فرشته
 
 


شنبه یکشنبه دوشنبه سه شنبه چهارشنبه پنج شنبه جمعه
  1 2 3 4 5 6
7 8 9 10 11 12 13
14 15 16 17 18 19 20
21 22 23 24 25 26 27
28 29 30 31      



جستجو


موضوع

نحوه نمایش نتایج:


اللّهُمَّ كُنْ لِوَلِيِّكَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَعَلى آبائِهِ في هذِهِ السّاعَةِ وَفي كُلِّ ساعَةٍ وَلِيّاً وَحافِظاً وَقائِدا ‏وَناصِراً وَدَليلاً وَعَيْناً حَتّى تُسْكِنَهُ أَرْضَك َطَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فيها طَويلاً

دريافت كد دعاي فرج




 



امام مهدی(عج) از دیدگاه امامان معصوم

 

1. امام علی علیه السلام :
اصبغ نباته که از شاگردان و یاران آن حضرت است می گوید :
روزی نزد امیر المونان علیه السلام رفتم ، دیدم در فکر فرو رفته است و با انگشت بر زمین خط می کشد . گفتم : ای امیرمومنان ! چه شده است که در فکر فرو رفتید ؟… امام فرمود : در مواردی می اندیشم که از نسل من است و او «مهدی» است که زمین را از عدل و داد پرمی کند پس از آن که از ستم و بیداد پرو لبریز شده باشد .1

 

2. امام حسن علیه السلام :
… (امام ) قائم که ( هنگام ظهورش )، حضرت عیسی از آسمان فرود می آید و پشت سر او نماز می گذارد … تولدش از مردمان پنهان است و از چشم ها غایب می شود او نهمین فرزند برادرم حسین است و فرزند بهترین زنان ، عمری طولانی دارد ، و خداوند او را ( در زمین ) آشکار می سازد در سیمای انسانی چهل ساله ، تا همگان بدانند که خداوند بر همه کاری قادر است . 2

 

3. امام حسین علیه السلام :
اگر از دنیا روز ( بیش ) باقی نمانده باشد ، خداوند آن روز را دراز گرداند ، تا مردی از فرزندان من قیام کند ، و زمین را از عدل و داد لبریز کند ، پس از آن که از ستم و ظلم پر شده باشد . این چنین از پیامبر شنیدم .

 

4. امام سجاد علیه السلام :
… بی تردید ، مردم زمان غیبت مهدی ، که امامت او را باور دارند ، و منتظر ظهور اویند ، از مردمان دیگر زمان ها برترند ؛ چون خدای بزرگ ، به آنان عقل و درک و فهمی داده است که غیبت برایشان چون ظهور است . خداوند آنان را ، در آن زمان ، همپایه ی مجاهدان شمشیر زن زمان پیامبر (ص) قرار داده است و اینانند اخلاص گزاران واقعی ، و شیعیان راستین ما ، و دعوت کنندگان مردم به خدا ( و به دین خدا ) آشکارو پنهان .

 

5. امام باقر علیه السلام : 
محمدبن مسلم که از شاگردان امام محمد باقر و امام صادق علیه السلام است می گوید : از امام باقر علیه السلام پرسیدم درباره ی قائم که هر گاه قیام کند چه روشی در پیش می گیرد ؟ امام فرمود : روش پیامبر را تا اسلام را حاکم سازد . گفتم :
روش پیامبر چه بود ؟ امام فرمود : آنچه در( نظام ها و آیین )جاهلیت بود باطل کرد ، و عدالت میان مردمان حاکم ساخت ، و چنین است (امام ) قائم علیه السلام آنگاه که قیام کند آنچه را ( ا راه و روش ها میان مردم ) در زمان پیش از ظهور رایج بوده است ، زیرپا می نهد ، و آیین داری را بر پا می دارد .

 

6. امام صادق علیه السلام :
کسانی که در حالت انتظار دولت قائم ، از جهان درگذرند ، مانند کسانی اند که در خدمت ( امام ) قائم باشند . امام ، پس از این سخن مکثی کرد ،سپس فرمود:بلکه مانند کسانی اند که دررکاب امام مهدی(عج) شمشیرزده باشند.سپس فرمود:به خداسوگند،اینان مانند آن کسانند که درخدمت پیامبربه شهادت رسیده باشند . 3
چشم به راه امر( قیام و انقلاب ) امام خود باش، درهر شب و هر روز ، زیرا که خدا در هر روز کاری کند ، او را از کاری دیگر باز ندارد…4

 

7. امام کاظم علیه السلام :
… خداوند برای دوازدهمین (امام ) از خاندان ما هر دشواری را آسان می گرداند، و به دست او هر جبار و زورگویی سر سختی نابود می شود ، و هر شیطان سرکشی نابود می گردد. 5

 

8. امام رضا علیه السلام :
دعبل خزاعی ( شاعر نامدار شیعی ) می گوید : قصیده ی خود را حضور امام رضا علیه السلام خواندم ، چون به این شعرها رسیدم : امامی از آل محمد (ص) به یقین خروج خواهد کرد ، او به تأیید اسم اعظم الهی ووبرکت نصر آسمانی به پا می خیزد و حق و باطل را از هم جدا می کند ؛ و همه را خواری ها وکین توزی ها ، کیفر می دهد . (در این هنگام ) امام رضا علیه السلام به شدت گریست ، آنگاه فرمود : « ای دعیل ! روح القدس به زبان تو سخن گفته است . آیا می دانی این امام چه کسی خواهد بود ؟ » گفتم : نه ( شخص او را نمی شناسم ) ، لیکن شنیده ام که امامی از شما خاندان پیامبر خروج می کند و زمین را از عدل و داد لبریز می سازد .
امام رضا علیه السلام فرمود : « پس از من فرزندم محمد (جواد ) امام است . پس از محمد فرزندش علی ، امام است . پس از علی (هادی ) فرزندش حسن امام است وپس از حسن ( عسگری ) فرزندش حجت قائم خواهد بود .
اوست که در زمان غیبت ( مردمان ) چشم به راه اویند ، و در زمان ظهور همه مطیع او گردند . او زمین را پر از عدل و داد می کند ، پس از آن که پر از ظلم و ستم شده باشد … 6

 

9. امام جواد علیه السلام :
عبدالعظیم حسنی ( که از یاران آن امام است می گوید : به امام جواد علیه السلام گفتم : امیدوارم که شما قائم خاندان پیامبر باشی که زمین را از عدل و داد آکنده می کند …
امام فرمود همه ی ما قائم به امر خدای بزرگیم … لیکن آن قائم که خداوند ، به دست او زمین را از کافران و منکران پاک می گرداند ، و سراسر گیتی را از عدالت سرشار می سازد او کسی است که تولدش از مردم پنهان خواهد بود، و خود او از چشم ها غایب می شود…

 

10. امام هادی علیه السلام :
امام پس از من ، فرزندم حسن است و پس از رحلت ، فرزندش (امام ) قائم است که زمین را از عدل و داد پر می کند ، پس از آن که ظلم و بیداد لبریز شده باشد .

