فرشته
 
 


شنبه یکشنبه دوشنبه سه شنبه چهارشنبه پنج شنبه جمعه
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30



جستجو


موضوع

نحوه نمایش نتایج:


اللّهُمَّ كُنْ لِوَلِيِّكَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَعَلى آبائِهِ في هذِهِ السّاعَةِ وَفي كُلِّ ساعَةٍ وَلِيّاً وَحافِظاً وَقائِدا ‏وَناصِراً وَدَليلاً وَعَيْناً حَتّى تُسْكِنَهُ أَرْضَك َطَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فيها طَويلاً

دريافت كد دعاي فرج




 



نگاهی به «مدح خورشید»؛ 81 خاطره خواندنی رهبر معظّم انقلاب درباره‌ی امام خمینی(ره)

کتاب «مدح خورشید» شامل 81 خاطره‌ی خواندنی از رهبر معظّم انقلاب اسلامی درباره ابعاد مختلف حیات طیّبه‌ی حضرت امام خمینی(ره) و حاوي نکات آموزنده‌ای از سيره‌ي مکتبي و انقلابي و اخلاقي آن رهبر کبیر است که از متن بيانات رهبر معظّم انقلاب استخراج و در قالب مجموعه‏‌اي از خاطرات موضوعي تدوين شده است.

