موقعیت فعلی: فهرست قرآن / سوره اعراف / تفسیر نور / آیات 151 - 206 اعراف |
... |
موقعیت فعلی: فهرست قرآن / سوره اعراف / تفسیر نور / آیات 151 - 206 اعراف
آيه 151
متن آيه :
قَالَ رَبِّ اغْفِرْ لِي وَلأَخِي وَأَدْخِلْنَا فِي رَحْمَتِكَ وَأَنتَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِينَ
ترجمه :
( هنگامي كه پاكي و بيگناهي هارون براي موسي مسلّم شد ) گفت . پروردگارا ! بر من و برادرم ببخشاي ( و از كاري كه من در حق هارون كردم و از قصور احتمالي او در امر جانشيني صرف نظر فرماي ) و ما را به رحمت خود داخل كن و ( ما را لطف خويشتن شامل كن . چرا كه ) تو از همه مهربانان مهربانتري .
توضيحات :
. . .
آيه 152
متن آيه :
إِنَّ الَّذِينَ اتَّخَذُواْ الْعِجْلَ سَيَنَالُهُمْ غَضَبٌ مِّن رَّبِّهِمْ وَذِلَّةٌ فِي الْحَياةِ الدُّنْيَا وَكَذَلِكَ نَجْزِي الْمُفْتَرِينَ
ترجمه :
آنان كه ( همچون سامري و راهروانش ) گوساله را معبود خود كردند ، خشم عظيمي از سوي پروردگارشان ايشان را ( در آخرت ) فرا ميگيرد ، و خواري شديدي در دنيا بديشان دست ميدهد . كساني را هم كه ( به خدا ) دروغ بندند ( و جز او را بپرستند ) اين چنين جزا و سزا ميدهيم .
توضيحات :
« كَذلِكَ » : همچون كيفر ايشان . « الْمُفْتَرِينَ » : بهتان و تهمتزنندگان . كساني كه به ناروا چيزهائي گويند و دروغهائي به هم بافند .
آيه 153
متن آيه :
وَالَّذِينَ عَمِلُواْ السَّيِّئَاتِ ثُمَّ تَابُواْ مِن بَعْدِهَا وَآمَنُواْ إِنَّ رَبَّكَ مِن بَعْدِهَا لَغَفُورٌ رَّحِيمٌ
ترجمه :
كساني كه كارهاي زشتي ( چون كفر و معاصي ) انجام دهند و سپس توبه كنند و ( از آنها دست بكشند و به سوي خدا برگردند و حقيقه ) ايمان بياورند ، خداي تو بعد از آن ( توبه كه با بودن ايمان پذيرفتني است ، نسبت بدانان ) بس آمرزنده و مهربان است ( و ايشان را به درگاه خود ميپذيرد و از اشتباهات و گناهانشان در ميگذرد ) .
توضيحات :
« ءَامَنُوا » : ذكر خاصّ بعد از عام است . چرا كه توبه از كفر و معاصي ، خود ايمان بشمار است . « مِن بَعْدِهَا » : ضمير ( ها ) در اوّلي به سيّئات ، و در دومي به توبه برميگردد . « إِنَّ رَبَّكَ . . . » : اين جمله خبر ( الَّذِينَ ) است و ضمير عائد محذوف است . تقدير چنين ميشود : إِنَّ رَبَّكَ مِن بَعْدِها لَغَفُورٌ لَّهُمْ ، رَحِيمٌ بِهِمْ .
آيه 154
متن آيه :
وَلَمَّا سَكَتَ عَن مُّوسَى الْغَضَبُ أَخَذَ الأَلْوَاحَ وَفِي نُسْخَتِهَا هُدًى وَرَحْمَةٌ لِّلَّذِينَ هُمْ لِرَبِّهِمْ يَرْهَبُونَ
ترجمه :
هنگامي كه خشم موسي فرو نشست ، الواح ( تورات را از زمين ) برگرفت ، الواحي كه در نوشتههاي آن سراسر هدايت و رحمت براي كساني بود كه از پروردگار خود ميترسيدند .
توضيحات :
« سَكَتَ » : خاموش شد . فرو نشست . « فِي نُسْخَتِهَا » : در نوشتههاي آن . نُسْخه به معني منسوخ ، يعني مكتوب است . « يَرْهَبُونَ » : ميترسند . ميهراسند .
آيه 155
متن آيه :
وَاخْتَارَ مُوسَى قَوْمَهُ سَبْعِينَ رَجُلاً لِّمِيقَاتِنَا فَلَمَّا أَخَذَتْهُمُ الرَّجْفَةُ قَالَ رَبِّ لَوْ شِئْتَ أَهْلَكْتَهُم مِّن قَبْلُ وَإِيَّايَ أَتُهْلِكُنَا بِمَا فَعَلَ السُّفَهَاء مِنَّا إِنْ هِيَ إِلاَّ فِتْنَتُكَ تُضِلُّ بِهَا مَن تَشَاء وَتَهْدِي مَن تَشَاء أَنتَ وَلِيُّنَا فَاغْفِرْ لَنَا وَارْحَمْنَا وَأَنتَ خَيْرُ الْغَافِرِينَ
ترجمه :
( سپس خداوند به موسي دستور داد براي معذرتخواهي و توبه از كردار گوسالهپرستان قوم ، همراه گروهي از بنياسرائيل به ميعادگاه او بيايند ) و موسي هفتاد مرد را از ميان قوم خود ( به نمايندگي از سوي آنان ) براي ميعادگاه ما برگزيد ( و ايشان را به كوه طور برد . در آنجا زمينلرزهاي درگرفت ) . هنگامي كه زمين لرزه آنان را فراگرفت ، موسي گفت : پروردگارا ! اگر ميخواستي ميتوانستي آنان و مرا پيش از اين نيز هلاك كني ( تا بنياسرائيل هلاك آنان را خود ميديدند . ولي اينك مرا به قتل ايشان متّهم ميسازند ) . آيا ما را به سبب كاري كه بيخردان ما كردهاند هلاك ميسازي ؟ ( خداوندا ! ما را به گناه آنان مگير ) . اين ( درخواست نابهجاي رؤيت ، يا وقوع زلزله ، يا كار گوسالهپرستي ) جز آزمايش تو چيز ديگري نيست كه به سبب آن ( برابر قوانين و سنن يزدان و گسترده در پهنه جهان ) هر كس را بخواهي ( و مستحقّ بداني ) گمراه ميسازي ، و هر كس را بخواهي ( و شايسته بداني ) هدايت ميكني . تو سرپرست ما هستي . پس بر ما ببخشاي و به ما رحم فرماي ، چرا كه تو بهترين آمرزندگاني .
توضيحات :
« قَوْمَهُ » : از قوم خود . حرف جرّ ( مِنْ ) از اوّل آن حذف شده است و تقدير چنين بوده است : مِن قَوْمِهِ . « إِنْ هِيَ » : نيست آن . واژه ( إِنْ ) نافيه است ، و مرجع ( هِيَ ) فِتْنَة به معني امتحان ، فَعْلَة به معني كار ، مَسْأَلَةُ الإِرَاءَة به معني درخواست خود را نشان دادن است كه همه محذوف است و از سياق پيدا است ، و يا اين كه مرجع ( هِيَ ) رَجْفَة مذكور است . « إِيَّايَ » : مرا . « فِتْنَتُكَ » : آزمايش تو .
آيه 156
متن آيه :
وَاكْتُبْ لَنَا فِي هَذِهِ الدُّنْيَا حَسَنَةً وَفِي الآخِرَةِ إِنَّا هُدْنَا إِلَيْكَ قَالَ عَذَابِي أُصِيبُ بِهِ مَنْ أَشَاء وَرَحْمَتِي وَسِعَتْ كُلَّ شَيْءٍ فَسَأَكْتُبُهَا لِلَّذِينَ يَتَّقُونَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَالَّذِينَ هُم بِآيَاتِنَا يُؤْمِنُونَ
ترجمه :
و براي ما در اين دنيا و آن دنيا ( زندگي ) نيكي مقرّر دار ( كه سَروري و توفيق طاعت در اين سراي ، و سعادت ناشي از رضايت و عنايت تو در آن سراي است ) چرا كه ما ( توبه نمودهايم و ) به سوي تو بازگشت كردهايم . ( خدا بدو ) گفت : عذاب خود را به هركس كه ( گناه كند و توبه نكند و خود ) بخواهم ميرسانم ، و رحمت من هم همهچيز را در برگرفته ( و در اين سراي شامل كافر و مؤمن ميگردد ، امّا در آن سراي ) آن را براي كساني مقرّر خواهم داشت كه پرهيزگاري كنند و زكات بدهند و به آيات ( كتابهاي آسماني و نشانههاي گسترده جهاني ) ايمان بياورند .
توضيحات :
« اُكْتُبْ » : مقدّر فرما . تفضّل و عطاء فرما . « هُدْنَا » : بازگشتيم . توبه كرديم .
