فرشته
 
 


شنبه یکشنبه دوشنبه سه شنبه چهارشنبه پنج شنبه جمعه
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30      



جستجو


موضوع

نحوه نمایش نتایج:


اللّهُمَّ كُنْ لِوَلِيِّكَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَعَلى آبائِهِ في هذِهِ السّاعَةِ وَفي كُلِّ ساعَةٍ وَلِيّاً وَحافِظاً وَقائِدا ‏وَناصِراً وَدَليلاً وَعَيْناً حَتّى تُسْكِنَهُ أَرْضَك َطَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فيها طَويلاً

دريافت كد دعاي فرج




 



چهل حدیث گهربار از امام زمان حضرت مهدی(عج)
امام زمان میفرمایند:
اگر شيعيان ما ـ كه خداوند آنها را به طاعت و بندگى خويش موفّق بدارد ـ در وفاى به عهد و پيمان الهى اتّحاد واتّفاق مى‌داشتند و عهد و پيمان را محترم مى‌شمردند، سعادت ديدار ما به تأخير نمى‌افتاد و زودتر به سعادت ديدار ما نائل مى‌شدند…

1- توجّه امام مهدى(عليه السلام) به شيعيان خويش

إِنّا غَيْرُ مُهْمِلينَ لِمُراعاتِكُمْ، وَ لا ناسينَ لِذِكْرِكُمْ، وَ لَوْ لا ذلِكَ لَنَزَلَ بِكُمُ اللاَّْواهُ، وَ اصْطَلَمَكُمُ الاَْعْداءُ. فَاتَّقُوا اللّهَ جَلَّ جَلالُهُ وَ ظاهِرُونا:

ما در رعايت حال شما كوتاهى نمى‌كنيم و ياد شما را از خاطر نبرده ‌يم، كه اگر جز اين بود گرفتارى‌ها به شما روى مى‌آورد و دشمنان، شما را ريشه كن مى‌كردند. از خدا بترسيد و ما را پشتيبانى كنيد.

2- عمل صالح و تقرّب به اهل بيت(عليهم السلام)

فَلْيَعْمَلْ كُلُّ امْرِء مِنْكُمْ بِما يُقَرَّبُ بِهِ مِنْ مَحَبَّتِنا، وَلْيَتَجَنَّبْ ما يُدْنيهِ مِنْ كَراهِيَّتِنا وَ سَخَطِنا، فَإِنَّ امْرَأً يَبْغَتُهُ فُجْأَةً حينَ لا تَنْفَعُهُ تَوْبَةٌ، وَ لا يُنْجيهِ مِنْ عِقابِنا نَدَمٌ عَلى حَوْبَة:

هر يك از شما بايد به آنچه كه او را به دوستى ما نزديك مى‌سازد، عمل كند و از آنچه كه خوشايند ما نبوده و خشم ما در آن است، دورى گزيند، زيرا خداوند به طور ناگهانى انسان را مى‌گيرد، در وقتى كه توبه برايش سودى ندارد و پشيمانى او را از كيفر ما به خاطر گناهش نجات نمى‌دهد.

3- تسليم در مقابل دستورهاى اهل بيت(عليهم السلام)

فَاتَّقُوا اللّهَ، وَ سَلِّمُوا لَنا، وَ رُدُّو الاَْمْرَ إِلَيْنا، فَعَلَيْنَا الاِْصْدارُ، كَما كانَ مِنَّا الاِْيرادُ، وَ لا تَحاوَلُوا كَشْفَ ما غُطِّىَ عَنْكُمْ، وَ اجْعَلُوا قَصْدَكُمْ إِلَيْنا بِالْمَوَدَّةِ عَلَى السُّنَّةِ الْواضِحَةِ:

از خدا بترسيد و تسليم ما شويد و كارها را به ما واگذاريد، بر ماست كه شما را از سرچشمه، سيراب برگردانيم، چنان كه بردن شما به سرچشمه از ما بود، در پى كشف آنچه از شما پوشيده شده نرويد. مقصد خود را با دوستى ما بر اساس راهى كه روشن است به طرف ما قرار دهيد.

4- تحقّق حتمى حقّ

أَبَى اللّهُ عَزَّوَجَلَّ لِلْحَقِّ إِلاّ إِتْمامًا وَ لِلْباطِلِ إِلاّ زَهُوقًا، وَ هُوَ شاهِدٌ عَلَىَّ بِما أَذْكُرُهُ:

خداوند مقدّر فرموده است كه حقّ به مرحله نهايى و كمال خود برسد و باطل از بين برود، و او بر آنچه بيان نمودم گواه است.

5- خلقت هدفدار و هدايت پايدار

إِنَّ اللّهَ تَعالى لَمْ يَخْلُقِ الْخَلْقَ عَبَثًا وَ لا أَهْمَلَهُمْ سُدًى بَلْ خَلَقَهُمْ بِقُدْرَتِهِ وَ جَعَلَ لَهُمْ أَسْماعًا وَ أَبْصارًا وَ قُلُوبًا وَ أَلْبابًا ثُمَّ بَعَثَ إِلَيْهِمُ النَّبِيّينَ عَلَيْهِمُ السَّلامُ مُبَشِّرينَ وَ مُنْذِرينَ، يَأْمُرُونَهُمْ بِطاعَتِهِ وَ يَنْهَوْنَهُمْ عَنْ مَعْصِيَتِهِ وَ يُعَرِّفُونَهُمْ ما جَهِلُوهُ مِنْ أَمْرِ خالِقِهِمْ وَ دينِهِمْ وَ أَنـْزَلَ عَلَيْهِمْ كِتابًا، وَ بَعَثَ إِلَيْهِمْ مَلائِكَةً يَأْتينَ بَيْنَهُمْ وَ بَيْنَ مَنْ بَعَثَهُمْ إِلَيْهِمْ بِالْفَضْلِ الَّذى جَعَلَهُ لَهُمْ عَلَيْهِمْ:

خداوند متعال، خلق را بيهوده نيافريده و آنان را مهمل نگذاشته است، بلكه آنان را به قدرتش آفريده و براى آنها گوش و چشم و دل و عقل قرار داده، آن گاه پيامبران را كه مژده دهنده و ترساننده هستند به سويشان برانگيخت تا به طاعتش دستور دهند و از نافرمانى‌اش جلوگيرى فرمايند و آنچه را از امر خداوند و دينشان نمى‌دانند به آنها بفهمانند و بر آنان كتاب فرستاد و به سويشان فرشتگان برانگيخت تا آنها ميان خدا و پيامبران ـ به واسطه تفضّلى كه بر ايشان روا داشته ـ واسطه باشند.

6- ظهور حقّ

إِذا أَذِنَ اللّهُ لَنا فِى الْقَوْلِ ظَهَرَ الْحَقُّ وَ اضْمَحَلَّ الْباطِلُ، وَ انْحَسَرَ عَنْكُمْ:

هرگاه خداوند به ما اجازه دهد كه سخن گوييم، حقّ ظاهر خواهد شد و باطل از ميان خواهد رفت و خفقان از [سرِ] شما برطرف خواهد شد.

7- تفتيش ناروا

مَنْ بَحَثَ فَقَدْ طَلَبَ، وَ مَنْ طَلَبَ فَقَدْ دَلَّ، وَ مَنْ دَلَّ فَقَدْ أَشاطَ وَ مَنْ أَشاطَ فَقَدْ أَشْرَكَ:

حضرت مهدى(عليه السلام) در خصوص كسانى كه در جستجوى او بوده اند تا به حاكم جور تحويلش دهند فرموده است: آن كه بكاود، بجويد و آن كه بجويد دلالت دهد و آن كه دلالت دهد به هدف رسد و هر كه [در مورد من] چنين كند، شرك ورزيده است.

8- ظهور حقّ به اذن حقّ

فَلا ظُهُورَ إِلاّ بَعْدَ إِذْنِ اللّهِ تَعالى ذِكْرُهُ وَ ذلِكَ بَعْدَ طُولِ الاَْمَدِ وَ قَسْوَةِ الْقُلُوبِ وَ امْتِلاءِ الاَْرْضِ جَوْرًا:

ظهورى نيست، مگر به اجازه خداوند متعال و آن هم پس از زمان طولانى و قساوت دل‌ها و فراگير شدن زمين از جور و ستم.

