موقعیت فعلی: فهرست قرآن / سوره قمر / تفسیر نور

 

آيه 1
‏ متن آيه : ‏
‏ اقْتَرَبَتِ السَّاعَةُ وَانشَقَّ الْقَمَرُ ‏

‏ترجمه : ‏
‏قيامت هر چه زودتر فرا مي‌رسد ، و ( در آن ) ماه به دو نيم مي‌گردد .‏

‏توضيحات : ‏‏
‏« إِقْتَرَبَ » : نزديك گشته است . ذكر فعل به صورت ماضي ، براي تحقق وقوع است ( نگا : نجم‌ / 57 ، انبياء / 1 و 97 ) . « إِنشَقَّ » : دو نيم شد . مراد وقوع آن در آينده به هنگام فرا رسيدن قيامت است ( نگا : حاقه‌ / 16 ، رحمن‌ / 37 ، انشقاق / 1 ) . اكثر فعلهائي كه براي رستاخيز و حساب و كتاب اخروي بكار رفته است ، به شكل ماضي است ( نگا : نحل‌ / 1 ، زمر / 68 و 69 و 70 ، تكوير / 1 - 14 ) . « إِنشَقَّ الْقَمَرُ » : ماه به دو نيم مي‌گردد . ماه به دو نيم گشته است . معني اخير مبني بر روايات متعددي است كه مي‌گويند پنج سال قبل از هجرت نبوي ، اهل مكه از پيغمبر درخواست كردند كه ماه را بعنوان معجزه براي ايشان دو نيم سازد و پيغمبر نيز با اشاره انگشت چنين كرد . بسياري از مفسرين اين امر را پذيرفته و بسياري هم آن را نقد نموده و حادثه را مربوط به آينده مي‌دانند ( نگا : التفسير القرآني للقرآن ، المراغي ، المنتخب ، المصحف الميسر ) .‏

آيه 2
‏ متن آيه : ‏
‏ وَإِن يَرَوْا آيَةً يُعْرِضُوا وَيَقُولُوا سِحْرٌ مُّسْتَمِرٌّ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و اگر مشركان معجزه بزرگي را ببينند از آن روي‌گردان مي‌گردند ( و بدان ايمان نمي‌آورند ) و مي‌گويند : جادوي گذرا و ناپايداري است .‏

‏توضيحات : ‏‏
‏« إِن يَرَوْا » : اگر ببينند . اگر بشنوند و بفهمند ( نگا : المصحف الميسر ) . « ءَايَةً » : دليل و برهاني دالّ بر وحدانيت خدا و صدق پيغمبرش ( نگا : اعراف‌ / 146 ) . آيه قرآني . چرا كه مشركان آيات قرآني را سحر و جادو مي‌ناميدند ( نگا : سبأ / 43 ، زخرف‌ / 30 ، مدثر / 24 ) . معجزه بزرگ كه مراد شق‌القمر است . « مُسْتَمِرٌّ » : هميشگي و پياپي . گذرا و ناپايدار .‏

آيه 3
‏ متن آيه : ‏
‏ وَكَذَّبُوا وَاتَّبَعُوا أَهْوَاءهُمْ وَكُلُّ أَمْرٍ مُّسْتَقِرٌّ ‏

‏ترجمه : ‏
‏آنان تكذيب مي‌كنند و بدنبال هواهاي خويش مي‌روند . هر كاري هم ثابت و ماندگار مي‌ماند ( و هيچ چيز در جهان از ميان نمي‌رود ، و انسان جزا و سزاي كردار بد و نيك خود را مي‌بيند ) .‏

‏توضيحات : ‏‏
‏« مُسْتَقِرٌّ » : ماندني و ثابت . اين تعبير شايد به اين حقيقت اشاره دارد كه هيچ چيز در اين عالم از ميان نمي‌رود . لذا هر كار نيك و بدي ثابت و باقي مي‌ماند و انسان مكافات عمل خويش را مي‌بيند . هر كاري به غايتي و نهايتي مي‌رسد كه در آنجا آرام و قرار مي‌گيرد ، و خوبي يا بدي آن آشكار مي‌گردد . نظيرآيات 1 و 2 و 3 اين سوره را در آيات 1 و 2 و 3 سوره انبياء بخوانيد .‏

آيه 4
‏ متن آيه : ‏
‏ وَلَقَدْ جَاءهُم مِّنَ الْأَنبَاء مَا فِيهِ مُزْدَجَرٌ ‏

‏ترجمه : ‏
‏اخباري كه بتوانند موجب بيزاري ( و دوري ايشان از گناهها و بديها ) شود به اندازه كافي براي آنان آمده است .‏

‏توضيحات : ‏‏
‏« الأنبَآءِ » : جمع نبأ ، اخبار . مراد خبرهاي طوائف و ملل پيشين است كه به عذابهاي گوناگون دچار آمده‌اند و با بلاهاي بزرگي ريشه‌كن گشته‌اند ، و نيز مراد وجود حقائق كوني و رهنمودهاي پيغمبران و سخنان ايشان درباره مكافات و مجازات دنيا و آخرت است . « مُزْدَجَرٌ » : انزجار و ابتعاد از شرّ . دوري گزيدن و بيزاري جستن از گناهان و بديها . مصدر ميمي باب افتعال زجر است .‏

آيه 5
‏ متن آيه : ‏
‏ حِكْمَةٌ بَالِغَةٌ فَمَا تُغْنِ النُّذُرُ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( اين آيات ) عبرتهاي بسنده و اندرزهاي رسائي هستند ( كه مي‌توانند در روح و جان شنوندگان و بينندگاني كه آماده پذيرش حق و حقيقت باشند ، اثر بگذارند ) امّا بر حذر داشتنها و بيم دادنها ( ي قرآني براي افراد لجوج بيفايده است و به حال آنان ) سودي ندارد .‏

