فرشته
 
 


شنبه یکشنبه دوشنبه سه شنبه چهارشنبه پنج شنبه جمعه
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30          



جستجو


موضوع

نحوه نمایش نتایج:


اللّهُمَّ كُنْ لِوَلِيِّكَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَعَلى آبائِهِ في هذِهِ السّاعَةِ وَفي كُلِّ ساعَةٍ وَلِيّاً وَحافِظاً وَقائِدا ‏وَناصِراً وَدَليلاً وَعَيْناً حَتّى تُسْكِنَهُ أَرْضَك َطَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فيها طَويلاً

دريافت كد دعاي فرج




 



امام زمان از دیدگاه امام خامنه‌ای (2)

انتظار

الف. مفهوم‏

انتظار« فرج »… یعنی، انتظار حاکمیّت قرآن و اسلام. شما به آنچه فعلاً جهان در آن قرار دارد، قانع نیستید. حتّی به همین پیشرفتی هم که با انقلاب اسلامی به دست آوردید، قانع نیستید. می‏ خواهید باز هم به حاکمیت قرآن و اسلام، نزدیک ‏تر بشوید. این انتظار « فرج » است. انتظار فرج، یعنی، انتظار گشایش از کار انسانیّت.

امروز کار انسانیت، در گره‏ های سخت، پیچیده و گره خورده است.

…، امروز فرهنگ مادّی، به زور به انسان‏ ها تحمیل شده است؛ این یک گره است. امروز در سطح دنیا، تبعیض انسان‏ ها را می‏ آزارد؛ این گره بزرگی است.

امروز کارِ ذهنیتِ غلط مردم دنیا را به آن‏جا رسانده است که فریاد عدالت‏خواه یک ملّت انقلابی، در میان عربده ‏های مستانه قدرت گرایان و قدرتمندان گم می ‏شود؛ این یک گره است.

امروز مستضعفان آفریقا و آمریکای لاتین، میلیون‏ ها انسان گرسنه آسیا و آسیای دور، میلیون‏ ها انسان رنگین پوستی که از ستم تبعیض نژادی رنج می‏ برند؛ چشم امیدشان به یک فریادرس و نجات بخش است و قدرت های بزرگ نمی‏ گذارند، ندای این نجات‏ بخش به گوش آنها برسد؛ این یک گره است.

فرج؛ یعنی، باز شدن این گره ‏ها. دید را وسیع کنیم؛ به داخل خانه خودمان و زندگی معمولی خودمان محدود نشویم. در سطح دنیا « انسانیت » فرج می ‏طلبد؛ امّا راه « فرج » را نمی‏ داند. شما ملّت انقلابی مسلمان، باید با حرکت منظّم خود در تداوم انقلاب اسلامی، به فرج جهانی انسانیّت نزدیک بشوید و شما باید به سوی ظهور مهدی موعود (عج) و انقلاب نهایی اسلامی بشریّت - که سطح عالم را خواهد گرفت و همه این گره‏ ها را باز خواهد کرد - قدم به قدم، خودتان نزدیک بشوید و بشریّت را نزدیک کنید. انتظار « فرج » این است.

« انتظار » ظهور امام زمان (عج)، به معنای انتظار برای پر شدن جهان از عدل و داد و عدالت برای همه انسان‏ ها [و] انتظار رفع ظلم از صحنه زندگی بشر و انتظار فرا رسیدن دنیایی برتر از لحاظ معنوی و مادّی است

« انتظار » به معنای اشتیاق انسان، برای دسترسی به وضعی برتر و بالاتر است و این حالتی است که بشر همیشه باید در خود حفظ کند و پیوسته در حال انتظار فرج الهی باشد.

گشایش ابواب رحمت و معرفت و سرازیر شدن سرچشمه‏ های معرفت بر دل انسان، یکی از عمومی‏ ترین نمونه‏ های انتظار فرج است.
انتظار ظهور، اشتیاق انسان‏ های صالح برای گسترش عدالت است
انتظار؛ یعنی، دل سرشار از امید بودن نسبت به پایان راه زندگی بشر؛ ممکن است کسانی آن دوران را نبینند و نتوانند درک کنند (فاصله هست)؛ امّا بلاشک آن دوران وجود دارد.

