فرشته
 
 


شنبه یکشنبه دوشنبه سه شنبه چهارشنبه پنج شنبه جمعه
  1 2 3 4 5 6
7 8 9 10 11 12 13
14 15 16 17 18 19 20
21 22 23 24 25 26 27
28 29 30 31      



جستجو


موضوع

نحوه نمایش نتایج:


اللّهُمَّ كُنْ لِوَلِيِّكَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَعَلى آبائِهِ في هذِهِ السّاعَةِ وَفي كُلِّ ساعَةٍ وَلِيّاً وَحافِظاً وَقائِدا ‏وَناصِراً وَدَليلاً وَعَيْناً حَتّى تُسْكِنَهُ أَرْضَك َطَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فيها طَويلاً

دريافت كد دعاي فرج




 



اشعار وفات حضرت ام کلثوم(س) 

نگاه آسیه ها محو در قداست اوست

حیا، ادب شده ی مکتب نجابت اوست

به شأن و رتبه ی او غبطه میخورد مریم

دلیل این سخنم جایگاه عصمت اوست

غریب تر ز حسن نام ام کلثوم است

که خاک خوردن نامش نشان غربت اوست

نوشته اند فلک غرق ذکرتسبیح است

حسین گفتن با آه هم عبادت اوست

دوباره مرثیه ی قتل صبر میخواند

از آن شلوغی گودال این غنیمت اوست

لهوف مختصری از مصائب بانوست

لهوف گریه کن روضه ی اسارت اوست

فقط مقابل او نام شام را نبرید…

اگرچه شام اسیر شکوه و هیبت اوست

برای پوشیه ها او به شمر رو زده است

حجاب حوریه ها متکی به غیرت اوست

شهیده ی غم گودال باید او را خواند

حسین ذکر مدام دم شهادت اوست

محسن حنیفی

موضوعات: اشعار وفات حضرت ام کلثوم(س)  لینک ثابت
[پنجشنبه 1395-01-19] [ 11:58:00 ب.ظ ]




 

اشعار وفات حضرت ام کلثوم(س)

هر آنکه آمده را رهگذر تصور کن

چهل نفر همه را شعله ور تصور کن

ببند چشم و ببین چکمه ای بلند شده

و بعد فاطمه را پشت در تصور کن

برای اینکه بفهمی چطور شد روضه

فضای حادثه را تنگ تر تصور کن

برای خاطر محسن بیا و حیدر را

برای دفعه پنجم پدر تصور کن

و بعد حادثه را تا به کربلا برسان

کنار عمه ولی همسفر تصور کن

برای این زن تنها که ام کلثوم است

به وقت جنگ عمو را پسر تصور کن

برای آنکه بفهمی کی است این خانم

فرشته را به لباس بشر تصور کن

علی و فاطمه و زینب و حسین و حسن

خلاصه کن همه را یک نفر تصور کن

کنار زینب کبری به هر فراز و فرود

از این به بعد علیِّ دگر تصور کن

از این به بعد هر آنجا که می زنند او را

کنار زینب کبری سپر تصور کن

پس از حسین بمیرم مخدراتش را

به مجلسی همه را در خطر تصور کن

مهدی رحیمی

موضوعات: اشعار وفات حضرت ام کلثوم(س)  لینک ثابت
 [ 11:49:00 ب.ظ ]




 

وفات حضرت ام کلثوم (س)