آيه 157
متن آيه :
الَّذِينَ يَتَّبِعُونَ الرَّسُولَ النَّبِيَّ الأُمِّيَّ الَّذِي يَجِدُونَهُ مَكْتُوباً عِندَهُمْ فِي التَّوْرَاةِ وَالإِنْجِيلِ يَأْمُرُهُم بِالْمَعْرُوفِ وَيَنْهَاهُمْ عَنِ الْمُنكَرِ وَيُحِلُّ لَهُمُ الطَّيِّبَاتِ وَيُحَرِّمُ عَلَيْهِمُ الْخَبَآئِثَ وَيَضَعُ عَنْهُمْ إِصْرَهُمْ وَالأَغْلاَلَ الَّتِي كَانَتْ عَلَيْهِمْ فَالَّذِينَ آمَنُواْ بِهِ وَعَزَّرُوهُ وَنَصَرُوهُ وَاتَّبَعُواْ النُّورَ الَّذِيَ أُنزِلَ مَعَهُ أُوْلَئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ
ترجمه :
( به ويژه رحمت خود را اختصاص ميدهم به ) كساني كه پيروي ميكنند از فرستاده ( خدا محمّد مصطفي ) پيغمبر امّي كه ( خواندن و نوشتن نميداند و وصف او را ) در تورات و انجيل نگاشته مييابند . او آنان را به كار نيك دستور ميدهد و از كار زشت بازميدارد ، و پاكيزهها را برايشان حلال مينمايد و ناپاكها را بر آنان حرام ميسازد و فرو مياندازد بند و زنجير ( احكام طاقتفرساي همچون قطع مكان نجاست به منظور طهارت ، و خودكشي به عنوان توبه ) را از ( دست و پا و گردن ) ايشان به در ميآورد ( و از غُل استعمار و استثمارشان ميرهاند ) . پس كساني كه به او ايمان بياورند و از او حمايت كنند و وي را ياري دهند ، و از نوري پيروي كنند كه ( قرآن نام است و همسان نور مايه هدايت مردمان است و ) به همراه او نازل شده است ، بيگمان آنان رستگارند .
توضيحات :
« أُمِّيَّ » : منسوب به ( أُمّ ) يعني مادر است . مراد كسي است كه نتواند بخواند و بنويسد ( نگا : عنكبوت / 48 ) . « إِصْر » : بار سنگين . مراد تكاليف سخت است ( نگا : بقره / 286 ) . « الأغْلال » : جمع غُلّ ، بند و زنجيرهاي آهنين . در اينجا مراد احكام طاقتفرسائي است كه به سبب معاصي و نافرماني بر اهل كتاب واجب گشته بود . « إِصْرَهُمْ وَ الأغْلالَ . . . » : مشكلات و مشقّات معنوي ، به وسيله بار و غل ، نموده شده است كه حسّي و قابل لمس ميباشند . يعني آنان به كساني ميمانند كه بار بر دوش و بند و زنجير به دست و پا داشته باشند و . . . « عَزَّرُوهُ » : او را حمايت كردند . او را ياري نمودند . در احترام وي كوشيدند .
آيه 158
متن آيه :
قُلْ يَا أَيُّهَا النَّاسُ إِنِّي رَسُولُ اللّهِ إِلَيْكُمْ جَمِيعاً الَّذِي لَهُ مُلْكُ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ لا إِلَهَ إِلاَّ هُوَ يُحْيِي وَيُمِيتُ فَآمِنُواْ بِاللّهِ وَرَسُولِهِ النَّبِيِّ الأُمِّيِّ الَّذِي يُؤْمِنُ بِاللّهِ وَكَلِمَاتِهِ وَاتَّبِعُوهُ لَعَلَّكُمْ تَهْتَدُونَ
ترجمه :
اي پيغمبر ! ( به مردم ) بگو : من فرستاده خدا به سوي جملگي شما ( اعم از عرب و عجم و سياه و سفيد و زرد و سرخ ) هستم . خدائي كه آسمانها و زمين از آن او است . جز او معبودي نيست . او است كه ميميراند و زنده ميگرداند . پس ايمان بياوريد به خدا و فرستادهاش ، آن پيغمبر درس نخواندهاي كه ايمان به خدا و به سخنهايش دارد . از او پيروي كنيد تا هدايت يابيد .
توضيحات :
« كَلِمَاتِهِ » : سخنان او . مراد همه كتابهاي آسماني است ( نگا : بقره / 136 ) .
آيه 159
متن آيه :
وَمِن قَوْمِ مُوسَى أُمَّةٌ يَهْدُونَ بِالْحَقِّ وَبِهِ يَعْدِلُونَ
ترجمه :
در ميان قوم موسي ( يعني بنياسرائيل ) گروه زيادي ( بر دين صحيح ماندگار ) بودند كه ( مردم را ) به سوي حق رهنمود ميكردند و ( به سبب تمسّك ) به حق ( به هنگام داوري ) دادگري مينمودند .
توضيحات :
« أُمَّةٌ » : گروه فراواني . مراد از اين گروه زياد ، عُقَلائي است كه در زمان موسي گوسالهپرستي نكردند و در برابر سُفَهاء قرار داشتند ، و يا اين كه مراد عدّهاي از اصحاب پيغمبر است كه در صدر اسلام آئين اسلام را پذيرفتند . « بِهِ » : به حق . « يَعْدِلُونَ » : دادگري ميكنند .
آيه 160
متن آيه :
وَقَطَّعْنَاهُمُ اثْنَتَيْ عَشْرَةَ أَسْبَاطاً أُمَماً وَأَوْحَيْنَا إِلَى مُوسَى إِذِ اسْتَسْقَاهُ قَوْمُهُ أَنِ اضْرِب بِّعَصَاكَ الْحَجَرَ فَانبَجَسَتْ مِنْهُ اثْنَتَا عَشْرَةَ عَيْناً قَدْ عَلِمَ كُلُّ أُنَاسٍ مَّشْرَبَهُمْ وَظَلَّلْنَا عَلَيْهِمُ الْغَمَامَ وَأَنزَلْنَا عَلَيْهِمُ الْمَنَّ وَالسَّلْوَى كُلُواْ مِن طَيِّبَاتِ مَا رَزَقْنَاكُمْ وَمَا ظَلَمُونَا وَلَكِن كَانُواْ أَنفُسَهُمْ يَظْلِمُونَ
ترجمه :
بنياسرائيل را به دوازده قبيله و شاخه تقسيم كرديم ، و هنگامي كه آنان از موسي تقاضاي آب كردند ، به موسي وحي كرديم كه با عصاي خود بر سنگ بزن . به ناگاه دوازده چشمه از آن سنگ بيرون جوشيد . هر دستهاي از مردمان با آبشخور خود آشنا شد ( و هيچ قبيلهاي مزاحم قبيله ديگري نگرديد ) و ابر را سايبان ايشان كرديم ( و بدينوسيله آنان را از گرماي سوزان بيابان محفوظ داشتيم ) و ترنجبين و بلدرچين نصيب ايشان كرديم ( و بدانان گفتيم : ) از چيزهاي پاكي بخوريد كه روزي شما كردهايم . ( ولي آنان در حق اين نعمتها ناشكري كردند و ستم ورزيدند ) امّا به ما ستم نكردند بلكه به خودشان ستم نمودند ( و زيان ناسپاسي متوجّه خودشان گرديد ) .
توضيحات :
« قَطَّعْنَاهُمْ » : آنان را تقسيم كرديم . « أَسْبَاطاً » : جمع سِبْط ، نوادگان . مراد قبائل است و هر قبيلهاي از نسل مردي . بدل است ؛ نه تمييز . واژه ( أَسْباط ) گاهي در معني مفرد يعني قبيله استعمال شده است ، همان گونه كه ( أَنصار ) براي گروه ويژهاي از اصحاب ، عَلَم شده است . در اين صورت ميتوان ( أَسْباطاً ) را تمييز بشمار آورد . « أُمَماً » : جماعت . گروه . بدل دوم ( اثْنَتَيْ عَشْرَةَ ) يا عطف بيان يا بدل ( أَسْباطاً ) است . « إِنبَجَسَتْ » : برجوشيد . فوّاره زد ( نگا : بقره / 60 ) . « مَشْرَب » : آبشخور . « ظَلَّلْنا » : سايبان كرديم . « غَمَام » : ابر . « مَنّ » : ترنجبين . گزنگبين . « سَلْوَيا » : پرنده بلدرچين . سُماني ( نگا : بقره / 57 ) .
آيه 161
متن آيه :
وَإِذْ قِيلَ لَهُمُ اسْكُنُواْ هَذِهِ الْقَرْيَةَ وَكُلُواْ مِنْهَا حَيْثُ شِئْتُمْ وَقُولُواْ حِطَّةٌ وَادْخُلُواْ الْبَابَ سُجَّداً نَّغْفِرْ لَكُمْ خَطِيئَاتِكُمْ سَنَزِيدُ الْمُحْسِنِينَ
ترجمه :
و ( به ياد آوريد ) آن گاه را كه بديشان گفته شد : در اين شهر ( بزرگي كه پيغمبرتان موسي برايتان نام برده است ) سكونت گزينيد و هرگونه كه ميخواهيد و هرچه كه لازم داريد ( از خوراكيها و ميوههاي آنجا ) بخوريد و بگوئيد : خداوندا ! از گناهان ما درگذر ، و از دروازه ( آن شهر ) با خشوع و خضوع وارد شويد تا گناهان شما را بيامرزيم . ما به نيكوكاران ( از عفو و مغفرت ) فزونتر ميبخشيم .