ب. ابعاد

انتظار فرج و اعتقاد به مهدویّت علاوه بر ابعاد منطقی، فکری و استدلالی بسیار بارز - آن دارای جنبه‏ های عاطفی، معنوی و ایمانی عمیق و بسیار مهمّی است و امید ناشی از ایمان و اعتقاد به وجود منجی، همواره سرمایه عظیم حرکت‏ های بزرگ در جوامع اسلامی و شیعی شده است.

قانع نشدن به وضع موجود و تلاش فزاینده و مستمر در انجام اعمال نیک و خیر، یک بُعد از انتظار است.

امید به آینده ‏ای روشن - که در آن سراسر زندگی بشر را تفکّر الهی فرا خواهد گرفت - بُعد دیگر انتظار است . ملّت منتظر ایران، با تکیه بر امید به پیشرفت و موفّقیّت، دست به اقدام ، تلاش و انقلاب زد و پیروز شد؛ لذا مردم ما باید روح « انتظار » را به تمام معنا در زندگی خود زنده کنند

ج. آثار

این عقیده مبارک برای شیعه - آن وقتی که آن را درست فهمیده باشد و با آن درست رفتار بکند - یک منبع فیض و یک منبع نور است.

علاوه بر اینکه آحاد مردم مسلمان و معتقدان و شیعه، باید در قلب و در عمل خود، سعی کنند که رابطه معنوی و فکری را با آن بزرگوار حفظ بکنند و خود را به صورتی تربیت کنند و بار بیاورند که امام معصوم - که به اراده الهی و با علم الهی، محیط به همه حرکات ما است - از آنها راضی باشد؛ خود این عقیده نیز آثار و خصوصیاتی دارد که این خصوصیات برای همه ملّت ها و برای ملّت مسلمان ما، حیات بخش است و عمده این خصوصیات و آثار هم، عبارت است از « امید به آینده ».

امروز هر فرد شیعه، می‏ داند که در یک آینده‏ ای - آن آینده، ممکن است خیلی نزدیک باشد، ممکن است دور دست باشد، به هر حال قطعی است - این بساط ظلم و بی عدالتی و زورگویی، که امروز در دنیا هست، برچیده خواهد شد. می‏ داند که این وضعی که مستکبران در دنیا به وجود آورده ‏اند - که هر کسی حرف حقّی بزند و راه حقّی را دنبال کند، از طرف آنها مورد فشار قرار می‏ گیرد و اراده فاسد خودشان را بر ملّت‏ ها تحمیل می‏ کنند - یک روزی از بین خواهد رفت و گردن کشان، طاغیان، یاغیان و قدرت‏ های زورگوی عالم، ناگزیر خواهند شد که در مقابل حقّ، تسلیم بشوند یا از سر راه حرکت حق، برداشته بشوند هر فرد مسلمان - به خصوص هر فرد شیعه - این را می ‏داند و به آن یقین دارد.

این خیلی امید بخش است. این موجب می‏ شود که هر انسان خیرخواه و مصلح و علاقه ‏مند به صلاح ، کار و تلاش و مجاهدت خود را در راه صلاح، با امید به آینده انجام بدهد. ببینید این عقیده چقدر ارزش‏مند، دارای تأثیر و حیات بخش است.(40)

احساسات بسیار خوب است. عواطف پشتوانه بسیاری از اعمال نیکوی انسان‏ ها است. ایمان و عقیده قلبی، به وجود این منجی عظیم عالم، شفابخش بسیاری از بیماری‏ ها و دردهای معنوی و روحی و اجتماعی است.