شناخت صحیح انقلاب اسلامی در گرو شناخت شخصیّت یگانه و بی‌نظیر دوران و بنیانگذار این انقلاب، امام خمینی (رضوان الله تعالی علیه) است. رهبر معظّم انقلاب اسلامی (مدّظلّه العالی) در مواضع متعدّد و با مضامین مختلف، دوران جدید عالم را عصر امام خمینی(ره) نامیده و از زوایای مختلف به تبيين و تحليل ویژگی‎های آن پرداخته‌اند؛ عصری که ويژگي‌اش «پيدايش و جرأت و اعتماد به نفس ملّت‌ها در برابر زورگويي ابرقدرتها و شكستن بت‌هاي قدرت ظالمانه و بالندگي نهال قدرت واقعي انسان‌ها و سر برآوردن ارزش‌هاي معنوي و الهي» است (13 خرداد 1369).
ایشان در مناسبتهای مختلف، برخی از وجوه برجسته شخصیّت امام خمینی(ره) و سرّ توفیقات پیوسته‌ی این شخصیّت جامع و استثنایی را در معرّفی حقیقت اسلام ناب، علمداری انقلاب اسلامی و بیداری ملّت‌های مستضعف تشریح کرده‌اند؛ بزرگمرد اسطوره‌گونه‌ای که «محو در در اراده‌ی الهی و تکلیف شرعی» شده بود (16خرداد 1368) و «قوّت ایمان را با عمل صالح، اراده‌ی پولادین را با همّت بلند، شجاعت اخلاقی را با حزم و حکمت، صراحت لهجه و بیان را با صدق و متانت، صفای معنوی و روحانی را با هوشمندی و کیاست، تقوا و ورع را با سرعت و قاطعیّت، ابهت و صلابت رهبری را با رقّت و عطوفت، و خلاصه بسی خصال نفیس و کمیابی را که مجموعه‌ی آن در قرن‌ها و قرن‌ها بندرت ممکن است در انسان بزرگی جمع شود، همه و همه را با هم داشت» (18خرداد 1368).
شخصیّتی آن چنان بزرگ و ذوابعاد را در میان مصلحان جهان اسلام و بلکه بزرگان و رهبران تاریخ، به‌جز انبیاء و اولیای معصومین(علیهم السّلام) به دشواری می‌توان یافت. به فرموده‌ی رهبر انقلاب، امام(ره) «حقاً و انصافاً پس از پیامبران خدا و اولیای معصومین(علیهم السّلام) با هیچ شخصیّت دیگری قابل مقایسه نبود. او ودیعه‌ی خدا در دست ما، حجّت خدا بر ما، و نشانه‌ی عظمت الهی بود. وقتی انسان او را می‌دید، عظمت بزرگان دین را باور می‌کرد»(۱۷خرداد ۱۳۶۸).
امام خمینی(ره) منجی بزرگ دوران ما و پرچمدار نهضتی است که به پیروی از شیوه‌ی پیامبر اعظم(ص) در قالب یک انقلاب تمام‌عیار ظاهر شد و مدبّرانه آن را با نهضت عظیم حسینی پیوند داد. امام(ره) در زمانی که بسیاری از علمای بلاد اسلامی، از رسالت تاريخي خود غافل بودند و عطش ملّت‌ها را برای معنویت و احکام نورانی اسلام درک نمی‌کردند، پای به میدان نهاد و با رهبری انقلاب عظیم اسلامی، تحوّلات عميق و گسترده‌ای درعرصه‌ی جهاني پديد آورد؛ انقلابی که از همان آغاز تا همیشه‌ها، بی‌نام او در هیچ جای جهان شناخته شده نیست.
به تعبیر رهبر انقلاب «این مرد بزرگ، مثل خورشید در تاریخ ایران درخشید»(18خرداد 68) و انقلاب اسلامی ایران، انفجار نوری بود که از مصدر افکار متعالی امام خمینی(ره) ساطع شد.
کتاب «مدح خورشید» مشتمل بر گزيده‏اي از خاطرات مقام معظّم رهبري درباره‌ی امام خمینی(ره) است که خاطرات مقاطع مختلف حيات طيّبه‌ي امام(ره)، از دوران مبارزات تا سال‌هاي پيروزي و استقرار نظام جمهوري اسلامي و سال‌هاي دشوار دفاع ملّت ايران در برابر هجوم نظام استکبار در جنگ تحميلي را دربرمي‌گيرد.
«مدح خورشید» به همّت انتشارات انقلاب اسلامی (وابسته به مؤسّسه‌ی پژوهشی فرهنگی انقلاب اسلامی) نخستین بار در بهار 91 منتشر شد و در دو نوبت دیگر، در سال‌های 92 و 93 تجدید چاپ گردید. این اثر که شامل 81 خاطره و در 136 صفحه گردآوری و تدوین شده، حاوي نکات آموزنده‌ای از سيره‌ي مکتبي، انقلابي و اخلاقي رهبر کبیر انقلاب اسلامی است و بازخواني و توجّه به آن، از شرايط لازم براي شناخت امام خمینی(ره) و تداوم راه ایشان است.
در این کتاب گزیده‌ای از نظرات و خاطرات رهبر معظّم انقلاب اسلامی درباره‌ی وجوه و ابعاد مختلف حیات طیّبه‌ی حضرت امام(ره) از وجوه فردی و عبادی و اخلاقی گرفته تا زوایای انقلابی و سیاسی-اجتماعی، از متن بيانات رهبر انقلاب استخراج و در قالب مجموعه‏‌اي از خاطرات موضوعي تدوين شده است.
