فرشته
 
 


شنبه یکشنبه دوشنبه سه شنبه چهارشنبه پنج شنبه جمعه
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30
31            



جستجو


موضوع

نحوه نمایش نتایج:


اللّهُمَّ كُنْ لِوَلِيِّكَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَعَلى آبائِهِ في هذِهِ السّاعَةِ وَفي كُلِّ ساعَةٍ وَلِيّاً وَحافِظاً وَقائِدا ‏وَناصِراً وَدَليلاً وَعَيْناً حَتّى تُسْكِنَهُ أَرْضَك َطَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فيها طَويلاً

دريافت كد دعاي فرج




 



انواع حیا
حیا از جنبه‌های مختلف دارای تقسیمات متفاوتی است. حیا از این جهت که در چه مواردی به کار رفته و از چه چیزهایی حیا شده است، به دو قسم تقسیم می‌شود: حیای مثبت و حیای منفی. حیا به عنوان یک قابلیت، وقتی در جای خود به کار رود، «حیای مثبت» نامیده می‌شود؛ اما اگر در جایی به کار رود که موضع حیا نیست، «حیای منفی» نامیده می‌شود. از حیای مثبت به شرم و حیا تعبیر می‌شود و از حیای منفی، به «کم‌رویی». در این تقسیم‌بندی حیای نوع اول پسندیده و بر آن تأکید شده است و حیای نوع دوم مذموم و ناپسند بوده و از آن نهی شده است.
در تقسیم‌بندی دیگر حیا را به دو نوع حیای عقل و حیای حمق تقسیم کرده است. نوعی از روی خرد و نوع دیگر از روی نابخردی است. حیای عقل همان دانشی است که انسان بر اساس آگاهی، حیا می‌کند و حیای نابخردانه همان جهل است که فرد از روی جهالت حیا می‌کند.
برخی علما حیا در عرفان را به دو نوع خاص و عام تقسیم کرده و حیای عام را صفت اهل مراقبه و در نتیجه درک هیبت خداوند عنوان کرده و حیای خاص را صفت اهل مشاهده و در مراتبی بالاتر از حیای عام عنوان می‌کنند. بر این اساس حیای خاص درک بالاتری از خداوند متعال است. بر اساس تقسیم‌بندی دیگر برخی از بزرگان حیا را بر دو نوع دانسته‌اند. نفسانی، که خداوند آن را بر همه جان‌ها آفریده است؛ و ایمانی، که مؤمن را از گناه کردن به خاطر ترس از خداوند، باز می‌دارد. بر مبنای این تقسیم‌بندی یک نوع حیا بیشتر به حوزه عفاف ارتباط دارد و دیگری بیشتر به حوزه ایمان و اعتقادات مرتبط است. برداشتی که اغلب ما از حیا داریم همان عفت و بیشتر حیای نوع اول یا حیای نفسانی است.

موضوعات: انواع حیا  لینک ثابت
[دوشنبه 1394-12-03] [ 07:07:00 ب.ظ ]