کلثوم دختر فاطمه زهرا (س) و امیر المؤمنین علی بن ابیطالب (ع)دختر دوم حضرت زهرا (س) به ام کلثوم شهرت دارد. گفته می شود عمر ایشان را برای خود خواستگاری نمود و عنوان کرد : ای علی اگر بر این ازدواج راضی نباشی ترا می کشم. که فرمان خلیفه را وا گذاشته ای و وی را به زور به زنی گرفت. اما هنگام تولد کودک مادر و فرزند از بین رفتند.اما علامه امینی صاحب الغدیر این موضوع را رد کرده است.
*در هر حال زنی به نام ام کلثوم که دختر امیر المؤمنین علی ابن ابیطالب (ع) می باشد در صحنه کربلا حضور داشته است که از سخنرانی های ایشان و خطاب “رسول ا… (ص)” به ای پدرم; باید فرزند حضرت فاطمه زهرا (س) باشد.
*ام کلثوم در زمین کربلا بعد از قتل امام حسین (ع) شاهد نوحه خوانی فرشته ای از جن بوده است.
*زمانی که لشگریان ابن سعد به غارت اهل حرم دست زدند؛ ام کلثوم با فریاد بر سر عمر سعد انزجار خود را از بین عمل نشان داده و مانع غارت خیمه امام زین العابدین (ع) گشت. هم چنین اعلام کرد؛ سعد حکم کند هر آن چه از چادر و پوشش زنان غارت کرده اند به آن ها بازگردانند . هیبت ایشان به قسمی بود که عمر سعد چنین کرد. اما کسی ابدا چیزی برنگرداند و ام کلثوم با سرودن اشعاری مردم را به خاطر انجام چنین کاری سرزنش نمود.
*زمانی که اهل حرم به کوفه رسیدند، پس از سخنرانی حضرت زینب (س) و فاطمه دختر امام حسین (ع) ام کلثوم سخنرانی نمود و فرمود : ای مردم کوفه رسوایی بر شما . چرا حسین را خوار نمودید و اورا کشتید؟
اموالش را به تاراج بردید و از آن خود دانستید و زنان حرمش را اسیر نموده و آزار و شکنجه اش نمودید؟…
و سپس اشعاری در مذمت کار کوفیان و سرزنش اعمال آنها قرائت نمود. به قسمی که مردم صدا به گریه و نوحه بلند کردند و زن و مرد گریه می کردند. زنان گیسوان پریشان کرده و خاک بر سر می ریختند و مردان ریش خود را می کندند.
*زمانی که کاروان اسرا وارد کوفه شد و مردم حال نزار کودکان را مشاهده کردند، به آن ها نان و خرما می دادند و بعضا کودکان تشنه و گرسنه می خواستند از آن ها تناول کند.اما ام کلثوم نان و خرما را از دست آنها می گرفت و می انداخت و فریاد می زد: ای اهل کوفه صدقه بر ما اهل بیت روا نمی باشد و هم چنین فرمود: ای اهل کوفه مردان شما مردان ما را می کشند و زنان شما بر ما گریه می کنند فردای قیامت خداوند متعال بین ما و شما حکم خواهد فرمود.
*در راه شام در منزل قنسرین که در یک منزلی«حلب» است، مردم آن همه از شیعیان علی (ع) می باشند، دروازه ها را بسته و مانع ورود لشگر به شهر شدند. جماعت بنی امیه را لعن کرده و با سنگ بر لشگریان می زدند. ام کلثوم در رثای این عمل آنها اشعاری سرود و از آن ها تشکر کرد.در راه شام در منزل “سیبور” مردم گرد هم آمدند تا در مورد کاروان اسرا تصمیم بگیرند. پیرمردی گفت فتنه ایجاد نکنید. این سر از همه سرزمین ها گذشته است بگذارید از سرزمین شما نیز بگذرد.اما جوانان شهر بر این اقدام آن ها معترض شده و آماده جنگیدن شدند.در جنگ با لشکری که کاروان اسرا را همراهی می کردند بسیاری از سربازان را به درک واصل کردند.ام کلثوم درباره این شهر دعا کرد و فرمود: خداوندا آب آن ها را گوارا ساز و دست ظلم را از آنها کوتاه ساز.
به برکت این دعا اگر همه جهان از ظلم و جور آکنده شود در سرزمین آنها جز نشانه های نعمت و بخشش و پرچم قسط و عدل برافراشته نمی شود!
*زمانی که کاروان اسرا به “بعلبک” نزدیک شد حاکم “بعلبک” بنا به دستور فرمانده لشگر یزید مجلس بزم و طرب مهیا ساخته و از شراب و نوشیدنی مهیا کرد. نوازندگان بنواختند و از آن کافران استقبال به عمل آوردند.
ام کلثوم در حق آن سرزمین نفرین کرد که خدای تعالی نابود کند وسعت و معیشت شما را و آبتان را خوش گوارا نسازد و دست ظالمان را از سر شما کوتاه نکند.
*زمانی که قرار بود اهل بیت را وارد شهر کند وقتی به نزدیک دروازه ها رسیدند ام کلثوم به شمر فرمود: من خواسته ای دارم؟شمر گفت : خواسته ات چیست؟ام کلثوم فرمود: اینک این شهر دمشق است. ما را از دروازه ای داخل کن که مردمان کمتری جمع باشند و بگو سرهای شهدا را از ما دور کنند تا مردم به نگاه کردن سرها مشغول شده و کمتر به ما نگاه کنند.شمر بر خلاف این نظر عمل کرد و دستور داد سرهای مطهر را بین کاروان پخش کرده و آنها را در شلوغ ترین ساعات روز از شلوغ ترین دروازه که “دروازه ساعات” نام داشت وارد کرده و در همان حال شمر به رجز خوانی و بیان مفاخر خود در کشتن امام حسین (ع) پرداخت.ام کلثوم نیز فریاد برآورد : خاک بر دهانت باد ای ملعون ، لعنت خداوند بر ستمکاران وای بر تو آیا فخر ما کنی بر یزید، که کسی را به قتل رسانیدی که جبرئیل در گهواره برای او لالایی می گفت و نام گرامی اش در سرا پرده عرش پروردگاری مکتوب است.کسی که خداوند متعال؛ پیامبری جدش رسالت را پایان داد.آیا افتخار تو این است که کسی را به قتل رسانیدی که پدرش نابود کننده مشترکین بود؟ کجا جدی و پدری و مادری مثل جد و پدر و مادر من می بینی.
خولی که ناظر این گفت و گو بود گفت تو هرگز از شجاعت دست برنمی داری و تو دختر مرد شجاعی هستی.
*زمانی که کاروانیان به شام بازگشتند، به نزدیک مدینه که رسیدند نوحه و زاری از حد برون شد. دیدار خانه امام حسین (ع)، دیدار رسول خدا (ص)، بدون حسین(ع) و رنج و محنتی که در این سفر متحمل شده بودند همه در قالب مرثیه و شهر بر زبان ام کلثوم جاری شد.
*ام کلثوم بر سر قبر مادرش نیز عقده دل وا کرد و مرثیه خواند مردم نیز در این مرثیه خوانی با وی همراهی کردند.
*ام کلثوم بعد از ورود به مدینه تا چهار ماه بیشتر زنده نماند و آن گونه که در تاریخ ضبط است در بقیع دفن شده است.
منبع :پایگاه اهل بیت (ع)

