .

خدایا مرا ببخش و بیامرز و مرا با شهادت به دیدار خویش بپذیر

آمین یارب العالمین
سید علی حسینی
59/7/8

موضوعات: وصیت نامه ی شهید سید علی حسینی برادر سیده زهرا حسینی راوی كتاب "دا "  لینک ثابت
 [ 03:20:00 ب.ظ ]




 


زهرا حسینی راوی کتاب دا

 

با آغاز جنگ، زهرا حسینی که در آن هنگام دختری 17 ساله بود،‌ خود را در وسط ماجرا یافت. همین که اعلام کردند پیکرهای شهدا در گورستان روی زمین مانده است، به یاری غسالان شتافت و با شهامت و مقاومت روحی کم‌نظیری در کار غسل و کفن و دفن شرکت کرد. به کارکنان گورستان غذا رساند، مردم را برای این کار بسیج کرد، امدادگری آموخت و در هر کاری که پیش می‌آمد، از امدادگری، زخم‌بندی، حمل مجروحان، تعمیر و آماده‌سازی اسلحه، پخت و پز و توزیع امکانات فعالیت داشت. تنها هدفش این بود که مفید باشد و به مردم خدمتی بکند. پدر و برادرش در جنگ خرمشهر شهید شدند و او با دست خود آنان را در گور نهاد. خواهر کوچک‌ترش را در کارها شرکت داد. در جریان دفاع از خرمشهر مجروح شد و ترکشی در نخاع او جای گرفت که پس از آن همیشه با اوست و ناگزیر از تحمل عوارض آن است. با این حال، او از پای ننشست و پیوسته کوشید تا در خدمت جبهه و جنگ یا مردم جنگ‌زده باشد.

گزارش حسینی از جنگ بی‌نظیر است، و به هیچ یک از کتاب‌های متعددی که ایرانیان و خارجیان درباره جنگ نوشته‌اند، شباهتی ندارد. خواننده ممکن است با اعتقادات حسینی مخالف باشد و حتی او را دختری عامی بداند که طوطی‌وار چیزهایی را باور کرده است و تکرار می‌کند. ولی باید ابله یا مغرض باشد که درباره گزارش او از وقایع تردید کند. این گزارش حقیقی و دست اول از سبعیت از یک طرف و مظلومیت و بی‌پناهی از طرف دیگر است. در آن، چنان صحنه‌هایی از ایثار و شور ایمان به چشم می‌خورد که قلب را می‌لرزاند.

موضوعات: زهرا حسینی راوی کتاب دا  لینک ثابت
 [ 03:17:00 ب.ظ ]




 


زندگینامه و خاطره ای از شهید مريم فرهانيان

نام : مریم فرهانیان
وصیتنامه شهیده مریم فرهانیان - به ولايت فقيه ارج بنهيم و بدانيم كه الان امام خميني بر ما ولايت دارد
دفاع مقدس,مریم فرهانیان,شهید مریم فرهانیان,شهیده,آبادان,حضرت زهرا,امدادگر,پرستار,بیمارستان,جنگ تولد : ۲۴ دی ماه سال ۱۳۴۲
محل تولد : آبادان در خانواده‌ای متوسط و مذهبی
تاریخ شهادت : ۱۳ مرداد ماه ۱۳۶۳
محل شهادت : گلستان شهداء آبادان در اثر اصابت خمپاره دشمن
محل دفن : گلزار شهدای آبادان

در ۱۴ سالگی با کمک برادر رشید خود «شهید مهدی فرهانیان» خود را مجهز به سلاح معرفت و بصیرت الهی کرد و با درک صحیح از وضعیت حاکم بر کشور و نیز ماهیت استکبار جهانی امپریالیسم،مبارزات خود را علیه ظلم های رژیم پهلوی آغاز کرد .

این شهیده بزرگوار با اوج‌گیری مبارزات مردم در جریان انقلاب اسلامی در تظاهرات و راهپیمایی‌های مردمی علیه حکومت شاهنشاهی شرکت کرد و با پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی و تشکیل سپاه پاسداران به جمع این خیل عاشق پیوست و دوره‌های آموزشی را با موفقیت به پایان رساند.و با آغاز جنگ تحمیلی درشهر آبادان را ترک نکرد و دوشادوش برادران رزمنده به دفاع ازخاک کشورش پرداخت .

