راهكارهای جذب خانواده بسوی نماز

راهكارهای جذب خانواده به سوی نماز: معنویت اصلی ترین ضلع حیات انسان است

اگرچه در فضای زیستن، بیشتر انسان ها به ظواهر و مادیات توجه دارند، ولی با كمی تأمل و درنگ ، به روشنی مشخص خواهد شد، آن چه در رتبه ای از اهمیت خاص، برای هر انسان آگاه و یا حتی كم توجه قرار دارد، مسأله معنویت و بعدروحانی زندگانی می باشدو صدالبته این انعطاف به سوی ضلع معنوی و بعد روحانی ، یك تأثیرگیری از سوی فطرت انسانی است. بنابراین باید گفت: «معنویت اصلی ترین ضلع حیات انسان است». به طور مثال، محبت آدمی به همنوع خود، بغض انسان از دشمن خویش، میل به زیبایی و … همه این ها گزینه های برتر هر شخص ، با هر عقیده و سلیقه فكری و ملی است.

به همین علت امور معنوی و روحانی ، در فضای حیات آدمی نه محو می شودو نه كم رنگ خواهد شد؛ بلكه مورد انحطاط و یا اشباع كاذب قرار خواهد گرفت. به بیان دیگر، آن چه سبب گریز از راه صحیح پرداختن به امور معنوی و روحانی می شود، ناتوانی انسان از درك و دریافت لطایف راهبردی و راهكارهای درست ارضای معنوی؛ احساس عدم شناخت از امور روحانی و حتی سستی در اندیشه در آن امور است. زیرا ارتباط محسوس و نزدیك با صنعت و وسایل تكنیكی و… به تدریج و آرام، انسان را به تن آسایی و سستی می كشاند و او را به امور ماشینی عادت می دهد و از پرداختن به مسائل مهم حیات دور می كند.

این رفاه طلبی كاذب و تن آسایی مخرب ، حركت در راه صحیح امور معنوی را كند و اعتبار و ارزش اجرای آن را دستخوش تحریف خواهدكرد و چه بسا به پذیرش جایگزین مخرب آن بینجامد، كه در این صورت انسان متفكر و فعال به موجودی شبیه زنده كه فقط تماشاگر فعل وانفعال و نقل و انتقال طبیعت و محیط است ، تبدیل می شود و آن گاه كه در مسائل مادی چنین می شود، در امور معنوی جای هیچ پرسش و تعجبی نمی ماند.

یكی از نمونه های این حالت نگران كننده، عملكرد بسیاری از دانش آموزان و فرزندان ما است كه به جای نشستن و فعال ساختن قوه تعقل و تفكر، برای حل مسائل ریاضی ، به سرعت این خواسته فكری، یعنی برای مثال رسیدن به پاسخ مسأله ؟= ???*??? را با ماشین حساب حل می كنند و نمی دانند در فضای زندگی فقط رسیدن به جواب مهم نیست؛ بلكه چگونگی رسیدن هم اهمیت دارد، زیرا جوابی كه قوه تفكر و تلاش را می خشكاند، جواب نیست، زهر كشنده است. نمونه دیگر این كه برای مثال فرزند ما برای دریافت مضامین متون علمی و ادبی از كتاب به اصطلاح كمك درسی بهره گرفته و زحمت تفكر و پرسش و دریافت ازمعلم را به خود نمی دهد و اگر در این مسیر كوششی داشته باشد، فقط حفظ طوطی وار آن مطالب است و این در حالی است كه ذهن با معنای آن بیگانه است.

این مشكل، امروز آن قدر وسعت یافته است كه شاید بتوان گفت اصلی ترین دغدغه والدین و مربیان شده است.

گریز از راهكارهای اصلی ادراك و ارضای معنویات در درون خود هم به ? بخش مهم و با اهمیت تر تقسیم می شود. برای مثال می توان این گونه گفت : ارضا و ادراك غلط مسأله علمی اگرچه خطری بزرگ است اما به اندازه ارضای مسأله محبت و دوست داشتن از راه غلط؛ خطرناك و حزن آور نیست. اگر كودك و نوجوان ما مسأله ای علمی را از راه تقلب حل كند، زشت است اما نه به اندازه یافتن دوست ناباب.

