موقعیت فعلی: فهرست قرآن / سوره قصص / تفسیر نور |
... |
موقعیت فعلی: فهرست قرآن / سوره قصص / تفسیر نور
آيه 1
متن آيه :
طسم
ترجمه :
طا . سين . ميم .
توضيحات :
« طسم » : از حروف مقطّعهاند ( نگا : بقره / 1 ) .
آيه 2
متن آيه :
تِلْكَ آيَاتُ الْكِتَابِ الْمُبِينِ
ترجمه :
اينها آيههاي كتاب روشن و روشنگرند .
توضيحات :
« تِلْكَ » : اين آيات قرآني . « الْمُبِينِ » : آشكار . آشكار كننده ( نگا : مائده / 15 ، يوسف / 1 ، حجر / 1 ) . يعني قرآن مجيد با محتواي روشنش ، حق را از باطل و راه را از بيراهه نمودار ميسازد و روشنگر راه سعادت انسانها ميباشد .
آيه 3
متن آيه :
نَتْلُوا عَلَيْكَ مِن نَّبَإِ مُوسَى وَفِرْعَوْنَ بِالْحَقِّ لِقَوْمٍ يُؤْمِنُونَ
ترجمه :
ما راست و درست بر تو گوشهاي از داستان واقعي موسي و فرعون را ميخوانيم ، براي ( استفاده ) كساني كه مؤمنند ( و ميخواهند در ميان انبوه مشكلات ، راه خود را به سوي هدف بگشايند ) .
توضيحات :
« نَتْلُو » : تلاوت ميكنيم . ميخوانيم . در رسمالخطّ قرآني ، الف زائدي در آخر دارد . « نَبَإِ » : خبر . داستان ( نگا : مائده / 27 ، انعام / 34 و 67 ) . « مِن نَّبَإِ » : حرف ( مِنْ ) تبعيضيّه است . يعني گوشهاي از اين داستان پرماجرا . « بِالْحَقِّ » : راست و درست . عين واقعيّت . يعني آنچه در اينجا آمده است ، نه تنها خالي از هر گونه خرافات است ، بلكه بيان واقعي مطالب حقيقي است . « لِقَوْمٍ يُؤْمِنُونَ » : تأكيدي است بر اين حقيقت كه مؤمنان هدف اصلي اين آيات بوده و ذكر داستان به خاطر آنان و جهت استفاده ايشان است .
آيه 4
متن آيه :
إِنَّ فِرْعَوْنَ عَلَا فِي الْأَرْضِ وَجَعَلَ أَهْلَهَا شِيَعاً يَسْتَضْعِفُ طَائِفَةً مِّنْهُمْ يُذَبِّحُ أَبْنَاءهُمْ وَيَسْتَحْيِي نِسَاءهُمْ إِنَّهُ كَانَ مِنَ الْمُفْسِدِينَ
ترجمه :
فرعون در سرزمين ( مصر ، شروع به ) استكبار و سلطهگري كرد ، و ( در ميان ) مردمان آنجا ( تفرّقه انداخت و آنان ) را به گروهها و دستههاي مختلفي تبديل نمود . ( هر گروهي و دستهاي به دفاع از افراد خود و جنگ و دشمني با سايرين ميپرداخت . فرعون مخصوصاً مردمان مصر را به دو گروه مشخّص قبطيان و سبطيان تقسيم كرد ، و ) گروهي از ايشان را ( كه سبطيان يعني بنياسرائيل بودند ، در برابر قبطيان ) ضعيف و ناتوان ميكرد . پسرانشان را سر ميبريد و دخترانشان را ( براي خدمتگذاري ) زنده نگاه ميداشت . او مسلّماً از زمره تباهكاران ( و جنايتكاران تاريخ ) بود .
توضيحات :
« عَلا » : سركشي و قلدري كرد . زورگوئي كرد و بزرگي فروخت ( نگا : مؤمنون / 91 و 46 ، يونس / 83 ) . « شِيَعاً » : جمع شيعة ، گروهها و دستهها . طوائف گوناگون . « طَآئِفَةً مِّنْهُمْ » : مراد سبطيان يا بنياسرائيل است ( نگا : بقره / 49 ) . « يَسْتَحْيِي نِسَآءَهُمْ » : ( نگا : بقره / 49 ، اعراف / 127 و 141 ، ابراهيم / 6 ) .
آيه 5
متن آيه :
وَنُرِيدُ أَن نَّمُنَّ عَلَى الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا فِي الْأَرْضِ وَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَنَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِينَ
ترجمه :
ما ميخواستيم كه به ضعيفان و ناتوانان تفضّل نمائيم و ايشان را پيشوايان و وارثان ( حكومت و قدرت ) سازيم .
توضيحات :
« نَمُنَّ » : تفضّل كنيم و نعمت بخشيم . مشمول مواهب خود نمائيم ( نگا : آلعمران / 164 ، نساء / 94 ، انعام / 53 ، طه / 37 ) . « أَئِمَّةً » : جمع امام ، پيشوايان . سردستگان ( نگا : انبياء / 73 ، توبه / 12 ) . « الْوَارِثِينَ » : به ارث برندگان . مراد به دست گيرندگان و دريافت كنندگان حكومت و قدرت است ( نگا : شعراء / 59 ) .
آيه 6
متن آيه :
وَنُمَكِّنَ لَهُمْ فِي الْأَرْضِ وَنُرِي فِرْعَوْنَ وَهَامَانَ وَجُنُودَهُمَا مِنْهُم مَّا كَانُوا يَحْذَرُونَ
ترجمه :
و ايشان را در سرزمين ( مصر ) مستقرّ گردانيم و سلطه و حكومتشان دهيم ، و بر دست مستضعفان ، به فرعون و هامان و لشكريانشان چيزي را بنمايانيم كه از آن در هراس بودند .
توضيحات :
« نُمَكِّنَ » : مكانت و منزلت بخشيم . سلطه و قدرت دهيم . مستقرّ سازيم و حكومت دهيم . « هَامَان » : وزير فرعون و مستشار اعظم او بود « مَا » : آنچه . مراد هلاك فرعون و فرعونيان بر دست بنياسرائيل است ( نگا : يونس / 90 ) كه در اينجا به مقدّمات آن اشاره شده است .
آيه 7
متن آيه :
وَأَوْحَيْنَا إِلَى أُمِّ مُوسَى أَنْ أَرْضِعِيهِ فَإِذَا خِفْتِ عَلَيْهِ فَأَلْقِيهِ فِي الْيَمِّ وَلَا تَخَافِي وَلَا تَحْزَنِي إِنَّا رَادُّوهُ إِلَيْكِ وَجَاعِلُوهُ مِنَ الْمُرْسَلِينَ
ترجمه :
ما به مادر موسي الهام كرديم كه موسي را شير بده ، و هنگامي كه بر او ترسيدي ، وي را به دريا ( گونه نيل ) بينداز ، و مترس و غمگين مباش كه ما او را به تو باز ميگردانيم و از زمره پيغمبرانش مينمائيم .
توضيحات :
« أَوْحَيْنَا » : الهام كرديم . پيام داديم ( نگا : نحل / 68 ، مائده / 111 ، طه / 38 ، انفال / 12 ، زلزله / 5 ) . « الْيَمِّ » : دريا . مراد رودخانه عظيم نيل است ( نگا : طه / 39 ) .
آيه 8
متن آيه :
فَالْتَقَطَهُ آلُ فِرْعَوْنَ لِيَكُونَ لَهُمْ عَدُوّاً وَحَزَناً إِنَّ فِرْعَوْنَ وَهَامَانَ وَجُنُودَهُمَا كَانُوا خَاطِئِينَ
ترجمه :
( كار به جائي رسيد كه مادر موسي ناچار شد ، او را به دريا گونه نيل بيندازد ) خاندان فرعون ، موسي را ( از روي امواج نيل ) بر گرفتند تا سرانجام دشمن آنان و مايه اندوهشان گردد ! مسلّماً فرعون و هامان و لشكريانشان خطاكار بودند .
توضيحات :
« ءَالُ » : خاندان . دار و دسته . « لِيَكُونَ » : لام اين واژه لام عاقبت است ؛ نه لام علّت . يعني سرانجام و عاقبت كار چنين شد . « حَزَناً » : حُزْن و حَزَن به معني غم و اندوه است . در اينجا به معني اسم فاعل مُحْزِن است ، يعني : مايه اندوه و سبب غم .
آيه 9
متن آيه :
وَقَالَتِ امْرَأَتُ فِرْعَوْنَ قُرَّتُ عَيْنٍ لِّي وَلَكَ لَا تَقْتُلُوهُ عَسَى أَن يَنفَعَنَا أَوْ نَتَّخِذَهُ وَلَداً وَهُمْ لَا يَشْعُرُونَ
ترجمه :
زن فرعون ( آسيه هنگامي كه ديد آنان قصد كشتن كودك را دارند ) گفت : او را نكشيد ، نور چشم من و تو است . شايد براي ما مفيد باشد ، و يا اصلاً او را پسر خود كنيم . آنان نميفهميدند ( كه دست تقدير در پس پرده غيب چه بازي ميكند ) .
توضيحات :
« قُرَّةُ عَيْنٍ » : روشني چشم . مراد مايه سرور و شادماني است ( نگا : طه / 40 ) . ( قُرَّةُ ) خبر مبتداي محذوف است و اصل آن چنين است : هُوَ قُرَّةُ عَيْنٍ . « إِمْرَأَةُ فِرْعَوْنَ » : زن فرعون . مراد آسيه ، همسر فرعون است كه قرآن او را زن باايماني معرّفي ميكند ( نگا : تحريم / 11 ) .
آيه 10
متن آيه :
وَأَصْبَحَ فُؤَادُ أُمِّ مُوسَى فَارِغاً إِن كَادَتْ لَتُبْدِي بِهِ لَوْلَا أَن رَّبَطْنَا عَلَى قَلْبِهَا لِتَكُونَ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ
ترجمه :
دل مادر موسي تهي ( از صبر و قرار ) شد ، و اگر دل او را ( با اعطاي صبر و شكيبائي ) برجاي و استوار نميداشتيم تا از زمره باورمندان ( به وعده خدا ) باشد ، نزديك بود ( بر اثر ناراحتي و پريشاني ، راز ) او را آشكار سازد ( و فرياد بزند كه واي فرزندم ! ) .
توضيحات :
« فَارِغاً » : خالي و تهي . مراد خالي از قوّت و قدرت ضبط خود و تهي از خويشتنداري و شكيبائي ( نگا : ابراهيم / 43 ) . « إِنْ . . . لَتُبْدِي . . . » : از مصدر ابداء به معني بيان و اظهار است . « رَبَطْنَا عَلي قَلْبِهَا » : دل او را بر جاي و استوار داشتيم ( نگا : كهف / 14 ) . « الْمُؤْمِنينَ » : مراد باورمندان و معتقدان به وعده خدا است ، كه در اينجا ( إِنَّا رَآدُّوهُ إِلَيْكِ . . . ) در آيه هفتم است .
آيه 11
متن آيه :
وَقَالَتْ لِأُخْتِهِ قُصِّيهِ فَبَصُرَتْ بِهِ عَن جُنُبٍ وَهُمْ لَا يَشْعُرُونَ
ترجمه :
( مادر موسي ، در پرتو لطف خدا ، آرامش خود را بازيافت ) و به خواهر موسي گفت : او را پيجوئي و پيگيري كن ( تا ببينيم حال و وضع او چه ميشود . خواهر موسي دستور مادر را انجام و دورادور موسي را زير نظر داشت ) و او را از جانبي ميديد بدون اين كه آنان بدانند .
توضيحات :
« قُصِّيهِ » : او را دنبال كن . حال و وضع او را بپاي . « عَن جُنُبٍ » : از جانبي . از گوشهاي . مراد دورادور است . « وَ هُمْ لا يَشْعُرُونَ » : در حالي كه فرعون و فرعونيان نميدانستند كه او خواهر موسي است و مشغول ديد زدن است .
آيه 12
متن آيه :
وَحَرَّمْنَا عَلَيْهِ الْمَرَاضِعَ مِن قَبْلُ فَقَالَتْ هَلْ أَدُلُّكُمْ عَلَى أَهْلِ بَيْتٍ يَكْفُلُونَهُ لَكُمْ وَهُمْ لَهُ نَاصِحُونَ
ترجمه :
و ما دايگان را از او بازداشتيم ( و نگذاشتيم نوزاد را بمكد ) پيش از آن ( كه مادرش را پيدا و به دايگاني موسي ببرند ! مأموران در جستجوي دايگان ميگشتند . خواهر موسي خود را بديشان رساند ) و گفت : آيا شما را به ساكنان خانوادهاي رهنمود كنم كه برايتان سرپرستي او را بر عهده گيرند ( و وي را شير دهند و پرورش كنند ) و خيرخواه و دلسوز او باشند ؟
توضيحات :
« حَرَّمْنَا » : تحريم كرديم . مراد از تحريم ، منع كردن و بازداشتن است . « الْمَرَاضِعَ » : جمع مُرْضِع ، زنان شيرده . دايگان . يا جمع مَرْضَع است و اسم مكان و مراد است . يا اين كه مصدر ميمي و به معني رضاع و شير دادن است . « نَاصِحُونَ » : دلسوزان . خيرخواهان .