 

11. امام حسن عسگری علیه السلام :
سپاس خدایی را پیش از مرگم جانشینم را به من نمایاند . جانشینی که شبیه ترین انسان ها به پیامبر است در خلقت و اخلاق ، خداوند او را در دوران غیبت ( از بلاها ) حفظ می کند ، سپس او را آشکار می سازد . او سراسر زمین را از عدالت پر می کند ، پس از این که ظلم و ستم لبریز شده باشد .
پیامبر اکرم (ص) :
خداوند از فرزندان حسین امامانی قرار داده است که راه و روش و آیین مرا بر پا می دارند . نهمین آنان قائم
خاندان من «مهدی » امتم می باشد . او شبیه ترین مردمان به من است در سیما و گفتار و کردار . پس از غیبتی طولانی و سردرگمی مردم ظاهر می شود ، آنگاه آیین خود را اشکار می سازد …
پس زمین را از عدل و داد پر می کند پس از آن که از ستم و بیداد لبریز شده باشد .
جابر می گوید : خدمت حضرت فاطمه رفتم ، لوحی نزد آن بانو نهاده بود که در آن نام های امامان نوشته شده بود از آن جمله درباره ی دوازدهمین امام چنین آمده بود . پس از امام یازدهم ( اما حسن عسگری علیه السلام راه امامت را کامل می کنم با فرزندش که رحمت برای همه ی جهانیان است . او ( امام دوازدهم ) ، دارای کمال موسی و شکوه عیسی و شکیبایی ایوب است …
در زمان (غیبت) این امام ، دوستان من ( دینداران راستین )به مشکلات گرفتار شوند …
آنان به حق دوستان منند ( چون در دینداری پایداری می کنند ) . درود و رحمت خداوند بر آنان باد . آنان ( مردمان در دوران غیبت ) به گمان هدایت شدگان و راه یافتگانند .

1و2 . امام مهدی (ع) و اینده ی زندگی ، مهدی حکیم ، ص 51
3 . بحار النوار ، 52/ 126
4 . مکیال المکارم 2/ 57
5 . کمال الدین 2/369
6 . کمال الدین 2/372

موضوعات: امام مهدی(عج) از دیدگاه امامان معصوم  لینک ثابت
[دوشنبه 1395-01-23] [ 11:42:00 ب.ظ ]