موضوعات: وفات حضرت ام کلثوم (س)  لینک ثابت
 [ 11:18:00 ب.ظ ]




 

سيّد محمد را بهتر بشناسيم


حضرت امام هادي(عليه السلام) چهار پسر به نام هاي محمد، حسن، جعفر و حسين داشت. و دختري به نام عليّه
سيد محمد، طبق برخي از منابع، حدود سال (228هـ.ق.) متولد شد. بنابر اين قول، سيد محمد فرزند اول امام است. ولي طبق برخي روايات، سيد محمد فرزند دوم و از امام حسن عسکري(عليه السلام) کوچکتر بود. علي بن مهزيار نقل مي کند به امام هادي(عليه السلام) گفتم: « (پناه مي برم به خدا) اگر شما از دنيا برويد، به چه کسي رجوع کنيم؟» امام فرمود: «عَهْدِي إِلَي اْلأکْبَرِ مِنْ وَلَدِي».
سيد محمد، جليل القدر و عظيم الشأن بوده است؛ به طوري که شيعيان خيال مي کردند او امام بعدي است. ياران امام هادي(عليه السلام) نيز درباره امامت وي از امام سؤال مي کردند، علي بن عمرو نوفلي مي گويد: «همراه ابي الحسن(عليهما السلام)، در حياط منزلشان بوديم که پسرش محمد از جلوي ما گذشت. گفتم: فدايت شوم! آيا امام ما بعد از شما اين است؟ امام در جواب من فرمود: نه امام شما بعد از من حسن است.»

علاقه امام به سيد محمد
امام هادي(عليه السلام) و فرزندش امام حسن عسکري(عليه السلام) به محمد بسيار ابراز علاقه مي کردند. به طوري که امام براي او مجلس ختم برگزار کرد. جمعي از بني هاشم؛ از جمله حسن بن حسن افطس نقل کرده اند:
«روز وفات سيد محمد، به خانه امام هادي(عليه السلام) رفتيم، ديديم، در صحن خانه بساط گسترده اند و مردم دور تا دور نشسته اند. جمعيت را تخمين زديم، غير از موالي و ساير مردم 150 نفر از آل ابي طالب، بني هاشم و قريش حضور داشتند. ناگهان امام حسن(عليه السلام) در حالي که گريبان خود را در مرگ برادر چاک کرده بود، وارد شد و در کنار پدرش ايستاد، ما حضرت را نمي شناختيم. پس از ساعتي امام هادي(عليه السلام) رو به او کرده، فرمود: يَا بُنَيَّ أَحْدِثْ لِلَّهِ شُکْراً فَقَدْ أَحْدَثَ فِيکَ أَمْراً. امام حسن(عليه السلام) گريه کرد و گفت: اَلْحَمْدُ لِلّهِ رَبِّ الْعالَمِينَ، اِيّاهُ نَشْکُرُ نِعَمَهُ عَلَيْنا وَ إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعُونَ. پرسيدم او کيست؟ جواب داد: حسن(عليه السلام) فرزند امام علي النقي(عليه السلام)، در آن هنگام 20 ساله به نظر مي رسيد، ما فهميديم که پس از پدر، او امام است.»

وفات
سيد محمد در سال (252هـ.ق.) براي زيارت خانه خدا، قصد سفر کرد، هنگامي که به قريه بلد رسيد، مريض شد و درگذشت. شيعيان او را در همانجا دفن کردند.

