کلمات قصار امام خمینی(منزلت روحانيت و حوزه‏هاى علميه)

نظر روحانيت جز اصلاح حال ملت و بقاء استقلال مملكت نيست. روحانيين پدر ملتند، به فرزندانشان علاقه دارند. خواسته‏هاى روحانيت عمل به قوانين اسلام است. اگر علوم اسلامى مردانى متخصص نداشت، تاكنون آثار ديانت محو شده بود؛ واگر پس از اين نداشته باشد، اين سد عظيم مقابل اجانب منهدم مى‏شودو راه براى استثمارگران، هر چه بيشتر باز مى‏شود. اگر فقهاى عزيز نبودند معلوم نبود امروز چه علومى به عنوان علوم قرآن واسلام و اهل بيت - عليهم السلام - به خورد توده‏ها داده بودند. اسلام به استثناى روحانيت مثل طب به استثناى طبيب است.

اينها مظهر اسلامند، اينها مبين قرآنند، اينها مظهر نبى اكرمند. روحانيون كه مربى انسانها هستند، به جاى انبيا نشسته‏اند، مبعوث از طرف‏انبيا هستند. ترديدى نيست كه حوزه‏هاى علميه و علماى متعهد، در طول تاريخ اسلام و تشيع، مهمترين پايگاه محكم اسلام در برابر حملات و انحرافات و كجرويها بوده‏اند. روحانيون هستند كه بر اساس دريافتهاى اسلامى خود، هميشه در حركتهاى‏اجتماعى و مبارزات سياسى پيشتاز بوده‏اند.

علماى مبارز اسلام هميشه هدف تيرهاى زهرآگين جهانخواران بوده‏اند،و اولين تيرهاى حادثه قلب آنان را نشانه رفته است. افتخار و آفرين بر شهداى حوزه و روحانيت، كه در هنگامه نبرد رشته تعلقات‏درس و بحث و مدرسه را بريدند و عقال تمنيات دنيا را از پاى حقيقت علم‏برگرفتند، و سبكباران به ميهمانى عرشيان رفتند و در مجمع ملكوتيان شعرسرودند. سلام بر حماسه‏سازان هميشه جاويد روحانيت، كه رساله علميه و عمليه خود را به دم شهادت و مركب خون نوشته‏اند، و بر منبر هدايت و وعظ و خطابه ناس ازشمع حياتشان گوهر شبچراغ ساخته‏اند. آنان كه حلقه ذكر عارفان و دعاى سحر مناجاتيان حوزه‏ها و روحانيت را درك‏كرده‏اند، در خلسه حضورشان آرزويى جز شهادت نديده‏اند. روحانيت قدرت بزرگى است كه با از دست دادن آن - خداى نخواسته - پايه‏هاى‏اسلام فرو مى‏ريزد، و قدرت جبار دشمن بى‏معارض مى‏شود. اين قدرت روحانيت را كه يك قدرت الهى است از دست ندهيد.

اسلام با كوشش روحانيت به اين جا رسيده است. من با يقين شهادت مى‏دهم كه اگر افرادى غير از روحانيت جلودار حركت‏انقلاب و تصميمات بودند، امروز جز ننگ و ذلت و عار در برابر آمريكا وجهانخواران، و جز عدول از همه معتقدات اسلامى و انقلابى، چيزى برايمان‏نمانده بود. در هر نهضت و انقلاب الهى و مردمى، علماى اسلام اولين كسانى بوده‏اند كه برتارك جبينشان خون و شهادت نقش بسته است. كدام انقلاب مردمى - اسلامى را سراغ كنيم كه در آن حوزه و روحانيت، پيش‏كسوت شهادت نبوده‏اند و بر بالاى دار نرفته‏اند، و اجساد مطهرشان برسنگ‏فرشهاى حوادث خونين به شهادت نايستاده است مردم را نمى‏شود به چيزى توجه داد مگر توسط روحانيون، و در طول تاريخ هر چه‏بوده از روحانيون و مردم بوده است، و هر وقت اين دو را از صحنه كنارگذاشته‏اند همه‏اش فساد بوده است.