آیت الله بهجت(ره) در کلام آیت الله مصباح یزدی
دوری از شهرت
ایشان [آیت الله بهجت] احتراز داشتند از اینکه بعنوان غیر از فقاهت اصلاً شناخته بشوند و از مسائل علمی عرفانی و بحث های نظری و اینها که هیچ اصلاً اظهاری نمی کردند. مطلبی هم که دلالت داشته باشد بر اینکه خود ایشان یک کمال معنوی دارند چیزی می دانند کشف می کنند از گذشته از حال از آینده، جدّاً خودداری می کردند و کتمان می کردند. آن سال هایی که آن وقت ها ما خدمتشان می رسیدیم کاملاً محسوس بود که ایشان سعی دارند هیچ امر غیرعادی که از همه علما انتظار می رود از ایشان انتظار نرود و ایشان بعنوان دیگری شناخته نشوند.
هیچ امری که دلالت داشته باشد بر یک جهت غیرعادی برای ایشان، ابراز نمی کردند، خیلی اشارات بعیدی از کلام هایشان می شد استفاده کنند یک چیزهایی ما خودمان حدث می زدیم اما هیچ ابرازی از طرف خود ایشان نمی شد.
مطالبی هم اگر احیاناً بعنوان مطالب اخلاقی می فرمودند خیلی مطالبی بود که ظاهرش مثلاً یک آیه ای می خواندند روایتی یا حدیثی یا داستانی نقل می کردند در همین حدّها، بعد طوری برخورد می کردند با ما که اصلاً ما جرأت نمی کردیم، حالا شاید هم از بی لیاقتی بنده بود مثلاً یک سؤال به قول شما عرفانی از ایشان بکنیم و اگر هم اتفاقاً یک وقتی فرصتی می شد یک چیزی عرض می کردیم ایشان یک جوری جواب می دادند که کأنّه یک کلیاتی بیان می کردند معلوم نشود که با خود ایشان ارتباط دارد، ولی ما قلباً مخصوصاً با چیزهایی که شنیده بودیم از دوستانی که در نجف داشتند و بزرگان دیگر قلباً می دانستیم که ایشان مقاماتی دارند اما از خود ایشان هیچ چیزی شاهدی نداشتیم و این جریان بود تا این سال های اخیر یک چیزهایی از ایشان ظاهر شد گویا مأموریتی داشتند که اظهار کنند والا در آن سال های قبلی اینکه بنده عرض می کنم بیش از پنجاه سال قبل است هیچ اظهاری نمی کردند و اباء داشتند از اینکه عنوان دیگری غیر از فقیه به ایشان اطلاق بشود.
فعالیت های اجتماعی و سیاسی
موقعی که نهضت حضرت امام رضوان الله علیه و نهضت روحانیت شروع شد و داستان مدرسه فیضیه و حمله کماندوها به مدرسه فیضیه در حضور مرحوم آیةالله العظمی گلپایگانی رضوان الله علیه طلبه ها مورد هجمه واقع شدند بعضی ها را از بالای پشت بام مدرسه فیضیه پرت کردند در رودخانه در مدرسه، اینها مرحوم آقای بهجت ضمن اظهار حساسیت و تأسف نسبت به این مسائل اصرار می کردند که سعی کنید این حوادث را ضبط کنید بنویسید و ممکن است اینها چندی بگذرد فراموش بشود یا تحریف بشود و مؤکداً اصرار می کردند که نگذارید اینها فراموش بشود و خود ایشان هم در مقام محکوم کردن اینجور کارها و زشتی و عظمت گناه و فجایعی که انجام می گرفت به صورت های مختلف یک نوع مسئولیتی برای خودشان می دانستند که اینها را زنده نگه دارند.
و همین که ایشان اصرار می کردند به هر حال ما هم روی علاقه ای که داشتیم و می دانستیم ایشان بی جهت به یک چیزی تأکید نمی کنند از همان وقت ها به فکر این افتادیم که این مسائل را دنبال کنیم چون بالاخره وقتی آدم بخواهد قضایایی را ثبت بکند و یادداشت بکند و اینها باید اطلاعات دقیق داشته باشد، ناچار باید حضور داشته باشد بپرسد تحقیق کند تا دقیقاً ثابت بشود یعنی واقعیت آن طور که هست ثبت بشود و جلوگیری بشود از تحریف ها و اینها.
به این مناسبت کم کم و روز به روز جریانات مبارزات داغتر می شد و مزاحمتی که برای روحانیون و منبری ها و زندان و تبعید و اینها پیش می آمد به این مناسبت ها ایشان هم اشاراتی می فرمودند یا اشاره ای که مثلاً چه باید کرد و اینها، گاهی حرف های خیلی ساده ایشان می توانست فتح بابی باشد برای یک نوع فعالیت و بعضی از دوستانی که در درس ایشان شرکت می کردند بخاطر همین تأکیدات ایشان رفتند سراغ فعالیت های اجتماعی و سیاسی، بخصوص در بخش کارهای تبلیغاتی و فرهنگی، یعنی من بخواهم بطور زبان ادبیات روز عرض بکنم مبارزاتی که از آن زمان شروع شد به رهبری حضرت امام رضوان الله علیه و سایر مراجع یک بُعدش ضعیف بود و آن بُعد تبلیغاتی و فرهنگی اش بود. و اتفاقاً ایشان روی این بُعد از مبارزات تکیه می کردند، ما را هل می دادند به اینکه این جهتش را جبران کنید تقویت کنید و همین باعث این شد که ما در این فعالیت ها در حدّ توان و بضاعت خودمان شرکت کنیم و بخصوص به بُعد تبلیغاتی و فرهنگی اش اهمیت بدهیم.
اینکه من عرض کردم محرّک من در شروع این فعالیت ها این بوده همین جهت بود که ایشان تأکید می کردند برای بخصوص تقویت بُعد فرهنگی و تبلیغاتی مبارزه، ما هم روی حسن ظنّی که به فرمایشات ایشان داشتیم این را یک وظیفه مؤکدی برای خودمان می دانستیم و در حدّی که ازمان برمی آمد دنبال می کردیم.
درس اخلاق
مرحوم آیةالله مشکینی رضوان الله علیه که رئیس مجلس خبرگان بودند ایشان نقل می فرمودند که ما خدمت حضرت امام شاید هم گفتند بارها برای مسائل اخلاقی و اینها مطرح کردیم و گفتیم به کی مراجعه کنیم در اینگونه مسائل و ایشان می فرمودند به آقای بهجت مراجعه کنید، عرض می کردیم ایشان نمی پذیرند اباء دارند از اینکه مثلاً به این عنوان شناخته بشوند و مطرح بشوند و اینها، امام می فرمودند که باز می فرمودند به ایشان مراجعه کنید اصرار کنید.
کس دیگری را ایشان به این عنوان معرفی نکردند مرحوم امام رضوان الله علیه، بنده هم از مرحوم آقا مصطفی رضوان الله علیه شنیدم که ایشان می گفتند که آقا حضرت امام رضوان الله علیه ایشان نظر خاصی به آقای بهجت دارند و گاهی برای بعضی حاجاتشان و مشکلاتشان و اینها به ایشان ارجاع می دادند.
مقامات عالیه معنوی
مرحوم آقامصطفی راجع به مقامات معنوی ایشان، ایشان نقل می کردند ناقلش ایشان هستند بنده هم بلاواسطه از خود آقامصطفی شنیدم که ایشان می فرمودند که امام معتقدند آقای بهجت خیلی مقامات عالیه معنوی دارند و حتی در ذهنم هست که این تعبیر را کردند که ایشان موت اختیاری دارد، این را مرحوم آقامصطفی از امام نقل می کرد درباره آقای بهجت و این را مطمئن هستم این داستان را افراد موثقی نقل کردند حالا یادم نیست آقامصطفی نقل کردند یا کس دیگری که یک وقتی امام متوجه شده بودند که ایشان از لحاظ مسائل مادّی و اینها در تنگنا هستند، آن وقت ایشان مرحوم امام با مرحوم آقای بروجردی رابطه خیلی نزدیکی داشتند اوائلی بود که مرحوم آقای بروجردی تشریف آورده بودند قم و حضرت امام یکی از عناصر اصلی در تثبیت مرجعیت ایشان و اقامت ایشان در قم داشتند.
ایشان از آقای بروجردی یک هدیه ای را برای آقای بهجت گرفته بودند وقتی آورده بودند آقای بهجت قبول نکردند و بعد ایشان هم خیلی نگران شده بودند که حالا من از آقای بروجردی بعنوان اجبار کمک گرفتم بروم پس بدهم زشت است سوء تفاهم می شود چه کارش بکنم.
بالاخره یک راهی به نظرشان رسیده بود که ایشان از مال خودشان به آقای بهجت تقدیم کنند و آن را خودشان بردارند آن را که از آقای بروجردی گرفته بودند، حالا من نمی دانم به چه صورتی این راه را انتخاب کرده بودند، بالاخره آقای بهجت هدیه از شخص امام را از مال شخصی شان قبول کرده بودند اما اینکه از وجوهات بود و از مرحوم آقای بروجردی گرفته بودند ایشان این را نپذیرفتند، این نقلی است از آن وقت. منظورم این است که قرائن زیادی هست بخصوص از نقل های بی واسطه ای که مرحوم آقامصطفی می کردند که حضرت امام یک نظر خاصی نسبت به آقای بهجت دارند و مؤیدش هم همان فرمایش مرحوم آقای مشکینی بود که ما هرچه خواستیم که شما یک استاد اخلاقی معرفی بفرمایید غیر از آقای بهجت کسی را امام معرفی نفرمودند.
انجام واجبات، ترک محرمات
چیزی که در زندگی ایشان [آیت الله بهجت] کاملاً بیّن بود و هر کس اندکی با ایشان معاشرت پیدا می کرد یا از فرمایشات ایشان استفاده می کرد متوجه می شد ایشان تمام سخنانشان و رفتارشان روی یک محور متمرکز بود و اینکه تقرب به خدای متعال یا کمال حقیقی برای انسان جز در سایه اطاعت خدا و عمل به دستورات شریعت حاصل نمی شود، هیچ راه دیگری وجود ندارد.
تکیه کلام ایشان انجام واجبات ترک محرمات، هرکه از ایشان می پرسید چه باید بکنیم چه دستور اخلاقی شما توصیه می کنید محورش همین بود انجام واجبات ترک محرمات، تکیه کلام ایشان در تمام مدتی که ما خدمت ایشان می رسیدیم و گاهی صحبت از مسائل اخلاقی و معنوی می شود مسلّمات شریعت بود، این مطلب را بارها تکیه می کردند که اگر ما آنچه از شریعت می دانیم عمل کنیم خدا آنچه لازم باشد به ما خواهد فهماند، لزومی ندارد که بگردیم دنبال یک چیزهایی که خیلی مجهول هست و یک اسراری هست کسانی می دانند هیچ کس نمی داند، می فرمودند هرچه در شریعت بیشتر روی آن تأکید شده آیات قرآن و روایات بیشتر به آن تأکید کرده این دلیل این است که آن راه راه تقرب به خدا مهمتر و مؤثرتر است.
عرفان های کاذب
مرحوم آقای بهجت برای خودشان کأنّه یک رسالتی قائل بودند که در مقابل خرافات و دکان داری هایی که در این زمینه وجود دارد و کسانی به نام عرفان و مسائل اخلاقی و قطبی و مرشدی و این حرف ها دکان داری می کنند و مردم را سرگرم می کنند برای خودشان یک رسالتی قائل بودند که با اینها مبارزه بکنند منتها مبارزه مثبت، یعنی به جای اینکه بگویند فلان کس دارد خطا می کند یا فلان فرقه ای چنین و چنانند ایشان این جهت را بیان می کردند که راه صحیح پیروی از اهل بیت و عمل به دستورات شریعت است راه دیگری نیست.
بطور کلی سایر فرقه ها و راه ها و بدعت ها و همه اینها را نفی می کردند بصورت مبارزه مثبت یعنی با تثبیت اینکه راه فقط پیروی از اهل بیت صلوات الله علیهم اجمعین هست، سایر چیزها را نفی می کردند و شاید می دیدند این روز را، آن وقت ها هنوز این قدر این خوب البته فرقه تصوف و اینها بود ولی این عرفان های کاذب به این وسعت نبود اینها تازه رواج پیدا کرده هرگوشه ای یک کسی یک مغازه ای باز کرده و شاید بخاطر همین ها بود که ایشان این مسأله را خیلی روی آن تأکید می کردند که تنها عمل به دستورات شرع، انجام واجبات و ترک محرمات است که انسان را می تواند به سعادت برساند و از ویژگی های ایشان این بود که همیشه در فعالیت ها و اینها جنبه مثبت را تقویت می کردند یعنی به جای اینکه یکی یکی با این مکاتب انحرافی و خرافی مبارزه بکنند و اسم ببرند آن مکتب غلط است و فلان است در مقابلش آن جهت مثبت را ارائه می دادند که اینها صحیح است و ما باید این جوری رفتار بکنیم.
شخصیت جامع الاطراف
« آیت الله بهجت جامع دقت های مرحوم آقا میرزا محمد تقی شیرازی از طریق شاگردان بر جسته شان آقا شیخ محمد کاظم، و همین طور نوآوری های مرحوم آقای نائینی و مرحوم آقا شیخ محمد حسین اصفهانی، و تربیتهای معنوی مرحوم آقای قاضی می باشند.
این استادان یک شخصیت جامع الاطرافی به وجود آورده اند که نعمت بسیار بزرگی در عصر ما به حساب می آید، و جا دارد که از لحظه لحظه عمر ایشان استفاده برده شود. البته کسانی که لیاقتش را داشته و قدر شناس باشند.
همینطور خدای متعال به ایشان ویژگیهای شخصی و استعدادهای ذاتی عطا فرموده که جنبه کسبی ندارد و خدادادی است، با این وصف ایشان مقامات معنوی خود را کتمان می کنند و کسانی که اطلاعی داشته باشند اجازه گفتن ندارند. »
و نیز آقای مصباح می فرماید:
« آیت الله بهجت هم در مسائل علمی فوق العاده دقیق هستند و بدان اهتمام دارند و واقعاً درس را یک وظیفه واجب جدّی می دانند و تحقیق در مسائل فقهی را بسیار اهمیت می دهند، و هم در مسائل عبادتی و معنوی اهتمام کافی دارند و آنها را یک بال دیگری برای پرواز انسان تلقی می کنند که هیچ کدام بدون دیگری کارساز نیست. »

