موقعیت فعلی: فهرست قرآن / سوره انبياء / تفسیر نور

آيه 1
‏متن آيه : ‏
‏ اقْتَرَبَ لِلنَّاسِ حِسَابُهُمْ وَهُمْ فِي غَفْلَةٍ مَّعْرِضُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( زمان ) محاسبه مردمان ( كفرپيشه چون قريش بسيار ) بديشان نزديك است در حالي كه آنان غافل ( از هول و هراس آن ) و روي‌گردان ( از ايمان بدان ) مي‌باشند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« حِسَابُهُمْ » : محاسبه ايشان . مراد زمان حساب و كتاب گرفتن از آنان است كه قيامت است . ( نگا : قمر / 1 )‏

آيه 2
‏متن آيه : ‏
‏ مَا يَأْتِيهِم مِّن ذِكْرٍ مَّن رَّبِّهِم مُّحْدَثٍ إِلَّا اسْتَمَعُوهُ وَهُمْ يَلْعَبُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏هيچ بخش تازه‌اي از قرآن ( و اندرز جديدي ) از سوي پروردگارشان بديشان نمي‌رسد مگر اين كه آن را به شوخي مي‌شنوند و به بازي مي‌گيرند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« ذِكْرٍ » : قرآن ( نگا : حجر / 9 ) . پند و اندرز . « مُحْدَثٍ » : تازه . صفت ( ذِكْرٍ ) است .‏

آيه 3
‏متن آيه : ‏
‏ لَاهِيَةً قُلُوبُهُمْ وَأَسَرُّواْ النَّجْوَى الَّذِينَ ظَلَمُواْ هَلْ هَذَا إِلَّا بَشَرٌ مِّثْلُكُمْ أَفَتَأْتُونَ السِّحْرَ وَأَنتُمْ تُبْصِرُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( آنان در حالي هستند كه ) دلهايشان غافل است ( از انديشيدن درباره آن ) . چنين ستم‌پيشگاني گفتگوهاي درِگوشي ( خود را كه براي توطئه عليه پيغمبر و قرآن انجام مي‌دادند ) پنهان مي‌داشتند ( و به همديگر ) مي‌گفتند : مگر اين ( شخص كه ادّعاي پيغمبري مي‌كند ) انساني همچون شما نيست‌ ؟ ( حال كه او بشر عادي و همسان با شما است و كلام جادوئي دارد ) آيا به سراغ جادو مي‌رويد ( و آن را مي‌پذيريد ) گرچه مي‌بينيد ( كه جادو است‌ ؟ ! ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« لاهِيَةً » : غافل و بي‌خبر . « أَسَرُّوا » : پنهان داشتند و پوشيدند . « الَّذِينَ » : بدل ضمير ( و ) است يا فاعل است و از باب : « أَكَلُونِي الْبَرَاغِيثُ » : است . « أَسَرُّوا النَّجْوَيا » : جنبه مبالغه در پنهان داشتن دارد . « هَلْ هذا » : استفهام انكاري است . « أَفَتَأْتُونَ السِّحْرَ » : آيا به سراغ سحر مي‌رويد ؟ آيا سحر را مي‌پذيريد ؟‏

آيه 4
‏متن آيه : ‏
‏ قَالَ رَبِّي يَعْلَمُ الْقَوْلَ فِي السَّمَاء وَالأَرْضِ وَهُوَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( خدا پيغمبر را از سخنان پنهاني و توطئه‌هاي نهاني ايشان بياگاهانيد ، و او بديشان ) گفت : پروردگارم مي‌داند سخني را كه در آسمان و سخني را كه در زمين گفته شود ؛ چرا كه او شنواي ( هر گفتاري و ) آگاه ( از هر كرداري ) است .‏

‏توضيحات : ‏
‏« قَالَ » : پيغمبر گفت .‏

آيه 5
‏متن آيه : ‏
‏ بَلْ قَالُواْ أَضْغَاثُ أَحْلاَمٍ بَلِ افْتَرَاهُ بَلْ هُوَ شَاعِرٌ فَلْيَأْتِنَا بِآيَةٍ كَمَا أُرْسِلَ الأَوَّلُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( ستمكاران كفرپيشه به اين هم اكتفاء نمي‌كنند كه مي‌گويند : محمّد انسان عادي است و پيغمبر نبوده ، و قرآن هم جادوئي بيش نيست ) بلكه مي‌گويند : ( قرآن ) خوابهاي آشفته و پراكنده‌اي بيش نيست ، نخير او اصلاً آن را از پيش خود ساخته است ( و به خدا نسبت داده است ) ، نخير اصلاً او شاعري است ( و قرآن مجموعه‌اي از تخيّلات شاعرانه خودش مي‌باشد . اگر وي راست مي‌گويد كه فرستاده خدا است ) پس او معجزه‌اي را به ما ارائه دهد كه ( از جنس معجزاتي باشد كه ) پيغمبران پيشين ( از خود نموده و ) با آن فرستاده شده‌اند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« بَلْ » : بلكه . اين واژه براي گسيختن از موضوعي و پرداختن به موضوع ديگري به كار مي‌رود . « أَضْغَاثُ أَحْلامٍ » : خوابهاي آشفته و پريشان ( نگا : يوسف‌ / 44 ) . « ءَايَةٍ » : معجزه حسي و مادي مراد است ( نگا : طه / 133 ) .‏

آيه 6
‏متن آيه : ‏
‏ مَا آمَنَتْ قَبْلَهُم مِّن قَرْيَةٍ أَهْلَكْنَاهَا أَفَهُمْ يُؤْمِنُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏مردمان پيشيني كه قبل از ايشان بوده‌اند ( و تقاضاي معجزات گوناگون نموده‌اند ) هر كدام كه ايمان نياورده‌اند نابودشان كرده‌ايم . ( قبلاً هم مشيّت خدا بر اين تعلّق گرفته است كه مادام تو در ميان قريش باشي ، خدا ايشان را به عذابي گرفتار نكند كه مايه نابوديشان گردد ) . مگر آنان ايمان مي‌آورند ؟ ! ( ممكن نيست ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« قَرْيَةٍ » : آبادي . مراد مردمان آبادي است . « مِن قَرْيَةٍ » : برخي حرف « مِنْ » را دالّ بر عموم نفي مابعد دانسته‌اند . يعني : هيچ كدام از ملّتهاي پيشيني كه درخواست معجزه كرده‌اند ايمان نياورده و در نتيجه نابود شده‌اند . ولي بهتر است ( مِنْ ) تبعيضيّه بشمار آيد . به هر حال خدا چنين معجزه‌اي بديشان نمي‌نماياند ، چرا كه حتماً ايمان نمي‌آورند و در نتيجه نابود مي‌شوند . خداوند هم پيشتر خواسته است كه عذاب استيصال دامنگير اين ملّت نشود ( نگا : أنفال‌ / 33 ) .‏

آيه 7
‏متن آيه : ‏
‏ وَمَا أَرْسَلْنَا قَبْلَكَ إِلاَّ رِجَالاً نُّوحِي إِلَيْهِمْ فَاسْأَلُواْ أَهْلَ الذِّكْرِ إِن كُنتُمْ لاَ تَعْلَمُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( تنها تو نيستي كه پيغمبري ، و در عين حال انسان . بلكه ) پيش از تو جز مرداني را برنينگيخته‌ايم كه بديشان ( دين آسماني را ) وحي كرده‌ايم . از ( اهل علم و ) آشنايان به كتابهاي‌آسماني بپرسيد اگر اين را نمي‌دانيد .‏

‏توضيحات : ‏
‏« رِجَالاً » : مردان . مراد اين است كه پيغمبران همه انسان بوده و از ميان مردان برگزيده شده‌اند ؛ نه زنان . « الذِّكْرِ » : مراد كتابهاي آسماني پيشين است ( نگا : أنبياء / 105 ) . دانش و آگاهي . « أَهْلَ الذِّكْرِ » : آشنايان به كتابهاي آسماني پيشين . آگاهان و فرزانگان .‏

آيه 8
‏متن آيه : ‏
‏ وَمَا جَعَلْنَاهُمْ جَسَداً لَّا يَأْكُلُونَ الطَّعَامَ وَمَا كَانُوا خَالِدِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏ما پيغمبران را به صورت كالبدهائي كه غذا نخورند نيافريده‌ايم ( بلكه آنان انسان بوده و همچون انسانهاي ديگر خورده‌اند و نوشيده‌اند و زندگي كرده‌اند و مرده‌اند ) و عمر جاويدان هم نداشته‌اند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« جَسَداً » : مراد كالبد و پيكري است كه مانند فرشتگان به غذا نيازمند نباشد .‏

آيه 9
‏متن آيه : ‏
‏ ثُمَّ صَدَقْنَاهُمُ الْوَعْدَ فَأَنجَيْنَاهُمْ وَمَن نَّشَاء وَأَهْلَكْنَا الْمُسْرِفِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( ما به پيغمبران خود وعده داده بوديم كه آنان را از چنگال دشمنان رهائي بخشيم و نقشه‌هايشان را نقش برآب كنيم . آري ما سرانجام ) به وعده وفا كرده‌ايم و صدق آن را بديشان نموده‌ايم و آنان و همه كساني را كه خواسته‌ايم ، نجات بخشيده‌ايم ، و زياده‌روي كنندگان ( در تكذيب و تعذيب پيغمبران ) را نابود كرده‌ايم .‏

‏توضيحات : ‏
‏« الْمُسْرِفِينَ » : مراد اسراف‌كنندگان در زشتيها و پلشتيها ، و زياده‌روي كنندگان در تكذيب و تعذيب مؤمنان و انبياء است .‏

آيه 10
‏متن آيه : ‏
‏ لَقَدْ أَنزَلْنَا إِلَيْكُمْ كِتَاباً فِيهِ ذِكْرُكُمْ أَفَلَا تَعْقِلُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏ما برايتان كتابي ( به نام قرآن ) نازل كرده‌ايم كه وسيله بيداري و آوازه و بزرگواري شما است . آيا نمي‌فهميد ( كه سود و عظمتتان در چيست‌ ؟ ! ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« فِيهِ ذِكْرُكُمْ » : در اين كتاب شرف و عظمت شما نهفته است . آوازه و شهرت شما را پاس مي‌دارد . مايه بيداري و وسيله هوشياري شما است .‏

آيه 11
‏متن آيه : ‏
‏ وَكَمْ قَصَمْنَا مِن قَرْيَةٍ كَانَتْ ظَالِمَةً وَأَنشَأْنَا بَعْدَهَا قَوْماً آخَرِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏بسيار بوده است كه ( اهالي ) آباديهاي ستمگري را ( به سبب كفرشان ) نابود كرده‌ايم و پس از ايشان ، گروههاي ديگري را روي كار آورده‌ايم .‏

‏توضيحات : ‏
‏« قَصَمْنَا » : در هم شكسته‌ايم . مراد هلاك كردن و نابود ساختن است .‏

آيه 12
‏متن آيه : ‏
‏ فَلَمَّا أَحَسُّوا بَأْسَنَا إِذَا هُم مِّنْهَا يَرْكُضُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏آنان هنگامي كه عذاب ما را احساس كرده‌اند ، ناگهان پاي به فرار گذاشته‌اند ( و براي نجات خويش همچون چهارپايان به اين سو و آن سو گريخته‌اند ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« أَحَسُّوا » : احساس كرده‌اند . پي برده‌اند . اين قسمت ، تفصيل بخش اجمالي سابق است . چرا كه احساس ، پيش از هلاك است . « بَأْسَنا » : عذاب ما . « يَرْكُضُونَ » : از ماده ( ركض ) به معني تند دويدن ، اسب را تاختن ، و پا بر زمين كوبيدن است ( نگا : ص‌ / 42 ) .‏

آيه 13
‏متن آيه : ‏
‏ لَا تَرْكُضُوا وَارْجِعُوا إِلَى مَا أُتْرِفْتُمْ فِيهِ وَمَسَاكِنِكُمْ لَعَلَّكُمْ تُسْأَلُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( امّا به عنوان تمسخر و استهزاء بديشان گفته شده است : ) نگريزيد و باز گرديد به سوي زندگاني پرناز و نعمتي كه در آن بسر مي‌برديد و به سوي كاخها و قصرهاي پرزرق و برقتان ! شايد ( خدمتگزاران و اطرافيانتان به شما نياز داشته باشند و ) از شما ( كمكي و چيزي ) خواسته شود ( و به رأي و نظرتان محتاج باشند ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« أُتْرِفْتُمْ فِيهِ » : در آن غرق خوشگذراني بوديد ( هود / 116 ) .‏

آيه 14
‏متن آيه : ‏
‏ قَالُوا يَا وَيْلَنَا إِنَّا كُنَّا ظَالِمِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏مي‌گويند : واي بر ما ! ما ستمگر بوده‌ايم ( و با كفر ورزيدن ، بر خود ستم كرده‌ايم ، و هم اينك به آتش مي‌سوزيم ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« يَا وَيْلَنَا » : اي واي بر ما ! تركيبي است كه به هنگام افسوس خوردن و پشيماني بردن گفته مي‌شود .‏

آيه 15
‏متن آيه : ‏
‏ فَمَا زَالَت تِّلْكَ دَعْوَاهُمْ حَتَّى جَعَلْنَاهُمْ حَصِيداً خَامِدِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏پيوسته اين ، فرياد ايشان خواهد بود ( و « واي بر ما » را تكرار مي‌كنند ) تا اين كه آنان را درويده و فرو افتاده مي‌نمائيم ( و ايشان را از پاي مي‌اندازيم و هلاكشان مي‌سازيم ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« دَعْوَاهُمْ » : فرياد و صداي ايشان . « حَصِيداً » : درو شده . مراد از پاي انداخته و پي كرده مي‌باشد . « خَامِدِينَ » : خاموش شدگان . مراد هلاك شوندگان و از نفس افتادگان است .‏

آيه 16
‏متن آيه : ‏
‏ وَمَا خَلَقْنَا السَّمَاء وَالْأَرْضَ وَمَا بَيْنَهُمَا لَاعِبِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏ما كه آسمان و زمين و آنچه در ميان آنها است براي بازي و شوخي نيافريده‌ايم ( و بيهوده و بي‌هدف ساخته و پرداخته نساخته‌ايم ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« لاعِبِينَ » : بازي و شوخي‌كنان . حال ضمير ( نا ) در ( مَا خَلَقْنَا ) است .‏