کرامات
کرامات زيادي از سيد محمد ديده شده است. ميرزا حسين نوري در «النجم الثاقب» مي نويسد:
«سيد محمد، صاحب کرامات متواتر است. حتّي نزد اهل سنت هم معروف است. مردم عراق و حتي اعراب باديه نشين نيز مي ترسند به نام او سوگند ياد کنند. اگر آنها را به برداشتن مالي متهم کنند، آن را بر مي گردانند، ولي به سيد محمد قسم نمي خورند؛ زيرا عذاب آن را ديده اند.»
تعدادي از علما در باره کرامات سيد محمد کتاب هايي نوشته اند؛ از جمله رساله اي در کرامات سيد محمدبن علي الهادي، تأليف مهدي آل عبدالغفار کشميري. در اينجا به نمونه اي از کرامات وي اشاره مي شود:
علاّمه سيد ميرزا هادي خراساني از سيد حسن آل خوجه از خدام آستانه عسکريين(عليهما السلام) نقل مي کند:
«در صحن شريف ابي جعفر سيد محمد نشسته بودم، متوجه شدم شخصي عرب در حالي که يکي از دستهايش را به گردن بسته بود، وارد آستانه شد. نزديک رفتم و از علت مريضي اش پرسيدم. گفت: سال گذشته، روزي به منزل خواهرم رفتم، ديدم در حياط، گوسفندي بسته است. خواستم ذبح کرده، بخورم. خواهرم اجازه نداد و گفت: اين گوسفند نذر سيد محمد است. من به حرف او توجه نکردم و آن را ذبح کردم، پس از سه روز آثار شلي در دستم نمايان شد و روز به روز بدتر شد. من متوجه علت آن نبودم، تا اين که در اين اواخر متوجه کار خود شدم، حالا هم پشيمانم و براي شفا به آستانه سيد محمد آمده ام. سپس با همراهيان وارد حرم شد و شروع به گريه و زاري کردند. پس از ساعتي ديدم دستش را حرکت مي دهد. سجده شکر به جا آورد و نذر کرد هر سال گوسفندي بياورد و به نيت سيد محمد ذبح کند.»

منبع: ره توشه عتبات عاليات؛ جمعي از نويسندگان

موضوعات: سيّد محمد را بهتر بشناسيم  لینک ثابت
 [ 10:56:00 ب.ظ ]




 

وفات حضرت سید محمد فرزند امام هادی علیه السلام

حضرت سید محمد فرزند امام هادی علیه السلام در سال 252 هجری در سامراء از دنیا رفت2. آن حضرت را ابوجعفر و ابوعلی و سید محمد بعاج نیز میگفتند

جلالت قدر و منزلت او به حدی بود که عده ای از شیعیان گمان میکردند که بعد از امام هادی علیه السلام آن بزرگوار امام خواهد بود, ولی با رحلت ایشان در زمان پدر بزرگوارش بر همه معلوم شد که امام حسن عسگری علیه السلام امام پس از ایشان است

امام عسگری علیه السلام به جناب سید محمد علیه السلام علاقه وافری داشت, به حدی که هنگام رحلت او گریبان چاک کرد. بعد از رحلت, آن حضرت را در آبادی به نام بلد در شش فرسخی سامراء دفن نمودندکه هم اکنون قبر او در آنجا معروف است

کرامات زیادی از آن حضرت مشاهده شده و هم اکنون دارای گنبد و صحن و غرفه های متعدداست, و دوستان اهل بیت علیهم السلام به زیارت آن بزرگوار مشرف میشوند. نسبت سادات آل بعاج در عراق و خوزستان به علی و احمد فرزندان سید محمد بعاج منتهی میشود

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1.مراقد المعارف: ج2 ص262

2.این تاریخ مشهور بین شیعیان سامرا است و در حرم آن حضرت نیز نوشته شده است

موضوعات: وفات حضرت سید محمد فرزند امام هادی علیه السلام  لینک ثابت
 [ 10:44:00 ب.ظ ]




 

ماه مراقبت

نقل از آیت الله حق شناس:
موسی بن جعفر (ع) و امام صادق (ع) این حدیث را بیان فرمودند که:
وقتی ان شخص گفت ای فرزند پیامبر،توصیه ای به من بفرمایید فرمودند:
مبادا پروردگار،تو را در جایی که مورد نهی است ببیند انسان باید در این ماه
محرم روز و شب در مقام مراقبه باشد.باید پروردگار،شما را در مجالس خیر
ببیند.در مجالسی که برنامه های دینی پیاده میشود.

موضوعات: ماه مراقبت(لبیک یا خامنه ای), ماه مراقب  لینک ثابت
 [ 07:58:00 ب.ظ ]




آقای من…

به نقل از علامه حسن زاده:
آقای من،پیشانی صدق و اخلاص در دیدگاه دولت نه و از صمیم قلب بگو امدم
اگر گفتند:اینجا چرا آمدی؟
بگو به کجا بروم و به کدام در رو کنم؟
این ره است و دگر دوم ره نیست؛
این در است و دگر دوم در نیست،
اگر گفتند:تا به حال کجا بودی؟
بگو راه گم کرده بودم…

موضوعات: آقای من..., آقای من...(لبیک یا خامنه ای )  لینک ثابت
 [ 07:53:00 ب.ظ ]




لبیک یا خامنه ای

نقل از مرحوم آیت الله حاج اقا مجتبی تهرانی:
وقتی در شدت گرفتاری قرار گرفته ای،
خیال میکنی که همه راه ها به سوی تو
مسدود است. این به خاطر آن است که
تو خودت محدود هستی،لذا خیال میکنی
راه ها مسدود است.در حالی که اینطور نیست.
وقتی به بالا رو کنی و سراغ آن موجودی
که محدود نیست و لا یتناهی است بروی،
خواهی دید که هیچ راهی برای او مسدود نیست.

