فرشته
 
 


شنبه یکشنبه دوشنبه سه شنبه چهارشنبه پنج شنبه جمعه
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30
31            



جستجو


موضوع

نحوه نمایش نتایج:


اللّهُمَّ كُنْ لِوَلِيِّكَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَعَلى آبائِهِ في هذِهِ السّاعَةِ وَفي كُلِّ ساعَةٍ وَلِيّاً وَحافِظاً وَقائِدا ‏وَناصِراً وَدَليلاً وَعَيْناً حَتّى تُسْكِنَهُ أَرْضَك َطَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فيها طَويلاً

دريافت كد دعاي فرج




 



 

موقعیت فعلی: فهرست قرآن / سوره اعراف / تفسیر نور / آیات 101 - 150 اعراف

 

آيه 101

‏متن آيه : ‏

‏ تِلْكَ الْقُرَى نَقُصُّ عَلَيْكَ مِنْ أَنبَآئِهَا وَلَقَدْ جَاءتْهُمْ رُسُلُهُم بِالْبَيِّنَاتِ فَمَا كَانُواْ لِيُؤْمِنُواْ بِمَا كَذَّبُواْ مِن قَبْلُ كَذَلِكَ يَطْبَعُ اللّهُ عَلَىَ قُلُوبِ الْكَافِرِينَ ‏

‏ترجمه : ‏

‏اينها آباديهائي است كه برخي از اخبار آنها را براي تو روايت مي‌نمائيم ( و شرح مي‌دهيم كه چگونه ساكنان آنجاها به سبب ايمان نياوردن به پيغمبران ، دچار بلاها و مصائب بيشمار شدند ) . پيغمبرانشان با دلائل روشن به سراغ آنان آمدند و معجزات متقن بديشان نمودند ، امّا آنان ( به سبب لجاجتِ در كفر و ممارستِ بر تكذيب انبياء ، روي حرف خود ايستادند و ) چيزي را كه قبلاً تكذيب كرده بودند ( حاضر نشدند بپذيرند و باز هم مثل هميشه آن را تكذيب كردند و ) بدان ايمان نياوردند . اين چنين خداوند بر دلهاي كافران مهر مي‌نهد ( و بر اثر ادامه گناه ، حسّ تشخيص حقّ را از آنان سلب مي‌كند ) .‏

‏توضيحات : ‏

‏« تِلْكَ الْقُرَيا » : واژه ( تِلْكَ ) مي‌تواند مبتدا و ( الْقُرَي ) خبر اوّل ، و جمله ( نَقُصُّ عَلَيْكَ مِنْ أَنبَآئِهَا ) خبر دوم باشد . يا اين كه ( تِلْكَ ) مبتدا و ( الْقُرَيا ) بَدَل ، و جمله بعدي خبر بشمار آيد . « مِن قَبْلُ » : پيش از آمدن پيغمبران و بعد از آمدن آنان ، يكسان بودند . از آغاز آمدن پيغمبران تا هنگام مرگ خود .‏

آيه 102

‏متن آيه : ‏

‏ وَمَا وَجَدْنَا لأَكْثَرِهِم مِّنْ عَهْدٍ وَإِن وَجَدْنَا أَكْثَرَهُمْ لَفَاسِقِينَ ‏

‏ترجمه : ‏

‏اكثر اين اقوام را بر سر پيمان ( و وفاي به عهد خود ) نديديم و بلكه بيشتر آنان را نافرمان و گناهكار يافتيم .‏

‏توضيحات : ‏

‏« عَهْدٍ » : مراد عهد و پيمان فطري يا تشريعي و يا هردوي آنها است . « فَاسِقِينَ » : نافرمانان . گناهكاران . كافران ( نگا : بقره / 26 ، سجده / 18 ) .‏

آيه 103

‏متن آيه : ‏

‏ ثُمَّ بَعَثْنَا مِن بَعْدِهِم مُّوسَى بِآيَاتِنَا إِلَى فِرْعَوْنَ وَمَلَئِهِ فَظَلَمُواْ بِهَا فَانظُرْ كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الْمُفْسِدِينَ ‏

‏ترجمه : ‏

‏سپس به دنبال آنان ( يعني پيغمبران مذكور ، ) موسي را همراه با دلائل روشن و معجزات متقن خود به سوي فرعون و اطرافيان او فرستاديم ، و ايشان ( به جاي اين كه بدانها ايمان بياورند ) بدانها كفر ورزيدند ( و سزاي كفر خود را چشيدند ) و بنگر كه سرانجام تباهكاران چه شد ( و از جمله فرعون و فرعونيان كارشان به كجا كشيد و چه بلاهائي بديشان رسيد ؟ ) .‏

‏توضيحات : ‏

‏« بَعَثْنَا » : مبعوث كرديم . فرستاديم . « ظَلَمُوا بِهَا » : بدانها كفر ورزيدند . به سبب تكذيب آنها كافر شدند . به سبب كفر ورزيدن بدانها ، بر خود و قوم خود ستم ورزيدند . آنها را تكذيب كردند .‏

آيه 104

‏متن آيه : ‏

‏ وَقَالَ مُوسَى يَا فِرْعَوْنُ إِنِّي رَسُولٌ مِّن رَّبِّ الْعَالَمِينَ ‏

‏ترجمه : ‏

‏موسي گفت : اي فرعون ! من فرستاده‌اي از سوي پروردگار جهانيان هستم ( آمده‌ام تا دعوت او را به تو و درباريان و ديگر مردمان برسانم و همگان را به سوي شريعت او فرا خوانم ) .‏

‏توضيحات : ‏

‏« الْعَالَمِينَ » : جهانيان . جهان پيدا و ناپيدا ؛ يعني همه كائنات .‏

آيه 105

‏متن آيه : ‏

‏ حَقِيقٌ عَلَى أَن لاَّ أَقُولَ عَلَى اللّهِ إِلاَّ الْحَقَّ قَدْ جِئْتُكُم بِبَيِّنَةٍ مِّن رَّبِّكُمْ فَأَرْسِلْ مَعِيَ بَنِي إِسْرَائِيلَ ‏

‏ترجمه : ‏

‏سزاوار است كه از زبان خدا جز حق نگويم . من از سوي پروردگارتان معجزه بزرگي براي شما دارم ( كه به روشني بر حقّانيّت رسالت من دلالت مي‌نمايد ) پس بني‌اسرائيل را ( از زنجير اسارت و بردگي خود آزاد ساز و آنان را به من واگذار و ) همراه من بفرست ( تا از سرزمين تو بكوچند و به سرزمين ديگري روند و در آنجا به پرستش خداي يگانه مشغول شوند ) .‏

‏توضيحات : ‏

‏« حَقِيقٌ عَلَيا » : سزاوار من است كه . سعي من در اين است كه . واژه ( عَلي ) به معني ( ب ) يا ( في ) است . « بَيِّنَةٍ‌ » : معجزه بزرگ . دليل مهمّ و روشن . نشانه سترگ .‏

آيه 106

‏متن آيه : ‏

‏ قَالَ إِن كُنتَ جِئْتَ بِآيَةٍ فَأْتِ بِهَا إِن كُنتَ مِنَ الصَّادِقِينَ ‏

‏ترجمه : ‏

‏فرعون گفت : اگر معجزه بزرگ و دليل سترگي با خود داري ، آن را بنماي ، اگر از زمره راستگوياني ( و خويشتن را پيغمبر خدا مي‌داني ) .‏

‏توضيحات : ‏

‏. . .‏

آيه 107

‏متن آيه : ‏

‏ فَأَلْقَى عَصَاهُ فَإِذَا هِيَ ثُعْبَانٌ مُّبِينٌ ‏

‏ترجمه : ‏

‏پس موسي فوراً عصاي خود را بينداخت ، به ناگاه به صورت اژدهاي آشكاري درآمد ( كه از حيات كامل برخوردار بود و بدين سو و آن سو مي‌خزيد و مي‌جهيد ) .‏

‏توضيحات : ‏

‏« ثُعْبَانٍ » : اژدها . مار بزرگ . « مُبِينٌ » : آشكار . علني . مراد از ذكر اين قيد اين است كه سحر و تردستي و چشم‌بندي در ميان نبود ، بلكه عصا حقيقتاً به اژدهاي زنده تبديل شد .‏

آيه 108

‏متن آيه : ‏

‏ وَنَزَعَ يَدَهُ فَإِذَا هِيَ بَيْضَاء لِلنَّاظِرِينَ ‏

‏ترجمه : ‏

‏و دست خود را ( از گريبان ) بيرون آورد ، به ناگاه بينندگان ديدند كه ( همچون خورشيد ، درخشان و ) سفيد است .‏

‏توضيحات : ‏

‏« نَزَعَ » : بيرون آورد ( نگا : قصص . 75 ) . « بَيْضَآءُ » : سفيد . مراد نوراني و درخشان است .‏

آيه 109

‏متن آيه : ‏

‏ قَالَ الْمَلأُ مِن قَوْمِ فِرْعَوْنَ إِنَّ هَذَا لَسَاحِرٌ عَلِيمٌ ‏

‏ترجمه : ‏

‏( هنگامي كه موسي نشانه بزرگ خدا را بنمود ) اشراف قوم فرعون ( از راه تملّق و چاپلوسي با فرعون هم‌آوا شدند و ) گفتند : واقعاً اين جادوگر ماهري است ! ( و كاري كه مي‌كند معجزه خدائي نيست ) .‏

‏توضيحات : ‏

‏« عَلِيمٌ » : بسيار دانا در دانش جادوگري و فوت و فن آن .‏

آيه 110

‏متن آيه : ‏

‏ يُرِيدُ أَن يُخْرِجَكُم مِّنْ أَرْضِكُمْ فَمَاذَا تَأْمُرُونَ ‏

‏ترجمه : ‏

‏او مي‌خواهد شما را از سرزمينتان ( كه مصر است ) بيرون كند . چه مي‌انديشيد و چه نظر مي‌دهيد ؟ ( آيا بايد در حق او چه كرد ؟ ) .‏

‏توضيحات : ‏

‏« تَأْمُرُونَ » : دستور مي‌دهيد . اشاره مي‌كنيد و رأي مي‌دهيد . آيه‌هاي 109 و 110 مي‌تواند سخن فرعون باشد و يا اين كه درباريان متملّق ، سخن او را تكرار كرده باشند ( نگا : يونس / 78 ، طه / 57 ، شعراء / 34 و 35 ) . ذكر صيغه جمع خطاب به فرعون در آيه 110 ، براي تعظيم است .‏

آيه 111

‏متن آيه : ‏

‏ قَالُواْ أَرْجِهْ وَأَخَاهُ وَأَرْسِلْ فِي الْمَدَآئِنِ حَاشِرِينَ ‏

‏ترجمه : ‏

‏( سپس به فرعون ) گفتند : ( عجله مكن و جريان كار ) او و برادرش ( هارون ) را به تأخير بينداز و ( كساني از لشكريان خود را ) به شهرها بفرست تا ( جادوگران مجرّب را ) جمع كنند ( و بدينجا گسيل دارند ) .‏

‏توضيحات : ‏

‏« أَرْجِهْ » : كار او را به تأخير بينداز تا سپس درباره او تصميم گرفته شود . اصل آن ( أَرْجِئْهُ ) است و از مصدر ( إِرْجاء ) به معني به تأخير انداختن . اين واژه مي‌تواند از ماده ( رَجا ) يا ( رَجي ) كه به همين معني است باشد ( نگا : احزاب / 51 ) . « حَاشِرِينَ » : جمع‌كنندگان . حال يا صفت موصوف محذوفي است و اصل آن : ( اَرْسِلْ رِجالاً حَاشِرِينَ ) است .‏

آيه 112

‏متن آيه : ‏

‏ يَأْتُوكَ بِكُلِّ سَاحِرٍ عَلِيمٍ ‏

‏ترجمه : ‏

‏تا همه جادوگران ماهر را ( به خدمت تو ) بياورند ( و جادوي موسي را باطل و كار او را يكسره سازند و ديگر كسي گول او را نخورد و به دنبال او نرود ) .‏

‏توضيحات : ‏

‏. . .‏

آيه 113

‏متن آيه : ‏

‏ وَجَاء السَّحَرَةُ فِرْعَوْنَ قَالْواْ إِنَّ لَنَا لأَجْراً إِن كُنَّا نَحْنُ الْغَالِبِينَ ‏

‏ترجمه : ‏

‏جادوگران نزد فرعون آمدند و گفتند : آيا اگر ما پيروز گرديم اجر و پاداش مهمي‌خواهيم داشت‌ ؟‏

‏توضيحات : ‏

‏« إِنَّ لَنَا لأجْراً » : اين جمله مي‌تواند به صورت استفهامي بوده و ادات استفهام حذف شده باشد ، و يا اين كه به صورت غيراستفهامي بوده و جادوگران اجر و پاداش عظيمي را پيش خود مجسّم كرده باشند و فرعون به فراست آن را دريافته باشد .‏

آيه 114

‏متن آيه : ‏

‏ قَالَ نَعَمْ وَإَنَّكُمْ لَمِنَ الْمُقَرَّبِينَ ‏

‏ترجمه : ‏

‏گفت : آري ! و ( علاوه از آن ) شما از مقرّبان ( درگاه ما ) خواهيد بود .‏

‏توضيحات : ‏

‏. . .‏

آيه 115

‏متن آيه : ‏

‏ قَالُواْ يَا مُوسَى إِمَّا أَن تُلْقِيَ وَإِمَّا أَن نَّكُونَ نَحْنُ الْمُلْقِينَ ‏

‏ترجمه : ‏

‏( سپس جادوگران مغرورانه رو به موسي كردند و ) گفتند : اي موسي ! يا تو ( عصاي خود را ) بينداز يا ما ( ريسمانهاي خويش را ) مي‌اندازيم .‏

‏توضيحات : ‏

‏« إِمَّا » : يا اين كه . « الْمُلْقِينَ » : اندازندگان .‏

آيه 116

‏متن آيه : ‏

‏ قَالَ أَلْقُوْاْ فَلَمَّا أَلْقَوْاْ سَحَرُواْ أَعْيُنَ النَّاسِ وَاسْتَرْهَبُوهُمْ وَجَاءوا بِسِحْرٍ عَظِيمٍ ‏

‏ترجمه : ‏

‏موسي گفت : شما ( آنچه داريد ) بيندازيد . هنگامي كه ( وسائل جادوگري خود را ) بينداختند ، مردم را چشم‌بندي كردند و ايشان را به هراس افكندند و جادوي بزرگي از خود نشان دادند .‏

‏توضيحات : ‏

‏« سَحَرُوا أَعْيُنَ النَّاسِ » : مراد اين است كه به مردم چنين نمودند كه ريسمانهايشان مارهاي زنده‌اند ، در صورتي كه چنين نبود ( نگا : طه / 66 ) . « إِسْتَرْهَبُوهُمْ » : آنان را به هراس فراواني انداختند تا آنجا كه موسي نيز بترسيد ( نگا : طه / 67 و 68 ) .‏

آيه 117

‏متن آيه : ‏

‏ وَأَوْحَيْنَا إِلَى مُوسَى أَنْ أَلْقِ عَصَاكَ فَإِذَا هِيَ تَلْقَفُ مَا يَأْفِكُونَ ‏

‏ترجمه : ‏

‏به موسي وحي كرديم كه عصاي خود را بينداز . ناگهان ( به صورت اژدهائي درآمد و ) به سرعت آنچه را بهم‌ مي‌بافتند ( و تزويرهائي را كه مي‌نمودند همه را ) بلعيد .‏

‏توضيحات : ‏

‏« تَلْقَفُ » : مي‌بلعد . قورت مي‌دهد . از ماده ( لَقْف ) به معني به سرعت بلعيدن . « يَأْفِكُونَ » : به هم مي‌بافتند . به دروغ سرهم مي‌كردند . از ماده ( إِفْك ) به معني بدترين دروغ . بهتان و افتراء .‏

آيه 118

‏متن آيه : ‏

‏ فَوَقَعَ الْحَقُّ وَبَطَلَ مَا كَانُواْ يَعْمَلُونَ ‏

‏ترجمه : ‏

‏پس حق ( يعني صدق موسي ) ثابت و ظاهر گرديد و آنچه آنان مي‌كردند باطل شد ( و پوچ از آب درآمد ) .‏

‏توضيحات : ‏

‏« وَقَعَ » : استوار و آشكار گرديد . ثابت و ظاهر شد . « بَطَلَ » : پوچ و باطل شد .‏

آيه 119

‏متن آيه : ‏

‏ فَغُلِبُواْ هُنَالِكَ وَانقَلَبُواْ صَاغِرِينَ ‏

‏ترجمه : ‏

‏در آنجا ( كه گرد آمده بودند ، فرعون و فرعونيان ) شكست خوردند و ( از آنجا به شهر ) خوار و رسوا برگشتند .‏

‏توضيحات : ‏

‏« إنقَلَبُوا » : برگشتند . « صَاغِرِينَ » : رسوايانه و زبونانه . جمع ( صاغِر ) به معني خوار و مفتضح . معني آيه مي‌تواند چنين نيز باشد : در آنجا شكست خوردند و خوار و رسوا گشتند . در اين صورت ( انقلاب ) مَجاز از ( صَيْرُورت ) است .‏

آيه 120

‏متن آيه : ‏

‏ وَأُلْقِيَ السَّحَرَةُ سَاجِدِينَ ‏

‏ترجمه : ‏

‏و جادوگران به سجده افتادند ( و كرنش كردند ) .‏

‏توضيحات : ‏

‏« سَاجِدِينَ » : سجده‌كنندگان . حال است .‏

آيه 121

‏متن آيه : ‏

‏ قَالُواْ آمَنَّا بِرِبِّ الْعَالَمِينَ ‏

‏ترجمه : ‏

‏گفتند : به پروردگار جهانيان ايمان آورديم .‏

‏توضيحات : ‏

‏. . .‏

آيه 122

‏متن آيه : ‏

‏ رَبِّ مُوسَى وَهَارُونَ ‏

‏ترجمه : ‏

‏پروردگار موسي و هارون . ( يعني به خدائي ايمان داريم كه موسي و هارون به او ايمان دارند ) .‏

‏توضيحات : ‏

‏« رَبِّ » : بدل است .‏

آيه 123

‏متن آيه : ‏

‏ قَالَ فِرْعَوْنُ آمَنتُم بِهِ قَبْلَ أَن آذَنَ لَكُمْ إِنَّ هَذَا لَمَكْرٌ مَّكَرْتُمُوهُ فِي الْمَدِينَةِ لِتُخْرِجُواْ مِنْهَا أَهْلَهَا فَسَوْفَ تَعْلَمُونَ ‏

‏ترجمه : ‏

‏فرعون گفت : آيا به خداي ( موسي و هارون ) ايمان آورديد پيش از آن كه به شما اجازه دهم‌ ؟ حتماً اين توطئه‌اي است كه در اين شهر ( و ديار ، پيش‌تر با هم ) چيده‌ايد تا اهل آن را از آنجا بيرون كنيد ؛ ولي خواهيد دانست ( كه چه شكنجه‌اي در برابر اين رفتارتان خواهيد چشيد ) .‏

‏توضيحات : ‏

‏« بِهِ » : مرجع ضمير ( ه ) مي‌تواند خدا يا موسي باشد . « ءَاذَنَ » : اجازه دهم .‏

آيه 124

‏متن آيه : ‏

‏ لأُقَطِّعَنَّ أَيْدِيَكُمْ وَأَرْجُلَكُم مِّنْ خِلاَفٍ ثُمَّ لأُصَلِّبَنَّكُمْ أَجْمَعِينَ ‏

‏ترجمه : ‏

‏سوگند مي‌خورم كه دستها و پاهاي شما را در جهت خلاف يكديگر ( يعني دست راست با پاي چپ ، يا دست چپ با پاي راست ) قطع مي‌كنم و ( با اين حالِ پريشان و وضع اسفناك ) همگي شما را به دار مي‌آويزم .‏