9- مدّعيان دروغگو

سَيَأْتى إلى شيعَتى مَنْ يَدَّعِى المُشاهَدَةَ. أَلا فَمَنِ ادَّعَى المُشاهَدَةَ قَبْلَ خُرُوجِ السُّفْيانى وَ الصَّيْحَةِ فَهُوَ كَذّابٌ مُفْتَر وَ لا حَوْلَ وَ لا قُوَّةَ إِلاّ بِاللّهِ الْعَلِىِّ الْعَظيم:

آگاه باشيد به زودى كسانى ادّعاى مشاهده (نيابت خاصّه) مرا خواهند كرد. آگاه باشيد هر كس قبل از خروج «سفيانى» و شنيدن صداى آسمانى، ادّعاى مشاهده مرا كند دروغگو و افترا زننده است؛ حركت و نيرويى جز به خداى بزرگ نيست.

10- دنيا در سراشيبى زوال

إِنَّ الدُّنْيا قَدْ دَنا فَناؤُها وَ زَوالُها وَ أَذِنَتْ بِالْوِداعِ وَ إِنّى أَدْعُوكُمْ إِلَى اللّهِ وَ رَسُولِهِ(صلى الله عليه وآله وسلم) وَ الْعَمَلِ بِكِتابِهِ وَ إِماتَةِ الْباطِلِ وَ إِحْياءِ السُّنَّةِ:

دنيا فنا و زوالش نزديك گرديده و در حال وداع است، و من شما را به سوى خدا و پيامبرش ـ كه درود خدا بر او و آلش باد ـ و عمل به قرآنش و ميراندن باطل و زنده كردن سنّت، دعوت مى‌كنم.

11- ذخيره بزرگ

أَنَا بَقِيَّةٌ مِنْ آدَمَ وَ ذَخيرَةٌ مِنْ نُوح وَ مُصْطَفى مِنْ إِبْراهيمَ وَ صَفْوَة مِنْ مُحَمَّد(صَلَّى اللّهُ عَلَيْهِمْ أَجْمَعينَ):

من باقيمانده آدم و ذخيره نوح و برگزيده ابراهيم و خلاصه محمّد (درود خدا بر همگى آنان باد) هستم.

12- حجّت خدا

زَعَمَتِ الظَّلَمَةُ أَنَّ حُجَّةَ اللّهِ داحِضَةٌ وَ لَوْ أُذِنَ لَنا فِى الْكَلامِ لَزالَ الشَّكُّ:

ستمگران پنداشتند كه حجّت خدا از بين رفته است، در حالى كه اگر به ما اجازه سخن گفتن داده مى‌شد، هر آينه تمام شكّ‌ها را از بين مى‌برديم.

13- عطسه، نشانه سلامت

أَلا أُبَشِّرُكَ فِى الْعِطاسِ فَقُلْتُ بَلى قالَ: هُوَ أَمانٌ مِنَ الْمَوْتِ ثَلاثَةَ أَيّام:

نسيم، خدمتكار حضرت مهدى(عليه السلام) گويد: آن حضرت به من فرمود: آيا تو را در مورد عطسه كردن بشارت دهم؟ گفتم: آرى. فرمود: عطسه، علامتِ امان از مرگ تا سه روز است.

14- نماز، طردكننده شيطان

ما أُرْغِمَ أَنْفُ الشَّيْطانِ بِشَىْء مِثْلِ الصَّلوةِ، فَصَلِّها وَ أَرْغِمْ أَنْفَ الشَّيْطانِ:

هيچ چيز مثل نماز، بينى شيطان را به خاك نمى‌مالد، پس نماز بخوان و بينى شيطان را به خاك بمال.

15- حق الناس

لا يَحِلُّ لاَِحَد أَنْ يَتَصَرَّفَ فى مالِ غَيْرِهِ بِغَيْرِ إِذْنِهِ:

تصرّف در مال هيچ كس بدون اجازه او جايز نيست.

16- پناه بردن به خدا

أَعُوذُ بِاللّهِ مِنَ الْعَمى بَعْدَ الْجَلاءِ وَ مِنَ الضَّلالَهِ بَعْدَ الْهُدى وَ مِنْ مُوبِقاتِ الاَْعْمالِ وَ مُرْدِياتِ الْفِتَنِ:

پناه به خدا مى‌رم از نابينايى بعد از بينايى و از گمراهى بعد از راهيابى و از اعمال ناشايسته و فرو افتادن در فتنه‌ها.

17- اسوه هاى حقيقت

إِنَّ الْحَقَّ مَعَنا وَ فينا، لا يَقُولُ ذلِكَ سِوانا إِلاّ كَذّابٌ مُفْتَر:

حقّ با ما و در ميان ماست، كسى جز ما چنين نگويد، مگر آن كه دروغگو و افترا زننده باشد.

18- ظهور فَرَج به اذن خدا

وَ أَمّا ظُهُورُ الْفَرَجِ فَإِنَّهُ إِلَى اللّهِ عَزَّوَجَلَّ، كَذَبَ الْوَقّاتُونَ. وَ أَمّا قَوْلُ مَنْزَعَمَ أَنَّ الْحُسَيْنَ(عليه السلام) لَمْ يُقْتَلْ، فَكُفْرٌ وَ تَكْذيبٌ وَ ضَلالٌ:

امّا ظهور فرج، موكول به اراده خداوند متعال است و هر كس براى ظهور ما وقت تعيين كند دروغگوست. و امّا گفته كسانى كه پنداشته‌اند امام حسين(عليه السلام) كشته نشده، كفر و دروغ و گمراهى است.

19- شناخت خدا

إِنَّ اللّهَ تَعالى هُوَ الَّذى خَلَقَ الاَْجْسامَ وَ قَسَّمَ الاَْرْزاقَ لاَِنَّهُ لَيْسَ بِجِسْم وَلا حالّ فيجِسْم«لَيْسَ كَمِثْلِهِ شَىءٌ وَ هُوَالسَّميعُ الْعَليمُ»:

همانا خداوند متعال، كسى است كه اجسام را آفريده و ارزاق را تقسيم فرموده، او جسم نيست و در جسمى هم حلول نكرده، چيزى مثل او نيست و شنوا و داناست.

20- ائمّه(عليهم السلام) دست پرورده‌هاى پروردگار

إِنَّ اللّه مَعَنا و لا فاقَةَ بِنا إِلى غَيْرِهِ وَ الْحَقَّ مَعَنا فَلَنْ يُوحِشَنا مَنْ قَعَدَ عَنّا وَ نَحْنُ صَنائِعُ رَبِّنا وَ الْخَلْقُ بَعْدُ صَنائِعُنا:

خداوند با ماست، و به جز ذات پروردگار به چيزى نياز نداريم، و حقّ با ماست. اگر كسانى با ما نباشند، هرگز در ما وحشتى ايجاد نمى‌شود، ما دست‌پرورده‌هاى پروردگارمان، و مردمان، دست‌پرورده‌هاى ما هستند.

21- دانش حقيقى

أَلْعِلْمُ عِلْمُنا وَ لا شَىْءَ عَلَيْكُمْ مِنْ كُفْرِ مَنْ كَفَرَ:

دانش، دانشِ ماست، از كفرِ كافر، گزندى بر شما نيست.

22- اتّفاق و وفاى به عهد

لَوْ أَنَّ أَشْياعَنا وَفَّقَهُمُ اللّهُ لِطاعَتِهِ عَلَى اجْتِماع مِنَ الْقُلُوبِ فِى الْوَفاءِ بِالْعَهْدِ عَلَيْهِمْ لَما تَأَخَّرَ عَنْهُمُ الُْيمْنُ بِلِقائِنا وَ لَتَعَجَّلَتْ لَهُمُ السَّعادَةُ بِمُشاهَدَتِنا:

اگر شيعيان ما ـ كه خداوند آنها را به طاعت و بندگى خويش موفّق بدارد ـ در وفاى به عهد و پيمان الهى اتّحاد واتّفاق مى‌داشتند و عهد و پيمان را محترم مى‌شمردند، سعادت ديدار ما به تأخير نمى‌افتاد و زودتر به سعادت ديدار ما نائل مى‌شدند.