روحشان شاد و یادشان همواره گرامی باد…

موضوعات: لبیک یا خامنه ای  لینک ثابت
 [ 07:49:00 ب.ظ ]




سخنان علما و بزرگان درباره حضرت ولی عصر(عج)

يكي از خصوصياتي كه در حقيقت انتظار گنجانده شده است،اين است كه انسان به وضع موجود،به اندازه ى پيشرفتي كه امروز دارد قانع نباشد بخواهد روز به روز اين پيشرفت را،اين تحقق حقايق و خصال معنوي و الهي را در خود،در جامعه بيشتر كند؛
اينها لوازم انتظار است.
امام خامنه اي(مد ظله العالي)

هر روز به قدري كه وقتتان اجازه مي دهد قرآن بخوانيد،به خود ولي عصر(عج) هديه كنيد؛
اگر اين كار را عمل كنيد،تو دوره سال هر روز بالاترين گوهر را كه كلام الله است قرائت كني،به او هديه كني،شب بيست و سوم رمضان كه شب قدر است دفتر عملت به امضاي او مي رسد،با تو چه معامله خواهد كرد؟
آيت الله العظمي وحيد خراساني

از علامه طباطبائي(ره) پرسيدند:
راه رسيدن به امام زمان(عج) چيست؟
ايشان پاسخ دادند:
امام زمان خود فرموده است:
شما خوب باشيد ما خودمان شما را پيدا مي كنيم

عنايت و توجه معصوم است كه موضوعيت دارد نه صرف ديدار آن بزرگواران
پرواضح است كه ابتدائي ترين نكته اي كه مي تواند به ما كمك كند تا توجه آن بزرگواران را به خودمان جلب كنيم تبعيت و پيروي از دستوراتشان است و اگر بخواهيم دستورات آن بزرگواران را در يك كلمه خلاصه كنيم بايد بگوييم: ترك محرمات

آيت الله وحيد خراساني

كاري نكنيد كه دل امام زمان(عج) به درد آيد،بدانيد كه هركاري مي كنيد،هر چند بسيار ناچيز باشد مد نظر امام زمان(عج) مي باشد و او ناظر بر اعمال است به اذن باري تعالي،و بارها آن بزرگوار دستگير (ما) بوده و خواهد بود.
آيت الله ميرزا جواد تبريزي

امام زمان(عج) گم و غايب نشده است ما گم شديم و محجوب گشته ايم،امام غايب نيست تو نمي بيني آقا را،او حاضر است، چشم تو اسير دنياشده اگر از دنيا دست بردارد،آقا را مي بيند؛
خلاصه نگو آقا غايب است تو نمي بيني

همانگونه كه غيبت شامل غيبت صغري و كبري بود ظهور نيز شامل ظهور صغري و كبري مي باشد و انقلاب ما به مثابه ظهور صغري امام زمان(عج) بود و ما اكنون در بين الطلوعين قرار داريم و هرلحظه به ظهور كبري نزديك ميشويم.
آيت الله مكارم شيرازي

عرضه،متوقف بر تقاضا است،
مي گوييم: يابن الحسن، اما اين نداي ما تنها به زبان است و درون قلب ما وارد نشده است وگرنه اي بيان همراه با اطاعت از امام زمان(عج)بود(نه فقط به زبان)
آيت الله ناصري

منتظر امام زمان(عج) يعني كسي كه آماده است،اصلاح نفس كرده و منتظر فرمان حضرت باشد،صفات رذيله را دور ريخته و صفات حميده را كسب كرده باشد و تسليم فرمان امامش باشد
آيت الله ناصري

براي ملاقات و رويت چهره دلربا و نوراني امام عصر(عج) حجابي وجود ندارد و اين اعمال بد ما است كه حجاب به وجود مي آورد.
آيت الله مكارم شيرازي

شفاف مي گويم براي اينكه در زمان غيبت امام زمان(عج) يكسري شبهات در شما اثر نكند،دستور اين است سند روايت هم خيلي معتبر است پس هر روز بگوييد:
يا الله يا رحمان يا رحيم يا مقلب القلوب ثبت قلبي علي دينك
دو سه ثانيه هم بيشتر طول نمي كشد لذا اين را هر روز بخوانيد تا دلتان به امام زمان(عج) قرص شود.
آيت الله حاج آقا مجتبي تهراني

سيدبن طاووس به فرزند خود سفارش ميكرد:
ابتدا به صدقه دادن براي آن حضرت اقدام كن قبل از اينكه براي خود و عزيزانت صدقه بدهي

اگر مسأله امام شناسي بالا رود،خداشناسي هم بالا مي رود،زيرا چه آيتي بالاتر از امام؟!
امام آيينه او است كه حقيقت تمام عالم رانشان مي دهد

آيت الله العظمي بهجت
سبب غيبت امام زمان(عج) خود ما هستيم،دستمان به او نمي رسد وگرنه اگر درميان ما بيايد و ظاهر و حاضر شود چه كسي او را مي كشد؟ آيا جنيان او را مي كشند يا ما انسانها؟!