آيه 17
‏متن آيه : ‏
‏ لَوْ أَرَدْنَا أَن نَّتَّخِذَ لَهْواً لَّاتَّخَذْنَاهُ مِن لَّدُنَّا إِن كُنَّا فَاعِلِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( به فرض محال ) اگر مي‌خواستيم سرگرمي انتخاب كنيم ، چيزي مناسب خود انتخاب مي‌كرديم ( و لهو و لعب خدايانه‌اي برمي‌گزيديم ) . ما چنين كاري را نمي‌كنيم .‏

‏توضيحات : ‏
‏« مِن لَّدُنَّا » : متناسب با شأن خدايانه خود . « إِن كُنَّا فَاعِلِينَ » : اگر چنين كاري مي‌كرديم . ما چنين كاري نمي‌كنيم . با توجّه به معني دوم ، حرف « إِنْ » : نافيه است ( نگا : مريم‌ / 93 ) .‏

آيه 18
‏متن آيه : ‏
‏ بَلْ نَقْذِفُ بِالْحَقِّ عَلَى الْبَاطِلِ فَيَدْمَغُهُ فَإِذَا هُوَ زَاهِقٌ وَلَكُمُ الْوَيْلُ مِمَّا تَصِفُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏بلكه ( ما چنين نمي‌خواهيم و ) حق را به جان باطل مي‌اندازيم ، و حق مغز سر باطل را از هم مي‌پاشد و باطل هرچه زودتر محو و نابود مي‌شود . واي بر شما ( اي كافران ) به سبب توصيفي كه مي‌كنيد ( از بي‌هدفي جهان ، و از افترائي كه بر خدا و فرستاده يزدان مي‌بنديد ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« نَقْذِفُ » : پرت مي‌كنيم . مي‌اندازيم . « يَدْمَغُهُ » : جمجمه و مغز سر آن را مي‌شكافد . محو و نابودش مي‌كند . « زَاهِقٌ » : از ميان رونده . مضمحلّ شونده . « أَلْوَيْلُ » : هلاك . عذاب . واي .‏

آيه 19
‏متن آيه : ‏
‏ وَلَهُ مَن فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَمَنْ عِندَهُ لَا يَسْتَكْبِرُونَ عَنْ عِبَادَتِهِ وَلَا يَسْتَحْسِرُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏از آن او است هر كه و هر چه در آسمانها و زمين است ، ( و لذا تنها شايسته پرستش او است ) و كساني كه در پيشگاه وي هستند ( و مقرّبان درگاه پروردگارند ، يعني فرشتگان ) از پرستش او سر باز نمي‌زنند و خويشتن را بالاتر از عبادتش نمي‌دانند و ( از بندگي شبانه‌روزي خود هرگز ) خسته نمي‌گردند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« مَنْ عِندَهُ » : كساني كه در پيشگاه خدايند . مراد فرشتگان مقرّب است كه همچون صاحبان مكانت و منزلت در نزد شاهانند . مراد از پيشگاه خدا هم ، محضر قرب معنوي است . « لا يَسْتَحْسِرُونَ » : خسته و درمانده نمي‌شوند ( نگا : ملك‌ / 4 ) .‏

آيه 20
‏متن آيه : ‏
‏ يُسَبِّحُونَ اللَّيْلَ وَالنَّهَارَ لَا يَفْتُرُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏شب و روز ( دائماً به تعظيم و تمجيد خدا مشغولند و پيوسته ) سرگرم تسبيح و تقديسند و سستي به خود راه نمي‌دهند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« لا يَفْتَرُونَ » : سست نمي‌شوند و خسته و دلگير نمي‌گردند .‏

آيه 21
‏متن آيه : ‏
‏ أَمِ اتَّخَذُوا آلِهَةً مِّنَ الْأَرْضِ هُمْ يُنشِرُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( فرشتگان مقرّب اين چنين به عبادات مشغولند ، و امّا اينان ) آيا خداياني از ( سنگ و چوب و فلز و ديگر اشياء ) زمين را به خدائي گرفته‌اند كه ( انگار قادرند مردگان را ) زندگي دوباره بخشند ؟ !‏

‏توضيحات : ‏
‏« أَمْ » : آيا ؟ اين حرف براي انتقال از سخني و پرداختن به سخن ديگري است همراه با انكار ( نگا : بقره‌ / 214 ) . « مِنَ الأَرْضِ » : از عَناصِر و اشياء زمين . « يُنشِرُونَ » : زندگي مي‌بخشند . در آخرت مردگان را زنده مي‌كنند .‏

آيه 22
‏متن آيه : ‏
‏ لَوْ كَانَ فِيهِمَا آلِهَةٌ إِلَّا اللَّهُ لَفَسَدَتَا فَسُبْحَانَ اللَّهِ رَبِّ الْعَرْشِ عَمَّا يَصِفُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏اگر در آسمانها و زمين ، غير از يزدان ، معبودها و خداياني مي‌بودند و ( امور جهان را مي‌چرخاندند ) قطعاً آسمانها و زمين تباه مي‌گرديد ( و نظام گيتي به هم مي‌خورد . چرا كه بودن دو شاه در كشوري و دو رئيس در اداره‌اي ، نظم و ترتيب را به هم مي‌زند ) . لذا يزدان صاحب سلطنت جهان ، بسي برتر از آن چيزهائي است كه ايشان ( بدو نسبت مي‌دهند و ) بر زبان مي‌رانند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« إِلاّ » : غير از ( نگا : هود / 36 ) . « الْعَرْشِ » : تخت سلطنت جهان . كنايه از عزّت و قدرت و فرماندهي است ( نگا : أعراف‌ / 54 ) . موجود ناشناخته‌اي كه انسان به حقيقت آن پي نمي‌برد ( نگا : حاقّه‌ / 17 ) .‏

آيه 23
‏متن آيه : ‏
‏ لَا يُسْأَلُ عَمَّا يَفْعَلُ وَهُمْ يُسْأَلُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏خداوند در برابر كارهائي كه مي‌كند ، مورد بازخواست قرار نمي‌گيرد ( و بازپرسي نمي‌شود ، و كسي حق خُرده‌گيري ندارد ) ولي ديگران مورد بازخواست و پرسش قرار مي‌گيرند ( و در افعال و اقوالشان جاي ايراد و سؤال بسيار است ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« لا يُسْأَلُ . . . » : پرسيده نمي‌شود . اعتراض گرفته نمي‌شود .‏

آيه 24
‏متن آيه : ‏
‏ أَمِ اتَّخَذُوا مِن دُونِهِ آلِهَةً قُلْ هَاتُوا بُرْهَانَكُمْ هَذَا ذِكْرُ مَن مَّعِيَ وَذِكْرُ مَن قَبْلِي بَلْ أَكْثَرُهُمْ لَا يَعْلَمُونَ الْحَقَّ فَهُم مُّعْرِضُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏آيا آنان غير از يزدان ، معبودهائي را ( سزاوار پرستش ديده و ) به خدائي گرفته‌اند ؟ ! بگو : دليل خود را ( بر اين شرك ) بيان داريد . اين ( قرآن است كه ) راهنماي كساني است كه با من همراهند ( و پسينيان بشمارند ) و اين ( هم تورات و انجيل و ديگر كتابهاي آسماني كه ) راهنماي كساني بوده كه قبل از من مي‌زيسته‌اند ( و پيشينيان ناميده مي‌شوند . هيچ كدام شرك را جائز نمي‌دانند و بلكه مردمان را به توحيد و يكتاپرستي مي‌خوانند . لذا گمان شما در امر شرك ، نه بر عقل و نه بر نقل استوار است ) . اصلاً اغلب آنان ( اين كتابها را انديشمندانه بررسي نكرده‌اند و چيزي از ) حق نمي‌دانند ، و اين است كه ( از يكتاپرستي و ايمانِ ناآلوده به كثافت شرك ) روي گردانند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« مِن دُونِهِ » : علاوه از خدا . غير از خدا . « هذا » : اين . مراد وحي يا قرآن و سائر كتابهاي آسماني است . « ذِكْرُ » : تذكّر و رهنمود . يادآور و راهنماي مردم به خدا و دين ( نگا : أعراف‌ / 63 و 69 ، طه‌ / 99 ) .‏

آيه 25
‏متن آيه : ‏
‏ وَمَا أَرْسَلْنَا مِن قَبْلِكَ مِن رَّسُولٍ إِلَّا نُوحِي إِلَيْهِ أَنَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنَا فَاعْبُدُونِ ‏

‏ترجمه : ‏
‏ما پيش از تو هيچ پيغمبري را نفرستاده‌ايم ، مگر اين كه به او وحي كرده‌ايم كه : معبودي جز من نيست ، پس فقط مرا پرستش كنيد .‏

‏توضيحات : ‏
‏. . .‏

آيه 26
‏متن آيه : ‏
‏ وَقَالُوا اتَّخَذَ الرَّحْمَنُ وَلَداً سُبْحَانَهُ بَلْ عِبَادٌ مُّكْرَمُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( برخي از كفّار عرب ) مي‌گويند : خداوند رحمان فرزنداني ( براي خود ، به نام فرشتگان ) برگزيده است ( چرا كه ملائكه دختران خدايند ! ) . يزدان سبحان پاك و منزّه ( از اين گونه نقصها و عيبها ) است . ( فرشتگان فرزندان خدا نبوده و ) بلكه بندگان گرامي و محترمي هستند ( كه به هيچ وجه از طاعت و عبادت و اجرا فرمان يزدان سرپيچي نمي‌كنند ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« وَلَداً » : فرزندان . در اينجا مراد فرشتگان است ( نگا : نحل‌ / 57 ) . واژه « وَلَد » : براي مفرد و مثنّي و جمع و مذكّر و مؤنّث به كار مي‌رود ( نگا : بقره‌ / 116 ) .‏

آيه 27
‏متن آيه : ‏
‏ لَا يَسْبِقُونَهُ بِالْقَوْلِ وَهُم بِأَمْرِهِ يَعْمَلُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏آنان ( آن قدر مؤدب و فرمانبردار يزدانند كه هرگز ) در سخن گفتن بر او پيشي نمي‌گيرند ، و تنها به فرمان او كار مي‌كنند ( نه به فرمان كس ديگري ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« لا يَسْبِقُونَهُ بِالْقَوْلِ » : چيزي نخواهند گفت تا خدا نگويد و فرمان ندهد . به فرمان او عمل مي‌نمايند و چانه نمي‌زنند و ستيزه نمي‌كنند .‏

آيه 28
‏متن آيه : ‏
‏ يَعْلَمُ مَا بَيْنَ أَيْدِيهِمْ وَمَا خَلْفَهُمْ وَلَا يَشْفَعُونَ إِلَّا لِمَنِ ارْتَضَى وَهُم مِّنْ خَشْيَتِهِ مُشْفِقُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏خداوند اعمال گذشته و حال و آينده ايشان را مي‌داند ( و از دنيا و آخرت و از وجود و پيش از وجود و بعد از وجودشان آگاه است ) و آنان هرگز براي كسي شفاعت نمي‌كنند مگر براي آن كسي كه ( بدانند ) خدا از او خوشنود است و ( اجازه شفاعت او را داده است . به خاطر همين معرفت و آگاهي ) هميشه از خوف ( مقام كبريائي ) خدا ترسان و هراسانند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« مَا بَيْنَ أَيْدِيهِمْ وَ مَاخَلْفَهُمْ » : ( نگا : بقره‌ / 255 ) . « خَشْيَةِ‌ » : خوف همراه با تعظيم و تكريم و هيبت و رهبت ( نگا : فاطر / 28 ) . « مُشْفِقُونَ » : افراد ترسان . اشخاص برحذر .‏

آيه 29
‏متن آيه : ‏
‏ وَمَن يَقُلْ مِنْهُمْ إِنِّي إِلَهٌ مِّن دُونِهِ فَذَلِكَ نَجْزِيهِ جَهَنَّمَ كَذَلِكَ نَجْزِي الظَّالِمِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏هركس از ايشان ( كه فرشتگان و مأموران اجرا فرمان يزدانند ، به فرض ) بگويد غير از خدا من هم معبودي هستم ، سزاي وي را دوزخ مي‌گردانيم . سزاي ظالمان ( ديگري را هم كه با ادّعاء ربوبيّت و شرك به خويشتن ستم كنند ) همين خواهيم داد .‏

‏توضيحات : ‏
‏« مِن دُونِهِ » : غير از او . به جاي او .‏

آيه 30
‏متن آيه : ‏
‏ أَوَلَمْ يَرَ الَّذِينَ كَفَرُوا أَنَّ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ كَانَتَا رَتْقاً فَفَتَقْنَاهُمَا وَجَعَلْنَا مِنَ الْمَاء كُلَّ شَيْءٍ حَيٍّ أَفَلَا يُؤْمِنُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏آيا كافران نمي‌بينند كه آسمانها و زمين ( در آغاز خلقت به صورت توده عظيمي در گستره فضا ، يكپارچه ) به هم متّصل بوده و سپس ( بر اثر انفجار دروني هولناكي ) آنها را از هم جدا ساخته‌ايم ( و تدريجاً به صورت جهان كنوني درآورده‌ايم ) و هرچيز زنده‌اي را ( اعم از انسان و حيوان و گياه ) از آب آفريده‌ايم . آيا ( درباره آفرينش كائنات نمي‌انديشند و ) ايمان نمي‌آورند ؟‏

‏توضيحات : ‏
‏« أَوَلَمْ يَرَ . . . » : آيا نمي‌بينند ؟ آيا نمي‌دانند و آگاهي ندارند ؟ « رَتْقاً » : چسپيده و متّصل . مصدر است و به معني اسم مفعول ، يعني ( مَرْتُوق ) است . « فَتَقْنَاهُمَا » : آن دو را از هم جدا و منفصل كرديم . استعمال فعل مثنّي ( كانَتا ) و ضمير مثنّي ( هُما ) با توجّه به اين است كه مجموعه سماوات يك طرف ، و خود ارض يا زمين يك طرف در مدّنظر بوده است . در اين بخش اشاره گذرائي به آغاز پيدايش جهان شده است . « مِنَ الْمآءِ » : از آب . اشاره به پيدايش حيات در سواحل اقيانوسها و درياها و رودخانه‌ها است . به سبب آب . اشاره به اين است كه قسمت اعظم بدن انسان و حيوان و گياه از آب تشكيل و بدون آب تحوّلات و انفعالات داخلي آنها ناممكن است ، و از سوي ديگر قوام زندگي جانداران بر آب است .‏