توضيحات :
« حِطَّةٌ » : زدودن . برطرفكردن ( نگا : بقره / 58 ) . « سُجَّداً » : فروتنانه ( نگا : بقره / 58 ) .
آيه 162
متن آيه :
فَبَدَّلَ الَّذِينَ ظَلَمُواْ مِنْهُمْ قَوْلاً غَيْرَ الَّذِي قِيلَ لَهُمْ فَأَرْسَلْنَا عَلَيْهِمْ رِجْزاً مِّنَ السَّمَاءِ بِمَا كَانُواْ يَظْلِمُونَ
ترجمه :
سپس ستمگران ( از فرمان خدايشان سرپيچي كردند و ) گفتاري را كه بدانان گفته شده بود ديگر كردند و دگرگون گفتند ؛ پس در برابر سرپيچي و تمرّدشان ، از آسمان بر آنان عذابي فرستاديم .
توضيحات :
« رِجْزاً » : عذاب . عقوبت . ( نگا : بقره / 59 ) .
آيه 163
متن آيه :
واَسْأَلْهُمْ عَنِ الْقَرْيَةِ الَّتِي كَانَتْ حَاضِرَةَ الْبَحْرِ إِذْ يَعْدُونَ فِي السَّبْتِ إِذْ تَأْتِيهِمْ حِيتَانُهُمْ يَوْمَ سَبْتِهِمْ شُرَّعاً وَيَوْمَ لاَ يَسْبِتُونَ لاَ تَأْتِيهِمْ كَذَلِكَ نَبْلُوهُم بِمَا كَانُوا يَفْسُقُونَ
ترجمه :
از آنان درباره ( سرگذشت اهالي ) شهر ( ايله ) كه در ساحل دريا بود بپرس . ( به ياد بياورند ) هنگامي را كه آنان ( در روز شنبه از حدود و مقرّرات خدا ) تجاوز ميكردند . همان هنگام كه ماهيانشان روز شنبه به سويشان ميآمدند ( روي آب ) و خودنمائي ميكردند ، امّا در غير روز شنبه به سويشان نميآمدند ( و اين هم آزمايشي از سوي خدا بود ) . به همين منوال آنان را پيوسته به سبب فسق و فجور دائمي و مستمرّشان ( با آزمونهاي گوناگون ) ميآزموديم ( تا نيكوكاران پاكسيرت از بدكاران بد طينت جدا و مشخّص شوند ) .
توضيحات :
« عَنِ الْقَرْيَةِ » : درباره شهر و اهل شهر . « حَاضِرَةَ الْبَحْرِ » : مشرف بر دريا . كنار دريا . « يَعْدُونَ » : تجاوز ميكردند . ستم مينمودند . « حِيتَان » : جمع حُوت ، ماهيها . « شُرَّعاً » : جمع شارع به معني نزديك و نمايان . سربرافراشته . پياپي . حال است « تَأْتِيهِمْ حِيتَانُهُمْ . . . شُرَّعاً » : ماهيهاي آن نواحي روي آب خودنمائي ميكردند . ماهيهاي آنجا از آب سر به در ميآوردند . ماهيهاي آن مكان ، پياپي ميآمدند و به دنبال همديگر رديف ميشدند .
آيه 164
متن آيه :
وَإِذَ قَالَتْ أُمَّةٌ مِّنْهُمْ لِمَ تَعِظُونَ قَوْماً اللّهُ مُهْلِكُهُمْ أَوْ مُعَذِّبُهُمْ عَذَاباً شَدِيداً قَالُواْ مَعْذِرَةً إِلَى رَبِّكُمْ وَلَعَلَّهُمْ يَتَّقُونَ
ترجمه :
و ( به ياد يهوديان بياور ) هنگامي را كه گروهي از ( صلحاي اسلاف ) ايشان ( كه همچون ديگران نافرماني و بزهكاري نميكردند ) به كساني ميگفتند ( كه سركشان و گناهكاران را پند ميدادند و موعظه ميكردند : ) چرا مردماني را پند ميدهيد كه خداوند آنان را ( به سبب كفر و معاصي ، در دنيا ) نابود ميكند يا ( در آخرت ) عذاب شديدي خواهد داد ؟ ( مگر نميدانيد كه پند و اندرز در اينان تأثيري ندارد و نرود ميخ آهنين در سنگ ؟ ) ميگفتند : ( ما به وظيفه خود كه امر به معروف و نهي از منكر است عمل ميكنيم ) تا در پيشگاه پروردگارتان معذور بوده ( و رفع مسؤوليّت از خويشتن كرده باشيم ) و شايد هم ( اين بيچارگان از گناه باز ايستند و نور ايمان زواياي درونشان را روشن سازد و راه ) تقوا و پرهيزگاري در پيش گيرند .
توضيحات :
« أُمَّةٌ » : جماعت . گروه . « مَعْذِرَةً » : براي داشتن عذر تقصير در پيشگاه ربّ جليل . مفعولله است .
آيه 165
متن آيه :
فَلَمَّا نَسُواْ مَا ذُكِّرُواْ بِهِ أَنجَيْنَا الَّذِينَ يَنْهَوْنَ عَنِ السُّوءِ وَأَخَذْنَا الَّذِينَ ظَلَمُواْ بِعَذَابٍ بَئِيسٍ بِمَا كَانُواْ يَفْسُقُونَ
ترجمه :
امّا هنگامي كه پندها و اندرزهائي را نشنيدند كه بدانها تذكّر داده شدند ، كساني را كه ( ديگران را نصيحت مينمودند و آنان را ) از بدي نهي ميكردند از ( عذاب به دور داشتيم و از بلا ) رهانيديم ، و كساني را كه ( مخالفت فرمان ميكردند و بيشتر و بيشتر گناه ميورزيدند و بدين وسيله بر خود و جامعه ) ستم مينمودند ، به خاطر استمرار بر معاصي و نافرماني ، به عذاب سختي گرفتار ساختيم .
توضيحات :
« نَسُوا » : فراموش كردند . در گوش نگرفتند و توجّه ننمودند . « بَئِيسٍ » : سخت . شديد .
آيه 166
متن آيه :
فَلَمَّا عَتَوْاْ عَن مَّا نُهُواْ عَنْهُ قُلْنَا لَهُمْ كُونُواْ قِرَدَةً خَاسِئِينَ
ترجمه :
و هنگامي كه از ترك چيزهائي كه از آنها نهي ميشدند سر باز زدند و سركشي نمودند ، خطاب بدانان گفتيم : به بوزينگان مطرودي تبديل شويد ( و به سبب خوي حيواني از جامعه انساني مطرود و در ميان مردمان منفور و از رحمت يزدان به دور گرديد ) .
توضيحات :
« عَتَوْا » : سركشيكردند . « قِرَدَةً خَاسِئينَ » : ( نگا : بقره / 65 ، مائده / 60 ) .
آيه 167
متن آيه :
وَإِذْ تَأَذَّنَ رَبُّكَ لَيَبْعَثَنَّ عَلَيْهِمْ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ مَن يَسُومُهُمْ سُوءَ الْعَذَابِ إِنَّ رَبَّكَ لَسَرِيعُ الْعِقَابِ وَإِنَّهُ لَغَفُورٌ رَّحِيمٌ
ترجمه :
و ( نيز به ياد يهوديان بياور ) آن گاه را كه پروردگار تو ( توسّط پيغمبران به نياكان ايشان گوشزد و ) اعلام كرد كه تا دامنه روز قيامت كسي را بر آنان چيره ميگرداند كه بدترين عذاب را بدانان ميچشاند . بيگمان پروردگار تو ( به عاصيان و طاغيان ) هرچه زودتر عقاب ميرساند و او ( نسبت به مطيعان و توبهكاران ) آمرزنده و مهربان است .
توضيحات :
« تَأَذَّنَ » : مؤكّداً اعلام كرد ( نگا : ابراهيم / 7 ) . « لَيَبْعَثَنَّ » : حتماً ميفرستد . « يَسُومُهُم » : ( نگا : بقره / 49 ) .
آيه 168
متن آيه :
وَقَطَّعْنَاهُمْ فِي الأَرْضِ أُمَماً مِّنْهُمُ الصَّالِحُونَ وَمِنْهُمْ دُونَ ذَلِكَ وَبَلَوْنَاهُمْ بِالْحَسَنَاتِ وَالسَّيِّئَاتِ لَعَلَّهُمْ يَرْجِعُونَ
ترجمه :
و آنان را در زمين به گروههائي تقسيم كرديم . برخي از ايشان صالح بودند ( كه عبارتند از : مؤمنان ) و بعضي از آنان جز آنان بودند ( كه عبارتند از : كافران و منافقان ) و ( همگان اعم از دينداران و بيدينان ) ايشان را به نيكيها و بديها آزمايش كرديم تا اين كه ( پشيمان شوند و از خواب غفلت بيدار و به سوي كردگار ) باز گردند .