آيت الله بهجت
شايد از بعضي از روايات استفاده شود كه عمر حضرت حجت(ع) در پس از ظهور زياد نباشد، لذا بعضي از منتظران حضرتش از اين جهت ناراحتند اما فكر نمي كنند كه يك روز(حكومت و زندگي با آن حضرت)به سالها مي ارزد.

موضوعات: سخنان علما و بزرگان درباره حضرت ولی عصر(عج)  لینک ثابت
 [ 07:35:00 ب.ظ ]





وظایف منتظران حضرت ولی‌عصر(عج) در کلام رهبر معظم انقلاب

 

اين، آينده‌ى قطعى شماست

ملت ايران به فضل پروردگار، با هدايت الهى، با كمكهاى معنوى غيبى و با ادعيه‌ى زاكيه و هدايتهاى معنوى ولى‌الله‌الاعظم ارواحنافداه خواهد توانست تمدن اسلامى را بار ديگر در عالم سربلند كند و كاخ با عظمت تمدن اسلامى را برافراشته نمايد. اين، آينده‌ى قطعى شماست. جوانان، خودشان را براى اين حركت عظيم آماده كنند. نيروهاى مؤمن و مخلص، اين را هدف قرار دهند.

ديدار ايثارگران 29/05/1376

* قبل از فرج، آسايش و راحت‌طلبى و عافيت نيست!

قبل از دوران مهدى موعود، آسايش و راحت‌طلبى و عافيت نيست. …قبل از ظهور مهدى موعود، در ميدانهاى مجاهدت، انسانهاى پاك امتحان مى‌شوند؛ در كوره‌هاى آزمايش وارد مى‌شوند و سربلند بيرون مى‌آيند و جهان به دوران آرمانى و هدفىِ مهدى موعود(ارواحنافداه) روزبه‌روز نزديكتر مى‌شود؛ اين، آن اميد بزرگ است؛ لذا روز نيمه‌ى شعبان، روز عيد بزرگ است.

صفحات: 1 · 2

موضوعات: وظایف منتظران حضرت ولی‌عصر(عج) در کلام رهبر معظم انقلاب  لینک ثابت
 [ 07:30:00 ب.ظ ]





آيا آدم گناهڪار هم مےتواند امام زمانش را ببيند؟

از آقای بهجت پرسيدند:

آيا آدم گناهڪار هم مےتواند امام زمانش را ببيند؟

جواب دادند :

شمر هم امام زمانش را ديد!

اما نشناخٺ…

اللهم عرفني حجتڪ …

موضوعات:  آيا آدم گناهڪار هم مےتواند امام زمانش را ببيند؟  لینک ثابت
 [ 07:26:00 ب.ظ ]




پاسخ آيت الله جوادي آملي به چهار پرسش درباره امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف)

1- چگونه مي‏توان امام زمان‏(عج) را شناخت؟

شناخت بر دو قسم است: «شناخت تاريخي» و «شناخت واقعي» كه از قسم نخست مهم‏تر است. مسئله مهم اين است كه ما آن حضرت را به حقيقت بشناسيم و ايشان نيز ما را ببيند؛ نه اينكه ما حضرت را ببينيم.

در زمان پيامبرصلي الله عليه و آله و سلم (كه مقامش از همه امامان بالاتر است) عده زيادي آن وجود مبارك را مي‏ديدند، اما خداي سبحان درباره آنها فرمود: ﴿و تراهم ينظُرُون اِليك و هُم لايُبصرون﴾[5]؛ آنها را مي‏بيني كه به تو مي‏نگرند؛ ولي تو را نمي‏بينند. اهل نظر هستند، اما اهل بصيرت نيستند. هنر اين است كه به گونه‏اي باشيم كه وجود مبارك امام زمان(عليه‌السلام) ما را ببينند.

در قرآن كريم آمده است: خدا كه بر همه چيز بصير است، در روز قيامت به عده‏اي نگاه نمي‏كند: ﴿ولايُكلّمهم اللّه و لاينظرُ اِليهم يومَ القيامةِ و لايزكّيهم﴾[6] و نگاه تشريفي خود را نسبت به عده‏اي اعمال نمي‏كند.

اگر ما در مسير صحيح حركت كنيم، آن حضرت ما را مي‏بيند.