‏توضيحات : ‏‏
‏« حِكْمَةٌ » : سخنان پندآميز . اندرزهاي سودمند . خبر مبتداي محذوف است و تقدير چنين است : هذِهِ الأشْيَآءُ الَّتي جَآءَ بِهَا الْقُرءَانُ حِكْمَةٌ . « بَالِغَةٌ » : رسا . بسنده براي خردمندان . « النُّذُرُ » : ( نگا : يونس‌ / 101 ، قمر / 16 و 18 و 21 و 23 و 30 و 33 و 36 و 37 و 41 ) . يا اين كه جمع نَذير به معني مُنذِر ، يعني پيغمبران الهي ( نگا : احقاف‌ / 21 ، نجم‌ / 56 ) . معني دوم در چندان مناسب نيست .‏

آيه 6
‏ متن آيه : ‏
‏ فَتَوَلَّ عَنْهُمْ يَوْمَ يَدْعُ الدَّاعِ إِلَى شَيْءٍ نُّكُرٍ ‏

‏ترجمه : ‏
‏بنابراين از ايشان روي بگردان . آن روزي ( را خاطر نشان ساز ) كه فرا خواننده ( الهي براي گرد آمدن مردمان در محل حساب و كتاب قيامت ايشان را ) به سوي چيز ناخوش‌آيندي فرا مي‌خواند .‏

‏توضيحات : ‏‏
‏« تَوَلَّ عَنْهُمْ » : از آنان روي بگردان . بديشان اعتناء مكن . به ترك ايشان بگوي . « يَوْمَ » : مفعول به فعل محذوفي است ، و يا ظرف فعل ( يَخْرُجُونَ ) در آيه بعدي است . « يَدْعُو » : فرا مي‌خواند . واو آن در رسم‌الخط قرآني ، براي تخفيف حذف شده است . « الدَّاعي‌ » : فرا خواننده . مراد اسرافيل است بدانگاه كه براي بار دوم در صور مي‌دمد و همگان را به سوي محكمه دادگاه قيامت فرا مي‌خواند . ياء آن در رسم‌الخط قرآني ، براي تخفيف حذف شده است . « نُكُرٍ » : ناخوش‌آيند . ناپسند . مراد كار سخت و نامأنوس است كه هول و هراس و دهشت و وحشت قيامت است .‏

آيه 7
‏ متن آيه : ‏
‏ خُشَّعاً أَبْصَارُهُمْ يَخْرُجُونَ مِنَ الْأَجْدَاثِ كَأَنَّهُمْ جَرَادٌ مُّنتَشِرٌ ‏

‏ترجمه : ‏
‏با چشماني فروهشته و به زير انداخته ( از شرمساري و خواري ) از گورها بيرون مي‌آيند ( و به هر سو مي‌روند و مي‌دوند ) انگار آنان ملخهاي پراكنده‌اند ( كه در دسته‌ها و گروههاي نامنظم و بي‌هدف ، راهي اينجا و آنجا مي‌شوند ) .‏

‏توضيحات : ‏‏
‏« خُشَّعاً » : جمع خاشِع ، ذليل و خوار . فرو افتاده و به زير انداخته شده . حال ضمير ( و ) در فعل ( يَخْرُجُونَ ) است . « أَبْصَارُ » : فاعل ( خُشَّعاً ) است ( نگا : قلم‌ / 43 ) . « الأجْدَاثِ » : جمع جَدَث ، قبرها . گورها . « جَرَادٌ » : ملخ . « مُنتَشِرٌ » : پخش و پراكنده .‏

آيه 8
‏ متن آيه : ‏
‏ مُّهْطِعِينَ إِلَى الدَّاعِ يَقُولُ الْكَافِرُونَ هَذَا يَوْمٌ عَسِرٌ ‏

‏ترجمه : ‏
‏شتابان به سوي فرا خواننده ( الهي ، اسرافيل ) مي‌روند ( و بدو مي‌نگرند و چشم از او بر نمي‌دارند ) . كافران مي‌گويند : امروز روز بسيار سخت و هراس‌انگيزي است .‏

‏توضيحات : ‏‏
‏« مُهْطِعِينَ » : جمع مُهْطِع ، شتابان و دوان . يعني باشتاب به سوي اسرافيل مي‌روند و در دادگاه الهي براي حساب و كتاب حاضر مي‌شوند . يا اين كه به معني گردن كشنده و خيره نگاه كننده بوده ، بدين معني كه انسانها چون صداي وحشتناك و شيپور جمع شدن را مي‌شنوند ، فوراً گردن بلند مي‌كنند و به سوي اسرافيل خيره خيره مي‌نگرند و مي‌دوند ( نگا : ابراهيم‌ / 43 ) . « عَسِرٌ » : سخت و دشوار . پر خوف و هراس ( نگا : فرقان‌ / 26 ، مدثر / 9 ) . « الدَّاعي‌ » : ( نگا : قمر / 6 ) .‏

آيه 9
‏ متن آيه : ‏
‏ كَذَّبَتْ قَبْلَهُمْ قَوْمُ نُوحٍ فَكَذَّبُوا عَبْدَنَا وَقَالُوا مَجْنُونٌ وَازْدُجِرَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏پيش از ايشان ، قوم نوح ، بنده ما ( نوح ) را تكذيب كردند ( و دروغگويش ناميدند ) و گفتند : ديوانه‌اي است و ( از ميان خردمندان ) رانده شده است .‏

‏توضيحات : ‏‏
‏« أُزْدُجِرَ » : رانده شده است . يعني به عقيده سست كفار ، نوح ( ع ) چون ديوانه است ، عقلاء او را از ميان خود رانده‌اند ( نگا : التفسير القرآني للقرآن ) يا جنيان و پريان بدو آسيب رسانده‌اند و از جامعه انسانيش رانده‌اند ( نگا : روح‌البيان ) . يا اين كه : ( وَازْدُجِرَ ) جمله مستأنفه‌اي بوده و معني چنين است : كافران نوح را از تبليغ رسالت منع كردند و بازش داشتند و او هم چاره‌اي نداشت جز اين كه بجاي تبليغ به نجاري پردازد ( نگا : هود / 36 و 37 و 38 ) . اغلب تفاسير بر عقيده دوم هستند .‏