توضيحات :
« قَطَّعْنَاهُمْ فِي الأرْضِ أُمَماً » : يهوديان را در اقطار زمين ميان ديگران پراكنده ساختيم . « بَلَوْناهُمْ » : ايشان را آزموديم .
آيه 169
متن آيه :
فَخَلَفَ مِن بَعْدِهِمْ خَلْفٌ وَرِثُواْ الْكِتَابَ يَأْخُذُونَ عَرَضَ هَذَا الأدْنَى وَيَقُولُونَ سَيُغْفَرُ لَنَا وَإِن يَأْتِهِمْ عَرَضٌ مِّثْلُهُ يَأْخُذُوهُ أَلَمْ يُؤْخَذْ عَلَيْهِم مِّيثَاقُ الْكِتَابِ أَن لاَّ يِقُولُواْ عَلَى اللّهِ إِلاَّ الْحَقَّ وَدَرَسُواْ مَا فِيهِ وَالدَّارُ الآخِرَةُ خَيْرٌ لِّلَّذِينَ يَتَّقُونَ أَفَلاَ تَعْقِلُونَ
ترجمه :
بعد از آن ، فرزندان ناخلفي جانشين آنان شدند كه وارث كتاب ( آسماني تورات ) گشتند ( امّا بدان عمل نكردند . چرا كه به جاي پيروي از حق به دنبال ماديات روان شدند و ) كالاي اين جهانِ داني را دريافت ميداشتند و ( متاع سراي باقي را ناديده ميگرفتند و به تحريف كلام آسماني دست مييازيدند و حلال و حرام را همسان ميشمردند و به خود ) ميگفتند : ( انشاء الله ) بخشيده خواهيم شد ، و حال آن كه اگر باز هم كالائي همانند كالاي نخست ( از راه حرام و حتّي با تحريف كلام ) به دستشان ميرسيد آن را دريافت ميداشتند ( و بدين وسيله با وجود اصرار بر گناه ، اميد آمرزش در سر ميپروراندند ! ) مگر از آنان در كتاب ( تورات ) پيمان گرفته نشده است كه از زبان خدا جز حق نگويند ؟ و حال آن كه آنچه را در كتاب ( تورات ) است خوانده و فهم كردهاند و ( ديدهاند كه بايد حق را بگويند ؛ نه باطل را ، و متاع ) دنياي ديگر بسي بهتر ( از كالاي اين دنيا ) براي كساني است كه پرهيزگاري كنند ( و از خداي بترسند . چرا نميانديشيد و همچنان بر گناه استمرار ميورزيد ؟ ) مگر عقل نداريد و نميفهميد ( كه جهان باقي را نبايد به خاطر جهان فاني از دست داد ؟ ) .
توضيحات :
« خَلَفَ » : جانشين و جايگزين گرديد . سر رشته كارها را به دست گرفت . « خَلْفٌ » : جانشينان بد . فرزندان ناصالح . اسم جمع يا مصدر است . « عَرَض » : كالا . متاع . « هذا الأدْني » : اصل آن : مَتاعَ هَذا الشَّيْءِ الأدْني است كه اين جهانِ فاني است .
آيه 170
متن آيه :
وَالَّذِينَ يُمَسَّكُونَ بِالْكِتَابِ وَأَقَامُواْ الصَّلاَةَ إِنَّا لاَ نُضِيعُ أَجْرَ الْمُصْلِحِينَ
ترجمه :
و آنان كه به كتاب ( آسماني تورات سخت پايبند بوده و بدان ) متمسّك ميشوند و نماز ( واجب بر خويشتن ) را به جاي ميآورند ( پاداش بزرگي دارند و ) ما پاداش اصلاحگران ( خود و جامعه انساني ) را هدر نميدهيم .
توضيحات :
« يُمْسِكُونَ » : متمسّك ميشوند . پايبند تعاليم آن ميباشند .
آيه 171
متن آيه :
وَإِذ نَتَقْنَا الْجَبَلَ فَوْقَهُمْ كَأَنَّهُ ظُلَّةٌ وَظَنُّواْ أَنَّهُ وَاقِعٌ بِهِمْ خُذُواْ مَا آتَيْنَاكُم بِقُوَّةٍ وَاذْكُرُواْ مَا فِيهِ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ
ترجمه :
و ( نيز به خاطر بنياسرائيل بياور ) هنگامي را كه كوه ( طور ) را بر فراز سر آنان نگاه داشتيم . آن چنان كه انگار سايباني ( يا تكّهاي ابر ) است ، و ايشان گمان بردند كه بر سرشان فرو ميافتد . ( در اين وقت خوف و هراس ، بديشان گفتيم : ) آنچه را ( از تورات ) به شما داديم محكم برگيريد و در عمل بدان كوشا باشيد و آنچه را در آن است بررسي كنيد و در مدّنظر گيريد تا پرهيزگار شويد ( و خويشتن را با مواظبت احكام و دستورات آن ، از عذاب به دور داريد ) .
توضيحات :
« نَتَقْنا » : از جاي كنديم و بالابرديم ( نگا : بقره / 63 ) . « ظُلَّةٌ » : سايبان .
آيه 172
متن آيه :
وَإِذْ أَخَذَ رَبُّكَ مِن بَنِي آدَمَ مِن ظُهُورِهِمْ ذُرِّيَّتَهُمْ وَأَشْهَدَهُمْ عَلَى أَنفُسِهِمْ أَلَسْتُ بِرَبِّكُمْ قَالُواْ بَلَى شَهِدْنَا أَن تَقُولُواْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ إِنَّا كُنَّا عَنْ هَذَا غَافِلِينَ
ترجمه :
( اي پيغمبر ! براي مردم بيان كن ) هنگامي را كه پروردگارت فرزندان آدم را از پشت آدميزادگان ( در طول اعصار و قرون ) پديدار كرد و ( عقل و ادراك بدانان داد تا عجائب و غرائب گيتي را دريابند و از روي قوانين و سنن منظّم و شگفتانگيز هستي ، خداي خود را بشناسند و بالاخره با خواندن دلائل شناخت يزدان در كتاب باز و گسترده جهان ، انگار خداوند سبحان ) ايشان را بر خودشان گواه گرفته است ( و خطاب بدانان فرموده است ) كه : آيا من پروردگار شما نيستم ؟ آنان ( هم به زبان حال پاسخ داده و ) گفتهاند : آري ! گواهي ميدهيم ( توئي خالق باري . ما دلائل و براهين جهان را موجب اقرار و اعتراف شما مردمان كردهايم ) تا روز قيامت نگوئيد ما از اين ( امر خداشناسي و يكتاپرستي ) غافل و بيخبر بودهايم .
توضيحات :
« أَخَذَ » : پديد آورد . « مِن ظُهُورِهِمْ » : از پشتهاي ايشان . مراد ستون فقرات است . بدل از ( مِن بَني ءَادَمَ ) است . « أَن تَقُولُوا » : مفعولله براي مطالب پيشين ، يعني پديداركردن و به گواهي گرفتن و گواهي دادن است .
آيه 173
متن آيه :
أَوْ تَقُولُواْ إِنَّمَا أَشْرَكَ آبَاؤُنَا مِن قَبْلُ وَكُنَّا ذُرِّيَّةً مِّن بَعْدِهِمْ أَفَتُهْلِكُنَا بِمَا فَعَلَ الْمُبْطِلُونَ
ترجمه :
يا اين كه نگوئيد : نياكان ما پيش از ما شرك ورزيدند و ما هم فرزندان آنان بوديم ( و چون چيزي در دست نداشتيم كه با آن حق را از باطل بشناسيم ، از ايشان پيروي كرديم . لذا خويشتن را بيگناه ميدانيم . پروردگارا ! ) آيا به سبب كاري كه باطلگرايان ( يعني نياكان مشرك ما كه بنيانگذاران بتپرستي بودهاند ) كردهاند ما را ( مجازات ميكني و در روز رستاخيز با عذاب خود ) نابودمان ميگرداني ؟
توضيحات :
« أَفَتُهْلِكُنا » : آيا ما را نابود ميگرداني ؟ مراد از نابودي در اينجا عقاب رساندن و مجازات كردن است .
آيه 174
متن آيه :
وَكَذَلِكَ نُفَصِّلُ الآيَاتِ وَلَعَلَّهُمْ يَرْجِعُونَ
ترجمه :
اين چنين آيات ( كتابِ خواندنيِ آسماني ) را توضيح ميدهيم ( و نشانههاي كتابِ ديدنيِ جهانيِ دالّ بر وجود خدا را مينمايانيم ) بلكه آنان ( كه هم اينك يا در آينده ميزيند از مخالفت با حق و تقليد از باطل ) دست بردارند .
توضيحات :
« كَذلِكَ » : مثْلِ آن بيان شيوا و گويا .
آيه 175
متن آيه :
وَاتْلُ عَلَيْهِمْ نَبَأَ الَّذِيَ آتَيْنَاهُ آيَاتِنَا فَانسَلَخَ مِنْهَا فَأَتْبَعَهُ الشَّيْطَانُ فَكَانَ مِنَ الْغَاوِينَ
ترجمه :
( اي پيغمبر ! ) براي آنان بخوان خبر آن كسي را كه به او ( علم و آگاهي از ) آيات خود را داديم ( و او را از احكام كتاب آسماني پيغمبر روزگار خود مطّلع ساختيم ) امّا او از ( دستور ) آنها بيرون رفت ( و بدانها توجّه نكرد ) و شيطان بر او دست يافت و از زمره گمراهان گرديد .