آيه 13
متن آيه :
فَرَدَدْنَاهُ إِلَى أُمِّهِ كَيْ تَقَرَّ عَيْنُهَا وَلَا تَحْزَنَ وَلِتَعْلَمَ أَنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ وَلَكِنَّ أَكْثَرَهُمْ لَا يَعْلَمُونَ
ترجمه :
( مأموران مادر موسي را به قصر فرعون بردند و نوزاد سخت او را مكيدن گرفت و برق خوشحالي از چشمها جستن كرد ، و بدين ترتيب ) ما موسي را به مادرش بازگردانديم تا چشمش ( از ديدار او ) روشن شود ( و غم و اندوهي در دل او نماند ) و غمگين نگردد و بداند كه وعده خدا راست است ، اگر چه بيشتر مردم ( چنين ) نميدانند .
توضيحات :
« كَيْ تَقَرَّ عَيْنُها » : ( نگا : قصص / 9 ) .
آيه 14
متن آيه :
وَلَمَّا بَلَغَ أَشُدَّهُ وَاسْتَوَى آتَيْنَاهُ حُكْماً وَعِلْماً وَكَذَلِكَ نَجْزِي الْمُحْسِنِينَ
ترجمه :
و زماني كه موسي به نهايت قدرت و رشد ( جسماني ) خود رسيد ، و خرد و انديشهاش كامل گرديد ، بدو فرزانگي و دانش داديم ، و ما اين گونه به نيكوكاران پاداش ميدهيم ( و خوبي و نيكي ايشان را با خوبي و نيكي پاسخ داده و آنان را در هر دو جهان ياري ميكنيم و خوشبخت ميگردانيم ) .
توضيحات :
« أَشُدَّ » : قدرت و قوّت . مراد رشد و نموّ جسماني است . « إِسْتَوي » : تكامل و تعادل پيدا كرد و از نظر خرد و انديشه كامل گرديد . « حُكْماً » : حكمت . فرزانگي . روشنبيني ( نگا : انعام / 89 ) .
آيه 15
متن آيه :
وَدَخَلَ الْمَدِينَةَ عَلَى حِينِ غَفْلَةٍ مِّنْ أَهْلِهَا فَوَجَدَ فِيهَا رَجُلَيْنِ يَقْتَتِلَانِ هَذَا مِن شِيعَتِهِ وَهَذَا مِنْ عَدُوِّهِ فَاسْتَغَاثَهُ الَّذِي مِن شِيعَتِهِ عَلَى الَّذِي مِنْ عَدُوِّهِ فَوَكَزَهُ مُوسَى فَقَضَى عَلَيْهِ قَالَ هَذَا مِنْ عَمَلِ الشَّيْطَانِ إِنَّهُ عَدُوٌّ مُّضِلٌّ مُّبِينٌ
ترجمه :
موسي ( از قصر فرعون ، رهسپار كوچه و بازار پايتخت مملكت شد ) و بدون اين كه اهالي شهر مطّلع شوند ، وارد آنجا گرديد . در شهر ديد كه دو مرد ميجنگند كه يكي از قبيله او ( بنياسرائيليها ) و ديگري از دشمنان او ( يعني از طائفه قبطيهاي جانبدارِ فرعون ) است . فردي كه از قبيله او بود ، عليه كسي كه از دشمنانش بود ، از موسي كمك خواست ( و موسي كمكش كرد ) و مشتي بدو زد و او را كشت ! موسي گفت : اين از عمل شيطان بود ( چرا كه با وسوسه خود بر سر خشمم آورد و غافلگيرم كرد ) . واقعاً او دشمن گمراه كننده آشكاري است .
توضيحات :
« الْمَدِينَةِ » : مراد پايتخت مملكت فرعون است كه گويا « منف » يا « مصر » و يا اين كه « مصرايم » نام داشته است . « عَلي حينِ » : حرف ( عَلي ) به معني ( في ) است . « شِيَعَةِ » : قوم و قبيله . « إِسْتَغَاثَ » : ياري و كمك خواست . فريادرس طلبيد . « وَكَزَ » : مشت زد . « قَضي عَلَيْهِ » : او را كشت .
آيه 16
متن آيه :
قَالَ رَبِّ إِنِّي ظَلَمْتُ نَفْسِي فَاغْفِرْ لِي فَغَفَرَ لَهُ إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ
ترجمه :
( موسي از كرده خود پشيمان شد و رو به درگاه خدا كرد و ) گفت : پروردگارا ! من بر خويشتن ( با كشتن يك تن ) ستم كردم ، پس ( به فريادم رس و ) مرا ببخش . ( خدا دعايش را اجابت كرد ) و او را بخشيد ، چرا كه خدا بس آمرزگار و مهربان ( درباره بندگان پشيمان و توبهكار ) است .
توضيحات :
« ظَلَمْتُ نَفْسِي » : ( نگا : نمل / 44 ) .
آيه 17
متن آيه :
قَالَ رَبِّ بِمَا أَنْعَمْتَ عَلَيَّ فَلَنْ أَكُونَ ظَهِيراً لِّلْمُجْرِمِينَ
ترجمه :
گفت : پروردگارا ! به پاس نعمتهائي كه به من عطاء فرمودهاي ( و عطاء ميفرمائي كه مغفرت و مرحمت است ) ، هرگز پشتيبان بدكاران و بزهكاران نخواهم شد .
توضيحات :
« بِمَآ أَنْعَمْتَ عَلَيَّ » : حرف باء ميتواند براي سبب و يا قسم استعطافي باشد . در صورت نخست ، يعني : به سبب نعمتهائي كه عطاء فرمودهاي كه قدرت و قوت و جاه و نعمت و عزّت و دانش و حكمت است . و به سبب لطفي كه ميفرمائي و مغفرتي كه عطاء مينمائي . در صورت دوم ، يعني : تو را سوگند ميدهم به نعمتهائي كه روا داشتهاي اين كه مرا ببخشي و آمرزش خويش را بهرهام گرداني ، كه اگر چنين شود ، ديگر من . . .
آيه 18
متن آيه :
فَأَصْبَحَ فِي الْمَدِينَةِ خَائِفاً يَتَرَقَّبُ فَإِذَا الَّذِي اسْتَنصَرَهُ بِالْأَمْسِ يَسْتَصْرِخُهُ قَالَ لَهُ مُوسَى إِنَّكَ لَغَوِيٌّ مُّبِينٌ
ترجمه :
در شهر ، ترسان و نگران ، شب را به روز آورد ، و ناگهان كسي كه ديروز از موسي ياري و مدد خواسته بود ، او را به فرياد خواند ( چرا كه با قبطي ديگري گلاويز شده بود و از عهدهاش بر نميآمد ) . موسي بدو گفت : حقاً تو گمراه آشكاري .
توضيحات :
« يَتَرَقَّبُ » : خويشتن را ميپائيد ، و مواظب مأموران بود . چشم به راه گرفتاري و مجازات خويش بود . جمله فعل و فاعل خبر دوم ( أَصْبَحَ ) يا حال ضمير مستتر در ( خَآئِفاً ) است . برخي ( أَصْبَحَ ) را تامّ بشمار آوردهاند و ( خَآئِفاً ) و ( يَتَرَقَّبُ ) را حال اوّل و دوم دانستهاند . « غَوِيٌّ » : گمراه و سرگشته .
آيه 19
متن آيه :
فَلَمَّا أَنْ أَرَادَ أَن يَبْطِشَ بِالَّذِي هُوَ عَدُوٌّ لَّهُمَا قَالَ يَا مُوسَى أَتُرِيدُ أَن تَقْتُلَنِي كَمَا قَتَلْتَ نَفْساً بِالْأَمْسِ إِن تُرِيدُ إِلَّا أَن تَكُونَ جَبَّاراً فِي الْأَرْضِ وَمَا تُرِيدُ أَن تَكُونَ مِنَ الْمُصْلِحِينَ
ترجمه :
و همين كه موسي خواست به سوي كسي كه دشمن آن دو بود دست بگشايد و حمله نمايد ، ( مرد قبطي فرياد زد و ) گفت : آيا ميخواهي مرا بكشي همان گونه كه ديروز كسي را كشتي ؟ در زمين جز اين نميخواهي كه ستمگر زورگوئي باشي ، و نميخواهي كه از اصلاحگران باشي .
توضيحات :
« يَبْطِشَ » : حملهور شود . يورش برد . « جَبَّاراً » : زورگو . قدرتمند و قدرتنما . نيرومندي كه هر چه بخواهد بكند و از فرمان خدا نافرماني نمايد .
آيه 20
متن آيه :
وَجَاء رَجُلٌ مِّنْ أَقْصَى الْمَدِينَةِ يَسْعَى قَالَ يَا مُوسَى إِنَّ الْمَلَأَ يَأْتَمِرُونَ بِكَ لِيَقْتُلُوكَ فَاخْرُجْ إِنِّي لَكَ مِنَ النَّاصِحِينَ
ترجمه :
( وقتي كه خبر كشته شدن قبطي پراكنده شد ) مردي ( كه از خانواده فرعون بود و ايمان آورده بود ) از نقطه دوردست شهر شتابان آمد و گفت : اي موسي ! درباريان و بزرگان قوم براي كشتن تو به رايزني نشستهاند ، پس ( هر چه زودتر از شهر ) بيرون برو . مسلّماً من از خيرخواهان و دلسوزان تو هستم .
توضيحات :
« أَقْصَيالْمَدينَةِ » : دورترين نقطه شهر . « يَسْعي » : مراد از سعي ، سرعت در رفتن است . « الْمَلأَ » : بزرگان دولت . دولتمردان . « يَأْتَمِرُونَ » : مشاورت ميكنند . رايزني مينمايند . « النَّاصِحِينَ » : ( نگا : اعراف / 21 و 79 ، يوسف / 11 ، قصص / 12 ) .
آيه 21
متن آيه :
فَخَرَجَ مِنْهَا خَائِفاً يَتَرَقَّبُ قَالَ رَبِّ نَجِّنِي مِنَ الْقَوْمِ الظَّالِمِينَ
ترجمه :
موسي از شهر خارج شد ، در حالي كه ترسان و چشم به راه بود ( كه هر لحظه حادثهاي رخ دهد و فرعونيان او را دستگير كنند . خدا را به فرياد خواند و ) گفت : پروردگارا ! مرا از مردمان ستمگر رهائي بخش .
توضيحات :
« خَآئِفاً » : ترسان . « يَتَرَقَّبُ » ، انتظار ميكشيد . چشم به راه دستگيري و وقوع پيآمدها و حوادث بود .
آيه 22
متن آيه :
وَلَمَّا تَوَجَّهَ تِلْقَاء مَدْيَنَ قَالَ عَسَى رَبِّي أَن يَهْدِيَنِي سَوَاء السَّبِيلِ
ترجمه :
و هنگامي كه رو به جانب مدين ( شهر شعيب ) كرد ، گفت : اميد است كه پروردگارم مرا به راستاي راه رهنمود فرمايد ( و ناهمواريها و گرفتاريها را از سر من به دور دارد ) .
توضيحات :
« تَوَجَّهَ » : روكرد . « تِلْقَآءَ » : جانب . سو . « مَدْيَنَ » : ( نگا : اعراف / 85 ) . « عَسي » : اميد است . « سَوَآءَالسَّبِيلِ » : ( نگا : بقره / 108 ، مائده / 12 و 60 و 77 ) .
آيه 23
متن آيه :
وَلَمَّا وَرَدَ مَاء مَدْيَنَ وَجَدَ عَلَيْهِ أُمَّةً مِّنَ النَّاسِ يَسْقُونَ وَوَجَدَ مِن دُونِهِمُ امْرَأتَيْنِ تَذُودَانِ قَالَ مَا خَطْبُكُمَا قَالَتَا لَا نَسْقِي حَتَّى يُصْدِرَ الرِّعَاء وَأَبُونَا شَيْخٌ كَبِيرٌ
ترجمه :
و هنگامي كه به ( چاه ) آب مدين رسيد ، مردمان زيادي را ديد كه بر آن گرد آمدهاند و چهارپايان خود را سيراب ميكنند ، و آن طرفتر دو زني را ديد كه گوسفندان خويش را ميپايند ( و نميگذارند به چاه نزديك شوند و با ديگر گوسفندان بياميزند ) . گفت : شما دو نفر چه كار ميكنيد ؟ ( چرا گوسفندان خود را دورادور نگاه داشتهايد و آبشان نميدهيد ؟ ) . گفتند : پدر ما پيرمرد كهنسالي است و ما گوسفندانمان را آب نميدهيم تا چوپانان ( همگي ، گوسفندان خود را ) بر ميگردانند ( و چاه آب خلوت ميشود ) .
توضيحات :
« أُمَّةً » : جماعت زياد . مردمان فراوان . « مِن دُونِهِمْ » : پائينتر از آنان . مكاني نزديك به جائي كه مردمان در آنجا اجتماع كرده بودند . « تَذُودَانِ » : حفاظت و نگهداري ميكردند . مراد دور نگهداشتن گوسفندان از قاطي شدن با گوسفندان مردم و رفتن آنها به ميان جمعيّت است . « مَا خَطْبُكُمَا » : كارتان چيست ؟ مراد اين است كه چرا گوسفندان خود را با ديگران آب نميدهيد ؟ ( نگا : طه / 95 ، حجر / 57 ، يوسف / 51 ) . « يُصْدِرَ » : برميگردانند . خارج ميكنند . « الرِّعَآءُ » : جمع راعي ، چوپانان . « شَيْخٌ » : پيرمرد . « كَبِيرٌ » : كهنسال . سالخورده . يادآوري : مفعولهاي افعال « يَسْقُونَ ، تَذُودانِ ، نَسْقي ، يُصْدِرَ » محذوف است .