حیا در روایات
در برخی روایات حیا به عنوان یکی از شاخصه‌های اصلی انسان مسلمان عنوان شده است و این ارزش دینی را لازمه ایمان عنوان کرده‌اند. اما در بخشی دیگر از روایات، حیا به عنوان یکی از ارزش‌های اخلاقی وابسته به جنسیت یاد شده است. بعضی روایات این خصوصیت را مختص انسان دانسته و همراهی عقل و حیا را در انسان یادآور شده است.
حضرت علی(ع) می‌فرماید: جبرئیل بر آدم(ع) فرود شد و گفت: ای آدم من مأمورم تو را میان سه چیز مخیر سازم تا یکی را بگزینی و دو تا را وانهی، آدم گفت: ای جبرئیل آن سه چیز کدامند؟ گفت: عقل و حیاء و دین. آدم گفت: عقل را برگزیدم، جبرئیل به حیا و دین گفت: شما برگردید و او را وانهید، گفتند: ای جبرئیل، ما دستور داریم که همراه عقل باشیم هر جا که باشد، گفت اختیار با شماست و بالا رفت. در احادیث عقل را با حیا همراه دانسته و آن را به عنوان یکی از ضرورت‌های انسان عاقل بیان می‌کند، قدرت تعقل خاص انسان بوده و در سایر موجودات وجود ندارد؛ از همین رو حیا یکی از خصوصیاتی است که مختص انسان بوده و در سایر موجودات وجود ندارد و یا حداقل به این شکل وجود ندارد.
در برخی روایات حیا با بحث عفت و زنان مرتبط است. این روایات حیا را بیشتر مختص زنان عنوان می‌کند.
به عنوان مثال: پیامبر اکرم (ص) می‌فرماید: «…حیا نیکوست اما از زنان نیکوتر»( نقل از ارشادالقلوب 194)
اما بخش دیگری از روایات حیا را با ایمان و اعتقاد انسان به خداوند مرتبط دانسته و لازمه ایمان را وجود حیا در انسان عنوان کرده‌اند. از جمله در روایتی پیامبر اکرم(ص) می‌فرماید: شرم و حیا شاخه‌ای از ایمان است، و کسی که حیا ندارد ایمان ندارد. (نقل از مجموعه ورام:33)
امام صادق(ع) فرمودند: بی حیا، ایمان ندارد. (کلینی،10:1375) در این احادیث به ضرورت وجود حیا در شخص باایمان اشاره شده و آن را لازمه ایمان عنوان می‌کند. این‌گونه روایات ارتباط تنگاتنگ حیا با باور و اعتقاد انسان را عنوان می‌کند و از آن‌جا که این بحث بیشتر به مباحث غیر تجربی و متافیزیکی مرتبط می‌باشد، در تحقیقات مورد غفلت قرار گرفته و کمتر به آن پرداخته می‌شود.
در روایات به عامل درک نظارت خداوند به عنوان یکی از عوامل تعیین کننده در ایجاد حیا اشاره شده است. امام سجاد(ع) می‌فرماید: از خدای بزرگ به جهت توانایی و قدرتش بر تو بترس و به خاطر نزدیک بودن با تو از او شرم کن (بحارالانوار، ج336:68)
امام صادق(ع) نیز در این باره می‌فرماید: دانستم که خداوند بر من مطلع است، پس شرم کردم. (بحارالانوار:228)
پیامبر اکرم(ص) می‌فرماید: شرم کنید از آنان که شما را می‌بینند و شما آن‌ها را نمی‌بینید. (صدر و دوستان،420) در این احادیث به توجه در نظارت ناظرانی که انسان را می‌بینند اشاره شده است. و مفهوم حیا احساس شرمی است که در شخص مسلمان در برابر ناظر ایجاد می‌شود و این حیا را به دلیل ترس از پروردگار بیان می‌کند.
با توجه به روایات یکی از مهم‌ترین عوامل در ایجاد حیا درک حضور ناظر است؛ یعنی آن‌چه حیا را برمی‌انگیزد، حضور و نظارت ناظر است. از همین رو معمولاً رفتار ما در جمع، با رفتار ما در خلوت، تفاوت می‌کند. تفاوت رفتار در خلوت و جلوت، به جهت تفاوت در حضور و عدم حضور است. بخشی از روایات انسان را متوجه ناظر یا ناظرهایی می‌کند که بر رفتار انسان نظارت دارند. از جمله سایر انسان‌ها، فرشتگان، معصومین و مهم‌تر از همه این نظارت‌ها نظارت خداوند متعال است.
در اخلاق اسلامی توجه به طهارت باطن و قلب مورد تأکید قرار گرفته، زیرا درک وجود و شهود خداوند را تنها از این طریق میسر می‌دانند. این درک همان حیاست که در روایات به عنوان لازمه ایمان از آن نام برده شده است. مفهوم قلب و صفات وابسته به آن یک گزاره متافیزیکی و غیر حسی است و از آن‌جا که چنین مفهومی با این عمق در فرهنگ غیر دینی وجود ندارد، گزاره‌هایی مانند حیا که به قلب نسبت داده می‌شود نامفهوم شده و اعتبار خود را از دست می‌دهند.


موضوعات: حیا در روایات  لینک ثابت
 [ 07:06:00 ب.ظ ]




حیا در آیات قرآن
در آیات فراوانی به مفهوم حیا اشاره شده است. آیه 25 سوره قصص در این آیه به حیای دختران شعیب که حیا و عفت ممدوح می‌باشد اشاره شده. کلمه استحیاء در این آیه عیناً آورده شده؛ این حیا بیشتر به بحث عفت در رفتار زنان مرتبط می‌باشد. در آیه 24 سوره یوسف در بیان علت امتناع حضرت یوسف(ع) می‌فرماید: «و در حقیقت، [آن زن] آهنگ وی کرد، و [یوسف نیز] اگر برهان پروردگارش را ندیده بود، آهنگ او می‌کرد.
در این آیه شریف، از «برهان پروردگار» به عنوان عامل بازدارندگی از گناه اشاره شده. امام زین‌العابدین(ع) در تفسیر «برهان پروردگار» می‌فرماید: زن عزیز مصر به سوی بت رفت و پارچه‌ای بر روی آن انداخت. یوسف از او پرسید: «برای چه این کار را کردی؟» پاسخ داد شرم دارم از این که این بت، ما را ببیند! در این هنگام، یوسف به وی گفت: «آیا تو شرم می‌کنی از چیزی که نه می‌شنود و نه می‌بیند و نه می‌فهمد و نه می‌خورد و نه می‌نوشد؛ ولی من شرم نکنم از کسی که بشر را آفریده و او را دانش آموخته است؟!». این، معنای سخن خداوند است که می‌فرماید: «اگر برهان پروردگارش را ندیده بود». آن‌چه باعث حیای زلیخا شد، ناظر بودن بت بود، هر چند نظارت او بر اعمال بشر، خیال باطل است و آنچه مایه شرم حضرت یوسف(ع) شد، این بود که خداوند، آگاه و ناظر بر اعمال بشر است.
یکی از اساسی‌ترین مباحثی که در تعریف حیا به آن توجه داده شده، وجود ناظر و نظارت است. آیه 14 علق «آیا نمی‌داند که خداوند او را می‌بیند؟» در این آیات بدون این که به واژه حیا و یا عفت آمده باشد در محتوا به حیا اشاره دارد. توجه به نظارت و دیدن خداوند و درک حضور او، حیا را برمی‌انگیزد. در حقیقت، خداوند پیش از آن‌که مردم را به ترس فرا بخواند، به حیا فرا خوانده و این، جایگاه و اهمیت حیا را در نظام تربیتی اسلامی می‌رساند.

موضوعات: حیا در آیات قرآن  لینک ثابت
 [ 07:04:00 ب.ظ ]
 
   
 
مداحی های محرم