فرشته
 
 


شنبه یکشنبه دوشنبه سه شنبه چهارشنبه پنج شنبه جمعه
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30
31            



جستجو


موضوع

نحوه نمایش نتایج:


اللّهُمَّ كُنْ لِوَلِيِّكَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَعَلى آبائِهِ في هذِهِ السّاعَةِ وَفي كُلِّ ساعَةٍ وَلِيّاً وَحافِظاً وَقائِدا ‏وَناصِراً وَدَليلاً وَعَيْناً حَتّى تُسْكِنَهُ أَرْضَك َطَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فيها طَويلاً

دريافت كد دعاي فرج




 



موقعیت فعلی: فهرست قرآن / سوره عنكبوت / تفسیر نور

 

آيه 1
‏متن آيه : ‏
‏ الم ‏

‏ترجمه : ‏
‏الف ، لام ، ميم .‏

‏توضيحات : ‏
‏« الم‌ » : حروف مقطّعه است ( نگا : بقره‌ / 1 ) .‏

آيه 2
‏متن آيه : ‏
‏ أَحَسِبَ النَّاسُ أَن يُتْرَكُوا أَن يَقُولُوا آمَنَّا وَهُمْ لَا يُفْتَنُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏آيا مردمان گمان برده‌اند همين كه بگويند ايمان آورده‌ايم ( و به يگانگي خدا و رسالت پيغمبر اقرار كرده‌ايم ) به حال خود رها مي‌شوند و ايشان ( با تكاليف و وظائف و رنجها و سختيهائي كه بايد در راه آئين آسماني تحمّل كرد ) آزمايش نمي‌گردند ؟ !‏

‏توضيحات : ‏
‏« لا يُفْتَنُونَ » : آزمايش نمي‌گردند . مورد امتحان واقع نمي‌شوند ( نگا : بقره‌ / 155 و 214 ) .‏

آيه 3
‏متن آيه : ‏
‏ وَلَقَدْ فَتَنَّا الَّذِينَ مِن قَبْلِهِمْ فَلَيَعْلَمَنَّ اللَّهُ الَّذِينَ صَدَقُوا وَلَيَعْلَمَنَّ الْكَاذِبِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏ما كساني را كه قبل از ايشان بوده‌اند ( با انواع تكاليف و مشقّات و با اقسام نعمتها و محنتها ) آزمايش كرده‌ايم ، آخر بايد خدا بداند چه كساني راست مي‌گويند ، و چه كساني دروغ مي‌گويند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« فَلَيَعْلَمَنَّ اللهُ . . . » : ( نگا : آل‌عمران‌ / 140 و 166 و 167 ) .‏

آيه 4
‏متن آيه : ‏
‏ أَمْ حَسِبَ الَّذِينَ يَعْمَلُونَ السَّيِّئَاتِ أَن يَسْبِقُونَا سَاء مَا يَحْكُمُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏آيا كساني كه بديها را انجام مي‌دهند گمان مي‌برند كه بر ما پيشي مي‌گيرند ( و از حوزه قدرت ما مي‌گريزند و از چنگال كيفر ما رهائي مي‌يابند ؟ ! ) . چه بد داوري مي‌كنند !‏

‏توضيحات : ‏
‏« يَسْبِقُونَا » : از پيش ما در بروند . از دست ما به در روند ( نگا : انفال‌ / 59 ) . « يَحْكُمُونَ » : داوري مي‌كنند .‏

آيه 5
‏متن آيه : ‏
‏ مَن كَانَ يَرْجُو لِقَاء اللَّهِ فَإِنَّ أَجَلَ اللَّهِ لَآتٍ وَهُوَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ ‏

‏ترجمه : ‏
‏كسي كه ملاقات خدا را چشم مي‌دارد ( و به زندگي دوباره و رستاخيز و قيامت و حساب و كتاب و پاداش و پادافره معتقد است ، بايد در پرستش و فرمانبرداري از خدا سستي و سهل‌انگاري نكند ، و بايد بداند ) زماني را كه خدا تعيين كرده است ( دير يا زود ) فرا مي‌رسد ، و او شنوا و آگاه است ( و گفتار و رفتار همگان را مي‌شنود و مي‌بيند و سزا و جزا مي‌دهد ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« يَرْجُو » : اميدوار است . چشم مي‌دارد . الف زائدي در رسم‌الخطّ قرآني دارد . « لِقَآءَ » : ملاقات ( نگا : انعام‌ / 31 و 154 ) .‏

آيه 6
‏متن آيه : ‏
‏ وَمَن جَاهَدَ فَإِنَّمَا يُجَاهِدُ لِنَفْسِهِ إِنَّ اللَّهَ لَغَنِيٌّ عَنِ الْعَالَمِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏كسي كه تلاش و كوششي ( در راه پيشرفت دين خدا ، و انجام عبادات تقبّل ) كند ، در حقيقت براي خود تلاش و كوشش كرده است ( و سود آن عائد خودش مي‌گردد ) . چرا كه خدا بي‌نياز از جهانيان ( و طاعت و عبادت ايشان ) است .‏

‏توضيحات : ‏
‏« جَاهَدَ » : با دشمنان خدا جهاد كرد . با دشمن نفس امّاره به مبارزه برخاست . در راه دين مصائب و مشكلاتي تحمّل كرد .‏

آيه 7
‏متن آيه : ‏
‏ وَالَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَنُكَفِّرَنَّ عَنْهُمْ سَيِّئَاتِهِمْ وَلَنَجْزِيَنَّهُمْ أَحْسَنَ الَّذِي كَانُوا يَعْمَلُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏كساني كه ايمان بياورند و كارهاي شايسته انجام بدهند ( ما گناهان ايشان را مي‌بخشيم و ) بديهايشان را محو مي‌كنيم ، و پاداش كارهاي نيكشان را به بهترين وجه مي‌دهيم .‏

‏توضيحات : ‏
‏« لَنُكَفِّرَنَّ » : ( نگا : نساء / 31 ، آل‌عمران‌ / 195 ، مائده‌ / 12 و 65 ) . « لَنَجْزِيَنَّهُمْ أَحْسَنَ مَا . . . » : ( نگا : توبه‌ / 121 ، نحل‌ / 96 و 97 ، نور / 38 ) . ما همه اعمال خوب آنان را به حساب بهترين آنها مي‌گذاريم و پاداش مي‌دهيم .‏

آيه 8
‏متن آيه : ‏
‏ وَوَصَّيْنَا الْإِنسَانَ بِوَالِدَيْهِ حُسْناً وَإِن جَاهَدَاكَ لِتُشْرِكَ بِي مَا لَيْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ فَلَا تُطِعْهُمَا إِلَيَّ مَرْجِعُكُمْ فَأُنَبِّئُكُم بِمَا كُنتُمْ تَعْمَلُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏ما به انسان توصيه مي‌كنيم كه به پدر و مادرش كاملاً نيكي كند ، و ( امّا اي انسان ! ) اگر آن دو تلاش كردند كه براي من انباز قرار دهي - كه كمترين اطّلاعي از آن نداري ( و اصلاً شرك با علم و عقل سازگار نيست ) - از ايشان اطاعت مكن . ( ولي باز هم محترمانه و مهربانانه با ايشان رفتار كن ) . بازگشت همه شما به سوي من است و از كارهائي كه كرده‌ايد آگاهتان مي‌كنم ( و جزا و سزاي اعمالتان را بي كم و كاست خواهم داد ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« حُسْناً » : زيبائي . يعني بايد انسان كاملاً به پدر و مادرش نيكي كند ، نيكي و نيكوكاريي كه انگار خودِ زيبائي است ( نگا : بقره‌ / 83 ) . « إِلَي اللهِ . . . » : ( نگا : مائده‌ / 48 و 105 ) .‏

آيه 9
‏متن آيه : ‏
‏ وَالَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَنُدْخِلَنَّهُمْ فِي الصَّالِحِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏كساني كه ايمان مي‌آورند و كارهاي بايسته مي‌كنند ، ما ايشان را در ميان شايستگان قرار مي‌دهيم ( و همدم و همنشين پيغمبران و صديقان و شهداء و صالحان مي‌كنيم ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« لَنُدْخِلَنَّهُمْ فِي الصَّالِحِينَ » : ( نگا : نساء / 69 ) . « الصَّالِحِينَ » : شايستگان ( نگا : يوسف‌ / 101 ) .‏

آيه 10
‏متن آيه : ‏
‏ وَمِنَ النَّاسِ مَن يَقُولُ آمَنَّا بِاللَّهِ فَإِذَا أُوذِيَ فِي اللَّهِ جَعَلَ فِتْنَةَ النَّاسِ كَعَذَابِ اللَّهِ وَلَئِن جَاء نَصْرٌ مِّن رَّبِّكَ لَيَقُولُنَّ إِنَّا كُنَّا مَعَكُمْ أَوَلَيْسَ اللَّهُ بِأَعْلَمَ بِمَا فِي صُدُورِ الْعَالَمِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏در ميان مردم كساني هستند كه مي‌گويند ايمان آورده‌ايم ( و از زمره مؤمنانيم ) ، امّا هنگامي كه به خاطر خدا مورد اذيّت و آزار قرار گرفتند ، ( به ناله و فرياد مي‌آيند و چه بسا از دين برگردند . انگار ايشان ) شكنجه مردمان را ( در دنيا ) همسان عذاب خدا ( در آخرت ) مي‌شمارند ، و هنگامي كه پيروزيي از سوي پروردگارت نصيب ( شما مؤمنان ) گردد ، خواهند گفت : ما كه با شما بوده‌ايم ( و ايماني چون ايمان شما داشته‌ايم و بايد از غنائم پيروزيتان بر دشمنان بهره‌اي داشته باشيم ) . آيا خداوند آگاه‌تر ( از هر كسي ، به ايمان و نفاق و ) به آنچه در سينه‌هاي جهانيان است نمي‌باشد ؟‏

‏توضيحات : ‏
‏« أُوذِيَ » : اذيّت و آزار شد . شكنجه داده شد . « فِي اللهِ » : به خاطر خدا . در راه خدا . « فِتْنَةً » : شكنجه و آزار . بلا و مصيبت .‏

آيه 11
‏متن آيه : ‏
‏ وَلَيَعْلَمَنَّ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا وَلَيَعْلَمَنَّ الْمُنَافِقِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏خداوند مسلّماً مؤمنان را مي‌شناسد ، و قطعاً منافقان را هم مي‌شناسد .‏

‏توضيحات : ‏
‏« لَيَعْلَمَنَّ » : به طور قطع و يقين مي‌داند و مي‌شناسد .‏

آيه 12
‏متن آيه : ‏
‏ وَقَالَ الَّذِينَ كَفَرُوا لِلَّذِينَ آمَنُوا اتَّبِعُوا سَبِيلَنَا وَلْنَحْمِلْ خَطَايَاكُمْ وَمَا هُم بِحَامِلِينَ مِنْ خَطَايَاهُم مِّن شَيْءٍ إِنَّهُمْ لَكَاذِبُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏كافران به مؤمنان مي‌گويند : از راه و روش و مكتب و آئين ما پيروي كنيد ( و اگر رستاخيز و حساب و كتابي در ميان بود ، مسؤوليّت آن را ما مي‌پذيريم ) و قطعاً گناهان شما را به عهده مي‌گيريم ! ولي آنان هرگز گناهان ايشان را به گردن نمي‌گيرند ( و اصلاً كسي گناهان كسي را نمي‌تواند تقبّل كند ، و بلكه هر كسي در گرو اعمال خويش است ) و آنان قطعاً دروغ مي‌گويند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« إِتَّبِعُوا سَبِيلَنَا » : از راه و روش ما پيروي كنيد . از آئين و مكتب ما پيروي كنيد . « وَ لْنَحْمِلْ » : بايد كه برداريم . به گردن مي‌گيريم . « مِن شَيْءٍ » : اصلاً . به هيچ وجه .‏

آيه 13
‏متن آيه : ‏
‏ وَلَيَحْمِلُنَّ أَثْقَالَهُمْ وَأَثْقَالاً مَّعَ أَثْقَالِهِمْ وَلَيُسْأَلُنَّ يَوْمَ الْقِيَامَةِ عَمَّا كَانُوا يَفْتَرُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏آنان بارهاي سنگين خود را بر دوش مي‌كشند ، و بارهاي سنگين ديگري را افزون بر بارهاي سنگين خودشان ( بر دوش مي‌كشند كه مكافات گمراهسازي ديگران است ، بدون اين كه از بار گناهان گمراه‌شدگان هم چيزي كاسته شده باشد ) و در روز قيامت از ايشان درباره افتراها و دروغهائي كه بهم مي‌بافند پرسيده مي‌شود .‏

‏توضيحات : ‏
‏« أَثْقَالَ‌ » : جمع ثِقْل ، بارهاي سنگين . مراد بار گناهان است . « أَثْقَالاً مَّعَ أَثْقَالِهِمْ » : بارهاي گناهان گمراهسازي ديگران به همراه بارهاي گناهان گمراهي خود ( نگا : نحل‌ / 25 ) .‏

آيه 14
‏متن آيه : ‏
‏ وَلَقَدْ أَرْسَلْنَا نُوحاً إِلَى قَوْمِهِ فَلَبِثَ فِيهِمْ أَلْفَ سَنَةٍ إِلَّا خَمْسِينَ عَاماً فَأَخَذَهُمُ الطُّوفَانُ وَهُمْ ظَالِمُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏ما نوح را به سوي قوم خود فرستاديم ، و او نهصد و پنجاه سال در ميان آنان ماندگار شد ( و جز گروه اندكي بدو ايمان نياوردند ) . سرانجام در حالي كه ( با كفر و معاصي ) به خود ستم مي‌كردند ، طوفان ايشان را در برگرفت .‏

‏توضيحات : ‏
‏« لَبِثَ » : ماند . ماندگار شد . « أَلْفَ سَنَةٍ إِلاّ خَمْسِينَ عَاماً » : هزار سال ، بجز پنجاه سال . يعني نهصد و پنجاه سال .‏

آيه 15
‏متن آيه : ‏
‏ فَأَنجَيْنَاهُ وَأَصْحَابَ السَّفِينَةِ وَجَعَلْنَاهَا آيَةً لِّلْعَالَمِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏ما نوح و مسافران كشتي را ( از امواج سهمگين طوفان ) نجات داديم و كشتي ( و داستان آن ) را پند و عبرتي براي جهانيان كرديم .‏

‏توضيحات : ‏
‏« أَصْحَابَ السَّفينَةِ » : سواران بر كشتي . مسافران كشتي . « جَعَلْنَاهَا » : ضمير ( هَا ) به ( السَّفينَة ) برمي‌گردد كه متضمّن داستان قبل و بعد طوفان مجموعه وقائع و حوادث كشتي و كشتي‌ساز و كشتيبان است . « ءَايَةً » : پند و عبرت ( نگا : حاقّه‌ / 12 ) .‏

آيه 16
‏متن آيه : ‏
‏ وَإِبْرَاهِيمَ إِذْ قَالَ لِقَوْمِهِ اعْبُدُوا اللَّهَ وَاتَّقُوهُ ذَلِكُمْ خَيْرٌ لَّكُمْ إِن كُنتُمْ تَعْلَمُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( خاطرنشان ساز داستان ) ابراهيم را ، آن زماني كه او به قوم خود گفت : خدا را بپرستيد و خويشتن را از ( عذاب ) او بپرهيزيد . اين براي شما بهتر است اگر بدانيد .‏

‏توضيحات : ‏
‏« إِبْرَاهِيمَ‌ » : عطف بر نوح است ، و يا اين كه مفعول فعل محذوف ( أُذْكُرْ ) است .‏

آيه 17
‏متن آيه : ‏
‏ إِنَّمَا تَعْبُدُونَ مِن دُونِ اللَّهِ أَوْثَاناً وَتَخْلُقُونَ إِفْكاً إِنَّ الَّذِينَ تَعْبُدُونَ مِن دُونِ اللَّهِ لَا يَمْلِكُونَ لَكُمْ رِزْقاً فَابْتَغُوا عِندَ اللَّهِ الرِّزْقَ وَاعْبُدُوهُ وَاشْكُرُوا لَهُ إِلَيْهِ تُرْجَعُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( ابراهيم بديشان گفت : ) شما غير از خدا بتهائي را هم مي‌پرستيد ( كه آنها را با دست خود مي‌تراشيد و مي‌سازيد ) و دروغي را به هم مي‌بافيد ( و مي‌گوئيد : اينها معبودهاي ما بوده و وسيله تقرّب به خدايند ) . بجز خدا ، كساني را كه مي‌پرستيد توانائي روزي رساندن به شما را ندارند ، و روزي را از پيشگاه خدا بخواهيد و او را بندگي و سپاسگزاري كنيد ، ( و بدانيد كه سرانجام براي حساب و كتاب و سزا و جزا ) به سوي او برگردانده مي‌شويد .‏