‏توضيحات : ‏

‏« أُصَلِّبَنَّكُمْ » : شما را به دار مي‌زنم .‏

آيه 125

‏متن آيه : ‏

‏ قَالُواْ إِنَّا إِلَى رَبِّنَا مُنقَلِبُونَ ‏

‏ترجمه : ‏

‏( جادوگران بر اثر نور ايمان ، هراسي به خود راه ندادند و ) گفتند : ( باكي نيست‌ ؛ چرا كه ) ما به سوي پروردگار خود برمي‌گرديم ( و به رحمت و نعمت او دست مي‌يابيم ، لذا مرگ در راه او را با آغوش باز مي‌پذيريم ) .‏

‏توضيحات : ‏

‏« مُنقَلِبُونَ » : برگردندگان . رجوع‌كنندگان .‏

آيه 126

‏متن آيه : ‏

‏ وَمَا تَنقِمُ مِنَّا إِلاَّ أَنْ آمَنَّا بِآيَاتِ رَبِّنَا لَمَّا جَاءتْنَا رَبَّنَا أَفْرِغْ عَلَيْنَا صَبْراً وَتَوَفَّنَا مُسْلِمِينَ ‏

‏ترجمه : ‏

‏ايراد تو بر ما و آزار رساندن تو به ما جز به خاطر اين نيست كه ما به آيات روشن و معجزات متقن پروردگارمان - وقتي كه به ما رسيده است‌ - ايمان آورده‌ايم ( و فرمان خداي خود را لبّيك گفته‌ايم ) . پروردگارا ! صبر عظيم به ما مرحمت فرما و ما را مسلمان بميران .‏

‏توضيحات : ‏

‏« مَا تَنقِمُ مِنَّا إِلاّ » : بر ما زشت نمي‌شماري مگر . از ما رخنه نمي‌گيري و بر ما عيب نمي‌داني مگر . ما را عقوبت‌ نمي‌كني مگر به خاطر ( نگا : بروج / 8 ) . « أَفْرِغْ عَلَيْنَا » : بر ما بريز . مراد اين است كه ما را غرق شكيبائي و بردباري گردان . « مُسْلِمِينَ » : مطيعان فرمان و منقادان شريعت يزدان . حال است .‏

آيه 127

‏متن آيه : ‏

‏ وَقَالَ الْمَلأُ مِن قَوْمِ فِرْعَونَ أَتَذَرُ مُوسَى وَقَوْمَهُ لِيُفْسِدُواْ فِي الأَرْضِ وَيَذَرَكَ وَآلِهَتَكَ قَالَ سَنُقَتِّلُ أَبْنَاءهُمْ وَنَسْتَحْيِي نِسَاءهُمْ وَإِنَّا فَوْقَهُمْ قَاهِرُونَ ‏

‏ترجمه : ‏

‏اشراف قوم فرعون ( بدو ) گفتند : آيا موسي و پيروان او را آزاد و رها مي‌سازي تا در سرزمين ( مصر آزادانه ) به فساد پردازند و تو و معبودان تو را ترك گويند ( و نه به تو و نه به معبودان تو وقعي ننهند ؟ ) . گفت : پسران آنان را علي‌الدوام خواهيم كشت و دخترانشان را زنده نگاه مي‌داريم ( تا كلفت‌ها و گماشتگان ما گردند ) و ما بر ايشان كاملاً مسلّط هستيم ( و هرچه بخواهيم بر سر آنان مي‌آوريم ) .‏

‏توضيحات : ‏

‏« تَذَرُ » : رها مي‌سازي . « سَنُقَتِّلُ » : خواهيم كشت . ذكر ماده ( قَتَّلَ ) از باب تفعيل براي مبالغه در كار و استمرار در آن است . « نَسْتَحْيِي‌ » : زنده نگاه مي‌داريم . « نِسَآءَ » : زنان . مراد جنس إناث يعني زنان و دختران است . « قَاهِرُونَ » : غالبان . چيرگان .‏

آيه 128

‏متن آيه : ‏

‏ قَالَ مُوسَى لِقَوْمِهِ اسْتَعِينُوا بِاللّهِ وَاصْبِرُواْ إِنَّ الأَرْضَ لِلّهِ يُورِثُهَا مَن يَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ وَالْعَاقِبَةُ لِلْمُتَّقِينَ ‏

‏ترجمه : ‏

‏موسي به قوم خود گفت : از خدا ياري جوئيد و شكيبائي كنيد ( و بدانيد كه فرعون بنده ناتواني بيش نيست و فرمانرواي مطلق خدا است و ) بيگمان خدا زمين را به كساني از بندگان خود واگذار مي‌كند كه خود بخواهد ، و سرانجام ( نيك و پسنديده در گير و دار جهان ) از آن پرهيزگاران است ( آن كساني كه مراعات سنن و اسباب مي‌دارند . از قبيل اتّحاد و اتّفاق و اعتصام به حق و اقامت عدل و صبر در برابر شدائد ) .‏

‏توضيحات : ‏

‏« يُورِثُهَا مَنْ » : آن را به كساني وامي‌گذارد . آن را ملك كساني مي‌سازد . « الْعَاقِبَةُ » : مراد نتيجه پيروزمندانه و سرانجام خداپسندانه در دنيا و همچنين در آخرت است .‏

آيه 129

‏متن آيه : ‏

‏ قَالُواْ أُوذِينَا مِن قَبْلِ أَن تَأْتِينَا وَمِن بَعْدِ مَا جِئْتَنَا قَالَ عَسَى رَبُّكُمْ أَن يُهْلِكَ عَدُوَّكُمْ وَيَسْتَخْلِفَكُمْ فِي الأَرْضِ فَيَنظُرَ كَيْفَ تَعْمَلُونَ ‏

‏ترجمه : ‏

‏گفتند : پيش از آن كه به پيش ما بيائي ( گرفتار شكنجه فرعون بوده‌ايم ) و پس از آمدنت ( هم از سوي او ) اذيّت و آزار شده‌ايم ( و هم‌اكنون نيز دچار رنج و محنت و در معرض عذاب و عقاب هستيم . موسي ) گفت : اميد است كه پروردگارتان دشمنتان را هلاك سازد و شما را در زمين جايگزين ( او ) گرداند تا ببيند چگونه عمل مي‌كنيد . ( آيا راه صلاح يا فساد در پيش مي‌گيريد . دادگري يا ستم مي‌ورزيد . شكر نعمت به جاي مي‌آوريد يا كفران نعمت مي‌كنيد ) .‏

‏توضيحات : ‏

‏« أُوذِينَا » : اذيّت و آزار شده‌ايم . « يَسْتَخْلِفَكُمْ » : شما را جايگزين و جانشين گرداند .‏

آيه 130

‏متن آيه : ‏

‏ وَلَقَدْ أَخَذْنَا آلَ فِرْعَونَ بِالسِّنِينَ وَنَقْصٍ مِّن الثَّمَرَاتِ لَعَلَّهُمْ يَذَّكَّرُونَ ‏

‏ترجمه : ‏

‏ما فرعون و فرعونيان را به خشكسالي و قحطي و تنگي معيشت و كمبود ثمرات و غلاّت گرفتار ساختيم تا بلكه متذكّر گردند ( و از خواب غفلت بيدار شوند و از سركشي و ستم خود بكاهند و متوجّه خدا گردند و به بني‌اسرائيل بيش از اين ظلم و جور روا ندارند ) .‏

‏توضيحات : ‏

‏« ءَالَ » : اهل . بستگان و نزديكان . در اينجا مراد اطرافيان و همفكران است . « السِّنِينَ » : جمع سَنَة ، خشكسالي و قحطي . شدائد و سختيها .‏

آيه 131

‏متن آيه : ‏

‏ فَإِذَا جَاءتْهُمُ الْحَسَنَةُ قَالُواْ لَنَا هَذِهِ وَإِن تُصِبْهُمْ سَيِّئَةٌ يَطَّيَّرُواْ بِمُوسَى وَمَن مَّعَهُ أَلا إِنَّمَا طَائِرُهُمْ عِندَ اللّهُ وَلَكِنَّ أَكْثَرَهُمْ لاَ يَعْلَمُونَ ‏

‏ترجمه : ‏

‏ولي ( آنان نه تنها پند نگرفتند ، بلكه ) هنگامي كه نيكي و خوشي بديشان دست مي‌داد ( كه اغلب هم چنين بود ) مي‌گفتند : اين به خاطر ( استحقاق و امتيازي است كه بر ساير مردمان داريم و ناشي از ميمنت و مباركي ) ما است . امّا هنگامي كه بدي و سختي بديشان دست مي‌داد ، مي‌گفتند : ( اين خشكساليها و بلاها همه ناشي از ) نحوست و شومي موسي و پيروان او است ! هان ! ( اي مردمانِ همه اعصار و قرون بدانيد ) كه بدبياري آنان تنها از جانب خدا ( و با تقدير و تدبير او نه كس ديگري ) بوده است ، وليكن اكثر آنان ( اين حقيقت ساده را ) نمي‌دانستند ( و ديگران نيز اغلب نمي‌دانند كه خوشي و ناخوشي و سختي و فراخي برابر اراده و مشيّت خدا به انسان دست مي‌دهد ) .‏

‏توضيحات : ‏

‏« الْحَسَنَةُ » : نيكي . خير و نعمت . « سَيِّئَةٌ » : بدي . شرّ و مصيبت . « يَطَّيَّرُوا » : اصل آن يَتَطَيَّرُوا است و به معني : فال بد مي‌زنند . نحوست و شومي را ناشي مي‌دانند از . « طَآئِر » : نحوست و شومي . خوشبختي و بدبختي . « عِندَ اللهِ » : از سوي خدا است . در دست خدا است .‏

آيه 132

‏متن آيه : ‏

‏ وَقَالُواْ مَهْمَا تَأْتِنَا بِهِ مِن آيَةٍ لِّتَسْحَرَنَا بِهَا فَمَا نَحْنُ لَكَ بِمُؤْمِنِينَ ‏

‏ترجمه : ‏

‏( آنان به سبب اين انديشه نادرست ) گفتند : هر اندازه براي ما معجزه بياوري ( و هر نوعي از معجزات بنمائي ) تا ما را بدان جادو كني ، ما به تو ايمان نمي‌آوريم ( و به تو نمي‌گرويم ) .‏

‏توضيحات : ‏

‏« مَهْمَا » : هراندازه . هرگونه .‏

آيه 133

‏متن آيه : ‏

‏ فَأَرْسَلْنَا عَلَيْهِمُ الطُّوفَانَ وَالْجَرَادَ وَالْقُمَّلَ وَالضَّفَادِعَ وَالدَّمَ آيَاتٍ مُّفَصَّلاَتٍ فَاسْتَكْبَرُواْ وَكَانُواْ قَوْماً مُّجْرِمِينَ ‏

‏ترجمه : ‏

‏پس ( هر زمان به مصيبت و نكبتي دچارشان كرديم و از جمله : ) سيل ، ملخ ، شته ، قورباغه ، و خون بر آنان فرستاديم كه هر يك معجزه جداگانه و روشني بود ( بر صدق موسي‌ ؛ و او پيشاپيش درباره هر يك جداگانه و مفصّل سخن گفته بود و وقوع هريك را خبر داده بود ) امّا آنان تكبّر ورزيدند ( و خويشتن را بالاتر از آن ديدند كه حق را بپذيرند ) چرا كه انسانهاي گناهكاري بودند .‏

‏توضيحات : ‏

‏« الطُّوفَانَ » : سيل . « الْجَرَادَ » : ملخ . « قُمَّلَ » : شپش را گويند ، ولي در اينجا شپش معمولي مورد نظر نيست . بلكه مراد جانوري است كه آفت گياهي است كه مي‌تواند شته يا ساس باشد . برخي هم آن را بيد و گنه و مگسك گفته‌اند ، و برخي‌حشره‌اي دانسته‌اند كه مايه تباهي گياهان و نابودي حيوانات مي‌گردد ( نگا : المنتخب / صفحه 226 ) . « الضَّفَادِعَ » : جمع ضَفْدَع ، قورباغه . « الدَّمَ » : خون . بدين معني كه آب رودبارها و جويبارها به خون تبديل مي‌گشت . يا اين كه به بيماريهاي گوناگون مبتلا مي‌شدند كه مايه خونريزي از دماغ و قُبُل و دُبُر و چه بسا فلج شدن اعضاء مي‌گرديد . « ءَايَاتٍ مُفَصَّلاتٍ » : معجزه‌هاي جداگانه و نشانه‌هاي واضح و روشن . ( ءَايَاتٍ ) حال اشياء متقدّم است .‏

آيه 134

‏متن آيه : ‏

‏ وَلَمَّا وَقَعَ عَلَيْهِمُ الرِّجْزُ قَالُواْ يَا مُوسَى ادْعُ لَنَا رَبَّكَ بِمَا عَهِدَ عِندَكَ لَئِن كَشَفْتَ عَنَّا الرِّجْزَ لَنُؤْمِنَنَّ لَكَ وَلَنُرْسِلَنَّ مَعَكَ بَنِي إِسْرَائِيلَ ‏

‏ترجمه : ‏

‏هر زمان كه عذابي ( از عذابهاي پنجگانه مذكور ) بر آنان واقع مي‌شد ( از شدّت تأثير و فزوني تألّم آن ) مي‌گفتند : اي موسي ! براي ما خداي خود را به فرياد خوان و از او درخواست كن كه به عهدي كه با تو بسته است وفا كند ( كه عهد نبوّت و رسالت است ) . اگر عذاب را از ما برداري ، سوگند مي‌خوريم كه به تو ايمان بياوريم و ( همان گونه كه خواسته‌اي ) بني‌اسرائيل را همراه تو مي‌فرستيم ( و آنان را آزاد مي‌سازيم تا به يگانه‌پرستي مشغول شوند ) .‏

‏توضيحات : ‏

‏« الرِّجْزُ » : عذابي كه دلها از آن بلرزه درآيد و باعث پريشاني و سرگرداني مردم شود . « بِمَا عَهِدَ عِندَكَ » : دعا كن و در آن متوسّل به عهدي شو كه با تو بسته است . و آن عهد نبوّت و رسالت است كه چون تو را همچون ابراهيم به خلعت و پيشوائي بزرگوار داشته است ، دعاي تو را مستجاب مي‌دارد ( نگا : بقره / 124 ) .‏

آيه 135

‏متن آيه : ‏

‏ فَلَمَّا كَشَفْنَا عَنْهُمُ الرِّجْزَ إِلَى أَجَلٍ هُم بَالِغُوهُ إِذَا هُمْ يَنكُثُونَ ‏

‏ترجمه : ‏

‏امّا هنگامي كه عذاب را تا مدّتي كه سپري مي‌كردند از آنان برمي‌داشتيم ، ناگهان پيمان‌شكني مي‌كردند و سوگند خود را نقض مي‌نمودند .‏

‏توضيحات : ‏

‏« إِلَيا أَجَلٍ هُم بَالِغُوهُ » : تا مدّتي كه بدان مي‌رسيدند . مراد اين است كه اندك روزگاري مي‌توانستند بر سر پيمان بمانند . « يَنكُثُونَ » : پيمان‌شكني مي‌كردند . سوگند خود را نقض مي‌نمودند .‏

آيه 136

‏متن آيه : ‏

‏ فَانتَقَمْنَا مِنْهُمْ فَأَغْرَقْنَاهُمْ فِي الْيَمِّ بِأَنَّهُمْ كَذَّبُواْ بِآيَاتِنَا وَكَانُواْ عَنْهَا غَافِلِينَ ‏

‏ترجمه : ‏

‏تا ( سرانجام كار بدانجا رسيد كه ) از آنان انتقام گرفتيم و لذا ايشان را در دريا غرق نموديم ، به سبب اين كه آنان آيات و معجزات ما را تكذيب مي‌كردند و از ( ايمان و اقرار به ) آنها غافل مي‌شدند ( و در حق آنها بي‌توجّهي مي‌نمودند ) .‏

‏توضيحات : ‏

‏« إِنتَقَمْنَا مِنْهُمْ » : از آنان انتقام گرفتيم . ايشان را دچار نقمت و هلاك كرديم . « الْيَمِّ » : دريا .‏

آيه 137

‏متن آيه : ‏

‏ وَأَوْرَثْنَا الْقَوْمَ الَّذِينَ كَانُواْ يُسْتَضْعَفُونَ مَشَارِقَ الأَرْضِ وَمَغَارِبَهَا الَّتِي بَارَكْنَا فِيهَا وَتَمَّتْ كَلِمَتُ رَبِّكَ الْحُسْنَى عَلَى بَنِي إِسْرَائِيلَ بِمَا صَبَرُواْ وَدَمَّرْنَا مَا كَانَ يَصْنَعُ فِرْعَوْنُ وَقَوْمُهُ وَمَا كَانُواْ يَعْرِشُونَ ‏

‏ترجمه : ‏

‏و ما همه جهات و نواحي پرنعمت و بركت سرزمين ( مصر و شام ) را به قوم مستضعف ( و دربندِ زنجير ظلم و ستم ، يعني بني‌اسرائيل ) واگذار كرديم ، و وعده نيك پروردگارت بر بني‌اسرائيل ، به خاطر صبر و استقامتي كه نشان دادند ، تحقّق يافت ، و آنچه فرعونيان ( از كاخهاي مجلّل ) ساخته بودند ، و آنچه از باغهاي داربست فراهم آورده بودند ، درهم كوبيديم .‏

‏توضيحات : ‏

‏« أَوْرَثْنَا » : واگذار كرديم . عطاء نموديم . « يُسْتَضْعَفُونَ » : تحقير و تضعيف مي‌شدند . « مَشَارِقَ الأرْضِ وَ مَغَارِبَها » : مراد همه نواحي و جهات سرزمين وسيع مصر يا شام و يا هردوي آنها است كه چه بسا شام تحت فرمانروائي فرعون بوده باشد . مراد از مشرقها و مغربها ، جوانب شرقي و غربي ، يا افقهاي مختلفي است كه سرزمين پهناور به خاطر خاصّيّت كرويّت زمين خواهد داشت . « بَارَكْنَا فِيهَا » : رزق و روزي و نعمت و سرسبزي را در آن افزوديم ( نگا : دخان / 25 - 28 ) . « تَمَّتْ » : تحقّق يافت . اجرا گرديد . « كَلِمَةُ » : وعده خدا به بني‌اسرائيل درباره نابودي دشمنانشان و جانشين گرداندن آنان ( نگا : اعراف / 129 و قصص‌ / 5 و 6 ) . « بِمَا صَبَرُوا » : به سبب صبرايشان بر شدائدي كه از فرعون و فرعونيان ديدند . « دَمَّرْنَا » : تخريب و ويران كرديم . « كَانُوا يَعْرِشُونَ » : برمي‌افراشتند و استوار مي‌داشتند ، اعم از كاخها و خانه‌ها و داربستِ درختها ( نگا : انعام / 141 و نحل / 68 ) .‏

آيه 138

‏متن آيه : ‏

‏ وَجَاوَزْنَا بِبَنِي إِسْرَائِيلَ الْبَحْرَ فَأَتَوْاْ عَلَى قَوْمٍ يَعْكُفُونَ عَلَى أَصْنَامٍ لَّهُمْ قَالُواْ يَا مُوسَى اجْعَل لَّنَا إِلَهاً كَمَا لَهُمْ آلِهَةٌ قَالَ إِنَّكُمْ قَوْمٌ تَجْهَلُونَ ‏