آيه 10
‏ متن آيه : ‏
‏ فَدَعَا رَبَّهُ أَنِّي مَغْلُوبٌ فَانتَصِرْ ‏

‏ترجمه : ‏
‏تا آنجا كه نوح پروردگار خود را بفرياد خواند ( و عرضه داشت : ) پروردگارا ! من شكست خورده‌ام پس مرا ياري و كمك فرما ( و انتقام مرا از ايشان بگير ) .‏

‏توضيحات : ‏‏
‏« أَنِّي مَغْلُوبٌ . . . » : اصل آن ( بِأَنِّي مَغْلُوبٌ . . . ) است و منصوب به نزع خافض است .‏

آيه 11
‏ متن آيه : ‏
‏ فَفَتَحْنَا أَبْوَابَ السَّمَاء بِمَاء مُّنْهَمِرٍ ‏

‏ترجمه : ‏
‏پس درهاي آسمان را با آب تند ريزان و فراواني از هم گشوديم . ( بگونه‌اي كه گوئي درهاي آسمان همه باز شده و هر چه آب است فرو مي‌بارد ) .‏

‏توضيحات : ‏‏
‏« بِمَآءٍ » : حرف ( ب ) براي استعانت يا ملابست است . يعني با ابزاري كه آب نام داشت و يا به همراه آب . « مُنْهَمِرٍ » : تند بارنده . سخت ريزان . زياد و فراوان .‏

آيه 12
‏ متن آيه : ‏
‏ وَفَجَّرْنَا الْأَرْضَ عُيُوناً فَالْتَقَى الْمَاء عَلَى أَمْرٍ قَدْ قُدِرَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و از زمين چشمه‌ساران زيادي برجوشانديم ( بگونه‌اي كه گوئي تمام زمين يكپارچه به چشمه تبديل شده است ) و آبها در هم آميختند ، براي اجراي فرماني كه ( از جانب خدا صادر و ) مقدر شده بود .‏

‏توضيحات : ‏‏
‏« عُيُوناً » : جمع عَين ، چشمه‌ها . تمييز است . « إِلْتَقي‌ » : بهم رسيد . در هم آميخت . مراد مخلوط شدن آبهاي آسمان ، و زمين و نواحي مختلف آن است . « الْمَآءُ » : جنس آب مراد است . « عَلي أَمْرٍ . . . » : واژه ( عَلي ) به معني لام تعليل است ، يعني بخاطر ( نگا : المصحف الميسر ) . مراد از ( أَمْرٍ ) غرق كردن قوم طاغي و ياغي نوح است . « قُدِرَ » : اندازه‌گيري شده بود . معين و مقدر گشته بود .‏

آيه 13
‏ متن آيه : ‏
‏ وَحَمَلْنَاهُ عَلَى ذَاتِ أَلْوَاحٍ وَدُسُرٍ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و نوح را بر كشتي ساخته شده از تخته‌ها و ميخها ، سوار كرديم .‏

‏توضيحات : ‏‏
‏« ذَاتِ » : داراي . « أَلْوَاحٍ » : جمع لَوْح ، تخته‌ها . « دُسُرٍ » : جمع دِسار ، ميخها .‏

آيه 14
‏ متن آيه : ‏
‏ تَجْرِي بِأَعْيُنِنَا جَزَاء لِّمَن كَانَ كُفِرَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏اين كشتي تحت مراقبت و مواظبت ما حركت مي‌كرد ، براي پاداش دادن به كسي كه بدو ايمان آورده نشده بود و تصديق نگشته بود ( و نعمت وجود او كفران شده بود ) .‏

‏توضيحات : ‏‏
‏« بِأَعْيُنِنَا » : ( نگا : هود / 37 ، مؤمنون‌ / 27 ، طور / 48 ) . « جَزَآءً » : براي پاداش به . مفعول له است . « مَنْ » : مراد نوح ( ع ) است . « كَانَ كُفِرَ » : نسبت بدو كفر ورزيده شده بود . بدو ايمان آورده نشده بود . تصديق نگشته بود . نعمت وجودش ناسپاس مانده بود و كفران شده بود .‏

آيه 15
‏ متن آيه : ‏
‏ وَلَقَد تَّرَكْنَاهَا آيَةً فَهَلْ مِن مُّدَّكِرٍ ‏

‏ترجمه : ‏
‏ما اين داستان را ( كه بيانگر غرق شدن كافران و نجات مؤمنان است ) به عنوان درس عبرتي ( در ميان ملتها ) باقي گذارديم . آيا هيچ پند گيرنده‌اي هست‌ ؟‏

‏توضيحات : ‏‏
‏« تَرَكْنَاهَا » : برجايش گذاشتيم . آن را باقي گذارديم . مرجع ضمير ( ها ) قصه طوفان نوح است . برخي مرجع آن را ( سَفينَة ) دانسته و معتقدند كه در كوههاي آرارات تا صدر اسلام و بلكه تا به امروز ، تخته پاره‌هائي از اين كشتي مانده است . « ءَايَةً » : عبرت . پند . حال يا مفعول دوم است . « مُدَّكِرٍ » : پند گيرنده . عبرت گيرنده . اسم فاعل باب افتعال ( ذكر ) است ( نگا : يوسف‌ / 45 ) .‏

آيه 16
‏ متن آيه : ‏
‏ فَكَيْفَ كَانَ عَذَابِي وَنُذُرِ ‏

‏ترجمه : ‏
‏آيا عذاب و عقاب من ، و بيم دادنها و برحذر داشتنهاي من چگونه بوده است‌ ؟ ! ( آيا واقعيت داشته است ، و يا افسانه بوده است‌ ؟ ) .‏