‏توضيحات : ‏
‏« أَوْثَان‌ » : جمع وَثَن ، بتها . « تَخْلُقُونَ » : مي‌سازيد . به هم مي‌بافيد . « إِفْكاً » : چيزي كه دور از حقيقت است . دروغ بزرگ ( نگا : نور / 11 و 12 ، صافّات‌ / 151 ) .‏

آيه 18
‏متن آيه : ‏
‏ وَإِن تُكَذِّبُوا فَقَدْ كَذَّبَ أُمَمٌ مِّن قَبْلِكُمْ وَمَا عَلَى الرَّسُولِ إِلَّا الْبَلَاغُ الْمُبِينُ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و اگر هم شما ( سخنان مرا ) تكذيب كنيد ( مطلب تازه‌اي نيست ) ، ملّتهاي پيش از شما ( نيز پيغمبرشان را ) تكذيب كرده‌اند ( و عاقبت به سرنوشت دردناكي گرفتار آمده‌اند ) و وظيفه پيغمبر جز تبليغ روشن و روشنگر نمي‌باشد .‏

‏توضيحات : ‏
‏« الْبَلاغُ الْمُبِينُ » : ( نگا : مائده‌ / 92 ، نحل‌ / 35 و 82 ) .‏

آيه 19
‏متن آيه : ‏
‏ أَوَلَمْ يَرَوْا كَيْفَ يُبْدِئُ اللَّهُ الْخَلْقَ ثُمَّ يُعِيدُهُ إِنَّ ذَلِكَ عَلَى اللَّهِ يَسِيرٌ ‏

‏ترجمه : ‏
‏آيا نديده‌اند كه خدا چگونه آفرينش را مي‌آغازد و سپس آن را باز مي‌گرداند ؟ اين كار براي خدا سهل و آسان است .‏

‏توضيحات : ‏
‏« لَمْ يَرَوْا » : ندانسته‌اند . نديده‌اند . رؤيت در اينجا مشاهده با چشم يا مشاهده قلبي و علمي است . « يُبْدِئُ » : مي‌آغازد . مراد آفرينش و ايجاد نخستين است ، يا مراد زنده شدن زمينهاي مرده و روئيدن گياهان و تولّد اطفال از نطفه و غيره است . « يُعِيدُهُ » : مراد از إعاده ، حيات را به ممات تبديل كردن و زنده گرداندن دوباره و رستاخيز مردگان است . يا اين كه اشاره به چرخه ساليانه حيات و ممات گياهان و درختان و حيوانات و انسانها است . « يَسِيرٌ » : سهل و ساده .‏

آيه 20
‏متن آيه : ‏
‏ قُلْ سِيرُوا فِي الْأَرْضِ فَانظُرُوا كَيْفَ بَدَأَ الْخَلْقَ ثُمَّ اللَّهُ يُنشِئُ النَّشْأَةَ الْآخِرَةَ إِنَّ اللَّهَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ ‏

‏ترجمه : ‏
‏بگو : در زمين بگرديد و بنگريد كه خدا چگونه در آغاز موجودات را پديد آورده است و ( چه رنگ و بو و سيما و ويژگيهائي به هر يك داده است ، و چه اسراري در آنها به وديعت نهاده است . تا از مشاهده اشياء پي به راز و رمز آنها ببريد و در برابر قدرت مافوق تصوّر آفريدگارشان سر تسليم فرود آوريد ، و بدانيد كسي كه اوّل اين جهان را از نيستي به هستي آورده است ) بعداً هم جهان ديگر را پديدار مي‌كند . چرا كه خدا بر هر چيزي توانا است .‏

‏توضيحات : ‏
‏« سِيرُوا » : بگرديد . سير و سياحت كنيد . « انظُرُوا » : بنگريد . دقّت كنيد . مطالعه و بررسي نمائيد . « بَدَأَ » : ( نگا : انبياء / 104 ، اعراف‌ / 29 ) . « النَّشْأَةَ الآخِرَةَ » : پيدايش واپسين . مراد رستاخيز و آفرينش مجدّد آن جهاني است ، در مقابل « النَّشْأَةَ الأُولي‌ » كه پيدايش نخستين و سرآغاز آفرينش اين جهاني است ( نگا : واقعه‌ / 62 ) .‏

آيه 21
‏متن آيه : ‏
‏ يُعَذِّبُُ مَن يَشَاءُ وَيَرْحَمُ مَن يَشَاءُ وَإِلَيْهِ تُقْلَبُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( آن وقت كه رستاخيز به پا شد ، خدا ) هر كس را بخواهد ( و مستحقّ بداند ) عذاب مي‌رساند ، و هر كس را بخواهد مورد مرحمت قرار مي‌دهد . ( سرانجام ، جملگي ) شما به سوي او بازگردانده مي‌شويد .‏

‏توضيحات : ‏
‏« تُقْلَبُونَ » : بازگردانده مي‌شويد .‏

آيه 22
‏متن آيه : ‏
‏ وَمَا أَنتُم بِمُعْجِزِينَ فِي الْأَرْضِ وَلَا فِي السَّمَاء وَمَا لَكُم مِّن دُونِ اللَّهِ مِن وَلِيٍّ وَلَا نَصِيرٍ ‏

‏ترجمه : ‏
‏شما نمي‌توانيد ( از قلمرو حكومت خدا بيرون رويد و او را ) درمانده كنيد ، چه در زمين و چه در آسمان ( باشيد ) ، و بغير از خدا شما هيچ سرپرستي و ياوري نداريد .‏

‏توضيحات : ‏
‏« مُعْجِزِينَ » : درمانده كنندگان ( نگا : هود / 20 و 33 ) . « مِن وَلِيٍّ وَ لا نَصِيرٍ » : ( نگا : بقره‌ / 107 ) .‏

آيه 23
‏متن آيه : ‏
‏ وَالَّذِينَ كَفَرُوا بِآيَاتِ اللَّهِ وَلِقَائِهِ أُوْلَئِكَ يَئِسُوا مِن رَّحْمَتِي وَأُوْلَئِكَ لَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ ‏

‏ترجمه : ‏
‏كساني كه آيات خدا و ملاقات او را باور ندارند ، ايشان از رحمت من مأيوس مي‌باشند ، و آنان عذاب دردناكي دارند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« يَئِسُوا » : نااميد گشته‌اند . مراد اين است كه به مرحمت من در حق نيكان و رساندن ايشان به بهشت باور ندارند .‏

آيه 24
‏متن آيه : ‏
‏ فَمَا كَانَ جَوَابَ قَوْمِهِ إِلَّا أَن قَالُوا اقْتُلُوهُ أَوْ حَرِّقُوهُ فَأَنجَاهُ اللَّهُ مِنَ النَّارِ إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَاتٍ لِّقَوْمٍ يُؤْمِنُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏امّا پاسخ قوم ( ابراهيم به ) او جز اين چيزي نبود كه ( به يكديگر ) گفتند : او را بكشيد يا بسوزانيد ! پس ( ايشان سرانجام او را به آتش انداختند و ما آتش را سرد و سالم براي ابراهيم كرديم و ) او را از آتش رهانيديم . در اين ( بي‌تأثير كردن آتش ، و رهانيدن ابراهيم از نيرنگ كافران ) نشانه‌هائي ( بر قدرت خدا ) براي مؤمنان است .‏

‏توضيحات : ‏
‏« فَمَا كَانَ جَوَابَ . . . » : واژه ( جَوابَ ) خبر مقدم ( كَانَ ) و ( إِلاّ أَن قَالُوا اقْتُلُوهُ أَوْ حَرِّقُوهُ ) اسم آن است .‏

آيه 25
‏متن آيه : ‏
‏ وَقَالَ إِنَّمَا اتَّخَذْتُم مِّن دُونِ اللَّهِ أَوْثَاناً مَّوَدَّةَ بَيْنِكُمْ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا ثُمَّ يَوْمَ الْقِيَامَةِ يَكْفُرُ بَعْضُكُم بِبَعْضٍ وَيَلْعَنُ بَعْضُكُم بَعْضاً وَمَأْوَاكُمُ النَّارُ وَمَا لَكُم مِّن نَّاصِرِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( ابراهيم خطاب به قوم خود ) گفت : شما غير از خدا ، بتهائي را براي خويشتن برگزيده‌ايد تنها به خاطر محبّت ( بزهكارانه‌اي ) كه در زندگي دنيا ميان خودتان ( نسبت به آباء و اجداد و قوم و قبيله خويش ) داريد ، سپس در روز قيامت ( دشمن يكديگر مي‌گرديد و اين رشته محبّت بزهكارانه از هم گسيخته مي‌شود ، و ) برخي از شما از برخي ديگر بيزاري مي‌جويد و بعضي از شما بعضي ديگر را نفرين مي‌كند ، و بالاخره جايگاهتان آتش دوزخ خواهد بود و هيچ يار و ياوري نخواهيد داشت ( تا شما را از عذاب خدا برهاند ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« مَوَدَّةَ بَيْنَكُمْ » : به خاطر محبّت ميان خود . مراد اين است كه بتهائي كه مي‌پرستيد ، مجسّمه افراد صالح يا بزرگان قوم است ، يا اين كه پدران خود را بر پرستش چنين بتهائي ديده‌ايد و محض تقليد از ايشان و چشم هم‌چشمي يكديگر ، شما هم آنها را مي‌پرستيد . و يا اين كه پرستش بتهاي مخصوص رمز وحدت هر قوم و قبيله‌اي بشمار مي‌آمد و بت‌پرستي تنها به خاطر دوست داشتن و جانبداري از قوم و قبيله بود و بس . واژه ( مَوَدَّة ) مفعول له است . « يَكْفُرُ » : بيزاري مي‌جويد ( نگا : ابراهيم‌ / 22 ، مريم‌ / 82 ) . كَفَرَ بِالشَّيْءِ : تَبَرَّأَ مِنْهُ .‏

آيه 26
‏متن آيه : ‏
‏ فَآمَنَ لَهُ لُوطٌ وَقَالَ إِنِّي مُهَاجِرٌ إِلَى رَبِّي إِنَّهُ هُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ ‏

‏ترجمه : ‏
‏لوط به ابراهيم ايمان آورد ( كه خود از موحّدان بزرگ بود ) . ابراهيم گفت : من به سوي پروردگارم هجرت مي‌كنم ( و در راه رضاي او گام برمي‌دارم ) چرا كه او مقتدر ( است و مرا از دست دشمنانم مي‌رهاند و به آرزويم مي‌رساند ، و ) حكيم است ( و به من جز كاري را فرمان نمي‌دهد كه در آن خير و صلاح باشد . ابراهيم از عراق به شام مهاجرت كرد و قوم و قبيله خود را رها ساخت ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« لُوطٌ » : شخصيّت والاي معاصر ابراهيم و از پيغمبران بزرگ خدا بود ( نگا : شعراء 160 - 175 ) . « إِنِّي مُهَاجِرٌ إِلي رَبِّي‌ » : ( نگا : صافّات‌ / 99 ) . من به عبادت پروردگارم مي‌پردازم . من در راه رضايت پروردگارم از اينجا هجرت مي‌كنم .‏

آيه 27
‏متن آيه : ‏
‏ وَوَهَبْنَا لَهُ إِسْحَاقَ وَيَعْقُوبَ وَجَعَلْنَا فِي ذُرِّيَّتِهِ النُّبُوَّةَ وَالْكِتَابَ وَآتَيْنَاهُ أَجْرَهُ فِي الدُّنْيَا وَإِنَّهُ فِي الْآخِرَةِ لَمِنَ الصَّالِحِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏ما به ابراهيم اسحاق و ( نوه‌اش ) يعقوب را عطاء كرديم ، و در دودمان او نبوّت قرار داديم و كتاب ( آسماني براي آنان فرستاديم ) و در دنيا پاداش او را داديم ، و وي در آخرت از زمره صالحان است .‏

‏توضيحات : ‏
‏« الْكِتَابَ » : مراد جنس كتاب است و شامل زبور و تورات و انجيل و قرآن مي‌گردد . « الصَّالِحِينَ » : ( نگا : بقره‌ / 130 ) . صالح بودن ، عالي‌ترين درجه كمال انساني در اعتقاد و ايمان و قول و عمل و اخلاق است ، و بسياري از پيغمبران از خدا تقاضا كرده‌اند تا ايشان را جزو صالحان قلمداد فرمايد ( نگا : نمل‌ / 19 ، قصص‌ / 27 ، شعراء / 83 ، صافّات / 100 ) . « أَجْرَهُ » : مراد مجموعه افتخارات دنيوي است . از قبيل : مدح او ، درود فرستادن بر او تا دنيا دنيا است ، بخشيدن فرزندان بايسته ، ادامه خطّ نبوّت در دودمان او .‏

آيه 28
‏متن آيه : ‏
‏ وَلُوطاً إِذْ قَالَ لِقَوْمِهِ إِنَّكُمْ لَتَأْتُونَ الْفَاحِشَةَ مَا سَبَقَكُم بِهَا مِنْ أَحَدٍ مِّنَ الْعَالَمِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏لوط را ( هم به سوي قوم خود فرستاديم و او ) زماني به قوم خود گفت : شما كار بسيار زشتي را انجام مي‌دهيد ، كار زشتي كه كسي از جهانيان پيش از شما مرتكب آن نشده است !‏

‏توضيحات : ‏
‏« لَتَأْتُونَ » : انجام مي‌دهيد . « الْفَاحِشَةَ » : كار بسيار زشت . مراد لِواط است ( نگا : اعراف‌ / 81 ، نمل‌ / 55 ) .‏

آيه 29
‏متن آيه : ‏
‏ أَئِنَّكُمْ لَتَأْتُونَ الرِّجَالَ وَتَقْطَعُونَ السَّبِيلَ وَتَأْتُونَ فِي نَادِيكُمُ الْمُنكَرَ فَمَا كَانَ جَوَابَ قَوْمِهِ إِلَّا أَن قَالُوا ائْتِنَا بِعَذَابِ اللَّهِ إِن كُنتَ مِنَ الصَّادِقِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏آيا شما با مردان آميزش مي‌كنيد ، و راه ( توليد و تكثير نسل ) را مي‌بنديد ، و در باشگاهها و مجالس خود ( آشكارا و در ميان جمع ، بدون ترس و خوف از يزدان ، و حيا و شرم از مردمان ) كارهاي زشت انجام مي‌دهيد ؟ ! ( و دامن عصمت به گناه مي‌آلائيد ؟ ! ) پاسخ قوم او جز اين نبود كه بگويند : اگر راست مي‌گوئي ، عذاب خدا را بر سر ما بياور ( و ما مردمان آلوده را امان مده ! )‏

‏توضيحات : ‏
‏« تَقْطَعُونَ السَّبِيلَ » : راهزني مي‌كنيد و مردمان را مي‌كشيد و اموالشان را به سرقت مي‌بريد . با عدم زناشوئي با زنان ، و انجام عمل لواط ، راه توليد نسل را تعطيل مي‌كنيد . « نَادِي‌ » : مجلس . محلّ اجتماعات . باشگاه . « الْمُنكَرَ » : زشت و پلشت . در اينجا مراد كاري است كه فطرت از آن بيزار و طبع سليم از آن گريزان است . مثل : همجنس‌گرائي ، كشف عورت ، دشنام و سخنان ركيك ، استهزاء و تمسخر . « فَمَا كَانَ جَوَابَ . . . » : ( نگا : عنكبوت‌ / 24 ) .‏

آيه 30
‏متن آيه : ‏
‏ قَالَ رَبِّ انصُرْنِي عَلَى الْقَوْمِ الْمُفْسِدِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( لوط از آستانه خدا كمك طلبيد و ) گفت : پروردگارا ! مرا بر قوم تباه پيشه پيروز گردان .‏