2. دليل قرآني وجود حضرت حُجّت (عج) چيست؟

مرحوم كليني (رضوان اللّه عليه) در كتاب شريف كافي[4] طي بابي از ائمه(عليهم‌السلام) نقل كرده است كه به سوره قدر احتجاج كنيد، زيرا در سوره قدر آمده است، هر سال ليلة القدري دارد و فرشتگان در شب قدر، هر سال با همراهي روح (جبرئيل سلام اللّه عليه)، همه احكام و امور را به زمين نازل مي‏كنند.

وقتي فرشتگان احكام و امور را به زمين مي‏آورند، بايد آن را به كسي بسپارند، چون افراد عادي نمي‏توانند ميزبان فرشتگان باشند و احكام صادره را تحويل بگيرند، پس تنها كسي كه در روي زمين مهمان‏دار فرشتگان و تحويل گيرنده اين امور و مقدّرات است، وجود مبارك ولي عصر(عليه‌السلام) است، بنابراين با توجه به رواياتي كه مرحوم كليني نقل كرد، از نظر قرآن، در شب قدر كه همه فرشتگان به همراهي جبرئيل(سلام اللّه عليه) يا روح، مقدّرات امور را نازل مي‏كنند، بايد آن را به كسي بسپارند و به او گزارش بدهند؛ گيرنده اين امور وجود مبارك ولي عصر(ارواحنا فداه) است.

3. حيات حضرت ولي عصر(عليه‌السلام) از نظر علمي چگونه توجيه مي‏شود؟

حيات طولاني امام زمان(عليه‌السلام) بر خلاف عادت است، نه بر خلاف علّيّت؛ يعني به طور عادي كسي نمي‏تواند، هزار يا ده هزار سال زندگي كند؛ اما به صورت غير عادي (خرق عادت) اين كار ممكن است.

دوم. اگر بدانیم انسان چيست و چه كسي بدن او را اداره مي‏كند، اصلاً اين پرسش براي ما مطرح نمي‏شود؛ براي مثال براي عرفا و حكماي بزرگ، اصلاً چنين پرسشهايي مطرح نمي‏شود.

بنده زماني به دندانپزشك محترمي مراجعه كردم. او مي‏گفت دندانهاي بعضي صد سال سالم مي‏ماند و نمي‏پوسد؛ ولي اگر فولاد صد سال شب و روز كار كند، فرسوده مي‏شود. چون اگر فولاد و آهن فرسوده شود، ديگر چيزي جايگزين آن نمي‏شود؛ امّا دندان انسان هر روز عوض مي‏شود و هر روز سلولهاي جديدي جاي سلولهاي مرده و قديمي را مي‏گيرد.

با اين توضيح، همه ذرات بدن در حركت و تعويض است و روح آدمي همه حركات اين ذرات را تحت كنترل دارد. حال اگر روح انسان كاملي، بر خلاف عادت (نظم عادي)، بهترين سلولها را جايگزين كند و دقيق‏ ترين كنترلها را روي قسمتهاي مختلف بدن داشته باشد، يك انسان كامل مي‏تواند، ميليونها سال زنده بماند (اين مطلبي است كه در علم پزشكي امروز به اثبات رسيده است).

مُلاي رومي طي مثالي مي‏گويد: اگر شما روز يا شبي در كنار نهر رواني كه آب آن به آرامي در حركت است، بنشينيد و تصوير خورشيد يا ماه را در آن ببينيد، متوجه مي‏شويد كه صدها عكس مي‏آيد و مي‏رود و شما همچنان خيال مي‏كنيد كه ساعتها با عكس نخست روبه‏رو بوده‏ايد، در حالي كه آينه‏ها و عكسهاي متعدد، هر لحظه مي‏آمدند و مي‏رفتند.

آب مبدَل شد در اين جو چند بار عكس ماه و عكس اختر برقرار[1]

اين بزرگوار در جاي ديگر مي‏گويد:

اي برادر تو همان انديشه‏اي ما بقي تو استخوان و ريشه‏اي[2]

بنابراين، اگر كسي روح و سلطه آن بر بدن خود را بشناسد، و سَيَلان، حركات و تعويض ذرات بدن را تحت كنترل روح بداند و نيز كمي با حكمت و عرفان آشنا شود، اين اشكال كه چگونه يك انسان مي‏تواند يك يا دو ميليون سال يا بيشتر بماند، براي او مطرح نمي‏شود. اگر پيوند روح با خالق جهان هستي به اندازه‏اي بود كه قدرت خاصي ما فوق قدرت افراد عادي يافت، مي‏تواند همان طور كه بدن خود را مي‏گرداند، خارج از بدن خود را هم اداره كند، زيرا خارج از روح او هم حكم بدن او را دارد.