23- ما را آزردند

قَدْ آذانا جُهَلاءُ الشّيعَةِ وَ حُمَقاؤُهُمْ، وَ مَنْ دينُهُ جَناحُ الْبَعُوضَةِ أَرْجَحُ مِنْهُ:

حضرت مهدى(عليه السلام) به محمّد بن على بن هلال كرخى فرموده‌اند :نادانان و كم‌خردان شيعه و كسانى كه بال پشه از ديندارى آنان محكمتر است، ما را آزردند.

24- بيزارى از غاليان

أَنـَا بَرىءٌ إِلَى اللّهِ وَ إِلى رَسُولِهِ مِمَّنْ يَقُولُ إِنّا نَعْلَمُ الْغَيْبَ وَ نُشارِكُهُ فيمُلْكِهِ أَوْ يُحِلُّنا مَحَلاًّ سِوَى الَْمحَلِّ الَّذى رَضِيَهُ اللّهُ لَنا:

من از افرادى كه مى‌گويند: ما اهل بيت [مستقلاًّ از پيش خود و بدون دريافت از جانب خداوند] غيب مى‌دانيم و در سلطنت و آفرينش موجودات با خدا شريك هستيم، ما را از مقامى كه خداوند براى ما پسنديده بالاتر مى‌برند، نزد خدا و رسولش، بيزارى مى‌جويم.

25- از واجبات‌ترين مستحبات

سَجْدَةُ الشُّكْرِ مِنْ أَلْزَمِ السُّنَنِ وَ أَوْجَبِها:

سجده شكر از لازم‌ترين و واجب‌ترين مستحبّات است.

26- فضيلت تعقيبات نماز

إِنَّ فَضْلَ الدُّعاءِ وَ التَّسْبيحِ بَعْدَ الْفَرائِضِ عَلَى الدُّعاءِ بِعَقيبِ النَّوافِلِ كَفَضْلِ الْفَرائِضِ عَلَى النَّوافِلِ:

فضيلت دعا و تسبيح بعد از نمازهاى واجب در مقايسه با دعا و تسبيح پس از نمازهاى مستحبى، مانند فضيلت واجبات بر مستحبّات است.

27- سجده، مخصوص خداست

فَأَمّا السُّجُودُ عَلَى الْقَبْرِ فَلا يَجُوزُ:

سجده بر قبر جايز نيست.

28- راه اندازى كار مردم

أَرْخِصْ نَفْسَكَ وَ اجْعَلْ مَجْلِسَكَ فِىَ الدِّهْليزِ وَ اقْضِ حَوائِجَ النّاسِ:

خودت را [براى خدمت] در اختيار مردم بگذار، و محلّ نشستن خويش را درِ ورودى خانه قرار بده، و حوائج مردم را برآور.

29- امنيّت بخش زمين

إِنّى أَمانٌ لاَِهْلِ الاَْرْضِ كَما أَنَّ النُّجُومَ أَمانٌ لاَِهْلِ السَّماءِ:

وجود من براى اهل زمين، سبب امان و آسايش است، همچنان كه ستارگان سبب امان آسماناند.

30- رجوع به راويان حديث

وَ أَمَّا الْحَوادِثُ الْواقِعَةُ فَارْجِعُوا فيها إِلى رُواةِ حَديثِنا فَإِنَّهُمْ حُجَّتى عَلَيْكُم وَ أَنـَا حُجَّةُاللّهِ عَلَيْهِمْ:

در پيشامدهاى مهمّ اجتماعى به راويان حديث ما مراجعه كنيد، زيرا كه آنان حجّت من بر شما هستند و من هم حجّت خدا بر آنان هستم.

31- مطاع، نه مطيع كسى

إِنَّهُ لَمْ يَكُنْ أَحَدٌ مِنْ آبائى إِلاّ وَقَدْ وَقَعَتْ فى عُنُقِهِ بَيْعَةٌ لِطاغِيَةِ زَمانِهِ وَ إِنّى أَخْرُجُ حينَ أَخْرُجُ وَ لا بَيْعَةَ لاَِحَد مِنَ الطَّواغيتِ فى عُنُقى:

هر يك از پدرانم بيعت يكى از طاغوت هاى زمان به گردنشان بود، ولى من در حالى قيام خواهم كرد كه بيعت هيچ طاغوتى به گردنم نباشد.

32- آفتاب پشت ابر

وَ أَمّا وَجْهُ الاِْنْتِفاعِ بى فى غَيْبَتى فَكَالاِْنْتِفاعِ بِالشَّمْسِ إِذا غَيَّبَها عَنِ الاَْبْصارِ السَّحابُ:

كيفيّت بهره‌ورى از من در دوران غيبت، مانند كيفيّت بهره‌ورى از آفتاب است هنگامى كه ابر آن را از چشم‌ها پنهان سازد.

33- سبقت اراده خدا بر همه چيز

وَ لكِنَّ اَقْدارَ اللّهِ عَزَّوَجَلَّ لاتُغالَبُ، وَ إِرادَتُهُ لاتُرَدُّ، وَ تَوْفيقُهُ لايُسْبَقُبه:

راستى كه مقدّرات خداوند متعال، مغلوب نشود و اراده الهى مردود نگردد و چيزى بر توفيق او پيشى نگيرد.

34- علّت اصلى غيبت امام(عليه السلام)

وَ أَمّا عِلَّةُ ما وَقَعَ مِنَ الْغَيْبَةِ، فَإِنَّ اللّهَ عَزَّوَجَلَّ قالَ: «يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا لا تَسْأَلُوا عَنْ أَشْياءَ إِنْ تُبْدَلَكُمْ تَسُؤْكُمْ:

امّا علّت و فلسفه آنچه از دوران غيبت اتّفاق افتاده [كه درك آن براى شما سنگين است] آن است كه خداوند در قرآن فرموده: اى مؤمنان از چيزهايى نپرسيد كه اگر آشكارتان شود، بدتان آيد.

35- آگاهى امام(عليه السلام)

إِنّا يُحيطُ عِلْمُنا بِأَنْبائِكُمْ، وَ لا يَعْزُبُ عَنّا شَىْءٌ مِنْ أَخْبارِكُمْ:

علم و دانش ما به خبرهاى شما احاطه دارد و چيزى از اخبار شما بر ما پوشيده نمى‌ماند.

36- دعاى فراوان

أَكْثِرُو الدُّعاءَ بِتَعْجيلِ الْفَرَجِ فَإِنَّ ذلِكَ فَرَجُكُمْ:

براى تعجيل فَرَج زياد دعا كنيد، زيرا همين دعا كردن، فَرَج و گشايش شماست.

37- سؤال نامطلوب

فَأَغْلِقُوا أَبْوابَ السُّؤالِ عَمّا لا يَعْنيكُمْ:

درهاى سؤال را از آنچه كه مطلوب شما نيست ببنديد.

38- آخرين اوصيا

أَنَا خاتَمُ الأَوْصِياءِ وَ بى يَدْفَعُ اللّهُ الْبَلاءَ عَنْ أَهْلى وَ شيعَتى:

من آخرين نفر از اوصيا هستم، خداوند به وسيله من بلا را از خانواده و شيعيانم برطرف مى‌گرداند.

39- حجّت خدا در زمين

إَنَّ الاَْرْضَ لا تَخْلُوا مِنْ حُجَّة إِمّا ظاهِرًا وَ إِمّا مَغْمُورًا:

زمين خالى از حجّت خدا نيست، يا آشكار است و يا نهان.

40- علمدار هدايت در هر زمان

كُلَّما غابَ عَلَمٌ بَدا عَلَمٌ، وَ إِذا أَفَلَ نَجْمٌ طَلَعَ نَجْمٌ.»:

هرگاه عَلَم و نشانه‌اى پنهان شود، عَلَم ديگرى آشكارگردد، و هر زمان كه ستاره‌اى افول كند، ستاره‌اى ديگر طلوع نمايد.

