كلمات كليدي : قرآن، اسحاق، نبوت، دين، اسوه، عبادت، كتاب، تبليغ و هدايت
اسحاق معرب كلمه­ی عبرانی “ایصحاق” به معنای ضاحك و خندان است. ایشان را اسحاق نامیدند بدان جهت كه زیاد می­خندید، یا به این دلیل که مردم هنگام تولد وی از پدر و مادری مسن، خندیدند.[1]

ولادت اسحاق نبی در بیان قرآن
اسحاق یکی از پیامبران الهی بود که خدای متعال او را در سن پیری به ابراهیم و همسرش عنایت فرمود و برکات و رحمت خود را بر این خاندان نازل نمود.[2] حضرت ابراهیم(ع) در سن پیری صاحب دو فرزند شد که اسماعیل نبی فرزند بزرگ ایشان است و اسحاق نبی فرزند کوچک.[3]
هنگامی که فرشتگان الهی برای مجازات قوم لوط نازل شدند، نزد حضرت ابراهیم رفتند و او را به ولادت اسحاق بشارت دادند:[4]
«وَامْرَأَتُهُ قَائِمَةٌ فَضَحِكَتْ فَبَشَّرْنَاهَا بِإِسْحَاقَ…»[5]
«و همسرش ایستاده بود، (از خوشحالی) خندید؛ پس او را بشارت به اسحاق دادیم…»

نام مادر اسحاق را ساره ذکر کرده­اند. [6] بعد از بشارت ملائکه، همسر ابراهیم با تعجب به پیری خودش و شوهرش اشاره ‌نموده و این مسئله را چیز عجیبی دانست؛ زیرا فرد مسن شرایط و توانایی بچه‌دار شدن را ندارد![7] اما ملائکه در پاسخ وی به رحمت و برکات خدا بر خانواده‌ی ابراهیم اشاره نمودند؛ چراکه قدرت و اراده‌ی خدای متعال چنین است كه می‌گوید: باش؛ موجود می­شود.[8]

نبوت اسحاق نبی در آیینه­ی قرآن
حضرت اسحاق از جمله انبیاء الهی است که خداوند عنایت ویژه­ای به وی داشت. نام ایشان هفده مرتبه در قرآن ذکر شده که در برخی موارد به نبوت وی تصریح نموده و می­فرماید:
«وَ بَشَّرْنَاهُ بِإِسْحَاقَ نَبِیّاً مِنَ الصَّالِحِینَ»[9]
«ما او را به اسحاق -پیامبری از شایستگان- بشارت دادیم!»

حضرت اسحاق علاوه بر اینکه به عنوان نبی مثل سایر پیامبران به ایشان وحی می­شد،[10] دارای صحف نیز بود؛[11] و خدای تبارک خطاب به پیامبر اسلام -صلی­الله علیه و آله- می­فرماید:
«قُلْ آمَنَّا بِاللَّهِ وَ مَاأُنْزِلَ عَلَینَا وَ مَاأُنْزِلَ عَلَى إِبْرَاهِیمَ وَ إِسْمَاعِیلَ وَ إِسْحَاقَ…»[12]
«بگو: به خدا ایمان آوردیم؛ و (همچنین) به آنچه بر ما و بر ابراهیم و اسماعیل و اسحاق… نازل گردیده»

“مَا أُنْزِلَ” به معنای صحف معنا شده که بر پیامبران الهی از جمله حضرت اسحاق نازل می­شد.[13]

دین و آیین اسحاق نبی(ع)
دین و شریعت اسحاق نبی همان دین حضرت ابراهیم یعنی اسلام ذکر شده که قرآن می­فرماید:
«وَ وَصَّى بِهَا إِبْرَاهِیمُ بَنِیهِ وَ یعْقُوبُ یابَنِی إِنَّ اللَّهَ اصْطَفَى لَكُمُ الدِّینَ فَلَاتَمُوتُنَّ إِلَّا وَ أَنْتُمْ مُسْلِمُونَ»[14]
«و ابراهیم و یعقوب (در واپسین لحظات عمر،) فرزندان خود را به این آیین، وصیت کردند؛ (و هر کدام به فرزندان خویش گفتند:) فرزندان من! خداوند این آیین پاک را برای شما برگزیده است؛ و شما، جز به آیین اسلام [=تسلیم در برابر فرمان خدا] از دنیا نروید!»