توضيحات :
« أُتْلُ » : بخوان . « نَبَأ » : خبر . « الَّذِي » : كسي كه . مردي كه . نام شخص مذكور ، در قرآن و حديث تعيين نشده است . به هر حال مصداق آيه شريفه شامل هركسي است كه داراي چنين صفتي باشد . يعني از حق مطّلع گردد و از آن پيروي كند ، امّا بعدها از آن برگردد و راه ستيز در پيش گيرد . « إِنسَلَخَ » : پوست انداخت . در اينجا مراد اين است كه نسبت به آيات كافر شد و به تركِ آنها گفت . « أَتْبَعَهُ » : دنبالش كرد . و بدو رسيد . او را پيروِ خود كرد . مراد اين است كه شيطان بر او تسلّط و غلبه پيدا كرد . « الْغَاوِينَ » : گمراهان .
آيه 176
متن آيه :
وَلَوْ شِئْنَا لَرَفَعْنَاهُ بِهَا وَلَكِنَّهُ أَخْلَدَ إِلَى الأَرْضِ وَاتَّبَعَ هَوَاهُ فَمَثَلُهُ كَمَثَلِ الْكَلْبِ إِن تَحْمِلْ عَلَيْهِ يَلْهَثْ أَوْ تَتْرُكْهُ يَلْهَث ذَّلِكَ مَثَلُ الْقَوْمِ الَّذِينَ كَذَّبُواْ بِآيَاتِنَا فَاقْصُصِ الْقَصَصَ لَعَلَّهُمْ يَتَفَكَّرُونَ
ترجمه :
امّا ما اگر ميخواستيم مقام او را با اين آيات بالا ميبرديم و ( دانشش را مايه سعادتش مينموديم . امّا اجبار برخلاف سنّت ما است و لذا او را به حال خود رها ساختيم ) ليكن او به زمين آويخت ( و به پستي گرائيد و به سوي آسمان هدايت بالا نرفت ) و از هوي و هوس خويش پيروي كرد . مَثل او بسان مَثل سگ است كه اگر بر او بتازي ، زبان از دهان بيرون ميآورد و اگر هم آن را به حال خود واگذاري ، زبان از دهان بيرون ميآورد . اين داستان گروهي است كه آيات ما را تكذيب ميدارند . ( چنين افرادي بر اثر آرزوپرستي و دنياپرستي ، دائماً در پي مالاندوزي روان و نالانند و از ترس زوال نعمت و هراس از مرگ بيقرار و بيآرامند ) . پس داستان را بازگو كن بلكه بينديشند ( و از كفر و ضلال برگردند ) .
توضيحات :
« أَخْلَدَ إِلَي الأرْضِ » : به دنيا چسبيد و بدان گرائيد . به پستي گرائيد . « يَلْهَثْ » : زبان بيرون ميآورد . « تَحْمِل » : حمله كني . بتازي . « ذلِكَ » : آن . اشاره به وصف سگ يا اشاره به وضع شخصي است كه از دلائل توحيد و آيات كتاب آسماني آگاه باشد و به ترك آنها گويد و به دنبال آرزوي نفساني و وساوس شيطاني رود .
آيه 177
متن آيه :
سَاء مَثَلاً الْقَوْمُ الَّذِينَ كَذَّبُواْ بِآيَاتِنَا وَأَنفُسَهُمْ كَانُواْ يَظْلِمُونَ
ترجمه :
چه بد مثَلي دارند كساني كه آيات ما را تكذيب ميكنند . آنان ( با اين انحراف و انكار ، به ما ستم نميرسانند ، بلكه ) به خود ستم ميكنند ( چرا كه خويشتن را از سعادت اخروي محروم ميسازند ) .
توضيحات :
« سآءَ مَثَلاً » : چه مثل بدي . واژه ( مَثَلاً ) تمييز است . « الْقَوْمُ » : مبتدا است و ماقبل آن خبر بشمار است ، يا اين كه خبر مبتداي محذوف است . « وَ أَنفُسَهُمْ كانُوا يَظْلِمُونَ » : اين جمله يا جمله مستأنفه است و معني آن گذشت . يا اين كه عطف بر ( كَذَّبُوا . . . ) است و معني چنين ميشود : چه بد مثلي دارند كساني كه آيات ما را تكذيب ميكنند و به خود ستم ميورزند .
آيه 178
متن آيه :
مَن يَهْدِ اللّهُ فَهُوَ الْمُهْتَدِي وَمَن يُضْلِلْ فَأُوْلَئِكَ هُمُ الْخَاسِرُونَ
ترجمه :
هر كه را خداوند ( به راه حق ) هدايت كند ، حقيقه او راه يافته ( و به سعادت دو جهان رسيده ) است ، و هر كه را ( به سبب سيطره هوي و هوسش ، از اين توفيق محروم و از راه حق ) گمراه كند ، زيانكار ايشانند .
توضيحات :
« الْمُهْتَدِي » : راه يافته . راهياب . « الْخَاسِرُونَ » : زيانكاران . ذكر بخش اوّل آيه به صورت مفرد و بخش دوم آن به صورت جمع ، ميتواند اشاره به اين باشد كه راه حق يكي بيش نيست و راه باطل متشعّب و فراوان است .
آيه 179
متن آيه :
وَلَقَدْ ذَرَأْنَا لِجَهَنَّمَ كَثِيراً مِّنَ الْجِنِّ وَالإِنسِ لَهُمْ قُلُوبٌ لاَّ يَفْقَهُونَ بِهَا وَلَهُمْ أَعْيُنٌ لاَّ يُبْصِرُونَ بِهَا وَلَهُمْ آذَانٌ لاَّ يَسْمَعُونَ بِهَا أُوْلَئِكَ كَالأَنْعَامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ أُوْلَئِكَ هُمُ الْغَافِلُونَ
ترجمه :
ما بسياري از جنّيان و آدميان را آفريده و ( در جهان ) پراكنده كردهايم كه سرانجام آنان دوزخ و اقامت در آن است . ( اين بدان خاطر است كه ) آنان دلهائي دارند كه بدانها ( آيات رهنمون به كمالات را ) نميفهمند ، و چشمهائي دارند كه بدانها ( نشانههاي خداشناسي و يكتاپرستي را ) نميبينند ، و گوشهائي دارند كه بدانها ( مواعظ و اندرزهاي زندگيساز را ) نميشنوند . اينان ( چون از اين اعضاء چنان كه بايد سود نميجويند و منافع و مضارّ خود را از هم تشخيص نميدهند ) همسان چهارپايانند و بلكه سرگشتهترند ( چرا كه چهارپايان از سنن فطرت پا فراتر نميگذارند ، ولي اينان راه افراط و تفريط ميپويند ) . اينان واقعاً بيخبر ( از صلاح دنياو آخرت خود ) هستند .
توضيحات :
« ذَرَأْنَا » : آفريدهايم و در جهان پراكنده ساختهايم . « لا يَفْقَهُونَ » : نميفهمند . درك نميكنند .
آيه 180
متن آيه :
وَلِلّهِ الأَسْمَاء الْحُسْنَى فَادْعُوهُ بِهَا وَذَرُواْ الَّذِينَ يُلْحِدُونَ فِي أَسْمَآئِهِ سَيُجْزَوْنَ مَا كَانُواْ يَعْمَلُونَ
ترجمه :
خدا داراي زيباترين نامها است ( كه بر بهترين معاني و كاملترين صفات دلالت مينمايند . پس به هنگام ستايش يزدان و درخواست حاجات خويش از خداي سبحان ) او را بدان نامها فرياد داريد و بخوانيد ، و به ترك كساني بگوئيد كه در نامهاي خدا به تحريف دست مييازند ( و واژههائي به كار ميبرند كه از نظر لفظ يا معني ، منافي ذات يا صفات خدا است ) ، آنان كيفر كار خود را خواهند ديد .
توضيحات :
« الْحُسْنَيا » : مؤنّث أَحْسَن است ، به معني زيباترين واژهها از لحاظ معاني و صفات است . « فَادْعُوهُ بِهَا » : خدا را با آنها نام ببريد و ذكر كنيد و بخوانيد . « ذَرُوا » : رها سازيد . بيمبالات و بيتوجّه شويد . « يُلْحِدُونَ » : اسامي را تحريف ميكنند . مراد از الحاد در اسماء خدا اين است كه الفاظ و مفاهيم آن را تحريف كنند ، يا اين كه خدا را به اوصافي توصيف نمايند كه شايسته ذات او نيست ، و يا اين كه صفات خدا را براي مخلوقات خدا به كار برند .
آيه 181
متن آيه :
وَمِمَّنْ خَلَقْنَا أُمَّةٌ يَهْدُونَ بِالْحَقِّ وَبِهِ يَعْدِلُونَ
ترجمه :
در ميان آفريدگانمان ، گروهي هستند كه به ( سبب دوست داشتِ ) حق ( ديگران را به سوي حق ) دعوت ميكنند ، و ( در حكمها و داوريهايشان هم به سبب عشق به حق ) به حق دادگري ميكنند .