شهیده مریم فرهانیان درسن ۱۷ سالگی در بیمارستان امام خمینی (ره) آبادان مشغول امداد‌گری شد و به مدت سه سال به کار امدادگری و پرستاری از مجروحین جنگ در بیمارستان های مختلف آبادان ادامه داد که در این مدت یک بار به شدت زخمی شد و به اجبار در بیمارستان بستری شد .

وی کسی بود که زینب وار از برادران رزمنده مجروح پرستاری می کرد.مریم فرهانیان یکی از ۱۸ نفر خواهران، امدادگران داوطلب بود که در زمان جنگ در بیمارستان طالقانی آبادان در قسمتهای مختلف، خالصانه خدمت کرد وی در تمام مدت عمر گرانبهایش با بیداری و هوشیاری سیاسی، دینی زندگی کرد رفتار و منش این شهیده الگوی زن مسلمان ایرانیست .

اين شهيده بزرگوار از ابتداي پيروزي انقلاب اسلامي تا روز شهادت با بيداري كامل و حس زيباي عشق و ايثار در شهر مقاوم آبادان مشغول خدمت و ترويج اخلاق، رفتار و منش يك زن مسلمان بود. به هنگام شكست محاصره آبادان و آزادي خرمشهر و بسياري از عمليات‌هاي ديگر فعاليت چشمگيري داشت تا بالاخره بر اثر متوقف شدن عمليات پس از آزادي خرمشهر به‌منظور رسيدگي به خانواده شهدا در واحد فرهنگي بنياد شهيد آبادان مشغول فعاليت شد .

شهيده مريم فرهانيان از نگاه خانواده و دوستان
بسيار تقيد داشت كه پدر و مادرش از او راضي باشند همچنين خيلي به خواندن نماز اول وقت تقيد داشت. بسيار اهل مطالعه بود، كم مي‌خوابيد و بيشتر به خودسازي مي‌پرداخت. مريم استثنايي نبود اما خيلي خودساخته بود، نفرت از غيبت، محبت خالصانه‌اش به ديگران، هيچ چيز را براي خود نخواستن از شاخصه‌هاي اخلاقي او بود. شهيده مريم فرهانيان همواره مي‌گفت برخي سكوت‌ها و حرف‌هاي نابه‌جا، گناهان كوچكي هستند كه تكرار مي‌كنيم و برايمان عادت مي‌شود، گناهان بزرگ را اگر انسان خيلي آلوده نشده باشد متوجه مي‌شود، اين گناهان كوچك هستند كه متوجه نمي‌شويم.
شهيده مريم فرهانيان در بسياري از عمليات دوران دفاع مقدس از جمله شكست حصر آبادان و آزادسازي خرمشهر حضوري فعال و چشمگير داشت.

زهرا سامري همرزم شهيده مريم فرهانيان:
رمز موفقيت مريم اين بود كه هيچ‌گاه دلبسته دنيا نشد و دنيا و زرق و‌ برقش را نمي‌ديد. وي با بيان اينكه من تنها چهار سال با مريم همرزم بودم، اذعان داشت: براي انتخاب دوست بايد بيشترين دقت را انجام دهيم اما مريم پيش از آنكه دوست من باشد الگوي خوب و مطمئني بود.
مريم نخست به عنوان امدادگر در بيمارستان مشغول فعاليت بود و سپس وارد بنياد شهيد شد، مريم روحي پويا داشت و سكون و يك‌جا ماندن را نمي‌توانست تحمل كند و اگر مي‌ديد در جاي ديگري مي‌تواند خدمت كند خود را به آنجا مي‌رساند.
او پس از مدتي فعاليت در بيمارستان، به عنوان مددكار اجتماعي در بنياد شهيد مشغول شد و به مددكاري و مواظبت از مادران شهيدان مي‌پرداخت و او اعتقاد داشت كه مراقبت از مادران شهدا چيزي كمتر از جنگيدن در جبهه‌ها نيست .
خاطره ای از سامری :
روزي وارد خانه شدم و مريم را رو به قبله ديدم وقتي جلوتر رفتم، ديدم مريم روي دستانش مي‌زند و از او سؤال كردم كه مشكلي پيش آمده، چيزي نگفت اما بعدها براي من تعريف كرد كه من هر روز اعضاي بدنم را مواخذه مي‌كنم و از آنها مي‌پرسم كه امروز براي خدا چه كاري انجام داد‌ه‌ايد .
خانم سامری در خصوص عزاداري‌هاي بي‌نظير همرزمش می گوید :
در ايام فاطميه روزي سرزده وارد خانه شدم و ديدم مريم به پهناي صورت اشك مي‌ريزد و نام حضرت زهرا(س) را صدا مي‌زند .
به او گفتم كه چرا اينقدر اشك مي‌ريزي؟
گفت : شما اگر مادرتان فوت كند چه كار مي‌كنيد، شادي مي‌كنيد يا گريه؟
مریم علي‌رغم فعاليت زيادي كه داشت روزه مي‌گرفت و تنها با نان و آب افطار مي‌كرد .
هيچ چيز او را راضي نمي‌كرد و همين موجب شده بود كه يك لحظه آرامش نداشته باشد تا اينكه در بهار عمر خود با رسيدن به مقام شهادت به آرامش هميشگي رسيد .