حقا از روحانيت راستين اسلام و تشيع، جز اين انتظارى نمى‏رود كه در دعوت به‏حق و راه خونين مبارزه مردم، خود اولين قربانيها را بدهد و مهر ختام دفترش‏شهادت باشد. روحانيت هميشه مخالف با قدرتمندها بوده است. روحانيت متعهد، به خون سرمايه‏داران زالوسفت تشنه است، و هرگز با آنان سرآشتى نداشته و نخواهد داشت. مردم شريف ايران توجه داشته باشند كه نوعا تبليغاتى كه عليه روحانيت انجام‏مى‏پذيرد، به منظور نابودى روحانيت انقلاب است. هدف اجانب نابودى قرآن و روحانيت است. جرم علماى اسلام و ساير مسلمين آن است كه دفاع از قرآن و ناموس اسلام واستقلال مملكت مى‏نمايند، و با استعمار مخالفت دارند. اگر روحانيت نباشد، اسلام را هيچ كس نمى‏تواند نگه دارد. شكست روحانيت‏شكست اسلام است. روحانيت اگر شكسته بشود اسلام شكسته شده است.

اگر روحانيون شكست بخورند جمهورى اسلامى شكست مى‏خورد. شما بخواهيد مملكتتان را اصلاح كنيد، منهاى آخوند اصلاح بردار نيست. اسلام به استثناى آخوند و روحانى، معنايش اين است كه اسلام را مانمى‏خواهيم. بر طبقات جوان است كه در حفظ روحانيت و روحانيون معظم كوشا باشند. سعى كنيد اسلامتان از روحانيت جدا نشود. اسلام تا آخر احتياج دارد به اين علما، اين علما اگر نباشند اسلام از بين‏مى‏رود. تكليف ملت است كه تبعيت از روحانيون بكند، و حرفها و تبليغاتى كه بر ضدروحانيت مى‏شود، گوش به آن ندهد. حوزه‏هاى روحانيت جزئى از جامعه و مردم است. حوزه علميه اگر درست بشود، ايران درست مى شود.

مدعيان فضيلت و مجاهدت و شجاعت و تعهد به حق و دين بسيار بوده‏اندو هستند، لكن صاحبان فضايل و مجاهده و تعهد به حق و حقيقت در اقليتند. در زمانى كه قلمها شكسته و زبانها بسته و گلوها فشرده بود، او از اظهار حق‏و ابطال باطل دريغ نمى كرد. مطهرى كه در طهارت روح و قدرت ايمان و قدرت بيان كم نظير بود رفت و به‏ملااعلى پيوست، لكن بدخواهان بدانند كه با رفتن او شخصيت اسلامى و علمى وفلسفى‏اش نمى‏رود. در اسلام عزيز، به شهادت اين فرزند برومند و عالم جاودانه، ثلمه‏اى وارد شدكه هيچ چيز جايگزين آن نيست. مطهرى فرزندى عزيز براى من، و پشتوانه‏اى محكم براى حوزه‏هاى دينى و علمى، وخدمتگزارى سودمند براى ملت و كشور بود. من فرزند بسيار عزيزى را از دست دادم و در سوگ او نشستم كه از شخصيتهايى‏بود كه حاصل عمرم محسوب مى‏شد.

من در تربيت چنين فرزندانى كه با شعاع فروزان خود مردگان را حيات مى‏بخشندو به ظلمتها نور مى‏افشانند، به اسلام بزرگ مربى انسانها، و امت اسلامى‏تبريك مى‏گويم. اگر گمان بكنيد كه در تمام دنيا، رئيس‏جمهورها و سلاطين و امثال اينها، يك‏نفر را مثل آقاى خامنه‏اى پيدا بكنيد كه متعهد به اسلام باشد و بناى قلبى‏اش براين باشد كه به اين ملت‏خدمت كند، پيدا نمى‏كنيد. قم شهرى است كه در آن ايمان و علم و تقوا پرورش يافته. از قم علم به همه جهان صادر شده است و مى‏شود. قم حرم اهل بيت است، قم مركز علم است، قم مركز تقواست، قم مركز شهادت‏و شهامت است.

موضوعات: کلمات قصار امام خمینی(منزلت روحانيت و حوزه‏هاى علميه)  لینک ثابت
نظر از: خادم المهدی [عضو] 

سلام ممنون از مطالب مفیدتون

1395/02/08 @ 12:55


فرم در حال بارگذاری ...