‏ترجمه : ‏

‏بني‌اسرائيل را ( از دست فرعون و فرعونيان نجات داديم و سالم ) از دريا ( ي قلزم نزد خليج سويس ) گذرانديم . ( در مسير خود ) به گروهي رسيدند كه بتهائي داشتند و مشغول پرستش آنها بودند . ( در اين هنگام بني‌اسرائيل به موسي ) گفتند : اي موسي ! براي ما معبودي بساز ( تا به پرستش آن بپردازيم ) همان گونه كه آنان داراي معبودهائي هستند ( و به پرستش آنها مشغول مي‌باشند ! موسي ) گفت : شما گروه ناداني هستيد ( و نمي‌دانيد عبادت راستين چيست و خدائي كه بايد پرستيده شود كيست ) .‏

‏توضيحات : ‏

‏« جَاوَزْنَا » : عبور داديم . « الْبَحْرَ » : مراد درياي قلزم يا احمر نزد خليج سويس فعلي است . « يَعْكُفُونَ » : مواظب عبادت و ملازم پرستش بودند .‏

آيه 139

‏متن آيه : ‏

‏ إِنَّ هَؤُلاء مُتَبَّرٌ مَّا هُمْ فِيهِ وَبَاطِلٌ مَّا كَانُواْ يَعْمَلُونَ ‏

‏ترجمه : ‏

‏اينان ( را كه مي‌بينيد به بت‌پرستي مشغولند ) كارشان ( مايه ) هلاك و نابودي ( خودشان و معبودهايشان ) است ، و آنچه مي‌سازند و مي‌كنند پوچ و نادرست است .‏

‏توضيحات : ‏

‏« مُتَبَّرٌ » : نابودشده و ويران گشته . اسم مفعول از مصدر ( تتبير ) به معني تدمير و تخريب و هلاك‌كردن است ( نگا : اسراء / 7 ) . خبر مقدّم براي ( ما ) و جمله ( مُتَبَّرٌ مَّا هُمْ فِيهِ ) خبر ( إِنَّ ) است . « بَاطِلٌ » : زائل و مضمحل . پوچ و نادرست . « مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ » : بتهائي كه مي‌سازند . عبادتي كه مي‌كنند .‏

آيه 140

‏متن آيه : ‏

‏ قَالَ أَغَيْرَ اللّهِ أَبْغِيكُمْ إِلَهاً وَهُوَ فَضَّلَكُمْ عَلَى الْعَالَمِينَ ‏

‏ترجمه : ‏

‏( سپس ) گفت : آيا جز خدا ( كه آفريدگار همه كائنات است ) معبودي براي شما جستجو كنم‌ ؟ ! و حال آن كه او است كه شما را ( با دادن زمين فراوان ) بر مردمان ( همعصرتان ) برتري داده است .‏

‏توضيحات : ‏

‏« أَبْغِيكُمْ » : براي شما بطلبم . « فَضَّلَكُمْ عَلَي الْعَالَمِينَ » : مراد تفضيل آنان بر ديگر مردمان هم‌عصر به وسيله دادن نعمت فراوان بدانان و تجديد يگانه‌پرستي و آئين و سنّت پيغمبران در ميانشان است .‏

آيه 141

‏متن آيه : ‏

‏ وَإِذْ أَنجَيْنَاكُم مِّنْ آلِ فِرْعَونَ يَسُومُونَكُمْ سُوَءَ الْعَذَابِ يُقَتِّلُونَ أَبْنَاءكُمْ وَيَسْتَحْيُونَ نِسَاءكُمْ وَفِي ذَلِكُم بَلاء مِّن رَّبِّكُمْ عَظِيمٌ ‏

‏ترجمه : ‏

‏به خاطر بياوريد زماني را كه از ( دست جور فرعون و ) فرعونيان شما را نجات داديم . آنان كه به شما بدترين عذاب را مي‌رساندند ، ( و شما را به كارهاي طاقت‌فرسا مي‌گماشتند و همچون حيوانتان مي‌انگاشتند ) . پسرانتان را مي‌كشتند ( تا نسل شما كم شود ) و دخترانتان را ( براي خدمتكاري خود ) زنده نگاه مي‌داشتند . در اين ( شكنجه و آزار فرعون و فرعونيان ، و نجات بخشيدنتان از آن ) آزمايش بزرگي برايتان از جانب پروردگارتان بود .‏

‏توضيحات : ‏

‏« يَسُومُونَكُمْ » : به شما مي‌رساندند و مي‌چشاندند . « سُوءَالْعَذَابِ » : بدترين عذاب و شكنجه . « بَلآءٌ » : امتحان و آزمايش .‏

آيه 142

‏متن آيه : ‏

‏ وَوَاعَدْنَا مُوسَى ثَلاَثِينَ لَيْلَةً وَأَتْمَمْنَاهَا بِعَشْرٍ فَتَمَّ مِيقَاتُ رَبِّهِ أَرْبَعِينَ لَيْلَةً وَقَالَ مُوسَى لأَخِيهِ هَارُونَ اخْلُفْنِي فِي قَوْمِي وَأَصْلِحْ وَلاَ تَتَّبِعْ سَبِيلَ الْمُفْسِدِينَ ‏

‏ترجمه : ‏

‏ما با موسي وعده گذاشتيم ( كه براي پرورش خود و دريافت پيام سهمگين آسماني ) سي‌شب ( به مناجات و عبادت بپردازد ) و ( سپس براي پختگي كامل ) ده شب بر آنها افزوديم و بدين‌وسيله مدّت ( راز و نياز و سوز و ساز با ) پروردگارش چهل شب تمام شد . موسي ( پيش از اين كه عازم عبادت و مناجات خدا شود ) به برادر خود هارون گفت : در ميان قوم من جانشين من باش و اصلاحگر بوده و از راه و روش تباهكاران پيروي مكن .‏

‏توضيحات : ‏

‏« وَاعَدْنَا » : وعده گذاشتيم . وعده داديم . « تَمَّ » : تمام شد . تكميل گرديد . « مِيقَاتُ » : مدّت تعيين شده . وقت معيّن . « أَرْبَعِينَ » : حال واژه ( مَعْدُوداً ) محذوف ، ظرف ، و مفعول‌به ذكر كرده‌اند ، و برخي ( تَمَّ ) را به معني ( صَارَ ) و ( أَرْبَعينَ ) را خبر آن دانسته‌اند . « أُخْلُفْنِي‌ » : جانشين من باش .‏

آيه 143

‏متن آيه : ‏

‏ وَلَمَّا جَاء مُوسَى لِمِيقَاتِنَا وَكَلَّمَهُ رَبُّهُ قَالَ رَبِّ أَرِنِي أَنظُرْ إِلَيْكَ قَالَ لَن تَرَانِي وَلَكِنِ انظُرْ إِلَى الْجَبَلِ فَإِنِ اسْتَقَرَّ مَكَانَهُ فَسَوْفَ تَرَانِي فَلَمَّا تَجَلَّى رَبُّهُ لِلْجَبَلِ جَعَلَهُ دَكّاً وَخَرَّ موسَى صَعِقاً فَلَمَّا أَفَاقَ قَالَ سُبْحَانَكَ تُبْتُ إِلَيْكَ وَأَنَاْ أَوَّلُ الْمُؤْمِنِينَ ‏

‏ترجمه : ‏

‏هنگامي كه موسي به ميعادگاه ما آمد و پروردگارش با او سخن گفت ، ( و كلامي را شنيد كه به كلام كسي نمي‌ماند ، خواست ذاتي را هم ببيند كه چيزي مثل او نيست . لذا ) عرض كرد : پروردگارا ! ( خويشتن را ) به من بنماي تا تو را ببينم ( و جمال والاي تو را بنگرم . تا افتخار گفتار و ديدار نصيبم گردد . خدايش بدو ) گفت : ( تو با اين بنيه آدمي و در اين جهان مادي تاب ديدار مرا نداري و ) مرا نمي‌بيني . وليكن ( براي اطمينان خاطر از اين كه تاب ديدن مرا نداري ) به كوه ( كه همچون تو ماده و بسي نيرومندتر از تو است ) بنگر ، اگر ( در برابر تجلّي ذات من ) بر جاي خود استوار ماند ، تو هم مرا خواهي ديد . امّا هنگامي كه پروردگارش خويشتن به كوه نمود ، آن را درهم كوبيد و موسي بيهوش و نقش زمين گرديد . وقتي كه به هوش آمد گفت : پروردگارا ! تو منزّهي ( از آن كه با چشمان سر قابل رؤيت باشي . بلكه اين چشمان دل و خِردند كه مي‌توانند تو را مشاهده كنند ) . من ( از اين پرسش پشيمانم و ) به سوي تو برمي‌گردم و من نخستينِ مؤمنان ( به عظمت و جلال يزدان در اين زمان ) هستم .‏

‏توضيحات : ‏

‏« أَرِنِي‌ » : به من نشان بده . مفعول دوم آن ( ذاتَكَ ) يا ( نَفْسَكَ ) محذوف است . « لَن تَرَانِي‌ » : مراد اين است كه مرا در اين جهان نمي‌بيني ، و يا اين كه هرگز مرا نمي‌بيني ( نگا : تفسيرالمنار ، جلد 9 ، صفحه 149 - 178 ) . « تَجَلَّيا » : جلوه‌گر شد . برخي گفته‌اند : مراد ظهور ذات باري است و كيفيّت آن بر ما مجهول است . بعضي هم گفته‌اند : مراد جلوه پرتوي از قدرت الهي‌است . « دَكّاً » : درهم كوبيده . با زمين يكسان شده ( نگا : كهف / 98 ) . مصدر است و به عنوان اسم مفعول يعني ( مَدْكُوكاً ) به كار رفته است . « خَرَّ » : فرو افتاد . « صَعِقاً » : مدهوش افتاده . از حال رفته و بر زمين نقش بسته . « أَفَاقَ » : به هوش آمد . « اَوّلُ الْمُؤْمِنِينَ » : مراد نخستينِ مؤمنان در روزگار خودش است . يا نخستينِ مؤمنان به مسأله عدم رؤيت خدا در اين سرا است .‏

آيه 144

‏متن آيه : ‏

‏ قَالَ يَا مُوسَى إِنِّي اصْطَفَيْتُكَ عَلَى النَّاسِ بِرِسَالاَتِي وَبِكَلاَمِي فَخُذْ مَا آتَيْتُكَ وَكُن مِّنَ الشَّاكِرِينَ ‏

‏ترجمه : ‏

‏خدا گفت : اي موسي ! من تو را با رسالتهاي خويش و با سخن گفتنم ( با تو از فراسوي حجاب و بدون واسطه ) بر مردمان ( هم‌عصري كه مأموريّت تبليغ احكام آسماني بدانان داري ) برگزيدم ، پس آنچه به تو داده‌ام ( يعني توراتي را كه به دست تو سپرده‌ام ، محكّم ) برگير و از زمره شكرگزاران ( نعمت يزدان ) باش .‏

‏توضيحات : ‏

‏« إِصْطَفَيْتُكَ » : تو را برگزيده‌ام . « رِسَالاتِ » : جمع رسالت ، چيزهائي كه پيغمبر را مأمور تبليغ آنها مي‌كنند ( نگا : اعراف‌ / 62 ) . « كَلامِ » : سخن‌گفتن .‏

آيه 145

‏متن آيه : ‏

‏ وَكَتَبْنَا لَهُ فِي الأَلْوَاحِ مِن كُلِّ شَيْءٍ مَّوْعِظَةً وَتَفْصِيلاً لِّكُلِّ شَيْءٍ فَخُذْهَا بِقُوَّةٍ وَأْمُرْ قَوْمَكَ يَأْخُذُواْ بِأَحْسَنِهَا سَأُرِيكُمْ دَارَ الْفَاسِقِينَ ‏

‏ترجمه : ‏

‏و براي او در الواح ( تورات ) از هرچيز ( كه مورد نياز بني‌اسرائيل از نصائح و حِكَم و احكام حلال و حرام بود ) نوشتيم ، تا پند و اندرز ( زندگي ) و روشنگر همه چيز ( در امر تكاليف ديني و وظائف شرعي ايشان ) باشد . ( بدو گفتيم : اين ) الواح را با تاب و توان برگير ( و با نشاط فراوان و تلاش بي‌امان ، مانند ديگر پيغمبران أُولُوالعزم ، در تبليغ آنها دامن همّت به كمر بزن ) و به قوم خود ( يعني بني‌اسرائيل ) فرمان بده نيكوترين آنها را به كار بندند . ( مثلاً عفو را بر قصاص ، صبركردن را بر پيروزشدن ، آسان گرفتن را بر سخت گرفتن ، و بالاخره آنچه را كه داراي اجر بيشتر است بر چيزي ترجيح دهند كه از ثواب كمتري برخوردار است ) . به زودي سرزمين گنهكاران ( نافرمان و خارج‌شدگانِ از دستور يزدان ، از قبيل : عاد و ثمود و قوم لوط ) را به شما نشان مي‌دهيم ( تا بنگريد و عبرت گيريد و بدانيد كه اگر چون ايشان شويد ، سرانجام تأسّف‌انگيزي همچون آنان خواهيد داشت و به شما هم همان مي‌رسد كه بديشان رسيده است ) .‏

‏توضيحات : ‏

‏« أَلْوَاح‌ » : جمع لَوح ، آنچه بر آن چيزي نويسند . چگونگي و جنس و تعداد اين الواح بر ما مجهول است . « مَوْعِظَةً وَ تَفْصِيلاً » : به عنوان اندرز و توضيح . بدل از جار و مجرور است . « سَأُرِيكُمْ » : به شما نشان خواهم‌داد .‏

آيه 146

‏متن آيه : ‏

‏ سَأَصْرِفُ عَنْ آيَاتِيَ الَّذِينَ يَتَكَبَّرُونَ فِي الأَرْضِ بِغَيْرِ الْحَقِّ وَإِن يَرَوْاْ كُلَّ آيَةٍ لاَّ يُؤْمِنُواْ بِهَا وَإِن يَرَوْاْ سَبِيلَ الرُّشْدِ لاَ يَتَّخِذُوهُ سَبِيلاً وَإِن يَرَوْاْ سَبِيلَ الْغَيِّ يَتَّخِذُوهُ سَبِيلاً ذَلِكَ بِأَنَّهُمْ كَذَّبُواْ بِآيَاتِنَا وَكَانُواْ عَنْهَا غَافِلِينَ ‏

‏ترجمه : ‏

‏از ( انديشيدن درباره نشانه‌هاي موجود در آفاق و انفس و از فهم‌كردن ) آيات خود كساني را باز مي‌دارم كه در زمين به ناحق تكبّر مي‌ورزند ( و خويشتن را بالاتر از آن مي‌دانند كه آيات ما را بپذيرند و راه انبياء را در پيش گيرند ) ، و اگر هر نوع آيه‌اي ( از كتاب آسماني و هرگونه معجزه‌اي از پيغمبران و هر قسم نشانه‌اي از نشانه‌هاي جهاني ) را ببينند بدان ايمان نمي‌آورند ، و اگر راه هدايت ( و رستگاري ) را ببينند آن را راه خود نمي‌گيرند ، و چنان كه راه گمراهي را ببينند آن را راه خود مي‌گيرند ، اين ( انحراف از جاده شريعت خدا ) هم بدان سبب است كه آيات ما را تكذيب كرده و از آنها غافل و بي‌خبر گشته‌اند .‏

‏توضيحات : ‏

‏« سَأَصْرِفُ » : منصرف خواهم ساخت . راه آنان را تغيير خواهم داد . « بِغَيْرِ الْحَقِّ » : به ناحق . ذكر اين قيد براي تأكيد است‌ ؛ زيرا كه تكبّر بر ديگران و خويشتن برتر گرفتن از پذيرش فرمان يزدان ، هميشه نادرست است ( نگا : بقره / 61 ) . « الرُّشْدِ » : هدايت . عكس گمراهي ( نگا : بقره / 256 ، جنّ / 2 ) . « الْغَيِّ » : گمراهي . « ذلِكَ » : يكايك اين انحرافات و امور ناپسند ، از ايشان سر مي‌زند به سببِ .‏

آيه 147

‏متن آيه : ‏

‏ وَالَّذِينَ كَذَّبُواْ بِآيَاتِنَا وَلِقَاء الآخِرَةِ حَبِطَتْ أَعْمَالُهُمْ هَلْ يُجْزَوْنَ إِلاَّ مَا كَانُواْ يَعْمَلُونَ ‏

‏ترجمه : ‏

‏كساني كه آيات ( كتاب خواندنيِ آسماني و ديدنيِ جهاني ) ما را تكذيب دارند و به ملاقات ( خدا در قيامت و به زنده‌شدن بعد از مرگ و حساب و كتاب ) آخرت ايمان نمي‌آورند ، اعمال ( نيكي كه انجام داده‌اند برباد مي‌رود و باطل و ) بيهوده مي‌شود . مگر چنين كساني جز در برابر كارهائي كه كرده‌اند ( و معاصي و كفري كه ورزيده‌اند ) پاداش داده مي‌شوند ؟‏

‏توضيحات : ‏

‏« لِقَآءِ » : ملاقات . روياروي شدن . مراد رستاخيز و حاضرشدن براي حساب و كتاب در پيشگاه خدا است . « حَبِطَتْ » : هدر رفت و ضائع شد . برباد رفت . « هَلْ يُجْزَوْنَ » : مراد اين است كه كارهاي خوبشان هدر مي‌رود و تنها كيفر اعمال بدشان نصيبشان مي‌شود .‏

آيه 148

‏متن آيه : ‏

‏ وَاتَّخَذَ قَوْمُ مُوسَى مِن بَعْدِهِ مِنْ حُلِيِّهِمْ عِجْلاً جَسَداً لَّهُ خُوَارٌ أَلَمْ يَرَوْاْ أَنَّهُ لاَ يُكَلِّمُهُمْ وَلاَ يَهْدِيهِمْ سَبِيلاً اتَّخَذُوهُ وَكَانُواْ ظَالِمِينَ ‏

‏ترجمه : ‏

‏بعد از ( رفتن ) موسي ( به كوه طور براي مناجات رب غفور ) ، قوم او از زيورهايشان گوساله‌اي ساختند و آن را معبود خود گرفتند كه پيكر ( بي‌جاني ) بود و ( تنها با مهارتي كه سامري در آن به كار گرفته بود ) صداي گاو داشت . مگر نمي‌ديدند كه چنين پيكر گوساله‌گونه‌اي با آنان سخن نمي‌گويد و به راهي ايشان را راهنمائي نمي‌كند . ( به هر حال ، انديشه گاوپرستي پيشين و بت‌پرستي پسين ايشان گُل كرد و غيبت موسي را غنيمت شمردند و ) گوساله را به خدائي گرفتند و ( به خود ) ستم كردند .‏

‏توضيحات : ‏

‏« حُلِّيهِمْ » : زيورهاي خود . زينت‌آلات خويش . « عِجْلاً » : گوساله‌اي . « جَسَداً » : پيكره‌اي . بدل يا عطف بيان است . به معني : سرخ رنگ هم آمده است كه از ( جَسَد ) به معني خون خشكيده ، زعفران و رنگهائي چون آن است . در اين صورت صفت است . « خُوَارٌ » : صداي گاو . « إتَّخَذُوهُ » : آن را معبود خود كردند . درباره گوساله سامري مراجعه شود به : ( بقره / 51 و 54 و 92 و 93 ، نساء / 153 ، طه / 85 - 91 ) .‏

آيه 149

‏متن آيه : ‏

‏ وَلَمَّا سُقِطَ فَي أَيْدِيهِمْ وَرَأَوْاْ أَنَّهُمْ قَدْ ضَلُّواْ قَالُواْ لَئِن لَّمْ يَرْحَمْنَا رَبُّنَا وَيَغْفِرْ لَنَا لَنَكُونَنَّ مِنَ الْخَاسِرِينَ ‏

‏ترجمه : ‏

‏هنگامي كه پشيمان و سرگردان شدند و دانستند كه گمراه گشته‌اند ، گفتند : اگر پروردگارمان بر ما رحم نكند و ما را نيامرزد ، بيگمان از زيانكاران خواهيم بود .‏