فاطمه فرهانيان خواهر شهيده مریم :
شهيده مريم فرهانيان يك انسان معمولي با انديشه‌هاي بلند بود، چراكه با شناخت راه و مسير درست به درجه رفيع شهادت نائل آمد .او در هنگام دفاع از ميهن در سن نوجواني و جواني قرار داشت، اما آنقدر به خودسازي و تهذيب نفس پرداخته بود كه در سن 21 سالگي به درجه شهادت نائل آمد .اين شهيده بزرگوار با تأسي از حضرت زهرا(س) در جواني به شهادت رسيد و همواره در رفتار و كردار خويش ايشان را الگو قرار داده بود .
شهيده مريم همواره در زندگي به دنبال شناخت تكليف و وظيفه ديني و شرعي خود بود و با جديت به وظايف خود عمل مي‌كرد .
شهيده مريم فرهانيان يك انسان معمولي با انديشه‌هاي بلند بود، چرا كه با شناخت راه و مسير درست و با تلاش و مجاهدت براي رسيدن به قله‌هاي متعالي انساني به درجه شهادت نائل شد .
مريم توجه ويژه‌اي به مبدأ و مقصد خلقت انسان داشت و از عادات پسنديده ايشان اين بود كه در جمع‌هاي دوستانه با گريز به مسئله معاد اين موضوع را براي ديگران هم يادآور مي‌شد .
در جريان فتنه‌هاي اخير همان اندازه كه اهميت اطاعت از ولايت فقيه براي همگان مشخص شد، در جريان جنگ تحميلي نيز شناخت حق از باطل مشكل بود و در اين زمان مريم توجه خاصي به فرمان و سخنان امام خميني(ره) داشت .
مريم هنگام نماز خواندن به گونه‌اي بود كه اطرافيان به خوبي متوجه خشوع و خضوع ايشان بودند .
گذشت و فداكاري، مهرباني و ايثار و گذشتن از حق خود در زماني كه حق با اوست از جمله ديگر ويژگي‌هاي شخصيتي شهيده مريم فرهانيان بود .
مريم همواره گناهان كوچك را زمينه‌اي براي انجام گناهان بزرگ مي‌دانست ابراز داشت: بايد از گناهان كوچك ترسيد چرا كه كوچك شمردن گناهان صغيره باعث بروز بسياري از مشكلات و گناهان كبيره مي‌شود .
وي در خصوص شجاعت اين شهيده دفاع مقدس می گوید : در روزهاي نخستين جنگ و در حالي كه تنها 20 روز از شهادت برادرمان مهدي گذشته بود و مادرم شرايط روحي نامساعدي داشت مريم قضيه بازگشت به آبادان را مطرح كرد .
هيچ كس جرأت مطرح كردن بازگشت به جبهه‌هاي جنگ را به مادر نداشت، اما مريم بهترين تصميم را گرفت و مجوز بازگشت هشت نفر از اعضاي خانواده را نيز به همراه خود به جبهه از مادرمان گرفت .

هنگام شهادت :
این شهیده بزرگوار در غروب سیزدهم مرداد ماه سال ۱۳۶۳ در حالی که همراه با دو تن از خواهران همکار خود بر مزار شهیدی که بنا به وصیت مادر شهید که از آنان قول گرفته بود هر سال به جای او بر سر مزار پسر شهیدش حاضر شوند، در حالی که راهی گلستان شهداي آبادان شده بودند مورد اصابت ترکش خمپاره دشمن بعثی قرار گرفتند و دو خواهر همراه او زخمی شدند و مريم فرهانيان نماد رشادت و مجاهدت زن‌ ايراني به فیض شهادت نایل شد .

