امام زمان از دیدگاه امام خامنهای (4)
میراث برِ همه پیامبران
جامعه « مهدوی »، (یعنی، آن دنیایی که امام زمان (عج) می آید تا آن دنیا را بسازد)، همان جامعه ای است که همه پیامبران برای تأمین آن در عالم ظهور کردند. یعنی همه پیغمبران مقدمه بودند تا آن جامعه ایده آل انسانی - که بالأخره به وسیله ولی عصر و مهدی موعود (عج) در این عالم پدید خواهد آمد و پایه گذاری خواهد شد - به وجود بیاید. مانند یک بنای مرتفعی که کسی می آید، زمین آن را تسطیح می کند و خار و خاشاک را از آن می کند. کس دیگری پس از او می آید و زمین را برای پایه ریزی، می کَند و گود می کند. کس دیگری پس از او می آید، تا پایه ها را شالوده ریزی کند و بلند کند و کس دیگری پس از او می آید تا دیوارها را بچیند و یکی پس از دیگری، مأموران و مسؤولان می آیند تا این کاخ مرتفع، این بنیان رفیع، به تدریج در طول زمان ساخته و پرداخته بشود.
انبیای الهی (ع)، از آغاز تاریخ بشریت، یکی پس از دیگری آمدند تا جامعه را و بشریت را قدم به قدم به آن جامعه آرمانی و آن هدف نهایی، نزدیک کنند. انبیا همه موفق شدند. حتی یک نفر از رسولان الهی هم در این راه و در این مسیر ناکام نماند. باری بود که بر دوش این مأموران عالی مقام، نهاده شده بود. هر کدام قدمی آن بار را به مقصد و سر منزل نزدیک کردند؛ کوشش کردند؛ هرچه توان داشتند، به کار برند. آن وقتی که عمر آنان سر آمد؛ این بار را دیگری از دست آنان گرفت و همچنان قدمی و مسافتی آن را به مقصد نزدیک تر کرد. ولی عصر - صلوات اللَّه علیه - میراث بر همه پیامبران الهی است که می آید و گام آخر را در ایجاد آن جامعه الهی بر می دارد.
آن جامعه ای که در دوران ظهور حضرت ولی عصر (عج) به وجود خواهد آمد؛ همان جامعه ای است که همه پیغمبران الهی برای تهیه مقدمات آن از جانب الهی مبعوث شدند؛ یعنی، ایجاد یک جامعه ای که بشریت در آن جامعه بتواند به رشد و کمال متناسب خود برسد. اگر این آیه قرآن که درباره بعثت پیامبران می فرماید: « لِیَقوُم النّاس بِالقِسط »؛ یعنی، پیغمبران مبعوث شدند تا قسط و عدل در جامعه بشری استوار بشود، اشاره به هدف بعثت می کند. پس حکومت مهدی (عج) و جامعه مهدوی ، همان جامعه ای است که این هدف را به طور کامل تأمین می کند.
آنچه مسلّم است، همه پیغمبران و اولیا برای این آمدند که پرچم توحید را در عالم، گسترش بدهند؛ پرچم توحید را به اهتزاز در آورند و روح توحید را در زندگی انسان ها زنده کنند. بدون عدالت، بدون استقرار عدل و انصاف، توحید معنایی ندارد. یکی از نشانه ها یا ارکان توحید، نبودن ظلم و نبودن بی عدالتی است؛ لذا شما می بینید که پیام استقرار عدالت، پیام پیغمبران است. تلاش برای عدالت، کار بزرگ پیغمبران است. انسان های والا در طول تاریخ، در این راه تلاش کرده اند و بشریت را روز به روز به سمت فهمیدن این حقیقت که عدالت، سرآمد همه خواسته های انسانی است، نزدیک کرده اند.
سلسله انبیا، پاک ترین و مقدّس ترین، نورانی ترین انسان های تمام تاریخ بوده اند، در میان انسان های پاک و انسان های والا - که دارای روح عرشی و خدایی هستند - وجود مقدّس خاتم الانبیاء محمّد مصطفی (ص) سرآمد همه، و خاندان پاک و اهل بیت مطهّر او - که قرآن ، ناطق به این طهارت و پاکیزگی و آراستگی است - در شمار برترین و بالاترین انسان های پاک و مطهر و نورانی در همه تاریخ است. زنی مثل فاطمه زهرا (س) در همه تاریخ ، کیست؟!
انسانی مثل علی مرتضی در سرتاسر تاریخ بشریّت، کجا نشان داده می شود؟!