‏توضيحات : ‏

‏« سُقِطَ فِي أَيْدِيهِمْ » : بسي پشيمان شدند و افسوس فراوان خوردند . در اصل دست خود را گاز گرفتن و چانه بر دست ندامت افگندن است . واژه ( في ) به معني ( عَلي ) است .‏

آيه 150

‏متن آيه : ‏

‏ وَلَمَّا رَجَعَ مُوسَى إِلَى قَوْمِهِ غَضْبَانَ أَسِفاً قَالَ بِئْسَمَا خَلَفْتُمُونِي مِن بَعْدِيَ أَعَجِلْتُمْ أَمْرَ رَبِّكُمْ وَأَلْقَى الألْوَاحَ وَأَخَذَ بِرَأْسِ أَخِيهِ يَجُرُّهُ إِلَيْهِ قَالَ ابْنَ أُمَّ إِنَّ الْقَوْمَ اسْتَضْعَفُونِي وَكَادُواْ يَقْتُلُونَنِي فَلاَ تُشْمِتْ بِيَ الأعْدَاء وَلاَ تَجْعَلْنِي مَعَ الْقَوْمِ الظَّالِمِينَ ‏

‏ترجمه : ‏

‏هنگامي كه موسي ( از مناجات ) به پيش قوم خود خشمگين و اندوهناك بازگشت ، گفت : پس از ( رفتن من به مناجات ) چه بد جانشينيِ مرا انجام داديد . آيا بر فرمان پرودگارتان ( مبني بر انتظار رجوع من از ميعادگاه طور و مراعات پيمان خود با من ) شتاب ورزيديد ؟ موسي الواح را بينداخت و ( موي ) سر برادرش ( هارون ) را گرفت و آن را به سوي خود كشيد ( چرا كه او را مقصّر مي‌ديد . هارون ) گفت : اي پسر مادرم ! اين مردمان مرا درمانده و ناتوان كردند و نزديك بود مرا بكشند ، پس دشمنان را به من شاد مكن و مرا از زمره قوم ستم‌پيشه مدان .‏

‏توضيحات : ‏

‏« غَضْبَانَ » : خشمگين . حال اوّل است . « أَسِفاً » : اندوهگين . حال دوم است . « إبْنَ اُمَّ » : پسر مادر . اداي سخن بدين شيوه ، براي بر سر مهرآوردن و عطوفت است . منادا است و هر دو واژه به منزله يك واژه مركّب همچون ( خَمْسَه عَشَرَ ) بشمار آمده است . « لا تُشْمِتْ بِيَ الأعْدَآءَ » : دشمنان را به من شاد مكن . از مصدر ( إِشْمات ) به معني مسرور كردن . ثلاثي مجرّد آن ( شَمَاتَة ) است ، به معني : از گرفتاري دشمن و مصيبت او شاد شدن .‏

موضوعات: موقعیت فعلی: فهرست قرآن / سوره اعراف / تفسیر نور / آیات 101 - 150 اعراف  لینک ثابت
[پنجشنبه 1395-02-23] [ 08:51:00 ب.ظ ]




موقعیت فعلی: فهرست قرآن / سوره اعراف / تفسیر نور / آیات 51 - 100 اعراف


آيه 51
‏متن آيه : ‏
‏ الَّذِينَ اتَّخَذُواْ دِينَهُمْ لَهْواً وَلَعِباً وَغَرَّتْهُمُ الْحَيَاةُ الدُّنْيَا فَالْيَوْمَ نَنسَاهُمْ كَمَا نَسُواْ لِقَاء يَوْمِهِمْ هَذَا وَمَا كَانُواْ بِآيَاتِنَا يَجْحَدُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏آن كساني كه ( به دنبال دين حق راه نيفتادند و بلكه ) خوشگذراني و بازي را آئين خود كردند ( و دين را مسخره پنداشتند و به بازيچه گرفتند ) و زندگي دنيا آنان را گول زد ( و جهان عاجل ، ايشان را از جهان آجل بازداشت ) ، پس امروز ايشان را ( از برخورداري از الطاف و انعام خود بي‌نصيب و آنان را ) از ياد مي‌بريم ، چون كه ايشان رسيدن به چنين روزي را از ياد بردند و آيات ( ديدنيِ جهان و خواندنيِ قرآن و سائر كتابهاي آسماني ) ما را انكار كردند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« إِتَّخَذُوا دينَهُمْ لَهْواً وَ لَعِباً » : لَهْو و لعب را آئين خود كردند . دين خود را به بازي و شوخي گرفتند . « كَمَا » : همان گونه كه . چون كه . زيرا كه . حرف ( ك ) مي‌تواند براي تشبيه يا تعليل باشد . واژه ( ما ) در ( كَما ) و در ( وَ ما كانُوا . . . ) مصدري است و بعد از تأويل به مصدر چنين مي‌شود : كَنِسْيَانِهِمْ وَ جُحُودِهِمْ . لِنِسْيانِهِمْ وَ جُحُودِهِمْ .‏

آيه 52
‏متن آيه : ‏
‏ وَلَقَدْ جِئْنَاهُم بِكِتَابٍ فَصَّلْنَاهُ عَلَى عِلْمٍ هُدًى وَرَحْمَةً لِّقَوْمٍ يُؤْمِنُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏بيگمان كتاب بزرگي ( به نام قرآن ) را براي ايشان فرستاده‌ايم كه با آگاهي ( كامل و شامل خدايانه خود از فطرت انسان و سرشت جهان ، احكام و معاني ) آن را توضيح داده و تبيين كرده‌ايم تا مايه هدايت ( ايشان به سوي سعادت ) و رحمت ( خدا در هر دو سرا ) براي كساني باشد كه مؤمنين ( بدان ) باشند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« فَصَّلْناهُ » : معاني و مفاهيم آن را اعم از عقائد و احكام و مواعظ ، مفصّلاً و مشروحاً بيان داشته‌ايم و روشن نموده‌ايم . « عَلي عِلْمِ » : آگاهانه . مشتمل بر دانش بسيار . حال ضمير فاعلي ( نا ) و به معني ( عالِمينَ ) و يا حال ضمير مفعولي ( هُ ) و به معني ( مُشْتَمِلاً عَلي عِلْمٍ كَثيرٍ ) است . « هُديً وَ رَحْمَةً » : مفعولٌ‌له يا حال ( كِتابٍ ) يا ضمير ( هُ ) است .‏

آيه 53
‏متن آيه : ‏
‏ هَلْ يَنظُرُونَ إِلاَّ تَأْوِيلَهُ يَوْمَ يَأْتِي تَأْوِيلُهُ يَقُولُ الَّذِينَ نَسُوهُ مِن قَبْلُ قَدْ جَاءتْ رُسُلُ رَبِّنَا بِالْحَقِّ فَهَل لَّنَا مِن شُفَعَاء فَيَشْفَعُواْ لَنَا أَوْ نُرَدُّ فَنَعْمَلَ غَيْرَ الَّذِي كُنَّا نَعْمَلُ قَدْ خَسِرُواْ أَنفُسَهُمْ وَضَلَّ عَنْهُم مَّا كَانُواْ يَفْتَرُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏آيا ( افراد بي‌باور ) انتظار جز اين را دارند كه سرانجام تهديدهاي كتاب خدا را مشاهده كنند ( و عقاب و عذاب موعود او را هم اينك ببينند ؟ ) . روزي چنين سرانجامي فرا مي‌رسد ( و عقاب و عذاب خدا گريبانگيرشان مي‌گردد . در آن روز ) آنان كه در دنيا آن را فراموش كرده‌اند و پشت گوش انداخته‌اند ، مي‌گويند : بيگمان پيغمبرانِ پروردگارمان آمدند و حق را با خود آوردند ( و ما و ديگران را به سوي آن دعوت كردند ، ولي ما بدان كافر شديم و اكنون پشيمانيم و راه چاره‌اي براي خود نمي‌دانيم ) آيا ميانجيگراني داريم كه براي ما ميانجيگري كنند ( و ما را از دست عذاب برهانند ؟ ) يا ( كاري كنند كه مجدّدا به جهان ) برگردانده شويم تا اعمالي انجام دهيم جداي از اعمالي كه قبلاً مي‌كرديم‌ ؟ ( ولي مگر ممكن است چنين شود ؟ ! آنان پاسخي براي خود نمي‌شنوند . چرا كه با غرور بيجا در دنيا ) ايشان خويشتن را زيانبار كرده‌اند و هستي خود را باخته‌اند ، و معبودهائي را كه به دروغ ساخته بودند همگي گم گشته‌اند و ناپديد شده‌اند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« تَأْوِيلَهُ » : سرانجام و عاقبت آن . مراد عقاب و عذابي است كه وعده داده مي‌شود . « مِن قَبْلُ » : قبلاً . در دنيا .‏

آيه 54
‏متن آيه : ‏
‏ إِنَّ رَبَّكُمُ اللّهُ الَّذِي خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضَ فِي سِتَّةِ أَيَّامٍ ثُمَّ اسْتَوَى عَلَى الْعَرْشِ يُغْشِي اللَّيْلَ النَّهَارَ يَطْلُبُهُ حَثِيثاً وَالشَّمْسَ وَالْقَمَرَ وَالنُّجُومَ مُسَخَّرَاتٍ بِأَمْرِهِ أَلاَ لَهُ الْخَلْقُ وَالأَمْرُ تَبَارَكَ اللّهُ رَبُّ الْعَالَمِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏پروردگار شما خداوندي است كه آسمانها و زمين را در شش دوره بيافريد ، سپس بر تخت ( مركز فرماندهي جهان ) چيره شد ( و به اداره جهان هستي پرداخت ) . با ( پرده تاريك ) شب ، روز را مي‌پوشاند و شب شتابان به دنبال روز روان است . خورشيد و ماه و ستارگان را بيافريده است و جملگي مسخّر فرمان او هستند . آگاه باشيد كه تنها او مي‌آفريند و تنها او فرمان مي‌دهد . بزرگوار و جاويدان و داراي خيرات فراوان ، خداوندي است كه پروردگار جهانيان است .‏

‏توضيحات : ‏
‏« سِتَّةِ أيَّامٍ » : شش روز . مراد شش دوره از زمان است كه مقدار آنها را كسي جز خدا نمي‌داند . « إسْتَوَيا » : مستولي شد . استقرار يافت . چگونگي آن بر ما مجهول است و آنچه از آن مي‌فهميم اين است كه خداوند به فرمانروائي و اداره جهان پرداخت . « الْعَرْش‌ » : تخت سلطنت . آفريده سترگي است كه چگونگي آن بر ما مجهول است . « إِسْتَوي عَلي الْعَرْشِ » : كاملاً چيره شد و فرماندهي را به دست گرفت . « حَثِيثاً » : با سرعت . شتابان . حال فاعل ( يَطْلُبُهُ ) است . يا صفت مصدر محذوف است و تقدير چنين است : يَطْلُبُهُ طَلَباً حَثيثاً . « مُسَخَّرَاتٍ » : فرمانبرداران . فرمانبران . حال است . « الْخَلْقُ » : آفرينش . همه مخلوقات . « الأمْرُ » : فرماندهي . رهبري و گرداندن كار و بار مخلوقات و نظارت بر احوال و اوضاع آنها . « تَبَارَكَ اللهُ » : مقدّس و منزّه خدا است . خير و بركت مادي و معنوي خدا افزون و فراوان است . جاويد و بزرگوار خدا است . فعل ( تَبارَكَ ) از مصدر ( بَرَكَة ) به معني كثرت و زيادت يا به معني ثبوت و ماندگاري است .‏

آيه 55
‏متن آيه : ‏
‏ ادْعُواْ رَبَّكُمْ تَضَرُّعاً وَخُفْيَةً إِنَّهُ لاَ يُحِبُّ الْمُعْتَدِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏پروردگارِ خود را فروتنانه و پنهاني به كمك بخواهيد ( و در دعا با بلندگرداندن صدا يا درخواست چيز ناروا از حدّ اعتدال تجاوز مكنيد كه ) او تجاوزكاران را دوست نمي‌دارد .‏

‏توضيحات : ‏
‏« تَضَرُّعاً » : متواضعانه و خاشعانه . علني و آشكارا . حال ضمير ( و ) در فعل ( أُدْعُوا ) است و به معني مُتَضَرِّعِينَ است . « خُفْيَةً » : پنهاني . نهاني .‏

آيه 56
‏متن آيه : ‏
‏ وَلاَ تُفْسِدُواْ فِي الأَرْضِ بَعْدَ إِصْلاَحِهَا وَادْعُوهُ خَوْفاً وَطَمَعاً إِنَّ رَحْمَتَ اللّهِ قَرِيبٌ مِّنَ الْمُحْسِنِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏در زمين بعد از اصلاح آن ( توسّط خدا يا بر دست انبياء علي‌الخصوص محمّد مصطفي ) فساد و تباهي مكنيد . و خدا را بيمناكانه و اميدوارانه به فرياد خوانيد ؛ ( بيم از عدم پذيرش ، و اميد به رحمتش ) . بيگمان رحمت يزدان به نيكوكاران نزديك است . ( پس نيكوكار باشيد تا دعاي شما پذيرفته گردد و رحمت خدا شامل شما شود ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« خَوْفاً وَ طَمَعاً » : در حال خوف و رجا . از ترس عقاب و اميد به ثواب . هر دو واژه حال و به معني : خَآئِفِينَ وَ طَامِعِين مي‌باشند . « قَرِيبٌ » : مذكّر آمدنِ ( قَريبٌ ) به سبب كسب تذكير مضاف يعني ( رَحْمَةَ ) از مضاف‌اليه‌يعني ( اللهِ ) است . يا حمل فَعيل به معني فاعِل بر فَعيل به معني مَفْعُول است . ( نگا : روح‌المعاني ، اعراف / 56 ) .‏

آيه 57
‏متن آيه : ‏
‏ وَهُوَ الَّذِي يُرْسِلُ الرِّيَاحَ بُشْراً بَيْنَ يَدَيْ رَحْمَتِهِ حَتَّى إِذَا أَقَلَّتْ سَحَاباً ثِقَالاً سُقْنَاهُ لِبَلَدٍ مَّيِّتٍ فَأَنزَلْنَا بِهِ الْمَاء فَأَخْرَجْنَا بِهِ مِن كُلِّ الثَّمَرَاتِ كَذَلِكَ نُخْرِجُ الْموْتَى لَعَلَّكُمْ تَذَكَّرُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏او كسي است كه بادها را به عنوان مژده‌رسانهاي رحمت خود پيشاپيش مي‌فرستد ( تا مردمان را به باريدن باران كه مايه حيات و بيانگر لطف يزدان است مژده دهند ) . هنگامي كه بادها ابرهاي سنگين ( و پر آب را بر دوش خود ) برداشتند ، آنها را به خاطر ( آبياري ) زميني ( بي‌جنب و جوش و خشكيده همچون ) مرده مي‌رانيم و آب را در آنجا مي‌بارانيم و با آن هر نوع ميوه و محصولي را ( از خاك تيره ) پديد مي‌آوريم . و همان گونه ( كه زمين مرده را پرجنب و جوش و زنده مي‌كنيم ) مردگان را ( نيز از دل خاك ) بيرون مي‌آوريم ( و زندگي دوباره مي‌بخشيم . درباره اين امثال كه بيانگر نمونه معاد در اين دنيا است بينديشيد ) تا شما متذكّر شويد و عبرت گيريد .‏

‏توضيحات : ‏
‏« بُشْراً » : جمع بَشير ، مژده‌دهندگان . « بَيْنَ يَدَيْ رَحْمَتِهِ » : پيشاپيش باران رحمت خود . « أَقَلَّتْ » : برداشت . « سَحاباً » : ابرها . جمع سَحابَة . « ثِقَالاً » : جمع ثَقيلَة ، سنگين از آب فراوان . « سُقْنَا » : رانديم .‏

آيه 58
‏متن آيه : ‏
‏ وَالْبَلَدُ الطَّيِّبُ يَخْرُجُ نَبَاتُهُ بِإِذْنِ رَبِّهِ وَالَّذِي خَبُثَ لاَ يَخْرُجُ إِلاَّ نَكِداً كَذَلِكَ نُصَرِّفُ الآيَاتِ لِقَوْمٍ يَشْكُرُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏زمين خوب ( و داراي خاك مرغوب ) ، گياه آن به فرمان پروردگارش مي‌رويد و بالا مي‌گيرد ، امّا زمين بد ( و شوره‌زار ) از آن جز گياه ناچيز و كم‌سود نمي‌رويد . ( اين مثلي است در تأثيرِ وراثت ، تفاوتِ قابليّت در افراد ، نجابتِ خانوادگي ، و تأثير ايمان و كفر دودمان در زندگي زناشوئي . مردمان در فهم و ادراك ، همچون زمين خوب و بدند ) و ما براي شكرگزاران اين چنين آيات را بيان مي‌كنيم .‏

‏توضيحات : ‏
‏« نَكِداً » : پر درد سر و كم سود . حال ضمير مستتر در ( يَخْرُجُ ) است .‏

آيه 59
‏متن آيه : ‏
‏ لَقَدْ أَرْسَلْنَا نُوحاً إِلَى قَوْمِهِ فَقَالَ يَا قَوْمِ اعْبُدُواْ اللَّهَ مَا لَكُم مِّنْ إِلَهٍ غَيْرُهُ إِنِّيَ أَخَافُ عَلَيْكُمْ عَذَابَ يَوْمٍ عَظِيمٍ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( پيوسته مشركان ، دشمنان حق بوده‌اند ، و كافران با پيغمبران جنگيده‌اند . از جمله ) ما نوح را به سوي قوم خود ( كه در ميانشان برانگيخته شده بود ) فرستاديم . او بديشان گفت : اي قوم من ! براي شما جز خدا معبودي نيست . پس تنها خدا را بپرستيد . من ( از شما و دلسوزتان مي‌باشم . قيامت و حساب و كتابي در ميان است و اگر نافرماني كنيد ) مي‌ترسم دچار عذاب آن روزِ بزرگ شويد ( و به دوزخ رويد ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« يَوْمٍ عَظِيمٍ » : روز بزرگ كه قيامت است .‏

آيه 60
‏متن آيه : ‏
‏ قَالَ الْمَلأُ مِن قَوْمِهِ إِنَّا لَنَرَاكَ فِي ضَلاَلٍ مُّبِينٍ ‏

‏ترجمه : ‏
‏اشراف و رؤساي قوم او گفتند : ما شما را ( دور از حق و ) در گمراهي و سرگشتگيِ آشكاري مي‌بينيم .‏

‏توضيحات : ‏
‏« الْمَلأُ » : اشراف رؤساء و زعماء .‏

آيه 61
‏متن آيه : ‏
‏ قَالَ يَا قَوْمِ لَيْسَ بِي ضَلاَلَةٌ وَلَكِنِّي رَسُولٌ مِّن رَّبِّ الْعَالَمِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏گفت : اي قوم من ! هيچ گونه گمراهي در من نيست و دچار سرگشتگي هم نيستم . ولي من فرستاده‌اي از سوي پرودرگار جهانيانم .‏

‏توضيحات : ‏
‏« ضَلالَةٌ » : كمترين گمراهي .‏

آيه 62
‏متن آيه : ‏
‏ أُبَلِّغُكُمْ رِسَالاَتِ رَبِّي وَأَنصَحُ لَكُمْ وَأَعْلَمُ مِنَ اللّهِ مَا لاَ تَعْلَمُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏من مأموريّتهاي ( محولّه از سوي ) پروردگارم را به شما ابلاغ مي‌كنم و شما را پند و اندرز مي‌دهم و از جانب خدا چيزهائي ( به من وحي مي‌گردد و ) مي‌دانم كه شما نمي‌دانيد .‏

‏توضيحات : ‏
‏« رِسَالات‌ » : جمع رسالت ، چيزهائي كه پيغمبران را مأمور تبليغ آنها مي‌كنند .‏