 

موضوعات:  آیت الله بهجت(ره) در کلام آیت الله مصباح یزدی  لینک ثابت
 [ 11:37:00 ب.ظ ]





آیت الله بهجت(ره) در کلام علما (2)
آیت الله مشکینی:
« ایشان (آیت الله العظمی بهجت) از جهت علمی هم در فقه و هم در اصول، در یک مرتبه خیلی بالایی در میان فقهای شیعه قرار دارند، و از جهت تقوا و کمالات و عظمت روحی در مرحله ای بالاتر از آن می باشند، و استادانی که ایشان از آنها استفاده کرده اند نیز در مقام خیلی بالایی قرار دارند که ما باید مانند ستاره ها به آنها بنگریم؛ لذا سزاوار است که در اطراف وجود ایشان کتابها نوشته شود. »

آیت الله علامه محمد تقی جعفری(ره):
« اینکه در روایات آمده است که « هر کس عالمی را در چهل روز زیارت نکند، مات قلبه (قلبش می میرد) و همچنین « زیارة العلماء أحبّ إلی الله تعالی من سبعین طوافاً حول البیت: زیارت علماء در نزد خدا محبوبتر از هفتاد بار طواف نمودن در گرد خانه {خدا} می باشد. » مصداق بارز «علما» آیت الله بهجت هستند. صرف دیدن و ملاقات کردن ایشان خود سر تا پا موعظه است. من هر وقت ایشان را می بینم تا چند روز اثر این ملاقات در من باقی است، و در واقع هشدار دهنده برای ما می باشد. »

آیت الله بُدلا:
« وضع مقامات آقای بهجت از همان زمانی که درس آیت الله بروجردی می رفتیم روشن بود، و معلوم بود که ایشان لیاقت چنین مقاماتی را دارند. »

آیت الله طاهری شمس:
« آیت الله العظمی بهجت به یک افقی رسیده که وقتی به احکام و دستورات اسلام نگاه می کنند، فتوایی را می دهند که مورد رضا و توجه خدا هست و خلاف در آن نیست. »

آیت الله شیخ جواد کربلایی:
« در این چند سال که در تهران و قم هستم از بعضی اشخاص درباره آیت الله العظمی بهجت مطالبی شنیدم که حاکی از این است که ایشان واجد الطاف خاصه الهی هستند، « هنیئاً له ثم هنیئاً له: گوارایش باد، و گوارایش باد! » بنده زبان حالم به ایشان این است:
هر چند بردی آبم، رو از درت نتابم
جور از حبیب خوشتر، کز مدعی رعایت
ای آفتاب خوبان! می سوزد اندرونم
یک ساعتم بگنجان در سایه عنایت
و نیز عرضه می دارم:
اگر شراب خوری، جرعه ای فشان بر خاک
به مذهب همه، کفرطریقت است امساک »