‏توضيحات : ‏
‏. . .‏

آيه 31
‏متن آيه : ‏
‏ وَلَمَّا جَاءتْ رُسُلُنَا إِبْرَاهِيمَ بِالْبُشْرَى قَالُوا إِنَّا مُهْلِكُو أَهْلِ هَذِهِ الْقَرْيَةِ إِنَّ أَهْلَهَا كَانُوا ظَالِمِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏هنگامي كه فرستادگان ( فرشته ) ما به پيش ابراهيم آمدند و ( تولّد اسحاق و يعقوب را ) نويد دادند و ( ضمناً ) افزودند كه ما اهل اين شهر را هلاك خواهيم كرد ، چرا كه اهل آن ستمگرند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« رُسُلُنَا » : فرستادگان ما . مراد فرشتگان مأمور نابودي قوم لوط است . « الْبُشْري‌ » : مژده . نويد . مراد بشارت تولّد اسحاق و بعدها نوه‌اش يعقوب است ( نگا : هود / 71 ) .‏

آيه 32
‏متن آيه : ‏
‏ قَالَ إِنَّ فِيهَا لُوطاً قَالُوا نَحْنُ أَعْلَمُ بِمَن فِيهَا لَنُنَجِّيَنَّهُ وَأَهْلَهُ إِلَّا امْرَأَتَهُ كَانَتْ مِنَ الْغَابِرِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏ابراهيم گفت : لوط در آن شهر است ! گفتند : ( نگران مباش ) ما بهتر ( از تو ) مي‌دانيم كه چه كساني در آن هستند . او را و خانواده و پيروانش را نجات خواهيم داد ، مگر همسر او را كه از جمله ماندگاران و نابود شوندگان خواهد بود .‏

‏توضيحات : ‏
‏« أَهْلَهُ » : خانواده‌اش . پيروانش . « الْغَابِرِينَ » : ماندگاران . هلاك شوندگان . ( نگا : اعراف‌ / 83 ، حجر / 60 ، شعراء / 171 ، نمل‌ / 57 ) .‏

آيه 33
‏متن آيه : ‏
‏ وَلَمَّا أَن جَاءتْ رُسُلُنَا لُوطاً سِيءَ بِهِمْ وَضَاقَ بِهِمْ ذَرْعاً وَقَالُوا لَا تَخَفْ وَلَا تَحْزَنْ إِنَّا مُنَجُّوكَ وَأَهْلَكَ إِلَّا امْرَأَتَكَ كَانَتْ مِنَ الْغَابِرِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏هنگامي كه فرستادگان ما پيش لوط آمدند ، لوط به خاطر آنان سخت ناراحت و دلتنگ شد . ( فرشتگان ) گفتند : مترس و غمگين مباش ! ما تو را و خانواده و پيروان تو را نجات خواهيم داد مگر همسرت را كه از ماندگاران و نابود شوندگان خواهد بود .‏

‏توضيحات : ‏
‏« سِي‌ءَ » : بدحال و ناراحت گرديد . مجهول ( سَآءَ ) است . « ذَرْعاً » : ( نگا : هود / 77 ) .‏

آيه 34
‏متن آيه : ‏
‏ إِنَّا مُنزِلُونَ عَلَى أَهْلِ هَذِهِ الْقَرْيَةِ رِجْزاً مِّنَ السَّمَاءِ بِمَا كَانُوا يَفْسُقُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏ما بر اهل اين شهر عذابي از آسمان به خاطر نافرماني و فسق و فجورشان نازل خواهيم كرد .‏

‏توضيحات : ‏
‏« مُنزِلُونَ » : فرود آورندگان . نازل كنندگان . « رِجْزاً » : عذاب . ( نگا : حجر / 74 ) .‏

آيه 35
‏متن آيه : ‏
‏ وَلَقَد تَّرَكْنَا مِنْهَا آيَةً بَيِّنَةً لِّقَوْمٍ يَعْقِلُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏ما از آن شهر آثار نماياني را برجاي گذاشتيم تا درس عبرتي براي كساني باشد كه از روي خرد عمل مي‌كنند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« ءَايَةً » : نشانه . مايه عبرت .‏

آيه 36
‏متن آيه : ‏
‏ وَإِلَى مَدْيَنَ أَخَاهُمْ شُعَيْباً فَقَالَ يَا قَوْمِ اعْبُدُوا اللَّهَ وَارْجُوا الْيَوْمَ الْآخِرَ وَلَا تَعْثَوْا فِي الْأَرْضِ مُفْسِدِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( همچنين فرستاديم ) شعيب را به سوي شهر مدين كه خود از اهالي آنجا بود . گفت : اي قوم من ! خداي را پرستش كنيد ، و ( سعادت ) روز بازپسين را بخواهيد ، و در زمين اصلاً فساد و تباهي نكنيد .‏

‏توضيحات : ‏
‏« أَخَاهُمْ شُعَيْباً » : ( نگا : اعراف‌ / 65 و 73 و85 ) . « لا تَعْثَوْا فِي الأرْضِ مُفْسِدِينَ » : ( نگا : بقره‌ / 60 ، اعراف‌ / 74 ) .‏

آيه 37
‏متن آيه : ‏
‏ فَكَذَّبُوهُ فَأَخَذَتْهُمُ الرَّجْفَةُ فَأَصْبَحُوا فِي دَارِهِمْ جَاثِمِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏او را تكذيب كردند و زلزله آنان را فرو گرفت و در خانه و كاشانه خود به رو در افتادند و مردند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« الرَّجْفَةُ » : زلزله . ( نگا : اعراف‌ / 78 ) . « جَاثِمِينَ » : ( نگا : اعراف‌ / 78 ) .‏

آيه 38
‏متن آيه : ‏
‏ وَعَاداً وَثَمُودَ وَقَد تَّبَيَّنَ لَكُم مِّن مَّسَاكِنِهِمْ وَزَيَّنَ لَهُمُ الشَّيْطَانُ أَعْمَالَهُمْ فَصَدَّهُمْ عَنِ السَّبِيلِ وَكَانُوا مُسْتَبْصِرِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( ما قبائل ) عاد و ثمود را ( نيز به گناهانشان گرفتيم و نابودشان كرديم ) و خانه و كاشانه ( ويران شده ) ايشان ( سر راه مسافرت شما است و ) براي شما نمايان است . اهريمن اعمال ( زشت و پلشت ) ايشان را در نظرشان آراست و بدين وسيله ايشان را از راه ( حق و حقيقت ) بازداشت ، در حالي كه چشم بينا داشتند ( و حق و باطل را در پرتو تبليغ انبياء از هم تشخيص مي‌دادند ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« عَاداً و ثَمُودَ » : مفعول فعل محذوف ( أَهْلَكْنَا ) يا ( أُذْكُرُوا ) است . واژه ثمود الف زائدي در رسم‌الخطّ قرآني به دنبال دارد . « تَبَيَّنَ » : آشكار است . فاعل آن ( مَسَاكِن ) و حرف ( مِن ) زائد است . يا فاعل آن ( إهلاك ) است كه از روند سخن استفاده مي‌شود . در اين صورت واژه ( مِنْ ) معني ( از جهت ، به سبب ) دارد ، بعضي هم آن را تبعيضيّه دانسته‌اند . « مُسْتَبْصِرِينَ » : دارندگان چشم بينا و عقل و فهم كافي و باخبر از راهنمائيهاي انبياء .‏

آيه 39
‏متن آيه : ‏
‏ وَقَارُونَ وَفِرْعَوْنَ وَهَامَانَ وَلَقَدْ جَاءهُم مُّوسَى بِالْبَيِّنَاتِ فَاسْتَكْبَرُوا فِي الْأَرْضِ وَمَا كَانُوا سَابِقِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( ما گول خوردگان زر و زور ، يعني ) قارون و فرعون و هامان را ( نيز به گناهانشان گرفتيم و نابودشان كرديم ) . موسي با دلائل و براهين روشن به سراغ آنان رفت ، امّا ايشان در زمين استكبار و برتري‌جوئي كردند ، ولي نتوانستند پيشي گيرند ( و از دست خدا بگريزند و خويشتن را از عذاب او برهانند ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« قَارُون‌ » : ( نگا : قصص‌ / 76 - 83 ) . « هَامَان » : ( نگا : قصص‌ / 37 - 42 ) . « مَا كَانُوا سَابِقِينَ » : پيشي گيرندگان بر خدا نبودند . يعني از حوزه قدرت خدا نتوانستند خارج شوند و از عذاب او خويشتن را به دور دارند .‏

آيه 40
‏متن آيه : ‏
‏ فَكُلّاً أَخَذْنَا بِذَنبِهِ فَمِنْهُم مَّنْ أَرْسَلْنَا عَلَيْهِ حَاصِباً وَمِنْهُم مَّنْ أَخَذَتْهُ الصَّيْحَةُ وَمِنْهُم مَّنْ خَسَفْنَا بِهِ الْأَرْضَ وَمِنْهُم مَّنْ أَغْرَقْنَا وَمَا كَانَ اللَّهُ لِيَظْلِمَهُمْ وَلَكِن كَانُوا أَنفُسَهُمْ يَظْلِمُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏ما هر يك از اينها را به گناهانشان گرفتيم : براي بعضي از ايشان طوفان همراه با سنگريزه حواله كرديم ، و بعضي از ايشان را صداي ( رعب‌انگيز صاعقه‌ها و زمين‌لرزه‌ها ) فرا گرفت ، و برخي از ايشان را هم به زمين فرو برديم ، و برخي ديگر را ( در آب دريا ) غرق كرديم . خداوند هرگز بديشان ستم نكرده است و آنان خودشان ( با ارتكاب كفر و فسق و فجور ) به خويشتن ستم كردند ( و نتيجه آن را هم ديدند و چشيدند ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« كُلاًّ » : جملگي اين گناهكاران مذكور را . « مَنْ أَرْسَلْنَا عَلَيْهِ حَاصِباً » : مراد عاد است كه قوم هود ( ع ) است ( نگا : حاقّه‌ / 6 ) . « حَاصِباً » : طوفاني كه در آن سنگريزه‌ها به حركت درآيند ( نگا : اسراء / 68 ) . « أَخَذَتْهُ الصَّيْحَةُ » : مراد ثمود است كه قوم صالح ( ع ) است ( نگا : هود / 67 ) . « الصَّيْحَةُ » : نداي صاعقه‌ها كه با زمين‌لرزه در مركز وقوع آن همراه است ( هود / 67 و 94 ، حجر / 73 و 83 ، مؤمنون‌ / 41 ) . « مَنْ خَسَفْنَا بِهِ الأرْضَ » : مراد قارون و قوم لوط است ( نگا : هود / 82 ، قصص‌ / 81 ) . « مَنْ أَغْرَقْنَا » : مراد قوم نوح و فرعون و فرعونيان است ( نگا : هود / 37 - 43 ، شعراء / 66 ) .‏

آيه 41
‏متن آيه : ‏
‏ مَثَلُ الَّذِينَ اتَّخَذُوا مِن دُونِ اللَّهِ أَوْلِيَاء كَمَثَلِ الْعَنكَبُوتِ اتَّخَذَتْ بَيْتاً وَإِنَّ أَوْهَنَ الْبُيُوتِ لَبَيْتُ الْعَنكَبُوتِ لَوْ كَانُوا يَعْلَمُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏كار كساني كه جز خدا ، ( اشخاص و اصنام و اشيائي را به دوستي برگرفته‌اند ، و از ميان آفريدگان ، براي خود ) سرپرستاني برگزيده‌اند ، همچون كار عنكبوت است كه ( براي حفظ خود از تارهاي ناچيز ) خانه‌اي برگزيده است ( بدون ديوار و سقف و در و پيكري كه وي را از گزند باد و باران و حوادث ديگر در امان دارد ) . بي‌گمان سست‌ترين خانه‌ها خانه و كاشانه عنكبوت است ، اگر ( آنان از سستي معبودها و پايگاههائي كه غير از خدا برگزيده‌اند باخبر بودند ، به خوبي ) مي‌دانستند ( كه در اصل بر تار عنكبوت تكيه زده‌اند ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« كَمَثَلِ الْعَنكَبُوتِ . . . » : خانه عنكبوت هر چند از عجائب آفرينش است ، ولي در سستي ضرب‌المثل است و سست‌تر از آن تصوّر نمي‌شود . « لَوْ كَانُوا يَعْلَمُونَ » : اگر مي‌دانستند ! كاش مي‌دانستند ! اين قيد مربوط به بتها و معبودهاي دروغين است‌ ؛ نه سستي خانه عنكبوت .‏

آيه 42
‏متن آيه : ‏
‏ إِنَّ اللَّهَ يَعْلَمُ مَا يَدْعُونَ مِن دُونِهِ مِن شَيْءٍ وَهُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ ‏

‏ترجمه : ‏
‏خداوند از چيزهائي كه بجز خدا به فرياد مي‌خوانند آگاه است و او چيره كار بجا است ( و بر نابودي آنان توانا است ، ولي حكمتش ايجاب مي‌كند كه به مردمان فرصت كافي بدهد و بر همگان اتمام حجّت كند ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« مَا يَدْعُونَ » : آنچه را كه به فرياد مي‌خوانند . آنچه را كه مي‌پرستند .‏

آيه 43
‏متن آيه : ‏
‏ وَتِلْكَ الْأَمْثَالُ نَضْرِبُهَا لِلنَّاسِ وَمَا يَعْقِلُهَا إِلَّا الْعَالِمُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏اينها مثالهائي هستند كه ما براي مردم مي‌زنيم ، و جز فرزانگان ، آنها را فهم نمي‌كنند ( و سواي خردمندان از آنها عبرت نمي‌گيرند و درس زندگي نمي‌آموزند ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« نَضْرِبُهَا لِلنَّاسِ » : براي مردم ذكر مي‌كنيم و بديشان ارمغان مي‌داريم . « مَا يَعْقِلُهَا » : آنها را فهم نمي‌كنند . مراد از فهم كردن و متوجّه شدن ، عبرت گرفتن و استفاده كردن است .‏

آيه 44
‏متن آيه : ‏
‏ خَلَقَ اللَّهُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ بِالْحَقِّ إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَةً لِّلْمُؤْمِنِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏خداوند آسمانها و زمين را از روي حساب و برابر حكمت آفريده است . قطعاً در اين ( آفرينش زيبا و به جاي كائنات ) نشانه بزرگي براي ايمانداران است ( تا با آن خالق جهان را بشناسند ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« بِالْحَقِّ » : به حق نه بيهوده و بازيچه ( نگا : انبياء / 16 ) . از روي حساب و برابر حكمت .‏

آيه 45
‏متن آيه : ‏
‏ اتْلُ مَا أُوحِيَ إِلَيْكَ مِنَ الْكِتَابِ وَأَقِمِ الصَّلَاةَ إِنَّ الصَّلَاةَ تَنْهَى عَنِ الْفَحْشَاء وَالْمُنكَرِ وَلَذِكْرُ اللَّهِ أَكْبَرُ وَاللَّهُ يَعْلَمُ مَا تَصْنَعُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( اي پيغمبر ! ) بخوان آنچه را كه از كتاب ( آسماني قرآن ) به تو وحي شده است ، و نماز را چنان كه بايد برپاي دار . مسلّماً نماز ( انسان را ) از گناهان بزرگ و از كارهاي ناپسند ( در نظر شرع ) بازمي‌دارد ، و قطعاً ذكر خدا و ياد الله ( از هر چيز ديگري ) والاتر و بزرگتر است ، و خداوند مي‌داند كه شما چه كارهائي را انجام مي‌دهيد ( و سزا و جزايتان را خواهد داد ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« الْكِتَابِ » : مراد قرآن است . « تَنْهي‌ » : باز مي‌دارد . به دور مي‌كند . « الْفَحْشَآءِ » : كارهاي بسيار زشت و پلشت همچون زنا . « الْمُنكَرِ » : زشت و ناپسند . مراد كارهائي است كه شرائع آسماني و عقلهاي سالم نمي‌پسندند و از آنها متنفّرند ، همچون كشت و كشتار و فساد و تباهي . « لَذِكْرُاللهِ أَكْبَرُ » : ( نگا : جمعه‌ / 9 ) . معني جمله : ياد خدا از هر عبادتي و از جمله نماز بالاتر است . نماز از هر عبادت ديگري والاتر است . خدا شما را ياد كند و تعريفتان نمايد و نعمتتان عطاء فرمايد ، بزرگتر از ذكر و يادي است كه شما با طاعت و عبادت نسبت به خدا اداء مي‌نمائيد ( نگا : بقره‌ / 152 ) .‏

