فرشته
 
 


شنبه یکشنبه دوشنبه سه شنبه چهارشنبه پنج شنبه جمعه
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30



جستجو


موضوع

نحوه نمایش نتایج:


اللّهُمَّ كُنْ لِوَلِيِّكَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَعَلى آبائِهِ في هذِهِ السّاعَةِ وَفي كُلِّ ساعَةٍ وَلِيّاً وَحافِظاً وَقائِدا ‏وَناصِراً وَدَليلاً وَعَيْناً حَتّى تُسْكِنَهُ أَرْضَك َطَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فيها طَويلاً

دريافت كد دعاي فرج




 



موقعیت فعلی: فهرست قرآن / سوره مؤمنون / تفسیر نور

آيه 1
‏متن آيه : ‏
‏ قَدْ أَفْلَحَ الْمُؤْمِنُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏مسلّماً مؤمنان پيروز و رستگارند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« أَفْلَحَ » : پيروز شد . به آرزو رسيد . رستگار گرديد .‏

آيه 2
‏متن آيه : ‏
‏ الَّذِينَ هُمْ فِي صَلَاتِهِمْ خَاشِعُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏كسانيند كه در نمازشان خشوع و خضوع دارند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« خَاشِعُونَ » : مراد كساني است كه دل به خدا مي‌دهند و مي‌دانند چه مي‌گويند و چه مي‌كنند . انگار در برابر پروردگار ايستاده‌اند و مؤدّبانه او را مي‌ستايند و متواضعانه از بارگاه كبريائي رسيدن به سعادت و دوري از شقاوت را مي‌طلبند .‏

آيه 3
‏متن آيه : ‏
‏ وَالَّذِينَ هُمْ عَنِ اللَّغْوِ مُعْرِضُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و كسانيند كه از ( كردار ) بيهوده و ( گفتار ) ياوه رويگردانند ( و زندگي را جدّي مي‌گيرند ؛ نه شوخي ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« اللَّغْوِ » : كردار بيهوده و گفتار ياوه . اعمال و اقوالي كه در آن خير و سودي نباشد .‏

آيه 4
‏متن آيه : ‏
‏ وَالَّذِينَ هُمْ لِلزَّكَاةِ فَاعِلُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و كسانيند كه زكات مال بدر مي‌كنند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« فَاعِلُونَ » : انجام دهندگان . در اينجا پرداخت كنندگان مراد است .‏

آيه 5
‏متن آيه : ‏
‏ وَالَّذِينَ هُمْ لِفُرُوجِهِمْ حَافِظُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و عورت خود را حفظ مي‌كنند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« فُرُوج‌ » : جمع فَرْج ، عورت .‏

آيه 6
‏متن آيه : ‏
‏ إِلَّا عَلَى أَزْوَاجِهِمْ أوْ مَا مَلَكَتْ أَيْمَانُهُمْ فَإِنَّهُمْ غَيْرُ مَلُومِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏مگر از همسران يا كنيزان خود ، كه در اين صورت جاي ملامت ايشان نيست .‏

‏توضيحات : ‏
‏« عَلَيا » : در اينجا به معني ( عَنْ ) است . « ما » : به معني ( مَنْ ) و براي ذوي‌العقول است . « مَا مَلَكَتْ أَيْمَانُهُمْ » : مُلك يمين ، كنيزان مراد است ( نگا : نساء / 3 و 24 و 25 ) . كنيز در گذشته بوده است و مرد مي‌توانسته است از ميان كنيزان خود كساني را به همسري گيرد . اسلام در جنگ مشروع اجازه داده است مسلمانان از دشمنان برده بگيرند اگر دشمنان از ميان مسلمانان مردمان را برده كنند . در غير اين صورت مسلمانان كسي را برده و كنيز نمي‌كنند ( نگا : تفسيرالمنتخب ) .‏

آيه 7
‏متن آيه : ‏
‏ فَمَنِ ابْتَغَى وَرَاء ذَلِكَ فَأُوْلَئِكَ هُمُ الْعَادُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏اشخاصي كه غير از اين ( دو راه زناشوئي ) را دنبال كنند ، متجاوز ( از حدود مشروع ) بشمار مي‌آيند ( و زناكار مي‌باشند ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« إبْتَغي » : جست . طلبيد . « الْعَادُونَ » : تجاوزگران . در گذرندگان از احكام خدا و حدود شريعت او .‏

آيه 8
‏متن آيه : ‏
‏ وَالَّذِينَ هُمْ لِأَمَانَاتِهِمْ وَعَهْدِهِمْ رَاعُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و كسانيند كه در امانتداري خويش امين و در عهد خود بر سر پيمانند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« أَمَانَاتِهِمْ » : مراد از امانت ، هر آن چيزي است كه شخص را بر آن امين دانسته باشند ، اعم از تكاليف شرعي خدا يا اموال سپرده مردم . « عَهْدِهِمْ » : پيمان با خدا با پذيرش دين او ، و پيمان با مردم در مصالح جامعه مراد است . « رَاعُونَ » : رعايت‌كنندگان . امانتداران و نگاه‌دارندگان عهد و پيمان .‏

آيه 9
‏متن آيه : ‏
‏ وَالَّذِينَ هُمْ عَلَى صَلَوَاتِهِمْ يُحَافِظُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و كسانيند كه مواظب نمازهاي خود مي‌باشند ( و پيوسته آنها را در وقت خود اداء ، و اركان و اصول و خشوع و خضوع لازم را مراعات مي‌نمايند ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« عَلَيا صَلَوَاتِهِمْ يُحَافِظُونَ » : مداوم بر نمازهاي خود در اوقات معيّن بوده و شروط لازم آن را مراعات مي‌دارند .‏

آيه 10
‏متن آيه : ‏
‏ أُوْلَئِكَ هُمُ الْوَارِثُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏آنان مستحقّان ( سعادت ) و فراچنگ آورندگان ( بهشت ) هستند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« الْوَارِثُونَ » : به ارث برندگان . مراد مستحقّان مي‌باشد ( نگا : اعراف‌ / 43 ) . تملّك‌كنندگان .‏

آيه 11
‏متن آيه : ‏
‏ الَّذِينَ يَرِثُونَ الْفِرْدَوْسَ هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏آنان بهشتِ برين را تملّك مي‌كنند و جاودانه در آن خواهند ماند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« الْفِرْدَوس‌ » : بهشتِ برين ( نگا : كهف‌ / 107 ) . ( فردوس ) مذكّر است ولي در اينجا به صورت مؤنّث آمده است ، چون مراد ( جنّة ) است . برخي هم آن را مذكّر و مؤنّث مي‌دانند .‏

آيه 12
‏متن آيه : ‏
‏ وَلَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنسَانَ مِن سُلَالَةٍ مِّن طِينٍ ‏

‏ترجمه : ‏
‏ما انسان را از عُصاره‌اي از گِل آفريده‌ايم .‏

‏توضيحات : ‏
‏« سُلالَةٍ » : چكيده . عصاره . مراد ماده‌اي است كه مني از آن پديد مي‌آيد . « طِينٍ » : گِل . مراد خاك است ( نگا : كهف‌ / 37 ) . « مِن سُلالَةٍ مِّن طِينٍ » : اشاره به يكي از اطوار خلقت نسل انسان است ( نگا : سجده‌ / 8 ) .‏

آيه 13
‏متن آيه : ‏
‏ ثُمَّ جَعَلْنَاهُ نُطْفَةً فِي قَرَارٍ مَّكِينٍ ‏

‏ترجمه : ‏
‏سپس او را به صورت نطفه‌اي درآورده و در قرارگاه استوار ( رحم مادر ) جاي مي‌دهيم .‏

‏توضيحات : ‏
‏« نُطْفَةً » : ( نگا : نحل‌ / 4 ، حجّ‌ / 5 ) . « قَرَارٍ » : محلّ استقرار . قرارگاه ( نگا : ابراهيم / 26 و 29 ، نمل / 61 ) . صفت است و براي مبالغه به كار رفته‌است . « مَكِينٍ » : محكم و استوار . مراد موقعيّت خاصّ و محلّ اطمينان رحم مادر است .‏

آيه 14
‏متن آيه : ‏
‏ ثُمَّ خَلَقْنَا النُّطْفَةَ عَلَقَةً فَخَلَقْنَا الْعَلَقَةَ مُضْغَةً فَخَلَقْنَا الْمُضْغَةَ عِظَاماً فَكَسَوْنَا الْعِظَامَ لَحْماً ثُمَّ أَنشَأْنَاهُ خَلْقاً آخَرَ فَتَبَارَكَ اللَّهُ أَحْسَنُ الْخَالِقِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏سپس نطفه را به صورت لخته خوني ، و اين لخته خون را به شكل قطعه گوشت جويده‌اي ، و اين تكّه گوشت جويده را بسان استخوانهاي ضعيفي درمي‌آوريم ، و بعد بر استخوانها گوشت مي‌پوشانيم ، و از آن پس او را آفرينش تازه‌اي بخشيده و ( با دميدن جان به كالبدش ) پديده ديگري خواهيم كرد . والا مقام و مبارك يزدان است كه بهترينِ اندازه‌گيرندگان و سازندگان است .‏

‏توضيحات : ‏
‏« عَلَقَةً ، مُضْغَةً » : ( نگا : حجّ‌ / 5 ) . « أَنشَأْنَاهُ » : او را آفريديم . وي را پديدار كرديم . « تَبَارَكَ » : والا مقام است و داراي خير زياد است . « الْخَالِقِينَ » : اندازه‌گيرندگان . سازندگان . خالق از ماده خلق ، و خلق به معني اندازه‌گيري است ( نگا : المصحف الميسّر ، تفسير نمونه ، المراغي ) . هنگامي كه يك قطعه چرم را براي بريدن ، اندازه‌گيري مي‌كنند ، عرب واژه ( خلق ) براي آن به كار مي‌برد . درآفرينش ، مسأله تقدير ، يعني اندازه‌گيري ، بيش از هر چيزي اهمّيّت دارد ( نگا : مائده‌ / 110 ) . ( خلق ) به معني ( صنع ) نيز آمده است ( نگا : زادالمسير ، روح‌المعاني ) . ساختن خدا شاملِ از عدم آفريدن و تغيير ظاهري اشياء مي‌گردد ، ولي كار سازندگي انسان منحصر به تغيير صورت اشياء است و بس .‏

آيه 15
‏متن آيه : ‏
‏ ثُمَّ إِنَّكُمْ بَعْدَ ذَلِكَ لَمَيِّتُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏بعد از آن ( كه مدّت روزگاري بر اين كره خاكي زندگي كرديد ) شما خواهيد مرد .‏

‏توضيحات : ‏
‏« بَعْدَ ذلِكَ » : بعد از اتمام آفرينش بدين شكل شگفت و صباحي چند زندگي كردن .‏

آيه 16
‏متن آيه : ‏
‏ ثُمَّ إِنَّكُمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ تُبْعَثُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏سپس ( به دنبال سپري شدن دوره حيات مردمان ) شما در روز قيامت دوباره زنده خواهيد گرديد ( و به حساب عمرتان رسيدگي مي‌شود ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« تُبْعَثُونَ » : به زندگي دوباره باز گردانده مي‌شويد .‏

آيه 17
‏متن آيه : ‏
‏ وَلَقَدْ خَلَقْنَا فَوْقَكُمْ سَبْعَ طَرَائِقَ وَمَا كُنَّا عَنِ الْخَلْقِ غَافِلِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏ما بر فراز شما هفت آسمان آفريده‌ايم و ( با وجود كرات و كواكب و سيّارات بي‌شمار و بالاخره عالَم‌هاي بسيار ) ما از كار آفرينش و وضع آفريدگان ( خود ) غافل نبوده و نيستيم ( و از جمله خلقت انسان براي ما ساده ، و آگاهي از او آسان است ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« سَبْعَ طَرَآئِقَ » : هفت طبقه آسمان . طرائق جمع طريقه به معني طبقه است ( نگا : ملك‌ / 3 ، نوح‌ / 15 ) . چه بسا مراد از هفت ، تكثير باشد . در اين صورت مقصود عالَم‌هاي بسيار و كرات و كواكب و سيّارات بيشماري است كه نسبت به ما هر يك فوق ديگري است . اگر هم مراد از ( سبع ) همان هفت باشد ، يعني غير از مجموعه ثوابت و سيّارات و كهكشانهائي كه آسمان اوّل يا به تعبير قرآني ( السَّمَآءَ الدُّنْيَا ) ( نگا : فصّلت‌ / 12 ، صافّات‌ / 6 ، ملك‌ / 5 ) آسمان نزديك را تشكيل مي‌دهد ، شش آسمان ديگر بالاتر از آن قرار دارد كه هنوز چشم مسلّح و غيرمسلّح بشر بدانها پي نبرده است . اگر هم ( طرائق ) را به معني ( طبقات ) ندانسته ، و به معني ( راهها ) بدانيم ، مراد مدارات و مسيرهاي حركت كرات است كه با معني نخست چندان تفاوتي ندارد . « الْخَلْقِ » : آفرينش . آفريدگان .‏

آيه 18
‏متن آيه : ‏
‏ وَأَنزَلْنَا مِنَ السَّمَاءِ مَاءً بِقَدَرٍ فَأَسْكَنَّاهُ فِي الْأَرْضِ وَإِنَّا عَلَى ذَهَابٍ بِهِ لَقَادِرُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏ما از آسمان آب ارزشمندي را به اندازه لازم و معيّن فرو فرستاده‌ايم و آن را در زمين ماندگار نموده‌ايم ، و ما كاملاً مي‌توانيم به گونه‌هاي مختلف آن را از بين ببريم .‏

‏توضيحات : ‏
‏« السَّمَآءِ » : مراد ابر آسمان است ( نگا : اعراف‌ / 57 ، نور / 43 ، واقعه‌ / 69 ) . كرات بالا . در اين صورت مراد ايجاد آب در آغاز آفرينش در كره زمين است . « مَآءً » : آب مهمّ و باارزشي . تنكير آن اشاره به ارزش و اهمّيّت آب است ( نگا : تفسير أضواء البيان ) . « بِقَدَرٍ » : به اندازه معيّن ( نگا : حجر / 21 ، قمر / 49 ) . در عصرحاضر ، دانشمندان موفّق به ضبط و ثبت مقدار باران نازل شده در سطح كره زمين گرديده‌اند . در هر ثانيه بر روي كره زمين ، هفده ميليون تن باران مي‌بارد كه مساوي با 536 تريليون ( 536000 ميليارد ) تن در سال است و اين رقمي است لايتغيّر . « فَأَسْكَنَّاهُ فِي الأرْضِ » : آن را در زمين ماندگار و بردوام كرديم . اشاره به اين است كه خدا به وسيله اتمسفر زمين از ضايع و پراكنده شدن آب در فضا ، و به وسيله طبقه نفوذناپذير زمين از فرو رفتن آن در اعماق زمين ، و با چرخه آب از گنديده شدن آن بر روي زمين جلوگيري فرموده است . « ذَهَابٍ بِهِ » : از بين بردن آن از راههاي گوناگون . تنكير ( ذَهَابٍ ) اشاره به كثرت راهها و مبالغه در بسيار دور داشتن و از دسترس به دور كردن آب است ( نگا : تفسير قاسمي ) .‏

آيه 19
‏متن آيه : ‏
‏ فَأَنشَأْنَا لَكُم بِهِ جَنَّاتٍ مِّن نَّخِيلٍ وَأَعْنَابٍ لَّكُمْ فِيهَا فَوَاكِهُ كَثِيرَةٌ وَمِنْهَا تَأْكُلُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏ما به وسيله اين آب ، نخلستانها و تاكستانها براي شما پديد آورده‌ايم كه ميوه‌هاي زيادي برايتان به بار مي‌آورند و از آنها مي‌خوريد .‏

‏توضيحات : ‏
‏« جَنَّاتٍ مِّن نَّخِيلٍ وَ أَعْنَابٍ » : ( بقره‌ / 266 ) . « مِنْهَا تَأْكُلُونَ » : از باغها مي‌خوريد . مراد اين است كه علاوه از ميوه ، خوراكيها و نوشيدنيها از ميوه‌ها درست مي‌كنيد و بهره‌برداريهاي ديگري از قبيل تهيّه البسه و موادّ داروئي از باغها مي‌كنيد ( نگا : نحل‌ / 11 و 67 ) .‏

آيه 20
‏متن آيه : ‏
‏ وَشَجَرَةً تَخْرُجُ مِن طُورِ سَيْنَاء تَنبُتُ بِالدُّهْنِ وَصِبْغٍ لِّلْآكِلِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏همچنين درختي ( با آن ) پديدار كرده‌ايم كه در كوه طور سينا مي‌رويد و ( صدها سال عمر مي‌كند و پيوسته سبز و خرم است و بدون زحمت زياد ، بركات فراواني بهره شما مي‌سازد ) و توليد روغن و نان خورشي مي‌كند براي خورندگان .‏

‏توضيحات : ‏
‏« شَجَرَةً » : عطف بر ( جَنَّاتٍ ) در آيه قبلي است . « طُورِ سَيْنَآءَ » : مكاني است كه مناجات موسي در آنجا صورت گرفته است و ( طُور سِنينَ ) نيز گفته مي‌شود ( نگا : تين‌ / 2 ) . « الدُّهْنِ » : روغن . « صِبْغٍ » : نان خورش . مراد همان روغن است ، و عطف صفت بر موصوف خود است . يعني : اين روغن ، هم به عنوان نان خورش به كار مي‌رود و هم جنبه‌هاي ديگر دارد .‏

آيه 21
‏متن آيه : ‏
‏ وَإِنَّ لَكُمْ فِي الْأَنْعَامِ لَعِبْرَةً نُّسقِيكُم مِّمَّا فِي بُطُونِهَا وَلَكُمْ فِيهَا مَنَافِعُ كَثِيرَةٌ وَمِنْهَا تَأْكُلُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏در ( چگونگي آفرينش ) چهارپايان رهنمود مهمّي است براي شما ( تا بدان به قدرت خدا پي ببريد ) . از آنچه در شكم آنها است ( و شير نام دارد ) به شما مي‌نوشانيم ، و چهارپايان ( جز اين غذاي گوارا و نيروبخش شير ) منافع زيادي ( همچون مو و پشم ) براي شما دارند و ( به علاوه ) از ( گوشت ) آنها تغذيه مي‌كنيد و سود مي‌بريد .‏

‏توضيحات : ‏
‏« وَ إِنَّ لَكُمْ فِي . . . » : ( نحل‌ / 66 ) . « مِنْهَا تَأْكُلُونَ » : از گوشت آنها تغذيه مي‌كنيد . از آنها بهره‌برداري مي‌كنيد و سود مي‌بريد .‏

آيه 22
‏متن آيه : ‏
‏ وَعَلَيْهَا وَعَلَى الْفُلْكِ تُحْمَلُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و بر ( مركبهاي راهوار ) چهارپايان ( در خشكي ) ، و ( در دريا ) بر كشتيها برداشته مي‌شويد ( و اين همه فائده حيوانها و آثار و خواصّ اشياء ، مايه عبرت است ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« الْفُلْكِ » : كشتيها ( نگا : بقره‌ / 164 ) .‏

آيه 23
‏متن آيه : ‏
‏ وَلَقَدْ أَرْسَلْنَا نُوحاً إِلَى قَوْمِهِ فَقَالَ يَا قَوْمِ اعْبُدُوا اللَّهَ مَا لَكُم مِّنْ إِلَهٍ غَيْرُهُ أَفَلَا تَتَّقُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( اي مؤمنان ! در داستان پيغمبران عبرت و درس زندگي است ) ما نوح را به سوي قوم خودش فرستاديم . او بديشان گفت : اي قوم من ! خداوند ( يگانه يكتا ) را بپرستيد ، چرا كه معبودي جز او نداريد . آيا ( از عذاب خدا و زوال نعمتي كه به شما داده است ) نمي‌پرهيزيد ؟‏

‏توضيحات : ‏
‏« أَفَلا تَتَّقُونَ » : آيا از عذاب خدا خويشتن را به دور نمي‌داريد ؟ آيا با وجود اين امر روشن ، از پرستش بتها پرهيز نمي‌كنيد ؟‏

آيه 24
‏متن آيه : ‏
‏ فَقَالَ الْمَلَأُ الَّذِينَ كَفَرُوا مِن قَوْمِهِ مَا هَذَا إِلَّا بَشَرٌ مِّثْلُكُمْ يُرِيدُ أَن يَتَفَضَّلَ عَلَيْكُمْ وَلَوْ شَاء اللَّهُ لَأَنزَلَ مَلَائِكَةً مَّا سَمِعْنَا بِهَذَا فِي آبَائِنَا الْأَوَّلِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏اشراف و سران كافر قوم او گفتند : اين مرد جز انساني همچون شما نبوده ( و در ادّعاي نبوّت دروغگو است ) ولي او ( با اين ادّعاء ) مي‌خواهد بر شما برتري گيرد ( و خويشتن را سرور و آقاي شما گرداند ) . اگر خدا مي‌خواست ( پيغمبري را به ميان ما روانه كند ) حتماً فرشتگاني را ( براي اين منظور ) مي‌فرستاد . ما چنين چيزي را در ( تاريخ ) پدران پيشين خود نشنيده‌ايم ( كه انساني ادّعاي نبوّت كند و خود را نماينده خدا بداند ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« الْمَلَؤُاْ » : اشراف . بزرگان ( نگا : بقره‌ / 246 ، اعراف‌ / 60 ) .‏

آيه 25
‏متن آيه : ‏
‏ إِنْ هُوَ إِلَّا رَجُلٌ بِهِ جِنَّةٌ فَتَرَبَّصُوا بِهِ حَتَّى حِينٍ ‏

‏ترجمه : ‏
‏او فقط مردي است كه مبتلا به نوعي از جنون است ، پس بايد مدّتي درباره او صبر كنيد ( تا مرگ او فرا رسد يا از اين ديوانگي بهبودي يابد ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« إِنْ » : نه . حرف نفي است و به معيّن ( لا ) . « جِنَّةٌ » : جنون . ديوانگي .‏

آيه 26
‏متن آيه : ‏
‏ قَالَ رَبِّ انصُرْنِي بِمَا كَذَّبُونِ ‏

‏ترجمه : ‏
‏نوح گفت : پروردگارا ! چون مرا تكذيب مي‌كنند ( و دعوتم را دروغ مي‌دانند ، نابودشان گردان ، و بر آنان ) مرا ياري داده و پيروز گردان .‏

‏توضيحات : ‏
‏« بِمَا » : به سبب اين كه . در برابر تكذيبشان . حرف باء سببيّه يا براي بدل است ، و ( ما ) مصدريّه مي‌باشد .‏

آيه 27
‏متن آيه : ‏
‏ فَأَوْحَيْنَا إِلَيْهِ أَنِ اصْنَعِ الْفُلْكَ بِأَعْيُنِنَا وَوَحْيِنَا فَإِذَا جَاء أَمْرُنَا وَفَارَ التَّنُّورُ فَاسْلُكْ فِيهَا مِن كُلٍّ زَوْجَيْنِ اثْنَيْنِ وَأَهْلَكَ إِلَّا مَن سَبَقَ عَلَيْهِ الْقَوْلُ مِنْهُمْ وَلَا تُخَاطِبْنِي فِي الَّذِينَ ظَلَمُوا إِنَّهُم مُّغْرَقُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏بدو وحي كرديم كه زير نظر ( و در پناه حفاظت و رعايت ) ما و برابر رهنمود و آموزش ما به ساختن كشتي بپرداز . هرگاه فرمان ما ( مبني بر هلاك ايشان ) صادر شد ( و ديدي كه ) آب از تنور بر مي‌جوشد ، بلافاصله از همه حيوانات از هر نوعي جفتي ( نر و ماده ) را سوار كشتي كن ، و نيز خانواده و پيروانت را سوار كشتي نما ، مگر آن كساني كه قبلاً فرمان نابوديشان داده شده است ( كه همسرت و پسرت مي‌باشند ) و درباره كساني كه ( با در پيش گرفتن راه كفر و ضلال و طغيان و عصيان ، بر خود و ديگران ) ستم ورزيده‌اند ، ( راجع به نجات ايشان ) با من سخن مگو . چرا كه آنان همگي قطعاً غرق خواهند شد ( و ديگر جاي گفتگو نيست ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« بِأَعْيُنِنَا . . . فَارَ التَّنُّورُ . . . وَ . . . » : ( نگا : هود / 37 و 40 ) . « أُسْلُكْ فِيهَا » : داخل كن بدان . مراد جاي دادن و حمل كردن است ( نگا : هود / 40 ) .‏

آيه 28
‏متن آيه : ‏
‏ فَإِذَا اسْتَوَيْتَ أَنتَ وَمَن مَّعَكَ عَلَى الْفُلْكِ فَقُلِ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي نَجَّانَا مِنَ الْقَوْمِ الظَّالِمِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏هرگاه تو و همراهانت بر كشتي ( سوار شدي و ) استقرار يافتي ، بگو : شكر و سپاس خداوندي را سزا است كه ما را از دست قوم ستمگر رهانيد .‏

‏توضيحات : ‏
‏« إسْتَوَيْتَ » : استقرار يافتي و جاي گرفتي .‏

آيه 29
‏متن آيه : ‏
‏ وَقُل رَّبِّ أَنزِلْنِي مُنزَلاً مُّبَارَكاً وَأَنتَ خَيْرُ الْمُنزِلِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و بگو : پروردگارا ! مرا در جايگاه پرخير و بركتي فرود آور و تو بهترين فرودآورندگاني .‏

‏توضيحات : ‏
‏« مُنزَلاً » : جايگاه نزول . يا مصدر ميمي است و به معني انزال ، يعني : فرود آوردن است . با توجّه به معني دوم ، مفهوم چنين خواهد بود : و بگو : پروردگارا ! مرا نيكو و باخير و بركت فرود آور .‏

آيه 30
‏متن آيه : ‏
‏ إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَاتٍ وَإِن كُنَّا لَمُبْتَلِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏قطعاً در اين ( داستان ) نشانه‌هائي است ( بر قدرت خدا ، و در برگيرنده عبرتها و پندها براي خردمندان است ) و ما به طور مسلم ( همگان را در همه قرون و اعصار به اشكال مختلف ) آزمايش مي‌نمائيم .‏

‏توضيحات : ‏
‏« ءَايَاتٍ » : عبرتها و پندها . دليلها و رهنمودها . « إِنْ » : قطعاً . مسلّماً . مخفّف از ( إِنَّ ) و از حروف مشبّهةٌ بالفعل است . « مُبْتَلِينَ » : آزمايش‌كنندگان . مراد اين است كه خداوند با خوشيها و ناخوشيها و به انواع و اشكال گوناگون ، بندگان را مي‌آزمايد ( نگا : بقره‌ / 155 ، آل‌عمران‌ / 186 ، اعراف‌ / 168 ، انبياء / 35 ) .‏

آيه 31
‏متن آيه : ‏
‏ ثُمَّ أَنشَأْنَا مِن بَعْدِهِمْ قَرْناً آخَرِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏سپس بعد از آنان ، ( يعني قوم نوح ) ، مردمان ديگري را ( به نام عاد ، قوم هود ) بر سر كار آورديم .‏

‏توضيحات : ‏
‏« قَرْناً » : مردمان يك عصر و زمان ( نگا : انعام‌ / 6 ) . در اينجا مراد عاد ، يعني قوم هود است ( نگا : اعراف‌ / 65 ، هود / 50 ، شعراء / 124 ) . « ءَاخَرِينَ » : ديگران .‏

آيه 32
‏متن آيه : ‏
‏ فَأَرْسَلْنَا فِيهِمْ رَسُولاً مِنْهُمْ أَنِ اعْبُدُوا اللَّهَ مَا لَكُم مِّنْ إِلَهٍ غَيْرُهُ أَفَلَا تَتَّقُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏پيغمبري از خودشان را به ميانشان روانه كرديم . ( توسّط او بديشان پيغام داديم ) كه خدا را بپرستيد ، زيرا جز او معبودي نداريد . آيا ( خويشتن را از عذاب او ) مي‌پرهيزيد ؟‏

‏توضيحات : ‏
‏« رَسُولاً مِّنْهُمْ » : پيغمبري از خودشان . مراد هود ( عليه السلام ) است .‏

آيه 33
‏متن آيه : ‏
‏ وَقَالَ الْمَلَأُ مِن قَوْمِهِ الَّذِينَ كَفَرُوا وَكَذَّبُوا بِلِقَاء الْآخِرَةِ وَأَتْرَفْنَاهُمْ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا مَا هَذَا إِلَّا بَشَرٌ مِّثْلُكُمْ يَأْكُلُ مِمَّا تَأْكُلُونَ مِنْهُ وَيَشْرَبُ مِمَّا تَشْرَبُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏اشراف بي‌باوري كه فرا رسيدن قيامت را قبول نداشتند و در زندگي دنيا ، ناز و نعمت بديشان داده بوديم ، گفتند : اين انساني همچون شما بوده ( و پيغمبر نيست . چرا كه ) از همان چيزهائي مي‌خورد كه شما مي‌خوريد و از همان چيزهائي مي‌نوشد كه شما مي‌نوشيد . ( رابط ميان خدا و مردم بايد فرشته باشد نه انسان ! ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« الْمَلأُ » : اشراف و بزرگان و سران قوم ( نگا : بقره‌ / 246 ، اعراف‌ / 60 ) . « لِقَآءِ الآخِرَةِ » : ديدار آخرت . « أَتْرَفْنَاهُمْ » : بديشان اموال و اولاد و ناز و نعمت داديم . مراد اغنياء و اقوياء است .‏

آيه 34
‏متن آيه : ‏
‏ وَلَئِنْ أَطَعْتُم بَشَراً مِثْلَكُمْ إِنَّكُمْ إِذاً لَّخَاسِرُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏اگر از انساني همسان خود پيروي كنيد و بدو بگرويد ، در اين صورت سخت زيانكار خواهيد بود .‏

‏توضيحات : ‏
‏« مِثْلَكُمْ » : همچون خود . صفت است .‏

آيه 35
‏متن آيه : ‏
‏ أَيَعِدُكُمْ أَنَّكُمْ إِذَا مِتُّمْ وَكُنتُمْ تُرَاباً وَعِظَاماً أَنَّكُم مُّخْرَجُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏آيا او به شما وعده مي‌دهد كه هنگامي كه مرديد و خاك و استخوان شديد ، شما ( بار ديگر زنده مي‌گرديد و از گورها ) به در آورده مي‌شويد ؟ ! ( و حيات نوين و جاويدي را آغاز مي‌كنيد ؟ ! ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« أَنَّكُمْ » : تكرار اين لفظ براي تأكيد هرچه بيشتر است .‏

آيه 36
‏متن آيه : ‏
‏ هَيْهَاتَ هَيْهَاتَ لِمَا تُوعَدُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏آنچه به شما وعده داده مي‌شود ( كه زندگي دوباره و برپا شدن رستاخيز نام دارد ، محال و ناممكن است ، و از عقل ) دورِ دور است ( و هرگز نمي‌شود ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« هَيْهَاتَ » : دور است ! در اينجا به معني محال و ناشدني است و تكرار آن براي تأكيد است . « لِمَا » : حرف لام زائده بوده و واژه ( ما ) فاعل اسم الفعل ( هَيْهَاتَ ) است .‏

آيه 37
‏متن آيه : ‏
‏ إِنْ هِيَ إِلَّا حَيَاتُنَا الدُّنْيَا نَمُوتُ وَنَحْيَا وَمَا نَحْنُ بِمَبْعُوثِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏حياتي جز حيات اين جهان وجود ندارد كه ( گروهي از ما ) مي‌ميريم ( و گروه ديگري جاي آنان را مي‌گيريم ) و زندگي مي‌كنيم ، و ما هرگز ( پس از مرگ ) برانگيخته نمي‌شويم .‏

‏توضيحات : ‏
‏« إِنْ هِيَ » : واژه ( إِنْ ) حرف نفي است و مراد از ( هِيَ ) ، ( حَيَاة ) است ، و ضمير عائد بر متأخر بوده و با خبر تفسير شده است .‏

آيه 38
‏متن آيه : ‏
‏ إِنْ هُوَ إِلَّا رَجُلٌ افْتَرَى عَلَى اللَّهِ كَذِباً وَمَا نَحْنُ لَهُ بِمُؤْمِنِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏او مردي است كه بر خدا دروغ مي‌بندد . ( او نه رسالتي از طرف خدا دارد ، و نه وعده رستاخيزش درست است ، و بلكه خودسرانه سخن مي‌گويد ) و ما ( سران شما كه خردمندان شمائيم ) هرگز بدو ايمان نمي‌آوريم و تصديقش نمي‌كنيم . ( پس شما هم نبايد بدين مرد دروغگو بگرويد ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« إِنْ » : نيست . « إفْتَرَيا » : ( نگا : آل‌عمران‌ / 94 ، عنكبوت‌ / 68 ) .‏

آيه 39
‏متن آيه : ‏
‏ قَالَ رَبِّ انصُرْنِي بِمَا كَذَّبُونِ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( هود رو به آفريدگار خود نمود و ) گفت : پروردگارا ! كمكم كن ، ( من از اينان مأيوس شده‌ام ، نابودشان فرما ) به سبب اين كه مرا تكذيب كرده و دروغگويم ناميده‌اند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« بِمَا كَذَّبُونِ » : در برابر اين كه مرا تكذيب كرده‌اند . به سبب اين كه مرا دروغگو ناميده و دعوتم را نپذيرفته‌اند .‏

آيه 40
‏متن آيه : ‏
‏ قَالَ عَمَّا قَلِيلٍ لَيُصْبِحُنَّ نَادِمِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( خدا به هود ) گفت : به زودي حتماً از كار خود پشيمان مي‌گردند ( وقتي كه عذاب الهي را مشاهده مي‌كنند ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« عَمَّا قَلِيلٍ‌ » : به زودي . واژه ( ما ) زمانيّه يا زائده است . « لَيُصْبِحُنَّ » : قطعاً خواهند شد . « نَادِمِينَ » : جمع نَادِم ، پشيمان .‏

آيه 41
‏متن آيه : ‏
‏ فَأَخَذَتْهُمُ الصَّيْحَةُ بِالْحَقِّ فَجَعَلْنَاهُمْ غُثَاء فَبُعْداً لِّلْقَوْمِ الظَّالِمِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏ناگهان صداي بلند ( و مرگبار طوفان باد ) آنان را - به سبب استحقاقي كه داشتند - فرو گرفت ، و ما ايشان را بسان خس و خاشاك ( سيلاب درهم كوبيده و تكه‌تكه روي هم انباشته ) كرديم . ستمكاران ( از رحمت خدا ) دور و نابود شوند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« الصَّيْحَةُ » : صداي مهيب . مراد صداي شديد طوفان باد است كه همراه با آن است . چرا كه عاد ، يعني قوم هود با طوفان باد نابود شده‌اند ( نگا : حاقّه‌ / 6 ) . برخي از مفسّرين به سبب واژه ( صَيْحَة ) اين آيات را درباره ثمود ، يعني قوم صالح دانسته‌اند ؛ زيرا قوم صالح با صداي مرگبار رعد از ميان رفته‌اند ( نگا : هود / 67 ) . در اينجا واژه ( صَيْحَة ) به معني مطلق عذاب نيز مي‌تواند باشد . « غُثَآءً » : خس و خاشاك و چوبها و چيزهائي كه سيلاب با خود مي‌آورد . ( نگا : اعلي‌ / 5 ) . « بُعْداً » : ( نگا : هود / 44 و 60 و 68 و 95 ) .‏

آيه 42
‏متن آيه : ‏
‏ ثُمَّ أَنشَأْنَا مِن بَعْدِهِمْ قُرُوناً آخَرِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏پس از ايشان ، مردمان ديگري را بر سر كار آورديم .‏

‏توضيحات : ‏
‏« قُرُوناً » : ( نگا : يونس‌ / 13 ، مؤمنون‌ / 31 ) .‏

آيه 43
‏متن آيه : ‏
‏ مَا تَسْبِقُ مِنْ أُمَّةٍ أَجَلَهَا وَمَا يَسْتَأْخِرُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏هيچ ملّتي بر سر رسيد مرگ و نابوديش پيشي و پسي نمي‌گيرد .‏

‏توضيحات : ‏
‏« مِنْ أُمَّةٍ » : ملّتي . جماعتي . حرف ( مِنْ ) زائد و ( أُمَّةٍ ) فاعل است . « أَجَلَهَا » : وقت نابودي . سر رسيد هلاك ( نگا : اعراف / 34 و 185 ، حجر / 5 ) .‏

آيه 44
‏متن آيه : ‏
‏ ثُمَّ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا تَتْرَا كُلَّ مَا جَاء أُمَّةً رَّسُولُهَا كَذَّبُوهُ فَأَتْبَعْنَا بَعْضَهُم بَعْضاً وَجَعَلْنَاهُمْ أَحَادِيثَ فَبُعْداً لِّقَوْمٍ لَّا يُؤْمِنُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏سپس پيغمبران خود را يكي پس از ديگري ( به سوي اقوامشان ) روانه كرديم و اقوامشان آنان را تكذيب نموده و دروغگو ناميدند ، ما هم ( اين ملّتهاي سركش را نابود و ) يكي را به دنبال ديگري روانه ( ديار نيستي ) كرديم و ايشان را نقل مجالس و مايه عبرت ( ديگران ) نموديم . نابود باد اقوامي كه بي‌ايمان و بي‌باورند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« تَتْرَا‌ » : پياپي . يكي بعد از ديگري . حال است و از ماده ( وتر ) . اصل آن ( وتري ) است و واو به تاء تبديل شده است ، همچون ( تقوي ) كه از ( وقاية ) است . « أَحَادِيثَ » : جمع أُحْدُوثَة ، مانند أَعاجيب كه جمع أُعْجُوبَة است . أُحْدُوثَة سخني است كه مردمان به خاطر غرابت و شگفتي ، آن را براي يكديگر روايت مي‌نمايند . يا جمع حديث ، و مراد سخنان عبرت‌انگيز است .‏

آيه 45
‏متن آيه : ‏
‏ ثُمَّ أَرْسَلْنَا مُوسَى وَأَخَاهُ هَارُونَ بِآيَاتِنَا وَسُلْطَانٍ مُّبِينٍ ‏

‏ترجمه : ‏
‏سپس موسي و برادرش هارون را همراه با معجزات و براهين ( دالّ بر صدق رسالتشان ) و حجّت واضحي كه بيانگر ( اثبات پيغمبري آنان ) باشد روانه كرديم .‏

‏توضيحات : ‏
‏« ءَايَاتِ » : مراد معجزات و براهين نه‌گانه مذكور در سوره اسراء ، آيه 101 است . « سُلْطَانٍ مُّبِينٍ » : حجّتي كه بيانگر حق باشد . در اصل ( سُلْطانٍ مُّبينٍ ) صفت ( ءَايَات ) است . به عبارت ديگر ، عطف صفت بر موصوف است .‏

آيه 46
‏متن آيه : ‏
‏ إِلَى فِرْعَوْنَ وَمَلَئِهِ فَاسْتَكْبَرُوا وَكَانُوا قَوْماً عَالِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏به سوي فرعون و فرعونيان ، ولي آنان ( خود را بالاتر از اين دانستند كه دعوت ايشان را بپذيرند و ) تكبّر ورزيدند ، و ايشان اصولاً مردمان سلطه‌طلب و خود بزرگ‌بين بودند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« مَلَئِهِ » : اشراف . اطرافيان ( نگا : بقره‌ / 246 ، اعراف‌ / 60 و 103 ) . « عَالِينَ » : سركشان . مراد مستكبران و خود بزرگ‌بيناني است كه مقام طلب و شهرت طلب بوده و خويشتن را بالاتر از ديگران مي‌دانند و مردمان را زيردستان خود مي‌انگارند ( نگا : اعراف‌ / 127 ، يونس‌ / 83 ، قصص‌ / 83 ) .‏

آيه 47
‏متن آيه : ‏
‏ فَقَالُوا أَنُؤْمِنُ لِبَشَرَيْنِ مِثْلِنَا وَقَوْمُهُمَا لَنَا عَابِدُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( فرعون و فرعونيان ) گفتند : آيا به دو انسان همچون خودمان ايمان بياوريم ( و پيغمبرشان بدانيم ) و حال اين كه قوم آن دو ( يعني بني‌اسرائيل ) پرستندگان و خدمتگذاران ما بوده و هستند ؟ !‏

‏توضيحات : ‏
‏« وَ قَوْمُهُمَا » : حرف ( واو ) حاليّه است . « عَابِدُونَ » : پرستندگان . مراد بندگان و خدمتگذاران و كرنش‌كنندگان است .‏

آيه 48
‏متن آيه : ‏
‏ فَكَذَّبُوهُمَا فَكَانُوا مِنَ الْمُهْلَكِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏اين بود كه آن دو را تكذيب كردند و در نتيجه ( در دريا غرق و ) هلاك گرديدند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« الْمُهْلَكِينَ » : هلاك شوندگان .‏

آيه 49
‏متن آيه : ‏
‏ وَلَقَدْ آتَيْنَا مُوسَى الْكِتَابَ لَعَلَّهُمْ يَهْتَدُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏ما به موسي كتاب ( تورات ) داديم تا اين كه ( بني‌اسرائيل در پرتو احكام و رهنمودهاي آن ) راهياب گردند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« الْكِتَاب‌ » : مراد تورات است .‏

آيه 50
‏متن آيه : ‏
‏ وَجَعَلْنَا ابْنَ مَرْيَمَ وَأُمَّهُ آيَةً وَآوَيْنَاهُمَا إِلَى رَبْوَةٍ ذَاتِ قَرَارٍ وَمَعِينٍ ‏

‏ترجمه : ‏
‏ما پسر مريم ( عيسي ) و مادرش ( مريم ) را نشانه‌اي ( بر قدرت خود ) كرديم ( چرا كه عيسي را بدون پدر متولّد ، و مريم را بدون شوهر آبستن نموديم ) و آن دو را به تپه‌اي پناهنده كرديم كه آرامش و امنيّت و آب جاري داشت .‏