بخش مهمّی از این خاطرات به موضوع مکارم اخلاقی و فضایل فردی امام(ره) مربوط می‌شود که البتّه به نحو وثیقی با شخصیّت مکتبی و اجتماعی-سیاسی ایشان پیوند خورده است؛ مکارمی چون تهدیب نفس، تعبّد از دوران جوانی، ذکر و نماز تا آخرین لحظه، صبر و متانت و سعه‌ی صدر، اوج توکّل و حسن ظنّ به خدا، اتّکای به خدا، انس با دعا، آراستگی و وضع ظاهر، زهد، اطمینان، حکمت و نگاه حکیمانه به حوادث روزگار، مناعت طبع و پرهیز از مقام، صبر عظیم، تواضع و حیاء، اخلاق خوش و… .
همچنین حجم اعظمی از خاطرات خواندنی این کتاب، مربوط به وجوه مکتبی و سیاسی-اجتماعی شخصیّت امام(ره) است، در عناوینی چون: اعتقاد به پیروزی خون بر شمشیر، یک قاعده‌ی انقلابی، نسبت ملّت با امام(ره)، قاطع و صریح، حاضر در صحنه، قیام برای وظیفه، پیروزی در انجام تکلیف، هیجان امام(ره) از فداکاری‌های مردم، تصمیمات مطابق با واقعیت، علّت فشار استکبار از نظر امام(ره)، سختی اداره مملکت، سندی برای قیام لله، ملاک حق و باطل، معنای وحدت، حمایت امام(ره) از منتخبان مردم، صراحت در عین بلندنظری، تفسیر امیدبخشانه از حوادث، حمایت همیشگی امام(ره) از ارکان نظام، سنگینی مسئولیت، خستگی‌ناپذیری امام(ره)، تأکید امام(ره) بر عدم تفکیک دین از سیاست، سلیقه‌ی امام(ره) در اداره کشور، عدم انزوای عرفان از سیاست، توصیه‌ی همیشگی امام(ره) به مسئولین، وجود خوب و بد در همه‌ی اقشار، مدارا و نصیحت و برخورد و… .
برخی از عناوین مطالبِ کتاب به خاطراتی درباره‌ی شخصیّت علمی و فقهی امام(ره) اختصاص یافته است (مانند: اعلم فقها و علمای زمان ما، اهمیّت فقاهت و اخلاق از نظر امام(ره)، احترام امام(ره) به فقهای پیشین، عدم صدور حکم جهاد و…)، و برخی دیگر به جایگاه ایشان در نگاه شخصیّت‌های خارجی (مانند: احساس رهبران نهضت‌های اسلامی در فقدان امام(ره)، ابهت امام(ره) در نظر سیاستمداران جهان و…). در این مجموعه حتّی خاطرات جالبی درباره‌ی موضوعاتی چون تقیّد امام(ره) به ورزش، انضباط امام(ره) در کارهای شخصی و… نیز به چشم می‌خورد.
خواندن و بازخواندن خاطرات این مجموعه، با توجّه به حضور و نقش فعّال رهبر انقلاب اسلامی در تاريخ انقلاب و در مسير تحوّلات و تاريخ معاصر کشور، به‌ویژه برای نسل جوان يک ضرورت است. در این مجموعه، زوایایی از شخصیّت و آرمان‌ها و میراث معنوی بنیانگذار فقید جمهوری اسلامی ایران، از زبان شخصیّتی بیان می‌شود که خود از تربیت‌شدگان مکتب و مرام آن پیر الهی است و آرمان‌ها و ارزش‌های امام(ره)، پس از ایشان تا به امروز به دست این رهبر فرزانه ترسيم و تبیین می‌شود.
معظّمٌ‌له خود تصریح کرده‌اند که «اينجانب كه خود را شاگردي متواضع و فرزندي مطيع و مريدي دلباخته آن روح الله مي‌دانم، اين توفيق را داشته‌ام كه در تمام 10 سال و چند ماه پس از ورود رهبر كبير به ايران تا لحظه‌ی عروج آن روح ملكوتي، از آن سرچشمه‌ی فيّاض سيراب شده و لحظه‌لحظه‌ی جريان مبارك آن هدايت الهي را با همه‌ی وجود خود لمس كنم… . درس او تنها آن نبود كه در حوزه‌ی علميّه از او فرا گرفتيم و يا در دوران 16 ساله‌ی مبارزه، از دور و نزديك به جان نوشيديم؛ بزرگترين و ماندگارترين درس او آنها بود كه در اين 10 سال همچون آيات حكمت به جان و دل خريديم و در لوح ضمير ثيت كرديم»(18خرداد 1368).
شناخت آرمان‌ها و ارزش‌های امام خمینی(ره)، بخصوص زمانی اهمیت مضاعف می‌یابد که متوجه باشیم دیری است دست‌های خبیث پیدا و پنهان دشمن، در صدد تخریب و تحریف شخصیّت امام(ره) و سخنان ایشان و استحاله‌ی تدریجی آرمان‌های آن یگانه‌ی دوران در جامعه اسلامی و به انحراف کشاندن مسلک ایشان هستند.