آيه 46
‏متن آيه : ‏
‏ وَلَا تُجَادِلُوا أَهْلَ الْكِتَابِ إِلَّا بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ إِلَّا الَّذِينَ ظَلَمُوا مِنْهُمْ وَقُولُوا آمَنَّا بِالَّذِي أُنزِلَ إِلَيْنَا وَأُنزِلَ إِلَيْكُمْ وَإِلَهُنَا وَإِلَهُكُمْ وَاحِدٌ وَنَحْنُ لَهُ مُسْلِمُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏با اهل كتاب ( يعني با يهوديان و مسيحيان ) جز به روشي كه نيكوتر ( و نرمتر و آرامتر و به قبول نزديكتر ) باشد ، بحث و گفتگو مكن ، مگر با كساني از ايشان كه ستم كنند ( و متوسّل به زور يا گستاخي شوند و از حدّ اعتدال در جدال ، خارج گردند . در اين صورت شدّت و حدّت در مقابله با آنان بلامانع است ) . بگوئيد : به تمام آنچه از سوي خدا بر ما و بر شما نازل شده است ايمان داريم ( كه قرآن و تورات و انجيل است ) . معبود ما و معبود شما يكي است ، و ما تنها تسليم و فرمانبردار او هستيم .‏

‏توضيحات : ‏
‏« بِالَّتِي . . . » : با طريقه و شيوه‌اي كه ( نگا : نحل‌ / 125 ) . « إِلاّ الَّذِينَ ظَلَمُوا » : مگر كساني كه با سركشي و نافرماني به خود ستم كنند . مگر آنان كه به زور متوسّل شوند و گستاخي پيش گيرند .‏

آيه 47
‏متن آيه : ‏
‏ وَكَذَلِكَ أَنزَلْنَا إِلَيْكَ الْكِتَابَ فَالَّذِينَ آتَيْنَاهُمُ الْكِتَابَ يُؤْمِنُونَ بِهِ وَمِنْ هَؤُلَاء مَن يُؤْمِنُ بِهِ وَمَا يَجْحَدُ بِآيَاتِنَا إِلَّا الْكَافِرُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏همچنين ما كتاب ( آسماني قرآن ) را بر تو نازل كرده‌ايم و كساني كه پيش از اين ، كتاب ( آسماني همچون تورات و انجيل را ) براي آنان فرو فرستاده‌ايم ( و ايشان به راستي بدانها پايبند و معتقدند ) به اين كتاب ( آسماني قرآن نام ) ايمان مي‌آورند ( چرا كه هم نشانه‌هاي آن را در كتابهاي خود يافته‌اند و هم محتوايش را از نظر اصول كلّي هماهنگ با محتواي كتابهاي خويش مي‌بينند ) ، و از ميان اينان ( كه اهل مكّه و مشركان عرب هستند ، همچنين ) كساني بدان ايمان دارند ، و آيات ما را جز كافران انكار نمي‌كنند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« يُؤْمِنُونَ بِهِ » : مراد اهل كتابِ معتقد به تورات و انجيل است كه از ته دل به قرآن ايمان آوردند ( نگا : بقره‌ / 146 ) . « هؤلآءِ » : مراد اهل مكّه و عربهاي مشرك است . « مَا يَجْحَدُ » : انكار نمي‌كند . از مصدر جحود است كه به معني انكار كردن چيزي است به زبان كه آن چيز در دل ثابت و پذيرفته باشد ( نگا : نمل‌ / 14 ) . « الْكَافِرُونَ » : مراد افراد بي‌دينِ مُصرِّ بر كفر است .‏

آيه 48
‏متن آيه : ‏
‏ وَمَا كُنتَ تَتْلُو مِن قَبْلِهِ مِن كِتَابٍ وَلَا تَخُطُّهُ بِيَمِينِكَ إِذاً لَّارْتَابَ الْمُبْطِلُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏تو پيش از قرآن ، كتابي نمي‌خواندي ، و با دست راست خود چيزي نمي‌نوشتي كه اگر چنين مي‌شد ( و تو مطالعه كتب مي‌كردي و چيزي مي‌نوشتي و بالاخره سوادي مي‌داشتي ) باطلگرايان به شكّ و ترديد مي‌افتادند ( و مي‌گفتند : اين قرآن حاصل مطالعه شخصي و يادداشتهاي فردي تو است ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« مَا كُنتَ تَتْلُو » : نمي‌خواندي . در رسم‌الخطّ قرآني ، الف زائدي در آخر ( تَتْلُو ) است . « مِن قَبْلِهِ » : پيش از نزول قرآن . « بِيَمِينِكَ » : با دست راستت . تعبير با دست راست به خاطر آن است كه غالباً انسانها با دست راست مي‌نويسند . « الْمُبْطِلُونَ » : فرو روندگان در باطل . باطلگرايان ( نگا : اعراف‌ / 173 ) .‏

آيه 49
‏متن آيه : ‏
‏ بَلْ هُوَ آيَاتٌ بَيِّنَاتٌ فِي صُدُورِ الَّذِينَ أُوتُوا الْعِلْمَ وَمَا يَجْحَدُ بِآيَاتِنَا إِلَّا الظَّالِمُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( اين كتاب آسماني ، شكّ و ترديدي در حقّانيّت آن نيست و ) بلكه ( مجموعه‌اي از ) آيات هويدا و روشني است كه در سينه‌هاي دانشوران ( ثابت و استوار ) است ( و در پيش آگاهان و فرزانگان واضح و آشكار است كه اين قرآن كلام يزداني است‌ ؛ نه كلام انساني ) ، و جز ستمگران آيات ما را انكار نمي‌كنند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« هُوَ » : مراد قرآن است . « ءَايَاتٌ بَيِّنَاتٌ فِي صُدُورِالَّذِينَ أُوتُوا الْعِلْمَ » : آيات روشن و واضحي است در پيش فرزانگان ، و جاي در سينه ايشان دارد . يعني عالمان حقّجو و حقّگو آن را مي‌پذيرند و به حقّانيّت آن ايمان مي‌آورند ( نگا : في ظلال القرآن ) . آيه‌هاي آشكار و روشني است و در سينه‌هاي فرزانگان نگاهداري مي‌شود ، و علاوه بر سطور كتابها در صدور انسانها نيز محفوظ و از دستبرد حوادث زمان در امان است . « الظَّالِمُونَ » : كفّار و مشركين .‏

آيه 50
‏متن آيه : ‏
‏ وَقَالُوا لَوْلَا أُنزِلَ عَلَيْهِ آيَاتٌ مِّن رَّبِّهِ قُلْ إِنَّمَا الْآيَاتُ عِندَ اللَّهِ وَإِنَّمَا أَنَا نَذِيرٌ مُّبِينٌ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( انگار معجزه قرآن را كافي نمي‌دانند ) و مي‌گويند : چه مي‌شد اگر معجزاتي ( همچون عصاي موسي و يد بيضاء ) از سوي پروردگارش بدو عطاء مي‌گرديد ! ( تا ما با ديدن چنين معجزه‌هاي محسوسي ايمان مي‌آورديم ) . بگو : معجزات همه متعلّق به خدا است ( و آنچه او بخواهد رخ مي‌دهد ) ، و من تنها بيم دهنده روشنگري هستم و بس .‏

‏توضيحات : ‏
‏« ءَايَاتٌ » : مراد معجزات محسوس است . « عِندَاللهِ » : مال خدا . در دست خدا . مراد به فرمان و اراده خدا است . « نَذِيرٌ مُبِينٌ » : ( نگا : اعراف‌ / 184 ، هود / 25 ) .‏

آيه 51
‏متن آيه : ‏
‏ أَوَلَمْ يَكْفِهِمْ أَنَّا أَنزَلْنَا عَلَيْكَ الْكِتَابَ يُتْلَى عَلَيْهِمْ إِنَّ فِي ذَلِكَ لَرَحْمَةً وَذِكْرَى لِقَوْمٍ يُؤْمِنُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏آيا همين اندازه براي آنان كافي و بسنده نيست كه ما اين كتاب را بر تو نازل كرده‌ايم و پيوسته بر آنان خوانده مي‌شود ( و دائماً در طي قرون و اعصار ، همگان را به مبارزه مي‌خواند و معجزه جاويدان يزدان مي‌ماند ؟ ) مسلّماً در ( نزول ) اين ( كتاب ) رحمت بزرگي ( در حق بندگان ) و تذكّر سترگي است ( براي كساني كه درهاي قلب خود را به روي حقيقت مي‌گشايند ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« يُتْلي عَلَيْهِمْ » : بر آنان تلاوت مي‌شود . مراد اين است كه قرآن معجزه جاويدان است و براي صحّت و سقم آن مي‌توان پيوسته آن را ديد و آزمود . ديگر همانند معجزات حسّي پيشنهادي شما گذرا و ناپايدار نيست . « فِي ذلِكَ » : در نزول قرآن . « لَرَحْمَةً » : رحمت است و مردمان را از ضلالت مي‌رهاند و به سعادت مي‌رساند . « ذِكْري‌ » : يادآوري اعجاز قرآني و درسهاي آسماني .‏

آيه 52
‏متن آيه : ‏
‏ قُلْ كَفَى بِاللَّهِ بَيْنِي وَبَيْنَكُمْ شَهِيداً يَعْلَمُ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَالَّذِينَ آمَنُوا بِالْبَاطِلِ وَكَفَرُوا بِاللَّهِ أُوْلَئِكَ هُمُ الْخَاسِرُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏بگو : همين بس كه خدا ميان من و شما گواه است ( و مي‌داند كه من فرمان او را به شما رسانده‌ام و وظيفه خود را انجام داده‌ام ) . او مي‌داند آنچه در آسمانها و زمين است ( و لذا كار كسي بر او پنهان نمي‌ماند ) . كساني كه ( معبودهاي ) باطل را باور مي‌دارند ( و آنها را پرستش مي‌كنند ) و به خدا اعتقاد ندارند ، آنان واقعاً زيانكارند ( و سرمايه وجودشان را در برابر هيچ از دست مي‌دهند ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« شَهِيداً » : گواه . « بِالْبَاطِلِ » : مراد از باطل . همه آن چيزهائي است كه به غير از خدا پرستش شود .‏

آيه 53
‏متن آيه : ‏
‏ وَيَسْتَعْجِلُونَكَ بِالْعَذَابِ وَلَوْلَا أَجَلٌ مُّسَمًّى لَجَاءهُمُ الْعَذَابُ وَلَيَأْتِيَنَّهُم بَغْتَةً وَهُمْ لَا يَشْعُرُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏آنان عذاب را با عجله از تو مي‌خواهند ( و مسخره‌كنان مي‌گويند : اگر عذاب خدا حق است و دامن كفّار را مي‌گيرد ، پس چرا هر چه زودتر به سراغ ما نمي‌آيد و نابودمان نمي‌نمايد ؟ ) . اگر موعد مقرّري تعيين نشده بود ، عذاب ( الهي فوراً ) به سراغ ايشان مي‌آمد ، و ناگهاني و بدون مقدّمه و بي‌آن كه ايشان به خود آيند ، عذاب به سراغشان مي‌آمد .‏

‏توضيحات : ‏
‏« يَسْتَعْجِلُونَكَ » : ( نگا : رعد / 6 ، حجّ‌ / 47 ) . « بَغْتَةً » : ناگهاني . غيرمنتظره ( نگا : انعام‌ / 31 و 44 و 47 ، اعراف‌ / 95 و 187 ) .‏

آيه 54
‏متن آيه : ‏
‏ يَسْتَعْجِلُونَكَ بِالْعَذَابِ وَإِنَّ جَهَنَّمَ لَمُحِيطَةٌ بِالْكَافِرِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏آنان عذاب را با شتاب از تو مي‌خواهند ، و حال اين كه مسلّماً دوزخ كافران را در بر خواهد گرفت .‏

‏توضيحات : ‏
‏« لَمُحِيطَةٌ » : احاطه خواهد كرد . در بر خواهد گرفت . اسم فاعل معني استقبال دارد . يا اين كه بر اثر كفر و معاصي كه موجب دخول دوزخ بوده ، انگار دوزخ هم اينك ايشان را در بر گرفته است .‏

آيه 55
‏متن آيه : ‏
‏ يَوْمَ يَغْشَاهُمُ الْعَذَابُ مِن فَوْقِهِمْ وَمِن تَحْتِ أَرْجُلِهِمْ وَيَقُولُ ذُوقُوا مَا كُنتُمْ تَعْمَلُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏روزي عذاب دوزخ از بالاي سرشان و از زير پاهايشان ( و به طور كلّي از هر سو ) ايشان را فرا خواهد گرفت و خداوند بديشان خواهد فرمود : بچشيد ( جزاي ) كارهائي را كه ( در دنيا ) مي‌كرديد .‏

‏توضيحات : ‏
‏« يَوْمَ » : در روزي كه . روزي . اين واژه مي‌تواند ظرف فعل مقدّري باشد كه معني آن در بالا گذشت ، و يا اين كه متعلّق به ( مُحِيطَة ) بوده و معني آن چنين مي‌شود : دوزخ در روزي ايشان را فرا خواهد گرفت كه .‏

آيه 56
‏متن آيه : ‏
‏ يَا عِبَادِيَ الَّذِينَ آمَنُوا إِنَّ أَرْضِي وَاسِعَةٌ فَإِيَّايَ فَاعْبُدُونِ ‏

‏ترجمه : ‏
‏اي بندگان مؤمن من ! زمين من فراخ است ( و اگر در جائي تحت فشار كفّار و ستمگران بوديد ، مي‌توانيد به نقاط ديگري مسافرت كنيد ) و تنها مرا بپرستيد . ( چرا كه پرستش توحيدي ، رمز آزادگي و سرفرازي است ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« أَرْضِي وَاسِعَةٌ » : اشاره به اين است كه مسلمانان از سرزمين كفر - اگر قادر به عبادت نبودند - به سرزميني مهاجرت كنند كه در آن بتوانند به عبادت و طاعت بپردازند ( نگا : نساء / 97 - 100 ) .‏

آيه 57
‏متن آيه : ‏
‏ كُلُّ نَفْسٍ ذَائِقَةُ الْمَوْتِ ثُمَّ إِلَيْنَا تُرْجَعُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( سرانجام همه انسانها مي‌ميرند و ) هر كسي مزه مرگ را مي‌چشد سپس به سوي ما بازگردانده مي‌شويد ( و هر يك جزا و سزاي خود را مي‌گيريد ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« ذَآئِقَةُ » : چشنده .‏

آيه 58
‏متن آيه : ‏
‏ وَالَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَنُبَوِّئَنَّهُم مِّنَ الْجَنَّةِ غُرَفاً تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا نِعْمَ أَجْرُ الْعَامِلِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏كساني كه ايمان آورده و كارهاي شايسته انجام داده باشند ، ايشان را در كاخهاي عظيم بهشت جاي مي‌دهيم . كاخهائي كه در زير آنها رودبارها روان است . جاودانه در آن بسر مي‌برند ( و هرگز از آن نمي‌كوچند . به‌به ) پاداش آنان كه ( براي خدا ) كار مي‌كنند چه پاداش خوبي است !‏

‏توضيحات : ‏
‏« لَنُبَوِّئَنَّهُمْ » : قطعاً ايشان را مسكن و مأوي مي‌دهيم . نازل مي‌گردانيم ( نگا : آل‌عمران‌ / 121 ) . « غُرَفاً » : جمع غُرْفَة . ساختمانهاي بلند . كاخهاي سر به فلك كشيده ( نگا : زمر / 20 ) .‏

آيه 59
‏متن آيه : ‏
‏ الَّذِينَ صَبَرُوا وَعَلَى رَبِّهِمْ يَتَوَكَّلُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏آن كساني ( كه در برابر مشكلات زندگي و مشقّات تكاليف و وظائف ديني ) شكيبائي ورزيده‌اند و ( در همه احوال ) بر پروردگار خود تكيه و توكّل داشته‌اند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« أَلَّذِينَ » : صفت ( الْعَامِلِينَ ) است .‏

آيه 60
‏متن آيه : ‏
‏ وَكَأَيِّن مِن دَابَّةٍ لَا تَحْمِلُ رِزْقَهَا اللَّهُ يَرْزُقُهَا وَإِيَّاكُمْ وَهُوَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ ‏

