سخن گرانبها از ثامن الائمه |
... |
100 سخن گرانبها از ثامن الائمّه (علیهم السلام)
1. مؤمن ، مؤمن واقعى نيست ، مگر آن كه سه خصلت در او باشد : سنتى از پروردگارش و سنتى از پيامبرش و سنتى از امامش . اما سنت پروردگارش ، پوشاندن راز خود است ، اما سنت پيغمبرش ، مدارا و نرم رفتارى با مردم است ، اما سنت امامش صبر كردن در زمان تنگدستى و پريشان حالى است
(اصول كافى ، ج 3 ، ص 339)
2. پنهان كننده كار نيك ( پاداشش ) برابر هفتاد حسنه است و آشكار كنندهكار بد سرافكنده است ، و پنهان كننده كار بد آمرزيده است
(اصول كافى ، ج 4 ، ص 160)
3. از اخلاق پيامبران ، نظافت و پاكيزگى است
(تحف العقول ، ص 466)
4. امين به تو خيانت نكرده ( و نمىكند ) و ليكن ( تو ) خائن را امين تصورنمودى
(تحف العقول ، ص 466)
5. برادر بزرگتر به منزله پدر است
(تحف العقول ، ص 466)
6. دوست هركس عقل او ، و دشمنش جهل اوست
(تحف العقول ، ص 467)
7. دوستى با مردم ، نيمى از عقل است
(تحف العقول ، ص 467)
8. به درستى كه خداوند ، سر و صدا و تلف كردن مال و پر خواهشى را دوستندارد
(تحف العقول ، ص 467)
9. عقل شخص مسلمان تمام نيست ، مگر اين كه ده خصلت را دارا باشد : از اواميد خير باشد ، از بدى او در امان باشند ، خير اندك ديگرى را بسيار شمارد ، خير بسيار خود را اندك شمارد ، هرچه حاجت از او خواهند دلتنگ نشود ، در عمر خود از دانشطلبى خسته نشود ، فقر در راه خدايش از توانگرى محبوبتر باشد ، خوارى در راه خدايش از عزت با دشمنش محبوبتر باشد ، گمنامى را از پرنامى خواهانتر باشد . سپس فرمود : دهمى چيست و چيست دهمى ! به او گفته شد : چيست ؟ فرمود : احدى را ننگرد جز اين كه بگويد او از من بهتر و پرهيزگارتر است
(تحف العقول ، ص 467)
10. از امام رضا ( ع ) سؤال شد : سفله كيست ؟ فرمود : آن كه چيزى دارد كهاز ( ياد ) خدا بازش دارد
(تحف العقول ، ص 466)
11. ايمان يك درجه بالاتر از اسلام است ، و تقوا يك درجه بالاتر از ايماناست ، و به فرزند آدم چيزى بالاتر از يقين داده نشده است
(تحف العقول ، ص 469)
12. اطعام و ميهمانى كردن براى ازدواج از سنت است
(تحف العقول ، ص 469)
13. پيوند خويشاوندى را برقرار كنيد گرچه با جرعه آبى باشد ، و بهترين پيوندخويشاوندى ، خوددارى از آزار خويشاوندان است
(تحف العقول ، ص 469)
14. حضرت رضا ( ع ) هميشه به اصحاب خود مىفرمود : بر شما باد به اسلحهپيامبران ، گفته شد : اسلحه پيامبران چيست ؟ فرمود : دعا
(اصول كافى ، ج 4 ، ص 214)
15. از نشانههاى دين فهمى ، حلم و علم است ، و خاموشى درى از درهاى حكمتاست . خاموشى و سكوت ، دوستى آور و راهنماى هر كار خيرى است
(تحف العقول ، ص 469)
16. زمانى بر مردم خواهد آمد كه در آن عافيت ده جزء است ، كه نه جزء آن دركنارهگيرى از مردم ، و يك جزء آن در خاموشى است
(تحف العقول ، ص 470)
17. از امام رضا ( ع ) از حقيقت توكل سؤال شد . فرمود : اين كه جز خدا ازكسى نترسى