‏توضيحات : ‏‏
‏« فَكَيْفَ كَانَ . . . » : آيه براي تهديد كافراني است كه راه كفار زمان نوح را مي‌سپردند . استفهام براي دريافت اقرار از مخاطبان است . « نُذُرِي‌ » : ( نگا : قمر / 5 ) . ضمير متكلم ( ي ) براي تخفيف حذف شده است .‏

آيه 17
‏ متن آيه : ‏
‏ وَلَقَدْ يَسَّرْنَا الْقُرْآنَ لِلذِّكْرِ فَهَلْ مِن مُّدَّكِرٍ ‏

‏ترجمه : ‏
‏ما قرآن را آسان ساخته‌ايم ، آيا پند پذيرنده و عبرت گيرنده‌اي هست‌ ؟‏

‏توضيحات : ‏‏
‏« يَسَّرْنا » : ساده نموده‌ايم . آسان ساخته‌ايم . يعني قرآن لغز و چيستان نبوده و پيچيدگي ندارد و به سادگي قابل آموزش است و تأثير عميق و شگفت‌انگيزي نيز در دلهاي آماده دارد . « الذِّكْرِ » : ياد كردن . پند دادن و پند گرفتن .‏

آيه 18
‏ متن آيه : ‏
‏ كَذَّبَتْ عَادٌ فَكَيْفَ كَانَ عَذَابِي وَنُذُرِ ‏

‏ترجمه : ‏
‏قوم عاد ( هم پيغمبر خود ، هود را ) تكذيب كردند . آيا عذاب و عقاب من ، و بيم دادنها و برحذر داشتنهاي من به چه منوالي بوده است‌ ؟ !‏

‏توضيحات : ‏‏
‏« عَادٌ » : ( نگا : هود / 50 ) . « نُذُرِي‌ » : ( نگا : قمر / 16 ) .‏

آيه 19
‏ متن آيه : ‏
‏ إِنَّا أَرْسَلْنَا عَلَيْهِمْ رِيحاً صَرْصَراً فِي يَوْمِ نَحْسٍ مُّسْتَمِرٍّ ‏

‏ترجمه : ‏
‏ما تندباد وحشتناك و سردي را در يك روز شومي كه ( هفت شب و هشت روز ) ادامه داشت ، بر آنان وزان و روان كرديم .‏

‏توضيحات : ‏‏
‏« صَرْصَراً » : تند و سرد . پر سر و صدا و شديد . ( نگا : فصّلت‌ / 16 ) . « يَوْمٍ » : مراد آغاز وزيدن طوفانِ بلا و شروع آن است . والاّ هفت شب و هشت روز طوفان باد دوام داشته است ( نگا : حاقه‌ / 7 ) . يا اين كه مراد از ( يَوْمٍ ) مطلق زمان است ( نگا : آلوسي ) .‏

آيه 20
‏ متن آيه : ‏
‏ تَنزِعُ النَّاسَ كَأَنَّهُمْ أَعْجَازُ نَخْلٍ مُّنقَعِرٍ ‏

‏ترجمه : ‏
‏بادي كه مردمان را از زمين برمي‌داشت ، بگونه‌اي كه گوئي تنه‌هاي درختان خرمائي هستند كه از جا كنده شده باشند .‏

‏توضيحات : ‏‏
‏« تَنزِعُ » : برمي‌داشت . از جا بر مي‌كند . « أَعْجَازُ » : جمع عَجُز ، تنه‌ها . « مُنْقَعِرٍ » : از ريشه كنده شده . قلع شده . « كَأَنَّهُمْ أَعْجازُ نَخْلٍ . . . » : مردمان آن روزي به سبب قد بلندي كه داشته‌اند ، به تنه درختان خرما تشبيه شده‌اند .‏

آيه 21
‏ متن آيه : ‏
‏ فَكَيْفَ كَانَ عَذَابِي وَنُذُرِ ‏

‏ترجمه : ‏
‏آيا عذاب و عقاب من ، و بيم دادنها و برحذر داشتنهاي من ( درباره مخالفان ) چگونه و به چه منوالي بوده است‌ ؟ !‏

‏توضيحات : ‏‏
‏. . .‏

آيه 22
‏ متن آيه : ‏
‏ وَلَقَدْ يَسَّرْنَا الْقُرْآنَ لِلذِّكْرِ فَهَلْ مِن مُّدَّكِرٍ ‏

‏ترجمه : ‏
‏ما قرآن را ساده و آسان ساخته‌ايم ، آيا پندپذير و عبرت‌گيري هست‌ ؟‏

‏توضيحات : ‏‏
‏. . .‏

آيه 23
‏ متن آيه : ‏
‏ كَذَّبَتْ ثَمُودُ بِالنُّذُرِ ‏

‏ترجمه : ‏
‏قوم ثمود نيز بيم‌دادنها و برحذر داشتنهاي ( پيغمبر خود صالح ) را تكذيب كردند و دروغش ناميدند .‏

‏توضيحات : ‏‏
‏« النُّذُرِ » : جمع نَذِير ، به معني إنذار ، بيم دادنها و بر حذر داشتنها . جمع نَذِير ، به معني مُنْذِر ، پيغمبران بيم‌رسان الهي . چرا كه تكذيب پيغمبري تكذيب جملگي پيغمبران است ( نگا : آلوسي ) .‏

آيه 24
‏ متن آيه : ‏
‏ فَقَالُوا أَبَشَراً مِّنَّا وَاحِداً نَّتَّبِعُهُ إِنَّا إِذاً لَّفِي ضَلَالٍ وَسُعُرٍ ‏

‏ترجمه : ‏
‏آنان گفتند : آيا از انساني از خودمان پيروي كنيم كه تنها ( و بدون قوم و عشيره ) هم هست‌ ؟ در صورت پيروي از او ، ما گمراه و ديوانه خواهيم بود .‏