آیت الله آذری قمی:
« حضرت آیت الله العظمی بهجت شاگرد آیت الله العظمی نائینی و آیت الله العظمی محقق اصفهانی هستند، سوابق درخشانش در تحصیل و تدریس غیر قابل انکار است، به طوری که بعضی از فضلای با سابقه حوزه علمیه قم 15 سال از محضر درس ایشان استفاده شایانی کرده اند. و اکنون خود آنان از مجتهدین به نام هستند.
علاوه بر علم، در عمل و تقوا و ورع نیز ایشان در شهر قم زبانزد خاص و عام است، و به قول بعضی از دوستان ایشان را نمی شود گفت آدم با تقوایی است، بلکه عین تقوا و مجسمه تقواست، و تقوا و عدالت یکی از بهترین صفات مرجع تقلید است که در ایشان یافت می شود. »

آیت الله مسعودی خمینی:
« امثال آقای بهجت همیشه در هر دوران کم بوده اند، باید از ایشان استفاده کرد. و بخصوص از نظر اخلاقی و معنوی سطح بالایی دارد، همه و بویژه جوانان و کسانی که دنبال اخلاقیات می باشند خدمت ایشان بروند و درس اخلاق بگیرند، حتی چهره اخلاقی و معنوی آقا خیلی کارساز است. »

آیت الله محمد حسین احمدی فقیه یزدی:
« روز قیامت که روز احتجاج است برای ما یقینی است که آیت الله العظمی بهجت جزء حجتهای الهی هستند، و اگر ما واقعاً نتوانیم از محضرشان درست استفاده کنیم و درست تربیت بشویم محکوم می شویم و نمی توانیم جواب صحیح الهی را بدهیم. »

موضوعات: آیت الله بهجت(ره) در کلام علما (2)  لینک ثابت
 [ 11:31:00 ب.ظ ]





آیت الله بهجت(ره) در کلام علما
1)علامه طباطبایی (ره):
« ایشان (آیت الله بهجت) عبد صالح است. »

2)آیت الله بهاء الدینی (ره):
« الآن ثروتمند ترین مرد جهان (از جهت معنوی) آقای بهجت است. »

3)آیت الله فکور (ره):
آیت الله محمد حسن احمدی می گوید: آیت الله فکور خیلی نسبت به آقای بهجت عنایت داشتند و می فرمودند:
« آقای بهجت از جمله افرادی هستند که مخصوصاً در صراط معنویت فوق العاده هستند. »

4)آیت الله حاج سید عبدالکریم کشمیری(ره)
از محضر ایشان سؤال شد: اکنون چه کسی را به عنوان استاد کامل معرفی می کنید؟
فرمودند:« آقای بهجت، آقای بهجت. »

5)آیت الله سید احمد فهری
از ایشان نیز پرسیده شد: اکنون چه کسی را به عنوان استاد کامل معرفی می کنید؟
فرمودند:« آقای بهجت، آقای بهجت. »

6)آیت الله شیخ عباس قوچانی (ره)
آقای مصباح می گوید:
« از جمله کسانی که درباره حضرت آقای بهجت اعتقاد به کمالات فوق العاده داشت آقا شیخ عباس قوچانی، جانشین مرحوم آقای قاضی در مسائل اخلاقی و عرفانی بودند که در نجف متوطن بود (و فرزندش نماینده ولی فقیه در ستاد مشترک است.)
ایشان می فرمود: وقتی که آقای بهجت خیلی جوان بودند و هنوز سنشان به بیست نرسیده بود (تعبیرشان این بود که هنوز محاسنشان درست در نیامده بود) به مقاماتی رسیده بودند که ما به واسطه ارتباط نزدیک و رفاقت صمیمانه ای که داشتیم اطلاع پیدا کردیم، و ایشان از من عهد شرعی گرفتند تا زنده هستم آنها را جایی نقل نکنم. و به نظرم همین موت اختیاری را مطرح می کردند. »
کسی که در آن سن به این مقامات رسیده باشد باید حدس زد که در سن هشتاد سالگی و بعد از یک عمر طولانی سیروسلوک و استقامت در راه بندگی خدا و انجام وظایف، به چه پایه ای از قرب خدا رسیده باشد. وهمین باعث می شود که هر مؤمن پاک سرشتی که ایشان را می بیند مجذوب شود، مخصوصاً آن حالات عبادی ایشان را، و اگر کسی مؤفق بشود در نمازهای ایشان شرکت کند، مایه برکات بسیار زیادی است.

موضوعات: آیت الله بهجت(ره) در کلام علما, آیت الله بهجت(ره) در کلام علما(1)  لینک ثابت
 [ 11:29:00 ب.ظ ]





آیت الله بهجت(ره) در کلامآیت الله خامنه ای (دامت برکاته):

 

« آن بزرگوار (آیت الله العظمی بهجت) که از برجستگان مراجع تقلید معاصر به شمار می رفتند،

معلم بزرگ اخلاق و عرفان و سرچشمه فیوضات معنوی بی پایان نیز بودند.

دل نورانی و مصفای آن پارسای پرهیزگار، آیینه ی روشن و صیقل یافته ی الهام الهی،

و کلام معطر او راهنمای اندیشه و عمل رهجویان و سالکان بود. »

موضوعات: آیت الله بهجت(ره) در کلامآیت الله خامنه ای (دامت برکاته):  لینک ثابت
 [ 11:26:00 ب.ظ ]





آیت الله بهجت(ره) در کلام آیت الله مصباح نیز در این باره می گوید:
« مرحوم آقا مصطفی(ره) از پدرشان مرحوم امام (ره) نقل می کرد:
آقا معتقدند جناب آقای بهجت دارای مقامات معنوی بسیار ممتازی هستند.

از جمله مطالبی که از پدرشان درباره آقای بهجت نقل می کردند این بود که: ایشان دارای موت اختیاری هستند، یعنی قدرت این را دارند که هر وقت بخواهند روح خویش را از بدن به اصطلاح خلع کنند و بعد مراجعت کنند. این یکی از مقامات بلندی است که بزرگان در مسیر سیروسلوک عرفانی ممکن است به آن برسند، و همینطور مقامات معنوی دیگری در معارف توحیدی که زبان بنده یارای بحث درباره این زمینه ها را ندارد. »
هم او در جای دیگر می گوید:
« مرحوم حاج آقا مصطفی از قول امام نقل می کردند: وقتی امام (که ارتباط نزدیکی با مرحوم آقای بروجردی داشتند) دیده بودند که زندگی آقای بهجت خیلی ساده است، برای کمک به زندگی ایشان یک وجهی از مرحوم آقای بروجردی گرفته بودند، وقتی آورده بودند برای آقای بهجت ایشان قبول نکرده بودند و امام هم مصلحت نمی دیدند آن وجه را برگردانند، به هر حال با یک چاره اندیشی حضرت امام فرموده بودند (این طور که نقل کردند): من از مال خودم به شما می بخشم، و شما اجازه بدهید من این را دیگر بر نگردانم. تا اینکه به این صورت ایشان به عنوان هبه از ملک شخصی حضرت امام قبول کردند. »
باز آیت الله یزدی در مورد عنایت ویژه حضرت امام به ایشان می گویند:
« در یکی از شرفیابی های خبرگان رهبری به خدمت حضرت امام راحل رحمه الله، از ایشان رهنمودی برای مسائل اخلاقی خواسته شد، حضرت امام، خبرگان را به حضرت آیت الله العظمی بهجت حواله دادند. و در جواب اظهار خبرگان که ایشان کسی را نمی پذیرد، فرمودند: آنقدر اصرار کنید تا بپذیرد. »

