فرشته
 
 


شنبه یکشنبه دوشنبه سه شنبه چهارشنبه پنج شنبه جمعه
  1 2 3 4 5 6
7 8 9 10 11 12 13
14 15 16 17 18 19 20
21 22 23 24 25 26 27
28 29 30 31      



جستجو


موضوع

نحوه نمایش نتایج:


اللّهُمَّ كُنْ لِوَلِيِّكَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَعَلى آبائِهِ في هذِهِ السّاعَةِ وَفي كُلِّ ساعَةٍ وَلِيّاً وَحافِظاً وَقائِدا ‏وَناصِراً وَدَليلاً وَعَيْناً حَتّى تُسْكِنَهُ أَرْضَك َطَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فيها طَويلاً

دريافت كد دعاي فرج




 



شعر درمورد حضرت محمد
سلام ای محمد

که چشمه ی حیاتی

تو ساحل امیدی

تو کشتی نجاتی

چو باغ سبز ایمان

پر از گل و سروری

پیام تو حقیقت

تو شهر علم نوری

غروب ظلم و جوری

بهار عدل و دادی

فروغ شبهای تار

نوید صبح شادی

تو گوهری یگانه

ز گنج کردگاری

تو آخرین نشانی

ز راه رستگاری

بر آسمان قلبم

نشانده ام تا ابر

ستاره ای درخشان

به یادت ای محمد…

.

.

شاعر:خانم معصومه حمیدی

موضوعات: شعر درمورد حضرت محمد  لینک ثابت
[شنبه 1395-01-14] [ 02:34:00 ب.ظ ]





یا رسول الله ! مثل تو دیگر در پهنه زمین تکرار نخواهد شد، اما با تکرار صلوات بر تو، نور حضورت را در قلب خود احساس مى کنیم.

اللهم صلی علی محمد و آل محمد

موضوعات: یا رسول الله  لینک ثابت
 [ 02:24:00 ب.ظ ]




آقــــآے مـَــن ،

“"غفــلــــتِ “” مـــــآ از “” غِـیبــتِ “” تــو

غـَـم اَنگــیز تـَـر اَســت . . .

موضوعات: انتظار مهدی فاطمه  لینک ثابت
[جمعه 1395-01-13] [ 09:31:00 ب.ظ ]




گفتگو با خـدا . . .

گفتــم : خسته ام

گفت : از رحمت خـــدا نا امید نشوید(53زمــر)

گفتــم : انگار منو فراموش کردی؟

گفت : مرا یاد کنید تا به یاد شما باشم(152بقــره)

گفتــم : اخه تا کی صبر کنم؟؟؟

گفت : تو چه میدانی شاید موعدش نزدیک باشد(63احــزاب)

گفتــم : تو خدایی و صبور!من بنده ام و ظرف صبرم کوچیکه یه اشاره کنی تمومه

گفت :شاید چیزی که تو دوست داری به صلاحت نباشه(216بقــره)

گفتــم : دلـــم گرفته…

گفت : (مردم به چه دل خوش کردند) باید به فضل و رحمت خدا شاد باشند

(58یونس)

گفتـــم : خیلی احساس تنهـــایی میکنم

گفت :من که نزدیکـــم(186بقـــره)

گفتــم : تو همیشه نزدیکی… من دورم کاش میشد بهت نزدیک بشم

گفت : هر صبح و عصر پروردگارت را پیش خود با خوف و تضــرع و صدای اهسته

یاد کن(205نور)

گفتــم :خب اینــم توفیق می خواد

گفت : دوست ندارید خدا شمــا را ببخشد(22نور)

گفتــم : معلومه که دوست دارم

گفت : پس از خدا بخواهید شما را ببخشد و توبه کنید(90هــود)

گفتــم : با این همه گنــاه…برای کدومش توبه کنم؟؟؟

گفت : خــداوند همه ی گناهان را میبخشد(53زمــر)

گفتــم : روی توبه ندارم یعنی اگه بازم بیام می بخشیم؟؟؟

گفت : به جز خدا چه کسی گناه کاران را می بخشد؟( 135آل عمــران)

خــدا هم توبه کنندگان را و هم آنان که پاکند را دوست میدارد(222بقــره)

گفتــم : خدا جز تو کسی رو ندارم…

گفت : خدا برای بنده اش کافــی نیست؟!(36زمــر)

گفتــم : در برابر این همه مهــربونی چیکار کنم؟؟؟

گفت : ای مومنان!خدا را زیاد یاد کنید و صبح و شب او را تسبیح کنید

که خود و فرشتگانش بر شما درود و رحمت میفرستند …

خدا نسبت به مومنان مهربان است(41احــزاب)

موضوعات: گفتگو با خـدا . . .  لینک ثابت
 [ 09:15:00 ب.ظ ]




ای نفست یار و مدد کار ما…کی و کجا وعده ای دیدار ما

دل مستمندم ای جان به لبت نیاز دارد،به هوای دیدن تو هوس حجاز دارد…

موضوعات: انتظار  لینک ثابت
 [ 07:55:00 ب.ظ ]


...




دوستی نقل قولی نوشته بود که :

” همه دوست دارند به بهشت بروند اما هیچ کس دوست ندارد بمیرد……”

در جواب نوشتم : بله ، چون به قول بزرگ مردی ” بهشت را به بها می دهند و نه به بهانه ” و ما عمری است که فقط بهانه بهشت را می گیریم و تاکنون کاری نکرده ایم که لایق بهشت رفتن مان کند …

پس چگونه به مردن فکر کنیم …؟!

چگونه …

منبع : جملات زیبا گیله مرد

موضوعات: بهشت  لینک ثابت
 [ 07:49:00 ب.ظ ]


...



دیروز بهشت را به گندم فروختیم؛

مراقب باشیم امروز آن را به تکه نانی نفروشیم .

میدانید فرصت دیگری نداریم ؟

موضوعات: بهشت  لینک ثابت
 [ 07:31:00 ب.ظ ]




فضیلت و خواص سوره انبیاء
انبیاء بیست و یکمین سوره قرآن است که مکی و 112 آیه دارد.
در فضیلت این سوره از نبی مکرم اسلام صلی الله علیه و آله و سلم آمده است: «هر که سوره انبیاء را قرائت نماید، خداوند از او حسابرسی آسانی نماید و همه پیامبرانی که نام هایشان در قرآن یاد شده است در روز قیامت با او مصافحه کرده و بر او درود می فرستند.» (1)
امام جعفر صادق علیه السلام در این باره فرمودند: «اگر کسی سوره انبیاء را تلاوت کند مانند کسی است که با همه پیامبران الهی در بهشت نعمت های خداوند مرافقت و همراهی کرده است و زندگی دنیایی در چشم مردم با هیبت و شکوه خواهد بود.»(2)
آثار و برکات سوره
1) دیدن خوابی خوش
از نبی مکرّم اسلام صلی الله علیه و آله و سلم نقل شده: اگر سوره انبیاء را برپوست آهویی نوشته و هنگام خواب در کنار رختخواب خود قرار دهند در خواب چیزهای خوشایندی می بیند که قلبش بواسطه آن شاد می شود.(3)
2) درمان بیخوابی
از امام صادق علیه السلام روایت شده: هر کس سوره انبیاء را بر پوست آهویی بنویسد و در کنار رختخواب خود قرار دهد و بخوابد تا وقتی این نوشته از آنجا برداشته نشود از خواب بیدار نمی شود و این دستور برای بیماران و کسانی که به علت افکار یا ترس و بیماری نمی توانند شب بخوابند و بیداری می کشند مناسب است و به اذن خداوند خوب می شود.(4)
3) درمان درد ران
برای درمان « درد ران پا» امام علی علیه السلام فرموده اند: در ظرف بزرگی از آب گرم بنشیند و دستش را بر جایگاه درد بگذارد و آیه [30] سوره انبیاء را قرائت نماید. (5)
4) درمان بیماری درد معده
سعد بن سعد از امام کاظم علیه السلام روایت کرده است که روزی ایشان به یکی از یارانشان که از درد معده ناراحت بود فرمود: «مقداری آب بگیر و با این آیه که می گویم تعویذ کن. [3] بار بگو: « یُریدُ اللهُ بِکُمُ الْیُسْرَ وَ لا یُریدُ بکُمُ الْعُسْرَ» و بهد آیه [30] سوره انبیاء را بخوان، سپس آن آب را بنوش و دستت را روی شکمت بکش، ان شاء الله بهبود خواهی یافت.(6)
5) آثار ذکر یونسیه[آیه 87]:
الف) برای آزادی از زندان؛
ب) برای برآمدن مهمات کلی و جزیی؛
ج) دور کردن دشمن؛
د) از بین بردن حزن و اندوه.
بخواند: « لا اله الا انت سبحانک انی کنت من الظالمین» و به هیچ عنوان کمتر نباشد.(7)
ــــــــــــــــــــــــــــــــ
پی نوشت:
(1)مجمع البیان، ج7، ص70
(2) ثواب الاعمال، ص108
(3)تفسیرالبرهان، ج3، ص799
(4) همان
(5)طب الائمه، ص31
(6)همان، ص69
(7)مفاتیح الجنان، ص501
منبع:«قرآن درمانی روحی و جسمی محسن آشتیانی، سید محسن موسوی»

موضوعات: فضیلت و خواص سوره انبیاء  لینک ثابت
 [ 06:05:00 ب.ظ ]




فضیلت و خواص سوره مریم
مریم؛ نوزدهمین سوره قرآن است که مکی و 98 آیه دارد.
در فضیلت این سوره از پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه و آله وسلم روایت شده: «هر کس سوره مریم را قرائت نماید به تعداد تصدیق کنندگان و تکذیب کنندگان حضرت زکریا و یحیی و مریم و عیسی و موسی و هارون و ابراهیم و اسحاق و یعقوب و اسماعیل ده حسنه به او عطا می شود و به تعداد کسانی که برای خداوند فرزند قایل شده و قایل نشده اند نیز ده حسنه به او داده می شود.(1)
همچنین از ایشان نقل شده است: «به کسی که سوره مریم را قرائت کند، ده برابر تعداد کسانی که پیامبران و رسولان نام برده شده در این سوره را تصدیق یا تکذیب کردند، حسنه و درجه داده می شود که هر درجه ای، هزار هزار مرتبه بزرگ تر از ما بین زمین و اسمان است و به همین تعداد، همسران بهشتی در فردوس به او داده می شود و در روز قیامت، همراه متقیان در اولین گروه سابقین، محشور می شود.(2)
از ابان بن عثمان نقل شده که حضرت صادق علیه السلام فرمودند: هر کس به خواندن سوره مریم مداومت کند نمیردتا اینکه برسد به آنچه او را بی نیاز سازد، از جان و مال و فرزند. و نیز در آخرت از یاران عیسی بن مریم علیهم السلام باشد و در آن روز دارای سلطنتی شود مثل سلطنت سلیمان در دنیا.(3)
آثار و برکات سوره
1) زیاد شدن خیر و برکت
روایت از امام صادق علیه السلام: «هر کس سوره مریم را بنویسد وآن را در ظرفی شیشه ای که دهانه تنگ دارد گذاشته و در منزلش بگذارد خیر خانه و روزی اش زیاد شود و در خوابش چیزهای خوب می بیند.»(4)
2) ترس از فرد قدرتمند
امام صادق علیه السلام فرموده اند: «هرکس بر شخصی وارد شود که از او خوف و ترس دارد هنگام مواجهه با او حروف «ک ه ی ع ص» را یکی یکی گفته و بعد از گفتن هر حرف یکی از انگشتان دست راستش را ببندد، آنگاه حروف «ح م ع س ق » را یکی یکی گفته و انگشتان دست چپش را ببندد و دو دست خود را مشت کند، آنگاه آیه 110 سوره طه «و عنت الوجوه للحیِ….ظلماً» را قرائت نماید و هنگام روبه رو شدن با ان شخص دو دستش را بگشاید هیچ آسیبی از جانب وی به او نخواهد رسید.(5)
3) خواب خوش
در تفسیر البرهان به نقل از رسول گرامی اسلام صلی الله علیه و اله وسلم آمده است: «هر کس سوره مریم را نوشته و به همراه خود داشته باشد، در خوابش جز چیزهای خوب نمی بیند و اگر بر دیوار خانه نوشته شود از خطرات حفظ شده و آنچه در خانه است در امنیت می باشد و اگر خائف، آن را بشوید و بنوشد امنیت یابد.»(6)
4) دفع دشمن
در حاشیه زادالمعاد آمده است برای دفع دشمن «کهیعص» را 775 بار بخواند که به نتیجه خواهد رسید.(7)
5) پیدا شدن همسر مناسب
اگر این سوره را بنویسند و بشویند و آبش را بر دختر ریزند او را شوهر پیدا شود.(8)
6) بهبود سردرد
جهت رفع سردرد و میگرن آیات [5-1] سوره مریم و آیه[29] سوره فتح را بخواند برطرف خواهد شد.(9)
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
پی نوشت:
(1)مجمع البیان، ج6،ص 397
(2) مستدرک الوسائل، ج4، ص344
(3) درمان با قرآن، ص56 به نقل از مجمع البیان
(4)تفسیرالبرهان، ج3، ص695
(5)عدّة الداعی، ص276
(6)تفسیرالبرهان، ج3، ص695
(7)تعطیرالانام فی تعبیرالمنام، ج1، ص343
(8)درمان با قرآن، ص56
(9)همان
منابع: «قرآن درمانی روحی و جسمی محسن آشتیانی، سید محسن موسوی؛ و درمان با قرآن،محمدرضا کریمی»

موضوعات: فضیلت و خواص سوره مریم  لینک ثابت
 [ 05:50:00 ب.ظ ]




 

فضیلت و خواص سوره کهف
کهف؛هیجدهمین سوره قرآن است که مکی و 110 آیه دارد.
در فضیلت این سوره از نبی مکرم اسلام صلی الله علیه و آله وسلم روایت شده: هرکس این سوره را در شب جمعه قرائت نماید بین او وخانه خدا و پس از آن نورانی خواهد شد.(1)
احمد بن هلال از عیسی بن عبدالله از پدرش از امیرالمؤمنین علیه السلام روایت کرده که فرمودند: «هیچ بنده ای نیست که آیه (قل انّما انا بشر مثلکم… را تا آخر سوره کهف ) بخواند جز اینکه برای او نوری کشیده شود از خوابگاهش تا خانه کعبه و چنانچه خود از اهل حرم است برای او نوریست تا بیت المقدس.(2)
پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله وسلم فرموده اند: «سوره کهف در تورات به نام حائله معروف است، زیرا میان قاری خود و آتش حائل و مانع می شود.»(3)
در روایت دیگری از ایشان وارد شده است:«آیا به شما خبر ندهم که عظمت آن آسمان و زمین را پر کرده است و کسی که این سوره را بنویسد نیز عظمتی این چنین دارد و هر کس این سوره رادر روز جمعه قرائت نماید خداوند گناهان او را تا جمعه آینده می آمرزد…»(4)
از امام صادق علیه السلام نقل شده: هر کس سوره کهف را در شب های جمعه قرائت نماید، به مرگ شهادت از دنیا خواهد رفت یا اینکه خداوند او را شهید مبعوث خواهد کرد و در روز قیامت در صف شهدا خواهد بود.(5)
در روایات متعددی از پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه وآله وسلم به قرائت 10 آیه آخر سوره کهف و حفظ کردن آنها سفارش شده است و فرموده اند: هر کس به این سفارش عمل کند از فتنه دجّال در امان خواهد ماند.(6)
آثار و برکات سوره کهف
1) جهت ادای قرض
جهت ادای قرض و رفع فقر این سوره را نوشته و در ظرف شیشه ای که دهانه تنگ دارد قرار دهد و آن را در خانه اشد بگذارد از بدهکاری و فقر راحتی می یابد.(7)
2) ترس از دزد و بی خوابی
در حاشیه منهاج سمنانی و تسهیل الدواء از امیرالمؤمنین علی علیه السلام روایت شده: که چون کسی در خواب از بیم دزد بترسد و بی خوابی بر او مستولی گردد، آیات(11-12) سوره کهف را بخواند.(8)
3) درمان درد ساق پا
از امام صادق نقل شده: برای درمان درد ساق پا (آیه 27 سوره کهف) را 7 مرتبه بخوانید.(9)
4) بیدار شدن از خواب در ساعت معین
از امام صادق علیه السلام روایت شده: «هربنده خدایی آخرین آیه سوره کهف را قرائت نماید در هر ساعتی که بخواهد از خواب بیدار می شود.»(10)
5) ایمن شدن از عقرب گزیدگی
ثعلبی در تفسیر خود آورده که هر کس درهر شبانه روز بر حضرت نوح علیه السلام به این وجه درود فرستد که «السلام علی نوح فی العالمین» از عقرب در این دنیا و در آن دنیا ضرری به او نرسد(11)
8) جهت برطرف شدن تب آیات (8-9) این سوره را بنویسد و در زیر سر نهد تبش برطرف شود.(12)
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
پی نوشت:
(1)بحارالانوار، ج86، ص313
(2)درمان با قرآن، ص 53 به نقل از ثواب الاعمال، ص97
(3)الجامع الصغیر، ج2، ص55
(4) کنزالعمال، ح2595
(5) ثواب الاعمال، ص107
(6) کنزالعمال، ح2591
(7)المصباح کفعمی، ص455
(8)طب الائمه، ص36
(9) همان، ص32
(10)الکافی، ج2، ص462
(11) درمان با قرآن، ص54
(12) همان
منابع: «قرآن درمانی روحی و جسمی محسن آشتیانی، سید محسن موسوی؛ و درمان با قرآن،محمدرضا کریمی»

 

موضوعات: فضیلت و خواص سوره کهف  لینک ثابت
 [ 05:46:00 ب.ظ ]




فضیلت سوره اسراء

تعداد آیات: 111

مکی یا مدنی: مکی

نام های دیگر سوره: بنی اسرائیل، سبحان

«ايـن سـوره بـنـا بـر مـشـهـور از سـوره هـائى اسـت كـه در مـكـه نازل شده است و طبعا ويژگيهاى سوره هاى مكى در آن جمع است ، از جمله دعوت مؤ ثر به تـوحـيـد، و تـوجـه دادن بـه مـعاد، و نصائح سودمند، و مبارزه با هر گونه شرك و ظلم وانحراف بطور كلى ميتوان گفت آيات اين سوره بر محور امور زير دور مى زند.

1 - دلائل نبوت مخصوصا قرآن و نيز معراج .

2 - بـحـثـهـائى مـربـوط بـه مـعـاد، مـسـاله كـيـفـر و پـاداش و نـامـه اعمال و نتائج آن .

3 - بخشى از تاريخ پر ماجراى بنى اسرائيل كه در آغاز سوره و پايان آن آمده است .

4 - مـسـاله آزادى اراده و اخـتـيـار و ايـنـكـه هـر گـونـه عمل نيك و بد، نتيجه اش به خود انسان بازگشت ميكند.

5 - مساله حساب و كتاب در زندگى اين جهان كه نمونه اى است براى جهان ديگر.

6 – حق شناسى در همه سطوح مخصوصا درباره خويشاوندان ، و بخصوص پدر و مادر.

7 - تـحـريـم اسـراف و تـبـذيـر و بـخـل و فـرزنـدكـشـى و زنـا و خـوردن مال يتيمان و كم فروشى و تكبر و خونريزى .

8 - بحثهائى در زمينه توحيد و خداشناسى .

9 - مـبـارزه با هر گونه لجاجت در برابر حق و اينكه گناهان ميان انسان و مشاهده چهره حق پرده ميافكند.

10 - شخصيت انسان و فضيلت و برترى او بر مخلوقات ديگر.

11 - تاثير قرآن براى درمان هر گونه بيمارى اخلاقى و اجتماعى .

12 - اعجاز قرآن و عدم توانائى مقابله با آن .

13 - وسوسه هاى شيطان و هشدار به همه مؤ منان به راههاى نفوذ شيطان در انسان .

14 - بخشى از تعليمات مختلف اخلاقى .

15 - و سـرانـجـام فـرازهـائى از تـاريخ پيامبران به عنوان درسهاى عبرتى براى همه انسانها و شاهدى براى مسائل بالا.

به هر صورت مجموعه بحثهاى عقيدتى و اخلاقى و اجتماعى در اين سوره نسخه كاملى راتـشـكيل ميدهد براى ارتقاء و تكامل بشر در زمينه هاى مختلف ، و جالب اينكه اين سوره باتـسـبـيـح خدا شروع ميشود و با حمد و تكبير او پايان ميگيرد تسبيح نشانه اى است براى پـاكـسـازى و پـيـراسـتن از هر گونه عيب و نقص ، و حمد نشانه اى است براى آراستن به صفات فضيلت ، و تكبير رمزى است به پيشرفت و عظمت .»

تفسیر نمونه ج

فضائل سوره اسراء

عن ابی عبدالله علیه السلام قال: ما من عبد قرأ سورة بنی اسرائیل فی کل لیلة جمعة لم یمت حتی یدرک القائم علیه السلام و یکون من اصحابه.

امام صادق علیه السلام فرمود: «هر کس سوره بنی اسرائیل را در هر شب جمعه بخواند نمی میرد تا انکه زمان قائم آل محمد علیه السلام را درک کند و از یاران او بشود.»

البرهان فی تفسیر القرآن مترجم ج8 ص215

عن ابی عبدالله علیه السلام قال: من قرأ هذه السورة و رق قلبه عند ذکر الوالدین کان له قنطار فی الجنة و القنطار ألف و مائتا اوقیة و الاوقیة خیر من الندنیا و ما فیها…

از امام صادق علیه السلام نقل است که فرمود:: «هر کس این سوره را بخواند و وقتی در این آیه که صحبت از پدر و مادر می شود منقلب شود در بهشت قنطار به او داده خواهد شد . قنطار 1200 اوقیه است و هر اوقیه از دنیا و هر آنچه در آن است بهتر بود.

البرهان فی تفسیر القرآن مترجم ج8 ص215

آثار و برکات سوره اسراء

1) جهت زیاد شدن فهم و قدرت سخنوری

عن ابی عبدالله علیه السلام قال: … و إن کتبها فی إناء و شرب ماءها لم یتعذر علیه کلام و انطلق لسانه بالصواب و ازداد فهما.

امام صادق علیه السلام فرمود: … اگر این سوره را در ظرفی بنویسد و به اب بشوید و از آن بنوشد فهم آن شخص زیاد شده سخن بگوید و زبانش بازشود.

البرهان فی تفسیر القرآن مترجم ج8 ص215

2) جهت باز شدن زبان طفل

عن ابی عبدالله علیه السلام قال: …یکتبها بزعفران و یسقی ماءها انطق الله لسانه باذنه و تکلم

امام صادق علیه السلام فرمود: … هر کس این سوره را با زعفران بر ظرفی بنویسد و بشوید و آب آن را به طفلی که زبانش گرفته باشد بخورانند به اذن خدا زبانش گشوده شود و به حرف آید.

البرهان فی تفسیر القرآن مترجم ج8 ص215

3) جهت رفع خیالات فاسد

وَإِذَا قَرَأْتَ الْقُرآنَ جَعَلْنَا بَيْنَكَ وَبَيْنَ الَّذِينَ لاَ يُؤْمِنُونَ بِالآخِرَةِ حِجَابًا مَّسْتُورًا ﴿۴۵﴾ وَجَعَلْنَا عَلَى قُلُوبِهِمْ أَكِنَّةً أَن يَفْقَهُوهُ وَفِي آذَانِهِمْ وَقْرًا وَإِذَا ذَكَرْتَ رَبَّكَ فِي الْقُرْآنِ وَحْدَهُ وَلَّوْاْ عَلَى أَدْبَارِهِمْ نُفُورًا ﴿۴۶﴾

اگر برای کسی خیالات فاسده و تشویش روی دهد یا وهم و ترس بر او غالب شود این آیات را با آیه 129 سوره توبه « فَإِن تَوَلَّوْاْ فَقُلْ حَسْبِيَ اللّهُ لا إِلَهَ إِلاَّ هُوَ عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ وَهُوَ رَبُّ الْعَرْشِ الْعَظِيمِ ﴿۱۲۹﴾» با نیت خالص و توجه به خدا و معنی آن بخواند آن خیالات فاسده و وهم و ترس از او زایل شود.

خواص آیات قران کریم ص102

4) جهت آسان شدن کارهای مشکل

منقول است هر وقت رسول اکرم صلی الله علیه وآله وسلم را کاری سخت پیش می آمد جبرئیل آن حضرت را می گفت بگو: تَوَکّلتُ عَلی الحَیِّ الّذی لایَمُوت ، و الْحَمْدُ لِلّهِ الَّذِي لَمْ يَتَّخِذْ وَلَدًا وَلَم يَكُن لَّهُ شَرِيكٌ فِي الْمُلْكِ وَلَمْ يَكُن لَّهُ وَلِيٌّ مِّنَ الذُّلَّ وَكَبِّرْهُ تَكْبِيرًا

حق سبحانه و تعالی آن کار مشکل و سخت را بر آن حضرت سهل و آسان می گردانید.

خواص آیات قران کریم ص102

4) جهت غنی شدن و توانگری

وَقُلِ الْحَمْدُ لِلّهِ الَّذِي لَمْ يَتَّخِذْ وَلَدًا وَلَم يَكُن لَّهُ شَرِيكٌ فِي الْمُلْكِ وَلَمْ يَكُن لَّهُ وَلِيٌّ مِّنَ الذُّلَّ وَكَبِّرْهُ تَكْبِيرًا ﴿۱۱۱﴾

هر کس با ایمان آیه فوق را با نیت خالص وتوجه به خدا و معنی آن زیاد بخواند و بعد از آن تکبیر بگوید اگر درویش باشد مستغنی گردد.

خواص آیات قران کریم ص103

5) جهت ایمنی مال از دزد و آتش سوزی

قُلِ ادْعُواْ اللّهَ أَوِ ادْعُواْ الرَّحْمَنَ أَيًّا مَّا تَدْعُواْ فَلَهُ الأَسْمَاء الْحُسْنَى وَلاَ تَجْهَرْ بِصَلاَتِكَ وَلاَ تُخَافِتْ بِهَا وَابْتَغِ بَيْنَ ذَلِكَ سَبِيلًا ﴿۱۱۰﴾ وَقُلِ الْحَمْدُ لِلّهِ الَّذِي لَمْ يَتَّخِذْ وَلَدًا وَلَم يَكُن لَّهُ شَرِيكٌ فِي الْمُلْكِ وَلَمْ يَكُن لَّهُ وَلِيٌّ مِّنَ الذُّلَّ وَكَبِّرْهُ تَكْبِيرًا ﴿۱۱۱﴾

اگر بر مکانی یا متاعی که از دزد و آتش گرفتن برسد این دو آیه را با آیه الکرسی بر حلقه در و قفل آن بخوانند انساءالله از دزد و آتش گرفتن حفظ بماند.

دو هزار و یک ختم ص402

6) جهت رفع ناخوشی و تنگدستی

لا حول ولا قوة الا بالله العلی العظیم، تَوَکّلتُ عَلی الحَیِّ الّذی لایَمُوت ، و الْحَمْدُ لِلّهِ الَّذِي لَمْ يَتَّخِذْ وَلَدًا وَلَم يَكُن لَّهُ شَرِيكٌ فِي الْمُلْكِ وَلَمْ يَكُن لَّهُ وَلِيٌّ مِّنَ الذُّلَّ وَكَبِّرْهُ تَكْبِيرًا

از امام صادق علیه السلام منقول است که فرمود: هر کس این دعا را بخواند خداوند تعالی فقر و ناخوشی را از او می برد.

دو هزار و یک ختم ص405

ختومات مجرب

از حضرت امام صادق علیه السلام منقول است: اگر کسی را حاجت دینی یا دنیایی باشد 7 بار سوره مبارکه بنی اسرائیل را با نیت خالص و توجه به خدا و معنی آن با حل وضو بخواند حاجت روا شود.

خواص آیات قرآن کریم ص103

موضوعات: فضیلت سوره اسراء  لینک ثابت
 [ 05:43:00 ب.ظ ]




فضیلت سوره نحل
تعداد آیات: 128

مکی یا مدنی: مکی

نام های دیگر سوره: النعم

«بطور كلى ميتوان گفت كه محتواى اين سوره را امور زيرتشكيل ميدهد كه به شكل جالب و متناسبى با هم آميخته شده است :
1- بيش از همه بحث از نعمتهاى خداوند در اين سوره به ميان آمده و آنچنان ريزه كاريهاى آن تشريح گرديده كه حس ‍ شكرگزارى هر انسان آزاده اى را بيدار ميكند، و از اين راه اورا به آفريننده اين همه نعمت و موهبت نزديك مى سازد.

اين نعمتها شامل نعمتهاى مربوط به باران ، نور آفتاب ، انواع گياهان و ميوه ها و موادغذائى ديگر، و حيواناتى كه خدمتگزار انسانها هستند و منافع و بركاتى كه از اين حيوانات عائد انسان مى شود و انواع وسائل زندگى و حتى نعمت فرزند و همسر، وخلاصه شامل انواع طيبات ميگردد. و درست به همين علت است كه بعضى آنرا سوره (نعم ) (جمع نعمت ) ناميده اند.

ولى مشهور و معروف در نامگذارى اين سوره همان سوره نحل است ، چرا كه ضمن بر شمردن نعمتهاى گوناگون الهى اشارهاى كوتاه و پر معنى و عجيب به زنبور عسل كرده ، مخصوصا روى ماده غذائى مهمى كه از آن عائد انسانها
مى شود، و نشانه هاى توحيدى كه در زندگى اين حشره وجود دارد تكيه نموده است .

2- بخش ديگرى از آن از دلائل توحيد و عظمت خلقت خدا، و معاد، و تهديد مشركان و مجرمان بحث ميكند.

3- قسمت ديگرى از آن از احكام مختلف اسلامى همانند دستور به عدل و احسان و هجرت و جهاد و نهى از فحشاء و منكر و ظلم و ستم و پيمانشكنى و همچنين دعوت به شكرگزارى از نعمتهاى او سخن مى گويد، و در همين رابطه از ابراهيم قهرمان توحيد به عنوان يك بنده شكرگزار در چند آيه نام مي برد.

4- بخش ديگرى از بدعتهاى مشركان سخن مى گويد و در همين رابطه ، مثلهاى حسى جالبى ذكر ميكند.

5- و بالاخره در قسمت ديگرى انسانها را از وسوسه هاى شيطان بر حذر ميدارد.»

تفسیرنمونه ج11 ص171

فضائل سوره نحل

ابی بن کعب عن النبی صلی الله علیه وآله وسلم قال: من قرأها لم یحاسبه الله تعلی بالنعم التی انعمها علیه فی دار الدنیا و اعطی من الاجر کالذی مات و احسن الوصیة و ان مات فی یوم تلاها أو لیلة کان له من الاجر کالذی مات فاحسن الوصیة.

مجمع البیان ج4، ابتدای تفسیر سوره نحل

از نبی مکرم اسلام صلی الله علیه و آله وسلم نقل شده: هر که سوره نحل را قرائت نماید، خدای بلند مرتبه هر نعمتی را که به او داده است حساب نکند و اجر او به اندازه کسی است که بمیرد و وصیتی از خود به یادگار گذارد و اگر در آن روز بمیرد او را چندان ثواب است مانند کسی که در هنگامه مرگ به بهترینها وصیت کند.

عن ابی جعفر علیه السلام قال: من قرأ سورة النحل فی کل شهر کغی المغرم و سبعین نوعا من انواع البلاء أهونه الجنون و الجذام و البرص و کان مسکنة فی جنة عدن و هی وسط الجنان.

روایت از امام باقر علیه السلام: هر کس سوره نحل را در هر ماه یک بار بخواند از زیان مالی (قرض) در دنیا و نیز از هفتاد نوع بلا که سبک ترین آنها دیوانگی و جذام و پیسی باشد ایمن باشد و مسکنش در آخرت در بهشت عدن(محلی در وسط بهشت) باشد.

مجمع البیان ج4، ابتدای تفسیر سوره نحل

آثار و برکات سوره نحل

1) جهت غلبه بر دشمنان

اگر کسی سوره مبارکه نحل را با نیت خالص و توجه به خدا و معنی آن بنویسد و با خود دارد همه دشمنان مسخر او گردند.

خواص آیات قران کریم ص100

2) جهت برکت محصول

هُوَ الَّذِي أَنزَلَ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً لَّكُم مِّنْهُ شَرَابٌ وَمِنْهُ شَجَرٌ فِيهِ تُسِيمُونَ ﴿۱۰﴾ يُنبِتُ لَكُم بِهِ الزَّرْعَ وَالزَّيْتُونَ وَالنَّخِيلَ وَالأَعْنَابَ وَمِن كُلِّ الثَّمَرَاتِ إِنَّ فِي ذَلِكَ لآيَةً لِّقَوْمٍ يَتَفَكَّرُونَ ﴿۱۱﴾

اگر کسی با ایمان 7 بار این دو آیه را با نیت خالص و توجه به خدا و معنی آن بنویسد و بر کاسه ای آب بخواند و آن آب را بر مزارع و اشجار بپاشد برکت بسیار مشاهده کند و از همه آفات محفوظ بماند.

خواص آیات قران کریم ص100

3) جهت زیاد شدن شیرمادر

وَإِنَّ لَكُمْ فِي الأَنْعَامِ لَعِبْرَةً نُّسْقِيكُم مِّمَّا فِي بُطُونِهِ مِن بَيْنِ فَرْثٍ وَدَمٍ لَّبَنًا خَالِصًا سَآئِغًا لِلشَّارِبِينَ ﴿۶۶﴾

اگر زنی بخواهد که شیرش زیاد شود این آیه را برآب بنویسد و بیاشامد.

درمان با قرآن، محمدرضا کریمی ص50

ختومات مجرب

از حضرت امام جعفر صادق علیه السلام منقول است:

اگر کسی بخواهد که دشمنان خود را متفرق سازد سوره مبارکه نحل را 21 بار با نیت خالص و توجه به خدا و معنی ان بخواند و به روایتی 108 بار بخواند بزودی دشمنانش متفرق و پراکنده می شوند.

خواص آیات قران کریم ص100

 

موضوعات: فضیلت سوره نحل  لینک ثابت
 [ 05:36:00 ب.ظ ]




 

سیزده بدر در شعر استاد شهریار

مجموعه: شعر و ترانه

اشعار استاد شهریار,شعر در مورد سیزده بدر

یار و همسر نگرفتــــــم که گـــــــــــرو بود سرم
تــــو شدی مادر و من با همه پیری پســـــــرم

تو جگـــــرگوشه هم از شیر بریدی و هنـــــــوز
من بیچـــــــاره همان عاشق خونیــن جگــــرم

خون دل می خورم و چشــــــم نظربازم جـــام
جرمم این است که صاحبــــدل و صاحب نظـرم

من که با عشق نرانــــــدم به جوانـی هوسی
هوس عشق و جوانـــی ست به پیــرانه سرم

پدرت گوهــــــــــر خود تا به زر و سیم فــروخت
پدر عشق بسوزد که درآمد پـــــــدرم

عشـــق و آزادگــی و حسن و جوانــی و هنـــر
عجبــا هیچ نیرزیـــــــــــــــد که بی سیم و زرم

هنــــــــــــرم کاش گره بند زر و سیمـــــــم بود
که ببــــــــــــــازار تو کـــــــــاری نگشود از هنرم

سیـــــــزده را همه عالم بدر امروز از شهـــر
من خود آن سیزدهـــــــم کز همه عالم بـدرم

تا بدیـــــــــوار و درش تازه کنم عهـد قــــــــدیم
گاهـــــــــی از کوچه معشوقه خود می گــذرم

تو از آن دگـــــــــــــری، رو که مـــــرا یاد تو بس
خود تو دانـــــــــی که من از کان جهانی دگرم

از شکــــــــــــار دگران چشم و دلی دارم سیر
شیــــــــــرم و جوی شغــــــالان نبود آبخـــورم

خون دل مـــــــوج زند در جگــــــرم چون یاقوت
شهــــریــــــارا چکنم لعلــــم و والا گهـــــرم

موضوعات: سیزده بدر در شعر استاد شهریار  لینک ثابت
 [ 05:28:00 ب.ظ ]




 

 

شعر سیزده بدر

ساقی گل و سبزه بس طربناک شده ست / دریاب که هفته‌ی دگر خاک شده ست

می نوش و گلی بچین که تا در نگری / گل خاک شده ست و سبزه خاشاک شده ست

(با آرزوی روزی شاد در کنار طبیعت)

موضوعات: مادر, شعر سیزده بدر  لینک ثابت
 [ 05:10:00 ب.ظ ]




                                                                                             

سیزده بدر(تاریخچه سیزده بدر)

مجموعه: تاریخ و تمدن

سیزده بدر سیزدهمین روز فروردین ماه و از جشن های نوروزی است. در تقویم‌های رسمی ایران این روز (سیزده بدر) روز طبیعت نامگذاری شده‌است و از تعطیلات رسمی است.برخی بر این باورند که در روز سیزده بدر باید برای راندن نحسی از خانه بیرون روند و نحسی را در طبیعت به در کنند. بعد از سیزده به در، جشن های نوروزی پایان می پذیرد.

سخن پیرامون جشن «سیزده بدر»، همانند دیگر جشن های ملی و باستانی ایران، نیاز به پژوهش زیاد و مقدمه چینی ای طولانی دارد، به ویژه جشنی مانند سیزده بدر با این گستره ی برگزاری و سابقه ی طولانی که این پهنه و زمان تغییراتی ژرف در آیین ها و مراسم ویژه ی این روز ایجاد کرده است.در این راستا کوشش بر این بوده است تا خردورزانه ترین و مستندترین گفتارها، نوشتارها و نگرش ها را در این زمینه جشن سیزده بدر گردآوری کنیم.
بهتر است در آغاز، پیشگفتاری پیرامون عدد 13 و روز سیزدهم و اینکه آیا این عدد و این روز در ایران و فرهنگ ایرانی نحس است داشته یا نه فراهم آوریم :
نخست باید به این موضوع توجه داشت که در فرهنگ ایرانی، هیچ یک از روزهای سال «نحس» و «بدیمن» یا «شوم» شمرده نشده، بلکه چنانچه می دانیم هر یک از روزهای هفته و ماه نام هایی زیبا و در ارتباط با یکی از مظاهر طبیعت یا ایزدان و امشاسپندان داشته و دارند، و روز سیزدهم هر ماه خورشیدی در گاهشماری ایرانی نیز «تیر روز» نام دارد که از آن ِستاره ی تیشتر، ستاره ی باران آور می باشد و ایرانیان از روی خجستگی، این روز را برای نخستین جشن تیرگان سال، انتخاب کرده اند.
همچنین در هیچ یک از متون کهن و هیچ دانشمند و نویسنده ای، از این روز (سیزده بدر)به بدی یاد نکرده اند بلکه در بیشتر نوشتارها و کتاب ها، از سیزدهم نوروز با عنوان روزی فرخنده و خجسته نام برده اند.

برای نمونه کتاب «آثار الباقیه» جدولی برای سعد و نحس بودن روزها دارد که در آن جدول در مقابل روز سیزدهم نوروز کلمه ی «سعد» به معنی نیک و فرخنده آورده شده است.

اما پس از نفوذ فرهنگ اروپایی در زمان حکومت صفویان رسید که در این فرهنگ نیز عدد 13 را نحس می دانستند، و هنوز هم با پیشرفت های علمی و فن آوری پیشرفته اروپا، این خرافات عمیقا در دل بسیاری از اروپاییان وجود دارد که در مقایسه با خرافات شرقی، شمارگان آن ها کم نیست و مثال های بسیار دیگری مانند «داشتن روزی بد با دیدن گربه ی سیاه رنگ»، «احتمال رویدادی شوم پس از رد شدن از زیر نردبام» یا «شوم بودن گذاشتن کلید خانه روی میز آشپزخانه»،«خوش شانسی آوردن نعل اسب» و بسیاری موارد خرافی دیگر که خوشبختانه تا کنون وارد فرهنگ ما نشده اند و برای ما خنده آور هستند.
اما تنها چیزی که در فرهنگ ایرانی می توانیم درباره ی عدد سیزده پیدا کنیم، «بد قلق» بودن عدد 13 به خاطر خاصیت بخش ناپذیری آن است.(این خود نشانه ای از دانش بالای ایرانیان از ریاضی و به کارگیری آن در زندگی روزمره است.)

اما وقتی درباره ی نیکویی و فرخندگی این روز بیشتر دقت می کنیم منابع معقول و مستند با سوابق تاریخی زیادی را می یابیم.همان طور که گفته شد سیزدهم فرودین ماه که تیر روز نام دارد و متعلق به فرشته یا امشاسپند یا ایزد سپند (مقدس) و بزرگواری است که در متون پهلوی و در اوستا تیشتر نام دارد و جشن بزرگ تیر روز از تیر ماه که جشن تیرگان است به نام او می باشد.

تاریخچه ی سیزده بدر
همانطور که پیشینه ی جشن نوروز را از زمان جمشید می دانند درباره ی سیزده به در (سیزده بدر) هم روایت هست که :
«… جمشید، شاه پیشدادی، روز سیزده نوروز (سیزده بدر)را در صحرای سبز و خرم خیمه و خرگاه بر پا می کند و بارعام می دهد و چندین سال متوالی این کار را انجام می دهد که در نتیجه این مراسم در ایران زمین به صورت سنت و آیین درمی آید و ایرانیان از آن پس سیزده بدر را بیرون از خانه در کنار چشمه سارها و دامن طبیعت برگزار می کنند …»

اما برای بررسی دیرینگی جشن سیزده بدر از روی منابع مکتوب، تمامی منابع مربوط به دوران قاجار می باشند و گزارش به برگزاری سیزده بدر در فروردین یا صفر داده اند، از همین رو برخی پژوهشگران پنداشته اند که جشن سیزده بدر بیش از یکی دو سده دیرینگی ندارد اما با دقت بیشتر در می یابیم که شواهدی برای دیرینگی جشن سیزده بدر وجود دارد.

همانطور که پیش از این گفته آمد، تنوع و گوناگونی شیوه های برگزاری یک آیین، و دامنه ی گسترش فراخ تر یک باور در میان مردمان، بر پایه ی قواعد مردم شناسی و فرهنگ عامه، نشان دهنده ی دیرینگی زیاد آن است.

همچنین مراسم مشابه ای که به موجب کتیبه های سومری و بابلی از آن آگاهی داریم، آیین های سال نو در سومر با نام «زگموگ» و در بابل با نام «آکیتو» دوازده روز به درازا می کشیده و در روز سیزدهم جشنی در آغوش طبیعت برگزار می شده. بدین ترتیب تصور می شود که سیزده بدر دارای سابقه ای دست کم چهار هزار ساله است.

شیوه های برگزاری و مراسم سیزده بدر
همانگونه که اشاره شد شیوه های برگزاری سیزده بدر و همچنین مراسم و آداب سیزده بدر بسیار متفاوت و گسترده می باشد که در اینجا به تفصیل نمی توان به آنها پرداخت، اما همانطور که می دانیم سیزدهم فروردین تیشتر روز می باشد و آغاز نیمسال دوم زراعی، و مردمان ایرانی برای نیایش و گرامیداشت تیشتر، ایزد باران آور و نوید بخش سال نیک به کشتزارها و مزارع خود می رفتند و در زمین تازه روییده و سرسبز و آکنده از انبوه گل و گیاهان صحرایی به شادی و ترانه سرایی و پایکوبی می پرداختند و از گردآوری سبزه های صحرایی و پختن آش و خوراکی های ویژه غافل نمی شدند.

بخشی دیگر از آیین های سیزده بدر را هم باورهایی تشکیل می دهند که به نوعی با تقدیر و سر نوشت در پیوند است.برای نمونه فال گوش ایستادن ،فال گیری (به ویژه فال کوزه)، گره زدن سبزی و گشودن آن ،بخت گشایی (که درسمرقند و بخارا رایج است)و نمونه های پرشمار دیگر …از مراسم های روز سیزده بدر هستند.

از آئین های دیگر سیزده بدر که مانند مراسم چهارشنبه سوری و نوروز، پر شمار، زیبا و دوست داشتنی است،بازی های گروهی، ترانه ها و رقص های دسته جمعی، گردآوری گیاهان صحرایی، خوراک پزی های عمومی، بادبادک پرانی، سوارکاری، نمایش های شاد، هماوردجویی جوانان، آب پاشی و آب بازی بخشی از این آیین هاست که ریشه در باورها و فرهنگ اساطیری دارند. از جمله شادی کردن و خندیدن به معنی فروریختن اندیشه های پلید و تیره، روبوسی نماد آشتی، به آب سپردن سبزه ی سفره ی نوروزی نشانه ی هدیه دادن به ایزد آب «آناهیتا» و گره زدن علف برای شاهد قرار دادن مادر طبیعت در پیوند میان زن و مرد، ایجاد مسابقه های اسب دوانی که یادآور کشمکش ایزد باران و دیو خشک سالی است.

علف گره زدن یکی از مراسم سیزده بدر
افسانه ی آفرینش در ایران باستان و موضوع نخستین بشر و نخستین شاه و دانستن روایاتی درباره ی «کیومرث» دارای اهمیت زیادی است، در «اوستا» چندین بار از کیومرث سخن به میان آمده و او را نخستین پادشاه و نیز نخستین بشر نامیده است.
گفته های «حمزه ی اصفهانی» در کتاب «سِنی ملوک الارض و الانبیاء» صفحه های 23 تا 29 و گفته های «مسعودی» در کتاب «مروج الذهب» جلد دوم صفحه های 110 و 111 و «بیرونی» در کتاب «آثار الباقیه» بر پایه ی همان آگاهی است که در منبع پهلوی وجود دارد که :
«مَشیه» و «مَشیانه» که دختر و پسر دو قلوی کیومرث بودند، روز سیزدهم فروردین برای نخستین بار در جهان با هم ازدواج کردند. در آن زمان چون عقد و نکاحی شناخته نشده بود ! آن دو به وسیله ی گره زدن دو شاخه ی «موُرد»، پایه ی ازدواج خود را بنا نهادند و چون ایرانیان باستان از این راز به خوبی آگاهی داشتند، آن مراسم را به ویژه دختران و پسران دم بخت روز سیزده بدر انجام می دادند، امروزه نیز دختران و پسران برای بستن پیمان زناشویی، نیت می کنند و علف گره می زنند.این رسم (علف گره زدن در روز سیزده بدر)از زمان «کیانیان» تقریبا فراموش شد و در زمان «هخامنشیان» دوباره آغاز شد و تا امروز باقی مانده است.

در کتاب «مُجمل التواریخ» چنین آمده است :
«… اول مردی که به زمین ظاهر شد، پارسیان آن را «گل شاه» نامیدند، زیرا که پادشاهی او الا بر گل نبود، پس پسر و دختری از او ماند که مشیه و مشیانه نام گرفتند و روز سیزده نوروز با هم ازدواج کردند و در مدت پنجاه سال هیجده فرزند بوجود آوردند و چون مُردند، جهان نود و چهار سال بی پادشاه بماند.»

همانگونه که شباهتی بین چارشنبه سوری و نوروز امروزی متداول در تهران و شهرهای بزرگ، با شیوه های اصیل و کهن آن وجود ندارد، سیزده بدر امروزی نیز تنها نامی از یک جشن کهن را برخود داشته و هیچ شباهتی به آیین کهن و یادگار نیاکان ما ندارد. نحوه ی اجرای جشن سیزده بدر ، مانند بسیاری از دیگر آیین های ایرانی، عمیقا از شیوه ی اصیل و باستانی خود دور شده است و به شکل فعلی آن، دارای سابقه ی تاریخی در ایران نیست.

اگر در گذشته مادران و پدران ما، سبزه های نوروزی خود را در این روز به صحرا می برده و برای احترام به زمین و گیاه، آن را در آغوش زمین می کاشته اند، امروزه ما آن را به سوی یکدیگر پرتاب می کنیم و تکه تکه اش می کنیم.

موضوعات: سیزده بدر(تاریخچه سیزده بدر)  لینک ثابت
 [ 05:09:00 ب.ظ ]




امیدوارم با جمع کردن هفت سین نوروزی

قرآنش نگهدارتان، آینه اش روشنایی زندگیتان

سکه اش برکت عمرتان،سبزیش طراوت و شادابی دلتان

ماهی اش شوق ادامه زندگیتان را به شما هدیه دهد

سیزده بدر مبارک . . .

موضوعات: سیزده بدر مبارک  لینک ثابت
[پنجشنبه 1395-01-12] [ 10:36:00 ب.ظ ]




سه دستور العمل عرفانی از آیت الله علی آقا قاضی رحمه الله

دستور العمل اول

آیت الله سید علی قاضی برای گذشتن از نفس اماره و خواهش های نفسانی، به شاگردان و تلامذه و مریدان سیر و سلوک الی الله دستور می دادند روایت عنوان بصری را بنویسند و بدان عمل کنند; یعنی، یک دستور اساسی و مهم، عمل طبق مضمون این وایت بود و علاوه بر این می فرمودند: باید آن را در جیب خود داشته باشند و هفته ای یکی دو بار آن را مطالعه نمایند . این روایت، بسیار مهم است و حاوی مطالب جامعی در بیان کیفیت معاشرت و خلوت و کیفیت و مقدار غذا و کیفیت تحصیل علم و یفیت حلم و مقدار شکیبایی و بردباری و تحمل شدائد در برابر گفتار هرزه گویان و بالاخره مقام عبودیت و تسلیم و رضا و وصول به اعلا ذروه عرفان و قله توحید است . از این رو شاگردان خود را بدون التزام به مضمون این روایت نمی پذیرفتند . (7)

این روایت را «عنوان بصری » از امام صادق علیه السلام نقل می کند که به جهت رعایت اختصار، تنها بخشی از آن را که شامل دستور العمل است، بیان می کنیم:

عنوان بصری می گوید: عرض کردم، ای اباعبدالله! حقیقت عبودیت چیست؟

فرمود: «ثلاثة اشیاء: ان لا یری العبد لنفسه فیما خوله الله ملکا لان العبید لا یکون لهم ملک، یرون المال مال الله یضعونه حیث امرهم الله به ولا یدبر العبد لنفسه تدبیرا وجملة اشتغاله فیما امره تعالی به ونهاه عنه، فاذا لم یر العبد لنفسه فیما خوله الله تعالی ملکا هان علیه الانفاق فیما امره الله تعالی ان ینفق فیه واذا فوض العبد تدبیر نفسه علی مدبره هان علیه مصائب الدنیا واذا اشتغل العبد بما امره الله تعالی ونهاه لا یتفرغ منهما الی المراء والمباهاة مع الناس .

فاذا اکرم الله العبد بهذه الثلاثة هان علیه الدنیا وابلیس والخلق ولا یطلب الدنیا تکاثرا وتفاخرا ولا یطلب ما عند الناس عزا وعلوا ولا یدع ایامه باطلا . فهذا اول درجة التقی . قال الله تبارک وتعالی «تلک الدار الاخرة نجعلها للذین لا یریدون علوا فی الارض ولا فسادا والعاقبة للمتقین » ; (8) [حقیقت عبودیت سه چیز است: این که بنده خدا درباره آنچه که خدا به وی سپرده است، برای خودش ملکیتی نبیند . چرا که بندگان دارای ملک نیستند; مال را مال خدا می دانند و در آن جایی که خداوند ایشان را امر کرده است که بنهند، می گذراند و بنده خدا برای خودش هیچ تدبیری نمی کند و تمام مشغولیت او در مورد چیزی است که خدا به آن امر کرده یا از آن نهی کرده است .

آن گاه که بنده خدا در مورد چیزهایی که خدا به او سپرده است، برای خودش ملکیتی نبیند، انفاق کردن در چیزهایی که خدا به آن امر کرده است، بر او آسان می شود و اگر بنده خدا تدبیر امور خود را به مدبرش بسپارد، مصائب [و مشکلات] دنیا بر او آسان می گردد و زمانی که بنده به امر و نهی خداوند متعال مشغول شود، دیگر مجالی نمی یابد تا از این امر فرصتی برای خودنمایی و تفاخر با مردم پیدا کند .

پس آنگاه که خدا بنده [خود] را به این سه چیز گرامی بدارد، دنیا و ابلیس و خلائق بر او آسان می گردند و برای مال اندوزی و فخر فروشی، دنبال دنیا نمی رود و به جهت عزت و علو [درجه خود] به آنچه در نزد مردم است، چشم نمی دوزد و روزهای خود را به بطالت نمی گذراند . پس این اولین درجه تقوا است . خداوند متعال می فرماید: این سرای آخرت را تنها برای کسانی قرار می دهیم که اراده برتری جویی و فساد در زمین را ندارند و عاقبت برای پرهیزگاران است .»

گفتم یا ابا عبدالله، به من سفارشی بفرما .

فرمود: «اوصیک بتسعة اشیاء فانها وصیتی لمریدی الطریق الی الله تعالی والله اسال ان یوفقک لاستعماله . ثلاثة منها فی ریاضة النفس وثلاثة منها فی الحلم وثلاثة منها فی العلم فاحفظها وایاک والتهاون بها; تو را به نه چیز سفارش می کنم، همانا آن ها وصیت من به اراده کنندگان راه خداوند متعال است و از خدا می خواهم به تو در عمل به آن ها توفیق دهد . سه مورد از آن نه چیز در مورد [تربیت و] ریاضت نفس است و سه مورد از آن ها در مورد حلم [و بردباری] است و سه مورد از آن ها درباره علم [و دانش] است . پس آن ها را به خاطر بسپار و مبادا [در عمل] به آن ها سستی کنی .»

عنوان می گوید: من دلم را برای آن حضرت فارغ نمودم . حضرت فرمود: «اما اللواتی فی الریاضة فایاک ان تاکل ما لا تشتهیه فانه یورث الحماقة والبله ولا تاکل الا عند الجوع واذا اکلت فکل حلالا وسم الله واذکر حدیث الرسول صلی الله علیه و آله: ما ملا آدمی وعاءا شرا من بطنه . فان کان ولابد فثلث لطعامه وثلث لشرابه وثلث لنفسه .

واما اللواتی فی الحلم فمن قال لک «ان قلت واحدة سمعت عشرا» ، فقل: «ان قلت عشرا لم تسمع واحدة » ومن شتمک فقل له «ان کنت صادقا فیما تقول فاسال الله ان یغفر لی وان کنت کاذبا فیما تقول فالله اسال ان یغفر لک » ومن وعدک بالخنی فعده بالنصیحة والرعاء .

واما اللواتی فی العلم فاسال العلماء ما جهلت وایاک ان تسالهم تعنتا وتجربة وایاک ان تعمل برایک شیئا وخذ بالاحتیاط فی جمیع ما تجد الیه سبیلا واهرب من الفتیا هربک من الاسد ولا تجعل رقبتک للناس جسرا .

قم عنی یا ابا عبد الله فقد نصحت لک ولا تفسد علی وردی فانی امرء ضنین بنفسی والسلام علی من اتبع الهدی (9) ; اما آن چیزهایی که در مورد تادیب نفس است: این که مبادا چیزی بخوری که به آن اشتها نداری; چرا که باعث حماقت و نادانی می شود و چیزی مخور مگر آن گاه که گرسنه شوی و آن گاه که خواستی چیزی بخوری از حلال بخور و نام خدا را ببر و حدیث پیامبر صلی الله علیه و آله را بیاد بیاور [که فرمود: ] آدمی هیچ ظرفی را بدتر از شکمش پر نکرده است . پس اگر ناچار شد، یک سوم [شکمش را] برای غذا، یک سوم برای آب و یک سوم برای نفس کشیدن [اختصاص دهد . ]

اما آن سه مورد که درباره حلم است، پس کسی که به تو بگوید: اگر یک کلمه بگویی، ده تا می شنوی! [به او] بگو: اگر ده کلمه بگویی، یکی هم نمی شنوی! و [اگر] کسی به تو ناسزا بگوید، به او بگو: اگر در آنچه می گویی، راست گو هستی، از خدا می خواهم که مرا ببخشد و اگر در آنچه می گویی، دروغ می گویی، پس از خدا می خواهم از تو درگذرد و اگر کسی به تو وعده فحش دادن داد، به او وعده خیرخواهی و مراعات [حال او را] بده .

و اما آن سه چیزی که در مورد علم است، این که آنچه را نمی دانی از علما بپرس و مبادا که چیزی را از آن ها بپرسی تا آن ها را به لغزش افکنده و آنان را آزمایش کنی و مبادا از روی نظر [و رای] خودت دست به کاری بزنی و در همه مواردی که راه دارد، احتیاط کن و از فتوا دادن فرار کن همانند فرار کردن از شیر درنده و گردن خود را پل عبور برای مردم قرار نده .

ای ابو عبدلله، دیگر از نزد من برخیز; همانا برای تو خیرخواهی [و نصیحت] کردم و [ذکر و] ورد مرا فاسد نکن زیرا که من مردی هستم که نسبت به [گذشت عمر و ساعات زندگی] خودم [حساب دارم و ] نگرانم [از این که مقداری از آن بیهوده تلف شود] و سلام بر کسی باد که هدایت پذیرد .»
دستور العمل دوم

بسم الله الرحمن الرحیم

بعد حمد الله جل شانه . والصلاة والسلام علی رسوله و آله: حضرت آقا، تمام این خرابی ها که از آن جمله است وسواس و عدم طمانینه، از غفلت است و غفلت کمتر مرتبه اش، غفلت از اوامر الهی است و مراتب دیگر دارد که به آن ها ان شاء الله نمی رسید و سبب تمام غفلات، غفلت از مرگ است و تخیل ماندن در دنیا . پس اگر می خواهید از جمیع ترس و هراس و وسواس ایمن باشید، دائما در فکر مرگ و استعداد لقاء الله تعالی باشید و این است جوهر گرانبها و مفتاح سعادت دنیا و آخرت . پس فکر و ملاحظه نمایید چه چیز شما را از او مانع و مشغول می کند، اگر عاقلی! و به جهت تسهیل این معنی، چند چیز دیگر به سرکار بنویسد بلکه از آن ها استعانتی بجویی:

اول بعد از تصحیح تقلید یا اجتهاد مواظبت تامه به فرایض خمسه و سایر فرایض در احسن اوقات و سعی کردن که روز به روز خشوع و خضوع بیشتر گردد و تسبیح صدیقه طاهره علیها السلام بعد از هر نماز، خواندن آیت الکرسی کذلک و سجده شکر و خواندن سوره «یس » بعد از نماز صبح و «واقعه » در شب ها، و مواظبت بر نوافل لیلیه و قرائت مسبحات (10) در هر شب قبل از خواب و خواندن معوذات در شفع و وتر و استغفار هفتاد مرتبه در آن و ایضا بعد از صلاة عصر و این ذکر را بعد از صلوات صبح و مغرب یا در صباح و عشاء ده دفعه بخوانید: «لا اله الا الله وحده لا شریک له، له الحمد وله الملک وهو علی کل شی ء قدیر، اعوذ بالله من همزات الشیاطین واعوذ بک ربی ان یحضرون ان الله هو السمیع العلیم; غیر از الله خدایی نیست; یکتاست; شریکی ندارد; ستایش برای اوست; حکومت از آن اوست و او بر هر کاری تواناست . از سر به گوشی های شیطان ها به الله پناه می برم و پناه می برم به تو ای پروردگار من از این که در برم آیند . همانا خدا شنوا و داناست .»

مدتی به این مداومت نمایید بلکه حالی رخ دهد که طالب استقامت (11) شوید، ان شاء الله تعالی (12) .
دستور العمل سوم

بسم الله الرحمن الرحیم الحمد لله رب العالمین والصلاة والسلام علی الرسول المبین ووزیره الوصی الامین وابنائهما الخلفاء الراشدین والذریة الطاهرین والخلف الصالح والماء المعین، صلی الله وسلم علیهم اجمعین .

قال عز من قائل: «ومن یعتصم بالله فقد هدی الی صراط مستقیم » (13) ;

«هر کس به خدا تمسک جوید، به راهی راست، هدایت شده است .»

وقال: «فاستقم کما امرت » (14) ; «سپس همان گونه که فرمان یافته ای استقامت کن!»

قال جل جلاله العظیم: «ان الذین قالوا ربنا الله ثم استقاموا تتنزل علیهم الملائکة . . .» (15) ; «به یقین کسانی که گفتند: پروردگار ما خداوند یگانه است; سپس استقامت کردند; فرشتگان بر آن ها نازل می شوند . . . .»

برادران عزیزم، خداوند متعال شما را برای طاعتش موفق نماید، هشیار باشید که به ماه های حرام وارد شده ایم، پس چه بزرگ است و تمام نعمت های باری تعالی بر ما! قبل از هر چیز بر ما واجب و لازم است که توبه نماییم با شرایط لازم و نمازهای ویژه، سپس از گناهان کبیره و صغیره به قدر توان دوری نماییم .

پس شب جمعه یا روز شنبه نماز توبه (16) بخوانید - شب جمعه یا روز آن - سپس روز یکشنبه که روز دوم ماه است اعاده کنید آن را .

سپس ملازم باشید به مراقبه صغری و کبری و محاسبه و معاتبه نفس به آنچه شایسته و لازم است . (17) پس همانا در آن یادآوری برای کسی است که اراده دارد متذکر شود یا از خدا بترسد . سپس با دل هایتان به خدا توجه نمایید و مرض هایی که در اثر گناه است، مداوا کنید و به وسیله استغفار، عیب های بزرگتان را کوچک و کم نمایید . از هتک حرمت ها دوری نمایید . پس اگر کسی هتک حرمت نمود، اگر چه خدای کریم بر او هتک نکرده باشد، پس او هتک شده است . کجاست امید نجات برای قلبی که در آن شک و شبهه وارد شده و گرفتار گشته است، چه برسد به این که راه پارسایان در پیش گیرد و با نیکوکاران از آب روان و گوارا بنوشد . والله المستعان علی نفسی وانفسکم وهو خیر معین .

1- شما را سفارش می کنم به این که نمازهایتان را در بهترین و با فضیلت ترین اوقات آن ها به جا بیاورید (18) و آن نمازها با نوافل، پنجاه و یک رکعت است، پس اگر نتوانستید چهل و چهار رکعت بخوانید و اگر مشغله های دنیوی نگذاشت آن ها را بجا بیاورید، حداقل نماز اوابین بخوانید [ . نماز اهل انابه و توبه هشت رکعت هنگام زوال است] .

2- اما نماز شب پس هیچ چاره و گریزی برای مؤمنین از آن نیست و تعجب از کسی است که می خواهد به کمال دست یابد، در حالی که برای نماز شب قیام نمی کند و ما نشنیدیم که احدی بتواند به آن مقامات دست یابد مگر به وسیله نماز شب (19) .

3- بر شما باد به قرائت قرآن کریم در شب و با صدای زیبا و غم انگیز، پس آن نوشیدنی و شراب مؤمنان است (20) .

4- بر شما باد به التزام به وردهای معمول که در دسترس هر یک از شماهاست و سجده معهوده از 500 مرتبه تا هزار بار .

5- زیارت مشهد اعظم - برای کسی که مجاور آن جاست - در هر روز، و رفتن به مساجد معظمه در حد امکان و همین طور سایر مساجد (21) ، همانا مؤمن در مسجد مانند ماهی در آب است .

6- و بعد از نمازهای واجب، تسبیح فاطمه زهرا علیها السلام ترک نشود، همانا آن از ذکر کبیر به شمار می آید و حداقل در هر مجلسی یک دوره ذکر شود .

7- از آن چیزها که بسیار لازم و با اهمیت است دعا برای فرج حضرت حجت علیه السلام در قنوت نماز وتر است بلکه در هر روز و در همه دعاها .

8- قرائت زیارت جامعه در هر روز جمعه، مقصودم همان زیارت جامعه معروف است .

9- تلاوت قرآن کمتر از یک جزء نباشد (22) .

10- زیاد به دیدار برادران نیک سیرت بروید، چرا که آن ها برادران شما در پیمودن راه و رفیق در مشکلات هستند .

11- زیارت قبرها در روز - یک روز در میان - و به زیارت قبرها در شب نروید (23) [ شاید اگر هر روز به زیارت اهل قبور برویم به شکل عادت در بیاید و تاثیر گذاری آن کمتر باشد] .

ما لنا وللدنیا قد غرتنا وشغلتنا واستهوتنا ولیست لنا، فطوبی لرجال ابدانهم فی الناسوت وقلوبهم فی اللاهوت، اولئک اللاقلون عددا والاکثرون عددا، واستغفر الله (24) .