‏ترجمه : ‏
‏چه بسيارند جنبندگاني كه ( در زمين با شما زندگي مي‌كنند و بر اثر ضعف ، حتّي ) نمي‌توانند روزي خود را بردارند ( و جابه‌جا كنند ، تا آن را بخورند يا بيندوزند ) . خدا روزي‌رسان آنها و شما است . ( پس غم روزي را نخوريد و ننگ خواري و اسارت را نپذيريد ) و خدا بس شنوا و آگاه است . ( لذا دعاي شما و صداي ساير آفريدگان خود را مي‌شنود ، و از حال و روز همگان باخبر است ، و سهم و روزي كسي و چيزي را فراموش نمي‌نمايد ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« كَأَيِّنْ » : چه بسيار است . كثير و فراوان است . « لا تَحْمِلُ » : مراد حمل كردن يا ذخيره نمودن است . يعني نمي‌توانند روزي خود را بردارند و از اينجا بدانجا برند ، و يا مانند موشها و مورچگان و زنبورهاي عسل توشه بيندوزند .‏

آيه 61
‏متن آيه : ‏
‏ وَلَئِن سَأَلْتَهُم مَّنْ خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ وَسَخَّرَ الشَّمْسَ وَالْقَمَرَ لَيَقُولُنَّ اللَّهُ فَأَنَّى يُؤْفَكُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏هر گاه از آنان ( كه كساني و يا بتهائي را شريك خدا مي‌دانند ) بپرسي چه كسي آسمانها و زمين را آفريده است ، و خورشيد و ماه را ( براي منافع شما انسانها روان و ) مسخّر كرده است‌ ؟ قطعاً خواهند گفت : خدا ! ( چرا كه مي‌دانند كه اين معبودهاي دروغين همه مخلوقند و توانائي آفرينش كائنات و چرخش كرات را نداشته و ندارند ) . پس چگونه ( با وجود اعتراف به يگانگي خدا در آفرينش كائنات و تسخير كرات ، از اقرار به يگانگي خدا در الوهيّت و فرمانروائي ) منحرف مي‌گردند ؟ !‏

‏توضيحات : ‏
‏« أَنَّي‌ » : چگونه . « يُؤْفَكُونَ » : برگردانده مي‌شوند ( نگا : مائده‌ / 75 ، توبه‌ / 30 ) .‏

آيه 62
‏متن آيه : ‏
‏ اللَّهُ يَبْسُطُ الرِّزْقَ لِمَن يَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ وَيَقْدِرُ لَهُ إِنَّ اللَّهَ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ ‏

‏ترجمه : ‏
‏خداوند روزي هر كس از بندگانش را بخواهد فراوان و گسترده مي‌كند و يا كم و تنگ مي‌گرداند ( برابر مصلحت و صلاح ديدي كه خود مي‌داند ) . خدا آگاه از هر چيز است .‏

‏توضيحات : ‏
‏« يَبْسُطُ » : توسعه مي‌دهد . فراخ و گسترده مي‌گرداند . « يَقْدِرُ » : كم مي‌كند . تنگ مي‌گرداند ( نگا : رعد / 26 ، اسراء30 ، قصص‌ / 82 ) .‏

آيه 63
‏متن آيه : ‏
‏ وَلَئِن سَأَلْتَهُم مَّن نَّزَّلَ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً فَأَحْيَا بِهِ الْأَرْضَ مِن بَعْدِ مَوْتِهَا لَيَقُولُنَّ اللَّهُ قُلِ الْحَمْدُ لِلَّهِ بَلْ أَكْثَرُهُمْ لَا يَعْقِلُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏اگر از آنان ( كه مشكوكند ) بپرسي چه كسي از آسمان آب بارانده است و زمين را به وسيله آن بعد از مردنش زنده گردانده است‌ ؟ قطعاً خواهند گفت : خدا ! بگو : ستايش خداي را ( كه حق آن اندازه روشن است كه مشركان نيز بدان اعتراف دارند ) . امّا بيشتر آنان نمي‌فهمند و نمي‌دانند ( كه به چه تناقض عجيبي گرفتارند . چرا كه به خالق رازق واحدي معتقدند و چيزهاي ديگري را هم پرستش مي‌كنند ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« أَحْيَا بِهِ الأرْضَ بَعْدَ مَوْتِهَا » : مراد روياندن گياهان از خاك خشك به وسيله برف و باران است . « الْحَمْدُ لِلّهِ » : خداي را سپاس بر ظهور حجّت و توفيق راه صواب .‏

آيه 64
‏متن آيه : ‏
‏ وَمَا هَذِهِ الْحَيَاةُ الدُّنْيَا إِلَّا لَهْوٌ وَلَعِبٌ وَإِنَّ الدَّارَ الْآخِرَةَ لَهِيَ الْحَيَوَانُ لَوْ كَانُوا يَعْلَمُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏زندگي اين دنيا جز لهو و لعب نيست ، و زندگي سراي آخرت زندگي است ، اگر فهم و شعور داشته باشند . ( چرا كه به دنبال زندگي جهان مرگ است ، ولي آخرت جاودانگي است ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« لَهْوٌ وَ لَعِبٌ » : ( نگا : انعام‌ / 32 ) . « الْحَيَوَانُ » : حيات و زندگي .‏

آيه 65
‏متن آيه : ‏
‏ فَإِذَا رَكِبُوا فِي الْفُلْكِ دَعَوُا اللَّهَ مُخْلِصِينَ لَهُ الدِّينَ فَلَمَّا نَجَّاهُمْ إِلَى الْبَرِّ إِذَا هُمْ يُشْرِكُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏هنگامي كه ( مشركان ) سوار كشتي مي‌شوند ( و ترس و نگراني بديشان دست مي‌دهد ) خالصانه و صادقانه خداي را به فرياد مي‌خوانند ( و غير او را فراموش مي‌گردانند ) . سپس هنگامي كه خدا آنان را نجات داد و سالم به خشكي رساند ، باز ايشان شرك مي‌ورزند ( و به انبازهائي براي خدا معتقد مي‌شوند ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« الْفُلْكِ » : كشتي ( نگا : بقره‌ / 164 ) . « مُخْلِصِينَ » : ( نگا : يوسف‌ / 24 ) . « الدِّينَ » : دعا ( نگا : تفسير زادالمسير ، قاسمي ، صفوة‌التفاسير ) .‏

آيه 66
‏متن آيه : ‏
‏ لِيَكْفُرُوا بِمَا آتَيْنَاهُمْ وَلِيَتَمَتَّعُوا فَسَوْفَ يَعْلَمُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏بگذار چيزهائي را كه بديشان داده‌ايم ناديده بگيرند و ( كفران نعمت كنند ، و چند روزي از لذّات زودگذر ) بهره‌مند گردند ، ( سرانجام ) خواهند فهميد ( كه چه سرنوشت شومي در انتظار ايشان است ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« لِيَكْفُرُوا بِمَآ ءَاتَيْنَاهُمْ » : بگذار نسبت به آياتي كه براي آنان فرستاده‌ايم كفر ورزند . بگذار كفران نعمتهائي را بكنند كه بديشان داده‌ايم .‏

آيه 67
‏متن آيه : ‏
‏ أَوَلَمْ يَرَوْا أَنَّا جَعَلْنَا حَرَماً آمِناً وَيُتَخَطَّفُ النَّاسُ مِنْ حَوْلِهِمْ أَفَبِالْبَاطِلِ يُؤْمِنُونَ وَبِنِعْمَةِ اللَّهِ يَكْفُرُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏مگر ( قريشيان با چشم عبرت و تفكّر ) نمي‌بينند كه ما ( سرزمين ايشان ، مكّه را ) حرم پر امن و اماني ساخته‌ايم ، در حالي كه دور و بر آنان مردم ربوده مي‌گردند ( و در همه جاي بيرون اين حرم غارت و كشتار مي‌كنند ؟ ! ) . آيا به ( بتهاي ) باطل ايمان دارند و نعمت خدا ( داد امنيّت مكّه و رسالت محمّد ) را ناديده و ناسپاس مي‌گذارند ؟‏

‏توضيحات : ‏
‏« حَرَماً ءَامِناً » : ( نگا : قصص‌ / 57 ) . « يُتَخَطَّفُ » : ربوده مي‌گردند . « الْبَاطِلِ » : چيزي كه اصل و اساس و حق و حقيقتي نداشته باشد . در اينجا مراد بتها است ( نگا : عنكبوت‌ / 52 ) .‏

آيه 68
‏متن آيه : ‏
‏ وَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرَى عَلَى اللَّهِ كَذِباً أَوْ كَذَّبَ بِالْحَقِّ لَمَّا جَاءهُ أَلَيْسَ فِي جَهَنَّمَ مَثْوًى لِّلْكَافِرِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏آخر چه كسي ستمگرتر از كسي است كه بر خدا دروغ بندد ، و يا ( دين ) حق را چون بدو رسد تكذيب كند ؟ ! آيا جايگاه كافران دوزخ نيست‌ ؟‏

‏توضيحات : ‏
‏« الْحَقِّ » : آئين راستين اسلام . قرآن كه كتاب راستين است .‏

آيه 69
‏متن آيه : ‏
‏ وَالَّذِينَ جَاهَدُوا فِينَا لَنَهْدِيَنَّهُمْ سُبُلَنَا وَإِنَّ اللَّهَ لَمَعَ الْمُحْسِنِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏كساني كه براي ( رضايت ) ما به تلاش ايستند و در راه ( پيروزي دين ) ما جهاد كنند ، آنان را در راههاي منتهي به خود رهنمود ( و مشمول حمايت و هدايت خويش ) مي‌گردانيم ، و قطعاً خدا با نيكوكاران است ( و كساني كه خدا در صف ايشان باشد پيروز و بهروزند ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« جَاهَدُوا فِينَا » : مراد هر گونه جهاد و تلاشي است كه در راه خدا و براي رضايت او و به منظور خدمت به دين اسلام انجام پذيرد . « لَنَهْدِيَنَّهُمْ » : ايشان را هدايت مي‌دهيم و رهنمود مي‌گردانيم و به خير و حق مي‌رسانيم . « سُبُلَنَا » : راههاي منتهي به خودمان . راههاي حركت و سير به سوي خدا و وصول به رضايت‌الله . مراد افزايش هدايت و توفيق در خيرات و حسنات است ( نگا : محمّد / 17 ، مريم‌ / 76 ) .‏

 

موضوعات: موقعیت فعلی: فهرست قرآن / سوره عنكبوت / تفسیر نور  لینک ثابت
[سه شنبه 1395-02-28] [ 03:01:00 ب.ظ ]




 

موقعیت فعلی: فهرست قرآن / سوره قصص / تفسیر نور

 

آيه 1
‏متن آيه : ‏
‏ طسم ‏

‏ترجمه : ‏
‏طا . سين . ميم .‏

‏توضيحات : ‏
‏« طسم‌ » : از حروف مقطّعه‌اند ( نگا : بقره‌ / 1 ) .‏

آيه 2
‏متن آيه : ‏
‏ تِلْكَ آيَاتُ الْكِتَابِ الْمُبِينِ ‏

‏ترجمه : ‏
‏اينها آيه‌هاي كتاب روشن و روشنگرند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« تِلْكَ » : اين آيات قرآني . « الْمُبِينِ » : آشكار . آشكار كننده ( نگا : مائده‌ / 15 ، يوسف‌ / 1 ، حجر / 1 ) . يعني قرآن مجيد با محتواي روشنش ، حق را از باطل و راه را از بيراهه نمودار مي‌سازد و روشنگر راه سعادت انسانها مي‌باشد .‏

آيه 3
‏متن آيه : ‏
‏ نَتْلُوا عَلَيْكَ مِن نَّبَإِ مُوسَى وَفِرْعَوْنَ بِالْحَقِّ لِقَوْمٍ يُؤْمِنُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏ما راست و درست بر تو گوشه‌اي از داستان واقعي موسي و فرعون را مي‌خوانيم ، براي ( استفاده ) كساني كه مؤمنند ( و مي‌خواهند در ميان انبوه مشكلات ، راه خود را به سوي هدف بگشايند ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« نَتْلُو » : تلاوت مي‌كنيم . مي‌خوانيم . در رسم‌الخطّ قرآني ، الف زائدي در آخر دارد . « نَبَإِ » : خبر . داستان ( نگا : مائده‌ / 27 ، انعام‌ / 34 و 67 ) . « مِن نَّبَإِ » : حرف ( مِنْ ) تبعيضيّه است . يعني گوشه‌اي از اين داستان پرماجرا . « بِالْحَقِّ » : راست و درست . عين واقعيّت . يعني آنچه در اينجا آمده است ، نه تنها خالي از هر گونه خرافات است ، بلكه بيان واقعي مطالب حقيقي است . « لِقَوْمٍ يُؤْمِنُونَ » : تأكيدي است بر اين حقيقت كه مؤمنان هدف اصلي اين آيات بوده و ذكر داستان به خاطر آنان و جهت استفاده ايشان است .‏

آيه 4
‏متن آيه : ‏
‏ إِنَّ فِرْعَوْنَ عَلَا فِي الْأَرْضِ وَجَعَلَ أَهْلَهَا شِيَعاً يَسْتَضْعِفُ طَائِفَةً مِّنْهُمْ يُذَبِّحُ أَبْنَاءهُمْ وَيَسْتَحْيِي نِسَاءهُمْ إِنَّهُ كَانَ مِنَ الْمُفْسِدِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏فرعون در سرزمين ( مصر ، شروع به ) استكبار و سلطه‌گري كرد ، و ( در ميان ) مردمان آنجا ( تفرّقه انداخت و آنان ) را به گروهها و دسته‌هاي مختلفي تبديل نمود . ( هر گروهي و دسته‌اي به دفاع از افراد خود و جنگ و دشمني با سايرين مي‌پرداخت . فرعون مخصوصاً مردمان مصر را به دو گروه مشخّص قبطيان و سبطيان تقسيم كرد ، و ) گروهي از ايشان را ( كه سبطيان يعني بني‌اسرائيل بودند ، در برابر قبطيان ) ضعيف و ناتوان مي‌كرد . پسرانشان را سر مي‌بريد و دخترانشان را ( براي خدمتگذاري ) زنده نگاه مي‌داشت . او مسلّماً از زمره تباهكاران ( و جنايتكاران تاريخ ) بود .‏

‏توضيحات : ‏
‏« عَلا » : سركشي و قلدري كرد . زورگوئي كرد و بزرگي فروخت ( نگا : مؤمنون‌ / 91 و 46 ، يونس‌ / 83 ) . « شِيَعاً » : جمع شيعة ، گروهها و دسته‌ها . طوائف گوناگون . « طَآئِفَةً مِّنْهُمْ » : مراد سبطيان يا بني‌اسرائيل است ( نگا : بقره‌ / 49 ) . « يَسْتَحْيِي نِسَآءَهُمْ » : ( نگا : بقره‌ / 49 ، اعراف‌ / 127 و 141 ، ابراهيم‌ / 6 ) .‏

آيه 5
‏متن آيه : ‏
‏ وَنُرِيدُ أَن نَّمُنَّ عَلَى الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا فِي الْأَرْضِ وَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَنَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏ما مي‌خواستيم كه به ضعيفان و ناتوانان تفضّل نمائيم و ايشان را پيشوايان و وارثان ( حكومت و قدرت ) سازيم .‏

‏توضيحات : ‏
‏« نَمُنَّ » : تفضّل كنيم و نعمت بخشيم . مشمول مواهب خود نمائيم ( نگا : آل‌عمران‌ / 164 ، نساء / 94 ، انعام‌ / 53 ، طه‌ / 37 ) . « أَئِمَّةً » : جمع امام ، پيشوايان . سردستگان ( نگا : انبياء / 73 ، توبه‌ / 12 ) . « الْوَارِثِينَ » : به ارث برندگان . مراد به دست گيرندگان و دريافت كنندگان حكومت و قدرت است ( نگا : شعراء / 59 ) .‏

آيه 6
‏متن آيه : ‏
‏ وَنُمَكِّنَ لَهُمْ فِي الْأَرْضِ وَنُرِي فِرْعَوْنَ وَهَامَانَ وَجُنُودَهُمَا مِنْهُم مَّا كَانُوا يَحْذَرُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و ايشان را در سرزمين ( مصر ) مستقرّ گردانيم و سلطه و حكومتشان دهيم ، و بر دست مستضعفان ، به فرعون و هامان و لشكريانشان چيزي را بنمايانيم كه از آن در هراس بودند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« نُمَكِّنَ » : مكانت و منزلت بخشيم . سلطه و قدرت دهيم . مستقرّ سازيم و حكومت دهيم . « هَامَان » : وزير فرعون و مستشار اعظم او بود « مَا » : آنچه . مراد هلاك فرعون و فرعونيان بر دست بني‌اسرائيل است ( نگا : يونس‌ / 90 ) كه در اينجا به مقدّمات آن اشاره شده است .‏

