كلام : 60

و قال ع فِى الخوارج :

و آن حضرت فرمود در باب خوارج :

كلام : 61

و من كلام له ع لَما خَوف مِن الغَیلَة :

سخنى از آن حضرت (ع ) هنگامى كه او را از ناگهان كشته شدن هشدار دادند:

خطبه : 62

و من خطبة له ع

خطبه اى از آن حضرت (ع )

خطبه : 63

و من خطبة له ع

خطبه اى از آن حضرت (ع )

خطبه : 64

و من خطبة له ع

خطبه اى از آن حضرت (ع )

كلام : 65

و من كلام له ع كانَ یقُوُله لِاءَصحابه فِى بِعْضِ اءَیام صفِّینَ:

سخنى از آن حضرت (ع ) در یكى از روزهاى جنگ صفین به اصحاب خود چنین فرمود:

كلام : 66

اءَنصارِ، قَالُوا: لَمَّا انْتَهَتْ إِلَى اءَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ ع اءَنْبَاءُ السَّقِیفَةِ بَعْدَ وَفَاةِ رَسُولِ اللَّهِ صَلّى اللّهُ عَلَیهِ وَ آلِه قَالَ: مَا قَالَتِ الْاءَنْصَارُ؟ قَالُوا: قَالَتْ: مِنَّا اءَمِیرٌ وَ مِنْكُمْ اءَمِیرٌ قَالَ ع

سخنى از آن حضرت (ع ) درباره انصار: پس از وفات رسول الله (صلى اللّه علیه و آله ) چون اخبار سقیفه به امیرالمؤ منین (ع ) رسید، پرسید انصار چه گفتند گفتند انصار گفته اند، كه امیرى از ما و امیرى از شما.على (ع ) فرمود:

كلام : 67

و من كلام له ع لَما قُلّد مُحَمّد بْنَ اءبی بَكْرِ مصر فملكت عَلیه وَقتل :

سخنى از آن حضرت (ع ) هنگامى كه ، محمد بن ابى بكر را فرمانرواى مصر نمود و بر اوشوریدند و مصر را از كفش به درآوردند و خودش را كشتند،

فرمود:

كلام : 68

و من كلام له ع فِى ذَمّ اءصحابه :

سخنى از آن حضرت (ع ) در نكوهش اصحابش :

كلام : 69

و قال ع فِی سِحرة الیوم الْذی ضُرِبَ فِیه :

آن حضرت در سحرگاه روزى كه ضربتش زدند فرمود :

خطبه : 70

و من خطبة له ع فِی ذَم اءَهْل الْعَراق :

سخنى از آن حضرت (ع ) در نكوهش مردم عراق :

خطبه : 71

و من خطبة له ع عِلْمُ فِیها الناس الصَلاة عَلى النَبی ص :

خطبه اى از آن حضرت (ع ) در آن به مردم آموخته است كه چگونه بر پیامبر (ص ) درودفرستند:

كلام : 72

ة ، قَالُوا: اءُخِذَ مَرْوَانُ بْنُ الْحَكَمِ اءَسِیرا یوْمَ الْجَمَلِ فَاسْتَشْفَعَ الْحَسَنَ وَ الْحُسَینَ ع إ لَى اءَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ ع فَكَلَّمَاهُ فِیهِ، فَخَلَّى سَبِیلَهُ، فَقالا لَهُ: یبَایعُكَ یا اءَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ؟ فَقالَ ع :

سخنى از آن حضرت (ع ) درباره مروان بن حكم در بصره ، مروان بن حكم در جنگجمل اسیر شد. امام حسن و امام حسین (ع )، نزد امیرالمؤ منین شفاعتش كردند و على (ع ) از بنداسارت آزادش نمود. پدر را گفتند یا امیرالمؤ منین ، مروان با تو بیعت نمى كند على (ع ) درپاسخ آن دو چنین فرمود:

خطبه : 73

و من خطبة له ع لِما عَزَموا عَلى بَیعَة عُثْمان :