موضوعات: احادیث درمورد تکبر  لینک ثابت
[پنجشنبه 1394-11-15] [ 02:39:00 ب.ظ ]




 

شیوه‎ های ارتباط با امام زمان(عج)
امام زمان

باید به این نکته توجّه داشت که شناخت و ایمان نسبت به امام زمان - عجل الله تعالی فرجه الشریف - و استواری در آن، بر هر چیز دیگر، مقدم است چرا که در عصر امامان پیشین، کسانی بودند که در کنار ائمه عصمت و طهارت زندگی می‌کردند ولی چون نسبت به آن برگزیدگان ‌الهی، معرفت و ایمان نداشته‌اند، بهره‌ای از آنها نبرده و چه بسا با آنها هم مخالفت کرده‌اند.

حال ما چه کنیم که بتوانیم امام زمان خویش را بشناسیم و انس و ارتباط حقیقی با آن حضرت برقرار نماییم؟ در اینجا به برخی از مهم‌ترین راه‌های آن اشاره می‌نماییم:

1. تقوا 2. عشق و محبت به آن سرور.

تقوا به معنای ترس از پروردگار و نگهداری نفس می‌باشد یعنی اطاعت کامل از خداوند و فرمانبرداری از دستورات او که خلاصه‌اش انجام واجبات و ترک محرمات می‌شود، البتّه تقوا مراتبی دارد و اگر این نردبان را آدمی تا آخرین پله‌اش طی کند به سعادت بزرگی دست خواهد یافت که در نهایت به جایی می‌رسد که خداوند متعال می‌فرماید: ای بنده من اطاعتم کن تو را مثل خودم قرار می‌دهم. من زنده هستم و نمی‌میرم، تو را هم زنده قرار می‌دهم و نمی‌میری و من بی‌نیاز هستم و محتاج نمی‌شوم، تو را هم بی‌نیاز قرار می‌دهم که محتاج نمی‌شوی. من هر چه را اراده کنم تحقق پیدا می‌کند، تو را هم به صورتی قرار می‌دهم که هر چه را بخواهی تحقق پیدا می‌کند.[1]

برای رسیدن به این مرحله، علاوه بر انجام واجبات و ترک محرمات تا حد امکان باید مستحبات را هم انجام دهد و از شبهات و مکروهات هم دوری کند.

تقوا سبب نورانیت و قرب به حضرت ‌ولی‌عصر - عجل الله تعالی فرجه الشریف - و اتصال روحی با آن حضرت می‌شود. در توقیع شریف امام زمان-عجل الله تعالی فرجه الشریف- به شیخ مفید،‌‌امام می‌فرماید: «… پس هر فردی از شما عمل کند به آن چیزی که به وسیله آن به محبت ما نزدیک می‌شود و دوری کند از آن چیزهایی که به وسیله آن به اکراه و خشم ما نزدیک می‌شود. پس به درستی که امر ظهور ما یک دفعه و ناگهانی است، در وقتی که توبه برای فرد، نفعی ندارد و نجات نمی‌دهد او را از عقاب ما، پشیمانی بر رفتارهای ناپسند. خداوند شما را با الهامات غیبی خود ارشاد و توفیقات خویش را در سایه رحمتش نصیب شما فرماید».
خداوند متعال می‌فرماید: ای بنده من اطاعتم کن تو را مثل خودم قرار می‌دهم. من زنده هستم و نمی‌میرم، تو را هم زنده قرار می‌دهم و نمی‌میری و من بی‌نیاز هستم و محتاج نمی‌شوم، تو را هم بی‌نیاز قرار می‌دهم که محتاج نمی‌شوی. من هر چه را اراده کنم تحقق پیدا می‌کند، تو را هم به صورتی قرار می‌دهم که هر چه را بخواهی تحقق پیدا می‌کند

پس آنچنان که از کلمات گهربار آن وجود مقدس دانسته می‌شود، تنها چیزی که نمی‌گذارد به آن حضرت نزدیک شویم ، اعمال سوء و گناهان ماست که آن مولا را ناراحت می‌سازد در حقیقت علّت اصلی این حجاب بین ما و آن حضرت در خود ماست. معصیت خدا سبب می‌شود که دل و قلب انسان از محبت خاندان وحی خالی گردد و بُعد روحی و جسمی از آقا امام زمان -عجل الله تعالی فرجه الشریف - پیش آید و اعمال شایسته ما، این اتصال روحی با امام را از بین برده و سبب دور شدن ما از آن وجود مقدس می‌گردد.

در تشرف علی بن ابراهیم بن مهزیار، امام زمان -عجل الله تعالی فرجه الشریف- همین نکته را باز تذکر نموده‌اند که پسر مهزیار نقل می‌کند که پس از توسلات عدیده‌ای در یک سفر در جستجوی آن وجود مقدس به مکه مشرف می‌شود، شبی در مسجدالحرام مقابل درب کعبه شخص وارسته‌ای را می‌بیند که پس از سلام و معرفی خود، به این‌که از سوی حضرت مأمور بردن پسر مهزیار به جهت پابوسی حضرت بقیه الله -عجل الله تعالی فرجه الشریف- است، از پسر مهزیار می‌پرسد: چه چیزی را طلب می‌کنی ای ابالحسن؟

گفتم: امامی که محجوب و مخفی از عالم است.

گفت: او از شما پوشیده و مخفی نیست و لکن اعمال بد شما او را از شما پوشانده و مخفی ساخته است.

وقتی آن شخص پس از مقدماتی، عتی بن مهزیار را خدمت حضرت صاحب الامر -عجل الله تعالی فرجه الشریف- می‌برد حضرت در قسمتی از سخنانشان خطابه به او می‌فرماید: ای ابوالحسن شب و روز توقع و انتظار آمدن تو را داشتم، چه چیز آمدنت را نزد ما تأخیر انداخت؟

پسر مهزیار در جواب می‌گوید: ای آقای من تا الان کسی را نیافته بودم که مرا راهنمایی کند.

حضرت فرمودند: کسی را نیافتی که راهنمائیت کند؟!

آنگاه با انگشتان مبارکشان بر روی زمین فشار دادند و سپس فرمودند: و لکن شما اموالتان را زیاد نمودید، ضعفاء مؤمنین را دچار حیرت ساختید و بین خود قطع رحم نمودید پس الان برای شما چه عذری مانده است؟[2]
تقوا

پس مهم‌ترین عامل،که موجب ایجاد انس با مولایمان امام زمان -عجل الله تعالی فرجه الشریف- و از بین رفتن موانع بهره‌مندی از فیض حضور آن حضرت می‌گرددتقوا،پرهیزکاری و ترک محرمات و انجام واجبات الهی است.

امر دوّم برای نزدیک شدن به محضر مبارک امام زمان -عجل الله تعالی فرجه الشریف- عشق به آن حضرت و ایجاد محبت در خود نسبت به آن مقام مقدس می‌باشد. در حدیث گرانبهایی که در مورد رابطه قلبی بین امام معصوم و شیعه، مضامین زیبایی در آن نقل گردیده است، راوی سؤال می‌کند: «آیا شما برای من دعا می‌نمایید؟ امام رضا -علیه السلام- می‌فرماید: آیا تو غیر از این را گمان می‌کنی؟ راوی جواب می‌گوید: خیر و سپس حضرت می‌فرماید:

اگر خواستی که دریابی که مقام محبت من با تو و اهتمام داشتن من در امر تو چقدر است، پس به قلب خود نظر کن و ببین که در قلبت و در کارهایت چقدر به من محبت داری و به فکر من هستی؟»[3]

این یک قاعده کلی است که هر قدر شما به شخصی نزدیک باشید و او را دوست داشته باشید او هم شما را به همان مقدار دوست خواهد داشت لذا امام در حدیث می‌فرمایند که به خود نظر کن و آنگاه درجه محبت خویش را نسبت به ما بسنج. پس بدان به همان مقداری که تو به یاد ما هستی ما هم به یاد تو هستیم.

