متن سخنان حجت الاسلام والمسلمين دکتر حسن روحاني به اين شرح است:
بسم الله الرحمن الرحيم
الحمدلله رب العالمين و صلي الله علي سيدنا و نبينا محمد و آله الطاهرين و صحبه المنتجبين
روز بسيار پر افتخار دانشجو را به محضر همه دانشجويان عزيز سراسر ايران، اساتيد، فرهيختگان، تبريک و تهنيت عرض مي‌کنم و خوشحالم در دانشگاهي، 16 آذر امسال را حضور دارم که جزو اولين مصوبات شوراي عالي انقلاب فرهنگي در دولت يازدهم فعاليت مجدد اين دانشگاه پرافتخار بود.
16 آذر سرآغاز و نقطه عطف جنبش دانشجويي است. جنبش دانشجويي فراتر از بحث حزب و جناح و خط است. جنبش دانشجويي به معناي حضور همه دانشجويان در عرصه فرهنگ و سياست است در دهه 1330 حادثه 16 آذر درخشش خاصي داشت.
شريعت رضوي، قندچي، بزرگ‌نيا، دانشجويان به خون‌خفته‌اي که پرچم حرکت دانشجويي را به اهتزاز درآوردند. جنبش دانشجويي يک حرکت بهم پيوسته است. اين حرکت هم براي استقلال است و ضداستعمار است، هم براي آزادي است و ضد استبداد است و هم براي وطن‌خواهي و عشق به وطن است و هم براي انواع ظلم‌ستيزي‌هاست.
عده‌اي بودند و هنوز هستند که شايد جنبش دانشجويي را باور نکرده بودند و اگر هم مي‌ديدند از سر نفرت روي برمي‌تافتند اما امروز روزگاري نيست که کسي جنبش دانشجويي را منکر شود.
گرچه برخي مي‌خواهند جنبش دانشجويي را به فضاي خاصي منحصر کنند. حوادث اين جنبش ممکن است شأن نزول‌هايي داشته باشد، 16 آذر حوادثي دارد با شأن نزول خودش .در دهه 40 حوادثي دارد با شرايط خودش. اما اساس، جنبش دانشجويي يک حرکت مستمر است ،وجود دارد و خواهد بود. جنش دانشجويي يعني حرکت يک جامعه بزرگ دانشگاهي در دوراني مشخص، حزب ممکن است امتداد داشته باشد عده‌اي اعضاي يک حزبي باشند و تا آخر عمرشان عضو آن حزب باشند.
اما دانشجو بودن، به مفهوم عضويت در يک دانشگاه به عنوان کسي که دانش را مي‌آموزد، دوره‌ خاصي دارد، و يکي از دلايل زنده بودن حرکت دانشجويي محدوديت همين دوران است شما وقتي در دوران خاصي فعاليتي را شروع مي‌کنيد ، قدر آن دوران را بهتر مي‌دانيد، تا آن کسي که وارد آن صحنه‌اي شود که بداند براي آن پاياني نيست، جنبش دانشجويي علاوه بر اينکه از لحاظ حضور افراد دوران مشخصي دارد اما از لحاظ پيوستگي حرکت، حرکتي دائم است، همه دانشجويان، همان خط و همان راه را دنبال کرده‌اند. در نهضت اسلامي همه جا دانشگاه ،جزو پيشتازان حرکت بود.
از سال 42 دانشگاه در کنار روحانيت حضور داشت و فعال بود و همان زماني که بزرگاني از روحانيت به زندان رفتند، بزرگاني از دانشگاه مثل مهندس بازرگان آنها هم به زندان رفتند و همان دوراني که در حوزه‌هاي علميه و در مساجد و منابر، سخنان انقلابي و حرکت انقلابي توسط بزرگان روحانيت به رهبري امام (ره)ادامه يافت در دانشگاه هم امثال طالقاني‌ها، شريعتي‌ها، مطهري‌ها، بهشتي‌ها، مفتح‌ها اينها به صحنه آمدند، سخن گفتند و در برابر استبداد و حاميان خارجي آنها، استعمار و مزدوران داخلي آنها ايستادگي و مقاومت کردند. پس دانشجو و دانشگاه در نهضت اسلامي و انقلاب اسلامي و تثبيت انقلاب اسلامي و در دوران دفاع مقدس پيشتاز بوده است. آن همه اساتيد و دانشجوياني که به جبهه آمدند و شهيد و جانباز و آزاده و يا به عنوان ايثارگر خدمت و جهاد کردند و برگشتند و امروز نيز بار مسئوليت را براي بخشي از اداره کشور يا جامعه بر عهده دارند.