‏توضيحات : ‏
‏« ءَايَةً » : دليلي بر كمال قدرت . نشانه‌اي بر عظمت و قدرت . « ءَاوَيْنَا » : منزل و مأوي داديم . رانديم و پناهنده كرديم . « رَبْوَةٍ » : پشته . تپه . زمين بلند ( نگا : بقره‌ / 265 ) . مراد عرصه بيت‌المقدّس است ( نگا : المصحف‌الميسّر ) . « ذَاتِ قَرَارٍ » : محلّ استقرار . محلّ امن و امان و آرامش و اطمينان . « معيّن » : آب روان . از ماده ( معن ) به معني جريان آب ، يا از ( عين ) يعني قابل ديد .‏

آيه 51
‏متن آيه : ‏
‏ يَا أَيُّهَا الرُّسُلُ كُلُوا مِنَ الطَّيِّبَاتِ وَاعْمَلُوا صَالِحاً إِنِّي بِمَا تَعْمَلُونَ عَلِيمٌ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( به پيغمبران گفته‌ايم تا به پيروان خود برسانند . گفته‌ايم ) اي پيغمبران ! از غذاهاي حلال بخوريد و كارهاي شايسته بكنيد ، بي‌گمان من از آنچه انجام مي‌دهيد بس آگاهم .‏

‏توضيحات : ‏
‏« يَآ أَيُّهَا الرُّسُلُ كُلُوا . . . » : مخاطب انبياء بوده و مراد پيروان انبياء است . « الطَّيِّبَات‌ » : چيزهاي پاكيزه . مراد خوراكيهاي حلال است ( نگا : بقره‌ / 57 و 172 و 267 ، نساء / 160 ) .‏

آيه 52
‏متن آيه : ‏
‏ وَإِنَّ هَذِهِ أُمَّتُكُمْ أُمَّةً وَاحِدَةً وَأَنَا رَبُّكُمْ فَاتَّقُونِ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( و بديشان گفتيم : به اقوام خود برسانند كه ) اين ( پيغمبران بزرگي كه بدانان اشاره شد ، همگي ) ملّت يگانه‌اي بوده ( و آئين واحد و برنامه يكتائي دارند ) و من پروردگار همه شما هستم ، پس تنها از من بهراسيد ( چرا كه ملّت واحد ، با برنامه واحد ، بايد از خداي واحد بترسد و خويشتن را از عذاب و عقاب او به دور دارد ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« إِنَّ هذِهِ . . . » : ( نگا : انبياء / 92 ) .‏

آيه 53
‏متن آيه : ‏
‏ فَتَقَطَّعُوا أَمْرَهُم بَيْنَهُمْ زُبُراً كُلُّ حِزْبٍ بِمَا لَدَيْهِمْ فَرِحُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏امّا مردمان كار و بار ( دين ) خود را به پراكندگي كشاندند و ( هر گروهي به راهي رفتند ، و عجب اين كه ) هر دسته و جمعيّتي بدانچه دارند و برآنند خوشحال و شادانند ( چرا كه گمان مي‌برند ايشان بر راستاي راهند و ديگران كژ راهه مي‌روند ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« فَتَقَطَّعُوا أَمْرَهُمْ » : كار دين خود را بخش بخش و پراكنده كردند و خودشان فرقه فرقه شدند . « زُبُراً » : جمع زُبْرَة به معني قطعه و تكّه است . يا جمع زَبور به معني كتاب . بدين معني كه : كارهاي دين را از هم پاشيدند و پراكنده نمودند ، يا اين كه كارهاي دين خود را پراكنده كردند و در كتابهاي جدا و مختلف گنجاندند ( نگا : معجم الفاظ القرآن الكريم ) .‏

آيه 54
‏متن آيه : ‏
‏ فَذَرْهُمْ فِي غَمْرَتِهِمْ حَتَّى حِينٍ ‏

‏ترجمه : ‏
‏بگذار تا مدّت زماني ( كه وقت مقدّر هلاك ايشان است ) در غرقاب ( جهالت و ضلالت ) خود بسر برند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« غَمْرَتِهِمْ » : غمرة ، غرقاب . مراد حيرت و ضلالت و غفلت و جهالت است كه ايشان را فرا مي‌گيرد ( نگا : حجر / 3 ، زخرف‌ / 83 ، طارق / 17 ) .‏

آيه 55
‏متن آيه : ‏
‏ أَيَحْسَبُونَ أَنَّمَا نُمِدُّهُم بِهِ مِن مَّالٍ وَبَنِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏آيا ( اين كافران و عاصيان ) گمان مي‌برند اموال و فرزنداني كه ( بديشان مي‌دهيم و ) با آن ياريشان مي‌نمائيم .‏

‏توضيحات : ‏
‏« نُمِدُّهُمْ » : مدد و ياريشان مي‌دهيم . بديشان عطاء مي‌كنيم .‏

آيه 56
‏متن آيه : ‏
‏ نُسَارِعُ لَهُمْ فِي الْخَيْرَاتِ بَل لَّا يَشْعُرُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( براي اين است كه ) شتابان ( درهاي خوبيها و نعمتها را به رويشان مي‌گشائيم و ) خيرات و بركات را نصيبشان مي‌نمائيم‌ ؟ ( نه ! اشتباه مي‌كنند ) بلكه نمي‌فهمند ( كه اين گام به گام به سوي دوزخ كشاندن و بر عذاب سرمدي ايشان افزودن است ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« نُسَارِعُ » : پيشي مي‌گيريم و شتاب مي‌ورزيم . « بَلْ » : حرفي است كه دلالت بر ابطال سخن پيش از خود و اثبات سخن بعد از خود دارد . يعني در رساندن خوبيها و نعمتها شتاب نمي‌ورزيم ، بلكه برابر قاعده استدراج ، كاري مي‌كنيم بر گناه خود بيفزايند تا مايه افزايش عذاب آخرت ايشان شود .‏

آيه 57
‏متن آيه : ‏
‏ إِنَّ الَّذِينَ هُم مِّنْ خَشْيَةِ رَبِّهِم مُّشْفِقُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏كساني كه از خوف خدا در هراس هستند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« مُشْفِقُونَ » : اشخاص بيمناك و در هراس . مراد كساني است كه با انجام خوبيها خويشتن را سخت از عذاب خدا به دور مي‌دارند .‏

آيه 58
‏متن آيه : ‏
‏ وَالَّذِينَ هُم بِآيَاتِ رَبِّهِمْ يُؤْمِنُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏آناني كه به آيات پروردگارشان ايمان دارند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« ‌ءَايَات‌ » : آيه‌هاي خواندني كتابهاي يزدان ، و نشانه‌هاي ديدني در كتاب ديدني جهان .‏

آيه 59
‏متن آيه : ‏
‏ وَالَّذِينَ هُم بِرَبِّهِمْ لَا يُشْرِكُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏افرادي كه براي پروردگار خود انباز قرار نمي‌دهند ( و كسي و چيزي را شريك او نمي‌كنند ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏. . .‏

آيه 60
‏متن آيه : ‏
‏ وَالَّذِينَ يُؤْتُونَ مَا آتَوا وَّقُلُوبُهُمْ وَجِلَةٌ أَنَّهُمْ إِلَى رَبِّهِمْ رَاجِعُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏اشخاصي كه عطاء مي‌كنند و مي‌بخشند آنچه را كه در توان دارند ، در حالي كه دلهايشان ترسان و هراسان است ( از اين كه نكند صدقات و حسنات آنان پذيرفته نگردد ) و به علّت اين كه به سوي خدايشان ( براي حساب و كتاب ) برمي‌گردند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« يُؤْتُونَ مَآ ءَاتَوْا » : مي‌دهند و عطاء مي‌كنند آنچه را كه عطاء كرده و در توان دارند . مراد دادن زكات و صدقات و اداي حقوق مردم و حق پروردگار است . « وَجِلَةٌ » : ترسان و هراسان ( نگا : حجر / 52 و 53 ) .‏

آيه 61
‏متن آيه : ‏
‏ أُوْلَئِكَ يُسَارِعُونَ فِي الْخَيْرَاتِ وَهُمْ لَهَا سَابِقُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏چنين كساني ( كه صفات چهارگانه ايشان گذشت ) در خيرات و حسنات ( با ديگران ) مسابقه سرعت مي‌دهند و در انجام آنها ( بر سايرين ) پيشي مي‌گيرند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« يُسَارِعُونَ » : بر همديگر سرعت و سبقت مي‌گيرند . « وَ هُمْ لَهَا سَابِقُونَ » : از ديگران زودتر حسنات و خيرات انجام مي‌دهند و جلوتر بدان مي‌رسند . بلي ! مسابقه مؤمنان در انجام خوبيها و نيكيها است و مسابقه بي‌دينان در انجام بديها و زشتيها .‏

آيه 62
‏متن آيه : ‏
‏ وَلَا نُكَلِّفُ نَفْساً إِلَّا وُسْعَهَا وَلَدَيْنَا كِتَابٌ يَنطِقُ بِالْحَقِّ وَهُمْ لَا يُظْلَمُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏ما براي هيچ كسي جز به اندازه تاب و توانش ( وظائف و تكاليف تعيين و ) تحميل نمي‌كنيم ( و از افراد مخلص پيشين نيز جز به اندازه توانشان چيزي خواسته نشده است ، و جملگي تكاليف آسماني در توان انسان است ، و همه اعمال بندگان ثبت و ضبط در ) كتابي است كه در پيش ما است و به حق سخن مي‌گويد و ( گوياي حقائق بوده و ذرّه‌اي از اعمال و اقوال آدمي به دست فراموشي سپرده نمي‌شود و به همين دليل ) هيچ ظلم و ستمي بديشان نمي‌گردد .‏

‏توضيحات : ‏
‏« لا نُكَلِّفُ . . . » : ( نگا : انعام‌ / 152 ، اعراف‌ / 42 ) . « كِتَابٌ » : مراد نامه و پرونده اعمال است ( نگا : كهف‌ / 49 ، جاثيه‌ / 29 ) . « يَنطِقُ بِالْحَقِّ » : نطق كتاب جنبه مجازي دارد و مراد اين است كه گوياي حقيقت است و آئينه تمام نماي كارهاي آدمي است .‏

آيه 63
‏متن آيه : ‏
‏ بَلْ قُلُوبُهُمْ فِي غَمْرَةٍ مِّنْ هَذَا وَلَهُمْ أَعْمَالٌ مِن دُونِ ذَلِكَ هُمْ لَهَا عَامِلُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏اصلاً ( برنامه كافران با برنامه مؤمنان به كلّي از هم جدا است ، چرا كه ) دلهاي ( كافران به سبب عناد و تعصّب ) ايشان غافل از اين ( گونه اعمال خير و انجام وظيفه در حدّ توان و دقّت در حساب ) است ، و آنان كارهائي جدا ( از كار مؤمنان ) دارند و به انجام آنها مشغول مي‌باشند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« غَمْرَةٍ » : ضلالت و حيرت و غفلت و جهالت ( نگا : مؤمنون‌ / 54 ) . « هذا » : اين كارهاي نيكي كه مؤمنانِ متّصف به اوصاف اربعه پيشين ، انجام مي‌دادند . « مِن دُونِ ذلكَ » : جداي از آن و مخالف با آن .‏

آيه 64
‏متن آيه : ‏
‏ حَتَّى إِذَا أَخَذْنَا مُتْرَفِيهِم بِالْعَذَابِ إِذَا هُمْ يَجْأَرُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( كافران به كارهاي پلشت خود ادامه مي‌دهند ) و هنگامي كه ( در روز قيامت ) سران خوشگذران ايشان را گرفتار عذاب مي‌كنيم ، ناگهان فرياد مي‌كشند و لابه سر مي‌دهند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« حَتّي‌ » : ابتدائيّه است . « أَخَذْنَا مُتْرَفِيهِم بِالْعَذَابِ » : ذكر خاصّ افراد متنعّم و خوشگذران بدان خاطر است كه ديگران پيروان بشمارند و همراه اين سردمدارانند . « يَجْأَرُونَ » : بسان گاو بانگ سر مي‌دهند و فرياد مي‌كشند . از مصدر ( جُوار ) به معني صداي گاو ، مراد ناله سر دادن و لابه كردن است .‏

آيه 65
‏متن آيه : ‏
‏ لَا تَجْأَرُوا الْيَوْمَ إِنَّكُم مِّنَّا لَا تُنصَرُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( بديشان خواهيم گفت : ) امروز فرياد و واويلا سر ندهيد و تضرّع و لابه نكنيد ، شما از سوي ما ياري و كمك نمي‌شويد ( و با داد و بيداد از عذاب آتش رهايتان نمي‌كنيم ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« مِنَّا لا تُنصَرُونَ » : از سوي ما ياري نمي‌شويد .‏

آيه 66
‏متن آيه : ‏
‏ قَدْ كَانَتْ آيَاتِي تُتْلَى عَلَيْكُمْ فَكُنتُمْ عَلَى أَعْقَابِكُمْ تَنكِصُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏آيات من ( در دنيا ) بر شما خوانده مي‌شد و شما بر پاشنه‌هاي خود چرخي مي‌زديد ( و بدانها پشت مي‌كرديد و از پذيرش احكام و دستور آنها سر باز مي‌زديد ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« أَعْقَاب‌ » : جمع عَقِب ، پاشنه . « تَنكِصُونَ » : به عقب برمي‌گشتيد . اعراض مي‌نموديد . از مصدر ( نُكُوص ) به معني رجوع عقب عقب . عقب عقب برگشتن .‏

آيه 67
‏متن آيه : ‏
‏ مُسْتَكْبِرِينَ بِهِ سَامِراً تَهْجُرُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏از اين عقب‌گرد و روي‌گرداني ، به خود مي باليديد و ( آيات ما را ) در گفتگوهاي شبانه خود به باد استهزاء مي‌گرفتيد و ( از آنها ) بدگوئي مي‌كرديد .‏

‏توضيحات : ‏
‏« مُسْتَكْبِرِينَ » : به خود بالندگان . متكبّران . « بِهِ » : ضمير ( ه ) به نكوص ، مصدر ( تَنكِصُونَ ) برمي‌گردد . برخي مرجع آن را قرآن كه از آيات فراهم مي‌آيد ، نزول آيات ، پيغمبر ، بيت‌الحرام دانسته‌اند . « مُسْتَكْبِرِينَ بِهِ » : به اين اعراض افتخار مي‌كردند . پيغمبر و قرآن و نزول آيات را متكبّرانه تكذيب مي‌كردند . با توجّه بدين معني ، مستكبرين را به معني مكذبين گرفته‌اند . از اين كه پرده‌داران كعبه و خادمان بيت‌الحرام بودند ، به خود مي‌باليدند . در معني اخير ، مرجع ضمير به سبب شهرت قريشيان به نازش و افتخار به بيت‌الحرام حذف شده است . « سَامِراً » : گفتگوهاي شبانه . قصّه‌گويان شب . واژه ( سامِر ) را مصدري همچون عاقبة و عافية و قائم ( نگا : تفسير قاسمي ) ، يا اسمِ جمعي همچون جامِل و باقِر و حاجّ و حاضِر ، به معني شتران و گاوان و حاجيان و حاضران دانسته‌اند . « تَهْجُرُونَ » : هذيان و پريشان‌گوئي مي‌كردند . بدگوئي و ياوه‌سرائي مي‌نمودند . ترك مي‌كردند . با توجّه به معني اخير ( تَهْجُرُونَ ) مفهوم چنين مي‌گردد : آيات مرا ترك مي‌كردند و از پذيرش سر باز مي‌زدند . واژه‌هاي ( مُسْتَكْبِرِينَ ، سَامِر ، تَهْجُرُونَ ) حال مي‌باشند .‏

آيه 68
‏متن آيه : ‏
‏ أَفَلَمْ يَدَّبَّرُوا الْقَوْلَ أَمْ جَاءهُم مَّا لَمْ يَأْتِ آبَاءهُمُ الْأَوَّلِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏آيا آنان سخنان را نمي‌سنجند ( و درباره اين آيات الهي نمي‌انديشند ، تا اعجاز قرآن را با چشم سر و چشم دل مشاهده كنند ) ، يا اين كه مطالبي براي آنان آمده است كه براي نياكانشان نيامده ( و نزول آيات آسماني ، چيز نوظهوري است‌ ؟ چنين نيست ، ارسال پيغمبران و انزال كتابهاي آسماني براي ايشان شيوه ديرين خدا بوده و محتواي دعوت تو از نظر اصول و اساس ، همان محتواي دعوت پيغمبران است ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« اَفَلَمْ يَدَّبَّرُوا . . . » : ( نگا : نساء / 82 ) . اصل يَدَّبَّرُوا ، ( يَتَدَبَّرُوا ) است ، يعني آيا درباره معاني و مفاهيم آيات قرآني نمي‌انديشند ؟‏

آيه 69
‏متن آيه : ‏
‏ أَمْ لَمْ يَعْرِفُوا رَسُولَهُمْ فَهُمْ لَهُ مُنكِرُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏يا اين كه ايشان پيغمبر خود را نمي‌شناسند ، و اين است كه ( رسالت ) او را قبول نمي‌كنند ؟‏

‏توضيحات : ‏
‏« أَمْ لَمْ يَعْرِفُوا . . . » : آنان كه محمّد را مي‌شناسند و از امانت و صداقت و حسن اخلاق و حسب و نسب او آگاهند .‏

آيه 70
‏متن آيه : ‏
‏ أَمْ يَقُولُونَ بِهِ جِنَّةٌ بَلْ جَاءهُم بِالْحَقِّ وَأَكْثَرُهُمْ لِلْحَقِّ كَارِهُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏يا اين كه خواهند گفت : او ديوانه است‌ ؟ ( چنين نيست كه مي‌انگارند ) بلكه او حق را براي آنان آورده است ( و سخنانش سراسر حقيقت است . ولي عيب كار اينجا است كه ) بيشتر ايشان از حق بيزار ( و دشمن حقيقت ) مي‌باشند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« جِنَّةٌ » : جنون . ديوانگي ( نگا : اعراف‌ / 184 ، مؤمنون‌ / 25 ) . « الْحَقِّ » : حقيقت . مراد قرآن ( نگا : مائده‌ / 48 و 84 ) يا شريعت است ( نگا : قصص‌ / 48 ، عنكبوت‌ / 68 ) .‏

آيه 71
‏متن آيه : ‏
‏ وَلَوِ اتَّبَعَ الْحَقُّ أَهْوَاءهُمْ لَفَسَدَتِ السَّمَاوَاتُ وَالْأَرْضُ وَمَن فِيهِنَّ بَلْ أَتَيْنَاهُم بِذِكْرِهِمْ فَهُمْ عَن ذِكْرِهِم مُّعْرِضُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏اگر حق و حقيقت از خواستها و هوسهاي ايشان پيروي مي‌كرد ( و جهان هستي بر طبق تمايلاتشان به گردش مي‌افتاد ) آسمانها و زمين و همه كساني كه در آنها بسر مي‌برند تباه مي‌گرديدند ( و نظم و نظام كائنات از هم مي‌پاشيد ) . ما قرآن را به آنان داده‌ايم كه در آن ( موجبات ) آوازه ايشان است ، ولي آنان از ( چيزي كه مايه ) عزّت و آبرويشان ( است ) رويگردانند ( و انگار راه بيداري و خوشبختي خود را نمي‌دانند ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« الْحَقُّ » : خدا ( نگا : نور / 25 ) . يعني اگر خدا برابر خواست مردم به ويژه كفّار رفتار كند ، هرج و مرج سراسر جهان را فرا مي‌گيرد و . . . حقيقت . آنچه صحيح و درست است و مقابل باطل قرار دارد . « ذِكْر » : قرآن . ( نگا : آل‌عمران‌ / 58 ، حجر / 6 و 9 ) . شهرت و افتخار و نام و آوازه ( نگا : انبياء / 10 ، زخرف‌ / 44 ) . چرا كه قرآن به زبان عربها بوده و ملّتها مادام كه زبانشان برجا است ، ايشان ماندگارند . غير از اين ، قرآن عربها را به جهان شناساند و آنان را زنده نگاه داشت و از نوكري به سَروري رساند .‏

آيه 72
‏متن آيه : ‏
‏ أَمْ تَسْأَلُهُمْ خَرْجاً فَخَرَاجُ رَبِّكَ خَيْرٌ وَهُوَ خَيْرُ الرَّازِقِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏آيا ( بهانه فرار ايشان از حق اين است كه ) تو از آنان اجر و مزدي ( در برابر دعوت و اداي رسالت ) طلب مي‌كني‌ ؟ ( نه ! چنين كاري را نكرده و نمي‌كني . چرا كه ) اجر و مزد پروردگارت بهتر است ( از چيزي كه ايشان دارند ) و او بهترين روزي‌رسان است .‏

‏توضيحات : ‏
‏« خَرْجاً » : اجر و مزد . هزينه ( نگا : كهف‌ / 94 ) . « خَرَاج‌ » : اجر و مزد . هزينه . « خَيْرُ الرَّازِقِينَ » : بهترينِ روزي‌رسانان . بهترينِ دهندگان ( نگا : مائده‌ / 114 ، حجّ‌ / 58 ) .‏

آيه 73
‏متن آيه : ‏
‏ وَإِنَّكَ لَتَدْعُوهُمْ إِلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ ‏

‏ترجمه : ‏
‏تو ( اي پيغمبر ! ) آنان را به راه راست فرا مي‌خواني ( كه دين اسلام و منتهي به سعادت است ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏. . .‏

آيه 74
‏متن آيه : ‏
‏ وَإِنَّ الَّذِينَ لَا يُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَةِ عَنِ الصِّرَاطِ لَنَاكِبُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏كساني كه به آخرت ايمان ندارند ، از راه ( راست ) منحرف هستند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« نَاكِبُونَ » : منحرفان از مسير .‏

آيه 75
‏متن آيه : ‏
‏ وَلَوْ رَحِمْنَاهُمْ وَكَشَفْنَا مَا بِهِم مِّن ضُرٍّ لَّلَجُّوا فِي طُغْيَانِهِمْ يَعْمَهُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏اگر بديشان رحم كنيم و بلاها و گرفتاريهاي گريبانگيرشان را برطرف سازيم ، در طغيان و سركشي خود مصرانه و سرگردان دست‌وپا مي‌زنند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« ضُرٍّ » : ( نگا : انعام‌ / 17 ، يونس‌ / 12 و 107 ) . « يَعْمَهُونَ » : ( نگا : بقره‌ / 15 ، انعام‌ / 110 ، اعراف‌ / 186 ) .‏

آيه 76
‏متن آيه : ‏
‏ وَلَقَدْ أَخَذْنَاهُم بِالْعَذَابِ فَمَا اسْتَكَانُوا لِرَبِّهِمْ وَمَا يَتَضَرَّعُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( اگر هم از طريق رحمت و نعمت بيدار نشدند ) ما ايشان را به عذاب ( مصائب و شدائدي همچون قحط و فقر ) گرفتار مي‌سازيم ، امّا آنان در برابر پروردگارشان نه سر فرود مي‌آورند و كرنش مي‌برند ، و نه تضرّع و زاري مي‌كنند . ( لذا حوادث دردناك هم ايشان را از مركب غرور و سركشي و خودكامگي پائين نمي‌آورد و در برابر جلال حق تسليم و خاشع نمي‌گرداند ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« مَا اسْتَكانُوا » : از ماده ( كون ) يعني : حال به حال نشدند و دگرگون نگشتند ( نگا : المصحف الميسّر ) . از ماده ( كين ) يعني : خواري و كوچكي ننمودند و خشوع و خضوع نكردند ( نگا : آل‌عمران‌ / 146 ) .‏

آيه 77
‏متن آيه : ‏
‏ حَتَّى إِذَا فَتَحْنَا عَلَيْهِم بَاباً ذَا عَذَابٍ شَدِيدٍ إِذَا هُمْ فِيهِ مُبْلِسُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( اين وضع ، يعني آزمونهاي رحمت و نعمت ، و بلا و محنت براي بيداري ادامه مي‌يابد ، و ايشان هم بر گردنكشي و سركشي خود مي‌افزايند ) تا دري از عذاب شديد ( روز قيامت ) را به رويشان مي‌گشائيم و به ناگاه در آن درمانده و نااميد ( از نجات ) مي‌گردند . ( بدين ترتيب مراحل آزمون لطف و مهرباني ، و گوشمالي و كيفر تربيتي ، سپري مي‌شود ، و سرانجام عذاب ابدي و درماندگي هميشگي سر مي‌رسد ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« بَاباً ذَا عَذَابٍ » : دري از عذاب . مراد مجازات روز قيامت و عذاب دوزخ است ( نگا : زخرف‌ / 74 و 75 ) . « مُبْلِسُونَ » : ماتم‌زدگان و متحيّران و نااميدان از نجات ( نگا : روم‌ / 12 و 49 ) .‏

آيه 78
‏متن آيه : ‏
‏ وَهُوَ الَّذِي أَنشَأَ لَكُمُ السَّمْعَ وَالْأَبْصَارَ وَالْأَفْئِدَةَ قَلِيلاً مَّا تَشْكُرُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏خدا كسي است كه براي شما گوش و چشم و عقل را آفريده است ( تا صداها را بشنويد و جهان را ببينيد و خالق آن را درك كنيد ، و در نتيجه ايمان بياوريد ) . امّا كمتر شكر و سپاس ( اين آفريده‌هاي خدا ) را به جاي مي‌آوريد .‏

‏توضيحات : ‏
‏« الأفْئِدَة‌ » : جمع فُؤاد ، دل . در اينجا مراد عقل و خرد است . « قَلِيلاً مَّا » : واژه ( قَليلاً ) صفت مصدر محذوف يا مفعول مطلق است ، و كلمه ( ما ) زائد و براي تأكيد است .‏

آيه 79
‏متن آيه : ‏
‏ وَهُوَ الَّذِي ذَرَأَكُمْ فِي الْأَرْضِ وَإِلَيْهِ تُحْشَرُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏او كسي است كه در زمين شما را آفريده‌است و در آن افزون و پراكنده نموده است و ( روز قيامت براي سزا و جزا ) در پيشگاه او گرد آورده مي‌شويد .‏

‏توضيحات : ‏
‏« ذَرَأَ » : آفريده است و افزون و پراكنده نموده است ( نگا : انعام‌ / 136 ، اعراف‌ / 179 ) . « إِلَيْهِ تُحْشَرُونَ » : در پيشگاه او جمع آورده مي‌شويد . به پيشگاه او برگردانده مي‌شويد ( نگا : بقره‌ / 203 ، آل‌عمران‌ / 12 و 158 ) .‏

آيه 80
‏متن آيه : ‏
‏ وَهُوَ الَّذِي يُحْيِي وَيُمِيتُ وَلَهُ اخْتِلَافُ اللَّيْلِ وَالنَّهَارِ أَفَلَا تَعْقِلُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏او است كه زنده مي‌گرداند و مي‌ميراند ، و آمد و شد ( پياپي ) شب و روز ، ( و اختلاف رنگ ، و كوتاهي و درازي آنها برابر قوانين و طبق فرمان او و ) مربوط بدو است . آيا ( دلالت اينها را بر قدرت خدا و وجوب ايمان بدو و به روز قيامت ) نمي‌فهميد ؟‏

‏توضيحات : ‏
‏« إخْتِلاف‌ » : آمد و شد . دگرگوني زماني و فعل و انفعالات ( نگا : بقره‌ / 164 ، آل‌عمران‌ / 190 ) .‏

آيه 81
‏متن آيه : ‏
‏ بَلْ قَالُوا مِثْلَ مَا قَالَ الْأَوَّلُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( چنين كاري را نكرده و نمي‌كنند ) و بلكه سخناني همچون سخنان پيشينيان را مي‌گويند .‏

‏توضيحات : ‏
‏. . .‏

آيه 82
‏متن آيه : ‏
‏ قَالُوا أَئِذَا مِتْنَا وَكُنَّا تُرَاباً وَعِظَاماً أَئِنَّا لَمَبْعُوثُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏مي‌گويند : آيا هنگامي كه ما مرديم و خاك و استخوان گشتيم ، آيا واقعاً برانگيخته خواهيم شد ( و زندگي دوباره پيدا خواهيم كرد ؟ ! ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« لَمَبْعُوثُونَ » : برانگيخته‌شدگان ( نگا : هود / 7 ، انعام / 29 ، مؤمنون‌ / 37 ) .‏

آيه 83
‏متن آيه : ‏
‏ لَقَدْ وُعِدْنَا نَحْنُ وَآبَاؤُنَا هَذَا مِن قَبْلُ إِنْ هَذَا إِلَّا أَسَاطِيرُ الْأَوَّلِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏اين وعده به ما ، و در گذشته به نياكان ما داده شده است . امّا اين چيزي جز دروغهاي پيشينيان نيست ( كه آن را دهان به دهان براي يكديگر روايت ، و زمان به زمان براي همديگر كتابت كرده‌اند ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« أسَاطِير » : جمع أُسْطُورَة ، اكاذيب . دروغگوئيها ( نگا : انعام‌ / 25 ، فرقان‌ / 5 ) .‏

آيه 84
‏متن آيه : ‏
‏ قُل لِّمَنِ الْأَرْضُ وَمَن فِيهَا إِن كُنتُمْ تَعْلَمُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏بگو : زمين و كساني كه در زمين هستند از آن كيستند ، اگر دانا و فرزانه‌ايد ؟ !‏

‏توضيحات : ‏
‏« إِن كُنتُمْ تَعْلَمُونَ » : اگر فهميده و آگاهيد . اين جمله متضمّن تحقير مخاطبان بوده و اشاره به ناداني ايشان دارد .‏

آيه 85
‏متن آيه : ‏
‏ سَيَقُولُونَ لِلَّهِ قُلْ أَفَلَا تَذَكَّرُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( بر اساس نداي فطرت ، و بداهت عقل ) خواهند گفت : ( همه كائنات ، و از جمله زمين و ساكنان آن ) از آن خدايند . بگو : پس چرا نمي‌انديشيد و يادآور نمي‌گرديد ( كه تنها مالك كائنات شايسته پرستش است و بس‌ ؟ ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« اَفَلا تَذَكَّرُونَ » : تذكّر به معني يادكردن و انديشيدن و به خاطر آوردن است ( نگا : انعام‌ / 152 ) . اصل ( تَذَكَّرُونَ ) تَتَذَكَّرُونَ است .‏

آيه 86
‏متن آيه : ‏
‏ قُلْ مَن رَّبُّ السَّمَاوَاتِ السَّبْعِ وَرَبُّ الْعَرْشِ الْعَظِيمِ ‏

‏ترجمه : ‏
‏بگو : چه كسي صاحب آسمانهاي هفتگانه و صاحب عرش عظيم است‌ ؟ ( آيا ملك كائنات و فرمانروائي بر آنها از آن كيست‌ ؟ ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« الْعَرْش‌ » : ( نگا : اعراف‌ / 54 ، توبه‌ / 129 ) .‏

آيه 87
‏متن آيه : ‏
‏ سَيَقُولُونَ لِلَّهِ قُلْ أَفَلَا تَتَّقُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏خواهند گفت : از آن خدا است . بگو : پس چرا پرهيزگاري پيش نمي‌گيريد ( و خويشتن را از فرجام شرك و كفر و عصيان نسبت به يزدان ، صاحب و فرمانده جهان به دور نمي‌داريد ؟ ! ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« أَفَلاتَتَّقُونَ » : پس چرا پرهيزگاري نمي‌كنيد ؟ پس چرا خود را از موجبات عذاب خدا به دور نمي‌داريد ؟‏

آيه 88
‏متن آيه : ‏
‏ قُلْ مَن بِيَدِهِ مَلَكُوتُ كُلِّ شَيْءٍ وَهُوَ يُجِيرُ وَلَا يُجَارُ عَلَيْهِ إِن كُنتُمْ تَعْلَمُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏بگو : آيا چه كسي فرماندهي بزرگ همه‌چيز را در دست دارد ( و ملك فراخ كائنات و حكومت مطلقه بر موجودات ، از آن او است‌ ؟ ) و او كسي است كه پناه مي‌دهد ( هر كه را بخواهد ) و كسي را ( نمي‌توان ) از ( عذاب ) او پناه داد ، اگر فهميده و آگاهيد ؟ !‏

‏توضيحات : ‏
‏« مَلَكُوت‌ » : ملك سترگ . فرماندهي بزرگ ( نگا : انعام‌ / 75 ، اعراف‌ / 185 ، يس‌ / 83 ) . « يُجِيرُ » : پناه مي‌دهد . در پناه خود مي‌گيرد ، و به فرياد مي‌رسد . « لا يُجَارُ عَلَيْهِ » : كسي در برابر او پناه داده نمي‌شود ، و فريادرسي نمي‌گردد .‏

آيه 89
‏متن آيه : ‏
‏ سَيَقُولُونَ لِلَّهِ قُلْ فَأَنَّى تُسْحَرُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏خواهند گفت : از آن خدا است . بگو : پس چگونه گول ( هوي و هوس و وسوسه شياطين را ) مي‌خوريد و ( از حق كناره‌گيري مي‌كنيد ، انگار ) جادو و جنبل مي‌شويد ؟‏

‏توضيحات : ‏
‏« أَنَّيا » : چگونه‌ ؟ « تُسْحَرُونَ » : جادو مي‌شويد . افسون مي‌گرديد . گول زده مي‌شويد و از حق برگردانده مي‌شويد .‏

آيه 90
‏متن آيه : ‏
‏ بَلْ أَتَيْنَاهُم بِالْحَقِّ وَإِنَّهُمْ لَكَاذِبُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( چنين نيست كه ايشان مي‌انگارند و قرآن را افسانه‌سرائيها و دروغگوئيهاي پيشينيان قلمداد مي‌نمايند ) بلكه براي ايشان حق را آورده‌ايم ( كه قرآن است و قانون آئيني است كه وسيله سعادت دنيا و آخرت همگان است ) و آنان قطعاً دروغگويند ( در اين كه قرآن را اساطير و اكاذيب گذشتگان مي‌گويند ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« الْحَقِّ » : مراد قرآن است كه آئين‌نامه راستين اسلام است ( نگا : بقره‌ / 119 ، نساء / 170 ، يونس‌ / 108 ) . توحيد و كتابهاي آسماني و شرائع الهي .‏

آيه 91
‏متن آيه : ‏
‏ مَا اتَّخَذَ اللَّهُ مِن وَلَدٍ وَمَا كَانَ مَعَهُ مِنْ إِلَهٍ إِذاً لَّذَهَبَ كُلُّ إِلَهٍ بِمَا خَلَقَ وَلَعَلَا بَعْضُهُمْ عَلَى بَعْضٍ سُبْحَانَ اللَّهِ عَمَّا يَصِفُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏خداوند نه فرزندي براي خود برگرفته است و نه خدائي با او ( انباز ) بوده است ، چرا كه اگر خدائي با او مي‌بود ، هر خدائي به آفريدگان خود مي‌پرداخت ( و در نتيجه هر بخشي از جهان با نظام خاصّي اداره مي‌گرديد ، و اين با وحدت نظامي كه بر سراسر هستي حاكم است ، سازگار نمي‌بود ) و هر يك از خدايان ( براي توسعه قلمرو حكومت خود ) بر ديگري برتري و چيرگي مي‌جست ( و نظام عالم از هم گسيخته مي‌شد و جهان هستي به تباهي مي‌كشيد ) . خدا والاتر و بالاتر از آن چيزها ( و ياوه‌سرائيهائي ) است كه ايشان ( خداي را بدانها وصف و درباره او ) مي‌گويند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« لَذَهَبَ كُلُّ إِلهٍ بِمَا خَلَقَ » : هر خدائي به اداره امور آفريدگان خاصّ خود مي‌پرداخت و به ديگران محبّت و مرحمتي نمي‌كرد ، و از آميزش مخلوقات خويش با ساير آفريده‌ها جلوگيري مي‌نمود ، و نمي‌گذاشت خدايان ديگر برآفريدگانش چيره شوند و در كارهايشان دخالت ورزند . « لَعَلا بَعْضُهُمْ عَلَيا بَعْضٍ » : برخي بر برخي ديگر مي‌خواست چيره شود . يكي بر ديگري برتري مي‌جست ، تا بر رقعه ملك خود بيفزايد و سايرين را مغلوب خويشتن نمايد .‏

آيه 92
‏متن آيه : ‏
‏ عَالِمِ الْغَيْبِ وَالشَّهَادَةِ فَتَعَالَى عَمَّا يُشْرِكُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏خدا از پنهان و آشكار ( همه آفريدگان ) آگاه است ( و سرتاسر هستي در قبضه قدرت او است و نيازي براي اداره جهان به فرزند و شريك و كمك اين و آن ندارد ، و ) لذا او پاك و دور از آن چيزهائي است كه ايشان شريك ( خداوند جهان ) مي‌گردانند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« تَعَالَيا » : بالاتر و برتر است . بسي دورتر و والاتر است ( نگا : انعام‌ / 100 ، اعراف‌ / 190 ) .‏

آيه 93
‏متن آيه : ‏
‏ قُل رَّبِّ إِمَّا تُرِيَنِّي مَا يُوعَدُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏بگو : پروردگارا ! اگر چيزي ( را از عذاب ) كه بدان وعده داده مي‌شوند ، ( در دنيا بر سر آنان بياوري ، در حالي كه من در ميانشان باشم و ) به من بنمائي .‏

‏توضيحات : ‏
‏« إِمَّا » : مركب است از ( إِنْ ) شرطيّه و ( ما ) زائده كه براي تأكيد ذكر مي‌شود . « تُرِيَنِّي‌ » : به من بنمائي . به من نشان دهي . مراد اين است كه اگر عذاب و بلا را دامنگيرشان كردي ، در حالي كه من در قيد حيات و در ميانشان باشم .‏

آيه 94
‏متن آيه : ‏
‏ رَبِّ فَلَا تَجْعَلْنِي فِي الْقَوْمِ الظَّالِمِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏پروردگارا ! مرا از زمره كافران مگردان ( و همراه ايشان معذّب منما ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« لا تَجْعَلْنِي . . . » : مراد اين است كه اگر كافران طاغي و ستمگران ياغي را به عذاب گرفتار فرمودي ، مرا همراه ايشان گرفتار عذاب مفرما . يعني گاهي فتنه و بلا بيگناه و گناهكار ، يا تر و خشك را شامل مي‌شود ، پروردگارا در چنين مواقعي مرا از عذاب به دور دار ( نگا : انفال‌ / 25 ) .‏

آيه 95
‏متن آيه : ‏
‏ وَإِنَّا عَلَى أَن نُّرِيَكَ مَا نَعِدُهُمْ لَقَادِرُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏ما قطعاً مي‌توانيم آنچه را كه بديشان وعده مي‌دهيم به تو بنمايانيم ، ( و تو را محفوظ و بر آنان پيروز گردانيم . لذا به ياري ما و پيروزي خود مطمئن باش ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« مَا » : مراد عذاب است .‏

آيه 96
‏متن آيه : ‏
‏ ادْفَعْ بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ السَّيِّئَةَ نَحْنُ أَعْلَمُ بِمَا يَصِفُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( به كار دعوت خويش ادامه بده و خصال ) بد ( ايشان ) را با ( خصال ) نيك ( خود ) و ( سخنان ) نامطلوب ( آنان ) را با بهترين ( منطق ) پاسخ بگو . ما كاملاً از چيزهائي كه ( درباره تو و دعوت تو ) مي‌گويند ، آگاهيم .‏

‏توضيحات : ‏
‏« إِدْفَعْ » : بازگردان . پاسخ بده . « بِالَّتِي‌ » : به خصلتي كه . به حسنه‌اي كه .‏

آيه 97
‏متن آيه : ‏
‏ وَقُل رَّبِّ أَعُوذُ بِكَ مِنْ هَمَزَاتِ الشَّيَاطِينِ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( در عين حال خود را به خدا بسپار ) و بگو : پروردگارا ! خويشتن را از وسوسه‌هاي اهريمنان ( و تحريكات ايشان به انجام گناهان ) در پناه تو مي‌دارم .‏

‏توضيحات : ‏
‏« هَمَزَاتٍ » : جمع هَمْزَة ، تحريكات . مراد وسوسه‌ها است .‏

آيه 98
‏متن آيه : ‏
‏ وَأَعُوذُ بِكَ رَبِّ أَن يَحْضُرُونِ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و خويشتن را در پناه تو مي‌دارم از اين كه با من ( در اعمال و اقوال و ساير احوال ) گرد آيند ( و مرا از تو غافل نمايند ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« أَن يَحْضُرُونِ » : اين كه در جلسات رتق و فتق امور ، و به هنگام انجام اعمال و بيان اقوال ، نزد من حضور يابند و شركت داشته باشند .‏

آيه 99
‏متن آيه : ‏
‏ حَتَّى إِذَا جَاء أَحَدَهُمُ الْمَوْتُ قَالَ رَبِّ ارْجِعُونِ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( كافران به راه غلط خود ادامه مي‌دهند ) و زماني كه مرگ يكي از آنان فرا مي‌رسد ، مي‌گويد : پروردگارا ! مرا ( به دنيا ) باز گردانيد .‏

‏توضيحات : ‏
‏« حَتَّيا » : حرف ابتدائيّه است . برخي آن را غائيه مي‌دانند . « إِرْجِعُونِي‌ » : مرا به دنيا برگردانيد . علّت استعمال فعل جمع به جاي فعل مفرد ، يعني ( إِرْجِعُونِي ) به جاي ( إِرْجِعْنِي ) ، محض تعظيم مخاطب است . حسّان بن ثابت مي‌گويد : اَلا فَارْحَمُونِي يا إِلهَ محمّد فَأِنْ لَمْ أَكُنْ أَهْلاً فَأَنْتَ لَهُ أَهْلُ . برخي هم مي‌گويند : ( رَبّ ) ياري طلبيدن از خدا ، و ( إِرْجِعُوني ) خطاب به فرشتگان است . يا اين كه از شدّت خوف بارها ( إِرْجِعْنِي ) را تكرار كرده و پروردگار با جمع ضمير ، به تكرار اين قول اشاره فرموده است . البتّه به درخواست ايشان وقعي نهاده نمي‌شود ( نگا : انعام‌ / 27 و 28 ، زمر / 58 و 59 ، منافقون‌ / 10 و 11 ) .‏