آيه 63
‏متن آيه : ‏
‏ أَوَعَجِبْتُمْ أَن جَاءكُمْ ذِكْرٌ مِّن رَّبِّكُمْ عَلَى رَجُلٍ مِّنكُمْ لِيُنذِرَكُمْ وَلِتَتَّقُواْ وَلَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏آيا تعجّب مي‌كنيد از اين كه ( كتاب آسماني پر ) اندرزي از سوي پروردگارتان بر زبان مردي از خودتان به شما برسد تا شما را بيم دهد و پرهيزگار شويد و ( در پرتو هراس از عذاب و عقاب ، و پرهيز از موجبات خشم خدا ) اميد آن باشد كه مشمول رحمت و رأفت گرديد ؟‏

‏توضيحات : ‏
‏« ذِكْرٌ » : پند و اندرز . در اينجا مراد كتاب آسماني است ( نگا : يوسف / 104 ، انبياء / 50 ) .‏

آيه 64
‏متن آيه : ‏
‏ فَكَذَّبُوهُ فَأَنجَيْنَاهُ وَالَّذِينَ مَعَهُ فِي الْفُلْكِ وَأَغْرَقْنَا الَّذِينَ كَذَّبُواْ بِآيَاتِنَا إِنَّهُمْ كَانُواْ قَوْماً عَمِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏امّا آنان ( با وجود اين همه دلائل روشن ايمان نياوردند و ) او را تكذيب كردند . پس ما او و كساني را كه با وي در كشتي بودند نجات داديم ، و كساني را كه آيات ( خواندني و ديدني ) ما را تكذيب نمودند ، غرق كرديم ، چرا كه آنان مردمان ( كور دل و ) نابينائي بودند ( و حق را نمي‌ديدند ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« أَلَّذِينَ مَعَهُ » : كساني كه با او بودند . كساني كه پيروان او بودند . « فِي الْفُلْكِ » : در كشتي . با كشتي . « عَمِينَ » : جمع عَمي ، نابينايان . كوردلان .‏

آيه 65
‏متن آيه : ‏
‏ وَإِلَى عَادٍ أَخَاهُمْ هُوداً قَالَ يَا قَوْمِ اعْبُدُواْ اللّهَ مَا لَكُم مِّنْ إِلَهٍ غَيْرُهُ أَفَلاَ تَتَّقُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( همان گونه كه نوح را براي دعوت به توحيد به سوي قوم خود فرستاديم ، ) هود را هم به سوي قوم عاد كه خودش از آنان بود روانه كرديم . هود به قوم عاد گفت : اي قوم من ! خداي را بپرستيد و ( بدانيد ) جز او معبودي نداريد . آيا پرهيزگاري نمي‌ورزيد ؟ ( و نمي‌خواهيد با يكتاپرستي خويشتن را از شرّ و فساد در امان داريد ؟ ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« أَخَاهُمْ » : برادرشان . مراد اخوّت در جنس است . در ميان عربها رسم است كه خطاب به هم مي‌گويند : يا أَخا الْعَرَبِ . واژه ( أَخا ) مفعول فعل محذوف ( أَرْسَلْنا ) است .‏

آيه 66
‏متن آيه : ‏
‏ قَالَ الْمَلأُ الَّذِينَ كَفَرُواْ مِن قَوْمِهِ إِنَّا لَنَرَاكَ فِي سَفَاهَةٍ وِإِنَّا لَنَظُنُّكَ مِنَ الْكَاذِبِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏رؤساء و اشراف كفرپيشه قوم او گفتند : ما شما را ابله مي‌دانيم‌ ؛ ( آخر اين چه دعوتي است كه راه انداخته‌اي و اين چه چيز است كه ما را بدان مي‌خواني‌ ؟ ! ) و ما شما را از زمره دروغگويان مي‌پنداريم .‏

‏توضيحات : ‏
‏« سَفاهَة » : كم‌خردي . ابلهي . « مِنَ الْكَاذِبِينَ » : از زمره دروغگويان . اين سخن بيانگر اين است كه پيغمبران پيشين را هم دروغگو پنداشته‌اند و آنان را نيز تكذيب نموده‌اند .‏

آيه 67
‏متن آيه : ‏
‏ قَالَ يَا قَوْمِ لَيْسَ بِي سَفَاهَةٌ وَلَكِنِّي رَسُولٌ مِّن رَّبِّ الْعَالَمِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏هود گفت : اي قوم من ! من ابله نيستم . بلكه من فرستاده‌اي از سوي پروردگار جهانيانم .‏

‏توضيحات : ‏
‏« لَيْسَ بِي سَفَاهَة » : هيچ گونه سبك‌مغزي و كم‌خردي در من نيست .‏

آيه 68
‏متن آيه : ‏
‏ أُبَلِّغُكُمْ رِسَالاتِ رَبِّي وَأَنَاْ لَكُمْ نَاصِحٌ أَمِينٌ ‏

‏ترجمه : ‏
‏من احكام و اوامر پروردگار خود را به شما مي‌رسانم و من اندرزگوي اميني براي شما هستم ( و در آنچه مي‌گويم يكرنگ و راستگويم و از خود چيزي نمي‌گويم ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« نَاصِحٌ » : نصيحت‌كننده . دلسوز . مخلص .‏

آيه 69
‏متن آيه : ‏
‏ أَوَعَجِبْتُمْ أَن جَاءكُمْ ذِكْرٌ مِّن رَّبِّكُمْ عَلَى رَجُلٍ مِّنكُمْ لِيُنذِرَكُمْ وَاذكُرُواْ إِذْ جَعَلَكُمْ خُلَفَاء مِن بَعْدِ قَوْمِ نُوحٍ وَزَادَكُمْ فِي الْخَلْقِ بَسْطَةً فَاذْكُرُواْ آلاء اللّهِ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏آيا تعجّب مي‌كنيد از اين كه ( كتاب آسماني پر ) اندرزي از سوي پروردگارتان بر زبان مردي از خودتان به شما برسد تا شما را بيم دهد . به ياد آوريد آن زماني را كه شما را بعد از قوم نوح وارثان زمين كرد و شما را در ميان مردمان از سلطنت شكوهمندتر و از مملكت فراختر و از قدرت جسماني بيشتري برخوردار كرد . پس نعمتهاي خدا را به ياد آوريد ( و شكر آنها را بگزاريد ) باشد كه رستگار شويد .‏

‏توضيحات : ‏
‏« الْخَلْقِ » : مردمان ، آفريدگان . خلقت ، بنيه . « فِي الْخَلْقِ » : در ميان مردمان . از لحاظ بدني . « بَصْطَةً » = « بَسْطَةً » : توسعه ، گسترش . مفعول‌به يا تمييز است . « ءَالآءَ » : جمع إِلي ، نعمتها .‏

آيه 70
‏متن آيه : ‏
‏ قَالُواْ أَجِئْتَنَا لِنَعْبُدَ اللّهَ وَحْدَهُ وَنَذَرَ مَا كَانَ يَعْبُدُ آبَاؤُنَا فَأْتِنَا بِمَا تَعِدُنَا إِن كُنتَ مِنَ الصَّادِقِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏گفتند : آيا به پيش ما آمده‌اي ( و دست‌اندر كار تبليغ شده‌اي ) تا ما را بر آن داري كه بُتاني را رها سازيم كه پدرانمان آنها را پرستيده‌اند و تنها خدا را بپرستيم و بس‌ ؟ ! ( ما هرگز چنين نخواهيم كرد . ) پس چيزي را بر سر ما بياور كه ( در برابر نافرمانيِ از خود ) به ما وعده مي‌دهي ، اگر از راستگوياني .‏

‏توضيحات : ‏
‏« وَحْدَهُ » : تنها . يگانه . حال است . « نَذَرَ » : ترك كنيم . رها سازيم .‏

آيه 71
‏متن آيه : ‏
‏ قَالَ قَدْ وَقَعَ عَلَيْكُم مِّن رَّبِّكُمْ رِجْسٌ وَغَضَبٌ أَتُجَادِلُونَنِي فِي أَسْمَاء سَمَّيْتُمُوهَا أَنتُمْ وَآبَآؤكُم مَّا نَزَّلَ اللّهُ بِهَا مِن سُلْطَانٍ فَانتَظِرُواْ إِنِّي مَعَكُم مِّنَ الْمُنتَظِرِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏هود گفت : ( به سبب نافرماني و دشمنانگيتان با حق ) مسلّماً عذاب بزرگي و خشم سترگي از سوي پروردگارتان بر شما واقع مي‌شود و بيگمان دامنگيرتان مي‌گردد . آيا با من درباره بتهائي ستيزه مي‌كنيد كه از الوهيّت جز نامي ندارند و شما و نياكان شما بر آنها نام خدا گذارده‌ايد و معبودشان ناميده‌ايد ، و هيچ گونه حجّتي ( كه دالّ بر الوهيّت آنها باشد ) از جانب خدا در حقّ آنها نازل نشده است . ( اكنون كه چنين است ) در انتظار ( عذاب خدا ) باشيد و من هم با منتظرانِ ( شما چشم به راه نزول عذاب ) مي‌مانم .‏

‏توضيحات : ‏
‏« وَقَعَ » : رخ داد . ثابت و واجب گرديد . « رِجْسٌ » : عذاب . « سُلْطَانٍ » : دليل و برهان .‏

آيه 72
‏متن آيه : ‏
‏ فَأَنجَيْنَاهُ وَالَّذِينَ مَعَهُ بِرَحْمَةٍ مِّنَّا وَقَطَعْنَا دَابِرَ الَّذِينَ كَذَّبُواْ بِآيَاتِنَا وَمَا كَانُواْ مُؤْمِنِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏پس ( عذاب طوفانِ باد دامنگيرشان گرديد ، و ما ) هود و مؤمناني را كه با او بودند در پرتو لطف و مرحمت خود رهائي بخشيديم ، و كساني را كه آيات ( خواندني و ديدني ) ما را تكذيب كردند و از زمره مؤمنان نشدند ، نابود و مستأصل گردانديم .‏

‏توضيحات : ‏
‏« أَنجَيْنَا » : نجات داديم . « دَابِرَ » : آخر . تابع . قطعِ دابِر ، كنايه از استيصال و نابودكردن است ( نگا : انعام / 45 ) .‏

آيه 73
‏متن آيه : ‏
‏ وَإِلَى ثَمُودَ أَخَاهُمْ صَالِحاً قَالَ يَا قَوْمِ اعْبُدُواْ اللّهَ مَا لَكُم مِّنْ إِلَهٍ غَيْرُهُ قَدْ جَاءتْكُم بَيِّنَةٌ مِّن رَّبِّكُمْ هَذِهِ نَاقَةُ اللّهِ لَكُمْ آيَةً فَذَرُوهَا تَأْكُلْ فِي أَرْضِ اللّهِ وَلاَ تَمَسُّوهَا بِسُوَءٍ فَيَأْخُذَكُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( از زمره پيغمبران يكي هم ) صالح را به سوي قوم ثمود كه خودش از آنان بود فرستاديم . صالح بديشان گفت : اي قوم من ! خداي را بپرستيد ( و بدانيد كه ) جز او معبودي نداريد . هم اينك معجزه بزرگي ( بر صدق پيغمبري من ) از سوي پروردگارتان برايتان آمده است و ( آن ) اين شتر خدا است ( با ويژگيهاي خاصّ خود ) كه به عنوان معجزه‌اي براي شما آمده است ( و يك شتر عادي و معمولي نيست ) . پس آن را به حال خود واگذاريد تا در زمين هر كجا خواست بچرد ، و بدان آزاري مرسانيد كه ( اگر آزاري برسانيد ) عذاب دردناكي دچارتان مي‌گردد .‏

‏توضيحات : ‏
‏« بَيِّنَةٌ » : دليل . معجزه بزرگ و روشن . « ءَايَةً » : نشانه . معجزه . حال ناقه است . عامل آن معني اشاره است كه عامل معنوي است .‏

آيه 74
‏متن آيه : ‏
‏ وَاذْكُرُواْ إِذْ جَعَلَكُمْ خُلَفَاء مِن بَعْدِ عَادٍ وَبَوَّأَكُمْ فِي الأَرْضِ تَتَّخِذُونَ مِن سُهُولِهَا قُصُوراً وَتَنْحِتُونَ الْجِبَالَ بُيُوتاً فَاذْكُرُواْ آلاء اللّهِ وَلاَ تَعْثَوْا فِي الأَرْضِ مُفْسِدِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و به ياد داشته باشيد كه خداوند شما را جانشينان قوم عاد كرده است و در سرزمين ( حجر ، ميان حجاز و شام ) استقرار بخشيده است . ( سرزميني با دشتهاي مسطّح و حاصلخيز ، و با كوهستانهاي مستحكم و مستعدّي كه مي‌توانيد ) در دشتهاي آن كاخها برافرازيد و در كوههاي آن خانه‌ها بتراشيد و بسازيد . پس نعمتهاي خدا را به ياد داشته باشيد و در زمين ، تباهكارانه فساد راه مي‌ندازيد .‏

‏توضيحات : ‏
‏« بَوَّأَ » : استقرار بخشيد . منزل و مأوي داد . « تَنْحِتُونَ » : مي‌تراشيد . « سُهُول‌ » : جمع سَهْل ، دشتها . « الْجِبَالَ بُيُوتاً » : واژه ( الْجِبالَ ) مي‌تواند مفعول باشد و ( بُيُوتاً ) حال بوده و تأويل به مشتقّ شود ؛ يعني انگار به معني ( مَسْكُونَةً ) باشد . يا اين كه ( الْجِبَالَ ) منصوب به نزع خافض بوده و ( بُيُوتاً ) مفعول بشمار آيد . « لا تَعْثَوْا » : فساد و تباهي مكنيد . « مُفْسِدِينَ » : حال است و براي تأكيد معني ( لا تَعْثَوْا ) به كار رفته است .‏

آيه 75
‏متن آيه : ‏
‏ قَالَ الْمَلأُ الَّذِينَ اسْتَكْبَرُواْ مِن قَوْمِهِ لِلَّذِينَ اسْتُضْعِفُواْ لِمَنْ آمَنَ مِنْهُمْ أَتَعْلَمُونَ أَنَّ صَالِحاً مُّرْسَلٌ مِّن رَّبِّهِ قَالُواْ إِنَّا بِمَا أُرْسِلَ بِهِ مُؤْمِنُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏اشراف و رؤساي متكبّر قوم او به مستضعفاني كه ايمان آورده بودند گفتند : آيا واقعاً مي‌دانيد كه صالح فرستاده‌اي از جانب پروردگار خدا است‌ ؟ ( مستضعفان پاسخ دادند و ) گفتند : ما بدانچه او بدان مأموريّت يافته است ايمان داريم .‏

‏توضيحات : ‏
‏« إِسْتَكْبَرُوا » : تكبّر نمودند و بزرگي فروختند و حقّ را نپذيرفتند . « اسْتُضْعِفُوا » : ضعيف بشمار آمده بودند . مراد كساني است كه استثمار شده بودند . « لِمَنْ ءَامَنَ » : بدل جزء از كلّ براي ( لِلَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا ) است .‏

آيه 76
‏متن آيه : ‏
‏ قَالَ الَّذِينَ اسْتَكْبَرُواْ إِنَّا بِالَّذِيَ آمَنتُمْ بِهِ كَافِرُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏مستكبران ( به مستضعفان ) گفتند : ولي ما بدانچه شما بدان ايمان داريد ، ايمان نداريم .‏

‏توضيحات : ‏
‏. . .‏

آيه 77
‏متن آيه : ‏
‏ فَعَقَرُواْ النَّاقَةَ وَعَتَوْاْ عَنْ أَمْرِ رَبِّهِمْ وَقَالُواْ يَا صَالِحُ ائْتِنَا بِمَا تَعِدُنَا إِن كُنتَ مِنَ الْمُرْسَلِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏پس شتر را پي كردند و از فرمان پروردگار خود سركشي نمودند و گفتند : اي صالح ! اگر ( راست مي‌گوئي ) از زمره پيغمبراني ، آنچه را كه به ما وعده مي‌دهي ( و عذابي را كه ما را از آن مي‌ترساني ) بر سر ما بياور !‏

‏توضيحات : ‏
‏« عَقَرُوا » : پي‌كردند . شتر را ذبح كردند . « عَتَوْا » : سركشي كردند .‏

آيه 78
‏متن آيه : ‏
‏ فَأَخَذَتْهُمُ الرَّجْفَةُ فَأَصْبَحُواْ فِي دَارِهِمْ جَاثِمِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( در نتيجه ستيزه‌جوئي و طغيانگري ) زلزله‌اي ( قصرها و خانه‌هاي مستحكم ) ايشان را در برگرفت ( و زندگي پرزرق و برق آنان را در هم كوبيد ) و در شهر و ديار خود خشكيدند و مردند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« الرَّجْفَةُ » : زلزله . « جَاثِمِينَ » : بر زانوها افتادگان . پيكرهاي خشكيده و بي‌جان . « فَأَصْبَحُوا فِي دَارِهِمْ جَاثِمِينَ » : صبحگاهان در خانه‌هاي خود اجسام بي‌جاني شدند و نقش بر زمين گشتند . با توجّه بدين معني ، ( أَصْبَحُوا ) تامّه است و ( جَاثِمِينَ ) حال است .‏

آيه 79
‏متن آيه : ‏
‏ فَتَوَلَّى عَنْهُمْ وَقَالَ يَا قَوْمِ لَقَدْ أَبْلَغْتُكُمْ رِسَالَةَ رَبِّي وَنَصَحْتُ لَكُمْ وَلَكِن لاَّ تُحِبُّونَ النَّاصِحِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏پس ( صالح با دلي پر اندوه ) از آنان روي برتافت و گفت : اي قوم من ! من پيام پروردگارم را به شما رساندم و شما را پند دادم ، ولي شما اندرزگويان را دوست نمي‌داريد .‏

‏توضيحات : ‏
‏« تَوَلَّيا » : روي برتافت . ايشان را ترك كرد و رفت . ترك‌كردن آنان و سخن‌گفتن با ايشان ، مي‌تواند پيش از نزول بلا باشد ، و يا اين كه بعد از نزول بلا بوده و خطاب براي عبرت بازماندگان و اظهار تأسّف از وضع رقّت‌بار مردگان باشد . « رِسالَةَ » : پيام . آنچه پيغمبران براي تبليغ آن فرستاده مي‌شوند .‏

آيه 80
‏متن آيه : ‏
‏ وَلُوطاً إِذْ قَالَ لِقَوْمِهِ أَتَأْتُونَ الْفَاحِشَةَ مَا سَبَقَكُم بِهَا مِنْ أَحَدٍ مِّن الْعَالَمِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏لوط را هم فرستاديم و او به قوم خود گفت : آيا كار بسيار زشت و پلشتي را انجام مي‌دهيد كه كسي از جهانيان پيش از شما مرتكب آن نشده است‌ ؟ !‏

‏توضيحات : ‏
‏« إِذْ » : ظرف است براي ( أَرْسَلْنا ) و امتداد زماني دارد و مظروف مي‌تواند در برخي از اجزاء آن انجام گيرد . يا اين كه ( لُوطاً ) منصوب به فعل محذوف ( أُذْكُرْ ) است و . . .‏

آيه 81
‏متن آيه : ‏
‏ إِنَّكُمْ لَتَأْتُونَ الرِّجَالَ شَهْوَةً مِّن دُونِ النِّسَاء بَلْ أَنتُمْ قَوْمٌ مُّسْرِفُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( جاي شگفت است كه ) شما به جاي زنان به مردان دل مي‌بازيد و با آنان مي‌آميزيد ! اصلاً شما مردمان تجاوزپيشه‌ايد ( و به انگيزه شهوت‌راني و هواپرستي از مرز فطرت در مي‌گذريد ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« شَهْوَةً » : از روي شهوت . مفعول‌له است . « مِن دُونِ » به جاي .‏