سلسله اهل بیت نبی اکرم (ع) در طول تاریخ، خورشیدهای فروزانی بوده اند که در معنا توانسته اند بشریّت روی زمین را با عالم غیب و با عرش الهی، متصل کنند: « السَّبَبُ المتصِلُ بَین الاَرضِ وَ السماء ». خاندان پیامبر، معدن علم، معدن اخلاق نیکو، معدن ایثار و فداکاری، معدن صدق و صفا و راستی، منبع همه نیکی ها و زیبایی ها و درخشندگی های وجود آدمی در هر عصر و عهدی بوده اند. هریک چنین خورشید فروزانی بوده اند.
… یکی از آن خورشیدهای فروزان، به فضل و کمک پروردگار و به اراده الهی، امروز در زمان ما به عنوان « بقیة اللَّه فی ارضه »، به عنوان « حجّة اللَّه علی عباده »، به عنوان « صاحب زمان » و « ولیّ مطلق الهی » در روی زمین وجود دارد. برکات وجود او، انوار ساطعه از وجود او، امروز هم به بشر میرسد.
بشارت « اَلَیسَ الصُّبحُ بِقَریب »
امروز ، هم بشریت بیش از بسیاری از دوران های تاریخ ، دچار ظلم و جور است. از هر پیشرفتی که امروز بشریّت کرده است ، معرفت پیشرفته تر است. ما به زمان ظهور امام زمان - ارواحنا فداه - این محبوب حقیقی انسانها نزدیک شده ایم؛ زیرا معرفت ها پیشرفت کرده است.
امروز ذهنیّت بشر، آماده آن است که بفهمد، بداند و یقین کند که انسان والایی خواهد آمد و بشریّت را از زیر بارهای ظلم و ستم نجات خواهد داد. همان چیزی که همه پیغمبران برای آن تلاش کرده اند. همان چیزی که پیغمبر اسلام در آیه قرآن، وعده آن را به مردم داده است: « وَ یَضَعُ عَنهم اصرهُم و الاغلال الَّتی کانَت عَلَیهم ». دست قدرت الهی، به وسیله یک انسان عرشی، یک انسان خدایی، یک انسان متّصل به عالم های غیبی، معنوی و عوالمی که برای انسان های کوته نگری مثل ما قابل درک و تشخیص نیست؛ می تواند این آرزو را برای بشریّت برآورده کند. لذا دل ها، شوق ها و عشق ها به سمت آن نقطه، متوجّه و روز به روز متوجّه تر است.
یاران مهدی (عج)
برای تحقّق ظهور امام زمان (عج)، وجود ظلم و جور، شرط کافی نیست و وجود انسان های صالح، انگیزه های قوی، ایمان های راسخ، گام های استوار و دل های روشن نیز لازم و ضروری است
امام زمان (عج)، کسانی را لازم دارد که در مقابل پدیده های تلخ و دشوار، مردّد و متزلزل نشوند و عقب ننشینند تا بتواند با اینها وارد کار عظیمی بشود که قرار است دنیا را متحوّل کند.
… ایشان باید در مقابل همه مشکلات بایستند، یک سیستم قوی لازم است که افراد آن غیر متزلزل باشند. بصیرت نافذ و راسخ داشته باشند که هیچ مشکلی آنان را مردّد نکند و امام عزیز ما اینگونه بود… امام زمان (عج) افرادی را لازم دارد آگاه، بصیر، خبیر، متوکّل به خدای متعال، توجّه کننده به جزئیات و آنگاه فداکار، کاردان در اداره جامعه و رزمجو با دشمن.
شما هستید که باید خودتان را بسازید تا انشاءاللَّه آن عدّه و نصاب لازم در اختیار اراده خالصی قرار بگیرد.
تقوا ، تواضع ، فروتنی و گذشت در برابر ضعفا و مقاومت در برابر زورمندان و ستمگران از صفات سربازان امام عصر (عج) می باشد.
زمینه های ظهور
برای ظهور مهدی موعود - ارواحنافداه - زمینه باید آماده بشود و آن عبارت از عمل کردن به احکام اسلامی و حاکمیت قرآن و اسلام است
… پس می شود زمینه ها را فراهم کرد. وقتی یک چنین زمینه هایی - انشاءاللَّه - گسترش پیدا کند، زمینه ظهور حضرت بقیةاللَّه - ارواحنا فداه - نیز پدید می آید و مسأله مهدویت - آن آرزوی دیرین بشر و مسلمین - تحقّق پیدا می کند.
شما مردم عزیز - به خصوص شما جوان ها - هرچه که در صلاح خود، در معرفت و اخلاق و رفتار و کسب صلاحیت ها در وجود خودتان بیشتر تلاش کنید، این آینده را نزدیک تر خواهید کرد، اینها دست خود ما است.