آيه 31
‏متن آيه : ‏
‏ وَجَعَلْنَا فِي الْأَرْضِ رَوَاسِيَ أَن تَمِيدَ بِهِمْ وَجَعَلْنَا فِيهَا فِجَاجاً سُبُلاً لَعَلَّهُمْ يَهْتَدُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏ما در زمين كوههاي استوار و ريشه‌داري پديد آورده‌ايم تا زمين انسانها را مضطرب نسازد و توازن آنان را به هم نزند ( و كوهها از فشار گدازه‌ها و گازهاي دروني ، و حركات پوسته زمين ، و از وزش تند بادها ، تا حدّ زيادي جلوگيري كنند ) ، و در لابلاي كوهها راههاي گشادي به وجود آورده‌ايم ، تا اين كه ( پيوند انسانها به وسيله سلسله جبالها از هم نگسلد و به مقصدشان ) راهياب گردند ( و با ديدن اين آثار به ذات آفريدگار پي ببرند ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« رَوَاسِيَ » : جمع رَاسِيَة ، كوههاي استوار و پابرجا . از آنجا كه اين گونه كوهها در زير باهم پيوند دارند ، چه بسا اين واژه اشاره به اين پيوستگي ريشه‌اي كوهها داشته كه اثر عميقي در جلوگيري از لرزشهاي زمين دارد . « أَن تَمِيدَ بِهِمْ » : تا ايشان را نلرزاند و توازنشان را به هم نزند ( نگا : نحل‌ / 15 ) . « فِجَاجاً » : جمع فَجّ ، راه گشاد ( نگا : حجّ‌ / 27 ) . اين واژه مفعول ( جَعَلْنا ) و واژه ( سُبُلاً ) بدل آن است . برخي هم ( فِجَاجاً ) را كه در معني صفت ( سُبُلاً ) است ، حال آن دانسته‌اند ( نگا : نوح‌ / 20 ) . « يَهْتَدُونَ » : راهياب شوند به يكتاپرستي و كمال قدرت و حكمت الهي . راهياب شوند به مصالح و مقاصد زندگي .‏

آيه 32
‏متن آيه : ‏
‏ وَجَعَلْنَا السَّمَاء سَقْفاً مَّحْفُوظاً وَهُمْ عَنْ آيَاتِهَا مُعْرِضُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و ما آسمان را سقف محفوظي نموديم ، ولي آنان از نشانه‌هاي ( خداشناسي موجود در ) آن روي گردانند ( و درباره اين همه عظمتي كه بالاي سرشان جلوه‌گر است نمي‌انديشند ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« السَّمَآء » : مراد كواكب و نجوم موجود در گستره فضاي نزديك به ما ، يا به عبارت ديگر ، آسمان دنيا است كه بر اثر تماسك و تجاذب از سقوط محفوظ و مصونند ( نگا : حجّ‌ / 65 ) . يا اين كه مراد از آسمان ، جوي است كه همچون سقفي گرداگرد زمين را فرا گرفته است و آن را در برابر شهابها و سنگهاي سرگردان و اشعّه كيهاني نگاه مي‌دارد و از انهدام حفظ مي‌كند .‏

آيه 33
‏متن آيه : ‏
‏ وَهُوَ الَّذِي خَلَقَ اللَّيْلَ وَالنَّهَارَ وَالشَّمْسَ وَالْقَمَرَ كُلٌّ فِي فَلَكٍ يَسْبَحُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏خدا است كه شب و روز و خورشيد و ماه را آفريده‌است و همه در مداري مي‌گردند ( كه او براي آنهاتعيين كرده است ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« كُلٌّ » : همه اين چهار چيز . يعني شب و روز و خورشيد و ماه . زيرا شب كه همان سايه مخروطي زمين است ، در گرد زمين دائماً در حركت است ، و نور آفتاب كه به زمين مي‌تابد و روز را تشكيل مي‌دهد ، همانند استوانه‌اي است كه در گرد اين كره پيوسته نقل مكان مي‌كند . بنابراين شب و روز نيز براي خود مسير و مكاني دارند . « فَلَكٍ » : مراد مدار و راه حركت است ( نگا : يس‌ / 40 ) . « يَسْبَحُونَ » : شناورند . در حركتند .‏

آيه 34
‏متن آيه : ‏
‏ وَمَا جَعَلْنَا لِبَشَرٍ مِّن قَبْلِكَ الْخُلْدَ أَفَإِن مِّتَّ فَهُمُ الْخَالِدُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏ما براي هيچ انساني پيش از تو زندگي جاويدان قرار نداديم ( تا براي تو جاودانگي قرار دهيم . بلكه هر كسي مرده و مي‌ميرد و تو هم مي‌ميري . وانگهي آنان كه انتظار مرگ تو را دارند و با مرگ تو اسلام را خاتمه يافته مي‌دانند ) ، مگر اگر تو بميري ايشان جاويدانه مي‌مانند ؟ !‏

‏توضيحات : ‏
‏« الْخُلْدَ » : ماندن هميشگي در دنيا . جاودانگي .‏

آيه 35
‏متن آيه : ‏
‏ كُلُّ نَفْسٍ ذَائِقَةُ الْمَوْتِ وَنَبْلُوكُم بِالشَّرِّ وَالْخَيْرِ فِتْنَةً وَإِلَيْنَا تُرْجَعُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏هر كسي مزه مرگ را مي‌چشد ( و قطعاً مي‌ميرد ، اعم از پيغمبر و غير پيغمبر . چرا كه زنده جاويد تنها خدا است و بس ) . ما شما را با سود و زيان و بديها و خوبيها ( در زندگي دنيا ) كاملاً مي‌آزمائيم ، و سرانجام به سوي ما برگردانده مي‌شويد ( و جزا و سزاي اعمال خود را دريافت مي‌داريد ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« نَبْلُوكُمْ » : شما را مي‌آزمائيم . يعني همچون آزماينده‌اي شما را مورد آزمايشهاي گوناگون خوشي و ناخوشي قرار مي‌دهيم . « فِتْنَةً » : آزمايش . آزمون . مفعول مطلق است از غير لفظ فعل و براي تأكيد است ( نگا : فرقان‌ / 20 ) .‏

آيه 36
‏متن آيه : ‏
‏ وَإِذَا رَآكَ الَّذِينَ كَفَرُوا إِن يَتَّخِذُونَكَ إِلَّا هُزُواً أَهَذَا الَّذِي يَذْكُرُ آلِهَتَكُمْ وَهُم بِذِكْرِ الرَّحْمَنِ هُمْ كَافِرُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏هنگامي كه كافران تو را مي‌بينند ، كاري جز تمسخر و استهزاء تو را ندارند ، ( و خواهند گفت : ) آيا اين همان كسي است كه از خدايان شما عيبجوئي و بدگوئي مي‌كند ؟ ( مگر او را سزد كه چنين گويد و كند ؟ ! ) . و حال اين كه ايشان ( كه نمي‌پسندند از بتان سنگي و بي‌جانشان بدگوئي شود ) به قرآن خداوند مهربان ( و خالق انسان و جهان ) باور ندارند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« إِنْ » : حرف نفي است و به معني ( لا ) است . « هُزُواً » : مسخره . مصدر است و به معني اسم مفعول ، يعني مَهْزُوء مي‌باشد ( نگا : مائده‌ / 57 و 58 ) . « وَهُم بِذِكْرِ . . . » : جمله حاليّه است . در حالي كه خود كافران . « يَذْكُرُ » : عيبجوئي و بدگوئي مي‌كند ( نگا : اسراء / 60 ) . « ذِكْرِ الرَّحْمنِ » : قرآن خداوند مهربان ( نگا : آل‌عمران‌ / 58 ، حجر / 6 و 9 ) . كتابهاي آسماني ( نگا : انبياء / 105 ) . وحي آسماني . ايمان به خدا . « هُمْ » : براي تأكيد ضمير ماقبل است .‏

آيه 37
‏متن آيه : ‏
‏ خُلِقَ الْإِنسَانُ مِنْ عَجَلٍ سَأُرِيكُمْ آيَاتِي فَلَا تَسْتَعْجِلُونِ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( آن چنان انسان شتابگر است كه انگار ) انسان از شتاب ساخته شده است ( و تار و پود وجودش از عجله فراهم آمده است . انسان هم براي ديدن خير و نعمت ، و هم براي مشاهده شر و نقمت عجول است ) . هرچه زودتر بلا و عذاب خويش را به شما مي‌نمايانم . به شتابم نيندازيد و عجله نكنيد .‏

‏توضيحات : ‏
‏« خُلِقَ الإِنسَانُ مِنْ عَجَلٍ » : مراد شتابزدگي انسان است ( نگا : اسراء / 11 ) . « ءَايَاتِي‌ » : بلا و عذاب خود . مراد دلائل صدق وعده الهي مبني بر دامنگيري عذاب و عقاب دنيوي و اخروي است . « لا تَسْتَعْجِلُونِ » : با شتاب و عجله از من مخواهيد . از من نخواهيد كه قبل از موعد ، عذاب را برسانم ، يا قيامت را برپا دارم .‏

آيه 38
‏متن آيه : ‏
‏ وَيَقُولُونَ مَتَى هَذَا الْوَعْدُ إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏مي‌گويند : فرا رسيدن اين وعده ( كه رستاخيز و قيامت نام دارد ) كي خواهد بود اگر ( اي مؤمنان ! در سخن خود ) راستگو هستيد ؟‏

‏توضيحات : ‏
‏« هذاَ الْوَعْدُ » : مراد وعده عذاب دنيوي و اخرويي است كه پيغمبر و مؤمنان فرا رسيدن آن را به گوش كافران‌ مي‌رساندند .‏

آيه 39
‏متن آيه : ‏
‏ لَوْ يَعْلَمُ الَّذِينَ كَفَرُوا حِينَ لَا يَكُفُّونَ عَن وُجُوهِهِمُ النَّارَ وَلَا عَن ظُهُورِهِمْ وَلَا هُمْ يُنصَرُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏اگر كافران خبر مي‌داشتند از آن زماني كه ( قيامت فرا مي‌رسد و به دوزخ مي‌افتند و آتش جهنّم از هر سو ايشان را در بر مي‌گيرد و ) آنان نمي‌توانند آتش را از پس و پيش خود باز دارند و ( از طرف كسي هم ) ايشان ياري نمي‌گردند ، ( اينك چنين سخناني نمي‌گفتند ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« حِينَ » : مفعول‌به فعل ( يَعْلَمُ ) است . « لا يَكُفُّونَ » : بازنمي‌دارند . نمي‌توانند به دور كنند . « وُجُوهِهِمْ . . . ظُهُورِهِمْ » : مراد از روها و پشت‌ها ، پيش و پس است كه اشهر جوانب و اطراف انسان است ، والاّ آتش از بالا و پائين و راست و چپ و روبرو و پشت سر و بالاخره از درون و بيرون ، دوزخيان را در برمي‌گيرد ( نگا : عنكبوت‌ / 54 و 55 ، هُمَزه‌ / 6 و 7 ) .‏

آيه 40
‏متن آيه : ‏
‏ بَلْ تَأْتِيهِم بَغْتَةً فَتَبْهَتُهُمْ فَلَا يَسْتَطِيعُونَ رَدَّهَا وَلَا هُمْ يُنظَرُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( قيامت با اطّلاع قبلي فرا نمي‌رسد و ) بلكه ناگهاني به سراغ ايشان مي‌آيد و آنان را مات و مبهوت مي‌كند و توانائي دفع و برگرداندن آن را نخواهند داشت و ديگر مهلت و فرصت ( توبه و معذرت ) بديشان داده نمي‌شود .‏

‏توضيحات : ‏
‏« بَغْتَةً » : ناگهاني و سرزده . فُجْأَة . مصدر است و حال و يا مفعول مطلق بشمار است . « فَتَبْهَتُهُمْ » : پس ايشان را به دهشت و حيرت مي‌اندازد . « لاهُمْ يُنظَرُونَ » : ايشان مهلت داده نمي‌شوند .‏

آيه 41
‏متن آيه : ‏
‏ وَلَقَدِ اسْتُهْزِئَ بِرُسُلٍ مِّن قَبْلِكَ فَحَاقَ بِالَّذِينَ سَخِرُوا مِنْهُم مَّا كَانُوا بِهِ يَسْتَهْزِئُون ‏

‏ترجمه : ‏
‏( اي پيغمبر ! اين تنها تو نيستي كه از طرف كفّار مورد استهزاء قرار مي‌گيري . بلكه ) پيغمبران بزرگواري پيش از تو مورد تمسخر قرار گرفته‌اند ، و سرانجام عذابي كه مسخره‌كنندگان بازيچه و شوخي مي‌دانسته‌اند ، ايشان را فرا گرفته و دامنگيرشان گشته است .‏

‏توضيحات : ‏
‏« رُسُلٍ » : پيغمبران عظيم‌الشأن تنوين براي تعظيم و توقير است . « حَاقَ » : دامنگير گشته است . فرا گرفته است ( نگا : أنعام‌ / 10 ) . « سَخِرُوا مِنْهُمْ » : آنان كه پيغمبران را مسخره و استهزاء كرده‌اند .‏

آيه 42
‏متن آيه : ‏
‏ قُلْ مَن يَكْلَؤُكُم بِاللَّيْلِ وَالنَّهَارِ مِنَ الرَّحْمَنِ بَلْ هُمْ عَن ذِكْرِ رَبِّهِم مُّعْرِضُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏بگو : چه كسي مي‌تواند شما را در شب و روز از ( دست عقاب و عذاب ) خداوند مهربان محفوظ و مصون بدارد ؟ ! ( هيچ كسي نمي‌تواند ) . اصلاً ايشان از قرآن ( كه آنان را به ياد خدا و انجام نيكيها و دوري از بديها مي‌اندازد ) روي‌گردان و گريزانند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« يَكْلَؤُكُمْ » : شما را محفوظ و حمايت مي‌كند . از مصدر كلْأ و كِلاءَة ، به معني : رعايت و حمايت و حراست .‏