آيه 82
‏متن آيه : ‏
‏ وَمَا كَانَ جَوَابَ قَوْمِهِ إِلاَّ أَن قَالُواْ أَخْرِجُوهُم مِّن قَرْيَتِكُمْ إِنَّهُمْ أُنَاسٌ يَتَطَهَّرُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏پاسخ قوم او جز اين نبود كه گفتند : اينان را از شهر و ديار خود بيرون كنيد . آخر اينان مردمان پاك و پرهيزگاري هستند !‏

‏توضيحات : ‏
‏« أُنَاسٌ » : مردمان . « يَتَطَهَّرُونَ » : پاكي را دوست مي‌دارند . زاهد و پرهيزگارند . البتّه اين سخن را براي تمسخر مؤمنان مي‌گفتند ، همان گونه كه عادت فاسقان و كافران مقتدر و ستم‌پيشه است ( نگا : هود / 87 ) .‏

آيه 83
‏متن آيه : ‏
‏ فَأَنجَيْنَاهُ وَأَهْلَهُ إِلاَّ امْرَأَتَهُ كَانَتْ مِنَ الْغَابِرِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏پس ما لوط و مؤمنان بدو و خانواده او را نجات داديم ، مگر همسرش را كه او ( از خانواده خود گسيخته بود و به گمراهان پيوسته بود و لذا ) از جمله نابودشوندگان گرديد .‏

‏توضيحات : ‏
‏« أهْلَهُ » : خانواده و خويشاوندان لوط . گروندگان بدو . « الْغَابِرِينَ » : ماندگاران . هلاك‌شدگان . واژه ( غابر ) به كسي گفته مي‌شود كه همراهانش بروند و از ايشان بگسلد و باقي بماند . يا به معني رونده است و مراد از دنيارونده و هلاك‌شونده است .‏

آيه 84
‏متن آيه : ‏
‏ وَأَمْطَرْنَا عَلَيْهِم مَّطَراً فَانظُرْ كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الْمُجْرِمِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏بر آنان باراني ( از سنگ ) بارانديم ( و ايشان را سنگباران كرديم ) بنگر كه سرانجام گناهكاران به كجا كشيد .‏

‏توضيحات : ‏
‏« أمْطَرْنَا عَلَيْهِمْ » : مراد باران غضب است‌ ؛ نه رحمت . و آن اين كه ، پس از زيرورو شدن شهر و ديارشان ، گدازه‌هائي از سنگ بر سرشان باريدن گرفت ( نگا : هود / 82 ، فرقان / 40 ) .‏

آيه 85
‏متن آيه : ‏
‏ وَإِلَى مَدْيَنَ أَخَاهُمْ شُعَيْباً قَالَ يَا قَوْمِ اعْبُدُواْ اللّهَ مَا لَكُم مِّنْ إِلَهٍ غَيْرُهُ قَدْ جَاءتْكُم بَيِّنَةٌ مِّن رَّبِّكُمْ فَأَوْفُواْ الْكَيْلَ وَالْمِيزَانَ وَلاَ تَبْخَسُواْ النَّاسَ أَشْيَاءهُمْ وَلاَ تُفْسِدُواْ فِي الأَرْضِ بَعْدَ إِصْلاَحِهَا ذَلِكُمْ خَيْرٌ لَّكُمْ إِن كُنتُم مُّؤْمِنِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏شعيب را هم به سوي اهل مدين كه خود از آنان بود فرستاديم بديشان گفت : اي قوم من ! خدا را بپرستيد ( و بدانيد ) كه جز او معبودي نداريد . معجزه‌اي از سوي پروردگارتان ( بر صحّت پيغمبري من ) برايتان آمده است . ( پيام آسماني اين است كه در زندگي به ويژه در تجارت و معامله با ديگران راست و درست باشيد و ) ترازو و پيمانه را به تمام و كمال بكشيد و بپردازيد و از حقوق مردم چيزي نكاهيد ، و در زمين بعد از اصلاح آن ( توسّط خدا ، يا بر دست انبياء ) فساد و تباهي مكنيد . اين كار به سود شما است اگر ( به خدا و به حقيقت ، ) ايمان داريد .‏

‏توضيحات : ‏
‏« مَدْيَن‌ » : اسم قبيله‌اي است كه از نسل مَدْيان يكي از فرزندان ابراهيم مي‌باشند . اين نام به مسكن ايشان هم اطلاق شده است ( نگا : قصص / 45 ) . « بَيِّنَةٌ » : دليل . معجزه . نوع اين معجزه مانند بسياري از معجزات ديگر روشن نشده است . « لا تَبْخَسُوا » : كم مكنيد . نكاهيد .‏

آيه 86
‏متن آيه : ‏
‏ وَلاَ تَقْعُدُواْ بِكُلِّ صِرَاطٍ تُوعِدُونَ وَتَصُدُّونَ عَن سَبِيلِ اللّهِ مَنْ آمَنَ بِهِ وَتَبْغُونَهَا عِوَجاً وَاذْكُرُواْ إِذْ كُنتُمْ قَلِيلاً فَكَثَّرَكُمْ وَانظُرُواْ كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الْمُفْسِدِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏شما بر سر راهها ( ي منتهي به حق و هدايت و عمل صالح ) منشينيد تا مؤمنان به خدا را بترسانيد و از راه الله بازداريد و آن ( راه مستقيم ) را كج بنمائيد ( و خود به راه معوجّ منحرف گرديد ) . به خاطر آوريد آن زماني را كه اندك بوديد و خداوند ( بر اثر تلاش شبانه‌روزي خودتان نيروي انساني و قدرت مالي ) شما را افزون كرد . و نيز بنگريد كه سرانجام كار مفسدان ( هميشه به كجا انجاميده و عاقبت ) چگونه گشته است .‏

‏توضيحات : ‏
‏« تُوعِدُونَ » : مي‌ترسانيد . « تَبْغُونَها عِوَجاً » : آن راه را كج مي‌خواهيد . مراد اين است كه راه خدا را در نظر مردم كج نشان مي‌دهيد ، و خودتان نيز راهي جدا از راه راست را در پيش مي‌گيريد .‏

آيه 87
‏متن آيه : ‏
‏ وَإِن كَانَ طَآئِفَةٌ مِّنكُمْ آمَنُواْ بِالَّذِي أُرْسِلْتُ بِهِ وَطَآئِفَةٌ لَّمْ يْؤْمِنُواْ فَاصْبِرُواْ حَتَّى يَحْكُمَ اللّهُ بَيْنَنَا وَهُوَ خَيْرُ الْحَاكِمِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و اگر دسته‌اي از شما بدانچه مأمور بدان هستم ايمان بياورد ( و پيغمبري مرا بپذيرد ) ، و دسته‌اي ايمان نياورد ( و تنها به زندگي اين جهان بچسبد ) منتظر باشيد تا خداوند ميان ما داوري‌كند ، و او بهترينِ داوران است .‏

‏توضيحات : ‏
‏« الْحَاكِمِينَ » : داوران . قضات .‏

آيه 88
‏متن آيه : ‏
‏ قَالَ الْمَلأُ الَّذِينَ اسْتَكْبَرُواْ مِن قَوْمِهِ لَنُخْرِجَنَّكَ يَا شُعَيْبُ وَالَّذِينَ آمَنُواْ مَعَكَ مِن قَرْيَتِنَا أَوْ لَتَعُودُنَّ فِي مِلَّتِنَا قَالَ أَوَلَوْ كُنَّا كَارِهِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏اشراف و سران متكبّر قوم شعيب ( كه خويشتن را بالاتر از آن مي‌دانستند كه دين خدا را بپذيرند ، بدو ) گفتند : اي شعيب ! حتماً تو و كساني را كه با تو ايمان آورده‌اند از شهر و آبادي خود بيرون مي‌كنيم مگر اين كه به آئين ما درآئيد . شعيب گفت : آيا ما به آئين شما در مي‌آئيم در حالي كه ( آن را به سبب باطل و نادرست بودن ) دوست نمي‌داريم و نمي‌پسنديم‌ ؟ ! ( هرگز چنين كاري ممكن نيست ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« أَوْ » : يا اين كه . مگر اين كه . « لَتَعُودُنَّ » : در مي‌آئيد و مي‌پذيريد . برمي‌گرديد . فعل ( لَتَعُودُنَّ ) مي‌تواند از افعال ناقصه و به معني ( لَتَصِيرُنَّ ) بوده و يا از افعال تامّه باشد . « مِلَّة » : دين . آئين . « لَتَعُودُنَّ فِي مِلَّتِنَا » : به آئين ما در مي‌آئيد . به آئين ما برمي‌گرديد . با توجّه به معني دوم ، برگشتن شعيب به آئين ايشان ، از راه تغليب و قلمدادكردن او از زمره مؤمنان است ، و يا اين كه به ظنّ اشراف و رؤساي قوم است ، والاّ به سبب عصمت انبياء نه تنها شعيب بلكه هيچ پيغمبري پيش از نبوّت هم مشرك نبوده است تا دوباره به شرك برگردد .‏

آيه 89
‏متن آيه : ‏
‏ قَدِ افْتَرَيْنَا عَلَى اللّهِ كَذِباً إِنْ عُدْنَا فِي مِلَّتِكُم بَعْدَ إِذْ نَجَّانَا اللّهُ مِنْهَا وَمَا يَكُونُ لَنَا أَن نَّعُودَ فِيهَا إِلاَّ أَن يَشَاءَ اللّهُ رَبُّنَا وَسِعَ رَبُّنَا كُلَّ شَيْءٍ عِلْماً عَلَى اللّهِ تَوَكَّلْنَا رَبَّنَا افْتَحْ بَيْنَنَا وَبَيْنَ قَوْمِنَا بِالْحَقِّ وَأَنتَ خَيْرُ الْفَاتِحِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏اگر ما به آئين شما درآئيم ، بعد از آن كه خدا ما را از آن نجات بخشيده است ، مسلّماً به خدا دروغ بسته‌ايم ( و به گزاف خويشتن را پيروان آئين آسماني ناميده‌ايم ) . ما را نسزد كه بدان درآئيم ، مگر اين كه خدا كه پروردگار ما است بخواهد ( كه هرگز چنين چيزي را هم نخواهد خواست ) . علم پروردگار ما همه چيز را در بر گرفته است ( و او با مرحمت و محبّتي كه نسبت به مؤمنان دارد ، ايمان ما را محفوظ مي‌فرمايد . لذا ) ما تنها بر خدا توكّل داشته ( و هم بدو پشت مي‌بنديم ) . پروردگارا ! ميان ما و قوم ما به حق داوري كن ( حقي كه سنّت تو در داوري ميان محِقّينِ مصلِحين و مبْطِلينِ مفسدين ، بر آن جاري است ) و تو بهترينِ داوراني ( چرا كه بر همه‌چيز آگاه و بر هر چيز توانائي ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« إِلاّ أَن يَشَآءَ اللهُ » : ذكر اين قيد براي يادآوري اين مطلب است كه خدا قادر مطلق است و هرچه بخواهد شدني است ، ولي سنّت خدا برابر عدل انجام مي‌گيرد و لذا هرگز چنين دستوري را صادر نمي‌فرمايد . يا اين كه بيان اين سخن از سوي شعيب ، محض تواضع و تأدّب با خدا و فرمانبريِ بي‌چون و چرا از ذات ذوالجلال است . همان گونه كه پيغمبر ما به هنگام دعا مي‌فرمود : « يَا مُقَلِّبَ الْقُلُوبِ ثَبِّتْ قَلْبِي عَليا دِينِكَ » : در صورتي كه مي‌دانست خداوند دل او را بر ايمان ثابت و ماندگار مي‌دارد . « إِفْتَحْ » : داوري كن ( نگا : شعراء / 118 ) . « الْفَاتِحِينَ » : قضات . داوران .‏

آيه 90
‏متن آيه : ‏
‏ وَقَالَ الْمَلأُ الَّذِينَ كَفَرُواْ مِن قَوْمِهِ لَئِنِ اتَّبَعْتُمْ شُعَيْباً إِنَّكُمْ إِذاً لَّخَاسِرُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏اشراف و سران كافر قوم او ( خطاب به پيروان خود ) گفتند : اگر از شعيب پيروي كنيد در اين صورت شما ( هم به سبب گرويدن به آئيني كه آباء و اجدادتان بر آن نبوده‌اند ، شرف و ثروت خود را از دست مي‌دهيد و ) زيانكار مي‌گرديد .‏

‏توضيحات : ‏
‏. . .‏

آيه 91
‏متن آيه : ‏
‏ فَأَخَذَتْهُمُ الرَّجْفَةُ فَأَصْبَحُواْ فِي دَارِهِمْ جَاثِمِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( در نتيجه ستيزه‌جوئي و طغيانگري ) زلزله‌اي ( قصرها و خانه‌هاي ) ايشان را در برگرفت ( و زندگي پرزرق و برق آنان را درهم كوبيد ) و در شهر و ديار خود خشكيدند و مردند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« الرَّجْفَةُ » ، « أَصْبَحُوا » ، « جَاثِمِينَ » : ( نگا : اعراف / 78 ) .‏

آيه 92
‏متن آيه : ‏
‏ الَّذِينَ كَذَّبُواْ شُعَيْباً كَأَن لَّمْ يَغْنَوْاْ فِيهَا الَّذِينَ كَذَّبُواْ شُعَيْباً كَانُواْ هُمُ الْخَاسِرِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏كساني كه شعيب را تكذيب كردند ( آن چنان نابود شدند و شهر و ديارشان ويران گرديد كه ) گوئي هرگز در آنجا نبوده و سكونت نگزيده‌اند . كساني كه شعيب را تكذيب كردند ( و گمان مي‌بردند آنان كه از شعيب پيروي كنند زيانكار مي‌شوند ، خودشان سعادت دنيا و آخرت را از دست دادند و ) زيانمند شدند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« أَلَّذِينَ » : مبتدا است . خبر آن جمله ( كَأَن لَّمْ يَغْنَوْا ) مي‌باشد . « لَمْ يَغْنَوْا » : بسر نبرده‌اند . نبوده‌اند .‏

آيه 93
‏متن آيه : ‏
‏ فَتَوَلَّى عَنْهُمْ وَقَالَ يَا قَوْمِ لَقَدْ أَبْلَغْتُكُمْ رِسَالاَتِ رَبِّي وَنَصَحْتُ لَكُمْ فَكَيْفَ آسَى عَلَى قَوْمٍ كَافِرِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏سپس شعيب از آنان روي برتافت و گفت : اي قوم من ! من پيامهاي پروردگارم را به شما رساندم و اندرزتان دادم ( و در حق شما خيرخواهي نمودم . ولي حق را نشنيديد و جز بر طغيان و عصيان نيفزوديد ) پس با اين حال چگونه بر حال قوم بي‌ايمان ( و بي‌ديني چون شما ) اندوه بخورم‌ ؟‏

‏توضيحات : ‏
‏« ءَاسَيا » : محزون مي‌شوم . غم و اندوه مي‌خورم . فعل مضارع ، متكلّم وحده ، ثلاثي مجرّد ، از ماده ( أسي ) و از باب چهارم است .‏

آيه 94
‏متن آيه : ‏
‏ وَمَا أَرْسَلْنَا فِي قَرْيَةٍ مِّن نَّبِيٍّ إِلاَّ أَخَذْنَا أَهْلَهَا بِالْبَأْسَاء وَالضَّرَّاء لَعَلَّهُمْ يَضَّرَّعُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏ما به هيچ آبادي و شهري پيغمبري نفرستاده‌ايم ( كه او اهل آنجا را به دين راستين خدا خوانده باشد و ايشان از پذيرش دعوت او سرپيچي نموده باشند ) مگر اين كه ساكنان آن را به شدائد و مصائب گرفتار ساخته‌ايم تا اين كه ( به خود آيند و زير ضربات حوادث و فشار مشكلات ، فطرت آنان بيدار و نياز به پروردگار در زواياي وجودشان پرتوافكن شود و دست دعا به سوي خدا بردارند و خالصانه به درگاه الله ) تضرّع و زاري‌كنند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« قَرْيَةٍ » : مراد شهر بزرگي است كه مركز فرماندهي امراء و پايتخت رؤساء باشد . « وَ مَآ أَرْسَلْنَا فِي قَرْيَةٍ مِّن نَّبِيٍّ » : در اين كلام حذفي وجود دارد ، از قبيل : فَكَذَّبَهُ أَهْلُهَا . « يَضَّرَّعُونَ » : خشوع و خضوع كنند . فروتني و فرمانبرداري كنند . توبه و انابت كنند . فعل مضارع از باب تفعّل است . « الْبَأْسَآءِ وَ الضَّرَّآءِ » : ( نگا : بقره / 177 و 214 ) .‏

آيه 95
‏متن آيه : ‏
‏ ثُمَّ بَدَّلْنَا مَكَانَ السَّيِّئَةِ الْحَسَنَةَ حَتَّى عَفَواْ وَّقَالُواْ قَدْ مَسَّ آبَاءنَا الضَّرَّاء وَالسَّرَّاء فَأَخَذْنَاهُم بَغْتَةً وَهُمْ لاَ يَشْعُرُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏سپس ( هنگامي كه اين هشدارها و بيدارباشها در آنان اثر نگذاشت ، ايشان را به فراواني نعمت و اعطاء سلامت آزموديم و ) بدي را به نيكي ( و بلا را به رفاه ) تبديل كرديم تا بدانجا كه ( از لحاظ اموال و انفس ) فزوني گرفتند و ( به سبب ناداني مغرور شدند و لاف‌زنان ) گفتند : به پدران و نياكان ما هم خوشي و ناخوشي و ثروتمندي و مستمندي دست داده است ( و اين روزگار است كه گاهي به انسان رو مي‌كند و گاهي به انسان پشت مي‌كند و اصلاً سعادت و شقاوت ما در دست خدا نيست ! چون با پتك بلا بيدار نشدند و شكر نعمت هم نگفتند ) پس ناگهاني ايشان را ( به عذاب و عقاب ) گرفتيم و نفهميدند ( كه چه شد و چرا چنين گشت ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« عَفَوْا » : فزوني يافتند چه در اموال و چه در انفس . براي فهم بيشتر اين آيه مراجعه شود به ( انعام / 42 - 45 ، مؤمنون / 77 ، زخرف / 75 ) .‏

آيه 96
‏متن آيه : ‏
‏ وَلَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرَى آمَنُواْ وَاتَّقَواْ لَفَتَحْنَا عَلَيْهِم بَرَكَاتٍ مِّنَ السَّمَاءِ وَالأَرْضِ وَلَكِن كَذَّبُواْ فَأَخَذْنَاهُم بِمَا كَانُواْ يَكْسِبُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏اگر مردمان اين شهرها و آباديها ( به خدا و انبياء ) ايمان مي‌آوردند و ( از كفر و معاصي ) پرهيز مي‌كردند ، ( درگاه خيرات و ) بركات آسمان و زمين را بر روي آنان مي‌گشوديم ( و از بلايا و آفات به دورشان مي‌داشتيم ) ولي آنان به تكذيب ( پيغمبران و انكار حقائق ) پرداختند و ما هم ايشان را به كيفر اعمالشان گرفتار و مجازات نموديم ( و عبرت جهانيانشان كرديم ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« أَخَذْنَاهُمْ » : ايشان را مجازات كرديم و كيفر داديم . « بِمَا » : به سبب كاري كه . به سبب چيزي كه .‏

آيه 97
‏متن آيه : ‏
‏ أَفَأَمِنَ أَهْلُ الْقُرَى أَن يَأْتِيَهُمْ بَأْسُنَا بَيَاتاً وَهُمْ نَآئِمُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏آيا مردمان اين شهرها و آباديها ( كه دعوت پيغمبران را نپذيرفتند و به جاي ايمان بر كفر و معاصي افزودند ، از اين ) ايمن شدند كه عذاب ما شبانه به سراغ آنان رود ، در حالي كه ايشان غرق در خواب باشند ؟ ( شگفتا كه از مكافات عمل غافل شدند ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« بَأْس‌ » : عذاب ( نگا : غافر / 29 و 85 ) . « بَيَاتاً » : شب هنگام . در حالي كه شب را مي‌گذراندند ( نگا : اعراف / 4 ) .‏