مردم ما، ولیّ اللَّه اعظم و جانشین خدا در زمین و بقیه اهل بیت پیامبر را، با نام و خصوصیات می‏ شناسند؛ از لحاظ عاطفی و فکری با او ارتباط برقرار می‏ کنند؛ به او می‏ گویند؛ به او شِکوِه می ‏برند؛ از او می‏ خواهند و آن دوران آرمانی (دوران حاکمیّت ارزش‏های والای الهی بر زندگی بشر) را انتظار می‏ برند. این انتظار دارای ارزش زیادی است. این انتظار به معنای آن است که وجود ظلم و ستم در عالم، چشمه امید را از دل‏ های منتظران نمی‏ زداید و خاموش نمی‏ کند. اگر این نقطه امید در زندگی جمعیتی نباشد ، چاره ‏ای ندارد جز این‏که به آینده بشریت، بدبین باش

قبل از ظهور مهدی موعود (عج)، در میدان‏ های مجاهدت، انسان‏ های پاک امتحان می‏ شوند. در کوره‏ های آزمایش وارد می‏ شوند و سربلند بیرون می‏ آیند و جهان به دوران آرمانی و هدفیِ مهدی موعود - ارواحنا فداه - روز به روز نزدیک تر می‏ شود. این، آن امید بزرگ است

انتظار و امید، به انسان جرأت اقدام و حرکت و نیرو می‏ بخشد و شیعیان و پیروان آن حضرت، باید کسب آمادگی معنوی، روحی و ایمانی را جزو وظایف خود بدانند و سرمایه عظیم امید، ایمان و نورانیت را در خود ایجاد کنند تا در حرکت جهانی امام زمان (عج)، در ردیف نزدیکان (خواص)، یاران و همکاران آن حضرت قرار گیرند.

موضوعات: احادیث درمورد تکبر  لینک ثابت
[پنجشنبه 1394-11-15] [ 04:36:00 ب.ظ ]




امام زمان از دیدگاه امام خامنه‌ای <1>

شیعه و مهدویّت‏

فرقی که ما شیعه‏ ها، با دیگران و بقیه فِرَق اسلامی و غیر اسلامی داریم، این است که ما این شخص عظیم و عزیز را می‏ شناسیم؛ اسمش را می ‏دانیم؛ تاریخ ولادتش را می‏ دانیم؛ پدر و مادر عزیزش را می‏ شناسیم و قضایایش را می ‏دانیم؛ ولی دیگران اینها را نمی‏ دانند. آنها عقیده پیدا نکردند، یا باخبر نشدند و نمی ‏دانند؛ ولی ما می ‏دانیم، تفاوت این‏جا است. به همین دلیل است که توسّلات شیعه، زنده‏ تر، پر شورتر، با معناتر و با جهت‏ تر است.

خصوصیت اعتقاد شیعه در این مسأله، این است که یک موضوع کلّی را با همه خصوصیاتش، با معرّفی کامل شخص می‏ شناسد، در ابهام نیست.

ما، ولیّ و سیّد خود را، سرور و سالار عالمیان - را که امام ما - است می‏ شناسیم. پدر، مادر، تاریخ تولّد و قضایای ولادت مبارک او را می‏ دانیم. کسانی این قضایا را با خبرهای صادق و موثّق نقل کرده ‏اند، همه اینها برای ما روشن است؛ لذا ما می ‏دانیم که عشق ما، دل ما و ایمان ما، متوجّه و متعلّق به کیست.

این حقیقت، در هیچ جای جهان اسلام، مثل محیط زندگی ملّت عزیز ما و شیعیان، این برجستگی و این چهره درخشان و این روح پر تپش و پر امید را ندارد. این به خاطر آن است که ما، به برکت روایات متواتره خودمان، شخص مهدی موعود (عج) را با خصوصیاتش می‏ شناسیم.

عید اللَّه الاکبر

روز ولادت مهدی موعود - ارواحنا لتراب مقدمه الفداء - حقیقتاً روز عید همه انسان‏ های پاک و آزاده عالم است. فقط کسانی در این روز، ممکن است احساس شادی و خرسندی نکنند که یا جزو پایه‏ های ظلم و یا جزو پیروان طواغیت و ستمگران عالم باشند؛ و الاّ کدام انسان آزاده ‏ای است که از گسترش عدالت، از بر افراشته شدن پرچم دادگری و رفع ظلم در سراسر جهان، خرسند نشود و آن را آرزو نکند!