(تحف العقول ، ص 469)
18. به راستى كه بدترين مردم كسى است كه يارىاش را ( از مردم ) باز دارد وتنها بخورد و زير دستش را بزند
(تحف العقول ، ص 472)
19. بخيل را آسايشى نيست ، و حسود را خوشى و لذتى نيست ، و زمامدار را وفايى نيست ، و دروغگو را مروت و مردانگى نيست
(تحف العقول ، ص 473)
20. كسى دست كسى را نمىبوسد ، زيرا بوسيدن دست او مانند نماز خواندن براىاوست
(تحف العقول ، ص 473)
21. به خداوند خوشبين باش ، زيرا هركه به خدا خوشبين باشد ، خدا با گمانخوش او همراه است ، و هركه به رزق و روزى اندك خشنود باشد ، خداوند به كردار اندك او خشنود باشد ، و هركه به اندك از روزى حلال خشنود باشد ، بارش سبك و خانوادهاش در نعمت باشد و خداوند او را به درد دنيا و دوايش بينا سازد و او را از دنيا به سلامت به دار السلام بهشت رساند
(تحف العقول ، ص 472)
22. ايمان چهار ركن است : توكل بر خدا ، رضا به قضاى خدا ، تسليم به امرخدا ، واگذاشتن كار به خدا
(تحف العقول ، ص 469)
23. از امام رضا درباره بهترين بندگان سؤال شد . فرمود : آنان هرگاه نيكىكنند خوشحال شوند ، و هرگاه بدى كنند آمرزش خواهند ، و هرگاه عطا شوند شكر گزارند ، و هرگاه بلا بينند صبر كنند ، و هرگاه خشم كنند . درگذرند
(تحف العقول ، ص 469)
24. كسى كه فقير مسلمانى را ملاقات نمايد و بر خلاف سلام كردنش بر اغنيا براو سلام كند ، در روز قيامت در حالى خدا را ملاقات نمايد كه بر او خشمگين باشد
(عيون اخبار الرضا ، ج 2 ، ص 52)
25. از حضرت امام رضا ( ع ) درباره خوشى دنيا سؤال شد . فرمود : وسعت منزلو زيادى دوستان
(بحار الانوار ، ج 76 ، ص 152)
26. زمانى كه حاكمان دروغ بگويند ، باران نبارد و چون زمامدار ستم ورزد ،دولت ، خوار گردد ، و اگر زكات اموال داده نشود چهار پاپان از بين روند
(بحار الانوار ، ج 73 ، ص 373)
27. هر كس اندوه و مشكلى را از مؤمنى برطرف نمايد ، خداوند در روز قيامتاندوه را از قلبش برطرف سازد
(اصول كافى ، ج 3 ، ص 268)
28. بعد از انجام واجبات ، كارى بهتر از ايجاد خوشحالى براى مؤمن ، نزدخداوند بزرگ نيست
(بحار الانوار ، ج 78 ، ص 347)
29. بر شما باد به ميانهروى در فقر و ثروت ، و نيكى كردن چه كم و چه زياد ،زيرا خداوند متعال در روز قيامت يك نصفه خرما را چنان بزرگ نمايد كه مانند كوه احد باشد
(بحار الانوار ، ج 78 ، ص 346)
30. به ديدن يكديگر رويد تا يكديگر را دوست داشته باشيد و دست يكديگر رابفشاريد و به هم خشم نگيريد
(بحار الانوار ، ج 78 ، ص 347)
31. بر شما باد راز پوشى در كارهاتان در امور دين و دنيا . روايت شده كه” افشاگرى كفر است ” و روايت شده ” كسى كه افشاى اسرار مىكند با قاتل شريك است ” و روايت شده كه ” هرچه از دشمن پنهان مىدارى ، دوست تو هم بر آن آگاهى نيابد “
(بحار الانوار ، ج 78 ، ص 347)
32. آدمى نمىتواند از گردابهاى گرفتارى با پيمانشكنى رهايى يابد ، و ازچنگال عقوبت رهايى ندارد كسى كه با حيله به ستمگرى مىپردازد