مراد از “بَنِیهِ” چهار نفر هستند که عبارتند از: اسماعیل، اسحاق، مدین و مداین؛[15] و منظور از “وَ أَنْتُمْ مُسْلِمُونَ” همان اخلاص در توحید، عبادت و خضوع قلب و جوارح برای خداوند است؛[16] چنان‌که وقتی حضرت یعقوب در آخرین لحظات عمر شریفش از فرزندان خود پرسید: «پس از من، چه چیز را می‌پرستید؟ گفتند: خدای تو و خدای پدرانت، ابراهیم و اسماعیل و اسحاق، خداوند یکتا را، و ما در برابر او تسلیم هستیم.»[17]
پس دین اسحاق همان دین پدرش ابراهیم بود که به دین حنیف تفسیر شده است؛[18] دینی كه اساس آن بر توحید بنا شده و به هرگونه شرك و عبادت غیر خدا دست رد می­زند و برای بشریت واجب و نعمت بزرگ الهی لحاظ می­شود.[19]

برخی از تكالیف و مسئولیت­های حضرت اسحاق(ع)
در قرآن کریم برخی از تكالیف شخصی و مسولیت­های اجتماعی آن حضرت این­گونه بیان شده است:
1. اقامه‌ی نماز و پرداخت زکات
خداوند برای هدایت بشر انبیائی را به عنوان ائمه­ و الگو فرستاد، تا پیروانشان به آنها اقتدا كرده و در مسیر حق گام بردارند؛[20] لذا اعمال و رفتار آنها بهترین الگوی عملی برای پیروانشان به شمار می­رود:
«وَ وَهَبْنَا لَهُ إِسْحَاقَ وَ یعْقُوبَ… وَ أَوْحَینَا إِلَیهِمْ… و إِقَامَ الصَّلَاةِ وَ إِیتَاءَ الزَّكَاةِ…»[21]
«و اسحاق، و علاوه بر او، یعقوب را به وی [ابراهیم]بخشیدیم… و بر پا داشتن نماز و ادای زکات را به آنها وحی کردیم…»

اقامه‌ی نماز یعنی نماز را با حدود و شرایط آن انجام دادن و آن را در وقت معین بجای آوردن و بر آن مداومت داشتن است،[22] و مراد از اداء زکات همان چیزی است که خداوند بر آنها واجب نموده، تا آن را به فقراء، مساكین و مستحقین بپردازند.[23] پرداخت زكات از افضل عبادات در امور مالی است، همان‌گونه كه نماز از افضل عبادات بدنی است و از اینجا دانسته می­شود این دو امر واجبی است كه تمام امم پیشین به آن مامور شده بودند.[24]

2. انذار و تبشیر قوم
از جمله وظایف انبیاء الهی، انذار و تبشیر امت است. پیامبران مامور شدند، در صورتی كه مردم ایمان آورده و از رسولان الهی پیروی كردند، آنها را به مغفرت و رضوان خداوند بشارت دهند؛ اما اگر راه كفر را پیشه كردند و در صدد تكذیب انبیاء بر آمدند، آنها را از سخط و عقاب الهی بترسانند.[25]
«…وَ أَوْحَینَا إِلَى… إِسْحَاقَ وَیعْقُوب.. رُسُلًا مُبَشِّرِینَ وَمُنْذِرِینَ…» [26]
«ما به… اسحاق و یعقوب… وحی نمودیم؛ پیامبرانی که بشارت‌دهنده و بیم‌دهنده بودند…»

پس از جمله وظایف حضرت اسحاق و دیگر پیامبران این بود که مردم مؤمن را به بهشت و ثواب بشارت داده و کافران را از عقاب و آتش جهنم بیم دهند.[27]

3. انجام كارهای خیر
خداوند به پیامبران خود وحی كرد كه كارهای خیر را انجام داده و در برپاداشتن شرایع دین اعم از عبادات و معاملات در میان مردم، تلاش كنند:[28]
«وَ وَهَبْنَا لَهُ إِسْحَاقَ وَ یعْقُوبَ… وَ أَوْحَینَا إِلَیهِمْ فِعْلَ الْخَیرَاتِ…»[29]
«و اسحاق، و علاوه بر او، یعقوب را به وی [ابراهیم] بخشیدیم… و انجام کارهای نیک… را به آنها وحی کردیم…»

مراد از “فِعْلَ الْخَیرَاتِ” همان عمل به شرایع نبوت بود،[30] كه انجام این خیرات به وحی باطنی صورت می­گرفت.[31] بنابراین رسولان الهی كه به وسیله­ی روح‌القدس تایید می­شدند، مأموریت یافتند که كارهای خیر از جمله اقامه‌ی نماز، و اداء زكات كه همان انفاق مالی است، بجای آورند.[32]