آيه 98
‏متن آيه : ‏
‏ أَوَ أَمِنَ أَهْلُ الْقُرَى أَن يَأْتِيَهُمْ بَأْسُنَا ضُحًى وَهُمْ يَلْعَبُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏يا اين كه مردمان اين شهرها و آباديها ايمن شدند از اين كه عذاب ما چاشتگاهان به سراغشان آيد ، در حالي كه ( به انجام كارهاي بي‌ارزشي مشغولند كه انگار ) سرگرم بازي هستند ؟‏

‏توضيحات : ‏
‏« ضُحيً‌ » : وقت چاشتگاه . مي‌شود مراد تمام روز هم باشد .‏

آيه 99
‏متن آيه : ‏
‏ أَفَأَمِنُواْ مَكْرَ اللّهِ فَلاَ يَأْمَنُ مَكْرَ اللّهِ إِلاَّ الْقَوْمُ الْخَاسِرُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏آيا آنان از چاره نهاني و مجازات ناگهاني خدا ايمن و غافل شده‌اند ؟ در حالي از چاره نهاني و مجازات ناگهاني خدا جز زيانكاران ( و از دست‌دهندگان عقل و انسانيّت ) ايمن و غافل نمي‌گردند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« مَكْرَ » : چاره نهاني و مجازات ناگهاني . مراد از مكر خدا در حق بندگان اين است كه ايشان را در ناز و نعمت و كفر و معاصي آزاد مي‌گذارد و به ناگاه تازيانه عذاب را بر آنان مي‌نوازد و كار ايشان را مي‌سازد ( نگا : آل‌عمران / 54 ) .‏

آيه 100
‏متن آيه : ‏
‏ أَوَلَمْ يَهْدِ لِلَّذِينَ يَرِثُونَ الأَرْضَ مِن بَعْدِ أَهْلِهَا أَن لَّوْ نَشَاء أَصَبْنَاهُم بِذُنُوبِهِمْ وَنَطْبَعُ عَلَى قُلُوبِهِمْ فَهُمْ لاَ يَسْمَعُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏آيا براي كساني كه زمين را از صاحبان قبلي آن به ارث مي‌برند ( و جانشين ديگران مي‌گردند ) روشن نشده است كه اگر بخواهيم آنان را ( همچون پيشينيان ) به سبب گناهانشان نشانه تير بلا مي‌گردانيم و بر دلهايشان مهر مي‌نهيم تا ديگر ( صداي حق را ) نشنوند ( و آهسته آهسته رهسپار دوزخ شوند ) ؟‏

‏توضيحات : ‏
‏« لَمْ يَهْدِ » : روشن نشده است و معلوم نگشته است . خداوند ايشان را رهنمود و متوجّه نكرده است . فاعل آن مي‌تواند ضمير مستتر ( هُوَ ) بوده و به ( الله ) برگردد ، و مفعول آن جمله ( أَن لَّوْ نَشَآءُ ) باشد . يا اين كه فاعل آن جمله ( أَن لَّوْ نَشَآءُ ) بوده و فعل لازم بشمار آيد . « أَصَبْنَاهُمْ » : ايشان را نشانه تير بلا مي‌گردانيم . آنان را دچار مصيبت مي‌كنيم و نابودشان مي‌سازيم . « نَطْبَعُ » : مهر مي‌نهيم ( نگا : نساء / 155 ) . « لا يَسْمَعُونَ » : اندرز نمي‌پذيرند . صداي حق را نمي‌شنوند و نصائح را در گوش نمي‌گيرند .‏

 

موضوعات: موقعیت فعلی: فهرست قرآن / سوره اعراف / تفسیر نور / آیات 51 - 100 اعراف  لینک ثابت
 [ 08:50:00 ب.ظ ]




موقعیت فعلی: فهرست قرآن / سوره اعراف / تفسیر نور / آیات 1 - 50 اعراف


آيه 1
‏متن آيه : ‏
‏ المص ‏
‏ترجمه : ‏
‏الف . لام . ميم . صاد .‏
‏توضيحات : ‏
‏ذكر حروف مقطّعه در اوائل برخي از سوره‌ها ، علاوه از جلب توجّه شنوندگان ، و دعوت آنان به سكوت و استماع ، عربها را فرياد مي‌دارد كه اين قرآن از همان حروف هجائي فراهم آمده است كه شما گفتار و نوشتار خود را بدان اداء مي‌كنيد . پس اگر درباره آسماني‌بودن قرآن دچار شكّ و ترديديد ، سوره‌اي همچون يكي از سوره‌هاي آن را بسازيد و ارائه دهيد ، و . . . ( نگا : بقره / 23 ) .‏
آيه 2
‏متن آيه : ‏
‏ كِتَابٌ أُنزِلَ إِلَيْكَ فَلاَ يَكُن فِي صَدْرِكَ حَرَجٌ مِّنْهُ لِتُنذِرَ بِهِ وَذِكْرَى لِلْمُؤْمِنِينَ ‏
‏ترجمه : ‏
‏( اين قرآن ) كتابي است كه از ( سوي يزدان جهان ) بر تو نازل شده است و نبايد از ناحيه آن هيچ گونه نگراني و ناراحتي به خود راه دهي . ( نه نگراني از ناحيه بار سنگين رسالتي كه بر دوش داري و نه از جانب عكس‌العملهائي كه دشمنان سرسخت در برابر آن نشان مي‌دهند ، و نه از سوي نتيجه و برداشتي كه از تبليغ اين رسالت انتظار مي‌رود . چرا كه هدف از نزول اين قرآن اين است ) كه بدان ( كافران را از عواقب شوم افكار و اعمالشان ) بترساني ، و مؤمنان را پند و اندرز دهي .‏
‏توضيحات : ‏
‏« لِتُنذِرَ » : متعلّق به ( أُنزِلَ ) است . « ذِكْرَيا » : پند و اندرز دادن . پنددهنده و اندرزگو . اين واژه مصدر و به معني ( تذكير ) است . مجرور بوده و عطف بر محلّ ( لِتُنذِرَ ) است . تقدير چنين مي‌شود : لِلإِنذَارِ وَ التَّذْكِيرِ . يا اين كه ( ذِكْري ) به معني اسم فاعل يعني ( مذكّر ) است . مرفوع بوده و خبر مبتداي محذوف است . تقدير چنين مي‌شود : وَ هُوَ ذِكْري لِلْمُؤْمِنينَ . و . . .‏
آيه 3
‏متن آيه : ‏
‏ اتَّبِعُواْ مَا أُنزِلَ إِلَيْكُم مِّن رَّبِّكُمْ وَلاَ تَتَّبِعُواْ مِن دُونِهِ أَوْلِيَاء قَلِيلاً مَّا تَذَكَّرُونَ ‏
‏ترجمه : ‏
‏از چيزي پيروي كنيد كه از سوي پروردگارتان بر شما نازل شده است ، و جز خدا از اولياء و سرپرستان ديگري پيروي مكنيد ( و فرمان مپذيريد ) . كمتر متوجّه ( اوامر و نواهي خدا ) هستيد ( و كمتر پند مي‌گيريد ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« مِن دُونِهِ » : بجز او . به جاي او . ضمير ( هِ ) به ( رَبِّ ) برمي‌گردد . اگر مرجع آن ( ما ) باشد ، پيش از ( اَوْلِيَآءَ ) مضافي چون ( أَباطيل ) محذوف است . در اين صورت معني چنين مي‌شود : جز از وحي آسمان ، از ياوه‌سرائي سرپرستان ديگري پيروي مكنيد . « قَلِيلاً مَّا تَذَكَّرُونَ » : كمتر پند مي‌گيريد و متذكّر مي‌گرديد . راجع به قوانين و احكام الهي چندان چيزي نمي‌دانيد . گاه‌گاهي يادآور و پندپذير مي‌گرديد . ( قَلِيلاً ) صفت موصوف محذوفي چون ( زَمَاناً ) يا ( تذكّراً ) است و ( ما ) زائد و براي تأكيد قلّت است .‏

آيه 4
‏متن آيه : ‏
‏ وَكَم مِّن قَرْيَةٍ أَهْلَكْنَاهَا فَجَاءهَا بَأْسُنَا بَيَاتاً أَوْ هُمْ قَآئِلُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏چه بسيار شهرها و آباديهائي كه آنها را ( به سبب گناهان فراوان ساكنان آنجاها ) ويران كرده‌ايم و عذاب ما مردمان آنجاها را در برگرفته است ، در شبانگاهان ( كه در خواب ناز بوده‌اند ، مانند قوم لوط ) يا در چاشتگاهان كه به استراحت پرداخته‌اند ( مانند قوم شعيب ) .‏
‏توضيحات : ‏
‏« كَمْ » : چه بسيار . « قَرْيَةٍ » : شهر . روستا . در اينجا مراد ساكنان شهر يا روستا است . « بَأْس‌ » : عذاب . « بَيَاتاً » : شب هنگام . در حالي كه شب را مي‌گذراندند . اين واژه مي‌تواند مفعول‌فيه بوده و يا اين كه مصدر و به معني ( بائِتينَ ) و حال باشد . « قَآئِلُونَ » : خفتگان در نيمروز . استراحت‌كنندگان در چاشتگاه . از ماده ( قَيْل ) .‏

آيه 5
‏متن آيه : ‏
‏ فَمَا كَانَ دَعْوَاهُمْ إِذْ جَاءهُمْ بَأْسُنَا إِلاَّ أَن قَالُواْ إِنَّا كُنَّا ظَالِمِينَ ‏
‏ترجمه : ‏
‏در آن موقع كه عذاب ما به سراغ ايشان آمده است ، دعا و استغاثه‌اي جز اين نداشته‌اند كه گفته‌اند : واقعاً ما ستمكار بوده‌ايم ( و با دست خود بر خود ستم كرده‌ايم و هم اينك پشيمانيم و چشم به راه عفو يزدانيم ! امّا بدين هنگام پشيماني را چه سود ؟ ! ) .‏
‏توضيحات : ‏
‏« دَعْوَاهُمْ » : دعاي ايشان . استغاثه آنان .‏

آيه 6
‏متن آيه : ‏
‏ فَلَنَسْأَلَنَّ الَّذِينَ أُرْسِلَ إِلَيْهِمْ وَلَنَسْأَلَنَّ الْمُرْسَلِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( در روز قيامت ) به طور قطع از كساني كه پيغمبران به سوي آنان روانه شده‌اند مي‌پرسيم ( كه آيا پيام آسماني به شما رسانده شده است يا خير و چگونه بدان پاسخ داده‌ايد ؟ ) و حتماً از پيغمبران هم مي‌پرسيم ( كه آيا پيام آسماني را رسانده‌ايد و از مردمان در قبال فرمان يزدان چه شنيده و چه ديده‌ايد ؟ ) .‏
‏توضيحات : ‏
‏« الْمُرْسَلِينَ » : فرستادگان . پيغمبران .‏

آيه 7
‏متن آيه : ‏
‏ فَلَنَقُصَّنَّ عَلَيْهِم بِعِلْمٍ وَمَا كُنَّا غَآئِبِينَ ‏
‏ترجمه : ‏
‏مسلّماً ( اعمال همه را مو به مو و ) آگاهانه براي آنان شرح مي‌دهيم‌ ؛ چرا كه ما از آنان به دور نشده‌ايم ( و همه‌جا حاضر و ناظر كردار و رفتارشان بوده‌ايم ) .‏
‏توضيحات : ‏
‏« عَلَيْهِمْ » : براي همه مردمان . براي پيغمبران ، در توضيح پاسخ ايشان به خدا : لا عِلْمَ لَنا ( نگا : مائده / 109 ) . « بِعِلْمٍ » : آگاهانه . از روي علم . « مَا كُنَّا غَآئِبِينَ » : غائب نبوده‌ايم . غافل و بي‌خبر نبوده‌ايم .‏

آيه 8
‏متن آيه : ‏
‏ وَالْوَزْنُ يَوْمَئِذٍ الْحَقُّ فَمَن ثَقُلَتْ مَوَازِينُهُ فَأُوْلَئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ ‏
‏ترجمه : ‏
‏سنجش درست ( و دقيق اعمال ) در آن روز انجام مي‌گيرد . پس هر كه ( كفّه حسنات ) ترازوي او سنگين شود ( و بر كفّه سيّئات او رجحان پذيرد ) اين چنين كساني رستگارند .‏
‏توضيحات : ‏
‏« الْوَزْنُ » : وزن‌كردن . سنجش . مبتدا است و خبر آن ( يَوْمَئِذٍ ) است . « الْحَقُّ » : صحيح . درست . صفت ( الْوَزْنُ ) است . اين صفت و موصوف ، معني مبتدا و خبر نيز مي‌دهند . يعني : وزن‌كردن اعمال در آن روز صحيح است . « مَوَازِين‌ » : جمع ميزان : ترازوها . و جمع موزون : سنجيده‌ها .‏

آيه 9
‏متن آيه : ‏
‏ وَمَنْ خَفَّتْ مَوَازِينُهُ فَأُوْلَئِكَ الَّذِينَ خَسِرُواْ أَنفُسَهُم بِمَا كَانُواْ بِآيَاتِنَا يِظْلِمُونَ ‏
ترجمه : ‏
‏و كسي كه ( كفّه حسنات او از كفّه سيّئات ) ترازوي او سبك شود ، اين چنين كساني به سبب پيوسته انكار كردن آيات ما ( سرمايه وجود ) خود را از دست داده‌اند .‏
‏توضيحات : ‏
‏« خَسِرُوا » : از دست داده‌اند . زيانكار و بي‌بهره نموده‌اند . « يَظْلِمُونَ » : ظلم در اينجا در معني تكذيب و انكار به كار رفته است .‏

آيه 10
‏متن آيه : ‏
‏ وَلَقَدْ مَكَّنَّاكُمْ فِي الأَرْضِ وَجَعَلْنَا لَكُمْ فِيهَا مَعَايِشَ قَلِيلاً مَّا تَشْكُرُونَ ‏
‏ترجمه : ‏
‏شما را در زمين مقيم كرده‌ايم و قدرت و نعمتتان داده‌ايم ، و وسائل زندگيتان را در آن مهيّا نموده‌ايم ، ( امّا شما در برابر نعمتهاي فراوان ) بسيار كم سپاسگزاري مي‌كنيد .‏
‏توضيحات : ‏
‏« مَكَّنَّاكُمْ » : شما را قدرت و نعمت داديم . و قوّه و سلطه بخشيديم . به شما مكان و مأوي داديم . « مَعَايِشَ » : جمع مَعيشة و مَعاش ، وسائل زندگي و مايه بقاء . از قبيل : خوردنيها و نوشيدنيها .‏

آيه 11
‏متن آيه : ‏
‏ وَلَقَدْ خَلَقْنَاكُمْ ثُمَّ صَوَّرْنَاكُمْ ثُمَّ قُلْنَا لِلْمَلآئِكَةِ اسْجُدُواْ لآدَمَ فَسَجَدُواْ إِلاَّ إِبْلِيسَ لَمْ يَكُن مِّنَ السَّاجِدِينَ ‏
‏ترجمه : ‏
‏( آدم ، جدّ نخستين ) شما را آفريديم و سپس صورتگري كرديم . بعد از آن به فرشتگان ( و از جمله ابليس كه در صف آنان قرار داشت ، ولي از ايشان نبود ) گفتيم : براي آدم سجده ( خضوع و تواضع ) كنيد ( و بزرگ و گراميش داريد ) . پس ( همه فرشتگان به فرمان يزدان ) سجده كردند ( و تعظيم و تكريم به جاي آوردند ) مگر ابليس كه ( از جنّيان بود و فرمان نبرد و ) سجده نكرد .‏
‏توضيحات : ‏
‏« خَلَقْنَاكُمْ » : شما را آفريديم . در اينجا مراد اين است كه : اصل شما يعني نياي نخستينتان را آفريديم ( نگا : حجر / 28 - 33 ) . صيغه جمع براي تعظيم آدم است كه ابوالبشر است . « صَوَّرْنا » : صورت‌بندي و صورتگري كرديم . آدم را از خاك آفريديم و جان به كالبدش دميديم و پيكر زيبا و قامت رعنا و انديشه والا بدو داديم . « إِلآّ إِبْلِيسَ » : مگر اهريمن . مستثني منقطع است . زيرا كه ابليس از جنس فرشتگان نيست ( نگا : كهف / 50 و حجر / 27 ) .‏

آيه 12
‏متن آيه : ‏
‏ قَالَ مَا مَنَعَكَ أَلاَّ تَسْجُدَ إِذْ أَمَرْتُكَ قَالَ أَنَاْ خَيْرٌ مِّنْهُ خَلَقْتَنِي مِن نَّارٍ وَخَلَقْتَهُ مِن طِينٍ ‏
‏ترجمه : ‏
‏( خداوند به او ) گفت : چه چيز تو را بازداشت از اين كه سجده ببري ، وقتي كه من به تو دستور ( تعظيم و تواضع براي آدم ) داده‌ام‌ ؟ ( ابليس از روي عناد و تكبّر پاسخ ) گفت : من از او بهترم . چرا كه مرا از آتش آفريده‌اي و او را از خاك . ( و آتش كجا و خاك كجا ! ) .‏
‏توضيحات : ‏
‏« مَا مَنَعَكَ ؟ » : چه چيز تو را باز داشت‌ ؟ چه چيز مانع شد ؟ « طِينٍ » : گِل ( نگا : صافّات / 11 ) . خاك ( نگا : آل‌عمران / 59 ) . زيرا خاك عام است و بر گِل و غيرگِل اطلاق مي‌شود . استعمال ( طين ) در اينجا چه بسا اشاره به مرحله‌اي از مراحل تدريجي خِلقت آدم باشد .‏

آيه 13
‏متن آيه : ‏
‏ قَالَ فَاهْبِطْ مِنْهَا فَمَا يَكُونُ لَكَ أَن تَتَكَبَّرَ فِيهَا فَاخْرُجْ إِنَّكَ مِنَ الصَّاغِرِينَ ‏
‏ترجمه : ‏
‏( خداوند بدو ) گفت : پس از اين ( بهشت آسماني يا بهشت زميني ، يا از ميان فرشتگان ، و يا از اين منزلت و مرتبت ) فرود آي ! تو را نرسد كه در اين ( مكان دل‌آرا ، و جايگاه والا ، نافرماني كني و ) تكبّر ورزي . پس بيرون رو ، تو از زمره خواراني ( و جاي تو در ميان اشرار است ، نه در ميان اخيار ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« إهْبِطْ » : فرود آي . پائين رو . تنزّل كن . « مِنْها » : از آن . مرجع ( ها ) واژه ( جَنَّة ) مفهوم از مقام است ، همان گونه كه در آيه 61 سوره نحل ، ( ها ) به ( أَرْضِ ) مفهوم از مقام برمي‌گردد : وَ لَوْ يُؤاخِذُ اللهُ النَّاسَ بِظُلْمِهِم مَّا تَرَكَ عَلَيْها مِن دآبَّةٍ . مراد از ( جَنَّة ) بهشت موعود ، يا بهشت موجود در زمين است . يا اين كه مرجع ( ها ) منزلت و مرتبت و يا ( مَلائِكَة ) در آيه 11 است . « الصَّاغِرينَ » : خواران ، افراد پست و حقير . از مصدر ( صَغار ) به معني ذُلّ ( نگا : انعام / 124 ) .‏