‏توضيحات : ‏‏
‏« بَشَراً واحِداً » : انسان تنها و بي‌قوم و عشيره و از عامه مردم ، نه از خاندان بزرگ و قبيله سترگ . يك فرد . ما همه از يك فرد ضعيف پيروي كنيم‌ ؟ ! « سُعُرٍ » : ديوانگي . ( مسعور ) به معني مجنون ، از اين واژه است .‏

آيه 25
‏ متن آيه : ‏
‏ أَأُلْقِيَ الذِّكْرُ عَلَيْهِ مِن بَيْنِنَا بَلْ هُوَ كَذَّابٌ أَشِرٌ ‏

‏ترجمه : ‏
‏آيا از ميان همه ما ( افراد بزرگ و محترم و دانا و دارا ) وحي بدو شده است‌ ؟ ! ( نه ! چنين نيست ) . بلكه او بسيار دروغگو و خودخواه است ( و با تكبر و جاه‌طلبي مي‌خواهد بر ما رياست كند ) .‏

‏توضيحات : ‏‏
‏« الذِّكْرُ » : وحي مراد است . « أَشِرٌ » : بسيار مغرور و متكبر . خودخواه و جاه‌طلب .‏

آيه 26
‏ متن آيه : ‏
‏ سَيَعْلَمُونَ غَداً مَّنِ الْكَذَّابُ الْأَشِرُ ‏

‏ترجمه : ‏
‏فردا خواهند دانست كه بسيار دروغگوي متكبر و خودخواه كيست .‏

‏توضيحات : ‏‏
‏« غَداً » : فرداي قيامت ( نگا : حشر / 18 ) . زماني كه عذاب دنيوي خدا گريبانگيرشان گرديد .‏

آيه 27
‏ متن آيه : ‏
‏ إِنَّا مُرْسِلُو النَّاقَةِ فِتْنَةً لَّهُمْ فَارْتَقِبْهُمْ وَاصْطَبِرْ ‏

‏ترجمه : ‏
‏ما ماده شتر را براي امتحان ايشان خواهيم فرستاد ، بنگر و ببين كه چه مي‌كند و بر سر آنان چه مي‌آيد و بسيار شكيبائي داشته باش ( كه خدا با تو است ، و دستشان را از اذيت و آزارت كوتاه خواهد كرد ) .‏

‏توضيحات : ‏‏
‏« مُرْسِلُو » : اصل آن مُرْسِلُونَ ، و نون جمع در حالت اضافه افتاده است . به معني : فرستندگان ( نگا : فاطر / 2 ، قصص‌ / 45 ) . « فِتْنَةً » : امتحان . آزمون . مفعول له است . « إِرْتَقِبْهُمْ » : ايشان را بپا و بنگر . مراقبشان باش . « إصْطَبِرْ » : زياد تحمل داشته باش . بسي صبر كن .‏

آيه 28
‏ متن آيه : ‏
‏ وَنَبِّئْهُمْ أَنَّ الْمَاء قِسْمَةٌ بَيْنَهُمْ كُلُّ شِرْبٍ مُّحْتَضَرٌ ‏

‏ترجمه : ‏
‏به آنان بگو كه آب ( چاهي كه دارند ، به فرمان خدا ) ميان ايشان و شتر تقسيم شده است ( يك روز مال شما و يك روز متعلق به شتر است ) . نوبت هر كدام كه باشد ، بر سر آب مي‌رود .‏

‏توضيحات : ‏‏
‏« قِسْمَةٌ » : تقسيم شده است . مصدر به معني اسم مفعول است . « بَيْنَهُمْ » : ميان ايشان و شتر . استعمال ضمير ( هم ) به خاطر تغليب است . « شِرْبٍ » : نوبت نوشيدن و بهره‌برداري از آب ( نگا : شعراء / 155 ) . « مُحْتَضَرٌ » : محل حضور . به صيغه اسم مفعول ، وصف نوبت است‌ ؛ نه وصف اهل آن .‏

آيه 29
‏ متن آيه : ‏
‏ فَنَادَوْا صَاحِبَهُمْ فَتَعَاطَى فَعَقَرَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏قوم ثمود ، يار خود ( قدار بن سالف ) را صدا زدند ( كه بيا اين شتر را بكش ) . او هم بي‌باكانه دست بكار شد و شتر را پي كرد .‏

‏توضيحات : ‏‏
‏« تَعَاطَيا » : كار كشتن را بدست گرفت . دست بكار شد . شمشير را برگرفت . « عَقَرَ » : نحر كرد . پي كرد .‏

آيه 30
‏ متن آيه : ‏
‏ فَكَيْفَ كَانَ عَذَابِي وَنُذُرِ ‏

‏ترجمه : ‏
‏آيا عذاب و عقاب من ، و بيم دادنها و بر حذر داشتنهاي من به چه منوالي بوده است ( و به چه شكلي كافران را در بر گرفته است‌ ؟ ! ) .‏

‏توضيحات : ‏‏
‏« كَيْفَ كَانَ . . . » : ( نگا : قمر / 16 و 18 ) .‏

آيه 31
‏ متن آيه : ‏
‏ إِنَّا أَرْسَلْنَا عَلَيْهِمْ صَيْحَةً وَاحِدَةً فَكَانُوا كَهَشِيمِ الْمُحْتَظِرِ ‏

‏ترجمه : ‏
‏ما بر آنان يك صداي سهمناك سر داديم و ايشان همگي به صورت گياه خشكي درآمدند كه صاحب چهارپايان در آغل جمع‌آوري مي‌كند .‏

‏توضيحات : ‏‏
‏« هَشِيمِ » : گياه خشك و خرد شده . « الْمُحْتَظِرِ » : كسي كه آغلي را براي گوسفندان و حيوانات درست مي‌كند كه مانع خروج آنها يا حمله حيوانات وحشي گردد ، يا اين كه علوفه چهارپايان را در آن انبار مي‌كند . « هَشِيمِ الْمُحْتَظِرِ » : علوفه خشك موجود در آغل شخص آغلدار .‏