توضيحات :
« بِالْحَقِّ » : به سبب دوست داشت حق . به سبب ايمان به حق و تمسّك بدان .
آيه 182
متن آيه :
وَالَّذِينَ كَذَّبُواْ بِآيَاتِنَا سَنَسْتَدْرِجُهُم مِّنْ حَيْثُ لاَ يَعْلَمُونَ
ترجمه :
كساني كه آيات ( قرآني و نشانههاي جهاني ) ما را تكذيب ميدارند ، كمكم گرفتار و ( به عذاب خود ) دچارشان ميسازيم ، از راهي و به گونهاي كه نميدانند .
توضيحات :
« سَنَسْتَدْرِجُهُمْ » : درجه به درجه بالايشان ميبريم و كمكم در پيله نعمت اسير و گرفتارشان ميسازيم . آهسته و آرام به سوي هلاك و عذابشان مي كشانيم و مي لغزانيم . « مِنْ حَيْثُ » : از راهي كه . به گونهاي كه .
آيه 183
متن آيه :
وَأُمْلِي لَهُمْ إِنَّ كَيْدِي مَتِينٌ
ترجمه :
و به آنان مهلت ميدهم ( و در عقوبت ايشان شتاب نميورزم و در گمراهي رهايشان ميسازم ) . بيگمان طرح و نقشه من سخت استوار است ( و دائماً ايشان را ميپايد و نابودشان مينمايد ) .
توضيحات :
« أُمْلِي » : مهلت ميدهم ( نگا : آلعمران / 178 ) . « كَيْد » : چارهجوئي نهاني . « مَتِينٌ » : محكم و استوار .
آيه 184
متن آيه :
أَوَلَمْ يَتَفَكَّرُواْ مَا بِصَاحِبِهِم مِّن جِنَّةٍ إِنْ هُوَ إِلاَّ نَذِيرٌ مُّبِينٌ
ترجمه :
آيا آنان ( تا به حال درباره چيزي كه پيغمبر ايشان را به سوي آن دعوت مينمايد ) نينديشيدهاند ( تا آشكارا بدانند ) همنشين ايشان ( كه از سوي خدا مبعوث شده است ) ديوانه نيست ، بلكه او تنها و تنها بيمدهنده آشكار ( و بيانگر احكام كردگار ) است .
توضيحات :
« صاحِب » : همنشين . همدم . « جِنَّةٍ » : جنون . ديوانگي . ( نگا : مؤمنون / 25 ، سبأ / 8 و 46 ) . « مُبِين » : واضح و آشكار . بيانگر ( نگا : مائده / 19 ) .
آيه 185
متن آيه :
أَوَلَمْ يَنظُرُواْ فِي مَلَكُوتِ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ وَمَا خَلَقَ اللّهُ مِن شَيْءٍ وَأَنْ عَسَى أَن يَكُونَ قَدِ اقْتَرَبَ أَجَلُهُمْ فَبِأَيِّ حَدِيثٍ بَعْدَهُ يُؤْمِنُونَ
ترجمه :
( آنان به يكتاپرستي و توحيدي كه محمّد ايشان را بدان ميخواند ، ايمان نميآورند ) آيا آنان به مُلك ( پهناور و عظمت شگفت ) آسمانها و زمين ( و عجائب و غرائب آنها ) و به هر آنچه كه خدا آفريده است نمينگرند ( و آنها را ورانداز و وارسي نميكنند ، تا كمال قدرت صانع و وحدانيّت مالك جهان را ببينند ؟ ) و آيا نميانديشند كه چه بسا اجل آنان نزديك شده باشد ؟ ( پس تا فرصت باقي است حق را بپذيرند و ايمان به حق را در خود تقويت كنند ، و در پذيرش اسلام امروز و فردا نكنند . اگر آنان به اين قرآن كه پر است از دليل و برهان ، ايمان نياورند ) پس بالاتر از آن به چه سخني ( و دعوت ديگري ) ايمان ميآورند ؟ ( شايد در انتظار كتابي برتر از قرآنند ؟ چه نادان مردمانند ؟ ) .
توضيحات :
« مَلَكُوت » : مُلك عظيم و سُلطه فوقالعاده ، آنچه تحت سيطره و سيادت پادشاه قرار ميگيرد . مراد از ملكوت آسمانها و زمين ، عجائب و غرائب و دلائل و براهين موجود در آنها است ( نگا : انعام / 75 ) . « حَدِيث » : كلام . سخن . « بَعْدَهُ » : بعد از قرآن . مرجع ضمير ( هُ ) قرآن است كه از سياق كلام پيدا است ( نگا : جاثيه / 6 ) . مراد اين است كه كسي به قرآن ايمان نميآورد ، بايد از ايمان آوردن او به چيز ديگري قطع اميد كرد .
آيه 186
متن آيه :
مَن يُضْلِلِ اللّهُ فَلاَ هَادِيَ لَهُ وَيَذَرُهُمْ فِي طُغْيَانِهِمْ يَعْمَهُونَ
ترجمه :
خدا هركه را ( به سبب انتخاب راه بد و به خاطر انجام اعمال زشت و نابه كاريهاي هميشگي او ، از كتابهاي آسماني منحرف و از راه حق ) گمراه سازد ، هيچ راهنمائي نخواهد داشت ، و خداوند آنان ( يعني چنين كسي و افرادي چون او گمراه ) را رها ميسازد تا در طغيان و سركشي خود سرگردان و ويلان شوند ( و به سبب اصرار بر كفر و ضلال و دشمني مستمرّ باايمان و كمال ، راه به جائي نبرند ) .
توضيحات :
« يَعّمَهُونَ » : سرگردان و حيران شوند . از ماده ( عَمَهُ ) به معني : چرخش و گردش در امواج گمراهي و سرگرداني ( نگا : بقره / 15 ) . مفرد آوردن ضمير در اوّل آيه ، با توجّه به لفظ ( مَنْ ) و جمعآوردن آن در آخر آيه با توجّه به معني ( مَنْ ) است .
آيه 187
متن آيه :
يَسْأَلُونَكَ عَنِ السَّاعَةِ أَيَّانَ مُرْسَاهَا قُلْ إِنَّمَا عِلْمُهَا عِندَ رَبِّي لاَ يُجَلِّيهَا لِوَقْتِهَا إِلاَّ هُوَ ثَقُلَتْ فِي السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ لاَ تَأْتِيكُمْ إِلاَّ بَغْتَةً يَسْأَلُونَكَ كَأَنَّكَ حَفِيٌّ عَنْهَا قُلْ إِنَّمَا عِلْمُهَا عِندَ اللّهِ وَلَكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لاَ يَعْلَمُونَ
ترجمه :
راجع به قيامت از تو ميپرسند و ميگويند : در چه زماني ( دنيا به پايان ميرسد و ) قيامت رخ ميدهد ؟ بگو : تنها پروردگارم از آن آگاه است ، و كسي جز او نميتواند در وقت خود آن را پديدار سازد ( و از پايان اين جهان و سرآغاز آن جهان مردمان را بياگاهاند . اطّلاع از هنگامه قيامت ) براي ( ساكنان ) آسمانها و زمين سنگين و دشوار است ( و هرگز دانش ايشان بدان نميرسد ) . قيامت ناگهاني به وقوع ميپيوندد و بر سرتان ميتازد . از تو ميپرسند : انگار تو از ( شروع ) قيامت باخبري ؟ بگو : اطّلاع از آن ، خاصّ يزدان است ، وليكن بيشتر مردمان ( اين مسأله و فلسفه آن را چنان كه بايد ) نميدانند .
توضيحات :
« السَّاعَةِ » : وقت پايان جهان . قيامت . « مُرْسَاهَا » : به وقوع پيوستن آن . ( مُرْسي ) مصدر ميمي و از ماده ( رَسْو ) است . « لا يُجَلّيها » : پرده از آن به كنار نميزند و آشكارش نميسازد . « لِوَقْتِهَا » : در هنگام خود . لام آن لام توقيت نام دارد و به معني ( عِندَ ) است . مانند : ( أَقِمِ الصَّلاةَ لِدُلُوكِ الشَّمْسِ . . . سوره اسراء ، آيه 78 ) . « ثَقُلَتْ » : آگاهي از آن دشوار و محال است . خوف و هراس آن سنگيني ميكند بر . « حَفِيٌّ » : مُصِرّ و حريص . آگاه . « كَأَنَّكَ حَفِيٌّ عَنْهَا » : انگار تو سخت جويا و خواستار آني . انگار كه تو از آن مطلع و باخبري .