آيه 43
‏متن آيه : ‏
‏ أَمْ لَهُمْ آلِهَةٌ تَمْنَعُهُم مِّن دُونِنَا لَا يَسْتَطِيعُونَ نَصْرَ أَنفُسِهِمْ وَلَا هُم مِّنَّا يُصْحَبُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏يا اين كه آنان خداياني دارند كه مي‌توانند ايشان را از ( عذاب ) ما باز و به دور دارند ؟ ! ( اين خدايان ساختگي ) نه خود را مي‌توانند ياري كنند ( و از عذاب بلاي ما برهانند ) و نه ( براي نجات ) از ( عقاب و عذاب ) ما از سوي كسي ياري مي‌گردند و پناه داده مي‌شوند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« مِن دُونِنَا » : از روياروئي با ما و رهائي از دست ما . « لا يَسْتَطِيعُونَ نصْرَ أَنفُسِهِمْ ، وَ لا هُم مِّنَّا يُصْحَبُونَ » : نه خود را مي‌توانند كمك و ياري كنند ، و نه در برابر ما از سوي كسي بديشان كمك و ياري مي‌شود و از دست عذاب ما پناه داده مي‌شوند . نه خودشان قدرت دفاع از خود دارند ، و نه از سوي ما ياري و مدد مي‌شوند . « يُصْحَبُونَ » : پناه داده مي‌شوند . كمك مي‌گردند . از مصدر ( إصحاب ) به معني پناه دادن و در جوار خود گرفتن .‏

آيه 44
‏متن آيه : ‏
‏ بَلْ مَتَّعْنَا هَؤُلَاء وَآبَاءهُمْ حَتَّى طَالَ عَلَيْهِمُ الْعُمُرُ أَفَلَا يَرَوْنَ أَنَّا نَأْتِي الْأَرْضَ نَنقُصُهَا مِنْ أَطْرَافِهَا أَفَهُمُ الْغَالِبُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( در برابر كفر كافران ، در رساندن عذاب شتاب نداريم ، و ) بلكه ما اينان و پدرانشان را از انواع نعمتها بهره‌مند ساخته‌ايم ( و ايشان به جاي شكرگزاري ، به غرور و طغيان خود افزوده‌اند ) تا بدانجا كه عمر طولاني كرده‌اند ( ولي سرانجام آهسته و آرام گرفتار عقاب و عذاب ما شده و مي‌شوند ) . مگر آنان نمي‌بينند كه ( اين نعمت و ملك مي‌رود دست به دست ، و ما از نعمت و قدرت و صحّت و جاه و جلال گروهي مي‌كاهيم ، و بر ثروت و شوكت و عظمت و نعمت گروه ديگري مي‌افزائيم‌ ؟ بلي ! اين جهان و نعمتهايش پايدار نيست و ) ما از زمين ( اينان ) مي‌كاهيم ( و بر زمين آنان مي‌افزائيم ، و قدرت و دولت را ميان مردمان دست به دست مي‌گردانيم ) . آيا ( با اين حال ما غالبيم يا ) ايشان غالبند ؟‏

‏توضيحات : ‏
‏« مَتَّعْنَا » : نعمت داده‌ايم . بهره‌مند و برخوردار كرده‌ايم . اين آيه اشاره به قاعده استدراج دارد ( نگا : اعراف‌ / 182 ) . « أَنَّا نَأْتِي الأرْضَ نَنقُصُهَا مِنْ أَطْرَافِهَا » : اشاره به چرخه زندگي است و مراد كاستن از دارائي و توانائي دسته‌اي ، و افزايش بر دارائي و توانائي گروهي است . در اينجا چون مقام تهديد است تنها به كاهش اشاره شده است و از افزايش سخن نرفته است .‏

آيه 45
‏متن آيه : ‏
‏ قُلْ إِنَّمَا أُنذِرُكُم بِالْوَحْيِ وَلَا يَسْمَعُ الصُّمُّ الدُّعَاء إِذَا مَا يُنذَرُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏بگو : ( اي كافران ! من از پيش خود چيزي نمي‌گويم و با سخنان خود شما را بيم نمي‌دهم . بلكه ) شما را با وحي ( و كلام آسماني قرآن ) بيم مي‌دهم . ( اگر در دل سخت شما اثر نمي‌گذارد ، به خاطر آن است كه بر اثر روي‌گرداني از حق ، انگار پرده‌هاي گناه و غرور و غفلت بر گوشهايتان فرو افتاده است و كرتان ساخته است ) و اشخاص كر هنگامي كه بيم داده مي‌شوند ، صدا و ندا را نمي‌شنوند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« بِالْوَحْيِ » : به وسيله وحي و پيام آسماني . « إِذَا مَا » : زماني كه .‏

آيه 46
‏متن آيه : ‏
‏ وَلَئِن مَّسَّتْهُمْ نَفْحَةٌ مِّنْ عَذَابِ رَبِّكَ لَيَقُولُنَّ يَا وَيْلَنَا إِنَّا كُنَّا ظَالِمِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏اگر گوشه ناچيزي از عذاب پروردگارت ( كه از آن بيم داده مي‌شوند ) بديشان برسد ( به فرياد مي‌آيند و ) خواهند گفت : واي بر ما ! ما ستمگر بوده‌ايم ( و با معاصي و كفر بر خود و ديگران ظلم نموده‌ايم ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« مَسَّتْهُمْ » : بديشان رسيد . دامنگيرشان شد . « نَفْحَةٌ » : وزشي . بوئي . مراد كمي و اندكي است .‏

آيه 47
‏متن آيه : ‏
‏ وَنَضَعُ الْمَوَازِينَ الْقِسْطَ لِيَوْمِ الْقِيَامَةِ فَلَا تُظْلَمُ نَفْسٌ شَيْئاً وَإِن كَانَ مِثْقَالَ حَبَّةٍ مِّنْ خَرْدَلٍ أَتَيْنَا بِهَا وَكَفَى بِنَا حَاسِبِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و ما ترازوي عدل و داد را در روز قيامت خواهيم نهاد ، و اصلاً به هيچ كسي كمترين ستمي نمي‌شود ، و اگر به اندازه دانه خردلي ( كار نيك يا بدي انجام گرفته ) باشد ، آن را حاضر و آماده مي‌سازيم ( و سزا و جزاي آن را مي‌دهيم ) و بسنده خواهد بود كه ما حسابرس و حسابگر ( اعمال و اقوال شما انسانها ) باشيم .‏

‏توضيحات : ‏
‏« الْمَوَازِينَ » : جمع ميزان ، ترازو . نوع و كيفيّت آن بر ما مجهول است . « الْقِسْطَ » : عدل و داد . مصدر است و براي مبالغه صفت واقع شده و به معني « الْعَادِلَة‌ » : است . « لِيَوْمِ » : در روز . واژه ( لِ ) به معني ( في ) است . « شَيْئاً » : مفعول مطلق است . « مِثْقَالَ » : به اندازه سنگيني . خبر ( كانَ ) است و اسم آن ( الْعَمَلُ ) يا ( الظُّلْمُ ) محذوف است . « خَرْدَلٍ » : دانه خردل . عربها در كوچكي و ريزي به دانه خردل مَثَل مي‌زنند . « أتَيْنَا بِهَا » : آن را حاضر و آماده مي‌سازيم . « حَاسِبِينَ » : حسابرسان . حسابگران . تمييز است .‏

آيه 48
‏متن آيه : ‏
‏ وَلَقَدْ آتَيْنَا مُوسَى وَهَارُونَ الْفُرْقَانَ وَضِيَاء وَذِكْراً لِّلْمُتَّقِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏ما به موسي و هارون ( كتاب جامعي به نام تورات ) داديم ( كه ) جداسازنده ( حق از باطل بود ) و نوري ( بود كه در ظلمات جهل و ضلالت در پرتو آن به سوي خير و هدايت حركت مي‌شد ) و پند و اندرز پرهيزگاران ( بشمار مي‌آمد ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« الْفُرْقَانَ » : جداسازنده حق و باطل . « ضِيَآءً » : نور . « ذِكْراً » : پند و اندرز . پنددهنده و اندرزگو . عطف ( ضِيَآءً ) و ( نُوراً ) و ( ذِكْراً ) بر همديگر ، از قبيل عطف صفت بر موصوف خود است ( نگا : احزاب‌ / 12 ) .‏

آيه 49
‏متن آيه : ‏
‏ الَّذِينَ يَخْشَوْنَ رَبَّهُم بِالْغَيْبِ وَهُم مِّنَ السَّاعَةِ مُشْفِقُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏همان كساني كه از پروردگارشان در غيب و نهان مي‌ترسند و از ( شدائد و دادگاهي روز ) قيامت در هول و هراس بسر مي‌برند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« بِالْغَيْبِ » : در نهان از چشم مردمان ، و در وقت خلوت با خود .‏

آيه 50
‏متن آيه : ‏
‏ وَهَذَا ذِكْرٌ مُّبَارَكٌ أَنزَلْنَاهُ أَفَأَنتُمْ لَهُ مُنكِرُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏اين ( قرآن ) پنددهنده پرخير و بركتي است كه ( يادآور خوبيها و نيكيها و همه چيزهائي است كه برايتان مفيد و سودمند باشد و ) آن را ( برايتان ) نازل كرده‌ايم ( همان گونه كه تورات را بر موسي و هارون نازل كرده بوديم ) . آيا شما ( عربها كه اهل بلاغت و فصاحت بوده و افتخار و شهرتتان در گروِ قرآن است ) آن را منكر مي‌شويد و ناشناخته‌اش مي‌گيريد ؟‏

‏توضيحات : ‏
‏« ذِكْرٌ » : قرآن ( نگا : حجر / 6 و 9 ) . پنددهنده ( نگا : انبياء / 36 ) .‏

آيه 51
‏متن آيه : ‏
‏ وَلَقَدْ آتَيْنَا إِبْرَاهِيمَ رُشْدَهُ مِن قَبْلُ وَكُنَّا بِه عَالِمِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏ما ( وسيله ) هدايت و راهيابي را پيشتر ( از موسي و هارون ) در اختيار ابراهيم گذارده بوديم و از ( احوال و فضائل ) او براي ( حمل رسالت ) آگاهي داشتيم .‏

‏توضيحات : ‏
‏« رُشْد » : هدايت راهيابي به خير و صلاح دنيا و آخرت . « مِن قَبْلُ » : از قبل . پيش از موسي و هارون .‏

آيه 52
‏متن آيه : ‏
‏ إِذْ قَالَ لِأَبِيهِ وَقَوْمِهِ مَا هَذِهِ التَّمَاثِيلُ الَّتِي أَنتُمْ لَهَا عَاكِفُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏آن گاه كه به پدرش و قوم خود گفت : اين مجسّمه‌هائي كه شما دائماً به عبادتشان مشغوليد چيستند ( و چه ارزشي دارند ؟ چرا بايد چيزهائي را بپرستيد كه خودتان آنها را ساخته و پرداخته كرده‌ايد ؟ ! ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« التَّمَاثِيلُ » : جمع تِمثال ، مجسّمه‌ها و تنديسها . « لَها » : بر آنها . حرف ( ل ) به معني ( عَلَيا ) است . « عَاكِفُونَ » : مداومان بر طاعت و عبادت و تعظيم و تكريم .‏

آيه 53
‏متن آيه : ‏
‏ قَالُوا وَجَدْنَا آبَاءنَا لَهَا عَابِدِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( پاسخ دادند و ) گفتند : ما پدران ( و نياكان ) خويش را ديده‌ايم كه اينها را پرستش مي‌كرده‌اند ( و ما از روش و آئين گذشتگانمان دست برنمي‌داريم ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« وَجَدْنَا » : ديده‌ايم و يافته‌ايم . « ءَابَآءَ » : پدران . مراد نياكان و گذشتگان است .‏

آيه 54
‏متن آيه : ‏
‏ قَالَ لَقَدْ كُنتُمْ أَنتُمْ وَآبَاؤُكُمْ فِي ضَلَالٍ مُّبِينٍ ‏

‏ترجمه : ‏
‏ابراهيم گفت : قطعاً شما و پدرانتان در گمراهي آشكاري بوده و هستيد .‏

‏توضيحات : ‏
‏« مُبِينٍ » : واضح . روشن و آشكار .‏

آيه 55
‏متن آيه : ‏
‏ قَالُوا أَجِئْتَنَا بِالْحَقِّ أَمْ أَنتَ مِنَ اللَّاعِبِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏گفتند : آيا واقعاً ( معتقدي ) آنچه را به ما مي‌گوئي حقيقت دارد ، يا اين كه ( با ما شوخي مي‌كني و ) جزو افراد ملعبه‌باز و شوخي كننده هستي‌ ؟ ! ( مگر مي‌شود گذشتگان ما در اين كار گمراه بوده باشند ؟ ! ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« اللاّعِبِينَ » : شوخي و مزاح‌كنندگان .‏

آيه 56
‏متن آيه : ‏
‏ قَالَ بَل رَّبُّكُمْ رَبُّ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ الَّذِي فَطَرَهُنَّ وَأَنَا عَلَى ذَلِكُم مِّنَ الشَّاهِدِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( ابراهيم بديشان ) گفت : ( من اهل شوخي و مزاح نيستم و آنچه مي‌گويم جدي است . اينها خدايان شما نيستند و ) بلكه پروردگار شما ، پروردگار آسمانها و زمين است . همان پروردگاري كه آنها را آفريده است و من بر اين چيزي كه گفتم از زمره گواهاني هستم كه آگاهند و با دليل و برهان گفته خود را ثابت مي‌نمايند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« فَطَرَهُنَّ » : آنها را خلق كرده است . بدون مُدِل و نمونه قبلي آنها را آفريده است . « الشَّاهِدِينَ » : گواهان . در اينجا مراد كساني است كه مسأله‌اي براي آنان واضح و آشكار است و براي اثبات آن دليل و برهان كامل دارند . تنها چيزي را خواهند گفت كه مي‌بينند و مي‌دانند .‏

آيه 57
‏متن آيه : ‏
‏ وَتَاللَّهِ لَأَكِيدَنَّ أَصْنَامَكُم بَعْدَ أَن تُوَلُّوا مُدْبِرِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( آن گاه ابراهيم آهسته ) گفت : به خدا سوگند ! من نسبت به بتانتان قطعاً چاره‌انديشي مي‌كنم ( و نقشه‌اي براي نابوديشان خواهم كشيد ) وقتي كه پشت بكنيد و برويد ( و براي مراسم عيد بيرون شهر رويد و از آنها دور شويد ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« لاَكِيدَنَّ » : حتماً نقشه نابودي بتها را مي‌كشم و چاره‌سازي مي‌كنم . « تُوَلُّوا مُدْبِرِينَ » : هرگاه برويد و پشت كنيد و دور شويد . ( مُدْبِرينَ ) حال مؤكّده است .‏