گاهی می‌شود محّب و عاشق، از یک دوستی عادی گام فراتر می‌گذارد به گونه‌ای که محبوب و معشوق را بیش از خود دوست دارد و او را با همه دنیا عوض نمی‌کند و حاضر است جان را فدایش کند و اوامرش را بی چون و چرا، اجرا کند در این صورت مقام محبت و مودت به آخرین درجه خود می‌رسد که شاید قابل وصف نباشد، وقتی چنین حالت و رابطه‌ای بین عاشق و معشوق پدید آمد، هیچ چیز نمی‌تواند مانع اتصال گردد و هیچ سدی نمی‌تواند در برابر عاشق بایستد. از آن طرف هم وقتی محبوب این حالت محب را مشاهده می‌کند در لطف و مهرورزیدن نسبت به محب کوتاهی نمی‌کند او را در سرای خویش میهمان می‌نماید و پذیرایی و میهمان‌نوازی از او را به حد اعلی می‌رساند از او می‌خواهد که در کنارش برای همیشه بماند تا این حالت محبت و دوستی از بین نرود.

اگر این حالت علاقه با نهایت درجه‌اش در قلب و روح انسان پدید آمد که امام و آقا و مولای خود را بیش از خویش بخواهد و حاضر باشد که جان در راه او دهد و موانع دنیایی نتواند در مقابلش بایستد، البتّه از طرف آن حضرت عنایاتی که نمی‌توان مثل و مانند آن عنایات و محبت‌ها را در دنیا یافت، به او خواهد شد.

اگر دل از علائق کنده باشی به منزل بار خود افکنده باشی
ارتباط وانس با حضرت ولی عصرامام زمان -عجل الله تعالی فرجه الشریف- اعم از ملاقات می‌باشد و می‌تواند جلوه‌های دیگری از جمله خواب، ارتباط قلبی و… داشته باشد

البتّه وسائل و راه‌های دیگری هم وجود دارد که می‌تواند موجب قرب و نزدیک شدن به آن حضرت گردد که به مهم‌ترین آنها اشاره می‌گردد:

1. معرفت و شناخت در حد امکان، از آن چهارده نور تابناک خصوصاً حضرت بقیه الله -عجل الله تعالی فرجه الشریف- .

2. به یاد آن حضرت بودن در همه اوقات.

3. انتشار دادن نام و یاد آن حضرت در بین مردم.

4. عظیم شمردن نام آن وجود مقدس.

5. گریه و ناله در دوری از آن امام و حزن و اندوه در غربت او.

6. دعا برای تعجیل فرج در هر صبح و شام در اوقات اذان که در توقیع شریف فرمودند: و اکثروا الدعاء بتعجیل الفرج فان ذلک فرجکم «برای تعجیل ظهور زیاد دعا نمایید که همانا آن(دعا کردن) موجب گشایش در امور و رهایی شما است.»[4]

7. هدیه نمودن ثواب عبادات به آن حضرت .

8. قرائت قرآن و عمل به آن و هدیه ختم قرآن به آن وجود مقدس و مبارک.9. توجه به خواندن زیارت عاشورا و زیارت جامعه کبیره و نماز شب که همانا استمرار بر آن‌ها،آثاری بس شگفت‌انگیز دارد.

10. زیارت نمودن آن حضرت به ادعیه‌ای که در خصوص آن بزرگوار وارد گردیده است.

11. انفاق مال در راه و صدقه دادن برای سلامتی و تعجیل در ظهور آن حضرت.

12. عزاداری و گریه در مصیبت جد بزرگوارش امام حسین ـ علیه السّلام ـ و عمه‌اش زینب-علیها السلام-.

13. دوست داشتن خوبان و شیعیان مخلص و محبان واقعی آن حضرت و احترام گذاشتن به آن‌ها.

14. یاری رساندن به شیعیان آن حضرت و رفع مشکلات دوستان آن بزرگوار.

البتّه از این نکته نباید غافل شد که ارتباط وانس با حضرت ولی عصرامام زمان -عجل الله تعالی فرجه الشریف- اعم از ملاقات می‌باشد و می‌تواند جلوه‌های دیگری از جمله خواب، ارتباط قلبی و… داشته باشد .

خدایا توفیق درک انس و محبت مولایمان امام زمان -عجل الله تعالی فرجه الشریف- و توفیق زیارت آن حضرت را به ما آن عنایت فرما و ما را از سربازان و یاوران مخلص آن حضرت مقرر گردان «آمین یا رب العالمین»

موضوعات: احادیث درمورد تکبر  لینک ثابت
 [ 02:29:00 ب.ظ ]





راه نزديك شدن به امام زمان(عج) را بيشتر توضيح دهيد؟

ارتباط با امام زمان(عج) و ديگر اولياى الهى و نزديك شدن به آنان نياز به سنخيت با آنان دارد. به دست آوردن سنخيت با اولياى الهى نياز به تحقّق دو بُعد؛ يعنى، معرفت و عمل دارد. اگر كسى خود را به اولياى الهى شبيه نمود، به لقاى آنان نيز واصل خواهد شد.
نوريان مرنوريان را طالبند ناريان مرناريان را جاذبند
آنچه وظيفه ماست تشبه به آن حضرات و پيمودن راه آنان است . ما بايد در همه حال سرباز آماده آن حضرت بوده و همواره در خدمت ايشان باشيم. اين مسأله را آيه 200 سوره آل عمران بيان فرموده: «يا ايها الذين امنوا اصبروا و صابروا و رابطوا و اتقواللّه‏ لعلّكم تفلحون؛ اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد، صبر كنيد و يكديگر را به صبر واداريد و مرابطه نماييد و تقوا و خداترسى را پيشه سازيد، باشد كه رستگار شويد». امام باقر(ع) در تفسير اين آيه شريفه مى‏فرمايند: «صبر كنيد بر اداى فرايض (يعنى در انجام تكاليف الهى استقامت داشته باشيد) و در برابر دشمنان پايدارى كنيد و با امامتان (كه انتظارش را مى‏كشيد) مرابطه نماييد»، (كتاب الغنية، شيخ مفيد، ص 105). قرآن راجع به حضرت مهدى و اصحاب ايشان مى‏فرمايد: «الذين ان مكنّاهم فى الارض اقاموا الصلوه وآتوا الزكاه و امروا بالمعروف و نهو عن المنكر؛ كسانى كه اگر در زمين به آنان توانايى دهيم نماز را بپا داشته و زكات (به مستحق) بخشيده و به معروف امر نموده و از منكر نهى كنند»، (حج، آيه 41). امام باقر(ع) در تفسير اين آيه مى‏فرمايند: «اين آيه براى آل محمد(ع) است؛ يعنى، مهدى(عج) و اصحاب او»، (تفسير قمّى، ج 2، ص 87). در نتيجه اگر ما هم مى‏خواهيم از اصحاب و ياران آن حضرت باشيم، بايد به اين امور اهتمام ورزيم.. ارتباط با امام زمان يعنى خود را به رشته ولايت او بستن و بر خدمت و پيروى و يارى او گردن نهادن و اين يكى از اركان ايمان است كه آدمى خود را به امام خويش مربوط سازد و از او جدا نشود. پيوستگى با او يعنى مطيع او بودن. آنچه در روايات زياد سفارش شده است انتظار فرج است ما بايد ارتباط معنوى خود را با امام زمان(عج) با عمل به دستورات آن حضرت و انتظار فرج به معناى واقعى ثابت و مستدام نگه داري مو آن را در دل و ظاهر جلوه‏گر كنيم. در روايات متعدد داريم كه در زمان غييبت امام زمان(ع) بهترين اعمال انتظار فرج است.انتظار فرج يعنى: الف) معرفت امام معصوم و عادل و پيشواى فضيلت. ب) ايمان به امامت و قيادت رهبرى الهى و عدالت پيشه. ج) عشق به عدالت و ارزش‏هاى انسانى. ه) اميد به آينده‏اى روشن و نويد بخش. ك) تلاش براى برقرارى حكومتى عدل پيشه و عدل گستر. ح) رعايت موازين و قوانين دينى و اخلاقى. خ) داشتن روحيه تعهد و مسؤوليت‏پذيرى. اين انتظار فرج است كه بهترين عمل و عبادت است و چنين منتظرى، مقامى عالى دارد و هر گاه در زمان غيبت از دنيا برود به منزله كسانى است كه پس از ظهور حضرت حجت(عج) زنده و تحت فرمان او در راه خدا جهاد مى‏كنند، (بحارالانوار ج 52 ص 125 ).

