عنوان : ساده زيستي پيامبر(ص)(3) |
... |
عنوان : ساده زيستي پيامبر(ص)
مرکب پیامبر(ص)
تواضع و فروتنی پیامبر(ص) به حدی بود که در وسایل و زندگی شخصی ایشان نمود داشت، از جمله مرکب ایشان بود، ایشان علاوه بر اسب بر شتر و قاطر نیز سوار میشدند.[16] و گاهی نیز کسی را هم ترک خود سوار میکرد.[17] در مواردی هم بر خر بیپالان سوار میشد.[18] در بعضی مواقع نیز با پای پیاده بدون دستار و کلاه راه میرفتند.[19]
خانه پیامبر(ص)
واقدی از عبدالله بن زید هذلی نقل کرده که میگفته است: من خانههای همسران رسولخدا را در آن موقع که به فرمان عمر بن عبدالعزیز ویران کردند، دیدم دیوار حیاطها از خشت خام بود و هر حیاط دارای حجرههایی از چوب و شاخ خرما بود که میان آنها را گل اندود کرده بودند، حتی در یک مورد که امسلمه در نبود، پیامبر(ص) حجره خود را با خشت خام بنا کرد؛ چون رسولخدا برگشتند و متوجه شدند فرمودند: این چیست؟ امسلمه گفت: ای رسولخداخواستم از دید مردم محفوظ باشم، فرمودند، ای امسلمه بدترین چیزی که اموال مسلمانان در آن راه خرج شود، ساختمان است.[20]
در زمان ولید بن عبدالملک و به دستور وی حجرههای همسران رسولخدا ضمیمه مسجد شد، سعید بن مسیب گفت: به خدا سوگند دوست میداشتم که آن حجرهها را به همان حال نگه میداشتند، تا آنکه مردم مدینه و هر کس به آنجا میآید، ببیند رسولخدا در زندگی خود به چه مقدار کفایت میکرد و موجب شود که مردم از مال اندوزی و فخرفروشی دست بردارند و به زهد روآورند.[21]
پرهیز از خوی استکبار
یکی از نمودهای سادهزیستی، پرهیز از خوی استکباری است. رسولخدا فرمود: پنج کار را ترک نمیکنم، تا پس از آن برای امتم سنت گردد؛ روی زمین با غلامان غذا خوردن، سوار الاغ بیپالان شدن بز را با دست خود دوشیدن، لباس پشمینه پوشیدن و به کودکان سلام کردن.[22] ایشان هنگامی که سواره بود، اجازه نمیداد، کسی پیاده با آن حضرت حرکت کند، یا او را با خود سوار میکرد و یا اگر فرد نمیپذیرفت، میفرمود: جلوتر برود و در فلان مکان منتظر باشد.[23] با توانگر و تنگدست یکسان مصافحه میکرد؛[24] اگر به خوردن چیزی دعوت میشد، آن را کوچک نمیشمرد، هر چند خرمایی پوسیده باشد.[25]
در خوراک و پوشاک بر غلامان و کنیزانش بتری نمیجست.[26] دعوت هر کس را چه آزاد و چه غلام میپذیرفت. در دورترین نقاط شهر از بیماران عیادت میکرد.[27] در خانه به اهل خانه کمک میکرد.[28] هنگام نشستن تکیه نمیکرد.[29]
پیامبر(ص) فرمود: من همان طور غذا میخورم که برده غذا میخورد، همانطور مینشینم که برده مینشیند که من بندهای از بندگان خدایم.[30] پیامبر(ص) حتی در سلام کردن به کودکان نیز سبقت میگرفت. از انس بن مالک نقل است که پیامبر(ص) مرا برای انجام کاری فرستاد، گروهی از کودکان را دیدم و با ایشان نشستم که پیامبر(ص) آمد و به کودکان سلام کرد. [31]
از ابوذر نقل است که رسولخدا بدون امتیاز در میان اصحاب خود مینشست، هر گاه بیگانهای وارد مجلس میشد، ایشان را نمیشناخت، تا این که بپرسد.[32]
علاوه بر این که خود پیامبر(ص) خصلت سادهزیستی داشت، حتی از جانب خدا مامور بود به همسران خود که درخواست زندگی بهتری داشتند، وحی خداوند را اعلام کند: «یا ایها النبی قل لازواجک ان کنتن تردن الحیاة الدنیا و زینتها فتعالین امتعکن و اسرحکن سراحا جمیلا و ان کنتن تردن الله و رسوله و الدار الاخرة اعد للمحسنات منکن اجرا عظیما».[33] ای پیامبر(ص) به زنان خود بگو؛ اگر شما زندگانی و زینت دنیا را میخواهید، بیایید تا من مهر شما را پرداخته و همه را به خوبی طلاق دهم و اگر طالب خدا و رسول و مشتاق آخرت هستید، همانا خدا به نیکوکاران از شما اجر عظیم عطا خواهد کرد.
فرم در حال بارگذاری ...
[جمعه 1394-12-14] [ 04:14:00 ب.ظ ]
|