آيه 7
‏متن آيه : ‏
‏ وَأَوْحَيْنَا إِلَى أُمِّ مُوسَى أَنْ أَرْضِعِيهِ فَإِذَا خِفْتِ عَلَيْهِ فَأَلْقِيهِ فِي الْيَمِّ وَلَا تَخَافِي وَلَا تَحْزَنِي إِنَّا رَادُّوهُ إِلَيْكِ وَجَاعِلُوهُ مِنَ الْمُرْسَلِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏ما به مادر موسي الهام كرديم كه موسي را شير بده ، و هنگامي كه بر او ترسيدي ، وي را به دريا ( گونه نيل ) بينداز ، و مترس و غمگين مباش كه ما او را به تو باز مي‌گردانيم و از زمره پيغمبرانش مي‌نمائيم .‏

‏توضيحات : ‏
‏« أَوْحَيْنَا » : الهام كرديم . پيام داديم ( نگا : نحل‌ / 68 ، مائده‌ / 111 ، طه‌ / 38 ، انفال‌ / 12 ، زلزله‌ / 5 ) . « الْيَمِّ » : دريا . مراد رودخانه عظيم نيل است ( نگا : طه‌ / 39 ) .‏

آيه 8
‏متن آيه : ‏
‏ فَالْتَقَطَهُ آلُ فِرْعَوْنَ لِيَكُونَ لَهُمْ عَدُوّاً وَحَزَناً إِنَّ فِرْعَوْنَ وَهَامَانَ وَجُنُودَهُمَا كَانُوا خَاطِئِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( كار به جائي رسيد كه مادر موسي ناچار شد ، او را به دريا گونه نيل بيندازد ) خاندان فرعون ، موسي را ( از روي امواج نيل ) بر گرفتند تا سرانجام دشمن آنان و مايه اندوهشان گردد ! مسلّماً فرعون و هامان و لشكريانشان خطاكار بودند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« ءَالُ » : خاندان . دار و دسته . « لِيَكُونَ » : لام اين واژه لام عاقبت است‌ ؛ نه لام علّت . يعني سرانجام و عاقبت كار چنين شد . « حَزَناً » : حُزْن و حَزَن به معني غم و اندوه است . در اينجا به معني اسم فاعل مُحْزِن است ، يعني : مايه اندوه و سبب غم .‏

آيه 9
‏متن آيه : ‏
‏ وَقَالَتِ امْرَأَتُ فِرْعَوْنَ قُرَّتُ عَيْنٍ لِّي وَلَكَ لَا تَقْتُلُوهُ عَسَى أَن يَنفَعَنَا أَوْ نَتَّخِذَهُ وَلَداً وَهُمْ لَا يَشْعُرُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏زن فرعون ( آسيه هنگامي كه ديد آنان قصد كشتن كودك را دارند ) گفت : او را نكشيد ، نور چشم من و تو است . شايد براي ما مفيد باشد ، و يا اصلاً او را پسر خود كنيم . آنان نمي‌فهميدند ( كه دست تقدير در پس پرده غيب چه بازي مي‌كند ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« قُرَّةُ عَيْنٍ » : روشني چشم . مراد مايه سرور و شادماني است ( نگا : طه‌ / 40 ) . ( قُرَّةُ ) خبر مبتداي محذوف است و اصل آن چنين است : هُوَ قُرَّةُ عَيْنٍ . « إِمْرَأَةُ فِرْعَوْنَ » : زن فرعون . مراد آسيه ، همسر فرعون است كه قرآن او را زن باايماني معرّفي مي‌كند ( نگا : تحريم‌ / 11 ) .‏

آيه 10
‏متن آيه : ‏
‏ وَأَصْبَحَ فُؤَادُ أُمِّ مُوسَى فَارِغاً إِن كَادَتْ لَتُبْدِي بِهِ لَوْلَا أَن رَّبَطْنَا عَلَى قَلْبِهَا لِتَكُونَ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏دل مادر موسي تهي ( از صبر و قرار ) شد ، و اگر دل او را ( با اعطاي صبر و شكيبائي ) برجاي و استوار نمي‌داشتيم تا از زمره باورمندان ( به وعده خدا ) باشد ، نزديك بود ( بر اثر ناراحتي و پريشاني ، راز ) او را آشكار سازد ( و فرياد بزند كه واي فرزندم ! ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« فَارِغاً » : خالي و تهي . مراد خالي از قوّت و قدرت ضبط خود و تهي از خويشتنداري و شكيبائي ( نگا : ابراهيم‌ / 43 ) . « إِنْ . . . لَتُبْدِي . . . » : از مصدر ابداء به معني بيان و اظهار است . « رَبَطْنَا عَلي قَلْبِهَا » : دل او را بر جاي و استوار داشتيم ( نگا : كهف‌ / 14 ) . « الْمُؤْمِنينَ » : مراد باورمندان و معتقدان به وعده خدا است ، كه در اينجا ( إِنَّا رَآدُّوهُ إِلَيْكِ . . . ) در آيه هفتم است .‏

آيه 11
‏متن آيه : ‏
‏ وَقَالَتْ لِأُخْتِهِ قُصِّيهِ فَبَصُرَتْ بِهِ عَن جُنُبٍ وَهُمْ لَا يَشْعُرُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( مادر موسي ، در پرتو لطف خدا ، آرامش خود را بازيافت ) و به خواهر موسي گفت : او را پيجوئي و پيگيري كن ( تا ببينيم حال و وضع او چه مي‌شود . خواهر موسي دستور مادر را انجام و دورادور موسي را زير نظر داشت ) و او را از جانبي مي‌ديد بدون اين كه آنان بدانند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« قُصِّيهِ » : او را دنبال كن . حال و وضع او را بپاي . « عَن جُنُبٍ » : از جانبي . از گوشه‌اي . مراد دورادور است . « وَ هُمْ لا يَشْعُرُونَ » : در حالي كه فرعون و فرعونيان نمي‌دانستند كه او خواهر موسي است و مشغول ديد زدن است .‏

آيه 12
‏متن آيه : ‏
‏ وَحَرَّمْنَا عَلَيْهِ الْمَرَاضِعَ مِن قَبْلُ فَقَالَتْ هَلْ أَدُلُّكُمْ عَلَى أَهْلِ بَيْتٍ يَكْفُلُونَهُ لَكُمْ وَهُمْ لَهُ نَاصِحُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و ما دايگان را از او بازداشتيم ( و نگذاشتيم نوزاد را بمكد ) پيش از آن ( كه مادرش را پيدا و به دايگاني موسي ببرند ! مأموران در جستجوي دايگان مي‌گشتند . خواهر موسي خود را بديشان رساند ) و گفت : آيا شما را به ساكنان خانواده‌اي رهنمود كنم كه برايتان سرپرستي او را بر عهده گيرند ( و وي را شير دهند و پرورش كنند ) و خيرخواه و دلسوز او باشند ؟‏

‏توضيحات : ‏
‏« حَرَّمْنَا » : تحريم كرديم . مراد از تحريم ، منع كردن و بازداشتن است . « الْمَرَاضِعَ » : جمع مُرْضِع ، زنان شيرده . دايگان . يا جمع مَرْضَع است و اسم مكان و مراد است . يا اين كه مصدر ميمي و به معني رضاع و شير دادن است . « نَاصِحُونَ » : دلسوزان . خيرخواهان .‏

آيه 13
‏متن آيه : ‏
‏ فَرَدَدْنَاهُ إِلَى أُمِّهِ كَيْ تَقَرَّ عَيْنُهَا وَلَا تَحْزَنَ وَلِتَعْلَمَ أَنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ وَلَكِنَّ أَكْثَرَهُمْ لَا يَعْلَمُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( مأموران مادر موسي را به قصر فرعون بردند و نوزاد سخت او را مكيدن گرفت و برق خوشحالي از چشمها جستن كرد ، و بدين ترتيب ) ما موسي را به مادرش بازگردانديم تا چشمش ( از ديدار او ) روشن شود ( و غم و اندوهي در دل او نماند ) و غمگين نگردد و بداند كه وعده خدا راست است ، اگر چه بيشتر مردم ( چنين ) نمي‌دانند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« كَيْ تَقَرَّ عَيْنُها » : ( نگا : قصص‌ / 9 ) .‏

آيه 14
‏متن آيه : ‏
‏ وَلَمَّا بَلَغَ أَشُدَّهُ وَاسْتَوَى آتَيْنَاهُ حُكْماً وَعِلْماً وَكَذَلِكَ نَجْزِي الْمُحْسِنِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و زماني كه موسي به نهايت قدرت و رشد ( جسماني ) خود رسيد ، و خرد و انديشه‌اش كامل گرديد ، بدو فرزانگي و دانش داديم ، و ما اين گونه به نيكوكاران پاداش مي‌دهيم ( و خوبي و نيكي ايشان را با خوبي و نيكي پاسخ داده و آنان را در هر دو جهان ياري مي‌كنيم و خوشبخت مي‌گردانيم ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« أَشُدَّ » : قدرت و قوّت . مراد رشد و نموّ جسماني است . « إِسْتَوي‌ » : تكامل و تعادل پيدا كرد و از نظر خرد و انديشه كامل گرديد . « حُكْماً » : حكمت . فرزانگي . روشن‌بيني ( نگا : انعام‌ / 89 ) .‏

آيه 15
‏متن آيه : ‏
‏ وَدَخَلَ الْمَدِينَةَ عَلَى حِينِ غَفْلَةٍ مِّنْ أَهْلِهَا فَوَجَدَ فِيهَا رَجُلَيْنِ يَقْتَتِلَانِ هَذَا مِن شِيعَتِهِ وَهَذَا مِنْ عَدُوِّهِ فَاسْتَغَاثَهُ الَّذِي مِن شِيعَتِهِ عَلَى الَّذِي مِنْ عَدُوِّهِ فَوَكَزَهُ مُوسَى فَقَضَى عَلَيْهِ قَالَ هَذَا مِنْ عَمَلِ الشَّيْطَانِ إِنَّهُ عَدُوٌّ مُّضِلٌّ مُّبِينٌ ‏

‏ترجمه : ‏
‏موسي ( از قصر فرعون ، رهسپار كوچه و بازار پايتخت مملكت شد ) و بدون اين كه اهالي شهر مطّلع شوند ، وارد آنجا گرديد . در شهر ديد كه دو مرد مي‌جنگند كه يكي از قبيله او ( بني‌اسرائيليها ) و ديگري از دشمنان او ( يعني از طائفه قبطيهاي جانبدارِ فرعون ) است . فردي كه از قبيله او بود ، عليه كسي كه از دشمنانش بود ، از موسي كمك خواست ( و موسي كمكش كرد ) و مشتي بدو زد و او را كشت ! موسي گفت : اين از عمل شيطان بود ( چرا كه با وسوسه خود بر سر خشمم آورد و غافلگيرم كرد ) . واقعاً او دشمن گمراه كننده آشكاري است .‏

‏توضيحات : ‏
‏« الْمَدِينَةِ » : مراد پايتخت مملكت فرعون است كه گويا « منف‌ » يا « مصر » و يا اين كه « مصرايم‌ » نام داشته است . « عَلي حينِ » : حرف ( عَلي ) به معني ( في ) است . « شِيَعَةِ‌ » : قوم و قبيله . « إِسْتَغَاثَ » : ياري و كمك خواست . فريادرس طلبيد . « وَكَزَ » : مشت زد . « قَضي عَلَيْهِ » : او را كشت .‏

آيه 16
‏متن آيه : ‏
‏ قَالَ رَبِّ إِنِّي ظَلَمْتُ نَفْسِي فَاغْفِرْ لِي فَغَفَرَ لَهُ إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( موسي از كرده خود پشيمان شد و رو به درگاه خدا كرد و ) گفت : پروردگارا ! من بر خويشتن ( با كشتن يك تن ) ستم كردم ، پس ( به فريادم رس و ) مرا ببخش . ( خدا دعايش را اجابت كرد ) و او را بخشيد ، چرا كه خدا بس آمرزگار و مهربان ( درباره بندگان پشيمان و توبه‌كار ) است .‏

‏توضيحات : ‏
‏« ظَلَمْتُ نَفْسِي‌ » : ( نگا : نمل‌ / 44 ) .‏

آيه 17
‏متن آيه : ‏
‏ قَالَ رَبِّ بِمَا أَنْعَمْتَ عَلَيَّ فَلَنْ أَكُونَ ظَهِيراً لِّلْمُجْرِمِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏گفت : پروردگارا ! به پاس نعمتهائي كه به من عطاء فرموده‌اي ( و عطاء مي‌فرمائي كه مغفرت و مرحمت است ) ، هرگز پشتيبان بدكاران و بزهكاران نخواهم شد .‏

‏توضيحات : ‏
‏« بِمَآ أَنْعَمْتَ عَلَيَّ » : حرف باء مي‌تواند براي سبب و يا قسم استعطافي باشد . در صورت نخست ، يعني : به سبب نعمتهائي كه عطاء فرموده‌اي كه قدرت و قوت و جاه و نعمت و عزّت و دانش و حكمت است . و به سبب لطفي كه مي‌فرمائي و مغفرتي كه عطاء مي‌نمائي . در صورت دوم ، يعني : تو را سوگند مي‌دهم به نعمتهائي كه روا داشته‌اي اين كه مرا ببخشي و آمرزش خويش را بهره‌ام گرداني ، كه اگر چنين شود ، ديگر من . . .‏

آيه 18
‏متن آيه : ‏
‏ فَأَصْبَحَ فِي الْمَدِينَةِ خَائِفاً يَتَرَقَّبُ فَإِذَا الَّذِي اسْتَنصَرَهُ بِالْأَمْسِ يَسْتَصْرِخُهُ قَالَ لَهُ مُوسَى إِنَّكَ لَغَوِيٌّ مُّبِينٌ ‏

‏ترجمه : ‏
‏در شهر ، ترسان و نگران ، شب را به روز آورد ، و ناگهان كسي كه ديروز از موسي ياري و مدد خواسته بود ، او را به فرياد خواند ( چرا كه با قبطي ديگري گلاويز شده بود و از عهده‌اش بر نمي‌آمد ) . موسي بدو گفت : حقاً تو گمراه آشكاري .‏

‏توضيحات : ‏
‏« يَتَرَقَّبُ » : خويشتن را مي‌پائيد ، و مواظب مأموران بود . چشم به راه گرفتاري و مجازات خويش بود . جمله فعل و فاعل خبر دوم ( أَصْبَحَ ) يا حال ضمير مستتر در ( خَآئِفاً ) است . برخي ( أَصْبَحَ ) را تامّ بشمار آورده‌اند و ( خَآئِفاً ) و ( يَتَرَقَّبُ ) را حال اوّل و دوم دانسته‌اند . « غَوِيٌّ » : گمراه و سرگشته .‏

آيه 19
‏متن آيه : ‏
‏ فَلَمَّا أَنْ أَرَادَ أَن يَبْطِشَ بِالَّذِي هُوَ عَدُوٌّ لَّهُمَا قَالَ يَا مُوسَى أَتُرِيدُ أَن تَقْتُلَنِي كَمَا قَتَلْتَ نَفْساً بِالْأَمْسِ إِن تُرِيدُ إِلَّا أَن تَكُونَ جَبَّاراً فِي الْأَرْضِ وَمَا تُرِيدُ أَن تَكُونَ مِنَ الْمُصْلِحِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و همين كه موسي خواست به سوي كسي كه دشمن آن دو بود دست بگشايد و حمله نمايد ، ( مرد قبطي فرياد زد و ) گفت : آيا مي‌خواهي مرا بكشي همان گونه كه ديروز كسي را كشتي‌ ؟ در زمين جز اين نمي‌خواهي كه ستمگر زورگوئي باشي ، و نمي‌خواهي كه از اصلاحگران باشي .‏

‏توضيحات : ‏
‏« يَبْطِشَ » : حمله‌ور شود . يورش برد . « جَبَّاراً » : زورگو . قدرتمند و قدرت‌نما . نيرومندي كه هر چه بخواهد بكند و از فرمان خدا نافرماني نمايد .‏