آيه 100
‏متن آيه : ‏
‏ لَعَلِّي أَعْمَلُ صَالِحاً فِيمَا تَرَكْتُ كَلَّا إِنَّهَا كَلِمَةٌ هُوَ قَائِلُهَا وَمِن وَرَائِهِم بَرْزَخٌ إِلَى يَوْمِ يُبْعَثُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏تا اين كه كار شايسته‌اي بكنم و فرصتهائي را كه از دست داده‌ام جبران نمايم . نه ! ( هرگز راه بازگشتي وجود ندارد ) . اين سخني است كه او بر زبان مي‌راند ( و اگر به فرض به زندگي دنيا برگردد ، باز به همان برنامه و روش خود ادامه مي‌دهد ) . در پيش روي ايشان جهان برزخ است تا روزي كه برانگيخته مي‌شوند ( و دوباره زنده مي‌گردند و براي سعادت سرمدي يا شقاوت ابدي به صحراي محشر گسيل مي‌شوند ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« لَعَلِّي‌ » : تا اين كه من . شايد كه من . « فِيمَا تَرَكْتُ » : در برابر فرصتهائي كه از دست داده‌ام . در برابر اموال و اشيائي كه آنها را ترك گفته‌ام و از آنها جدا گشته‌ام . به عوض ايمان و اعمال نيكوئي كه نداشته‌ام . « كَلِمَةٌ » : كلام و سخن ( نگا : كهف‌ / 5 ) . « مِن وَرَآئِهِمْ » : در پيش روي ايشان . در جلو آنان ( نگا : ابراهيم‌ / 16 ) . « بَرْزَخ‌ٌ » : حائل و مانعي كه ايشان را از رجوع به دنيا باز مي‌دارد . عالم برزخ . مراد از برزخ ، مرگ و يا اين كه جهان ميان مرگ و رستاخيز است كه بدان عالم قبر و عالم ارواح نيز گفته مي‌شود .‏

آيه 101
‏متن آيه : ‏
‏ فَإِذَا نُفِخَ فِي الصُّورِ فَلَا أَنسَابَ بَيْنَهُمْ يَوْمَئِذٍ وَلَا يَتَسَاءلُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏هنگامي كه ( براي بار دوم ) در صور دميده شود ، هيچ گونه خويشاوندي و نسبتي در ميان آنان نمي‌ماند ( چرا كه هركسي در انديشه نجات خويشتن است ) و در آن روز از همديگر نمي‌پرسند ( زيرا در جهان ديگر انتساب به فلان شخص يا طايفه و قبيله كارگشا نيست و در آن دم همه از يكديگر رمان و گريزانند ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« الصُّور » : بوق . مراد صور دوم است كه نشانه رستاخيز مردگان است ( نگا : انعام‌ / 73 ) . « فَلآ أَنسَابَ بَيْنَهُمْ » : هيچ گونه روابط فاميلي و خويشاوندي بر جاي نمي‌ماند . بدين معني كه در قيامت انسان است و اعمالش و هيچ كس از ديگري دفاع نمي‌كند و نسبتها و خويشاونديها از كار مي‌افتد ( نگا : عبس‌ / 34 - 37 ) . « لايَتَسَآءَلُونَ » : از همديگر نمي‌پرسند . اين عدم پرسش از يكديگر در آغاز هنگامه رستاخيز است ( نگا : قصص‌ / 66 ، معارج‌ / 10 ) والاّ بعد از آن پرسش و مجادله در مي‌گيرد ( نگا : صافّات‌ / 27 ، طور / 25 ، مدّثّر / 40 ) .‏

آيه 102
‏متن آيه : ‏
‏ فَمَن ثَقُلَتْ مَوَازِينُهُ فَأُوْلَئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏كساني كه سنجيده‌هاي ( اعمال و اقوال دنيوي ) ايشان ، سنگين و ارزشمند شود ( و در ترازوي خدا وزن و ارجي داشته باشد ) ، اينان قطعاً رستگارند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« ثَقُلَتْ » : سنگين شود . مراد رجحان كفّه حسنات بر سيّئات ، و ارزشمندي اعمال و اقوال انسان است در پيشگاه خدا . « مَوَازِين‌ » : جمع مَوزون ، بركشيده‌ها و سنجيده‌ها . مراد كردار و گفتار و پندار دنيوي انسان است . يا جمع ميزان ، به معني ترازوي اعمال است ( نگا : اعراف‌ / 8 ، انبياء / 47 ) .‏

آيه 103
‏متن آيه : ‏
‏ وَمَنْ خَفَّتْ مَوَازِينُهُ فَأُوْلَئِكَ الَّذِينَ خَسِرُوا أَنفُسَهُمْ فِي جَهَنَّمَ خَالِدُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و كساني كه سنجيده‌هاي ( اعمال و اقوال دنيوي ) ايشان ، سبك و بي‌ارزش باشد ، اينان ( عمر خود را باخته و ) خويشتن را زيانمند نموده‌اند و در دوزخ جاودانه خواهند ماند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« خَفَّتْ مَوَازِينُهُ . . . » : ( نگا : اعراف‌ / 9 ) .‏

آيه 104
‏متن آيه : ‏
‏ تَلْفَحُ وُجُوهَهُمُ النَّارُ وَهُمْ فِيهَا كَالِحُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏شعله‌هاي آتش دوزخ صورتهاي ايشان را فرا مي‌گيرد ، و آنان در ميان آن ، چهره در هم كشيده ( و پريشان و نالان ) بسر مي‌برند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« تَلْفَحُ » : شعله مي‌زند . مراد سوزاندن و بريان كردن است . « كالِحُونَ » : ترشرويان و چهره در هم كشيدگاني كه لبهايشان از درد و رنج جمع و باز بماند .‏

آيه 105
‏متن آيه : ‏
‏ أَلَمْ تَكُنْ آيَاتِي تُتْلَى عَلَيْكُمْ فَكُنتُم بِهَا تُكَذِّبُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( خداوند خطاب بديشان مي‌گويد : ) مگر آيات من بر شما خوانده نمي‌شد و شما آنها را دروغ مي‌ناميديد ؟ !‏

‏توضيحات : ‏
‏« أَلَمْ تَكُنْ . . . » : مراد اين است كه آيات من براي شما خوانده مي‌شد و شما بدانها ايمان نمي‌آورديد و بلكه ياوه و دروغ مي‌ناميديد .‏

آيه 106
‏متن آيه : ‏
‏ قَالُوا رَبَّنَا غَلَبَتْ عَلَيْنَا شِقْوَتُنَا وَكُنَّا قَوْماً ضَالِّينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏در پاسخ مي‌گويند : پروردگارا ! بدبختي ما ( كه ناشي از انجام معاصي بود ) بر ما چيره گشته بود ، و ما مردمان گمراهي بوديم .‏

‏توضيحات : ‏
‏« شِقْوَتُنَا » : بدبختي ما ( نگا : هود / 105 ) .‏

آيه 107
‏متن آيه : ‏
‏ رَبَّنَا أَخْرِجْنَا مِنْهَا فَإِنْ عُدْنَا فَإِنَّا ظَالِمُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏پروردگارا ! ما را از آتش دوزخ بيرون بياور ، و اگر ( بعد از اين ، به كفر و عصيان و انجام گناهان ) برگشتيم ، ما ستمگر خواهيم بود ( و مستحقّ هرگونه عذابي ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« عُدْنَا » : برگشتيم . دعوت كرديم .‏

آيه 108
‏متن آيه : ‏
‏ قَالَ اخْسَؤُوا فِيهَا وَلَا تُكَلِّمُونِ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( خداوند بديشان ) مي‌گويد : بتمركيد در آن ! و با من سخن مگوئيد .‏

‏توضيحات : ‏
‏« إِخْسَؤُوا » : بتمركيد ! چخ ! ساكت ! اين واژه براي راندن و دور كردن سگ به كار مي‌رود و نسبت به انسان ، براي ساكت كردن زبونانه است ( نگا : بقره‌ / 65 ) .‏

آيه 109
‏متن آيه : ‏
‏ إِنَّهُ كَانَ فَرِيقٌ مِّنْ عِبَادِي يَقُولُونَ رَبَّنَا آمَنَّا فَاغْفِرْ لَنَا وَارْحَمْنَا وَأَنتَ خَيْرُ الرَّاحِمِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( مگر فراموش كرده‌ايد ، در دنيا ) گروهي از بندگان من مي‌گفتند : پروردگارا ! ايمان آورده‌ايم ، پس ما را ببخش و به ما رحم فرما ، و تو بهترين رحم‌كنندگان هستي .‏

‏توضيحات : ‏
‏« فَرِيقٌ » : دسته . گروه .‏

آيه 110
‏متن آيه : ‏
‏ فَاتَّخَذْتُمُوهُمْ سِخْرِيّاً حَتَّى أَنسَوْكُمْ ذِكْرِي وَكُنتُم مِّنْهُمْ تَضْحَكُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏شما ايشان را به باد تمسخر مي‌گرفتيد ، تا آنجا كه سرگرم شدن به تمسخر ايشان ، ذكر و عبادت مرا از يادتان برده بود ، و كارتان هميشه خنديدن بدانان بود و بس .‏

‏توضيحات : ‏
‏« سِخْرِيّاً » : مصدر است و به معني اسم مفعول ، و افزودن ياء نسبت براي مبالغه است ، يعني كساني كه بسيار مورد تمسخر قرار مي‌گيرند ( نگا : مطفّفين‌ / 29 - 32 ) . « ذِكْري‌ » : ياد من ( نگا : مائده‌ / 91 ، كهف‌ / 101 ، طه‌ / 42 ) . « أَنسَوْكُمْ ذِكْرِي‌ » : مؤمنان ، ياد مرا از ذهن شما بدر كرده‌اند و ايمان و پرستش مرا از يادتان برده‌اند . نسبت به مؤمنان ، بدان خاطر است كه ايشان هرچند چنين نكرده‌اند ، ولي سبب وجود نسيان و فراموشي هستند ( نگا : ابراهيم‌ / 36 ) .‏

آيه 111
‏متن آيه : ‏
‏ إِنِّي جَزَيْتُهُمُ الْيَوْمَ بِمَا صَبَرُوا أَنَّهُمْ هُمُ الْفَائِزُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏من امروز به خاطر صبري كه كرده‌اند و پايمردي و استقامتي كه ( در برابر آن همه استهزاء ) نشان داده‌اند ، پاداششان داده‌ام ( و در بهشت جايگزينشان كرده‌ام ) و آنان به مقصود رسيدگان و رستگارانند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« بِمَا » : واژه ( ما ) مصدريّه است . « أَنَّهُمْ هُمُ الْفَآئِزُونَ » : اين جمله مفعول به دوم ( جَزَيْتُهُمْ ) و يا اين كه در موضع جرّ به لام تعليل‌مقدّري است . يعني : لَفَوْزُهُمْ بِالتَّوْحِيدِ الْمُؤَدِّي إلَيا كُلِّ سَعَادَةٍ .‏

آيه 112
‏متن آيه : ‏
‏ قَالَ كَمْ لَبِثْتُمْ فِي الْأَرْضِ عَدَدَ سِنِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( خداوند بديشان ) مي‌گويد : چند سال در روي زمين زيسته و ماندگار بوده‌ايد ؟ !‏

‏توضيحات : ‏
‏« كَمْ » : چقدر ؟ مفعول‌فيه ( لَبِثْتُمْ ) است . « لَبِثْتُمْ » : توقّف كرده‌ايد و ماندگار شده‌ايد . « عَدَداً » : تمييز ( كَمْ ) است .‏

آيه 113
‏متن آيه : ‏
‏ قَالُوا لَبِثْنَا يَوْماً أَوْ بَعْضَ يَوْمٍ فَاسْأَلْ الْعَادِّينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏مي‌گويند : روزي يا بخشي از روزي ! ( ما كه سخت گرفتار عذابيم ، پاسخ درستي نمي‌توانيم بدهيم ) پس از كساني بپرس كه قادر به شمارش هستند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« لَبِثْنَا يَوْماً أَوْ بَعْضَ يَوْمٍ . . . » : اين پاسخ يا پاسخهاي ديگري توسّط گروههاي مختلف دوزخيان ( نگا : بقره‌ / 259 ، يونس‌ / 45 ، طه‌ / 103 ، نازعات‌ / 46 ) در مقام مقايسه عمر ناچيز اين جهان با عمر طولاني و ابدي آن جهان است . « الْعَادِينَ » : شمارندگان . حسابگران و حسابرسان .‏

آيه 114
‏متن آيه : ‏
‏ قَالَ إِن لَّبِثْتُمْ إِلَّا قَلِيلاً لَّوْ أَنَّكُمْ كُنتُمْ تَعْلَمُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( خداوند بديشان ) مي‌گويد : جز مدّت كمي ( در زمين ) ماندگار نبوده‌ايد ، اگر شما كمترين آگاهي و دانشي‌ مي‌داشتيد ( در دنيا متوجّه اين مي‌شديد ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« . . . لَوْ أنَّكُمْ كُنتُمْ تَعْلَمُونَ » : اگر اندك دانش و معرفتي مي‌داشتيد ، در پرتو آن متوجّه عمر محدود و ناچيز خود در برابر عمر نامحدود و سرمدي آخرت مي‌شديد . بعضي حرف ( لَوْ ) را به معني ( لَيْتَ ) دانسته‌اند كه در اين صورت معني چنين مي‌شود : اي كاش ! شما اين مطلب را در دنيا مي‌دانستيد .‏

آيه 115
‏متن آيه : ‏
‏ أَفَحَسِبْتُمْ أَنَّمَا خَلَقْنَاكُمْ عَبَثاً وَأَنَّكُمْ إِلَيْنَا لَا تُرْجَعُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏آيا گمان برده‌ايد كه ما شما را بيهوده آفريده‌ايم و ( حكمت و فلسفه‌اي در آفرينش شما نيست ، اين است كه به فساد پرداخته‌ايد ؟ و چنين انگاشته‌ايد كه ) به سوي ما ( براي حساب و كتاب ) برگردانده نمي‌شويد .‏

‏توضيحات : ‏
‏« عَبَثاً » : بيهوده . باطل . بي‌فلسفه و حكمت . مراد اين است كه خداوند مردمان را در اصل براي سزا و جزاي آخرت آفريده است ( نگا : يونس / 4 ) .‏

آيه 116
‏متن آيه : ‏
‏ فَتَعَالَى اللَّهُ الْمَلِكُ الْحَقُّ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ رَبُّ الْعَرْشِ الْكَرِيمِ ‏

‏ترجمه : ‏
‏خداوندي كه فرمانرواي راستين است و هيچ معبودي جز او نيست و صاحب عرش عظيم است ( برتر از آن است كه جهان هستي را بيهوده و بي‌هدف آفريده باشد ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« الْمَلِكُ الْحَقُّ » : شاهنشاه حقيقي و فرمانرواي راستين . « الْكَرِيم‌ » : عظيم ( نگا : مؤمنون‌ / 86 ) . چيزي كه از آن خيرات فرود آيد . آنچه خداوند بزرگوارش فرموده باشد .‏

آيه 117
‏متن آيه : ‏
‏ وَمَن يَدْعُ مَعَ اللَّهِ إِلَهاً آخَرَ لَا بُرْهَانَ لَهُ بِهِ فَإِنَّمَا حِسَابُهُ عِندَ رَبِّهِ إِنَّهُ لَا يُفْلِحُ الْكَافِرُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏هركس كه با خدا ، معبود ديگري را به فرياد خواند - و مسلّماً هيچ دليلي بر حقّانيّت آن نخواهد داشت‌ - حساب او با خدا است . قطعاً كافران رستگار نمي‌گردند ، ( و بلكه مؤمنان رستگار مي‌شوند ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« يَدْعُ » : فرا خواند . پرستش نمايد .‏

آيه 118
‏متن آيه : ‏
‏ وَقُل رَّبِّ اغْفِرْ وَارْحَمْ وَأَنتَ خَيْرُ الرَّاحِمِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏بگو : پروردگارا ! ( گناهانم را ) ببخشاي و ( به من ) مرحمت فرماي ، چرا كه تو بهترين مهرباناني .‏

موضوعات: موقعیت فعلی: فهرست قرآن / سوره مؤمنون / تفسیر نور  لینک ثابت
[دوشنبه 1395-02-27] [ 02:30:00 ب.ظ ]




 

موقعیت فعلی: فهرست قرآن / سوره حج / تفسیر نور

آيه 1
‏متن آيه : ‏
‏ يَا أَيُّهَا النَّاسُ اتَّقُوا رَبَّكُمْ إِنَّ زَلْزَلَةَ السَّاعَةِ شَيْءٌ عَظِيمٌ ‏

‏ترجمه : ‏
‏اي مردم ! از ( عقاب و عذاب ) پروردگارتان بترسيد ( و به ياد روز قيامت باشيد ) . واقعاً زلزله ( انفجار جهان و فرو تپيدن اركان آن ، در آستانه ) هنگامه رستاخيز ، چيز بزرگي ( و حادثه هراس‌انگيزي ) است .‏

‏توضيحات : ‏
‏« زَلْزَلَةَ » : حركت و تكان سختي كه در سازمان عالم هستي در آستانه رستاخيز ايجاد مي‌گردد و كوهها را از جا مي‌كند و دريا را به هم مي‌ريزد و آسمانها را در هم مي‌كوبد ( نگا : واقعه‌ / 4 ) . « السَّاعَةَ » : هنگامه رستاخيز قيامت ( نگا : أنعام‌ / 31 و 40 ) .‏

آيه 2
‏متن آيه : ‏
‏ يَوْمَ تَرَوْنَهَا تَذْهَلُ كُلُّ مُرْضِعَةٍ عَمَّا أَرْضَعَتْ وَتَضَعُ كُلُّ ذَاتِ حَمْلٍ حَمْلَهَا وَتَرَى النَّاسَ سُكَارَى وَمَا هُم بِسُكَارَى وَلَكِنَّ عَذَابَ اللَّهِ شَدِيدٌ ‏

‏ترجمه : ‏
‏روزي كه زلزله رستاخيز را مي‌بينيد ( آن‌چنان هول و هراس سرتا پاي مردمان را فرا مي‌گيرد كه حتي ) همه زنان شيردهي كه  به دهان طفل شيرخوار خود نهاده‌اند ، كودك خود را رها و فراموش مي‌كنند . و جملگي زنان باردار ( از خوف اين صحنه بيمناك ) سقط جنين مي‌نمايند ، و ( تو اي بيننده ! ) مردمان را مست مي‌بيني ، ولي مست نيستند و بلكه عذاب خدا سخت ( وحشتناك و هراس‌انگيز ) است ( و توازن ايشان را به هم زده است و لذا آنان را آشفته و خراب ، با چشمان از حدقه به در آمده و با گامهاي افتان و خيزان ، و با وضع بي‌سر و سامان و حال پريشان مي‌بيني ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« تَذْهَلُ » : رها و فراموش مي‌كند . غافل و بي‌خبر مي‌گردد . از مصدر ( ذُهول ) به معني غفلت و فراموشي ناشي از شدّت ترس . « مُرْضِعَةٍ » : زن شيردهي كه  در دهان نوزاد نهاده و به شير دادن مشغول باشد . « عَمَّا » : از فرزندي كه . استعمال ( ما ) به جاي ( مَن ) شايع و فراوان است ( نگا : آل‌عمران‌ / 36 ، نسأ / 3 ) . « ذاتِ حَمْلٍ » : باردار . « سُكَارَيا » : جمع سَكْران ، مستان ( نگا : نساء / 43 ) . يادآوري : خوف و هراس هنگامه رستاخيز جنبه عمومي ندارد و شامل كساني نمي‌شود كه در دنيا فرمانبردار اوامر و نواهي الهي بوده‌اند ( نگا : بقره‌ / 38 : آل‌عمران‌ / 170 : نمل‌ / 87 و 89 ، انبياء / 103 ) .‏

آيه 3
‏متن آيه : ‏
‏ وَمِنَ النَّاسِ مَن يُجَادِلُ فِي اللَّهِ بِغَيْرِ عِلْمٍ وَيَتَّبِعُ كُلَّ شَيْطَانٍ مَّرِيدٍ ‏

‏ترجمه : ‏
‏گروهي از مردم بدون هيچ علم و دانشي ( و بلكه تنها از روي تقليد و هواپرستي ) درباره ( شناخت ) يزدان ( و مسأله توحيد خداوند منّان ، و احياء مردگان ، و رستاخيز همگان به فرمان خالق جهان ) به مجادله برمي‌خيزند ، و ( در اين امر ، طبيعي است ، نه از دانش و منطق ، بلكه ) از هرگونه شيطان ( انس و جنّ ) سركشي ، پيروي مي‌نمايند ( و برابر نقشه و برنامه و حيله و دام همه شياطين و شياطين صفتان عمل مي‌كنند ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« يُجَادِلُ فِي اللهِ » : درباره ذات و صفات و افعال و اعمال خدا ستيزه‌گري مي‌كند . « شَيْطَانٍ » : مراد اهريمن انس و جنّ است ( نگا : بقره‌ / 14 ، انعام‌ / 112 ) . « يَتَّبِعُ كُلَّ شَيْطَانٍ » : در اين جدال از هر اهريمني پيروي مي‌كند . در همه اعمال و اقوال از هر اهريمني پيروي مي‌كند . « مَرِيدٍ » : متمرّد و سركش .‏

آيه 4
‏متن آيه : ‏
‏ كُتِبَ عَلَيْهِ أَنَّهُ مَن تَوَلَّاهُ فَأَنَّهُ يُضِلُّهُ وَيَهْدِيهِ إِلَى عَذَابِ السَّعِيرِ ‏

‏ترجمه : ‏
‏اهريمناني كه مشخّص و معلوم است ، هركس آنها را به دوستي گيرد ، حتماً گمراهش مي‌گردانند و به عذاب آتش ( دوزخ ) سوزانش مي‌كشانند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« كُتِبَ عَلَيْهِ » : انگار بر اين اهريمنان ، همچون كالاي داراي اتيكت نوشته شده است . روشن و معلوم است و اين نتيجه حتمي برنامه ابليس و همه شياطين ديگر است . « أَنَّهُ » : شأن و مقام چنين است . « فَأنَّهُ » : اين اهريمن و اهريمنان . « يَهْدِيهِ » : او را رهنمود مي‌كنند . هدايت در اينجا به معني دلالت ، يعني راهنمائي است ( نگا : صافّات‌ / 23 ) . « السَّعِيرِ » : آتش برافروخته و سوزان . « فَأَنَّهُ يُضِلُّهُ . . . » : اين جمله ، خبر مبتداي محذوف است و تقدير چنين است : فَشَأْنُهُ أَنَّهُ يُضِلُّهُ ، يا ، فَشَأْنُهُ الإِضْلالُ . يادآوري : علّت ترجمه ضمير مفرد ( ه ) در ( عَلَيْهِ ) و غيره به جمع ، اين است كه پيش از اسم نكره ( شَيْطانٍ ) واژه ( كلّ ) قرار دارد كه موجب تعميم و مفيد استغراق است ( نگا : انعام‌ / 164 ، إسراء / 13 ) .‏

آيه 5
‏متن آيه : ‏
‏ يَا أَيُّهَا النَّاسُ إِن كُنتُمْ فِي رَيْبٍ مِّنَ الْبَعْثِ فَإِنَّا خَلَقْنَاكُم مِّن تُرَابٍ ثُمَّ مِن نُّطْفَةٍ ثُمَّ مِنْ عَلَقَةٍ ثُمَّ مِن مُّضْغَةٍ مُّخَلَّقَةٍ وَغَيْرِ مُخَلَّقَةٍ لِّنُبَيِّنَ لَكُمْ وَنُقِرُّ فِي الْأَرْحَامِ مَا نَشَاء إِلَى أَجَلٍ مُّسَمًّى ثُمَّ نُخْرِجُكُمْ طِفْلاً ثُمَّ لِتَبْلُغُوا أَشُدَّكُمْ وَمِنكُم مَّن يُتَوَفَّى وَمِنكُم مَّن يُرَدُّ إِلَى أَرْذَلِ الْعُمُرِ لِكَيْلَا يَعْلَمَ مِن بَعْدِ عِلْمٍ شَيْئاً وَتَرَى الْأَرْضَ هَامِدَةً فَإِذَا أَنزَلْنَا عَلَيْهَا الْمَاء اهْتَزَّتْ وَرَبَتْ وَأَنبَتَتْ مِن كُلِّ زَوْجٍ بَهِيجٍ ‏

‏ترجمه : ‏
‏اي مردم ! اگر درباره رستاخيز ( مردگان و زندگاني دوباره ايشان ) ترديد داريد ، ( بدين نكته توجّه كنيد تا به گوشه‌اي از قدرت الهي پي ببريد و به خود آئيد : ) ما شما را از خاك مي‌آفرينيم ، سپس ( اين خاك پيش پا افتاده را ) به نطفه ، و بعد ( نطفه ، اين پديده اسرارآميز فراهم آمده از اِسْپِرم مرد و اُووِل زن را ) به خون بسته ( زالو مانند ) ، و پس از آن ( اين خون بسته را به چيزي شبيه ) به يك قطعه گوشت ( جويده شده ) در مي‌آوريم كه برخي ( كامل و تامّ الخلقه و ) بسامان ، و برخي ( ناتمام و ناقص‌الخلقه و ) نابسامان است . ( همه اينها ) بدين خاطر است كه براي شما روشن سازيم ( كه ما بر آفرينش و تغيير و تبديل و هرگونه كاري ، از جمله زندگي دوباره بخشيدن توانائيم ) . ما جنينهائي را كه بخواهيم تا زمان خود در رحمها نگاه مي‌داريم و آن گاه شما را به صورت كودك ( پسر يا دختر ، از شكم مادران ) بيرون مي‌آوريم ، سپس ( شما را تحت نظارت و رعايت خود مي‌پائيم ) تا به رشد جسماني و عقلاني خود مي‌رسيد . برخي از شما ( در اين ميان ) مي‌ميرند و بعضي از شما به نهايت عمر و غايت پيري مي‌رسند . تا بدانجا كه چيزي از علوم خود را به خاطر نخواهند داشت ( و دانسته‌هاي خويش را فراموش كرده و از ياد مي‌برند ، و درست همانند يك كودك مي‌شوند . دليل ديگري بر قدرت خدا در همه‌چيز ، به ويژه درباره مسأله رستاخيز ، اين است كه اي انسان در فصل زمستان ) تو زمين را خشك و خاموش مي‌بيني ، امّا هنگامي كه ( فصل بهار در مي‌رسد و ) بر آن آب مي‌بارانيم ، حركت و جنبش بدان مي‌افتد و رشد و نمو مي‌كند و انواع گياهان زيبا و شادي‌بخش را مي‌روياند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« الْبَعْثِ » : رستاخيز . از نو زنده گرداندن . « خَلَقْنَاكُمْ » : اصل شما يا خود شما را آفريده‌ايم ( نگا : آل‌عمران‌ / 59 ، طه‌ / 55 ، بقره‌ / 28 ، مؤمنون‌ / 12 ) . « نُطْفَةٍ » : مراد موجود زنده حاصل در مني است كه از آن به « آب جهنده‌ » تعبير شده است ( نگا : قيامت‌ / 37 ، طارق / 6 ) . « عَلَقَةٍ » : خون بسته زالوگونه . « مُضْغَةٍ » : قطعه گوشتي بدان شكل و اندازه كه جويده شود . « مُخَلَّقَةٍ » : تامّ الخلقه . داراي شكل و اندام . « غَيْرِ مُخَلَّقَةٍ » : ناقص‌الخلقه . ناكامل و نابسامان . « نُقِرُّ » : نگاه مي‌داريم و از درون پرت نمي‌كنيم . « طِفْلاً » : كودك . حال است . ذكر آن به صورت مفرد بدان علّت است كه مصدر است ، يا به اعتبار جنس و يا اين كه كلّ واحد افراد است . « أَرْذَلِ الْعُمُر » : پست‌ترين مرحله عمر ، و آن پيري و فرتوتي فراواني است كه بدان هنگام عقل دچار فراموشي و انديشه دستخوش پريشاني مي‌شود . « هَامِدَةً » : خشك و خاموش . مراد زمين خشكيده و مرده است . « إهْتَزَّتْ » : به حركت و تكان مي‌افتد . مراد حركت و تكاني است كه به سبب جنبش عناصر گياهان در داخل آن پيدا و پديدار مي‌گردد . « رَبَتْ » : بالا آمد و پفيده شد . مراد رشد و نمو گياهان است . « زَوْج‌ » : صنف . نوع . « بَهِيجٍ‌ » : زيبا و باطراوت . سُرورآفرين و شادي‌بخش . سرسبز و خرّم .‏

آيه 6
‏متن آيه : ‏
‏ ذَلِكَ بِأَنَّ اللَّهَ هُوَ الْحَقُّ وَأَنَّهُ يُحْيِي الْمَوْتَى وَأَنَّهُ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ ‏

‏ترجمه : ‏
‏آن ( چيزهائي كه در آيات پيشين درباره مراحل مختلف آفرينش انسان و جهان گياهان بازگو شد ) بدان خاطر است كه ( بدانيد ) خدا حق است و ( لذا نظامي را كه آفريده نيز حق بوده و بيهوده و بي‌هدف نيست ، و به زبان حال به شما مي‌گويد : ) او مردگان را زنده مي‌گرداند ، و وي بر هر چيزي توانا است .‏

‏توضيحات : ‏
‏« ذلِكَ » : آن . اشاره به آفرينش انسان و ديگر چيزهاي بعد از آن دارد . مبتدا است و جار و مجرور خبر آن است .‏

آيه 7
‏متن آيه : ‏
‏ وَأَنَّ السَّاعَةَ آتِيَةٌ لَّا رَيْبَ فِيهَا وَأَنَّ اللَّهَ يَبْعَثُ مَن فِي الْقُبُورِ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و ( اين كه بدانيد ) بدون شكّ قيامت فرا مي‌رسد و جاي هيچ گونه ترديدي نيست ، و خداوند تمام كساني را كه در گورها آرميده‌اند دوباره زنده مي‌گرداند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« يَبْعَثُ » : دوباره حيات مي‌بخشد و زنده مي‌گرداند .‏

آيه 8
‏متن آيه : ‏
‏ وَمِنَ النَّاسِ مَن يُجَادِلُ فِي اللَّهِ بِغَيْرِ عِلْمٍ وَلَا هُدًى وَلَا كِتَابٍ مُّنِيرٍ ‏

‏ترجمه : ‏
‏گروهي از مردم درباره ( يگانگي آفريدگار و صفات و افعال و اعمال ) خداوندگار بدون هيچ دانشي و رهنمودي و كتاب روشنگري به مجادله مي‌پردازند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« عِلْمٍ » : مراد علم ضروري و بديهي است . از قبيل : اطّلاع انسان از زنده بودن خود ، و اين كه يك ، نصف دو است . « هُديً » : مراد استدلال درست و حجّت صحيح است . « كِتَابٍ » : مراد كتاب آسماني است ( نگا : أحقاف‌ / 4 ) . « مُنِير » : روشنگر . بيانگر حق و حقيقت ( نگا : آل‌عمران‌ / 184 ) . روشن و واضح ( نگا : فرقان‌ / 61 ) .‏

آيه 9
‏متن آيه : ‏
‏ ثَانِيَ عِطْفِهِ لِيُضِلَّ عَن سَبِيلِ اللَّهِ لَهُ فِي الدُّنْيَا خِزْيٌ وَنُذِيقُهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ عَذَابَ الْحَرِيقِ ‏

‏ترجمه : ‏
‏مستكبرانه دوشهايشان را بالا مي‌اندازند و مغرورانه رويشان را برمي‌گردانند تا ( بدين وسيله مردمان را از راه خدا ) گمراه سازند . بهره آنان در اين جهان خواري و رسوائي است ، و در روز قيامت عذاب آتش سوزان ( دوزخ ) را بديشان مي‌چشانيم .‏

‏توضيحات : ‏
‏« ثَانِيَ » : پيچاننده . برگرداننده . حال ضمير مستتر در ( يُجَادِلُ ) است . « عِطْف‌ » : از سر تا سرينها را مي‌گويند . پهلو . جانب . « ثَانِيَ عِطْفِهِ » : پهلوي خود را پيچ مي‌دهد . پهلو پيچ‌دادن مترادف است با روگرداني ( منافقون‌ / 5 ) و پشت كردن ( اسراء / 83 ) كه كنايه از تكبّر و بي‌اعتنائي‌است . « خِزْيٌ » : خواري و رسوائي ( نگا : بقره / 85 ) . « الْحَرِيق‌ » : سوزان ( نگا : آل‌عمران‌ / 181 ) .‏

آيه 10
‏متن آيه : ‏
‏ ذَلِكَ بِمَا قَدَّمَتْ يَدَاكَ وَأَنَّ اللَّهَ لَيْسَ بِظَلَّامٍ لِّلْعَبِيدِ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( بدو گفته مي‌شود : خواري و عذابي را كه مي‌بيني ) اين نتيجه همان كارهائي است كه خودت قبلاً انجام داده‌اي و پيشاپيش فرستاده‌اي ، و اصلاً خداوند كمترين ستمي نسبت به بندگان روا نمي‌دارد . ( نه كسي را بي‌جهت كيفر مي‌دهد ، و نه بر ميزان مجازات كسي بدون دليل مي‌افزايد ، و بلكه برنامه او سراسر عدالت و دادگري است ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« قَدَّمَتْ يَدَاكَ » : دستهايت آن را پيشاپيش فرستاده است . از آنجا كه اغلب كارها توسّط دست انجام مي‌پذيرد ، اعمال سائر اعضاء بدان نسبت داده شده است . « لَيْسَ بِظَلاّمٍ » : كمترين ستمي روا نمي‌دارد ( نگا : آل‌عمران‌ / 182 ، نساء / 40 ) .‏

آيه 11
‏متن آيه : ‏
‏ وَمِنَ النَّاسِ مَن يَعْبُدُ اللَّهَ عَلَى حَرْفٍ فَإِنْ أَصَابَهُ خَيْرٌ اطْمَأَنَّ بِهِ وَإِنْ أَصَابَتْهُ فِتْنَةٌ انقَلَبَ عَلَى وَجْهِهِ خَسِرَ الدُّنْيَا وَالْآخِرَةَ ذَلِكَ هُوَ الْخُسْرَانُ الْمُبِينُ ‏

‏ترجمه : ‏
‏بعضي از مردم هم ، خدا را در حاشيه و كناره مي‌پرستند ( و داراي عقيده سستي هستند . ايمانشان بر پايه مصالحشان استوار است ، و لذا ) اگر خير و خوبي بديشان برسد ، به سبب آن شاد و آسوده خاطر و ( بر دين ) استوار و ماندگار مي‌شوند ، و اگر بلا و مصيبتي بديشان برسد ، ( به سوي كفر برمي‌گردند و ) عقب‌گرد مي‌كنند . بدين ترتيب هم ( آرامش ايمان به قضا و قدر و مدد و ياري خداوند را در ) دنيا و هم ( نعمت و سعادت ) آخرت را از دست مي‌دهند ، و مسلّماً اين زيان روشن و آشكاري است ( كه انسان هم دنيا و هم آخرتش بر باد فنا رود ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« حَرْفٍ » : لبه . كناره . « يَعْبُدُ اللهَ عَلي حَرْفٍ » : مراد متزلزل و مذبذب بودن در پذيرش فرمان يزدان و ايمان به اسلام است . انگار چنين فردي بر لبه چيزي قرار گرفته است و با تكان مختصري از مسير خارج مي‌شود ، و يا اين كه در جنگي كه درگرفته است خويشتن را به كناري مي‌كشد و در اطراف و جوانب ميدان مي‌جنگد ، تا اگر پيروزي نصيب لشكريان شد ، با ايشان بماند ، و اگر ترس شكست و احتمال بلائي در ميان بود ، فرار بكند . « إِطْمأَنَّ بِهِ » : ثابت و استوار مي‌ماند بر باور و عقيده‌اي كه ظاهراً پذيرفته است . ماندگار مي‌ماند به سبب آن . « فِتْنَةٌ‌ » : بلا و مصيبت . امتحان و آزمايش . « إِنقَلَبَ عَلي وَجْهِهِ » : بازگشت مي‌كند . از ايمان برمي‌گردد و به كفر مي‌گرايد ( نگا : بقره‌ / 143 ، آل‌عمران‌ / 144 ) .‏

آيه 12
‏متن آيه : ‏
‏ يَدْعُو مِن دُونِ اللَّهِ مَا لَا يَضُرُّهُ وَمَا لَا يَنفَعُهُ ذَلِكَ هُوَ الضَّلَالُ الْبَعِيدُ ‏

‏ترجمه : ‏
‏آنان جز خدا چيزهائي را به فرياد مي‌خوانند و مي‌پرستند كه نه زياني مي‌توانند بديشان برسانند و نه سودي را . اين ، سرگشتگي فراوان ، و گمراهي بسيار دور ( از حق و حقيقت ) است .‏

‏توضيحات : ‏
‏« يَدْعُو » : به فرياد مي‌خواند ( نگا : شعراء / 72 ) . عبادت مي‌كند ( نگا : انعام‌ / 56 ) . در رسم‌الخطّ قرآني الف زائدي به دنبال دارد . « الْبَعِيد » : ( نگا : بقره‌ / 176 ) .‏

آيه 13
‏متن آيه : ‏
‏ يَدْعُو لَمَن ضَرُّهُ أَقْرَبُ مِن نَّفْعِهِ لَبِئْسَ الْمَوْلَى وَلَبِئْسَ الْعَشِيرُ ‏

‏ترجمه : ‏
‏كساني را به فرياد مي‌خوانند و مي‌پرستند كه زيانشان بيش از سودشان مي‌باشد . چه ياوران و سروران بدي ، و چه همدمان و دوستان بدي هستند !‏

‏توضيحات : ‏
‏« لَمَنْ » : لام زائد است و براي تأكيد به اوّل مفعول افزوده شده است . مراد از ( ما ) در آيه قبلي بتها ، و مراد از ( مَنْ ) در اين آيه ، مي‌تواند طاغوتهائي چون فرعون باشد . « يَدْعُو » : ( نگا : حجّ‌ / 12 ) . « ضَرُّهُ أَقْرَبُ مِن نَّفْعِهِ » : استعمال اسم تفضيل ( أَقْرَب ) بدان خاطر است كه طاغوتها ممكن است به پيروان خود حقوق و جوائزي در دنيا بدهند ، ليكن در برابر عذاب و عقاب آخرت بسي ناچيز است ( نگا : اعراف‌ / 113 ) . يا اين كه استعمال اسم تفضيل به معني وجود صفتي در طرفين مورد مقايسه نيست ، و چه بسا طرف ضعيف‌تر ، اصلاً فاقد آن چنان صفتي باشد . وقتي كه مي‌گوئيم : « عذاب آتش جهان ، بهتر از عذاب دوزخ است‌ » . مفهوم سخن ، آن نيست كه عذاب جهان خوب است .‏

آيه 14
‏متن آيه : ‏
‏ إِنَّ اللَّهَ يُدْخِلُ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ إِنَّ اللَّهَ يَفْعَلُ مَا يُرِيدُ ‏

‏ترجمه : ‏
‏خداوند كساني را كه ايمان بياورند و كارهاي پسنديده بكنند ، داخل باغهاي بهشت مي‌كند كه رودبارها در زير ( درختان و كاخهاي ) آنها روان است . بي‌گمان خداوند هر چه را اراده كرده و بخواهد به انجام مي‌رساند ( چه عذاب و عقاب مفسدان ، و چه جزا و سزاي مؤمنان باشد ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« يُدْخِلُ » : وارد مي‌سازد . داخل مي‌نمايد .‏

آيه 15
‏متن آيه : ‏
‏ مَن كَانَ يَظُنُّ أَن لَّن يَنصُرَهُ اللَّهُ فِي الدُّنْيَا وَالْآخِرَةِ فَلْيَمْدُدْ بِسَبَبٍ إِلَى السَّمَاء ثُمَّ لِيَقْطَعْ فَلْيَنظُرْ هَلْ يُذْهِبَنَّ كَيْدُهُ مَا يَغِيظُ ‏

‏ترجمه : ‏
‏كسي كه ( از ميان كفّار ) گمان مي‌برد خدا پيغمبرش را در دنيا و آخرت ياري نمي‌دهد و پيروز نمي‌گرداند ، ( بداند كه خداوند به كوري چشم او وي را در هر دو سرا پيروز مي‌گرداند . لذا از خشم بتركد و بميرد و هر كاري كه از دستش ساخته است انجام دهد ، مثلاً ) او ريسماني به سقف‌خانه بياويزد و سپس ( خويشتن را حلق‌آويز و راه نفس را ) قطع نمايد و ( تا سر حدّ مرگ پيش رود و بدين هنگام بنگرد و ) ببيند آيا اين كار خشم او را فرو مي‌نشاند ( و خودكشي پيروزي را از محمّد باز مي‌گرداند ؟ ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« لَن يَنصُرَهُ اللهُ » : خداوند پيغمبرش را هرگز پيروز نخواهد كرد . ضمير ( ه ) به پيغمبر برمي‌گردد كه از سياق كلام مفهوم مي‌شود . نظير آن ( نگا : نحل‌ / 61 ، قدر / 1 ) . « مَن كَانَ يَظُنُّ » : مراد تركيدن از خشم و خودكشي براي رهائي از آتش حسادت درون است ( نگا : آل‌عمران‌ / 119 ) . « سَبَب‌ » : ريسمان . وسيله ( نگاه : كهف‌ / 84 ) . « السَّمَآءِ » : سقف و آسمانه خانه . آسمان . « لِيَقْطَعْ » : پاره كند . بربندد . مراد قطع گردن يا جلو راه نفس كشيدن است . يادآوري : معني آيه را به گونه ديگري نيز بيان داشته‌اند : كسي كه گمان مي‌برد خداوند هرگز پيغمبرش را - نه در دنيا و نه در آخرت‌ - پيروز نمي‌گرداند ، ( بداند به كوري چشم او خداوند وي را در هر دو جهان پيروز و رستگار مي‌گرداند ، و پيروزي را بدو مي‌رساند . براي اين كه از اين پيروزي جلوگيري شود ) او با هر وسيله‌اي كه مي‌تواند خويشتن را به آسمان برساند و ( از پيروزي ) جلوگيري كند و ببيند نيرنگ و چاره‌سازي وي چيزي را برطرف مي‌نمايد كه او را بر سر خشم آورده است ( نگا : ص‌ / 10 ) .‏