پس «سنخيت» نخستين و مهمترين شرط براي رسيدن به امام است . سنخيت، علت انضمام است؛ و دو شي تنها به اين شرط مي توانند به هم منضم شوند و پيوستگي يابند كه از سنخيت نسبت به يكديگر بهره مند باشند. حال اگر كسي سنخيت با عالم ماده و ماديات داشته باشد، نمي تواند همسنخ عالم مجردات باشد و با فرشتگان و برتر از آنان، حضرت ولي عصر(عج) از تباط برقرار كند.
تخليه نفس از رذائل اخلاقي و تحليه آن به صفات پسنديده، تنها راه ايجاد سنخيت و نزديكي به آن حضرت است؛ چه، مادام كه نفس انسان از صفات رذيله تخليه نشود و به صفات حميده آزين نبندد، حجابهاي نفساني مانع از ديدن خورشيد وجود آن حضرت است.
به عنوان مثال، مي توان اشاره كرد كه اگر چه خورشيد در تمامي ساعات در حال افروختن و نورافشاني است، اما مادام كه ديوارهاي ضخيم خانه در ميان باشد ساكنان خانه نمي توانند از آن نورافروزنده استفاده كنند. حال اگر بجاي اين ديوارها ، شيشه هائي لطيف به كار برده شود، كساني كه در پشت اين شيشه ها قرار دارند مي توانند از آن نور استفاده كنند؛ و اگر فرض كنيم كه شيشه اي نيز در ميان نباشد، در آن صورت اينان مي توانند از گرماي خورشيد نيز بهره برند.
تخليه و تحليه نيز همين نقش را برعهده دارند؛ چه، برداشتن حجابهاي ضخيم ظلماني و جانشين كردن حجابهاي نوراني به جاي آن، و زان پس خلاصي يافتن از همين حجابهاي نوراني نيز تنها با همين دو بدست مي آيد .تاكيد ائمه هدي بر اينكه «اگر دو روز از عمر يك انسان مساوي هم باشد و در اين روز او حركتي كمالي در پيش نداشته باشد،‌زيانكار است» نيز، از همين باب بوده است. چه،‌ آدمي تنها در صورتي در مسير تكامل گام نهاده و هر روزش بهتر از روز قبل مي باشدكه در هر لحظه در پي ستردن صفتي رذيله و آذين بستن نفس به صفتي حميده باشد. در اين صورت است كه به تدريج نفس به چنان مرتبه اي از شفافيت و نورانيت مي رسد كه مي تواند از خورشيد وجود مبارك حضرت حجت (عج) ـ كه شمس عالم هستي هستند ـ بهره برده و به ملاقات ايشان نائل شود. بزرگان بر اين مطلب اتفاق دارند كه اگر شرائط تشرف حاصل شود، خود حضرت عنايت مي كنند و فرد لائق را به محضر خود مي پذيرند.

در هر حال راه هاي نزديك شدن ود ارتباط با امام زمان (عج) به طور خلاصه عبارت است از :

1 ـ طهارت نفس:
اولين طريق عالي براي ارتباط با حضرت مهدي (عج) انجام دادن واجبات و ترك معاصي و گناهان است. ما اگر در كلاس پاكي به اين مرتبه برسيم: 1 ـ اعضا و جوارح ما پاك از گناه بشود. 2 ـ ذهن و افكار ما از خيالات و اوهام پاك بشود. 3 ـ قلب ما از رذايل اخلاقي پاك شود و در اين سه بعد طهارت، پاك بشويم، آن گاه است كه راه به سوي امام زمان (عج) مانند اتوبان و شاهراه باز است.يكى از عوامل دورى انسان از امام زمان(عج) و قطع ارتباط روحى و معنوى و ناخشنودى آن حضرت، ارتكاب محرّمات الهى و گناهان است.
آن حضرت در توقيع شريف به شيخ مفيد)ره( مى‏فرمايد: «شما مكلّف هستيد كه اوامر و دستورات ما را به دوستانمان برسانيد، با اينكه ما بر اساس فرمان خداوند بزرگ و صلاح واقعى خود و شيعيانمان - تا زمانى كه حكومت بر دنيا در اختيار ستمگران است - در نقطه‏اى دور و پنهان از ديده‏ها به سر مى‏بريم ؛ ولى از تمام حوادث و ماجراهايى كه بر شما مى‏گذرد، كاملاً مطّلع هستيم و هيچ‏چيز از اخبار شما بر ما پوشيده نيست. از خطاها و گناهانى كه بندگان صالح خداوند، از آنها دورى مى‏كنند ؛ اما شما آنها را مرتكب مى‏شويد نيز با خبريم. از عهدشكنى‏ها و پشت سر گذاشتن عهد و پيمان‏ها با اطلاعيم… پس از خداوند بترسيد و تقوا پيشه كنيد و ما خاندان رسالت را مدد رسانيد… سعى كنيد اعمالتان به گونه‏اى باشد كه شما را به ما نزديك سازد و از گناهانى كه موجبات نارضايتى ما را فراهم مى‏نمايد، بترسيد و دورى كنيد…»(1)
بر اساس اين توقيع شريف، همه شيعيان و دوستداران حضرت، توصيه به تقوا و ورع شده‏اند و اين بهترين راه دوستى و جلب خشنودى امام زمان(عج) است ؛ همان طورى كه گناهان و معاصى، باعث نارضايتى آن حضرت و قطع پيوند و ارتباط با او است. حتّى در توقيع ديگر، علّت طولانى شدن غيبت و عدم مشاهده و ديدار آن حضرت، گناهان و انحرافات شيعيان و دوستان اهل بيت»ع« ذكر شده است: «… ما عهد مى‏كنيم با شمااى دوست مخلص (شيخ مفيد( كه در راه ما با ظالمان مجاهده مى‏كنى ؛ هر كس از برادران دينى شما - كه تقوا را سرمايه خويش قرار دهد - از فتنه‏هاى گمراه كننده و ظلمت خيز، در امان خواهد بود… آنچه كه موجب جدايى ما و دوستانمان گرديده و آنان را از ديدار ما محروم كرده است، گناهان و خطاهاى آنان و تخلّف از فرمان‏هاى خداوند است».(2)
جالب آنكه در آغاز قيام جهانى حضرت مهدى(عج) ياران و اصحاب نزديك ايشان، پيمان و بيعت سختى با آن حضرت مى‏بندند و تعهّد مى‏كنند كه از گناهان و انحرافات دورى جويند و از ظلم و فسادگرى بپرهيزند. اميرمؤمنان على»ع«، در ضمن يك حديث طولانى، در وصف بيعت ياران امام زمان(عج) چنين مى‏فرمايد:
با او بيعت مى‏كنند كه هرگز:
دزدى نكنند « يبايعون على اَن يَسرَقوا«
زنا نكنند « ولا يَزنوا«
مسلمانى را دشنام ندهند « و لا يَسُبّوا مسلماً«
خون كسى را به ناحقّ نريزند « و لا يقتلوا مُحرماً«
به آبروى كسى لطمه نزنند « و لا يهتك حريماً مُحرّماً«
به خانه كسى هجوم نبرند « و لا يهجموا منزلاً«
كسى را به ناحق نزنند « و لا يضربوا احداً الاّ بالحقّ«
طلا، نقره، گندم و جو ذخيره نكنند « و لا يكنزوا ذهباً و لا فضّة و لا بُرّاً و لا شعيراً«
مال يتيم را نخورند « ولا يأكلوا مالَ اليتيم«
در مورد چيزى كه يقين ندارند، گواهى ندهند « و لا يشهدوا بما لا يَعلمون«
مسجدى را خراب نكنند « ولا يُخرِبوا مسجداً«
مشروب نخورند « و لا يَشربوا مسكراً«
حرير و خز نپوشند « و لا يلبَسوا الخزّ و لا الحرير«
در برابر سيم و زر سر فرود نياورند « و لا يتمنطقوا بالذّهب«
راه را بر كسى نبندند « و لا يقطعوا طريقاً«
راه را نا امن نكنند « و لا يخيفوا سبيلاً«
گرد همجنس بازى نگرايند « و لا يَفسقوا بغُلام«
خوراكى را از گندم و جو انبار نكنند « ولا يحبسوا طعاماً مِن بُرّ و لا شعير«
به كم قناعت كنند « و يرضَونَ بالقليلِ«
طرفدار پاكى باشند « و يَشَتّمونَ على الطيّب«
از پليدى گريزان باشند « و يكرهون النجاسة و…»(3)
پس گناهان و رذايل اخلاقى، عامل مهمى در محروميت انسان از عنايات امام زمان(عج) است. با اين حال بايد دانست كه امام هر زمان، مظهر رحمت و رأفت الهى و واسطه فيض بين خالق و مخلوق است. تمام نعمت‏ها به بركت وجود امام و حجّت هر زمان به مردم مى‏رسد و تمام بلاها نيز به بركت وجود او رفع مى‏شود و با اندكى اشتباه و خطايى، اين الطاف و بركات از انسان دريغ نمى‏گردد. او مظهر رحمت الهى است و هيچ سود و منفعتى را از ديگران توقّع ندارد و جز در راه منافع آنان قدم بر نمى‏دارد. در عنايت و لطف او، هيچ بخل و كاستى راه ندارد.به همين جهت امام زمان دست گناه كاران را مى‏گيرد و آنان را از غرقاب گناه نجات مى دهد وبا هدايت‏هاى باطنى و خدايى خود،آنها را به خدا نزديك مى‏كندو
آن حضرت در سخنان خيرخواهانه‏اى مى‏فرمايد: «پس بايد هر يك از شما (شيعيان(، كارهايى را كه موجب جلبِ محبّت مى‏گردد، انجام دهيد و بايد از كارهاى ناپسندى كه خشم و غضب ما را در پى دارد، اجتناب كنيد. پس (آگاه باشيد كه( مرگ آدمى ناگهان مى‏رسد كه در آن، ديگر توبه سودى نمى‏رساند و ندامت، نمى‏تواند او را از عذاب برهاند».(4)
در پايان توصيه مى‏شود، ارتباط خود را با خواندن دعا و انجام اعمال نيك، با امام زمان(عج) پررنگ‏تر كنيد و خود را هميشه مديون و بدهكار او بدانيد. اگر دعاها و خواسته‏ها، همراه با گريه، پشيمانى و اشك شوق باشد، احتمال استجابت آن بيشتر است ؛ پس سوز و ندبه خود را با خواندن دعاى عهد و ندبه، اعلام داريد و در عين حال استغفار و توبه را فراموش نكنيد. بهترين شفيع در بارگاه الهى براى آمرزش گناهان، امام معصوم است و دعاى او در حق شيعيانش به يقين اجابت مى‏شود.(5)