آيه 20
‏متن آيه : ‏
‏ وَجَاء رَجُلٌ مِّنْ أَقْصَى الْمَدِينَةِ يَسْعَى قَالَ يَا مُوسَى إِنَّ الْمَلَأَ يَأْتَمِرُونَ بِكَ لِيَقْتُلُوكَ فَاخْرُجْ إِنِّي لَكَ مِنَ النَّاصِحِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( وقتي كه خبر كشته شدن قبطي پراكنده شد ) مردي ( كه از خانواده فرعون بود و ايمان آورده بود ) از نقطه دوردست شهر شتابان آمد و گفت : اي موسي ! درباريان و بزرگان قوم براي كشتن تو به رايزني نشسته‌اند ، پس ( هر چه زودتر از شهر ) بيرون برو . مسلّماً من از خيرخواهان و دلسوزان تو هستم .‏

‏توضيحات : ‏
‏« أَقْصَي‌الْمَدينَةِ » : دورترين نقطه شهر . « يَسْعي‌ » : مراد از سعي ، سرعت در رفتن است . « الْمَلأَ » : بزرگان دولت . دولتمردان . « يَأْتَمِرُونَ » : مشاورت مي‌كنند . رايزني مي‌نمايند . « النَّاصِحِينَ » : ( نگا : اعراف‌ / 21 و 79 ، يوسف‌ / 11 ، قصص‌ / 12 ) .‏

آيه 21
‏متن آيه : ‏
‏ فَخَرَجَ مِنْهَا خَائِفاً يَتَرَقَّبُ قَالَ رَبِّ نَجِّنِي مِنَ الْقَوْمِ الظَّالِمِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏موسي از شهر خارج شد ، در حالي كه ترسان و چشم به راه بود ( كه هر لحظه حادثه‌اي رخ دهد و فرعونيان او را دستگير كنند . خدا را به فرياد خواند و ) گفت : پروردگارا ! مرا از مردمان ستمگر رهائي بخش .‏

‏توضيحات : ‏
‏« خَآئِفاً » : ترسان . « يَتَرَقَّبُ » ، انتظار مي‌كشيد . چشم به راه دستگيري و وقوع پي‌آمدها و حوادث بود .‏

آيه 22
‏متن آيه : ‏
‏ وَلَمَّا تَوَجَّهَ تِلْقَاء مَدْيَنَ قَالَ عَسَى رَبِّي أَن يَهْدِيَنِي سَوَاء السَّبِيلِ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و هنگامي كه رو به جانب مدين ( شهر شعيب ) كرد ، گفت : اميد است كه پروردگارم مرا به راستاي راه رهنمود فرمايد ( و ناهمواريها و گرفتاريها را از سر من به دور دارد ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« تَوَجَّهَ » : روكرد . « تِلْقَآءَ » : جانب . سو . « مَدْيَنَ » : ( نگا : اعراف‌ / 85 ) . « عَسي‌ » : اميد است . « سَوَآءَالسَّبِيلِ » : ( نگا : بقره‌ / 108 ، مائده‌ / 12 و 60 و 77 ) .‏

آيه 23
‏متن آيه : ‏
‏ وَلَمَّا وَرَدَ مَاء مَدْيَنَ وَجَدَ عَلَيْهِ أُمَّةً مِّنَ النَّاسِ يَسْقُونَ وَوَجَدَ مِن دُونِهِمُ امْرَأتَيْنِ تَذُودَانِ قَالَ مَا خَطْبُكُمَا قَالَتَا لَا نَسْقِي حَتَّى يُصْدِرَ الرِّعَاء وَأَبُونَا شَيْخٌ كَبِيرٌ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و هنگامي كه به ( چاه ) آب مدين رسيد ، مردمان زيادي را ديد كه بر آن گرد آمده‌اند و چهارپايان خود را سيراب مي‌كنند ، و آن طرف‌تر دو زني را ديد كه گوسفندان خويش را مي‌پايند ( و نمي‌گذارند به چاه نزديك شوند و با ديگر گوسفندان بياميزند ) . گفت : شما دو نفر چه كار مي‌كنيد ؟ ( چرا گوسفندان خود را دورادور نگاه داشته‌ايد و آبشان نمي‌دهيد ؟ ) . گفتند : پدر ما پيرمرد كهنسالي است و ما گوسفندانمان را آب نمي‌دهيم تا چوپانان ( همگي ، گوسفندان خود را ) بر مي‌گردانند ( و چاه آب خلوت مي‌شود ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« أُمَّةً » : جماعت زياد . مردمان فراوان . « مِن دُونِهِمْ » : پائين‌تر از آنان . مكاني نزديك به جائي كه مردمان در آنجا اجتماع كرده بودند . « تَذُودَانِ » : حفاظت و نگهداري مي‌كردند . مراد دور نگهداشتن گوسفندان از قاطي شدن با گوسفندان مردم و رفتن آنها به ميان جمعيّت است . « مَا خَطْبُكُمَا » : كارتان چيست‌ ؟ مراد اين است كه چرا گوسفندان خود را با ديگران آب نمي‌دهيد ؟ ( نگا : طه‌ / 95 ، حجر / 57 ، يوسف / 51 ) . « يُصْدِرَ » : برمي‌گردانند . خارج مي‌كنند . « الرِّعَآءُ » : جمع راعي ، چوپانان . « شَيْخٌ » : پيرمرد . « كَبِيرٌ » : كهنسال . سالخورده . يادآوري : مفعول‌هاي افعال « يَسْقُونَ ، تَذُودانِ ، نَسْقي ، يُصْدِرَ » محذوف است .‏

آيه 24
‏متن آيه : ‏
‏ فَسَقَى لَهُمَا ثُمَّ تَوَلَّى إِلَى الظِّلِّ فَقَالَ رَبِّ إِنِّي لِمَا أَنزَلْتَ إِلَيَّ مِنْ خَيْرٍ فَقِيرٌ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( موسي دلش به حال آنان سوخت ، و ) گوسفندان ايشان را سيراب كرد . سپس ( از فرط خستگي ) به زير سايه ( درختي ) رفت و عرضه داشت : پروردگارا ! من نيازمند هر آن چيزي هستم كه برايم حواله و روانه فرمائي .‏

‏توضيحات : ‏
‏« تَوَلّي‌ » : پشت كرد و رفت . « خَيْرٍ » : رزق و روزي . خوبي و نيكي . « إِنِّي . . . فَقِيرٌ » : هر رزقي كه براي من فرستي نيازمند آنم ، و هر گونه نيكوئيي كه در حق من كني محتاج بدانم .‏

آيه 25
‏متن آيه : ‏
‏ فَجَاءتْهُ إِحْدَاهُمَا تَمْشِي عَلَى اسْتِحْيَاء قَالَتْ إِنَّ أَبِي يَدْعُوكَ لِيَجْزِيَكَ أَجْرَ مَا سَقَيْتَ لَنَا فَلَمَّا جَاءهُ وَقَصَّ عَلَيْهِ الْقَصَصَ قَالَ لَا تَخَفْ نَجَوْتَ مِنَ الْقَوْمِ الظَّالِمِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏يكي از آن دو ( دختر ) كه با نهايت حياء گام برمي‌داشت ( و پيدا بود كه از سخن گفتن با يك جوان بيگانه شرم دارد ) به پيش او آمد و گفت : پدرم از تو دعوت مي‌كند تا پاداش اين كه ( لطف فرموده و آب از چاه بيرون كشيده‌اي و بدان گوسفندان ) ما را آب داده‌اي ، به تو بدهد . هنگامي كه موسي به پيش پدر او آمد و سرگذشت خود را براي وي بيان كرد ، گفت : نترس كه از مردمان ستمگر رهائي يافته‌اي ( و اينجا از قلمرو آنان بيرون است و دسترسي به تو ندارند ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« عَلَي اسْتِحْيَآءٍ » : با حياء و شرم . « الْقَصَصَ » : داستان . سرگذشت ( نگا : يوسف‌ / 3 ) .‏

آيه 26
‏متن آيه : ‏
‏ قَالَتْ إِحْدَاهُمَا يَا أَبَتِ اسْتَأْجِرْهُ إِنَّ خَيْرَ مَنِ اسْتَأْجَرْتَ الْقَوِيُّ الْأَمِينُ ‏

‏ترجمه : ‏
‏يكي از آن دو ( دختر ) گفت : اي پدر من ! او را استخدام كن . چرا كه بهترين كسي را كه بايد استخدام كني شخصي است كه نيرومند و درستكار باشد .‏

‏توضيحات : ‏
‏« يَآ أَبَتِ » اي پدر من ! ( نگا : يوسف‌ / 4 و 100 ، مريم‌ / 42 - 45 ) . « إِسْتَأْجِرْهُ » : او را اجير كن . او را به كار گمار . « إِسْتَأْجَرْتَ » : اجير كرده‌اي . به كار گمارده‌اي . ذكر فعل به صورت ماضي و اراده معني به صورت مضارع ، اشاره دارد به اين كه ، او آزموده و شناخته شده مي‌باشد . « الْقَوِيُّ » : خبر ( إِنَّ ) است .‏

آيه 27
‏متن آيه : ‏
‏ قَالَ إِنِّي أُرِيدُ أَنْ أُنكِحَكَ إِحْدَى ابْنَتَيَّ هَاتَيْنِ عَلَى أَن تَأْجُرَنِي ثَمَانِيَ حِجَجٍ فَإِنْ أَتْمَمْتَ عَشْراً فَمِنْ عِندِكَ وَمَا أُرِيدُ أَنْ أَشُقَّ عَلَيْكَ سَتَجِدُنِي إِن شَاء اللَّهُ مِنَ الصَّالِحِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( شعيب‌ - پدر آن دو دختر - به موسي ) گفت : من مي‌خواهم يكي از اين دو دخترم را به ازدواج تو درآورم ، به اين شرط كه هشت سال براي من كار كني . سپس اگر هشت سال را به ده سال تمام برساني ، محبّتي كرده‌اي ، ( و اين دو سال اضافه بر تو واجب نيست . به هر حال ) من نمي‌خواهم بر تو سختگيري كنم ( و تو را به درازترين مدّت وا دارم ) . اگر خدا بخواهد مرا از زمره نيكان خواهي يافت ( و خواهي ديد كه من به عهد خود وفا مي‌كنم ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« تَأْجُرَنِي‌ » : براي من كار كني . خويشتن را كارگر من گرداني . « حِجَجٍ » : جمع حِجَّة ، سالها . « مِنْ عِندِكَ » : از بزرگواري خودت است . كاري است كه به اختيار خود مي‌كني .‏

آيه 28
‏متن آيه : ‏
‏ قَالَ ذَلِكَ بَيْنِي وَبَيْنَكَ أَيَّمَا الْأَجَلَيْنِ قَضَيْتُ فَلَا عُدْوَانَ عَلَيَّ وَاللَّهُ عَلَى مَا نَقُولُ وَكِيلٌ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( موسي پذيرفت و ) گفت : اين قراردادي ميان من و تو است . البتّه هر كدام از اين دو مدّت را برآوردم ( به عهد خود وفا كرده‌ام ، و از من خواسته نمي‌شود كه بيش از آن كار كنم ) و بر من ستم نمي‌گردد . خدا هم بر آنچه ما مي‌گوئيم شاهد و گواه است .‏

‏توضيحات : ‏
‏« الأجَلَيْنِ » : دو مدّت . دو سرانجام . « لا عُدْوَانَ عَلَيَّ » : نبايد به من ستم شود و بر مدّت افزوده گردد . گناهي بر من نيست ، چرا كه زمان كار خود را به پايان برده‌ام . « وَكِيلٌ » : شاهد و گواه . كسي كه كار بدو واگذار مي‌شود و حافظ مردمان و مسؤول كار آنان است .‏

آيه 29
‏متن آيه : ‏
‏ فَلَمَّا قَضَى مُوسَىالْأَجَلَ وَسَارَ بِأَهْلِهِ آنَسَ مِن جَانِبِ الطُّورِ نَاراً قَالَ لِأَهْلِهِ امْكُثُوا إِنِّي آنَسْتُ نَاراً لَّعَلِّي آتِيكُم مِّنْهَا بِخَبَرٍ أَوْ جَذْوَةٍ مِنَ النَّارِ لَعَلَّكُمْ تَصْطَلُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏هنگامي كه موسي مدّت را به پايان رسانيد و همراه خانواده‌اش ( از مدين به سوي مصر ) حركت كرد ، در جانب كوه طور آتشي را ديد به خانواده‌اش گفت : بايستيد . من آتشي مي‌بينم . شايد از آنجا خبري ( از راه ) يا شعله‌اي از آتش براي شما بياورم تا خويشتن را بدان گرم كنيد .‏

‏توضيحات : ‏
‏« قَضي‌ » : بسر برد . « أَهْلِ » : خانواده . همسر و ساير همراهان . « ءَانَسَ » : ديد . مشاهده كرد ( نگا : طه‌ / 10 ، نمل‌ / 7 ) . « جَذْوَةٍ » : اخگر سوزان . شعله آتش . « تَصْطَلُونَ » : خود را با آتش گرم كنيد ( نگا : نمل‌ / 7 ) .‏

آيه 30
‏متن آيه : ‏
‏ فَلَمَّا أَتَاهَا نُودِي مِن شَاطِئِ الْوَادِي الْأَيْمَنِ فِي الْبُقْعَةِ الْمُبَارَكَةِ مِنَ الشَّجَرَةِ أَن يَا مُوسَى إِنِّي أَنَا اللَّهُ رَبُّ الْعَالَمِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏هنگامي كه موسي به كنار آتش آمد ، از ناحيه سرزمين راست ( خود ) در منطقه مباركي ( چون كوه طور ) از ميان يك درخت ندا داده شد : اي موسي ! من يزدانم ، پروردگار جهانيان .‏

‏توضيحات : ‏
‏« شَاطِئِ » : ساحل . كناره . « الْوِادِي‌ » : ( نگا : طه‌ / 12 ) . « الأيْمَنِ » : طرف راست . ميمون و مبارك ( نگا : تفسير قاسمي ) . « مِنَ الشَّجَرَةِ » : از ميان درخت . از سوي درخت .‏

آيه 31
‏متن آيه : ‏
‏ وَأَنْ أَلْقِ عَصَاكَ فَلَمَّا رَآهَا تَهْتَزُّ كَأَنَّهَا جَانٌّ وَلَّى مُدْبِراً وَلَمْ يُعَقِّبْ يَا مُوسَى أَقْبِلْ وَلَا تَخَفْ إِنَّكَ مِنَ الْآمِنِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و عصاي خود را بينداز . وقتي كه موسي ديد كه همسان ماري با سرعت و شدّت حركت مي‌كند ، پشت كرد و پاي به فرار گذاشت و پشت سر خود را نگاه نكرد . ( بار ديگر ندا داده شد : ) اي موسي ! برگرد و نترس كه تو از زمره افرادي هستي كه ( از مخاوف و مكاره ) در امانند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« جَآنٌّ » : ( نگا : نمل‌ / 10 ) . « أَقْبِلْ » : رو كن . بيا . « الآمِنِينَ » : جمع آمِن ، در امن و امان .‏

آيه 32
‏متن آيه : ‏
‏ اسْلُكْ يَدَكَ فِي جَيْبِكَ تَخْرُجْ بَيْضَاء مِنْ غَيْرِ سُوءٍ وَاضْمُمْ إِلَيْكَ جَنَاحَكَ مِنَ الرَّهْبِ فَذَانِكَ بُرْهَانَانِ مِن رَّبِّكَ إِلَى فِرْعَوْنَ وَمَلَئِهِ إِنَّهُمْ كَانُوا قَوْماً فَاسِقِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏دست خود را به گريبانت فرو ببر ، بدون اين كه به عيب و نقصي ( همچون بيماري برص مبتلا باشد ) سفيد و رخشان ( بسان ماه تابان ) بيرون مي‌آيد ، و دستهايت را براي زدودن خوف و هراس به سوي خود ( بيار و آنها را ) جمع كن ( و بر سينه‌ات بگذار ، تا آرامش خويش را بازيابي ) . چرا كه اين دو ( يعني قلب عصا به اژدها ، و يد بيضاء ) دو دليل قاطع و حجّت واضح پروردگارت براي فرعون و اطرافيان او است . بي‌گمان آنان گروهي هستند كه گناهكار ( و خارج از فرمان پروردگار ) مي‌باشند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« أُسْلُكْ » : داخل گردان . فرو ببر ( نگا : مدّثّر / 42 ، حاقّه‌ / 32 ، مؤمنون‌ / 27 ) . « أُضْمُمْ » : جمع گردان . « جَنَاحَ‌ » : بال . در اينجا مراد دست و ساعد و بازو است كه براي انسان به منزله بال پرندگان است . « الرَّهْبِ » : خوف و هراس . « أُضْمُمْ إِلَيْكَ جَنَاحَكَ مِنَ الرَّهْبِ » : دستهايت را جمع و بر سينه‌ات بگذار تا قلبت آرامش خود را بازيابد . قاطع و جدّي باش و در اداي مسؤوليّت رسالت از هيچ مقام و هيچ قدرتي ترس و وحشت نداشته باش . « ذَانِكَ » : اين دو تا . مراد تبديل عصا به اژدها و يد بيضاء است . « بُرْهَانَانِ » : دو دليل قاطع و واضح .‏