ما در شرايط خاصي قرار گرفته‌ايم در اين شرايط خاص دانشجو نيز بايد پيشتاز باشد، البته که من قبول دارم، دانشجو بايد منتقد، ديده‌بان و ناظر باشد و نظارت کند.
اگر دانشجو را نگذاشتند جايي انتقاد کند لااقل نسبت به دولت انتقاد کند. بنابراين چون به اين دليل گفتم که فعلا ديوار دولت از همه ديوارها کوتاه‌تر است و هر کس به مناسبتي از گوجه فرنگي و تا انرژي هسته‌اي نقدش را نسبت به دولت روا مي‌دارد.
البته دولت به انتقاد دلسوزانه و شرافتمندانه افتخار مي‌کند ما بدون نقد نمي‌توانيم پيشرفت کنيم، انتقاد و پژوهش و دانش و علم، دو روي يک سکه هستند، همه به پرسش‌گري و نقد و پژوهش نياز داريم گرچه دانشجو وظيفه اصلي‌اش، دانش‌پژوهي و دانشجويي است
علم و دانش را فرا گرفتن، عالم و فرهيخته و نخبه شدن، اما اين تنها وظيفه يک دانشجو نيست، دانشجو به دانشگاه نمي‌آيد که از لحاظ علم و دانش پله‌هاي پيشرفت را طي کند، او مي‌خواهد از لحاظ فرهنگ، احساس مسئوليت و مشارکت اجتماعي داشته و نقادي قدرت کند.
دانشجو در پي حکمراني و تصرف ميز قدرت نيست، در پي عالم شدن است اما دانشجو به عنوان بهترين منتقد، پرنشاط از قدرت است و قدرت و حاکميت نقد مي‌خواهد. حاکميت، دولت و همه آنهايي که صاحبان قدرت در جامعه هستند، بايد به نقد افتخار کنند که بالاتر از پيامبر کسي نداريم و او در ميان اصحاب و يارانش نقد و اظهارنظر را آزاد گذاشته بود.
و مولاي ما اميرالمؤمنين نيز در دوران حکومتش از نقد نقادان استفاده مي‌کرد. دولت به سهم خودش از نقد استقبال مي‌کند و دانشجو علاوه بر مسأله دانش‌پژوهي و يادگيري علم و دانش و رسيدن به مرتبه کمال، بايد احساس مسئوليت کند.
دانشجو بايد بداند عضو اين جامعه است از محيط اجتماعي داخلي و خارجي تأثيرپذير است و قدرتي است که مي‌تواند تإثيرگذار در جامعه ،حکومت و در اداره کشور باشد.
مگر مي‌شود دانشجويي در دانشگاهي درس بخواند و فقط به فکر واحدهايي که گذرانده است و واحدهايي که بايد بگذراند و مدرکي که بايد بگيرد، باشد؟ مي‌شود دانشجويي در دانشگاه باشد و نسبت به مسايل مهم جامعه‌اش بي‌تفاوت باشد؟.
مي‌شود دانشجوي کشور ما نسبت به آينده وضع آب در کشور، وضع محيط زيست در کشور، وضع انرژي در کشور يا در بخش نرم‌افزاري وضع فرهنگ و آسيب‌پذيري اجتماعي در کشور بي‌تفاوت باشد؟ مگر شدني است؟ مگر مي‌شود در جامعه‌اي زندگي کنيم و نسبت به مسايلي که سرنوشت خودمان، خانواده‌، ملت و منطقه‌مان را تحت تإثير مي‌گذارد، بي‌تفاوت باشيم؟
نمي‌خواهم بگويم دانشگاه خانه احزاب است. حزب کار ديگري مي‌کند، ممکن است عده‌اي از دانشجويان شاخه دانشجويي يک حزبي باشند آن بحث ديگري است. اما اساساً دانشگاه و دانشجو در کليت خودش، دنبال کار حزبي نيست و دانشگاه خانه احزاب نيست، اما در عين حال دانشگاه جايي است که دانشجو بايد بفهمد در دانشگاه چه مي‌گذرد. بايد صاحب نظر باشد. بايد داراي انجمن‌هاي علمي و فرهنگي باشد، بايد نسبت به مسايل داخلي و خارجي خودش بتواند به خوبي بفهمد و بتواند نقد و اظهار نظر کند.