آيه 24
متن آيه :
فَسَقَى لَهُمَا ثُمَّ تَوَلَّى إِلَى الظِّلِّ فَقَالَ رَبِّ إِنِّي لِمَا أَنزَلْتَ إِلَيَّ مِنْ خَيْرٍ فَقِيرٌ
ترجمه :
( موسي دلش به حال آنان سوخت ، و ) گوسفندان ايشان را سيراب كرد . سپس ( از فرط خستگي ) به زير سايه ( درختي ) رفت و عرضه داشت : پروردگارا ! من نيازمند هر آن چيزي هستم كه برايم حواله و روانه فرمائي .
توضيحات :
« تَوَلّي » : پشت كرد و رفت . « خَيْرٍ » : رزق و روزي . خوبي و نيكي . « إِنِّي . . . فَقِيرٌ » : هر رزقي كه براي من فرستي نيازمند آنم ، و هر گونه نيكوئيي كه در حق من كني محتاج بدانم .
آيه 25
متن آيه :
فَجَاءتْهُ إِحْدَاهُمَا تَمْشِي عَلَى اسْتِحْيَاء قَالَتْ إِنَّ أَبِي يَدْعُوكَ لِيَجْزِيَكَ أَجْرَ مَا سَقَيْتَ لَنَا فَلَمَّا جَاءهُ وَقَصَّ عَلَيْهِ الْقَصَصَ قَالَ لَا تَخَفْ نَجَوْتَ مِنَ الْقَوْمِ الظَّالِمِينَ
ترجمه :
يكي از آن دو ( دختر ) كه با نهايت حياء گام برميداشت ( و پيدا بود كه از سخن گفتن با يك جوان بيگانه شرم دارد ) به پيش او آمد و گفت : پدرم از تو دعوت ميكند تا پاداش اين كه ( لطف فرموده و آب از چاه بيرون كشيدهاي و بدان گوسفندان ) ما را آب دادهاي ، به تو بدهد . هنگامي كه موسي به پيش پدر او آمد و سرگذشت خود را براي وي بيان كرد ، گفت : نترس كه از مردمان ستمگر رهائي يافتهاي ( و اينجا از قلمرو آنان بيرون است و دسترسي به تو ندارند ) .
توضيحات :
« عَلَي اسْتِحْيَآءٍ » : با حياء و شرم . « الْقَصَصَ » : داستان . سرگذشت ( نگا : يوسف / 3 ) .
آيه 26
متن آيه :
قَالَتْ إِحْدَاهُمَا يَا أَبَتِ اسْتَأْجِرْهُ إِنَّ خَيْرَ مَنِ اسْتَأْجَرْتَ الْقَوِيُّ الْأَمِينُ
ترجمه :
يكي از آن دو ( دختر ) گفت : اي پدر من ! او را استخدام كن . چرا كه بهترين كسي را كه بايد استخدام كني شخصي است كه نيرومند و درستكار باشد .
توضيحات :
« يَآ أَبَتِ » اي پدر من ! ( نگا : يوسف / 4 و 100 ، مريم / 42 - 45 ) . « إِسْتَأْجِرْهُ » : او را اجير كن . او را به كار گمار . « إِسْتَأْجَرْتَ » : اجير كردهاي . به كار گماردهاي . ذكر فعل به صورت ماضي و اراده معني به صورت مضارع ، اشاره دارد به اين كه ، او آزموده و شناخته شده ميباشد . « الْقَوِيُّ » : خبر ( إِنَّ ) است .
آيه 27
متن آيه :
قَالَ إِنِّي أُرِيدُ أَنْ أُنكِحَكَ إِحْدَى ابْنَتَيَّ هَاتَيْنِ عَلَى أَن تَأْجُرَنِي ثَمَانِيَ حِجَجٍ فَإِنْ أَتْمَمْتَ عَشْراً فَمِنْ عِندِكَ وَمَا أُرِيدُ أَنْ أَشُقَّ عَلَيْكَ سَتَجِدُنِي إِن شَاء اللَّهُ مِنَ الصَّالِحِينَ
ترجمه :
( شعيب - پدر آن دو دختر - به موسي ) گفت : من ميخواهم يكي از اين دو دخترم را به ازدواج تو درآورم ، به اين شرط كه هشت سال براي من كار كني . سپس اگر هشت سال را به ده سال تمام برساني ، محبّتي كردهاي ، ( و اين دو سال اضافه بر تو واجب نيست . به هر حال ) من نميخواهم بر تو سختگيري كنم ( و تو را به درازترين مدّت وا دارم ) . اگر خدا بخواهد مرا از زمره نيكان خواهي يافت ( و خواهي ديد كه من به عهد خود وفا ميكنم ) .
توضيحات :
« تَأْجُرَنِي » : براي من كار كني . خويشتن را كارگر من گرداني . « حِجَجٍ » : جمع حِجَّة ، سالها . « مِنْ عِندِكَ » : از بزرگواري خودت است . كاري است كه به اختيار خود ميكني .
آيه 28
متن آيه :
قَالَ ذَلِكَ بَيْنِي وَبَيْنَكَ أَيَّمَا الْأَجَلَيْنِ قَضَيْتُ فَلَا عُدْوَانَ عَلَيَّ وَاللَّهُ عَلَى مَا نَقُولُ وَكِيلٌ
ترجمه :
( موسي پذيرفت و ) گفت : اين قراردادي ميان من و تو است . البتّه هر كدام از اين دو مدّت را برآوردم ( به عهد خود وفا كردهام ، و از من خواسته نميشود كه بيش از آن كار كنم ) و بر من ستم نميگردد . خدا هم بر آنچه ما ميگوئيم شاهد و گواه است .
توضيحات :
« الأجَلَيْنِ » : دو مدّت . دو سرانجام . « لا عُدْوَانَ عَلَيَّ » : نبايد به من ستم شود و بر مدّت افزوده گردد . گناهي بر من نيست ، چرا كه زمان كار خود را به پايان بردهام . « وَكِيلٌ » : شاهد و گواه . كسي كه كار بدو واگذار ميشود و حافظ مردمان و مسؤول كار آنان است .
آيه 29
متن آيه :
فَلَمَّا قَضَى مُوسَىالْأَجَلَ وَسَارَ بِأَهْلِهِ آنَسَ مِن جَانِبِ الطُّورِ نَاراً قَالَ لِأَهْلِهِ امْكُثُوا إِنِّي آنَسْتُ نَاراً لَّعَلِّي آتِيكُم مِّنْهَا بِخَبَرٍ أَوْ جَذْوَةٍ مِنَ النَّارِ لَعَلَّكُمْ تَصْطَلُونَ
ترجمه :
هنگامي كه موسي مدّت را به پايان رسانيد و همراه خانوادهاش ( از مدين به سوي مصر ) حركت كرد ، در جانب كوه طور آتشي را ديد به خانوادهاش گفت : بايستيد . من آتشي ميبينم . شايد از آنجا خبري ( از راه ) يا شعلهاي از آتش براي شما بياورم تا خويشتن را بدان گرم كنيد .
توضيحات :
« قَضي » : بسر برد . « أَهْلِ » : خانواده . همسر و ساير همراهان . « ءَانَسَ » : ديد . مشاهده كرد ( نگا : طه / 10 ، نمل / 7 ) . « جَذْوَةٍ » : اخگر سوزان . شعله آتش . « تَصْطَلُونَ » : خود را با آتش گرم كنيد ( نگا : نمل / 7 ) .
آيه 30
متن آيه :
فَلَمَّا أَتَاهَا نُودِي مِن شَاطِئِ الْوَادِي الْأَيْمَنِ فِي الْبُقْعَةِ الْمُبَارَكَةِ مِنَ الشَّجَرَةِ أَن يَا مُوسَى إِنِّي أَنَا اللَّهُ رَبُّ الْعَالَمِينَ
ترجمه :
هنگامي كه موسي به كنار آتش آمد ، از ناحيه سرزمين راست ( خود ) در منطقه مباركي ( چون كوه طور ) از ميان يك درخت ندا داده شد : اي موسي ! من يزدانم ، پروردگار جهانيان .
توضيحات :
« شَاطِئِ » : ساحل . كناره . « الْوِادِي » : ( نگا : طه / 12 ) . « الأيْمَنِ » : طرف راست . ميمون و مبارك ( نگا : تفسير قاسمي ) . « مِنَ الشَّجَرَةِ » : از ميان درخت . از سوي درخت .
آيه 31
متن آيه :
وَأَنْ أَلْقِ عَصَاكَ فَلَمَّا رَآهَا تَهْتَزُّ كَأَنَّهَا جَانٌّ وَلَّى مُدْبِراً وَلَمْ يُعَقِّبْ يَا مُوسَى أَقْبِلْ وَلَا تَخَفْ إِنَّكَ مِنَ الْآمِنِينَ
ترجمه :
و عصاي خود را بينداز . وقتي كه موسي ديد كه همسان ماري با سرعت و شدّت حركت ميكند ، پشت كرد و پاي به فرار گذاشت و پشت سر خود را نگاه نكرد . ( بار ديگر ندا داده شد : ) اي موسي ! برگرد و نترس كه تو از زمره افرادي هستي كه ( از مخاوف و مكاره ) در امانند .
توضيحات :
« جَآنٌّ » : ( نگا : نمل / 10 ) . « أَقْبِلْ » : رو كن . بيا . « الآمِنِينَ » : جمع آمِن ، در امن و امان .
آيه 32
متن آيه :
اسْلُكْ يَدَكَ فِي جَيْبِكَ تَخْرُجْ بَيْضَاء مِنْ غَيْرِ سُوءٍ وَاضْمُمْ إِلَيْكَ جَنَاحَكَ مِنَ الرَّهْبِ فَذَانِكَ بُرْهَانَانِ مِن رَّبِّكَ إِلَى فِرْعَوْنَ وَمَلَئِهِ إِنَّهُمْ كَانُوا قَوْماً فَاسِقِينَ
ترجمه :
دست خود را به گريبانت فرو ببر ، بدون اين كه به عيب و نقصي ( همچون بيماري برص مبتلا باشد ) سفيد و رخشان ( بسان ماه تابان ) بيرون ميآيد ، و دستهايت را براي زدودن خوف و هراس به سوي خود ( بيار و آنها را ) جمع كن ( و بر سينهات بگذار ، تا آرامش خويش را بازيابي ) . چرا كه اين دو ( يعني قلب عصا به اژدها ، و يد بيضاء ) دو دليل قاطع و حجّت واضح پروردگارت براي فرعون و اطرافيان او است . بيگمان آنان گروهي هستند كه گناهكار ( و خارج از فرمان پروردگار ) ميباشند .
توضيحات :
« أُسْلُكْ » : داخل گردان . فرو ببر ( نگا : مدّثّر / 42 ، حاقّه / 32 ، مؤمنون / 27 ) . « أُضْمُمْ » : جمع گردان . « جَنَاحَ » : بال . در اينجا مراد دست و ساعد و بازو است كه براي انسان به منزله بال پرندگان است . « الرَّهْبِ » : خوف و هراس . « أُضْمُمْ إِلَيْكَ جَنَاحَكَ مِنَ الرَّهْبِ » : دستهايت را جمع و بر سينهات بگذار تا قلبت آرامش خود را بازيابد . قاطع و جدّي باش و در اداي مسؤوليّت رسالت از هيچ مقام و هيچ قدرتي ترس و وحشت نداشته باش . « ذَانِكَ » : اين دو تا . مراد تبديل عصا به اژدها و يد بيضاء است . « بُرْهَانَانِ » : دو دليل قاطع و واضح .
آيه 33
متن آيه :
قَالَ رَبِّ إِنِّي قَتَلْتُ مِنْهُمْ نَفْساً فَأَخَافُ أَن يَقْتُلُونِ
ترجمه :
گفت : پروردگارا ! من از آنان كسي را كشتهام و ميترسم كه مرا بكشند ( و اين مأموريّت ناتمام بماند ) .
توضيحات :
« نَفْساً » : كسي . فردي .
آيه 34
متن آيه :
وَأَخِي هَارُونُ هُوَ أَفْصَحُ مِنِّي لِسَاناً فَأَرْسِلْهُ مَعِيَ رِدْءاً يُصَدِّقُنِي إِنِّي أَخَافُ أَن يُكَذِّبُونِ
ترجمه :
برادرم هارون كه از من زبان بليغتر و فصيحتري دارد با من بفرست تا ياور من بوده و ( با توضيح گفتارم براي ديگران و پاسخگوئي روشن به شبهات ايشان ) مرا تصديق نمايد . چرا كه ميترسم تكذيبم كنند و دروغگويم نامند .
توضيحات :
« رِدْءاً » : ياور و مددكار . « يُصَدِّقُنِي » : مراد اين است كه با توضيح گفتارم و ردّ شبهات ديگران ، راستي و درستي من روشن شود .