آيه 58
‏متن آيه : ‏
‏ فَجَعَلَهُمْ جُذَاذاً إِلَّا كَبِيراً لَّهُمْ لَعَلَّهُمْ إِلَيْهِ يَرْجِعُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( وقتي كه روز عيد فرا رسيد و مردمان براي انجام مراسم خاصّ آن بيرون شهر رفتند ، ابراهيم به سوي بتها رفت ) و همه آنها را قطعه‌قطعه كرد ، مگر بت بزرگشان را ، تا به پيش آن بيايند ( و از آن چگونگي حادثه و علّت چنين كاري را بپرسند ، و بديشان پاسخ ندهد و بطلان بت‌پرستي برايشان روشن شود ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« جُذَاذاً » : تكّه‌تكّه . قطعه‌قطعه . مصدر است و به معني اسم مفعول . « إلاّ كَبِيراً لَّهُمْ » : مگر بت بزرگتر در مقام يا از لحاظ پيكره را . مگر بت بزرگ مردمان را . « إِلَيْهِ » : مرجع ( ه ) مي‌تواند بت بزرگ باشد ، تا عبرت بگيرند . و نيز مي‌تواند ( ابراهيم ) باشد تا تمام گفتنيها را بگويد .‏

آيه 59
‏متن آيه : ‏
‏ قَالُوا مَن فَعَلَ هَذَا بِآلِهَتِنَا إِنَّهُ لَمِنَ الظَّالِمِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( هنگامي كه به بتخانه برگشتند و چنين وضعي را ديدند ، فرياد زدند و ) گفتند : چه كسي چنين كاري را بر سر خدايان ما آورده است‌ ؟ ( هر كسي اين كار را كرده باشد ) او از جمله ستمگران است ( و بايد كيفر خود را ببيند ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« إِنَّهُ لَمِنَ الظَّالِمِينَ » : مراد اين است كسي كه چنين كرده است ، خويشتن را در معرض هلاك انداخته و به خود و ديگران ستم روا داشته است .‏

آيه 60
‏متن آيه : ‏
‏ قَالُوا سَمِعْنَا فَتًى يَذْكُرُهُمْ يُقَالُ لَهُ إِبْرَاهِيمُ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( برخي ) گفتند : جواني از ( مخالفت با ) بتها سخن مي‌گفت كه بدو ابراهيم مي‌گويند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« فَتيً » : جوان . مرد كامل ( نگا : يوسف‌ / 30 و 36 و 62 ، كهف‌ / 10 و 13 و 60 ) . « يَذْكُرُهُمْ » : به زشتي از آنها ياد مي‌كرد . مي‌گفت كه بلائي بر سر آنها خواهد آورد .‏

آيه 61
‏متن آيه : ‏
‏ قَالُوا فَأْتُوا بِهِ عَلَى أَعْيُنِ النَّاسِ لَعَلَّهُمْ يَشْهَدُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( بزرگان قوم ) گفتند : او را در برابر مردم حاضر كنيد تا ( دادگاهي شود و آگاهان ) گواهي دهند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« عَلَيا أَعْيُنِ النَّاسِ » : در برابر ديد مردم .‏

آيه 62
‏متن آيه : ‏
‏ قَالُوا أَأَنتَ فَعَلْتَ هَذَا بِآلِهَتِنَا يَا إِبْرَاهِيمُ ‏

‏ترجمه : ‏
‏گفتند : آيا تو اي ابراهيم ! اين كار را بر سر خدايان ما آورده‌اي‌ ؟‏

‏توضيحات : ‏
‏. . .‏

آيه 63
‏متن آيه : ‏
‏ قَالَ بَلْ فَعَلَهُ كَبِيرُهُمْ هَذَا فَاسْأَلُوهُمْ إِن كَانُوا يَنطِقُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( ابراهيم گفت : چرا از من بازخواست مي‌كنيد ؟ آثار و ابزار جرم بر بت بزرگ هويدا و همراه است ) شايد اين بت بزرگ چنين كاري را كرده باشد ! ( مگر نه اين است كه تبر بر گُرده او است و تنها وي برجاي است و شما آن را مي‌پرستيد و حل مشكلات و رفع بلاها را از آن و از ديگر بتان مي‌خواهيد ؟ ) پس از آنها مسأله را بپرسيد اگر مي‌توانند صحبت كنند . ( چرا كه خدا بايد قادر بر هر چيزي باشد ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« بَلْ » : بلكه . حرفي است براي ابطال ماقبل خود و اثبات مابعد . « كَبيرُهُمْ » : بزرگ بتهاي ديگر .‏

آيه 64
‏متن آيه : ‏
‏ فَرَجَعُوا إِلَى أَنفُسِهِمْ فَقَالُوا إِنَّكُمْ أَنتُمُ الظَّالِمُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏آنان به خود آمدند و به خويشتن گفتند : حقيقه شما ( بت‌پرستان ) ستمگريد ( كه چيزهاي ناتوان و ضعيفي را مي‌پرستيد ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« فَرَجَعُوا إِلَيا أَنفُسِهِمْ » : به خود بازگشتند و بيدار گشتند . « فَقَالُوا » : به خويشتن گفتند . برخي به برخي گفتند .‏

آيه 65
‏متن آيه : ‏
‏ ثُمَّ نُكِسُوا عَلَى رُؤُوسِهِمْ لَقَدْ عَلِمْتَ مَا هَؤُلَاء يَنطِقُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( اين بيداري روحاني بر اثر اين طوفان رواني ، دقائقي بيشتر طول نكشيد و ) سپس آنان چرخشي زدند و عقب‌گرد كردند ( و گفتند : ) تو كه مي دانستي اينها سخن نمي‌گويند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« نُكِسُوا عَلَيا رُؤُوسِهِمْ » : گرد سر خود چرخيدند . يعني از حالت اقرار به اشتباه و خطا ، به ستيزه و جدال باطل گرائيدند و هدايت را رها و به ضلالت دست يازيدند .‏

آيه 66
‏متن آيه : ‏
‏ قَالَ أَفَتَعْبُدُونَ مِن دُونِ اللَّهِ مَا لَا يَنفَعُكُمْ شَيْئاً وَلَا يَضُرُّكُمْ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( ابراهيم ) گفت : آيا به جاي خداوند ( جهان و خالق انسان ) چيزهائي را مي‌پرستيد كه كمترين سود و زياني به شما نمي‌رسانند ؟‏

‏توضيحات : ‏
‏« مِن دُونِ اللهِ » : به جاي خدا .‏

آيه 67
‏متن آيه : ‏
‏ أُفٍّ لَّكُمْ وَلِمَا تَعْبُدُونَ مِن دُونِ اللَّهِ أَفَلَا تَعْقِلُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏واي بر شما ! و واي برچيزهائي كه به جاي خدا مي‌پرستيد ! آيا نمي‌فهميد ( كه از اين مجسّمه‌ها و تنديسها كاري ساخته نيست و شايسته پرستش نيستند ؟ ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« اُفٍّ لَّكُمْ » : اف بر شما . بيزارم از شما به سبب كاري كه مي‌كنيد .‏

آيه 68
‏متن آيه : ‏
‏ قَالُوا حَرِّقُوهُ وَانصُرُوا آلِهَتَكُمْ إِن كُنتُمْ فَاعِلِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( برخي به برخي رو كردند و ) گفتند : اگر مي‌خواهيد كاري كنيد ( كه انتقام خدايان خود را گرفته باشيد ) ابراهيم را سخت بسوزانيد و خدايان خويش را مدد و ياري دهيد .‏

‏توضيحات : ‏
‏« إِن كُنتُمْ فَاعِلِينَ » : اگر كاري از شما ساخته است . اگر مي‌خواهيد انتقام بگيريد .‏

آيه 69
‏متن آيه : ‏
‏ قُلْنَا يَا نَارُ كُونِي بَرْداً وَسَلَاماً عَلَى إِبْرَاهِيمَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( آتشي را برافروختند و ابراهيم را در آن انداختند و ) ما به آتش دستور داديم كه اي آتش سرد و سالم شو بر ابراهيم ( و كمترين زياني بدو مرسان ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« بَرْداً » : سرد . « سَلاماً » : نجات و امان . « بَرْداً وَ سَلاماً » : در اصل به معني « ذاتَ بَرْدٍ وَ سَلامٍ » است .‏

آيه 70
‏متن آيه : ‏
‏ وَأَرَادُوا بِهِ كَيْداً فَجَعَلْنَاهُمُ الْأَخْسَرِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏آنان خواستند كه ابراهيم را با نيرنگ خطرناكي نابود كنند ، ولي ما ايشان را زيانبارترين مردم نموديم ( چرا كه نيرنگشان نگرفت و حتّي سبب ذلّت نمرود و نمروديان گرديد و انگيزه ايمان آوردن مردماني گشت ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« كَيْداً » : نقشه نابودي خطرناك . نيرنگ بزرگ .‏

آيه 71
‏متن آيه : ‏
‏ وَنَجَّيْنَاهُ وَلُوطاً إِلَى الْأَرْضِ الَّتِي بَارَكْنَا فِيهَا لِلْعَالَمِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و او و لوط را ( از مكر و كيد كافران ) رستگار و به سرزميني گسيل داشتيم كه ( از لحاظ مادي و معنوي ) پرخير و بركتش براي جهانيان كرده‌ايم .‏

‏توضيحات : ‏
‏« لُوطاً » : لوط ، برادرزاده يا عموزاده ابراهيم بود . « الأرْض‌ » : مراد سرزمين شام است كه سرزمين حاصلخيز و محلّ زندگي بسياري از انبياء بوده است ( نگا : إسراء / 1 ) و ابراهيم بعد از بابلِ عراِ ، در آنجا زيسته است ( نگا : المصحف الميسّر ) .‏

آيه 72
‏متن آيه : ‏
‏ وَوَهَبْنَا لَهُ إِسْحَاقَ وَيَعْقُوبَ نَافِلَةً وَكُلّاً جَعَلْنَا صَالِحِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏ما به ابراهيم اسحاق و يعقوب را به عنوان ارمغاني عطاء كرديم ، و همه ( افراد مذكور ، يعني ابراهيم و لوط و اسحاق و يعقوب ) را مرداني شايسته و بايسته نموديم .‏

‏توضيحات : ‏
‏« نَافِلَةً » : عطيّه . ارمغان . مصدري است همچون ( عاقبه ) و ( عافيه ) و مفعول مطلق از غير لفظ فعل خود ، مثل : قَعَدْتُ جُلُوساً . يا حال ( اسحاق و يعقوب ) است ، يا به معني افزون و زياد است و حال ( يعقوب ) مي‌باشد . در اين صورت معني آيه چنين است : ما به ابراهيم برابر دعاي خودش ( نگا : صافّات‌ / 100 ) اسحاق را عطاء كرديم ، و افزون بر آن نوه‌اش يعقوب را بدو بخشيديم ، و . . . يادآوري : اسماعيل نيز فرزند ابراهيم بوده است . در اينجا يادي از او نشده است ، زيرا تولّد او از زن جواني به نام ( هاجر ) مايه تعجّب نيست . ليكن تولّد اسحاق از زني پير و نازا به نام ( ساره ) مسأله شگفتي است ( نگا : هود / 71 و 72 ) .‏

آيه 73
‏متن آيه : ‏
‏ وَجَعَلْنَاهُمْ أَئِمَّةً يَهْدُونَ بِأَمْرِنَا وَأَوْحَيْنَا إِلَيْهِمْ فِعْلَ الْخَيْرَاتِ وَإِقَامَ الصَّلَاةِ وَإِيتَاء الزَّكَاةِ وَكَانُوا لَنَا عَابِدِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏ما آنان را پيشواياني نموديم كه برابر دستور ما ( مردمان را به كارهاي نيك ، راهنمائي و ) رهبري مي‌كردند ، و انجام خوبيها و اقامه نماز و دادن زكات را بديشان وحي كرديم ، و آنان تنها ما را مي‌پرستيدند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« أَئِمَّةً‌ » : پيشوايان . مراد انبياء و پيغمبران است . « بِأَمْرِنَا » : به فرمان ما . برابر قوانين و مقرّرات ما . « فِعْلَ الْخَيْرَاتِ وَ إِقَامَ الصَّلاةِ وَ إِيتَآءَ الزَّكَاةِ » : « گزاردن نماز » و « دادن زكات‌ » ، ذكر خاصّ بعد از عام است و اشاره به اهمّيّت اين دو كار است .‏

آيه 74
‏متن آيه : ‏
‏ وَلُوطاً آتَيْنَاهُ حُكْماً وَعِلْماً وَنَجَّيْنَاهُ مِنَ الْقَرْيَةِ الَّتِي كَانَت تَّعْمَلُ الْخَبَائِثَ إِنَّهُمْ كَانُوا قَوْمَ سَوْءٍ فَاسِقِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و به لوط شناخت ( اسرار اشياء ) و دانش ( سودمند ) عطاء كرديم ، و او را از شهر و دياري كه ( مردمان آن ) كارهاي زشت و پليد انجام مي‌دادند رهائي بخشيديم . آنان مردمان بدي بودند و ( از طاعت خدا و عمل طبع‌پسند ) سركشي مي‌كردند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« لُوطاً » : مفعول‌به فعل محذوف ( ءَاتَيْنَا ) است كه فعل ملفوظ ( ءَاتَيْنَاهُ ) مبيِّن آن بوده و از نوع اشتغال است . « حُكْماً » : حكمت اسرار اشياء . دستور نبوّت و رسالت . قضاوت و داوري . « عِلْماً » : هرگونه دانشي كه در سعادت و سرنوشت انسان مؤثّر باشد . « الْخَبَآئِثَ » : كثافتكاريها . مراد بيشتر عمل شنيع « لِواط‌ » است ( نگا : هود / 77 - 79 ، نمل‌ / 55 ، عنكبوت‌ / 29 ) . « قَوْمَ سُوءٍ » : مردمان بدكردار و گناهكار و غرق معاصي . « فَاسِقِينَ » : از مصدر فسوق به معني خروج و سركشي از فرمان يزدان سبحان .‏

آيه 75
‏متن آيه : ‏
‏ وَأَدْخَلْنَاهُ فِي رَحْمَتِنَا إِنَّهُ مِنَ الصَّالِحِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و او را غرق رحمت خود كرديم ، چرا كه او از زمره افراد شايسته و بايسته بود .‏