صفات و ویژگی­های حضرت اسحاق در قرآن
قرآن کریم برای اسحاق برخی ویژگی­هایی را ذکر کرده که می‌توان به موارد ذیل اشاره نمود:
1. قدرت و بصیرت
قرآن خطاب به نبی مکرم اسلام می‌فرماید:
«وَاذْكُرْ عِبَادَنَا إِبْرَاهِیمَ وَ إِسْحَاقَ وَ یعْقُوبَ أُولِی الْأَیدِی وَالْأَبْصَارِ»[33]
«و به خاطر بیاور بندگان ما ابراهیم و اسحاق و یعقوب را، صاحبان دستها(ی نیرومند) و چشمها(ی بینا)!»

مراد آیه صاحب قوه بودن این بزرگواران در عبادت،[34] بصیرت داشتن و فقیه بودن در دین[35] و صاحب اعمال دینی و فکر علمی است.[36] بنابراین انبیاء مذکور در آیه مدح شده­اند؛ چون کلمه‌ی “ید و بصر” هنگامی قابل مدحند که دست و چشم انسان باشند و در راهی بکار گرفته شود که خداوند برای همان هدف آنها را خلق کرده است. پس شخص با دست خود اعمال صالح را انجام داده و با آن به بندگان خدا خیر می­رساند، و با چشم خود راه‌های عافیت و سلامت را از موارد هلاکت تشخیص داده و به حق می­رساند. لذا آیه‌ی شریفه با کنایه می‌فهماند که نامبردگان از جمله حضرت اسحاق(ع) در اطاعت خدا و رساندن خیر به خلق خدا، همچنین بینایی­شان در تشخیص اعتقاد و عمل حق بسیار قوی هستند.[37]

2. خلوص در ذکر سرای آخرت
اسحاقِ پیامبر از جمله انبیائی بود که دائما ذکر آخرت می­کرد؛[38] زیرا آل‌ابراهیم، هم دین را خوب فهمیدند و هم به فهمیده­ها خوب عمل می­كردند.[39] بنابراین خداوند خطاب به پیامبر اسلام(ص) فرمود:
«وَاذْكُرْ عِبَادَنَا إِبْرَاهِیمَ وَ إِسْحَاقَ… إِنَّا أَخْلَصْنَاهُمْ بِخَالِصَةٍ ذِكْرَى الدَّار».[40]
«و به خاطر بیاور بندگان ما ابراهیم و اسحاق… را ما آنها را با خلوص ویژه‌ای خالص کردیم، و آن یادآوری سرای آخرت بود!»

اخلاص به اخراج هر چیز زاید از شی اطلاق می­شود که خداوند با لطف خود پیامبرانی را که در آیه ذکر شده، برای نعیم بهشت خالص نموده است و مراد از “ذِكْرَى الدَّارِ” متذکر شدن سرای آخرت و زیاد به یاد آخرت بودن و زهد پیشه كردن در دنیاست[41] که به سبب همین خصلت، آن بزرگواران نزد خداوند از برگزیدگان و نیکان به شمار آمدند.[42] بنابراین خداوند به آل ابراهیم"ذكری الدار” را جایزه داد؛ چون به یاد سرای اصیل و نهایی بودن جایزه­ی خالصی است كه بهره­ی هر كس نمی­شود و خدای سبحان بر اثر علم صائب و عمل صالح خاندان ابراهیم، آنان را به چنین فضیلتی مفتخر كرد.[43]

3. اهل عبادت
بعد از آنكه حضرت ابراهیم از بت‌پرستان و بت‌هایشان دوری گزید، خداوند اسحاق و یعقوب را به او بخشید و هر یک را به عنوان پیامبری بزرگ برگزید و نسل آن حضرت را اینچنین گسترش داد.[44] عبادت كردن خداوند از جمله خصلت­هایی است كه در خانواده­ی حضرت ابراهیم مورد توجه بود:
«وَ وَهَبْنَا لَهُ إِسْحَاقَ وَ یعْقُوبَ… وَكَانُوا لَنَا عَابِدِینَ»[45]
«و اسحاق، و علاوه بر او، یعقوب را به وی[ابراهیم] بخشیدیم… و تنها ما را عبادت می‌کردند»

“عَابِدِینَ” به کسانی گویند که مخلص در عبادت خداوند باشند؛[46] یعنی گفتار مردم در وجود این پیامبران تاثیری نداشته و آنها را از عبادت خداوند باز نداشت؛ بلكه آنها هر لحظه به یاد خداوند بوده و او را عبادت می­كردند.[47]