آيه 35
متن آيه :
قَالَ سَنَشُدُّ عَضُدَكَ بِأَخِيكَ وَنَجْعَلُ لَكُمَا سُلْطَاناً فَلَا يَصِلُونَ إِلَيْكُمَا بِآيَاتِنَا أَنتُمَا وَمَنِ اتَّبَعَكُمَا الْغَالِبُونَ
ترجمه :
( خدا درخواست موسي را پذيرفت و بدو ) گفت : ما بازوان تو را به وسيله برادرت ( هارون ) تقويت و نيرومند خواهيم كرد ، و به شما سلطه و برتري خواهيم داد ، و لذا به سبب ( قدرت ) معجزات ما آنان به شما دسترسي نمييابند و بر شما پيروز نميگردند . بلكه شما و پيروانتان چيره و پيروزيد .
توضيحات :
« سَنَشُدُّ » : محكم و استوار خواهيم كرد . قوّت و قدرت خواهيم داد . « عَضُدَ » : بازو . تقويت بازو ، كنايه از تقويت و پشتيباني شخص است . « سُلْطَاناً » : سلطه و شوكت . تسلّط و قدرت . « أَنتُمَا » : مبتدا است . « أَنتُمَا وَ مَنِ اتَّبَعَكُمَا الْغَالِبُونَ » : ( نگا : مجادله / 21 ) .
آيه 36
متن آيه :
فَلَمَّا جَاءهُم مُّوسَى بِآيَاتِنَا بَيِّنَاتٍ قَالُوا مَا هَذَا إِلَّا سِحْرٌ مُّفْتَرًى وَمَا سَمِعْنَا بِهَذَا فِي آبَائِنَا الْأَوَّلِينَ
ترجمه :
هنگامي كه موسي با آيات روشن و دلائل قاطع ما به سراغ آنان رفت ( و خويشتن را معرّفي كرد و فرمان خدا و معجزههاي يد بيضاء و قلب عصا را بديشان نمود ) گفتند : اين چيزي جز جادوي دروغ و به هم بافتهاي نيست ( و سخن خود را به دروغ فرموده خدا مينامي ) و ما نشنيدهايم چنين چيزي در ميان نياكان ما بوده باشد ( و كسي تا حال خدا را يكي معرّفي و ادّعاي توحيد كرده باشد ) .
توضيحات :
« بِئَايَاتِنَا » آيات ما . معجزات ما . دلائل و حجّتهاي ما . « بَيِّنَاتٍ » : روشن . حال است . « مُفْتَريً » : سر هم كرده و به هم بافته . مرادشان اين بود كه موسي در ادّعاي خود دروغ ميگويد و سخنان و معجزههاي او ، جادوي خود او است ؛ نه فرموده و معجزههائي كه خدا فرو فرستاده باشد و بديشان نموده باشد .
آيه 37
متن آيه :
وَقَالَ مُوسَى رَبِّي أَعْلَمُ بِمَن جَاء بِالْهُدَى مِنْ عِندِهِ وَمَن تَكُونُ لَهُ عَاقِبَةُ الدَّارِ إِنَّهُ لَا يُفْلِحُ الظَّالِمُونَ
ترجمه :
موسي گفت : ( آنچه ميگويم حقيقت و هدايت است و جادو نيست و ) پروردگار من بهتر ميداند كه چه كساني هدايت را از سوي او ( براي مردم ) آوردهاند و چه كساني سراي آخرت از آن ايشان است . بيگمان ستمكاران رستگار نميگردند ( و به عذاب خدا گرفتار ميآيند و از دست مجازات خدا نجات پيدا نميكنند ) .
توضيحات :
« عَاقِبَةُ الدَّارِ » : مراد سرانجام خوش و پسنديده سراي جاويدان است كه بهشت است ( نگا : انعام / 135 ، رعد / 22 و 24 ) . بعضي هم معتقدند كه سرانجام سعادتمندانه كار انسان در گشت و گذار همين جهان است و به تبع آن خوشبختي آن جهان جاويدان كه بهشت يزدان است . يعني : سعادت هر دو دنيا ( نگا : يونس / 64 ، نحل / 30 ، زمر / 10 ) .
آيه 38
متن آيه :
وَقَالَ فِرْعَوْنُ يَا أَيُّهَا الْمَلَأُ مَا عَلِمْتُ لَكُم مِّنْ إِلَهٍ غَيْرِي فَأَوْقِدْ لِي يَا هَامَانُ عَلَى الطِّينِ فَاجْعَل لِّي صَرْحاً لَّعَلِّي أَطَّلِعُ إِلَى إِلَهِ مُوسَى وَإِنِّي لَأَظُنُّهُ مِنَ الْكَاذِبِينَ
ترجمه :
فرعون گفت : اي سران و بزرگان قوم ! من خدائي جز خودم براي شما سراغ ندارم . ( امّا محض احتياط و تحقيق بيشتر ) اي هامان ! آتشي بر گِل بيفروز ( و از خشتها آجرهاي محكم بساز ) و براي من كاخ بزرگي بساز . شايد من خداي موسي را از بالا ببينم ، هر چند كه من يقين دارم كه موسي از زمره دروغگويان است .
توضيحات :
« إِلهٍ » : خداوندگار . پروردگار ( نگا : شعراء / 29 ، نازعات / 24 ) . « مِنْ إِلهٍ » : واژه ( مِنْ ) براي تعميم ( إِلهٍ ) بعد از خود است . « أَوْقِدْ عَلَي الطِّينِ » : مراد تبديل خشت گلين به آجر پخته است . « هَامَان » : وزير اعظم يا نخست وزير فرعون بوده است . « صَرْحَاً » : كاخ بزرگ و بلند ( نگا : نمل / 44 ) . « أَطَّلِعُ » : خبر يابم . بنگرم ( نگا : كهف / 18 ، مريم / 78 ، صافّات / 55 ) . « لَأَظُنُّهُ » : گمانش ميبرم . يقين دارم كه او .
آيه 39
متن آيه :
وَاسْتَكْبَرَ هُوَ وَجُنُودُهُ فِي الْأَرْضِ بِغَيْرِ الْحَقِّ وَظَنُّوا أَنَّهُمْ إِلَيْنَا لَا يُرْجَعُونَ
ترجمه :
فرعون و سپاهيانش به ناحق در سرزمين ( مصر ) تكبّر ورزيدند و گمان بردند كه ( پس از مرگ زنده نميگردند و ) به سوي ما برگردانده نميشوند .
توضيحات :
« إسْتَكْبَرَ » : تكبّر نمود . خويشتن را بزرگ پنداشت ( نگا : بقره / 34 ) .
آيه 40
متن آيه :
فَأَخَذْنَاهُ وَجُنُودَهُ فَنَبَذْنَاهُمْ فِي الْيَمِّ فَانظُرْ كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الظَّالِمِينَ
ترجمه :
پس ما او و سپاهيانش را ( به سوي دريا كشانديم و آنان را ) گرفتيم و به دريايشان انداختيم ( و نابودشان ساختيم ) . بنگر كه عاقبت كار ستمگران چگونه شد ؟ ( اين ، سرنوشت ستمكاران در همه دوران است ؛ نه ويژه فرعون و فرعونيان ) .
توضيحات :
« فَنَبَذْنَاهُمْ » : ايشان را پرت كرديم و انداختيم . « الْيَمِّ » : دريا . « أُنظُرْ » : بنگر . مراد نگاه كردن با چشم ظاهر نيست ، بلكه با چشم دل است .
آيه 41
متن آيه :
وَجَعَلْنَاهُمْ أَئِمَّةً يَدْعُونَ إِلَى النَّارِ وَيَوْمَ الْقِيَامَةِ لَا يُنصَرُونَ
ترجمه :
و ما آنان را سردستگان و پيشواياني كرديم كه مردمان را به سوي دوزخ ميخواندند و روز قيامت ( از سوي كسي ) ياري نميگردند ( و ايشان و دنباله روانشان از آتش دوزخ رهائي ندارند ) .
توضيحات :
« أَئِمَةً » : جمع امام ، پيشوايان ، مراد سردستگان كفر و ضلال و پيشاهنگان كاروان گمراهان است كه در دنيا به آنان خطّ و نشان ميدهند و در دنيا پيشاپيش ايشان به سوي بدبختي حركت ، و در قيامت نيز در جلو پيروانشان به جانب جهنّم راه ميافتند و آنان را به دوزخ ميكشانند و بدانجا وارد ميگردانند ( نگا : هود / 98 ) .
آيه 42
متن آيه :
وَأَتْبَعْنَاهُمْ فِي هَذِهِ الدُّنْيَا لَعْنَةً وَيَوْمَ الْقِيَامَةِ هُم مِّنَ الْمَقْبُوحِينَ
ترجمه :
در همين جهان در عقبشان نفرين فرستاديم و در روز قيامت هم ( زشت سيرتان اين جهان ) از زمره زشت صورتان ( آن جهان ) خواهند بود .
توضيحات :
« أَتْبَعْنَاهُمْ » : در پي ايشان روانه كرديم . به دنبالشان آورديم . « الْمَقْبُوحِينَ » : زشترويان . روسياهان ( نگا : زمر / 60 ) . طرد شدگان از مرحمت و مكرمت يزدان ، و دور افتادگان از بهشت جاويدان .
آيه 43
متن آيه :
وَلَقَدْ آتَيْنَا مُوسَى الْكِتَابَ مِن بَعْدِ مَا أَهْلَكْنَا الْقُرُونَ الْأُولَى بَصَائِرَ لِلنَّاسِ وَهُدًى وَرَحْمَةً لَّعَلَّهُمْ يَتَذَكَّرُونَ
ترجمه :
ما بر موسي كتاب آسماني ( تورات ) نازل كرديم بعد از آن كه اقوام روزگاران پيشين را ( بر اثر كفر و ظلم و زورشان ) نابود كرديم ، تا براي مردم مايه بينش و وسيله هدايت و رحمت باشد ، و ايشان ( در پرتو اوامر و نواهي آن ، راه را از چاه باز شناسند و ) پندپذير گردند .
توضيحات :
« الْقُرُونَ الأُولي » : ملّتهاي پيشين . اقوام گذشته . « بَصَآئِرَ » : جمع بَصِيرَة ، بينش . نور دلها . مفعول له يا حال است .
آيه 44
متن آيه :
وَمَا كُنتَ بِجَانِبِ الْغَرْبِيِّ إِذْ قَضَيْنَا إِلَى مُوسَى الْأَمْرَ وَمَا كُنتَ مِنَ الشَّاهِدِينَ
ترجمه :
( اي محمّد ! ) تو در جانب غربي ( كوه طور ) نبودي در آن دم كه ما فرمان ( نبوّت ) را به موسي ابلاغ كرديم ( و بدو كتاب تورات عطاء و وي را براي تبليغ به پيش مردم فرستاديم ) و تو از حاضران ( در صحنه تبليغ و مبارزه موسي با فرعون و فرعونيان ) نبودي ( تا بر سرگذشت ايشان مطّلع گردي . حال كه سرگذشت حقيقي بنياسرائيل و موسي و فرعون و پيروان آنان را - چنان كه بايد - براي مردم بيان ميداري ، چرا بايد باور نكنند و به تو ايمان نياورند ؟ ! ) .
توضيحات :
« بِجَانِبِ الْغَرْبِيِّ » : مراد قسمت غربي كوه طور با توجّه به موقعيّت موسي است . « قَضَيْنَا » : رسانديم . پيام داديم ( نگا : حجر / 66 ، اسراء / 4 ) .
آيه 45
متن آيه :
وَلَكِنَّا أَنشَأْنَا قُرُوناً فَتَطَاوَلَ عَلَيْهِمُ الْعُمُرُ وَمَا كُنتَ ثَاوِياً فِي أَهْلِ مَدْيَنَ تَتْلُو عَلَيْهِمْ آيَاتِنَا وَلَكِنَّا كُنَّا مُرْسِلِينَ
ترجمه :
اين ما بوديم كه اقوام و نسلهائي را ( در قرون و اعصار مختلف ) آفريديم و زمانهاي طولاني بر آنان سپري شد ( و بر اثر مرور زمان ، عهدها و پيمانهاي خدا را فراموش كردند و رهنمودهاي انبياء را از ياد بردند . اي پيغمبر ! ) تو در ميان اهل مدين اقامت نداشتي تا آيات ما را ( كه بيانگر سرگذشت ساكنان مدين است ) بر اينان ( كه مردمان مكّه و سالها بعد از ايشان ميزيند ) فروخواني ( و از احوال پيشينيان بياگاهاني ) . ولي اين ما هستيم كه تو را فرستادهايم ( و چنين اخباري را از طريق وحي در اختيارت قرار دادهايم ) .
توضيحات :
« أَنْشَأْنَا » : آفريديم ( نگا : انعام / 6 و 98 ) . « تَطَاوَلَ » : به درازا كشيد . بعد از فوت ايشان ، روزگاران زيادي گذشت و زمان امتداد پيدا كرد . « ثَاوِياً » : مقيم . ساكن . « تَتْلُو » : فرو ميخواني . در رسمالخطّ قرآني الف زائدي در آخر دارد . « مُرْسِلِينَ » : فرستندگان . روانهكنندگان .
آيه 46
متن آيه :
وَمَا كُنتَ بِجَانِبِ الطُّورِ إِذْ نَادَيْنَا وَلَكِن رَّحْمَةً مِّن رَّبِّكَ لِتُنذِرَ قَوْماً مَّا أَتَاهُم مِّن نَّذِيرٍ مِّن قَبْلِكَ لَعَلَّهُمْ يَتَذَكَّرُونَ
ترجمه :
تو در كنار كوه طور نبودي بدان گاه كه ما ( موسي را براي برگزيدن او به عنوان پيغمبر ) ندا در داديم ( تا فرمانهاي صادره الهي را بشنوي و هم اينك براي ديگران روايت نمائي ) . ولي ( ما اين اخبار را به تو ميرسانيم ) به خاطر مرحمتي كه پروردگارت نسبت به تو دارد ، تا قومي را ( با آنها ) بيم دهي كه پيش از تو بيم دهندهاي ( از پيغمبران خدا ) به سوي ايشان نيامده است ، شايد مايه عبرت و بيداري آنان گردد .