(بحار الانوار ، ج 78 ، ص 349)
33. با سلطان و زمامدار با ترس و احتياط همراهى كن ، و با دوست با تواضع ،و با دشمن با احتياط ، و با مردم با روى خوش
(بحار الانوار ، ج 78 ، ص 356)
34. هر كس به رزق و روزى كم از خدا راضى باشد ، خداوند از عمل كم او راضىباشد
(بحار الانوار ، ج 78 ، ص 356)
35. عقل ، عطيه و بخششى است از جانب خدا ، و ادب داشتن ، تحمل يك مشقتاست ، و هر كس با زحمت ادب را نگهدارد ، قادر بر آن مىشود ، اما هر كه به زحمت بخواهد عقل را به دست آورد جز بر جهل او افزوده نمىشود
(بحار الانوار ، ج 78 ، ص 342)
36. به راستى كسى كه در پى افزايش رزق و روزى است تا با آن خانواده خود را اداره كند ، پاداشش از مجاهد در راه خدا بيشتر است
(بحار الانوار ، ج 78 ، ص 339)
37. پنج چيز است كه در هر كس نباشد اميد چيزى از دنيا و آخرت به او نداشته باش : كسى كه در نهادش اعتماد نبينى ، و كسى كه در سرشتش كرم نيابى ، و كسى كه در خلق و خوىاش استوارى نبينى ، و كسى كه در نفسش نجابت نيابى ، و) كسى كه از خدايش ترسناك نباشد
(تحف العقول ، ص 470)
38. هرگز دو گروه با هم روبهرو نمىشوند ، مگر اينكه نصرت و پيروزى با گروهىاست كه عفو و بخشش بيشترى داشته باشد
(تحف العقول ، ص 470)
39. مبادا اعمال نيك و تلاش در عبادت را به اتكاى دوستى آل محمد ( ع ) رهاكنيد ، و مبادا دوستى آل محمد ( ع ) و تسليم براى آنان را به اتكاى عبادت از دست بدهيد ، زيرا هيچ كدام از ايندو به تنهايى پذيرفته نمىشود
(بحار الانوار ، ج 78 ، ص 347)
40. عبادت پر روزه داشتن و نماز خواندن نيست ، و همانا عبادت پر انديشهكردن در امر خداست
(تحف العقول ، ص 466)
41. كسى كه نعمت دارد بايد كه بر عيالش در هزينه وسعت بخشد
(تحف العقول ، ص 466)
42. هرچه زيادى است نياز به سخن زيادى هم دارد
(تحف العقول ، ص 466)
43. كمك تو به ناتوان بهتر از صدقه دادن است
(تحف العقول ، ص 470)
44. به آن حضرت گفته شد : چگونه صبح كردى ؟ فرمود : با عمر كاسته ، و كردارثبت شده ، و مرگ بر گردن ما و دوزخ دنبال ما است ، و ندانيم با ما چه شود
(تحف العقول ، ص 470)
45. سخاوتمند از طعام مردم بخورد تا از طعامش بخورند ، و بخيل از طعام مردمنخورد تا از طعامش نخورند
(تحف العقول ، ص 470)
46. ما خاندانى باشيم كه وعده خود را وام دانيم چنانچه رسول خدا ( ص )كرد
(تحف العقول ، ص 470)
47. هيچ بنده به حقيقت كمال ايمان نرسد تا سه خصلتش باشد : بينايى در دين ، و اندازهدارى در معيشت ، و صبر بر بلاها
(تحف العقول ، ص 471)
48. به ابى هاشم داود بن قاسم جعفرى فرمود : اى داود ما را بر شما به خاطر رسول خدا ( ص ) حقى است ، و شما را هم بر ما حقى است ، هر كه حق ما را شناخت رعايت او بايد ، و هر كه حق ما را نشناخت حقى ندارد
(تحف العقول ، ص 471)
49. با نعمتها خوش همسايه باشيد ، كه گريز پايند ، و از مردمى دور نشوند كه باز آيند
(تحف العقول ، ص 472)