*برگ‌هایی از دفترِ «مدح خورشید»*

خلاصه‌ی وصيّت‏ امام: اتّکاء به خدا

در آن لحظه‌اى كه امام(ره) ناراحتی قلبى پيدا كرده بودند، ما به‌شدّت نگران بوديم. وقتى كه من رسيدم، ايشان انتظار و آمادگى براى بروز احتمالى حادثه را داشتند. بنابراين، مهم‌ترين حرفى كه در ذهن ايشان بود، قاعدتاً مى‌بايد در آن لحظه‌ى حسّاس به ما مى‌گفتند. ايشان گفتند: قوى باشيد، احساس ضعف نكنيد، به خدا متّكى باشيد، «اشدّاء على الكفّار رحماء بينهم» باشيد، و اگر با هم بوديد، هيچ‌كس نمى‌تواند به شما آسيبى برساند. به نظر من، وصيّت سى صفحه‌يى امام(ره) مى‌تواند در همين چند جمله خلاصه شود. او واقعاً حكيم بود… انسان احساس مى‌كرد كه تمام حقايق عالم در وجود او منعكس بود»(ص 58).

عرفان و عدم انزاو از سیاست

… آقایان روحانیّون نباید خود را از سیاست دور نگهدارند. …از همه عارف‌تر، امام(ره) بود. چه کسی در کشور به حد عرفان امام(ره) می‌رسید؟ دیدید چگونه وارد میدان شد؟ مثل شیر. امام(ره) درباره استاد بزرگوار خود –مرحوم آقای شاه‌آبادی- گفته بودند که ایشان اهل مسائل سیاسی بودند. همچنین من در جایی از امام(ره) شنیدم که مرحوم آقای شاه‌آبادی روی منبر گفته بودند که اگر کسی دور و بر من بود، قیام می‌کردم. بنابراین عرفان موجب نمی‌شود که انسان برود یک گوشه‌ای بنشیند…(ص 113).

اشک‌هایی جوانانه و از سر فرزانگی

باید به اين جوانان، تضرّع و توسّل و توجّه هوشمندانه و خردمندانه ، مثل تضرّع فرزانگان – و نه غافلان - ياد بدهيد. …خدا حاج‌احمدآقا را بيامرزد که مى‌گفت : «اين اواخر وقتى شب‌ها امام(ره) گريه مى كردند، دستمال براى پاك كردن اشك چشمشان كافى نبود! برای ایشان حوله مى‌آورديم تا اشك چشم را با آن خشك كنند». اشك پيرمرد نود ساله هم سخت‌تر از جوان بيست‌وپنج ساله یا سى‌ساله سرازیر می‌شود. همچنان که همه کارهای آن پيرمرد، عجيب بود و جوانانه؛ اشک ریختنشان هم جوانانه بود(ص 97).

نگاه حکیمانه به حوادث روزگار

…حاج احمدآقا رحمةاللَّه علیه، نقل می‌کردند که در یکی از قضایا و حوادث مهمّ کشور در زمان امام رضوان‌اللَّه‌علیه، من وقتی ماجرا را به امام(ره) خبر دادم، منتظر بودم که ایشان مثلاً تکانی بخورند. امّا ایشان تأمّلی کردند و گفتند: «تقارب آجال شده». خوب؛ این حرف خیلی درست و حکیمانه‌ای است. بالاخره اجل برای همه پیش می‌آید. مگر کسی هست که بتواند از این دروازه عبور نکند؟! همه -اعم از خوب‌ها، بدها، جوان و پیر- عبور می‌کنند. عبور کسی از این دروازه، جای تعجّب ندارد(ص 94).