توضيحات :
« رَحْمَةً » : مفعول له يا خبر ( كانَ ) محذوف است . « مَآ أَتَاهُمْ مِن نَّذِيرٍ » : تا حال پيغمبري براي ايشان نيامده است ( نگا : سجده / 3 ) . مراد نيامدن پيغمبري به سرزمين عربستان بدين زوديها است ؛ نه از آغاز جهان تا روزگار خاتم پيغمبران ( نگا : تفسير قاسمي ، تفسير آلوسي ) . چرا كه به فرموده قرآن هيچ ملّتي بدون پيغمبر نبوده است ( نگا : فاطر / 24 ) .
آيه 47
متن آيه :
وَلَوْلَا أَن تُصِيبَهُم مُّصِيبَةٌ بِمَا قَدَّمَتْ أَيْدِيهِمْ فَيَقُولُوا رَبَّنَا لَوْلَا أَرْسَلْتَ إِلَيْنَا رَسُولاً فَنَتَّبِعَ آيَاتِكَ وَنَكُونَ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ
ترجمه :
هر گاه ( پيش از فرستادن تو ، اي پيغمبر ! ) عقوبتي به خاطر اعمالشان گريبانگيرشان ميگرديد ، ميگفتند : پروردگارا ! چه خوب بود اگر پيغمبري براي ما ميفرستادي تا از آيات تو فرمان ميبرديم و از زمره مطيعان ميگشتيم ! ( اين است كه تو را در ميان آنان برانگيختيم ، همان گونه كه ساير پيغمبران را در ميان اقوام خودشان برانگيخته و مأمور تبليغ نمودهايم ) .
توضيحات :
« لَوْ لا أَنْ . . . » : واژه ( لَوْلا ) امتناعيّه و جواب آن محذوف است و تقدير چنين است : لَوْ لا أَنَّهُمْ يَحْتَجُّونَ بِتَرْكِ الإِرْسالِ إِلَيْهِمْ لَعاجَلْناهُمْ بِالْعُقُوبَةِ . « لَوْ لآ أَرْسَلْتَ . . . » : واژه ( لَوْلا ) تحضيضيّه است . « بِما قَدَّمَتْ أَيْديهِمْ » : حرف ( ب ) سببيّه است . نسبت دادن اعمال به دست ، از راه تغليب است ( نگا : بقره / 95 ، آلعمران / 182 ، نساء / 62 ) . چرا كه بيشتر كارها با دست انجام ميپذيرد . يادآوري : آيات متعدّدي بيانگر اين واقعيّت است كه سنّت خداوندي بر اين است كه پروردگار پيش از ارسال پيغمبران ، هيچ ملّتي را به خاطر گناهانشان مجازات نفرموده و به عذاب گرفتار نساخته است ( نگا : نساء / 165 ، مائده / 19 ، انعام / 156 ) .
آيه 48
متن آيه :
فَلَمَّا جَاءهُمُ الْحَقُّ مِنْ عِندِنَا قَالُوا لَوْلَا أُوتِيَ مِثْلَ مَا أُوتِيَ مُوسَى أَوَلَمْ يَكْفُرُوا بِمَا أُوتِيَ مُوسَى مِن قَبْلُ قَالُوا سِحْرَانِ تَظَاهَرَا وَقَالُوا إِنَّا بِكُلٍّ كَافِرُونَ
ترجمه :
هنگامي كه قرآن از سوي ما به پيش ايشان فرستاده شد ، گفتند : چه خوب بود اگر همان چيزهائي كه به موسي داده شده بود ( كه قلب عصا به اژدها و يد بيضاء و نزول كتاب يكجا است ) بدو داده ميشد . مگر در گذشته چيزهائي را انكار نكردند كه به موسي داده شده بود ؟ ( اين بهانهجويان ) گفتند : اين دو ( كتاب تورات و قرآن ) جادوهائي هستند كه يكديگر را پشتيباني و تأكيد مينمايند ، و گفتند : ما هيچ كدام را قبول نداريم ( و منكر هر دو هستيم ) .
توضيحات :
« الْحَقُّ » : قرآن . « سِحْرَانِ » : دو تا فسون و جادو . مراد تورات و قرآن است . « تَظَاهَرَا » : پشت يكديگر را گرفتهاند . همديگر را پشتيباني و تأكيد نمودهاند .
آيه 49
متن آيه :
قُلْ فَأْتُوا بِكِتَابٍ مِّنْ عِندِ اللَّهِ هُوَ أَهْدَى مِنْهُمَا أَتَّبِعْهُ إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ
ترجمه :
بگو : اگر شما راست ميگوئيد ( كه اين دو كتاب ، يعني تورات و قرآن از سوي خدا نيست ) كتابي روشنتر و هدايتبخشتر از آنها را از سوي خدا بياوريد تا من از آن پيروي كنم .
توضيحات :
« أَتَّبِعْهُ » : تا از آن پيروي كنم . مجزوم به جواب امر است .
آيه 50
متن آيه :
فَإِن لَّمْ يَسْتَجِيبُوا لَكَ فَاعْلَمْ أَنَّمَا يَتَّبِعُونَ أَهْوَاءهُمْ وَمَنْ أَضَلُّ مِمَّنِ اتَّبَعَ هَوَاهُ بِغَيْرِ هُدًى مِّنَ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ
ترجمه :
پس اگر ( اين پيشنهاد تو را نپذيرفتند و ) پاسخت نگفتند ، بدان كه ايشان فقط از هواها و هوسهاي خود پيروي ميكنند ! آخر چه كسي گمراهتر و سرگشتهتر از آن كسي است كه ( در دين ) از هوي و هوس خود پيروي كند ، بدون اين كه رهنمودي از جانب خدا ( بدان شده ) باشد ؟ ! مسلّماً خداوند مردمان ستمپيشه را ( به سوي حق ) رهنمود نمينمايد ( چرا كه كسي كه به دنبال باطل رود ، به حق راهياب نميشود ) .
توضيحات :
« فَإِنْ لَمْ يَسْتَجِيبُوا لَكَ . . . » : اگر در آوردن كتابي كه خواستهاي پاسخت ندادند و از عهده آن برنيامدند .
آيه 51
متن آيه :
وَلَقَدْ وَصَّلْنَا لَهُمُ الْقَوْلَ لَعَلَّهُمْ يَتَذَكَّرُونَ
ترجمه :
ما سخنان ( قرآن ) را ( در قالب آيات متعدّدي ، به اقتضاي حكمت ) پياپي فرستاديم و به هم ارتباط و پيوند داديم تا ( درباره وعدهها و پندها و درسهاي آن بينديشند و بدانها ايمان بياورند و مقاصد و مفاهيم آن را بياموزند و ) يادآور شوند .
توضيحات :
« لَقَدْ وَصَّلْنا » : ارتباط داديم و متّصل كرديم . يكي بعد از ديگري را فرو فرستاديم . اندك اندك و پياپي نازل نموديم و به هم پيوند داديم ( نگا : فرقان / 32 ) . « الْقَوْلَ » : مراد آيات قرآن است .
آيه 52
متن آيه :
الَّذِينَ آتَيْنَاهُمُ الْكِتَابَ مِن قَبْلِهِ هُم بِهِ يُؤْمِنُونَ
ترجمه :
كساني كه پيش از نزول قرآن ، برايشان كتاب ( تورات و انجيل را ) فرستاديم ( و اهل كتاب ناميده ميشوند ، اگر واقعاً مطالب تورات و انجيل را خوانده و از دل مقاصد آنها را تصديق كرده باشند ، هم اينك محمّد را به عنوان پيغمبر ميپذيرند و ) به قرآن ايمان ميآورند .
توضيحات :
« مِن قَبْلِهِ . . . هُم بِهِ . . . » : ضمير ( ه ) به قرآن برميگردد .
آيه 53
متن آيه :
وَإِذَا يُتْلَى عَلَيْهِمْ قَالُوا آمَنَّا بِهِ إِنَّهُ الْحَقُّ مِن رَّبِّنَا إِنَّا كُنَّا مِن قَبْلِهِ مُسْلِمِينَ
ترجمه :
هنگامي كه ( قرآن ) بر آنان خوانده ميشود ( شتابان ايمان خود را اعلان ميدارند و ) ميگويند : بدان باور داريم ، چرا كه آن حق بوده و از سوي پروردگارمان ( نازل شده ) است . ما پيش از نزول قرآن هم مسلمان بودهايم ( و نشانههاي اين پيغمبر را در كتابهاي آسماني خود يافتهايم ، و هم اينك كه او را بازشناخته و آيات قرآني را با كتابهاي ديگر آسماني همسو و هماهنگ ديدهايم ، آن را با جان و دل پذيرا شدهايم ) .
توضيحات :
« مِن قَبْلِهِ » : پيش از نزول قرآن و تلاوت آن . « مُسْلِمِينَ » : ايمانداران . فرمانبرداران . مؤمنين به بعثت محمّد و نزول قران بر او .
آيه 54
متن آيه :
أُوْلَئِكَ يُؤْتَوْنَ أَجْرَهُم مَّرَّتَيْنِ بِمَا صَبَرُوا وَيَدْرَؤُونَ بِالْحَسَنَةِ السَّيِّئَةَ وَمِمَّا رَزَقْنَاهُمْ يُنفِقُونَ
ترجمه :
آنان كسانيند كه دو بار اجر و پاداششان داده ميشود ، به سبب اين كه ( در راه ايمان اذيّت و آزارها ديدهاند و ) شكيبائي كردهاند ، و بديها را با نيكيها از ميان برميدارند ( و نه تنها بديها را با بديها پاسخ نميگويند ، بلكه در مقابل كردار و گفتار بد مردم ، رفتار بايسته ميكنند و سخن شايسته ميگويند ) و از آنچه بديشان عطاء كردهايم ( در راه خير و صلاح ) خرج ميكنند و ميبخشند .
توضيحات :
« مَرَّتَيْنِ » : دو بار . پاداشي در برابر ايمان به پيغمبران پيشين ، و پاداشي در مقابل باور به خاتمالنبيين . « يَدْرَءُونَ . . . » : ( نگا : رعد / 22 ) .
آيه 55
متن آيه :
وَإِذَا سَمِعُوا اللَّغْوَ أَعْرَضُوا عَنْهُ وَقَالُوا لَنَا أَعْمَالُنَا وَلَكُمْ أَعْمَالُكُمْ سَلَامٌ عَلَيْكُمْ لَا نَبْتَغِي الْجَاهِلِينَ
ترجمه :
و هنگامي كه ياوه بشنوند از آن روي ميگردانند ( و دشنام را با دشنام پاسخ نميگويند و بلكه ) ميگويند : اعمال ما از آن ما ، و اعمال شما از آن شما است ( و هر كسي آن درود عاقبت كار كه كشت ) . وداع و بدرودتان باد ! ما خواهان ( همنشيني با ) نادانان نيستيم .
توضيحات :
« اللَّغْوَ » : سخنان پوچ . ياوه سرائي . بيهودهگوئي . « سَلامٌ عَلَيْكُمْ » : وداعتان باد ! بدرودتان ! ( نگا : فرقان / 63 ) . « لا نَبْتَغي » : نميخواهيم . مراد طالب نبودن معاشرت و مصاحبت است « الْجَاهِلِينَ » : ( نگا : بقره / 67 ) .
آيه 56
متن آيه :
إِنَّكَ لَا تَهْدِي مَنْ أَحْبَبْتَ وَلَكِنَّ اللَّهَ يَهْدِي مَن يَشَاءُ وَهُوَ أَعْلَمُ بِالْمُهْتَدِينَ
ترجمه :
( اي پيغمبر ! ) تو نميتواني كسي را كه بخواهي هدايت ارمغان داري ( و او را به ايمان ، يعني سر منزل مقصود و مطلوب انسان برساني ) ولي اين تنها خدا است كه هر كه را بخواهد هدايت عطاء مينمايد ، و بهتر ميداند كه چه افرادي ( بر طبق حكمت و عنايت يزدان و برابر انديشه و تلاش انسان ، سزاوار پذيرش ايمان بوده و به سوي صفوف مؤمنان ) راهيابند .
توضيحات :
« إِنَّكَ لا تَهْدِي . . . » : مراد اين است كه پيغمبر ، تبليغ و ارائه طريق مينمايد و بس . توفيق هدايت و ايصال به مطلوب در دست خداوند است ( نگا : بقره / 272 ، يونس / 43 ، ابراهيم / 4 ) .