50. ابن سكيت به آن حضرت گفت : امروزه حجت بر مردم چيست ؟ در پاسخفرمود : همان عقل است كه به وسيله آن شناخته مىشود آن كه راستگو است از طرف خدا و از او باور مىكند ، و آن كه دروغگو است و او را دروغ مىشمارد ، ابن سكيت گفت : به خدا اين است پاسخ
(تحف العقول ، ص 473)
51. هركس آفريدگار را به آفريدههايش تشبيه كند ، مشرك است و هركس بهخداوند چيزى نسبت دهد كه خدا خود از آن نهى كرده است كافر است
(وسائل الشيعة ، ج 18 ، ص 557)
52. ايمان انجام واجبات و دورى از محرمات است ، ايمان عقيده به دل واقرار به زبان و كردار با اعضاء تن است
(تحف العقول ، ص 444)
53. ريان از امام رضا عليه السلام پرسيد : نظرتان راجع به قرآن چيست ؟ امامفرمود : قرآن سخن خداست ، فقط از قرآن هدايت بجوييد و سراغ چيز ديگر نرويد كه گمراه مىشويد
(بحار الانوار ، ج 92 ، ص 117)
54. امام رضا ( ع ) در ضمن تجليل از قرآن و اعجاز آن فرمودند : قرآن ريسمانمحكم و بهترين راه به بهشت است ، قرآن انسان را از دوزخ نجات مىدهد ، قرآن به مرور زمان كهنه نمىشود ، سخنى هميشه تازه است زيرا براى زمان خاصى تنظيم نشده است ، قرآن راهنماى همه انسانها و حجت بر آنهاست ، هيچ اشكال و ايرادى به قرآن راه پيدا نمىكند ، قرآن از جانب خداوند حكيم فرود آمده است
(بحار الانوار ، ج 92 ، ص 14)
55. سليمان جعفرى از امام رضا ( ع ) پرسيد : نظرتان درباره كار كردن براىدولت چيست ؟ امام فرمود : اى سليمان هرگونه همكارى با حكومت ( ظالم و غاصب )به منزله كفر به خداست . نگاه كردن به چنين دولتمردانى گناه كبيره است و آدمى را مستحق دوزخ مىنمايد
(بحار الانوار ، ج 75 ، ص 374)
56. عبدالسلام هروى مىگويد : از امام رضا ( ع ) شنيدم مىفرمود : خدا رحمتكند كسى را كه آرمان ما را زنده كند . گفتم : چگونه اين كار را بكند ؟ فرمود : آموزشهاى ما را ياد بگيرد و به مردم بياموزد
(وسائل الشيعة ، ج 18 ، ص 102)
57. هركس از خود حساب بكشد سود مىبرد و هركس از خود غافل شود زيانمىبيند ، و هركس ( از آيندهاش ) بيم داشته باشد به ايمنى دست مىيابد ، و هركس از حوادث دنيا عبرت بگيرد بينش پيدا مىكند ، و هركس بينش پيدا كند مسائل را مىفهمد و هركس مسائل را بفهمد عالم است
(بحار الانوار ، ج 78 ، ص 352)
58. عجب درجاتى دارد : يكى اين كه كردار بد بنده در نظرش خوش جلوه كند وآن را خوب بداند و پندارد كار خوبى كرده . يكى اين كه بندهاى به خدا ايمان آورد و منت بر خدا نهد با اين كه خدا را به او منت است در اين باره
(تحف العقول ، ص 468)
59. اگر بهشت و جهنمى هم در كار نبود باز لازم بود به خاطر لطف و احسانخداوند مردم مظيع او باشند و نافرمانى نكنند
(بحار الانوار ، ج 71 ، ص 174)
60. خداوند سه چيز را به سه چيز ديگر مربوط كرده است و به طور جداگانهنمىپذيرد . نماز را با زكات ذكر كرده است ، هركس نماز بخواند و زكات ندهد نمازش پذيرفته نيست . نيز شكر خود و شكر از والدين را با هم ذكر كرده است .