همین یک جمله؛ بروید و باهم بسازید

بنای کار ازدواج، بر سازش دختر و پسر است؛ باید با هم بسازند. این «با هم بسازند»، معنای خیلی عمیقی دارد. من یک‌وقت خدمت امام(ره) رفتم، ایشان می‌خواستند خطبه‌ی عقدی را بخوانند؛ تا من را دیدند، گفتند شما بیا طرف عقد بشو. ایشان برخلاف ما - که طول و تفصیل می‌دهیم و حرف می‌زنیم - عقد را اوّل می‌خواندند، بعد دو سه جمله‌ی کوتاه صحبت می‌کردند. من دیدم ایشان پس از این‌که عقد را خواندند، رویشان را به دختر و پسر کردند و گفتند: بروید با هم بسازید(ص 74).

مناعت طبع و پرهیز از مقام

…بعد از رحلت مرحوم آیت‌اللّه العظمی بروجردی(ره) همین امام بزرگواری که شما دیدید، دنیایی را متوجّه به خود کرد و مشت او آن‌چنان گنجایش داشت که می‌توانست بشریّت را در مشت بگیرد، همین آدم رساله نداد و رفت و در خانه نشست و هر چه اصرار کردند، رساله نداد. بنده خودم جزو کسانی بودم که آن وقت این را به ایشان عرض کردم. ایشان اصلاً جواب نمی‌داد. می‌گفت: آقایان هستند، تا این‌که بالاخره یک عده‌ای رفتند و ایشان را وادار کردند. البته فتاوی ایشان معلوم بود؛ آنها رساله‌ی ایشان را تنظیم کردند و بیرون دادند (ص 93).

ُنس با دعا

…یک بار از ایشان سؤال کردم که در میان دعاهای معروف، به کدام‌یک از آنها بیشتر اُنس یا اعتقاد دارید؟ ایشان بعد از تأملی فرمودند: «دعای کمیل و مناجات شعبانیه». وقتی که شما به این دو دعا مراجعه می‌کنید، با این‌که دعاهای دیگر هم - مثل ابوحمزه‌ی ثمالی و یا دعای امام حسین(ع) در روز عرفه و دعاهای فراوان دیگر - برقراری رابطه با خداست؛ اما در این دو دعا و مناجات، حالت استغفار و انابه و استغاثه و تضرّع به پروردگار را به شکل عاشقانه‌ی آن مشاهده می‌کنید (ص 66).

بهترین پاداش برای امام(ره)

…فردای آن شبی که امام عزیز(ره) به جوار رحمت الهی پیوسته بودند، سحرگاه در حالت التهاب و حیرت، تفألی به قرآن زدم؛ این آیه‌ی شریفه‌ی سوره‌ی کهف آمد: «و امّا من امن و عمل صالحا فله جزآءُ الحسنى و سنقول له مِن امرنا یسرا». دیدم واقعاً مصداق کامل این آیه، همین بزرگوار است. ایمان و عمل صالح و جزاى حسنا، بهترین پاداش براى اوست(ص 43).

موضوعات: احادیث درمورد تکبر  لینک ثابت
[سه شنبه 1394-11-13] [ 05:46:00 ب.ظ ]




خاطرات انقلاب از زبان آیت‌الله طاهری
امام (ره) هم دیدند مردم زمینه قبول رهبری ایشان را دارند و لذا در مقام هدایت مردم برآمدند.

آیت‌الله طاهری، بی مهری با مردم ، دخالت ندادن آنان در شئون مختلف حکومت و دخالت بیگانگان در تصمیم گیری های کشور را عامل اصلی سرنگونی شاه دانست.

آیت الله سید جلال الدین طاهری اصفهانی، امام جمعه اسبق اصفهان در گفتگو با مهر در اصفهان ضمن تبریک ایام الله دهه فجر انقلاب اسلامی و بیان خاطراتی از انقلاب و حضرت امام خمینی (ره) افزود: مردم به دلیل جنایت ها و کشتارهای حکومت شاه به دنبال پیدا کردن یک رهبر همه پسند و فردی که از هر لحاظ پاک باشد، بودند و به همین علت، حضرت امام (ره) را انتخاب کردند. ایشان نیز عمیقا به انجام اصلاحات اسلامی در امور کشور اعتقاد داشتند.