موضوعات:  سه دستور العمل عرفانی از آیت الله علی آقا قاضی رحمه الله  لینک ثابت
 [ 09:56:00 ب.ظ ]




رحلت آیت الله  قاضی طباطبایی 
به هر حال، میرزا علی آقا قاضی پس از سالها تدریس معارف بلند اسلامی و تربیت شاگردان الهی، در روز دوشنبه چهارم ماه ربیع المولود سال 1366 مطابق هفتم بهمن ماه در نجف اشرف وفات کرد و در وادی الاسلام نزد پدر خود دفن شد. مدت عمر شریف ایشان هشتاد و سه سال و دو ماه و بیست و یک روز بوده است.
ایشان در سال های آخر عمر عطش و بی تابی، جسم و روحش را با هم می سوزاند و او مرتب آب می خواهد و می گوید: « در سینه ام آتش است ساکت نمی شود. »

و دائم با خود تکرار می کند: گفت من مستسقی ام آبم کشد *** گر چه می دانم که هم آبم کشد

طبیبش به وی می گوید: « آقا من طبیب شما هستم، به شما می گویم در این ماه رمضان روزی 3-2 لیوان آب بخورید. » و او که می داند این آب آن آتش را خاموش نمی کند تا آخر روزه هایش را کامل می گیرد و می گوید: « رها کن تا که چون ماهی گدازان غمش باشم »

لحظات احتضار سخت ترین لحظات برای زمین و زیباترین لحظات برای عارف است.
آیت الله کشمیری می فرمودند: هنگام احتضار، خودش با اشاره به بدن خود می فرمود: « این دارد می رود. » و هنگام غسل مشاهده شد که صورتش باز و لبانش خندان بود. باز آیت الله کشمیری فرمودند: « بعد از وفاتش خواستم بفهمم مقام ایشان چقدر است، در رؤیا دیدم از قبر آقای قاضی تا به آسمان نور کشیده شده است، فهمیدم خیلی مقام والایی دارد. »

سید عبدالحسین قاضی نوه ایشان جریان شب رحلت آقای قاضی را این طور بیان می کند: « ایشان مدتی بیمار بودند. یک شب به پدرم که در آن زمان 20 ساله بودند می گویند که امشب نخواب و بیدار باش. پدرم هم متوجه نمی شود که جریان چیست. ایشان نقل می کند که ساعتی از نیمه شب آقای قاضی او را صدا می زنند و رو به قبله دراز می کشند و می گویند من در حال مرگ هستم و به او سفارش می کنند که همسر و بچه های دیگرشان را بیدار نکند و تا صبح بالای سرشان بنشیند و قرآن بخواند. پدرم می گوید علی رغم این که اگر کسی بداند که پدش در حال مرگ است و هیچ نگوید، سخت است، اما من این موضوع را با کمال آرامش پذیرفتم و به کسی هیچ نگفتم و پیش او نشستم. آقای قاضی به من فرمودند که دارم راحت می شوم و این راحتی از طرف پاهایم شروع شده و به طرف بالا می آید. سپس فرمودند فقط قلبم درد می کند بعد فرمودند که رویم را بپوشان، من هم روی صورتشان را پوشاندم و ایشان از دنیا رفتند. من بدون هیچ دغدغه و اضطراب تا صبح پیش ایشان نشستم و قرآن خواندم تا آن که هنگام اذان صبح شد و خانواده آمدند و پرسیدند که جریان چیست و من هم گفتم که پدر فوت شده است و فریاد و سر و صدا از اهل خانه بلند شد و در آن لحظه تازه متوجه تصرف او شدم و فهمیدم چه اتفاقی افتاده است و از مرگ پدرم بسیار متأثر شدم. »

او که عمری با عشق و سر سپردگی به مولایش امام حسین علیه السلام سر کرده، غریب نیست اگر حضرتش، کریمانه، خود کسی را سراغش بفرستد تا کارهای دفن و کفن او را بجا آورد. آقا یحیی هرگز آقای قاضی را نمی شناخته ولی از طرف امام حسین علیه السلام در حالت خواب یا مکاشفه برای این امر مأموریت پیدا می کند و تمام کارهای کفن و دفن ایشان را انجام می دهد.

آیت الله بهجت می فرمودند: « شب قبل از وفات آقای قاضی، کسی خواب دیده بود که تابوتی را می برند که رویش نوشته شده بود « توفی ولیّ الله » فردا دیدند آقای قاضی وفات کرده است. »

تناثر نجوم در رحلت ایشان
مرحوم علامه آقا سید عبدالعزیز طباطبائی یزدی نقل نمود که از استادم مرحوم آیت الله العظمی خوئی شنیدم که فرمود: « در ایام وفات استاد اخلاق آقا سید علی قاضی تبریزی تناثر نجوم رخ داد و این به جهت رفعت مقام آن مرحوم بود. مرحوم طباطبائی یزدی نقل کرد که ما گفتیم: این اصلاً محال است که ستاره ها به خاطر کسی ریزش کنند و سقوط نمایند ولی استادمان آقای خوئی تأکید نمود، شما انکار کنید من که خودم این واقعه شگفت انگیز را با چشمان خود دیدم و نمی توانم چیزی را که در پیش من یقینی است، انکار نمایم. »

موضوعات: رحلت آیت الله قاضی طباطبایی  لینک ثابت
 [ 09:43:00 ب.ظ ]





شاگردان ایت الله قاضی طباطبایی
آیت الله قاضی طی سه دوره، اخلاق و عرفان اسلامی را با کلام نافذ و عمل صالح خویش تدریس فرمودند و در هر دوره شاگردانی پرورش دادند که هر کدام از بزرگان وادی عرفان و اخلاق محسوب می شوند؛ و البته فقط نام تعدادی از آن ها بر ما معلوم است و این که ایشان در حقیقت چه کسانی را تا قله های بلند عرفان و معنویت بالا کشیده و از شراب گوارای معرفت بر کامشان ریختند، برای ما بصورت کامل و دقیق آشکار نیست. اما به تعدادی از آن ها که مبرز و شناخته شده هستند، اشاره می کنیم:

آیت الله شیخ محمد تقی آملی(ره)
آیت الله سید محمد حسین طباطبائی(ره)
آیت الله سید محمد حسن طباطبایی(ره)
آیت الله محمد تقی بهجت فومنی(حفظه الله)
آیت الله سید عباس کاشانی(حفظه الله)
آیت الله سید عبدالکریم رضوی کشمیری(ره)
آیت الله شهید سید عبدالحسین دستغیب(ره)
آیت الله علی اکبر مرندی(ره)
آیت الله سید حسن مصطفوی تبریزی
آیت الله علی محمد بروجردی(ره)
آیت الله نجابت شیرازی(ره)
آیت الله سید محمد حسینی همدانی
آیت الله سید حسن مسقطی(ره)
آیت الله حاج سید هاشم رضوی هندی (ره)
حاج سید هاشم حداد(ره) و …

در پی محبوب
ایشان از جوانی به دنبال تزکیه و تهذیب نفس و کسب معنویت و معارف بلند اسلام بود و در این راه چهل سال صبر و مجاهده کرد و چهل سال درد طلب و عشق، آرام و قرار و خواب و خوراک را از وی ربوده بود. ضمیر الهی اش او را به عالم قدس می خواند و او که قصد کوی جانان را در سر دارد، می خواهد به هر نحو شده از این خاکدان طبیعت به عالم نور و ملکوت پا گذارد. می داند که جانب عشق عظیم است و نباید به راحتی از دستش بدهد و فرو بگذاردش، برای همین چهل سال است که مشغول مجاهده است. چهل سال است که آداب عبودیت می آموزد و هنوز معشوق به حضور خود راهش نداده است!

خود ایشان می گوید:« نزد هر کس احتمال می دادم از او چیزی بفهمم، می نشستم اگر مطلبی را می فهمیدم، که خود خدا نعمت داده بود و اگر نمی فهمیدم دیگر به آن شخص مراجعه نمی کردم. »

تقیّد تام به آداب شرع
برای همین آن قدر خود را به ضوابط و آداب شرع و رعایت مستحبات و ترک مکروهات ملزم ساخته بود تا امری از محبوب فرو نماند و آن قدر بر آن اصرار می کند که به حسب طاقت بشری هیچ مستحبی از او فوت نمی شود تا آن جا که بعضی از مخالفان و معاندان می گویند:« قاضی که این قدر خود را مقیّد به آداب کرده شخصی ریایی و خودنماست. » و عده ای دیگر هم با وجود مخالفت باز نمی توانند تحسینش نکنند. یکی از مخالفین ایشان می گوید: « من سفر بسیار کردم، با بزرگان عالم اسلام محشور بوده ام و از احوال بسیاری از آنان بالمشاهده آگاهم اما حقیقتاً هیچ کس را همانند قاضی تا بدین حد مقید به آداب شرع ندیده ام. »

خود ایشان می گوید: « چون بیست سال تمام چشمم را کنترل کرده بودم، چشم ترس برای من آمده بود، چنان که هر وقت می خواست نامحرمی وارد شود از دو دقیقه قبل خود به خود چشم هایم بسته می شد و خداوند به من منت گذاشت که چشم من بی اختیار روی هم می آمد و آن مشقت از من رفته بود. »

و ایشان نا امید نمی شود، می داند که طلب حقیقی جدا از مطلوب نیست زیرا که شنیده است: « اذا تقرب الیّ شبراً تقربت الیه ذراعاً: و هرگاه به اندازه یک وجب به من نزدیک شود به اندازه زراعی به او نزدیک شوم.»

این قدم ها باید برداشته شود و آن نزدیکی باید حاصل گردد تا زمانی که عاشق به معشوق برسد و پرده ها کامل برداشته شود و وصال صورت گیرد و البته معلوم است که معشوق خود در همه جا پیشقدم و مشتاق تر است. « او نیز اطمینان دارد که باز نشدن در روحانیت، نه از ناحیه بی التفاتی معشوق است بلکه اگر در، بی موقع باز شود صد در صد خام از کار در آید! » و بعدها آیت الله قاضی که خود چهل سال پشت در مانده، و صادق بودن خود را در آن عشق و محبت به محبوب و معبود ازل ثابت کرده، درس استقامت و صبوری را به شاگردانش هم می آموزد و چنین می گوید:« اگر به جستجوی آب زمین را کندی، نباید خسته و ناامید شوی، اگر وقتش باشد به آب می رسی، وگرنه ناامید مشو که بالاخره به آب می رسی و حتی آ برایت فوران می کند. »

آیت الله نجابت از قول ایشان می گوید: « چهل سال است دم از پروردگار عالم زدم. چند مرتبه خواستند مرا بکشند، آیت الله سید ابوالحسن اصفهانی نگذاشت و خدا هم کمکم کرد! در این مدت نه خوابی دیدم، نه مکاشفه ای، نه رفیقی، نه همدردی، چهل سال است که در را می کوبم و خبری نیست. »

صبر و استقامت چهل ساله
بیت زیر از اشعار ایشان می باشد: و لا تکن کمثل من ان فتح الباب خرج ***و الزم و کن کمثل من ان فتح الباب ولج

اگر دری باز شد، تو بیشتر استقامت به خرج بده؛ بگو خدایا! افزونش کن؛ باید در عبودیت استقامت ورزید، یعنی صبور شد؛ اگر خواستند بکشندش، بگوید من از خدا دست بر نمی دارم؛ اگر نان و آبش را قطع کردند، استقامت کند، و حتی اگر دنیا جمع شود و بگویند بیا صرفنظر کن بگوید صرفنظر نمی کنم و آیت الله قاضی به این زودی ها خسته نمی شود. و می گوید: « هر چه بادا باد، در بحر جنون پا می زنم، امشب کشفی نصیبم شد شد، نشد نشد، امشب خوابی دیدم دیدم، ندیدم ندیدم، من کشف نمی خواهم تمام این مدت چهل سال آن هم برای زرق و برق و کشف و کرامتی چند، نه! من معرفت خودش را می خواهم، من خودش را می خواهم. »

اسم اعظم را استقامت بر وحدانیت خدای جل و علا می داند و می گوید: « اگر شخص در طلب، استقامت پیدا کرد، اسم اعظم در روح او جا پیدا می کند و آن وقت لایق اسرار ربوبی می گردد. » و خود چون استقامت دارد، سرانجام صدای فرشتگان را می شنود که: « ان الذین قالوا ربنا الله ثم استقاموا تنزل علیهم الملائکه الا تخافوا و لا تحزنوا و ابشروا بالجنه التی کنتم توعدون: آنان که گفتند پروردگار ما الله است و بر این ایمان پایدار ماندند، فرشتگان بر آن ها نازل شوند که دیگر هیچ ترسی و حزن و اندوهی نداشته باشید و شما را به همان بهشتی که وعده دادند بشارت باد. سوره فصلت آیه 30 »

فتح باب
آیت الله قاضی همیشه نماز مغرب و عشاء را، در حرمین شرفین امام حسین علیه السلام و حضرت ابوالفضل علیه السلام به جا می آورد، و چون به حرم حضرت ابوالفضل علیه السلام می رسد، با خود می اندیشد که تا به حال در مدت این چهل سال هیچ چیز از عالم معنا برایم ظهور نکرده، هر چه دارم به عنایت خدا و به برکت ثبات است. در راه سیّد ترک زبانی که دیوانه است، به طرف او می دود و می گوید؛ سیّد علی، سیّد علی، امروز مرجع اولیاء در تمام دنیا حضرت ابوالفضل علیه السلام هستند، و او آن قدر سر در گریبان است که متوجه نمی شود آن سید چه می گوید! به حرم حضرت ابوالفضل علیه السلام می رود. اذن دخول و زیارت و نماز زیارت می خواند و می خواهد که مشغول نماز مغرب شود.

آیت الله نجابت می گوید:« تکبیره الاحرام را که می گوید، می بیند که وضع در اطراف حرم حضرت ابوالفضل علیه السلام به طور کلی عوض می شود، آن گونه که نه چشمی تا به حال دیده و نه گوشی شنیده و نه به قلب بشری خطور کرده است. قرائت را کمی نگه می دارد تا وضع تخفیف یابد و بعد دوباره نماز را ادامه می دهد، مستحبات را کم می کند و نماز را سریع تر از همیشه به پایان می رساند. به حرم امام حسین علیه السلام نمی رود و به دنبال جایی خلوت به خانه رفته و برای این که با اهل منزل هم برخورد نکند به پشت بام می رود. آن جا دراز می کشد و دوباره آن حال می آید و بیشتر می ماند. تا اهل منزل سینی چای را می آورد، آن حال می رود. نماز عشاء را می خواند و دوباره آن وضع بر می گردد؛ چیزی که تا به حال حتی به گفته خودش یک ذره اش را هم ندیده است و حالا که دیده نه می تواند در بدن بماند و نه می تواند بیرون بیاید. دوباره که شام را می آوردند، آن حال قطع می شود و نیمه شب دوباره بر می گردد و مدت بیشتری طول می کشد. »

آری و بالاخره درهای آسمان برایش گشوده و فتح باب می شود. می گوید: « آن چه را می خواستم، تماماً بدست آوردم و امام حسین علیه السلام در را به رویم گشود. ابن فارض یک قصیده تائیه برای استادش گفته؛ من هم یک قصیده تائیه برای امام حسین علیه السلام گفته ام نمره یک! که کار مرا ایشان درست کرد و در غیب را به نحو اتم برایم باز کرد. »

« او در اثر طلب حقیقی و استقامت به خانه که نه، به خود صاحبخانه رسیده است و یار او را به درون خانه راه داده؛ او از حصار تنگ دنیا که خیال و سرابی بیش نبوده و حقیقی ندارد، گذشته و به عالم روح و مجردات پیوسته است و چون فهمیده که از عالم خیال چیزی نصیبش نمی شود، باب خیال برایش بسته می شود. »

آیت الله نجابت نقل می کند: دفعه اولی که ما آیت الله قاضی را دیدیم، خیلی با ما گرم گرفتند و ما را تحویل گرفتند. در اثر این التفات زیاد، من زبانم باز شد و گفتم: آقا این وضع اهل معرفت به خیال است یا به حقیقت؟ ناگهان ایشان چشمهایش درشت شد و گفت:« ای فرزندم من چهل سال است با حضرت حق هستم و دم از او می زنم این پندار و خیال است؟! »

موضوعات: شاگردان ایت الله قاضی طباطبایی..........  لینک ثابت
 [ 09:34:00 ب.ظ ]




زندگی نامه آیت الله سید علی قاضی

ولادت
حاج سید علی آقا قاضی فرزند حاج سید حسین قاضی است. ایشان در سیزدهم ماه ذی الحجة الحرام سال 1282هـ.ق. از بطن دختر حاج میرزا محسن قاضی، در تبریز متولد شد و او را علی نام نهادند، بعد از بلوغ و رشد به تحصیل علوم ادبیه و دینیه مشغول گردید و مدتی در نزد پدر بزرگوار خود و میرزا موسی تبریزی و میرزا محمد علی قراچه داغی درس خواند.

پدر
پدر ایشان، سید حسین قاضی، انسانی بزرگ و وارسته بود که از شاگردان برجسته آیت الله العظمی میرزا محمد حسن شیرازی بود و از ایشان اجازه اجتهاد داشت. درباره ایشان گفته اند زمانی که قصد داشت سامرا را ترک کند و به زادگاه خویش تبریز باز گردد استادش میرزای شیرازی به وی فرمود در شبانه روز یک ساعت را برای خودت بگذار.
یک سال بعد چند نفر از تجار تبریز به سامرا مشرف می شوند و با آیت الله میرزا محمد حسن شیرازی ملاقات می کنند؛ وقتی ایشان احوال شاگرد خویش را جویا می شود، می گویند: « یک ساعتی که شما نصیحت فرموده اید، تمام اوقات ایشان را گرفته، و در شب و روز با خدای خود مراوده دارند. »

تحصیلات
سید علی قاضی از همان ابتدای جوانی تحصیلات خود را نزد پدر بزرگوار سید حسین قاضی و میرزا موسوی تبریزی و میرزا محمد علی قراچه داغی آغاز کرد. پدرش به علم تفسیر علاقه و رغبت خاص و ید طولایی داشته است، چنانکه سید علی آقا خودش تصریح کرده که تفسیر کشاف را خدمت پدرش خوانده است. همچنین ایشان ادبیات عربی و فارسی را پیش شاعر نامی و دانشمند معروف میرزا محمد تقی تبریزی معروف به «حجة الاسلام» و متخلص به « نیر» خوانده و از ایشان اشعار زیادی به فارسی و عربی نقل می کرد و شعر طنز ایشان را که هزار بیت بود از بر کرده بود و می خواند.

ایشان در سال 1308هـ.ق. در سن 26 سالگی به نجف اشرف مشرف شد و تا آخر عمر آن جا را موطن اصلی خویش قرار داد.آیت الله سید علی آقا قاضی از زمانی که وارد نجف اشرف شد، دیگر از آنجا به هیچ عنوان خارج نشد مگر یک بار برای زیارت مشهد مقدس حدود سال 1330هـ ق به ایران سفر کرد و بعد از زیارت به طهران بازگشت و مدت کوتاهی در شهرری در جوار شاه عبدالعظیم اقامت گزید.

اساتید
ایشان در نجف نزد مرحوم فاضل شرابیانی، شیخ محمد حسن مامقانی، شیخ فتح الله شریعت، آخوند خراسانی، عارف کامل حاج امامقلی نخجوانی و حاجی میرزا حسین خلیلی درس خواند و مخصوصاً از بهترین شاگردان این استاد اخیر به شمار می آمد که در خدمت وی تهذیب اخلاق را تحصیل کرد.

آقازاده سید علی آقا قاضی نقل می کند: « … میرزا علی آقا قاضی بسیار از استادش میرزا حسین خلیلی یاد می کرد و او را به نیکی نام می برد و من ندیدم کسی مثل این استادش او را در شگفتی اندازد و هر وقت نام این استاد نزدش برده می شد به او حالت بهت و سکوت دست می داد و غرق تأملات و تفکرات می شد! »

ایشان از سن نوجوانی تحت تربیت والد گرامی، آقا سید حسین قاضی بود و جوهره حرکت و سلوک ایشان از پدر بزرگوارشان می باشد و بعد از آن که به نجف اشرف مشرف شدند، نزد آیت الله شیخ محمد بهاری و آیت الله سید احمد کربلایی معروف به واحد العین و به کسب مکارم اخلاقی و عرفانی پرداخت و این دو نیز از مبرزترین شاگردان ملاحسینقلی همدانی(ره) بودند.

درباره ملاحسینقلی همدانی حکایات های بس شگفت آوری نقل شده، که گویای عظمت، روح بلند و نفوذ معنوی ایشان می باشد. او با عشق و همت بی نظیر زمان زیادی از عمرش را به تربیت مستعدین سپری کرد تا این که توانست 300 نفر را تربیت کند که هر یک از آنها یکی از اولیای الهی شدند، مانند شیخ محمد بهاری، مرحوم سید احمد کربلایی، مرحوم میرزا جواد آقا ملکی تبریزی و … .

سلسه اساتید ملاحسینقلی همدانی به حاج سید علی شوشتری و سپس به شخصی به نام ملاقلی جولا می رسد. آقا سید علی قاضی در عراق به خدمت جمعی از اکابر اولیاء رسید و از آن جمله سالهایی چند در تحت تربیت مرحوم آقا سید احمد کربلایی معروف به واحدالعین، قرار گرفت و از صحبت آن بزرگوار به درجات اولیاء أبرار ارتقاء گزید، چندان که در تهذیب اخلاق شاگردان و مریدان و ملازمان چندی را تربیت کرد.

آقا سید علی آقای قاضی درباره این استادش می فرماید: « شبی از شبها را به مسجد سهله می گذارنیدم- زاده الله شرفاً- به تنهایی به نیمه شب یکی در آمد و به مقام ابراهیم علیه السلام مقام کرد و از پی فریضه صبح در سجده شد تا طلوع خورشید. آنگاه برفتم و دیدم عین الانسان و الانسان العین آقا سید احمد کربلایی بکاء است، و از شدت گریه، خاک سجده گاه گل کرده است! و صبح برفت و در حجره نشست و چنان می خندید که صدای او به بیرون مسجد می رسید. »

آیت الله شیخ علی سعادت پرور نقل می کند: « وقتی مرحوم آقا سید علی قاضی جوانی بیش نبود، پدر مرحومش آقا سید حسین قاضی که خود از دست پروردگان مرحوم عارف کامل حاج امامقلی نخجوانی بود به آقای قاضی سفارش کرده بود که هر روز به محضر استاد مشرف شده و چند ساعتی در محضرش بنشیند، اگر صحبت و کلامی شد که بهره گیرد و گرنه به صورت و هیئت استاد نظاره نماید. در آن روزها، مرض وبا در نجف غوغا می کرد، فرزندان مرحوم آقا امامقلی نخجوانی یکی پس از دیگری در اثر مرض وبا رحلت می کردند و ایشان بدون هیچ ناراحتی و انزجار قلبی به شکرگزاری مشغول بود. وقتی از وی علت این عمل را جویا شدند فرمود: قباله های زمین را دیده اید که وقتی کسی صاحب یکی از آنها شد، هر کاری که دلش خواست با زمین اش انجام می دهد؛ حالا هم خدای سبحان صاحب و مالک اصلی این فرزندان و همه چیز من است و هر کاری که بخواهد با آنان انجام می دهد و کسی را حق سوال و اعتراض نیست! »

درجه اجتهاد
پس از اقامت در نجف اشرف، تحصیلات حوزوی خود را نزد اساتیدی از جمله فاضل شربیانی، شیخ محمد مامقانی، شیخ فتح الله شریعت، آخوند خراسانی و… ادامه دادند و سرانجام کوشش های خستگی ناپذیر مرحوم آیت الله قاضی در راه کسب علم، کمال و دانش، در سن 27 سالگی به ثمر نشست و این جوان بلند همت در عنفوان جوانی به درجه اجتهاد رسید.

جامعیت علمی
آقا سید هاشم حداد از شاگردان ایشان می فرمود: « مرحوم آقا (قاضی) یک عالمی بود که از جهت فقاهت بی نظیر بود. از جهت فهم روایت و حدیث بی نظیر بود. از جهت تفسیر و علوم قرآنی بی نظیر بود. از جهت ادبیات عرب و لغت و فصاحت بی نظیر بود، حتی از جهت تجوید و قرائت قرآن. و در مجالس فاتحه ای که احیاناً حضور پیدا می نمود، کمتر قاری قرآن بود که جرأت خواندن در حضور وی را داشته باشد، چرا که اشکالهای تجویدی و نحوه قرائتشان را می گفت… »

آیت الله خسروشاهی از علامه طباطبائی نقل می کردند که: کتابهای معقول را خواندم ولی وقتی خدمت سید علی آقا قاضی رسیدم فهمیدم که یک کلمه هم نفهمیدم!مرحوم قاضی در لغت عرب بی نظیر بود، گویند: چهل هزار لغت از حفظ داشت. و شعر عربی را چنان می سرود که اعراب تشخیص نمی دادند سراینده این شعر عجمی(غیر عرب) است. روزی در بین مذاکرات، مرحوم آیت الله حاج شیخ عبدالله مامقانی(ره) به ایشان می گوید: من آن قدر در لغت و شعر عرب تسلط دارم که اگر شخص غیر عرب، شعری عربی بسراید من می فهمم که سراینده عجم است، اگرچه آن شعر در اعلی درجه از فصاحت و بلاغت باشد. مرحوم قاضی یکی از قصائد عربی را که سراینده اش عرب بود شروع به خواندن می کند و در بین آن قصیده، از خود چند شعر بالبداهه اضافه می کند و سپس به ایشان می گوید: کدام یک از اینها را غیر عرب سروده است؟ و ایشان نتوانستند تشخیص دهند.

مرحوم قاضی در تفسیر قرآن کریم و معانی آن ید طولائی داشت و علامه طهرانی از قول مرحوم استاد علامه طباطبائی می فرمودند: « این سبک تفسیر آیه به آیه را مرحوم قاضی به ما تعلیم دادند و ما در تفسیر{المیزان}، از مسیر و روش ایشان پیروی می کنیم. ایشان در فهم معانی روایات وارده از ائمه معصومین علیهم السلام ذهن بسیار باز و روشنی داشتند و ما طریقه فهم احادیث را که « فقه الحدیث» گویند از ایشان آموخته ایم. »

موضوعات: زندگی نامه آیت الله سید علی قاضی  لینک ثابت
 [ 09:27:00 ب.ظ ]




ا

اولین شهید محراب

شهادت آیت الله قاضی طباطبایی اولین شهید محراب توسط منافقین كور دل
سلام بر خوبان عالم:

سي سال پيش، دهم آبان سال 1358، مصادف با عید سعید قربان سال 1399 هجری قمري، مجاهدی دیگر از ذریه امیرالمؤمنین عليه السلام قدم به مسلخ عشق گذاشت و جان گرانمایه خود را که سالها در مجاهده و تلاش گذرانده بود، در پیشگاه حضرت حق در طبق اخلاص نهاد. مجاهد عظیم الشان «آیت الله قاضی طباطبایی» در چنین روزی بعد از ادای فریضه نماز مغرب و عشاء و در حال مراجعت از مسجد به منزل، هدف ترور منافقان کوردل قرار گرفت تا افتخار عنوان نخستين شهيد محراب انقلاب اسلامي ايران را به خود اختصاص دهد.

پيام امام خمينی قدس سره بعد از شهادت آيت الله قاضی طباطبائی:

رهبر كبير انقلاب اسلامی به مناسبت شهادت آيت الله قاضی طباطبائی در پيامی به مردم آن را مصيبتی بزرگ كه نشانه شكست حتمی دشمنان اسلام است ناميد.متن پيام به شرح زير ارايه مي گردد:

بسم الله الرحمن الرحيم « انالله و انا اليه راجعون »

با كمال تاسف، ضايعه ناگوار شهادت عالم مجاهد حجت‌الاسلام و‌المسلمين حاج سيد‌محمد‌علی قاضی‌طباطبائی رحمت‌الله عليه را به عموم مسلمانان متعهد و علمای اعلام مجاهد و مردم غيور مجاهد آذربايجان و خصوص بازماندگان اين شهيد سعيد تسليت عرض و از خداوند متعال صبر انقلابی برای مجاهدين راه حق و اسلام خواستارم.

ملت عزيز برومند ايران و آذربايجانيان غيرتمند عزيز بايد در اين مصيبت‌های بزرگ كه نشانه شكست حتمی دشمنان اسلام و كشور و عجز و ناتوانی و خود باختگی آنان است‚ هر چه بيشتر مصمم و در راه هدف اعلای اسلام و قرآن مجيد بر مجاهدات خود افزوده و از پای ننشينيد تا احقاق حق مستضعفين از جباران زمان بنمايند. عزيزان من در انقلابی كه ابر قدرت‌ها را به عقب رانده و راه چپاول‌گری آنان را از كشور بزرگ بسته است، اين ضايعات و ضايعات بالاتر اجتناب ناپذير‌است. ما بايد از كنار اين وقايع با تصميم و عزم و خونسردی بگذريم و به راه خود كه راه جهاد فی‌سبيل‌الله است، ادامه دهيم. شهادت در راه خداوند، زندگی افتخار آميز ابدی و چراغ هدايت برای ملت هاست. ملت‌های مسلمان از فداكاری مجاهدين ما در راه استقلال و آزادی و اهداف توسعه اسلام بزرگ الگو بگيرند و با پيوستن به هم سد استعمار و استثمار را بشكنند، به پيش به سوی آزادگی و زندگی انسانی بروند.
از خداوند متعال عظمت اسلام و مسلمين و رحمت و مغفرت برای شهدای راه حق و شهيد طباطبائی خواستارم.

والسلام‌عليكم ‌و‌رحمت‌الله و بركاته / روح‌الله الموسوی‌الخمينی/ تاريخ: 11/8/1358

روحش شاد و راهش پاينده باد.

موضوعات: اولین شهید محراب  لینک ثابت
 [ 09:08:00 ب.ظ ]




شعر پرچم

سرخ و سفید و سبز است ،این بیرق کیانی

اما صد آه و افسوس ، شیر ژیان ندارد

کو آن حکیم طوسی ، شهنامه ای سراید

شاید که شاعر ما ، دیگر بیان ندارد

هرگز نخواب کورش ، ای مهر آریائی

بی نام تو وطن نیز ، نام و نشان ندارد

موضوعات: شعر پرچم  لینک ثابت
 [ 04:02:00 ب.ظ ]




شعر پرچم سه رنگ جمهوری اسلامی ایران به مناسبت ۱۲ فروردین روز جمهوری اسلامی

با سمه تعالی

این ابیات در پاسخ به سه بیت ذیل سروده شده

شعر پرچم

سبز و سفید و سرخ است ، نشان سرفرازی

سرخش به رنگ خونِ ، شهید جاودانی

باشد نشان الفت ، رنگ سپید و روشن

مُهر ولایت ما ، در رنگ سبز و گلشن

این سه نشان فخر است ، تا کوردل بداند

گر چشم حق نباشد ، انصاف مرده باشد

راحت بخواب کورش ، ای فخر آریائی

بیرق به اهتزاز است ، بالا به شادمانی

بانام و با نشانی ، ایران سرای جانم

اللهِ پرچم ما ، نام و نشانِ ما مم

کورش کبیر باشد ، آرش رشید ایران

هم راه با سیاوش ، باشد نماد شیران

مردم به کار و جوشند ، خرسند ودر تکاپو

سبز وسفید وشاداب ،ایران در این هیاهو

“صفا"خدا ی سبحان ، هم پاسدار وحامی

این پرچم سه رنگ ، جمهوری اسلامی

مصطفی رئیسی (صفا) سال ۹۰

موضوعات: شعر پرچم سه رنگ جمهوری اسلامی ایران به مناسبت ۱۲ فروردین روز جمهوری اسلامی  لینک ثابت
 [ 03:56:00 ب.ظ ]






انقلابی مانده ایم و اهل کتمان نیستیم
از مسیر آمده هرگز پشیمان نیستیم
درد داریم و به درد خویش می بالیم ما
درد دین داریم پس محتاج درمان نیستیم
روز اول با امام عشق پیمان بسته ایم
اهل کوتاه آمدن از عهد و پیمان نیستیم

موضوعات: روز 12فروردین مبارک  لینک ثابت
 [ 03:51:00 ب.ظ ]




روز جمهوری اسلامی ایران

 

کلمات کلیدی ماشینی : جمهوری اسلامی، جمهوری اسلامی ایران، اسلام، روز جمهوری اسلامی ایران، فروردین، اسلامی، انقلاب اسلامی، انقلاب،

تثبیت نظام
نهال انقلاب اسلامی که با نثار خون بهترین فرزندان ایران رشد کرده بود، سرانجام در 22 بهمن 1357 به بار نشست و با پیروزی انقلاب اسلامی زمینه مهم ترین همه پرسی تاریخ ایران زمین، جهت تعیین نوع حکومت، فراهم شد.

در این روز، ساختار جدید سیاسی و اجتماعی، بر مبنای آرای اکثر مردم (2/98 درصد) تثبیت شد و رسما نظام جمهوری اسلامی را، ملت مسلمان ایران تأیید کرد.

تولدی مبارک
در روز پربرکت 12 فروردین، نظامی متولد شد که نور اسلام عزیز را، دگر باره، نه فقط در ایران، بلکه در سراسر جهان متجلّی ساخت. شعار اصلی انقلاب، استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی بود که میلیون ها ایرانی آزاده و مسلمان در طول مبارزه ها در جای جای ایران اسلامی فریاد کشیده بودند. این شعارها، حکومتی را پایه ریزی می کرد که عدالت اسلامی، از هدف های والای آن بود.

روشنای امید
تشکیل جمهوری اسلامی نه فقط اراده ملت را بر سرنوشت خود به اثبات رساند و برای آنان استقلال و آزادی را به ارمغان آورد، بلکه امید را در دل محرومان و مستضعفان جهان برافروخت که آنان نیز می توانند بعد از قرن ها رنج و درد، جلوه ای از وعده خداوند تبارک و تعالی را ببینند؛ همان وعده پیروزی مستضعفان بر مستکبران را، که کتاب وحی، آن را نوید می دهد.

مفهوم جمهوری اسلامی
هدف پایانی در شعارهای مردم، جمهوری اسلامی بود. کلمه «جمهور» به معنای توده مردم است و گنجانده شدن چنین کلمه ای برای نظامِ بعد از انقلاب، مردمی بودن آن را نشان می دهد و تأثیر رأی مردم را در سرنوشت خودشان، بیان می کند. واژه «اسلامی» نیز آن را از دیگر نظام های جمهوری جدا می نماید و بر حاکمیت ارزش های الهی و قرآنی بر اجزای نظام دلالت می کند.

نیاز به جمهوری اسلامی
ولی فقیه، بر اساس قانون الهی، ولایت امر و امامت اُمت را بر عهده می گیرد و علاوه بر تأمین زندگی مردم، مسؤول هدایت آنان نیز هست. بدین ترتیب، برای تحقق چنین امر بزرگی، باید رسما نظام مشخصی بر ایران حاکم می شد تا زمینه دست یابی به آن هدف های بزرگ را فراهم آورد. این گونه بود که 12 فروردین پدید آمد و نظام پربرکت جمهوری اسلامی، بر کشور عزیز ما سایه افکند.

بر ملا شدن توطئه ه
به راستی که 12 فروردین، به زیبایی، توطئه های دشمنان را از میان برد و آنان را که حکومتِ جمهوری را بی اسلام می خواستند، به کناری افکند. این مردم بودند که در روزهای دهم و یازدهم فروردین 1358 با حضوری آگاهانه و تصور ناشدنی، در پای صندوق های رأی، پیروزی انقلاب اسلامی را تحقق بخشیدند.

جمهوری اسلامی، خواسته مردم
12 فروردین روز تحقق آرمان های بلند مردم بود؛ مردمی که در راه انقلاب، زندان ها، تبعیدها، شکنجه ها، سختی ها و محرومیت های زیادی کشیدند و شهادت بهترین فرزندان خود را دیدند، بعد از پیروزی انقلاب، در یک همه پرسی تاریخی، برای تحقق آرمان های والای شهیدان، به استقرار جمهوری اسلامی، رأی دادند.

بیان شهید مطهری درباره جمهوری اسلامی
استاد شهید مطهری رحمهم الله واژه «جمهوری اسلامی» را چنین تفسیر می کنند: «مسأله جمهوری مربوط است به شکل حکومت؛ یعنی این که مردم حق دارند سرنوشت خود را خودشان در دست بگیرند و کلمه «اسلامی» محتوای این حکومت را بیان می کند. به این ترتیب، جمهوری اسلامی؛ یعنی حکومتی که شکل آن انتخاب رئیس حکومت، از سوی عامه مردم است و محتوای آن هم اسلامی است و با اصول و مقررات اسلام اداره می شود.»

حکومت خدایی مردمی
با پیروزی انقلاب اسلامی، رهبر کبیر انقلاب اسلامی امام خمینی [ رحمهم الله ] نظریه در آمیختن حقوق خدا و مردم را در یک حکومت، مطرح کردند و آن را در قالب نظام جمهوری اسلامی، به جهانیان عرضه داشتند که مورد استقبال مردم و فرهیختگان مذهبی قرار گرفت.

حکومت انقلابیون
نظامی که براساس یک انقلاب مردمی استوار است، می بایست در جهت خواسته های همان مردم گام بردارد. خواسته مردم انقلابی ایران، در شعار استقلال آزادی جمهوری اسلامی تجلّی یافت. از این رو، نظام پربرکت جمهوری اسلامی برای تحققِ اهداف مردم، بر پا گردید و در روز 12 فروردین با رأی میلیون ها، انسان آزاده رسمیت یافت.

ارزش رأی مردم
در نظام جمهوری اسلامی، به رأی و نظر یکایک مردم ارج گذاشته می شود و حاکمانِ برخاسته از میان مردم مسلمان، در جهت تحقق آرمان های اسلامی کوشش می کنند؛ برنامه های حیات بخش اسلام را فرا روی خود قرار می دهند و اینگونه، شرع و مردم، هر دو در ساختن جمهوری اسلامی سهیم می شوند، و نظامی مردمی را براساس آموزش های دینی، بنیان می گذارند.

12 فروردین؛ 12 ستون نور
دوازده شهر شهادت را آذین بستیم، دوازده ستون برافراشتیم، به تعداد دوازده ماه سال، دوازده برجِ فلک، دوازده امام معصوم، دوازده نهر خون، دوازده شهر در هم کوبیده، دوازده ستون بر افراشتیم از نور، از آزادی، از پیکر شهیدان، از رایت شرف…

بر شانه پرتوان 12 فروردین، عرش جمهوری اسلامی را نهادیم، به سنگینی 2/98 درصد آرای این ملت.

آرایِ سبز
12 فروردین، روزی است که ملت ایران به جمهوری اسلامی «آری» گفت، آریِ سبز، به نشانه روییدن و طراوت و شادابی و خرمی و به نشانه به ثمر رسیدن آن بذرها و شکفتن آن شکوفه ها، مگر نه آن که شکوفه آزادی این ملت در دشت خونین ژاله، کاشته شد و در لاله زار بهشت زهرا ریشه در خاک سرخ دوانید و از وزیدن نسیم عطر آگین انقلاب، گلشنی دمیده از ژاله و روییده در بهشت پدید آمد.

صراط 12
دوازده فروردین، آزمون بود، صراطی بود که صالحان از آن گذشتند؛ در صف های ممتد ایستادند و رأی دادند، به آسانی از آن عبور کردند و به بهشت جمهوری اسلامی قدم نهادند.

اما گروهی که اهل این راه و پوینده این صراط نبودند از آن بهشت دور ماندند و در وادیِ نه به حسرت نشستند.

یوم اللّه 12 فروردین
12 فروردین، یوم اللّه و روز احقاق حق و پیروزی دین بود؛ روزی که افسون ساحران جادوگر، و تلاش خناسان وسوسه گر باطل گشت؛ روزی که کشتی تلاش این ملت در ساحل استقرار و استقلال، لنگر انداخت؛ روزی که آتش افروخته شده از سوی جهان خواران نمرود سیرت، به باغستان پرثمر و پُرسود جمهوری اسلامی بدل گردید و صلای «بَردا و سلاما» شعله های ملتهب کینه توزی ها را به نفع حق و در خدمت خلیل زمان، خمینی بزرگ، فرو نشاند. روزی که سکه دقیانوس از رواج افتاد و نام حق بر همه جا سایه گستراند.

12 فروردین حرف آخر مردم
انقلاب ما، انفجار نور بود، و نور آن به گوشه گوشه عالم پرتو افکن شد. دل های دوست دارانش، روشن و چشم های دشمنانش کور گردید. دیگر، چه جایی برای همه پرسی به جا مانده بود، مگر کسی می توانست منکر آفتاب شود اگر چه تاریخ به ما نشان داده است که خُفّاشان شب، از گذر ایام و چیره گی فراموشی بر اَذهان سود می برند و حقیقت ها را وارونه جلوه می دهند و این چنین بود که امام راحل [ رحمهم الله ] بر انجام همه پرسی تأکید کردند. و این گونه شد که نوری دیگر تابیدن گرفت و سندی محکم برای آیندگان، در تاریخ، بر جای ماند؛ سند 12 فروردین.

عید امام و امت
بنیان گذار جمهوری اسلامی ایران، روز 12 فروردین را از بزرگ ترین عیدهای ملت ایران بر شمردند. انتخاب واژه «عید» برای روز بزرگی چون دوازدهم فروردین، سزاوار و منطقی است؛ زیرا عید روزی است که انسان در آن احساس مجد و غرور و سربلندی کند. از این رو، دوازدهم فروردین از عیدهای بزرگ تاریخ پس از پیروزی انقلاب شکوه مند اسلامی ایران و روز غرور و سربلندی ملت مسلمان ایران است.

روز فُرقان
دوازدهم فروردین، روز ظهور و میلاد شخصیت واقعی مردم مسلمان ایران، روز میلاد جمهوری اسلامی و به ثمر نشستن خون هزاران شهیدی است که زمینه ساز برقراری حکومت عدل اسلامی در کشورمان بودند. دوازدهم فروردین، سرآغاز حیات واقعی انقلاب اسلامی و نخستین گام در راه استقرار حکومت متکی بر آرای واقعی مردم و روز شناساندن پیروان و دشمنان انقلاب و جدا کردن صف آنان است. در یک کلام، دوازده فروردین روز فرقان است.

پیام نور
امام راحل، در پیامی به مناسبت روز جمهوری اسلامی فرمودند: مبارک باد بر شما، چنین حکومتی که در آن اختلاف نژاد و سیاه و سفید و ترک و فارس و کُرد و بلوچ مطرح نیست. همه برابرند. فقط و فقط کرامت، در پناه تقوا و برتری به اخلاق فاضله و اعمال صالحه هست و تفاوتی بین زن و مرد و بین اقلیت های مذهبی و دیگران در امر اجرای عدالت نیست.

12 فروردین و افکار مسلمانان جهان
مردم جهان، حضور یک پارچه و مؤثر ملت مسلمان ایران را در همه پرسی بزرگ و تاریخی 12 فروردین و در دیگر همه پرسی ها و انتخابات بعدی، ملاک و میزان ارزیابی خود از انقلاب اسلامی ایران برگزیدند. موفقیت این انقلاب را، در میزان حمایت های مردمی که بزرگ ترین پشتوانه معنوی آن بعد از لطف ایزدی به شمار می آید، جست و جو می کنند. نفوذ رو به رشد انقلاب، در کشورهای اسلامی و نیز صدور معنوی آن به ملت های مشتاق عدالت اسلامی، نتیجه آگاهی ملت های جهان از میزان اعتبار الهی و مردمی این انقلاب است.

واقعه شگرف
روز 12 فروردین، نظام جمهوری اسلامی با 2/98 درصد آرای ملت مسلمان تثبیت شد و بار دیگر واقعه ای مهم در تاریخ به وقوع پیوست؛ واقعه ای شگرف که هرگز استکبار جهانی، آن را پیش بینی نمی کرد. سرکردگان کفر و الحاد جهانی که از دیدگاه آنان، هیچ ملتی نباید سرنوشت خود را به دست گیرد سعی و تلاش می کردند تا از ادامه نظام جمهوری اسلامی در ایران جلوگیری نمایند، اما بی خبر از آن که انقلاب اسلامی، از قیام حسین علیه السلام الگو گرفته است.

آفتاب 12 فروردین
بعد از 22 بهمن تا روز انتخابات 12 فروردین، گروهک های وابسته به استکبار غرب و شرق، با استفاده ناشایست از فضای آزاد سیاسی آن زمان، شرکت در انتخابات را تحریم کردند و دروغ ها و شایعه های بی اساس را میان مردم پخش کردند تا جو مسموم جامعه، از شرکت مردم در انتخابات جلوگیری کند، خوش بختانه پس از شمارش رأی ها و اعلام نتیجه های درخشان آن. وابستگان به استعمار، تمامی رؤیاهای خویش را برای جلوگیری از برپایی نظام اسلامی در ایران، نقش بر آب دیدند و با شرم ساری برای کاهش رسوایی، این انتخابات را از دیدگاه جهانی ناپذیرفتنی دانستند.

ناکامی گروهک ه
بعضی از گروهک های منافق، می خواستند کلمه «اسلامی» را از «جمهوری اسلامی» حذف کنند. آنان در روزنامه ها و اعلامیه های خیابانی، برای راست شدن این هدف، تلاش فراوانی نمودند، اما امام امت ـ [ رحمهم الله ] ـ در پیامی کوتاه، نقشه آنان را برملا نمودند و فرمودند: وقتی رفراندوم شد، رأی من حکومت جمهوری اسلامی است. هرکس تبعیت از اسلام دارد، باید جمهوری اسلامی را برگزیند.

آریِ دشمن شکن
رأی 2/98 درصدی مردم در 12 فروردین هم چون خاری در چشم دو ابر قدرت آن روز بود. از این رو، بر آن شدند که با برپایی بلوا، در گوشه و کنار کشور، مسأله اصلی را فرعی نشان دهند تا پیش درآمدی بر تجزیه و از هم پاشیدگی نظام اسلامی بشود. با وجود این، زنجیره توطئه آمریکا که از کردستان و گنبد و خوزستان و… آغاز می شد و تا جنگ تحمیلی ادامه می یافت. با رهبری قاطع امام امت و مجاهدت های ملت خداجوی، از هم گُسست و مردم پس از آن نیز با دیگر «آری» گفتن ها به نظام جمهوری اسلامی و بیعت های نو به نو با خون شهیدان، هم چنان استوار به سوی هدف مقدس خود و استقرار کامل نظام عدل اسلامی می شتابند.

پیام رهبر کبیر انقلاب اسلامی حضرت امام خمینی ـ[ رحمهم الله ]
بنیان گذار جمهوری اسلامی ایران حضرت امام خمینی رحمهم الله ، در پیامی به ملت ایران، 12 فروردین را روز عید نامیدند در قسمتی از این پیام آمده است «صبحگاه 12 فروردین که روز نخستین حکومت الله است، از بزرگ ترین اعیاد مذهبی و ملی ماست. ملت ما باید این روز را عید بگیرند و زنده نگه دارند؛ روزی که کنگره های قصر 2500 ساله حکومت طاغوتی فرو ریخت و سلطه شیطانی برای همیشه رخت بر بست و حکومت مستضعفین که حکومت خداست به جای آن نشست.»

تقدیر امام از مردم
امام خمینی رحمهم الله در پیام خود بر مناسبت 12 فروردین از حضور مردم در این همه پرسی تشکر کرده و چنین فرمودند: «من به دنیا اعلام می کنم که در تاریخ ایران چنین رفراندومی سابقه ندارد که سرتاسر مملکت با شوق و شعف و عشق و علاقه به صندوق ها هجوم آورده و رأی مثبت خود را در آن ریخته و رژیم طاغوتی را برای همیشه در زباله دان تاریخ دفن کند. من از این هم بستگی بی مانند که جز مشتی ماجراجو و بی خبر از خدا، همه و همه به ندای آسمانی «و اعتصموا بحبل الله جمیعا» لبیک گفتند و با تقریبا اتفاق آرا، به جمهوری اسلامی رأی مثبت دادند و رشد سیاسی خود را به شرق و غرب ثابت کردند، تقدیر می کنم.»

جمهوری اسلامی از دیدگاه رهبر معظم انقلاب
مقام معظم رهبری (دام ظله العالی) در تبیین واژه جمهوری اسلامی چنین می فرمایند: «جمهوری اسلامی، از لحاظ معنای تحت اللفظی بر دو پایه استوار است: یکی جمهور مردم؛ یعنی آحاد مردم و جمعیت کشور، این ها هستند که امر اداره کشور و تشکیلات دولتی و مدیریت کشور را تعیین می کنند، و دیگری اسلامی؛ یعنی این حرکت مردم، بر پایه تفکر اسلام و شریعت اسلامی است. این یک امر طبیعی است. در کشوری که اکثریت قریب به تمام آن مسلمان هستند، آن هم مسلمان مؤمن و معتقد و عامل، که در طول زمان، ایمان عمیق خودشان را به اسلام ثابت کرده اند و نشان داده اند، در چنین کشوری، اگر حکومتی مردمی است، پس اسلامی هم هست.»

رأی به اسلام
مقام معظم رهبری حضور گسترده مردم در یوم اللّه 12 فروردین و رأی قاطع آنان را رأی اسلام و اندیشه های اسلامی برشمرده و می فرمایند: «مردم اسلام را می خواهند. این از روز اوّل گفته شد و در طول سال های متمادی نیز تجربه گردید. امروز هم واضح ترین حقیقت در نظام ما این است که آحاد و توده مردم از نظام حاکم بر کشور می خواهند که مسلمان باشد… و اسلام را در جامعه تحقق ببخشد. این حکومت و این نظام، با این نام در دنیا اعلام شد و تشکیل گردید. مردم هم رأی دادند، و نام جمهوری اسلامی را حاکی از اسلام دانستند لذا آرایشان را به نام جمهوری اسلامی در صندوق ریختند.

جمهوری اسلامی محصول تاریخ ایران
در طول تاریخ، ایرانیان، همواره عدالت، اخلاق و حق را خواسته اند. اسلام نیز از احکام استوار بر حق و عدل و تأکید بر صلاحیت زمام داران سرشار است. بنابراین، معقول است که مردم حکومت اسلامی و حاکم عادل بخواهند، تا آرمان های مادی و معنوی ایشان برآورده شود، این خواسته ای بود که ملت مسلمان ایران با رأی مثبت به حکومت دینی در 12 فروردین بدان دست یافت.

عدد دوازده
چه زیبا و خاطره انگیز است، عدد دوازده: شمار ماه های سال در نزد خدا 12 ماه است؛ دوازده برگزیده خداوند، در میان بنی اسرائیل؛ دوازده چشمه که به فرمان خدا برای بنی اسرائیل در دوران سرگردانی از زمین جوشید؛ دوازده برج فلکی و آن گاه دوازده امام معصوم که درود خدا بر آنان باد. دوازدهم بهمن نیز، روز فرود خمینی کبیر بر سرزمین نور است و اینک دوازدهمین روز از فروردین؛ روز جمهوری اسلامی ایران.

پایه های فکری جمهوری اسلامی ایران (در بُعد داخلی)
انقلاب اسلامی ایران، نظامی سیاسی، اجتماعی را پدید آورد که بر دیانت اسلام و بازگشت به سنت های پسندیده استوار است. این نظام که در 12 فروردین 58، رسمیت یافت، دغدغه ها و دل مشغولی های نخبگان جامعه را به دنبال داشت. آنان برای یافتن روش ها و پاسخ های در خور اسلامی و علمی، درباره پدیده ها و حادثه های جدید، از نظریه های امام خمینی الهام گرفتند و حکومتی پا بر جا و رخنه ناپذیر با پشتوانه مردمی نیرومند پدید آوردند و آن را الگوی ملت های جهان نشان دادند.

پایه های فکری جمهوری اسلامی (در بعد خارجی)
پس از استقرار جمهوری اسلامی ایران در 12 فروردین سال 1358، جنبش بیداری اسلامی در جهان بیش از پیش، شتاب گرفت و بسیاری از جوانان، دانشگاهیان، روحانیان و تحصیل کرد مسلمان، برای حل مشکلات مسلمانان، به اسلام توسّل جستند. این نهضت عظیم جهانی که با الهام از حرکت اسلامی امام خمینی ایجاد شد و رونق گرفت به تغذیه فکری پیاپی نیاز دارد. از مهم ترین منبع های آن، آثار و دیدگاه ها و نظریه های امام خمینی است که در دوراندیشی فکری و فرهنگی نهضت بیداری اسلامی معاصر، مؤثر خواهد افتاد.

جوانه اندیشه
اعلام حکومت جمهوری اسلامی ایران در 12 فروردین، جوانه های اندیشه و عمل را در جامعه های جهان سوم و ملت های مستضعف جهان، رویاند و شکوفا کرد؛ آنان را که از الگوهای غربی دل سرد و نومید شده بودند، به اندیشه و اراده ای نیرومند برای ساختن جامعه ای نو و اسلامی، مجهز کرد. مسلمانان ستم دیده و محروم جهان، دریافتند که با پشتوانه آموزه های دینی و اراده ملّی همانند ملّت ایران، می توانند بر مشکلات پیروز شوند و حکومتی مردمی و دل خواه، تشکیل دهند.

موضوعات: روز جمهوری اسلامی ایران  لینک ثابت
 [ 03:40:00 ب.ظ ]




 

امام زمان(ع)می فرمایند:
در دختر رسول خدا فاطمه (س) برای من سرمشق و الگویی نیکو است.

 

 

موضوعات: ولادت حضرت زهرا  لینک ثابت
 [ 01:45:00 ق.ظ ]







رسول الله را باشد دو قرآن ، صامت و ناطق
کتاب صامتش قرآن ، کتاب دیگرش زهرا
درود هر زن آزاده و هر مرد آزاده
بر آن بانو که باشد در ولایت رهبرش زهرا
میلاد حضرت فاطمه(س) مبارک باد

موضوعات: یا زهرا  لینک ثابت
 [ 01:28:00 ق.ظ ]


...


ﻣﺎﺩﺭﺵ آﻟﺰﺍﯾﻤﺮ ﺩﺍﺷﺖ…

ﺑﻬﺶ ﮔﻔﺖ ﻣﺎﺩﺭ ﯾﻪ ﺑﯿﻤﺎﺭﯼ ﺩﺍﺭﯼ ، ﺑﺎﯾﺪ ﺑﺨﺎﻃﺮ ﻫﻤﯿﻦ ﺑﺒﺮﯾﻤﺖ آﺳﺎﯾﺸﮕﺎﻩ ﺳﺎﻟﻤﻨﺪﺍﻥ…
ﻣﺎﺩﺭ ﮔﻔﺖ ﭼﻪ ﺑﯿﻤﺎﺭﯾﯽ؟
ﮔﻔﺖ آﻟﺰﺍﯾﻤﺮ……
ﯾﻌﻨﯽ ﻫﻤﻪ ﭼﯿﻮ ﻓﺮﺍﻣﻮﺵ ﻣﯿﮑﻨﯽ…
مادر ﮔﻔﺖ: مثل اینکه ﺧﻮﺩﺗﻢ ﻫﻤﯿﻦ بیماری رو ﺩﺍﺭﯼ…
ﮔﻔﺖ: ﭼﻄﻮﺭ؟
مادر ﮔﻔﺖ: ﺍﻧﮕﺎﺭ ﯾﺎﺩﺕ ﺭﻓﺘﻪ ﺑﺎ ﭼﻪ ﺯﺣﻤﺘﯽ ﺑﺰﺭﮔﺖ ﮐﺮﺩﻡ…
ﭼﻘﺪﺭ ﺳﺨﺘﯽ ﮐﺸﯿﺪﻡ ﺗﺎ ﺑﺰﺭﮒ ﺑﺸﯽ…
کمر ﺧﻢ ﮐﺮﺩﻡ ﺗﺎ ﻗﺪ ﺭﺍﺳﺖ ﮐﻨﯽ…
ﭘﺴﺮ ﺭﻓﺖ ﺗﻮﯼ ﻓﮑر…
ﺑﺮﮔﺸﺖ ﺑﻪ ﻣﺎﺩﺭﺵ ﮔﻔﺖ : ﻣﺎﺩﺭ ﻣﻨﻮ ﺑﺒﺨﺶ…
مادر ﮔﻔﺖ: ﺑﺮﺍﯼ ﭼﯽ؟
ﮔﻔﺖ: ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﮐﺎﺭﯼ ﮐﻪ ﻣﯿﺨﻮﺍﺳﺘﻢ ﺑﮑﻨﻢ….
ﻣﺎﺩﺭ ﮔﻔﺖ: ﻣﻦ ﮐﻪ ﭼﯿﺰﯼ ﯾﺎﺩﻡ نمیاد …

 

موضوعات: مادر  لینک ثابت
 [ 01:19:00 ق.ظ ]




اگر کسى به اندازه ریگ‏هاى پراکنده بیابان و به عدد قطرات باران

در طول دنیا در خدمت مادر بِایستد، نمى‏‌تواند حقّ یک روز را که

مادر، او را در شکمش حمل کرده است، ادا کند.

پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه ‌و‌آله

عوالى اللآلى، ج 1، ص 269، ح 77

موضوعات: فرشته ای بنام مادر  لینک ثابت
 [ 01:05:00 ق.ظ ]




مقام انسانی زن از نظر قرآن
منابع مقاله: مجموعه آثار جلد نوزدهم ، مطهری، مرتضی ؛

اسلام زن را چگونه موجودی می داند؟آیا از نظر شرافت و حیثیت انسانی او رابرابر با مرد می داند و یا او را جنس پست تر می شمارد؟این پرسشی است که اکنون می خواهیم به پاسخ آن بپردازیم.

فلسفه خاص اسلام درباره حقوق خانوادگی

اسلام در مورد حقوق خانوادگی زن و مرد فلسفه خاصی دارد که با آنچه درچهارده قرن پیش می گذشته و با آنچه در جهان امروز می گذرد مغایرت دارد.اسلام برای زن و مرد در همه موارد یک نوع حقوق و یک نوع وظیفه و یک نوع مجازات قائل نشده است;پاره ای از حقوق و تکالیف و مجازاتها را برای مرد مناسبتر دانسته وپاره ای از آنها را برای زن،و در نتیجه در مواردی برای زن و مرد وضع مشابه و درموارد دیگر وضع نامشابهی در نظر گرفته است.

چرا؟روی چه حسابی؟آیا بدان جهت است که اسلام نیز مانند بسیاری ازمکتبهای دیگر نظریات تحقیر آمیزی نسبت به زن داشته و زن را جنس پست ترمی شمرده است و یا علت و فلسفه دیگری دارد؟

مکرر در نطقها و سخنرانیها و نوشته های پیروان سیستمهای غربی شنیده و خوانده اید که مقررات اسلامی را در مورد مهر و نفقه و طلاق و تعدد زوجات و امثال اینها به عنوان تحقیر و توهینی نسبت به جنس زن یاد کرده اند;چنین وانمود می کنند که این امور هیچ دلیلی ندارد جز اینکه فقط جانب مرد رعایت شده است.

می گویند تمام مقررات و قوانین جهان قبل از قرن بیستم بر این پایه است که مردجنسا شریفتر از زن است و زن برای استفاده و استمتاع مرد آفریده شده است،حقوق اسلامی نیز بر محور مصالح و منافع مرد دور می زند.

می گویند اسلام دین مردان است و زن را انسان تمام عیار نشناخته و برای اوحقوقی که برای یک انسان لازم است وضع نکرده است.اگر اسلام زن را انسان تمام عیار می دانست تعدد زوجات را تجویز نمی کرد،حق طلاق را به مرد نمی داد، شهادت دو زن را با یک مرد برابر نمی کرد،ریاست خانواده را به شوهر نمی داد،ارث زن را مساوی با نصف ارث مرد نمی کرد، برای زن قیمت به نام مهر قائل نمی شد،به زن استقلال اقتصادی و اجتماعی می داد و او را جیره خوار و واجب النفقه مرد قرارنمی داد.اینها می رساند که اسلام نسبت به زن نظریات تحقیر آمیزی داشته است و او راوسیله و مقدمه برای مرد می دانسته است.می گویند اسلام با اینکه دین مساوات است واصل مساوات را در جاهای دیگر رعایت کرده است،در مورد زن و مرد رعایت نکرده است.

می گویند اسلام برای مردان امتیاز حقوقی و ترجیح حقوقی قائل شده است و اگرامتیاز و ترجیح حقوقی برای مردان قائل نبود مقررات بالا را وضع نمی کرد.

اگر بخواهیم به استدلال این آقایان شکل منطقی ارسطویی بدهیم به این صورت درمی آید:اگر اسلام زن را انسان تمام عیار می دانست حقوق مشابه و مساوی با مرد برای او وضع می کرد،لکن حقوق مشابه و مساوی برای او قائل نیست،پس زن را یک انسان واقعی نمی شمارد.

تساوی یا تشابه؟

اصلی که در این استدلال به کار رفته این است که لازمه اشتراک زن و مرد درحیثیت و شرافت انسانی،یکسانی و تشابه آنها در حقوق است.مطلبی هم که از نظرفلسفی باید انگشت روی آن گذاشت این است که لازمه اشتراک زن و مرد در حیثیت انسانی چیست؟آیا لازمه اش این است که حقوقی مساوی یکدیگر داشته باشند به طوری که ترجیح و امتیاز حقوقی در کار نباشد؟یا لازمه اش این است که حقوق زن و مرد علاوه بر تساوی و برابری،متشابه و یکنواخت هم بوده باشند و هیچ گونه تقسیم کار و تقسیم وظیفه ای در کار نباشد؟شک نیست که لازمه اشتراک زن و مرد درحیثیت انسانی و برابری آنها از لحاظ انسانیت،برابری آنها در حقوق انسانی است اماتشابه آنها در حقوق چطور؟

اگر بنا بشود تقلید و تبعیت کورکورانه از فلسفه غرب را کنار بگذاریم و در افکار وآراء فلسفی که از ناحیه آنها می رسد به خود اجازه فکر و اندیشه بدهیم،اول بایدببینیم آیا لازمه تساوی حقوق تشابه حقوق هم هست یا نه؟تساوی غیر از تشابه است;تساوی برابری است و تشابه یکنواختی.ممکن است پدری ثروت خود را به طوری متساوی میان فرزندان خود تقسیم کند اما به طور متشابه تقسیم نکند.مثلا ممکن است این پدر چند قلم ثروت داشته باشد:هم تجارتخانه داشته باشد و هم ملک مزروعی و هم مستغلات اجاری،ولی نظر به اینکه قبلا فرزندان خود را استعدادیابی کرده است،در یکی ذوق و سلیقه تجارت دیده است و در دیگری علاقه به کشاورزی ودر سومی مستغل داری،هنگامی که می خواهد ثروت خود را در حیات خود میان فرزندان تقسیم کند،با در نظر گرفتن اینکه آنچه به همه فرزندان می دهد از لحاظ ارزش مساوی با یکدیگر باشد و ترجیح و امتیازی از این جهت در کار نباشد،به هرکدام از فرزندان خود همان سرمایه را می دهد که قبلا در آزمایش استعدادیابی آن رامناسب یافته است.

کمیت غیر از کیفیت است،برابری غیر از یکنواختی است.آنچه مسلم است این است که اسلام حقوق یکجور و یکنواختی برای زن و مرد قائل نشده است،ولی اسلام هرگز امتیاز و ترجیح حقوقی برای مردان نسبت به زنان قائل نیست.اسلام اصل مساوات انسانها را درباره زن و مرد نیز رعایت کرده است.اسلام با تساوی حقوق زن و مرد مخالف نیست،با تشابه حقوق آنها مخالف است.

کلمه «تساوی »و«مساوات »چون مفهوم برابری و عدم امتیاز در آنها گنجانیده شده است جنبه «تقدس »پیدا کرده اند،جاذبه دارند،احترام شنونده را جلب می کنند،خصوصا اگر با کلمه «حقوق »توام گردند.

تساوی حقوق!چه ترکیب قشنگ و مقدسی!چه کسی است که وجدانی و فطرت پاکی داشته باشد و در مقابل این دو کلمه خاضع نشود؟!

اما نمی دانم چرا کار ما-که روزی پرچمدار علم و فلسفه و منطق در جهان بوده ایم-باید به آنجا بکشد که دیگران بخواهند نظریات خود را در باب «تشابه حقوق زن ومرد»با نام مقدس «تساوی حقوق »به ما تحمیل کنند؟!این درست مثل این است که یک نفر لبو فروش بخواهد لبو بفروشد اما به نام گلابی تبلیغ کند.

آنچه مسلم است این است که اسلام در همه جا برای زن و مرد حقوق مشابهی وضع نکرده است،همچنانکه در همه موارد برای آنها تکالیف و مجازاتهای مشابهی نیز وضع نکرده است.اما آیا مجموع حقوقی که برای زن قرار داده ارزش کمتری دارد از آنچه برای مردان قرار داده؟البته خیر،چنانکه ثابت خواهیم کرد.

در اینجا سؤال دومی پیدا می شود و آن اینکه علت اینکه اسلام حقوق زن و مرد رادر بعضی موارد،نامشابه قرار داده چیست؟چرا آنها را مشابه یکدیگر قرار نداده است؟آیا اگر حقوق زن و مرد،هم مساوی باشد و هم مشابه بهتر است یا اینکه فقطمساوی باشد و مشابه نباشد.برای بررسی کامل این مطلب لازم است که در سه قسمت بحث کنیم:

1.نظر اسلام درباره مقام انسانی زن از نظر خلقت و آفرینش.