تفاوت عید ولادت حضرت بقیة اللَّه با بقیه اعیاد اسلامی این است که اعیاد بزرگ، همه از گذشته حکایت می‏ کنند؛ امّا عید ولادت حضرت بقیةاللَّه به آینده نوید می‏‌دهد. برای همین است که دل‏ های مؤمنان، به این روز بزرگ و این ولادت عظیم، وابسته است.
روز نیمه شعبان، روز امید و ایمان به آینده، روز مجاهدان پاکباز و صادق و روز نگاه به آینده روشن و تلاش برای آن است.

روز ولادت حضرت مهدی موعود - ارواحنا فداه - یک عید حقیقی، برای همه افراد بشر و آن کسانی که ستمی کشیدند؛ رنجی بردند؛ دلی سوزاندند؛ اشکی ریختند و انتظاری کشیدند و کسانی که با مشاهده ناملایمات، در طول حیات خود و در هر نقطه‏ ای از عالم - و حتّی در نقطه‏ ای از تاریخ - مصیبتی تحمّل کرده اند؛ است. همه آنها در مثل چنین روزی و به یاد امروز، احساس شادمانی و امید و نشاط کرده ‏اند.

این ولادت بزرگ و این حقیقت عظیم، متعلّق به یک ملّت و یک زمان خاص نیست؛ بلکه متعلّق به بشریّت است. این « میثاق اللَّه الَّذی‏ أَخذَهُ وَ وَکَّدَهُ » میثاق خدا با انسان است. « وَعْدَ اللَّه الَّذی‏ ضَمِنَهُ » این وعده خدا است که تحقّق آن را ضمانت کرده است. همه انسان‏ های طول تاریخ، نسبت به این پدیده عظیم و شگفت آور، احساس نیاز معنوی و قلبی کرده‏ اند؛ چون تاریخ از اوّل تا امروز و از امروز تا لحظه طلوع آن خورشید جهان تاب ، با ظلم و بدی و پلیدی، آمیخته بوده است.

همه کسانی که از ظلمی رنج برده ‏اند - چه آنهایی که به خود آنان ظلم شده است و رنج برده‏ اند و چه کسانی که به ستم کشی دیگران نگاه کرده ‏اند و رنج برده ‏اند - با یاد ولادت این منجی عظیم تاریخ و بشر ، در دلشان امیدی به وجود می‏ آید.

… روز ولادت ، برای همه بشر و تاریخ - حتّی برای گذشتگان - عید است. کسانی که در دوران تاریک فرعون‏ ها، نمرودها، ابوجهل‏ ها و سلاطین ظالم، در فقر و ظلم و تبعیض سر کردند و مردند و رنج کشیدند و روی خوبی ندیدند، امروز (نیمه شعبان) برای آنها هم عید است.

اگر روح آنها در عالم برزخ، از بعضی از تفضّلاتی که پاره‏ ای از ارواح برخوردارند، بهره ‏مند باشند؛ یقیناً آنها هم مثل چنین روزی، شادی خواهند کرد. امروز با بقیه ایّام و اعیاد تفاوت دارد. واقعاً اگر ما امروز را ((عید اللَّه الاکبر)) بنامیم، مبالغه و گزاف نیست

عطر حضور

امام بزرگوار و عزیز و معصوم و قطب عالم امکان و ملجأ همه خلایق، اگرچه غایب است و ظهور نکرده؛ امّا حضور دارد. مگر می ‏شود حضور نداشته باشد؟ مؤمن، این حضور را در دل خود و با وجود و حواسّ خویش، حسّ می‏ کند. آن مردمی که می‏نشینند، راز و نیاز می‏ کنند، دعای « ندبه » را با توجّه می‏ خوانند، زیارت « آل یاسین » را زمزمه می‏ کنند و می‏ نالند؛ می‏ فهمند چه می‏ گویند. آنها حضور این بزرگوار را حس می‏ کنند، لو هنوز ظاهر نشده و غایب است. غیبت او، به احساس حضورش ضرری نمی ‏زند. ظهور نکرده است؛ امّا هم در دل‏ ها و هم در متن زندگی ملّت حضور دارد. مگر می‏ شود حضور نداشته باشد؟

شیعه خوب، کسی است که این حضور را حس کند و خود را در حضور او احساس نماید. این ، به انسان امید و نشاط می‌‏بخشد.