این عضو مجلس خبرگان رهبری افزود: روز به روز مخالفت مردم با رژیم شاه و اشتیاق آنها برای رهبری امام خمینی (ره) بیشتر شد و همه به دنبال رهبری جامع و فراگیر بودند. امام (ره) هم دیدند مردم زمینه قبول رهبری ایشان را دارند و لذا در مقام هدایت مردم برآمدند.

وی ادامه داد: رهبری هوشمندانه حضرت امام ادامه پیدا کرد و شعارها و مخالفت های مردم روز به روز ضعف شاه را علنی تر می کرد تا در دهه فجر به اوج خود رسید و مردم دیگر ادامه حکومت شاه را برای کشور مخل و مضر دانستند.

آیت الله طاهری در مورد علت انتخاب “جمهوری اسلامی” توسط مردم در آن شرایط گفت: مردم مسلمان بودند و مایه های اسلامی داشتند که توسط شاه در مضیقه قرار گرفته بود . شاه هم به هیچ وجه موافق نبود حکومتی که ریشه اش اسلام باشد در کشور حاکم گردد. از این جهت درگیری شروع شد و کار به جایی رسید که مردم جز به تغییر حکومت شاهنشاهی راضی نبودند ، شعار “مرگ بر شاه” تمام کشور را پر کرد و مردم حکومتی که اسلامی باشد را می خواستند.

وی خاطرات مربوط به زندانها و تبعیدهای خود را از جمله شیرین ترین خاطرات دوران پس از انقلاب خود عنوان کرد.

آیت الله طاهری هم چنین اظهار داشت : سال 57 که تازه از تبعید آزاد شده بودم به دلیل سخنرانی در نماز جمعه و مطرح کردن حکومت اسلامی ، شب هنگام در نیمه شب تابستان به منزلمان ریختند و مرا با شمدی که دور خود پیچیده بودم به زندان بردند وحتی اجازه ندادند که عینک و دندان مصنوعی ام را با خود ببرم.

امام جمعه اسبق اصفهان در مورد بحث حکومت اسلامی مطرح شده توسط وی در تابستان 57 گفت : بعد از آزادی از تبعید وانجام استقبال بسیار پرشور مردم از من ، دو نماز جمعه در اصفهان خواندم یکی در مسجد اعظم و یکی در مسجد مصلی که در مسجد مصلی جمعیت به حدی بود که در صف های نماز جایی برای سجده نبود . در آنجا بحث حکومت اسلامی را مطرح کردم و گفتم انفال باید در اختیار مردم باشد ، قانون اساسی مدونی شکل بگیرد ، اقتصاد باید مبنایش اسلامی باشد و توزیع ثروت به شکلی باشد که قشر محروم هم از آن بهره مند شوند .

نماینده‌ مردم اصفهان در مجلس خبرگان، در مورد ارتباط خود با حضرت امام خمینی (ره) نیز گفت : با حضرت امام خمینی (ره) حضورا و از طریق مکاتبات فروانی که داشتیم مرتبط بودیم. قبل از انقلاب 7 سفر به نجف انجام دادم و خدمت امام رسیدم و برای ایشان وجوهات و امکانات می بردم و از ایشان هم نامه و اطلاعیه برای ایران می آوردم . در تمام این مدت خلق و خوی حضرت امام خمینی (ره) کوچکترین تغییری نکرد و زندگی ایشان قبل و بعد از انقلاب یکی بود و همان گونه هم باقی ماند. وقتی هم یک ماه بعد از پیروزی انقلاب خدمت ایشان رسیدیم گفتم اجازه بدهید من به قم بروم گفتند آقای طاهری اجازه بدهید یک مرجع در قم کمتر باشد و شما در اصفهان بمانید چرا که در اصفهان به وجود شما نیاز هست.