2 ـ ايثار و از خودگذشتگي:
دومين راه براي رسيدن به محضر مبارك و نوراني آقا امام زمان (عج) ايثار است؛يعني انسان يك خواهش هاي نفساني دارد، يك محبت هاي مجازي به دنيا دارد كه اگر موفق شد و از شهوت گذشت، از غضب گذشت و از دنيا گذشت و عبور كرد، به بركت ايثار و از خودگذشتگي و پا روي نفس اماره گذاشتن، به خدا مي رسد به امام زمان (عج) مي رسد، به حقايق و معارف مي رسد. شرط اساسي ايثار و از خودگذشتگي است.

3 ـ گريستن بر اباعبدالله (ع)
سومين وسيله ارتباطي، گريه براي ابي عبدالله الحسين(ع) و خواندن زيارت عاشورا و توسل به حضرت خامس آل عباست.
چگونه گريه بر امام حسين (ع) انسان را به امام زمان (عج) پيوند مي دهد؟ عاملي كه باعث شده است من از امامم بريده ام، پرده ضخيم گناه و رذايل است كه آمده است و جلو قلب من و چشم دلم پرده كشيده است و من نمي توانم آقايم را با شناخت زيارت كنم. عامل بريدگي، گناه است و گريه بر امام حسين (ع) به منزله از بين برنده گناه است. لباس وقتي چرك شود اگر چرك و آلودگي كم است، با شستنش با آب، پاك مي شود. گاهي چرك و آلودگي كم نيست، احتياج به صابون و پودر رختشويي دارد، اما گاهي با آب و صابون و پودر كار درست نمي شود، بايد از مواد پاك كننده قوي تر استفاده كرد تا آلودگي و لك لباس از بين برود.

4 ـ برخورداري از ويژگي هاي مرتبطين با حضرت:
يك طريق بس اصيل و اساسي براي ارتباط با امام زمان (عج) اين است كه به حالات و جريانات مشرفين به محضر مبارك امام زمان (عج) مراجعه كنيم و ببينيم، سيد ابن طاووس ها، سيد بحر العلوم ها، علامه حلي ها و امثال اين شخصيت هاي عظيم الشان از چه ويژگي هايي برخوردار بوده اند، ما نيز آن ويژگي ها را در زندگي كشف بكنيم. اگر ما تبعيت كرديم و آن ويژگي ها را به دست آورديم، براي ما نيز راه به سوي امام زمان (عج) باز مي شود.

5.همساني با امام
منتظران واقعى، وضعيت فكرى، روحى و عملى خود را به گونه‏اى سامان مى‏بخشند كه همساني زيادي با امام زمان(عج) داشته باشد. به طور كلى هر انسانى داراى سه مرتبه وجودى (افكار، صفات و اعمال) است و هيچ انسانى از اين قاعده مستثنا نيست. اگر كسى بخواهد به انسان ديگرى نزديك شود، چاره‏اى ندارد جز اينكه بكوشد نوع اعتقاد، باورها، صفات و رفتار خود را به ايشان نزديك سازد تا از اين طريق شيعه و پيرو واقعى او باشند.

6.كسب فضايل اخلاقي
يكى ديگر از راه هاي ارتباط معنوي با امام ,آراستن درون با فضايل انسانى و چنگ زدن به مكارم اخلاقى است ؛ يعنى، همان طور كه قرآن مى‏فرمايد: «اگر مى‏خواهيد محبوب خدا باشيد، تقوا پيشگى كنيد» ؛ اين قانون در مورد حضرت مهدى(عج) نيز هست.
بسى گفتند از عيسى و مهدى‏ مجرّد شو، تو هم عيساى عهدى‏

ز مهدى گر چه روزى چند پيشى‏ بكش دجّال خود، مهدىّ خويشى‏

چو تو در معرفت، چون طفل مهدى‏ چه دانى، قدر علم و فضل مهدى؟!

به نور علم مى‏كن ديده روشن‏ كه تا بتوانيش هر لحظه ديدن

ر.ك: كنزالحقايق، شيخ محمود شبسترى.
از امام صادق«ع» نقل شده است: «براى صاحب الامر، غيبتى طولانى است ؛ در اين دوران هر كس بايد تقوا پيشه سازد و به دين خود چنگ زند» الغيبة النعمانى، ص 250، باب 14، ح 5..