2.تفاوتهایی که در خلقت زن و مرد هست برای چه هدفهایی است؟آیا این تفاوتهاسبب می شود که زن و مرد از لحاظ حقوق طبیعی و فطری وضع نامشابهی داشته باشندیا نه؟

3.تفاوتهایی که در مقررات اسلامی میان زن و مرد هست که آنها را در بعضی قسمتها در وضع نامشابهی قرار می دهد بر اساس چه فلسفه ای است؟آیا آن فلسفه هاهنوز هم به استحکام خود باقی است یا نه؟

مقام زن در جهان بینی اسلامی

اما قسمت اول.قرآن تنها مجموعه قوانین نیست.محتویات قرآن صرفا یک سلسله مقررات و قوانین خشک بدون تفسیر نیست.در قرآن،هم قانون است و هم تاریخ و هم موعظه و هم تفسیر خلقت و هم هزاران مطلب دیگر.قرآن همان طوری که در مواردی به شکل بیان قانون دستور العمل معین می کند و در جای دیگر وجود و هستی را تفسیر می کند،راز خلقت زمین و آسمان و گیاه و حیوان و انسان و راز موتها وحیاتها،عزتها و ذلتها،ترقیها و انحطاطها،ثروتها و فقرها را بیان می کند.

قرآن کتاب فلسفه نیست،اما نظر خود را درباره جهان و انسان و اجتماع-که سه موضوع اساسی فلسفه است-به طور قاطع بیان کرده است.قرآن به پیروان خود تنهاقانون تعلیم نمی دهد و صرفا به موعظه و پند و اندرز نمی پردازد بلکه با تفسیر خلقت به پیروان خود طرز تفکر و جهان بینی مخصوص می دهد.زیر بنای مقررات اسلامی درباره امور اجتماعی از قبیل مالکیت،حکومت،حقوق خانوادگی و غیره همانا تفسیری است که از خلقت و اشیاء می کند.

از جمله مسائلی که در قرآن کریم تفسیر شده موضوع خلقت زن و مرد است.قرآن در این زمینه سکوت نکرده و به یاوه گویان مجال نداده است که از پیش خود برای مقررات مربوط به زن و مرد فلسفه بتراشند و مبنای این مقررات را نظر تحقیر آمیزاسلام نسبت به زن معرفی کنند.اسلام،پیشاپیش نظر خود را درباره زن بیان کرده است.

اگر بخواهیم ببینیم نظر قرآن درباره خلقت زن و مرد چیست،لازم است به مساله سرشت زن و مرد-که در سایر کتب مذهبی نیز مطرح است-توجه کنیم.قرآن نیز دراین موضوع سکوت نکرده است.باید ببینیم قرآن زن و مرد را یک سرشتی می داند یادو سرشتی;یعنی آیا زن و مرد دارای یک طینت و سرشت می باشند و یا دارای دوطینت و سرشت؟ قرآن با کمال صراحت در آیات متعددی می فرماید که زنان را ازجنس مردان و از سرشتی نظیر سرشت مردان آفریده ایم. قرآن درباره آدم اول می گوید:«همه شما را از یک پدر آفریدیم و جفت آن پدر را از جنس خود او قراردادیم »(سوره نساء آیه 1) .درباره همه آدمیان می گوید:«خداوند از جنس خود شمابرای شما همسر آفرید»(سوره نساء و سوره نحل و سوره روم).

در قرآن از آنچه در بعضی از کتب مذهبی هست که زن از مایه ای پست تر از مایه مرد آفریده شده و یا اینکه به زن جنبه طفیلی و چپی داده اند و گرفته اند که همسر آدم اول از عضوی از اعضای طرف چپ او آفریده شده،اثر و خبری نیست. علیهذا دراسلام نظریه تحقیر آمیزی نسبت به زن از لحاظ سرشت و طینت وجود ندارد.

یکی دیگر از نظریات تحقیر آمیزی که در گذشته وجود داشته است و در ادبیات جهان آثار نامطلوبی بجا گذاشته است این است که زن عنصر گناه است،از وجود زن شر و وسوسه برمی خیزد،زن شیطان کوچک است.می گویند در هر گناه و جنایتی که مردان مرتکب شده اند زنی در آن دخالت داشته است.می گویند مرد در ذات خود از گناه مبراست و این زن است که مرد را به گناه می کشاند.می گویند شیطان مستقیما دروجود مرد راه نمی یابد و فقط از طریق زن است که مردان را می فریبد;شیطان زن راوسوسه می کند و زن مرد را.می گویند آدم اول که فریب شیطان را خورد و از بهشت سعادت بیرون رانده شد،از طریق زن بود;شیطان حوا را فریفت و حوا آدم را.

قرآن داستان بهشت آدم را مطرح کرده ولی هرگز نگفته که شیطان یا مار حوا رافریفت و حوا آدم را.قرآن نه حوا را به عنوان مسؤول اصلی معرفی می کند و نه او را ازحساب خارج می کند.قرآن می گوید:به آدم گفتیم خودت و همسرت در بهشت سکنی گزینید و از میوه های آن بخورید.قرآن آنجا که پای وسوسه شیطان را به میان می کشدضمیرها را به شکل «تثنیه »می آورد،می گوید فوسوس لهما الشیطان (1) شیطان آندو راوسوسه کرد فدلیهما بغرور (2) شیطان آندو را به فریب راهنمایی کرد و قاسمهما انی لکمالمن الناصحین (3) یعنی شیطان در برابر هر دو سوگند یاد کرد که جز خیر آنها رانمی خواهد.

به این ترتیب قرآن با یک فکر رایج آن عصر و زمان که هنوز هم در گوشه و کنارجهان بقایایی دارد،سخت به مبارزه پرداخت و جنس زن را از این اتهام که عنصروسوسه و گناه و شیطان کوچک است مبرا کرد.

یکی دیگر از نظریات تحقیرآمیزی که نسبت به زن وجود داشته است در ناحیه استعدادهای روحانی و معنوی زن است;می گفتند زن به بهشت نمی رود،زن مقامات معنوی و الهی را نمی تواند طی کند،زن نمی تواند به مقام قرب الهی آن طور که مردان می رسند برسد.قرآن در آیات فراوانی تصریح کرده است که پاداش اخروی و قرب الهی به جنسیت مربوط نیست،به ایمان و عمل مربوط است،خواه از طرف زن باشد ویا از طرف مرد.قرآن در کنار هر مرد بزرگ و قدیسی از یک زن بزرگ و قدیسه یادمی کند.از همسران آدم و ابراهیم و از مادران موسی و عیسی در نهایت تجلیل یاد کرده است.اگر همسران نوح و لوط را به عنوان زنانی ناشایسته برای شوهرانشان ذکرمی کند،از زن فرعون نیز به عنوان زن بزرگی که گرفتار مرد پلیدی بوده است غفلت نکرده است.گویی قرآن خواسته است در داستانهای خود توازن را حفظ کند و قهرمانان داستانها را منحصر به مردان ننماید.

قرآن درباره مادر موسی می گوید:ما به مادر موسی وحی فرستادیم که کودک راشیر بده و هنگامی که بر جان او بیمناک شدی او را به دریا بیفکن و نگران نباش که ما اورا به سوی تو باز پس خواهیم گردانید.

قرآن درباره مریم،مادر عیسی،می گوید:کار او به آنجا کشیده شده بود که درمحراب عبادت همواره ملائکه با او سخن می گفتند و گفت و شنود می کردند،از غیب برای او روزی می رسید،کارش از لحاظ مقامات معنوی آنقدر بالا گرفته بود که پیغمبرزمانش را در حیرت فرو برده،او را پشت سر گذاشته بود،زکریا در مقابل مریم مات ومبهوت مانده بود.

در تاریخ خود اسلام زنان قدیسه و عالیقدر فراوانند.کمتر مردی است به پایه خدیجه برسد،و هیچ مردی جز پیغمبر و علی به پایه حضرت زهرا نمی رسد.حضرت زهرا بر فرزندان خود که امامند و بر پیغمبران غیر از خاتم الانبیاء برتری دارد. اسلام در سیر من الخلق الی الحق یعنی در حرکت و مسافرت به سوی خدا هیچ تفاوتی میان زن و مرد قائل نیست.تفاوتی که اسلام قائل است در سیر من الحق الی الخلق است،دربازگشت از حق به سوی مردم و تحمل مسؤولیت پیغامبری است که مرد را برای این کار مناسبتر دانسته است.

یکی دیگر از نظریات تحقیرآمیزی که نسبت به زن وجود داشته است،مربوط است به ریاضت جنسی و تقدس تجرد و عزوبت.چنانکه می دانیم در برخی آیینها رابطه جنسی ذاتا پلید است.به عقیده پیروان آن آیینها تنها کسانی به مقامات معنوی نایل می گردند که همه عمر مجرد زیست کرده باشند.یکی از پیشوایان معروف مذهبی جهان می گوید:«با تیشه بکارت درخت ازدواج را از بن برکنید».همان پیشوایان ازدواج را فقط از جنبه دفع افسد به فاسد اجازه می دهند;یعنی مدعی هستند که چون غالب افراد قادر نیستند با تجرد صبر کنند و اختیار از کفشان ربوده می شود و گرفتارفحشا می شوند و با زنان متعددی تماس پیدا می کنند،پس بهتر است ازدواج کنند تا بابیش از یک زن در تماس نباشند.ریشه افکار ریاضت طلبی و طرفداری از تجرد وعزوبت،بدبینی به جنس زن است;محبت زن را جزء مفاسد بزرگ اخلاقی به حساب می آورند.

اسلام با این خرافه سخت نبرد کرد;ازدواج را مقدس و تجرد را پلید شمرد.اسلام دوست داشتن زن را جزء اخلاق انبیا معرفی کرد و گفت:«من اخلاق الانبیاء حب النساء».پیغمبر اکرم می فرمود:من به سه چیز علاقه دارم:بوی خوش،زن،نماز.

برتراند راسل می گوید:در همه آیینها نوعی بدبینی به علاقه جنسی یافت می شودمگر در اسلام;اسلام از نظر مصالح اجتماعی حدود و مقرراتی برای این علاقه وضع کرده اما هرگز آن را پلید نشمرده است.

یکی دیگر از نظریات تحقیر آمیزی که درباره زن وجود داشته این است که می گفته اند زن مقدمه وجود مرد است و برای مرد آفریده شده است.

اسلام هرگز چنین سخنی ندارد.اسلام اصل علت غایی را در کمال صراحت بیان می کند.اسلام با صراحت کامل می گوید زمین و آسمان،ابر و باد،گیاه و حیوان،همه برای انسان آفریده شده اند اما هرگز نمی گوید زن برای مرد آفریده شده است. اسلام می گوید هر یک از زن و مرد برای یکدیگر آفریده شده اند: هن لباس لکم و انتم لباس لهن (4) زنان زینت و پوشش شما هستند و شما زینت و پوشش آنها.اگر قرآن زن رامقدمه مرد و آفریده برای مرد می دانست قهرا در قوانین خود این جهت را در نظرمی گرفت ولی چون اسلام از نظر تفسیر خلقت چنین نظری ندارد و زن را طفیلی وجودمرد نمی داند،در مقررات خاص خود درباره زن و مرد به این مطلب نظر نداشته است.

یکی دیگر از نظریات تحقیر آمیزی که در گذشته درباره زن وجود داشته این است که زن را از نظر مرد یک شر و بلای اجتناب ناپذیر می دانسته اند.بسیاری از مردان باهمه بهره هایی که از وجود زن می برده اند او را تحقیر و مایه بدبختی و گرفتاری خودمی دانسته اند.قرآن کریم مخصوصا این مطلب را تذکر می دهد که وجود زن برای مردخیر است،مایه سکونت و آرامش دل اوست.

یکی دیگر از آن نظریات تحقیر آمیز این است که سهم زن را در تولید فرزند بسیارناچیز می دانسته اند.اعراب جاهلیت و بعضی از ملل دیگر مادر را فقط به منزله ظرفی می دانسته اند که نطفه مرد را-که بذر اصلی فرزند است-در داخل خود نگه می دارد ورشد می دهد.در قرآن ضمن آیاتی که می گوید شما را از مرد و زنی آفریدیم و برخی آیات دیگر که در تفاسیر توضیح داده شده است،به این طرز تفکر خاتمه داده شده است.

از آنچه گفته شد معلوم شد اسلام از نظر فکر فلسفی و از نظر تفسیر خلقت،نظرتحقیرآمیزی نسبت به زن نداشته ست بلکه آن نظریات را مردود شناخته است.اکنون نوبت این است که بدانیم فلسفه عدم تشابه حقوقی زن و مرد چیست.

تشابه نه و تساوی آری

گفتیم اسلام در روابط و حقوق خانوادگی زن و مرد فلسفه خاصی دارد که با آنچه در چهارده قرن پیش می گذشته مغایرت دارد و با آنچه در جهان امروز می گذرد نیزمطابقت ندارد.

گفتیم از نظر اسلام این مساله هرگز مطرح نیست که آیا زن و مرد دو انسان متساوی در انسانیت هستند یا نه؟و آیا حقوق خانوادگی آنها باید ارزش مساوی با یکدیگرداشته باشند یا نه؟از نظر اسلام زن و مرد هر دو انسانند و از حقوق انسانی متساوی بهره مندند.

آنچه از نظر اسلام مطرح است این است که زن و مرد به دلیل اینکه یکی زن است ودیگری مرد،در جهات زیادی مشابه یکدیگر نیستند،جهان برای آنها یکجور نیست،خلقت و طبیعت آنها را یکنواخت نخواسته است،و همین جهت ایجاب می کند که ازلحاظ بسیاری از حقوق و تکالیف و مجازاتها وضع مشابهی نداشته باشند.در دنیای غرب،اکنون سعی می شود میان زن و مرد از لحاظ قوانین و مقررات و حقوق و وظایف وضع واحد و مشابهی به وجود آورند و تفاوتهای غریزی و طبیعی زن و مرد را نادیده بگیرند.تفاوتی که میان نظر اسلام و سیستمهای غربی وجود دارد در اینجاست.علیهذاآنچه اکنون در کشور ما میان طرفداران حقوق اسلامی از یک طرف و طرفداران پیروی از سیستمهای غربی از طرف دیگر مطرح است مساله وحدت و تشابه حقوق زن و مرد است نه تساوی حقوق آنها.کلمه «تساوی حقوق »یک مارک تقلبی است که مقلدان غرب بر روی این ره آورد غربی چسبانیده اند.

این بنده همیشه در نوشته ها و کنفرانسها و سخنرانیهای خود از اینکه این مارک تقلبی را استعمال کنم و این فرضیه را-که جز ادعای تشابه و تماثل حقوق زن و مردنیست-به نام تساوی حقوق یاد کنم اجتناب داشته ام.

من نمی گویم در هیچ جای دنیا ادعای تساوی حقوق زن و مرد معنی نداشته وندارد و همه قوانین گذشته و حاضر جهان حقوق زن و مرد را بر مبنای ارزش مساوی وضع کرده اند و فقط مشابهت را از میان برده اند.

خیر،چنین ادعایی ندارم.اروپای قبل از قرن بیستم بهترین شاهد است.در اروپای قبل از قرن بیستم زن قانونا و عملا فاقد حقوق انسانی بود;نه حقوقی مساوی با مردداشت و نه مشابه با او.در نهضت عجولانه ای که در کمتر از یک قرن اخیر به نام زن وبرای زن در اروپا صورت گرفت،زن کم و بیش حقوقی مشابه با مرد پیدا کرد،اما باتوجه به وضع طبیعی و احتیاجات جسمی و روحی زن،هرگز حقوق مساوی با مردپیدا نکرد زیرا زن اگر بخواهد حقوقی مساوی حقوق مرد و سعادتی مساوی سعادت مرد پیدا کند راه منحصرش این است که مشابهت حقوقی را از میان بردارد،برای مردحقوقی متناسب با مرد و برای خودش حقوقی متناسب با خودش قائل شود.تنها ازاین راه است که وحدت و صمیمیت واقعی میان مرد و زن برقرار می شود و زن ازسعادتی مساوی با مرد بلکه بالاتر از آن برخوردار خواهد شد و مردان از روی خلوص و بدون شائبه اغفال و فریبکاری برای زنان حقوق مساوی و احیانا بیشتر ازخود قائل خواهند شد.

و همچنین من هرگز ادعا نمی کنم حقوقی که عملا در اجتماع به ظاهر اسلامی مانصیب زن می شد ارزش مساوی با حقوق مردان داشته است.بارها گفته ام که لازم وضروری است به وضع زن امروز رسیدگی کامل بشود و حقوق فراوانی که اسلام به زن اعطا کرده و در طول تاریخ عملا متروک شده به او باز پس داده شود،نه اینکه با تقلید وتبعیت کورکورانه از روش مردم غرب-که هزاران بدبختی برای خود آنها به وجودآورده-نام قشنگی روی یک فرضیه غلط بگذاریم و بدبختیهای نوع غربی را بربدبختیهای نوع شرقی زن بیفزاییم.ادعای ما این است که عدم تشابه حقوق زن و مرد در حدودی که طبیعت زن و مرد را در وضع نامشابهی قرار داده است،هم با عدالت وحقوق فطری بهتر تطبیق می کند و هم سعادت خانوادگی را بهتر تامین می نماید و هم اجتماع را بهتر به جلو می برد.

کاملا توجه داشته باشید ما مدعی هستیم که لازمه عدالت و حقوق فطری و انسانی زن و مرد عدم تشابه آنها در پاره ای از حقوق است.پس بحث ما صد در صد جنبه فلسفی دارد،به فلسفه حقوق مربوط است،به اصلی مربوط است به نام اصل «عدل » که یکی از ارکان کلام و فقه اسلامی است.اصل عدل همان اصلی است که قانون تطابق عقل و شرع را در اسلام به وجود آورده است;یعنی از نظر فقه اسلامی-و لا اقل فقه شیعه-اگر ثابت شود که عدل ایجاب می کند فلان قانون باید چنین باشد نه چنان و اگرچنان باشد ظلم است و خلاف عدالت است،ناچار باید بگوییم حکم شرع هم همین است.زیرا شرع اسلام طبق اصلی که خود تعلیم داده هرگز از محور عدالت و حقوق فطری و طبیعی خارج نمی شود.

علمای اسلام با تبیین و توضیح اصل «عدل »پایه فلسفه حقوق را بنا نهادند،گواینکه در اثر پیشامدهای ناگوار تاریخی نتوانستند راهی را که باز کرده بودند ادامه دهند.توجه به حقوق بشر و به اصل عدالت به عنوان اموری ذاتی و تکوینی و خارج ازقوانین قراردادی،اولین بار به وسیله مسلمین عنوان شد;پایه حقوق طبیعی و عقلی راآنها بنا نهادند.

اما مقدر چنین بود که آنها کار خود را ادامه ندهند و پس از تقریبا هشت قرن دانشمندان و فیلسوفان اروپایی آن را دنبال کنند و این افتخار را به خود اختصاص دهند;از یک سو فلسفه های اجتماعی و سیاسی و اقتصادی به وجود آورند و از سوی دیگر افراد و اجتماعات و ملتها را به ارزش حیات و زندگی و حقوق انسانی آنها آشناسازند،نهضتها و حرکتها و انقلابها به وجود آورند و چهره جهان را عوض کنند.

به نظر من گذشته از علل تاریخی یک علت روانی و منطقه ای نیز دخالت داشت دراینکه مشرق اسلامی مساله حقوق عقلی را که خود پایه نهاده بود دنبال نکند.یکی ازتفاوتهای روحیه شرقی و غربی در این است که شرق تمایل به اخلاق دارد و غرب به حقوق،شرق شیفته اخلاق است و غرب شیفته حقوق;شرقی به حکم طبیعت شرقی خودش انسانیت خود را در این می شناسد که عاطفه بورزد،گذشت کند،همنوعان خود را دوست بدارد،جوانمردی به خرج دهد اما غربی انسانیت خود را در این می بیند که حقوق خود را بشناسد و از آن دفاع کند و نگذارد دیگری به حریم حقوق اوپا بگذارد.

بشریت،هم به اخلاق نیاز دارد و هم به حقوق.انسانیت،هم به حقوق وابسته است و هم به اخلاق;هیچ کدام از حقوق و اخلاق به تنهایی معیار انسانیت نیست.

دین مقدس اسلام این امتیاز بزرگ را دارا بوده و هست که حقوق و اخلاق را توامامورد عنایت قرار داده است.در اسلام همچنانکه گذشت و صمیمیت و نیکی به عنوان اموری اخلاقی «مقدس »شمرده می شوند،آشنایی با حقوق و دفاع از حقوق نیز«مقدس »و انسانی محسوب می شود و این داستان مفصلی دارد که اکنون وقت توضیح آن نیست.

اما روحیه خاص شرقی کار خود را کرد.با آنکه در آغاز کار حقوق و اخلاق را باهم از اسلام گرفت،تدریجا حقوق را رها و توجهش را به اخلاق محصور کرد.

غرض این است:مساله ای که اکنون با آن روبرو هستیم یک مساله حقوقی است،یک مساله فلسفی و عقلی است،یک مساله استدلالی و برهانی است،مربوط است به حقیقت عدالت و طبیعت حقوق.عدالت و حقوق قبل از آن که قانونی در دنیا وضع شود وجود داشته است.با وضع قانون نمی توان ماهیت عدالت و حقوق انسانی بشر راعوض کرد.

منتسکیو می گوید:

«پیش از آن که انسان قوانینی وضع کند روابط عادلانه ای بر اساس قوانین بین موجودات امکان پذیر بوده،وجود این روابط موجب وضع قوانین شده است.حال اگر بگوییم جز قوانین واقعی و اولیه که امر و نهی می کنند هیچ امر عادلانه یا ظالمانه دیگر وجود ندارد،مثل این است که بگوییم قبل از ترسیم دایره تمام شعاعهای آن دایره مساوی نیستند.»

هربارت سپنسر می گوید:

«عدالت غیر از احساسات با چیزی دیگر آمیخته است که عبارت از حقوق طبیعی افراد بشر است،و برای آنکه عدالت وجود خارجی داشته باشد باید حقوق و امتیازات طبیعی را رعایت و احترام کنند.»

حکمای اروپایی که این عقیده را داشتند و دارند فراوانند.حقوق بشر-که اعلانها واعلامیه ها برای آن تنظیم شد و موادی به عنوان حقوق بشر تعیین شد-از همین فرضیه حقوق طبیعی سرچشمه گرفت;یعنی فرضیه حقوق طبیعی و فطری بود که به صورت اعلامیه های حقوق بشر ظاهر شد.

و باز چنانکه می دانیم آنچه منتسکیو،سپنسر و غیر آنها درباره عدالت گفته اندعین آن چیزی است که متکلمین اسلام درباره حسن و قبح عقلی و اصل عدل گفته اند.

در میان علمای اسلامی افرادی بودند که منکر حقوق ذاتی بوده و عدالت را قراردادی می دانسته اند،همچنانکه در میان اروپاییان نیز این عقیده وجود داشته است.هوبزانگلیسی منکر عدالت به صورت یک امر واقعی است.

اعلامیه حقوق بشر فلسفه است نه قانون

مضحک این است که می گویند متن اعلامیه حقوق بشر را مجلسین تصویب کرده اند،و چون تساوی حقوق زن و مرد جزء مواد اعلامیه حقوق بشر است پس به حکم قانون مصوب مجلسین زن و مرد باید دارای حقوقی مساوی یکدیگر باشند.

مگر متن اعلامیه حقوق بشر چیزی است که در صلاحیت مجلسین باشد که آن راتصویب یا رد کنند؟

محتویات اعلامیه حقوق بشر از نوع امور قراردادی نیست که قوای مقننه کشورهابتوانند آن را تصویب بکنند یا نکنند.

اعلامیه حقوق بشر حقوق ذاتی و غیر قابل سلب و غیر قابل اسقاط انسانها را موردبحث قرار داده است;حقوقی را مطرح کرده است که به ادعای این اعلامیه لازمه حیثیت انسانی انسانهاست و دست توانای خلقت و آفرینش آنها را برای انسانها قرارداده است،یعنی مبدا و قدرتی که به انسانها عقل و اراده و شرافت انسانی داده است این حقوق را هم طبق ادعای اعلامیه حقوق بشر به انسانها داده است.

انسانها نمی توانند محتویات اعلامیه حقوق بشر را برای خود وضع کنند و نه می توانند از خود سلب و اسقاط نمایند.از تصویب مجلسین و قوای مقننه گذشته یعنی چه؟!

اعلامیه حقوق بشر فلسفه است نه قانون;باید به تصدیق فیلسوفان برسد نه به تصویب نمایندگان.مجلسین نمی توانند با اخذ رای و قیام و قعود،فلسفه و منطق برای مردم وضع کنند.اگر اینچنین است پس فلسفه نسبیت اینشتاین را هم ببرند به مجلس واز تصویب نمایندگان بگذرانند،فرضیه وجود حیات در کرات آسمانی را نیز به تصویب برسانند.قانون طبیعت را که نمی شود از طریق تصویب قوانین قراردادی تایید یا رد کرد.

مثل این است که بگوییم مجلسین تصویب کرده اند که اگر گلابی را با سیب پیوندبزنند پیوندش می گیرد و اگر با توت پیوند بزنند نمی گیرد.

وقتی که چنین اعلامیه ای از طرف گروهی که خود از متفکرین و فلاسفه بوده اندصادر می شود،ملتها باید آن را در اختیار فلاسفه و مجتهدین حقوق خویش قراردهند.اگر از نظر فلاسفه و متفکرین آن ملت مورد تایید قرار گرفت،همه افراد ملت موظفند آنها را به عنوان حقایقی فوق قانون رعایت کنند.قوه مقننه نیز موظف است قانونی بر خلاف آنها تصویب نکند.

ملتهای دیگر تا وقتی که از نظر خودشان ثابت و محقق نشده که چنین حقوقی درطبیعت به همین کیفیت وجود دارد، ملزم نیستند آنها را رعایت کنند و از طرف دیگراین مسائل جزء مسائل تجربی و آزمایشی نیست که احتیاج به وسایل و لابراتوار وغیره دارد و این وسایل برای اروپاییان فراهم است و برای دیگران نیست;شکافتن اتم نیست که رموز و وسایلش در اختیار افراد محدودی باشد،فلسفه و منطق است،ابزارش مغز و عقل و قوه استدلال است.

اگر فرضا ملتهای دیگر مجبور باشند در فلسفه و منطق مقلد دیگران باشند و درخود شایستگی تفکر فلسفی احساس نکنند،ما ایرانیان نباید اینچنین فکر کنیم.ما درگذشته شایستگی خود را به حد اعلی در بررسیهای منطقی و فلسفی نشان داده ایم.ماچرا در مسائل فلسفی مقلد دیگران باشیم؟

عجبا!دانشمندان اسلامی آنجا که پای اصل عدالت و حقوق ذاتی بشر به میان می آید،آنقدر برایش اهمیت قائل می شوند که بدون چون و چرا به موجب قاعده تطابق عقل و شرع می گویند حکم شرع هم همین است،یعنی احتیاجی به تایید شرعی نمی بینند اما امروز کار ما به آنجا کشیده که می خواهیم با تصویب نمایندگان صحت این مسائل را تایید نماییم.

فلسفه را با کوپن نمی توان اثبات کرد

از این مضحکتر این است که آنجا که می خواهیم حقوق انسانی زن را بررسی کنیم،به آراء پسران و دختران جوان مراجعه کنیم،کوپن چاپ کنیم و بخواهیم با پر کردن کوپن کشف کنیم که حقوق انسانی چیست و آیا حقوق انسانی زن و مرد یک جوراست و یا دو جور؟

به هر حال ما مساله حقوق انسانی زن را به شکل علمی و فلسفی و بر اساس حقوق ذاتی بشری بررسی می کنیم. می خواهیم ببینیم همان اصولی که اقتضا می کند انسانها به طور کلی دارای یک سلسله حقوق طبیعی و خدادادی باشند، آیا ایجاب می کند که زن و مرد از لحاظ حقوق دارای وضع مشابهی بوده باشند یا نه؟لذا از دانشمندان ومتفکران و حقوقدانان واقعی کشور که یگانه مرجع صلاحیتدار اظهار نظر در این گونه مسائل می باشند درخواست می کنیم به دلایل ما با دیده تحقیق و انتقاد بنگرند.موجب کمال امتنان اینجانب خواهد بود اگر مستدلا نظر خود را در تایید یا رد این گفته ها ابرازنمایند.

برای بررسی این مطلب لازم است اولا بحثی درباره اساس و ریشه حقوق انسانی انجام دهیم و سپس خصوص حقوق زن و مرد را در مورد مطالعه قرار دهیم.

بد نیست قبلا اشاره مختصری به نهضتهای حقوقی قرون جدید که به نظریه تساوی حقوق زن و مرد منتهی شد بنماییم.

نگاهی به تاریخ حقوق زن در اروپا

«در اروپا از قرن 17 به بعد به نام حقوق بشر زمزمه هایی آغاز شد.نویسندگان ومتفکران قرن 17 و 18 افکار خود را درباره حقوق طبیعی و فطری و غیر قابل سلب بشر با پشتکار عجیبی در میان مردم پخش کردند.ژان ژاک روسو و ولتر ومنتسکیو از این دسته از متفکران و نویسندگان اند.اولین نتیجه عملی که از نشرافکار طرفداران حقوق طبیعی بشر حاصل شد این بود که در انگلستان یک کشمکش طولانی میان هیات حاکمه و ملت به وجود آمد.ملت موفق شد در سال 1688 میلادی پاره ای از حقوق اجتماعی و سیاسی خود را طبق یک اعلام نامه حقوق پیشنهاد کنند و مسترد دارند.» (5)

نتیجه عملی بارز دیگر شیوع این افکار در جنگهای استقلال امریکا علیه انگلستان ظاهر شد.سیزده مستعمره انگلستان در امریکای شمالی در اثر فشار وتحمیلات زیادی که بر آنها وارد می شد سر به طغیان و عصیان بلند کردند و بالاخره استقلال خویش را به دست آوردند.

در سال 1776 میلادی کنگره ای در فیلادلفیا تشکیل شد که استقلال عمومی رااعلان و اعلامیه ای در این زمینه منتشر کرد و در مقدمه آن چنین نوشت:

«جمیع افراد بشر در خلقت یکسانند و خالق به هر فردی حقوق ثابت و لایتغیری تفویض فرموده است مثل حق حیات و حق آزادی،و علت غایی تشکیل حکومتهاحفظ حقوق مزبور است و قوه حکومت و نفوذ کلمه او منوط به رضایت ملت خواهد بود…» (6)

اما آن که به نام «اعلامیه حقوق بشر»در جهان معروف شد آن چیزی است که پس از انقلاب کبیر فرانسه به نام اعلان حقوق منتشر شد.این اعلامیه عبارت است از یک سلسله اصول کلی که در آغاز قانون اساسی فرانسه قید شده و جزء لا ینفک قانون اساسی فرانسه محسوب می شود.این اعلامیه مشتمل است بر یک مقدمه و هفده ماده.

ماده اول آن این است:«افراد بشر آزاد متولد شده و مادام العمر آزاد مانده و درحقوق با یکدیگر مساویند…».

در قرن 19 تحولات و افکار تازه ای در زمینه حقوق بشری در مسائل اقتصادی واجتماعی و سیاسی رخ داد که منتهی به ظهور سوسیالیسم و لزوم تخصیص منافع به طبقات زحمتکش و انتقال حکومت از دست سرمایه دار به دست کارگر گردید.

تا اوایل قرن بیستم هر چه در اطراف حقوق بشر بحث شده است مربوط است به حقوق ملتها در برابر دولتها و یا حقوق طبقات رنجبر و زحمتکش در برابر کارفرمایان و اربابان.

در قرن بیستم برای اولین بار مساله «حقوق زن »در برابر حقوق مرد عنوان شد.انگلستان-که قدیمترین کشور دموکراسی به شمار می رود-فقط در اوایل قرن بیستم برای زن و مرد حقوق مساوی قائل شد.دول متحده آمریکا با آنکه در قرن هجده ضمن اعلان استقلال به حقوق عمومی بشر اعتراف کرده بودند،در سال 1920میلادی قانون تساوی زن و مرد را در حقوق سیاسی تصویب کردند و همچنین فرانسه در قرن بیستم تسلیم این امر شد.

به هر حال در قرن بیستم گروههای زیادی در همه جهان طرفدار تحول عمیقی درروابط مرد و زن از نظر حقوق و وظایف گردیدند.به عقیده اینها تحول و دگرگونی درروابط ملتها با دولتها و روابط زحمتکشان و رنجبران با کارفرمایان و سرمایه داران،مادامی که در روابط حقوقی مرد و زن اصلاحاتی صورت نگیرد وافی به تامین عدالت اجتماعی نیست.

از این رو برای اولین بار در اعلامیه جهانی حقوق بشر-که پس از جنگ جهانی دوم در سال 1948 میلادی(1327 هجری شمسی)از طرف سازمان ملل متحد منتشرشد-در مقدمه آن چنین قید شد:

«از آنجا که مردم ملل متحد ایمان خود را به حقوق بشر و مقام و ارزش فرد انسانی وتساوی حقوق مرد و زن مجددا در منشور اعلام کرده اند…»

تحول و بحران ماشینی قرن نوزدهم و بیستم و به فلاکت افتادن کارگران وبخصوص زنان بیش از پیش سبب شد که به موضوع حقوق زن رسیدگی شود.درتاریخ آلبر ماله،جلد6،صفحه 328 می نویسد:

«تا زمانی که دولتها به احوال کارگران و طرز رفتار کارفرمایان با آن طبقه توجه نداشتند،سرمایه داران هر چه می خواستند می کردند…صاحبان کارخانه ها زنان وکودکان خردسال را با مزد بسیار کم به کار می گماشتند،و چون ساعات کار ایشان زیاد بود غالبا گرفتار امراض گوناگون می شدند و در جوانی می مردند».

این بود تاریخچه مختصری از نهضت حقوق بشر در اروپا.چنانکه می دانیم همه مواد اعلامیه های حقوق بشر که برای اروپاییان تازگی دارد در چهارده قرن پیش دراسلام پیش بینی شده و بعضی از دانشمندان عرب و ایرانی آنها را با مقایسه به این اعلامیه های در کتابهای خود آورده اند.البته اختلافاتی در بعضی قسمتها میان آنچه دراین اعلامیه ها آمده با آنچه اسلام آورده وجود دارد و این خود بحث دلکش و شیرینی است;از آن جمله است مساله حقوق زن و مرد که اسلام تساوی را می پذیرد اما تشابه و وحدت و یکنواختی را در زمینه حقوق زن و مرد نمی پذیرد.

حیثیت و حقوق انسانی

«از آنجا که شناسایی حیثیت ذاتی کلیه اعضای خانواده بشری و حقوق یکسان وانتقال ناپذیر آنان،اساس آزادی و عدالت و صلح را تشکیل می دهد.

از آنجا که عدم شناسایی و تحقیر حقوق بشر منتهی به اعمال وحشیانه ای گردیده است که روح بشریت را به عصیان واداشته،و ظهور دنیایی که در آن افراد بشر دربیان عقیده،آزاد و از ترس و فقر فارغ باشند به عنوان بالاترین آمال بشر اعلام شده است

از آنجا که اساسا حقوق انسانی را باید با اجرای قانون حمایت کرد تا بشر به عنوان آخرین علاج به قیام بر ضد ظلم و فشار مجبور نگردد

از آنجا که اساسا لازم است توسعه روابط دوستانه بین ملل را مورد تشویق قرار داداز آنجا که مردم ملل متحد،ایمان خود را به حقوق اساسی بشر و مقام و ارزش فردانسانی و تساوی حقوق مرد و زن مجددا در منشور اعلام کرده اند و تصمیم راسخ گرفته اند که به پیشرفت اجتماعی کمک کنند و در محیطی آزادتر وضع زندگی بهتری به وجود آورند

از آنجا که…

مجمع عمومی،این اعلامیه جهانی حقوق بشر را آرمان مشترکی برای تمام مردم و کلیه ملل اعلام می کند تا جمیع افراد و همه ارکان اجتماع این اعلامیه را دائما در مدنظر داشته باشند و مجاهدت کنند که به وسیله تعلیم و تربیت احترام این حقوق وآزادیها توسعه باید و با تدابیر تدریجی ملی و بین المللی،شناسایی و اجرای واقعی و حیاتی آنها،چه در میان خود ملل عضو و چه در بین مردم کشورهایی که درقلمرو آنها می باشند تامین گردد…»

جمله های طلایی بالا مقدمه اعلامیه جهانی حقوق بشر است;مقدمه همان اعلامیه ای است که درباره اش می گویند: «بزرگترین توفیقی است که تا این تاریخ درطریق تایید حقوق انسانی نصیب عالم بشریت شده است ».

روی هر کلمه و هر جمله آن حساب شده است،و چنانکه در مقاله پیش گفتیم مظهر افکار چندین قرن فلاسفه آزادیخواه و حقوق شناس جهان است.

نکات مهم مقدمه اعلامیه حقوق بشر

این اعلامیه در 30 ماده تنظیم شده است.بگذریم از اینکه بعضی مسائل در برخی مواد مکرر شده و یا لا اقل ذکر یک مطلب در یک ماده از ذکر مندرجات بعضی مواددیگر بی نیاز کننده است و یا بعضی مواد اعلامیه به مواد مختلفی قابل تجزیه است.

نکات مهم مقدمه این اعلامیه که شایسته است مورد توجه قرار گیرد چند تاست:

1.بشر از یک نوع حیثیت و احترام و حقوق ذاتی غیر قابل انتقال برخوردار است.

2.حیثیت و احترام و حقوق ذاتی بشر کلی و عمومی است،تمام افراد انسانی را دربر می گیرد،تبعیض بردار نیست،سفید و سیاه،بلند و کوتاه،زن و مرد یکسان از آن برخوردارند.همان طوری که در میان اعضای یک خانواده احدی نمی تواند گوهرخود را از سایر اعضا شریفتر و اصیلتر بداند،همه افراد بشر نیز که عضو یک خانواده بزرگتر و اعضای یک پیکر می باشند از لحاظ شرافت متساویند،هیچ کس نمی تواندخود را از فرد دیگر شریفتر بداند.

3.اساس آزادی و صلح و عدالت این است که همه افراد در عمق وجدان خود به این حقیقت(حیثیت و احترام ذاتی همه انسانها)ایمان و اعتراف داشته باشند.

این اعلامیه می خواهد بگوید منشا کلیه ناراحتیهایی که افراد بشر برای یکدیگر به وجود می آورند کشف کرده است.منشا بروز جنگها و ظلمها و تجاوزها و اعمال وحشیانه افراد و اقوام نسبت به یکدیگر،عدم شناسایی حیثیت و احترام ذاتی انسان است.این عدم شناسایی از طرف عده ای،طرف مقابل را وادار به عصیان و طغیان می کند و از همین راه صلح و امنیت به خطر می افتد.

4.بالاترین آرزویی که همه در راه تحقق بخشیدن به آن باید بکوشند،ظهوردنیایی است که در آن آزادی عقیده و امنیت و رفاه مادی به طور کامل وجود داشته باشد;اختناق،ترس،فقر ریشه کن شده باشد.مواد سی گانه اعلامیه برای تحقق بخشیدن به این آرزو تنظیم شده است.

5.ایمان به حیثیت ذاتی انسانها و احترام به حقوق غیر قابل سلب و انتقال آنهاتدریجا به وسیله تعلیم و تربیت باید در همه افراد به وجود آید.

مقام و احترام انسان

اعلامیه حقوق بشر چون بر اساس احترام به انسانیت و آزادی و مساوات تنظیم شده و برای احیای حقوق بشر به وجود آمده،مورد احترام و تکریم هر انسان با وجدانی است.ما مردم مشرق زمین از دیر زمان از ارزش و مقام و احترام انسان دم زده ایم.در دین مقدس اسلام-چنانکه در مقاله پیش گفتیم-انسان،حقوق انسان،آزادی و مساوات آنها نهایت ارزش و احترام را دارد.نویسندگان و تنظیم کنندگان این اعلامیه و همچنین فیلسوفانی که در حقیقت الهام دهنده نویسندگان این اعلامیه هستند،مورد ستایش و تعظیم ما می باشند.ولی چون این اعلامیه یک متن فلسفی است،به دست بشر نوشته شده نه به دست فرشتگان،استنباط گروهی از افراد بشراست،هر فیلسوفی حق دارد آن را تجزیه و تحلیل کند و احیانا نقاط ضعفی که در آن می بیند تذکر دهد.

این اعلامیه خالی از نقاط ضعف نیست ولی ما در این مقاله روی نقاط ضعف آن انگشت نمی گذاریم،روی نقطه قوت آن انگشت می گذاریم.

تکیه گاه این اعلامیه «مقام ذاتی انسان »است،شرافت و حیثیت ذاتی انسان است. از نظر این اعلامیه انسان به واسطه یک نوع کرامت و شرافت مخصوص به خود دارای یک سلسله حقوق و آزادیها شده است که سایر جانداران به واسطه فاقد بودن آن حیثیت و شرافت و کرامت ذاتی،از آن حقوق و آزادیها بی بهره اند.نقطه قوت این اعلامیه همین است.

تنزل و سقوط انسان در فلسفه های غربی

اینجاست که بار دیگر با یک مساله فلسفی کهن مواجه می شویم:ارزیابی انسان،مقام و شرافت انسان نسبت به سایر مخلوقات،شخصیت قابل احترام انسان.بایدبپرسیم آن حیثیت ذاتی انسانی که منشا حقوقی برای انسان گشته و او را از اسب و گاوو گوسفند و کبوتر متمایز ساخته چیست؟و همین جاست که یک تناقض واضح میان اساس اعلامیه حقوق بشر از یک طرف و ارزیابی انسان در فلسفه غرب از طرف دیگرنمایان می گردد.

در فلسفه غرب سالهاست که انسان از ارزش و اعتبار افتاده است.سخنانی که درگذشته درباره انسان و مقام ممتاز وی گفته می شد و ریشه همه آنها در مشرق زمین بود،امروز در اغلب سیستمهای فلسفه غربی مورد تمسخر و تحقیر قرار می گیرد.

انسان از نظر غربی تا حدود یک ماشین تنزل کرده است،روح و اصالت آن موردانکار واقع شده است.اعتقاد به علت غایی و هدف داشتن طبیعت یک عقیده ارتجاعی تلقی می گردد.

در غرب از اشرف مخلوقات بودن انسان نمی توان دم زد،زیرا به عقیده غرب عقیده به اشرف مخلوقات بودن انسان و اینکه سایر مخلوقات طفیلی انسان و مسخرانسان می باشند ناشی از یک عقیده بطلمیوسی کهن درباره هیئت زمین و آسمان ومرکزیت زمین و گردش کرات آسمانی به دور زمین بود;با رفتن این عقیده جایی برای اشرف مخلوقات بودن انسان باقی نمی ماند.از نظر غرب،اینها همه خودخواهیهایی بوده است که در گذشته دامنگیر بشر شده است.بشر امروز متواضع و فروتن است،خود را مانند موجودات دیگر بیش از مشتی خاک نمی داند،از خاک پدید آمده و به خاک باز می گردد و به همین جا خاتمه می یابد.

غربی متواضعانه روح را به عنوان جنبه ای مستقل از وجود انسان و به عنوان حقیقتی قابل بقا نمی شناسد و میان خود و گیاه و حیوان از این جهت فرقی قائل نمی شود.غربی میان فکر و اعمال روحی و میان گرمای زغال سنگ از لحاظ ماهیت وجوهر تفاوتی قائل نیست;همه را مظاهر ماده و انرژی می شناسد.از نظر غرب صحنه حیات برای همه جانداران و از آن جمله انسان میدان خونینی است که نبرد لا ینقطع زندگی آن را به وجود آورده است.اصل اساسی حاکم بر وجود جانداران و از آن جمله انسان اصل تنازع بقاست.انسان همواره می کوشد خود را در این نبرد نجات دهد. عدالت و نیکی و تعاون و خیرخواهی و سایر مفاهیم اخلاقی و انسانی همه مولود اصل اساسی تنازع بقا می باشد و بشر این مفاهیم را به خاطر حفظ موقعیت خود ساخته وپرداخته است.

از نظر برخی فلسفه های نیرومند غربی انسان ماشینی است که محرک او جز منافع اقتصادی نیست.دین و اخلاق و فلسفه و علم و ادبیات و هنر همه رو بناهایی هستندکه زیر بنای آنها طرز تولید و پخش و تقسیم ثروت است;همه اینها جلوه ها و مظاهرجنبه های اقتصادی زندگی انسان است.خیر،این هم برای انسان زیاد است;محرک وانگیزه اصلی همه حرکتها و فعالیتهای انسان عوامل جنسی است.اخلاق و فلسفه وعلم و دین و هنر همه تجلیات و تظاهرات رقیق شده و تغییر شکل داده عامل جنسی وجود انسان است.

من نمی دانم اگر بناست منکر هدف داشتن خلقت باشیم و باید معتقد باشیم که طبیعت جریانات خود را کورکورانه طی می کند،اگر یگانه قانون ضامن حیات انواع جاندارها تنازع بقا و انتخاب اصلح و تغییرات کاملا تصادفی است و بقا و موجودیت انسان مولود تغییرات تصادفی و بی هدف و یک سلسله جنایات چند میلیون سالی است که اجداد وی نسبت به انواع دیگر روا داشته تا امروز به این شکل باقی مانده است،اگر بناست معتقد باشیم که انسان خود نمونه ای است از ماشینهایی که اکنون خودبه دست خود می سازد،اگر بناست اعتقاد به روح و اصالت و بقای آن خودخواهی واغراق و مبالغه درباره خود باشد،اگر بناست انگیزه و محرک اصلی بشر در همه کارهاامور اقتصادی یا جنسی یا برتری طلبی باشد،اگر بناست نیک و بد به طور کلی مفاهیم نسبی باشند و الهامات فطری و وجدانی سخن یاوه شمرده شود،اگر انسان جنسا بنده شهوات و میلهای نفسانی خود باشد و جز در برابر زور سر تسلیم خم نکند،و اگر… چگونه می توانیم از حیثیت و شرافت انسانی و حقوق غیر قابل سلب و شخصیت قابل احترام انسان دم بزنیم و آن را اساس و پایه همه فعالیتهای خود قرار دهیم؟!

غرب در باره انسان دچار تناقض شده است

در فلسفه غرب تا آنجا که ممکن بوده به حیثیت ذاتی انسان لطمه وارد شده و مقام انسان پایین آمده است.دنیای غرب از طرفی انسان را از لحاظ پیدایش و عللی که اورا به وجود آورده است،از لحاظ هدف دستگاه آفرینش درباره او،از لحاظ ساختمان و تار و پود وجود و هستی اش،از لحاظ انگیزه و محرک اعمالش،از لحاظ وجدان وضمیرش،تا این اندازه او را پایین آورده که گفتیم.

آنگاه اعلامیه بالا بلند درباره ارزش و مقام انسان و حیثیت و کرامت و شرافت ذاتی و حقوق مقدس و غیر قابل انتقالش صادر می کند و همه افراد بشر را دعوت می کند که به این اعلامیه بالا بلند ایمان بیاورند.

برای غرب لازم بود اول در تفسیری که از انسان می کند تجدید نظری به عمل آورد،آنگاه اعلامیه های بالا بلند در زمینه حقوق مقدس و فطری بشر صادر کند.

من قبول دارم که همه فلاسفه غرب انسان را آنچنان که شرح داده شد تفسیرنکرده اند;عده زیادی از آنها انسان را کم و بیش آنچنان تفسیر کرده اند که شرق تفسیرمی کند.نظر من طرز تفکری است که در اکثریت مردم غرب به وجود آمده و مردم جهان را تحت تاثیر قرار داده است.

اعلامیه حقوق بشر را باید کسی صادر کند که انسان را در درجه ای عالیتر از یک ترکیب مادی ماشینی می بیند،انگیزه ها و محرکهای انسان را منحصر به امور حیوانی وشخصی نمی داند،برای انسان وجدان انسانی قائل است.اعلامیه حقوق بشر را بایدشرق صادر کند که به اصل انی جاعل فی الارض خلیفة (7) ایمان دارد و در انسان نمونه ای از مظاهر الوهیت سراغ دارد.کسی باید دم از حقوق بشر بزند که در انسان آهنگ سیرو سفری تا سر منزل یا ایها الانسان انک کادح الی ربک کدحا فملاقیه (8) قائل است.

اعلامیه حقوق بشر شایسته آن سیستمهای فلسفی است که به حکم و نفس وما سویها فالهمها فجورها و تقویها (9) در سرشت انسان تمایل به نیکی قائلند.

اعلامیه حقوق بشر را باید کسی صادر کند که به سرشت بشر خوشبین است و به حکم لقد خلقنا الانسان فی احسن تقویم (10) آن را معتدلترین و کاملترین سرشتها می داند.

آنچه شایسته طرز تفکر غربی در تفسیر انسان است،اعلامیه حقوق بشر نیست بلکه همان طرز رفتاری است که غرب عملا درباره انسان روا می دارد;یعنی کشتن همه عواطف انسانی،به بازی گرفتن ممیزات بشری،تقدم سرمایه بر انسان، اولویت پول بر بشر،معبود بودن ماشین،خدایی ثروت،استثمار انسانها،قدرت بی نهایت سرمایه داری،که اگر احیانا یک نفر میلیونر ثروت خود را برای بعد از خودش به سگ محبوبش منتقل کند آن سگ احترامی ما فوق احترام انسانها پیدا می کند;انسانها درخدمت یک سگ ثروتمند به عنوان پیشکار،منشی،دفتردار استخدام می شوند و درمقابل او دست به سینه می ایستند و تعظیم می کنند.

غرب،هم خود را فراموش کرده و هم خدای خود را

مساله مهم اجتماع بشر در امروز این است که بشر به تعبیر قرآن «خود»را فراموش کرده است،هم خود را فراموش کرده و هم خدای خود را.مساله مهم این است که «خود»را تحقیر کرده است،از درون بینی و توجه به باطن و ضمیر غافل شده و توجه خویش را یکسره به دنیای حسی و مادی محدود کرده است.هدفی برای خود جزچشیدن مادیات نمی بیند و نمی داند،خلقت را عبث می انگارد،خود را انکار می کند،روح خود را از دست داده است.بیشتر بدبختیهای امروز بشر ناشی از این طرز تفکراست و متاسفانه نزدیک است جهانگیر شود و یکباره بشریت را نیست و نابود کند.این طرز تفکر درباره انسان سبب شده که هر چه تمدن توسعه پیدا می کند و عظیم ترمی گردد،متمدن به سوی حقارت می گراید.این طرز تفکر درباره انسان موجب گشته که انسانهای واقعی را همواره در گذشته باید جستجو کرد و دستگاه عظیم تمدن امروزبه ساختن هر چیز عالی و دست اول قادر است جز به ساختن انسان.

گاندی می گوید:

«غربی برای آن مستحق دریافت لقب خدایی زمین است که همه امکانات وموهبتهای زمینی را مالک است.او به کارهای زمینی قادر است که ملل دیگر آنها رادر قدرت خدا می دانند.لکن غربی از یک چیز عاجز است و آن تامل در باطن خویش است.تنها این موضوع برای اثبات پوچی درخشندگی کاذب تمدن جدیدکافی است.

تمدن غربی اگر غربیان را مبتلا به خوردن مشروب و توجه به اعمال جنسی نموده است،به خاطر این است که غربی به جای «خویشتن جویی »در پی نسیان وهدر ساختن خویشتن است….قوه عملی او بر اکتشاف و اختراع و تهیه وسایل جنگی، ناشی از فرار غربی از«خویشتن »است نه قدرت و تسلط استثنایی وی بر خود…ترس از تنهایی وسکوت،و توسل به پول، غربی را از شنیدن ندای باطن خود عاجز ساخته و انگیزه فعالیتهای مداوم او همینهاست.محرک او در فتح جهان،ناتوانی او در«حکومت به خویشتن »است.به همین علت غربی پدید آورنده آشوب و فساد در سراسردنیاست…وقتی انسان روح خود را از دست بدهد،فتح دنیا به چه درد او می خورد…کسانی که انجیل به آنان تعلیم داده است که در جهان مبشر حقیقت و محبت وصلح باشند،خودشان در جستجوی طلا و برده به هر طرف روانند;به جای اینکه مطابق تعالیم انجیل در ملکت خداوند در جستجوی بخشش و عدالت باشند،برای تبرئه سیئات خود از حربه مذهب استفاده می کنند و به جای نشر کلام الهی،بر سرملتها بمب می ریزند.»

و به همین علت اعلامیه حقوق بشر بیش از همه و پیش از همه از طرف خود غرب نقض شده است.فلسفه ای که غرب عملا در زندگی طی می کند،راهی جز شکست اعلامیه حقوق بشر باقی نمی گذارد.

پی نوشتها:

1- اعراف/ 20.

2- اعراف/ 22.

3- اعراف/ 21.

4- بقره/ 187.

5- ترجمه تاریخ آلبرماله،ج 4/ ص 366.

6- همان،ج 5/ ص 234.

7- بقره/ 30.

8- انشقاق/ 6.

9- شمس/ 7 و 8.

10- تین/ 4.

موضوعات: خلقت بهشت و دوزخ,  مقام انسانی زن از نظر قرآن  لینک ثابت
[چهارشنبه 1395-01-11] [ 11:53:00 ب.ظ ]





 اا

سالروز ازدواج حضرت عبدالله(ع) و آمنه(س)
نگاهی به چگونگی ازدواجی که ثمره‌اش آخرین فرستاده الهی برروی زمین بود

پیوند میان حضرت عبداللّه و حضرت آمنه که حاصل آن ولادت باشرف‌ترین و عزیزترین انسان هستی بود، مهمترین و بابرکت‌ترین ازدواج محسوب می‌شود. ثمره این ازدواج مبارک تنها یک فرزند و آن هم وجود مقدّس حضرت خاتم الانبیاء حضرت محمد(ص) بود.

 

حضرت عبدالله(ع) که بود؟

حضرت عبدالله (ع) پدر بزرگوار حضرت محمّد (ص) که در میان فرزندان عبدالمطلب (ع) امتیاز و محبوبیّت ویژه‌ای داشت. پاکی و صداقت، نور نبوّت و معنویت، اندامی جذّاب، سیمایی دلنشین، اخلاق نیکو و کمالات معنوی، شخصیت این جوان قریشی را محبوب دل‌ها، مورد تکریم تک تک مردم جزیرةالعرب و دوست داشتنی‌ترین چهره حجاز ساخته بود.

حضرت آمنه(س) کیست؟

آمنه (ع) دختر وهب، مادر رسول خدا (ص) نیز، فضائل اخلاقی و ویژگی‌های والای انسانی را از پدرش وهب بن عبدمناف و مادرش برّه به ارث برده بود.

دیدگاه فرزند درباره والدین مکرم خود

رسول اکرم حضرت محمّد (ص) بارها به مقام والا و جایگاه معنوی پدر و مادر خویش تأکید ورزیده و با افتخار تمام می‌فرمود: “پدر و مادرم، هیچگاه به آلودگی‌های ظاهری و معنوی دچار نگشتند و همواره خدای متعال مرا توسط پدران و مادران پاکیزه به نسل‌های بعدی منتقل می‌نمود تا اینکه توسط پدر و مادری پاک به دنیا آمدم".

در مورد ایمان قوی و توحید باوری پدر و مادر حضرت رسول خاتم (ص) روایات و اخبار فراوانی نقل شده است؛ و رسول اکرم (ص) در مورد پاکی، ایمان و اعتقاد راسخ پدر و مادرشان می‌فرمودند: “خداوند همواره مرا از صلب‌های پاک به رحم‌های پاک منتقل می‌ساخت تا اینکه به این دنیای شما آورد و هر گز به ناپاکی‌های جاهلیّت آلوده نشد".

ماجرای ازدواج آمنه و عبدالله

به هر سخن، ماجرای ازدواج حضرت عبداللّه با حضرت آمنه به گونه‌های مختلفی نقل شده است. مرحوم شیخ عباس قمی در این باره می‌گوید: «چون عبداللّه به سن جوانی رسید، نور نبوت از جبین پیشانی او ساطع بود. جمیع بزرگان و اشراف نواحی و اطراف، آرزو کردند که به او دختر دهند و نور او را بربایند. زیرا که یگانه زمان بود در حسن و جمال. و در روز بر هر که می‌گذشت، بوی مشک و عنبر از وی استشمام می‌کرد … و اهل مکه او را «مصباح حرم» می‌گفتند تا اینکه به تقدیر الهی، عبداللّه با صدفِ گوهرِ رسالت پناه یعنی آمنه دختر وهب بن عبد مناف بن زهرة بن کلاب بن مرّة جفت گردید.

سهل گیری در امر ازدواج

برّه، مادر آمنه (ع)، با صلاحدید شوهرش وهب به منزل عبدالمطلب (ع) آمد و پیشنهاد ازدواج عبدالله با دخترش آمنه را مطرح نمود و او با کمال افتخار گفت: دخترمان همسر شایسته‌ای است برای فرزندت عبدالله!

عبدالمطلب رو به فرزندش کرده و گفت: پسرم نظر تو در مورد این پیشنهاد چیست؟ به خدا سوگند! در میان دختران مکّه، آمنه همتایی ندارد؛ زیرا او با حیا و ادب و عقل و دین باور و پاکدامن است.

از سکوت عبدالله پدرش فهمید که او با این وصلت موافق است.

در همین حال فاطمه، مادر عبدالله، گفت: من به همراه برّه می‌روم و در منزلِ او، دخترش آمنه را می‌بینم اگر صلاحیّت او را به همسری پسرم عبدالله احراز کردم، به این پیوند رضایت خواهیم داد.

وقتی که فاطمه همسر عبدالمطلب به منزل وهب بن عبدالمناف آمد، آمنه (س) با گشاده‌رویی از او استقبال کرد و خوش‌آمد گفت و مقدمش را گرامی داشت. سرانجام وقتی فاطمه شایستگی و کمالات معنوی و حسن جمال آمنه را از نزدیک مشاهده کرد، و متوجّه نوری که از چهره وی ساطع می‌شد گردید، گفت: برّه! من قبلاً آمنه را دیده بودم، ولی فکر نمی‌کردم اینقدر با حسن و کمال بوده و دلنشین باشد.

آنگاه در ضمن گفتگو متوجه شد که آمنه در سخن گفتن نیز دختری فصیح و ادیب است، و به نزد عبدالمطلب و عبدالله (ع) آمد و گفت: پسرم! در میان دختران عرب هرگز دختری به این شایستگی یافت نمی‌شود. او به دلم نشست و برای همسری تو برگزیدم.

بعد از گفتگوهای ابتدایی، عبدالمطلب (ع) به منزل وهب بن عبد مناف آمده و از آمنه رسماً خواستگاری کرد. پدر آمنه با کمال خوشنودی و رضایت گفت: عبدالمطلب! دخترم هدیه است به فرزند شما و من هیچگونه مهریه‌ای نمی‌خواهم! عبدالمطلب گفت: خداوند به تو جزای نیک عطا کند، دختر باید مهریه داشته باشد و افرادی از ما و شما لازم است که در این امر گواه باشند. بعد از آن مجلس جشنی ترتیب داده و اقوام هر دو طرف ضمن شرکت در عروسی، به این وصلت فرخنده شاهد بودند و این مراسم چهار روز به طول انجامید و در این مدّت عبدالمطلب تمامی اهل مکّه و نواحی آن را دعوت کرد و در ولیمه عروسی عبدالله اطعام نمود. وقتی همسر وهب به نام «برّه» نزد حضرت عبدالمطلب رفت و درخواستش را عرضه کرد، او فرمود: دختری را برای فرزندم عرضه نموده‌ای که در میان زنان جز او صلاحیت چنین مهمی را ندارد. و سرانجام در مقابل 100 شتر سرخ فام، آمنه خاتون به همسری عبداللّه درآمد. گویند حضرت عبداللّه در حین ازدواج 25 یا 30 ساله بود.

محمد(ص) میوه ازدواج آسمانی

بی شک پیوند میان حضرت عبداللّه و حضرت آمنه که حاصل آن ولادت باشرف‌ترین و عزیزترین انسان هستی بود، مهمترین و بابرکت‌ترین ازدواج محسوب می‌شود. زیرا علاوه بر پیامدهای بی نهایت مثبتی که حاصل این ازدواج داشت، نفس آن هم امری مقدس و دینی بود و نبایستی برای این ازدواج، توجیهی مادی و ظاهری در نظر بگیریم. چون طبق مسلمات فلسفه و عرفان اتفاقی در عالم هستی روی نمی‌دهد و هر پدیده‌ای، معلول علتی است. لذا پیوند میان دو همسر هم طبق علل و عواملی است. و از آنجایی که در علم ازلی الهی مقدر بود که گرانقدرترین موجودات یعنی حضرت محمد(ص)- نه مثل حضرت آدم که بدون پدر و مادر خلق شد و نه مثل حضرت عیسی- از دامن پدر و مادری به دنیا بیاید، مسلما آن دو، از افراد عادی نبوده و ازدواج میان آنان هم ازدواجی عادی و معمولی نبود و ازدواجشان هم خجسته‌ترین ازدواج‌ها بوده است و خدای حکیم به آنان نظر و عنایت ویژه‌ای داشته است.

عبدالله در طول عمر تنها با آمنه ازدواج کرد و زن دیگری برنگزید و همچنین آمنه بعد از ازدواج با عبدالله به مدّت کوتاهی زندگی کرد و دار فانی را وداع گفت.

پی نوشت‌ها:

1. عیون‌الاثر، ج1 ص36.

2. فضائل پنج تن، ج1، ص5، به نقل از کنزالعمال، ج6، ص106.

3. بحارالانوار، ج15، ص99.

4. مادر پیامبر(ص)، بنت الشاطی، ترجمه احمد بهشتی، سازمان تبلیغات اسلامی.

5.منتهی الآمال، ج1، ص41.

6. درس‌هایی از تاریخ تحلیلی اسلام جلد اول صفحه 99

7. تنقیح المقال، ج3، قسم دوم، ص69 و 70.

8. اثبات الوصیة، مسعودی، ص106 تا 107.

9. سیره ابن هشام ج 1 ص 156.

10. بحارالانوار، ج15، ص102.

موضوعات: سالروز ازدواج حضرت عبدالله(ع) و آمنه(س)  لینک ثابت
 [ 11:51:00 ب.ظ ]


...



مادر تنها گلی است که در هر خانه ،
به تنهایی خانه را گلخانه میکند .

موضوعات: مادر  لینک ثابت
 [ 07:56:00 ب.ظ ]




خدایا…

به بزرگیت قسم،

توعکسهای دست جمعی،

جای هیچ پدر مادری روخالی نذار….!