به همین ترتیب است امور معنوی كه به ترسیم ماهیت و كیفیت زندگی فرزند در دوره های متفاوت و در مسئولیت های مختلف زندگی مربوط می شود؛ نظیر دوران جوانی ، میانسالی و كهنسالی، مسئولیت همسرداری، تربیت فرزند، مشاغل اجتماعی و …

مسأله معنویت دینی هم از همین مقولات پراهمیت است. زیرا دین كه «ارائه برنامه جامع برای سعادت مادی و معنوی است »، در صورت حضور جامع و كامل در زندگی ، موجب آرامش و عزت فردی و اجتماعی و بهترین ضامن انجام وظایف و تكالیف و سبب حفظ جان و آبروی انسان و عامل اراده و كنترل امیال و آرزوها و موجب تحكیم و تشدید روابط صحیح و تمیز آن از ارتباط غلط و موجب قوت قانون و حقوق فرد و اجتماع و رشد جامعه و حفظ فرهنگ می گردد.

ظهور و حضور دین و جریان آن در متن زندگی ، نمادها و قالب هایی دارد كه به موجب آن دین زنده و تعالی دهنده، از دین نمادین و فقط تسكین دهنده، تشخیص داده می شود. دینی كه در شبانه روز پیروانش را به ارتباط با خالق هستی دعوت می كند و آداب و دستورات لطیف و حكیمانه ای برای این ارتباط تبیین می كند ، با دینی كه پیرو خود را در طول روز و هفته رها می كند، تفاوتی بس عمیق دارد. در مكتب اسلام پیرو در همه ابعاد زندگی مورد حمایت و هدایت است. اسلام مكتبی نیست كه مرید خود را سرگردان رها كند. این آئین در همه موارد بهترین ها را به انسان پیشنهاد می دهد. برای مثال در اسلام آب خوردن، لباس پوشیدن ، حرف زدن، نگاه كردن، خوابیدن ، كفش به پا كردن، حكومت، اقتصاد و … هركدام بیش از صدها حكم هدایت گر دارد.

پس این مكتب دغدغه تعالی پیرو را دارد كه چنین فضایی را طراحی می كند. یكی از محورهای رشد و تعالی ارضای معنوی در اسلام ، مسأله اقامه نماز است. نماز یعنی حضور در برابر خالق و یافتن اهداف حضور انسان در دایره هستی و دریافت محورهای حقیقی چگونه زندگی كردن، كه همه این ظرایف با دقت دركلمات و حركات نماز روشن می شود.

این كه در آغاز نماز می گوییم «الله اكبر» یعنی ای انسان جز خالق، چیز دیگری برتر نیست، پس مراقب باش سرمایه بی همتای انسانیت خود را با غفلت از این حقیقت، به امور پست و حقیر واگذار نكنی.

متن نماز توكل و تحرك را تعلیم ویأس و سكون را تقبیح می كند و راه درست را تبیین و بی راهه های مجازی را مسدود می سازد. ركوع آن فروتنی در برابر حقیقت ها و قیام آن ایستادگی در مقابل باطل را آموزش می دهد و …

نگارنده بر پایه چنین تصوری مقاله حاضر را كه محورهای آن متوجه نحوه راهكارهای مناسب به منظور جذب بیشتر خانواده به اقامه نماز است ، تنظیم كرده و امید دارد كه بتواند قدم به قدم، حقیقت خواهان را یاری كند تا توانایی رسیدن به لطایف نماز و اقامه آن را به كمك اندیشه دریابند و علاوه بر بهره مندی از لذت نجوای خالق از كارآمدی های نماز برای از بین بردن ناهنجاری های اخلاقی و رفتاری و … لذت ببرند و یقین دارد لذتی كه در پرتو دریافت حقیقت فكری حاصل شود، خود انگیزه برای ادامه كار است.

* راهكارهای مناسب برای جذب

اندیشمندی؟

انسان با تركیب خاصی كه از آن برخوردار است ، به پاره ای از ادراكات بدیهی و اولیه دست می یابد. اما حقایق دیگری هم در عالم هست كه برای فهم آن نیاز به تكاپوی فكری است و این در مسائل معنوی نمود بیشتری دارد. برای همین است كه قرآن كریم به

پیامبر اكرم (ص) سفارش می كند: اول آموزش بعد تزكیه (عمل) كتاب و حكمت را به آنان آموزش ده و آن گاه پاكشان ساز.