آيه 57
متن آيه :
وَقَالُوا إِن نَّتَّبِعِ الْهُدَى مَعَكَ نُتَخَطَّفْ مِنْ أَرْضِنَا أَوَلَمْ نُمَكِّن لَّهُمْ حَرَماً آمِناً يُجْبَى إِلَيْهِ ثَمَرَاتُ كُلِّ شَيْءٍ رِزْقاً مِن لَّدُنَّا وَلَكِنَّ أَكْثَرَهُمْ لَا يَعْلَمُونَ
ترجمه :
( مشركان مكّه به پيغمبر عرض كردند ) و گفتند : اگر همراه تو هدايت را پذيرا شويم ( و از برنامه توحيدي اسلامي پيروي كنيم ، قبايل نيرومند عرب به جنگ ما برميخيزند و ) ما را از روي زمينمان ميربايند ( و نابودمان مينمايند . پس هر چند به حقّانيّت اسلام معترفيم ، ولي براي حفظ جان و مال و مقام خود حاضر به قبول ايمان نيستيم ! ) . مگر ما حرم پر اَمن و اماني را براي ايشان فراهم نياوردهايم كه محصولات و ميوهجات فراواني ( از نواحي مختلف ) به سوي آن آورده ميشود ؟ ! ( وقتي كه در حال كفر ، ايشان را از امنيّت و مواهب زندگي برخوردار ميگردانيم ، چگونه آنان را با وجود ايمان و اطاعت از فرمان ، در دست ديگران رها ميگردانيم ؟ ! اين محصولات و ثمرات ) داده ما است ( بديشان . . . ) و ليكن بيشتر آنان ( اين را ) نميدانند .
توضيحات :
« الْهُدي » : هدايت و رهنمود . مراد دين اسلام است . « نُتَخَطَّفْ » : ربوده ميگرديم . از ميان برداشته ميشويم . « أَوَلَمْ نُمَكِّنْ » : آيا براي ايشان قرار ندادهايم و نساختهايم ؟ واژه ( نُمَكِّنْ ) : در اينجا به معني ( نَجْعَلْ ) است . « ءَامِناً » : داراي امن و امان . داراي امنيّت . « يُجْبي » : جمعآوري و حمل ميشود . « كُلِّ » : در اينجا براي تكثير و به معني فراوان و زياد است . « رِزْقاً » : داده و عطاء . حال ( ثَمَرَاتُ ) يا مفعول له است .
آيه 58
متن آيه :
وَكَمْ أَهْلَكْنَا مِن قَرْيَةٍ بَطِرَتْ مَعِيشَتَهَا فَتِلْكَ مَسَاكِنُهُمْ لَمْ تُسْكَن مِّن بَعْدِهِمْ إِلَّا قَلِيلاً وَكُنَّا نَحْنُ الْوَارِثِينَ
ترجمه :
چه مردمان زيادي را نابود ساختهايم كه در زندگي خود ( همچون اينان ) مست و مغرور ( جاه و مال و زر و زور ) شدهاند و طغيان و سركشي پيشه ساختهاند . اين خانههاي ايشان است كه بعد از آنان ( روي آبادي به خود نديده است و ) جز مدّت اندكي منزل و مأوي نگشته است ، ( و آن هم سكونت موقّت مسافران و سيّاحان به هنگام رفت و آمدشان از اين مناطق بوده است ) . و ما خودمان مالك و صاحب ( املاك و ديارشان ) شدهايم .
توضيحات :
« كَمْ أَهْلَكْنا مِن قَرْيَةٍ . . . » : ( نگا : اعراف / 4 ) . « بَطِرَتْ » : سرمست و مغرور شده است . طغيان و سركشي كرده است . كفران كرده و ناسپاس گذاشته است ( نگا : انفال / 47 ) . « مَعِيشَتَهَا » : مفعول فيه است و حرف جرّ ( في ) محذوف است . در اصل چنين است : بَطِرَتْ فِي مَعِيشَتِها . « لَمْ تُسْكَنْ . . . إلاّ قَلِيلاً » : جز مدّت كمي ، يا جز بخش اندكي ، و يا اين كه جز توسّط افراد معدودي ، روي آبادي به خود نديده است و ساكناني نداشته است . « الْوَارِثِينَ » : مالكين . صاحبان ( نگا : حجر / 23 ، انبياء / 89 ، قصص / 5 ) .
آيه 59
متن آيه :
وَمَا كَانَ رَبُّكَ مُهْلِكَ الْقُرَى حَتَّى يَبْعَثَ فِي أُمِّهَا رَسُولاً يَتْلُو عَلَيْهِمْ آيَاتِنَا وَمَا كُنَّا مُهْلِكِي الْقُرَى إِلَّا وَأَهْلُهَا ظَالِمُونَ
ترجمه :
پروردگار تو هرگز شهر و دياري را ويران نميسازد مگر اين كه در كانون و مركز آنجا پيغمبري را برانگيزد تا آيات ما را بر اهالي آن فرو خواند ، و ما شهر و دياري را نابود نكرده و نابود نميگردانيم مگر اين كه ساكنان آنجا ستمكار باشند .
توضيحات :
« الْقُري » : جمع قَرْيَة ، شهرها و آباديهاي بزرگ ( نگا : انعام / 131 ) . « أُمِّهَا » : مركز آن . كانون و پايتخت آن . « يَتْلُو » : الف زائدي در رسمالخط قرآني در آخر دارد . « حَتّي يَبْعَثَ فِي أُمِّها رَسُولاً » : اين بخش ، اشاره به اين واقعيّت است كه لزومي ندارد در هر شهر و روستائي پيغمبري مبعوث گردد . همين كه در يك كانون بزرگ كه مركز اخبار و محل انديشمندان و پايتخت بزرگان يك قوم است پيغمبري برانگيخته شود ، كافي و بسنده است . « وَ أَهْلُهَا ظَالِمُونَ » : اين بخش ، بيانگر اين مطلب است كه ظلم سبب ويراني است ، و ظالمان بدون كيفر و مجازات نميمانند .
آيه 60
متن آيه :
وَمَا أُوتِيتُم مِّن شَيْءٍ فَمَتَاعُ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَزِينَتُهَا وَمَا عِندَ اللَّهِ خَيْرٌ وَأَبْقَى أَفَلَا تَعْقِلُونَ
ترجمه :
آنچه به شما داده شده است ، كالاي اين جهان و زينت آن است ( و زودگذر و همراه با ناگواريها و رنجها و دردها است ) ولي آنچه در نزد خدا ( در آن سرا است ) بهتر و جاودانهتر است . آيا نميدانيد ( كه باقي با فاني و محدود با نامحدود ، يكسان نيست ؟ ! ) .
توضيحات :
« مَتَاعُ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا » : كالاي زندگي دنيوي است و تنها در مدّت عمر كوتاهتان از آن استفاده ميكنيد و بس . « خَيْرٌ وَ أَبْقي » : خوبتر و پايدارتر . مراد خوب و سرمدي است .
آيه 61
متن آيه :
أَفَمَن وَعَدْنَاهُ وَعْداً حَسَناً فَهُوَ لَاقِيهِ كَمَن مَّتَّعْنَاهُ مَتَاعَ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا ثُمَّ هُوَ يَوْمَ الْقِيَامَةِ مِنَ الْمُحْضَرِينَ
ترجمه :
آيا كسي كه بدو وعده نيكو دادهايم ، و بدان خواهد رسيد ( كه نعمت فراوان و نامحدود آن جهان و بهشت جاويدان است ) همسان كسي است كه كالاي زندگي اين جهان را بدو دادهايم ( و از نعمت ناپايدار و آميزه به غصّه و رنج آن بهرهمندش ساختهايم ) و سپس در روز قيامت از زمره احضارشدگان ( براي حساب و كتاب ، و گرد آورده شدگان در عذاب و عقاب دوزخ ) است ؟ !
توضيحات :
« لاقِيهِ » : رسنده بدان است . « الْمُحْضَرِينَ » : احضار شدگان . گرد آورده شدگان . مراد كساني است كه فرشتگان آنان را به پاي حساب و كتاب ميآورند و براي عذاب حاضرشان ميگردانند ( نگا : روم / 16 ، صافّات / 57 ) .
آيه 62
متن آيه :
وَيَوْمَ يُنَادِيهِمْ فَيَقُولُ أَيْنَ شُرَكَائِيَ الَّذِينَ كُنتُمْ تَزْعُمُونَ
ترجمه :
روزي ( را خاطر نشان ساز كه ) خدا ايشان را فرياد ميدارد و ميگويد : انبازهائي كه براي من گمان ميبرديد كجايند ؟ ! ( اي مشركان ! حالا كه حجابها و پردهها كنار رفتهاند و هنگامه حساب و كتاب و گرفتاري و درماندگي است ، بگوئيد بتها و خداگونههاي انس و جنّي كه ميپنداشتيد و ميپرستيديد بيايند و شما را از عقاب و عذاب آفريدگار برهانند ) .
توضيحات :
« أَيْنَ » : كجا ؟ كو ؟
آيه 63
متن آيه :
قَالَ الَّذِينَ حَقَّ عَلَيْهِمُ الْقَوْلُ رَبَّنَا هَؤُلَاء الَّذِينَ أَغْوَيْنَا أَغْوَيْنَاهُمْ كَمَا غَوَيْنَا تَبَرَّأْنَا إِلَيْكَ مَا كَانُوا إِيَّانَا يَعْبُدُونَ
ترجمه :
كساني كه ( سردستگان كفر و ضلال بوده و ) فرمان عذاب درباره آنان مسلم شده است ، ميگويند : پروردگارا ! ما اينان را گمراه ساختهايم . از آنجا كه خودمان گمراه بودهايم ايشان را هم گمراه نمودهايم . ما از اينان در پيشگاه تو بيزاري ميجوئيم ( و ميگوئيم : ايشان شهوات و آرزوهاي خود را پرستش كردهاند و ) ما را عبادت نكردهاند !
توضيحات :
« حَقَّ عَلَيْهِمُ الْقَوْلُ » : مستحقّ عذاب شدهاند ( نگا : نمل / 82 ) . « أَغْوَيْنَاهُمْ كَمَا غَوَيْنَا » : ايشان را گمراه ساختهايم ، چرا كه خودمان گمراه بودهايم . مراد اين است كه اغواگران ميگويند : پيروان ما به ميل خود به دنبال ما آمدهاند و به محض اين كه وسوسه ما با شهوات ايشان موافقت داشته است ، از ما اطاعت نمودهاند . لذا هر دو گروه يكسان و برابريم ( نگا : مائده / 77 ) . « مَا . . . يَعْبُدُونَ » : عبادت ، در اينجا علاوه از پرستش ، معني اطاعت نيز دارد .
آيه 64
متن آيه :
وَقِيلَ ادْعُوا شُرَكَاءكُمْ فَدَعَوْهُمْ فَلَمْ يَسْتَجِيبُوا لَهُمْ وَرَأَوُا الْعَذَابَ لَوْ أَنَّهُمْ كَانُوا يَهْتَدُونَ
ترجمه :
( به پرستش كنندگان گول خورده ) گفته ميشود : انبازهاي خود را ( كه معبودهاي دروغينند ) به فرياد خوانيد ( تا شما را ياري كنند ) . آنان ايشان را به فرياد ميخوانند ، ولي پاسخي بدانان نميدهند . ( در اين هنگام ) عذاب را ( با چشم خود ) ميبينند ( و آرزو ميكنند : ) كاش ! هدايت يافته و راهياب ميبودند ( و امروز گرفتار چنين مجازات شديد نميشدند ) .
توضيحات :
« أُدْعُوا » : فرا خوانيد . به كمك طلبيد . « لَوْ أَنَّهُمْ . . . » : حرف ( لَوْ ) براي تمنّي است . يا براي شرط است و جواب محذوف است كه ( لَمّا رَأَوُا الْعَذابَ ) است .
آيه 65
متن آيه :
وَيَوْمَ يُنَادِيهِمْ فَيَقُولُ مَاذَا أَجَبْتُمُ الْمُرْسَلِينَ
ترجمه :
( خاطرنشان ساز ) روزي را كه خداوند مشركان را فرياد ميدارد و ميگويد : به پيغمبران چه پاسخي داديد ؟
توضيحات :
« أَجَبْتُمْ » : پاسخ داديد ( نگا : مائده / 109 ) .
آيه 66
متن آيه :
فَعَمِيَتْ عَلَيْهِمُ الْأَنبَاء يَوْمَئِذٍ فَهُمْ لَا يَتَسَاءلُونَ
ترجمه :
در اين هنگام ( بر اثر حيرت و دهشت ) همه خبرها از يادشان ميرود ( و جملگي دچار فراموشي ميشوند و سخني براي گفتن نخواهند داشت و حتّي از هول و هراس ) نميتوانند چيزي از يكديگر هم بپرسند .
توضيحات :
« عَمِيَتْ » : كور ميگردد . مراد مخفي شدن و از ياد رفتن است . اين فراموشي از شدّت حيرت بديشان دست ميدهد . « لا يَتَسَآءَلُونَ » : نميپرسند . مراد اين است كه نميتوانند بر اثر هول و هراس از يكديگر هم سؤال بكنند .
آيه 67
متن آيه :
فَأَمَّا مَن تَابَ وَآمَنَ وَعَمِلَ صَالِحاً فَعَسَى أَن يَكُونَ مِنَ الْمُفْلِحِينَ
ترجمه :
( آنچه گذشت درباره مشركاني است كه بر شرك مردهاند ) و امّا كساني كه ( در دنيا ) توبه كرده و ايمان آورده و كارهاي شايسته انجام داده باشند ، اميد است كه از زمره رستگاران گردند .
توضيحات :
« عَسي » : اميد است . اين واژه نسبت به خدا به معني محقّق و مسلّم و حتمي است .