موضوعات: مادرروز گرامی  لینک ثابت
 [ 07:49:00 ب.ظ ]




حقوق مادر در قرآن و حدیث

آیت الله اسماعیلی

از آنجا که پدر و مادر واسطه فیض الهی به فرزندان هستند، و رضای خدا در رضای ایشان است و احسان به والدین در قرآن در کنار عبادت خدا واجب شمرده شده است، از اینرو لازم است که حقوق آنها را بشناسیم و در برآوردن آن بکوشیم؛ چراکه برآوردن حقوق پدر و مادر جز از طریق آشنایی با حقوق ایشان امکان ندارد.
تعریف حقوق

حقوق جمع حق است و حق از ریشه حقق به معنی هر کار و سخنی است که بر حسب واقع، آنطور که واجب است و به اندازه‏ای که واجب است و در زمانی که واجب است انجام شود.(1) در مختار الصحاح در توضیح این لغت آمده است:»حقّ الشی ای وجب«،یعنی حق چیزی است که واجب می‏شود.
اهمیت حقوق پدر و مادر

1- در سوره‏های بقره/83، نساء/36، انعام/51 و اسراء/23 نیکی به والدین بلافاصله پس از مسأله توحید قرار گرفته است. این امر بیانگر آن است که در اسلام تا چه اندازه بر اهمیّت حقوق پدر و مادر تأکید شده است.
2- احترام به پدر و مادر از اوصاف برجسته انبیاء الهی مانند حضرت یحیی، مسیح، نوح، ابراهیم)علیهم السلام( بر شمرده شده است. از قول حضرت یحیی در قرآن نقل شده است که: »خدا من را طوری خلق کرد که نسبت به پدر و مادرم خوش‏رفتار باشم.« قرآن این مطلب را در مورد حضرت عیسی u نیز بیان می‏کند: »خدا مرا طوری خلق نکرد که نسبت به مادرم بدرفتار باشم.« باز در جای دیگر می‏فرماید: »من نسبت به مادرم نیک رفتارم.«
همچنین پیامبر اسلام علیه السلام در جواب سؤال فردی که از او پرسید: »من أعظم حقاً علی الرجل؟«،یعنی: »چه کسانی بزرگترین حق را بر فرد دارند؟« فرمودند: »والداه«، یعنی »پدر و مادرش«.(1)
تقدم حق مادر بر پدر

در ذیل به بیان چند حدیث، درخصوص تقدم حق مادر بر حق پدر می‏پردازیم:
1- جاء رجل آخر قائلاً یا رسول اللَّه علیه السلام من احق الناس بحسن صحابتی؟« قال: »أمک« قال: »ثم من؟« قال: »امک« قال: »ثم من؟« قال: »امک« قال: »ثم من؟« قال: »ابوک«.(2)
2- جاء رجل فسأل رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم عن برالوالدین فقال »ابرر امک، ابررامک، ابرر امک، ابرر اباک، ابرر اباک، ابرر اباک«. (1)
در این حدیث نیکی به مادر قبل از نیکی به پدر ذکر شده و تکرار هر دو نشانگر اهمیت نیکی به والدین است.
3- عن الامام الباقر)ع(: »ان موسی بن عمران قال: »یا رب اوصنی« قال: »اوصیک بی« قال: »یا رب اوصنی« قال: »اوصیک بی« ثلاثاً قال: »یا رب اوصنی« قال: »اوصیک بامک« قال: »یا رب اوصنی« قال: »اوصیک بامک« قال: »یا رب اوصنی« قال: »اوصیک بأبیک«.(2)
در این حدیث خداوندY ابتدا دو مرتبه حضرت موسی علیه السلام را سفارش به خودش می‏کند سپس دو مرتبه پیامبرش را سفارش به مادر می‏کند آنگاه یک مرتبه او را سفارش به پدر می‏کند.«
نکته های زیر از این حدیث بدست می‏آید:
الف خداوند سفارش به مادر را قبل از سفارش به پدر ذکر می‏کند.
ب خداوند سفارش به مادر را همردیف سفارش به خود قرار داده است.
ج خداوند حضرت موسی علیه السلام را - که هم پیامبر است و هم معصوم از خطاست - به مادرش سفارش می‏کند و این سفارش را دو مرتبه، تکرار می‏کند که این امر اهمیت حق مادر را می‏رساند.
4- پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند: »حق مادر دو برابر حق پدر است.«(3)
5- قال علی‏بن الحسین)ع(: »اوجبها علیک حق امک ثم حق ابیک«.(4)
6- جاء رجل الی رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم قال: »یا رسول اللَّه: ایّ الوالدین اعظم حقاً. قال : »التی حملته بین الجنبین.« (5)
7- پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم می‏فرماید: »یوصیکم اللَّه بامهاتکم ثم یوصیکم بامهاتکم، ثم یوصیکم بامهاتکم ثم یوصیکم بالأقرب فالأقرب«
8- در کتاب فقه الرض علیه السلام آمده است که: »و اعلم أن حق الأم الزم الحقوق و اوجب«
9- خداوند به موسی علیه السلام می‏فرماید: »ألا ان رضاها رضائی و سخطها سخطی« یعنی »ای موسی آگاه باش که رضای مادر رضای من است و خشم مادر خشم من است«.
ناتوانی در ادای حق مادر

امام سجاد علیه السلام در رسالة الحقوق در مورد حقوق مادر می‏فرماید: »حق مادرت این است که بدانی او به گونه‏ای تو را حمل کرده است که هیچ کس چنین لطفی به دیگری نمی‏کند و او تو را حفظ و نگهبانی کرد و باکی نداشت که خود گرسنه باشد و تو را سیر سازد و خود تشنه بماند و تو را سیراب سازد و خود برهنه باشد و تو را بپوشاند و خود در معرض تابش شدید آفتاب قرار گیرد ولی برای تو سایه‏ای از محبت ایجاد کند و خود رنج بیداری کشد ولی آسایش تو را فراهم سازد و از سرما و گرما حفظت کرد تا از آنِ او باشی. پس هر آینه توان سپاسگزاری او را نداری مگر به کمک خدا و مددرسانی او«.(1)
در روایت آمده است که روزی فردی از پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم پرسید: »ما حق الوالدة؟« پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم جواب دادند: »هیهات هیهات لو أنه عدد رمل عالج و قطر المطر أیام الدنیا قام بین یدیها ما عدل ذلک یوم حملته فی بطنها«. یعنی هرگز نخواهی توانست!هرگز نخواهی توانست! اگر فرزند به تعداد ریگهای بیابان و قطرات باران در جهان، در ادای حق مادر بکوشد معادل روزی که مادر فرزند را در شکمش حمل می‏کرد نمی‏شود«.(2)
همچنین روزی فردی به پیامبراکرم eگفت: »من مادر پیرم را به پشتم حمل می‏کنم و از روزی‏ام به او می‏خورانم. آیا حق مادرم را به جا آورده‏ام؟« پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند: »نه، زیرا که مادرت نیز تو را حمل کرد و نیز از شیره جانش به تو خورانید.« بنابراین هر چه انسان در دوران پیری در حق مادر بکوشد مادر نیز در دوران کودکی آن را برای فرزند انجام داده است. در ادامه پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند: »و کانت تصنع ذلک لک و هی تحبّ حیاتک و انت تصنع هذا بها و تحب مماتها«، یعنی: »مادرت در تمامی مراحل، کارهایی که برای تو می‏کرد آرزوی زنده ماندنت را می‏کرد، در حالی که تو آن کارها را می‏کنی و آرزوی مرگ مادر پیرت را داری«.(1)
حقوق پدر و مادر

بدلیل آنکه در قرآن و روایات به حقوق مادر و پدر، همه جا در کنار هم اشاره شده است، ما نیز به حقوق آنها به طور کلی اشاره می‏کنیم و بعضی از حقوق را که اختصاص به مادر دارد در کنار آن نقل می‏کنیم.
الف. خوش رفتاری

نباید والدین به خصوص مادر را در امور دنیوی در رنج و مشقت قرار داد هر چند مسلمان نباشند. چنانکه در قرآن آمده است »و صاحبهما فی الدنیا معروفاً« )لقمان/15)
ب.دعا و طلب مغفرت

یکی دیگر از حقوق والدین دعا است؛ چنانکه مستحب است در حق ایشان این دعای قرآنی خوانده شود: »رب اغفر لی و لوالدیّ و ارحمهما کما ربیانی صغیراًو اجزهما بالاحسان احساناً و بالسیئات غفراناً«.
آیت اللَّه جوادی آملی در شرح این آیه می‏گوید: »در این آیه، لفظ »ربیانی« )به دنیا آوردند مرا( آمده است نه لفظ »ولدانی« )رشد دادند مرا( و پدر و مادر باید به تربیت فرزند توجّه داشته باشند و هر قدر فرزندشان را خوب تربیت کنند همان اندازه نسبت به فرزندشان حق دارند«.(1)
ج. سپاسگزاری از والدین

خداوند در قرآن می‏فرماید:»اشکر لی و لوالدیک« )لقمان / 14)
در توضیح آیه فوق باید گفت بر اساس قاعده عقلی »وجوب شکر منعم« شکر خدا واجب است. پدر و مادر نیز یکی از مجاری فیض خدا و مصادیق نعمت او هستند. ایشان هم منعم هستند و هم نعمت. از اینرو ما باید در درجه اول شکر خدا را بجا آوریم که چنین نعمت بزرگی به ما ارزانی داشته و سپس در ادای حقوق پدر و مادر که ولی نعمت ما هستند و بخاطر ما زحمات زیادی را متحمل شده‏اند بکوشیم. بنابراین بدلیل آنکه والدین مجرای وصول فیض و نعمت الهی به ما می‏باشند سپاسگزاری از ایشان در طول سپاسگزاری از خدا قرار می‏گیرد. البته روشن است که مقصود از سپاسگزاری و تشکر از والدین تنها تشکر زبانی نیست بلکه مقصود احترام قلبی و عملی و قیام به ادای حقوق ایشان است.
امام صادق علیه السلام در مورد سپاسگزاری از والدین می‏فرماید: »یجب للوالدین علی الولد ثلاثة اشیاء: شکرهما علی کل حال و طاعتهما فیما یأمرانه و ینهیانه عنه فی غیر معصیة اللَّه و نصیحتهما فی السرّ و العلانیة«. یعنی سه چیز بر فرزند، در حق پدر و مادر واجب است:
1- شکر پدر و مادر به هر شکل ممکن؛
2- اطاعت از پدر و مادر در هر چیزی که امر و نهی می‏کنند به جز در گناه و معصیت خدا
3- خیرخواهی برای ایشان در پیدا و نهان.(2)
د. رعایت ادب و پرهیز از شکوه

خداوند در آیه 23 و 24 سوره اسراء می‏فرماید: »فلا تقل لهما اف و لاتنهرهما و قل لهما قولاً کریماً واخفض لهما جناح الذل من الرحمة«. از این آیه نکات ذیل را می‏توان برداشت کرد:
1- لفظ »اخفض« همراه »ذل« آمده و هر دو به معنای نرمش و فروتنی با پدر و مادر است و تکرار دو کلمه هم معنا نشانه تأکید بر آن است.(1)
2- تواضع به پدر و مادر باید نشأت گرفته از رحمت و عواطف قلبی و عمل به فرایض الهی باشد نه از روی کراهت و اجبار.(2)
در زمینه اف نگفتن به پدر و مادر امام رضا علیه السلام علیه السلام می‏فرماید: »أدنی العقوق أف و لو علم اللَّه شیئاً ایسر منه و اهون منه لنهی عنه«،یعنی کمترین چیزی که باعث عاق پدر و مادر می‏شود، اف گفتن بدانهاست. و هر آینه اگر چیزی ساده‏تر و خفیف‏تر از آن وجود داشت، خدا حتماً از آن نهی می‏کرد.«(3) بنابراین اگر از کمترین چیزی که باعث آزار پدر و مادر شود نهی شده است، به طریق اولی بالاتر از آن را هم که باعث آزار آنها می‏شود نباید انجام داد. در حدیث آمده‏است: »ان اضراک فلا تقل لهما اف و لاتنهرهما ان ضرباک… ان ضرباک فقل لهما غفر اللَّه لکما فذلک منک قول کریم… و لا تملأ عینک من النظر الیهما الا برحمة و رقة و لا ترفع صوتک فوق اصواتهما و لا یدک فوق ایدیهما و لا تقدم قدمهما«،یعنی اگر پدر و مادر تو را غمگین کردند بدانها کمترین حرفی نزن و اگر تو را زدند، آنها را زجر مده بلکه به آنها بگو خداوند شما را بیامرزد و این سخن همان قول کریم است که خداوند در قرآن آورده…. و به پدر و مادرت جز با نظر رحمت و مهربانی نگاه نکن و صدایت را بالاتر از صدای آنها نبر و دستت را بالای دست ایشان بلند نکن و در هنگام راه رفتن جلوتر از قدم‏های ایشان راه نرو«.(1) مقصود از عبارت »دستت را بالای دست پدر و مادر قرار مده« یعنی هنگام گفتگو با آنها دستت را بالای دست آنها مبر چنانکه نزد عرب رایج بود که هنگام گفتگو دستانشان را باز می‏کردند و تکان می‏دادند.
ه - نیکی و احسان

آیات 17/اسراء، 29/عنکبوت، 46/احقاف، 83/بقره در مورد احسان به پدر ومادر است.
خداوند در آیه 83 سوره بقره می‏فرمایند: »و اذ اخذنا میثاق بنی اسرائیل لا تعبدون الا اللَّه وبالوالدین احساناً«.
این آیه شریفه به سه نکته اشاره دارد:
1- احسان به والدین در ردیف عبادت و بندگی خدا قرار گرفته است.(2)
2- نیکی به والدین اختصاص به آیین پیامبر ندارد؛ بلکه در ادیان دیگر نیز مطرح بوده است.
3- به دلیل اهمیت احسان به پدر و مادر خداوند از بنی اسرائیل نسبت به این امر عهد و پیمان گرفته‏است.
حال این سوال مطرح است که چرا احسان به پدر و مادر در قرآن تکرار شده است؟ نخست به دلیل اهمیت حقوق ایشان است. دیگر آنکه چون در دوران کهنسالی نگهداری پدر و مادر زحمت دارد، به همین دلیل بارها در قرآن عبارت »و بالوالدین احساناً« آمده است.
روزی فردی از حضرت ابا عبد اللَّه علیه السلام در مورد آیه »و بالوالدین احساناً« پرسید، حضرت فرمودند: »الاحسان أن تحسن صحبتهما و أن لا تکلّفهما أن یسألاک شیئاً مما یحتاجان الیه و ان کانا مستغنیین«،یعنی احسان آن است که با آنان معاشرت نیکو و پسندیده داشته باشی و در مجالست و مصاحبت،از احترام به آنها دریغ نورزی و آنها را مجبور نکنی تا چیزی را که احتیاج دارند از تو بخواهند، هر چند بی نیاز باشند. از این حدیث برمی‏آید که انجام کار - در صورت درخواست و مطالبه پدر و مادر - احسان نمی‏باشد بلکه نیکی کردن به آنها بدون اظهار حاجت احسان است«.(1)
خواجه نصیر الدین طوسی در مورد احسان والدین به فرزندان و بالعکس می‏گوید: »محبت پدر و مادر فرزندان را محبت طبیعی است و محبت فرزندان ایشان را محبتی ارادی و به این سبب در شرایع، اولاد را به احسان به آباء و امهات ]سفارش کرده‏اند[ و فرق میان حقوق پدران و مادران ]از اینجا [معلوم می‏شود، ]که[ حقوق پدر روحانی‏تر است و به این سبب تنبیه فرزند بر آن بعد از تعقل حاصل آید و حقوق مادر جسمانی‏تر، و به این سبب هم در اول احساس، فرزند آن را فهم می‏کند و به مادران میل زیاد نمایند و به این قضیه ادای حقوق پدران به بذل طاعت و ذکر خیر و دعا و ثنا که روحانی‏تر است باید و ادای حقوق مادران به بذل مال و ایثار اسباب تعیش و انواع احسان که جسمانی‏تر است زیاده باید«.(2)
و - نیکی به پدر و مادر در زمان حیات و پس از مرگ

نیکی یا بِرّ آن است که از آنچه دوست داریم، بدهیم زیرا مقام ابرار نیز چنین است. حضرت صادق)ع( درخصوص برو نیکی به پدر ومادر می‏فرمایند: »ما ینمع الرجل منکم أن یبروا الوالدین حیین و میتین یصلی عنهما و یتصدق عنهما و یحج عنهما و یصوم عنهما فیکون الذی صنع لهما و له مثل ذلک فیزیده اللَّه ببرّه و صلاته خیراً کثیراً«،یعنی چه چیز مانع از آن می‏شود که به پدر و مادرتان در دنیا و پس از مرگ نیکی کنید: برای آنها نماز بخوانید و صدقه دهید و حج بگذارید و روزه بگیرید و مانند آن برایشان انجام دهید، زیرا خداوند به نیکی شما خیر زیاد می‏دهد«. در روایت آمده است که روزی فردی به پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم گفت: »مرا سفارشی ده« پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرموند: »والدیک فاطعهما و برّهما حیین کانا او میتین و ان امراک أن تخرج من اهلک و مالک فافعل فان ذلک من الایمان«،یعنی تو را به پدر و مادرت سفارش می‏کنم که به آنان در حیات و ممات نیکی کنی و اگر به تو امر کردند که از مال و خانه‏ات بگذری، پس چنین کن، زیرا این جزئی از ایمان است.
علامه مجلسی در شرح نیکی به پدر و مادری که فوت کرده‏اند می‏گوید: »با طلب مغفرت و آمرزش برای پدر و مادر و پرداخت دیون و قرض‏های آنان و به جا آوردن قضای عبادات آنان و انجام کارهای خیر و صدقه برای آنان و تمام کارهایی که باعث رسیدن ثواب به ایشان می‏شود به آنان نیکی کن.«(1) امام صادق می‏فرمایند: »بر الوالدین من حسن معرفة العبد باللَّه، اذ لا عبادة اسرع بلوغاً بصاحبها الی اللَّه من بر الوالدین المسلمین لوجه اللَّه لان حق الوالدین مشتق من حق اللَّه« یعنی نیکی به پدر و مادر از حسن معرفت بنده نسبت به خدا نشأت می‏گیرد؛ زیرا هیچ عبادتی سریعتر از نیکی به پدر و مادر مسلمان به رضایت خدا منجر نمی‏شود، زیرا حق پدر و مادر از حق خدا ریشه گرفته است«.(2)
آثار نیکی به پدر و مادر

نیکی به پدر و مادر آثار زیادی دارد از جمله:
1- نیکی متقابل فرزندان:امام صادق علیه السلام می‏فرمایند: »برّوا ءابائکم یبرّکم ابناءکم«، یعنی به پدر ومادرتان نیکی کنید تا فرزندانتان به شما نیکی کنند«.(3)
2- طول عمر: پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند: »من بَرّ الوالدین زاد اللَّه فی عمره«.(1)
3- آسانی سکرات موت: پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند: »من احب أن یخفف اللَّه عنه سکرات الموت فلیکن بوالدیه باراً«، یعنی هر کس دوست دارد خداوند سکرات موت را برای او آسان گرداند پس به پدر و مادرش نیکی کند«.(2)
شهید اول )قدس اللَّه( در کتاب »قواعد« بعضی از حقوق پدر و مادر را چنین برمی شمارد:
1- سفر مباح و حتی سفر مستحب بدون اجازه )پدر و مادر( حرام است.
2- فرمانبرداری ایشان در هر کاری اگر چه در امر مشکوک و مشتبه )البته اگر منجر به معصیت خدا نشود( واجب است.
3- اگر وقت نماز فرا رسیده باشد و)پدر و مادر( انجام کاری را از فرزند بخواهند باید نمازش را به تأخیر اندازد.
4- اختیار منع فرزند از جهاد کفائی را دارند. رسول خداe در این باره فرمودند: »لا ینبغی للرجل أن یخرج الی الجهاد و له أب أو ام الا باذنهما«.(3) همچنین نفقه پدر و مادر در صورت عدم استطاعت مالی بر عهده فرزند است و این نفقه با فضیلت‏ترین انفاقها در راه خداست. چنانکه پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند: »هل تعلمون ای نفقة فی سبیل اللَّه افضل؟ قالوا: اللَّه و رسوله اعلم. قال: نفقة الولد علی الوالدین«.(4)
عقوق والدین

امیر المؤمنین علی علیه السلام می‏فرماید: »من العقوق اضاعة الحقوق«،یعنی ضایع کردن حقوق از جمله عقوق است.
محقق خوانساری در شرح این حدیث می‏گویند: »مراد این است که عقوق پدر و مادر فقط این نیست که کسی با ایشان بدرفتاری کند و ایشان را آزار دهد، بلکه بجا نیاوردن حقوق ایشان از تعظیم و تکریم و فرمانبرداری و مانند آن نیز از جمله عقوق به شمار می‏رود و وزر و وبال دارد«.(1) همانطور که می‏دانیم عاق مادر شدن، حرام است چنانکه پیامبر eفرمودند: »ان اللَّه حرم علیکم عقوق الامهات«.(2) آیت اللَّه جوادی آملی می‏گویند: »عقوق پدر و مادر جزء معاصی کبیره است. عاق زن و فرزند شدن حرام نیست بلکه عاق پدر و مادر حرام است.«(3) بنابراین ما باید از عواملی که عقوق والدین را در پی دارد بپرهیزیم. پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم می‏فرمایند: »ایاکم و عقوق الوالدین فان ریح الجنة توجد من مسیره الف عام و لا یجدها عاق« یعنی: »بترسید از اینکه عاق پدر ومادر و مغضوب آنها شوید زیرا بوی بهشت از هزار سال راه به مشام می‏رسد، ولی هیچگاه به کسانی که مورد خشم پدر و مادر هستند نخواهدرسید«.(4)
عوامل موثر در عقوق والدین

یکی از عواملی که عقوق والدین را در پی دارد، نگاه تند و غضبناک به پدر و مادر است. چنانکه امام صادق علیه السلام می‏فرماید: »من العقوق أن ینظر الرجل الی ابویه یَحِدّ الیهما النظر«.(5) حتی اگر پدر و مادر نسبت به فرزند ظلم کرده باشند باز فرزند حق ندارد با نگاه بغض آلود و غضبناک بدانها بنگرد. یکی از آثار این عمل عدم قبولی نماز است چنانکه در حدیث آمده است: »من نظر الی والدیه نظر ماقت و هما ظالمان له لم تقبل له صلاة«.(6)
همچنین باید بدانیم که ممکن است فردی در زمان حیات پدر و مادر مورد رضای آنها باشد ولی بعد از مرگ آنها به خاطر عدم برآوردن حقوق آنها مثل اد نکردن قرضهای آنان و… مورد عاق ایشان قرار گیرد. عکس این مطلب نیز ممکن است، یعنی چه بسا افرادی در دنیا مورد عاق پدر و مادر قرار گیرند ولی بعد از مرگ آنها، به سبب ادای حقوق آنان - مثل اداء قرض و انجام خیرات و مبرات برای آنها و… مورد رضای پدر و مادر قرار گیرد.
از مطالبی که گفته شد این نتیجه به دست می‏آید که حقوق والدین خصوصاً حقوق مادر از جمله حقوق واجبی است که بر عهده هر فرد است و در آیات و روایات نیز بسیار بر آن تأکید شده است.
منابع

1- راغب اصفهانی،ابوالقاسم حسین‏بن محمدبن فضل. مفردات الفاظ قرآن:تفسیرلغوی وادبی قرآن.تهران:مرتضوی،زمستان 31375ج.
2- سپهری، محمد. شرح رساله الحقوق امام سجاد)ع(. قم: دارالعلم، 1375.
3- قپانچی، حسن علی. شرح رسالة الحقوق امام سجاد)ع(. دارالتفسیر، 2 1374ج.
4- خوانساری، جمال‏الدین محمد. شرح غررالحکم و دررالکلم. تهران: دانشگاه تهران، 7 1373ج.
5- مجلسی، محمدباقر. مرآة العقول فی شرح اخبار آل الرسول. تهران: دارالکتب الاسلامیه، 11 .1363 ج.
6- مکارم شیرازی، ناصر. تفسیر نمونه. تهران: دارالکتب الاسلامیه، 27 1378ج.
7- مازندرانی، محمدصالح. شرح اصول کافی. 12 ج.
8- طبرسی، ابوالفضل علی. مشکاة الانوار فی غررالاخبار. نجف: مکتبه الحیدریه،1385 ق.
9- مجلسی، محمدباقر. بحارالانوار. لبنان: موسسه الوفاء، 1403 ق، 110ج.
10- نوری طبرسی، حسین. مستدرک الوسایل و مستنبط المسائل. قم: موسسه آل البیت، 1408 ق، 18ج.
11- نمازی شاهرودی، حسین بن علی. مستدرک سفینة البحار. قم: موسسة النشر الاسلامی، 1419 ق.
12- حرانی، ابن شعبه. تحف العقول عن آل الرسول. قم: موسسة النشر الاسلامی، 1363.
13- »حقوق متقابل والدین و فرزندان«. با معارف اسلامی آشنا شویم. مرکز مطالعات و تحقیقات اسلامی، سال پانزدهم، پاییز و زمستان 1375، شماره 36.

موضوعات: حقوق مادر در قرآن و حدیث  لینک ثابت
 [ 07:45:00 ب.ظ ]




 

 

 

مقام مادر

 

 

از نخستین روز خلقت بشر، تا کنون در هر کجای دنیا و در میان هر قوم و نژاد و ملتی، با هر آداب و آیینی، وقتی نام مادر برده می‌شود، کوچک و بزرگ، همه و همه، سرشار از شور و حرارت و مهر و الفت می‌شوند و قلبشان پر تپش‌تر می‌زند. اسلام نیز برای مادر، مقام و ارزش فوق العاده ای قائل شده است تا آنجا که رسیدن به بهشت را با رضای مادر میسر می‌داند.

مقام مادر از منظر پیامبر اکرم

پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم ضمن روایتی فرمودند: بهشت زیر پای مادران است.

یعنی رسیدن به آخرین مرحله کمال انسانی با جلب رضای مادر تامین می‌شود.

جنان در زیر گام مادران است

بکش بر دیده ، خاک زیر گامش

مکن بر روی او تندی که بر تو

خدا فرموده واجب احترامش

البته منظور این نیست که اگر کسی رضایت مادر را تامین کند ولی به بقیه وظایف مذهبی و شرعی خویش نپردازد، به بهشت خواهد رفت بلکه مقصود این است که اگر فردی وظائف دینی و اسلامی خویش را انجام دهد ولی مادر از فرد راضی نباشد، قطعا در بهشت الهی جایی برایش نخواهد بود.

در بیان توصیه به احترام و تکریم مادر، باز پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمودند:

” هر که پیشانی مادر خویش را ببوسد، از آتش مصون شود.” و نیز توصیه فرمودند: هر گاه پدر و مادر هر دو تواما تو را صدا کردند، ابتدا اجابت مادر نما. و در مورد احسان و نیکوئی در حق مادر، توصیه و تاکید بسیاری فرمودند، چنانکه فرمودند: مادر خود، مادر خود، مادر خود را رعایت کن، سپس پدر خود را و سپس کسانی را که به تو نزدیکترند.”

همچنین بنا به فرمایش ایشان خشنودی و خشم خدا در گرو خشنودی و خشم پدر و مادر است.

همنشین موسی در بهشت

بیان داستان زیر موید این مطلب است:

نقل شده که موسی بن عمران – علی نبینّا و آله علیه السلام – روزی هنگام مناجات با خداوند، از پروردگار در خواست می‌کند که هم مقام و رفیق او را در بهشت به وی معرفی فرماید.

خطاب آمد جوانی است در فلان ناحیه که همنشین و هم مقام تو در بهشت برین است. حضرت موسی به سراغ او آمد. دید جوانی است قصاب، از دور مراقبت کرد تا ببیند چه عمل فوق العاده و کار پر ارزشی از وی صادر می‌گردد که لیاقت چنین مقامی را پیدا کرده است تا در مقام یک پیغمبر قرار گیرد. ولی هر چه بیشتر مراقبت کرد، کمتر موفق گردید. تا شب هنگام که جوان، محل کار خود را ترک کرده و رهسپار خانه شد.

حضرت موسی بدون آنکه خود را معرفی کند، نزد وی آمد و از او خواست تا آن شب را میهمان جوان باشد و در خانه وی بسر برد تا شاید از این راه به ارتباط خاصش با خداوند پی برده و رمز علو مقام او را در بهشت در یابد.

جوان در خواست حضرت را پذیرفت و او را با خود خانه برد.

وی دید هنگامی که جوان وارد خانه شد، قبل از هر چیز غذایی آماده ساخت. آنگاه به سراغ پیرزنی که دست و پایش فلج شده و از کار افتاده بود، رفت و با صبر و حوصله خاصی، لقمه لقمه از آن غذا در دهان آن زن گذاشت تا سیرش کرد. سپس لباس او را عوض نمود و او را در انجام قضا حوائجش با مهربانی کمک کرد. آنگاه زن را در جای مخصوص وی قرار داد.

حضرت موسی که مراقب آن جوان بود، دید در آن شب جز وظایف مذهبی خود، عمل دیگری انجام نداده، نه دعای نیمه شبی دارد نه ناله و آه و مناجاتی و نه هیچ عمل فوق العاده‌ای دیگر.

فردای آن شب، پیش از آنکه از خانه خارج گردند، حضرت موسی دید جوان به آن غذا داد و صمیمانه در انجامش کارهایش به او کمک کرد.

هنگام خداحافظی حضرت موسی از جوان پرسید: این زن که بود و پس از آنکه تو به او غذا می‌دادی چشمی به سوی آسمان می‌دوخت و کلماتی بر زبان می‌راند آن کلمات چه بوده است؟

نتیجه رعایت مقام مادر

جوان گفت: این زن مادر من است و هر بار که من به او غذا می‌دهم و او را سیر می‌کنم درباره من دعا می‌کند و می‌گوید خدایا به پاداش این خدماتی که فرزندم نسبت به من انجام می‌دهد او را همنشین و رفیق موسی بن عمران در بهشت برین گردان.

هنگامی که حضرت موسی این جریان را شنید تکانی خورد و به جوان مژده داد که دعای مادر درباره تو مستجاب گردیده است.

رعایت نمودن حقوق پدر و مادر، اینگونه موفقیتهای دنیوی و معنوی نصیب فرزندان می‌سازد پس در احترام به آنها و ادا حقوق آنان کوشا باشیم

منابع

اسماعیل گوهری، ارزش پدر و مادر در قرآن و روایات.

نهج الفصاحه، مترجم ابوالقاسم پاینده.

جعفر میر عظیمی، حقوق والدین.

موضوعات: مقام مادر  لینک ثابت
 [ 07:35:00 ب.ظ ]




میلاد فرخنده و با سعادت اسوه تمام عیار مکارم و قله رفیع فضائل

صدیقه کبری ، حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها)

هفته ی بزرگداشت مقام زن و روز مادر

را به همه مادران تبریک و تهنیت میگوئیم


بخصوص مادر عزیزم 

موضوعات: كيفيت حشر مومنان و مجرمان, روز مادر  لینک ثابت
 [ 07:11:00 ب.ظ ]




ولادت حضرت زهرا  مبارک

در زاد روز این پسر و مادر / شمس و قمر قرینه ی یکدیگر

مادر، بزرگ بانوی دین، زهراست / فرزند او، خمینی روح الله است

مادر، چراغ روشن ایمان است / فرزند، روشنایی ایران است

از مهر مادر و خط این فرزند / یا رب به ما جدائی از آن مپسند

موضوعات: كيفيت حشر مومنان و مجرمان, ولادت حضرت زهرا مبارک  لینک ثابت
 [ 07:00:00 ب.ظ ]




شعر ولادت حضرت زهرا(س)


شعر ولادت حضرت زهرا(س)

اي نخست هميشگي يكتا

آفتاب قديمي ي دنيا

سيب سرخ بهشت پيغمبر

يك سبد ياس بر جمال شما

ابتدايت هميشه نا معلوم

انتهاي تو نيز نا پيدا

راستي گر نباشي اي بانو

چه غريب است حرفهاي خدا

خانه ات پايتخت اين عالم

حجت من حديث سبز كسا

فاطمه اي فرشته خيرات

بر تو و خاندان تو صلوات

چشمهايت ستاره مي بارد

مثل خورشيد روشني دارند

نور ماه و ستاره و خورشيد

چقدر پيش چشم تو تارند

جلوه كردي و از مكان خودت

آمدي وفرشته ها دارند …

از بلندا ي عرش تا مكه

سر راه تو ياس مي كارند

آمدي و تمام هر چه كه هست

به مقام تو سجده مي آرند

فاطمه اي فرشته خيرات

بر تو و خاندان تو صلوات

اي خداوندي تجسم ما

كعبه بي نشان مردم ما

صبح روز نخست ريخته اند

جاي انگور سيب در خم ما

سوره ي مكي رسول خدا

نذر چشمانتان تبسم ما

بامتان پشت بام جبرا ئيل

خانه ات آسمان هفتم ما

گردش مهربان اين دستاس

آرد داري براي گندم ما

فاطمه اي فرشته خيرات

بر توو خاندان تو صلوات

تو فرادا تو فرد تو تو حيد

تو مساوي سيزده خورشيد

تو همان سيب روشني كه از ل

از درخت خدا پيمبر چيد

تو رسولي ولي به طرز دگر

مرتضايي ولي به شكل جديد

معجر روشن تو هجده سال

به خودش رنگ آفتاب نديد

شب ندارد مدينه ام با تو

السلام عليك يا خورشيد

فاطمه اي فرشته خيرات

بر توو خاندان تو صلوات

سر تو روي بالش پر بود

جلوه ات جلوه اي معطر بود

نان تو از بهشت مي آمد

آب نوشيدنيت كوثر بود

مثل يك گنبد طلايي شهر

پشت بامت پر از كبوتر بود

آمدي و ملائك بالا

عرض تبريكشان به حيدر بود

روز ميلاد تو براي رسول

به خداوند “روز مادر “بود

فاطمه اي فرشته خيرات

بر تو و خاندا ن تو صلوات

اي خداي جمالي ي دنيا

جلوه بي مثالي ي دنيا

نام تو بي وضو نمي آيد

بر زبان اهالي دنيا

اي پري اي فرشته بالا

تو كجا و حوالي دنيا

تو كنار خداي خويش، خوشي

كوري جاي خالي دنيا

ما هميشه پي جواب توايم

اي غروب سئوالي دنيا

فاطمه اي فرشته بركات

بر تو و خاندان تو صلوات

بي تو اين سفره ها كريم نداشت

بي تو اين بادها نسيم نداشت

تو اگر جلوه اي نمي كردي

طور موساي ما كليم نداشت

با وجود وجود تو ديگر

حضرت آمنه يتيم نداشت

بي تو ذكر رئوف ” بسم اله “

داشت رخمن ولي رحيم نداشت

حرمت قبله هم ترك مي خورد

خانه ي تو اگر حريم نداشت

فاطمه اي فرشته خيرات

بر تو و خاندان تو صلوات

آينه صفحه كتاب تو

آسمان شيشه گلاب تو بود

اولين عكس در حجاب خدا

دور تا دور عرش قاب تو بود

صبح ها، ظهرها نگاه علي

چشم به راه آفتاب تو بود

روزها نيمه ي جنوب زمين

سنگ زيرين آسياب تو بود

چادر خاكي زمين خورده

مرتضي هم ابوتراب تو بود

فاطمه اي فرشته خيرات

بر تو و خاندان تو صلوات

سروده علي اكبر لطيفيان

موضوعات: كيفيت معادجسمانی, شعر ولادت حضرت زهرا(س)  لینک ثابت
 [ 06:54:00 ب.ظ ]




شعر ولادت حضرت زهرا(س)

شعر ولادت حضرت زهرا(س)

ای همسر گرامی پیغمبر

ام الائمه فاطمه را مادر

تبریک جنّ و انس گوارایت

کامشب خدای داده تو را کوثر

این است نخل آرزوی طاها

این است میوة دل پیغمبر

این است جان پاک رسول الله

این است بر جمال خدا مظهر

این است آن سپهر که آینده

سادات عالمند ورا اختر

از منطقش صدای خدا بشنو

در صورتش جمال خدا بنگر

لبخند می زنند به رخسارش

سارا و مریم، آسیه و هاجر

برگیر رو نما ز رسول الله

تا بنگرد به صورت این دختر

تو هست خویش را به خدا دادی

حق هدیه کرد بر تو چنین گوهر

این گوهری که داد خدا بر تو

در مخزنش نداشت از این بهتر

این است بر رجال جهان بانو

این است بر زنان جنان سرور

انسیه صورت است و محمد خو

حوریه سیرت است و خدا منظر

در حیرتم که فاطمه آوردی

یا زاده ای پیامبری دیگر

خوانم خداش، نیست خدا راضی

گویم بشر بشر نکند باور

دُرَی که داشت، در یم رحمت جا

سیبی که بود، نخل خدا را بر

این است دختری که خداوندش

فرموده است، فاطمه اطهر

افضل ز انبیاست به جز احمد

برتر ز اولیاست به جز حیدر

با این همه رسول خدا بوسید

او را جبین و صورت و دست و سر

هم شخص مصطفاش مدیحت خوان

هم نطق مرتضاش ثنا گستر

انسیه ای که خواجة لولاکش

بگرفته چون کتاب خدا در بر

حوریه ای که پیش تر از خلقت

آغوش کبریاش شدی بستر

آرد نماز سجده به پای او

بر خاک بندگی چو گذارد سر

در زیر پای فضة دربارش

روح القدس گشوده ز هم شهپر

خورشید، بی فروغ تجلایش

چون آتشی است در دل خاکستر

چشمی که از خداش جدا بیند

گردد شعاع مهر در آن خنجر

جز مهر او نجوشدم از سینه

جز وصف او نرویدم از حنجر

جز ذکر او نگفته ام از آغاز

جز مدح او نگویم تا آخر

بی مهر او قسم به خدا هرگز

جنت به هیچ کس نگشاید در

پیغمبری نجات نخواهد یافت

بی دوستی فاطمه در محشر

بر خاک فضه اش نرسد هرگز

عالم اگر شود همه سیم و زر

با یک اشاره اش همگی سلمان

با یک نظاره اش همگان بوذر

متن اوامرش همه جا معروف

کل نواهیش همه از منکر

یک لحظه دل برد ز دو صد یوسف

چشم افکند اگر به روی قنبر

پای محب او به سر رضوان

جای عدوی او به دل آذر

شد یک تنه سپاه علی ، نگذاشت

یک موی کم شود ز سر حیدر

یک شهر با علی همگی دشمن

یک فاطمه بر او شده یک لشکر

صحرا و خانه و اُحد و مسجد

شد در حمایت علی اش سنگر

تا روز حشر بحر ولایت را

کشتی علی است، فاطمه اش لنگر

“میثم” بگیر درس ولایت را

زین مادر حسین و حسن پرور

موضوعات: كيفيت معادجسمانی, شعر ولادت حضرت زهرا(س)  لینک ثابت
 [ 06:48:00 ب.ظ ]




شعر ولادت حضرت زهرا(س)

شعر ولادت حضرت زهرا(س)

اي بهشت قرب احمد (ص) فاطمه(س)

ليله قدر محمد (ص) فاطمه(س)

اي سه شب بي قوت واز قوت تو سير

هم يتيم و هم فقير و هم اسير

وحي بي ايثار تو كامل نشد

هل اتي بي نان تو نازل نشد

مدح تو كي با سخن كامل شود

وحي بايد بر قلم نازل شود

اي كه در تصوير انسان زيستي

كيستي تو كيستي تو كيستي

از شب ميلاد تاآخر نفس

مصطفي (ص)يك دست را بوسيد و بس

آن هم اي دست خدا دست تو بود

اي برآن لبها و دست تو درود

عقل كل از كل هستي شد جدا

تا چهل شب كرد خلوت با خدا

اين چهل شب در سرش شور تو بود

بهر استقبال از نور تو بود

اي كه از سر تا به پا پيغمبري

بلكه هم پيغمبري هم حيدري

تو رسول الله (ص) شويت بوالحسن (ع)

هر سه يك جانيد با هم در سه تن

بس تويي اي عرش حق را قائمه

هم محمد (ص) هم علي (ع) هم فاطمه (س)

بايد اينجا لب فرو بست از بيان

روز محشر قدر تو گردد عيان

صحنه محشر همه پابست توست

اختيار نار و جنت دست توست

مهر تو روز قيامت هست ماست

ريشه هاي چادرت در دست ماست

روز محشر كار ما با فاطمه (س) است

نقش پيشاني ما يا فاطمه (س) است

از كرامت بر جبين ما همه

ثبت كن هذا محب الفاطمه (س)

موضوعات: دلايل اثبات معاد, شعر ولادت حضرت زهرا(س)  لینک ثابت
 [ 06:45:00 ب.ظ ]




مسافرت فرشته

مسافرت فرشته

دريا غريق مرحمت بي كران تو

هفت آسمان تجلي رنگين كمان تو

خورشيد ناز مي كشد از ذرهاي خاك

آنجا كه صبح مي گذرد كاروان تو

صدها فرشته بال نهادند بر زمين

تا دامن خديجه شود ميزبان تو

بهتر شد آن زنان قريشي نيامدند

حوا و مريم اند پرستار جان تو

بر قلبهاي خسته ما هم نزول كن

اي جبرئيل تا به سحر هم زبان تو

يك شاخه ياس در دل مجروح كاشتيم

تنها به احترام مزار نهان تو

در بارش است رحمت بي حد ابر تو

پنهان شده است مثل شب قدر قبر تو

تسبيح تو كه تربت حمزه به قاب داشت

در سينه اش شميم دعاهاي ناب داشت

از كور نيز وقت سخن رو گرفته اي

هر چند چهره تو ز نور احتجاب داشت

در شكر روز ه ا ي كه در سه افطار با تو بود

دستت براي خواهش سائل جواب داشت

جسمت نخواست رخت عروسي به تن كند

از بسكه از بساط جهان اجتناب داشت

با عطر يازده سحر اين باغ آشنا ست

هر چند عمر مادر گلها شتاب داشت

بيتي به شعر صائب تبريزي آمده است

آن شاعري كه طبع روان همچو آب داشت

((چون صبح زندگاني روشندلان دمي است

آن هم دمي كه با عث احياي عالمي است ))

اي جلوه شكوه و جلال پيمبري

تو حجت هميشه به آل پيمبري

قد راست كرده بود و تنومند مانده بود

از آب چشمه ي تو نهال پيمبري

آنجا كه بحث كيفيت عرش مي شود

جز سينه ی تو نيست مثال پيمبري

مرهم به زخم هاي احد بيشتر بنه

تو با خبر هميشه ز حال پيمبري

كمتر به سينه جاي بده بوسه ي نبي

جاري شده است اشك زلال پيمبري

اين لحظه هاي اخر از احمد جدا مباش

اسوده نيست بي تو خيال پيمبري

قدري صبور باش بهشت دل نبي

تو زود مي رسي به وصال پيمبري

چون تو تمام آينه خلق احمدي

هر روز روز تو ست به سال پيمبري

ايام شادماني و روز ولادت است

هنگام شاد بودن و وقت عبادت است

در مصحف خداي تعالي نوشته بود

اين نور با طهور ولايت سر شته بود

پيش از شروع خلقت اين خاك و آسمان

اين دانه را به مزرعه عرش كشته بود

از بسكه بود دست توسل به سمت تو

هر گوشه اي ز چادر تو رشته رشته بود

چندي به التماس زمين كرده اي نزول

اين آخرين مسافرت يك فرشته بود

عالم هنوز طعم محبت به جان نداشت

حب تو در صحيفه مومن نوشته بود

ما را ببخش مدح تو كوثر نداشتيم

ما غير چند واژه ابتر نداشتيم

هر دختري كه ام امامت نمي شود

يا مادر پيمبر رحمت نمي شود

در مجمع خلايق حق فاطمه يكي است

اين وحدت است شامل كثرت نمي شود

آنجا كه پاي كفو علي هست در ميان

هر دختري كه لايق وصلت نمي شود

از اينكه آب مهريه ات بود روشن است

هر خانه اي كه خانه رحمت نمي شود

فردا بيا كه باز قيامت بپا كني

اي بانويي كه بي تو قيامت نمي شود

با اشتياق سمت صراط آوريد رو

زهرا بدون برگ شفاعت نمي شود

اين سينه باز حال و هواي مدينه خواست

يا رب دعاي كيست اجابت نمي شود

آخر مدينه راز پس پرده داشته است

آخر مدينه يار سفر كرده داشته است

لطف مدام حضرت ياسين به دست توست

آري دعا به دست تو آمين به دست توست

آنجا كه سينه در تب اندوه سوخته است

آرامش دوباره وتسكين به دست توست

پير خمين جلوه ي فرزندي ي تو داشت

يعني كه عزت و شرف دين به دست توست

آنجا كه ابر فتنه گري سايه گسترد

نابودي تمام شياطين به دست توست

اسلام با دعاي تو پيروز مي شود

آري كليد فتح فلسطين به دست توست

اين انقلاب جلوه اي از كوثر تو بود

بر روح تو سلام خدا و دو صد درود

سروده جواد محمد زماني

موضوعات: دلايل اثبات معاد, مسافرت فرشته  لینک ثابت
 [ 06:38:00 ب.ظ ]




فضائل سوره حجر

 

تعداد آیات: 99

مکی یا مدنی: مکی

فضائل سوره حجر

«مى توان محتواى اين سوره را در هفت بخش خلاصه كرد:

1) آيات مربوط به مبدء عالم هستى و ايمان به او از طريق مطالعه در اسرار آفرينش

2) آيات مربوط به معاد و كيفر بدكاران

3) اهميت قرآن و عظمت اين كتاب آسمانى

4) داستان آفرينش آدم و سركشى ابليس و سرانجام كار او، و به عنوان يك هشدار وبيدار باش براى همه انسانها

5) اشاره به سرگذشت اقوامى همچون قوم لوط و صالح و شعيب ، براى تكميل اين هشدار

6) انذار و بشارت و اندرزهاى مؤ ثر و تهديدهاى كوبنده و تشويق هاى جالب

7) دعوت از پيامبر به مقاومت و دلدارى او در برابر توطئه هاى شديد مخالفان كه مخصوصا در محيط مكه بسيار زياد و خطرناك بود.»

تفسیرنمونه ج11 ص15

فضائل سوره حجر

روی عن النبی صلی الله علیه وآله وسلم انه قال: من قرأ هذه السورة اعطی من الحسنات بعددا لمهاجرین و الانصار.

هرکس سوره حجر را قرائت کند خداوند به تعداد مهاجرین و انصار به خواننده آن ثواب عطا می فرماید.

متن و ترجمه البرهان فی تفسیر القرآن ج8 ص42

قال رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم: من قرأ سورة ابراهیم علیه السلام و الحجر اعطی من الاجر عشر حسنات بعدد من عبد الاصنام و بعدد من لم یعبدها.

مجمع البیان ج4 ص193

نقل از رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم: «هر کس سوره ابراهیم و حجر را قرائت نماید، ده برابر تعداد کسانی که بت ها را پرستیده اند و کسانی که آن را نپرستیده اند حسنه به او داده می شود.»

عن ابی عبدالله علیه السلام: قال من قرأ سورة ابراهیم و الحجر فی رکعتینِ جمیعاً فی کل جُمعةٍ لم یُصبه فقر ابدا ولا جنون و لا بلوی.

امام صادق علیه السلام فرمود: هر کس سوره ابراهیم و حجر را در رکعت اول و دوم نماز در هر هفته یک بار بخواند تنگدستی و دیوانگی و بلاهای دیگر به او نرسد.

ثواب الاعمال و عقاب الاعمال مترجم ص286

آثار و برکات سوره

1) جهت زیاد شدن شیرِ زن

روی عن النبی صلی الله علیه وآله سلم انه قال: … من کتبها بزعفران و سقاها امرأة قلیلة اللبن کثر لبنها…

متن و ترجمه البرهان فی تفسیر القرآن ج8 ص42

رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم می فرمایند: کسی که این سوره را با زعفران بنویسد و آن را به زنی کم شیر بنوشاند، شیرش فراوان گردد.

2) جهت رونق در کسب و کار

من کتبها و جعلها فی عضده و هو یبیع و یشتری کثر بیعه و شراؤه و یحب الناس معاملته و کثر رزقه باذن الله تعالی مادامت علیه.

اگر فروشنده کالا این سوره را بنویسد و بر بازوی خود بندد خرید و فروش او زیاد شود و مردم علاقمند می شوند که با او داد و ستد و معامله کنند و به اذن خداوند روزی او زیاد شود مادامی که این نوشته با او باشد.

متن و ترجمه البرهان فی تفسیر القرآن ج8 ص42

3) جهت برآورده شدن حاجت

إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّكْرَ وَإِنَّا لَهُ لَحَافِظُونَ ﴿۹﴾

اگر کسی این آیه را 1000 بار با نیت خالص و توجه به خدا و معنی ان بخواند هر حاجتی داشته باشد از خدا بخواهد بزودی روا شود.

خواص آیات قرآن کریم ص98

4) جهت تقویت حافظه

إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّكْرَ وَإِنَّا لَهُ لَحَافِظُونَ ﴿۹﴾

این آیه را 41 بار بر انجیر خشک بخوانند وروزی چند دانه از آنها بخورند.

درمان با قران محمدرضا کریمی ص49

موضوعات: عمل با اخلاص رمز و ورود به بهشت، نه حرف, فضائل سوره حجر  لینک ثابت
[یکشنبه 1395-01-08] [ 07:38:00 ب.ظ ]




فضائل سوره ابراهیم

 

 

 

تعداد آیات: 52

مکی یا مدنی: مکی

فضائل سوره ابراهیم

چنانكه از نام سوره پيدا است ، قسمتى از آن در باره قهرمان توحيد ابراهيم بت شكن(بخش نيايشهاى او) نازل گرديده است ,خش ديگرى از اين سوره اشاره به تاريخ انبياى پيشين همچون نوح ، موسى ، و قوم عادو ثمود، و درسهاى عبرتى كه در آنها نهفته است مى باشد.

مجموعه اينها بحثهاى فراوانى را كه در اين سوره در زمينه موعظه و اندرز و بشارت وانذار نازل گرديده تكميل مى نمايد.

و همانگونه كه در غالب سوره هاى مكى مى خوانيم قسمت قابل ملاحظه اى نيز بحث از (مبدء) و (معاد) است ، كه با راسخ شدن ايمان به آنها در قلب انسان ، روح و جان و سپس گفتار و كردار او، نور و روشنائى ديگرى پيدا مى كند و در مسير حق و الله قرار مى گيرد.

خلاصه اين سوره مجموعه اى است از بيان اعتقادات و اندرزها و موعظه ها و سرگذشت هاى عبرت انگيز اقوام پيشين و بيان هدف رسالت پيامبران ونزول كتب آسمانى.

تفسیر نمونه ج10 ص303

فضائل سوره ابراهیم

قال رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم: من قرأ سورة ابراهیم علیه السلام و الحجر اعطی من الاجر عشر حسنات بعدد من عبد الاصنام و بعدد من لم یعبدها.

مجمع البیان ج4 ص193

نقل از رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم: «هر کس سوره ابراهیم و حجر را قرائت نماید، ده برابر تعداد کسانی که بت ها را پرستیده اند و کسانی که آن را نپرستیده اند حسنه به او داده می شود.»

عن ابی عبدالله علیه السلام: قال من قرأ سورة ابراهیم و الحجر فی رکعتینِ جمیعاً فی کل جُمعةٍ لم یُصبه فقر ابدا ولا جنون و لا بلوی.

امام صادق علیه السلام فرمود: هر کس سوره ابراهیم و حجر را در رکعت اول و دوم نماز در هر هفته یک بار بخواند تنگدستی و دیوانگی و بلاهای دیگر به او نرسد.

ثواب الاعمال و عقاب الاعمال مترجم ص286

آثار و برکات سوره

1) جهت رفع گریه و بی تابی کودک

عن ابی عبدالله علیه السلام قال: … و من کتبها فی خرقة بیضاء و علقها علی طفل امن علیه من البکاء و الفزع و مما یصیب الصبیان.

امام صادق علیه السلام فرمود: «… و هرکس این سوره را بر پارچه ای سفید نوشته و بر طفلی که گریه می نماید ببندد از ترس و گریه و آنچه بچه ها دچارش می شوند آسوده می شود.»

متن و ترجمه البرهان فی تفسیر القرآن ج7 ص358

2) جهت از شیرگرفتن آسان طفل

قال الصادق علیه السلام: من کتبها فی خرقة بیضاء و جعلها علی عضد طفل صغیر امن من البکاء و الفزع و التوابع و سهل الله فطامه علیه باذن الله تعالی.

اگر این سوره را به پارچه سفید بنویسندو بر بازوی کودکی بندند از گریه و زاری و اذیت های کودکی اش آسوده خواند شد و خداوند از شیر گرفته شدنش را آسان می گرداند.

متن و ترجمه البرهان فی تفسیر القرآن ج7 ص358

3) جهت مطیع کردن زیردستان

الَر كِتَابٌ أَنزَلْنَاهُ إِلَيْكَ لِتُخْرِجَ النَّاسَ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ بِإِذْنِ رَبِّهِمْ إِلَى صِرَاطِ الْعَزِيزِ الْحَمِيدِ ﴿۱﴾ اللّهِ الَّذِي لَهُ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الأَرْضِ وَوَيْلٌ لِّلْكَافِرِينَ مِنْ عَذَابٍ شَدِيدٍ ﴿۲﴾ الَّذِينَ يَسْتَحِبُّونَ الْحَيَاةَ الدُّنْيَا عَلَى الآخِرَةِ وَيَصُدُّونَ عَن سَبِيلِ اللّهِ وَيَبْغُونَهَا عِوَجًا أُوْلَئِكَ فِي ضَلاَلٍ بَعِيدٍ ﴿۳﴾ وَمَا أَرْسَلْنَا مِن رَّسُولٍ إِلاَّ بِلِسَانِ قَوْمِهِ لِيُبَيِّنَ لَهُمْ فَيُضِلُّ اللّهُ مَن يَشَاءُ وَيَهْدِي مَن يَشَاءُ وَهُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ ﴿۴﴾

آن کس که دارای رعیتی است و اطاعت و فرمانبرداری ایشان را می خواهد این آیات را بر آب باک و زلالی 40 بار بخواند سپس آن را در منزل یا محلی که در آن می نشیند بپاشد و آب به جز بر دیوارها به جایی پاشیده نشود.

خواص القرآن- همایون پور صائب، ص74

4) جهت آسان شدن تعلیم

الَر كِتَابٌ أَنزَلْنَاهُ إِلَيْكَ لِتُخْرِجَ النَّاسَ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ بِإِذْنِ رَبِّهِمْ إِلَى صِرَاطِ الْعَزِيزِ الْحَمِيدِ ﴿۱﴾

هر کس با ایمان این آیه را بر قدحی با نیت خالص و توجه به خدا و معنی آن بنویسد و به آب خالص بشوید و این آیه را 40 بار برآن آب با نیت خالص بخواند و در اندردون مسجد بپاشد تعلیم علم بر او آسان شود.

خواص آیات قرآن کریم ص96

5) درمان درد مفاصل

وَمَا لَنَا أَلاَّ نَتَوَكَّلَ عَلَى اللّهِ وَقَدْ هَدَانَا سُبُلَنَا وَلَنَصْبِرَنَّ عَلَى مَا آذَيْتُمُونَا وَعَلَى اللّهِ فَلْيَتَوَكَّلِ الْمُتَوَكِّلُونَ ﴿۱۲﴾

هر کس با ایمان این آیه را با اعتقاد کامل و طهارت ظاهر و با نیت خالص و توجه به خدا و معنی آن بنویسد و با خود دارد درد مفاصل از او زایل شود.

خواص آیات قرآن کریم ص96

6) جهت حفظ از هر چیز ترسناک

اللّهُ الَّذِي خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضَ وَأَنزَلَ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً فَأَخْرَجَ بِهِ مِنَ الثَّمَرَاتِ رِزْقًا لَّكُمْ وَسَخَّرَ لَكُمُ الْفُلْكَ لِتَجْرِيَ فِي الْبَحْرِ بِأَمْرِهِ وَسَخَّرَ لَكُمُ الأَنْهَارَ ﴿۳۲﴾ وَسَخَّر لَكُمُ الشَّمْسَ وَالْقَمَرَ دَآئِبَينَ وَسَخَّرَ لَكُمُ اللَّيْلَ وَالنَّهَارَ ﴿۳۳﴾ وَآتَاكُم مِّن كُلِّ مَا سَأَلْتُمُوهُ وَإِن تَعُدُّواْ نِعْمَتَ اللّهِ لاَ تُحْصُوهَا إِنَّ الإِنسَانَ لَظَلُومٌ كَفَّارٌ ﴿۳۴﴾

هر کس با ایمان این آیات را در صبح و شام هر روز با نیت خالص و توجه به خدا و معنی آن و در وقت خواب و در وقت امدن به منزل خود و منزل دوستان و خویشان و در وقت دیدن چهارپایان و… بخواند از هر چه می ترسد ایمن شود و برکت بسیار مشاهده نماید.

خواص آیات قرآن کریم ص97

موضوعات: بهشت و جهنم کجاست؟, فضائل سوره ابراهیم  لینک ثابت
 [ 07:32:00 ب.ظ ]




فضائل سوره رعد

تعداد آیات: 43

مکی یا مدنی: مکی [تفاسیر مجمع البیان، صافی، منهج الصادقین آیه آخر را مدنی می دانند]

فضائل سوره رعد

سوره هاى مكى چون در آغاز دعوت پيامبرصلى الله عليه و آله و سلم و به هنگام درگيرى شديد با مشركان نازل شده است غالبا پيرامون مسائل عقيدتى مخصوصا دعوت به توحيد و مبارزه باشرك و اثبات معاد سخن مى گويد، در حالى كه سوره هاى مدنى كه پس از گسترش اسلام و تشكيل حكومت اسلامى نازل گرديد، پيرامون احكام ومسائل مربوط به نظامات اجتماعى ، طبق نيازمنديهاى جامعه بحث مى كند.

سوره مورد بحث (سوره رعد) كه از سوره هاى مكى است نيز همين برنامه را تعقيب كرده است و پس از اشاره به حقانيت و عظمت قرآن ، به بيان آيات توحيد و اسرار آفرينش كه نشانه هاى ذات پاك خدا هستند مى پردازد.

گاهى از برافراشتن آسمانهاى بيستون ، سخن مى گويد و زمانى از تسخير خورشيد وماه به فرمان خدا.

گاه از گسترش زمين و آفرينش كوهها و نهرها و درختان و ميوه ها، و زمانى از پرده هاى آرامبخش شب كه روز را مى پوشاند.

گاه دست مردم را مى گيرد و به ميان باغهاى انگور و نخلستان و لابلاى زراعتها مى برد،و شگفتى هاى آنها را بر مى شمرد.

سپس به بحث معاد و زندگى نوين انسان و دادگاه عدل پروردگار مى پردازد. و اين مجموعه معرفى مبدء و معاد را، با بيان مسئوليتهاى مردم و وظائفشان و اينكه هر گونه تغيير و دگرگونى در سرنوشت آنها، بايد از ناحيه خود آنان شروع شود تكميل مى كند.

دگر بار به مساله توحيد باز مى گردد، و از تسبيح رعد و وحشت آدميان از برق وصاعقه ، بحث مى كند، و زمانى از سجده آسمانيان و زمينيها در برابر عظمت پروردگار.

سپس براى اينكه چشم و گوشها را بگشايد و انديشه ها را بيدار كند، و بى خاصيت بودن بتهاى ساخته و پرداخته دست بشر را روشن سازد، آنها را دعوت به انديشه وتفكر مى كند و براى شناخت حق و باطل ، مثال ميزند، مثالهائى زنده و محسوس ، و براى همه قابل درك .

و از آنجا كه ثمره نهائى ايمان به توحيد و معاد، همان برنامه هاى سازنده عملى است به دنبال اين بحثها، مردم را به وفاى به عهد وصله رحم و صبر و استقامت و انفاق در پنهان و آشكار و ترك انتقام جوئى دعوت مى كند.

دگر بار به آنها نشان مى دهد كه زندگى دنيا ناپدار است ، و آرامش و اطمينان جز درسايه ايمان به خدا حاصل نمى شود.

و سرانجام دست مردم را مى گيرد و به اعماق تاريخ مى كشاند و سرگذشت دردناك اقوام ياغى و سركش گذشته و آنهائى كه حق را پوشاندند يا مردم را از حق باز داشتند بطورمشخص نشان مى دهد، و با تهديد كردن كفار با تعبيراتى تكان دهنده سوره را پايان مى بخشد.

بنابراين سوره رعد، از عقايد و ايمان ، شروع مى شود و به اعمال و برنامه هاى انسان سازى پايان مى يابد.

تفسیر نمونه ج10 ص129

فضائل سوره رعد

عن النبی صلی الله علیه وآله وسلم قال: من قرأ سورة الرعد اعطی من الاجر عشر حسنات بعدد کل سحاب مضی و کل سحاب یکون القیامة و کان یوم القیامة من الموفین بعهد الله تعالی.

مستدرک الوسائل ج4 ص343

روایت از نبی مکرم اسلام صلی الله علیه و آله وسلم: هر گاه سوره رعد را قرائت نماید خداوند ده برابر تعداد همه ابرهای گذرنده، در گذشته و حال و آینده به او حسنه عنایت می فرماید و در روز قیامت از وفاکنندگان به عهد الهی خواهد بود.

عن ابی عبدالله انه قال: من اکثَرَ قراءة سورة الرعد لَم یُصبهُ الله بصاعقةٍ ابدا وَلَو کان ناصبیّاً واذا کان مومناً أدخل الجنة بلاحساب و یُشفّع فی جمیع من یعرفه من اهل بیته و اخوانه.

امام صادق علیه السلام فرمودند: «هر کس سوره رعد را بسیار بخواند خداوند او را در دنیا به صاعقه هلاک نکند هر چنداز دشمنان اهل بیت باشد و چنانچه قاری از شیعیان باشد خداوند او را بدون نگرانی حساب، به بهشت برد و شفاعتش درباره کسانی که می شناسد از خاندان و برادران مومنش پذیرفته گردد.

ثواب الاعمال و عقاب الاعمال مترجم ص285

آثار و برکات سوره رعد

1) جهت ترک گریه کودک

از حضرت صادق علیه السلام منقول است: هر کس با ایمان سوره مبارکه رعد را با نیت خالص و توجه به خدا و معنی آن بنویسد و بر گهواره کودک بندد ترک گریستن کند.

خواص آیات قرآن کریم ص 93

2) جهت زیاد شدن خیر و برکت

المر تِلْكَ آيَاتُ الْكِتَابِ وَالَّذِيَ أُنزِلَ إِلَيْكَ مِن رَّبِّكَ الْحَقُّ وَلَكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لاَ يُؤْمِنُونَ ﴿۱﴾ اللّهُ الَّذِي رَفَعَ السَّمَاوَاتِ بِغَيْرِ عَمَدٍ تَرَوْنَهَا ثُمَّ اسْتَوَى عَلَى الْعَرْشِ وَسَخَّرَ الشَّمْسَ وَالْقَمَرَ كُلٌّ يَجْرِي لأَجَلٍ مُّسَمًّى يُدَبِّرُ الأَمْرَ يُفَصِّلُ الآيَاتِ لَعَلَّكُم بِلِقَاء رَبِّكُمْ تُوقِنُونَ ﴿۲﴾ وَهُوَ الَّذِي مَدَّ الأَرْضَ وَجَعَلَ فِيهَا رَوَاسِيَ وَأَنْهَارًا وَمِن كُلِّ الثَّمَرَاتِ جَعَلَ فِيهَا زَوْجَيْنِ اثْنَيْنِ يُغْشِي اللَّيْلَ النَّهَارَ إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَاتٍ لِّقَوْمٍ يَتَفَكَّرُونَ ﴿۳﴾

هر کس این آیات را بر 4برگ زیتون با نتی خالص و توجه به خدا و معنی ان بنویسد و دفن کند در 4 رکن خانه ، برکت و خیر در آن خانه به ظهور رسد.

خواص آیات قرآن کریم ص 93

3) جهت درمان نازایی

وَلَوْ أَنَّ قُرْآنًا سُيِّرَتْ بِهِ الْجِبَالُ أَوْ قُطِّعَتْ بِهِ الأَرْضُ أَوْ كُلِّمَ بِهِ الْمَوْتَى بَل لِّلّهِ الأَمْرُ جَمِيعًا أَفَلَمْ يَيْأَسِ الَّذِينَ آمَنُواْ أَن لَّوْ يَشَاءُ اللّهُ لَهَدَى النَّاسَ جَمِيعًا وَلاَ يَزَالُ الَّذِينَ كَفَرُواْ تُصِيبُهُم بِمَا صَنَعُواْ قَارِعَةٌ أَوْ تَحُلُّ قَرِيبًا مِّن دَارِهِمْ حَتَّى يَأْتِيَ وَعْدُ اللّهِ إِنَّ اللّهَ لاَ يُخْلِفُ الْمِيعَادَ ﴿۳۱﴾

از شیخ بهایی منقول است که به جهت حمل زنان این آیه را به حروف مقطعه (ول وأ ن ق ر…) بنویسد و بر پهلوی زن بندد زن حامله شود.

درمان با قران، محمدرضا کریمی، ص48

موضوعات: ماموریت فرشتگان الهی چیست؟, فضائل سوره رعد  لینک ثابت
 [ 07:27:00 ب.ظ ]




فضائل سوره یوسف

تعداد آیات: 111

مکی یا مدنی: مکی

نام های دیگر سوره: احسن القصص                                                                 فضائل سوره یوسف                                   
داستان حضرت یوسف علیه السلام قبل از اسلام و بعد از آن:

«بدون شك قبل از اسلام نيز داستان يوسف در ميان مردم مشهور و معروف بوده است ، چرا كه در تـورات در چـهـارده فـصـل از سـفـر پـيـدايـش (ازفصل 37 تا 50) اين داستان مفصلا ذكر شده است .

البـتـه مـطـالعـه دقـيـق ايـن چـهارده فصل نشان مى دهد كه آنچه در تورات آمده تفاوتهاى بسيارى با قرآن مجيد دارد و مقايسه اين تفاوتها نشان مى دهد كه تا چه حد آنچه در قرآن آمـده پـيـراسـته و خالص و خالى از هر گونه خرافه مى باشد و اينكه قرآن به پيامبرمـى گـويـد: پـيـش از ايـن از آن غافل بودى (بنابر اينكه منظور از احسن القصص داستان يـوسـف بـاشـد) اشاره به عدم آگاهى پيامبر از واقعيت خالص اين سرگذشت عبرت انگيزاست. .

از تورات كنونى چنين بر مى آيد كه يعقوب هنگامى كه پيراهن خون آلود يوسف را ديد چنين گـفـت : ايـن قـبـاى پسر من است و جانور درنده او را خورده يقين كه يوسف دريده شده است -پـس يـعـقـوب جـامه هاى خود را دريد و پلاس به كمرش بست و روزهاى بسيارى از براى پسرش نوحه گرى نمود - و تمامى پسران و تمامى دخترانش از براى تسلى دادن به اوبرخاستند، اما او را تسلى گرفتن امتناع نمود و گفت به پسر خود به قبر محزونا فرودخواهم رفت .