یکی از آن خورشیدهای فروزان، به فضل و کمک پروردگار و به اراده الهی، امروز در زمان ما به عنوان « بقیّة اللَّه فی ارضه »، به عنوان « حجّة اللَّه علی عباده »، به عنوان « صاحب زمان » و « ولیّ مطلق الهی » در روی زمین وجود دارد. برکات وجود او، انوار ساطعه از وجود او، امروز هم به بشر می‏‌رسد.

امروز وجود مقدّس حضرت حجّت - ارواحنا فداه - در میان انسان‏ های روی زمین، منبع برکت، منبع علم، منبع درخشندگی، زیبایی و همه خیرات است.

چشم ‏های ناقابل و تیره ما، آن چهره ملکوتی را از نزدیک نمی ‏بیند؛ امّا او مثل خورشیدی درخشان است. با دل‏ ها مرتبط و با روح‏ ها و باطن‏ ها متّصل است و برای انسانی که دارای معرفت باشد، موهبتی از این برتر نیست که احساس کند، ولیّ خدا، امام بر حق، عبد صالح، بنده برگزیده، در میان همه بندگان عالم و مخاطب به خطاب خلافت الهی در زمین، با او و در کنار او است. او را می ‏بیند و با او مرتبط است

این بزرگوار، در فضای ذهنی و معنوی جامعه ما، حضور دارد و جوانان مؤمن و با اخلاص نیز با آن حضرت، قلباً در ارتباط هستند. این ارتباط، به معنای حقیقی کلمه، دو جانبه است و در حالات برجسته شور و محبّت و احساس و عواطفی که ملّت ایران، نسبت به این بزرگوار دارند، این ارتباط طرفینی است.

امام معصوم و بازمانده عترت پیغمبر و اهل‏بیت (ع)، در طول این زمان های اخیر، در میان جوامع بشری بوده است؛ امروز هم در میان ما است.

ارتباط قلبی و معنوی بین آحاد مردم و امام زمان (عج)، امید و انتظار را به طور دائم در دل آنها زنده نگه می‌‏دارد و این خود، یکی از پر برکت‏‌ترین حالات انسانی است

اهل معنا و باطن، در توسّلات معنوی خود، این بزرگوار را مورد توجّه و نظر دائمی قرار می ‏دهند و به آن حضرت توسّل می‏ جویند و توجّه می ‏کنند. نفس پیوند قلبی و تذکّر و توجّه روحی به آن مظهر رحمت و قدرت و عدل حق تعالی ، انسان را عروج و رشد می‏ دهد و وسیله پیشرفت انسان را - روحاً و معناً - فراهم می‏ کند.

این، یک میدان وسیعی است. هر کسی در باطن و قلب و دل و جان خود، با این بزرگوار مرتبط باشد، بهره خودش را خواهد برد. البته، توجّه به کانون نور، باید توجّه حقیقی باشد.

لقلقه زبان در این زمینه، تأثیر چندانی ندارد. اگر انسان، روحاً متوجّه و متوسّل شد و معرفت کافی برای خود به وجود آورد، بهره خودش را خواهد برد. این، یک میدان فردی و تکامل شخصی و معنوی است.

نزدیک شدن به امام زمان (عج)، نه نزدیک شدن در مکان هست و نه نزدیک شدن به زمان. شما که می‏ خواهید به ظهور امام زمان (عج) نزدیک بشوید؛ ظهور امام زمان (عج) یک تاریخ معیّنی ندارد که صد سال دیگر مثلاً یا پنجاه سال دیگر… تا ما بگوییم که ما از این پنجاه سال، یک سال و دو سال و سه سالش را گذراندیم، چهل و شش سال و چهل و هفت سال دیگر باقی مانده [است‏]. نه؛ از لحاظ مکان هم نیست که ما بگوییم: ما از این‏جا حرکت می‏ کنیم به طرف مثلاً شرق یا غرب عالم یا شمال یا جنوب عالم، تا ببینیم که ولی‏ عصر(عج) کجا است و به او برسیم، نه.