آيه 16
‏متن آيه : ‏
‏ وَكَذَلِكَ أَنزَلْنَاهُ آيَاتٍ بَيِّنَاتٍ وَأَنَّ اللَّهَ يَهْدِي مَن يُرِيدُ ‏

‏ترجمه : ‏
‏اين گونه روشن ، ما قرآن را به صورت آيه‌هاي كاملاً واضح و آشكار فرو فرستاده‌ايم ( تا وضوح و سادگي قرآن ، حجّتي بر مردم شود ) و بي‌گمان خداوند ( با اين قرآن ) هركه را بخواهد هدايت و راهنمائي مي‌كند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« كَذلِكَ » : اين گونه . مشاراليه مي‌تواند انزال مذكور بعد از اسم اشاره بوده و يا انزال آيات بر پيغمبران پيشين مراد باشد . « آياتٍ » : حال ضمير ( ه ) است . « وَ أَنَّ اللهَ يَهْدِي مَن يُرِيدُ » : اين جمله خبر مبتداي محذوفي مثل ( أَلأمْر ) بوده و تقدير چنين است : أَلأمْرُ أَنَّ اللهَ يَهْدِي مَن يُرِيدُ . يا اين كه لامي مقدّر شود و چنين باشد : لاِنَّ اللهَ . . .‏

آيه 17
‏متن آيه : ‏
‏ إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَالَّذِينَ هَادُوا وَالصَّابِئِينَ وَالنَّصَارَى وَالْمَجُوسَ وَالَّذِينَ أَشْرَكُوا إِنَّ اللَّهَ يَفْصِلُ بَيْنَهُمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ إِنَّ اللَّهَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ شَهِيدٌ ‏

‏ترجمه : ‏
‏قطعاً خداوند روز قيامت داوري خواهد كرد در ميان مؤمنان و يهوديان و ستاره‌پرستان و مسيحيان و زردشتيان و مشركان ، ( و برحقّ و ناحق را بدانان مي‌شناساند ) . مسلّماً خداوند حاضر و ناظر بر هر چيزي است .‏

‏توضيحات : ‏
‏« الصَّابِئِينَ » : ستاره‌پرستان ( نگا : بقره‌ / 62 ) . « الْمَجُوسَ » : زردشتيان . آتش‌پرستان . آنان كساني هستند كه به دو مبدأ خير و شر يا نور و ظلمت معتقدند و خداي نيكيها را اهورامزدا ، و خداي شر و ظلمت را اهريمن مي‌دانند و آتش را احترام بسيار مي‌گذارند . « شهيد » : حاضر و ناظر .‏

آيه 18
‏متن آيه : ‏
‏ أَلَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ يَسْجُدُ لَهُ مَن فِي السَّمَاوَاتِ وَمَن فِي الْأَرْضِ وَالشَّمْسُ وَالْقَمَرُ وَالنُّجُومُ وَالْجِبَالُ وَالشَّجَرُ وَالدَّوَابُّ وَكَثِيرٌ مِّنَ النَّاسِ وَكَثِيرٌ حَقَّ عَلَيْهِ الْعَذَابُ وَمَن يُهِنِ اللَّهُ فَمَا لَهُ مِن مُّكْرِمٍ إِنَّ اللَّهَ يَفْعَلُ مَا يَشَاءُ ‏

‏ترجمه : ‏
‏آيا نديده‌اي و ندانسته‌اي كه تمام كساني كه در آسمانها بوده و همه كساني كه در زمين هستند ، و خورشيد و ماه و ستاره‌ها و كوهها و درختان و جانوران و بسياري از مردمان ، براي خدا سجده مي‌برند ( و به تسبيح و تقديس او مشغول و سرگرمند ؟ ) و بسياري از مردمان هم ( غافل بوده و براي خدا سجده نمي‌برند و ) عذاب ايشان حتمي است ( و مستحقّ عقابند ، و اينها در نزد پروردگارشان بي‌ارزش مي‌باشند ) و خدا هركه را بي‌ارزش كند ، هيچ كسي نمي‌تواند او را گرامي دارد ( و مشمول عنايت و سعادت آسماني كند . چرا كه تنها اين ) خدا است كه هر چيزي را كه بخواهد انجام مي‌دهد .‏

‏توضيحات : ‏
‏« يَسْجُدُ لَهُ . . . » : ( نگا : رعد / 13 و 15 ، اسراء / 44 ) . « الدَّوَآبُّ » : جمع دابّه ، هر نوع حيوان و جانداري ( نگا : بقره‌ / 164 ) .‏

آيه 19
‏متن آيه : ‏
‏ هَذَانِ خَصْمَانِ اخْتَصَمُوا فِي رَبِّهِمْ فَالَّذِينَ كَفَرُوا قُطِّعَتْ لَهُمْ ثِيَابٌ مِّن نَّارٍ يُصَبُّ مِن فَوْقِ رُؤُوسِهِمُ الْحَمِيمُ ‏

‏ترجمه : ‏
‏اينان كه دو دسته مقابل هم ( مردمان ، به نام مؤمنان و كافران ) مي‌باشند ( و در آيه‌هاي متعدّد ذكري از ايشان رفته است ) درباره ( ذات و صفات ) خدا به جدال پرداخته‌اند و به كشمكش نشسته‌اند . كساني كه كافرند ، ( خداوند برايشان آتش دوزخ را تهيّه ديده ، و انگار آتش آن ) جامه‌هائي ( است كه به تن آنان چست بوده و ) براي آنان از آتش بريده ( و دوخته ) شده است . ( علاوه بر آن ) از بالاي سرهايشان ( بر آنان ) آب بسيار گرم و سوزان ريخته مي‌شود .‏

‏توضيحات : ‏
‏« هذَانِ » : اين دو گروه . مراد مؤمنان و كافران بوده كه پيوسته در صفوف مختلف مبارزه با يكديگرند . « خَصْمَانِ » : طرفين دعاوي . دو دسته مقابل هم . خصم براي يك نفر و بيشتر استعمال مي‌گردد ، و در اينجا مراد دسته و گروه است ( نگا : ص‌ / 21 ) . « يُصَبُّ » : ريخته مي‌شود . « الْحَمِيمُ » : آب بسيار گرم و سوزان و جوشان .‏

آيه 20
‏متن آيه : ‏
‏ يُصْهَرُ بِهِ مَا فِي بُطُونِهِمْ وَالْجُلُودُ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( اين آب جوشان آن‌چنان در بدنشان نفوذ مي‌كند كه ) آنچه در درونشان است بدان گداخته و ذوب مي‌گردد ، و هم پوستهايشان .‏

‏توضيحات : ‏
‏« يُصْهَرُ » : ذوب و گداخته مي‌گردد . پخته مي‌شود . « الْجُلُود » : جمع جِلد ، پوستها .‏

آيه 21
‏متن آيه : ‏
‏ وَلَهُم مَّقَامِعُ مِنْ حَدِيدٍ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و تازيانه‌هائي از آهن براي ( زدن و سركوبي ) ايشان ( آماده شده ) است .‏

‏توضيحات : ‏
‏« مَقَامِع‌ » : جمع مِقْمَعَة ، تازيانه . گرز . چكش چوگان مانندي كه با آن بر سر فيل مي‌زنند .‏

آيه 22
‏متن آيه : ‏
‏ كُلَّمَا أَرَادُوا أَن يَخْرُجُوا مِنْهَا مِنْ غَمٍّ أُعِيدُوا فِيهَا وَذُوقُوا عَذَابَ الْحَرِيقِ ‏

‏ترجمه : ‏
‏هر زمان كه دوزخيان بخواهند خويشتن را از غم و اندوه عظيم آتش برهانند ، بدان برگردانده شوند ( و آمرانه بديشان گفته‌شود : ) بچشيد عذاب سوزان را .‏

‏توضيحات : ‏
‏« مِنْ غَمٍّ » : از غم عظيمي از غمهاي آتش . در اين صورت ( مِنْ غَمٍّ ) بدل از ضمير ( ها ) مي‌باشد . به سبب غم بزرگ حاصل از آن . « وَ ذُوقُوا » : در آن ( بديشان گفته شود ) حذف است و عطف بر ( أُعِيدُوا ) است و تقدير چنين است : أُعِيدُوا فِيهَا ، وَ قِيلَ لَهُمْ : ذُوقُوا ( نگا : سجده‌ / 20 ) .‏

آيه 23
‏متن آيه : ‏
‏ إِنَّ اللَّهَ يُدْخِلُ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ يُحَلَّوْنَ فِيهَا مِنْ أَسَاوِرَ مِن ذَهَبٍ وَلُؤْلُؤاً وَلِبَاسُهُمْ فِيهَا حَرِيرٌ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( اين حال گروه اوّل ، يعني كافران در قيامت است . امّا گروه دوم كه مؤمنانند ) خداوند كساني را كه ايمان آورده‌اند و كارهاي شايسته انجام داده‌اند ، به باغهائي ( از بهشت ) داخل مي‌گرداند كه در زير ( درختان و كاخهاي ) آن رودبارها جاري است . آنان با دستبندهائي از طلا و مرواريد زينت مي‌يابند ، و جامه‌هايشان در آنجا از حرير است .‏

‏توضيحات : ‏
‏« يُحَلَّوْنَ » : زينت داده مي‌شوند . از مصدر ( تَحْلِيَة ) به معني آراستن ، و از ماده ( حلي ) . « أَسَاوِرَ » : ( نگا : كهف‌ / 31 ) . « مِنْ أَسَاوِرَ مِن ذَهَبٍ » : حرف ( مِنْ ) نخست براي بيان جنس ، و دومي براي تبعيض است . « لُؤْلُؤاً » : درّ . مرواريد . عطف بر محلّ ( مِنْ أَسَاوِرَ ) است .‏

آيه 24
‏متن آيه : ‏
‏ وَهُدُوا إِلَى الطَّيِّبِ مِنَ الْقَوْلِ وَهُدُوا إِلَى صِرَاطِ الْحَمِيدِ ‏

‏ترجمه : ‏
‏آنان به سوي ( گفتن ) سخنان زيبا ، و راه ( انجام كارهاي ) پسنديده رهنمود مي‌گردند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« هُدُوا » : راهياب و رهنمود مي‌گردند . « الطَّيِّبِ مِنَ الْقَوْلِ » : سخنان زيبا و پسنديده . مراد سخنان روح‌پرور و نشاط‌آور و لبريز از صفا و صميميّت و معنويّت است . يا سخناني كه دالّ بر تقديس خدا و بيانگر اعتراف به فضل او است ( نگا : يونس‌ / 10 ، فاطر / 34 و 35 ) . « الْحَمِيدِ » : پسنديده . بايسته . « صِرَاطِ الْحَمِيدِ » : راه بايسته . مراد انجام افعال نيكو است . برخي ( الْحَميد ) را به معني خداي ستوده دانسته‌اند . در اين صورت معني چنين مي‌شود : آنان به سوي سخنان زيبائي ( كه روح را در مدارج كمال سير مي‌دهد ) رهنمود مي‌شوند ، و به راه خداي شايسته ستايش هدايت مي‌گردند ( تا بدانجا كه به آخرين درجه قرب يزداني و لذّات روحاني مي‌رسند ) . برخي معني آيه را مربوط بدين جهان دانسته و گفته‌اند : مؤمنان در اين جهان به سوي سخنان زيبا ( كه توحيد است ) رهنمود مي‌گردند ، و به سوي راه خدا ( كه اسلام است ) سوق داده مي‌شوند .‏

آيه 25
‏متن آيه : ‏
‏ إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا وَيَصُدُّونَ عَن سَبِيلِ اللَّهِ وَالْمَسْجِدِ الْحَرَامِ الَّذِي جَعَلْنَاهُ لِلنَّاسِ سَوَاء الْعَاكِفُ فِيهِ وَالْبَادِ وَمَن يُرِدْ فِيهِ بِإِلْحَادٍ بِظُلْمٍ نُذِقْهُ مِنْ عَذَابٍ أَلِيمٍ ‏

‏ترجمه : ‏
‏بي‌گمان كساني كه كفر مي‌ورزند و ( مردمان را ) از راه خدا ( كه دين اسلام است ) و ( مؤمنان را ) از ( ورود به ) مسجدالحرام باز مي‌دارند كه ( مكّه است و ما ) آن را براي همه مردمان ، اعم از كساني كه در آنجا زندگي مي‌كنند و يا از نقاط ديگر بدان وارد مي‌شوند ، يكسان ( حرم امن و امان و محلّ مراسم حجّ و عمره ) نموده‌ايم ، همچنين كساني كه با توسّل به ظلم ( از حدّ اعتدال خارج مي‌شوند و ) در آن سرزمين مرتكب خلاف مي‌گردند ، عذاب دردناكي بديشان مي‌چشانيم .‏

‏توضيحات : ‏
‏« الْمَسْجِدِ الْحَرَام‌ » : مراد مكّه است كه به سبب اهمّيّت فراوان مسجدالحرام ، از مكّه بدان تعبير شده است . « سَوَآءً » : برابر و يكسان . مفعول دوم است . « الْعَاكِفُ » : ساكن . مقيم . فاعل ( سَوَآءً ) مي‌باشد . « الْبَادِ » : از باديه آينده . مراد زُوّار و حجّاجي است كه از اطراف و اكناف به مكّه مي‌آيند . اصل آن ( الْبادي ) است . « بِإلْحَادٍ » : إلحاد به معني انحراف از حد اعتدال است . مفعول‌به است و حرف ( ب ) در اوّل آن زائد است ( نگا : مريم‌ / 25 ) . « بِظُلْمٍ » : ستمگرانه . به سبب ظلم . « مَن يُرِدْ فِيهِ بِإلْحَادٍ بِظُلْمٍ » : هركس در آنجا از روي ستم مرتكب كج‌روي و انحراف شود . هركس در آنجا منحرفانه و ستمگرانه مرتكب هرگونه گناهي شود . مفعول فعل ( يُرِدْ ) يا محذوف است كه ( شَيْئاً ) است ، و حرف ( ب ) براي ملابسه مي‌باشد ، يا اين كه اين حرف زائد است و إلحاد مفعول است . ( بِظُلْمٍ ) حال يا بدل ( بِإلْحادٍ ) بوده و جنبه تأكيد را دارد .‏

آيه 26
‏متن آيه : ‏
‏ وَإِذْ بَوَّأْنَا لِإِبْرَاهِيمَ مَكَانَ الْبَيْتِ أَن لَّا تُشْرِكْ بِي شَيْئاً وَطَهِّرْ بَيْتِيَ لِلطَّائِفِينَ وَالْقَائِمِينَ وَالرُّكَّعِ السُّجُودِ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( اي پيغمبر ! به خاطر بياور ) زماني را كه محلّ خانه كعبه را براي ابراهيم آماده ساختيم و ( پايه‌هاي قديمي ) آن را بدو نموديم ( و دستور داديم به بازسازي آن بپردازد . هنگامي كه خانه كعبه آماده شد ، به ابراهيم خطاب كرديم كه اين خانه را كانون توحيد كن و ) چيزي را انباز من منماي و خانه‌ام را براي طواف‌كنندگان و قيام‌كنندگان و ركوع برندگان و سجده برندگان ( از وجود بتان و مظاهر شرك و از هرگونه آلودگي ظاهري و معنوي ديگر ) تمييز و پاكيزه گردان .‏

‏توضيحات : ‏
‏« بَوَّأْنَا » : آماده‌ساختيم . وارد كرديم . شناسانديم . « بَوَّأْنا لإِبْرَاهِيمَ مَكانَ الْبَيْتِ » : جاي كعبه را براي ابراهيم آماده ساختيم . مكان قديمي كعبه را به ابراهيم نشان داديم . ابراهيم را به محلّ كعبه رسانديم . « شَيْئاً » : مفعول‌به يا مفعول مطلق است . « الطَّآئِفِينَ » : طواف كنندگان دور كعبه . « الْقَآئِمِينَ » : ايستادگان در نماز . « الرُّكَّعِ » : ركوع برندگان در نماز . « السُّجُودِ » : سجده‌برندگان در نماز . اين سه واژه اشاره دارند به سه ركن از اركان مهمّ نماز كه قيام و ركوع و سجود است ، و لذا ذكر آنها كنايه از خود نماز است . يادآوري : از آنجا كه مكتب ابراهيم خليل و محمّد مصطفي و همه انبياء يكي است ( نگا : آل‌عمران‌ / 95 ، يوسف‌ / 38 ، نحل‌ / 123 ) فرمان ( لا تُشْرِكْ بِي شَيْئاً وَ طَهِّرْ بَيْتِيَ . . . ) در اين آيه ، و ( أَذِّن فِي النَّاسِ بِالْحَجِّ . . . وَ . . . ) و احكام مترتّب بر آن ، متوجّه خاتم‌الانبياء بوده است ( تفسير المنتخب ، حجّ‌ / 27 ) و اين است كه در سال فتح مكّه بتها سرنگون و كعبه از لوث اصنام زدوده مي‌گردد ( نگا : تفسير أضواء البيان ، حجّ‌ / 26 ) . لذا آيات بعدي خطاب به پيغمبر اسلام است ( نگا : تفسير ابن كثير ، حاشيه كازروني بر تفسير بيضاوي ) . در اين صورت عطف بر جمله مقدّري مثل : اِقْتِدَآءً بِإِبْرَاهِيمَ است .‏

آيه 27
‏متن آيه : ‏
‏ وَأَذِّن فِي النَّاسِ بِالْحَجِّ يَأْتُوكَ رِجَالاً وَعَلَى كُلِّ ضَامِرٍ يَأْتِينَ مِن كُلِّ فَجٍّ عَمِيقٍ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( اي پيغمبر ! ) به مردم اعلام كن كه ( افراد مسلمان و مستطيع ) ، پياده ، يا سواره بر شتران باريك اندام ( ورزيده و چابك و پرتحمّل ، و مركبها و وسائل خوب ديگري ) كه راههاي فراخ و دور را طي كنند ، به حجّ كعبه بيايند ( و نداي تو را پاسخ گويند ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« أَذِّنْ » : اعلام كن . آگهي كن . « رِجَالاً » : جمع راجِل ، پيادگان . حال است . « ضَامِر » : شتر لاغر و باريك اندام . مراد استفاده از مركبهاي قوي و داراي عضلات سفت و محكمي است كه تاب تحمّل بيابانهاي خشك و سوزان و بي‌آب و علف را داشته باشند . « رِجَالاً وَ عَلَيا كُلِّ ضَامِرٍ » : مراد استفاده از هرگونه امكانات ، براي شركت در اين فريضه مهمّ است . « فَجٍّ عَمِيقٍ » : راه فراخ . راه دور ( نگا : أنبياء / 31 ، نوح‌ / 20 ) .‏

آيه 28
‏متن آيه : ‏
‏ لِيَشْهَدُوا مَنَافِعَ لَهُمْ وَيَذْكُرُوا اسْمَ اللَّهِ فِي أَيَّامٍ مَّعْلُومَاتٍ عَلَى مَا رَزَقَهُم مِّن بَهِيمَةِ الْأَنْعَامِ فَكُلُوا مِنْهَا وَأَطْعِمُوا الْبَائِسَ الْفَقِيرَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( آنان به اين سرزمين مقدّس بيايند ) تا منافع خويش را با چشم خود ببينند ( و به سود مادي و معنويشان برسند و ناظر فوائد فردي و اجتماعي و سياسي و اقتصادي و اخلاقي حجّ باشند ) ، و در ايّام معيّني كه ( روز عيد قربان و دو و يا سه روز بعد از آن است ، به هنگام ذبح قرباني ) نام خدا را بر چهارپاياني ( همچون بز و گوسفند و شتر و گاو ) ببرند كه خدا نصيب ايشان كرده است . پس ( از ذبح حيوانات ، اي حجّاج ) خودتان از ( گوشت ) آنها بخوريد و بينوايان مستمند را نيز بخورانيد .‏

‏توضيحات : ‏
‏« مَنَافِعَ » : مراد سود مادي همچون تجارت و بازرگاني ، و سود معنوي همچون عبادت و عفو و مغفرت است . « أَيَّامٍ مَّعْلُومَاتٍ » : چند روز معيّن و مشخّص . مراد روز عيد و دو روز يا سه روز بعد از آن است . برخي هم روز عرفه و روز عيد و يك روز بعد از آن و بعضي هم ده روز ذي‌الحجّه دانسته‌اند . « بَهِيمَةِ الأَنْعَامِ » : چهارپايان اهلي ( نگا : مائده‌ / 1 ) . « فَكُلُوا مِنْهَا وَ . . . » : معني مستفاد از اين بخش آيه ، اين است كه گوشت قرباني بايد به مصرفهاي لازم برسد . ديگر گوشتهاي قرباني در سرزمين مِني بر روي زمين انداخته نشود تا گنديده و يا در زير خاكها مدفون گردد . بلكه اگر نيازمنداني در آنجا و در آن زمان پيدا نشوند ، بايد گوشتها - در صورت امكان‌ - هرگونه كه شده است به مناطق ديگري حمل و به مصرف برسد . « الْبَآئِسَ » : سخت نيازمند . مستمند .‏

آيه 29
‏متن آيه : ‏
‏ ثُمَّ لْيَقْضُوا تَفَثَهُمْ وَلْيُوفُوا نُذُورَهُمْ وَلْيَطَّوَّفُوا بِالْبَيْتِ الْعَتِيقِ ‏

‏ترجمه : ‏
‏بعد از آن بايد آلودگيها ( و چرك و كثافت ، و زوائد بدن همچون مو و ناخن ) را از خود برطرف سازند ، و به نذرهاي خويش ( اگر نذر كرده‌اند ) وفا كنند ، و خانه قديمي و گرامي ( خدا ، كعبه ) را طواف نمايند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« لِيَقْضُوا » : قطع كنند . به پايان برسانند . برطرف سازند . « تَفَثَ » : چرك و كثافت و آلودگي . از قبيل : موهاي زائد و ناخن و عرق بدن . « لِيَقْضُوا تَفَثَهُمْ » : مراد تَقْصير است كه از مناسك حجّ بشمار است و به دنبال از احرام به در آمدن انجام مي‌پذيرد . « نُذُورَهُمْ » : مراد نذرهاي حلال است . از قبيل : قربانيهاي اضافي و صدقات و خيرات . « لِيَطَّوَّفُوا » : مراد طواف اضافه است كه بعد از عرفه و از احرام به در آمدن انجام مي‌پذيرد . « الْعَتِيقِ » : عتيق چيزي است كه از نظر زمان يا مكان و يا مرتبه متقدّم باشد . آزاد ( از تسلّط جبّاران و قلدران ) .‏

آيه 30
‏متن آيه : ‏
‏ ذَلِكَ وَمَن يُعَظِّمْ حُرُمَاتِ اللَّهِ فَهُوَ خَيْرٌ لَّهُ عِندَ رَبِّهِ وَأُحِلَّتْ لَكُمُ الْأَنْعَامُ إِلَّا مَا يُتْلَى عَلَيْكُمْ فَاجْتَنِبُوا الرِّجْسَ مِنَ الْأَوْثَانِ وَاجْتَنِبُوا قَوْلَ الزُّورِ ‏

‏ترجمه : ‏
‏آن ( چيزي كه گذشت ، برنامه و مناسك حجّ بود ) و هر كس اوامر و نواهي خدا را ( به ويژه در مراسم و امور مربوط به حجّ ) بزرگ و محترم دارد ، از نظر خدا چنين كاري ( در دنيا و آخرت ) براي او بهتر است . ( خوردن گوشت ) چهارپايان ( همچون شتر و گاو و بز و گوسفند ) براي شما حلال گشته است ، مگر ( گوشت ) آن چهارپاياني كه ( در قرآن ) برايتان بيان مي‌شود ( همچون مردار و غيره ) . و از ( پرستش ) پليدها ، يعني بتها دوري كنيد ، و از گفتن افتراء ( بر مردم و بر خدا ) بپرهيزيد .‏

‏توضيحات : ‏
‏« ذلِكَ » : اين گونه اسماء اشاره ، براي جداسازي دو نوع سخن از هم ، و يا فاصله انداختن بخش پيشين سخني از قسمت پسين آن به كار مي‌رود ( نگا : ص‌ / 55 ) . خبر مبتداي محذوف است و تقدير چنين است : أَلأمْرُ هُوَ ذلِكَ . « حُرُمات‌ » : مقدّسات . چيزهائي كه نبايد حرمت آنها پايمال شود . مراد مراسم و مناسك حجّ و به طور كلّي احكام اوامر و نواهي خدا است ( نگا : بقره‌ / 194 ) . « عِندَ رَبِّهِ » : از نظر پروردگارش . در پيشگاه خداوندگارش . « إِلاّ مَا يُتْلَيا . . . » : ( نگا : مائده‌ / 3 ) . « الرِّجْسَ » : ناپاك . پليد . در اينجا ناپاك و پليد معنوي مراد است و لذا با ( الأوْثان ) يعني بتان بيان و توضيح داده شده است . « مِنْ » : مِن بيانيّه است . « قَوْلَ الزُّورِ » : افتراء . سخن باطل و بي‌اساس .‏

آيه 31
‏متن آيه : ‏
‏ حُنَفَاء لِلَّهِ غَيْرَ مُشْرِكِينَ بِهِ وَمَن يُشْرِكْ بِاللَّهِ فَكَأَنَّمَا خَرَّ مِنَ السَّمَاء فَتَخْطَفُهُ الطَّيْرُ أَوْ تَهْوِي بِهِ الرِّيحُ فِي مَكَانٍ سَحِيقٍ ‏

‏ترجمه : ‏
‏حقّگرا و مخلص خدا باشيد ، و هيچ گونه شركي براي خدا قرار ندهيد . زيرا كسي كه براي خدا انبازي قرار دهد ، انگار ( به خاطر سقوط از اوج ايمان به حضيض كفر ) از آسمان فرو افتاده است ( و به بدترين شكل جان داده است ) و پرندگان ( تكّه‌هاي بدن ) او را مي‌ربايند ، يا اين كه تندباد او را به مكان بسيار دوري ( و دره ژرفي ) پرتاب مي‌كند ( و وي را آن چنان بر زمين مي‌كوبد كه بدنش متلاشي و هر قطعه‌اي از آن به نقطه‌اي پرت مي‌شود ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« حُنَفَآءَ » : جمع حَنيف ، حقّگرايان و دوري گزيدگان از باطل . مخلصين ( نگا : بقره‌ / 135 ، آل‌عمران‌ / 67 و 95 ) . حال ضمير ( و ) در فعل ( إِجْتَنِبُوا ) است . « غَيْرَ » : عطف بر ( حُنَفآءَ ) و حال است . « خَرَّ » : سقوط كرد . فرو افتاد . « السَّمَآءِ » : مراد آسمان ايمان است . شخص به هنگام سقوط از آن بر اثر اضطراب فراوان ، احساس بي‌وزني و بي‌ارجي در درون روح و جان خود مي‌كند و خويشتن را بي‌پايگاه مي‌بيند . « الطَّيْرُ » : مراد پرندگان هواها و هوسها است كه افكار شخص را پريشان مي‌سازند . « تَهْوِي بِهِ » : او را پرت مي‌كند . وي را به پائين مي‌اندازد . « الرِّيحُ » : مراد ابليس ملعون است كه كافر را در وادي ضلالت سرگردان و ويلان مي‌سازد و هلاك و تباهش مي‌نمايد . « سَحِيقٍ » : بسيار ژرف . دور افتاده و پرت .‏

آيه 32
‏متن آيه : ‏
‏ ذَلِكَ وَمَن يُعَظِّمْ شَعَائِرَ اللَّهِ فَإِنَّهَا مِن تَقْوَى الْقُلُوبِ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( مطلب ) چنين است ( كه گفته شد ) ، و هر كس مراسم و برنامه‌هاي الهي را بزرگ دارد ( و از جمله مناسك حجّ را گرامي‌شمارد ) ، بي‌گمان بزرگداشت آنها نشانه پرهيزگاري دلها ( و خوف و هراس از خدا ) است .‏

‏توضيحات : ‏
‏« ذلِكَ » : ( نگا : حجّ‌ / 30 ) . « شَعَآئِرَ » : ( نگا : بقره‌ / 158 ، مائده‌ / 2 ) . « فَإِنَّهَا » : شعائر و مناسك . حيوانات قرباني .‏

آيه 33
‏متن آيه : ‏
‏ لَكُمْ فِيهَا مَنَافِعُ إِلَى أَجَلٍ مُّسَمًّى ثُمَّ مَحِلُّهَا إِلَى الْبَيْتِ الْعَتِيقِ ‏

‏ترجمه : ‏
‏در اين حيوانات قرباني ، منافع ( دنيوي از قبيل سوار شدن و بار كردن و استفاده از شير و پشم و توليد مثل آنها برايتان آزاد ) است تا زمان معيّن ( كه روز ذبح آنها است ) و بعد هم كه در كنار خانه قديمي و گرامي ( كعبه ، يعني در قربانگاه مني و ديگر جاهاي حرم ) آماده گرديدند ( و ذبح شدند ، شما مي‌توانيد از منافع مادي و معنوي آنها برخوردار شويد ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« لَكُمْ فِيهَا مَنَافِعُ . . . » : مراد اين است كه استفاده از فرآورده‌هاي حيوانات قرباني آزاد است . يا اين كه : در مراسم و مناسك ، سود شما است . « اَجَلٍ مُّسَمّيً » : وقت مشخّص . مراد روز ذبح است . « مَحِلُّهَا » : حلال بودن ذبح ، يا محلّ و يا زمان حلال بودن ذبح حيوان قرباني . يا اين كه : محلّ مردم از احرامشان تا كعبه است . يعني پس از مناسك ، كعبه را طواف مي‌كنند . « إِلَي الْبَيْتِ » : حرف ( إِلي ) به معني ( عِندَ ) يعني نزد ، و مراد از بيت ، كلّ حرم است .‏

آيه 34
‏متن آيه : ‏
‏ وَلِكُلِّ أُمَّةٍ جَعَلْنَا مَنسَكاً لِيَذْكُرُوا اسْمَ اللَّهِ عَلَى مَا رَزَقَهُم مِّن بَهِيمَةِ الْأَنْعَامِ فَإِلَهُكُمْ إِلَهٌ وَاحِدٌ فَلَهُ أَسْلِمُوا وَبَشِّرِ الْمُخْبِتِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( قرباني تنها منحصر به شما مسلمانان نبوده ، و بلكه ) ما براي هر ملّتي ( كه پيش از شما به خدا ايمان داشته‌اند ) قرباني را ( كه سمبل آمادگي انسان براي فدا شدن در راه خدا است ) مقرّر كرده‌ايم ، تا به نام خدا چهارپاياني را ذبح كنند كه خدا بديشان عطاء نموده است . خداي شما و ايشان خداي واحدي است ( و برنامه او هم برنامه واحدي است . حال كه چنين است ) پس‌تسليم ( فرمان ) او بوده ، و ( اعمالتان خالصانه براي او باشد . اي پيغمبر ) مژده بده مخلصان متواضع ( در برابر فرمان خدا ) را ( به بهشت و پاداش فراوان آفريدگارشان ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« مَنسَكاً » : عبادت . در اينجا به قرينه ( لِيَذْكُرُوا اسْمَ اللهِ . . . ) مراد قرباني ، يعني ذبح حيوان براي فقراء است . « أَسْلِمُوا » : مخلص شويد . منقاد و مطيع شويد . « الْمُخْبِتِينَ » : افراد متواضع و مُقِرّ به بندگي و مطمئنّ از ايمان خود ( نگا : هود / 23 ، حجّ‌ / 54 ) . ايمانداران خاضع و خاكي .‏

آيه 35
‏متن آيه : ‏
‏ الَّذِينَ إِذَا ذُكِرَ اللَّهُ وَجِلَتْ قُلُوبُهُمْ وَالصَّابِرِينَ عَلَى مَا أَصَابَهُمْ وَالْمُقِيمِي الصَّلَاةِ وَمِمَّا رَزَقْنَاهُمْ يُنفِقُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏آنان كساني هستند كه چون نام خدا برده شود ( به خاطر درك مقام باعظمت يزدان ) دلهايشان به هراس مي‌افتد ، و در برابر مصائبي كه گريبانگيرشان مي‌گردد ، شكيبائي پيش مي‌گيرند ( و ايستادگي مي‌كنند ، چرا كه تسليم فرمان قضا و قدرند ) ، و نماز را چنان كه بايد مي‌خوانند ، و از اموالي كه بديشان عطاء كرده‌ايم ( در كارها و راههاي خير ) صرف مي‌كنند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« وَجِلَتْ » : به خوف و هراس افتاد ( نگا : اَنفال‌ / 2 ، حجر / 52 و53 ) .‏

آيه 36
‏متن آيه : ‏
‏ وَالْبُدْنَ جَعَلْنَاهَا لَكُم مِّن شَعَائِرِ اللَّهِ لَكُمْ فِيهَا خَيْرٌ فَاذْكُرُوا اسْمَ اللَّهِ عَلَيْهَا صَوَافَّ فَإِذَا وَجَبَتْ جُنُوبُهَا فَكُلُوا مِنْهَا وَأَطْعِمُوا الْقَانِعَ وَالْمُعْتَرَّ كَذَلِكَ سَخَّرْنَاهَا لَكُمْ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏ما ( ذبح ) شتران ( چاق و فربه ، و ديگر چهارپايان ) را ( در حجّ ) براي شما از جمله مراسم و مناسك ( دين و نشانه‌هاي آئين ) الهي قرار داده‌ايم ، و در چنين حيواناتي خير ( دنيا و اجر آخرت ) شما است . پس در حالي كه به صف ايستاده‌اند ( و دستها و پاها را جفت هم كرده‌اند و آماده ذبح مي‌باشند ) نام خدا را بر آنها ببريد ( و به نام خدا ذبحشان كنيد ) ، و هنگامي كه ( نقش زمين شدند و ) بر پهلوهايشان افتادند ، خودتان ( اگر خواستيد ) از گوشت آنها بخوريد و به مستمند ( غير گدا ) و به فقير ( گدا پيشه ) بخورانيد . اين گونه ( كه مي‌بينيد ) شتران را رام و مطيع شما كرده‌ايم تا اين كه ( از الطاف كريمانه و انعام بزرگوارانه آفريدگار خود ) سپاسگزاري كنيد .‏

‏توضيحات : ‏
‏« الْبُدْنَ » : جمع بَدَنَة ، شتران چاق و فربه و تنومند . مفعول فعل مقدّري است كه فعل مذكور بعد از آن ، يعني ( جَعَلْناها ) بيانگر آن است . « صَوَآفَّ » : جمع صَآفَّة ، برپا ايستاده و صف كشيده ، دستها و پاها را جفت كرده و دراز كشيده . از لحاظ نحوي حال است و از نظر صرفي غير منصرف . « وَجَبَتْ » : فرو افتاد . نقش زمين گرديد . « جُنُوب‌ » : جمع جنب ، پهلوها . « الْقَانِعَ » : مستمندي كه عفيف‌النفس است و دست تكدّي دراز نمي‌كند ، و يا اين كه بدانچه بدو دهند راضي مي‌گردد و الحاح و اصرار نمي‌كند . « الْمُعْتَرَّ » : فقيري كه آشكارا دست تكدّي دراز و با الحاح و اصرار از طرف درخواست مي‌كند . « كَذلِكَ » : اين گونه . مثل چنين . نعت مصدر محذوفي است و در اصل چنين است : سَخَّرْنَاهَا لَكُمْ تَسْخيراً كَذلِكَ .‏

آيه 37
‏متن آيه : ‏
‏ لَن يَنَالَ اللَّهَ لُحُومُهَا وَلَا دِمَاؤُهَا وَلَكِن يَنَالُهُ التَّقْوَى مِنكُمْ كَذَلِكَ سَخَّرَهَا لَكُمْ لِتُكَبِّرُوا اللَّهَ عَلَى مَا هَدَاكُمْ وَبَشِّرِ الْمُحْسِنِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏گوشتها و خونهاي قربانيها ( كه مظاهر و صور ظاهري هستند ، به هيچ وجه مورد توجّه خدا نبوده و ) هرگز به خدا نمي‌رسد ( و موجب رضاي او نمي‌گردد ) و بلكه پرهيزگاري ( و ورع و اخلاص ) شما بدو مي‌رسد ( و رضا و خوشنوديش را كسب مي‌كند ) . اين گونه كه ( مي‌بينيد ) خداوند حيوانات را مسخر شما كرده است تا خدا را به خاطر اين كه هدايتتان نموده است ( و به سوي انجام اعمال نيكو رهنمودتان كرده است ) بزرگ داريد و ( سپاسگزار الطاف او باشيد . اي پيغمبر ! ) نيكوكاران را ( به پاداش عظيم و لطف عميم خدا ) مژده بده .‏

‏توضيحات : ‏
‏« لَن يَنَالَ اللهَ . . . » : اين آيه اشاره بدان دارد كه خداوند گوشت و خون قربانيهائي را نمي‌پذيرد كه از تقوا و پرهيزگاري و نيّت خالص و درست سرچشمه نگيرد . « لِتُكَبِّرُوا » : تا اين كه تكبير گوئيد و بزرگ داريد . « عَلي مَا هَدَاكُمْ » : به خاطر اين كه به كارهاي خيري همچون قرباني و انجام مناسك حجّ رهنمودتان كرده است .‏

آيه 38
‏متن آيه : ‏
‏ إِنَّ اللَّهَ يُدَافِعُ عَنِ الَّذِينَ آمَنُوا إِنَّ اللَّهَ لَا يُحِبُّ كُلَّ خَوَّانٍ كَفُورٍ ‏

‏ترجمه : ‏
‏خداوند دفاع مي‌كند از مؤمنان ( و به سبب ايمانشان پيروزشان مي‌گرداند ) . چرا كه مسلّماً خداوند خيانت پيشگان كافر را دوست نمي‌دارد ( و دوستان مؤمن خود را در دست خيانتكاران ملحد رها نمي‌سازد ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« خَوَّانٍ » : بسيار خيانتكار . صيغه مبالغه خائن است ( نگا : نساء / 107 ) . « كَفُورٍ » : شديدالْكفر . بس كفرپيشه . صيغه مبالغه كافر است . استعمال صيغه مبالغه ( خَوَّان ) و ( كَفُور ) متوجّه مبالغه در نفي محبّت است ( نگا : آل‌عمران‌ / 182 ) . چرا كه خداوند هيچ گونه خائني ( نگا : انفال‌ / 58 ) و كافري ( نگا : آل‌عمران‌ / 32 ) را دوست نمي‌دارد .‏

آيه 39
‏متن آيه : ‏
‏ أُذِنَ لِلَّذِينَ يُقَاتَلُونَ بِأَنَّهُمْ ظُلِمُوا وَإِنَّ اللَّهَ عَلَى نَصْرِهِمْ لَقَدِيرٌ ‏

‏ترجمه : ‏
‏اجازه ( دفاع از خود ) به كساني داده مي‌شود كه به آنان جنگ ( تحميل ) مي‌گردد ، چرا كه بديشان ستم رفته است ( و آنان مدّتهاي طولاني در برابر ظلم ظالمان شكيبائي ورزيده‌اند و خون دل خورده‌اند ) و خداوند توانا است بر اين كه ايشان را پيروز كند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« أُذِنَ » : اجازه داده شده است . « أُذِنَ لِلَّذِينَ يُقاتَلُونَ . . . » : خدا به كساني كه بديشان حمله و تعدّي مي‌شود اجازه دفاع از خود داده است ( نگا : بقره‌ / 190 ) .‏

آيه 40
‏متن آيه : ‏
‏ الَّذِينَ أُخْرِجُوا مِن دِيَارِهِمْ بِغَيْرِ حَقٍّ إِلَّا أَن يَقُولُوا رَبُّنَا اللَّهُ وَلَوْلَا دَفْعُ اللَّهِ النَّاسَ بَعْضَهُم بِبَعْضٍ لَّهُدِّمَتْ صَوَامِعُ وَبِيَعٌ وَصَلَوَاتٌ وَمَسَاجِدُ يُذْكَرُ فِيهَا اسْمُ اللَّهِ كَثِيراً وَلَيَنصُرَنَّ اللَّهُ مَن يَنصُرُهُ إِنَّ اللَّهَ لَقَوِيٌّ عَزِيزٌ ‏

‏ترجمه : ‏
‏همان كساني كه به ناحق از خانه و كاشانه خود اخراج شده‌اند ( و از مكّه وادار به هجرت گشته‌اند ) و تنها گناهشان اين بوده است كه مي‌گفته‌اند پروردگار ما خدا است ! اصلاً اگر خداوند بعضي از مردم را به وسيله بعضي دفع نكند ( و با دست مصلحان از مفسدان جلوگيري ننمايد ، باطل همه‌جاگير مي‌گردد و صداي حق را در گلو خفه مي‌كند ، و آن وقت ) ديرهاي ( راهبان و تاركان دنيا ) و كليساهاي ( مسيحيان ) و كنشتهاي ( يهوديان ) ، و مسجدهاي ( مسلمانان ) كه در آنها خدا بسيار ياد مي‌شود ، تخريب و ويران مي‌گردد . ( امّا خداوند بندگان مصلح و مراكز پرستش خود را فراموش نمي‌كند ) و به طور مسلم خدا ياري مي‌دهد كساني را كه ( با دفاع از آئين و معابد ) او را ياري دهند . خداوند نيرومند و چيره است ( و با قدرت نامحدودي كه دارد ياران خود را پيروز مي‌گرداند ، و چيزي نمي‌تواند او را درمانده كند و از تحقّق وعده‌هايش جلوگيري نمايد ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« دَفْعُ » : برگرداندن . جلوگيري نمودن ( نگا : بقره‌ / 251 ) . « صَوَامِعُ » : جمع صَوْمعه ، ديرها . محلّ رهبانيّت راهبان كه اسلام آن را منسوخ كرده است ( نگا : حديد / 27 ) . « بِيَعٌ » : جمع بيعَة ، كليساها . « صَلَوَاتٌ » : جمع صَلاة ، معرَّب واژه عبري ( صَلُوقا ) ، معابد يهوديان ، كنشتها . « يُذْكَرُ فِيهَا . . . » : مرجع ( ها ) مي‌تواند ( مساجد ) يا اين كه معابد به طور كلّي باشد .‏