در حالى كه قرآن مى گويد: يعقوب با هوشيارى و فراست از دروغ فرزندان آگاه شد ودر ايـن مـصـيـبـت جـزغ و فـزع و بـى تـابى نكرد، بلكه آنچنان كه سنت انبياء است با آن مـصـيبت برخورد صبورانه اى داشت هر چند قلبش مى سوخت و اشكش جارى مى شد و طبعا ازكـثـرت گـريـه چـشـمـش را از دسـت داد ولى بـه تـعـبـيـر قـرآن بـا صـبـرجميل و با خويشتن دارى (كظيم ) سعى كرد از

كـارهـائى هـمـچـون دريـدن جـامـه و نـوحه گرى و پلاس به كمر بستن كه علامت عزادارى مخصوص بود خوددارى كند..

بهر حال بعد از اسلام نيز اين داستان در نوشته هاى مورخين شرق و غرب گاهى با شاخ و بـرگـهـاى اضـافـى آمـده اسـت در شـعـر فـارسـى نخستين قصه يوسف و زليخا را به فردوسى نسبت مى دهند و پس از او يوسف و زليخاى شهاب الدين عمعق و مسعودى قمى است و بعد از او، يوسف و زليخاى عبدالرحمن جامى شاعر معروف قرن نهم است. .
چرا برخلاف سرگذشت های سایر انبیاء علیهم السلام داستان یوسف یکجا بیان شده است؟

يكی از ويـژگـيـهـاى داسـتـان يـوسـف ايـن است كه همه آن يكجا بيان شده ، بخلاف سرگذشت سـاير پيامبران كه بصورت بخشهاى جداگانه در سوره هاى مختلف قرآن پخش گرديده است .

اين ويژگى به اين دليل است كه تفكيك فرازهاى اين داستان با توجه به وضع خاصى كـه دارد پـيـونـد اسـاسـى آن را از هـم مـى بـرد، و بـراى نـتـيـجـه گـيـرى كـامـل همه بايد يكجا ذكر شود، فى المثل داستان خوب يوسف و تعبيرى كه پدر براى آن ذكر كرد كه در آغاز اين سوره آمده بدون ذكر پايان داستان مفهومى ندارد..

لذا در اواخـر ايـن سـوره مى خوانيم ، هنگامى كه يعقوب و برادران يوسف به مصر آمدند ودر بـرابـر مـقـام پـر عـظـمـت او خضوع كردند، يوسف رو به پدر كرد و گفت : يا ابت هذاتـاويـل رؤ يـاى مـن قـبـل قـد جـعـلهـا ربـى حـقـا: پـدرم ! ايـن تاويل همان خوابى است كه در آغاز ديدم خداوند آن را به واقعيت پيوست..

ايـن نـمـونـه پـيوند ناگسستنى آغاز و پايان اين داستان را روشن مى سازد، در حالى كه داسـتـانـهـاى پـيـامـبـران ديـگـر ايـن چـنـيـن نـيـسـت و هـر يـك از فـرازهـاى آن مـسـتـقـلاقابل درك و نتيجه گيرى است .

يـكـى ديـگر از ويژگيهاى اين سوره آنست كه داستانهاى ساير پيامبران كه در قرآن آمده معمولا بيان شرح مبارزاتشان با اقوام سركش و طغيانگر است كه سرانجام گروهى ايمان مى آوردند و گروه ديگرى به مخالفت خود تا سر حد نابودى به مجازات الهى ادامه مى دادند.

امـا در داسـتـان يـوسـف ، سـخـنـى از اين موضوع به ميان نيامده است بلكه بيشتر بيانگرزنـدگانى خود يوسف و عبور او از كورانهاى سخت زندگى است كه سرانجام به حكومتى نيرومند تبديل مى شود كه در نوع خود نمونه بوده است.»

تفسیر نمونه ج9 صص 361-360

فضائل سوره یوسف

عن رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم انه قال: علموا ارقاءکم سورة یوسف فانّه ایما مسلم تلاها و علمها اهله و ما ملکت یمینه هوّن الله تعالی علیه سکرات الموت و اعطاه القوة ان لا یحسد مسلم.

نقل از رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم: «سوره یوسف را به بندگان خود بیاموزید زیرا هر مسلمانی آن را بخواند و به خانواده و کنیز خود بیاموزد خداوند سکرات مرگ را بر او آسان می کند و نیرویی به وی می بخشد که به مسلمانی حسد نورزد»

متن و ترجمه البرهان فی تفسیر القرآن ج7 ص 181

عن ابی بصیر عن ابی عبدالله علیه السلام قال: سمعته یقول: من قرأ سورة یوسف فی کل یوم او فی کل لیلة بعثه الله یوم القیامة و جماله علی جمال یوسف علیه السلام و لا یصیبه یوم القیامة ما یصیب الناس [من الفزع] و کان جیرانه من عبادالله الصالحین.

مستدرک الوسائل ج4 ص342

امام صادق علیه السلام فرموده اند: «هرکس این سوره را در شب ها یا روزها تلاوت کند خداوند در روز قیامت او را در حالی مبعوث می کند که جمالش مانند حضرت یوسف علیه السلام زیباست و ترس و بی تابی در قیامت به او نمی رسد و از بندگان شایسته و خوب خداوند خواهد بود.»

عن ابی عبدالله علیه السلام قال: انها کانت فی التوراة مکتوبة. این سوره در تورات هم ذکر شده است.

ثواب الاعمال و عقاب الاعمال مترجم ص284

آثار و برکات سوره

1) جهت زیاد شدن روزی:

عن ابی عبدالله علیه السلام قال: «… من هذا کله أن یکتبها و یشربها یسهل الله له الرزق و یجعل له الحظ باذن الله تعالی»

امام صادق علیه السلام فرمودند: اگر کسی این سوره را در ظرفی بنویسد و با آب آن را شسته و آن را بیاشامد. خداوند روزی را بر او آسان کند و حظّی بر او مقرر فرماید.به اذن خداوند متعال.

متن و ترجمه البرهان فی تفسیر القرآن ج7 ص183

2) جهت ایمن شدن از زنا و فحاشی:

عن ابی عبدالله علیه السلام: ان یوسف کان من عبادالله الصالحین و أو من فی الدنیا ان یکون زانیا أو فحاشا.

یوسف از بندگان صالح خدا بود و (کسی که مداومت بر تلاوت این سوره داشته باشد) در دنیا از زنا کردن و فحاشی در ایمن است .

متن و ترجمه البرهان فی تفسیر القرآن ج7 ص182

3) جهت الفت و دوستی میان زوجین:

اگر کسی سوره مبارکه یوسف را با نیت خالص و توجه به خدا و معنی ان بنویسد و در جامه پاک بپیچد و با خود دارد [بین او و همسرش] الفت پیدا شود.

خواص آیات قران کریم ص92

4) جهت شفای جمیع امراض:

قَالُواْ تَاللّهِ لَقَدْ آثَرَكَ اللّهُ عَلَيْنَا وَإِن كُنَّا لَخَاطِئِينَ ﴿۹۱﴾ قَالَ لاَ تَثْرَيبَ عَلَيْكُمُ الْيَوْمَ يَغْفِرُ اللّهُ لَكُمْ وَهُوَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِينَ ﴿۹۲﴾ اذْهَبُواْ بِقَمِيصِي هَذَا فَأَلْقُوهُ عَلَى وَجْهِ أَبِي يَأْتِ بَصِيرًا وَأْتُونِي بِأَهْلِكُمْ أَجْمَعِينَ ﴿۹۳﴾

خواندن این آیات با نیت خالص و توجه به خدا و معنی آن به جهت جمیع امراض بسیار نافع است.

خواص آیات قران کریم ص 92

5) جهت آزاد شدن از زندان:

وَرَفَعَ أَبَوَيْهِ عَلَى الْعَرْشِ وَخَرُّواْ لَهُ سُجَّدًا وَقَالَ يَا أَبَتِ هَذَا تَأْوِيلُ رُؤْيَايَ مِن قَبْلُ قَدْ جَعَلَهَا رَبِّي حَقًّا وَقَدْ أَحْسَنَ بَي إِذْ أَخْرَجَنِي مِنَ السِّجْنِ وَجَاء بِكُم مِّنَ الْبَدْوِ مِن بَعْدِ أَن نَّزغَ الشَّيْطَانُ بَيْنِي وَبَيْنَ إِخْوَتِي إِنَّ رَبِّي لَطِيفٌ لِّمَا يَشَاءُ إِنَّهُ هُوَ الْعَلِيمُ الْحَكِيمُ ﴿۱۰۰﴾

چون کسی را در زندان کرده باشند به ناحق، این آیات را با نیت خالص و توجه به خدا و معنی آن بنویسد و بر بازوی راست خود بندد و بعد از آن بر خواندن آن مداومت نماید انشاءالله بزودی از زندان خلاص شود.

خواص آیات قران کریم ص93

ختومات مجرب

وَقَالَ الْمَلِكُ ائْتُونِي بِهِ أَسْتَخْلِصْهُ لِنَفْسِي فَلَمَّا كَلَّمَهُ قَالَ إِنَّكَ الْيَوْمَ لَدَيْنَا مِكِينٌ أَمِينٌ ﴿۵۴﴾ قَالَ اجْعَلْنِي عَلَى خَزَآئِنِ الأَرْضِ إِنِّي حَفِيظٌ عَلِيمٌ ﴿۵۵﴾ وَكَذَلِكَ مَكَّنِّا لِيُوسُفَ فِي الأَرْضِ يَتَبَوَّأُ مِنْهَا حَيْثُ يَشَاءُ نُصِيبُ بِرَحْمَتِنَا مَن نَّشَاء وَلاَ نُضِيعُ أَجْرَ الْمُحْسِنِينَ ﴿۵۶﴾

خاصیت این آیات این است که چون کسی درمانده و معطل شده باشد در کاری و هیچ کاری از دست او برنیاید روز 5شنبه اول ماه و جمعه دوم ماه را روزه دارد و در شب، هنگام وقت خواب، این آیات را با نیت خالص و توجه به خدا و معنی ان بخواند و در روز جمعه بعد از نماز ان را بنویسد و چون افطار کند آن آیات را بخواند پس چون نماز خفتن [عشاء] را بگذارد دیگر باره آن آیات را بخواند و صدبار «الله اکبر» و صدبار «سبحان الله» و صدبار «الحمدلله » و صدبار «لااله الا الله» و صدبار «استغفرالله» و صدبار «اللهم صل علی محمد و آل محمد» بگوید و به رختخواب رود و دیگر باره آن آیات را بخواند و در خواب رود.

چون برخیزد نیت کند که هیچ کس را ظلم نکند و از آنچه براستی و صدق و حق باشد درنگذرد. پس آن آیات را نوشته با خود محفوظ نگهدارد مقصود او در آن هفته حاصل آید و مشکلش حل گردد.

خواص آیات قران کریم ص92

 

موضوعات: ماموریت فرشتگان الهی چیست؟, فضائل سوره یوسف  لینک ثابت
 [ 07:19:00 ب.ظ ]




فضائل سوره هود

تعداد آیات: 123

مکی یا مدنی: مکی

فضائل سوره هود

اين سوره مرا پير كرد.

آيـات ايـن سـوره به روشنى اين امر را اثبات مى كند كه مسلمانان هرگز نبايد به خاطركـثـرت دشـمـنـان و حـملات شديد آنان ميدان را خالى كنند، بلكه بايد هر روز بر استقامت خويش بيفزايند.

به همين دليل در حديث معروفى مى خوانيم كه پيغمبر اكرم (صلى اللّه عليه و آله و سلّم )فرمود: شيبتنى سورة هود؛ سوره هود مرا پير كرد!

و يـا ايـنـكـه هـنـگـامـى كـه يـارانـش عـرضـه داشـتـند آثار پيرى زودرس در چهره شما اى رسولخدا نمايان شده ، فرمود: شيبتنى هود و الواقعة؛ سوره هود و واقعه مرا پير كرد!

و در بـعـضـى از روايـات سـوره مـرسلات و عم يتسائلون و تكوير و غير آن نيز اضافه شده است .

و از ابـن عـبـاس در تـفـسـيـر ايـن حـديـث چـنـيـن نـقـل شـده كـه: مـانـزل عـلى رسـول الله (صـلى اللّه عـليه و آله و سلّم ) آية كان اشد عليه و لا اشق من آيةفـاسـتـقم كما امرت و من تاب معك؛ هيچ آيه اى بر پيغمبر (صلى اللّه عليه و آله و سلّم ) شـديـدتـر و دشـوارتـر از آيـه اسـتـقـم كما امرت و من تاب معك … (استقامت كن آنچنان كه دستور يافته اى و همچنين كسانى كه با تو هستند) نبود.

بعضى از مفسران نقل كرده اند كه يكى از دانشمندان پيامبر (صلى اللّه عليه و آله و سلّم) را درخـواب ديـد، و از حـضـرتـش سـؤ ال كـرد، ايـنـكـه از شـمـا نـقـل شـده سوره هود مرا پير كرد آيا علتش بيان سر گذشت امتهاى پيشين و هلاك آنها است فرمود: نه ، علتش آيه فاستقم كما امرت … بود.

بـه هـر حـال ايـن سـوره عـلاوه بـر ايـن آيـه ، آيـات تـكـان دهـنـده اى مـربـوط به قيامت وبـازپـرسـى در آن دادگـاه عدل الهى و آياتى پيرامون مجازات اقوام پيشين و دستوراتى دربـاره مـبـارزه با فساد دارد كه همگى مسئوليت آفرين است و جاى تعجب نيست كه انديشه در اين مسئوليتها آدمى را پير كند.

نكته ديگرى كه در اينجا بايد به آن توجه داشت اين است كه بسيارى از آيات اين سوره تـاكـيـدى اسـت بـر مـطـالبـى كـه در سـوره قـبـل يـعـنـى سوره يونس آمده است ، و آغازش مـخـصـوصـا درسـت شـبـيـه هـمان آغاز، و برداشتش نيز در بسيارى از موارد تاكيد بر همان مسائل است .

تفسیر نمونه ج9 ص16

فضائل سوره هود

روی عن النبی صلی الله علیه وآله وسلم انه قال: من قرأ هذه السورة اعطی من الاجر و الثواب بعدد من صدّق هوداً و الانبیاء علیهم السلام و من کذب بهم، و کان یوم القیامة فی درجة الشهداء و حوسب حساباً یسیرا.

روایت از نبی مکرم اسلام صلی الله علیه و آله و سلم: هر کس این سوره را بخواند پاداش و ثوابی به تعداد کسانی که به هود و سایر پیامبران ایمان آوردند و کسانی که آنها را انکار نمودند خواهد داشت و در روز قیامت در مقم شهداء قرار می گیرد و حساب آسانی خواهد داشت.

متن و ترجمه البرهان فی تفسیر القرآن ج7 ص77

روی عن النبی صلی الله علیه وآله وسلم انه قال: من قرأ سورة هود أُعطی من الأجرِ عَشر حَسَنات بِعَدَدِمَن صَدَّقَ بنوحٍ و کذّب به، و هود و صالح و شعیب و لوط و ابراهیم و موسی و کان یوم القیامة من السُعَداء.

مستدرک الوسائل ج4 ص341

«هرکه سوره هود را قرائت کند ده برابر تعداد کسانی که به حضرت نوح ایمان آورده اند یا تکذیبش کرده اند و نیز به تعداد موافقان و مخالفان حضرت هود، صالح، شعیب، لوط، ابراهیم و موسی به او پاداش داده خواهد شد و چنین کسی در رستاخیز سعادتمند خواهد بود.»

عن ابی جعفر علیه السلام قال: من قرأ سورة هود فی کلّ جُمُعةٍ بَعَثَهُ الله تعالی یوم القیامةِ فی زمرة النبیین وَلَم تُعرَف لَهُ خَطیئته عملها یوم القیامة.

امام باقر علیه السلام فرمودند: هر کس سوره مبارکه هود را در هر جمعه قرائت نماید، خداوند متعال در روز قیامت در گروه پیامبران محشورش می کند و درآن روز گناهی بر او دیده نخواهد شد. (گناهان او آمرزیده شده است).

متن و ترجمه البرهان فی تفسیر القرآن ج7 ص77

آثار و برکات سوره هود

1) جهت افزایش نیروی بدنی و غلبه بر دشمن

روی عن الصادق علیه السلام: من کتب هذا السورة علی رق ظبی و یاخذها معه أعطاه الله قوة و نصراً ولو حاربة مائة رجل لا تنصر علیهم و غلبهم وإن صاح بهم انهزموا و کل من رآه یخاف منه.

نقل از امام صادق علیه السلام: «کسی که این سوره را بنویسد و با خود داشته باشد خداوند نیروی فوق العاده ای به او خواهد داد و کسی که آن را به همراه داشته باشد و با دشمن بجنگد بر او پیروز و غالب می شود تا انجا که هر کس او را ببیند از او می ترسد.

متن و ترجمه البرهان فی تفسیر القرآن ج7 ص77

2) جهت شرح صدر

الَر كِتَابٌ أُحْكِمَتْ آيَاتُهُ ثُمَّ فُصِّلَتْ مِن لَّدُنْ حَكِيمٍ خَبِيرٍ ﴿۱﴾ أَلاَّ تَعْبُدُواْ إِلاَّ اللّهَ إِنَّنِي لَكُم مِّنْهُ نَذِيرٌ وَبَشِيرٌ ﴿۲﴾وَأَنِ اسْتَغْفِرُواْ رَبَّكُمْ ثُمَّ تُوبُواْ إِلَيْهِ يُمَتِّعْكُم مَّتَاعًا حَسَنًا إِلَى أَجَلٍ مُّسَمًّى وَيُؤْتِ كُلَّ ذِي فَضْلٍ فَضْلَهُ وَإِن تَوَلَّوْاْ فَإِنِّيَ أَخَافُ عَلَيْكُمْ عَذَابَ يَوْمٍ كَبِيرٍ ﴿۳﴾ إِلَى اللّهِ مَرْجِعُكُمْ وَهُوَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ ﴿۴﴾

هر کس با ایمان این آیات را بر برگ درختی سبز در وقت طلوع آفتاب با نیت خالص و توجه به خدا و معنی ان بنویسد و به مشک و گلاب بشوید و ان را 4 روز در صبح و شام بخورد دل او نورانی می گردد.

خواص آیات قران کریم ص 89

3) جهت حفظ کودک

إِنِّي تَوَكَّلْتُ عَلَى اللّهِ رَبِّي وَرَبِّكُم مَّا مِن دَآبَّةٍ إِلاَّ هُوَ آخِذٌ بِنَاصِيَتِهَا إِنَّ رَبِّي عَلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ ﴿۵۶﴾ فَإِن تَوَلَّوْاْ فَقَدْ أَبْلَغْتُكُم مَّا أُرْسِلْتُ بِهِ إِلَيْكُمْ وَيَسْتَخْلِفُ رَبِّي قَوْمًا غَيْرَكُمْ وَلاَ تَضُرُّونَهُ شَيْئًا إِنَّ رَبِّي عَلَىَ كُلِّ شَيْءٍ حَفِيظٌ ﴿۵۷﴾

اگر کسی با ایمان دو آیه را با نیت خالص و توجه به خدا و معنی ان بنویسد و بپیچد و در گردن طفل آویزد . طفل از همه آفات محفوظ بماند.

خواص آیات قران کریم ص91

4) زیاد شدن آب چاه

وَهِيَ تَجْرِي بِهِمْ فِي مَوْجٍ كَالْجِبَالِ وَنَادَى نُوحٌ ابْنَهُ وَكَانَ فِي مَعْزِلٍ يَا بُنَيَّ ارْكَب مَّعَنَا وَلاَ تَكُن مَّعَ الْكَافِرِينَ ﴿۴۲﴾ قَالَ سَآوِي إِلَى جَبَلٍ يَعْصِمُنِي مِنَ الْمَاء قَالَ لاَ عَاصِمَ الْيَوْمَ مِنْ أَمْرِ اللّهِ إِلاَّ مَن رَّحِمَ وَحَالَ بَيْنَهُمَا الْمَوْجُ فَكَانَ مِنَ الْمُغْرَقِينَ ﴿۴۳﴾

اگر کسی با ایمان این دو آیه را به جهت زیادتی آب چاه بر تکه سفالی با نیت خالص و توجه به خدا و معنی آن بنویسد و صدبار این دو آیه را بخواند و در چاهی که آب ان کم شده باشد بیندازد آب آن بسیار گردد.

خواص آیات قران کریم ص 90

5) جهت حفظ مرکب

وَقَالَ ارْكَبُواْ فِيهَا بِسْمِ اللّهِ مَجْرَاهَا وَمُرْسَاهَا إِنَّ رَبِّي لَغَفُورٌ رَّحِيمٌ ﴿۴۱﴾

حضرت امیرالمومنین علیه السلام از رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم روایت کرده اند که: هر کس با ایمان هنگام سوار شدن بر کشتی و یا هر مرکب دیگریف با نیت خالص و توجه به خدا و معنی آن [آیه فوق را]بگوید ازغرق شدن و تصادفات ایمن گردد و به سلامت به مقصد برسد.

خواص آیات قران کریم ص 90

ختومات مجرب

هر کس با ایمان را کاری دشوار پیش آید ، سوره مبارکه هود را 13 بار با نیت خالص و توجه به خدا و معنی ان بخواند مهم او کفایت می شود و مشکلش حل می شود.

خواص آیات قران کریم ص 89

موضوعات: مواردی که برای بیرون رفتن اجازه شوهر لازم نیست!, فضائل سوره هود  لینک ثابت
 [ 07:14:00 ب.ظ ]




فضائل سوره یونس

تعداد آیات: 109

مکی یا مدنی: مکی

نام های دیگر سوره: ــــ

فضائل سوره یونس

عن ابی کعب عن النبی صلی الله علیه وآله وسلم قال: مَن قَرَأها اُعطی مِنَ الأجر عَشرَ حَسنات، بِعَدد مَن صَدَّقَ بِیُونس وَ کَذَّبَ بهِ وَ بِعَدَد مَن غرق مع فرعون.

از رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم روایت شده: «هر که این سوره را قرائت نماید ده برابر تعداد کسانی که حضرت یونس علیه السلام را تصدیق یا تکذیب کردند حسنه به او عطا می شود و نیز به تعداد کسانی که با فرعون غرق شدند.»

مجمع البیان ج3 ابتدای تفسیر سوره یونس

روی عن ابی عبدالله علیه السلام قال: مَن قرَأ سُورةَ یونس فی کلّ شَهرین أو ثلاثة لم یَخف علیه أن یکونَ من الجاهلین و کان یوم القیامة من المقربین.

امام صادق علیه السلام فرموده اند: «کسی که سوره یونس را در هر دو یا سه ماه بخواند بیم ان نمی رود که از جاهلان و بی خبران باشد و در روز قیامت از مقربان خواهد بود.»

مجمع البیان ج3 ابتدای تفسیر سوره یونس

عن ابن بن عثمان عن محمد قال: قال ابوجعفر علیه السلام: إقرأ. قلت: من ای شیء إقرا؟ قال: إقرا من السورة السابعة. قال: فجعلت التمسها فقال: إقرأ سورة یونس. فقرأت حتی انتهیت الی « لِّلَّذِينَ أَحْسَنُواْ الْحُسْنَى وَزِيَادَةٌ وَلاَ يَرْهَقُ وُجُوهَهُمْ قَتَرٌ وَلاَ ذِلَّةٌ » ثم قال: حسبک . قال رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم: انی لاعجب کیف لا أشیب إذا قردت القرآن.

ابان بن عثمان از محمد روایت اورده که امام باقر علیه السلام به او فرمود: بخوان. می گوید : عرض کردم از چه بخوانم؟ فرمود: از سوره هفتم بخوان. می گوید پس من سوره یونس را خواندم تا به آیه « لِّلَّذِينَ أَحْسَنُواْ الْحُسْنَى وَزِيَادَةٌ وَلاَ يَرْهَقُ وُجُوهَهُمْ قَتَرٌ وَلاَ ذِلَّةٌ » رسیدم فرمود: بس است. رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم فرموده: براستی در شگفتم که چگونه هنگامی که قران می خوانم مویم سپید نشود.

متن و ترجمه البرهان فی تفسیر القرآن ج7 ص2

آثار و برکات سوره

1) درمان درد پا و پهلو:

وَإِذَا مَسَّ الإِنسَانَ الضُّرُّ دَعَانَا لِجَنبِهِ أَوْ قَاعِدًا أَوْ قَآئِمًا فَلَمَّا كَشَفْنَا عَنْهُ ضُرَّهُ مَرَّ كَأَن لَّمْ يَدْعُنَا إِلَى ضُرٍّ مَّسَّهُ كَذَلِكَ زُيِّنَ لِلْمُسْرِفِينَ مَا كَانُواْ يَعْمَلُونَ ﴿۱۲﴾

هرکس با ایمان این آیه را بر کاسه نو و پاک با نیت خالص و توجه به خدا و معنی ان بنویسد و سیاهی نوشته ها را با روغن زیتون محو کند سپس آن روغن را به محل درد بمالد زایل شود.

خواص آیات قران کریم ص88

2)جهت آسان زاییدن:

قُلْ مَن يَرْزُقُكُم مِّنَ السَّمَاءِ وَالأَرْضِ أَمَّن يَمْلِكُ السَّمْعَ والأَبْصَارَ وَمَن يُخْرِجُ الْحَيَّ مِنَ الْمَيِّتِ وَيُخْرِجُ الْمَيَّتَ مِنَ الْحَيِّ وَمَن يُدَبِّرُ الأَمْرَ فَسَيَقُولُونَ اللّهُ فَقُلْ أَفَلاَ تَتَّقُونَ ﴿۳۱﴾

هر کس با ایمان این آیه را با نیت خالص و توجه به خدا و معنی آن به نیت آسان زاییدن زنی بخواند درد زاییدن کم شود و وضع حمل او آسان شود.

خواص آیات قران کریم ص88

ختومات مجرب

از حضرت صادق علیه السلام منقول است: هر کس سوره مبارکه «یونس» را به جهت دفع و ظفر بر دشمن 21 بار با نیت خالص و توجه به خدا و معنی آن بخواند بر دشمن خود غالب گردد.

خواص آیات قران کریم ص87

موضوعات: مواردی که برای بیرون رفتن اجازه شوهر لازم نیست!, فضائل سوره یونس  لینک ثابت
 [ 07:11:00 ب.ظ ]




دستورالعملی از امام صادق علیه السلام
مرحوم آیت الله مرعشی نجفی دستور العملی را در وصیت نامه خود نوشته اند که دستاورد یکی از تشرفاتشان به محضر امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف است و من با کمی تفاوت آن را بارها نقل کرده ام و آن خواندن سوره یاسین پس از نماز صبح ، سوره نبأ پس از نماز ظهر، سوره عصر (و به روایت من سوره نوح) پس از نماز عصر، سوره واقعه پس از نماز مغرب و سوره ملک پس از نماز عشاء است و تقدیم و اهدای آنها به شریک القرآن صاحب العصر والزمان عجل الله تعالی فرجه الشریف که بهترین نوع عرض ارادت وادب به محضر امام حی و منتظر علیه السلام در هر روز است و اما دستورالعمل امام صادق علیه السلام:

امام صادق علیه السلام فرموده اند با خواندن سوره یاسین پس از نماز صبح ، سوره فتح پس از نماز ظهر، سوره نبأ پس از نماز عصر، سوره ملک پس از نماز مغرب و سوره واقعه پس از نماز عشاء عمرا پریشان نمی شوید.

موضوعات: آیات و احادیثی درباره احسان و نيكوكاري, دستورالعملی از امام صادق علیه السلام  لینک ثابت
 [ 06:23:00 ب.ظ ]






سه دعا برای امام زمان علیه السلام
۱ـ دعا برای شناخت امام زمان (علیه السلام)

معرفت و شناخت امام زمان، امری حتمی و ضروری است، چرا که طبق حدیث نبوی مرگ کسی که نسبت به امام زمانش آگاهی ندارد، مرگ جاهلیت است. بنابراین یکی از وظایف یک مسلمان این است که امام زمانش را بشناسد و در این راه از هیچ کوششی دریغ نورزد. از جمله کوشش‌ها دعا برای شناخت امام از حضرت حق تعالی است که از خدا استعانت بجوید و بخواهد که معرفت امام را برای او میسر و مقدور نماید.

در این مورد دعای معروفی است که مرحوم کلینی در کتاب اصول کافی نقل کرده است. در این دعا پس از درخواست معرفت خدا و معرفت رسول خدا، معرفت امام مسألت می شده و دستور مواظبت آن به مۆمنان و منتظران ظهور حضرت داده شده است:

اللَّهُمَّ عَرِّفْنِی نَفْسَکَ فَإِنَّکَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِی نَفْسَکَ لَمْ أَعْرِفْ رَسُولَکَ‏؛ اللَّهُمَّ عَرِّفْنِی رَسُولَکَ فَإِنَّکَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِی رَسُولَکَ لَمْ أَعْرِفْ حُجَّتَکَ‏؛ اللَّهُمَّ عَرِّفْنِی حُجَّتَکَ فَإِنَّکَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِی حُجَّتَکَ ضَلَلْتُ عَنْ دِینِی‏.
اى خدا تو مرا به خود شناسا کن که اگر تو شناسایم به خویش نفرمایى رسولت را نخواهم شناخت؛ اى خدا تو رسولت را به من بشناسان و گرنه حجتت را نخواهم شناخت؛ خدایا تو حجتت را به من بشناسان و گرنه از دین خود گمراه خواهم شد.

کسی که شیفته واقعی امام زمان (علیه السلام) است در دعا برای ظهور مولایش اسیر الفاظ و گرفتار عبارت پردازی نیست، بلکه از عمق جان دعا می کند و با تمام وجود گمشده اش را می طلبد، تنها زبانش سخن نمی‌گوید، بلکه قلبش در هجران یار می سوزد، دلش در فراق محبوب مضطرب است و دیدگانش در انتظار دیدار اشکبار است
بزرگان دین به دوستان و مۆمنان و عاشقان حضرت مهدی دستور مواظبت این دعا را برای همیشه داده‌اند، بنابراین می‌توان آن را یکی از وظایف شمرد.

۲ـ دعا برای سلامتی امام زمان (سلام الله علیه)

یکی از وظایف دوستان امام این است که برای سلامت و صیانت حضرت از خطرات و بلایایی که جان امام را تهدید می کند، با هر زبانی که بدان مسلطند، دعا کنند و بهتر آن است که دعاهای مأثور را بخوانند (مانند: دعای اللهم کن لولیک…) و ادعیه دیگر که در مفاتیح الجنان آمده است.

۳ـ دعا برای تعجیل در ظهور امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف)

یکی از وظایف مسلم شیعیان در زمان غیبت امام زمان، دعا برای قرب ظهور و درخواست تعجیل در قیام آن حضرت است. شیعه راستین و دلباخته امام زمان کسی است که در هر صبح و شام و با هر نماز و نیاز دست حاجت به پیشگاه خدای رۆوف دراز کرده و از او ظهور مولایش را بطلبد.

عاشق دلباخته صبح و شام نمی‌شناسد و در تمام ساعات منتظر ظهور یار و مشتاق دیدار جمال محبوب است. امام صادق (علیه السلام) فرمودند:

فَتَوَقَّعُوا الْفَرَجَ صَبَاحاً وَ مَسَاءً
باید در هر صبح و شام در انتظار ظهور صاحب خود باشی.

و در حدیث دیگر فرمودند:

وَ تَوَقَّعْ اَمْرَ صَاحِبِکَ لَیْلَکَ وَ نَهارَکَ
باید شب و روز منتظر فرار رسیدن ظهور صاحب خود باشی.

بنابراین بر همه شیفتگان آن حضرت لازم است دائم به یاد آن امام همام بوده و برای تعجیل در ظهورش دعا کن‌اند و از خدا ظهور او را هر چه سریع تر بخواهند، چرا که با آمدن او تمام ملل نجات می یابند و شیعه به اوج عزت وعظمت خود می رسد.

یقیناً در دولت اهل بیت پیامبر شیعیانشان به اوج عزت خواهند رسید و دشمنانشان به حضیض ذلت، چنانکه حضرت ولی عصر (عجل الله تعالی فرجه) فرمودند:

أکْثِرُوا الدُّعاءَ بِتَعْجیلِ الْفَرَجِ فَإِنَّ ذلِکَ فَرَجُکُمْ
برای فرج ما بسیار دعا کنید چرا که فرج شما در آن است.

منبع : شیعه

موضوعات: آیات و احادیثی درباره احسان و نيكوكاري, سه دعا برای امام زمان علیه السلام  لینک ثابت
 [ 06:07:00 ب.ظ ]





يكي از وظايف شيعيان و عاشقان حضرت مهدي
بهترين دعاها براي ظهور امام زمان ـ عجل الله تعالي فرجه الشريف ـ چيست؟

يكي از وظايف شيعيان و عاشقان حضرت مهدي ـ عجل الله تعالي فرجه الشريف ـ در عصر غيبت دعا براي تعجيل فرج است. امام عصر ـ عليه السّلام ـ در توقيعي كه خطاب به «اسحاق بن يعقوب» صادر شده مي‌فرمايند: «و اكثروا الدعاء بتعجيل الفرج، فإنّ ذلك فرجكم» براي تعجيل فرج بسيار دعا كنيد كه فرج شما در آن است.[1]

به يقين همه دعاهايي كه از طريق ائمه ـ عليهم السّلام ـ براي تعجيل در فرج رسيده است در دايره‌ي بهترين دعاها هستند، امّا اينكه هر منتظري توفيق خواندن چند دعا را داشته باشد علاوه بر نيازي كه به توفيق هست بستگي به مقدار جد و جهد هم دارد. در عين حال دعاهاي وارده داراي تقسيماتي از حيث زمان و يا مكان خواندن و … مي‌باشند. اكنون به برخي از دعاهاي وارده اشاره مي‌كنيم كه تأكيد بيشتري بر خواندن آنها شده است:

1. دعاي عهد در صبحگاهان، در فرازي از اين دعا آمده است: «… اللّهم ارني الطّلعة الرشيدةَ و الغرّةَ الحميدةَ و اكْحُل ناظري بنظرة منّي اليه و عجّل فرجه و سهّل مخرجه …»؛ خداوندا آن چهره‌ زيباي رشيد را به من بنماي و از پرده‌ غيبت آشكار كن و ديده‌ام را روشن ساز و فرج حضرتش را نزديك و خروجش را آسان فرما….[2]

2. خواندن اين دعا پس از هر نماز واجب: «اللّهم صل علي محمد و آل محمد، اللّهم إنّ رسولك الصادق المصدّق صلواتك عليه و آله، قال إنّك قُلت ما تَرَدّدتُ في شيءٍ أنا فاعِلُهُ كتردُّدي في قبض روح عبدي المؤمن يَكْرَهُ الموتَ و انا اكَرْهُ مسائتهُ، اللّهم فصلّ علي محمد و آل محمد و عجّل لأوليائك الفرج و النّصر و العافية و لا تسُؤْني في نفسي و لا في فلانٍ؛[3] خدايا بر محمد و آل محمد درود فرست، پروردگارا به درستي كه رسول راستگوي تصديق شده ي تو فرمود كه تو فرموده‌اي: من در هيچ امري كه انجام دهنده‌ي آنم ترديد نكرده‌ام، همچون ترديد در قبض روح بنده مؤمن خودم، او مرگ را اكراه دارد و من خوش ندارم او را ناراحت كنم، پروردگارا پس بر محمد و آل محمد درود فرست و براي اولياي خودت فرج و نصرت و عافيت را تعجيل فرماي، و مرا نه در مورد خودم و نه در مورد فلاني بدي مرسان. فرمود به جاي كلمه فلاني هر كس را بخواهي نام مي‌بري.

3. بعد از نماز صبح نيز از مواقعي است كه دعا براي تعجيل فرج تأكيد بيشتري شده است و در روايت آمده است پس از نماز صبح پيش از آنكه حرف بزند صد بار اين دعا را بخواند: «يا ربّ صلّ علي محمّد و آل محمّد و عجّل فرج آل محمّدوأعتق رقبتي من النّار»[4] پروردگارا بر محمد و آل محمد درود فرست و گشايش كار آل محمد را زودتر برسان و گردنم را از آتش رهايي ببخش.

4. در قنوت اين دعا نجوا شود: «… اللّهم انّا نشكو إليك فقْدَ نبيّنا و غَيْبَةَ إمامنا و قلّةَ عددنا و كثرة أعدائنا و تظاهُرَ الأعداء علينا و وقوع الفتن بنا ففرّج ذلك اللّهم بِعَدْلٍ تظهِرَهُ و إمام حقٍّ نعرفُهُ اله الحقّ آمين يا ربَّ العالمين.»[5] بار خدايا، راستي كه ما به تو شكايت مي‌كنيم، فقدان پيامبرمان و غايب بودن امام مان و كمي افرادمان و بسياري دشمنان مان و دست به هم دادنشان را بر ما و افتادن فتنه‌ها در ميان مان را، پس اي پروردگار گشايش اينها را با عدالتي كه آشكار سازي و امام بر حقّي كه مي‌شناسيم فراهم گردان. اي خداي حق اجابت فرما.

5. از جمله اين دعاها اين دعا است كه از اعمال شب جمعه است: «اللّهمَّ صلِّ علي محمّدٍ و آل محمّدٍ و عجِّل فرجهم و اهلك عَدُوَّهُمْ من الجنِّ و الانس من الاوّلين و الاخرين»[6] گفتني است كه بهترين دعاهايي كه براي تعجيل در ظهور آن حضرت وارد شده است در همين چند دعا خلاصه نمي‌شود.

پي نوشت ها:

[1] . الطوسي، ابو جعفر محمد بن الحسن، كتاب الغيبة، تهران، مكتبة نينوي الحديثة، ص 176.

[2] . ابن طاووس، علي بن موسي، مصباح الزائرة، قم، مؤسسة آل البيت ـ عليهم السّلام ـ ، لاحياء التراث ، 1417 ق، ص 455.

[3] . موسوي اصفهاني، سيد محمد تقي، مكيال المكارم، مترجم: حائري قزويني، چاپ نگين، ج 2، ص 28، به نقل از مكارم الاخلاق طبرسي، ص 331.

[4] . همان، ص 39.

[5] . همان، ص 56، مستدرك الوسائل، ج1، ص 319.

[6] . همان، ص67، بحار الانوار، ج89، ص289.

موضوعات: آیت الله طبسی درگذشت,  يكي از وظايف شيعيان و عاشقان حضرت مهدي  لینک ثابت
 [ 05:56:00 ب.ظ ]





10 حدیث زیبا در مورد برکت در زندگی

مجموعه: احادیث و سخنان بزرگان

1)پیامبر گرامی اسلام فرمودند :
نیكى و نیكوكاران را دوست بدارید. سوگند به آن كه جانم به دست اوست، بركت و تندرستى، با نیكى و نیكوكاران است.

2)پیامبر گرامی اسلام فرمودند :
در پى روزى و نیازها، سحر خیز باشید؛ چرا كه حركت در آغاز روز، [مایه] بركت و پیروزى است.

3)پیامبر گرامی اسلام فرمودند :
بدان كه راستگویى، پر بركت است و دروغگویى، شوم.

4)پیامبر گرامی اسلام فرمودند :
تا وقتى مردم امر به معروف و نهى از منكر مي ‏كنند و یكدیگر را در نیكى و تقوا، یارى مي‏رسانند، در خیر و نیكي ‏اند، آن‏گاه كه چنین نكنند، بركت‏ها از آنان گرفته ميشود و بعضى بر بعض دیگر مسلّط مي ‏گردند و در زمین و در آسمان، هیچ یاورى نخواهند داشت.

5)پیامبر گرامی اسلام فرمودند :
نماز شب، موجب رضایت پروردگار، دوستى فرشتگان، سنت پیامبران، نور معرفت، ریشه ایمان، آسایش بدن‏ها، مایه ناراحتى شیطان، سلاحى بر ضدّ دشمنان، مایه اجابت دعا، قبولى اعمال و بركت در روزى است.

6)امام علی - علیه السلام- فرمودند :
پیروان ما كسانى‏اند كه در راه ولایت ما بذل و بخشش مى‏كنند، در راه دوستى ما به یكدیگر محبت مى‏نمایند، در راه زنده نگه داشتن امر و مكتب ما به دیدار هم مي ‏روند. چون خشمگین شوند، ظلم نمى‏كنند و چون راضى شوند، زیاده روى نمي ‏كنند، براى همسایگانشان مایه بركت‏اند و نسبت به هم‏نشینان خود در صلح و آرامش‏اند.

7)امام علی - علیه السلام- فرمودند :
هرگاه نیّت‏ها فاسد باشد، بركت از میان مي ‏رود.

8)امام کاظم - علیه السلام - فرمودند :
مشورت با عاقلِ خیرخواه، خجستگى، بركت، رشد و توفیقى از سوى خداست.

9)امام صادق - علیه السلام - فرمودند :
صله رحم، انسان را خوش اخلاق، با سخاوت و پاكیزه جان مى نماید و روزى را زیاد مى كند و مرگ را به تأخیر مى اندازد.

10)امام صادق - علیه السلام - فرمودند :
اگر در میان مردم عدالت برقرار شود، همه بي نیاز مي ‏شوند و به اذن خداوند متعال آسمان روزى خود را فرو مي‏فرستد و زمین بركت خویش را بیرون مي‏ریزد.

موضوعات: 10 حدیث زیبا در مورد برکت در زندگی  لینک ثابت
 [ 05:52:00 ب.ظ ]





راهی برای جلب رحمت خدا!

مجموعه: احادیث و سخنان بزرگان

مؤثّرترين وسيله جلب رحمت خدا اين است كه خيرخواه همه مردم باشى

چگونه توفیق خدا را جذب کنیم؟
امام کاظم علیه السلام فرمودند: مشورت با عاقلِ خيرخواه، خجستگى، بركت، رشد و توفيقى از سوى خداست.
تحف العقول ص 398

1)حدیث درمورد جلب رحمت خدا

اینگونه رحمت خدا را جلب کنید!
امام علی علیه السلام فرمودند: مؤثّرترين وسيله جلب رحمت خدا اين است كه خيرخواه همه مردم باشى.

تصنیف غررالحکم و دررالکلم ص 450 ، ح 10344

2)حدیث درمورد رحمت خدا

خشنودی خدا را طلب کنید تا دعایتان مستجاب شود!
امام حسن مجتبی فرمودند: كسى كه در دلش هوايى جز خشنودى خدا خطور نكند، من ضمانت مى كنم كه خداوند دعايش را مستجاب كند.
كافى ج 2 ، ص 62، ح 11

3)حدیث درباره خشنودی خدا

بیم و امید به خدا یعنی همین!!
امام صادق علیه السلام فرمودند: به خداوند امیدوار باش، امیدی که تو را بر انجام معصیتش جرأت نبخشد و از او بیم داشته باش، بیمی که تو را از رحمتش ناامید نگرداند.

شمّه ای از مهربانی خدا
پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) می فرمایند:
بیماری تن را از گناهان می پالاید، همچنانکه دم آهنگری، ناخالصی آهن را می زداید.
دیلمی، حسن بن محمد، ارشاد القلوب الی الصواب، ج1، ص43

4)حدیث در مورد مهربانی خدا

با این دوخصلت از دنیا و آخرت باز می مانیم
امام صادق علیه السلام به یکی از فرزندانش فرمود: از تنبلی و بی حوصلگی بپرهیز که این دو خصلت تو را از بهره دنیا و آخرت باز می دارد.
اصول کافی، ج 9، ص 559

تا می توانید دعا کنید!
امام صادق علیه السلام فرمودند: شما را سفارش مى كنم به دعا كردن، زيرا با هيچ چيز به مانند دعا به خدا نزديك نمى شويد و دعا كردن براى هيچ امر كوچكى را، به خاطر كوچك بودنش رها نكنيد، زيرا حاجتهاى كوچك نيز به دست همان كسى است كه حاجتهاى بزرگ به دست اوست.
كافى(ط-الاسلامیه) ج 2 ، ص 467 ، ح 6

5)حدیث درباره دعا کردن

وقتی خدا خوبی بنده اش را می خواهد
امام صادق (علیه السلام) فرموده اند:
هرگاه خداوند خوبی بنده ای را بخواهد، در همین دنیا کیفرش دهد و چون برای بنده ای بد بخواهد گناهانش را نگه دارد تا در روز قیامت کیفر بیند.»
الخصال، ابن بابویه، محمد بن علی، ج1، ص20، ح



موضوعات: بازهم درختكاري, راهی برای جلب رحمت خدا!  لینک ثابت
 [ 05:23:00 ب.ظ ]





8 خاصیت ذکر خدا

مجموعه: متفرقه دینی

آثار ذكر

«یاد خداوند» آثار و بركات فراوانی دارد كه در آیات و روایات به آن اشاره شده است. در این جا به برخی از آنها اشاره می‌كنیم:

1- مورد یاد خدا قرار گرفتن

«فَاذْكُرُونِی أَذْكُرْكُمْ وَاشْكُرُواْ لِی وَلاَ تَكْفُرُونِ» (1) مرا یاد كنید تا شما را یاد كنم و كفران نورزید.

ذكر خدا معنای وسیع و مصادیق فراوانی دارد. انسانی كه در تمامی لحظات زندگی به یاد ذات پاكی است كه سرچشمه تمام خوبی‌ها و نیك‌ها می‌باشد و به این وسیله روح و جان خود را پاك و روشن می‌سازد، خداوند نیز در تمامی مراحل زندگی و در اوج مشكلات و سختی‌ها او را تنها نمی‌گذارد.

2- همنشینی با خدا

كسی كه همواره به یاد خدا باشد، خداوند همنشین و جلیس او خواهد بود چنان كه در حدیث قدسی به حضرت موسی (ع) فرمود: ای موسی؛ من همنشین كسی هستم كه مرا یاد كند، موسی سؤال كرد: روزی كه هیچ پناهی نیست جز پناه تو چه كسی در پناه تو خواهد بود. فرمود: آنها كه مرا یاد می‌كنند و من نیز آنان را یاری می‌كنم، و با هم دوستی می‌كنند در راه من، پس دوست دارم آنها را، اینان كسانی هستند كه وقتی بخواهم به اهل زمین بدی برسانم، آنها را یاد كرده و به خاطر آنان بدی را دفع می‌كنم. (2)

3- محبت خداوند

انسانی كه پیوسته به یاد خداست، حب الهی در قلبش جای می‌گیرد. چنانچه در زندگی روزمره نیز چنین است كه اگر انسان در تمامی ساعات و در تمامی افكار خود شخص خاصی را در خاطر داشته باشد، كم كم محبت او در قلبش حاكم می‌شود. در روایت نیز آمده است.

«من اكثر ذكر الله احبه» هر كس زیاد خدا را یاد كند، محبت خداوند در قلبش حاكم می‌شود. (3)

پس اموال و اولاد تا آنجا كه از آنها در راه خدا و برای نیل به حیات طیبه كمك گرفته شود، از مواهب الهی هستند و مطلوب می‌باشد

4- فلاح و رستگاری

از نظر قرآن كریم ذكر خدا زمینه رستگاری انسان را فراهم می‌سازد: «وَاذْكُرُوا اللَّهَ كَثِیرًا لَّعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ» (4) خدا را بسیار یاد كنید، باشد كه رستگار شوید.

5- افزایش بركت و حضور ملائكه

از روایات استفاده می‌شود خانه‌ای كه ذكر خدا در آن بسیار شود، بركتش بسیار می‌شود و ملائكه در آن خانه حاضر و شیطان‌ها دور می‌گردند، و آن خانه برای اهل آسمان‌ها آن چنان درخشنده است كه ستارگان برای اهل زمین، و خانه‌ای كه در آن قرآن خوانده نشود و ذكر خدا در آن نشود، بركتش كم است و ملائكه از آن خانه گریزان می‌شوند.

6- آرامش

آرامش و اطمینان گمشده انسان امروزی است كه در آرزوی به دست آوردن آن می‌باشد قرآن كریم راه رسیدن به آرامش را به بشر معرفی می‌نماید:

«أَلاَ بِذِكْرِ اللّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ» همانا با یاد خدا دل‌ها آرام می‌گیرد. (5)

7-دوری از شیطان

آنان كه به یاد خدا هستند از وسوسه‌های شیطان متأثر نمی‌شوند و یاد خدا سلاحی است كه از آنها در برابر شیطان محافظت می‌نماید.

«إِنَّ الَّذِینَ اتَّقَواْ إِذَا مَسَّهُمْ طَائِفٌ مِّنَ الشَّیْطَانِ تَذَكَّرُواْ فَإِذَا هُم مُّبْصِرُونَ» (6)

پرهیزگاران هنگامی كه گرفتار وسوسه‌های شیطان شوند، به یاد خدا و پاداش و كیفر او می‌افتند؛ و (در پرتو یاد او، راه حق را می‌بیند و) ناگهان بینا می‌شوند.

ذكر يونسيه

8- غذای روح

حضرت علی (ع) می‌فرماید: «مداومت بر ذكر الهی غذای روح و كلید رستگاری است.» با توجه به اهمیت «ذكر الهی» و نقش سازنده آن در پیشرفت معنوی انسانهای مؤمن، خداوند مؤمنان را از توجه به اموری كه انسان را از یاد خدا باز می‌دارد بر حذر می‌دارد:

«یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لَا تُلْهِكُمْ أَمْوَالُكُمْ وَلَا أَوْلَادُكُمْ عَن ذِكْرِ اللَّهِ وَمَن یَفْعَلْ ذَلِكَ فَأُوْلَئِكَ هُمُ الْخَاسِرُونَ» (7)

ای كسانی كه ایمان آورده‌اید، اموال و اولادتان شما را از یاد خدا باز ندارد و هر كس چنین كند از زیانكاران است.

بدیهی است توجه به مال و زندگی دنیوی در صورتی نهی شده است كه انسان را از یاد خدا باز دارد و به عبارت دیگر؛ هدف انسان در زندگی توجه به آنها باشد ولی در صورتی كه انسان مراقب نفس خویش باشد و از اینها به عنوان وسیله برای رسیدن به سعادت ابدی استفاده كند، نه تنها مذموم نیست بلكه سفارش هم شده است. پس اموال و اولاد تا آنجا كه از آنها در راه خدا و برای نیل به حیات طیبه كمك گرفته شود، از مواهب الهی هستند و مطلوب می‌باشد اما اگر علاقه افراطی به آنها سدی در میان انسان و خدا ایجاد كند، بزرگترین بلا محسوب می‌شود و خسرانی بزرگ است كه در آیه شریفه به همین معنا اشاره شده است. (8)

تعبیر به «خاسرون» به خاطر این است كه حب دنیا چنان انسان را سرگرم می‌كند كه سرمایه‌های وجودی خویش را در راه لذت ناپایدار و اوهام و پندارها صرف می‌كند و با دست خالی از دنیا می‌رود در حالی كه با داشتن سرمایه‌های بزرگ برای زندگی جاودانه‌اش كاری نكرده است.

در حالات عالم بزرگ «شیخ عبدالله شوشتری» از معاصرین مرحوم علامه مجلسی نوشته‌اند: او فرزندی داشت كه بسیار مورد علاقه او بود، این فرزند سخت بیمار شد، پدرش مرحوم شیخ عبدالله، هنگامی كه برای ادای نماز جمعه به مسجد آمد پریشان بود، هنگامی كه طبق دستور اسلامی، سوره «منافقین» را در ركعت دوم تلاوت كرد و به این آیه رسید، چندین بار آیه را تكرار كرد! پس از فراغت از نماز، بعضی یاران علت این تكرار را سؤال كردند، فرمود: «هنگامی كه به این آیه رسیدم به یاد فرزندم افتادم، و با تكرار آن به مبارزه با نفس خود برخاستم، آن چنان مبارزه كردم كه فرض كردم فرزندم مرده، و جنازه‌اش در برابر من است و من از خدا غافل نیستم، آنگاه بود كه دیگر تكرار نكردم.» (9)

موضوعات: بازهم درختكاري, 8 خاصیت ذکر خدا  لینک ثابت
 [ 05:14:00 ب.ظ ]




 
 


ذکر الله اکبر

مجموعه: داروخانه معنوی

الله اكبر يعني خدا برتر از آن است كه كسي بتواند او را توصيف كند

معنی الله اکبر:
تکبیر به معنای یاد کردن (خدا) به بزرگی است و اغلب به صورت الله اکبر بیان می شود و شعاری اسلامی است.

الله اكبر را تفسير فرمائيد بزرگي خدا به چه معناست ؟

الله اكبر يعني خدا برتر از همه موجودات هستي ذهني ملكي و ملكوتي است. الله اكبر يعني خدا برتر از آن است كه كسي بتواند او را توصيف كند.

امام صادق (ع) مي فرمايد: چون تكبير مي گويي بايد همه چيز نزد تو كوچك شود جز او. كلمه الله اكبر مركب از الله و اكبر است. در قرآن حدود صد نام براي خدا آمده است كه الله جامع همه آنهاست. اصولا نام هاي خدا هر كدام اشاره به صفتي از صفات خدا دارد، نه آن كه فقط يك علاوت و نشانه براي خدا باشد.

وقتي قرآن درباره خداوند مي فرمايد:«هو العلي الكبير »و خداست وا بزرگ يا مي فرمايد : الكبير المتعال بزرگ و برتر است به هيچ وجه منظور بزرگي مادي نيست بلكه اي بلند مرتبي از مفاهيم معنوي است، چون اين مفاهيم به جز مصاديق مادي، مصداق هاي معنوي نيز دارد.

اگر بخواهيم معناي اكبر در الله اكبر را بشناسيم و به بزرگي خداوند توجه پيدا كنيم، اول بايد درباره بزرگي جسماني بينديشيم و سپس ذهنمان را از عالم جسماني فراتر ببريم و به بزرگي معنوي معطوف سازيم و باور كنيم كه بزرگي به امور آمادگي مي يابد تا از عالم ذهن به عالم ديگري كه آن را قلب مي نامند منتقل شود و به اندازه ظرفيت نورانيت و صفايش با مصداق اين مفاهيم آشنا شود.

همچنين گفته شده است كه ممكن است سوالي به ذهن شما خواننده گرامي خطور كند كه خدا بزرگتر است يعني چه ؟

بزرگتر از چه كسي و از چه چيزي در پاسخ مي گوئيم خداوند بزرگتر از آن است كه انسان بتواند او را توصيف كند الله اكبر من آن يوصف به عبارت ديگر هيچ انديشه اي نمي تواند تعريف كامل و رسايي از الله داشته باشد و هيچ انساني نمي تواند او را وصف كند زيرا توصيف هر چيز در صورتي امكان پذير است كه انسان بتواند آن را در ذهن خويش ترسيم كند و عقل و انديشه انسان قادر به درك آن باشد تا موفق گردد آن را در ضمن جملات و كلماتي توصيف نمايد.

كلمه الله اكبر مركب از الله و اكبر است

گفتن ذکر الله اکبر هنگام بالا رفتن:

از امام صادق (ع) نقل شده است که می‏ فرمود: رسول خدا (ص) در شب هر وقت رو به نشیب می‏ گذاشت سبحان الله می‏گفت و چون رو به بالا می‏ نهاد الله اکبر می‏ گفت.

شیوه رسول خدا (ص) ابوحمزه می‏ گوید: امام صادق (ع) را دیدم که هنگام بیرون رفتن از خانه دو لب خود را می‏جنبانید و بر در خانه ایستاده بود.

عرض کردم: دیدم دو لب خود را هنگامی که از خانه به در آمدی جنبانیدی آیا چیزی گفتی؟ آن حضرت فرمود: آری، راستی انسان چون خواهد از خانه خود به در آید، هنگام بیرون شدن سه بار بگوید: الله اکبر و سه بار بگوید: بالله اخرج و بالله ادخل و علی الله اتوکل (بار خدایا، در برابرم در خیر را بگشای و کارم را به خیر به پایان آور و از شر هر جنبنده‏ای نگاه دارم که مهارش را داری، راستی پروردگار من به راه راست است) پیوسته در ضمانت خداوند عزوجل است تا خداوند او را به همان جا برگرداند که در آن بوده است.

موضوعات: ذکر الله اکبر, ذکر الله اکبر  لینک ثابت
 [ 05:09:00 ب.ظ ]





مجموعه: زندگینامه بزرگان دینی

زندگي‌نامه علامه حلي

طليعه

برگهاي زرين حيات علامه حلي با تعهد و صداقت مزين و با تار و پودي از اخلاص و محبت شيرازه گرديده است . مرزبان بيداري که فقه شيعه و معارف اهل بيت عصمت و طهارت عليهم السلام را در سايه سار ولايت پاسداري کرد و فقاهت را با درفش ولايت بر افراشت .

باشد که با دقت و مطالعه در زندگي اين ستاره درخشان روح بلند، ايمان ، لوح دانش و فضيلتهاي معنوي و تقواي او را نظاره کنيم و در پرتو معرفت ، هنر، تعهد و اخلاصش ، نبض حرکت دانشها و تحصيلات خويش را تنظيم نماييم و با شيوه برخورد با رخدادها و فراز و نشيب حوادث روزگار آشنا شويم .

ولادت و خاندان

چنانکه نقل است مولاي متقيان علي عليه السلام در مسير حرکت از کوفه به صفين بر تپه هاي بابل روي تل بزرگي ايستاد و اشاره به بيشه و نيزاري نمود و اين سخن را فرمود: اينجا شهري است و چه شهري !

اصبغ بن نباته از ياران نزديک حضرت عرض کرد: يا اميرالمومنين ! مي بينم از وجود شهري در اينجا سخن مي گويي، آيا در اينجا شهري بود و اکنون آثار آن از بين رفته است ؟

از ايوان طلاي اميرالمومنين عليه السلام دري به رواق علوي گشوده است. پس از ورود به سمت راست، حجره‌اي کوچک داراي پنجره فولادي، مخصوص قبر شريف علامه حلي است. زائرين بارگاه علوي در مقابل اين حجره توقفي کرده، مرقد شريفش را زيارت مي‌کنند و از روح بلندش مدد مي‌جويند.

فرمود: نه ! ولي در اينجا شهري به وجود مي آيد که آن را «حله سيفيه» مي‌گويند و مردي از تيره بني اسد آن را بنا مي‌کند و از اين شهر مردمي پاک سرشت و مطهر پديد مي آيند که در پيشگاه خداوند مقرب و مستجاب الدعوة مي‌شوند.

در شب 29 رمضان 648 ق . در اين شهر فرزندي از خانداني پاک سرشت ولادت يافت که از مقربان درگاه باري تعالي قرار گرفت . نامش حسن و معروف به آية الله علامه حلي است . مادرش بانويي نيکوکار و عفيف ، دختر حسن بن يحيي بن حسن حلي خواهر محقق حلي است و پدرش شيخ يوسف سديدالدين از دانشمندان و فقهاي عصر خويش در شهر فقاهت حله است .

علامه حلي از طرف پدر به “آل مطهر” پيوند مي خورد که خانداني مقدس ‍ و بزرگ و همه اهل دانش و فضيلت و تقوا بودند. از آنها آثار و نوشته هاي گرانقدر به يادگار مانده که تا به امروز و در امتداد تاريخ مورد استفاده دانش ‍ پژوهان قرار گرفته است . آل مطهر به قبيله بني اسد که بزرگترين قبيله عرب در شهر حله است پويند مي خوردند که مدت زماني حکومت و سيادت از آنها بود.

آغاز تحصيل

منزل شيخ سديدالدين که سرشار از کرامت و تقواست ، کودکي را در خود جاي داده که مايه افتخار آن است . حسن فرزند شيخ گرچه هنوز از عمرش ‍ چند سالي بيش نگذشته ، با راهنمايي دلسوزانه پدرش براي فراگيري قرآن مجيد به مکتب خانه رفت و با تلاش و پيگيري مداوم و هوش و استعداد خدادادي که داشت در زمان کوتاه خواندن قرآن را بخوبي ياد گرفت .

فرزند شيخ نوشتن را در مکتب خانه آموخت ولي به اين مقدار راضي نشد. از اين رو نزد معلم خصوصي خد رفت و در محضر شخصي به نام «محرم » با تلاش و جديت فراوان در اندک زمان نوشتن را بخوبي فرا گرفت .

حسن بن يوسف پس از آموختن کتاب وحي و خط، کم کم آمادگي فراگيري دانشها را در خود تقويت نمود و در مراحل اوليه تحصيل مقدمات و مبادي علوم را در محضر پدر فاضل و فقيه خود آموخت و به سبب کسب اين همه فضيلتها و نيکيها در سنين کودکي به لقب «جمال الدين» (زينت و زيبايي دين ) در بين خانواده و دانشمندان مشهور گشت .

در محضر عالمان

جمال الدين در شهر حله بزيست و در محضر فقها، متکلمان و فلاسفه والا مقام با کمال ادب زانو زد و از روح بلند و اخلاق و دانش آنان بهره کافي برد و خويشتن را به دانش و تهذيب نفس آراست و به تمام فنون و علوم مسلح گرديد و از دست آنان به دريافت اجازه نامه اجتهادي و نقل حديث مفتخر گرديد. حال به اختصار به نام چند نفر از اساتيد بزرگواري اشاره مي‌کنيم : شيخ يوسف سديدالدين (پدر ارجمند او)، محقق حلي (602 - 676 ق )، خواجه نصيرالدين طوسي (597 - 672 ق.) سيد رضي الدين علي بن طاووس (597 - 664 ق .)، سيد احمد بن طاووس (متوفا به سال 673 ق.) يحيي بن سعيد حلي (متوفا به سال 690 ق .) مفيدالدين محمد بن جهم حلي ، علي بن سليان بحراني ، ابن ميثم بحراني (626 - 679 ق.)، جمال الدين حسين بن اياز نحوي (متوفاي 681 ق .)، محمد بن محمد بن احمد کشي (615 - 695 ق )، نجم الدين علي بن عمر کاتبي (متوفا به سال 675 ق )، برهان الدين نسفي ، شيخ فاروقي واسطي و شيخ تقي الدين عبدالله بن جعفر کوفي.

درخشش

جمال الدين حسن ، ستاره پر فروغ «آل مطهر» و شهر فقاهت حله هنوز مدت زماني از تحصيلش نگذشته بود که با ذوق سرشار خدادادي و علاقه وافر، به تمام دانشهاي بشري مانند فقه و حديث ، کلام و فلسله ، اصول فقه ، منطق ، رياضيات و هندسه مسلح گرديد و تجربه لازم را به دست آورد. آوازه فضل و دانش وي به سرعت در سزرمين حله و ديگر شهرها پيچيد و در مجالس درس و محيط فرهنگي نام مقدسش را به نيکي و احترام ياد مي کردند و «علامه»اش مي‌خواندند.

علامه حلي در شهر حله حوزه درس تشکيل داد و علاقه مندان و تشنه کامان معارف و علوم اهل بيت عليهم السلام از کوشه و کنار جذب آن شدند و از درياي بي کرانش سيراب گشتند.

يکي از دانشمندان مي گويد: علامه حلي نظيري ندارد نه پيش از زمان خودش نه بعد از آن . کسي که در مجلس درس او پانصد مجتهد تربيت شد.

از جمله فرزانگان و ستارگاني که در محضرش زانو زدند و از انفاس پاک و مکتب پر بار فقهي ، کلامي و روح بلندش بهره ها بردند از از دست مبارکش ‍ به دريافت اجازه نامه اجتهادي و نقل حديث مفتخر شدند اينان بودند:

فرزند عزيز و نابغه اش محمد بن حسن بن يوسف حلي معروف به “فخر المحققين” (628 - 771 ق )، سيد عميدالدين عبدالمطلب و سيد ضيا الدين عبدالله حسيني اعرجي حلي (خواهرزادگان علامه حلي ) تاج الدين سيد محمد بن قاسم حسني معروف به “ابن معيه” (متوفي 776 ق )، رضي الدين ابوالحسن علي بن احمد حلي (متوفي 757 ق )، قطب الدين رازي (متوفي 776 ق .)، سيد نجم الدين مهنا بن سنان مدني ، تاج الدين محمود بن مولا، تقي الدين ابراهيم بن حسين آملي و محمد بن علي جرجاني .

مرجع شيعه

بعد از رحلت محقق حلي در سال 676 ق زعامت و مرجعيت شيعيان به علامه حلي منتقل گرديد و او در آن زمان 28 ساله بود كه اين بار امانت الهي بر دوش با کفايت او گذاشته شد. بدين سبب به لقب مقدس و شريف “آية الله” مشهور گرديد، که در آن روزگار تنها او به اين لقب خوانده مي شد و هر کس آية الله مي‌گفت منظورش علامه حلي بود.

از فضيلتهاي او بود که در زندگي کمتر دانشمنعلامه به پيروي از مولا و مقتدايش اميرالمومنين عليه السلام نواحي وسيعي را با مال و دست خود آباد کرد و براي استفاده مردم وقف نمود

عصر علامه

عصر علامه را بايد زمان توسعه فقه و شيعه و حقانيت مذهب اهل بيت عصمت و طهارت عليهم السلام و در دوره پيشرفت تمدن و دانش در گوشه و کنار جهان اسلام ناميد. چرا که علامه حلي تلاش و کوشش خستگي ناپذيري در نشر علوم و فقه اسلام بر طبق مذهب اهل بيت نمود و در فقه تحول و شيوه نوي را ارائه کرد.