از اين رو هركس از والدين خود قدردانى نكند از خدا قدردانى نكرده است . نيز در قرآن سفارش به تقوا و سفارش به ارحام در كنار هم آمده است . بنابراين اگر كسى به خويشاوندانش رسيدگى و احسان ننمايد ، با تقوا محسوب نمىشود
(عيون اخبار الرضا ، ج 1 ، ص 258)
61. از حرص و حسادت بپرهيز كه اين دو ، امتهاى گذشته را نابود كرد ، وبخيل نباش كه هيچ مؤمن و آزادهاى به آفت بخل مبتلا نمىشود . بخل مغاير با ايمان است
(بحار الانوار ، ج 78 ، ص 346)
62. احسان و اطعام به مردم ، و دادرسى از ستمديده ، و رسيدگى به حاجتمنداناز بالاترين صفات پسنديده است
(بحار الانوار ، ج 78 ، ص 357)
63. با مشروب خوار همنشينى و سلام و عليك نكن
(بحار الانوار ، ج 66 ، ص 491)
64. صدقه بده هرچند كم باشد ، زيرا هر كار كوچكى كه صادقانه براى خدا انجامشود بزرگ است
(وسائل الشيعة ، ج 1 ، ص 87)
65. توبه كار به منزله كسى است كه گناهى نكرده است
(بحار الانوار ، ج 6 ، ص 21)
66. بهترين مال آن است كه صرف حفظ آبرو شود
(بحار الانوار ، ج 78 ، ص 352)
67. بهترين تعقل خودشناسى است
(بحار الانوار ، ج 78 ، ص 352)
68. راستى امامت زمام دين و نظام مسلمين و صلاح دنيا و عزت مؤمنان است ،امام بنياد اسلام نامى ( افزون شو ) و فرع برازنده آن است ، بوسيله امام نماز و زكات و روزه و حج و جهاد درست مىشوند و خراج و صدقات فراوان مىگردند و حدود و احكام اجراء مىشوند و مرز و نواحى محفوظ مىماند
(تحف العقول ، ص 462)
69. به خدا خوش گمان باشيد ، زيرا خداى عزوجل مىفرمايد : من نزد گمان بنده مؤمن خويشم ، اگر گمان او خوب است ، رفتار من خوب و اگر بد است ، رفتار من هم بد باشد
(اصول كافى ، ج 3 ، ص 116)
70. مرد عابد نباشد ، جز آن كه خويشتن دار باشد ، و چون مردى كه در بنىاسرائيل خود را به عبادت وامىداشت ، تا پيش از آن ده سال خاموشى نمىگزيد ، عابد محسوب نمىشد
(اصول كافى ، ج 3 ، ص 172)
71. تواضع اين است كه به مردم دهى آنچه را مىخواهى به تو دهند
(اصول كافى ، ج 3 ، ص 189)
72. عيسى بن مريم صلوات الله عليه به حواريين گفت : اى بنى اسرائيل ! برآنچه از دنيا از دست شما رفت افسوس مخوريد ، چنانكه اهل دنيا چون به دنياى خود رسند ، بر دين از دست داده خود افسوس نخورند
(اصول كافى ، ج 3 ، ص 205)
73. كسى كه جز به روزى زياد قناعت نكند ، جز عمل بسيار بسش نباشد ، و هركهروزى اندك كفايتش كند ، عمل كند هم كافيش باشد
(اصول كافى ، ج 3 ، ص 207)
74. گاهى ، مردى كه سه سال از عمرش باقى مانده صله رحم مىكند و خدا عمرشرا 30 سال قرار مىدهد و خدا هرچه خواهد مىكند
(اصول كافى ، ج 3 ، ص 221)
75. معمر بن خلاد گويد : به امام رضا ( ع ) عرض كردم : هرگاه پدر و مادرممذهب حق را نشناسند دعايشان كنم ؟ فرمود : براى آنها دعا كن و از جانب آنها صدقه بده ، و اگر زنده باشند و مذهب حق را نشناسند با آنها مدارا كن ، زيرا رسول خدا ( ص ) فرمود : خدا مرا به رحمت فرستاده نه به بىمهرى و نافرمانى
(اصول كافى ، ج 3 ، ص 232)
76. هركس به مؤمنى گشايشى دهد ، خدا روز قيامت دلش را گشايش دهد . .