اگر ما خودمان را به صلاح نزدیک کنیم، آن روز نزدیک خواهد شد، همچنان که شهدای ما با فدا کردن جان خودشان، آن روز را نزدیک تر کردند. آن نسلی که برای انقلاب، آن فداکاری ها را کردند؛ با فداکاری های خودشان آن آینده را نزدیک تر کردند. هرچه ما کار خیر و اصلاح درونی خود و تلاش برای اصلاح جامعه انجام بدهیم، آن عاقبت را دائماً نزدیک تر می کنیم.
ما باید بدانیم که ظهور ولی عصر - صلوات اللَّه علیه - همان طوری که با این انقلاب ما، یک قدم نزدیک شد؛ با همین انقلاب ما، باز هم می تواند نزدیک تر بشود؛ یعنی، همین مردمی که انقلاب کردند و خود را یک قدم به امام زمانشان نزدیک کردند؛ می توانند باز هم یک قدم و یک قدم دیگر و یک قدم دیگر، همین مردم خودشان را به امام زمان (عج) نزدیک تر کنند.
چطور؟ هرچه شما بتوانید دایره این مقدار از اسلامی که من و شما در ایران داریم ( مبالغه نمی کنیم، اسلام کامل البته نیست؛ امّا بخشی از اسلام را این ملّت توانسته در ایران پیدا کند)، همین مقدار از اسلام را هرچه شما بتوانید در آفاق دیگر عالم، در کشورهای دیگر، در نقاط تاریک و مُظلم دیگر، گسترش و اشاعه بدهید؛ همان مقدار به ظهور ولیّ امر و حجّت عصر (عج)، کمک کردید و نزدیک شدید.
… نزدیک شدن ما به امام زمان (عج) یک نزدیک شدن معنوی است؛ یعنی، شما در هر زمانی تا پنج سال دیگر، تا ده سال دیگر، تا صد سال دیگر که بتوانید کیفیت و کمیّت جامعه اسلامی را افزایش بدهید، امام زمان - صلوات اللَّه علیه - ظهور خواهد کرد.
اگر بتوانید در درون خود، جامعه تان - همان جامعه انقلابی - تقوا، فضیلت، اخلاق، دینداری، زهد، نزدیکی معنوی به خدا را در خود و دیگران تأمین کنید؛ پایه و قاعده ظهور ولی عصر - صلوات اللَّه و سلامه علیه - را مستحکم تر کردید و هرچه بتوانید از لحاظ کمیت و مقدار، تعداد مسلمانان مؤمن و مخلص را افزایش بدهید، باز به امام زمان و زمان ظهور ولی عصر (عج) نزدیک تر شدید.
پس ما می توانیم قدم به قدم جامعه خود و زمان و تاریخ خود را به تاریخ ظهورِ ولی عصر - صلوات اللَّه و سلامه علیه - نزدیک کنیم.
نکته دوّم این است که ما امروز در انقلاب خودمان، حرکت ها و روش هایی داریم. این روش ها باید به کدام سمت حرکت کند؟ این نکته بسیار شایان توجّه است.
ما یک محصّلی را در نظر می گیریم که این محصّل مثلاً می خواهد در دانش ریاضی استاد بشود؛ حالا مقدّمات کار او را چگونه باید فراهم کنیم. باید جهت تعلیماتی که به او می دهیم، جهت ریاضی باشد. معنا ندارد که ما یک نفری را که می خواهیم ریاضی دان بشود، بیاییم درس فقه - مثلاً - به او یاد بدهیم. یا آن کسی که می خواهد فقیه بشود، بیاییم درس طبیعی - مثلاً - به او بدهیم. باید مقدمات متناسب با نتیجه و غایت باشد.
غایت ، جامعه آرمانی مهدوی است. پس ما هم باید مقدّمات را همان جور فراهم بکنیم . ما باید با ظلم نسازیم و باید علیه ظلم، حرکت قاطع بکنیم. هر گونه ظلمی و از هر کسی. ما ما باید جهت خودمان را، جهت اقامه حدود اسلامی قرار بدهیم. در جامعه خودمان، هیچ مجالی به گسترش اندیشه غیر اسلامی و ضدّ اسلامی ندهیم. نمی گویم با زور؛ نمی گویم با قهر و غلبه - که می دانیم با اندیشه و فکر، جز از راه اندیشه و فکر نمی شود مبارزه کرد - بلکه می گویم از راه های درست و منطقی و معقول، باید اندیشه اسلامی گسترش پیدا کند.