آيه 41
‏متن آيه : ‏
‏ الَّذِينَ إِن مَّكَّنَّاهُمْ فِي الْأَرْضِ أَقَامُوا الصَّلَاةَ وَآتَوُا الزَّكَاةَ وَأَمَرُوا بِالْمَعْرُوفِ وَنَهَوْا عَنِ الْمُنكَرِ وَلِلَّهِ عَاقِبَةُ الْأُمُورِ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( آن مؤمناني كه خدا بديشان وعده ياري و پيروزي داده است ) كساني هستند كه هرگاه در زمين ايشان را قدرت بخشيم ، نماز را برپا مي‌دارند و زكات را مي‌پردازند ، و امر به معروف ، و نهي از منكر مي‌نمايند ، و سرانجام همه كارها به خدا برمي‌گردد ( و بدانها رسيدگي و درباره آنها داوري خواهد كرد ، همان گونه كه آغاز همه كارها از ناحيه خدا است ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« إِن مَّكَّنَّاهُمْ فِي . . . » : اگر ايشان را تسلّط و تصرّف دهيم و قدرتشان بخشيم ( نگا : انعام‌ / 6 ، اعراف‌ / 10 ) . « لِلّهِ عَاقِبَةُ الأُمُورِ » : سرنوشت كارها به دستور و فرمان خدا بستگي دارد و هر كه را بخواهد غالب ، و هركه را بخواهد مغلوب مي‌گرداند . كارها عاقبت به دادگاه الهي برگشته و مورد بررسي واقع مي‌گردد .‏

آيه 42
‏متن آيه : ‏
‏ وَإِن يُكَذِّبُوكَ فَقَدْ كَذَّبَتْ قَبْلَهُمْ قَوْمُ نُوحٍ وَعَادٌ وَثَمُودُ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( اي پيغمبر ! در برابر اذيّت و آزار و ياوه‌گوئي مردمان غمگين و ناراحت مباش ) . اگر تو را تكذيب مي‌كنند ( كار تازه‌اي نيست ) پيش از اينان نيز قوم نوح ( نوح را ) و قوم عاد ( هود را ) و قوم ثمود ( صالح را اذيّت و آزار رسانده و ) تكذيب كرده‌اند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« كَذَّبَتْ » : فاعل آن اسم جمع ( قوم ) و مفعول آن به سبب كمال ظهور محذوف است .‏

آيه 43
‏متن آيه : ‏
‏ وَقَوْمُ إِبْرَاهِيمَ وَقَوْمُ لُوطٍ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و همچنين قوم ابراهيم ( ابراهيم را ) و قوم لوط ( لوط را ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏. . .‏

آيه 44
‏متن آيه : ‏
‏ وَأَصْحَابُ مَدْيَنَ وَكُذِّبَ مُوسَى فَأَمْلَيْتُ لِلْكَافِرِينَ ثُمَّ أَخَذْتُهُمْ فَكَيْفَ كَانَ نَكِيرِ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و اهل مدين ( پيغمبر خود شعيب را تكذيب نموده‌اند ) و ( بالاخره ساير پيغمبران اذيّت و آزار ديده‌اند و تهديد و تكذيب شده‌اند و از جمله توسّط فرعون و فرعونيان ) موسي ( هم ) تكذيب شده است ( و درد و رنج و شكنجه و آزاري را ديده كه تو ديده و خواهي ديد ) . امّا ما كافران ( آزاررسان و اقوام بي‌ايمان ) را مدّتي مهلت داده‌ايم و ( فوراً به گناهانشان نگرفته‌ايم ، تا بلكه به خود آيند و فرمان حق را پذيرا گردند ، وليكن وقتي كه آنان به افتراء پرداخته و به آزار وتكذيب پيغمبران خود ادامه داده‌اند ) آن گاه ايشان را گرفتار ( انواع عذاب ) نموده‌ام . ( در آيات متعدّد قرآني بايد ديده باشي ) عاقبت چگونه كارشان را ناپسند شمرده‌ام ( و زشتي آن را با تازيانه‌هاي عقاب بديشان نموده‌ام‌ ؟ ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« أَصْحَابُ مَدْيَنَ » : اهل شهر مدين ، يعني قوم شعيب ( نگا : اعراف‌ / 85 ) . « أَمْلَيْتُ » : مهلت داده‌ام ( نگا : آل‌عمران‌ / 178 ) . « أَخَذْتُهُمْ » : ايشان را گرفتار عقاب كرده‌ام ( نگا : آل‌عمران‌ / 11 ، اعراف‌ / 96 ، عنكبوت‌ / 40 ) . « نَكِيرِ » : زشت دانستنم و ناپسنديدنم . نكير به معني انكار بوده و اشاره دارد به اين كه خداوند نعمت را به نقمت ، سلامت را به هلاكت ، آباداني را به ويراني ، و سعادت را به شقاوت تبديل فرموده است .‏

آيه 45
‏متن آيه : ‏
‏ فَكَأَيِّن مِّن قَرْيَةٍ أَهْلَكْنَاهَا وَهِيَ ظَالِمَةٌ فَهِيَ خَاوِيَةٌ عَلَى عُرُوشِهَا وَبِئْرٍ مُّعَطَّلَةٍ وَقَصْرٍ مَّشِيدٍ ‏

‏ترجمه : ‏
‏چه بسيار شهرها و آباديهائي كه آنجاها را نابود كرده‌ايم ، و به سبب ستمگري ( ساكنانشان ) فرو تپيده و برهم ريخته است ، و چاههائي كه بي‌استفاده رها گشته است ، و كاخهاي برافراشته و استواري كه بي‌صاحب و متروك مانده است .‏

‏توضيحات : ‏
‏« فَكَأَيِّنْ . . . » : چه بسيار . چه زياد . « قَرْيَةٍ » : اشاره به ساكنان ستمگر آباديها دارد ( نگا : نساء / 75 ، انبياء / 6 و 11 و 74 و 95 ) . « خَاوِيَةٌ عَلَيا عُرُوشِهَا » : ( نگا : بقره‌ / 259 ، كهف‌ / 42 ) . « مَشِيدٍ » : استوار . برافراشته . آراسته ( نگا : نساء / 78 ) .‏

آيه 46
‏متن آيه : ‏
‏ أَفَلَمْ يَسِيرُوا فِي الْأَرْضِ فَتَكُونَ لَهُمْ قُلُوبٌ يَعْقِلُونَ بِهَا أَوْ آذَانٌ يَسْمَعُونَ بِهَا فَإِنَّهَا لَا تَعْمَى الْأَبْصَارُ وَلَكِن تَعْمَى الْقُلُوبُ الَّتِي فِي الصُّدُورِ ‏

‏ترجمه : ‏
‏آيا در زمين به سير و سفر نپرداخته‌اند تا ( از ديدن آثار گذشتگان و مشاهده ويرانه‌هاي كاخهاي ستمگران ) دلهائي به هم رسانند كه بدانها ( وظيفه خود را در قبال دعوت حق درك و ) فهم كنند ، و گوشهائي داشته باشند كه بدانها ( اخبار جبّاران ، و نداي وجدان ، و فرمان يزدان را ) بشنوند ؟ چرا كه اين چشمها نيستند كه كور مي‌گردند ، و بلكه اين دلهاي درون سينه‌ها هستند كه نابينا مي‌شوند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« ءَاذَانٌ » : جمع أُذُن ، گوشها . « تَعْمَيا » : كور مي‌گردد و نمي‌بيند . « الْقُلُوبُ الَّتِي فِي الصُّدُورِ » : جار و مجرور ( فِي الصُّدُورِ ) جنبه تأكيد را دارد . چرا كه مكان قلبها سينه‌ها است . همان گونه كه خواهيم گفت : رَأَيْتُهُ بِعَيْنِي . سَمِعْتُهُ بِأُذُنِي ( نگا : انعام‌ / 25 و اسراء / 46 ) .‏

آيه 47
‏متن آيه : ‏
‏ وَيَسْتَعْجِلُونَكَ بِالْعَذَابِ وَلَن يُخْلِفَ اللَّهُ وَعْدَهُ وَإِنَّ يَوْماً عِندَ رَبِّكَ كَأَلْفِ سَنَةٍ مِّمَّا تَعُدُّونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( اي پيغمبر ! كافران ، مسخره‌كنان ) از تو مي‌خواهند كه هرچه زودتر عذابي را بر سر ايشان بياوري ( كه آنان را از آن مي‌ترساني . اين عذاب بدون شكّ گريبانگيرشان مي‌گردد ) و خداوند به هيچ وجه خلاف وعده نمي‌كند ( و عذاب را گريبانگيرشان مي‌سازد ، هرچند سالها طول بكشد ، اصلاً زمان نسبت به خدا مطرح نيست ، و مثلاً در همين جهان ) يك روز خدا ، بسان هزار سالي است كه شما مي‌شماريد و به حساب مي‌آريد .‏

‏توضيحات : ‏
‏« يَسْتَعْجِلُونَكَ » : عجولانه از تو مي‌خواهند ( نگا : انعام‌ / 57 و 58 ، رعد / 6 ) . « إِنَّ يَوْماً . . . » : اشاره به اين است كه زمان نسبي است ، و زمان با توجّه به خداي ازلي و ابدي معني ندارد ، و لذا او براي رساندن عذاب شتاب نمي‌گيرد و عجله نمي‌كند .‏

آيه 48
‏متن آيه : ‏
‏ وَكَأَيِّن مِّن قَرْيَةٍ أَمْلَيْتُ لَهَا وَهِيَ ظَالِمَةٌ ثُمَّ أَخَذْتُهَا وَإِلَيَّ الْمَصِيرُ ‏

‏ترجمه : ‏
‏چه آباديها و شهرهاي بسياري كه با وجود اين كه ( مردمانشان ) ستمگر بوده‌اند ، ما بديشان مهلت داده‌ايم ( و در عذابشان شتاب نكرده‌ايم ، تا بلكه بيدار شوند و به سوي ما برگردند . ولي چون به ستمكاري و زشتكاري ادامه داده‌اند ) بعدها ايشان را به عذاب گرفتار نموده‌ايم و ( زير ضربات مجازات گرفته‌ايم . پس اي كافران ! به سبب تأخير عذاب مغرور نشويد و بدانيد كه ) برگشت ( همگان در روز قيامت به سوي خداوند ، و تمام خطوط منتهي ) به من است ( كه خالق جهانم ، همان گونه كه آغاز از من بوده است ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« الْمَصِير » : مرجع . بازگشت .‏

آيه 49
‏متن آيه : ‏
‏ قُلْ يَا أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّمَا أَنَا لَكُمْ نَذِيرٌ مُّبِينٌ ‏

‏ترجمه : ‏
‏بگو : اي مردم ! من تنها و تنها بيم‌دهنده آشكاري براي شما هستم و بس . ( ديگر نه عقاب و عذاب شما در دست من است ، و نه حساب و كتاب شما مربوط به من ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« نَذِيرٌ مُّبِينٌ » : بيم‌دهنده آشكار . بيم‌دهنده‌اي كه بيانگر اوامر و نواهي آسماني و روشن‌كننده حقائق از اباطيل باشد .‏

آيه 50
‏متن آيه : ‏
‏ فَالَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَهُم مَّغْفِرَةٌ وَرِزْقٌ كَرِيمٌ ‏

‏ترجمه : ‏
‏كساني كه ايمان آورده و كارهاي شايسته بكنند ، آمرزش ( يزدان شامل گناهان ايشان مي‌شود ) و رزق و روزي ارزشمند و پاك و فراواني ( در بهشت ) دارند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« رِزْقٌ » : روزي . فضل و نعمت . « كَرِيمٌ » : پاك و فراوان . ارزشمند .‏

آيه 51
‏متن آيه : ‏
‏ وَالَّذِينَ سَعَوْا فِي آيَاتِنَا مُعَاجِزِينَ أُوْلَئِكَ أَصْحَابُ الْجَحِيمِ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و كساني كه در راه مسابقه و مبارزه با قرآن ، درباره ( نادرست و ناچيز جلوه دادن ) آيه‌هاي ما به تلاش مي‌ايستند ، آنان ساكنان دوزخند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« سَعَوْا فِي ءَايَاتِنَا » : تلاش و كوشش مي‌كنند در راه باطل قلمداد كردن آيه‌هاي قرآني ما . گاهي آن را سحر ( نگا : سبأ / 43 ) و زماني آن را شعر ( نگا : انبياء / 5 ) و چه بسا آن را افسانه‌هاي گذشتگان ( نگا : انعام‌ / 25 ) مي‌خوانند . « مُعَاجِزِينَ » : مبارزان . مسابقه‌دهندگان . درمانده‌كنندگان ( نگا : سبأ / 5 و 38 ) . حال ضمير ( و ) در فعل ( سَعَوْا ) مي‌باشد .‏

آيه 52
‏متن آيه : ‏
‏ وَمَا أَرْسَلْنَا مِن قَبْلِكَ مِن رَّسُولٍ وَلَا نَبِيٍّ إِلَّا إِذَا تَمَنَّى أَلْقَى الشَّيْطَانُ فِي أُمْنِيَّتِهِ فَيَنسَخُ اللَّهُ مَا يُلْقِي الشَّيْطَانُ ثُمَّ يُحْكِمُ اللَّهُ آيَاتِهِ وَاللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ ‏

‏ترجمه : ‏
‏ما پيش از تو رسولي و نبيي را نفرستاده‌ايم ، مگر اين كه هنگامي كه ( آن رسول يا نبي آيات و احكام خدا را براي مردم ) تلاوت كرده است اهريمن ( با ايجاد وساوس و اباطيل در دل شنوندگان سست ايمان ، و با پخش ياوه‌سرائي توسّط ذرّيّه و دارودسته خود ) در تلاوت او القاء ( شبهه ) نموده است ( و گاهي پيغمبران را شاعر ، و زماني ساحر ، و وقتي ناقل افسانه‌ها و خرافات پيشينيان جلوه‌گر ساخته است ) . امّا خداوند آنچه را كه شيطان القاء نموده است ( توسّط تبليغ و تبيين پيغمبران و دعوت و زحمت شبانه‌روزي پيروان ايشان در همه جا و همه آن ) از ميان برداشته است ( و شبهات و ترّهات اهريمنان انس و جان را از صفحه دل مردمان زدوده است ) و سپس آيات خود را ( در برابر سخنان ناروا و دلائل نابه‌جاي نيرنگ‌بازان بي‌مايه و دسيسه‌بازان بي‌پايه ) پايدار و استوار داشته است ، زيرا كه خدا بس آگاه ( از كردار و گفتار و پندار شيطان و شيطان صفتان بوده و همه كارهايش از روي فلسفه و ) داراي حكمت است ( و لذا اهريمن و پيروان او را هميشه مهلت داده است تا به دسايس و وساوس خود بپردازند ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« رَسُولٍ » : پيغمبري كه شرع جديد و برنامه ويژه‌اي را با خود بياورد . « نَبِيٍّ » : پيغمبري كه شرع جديد و برنامه ويژه‌اي را با خود نياورد ، و بلكه تنها عهده‌دار تبليغ و تقرير شرع و برنامه پيغمبران پيشين باشد ، مانند انبياء بني‌اسرائيلي كه در فاصله بين موسي و عيسي زيسته‌اند . « تَمَنّي‌ » : قرائت و تلاوت كرده است . آرزو كرده است و دوست داشته است . « أُمْنِيَّةِ‌ » : قرائت و تلاوت . اميد و آرزو . اگر واژه ( تمنّي ) به معني ( خوانده است ) و ( أُمْنِيَّة ) به معني ( خواندن ) در نظر گرفته شود معني آيه چنان است كه گذشت . ولي اگر ( تمنّي ) به معني ( آرزو كرده است ) و ( أُمْنِيَّة ) به معني ( آرزو ) باشد ، معني آيه چنين مي‌شود : ما پيش از تو رسولي و نبي‌اي را نفرستاده‌ايم ، مگر اين كه هنگامي كه ( آن رسول يا نبي ) آرزو كرده است ( و تلاش نموده است كه دعوتش در بين مردم با سرعت موفّق و هرچه زودتر همه‌جا گستر شود ) شيطان ( انس و جنّ ، مشكلات و موانعي در سر راه دعوت او با شايعه‌پراكنيها و ياوه‌سرائيها ) پديد آورده است . امّا خداوند آنچه را كه شيطان پديد آورده است ( توسّط تبليغ و تبيين پيغمبران و دعوت و زحمت شبانه‌روزي پيروان ايشان . . . « يَنسَخُ اللهُ » : از ميان برمي‌دارد و باطل مي‌گرداند ( نگا : انبياء / 18 ) . « يُحْكِمُ » : محكم و استوار و ثابت و پايدار مي‌دارد ( نگا : رعد / 17 ) . « أَلْقي ، يُلْقي‌ » : مراد از القاء شيطان در آيه ، ايجاد موانع در راه دعوت پيغمبران و بازداشتن مردم از پذيرش آئين آسماني ايشان با دسائس و وساوس و شبهات است و بس ( نگا : انعام‌ / 112 ، فصّلت‌ / 26 ، شعراء / 221 و 222 ) . امّا اين كه شيطان الفاظ و جملاتي را بر زبان پيغمبران و به ويژه رسول اكرم جاري و داخل در كتابهاي آسماني و از جمله قرآن كند ، مخالف نصّ صريح آيات متعدّد قرآن است كه بيانگر عدم سلطه شيطان بر مؤمنان - چه رسد بر پيغمبران‌ - است ( نگا : ابراهيم‌ / 22 ، حجر / 42 ، نحل‌ / 99 و 100 ، اسراء / 65 ) . مگر نه اين است كه قرآن در حفظ و پناه يزدان است و جز وحي آسماني سخني در آن نيست‌ ؟ ( نگا : حجر / 9 ، فصّلت‌ / 42 ، نجم‌ / 3 و 4 ) .‏

آيه 53
‏متن آيه : ‏
‏ لِيَجْعَلَ مَا يُلْقِي الشَّيْطَانُ فِتْنَةً لِّلَّذِينَ فِي قُلُوبِهِم مَّرَضٌ وَالْقَاسِيَةِ قُلُوبُهُمْ وَإِنَّ الظَّالِمِينَ لَفِي شِقَاقٍ بَعِيدٍ ‏

‏ترجمه : ‏
‏اين وسوسه‌هاي شيطاني ( و ايجاد مشكلات در راه دعوت آسماني توسّط مخالفان برنامه‌هاي يزداني ) بدان خاطر است كه خداوند مي‌خواهد آنها را آزمايش كساني سازد كه در دلهايشان بيماري ( نفاق ريشه دوانده ) است ، و آزمون كساني كند كه سنگين دل ( از كفر و ضلال ) هستند ، و مسلّماً ستمگران ( منافق و كافر نام ، با برنامه‌هاي الهي به ويژه اسلام ) عداوت عميق و مخالفت سختي داشته و دارند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« فِتْنَةً » : آزمايش و آزمون . بلا و محنت . « القَاسِيَةِ » : سخت . سنگين . « فِتْنَةً لِّلَّذِينَ . . . » : ( نگا : اسراء / 60 ، مدّثّر / 31 ) . « قُلُوبُهُمْ » : فاعل ( القَاسِيَة ) است . « شِقَاقٍ » : عداوت . « بَعيد » : شديد . سخت . ريشه‌دار و تمام عيار .‏

آيه 54
‏متن آيه : ‏
‏ وَلِيَعْلَمَ الَّذِينَ أُوتُوا الْعِلْمَ أَنَّهُ الْحَقُّ مِن رَّبِّكَ فَيُؤْمِنُوا بِهِ فَتُخْبِتَ لَهُ قُلُوبُهُمْ وَإِنَّ اللَّهَ لَهَادِ الَّذِينَ آمَنُوا إِلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و اين كه عالمان و آگاهان بدانند كه آنچه ( پيغمبران به مردم مي‌گويند ) حق بوده و از جانب پروردگار تو است ، پس بايد بدان ايمان بياورند تا دلهايشان بدان آرام گيرد و در برابرش تسليم و خاضع شود . قطعاً خداوند مؤمنان را به راه راست رهنمود مي‌نمايد ( و شبهه‌ها و وسوسه‌هاي شيطاني را در پرتو هدايت و وحي آسماني بديشان مي‌شناساند و حيران و سرگردانشان نمي‌گذارد ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« أَنَّهُ » : مراد قرآن ، يا همه چيزهائي است كه به پيغمبران وحي شده است . اگر مرجع ضمير ( ه ) قرآن باشد ، چون اصل اصيل حقي است كه كفّار و منافقان با آن دشمني دارند ، قبلاً نامي از آن نرفته است . « تُخْبِتَ » : خضوع و خشوع كند ( نگا : هود / 23 ، حجّ‌ / 34 ) . « لَهَادِ الَّذِينَ . . . » : اصل آن ( لَهَادِي الَّذِينَ . . . ) است و در رسم‌الخطّ قرآني ياء حذف شده است .‏

آيه 55
‏متن آيه : ‏
‏ وَلَا يَزَالُ الَّذِينَ كَفَرُوا فِي مِرْيَةٍ مِّنْهُ حَتَّى تَأْتِيَهُمُ السَّاعَةُ بَغْتَةً أَوْ يَأْتِيَهُمْ عَذَابُ يَوْمٍ عَقِيمٍ ‏

‏ترجمه : ‏
‏كافران همواره درباره آن ، ( يعني آنچه پيغمبران با خود آورده‌اند ، به ويژه قرآن ) در شكّ و ترديد بسر خواهند برد تا اين كه وقت ( مرگ ) ايشان به ناگاه فرا مي‌رسد ، و يا عذاب روز سترون ، آنان را در بر مي‌گيرد ( كه قيامت است و خير و رحمتي ، و خوشي و نعمتي براي ايشان به همراه ندارد ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« الَّذِينَ كَفَرُوا . . . » : مراد اغلب كفّار و افراد متعصّب و كينه‌توز ملحد است‌ ؛ نه همه كافران . چرا كه بسياري در ادامه راه بيدار شده‌اند و به صفوف پيغمبران و پيروان ايشان پيوسته‌اند . « مِرْيَةٍ » : شكّ و ترديد . « السَّاعَةُ » : دم مرگ كه نخستين مرحله و اوّلين منزل قيامت است ( نگا : انعام‌ / 31 ) . قيامت . « يَوْمٍ عَقِيمٍ » : روز نازا و سترون . يعني قيامت كه ديگر روزي به دنبال ندارد ، و بي‌خير و رحمت و راحت و خوشي براي كفّار است ( نگا : ذاريات‌ / 41 ) .‏

آيه 56
‏متن آيه : ‏
‏ الْمُلْكُ يَوْمَئِذٍ لِّلَّهِ يَحْكُمُ بَيْنَهُمْ فَالَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ فِي جَنَّاتِ النَّعِيمِ ‏

‏ترجمه : ‏
‏ملك و فرمانروائي در آن روز مال خدا است ( و كسي نه مالك چيزي و نه صاحب قدرت و فرماني است . در چنين روزي تنها ) او است كه ميان بندگان خود فرمان مي‌راند و داوري مي‌نمايد . كساني كه ( در جهان عاجل ) ايمان آورده باشند و كارهاي پسنديده كرده باشند ، ( در جهان آجل ) در باغهاي پرنعمت ( بهشت ) بسر خواهند برد .‏

‏توضيحات : ‏
‏« الْمُلْكُ » : پادشاهي و فرمانروائي . دارائي . « جَنَّاتِ النَّعِيمِ » : ( نگا : مائده‌ / 65 ، توبه‌ / 21 ، يونس‌ / 9 ) .‏

آيه 57
‏متن آيه : ‏
‏ وَالَّذِينَ كَفَرُوا وَكَذَّبُوا بِآيَاتِنَا فَأُوْلَئِكَ لَهُمْ عَذَابٌ مُّهِينٌ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و كساني كه ( در جهان عاجل ) كافر بوده‌اند و آيات ( خواندني يا ديدني ) ما را تكذيب نموده و دروغ خوانده‌اند ، عذاب خواركننده‌اي خواهند داشت .‏

‏توضيحات : ‏
‏« ءَايَات‌ » : آيه‌هاي كتابهاي آسماني به ويژه آيات قرآن . نشانه‌هاي كَون و مكان دالّ بر وجود يزدان .‏

آيه 58
‏متن آيه : ‏
‏ وَالَّذِينَ هَاجَرُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ ثُمَّ قُتِلُوا أَوْ مَاتُوا لَيَرْزُقَنَّهُمُ اللَّهُ رِزْقاً حَسَناً وَإِنَّ اللَّهَ لَهُوَ خَيْرُ الرَّازِقِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و كساني كه در راه خدا هجرت كرده‌اند و سپس ( در ميدان رزم ) كشته شده‌اند و يا اين كه ( به مرگ طبيعي ) مرده‌اند ، خدا جزا و نعمت زيبائي ( و جايگاه و مقام توصيف‌ناپذير و والائي ) بديشان عطاء خواهد كرد ، چرا كه خداوند بهترين نعمت‌رسان و دهنده خير و عطاء ( به ديگران ) است .‏

‏توضيحات : ‏
‏« الَّذِينَ هَاجَرُوا . . . » : مراد مهاجران صدر اسلام به طور خاصّ ، و مهاجران همه اديان در طول زمان به طور عام است . « رِزْقاً حَسَناً » : عطاء زيبا و والا . مراد پاداش ويژه است ، ولي جز خدا كسي ماهيّت و مقدار آن را نمي‌داند . « الرَّازِقِينَ » : در اصل ( رازق ) به معني روزي‌آفرين است ، ولي در اينجا مراد از ( رازق ) عطاء كننده خير و رساننده نعمت به ديگران است .‏

آيه 59
‏متن آيه : ‏
‏ لَيُدْخِلَنَّهُم مُّدْخَلاً يَرْضَوْنَهُ وَإِنَّ اللَّهَ لَعَلِيمٌ حَلِيمٌ ‏

‏ترجمه : ‏
‏خداوند چنين كساني را به جايگاهي وارد مي‌كند كه از آن راضي و خوشنود خواهند بود . بي‌گمان خدا كاملاً آگاه ( از اعمال اين بندگان جان فدا ، و ) شكيبا است ( و در پاداش دادن به مؤمنان ، و كيفر رساندن به كافران عجله و شتاب نمي‌كند ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« مُدْخَلاً » : مكان دخول . مراد بهشت است كه نيكان در آخرت بدان وارد مي‌شوند .‏

آيه 60
‏متن آيه : ‏
‏ ذَلِكَ وَمَنْ عَاقَبَ بِمِثْلِ مَا عُوقِبَ بِهِ ثُمَّ بُغِيَ عَلَيْهِ لَيَنصُرَنَّهُ اللَّهُ إِنَّ اللَّهَ لَعَفُوٌّ غَفُورٌ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( مسأله ) به همين منوال است . و هر فرد ( مؤمني كه در برابر ستم و جنايتي كه به او شده است ) دست به ستم و جنايت زند به همان اندازه كه بدو ستم و جنايت شده است و سپس دوباره به وي ستم و جنايت شود ( و جنايتكار ديگر بار دست تعدّي دراز كند ) حتماً خداوند او را ( عليه متعدّي ) ياري خواهد كرد ( و كسي را پيروز مي‌گرداند كه تمام نيروي خود را براي دفاع در برابر ظالم بسيج مي‌كند و باز هم از طرف ستمگر تحت ستم قرار مي‌گيرد ) ، و خداوند بسيار عفوكننده و بس بخشاينده است ( و كار به ظاهر ستم قصاص گيرنده را عفو ، و لغزشهاي او را مي‌بخشايد ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« ذلِكَ » : ( نگا : حجّ‌ / 30 ) . به همين منوال . اين وعده‌اي است كه به مهاجران داده‌ايم . « عَاقَبَ » : ستم و جنايت كرد . مراد قصاص كردن و انتقام گرفتن است كه براي مشاكله لفظي ، قصاص ، عقاب ناميده شده است . « بُغِيَ عَلَيْهِ » : ستم و جنايت بدو شد ( نگا : بقره‌ / 173 ، انعام‌ / 146 ) .‏

آيه 61
‏متن آيه : ‏
‏ ذَلِكَ بِأَنَّ اللَّهَ يُولِجُ اللَّيْلَ فِي النَّهَارِ وَيُولِجُ النَّهَارَ فِي اللَّيْلِ وَأَنَّ اللَّهَ سَمِيعٌ بَصِيرٌ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( مسأله ) به همين منوال است ( و اين وعده از سوي خداي قادر توانا است . بلي ) خدا كه شب را در روز ، و روز را در شب داخل مي‌گرداند ( و از يكي مي‌كاهد و بر يكي مي‌افزايد و طبق نظام معيّني چرخه زمان را به گردش مي‌اندازد ) و او شنواي ( گفتار ستمديدگان و ) بيناي ( كردار ستمگران ) است ( و داد مظلومان را از ظالمان مي‌گيرد ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« ذلِكَ » : ( نگا : حجّ‌ / 30 ) . به همين منوال . اين پيروزي . « يُولِجُ » : داخل مي‌كند ( نگا : آل‌عمران‌ / 27 ) .‏

آيه 62
‏متن آيه : ‏
‏ ذَلِكَ بِأَنَّ اللَّهَ هُوَ الْحَقُّ وَأَنَّ مَا يَدْعُونَ مِن دُونِهِ هُوَ الْبَاطِلُ وَأَنَّ اللَّهَ هُوَ الْعَلِيُّ الْكَبِيرُ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( مسأله ) به همين منوال است . و خداوند حق است و آنچه را كه بجز او به فرياد مي‌خوانند و پرستش مي‌نمايند باطل است ، و خداوند والامقام و بزرگوار است .‏

‏توضيحات : ‏
‏« ذلِكَ » : به همين منوال . اين پيروزي و اين قدرت . « يَدْعُونَ » : پرستش مي‌كنند . به فرياد مي‌خوانند ( نگا : يونس‌ / 106 ، انعام‌ / 56 ) .‏

آيه 63
‏متن آيه : ‏
‏ أَلَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ أَنزَلَ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً فَتُصْبِحُ الْأَرْضُ مُخْضَرَّةً إِنَّ اللَّهَ لَطِيفٌ خَبِيرٌ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( اي عاقل ! ) آيا نمي‌نگري كه خداوند از ( ابر ) آسمان آب ( باران ) را فرو مي‌آورد ، و زمين ( به وسيله آن ، گياهان گوناگوني از خود مي‌روياند و ) سبز و خرّم مي‌گردد ؟ واقعاً خدا ( با بندگان خويش ) بسيار بالطف ، و بس دقيق و آگاه است ( در همه‌چيز ، از جمله در توليد و تبخير آب شيرين و آفرينش و پرورش بذر گياهان ، و باليده و بارور كردن درختان ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« السَّمَآءِ » : مراد از آسمان ، ابر آسمان است ( نگا ، اعراف‌ / 57 ، نور / 43 ) . « مُخْضَرَّةً » : سبز و خرّم . پوشيده از گياهان و درختان سبز .‏

آيه 64
‏متن آيه : ‏
‏ لَهُ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ وَإِنَّ اللَّهَ لَهُوَ الْغَنِيُّ الْحَمِيدُ ‏

‏ترجمه : ‏
‏آنچه در آسمانها ، و آنچه در زمين است ، از آن خدا است ، و تنها خدا غني ( بالذّات در عالم هستي و بي‌نياز از كمك ديگران است ، و ) شايسته هرگونه حمد و ستايش ( از جانب بندگان ) مي‌باشد .‏

‏توضيحات : ‏
‏« الْغَنِيُّ » : بي‌نياز . خدا خالق و مالك همه‌چيز است و نيازي به بندگان و آفريدگان خود ندارد ، و بلكه همه‌كس و همه چيز نيازمند بدو و لطف و وجود او است .‏

آيه 65
‏متن آيه : ‏
‏ أَلَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ سَخَّرَ لَكُم مَّا فِي الْأَرْضِ وَالْفُلْكَ تَجْرِي فِي الْبَحْرِ بِأَمْرِهِ وَيُمْسِكُ السَّمَاء أَن تَقَعَ عَلَى الْأَرْضِ إِلَّا بِإِذْنِهِ إِنَّ اللَّهَ بِالنَّاسِ لَرَؤُوفٌ رَّحِيمٌ ‏

‏ترجمه : ‏
‏مگر نمي‌بيني ( اي انسان ) كه يزدان ( سبحان به سبب رحم و لطفي كه نسبت به شما بندگان دارد ، تمام مواهب و امكانات ) چيزهائي را كه در زمين است در اختيار و دسترس شما قرار داده است و همچنين كشتيها را با مشيّت خود در حال حركت در دريا ، فرمانبردار شما كرده است ، و ( از اين گذشته ) خداوند نمي‌گذارد ( سنگهاي سرگردان و اشعّه‌هاي كيهاني ) آسمان بر زمين فرو افتد مگر ( بدان اندازه كه مورد نياز بوده و ) او اجازه دهد . واقعاً يزدان بسي مهربان و داراي مرحمت فراوان ( در حق بندگان ) است .‏

‏توضيحات : ‏
‏« سَخَّرَ لَكُمْ . . . » : ( نگا : بقره‌ / 164 ، اعراف‌ / 54 ، رعد / 2 ) . « الْفُلْكَ تَجْرِي . . . » : ( نگا : بقره‌ / 164 ) . « يُمْسِكُ السَّمَآءَ أَن تَقَعَ . . . » : مراد اين است كه خدا هريك از كرات آسماني را در مدار خود به حركت درآورده است و نيروي دافعه حاصل از گريز از مركز را درست معادل نيروي جاذبه بين آنها قرار داده است تا هر يك در مدار خود به حركت درآيند ، بي آن كه در فاصله‌هاي آنها دگرگوني حاصل بشود ، و تصادم و برخوردي در ميانشان روي بدهد . همچنين اتمسفر زمين را آن چنان آفريده است كه اشعّه‌هاي مرگبار كيهاني را برگرداند ، و سنگهاي سرگردان را بگدازد و متلاشي سازد .‏

آيه 66
‏متن آيه : ‏
‏ وَهُوَ الَّذِي أَحْيَاكُمْ ثُمَّ يُمِيتُكُمْ ثُمَّ يُحْيِيكُمْ إِنَّ الْإِنسَانَ لَكَفُورٌ ‏

‏ترجمه : ‏
‏خدا كسي است كه شما را زندگي بخشيده است ( و جان به كالبدتان دميده است ) و بعد ( از طي دوره حيات ) شما را مي‌ميراند ( و به خاك گورتان داخل مي‌گرداند ) و سپس ( بار ديگر در رستاخيز ) شما را زنده مي‌كند ( و براي محاسبه حسنات و سيّئات ، حيات نوينتان مي‌بخشد ) . واقعاً ( جاي شگفت است كه با وجود مشاهده اين همه دلائل قدرت ، و ديدن آثار نعمت ، باز هم ) انسان سخت منكر ( بودن آفريدگار ) و بسي ناسپاس ( نعمتهاي بيشمار پروردگار ) است .‏

‏توضيحات : ‏
‏« كَفُورٌ » : بسيار ناباور و بي‌ايمان . بس ناسپاس و ناشكر ( نگا : هود / 9 ، اسراء / 27 و 67 ) .‏

آيه 67
‏متن آيه : ‏
‏ لِكُلِّ أُمَّةٍ جَعَلْنَا مَنسَكاً هُمْ نَاسِكُوهُ فَلَا يُنَازِعُنَّكَ فِي الْأَمْرِ وَادْعُ إِلَى رَبِّكَ إِنَّكَ لَعَلَى هُدًى مُّسْتَقِيمٍ ‏

‏ترجمه : ‏
‏براي هر ملّتي برنامه‌اي ( ويژه ، جهت معاملات و عبادات ، با توجّه به شرائط زمان و مكان ) قرار داده‌ايم كه برابر آن رفته‌اند و بدان عمل كرده‌اند . ( براي تو هم واپسين برنامه آسماني را فرستاده‌ايم كه ناسخ همه برنامه‌هاي پيشين است و تا قيامت مردمان را بسنده است ) . پس بايد درباره اين امر با تو ستيزه نكنند ( و مثلاً اهل كتاب گمان نبرند آنچه در تورات و انجيل است به عنوان برنامه شريعت ايشان را كافي و بسنده است . بلكه بايد بدانند كه حكم آنها به وسيله قرآن ، لغو و منسوخ گرديده است ) . تو به سوي پروردگارت دعوت كن كه ( راه راست همين است كه تو مي‌پوئي و ) تو قطعاً بر راستاي راه هدايتي .‏

‏توضيحات : ‏
‏« مَنسَكاً » : مراسم شريعت . برنامه عبادت . مراد شيوه معاملات و كيفيّت عبادات است كه با توجّه به ظروف و احوال ، مختلف و متغير بوده است‌ ؛ نه اصول عقائد و اصول اخلاق كه در همه شريعتها و برنامه‌هاي انبياء يكي بوده است ( نگا : مائده‌ / 48 ، شوري‌ / 13 ) . لذا برنامه عبادات و معاملات از بعثت موسي تا بعثت عيسي تورات ، و از بعثت عيسي تا بعثت محمّد - صَلَواتُ اللهِ عَلَيْهِمْ أَجْمعين‌ - انجيل ، و از بعثت محمّد تا جهان باقي است قرآن مي‌باشد و بقيّه مردود و منسوخ هستند . « نَاسِكُوهُ » : عاملين بدان . انجام دهندگان آن . « الأمْرِ » : كار و بار . مراد شريعت پيغمبر خاتم است .‏

آيه 68
‏متن آيه : ‏
‏ وَإِن جَادَلُوكَ فَقُلِ اللَّهُ أَعْلَمُ بِمَا تَعْمَلُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و اگر با تو به ستيز پرداختند ، پس ( با ايشان ستيزه مكن و بلكه ) بگو : خدا از كارهائي كه مي‌كنيد آگاه‌تر از هر كسي است ( و آشنا به اباطيلي است كه مي‌گوئيد و مطلع از تحريفي است كه نسبت به كتابهاي آسماني روا مي‌داريد ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏. . .‏

آيه 69
‏متن آيه : ‏
‏ اللَّهُ يَحْكُمُ بَيْنَكُمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ فِيمَا كُنتُمْ فِيهِ تَخْتَلِفُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏خداوند در روز رستاخيز ميان شما درباره آنچه اختلاف مي‌ورزيد داوري مي‌كند ( و راهياب را ثواب و گمراه را عقاب مي‌دهد ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏. . .‏

آيه 70
‏متن آيه : ‏
‏ أَلَمْ تَعْلَمْ أَنَّ اللَّهَ يَعْلَمُ مَا فِي السَّمَاء وَالْأَرْضِ إِنَّ ذَلِكَ فِي كِتَابٍ إِنَّ ذَلِكَ عَلَى اللَّهِ يَسِيرٌ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( اي عاقل ! ) مگر نمي‌داني خداوند قطعاً مطلع است از همه چيزهائي كه در آسمان و زمين است ( و چيزي از اعمال و اقوال مردم بر او مخفي نمي‌ماند ) و همه چيزها در كتابي ( به نام لوح محفوظ ) ثبت و ضبط است ، و مسلّماً اين كار براي خدا ساده و آسان است .‏

‏توضيحات : ‏
‏« كِتَابٍ » : مراد لوح محفوظ است كه همه چيز ، حتي قرآن در آن نوشته شده است ( نگا : انعام‌ / 59 ، حديد / 22 ، بروج‌ / 21 و 22 ) . « يَسِيرٌ » : آسان . كم و ناچيز ( نگا : يوسف‌ / 65 ) .‏

آيه 71
‏متن آيه : ‏
‏ وَيَعْبُدُونَ مِن دُونِ اللَّهِ مَا لَمْ يُنَزِّلْ بِهِ سُلْطَاناً وَمَا لَيْسَ لَهُم بِهِ عِلْمٌ وَمَا لِلظَّالِمِينَ مِن نَّصِيرٍ ‏

‏ترجمه : ‏
‏مشركان بجز خدا چيزهائي را مي‌پرستند كه خدا ( در هيچ يك از كتابهاي آسماني ) دليلي براي پرستش آنها نازل نكرده است ، و از روي علم و آگاهي ( ناشي از عقل هم ) چنين نمي‌كنند ( و بلكه تنها از روي تقليد از آباء و اجداد آنها را پرستش مي‌نمايند و به خود ستم روا مي‌دارند ) و ستمگران را ياري و مددكاري نيست ( اعم از بت و غيربت كه ايشان را در روز قيامت از آتش دوزخ برهاند ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« سُلْطَاناً » : حجّت و برهان ( نگا : آل‌عمران‌ / 151 ، نساء / 91 و 144 و 153 ) .‏

آيه 72
‏متن آيه : ‏
‏ وَإِذَا تُتْلَى عَلَيْهِمْ آيَاتُنَا بَيِّنَاتٍ تَعْرِفُ فِي وُجُوهِ الَّذِينَ كَفَرُوا الْمُنكَرَ يَكَادُونَ يَسْطُونَ بِالَّذِينَ يَتْلُونَ عَلَيْهِمْ آيَاتِنَا قُلْ أَفَأُنَبِّئُكُم بِشَرٍّ مِّن ذَلِكُمُ النَّارُ وَعَدَهَا اللَّهُ الَّذِينَ كَفَرُوا وَبِئْسَ الْمَصِيرُ ‏

‏ترجمه : ‏
‏هنگامي كه آيات واضح و روشن ما بر آنان خوانده مي‌شود ، در چهره‌هاي كافران ، اخم و تخم ( و آثار كينه و خشم ) را خواهي ديد . بلكه ( از شدّت ناراحتي و كينه‌توزي ) نزديك است به كساني حمله‌ور شوند كه آيات ما را بر ايشان مي‌خوانند ( و صداي حق را به گوششان مي‌رسانند ) . بگو : به بدتر از اين ( تنور كينه و خشم تافته از نزول آيات الهي ) شما را خبر دهم و بياگاهانم‌ ؟ ( آن چيز كه بدتر از اين شما را بدحال مي‌كند و مي‌سوزاند ) آتش دوزخ است . آتشي كه خداوند آن را به كافران وعده داده است و بدترين جايگاه است .‏