(اصول كافى ، ج 3 ، ص 286)
77. خداى عزوجل به يكى از پيغمبران وحى فرمود كه : هرگاه اطاعت شوم راضىگردم و چون راضى شوم بركت دهم و بركت من بىپايان است ، هرگاه نافرمانى شوم خشم گيرم و چون خشم گيرم لعنت كنم و لعنت من تا هفت پشت برسد
(اصول كافى ، ج 3 ، ص 377)
78. هرگاه مردم به گناهان بىسابقه روى آورند به بلاهاى بىسابقه گرفتارمىشوند
(اصول كافى ، ج 3 ، ص 377)
79. مردم از كسى كه با صراحت و صادقانه با آنها رفتار كند خوششان نمىآيد
(بحار الانوار ، ج 78 ، ص 357)
80. عدهاى به دنبال ثروت هستند ولى به آن نمىرسند و عدهاى به آن رسيدهاند ولى قرار نمىگيرند و بيشتر مىطلبند
(بحار الانوار ، ج 78 ، ص 349)
81. وقتى آشكارا حرف حق مىشنويد خشمگين نشويد
(بحار الانوار ، ج 78 ، ص 347)
82. حريصانه به دنبال قضاى حاجت حاجتمندان باشيد ، هيچ عملى بعد از واجباتبالاتر از شاد كردن مسلمان نيست
(بحار الانوار ، ج 78 ، ص 347)
83. نادان ، دوستانش را به زحمت مىاندازد
(بحار الانوار ، ج 78 ، ص 352)
84. مسلمان اگر شاد يا خشمگين شود از مسير حق منحرف نمىشود ، و اگر بر دشمنمسلط شود بيشتر از حقش مطالبه نمىكند
(بحار الانوار ، ج 78 ، ص 352)
85. فقط دو گروه راه قناعت پيش مىگيرند : عبادت كنندگانى كه در پى پاداشآخرتند يا بزرگ منشانى كه تحمل درخواست از مردمان پست را ندارند
(بحار الانوار ، ج 78 ، ص 357)
86. مرگ ، آفت آمال و آرزوهاست ، و لطف و احسان به مردم تا ابد براىانسان باقى مىماند
(بحار الانوار ، ج 78 ، ص 357)
87. عاقل ، احسان به مردم را غنيمت مىشمارد ، و شخص توانا بايد فرصت راغنيمت شمارد و الا موقعيت از دست مىرود
(بحار الانوار ، ج 78 ، ص 357)
88. خسيس بودن آبروى انسان را از بين مىبرد
(بحار الانوار ، ج 78 ، ص 357)
89. قلب انسان حالت خستگى و نشاط دارد ، وقتى در حال نشاط است مسائل راخوب مىفهمد و وقتى خسته است كند ذهن مىشود ، بنابراين وقتى نشاط دارد آنرا به كار بگيريد و وقتى خسته است آن را به حال خود بگذاريد
(بحار الانوار ، ج 78 ، ص 357)
90. هر هدفى را از راه آن تعقيب كنيد . هركس اهدافش را از راه طبيعىتعقيب كند به لغزش دچار نمىشود و بر فرض كه بلغزد چارهجويى برايش ممكن است
(بحار الانوار ، ج 78 ، ص 356)
91. بهترين مال آن است كه خرج آبرو و حيثيت انسان شود
(بحار الانوار ، ج 78 ، ص 355)
92. خود را با كار مداوم خسته نكنيد و براى خود تفريح و تنوع قرار دهيد ولىاز كارى كه در آن اسراف باشد يا شما را در اجتماع سبك كند پرهيز كنيد
(بحار الانوار ، ج 78 ، ص 346)
93. تواضع و فروتنى مراتبى دارد ، مرتبهاى از آن اين است كه انسان موقعيتخود را بشناسد و بيش از آنچه شايستگى آن را دارد از كسى متوقع نباشد و با مردم به گونهاى معاشرت و رفتار نمايد كه دوست دارد با او آنگونه رفتار شود و اگر كسى به او بدى نمود در مقابل خوبى كند ، خشم خود را فرو خورد و گذشت پيشه كند و اهل احسان و نيكى باشد
(بحار الانوار ، ج 78 ، ص 355)
94. بايد لطف و احسان قابل اعتنا باشد . نبايد چيز كم ارزشى را صدقه دهيم . ( در زمانى كه عموم مردم تمكن نسبى دارند نبايد به خرما دادن بسنده كرد . )
(بحار الانوار ، ج 78 ، ص 354)
95. كسى كه محاسن و امتيازات زيادى داشته باشد مردم از او تعريف مىكنند ،و به تعريف خود نياز پيدا نمىكند
(بحار الانوار ، ج 78 ، ص 353)
96. هركس به راهنمايى تو اعتنايى نكرد نگران مباش حوادث روزگار او را ادب خواهد كرد
(بحار الانوار ، ج 78 ، ص 353)
97. كسى كه در پوشش نصيحت به تو از ديگرى بدگويى مىكند ، به عاقبت بدىگرفتار خواهد شد
(بحار الانوار ، ج 78 ، ص 353)
98. هيچ چيزى زيانبارتر از خودپسندى نيست
(بحار الانوار ، ج 78 ، ص 348)
99. برنامه آموزش دين داشته باشيد در غير اين صورت باديه نشين و نادانمحسوب مىشويد
(بحار الانوار ، ج 78 ، ص 346)
100. از فقر انديشه مكن كه خسيس خواهى شد ، و در فكر عمر دراز مباش كه باعث
فرم در حال بارگذاری ...
[جمعه 1394-11-16] [ 01:42:00 ب.ظ ]
|