وجود مبارك اميرمؤمنان(سلام اللّه عليه) در خطبه قاصعه نهج‏البلاغه مي‏فرمايد: من در حضور پيامبر اكرم‏صلي الله عليه و آله و سلم بودم كه مشركان حجاز به پيامبر اكرم‏صلي الله عليه و آله و سلم گفتند، اگر تو پيامبري معجزه‏اي (حسّي) بياور تا تو را بپذيريم. آنگاه گفتند: دستور بده نيمي از درختي كه روبروي تو است، از نيمه ديگر جدا شود و به حضور تو بيايد. حضرت فرمود: اگر اين كار را انجام بدهم، ايمان مي‏آوريد؟ گفتند: بلي. حضرت علي(عليه‌السلام) در ادامه مي‏فرمايد: من ديدم كه اين درخت دو نيم شد و نيمي از آن در جاي خود ايستاد و نيم ديگر حركت كرد و جلو آمد، به طوري كه شاخه‏هاي آن روي دوش ما قرار گرفت.

مشركان گفتند: دستور بده نيمه ديگر آن هم از جاي خود حركت كند و نزد تو بيايد. پيامبر اكرم‏صلي الله عليه و آله و سلم اين كار را هم انجام دادند. بعد گفتند: دستور بده دو نيمه درخت به هم متصل شود و در جاي اول قرار گيرد؛ با اين همه، مشركين باز هم ايمان نياوردند.[3]

همه كرامات محال عادي هستند؛ نه محال عقلي كه محال عقلي (مانند 2*2=5) كرامت يا اعجازبردار نيست؛ به هر حال، حيات حضرت ولي‏عصر(عج) محال عادي است؛ نه محال عقلي.

4. مسئله وجود مقدس امام زمان‏(عج) از نظر فلسفي چگونه توجيه مي‏شود؟ آيا دليل فلسفي بر اثبات وجود آن حضرت وجود دارد؟

درباره وجود مبارك حضرت حجّت‏(عج) «برهان عقلي بر امكان» اقامه مي‏شود؛ يعني بر اساس حكم عقل، ممكن است انسان كاملي عمر طولاني داشته باشد.ما به ديدن عمرهاي كوتاه عادت كرديم. اما اگر شخصي، از همه علل و عوامل طبيعي آگاه باشد و آنچه براي او سودمند است، فراهم كند و از آنچه براي او زيانبار است بپرهيزد، مي‏تواند عمر طولاني داشته باشد. اين مسئله خارق عادت است؛ نه خارق عقل. معجزه هم چيزي خارق عادت است، نه خارق عقل. علم نيز به چنين چيزي راه نيافته است، زيرا علم به امور عادي راه دارد؛ نه امور غير عادي. كرامت نيز در امور خلاف عادت جاري است.

[1] ـ مثنوي معنوي، دفتر ششم، بيت 3178.

[2] ـ همان، دفتر دوم، بيت 277.

[3] ـ ر.ك: نهج البلاغه، خطبه 192 (قاصعه).

[4] ـ الكافي، ج 1، ص 242 (باب في شأن «اِنّا اَنزلناه في ليلة القدر» و تفسيرها).

[5] ـ سوره اعراف، آيه 198.

[6] ـ سوره آل‏عمران، آيه 77.

موضوعات: پاسخ آيت الله جوادي آملي به چهار پرسش درباره امام زمان (عج)  لینک ثابت
 [ 07:12:00 ب.ظ ]




 

 

بیش از سیصد و سیزده تا هم بود.

این هایی که می روند جمکران، موج میزنند،

یعنی سیصد و سیزده تا مخلصِ امام زمان نیست؟

حاضرند بسیاری از اینها جانشان را در راه حضرت بدهند.

بفضل الهی به اين نكته رسيدم،

با نگاه دقيق در روایاتِ اهل بیت به اين نتيجه ميرسيم كه

عشق و اخلاص و از جان گذشتگی بس نیست.

امام زمان سیصد و سیزده محور میخواهد که اینها منشأ اثر باشند.

هر کدام در جایی که هستند موجی را اداره کنند.

چرا پیغمبر(ص) برای شهادت حمزه(ع) اینقدر ناراحت شدند؟

حمزه مدبر بود، متعقل بود.

امام زمان(عج) سیصد و سیزده تا حمزه میخواهد.

موضوعات: بیش از سیصد و سیزده تا هم بود.  لینک ثابت
 [ 01:40:00 ب.ظ ]




 

موضوعات: حدیث تصویری از امام حسن عسکری‬‎  لینک ثابت
 [ 01:07:00 ب.ظ ]




موضوعات: روز پنج شنبه مختص به امام حسن عسگری(ع)  لینک ثابت
 [ 12:58:00 ب.ظ ]




 

 

 

 

ذکر روز پنج شنبه

 

موضوعات: ذکر روز پنج شنبه  لینک ثابت
 [ 12:50:00 ب.ظ ]





اگر دلت برای آقا تنگ شد…

آیت الله بهجت(ره) فرموده اند :

اگر کسی دلش برای حضرت حجت(عج) تنگ شد به قرآن نگاه کند.

نگاه کردن به قرآن، حضرت حجت(عج) و خانه کعبه، یک حکم دارد

موضوعات: اگر دلت برای آقا تنگ شد...  لینک ثابت
 [ 01:07:00 ق.ظ ]