آيه 68
متن آيه :
وَرَبُّكَ يَخْلُقُ مَا يَشَاءُ وَيَخْتَارُ مَا كَانَ لَهُمُ الْخِيَرَةُ سُبْحَانَ اللَّهِ وَتَعَالَى عَمَّا يُشْرِكُونَ
ترجمه :
پروردگار تو هر چه را بخواهد ميآفريند ، و هر كس را بخواهد برميگزيند ، و مردمان ( پس از صدور فرمان خدا درباره چيزي و كسي ) حق انتخاب و اختيار ندارند . خداوند بسي منزّهتر و بالاتر از آن است كه چيزي را انباز او كنند .
توضيحات :
« الْخِيَرَة » : حق انتخاب . گزينش . مراد اين است كه انسان در برابر حكم خدا ، صاحب اختيار نبوده و حق چانه زدن ندارد ( نگا : احزاب / 36 ) .
آيه 69
متن آيه :
وَرَبُّكَ يَعْلَمُ مَا تُكِنُّ صُدُورُهُمْ وَمَا يُعْلِنُونَ
ترجمه :
( اي پيغمبر ! ) پروردگار تو آگاه است از آنچه سينههايشان ( از كينهها در خود ) پنهان ميدارد ، و از آنچه آنان آشكار ميسازند ( و به صورت اعتراضها و طعنهها بروز ميدهند ) .
توضيحات :
« تُكِنُّ » : پنهان ميدارد ( نگا : نمل / 74 ) .
آيه 70
متن آيه :
وَهُوَ اللَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ لَهُ الْحَمْدُ فِي الْأُولَى وَالْآخِرَةِ وَلَهُ الْحُكْمُ وَإِلَيْهِ تُرْجَعُونَ
ترجمه :
پروردگار تو الله است و خدائي جز او نيست ، و هر گونه سپاس و ستايشي بدو تعلّق دارد چه در اين جهان و چه در آن جهان ، و فرماندهي و داوري از آن او است ، و بازگشت همه شما به سوي او خواهد بود . ( او خالق ، و او حاكم ، و او قاضي است ) .
توضيحات :
« الأُولي » : اين جهان . « الآخِرَة » : آن جهان . « الْحُكْمُ » : فرماندهي . داوري و دادرسي .
آيه 71
متن آيه :
قُلْ أَرَأَيْتُمْ إِن جَعَلَ اللَّهُ عَلَيْكُمُ اللَّيْلَ سَرْمَداً إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ مَنْ إِلَهٌ غَيْرُ اللَّهِ يَأْتِيكُم بِضِيَاء أَفَلَا تَسْمَعُونَ
ترجمه :
بگو : ( اي مردم ! ) به من بگوئيد اگر خداوند شب را تا روز قيامت هميشه ماندگار كند ( و روز روشن را به دنبال آن نياورد ) بجز خدا كدام خدا است كه بتواند براي شما روشنائي بياورد ؟ ( و روز روشني پديدار كند تا در آن به تلاش بپردازيد و كسب و كار كنيد ؟ ) . آيا نميشنويد ؟ ( بايد كه بشنويد و بنگريد و كرنش بريد اگر عاقليد ) .
توضيحات :
« أَرَأَيْتُمْ » : چه ميبينيد و نظرتان چيست ؟ مرا خبر دهيد و به من بگوئيد . « سَرْمَداً » : دائمي و هميشگي . ماندگار و پايدار .
آيه 72
متن آيه :
قُلْ أَرَأَيْتُمْ إِن جَعَلَ اللَّهُ عَلَيْكُمُ النَّهَارَ سَرْمَداً إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ مَنْ إِلَهٌ غَيْرُ اللَّهِ يَأْتِيكُم بِلَيْلٍ تَسْكُنُونَ فِيهِ أَفَلَا تُبْصِرُونَ
ترجمه :
بگو : مرا خبر دهيد ، اگر خداوند روز را تا روز قيامت جاودانه و دائمي كند ( و شب تاريك را به دنبال آن نياورد ) بجز خدا كدام خدا است كه بتواند براي شما شبي را بياورد تا در آن بياراميد ( و خستگي كار روزانه را از تن به در كنيد ؟ ) . مگر نميبينيد ( كه دچار چه اشتباه بزرگي هستيد ؟ مگر شب و روز دو نشانه سترگ بر وجود خداي بزرگ نيستند ؟ ) .
توضيحات :
« تَسْكُنُونَ » : بياراميد . به استراحت بپردازيد ( نگا : يونس / 67 ) .
آيه 73
متن آيه :
وَمِن رَّحْمَتِهِ جَعَلَ لَكُمُ اللَّيْلَ وَالنَّهَارَ لِتَسْكُنُوا فِيهِ وَلِتَبْتَغُوا مِن فَضْلِهِ وَلَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ
ترجمه :
اين از لطف و مرحمت الهي است كه شب را و روز را براي شما آفريده است تا در آن بياراميد و ( در اين ، به تلاش معاش بپردازيد و ) فضل خدا را بجوئيد ، و سپاسگزار ( الطاف و مراحم او ) باشيد .
توضيحات :
« فِيهِ » : در شب .
آيه 74
متن آيه :
وَيَوْمَ يُنَادِيهِمْ فَيَقُولُ أَيْنَ شُرَكَائِيَ الَّذِينَ كُنتُمْ تَزْعُمُونَ
ترجمه :
روزي ( را خاطر نشان ساز كه ) خدا ايشان را فرياد ميدارد و ميگويد : انبازهائي كه براي من گمان ميبرديد كجايند ؟ !
توضيحات :
. . .
آيه 75
متن آيه :
وَنَزَعْنَا مِن كُلِّ أُمَّةٍ شَهِيداً فَقُلْنَا هَاتُوا بُرْهَانَكُمْ فَعَلِمُوا أَنَّ الْحَقَّ لِلَّهِ وَضَلَّ عَنْهُم مَّا كَانُوا يَفْتَرُونَ
ترجمه :
( در آن روز ، ما ) از هر امتي گواهي ( از ميانشان برگزيده و ) بيرون ميكشيم و ( به پيش خود احضار ميكنيم ، و خطاب به مشركان ) ميگوئيم : دليل خود را ( بر شرك و كفر دنيوي ) بياوريد . پس آنان خواهند دانست كه حق با خدا است ، و چيزهائي كه به هم ميبافتند ( و انباز و بت و دستاندركار جهان ميناميدند ، از دستشان به در رفته است و ) از ايشان گم و ناپديد گشته است .
توضيحات :
« نَزَعْنَا » : نزع به معني بيرون كشيدن است . ولي در اينجا مراد برگزيدن و احضار كردن است . « شَهِيداً » : گواه . مراد پيغمبر هر قومي است ( نگا : بقره / 143 ، نساء / 41 و 42 ) . « أَنَّ الْحَقَّ لِلّهِ » : حق با خدا است . آنچه خدا فرموده است ، حق و حقيقت است . الوهيّت حق خدا است و بس .
آيه 76
متن آيه :
إِنَّ قَارُونَ كَانَ مِن قَوْمِ مُوسَى فَبَغَى عَلَيْهِمْ وَآتَيْنَاهُ مِنَ الْكُنُوزِ مَا إِنَّ مَفَاتِحَهُ لَتَنُوءُ بِالْعُصْبَةِ أُولِي الْقُوَّةِ إِذْ قَالَ لَهُ قَوْمُهُ لَا تَفْرَحْ إِنَّ اللَّهَ لَا يُحِبُّ الْفَرِحِينَ
ترجمه :
قارون از قوم موسي بود و ( بر اثر داشتن دارائي فراوان ) بر آنان فخر فروشي كرد ( و چون ثروتمندترين فرد بنياسرائيل بود ، از ايشان خواست كه او را فرمانده و خويشتن را فرمانبردارش بدانند ) . ما آن اندازه گنج و دفينه بدو داده بوديم كه ( حمل صندوقهاي ) خزائن آن بر گروه پر زور و با قدرت سنگيني ميكرد ( و ايشان را دچار مشكل مينمود ) . وقتي ( از اوقات ) قوم او بدو گفتند : ( مغرورانه ) شادماني مكن ، كه خدا شادمانان ( سرمست از غرور ) را دوست نميدارد .
توضيحات :
« بَغي » : سركشي كرد . تكبّر ورزيد . خود را بزرگتر از ديگران ديد و ديگران را پائينتر از خويش . « الْكُنُوزِ » : جمع كَنْز ، گنجينه . دفينه . « ما » : چيزي كه . مقداري كه . موصول است و به معني ( ألَّتي ) است . « مَفَاتِحَ » : جمع مَفْتَح ، به فتح ميم ، مخزن . خزينه . صندوق و ظروف گنج ( نگا : انعام / 59 ، نور / 61 ) . « تَنُوأُُ » : سنگيني ميكند . به رنج و مشقّت مياندازد . « الْعُصْبَةِ » : جماعت زياد . گروه فراوان ( نگا : يوسف / 8 ) . « أُولِي الْقُوَّةِ » : زورمندان . قدرتمندان . « الْفَرِحِينَ » : افراد شادمان . مراد كساني است كه بر اثر فرا چنگ آوردن اموال و داشتن ماديات فراوان مغرور و متكبّر شوند و از باده پيروزي سرمست گردند و از خوشحالي در پوست نگنجند .
آيه 77
متن آيه :
وَابْتَغِ فِيمَا آتَاكَ اللَّهُ الدَّارَ الْآخِرَةَ وَلَا تَنسَ نَصِيبَكَ مِنَ الدُّنْيَا وَأَحْسِن كَمَا أَحْسَنَ اللَّهُ إِلَيْكَ وَلَا تَبْغِ الْفَسَادَ فِي الْأَرْضِ إِنَّ اللَّهَ لَا يُحِبُّ الْمُفْسِدِينَ
ترجمه :
به وسيله آنچه خدا به تو داده است ، سراي آخرت را بجوي ( و بهشت جاويدان را فرا چنگ آور ) و بهره خود را از دنيا فراموش مكن ( و بدان كه تو هم حق حيات داري و بايد از امتعه و لذائذ حلال استفاده بكني و به خويشتن برسي ) ، و همان گونه كه خدا به تو ( بخشيده است و در حق تو ) نيكي كرده است ، تو نيز ( به ديگران ببخش و بديشان ) نيكي كن ، و در زمين تباهي مجوي كه خدا تباهكاران را دوست نميدارد .
توضيحات :
« إِبْتَغِ » : بطلب . بجوي . « وَابْتَغِ فِيمَا » : مراد اين است كه نعمت دنيا بايد وسيله باشد ؛ نه هدف . به عبارت ديگر ثروت دنيا را بايد در راه فراچنگ آوردن بهشت خدا به كار انداخت .
آيه 78
متن آيه :
قَالَ إِنَّمَا أُوتِيتُهُ عَلَى عِلْمٍ عِندِي أَوَلَمْ يَعْلَمْ أَنَّ اللَّهَ قَدْ أَهْلَكَ مِن قَبْلِهِ مِنَ القُرُونِ مَنْ هُوَ أَشَدُّ مِنْهُ قُوَّةً وَأَكْثَرُ جَمْعاً وَلَا يُسْأَلُ عَن ذُنُوبِهِمُ الْمُجْرِمُونَ
ترجمه :
( قارون ) گفت : اين مال در سايه آگاهي و دانشي كه دارم به من داده شده است ( و مرا فراهم گشته است . خودم آن را به دست آوردهام و خودم هم ميدانم چگونه آن را مصرف كنم ) . مگر ندانسته است كه خداوند نسلهاي ( قرون و اعصار ) زيادي را نابود كرده است كه از او قدرت بيشتري ، و در گردآوري ( دارائي مهارت ) زيادتري داشتهاند . ( بگذار مجرمان چون او در فسق و فجور و كبر و غرور خود فرو روند . در قيامت همه چيز عيان است و حاجت به بيان نيست ، و لذا ) گناهكاران از گناهانشان سؤال ( تحقيق و ترحيم ) نميشود ، ( بلكه سؤال توبيخ و تحقير از ايشان ميگردد ) .
توضيحات :
« عَلي عِلْمٍ عِندِي » : در پرتو دانشي كه دارم . در سايه آگاهي و به سبب علمي كه مرا است . « الْقُرُونِ » : ( نگا : يونس / 13 ، قصص / 43 و 45 ) . « قُوَّةً » : مراد نيروي مادي است . « جَمْعاً » : گردآوري . توان بهرهوري و استفاده از سرمايه در بازرگاني و كشاورزي و راههاي ديگر اقتصادي براي افزايش دارائي مراد است . « لا يُسْأَلُ . . . » : در آخرت گناهكاران از گناهانشان پرسشي نميشود كه براي تحقيق باشد و بخواهند حال ايشان را هم مراعات دارند و مِهري بدانان ورزند ، زيرا همه چيز روشن است . بلكه سؤال توبيخ و تهديد مطرح است كه خود يك نوع مجازات رواني براي گناهكاران است ( نگا : حجر / 92 ، نحل / 56 ، صافّات / 24 ) . برخي هم احتمال دادهاند كه چنين امري مربوط به مجازات دنيوي است كه چون عذاب الهي فرا رسد ، مجال پرسش و پاسخ نيست و عذاب الهي همان و نابودي همان ( نگا : تفسير نمونه ) .