‏توضيحات : ‏
‏« فِي رَحْمَتِنَا » : در رحمت خود . به ميان اهل رحمت خود .‏

آيه 76
‏متن آيه : ‏
‏ وَنُوحاً إِذْ نَادَى مِن قَبْلُ فَاسْتَجَبْنَا لَهُ فَنَجَّيْنَاهُ وَأَهْلَهُ مِنَ الْكَرْبِ الْعَظِيمِ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( خوب است در اينجا ياد كني ) نوح را ، هنگامي كه پيشتر ( از اينان كه اشاره گذرائي بديشان شد ، ما را ) به فرياد خواند ( و گفت : پروردگارا ! مرا درياب كه من شكست خورده‌ام ، و روي زمين را از وجود كافران پاك گردان . ) و ما هم دعاي وي را پذيرفتيم و او ( و پيروان ) و خاندانش را از ( اندوه فراوان و ) غم بزرگ ( كافران موذي و طوفان وحشتناك ) رهانيديم .‏

‏توضيحات : ‏
‏« نَادَيا » : ندا داد . به فرياد خواند ( نگا : نوح‌ / 26 ، قمر / 10 ) . « أَهْلَهُ » : خاندانش . پيروانش . « الْكَرْبِ » : غم و اندوه .‏

آيه 77
‏متن آيه : ‏
‏ وَنَصَرْنَاهُ مِنَ الْقَوْمِ الَّذِينَ كَذَّبُوا بِآيَاتِنَا إِنَّهُمْ كَانُوا قَوْمَ سَوْءٍ فَأَغْرَقْنَاهُمْ أَجْمَعِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏ما او را در برابر مردماني كه آيات ما را تكذيب مي‌كردند ، ياري و مدد داديم . آنان مردمان بدي بودند و لذا همه ايشان را ( در طوفان ) غرق كرديم .‏

‏توضيحات : ‏
‏« مِنْ » : به معني ( عَلي ) است . يا اين كه براي تعديه ( نَصَرْنَا ) به مفعول دوم بوده و به معني كمك كردن و ادامه آن براي انتقام گرفتن از دشمن است . « ءَايَاتِنَا » : مراد نشانه‌هاي دالّ بر نبوّت و رسالت نوح ، يا آيات آسماني است .‏

آيه 78
‏متن آيه : ‏
‏ وَدَاوُودَ وَسُلَيْمَانَ إِذْ يَحْكُمَانِ فِي الْحَرْثِ إِذْ نَفَشَتْ فِيهِ غَنَمُ الْقَوْمِ وَكُنَّا لِحُكْمِهِمْ شَاهِدِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( و ياد كن ) داود و سليمان را ، هنگامي كه درباره كشتزاري كه گوسفندان مردماني ، شبانگاهان در آن چريده و تباهش كرده بودند ، داوري مي‌كردند ، و ما شاهد داوري آنان بوديم .‏

‏توضيحات : ‏
‏« يَحْكُمَانِ » : قضاوت و داوري مي‌كردند . « الْحَرْثِ » : زراعت . كشتزار . « نَفَشَتْ » : پخش و پراكنده شدند . در شب چريدند و مايه فساد و تباهي شدند . « شَاهِدِينَ » : گواهان و آگاهان . يادآوري : قصّه قضاوت بدين گونه بود كه گوسفندان شخصي شبانه داخل كشتزار كسي شدند و مايه زيان و ضرري گشتند . داود گفت : گوسفندان در برابر ضرر و زيان وارده به كشاورز داده مي‌شود ، و سليمان مخالف اين رأي بود و گفت : كشاورز از فرآورده گوسفندان استفاده مي‌كند بدان اندازه كه خسارت ديده است سپس گوسفندان به صاحب خود برگردانده مي‌شوند ( نگا : المصحف الميسّر ) .‏

آيه 79
‏متن آيه : ‏
‏ فَفَهَّمْنَاهَا سُلَيْمَانَ وَكُلّاً آتَيْنَا حُكْماً وَعِلْماً وَسَخَّرْنَا مَعَ دَاوُودَ الْجِبَالَ يُسَبِّحْنَ وَالطَّيْرَ وَكُنَّا فَاعِلِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( هركدام از اين دو راه پيشنهادي ، دادگرانه بود ، ولي ما بهترين راه حل در مسأله ) قضاوت را به سليمان فهمانديم ، و به هريك از آن دو داوري و دانش آموختيم ، و كوهها و پرندگان را در ذكر و تسبيح با داود همراه ساختيم ، و ما ( اين كار را ) مي‌كرديم ( و انجام چنين كارهائي در برابر قدرت ما چيزي نيست ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« فَهَّمْنَاهَا » : قضاوت و داوري تعليم و تفهيم كرديم . مرجع ( ها ) ( حُكُومَة ) به معني داوري مفهوم از سياق است . « سَخَّرْنا . . . » : ( نگا : رعد / 13 و 15 ، إسراء / 44 ، حجّ‌ / 18 ، سبأ / 10 ) . « وَ سَخَّرْنَا مَعَ . . . » : مراد هم‌آوائي و هم‌صدائي همه چيزهائي است كه دور و بر داود بودند در عبادت و پرستش ، به زبان حال يا قال .‏

آيه 80
‏متن آيه : ‏
‏ وَعَلَّمْنَاهُ صَنْعَةَ لَبُوسٍ لَّكُمْ لِتُحْصِنَكُم مِّن بَأْسِكُمْ فَهَلْ أَنتُمْ شَاكِرُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و بدو ساختن زره را آموختيم تا ( اين لباس جنگي ) شما را در جنگها حفظ كند . آيا ( خدا را در برابر همه اين نعمتها ) سپاسگزاري مي‌كنيد ؟‏

‏توضيحات : ‏
‏« صَنْعَةَ » : ساختن . « لَبُوسٍ » : لباس . در اينجا مراد زره است ( نگا : سبأ / 10 و 11 ) و به تبع آن همه ادوات جنگي . « لِتُحْصِنَكُمْ » : تا شما را از آزار دشمنان در جنگ محفوظ و مصون دارد . اشاره بدين نكته نيز دارد كه اسلحه براي دفاع بايد باشد ؛ نه براي تاخت و تاز . « بَأْسِكُمْ » : جنگ شما با دشمنانتان .‏

آيه 81
‏متن آيه : ‏
‏ وَلِسُلَيْمَانَ الرِّيحَ عَاصِفَةً تَجْرِي بِأَمْرِهِ إِلَى الْأَرْضِ الَّتِي بَارَكْنَا فِيهَا وَكُنَّا بِكُلِّ شَيْءٍ عَالِمِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏ما باد تند و سريع را فرمانبردار سليمان كرده بوديم تا به فرمان او به سوي سرزميني حركت كند كه پرخير و بركتش ساخته بوديم . و ( اين ، جاي شگفت نيست ، چرا كه ) ما بر هر چيزي آگاه و دانا بوده ( و هستيم ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« عَاصِفَة » : تند باد . در اينجا مراد قوي و سريع‌السير است ، امّا خوش‌رَو و بي‌لرزش و آسايش‌بخش ( نگا : ص‌ / 36 ) . امروزه استفاده از جريان و فشار هوا به عنوان وسيله جابه‌جائي و حركت براي همگان روشن و آشنا است . واژه ( عاصِفَة ) حال است . « بِأَمْرِهِ » : به فرمان سليمان . طبق اراده او . « الأرْضِ الَّتِي . . . » : مراد سرزمين شام است كه مَقرّ فرماندهي سليمان بوده است . ولي تنها مسير بادهاي مسخر ، سرزمين مبارك شام نبوده ، و بلكه به هرجا كه سليمان مي‌خواسته است حركت مي‌كردند ( نگا : ص‌ / 36 ) .‏

آيه 82
‏متن آيه : ‏
‏ وَمِنَ الشَّيَاطِينِ مَن يَغُوصُونَ لَهُ وَيَعْمَلُونَ عَمَلاً دُونَ ذَلِكَ وَكُنَّا لَهُمْ حَافِظِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و گروهي از شياطين را ( نيز فرمانبردار سليمان كرده بوديم ) كه براي او ( در دريا جهت استخراج لؤلؤ و مرجان و جواهرات و مواد پرارزش ديگر ) غواصي مي‌كردند و كارهائي جز اين ( از قبيل ساختن كاخها و دژها ) انجام مي‌دادند ، و ما آنان را ( از تمرّد و سركشي در برابر فرمان سليمان و اذيّت و آزار رسانيدن به مردمان ، دور ) نگاه مي‌داشتيم .‏

‏توضيحات : ‏
‏« يَغُوصُونَ » : غواصي مي‌كردند . به دريا فرو مي‌رفتند . « دُونَ ذلِكَ » : جز اين . غير از آن ( نگا : ص‌ / 37 ) . « كُنَّا لَهُمْ حَافِظِينَ » : ما مراقب اعمال شياطين بوديم و آنان را از تمرّد و اذيّت كردن به دور مي‌كرديم .‏

آيه 83
‏متن آيه : ‏
‏ وَأَيُّوبَ إِذْ نَادَى رَبَّهُ أَنِّي مَسَّنِيَ الضُّرُّ وَأَنتَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏ايّوب را ( ياد كن ) بدان گاه كه ( بيماري او را از پاي در آورده بود ، و در اين وقت ) پروردگار خود را به فرياد خواند ( و عاجزانه گفت : پروردگارا ! ) بيماري به من روي آورده است و تو مهربانترين مهرباناني ( پس بدين بنده ضعيف رحم فرما ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« الضُّرُّ » : با ضم ، گرفتاريهائي كه متوجّه ذات انسان مي‌گردد . مانند : بيماري ، لاغري . با فتح ، ضرر و زيان در هر چيز .‏

آيه 84
‏متن آيه : ‏
‏ فَاسْتَجَبْنَا لَهُ فَكَشَفْنَا مَا بِهِ مِن ضُرٍّ وَآتَيْنَاهُ أَهْلَهُ وَمِثْلَهُم مَّعَهُمْ رَحْمَةً مِّنْ عِندِنَا وَذِكْرَى لِلْعَابِدِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏دعاي او را پذيرفتيم و بيماري وي را برطرف ساختيم ، و ( به جاي ) اولاد ( و اموالي كه از دست داده بود ) دو چندان بدو داديم ، محض مرحمتمان ( در حق ايّوب ) و تذكاري ( از صبر و شكيبائي ) براي پرستندگان ( يزدان سبحان ، تا همچون ايّوب شكيبا و اميدوار به لطف و فضل خدا باشند ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« أَهْلَهُ وَ مِثْلَهُم مَّعَهُمْ » : مراد اعطاي دو چندان فرزندان تازه‌اي است كه جاي خالي فرزندان از دست رفته را پر و جبران كنند . « رَحْمَةً » : لطف و فضل . مفعولٌ‌له است . « ذِكْرَيا » : يادآوري . تذكار .‏

آيه 85
‏متن آيه : ‏
‏ وَإِسْمَاعِيلَ وَإِدْرِيسَ وَذَا الْكِفْلِ كُلٌّ مِّنَ الصَّابِرِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( همچنين ياد كن براي مردمان ) اسماعيل و ادريس و ذاالكفل را كه جملگي از زمره شكيبايان ( در برابر شدائد زندگي و تكاليف رسالت ) بودند ( و الگوي استقامت و پايمردي بشمار مي‌آمدند ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« ذَا الْكِفْل‌ » : يكي از پيغمبران بني‌اسرائيل است .‏

آيه 86
‏متن آيه : ‏
‏ وَأَدْخَلْنَاهُمْ فِي رَحْمَتِنَا إِنَّهُم مِّنَ الصَّالِحِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏ما آنان را غرق رحمت خود كرديم ، چرا كه ايشان از زمره شايستگان و بايستگان ( بندگان ما ) بودند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« أَدْخَلْنَاهُمْ فِي رَحْمَتِنَا » : آنان را غرق رحمت خود كرديم . ايشان را به بهشت وارد كرديم .‏

آيه 87
‏متن آيه : ‏
‏ وَذَا النُّونِ إِذ ذَّهَبَ مُغَاضِباً فَظَنَّ أَن لَّن نَّقْدِرَ عَلَيْهِ فَنَادَى فِي الظُّلُمَاتِ أَن لَّا إِلَهَ إِلَّا أَنتَ سُبْحَانَكَ إِنِّي كُنتُ مِنَ الظَّالِمِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( ياد كن داستان يونس ملقب به ) ذوالنون را در آن هنگام كه ( بر قوم نافرمان خود خشم گرفت و ايشان را به عذاب خدا تهديد كرد و بدون دريافت پيام آسماني ، از ميانشان ) خشمناك بيرون رفت و گمان برد كه ( با زنداني كردن و ديگر چيزها ) بر او سخت و تنگ نمي‌گيريم . ( سوار كشتي شد و كشتي به تلاطم افتاد و به قيد قرعه مسافران و كشتيبانان او را به دريا انداختند و نهنگي او را بلعيد . ) در ميان تاريكيها ( ي سه‌گانه شب و دريا و شكم نهنگ ) فرياد برآورد كه ( كريما و رحيما ! ) پروردگاري جز تو نيست و تو پاك و منزّهي ( از هرگونه كم و كاستي ، و فراتر از هر آن چيزي هستي كه نسبت به تو بر دلمان مي‌گذرد و تصوّر مي‌كنيم . خداوندا بر اثر مبادرت به كوچ بدون اجازه حضرت باري ) من از جمله ستمكاران شده‌ام ( مرا درياب ! ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« ذَا النُّونِ » : ماهيدار . صاحب ماهي . مراد يونس است . ( نون ) به معني ماهي بزرگ است و مراد نهنگ يا وال است . « مُغَاضِباً » : خشمگين . خشمناك . خشم يونس بر قوم خود بدين سبب بود كه تبليغ و پندهايش در ايشان تأثير نداشت . اين بود كه خشمگين گرديد و خودسرانه آنان را ترك و به عذاب خدا بيم داد . پس از رفتن او مردمان از كرده خود پشيمان شدند و توبه كردند و دنبالش گشتند و او را نيافتند . وي سوار كشتي شد و راه دريا را در پيش گرفت . در راه ، كشتي متلاطم گرديد . نظر سرنشينان اين بود كه براي سبك‌شدن كشتي ، يكي را به قيد قرعه به دريا اندازند . چند بار قرعه كشيدند و هر دفعه نام او بيرون مي‌آمد . سرانجام وي را به دريا انداختند و ماهي بزرگ به نام نهنگ يا وال او را بلعيد ، و بر اثر دعا خدا او را زنده نگاه داشت و نجاتش داد . بلي ! هركس صادقانه به درگاه يزدان تلگراف دعا زند ، هرچه زودتر پاسخ خود را دريافت مي‌كند . « لَن نَّقْدِرَ عَلَيْهِ » : بر او سخت و تنگ نمي‌گيريم و وي را به خاطر ترك محلّ خدمت مورد مؤاخذه و تنبيه قرار نمي‌دهيم ، چرا كه ناشكيبائي را اشتباه و لغزش نمي‌دانست . « الظُّلُمَات‌ » : تاريكيهاي شب و دل دريا و اندرون شكم ماهي .‏