دفاع مقدس,مریم فرهانیان,شهید مریم فرهانیان,شهیده,آبادان,حضرت زهرا,امدادگر,پرستار,بیمارستان,جنگ

وصيت نامه شهيده مريم فرهانيان

بسم الله الرّحمن الرّحيم و به نستعين انّه خير ناصر و معين
وصيتم را با نام خدا، اين بزرگترين بزرگترها، آن يگانه مطلق، اين فريادرس مستضعفان، اين در هم كوبنده كاخ ستمگران و يزيديان، اين منجي حق و عدالت، اين فرستاده ي قرآن، اين شنونده غم ها، اين مشكل گشاي دردها و … شروع مي كنم.
اول از هر چيز از انقلاب اسلامي ايران به رهبري امام خميني به اندازه فهم خودم و وظايفم كه بر دوش دارم بگويم، انقلابي كه با دادن خون هزاران شهيد و هزاران معلول به اولين مرحله پيروزي خود رسيد. انقلابي كه در آن مردم، اسلام را، اين كامل ترين دين را مبناي كار خود قرار دادند و از آن الهام گرفتند و وحدتي را كه به دست آورده بودند، با توجه به دين اسلام و رهبري قاطع امام آن را حفظ كردند.
قدر اين رهبر را بدانيد و همواره پشت سر او باشيد. از امام پيروي كنيد. به پيام ها و فرمان ها و دستوارت اسلامي امام توجه كنيد و سعي كنيد از هر كلمه امام درس بگيريد.
امام را تنها نگذاريد. اين هواي نفسي را كه امام از آن صحبت و سعي مي كند آن را از وجود ما بزدايد، شما هم سعي كنيد كه در اين راه موفق شويد. سعي كنيد خود را بشناسيد كه اگر خود را بشناسيد خدا را شناخته ايد. در هيچ كاري خدا را از ياد نبريد. و همواره به ياد خدا باشيد و با هم به مهرباني رفتار كنيد.
امام زمان را از ياد نبريد. همواره به فكر امام زمان باشيد. همواره در راه اسلام باشيد و براي تحقق بخشيدن به آرمان اسلام بكوشيد و به قدرت الهي توجه داشته باشيد كه بالاتر و با عظمت تر از تمام قدرت هاست. هيچ وقت قدرت خدا را از ياد نبريد و سعي كنيد كه هر چه بهتر تزكيه نفس كنيد. چيزي را كه امام اينقدر درباره اش تكيه مي كنندكه تزكيه نفس كنيد. و در بين خطراتي كه ما را تهديد مي كنند هيچ خطري بالاتر از اين نفس نيست كه گاه انسان را به انحراف مي كشاند و خود انسان متوجه نمي شود.
قرآن بخوانيد زيرا قرآن تمام دستورات زندگي را به شما مي گويد. نهج البلاغه و صحيفه سجاديه هم همينطور.
مادر! اگر من سعادت شهادت را داشتم و شهيد شدم، اصلاناراحت نباش. ما همه امانت هستيم و همه ما از دنيا مي رويم، زيرا اين دنيا آزمايشگاهي است كه خداوند بندگان خود را در آن، مورد آزمايش قرار مي دهد. اين ما هستيم كه بايد سعي كنيم و از اين امتحان كه بالاترين امتحان هاست سربلند بيرون بياييم و در قيامت پيش خدا سرافكنده نباشيم.
يادم هست كه در آخرين جلسه گفتگويي كه با برادر شهيدم داشتم، درباره معاد برايم صحبت مي كرد و مي گفت در فكر آخرت باشيد و بعد از اين جلسه بود كه مقام شهادت را به دست آورد. از صميم قلب به او تبريك مي گويم و از خدا مي خواهم صداقتي همانند شهيدان به من عطا كند و سعادت اين را بدهد كه تنها و تنها در راه او قدم برداريم و براي رضاي او كار كنيم.
شهيد كسي است كه به آخرين مرحله كمال خود رسيده است و راهش را با آگاهي، ايمان و خلوص مي پيمايد و هميشه پيروز و جاويد است.
به ولايت فقيه ارج بنهيم و بدانيم كه الان امام خميني بر ما ولايت دارد و بدانيم تنها در اين صورت در دنيا و آخرت موفق مي شويم كه با همديگر صميمي باشيم و با دشمن مقابله كنيم. چه دشمناني كه در درون ما هستند و چه دشمنان بيروني. من هم مانند برادر شهيدم (مهدي) هر چه يادم آمد نوشتم و اگر در گفتارم اشتباهي هست، به بزرگي خودتان ببخشيد .

والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته
مریم فرهانیان

منبع : صالحات

موضوعات: زندگینامه و خاطره ای از شهید مريم فرهانيان  لینک ثابت
 [ 03:07:00 ب.ظ ]