آيه 79
متن آيه :
فَخَرَجَ عَلَى قَوْمِهِ فِي زِينَتِهِ قَالَ الَّذِينَ يُرِيدُونَ الْحَيَاةَ الدُّنيَا يَا لَيْتَ لَنَا مِثْلَ مَا أُوتِيَ قَارُونُ إِنَّهُ لَذُو حَظٍّ عَظِيمٍ
ترجمه :
( قارون به اندرز پندگويان وقعي ننهاد و بلكه هوس قدرت و جنون ثروت او را بر آن داشت كه با آرايش هر چه بيشتر ، دارائي خود را به نمايش گذاشت و ) با تمام زينت خود در برابر قوم خويش نمايان گرديد ( و زر و زيور و قدرت و شوكت خويشتن را در معرض ديدگان مردمان قرار داد ) . آنان كه طالب زندگي دنيا بودند ، گفتند : اي كاش ! همان چيزهائي كه به قارون داده شده است ما هم ميداشتيم . ( چه ثروت سرشاري ! و چه جاه و جلالي ! ) . واقعاً او داراي بهره بزرگ و شانس سترگ است .
توضيحات :
« فِي زِينَتِهِ » : در ميان جاه و جلالش . با تمام زر و زورش ( نگا : هود / 15 ، احزاب / 28 ) . « حَظٍّ » : بهره و نصيب . شانس و بخت . سعادت و خوشبختي .
آيه 80
متن آيه :
وَقَالَ الَّذِينَ أُوتُوا الْعِلْمَ وَيْلَكُمْ ثَوَابُ اللَّهِ خَيْرٌ لِّمَنْ آمَنَ وَعَمِلَ صَالِحاً وَلَا يُلَقَّاهَا إِلَّا الصَّابِرُونَ
ترجمه :
و كساني كه دانش و آگاهي داشتند ( به افرادي كه عاشقان زرق و برق دنيا بودند و بزرگواري را در زر و زور ميديدند ) گفتند : واي بر شما ! ( چه ميگوئيد و سعادت را در چه ميجوئيد ؟ ) اجر و پاداش خدا ( كه بهشت جاويدان است ) بسي والاتر و بهتر ( از اين چيزها ) است براي كساني كه ايمان داشته باشند و كارهاي شايسته انجام دهند و اين ( بهشت يزدان هم ) جز نصيب شكيبايان نميگردد .
توضيحات :
« أُوتُوا الْعِلْمَ » : دانايان و فرزانگان . « لا يُلَقَّاهَا إِلاَّ الصَّابِرُونَ » : به بهشت خدا جز شكيبايان برده نميشوند و بدان رسانده نميشوند . اين نصيحت جز به دل شكيبايان فرو نميرود و كسي جز ايشان آن را پذيرا نميشود . ضمير ( ها ) به ( مَثُوبَة ) و ( جنّة ) مفهوم از ثواب ، و يا به ( مَقالَة ) و ( كَلِمَة ) علماء آگاه از احوال دنيا و آخرت بر ميگردد .
آيه 81
متن آيه :
فَخَسَفْنَا بِهِ وَبِدَارِهِ الْأَرْضَ فَمَا كَانَ لَهُ مِن فِئَةٍ يَنصُرُونَهُ مِن دُونِ اللَّهِ وَمَا كَانَ مِنَ المُنتَصِرِينَ
ترجمه :
سپس ما او را و خانهاش را به زمين فرو برديم ، و گروه و دستهاي نداشت كه او را در برابر خدا ياري دهند ( و وي را از عذاب الهي برهانند ) ، و خود نيز نتوانست خويشتن را كمك كند .
توضيحات :
« خَسَفْنَا » : فرو برديم ( نگا : نحل / 45 ، اسراء / 68 ) . « مِن دُونِ اللهِ » : در مقابل خدا ( نگا : كهف / 43 ) . « الْمُنتَصِرِينَ » : ياري دهندگان .
آيه 82
متن آيه :
وَأَصْبَحَ الَّذِينَ تَمَنَّوْا مَكَانَهُ بِالْأَمْسِ يَقُولُونَ وَيْكَأَنَّ اللَّهَ يَبْسُطُ الرِّزْقَ لِمَن يَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ وَيَقْدِرُ لَوْلَا أَن مَّنَّ اللَّهُ عَلَيْنَا لَخَسَفَ بِنَا وَيْكَأَنَّهُ لَا يُفْلِحُ الْكَافِرُونَ
ترجمه :
آنان كه ديروز آرزو ميكردند به جاي او باشند ، ( هنگامي كه اين صحنه دلخراش را ديدند ) گفتند : واي ! انگار خدا روزي را براي هر كس از بندگانش كه بخواهد گسترش ميدهد و براي هر كس كه بخواهد روزي را تنگ و كم ميگرداند ( و چرا ما از اين واقعيّت غافل بوديم كه داشتن و نداشتن ماديات ، وسيله آزمايش مردمان است و بس ؟ ! ) . اگر خداوند بر ما منت نمينهاد ( و تفضّل نميفرمود ، آرزوي ديروزي ما را برآورده ميكرد ، و امروز همچون قارون ) ما را ( به دل زمين ) فرو ميبرد . واي ! انگار كافران رستگار نميگردند ( و حتماً عذاب خدا دير يا زود گريبانگيرشان ميشود ) .
توضيحات :
« وَيْكَأَنَّ » : واي ! مثل اين كه . اين كلمه را بعضي بسيط ميدانند ، و برخي مركب از ( وَيْ ) و ( كَأَنَّ ) يا ( وَيْكَ ) و ( أَنَّ ) . واژه ( وَيْ ) يا ( وَيْكَ ) اسم الفعل و براي تعجّب و ندامت به كار ميروند ، و در اينجا معني ندامت و پشيماني دارند . « يَقْدِرُ » : تنگ ميكند . كم ميگرداند ( نگا : رعد / 26 ، اسراء / 30 ) .
آيه 83
متن آيه :
تِلْكَ الدَّارُ الْآخِرَةُ نَجْعَلُهَا لِلَّذِينَ لَا يُرِيدُونَ عُلُوّاً فِي الْأَرْضِ وَلَا فَسَاداً وَالْعَاقِبَةُ لِلْمُتَّقِينَ
ترجمه :
ما آن سراي آخرت را تنها بهره كساني ميگردانيم كه در زمين خواهان تكبّر و استكبار نيستند و فساد و تباهي نميجويند ( و دلهايشان از آلودگيهاي مقامطلبي و شهرتطلبي و بزرگبيني و تباهكاري ، پاك و پالوده است ) ، و عاقبت از آن پرهيزگاران است .
توضيحات :
« تِلْكَ الدَّارُ . . . » : آن سراي آخرت كه بهشت جاويدان است و بارها وصف آن را شنيدهايد . « عُلُوّاً » : برتري جوئي . مراد تكبّر و استكبار و خود بزرگ بيني است ( نگا : اسراء / 4 ، نمل / 14 ) . « الْعَاقِبَةُ » : سرانجام ، به معني وسيع كلمه . از قبيل : سرانجام كار . پيروزي در اين جهان . بهشت و نعمتهاي آن جهاني .
آيه 84
متن آيه :
مَن جَاء بِالْحَسَنَةِ فَلَهُ خَيْرٌ مِّنْهَا وَمَن جَاء بِالسَّيِّئَةِ فَلَا يُجْزَى الَّذِينَ عَمِلُوا السَّيِّئَاتِ إِلَّا مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ
ترجمه :
هر كس كار نيكي انجام دهد ، پاداشي بهتر از آن دارد ، ( كه اجر مضاعف است ، و اين افزايش بستگي به ميزان عمل و اخلاص و حسن نيّت و صفاي قلب دارد ) و هر كس كار بدي انجام دهد ، به كساني كه كار بد كنند ، جز اعمال آنان ، كيفر ايشان نيست ( و كيفرشان درست به اندازه گناهشان است ) .
توضيحات :
« مَن جَآءَ بِالْحَسَنَةِ » : مراد از حَسَنة ، هر گونه كار نيك است كه پاداش مضاعف دارد ( نگا : انعام / 160 ، بقره / 261 ) . يا اين كه مراد ايمان و عمل صالح است كه جزاي آن بهتر از خود آن است كه رضا و خوشنودي خدا است كه همه خوشيها را به همراه دارد ( نگا : توبه / 72 ، مائده / 16 ) . « لا يُجْزَي . . . إِلاّ مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ » : در برابر سيّئات و معاصي ، كيفري جز كيفر همان عملي را كه انجام دادهاند دامنگيرشان نميگردد ( نگا : انعام / 160 ، يونس / 27 ) .
آيه 85
متن آيه :
إِنَّ الَّذِي فَرَضَ عَلَيْكَ الْقُرْآنَ لَرَادُّكَ إِلَى مَعَادٍ قُل رَّبِّي أَعْلَمُ مَن جَاء بِالْهُدَى وَمَنْ هُوَ فِي ضَلَالٍ مُّبِينٍ
ترجمه :
همان كسي كه ( تبليغ ) قرآن را بر تو واجب گردانده است ، تو را به محلّ بازگشت بزرگ ( قيامت ) برميگرداند ( و ميان تو و تكذيبكنندگانت داوري مينمايد و به مقام محمود و بهشت موعودت ميرساند ) . بگو : پروردگار من ( از همه ) بهتر ميداند كه چه كسي هدايت را از سوي او آورده است ، و چه كسي در گمراهي آشكار بسر ميبرد .
توضيحات :
« فَرَضَ » : واجب گردانده است . مراد تبليغ قرآن و عمل به آن و رساندن اوامر يزدان به مردمان است ( نگا : نور / 1 ، مائده / 92 و 99 ) . « رَآدّ » : برگرداننده . « مَعَادٍ » : زادگاه و جايگاه كه مراد مكّه است . روز رستاخيز يا محشر و ميعادگاه حساب و كتاب كه براي پيغمبر ورود به بهشت را به دنبال دارد . بهشت كه محلّ برگشت مؤمنان بدان است . تنوين مَعادٍ ، براي تعظيم است . « مَن جَآءَ بِالْهُدي » : مراد خود پيغمبر است .
آيه 86
متن آيه :
وَمَا كُنتَ تَرْجُو أَن يُلْقَى إِلَيْكَ الْكِتَابُ إِلَّا رَحْمَةً مِّن رَّبِّكَ فَلَا تَكُونَنَّ ظَهِيراً لِّلْكَافِرِينَ
ترجمه :
تو اين اميد را نداشتي كه كتاب ( بزرگ قرآن ) براي تو فرستاده شود ، ليكن رحمت پروردگارت چنين ايجاب كرد و ( خواست با ارسال قرآن براي خاتم پيغمبران ، اين مسؤوليّت سنگين را به تو سپارد . به شكرانه اين نعمت بزرگ هرگز ) پشتيبان كافران مباش ( و ياور و همدست ايشان مشو ) .
توضيحات : « أَمْ كُنتَ تَرْجُو » : چشم به راه نبودي . اميدوار نبودي . الف زائدي در رسمالخطّ قرآني در آخر ( تَرْجُو ) موجود است . « إِلاّ » : ليكن ( نگا : قصص / 46 ) . « إِلاّ رَحْمَةً مِّن رَّبِّكَ » : ليكن رحمت پروردگارت ايجاب كرد و شامل تو شد . مگر به خاطر رحم پروردگارت نسبت به تو و امت تو . « إِلاّ رَحْمَةً » : ( نگا : اسراء / 87 ) . « ظَهِيراً » : پشتيبان ( نگا : قصص / 17 ) . مسلّماً پيغمبر هرگز از كفّار پشتيباني نميكرده است ، ولي اين دستور در مورد او تأكيد است ، و در مورد ديگران بيان يك وظيفه مهمّ .
آيه 87
متن آيه :
وَلَا يَصُدُّنَّكَ عَنْ آيَاتِ اللَّهِ بَعْدَ إِذْ أُنزِلَتْ إِلَيْكَ وَادْعُ إِلَى رَبِّكَ وَلَا تَكُونَنَّ مِنَ الْمُشْرِكِينَ
ترجمه :
كافران تو را از آيات خداوند باز ندارند ، پس از آن كه بر تو نازل شده است ، و ( مردم را ) به سوي پروردگارت دعوت كن ، و از زمره مشركان مباش .
توضيحات :
« لا يَصُدُّنَّكَ » : تو را باز ندارند . « عَنْ ءَايَاتِ اللهِ » : از ترتيل و تبليغ و عمل به آيات خدا .
آيه 88
متن آيه :
وَلَا تَدْعُ مَعَ اللَّهِ إِلَهاً آخَرَ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ كُلُّ شَيْءٍ هَالِكٌ إِلَّا وَجْهَهُ لَهُ الْحُكْمُ وَإِلَيْهِ تُرْجَعُونَ
ترجمه : همراه الله معبود ديگري را به فرياد مخوان . جز او هيچ معبود ديگري وجود ندارد . همه چيز جز ذات او فاني و نابود ميشود . فرماندهي از آن او است و بس ، و همگي شما به سوي او برگردانده ميشويد ( و به حساب و كتاب اقوال و اعمالتان رسيدگي ميكند و در ميانتان داوري خواهد كرد ) .
توضيحات :
« لا تَدْعُ » : به فرياد مخوان . مپرست . « وَجْهَهُ » : ( نگا : انعام / 52 ، كهف / 28 ) . « الْحُكْمُ » : فرماندهي و حاكميّت . داوري و قضاوت .
فرم در حال بارگذاری ...
[سه شنبه 1395-02-28] [ 02:57:00 ب.ظ ]
|