موضوعات: آیت الله بهجت(ره) در کلام آیت الله مصباح نیز در این باره می گوید:  لینک ثابت
 [ 11:24:00 ب.ظ ]






آیت الله بهجت(ره) در کلام امام خمینی (ره)
امام (ره) عنایت خاصی به آیت الله بهجت داشتند، نقل چند جریان در این ارتباط، مدعای ما را اثبات می کند:
آیت الله مسعودی می گوید:
« من در ضمن چهار پنج سالی که خدمت امام بودم یادم هست که دو سه مرتبه امام فرمود: فلانی، فردا صبح می خواهیم برویم منزل آقای بهجت. و فردای آن روز بلند می شدیم و می آمدیم منزل ایشان، همین منزلی که اکنون در آن ساکن هستند، و در اولین اتاق ورودی با همین فرشهایی که الان موجود است یکی دو دقیقه می نشستیم، سپس امام اشاره می کردند و من بیرون می رفتم و ایشان حدود نیم ساعت با آقای بهجت به گفتگو می پرداختند بعد امام بیرون می آمدند و می رفتیم. اما اینکه درباره چه مسائلی گفتگو می کردند، نمی دانم خودشان می دانستند و خدا.
همچنین دو سه مرتبه در همان بحبوحه نهضت 41 یا 42 آقای بهجت به من فرمودند که شما به آقای خمینی بگویید فردا صبح ساعت فلان دو رأس گوسفند قربانی کند و من می آمدم به امام اطلاع می دادم، ایشان هم بلا فاصله به من می گفت شما به قصاب (آقای فرجی که اکنون نیز در قید حیات هست) بگویید دو رأس گوسفند از طرف ما قربانی کند بعد پولشان را می دهیم.
بار دیگر نیز آقای بهجت به من پیغام داد که به امام بگویم: سه رأس گوسفند قربانی کند، آقا هم بلافاصله دستور داد سه رأس قربانی کنند.
اینها همه مسائلی بود که بین امام و آیت الله بهجت بود و ما فقط ظواهرش را می دیدیم و از باطنش اطلاع نداشتیم.
نیز هنگامی که امام در جماران ساکن بودند آقای بهجت به من فرمودند: یک نامه کوچکی دارم شما این را به آقا برسانید، من نامه را گرفتم توی پاکت گذاشتم و بردم در جماران خدمت امام دادم.
در هر صورت رابطه این دو بزرگوار خیلی تنگاتنگ بود، چندین بار نیز حضرت امام با آقای شیخ حسن صانعی منزل آقای بهجت رفتند؛ زیرا هنگامی که امام قم بودند من و آقای شیخ حسن صانعی همیشه در خدمت امام بودیم.
آیت الله بهجت هم به امام عنایت خاصی داشتند.
یکی از شاگردان امام قدس سره در خاطره ای می گوید: « پس از آزادی حضرت امام از زندان و ورودشان به قم در سال 1341 ه.ش. مردم در تمام محله های قم جشن گرفتند و منزل هر روز آکنده از جمعیت بود، در آن زمان حضرت آیت الله العظمی بهجت نیز از کسانی بود که هر روز به منزل امام تشریف می آوردند و مدتی بر در یکی از حجرات بیت ایشان می ایستادند وقتی به ایشان پیشنهاد شد که شایسته نیست بیرون اتاق بایستید، لااقل در داخل اطاق بنشینید. ایشان در جواب فرمود: من بر خود واجب می دانم که جهت تعظیم این شخصیت ارزنده به اینجا آمده و دقایقی بایستم و سپس باز گردم. »

موضوعات: آیت الله بهجت(ره) در کلام امام خمینی (ره)  لینک ثابت
 [ 11:20:00 ب.ظ ]




 

 

فضیلت و خواص سوره قمر
قمرو نام دیگرش «اقتربت الساعة» (1) پنجاه و چهارمین سوره قران است که مکی و 55 آیه دارد.
از پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله وسلم روایت شده است: هر کس سوره قمر را یک روز در میان قرائت کند در حالی وارد قیامت می شود که صورتش مانند شب چهارده می درخشد و هر کس آن را هر شب قرائت کند بهتر است و در روز قیامت در حالی می آید که چهره اش از سفیدی می درخشد(2)
هم چنین ابن عباس از ایشان نقل می کند: قاری سوره قمر در کتاب آسمانی تورات سپیدرو نامیده شده استو در روزی که چهره ها سپید یا سیاه می شود چهره قاری آن سپید و نورانی است(3)
از امام صادق علیه السلام نیز روایت شده است: هر کس سوره قمر را قرائت کند، خداوند او را در حالی از قبرش خارج می کند که بر شتری از شتران بهشتی سوار شده است(4).
آثار و برکات سوره
1) جهت یافتن محبوبیت نزد مردم
از رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم روایت شده است: هر کس در روز جمعه هنگام ظهر سوره قمر را بنویسد و آن را زیر عمامه خود قرار دهد یا آن را همراه خود قرار دهد در نزد مردم آبرومند و محبوب خواهد بود.(5)
2) آسان شدن کارهای سخت
امام صادق علیه السلام فرموده اند: اگر در ظهر روز جمعه سوره قمر را بنویسد و با خود همراه داشته باشد به اذن خداوند کارهای سخت بر آنان آسان می شود.(6)
ــــــــــــــــــــــــــــــــ
(1) درمان با قرآن، ص105
(2) مجمع البیان،ج9، ص307
(3) الجامع الصغیر، ج2، ص234.
(4) ثواب الاعمال، ص116.
(5) تفسیرالبرهان، ج5، ص213
(6) همان
منبع: «قرآن درمانی روحی و جسمی، محسن آشتیانی، سید محسن موسوی»

موضوعات: فضیلت و خواص سوره قمر  لینک ثابت
 [ 11:15:00 ب.ظ ]




 