سخنى از آن حضرت (ع ) چون دیگران آهنگ بیعت با عثمان نمودند:

كلام : 74

و من كلام له ع لَما بَلَغَه اتهام بَنی اءمیة له بِالْمُشاركة فِی دَمِّ عُثْمان :

سخنى از آن حضرت (ع ) وقتى كه شنید بنى امیه او را به شركت درقتل عثمان متهم مى كنند:

خطبه : 75

و من خطبة له ع فی الحث على العمل الصالح

خطبه اى از آن حضرت (ع ) كه در آن مردم را بهعمل صالح ترغیب مى كند

كلام : 76

و من كلام له ع

سخنى از آن حضرت (ع )

كلام : 77

من كلمات كان ع یدْعُو بها:

از سخنان آن حضرت (ع ) در دعا:

كلام : 78

و من كلام له ع قالَهُ لِبَعْضِ اءَصْحابه لِما عِزْمِ عَلَى الْمَسیر إ لى الخَوارج ، وَ قَدْ قالَ له : یااءمیرالمؤ منین إ ن سَرت فِی هَذا الْوَقت ، خَشیت اءَن لا تَظْفر بِمُرادك ، مِنْ طریق عِلم النُجوم .فَقَالَ ع :

سخنى از آن حضرت (ع ) آنگاه ، كه آهنگ خوارج كرد، یكى از اصحابش او را گفت اى امیرالمؤ منینبه شهادت علم نجوم ، اگر در این ساعت حركت كنى مى ترسم كه به مراد خویش نرسى . على(ع ) در پاسخ او فرمود:

خطبه : 79

و من خطبة له ع بَعْدَ فَراغَه مِن حَرْب الجَمل

سخنى از آن حضرت (ع ) پس از فراغت از جنگ جمل

كلام : 80

و من كلام له ع فی الزهد

سخنى از آن حضرت (ع ) در زهد

كلام : 81

و من كلام له ع فِی صِفة الدُنیا:

سخنى از آن حضرت (ع ) در نكوهش دنیا

خطبه : 82

و من خطبة له ع وَ تَسْمى الغراء وَ هِی الخُطْبَة العَجیبَة

خطبه اى از آن حضرت (ع ) آن را خطبه غرّاء نامیده اند كه از خطبه هاى شگفت انگیز آن حضرت(ع ) است

خطبه : 83

و من خطبة له ع فِی ذِكر عمرو بْن العاص

سخنى از آن حضرت (ع ) درباره عمرو بن عاص

خطبه : 84

و من خطبة له ع

خطبه اى از آن حضرت (ع )

خطبه : 85

و من خطبة له ع

خطبه اى از آن حضرت (ع )

خطبه : 86

و من خطبة له ع

خطبه اى از آن حضرت (ع )

خطبه : 87

وَ مِنْ خُطْبَةٍ لَهُ عَلَیهِ السَّلامُ

خطبه اى از آن حضرت (ع )

خطبه : 88

و من خطبة له علیه السلام

خطبه اى از آن حضرت (ع )

خطبه : 89

و من خطبة له ع

خطبه اى از آن حضرت (ع )

خطبه : 90

و من خطبة له ع تَعْرِف بِخطبة الا شباح وَ هِی مِن جَلائِل خُطْبَه وَ كانَسائِل سَاءَلَهُ اءَنْ یصِفْ الله لَهُ حَتى كَانَّه یراه عَیانا فَغَضَبُ لذلِك .

خطبه اى از آن حضرت (ع )، این خطبه به خطبه اشباح معروف است . و از خطبه هاىجلیل و گرانقدر اوست . كسى از اوخواست كه خدا را برایش ‍ توصیف كند، آنسان كه گویى اورا به چشم مى بیند. امیرالمؤ منین از این سخن خشمگین شد.