4. الگوی هدایت
حضرت اسحاق از جمله پیامبرانی بود كه خداوند وی را الگوی مناسب برای پیامبر اسلام-صلی‌الله علیه و آله- معرفی کرده و خطاب به ایشان می­فرماید:
«وَ وَهَبْنَا لَهُ إِسْحَاقَ وَیعْقُوبَ… أُولَئِكَ الَّذِینَ هَدَى اللَّهُ فَبِهُدَاهُمُ اقْتَدِهْ…»[48]
«و اسحاق و یعقوب را به او [=ابراهیم‌] بخشیدیم؛… آنها کسانی هستند که خداوند هدایتشان کرده؛ پس به هدایت آنان اقتدا کن…»

در تفسیر این گفته­اند که خداوند به پیامبر گرامی اسلام امر نمود که به ادله­ای که انبیاء گذشته اقامه کرده­اند،[49] و به صبر آنها در برابر آزار و اذیت قوم و یا نوع تبلیغ آنها[50] و به هدایت توحیدی آنها اقتدا نماید.[51] در واقع این جمله تعریضی به مشرکین بود که محمد به پیامبری مبعوث نشد، مگر بر سنت پیامبران قبلی![52]

5. امام و اسوه‌ی دیگران
حضرت اسحاق همانند برخی دیگر از انبیاء که در آیات شریفه نام آنها ذکر شده، در شمار ائمه­ی هدایت قرار گرفته که قرآن در این مورد می‌فرماید:
«…وَ جَعَلْنَاهُمْ أَئِمَّةً یهْدُونَ بِأَمْرِنَا…»[53]
«…و آنان را پیشوایانی قرار دادیم که به فرمان ما، (مردم را) هدایت می‌کردند…»

واژه­ی “یهْدُونَ بِأَمْرِنَا” این معنا را دربردارد که آنها صلاحیت اسوه و الگو قرار گرفتن را دارند و در ابتدا خود هدایت شده، سپس امر هدایت امت بر عهده‌ی آنها گذاشته شد؛[54] همان كسانی كه توسط روح‌القدس تایید می­شدند.[55]

امتیازات ویژه‌ی خداوند به اسحاق نبی(ع)
در قرآن کریم به برخی انبیاء الهی امتیازات ویژه‌ای بیان شده که حضرت اسحاق از جمله‌ی آنهاست و در این نوشتار به نکاتی اشاره می‌شود:
الف. برکت
خداوند متعال بعد از توصیف حضرت ابراهیم و صبر ایشان بر ذبح فرزند خویش اسماعیل نبی[56] می‌فرماید:
«وَ بَارَكْنَا عَلَیهِ وَ عَلَى إِسْحَاقَ…»[57]
«ما به او و اسحاق برکت دادیم…»

در تفسیر برکت گفته­اند: خداوند به‌وسیله‌ی کثرت ذریه به آنها برکت داد؛ به این معنا که آن بزرگوارن صاحب فرزند کثیری بودند و انبیاء الهی از نسل و اولاد آنها بود؛[58] بنابراین خداوند برکت دین و دنیا را بر ابراهیم و اسحاق نازل نمود[59] که در آیات دیگر رحمت و برکت الهی را مشمول حال اسحاق و خانواده­اش بیان نموده[60] و اینچنین نعمت خویش را بر این خاندان تمام کرده است.[61]

ب. کتاب آسمانی و مقام قضاوت
بعضی از پیامبران الهی دارای كتاب بودند كه در آن احکام و حلال و حرام خدا تبیین شده بود و برخی دیگر دارای حكم قضاوت بودند كه بواسطه­ی آن اقامه­ی عدل می­كردند.[62]
«وَ وَهَبْنَا لَهُ إِسْحَاقَ وَ یعْقُوبَ… أُولَئِكَ الَّذِینَ آتَینَاهُمُ الْكِتَابَ وَ الْحُكْمَ وَ النُّبُوَّةَ…»[63]
«و اسحاق و یعقوب را به او [=ابراهیم‌] بخشیدیم؛… آنها کسانی هستند که کتاب و حکم و نبوت به آنان دادیم…»

این آیه اشاره به انبیائی است که در آیات قبل ذکر شد.[64] مراد از “حُكم” مقام قضاوت در میان مردم است.[65] لذا حكم كه همان حكمت باشد، به معنای علم نافع و فقه در دین است كه احكام قضاوت نیز بر آن مترتب می­شود و بواسطه­ی آن نزاع‌ها و اختلافات مردم حل و فصل می­گردد.[66]

موضوعات: احادیث درمورد تکبر  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...