باید تمام قوانین ما، مقرّرات مملکتی، ادارات دولتی، نهادهای اجرایی و همه و همه، از لحاظ ظاهر و از لحاظ محتوا، اسلامی بشود و به اسلامی شدن روز به روز نزدیک تر بشود. این جهتی است که انتظار ولی عصر (عج) به ما و به حرکت ما می دهد. امام زمان (عج) - در دعای « ندبه » می خوانید که - در مقابل فسوق، عدوان، طغیان، نفاق مقابله می کند و نفاق و طغیان و عصیان و شقاق و دو دستگی را ریشه کن می کند و ازاله می کند. ما هم باید در جامعه مان، امروز در آن جهت حرکت کنیم و پیش برویم. این است آن چیزی که ما را به امام زمان - صلوات اللَّه علیه - از لحاظ معنوی نزدیک خواهد کرد و جامعه ما را به جامعه ولی عصر - صلوات اللَّه و سلامه علیه - آن جامعه مهدوی علوی توحیدی، نزدیک تر و نزدیک تر خواهد کرد.
… وقتی نتوانستند این عقیده را از مردم بگیرند؛ سعی می کنند آن را در ذهن های مردم خراب کنند. خراب کردن این عقیده چگونه است؟ به این صورت است که بگویند: خب آقا می آید، همه کارها را درست می کند!
این، خراب کردن عقیده است. این، تبدیل کردن موتور متحرّکی، به یک چوب لای چرخ است. تبدیل کردن یک داروی مقوّی، به یک داروی مخدّر و خواب آور است. خود آقا می آید، انجام می دهد؛ یعنی چه؟! امروز تکلیف شما چیست؟ شما امروز باید چه بکنی؟ شما باید زمینه را آماده کنی، تا آن بزرگوار بتواند بیاید و در آن زمینه آماده، اقدام بکند. از صفر که نمیشود شروع کرد! جامعه ای می تواند پذیرای مهدی موعود - ارواحنا فداه - باشد که در او آمادگی و قابلیّت باشد؛ و الاّ مثل انبیا و اولیای طول تاریخ میشود.
چه علّتی داشت که بسیاری از انبیای بزرگ اولی العزم، آمدند و نتوانستند دنیا را از بدی ها ، پاک و پیراسته کنند؟ چرا؟ چون زمینه ها آماده نبود.
چرا امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب (ع) در زمان خودش - با آن قدرت الهی، با آن علم متّصل به معدن الهی ، با آن نیروی اراده ، با آن زیبایی ها و درخشندگی هایی که در شخصیت آن بزرگوار وجود داشت، با آن توصیه های پیامبر اکرم (ص) درباره او - در همین مدّت کوتاه، نتوانست ریشه بدی را بخشکاند؟
خود آن بزرگوار را از سر راه برداشتند: « قُتِلَ فی محرابِ عِبادَتِهِ لِشِدَّةِ عَدلِهِ ». تاوان عدالت امیرالمؤمنین (ع)، جان امیرالمؤمنین بود که از دست رفت ! چرا ؟ چون زمینه ، زمینه نا مساعد بود. زمینه را نا مساعد کرده بودند. زمینه را زمینه دنیاطلبی کرده بودند! آن کسانی که در مقابل امیرالمؤمنین (ع)، صف آرایی کرده بودند - در اواخر حکومت این بزرگوار، یا در اواسط - کسانی بودند که زمینه های دینی آنها، زمینه های مستحکم و ماده غلیظ متناسب دینی نبود.
عدم آمادگی، این طور فاجعه به بار می آورد! آن وقت اگر امام زمان (عج) در یک دنیای بدون آمادگی تشریف بیاورند، همان خواهد شد! باید آمادگی باشد. این آمادگی چگونه است؟ این، همانی است که شما نمونه هایی از آن را در جامعه خودتان مشاهده می کنید. امروز در ایران اسلامی، چیزهایی از درخشندگی های معنوی وجود دارد که در هیچ جای دنیا نیست - تا آنجایی که ما خبر و گزارش و اطّلاع داریم، از قضایای دنیا بی خبر هم نیستیم - امروز در کجای دنیا، جوان هایی پیدا می شوند که روی شهوات نفس و روی مادّیگری پا بگذارند و سراغ معنویات بروند؟ البته گاهی یک جوان، دو جوان، یا یک آدم استثنایی گوشه ای هست، همه جای دنیا پیدا می شود؛ امّا این که عدّه عظیمی از یک نسل، این طور باشند، کجای دنیا هست؟
[پنجشنبه 1394-11-15] [ 04:48:00 ب.ظ ]
|