آيه 14
‏متن آيه : ‏
‏ قَالَ أَنظِرْنِي إِلَى يَوْمِ يُبْعَثُونَ ‏
‏ترجمه : ‏
‏( اهريمن ) گفت : مرا تا روزي مهلت ده و زنده بدار كه ( قيامت نام است و مردمان در آن زنده مي‌شوند و از گورها ) برانگيخته مي‌گردند .‏
‏توضيحات : ‏
‏« أَنظِرْني‌ » : مرا مهلت ده . مراد اين كه مرا زنده بدار و مميران .‏
آيه 15
‏متن آيه : ‏
‏ قَالَ إِنَّكَ مِنَ المُنظَرِينَ ‏
‏ترجمه : ‏
‏( خداوند ) گفت : شما از زمره مهلت يافتگاني ( و مدّتهاي مديد در زمين ماندگار مي‌ماني ) .‏
‏توضيحات : ‏
‏« الْمُنظَرِينَ » : مهلت‌يافتگان . مهلت داده‌شدگان .‏

آيه 16
‏متن آيه : ‏
‏ قَالَ فَبِمَا أَغْوَيْتَنِي لأَقْعُدَنَّ لَهُمْ صِرَاطَكَ الْمُسْتَقِيمَ ‏
‏ترجمه : ‏
‏( اهريمن ) گفت : بدان سبب كه مرا گمراه داشتي ، من بر سر راه مستقيم تو در كمين آنان مي‌نشينم ( و با هرگونه وسائل ممكن در گمراهي ايشان مي‌كوشم ) .‏
‏توضيحات : ‏
‏« أَغْوَيْتَنِي‌ » : مرا گمراه ساختي . حكم گمراهي درباره‌ام صادر كردي . « صِرَاط‌ » : راه . منصوب به نزع خافض است و در اصل ( عَلي صِراطِكَ ) است . مي‌تواند مفعول‌فيه نيز باشد .‏

آيه 17
‏متن آيه : ‏
‏ ثُمَّ لآتِيَنَّهُم مِّن بَيْنِ أَيْدِيهِمْ وَمِنْ خَلْفِهِمْ وَعَنْ أَيْمَانِهِمْ وَعَن شَمَآئِلِهِمْ وَلاَ تَجِدُ أَكْثَرَهُمْ شَاكِرِينَ ‏
‏ترجمه : ‏
‏سپس از پيش‌رو و از پشت سر و از طرف راست و از طرف چپ ( و از هر جهت كه بتوانم ) به سراغ ايشان مي‌روم و ( گمراهشان مي‌سازم و از راه حق منحرفشان مي‌نمايم . تا بدانجا كه ) بيشتر آنان را ( مؤمن به خود و ) سپاسگزار نخواهي يافت .‏
‏توضيحات : ‏
‏« أَيْمان » : جمع يَمين ، طرف راست . « شَمَآئِل‌ » : جمع شِمال ، طرف چپ .‏

آيه 18
‏متن آيه : ‏
‏ قَالَ اخْرُجْ مِنْهَا مَذْؤُوماً مَّدْحُوراً لَّمَن تَبِعَكَ مِنْهُمْ لأَمْلأنَّ جَهَنَّمَ مِنكُمْ أَجْمَعِينَ ‏
‏ترجمه : ‏
‏( خداوند ) گفت : خوار و حقير و رانده و ذليل از اين ( جايگاه قدس و قدسيان ) بيرون رو . سوگند مي‌خورم ، دوزخ را از تو و از همه كساني پر مي‌سازم كه از تو پيروي كنند .‏
‏توضيحات : ‏
‏« مَذْؤُوماً » : مذموم . ننگين . حقير . حال اوّل براي ضمير مستتر در فعل ( أُخْرُجْ ) است . « مَدْحُوراً » : مطرود . رانده شده . حال دوم است . « مِنكُمْ » : از شما . در اصل : ( مِنكَ وَ مِنْهُمْ ) است و از راه تغليب ضمير مخاطب به كار رفته است .‏

آيه 19
‏متن آيه : ‏
‏ وَيَا آدَمُ اسْكُنْ أَنتَ وَزَوْجُكَ الْجَنَّةَ فَكُلاَ مِنْ حَيْثُ شِئْتُمَا وَلاَ تَقْرَبَا هَذِهِ الشَّجَرَةَ فَتَكُونَا مِنَ الظَّالِمِينَ ‏
‏ترجمه : ‏
‏اي آدم ! تو و همسرت در بهشت ساكن شويد و در هر كجا كه خواستيد ( بگرديد و از نعمتهاي آن ) بخوريد ، ولي به اين درخت ، نزديك نشويد ( و از آن نخوريد ، كه اگر چنين كنيد ) از زمره ستمكاران خواهيد شد .‏
‏توضيحات : ‏
‏« حَيْثُ » : هرجا . « الشَّجَرَةَ » : درخت . بوته گياه ( نگا : صافّات / 146 ) . خداوند نوع درخت يا گياه مورد نظر را مشخّص نفرموده است .‏

آيه 20
‏متن آيه : ‏
‏ فَوَسْوَسَ لَهُمَا الشَّيْطَانُ لِيُبْدِيَ لَهُمَا مَا وُورِيَ عَنْهُمَا مِن سَوْءَاتِهِمَا وَقَالَ مَا نَهَاكُمَا رَبُّكُمَا عَنْ هَذِهِ الشَّجَرَةِ إِلاَّ أَن تَكُونَا مَلَكَيْنِ أَوْ تَكُونَا مِنَ الْخَالِدِينَ ‏
‏ترجمه : ‏
‏سپس اهريمن آنان را وسوسه كرد تا ( مخالفت با فرمان خدا را در نظرشان بيارايد و لباسهايشان را از تن به در آورد و برهنه و عريانشان سازد ) و عورات نهان از ديده آنان را بديشان نمايد ، و ( بدين منظور ) گفت : پروردگارتان شما را از اين درخت باز نداشته است ، مگر بدان خاطر كه ( اگر از اين درخت بخوريد ) دو فرشته مي‌شويد ، و يا اين كه ( جاودانه مي‌گرديد و ) از زمره جاويدانان ( در اين سرا ) خواهيد شد .‏
‏توضيحات : ‏
‏« لِيُبْدِيَ » : تا ظاهر و آشكار سازد . « وُورِيَ » : مستور شده است . پوشيده گشته است . مجهول فعل ماضي ( واري ) از مصدر ( مُواراه ) است . « سَوْءَات‌ » : جمع ( سَوْءَة ) ، عورت . شرمگاه .‏

آيه 21
‏متن آيه : ‏
‏ وَقَاسَمَهُمَا إِنِّي لَكُمَا لَمِنَ النَّاصِحِينَ ‏
‏ترجمه : ‏
‏و براي آنان بارها سوگند خورد كه من خيرخواه شما هستم .‏
‏توضيحات : ‏
‏« قَاسَمَ » : سوگند خورد . بارها سوگند خورد . « النَّاصِحِينَ » : خيرخواهان . مخلصان .‏

آيه 22
‏متن آيه : ‏
‏ فَدَلاَّهُمَا بِغُرُورٍ فَلَمَّا ذَاقَا الشَّجَرَةَ بَدَتْ لَهُمَا سَوْءَاتُهُمَا وَطَفِقَا يَخْصِفَانِ عَلَيْهِمَا مِن وَرَقِ الْجَنَّةِ وَنَادَاهُمَا رَبُّهُمَا أَلَمْ أَنْهَكُمَا عَن تِلْكُمَا الشَّجَرَةِ وَأَقُل لَّكُمَا إِنَّ الشَّيْطَآنَ لَكُمَا عَدُوٌّ مُّبِينٌ ‏
‏ترجمه : ‏
‏پس آرام آرام آنان را با مكر و فريب ( به سوي نافرماني و خوردن از آن درخت ) كشيد . هنگامي كه از آن درخت چشيدند ، عورات خويش بديدند ، و ( براي پوشاندن شرمگاه‌هاي خود ) شروع به جمع‌آوري برگهاي ( درختان ) بهشت كردند و آنها را بر خود افكندند . پروردگارشان ( به سرزنش ايشان پرداخت و خطاكاري آنان را متذكّر شد و ) فريادشان زد كه آيا شما را از آن درخت نهي نكردم و به شما نگفتم كه اهريمن دشمن آشكارتان است ( و خير شما را نمي‌خواهد ؟ ) .‏
‏توضيحات : ‏
‏« فَدَلاّهُمَا » : فعل ( دَلّي ) از ماده ( دلو ) ، يعني : اهريمن آن دو را آهسته آهسته از درجه و مقام والايشان فرود آورد و از شاخسار اطاعت به چاهسار معصيت انداخت . يا فعل ( دَلّي ) در اصل ( دلل ) و مضاعف بوده و لام دوم به ياء تبديل شده است . در اين صورت معني چنين مي‌شود : اهريمن آن دو را بر انجام كار ناشايست دل و جرأت بخشيد . « بِغُرُورٍ » : با نيرنگ و فريب . « طَفِقَا » : شروع كردند . از افعال مقاربه است . « يَخْصِفَانِ » : از ماده ( خصف ) به معني : الصاق . چسباندن . پينه‌كردن . يعني : برگ درختان را بر اندام خود مي‌انداختند و عورت خويشتن را با آن مي‌پوشاندند .‏

آيه 23
‏متن آيه : ‏
‏ قَالاَ رَبَّنَا ظَلَمْنَا أَنفُسَنَا وَإِن لَّمْ تَغْفِرْ لَنَا وَتَرْحَمْنَا لَنَكُونَنَّ مِنَ الْخَاسِرِينَ ‏
‏ترجمه : ‏
‏( آدم و همسرش ، دست دعا به سوي خدا برداشتند و ) گفتند : پروردگارا ! ما ( با نافرماني از تو ) بر خويشتن ستم كرده‌ايم و اگر ما را نبخشي و بر ما رحم نكني از زيانكاران خواهيم بود .‏‏توضيحات : ‏
‏. . .‏

آيه 24
‏متن آيه : ‏
‏ قَالَ اهْبِطُواْ بَعْضُكُمْ لِبَعْضٍ عَدُوٌّ وَلَكُمْ فِي الأَرْضِ مُسْتَقَرٌّ وَمَتَاعٌ إِلَى حِينٍ ‏
‏ترجمه : ‏
‏( خداوند خطاب به آدم و حوّاء و ابليس ) گفت : ( از اين جايگاه والا ) پائين رويد . برخي دشمن برخي خواهيد بود . در زمين تا روزگاري استقرار خواهيد داشت و ( از نعمتهاي آن ) بهره‌مند خواهيد شد .‏
‏توضيحات : ‏
‏« بَعْضُكُمْ لِبَعْضٍ عَدُوٌّ » : مراد اين است كه شما مردمان با اهريمنان دشمن خواهيد بود . يا اين كه فرزندان آدم و حوّاء برخي دشمن برخي خواهند بود . « مستقرّ » : قرارگاه . استقرار . « مَتَاعٌ » : تمتّع . بهره‌مندي . كالا و قُوت زندگي . « إِليا حِينٍ » : تا زماني كه مرگتان فرا مي‌رسد . تا وقتي كه روزگارتان به پايان مي‌رسد و قيامت بپا مي‌شود .‏

آيه 25
‏متن آيه : ‏
‏ قَالَ فِيهَا تَحْيَوْنَ وَفِيهَا تَمُوتُونَ وَمِنْهَا تُخْرَجُونَ ‏
‏ترجمه : ‏
‏( خداوند ) گفت : در زمين ( توليد نسل مي‌كنيد و ) زندگي بسر مي‌بريد و در آن مي‌ميريد ( و دفن مي‌شويد ) و از آنْ ( هنگام رستاخيز زنده مي‌گرديد و ) بيرون مي‌آئيد .‏
‏توضيحات : ‏
‏در « فِيهَا » و « مِنْهَا » مرجع ضميرِ ( ها ) أَرْض است .‏

آيه 26
‏متن آيه : ‏
‏ يَا بَنِي آدَمَ قَدْ أَنزَلْنَا عَلَيْكُمْ لِبَاساً يُوَارِي سَوْءَاتِكُمْ وَرِيشاً وَلِبَاسُ التَّقْوَىَ ذَلِكَ خَيْرٌ ذَلِكَ مِنْ آيَاتِ اللّهِ لَعَلَّهُمْ يَذَّكَّرُونَ ‏
‏ترجمه : ‏
‏اي آدميزادگان ! ما لباسي براي شما درست كرده‌ايم كه عورات شما را مي‌پوشاند ، و لباس زينتي را ( برايتان ساخته‌ايم كه خود را بدان مي‌آرائيد . امّا بايد بدانيد كه ) لباس تقوا و ترس از خدا ، بهترين لباس است ( كه انسان خود را بدان مي‌آرايد و خويشتن را از عذاب آخرت مي‌رهاند ) . اين ( آفرينش لباسهاي ظاهري و باطني ) از نشانه‌هاي ( فضل و رحمت ) خدا است تا بندگان متذكّر ( نعمتهاي پروردگار ) شوند .‏
‏توضيحات : ‏
‏« أَنزَلْنَا » : آفريديم . درست كرديم . ( نگا : زمر / 6 ، حديد / 25 ) . « يُوارِي‌ » : مي‌پوشاند . پنهان مي‌دارد . « رِيشاً » : پر . در اينجا مراد لباس زينت و وسائل آرايش است . « ذلِكَ » : آن آفرينش لباس به طور مطلق ، يا آن آفرينش لباس تقوا .‏

آيه 27
‏متن آيه : ‏
‏ يَا بَنِي آدَمَ لاَ يَفْتِنَنَّكُمُ الشَّيْطَانُ كَمَا أَخْرَجَ أَبَوَيْكُم مِّنَ الْجَنَّةِ يَنزِعُ عَنْهُمَا لِبَاسَهُمَا لِيُرِيَهُمَا سَوْءَاتِهِمَا إِنَّهُ يَرَاكُمْ هُوَ وَقَبِيلُهُ مِنْ حَيْثُ لاَ تَرَوْنَهُمْ إِنَّا جَعَلْنَا الشَّيَاطِينَ أَوْلِيَاء لِلَّذِينَ لاَ يُؤْمِنُونَ ‏
‏ترجمه : ‏
‏اي آدميزادگان ! شيطان شما را نفريبد ، همان گونه كه پدر و مادرتان را ( فريفت و ) از بهشت بيرونشان كرد و لباسشان را از ( تن ) ايشان بيرون ساخت تا عوراتشان را بديشان نمايد . شيطان و همدستانش شما را مي‌بينند ، در صورتي كه شما آنها را نمي‌بينيد ( لذا از راههاي گوناگون و به شيوه‌هاي مختلفي كه نهان از ديد شما است بر شما يورش مي‌آورند . بايد چنين دشمناني را پائيد و از كيد و مكرشان ترسيد . با اين توضيح كه آنان بر مؤمنان تسلّط ندارند و بلكه ) ما شياطين را دوستان و ياران كساني ساخته‌ايم كه ايمان نمي‌آورند ( يعني اهريمنان تنها بر غير مؤمنان تسلّط دارند ) .‏
‏توضيحات : ‏
‏« لا يَفْتِنَنَّكُمْ » : شما را گول نزند و نفريبد . « يَنزِعُ » : به در مي‌آورد . مي‌كند . « قَبِيل‌ » : اعوان . ياران و همدستان . « مِنْ حَيْثُ » : از راهي كه . به گونه‌اي كه . « جَعَلْناَ الشَّيَاطِينَ » : مراد اين است كه شيطان و يارانش تنها بر افراد بي‌ايمان و بر كساني كه ايمان سستي دارند مسلّط هستند ( نگا : حجر / 42 ، نحل / 99 و 100 ) .‏

آيه 28
‏متن آيه : ‏
‏ وَإِذَا فَعَلُواْ فَاحِشَةً قَالُواْ وَجَدْنَا عَلَيْهَا آبَاءنَا وَاللّهُ أَمَرَنَا بِهَا قُلْ إِنَّ اللّهَ لاَ يَأْمُرُ بِالْفَحْشَاء أَتَقُولُونَ عَلَى اللّهِ مَا لاَ تَعْلَمُونَ ‏
ترجمه : ‏
‏( كافران ) وقتي كه كار زشتي ( همچون شرك و طواف كعبه را در حال برهنگي ) انجام مي‌دهند ، مي‌گويند : پدران خود را بر اين كار ديده‌ايم ( و نياكانمان را بر اين روش و برنامه يافته‌ايم و ما به دنبال آنان رفته و از ايشان پيروي مي‌كنيم ) و خدا ما را بدان دستور داده است ! بگو ( اي پيغمبر ! ) : خداوند به كار زشت دستور نمي‌دهد . آيا چيزي را به خدا نسبت مي‌دهيد كه ( مستند و دليل صحّت آن را ) نمي‌دانيد ؟‏
‏توضيحات : ‏
‏« فَاحِشَةً » : عمل قبيح . گناه بسيار زشت . « الْفَحْشَآء » : عمل قبيح . گناه بسيار زشت .‏

آيه 29
‏متن آيه : ‏
‏ قُلْ أَمَرَ رَبِّي بِالْقِسْطِ وَأَقِيمُواْ وُجُوهَكُمْ عِندَ كُلِّ مَسْجِدٍ وَادْعُوهُ مُخْلِصِينَ لَهُ الدِّينَ كَمَا بَدَأَكُمْ تَعُودُونَ ‏
‏ترجمه : ‏
‏بگو : پروردگارم ( همگان را در هر زمان و مكاني ) به دادگري فرمان داده است ، و ( دستور او ) اين ( است ) كه در هر عبادتي رو به خدا كنيد و از وي مخلصانه اطاعت نمائيد و او را صادقانه بپرستيد . خداوند همان گونه كه شما را در آغاز آفريده است ، ( به همان سادگي پس از مرگ شما را زنده مي‌كند و به سوي او ) برمي‌گرديد .‏
‏توضيحات : ‏
‏« الْقِسْطِ » : دادگري . ميانه‌روي . « وُجُوهٌ » : جمع وجه . چهره . ذات . « عِندَ » : در . « مَسْجِد » : مكان عبادت . زمان عبادت . سجود كه مراد از آن نماز است . « أَقِيمُوا وُجُوهَكُمْ عِندَ كُلِّ مَسْجِدٍ » : در هر مسجدي به نماز ايستيد و دل خود را متوجّه خدا كنيد . در هر زمان و مكان عبادتي خالصانه به خدا رو كنيد و تنها او را در نظر داشته باشيد . در هر سجده و كرنشي رو به سوي خدا داريد و عبادتتان تنها براي او باشد . « أُدْعُوهُ » : او را عبادت كنيد و بپرستيد . دعاء در اينجا به معني عبادت است . « الدِّينَ » : اطاعت . عبادت . انقياد .‏

آيه 30
‏متن آيه : ‏
‏ فَرِيقاً هَدَى وَفَرِيقاً حَقَّ عَلَيْهِمُ الضَّلاَلَةُ إِنَّهُمُ اتَّخَذُوا الشَّيَاطِينَ أَوْلِيَاء مِن دُونِ اللّهِ وَيَحْسَبُونَ أَنَّهُم مُّهْتَدُونَ ‏
‏ترجمه : ‏
‏( در آن وقت كه به سوي او برمي‌گرديد ، دو گروه خواهيد بود : ) گروهي كه ( خداوند ايشان را موفّق گردانده است و به سبب پيروي از رهنمود پيغمبران ) هدايتشان بخشيده است ، و گروهي كه درخور گمراهي گرديده و سرگشته شده‌اند ، چرا كه به جاي يزدان شياطين را به دوستي و سروري گرفته‌اند و خويشتن را راه‌يافته پنداشته‌اند .‏
‏توضيحات : ‏
‏« فَرِيقاً » : گروه . دسته . واژه نخست ، مفعولٌ‌به مقدّم فعل ( هَدي ) است ،

موضوعات: موقعیت فعلی: فهرست قرآن / سوره اعراف / تفسیر نور / آیات 1 - 50 اعراف  لینک ثابت
 [ 08:48:00 ب.ظ ]
 
   
 
مداحی های محرم