وي اولين فقيهي بود که رياضيات را به عنوان دانشي در فقه وارد کرد و به فقه استدلالي تکامل بخشيد. تاثيري که ديدگاه فقهي ، کلامي و آثار علامه گذارده بود محور بحث و تکليه گاه دانشمندان بر طبق نظرات فقهي فقها و دانشمندان شيعي بود.

حضور چنين دانشمندان دلسوز فرهنگ اسلام و ملت در دستگاه مغولان، در پيشرفت علم و جلوگيري مغولان وحشي از تخريب و آتش سوزي مراکز فرهنگي و کتابخانه ها، نقش بسزايي ايفا کرد، دانشمنداني که در انجام اين مهم از آبروي خويشتن سرمايه گذاشتند و همچون شمع سوختند.

بذر تشيع

آن را که فضل و دانش و تقوا مسلم است هر جا قدم نهد قدمش خير مقدم است

حضور فقيه يگانه عصر علامه حلي در ايران و مرکز حکومت مغولان خير و برکت بود و با زمينه هايي که حاکم مغول براي وي به وجود آورده بود کمال بهره را برد و به دفاع از امامت و ولايت ائمه معصومين عليهم السلام برخاست . از اين رو بزرگترين جلسه مناظره با حضور انديشمندان شيعي و علماي مذاهب مختلف برگزار شد. از طورف علماي اهل سنت خواجه نظام الدين عبدالملک مراغه‌اي که از علماي شافعي و داناترين آنها بود برگزيده شد. علامه حلي با وي در بحث امامت مناظره کرد و خلافت بلا فصل مولا علي عليه السلام بعد از رسالت پيامبر اسلام را ثابت نمود و با دليلهاي بسيار محکم برتري مذهب شيعه اماميه را چنان روشن ساخت که جاي هيچ گونه ترديد و شبهه اي براي حاضران باقي نماند.

پس از جلسات بحث و مناظره و اثبات حقانيت مذهب اهل بيت عصمت و طهارت عليهم السلام اولجايتو مذهب اهل بيت عصمت و طهارت عليهم السلام، اولجايتو مذهب شيعه را انتخاب کرد و به لقب «سلطان محمد خدابنده» معروف گشت. پس از اعلان تشيع وي ، در سراسر ايران مذهب اهل بيت منتشر شد و سلطان به نام دوازده امام خطبه خواند و دستور داد در تمام شهرها به نام مقدس ائمه معصومين عليهم السلام سکه زنند و سر در مساجد و اماکن مشرفه به نام ائمه مزين گردد.

يکي از دانشمندان مي نويسد: اگر براي علامه حلي منقبت و فضيلتي غير از شيعه شدن سلطان محمد به دست او نبود، همين براي برتري و افتخار علامه بر دانشمندان و فقها بس بود حال آنکه مناقب و خوبيهاي وي شمارش يافتني نيست و آثار ارزنده اش بي نهايت است .

علامه در ايران

آية الله علامه حلي ، عارف و فقيه بر جسته شيعه ، در ايران باقي ماند و حدود يک دهم از عمر شريفش در اين خطه گذشت . او در اين مدت خدمات بسيار ارزنده اي نمود و در نشر علوم و معارف اهل بيت عليهم السلام کوشش فراوان نمود و شاگردان زيادي را تربيت کرد.

علامه چه در شهر سلطانيه و چه در مسافرتها به ديگر شهرهاي ايران پيوسته ملازم با سلطان بود به پيشنهاد وي سلطان دستور داد مدرسه سياري را از خيمه و چادر، داراي حجره و مدرس آماده کنند تا با کاروان حمل گردد و در هر منزلي که کاروان رحل اقامت کرد خيمه مدرسه در بالاترين و بهترين نقطه منزل بر پا شود.

او علاوه بر تدريس و بحث و مناظره با دانشمندان اهل سنت و تربيت شاگردان ، به نوشتن کتابهاي فقهي ، کلامي و اعتقادي مشغول بود، چنانکه در پايان بعضي از کتابهاي خود نگاشته است : اين نوشته در مدرسه سيار سلطانيه در کرمانشاهان به اتمام رسيد. وي کتاب ارزشمند «منهاج الکرامه» را که در موضوع امامت است براي سلطان نوشت و در همان زمان پخش گرديد.

علامه حلي پس از يک دهه تلاش و خدمات ارزنده فرهنگي و به اهتزاز در آوردن پرچم ولايت و عشق و محبت خاندان طهارت علهيم السلام در سراسر قلمرو مغولان در ايران ، در سال 716 ق . بعد از مرگ سلطان محمد خدابنده ، به وطن خويش سرزمين حله برگشت و در آنجا به تدريس و تاليف مشغول گرديد و تا آخر عمر منصب مرجعيت و فتوا و زعامت شيعيان را به عهده داشت.

بعد از رحلت محقق حلي در سال 676 ق زعامت و مرجعيت شيعيان به علامه حلي منتقل گرديد و او در آن زمان 28 ساله بود كه اين بار امانت الهي بر دوش با کفايت او گذاشته شد. بدين سبب به لقب مقدس و شريف “آية الله” مشهور گرديد، که در آن روزگار تنها او به اين لقب خوانده مي شد و هر کس آيه الله مي گفت منظورش علامه حلي بود.

فضيلتهاي درخشان

انسانهاي نمونه داراي يک بعد و ارزش خاص نيستند، بلکه ارزشهاي گوناگون را در خود جمع کرده اند. علامه حلي از شخصيتهايي است که از هر نظر مصداق انسان کامل است و داراي ابعاد گوناگون و فضيلتهاي درخشان. او در تمام دانشها علامه بود و گوي سبقت را از ديگران ربود و ارزشهاي ممتازي را که ديگران داشتند به تنهايي داشت . وي با انديشه و فکر مواج خويش علاوه بر تحولي که در فقه ايجاد کرد و در عصر خويش ‍ مسير انديشه فقها را متوجه مباني فقه و معارف اهل بيت عصمت و طهارت عليهم السلام نمود در فنون و دانشهاي ديگر چون حديث تحول بنيادي به وجود آورد و دريچه اي به روي محققان در طول تاريخ گشود که مشعل پر فروغي فرا راه آنان شد.

علامه حلي پرچم ولايت را بر افراشت و با تمام وجود از ولايت و رهبري صحيح دفاع کرد. اين عشق سرشار به خاندان طهارت علهيم السلام با گوشت ، پوست و استخوانش آميخته بود و آنجا که در ارتباط با آنان قلم بر صفحه کاغد مي گذاشت با اخلاص برخاسته از اعماق جانش چنين مي نگاشت: بزرگترين سرچشمه دوستي و محبت اهل بيت عصمت و طهارت عليهم السلام اطاعت و پذيرش حکومت و ولايت آنهاست و قيام بر همان شيوه اي که آنان ترسيم کردند… .

سفارش مي کنم که به محبت و عشق ورزي به فرزندان فاطمه زهرا عليهاالسلام . چون آنان شفاعت کنندگان ما هستند در روزي که مال و فرزندان براي ما سودي نخواهند داشت … از چيزهايي که خداوند بر ما احسان کرد اينکه در بين ما آل علي عليه السلام را قرار داده است . خداوندا، ما را بر دوستي و محبت آنان محشور کن و از کساني قرار ده که حق جدشان پيامبر و نسلش را ادا کرده اند.

از فضيلتهاي او بود که در زندگي کمتر دانشمنعلامه به پيروي از مولا و مقتدايش اميرالمومنين عليه السلام نواحي وسيعي را با مال و دست خود آباد کرد و براي استفاده مردم وقف نمود و اين يکي د و فقيهي به چشم مي خورد. يکي از دانشمندان مي نويسد: براي وي آباديهاي زيادي بود که خود نهرهاي آب آنها را حفر و با پول و ثروتش زنده کرد. اين آباديها به کسي تعلق نداشت و در زمان حياتش آنان را وقف کرد.

غروب ستاره حله

پايان زندگي هر کس به مرگ اوست جز مرد حق که مرگ وي آغاز دفتر است محرم سال 726 ق . براي شيعيان و پيروان راستين اسلام فراموش نشدني است . عزا و ماتم آنان افزون است . بويژه حله اين سرزمين مردان پاک سرشت و عاشقان اهل بيت عليهم السلام شور و ماتم بيشتري دارد.

از ايوان طلاي اميرالمومنين عليه السلام دري به رواق علوي گشوده است. پس از ورود به سمت راست، حجره‌اي کوچک داراي پنجره فولادي، مخصوص قبر شريف علامه حلي است. زائرين بارگاه علوي در مقابل اين حجره توقفي کرده، مرقد شريفش را زيارت مي‌کنند و از روح بلندش مدد مي‌جويند.

ملخص نوشته‌اي از : محمد حسن اماني ؛

موضوعات: زندگي‌نامه علامه حلي  لینک ثابت
 [ 05:08:00 ب.ظ ]





سفید کردن پوست صورت با یک روش کاملا طبیعی

مجموعه: سلامت پوست

يکي از مهمترين دلايل توجه به سفيدي پوست, جدا از تاثيرات آن بر زيبايي, تاثير آن بر سلامتي کل بدن ميباشد. از همين رو تحقيقات زيادي براي تشخيص مضر بودن روشهاي مختلف سفيدي پوست در حال بررسي و پژوهش ميباشد. اما چيزي که مشخص است اين است که ما نمي توانيم منتظر بمانيم تا نتيجه اين پژوهش ها مشخص شود(چون ممکن است به عمر ما کفاف ندهد).

چرا به طور مصنوعي با استفاده از مواد شيميايي و جراحي پوست را سفيد مي کنيد، در حاليکه روش هاي طبيعي وجود داشته و عناصر طبيعي در دسترس هستند. اينجا چند نکته وجود دارد که برخلاف ديگر عوامل شيميايي، بدون هيچ اثر زيان باري مي توانند رنگ پوست شما را تغيير دهند.

عناصر طبيعي مانند گوجه فرنگي، سيب زميني، ليمو، پودر برنج، پوست پرتقالو…. سفيد کننده هاي طبيعي مهمي هستند که اگر شما به شکل منظم و ادامه دار از آنها استفاده کنيد، مي توانند نتيجه ي قابل توجهي داشته باشند. ارزان ترين و آسان ترين روش تهيه ي يک سفيد کننده ي پوست اين است که پوست خشک شده ي پرتقال را پودر کنيد و با مقداري کشک مخلوط کرده و روي صورت و ديگر قسمت هاي بدن که مايل هستيد، قرار دهيد. دست کم ۱۰ دقيقه بگذاريد به اين صورت بماند و سپس آن را بشوييد.

باور نمي کنيد اگر بگويم گوجه فرنگي رنده شده و مخلوط شده با چند قطره آب ليمو چه نتيجه ي تماشايي خواهد داشت. امتحان کنيد و ببينيد. زردچوبه داراي ارزش هاي پزشکي مهمي مي باشد. يک قاشق سوپ خوري پودر زردچوبه را با نصف قاشق سوچ خوري آب ليمو مخلوط کرده و روي پوست بگذاريد. البته اينجا من پيشنهاد مي کنم اين ترکيب را شب استفاده کنيد و پيش از خوابيدن آن را بشوييد.

 

موضوعات: سفید کردن پوست صورت با یک روش کاملا طبیعی  لینک ثابت
 [ 05:06:00 ب.ظ ]




راه‌ حل طب سنتی برای رفع بوی بد دهان

یک استاد دانشکده طب سنتی دلایل بروز بوی بد دهان و راه‌های رفع آن را از دیدگاه طب سنتی تشریح کرد.

غلامرضا کردافشاری استاد دانشکده طب سنتی اظهار داشت: از دیدگاه طب سنتی بوی بد دهان به دلیل وجود اخلاط فاسد در معده است.

در بعضی از افراد بلغم عفن(متعفن) وجود دارد و در برخی دیگر صفرای عفن(صفرای متعفن). وی با اشاره به اینکه وجود بلغم یا صفرای عفن در معده دارای علامت است، گفت: صفرای عفن اگر در معده باشد علامت هایی مانند ریفلاکس یا تلخی دهان وجود دارد.

این استاد دانشکده طب سنتی افزود: اخلاط نامناسب مثل صفرا یا بلغم عفن در معده تجمع پیدا می‌کند و از فعل و انفعالاتی که بروز پیدا می‌کند، مشکلاتی را ایجاد خواهد کرد.

کردافشاری بیان کرد: عفونت‌های لثه، پوسیدگی دندان و مشکلات دهانی که فساد و رطوبت شایع ترین علل ایجاد آن هستند. از دیدگاه طب جدید و طب سنتی هم به این نکته توجه شده است. وی اضافه کرد: ممکن است مواد و رطوبت فاسدی از مغز از سینوس‌ها ترشح شود به سمت حلق و ریه رود که خود باعث ضعف لثه و دندان شود این رطوبت‌های زیادی ممکن است عفونت گوش و عفونت‌های مختلف دهد.

این استاد دانشکده طب سنتی ادامه داد: تجمع این مواد بوی نامناسبی در محفظه‌های مختلف ایجاد می‌کند و عفونت‌های ریوی را نیز به وجود می‌آورد. در بعضی از منابع طب سنتی آمده که اگر کسی هفته ای 2 الی 3 بار عسل را با مقدار بسیار کم سرکه مخلوط کند و به دندان ها بمالد، باعث سفیدی دندان‌ها می‌شود و عفونت‌ها را برطرف می‌کند و با مداومت آن باعث روییدن گوشت در لثه‌ها می‌شود.

کردافشاری گفت: مالیدن مخلوط گلنار با مورد و یک مقدار خیلی کم سرکه در تقویت لثه بی نظیر است و این مواد حالت قبض یا سفت کننده لثه‌ دارد که هم لثه‌ها را تقویت کرده و هم عفونت‌ها را برطرف می‌کند و باعث بهبود وضعیت دندان و سفیدی آنها می‌شوند و اگر کمی شیره انگور به این مخلوط اضافه شود اثراتش بسیار زیاد می‌شود.

موضوعات: راه‌ حل طب سنتی برای رفع بوی بد دهان  لینک ثابت
 [ 04:59:00 ب.ظ ]




فضائل سوره توبه




 

فضائل سوره توبه

تعداد آیات: 129

مکی یا مدنی:مدنی

نام های دیگر سوره: برائت، توبه، فاضحه

«مفسران برای این سوره نام های زیادی که بالغ بر «ده» نام می شود، ذکر کرده اند، که از همه معروف تر «برائت»، «توبة» و «فاضحه» است، و هر یک از این نام ها دلیل روشنی دارد.

نام «برائت» به این جهت برای این سوره گذارده شده که آغاز آن برائت و بیزاری خداوند از مشرکان پیمان شکن است.

نام «توبه» به این جهت است که در آغاز این سوره سخن از «توبه» فراوان به میان آمده .

نام «فاضحه» به جهت ان است که ایات مختلفی از آن موجب رسوایی و فضاحت منافقان و پرده برداری از روی اعمالشان بوده است».

تفسیر نمونه ج7 ص327

این سوره تنها سوره ای است که با «بسم الله» شروع نشده است.

چرا اين سوره بسم الله ندارد؟

«پـاسخ اين سوال را چگونگى شروع اين سوره به ما مى دهد، زيرا اين سوره در واقع بااعلان جنگ به دشمنان پيمان شكن ، و اظهار برائت و بيزارى و پيش گرفتن يك روش محكم و سخت در مقابل آنان آغاز شده است ، و روشنگر خشم خداوند نسبت به اين گروه است و با «بسم الله الرحمن الرحيم» كه نشانه صلح و دوستى و محبت و بيان كننده صفت رحمانيت و رحيميت خدا است ، تناسب ندارد.»

تفسیر نمونه ج7 ص327

الطبرسی عن علی علیه السلام: «لم تنزل بسم الله الرحمن الرحیم علی رأس سورة براءةلأن بسم الله لادمان و الرحمة و نزلت براءة لرفع الامان بالسیف»

طبرسی از علی علیه السلام روایت آورده که : از آنجا که بسم الله برای امان و رحمت است ولی سوره برائت برداشته شدن امان با شمشیر است، ابتدای این سوره بسم الله الرحمن الرحیم نازل نشده است.

متن و ترجمه البرهان فی تفسیر القرآن ج6 ص 116

گروهى نيز معتقدند چون اين سوره در حقيقت دنباله سوره انفال است ، زيرا در سوره انفال پيرامون پيمانها سخن گفته شده ، و در اين سوره پيرامون الغاى پيمانهاى پيمان شكنان بحث شده ، لذا بسم الله در ميان اين دو ذكر نشده است.

عن الصادق علیه السلام: «الانفالُ وَ البرائَةُ واحدٌ» سوره انفال و برائت یکی می باشند.

متن و ترجمه البرهان فی تفسیر القرآن ج6 ص 116

و هيچ مانعى ندارد كه علت ترك «بسم الله» هر دو موضوع باشد، كه به يكى درروايت نخست و به ديگرى در روايت دوم اشاره شده است .

فضائل سوره توبه

روی عن النبی صلی الله علیه وآله وسلم انه قال: «من قرأ هذه السورة بعثه الله یوم القیامة بریئا من النفاق…»

از پیغمبر اکرم صلی الله علیه وآله وسلم روایت است که فرمود: هر کس این سوره را قرائت نماید خداوند او را در قیامت مبری از نفاق محشور فرماید.

متن وترجمه البرهان فی تفسیر القرآن ج6 ص 116

روی عن النبی صلی الله علیه وآله وسلم انه قال: من قرأ سورة الانفال و براءة فانا شفیع له و شاهد یوم القیامة انه بریء من النفاق و اعطی من الاجر بعدد کل منافق و منافقة فی دار الدنیا عشر حسنات و محی عنه عشر سیئات و رفع له عشر درجات و کان العرش و حملته یصلون علیه ایام حیاته فی الدنیا.

مستدرک الوسائل ج4 ص340

از پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و سلم نقل شده است: هر کس سوره های «انفال» و «توبه» را قرائت نماید من شفاعت کننده و گواهی دهنده برای او، در روز قیامت خواهم بود، مبنی بر اینکه او از نفاق به دور است و به تعداد همه مردان و زنان منافق در دنیا، به او ده حسنه داده می شود و ده گناه از او پاک می شود و ده درجه بالا برده می شود و عرش و حاملان آن در ایام زندگی او در دنیا بر او درود می فرستند

عن ابی عبدالله علیه السلام قال: من قرأ سورة الانفال و سورة براءة فی کل شهر لم یدخله نفاق ابداً و کان من شیعة امیرالمومنین علیه السلام.

امام صادق علیه السلام فرمود: هر کس سوره های مبارکه انفال و برائت را در هر ماه بخواند روح نفاق در او داخل نمی شود و از پیروان راستین علی علیه السلام خواهد بود.

متن وترجمه البرهان فی تفسیر القرآن ج6 ص2

عن ابی بصیر عن ابی عبدالله قال: سمعته یقول: من قرأ سورة براءة و الانفال فی کل شهر لم یدخله نفاق ابداً و کان من شیعة امیرالمومنین حقا و أکل یوم القیامة من موائد الجنة مع شیعته حتی یفرغ الناس من الحساب.

ابابصیر می گوید از امام صادق علیه السلام شنیدم که فرمود» هر کس سوره های مبارکه انفال و برائت را در هر ماه بخواند هرگز روح نفاق در وجود او وارد نخواهد شد و از پیروان حقیقی امیرمومنان علی علیه السلام خواهد بود و در روز رستاخیز از مائده های بهشتی همراه با شیعیان بهره می گیرد تا مردم از حساب خویش فارغ شوند.

متن وترجمه البرهان فی تفسیر القرآن ج6 ص2

عن جعفر الصادق علیه السلام: ان من قرأ هاتین السورتین فی کل شهر، لم ینافق ابدا و یشفع فی اهل الکبائر.

مستدرک الوسائل ج4 ص341

امام جعفر الصادق علیه السلام می فرماید: هر کس این دو سوره [انفال، توبه]را در هر ماه قرائت کند نفاق هرگز به او وارد نمی شود و در بین بزرگان شفاعت می شود.

آثار و برکات سوره توبه

1) در امان ماندن از دزد و آتش سوزی

روی عن النبی صلی الله علیه وآله وسلم انه قال: «… من کتبها فی عمامته أو قلنسوته أمن اللصوص فی کل مکان و إذا هم رأوه انحرفوا عنه، ولو احترقت محلته بأسرها لم تصل النار إلی منزله و لم تقر به ابداً ما دامت عنده مکتوبة»

اگر کسی این سوره را بنویسد و در جوف عمامه و یا کلاه خود بگذارد از دزد ایمن شود و چنانچه راهزنی به او برخورد نماید از او منصرف شود و خانه حامل این سوره از حریق محفوظ و در مان می باشد و هرچند تمام محله و کوی مجاور آن خانه دستخوش آتش سوزی گردد آتش به این خانه مادامی که این سوره در آن نوشته شده موجود باشد نزدیک نخواهد شد.

متن وترجمه البرهان فی تفسیر القرآن ج6 ص116

2) در امان ماندن از درندگان

عن جعفربن محمد، عن ابیه عن جده عن علی بن ابی طالب عن النبی صلی الله علیه وآله وسلم انه قال: «یاعلی! … من خاف من السباع فلیقرأ: لَقَدْ جَاءكُمْ رَسُولٌ مِّنْ أَنفُسِكُمْ عَزِيزٌ عَلَيْهِ مَا عَنِتُّمْ حَرِيصٌ عَلَيْكُم بِالْمُؤْمِنِينَ رَؤُوفٌ رَّحِيمٌ ﴿۱۲۸﴾ فَإِن تَوَلَّوْاْ فَقُلْ حَسْبِيَ اللّهُ لا إِلَهَ إِلاَّ هُوَ عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ وَهُوَ رَبُّ الْعَرْشِ الْعَظِيمِ ﴿۱۲۹﴾ »

من لایحضره الفقیه چ بیروت ج4 ص254 فی النوادر

«هر کس از حیوانات وحشی و درنده می ترسد [اگر آیات 128-129 سوره توبه را بخواند] از ناحیه آن حیوانات به او ضرری نمی رسد.»

3) کفایت مهمّات

فَإِن تَوَلَّوْاْ فَقُلْ حَسْبِيَ اللّهُ لا إِلَهَ إِلاَّ هُوَ عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ وَهُوَ رَبُّ الْعَرْشِ الْعَظِيمِ ﴿۱۲۹﴾ .

از ابی ذر (ره) مذکور است: هر کس با ایمان این آیه را در هر روز 70بار با نیت خالص و توجه به خدا و معنی آن بخواند خداوند متعال همه مهمات دینی و دنیایی او را کفایت کند و از غرق شدن و در آتش افتادن و از مردن در زیر دیوار و از کشته شدن به تیغ نگاه دارد.

خواص آیات قران کریم ص87

4) جهت عدم گرفتاری

بعضی ازبزرگان فرموده اند: لَقَدْ جَاءكُمْ رَسُولٌ مِّنْ أَنفُسِكُمْ عَزِيزٌ عَلَيْهِ مَا عَنِتُّمْ حَرِيصٌ عَلَيْكُم بِالْمُؤْمِنِينَ رَؤُوفٌ رَّحِيمٌ ﴿۱۲۸﴾

را بعد از نماز صبح، پیش از سخن گفتن 10 بار با نیت خالص و توجه به خدا و معنی آن بخواند و بر کفهای دست خود بدمد و بر روی خود مالد و دستها را به تمام اعضای خود بمالد د ر آن روز به هیچ گرفتاری مبتلا نگردد.

خواص آیات قران کریم ص87

ختومات مجرب

1) «اگر کسی نزد پادشاهی حاجتی داشته باشد 11 بار با نیت خالص و توجه به خدا و معنی آن سوره مبارکه توبه را بخواند حاجت او روا شود.

2) از حضرت امام جعفر صادق علیه السلام منقول است: به جهت طلب فتح و ظفر بر اعداء، هر کس با ایمان 41 بار با نیت خالص و توجه به خدا و معنی آن سوره مبارکه توبه را بخواند بر اعدا و دشمنان ظفر یابد و به روایتی 21 بار بخواند.»

خواص آیات قران کریم ص86

موضوعات: 14 اسفند روز احسان و نیکوکاری, فضائل سوره توبه  لینک ثابت
[جمعه 1395-01-06] [ 06:50:00 ب.ظ ]




فضائل سوره انفال

تعداد آیات: 75

مکی یا مدنی: مدنی

نام های دیگر سوره: فاضحه، بدر،

فضائل سوره انفال

روی عن النبی صلی الله علیه وآله وسلم انه قال: من قرأ سورة الانفال و براءة فانا شفیع له و شاهد یوم القیامة انه بریء من النفاق و اعطی من الاجر بعدد کل منافق و منافقة فی دار الدنیا عشر حسنات و محی عنه عشر سیئات و رفع له عشر درجات و کان العرش و حملته یصلون علیه ایام حیاته فی الدنیا.

مستدرک الوسائل ج4 ص340

از پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و سلم نقل شده است: هر کس سوره های «انفال» و «توبه» را قرائت نماید من شفاعت کننده و گواهی دهنده برای او، در روز قیامت خواهم بود، مبنی بر اینکه او از نفاق به دور است و به تعداد همه مردان و زنان منافق در دنیا، به او ده حسنه داده می شود و ده گناه از او پاک می شود و ده درجه بالا برده می شود و عرش و حاملان آن در ایام زندگی او در دنیا بر او درود می فرستند

عن ابی عبدالله علیه السلام قال: من قرأ سورة الانفال و سورة براءة فی کل شهر لم یدخله نفاق ابداً و کان من شیعة امیرالمومنین علیه السلام.

امام صادق علیه السلام فرمود: هر کس سوره های مبارکه انفال و برائت را در رهر ماه بخواند روح نفاق در او داخل نمی شود و از پیروان راستین علی علیه السلام خواهد بود.

متن وترجمه البرهان فی تفسیر القرآن ج6 ص2

عن ابی بصیر عن ابی عبدالله قال: سمعته یقول: من قرأ سورة براءة و الانفال فی کل شهر لم یدخله نفاق ابداً و کان من شیعة امیرالمومنین حقا و أکل یوم القیامة من موائد الجنة مع شیعته حتی یفرغ الناس من الحساب.

ابابصیر می گوید از امام صادق علیه السلام شنیدم که فرمود» هر کس سوره های مبارکه انفال و برائت را در هر ماه بخواند هرگز روح نفاق در وجود او وارد نخواهد شد و از پیروان حقیقی امیرمومنان علی علیه السلام خواهد بود و در روز رستاخیز از مائده های بهشتی همراه با شیعیان بهره می گیرد تا مردم از حساب خویش فارغ شوند.

متن وترجمه البرهان فی تفسیر القرآن ج6 ص2

عن جعفر الصادق علیه السلام: ان من قرأ هاتین السورتین فی کل شهر، لم ینافق ابدا و یشفع فی اهل الکبائر.

مستدرک الوسائل ج4 ص341

امام جعفر الصادق علیه السلام می فرماید: هر کس این دو سوره [انفال، توبه]را در هر ماه قرائت کند نفاق هرگز به او وارد نمی شود و در بین بزرگان شفاعت می شود.

آثار و برکات سوره انفال

1) غالب شدن بر خصم:

عن الصادق علیه السلام: … و من کتبها و علقها علیه لم یقف بین یدی حاکم الا و دخذ حقه و قضی حاجته و لم یتعد علیه احد ولا ینازعه احد الا و ظفر به و خرج عنه مسرورا و کان له حصنا.

امام صادق علیه السلام فرمود: … و هر کس سوره مبارکه انفال را بنویسد و به بازوی خود ببندد چون نزد حاکمی برود حق خود را بگیرد و حاجتش برآورده شود و با هر کس منازعه نماید پیروز شده و مسرور و خوشحال گردد و مانند حصار محکمی برای او باشد.

متن وترجمه البرهان فی تفسیر القرآن ج6 ص2

2) جهت خلاصی از زندان:

از حضرت امام صادق علیه السلام منقول است: هر کس با ایمان در بند و زندان باشد یا به دست ظالمی گرفتار باشد چون سوره مبارکه انفال را 7 بار با نیت خالص و توجه به خدا و معنی ان بخواند خلاص شود.

خواص آیات قرآن کریم ص83

3) جهت شادمانی و خوشدلی:

وَمَا جَعَلَهُ اللّهُ إِلاَّ بُشْرَى وَلِتَطْمَئِنَّ بِهِ قُلُوبُكُمْ وَمَا النَّصْرُ إِلاَّ مِنْ عِندِ اللّهِ إِنَّ اللّهَ عَزِيزٌ حَكِيمٌ ﴿۱۰﴾

چون کسی این آیه را در 27 ماه رمضان بر قطعه کاغذ به نیت خالص و توجه به خدا و معنی ان بنویسد و آن را در نگین گذارد هر کسی آن نگین را با خود دارد همیشه شادمان و خوشدل باشد و بر همه دشمنان مظفر باشد. اگر کسی این آیه را به نیت خالص و توجه به خدا و معنی آن، ورد خود سازد بر اعدا ظفر یابد.

خواص آیات قرآن کریم ص84

4) جهت محبوبیت در میان مردم:

وَإِن يُرِيدُواْ أَن يَخْدَعُوكَ فَإِنَّ حَسْبَكَ اللّهُ هُوَ الَّذِيَ أَيَّدَكَ بِنَصْرِهِ وَبِالْمُؤْمِنِينَ ﴿۶۲﴾ وَأَلَّفَ بَيْنَ قُلُوبِهِمْ لَوْ أَنفَقْتَ مَا فِي الأَرْضِ جَمِيعًا مَّا أَلَّفَتْ بَيْنَ قُلُوبِهِمْ وَلَكِنَّ اللّهَ أَلَّفَ بَيْنَهُمْ إِنَّهُ عَزِيزٌ حَكِيمٌ ﴿۶۳﴾

هر کس با ایمان این آیات را در روز جمعه اول ماه رمضان مابین نماز ظهر و عصر در وقتی که با طهارت باشد بر سه قطعه از پارچه بنویسد: یکی سبز، یکی زرد و دیگری سرخ. و آنها را با خود دارد هر کس او را ببیند دوست گردد.

خواص آیات قرآن کریم ص84

5) درمان بخل و سختی دل:

إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذِينَ إِذَا ذُكِرَ اللّهُ وَجِلَتْ قُلُوبُهُمْ وَإِذَا تُلِيَتْ عَلَيْهِمْ آيَاتُهُ زَادَتْهُمْ إِيمَانًا وَعَلَى رَبِّهِمْ يَتَوَكَّلُونَ ﴿۲﴾

هر کس با ایمان خواهد که سختی دل او زایل شود و بخل از دل او بیرون آید و بر طاعت و اعمال خیر راغب باشد از آرد جو خالص، خمیر کند بی نمک و از آن قرص نانی بپبزد پیش از طلوع آفتاب و با نیت خالص و توجه به خدا و معنی ان بنویسد و بر ان قرص نان 7 بار این آیه را به قلمی که فارغ باشد از سیاهی، پس آن روز را روزه بدارد و بدان قرص نان افطار کند مقصودش حاصل گردد.

خواص آیات قرآن کریم ص84

6) جهت رفع مشکلات

الآنَ خَفَّفَ اللّهُ عَنكُمْ وَعَلِمَ أَنَّ فِيكُمْ ضَعْفًا فَإِن يَكُن مِّنكُم مِّئَةٌ صَابِرَةٌ يَغْلِبُواْ مِئَتَيْنِ وَإِن يَكُن مِّنكُمْ أَلْفٌ يَغْلِبُواْ أَلْفَيْنِ بِإِذْنِ اللّهِ وَاللّهُ مَعَ الصَّابِرِينَ ﴿۶۶﴾ مَا كَانَ لِنَبِيٍّ أَن يَكُونَ لَهُ أَسْرَى حَتَّى يُثْخِنَ فِي الأَرْضِ تُرِيدُونَ عَرَضَ الدُّنْيَا وَاللّهُ يُرِيدُ الآخِرَةَ وَاللّهُ عَزِيزٌ حَكِيمٌ ﴿۶۷﴾ لَّوْلاَ كِتَابٌ مِّنَ اللّهِ سَبَقَ لَمَسَّكُمْ فِيمَا أَخَذْتُمْ عَذَابٌ عَظِيمٌ ﴿۶۸﴾ فَكُلُواْ مِمَّا غَنِمْتُمْ حَلاَلًا طَيِّبًا وَاتَّقُواْ اللّهَ إِنَّ اللّهَ غَفُورٌ رَّحِيمٌ ﴿۶۹﴾ يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ قُل لِّمَن فِي أَيْدِيكُم مِّنَ الأَسْرَى إِن يَعْلَمِ اللّهُ فِي قُلُوبِكُمْ خَيْرًا يُؤْتِكُمْ خَيْرًا مِّمَّا أُخِذَ مِنكُمْ وَيَغْفِرْ لَكُمْ وَاللّهُ غَفُورٌ رَّحِيمٌ ﴿۷۰﴾وَإِن يُرِيدُواْ خِيَانَتَكَ فَقَدْ خَانُواْ اللّهَ مِن قَبْلُ فَأَمْكَنَ مِنْهُمْ وَاللّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ ﴿۷۱﴾ إِنَّ الَّذِينَ آمَنُواْ وَهَاجَرُواْ وَجَاهَدُواْ بِأَمْوَالِهِمْ وَأَنفُسِهِمْ فِي سَبِيلِ اللّهِ وَالَّذِينَ آوَواْ وَّنَصَرُواْ أُوْلَئِكَ بَعْضُهُمْ أَوْلِيَاء بَعْضٍ وَالَّذِينَ آمَنُواْ وَلَمْ يُهَاجِرُواْ مَا لَكُم مِّن وَلاَيَتِهِم مِّن شَيْءٍ حَتَّى يُهَاجِرُواْ وَإِنِ اسْتَنصَرُوكُمْ فِي الدِّينِ فَعَلَيْكُمُ النَّصْرُ إِلاَّ عَلَى قَوْمٍ بَيْنَكُمْ وَبَيْنَهُم مِّيثَاقٌ وَاللّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ ﴿۷۲﴾ وَالَّذينَ كَفَرُواْ بَعْضُهُمْ أَوْلِيَاء بَعْضٍ إِلاَّ تَفْعَلُوهُ تَكُن فِتْنَةٌ فِي الأَرْضِ وَفَسَادٌ كَبِيرٌ ﴿۷۳﴾ وَالَّذِينَ آمَنُواْ وَهَاجَرُواْ وَجَاهَدُواْ فِي سَبِيلِ اللّهِ وَالَّذِينَ آوَواْ وَّنَصَرُواْ أُولَئِكَ هُمُ الْمُؤْمِنُونَ حَقًّا لَّهُم مَّغْفِرَةٌ وَرِزْقٌ كَرِيمٌ ﴿۷۴﴾ وَالَّذِينَ آمَنُواْ مِن بَعْدُ وَهَاجَرُواْ وَجَاهَدُواْ مَعَكُمْ فَأُوْلَئِكَ مِنكُمْ وَأُوْلُواْ الأَرْحَامِ بَعْضُهُمْ أَوْلَى بِبَعْضٍ فِي كِتَابِ اللّهِ إِنَّ اللّهَ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ ﴿۷۵﴾

هر کس با ایمان این آیات را به مدت یک هفته از روز شنبه، در عقب هر نمازی با نیت خالص و توجه به خدا و معنی ان بخواند، خداوند متعال همه کارها را بر او آسان می کند و به آرامش ، مشکلات و سختی ها را از گردن او برمی دارد

خواص آیات قرآن کریم ص84

موضوعات: اخلاق خوش از دیدگاه قرآن, فضائل سوره توبه, فضائل سوره انفال, فضائل سوره انفال  لینک ثابت
 [ 06:36:00 ب.ظ ]




فضائل سوره اعراف

 

تعداد آیات: 206

مکی یا مدنی: مکی

نام های دیگر سوره: المص

فضائل سوره اعراف

عن النبی صلی الله علیه واله وسلم قال: من قرأ سورة الاعراف جعل الله بینه و بین ابلیس سترا و کان آدم له شفیعا یوم القیامة…

مستدرک الوسائل ج4 ص339

از رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم روایت است که فرمود: کسی که سوره اعراف را بخواند خداوند در روز قیامت بین و او شیطان مانعی قرار می دهد و همچنین رفیق حضرت آدم علیه السلام قرار می گیرد.

قال الصادق علیه السلام: «مَن قَرأ سورةَ الاعرافِ فی کلّ شَهرٍ کانَ یومَ القیامةِ مِنَ الذّینَ لاخوفٌ علیهم ولا هُم یَحزنونَ فَإن قَرَأها فی کُلِّ جُمعةٍ کانَ مِمّن لایُحاسَبُ یومَ القیامةِ أما انّ فیها محکماً فلا تَدعوا قراءَتها فانّها تَشهَدُ یومَ القیامةِ لِکُّلِ مَن قَرَأها.»

امام صادق علیه السلام فرمود: هر کس سوره مبارکه اعراف را در هر ماه بخواند در روز قیامت از کسانی خواهد بود که برای آنها خوفی نیست و غمگین نمی شوند و چنانچه در هر جمعه قرائت کند از کسانی خواهد بود که در روز قیامت در مقام حساب حاضر نمی شود . آگاه باشید در آن سوره آیات محکمی وجود دارد. پس قرائت آن را ترک نکنید زیرا آن در روز قیامت به نفع قرائت کننده آن شهادت می دهد.

متن و ترجمه البرهان فی التفسیر القران ج5 ص154

عن ابی عبدالله علیه السلام قال: من قرأ سورة الاعراف فی کل شهر کان یوم القیامة من الذین لا خوف علیهم و لا هم یحزنون فان قرأها فی کل جمعة کان ممّن لا یحاسب یوم القیامة .

ثم قال ابوعبدالله علیه السلام: اما انّ فیها آیة محکمة فلا تدعوا قراءتها و تلاوتها و القیام بها فانها تشهد یوم القیامة لمن قرأها عند ربه.

از امام صادق علیه السلام روایت است که فرمود: هر کس این سوره را در هر ماه بخواند در قیامت از کسانی باشد که ترس و اندوهی برایشان نیست و هر کس آن را در هر جمعه بخواند در قیامت از کسانی باشد که مورد محاسبه واقع نمی شوند.

سپس امام صادق علیه السلام فرمود: در این سوره آیه ای محکم وجود دارد . تلاوت این سوره را رها نکنید که این آیه نزد خداوند در روز قیامت برای کسی که آن را قرائت کند گواهی می دهد.

متن و ترجمه البرهان فی التفسیر القران ج5 ص154

آثار و برکات سوره اعراف

1) در امان ماندن از شر دشمن و حیوان درنده

روی عن النبی صلی الله علیه وآله وسلم انه قال: … من کتبها بماء ورد و زعفران و عقلها علیه لم بقر به سبع ولا عدو ما دامت علیه باذن الله تعالی.

متن و ترجمه البرهان فی التفسیر القران ج5 ص154

هر کس این سوره را با گلاب و زعفران بنویسد و به همراه داشته باشد، تا وقتی که این نوشته با اوست به اذن خداوند هیچ درنده و دشمنی به او نزدیک نمی شود.

2) زیاد شدن روزی

وَلَقَدْ مَكَّنَّاكُمْ فِي الأَرْضِ وَجَعَلْنَا لَكُمْ فِيهَا مَعَايِشَ قَلِيلًا مَّا تَشْكُرُونَ ﴿۱۰﴾

هر کس با ایمان این آیه را با نیت خالص و توجه به خدا و معنی آن، در روز جمعه بعد از آن که مردم از نماز جمعه فارغ شوند بنویسد و در منزل خود یا دکان خود بیاویزد روزی بر وی فراخ گردد و برکت و خیر بسیار در مال و ثروت و کاسبیش ایجاد شود و در تجارت سود بسیار بیند.

خواص آیات قران کریم ص 61

3) جهت کم شدن خواب و بیدار ماندن در شب

إِنَّ رَبَّكُمُ اللّهُ الَّذِي خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضَ فِي سِتَّةِ أَيَّامٍ ثُمَّ اسْتَوَى عَلَى الْعَرْشِ يُغْشِي اللَّيْلَ النَّهَارَ يَطْلُبُهُ حَثِيثًا وَالشَّمْسَ وَالْقَمَرَ وَالنُّجُومَ مُسَخَّرَاتٍ بِأَمْرِهِ أَلاَ لَهُ الْخَلْقُ وَالأَمْرُ تَبَارَكَ اللّهُ رَبُّ الْعَالَمِينَ ﴿۵۴﴾ ادْعُواْ رَبَّكُمْ تَضَرُّعًا وَخُفْيَةً إِنَّهُ لاَ يُحِبُّ الْمُعْتَدِينَ ﴿۵۵﴾ وَلاَ تُفْسِدُواْ فِي الأَرْضِ بَعْدَ إِصْلاَحِهَا وَادْعُوهُ خَوْفًا وَطَمَعًا إِنَّ رَحْمَتَ اللّهِ قَرِيبٌ مِّنَ الْمُحْسِنِينَ ﴿۵۶﴾

هر کس با ایمان در وقتی که به جامه خواب رود آیات فوق را با نیت خالص و توجه به خدا و معنی ان بخواند و از خداوند متعال بخواهد که خواب او کمتر شود مطلوب او حاصل شود و بر قیام عبادت شب قادر گردد.

خواص آیات قران کریم ص 62

موضوعات: اخلاق خوش از دیدگاه قرآن, فضائل سوره اعراف  لینک ثابت
 [ 06:25:00 ب.ظ ]




 


اقاجون دلتنگتیم

مهدی، نظری به ما عنایت کن

مارا به صراط خود هدایت کن

مهدی! اگر از منتظرانت بودیم

چون دیده ی نرگس نگرانت بودیم

با این همه روسیاهی و سنگدلی

ای کاش که از همسفرانت بودیم

موضوعات: حدیث هایی در مورد خوش خلقی,  اقاجون دلتنگتیم  لینک ثابت
[چهارشنبه 1395-01-04] [ 11:51:00 ب.ظ ]




   

                                               هم نفس با لاله                                 
ܓ✿

                   کاش می شدموج ها می زد دلـم                                              درهـوایش اوج ها می زددلـم                   

                          کاش می شداین دلم ازخونِ خون                                                 کاش می شدغرق دریای جنون                     

       کاش می شدباردیگر عشــق بود                                             سرخطِ دفتربنامش مشــق بود           

    کاش می شد یک معـلّم می شدم                                             درکلاس درس عالــم می شدم             

کاش می شد یک کبوتر می شدم                                             بال گسـتر هرچه پرپر می شدم        

کاش من هم می شدم یک سرنوشت                                            قلب من یک گوشه ازباغ بهشت      

آه این لیــلای مجنون مرده است                                            آه این،آن یاس درخون مرده است        

آه ازروزی که عالـــــم برشود                                               چشــم های یــاس ولاله ترشود           

کاش سینه چاک جبهه می شدم                                                  کاش خاکِ پاکِ جبــهه می شدم       

زیرپای لاله لایـــــق می شدم                                                  سرمه ی چشم شـقایق می شدم         

شوروحالـــم اززبان نالـه هاست                                              پیشه ی من هم نفس بالاله هاست      

یادمان باشد هــماره یاس نیست                                                کوچه باغ عشـق رااحساس نیست    

یـادمان باشد شـقایق زنده است                                                      تالب مرز جـنون باخنـــده است  

ازشراب جبـهه هامستم هنـــوز                                                 هم نفس بالاله ها هســتم هنــوز     

من خراب چشــم شهــلای توام                                                 من کمــان قد رعـــــنای توام       

مانده ام باتک پلاک عاشــــقی                                                  زنــده ام بارازهای رازقـــــی.    

موضوعات: حدیث هایی در مورد خوش خلقی, هم نفس با لاله  لینک ثابت
 [ 11:10:00 ب.ظ ]




تعداد آیات: 165

مکی یا مدنی: مکی

نام های دیگر سوره: ـــ

فضائل سوره انعام

عن النبی صلی الله علیه و آله وسلم: إن من قرأ هذه السورة کان لهبوزن جمیع الانعام التی خلقها الله فی دارالدنیا درّاً بعدد کل درّ مائة الف حسنة و مائة الف درجة.

مستدرک الوسائل ج4 ص297

پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله وسلم می فرماید: «هرکس سوره انعام را قرائت نماید، برای او پاداشی از درّ، به وزن همه چهارپایانی که خداوند در دار دنیا آن را آفریده است، خواهد بود و به تعداد تمام درّها، صد هزار حسنه و صدهزار درجه به او عنایت می شود.

قال ابوعبدالله علیه السلام: نزلت سورة الانعام جملةً واحدةً شَیَّعها سَبعونَ ألفَ مَلَکٍ حتّی نَزَلَت علی محمدٍ فَعَظّموها و بَجَّلوها فإنّ اسم الله فیها فی سبعین موضعاً ولو علم النّاس ما فیها ماترکوها.

امام صادق علیه السلام فرمود: تمام سوره انعام یک باره نازل گشت و 70 هزار فرشته آن را مشایعت می کردند تا انکه بر محمد نازل شد پس آن را بزرگ شمارید و گرامی بدارید . در 70 جای آن اسم اعظم پروردگار برده شده است و اگر مردم می دانستند چه چیزی در این سوره است تلاوتش را ترک نمی کردند.

ثواب الاعمال و عقاب الاعمال مترجم، ص282

عن ابی الحسن الرضا علیه السلام قال: نزلت سورة الانعام جملة واحدة و شیعها سبعون الف ملک لهم زجل باتسبیح و التهلیل و التکبیر فمن قرأها سبحوا له الی یوم القیامة.

امام رضا علیه السلام می فرماید: سوره انعام یکباره نازل شده و 70 هزار فرشته ان را بدرقه کردند در حالی که همه تسبیح و تهلیل و تکبیر زمزمه داشتند پس هر کس ان را قرائت کند همین فرشتگان تا روز قیامت برای او استغفار می کنند.

متن و ترجمه تفسیر البرهان ج5 ص2

عن ابن عباس قال: مَن قرأ سُورة الانعام فی لیلة کان من الآمنین یومَ القیامة وَ لم یَرَ بَعینه النار ابداً.

ابن عباس گوید: هر کس سوره انعام را هر شب بخواند از جمله کسانی خواهد بود که در قیامت درمانند و هرگز آتش را با چشم خود نبیند.

ثواب الاعمال و عقاب الاعمال مترجم، ص282

آثار و برکات سوره انعام

1) طلب آمرزش ملائک

عن جابر ابن عبدالله انصاری قال: قال رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم: من قرأ من الانعام ثلاث آیات من اولها الی قوله «ما یکسبون» و کل الله تعالی علیه اربعین الف ملک، یکتبون له مثل ثواب عبادتهم الی یوم القیامة، و ینزل علیه من السماء السابعة ملکاً معه عمود من حدید، یکون موکلا علیه حتی اذا اراد الشیطان ان یوسویه او یلقی فی قلبه شیئا یضربه بهذا العمود ضربة تطرده عنه حتی یکون بینه و بین الشیطان سبعون حجاباً و یقول الله تعالی له یوم القیامة: عبدی اذهب الی ظلی و کل من جنتی و اشرب من الکوثر و اغتسل من السلسبیل فانک عبدی و انا ربک.

مستدرک الوسائل ج4 ص297

جابر از پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله وسلم روایت می کند: هر کس سه آیه نخست سوره انعام را تا «ما یکسبون» قرائت نماید خداوند 40 هزار فرشته را می گمارد تا مانند ثواب عبادت خود تا روز قیامت را برای او بنگارند و فرشته ای را از آسمان هفتم بر می انگیزد تا مانع وسوسه شیطان در قلب او شود و میان او و شیطان حجاب ایجاد می کند و خداوند در روز قیامت می فرماید: به زیر سایه من باش و از نعمت های بهشتی بخور و از حوض کوثر بنوش و در سلسبیل غسل کن. زیرا تو بنده من و من خدای تو هستم.

2) جهت آمرزش گناهان

رسول اکرم صلی الله علیه وآله وسلم فرمودند: هر کس با ایمان، سوره مبارکه انعام را با اخلاص کامل و با توجه به معانی آیات بخواند و تا سوره انعام تمام نشده سخن نگوید خداوند متعال همه گناهان گذشته او را بیامرزد.

خواص آیات قران کریم، ص52

3) روزی شدن خیرکثیر

روی عن الصادق علیه السلام انّه قال: من کتبها بمسک و زعفران و شربها ستة ایام متوالیه یرزق خیراً کثیراً و لم تصبه سوداء و عوفی من الا رجاع و الالم باذن الله تعالی.

متن و ترجمه تفسیر البرهان ج5 ص3

هر کس سوره انعام را با مشک و زعفران نوشته و بشوید و شش روز متوالی از آب آن بیاشامد خیر بسیاری روزی او می شود و هیچ بدی به او نرسد و از هر درد و مرضی به اذن خدای تعالی معاف می شود.

4) بهبود بیماری

امام باقر علیه السلام فرموده است: «هرگاه به بیماری ای دچار شدی و از آن می ترسی که به تو زیان برساند، سوره انعام را قرائت کن، زیرا با قرائت این سوره آنچه از این بیماری بیم داری به تو نخواهد رسید.»

قران درمانی روحی و جسمی به نقل از مکارم الاخلاق،ص363

5) تسکین خشم و غضب

« و له ما سَکَنَ فی الیلِ وَ النهار وَ هو السمیعُ العلیم» [آیه 3]

خواندن این آیه جهت تسکین غضب و خشم و اضطراب بسیار نافع است و چون از خود یا دیگری این صفات مشاهده کند این آیه را بسیار بخواند خشم و غضب زایل گردد. ان شاءالله تعالی.

خواص آیات قران کریم، ص54

6) درمان غم و اندوه

وَإِن يَمْسَسْكَ اللّهُ بِضُرٍّ فَلاَ كَاشِفَ لَهُ إِلاَّ هُوَ وَإِن يَمْسَسْكَ بِخَيْرٍ فَهُوَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدُيرٌ ﴿۱۷﴾ وَهُوَ الْقَاهِرُ فَوْقَ عِبَادِهِ وَهُوَ الْحَكِيمُ الْخَبِيرُ ﴿۱۸﴾

هر گاه کسی این دو آیه را در وقت خواب، 7بار با نیت خالص و توجه به خدا و معنی آن بخواند، چون بیدار شود غم و اندوه او زایل شود.

خواص آیات قران کریم، ص54

7) نجات از گرفتاری

قُلْ مَن يُنَجِّيكُم مِّن ظُلُمَاتِ الْبَرِّ وَالْبَحْرِ تَدْعُونَهُ تَضَرُّعًا وَخُفْيَةً لَّئِنْ أَنجَانَا مِنْ هَذِهِ لَنَكُونَنَّ مِنَ الشَّاكِرِينَ ﴿۶۳﴾ قُلِ اللّهُ يُنَجِّيكُم مِّنْهَا وَمِن كُلِّ كَرْبٍ ثُمَّ أَنتُمْ تُشْرِكُونَ ﴿۶۴﴾

در خبر است: هر کس با ایمان، گرفتار شود چون دو آیه فوق را با نیّت خالص و توجه به خدا و معنی ان بخواند حق تعالی از آن گرفتاری او را خلاص کند.

خواص آیات قران کریم، ص56

8) زیاد شدن آب چاه

وَهُوَ الَّذِيَ أَنزَلَ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً فَأَخْرَجْنَا بِهِ نَبَاتَ كُلِّ شَيْءٍ فَأَخْرَجْنَا مِنْهُ خَضِرًا نُّخْرِجُ مِنْهُ حَبًّا مُّتَرَاكِبًا وَمِنَ النَّخْلِ مِن طَلْعِهَا قِنْوَانٌ دَانِيَةٌ وَجَنَّاتٍ مِّنْ أَعْنَابٍ وَالزَّيْتُونَ وَالرُّمَّانَ مُشْتَبِهًا وَغَيْرَ مُتَشَابِهٍ انظُرُواْ إِلِى ثَمَرِهِ إِذَا أَثْمَرَ وَيَنْعِهِ إِنَّ فِي ذَلِكُمْ لآيَاتٍ لِّقَوْمٍ يُؤْمِنُونَ ﴿۹۹﴾

اگر کسی با ایمان این آیه را بر کاغذی بنویسد در روز جمعه ، سپس آن را در چاهی اندازد که منبع آب باشد برکت و زیادتی در آب ان چاه پیدا شود و هر درخت که از آب آن بخورد میوه بسیار بار آورد و خوش طعم باشد و از همه آفات و بلایا محفوظ باشد.

خواص آیات قران کریم، ص58

9) جهت زیاد شدن محصول

وَهُوَ الَّذِي أَنشَأَ جَنَّاتٍ مَّعْرُوشَاتٍ وَغَيْرَ مَعْرُوشَاتٍ وَالنَّخْلَ وَالزَّرْعَ مُخْتَلِفًا أُكُلُهُ وَالزَّيْتُونَ وَالرُّمَّانَ مُتَشَابِهًا وَغَيْرَ مُتَشَابِهٍ كُلُواْ مِن ثَمَرِهِ إِذَا أَثْمَرَ وَآتُواْ حَقَّهُ يَوْمَ حَصَادِهِ وَلاَ تُسْرِفُواْ إِنَّهُ لاَ يُحِبُّ الْمُسْرِفِينَ ﴿۱۴۱﴾

هر کس با ایمان این آیه را با نیت خالص و توجه به خدا و معنی آن، نقش کند برچوب، و در بالای بستان بیاویزد میوه های آن باغ، همه خوب و بسیار شود.

خواص آیات قران کریم، ص60

10) جهت مطیع شدن زن سرکش

وَمِنَ الأَنْعَامِ حَمُولَةً وَفَرْشًا كُلُواْ مِمَّا رَزَقَكُمُ اللّهُ وَلاَ تَتَّبِعُواْ خُطُوَاتِ الشَّيْطَانِ إِنَّهُ لَكُمْ عَدُوٌّ مُّبِينٌ ﴿۱۴۲﴾

هر کس با ایمان این آیه را بر نان با نیت خالص و توجه به معنی آن بنویسد و به خورد زن دهد آن زن مطیع شود اگرچه سرکش و نافرمان باشد.

خواص آیات قران کریم، ص60

ختومات مجرب

1) عن ابی بصیر قال: سمعت اباعبدالله علیه السلام یقول: … من کان له الی الله حاجة یرید قضاءها فلیصل اربع رکعات بفاتحة الکتاب و الانعام و لیقل فی صلاته اذا رغ من القراءة :

« یا کریم، یا کریم، یا کریم، یا عظیم، یا عظیم، یا عظیم، یا اعظمُ من کلُّ عظیم، یا سمیعَ الدُّعاءِ، یا من لا تُغَیّرُهُ الایّامُ و اللّیالی، صلّ علی محمدٍ و آل محمد، وارحَم ضعْفی و فقری وَ فاقَتی وَ مسْکَنَتی، فانّکَ اَعْلَمُ بها منّی، و انت اعلمُ بحاجتی، یا من رَحِمَ الشیْخَ یعقوب، حین رَدَّ علیه یوسفُ، قرّةَ عَیْنِهِ، یا منْ رَحِمَ ایّوبَ بعد حُلُولِ بلائهِ، یا من رحم محمداً وَ منْ الْیُتْمِ آواهُ، وَ نَصَرَهُ علی جبابرةِ قریشٍ وَ طَواغیتها، وَ امْکَنَهُ منهم، یا مُغیثُ، یا مُغیثُ، یا مُغیث»

یقوله مرارا فوالذی نفسی بیده لو دعوت الله بها بعد ما تصلی هذه الصلاة فی دبر هذه السورة ثم سالت الله جمیع حوائجک ما بخل علیک و لأعطاک ذلک ان شاءالله.

ابی بصیر از حضرت صادق علیه السلام روایت کرده که حضرت فرمود: « کسی که حاجتی بخداوند دارد و خواستار برآورده شدن آن هست پس چهار رکعت نماز با فاتحة الکتاب و سوره انعام بخواند و پس از نماز هنگامی که ازقرائت آن فارغ شد بگوید.

« یا کریم، یا کریم، یا کریم، یا عظیم، یا عظیم، یا عظیم، یا اعظمُ من کلُّ عظیم، یا سمیعَ الدُّعاءِ، یا من لا تُغَیّرُهُ الایّامُ و اللّیالی، صلّ علی محمدٍ و آل محمد، وارحَم ضعْفی و فقری وَ فاقَتی وَ مسْکَنَتی، فانّکَ اَعْلَمُ بها منّی، و انت اعلمُ بحاجتی، یا من رَحِمَ الشیْخَ یعقوب، حین رَدَّ علیه یوسفُ، قرّةَ عَیْنِهِ، یا منْ رَحِمَ ایّوبَ بعد حُلُولِ بلائهِ، یا من رحم محمداً وَ منْ الْیُتْمِ آواهُ، وَ نَصَرَهُ علی جبابرةِ قریشٍ وَ طَواغیتها، وَ امْکَنَهُ منهم، یا مُغیثُ، یا مُغیثُ، یا مُغیث»

مکرر آن را می گویی. قسم به خدایی که جان من در دست قدرت اوست اگر خدا را به این نام ها بخوانی و سپس تمامی حوائج خود را از او بخواهی به تو عطا خواهد فرمود. ان شاءالله.

تفسیر البرهان فی تفسیر القرآن مترجم ج5 ص 2

2) امام صادق علیه السلام فرمود: هر کس را حاجتی باشد 41 بار این سوره را بخواند حاجتش براید و اگر بلایی متوجه شود دفع گردد و اگر در یک مجلس نشود در چند مجلس بخواند (یا با جمعی بخوانند) و هر که آن را بخواند سپس این دعا را بخواند حاجتش براورده شود و آمرزیده گردد:

«یا سریعَ الحساب یا شدیدَ العِقاب یا غفورُ یا رحیمُ یا خالقُ یافاطِرالسَّموات وَ الارض یا فالِقَ الحَبِّ وَ النَّوی یا فالقَ الاصباحِ یا مُسَبّبَ الاسباب یا مُفَتِّحَ الابواب یا قاضِی الحاجات یا مُقیلَ العَثَرات یا مُحییَ الاموات یا نُورَ الارضِ وَ السّماوات یا غافِرَ الخَطیئات یا ساتِرَ العَورات یا دافعَ البلیّات إقضِ حاجتی فی هذه الساعات یا اله الاوّلینَ وَ الاخرین یا بدیعُ السماوات و الارض یا ذالجلال و الاکرام یا ارحم الراحمین. سپس حاجت خود را ذکر کند»

موضوعات: سيماي خوش خلقي, فضائل سوره انعام  لینک ثابت
 [ 09:35:00 ب.ظ ]




تعداد آیات: 120

مکی یا مدنی: مدنی

نام های دیگر سوره: عقود، منقذه

فضائل سوره مائده

ابی بن کعب عن النبی صلی الله علیه واله وسلم قال: من قرأ سورةظ المادذه اعطی من الاجر بعدد کل یهودی و نصرانی یتنفس فی دار الدنیا عشر حسنات و محا عنه عشر سیئات و رفع له عشر درجات.

ابی از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله وسلم فنقل می کند که ایشان فرمود: «هرکس که سوره «مائده» را قرائت نماید، به تعداد همه یهودیان و مسیحیان که در این دنیا نفس کشیده اند، ده حسنه به او داده می شود و ده گناه از گناهان او پاک می گردد و ده درجه به درجاتش افزوده می گردد.»

مجمع البیان ج2

عن ابی حمزه الثمالی قال: سمعت ابا عبدالله یقول: نزلت المائدة کُمّلاً و نزل معها سبعون ألف ملک.

ابوحمزه ثمالی از امام صادق علیه السلام روایت کرده است: «سوره مائده یکباره بر پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله وسلم نازل شده است و 70هزار فرشته هنگام نزول، آن را همراهی می کردند.»

مجمع البیان ج2

آثار و برکات سوره

1) افزایش ایمان:

عن ابی جعفر محمدبن علی علیه السلام قال: من قرأ سورة المائدة فی کل یوم خمیس لم یلبس ایمانه بظلم و لا یشرک ابدا.

از امام محمد باقر علیه السلام فرمودند: «کسی که سوره مائده را در هر روز پنجشنبه بخواند، ایمانش به ظلم و ستم پوشیده نگردد و کسی را با پروردگارش شریک نسازد.»

مجمع البیان ج2

2) جلوگیری از سرقت و تلف شدن مال:

از امام صادق علیه السلام نقل شده است: «هرکس با ایمان سوره مبارکه مائذه را با نیت خالص و توجه به خدا و معنی آن بنویسد و در صندوق اثاث خانه نهد از دزد محفوظ ماند.

خواص آیات قرآن کریم ص48

3) جهت دفع زن از زنا:

يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ أَوْفُواْ بِالْعُقُودِ أُحِلَّتْ لَكُم بَهِيمَةُ الأَنْعَامِ إِلاَّ مَا يُتْلَى عَلَيْكُمْ غَيْرَ مُحِلِّي الصَّيْدِ وَأَنتُمْ حُرُمٌ إِنَّ اللّهَ يَحْكُمُ مَا يُرِيدُ ﴿۱﴾

هر کس با ایمان آیه فوق را بر قطعه ای از جامه زن زانیه با نیت خالص و توجه به خدا و معنی آن بنویسد و بخواند و سپس بگوید: «اللهمَّ أمحَ الزّنا وَ الزَّیغَ مِن قلبِ فلانة بنت فلانة [نام آن زن و مادرش] فانّکَ فعالٌ لِما تَشاءُ و انتَ القادِرُ لما تشاء یا ارحم الراحمین»

سپس آن قطعه جامه را دفن کند در قبری که مجهول باشد و هنگام دفن بگوید:

کما ماتَ صاحِبِ هذا القبرُ نَمُوتُ الزّنا و حُبّهُ من قلبِ فلانة بنت فلانة [نام آن زن و مادرش]

چون کسی این عمل را انجام دهد محبت زتا از دل او بیرون رود و ان عمل را دشمن گیرد.

خواص آیات قرآن کریم ص49

4) جهت بطلان سحر:

يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ اذْكُرُواْ نِعْمَتَ اللّهِ عَلَيْكُمْ إِذْ هَمَّ قَوْمٌ أَن يَبْسُطُواْ إِلَيْكُمْ أَيْدِيَهُمْ فَكَفَّ أَيْدِيَهُمْ عَنكُمْ وَاتَّقُواْ اللّهَ وَعَلَى اللّهِ فَلْيَتَوَكَّلِ الْمُؤْمِنُونَ ﴿۱۱ مائده)

وَاعْتَصِمُواْ بِحَبْلِ اللّهِ جَمِيعًا وَلاَ تَفَرَّقُواْ وَاذْكُرُواْ نِعْمَتَ اللّهِ عَلَيْكُمْ إِذْ كُنتُمْ أَعْدَاء فَأَلَّفَ بَيْنَ قُلُوبِكُمْ فَأَصْبَحْتُم بِنِعْمَتِهِ إِخْوَانًا وَكُنتُمْ عَلَىَ شَفَا حُفْرَةٍ مِّنَ النَّارِ فَأَنقَذَكُم مِّنْهَا كَذَلِكَ يُبَيِّنُ اللّهُ لَكُمْ آيَاتِهِ لَعَلَّكُمْ تَهْتَدُونَ ﴿ ۱۰۳آل عمران﴾

اگر کسی با ایمان این آیات را با نیت خالص و توجه به خدا و معنی آن بنویسد و با خود دارد سحر و جاد بر وی کار نکند و از خیالات فاسد ایمن باشد. ان شاء الله تعالی.

خواص آیات قرآن کریم ص50

5) جهت خیر و برکت خانه و محصول:

إِذْ قَالَ الْحَوَارِيُّونَ يَا عِيسَى ابْنَ مَرْيَمَ هَلْ يَسْتَطِيعُ رَبُّكَ أَن يُنَزِّلَ عَلَيْنَا مَآئِدَةً مِّنَ السَّمَاءِ قَالَ اتَّقُواْ اللّهَ إِن كُنتُم مُّؤْمِنِينَ ﴿۱۱۲﴾

قَالُواْ نُرِيدُ أَن نَّأْكُلَ مِنْهَا وَتَطْمَئِنَّ قُلُوبُنَا وَنَعْلَمَ أَن قَدْ صَدَقْتَنَا وَنَكُونَ عَلَيْهَا مِنَ الشَّاهِدِينَ ﴿۱۱۳﴾

قَالَ عِيسَى ابْنُ مَرْيَمَ اللَّهُمَّ رَبَّنَا أَنزِلْ عَلَيْنَا مَآئِدَةً مِّنَ السَّمَاءِ تَكُونُ لَنَا عِيدًا لِّأَوَّلِنَا وَآخِرِنَا وَآيَةً مِّنكَ وَارْزُقْنَا وَأَنتَ خَيْرُ الرَّازِقِينَ ﴿۱۱۴﴾

هر کس با ایمان این آیات را در کاسه ای بنویسد پس آن را از آب پر کند و روز جمعه پیش از طلوع آفتاب آن آب را در باغچه منزل خود بریزد خیر وبرکت در ان منزل پیدا شود و ابواب رزق بر او گشاده می شود.