آیت الله طاهری در پایان تاکید کرد: حضرت امام خمینی (ره) شدیدا وابسته و معتقد به “اصلاحات اسلامی” بودند، اسلامی که با مقتضیات زمان همراه و همگام باشد و معتقد بودند با اتکا به چنین روشی می توان به آرمانهای انقلاب اسلامی دست پیدا کرد.

موضوعات: احادیث درمورد تکبر  لینک ثابت
 [ 05:43:00 ب.ظ ]




4 خاطره از انقلاب
در دوران مبارزات انقلابی ملت ایران افراد و گروه‌های بسیاری حضور داشتند و یکی از آنها دکتر شهید محمدعلی فیاض‌بخش بود.

شاگرد استاد شهید مطهری و دانشجوی ممتاز رشته پزشکی که به زبان‌های آلمانی و عربی مسلط بود.

دکتر نفیسه فیاض‌بخش خواهر شهید دکتر محمدعلی فیاض‌بخش در معرفی مبارزات برادرش می‌گوید، شهید فیاض‌بخش هر سال به‌دلیل آشنایی به احکام و تسلط به زبان عربی به حج مشرف می‌شد، در یکی از سفرهای خانه خدا یک حاجی ایرانی را می‌بینند که نمازش را صحیح نمی‌خواند و به اعمال حج آشنا نیست.

با برقراری ارتباط دوستانه او را آموزش می‌دهد با گذشت 2 ماه از بازگشت از سفر حج شهید فیاض‌بخش ضمن تماس با منزل دوستش مطلع می‌شود که وی مرحوم شده است.

پس از مراجعه به منزل او علت مرگ همسفر خود را از همسرش می‌پرسد و او در پاسخ می‌گوید، شوهرش یکی از مسئولان ویژه ساواک بوده که پس از بازگشت از حج توبه می‌کند و استعفایش را می‌دهد، اما با آن موافقت نمی‌کنند و بعد از مدت کوتاهی از او می‌خواهند برای مأموریتی که فقط او می‌تواند انجامش بدهد به محل کارش مراجعه کند.

او از خداوند می‌خواهد شرایطی را فراهم کند که توبه را نشکند، در همان شب درخواستش مورد لطف الهی قرار گرفته و او فوت می‌کند.

دکتر نفیسه فیاض‌بخش، بنیانگذاری آموزش کمک‌های اولیه را در دوران مبارزات مردم، دیگر شیوه مبارزاتی برادرش می‌داند و می‌گوید در زمانی که وسایل کمک‌های اولیه در شهر کمیاب شده بود او با لوازم خیاطی موجود آموزش می‌داد و مجروحینی را در حیاط منازل درمان می‌کرد.

شهید فیاض‌بخش در دوره محرومیت جامعه دینی از شناخت و مطالعه مذهبی، براساس نهج‌البلاغه و جلسات آشنایی با اسلام برای اهل فامیل و دوستان تشکیل می‌داد به تفسیر مفاهیم این کتاب می‌پرداخت.

او پس از پیروزی انقلاب اسلامی وزیر مشاور و رئیس سازمان بهزیستی دولت شهید رجایی بود و در 48 سالگی در هفتم تیر ماه سال 60 در دفتر حزب جمهوری اسلامی به درجه رفیع شهادت نایل شد.

محمدکاظم موسوی بجنوردی
حزب ملل اسلامی با هدف افزایش شناخت مردم از ظلم رژیم وابسته شاه و شکسته شدن رعب و وحشتی که ساواک در جامعه حاکم کرده بود، سال 1340 توسط جوان 19 ساله‌ای با اعتقادات و اندیشه‌های اسلامی تأسیس شد.