آيه 32
‏ متن آيه : ‏
‏ وَلَقَدْ يَسَّرْنَا الْقُرْآنَ لِلذِّكْرِ فَهَلْ مِن مُّدَّكِرٍ ‏

‏ترجمه : ‏
‏ما قرآن را ( براي يادگيري ) ساده و آسان نموده‌ايم ، آيا پندپذيري و عبرت‌گيري هست‌ ؟‏

‏توضيحات : ‏‏
‏« وَ لَقَدْ يَسَّرْنَا . . . » : ( نگا : قمر / 17 ) .‏

آيه 33
‏ متن آيه : ‏
‏ كَذَّبَتْ قَوْمُ لُوطٍ بِالنُّذُرِ ‏

‏ترجمه : ‏
‏قوم لوط نيز بيم دادنها و بر حذر داشتنهاي ( پيغمبر خود لوط ) را تكذيب كردند .‏

‏توضيحات : ‏‏
‏« كَذَّبَتْ . . . بِالنُّذُرِ » : ( نگا : قمر / 23 ) .‏

آيه 34
‏ متن آيه : ‏
‏ إِنَّا أَرْسَلْنَا عَلَيْهِمْ حَاصِباً إِلَّا آلَ لُوطٍ نَّجَّيْنَاهُم بِسَحَرٍ ‏

‏ترجمه : ‏
‏ما بر آنان تندبادي كه ريگها را به حركت در مي‌آورد گماشتيم ( و همگان را هلاك ساختيم ) جز خاندان و پيروان لوط را كه ما سحرگاهان ايشان را نجات داديم ( و از آن سرزمين بلازده رهائيشان بخشيديم ) .‏

‏توضيحات : ‏‏
‏« حَاصِباً » : بادي كه سنگريزه را بردارد و پرت كند و ريگها را جابجا سازد ( نگا : اسراء / 68 ، عنكبوت‌ / 40 ) . « بِسَحَرٍ » : در بامدادان . در سحرگاهان .‏

آيه 35
‏ متن آيه : ‏
‏ نِعْمَةً مِّنْ عِندِنَا كَذَلِكَ نَجْزِي مَن شَكَرَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏اين نعمتي بود از جانب ما ( به آل لوط ) . ما اينگونه كسي را پاداش مي‌دهيم كه شكرگزار باشد .‏

‏توضيحات : ‏‏
‏« نِعْمَةً » : مفعول له است .‏

آيه 36
‏ متن آيه : ‏
‏ وَلَقَدْ أَنذَرَهُم بَطْشَتَنَا فَتَمَارَوْا بِالنُّذُرِ ‏

‏ترجمه : ‏
‏لوط ايشان را از گرفتار كردن و كيفر دادن ما بيم داد ، ولي آنان بر شك و گمان خود نسبت به بيم دادنها و بر حذر داشتنها افزودند ( و بدانها باور نكردند و بيراهه رفتند ) .‏

‏توضيحات : ‏‏
‏« بَطْشَةَ » : فرو گرفتن و گرفتار ساختن . حمله كردن و كيفر دادن ( نگا : دخان‌ / 16 ) . « تَمَارَوْا » : شك كردند و گمان ورزيدند . « النُّذُرِ » : ( نگا : قمر / 5 و 23 و 33 ) .‏

آيه 37
‏ متن آيه : ‏
‏ وَلَقَدْ رَاوَدُوهُ عَن ضَيْفِهِ فَطَمَسْنَا أَعْيُنَهُمْ فَذُوقُوا عَذَابِي وَنُذُرِ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و با لوط درباره مهمانانش سخن گفتند ( و از او خواستند آنان را در اختيار ايشان براي انجام كار منافي عفت بگذارد ) . ما چشمانشان را كور كرديم ، ( و بديشان گفتيم : ) بچشيد عذاب و عقاب مرا ، و بيم دادنها و بر حذر داشتنهاي مرا .‏

‏توضيحات : ‏‏
‏« رَاوَدُوهُ » : با او گفتگو كردند . « رَاوَدُوهُ عَن ضَيْفِهِ » : مراد اين است كه از لوط خواستند كه از جانبداري مهمانان دست بردارد و ايشان را در اختيار آنان بگذارد ، تا هر چه خواستند از اعمال منافي عفت نسبت بديشان روا دارند ( نگا : هود / 78 ، حجر / 68 ) . « طَمَسْنَا » : از ميان برداشتيم . محو و نابود كرديم ( نگا : نساء / 47 ، يونس‌ / 88 ، يس‌ / 66 ) . « نُذُرِ » : ( نگا : قمر / 30 ) .‏

آيه 38
‏ متن آيه : ‏
‏ وَلَقَدْ صَبَّحَهُم بُكْرَةً عَذَابٌ مُّسْتَقِرٌّ ‏

‏ترجمه : ‏
‏بامدادان عذاب پياپي و كوبنده و پايدار به سراغ ايشان آمد .‏

‏توضيحات : ‏‏
‏« صَبَّحَهُمْ » : در فاصله طلوع فجر صادق و طلوع خورشيد به سروقتشان آمد . « صَبَّحَ » : از مصدر تصبيح ، بامدادان به پيش كسي آمدن . « بُكْرَةً » : صبح زود . اول صبح . « مُسْتَقِرٌّ » : دائم و هميشگي ، چرا كه عذاب دنيوي ايشان با عذاب برزخي آنان اتصال پيدا كرد . پياپي و كاري ، زيرا تا آنان را از ميان نبرد ، ادامه داشت ( نگا : قمر / 3 ، نمل‌ / 40 ) .‏