‏توضيحات : ‏
‏« بَيِّنَاتٍ » : جمع بيّنة ، واضح و روشن . يعني آشكارا بر عقائد حقه و احكام صادقه و بر بطلان عبادت ايشان دلالت دارند . حال ( ءَايَاتُ ) مي‌باشد . « الْمُنكَرَ » : زشت . مراد اخم و تخم و ترشروئي و چهره درهم كشيدن است . مصدر ميمي است . « يَكادُونَ يَسْطُونَ » : نزديك است پا شوند و حمله‌ور گردند . « النَّارُ » : خبر مبتداي محذوف است و تقدير چنين است : هِيَ النَّارُ . يا اين كه مبتدا و خبر آن ( وَعَدَهَا اللهُ الَّذِينَ كَفَرُوا ) است . « الْمَصِير » : جايگاه ( نگا : نساء / 97 و 115 ) .‏

آيه 73
‏متن آيه : ‏
‏ يَا أَيُّهَا النَّاسُ ضُرِبَ مَثَلٌ فَاسْتَمِعُوا لَهُ إِنَّ الَّذِينَ تَدْعُونَ مِن دُونِ اللَّهِ لَن يَخْلُقُوا ذُبَاباً وَلَوِ اجْتَمَعُوا لَهُ وَإِن يَسْلُبْهُمُ الذُّبَابُ شَيْئاً لَّا يَسْتَنقِذُوهُ مِنْهُ ضَعُفَ الطَّالِبُ وَالْمَطْلُوبُ ‏

‏ترجمه : ‏
‏اي مردم ! مثلي زده شده است ( با دقّت ) بدان گوش فرا دهيد . آن كساني را كه بغير از خدا به كمك مي‌خوانيد و پرستش مي‌نمائيد ، هرگز نمي‌توانند مگسي را بيافرينند ، اگر هم همگان ( براي آفرينش آن ) دست به دست يكديگر دهند . حتي اگر هم مگس چيزي را از آنان بستاند و برگيرد ، نمي‌توانند آن را از او بازپس گيرند و برهانند . هم طالب ( كه مگس ناچيز است ) و هم مطلوب ( كه بتان سنگي و يا معبودان دروغينند ) درمانده و ناتوانند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« مَثَلٌ » : ضرب‌المثل ( نگا : بقره‌ / 26 ) . « تَدْعُونَ » : به كمك مي‌طلبيد و به فرياد مي‌خوانيد . پرستش مي‌كنيد . « الَّذِينَ » : كساني كه . در اينجا بيشتر مراد بتها است . « لا يَسْتَنقِذُوهُ » : آن را نمي‌توانند برگردانند و برهانند .‏

آيه 74
‏متن آيه : ‏
‏ مَا قَدَرُوا اللَّهَ حَقَّ قَدْرِهِ إِنَّ اللَّهَ لَقَوِيٌّ عَزِيزٌ ‏

‏ترجمه : ‏
‏آنان خداي را آن گونه كه بايد بشناسند نشناخته‌اند ( چرا كه سنگها و ديگر آفريدگان عاجز و ضعيف را همتاي خدا مي‌سازند ) . به حقيقت خدا توانا ( برهر كاري و ) چيره ( بر هر چيزي ) است . ( چرا كه همه كائنات را آفريده‌است . او همچون بتان و معبودان دروغين نيست كه بر آفرينش مگسي توانائي ندارند ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« مَا قَدَرُوا » : نشناخته‌اند ( نگا : انعام‌ / 91 ) .‏

آيه 75
‏متن آيه : ‏
‏ اللَّهُ يَصْطَفِي مِنَ الْمَلَائِكَةِ رُسُلاً وَمِنَ النَّاسِ إِنَّ اللَّهَ سَمِيعٌ بَصِيرٌ ‏

‏ترجمه : ‏
‏خداوند از ميان فرشتگان پيام‌آوراني ( همچون جبرئيل ) را برمي‌گزيند ( و به سوي انبياء گسيل مي‌دارد ) و هم از ميان انسانها پيغمبراني ( همچون موسي و عيسي و محمّد ) را ( برمي‌گزيند و به سوي مردم مي‌فرستد ، و از كار همه آنان باخبر است ) چرا كه خداوند شنوا و بينا است .‏

‏توضيحات : ‏
‏« يَصْطَفَيا » : برمي‌گزيند . « مِنَ الْمَلآئِكَةِ رُسُلاً » : انتخاب فرشتگان براي ابلاغ وحي به پيغمبران و كارهاي ديگر جز آن است ( نگا : فاطر / 1 ، انعام‌ / 61 ) .‏

آيه 76
‏متن آيه : ‏
‏ يَعْلَمُ مَا بَيْنَ أَيْدِيهِمْ وَمَا خَلْفَهُمْ وَإِلَى اللَّهِ تُرْجَعُ الأمُورُ ‏

‏ترجمه : ‏
‏خداوند مي‌داند آنچه را در پيش روي آنان است ( كه حال و آينده ايشان است ) و مي‌داند آنچه را كه در پشت سر آنان است ( و گذشته ايشان است ) و همه كارها به خدا بازگردانده مي‌شود ( و مرجع كلّيّه امور او است و همگان در برابرش مسؤول مي‌باشند ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« يَعْلَمُ مَا بَيْنَ . . . » : ( نگا : بقره‌ / 255 ) . « تُرْجَعُ الأمُورُ » : ( نگا : بقره‌ / 210 ) .‏

آيه 77
‏متن آيه : ‏
‏ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا ارْكَعُوا وَاسْجُدُوا وَاعْبُدُوا رَبَّكُمْ وَافْعَلُوا الْخَيْرَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏اي كساني كه ايمان آورده‌ايد ! ( براي آفريدگار خويش ) ركوع ( و كرنش بريد ، ) و سجده كنيد ( و به خاك افتيد ، ) و پروردگار خود را پرستش نمائيد و كارهاي نيك انجام دهيد ، تا اين كه رستگار شويد .‏
‏توضيحات : ‏
‏« إرْكَعُوا وَ اسْجُدُوا » : اشاره به اقامه نماز است . « لَعَلَّكُمْ » : تا اين كه شما .‏
آيه 78
‏متن آيه : ‏
‏ وَجَاهِدُوا فِي اللَّهِ حَقَّ جِهَادِهِ هُوَ اجْتَبَاكُمْ وَمَا جَعَلَ عَلَيْكُمْ فِي الدِّينِ مِنْ حَرَجٍ مِّلَّةَ أَبِيكُمْ إِبْرَاهِيمَ هُوَ سَمَّاكُمُ الْمُسْلِمينَ مِن قَبْلُ وَفِي هَذَا لِيَكُونَ الرَّسُولُ شَهِيداً عَلَيْكُمْ وَتَكُونُوا شُهَدَاء عَلَى النَّاسِ فَأَقِيمُوا الصَّلَاةَ وَآتُوا الزَّكَاةَ وَاعْتَصِمُوا بِاللَّهِ هُوَ مَوْلَاكُمْ فَنِعْمَ الْمَوْلَى وَنِعْمَ النَّصِيرُ ‏
‏ترجمه : ‏
‏و در راه خدا جهاد و تلاش كنيد آن گونه كه شايسته جهاد و بايسته تلاش در راه او است ( تا در ميدان جهاد اصغر كه نبرد با دشمنان دين است ، و در پهنه جهاد اكبر كه مبارزه با نفس امّاره است ، پيروز گرديد ) . خدا شما را ( از ميان مردم براي ياري دين خود ) برگزيده است ( و به شما شخصيّت و عظمت بخشيده است ) و در دين كارهاي دشوار و سنگين را بر دوش شما نگذاشته است ( و بلكه تكاليف و وظائفي مقرّر نموده است كه با فطرت سالم هماهنگ و با توان انساني سازگار است . اين دين همان ) آئين پدرتان ابراهيم است . خدا شما را قبلاً ( در كتابهاي پيشين ) و در اين ( واپسين كتاب ) مسلمين ناميده است ( و افتخار تسليم در برابر فرمانهاي الهي را به شما داده است و شما را الگو و اسوه حسنه ملّتهاي ديگر كرده است ) تا پيغمبر ( با شهادت عملي خود ) گواه بر شما باشد ( و در روز قيامت رفتار و كردارش مقياس سنجش اعمال شما مسلمانان گردد ) و شما هم ( با شهادت عملي خود ) گواه بر مردمان باشيد ( و رفتار و كردارتان به عنوان امت نمونه ، محكّ سنجش اعمال سايرين ، و الگوي بارز خداپرستان راستين گردد ) . پس ( براي حصول اين منظور ) نماز را بخوانيد و زكات مال به در كنيد و به خدا چنگ زنيد كه سرپرست و ياور شما او است ، و چه سرور و ياور نيك و چه مددكار و كمك‌كننده خوبي است !‏

‏توضيحات : ‏
‏« إجْتَبَاكُمْ » : شما را براي نصرت دين و پيروزي آئين خود برگزيده است . « حَرَجٍ » : ضيق . مشقّت ( نگا : مائده‌ / 6 ، اعراف‌ / 2 ) . « مِلَّةَ » : دين . آئين . برابر قاعده اِغراء ، مفعول به فعل محذوفي است و تقدير چنين است : إلْزَمُوا مِلَّةَ . . . إِتَّبِعُوا مِلَّةَ . يا بدل از محلّ جار و مجرور ( فِي‌الدِّينِ ) است كه منصوب به ( مَاجَعَلَ ) است . « أَبِيكُمْ إِبْرَاهِيمَ » : خدا ابراهيم را پدر امت محمّد ( ناميده است با وجود اين كه همگان از نسل او نيستند . اين بدان خاطر است كه ابراهيم نياي رسول خدا بوده و او هم از لحاظ شفقت و رحمت همچون پدر امت خويش است ( نگا : بقره‌ / 128 ، توبه‌ / 128 ) . « هُوَ سَمَّاكُمُ الْمُسْلِمِينَ » : خدا شما را مسلمان ناميده است . مراد از ( هُوَ ) خدا است ، به دليل اين كه : في هذا ، يعني در اين كتاب كه قرآن است ، ابراهيم كاري و دخالتي ندارد . همچنين فاعل افعال ( إِجْتَبَاكُمْ ) و ( ماجَعَلَ ) خدا است . « مِن قَبْلُ » : مراد در كتابهاي آسماني پيشين و از جمله توسّط ابراهيم . « فِي هذا » : در اين كتاب كه قرآن است . « لِيَكُونَ الرَّسُولُ شَهِيداً عَلَيْكُمْ وَ تَكُونُوا شُهَدَآءَ عَلَي النَّاسِ » : مراد شهادت عملي است ( نگا : بقره‌ / 143 ) . يعني : پيغمبر اسوه و الگوي شما امت محمّدي است ، و شما امت محمّدي هم اسوه و الگوي مردم جهانيد . چرا كه محمّد پيغمبر نمونه و شما نيز با داشتن والاترين آئين مقياس و الگوئي براي سنجش شخصيّت و فضيلت در ميان همه امتها هستيد . لذا پيدا است كه چه مسؤوليّت بزرگ و وظيفه سترگي بر عهده ما پيروان محمّد است . پروردگارا به ما اين توفيق و سعادت مرحمت فرما كه سراپا تسليم فرمان تو ، و با چنگ زدن به قرآن ، مردمي نمونه باشيم .‏

 

موضوعات: موقعیت فعلی: فهرست قرآن / سوره حج / تفسیر نور  لینک ثابت
 [ 02:22:00 ب.ظ ]




موقعیت فعلی: فهرست قرآن / سوره انبياء / تفسیر نور

آيه 1
‏متن آيه : ‏
‏ اقْتَرَبَ لِلنَّاسِ حِسَابُهُمْ وَهُمْ فِي غَفْلَةٍ مَّعْرِضُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( زمان ) محاسبه مردمان ( كفرپيشه چون قريش بسيار ) بديشان نزديك است در حالي كه آنان غافل ( از هول و هراس آن ) و روي‌گردان ( از ايمان بدان ) مي‌باشند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« حِسَابُهُمْ » : محاسبه ايشان . مراد زمان حساب و كتاب گرفتن از آنان است كه قيامت است . ( نگا : قمر / 1 )‏

آيه 2
‏متن آيه : ‏
‏ مَا يَأْتِيهِم مِّن ذِكْرٍ مَّن رَّبِّهِم مُّحْدَثٍ إِلَّا اسْتَمَعُوهُ وَهُمْ يَلْعَبُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏هيچ بخش تازه‌اي از قرآن ( و اندرز جديدي ) از سوي پروردگارشان بديشان نمي‌رسد مگر اين كه آن را به شوخي مي‌شنوند و به بازي مي‌گيرند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« ذِكْرٍ » : قرآن ( نگا : حجر / 9 ) . پند و اندرز . « مُحْدَثٍ » : تازه . صفت ( ذِكْرٍ ) است .‏

آيه 3
‏متن آيه : ‏
‏ لَاهِيَةً قُلُوبُهُمْ وَأَسَرُّواْ النَّجْوَى الَّذِينَ ظَلَمُواْ هَلْ هَذَا إِلَّا بَشَرٌ مِّثْلُكُمْ أَفَتَأْتُونَ السِّحْرَ وَأَنتُمْ تُبْصِرُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( آنان در حالي هستند كه ) دلهايشان غافل است ( از انديشيدن درباره آن ) . چنين ستم‌پيشگاني گفتگوهاي درِگوشي ( خود را كه براي توطئه عليه پيغمبر و قرآن انجام مي‌دادند ) پنهان مي‌داشتند ( و به همديگر ) مي‌گفتند : مگر اين ( شخص كه ادّعاي پيغمبري مي‌كند ) انساني همچون شما نيست‌ ؟ ( حال كه او بشر عادي و همسان با شما است و كلام جادوئي دارد ) آيا به سراغ جادو مي‌رويد ( و آن را مي‌پذيريد ) گرچه مي‌بينيد ( كه جادو است‌ ؟ ! ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« لاهِيَةً » : غافل و بي‌خبر . « أَسَرُّوا » : پنهان داشتند و پوشيدند . « الَّذِينَ » : بدل ضمير ( و ) است يا فاعل است و از باب : « أَكَلُونِي الْبَرَاغِيثُ » : است . « أَسَرُّوا النَّجْوَيا » : جنبه مبالغه در پنهان داشتن دارد . « هَلْ هذا » : استفهام انكاري است . « أَفَتَأْتُونَ السِّحْرَ » : آيا به سراغ سحر مي‌رويد ؟ آيا سحر را مي‌پذيريد ؟‏

آيه 4
‏متن آيه : ‏
‏ قَالَ رَبِّي يَعْلَمُ الْقَوْلَ فِي السَّمَاء وَالأَرْضِ وَهُوَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( خدا پيغمبر را از سخنان پنهاني و توطئه‌هاي نهاني ايشان بياگاهانيد ، و او بديشان ) گفت : پروردگارم مي‌داند سخني را كه در آسمان و سخني را كه در زمين گفته شود ؛ چرا كه او شنواي ( هر گفتاري و ) آگاه ( از هر كرداري ) است .‏

‏توضيحات : ‏
‏« قَالَ » : پيغمبر گفت .‏

آيه 5
‏متن آيه : ‏
‏ بَلْ قَالُواْ أَضْغَاثُ أَحْلاَمٍ بَلِ افْتَرَاهُ بَلْ هُوَ شَاعِرٌ فَلْيَأْتِنَا بِآيَةٍ كَمَا أُرْسِلَ الأَوَّلُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( ستمكاران كفرپيشه به اين هم اكتفاء نمي‌كنند كه مي‌گويند : محمّد انسان عادي است و پيغمبر نبوده ، و قرآن هم جادوئي بيش نيست ) بلكه مي‌گويند : ( قرآن ) خوابهاي آشفته و پراكنده‌اي بيش نيست ، نخير او اصلاً آن را از پيش خود ساخته است ( و به خدا نسبت داده است ) ، نخير اصلاً او شاعري است ( و قرآن مجموعه‌اي از تخيّلات شاعرانه خودش مي‌باشد . اگر وي راست مي‌گويد كه فرستاده خدا است ) پس او معجزه‌اي را به ما ارائه دهد كه ( از جنس معجزاتي باشد كه ) پيغمبران پيشين ( از خود نموده و ) با آن فرستاده شده‌اند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« بَلْ » : بلكه . اين واژه براي گسيختن از موضوعي و پرداختن به موضوع ديگري به كار مي‌رود . « أَضْغَاثُ أَحْلامٍ » : خوابهاي آشفته و پريشان ( نگا : يوسف‌ / 44 ) . « ءَايَةٍ » : معجزه حسي و مادي مراد است ( نگا : طه / 133 ) .‏

آيه 6
‏متن آيه : ‏
‏ مَا آمَنَتْ قَبْلَهُم مِّن قَرْيَةٍ أَهْلَكْنَاهَا أَفَهُمْ يُؤْمِنُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏مردمان پيشيني كه قبل از ايشان بوده‌اند ( و تقاضاي معجزات گوناگون نموده‌اند ) هر كدام كه ايمان نياورده‌اند نابودشان كرده‌ايم . ( قبلاً هم مشيّت خدا بر اين تعلّق گرفته است كه مادام تو در ميان قريش باشي ، خدا ايشان را به عذابي گرفتار نكند كه مايه نابوديشان گردد ) . مگر آنان ايمان مي‌آورند ؟ ! ( ممكن نيست ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« قَرْيَةٍ » : آبادي . مراد مردمان آبادي است . « مِن قَرْيَةٍ » : برخي حرف « مِنْ » را دالّ بر عموم نفي مابعد دانسته‌اند . يعني : هيچ كدام از ملّتهاي پيشيني كه درخواست معجزه كرده‌اند ايمان نياورده و در نتيجه نابود شده‌اند . ولي بهتر است ( مِنْ ) تبعيضيّه بشمار آيد . به هر حال خدا چنين معجزه‌اي بديشان نمي‌نماياند ، چرا كه حتماً ايمان نمي‌آورند و در نتيجه نابود مي‌شوند . خداوند هم پيشتر خواسته است كه عذاب استيصال دامنگير اين ملّت نشود ( نگا : أنفال‌ / 33 ) .‏

آيه 7
‏متن آيه : ‏
‏ وَمَا أَرْسَلْنَا قَبْلَكَ إِلاَّ رِجَالاً نُّوحِي إِلَيْهِمْ فَاسْأَلُواْ أَهْلَ الذِّكْرِ إِن كُنتُمْ لاَ تَعْلَمُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( تنها تو نيستي كه پيغمبري ، و در عين حال انسان . بلكه ) پيش از تو جز مرداني را برنينگيخته‌ايم كه بديشان ( دين آسماني را ) وحي كرده‌ايم . از ( اهل علم و ) آشنايان به كتابهاي‌آسماني بپرسيد اگر اين را نمي‌دانيد .‏

‏توضيحات : ‏
‏« رِجَالاً » : مردان . مراد اين است كه پيغمبران همه انسان بوده و از ميان مردان برگزيده شده‌اند ؛ نه زنان . « الذِّكْرِ » : مراد كتابهاي آسماني پيشين است ( نگا : أنبياء / 105 ) . دانش و آگاهي . « أَهْلَ الذِّكْرِ » : آشنايان به كتابهاي آسماني پيشين . آگاهان و فرزانگان .‏

آيه 8
‏متن آيه : ‏
‏ وَمَا جَعَلْنَاهُمْ جَسَداً لَّا يَأْكُلُونَ الطَّعَامَ وَمَا كَانُوا خَالِدِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏ما پيغمبران را به صورت كالبدهائي كه غذا نخورند نيافريده‌ايم ( بلكه آنان انسان بوده و همچون انسانهاي ديگر خورده‌اند و نوشيده‌اند و زندگي كرده‌اند و مرده‌اند ) و عمر جاويدان هم نداشته‌اند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« جَسَداً » : مراد كالبد و پيكري است كه مانند فرشتگان به غذا نيازمند نباشد .‏

آيه 9
‏متن آيه : ‏
‏ ثُمَّ صَدَقْنَاهُمُ الْوَعْدَ فَأَنجَيْنَاهُمْ وَمَن نَّشَاء وَأَهْلَكْنَا الْمُسْرِفِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( ما به پيغمبران خود وعده داده بوديم كه آنان را از چنگال دشمنان رهائي بخشيم و نقشه‌هايشان را نقش برآب كنيم . آري ما سرانجام ) به وعده وفا كرده‌ايم و صدق آن را بديشان نموده‌ايم و آنان و همه كساني را كه خواسته‌ايم ، نجات بخشيده‌ايم ، و زياده‌روي كنندگان ( در تكذيب و تعذيب پيغمبران ) را نابود كرده‌ايم .‏

‏توضيحات : ‏
‏« الْمُسْرِفِينَ » : مراد اسراف‌كنندگان در زشتيها و پلشتيها ، و زياده‌روي كنندگان در تكذيب و تعذيب مؤمنان و انبياء است .‏

آيه 10
‏متن آيه : ‏
‏ لَقَدْ أَنزَلْنَا إِلَيْكُمْ كِتَاباً فِيهِ ذِكْرُكُمْ أَفَلَا تَعْقِلُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏ما برايتان كتابي ( به نام قرآن ) نازل كرده‌ايم كه وسيله بيداري و آوازه و بزرگواري شما است . آيا نمي‌فهميد ( كه سود و عظمتتان در چيست‌ ؟ ! ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« فِيهِ ذِكْرُكُمْ » : در اين كتاب شرف و عظمت شما نهفته است . آوازه و شهرت شما را پاس مي‌دارد . مايه بيداري و وسيله هوشياري شما است .‏

آيه 11
‏متن آيه : ‏
‏ وَكَمْ قَصَمْنَا مِن قَرْيَةٍ كَانَتْ ظَالِمَةً وَأَنشَأْنَا بَعْدَهَا قَوْماً آخَرِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏بسيار بوده است كه ( اهالي ) آباديهاي ستمگري را ( به سبب كفرشان ) نابود كرده‌ايم و پس از ايشان ، گروههاي ديگري را روي كار آورده‌ايم .‏

‏توضيحات : ‏
‏« قَصَمْنَا » : در هم شكسته‌ايم . مراد هلاك كردن و نابود ساختن است .‏

آيه 12
‏متن آيه : ‏
‏ فَلَمَّا أَحَسُّوا بَأْسَنَا إِذَا هُم مِّنْهَا يَرْكُضُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏آنان هنگامي كه عذاب ما را احساس كرده‌اند ، ناگهان پاي به فرار گذاشته‌اند ( و براي نجات خويش همچون چهارپايان به اين سو و آن سو گريخته‌اند ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« أَحَسُّوا » : احساس كرده‌اند . پي برده‌اند . اين قسمت ، تفصيل بخش اجمالي سابق است . چرا كه احساس ، پيش از هلاك است . « بَأْسَنا » : عذاب ما . « يَرْكُضُونَ » : از ماده ( ركض ) به معني تند دويدن ، اسب را تاختن ، و پا بر زمين كوبيدن است ( نگا : ص‌ / 42 ) .‏

آيه 13
‏متن آيه : ‏
‏ لَا تَرْكُضُوا وَارْجِعُوا إِلَى مَا أُتْرِفْتُمْ فِيهِ وَمَسَاكِنِكُمْ لَعَلَّكُمْ تُسْأَلُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( امّا به عنوان تمسخر و استهزاء بديشان گفته شده است : ) نگريزيد و باز گرديد به سوي زندگاني پرناز و نعمتي كه در آن بسر مي‌برديد و به سوي كاخها و قصرهاي پرزرق و برقتان ! شايد ( خدمتگزاران و اطرافيانتان به شما نياز داشته باشند و ) از شما ( كمكي و چيزي ) خواسته شود ( و به رأي و نظرتان محتاج باشند ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« أُتْرِفْتُمْ فِيهِ » : در آن غرق خوشگذراني بوديد ( هود / 116 ) .‏

آيه 14
‏متن آيه : ‏
‏ قَالُوا يَا وَيْلَنَا إِنَّا كُنَّا ظَالِمِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏مي‌گويند : واي بر ما ! ما ستمگر بوده‌ايم ( و با كفر ورزيدن ، بر خود ستم كرده‌ايم ، و هم اينك به آتش مي‌سوزيم ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« يَا وَيْلَنَا » : اي واي بر ما ! تركيبي است كه به هنگام افسوس خوردن و پشيماني بردن گفته مي‌شود .‏

آيه 15
‏متن آيه : ‏
‏ فَمَا زَالَت تِّلْكَ دَعْوَاهُمْ حَتَّى جَعَلْنَاهُمْ حَصِيداً خَامِدِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏پيوسته اين ، فرياد ايشان خواهد بود ( و « واي بر ما » را تكرار مي‌كنند ) تا اين كه آنان را درويده و فرو افتاده مي‌نمائيم ( و ايشان را از پاي مي‌اندازيم و هلاكشان مي‌سازيم ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« دَعْوَاهُمْ » : فرياد و صداي ايشان . « حَصِيداً » : درو شده . مراد از پاي انداخته و پي كرده مي‌باشد . « خَامِدِينَ » : خاموش شدگان . مراد هلاك شوندگان و از نفس افتادگان است .‏

آيه 16
‏متن آيه : ‏
‏ وَمَا خَلَقْنَا السَّمَاء وَالْأَرْضَ وَمَا بَيْنَهُمَا لَاعِبِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏ما كه آسمان و زمين و آنچه در ميان آنها است براي بازي و شوخي نيافريده‌ايم ( و بيهوده و بي‌هدف ساخته و پرداخته نساخته‌ايم ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« لاعِبِينَ » : بازي و شوخي‌كنان . حال ضمير ( نا ) در ( مَا خَلَقْنَا ) است .‏

آيه 17
‏متن آيه : ‏
‏ لَوْ أَرَدْنَا أَن نَّتَّخِذَ لَهْواً لَّاتَّخَذْنَاهُ مِن لَّدُنَّا إِن كُنَّا فَاعِلِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( به فرض محال ) اگر مي‌خواستيم سرگرمي انتخاب كنيم ، چيزي مناسب خود انتخاب مي‌كرديم ( و لهو و لعب خدايانه‌اي برمي‌گزيديم ) . ما چنين كاري را نمي‌كنيم .‏

‏توضيحات : ‏
‏« مِن لَّدُنَّا » : متناسب با شأن خدايانه خود . « إِن كُنَّا فَاعِلِينَ » : اگر چنين كاري مي‌كرديم . ما چنين كاري نمي‌كنيم . با توجّه به معني دوم ، حرف « إِنْ » : نافيه است ( نگا : مريم‌ / 93 ) .‏

آيه 18
‏متن آيه : ‏
‏ بَلْ نَقْذِفُ بِالْحَقِّ عَلَى الْبَاطِلِ فَيَدْمَغُهُ فَإِذَا هُوَ زَاهِقٌ وَلَكُمُ الْوَيْلُ مِمَّا تَصِفُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏بلكه ( ما چنين نمي‌خواهيم و ) حق را به جان باطل مي‌اندازيم ، و حق مغز سر باطل را از هم مي‌پاشد و باطل هرچه زودتر محو و نابود مي‌شود . واي بر شما ( اي كافران ) به سبب توصيفي كه مي‌كنيد ( از بي‌هدفي جهان ، و از افترائي كه بر خدا و فرستاده يزدان مي‌بنديد ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« نَقْذِفُ » : پرت مي‌كنيم . مي‌اندازيم . « يَدْمَغُهُ » : جمجمه و مغز سر آن را مي‌شكافد . محو و نابودش مي‌كند . « زَاهِقٌ » : از ميان رونده . مضمحلّ شونده . « أَلْوَيْلُ » : هلاك . عذاب . واي .‏

آيه 19
‏متن آيه : ‏
‏ وَلَهُ مَن فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَمَنْ عِندَهُ لَا يَسْتَكْبِرُونَ عَنْ عِبَادَتِهِ وَلَا يَسْتَحْسِرُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏از آن او است هر كه و هر چه در آسمانها و زمين است ، ( و لذا تنها شايسته پرستش او است ) و كساني كه در پيشگاه وي هستند ( و مقرّبان درگاه پروردگارند ، يعني فرشتگان ) از پرستش او سر باز نمي‌زنند و خويشتن را بالاتر از عبادتش نمي‌دانند و ( از بندگي شبانه‌روزي خود هرگز ) خسته نمي‌گردند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« مَنْ عِندَهُ » : كساني كه در پيشگاه خدايند . مراد فرشتگان مقرّب است كه همچون صاحبان مكانت و منزلت در نزد شاهانند . مراد از پيشگاه خدا هم ، محضر قرب معنوي است . « لا يَسْتَحْسِرُونَ » : خسته و درمانده نمي‌شوند ( نگا : ملك‌ / 4 ) .‏

آيه 20
‏متن آيه : ‏
‏ يُسَبِّحُونَ اللَّيْلَ وَالنَّهَارَ لَا يَفْتُرُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏شب و روز ( دائماً به تعظيم و تمجيد خدا مشغولند و پيوسته ) سرگرم تسبيح و تقديسند و سستي به خود راه نمي‌دهند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« لا يَفْتَرُونَ » : سست نمي‌شوند و خسته و دلگير نمي‌گردند .‏

آيه 21
‏متن آيه : ‏
‏ أَمِ اتَّخَذُوا آلِهَةً مِّنَ الْأَرْضِ هُمْ يُنشِرُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( فرشتگان مقرّب اين چنين به عبادات مشغولند ، و امّا اينان ) آيا خداياني از ( سنگ و چوب و فلز و ديگر اشياء ) زمين را به خدائي گرفته‌اند كه ( انگار قادرند مردگان را ) زندگي دوباره بخشند ؟ !‏

‏توضيحات : ‏
‏« أَمْ » : آيا ؟ اين حرف براي انتقال از سخني و پرداختن به سخن ديگري است همراه با انكار ( نگا : بقره‌ / 214 ) . « مِنَ الأَرْضِ » : از عَناصِر و اشياء زمين . « يُنشِرُونَ » : زندگي مي‌بخشند . در آخرت مردگان را زنده مي‌كنند .‏

آيه 22
‏متن آيه : ‏
‏ لَوْ كَانَ فِيهِمَا آلِهَةٌ إِلَّا اللَّهُ لَفَسَدَتَا فَسُبْحَانَ اللَّهِ رَبِّ الْعَرْشِ عَمَّا يَصِفُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏اگر در آسمانها و زمين ، غير از يزدان ، معبودها و خداياني مي‌بودند و ( امور جهان را مي‌چرخاندند ) قطعاً آسمانها و زمين تباه مي‌گرديد ( و نظام گيتي به هم مي‌خورد . چرا كه بودن دو شاه در كشوري و دو رئيس در اداره‌اي ، نظم و ترتيب را به هم مي‌زند ) . لذا يزدان صاحب سلطنت جهان ، بسي برتر از آن چيزهائي است كه ايشان ( بدو نسبت مي‌دهند و ) بر زبان مي‌رانند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« إِلاّ » : غير از ( نگا : هود / 36 ) . « الْعَرْشِ » : تخت سلطنت جهان . كنايه از عزّت و قدرت و فرماندهي است ( نگا : أعراف‌ / 54 ) . موجود ناشناخته‌اي كه انسان به حقيقت آن پي نمي‌برد ( نگا : حاقّه‌ / 17 ) .‏

آيه 23
‏متن آيه : ‏
‏ لَا يُسْأَلُ عَمَّا يَفْعَلُ وَهُمْ يُسْأَلُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏خداوند در برابر كارهائي كه مي‌كند ، مورد بازخواست قرار نمي‌گيرد ( و بازپرسي نمي‌شود ، و كسي حق خُرده‌گيري ندارد ) ولي ديگران مورد بازخواست و پرسش قرار مي‌گيرند ( و در افعال و اقوالشان جاي ايراد و سؤال بسيار است ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« لا يُسْأَلُ . . . » : پرسيده نمي‌شود . اعتراض گرفته نمي‌شود .‏

آيه 24
‏متن آيه : ‏
‏ أَمِ اتَّخَذُوا مِن دُونِهِ آلِهَةً قُلْ هَاتُوا بُرْهَانَكُمْ هَذَا ذِكْرُ مَن مَّعِيَ وَذِكْرُ مَن قَبْلِي بَلْ أَكْثَرُهُمْ لَا يَعْلَمُونَ الْحَقَّ فَهُم مُّعْرِضُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏آيا آنان غير از يزدان ، معبودهائي را ( سزاوار پرستش ديده و ) به خدائي گرفته‌اند ؟ ! بگو : دليل خود را ( بر اين شرك ) بيان داريد . اين ( قرآن است كه ) راهنماي كساني است كه با من همراهند ( و پسينيان بشمارند ) و اين ( هم تورات و انجيل و ديگر كتابهاي آسماني كه ) راهنماي كساني بوده كه قبل از من مي‌زيسته‌اند ( و پيشينيان ناميده مي‌شوند . هيچ كدام شرك را جائز نمي‌دانند و بلكه مردمان را به توحيد و يكتاپرستي مي‌خوانند . لذا گمان شما در امر شرك ، نه بر عقل و نه بر نقل استوار است ) . اصلاً اغلب آنان ( اين كتابها را انديشمندانه بررسي نكرده‌اند و چيزي از ) حق نمي‌دانند ، و اين است كه ( از يكتاپرستي و ايمانِ ناآلوده به كثافت شرك ) روي گردانند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« مِن دُونِهِ » : علاوه از خدا . غير از خدا . « هذا » : اين . مراد وحي يا قرآن و سائر كتابهاي آسماني است . « ذِكْرُ » : تذكّر و رهنمود . يادآور و راهنماي مردم به خدا و دين ( نگا : أعراف‌ / 63 و 69 ، طه‌ / 99 ) .‏

آيه 25
‏متن آيه : ‏
‏ وَمَا أَرْسَلْنَا مِن قَبْلِكَ مِن رَّسُولٍ إِلَّا نُوحِي إِلَيْهِ أَنَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنَا فَاعْبُدُونِ ‏

‏ترجمه : ‏
‏ما پيش از تو هيچ پيغمبري را نفرستاده‌ايم ، مگر اين كه به او وحي كرده‌ايم كه : معبودي جز من نيست ، پس فقط مرا پرستش كنيد .‏

‏توضيحات : ‏
‏. . .‏

آيه 26
‏متن آيه : ‏
‏ وَقَالُوا اتَّخَذَ الرَّحْمَنُ وَلَداً سُبْحَانَهُ بَلْ عِبَادٌ مُّكْرَمُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( برخي از كفّار عرب ) مي‌گويند : خداوند رحمان فرزنداني ( براي خود ، به نام فرشتگان ) برگزيده است ( چرا كه ملائكه دختران خدايند ! ) . يزدان سبحان پاك و منزّه ( از اين گونه نقصها و عيبها ) است . ( فرشتگان فرزندان خدا نبوده و ) بلكه بندگان گرامي و محترمي هستند ( كه به هيچ وجه از طاعت و عبادت و اجرا فرمان يزدان سرپيچي نمي‌كنند ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« وَلَداً » : فرزندان . در اينجا مراد فرشتگان است ( نگا : نحل‌ / 57 ) . واژه « وَلَد » : براي مفرد و مثنّي و جمع و مذكّر و مؤنّث به كار مي‌رود ( نگا : بقره‌ / 116 ) .‏

آيه 27
‏متن آيه : ‏
‏ لَا يَسْبِقُونَهُ بِالْقَوْلِ وَهُم بِأَمْرِهِ يَعْمَلُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏آنان ( آن قدر مؤدب و فرمانبردار يزدانند كه هرگز ) در سخن گفتن بر او پيشي نمي‌گيرند ، و تنها به فرمان او كار مي‌كنند ( نه به فرمان كس ديگري ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« لا يَسْبِقُونَهُ بِالْقَوْلِ » : چيزي نخواهند گفت تا خدا نگويد و فرمان ندهد . به فرمان او عمل مي‌نمايند و چانه نمي‌زنند و ستيزه نمي‌كنند .‏

آيه 28
‏متن آيه : ‏
‏ يَعْلَمُ مَا بَيْنَ أَيْدِيهِمْ وَمَا خَلْفَهُمْ وَلَا يَشْفَعُونَ إِلَّا لِمَنِ ارْتَضَى وَهُم مِّنْ خَشْيَتِهِ مُشْفِقُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏خداوند اعمال گذشته و حال و آينده ايشان را مي‌داند ( و از دنيا و آخرت و از وجود و پيش از وجود و بعد از وجودشان آگاه است ) و آنان هرگز براي كسي شفاعت نمي‌كنند مگر براي آن كسي كه ( بدانند ) خدا از او خوشنود است و ( اجازه شفاعت او را داده است . به خاطر همين معرفت و آگاهي ) هميشه از خوف ( مقام كبريائي ) خدا ترسان و هراسانند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« مَا بَيْنَ أَيْدِيهِمْ وَ مَاخَلْفَهُمْ » : ( نگا : بقره‌ / 255 ) . « خَشْيَةِ‌ » : خوف همراه با تعظيم و تكريم و هيبت و رهبت ( نگا : فاطر / 28 ) . « مُشْفِقُونَ » : افراد ترسان . اشخاص برحذر .‏

آيه 29
‏متن آيه : ‏
‏ وَمَن يَقُلْ مِنْهُمْ إِنِّي إِلَهٌ مِّن دُونِهِ فَذَلِكَ نَجْزِيهِ جَهَنَّمَ كَذَلِكَ نَجْزِي الظَّالِمِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏هركس از ايشان ( كه فرشتگان و مأموران اجرا فرمان يزدانند ، به فرض ) بگويد غير از خدا من هم معبودي هستم ، سزاي وي را دوزخ مي‌گردانيم . سزاي ظالمان ( ديگري را هم كه با ادّعاء ربوبيّت و شرك به خويشتن ستم كنند ) همين خواهيم داد .‏

‏توضيحات : ‏
‏« مِن دُونِهِ » : غير از او . به جاي او .‏

آيه 30
‏متن آيه : ‏
‏ أَوَلَمْ يَرَ الَّذِينَ كَفَرُوا أَنَّ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ كَانَتَا رَتْقاً فَفَتَقْنَاهُمَا وَجَعَلْنَا مِنَ الْمَاء كُلَّ شَيْءٍ حَيٍّ أَفَلَا يُؤْمِنُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏آيا كافران نمي‌بينند كه آسمانها و زمين ( در آغاز خلقت به صورت توده عظيمي در گستره فضا ، يكپارچه ) به هم متّصل بوده و سپس ( بر اثر انفجار دروني هولناكي ) آنها را از هم جدا ساخته‌ايم ( و تدريجاً به صورت جهان كنوني درآورده‌ايم ) و هرچيز زنده‌اي را ( اعم از انسان و حيوان و گياه ) از آب آفريده‌ايم . آيا ( درباره آفرينش كائنات نمي‌انديشند و ) ايمان نمي‌آورند ؟‏

‏توضيحات : ‏
‏« أَوَلَمْ يَرَ . . . » : آيا نمي‌بينند ؟ آيا نمي‌دانند و آگاهي ندارند ؟ « رَتْقاً » : چسپيده و متّصل . مصدر است و به معني اسم مفعول ، يعني ( مَرْتُوق ) است . « فَتَقْنَاهُمَا » : آن دو را از هم جدا و منفصل كرديم . استعمال فعل مثنّي ( كانَتا ) و ضمير مثنّي ( هُما ) با توجّه به اين است كه مجموعه سماوات يك طرف ، و خود ارض يا زمين يك طرف در مدّنظر بوده است . در اين بخش اشاره گذرائي به آغاز پيدايش جهان شده است . « مِنَ الْمآءِ » : از آب . اشاره به پيدايش حيات در سواحل اقيانوسها و درياها و رودخانه‌ها است . به سبب آب . اشاره به اين است كه قسمت اعظم بدن انسان و حيوان و گياه از آب تشكيل و بدون آب تحوّلات و انفعالات داخلي آنها ناممكن است ، و از سوي ديگر قوام زندگي جانداران بر آب است .‏

آيه 31
‏متن آيه : ‏
‏ وَجَعَلْنَا فِي الْأَرْضِ رَوَاسِيَ أَن تَمِيدَ بِهِمْ وَجَعَلْنَا فِيهَا فِجَاجاً سُبُلاً لَعَلَّهُمْ يَهْتَدُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏ما در زمين كوههاي استوار و ريشه‌داري پديد آورده‌ايم تا زمين انسانها را مضطرب نسازد و توازن آنان را به هم نزند ( و كوهها از فشار گدازه‌ها و گازهاي دروني ، و حركات پوسته زمين ، و از وزش تند بادها ، تا حدّ زيادي جلوگيري كنند ) ، و در لابلاي كوهها راههاي گشادي به وجود آورده‌ايم ، تا اين كه ( پيوند انسانها به وسيله سلسله جبالها از هم نگسلد و به مقصدشان ) راهياب گردند ( و با ديدن اين آثار به ذات آفريدگار پي ببرند ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« رَوَاسِيَ » : جمع رَاسِيَة ، كوههاي استوار و پابرجا . از آنجا كه اين گونه كوهها در زير باهم پيوند دارند ، چه بسا اين واژه اشاره به اين پيوستگي ريشه‌اي كوهها داشته كه اثر عميقي در جلوگيري از لرزشهاي زمين دارد . « أَن تَمِيدَ بِهِمْ » : تا ايشان را نلرزاند و توازنشان را به هم نزند ( نگا : نحل‌ / 15 ) . « فِجَاجاً » : جمع فَجّ ، راه گشاد ( نگا : حجّ‌ / 27 ) . اين واژه مفعول ( جَعَلْنا ) و واژه ( سُبُلاً ) بدل آن است . برخي هم ( فِجَاجاً ) را كه در معني صفت ( سُبُلاً ) است ، حال آن دانسته‌اند ( نگا : نوح‌ / 20 ) . « يَهْتَدُونَ » : راهياب شوند به يكتاپرستي و كمال قدرت و حكمت الهي . راهياب شوند به مصالح و مقاصد زندگي .‏