كلام : 91

و من كلام له ع لَمَا اُرِیدَ عَلَى الْبَیعَةِ بَعْدِ قَتِل عُثْمانَ

خطبه اى از آن حضرت (ع ) پس از كشته شدن عثمان كه خواستند با او بیعت كنند:

خطبه : 92

و من خطبة له ع

خطبه اى از آن حضرت (ع )

خطبه : 93

و من خطبة له ع

خطبه اى از آن حضرت (ع )

خطبه : 94

و من خطبة له ع

از خطبه اى از آن حضرت (ع )

خطبه : 95

و من خطبة له ع

خطبه اى از آن حضرت (ع )

خطبه : 96

و من خطبة له ع

سخنى از آن حضرت (ع )

كلام : 97

و من كلام له ع

سخنى از آن حضرت (ع )

خطبه : 98

و من خطبة له ع

خطبه اى از آن حضرت (ع )

خطبه : 99

و من خطبة له ع

خطبه اى از آن حضرت (ع )

خطبه : 100

و من خطبة له ع تَشْتَمِلُ عَلى ذِكُرِ الْمَلاحِمِ

خطبه اى از آن حضرت (ع ) مشتمل بر پیشگوییهایى

خطبه : 101

و من خطبة له ع

خطبه اى از آن حضرت (ع ) در همین باب :

خطبه : 102

و من خطبة له ع

خطبه اى از آن حضرت (ع )

خطبه : 103

و من خطبة له ع

خطبه اى از آن حضرت (ع ) ،گزیده اى از آن را كه با این روایت متفاوت است پیش از این آوردیم .

خطبه : 104

و من خطبة له ع

از خطبه اى از آن حضرت (ع )

خطبه : 105

و من خطبة له ع

خطبه اى از آن حضرت (ع )

كلام :106

و من كلام له ع فِی بَعضِ اءَیامِ صِفَینَ

سخنى از آن حضرت (ع ) در یكى از روزهاى صفین :

خطبه : 107

و من خطبة له ع وَ هِىٍَّ مِنْ خُطَبِ الْمَلاحِمِ

خطبه اى از آن حضرت (ع ) در این خطبه از وقوع پیشامدهاى بزرگ یاد مى كند

خطبه : 108

و من خطبة له ع

خطبه اى از آن حضرت (ع )

خطبه : 109

و من خطبة له ع

خطبه اى از آن حضرت (ع )

خطبه : 110

و من خطبة له ع

خطبه اى از آن حضرت (ع )

خطبه : 111

و من خطبة له ع ذَكَرَ فِیها مَلَكَ الْمَوْتِ ع وَ تَوَفِّیةُ اءلاءنفُسَ:

از خطبه اى از آن حضرت (ع ) در آن از ملك الموت یاد كرده و گرفتن او جانها را:

خطبه : 112

و من خطبة له ع فی ذم الدنیا

خطبه اى از آن حضرت (ع ) در نكوهش دنیا

خطبه : 113

و من خطبة له ع و فیها مواعظ للناس

خطبه اى از آن حضرت (ع ) كه در آن پندهائى براى مردم است

خطبه : 114

و من خطبة له ع فِی الاْستِسقاءِ:

خطبه اى از آن حضرت (ع ) در طلب باران

خطبه : 115

و من خطبة له ع و فیها ینصح اءصحابه

خطبه اى از آن حضرت (ع ) كه در آن یارانش را نصیحت مى كند

خطبه : 116

و من كلام له ع

سخنى از آن حضرت (ع )

كلام : 117

و من كلام له ع فى الصالحین من اءصحابه

سخنى از آن حضرت (ع ) در باره یاران خوبش

كلام : 118

و من كلام له ع وَ قَدْ جَمَعَ النَاسَ وَ حَضَّهُمْ عَلَى الْجِهادِ فَسَكَتُوا مَلِیا، فَقَالَ ع :

سخنى از آن حضرت (ع ) در حالیكه مردم را گرد آورده بود و به جهاد تحریض مى كرد. و آنان، همچنان ، مهر سكوت بر لب ، پاسخى نمى دادند. به آنها فرمود:

كلام : 119

و من كلام له ع

سخنى از آن حضرت (ع )

موضوعات: احادیث درمورد تکبر  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...