اگر کسی در مزرعه و بستان بپاشد محصول و میوه بسیار حاصل شود.

اگر کسی سه جمعه پشت سر هم این آب را بپاشد محصول از آفت محفوظ ماند و برکت بسیار در آن محصول حاصل شود.

خواص آیات قرآن کریم ص52

6) جهت باز داشتن از معاصی و گناهان:

يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ إِنَّمَا الْخَمْرُ وَالْمَيْسِرُ وَالأَنصَابُ وَالأَزْلاَمُ رِجْسٌ مِّنْ عَمَلِ الشَّيْطَانِ فَاجْتَنِبُوهُ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ ﴿۹۰﴾

إِنَّمَا يُرِيدُ الشَّيْطَانُ أَن يُوقِعَ بَيْنَكُمُ الْعَدَاوَةَ وَالْبَغْضَاء فِي الْخَمْرِ وَالْمَيْسِرِ وَيَصُدَّكُمْ عَن ذِكْرِ اللّهِ وَعَنِ الصَّلاَةِ فَهَلْ أَنتُم مُّنتَهُونَ ﴿۹۱﴾

وَأَطِيعُواْ اللّهَ وَأَطِيعُواْ الرَّسُولَ وَاحْذَرُواْ فَإِن تَوَلَّيْتُمْ فَاعْلَمُواْ أَنَّمَا عَلَى رَسُولِنَا الْبَلاَغُ الْمُبِينُ ﴿۹۲﴾

چون کسی مال و عمر خود را در راه زشتکاری و معاصی صرف کرده باشد و خواهد که آن صفت از او زایل شود این آیات را در روز جمعه بر گلابی یا سیب ، با نیت خالص بنویسد و در صبح پنج شنبه پیش از آنکه چیزی خورده باشد این گلابی و سیب را بخورد . سه بار به این دستور عمل کند ان صفت از او زایل می شود

خواص آیات قرآن کریم ص51

ختومات مجرب

1) روز اول بعد از نماز صبح با وضو دو رکعت نماز حاجت بخوانداوائل ماه بعد از نماز صبح باشد. آنگاه تا 40روز هر روز رو به قبله 100 صلوات بفرستد و آیه 114 سوره مائده را 50 بار بخواند و در بین خواندن با کسی تکلم ننماید. این عمل در فتح امور مؤثر است..

2) هر کسی وقت صبح قبل از تکلم، 3بار این ایه را بخواند روزی او از جایی رسد که گمان نداشته باشد.

درمان با قرآن، محمدرضا کریمی، ص34

موضوعات: خوش خلقي به چيست؟, فضائل سوره مائده  لینک ثابت
 [ 09:28:00 ب.ظ ]




تعداد آیات: 126

مکی یا مدنی: مدنی

نام های دیگر سوره: النساء الكبري

فضائل سوره نساء

ابی بن کعب عن النبی صلی الله علیه وآله وسلم قال: من قرأها فکانما تصدق علی کل مؤمن ورث میراثاً و أعطی من الاجر کمن اشتری محراً و بریء من الشرک و کان فی مشیة الله من الذین یتجاوز عنهم.

مجمع البیان ج3 ص1

رسول اکرم صلی الله علیه وآله وسلم: «هر کس سوره نساء را قرائت کند، مانند آن است که بر همه مؤمنانی که میراثی بر جای گذاشته اند، صدقه داده است و اجری همانند آزاد کردن بنده به او خواهند داد و از شرک به دور بوده و در مشیّت الهی، از کسانی خواهد بود که خداوند از آنها در گذشته است».

قال امیرالمومنین علیه السلام: «مَن قرأ سورة النساءِ فی کُلّ جُمُعَةٍ أُمِنَ ضَغَطَةَ القَبر»

ثواب الاعمال و عقاب الاعمال ص281

آقا امیرالمومنین علی علیه السلام فرمودند: «اگر فردی سوره نساء را روزهای جمعه تلاوت نماید، از فشار قبر در امان خواهد بود.

پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله وسلم طبق روایتی فرمودند: «هر کسی سوره نساء را بخواند مانند کسی است که تمام دارایی خود را در راه خدا به مردم صدقه داده و همچنین پاداش آزاد کردن بنده ای در راه خدا را دارد.»

تفسیر نمونه ج3 ص 310

آثار و برکات سوره نساء

1) جهت ایجاد محبت میان زن و شوهر

از حضرت امام جعفرصادق علیه السلام منقول است که: اگر کسی با ایمان، سوره مبارکه نساء را به جهت موافقت زن و شوهر با نیت خالص و توجه به خدا و معنی آن و با حال وضو بخواند مقصود حاصل شود و زن و شوهر به هم مهربان گردند.

خواص آیات قرآن کریم ص45

2) عدم تاثیر سحر

هر کس با ایمان، این آیه را با نیت خالص و توجه به خدا و معنی آن و با حال وضو بنویسد و با آب بشوید و 7 روز صبح، پیش از آنکه چیزی بخورد آن را بنوشد سحر بر او کار نکند.

وَمَن يُهَاجِرْ فِي سَبِيلِ اللّهِ يَجِدْ فِي الأَرْضِ مُرَاغَمًا كَثِيرًا وَسَعَةً وَمَن يَخْرُجْ مِن بَيْتِهِ مُهَاجِرًا إِلَى اللّهِ وَرَسُولِهِ ثُمَّ يُدْرِكْهُ الْمَوْتُ فَقَدْ وَقَعَ أَجْرُهُ عَلى اللّهِ وَكَانَ اللّهُ غَفُورًا رَّحِيمًا ﴿۱۰۰﴾

خواص آیات قرآن کریم ص46

3) جهت غلبه بر دشمن

يَا أَيُّهَا النَّاسُ قَدْ جَاءكُم بُرْهَانٌ مِّن رَّبِّكُمْ وَأَنزَلْنَا إِلَيْكُمْ نُورًا مُّبِينًا ﴿۱۷۴﴾ فَأَمَّا الَّذِينَ آمَنُواْ بِاللّهِ وَاعْتَصَمُواْ بِهِ فَسَيُدْخِلُهُمْ فِي رَحْمَةٍ مِّنْهُ وَفَضْلٍ وَيَهْدِيهِمْ إِلَيْهِ صِرَاطًا مُّسْتَقِيمًا ﴿۱۷۵﴾

این دو آیه را به جهت دفع مجادله است روز یکشنبه روزه دارد و این دو آیه را با نیت خالص و توجه به خدا و معنی ان بنویسد و با خود دارد برخصم غلبه کند و دلیل و حجت خصم، باطل گردد.

خواص آیات قرآن کریم ص47

4) جهت خاموشی پرگویان

لاَّ يُحِبُّ اللّهُ الْجَهْرَ بِالسُّوَءِ مِنَ الْقَوْلِ إِلاَّ مَن ظُلِمَ وَكَانَ اللّهُ سَمِيعًا عَلِيمًا ﴿۱۴۸﴾

اگر کسی با ایمان این آیه را با نیت خالص و توجه به خدا و معنی آن بخواند در پیش کسی که پرگو باشد و معجب [متکبر] به سخن خود، خاموش گردد و سخن کمتر کند.

خواص آیات قرآن کریم ص46

5) جهت عدم ترس از ظالم

لاَّ يُحِبُّ اللّهُ الْجَهْرَ بِالسُّوَءِ مِنَ الْقَوْلِ إِلاَّ مَن ظُلِمَ وَكَانَ اللّهُ سَمِيعًا عَلِيمًا ﴿۱۴۸﴾

اگر کسی با ایمان این آیه را با نیت خالص و توجه به خدا و معنی آن بنویسد و با خود دارد به نزد حاکمی یا ظالمی رود که از او ترسان باشد و مکرر این آیه را با حال وضو بخواند ایمن شود و هیچ ضرری به وی نرسد.

خواص آیات قرآن کریم ص46

موضوعات: خوش خلقي, فضائل سوره نساء  لینک ثابت
 [ 09:25:00 ب.ظ ]




                                                                                         زندگینامه حضرت ام البنین (س)

 سیزدهم جمادی‏الثانی، یادآور روزی غم‏انگیز بود؛ روزی که در آن مادری فداکار و بانویی با عظمت از تبار دلاوران، به سوی معبود پر کشید. ام البنین، مادر پسرانِ علی علیه‏السلام ، بعد از عمری تلاش، شکیبایی و استقامتْ با اهدای چهار فرزند رشید به پیش‏گاه مولایش، حسین بن علی علیه‏السلام ، با دلی مالامال از محبت و عشق، راهی دیار دوست شد و در بقیع، آرام‏گاهِ خوبان، در جوار دیگر فرزند زهرا علیهاالسلام برای همیشه رحل اقامت افکند.

نام و مشخصات

نامش فاطمه و کنیه‏اش امُّ البنین (مادر پسران) است. پدرش حِزام، و مادرش ثمامه یا لیلاست. همسرش علی‏بن ابی‏طالب علیه‏السلام و فرزندانش عباس علیه‏السلام ، عبداللّه‏، جعفر و عثمان هستند که هر چهار نفرْ در سرزمین کربلا و در رکاب امام حسین علیه‏السلام به شهادت رسیدند. آرام‏گاه وی در مدینه منوّره و قبرستان بقیع است.

ولادت ام البنین علیهاالسلام

در مورد تاریخ دقیق ولادت حضرت ام‏البنین اطلاعی در دست نیست و تاریخ‏نگارانْ سال ولادت او را ثبت نکرده‏اند، ولی یاد آور شده‏اند که تولد پسر بزرگ ایشان، حضرت ابوالفضل علیه‏السلام ، در سال 26 ق اتفاق افتاده است.

برخی از تاریخ‏نگارانْ زمان ولادت ایشان را در حدود پنج سال پس از هجرت تخمین می‏زنند.

بانویی از تبار دلاوران عرب

تاریخ گواهی می‏دهد که پدران و داییان حضرت ام‏البنین از دلیران عربِ پیش از اسلام بوده و از آن‏ها به هنگام نبرد، دلیرْمردی‏های فراوانی نقل شده است که در عین شجاعتْ بزرگ و پیشوای قوم خود نیز بوده‏اند، آن‏چنان که حاکمان زمانْ در برابرشان سرتسلیم فرود می‏آورند. اینان همانان هستند که عقیل ـ نسبْ‏شناس بزرگ عرب و برادر علی علیه‏السلام ـ به امیرالمؤمنین علیه‏السلام گفت: در میان عرب از پدرانش شجاع‏تر و قهرمان‏تر یافت نمی‏شود.

انتخاب ام البنین علیهاالسلام برای همسری علی علیه‏السلام

بعد از شهادت فاطمه زهرا علیهاالسلام ، علی بن ابی‏طالب علیه‏السلام برادرش عقیل را ـ که آشنا به علم نسب‏شناسی عرب بود ـ فرا خواند و از او خواست که برایش همسری از تبار دلاوران برگزیند تا پسر دلیری برای مولا به ارمغان آورد.

عقیل، فاطمه کلابیه را برای حضرت برگزید که قبیله و خاندانش، بنی کِلاب، در شجاعت بی‏مانند بودند، و حضرت علی علیه‏السلام نیز این انتخاب را پسندید.

خواستگاری از ام البنین علیهاالسلام

بعد از این که عقیل شجره‏نامه‏های اَعراب را بررسی و ام‏البنین را انتخاب کرد، حضرت علی علیه‏السلام ، او را نزد پدر ام‏البنین فرستاد. پدرخشنود از این وصلت مبارک، نزد دختر خود شتافت و موضوع را در میان گذاشت. ام البنین نیز با سربلندی و افتخارْ پاسخ مثبت داد و پیوندی همیشگی بین وی و مولای متقیان علی بن ابی‏طالب علیه‏السلام برقرار شد.

امام علی علیه‏السلام ، در همسرش عقلی سترگ، ایمانی استوار، آدابی والا و صفاتی نیکو مشاهده کرد و او را گرامی داشت و از صمیم قلب در حفظ حُرمت او کوشید.

اولین روز زندگی مشترک

روز اولی که ام البنین علیهاالسلام پا در خانه علی علیه‏السلام گذاشت، حسن و حسین علیهماالسلام مریض بوده و در بستر افتاده بودند. عروس تازه ابوطالب، به محض آن‏که وارد خانه شد، خود را به بالین آن دو عزیز عالم وجود رسانید و هم‏چون مادری مهربان به دلجویی و پرستاری آنان پرداخت.

وقتی غمِ زهرا، شد همدم مولا

تو آمدی ای گل، در خانه گل‏ها

بر دربِ حریمِ، کاشانه نشستی

یعنی که کنیزِ، این خانه تو هستی

محمدعلی شهاب

تغییر نام

فاطمه کلابیه، بعد از گذشت مدتی از زندگی مشترک با علی علیه‏السلام ، به امیرالمؤمنین پیشنهاد کرد که به جای «فاطمه»، که اسم قبلی و اصلی وی بوده، او را ام البنین صدا زند تا فرزندان حضرت زهرا علیهاالسلام از ذکر نام اصلی او توسط پدرشان، به یاد مادر خویش، فاطمه زهرا علیهاالسلام نیفتند و در نتیجه، خاطرات گذشته، در ذهن آن‏ها تداعی نگردد و رنج بی‏مادری آن‏ها را آزار ندهد.

محبت بی‏دریغ ام البنین علیه‏السلام به فرزندان زهرا علیهاالسلام

ام‏البنین بر آن بود که، در زندگی جای خالی حضرت زهرا علیهاالسلام را برای فرزندان ایشان پر کند؛ مادری که در اوج شکوفایی پژمرده شد و آتش به جان فرزندان خردسال زد: فرزندان فاطمه زهرا علیهاالسلام در وجود این بانوی پارسا، مادر خود را می‏دیدند و رنج فقدانِ مادر را کمتر احساس می‏کردند.

ام‏البنین علیهاالسلام ، فرزندان دختر گرامی رسول خدا صلی‏الله‏علیه‏و‏آله را بر فرزندان خود مقدّم می‏داشت و بخش عمده محبت و علاقه خود را متوجه آنان می‏کرد و آن را فریضه‏ای دینی می‏شمرد؛ زیرا خداوند متعال در کتاب خود، همگان را به محبت آنان دستور داده است.

فرزندان ام‏البنین علیهاالسلام

ثمره زندگی مشترک ام البنین علیهاالسلام با حضرت علی علیه‏السلام ، چهار پسر بود که به دلیل داشتن همین پسران، او را ام‏البنین، یعنی مادر پسران می‏خواندند. نام فرزندان ایشان به ترتیب عبارتند از: قمربنی‏هاشم حضرت ابوالفضل العباس علیه‏السلام ، عبداللّه‏، جعفر و عثمان.

فرزندان ام البنین همگی در کربلا به شهادت رسیدند و نسل ایشان از طریق عُبیداللّه‏ فرزند حضرت ابوالفضل علیه‏السلام ادامه یافت.

مادر چهار شهید

با شهادت چهار فرزند ام‏البنین علیهاالسلام در کربلا، این بانوی شکیبا، به افتخار مادر شهیدان بودن نائل آمد و درکنار همسر شهید بودن، افتخاری دیگر بر صفحه افتخاراتش افزوده شد.

وقتی خبر شهادت فرزندانش به او رسید، سرشک اشک از دیده فرو ریخت و با روحیه‏ای قوی در اشعاری گفت: «ای کسی که فرزند رشیدم عباس را دیدی که همانند پدرش بر دشمنان تاخت، فرزندان علی علیه‏السلام همه شیران بیشه شجاعتند. شنیده‏ام بر سر عباس عمود آهنین زدند، در حالی که دست‏هایش را قطع کرده بودند؛ اگر دست در بدن پسرم بود، چه کسی می‏توانست نزد او آید و با او بجنگد؟»

فرزندانم به فدای حسین علیه‏السلام

ام‏البنین بَشیر را دید که فرستاده امام سجاد علیه‏السلام بود و به مدینه آمده بود تا مردم را از ماجرای کربلا و بازگشت کاروان امام حسین علیه‏السلام با خبر سازد. به او فرمود: ای بشیر! از امام حسین علیه‏السلام چه خبر داری؟ بشیر گفت: خدا به تو صبر دهد که عباس تو کشته گردید. ام‏البنین فرمود: از حسین علیه‏السلام مرا خبر ده!

بشیر خبر شهادت بقیه فرزندان او را هم اعلام کرد، ولی ام‏البنین پیوسته از امام حسین علیه‏السلام خبر می‏گرفت و می‏گفت: فرزندان من و آن‏چه در زیر آسمان است، فدای حسینم باد.

چون بشیر خبر شهادت امام حسین علیه‏السلام را به آن حضرت داد، صیحه‏ای کشید و گفت: ای بشیر! رگ قلبم را پاره کردی و سپس صدا به ناله و شیون بلند کرد.

این علاقه او به امام حسین علیه‏السلام دلیل کمال معنویت اوست که آن همه ایثار را در راه مقام ولایت فراموش کرد و تنها از رهبرش سخن به میان آورد.

ام البنین، پاسدار خاطره عاشور

از ویژگی‏های بسیار مهم ام البنین، توجه به زمان و مسائل مربوط به آن است. وی پس از واقعه عاشورا، از مرثیه‏خوانی و نوحه‏سرایی استفاده کرده تا ندای مظلومیت کربلاییان را به گوش نسل‏های آینده برساند. ایشان هر روز به همراه پسرِ حضرت عباس علیه‏السلام ، عبیداللّه‏ که همراه مادرش در کربلا حضور داشت و سند زنده‏ای برای بیان وقایع عاشورا بود، به بقیع می‏رفت و نوحه می‏خواند.

او با این اشعار، هم حماسه کربلا را بازگو و هم در قالب عزاداریْ به حکومت وقت نوعی اعتراض می‏کرد و مردم را که اطراف او جمع می‏شدند، از جنایات بنی‏امیه، آگاه می‏نمود.

سفارش به دفاع از ولایت

هنگامی که امام حسین علیه‏السلام آهنگ ترک مدینه و تشرف برای حج و به دنبال آنْ هجرت به سوی عراق کرد، ام البنین علیهاالسلام به همراهان امام حسین علیه‏السلام چنین سفارش می‏کرد: «چشم و دل مولایم امام حسین علیه‏السلام و فرمان‏بردار او باشید».

ام‏ البنین علیهاالسلام ، واسطه فیض الهی

ام‏البنین، همسر علی علیه‏السلام و مادر سردار کربلا، نزد مسلمانان جایگاهی ویژه دارد، چون نزد خداوند از مقام و منزلتی والا برخودار است، و این مقامْ به واسطه تقدیم خالصانه فرزندان در راه خدا و استواری و عبودیت ایشان است. از این‏رو، مؤمنانِ حاجت‏مند و دردمند او را به درگاه حضرت باری تعالی شفیع و واسطه قرار می‏دهند، و غم واندوهشان را با زیارت مزار آن بانو می‏زدایند.

اهل بیت علیهم‏السلام و ام البنین علیهاالسلام

محبت بی‏شائبه ام البنین در حق فرزندان رسول خدا صلی‏الله‏علیه‏و‏آله و فداکاری فرزندان وی در راه سیدالشهدا، در تاریخ بی‏پاسخ نماند. اهل بیت علیهم‏السلام هم در احترام و بزرگ‏داشت وی کوشیدند و بسیار از او قدردانی کرده، او را سپاس گفتند.

زینب کبری علیهاالسلام پس از رسیدن به مدینه، به محضرش شتافت و شهادت فرزندانش را به او تسلیت گفت. ایشان هم‏چنین در مناسبت‏های دیگر مثل عیدها، برای ادای احترام، به محضر ام البنین علیهاالسلام مشرّف می‏شد.

سخن بزرگان در بیان فضایل ام‏البنین علیهاالسلام

عالم جلیل‏القدر، زین‏الدین عاملی، شهید ثانی درباره حضرت ام‏البنین علیهاالسلام می‏گوید: «ام‏البنین از بانوان با معرفت و پر فضیلت بود. نسبت به خاندان نبوت، محبت و دلبستگی خالص و شدید داشت و خود را وقف خدمت به آن‏ها کرده بود. خاندان نبوت نیز برای او جایگاه والایی قائل بودند و به او احترام ویژه می‏گذاشتند.» هم‏چنین علامه سید محسن امین می‏گوید: «ام البنین علیهاالسلام ، شاعری خوش‏بیان و از خانواده‏ای اصیل و شجاع بود.» علی محمد علی دُخَیِّل، نویسنده معاصر عرب در وصف این بانوی بزرگوار می‏نویسد: «عظمت این زن (ام البنین) در آن‏جا آشکار می‏شود که وقتی خبر شهادت فرزندانش را به او می‏دهند، به آن توجه نمی‏کند، بلکه از سلامت حضرت امام حسین علیه‏السلام می‏پرسد؛ گویی امام حسین علیه‏السلام فرزندِ اوست نه آنان.

روزهای آخر

زندگی سراسر مهر و عاطفه و مبارزه ام‏البنین علیهاالسلام ، رو به پایان بود. او به عنوان همسر شهید، رسالت خویش را به خوبی به پایان رسانید و فرزندانی تربیت کرد که فداییِ ولایت و امامت بودند.

او، بعد از زینب کبری علیهاالسلام دار فانی را وداع گفت، ولی تاریخ‏نگاران سال ارتحال او را متفاوت نگاشته‏اند، به طوری که عده‏ای آن را سال 70 ق بیان کرده‏اند و عده دیگری تاریخ وفات آن مادر فداکار را، سیزدهم جمادی الثانی سال 64 ق دانسته‏اند که نظر دوم از شهرت بیشتری برخوردار است. ام‏البنین را در بقیع، در جوار امام حسن مجتبی علیه‏السلام ، فاطمه بنت اسد علیهاالسلام و دیگر شخصیت‏های اسلامیِ مدفون در آن‏جا به خاک سپردند

موضوعات: خوش خلقي, زندگی نامه حضرت ام البنین(س)  لینک ثابت
 [ 09:06:00 ب.ظ ]




ای مادر چهار کشته ی عاشورا
ای مرثیه خوانِ ماتم تاسوعا
هر جا که تو را زینب کبری می دید
می گفت که ای وای ، نیامد سقا

موضوعات: چند خاطره خواندنی از امام خمینی, تسلیت شب شهادت حضرت ام البنین  لینک ثابت
[سه شنبه 1395-01-03] [ 07:19:00 ب.ظ ]




 

سوره ال عمران

تعداد آیات:200

مکی ومدنی: مدنی

نام های دیگر سوره:استغفار، طیبه

فضائل سوره آل عمران

روی ابی کعب عن رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم قال: من قرأ سورة آل عمران أعطی بکل آیة منها أماناً من حر جسر جهنم.

مجمع البیان ج2 ص7

«هر کس سوره آل عمران را قرائت کند به ازای هر آیه از آن ، امانی بر روی پل جهنم به او داده خواهد شد»

قال رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم: من قرأ سورة آل عمران یوم الجمعة صلی الله علیه و ملائکته حتی تجب الشمس.

«هر کس سوره آل عمران را در روز جمعه قرائت نماید خداوند و فرشتگان تا غروب آفتاب بر او درود می فرستند»

مجمع البیان ج2 ص7

عن ابی عبدالله علیه السلام قال: من قرأ سورة البقرة و آل عمران جاءتا یوم القیامة تظلانه علی رأسه مثل الغمامتین أو مثل العباء تین.

البرهان ج3 ص2

امام صادق علیه السلام فرمودند: «هر کس سوره های بقره و آل عمران را قرائت نماید، در روز قیامت در حالی می آید که این دو سوره مانند دو تکه ابر بر سر او سایه افکنده اند.»

روی عن النبی صلی الله علیه وآله وسلم انه قال: من قرأ هذه السورة أعطاه الله بکل حرف أماناً من حر جهنم…

البرهان ج3 ص2

رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم فرمودند: هر فردی که سوره آل عمران را قرائت مند خداوند به تعداد هر حرف این سوره امانی از گرمای آتش جهنم به او عنایت می کند.

آثار و برکات سوره آل عمران

1) رفع تنگدستی

عن الصادق علیه السلام قال: إن کتبت بزعفران و علقت علی إمرأة ترید الحمل حملت باذن الله تعالی و إن علقها معسر یسر الله امره و رزقه الله تعالی.

البرهان ج3 ص2

امام صادق علیه السلام فرمودند: اگر فرد تنگدست آن را همراه داشته باشد خداوند امرش را آسان کرده و روزی اش می دهد.

2) جهت سردرد

امام رضا علیه السلام برای درمان درد شقیقه فرمود بخواند[ِآیه 8 آل عمران]: « رَبَّنَا لاَ تُزِغْ قُلُوبَنَا بَعْدَ إِذْ هَدَيْتَنَا وَهَبْ لَنَا مِن لَّدُنكَ رَحْمَةً إِنَّكَ أَنتَ الْوَهَّابُ »

مکارم الاخلاق ج2 ص 279

3) جهت درمان درد معده

هر کس با ایمان این آیه را «« رَبَّنَا لاَ تُزِغْ قُلُوبَنَا بَعْدَ إِذْ هَدَيْتَنَا وَهَبْ لَنَا مِن لَّدُنكَ رَحْمَةً إِنَّكَ أَنتَ الْوَهَّابُ » بر خرما با نیت خالص و توجه به خدا و معنی آن بخواند و به کسی دهد که او را درد معده باشد تا بخورد شفا یابد.

خواص آیات قرآن کریم ص35

4) جهت آسان شدن وضع حمل:

از حضرت امام جعفر صادق علیه السلام منقول است: هر کس با ایمان سوره مبارکه آل عمران را با نیت خالص و توجه به خدا و معنی آن بنویسد چون زن حامله ای آن را با خود دارد وضع حمل بر او آسان می شود.

خواص آیات قرآن کریم ص34

5) رفع وسواس و افکار فاسد:

الَّذِينَ يَقُولُونَ رَبَّنَا إِنَّنَا آمَنَّا فَاغْفِرْ لَنَا ذُنُوبَنَا وَقِنَا عَذَابَ النَّارِ ﴿۱۶﴾

الصَّابِرِينَ وَالصَّادِقِينَ وَالْقَانِتِينَ وَالْمُنفِقِينَ وَالْمُسْتَغْفِرِينَ بِالأَسْحَارِ ﴿۱۷﴾

شَهِدَ اللّهُ أَنَّهُ لاَ إِلَهَ إِلاَّ هُوَ وَالْمَلاَئِكَةُ وَأُوْلُواْ الْعِلْمِ قَآئِمَا بِالْقِسْطِ لاَ إِلَهَ إِلاَّ هُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ ﴿۱۸﴾

هر کس با ایمان این آیات را بر شکر سفید با نیت خالص و توجه به خدا و معنی آن بخواند و آن را به شبنم که بر برگ درخت افتاده باشد حل کند و چهار روز متوالی ، هر روز از ان یک مثقال بخورد و در وقت غذا خوردن انجیر سفید بخورد وسواس و فکرهای فاسد از او زایل می شود و همه سختی ها بر او آسان می گردد.

خواص آیات قرآن کریم ص35

6) جهت برآورده شدن حاجت

در بعضی از تصانیف امام محمد غزالی مذکور است که حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله وسلم فرمودند: هر کس با ایمان را حاجتی باشد سر بر سجده نهد و آیات (26-27) سوره آل عمران را با نیت و توجه به خدا و معنی آن بخواند:

قُلِ اللَّهُمَّ مَالِكَ الْمُلْكِ تُؤْتِي الْمُلْكَ مَن تَشَاء وَتَنزِعُ الْمُلْكَ مِمَّن تَشَاء وَتُعِزُّ مَن تَشَاء وَتُذِلُّ مَن تَشَاء بِيَدِكَ الْخَيْرُ إِنَّكَ عَلَىَ كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ ﴿۲۶﴾

تُولِجُ اللَّيْلَ فِي الْنَّهَارِ وَتُولِجُ النَّهَارَ فِي اللَّيْلِ وَتُخْرِجُ الْحَيَّ مِنَ الْمَيِّتِ وَتُخْرِجُ الَمَيَّتَ مِنَ الْحَيِّ وَتَرْزُقُ مَن تَشَاء بِغَيْرِ حِسَابٍ (۲۷)

سپس این دعا را بخواند حاجتش به فضل خدا روا گردد:

یا الله یا الله یا الله انت الذی لا اله الا انت وحدکَ لا شریکَ لک، تَجَبَّرتَ مِن أن یکونَ لَکَ وَلَدٌ و تعالَیتَ عن أن یکونَ لکَ شریکٌ و تَعَظّمتَ عن أن یکون لکَ شبیهٌ و شُبهَةٌ و قهرتَ عن أن یکونَ لکَ ضدٌ و تکَرّمتَ من أن یکون لک وزیرٌ یا الله إقض حاجتی.

خواص آیات قرآن کریم ص35

7) ایمنی از شر ظالم

اگر کسی با ایمان آیات (122-126) را در نیمه شب جمعه بنویسد به شرطی که نویسنده با وضو باشد:

إِذْ هَمَّت طَّآئِفَتَانِ مِنكُمْ أَن تَفْشَلاَ وَاللّهُ وَلِيُّهُمَا وَعَلَى اللّهِ فَلْيَتَوَكَّلِ الْمُؤْمِنُونَ ﴿۱۲۲﴾

وَلَقَدْ نَصَرَكُمُ اللّهُ بِبَدْرٍ وَأَنتُمْ أَذِلَّةٌ فَاتَّقُواْ اللّهَ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ ﴿۱۲۳﴾

إِذْ تَقُولُ لِلْمُؤْمِنِينَ أَلَن يَكْفِيكُمْ أَن يُمِدَّكُمْ رَبُّكُم بِثَلاَثَةِ آلاَفٍ مِّنَ الْمَلآئِكَةِ مُنزَلِينَ ﴿۱۲۴﴾

بَلَى إِن تَصْبِرُواْ وَتَتَّقُواْ وَيَأْتُوكُم مِّن فَوْرِهِمْ هَذَا يُمْدِدْكُمْ رَبُّكُم بِخَمْسَةِ آلافٍ مِّنَ الْمَلآئِكَةِ مُسَوِّمِينَ ﴿۱۲۵﴾

وَمَا جَعَلَهُ اللّهُ إِلاَّ بُشْرَى لَكُمْ وَلِتَطْمَئِنَّ قُلُوبُكُم بِهِ وَمَا النَّصْرُ إِلاَّ مِنْ عِندِ اللّهِ الْعَزِيزِ الْحَكِيمِ ﴿۱۲۶﴾

و چون نماز صبح بگذارد بنشیند تا وقت طلوع آفتاب و به ذکر و تسبیح مشغول شود چون آفتاب بلند شود دو رکعت نماز بگذارد و در ررکعت اول (فاتحه) و آیة الکرسی را با نیت خالص و توجه به معنی آن بخواند و در رکعت دوم سوره فاتحه و آیات(285-286 بقره):

« آمَنَ الرَّسُولُ بِمَا أُنزِلَ إِلَيْهِ مِن رَّبِّهِ وَالْمُؤْمِنُونَ كُلٌّ آمَنَ بِاللّهِ وَمَلآئِكَتِهِ وَكُتُبِهِ وَرُسُلِهِ لاَ نُفَرِّقُ بَيْنَ أَحَدٍ مِّن رُّسُلِهِ وَقَالُواْ سَمِعْنَا وَأَطَعْنَا غُفْرَانَكَ رَبَّنَا وَإِلَيْكَ الْمَصِيرُ ﴿۲۸۵﴾ لاَ يُكَلِّفُ اللّهُ نَفْسًا إِلاَّ وُسْعَهَا لَهَا مَا كَسَبَتْ وَعَلَيْهَا مَا اكْتَسَبَتْ رَبَّنَا لاَ تُؤَاخِذْنَا إِن نَّسِينَا أَوْ أَخْطَأْنَا رَبَّنَا وَلاَ تَحْمِلْ عَلَيْنَا إِصْرًا كَمَا حَمَلْتَهُ عَلَى الَّذِينَ مِن قَبْلِنَا رَبَّنَا وَلاَ تُحَمِّلْنَا مَا لاَ طَاقَةَ لَنَا بِهِ وَاعْفُ عَنَّا وَاغْفِرْ لَنَا وَارْحَمْنَآ أَنتَ مَوْلاَنَا فَانصُرْنَا عَلَى الْقَوْمِ الْكَافِرِينَ ﴿۲۸۶﴾ »

را با نیت خالص و توجه به خدا و معنی آن بخواند و چون سلام نماز دهد 7بار استغفار بگوید: استغفرالله ربی و اتوب الیه» و سپس 7 بار بگوید: حَسبی اللهُ لا اله الا هو علیه توَکّلتُ و هو ربُّ العرشُ العظیم.

سپس تجدید وضو کند و این آیات را نوشته با خود دارد اگر از ظالمی ترسد ترس او زایل شود و قوت قلب حاصل گردد.

خواص آیات قرآن کریم ص40

8) حل مشکلات سخت:

اگر کسی با ایمان را مهمّی سخت پیش آید40 روز و هر روز 40 نوبت بعد از نماز ضبح این آیه را با نیت خالص و توجه به خدا و معنی ان بخواند مهم او کفایت می شود.

خواص آیات قرآن کریم ص42

9) جهت ناسازگاری زن

هر کس با ایمان آیه را « يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ اصْبِرُواْ وَصَابِرُواْ وَرَابِطُواْ وَاتَّقُواْ اللّهَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ ﴿۲۰۰﴾

به نان جو یا گندم با نیت خالص و توجه به خدا و معنی آن بنویسد و به زن ناسازگار دهد ناسازگاری زن زایل شود.

خواص آیات قرآن کریم ص44

ختم آیه شریفه «قل اللهم»

1) علماء نوشته اند: با وضوی کامل دو رکعت نماز بخواند و رو به قبله با خاطر جمع قل اللهم را تا بغیر حساب، 40 بار بخواند چون فارغ شد بر کاغذی به خط خوب بنویسد: نجوم

و آن را به جای پاک بچسباند و هر روز 40 بار به آن بنگردد و « قُلِ اللَّهُمَّ مَالِكَ الْمُلْكِ تُؤْتِي الْمُلْكَ مَن تَشَاء وَتَنزِعُ الْمُلْكَ مِمَّن تَشَاء وَتُعِزُّ مَن تَشَاء وَتُذِلُّ مَن تَشَاء بِيَدِكَ الْخَيْرُ إِنَّكَ عَلَىَ كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ﴿۲۶﴾ تُولِجُ اللَّيْلَ فِي الْنَّهَارِ وَتُولِجُ النَّهَارَ فِي اللَّيْلِ وَتُخْرِجُ الْحَيَّ مِنَ الْمَيِّتِ وَتُخْرِجُ الَمَيَّتَ مِنَ الْحَيِّ وَتَرْزُقُ مَن تَشَاء بِغَيْرِ حِسَابٍ (۲۷)

را بخواند و در آن حال چشم از حروف برندارد و با کسی سخن نگوید تا 40 روز و دو نماز «قل اللهم » را بخواند.

نماز قل اللهم دو رکعت است و در هر رکعت بعد از حمد و توحید، 10 بار «قل اللهم… بغیر حساب» و در رکوع 10 بار بعد از رکوع 10بار، در سجده 10 بار، بعد از سجده 10 بار، و در سجده دوم و بعد از آن نیز هر یک 10 بار که جمعه 70 بار می شود و رکعت دیگر را نیز چنین به جا آورد و بعد از سلام در سجده بگوید: «رَبِّ أغفِر لی وَهَب لی مُلکاً لا یَنبَغی لِأحدٍ من بعدی إنّک انت الوهّاب » و حاجت را ازخدا بخواهد.

2) در هر رکعت بعد از حمد، 10 بار « قُلِ اللَّهُمَّ مَالِكَ الْمُلْكِ تُؤْتِي الْمُلْكَ مَن تَشَاء وَتَنزِعُ الْمُلْكَ مِمَّن تَشَاء وَتُعِزُّ مَن تَشَاء وَتُذِلُّ مَن تَشَاء بِيَدِكَ الْخَيْرُ إِنَّكَ عَلَىَ كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ

﴿۲۶﴾ تُولِجُ اللَّيْلَ فِي الْنَّهَارِ وَتُولِجُ النَّهَارَ فِي اللَّيْلِ وَتُخْرِجُ الْحَيَّ مِنَ الْمَيِّتِ وَتُخْرِجُ الَمَيَّتَ مِنَ الْحَيِّ وَتَرْزُقُ مَن تَشَاء بِغَيْرِ حِسَابٍ ﴿۲۷﴾

را بخواند و بعد از سلام 10 بار بگوید: «یا ارحم الراحمین وَ انتَ خیرُ الرازقین» بعد 10 بار صلوات بفرستذ و سپس به سجده رود و بگوید: «ربنا اغفِرلنا وَأرحمنا وَهَب لَنا مُلکاً لا یَنبَغی لِأحدٍ من بعدی انّک انت الوهّاب»

دو هزار و یک ختم ص 65

موضوعات: چند خاطره خواندنی از امام خمینی, فضائل سوره آل عمران  لینک ثابت
 [ 06:50:00 ب.ظ ]




سوره بقره

تعداد آیات:286 آیه

مکی یا مدنی: مدنی

نام های دیگر سوره: فسطاط القرآن

فضائل سوره بقره

عن النبی صلی الله علیه و آله وسلم: من قرأها فصلوات الله علیه و رحمته و اعطی من الاجر کالمرابط فی سبیل الله سنة لا تسکن روعته.

مجمع البیان،ج1،ص67

هر کس سوره بقره را بخواند درود و رحمت خدا بر اوست و خدا پاداش کسی را به او می دهد که یک سال در راه خدا جنگیده باشد و از اسلام دفاع کرده باشد.

قال رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم: من قرأ أربَعَ آیاتٍ من اولِ البقرةِ و آیَة الکرسی و ۀیتین بَعدَها و ثلاثَ آیات من آخرها لَم یَرَ فی نفسه و مالهِ شیئاً یَکرهُهُ و لا یَقرَبُهُ و لا یَنسی القرآن.

ثواب الاعمال، ص280

رسول خدا صلی الله علیه وآله سلم فرمودند: «هرکس 4آیه از اول سوره بقره و آیة الکرسی را با دو آیه بعد از آن و سه آیه آخر سوره بقره را تلاوت کند هیچ بدی و ناراحتی در جان و مال خود نبیند و شیطان به وی نزدیک نشود و قرآن را فراموش نکند.»

قال رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم: ان اصفر البیوت بیت لا یقرأ فیه سورة البقرة فسطاط القرآن.

مستدرک الوسائل، ج4، ص334

پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله وسلم فرمودند: «خالی ترین خانه [از خیر] خانه ای است که در آن سوره بقره خوانده نشود، سوره بقره سوره ایست که محل اجتماع قرآن است.»

عن ابی بن کعب عن النبی صلی الله علیه و آله وسلم قال لی یا ابی! مرّ المسلمین ان یتعلموا سورة البقرة فان تعلمها برکة و ترکها حسرة و لا یستطیها البطلة.

مجمع البیان،ج1،ص67

پیامبر اکرم صلوات الله علیه و آله به اُبّی بن کعب فرمودند:

« ای اُبّی! مسلمانان را به فراگیری این سوره فراخوان که در فراگیریش برکت و در رها ساختن آن حسرت است؛ و ساحران راهی برای نفوذ در سوره بقره را ندارند.»

قال رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم: من قرأها فی بیته نهاراً لم یدخل بیته شیطان ثلاثة ایام و من قرأها فی بیته لیلاً لم یدخله شیطان ثلاث لیال.

اختصاص

رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم فرمودند: «هرکس سوره بقره را در خانهٔ خود قرائت کند سه روز آن خانه از گزند شیطان در امان است و همچنین اگر یک شب ٱن را در خانه خود تلاوت کند، سه شب ٱن خانه از آسیب شیطان محفوظ است و شیطان داخل ٱن خانه نمی گردد

عن ابی عبدالله علیه السلام: من قرأ البقرة و آل عمران جاء یوم القیامة تظلانه علی رأسه مثل الغمامتین أو العباءتین.

البرهان فی تفسیر القرآن ج1 ص132

امام صادق علیه السلام فرمود: هر کس سوره بقره و آل عمران را بخواند در روز قیامت این دو سوره مانند دو قطعه ابر یا دو عبا و یا دو سایبان بر او سایه می افکنند.

همچنین از ایشان روایت شده: «هرکس آیة الکرسی را یک بار بخواند خداوند 1000رنج و گرفتاری از سختیهای دنیا و 1000رنج و گرفتاری از سختیهای ٱخرت را از او بر می گرداند؛ کمترین سختی دنیا فقر و تهیدستی است و کمترین سختی ٱخرت، عذاب قبر است.

خواص القرآن ص53 به نقل از المصباح کفعمی،ص581

آثارو برکات سوره بقره

این سوره شریفه آثار و برکاتی دارد که به نمونه هایی از آن اشاره می نماییم:

1) دور شدن شیطان

شیطان براساس سوگندی که یاد کرده است همواره در تلاش است تا انسان را بفریبد و برای مقابله با ٱن باید به دست ٱویزی محکم چنگ زد.

عن النبی صلی الله علیه و آله وسلم قال: من قرأهذه السورة فی داره، فان قردها فی الیوم لا یحوم حومة الشیاطین ثلاثة ایام و أن قرأها فی الیل لا یحومون حولة ثلاث لیال.

مستدرک الوسائل، ج4، ص333

«سوره بقره برترین سوره قرآن است هر کس آن را در شب در منزل خود قرائت نماید تا سه شب شیطان وارد خانه اش نمی شود و اگر در روز خوانده شود نیز اینچنین است.»

2) ایجاد برکت

عواملی چند موجب ایجاد برکت در زندگی و نیز اسبابی چند موجب از بین رفتن برکت و بر جای ماندن حسرت ها است.

عن النبی صلی الله علیه وآله وسلم قال: تعلموا سورة البقرة فان أخذها برکة و ترکها حسرة…

مستدرک الوسائل، ج4، ص333

از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم روایت شده است:

«سوره بقره را بیاموزید زیرا برگرفتن ٱن موجب برکت و رها کردن آن سبب حسرت است.»

3) رفع سحر

ابی بن کعب عن النبی صلی الله علیه وآله وسلم: قال لی یا ابی! مر المسلمین ان یتعلموا سورة البقرة فان تعلمها برکة و ترکها حسرة و لا یستطیها البطلة! قلت یا رسول الله ماالبطلة؟ قال : السحرة.

مجمع البیان ج1 ص67

[اُبیّ می گوید] پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم به من فرمود: «ای ابیّ! به میان مسلمانان برو تا سوره بقره را از تو بیاموزند. به راستی که یادگیری آن، برکت است و ترک کردنش، حسرت و افسوس، و یاوه گویان توان رویارویی با آن را ندارند.

[اُبیّ گوید:] «ای رسول خدا، یاوه گویان چه کسانی اند؟» فرمود: «ساحران و افسونگران»

4) جهت درمان تب

شفاجویی از آیات قرآن آموزه ای است از قرآن کریم و توصیه های ارزشمند اهل بیت علیهم السلام و از جمله این شفادهنده ها سوره بقره است.

از امام صادق علیه السلام نقل شده است: اگر کسی باایمان، سوره مبارکه بقره را بنویسد و بر ادم تبدار ببندد تب او زایل شود.

خواص آیات قرآن کریم، ص16

5) جهت درمان ترس

از حضرت امام جعفرصادق علیه السلام منقول است: اگر کسی، با ایمان سوره مبارکه بقره را بنویسد و به آب باران بشوید و به آدم ترسو دهد ترس او زایل می شود.

خواص آیات قرآن کریم، ص16

6) رسیدن به حاجت

هر کس بعد از نماز صبح پیش از آنکه سخن گوید آیه 137 (فَإِنْ آمَنُواْ بِمِثْلِ مَا آمَنتُم بِهِ فَقَدِ اهْتَدَواْ وَّإِن تَوَلَّوْاْ فَإِنَّمَا هُمْ فِي شِقَاقٍ فَسَيَكْفِيكَهُمُ اللّهُ وَهُوَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ) را هفت مرتبه بخواند، خداوند مهربان در آن روز همه مهمات او را کفایت می کند و اگر آن را ورد خود سازد و بعد از هر نماز واجب بخواند محتاج نشود و مرادات او حاصل گردد.

قرآن درمانی روحی و جسمی، ص72 به نقل از خواص الایات اصفهانی،ص 16

7) زیاد شدن روزی

قبل از بیان حاجت ابتدا وضو گرفته و قبل از آنکه نماز بخواند و سخنی بگوید هفت بار آیه 186 بقره (وَإِذَا سَأَلَكَ عِبَادِي عَنِّي فَإِنِّي قَرِيبٌ أُجِيبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ إِذَا دَعَانِ فَلْيَسْتَجِيبُواْ لِي وَلْيُؤْمِنُواْ بِي لَعَلَّهُمْ يَرْشُدُونَ) را بخواند و بعد از نماز هم هفت مرتبه این آیه را بخواند؛ خداوند حاجتش را برآورده سازد و روزیش زیاد گردد.

قرآن درمانی روحی و جسمی، ص73 به نقل از زادالعماد، ص501

8) جهت گشایش کارها

هر کس آیه 186 سوره بقره « وَإِذَا سَأَلَكَ عِبَادِي عَنِّي فَإِنِّي قَرِيبٌ أُجِيبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ إِذَا دَعَانِ فَلْيَسْتَجِيبُواْ لِي وَلْيُؤْمِنُواْ بِي لَعَلَّهُمْ يَرْشُدُونَ » را با نیت خالص و توجه به خدا و معنی آن بخواند کار بسته او گشاده می گردد.

خواص آیات قرآن کریم، ص26

9) بیدار شدن در وقت معین

چون کسی آیه 125 سوره بقره « وَإِذْ جَعَلْنَا الْبَيْتَ مَثَابَةً لِلنَّاسِ وَأَمْنًا وَاتَّخِذُوا مِنْ مَقَامِ إِبْرَاهِيمَ مُصَلًّى وَعَهِدْنَا إِلَىٰ إِبْرَاهِيمَ وَإِسْمَاعِيلَ أَنْ طَهِّرَا بَيْتِيَ لِلطَّائِفِينَ وَالْعَاكِفِينَ وَالرُّكَّعِ السُّجُودِ » را در وقت خواب با نیت خالص و توجه به خدا و معنی آن بخواند و از خداوند متعال درخواست کند که در وقت معینی از خواب بیدار شود مطلوبش حاصل می شود.

خواص آیات قرآن کریم، ص25

10) تفرقه افراد خلافکار

هر کس، با ایمان آیه 249 سوره بقره « فَلَمَّا فَصَلَ طَالُوتُ بِالْجُنُودِ قَالَ إِنَّ اللّهَ مُبْتَلِيكُم بِنَهَرٍ فَمَن شَرِبَ مِنْهُ فَلَيْسَ مِنِّي وَمَن لَّمْ يَطْعَمْهُ فَإِنَّهُ مِنِّي إِلاَّ مَنِ اغْتَرَفَ غُرْفَةً بِيَدِهِ فَشَرِبُواْ مِنْهُ إِلاَّ قَلِيلاً مِّنْهُمْ فَلَمَّا جَاوَزَهُ هُوَ وَالَّذِينَ آمَنُواْ مَعَهُ قَالُواْ لاَ طَاقَةَ لَنَا الْيَوْمَ بِجَالُوتَ وَجُنودِهِ قَالَ الَّذِينَ يَظُنُّونَ أَنَّهُم مُّلاَقُو اللّهِ كَم مِّن فِئَةٍ قَلِيلَةٍ غَلَبَتْ فِئَةً كَثِيرَةً بِإِذْنِ اللّهِ وَاللّهُ مَعَ الصَّابِرِينَ» را به زعفران و گلاب با نیت خالص و توجه به خدا و معنی آیه بنویسد و به آب باران بشوید و به جماعتی دهد که در کاری نامناسب و خلافی متفق شده باشند از هم پراکنده شوند.

خواص آیات قرآن کریم، ص28

فضیلت و خواص آیه الکرسی

یکی از بافضیلت ترین آیات قران کریم آیه 255 سوره بقره است که به آیه الکرسی شهرت دارد.

عن النبی صلی الله علیه و آله وسلم: سَید البشر آدم و سیّد العرب محمدٌ صلی الله علیه وآله وسلم ولا فخرَ و سید الفُرسِ سلمانٌ و سیدُ الروم صُهَیبٌ و سید الحبَشة بلالٌ و سیدالجبال الطُورُ و سیدُ الشّجر السّدر و سید الشهور الاشهر الحُرُم و سید الایام یوم الجمعة و سید الکلام القرآنُ و سید القرآن البقرة و سید البقرة آیةُ الکرسی.

مجمع البیان ج1 ص399

رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم فرمودند: برترین بشر آدم و سید عرب محمد که فخری به آن نمی کنم و سید فارس ها سلمان، و سید روم ها صُهیب، و سید حبشی ها بلال و سید کوهها طور، و سید درختان سدر، و سید ماه ها ماههای حرام، و سید روزهای هفته روز جمعه و سید کلام و گفتار قرآن و سید قرآن بقره و سید بقره آیة الکرسی می باشد.

روی عن الباقر انه قال: من قرأ آیة الکرسی مرة صرف الله عنه الف مکروه الدنیا و الف مکذوه الاخرة أیسره من مکروه الدنیا الفقر، و ایسره من مکروه الاخرة عذاب القبر.

جامع الاخبار ص124

امام باقر علیه السلام فرمودند: هر کس یک مرتبه آیه الکرسی را قرائت کند دور می شود از او هزار مکروه و بدی از بدی های دنیا و هزار مکروه و بدی از بدیهای آخرت ، و ساده ترین مکروه دنیا فقر و ساده ترین بدی آخرت عذاب قبر است.

عن الصادق علیه السلام قال: انّ لِکُلّ شی ء ذروَةٌ وَ ذروَةُ القرآن آیة الکرسی.

مستدرک الوسائل ج4 ص337

امام صادق علیه السلام فرمودند: برای هر چیز فرد برتر و نقطه اعلا وجود دارد و آیه الکرسی اعلا و برتر قرآن است.

در پاره ای از سفارشات ائمه معصومین علیهم السلام به قرائت این آیه در مکان یا زمان خاصی اشاره شده است از جمله:

الف) پس از نمازهای واجب

قال النبی صلی الله علیه وآله وسلم: من قرأ آیة الکرسی فی دبر کل صلاة مکتوبة لم یمنعه من دخول الجنة الا الموت.

مجمع البیان ج1 ص399

هرکس آیة الکرسی را بعد از هر نماز تلاوت کند هیچ چیز مانع ورود او به بهشت نمی شود الا مرگ.

ب) هنگام وضو ساختن

عن الباقر علیه السلام: من قرأ علی اثر وضوئه آیة الکرسی أعطاه الله تعالی ثواب اربعین عاما و رفع له اربعین درجة و زوجّه الله اربعین حوراء.

بحارالانوار ج80 ص317

امام باقر علیه السلام در این باره فرمود: هر کس در پی وضویش آیه الکرسی را قرائت نماید خداوند 40 سال ثواب عبادت را به او عطا می کند و 40 درجه بر درجات او افزوده می شود و او را با حوریان بهشتی تزویج می نماید.

ج) در وقت سجده گزاردن

عن ابی جعفر علیهما السلام: من قرأ آیه الکرسی و هو ساجد لم یدخل النار ابداً.

جامع الاخبار ص125

امام باقر علیه السلام می فرمایند: هر کس در حال سجده آیه الکرسی را بخواند به آتش جهنم وارد نمی شود.

د) روزهای جمعه

روز جمعه، عید مسلمانان و برترین روزهاست. اعمال نیک در این روز پاداشی دو برابر خواهد داشت. از جمله اعمال نیک در این روز قرائت آیه الکرسی می باشد و روایت است که امام سجاد علیه السلام صبحگاه و در تعقیب نماز صبح روز جمعه «آیه الکرسی» را می خواند تا ظهر و چون از نماز فارغ می شد به خواندن سوره انا انزلناه مشغول می شد.

مفاتیح الجنان

و) در سفر:

از امام صادق علیه السلام نقل شده است: اگر هر کسی آیة الکرسی را در سفر بخواند در هر شب سالم می ماند و سالم می ماند آنچه را با اوست.

مفاتیح الجنان

ز) بعد از نمازهای مستحب

امام صادق علیه السلام فرمود: هر کس سوره «قل هو الله احد» و «انا انزلناه» و «آیة الکرسی» را در هر رکعت نماز مستحبی بخواند بی تردید خداوند برتری کردارهای آدمیان را برای او باز گشاید و او را توفیق دهد جز آن کس که همانند او و فزون تر از او تلاوت کند.

ترجمه ثواب الاعمال و عقابها ص 166

ح) در موقع خواب

عن ابی الحسن الرضا علیه السلام: من قرأ آیة الکرسی عند منامه لم یخف الفالج ان شاءالله و من قرأها بعد کل صلاة لم یضره ذو حمة.

امام رضا علیه السلام فرمودند: هر کس هنگام خواب آیه الکرسی را تلاوت کند بخواست خدا به مرضی که او را فلج کند گرفتار نشود (یعنی سکته نمی کند) و هر کس بعد از هر نماز آنرا بخواند گزنده ای به او آزار نرساند.

آیة الکرسی طلسم عظیم القدر ص58

آثار و برکات آیه الکرسی

قرائت آیه الکرسی منشأ فواید و بهره های فراوانی برای قاری آن و اطرافیان او خواهد بود که به چند نمونه اشاره می شود:

1) ترس از تنهایی؛

عن ابی عبدالله علیه السلام قال: من باب فی دارد و بیت وحده فلیقرأ آیه الکرسی و لیقل «اللهم آنس وحشتی و آمن روعَتی و اعنّی علی وحدتی»

کافی ج2 ص573

امام صادق علیه السلام فرمودند: هر کس شب در خانه تنهاست و از تنهایی و تاریکی می ترسد ابتدا آیة الکرسی رابخواند و آنگاه بگوید: «اللهم آنس وحشتی و آمن ردعتی و أعنی علی وحدتی».

2) دفع دشمن

جهت غلبه و مقهوریت دشمن 40 بار آیة الکرسی را بخواند و چون ما بین دو میم (یعلم ما بین ایدیهم ) رسد آن دشمن را در نظر آورد .

آیة الکرسی طلسم عظیم القدر، محسن آشتیانی به نقل از گوهر شب چراغ ج1 ص60

3) شفای درد چشم:

قال امیرالمومنین علیه السلام: إذا اشتکی احدکم عینه فلیقرأ آیة الکرسی و لیضمر فی نفسه انها تبرّأ فانّه یعافی انشاءالله…

آقا امیرالمومنین علیه السلام فرمودند: هنگامی که یکی از شما از درد چشم شکایت کرد آیة الکرسی بخواند و باید در نفس خودش یقین داشته باشد که او شفا می دهد پس بدرستی که او درد چشم را خوب می کند.

آیة الکرسی طلسم عظیم القدر، محسن آشتیانی به نقل از بحارالانوار ج89

ختومات مجرب آیة الکرسی

1) آیه الکرسی را به عدد لفظ کرسی یعنی«290» مرتبه بخواند و از «وهو العلی العظیم» تجاوز نکند اگر سهوا گذشت از سر بگیرد. هم چنین گفته اند به عدد نام خود بخواند ابواب فتوحات بر روی او گشوده می گردد و سعادت به او روی می آورد. و فقر از او دور می شود

2) برای تحبیب شرعی به عدد نام طالب و مطلوب خوانده شود اثری عجیب دارد.

قرآن درمانی روحی و جسمی، ص89 به نقل از گوهر شب چراغ، ج1، ص228

3) گویند هرگاه کسی به اعتقاد درست متوجه این ختم عظیم الشأن بشود تا سه روز حاجت او روا شود و روش ختم چنین است:

یک بار آیة الکرسی را با «اعوذ بالله» و «بسم الله» و یک بار «حمد» با سوره «قل هو الله احد» که هر بار سوره «اخلاص» را می خواند با «بسم الله الرحمن الرحیم» شروع کند و این سوره را بعد از «حمد» 5 مرتبه بخواند و یازده بار سوره «کوثر» و صد صلوات بفرستد تا سه روز ان شاءالله مراد او حاصل شود و ثواب ختم را به روح چهار پیغمبر که «آدم‌صفی الله، ابراهیم خلیل الله، موسی کلیم الله، محمد حبیب الله» فرستد حاجتش برآورده شود.

قرآن درمانی روحی و جسمی، ص89 به نقل از گوهر شب چراغ، ج1، ص162

4) برای ادای قرض و وسعت رزق و توانگری در روز جمعه (یا پنج شنبه) روزه بگیرد و دو رکعت نماز بخواند و پیش از نماز صدبار صلوات بفرستد و به هر نیت که دارد شروع به نماز نماید و در هر رکعت بعد از فاتحه 11 بار آیه الکرسی ، و 25 مرتبه «قل هو الله» و بعد از نماز 41 بار بگوید: «یا وهّاب» و کوشش کند که از اول نماز تا اتمام ختم، سخن نگوید و بعد از فراغ حاجت خود را بطلبد که البته مستجاب می شود.

آیة الکرسی طلسم عظیم القدر، محسن آشتیانی ص107

5) از جمله ختم های معتبر و مجرب ،به عدد لفظ کرسی یعنی 290 مرتبه آیه الکرسی را بخواند که باید از (و هو العلی العظیم) تجاوز نشود و اگر احیانا از روی سهو تجاوز شود آیه را از سر بگیرد

و هم چنین گفته اند اگر کسی به عدد نام خود (ابجد) بخواند ابواب فتوحات بر روی او گشوده می شود و سعادت به او روی می آورد و فقر و فاقه از او دور می شود.

اگر برای تحبیب شرعی برعدد اسم طالب و مطلوب خوانده شود اثری عجیب مشاهده می شود .

آیة الکرسی طلسم عظیم القدر، محسن آشتیانی ص135

موضوعات: 20 داستان کوتاه از زندگی امام خمینی, فضائل سوره بقره  لینک ثابت
 [ 06:40:00 ب.ظ ]




سوره حمد

تعداد آیات: 7 آیه

مکی یا مدنی: مکی

نام های دیگر سوره: فاتحة الکتاب، ام الکتاب، ام القرآن، سبع المثانی، وافیه، شافیه، کافیه، صلوة، حمد، …

فضائل سوره حمد

عن امیر المومنین علیه السلام عن الرسول صلی الله علیه واله و سلم ان الله تعالی قال لی یامحمد «و لقد اتیناک سبعا من المثانی و القران العظیم» .فافرد الامتنان علی بفاتحه الکتاب و جعلها بازاء القران و ان فاتحه الکتاب اشرف ما فی کنوز العرش. وان الله عز و جل خص محمدا و شرفه بها و لم یشرک معه فیها احدا من انبیاءه ما خلا سلیمان فانه اعطاه منها « بسم الله الرحمن الرحیم» حکی عن بلقیس حین قالت «انی القی الی کتاب کریم انه من سلیمان و انه بسم الله الرحمن الرحیم.» الا فمن قراها معتقدا لموالاة محمد و اله الطیبین. منقادا لامرها مومنا بظاهرها و باطنها.اعطاه الله بکل حرف منها افضل من الدنیا و ما فیها و من اصناف اموالها و خیراتها.ومن استمع الی قاری یقرأها کان له قدر ما للقاری . فلیستکثر احدکم من هذا الخیر المعرض لکم فانه غنیمه لا یذهبن اوانه فتبقی فی قلوبکم الحسرة.

امیرالمومنین علیه السلام فرمود: از پیغمبر خدا صلی الله علیه وآله وسلم شنیدم که فرمود: به تحقیق خدای متعال به من گفته: ای محمد به تو هفت آیه از مثانی و قرآن عظیم داده ایم. پس فاتحه الکتاب را جدا کرد و بر من منت گذاشت آن را در برابر قرآن عظیم قرار داد». و به تحقیق فاتحه الکتاب بهترین چیزی است که در گنج های عرش است و خدای عزوجل این سوره را به طور اختصاصی به محمد داد و بدین سبب او را با عزت کرد و هیچ یک از پیغمبرانش را با او در این فضیلت شریک نکرده ست به جز سلیمان که خدای تعالی به او «بسم الله الرحمن الرحیم» را از فاتحه الکتاب داده است و از بلقیس حکایت کرده که گفت: به درستی که نوشته ای عزیز و گرامی از سلیمان به من رسیده است و نوشته این است که هر کس «بسم الله الرحمن الرحیم» را بخواند و به محمد و دوستی اهل بیت او اعتقادداشته باشد و ایمان قلبی و ظاهری به ایشان داشته باشد خداوند به ازای هر حرفی که از آن سوره پاداش و ثوابی بهتز از دنیا و انچه از مال ها و خوبی ها در آن است به او می دهد و کسی که به صوت خواننده این سوره گوش دهد ثوابش مانند کسی است که این سوره را می خواند پس هر یک از شما باید بسیار کوشش کند تا ین ثواب و پاداش را به دست آورد که غنیمیتی است که نباید از آن گذشت تا حسرت و افسوس آن بماند.

تفسیر البرهان ج1 ص104

عن النبی صلی الله علیه وآله وسلم: فضل السورة الحمد کفضل حملة العرض، من قرأها اعطاه الله ثواب حملة العرش.

مستدرک الوسائل ج4 ص330

پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه و آله وسلم فرمود: فضیلت سوره حمد مانند فضیلت حاملان عرش است، هر کس آن را قرائت کند، ثوابی مانند ثواب حاملان عرش به او داده می شود.

قال النبی صلی الله علیه و آله وسلم: من قرأها فاتحة الکتاب اعطاه الله من الاجر بعدد کل کتب انزل من السماء قرأها و ثوابها.

الاختصاص ص39

رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم فرمود: هرکس سوره حمد را قرائت کند خداوند به عدد خواندن تمام کتابهایی که از آسمان نازل شده به او ثواب و پاداش عنایت می فرماید.

عن ابن عباس قال: قال رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم: فاتحة الکتاب تعدل ثلث القران.

مستدرک الوسائل ج4 ص331

ابن عباس از پیامبر اکرم «صلی الله علیه و آله وسلم» نقل کرده است که: سوره حمد دو سوم قرآن کریم است.

عن رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم انه قال: لو ان فاتحة الکتاب وضعت فی کفة المیزان و وضع القرآن فی کفة ارجحت فاتحة الکتاب سبع مرات.

مستدرک الوسائل ج4 ص330

در روایتی رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم آمده است: اگر سوره حمد را در یک کفهٔ میزان و باقی سوره های قرآن را در کفهٔ دیگر قرار دهند، سوره «حمد» هفت برابر سنگین تر است.

قال رسول الله صلی الله علیه وآله سلم: أیما مسلم قرد فاتحة الکتاب اعطی من الاجر کانما قرأ ثلثی القرآن و اعطی من الاجر کانما تصدق علی کل مومن و مؤمنة.

مجمع البیان ج1 ص36

رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم: هر مسلمانی که سوره‌ ‌حمد را قرائت نماید، اجری مانند قرائت دو سوم قرآن به او عطا می شود، و نیز اجری مانند صدقه بر مردان و زنان مومن عنایت می شود.

عن ابی ابن کعب: قرأت علی رسول الله فاتحة الکتاب فقال: والذی نفسی بیده ما انزل الله فی التوراة و الانجسل و لا فی الزبور و لا فی الفرقان مثلها هی ام الکتاب و ام القران و هی سبع المثانی و هی مقسومة بی ن الله و بین عبده و یعبده ما سأل.

مستدرک الوسائل ج1

ابن کعب می گوید: سوره فاتحه الکتاب را نزد پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله وسلم قرائت کردم خضرت فرمود: قسم به کسی که جانم به دست اوست درتورات و انجیل و زبور و فرقان ، مثل این سوره نازل نشده است و این سوره مادرکتاب و مادر قران است و هفت آیه دارد و تقسیم می شود بین خدا و بنده اش، و برای بنده است آنچه که از خدا بخواهد.

آثار و برکات سوره حمد

دربارهٔ تشویق به شفاجویی از سوره «حمد» روایات زیادی وارد شده است که برخی از این روایات عمومی بوده و به استفاده از این سوره برای همه دردها سفارش شده و در برخی از آنها به درمان بیماری و درد خاصی ترغیب شده است.

قال رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم لجابر: یا جابر ألا علمک أفضل سورة انزلها الله فی کتابه؟ فقال جابر: بلی –بابی انت و امی- یا رسول الله علمنیها، قال: فعلمه «الحمدلله» ام الکتاب . ثم قال له: یا جابر ألا أخبرک عنها؟ قال: بلی بابی انت و امی فاخبرنی. قال: هی شفاء من کل داء الا السام یعنی الموت.

تفسیرالبرهان ج1 ص106

پیامبر خدا صلی الله علیه وآله وسلم به جابر فرمود: ای جابر! آیا بهترین سوره را که خدا در قرآن نازل کرده به تو یاد دهم؟ جابر گفت: بلی پدر و مادرم فدای تو باد آن را به من بیاموز.

پیامبر سوره حمد را به جابر آموخت و فرمود: ای جابر آیا صفت و عظمت این سوره را برای تو بگویم؟ جابر گفت: بله پدر و مادرم فدای تو باد آن را بیاموز.