فضیلت و خواص سوره نجم
نجم؛ پنجاه و سومین سوره قرآن است که مکی و62 آیه دارد. واز سوره های سجده دار است.
رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم در فضیلت این سوره شریفه فرموده است: هر کس سوره نجم را قرائت کند ده برابر تعداد تصدیق کنندگان و تکذیب کنندگان پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم به او پاداش داده می شود(1)
از امام صادق علیه السلام نیز روایت شده: هر که بر قرائت سوره نجم مداومت داشته باشد در بین مردم زندگی خواهد کرد در حال که او را می ستایند و خداوند گناهان او را می بخشد و مردم او را دوست دارند(2)
آثارو برکات سوره
1) زیاد شدن قوت و قدرت قلبی
از رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم نقل شده است: اگر سوره نجم رابر پوست حیوانی بنویسند و با خود داشته باشند در مقابله با هر حاکمی که با او روبرو می شود، قوت و قدرت قلبی پیدا می کند و آن حاکم و سلطان به او احترام می گذارد.(3)
2) رفع گریه کودکان
مرحوم کفعمی در کتاب المصباح آورده: اگر آیات 61-59 سوره «نجم» را بنویسد برای جلوگیری یا رفع گریه زیاد کودکان بر آنان بیاویزد یا به همراه آنان قرار دهند آرام می شوند.(4)
ختم مجرب
جهت برآورده شدن هر حاجتی «21» بار این سوره را در یک جلسه بخواند انشاءالله نتیجه می گیرد.(5 )
ـــــــــــــــــــــــــــــــ
(1)مجمع البیان، ج9، ص270
(2) ثواب الاعمال، ص116
(3) تفسیرالبرهان، ج5،ص185
(4)المصباح کفعمی، ص 458
(5 ) درمان با قرآن،ص 105
منبع: «قرآن درمانی روحی و جسمی، محسن آشتیانی، سید محسن موسوی»

 

موضوعات: فضیلت و خواص سوره نجم  لینک ثابت
 [ 11:03:00 ب.ظ ]




فضیلت و خواص سوره طور
پنجاه و دومین سوره قرآن کریم است که مکی و 49 آیه دارد.
در فضیلت این سوره از نبی مکرم اسلام صلی الله علیه وآله وسلم روایت شده: کسی که سوره طور را قرائت نماید خداوند او را از عذاب ایمن داشته و به بهشت وارد می کند(1)
در سخنی از امام صادق و امام باقر علیهما السلام نقل شده: هر کس سوره طور را قرائت کند خیر دنیا و آخرت را برای او جمع خواهد کرد(2)
آثار و برکات سوره
1) از رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم نقل شده است: هر کس سوره طور را قرائت نماید و بر قرائت آن مداومت ورزد، اگر در زندان و در غل و بند باشد خداوند راه خروج و آزادی او را آسان می کند هر چند جرم های بزرگ داشته باشد(3)
2) امام جعفر صادق علیه السلام در برکات این سوره فرموده اندک هر کس بر قرائت سوره طور مداومت ورزد اگر زندانی باشد خداوند راه خروجش را آسان می کند هر چند بر گردنش حدّ واجب شده باشد و اگر مسافر باشد در طول مسافرتش از امور ناخوشایند و خطرات در امان می ماند و اگر بر موضع عقرب گزیدگی بپاشند به اذن خدا بهبود می یابد.(4)
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
پی نوشت:
(1) مجمع البیان، ج9،ص270
(2) ثواب الاعمال، ص116
(3) تفسیرالبرهان، ج5، ص175
(4) همان
منبع: «قرآن درمانی روحی و جسمی، محسن آشتیانی، سید محسن موسوی»

موضوعات: فضیلت و خواص سوره طور  لینک ثابت
 [ 10:55:00 ب.ظ ]




فضیلت و خواص سوره ذاریات
ذاریات؛ پنجاه و یکمین سوره قرآن است که مکی و 60 آیه دارد.
از رسول خدا صلی الله علیه واله وسلم نقل شده است: هر کس سوره ذاریات را قرائت نماید ده برابر بادهایی که در دنیا می وزد به او ده حسنه داده می شود(1)
از امام صادق علیه السلام روایت شده: هر کس سوره ذاریات را قرائت نماید مانند چراغی درخشان موجب نورانیت او در قبر می شود(2)
در روایت دیگری از ایشان آمده است: کسی که سوره ذاریات را قرائت می کند خداوند امور معیشت او را اصلاح می کند و او روزی فراوان عطا می شود…(3)
آثار و برکات سوره
1) آسان شدن زایمان
از پیامبراکرم صلی الله علیه وآله وسلم نقل شده است: اگر سوره ذاریات را در ظرفی چینی یا بلوری بنویسند و پس از شستن از آبش بنوشند خوف و ترس از او برداشته می شود و اگر بر زن بارداری که سخت زایمان می کند بیاویزند به زودی زایمان می کند(4)
2) بهبود بیماری
در سخنی از امام صادق علیه السلام در این باره نقل شده است: اگر این سوره را نزد بیماری که بستری است بنویسند خداوند به صورت جدی بر او آسان می گیرد.(5)
3) جهت گشودن بخت دختران
هر کس آیه «49 سوره ذاریات» را بنویسد و برگردن دختری ببندد که شوهر نکرده به لطف خداوند به زودی ازدواج می کند.(6)
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
پی نوشت:
(1)مجمع البیان،ج9، ص252
(2)الدعوات، ص243
(3) ثواب الاعمال، ص115
(4)تفسیرالبرهان، ج5، ص155
(5) همان
(6) قرآن درمانی روحی وجسمی، ص226
منبع: «قرآن درمانی روحی و جسمی، محسن آشتیانی، سید محسن موسوی»

 

موضوعات: فضیلت و خواص سوره ذاریات  لینک ثابت
 [ 10:53:00 ب.ظ ]




فروتني واقعی در مقابل پدر و مادر چیست؟

نگاهت را جز از سر مهر و دلسوزى به آنان خيره مكن و صدايت را از صداى آنها بلندتر مگردان.

مشرق- امام جعفر صادق عليه ‏السلام - درباره آيه « و از روى مهربانى، در برابر آنان(پدرومادر) خوار و فروتن باش»

 نگاهت را جز از سر مهر و دلسوزى به آنان خيره مكن و صدايت را از صداى آنها بلندتر مگردان و رو دست آنها نيز بلند نشو و خود را از آنها جلو مينداز.
متن حدیث:

قال الصادق عليه‌‏السلام:
في قولِهِ تعالى: «و اخْفِضْ لَهُما جَناحَ الذُّلِّ مِنَ الرَّحمَةِ»: لا تَملَأْ عَينَيكَ من النَّظَرِ إلَيهِما إلاّ بِرَحمَةٍ ورِقَّةٍ،

ولا تَرفَعْ صَوتَكَ فَوقَ أصواتِهِما، و لا يَدَكَ فَوقَ أيديهِما، و لا تَقَدَّمْ قُدّامَهُما.

«اصول كافي، جلد2، صفحه 158»

موضوعات: فروتني واقعی در مقابل پدر و مادر چیست؟  لینک ثابت
 [ 10:39:00 ب.ظ ]





سخن امام علی(ع)درباره فایده نگاه به سبزه زار

امام علی علیه السلام فرموده اند نگاه به سبزه زار درمان کننده و نشاط آور است.