آيه 88
‏متن آيه : ‏
‏ فَاسْتَجَبْنَا لَهُ وَنَجَّيْنَاهُ مِنَ الْغَمِّ وَكَذَلِكَ نُنجِي الْمُؤْمِنِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏دعاي او را پذيرفتيم و وي را از غم رها كرديم ، و ما همين گونه مؤمنان را نجات مي‌دهيم ( و در برابر دعاي خالصانه ، آنان را از گرفتاريها مي‌رهانيم ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« كَذلِكَ » : اين گونه . به همين شكل . « نُنْجِي‌ » : نجات مي‌دهيم و مي‌رهانيم .‏

آيه 89
‏متن آيه : ‏
‏ وَزَكَرِيَّا إِذْ نَادَى رَبَّهُ رَبِّ لَا تَذَرْنِي فَرْداً وَأَنتَ خَيْرُ الْوَارِثِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و زكريّا را ( ياد كن ) بدان گاه كه پروردگار خود را به فرياد خواند ( و گفت : ) پروردگارا ! مرا تنها مگذار ( و فرزندي به من عطاء كن كه در زندگي يار و ياور من و پس از مرگ برنامه تبليغ را پيگيري كند . البتّه اگر هم فرزندي وارث من نشد باكي نيست ، چرا كه ) تو بهترين وارثاني ( و باقي پس از فناي مردماني ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« فَرْداً » : يكه و تنها ( نگا : مريم‌ / 80 و 95 ) . بدون فرزند و وارث ( نگا : مريم‌ / 2 - 15 ) .‏

آيه 90
‏متن آيه : ‏
‏ فَاسْتَجَبْنَا لَهُ وَوَهَبْنَا لَهُ يَحْيَى وَأَصْلَحْنَا لَهُ زَوْجَهُ إِنَّهُمْ كَانُوا يُسَارِعُونَ فِي الْخَيْرَاتِ وَيَدْعُونَنَا رَغَباً وَرَهَباً وَكَانُوا لَنَا خَاشِعِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏ما دعاي او را برآورده ساختيم و ( با وجود كبر سن ، فرزندي به نام ) يحيي را بدو بخشيديم ، و ( براي حصول اين مقصود ) همسر ( نازاي ) او را برايش بايسته ( و در خور زاد و ولد ) كرديم ، آنان در انجام كارهاي نيك بر يكديگر سرعت مي‌گرفتند ، و در حالي كه چيزي مي‌خواستند يا از چيزي مي‌ترسيدند ما را به فرياد مي‌خواندند ، ( و در وقت نيازمندي و بي‌نيازي ، و بيماري و سلامت ، و خوشي و ناخوشي ، رو به آستانه ما مي‌كردند و ميان خوف و رجا مي‌زيستند ) و همواره خاشع و خاضع ما مي‌بودند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« أَصْلَحْنَا لَهُ زَوْجَهُ » : همسرش را براي او بايسته زاد و ولد كرديم . همسرش را برايش زن خوب و پارسائي نموديم . « رَغَباً وَ رَهَباً » : اين دو واژه مصدرند و مي‌توانند حال ، يا مفعولٌ‌له ، و يا مفعولٌ‌فيه باشند . يعني : راغبانه و خائفانه . به خاطر عشق به طاعت و ترس از عقوبت . در زمان رغبت و هنگام رهبت . « كَانُوا لَنَا خَاشِعِينَ » : همواره از ما مي‌ترسيدند ؛ نه از كس ديگري . پيوسته فرمانبردار و مطيع ما مي‌بودند و تنها براي ما كرنش مي‌بردند . مرجع ضمير ( هم ) و ( و ) مي‌تواند زكريّا و همسرش و يحيي بوده ، يا پيغمبران مذكور در آيات پيشين باشد .‏

آيه 91
‏متن آيه : ‏
‏ وَالَّتِي أَحْصَنَتْ فَرْجَهَا فَنَفَخْنَا فِيهَا مِن رُّوحِنَا وَجَعَلْنَاهَا وَابْنَهَا آيَةً لِّلْعَالَمِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( همراه با قصّه اين پيغمبران و خوبان ، ياد كن سرگذشت مريم ، ) زني را كه ( ازدواج نكرد و ) دامان خويش را ( از آلودگي به بي‌عفّتي ) كاملاً پاك نگاه داشت ، و ما از روح متعلّق به خود در وي دميديم ، و او و فرزندش ( مسيح ) را نشانه بزرگي براي جهانيان قرار داديم . ( چرا كه زني را بدون شوهر حامله كرديم و پسري را بدون پدر ديده به جهان گشوديم ، و تغيير اسباب و مسبّبات را به عنوان دليلي بر قدرت خدايانه خود به مردمان نموديم و متوجّهشان كرديم كه آفريننده قوانين و سنن حاكم بر جهان ، هر وقت كه بخواهد مي‌تواند قوانين و سنن را دگرگون كند ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« أَحْصَنَتْ » : مصون و محفوظ داشت . « فَرْجَهَا » : عورت خود را . كنايه از پاكدامني و عفّت است . « أَحْصَنَتْ فَرْجَهَا » : خود را از آميزش با مرد ، چه از راه حلال و چه از راه حرام ، به دور داشت ، خويشتن را از آلودگي به بي‌عفّتي مصون و محفوظ كرد و عفيف و پاكدامن زيست . « نَفَخْنَا » : مراد از نفخ و دميدن ، پديد آوردن رازي از رازهاي الهي در شكم مريم است كه در پرتو آن حيات جنيني فرزندش عيسي برقرار و بر دوام گردد ( نگا : حجر / 29 ) . « مِن رُّوحِنَا » : از روح متعلّق به خود . مراد از چنين اضافه‌اي بيان عظمت شي‌ء مورد نظر است . به اصطلاح اضافه تشريفيّه است ، همچون : بَيْتُ الله . شَهْرُ الله . صُنْعُ الله ( نگا : نمل‌ / 88 ) . « ءَايَةً‌ » : دليل و نشانه قدرت .‏

آيه 92
‏متن آيه : ‏
‏ إِنَّ هَذِهِ أُمَّتُكُمْ أُمَّةً وَاحِدَةً وَأَنَا رَبُّكُمْ فَاعْبُدُونِ ‏

‏ترجمه : ‏
‏اين ( پيغمبران بزرگي كه بدانان اشاره شد ، همگي ) ملّت يگانه‌اي بوده ( و آئين واحد و برنامه يكتائي دارند ) و من پروردگار همه شما هستم ، پس تنها مرا پرستش كنيد ( چرا كه ملّت واحد ، با برنامه واحد ، بايد روبه خداي واحد كند ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« هذِهِ » : خطاب به همه انسانها در تمام قرون و اعصار است ، و اشاره به مشاراليه ذهني دارد كه طريقت انبياء و ملّت توحيد ، يعني آئين يكتاي اسلام است . يا اشاره به جماعت انبياء دارد . « أُمَّةً » : ملّت و جماعت . دين و آئين . حال است . معني آيه مي‌تواند چنين هم باشد : اين دين ، آئين يكتاي همه پيغمبران و مردمان گذشته و حال و آينده جهان است ، و . . . مراد اتّحاد در اصول دين اسلام است .‏

آيه 93
‏متن آيه : ‏
‏ وَتَقَطَّعُوا أَمْرَهُم بَيْنَهُمْ كُلٌّ إِلَيْنَا رَاجِعُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( امّا با وجود اين وحدت ملّت و وحدت آئين ، برخيها گوش به رهنمودهاي آسماني نداده و ) كار ( دين و آئين ) خويش را در ميان خود به تفرّقه انداخته و ( مي‌اندازند و گروه گروه شده و مي‌شوند و سرانجام ) همگي به سوي ما برمي‌گردند ( و ما به حساب اعمالشان مي‌رسيم ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« تَقَطَّعُوا » : از هم گسيختند ، و انگار هر يك قطعه و تكّه‌اي با خود بردند . « أَمْرَهُمْ » : مراد كار و بار دين انسانها است كه در اصول يكي بوده و توسّط انبياء خدا در طول زمان به مردمان رسانده شده است .‏

آيه 94
‏متن آيه : ‏
‏ فَمَن يَعْمَلْ مِنَ الصَّالِحَاتِ وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَلَا كُفْرَانَ لِسَعْيِهِ وَإِنَّا لَهُ كَاتِبُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏هركس چيزي را از كارهاي شايسته و بايسته انجام دهد ، در حالي كه ايمان داشته باشد ( به خدا و پيغمبران و برنامه آسماني ) ، تلاش او ناديده گرفته نمي‌شود و ( ناسپاس نمي‌ماند ، و توسّط فرشتگان در نامه اعمالش ) ما قطعاً آن را خواهيم نوشت .‏

‏توضيحات : ‏
‏« كُفْرَانَ » : ناديده گرفتن . پنهان داشتن . مراد بي‌اجر و باطل قلمداد كردن است . « لَهُ » : آن سعي و تلاش را .‏

آيه 95
‏متن آيه : ‏
‏ وَحَرَامٌ عَلَى قَرْيَةٍ أَهْلَكْنَاهَا أَنَّهُمْ لَا يَرْجِعُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏غيرممكن است كه به سوي ما ( براي حساب و كتاب ) برنگردند مردماني كه آنان را ( در جهان بر اثر كفر و ظلم ) نابود كرده باشيم ( و اين كه همان گونه كه خود گمان مي‌برند مرگ آخرين مرحله زندگي ايشان باشد ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« حَرَامٌ » : ممتنع . غيرممكن . اين واژه خبر مقدم و ( أَنَّهُمْ لا يَرْجِعُونَ ) تأويل به اسم مرفوع بوده و مبتدا است . برخي هم ( حَرامٌ ) را به معني ( واجِبٌ ) دانسته‌اند و آيه را چنين معني كرده‌اند : عدم بازگشت به دنيا براي مردماني كه آنان را به جرم گناهانشان نابود كرده‌ايم ، واجب و قطعي است ( نگا : مؤمنون‌ / 99 و 100 ) .‏

آيه 96
‏متن آيه : ‏
‏ حَتَّى إِذَا فُتِحَتْ يَأْجُوجُ وَمَأْجُوجُ وَهُم مِّن كُلِّ حَدَبٍ يَنسِلُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( اين نابودسازي بزهكاران و عدم بازگشت ايشان به دنيا ) تا زماني ادامه خواهد داشت كه يأجوج و مأجوج رها مي‌گردند ، و ايشان شتابان از هر بلندي و ارتفاعي مي‌گذرند ( و موجب پريشاني و هرج و مرج در زمين مي‌شوند ، و اين يكي از نشانه‌هاي فرا رسيدن قيامت است ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« حَتّي‌ » : حرف ابتدائيّه بوده و كلام بعد از آن غايت و هدف است . « فُتِحَتْ » : گشوده مي‌شوند . مراد از ميان رفتن سدّ سر راه ايشان ، يا گشايش ابواب فتنه و فساد توسّط آنان است . « يَأْجُوجُ وَ مَأْجُوجُ » : ( نگا : كهف‌ / 94 ) . « هُمْ » : مراد قبائل بي‌بند و بار يأجوج و ماجوج است . يا اين كه ضمير ( هُمْ ) به مردم برمي‌گردد و معني چنين مي‌شود كه : از نشانه‌هاي فرا رسيدن قيامت يكي شكسته شدن سدّ ذوالقرنين و طغيان يأجوج و مأجوج است ، و دوم روان شدن مردمان از فراز و بلنديهاي زمين به سوي محشر است ( نگا : تفسير المراغي ) . « حَدَبٍ » : زمين بلند و مرتفع . « يَنسِلُونَ » : شتاب مي‌گيرند . تند رهسپار مي‌شوند .‏

آيه 97
‏متن آيه : ‏
‏ وَاقْتَرَبَ الْوَعْدُ الْحَقُّ فَإِذَا هِيَ شَاخِصَةٌ أَبْصَارُ الَّذِينَ كَفَرُوا يَا وَيْلَنَا قَدْ كُنَّا فِي غَفْلَةٍ مِّنْ هَذَا بَلْ كُنَّا ظَالِمِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( در اين هنگام ) وعده راستين ( خدا كه روز قيامت است ) نزديك مي‌شود ، و به ناگاه ( آن چنان وحشتي سراسر وجود ) كافران ( را فرا مي‌گيرد كه ) چشمهايشان از حركت باز مي‌ايستد ( و خيره خيره بدان صحنه نگاه مي‌كنند و فريادشان بلند مي‌شود كه ) اي واي برما ! ما از اين ( روز ) غافل بوديم ( و روياروئي با خدا و حساب و كتاب را باور نمي‌كرديم و ) بلكه به خود ستم كرديم ( چرا كه كفر و عناد ورزيديم و خويشتن را براي هميشه بدبخت نموديم ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« الْوَعْدُ » : مصدر است و به معني موعود بوده و مراد رستاخيز و قيامت است . « شَاخِصَةٌ » : خيره شده . مات برده . « شَاخِصَةٌ أَبْصَارُ . . . » : چشمها باز و خيره و مات ايستاده و پلكها از شدّت خوف به هم زده نشود . ( شاخِصَةٌ ) خبر مقدّم ( أَبْصَارُ ) است .‏

آيه 98
‏متن آيه : ‏
‏ إِنَّكُمْ وَمَا تَعْبُدُونَ مِن دُونِ اللَّهِ حَصَبُ جَهَنَّمَ أَنتُمْ لَهَا وَارِدُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( اي كافران ستمگر ! ) شما و چيزهائي كه جز خدا مي‌پرستيد آتشگيره و هيزم دوزخ خواهيد بود . شما حتماً وارد آن مي‌گرديد .‏

‏توضيحات : ‏
‏« حَصَبُ » : آتشگيره . هيزم و آنچه براي شعله‌ور شدن و تافتن تنور به داخل آن مي‌اندازند .‏

آيه 99
‏متن آيه : ‏
‏ لَوْ كَانَ هَؤُلَاء آلِهَةً مَّا وَرَدُوهَا وَكُلٌّ فِيهَا خَالِدُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏اگر اينها معبودها و خداياني بودند ، هرگز وارد دوزخ نمي‌گشتند . ( نه تنها وارد دوزخ مي‌گردند ) حتي همه ( بتها و بت‌پرستها ) در آن جاودانه مي‌مانند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« كُلٌّ » : همه معبودها و پرستندگان آنها .‏