نزدیک شدن ما به امام زمان (عج) یک نزدیک شدن معنوی است؛ یعنی، شما در هر زمانی تا پنج سال دیگر، تا ده سال دیگر، تا صد سال دیگر که بتوانید کیفیت و کمیت جامعه اسلامی را افزایش بدهید، امام زمان - صلوات اللَّه علیه - ظهور خواهد کرد.

موضوعات: احادیث درمورد تکبر  لینک ثابت
 [ 04:32:00 ب.ظ ]





اهداء ثواب نماز و قرائت قرآن به امام زمان (ع)

ائمه معصومین، علیهم السلام از این هدیه ها بی نیازند، همانگونه که دریا از آنچه ابرها بر آن می بارند بی نیاز است . ولی ما بی نیاز نیستیم از اینکه به ایشان هدیه ای تقدیم نماییم .
یکی از آداب و وظایف مؤمنان منتظر در عصر غیبت، هدیه کردن ثواب نماز یا قرائت قرآن به امام زمان علیه السلام، است . همانطور که هر یک از ما برای نشان دادن علاقه و محبت خود به دیگران، کلمات محبت آمیز بر زبان می آوریم، به دیدارشان می رویم یا به آنان هدیه می دهیم تا از دوستی و محبت متقابل آنها برخوردار شویم، با بر زبان آوردن آیات زیبای قرآن یا عبارات و آیات نماز، عشق و علاقه قلبی خویش را به مولایمان حضرت صاحب الزمان (ع) هدیه می کنیم تا از محبت و دوستی آن امام بزرگوار بیشتر بهره مند گردیم .
چنانکه نقل است در زمان امام حسن مجتبی (ع) دخترک خدمتکاری با دسته گلی خوشبو نزد امام آمد و شاخه گلی را به آن حضرت هدیه نمود . امام در مقابل این کار پاداش بزرگی به وی بخشید . سپس در مقابل نگاه متعجب اطرافیان خود فرمود: خداوند به ما دستور داده و فرموده است:هر گاه کسی شما را ستایش کند شما باید در مقابل به ستایشی بهتر از آن یا مانند آن پاسخ دهید . (1)در واقع ائمه معصومین، علیهم السلام ما از این هدیه ها بی نیازند، همانگونه که دریا از آنچه ابرها بر آن می بارند بی نیاز است . ولی ما بی نیاز نیستیم از اینکه به ایشان هدیه ای تقدیم نماییم .
البته در اینکه نماز مخصوصی به عنوان هدیه به حضرت مهدی یا به یکی از ائمه اطهار، علیهم السلام، به جای آوریم یا سوره ای را به عشق آنان ختم کنیم، هیچ حد و وقت و شماره ای نیست و هر کس به مقدار محبت و توانایی اش به محبوبش هدیه تقدیم می کند و بر حسب طاقتش او را خدمت می نماید . بدون شک نماز و قرآنی که با این نیت آغاز می شود علاوه بر ثواب و پاداشی که برای صاحب آن به همراه دارد، پیوند و ارتباط انسان مومن را با امام غائبش محکم تر می کند که به وسیله آن می تواند به محبوب خویش نزدیک تر شود .
چنانکه امام موسی کاظم (ع) در فضیلت آنان که ثواب قرائت و ختم قرآن رابه پیامبر و ائمه اطهار، علیهم السلام، هدیه می کنند، فرموده اند:پاداش آنان این است که در روز قیامت با ما اهل بیت خواهند بود .همچنین یکی از معصومین، علیهم السلام، روایت است که فرموده اند:هر کس ثواب نماز خود (چه واجب و چه مستجب) را برای رسول خدا و امیر المؤمنین و امامان بعد از آن حضرت، علیهم السلام، قرار دهد خداوند ثواب نمازش را آنقدر افزایش می دهد که از شمارش آن نفس قطع می گردد و پیش از آنکه روحش از بدنش برآید به او گفته می شود: هدیه تو به ما رسید پس امروز، روز پاداش و تلافی کردن (نیکیهای) توست . دلت خوش و چشمت روشن باد به آنچه خداوند برایت مهیا فرموده و گوارایت باد آنچه که به آن رسیده ای .

موضوعات: احادیث درمورد تکبر  لینک ثابت
 [ 02:45:00 ب.ظ ]