7.ذكر هميشگي امام
كسي كه خواهان ارتباط قلبي با امام عصر است ,از ياد و نام محبوب خود غافل نمى‏شود و پيوسته در فكر و انديشه او است. شخص مؤمن، در هيچ حالى از حالات و هيچ وقتى از اوقات و هيچ مكانى از مكان‏ها، از ياد امامش و انتظار قدوم مبارك او، خالى و فارغ نيست.
روايت شده است: وقتى امام موسى بن جعفر«ع» از امام غايب و نعمت باطنى خدا ياد كرد، فردى پرسيد: آيا از امامان كسى غايب مى‏شود؟ فرمود: «نعم يغيبُ عن اَبصارِ النّاس شخصُهُ و لا يَغيبُ عن قُلوبِ المؤمنين ذِكرُهُ و هو الثّانى عَشر منّا»؛ علامه مجلسى، بحارالانوار، ج 51، ص 150. ؛ «بلى، شخص او از ديدگاه‏هاى مردم غايب مى‏شود ؛ ولى ياد او از دل‏هاى مؤمنان نهان نمى‏شود و او دوازدهمين نفر از ما است».

8. عشق سرشار
يكي ديگر از راههاي ارتباط روحي با امام زمان(عج)، مهرورزى و محبّت سرشار به آن حضرت است. البته اين محبت و مهرورزى دو طرفه است ؛ زيرا امام معصوم نيز شيعيان و ياران خود را دوست دارد و شفيق و دلسوز آنها است: «(الامام‏) الانيسُ الرفيق و الوالدِ الشفيقُ و الاخُ الشفيق…»؛ كافى، ج 1، ص 191، ح 1. ؛ «امام همدم و رفيق، پدر مهربان و برادر دلسوز است».
پيامبر اكرم«ص» درباره لزوم دوستى حضرت مهدى(عج) مى‏فرمايد:
«مَن اَحَبّ اَن يَلقى اللّه و قَد كَمل ايمانُهُ و حَسُنَ اِسلامُهُ فَليَتَوَلَّ الحُجّة صاحب الزمان المنتظر»؛ بحارالانوار، ج 36، ص 296، ح 125. ؛ «هر كس دوست دارد خدا را ملاقات كند ؛ در حالى كه ايمانش كامل و اسلامش نيكو باشد، پس بايد دوستدار حضرت حجّت، صاحب الزمان منتظر باشد».
خود امام مهدى(عج) نيز مردم را به كارهايى سفارش فرموده كه موجب ازدياد محبّت و مودّت مى‏شود: «هر يك از شما بايد به امورى بپردازد كه او را به محبّت ما نزديك كند و از كارهايى كه ناخوشايند ما است، دورى جويد ؛ زيرا ظهور ما به صورت ناگهانى فرا مى‏رسد» همان، ج 53، ص 176..
دوستى و عشق امام زمان(عج) داراى بركات وآثارى است كه بايددر پاسداشت و تعميق آنها كوشيد و هر روز اين عشق خدايى، را عميق‏تر كرد. براى اين كار توصيه مى‏شود: امام زمان خود را بيشتر بشناسيد و با اوصاف، كمالات، ايده‏ها و اهداف و زندگى آن حضرت آشنا شويد. وجود مقدس ولى عصر و معرفت ايشان، همان دينى است كه خداى متعال از بندگان خواسته و بر پيامبرش نازل فرموده و در قيامت در مورد آن سوال خواهد فرمود. امام رضاعليه السلام مى‏فرمايد: «بر خداوند است كه دوستان ما را كه به حق به مقام ولايت و معرفت ما پيشوايان نائل شده‏اند همدم و رفيق پيامبران، راستگويان، شهيدان و شايستگان قرار دهد و آنان نيكو رفقايى هستند«. (بحار الانوار، ج 23، ص 307، ح 4)

9. حزن و اندوه و ندبه‏
محزون بودن در فراق امام مهدى(عج)، ندبه و اظهار شوق به لقاى او ,باعث نزديكي انسان به امام خود مي شود.
امام حسن عسكرى«ع» فرمود: «لا تزالُ شيعتنا فى حُزنٍ حتّى يظهَر وَلَدى الّذى بشّر به النبى«ص»»؛ يوم الخلاص، ج 1، ص 392، ح 445. ؛ «شيعيان ما در يك اندوه دائم به سر مى‏برند تا فرزندم - كه پيامبر«ص» نويد ظهورش را داده است - ظاهر شود».

10. اظهار اشتياق و چشم به راه بودن‏
شور طلب و علاقه ديدار يار و اظهار شيدايى و اشتياق به محبوب، از ويژگى‏هاى بارز منتظران است ؛ چنان كه در دعاى ندبه آمده است: «ليتَ شِعرى اَينَ استَقرّت بِكَ النّوى بَل اَىُّ ارض تُقِلُّك اَو ثَرى ابرضوى ام غيرها ام ذى طوى…»؛ اقبال الاعمال، ص 298. ؛ «اى كاش مى‏دانستم در چه جايى منزل گرفته‏اى و چه سرزمين و مكان تو را در بر گرفته است! آيا در كوه رضوى هستى و يا در جاى ديگر و يا در ذى‏طوى هستى…».
امام على«ع» وقتى از امام مهدى(عج) و صفات آن حضرت مى‏گويد ؛ ناگاه از درون سينه آهى مى‏كشد و شوق ديدار آن بزرگوار را ابراز مى‏دارد.

11. خواندن دعا وزيارت
در رابطه با امام زمان(عج)، دعاها و زيارت‏هاى فراوانى نقل شده كه در كتب ادعيه موجود است و در كتابى به نام صحيفه مهديه نيز گردآمده است. به بعضى از اين دعاها و زيارت‏ها اشاره مى‏شود.
الف . دعاى ندبه ؛ مهم‏ترين دعاها در عصر غيبت، دعاى ندبه است كه سفارش فراوانى به خواندن آن شده است.
صدرالاسلام همدانى در كتاب تكاليف الأنام مى‏گويد: از خواص دعاى ندبه اين است كه اگر در جايى با حضور قلب و اخلاص تمام و توجه به مضامين عالى آن خوانده شود، عنايت و توجه امام زمان(عج) را به آن مكان جلب مى‏كند، بلكه آن حضرت در آنجا حضور مى‏يابد، چنان كه در بعضى جاها اتفاق افتاده است تكاليف الأنام فى غيبة الامام، ص 197..
علامه مجلسى نيز در كتاب زاد المعاد با سند معتبر از امام صادق«ع» نقل مى‏كند: «قرائت دعاى ندبه در اعياد چهارگانه: روز جمعه، عيد فطر، عيد قربان و عيد غدير» مستحب است» زاد المعاد، ص 491..
ب. دعا براى ظهور امام زمان(عج) در روز جمعه ؛ شيخ طوسى آن را در مصباح المتهجد نقل كرده است: «اللهم اجعل صلاتك و صلواتِ ملائكتكَ و رُسُلِكَ على محمد و آل محمد وعجِّل فَرَجهم»؛ يا بگويد: «اللهم صل على محمد و آل محمد و عجّل فرجهم»؛ مصباح المتهجد، ص 284..
ج. صلوات ضرّاب اصفهانى ؛ «اللهم صل على محمد سيد المرسلين و خاتم النبيين… اللهم و صل على وليّكَ المُحيى سنّتك القائم بامرك…»؛. اين دعا در چند كتاب از كتاب‏هاى معتبر و با سندهاى معتبر روايت شده است و هميشه مى‏توان آن را خواند همان، ص 406 ؛ البلد الامين، ص 120 ؛ دلائل الامامة، ص 549..
د. صلوات بر امام زمان(عج) ؛ «اللهم صل على وليك و ابن اوليائك الّذين فرضت طاعتهم… الهم انتصر به لدينك وانصر به اوليائك و اولياءه…»؛ مصباح المتهجد، ص 405..
ه. دعاى فرج «الهى عظم البلاء» ؛ مرحوم كفعمى در كتاب البلد الامين دعايى را بر حضرت‏امام زمان(عج) نقل‏مى‏كند كه آن‏حضرت اين دعا را به مردى زندانى ياد داد و بعد از خواندن، او از زندان آزاد شد: «الهى عظم البلاءُ و بَرِحَ الخفاءُ وَانكَشَفَ الغطاءُ وانقطع الرّجاء…»؛ البلد الامين، ص 607 ؛ مزار شهيد، ص 231.

موضوعات: احادیث درمورد تکبر  لینک ثابت
 [ 01:53:00 ب.ظ ]
 
   
 
مداحی های محرم