آيه 188
متن آيه :
قُل لاَّ أَمْلِكُ لِنَفْسِي نَفْعاً وَلاَ ضَرّاً إِلاَّ مَا شَاء اللّهُ وَلَوْ كُنتُ أَعْلَمُ الْغَيْبَ لاَسْتَكْثَرْتُ مِنَ الْخَيْرِ وَمَا مَسَّنِيَ السُّوءُ إِنْ أَنَاْ إِلاَّ نَذِيرٌ وَبَشِيرٌ لِّقَوْمٍ يُؤْمِنُونَ
ترجمه :
بگو : من مالك سودي و زياني براي خود نيستم ، مگر آن مقداري كه خدا بخواهد و ( از راه لطف بر جلب نفع يا دفع شرّ ، مالك و مقتدرم گرداند . ) اگر غيب ميدانستم ، قطعاً منافع فراواني نصيب خود ميكردم ( چرا كه با اسباب آن آشنا بودم ) و اصلاً شرّ و بلا به من نميرسد ( چرا كه از موجبات آن آگاه بودم . حال كه از اسباب خيرات و بركات و از موجبات آفات و مضرّات بيخبرم ، چگونه از وقوع قيامت آگاه خواهم بود ؟ ) . من كسي جز بيمدهنده و مژدهدهنده مؤمنان ( به عذاب و ثواب يزدان ) نميباشم .
توضيحات :
« لاَسْتَكْثَرْتُ » : حتماً افزونطلبي ميكردم . خيلي فراهم ميآوردم .
آيه 189
متن آيه :
هُوَ الَّذِي خَلَقَكُم مِّن نَّفْسٍ وَاحِدَةٍ وَجَعَلَ مِنْهَا زَوْجَهَا لِيَسْكُنَ إِلَيْهَا فَلَمَّا تَغَشَّاهَا حَمَلَتْ حَمْلاً خَفِيفاً فَمَرَّتْ بِهِ فَلَمَّا أَثْقَلَت دَّعَوَا اللّهَ رَبَّهُمَا لَئِنْ آتَيْتَنَا صَالِحاً لَّنَكُونَنَّ مِنَ الشَّاكِرِينَ
ترجمه :
او آن كسي است كه شما را از يك جنس آفريد ، و همسران شما را از جنس شما ساخت تا شوهران در كنار همسران بياسايند . ولي ( بسيار اتّفاق ميافتد كه ) هنگامي كه شوهران با همسران آميزش جنسي ميكنند ، همسران بار سبكي ( به نام جنين ) برميدارند و به آساني با آن روزگار را بسر ميبرند . امّا هنگامي كه بار آنان سنگين ميشود ، شوهران و همسران خداي خود را فرياد ميدارند و ميگويند : اگر فرزند سالم و شايستهاي به ما عطاء فرمائي از زمره سپاسگزاران خواهيم بود .
توضيحات :
« نَفْسٍ واحِدَةٍ » : مراد نسل و نوع انسانها است ( نگا : روم / 21 ) به عبارت ديگر ، در اينجا واحد نوعي موردنظر است ؛ نه واحد شخصي . « تَغَشّاها » : با او همبستر شد . « مَرَّتْ بِهِ » : او را برد . مراد اين است كه وجود آن سنگيني نكرد و در انجام كارها وقفهاي ايجاد ننمود . « أَثْقَلَتْ » : به سبب بزرگ شدن جنين ، سنگين شد . « صَالِحاً » : شايسته . مراد فرزندي است كه شايسته زندگي بوده و سالم و تندرست باشد .
آيه 190
متن آيه :
فَلَمَّا آتَاهُمَا صَالِحاً جَعَلاَ لَهُ شُرَكَاء فِيمَا آتَاهُمَا فَتَعَالَى اللّهُ عَمَّا يُشْرِكُونَ
ترجمه :
امّا وقتي كه خداوند فرزند سالم و شايستهاي بدانان داد ، در دادن آن ، چيزهائي ( از قبيل : قبور اولياء و صلحاء ، و اشخاص و اصنام ) را انباز خدا ميسازند ، و خدا بس بالاتر از آن است كه همسان انبازهاي ايشان شود .
توضيحات :
« فِيمَا » : در اعطاء . واژه ( ما ) ميتواند مصدري و به معني : دادن ، و يا اين كه موصول و به معني : خداداد باشد . « عَمَّا » : از كاري كه . از چيز يا چيزهائي كه . واژه ( ما ) مصدري يا موصول است .
آيه 191
متن آيه :
أَيُشْرِكُونَ مَا لاَ يَخْلُقُ شَيْئاً وَهُمْ يُخْلَقُونَ
ترجمه :
آيا چيزهائي را انباز خدا ميسازند كه نميتوانند چيزي را بيافرينند و بلكه خودشان هم آفريده ميشوند ؟
توضيحات :
« لا يَخْلُقُ . . . يُخْلَقُونَ » : ذكر فعل نخست به صورت مفرد ، به خاطر رعايت لفظ ( ما ) و ذكر فعل دوم به صورت جمع ، به خاطر رعايت معني آن است .
آيه 192
متن آيه :
وَلاَ يَسْتَطِيعُونَ لَهُمْ نَصْراً وَلاَ أَنفُسَهُمْ يَنصُرُونَ
ترجمه :
انبازهاي آنان نه ميتوانند ايشان را ياري دهند و نه ميتوانند خويشتن را كمك نمايند .
توضيحات :
. . .
آيه 193
متن آيه :
وَإِن تَدْعُوهُمْ إِلَى الْهُدَى لاَ يَتَّبِعُوكُمْ سَوَاء عَلَيْكُمْ أَدَعَوْتُمُوهُمْ أَمْ أَنتُمْ صَامِتُونَ
ترجمه :
( اي بتپرستان ! ) شما اگر انبازهاي خود را به فرياد خوانيد تا شما را هدايت كنند ، پاسخ شما را نميتوانند بدهند و خواسته شما را برآورده كنند . براي شما يكسان است ، خواه آنها را به فرياد خوانيد ، و خواه خاموش باشيد ( و آنها را به ياري نطلبيد . در هر دو صورت تكاني و كمكي از آنها نميبينيد ) .
توضيحات :
« إِن تَدْعُوهُمْ إِلَي الْهُدَيا لا يَتَّبِعُوكُمْ » : اگر شما از آنها تقاضاي هدايت كنيد ، تقاضاي شما برآورده نميشود . اگر شما بخواهيد آنها را هدايت كنيد ، از شما پيروي نميكنند . « صَامِتُونَ » : جمع صامت به معني خاموش .
آيه 194
متن آيه :
إِنَّ الَّذِينَ تَدْعُونَ مِن دُونِ اللّهِ عِبَادٌ أَمْثَالُكُمْ فَادْعُوهُمْ فَلْيَسْتَجِيبُواْ لَكُمْ إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ
ترجمه :
بتهائي را كه بجز خدا فرياد ميداريد و ميپرستيد ، بندگاني همچون خود شما هستند ( و كاري از آنان ساخته نيست و نميتوانند فريادرس شما باشند ) . آنان را به فرياد خوانيد و ( از ايشان استمداد جوئيد ) اگر راست ميگوئيد ( كه كاري از ايشان ساخته است ) بايد كه به شما پاسخ دهند ( و نياز شما را برآورده كنند ) .
توضيحات :
« إِنَّ الّذِينَ تَدْعُونَ » : كساني را كه به كمك ميطلبيد و به فرياد ميخوانيد . بتهائي را كه فرياد ميداريد و ميپرستيد . « تَدْعُونَ » : صدا ميزنيد و به فرياد ميخوانيد . ميپرستيد . « عِبَادٌ » : مراد كساني است كه ندا ميگردند و به كمك خوانده ميشوند . يا مراد اصنام جمادي است كه بنا به عقيده بتپرستان واژههاي خاصّ ذويالعقول ، يعني ( الَّذِينَ ) و ( عِبَادٌ ) براي آنها به كار رفته است ، و به حكم تكوين فرمانبردار خدايند .
آيه 195
متن آيه :
أَلَهُمْ أَرْجُلٌ يَمْشُونَ بِهَا أَمْ لَهُمْ أَيْدٍ يَبْطِشُونَ بِهَا أَمْ لَهُمْ أَعْيُنٌ يُبْصِرُونَ بِهَا أَمْ لَهُمْ آذَانٌ يَسْمَعُونَ بِهَا قُلِ ادْعُواْ شُرَكَاءكُمْ ثُمَّ كِيدُونِ فَلاَ تُنظِرُونِ
ترجمه :
آيا اين بتها داراي پاهائي هستند كه با آنها راه بروند ؟ يا داراي دستهائي هستند كه با آنها چيزي را برگيرند ( و دفع بلا از شما و خويشتن كنند ؟ ) يا چشمهائي دارند كه با آنها ببينند ؟ يا گوشهائي دارند كه با آنها بشنوند ؟ ( پس آنها نه تنها با شما برابر نيستند ، بلكه از شما هم كمتر و ناتوانترند . در اين صورت چگونه آنها را انباز خدا ميكنيد و آنها را ميپرستيد ؟ ) . بگو : اين بتهائي را كه شريك خدا ميدانيد فراخوانيد و سپس شما و آنها همراه يكديگر درباره من نيرنگ و چارهجوئي كنيد و اصلاً مرا مهلت ندهيد ( و اگر ميتوانيد غضبم كنيد و نابودم گردانيد . امّا بدانيد كه اينها موجودات غير مؤثّري هستند و كمترين تأثيري در وضع من و شما ندارند ) .