برای جذب بیشتر خانواده ها و افراد به نماز باید آنان را تشویق به تفكر در باره علت وجوب، كیفیت، آداب و نتیجه اقامه یا ترك نماز، كرد. اگر بتوانیم خانواده ها و افراد را به تفكر در چرایی وضع و وجوب نماز تشویق كنیم، آن گاه پاسخ به این پرسش كه چرا نماز باید باشد، آنان را برای اقامه نماز عاقلانه، علاقه مند و حتی پایبند می كند. اگرتك تك افراد خانواده به این موضوع فكر كنند كه چرا اسلام دعوت به اقامه نمازكرده است، برای یافتن پاسخ این پرسش، به مراحل عقلانی رجوع می كنند و به خوبی می دانیم انسان نسبت به ره آورد عقل كرنش خاصی دارد و به سختی و به ندرت پیش می آید كه به دستور ثابت شده عقل پشت كند. یكی ازمهم ترین اثرات این روش این است كه افراد خانواده برای به دست آوردن پاسخ، به مشورت علمی با یكدیگر می پردازند و این امر ضمن این كه جمع را به واقعیت نماز، همزمان نزدیك می كند، به طور غیرمستقیم یك نوع تبلیغ نیكی هم می باشد. بنابراین نخستین راهكار جذب، جریان بسترسازی اندیشمندی درباره چرایی لزوم نماز از سوی اسلام است.

خودآگاهی؟

انسان یگانه موجودی است كه بر خویشتن خویش آگاه است، می تواند از خود جداشده، آن را بررسی و ارزیابی كند و بشناسد. انسانی كه اسیر تحمیل های محیط نیست، می تواند آنها را بررسی و اشراف و آگاهی پیداكند. این توان به سزایی در خودیابی (ضد از خود بیگانگی كه ریشه همه بیماری های روانی است) دارد.

اساساً منطق اسلام این است كه چنین شناختی، توان این را دارد كه بلافاصله ما را به شناخت حقیقی برساند و این یك دستورالعمل اساسی است كه هرگاه انسان بخواهد پرورش دهنده راستین خود را بیابد، باید خویشتن را به خوبی بشناسد.

گم كردن مربی راستین، نشانه گم كردن خویشتن است و گم كردن خویشتن، علامت گم كردن مربی است. اگر والدین در این بعد وارد نشوند، فرزندان زیر تربیت و مدیریت آنها افرادی اسیر بافته های غیرعقلانی، عقب مانده و… می شوند. پس بر والدین واجب است تا با روش هایی مثل تبیین توانایی های انسان، پیشینه علمی و فرهنگی ملت ها، خطر دنباله روی از اغیار و غیره، خودآگاهی ملی را تقویت و تثبیت كنند.

اگر والدین برای فرزندان این واقعیت را محقق سازند كه به وسیله نماز می توان بهترین بررسی و ارزیابی را از خویشتن خویش داشت و خود را با آن ارزیابی كرد و به خودآگاهی، كه خواسته همه آدمیان است، رسید. آن گاه همه اعضای خانواده به نماز، با دید خودآگاهی و خودشناسی می نگرند. به همین علت در آیات و روایات اسلامی، نماز معراج مؤمن و عامل بازدارنده از زشتی و محرك كارهای پسندیده معرفی شده است.

والدین اگر به فرزندان این شناخت را بدهند كه اگر انسان خود را نشناسد، شخصی اسیر بافته های دیگران، عقب مانده و بلاتكلیف و سرگردان خواهدشد و آدمی باید به این مهم دست یابد و رسیدن به این مسأله باید از راه های صحیح صورت گیرد و یكی از صحیح ترین راه های خودشناسی و خودآگاهی، نماز است، كودك كنجكاو كه كشف خودی خودش، برای او از همه چیز مهمتر است. به سوی نماز جذب می شود.

موضوعات: احادیث درمورد تکبر  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...