کار بزرگي در انقلاب اسلامي ما رخ داده هيچ‌کس نمي‌تواند بازگشت به گذشته بکند، در انقلاب اسلامي ما حاکميت ملي به عنوان يک ارزش بزرگ انقلابي و ملي است.
در انقلاب اسلامي ما مردم‌سالاري به عنوان يک اصل بزرگ و حقوق اساسي است. در کشور ما صندوق رأي به عنوان مبناي مشروعيت سياسي و حقوقي است. ما نمي‌توانيم اين حقوق اساسي را کنار بگذاريم، بايد از اين حقوق اساسي‌مان حراست ، صيانت و نگهداري کنيم.
ديگر در دنيايي نيستيم که بگوييم ديگر کاري به مردم نداريم. افکار عمومي به ما ربطي ندارد. قضاوت عمومي به ما ارتباط ندارد. اگر من مي‌خواهم مسئوليت را تعيين کنم نسبت به دانشگاه به نظر دانشگاه چه کار دارم، وزيري را برمي‌گزينم با صاحبان نفوذ هم سروسري خواهم داشت و رأي اعتمادي مي‌گيرم و او هم بر سر قدرت مي‌نشيند. مبناي اين دولت اين چنين نيست.
مبناي اين دولت از روز اول اين بود که در همه امور تخصصي با صاحبان آن امر در مشورت باشيم من بسيار خوشحالم در اين رفت و آمدها و رأي اعتمادها يک نظرسنجي بسيار خوبي در دانشگاه‌ها صورت گرفت و آن نظرسنجي تأييد کرد راه دولت يازدهم در دانشگاه‌ها مورد تأييد اساتيد و دانشجويان است.
دولت نسبت به دانشگاه‌ها خط و راهي که داشته است يکي است و از آن راه بازگشت نخواهد کرد. وزير علوم جديد هم ادامه دهنده راه و مسير عزيزان پيشين خود در دولت يازدهم خواهد بود.
همان راهي که بنا بود ميلي منفرد طي کند و نگذاشتند. بنا بود دکتر توفيقي ادامه دهد و نگذاشتند، دکتر فرجي دانا برعهده گرفت، ادامه راه براي دکتر فرجي دانا ممکن نشد، همان راه را دکتر نجفي ادامه داد و همان راه را قرار بود دکتر نيلي احمدآبادي ادامه دهد، و همان راه را قرار بود دکتر دانش آشتياني ادامه دهد و امروز دکتر فرهادي همان راه را ادامه خواهد داد.
بنابراين راه و مسير ما هماني است که از روز اول وعده داده‌ايم، وعده ما با شما شکستني نيست. ما امروز در راهي هستيم که بايد به هم کمک کنيم ما براي حل معضلات داخلي و براي حل معضلات خارجي بايد دست به دست هم بدهيم، اگر مسايلي در داخل کشور داريم چه کسي بايد حل و اعلام نظر کند. البته در بخش اقتصاد اساتيد دانشگاه چه از طريق بيان حضوري، نامه و ايميل در تورم و رکود نظرات خودشان را به دولت و مسئولين اعلام کردند و اعلام مي‌کنند. از همه آنها تشکر مي‌کنم. دلم مي‌خواهد دانشگاه‌ها بيش از آنچه که تا امروز فعال بودند براي حل معضلات کشور، فعال شوند و اعلام نظر بکنند و نقد دلسوزانه داشته باشند و راه‌حل به ما ارايه بکنند، البته صبح در مجلس شوراي اسلامي در نطق تقديم بودجه سال 94 بر اين نکته تأکيد کردم که وقتي پارسال بودجه را تقديم مي‌کردم و در مجلس اعلام کردم در پايان سال تورم ما به 35 درصد خواهد رسيد و در سال بعد به دنبال تورم 25 درصدي بوديم، برخي توسط نامه و يا حضوري آمدند و به من نقد کردند که چرا قول دادي؟ شدني نيست و امکان ندارد در عرض چند ماه به 35 و در سال بعد به 25 برسانيم.
اما به همت کارشناسان، به کمک مردم و اعتقاد مردم به دولت - بزرگترين سرمايه اي که دولت دارد اعتماد مردم به دولت است - و اعتماد شما جوانان، دانشجويان و دانشگاه‌ها، سرمايه ما اعتماد شماست بر مبناي آن اعتماد است که وقتي مي‌گوييم تورم 35 درصد انتظارات تورمي هم بر همان مبنا شکل مي‌گيرد بر همان اعتماد است که وقتي مي‌گوييم تورم را در سال 94 به 25 درصد مي‌رسانيم بر همان مبنا انتظارات تورمي شکل مي‌گيرد خوشبختانه پارسال توانستيم به وعده خود عمل کنيم و به 35 درصد رسانديم حتي کمتر، و امسال هم در همين زمان کنوني از هدفي که براي پايان سال اعلام کرده وگفته بوديم 25 درصد به مراتب جلوتر هستيم و امروز تورم ما بين 17 و 18 درصد است.