آيه 39
‏ متن آيه : ‏
‏ فَذُوقُوا عَذَابِي وَنُذُرِ ‏

‏ترجمه : ‏
‏پس بچشيد عذاب و عقاب مرا ، و بيم دادنها و بر حذر داشتنهاي مرا .‏

‏توضيحات : ‏‏
‏« فَذُوقُوا . . . » : ( نگا : قمر / 37 ) .‏

آيه 40
‏ متن آيه : ‏
‏ وَلَقَدْ يَسَّرْنَا الْقُرْآنَ لِلذِّكْرِ فَهَلْ مِن مُّدَّكِرٍ ‏

‏ترجمه : ‏
‏ما قرآن را ( براي ياد گرفتن ) ساده و آسان نموده‌ايم ، آيا پندپذيري و عبرت‌گيري هست‌ ؟‏

‏توضيحات : ‏‏
‏« وَ لَقَدْ يَسَّرْنَا . . . » : ( نگا : قمر / 17 و 32 ) .‏

آيه 41
‏ متن آيه : ‏
‏ وَلَقَدْ جَاء آلَ فِرْعَوْنَ النُّذُرُ ‏

‏ترجمه : ‏
‏بيدار باشها و هوشدارها ( يكي پس از ديگري ) به سراغ فرعونيان آمد .‏

‏توضيحات : ‏‏
‏« النُّذُرُ » : ( نگا : قمر / 5 و 23 و 33 و 36 ) . « ءَالَ فِرْعَوْنَ » : خاندان و بستگان و همه پيروان فرعون .‏

آيه 42
‏ متن آيه : ‏
‏ كَذَّبُوا بِآيَاتِنَا كُلِّهَا فَأَخَذْنَاهُمْ أَخْذَ عَزِيزٍ مُّقْتَدِرٍ ‏

‏ترجمه : ‏
‏آنان همه آيات ما را تكذيب كردند ، و ما هم ايشان را گرفتار كرديم و كيفر داديم بسان گرفتار ساختن و كيفر دادن خدائي چيره و پيروز و قدرتمند و زبردست .‏

‏توضيحات : ‏‏
‏« ءَايَاتِ » : آيه‌هاي كتاب آسماني و معجزات پيغمبران .‏

آيه 43
‏ متن آيه : ‏
‏ أَكُفَّارُكُمْ خَيْرٌ مِّنْ أُوْلَئِكُمْ أَمْ لَكُم بَرَاءةٌ فِي الزُّبُرِ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( اي قريشيان ! ) آيا كافران شما بهتر از آناني هستند كه برايتان روايت كرديم ، ( مثل : قوم نوح ، عاد ، ثمود ، لوط ، فرعون‌ ؟ ! ) . يا اين كه براي شما امان‌نامه‌اي در كتابها ( از سوي خدا ) نازل شده است ( مبني بر اين كه كافرانتان را عذاب نمي‌رسانيم‌ ؟ ! ) .‏

‏توضيحات : ‏‏
‏« أَ كُفَّارُكُم . . . » : استفهام انكاري است و براي تهديد و سرزنش قريشيان است ، و بديشان مي‌فهماند كه ميان كافران معاصر و ميان كافران پيشين تفاوتي نيست و چه بسا شما هم به سرنوشت دردناك ايشان گرفتار آئيد . « بَرَآءَةٌ » : امان نامه . مصونيت از عذاب الهي . امان . « الزُّبُرِ » : جمع زَبور ، به معني مزبور ، يعني مكتوب است . مراد كتابهاي آسماني است ( نگا : آل‌عمران‌ / 184 ، نحل‌ / 44 ، شعراء / 196 ) .‏

آيه 44
‏ متن آيه : ‏
‏ أَمْ يَقُولُونَ نَحْنُ جَمِيعٌ مُّنتَصِرٌ ‏

‏ترجمه : ‏
‏يا اين كه مي‌گويند : ما جمعيت متحد و نيرومند شكست‌ناپذيري هستيم و همديگر را ياري مي‌دهيم و از دشمنان خود انتقام مي‌گيريم .‏

‏توضيحات : ‏‏
‏« جَمِيعٌ » : جمعيت متحد ( نگا : شعراء / 56 ) . « مُنتَصِرٌ » : نيرومند شكست‌ناپذير . ياري دهنده همديگر . انتقام گيرنده ( نگا : كهف‌ / 43 ، قصص‌ / 81 ، ذاريات‌ / 45 ) .‏

آيه 45
‏ متن آيه : ‏
‏ سَيُهْزَمُ الْجَمْعُ وَيُوَلُّونَ الدُّبُرَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏جمعيت ايشان به زودي شكست مي‌خورند و پشت مي‌كنند و مي‌گريزند .‏

‏توضيحات : ‏‏
‏« يُوَلُّونَ الدُّبُرَ » : پشت خواهند كرد و خواهند گريخت ( نگا : آل‌عمران‌ / 111 ، حشر / 12 ) . در جنگ بدر چنين شد .‏

آيه 46
‏ متن آيه : ‏
‏ بَلِ السَّاعَةُ مَوْعِدُهُمْ وَالسَّاعَةُ أَدْهَى وَأَمَرُّ ‏

‏ترجمه : ‏
‏بلكه موعدشان قيامت است ، و قيامت بلاي آن عظيم‌تر و تلخ‌تر ( از كشتن و اسارت اين جهاني براي ايشان ) است .‏

‏توضيحات : ‏‏
‏« أَدْهَيا » : داراي بلاي اعظم ، بگونه‌اي كه نجات از آن ممكن نيست . « أَمَرُّ » : داراي مرارت و تلخي بيشتر .‏

آيه 47
‏ متن آيه : ‏
‏ إِنَّ الْمُجْرِمِينَ فِي ضَلَالٍ وَسُعُرٍ ‏

‏ترجمه : ‏
‏قطعاً گناهكاران ، گمراه و ديوانه و گرفتار آتشند .‏

‏توضيحات : ‏‏
‏« فِي ضَلالٍ وَ سُعُرٍ » : گمراه و ديوانه‌اند ( نگا : قمر / 24 ) . در گمراهي و آتشند . « سُعُرٍ » : ديوانگي و جنون . آتش سراپا شعله .‏