توضيحات :
« يَبْطِشُونَ بِهَا » : آنچه بخواهند با آنها برميدارند . با آنها دفع بلا ميكنند . « كِيدُونِ » : براي نابوديم نقشه بكشيد و مكر و كيد كنيد . چاره مرا بسازيد . « لا تُنظِرُونِ » : مرا فرصت ندهيد .
آيه 196
متن آيه :
إِنَّ وَلِيِّيَ اللّهُ الَّذِي نَزَّلَ الْكِتَابَ وَهُوَ يَتَوَلَّى الصَّالِحِينَ
ترجمه :
بيگمان سرپرست من خدائي است كه اين كتاب ( قرآن را بر من ) نازل كرده است ، و او است كه بندگان شايسته را ياري و سرپرستي ميكند .
توضيحات :
« يَتَوَلَّيا » : سرپرستي ميكند . ياري ميدهد .
آيه 197
متن آيه :
وَالَّذِينَ تَدْعُونَ مِن دُونِهِ لاَ يَسْتَطِيعُونَ نَصْرَكُمْ وَلا أَنفُسَهُمْ يَنْصُرُونَ
ترجمه :
چيزهائي را كه شما بجز خدا فرياد ميداريد و ميپرستيد ، نه ميتوانند شما را ياري دهند و نه ميتوانند خويشتن را كمك كنند .
توضيحات :
. . .
آيه 198
متن آيه :
وَإِن تَدْعُوهُمْ إِلَى الْهُدَى لاَ يَسْمَعُواْ وَتَرَاهُمْ يَنظُرُونَ إِلَيْكَ وَهُمْ لاَ يُبْصِرُونَ
ترجمه :
و اگر از آنها رهنمود بخواهيد ، درخواست شما را نميشنوند ( چه رسد به اين كه شما را ارشاد و راهنمائي كنند . و به ظاهر پيكره ) آنها را ميبينيد كه ( انگار با چشمان خود ) به شما مينگرند ، وليكن چيزي را نميبينند .
توضيحات :
« وَ إِن تَدْعُوهُمْ . . . » : ( نگا : اعراف . 193 ) .
آيه 199
متن آيه :
خُذِ الْعَفْوَ وَأْمُرْ بِالْعُرْفِ وَأَعْرِضْ عَنِ الْجَاهِلِينَ
ترجمه :
گذشت داشته باش و آسانگيري كن و به كار نيك دستور بده و از نادانان چشمپوشي كن .
توضيحات :
« الْعَفْوَ » : گذشت . چيزي كه آسان و ساده بوده و براي مردم ميسّر باشد . « الْعُرْفِ » : رفتار و كردار شايسته و پسنديده . « أَعرِضْ » : صرف نظر كن . چشمپوشي كن .
آيه 200
متن آيه :
وَإِمَّا يَنزَغَنَّكَ مِنَ الشَّيْطَانِ نَزْغٌ فَاسْتَعِذْ بِاللّهِ إِنَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ
ترجمه :
و اگر وسوسهاي از شيطان به تو رسيد ( و خواست تو را از مسير منحرف و از هدف باز دارد ) به خدا پناه ببر ( و خويشتن را بدو بسپار ) . او شنواي دانا است ( و همهچيز را ميشنود و همهچيز را ميداند و هرچه زودتر به فريادت ميرسد ) .
توضيحات :
« يَنزَغَنَّكَ » : تو را وسوسه كند . « إِسْتَعِذْ » : پناه ببر .
آيه 201
متن آيه :
إِنَّ الَّذِينَ اتَّقَواْ إِذَا مَسَّهُمْ طَائِفٌ مِّنَ الشَّيْطَانِ تَذَكَّرُواْ فَإِذَا هُم مُّبْصِرُونَ
ترجمه :
پرهيزگاران هنگامي كه گرفتار وسوسهاي از شيطان ميشوند به ياد ( عداوت و نيرنگ شيطان ، و عقاب و ثواب يزدان ) ميافتند ، و ( در پرتو ياد خدا و به خاطر آوردن دشمنانگي اهريمن ) بينا ميگردند ( و آگاه ميشوند كه اشتباه كردهاند و از راه حق منحرف شدهاند ، و لذا شتابان به سوي حق برميگردند ) .
توضيحات :
« طَآئِفٌ » : خيال بد . وسوسه .
آيه 202
متن آيه :
وَإِخْوَانُهُمْ يَمُدُّونَهُمْ فِي الْغَيِّ ثُمَّ لاَ يُقْصِرُونَ
ترجمه :
و امّا شياطين ، برادران ( اهريمن صفت ) خود ( يعني كافران و منافقان را وسوسه ميكنند و ) در گمراهي كمك و ياريشان ميدهند تا بدانجا كه ديگر ( از گناه باز نميايستند و از هيچ جنايتي ) كوتاهي نميكنند .
توضيحات :
« إِخْوَانُهُمْ » : اخوان شياطين كه منافقان و كافرانند . « يَمُدُّونَهُمْ » : شياطين ناپرهيزگاران را با تشويق بر گناه و سبك جلوهدادن آن مدد ميدهند ، و ناپرهيزگاران هم با پيروي و فرمانبرداري از شياطين ، آنها را كمك و ياري مينمايند .
آيه 203
متن آيه :
وَإِذَا لَمْ تَأْتِهِم بِآيَةٍ قَالُواْ لَوْلاَ اجْتَبَيْتَهَا قُلْ إِنَّمَا أَتَّبِعُ مَا يِوحَى إِلَيَّ مِن رَّبِّي هَذَا بَصَآئِرُ مِن رَّبِّكُمْ وَهُدًى وَرَحْمَةٌ لِّقَوْمٍ يُؤْمِنُونَ
ترجمه :
هنگامي كه ( در نزول وحي تأخير ميافتد و ) آيهاي براي آنان نميآوري ، ميگويند : چرا آن را بر نميگزيني و از پيش خود نميسازي ؟ ! بگو : من تنها از قرآني پيروي ميكنم كه به من وحي ميشود . اين قرآن بينش و هدايت و رحمت پروردگارتان است براي كساني كه مؤمن باشند ( چرا كه ايشان برابر قوانين آن عمل ميكنند ) .
توضيحات :
« إِجْتَبَيْتَهَا » : آن را برميگزيدي و از پيش خود ميساختي و ارائه ميدادي . « بَصائِرُ » : جمع بصيرت ، به معني بينش درون .
آيه 204
متن آيه :
وَإِذَا قُرِئَ الْقُرْآنُ فَاسْتَمِعُواْ لَهُ وَأَنصِتُواْ لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ
ترجمه :
هنگامي كه قرآن خوانده ميشود ، گوش فرا دهيد و خاموش باشيد تا مشمول رحمت خدا شويد .
توضيحات :
« أَنصِتُوا » : خاموش باشيد .
آيه 205
متن آيه :
وَاذْكُر رَّبَّكَ فِي نَفْسِكَ تَضَرُّعاً وَخِيفَةً وَدُونَ الْجَهْرِ مِنَ الْقَوْلِ بِالْغُدُوِّ وَالآصَالِ وَلاَ تَكُن مِّنَ الْغَافِلِينَ
ترجمه :
پروردگارت را در دل خود ، با فروتني ( در برابر خدا ) و هراس ( از او ) و آهسته و آرام ، صبحگاهان و شامگاهان ياد كن ، و از زمره غافلان مباش .
توضيحات :
« تَضَرُّعاً وَ خِيفَةً » : فروتنانه و بيمناكانه . با فروتني و هراس . اين دو واژه حال بوده و به معني ( مُتَضَرُّعاً وَ خائِفاً ) است ، و يا اين كه مضافي در تقدير است و در اصل چنين است : ( ذا تَضَرُّعٍ وَ خِيفَةٍ ) . « دُونَ الْجَهْرِ مِنَ الْقَوْلِ » : مراد اين است كه اگر خداي را همراه دل با زبان هم ياد كردي ، آهستهتر از بلندكردن صدا و بالاتر از سرّ نهان ، يعني تنها گرداندن زبان باشد ( نگا : اسراء / 110 ) . « الْغُدُوِّ » : صبحگاهان . فاصله طلوع فجر و طلوع خورشيد . « الآصالِ » : جمع أَصيل : شامگاهان . فاصله عصر و مغرب .
آيه 206
متن آيه :
إِنَّ الَّذِينَ عِندَ رَبِّكَ لاَ يَسْتَكْبِرُونَ عَنْ عِبَادَتِهِ وَيُسَبِّحُونَهُ وَلَهُ يَسْجُدُونَ
ترجمه :
بيگمان كساني كه مقرّبان ( درگاه ) پروردگار تو هستند ، خويشتن را بزرگتر از آن نميدانند كه به پرستش خدا بپردازند ، و بلكه به تسبيح و تقديس او مشغولند و در برابر او كرنش و سجده ميبرند .
توضيحات : « إِنَّ الَّذِينَ عِندَ رَبِّكَ » : كساني كه در پيش پروردگار تو داراي مقام و منزلت هستند . مراد فرشتگان مقرّب است . « عِندَ رَبِّكَ » : نزد پروردگارت . مراد قرب مكاني نيست ، بلكه مقصود قرب مقامي است .
فرم در حال بارگذاری ...
[پنجشنبه 1395-02-23] [ 08:52:00 ب.ظ ]
|