عزيزان از هواي تهران و کلان شهرها نقد کردند و نقدشان درست است. به وزيران مي‌گويم که کل نقدها و مطالبات را بررسي کنيد و نتيجه‌اش را به من بگوييد که هر چه شدني است ما انجام دهيم.
ما در همه اين زمينه‌ها قدم‌هاي بلندي را برداشته‌ايم با همت و کمک شما در سياست خارجي هم همچنين امروز جايگاه ايران در افکار عمومي دنيا و در ميان سياستمداران با چند سال پيش زمين تا آسمان متفاوت است.
مردم سراسر جهان به فضا و امنيت ايران اعتماد کردند و شما مي‌بينيد که هتل‌هاي ما که در سال 91 همه‌اش خالي بود و در 92 رونق پيدا کرده بود و در 93 هيچ هتل قابل ذکري در سراسر کشور مخصوصا در مناطق گردشگري خالي نيست…
اين اشتياق به آمدن به کشور است صدها و هزاران شرکت امروز منتظر آينده‌اي هستند که بيايند در ايران و کشور را از لحاظ سرمايه‌گذاري و سرمايه‌هاي مورد نظر تأمين کنند. يک اقليتي ما داريم که از اين وضع خيلي خوشحال نيستند آنها هم از منافع زودگذرشان بگذرند.
سياست خارجي ما هر چه موفق‌ باشد به نفع اين مردم، کشور و ثبات کشور است آنهايي که امروز مسئوليت سياست خارجي را بر دوش دارند از رييس دولت گرفته تا وزير امور خارجه تا همه کارشناسان افرادي انقلابي و چهره‌هايي هستند که سوابقشان در انقلاب و برخي از آنها مربوط به روزهاي اول انقلاب است . يک عده تازه دوران رسيده که ما البته به آنها هم احترام مي‌گذاريم ،نمي‌خواهد نسبت به آينده و ارزش‌هاي انقلاب و اسلام دل‌نگران باشند.
ما همه بايد در ارزش‌ها، اجماع نظر و نظر مشترک پيدا کنيم امروز دنيا باور دارد که مذاکرات ما يک مذاکرات جدي و منطقي و رو به جلو است هيچ‌کس ترديد ندارد. امروز دنيا قبول دارد که جمهوري اسلامي ايران مسلح به سلاح منطق و عقلانيت است امروز همه قبول دارند که جمهوري اسلامي ايران ضد خشونت و افراطي‌گري است و اگر نبود چطور اعلام جمهوري اسلامي ايران براي جهان عاري از خشونت و افراطي‌گري در مجمع عمومي سازمان ملل متحد با اتفاق آرا و مخالفت فقط 3-2 کشور به تصويب جهاني مي‌رسد؟
اين دولت به قولي که به مردم در همه زمينه‌ها داده پايبند است و هر کجا که منافع ملي و مصالح ملي، امنيت ملي و حقوق ملت ما در پيش باشد و بدانيم راهي که مي‌رويم براي احقاق حقوق ملت و منافع ملي است نه از انتقادي مي‌ترسيم و نه از تخريب مي‌ترسيم و نه از فرياد و سر و صدايي باک داريم.
راهي که ما گفته‌ايم ما همانيم و همان خواهيم بود. منتها براي اينکه ما بتوانيم به پيروزي و به اهدافمان برسيم که اهداف دولت و دانشگاه يکي است و اهداف جامعه و دانشگاه يکي است، نياز به همفکري و همراهي داريم بايد دست به دست هم بدهيم و من خواهش مي‌کنم از دولت نقد کنيد و از دولت در جايي که تشخيص مي‌دهيد راه دولت درست است حمايت کنيد بدون حمايت شما و بدون نقد شما ما نمي‌توانيم به نقطه هدف و مقصد نهايي دست پيدا کنيم.
يکبار ديگر روز پر افتخار دانشجو را به همه شما تبريک مي‌گويم از تلاش آقاي دکتر هاشمي و فرهادي براي ادامه راهي که جزو مطالبات مردم است تشکر و سپاسگزاري و قدرداني مي‌کنم.

موضوعات: احادیث درمورد تکبر  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...