مشرق- امیرالمومنین امام علی علیه‌السلام فرمودند: چشم زخم حقیقت دارد، استفاده از نیروهای مرموز طبیعت حقیقت دارد،

سحر و جادو وجود دارد، فال نیک راست است؛ و رویداد بد را بد شگون دانستن(فال بد زدن)، درست نیست.
بوی خوش درمان و نشاط آور است، عسل درمان کننده و نشاط آور است، سواری بهبودی آورد، و نگاه به سبزه زار درمان کننده و نشاط آور است.

متن حدیث:

وقال(ع) : العين حق ، و الرقی حق ، و السحر حق ، و الفال حق ، و الطيره ليست بحق ، و العدوی ليست بحق ،

و الطيب نشره ، والعسل نشره ، و الرکوب نشره ، و النظر الی الخضره نشره.

«نهج البلاغه،حکمت 400»

موضوعات: سخن امام علی(ع)درباره فایده نگاه به سبزه زار  لینک ثابت
 [ 10:28:00 ب.ظ ]




شناخت قرآن بدون شناخت امام علی(ع) ممکن نیست

آیت‌الله وحیدخراسانی با اشاره به حدیث «القرآن مع علی(ع) و علی(ع) مع القرآن» تاکید کرد: این معیت ثابت می‌کند که محیط قرآن و امام یکی است و شناخت قرآن بدون شناخت امام(ع) و شناخت امام(ع) بدون شناخت قرآن امکان ندارد.

به گزارش خبرنگار خبرگزاری دانشجویان ایران(ایسنا)، منطقه قم، این مرجع تقلید در درس خارج خود در مسجد اعظم با اشاره به حدیث القرآن مع علی(ع) و علی(ع) مع القرآن، گفت: این حدیث از پیامبر اکرم(ص) نقل شده است و ناقل این حدیث نیز ائمه علمای حدیث اهل سنت هستند.

وی افزود: از جمله کسانی که این حدیث را نقل و صحت آن را نیز تایید کرده‎اند حاکم نیشابوری و ذهبی هستند که هر دو از کبار ائمه حدیث اهل سنت به شمار می‎روند.

این مرجع تقلید بیان کرد: این حدیث را می‎توان فصل‌الخطاب دانست زیرا تکلیف عامه و خاصه را مشخص می‏‌کند و دیگر حرفی باقی نمی‏‌ماند؛ از دیگر مباحثی که در این حدیث به چشم می‌خورد آن است که این حدیث از نظر دلالت نیز کاملا منحصر به فرد است و کسی نمی‎تواند در دلالت آن شک کند.

وی گفت: در رجال ذهبی بیان شده است که پیامبر اکرم(ص) این حدیث را با همین الفاظ دقیق بیان کرده‎اند؛ به همین جهت است که متاسفانه وقتی فقه حدیث به درستی فهمیده نشود، این احادیث نقل می‎شود ولی اثری در بسیاری از ناقلان آن ندارد.

آیت‎الله‎ وحید خراسانی بیان کرد: ذهبی و سایر ائمه عامه و حدیث که این حدیث را این چنین نقل کرده‎اند برای فهم آن بهتر است که به فهم خود قرآن بپردازند زیرا تا قرآن شناخته نشود، این حدیث نیز ناشناخته باقی می‎ماند.

وی گفت: از نظر فنی باید گفت که معیت از مفاهیم اضافی است و مفاهیم اضافیه، مقوم به طرفین است، نکته بعد آنکه این امر موجود به وجود طرفین است و از نظر برهان، در معیت، ذکر دو طرف برای معیت، کافی است.

این مرجع تقلید بیان کرد: نکته محیرالعقول در این حدیث، تعبیر پیامبر اکرم است که در اینجا قرآن و امام علی(ع) را در کنار و با هم و در یک محیط ذکر کرده است یعنی اگر می‎خواهیم امام را بشناسیم باید قرآن را بشناسیم و اگر می‏‌خواهیم قرآن را بشناسیم باید امام را به خوبی درک کنیم.

وی گفت: اگر بخواهیم اعجاز قرآن را بیان کنیم، تا حد فهم باید بگوییم که نمی‎توانیم به اسرار باطنی قرآن برسیم زیرا قرآن، هم دارای سادگی است و هم اینکه لایدرک و غیر قابل توصیف است؛ چونان نور خورشید که آن را حس می‎کنیم ولی از بیان اجزا و شعاع و کیفیت آن عاجزیم.

حروف مقطعه؛ گوشه‌ای از گنجینه قرآن

آیت‎الله وحید خراسانی بیان کرد: اسرار حروف مقطعه که عالم را زیر و رو می‎کند و تمام مفسران از درک آن عاجز هستند تنها گوشه‎ای از گنجینه قرآن است.

وی گفت: مشکل این دسته از اهل حدیث آن است که به فهم عمیق از قرآن نرسیده‎اند که بخواهند امام علی(ع) را در این آیینه درک کنند زیرا امام علی(ع) در محیط قرآن است و این دو در یک محیط قرار دارند و هر کس که می‎خواهد به این حقایق برسد باید به این محیط وارد شود.

این استاد برجسته حوزه علمیه بیان کرد: قرآن در کتاب مکنون است ولی کسی نمی‎تواند اسرار آن را بازشناسی کند؛ البته خود قرآن بیان کرده است که کسی غیر “مطهرون” که همان اولیاء الله و معصومین(ع) هستند نمی‎توانند به آن دست یابند.

عظمت امام علی(ع)

این مرجع تقلید گفت: قرآن به حدی عظمت دارد که حضرت موسی و حضرت عیسی(ع) با آن معجزات و بزرگی و حضرت ابراهیم با خلوص یگانه در حدی نبودند که این کتاب بر آنها نازل شود. این گنج هستی تنها باید به پیامبر خاتم نازل می‎شد که این پیامبر خاتم، این عظمت را در وجود امام علی(ع) بیان کرده است.

وی با ذکر این مطلب که امام علی(ع) نیز اعجاز قرآن را تمام نشدنی و غیر قابل شمارش بیان کرده‎اند، تصریح کرد: این سؤال از علمای عامه و اهل حدیث مطرح است که چگونه شما به تبیان بودن قرآن بر کل شیء قائل هستید و از دیگر سوی این حدیث را نیز نقل می‎کنید و کسی که این چنین تبیان کل شی است را در مرتبه‎ای پایین‌تر از دیگرانی می‎پندارید که خودتان نقل کرده‏‎اید در زمان خلافت حتی احکام تیمم را نیز بلد نبود.

موضوعات: شناخت قرآن بدون شناخت امام علی(ع) ممکن نیست  لینک ثابت
 [ 10:08:00 ب.ظ ]