آيه 100
‏متن آيه : ‏
‏ لَهُمْ فِيهَا زَفِيرٌ وَهُمْ فِيهَا لَا يَسْمَعُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏آنان در دوزخ ناله غم‌انگيز و گلوگيري دارند و در آنجا چيزي را ( كه مايه سرور و شادي باشد ) نمي‌شنوند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« زَفِيرٌ » : صدائي كه در گلو شكسته شود و به سبب غم و اندوه با زحمت اداء گردد . « لا يَسْمَعُونَ » : نمي‌شنوند . مراد شنيدن سخنان دل‌انگيز و مايه سرور است ( نگا : اعراف‌ / 44 ) .‏

آيه 101
‏متن آيه : ‏
‏ إِنَّ الَّذِينَ سَبَقَتْ لَهُم مِّنَّا الْحُسْنَى أُوْلَئِكَ عَنْهَا مُبْعَدُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏آنان كه ( به خاطر ايمان درست و انجام كارهاي خوب و پسنديده ) قبلاً بديشان وعده نيك داده‌ايم ، چنين كساني از دوزخ ( و عذاب آن ) دور نگاه داشته مي‌شوند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« إِنَّ الَّذِينَ سَبَقَتْ . . . » : مراد جملگي مؤمنان و اشاره به همه وعده‌هائي است كه خداوند در اين جهان بديشان داده است ( نگا : يونس‌ / 26 ، رعد / 18 ، كهف‌ / 88 ) . « الْحُسْني‌ » : نعمت بزرگ و پاداش نيكو ( نگا : نساء / 95 ، الليل‌ / 6 و 9 ) .‏

آيه 102
‏متن آيه : ‏
‏ لَا يَسْمَعُونَ حَسِيسَهَا وَهُمْ فِي مَا اشْتَهَتْ أَنفُسُهُمْ خَالِدُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏آنان حتّي صداي آتش دوزخ را هم نمي‌شنوند و بلكه در ميان آنچه خود مي‌خواهند و آرزو دارند جاودانه بسر مي‌برند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« حَسِيسَهَا » : صداي آتش . صداي شعله‌ها و تنوره كشيدن آتش .‏

آيه 103
‏متن آيه : ‏
‏ لَا يَحْزُنُهُمُ الْفَزَعُ الْأَكْبَرُ وَتَتَلَقَّاهُمُ الْمَلَائِكَةُ هَذَا يَوْمُكُمُ الَّذِي كُنتُمْ تُوعَدُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏هراس بزرگ ( رستاخيز نه تنها ) ايشان را غمگين نمي‌سازد ، و بلكه فرشتگان ( به استقبال آنان مي‌شتابند و براي تبريك و شاد باش ) پذيرايشان مي‌گردند ( و بديشان مي‌گويند : ) اين همان روزي است كه به شما وعده داده مي‌شد .‏

‏توضيحات : ‏
‏« الْفَزَعُ الأكْْبَرُ » : بزرگترين هراس و عظيم‌ترين و وحشتناكترين بيم . مراد خوف و هراس روز قيامت است كه به دنبال نفخه دوم پديدار و هويدا مي‌گردد ( نگا : نمل‌ / 87 و 89 ) . « تَتَلَقَّاهُمْ » : پذيره ايشان مي‌گردند و با آنان روياروي مي‌شوند .‏

آيه 104
‏متن آيه : ‏
‏ يَوْمَ نَطْوِي السَّمَاء كَطَيِّ السِّجِلِّ لِلْكُتُبِ كَمَا بَدَأْنَا أَوَّلَ خَلْقٍ نُّعِيدُهُ وَعْداً عَلَيْنَا إِنَّا كُنَّا فَاعِلِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( اين امر ) روزي ( تحقّق مي‌پذيرد كه ) ما آسمان را درهم مي‌پيچيم به همان صورت كه طومار نامه‌ها در هم پيچيده مي‌شود . همان گونه كه ( نخستين بار سهل و ساده ) آفرينش را سر داديم ، آفرينش را از نو بازگشت مي‌دهيم ( و به شكل ديگري زندگي دوباره مي‌بخشيم و مردمان را براي حساب و كتاب حاضر مي‌آوريم ) . اين وعده‌اي است كه ما مي‌دهيم ، و ما قطعاً آن را به انجام مي‌رسانيم .‏

‏توضيحات : ‏
‏« يَوْمَ » : در روزي . روزي كه . مفعول‌فيه ( لا يَحْزُنُهُمْ ) يا مفعول‌به فعل محذوف ( أُذْكُرْ ) است . « نَطْوِي‌ » : جمع‌ مي‌گردانيم . در هم مي‌پيچيم . « طَيِّ » : جمع گرداندن . در هم پيچيدن . « السِّجِلِّ » : اوراقي كه مطالب را روي آن مي‌نگارند . « لِلْكُتُبِ » : حرف ( لِ ) به معني ( عَلي ) و براي بيان علّت است . يا اين كه لام براي اضافه است . واژه ( كُتُب ) جمع كِتاب و آن به معني مَكتوب است . بنابراين معني ( لِلْكُتُبِ ) چنين مي‌شود : جمع كردن طومار براي نگارش نوشته‌هائي بر آن . جمع كردن طومار و نامه‌ها و نوشته‌ها . « نُعِيدُهُ » : آن را برگشت مي‌دهيم ( نگا : اعراف‌ / 29 ، روم‌ / 27 ) . « وَعْداً » : مفعول مطلق تأكيدي براي فعل محذوف ( وَعَدْنا ) است .‏

آيه 105
‏متن آيه : ‏
‏ وَلَقَدْ كَتَبْنَا فِي الزَّبُورِ مِن بَعْدِ الذِّكْرِ أَنَّ الْأَرْضَ يَرِثُهَا عِبَادِيَ الصَّالِحُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏ما علاوه بر قرآن ، در تمام كتب ( انبياء پيشين ) نوشته‌ايم كه بي‌گمان ( سراسر روي ) زمين را بندگان شايسته ما به ارث خواهند برد ( و آن را به دست خواهند گرفت ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« الزَّبُورِ » : كتابهائي كه براي پيغمبران فرستاده شده است ( نگا : تفسيرالمراغي ، و نمونه ) . كتاب مزامير داود . « مِن بَعْدِ » : واژه ( بَعْدِ ) مي‌تواند براي ترتيب بياني باشد ؛ نه ترتيب زماني . يعني : علاوه بر . يا اين كه زماني باشد . يعني : پس از . « الذِّكْرِ » : قرآن ( نگا : آل‌عمران 58 ، حجر / 6 و 9 ) . كتب انبياء به ويژه تورات ( نگا : انبياء / 7 و 24 و 48 و 50 ) . « الصَّالِحُونَ » : شايستگان . شايسته از لحاظ علم و عمل ، قدرت و قوّت ، اداره مملكت و درك اجتماعي ، ايمان و تقوا ، و غيره ( نگا : اعراف‌ / 128 ، نور / 55 ) . معني آيه مي‌تواند چنين نيز باشد : ما ، در زبور بعد از تورات ، چنين نوشتيم كه اين زمين را بندگان شايسته ما به ارث خواهند برد . يادآوري : بعضي واژه ( الأرْض ) را زمين بهشت ، و صلاح را تقوا و پرهيزگاري مي‌دانند ( نگا : مريم‌ / 63 ، زمر / 74 ) .‏

آيه 106
‏متن آيه : ‏
‏ إِنَّ فِي هَذَا لَبَلَاغاً لِّقَوْمٍ عَابِدِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏اين ( سخن براي مفهوم قانون زندگي دنيوي ، و آگاهي از سرنوشت حيات اخروي ، ) مردمان عبادت‌پيشه را كافي و بسنده است .‏

‏توضيحات : ‏
‏« هذا » : اين نكته كه چه كساني حكومت زمين را به دست مي‌گيرند ، يا آخرت را فراچنگ مي‌آورند . تمام وعد و وعيدها و سرگذشت و سرانجام ملّتهائي كه در اين سوره آمده است . « بَلاغاً » : كفايت و بسندگي . مايه درك موضوع و سبب رسيدن به هدف . نيل به مقصود .‏

آيه 107
‏متن آيه : ‏
‏ وَمَا أَرْسَلْنَاكَ إِلَّا رَحْمَةً لِّلْعَالَمِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( اي پيغمبر ! ) ما تو را جز به عنوان رحمت جهانيان نفرستاده‌ايم .‏

‏توضيحات : ‏
‏« رَحْمَةً لِلْعَالَمِينَ » : رحمت براي جهانيان . وجود پيغمبر خاتم سبب سعادت دو جهان مردمان است . چرا كه عمل به آئين و برنامه‌اي كه او با خود آورده است ناكاميها و بدبختيها و بيدادگريها و تباهكاريها را پايان مي‌دهد ، و سرانجام منتهي به حكومت صالحان با ايمان بر معموره جهان خواهد شد ، و در پايان آنان را به نعمت جاويد و سرمدي آخرت نائل خواهد كرد .‏

آيه 108
‏متن آيه : ‏
‏ قُلْ إِنَّمَا يُوحَى إِلَيَّ أَنَّمَا إِلَهُكُمْ إِلَهٌ وَاحِدٌ فَهَلْ أَنتُم مُّسْلِمُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏بگو : ( اصل دعوت من اين است : ) به من وحي مي‌شود كه معبود شما يكي بيش نيست ( و بقيّه چيزهاي ديگري كه به من وحي مي‌گردد ، تابع همين اصل اساسي توحيد است ) . حال كه چنين است ، آيا شما تسليم ( خداوند يگانه ) مي‌گرديد ( و بتهاي سنگي و معبودهاي طاغوتي را كنار مي‌گذاريد ؟ ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« إِنَّمَآ إِلهُكُمْ إِلهٌ وَاحِدٌ » : خدا و معبودتان تنها خداي يگانه و معبود يكتائي است و بس . جمله نائب فاعل ( يُوحي ) است . « مُسْلِمُونَ » : گردن‌نهندگان . تسليم‌شوندگان . مراد از پرستش ، تشويق و ترغيب به پذيرش توحيد است .‏

آيه 109
‏متن آيه : ‏
‏ فَإِن تَوَلَّوْا فَقُلْ آذَنتُكُمْ عَلَى سَوَاء وَإِنْ أَدْرِي أَقَرِيبٌ أَم بَعِيدٌ مَّا تُوعَدُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏اگر ( در برابر سخنان روشنگر و سعادت‌بخش تو ) پشت كردند و روي‌گردان شدند ، بگو : همه شما را يكسان ( از مأموريّت خود كه تبليغ رسالت بود ) آگاه كردم و ( چيزي را از كسي پنهان نداشتم . ديگر ) نمي‌دانم آنچه ( درباره پيروزي مؤمنان و شكست كافران ، و حساب و كتاب و بهشت و دوزخ ) به شما وعده داده مي‌شود ، ( فرا رسيدن آن ) نزديك است يا دور .‏

‏توضيحات : ‏
‏« ءَاذَنتُكُمْ » : به شما اطّلاع دادم و باخبرتان كردم ( نگا : فصّلت‌ / 47 ) . « عَلَيا سَوَآءٍ » : به طور يكسان . بدون استثناء . « إنْ » : نه ! حرف نفي است .‏

آيه 110
‏متن آيه : ‏
‏ إِنَّهُ يَعْلَمُ الْجَهْرَ مِنَ الْقَوْلِ وَيَعْلَمُ مَا تَكْتُمُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏خداوند مي‌داند سخناني را كه آشكارا مي‌گوئيد ( و طعنه‌ها و تشرهائي كه راجع به اسلام بر زبان مي‌رانيد ) و آنچه را كه ( از بدسگاليها و كينه‌توزيها در دل ) پنهان مي‌داريد .‏

‏توضيحات : ‏
‏« الْجَهْرَ » : آشكار .‏

آيه 111
‏متن آيه : ‏
‏ وَإِنْ أَدْرِي لَعَلَّهُ فِتْنَةٌ لَّكُمْ وَمَتَاعٌ إِلَى حِينٍ ‏

‏ترجمه : ‏
‏من چه مي‌دانم ، شايد اين ( مهلت و تأخير عذاب ) آزموني براي شما باشد و ( شايد خداوند مي‌خواهد شما را از لذائذ اين جهان براي افزايش گناهان بيشتر ) تا مدّتي بهره‌مند سازد ( و برابر قانون استدراج ، آهسته و آرام مغلوب و مقهورتان گرداند و به دوزختان كشاند ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« فِتْنَةٌ » : آزمون و آزمايش . مراد استدراج است تا بر گناهان خود بيفزايند ( نگا : آل‌عمران‌ / 178 ) . « مَتَاعٌ » : بهره‌مند ساختن . تمتّع و بهره‌مندي ( نگا : بقره‌ / 36 ، آل‌عمران‌ / 14 ) . « إِلَيا حِينٍ » : تا مدّتي كه روزگار زندگي پايان مي‌پذيرد و مرگ فرا مي‌رسد .‏

آيه 112
‏متن آيه : ‏
‏ قَالَ رَبِّ احْكُم بِالْحَقِّ وَرَبُّنَا الرَّحْمَنُ الْمُسْتَعَانُ عَلَى مَا تَصِفُونَ ‏
‏ترجمه : ‏
‏( پيغمبر پس از مشاهده اين همه دوري و روگرداني مشركان از پذيرش اسلام ، رو به خدا كرد و عاجزانه ) گفت : پروردگارا ! دادگرانه ( ميان من و اينان ) داوري كن ( تا سرانجام ، حال مؤمن و كافر يكسان نباشد . آن گاه روي سخن به مخالفان كرده و اظهار داشت : ) پروردگار همه ما خداوند مهربان است و ( سرتاپاي وجودمان را رحمت الهي فرا گرفته است . و در برابر ) نسبتهاي ناروائي كه ( درباره اسلام و در مورد ذات پاك خدا ) مي‌زنيد ، تنها از او كمك و ياري خواسته مي‌شود .‏
‏توضيحات : ‏‏« اُحْكُمْ » : داوري فرما و كار را يكسره كن . « الْمُسْتَعَانُ » : كسي كه از او استمداد خواسته مي‌شود و طلب ياري و كمك مي‌گردد . « تَصِفُونَ » : بيان مي‌داريد ( نگا : يوسف‌ / 18 و 77 ، انبياء / 18 ) .‏

 

موضوعات: موقعیت فعلی: فهرست قرآن / سوره انبياء / تفسیر نور  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...