آيه 32
‏متن آيه : ‏
‏ وَجَعَلْنَا السَّمَاء سَقْفاً مَّحْفُوظاً وَهُمْ عَنْ آيَاتِهَا مُعْرِضُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و ما آسمان را سقف محفوظي نموديم ، ولي آنان از نشانه‌هاي ( خداشناسي موجود در ) آن روي گردانند ( و درباره اين همه عظمتي كه بالاي سرشان جلوه‌گر است نمي‌انديشند ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« السَّمَآء » : مراد كواكب و نجوم موجود در گستره فضاي نزديك به ما ، يا به عبارت ديگر ، آسمان دنيا است كه بر اثر تماسك و تجاذب از سقوط محفوظ و مصونند ( نگا : حجّ‌ / 65 ) . يا اين كه مراد از آسمان ، جوي است كه همچون سقفي گرداگرد زمين را فرا گرفته است و آن را در برابر شهابها و سنگهاي سرگردان و اشعّه كيهاني نگاه مي‌دارد و از انهدام حفظ مي‌كند .‏

آيه 33
‏متن آيه : ‏
‏ وَهُوَ الَّذِي خَلَقَ اللَّيْلَ وَالنَّهَارَ وَالشَّمْسَ وَالْقَمَرَ كُلٌّ فِي فَلَكٍ يَسْبَحُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏خدا است كه شب و روز و خورشيد و ماه را آفريده‌است و همه در مداري مي‌گردند ( كه او براي آنهاتعيين كرده است ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« كُلٌّ » : همه اين چهار چيز . يعني شب و روز و خورشيد و ماه . زيرا شب كه همان سايه مخروطي زمين است ، در گرد زمين دائماً در حركت است ، و نور آفتاب كه به زمين مي‌تابد و روز را تشكيل مي‌دهد ، همانند استوانه‌اي است كه در گرد اين كره پيوسته نقل مكان مي‌كند . بنابراين شب و روز نيز براي خود مسير و مكاني دارند . « فَلَكٍ » : مراد مدار و راه حركت است ( نگا : يس‌ / 40 ) . « يَسْبَحُونَ » : شناورند . در حركتند .‏

آيه 34
‏متن آيه : ‏
‏ وَمَا جَعَلْنَا لِبَشَرٍ مِّن قَبْلِكَ الْخُلْدَ أَفَإِن مِّتَّ فَهُمُ الْخَالِدُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏ما براي هيچ انساني پيش از تو زندگي جاويدان قرار نداديم ( تا براي تو جاودانگي قرار دهيم . بلكه هر كسي مرده و مي‌ميرد و تو هم مي‌ميري . وانگهي آنان كه انتظار مرگ تو را دارند و با مرگ تو اسلام را خاتمه يافته مي‌دانند ) ، مگر اگر تو بميري ايشان جاويدانه مي‌مانند ؟ !‏

‏توضيحات : ‏
‏« الْخُلْدَ » : ماندن هميشگي در دنيا . جاودانگي .‏

آيه 35
‏متن آيه : ‏
‏ كُلُّ نَفْسٍ ذَائِقَةُ الْمَوْتِ وَنَبْلُوكُم بِالشَّرِّ وَالْخَيْرِ فِتْنَةً وَإِلَيْنَا تُرْجَعُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏هر كسي مزه مرگ را مي‌چشد ( و قطعاً مي‌ميرد ، اعم از پيغمبر و غير پيغمبر . چرا كه زنده جاويد تنها خدا است و بس ) . ما شما را با سود و زيان و بديها و خوبيها ( در زندگي دنيا ) كاملاً مي‌آزمائيم ، و سرانجام به سوي ما برگردانده مي‌شويد ( و جزا و سزاي اعمال خود را دريافت مي‌داريد ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« نَبْلُوكُمْ » : شما را مي‌آزمائيم . يعني همچون آزماينده‌اي شما را مورد آزمايشهاي گوناگون خوشي و ناخوشي قرار مي‌دهيم . « فِتْنَةً » : آزمايش . آزمون . مفعول مطلق است از غير لفظ فعل و براي تأكيد است ( نگا : فرقان‌ / 20 ) .‏

آيه 36
‏متن آيه : ‏
‏ وَإِذَا رَآكَ الَّذِينَ كَفَرُوا إِن يَتَّخِذُونَكَ إِلَّا هُزُواً أَهَذَا الَّذِي يَذْكُرُ آلِهَتَكُمْ وَهُم بِذِكْرِ الرَّحْمَنِ هُمْ كَافِرُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏هنگامي كه كافران تو را مي‌بينند ، كاري جز تمسخر و استهزاء تو را ندارند ، ( و خواهند گفت : ) آيا اين همان كسي است كه از خدايان شما عيبجوئي و بدگوئي مي‌كند ؟ ( مگر او را سزد كه چنين گويد و كند ؟ ! ) . و حال اين كه ايشان ( كه نمي‌پسندند از بتان سنگي و بي‌جانشان بدگوئي شود ) به قرآن خداوند مهربان ( و خالق انسان و جهان ) باور ندارند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« إِنْ » : حرف نفي است و به معني ( لا ) است . « هُزُواً » : مسخره . مصدر است و به معني اسم مفعول ، يعني مَهْزُوء مي‌باشد ( نگا : مائده‌ / 57 و 58 ) . « وَهُم بِذِكْرِ . . . » : جمله حاليّه است . در حالي كه خود كافران . « يَذْكُرُ » : عيبجوئي و بدگوئي مي‌كند ( نگا : اسراء / 60 ) . « ذِكْرِ الرَّحْمنِ » : قرآن خداوند مهربان ( نگا : آل‌عمران‌ / 58 ، حجر / 6 و 9 ) . كتابهاي آسماني ( نگا : انبياء / 105 ) . وحي آسماني . ايمان به خدا . « هُمْ » : براي تأكيد ضمير ماقبل است .‏

آيه 37
‏متن آيه : ‏
‏ خُلِقَ الْإِنسَانُ مِنْ عَجَلٍ سَأُرِيكُمْ آيَاتِي فَلَا تَسْتَعْجِلُونِ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( آن چنان انسان شتابگر است كه انگار ) انسان از شتاب ساخته شده است ( و تار و پود وجودش از عجله فراهم آمده است . انسان هم براي ديدن خير و نعمت ، و هم براي مشاهده شر و نقمت عجول است ) . هرچه زودتر بلا و عذاب خويش را به شما مي‌نمايانم . به شتابم نيندازيد و عجله نكنيد .‏

‏توضيحات : ‏
‏« خُلِقَ الإِنسَانُ مِنْ عَجَلٍ » : مراد شتابزدگي انسان است ( نگا : اسراء / 11 ) . « ءَايَاتِي‌ » : بلا و عذاب خود . مراد دلائل صدق وعده الهي مبني بر دامنگيري عذاب و عقاب دنيوي و اخروي است . « لا تَسْتَعْجِلُونِ » : با شتاب و عجله از من مخواهيد . از من نخواهيد كه قبل از موعد ، عذاب را برسانم ، يا قيامت را برپا دارم .‏

آيه 38
‏متن آيه : ‏
‏ وَيَقُولُونَ مَتَى هَذَا الْوَعْدُ إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏مي‌گويند : فرا رسيدن اين وعده ( كه رستاخيز و قيامت نام دارد ) كي خواهد بود اگر ( اي مؤمنان ! در سخن خود ) راستگو هستيد ؟‏

‏توضيحات : ‏
‏« هذاَ الْوَعْدُ » : مراد وعده عذاب دنيوي و اخرويي است كه پيغمبر و مؤمنان فرا رسيدن آن را به گوش كافران‌ مي‌رساندند .‏

آيه 39
‏متن آيه : ‏
‏ لَوْ يَعْلَمُ الَّذِينَ كَفَرُوا حِينَ لَا يَكُفُّونَ عَن وُجُوهِهِمُ النَّارَ وَلَا عَن ظُهُورِهِمْ وَلَا هُمْ يُنصَرُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏اگر كافران خبر مي‌داشتند از آن زماني كه ( قيامت فرا مي‌رسد و به دوزخ مي‌افتند و آتش جهنّم از هر سو ايشان را در بر مي‌گيرد و ) آنان نمي‌توانند آتش را از پس و پيش خود باز دارند و ( از طرف كسي هم ) ايشان ياري نمي‌گردند ، ( اينك چنين سخناني نمي‌گفتند ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« حِينَ » : مفعول‌به فعل ( يَعْلَمُ ) است . « لا يَكُفُّونَ » : بازنمي‌دارند . نمي‌توانند به دور كنند . « وُجُوهِهِمْ . . . ظُهُورِهِمْ » : مراد از روها و پشت‌ها ، پيش و پس است كه اشهر جوانب و اطراف انسان است ، والاّ آتش از بالا و پائين و راست و چپ و روبرو و پشت سر و بالاخره از درون و بيرون ، دوزخيان را در برمي‌گيرد ( نگا : عنكبوت‌ / 54 و 55 ، هُمَزه‌ / 6 و 7 ) .‏

آيه 40
‏متن آيه : ‏
‏ بَلْ تَأْتِيهِم بَغْتَةً فَتَبْهَتُهُمْ فَلَا يَسْتَطِيعُونَ رَدَّهَا وَلَا هُمْ يُنظَرُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( قيامت با اطّلاع قبلي فرا نمي‌رسد و ) بلكه ناگهاني به سراغ ايشان مي‌آيد و آنان را مات و مبهوت مي‌كند و توانائي دفع و برگرداندن آن را نخواهند داشت و ديگر مهلت و فرصت ( توبه و معذرت ) بديشان داده نمي‌شود .‏

‏توضيحات : ‏
‏« بَغْتَةً » : ناگهاني و سرزده . فُجْأَة . مصدر است و حال و يا مفعول مطلق بشمار است . « فَتَبْهَتُهُمْ » : پس ايشان را به دهشت و حيرت مي‌اندازد . « لاهُمْ يُنظَرُونَ » : ايشان مهلت داده نمي‌شوند .‏

آيه 41
‏متن آيه : ‏
‏ وَلَقَدِ اسْتُهْزِئَ بِرُسُلٍ مِّن قَبْلِكَ فَحَاقَ بِالَّذِينَ سَخِرُوا مِنْهُم مَّا كَانُوا بِهِ يَسْتَهْزِئُون ‏

‏ترجمه : ‏
‏( اي پيغمبر ! اين تنها تو نيستي كه از طرف كفّار مورد استهزاء قرار مي‌گيري . بلكه ) پيغمبران بزرگواري پيش از تو مورد تمسخر قرار گرفته‌اند ، و سرانجام عذابي كه مسخره‌كنندگان بازيچه و شوخي مي‌دانسته‌اند ، ايشان را فرا گرفته و دامنگيرشان گشته است .‏

‏توضيحات : ‏
‏« رُسُلٍ » : پيغمبران عظيم‌الشأن تنوين براي تعظيم و توقير است . « حَاقَ » : دامنگير گشته است . فرا گرفته است ( نگا : أنعام‌ / 10 ) . « سَخِرُوا مِنْهُمْ » : آنان كه پيغمبران را مسخره و استهزاء كرده‌اند .‏

آيه 42
‏متن آيه : ‏
‏ قُلْ مَن يَكْلَؤُكُم بِاللَّيْلِ وَالنَّهَارِ مِنَ الرَّحْمَنِ بَلْ هُمْ عَن ذِكْرِ رَبِّهِم مُّعْرِضُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏بگو : چه كسي مي‌تواند شما را در شب و روز از ( دست عقاب و عذاب ) خداوند مهربان محفوظ و مصون بدارد ؟ ! ( هيچ كسي نمي‌تواند ) . اصلاً ايشان از قرآن ( كه آنان را به ياد خدا و انجام نيكيها و دوري از بديها مي‌اندازد ) روي‌گردان و گريزانند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« يَكْلَؤُكُمْ » : شما را محفوظ و حمايت مي‌كند . از مصدر كلْأ و كِلاءَة ، به معني : رعايت و حمايت و حراست .‏

آيه 43
‏متن آيه : ‏
‏ أَمْ لَهُمْ آلِهَةٌ تَمْنَعُهُم مِّن دُونِنَا لَا يَسْتَطِيعُونَ نَصْرَ أَنفُسِهِمْ وَلَا هُم مِّنَّا يُصْحَبُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏يا اين كه آنان خداياني دارند كه مي‌توانند ايشان را از ( عذاب ) ما باز و به دور دارند ؟ ! ( اين خدايان ساختگي ) نه خود را مي‌توانند ياري كنند ( و از عذاب بلاي ما برهانند ) و نه ( براي نجات ) از ( عقاب و عذاب ) ما از سوي كسي ياري مي‌گردند و پناه داده مي‌شوند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« مِن دُونِنَا » : از روياروئي با ما و رهائي از دست ما . « لا يَسْتَطِيعُونَ نصْرَ أَنفُسِهِمْ ، وَ لا هُم مِّنَّا يُصْحَبُونَ » : نه خود را مي‌توانند كمك و ياري كنند ، و نه در برابر ما از سوي كسي بديشان كمك و ياري مي‌شود و از دست عذاب ما پناه داده مي‌شوند . نه خودشان قدرت دفاع از خود دارند ، و نه از سوي ما ياري و مدد مي‌شوند . « يُصْحَبُونَ » : پناه داده مي‌شوند . كمك مي‌گردند . از مصدر ( إصحاب ) به معني پناه دادن و در جوار خود گرفتن .‏

آيه 44
‏متن آيه : ‏
‏ بَلْ مَتَّعْنَا هَؤُلَاء وَآبَاءهُمْ حَتَّى طَالَ عَلَيْهِمُ الْعُمُرُ أَفَلَا يَرَوْنَ أَنَّا نَأْتِي الْأَرْضَ نَنقُصُهَا مِنْ أَطْرَافِهَا أَفَهُمُ الْغَالِبُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( در برابر كفر كافران ، در رساندن عذاب شتاب نداريم ، و ) بلكه ما اينان و پدرانشان را از انواع نعمتها بهره‌مند ساخته‌ايم ( و ايشان به جاي شكرگزاري ، به غرور و طغيان خود افزوده‌اند ) تا بدانجا كه عمر طولاني كرده‌اند ( ولي سرانجام آهسته و آرام گرفتار عقاب و عذاب ما شده و مي‌شوند ) . مگر آنان نمي‌بينند كه ( اين نعمت و ملك مي‌رود دست به دست ، و ما از نعمت و قدرت و صحّت و جاه و جلال گروهي مي‌كاهيم ، و بر ثروت و شوكت و عظمت و نعمت گروه ديگري مي‌افزائيم‌ ؟ بلي ! اين جهان و نعمتهايش پايدار نيست و ) ما از زمين ( اينان ) مي‌كاهيم ( و بر زمين آنان مي‌افزائيم ، و قدرت و دولت را ميان مردمان دست به دست مي‌گردانيم ) . آيا ( با اين حال ما غالبيم يا ) ايشان غالبند ؟‏

‏توضيحات : ‏
‏« مَتَّعْنَا » : نعمت داده‌ايم . بهره‌مند و برخوردار كرده‌ايم . اين آيه اشاره به قاعده استدراج دارد ( نگا : اعراف‌ / 182 ) . « أَنَّا نَأْتِي الأرْضَ نَنقُصُهَا مِنْ أَطْرَافِهَا » : اشاره به چرخه زندگي است و مراد كاستن از دارائي و توانائي دسته‌اي ، و افزايش بر دارائي و توانائي گروهي است . در اينجا چون مقام تهديد است تنها به كاهش اشاره شده است و از افزايش سخن نرفته است .‏

آيه 45
‏متن آيه : ‏
‏ قُلْ إِنَّمَا أُنذِرُكُم بِالْوَحْيِ وَلَا يَسْمَعُ الصُّمُّ الدُّعَاء إِذَا مَا يُنذَرُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏بگو : ( اي كافران ! من از پيش خود چيزي نمي‌گويم و با سخنان خود شما را بيم نمي‌دهم . بلكه ) شما را با وحي ( و كلام آسماني قرآن ) بيم مي‌دهم . ( اگر در دل سخت شما اثر نمي‌گذارد ، به خاطر آن است كه بر اثر روي‌گرداني از حق ، انگار پرده‌هاي گناه و غرور و غفلت بر گوشهايتان فرو افتاده است و كرتان ساخته است ) و اشخاص كر هنگامي كه بيم داده مي‌شوند ، صدا و ندا را نمي‌شنوند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« بِالْوَحْيِ » : به وسيله وحي و پيام آسماني . « إِذَا مَا » : زماني كه .‏

آيه 46
‏متن آيه : ‏
‏ وَلَئِن مَّسَّتْهُمْ نَفْحَةٌ مِّنْ عَذَابِ رَبِّكَ لَيَقُولُنَّ يَا وَيْلَنَا إِنَّا كُنَّا ظَالِمِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏اگر گوشه ناچيزي از عذاب پروردگارت ( كه از آن بيم داده مي‌شوند ) بديشان برسد ( به فرياد مي‌آيند و ) خواهند گفت : واي بر ما ! ما ستمگر بوده‌ايم ( و با معاصي و كفر بر خود و ديگران ظلم نموده‌ايم ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« مَسَّتْهُمْ » : بديشان رسيد . دامنگيرشان شد . « نَفْحَةٌ » : وزشي . بوئي . مراد كمي و اندكي است .‏

آيه 47
‏متن آيه : ‏
‏ وَنَضَعُ الْمَوَازِينَ الْقِسْطَ لِيَوْمِ الْقِيَامَةِ فَلَا تُظْلَمُ نَفْسٌ شَيْئاً وَإِن كَانَ مِثْقَالَ حَبَّةٍ مِّنْ خَرْدَلٍ أَتَيْنَا بِهَا وَكَفَى بِنَا حَاسِبِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و ما ترازوي عدل و داد را در روز قيامت خواهيم نهاد ، و اصلاً به هيچ كسي كمترين ستمي نمي‌شود ، و اگر به اندازه دانه خردلي ( كار نيك يا بدي انجام گرفته ) باشد ، آن را حاضر و آماده مي‌سازيم ( و سزا و جزاي آن را مي‌دهيم ) و بسنده خواهد بود كه ما حسابرس و حسابگر ( اعمال و اقوال شما انسانها ) باشيم .‏

‏توضيحات : ‏
‏« الْمَوَازِينَ » : جمع ميزان ، ترازو . نوع و كيفيّت آن بر ما مجهول است . « الْقِسْطَ » : عدل و داد . مصدر است و براي مبالغه صفت واقع شده و به معني « الْعَادِلَة‌ » : است . « لِيَوْمِ » : در روز . واژه ( لِ ) به معني ( في ) است . « شَيْئاً » : مفعول مطلق است . « مِثْقَالَ » : به اندازه سنگيني . خبر ( كانَ ) است و اسم آن ( الْعَمَلُ ) يا ( الظُّلْمُ ) محذوف است . « خَرْدَلٍ » : دانه خردل . عربها در كوچكي و ريزي به دانه خردل مَثَل مي‌زنند . « أتَيْنَا بِهَا » : آن را حاضر و آماده مي‌سازيم . « حَاسِبِينَ » : حسابرسان . حسابگران . تمييز است .‏

آيه 48
‏متن آيه : ‏
‏ وَلَقَدْ آتَيْنَا مُوسَى وَهَارُونَ الْفُرْقَانَ وَضِيَاء وَذِكْراً لِّلْمُتَّقِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏ما به موسي و هارون ( كتاب جامعي به نام تورات ) داديم ( كه ) جداسازنده ( حق از باطل بود ) و نوري ( بود كه در ظلمات جهل و ضلالت در پرتو آن به سوي خير و هدايت حركت مي‌شد ) و پند و اندرز پرهيزگاران ( بشمار مي‌آمد ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« الْفُرْقَانَ » : جداسازنده حق و باطل . « ضِيَآءً » : نور . « ذِكْراً » : پند و اندرز . پنددهنده و اندرزگو . عطف ( ضِيَآءً ) و ( نُوراً ) و ( ذِكْراً ) بر همديگر ، از قبيل عطف صفت بر موصوف خود است ( نگا : احزاب‌ / 12 ) .‏

آيه 49
‏متن آيه : ‏
‏ الَّذِينَ يَخْشَوْنَ رَبَّهُم بِالْغَيْبِ وَهُم مِّنَ السَّاعَةِ مُشْفِقُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏همان كساني كه از پروردگارشان در غيب و نهان مي‌ترسند و از ( شدائد و دادگاهي روز ) قيامت در هول و هراس بسر مي‌برند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« بِالْغَيْبِ » : در نهان از چشم مردمان ، و در وقت خلوت با خود .‏

آيه 50
‏متن آيه : ‏
‏ وَهَذَا ذِكْرٌ مُّبَارَكٌ أَنزَلْنَاهُ أَفَأَنتُمْ لَهُ مُنكِرُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏اين ( قرآن ) پنددهنده پرخير و بركتي است كه ( يادآور خوبيها و نيكيها و همه چيزهائي است كه برايتان مفيد و سودمند باشد و ) آن را ( برايتان ) نازل كرده‌ايم ( همان گونه كه تورات را بر موسي و هارون نازل كرده بوديم ) . آيا شما ( عربها كه اهل بلاغت و فصاحت بوده و افتخار و شهرتتان در گروِ قرآن است ) آن را منكر مي‌شويد و ناشناخته‌اش مي‌گيريد ؟‏

‏توضيحات : ‏
‏« ذِكْرٌ » : قرآن ( نگا : حجر / 6 و 9 ) . پنددهنده ( نگا : انبياء / 36 ) .‏

آيه 51
‏متن آيه : ‏
‏ وَلَقَدْ آتَيْنَا إِبْرَاهِيمَ رُشْدَهُ مِن قَبْلُ وَكُنَّا بِه عَالِمِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏ما ( وسيله ) هدايت و راهيابي را پيشتر ( از موسي و هارون ) در اختيار ابراهيم گذارده بوديم و از ( احوال و فضائل ) او براي ( حمل رسالت ) آگاهي داشتيم .‏

‏توضيحات : ‏
‏« رُشْد » : هدايت راهيابي به خير و صلاح دنيا و آخرت . « مِن قَبْلُ » : از قبل . پيش از موسي و هارون .‏

آيه 52
‏متن آيه : ‏
‏ إِذْ قَالَ لِأَبِيهِ وَقَوْمِهِ مَا هَذِهِ التَّمَاثِيلُ الَّتِي أَنتُمْ لَهَا عَاكِفُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏آن گاه كه به پدرش و قوم خود گفت : اين مجسّمه‌هائي كه شما دائماً به عبادتشان مشغوليد چيستند ( و چه ارزشي دارند ؟ چرا بايد چيزهائي را بپرستيد كه خودتان آنها را ساخته و پرداخته كرده‌ايد ؟ ! ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« التَّمَاثِيلُ » : جمع تِمثال ، مجسّمه‌ها و تنديسها . « لَها » : بر آنها . حرف ( ل ) به معني ( عَلَيا ) است . « عَاكِفُونَ » : مداومان بر طاعت و عبادت و تعظيم و تكريم .‏

آيه 53
‏متن آيه : ‏
‏ قَالُوا وَجَدْنَا آبَاءنَا لَهَا عَابِدِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( پاسخ دادند و ) گفتند : ما پدران ( و نياكان ) خويش را ديده‌ايم كه اينها را پرستش مي‌كرده‌اند ( و ما از روش و آئين گذشتگانمان دست برنمي‌داريم ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« وَجَدْنَا » : ديده‌ايم و يافته‌ايم . « ءَابَآءَ » : پدران . مراد نياكان و گذشتگان است .‏

آيه 54
‏متن آيه : ‏
‏ قَالَ لَقَدْ كُنتُمْ أَنتُمْ وَآبَاؤُكُمْ فِي ضَلَالٍ مُّبِينٍ ‏

‏ترجمه : ‏
‏ابراهيم گفت : قطعاً شما و پدرانتان در گمراهي آشكاري بوده و هستيد .‏

‏توضيحات : ‏
‏« مُبِينٍ » : واضح . روشن و آشكار .‏

آيه 55
‏متن آيه : ‏
‏ قَالُوا أَجِئْتَنَا بِالْحَقِّ أَمْ أَنتَ مِنَ اللَّاعِبِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏گفتند : آيا واقعاً ( معتقدي ) آنچه را به ما مي‌گوئي حقيقت دارد ، يا اين كه ( با ما شوخي مي‌كني و ) جزو افراد ملعبه‌باز و شوخي كننده هستي‌ ؟ ! ( مگر مي‌شود گذشتگان ما در اين كار گمراه بوده باشند ؟ ! ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« اللاّعِبِينَ » : شوخي و مزاح‌كنندگان .‏

آيه 56
‏متن آيه : ‏
‏ قَالَ بَل رَّبُّكُمْ رَبُّ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ الَّذِي فَطَرَهُنَّ وَأَنَا عَلَى ذَلِكُم مِّنَ الشَّاهِدِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( ابراهيم بديشان ) گفت : ( من اهل شوخي و مزاح نيستم و آنچه مي‌گويم جدي است . اينها خدايان شما نيستند و ) بلكه پروردگار شما ، پروردگار آسمانها و زمين است . همان پروردگاري كه آنها را آفريده است و من بر اين چيزي كه گفتم از زمره گواهاني هستم كه آگاهند و با دليل و برهان گفته خود را ثابت مي‌نمايند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« فَطَرَهُنَّ » : آنها را خلق كرده است . بدون مُدِل و نمونه قبلي آنها را آفريده است . « الشَّاهِدِينَ » : گواهان . در اينجا مراد كساني است كه مسأله‌اي براي آنان واضح و آشكار است و براي اثبات آن دليل و برهان كامل دارند . تنها چيزي را خواهند گفت كه مي‌بينند و مي‌دانند .‏

آيه 57
‏متن آيه : ‏
‏ وَتَاللَّهِ لَأَكِيدَنَّ أَصْنَامَكُم بَعْدَ أَن تُوَلُّوا مُدْبِرِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( آن گاه ابراهيم آهسته ) گفت : به خدا سوگند ! من نسبت به بتانتان قطعاً چاره‌انديشي مي‌كنم ( و نقشه‌اي براي نابوديشان خواهم كشيد ) وقتي كه پشت بكنيد و برويد ( و براي مراسم عيد بيرون شهر رويد و از آنها دور شويد ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« لاَكِيدَنَّ » : حتماً نقشه نابودي بتها را مي‌كشم و چاره‌سازي مي‌كنم . « تُوَلُّوا مُدْبِرِينَ » : هرگاه برويد و پشت كنيد و دور شويد . ( مُدْبِرينَ ) حال مؤكّده است .‏

آيه 58
‏متن آيه : ‏
‏ فَجَعَلَهُمْ جُذَاذاً إِلَّا كَبِيراً لَّهُمْ لَعَلَّهُمْ إِلَيْهِ يَرْجِعُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( وقتي كه روز عيد فرا رسيد و مردمان براي انجام مراسم خاصّ آن بيرون شهر رفتند ، ابراهيم به سوي بتها رفت ) و همه آنها را قطعه‌قطعه كرد ، مگر بت بزرگشان را ، تا به پيش آن بيايند ( و از آن چگونگي حادثه و علّت چنين كاري را بپرسند ، و بديشان پاسخ ندهد و بطلان بت‌پرستي برايشان روشن شود ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« جُذَاذاً » : تكّه‌تكّه . قطعه‌قطعه . مصدر است و به معني اسم مفعول . « إلاّ كَبِيراً لَّهُمْ » : مگر بت بزرگتر در مقام يا از لحاظ پيكره را . مگر بت بزرگ مردمان را . « إِلَيْهِ » : مرجع ( ه ) مي‌تواند بت بزرگ باشد ، تا عبرت بگيرند . و نيز مي‌تواند ( ابراهيم ) باشد تا تمام گفتنيها را بگويد .‏

آيه 59
‏متن آيه : ‏
‏ قَالُوا مَن فَعَلَ هَذَا بِآلِهَتِنَا إِنَّهُ لَمِنَ الظَّالِمِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( هنگامي كه به بتخانه برگشتند و چنين وضعي را ديدند ، فرياد زدند و ) گفتند : چه كسي چنين كاري را بر سر خدايان ما آورده است‌ ؟ ( هر كسي اين كار را كرده باشد ) او از جمله ستمگران است ( و بايد كيفر خود را ببيند ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« إِنَّهُ لَمِنَ الظَّالِمِينَ » : مراد اين است كسي كه چنين كرده است ، خويشتن را در معرض هلاك انداخته و به خود و ديگران ستم روا داشته است .‏

آيه 60
‏متن آيه : ‏
‏ قَالُوا سَمِعْنَا فَتًى يَذْكُرُهُمْ يُقَالُ لَهُ إِبْرَاهِيمُ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( برخي ) گفتند : جواني از ( مخالفت با ) بتها سخن مي‌گفت كه بدو ابراهيم مي‌گويند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« فَتيً » : جوان . مرد كامل ( نگا : يوسف‌ / 30 و 36 و 62 ، كهف‌ / 10 و 13 و 60 ) . « يَذْكُرُهُمْ » : به زشتي از آنها ياد مي‌كرد . مي‌گفت كه بلائي بر سر آنها خواهد آورد .‏

آيه 61
‏متن آيه : ‏
‏ قَالُوا فَأْتُوا بِهِ عَلَى أَعْيُنِ النَّاسِ لَعَلَّهُمْ يَشْهَدُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( بزرگان قوم ) گفتند : او را در برابر مردم حاضر كنيد تا ( دادگاهي شود و آگاهان ) گواهي دهند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« عَلَيا أَعْيُنِ النَّاسِ » : در برابر ديد مردم .‏

آيه 62
‏متن آيه : ‏
‏ قَالُوا أَأَنتَ فَعَلْتَ هَذَا بِآلِهَتِنَا يَا إِبْرَاهِيمُ ‏

‏ترجمه : ‏
‏گفتند : آيا تو اي ابراهيم ! اين كار را بر سر خدايان ما آورده‌اي‌ ؟‏

‏توضيحات : ‏
‏. . .‏

آيه 63
‏متن آيه : ‏
‏ قَالَ بَلْ فَعَلَهُ كَبِيرُهُمْ هَذَا فَاسْأَلُوهُمْ إِن كَانُوا يَنطِقُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( ابراهيم گفت : چرا از من بازخواست مي‌كنيد ؟ آثار و ابزار جرم بر بت بزرگ هويدا و همراه است ) شايد اين بت بزرگ چنين كاري را كرده باشد ! ( مگر نه اين است كه تبر بر گُرده او است و تنها وي برجاي است و شما آن را مي‌پرستيد و حل مشكلات و رفع بلاها را از آن و از ديگر بتان مي‌خواهيد ؟ ) پس از آنها مسأله را بپرسيد اگر مي‌توانند صحبت كنند . ( چرا كه خدا بايد قادر بر هر چيزي باشد ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« بَلْ » : بلكه . حرفي است براي ابطال ماقبل خود و اثبات مابعد . « كَبيرُهُمْ » : بزرگ بتهاي ديگر .‏

آيه 64
‏متن آيه : ‏
‏ فَرَجَعُوا إِلَى أَنفُسِهِمْ فَقَالُوا إِنَّكُمْ أَنتُمُ الظَّالِمُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏آنان به خود آمدند و به خويشتن گفتند : حقيقه شما ( بت‌پرستان ) ستمگريد ( كه چيزهاي ناتوان و ضعيفي را مي‌پرستيد ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« فَرَجَعُوا إِلَيا أَنفُسِهِمْ » : به خود بازگشتند و بيدار گشتند . « فَقَالُوا » : به خويشتن گفتند . برخي به برخي گفتند .‏

آيه 65
‏متن آيه : ‏
‏ ثُمَّ نُكِسُوا عَلَى رُؤُوسِهِمْ لَقَدْ عَلِمْتَ مَا هَؤُلَاء يَنطِقُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( اين بيداري روحاني بر اثر اين طوفان رواني ، دقائقي بيشتر طول نكشيد و ) سپس آنان چرخشي زدند و عقب‌گرد كردند ( و گفتند : ) تو كه مي دانستي اينها سخن نمي‌گويند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« نُكِسُوا عَلَيا رُؤُوسِهِمْ » : گرد سر خود چرخيدند . يعني از حالت اقرار به اشتباه و خطا ، به ستيزه و جدال باطل گرائيدند و هدايت را رها و به ضلالت دست يازيدند .‏

آيه 66
‏متن آيه : ‏
‏ قَالَ أَفَتَعْبُدُونَ مِن دُونِ اللَّهِ مَا لَا يَنفَعُكُمْ شَيْئاً وَلَا يَضُرُّكُمْ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( ابراهيم ) گفت : آيا به جاي خداوند ( جهان و خالق انسان ) چيزهائي را مي‌پرستيد كه كمترين سود و زياني به شما نمي‌رسانند ؟‏

‏توضيحات : ‏
‏« مِن دُونِ اللهِ » : به جاي خدا .‏

آيه 67
‏متن آيه : ‏
‏ أُفٍّ لَّكُمْ وَلِمَا تَعْبُدُونَ مِن دُونِ اللَّهِ أَفَلَا تَعْقِلُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏واي بر شما ! و واي برچيزهائي كه به جاي خدا مي‌پرستيد ! آيا نمي‌فهميد ( كه از اين مجسّمه‌ها و تنديسها كاري ساخته نيست و شايسته پرستش نيستند ؟ ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« اُفٍّ لَّكُمْ » : اف بر شما . بيزارم از شما به سبب كاري كه مي‌كنيد .‏

آيه 68
‏متن آيه : ‏
‏ قَالُوا حَرِّقُوهُ وَانصُرُوا آلِهَتَكُمْ إِن كُنتُمْ فَاعِلِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( برخي به برخي رو كردند و ) گفتند : اگر مي‌خواهيد كاري كنيد ( كه انتقام خدايان خود را گرفته باشيد ) ابراهيم را سخت بسوزانيد و خدايان خويش را مدد و ياري دهيد .‏

‏توضيحات : ‏
‏« إِن كُنتُمْ فَاعِلِينَ » : اگر كاري از شما ساخته است . اگر مي‌خواهيد انتقام بگيريد .‏

آيه 69
‏متن آيه : ‏
‏ قُلْنَا يَا نَارُ كُونِي بَرْداً وَسَلَاماً عَلَى إِبْرَاهِيمَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( آتشي را برافروختند و ابراهيم را در آن انداختند و ) ما به آتش دستور داديم كه اي آتش سرد و سالم شو بر ابراهيم ( و كمترين زياني بدو مرسان ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« بَرْداً » : سرد . « سَلاماً » : نجات و امان . « بَرْداً وَ سَلاماً » : در اصل به معني « ذاتَ بَرْدٍ وَ سَلامٍ » است .‏

آيه 70
‏متن آيه : ‏
‏ وَأَرَادُوا بِهِ كَيْداً فَجَعَلْنَاهُمُ الْأَخْسَرِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏آنان خواستند كه ابراهيم را با نيرنگ خطرناكي نابود كنند ، ولي ما ايشان را زيانبارترين مردم نموديم ( چرا كه نيرنگشان نگرفت و حتّي سبب ذلّت نمرود و نمروديان گرديد و انگيزه ايمان آوردن مردماني گشت ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« كَيْداً » : نقشه نابودي خطرناك . نيرنگ بزرگ .‏

آيه 71
‏متن آيه : ‏
‏ وَنَجَّيْنَاهُ وَلُوطاً إِلَى الْأَرْضِ الَّتِي بَارَكْنَا فِيهَا لِلْعَالَمِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و او و لوط را ( از مكر و كيد كافران ) رستگار و به سرزميني گسيل داشتيم كه ( از لحاظ مادي و معنوي ) پرخير و بركتش براي جهانيان كرده‌ايم .‏

‏توضيحات : ‏
‏« لُوطاً » : لوط ، برادرزاده يا عموزاده ابراهيم بود . « الأرْض‌ » : مراد سرزمين شام است كه سرزمين حاصلخيز و محلّ زندگي بسياري از انبياء بوده است ( نگا : إسراء / 1 ) و ابراهيم بعد از بابلِ عراِ ، در آنجا زيسته است ( نگا : المصحف الميسّر ) .‏

آيه 72
‏متن آيه : ‏
‏ وَوَهَبْنَا لَهُ إِسْحَاقَ وَيَعْقُوبَ نَافِلَةً وَكُلّاً جَعَلْنَا صَالِحِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏ما به ابراهيم اسحاق و يعقوب را به عنوان ارمغاني عطاء كرديم ، و همه ( افراد مذكور ، يعني ابراهيم و لوط و اسحاق و يعقوب ) را مرداني شايسته و بايسته نموديم .‏

‏توضيحات : ‏
‏« نَافِلَةً » : عطيّه . ارمغان . مصدري است همچون ( عاقبه ) و ( عافيه ) و مفعول مطلق از غير لفظ فعل خود ، مثل : قَعَدْتُ جُلُوساً . يا حال ( اسحاق و يعقوب ) است ، يا به معني افزون و زياد است و حال ( يعقوب ) مي‌باشد . در اين صورت معني آيه چنين است : ما به ابراهيم برابر دعاي خودش ( نگا : صافّات‌ / 100 ) اسحاق را عطاء كرديم ، و افزون بر آن نوه‌اش يعقوب را بدو بخشيديم ، و . . . يادآوري : اسماعيل نيز فرزند ابراهيم بوده است . در اينجا يادي از او نشده است ، زيرا تولّد او از زن جواني به نام ( هاجر ) مايه تعجّب نيست . ليكن تولّد اسحاق از زني پير و نازا به نام ( ساره ) مسأله شگفتي است ( نگا : هود / 71 و 72 ) .‏

آيه 73
‏متن آيه : ‏
‏ وَجَعَلْنَاهُمْ أَئِمَّةً يَهْدُونَ بِأَمْرِنَا وَأَوْحَيْنَا إِلَيْهِمْ فِعْلَ الْخَيْرَاتِ وَإِقَامَ الصَّلَاةِ وَإِيتَاء الزَّكَاةِ وَكَانُوا لَنَا عَابِدِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏ما آنان را پيشواياني نموديم كه برابر دستور ما ( مردمان را به كارهاي نيك ، راهنمائي و ) رهبري مي‌كردند ، و انجام خوبيها و اقامه نماز و دادن زكات را بديشان وحي كرديم ، و آنان تنها ما را مي‌پرستيدند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« أَئِمَّةً‌ » : پيشوايان . مراد انبياء و پيغمبران است . « بِأَمْرِنَا » : به فرمان ما . برابر قوانين و مقرّرات ما . « فِعْلَ الْخَيْرَاتِ وَ إِقَامَ الصَّلاةِ وَ إِيتَآءَ الزَّكَاةِ » : « گزاردن نماز » و « دادن زكات‌ » ، ذكر خاصّ بعد از عام است و اشاره به اهمّيّت اين دو كار است .‏

آيه 74
‏متن آيه : ‏
‏ وَلُوطاً آتَيْنَاهُ حُكْماً وَعِلْماً وَنَجَّيْنَاهُ مِنَ الْقَرْيَةِ الَّتِي كَانَت تَّعْمَلُ الْخَبَائِثَ إِنَّهُمْ كَانُوا قَوْمَ سَوْءٍ فَاسِقِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و به لوط شناخت ( اسرار اشياء ) و دانش ( سودمند ) عطاء كرديم ، و او را از شهر و دياري كه ( مردمان آن ) كارهاي زشت و پليد انجام مي‌دادند رهائي بخشيديم . آنان مردمان بدي بودند و ( از طاعت خدا و عمل طبع‌پسند ) سركشي مي‌كردند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« لُوطاً » : مفعول‌به فعل محذوف ( ءَاتَيْنَا ) است كه فعل ملفوظ ( ءَاتَيْنَاهُ ) مبيِّن آن بوده و از نوع اشتغال است . « حُكْماً » : حكمت اسرار اشياء . دستور نبوّت و رسالت . قضاوت و داوري . « عِلْماً » : هرگونه دانشي كه در سعادت و سرنوشت انسان مؤثّر باشد . « الْخَبَآئِثَ » : كثافتكاريها . مراد بيشتر عمل شنيع « لِواط‌ » است ( نگا : هود / 77 - 79 ، نمل‌ / 55 ، عنكبوت‌ / 29 ) . « قَوْمَ سُوءٍ » : مردمان بدكردار و گناهكار و غرق معاصي . « فَاسِقِينَ » : از مصدر فسوق به معني خروج و سركشي از فرمان يزدان سبحان .‏

آيه 75
‏متن آيه : ‏
‏ وَأَدْخَلْنَاهُ فِي رَحْمَتِنَا إِنَّهُ مِنَ الصَّالِحِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و او را غرق رحمت خود كرديم ، چرا كه او از زمره افراد شايسته و بايسته بود .‏

‏توضيحات : ‏
‏« فِي رَحْمَتِنَا » : در رحمت خود . به ميان اهل رحمت خود .‏

آيه 76
‏متن آيه : ‏
‏ وَنُوحاً إِذْ نَادَى مِن قَبْلُ فَاسْتَجَبْنَا لَهُ فَنَجَّيْنَاهُ وَأَهْلَهُ مِنَ الْكَرْبِ الْعَظِيمِ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( خوب است در اينجا ياد كني ) نوح را ، هنگامي كه پيشتر ( از اينان كه اشاره گذرائي بديشان شد ، ما را ) به فرياد خواند ( و گفت : پروردگارا ! مرا درياب كه من شكست خورده‌ام ، و روي زمين را از وجود كافران پاك گردان . ) و ما هم دعاي وي را پذيرفتيم و او ( و پيروان ) و خاندانش را از ( اندوه فراوان و ) غم بزرگ ( كافران موذي و طوفان وحشتناك ) رهانيديم .‏

‏توضيحات : ‏
‏« نَادَيا » : ندا داد . به فرياد خواند ( نگا : نوح‌ / 26 ، قمر / 10 ) . « أَهْلَهُ » : خاندانش . پيروانش . « الْكَرْبِ » : غم و اندوه .‏