آيه 48
‏ متن آيه : ‏
‏ يَوْمَ يُسْحَبُونَ فِي النَّارِ عَلَى وُجُوهِهِمْ ذُوقُوا مَسَّ سَقَرَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏روزي داخل آتش ، بر رخساره ، روي زمين كشيده مي‌شوند ( و بديشان گفته مي‌شود : ) بچشيد لمس و پسوده دوزخ را .‏

‏توضيحات : ‏‏
‏« يُسْحَبُونَ » : روي زمين كشانده مي‌شوند ( نگا : غافر / 71 ) . « مَسَّ » : لمس . پسوده . مراد رنج و الم و گرمي و حرارت آتش دوزخ است . « سَقَرَ » : اسم خاص دوزخ است و غير منصرف .‏

آيه 49
‏ متن آيه : ‏
‏ إِنَّا كُلَّ شَيْءٍ خَلَقْنَاهُ بِقَدَرٍ ‏

‏ترجمه : ‏
‏ما هر چيزي را به اندازه لازم و از روي حساب و نظام آفريده‌ايم .‏

‏توضيحات : ‏‏
‏« بِقَدَرٍ » : به اندازه لازم . از روي حساب و اندازه‌گيري دقيق و برابر نظم و نظام محكم و استوار ( نگا : رعد / 8 ، حجر / 19 و 21 ، فرقان‌ / 2 ) .‏

آيه 50
‏ متن آيه : ‏
‏ وَمَا أَمْرُنَا إِلَّا وَاحِدَةٌ كَلَمْحٍ بِالْبَصَرِ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( نه تنها اعمال ما از روي حكمت است ، بلكه توأم با نهايت قدرت است . چرا كه ) فرماني بيش نيست ، ( و چنان با سرعت انجام مي‌گيرد كه انگار همسان با يك چشم برهم زدن ، و ) همانند يك نگاه سريع و با عجله است .‏

‏توضيحات : ‏‏
‏« أَمْرُنَا » : فرمان ما براي پيدايش چيزي و انجام كاري . « إِلاّ وَاحِدَةٌ » : مگر يك بار . جز يك كلمه ( نگا : يس‌ / 82 ) . « لَمْحٍ » : نگاه سريع . چشم به هم زدن . طَرفة‌العين .‏

آيه 51
‏ متن آيه : ‏
‏ وَلَقَدْ أَهْلَكْنَا أَشْيَاعَكُمْ فَهَلْ مِن مُّدَّكِرٍ ‏

‏ترجمه : ‏
‏ما اشخاص همچون شما را ( در روزگاران پيشين ) نابود و هلاك ساخته‌ايم ، آيا پند پذيرنده و عبرت گيرنده‌اي هست‌ ؟ !‏

‏توضيحات : ‏‏
‏« أَشْيَاعَكُمْ » : پيروان شما . مراد امثال و همگون در پيروي از كفر و شرك و معاصي است ( نگا : سبأ / 54 ) .‏

آيه 52
‏ متن آيه : ‏
‏ وَكُلُّ شَيْءٍ فَعَلُوهُ فِي الزُّبُرِ ‏

‏ترجمه : ‏
‏هر كاري را كه كرده‌اند ، در كتابها و نامه‌هاي اعمال ( با دست فرشتگان مأمور ، ثبت و ضبط و ) موجود است .‏

‏توضيحات : ‏‏
‏« الزُّبُرِ » : كتابها ( نگا : قمر / 43 ) . مراد نامه‌هاي اعمال و پرونده‌هاي كردار و رفتار و گفتار انسان است كه توسط فرشتگان مأمور و مراقب ، نگارش و نگاهداري مي‌گردد ( نگا : انفطار / 10 و 11 و 12 ) .‏

آيه 53
‏ متن آيه : ‏
‏ وَكُلُّ صَغِيرٍ وَكَبِيرٍ مُسْتَطَرٌ ‏

‏ترجمه : ‏
‏هر كار كوچك و بزرگي ( كه در دنيا كرده‌اند ، در دفاتر مخصوص ) نوشته شده است .‏

‏توضيحات : ‏‏
‏« مُسْتَطَرٌ » : مكتوب . نوشته شده .‏

آيه 54
‏ متن آيه : ‏
‏ إِنَّ الْمُتَّقِينَ فِي جَنَّاتٍ وَنَهَرٍ ‏

‏ترجمه : ‏
‏قطعاً پرهيزگاران در باغها و كنار جويباران بهشتي جاي خواهند داشت .‏

‏توضيحات : ‏‏
‏« نَهَرٍ » : نهر . رودبار . جويبار . مفرد است و مراد جمع ، همچون واژه ( طفل ) در ( حج‌ / 5 ، نور / 31 ) . فراخي جا و مكان و وفور نعمت .‏

آيه 55
‏ متن آيه : ‏
‏ فِي مَقْعَدِ صِدْقٍ عِندَ مَلِيكٍ مُّقْتَدِرٍ ‏

‏ترجمه : ‏
‏در مجلس راستيني ( كه ياوه‌سرائي و بزهكاري در آن جائي ندارد . . . در ) پيشگاه پادشاه بزرگ و توانائي ( كه آفريدگار و خداوندگار همه كائنات است ) .‏

‏توضيحات : ‏‏
‏« مَقْعَدِ » : مجلس . جايگاه . « صِدْقٍ » : حق . راستين . « مَقْعَدِ صِدْقٍ » : مجلس حق . مجلس راستي و درستي خالي از دروغگوئي و بيهوده‌گوئي . « مَلِيكٍ » : پادشاه بزرگ . صيغه مبالغه است . « مُقْتَدِرٍ » : بسيار باقدرت و قوّت .‏

 

موضوعات: موقعیت فعلی: فهرست قرآن / سوره قمر / تفسیر نور  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...