بجنوردی می‌گوید تا قبل از شناسایی فعالیت‌های حزب توسط ساواک و انحلال آن در سال 44 (در سن 22 سالگی) در دفتر صدبرگی اسم، آدرس، مسیر رفت و آمد و فعالیت بلندپایگان رژیم از محمدرضا پهلوی، اشرف تا وزرا، نمایندگان مجلس، کارمندان ویژه ساواک و امرای ارتش را جمع‌آوری کرده بودیم تا با پایان عضوگیری، آموزش، استعدادیابی و آمادگی حزب برای اجرای عملیات نظامی، همزمان همه مسئولان حکومتی را در سحرگاه انقلاب کشته و از طریق اعلامیه اعلام موجودیت کنیم.

دستگیری ما در دنیا انعکاس خوبی داشت، روزنامه لوموند، اخبار مربوط به وجود و انحلال حزب ملل اسلامی را به‌طور مفصلی پوشش داد و این موفقیتی بزرگ برای من و همرزمانم محسوب می‌شد.

محمدکاظم موسوی بجنوردی در حال حاضر مسئول دایره‌المعارف بزرگ اسلامی است.

محمدحسین خوشنویسان
او از اعضای کمیته استقبال، حضرت امام(ره) و مسئول انتظامات ورودی غربی تا میدان آزادی در 12 بهمن سال 1357 بوده است، می‌گوید یکی از ویژگی‌های ارزشمند شخصیت حضرت امام(ره) تأکید ایشان به حفظ وحدت بود.

امام(ره) هنگامی که به ایران آمدند اول رفتند مدرسه رفاه و بعد از مدتی با این‌که اطرافیان به ایشان اصرار می‌کردند که در مدرسه رفاه بمانند برای حفظ وحدت به مدرسه علوی رفتند.

در اعتصابات 20روزه دی ماه سال 57 یکی از کسبه‌های ارمنی که وضعیت اقتصادی ضعیفی داشت در همسایگی آقای خوشنویسان بود.

وقتی او می‌گوید برای احوال‌پرسی و کمک مالی به منزل همسایه‌ام مراجعه کردم، پول را نپذیرفت، اشک در صورتش نقش بست و گفت می‌خواهی بگویی خمینی مال شماست، خمینی ما من هم هست.

حمید سبزواری
سراینده اشعار انقلابی، مذهبی و ملی می‌گوید از نمودهای اصالت اسلامی انقلاب ما این است که رهبر کبیر انقلاب وقتی به ایران آمد به همه امکانات کاخ‌ها و آثار برجامانده از حکومت طاغوت پشت کرده و به منزل قدیمی‌شان در جماران رفتند.

سبزواری شرح خاطرات خود از انقلاب را چنین ادامه می‌دهد: برای ضبط اشعار انقلابی که برای ورود حضرت امام سروده شده بود به دنبال به‌دست آوردن یک فضای امن و یک ضبط صوت بودیم یکی از دوستان موفق شد یک ضبط صوت کامل که تازه وارد ایران شده بود را در اختیار ما قرار دهد.

شب‌ها به‌دلیل مسائل امنیتی، در منزل یکی دیگر از دوستان که در شمیران بود با قرار دادن کاغذ و استتار فضای بیرون پنجره و کشیدن پرده از داخل امکان ضبط آهنگ‌ها را فراهم کردیم، صبح آخرین شبی که آهنگ‌ها را ضبط کرده بودیم یکی از دوستان که برای تهیه نان خارج شده بود در بازگشت به ما گفت صدای شما تا نانوایی می‌آمده و این درحالی بود که منزل دوستم در همسایگی کاخ سعدآباد قرار داشت.

وی در ادامه می‌گوید روز ورود حضرت امام همراه دوستان که در ضبط آهنگ‌های انقلابی همراهم بودند تا نزدیکی‌های فرودگاه رفتیم که با شنیدن شعر خمینی ای امام در موج پرشوق مردم متوقف شدیم.

موضوعات: احادیث درمورد تکبر  لینک ثابت
 [ 05:42:00 ب.ظ ]
 
   
 
مداحی های محرم