آيه 77
‏متن آيه : ‏
‏ وَنَصَرْنَاهُ مِنَ الْقَوْمِ الَّذِينَ كَذَّبُوا بِآيَاتِنَا إِنَّهُمْ كَانُوا قَوْمَ سَوْءٍ فَأَغْرَقْنَاهُمْ أَجْمَعِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏ما او را در برابر مردماني كه آيات ما را تكذيب مي‌كردند ، ياري و مدد داديم . آنان مردمان بدي بودند و لذا همه ايشان را ( در طوفان ) غرق كرديم .‏

‏توضيحات : ‏
‏« مِنْ » : به معني ( عَلي ) است . يا اين كه براي تعديه ( نَصَرْنَا ) به مفعول دوم بوده و به معني كمك كردن و ادامه آن براي انتقام گرفتن از دشمن است . « ءَايَاتِنَا » : مراد نشانه‌هاي دالّ بر نبوّت و رسالت نوح ، يا آيات آسماني است .‏

آيه 78
‏متن آيه : ‏
‏ وَدَاوُودَ وَسُلَيْمَانَ إِذْ يَحْكُمَانِ فِي الْحَرْثِ إِذْ نَفَشَتْ فِيهِ غَنَمُ الْقَوْمِ وَكُنَّا لِحُكْمِهِمْ شَاهِدِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( و ياد كن ) داود و سليمان را ، هنگامي كه درباره كشتزاري كه گوسفندان مردماني ، شبانگاهان در آن چريده و تباهش كرده بودند ، داوري مي‌كردند ، و ما شاهد داوري آنان بوديم .‏

‏توضيحات : ‏
‏« يَحْكُمَانِ » : قضاوت و داوري مي‌كردند . « الْحَرْثِ » : زراعت . كشتزار . « نَفَشَتْ » : پخش و پراكنده شدند . در شب چريدند و مايه فساد و تباهي شدند . « شَاهِدِينَ » : گواهان و آگاهان . يادآوري : قصّه قضاوت بدين گونه بود كه گوسفندان شخصي شبانه داخل كشتزار كسي شدند و مايه زيان و ضرري گشتند . داود گفت : گوسفندان در برابر ضرر و زيان وارده به كشاورز داده مي‌شود ، و سليمان مخالف اين رأي بود و گفت : كشاورز از فرآورده گوسفندان استفاده مي‌كند بدان اندازه كه خسارت ديده است سپس گوسفندان به صاحب خود برگردانده مي‌شوند ( نگا : المصحف الميسّر ) .‏

آيه 79
‏متن آيه : ‏
‏ فَفَهَّمْنَاهَا سُلَيْمَانَ وَكُلّاً آتَيْنَا حُكْماً وَعِلْماً وَسَخَّرْنَا مَعَ دَاوُودَ الْجِبَالَ يُسَبِّحْنَ وَالطَّيْرَ وَكُنَّا فَاعِلِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( هركدام از اين دو راه پيشنهادي ، دادگرانه بود ، ولي ما بهترين راه حل در مسأله ) قضاوت را به سليمان فهمانديم ، و به هريك از آن دو داوري و دانش آموختيم ، و كوهها و پرندگان را در ذكر و تسبيح با داود همراه ساختيم ، و ما ( اين كار را ) مي‌كرديم ( و انجام چنين كارهائي در برابر قدرت ما چيزي نيست ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« فَهَّمْنَاهَا » : قضاوت و داوري تعليم و تفهيم كرديم . مرجع ( ها ) ( حُكُومَة ) به معني داوري مفهوم از سياق است . « سَخَّرْنا . . . » : ( نگا : رعد / 13 و 15 ، إسراء / 44 ، حجّ‌ / 18 ، سبأ / 10 ) . « وَ سَخَّرْنَا مَعَ . . . » : مراد هم‌آوائي و هم‌صدائي همه چيزهائي است كه دور و بر داود بودند در عبادت و پرستش ، به زبان حال يا قال .‏

آيه 80
‏متن آيه : ‏
‏ وَعَلَّمْنَاهُ صَنْعَةَ لَبُوسٍ لَّكُمْ لِتُحْصِنَكُم مِّن بَأْسِكُمْ فَهَلْ أَنتُمْ شَاكِرُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و بدو ساختن زره را آموختيم تا ( اين لباس جنگي ) شما را در جنگها حفظ كند . آيا ( خدا را در برابر همه اين نعمتها ) سپاسگزاري مي‌كنيد ؟‏

‏توضيحات : ‏
‏« صَنْعَةَ » : ساختن . « لَبُوسٍ » : لباس . در اينجا مراد زره است ( نگا : سبأ / 10 و 11 ) و به تبع آن همه ادوات جنگي . « لِتُحْصِنَكُمْ » : تا شما را از آزار دشمنان در جنگ محفوظ و مصون دارد . اشاره بدين نكته نيز دارد كه اسلحه براي دفاع بايد باشد ؛ نه براي تاخت و تاز . « بَأْسِكُمْ » : جنگ شما با دشمنانتان .‏

آيه 81
‏متن آيه : ‏
‏ وَلِسُلَيْمَانَ الرِّيحَ عَاصِفَةً تَجْرِي بِأَمْرِهِ إِلَى الْأَرْضِ الَّتِي بَارَكْنَا فِيهَا وَكُنَّا بِكُلِّ شَيْءٍ عَالِمِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏ما باد تند و سريع را فرمانبردار سليمان كرده بوديم تا به فرمان او به سوي سرزميني حركت كند كه پرخير و بركتش ساخته بوديم . و ( اين ، جاي شگفت نيست ، چرا كه ) ما بر هر چيزي آگاه و دانا بوده ( و هستيم ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« عَاصِفَة » : تند باد . در اينجا مراد قوي و سريع‌السير است ، امّا خوش‌رَو و بي‌لرزش و آسايش‌بخش ( نگا : ص‌ / 36 ) . امروزه استفاده از جريان و فشار هوا به عنوان وسيله جابه‌جائي و حركت براي همگان روشن و آشنا است . واژه ( عاصِفَة ) حال است . « بِأَمْرِهِ » : به فرمان سليمان . طبق اراده او . « الأرْضِ الَّتِي . . . » : مراد سرزمين شام است كه مَقرّ فرماندهي سليمان بوده است . ولي تنها مسير بادهاي مسخر ، سرزمين مبارك شام نبوده ، و بلكه به هرجا كه سليمان مي‌خواسته است حركت مي‌كردند ( نگا : ص‌ / 36 ) .‏

آيه 82
‏متن آيه : ‏
‏ وَمِنَ الشَّيَاطِينِ مَن يَغُوصُونَ لَهُ وَيَعْمَلُونَ عَمَلاً دُونَ ذَلِكَ وَكُنَّا لَهُمْ حَافِظِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و گروهي از شياطين را ( نيز فرمانبردار سليمان كرده بوديم ) كه براي او ( در دريا جهت استخراج لؤلؤ و مرجان و جواهرات و مواد پرارزش ديگر ) غواصي مي‌كردند و كارهائي جز اين ( از قبيل ساختن كاخها و دژها ) انجام مي‌دادند ، و ما آنان را ( از تمرّد و سركشي در برابر فرمان سليمان و اذيّت و آزار رسانيدن به مردمان ، دور ) نگاه مي‌داشتيم .‏

‏توضيحات : ‏
‏« يَغُوصُونَ » : غواصي مي‌كردند . به دريا فرو مي‌رفتند . « دُونَ ذلِكَ » : جز اين . غير از آن ( نگا : ص‌ / 37 ) . « كُنَّا لَهُمْ حَافِظِينَ » : ما مراقب اعمال شياطين بوديم و آنان را از تمرّد و اذيّت كردن به دور مي‌كرديم .‏

آيه 83
‏متن آيه : ‏
‏ وَأَيُّوبَ إِذْ نَادَى رَبَّهُ أَنِّي مَسَّنِيَ الضُّرُّ وَأَنتَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏ايّوب را ( ياد كن ) بدان گاه كه ( بيماري او را از پاي در آورده بود ، و در اين وقت ) پروردگار خود را به فرياد خواند ( و عاجزانه گفت : پروردگارا ! ) بيماري به من روي آورده است و تو مهربانترين مهرباناني ( پس بدين بنده ضعيف رحم فرما ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« الضُّرُّ » : با ضم ، گرفتاريهائي كه متوجّه ذات انسان مي‌گردد . مانند : بيماري ، لاغري . با فتح ، ضرر و زيان در هر چيز .‏

آيه 84
‏متن آيه : ‏
‏ فَاسْتَجَبْنَا لَهُ فَكَشَفْنَا مَا بِهِ مِن ضُرٍّ وَآتَيْنَاهُ أَهْلَهُ وَمِثْلَهُم مَّعَهُمْ رَحْمَةً مِّنْ عِندِنَا وَذِكْرَى لِلْعَابِدِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏دعاي او را پذيرفتيم و بيماري وي را برطرف ساختيم ، و ( به جاي ) اولاد ( و اموالي كه از دست داده بود ) دو چندان بدو داديم ، محض مرحمتمان ( در حق ايّوب ) و تذكاري ( از صبر و شكيبائي ) براي پرستندگان ( يزدان سبحان ، تا همچون ايّوب شكيبا و اميدوار به لطف و فضل خدا باشند ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« أَهْلَهُ وَ مِثْلَهُم مَّعَهُمْ » : مراد اعطاي دو چندان فرزندان تازه‌اي است كه جاي خالي فرزندان از دست رفته را پر و جبران كنند . « رَحْمَةً » : لطف و فضل . مفعولٌ‌له است . « ذِكْرَيا » : يادآوري . تذكار .‏

آيه 85
‏متن آيه : ‏
‏ وَإِسْمَاعِيلَ وَإِدْرِيسَ وَذَا الْكِفْلِ كُلٌّ مِّنَ الصَّابِرِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( همچنين ياد كن براي مردمان ) اسماعيل و ادريس و ذاالكفل را كه جملگي از زمره شكيبايان ( در برابر شدائد زندگي و تكاليف رسالت ) بودند ( و الگوي استقامت و پايمردي بشمار مي‌آمدند ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« ذَا الْكِفْل‌ » : يكي از پيغمبران بني‌اسرائيل است .‏

آيه 86
‏متن آيه : ‏
‏ وَأَدْخَلْنَاهُمْ فِي رَحْمَتِنَا إِنَّهُم مِّنَ الصَّالِحِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏ما آنان را غرق رحمت خود كرديم ، چرا كه ايشان از زمره شايستگان و بايستگان ( بندگان ما ) بودند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« أَدْخَلْنَاهُمْ فِي رَحْمَتِنَا » : آنان را غرق رحمت خود كرديم . ايشان را به بهشت وارد كرديم .‏

آيه 87
‏متن آيه : ‏
‏ وَذَا النُّونِ إِذ ذَّهَبَ مُغَاضِباً فَظَنَّ أَن لَّن نَّقْدِرَ عَلَيْهِ فَنَادَى فِي الظُّلُمَاتِ أَن لَّا إِلَهَ إِلَّا أَنتَ سُبْحَانَكَ إِنِّي كُنتُ مِنَ الظَّالِمِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( ياد كن داستان يونس ملقب به ) ذوالنون را در آن هنگام كه ( بر قوم نافرمان خود خشم گرفت و ايشان را به عذاب خدا تهديد كرد و بدون دريافت پيام آسماني ، از ميانشان ) خشمناك بيرون رفت و گمان برد كه ( با زنداني كردن و ديگر چيزها ) بر او سخت و تنگ نمي‌گيريم . ( سوار كشتي شد و كشتي به تلاطم افتاد و به قيد قرعه مسافران و كشتيبانان او را به دريا انداختند و نهنگي او را بلعيد . ) در ميان تاريكيها ( ي سه‌گانه شب و دريا و شكم نهنگ ) فرياد برآورد كه ( كريما و رحيما ! ) پروردگاري جز تو نيست و تو پاك و منزّهي ( از هرگونه كم و كاستي ، و فراتر از هر آن چيزي هستي كه نسبت به تو بر دلمان مي‌گذرد و تصوّر مي‌كنيم . خداوندا بر اثر مبادرت به كوچ بدون اجازه حضرت باري ) من از جمله ستمكاران شده‌ام ( مرا درياب ! ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« ذَا النُّونِ » : ماهيدار . صاحب ماهي . مراد يونس است . ( نون ) به معني ماهي بزرگ است و مراد نهنگ يا وال است . « مُغَاضِباً » : خشمگين . خشمناك . خشم يونس بر قوم خود بدين سبب بود كه تبليغ و پندهايش در ايشان تأثير نداشت . اين بود كه خشمگين گرديد و خودسرانه آنان را ترك و به عذاب خدا بيم داد . پس از رفتن او مردمان از كرده خود پشيمان شدند و توبه كردند و دنبالش گشتند و او را نيافتند . وي سوار كشتي شد و راه دريا را در پيش گرفت . در راه ، كشتي متلاطم گرديد . نظر سرنشينان اين بود كه براي سبك‌شدن كشتي ، يكي را به قيد قرعه به دريا اندازند . چند بار قرعه كشيدند و هر دفعه نام او بيرون مي‌آمد . سرانجام وي را به دريا انداختند و ماهي بزرگ به نام نهنگ يا وال او را بلعيد ، و بر اثر دعا خدا او را زنده نگاه داشت و نجاتش داد . بلي ! هركس صادقانه به درگاه يزدان تلگراف دعا زند ، هرچه زودتر پاسخ خود را دريافت مي‌كند . « لَن نَّقْدِرَ عَلَيْهِ » : بر او سخت و تنگ نمي‌گيريم و وي را به خاطر ترك محلّ خدمت مورد مؤاخذه و تنبيه قرار نمي‌دهيم ، چرا كه ناشكيبائي را اشتباه و لغزش نمي‌دانست . « الظُّلُمَات‌ » : تاريكيهاي شب و دل دريا و اندرون شكم ماهي .‏

آيه 88
‏متن آيه : ‏
‏ فَاسْتَجَبْنَا لَهُ وَنَجَّيْنَاهُ مِنَ الْغَمِّ وَكَذَلِكَ نُنجِي الْمُؤْمِنِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏دعاي او را پذيرفتيم و وي را از غم رها كرديم ، و ما همين گونه مؤمنان را نجات مي‌دهيم ( و در برابر دعاي خالصانه ، آنان را از گرفتاريها مي‌رهانيم ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« كَذلِكَ » : اين گونه . به همين شكل . « نُنْجِي‌ » : نجات مي‌دهيم و مي‌رهانيم .‏

آيه 89
‏متن آيه : ‏
‏ وَزَكَرِيَّا إِذْ نَادَى رَبَّهُ رَبِّ لَا تَذَرْنِي فَرْداً وَأَنتَ خَيْرُ الْوَارِثِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و زكريّا را ( ياد كن ) بدان گاه كه پروردگار خود را به فرياد خواند ( و گفت : ) پروردگارا ! مرا تنها مگذار ( و فرزندي به من عطاء كن كه در زندگي يار و ياور من و پس از مرگ برنامه تبليغ را پيگيري كند . البتّه اگر هم فرزندي وارث من نشد باكي نيست ، چرا كه ) تو بهترين وارثاني ( و باقي پس از فناي مردماني ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« فَرْداً » : يكه و تنها ( نگا : مريم‌ / 80 و 95 ) . بدون فرزند و وارث ( نگا : مريم‌ / 2 - 15 ) .‏

آيه 90
‏متن آيه : ‏
‏ فَاسْتَجَبْنَا لَهُ وَوَهَبْنَا لَهُ يَحْيَى وَأَصْلَحْنَا لَهُ زَوْجَهُ إِنَّهُمْ كَانُوا يُسَارِعُونَ فِي الْخَيْرَاتِ وَيَدْعُونَنَا رَغَباً وَرَهَباً وَكَانُوا لَنَا خَاشِعِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏ما دعاي او را برآورده ساختيم و ( با وجود كبر سن ، فرزندي به نام ) يحيي را بدو بخشيديم ، و ( براي حصول اين مقصود ) همسر ( نازاي ) او را برايش بايسته ( و در خور زاد و ولد ) كرديم ، آنان در انجام كارهاي نيك بر يكديگر سرعت مي‌گرفتند ، و در حالي كه چيزي مي‌خواستند يا از چيزي مي‌ترسيدند ما را به فرياد مي‌خواندند ، ( و در وقت نيازمندي و بي‌نيازي ، و بيماري و سلامت ، و خوشي و ناخوشي ، رو به آستانه ما مي‌كردند و ميان خوف و رجا مي‌زيستند ) و همواره خاشع و خاضع ما مي‌بودند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« أَصْلَحْنَا لَهُ زَوْجَهُ » : همسرش را براي او بايسته زاد و ولد كرديم . همسرش را برايش زن خوب و پارسائي نموديم . « رَغَباً وَ رَهَباً » : اين دو واژه مصدرند و مي‌توانند حال ، يا مفعولٌ‌له ، و يا مفعولٌ‌فيه باشند . يعني : راغبانه و خائفانه . به خاطر عشق به طاعت و ترس از عقوبت . در زمان رغبت و هنگام رهبت . « كَانُوا لَنَا خَاشِعِينَ » : همواره از ما مي‌ترسيدند ؛ نه از كس ديگري . پيوسته فرمانبردار و مطيع ما مي‌بودند و تنها براي ما كرنش مي‌بردند . مرجع ضمير ( هم ) و ( و ) مي‌تواند زكريّا و همسرش و يحيي بوده ، يا پيغمبران مذكور در آيات پيشين باشد .‏

آيه 91
‏متن آيه : ‏
‏ وَالَّتِي أَحْصَنَتْ فَرْجَهَا فَنَفَخْنَا فِيهَا مِن رُّوحِنَا وَجَعَلْنَاهَا وَابْنَهَا آيَةً لِّلْعَالَمِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( همراه با قصّه اين پيغمبران و خوبان ، ياد كن سرگذشت مريم ، ) زني را كه ( ازدواج نكرد و ) دامان خويش را ( از آلودگي به بي‌عفّتي ) كاملاً پاك نگاه داشت ، و ما از روح متعلّق به خود در وي دميديم ، و او و فرزندش ( مسيح ) را نشانه بزرگي براي جهانيان قرار داديم . ( چرا كه زني را بدون شوهر حامله كرديم و پسري را بدون پدر ديده به جهان گشوديم ، و تغيير اسباب و مسبّبات را به عنوان دليلي بر قدرت خدايانه خود به مردمان نموديم و متوجّهشان كرديم كه آفريننده قوانين و سنن حاكم بر جهان ، هر وقت كه بخواهد مي‌تواند قوانين و سنن را دگرگون كند ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« أَحْصَنَتْ » : مصون و محفوظ داشت . « فَرْجَهَا » : عورت خود را . كنايه از پاكدامني و عفّت است . « أَحْصَنَتْ فَرْجَهَا » : خود را از آميزش با مرد ، چه از راه حلال و چه از راه حرام ، به دور داشت ، خويشتن را از آلودگي به بي‌عفّتي مصون و محفوظ كرد و عفيف و پاكدامن زيست . « نَفَخْنَا » : مراد از نفخ و دميدن ، پديد آوردن رازي از رازهاي الهي در شكم مريم است كه در پرتو آن حيات جنيني فرزندش عيسي برقرار و بر دوام گردد ( نگا : حجر / 29 ) . « مِن رُّوحِنَا » : از روح متعلّق به خود . مراد از چنين اضافه‌اي بيان عظمت شي‌ء مورد نظر است . به اصطلاح اضافه تشريفيّه است ، همچون : بَيْتُ الله . شَهْرُ الله . صُنْعُ الله ( نگا : نمل‌ / 88 ) . « ءَايَةً‌ » : دليل و نشانه قدرت .‏

آيه 92
‏متن آيه : ‏
‏ إِنَّ هَذِهِ أُمَّتُكُمْ أُمَّةً وَاحِدَةً وَأَنَا رَبُّكُمْ فَاعْبُدُونِ ‏

‏ترجمه : ‏
‏اين ( پيغمبران بزرگي كه بدانان اشاره شد ، همگي ) ملّت يگانه‌اي بوده ( و آئين واحد و برنامه يكتائي دارند ) و من پروردگار همه شما هستم ، پس تنها مرا پرستش كنيد ( چرا كه ملّت واحد ، با برنامه واحد ، بايد روبه خداي واحد كند ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« هذِهِ » : خطاب به همه انسانها در تمام قرون و اعصار است ، و اشاره به مشاراليه ذهني دارد كه طريقت انبياء و ملّت توحيد ، يعني آئين يكتاي اسلام است . يا اشاره به جماعت انبياء دارد . « أُمَّةً » : ملّت و جماعت . دين و آئين . حال است . معني آيه مي‌تواند چنين هم باشد : اين دين ، آئين يكتاي همه پيغمبران و مردمان گذشته و حال و آينده جهان است ، و . . . مراد اتّحاد در اصول دين اسلام است .‏

آيه 93
‏متن آيه : ‏
‏ وَتَقَطَّعُوا أَمْرَهُم بَيْنَهُمْ كُلٌّ إِلَيْنَا رَاجِعُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( امّا با وجود اين وحدت ملّت و وحدت آئين ، برخيها گوش به رهنمودهاي آسماني نداده و ) كار ( دين و آئين ) خويش را در ميان خود به تفرّقه انداخته و ( مي‌اندازند و گروه گروه شده و مي‌شوند و سرانجام ) همگي به سوي ما برمي‌گردند ( و ما به حساب اعمالشان مي‌رسيم ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« تَقَطَّعُوا » : از هم گسيختند ، و انگار هر يك قطعه و تكّه‌اي با خود بردند . « أَمْرَهُمْ » : مراد كار و بار دين انسانها است كه در اصول يكي بوده و توسّط انبياء خدا در طول زمان به مردمان رسانده شده است .‏

آيه 94
‏متن آيه : ‏
‏ فَمَن يَعْمَلْ مِنَ الصَّالِحَاتِ وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَلَا كُفْرَانَ لِسَعْيِهِ وَإِنَّا لَهُ كَاتِبُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏هركس چيزي را از كارهاي شايسته و بايسته انجام دهد ، در حالي كه ايمان داشته باشد ( به خدا و پيغمبران و برنامه آسماني ) ، تلاش او ناديده گرفته نمي‌شود و ( ناسپاس نمي‌ماند ، و توسّط فرشتگان در نامه اعمالش ) ما قطعاً آن را خواهيم نوشت .‏

‏توضيحات : ‏
‏« كُفْرَانَ » : ناديده گرفتن . پنهان داشتن . مراد بي‌اجر و باطل قلمداد كردن است . « لَهُ » : آن سعي و تلاش را .‏

آيه 95
‏متن آيه : ‏
‏ وَحَرَامٌ عَلَى قَرْيَةٍ أَهْلَكْنَاهَا أَنَّهُمْ لَا يَرْجِعُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏غيرممكن است كه به سوي ما ( براي حساب و كتاب ) برنگردند مردماني كه آنان را ( در جهان بر اثر كفر و ظلم ) نابود كرده باشيم ( و اين كه همان گونه كه خود گمان مي‌برند مرگ آخرين مرحله زندگي ايشان باشد ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« حَرَامٌ » : ممتنع . غيرممكن . اين واژه خبر مقدم و ( أَنَّهُمْ لا يَرْجِعُونَ ) تأويل به اسم مرفوع بوده و مبتدا است . برخي هم ( حَرامٌ ) را به معني ( واجِبٌ ) دانسته‌اند و آيه را چنين معني كرده‌اند : عدم بازگشت به دنيا براي مردماني كه آنان را به جرم گناهانشان نابود كرده‌ايم ، واجب و قطعي است ( نگا : مؤمنون‌ / 99 و 100 ) .‏

آيه 96
‏متن آيه : ‏
‏ حَتَّى إِذَا فُتِحَتْ يَأْجُوجُ وَمَأْجُوجُ وَهُم مِّن كُلِّ حَدَبٍ يَنسِلُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( اين نابودسازي بزهكاران و عدم بازگشت ايشان به دنيا ) تا زماني ادامه خواهد داشت كه يأجوج و مأجوج رها مي‌گردند ، و ايشان شتابان از هر بلندي و ارتفاعي مي‌گذرند ( و موجب پريشاني و هرج و مرج در زمين مي‌شوند ، و اين يكي از نشانه‌هاي فرا رسيدن قيامت است ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« حَتّي‌ » : حرف ابتدائيّه بوده و كلام بعد از آن غايت و هدف است . « فُتِحَتْ » : گشوده مي‌شوند . مراد از ميان رفتن سدّ سر راه ايشان ، يا گشايش ابواب فتنه و فساد توسّط آنان است . « يَأْجُوجُ وَ مَأْجُوجُ » : ( نگا : كهف‌ / 94 ) . « هُمْ » : مراد قبائل بي‌بند و بار يأجوج و ماجوج است . يا اين كه ضمير ( هُمْ ) به مردم برمي‌گردد و معني چنين مي‌شود كه : از نشانه‌هاي فرا رسيدن قيامت يكي شكسته شدن سدّ ذوالقرنين و طغيان يأجوج و مأجوج است ، و دوم روان شدن مردمان از فراز و بلنديهاي زمين به سوي محشر است ( نگا : تفسير المراغي ) . « حَدَبٍ » : زمين بلند و مرتفع . « يَنسِلُونَ » : شتاب مي‌گيرند . تند رهسپار مي‌شوند .‏

آيه 97
‏متن آيه : ‏
‏ وَاقْتَرَبَ الْوَعْدُ الْحَقُّ فَإِذَا هِيَ شَاخِصَةٌ أَبْصَارُ الَّذِينَ كَفَرُوا يَا وَيْلَنَا قَدْ كُنَّا فِي غَفْلَةٍ مِّنْ هَذَا بَلْ كُنَّا ظَالِمِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( در اين هنگام ) وعده راستين ( خدا كه روز قيامت است ) نزديك مي‌شود ، و به ناگاه ( آن چنان وحشتي سراسر وجود ) كافران ( را فرا مي‌گيرد كه ) چشمهايشان از حركت باز مي‌ايستد ( و خيره خيره بدان صحنه نگاه مي‌كنند و فريادشان بلند مي‌شود كه ) اي واي برما ! ما از اين ( روز ) غافل بوديم ( و روياروئي با خدا و حساب و كتاب را باور نمي‌كرديم و ) بلكه به خود ستم كرديم ( چرا كه كفر و عناد ورزيديم و خويشتن را براي هميشه بدبخت نموديم ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« الْوَعْدُ » : مصدر است و به معني موعود بوده و مراد رستاخيز و قيامت است . « شَاخِصَةٌ » : خيره شده . مات برده . « شَاخِصَةٌ أَبْصَارُ . . . » : چشمها باز و خيره و مات ايستاده و پلكها از شدّت خوف به هم زده نشود . ( شاخِصَةٌ ) خبر مقدّم ( أَبْصَارُ ) است .‏

آيه 98
‏متن آيه : ‏
‏ إِنَّكُمْ وَمَا تَعْبُدُونَ مِن دُونِ اللَّهِ حَصَبُ جَهَنَّمَ أَنتُمْ لَهَا وَارِدُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( اي كافران ستمگر ! ) شما و چيزهائي كه جز خدا مي‌پرستيد آتشگيره و هيزم دوزخ خواهيد بود . شما حتماً وارد آن مي‌گرديد .‏

‏توضيحات : ‏
‏« حَصَبُ » : آتشگيره . هيزم و آنچه براي شعله‌ور شدن و تافتن تنور به داخل آن مي‌اندازند .‏

آيه 99
‏متن آيه : ‏
‏ لَوْ كَانَ هَؤُلَاء آلِهَةً مَّا وَرَدُوهَا وَكُلٌّ فِيهَا خَالِدُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏اگر اينها معبودها و خداياني بودند ، هرگز وارد دوزخ نمي‌گشتند . ( نه تنها وارد دوزخ مي‌گردند ) حتي همه ( بتها و بت‌پرستها ) در آن جاودانه مي‌مانند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« كُلٌّ » : همه معبودها و پرستندگان آنها .‏

آيه 100
‏متن آيه : ‏
‏ لَهُمْ فِيهَا زَفِيرٌ وَهُمْ فِيهَا لَا يَسْمَعُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏آنان در دوزخ ناله غم‌انگيز و گلوگيري دارند و در آنجا چيزي را ( كه مايه سرور و شادي باشد ) نمي‌شنوند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« زَفِيرٌ » : صدائي كه در گلو شكسته شود و به سبب غم و اندوه با زحمت اداء گردد . « لا يَسْمَعُونَ » : نمي‌شنوند . مراد شنيدن سخنان دل‌انگيز و مايه سرور است ( نگا : اعراف‌ / 44 ) .‏

آيه 101
‏متن آيه : ‏
‏ إِنَّ الَّذِينَ سَبَقَتْ لَهُم مِّنَّا الْحُسْنَى أُوْلَئِكَ عَنْهَا مُبْعَدُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏آنان كه ( به خاطر ايمان درست و انجام كارهاي خوب و پسنديده ) قبلاً بديشان وعده نيك داده‌ايم ، چنين كساني از دوزخ ( و عذاب آن ) دور نگاه داشته مي‌شوند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« إِنَّ الَّذِينَ سَبَقَتْ . . . » : مراد جملگي مؤمنان و اشاره به همه وعده‌هائي است كه خداوند در اين جهان بديشان داده است ( نگا : يونس‌ / 26 ، رعد / 18 ، كهف‌ / 88 ) . « الْحُسْني‌ » : نعمت بزرگ و پاداش نيكو ( نگا : نساء / 95 ، الليل‌ / 6 و 9 ) .‏

آيه 102
‏متن آيه : ‏
‏ لَا يَسْمَعُونَ حَسِيسَهَا وَهُمْ فِي مَا اشْتَهَتْ أَنفُسُهُمْ خَالِدُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏آنان حتّي صداي آتش دوزخ را هم نمي‌شنوند و بلكه در ميان آنچه خود مي‌خواهند و آرزو دارند جاودانه بسر مي‌برند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« حَسِيسَهَا » : صداي آتش . صداي شعله‌ها و تنوره كشيدن آتش .‏

آيه 103
‏متن آيه : ‏
‏ لَا يَحْزُنُهُمُ الْفَزَعُ الْأَكْبَرُ وَتَتَلَقَّاهُمُ الْمَلَائِكَةُ هَذَا يَوْمُكُمُ الَّذِي كُنتُمْ تُوعَدُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏هراس بزرگ ( رستاخيز نه تنها ) ايشان را غمگين نمي‌سازد ، و بلكه فرشتگان ( به استقبال آنان مي‌شتابند و براي تبريك و شاد باش ) پذيرايشان مي‌گردند ( و بديشان مي‌گويند : ) اين همان روزي است كه به شما وعده داده مي‌شد .‏

‏توضيحات : ‏
‏« الْفَزَعُ الأكْْبَرُ » : بزرگترين هراس و عظيم‌ترين و وحشتناكترين بيم . مراد خوف و هراس روز قيامت است كه به دنبال نفخه دوم پديدار و هويدا مي‌گردد ( نگا : نمل‌ / 87 و 89 ) . « تَتَلَقَّاهُمْ » : پذيره ايشان مي‌گردند و با آنان روياروي مي‌شوند .‏

آيه 104
‏متن آيه : ‏
‏ يَوْمَ نَطْوِي السَّمَاء كَطَيِّ السِّجِلِّ لِلْكُتُبِ كَمَا بَدَأْنَا أَوَّلَ خَلْقٍ نُّعِيدُهُ وَعْداً عَلَيْنَا إِنَّا كُنَّا فَاعِلِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( اين امر ) روزي ( تحقّق مي‌پذيرد كه ) ما آسمان را درهم مي‌پيچيم به همان صورت كه طومار نامه‌ها در هم پيچيده مي‌شود . همان گونه كه ( نخستين بار سهل و ساده ) آفرينش را سر داديم ، آفرينش را از نو بازگشت مي‌دهيم ( و به شكل ديگري زندگي دوباره مي‌بخشيم و مردمان را براي حساب و كتاب حاضر مي‌آوريم ) . اين وعده‌اي است كه ما مي‌دهيم ، و ما قطعاً آن را به انجام مي‌رسانيم .‏

‏توضيحات : ‏
‏« يَوْمَ » : در روزي . روزي كه . مفعول‌فيه ( لا يَحْزُنُهُمْ ) يا مفعول‌به فعل محذوف ( أُذْكُرْ ) است . « نَطْوِي‌ » : جمع‌ مي‌گردانيم . در هم مي‌پيچيم . « طَيِّ » : جمع گرداندن . در هم پيچيدن . « السِّجِلِّ » : اوراقي كه مطالب را روي آن مي‌نگارند . « لِلْكُتُبِ » : حرف ( لِ ) به معني ( عَلي ) و براي بيان علّت است . يا اين كه لام براي اضافه است . واژه ( كُتُب ) جمع كِتاب و آن به معني مَكتوب است . بنابراين معني ( لِلْكُتُبِ ) چنين مي‌شود : جمع كردن طومار براي نگارش نوشته‌هائي بر آن . جمع كردن طومار و نامه‌ها و نوشته‌ها . « نُعِيدُهُ » : آن را برگشت مي‌دهيم ( نگا : اعراف‌ / 29 ، روم‌ / 27 ) . « وَعْداً » : مفعول مطلق تأكيدي براي فعل محذوف ( وَعَدْنا ) است .‏

آيه 105
‏متن آيه : ‏
‏ وَلَقَدْ كَتَبْنَا فِي الزَّبُورِ مِن بَعْدِ الذِّكْرِ أَنَّ الْأَرْضَ يَرِثُهَا عِبَادِيَ الصَّالِحُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏ما علاوه بر قرآن ، در تمام كتب ( انبياء پيشين ) نوشته‌ايم كه بي‌گمان ( سراسر روي ) زمين را بندگان شايسته ما به ارث خواهند برد ( و آن را به دست خواهند گرفت ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« الزَّبُورِ » : كتابهائي كه براي پيغمبران فرستاده شده است ( نگا : تفسيرالمراغي ، و نمونه ) . كتاب مزامير داود . « مِن بَعْدِ » : واژه ( بَعْدِ ) مي‌تواند براي ترتيب بياني باشد ؛ نه ترتيب زماني . يعني : علاوه بر . يا اين كه زماني باشد . يعني : پس از . « الذِّكْرِ » : قرآن ( نگا : آل‌عمران 58 ، حجر / 6 و 9 ) . كتب انبياء به ويژه تورات ( نگا : انبياء / 7 و 24 و 48 و 50 ) . « الصَّالِحُونَ » : شايستگان . شايسته از لحاظ علم و عمل ، قدرت و قوّت ، اداره مملكت و درك اجتماعي ، ايمان و تقوا ، و غيره ( نگا : اعراف‌ / 128 ، نور / 55 ) . معني آيه مي‌تواند چنين نيز باشد : ما ، در زبور بعد از تورات ، چنين نوشتيم كه اين زمين را بندگان شايسته ما به ارث خواهند برد . يادآوري : بعضي واژه ( الأرْض ) را زمين بهشت ، و صلاح را تقوا و پرهيزگاري مي‌دانند ( نگا : مريم‌ / 63 ، زمر / 74 ) .‏

آيه 106
‏متن آيه : ‏
‏ إِنَّ فِي هَذَا لَبَلَاغاً لِّقَوْمٍ عَابِدِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏اين ( سخن براي مفهوم قانون زندگي دنيوي ، و آگاهي از سرنوشت حيات اخروي ، ) مردمان عبادت‌پيشه را كافي و بسنده است .‏

‏توضيحات : ‏
‏« هذا » : اين نكته كه چه كساني حكومت زمين را به دست مي‌گيرند ، يا آخرت را فراچنگ مي‌آورند . تمام وعد و وعيدها و سرگذشت و سرانجام ملّتهائي كه در اين سوره آمده است . « بَلاغاً » : كفايت و بسندگي . مايه درك موضوع و سبب رسيدن به هدف . نيل به مقصود .‏

آيه 107
‏متن آيه : ‏
‏ وَمَا أَرْسَلْنَاكَ إِلَّا رَحْمَةً لِّلْعَالَمِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( اي پيغمبر ! ) ما تو را جز به عنوان رحمت جهانيان نفرستاده‌ايم .‏

‏توضيحات : ‏
‏« رَحْمَةً لِلْعَالَمِينَ » : رحمت براي جهانيان . وجود پيغمبر خاتم سبب سعادت دو جهان مردمان است . چرا كه عمل به آئين و برنامه‌اي كه او با خود آورده است ناكاميها و بدبختيها و بيدادگريها و تباهكاريها را پايان مي‌دهد ، و سرانجام منتهي به حكومت صالحان با ايمان بر معموره جهان خواهد شد ، و در پايان آنان را به نعمت جاويد و سرمدي آخرت نائل خواهد كرد .‏

آيه 108
‏متن آيه : ‏
‏ قُلْ إِنَّمَا يُوحَى إِلَيَّ أَنَّمَا إِلَهُكُمْ إِلَهٌ وَاحِدٌ فَهَلْ أَنتُم مُّسْلِمُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏بگو : ( اصل دعوت من اين است : ) به من وحي مي‌شود كه معبود شما يكي بيش نيست ( و بقيّه چيزهاي ديگري كه به من وحي مي‌گردد ، تابع همين اصل اساسي توحيد است ) . حال كه چنين است ، آيا شما تسليم ( خداوند يگانه ) مي‌گرديد ( و بتهاي سنگي و معبودهاي طاغوتي را كنار مي‌گذاريد ؟ ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« إِنَّمَآ إِلهُكُمْ إِلهٌ وَاحِدٌ » : خدا و معبودتان تنها خداي يگانه و معبود يكتائي است و بس . جمله نائب فاعل ( يُوحي ) است . « مُسْلِمُونَ » : گردن‌نهندگان . تسليم‌شوندگان . مراد از پرستش ، تشويق و ترغيب به پذيرش توحيد است .‏

آيه 109
‏متن آيه : ‏
‏ فَإِن تَوَلَّوْا فَقُلْ آذَنتُكُمْ عَلَى سَوَاء وَإِنْ أَدْرِي أَقَرِيبٌ أَم بَعِيدٌ مَّا تُوعَدُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏اگر ( در برابر سخنان روشنگر و سعادت‌بخش تو ) پشت كردند و روي‌گردان شدند ، بگو : همه شما را يكسان ( از مأموريّت خود كه تبليغ رسالت بود ) آگاه كردم و ( چيزي را از كسي پنهان نداشتم . ديگر ) نمي‌دانم آنچه ( درباره پيروزي مؤمنان و شكست كافران ، و حساب و كتاب و بهشت و دوزخ ) به شما وعده داده مي‌شود ، ( فرا رسيدن آن ) نزديك است يا دور .‏

‏توضيحات : ‏
‏« ءَاذَنتُكُمْ » : به شما اطّلاع دادم و باخبرتان كردم ( نگا : فصّلت‌ / 47 ) . « عَلَيا سَوَآءٍ » : به طور يكسان . بدون استثناء . « إنْ » : نه ! حرف نفي است .‏

آيه 110
‏متن آيه : ‏
‏ إِنَّهُ يَعْلَمُ الْجَهْرَ مِنَ الْقَوْلِ وَيَعْلَمُ مَا تَكْتُمُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏خداوند مي‌داند سخناني را كه آشكارا مي‌گوئيد ( و طعنه‌ها و تشرهائي كه راجع به اسلام بر زبان مي‌رانيد ) و آنچه را كه ( از بدسگاليها و كينه‌توزيها در دل ) پنهان مي‌داريد .‏

‏توضيحات : ‏
‏« الْجَهْرَ » : آشكار .‏

آيه 111
‏متن آيه : ‏
‏ وَإِنْ أَدْرِي لَعَلَّهُ فِتْنَةٌ لَّكُمْ وَمَتَاعٌ إِلَى حِينٍ ‏

‏ترجمه : ‏
‏من چه مي‌دانم ، شايد اين ( مهلت و تأخير عذاب ) آزموني براي شما باشد و ( شايد خداوند مي‌خواهد شما را از لذائذ اين جهان براي افزايش گناهان بيشتر ) تا مدّتي بهره‌مند سازد ( و برابر قانون استدراج ، آهسته و آرام مغلوب و مقهورتان گرداند و به دوزختان كشاند ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« فِتْنَةٌ » : آزمون و آزمايش . مراد استدراج است تا بر گناهان خود بيفزايند ( نگا : آل‌عمران‌ / 178 ) . « مَتَاعٌ » : بهره‌مند ساختن . تمتّع و بهره‌مندي ( نگا : بقره‌ / 36 ، آل‌عمران‌ / 14 ) . « إِلَيا حِينٍ » : تا مدّتي كه روزگار زندگي پايان مي‌پذيرد و مرگ فرا مي‌رسد .‏

آيه 112
‏متن آيه : ‏
‏ قَالَ رَبِّ احْكُم بِالْحَقِّ وَرَبُّنَا الرَّحْمَنُ الْمُسْتَعَانُ عَلَى مَا تَصِفُونَ ‏
‏ترجمه : ‏
‏( پيغمبر پس از مشاهده اين همه دوري و روگرداني مشركان از پذيرش اسلام ، رو به خدا كرد و عاجزانه ) گفت : پروردگارا ! دادگرانه ( ميان من و اينان ) داوري كن ( تا سرانجام ، حال مؤمن و كافر يكسان نباشد . آن گاه روي سخن به مخالفان كرده و اظهار داشت : ) پروردگار همه ما خداوند مهربان است و ( سرتاپاي وجودمان را رحمت الهي فرا گرفته است . و در برابر ) نسبتهاي ناروائي كه ( درباره اسلام و در مورد ذات پاك خدا ) مي‌زنيد ، تنها از او كمك و ياري خواسته مي‌شود .‏
‏توضيحات : ‏‏« اُحْكُمْ » : داوري فرما و كار را يكسره كن . « الْمُسْتَعَانُ » : كسي كه از او استمداد خواسته مي‌شود و طلب ياري و كمك مي‌گردد . « تَصِفُونَ » : بيان مي‌داريد ( نگا : يوسف‌ / 18 و 77 ، انبياء / 18 ) .‏

 

موضوعات: موقعیت فعلی: فهرست قرآن / سوره انبياء / تفسیر نور  لینک ثابت
 [ 02:19:00 ب.ظ ]
 
   
 
مداحی های محرم