حضرت فرمود: سوره حمد هر مرضی به جز مرگ را شفا می دهد.

قال الصادق علیه السلام: من نالته علة، فلیقرأ الحمد فی جیبه سبع مرت فان ذهبت ، و الا فلیقرأها سبعین مرة و أنا الضامن له العافیة.

تفسیرالبرهان ج1 ص107

امام صادق علیه السلام فرمودند: کسی که مرضی به او برسد سوره حمد را در گریبانش هفت مرتبه بخواند پس اگر مرض از بین رفت چه بهتر، و گرنه هفتادبار بخواند و من ضمانت می کنم که سلامتی یابد.

برخی از خواص سوره حمد:

1) زیادی نور چشم:

حضرت رسول اکرم صلی الله علیه وآله وسلم فرمودند: چون کسی را درد چشم باشد یا در بینایی او ضعفی باشد در اول ماه چون هلال ماه را ببیند دست بر چشم خود بنهد و سوره فاتحه را 10 بار با نیت خالص و توجه به معنی آن بخواند و در آخر سوره مبارکه «توحید» را 3بار بخواند بعد از آن 7بار بگوید: « یا ربِّ قَوِّ بَصَری » سپس بگوید: « اللهم اکف انت الکافی، اللهم عاف انت المعافی». درد چشم و ضعف بینایی به صحت مبدل می گردد.

خواص آیات قرآن کریم، محمدتقی نجفی ص10

دیگر آنکه هر کس با ایمان سوره حمد را با نیت خالص و توجه به خدا و معنی آن بنویسد به مشک و زعفران در جامی آبگینه و بشوید آن را از آب بارانی که در کانون الاخر (ماه سوم از ماههای سریانی) که هوا شروع می کند به سرد شدن ، آمده باشد و در وقت شستن «سوره حمد» را بخواند و به این آب، سرمه اصفهانی بساید و در چشم کند، امراض چشم زایل می شود و روشنی چشم زیاد می گردد و به صحت و سلامتی چشم را نگاه می دارد.

همان، ص14

2) جهت رفع تب:

حضرت امام جعفر صادق علیه السلام فرمودند: هر کس، با ایمان سوره مبارکه فاتحه را چهل بار بر قدح آب با نیت خالص و توجه به خدا و معنی آن بخواند و آن آب را بر روی کسی که تب دارد بپاشد تب از او زایل می شود.

خواص آیات قرآن کریم محمدتقی نجفی ص12

3) قبولی نزد سلاطین

چون در ساعت اول روز جمعه «سوره مبارکه فاتحه» را در ظرف طلا به مشک و کافور با نیت خالص و توجه به خدا و معنی آن بنویسد و به گلاب بشوید و ان گلاب را در شیشه کند و هر روز از ان به قدری بر روی خود بمالد جاه و قبول او نزد سلاطین و حکام زیاد می شود و از هر چه ترسد ایمن گردد.

خواص آیات قرآن کریم محمدتقی نجفی ص14

4)ایجاد برکت

در کلامی از پیامبر اکرم صلی الله علیه و اله و سلم آمده است:

هرکس، هنگامی که وارد خانه خود می شود، سوره حمد و توحید را قرائت نماید خداوند فقر را از خانه او دور کرده و برکت زندگی او را به حدّی زیاد می کند که به همسایگانش نیز می رسد.

از حضرت امام صادق علیه السلام روایت شده است:‌«هرکس سوره حمد را قرائت کند، به لطف و عنایت الهی، درهای خیر دنیا و آخرت به روی او گشوده خواهد شد.»

قرآن درمانی روحی و جسمی، ص 65 به نقل از الدرالمنثورج6

5) درمان کاهلی و تنبلی

هر کس با ایمان بر خواندن سوره مبارکه فاتحه مداومت نماید در شب و روز، خداوند متعال زایل می کند از او کاهلی و سست دلی و جمیع آفات و عاهات را.

خواص آیات قرآن کریم ص14

ختومات مجرب

1) برکت و گشایش روزی

از مولا علی علیه السلام نقل شده است:

اذا ما کنت ملتمسا لرزق و نجح القصد من عبد و حر و تظفر بالذی تهوی سریعا و تامن من مخالفة و عذر ففاتحة الکتاب فان فیها لما املت سرا ای سر فلازم درسها عقبی عشاء و فی صبح و ظهر ثم عصر و لازمها بمغرب کل لیل الی التسعین تتبعها بعشر تنل ما شئت من عز و جاه و عظم مهابة و علو قدر و عز و لا تغیره اللیالی بحادثة من النقصان تجری و توفیق و افراح دوما و تامن من نکاله کل شر و لا تحتج الی احد بشی ء فلا تفجع بمکروه و ضرّ و من جوع و فانک ان فعلت اتاک آت بما یغنیک عن زید و عمرو.

مجمل ترجمه این عبارت شریف این است:

«اگر رزق و روزی و ثروت زیادی می خواهی و دوست داری از هر بنده و آزادی بی نیاز باشی و به زودی به آرزوهایت برسی و از غل و غش و حیله در امان باشی؛ پس «فاتحة الکتاب» را بخوان که اسرار عجیبی در ان نهفته است. برای رسیدن به آرزوها و حاجت هایت، این سوره را در پنج نوبت(صبح، ظهر، عصر، مغرب و عشا) 100 مرتبه تلاوت کن.

پس ٱنچه که از عزت و مقام و حرمت می خواهی، به ٱن می رسی، و ٱن عزّتی که هیچ وقت تغییر و با حادثه های زمان کاستی پیدا نمی کند و نیز توفیق و خوشحالی مداوم به تو می رسد و از همه شرها و ناراحتی ها و ضررها در امانی. هیچ وقت تو را گرسنگی و برهنگی و جدایی یار نمی رسد، و هیچ کس به تو برای امر و نهی مسلط نمی شود، و در حفظ الهی هستی و به ٱرزوهایت در زندگی می رسی.پس اگر این ختم را همیشه ادامه دادی، شخصی به عنایت الهی به سوی تو می ٱید و تو را از دیگران بی نیاز می کند.

قرآن درمانی روحی و جسمی، ص 66 به نقل از شمس المعارف الکبری

2) نماز عجیب و مشکل گشا

اگر کسی به نیت قضای حاجت دو رکعت نماز بخواند و در هر رکعت 19 مرتبه بسم الله الرحمن الرحیم بگوید و بعد از ان سوره حمد را تلاوت نماید و بعد از تمام شدن نماز 786 مرتبه آیه بسم الله الرحمن الرحیم را بگوید هر حاجتی داشته باشد برآورده خواهد شد. انشاءالله.

قرآن درمانی روحی و جسمی 67به نقل از شمس المعارف الکبری

3) جهت عزت و شخصیّت و حفظ آبرو

در روز جمه شروع کند تا 41 روز، و هر روز 41 مرتبه سوره مبارکه حمد را بخواند و بعد از اتمام بلافاصله 13 بار این دعا را بخواند:

« یا مُفَتِّحُ فَتَّح یامُفَرِّجُ فَرَّج یامُسَبِّبُ سَبَّب یامُیَسِّرُ یَسَّریامُسَهِّلُ سَهَّل یا مُتَمِّمُ تَمَّم برحمتک یا ارحم الراحمین»

دو هزار و یک ختم ص48

4) جهت دفع بلا ودشمن و نیل به مقاصد و حصول مهمات

قبل از شروع 3صلوات بفرستد و دو رکعت نماز بخواند به قصد طلب حاجت و بعد از نماز نیز 3 صلوات بفرستد و از روز یکشنه شروع کند.

روزیکشنبه 70 مرتبه سوره مبارکه حمد و روز دوشنبه 60 بار، سه شنبه 50 بار، چهار شنبه 40بار، پنج شنبه 30بار، جمعه 20 بار، و روزشنبه 10 بار بخواند انشاءالله به مقصد رسد.

دو هزار و یک ختم ص 49

5) جهت کسب مطالب و بطلان سحر و تحبیب:

خواندن و با خود داشتن سوره حمد به ترتیبی که در زیر می آید اثر عجیب دارد:

«بسم الله الرحمن الرحیم. الحمد لله رب العالمین الرحمن الرحیم أقسمتُ علیکم یا مَعشَر الارواح الرّوحانیّة و الموکلین بهذه السّورة بحق جبرائیل. الرحمن الرحیم مالک یوم الدین أقسمتُ علیکم یا مَلِکَ المُوکّلَ بهذه الایات اُجیبوا داعی الله و بحقّ میکائیل. ایاک نعبد و ایاک نستعین اقسمتُ علیکم یا ملائکة الموکلین بهذه الاسماءِ العظام و بحقّ اسرافیل و حَمَلةَ العرشِ العظیم. اهدنا الصراط المستقیم انّه لَقَسم لو تعلمون عظیم بحقّ عزراییل. صراط الذین انعمت علیهم غیر المغضوب علیهم ولاالضالین أجیبونی و أطیعونی یا ملِکَ المُوکّلِ بالاسماء العظام الاولین و الاخرین. هذه السُورةِ الشریفة و الایات المبارکات بحق قل قل قل قل هو الله احد و بحقّ النّورِ الطیّبُ الطاهر المصطفی محمد و آله و إقضی حاجتی برحمتک یا ارحم الراحمین»

موضوعات: 20 داستان کوتاه از زندگی امام خمینی, فضائل سوره حمد  لینک ثابت
 [ 06:18:00 ب.ظ ]




امنیت، پیش از ظهور

بر اثر تجاوز قدرت های بزرگ، امنیت از میان حکومت های کوچک و ملت ضعیف رخت برخواهد بست و آزادی و امنیت مفهومی نخواهد داشت. رسول خدا (ص) می فرمایند: ظهور مهدی (ع) هنگامی خواهد بود که دنیا آشفته و پُر از هرج و مرج گردد و گروهی به گروه دیگر یورش برند، نه بزرگ و کوچک رحم کند و نه نیرومند بر ضعیف. 6

جنایات بسیاری پیش از ظهور حضرت در جهان رخ می دهد که اعدام کودکان خرسال، سوزاندن کودکان، قطعه قطعه کردن آدم ها با اره از جمله آنهاست. حضرت علی (ع) می فرمایند: سفیانی گروهی را مأمور می کند تا کودکان را در محلی جمع کنند، آن گاه روغن را برای سوزاندن آنان داغ می کند، کودکان می گویند: اگر پدران ما با تو مخالفت کردند، گناه ما چیست که باید سوزانده شویم؟ او دو تن به نام های حسن و حسین را از میان کودکان بیرون می کشد و به دار می آویزد. پس از آن به سوی کوفه می رود و همان رفتار را با کودکان آن جا انجام میدهد و از آن جا بیرون می رود و باز جنابت می کند و در حالی که در دستش نیزه ای قرار دارد، زنی باردار را دستگیر می کند و آن را به یکی از یارانش می سپارد و فرمان می دهد که در وسط خیابان به او تجاوز کند. او پس از تجاوز، شکم زن را می درد و جنینش را بیرون می آورد و هیچکس نمی تواند چنین وضعیت هولناکی را تغییر دهد.7

ابوحمزه ثمالی می گوید: امام باقر (ع) فرمود: ای ابا حمزه! حضرت قائم (ع) قیام نمی کند مگر در دورانی که خوف و ترس شدید ومصیبت ها و فتنه ها بر جامعه حاکم باشد … تا جایی که هر آرزومندی هر شب و روز آرزوی مرگ می کند. 8

به اسارت رفتن مسلمانان، 9فرو رفتن در زمین، افزایش مرگ های ناگهانی 10، ناامیدی مردم از نجات 11، نداشتن دادرس و پناه 12 و جنگ و کشتار 13 از جمله اوضاع پیش از ظهور است

منبع : موعودنامه صفحه 124

موضوعات: داستان هایی از ساده زیستی امام خامنه ای, امنیت، پیش از ظهور  لینک ثابت
 [ 03:12:00 ب.ظ ]




امنیت, پس از ظهور
الهم عجل لولیک الفرج

در حالی که پیش از ظهور حضرت مهدی علیه السلام, شرایط نا امنی در جهان چیره است, یکی از بنیادی ترین کارهای حضرت, بازگرداندن امنیت به جامعه است . در حکومت حضرت مهدی علیه السلام با برنامه ریزی دقیقی که انجام می شود, در مدت کوتاهی امنیت در همه ی زمینه ها به جامعه باز می گردد و مردم در محیطی پر از امنیت به زندگی خود ادامه می دهند, امنیتی که بشر در هیچ روزگاری مانند آن را ندیده است . راه ها به گونه ای امن می شود که زنان جوان از جایی به جای دیگر, بدون همراه داشتن محرمی, سفر می کنند و از هرگونه تعرض و سوء نظر در امان هستند .
در حکومت حضرت مهدی علیه السلام مردم در امنیت کامل قضایی به سر می برند, به گونه ای که دیگر کسی از این که ممکن است حقش پایمال شود, کوچکترین بیمی ندارد . برنامه ها و قوانین به گونه ای طرح ریزی و اجرا می شود که مردم, خود را در امنیت کامل مالی و جانی می بینند . دزدی از جامعه رخت بر می بندد و امنیت مالی تا جایی فراگیر می شود که اگر کسی دست در جیب دیگری ببرد, هرگز احتمال دزدی داده نمی شود و کار او توجیه می گردد . چنان ناامنی, جایش را به امنیت می دهد که حیوانات و جانداران را نیز در بر می گیرد, به گونه ای که گوسفند و گرگ در کنار هم زندگی می کنند و کودکان با عقرب و گزندگان هم بازی می شوند, بدون اینکه آسیبی ببینند .
امیر المومنین علیه السلام فرمود: … در آن زمان, گرگ و گوسفند در یک مکان می چرخند . کودکان ا مارها و عقرب ها بازی می کنند و آسیبی نمی بینند, شر و بدی از میان می رود و خیر و خوبی می ماند … مردم به اطاعت و عبادت رو می آورند . دین و آیین رونق می یابد . امانت ها رعایت می شود, درختان پرثمر می شود و برکت ها بسیار می گردد, اشرار به هلاکت می رسند . نیکان می مانند و از دشمنان اهل بیت کسی باقی نمی ماند .

منبع:موعودنامه/صفحه123

 

موضوعات: دانشنامه مهدویت, امنیت, پس از ظهور الهم عجل لولیک الفرج  لینک ثابت
 [ 03:06:00 ب.ظ ]




احادیث درمورد سال نو

از پیامبر نقل شده است که می فرماید :

« وَ رَوَوْا عَنِ النَّبِیِّ ص اغْتَنِمُوا بَرْدَ الرَّبِیعِ فَإِنَّهُ یَفْعَلُ بِأَبْدَانِكُمْ مَا یَفْعَلُ بِأَشْجَارِكُمْ وَ اجْتَنِبُوا بَرْدَ الْخَرِیفِ فَإِنَّهُ یَفْعَلُ بِأَبْدَانِكُمْ مَا یَفْعَلُ بِأَشْجَارِكُمْ
سرمای بهار را غنیمت بشمارید که با بدن های شما همان کاری را می کند که با درختان می کند و از سرمای پاییز دوری کنید که با بدن های شما همان کاری را می کند که با درختان می کند .»

بحارالأنوار ج : 59 ص : 27

………………………………………………………………………………………………..

امام صادق علیه السّلام فرمودند:

« ما مِن یَومِ نَیروزٍ إلاّ و نَحنُ نَتَوقَّعُ فِیهِ الفَرَجَ لأِنَّهُ مِن أیّامِنا و أیّامِ شِیعَتِنا؛….
…..
هیچ نوروزی نیست مگر آن که ما در آن روز منتظر فرج [ظهور قائم آل محمّد صلی الله علیه و آله و سلم] هستیم؛ چرا که نوروز از روزهای ما و شیعیان ما است.»

مستدرک الوسائل ، ج 6 ، ص 352

………………………………………………………………………………………………..

حضرت محمد ( ص ):

اگر می توانید هر روز را، نوروز كنید؛ یعنی در راه خدا به یكدیگر هدیه بدهید و با یكدیگر پیوند داشته باشید.

دعائم الاسلام، ج2، ص326

………………………………………………………………………………………………..

همچنین از امام صادق(ع) روایت شده كه:

‘هرگاه نوروز شد، غسل كن و پاكیزه ترین لباس های خود را بپوش و با بهترین عطرهایت خود را خوشبو نما .’

………………………………………………………………………………………………..

امام جعفرصادق ( ع ) :

نوروز همان روزی است كه قائم ما اهل بیت در آن ظهور خواهد كرد.

البحار، ج 52 ، ص 276

………………………………………………………………………………………………..

امام جعفر صادق (ع):

هیچ نوروزی نیست مگر این كه ما در آن روز منتظر فرج هستیم؛ زیرا نوروز از روزهای ماو شیعیان ماست. ایرانیان آنرا حفظ نمودند و شما آن را از دست دادید.

البحار، ج59، ص92

………………………………………………………………………………………………..

حضرت علی ( ع ):

مواقع تفریح و شادمانی فرصت است .افراد عاقل زندگی را مغتنم می شمارند و از آنها به نفع خوشبختی و سعادت خویش استفاده می كنند .

فهرست غرر، ص 157

………………………………………………………………………………………………..

امام علی (علیه السلام ) :

«… و انشر علینا رحمتك بالسحاب المنبعق و الربیح المغدق، و النبات المونق، سحا و ابلا، تحیی به ما قد مات، و ترد به ما قد فات….

خدایا رحمت خود را با ابر پرباران و بهار پر آب و گیاهان خوش منظر شاداب بر ما نازل فرما، بارانی درشت قطره بر ما فرو فرست كه مردگان را زنده و آنچه از دست ما رفته به ما بازگرداند. »

نهج البلاغه، ص222، خطبة 115.

موضوعات: در مورد زهد و ساده زیستی رهبر, احادیث درمورد سال نو  لینک ثابت
[دوشنبه 1395-01-02] [ 07:02:00 ب.ظ ]





آیا دعای «مقلب القلوب» از معصومین (ع) است؟

عبارت «یا مقلب القلوب و الابصار» در برخی احادیث که در مورد اذکار نوافل است آمده است

یکی از آیین های ویژه هنگام گردش سال شمسی، خواندن « نیایش گردش سال» یا «دعای تحویل سال» است که خانواده های ایرانی با توجه به باورهای خود در این هنگام دعایی که به صورت رسمی در رسانه ها پخش می شود را می‌خوانند، دعای معروف «یا مقلب القلوب و الابصار، یا مدبر اللیل و النهار، یا محول الحول و الاحوال، حول حالنا الا أحسن الحال» است.

در کتاب‌های مشهور ادعیه همچون «اقبال الا‌عمال» سید‌ابن‌طاووس و «مصباح المتهجد» شیخ طوسی اشاره‌‌ای به دعای تحویل سال نگردیده و این نشان می‌دهد چه در منابع اهل سنت و چه در منابع تشیع، سند روایی مورد اعتماد برای آن موجود نیست. اما علامه محمد باقر مجلسی(۱۰۳۷-۱۱۱ه.ق) در کتاب «زادالمعاد» در خصوص این دعا گزارش می‌کند که در کتب غیر مشهوره؛ روایت کرده‌اند که در وقت تحویل سال این دعا را بسیار بخوانید: یا مقلب‌القلوب والابصار یا مدبر اللیل والنهار یا محول الحول و الاحوال حول حالنا الی احسن الحال، بعضی ذکر کرده‌اند، این دعا ۳۶۶ مرتبه گفته شود. بنابراین با توجه به این گزارش، دعای تحویل سال در دوره صفویه مرسوم و معمول بوده است.

در هر حال جدای از این که دعای تحویل سال تا پیش از دوره صفویه چگونه بوده و این دعا در کدام یک از مآخذ حدیثی نقل شده است، نفس دعا یا قرائت قرآن یا حتی نمازگزاردن، هنگام تحویل سال نشان از اسلامی شدن نوروز دارد. حتی بعضی‌ها معتقدند عبارات دعای تحویل سال برگرفته از عبارات قرآنی یا احادیث و روایاتی است که در معتبرترین مآخذ شیعی نظیر «التهذیب» شیخ طوسی نقل شده است.

بنا بر نقل علامه مجلسی، این دعا در بعضی کتب چنین آمده است: «یا محول الحول و الاحوال، حول حالنا الی احسن الحال.» و در روایت دیگر: «یا مقلب القلوب والابصار یا مدبر الیل و النهار یا محول الحول و الاحوال ، حول حالنا الی احسن الحال.» ذکر شده است.

در این گزارش مجلسی تصریح دارد این دعا در «کتاب های غیر مشهور» ثبت و ضبط شده است، اما در کتب اربعه شیعه و کتاب های مشهور ادعیه نیامده است.

اگر چه بیشتر ترکیبات این دعا در قرآن سابقه ندارد و تنها شباهت هایی دیده می شود. ولی در متون معتبر عربی و کتب دینی، بعضی از این عبارت ها و مشابه آن ها آمده است که به ذکر چند مورد از آن ها بسنده می کنیم.

عبارت «مقلب القلوب و الابصار» با این مفهوم در قرآن سابقه ندارد و منظور از عبارت « … یوما تتقلب فیه القلوب و الابصار » نیز که یک بار در قرآن سوره نور آیه ۳۷ آمده ، منظور روز قیامت است و ارتباط مستقیمی به تحویل سال ندارد؛ البته در بعضی متون دینی دگرگونی طبیعت در فصول سال و زنده شدن طبیعت را به قیامت تشبیه کرده اند.

عبارت «یا مقلب القلوب و الابصار» در برخی احادیث که در مورد اذکار نوافل است آمده است، از جمله در کتاب إعلام الورى بأعلام الهدی شیخ طبرسی ، ص ۴۳۲، با عبارت «یَا مُقَلِّبَ الْقُلُوبِ وَ الْأَبْصَارِ ثَبِّتْ قَلْبِی عَلَى دِینِک.» و نیز در مصباح المتهجد شیخ طوسی، ص ۱۳۲٫ در روایتی که مرحوم صدوق در « کمال الدین » ص ۳۵۳ از قول امام صادق علیه السلام آورده است .

سید بن طاووس نیز عبارتی دارند در کتاب « اقبال الاعمال » ج۱ ص ۲۹۴ : «فمنها ما وجدناها فی کتب أصحابنا رحمهم الله العتیقة ، وقد سقط منها أدعیة لیال ، وهو دعاء اللیلة الخامسة عشر : سبحان مقلب القلوب والأبصار ، سبحان مقلب اللیل والنهار».

عبارت « مدبر اللیل و النهار» نیز به این صورت و مفهوم در قرآن نیامده و عبارت قرآنی « یقدر اللیل و النهار» از سوره مزمل آیه ۲۰ ، به این عبارت « مدبر اللیل و النهار » شباهت دارد.

برخی احتمال می دهند، دعای تحویل سال از دوران صفوی با استفاده از ترکیبات عربی و یا الگو برداری از آن ها ساخته و پرداخته شده است. ولی این احتمال ضعیف است، چرا که این دعا در کتب قبل از مرحوم علامه مجلسی (یعنی قبل از صفوی) نیز بوده است . و لو اینکه آن کتب الآن در دسترس نیستند، ولی به لحاظ زمانی متقدم بر دوران صفویه بوده اند.

اگر چه صد در صد نمی توانیم، این دعا را به معصومین استناد دهیم، ولی محتوای آن هیچ منافاتی با معارف اهل بیت (ع) ندارد. البته قبول داریم که هر دعایی را نمی توان قبول کرد. در روایات هم آمده است، اهل بیت (ع) راهکاری برای شیعیان نشان می دادند تا آنها خودسرانه برخی ادعیه را نخوانند!

در بررسی ادعیه ای که در کتب روایی آمده است و شاید از لحاظ سند به ظاهر ضعیف هستند، قاعده ای به نام «تسامح ادله» در میان فقها می باشد و بسیاری از فقها، ادعیه ای را که مضامین والا دارند و با روایات و عقاید شیعه قابل اثبات هستند، بر اساس همین قاعده ، تصحیح می نمایند!

عمده در این دعا، مضمون دعایی آن است که منافاتی با تعالیم دینی ندارد، بلکه کاملا هم نیکوست، البته بحث سندی جای خود را دارد. دعاهای دیگری از این دست داریم که سند محکمی برای آنها ذکر نشده، اما به سبب مضامین عالیه ای که دارند مورد تایید علمای دین قرار گرفته اند، همانند مناجات شعبانیه که مرحوم امام خمینی سفارش زیادی بر خواندن آن دارند. در مورد دعای تحویل سال هم شاهد هستیم که هیچ یک از علما مخالفتی با آن نکرده و مقام معظم رهبری و امام خمینی‌(ره) در پیامهای نوروزی همواره آنرا می خواندند که این کار تایید بر صحت محتوایی این دعا می باشد.

موضوعات: در مورد زهد و ساده زیستی رهبر, آیا دعای «مقلب القلوب» از معصومین (ع) است؟  لینک ثابت
 [ 06:57:00 ب.ظ ]





رهبر معظم انقلاب اسلامی در اجتماع عظیم زائران و مجاوران حرم رضوی علیه‌السلام
۱۰اقدام در اقتصاد مقاومتی مقابل دوگانه کاذب تسلیم یا تحریم/این راه انقلابی ایران را مصون می‌کند
الحاقات

حضرت آیت الله خامنه ای رهبر معظم انقلاب اسلامی در اولین روز از سال نو در اجتماع انبوه و پرشور زائران و مجاوران حرم مطهر رضوی(ع)، در سخنان مهمی با تبیین معنای حقیقی و «اهداف پنهان و خطرناک تفکر تسلیم طلبانه ای» که امریکا و عده ای در داخل سعی می کنند با ارائه یک دو راهی دروغین و مصنوعی، به ذهن نخبگان و افکار عمومی ملت ایران تزریق کنند، ده پیشنهاد اساسی برای «اقدام و عمل» در زمینه اقتصاد مقاومتی بیان و تأکید کردند: این راه منطقی و در عین حال انقلابی، ایران عزیز را در مقابل تهدید و تحریم مصونیت می بخشد و دولت را قادر می کند در پرتو همدلی همگانی و کمک و هماهنگی سه قوه، در پایان سال جاری به مردم گزارش عینی و اعتمادآفرین ارائه دهد.
رهبر انقلاب اسلامی با تبریک مجدد سال نو به ملت ایران، مصادف شدن ابتدا و انتهای سال ۹۵ را با میلاد حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها مایه برکت کشور دانستند.
حضرت آیت الله خامنه ای در ادامه به تبیین شعار امسال یعنی «اقتصاد مقاومتی، اقدام و عمل» پرداختند.
ایشان با تاکید بر اینکه انتخاب شعار سال ۹۵، مبنای منطقی و استدلالی دقیق دارد، همه مردم بویژه جوانان را به تدبر و تعمق در این مبنای استدلالی فراخواندند و گفتند: شاید برخی ترجیح می دادند که شعار امسال، شعاری فرهنگی یا اخلاقی انتخاب شود اما با توجه به مجموع مسائل کشور، تصمیم بر این گرفته شد که همچون چند سال اخیر، یک شعار اقتصادی انتخاب شود تا بصورت «گفتمان عمومی» رواج پیدا کند.
رهبر انقلاب اسلامی افزودند: انتخاب شعار امسال بر یک تحلیل و نگاه کلان به مسائل کشور، مبتنی است.
ایشان در تشریح این نگاه کلان افزودند: در مقطع کنونی، امریکاییها به دنبال تزریق تفکر خاصی در میان نخبگان جامعه و سپس افکار عمومی کشور هستند مبنی بر اینکه ملت ایران بر سر یک «دو راهی» قرار دارد و چاره ای جز انتخاب یکی از این دو راه ندارد!
حضرت آیت الله خامنه ای گفتند: دو راهی که آنها ادعا می کنند این است که ملت ایران یا باید با امریکا کنار بیاید و یا بطور دائم تحت فشارهای امریکا و مشکلات ناشی از آن باشد.

امریکایی‌ها ادعا می کنند ملت ایران یا باید با امریکا کنار بیاید یا دائم تحت فشارهای امریکا و مشکلات ناشی از آن باشد

ایشان با اشاره به «ثروت، ابزار سیاسی، دستگاههای تبلیغاتی گسترده و تجهیزات نظامی امریکا» خاطرنشان کردند: براساس این تفکر خاص، با دولتی همچون امریکا باید کنار آمد و با قبول تحمیل های آن، از برخی «مواضع، اصول و خطوط قرمز» صرف نظر کرد.
رهبر انقلاب اسلامی افزودند: در توافق اخیر هسته ای نیز که مورد تأیید قرار گرفت و مذاکره کنندگان کشورمان نیز مورد قبول بودند، همین اتفاق افتاد و در مواردی، وزیر محترم امور خارجه به من گفت: «ما نتوانستیم برخی خطوط قرمز را حفظ کنیم».
حضرت آیت الله خامنه ای افزودند: این یعنی وقتی طرف مقابل دولتی مثل امریکاست، کنار آمدن با او به معنای صرف نظر کردن از برخی مسائلی است که انسان به آنها پای می فشارد.

وقتی طرف مقابل امریکاست، کنار آمدن با او به معنای صرف نظر کردن از برخی مسائلی است که انسان به آنها پای می فشارد

ایشان با تأکید بر اینکه عده ای نیز در داخل کشور این تفکر خطرناکِ وجود دو راهی دروغین را قبول دارند و به دنبال قبولاندن آن به دیگران هستند، خاطرنشان کردند: این افراد می گویند اقتصاد ایران دارای ظرفیت های فراوان است که استفاده از این ظرفیت ها، فقط با توافق هسته ای امکانپذیر نیست بلکه مسائل دیگری نیز با امریکا وجود دارد که ملت ایران و مسئولان کشور باید در مورد آنها تصمیم بگیرند و اقدام کنند.
رهبر انقلاب اسلامی، گفتگو و همکاری با امریکا درباره «مسائل منطقه غرب آسیا» و همچنین «گفتگو درباره اختلافات تهران و واشنگتن بر مبنای کوتاه آمدن ایران از اصول و خطوط قرمز خود» را از جمله مواردی برشمردند که این دیدگاه خاص بعد از توافق هسته ای، بدنبال آن است.
حضرت آیت الله خامنه ای با تأکید بر اینکه این دیدگاه خاص معتقد است مشکلات اقتصادی کشور تنها در صورتی حل خواهد شد که در موارد مختلف با امریکا گفتگو کنیم و از مواضع خود کوتاه بیاییم، خاطرنشان کردند: این افراد می گویند همانطور که توافق هسته ای، «برجام» نام گرفت، گفتگو با امریکا در موارد دیگر و حتی موضوع قانون اساسی کشور می تواند «برجام های ۲ و ۳ و ۴» باشند تا با این گفتگوها و توافق ها، مردم راحت زندگی کنند و مشکلات آنان حل شود.
ایشان افزودند: معنای حقیقی این تفکر خطرناک این است که جمهوری اسلامی ایران بتدریج از مبانی قدرت و امنیت خود و از مسائل اساسی که به حُکم اسلام و در چارچوب نظام اسلامی، به آنها پایبند است همچون مسئله حمایت از مقاومت و پشتیبانی سیاسی از ملت های فلسطین، یمن و بحرین، صرفنظر و مواضع خود را به خواسته های امریکا نزدیک کند!
رهبر انقلاب اسلامی گفتند: بر اساس این تفکر خاص، جمهوری اسلامی ایران باید همچون برخی دولتهای عربی که با کمال وقاحت دست دوستی به سوی رژیم صهیونیستی دراز کردند، در نهایت با دشمن صهیونیستی کنار بیاید.
حضرت آیت الله خامنه ای با تأکید بر اینکه در چارچوب این تفکر خطرناک، عقب نشینی ها گام به گام ادامه خواهد یافت، خاطرنشان کردند: اگر بر اساس خواست و میل امریکا عمل شود، جمهوری اسلامی ایران باید از ابزارهای دفاعی خود نیز صرفنظر کند و دائماً در مقابل چراهای مختلف و زیاده خواهانه امریکا پاسخگو باشد.

اگر بر اساس خواست و میل امریکا عمل شود، جمهوری اسلامی باید از ابزارهای دفاعی خود نیز صرفنظر کند

ایشان با اشاره به جنجال تبلیغاتی اخیر رسانه های غربی درباره رزمایش موشکی ایران گفتند: در حالیکه امریکاییها هرچند وقت یکبار در منطقه خلیج فارس که هزاران کیلومتر با آنها فاصله دارد، رزمایش های مشترک برگزار می کنند، در مورد رزمایش جمهوری اسلامی ایران در خانه و حریم امنیت خود، جنجال به پا می کنند.
رهبر انقلاب اسلامی با تأکید بر اینکه در صورت قبول این تفکر خاص، زیاده خواهی های امریکا و عقب نشینی در مقابل او در این حد نیز متوقف نخواهد شد، افزودند: در ادامه این روند تدریجی، جمهوری اسلامی ایران طبعاً باید به امریکاییها توضیح دهد که چرا سپاه پاسداران و نیروی قدس را تأسیس کرده است، چرا باید سیاستهای داخلی با موازین شرع تطبیق داده شوند، چرا باید سه قوه براساس شریعت اسلامی عمل کنند و چرا شورای نگهبان قوانین مغایر با شرع را تأیید نمی کند؟
حضرت آیت الله خامنه ای تأکید کردند: اگر در مقابل امریکا کوتاه بیاییم، دشمن گام به گام جلو می آید و کار به جایی می رسد که جمهوری اسلامی ایران از محتوا تهی می شود و تنها صورت ظاهری آن محفوظ خواهد ماند.

ایشان افزودند: بر مبنای این «تحلیل و تفکرِ دشمن خواسته»، اگر ملت ایران بخواهد از شر امریکا راحت شود باید از محتوای جمهوری اسلامی، مفاهیم اسلامی و امنیت خود دست بردارد.
رهبر انقلاب اسلامی بعد از تبیین ابعاد مختلف این تحلیل خاص، به آسیب شناسی آن پرداختند و خاطرنشان کردند: از مواردی که در این تحلیل نادیده گرفته می شود این است که هرگونه توافق با امریکا به معنای ناگزیر بودن ایران به انجام تعهدات و بد عهدی و خدعه و تقلب امریکا در انجام تعهدات این کشور است که این مسئله را اکنون به عینه می بینیم و این یعنی «خسارت محض».

هر توافق با امریکا به معنای ناگزیر بودن ایران به انجام تعهدات و بدعهدی امریکا در انجام تعهدات است که این را به عینه می بینیم و این یعنی «خسارت محض»

حضرت آیت الله خامنه ای در اثبات این مسئله به توافق هسته ای به عنوان یک نمونه اشاره کردند و گفتند: در همین توافق نیز امریکاییها به آنچه وعده داده بودند، عمل نکردند و به تعبیر وزیر محترم امور خارجه، بر روی کاغذ تعهداتی را انجام دادند اما در عمل و از طریق راههای انحرافی مانع از تحقق آن تعهدات شدند.
ایشان افزودند: اکنون با وجود توافق هسته ای، همچنان معاملات بانکی ما دچار مشکل است و پولهای ایران نیز بازگردانده نشده است زیرا کشورهای غربی و کشورهای تحت تأثیر آنها، از امریکاییها هراس دارند.
رهبر انقلاب اسلامی با تأکید بر اینکه یکی دیگر از مواردی که در ارائه دو راهی دروغین نادیده گرفته می شود، «علت و اساس دشمنی و کینه امریکا با ملت ایران» است، گفتند: با توجه به «جایگاه راهبردی و موقعیت استراتژیک ایران در منطقه»، «منابع فراوان نفت و گاز»، «جمعیت بالا»، «استعدادهای فراوان» و «پیشینه تاریخی و کهن»، ایران «گُل منطقه» است اما همین کشور بی نظیر، دهها سال در قبضه و سلطه امریکاییها بود که ملت ایران با انقلاب اسلامی، کشور را از سلطه بی چون و چرای امریکاییها خارج کرد.
حضرت آیت الله خامنه ای افزودند: انقلاب اسلامی نه تنها ایران را از دست امریکاییها خارج کرد بلکه روحیه مقاومت و ایستادگی در مقابل سلطه امریکا را در منطقه و حتی خارج از منطقه گسترش داد.
ایشان خاطرنشان کردند: امریکاییها عامل اصلی شکست سیاست «تشکیل خاورمیانه بزرگ» و مسلط کردن رژیم صهیونیستی بر امور منطقه و همچنین ناکامی های خود در یمن، سوریه، عراق و فلسطین را، جمهوری اسلامی ایران می دانند، بنابراین دشمنی آنها با ملت ایران اساسی و عمیق است و هنگامی این دشمنی به پایان می رسد که آنها بتوانند سلطه خود را بر ایران احیا کنند.

هنگامی این دشمنی به پایان می رسد که آنها بتوانند سلطه خود را بر ایران احیا کنند

حضرت آیت الله خامنه ای در ادامه به بیان دلایل «سلطه طولانی مدت انگلیس و سپس امریکا بر ایران» پرداختند و گفتند: انگلیسی ها و امریکایی ها در این کشور سنگرهایی را ایجاد کرده بودند که بواسطه آن سنگرها، ادامه سلطه خود را امکان پذیر می کردند اما انقلاب اسلامی بدست جوانان انقلابی، این سنگرها را نابود کرد و سنگرهای جدیدی برای حفاظت از جمهوری اسلامی و منافع ملت بوجود آورد.
ایشان خاطرنشان کردند: امریکاییها اکنون با برنامه ریزی و با استفاده از ابزار دیپلماسی، به دنبال آن هستند تا سنگرهایی را که تخریب شده بود، ترمیم کنند و سنگرهای انقلاب را از بین ببرند.
رهبر انقلاب اسلامی گفتند: «رژیم مستبد و طاغوتی پهلوی» مهمترین سنگر امریکا در ایران بود اما انقلاب اسلامی، حکومت پادشاهی و حاکمیت شخصی را ریشه کن کرد و بجای آن سنگر مستحکمی به نام «حاکمیت مردم» را بنا نهاد.
ایشان ترس از قدرتها بویژه امریکا را یکی دیگر از سنگرهای زمینه ساز سلطه دانستند و خاطرنشان کردند: برخلاف دوران طاغوت اکنون در جمهوری اسلامی، هیچ فرد آگاه، مطلع و متکی به ارزشهای دینی از امریکا نمی هراسد.
حضرت آیت الله خامنه ای با اشاره به اینکه امروز هم ممکن است عده ای از امریکا بترسند، افزودند: ترس طاغوت از امریکا عقلایی بود زیرا در مقابل امریکا پشتوانه ای نداشت اما در جمهوری اسلامی، ترس از امریکا غیرعقلایی است زیرا جمهوری اسلامی از پشتیبانی ملت بزرگ ایران برخوردار است.
ایشان یکی دیگر از راههای سلطه امریکا را «تزریق بی اعتمادی به خود و نبود روحیه اعتماد به نفس ملی» برشمردند و گفتند: با پیروزی انقلاب، این سنگر سلطه پذیری به سنگر بزرگ «ما می توانیم» تبدیل شد.
حضرت آیت الله خامنه ای «جدایی دین از سیاست» را یکی دیگر از سنگرهای امریکا برای سلطه بر ایران دانستند و افزودند: انقلاب اسلامی این سنگر را نیز نابود کرد.
رهبر انقلاب اسلامی در ادامه سخنانشان منظور صریح خود را از کلمه دشمن «امریکا» دانستند و افزودند: سیاستمداران امریکایی و وزارت خزانه داری این کشور از یک طرف تحریم را با روشهای خاص و پیچیده، عملاً حفظ می کنند و با دشمنی محض از تهدید به تحریم سخن می گویند و از طرف دیگر در کاخ سفید سفره هفت سین می اندازند و با روشهای «بچه گول زن»، در پیام نوروزی برای اشتغال جوانان ما دلسوزی می کنند!
ایشان خاطرنشان کردند: علت این رفتار دوگانه آن است که مقامات امریکایی، هنوز ملت هوشیار ایران را نمی شناسند و نمی دانند این ملت فهیم، اهداف و شیوه های پیدا و پنهان دشمنان خود را به خوبی درک می کند.

سیاستمداران و وزارت خزانه داری امریکا تحریم را با روشهای خاص و پیچیده، عملاً حفظ می کنند

حضرت آیت الله خامنه ای سپس با تصریح اینکه ما با مردم امریکا مثل همه ملتهای دیگر مشکلی نداریم بلکه با سیاستهای خصمانه این کشور مقابله می کنیم، به بیان واقعیتهایی پرداختند که توجه به آنها، راه صحیح حرکت کشور را مشخص می کند.
«سرمایه ها و ظرفیتهای طبیعی و انسانی فراوان برای پیشرفت فوق العاده درون زا، فرصتهای بین المللی، و قدرت اثر گذاری در منطقه و در مواردی در سطح جهان»، اولین واقعیتی بود که رهبر انقلاب به آن اشاره کردند.
ایشان، «دشمنی واضح امریکا با ملت ایران و نظام اسلامی» را واقعیت دیگری برشمردند که ادامه تهدیدهای مکرر امریکایی ها و تلاش بی وقفه آنها برای جلوگیری از بهره مندی ایران از نتایج برجام، از نشانه های آشکار آن است.
حضرت آیت الله خامنه ای افزودند: چند ماه مانده به انتخابات ریاست جمهوری امریکا، نامزدهای انتخابات، با یکدیگر در بدگویی به ایران، مسابقه گذاشته اند، ضمن اینکه هیچ تضمینی وجود ندارد که دولت بعدی به همین تعهدات اندک برجام هم پایبند باشد، آن وقت هر گاه از دشمنی امریکا سخن گفته می شود عده ای در داخل پریشان و مضطرب می شوند.
سومین واقعیتی که رهبر انقلاب به آن اشاره کردند «نامحدود نبودن ابزارهای دشمنی امریکا با ملت ایران» بود.
ایشان خاطرنشان کردند: امریکایی ها، سه ابزار اساسی و تأثیرگذار دارند: «تبلیغات»، «نفوذ» و «تحریم».
رهبر انقلاب با تمرکز بر موضوع تحریم افزودند: واقعیت آن است که دشمن احساس می کند تحریم ها در ضربه زدن به ایران مؤثر است البته رفتار ما هم در تقویت این احساس تأثیرگذار بوده است.

دشمن احساس می کند تحریم ها در ضربه زدن به ایران مؤثر است البته رفتار ما هم در تقویت این احساس تأثیرگذار بوده است

حضرت آیت الله خامنه ای در همین زمینه افزودند: در برهه ای در داخل، ضررها و ضربات تحریم را بزرگنمایی کردیم همچنانکه در مقطعی درباره آثار برداشته شدن تحریم ها هم بزرگنمایی شد در حالیکه تاکنون اتفاقی در این زمینه نیفتاده و اگر وضع به همین منوال پیش رود، اتفاقی هم نخواهد افتاد.
رهبر انقلاب پس از اثبات تمرکز اصلی دشمن بر مسئله تحریم، یک سؤال اساسی مطرح کردند: راه صحیح مقابله با این «ابزارِ فشار و خصومت» چیست؟
ایشان در پاسخ، با اشاره مجدد به دو راهی دروغینی که امریکایی ها در مقابل این سؤال ارائه می کنند یعنی «تسلیم» یا «فشار و تحریم» افزودند: البته یک دو راهی واقعی در این زمینه وجود دارد؛ یا مشکلات تحریم را صرفاً تحمل کنیم یا با تکیه بر اقتصاد مقاومتی، ایستادگی کنیم و بر مشکلات فائق آییم.

با تکیه بر اقتصاد مقاومتی، ایستادگی کنیم و بر مشکلات فائق آییم

حضرت آیت الله خامنه ای سپس با تمرکز بر مفهوم شعار سال «اقتصاد مقاومتی، اقدام و عمل» خاطرنشان کردند: دولت البته کارهایی از جمله تشکیل ستاد فرماندهی اقتصاد مقاومتی انجام داده و از نتایج خوبی از جمله مثبت شدن تراز بازرگانی و کاهش واردات خبر می دهد اما لازم است در این زمینه کارهای اساسی انجام شود.
رهبر انقلاب با تأکید بر ضرورت مشخص شدن و ترسیم نقشه راه با بیان ده پیشنهاد اساسی برای اقدام و عمل در زمینه اقتصاد مقاومتی، به سخنانشان ادامه دادند.
پیشنهاد اول ایشان، «شناسایی و تمرکز بر فعالیتها و زنجیره های مزیت دار اقتصادی» است تا از این طریق، راههای متعدد دیگری در تحکیم و رونق اقتصادی گشوده شود.
«احیا و به حرکت درآوردن تولید داخلی»، دومین پیشنهاد اساسی رهبر انقلاب به مسئولان برای اقدام و عمل در روند اقتصاد مقاومتی است.
ایشان افزودند: برخی گزارشها حاکیست شصت درصد امکانات تولید داخلی یا تعطیل است یا زیر ظرفیت کار می کند. دولت می تواند با تعامل با کارشناسان و اقتصاد دانان منتقد، تولید داخلی را زنده کند.

دولت می تواند با تعامل با کارشناسان و اقتصاد دانان منتقد، تولید داخلی را زنده کند

«خودداری جدی ازخریدهای خارجی که قدرت تولید داخلی را تضعیف کند» و «مدیریت پولها و منابع مالی ایران که از خارج وارد کشور می شود»، دو پیشنهاد کاربردی دیگر حضرت آیت الله خامنه ای به مسئولان اجرایی است.
ایشان افزودند: البته تاکنون پولهای ایران با شیطنت امریکایی ها و تحت تأثیر برخی عوامل دیگر به داخل نیامده اما به هرحال باید مراقب بود این منابع مالی صرف اسراف و خریدهای بی مورد نشود و هدر نرود.
پنجمین پیشنهاد رهبر انقلاب برای اقدام و عمل مسئولین، «دانش بنیان شدن بخشهای مهم اقتصادی» است.
حضرت آیت الله خامنه ای خاطرنشان کردند: استعداد ایرانی که می تواند یک موشک را از فاصله ۲ هزار کیلومتری با خطای چند متری به هدف بزند حتماً می تواند در صنایع مهم دیگر هم از جمله نفت و گاز و تولید موتور خودرو و هواپیما و قطار، نوآوری و خلاقیت کند که دولت باید زمینه این کار را فراهم کند.
«بهره برداری از بخشهایی که قبلاً در آنها سرمایه گذاری کلانی شده است مانند پتروشیمی و ساخت نیروگاه»، و «مشروط شدن همه معاملات خارجی به انتقال فناوری به داخل ایران»، ششمین و هفتمین پیشنهاد رهبر انقلاب برای پیشرفت و استحکام اقتصادی کشور است.
ایشان همچنین با انتقاد از جنجالهای سیاسی و روزنامه ای درباره «فساد» افزودند: پیشنهاد هشتم برای اقدام و عمل در چارچوب اقتصاد مقاومتی، «مبارزه جدی و واقعی با فساد، ویژه خواری و قاچاق» است که ضربات جدی به اقتصاد کشور می زند.
«افزایش بهره وری انرژی» که می تواند در روندی مشخص باعث صرفه جویی صد میلیاردی بشود و «نگاه ویژه و حمایتی به صنایع متوسط و کوچک» برای ایجاد اشتغال و تحرک اقتصادی، آخرین موارد از پیشنهادهای دهگانه حضرت آیت الله خامنه ای به مسئولان اجرایی برای تحقق شعار سال یعنی «اقتصاد مقاومتی، اقدام و عمل» است.
ایشان افزودند: البته کارهای دیگری نیز می توان در این مسیر انجام داد اما اگر این ده نکته، عملیاتی شود در کشور حرکتی انقلابی، بزرگ و رو به پیشرفت آغاز می شود که اقتصاد ایران را مصونیت می بخشد و تأثیر تحریم ها را کاملاً کاهش می دهد.
رهبر انقلاب تأکید کردند: در صورت اجرای این حرکت منطقی و انقلابی، دیگر کسی در مقابل تحریم ها نخواهد لرزید و نیازی نیست برای جلوگیری از تحریم های امریکا، از اصول و مبانی و ارزشها و خطوط قرمز ایران صرف نظر کند و کوتاه بیاید.

در صورت اجرای این حرکت منطقی و انقلابی، دیگر نیازی نیست کسی برای جلوگیری از تحریم های امریکا، از اصول و مبانی و ارزشها و خطوط قرمز ایران کوتاه بیاید

حضرت آیت الله خامنه ای با اشاره به ضرورت کمک مردم و کارشناسان سیاسی و اقتصادی به دولت، و هماهنگی و هم فکری سه قوه افزودند: امیدواریم در پرتو اقدام و عمل برای تحقق اقتصاد مقاومتی، دولت بتواند در پایان سال جاری از احیاء چند هزار کارخانه و کارگاه «صنعتی، تولیدی و کشاورزی» گزارشی عینی به مردم بدهد و مردم هم این اقدامات را احساس کنند و اعتماد و اطمینان یابند.
رهبر انقلاب همچنین «انقلابی عمل کردن» را زمینه ساز موفقیتهای سه دهه اخیر برشمردند و با تأکید مجدد بر ضرورت تجلیل و قدردانی از نیروهای انقلابی و حزب اللهی خاطرنشان کردند: دستاوردهای دانشمندان شهید هسته ای، موفقیتهای شهید طهرانی مقدم در بحث موشکی، کاظمی درسلولهای بنیادی، شهید آوینی و مرحوم سلحشور در مسائل فرهنگی، نشان دهنده این است که روحیه و تفکر انقلابی چگونه گره ها را می گشاید و موفقیت ساز می شود.
رهبر انقلاب اسلامی در بخش پایانی سخنانشان مسائل فرهنگی را بسیار حائز اهمیت خواندند و افزودند: بار دیگر به مسئولان تأکید می کنم از مجموعه های خود جوش مردمی که در سراسر کشور مشغول کار فرهنگی هستند، حمایت کنند.

مسئولان از مجموعه های خود جوش مردمی که در سراسر کشور مشغول کار فرهنگی هستند، حمایت کنند

ایشان افزودند: این مجموعه ها باید روز به روز توسعه یابد و دستگاههای فرهنگی بجای اینکه آغوش خود را به روی کسانی باز کنند که اسلام و انقلاب و ارزشها را قبول ندارند، به حمایت از بچه مسلمانها و نیروهای مومن، انقلابی و حزب اللهی بپردازند.
رهبر انقلاب خطاب به جوانان میهن نیز خاطرنشان کردند: «کشور»، و «امروز و فردا» مال شماست، و اگر با ایمان و خودباوری در میدانها حضور داشته باشید و حرکت کنید، امریکا و بزرگتر از امریکا هیچ غلطی نمی توانند بکنند.
ایشان همچنین با اشاره به درگذشت عالمِ مجاهد و مبارز و خدمتگزارِ با اخلاص بارگاه رضوی، مرحوم آیت اله واعظ طبسی، فقدان این روحانی انقلاب و مبارز را ضایعه ای بزرگ خواندند.

موضوعات: آثار ساده زيستي, رهبر معظم انقلاب اسلامی در اجتماع عظیم زائران و مجاوران حرم رضوی علیه‌السلام  لینک ثابت
 [ 06:35:00 ب.ظ ]




پیام رهبر معظم انقلاب اسلامی
پیام نوروزی به مناسبت آغاز سال ۱۳۹۵

بسم‌الله‌الرّحمن‌الرّحیم
یا مقلّب القلوب و الأبصار. یا مدبّر اللّیل و النّهار. یا محوّل الحول و الأحوال. حوّل حالنا الی احسن الحال.

السّلام علی الصّدّیقة الطّاهرة، فاطمة المرضیّه، بنت رسول الله، صلّی الله علیه و آله. و السّلام علی ولیّ الله الأعظم، ارواحنا فداه و عجّل الله فرجه.

عید نوروز را به همه‌ی خانواده‌های ایرانی و افراد ایرانی در هر نقطه‌ی عالم تبریک عرض میکنم. عیدتان مبارک باشد هم‌میهنان عزیز. بخصوص به خانواده‌های عزیز شهیدان، به جانبازان عزیز، به خانواده‌های محترم آنها، و به همه‌ی ایثارگران تبریک عرض میکنم و یاد شهیدان بزرگوارمان و یاد امام عزیزمان را گرامی میدارم.

سالی که شروع شد -سال ۹۵- هم در آغاز و هم در پایان، متبرک به نام مبارک حضرت زهرا (سلام‌الله‌علیها) است. هم اولِ این سال منطبق بر ولادت آن بزرگوار با ماه‌های قمری است، هم آخر این سال. بنابراین امیدواریم که ان‌شاءالله سال ۹۵ به برکت حضرت زهرا سال مبارکی باشد برای ملت ایران، و از معنویات آن بزرگوار و از راهنمائی‌های آن بزرگوار و از زندگی آن بزرگوار درس بگیریم و بهره‌مند شویم.

سالی که تمام شد -سال ۹۴- مثل همه‌ی سالهای دیگر، آمیزه‌ای از شیرینیها و تلخیها و فرازها و فرودها بود؛ طبیعت زندگی همین است؛ از تلخی حادثه‌ی منا تا شیرینی راهپیمائی ۲۲ بهمن و انتخابات هفتم اسفند؛ در تجربه‌ی برجام، از امیدهائی که برانگیخت، تا نگرانیهائی که در کنار آن هست؛ همه‌ی اینها جزو حوادث سال بود، و همه‌ی سالها همین جور است.

سالها و ایام عمر انسان، مشتمل بر فرصتهائی است و مشتمل بر تهدیدهائی است. هنر ما باید این باشد که از فرصتها استفاده کنیم و تهدیدها را هم تبدیل به فرصت کنیم. سال ۹۵ پیش روی ما است. در این سال هم مانند همیشه، فرصتها و تهدیدهائی وجود دارد. همه باید تلاش کنند تا بتوانیم از فرصتهای این سال به معنای حقیقی کلمه استفاده کنیم و کشور از اول تا آخرِ این سال تفاوتهای محسوسی پیدا کند.

امیدهائی وجود دارد برای سال ۹۵. انسان به مجموعه‌ی اوضاع که نگاه میکند، امیدهائی را مشاهده میکند. البته برای تحقق این امیدها باید تلاش کرد، باید کار شبانه‌روزی کرد و باید بی‌وقفه سعی و کوشش کرد. اصل قضیه این است که ملت ایران باید بتواند کاری بکند که خود را در مقابل تهدیدهای دشمنان و دشمنیهای آنها، از آسیب‌پذیری خارج کند. ما باید کاری کنیم که در مقابل تهدید دشمنان، آسیب‌پذیر نباشیم. آسیب‌پذیری را به صفر برسانیم.

به گمان من مسئله‌ی اقتصاد در اولویت اول است. یعنی وقتی انسان نگاه میکند، در میان مسائل اولویت‌دار، از همه فوری‌تر و نزدیکتر، مسئله‌ی اقتصاد است. اگر به توفیق الهی، هم ملت و هم دولت و مسئولان گوناگون، بتوانند در مسئله‌ی اقتصاد کارهای درست و بجا و متقن را انجام دهند، امید این هست که در مسائل دیگر، مثل مسائل اجتماعی، مثل آسیبهای اجتماعی، مثل مسائل اخلاقی، مثل مسائل فرهنگی هم تأثیرگذار باشند.

در مسئله‌ی اقتصاد، آن چیزی که مهم است و اصل است، مسئله‌ی تولید داخلی است؛ مسئله‌ی ایجاد اشتغال و رفع بیکاری است؛ مسئله‌ی تحرک و رونق اقتصادی و مقابله‌ی با رکود است؛ اینها مسائل مبتلابه مردم است؛ اینها چیزهائی است که مردم آنها را حس میکنند و مطالبه میکنند؛ و آمارها و اظهارات خود مسئولین هم نشان میدهد که این مطالبات مردم و این خواسته‌های مردم بجا و به‌مورد است.

اگر ما بخواهیم مشکل رکود را حل کنیم، مشکل تولید داخلی را حل کنیم، بخواهیم مسئله‌ی بیکاری را حل کنیم، بخواهیم گرانی را مهار کنیم، علاج همه‌ی اینها در مجموعه‌ی مقاومت اقتصادی و اقتصاد مقاومتی گنجانده شده است. اقتصاد مقاومتی شامل همه‌ی اینها است. میشود با اقتصاد مقاومتی به جنگ بیکاری رفت؛ میشود به جنگ رکود رفت؛ میشود گرانی را مهار کرد؛ میشود در مقابل تهدیدهای دشمنان ایستادگی کرد؛ میشود فرصتهای بسیاری را برای کشور ایجاد کرد و از فرصتها استفاده کرد؛ شرطش این است که برای اقتصاد مقاومتی کار و تلاش انجام بگیرد.

گزارشی که برادران ما در دولت به من دادند، نشان میدهد که کارهای وسیعی کرده‌اند؛ منتها این کارها کارهای مقدماتی است؛ کارهائی است در زمینه‌ی بخشنامه‌ها و دستورها به دستگاههای مختلف؛ اینها کارهای مقدماتی است؛ اما آنچه که لازم است ادامه پیدا کند، عبارت است از اقدام کردن و عمل کردن و روی زمین، محصول کار را به مردم نشان دادن؛ این آن چیزی است که وظیفه‌ی ما است؛ که من ان‌شاءالله در سخنرانی شرحش را به آحاد ملت عزیزمان عرض خواهم کرد.

بنابراین آنچه که من به عنوان شعارِ امسال انتخاب میکنم، عبارت است از «اقتصاد مقاومتی؛ اقدام و عمل». این، راه و جاده‌ی مستقیم و روشنی است به سمت آن چیزی که به آن احتیاج داریم. البته توقع نداریم که این اقدام و عمل، در ظرف یک‌ سال همه‌ی مشکلات را حل کند؛ اما مطمئنیم که اگر چنانچه اقدام و عمل به صورت برنامه‌ریزی شده و درست انجام بگیرد، ما در پایان این سال آثار و نشانه‌های آن را مشاهده خواهیم کرد. از همه‌ی کسانی که در این راه تلاش کردند و تلاش میکنند، تشکر میکنم.

بار دیگر به ملت عزیزمان سلام و تبریک عرض میکنم و صلوات خدا را بر محمد و آل محمد و بر حضرت بقیة الله اعظم (سلام الله علیه و ارواحنا فداه) مسئلت میکنم.

والسّلام علیکم و رحمة الله و برکاته

موضوعات: آثار ساده زيستي, پیام رهبر معظم انقلاب اسلامی  لینک ثابت
 [ 06:31:00 ب.ظ ]




اثری فوق العاده در نوشتــــن صلوات

رسیدن به آمرزش الهی از آن مقاماتی است که همه طمع آن را دارند. یکی از راه‌های رسیدن به این مقام، استغفار دائمی است. اما حداقل برای همه چنین کاری ساده نیست.

اصلاً ساده نیست که بتوانیم صبح و شام، در بیداری و خواب و به طور کلی در تمامی لحظات به استغفار بپردازیم.

امــــا…

همه تا حدودی از فضیلت ذکر صلوات بر پیامبر و اهل بیت ایشان (علیهم السلام) آگاهیم. اما آیا می‌دانستید که نوشتن صلوات هم دارای ارزش بسیاری است؟

پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمودند:

مَنْ صَلّی عَلَیَّ فی کتابٍ، لَمْ تَزَل الملائِکَةُ تَستَغفِرُ لَه مادامَ اسمِی فی ذلکَ الکتابِ.

کسی که در نوشته‌ای صلوات بر من را بنویسد، تا زمانی که نام من در آن نوشته باشد فرشتگان برای او استغفار می‌کنند.

پس دست به کار شوید. تنها یک قلم لازم است و تکه‌ای کاغذ و ذره‌ای ایمان…

منبع: مستدرک سفینة البحار، ج6، ص 369.

موضوعات: اثری فوق العاده در نوشتــــن صلوات  لینک ثابت
[یکشنبه 1395-01-01] [ 11:30:00 ق.ظ ]




ختم صلوات بر حضرت فاطمهٔ زهرا سلام الله علیها براي برآورده شدن حاجات

در ماهنامهٔ موعود ، وبسایت هيئت عشاق الزهراء عليها السلام و وبسايت مؤسسه پژوهشگاه علوم انساني و مطالعات فرهنگي به نقل از کتاب «صحيفهٔ مهديه» مطلبي پيرامون ختم صلوات بر حضرت فاطمهٔ زهرا سلام الله عليها براي برآورده شدن حوائج،‌بدين صورت آمده است :
یکی از ختوم مجرّب در برآورده شدن حاجات، صلوات بر حضرت فاطمهٔ زهرا(سلام الله علیها) است، که پانصد و سی مرتبه این صلوات را تکرار نماید و بگوید:
اللّهمّ صلّ علی فاطمة و أبیها و بعلها و بنیها [و السّرّالمستودع فیها] بعدد ما أحاط به علمک.
بارپروردگارا؛ درود فرست بر فاطمه و پدر بزرگوارش و همسر گرامی‌اش و فرزندان عزیزش [و آن رازی که در وجود او به ودیعه نهادی]، به تعداد آنچه دانش تو بر آن احاطه دارد.
که در این صلوات شریف، مقصود از «رازی که در وجود مقدس آن حضرت (علیها السلام) به ودیعه نهاده شده» حضرت حجت و امام موعود علیه السلام هستند.
نویسنده «صحیفهٔ مهدیه» می‌نويسد: اگر چه این صلوات در کتب قدیمی وجود ندارد و از مرحوم شیخ انصاری (رحمه الله) شنیده شده، ولی به علت ارتباطی که آن بزرگوار با حضرت بقیة الله ـ ارواحنا فداه ـ داشته‌اند، به احتمال قوی این دعا از حضرت صاحب‌ الامر علیه السلام صادر شده است.

موضوعات: ختم صلوات بر حضرت فاطمهٔ زهرا سلام الله علیها براي برآورده شدن حاجات  لینک ثابت
 [ 11:17:00 ق.ظ ]





روش ختم صلوات

براى برآورده شدن حاجات و اداى دین ، چهار روش ختم صلوات وجود دارد:

1-اگر کسى بخواهد حاجتش برآورده شود باید نیت کند یا به زبان بگوید،اگر حاجتم برآورده شود ، تا فلان مدت چهارده هزار صلوات می فرستم و هر هزار صلوات براى یکى از معصومین (ع) هدیه باشد و چنانچه حاجتش برآورده شد به عهدش وفا کند.

2- روزى هزار بار صلوات بفرستد و هر هزار تا صلوات را براى یکى ازمعصومین (ع) فرستد ، در بین یا در آخر حاجتش برآورده می شود.

3- تا مدت دو ماه هر روز هزار بار صلوات بفرستد ، وقتی ماه تمام شود حاجتش برآورده خواهد شد.

4- تجربه شده برای برپاورده شدن حاجت از شب جمعه بمدت دوهفته هرشب از نیمه شب بخواند شب اول غسل کند ولی سایر شب ها ضروری نیست.

شب جمعه ؛ اللهم صل على محمد و آل محمد، هزار بار.

شب شنبه هزار مرتبه بگوید ؛ اللهم صل على امیرالمؤ منین .
شب یکشنبه هزار مرتبه بگوید؛ اللهم صل على فاطمة الزهراء
شب دوشنبه هزار مرتبه بگوید؛ اللهم صل على الحسن .
شب سه شنبه هزار مرتبه بگوید؛ اللهم صل على الحسین .
شب چهارشنبه هزار مرتبه بگوید؛ اللهم صل على على بن الحسین .
شب پنج شنبه هزار مرتبه بگوید؛ اللهم صل على محمد بن على .
شب جمعه هزار مرتبه بگوید؛ اللهم صل على جعفر بن محمد.
شب شنبه هزار مرتبه بگوید؛ اللهم صل على موسى بن جعفر.
شب یکشنبه هزار مرتبه بگوید ؛ اللهم صل على على بن موسى .
شب دوشنبه هزار مرتبه بگوید؛ اللهم صل على محمد بن على .
شب سه شنبه هزار مرتبه بگوید؛ اللهم صل على على بن محمد.
شب چهارشنبه هزار مرتبه بگوید؛ اللهم صل على حسن بن على .
شب پنج شنبه هزار مرتبه بگوید ؛ اللهم صل على حجة بن الحسن .
شب جمعه سوم هزار مرتبه بگوید؛ اللهم صل على العباس الشهید.

موضوعات: امام علي (ع) و ساده زيستي, روش ختم صلوات  لینک ثابت
 [ 11:11:00 ق.ظ ]




 

بسم الله الرحمن الرحیم
سلام
یا مقلب القلوب و الابصار یا مدبرالیل و النهار
یا محول الحول و الاحوال حول حالنا الی احسن الحال
حلول سال نو و بهار پرطراوت را که نشانه قدرت لایزال الهی و تجدید حیات طبیعت می باشد
رابه تمامی عزیزان وبلاگ نویسا ن  تبریک و تهنیت عرض نموده و سالی سرشار از برکت و معنویت
را ازدرگاه خداوند متعال و سبحان برای شماعزیزان مسئلت مینماییم

 

برای تعجیل در فرج آقا امام زمان 

صلوات


فرشته نظری

 

 

موضوعات: جاي گاه ساده زيستي در اسلام, تبریک عید  لینک ثابت
 [ 10:58:00 ق.ظ ]
1 2 4