آيه 33
‏متن آيه : ‏
‏ قَالَ رَبِّ إِنِّي قَتَلْتُ مِنْهُمْ نَفْساً فَأَخَافُ أَن يَقْتُلُونِ ‏

‏ترجمه : ‏
‏گفت : پروردگارا ! من از آنان كسي را كشته‌ام و مي‌ترسم كه مرا بكشند ( و اين مأموريّت ناتمام بماند ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« نَفْساً » : كسي . فردي .‏

آيه 34
‏متن آيه : ‏
‏ وَأَخِي هَارُونُ هُوَ أَفْصَحُ مِنِّي لِسَاناً فَأَرْسِلْهُ مَعِيَ رِدْءاً يُصَدِّقُنِي إِنِّي أَخَافُ أَن يُكَذِّبُونِ ‏

‏ترجمه : ‏
‏برادرم هارون كه از من زبان بليغ‌تر و فصيح‌تري دارد با من بفرست تا ياور من بوده و ( با توضيح گفتارم براي ديگران و پاسخگوئي روشن به شبهات ايشان ) مرا تصديق نمايد . چرا كه مي‌ترسم تكذيبم كنند و دروغگويم نامند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« رِدْءاً » : ياور و مددكار . « يُصَدِّقُنِي‌ » : مراد اين است كه با توضيح گفتارم و ردّ شبهات ديگران ، راستي و درستي من روشن شود .‏

آيه 35
‏متن آيه : ‏
‏ قَالَ سَنَشُدُّ عَضُدَكَ بِأَخِيكَ وَنَجْعَلُ لَكُمَا سُلْطَاناً فَلَا يَصِلُونَ إِلَيْكُمَا بِآيَاتِنَا أَنتُمَا وَمَنِ اتَّبَعَكُمَا الْغَالِبُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( خدا درخواست موسي را پذيرفت و بدو ) گفت : ما بازوان تو را به وسيله برادرت ( هارون ) تقويت و نيرومند خواهيم كرد ، و به شما سلطه و برتري خواهيم داد ، و لذا به سبب ( قدرت ) معجزات ما آنان به شما دسترسي نمي‌يابند و بر شما پيروز نمي‌گردند . بلكه شما و پيروانتان چيره و پيروزيد .‏

‏توضيحات : ‏
‏« سَنَشُدُّ » : محكم و استوار خواهيم كرد . قوّت و قدرت خواهيم داد . « عَضُدَ » : بازو . تقويت بازو ، كنايه از تقويت و پشتيباني شخص است . « سُلْطَاناً » : سلطه و شوكت . تسلّط و قدرت . « أَنتُمَا » : مبتدا است . « أَنتُمَا وَ مَنِ اتَّبَعَكُمَا الْغَالِبُونَ » : ( نگا : مجادله‌ / 21 ) .‏

آيه 36
‏متن آيه : ‏
‏ فَلَمَّا جَاءهُم مُّوسَى بِآيَاتِنَا بَيِّنَاتٍ قَالُوا مَا هَذَا إِلَّا سِحْرٌ مُّفْتَرًى وَمَا سَمِعْنَا بِهَذَا فِي آبَائِنَا الْأَوَّلِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏هنگامي كه موسي با آيات روشن و دلائل قاطع ما به سراغ آنان رفت ( و خويشتن را معرّفي كرد و فرمان خدا و معجزه‌هاي يد بيضاء و قلب عصا را بديشان نمود ) گفتند : اين چيزي جز جادوي دروغ و به هم بافته‌اي نيست ( و سخن خود را به دروغ فرموده خدا مي‌نامي ) و ما نشنيده‌ايم چنين چيزي در ميان نياكان ما بوده باشد ( و كسي تا حال خدا را يكي معرّفي و ادّعاي توحيد كرده باشد ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« بِئَايَاتِنَا » آيات ما . معجزات ما . دلائل و حجّتهاي ما . « بَيِّنَاتٍ » : روشن . حال است . « مُفْتَريً » : سر هم كرده و به هم بافته . مرادشان اين بود كه موسي در ادّعاي خود دروغ مي‌گويد و سخنان و معجزه‌هاي او ، جادوي خود او است‌ ؛ نه فرموده و معجزه‌هائي كه خدا فرو فرستاده باشد و بديشان نموده باشد .‏

آيه 37
‏متن آيه : ‏
‏ وَقَالَ مُوسَى رَبِّي أَعْلَمُ بِمَن جَاء بِالْهُدَى مِنْ عِندِهِ وَمَن تَكُونُ لَهُ عَاقِبَةُ الدَّارِ إِنَّهُ لَا يُفْلِحُ الظَّالِمُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏موسي گفت : ( آنچه مي‌گويم حقيقت و هدايت است و جادو نيست و ) پروردگار من بهتر مي‌داند كه چه كساني هدايت را از سوي او ( براي مردم ) آورده‌اند و چه كساني سراي آخرت از آن ايشان است . بي‌گمان ستمكاران رستگار نمي‌گردند ( و به عذاب خدا گرفتار مي‌آيند و از دست مجازات خدا نجات پيدا نمي‌كنند ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« عَاقِبَةُ الدَّارِ » : مراد سرانجام خوش و پسنديده سراي جاويدان است كه بهشت است ( نگا : انعام‌ / 135 ، رعد / 22 و 24 ) . بعضي هم معتقدند كه سرانجام سعادتمندانه كار انسان در گشت و گذار همين جهان است و به تبع آن خوشبختي آن جهان جاويدان كه بهشت يزدان است . يعني : سعادت هر دو دنيا ( نگا : يونس‌ / 64 ، نحل‌ / 30 ، زمر / 10 ) .‏

آيه 38
‏متن آيه : ‏
‏ وَقَالَ فِرْعَوْنُ يَا أَيُّهَا الْمَلَأُ مَا عَلِمْتُ لَكُم مِّنْ إِلَهٍ غَيْرِي فَأَوْقِدْ لِي يَا هَامَانُ عَلَى الطِّينِ فَاجْعَل لِّي صَرْحاً لَّعَلِّي أَطَّلِعُ إِلَى إِلَهِ مُوسَى وَإِنِّي لَأَظُنُّهُ مِنَ الْكَاذِبِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏فرعون گفت : اي سران و بزرگان قوم ! من خدائي جز خودم براي شما سراغ ندارم . ( امّا محض احتياط و تحقيق بيشتر ) اي هامان ! آتشي بر گِل بيفروز ( و از خشتها آجرهاي محكم بساز ) و براي من كاخ بزرگي بساز . شايد من خداي موسي را از بالا ببينم ، هر چند كه من يقين دارم كه موسي از زمره دروغگويان است .‏

‏توضيحات : ‏
‏« إِلهٍ » : خداوندگار . پروردگار ( نگا : شعراء / 29 ، نازعات‌ / 24 ) . « مِنْ إِلهٍ » : واژه ( مِنْ ) براي تعميم ( إِلهٍ ) بعد از خود است . « أَوْقِدْ عَلَي الطِّينِ » : مراد تبديل خشت گلين به آجر پخته است . « هَامَان » : وزير اعظم يا نخست وزير فرعون بوده است . « صَرْحَاً » : كاخ بزرگ و بلند ( نگا : نمل‌ / 44 ) . « أَطَّلِعُ » : خبر يابم . بنگرم ( نگا : كهف‌ / 18 ، مريم‌ / 78 ، صافّات‌ / 55 ) . « لَأَظُنُّهُ » : گمانش مي‌برم . يقين دارم كه او .‏

آيه 39
‏متن آيه : ‏
‏ وَاسْتَكْبَرَ هُوَ وَجُنُودُهُ فِي الْأَرْضِ بِغَيْرِ الْحَقِّ وَظَنُّوا أَنَّهُمْ إِلَيْنَا لَا يُرْجَعُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏فرعون و سپاهيانش به ناحق در سرزمين ( مصر ) تكبّر ورزيدند و گمان بردند كه ( پس از مرگ زنده نمي‌گردند و ) به سوي ما برگردانده نمي‌شوند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« إسْتَكْبَرَ » : تكبّر نمود . خويشتن را بزرگ پنداشت ( نگا : بقره‌ / 34 ) .‏

آيه 40
‏متن آيه : ‏
‏ فَأَخَذْنَاهُ وَجُنُودَهُ فَنَبَذْنَاهُمْ فِي الْيَمِّ فَانظُرْ كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الظَّالِمِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏پس ما او و سپاهيانش را ( به سوي دريا كشانديم و آنان را ) گرفتيم و به دريايشان انداختيم ( و نابودشان ساختيم ) . بنگر كه عاقبت كار ستمگران چگونه شد ؟ ( اين ، سرنوشت ستمكاران در همه دوران است‌ ؛ نه ويژه فرعون و فرعونيان ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« فَنَبَذْنَاهُمْ » : ايشان را پرت كرديم و انداختيم . « الْيَمِّ » : دريا . « أُنظُرْ » : بنگر . مراد نگاه كردن با چشم ظاهر نيست ، بلكه با چشم دل است .‏

آيه 41
‏متن آيه : ‏
‏ وَجَعَلْنَاهُمْ أَئِمَّةً يَدْعُونَ إِلَى النَّارِ وَيَوْمَ الْقِيَامَةِ لَا يُنصَرُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و ما آنان را سردستگان و پيشواياني كرديم كه مردمان را به سوي دوزخ مي‌خواندند و روز قيامت ( از سوي كسي ) ياري نمي‌گردند ( و ايشان و دنباله روانشان از آتش دوزخ رهائي ندارند ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« أَئِمَةً » : جمع امام ، پيشوايان ، مراد سردستگان كفر و ضلال و پيشاهنگان كاروان گمراهان است كه در دنيا به آنان خطّ و نشان مي‌دهند و در دنيا پيشاپيش ايشان به سوي بدبختي حركت ، و در قيامت نيز در جلو پيروانشان به جانب جهنّم راه مي‌افتند و آنان را به دوزخ مي‌كشانند و بدانجا وارد مي‌گردانند ( نگا : هود / 98 ) .‏

آيه 42
‏متن آيه : ‏
‏ وَأَتْبَعْنَاهُمْ فِي هَذِهِ الدُّنْيَا لَعْنَةً وَيَوْمَ الْقِيَامَةِ هُم مِّنَ الْمَقْبُوحِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏در همين جهان در عقبشان نفرين فرستاديم و در روز قيامت هم ( زشت سيرتان اين جهان ) از زمره زشت صورتان ( آن جهان ) خواهند بود .‏

‏توضيحات : ‏
‏« أَتْبَعْنَاهُمْ » : در پي ايشان روانه كرديم . به دنبالشان آورديم . « الْمَقْبُوحِينَ » : زشت‌رويان . روسياهان ( نگا : زمر / 60 ) . طرد شدگان از مرحمت و مكرمت يزدان ، و دور افتادگان از بهشت جاويدان .‏

آيه 43
‏متن آيه : ‏
‏ وَلَقَدْ آتَيْنَا مُوسَى الْكِتَابَ مِن بَعْدِ مَا أَهْلَكْنَا الْقُرُونَ الْأُولَى بَصَائِرَ لِلنَّاسِ وَهُدًى وَرَحْمَةً لَّعَلَّهُمْ يَتَذَكَّرُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏ما بر موسي كتاب آسماني ( تورات ) نازل كرديم بعد از آن كه اقوام روزگاران پيشين را ( بر اثر كفر و ظلم و زورشان ) نابود كرديم ، تا براي مردم مايه بينش و وسيله هدايت و رحمت باشد ، و ايشان ( در پرتو اوامر و نواهي آن ، راه را از چاه باز شناسند و ) پندپذير گردند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« الْقُرُونَ الأُولي‌ » : ملّتهاي پيشين . اقوام گذشته . « بَصَآئِرَ » : جمع بَصِيرَة ، بينش . نور دلها . مفعول له يا حال است .‏

آيه 44
‏متن آيه : ‏
‏ وَمَا كُنتَ بِجَانِبِ الْغَرْبِيِّ إِذْ قَضَيْنَا إِلَى مُوسَى الْأَمْرَ وَمَا كُنتَ مِنَ الشَّاهِدِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( اي محمّد ! ) تو در جانب غربي ( كوه طور ) نبودي در آن دم كه ما فرمان ( نبوّت ) را به موسي ابلاغ كرديم ( و بدو كتاب تورات عطاء و وي را براي تبليغ به پيش مردم فرستاديم ) و تو از حاضران ( در صحنه تبليغ و مبارزه موسي با فرعون و فرعونيان ) نبودي ( تا بر سرگذشت ايشان مطّلع گردي . حال كه سرگذشت حقيقي بني‌اسرائيل و موسي و فرعون و پيروان آنان را - چنان كه بايد - براي مردم بيان مي‌داري ، چرا بايد باور نكنند و به تو ايمان نياورند ؟ ! ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« بِجَانِبِ الْغَرْبِيِّ » : مراد قسمت غربي كوه طور با توجّه به موقعيّت موسي است . « قَضَيْنَا » : رسانديم . پيام داديم ( نگا : حجر / 66 ، اسراء / 4 ) .‏

آيه 45
‏متن آيه : ‏
‏ وَلَكِنَّا أَنشَأْنَا قُرُوناً فَتَطَاوَلَ عَلَيْهِمُ الْعُمُرُ وَمَا كُنتَ ثَاوِياً فِي أَهْلِ مَدْيَنَ تَتْلُو عَلَيْهِمْ آيَاتِنَا وَلَكِنَّا كُنَّا مُرْسِلِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏اين ما بوديم كه اقوام و نسلهائي را ( در قرون و اعصار مختلف ) آفريديم و زمانهاي طولاني بر آنان سپري شد ( و بر اثر مرور زمان ، عهدها و پيمانهاي خدا را فراموش كردند و رهنمودهاي انبياء را از ياد بردند . اي پيغمبر ! ) تو در ميان اهل مدين اقامت نداشتي تا آيات ما را ( كه بيانگر سرگذشت ساكنان مدين است ) بر اينان ( كه مردمان مكّه و سالها بعد از ايشان مي‌زيند ) فروخواني ( و از احوال پيشينيان بياگاهاني ) . ولي اين ما هستيم كه تو را فرستاده‌ايم ( و چنين اخباري را از طريق وحي در اختيارت قرار داده‌ايم ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« أَنْشَأْنَا » : آفريديم ( نگا : انعام‌ / 6 و 98 ) . « تَطَاوَلَ » : به درازا كشيد . بعد از فوت ايشان ، روزگاران زيادي گذشت و زمان امتداد پيدا كرد . « ثَاوِياً » : مقيم . ساكن . « تَتْلُو » : فرو مي‌خواني . در رسم‌الخطّ قرآني الف زائدي در آخر دارد . « مُرْسِلِينَ » : فرستندگان . روانه‌كنندگان .‏

آيه 46
‏متن آيه : ‏
‏ وَمَا كُنتَ بِجَانِبِ الطُّورِ إِذْ نَادَيْنَا وَلَكِن رَّحْمَةً مِّن رَّبِّكَ لِتُنذِرَ قَوْماً مَّا أَتَاهُم مِّن نَّذِيرٍ مِّن قَبْلِكَ لَعَلَّهُمْ يَتَذَكَّرُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏تو در كنار كوه طور نبودي بدان گاه كه ما ( موسي را براي برگزيدن او به عنوان پيغمبر ) ندا در داديم ( تا فرمانهاي صادره الهي را بشنوي و هم اينك براي ديگران روايت نمائي ) . ولي ( ما اين اخبار را به تو مي‌رسانيم ) به خاطر مرحمتي كه پروردگارت نسبت به تو دارد ، تا قومي را ( با آنها ) بيم دهي كه پيش از تو بيم دهنده‌اي ( از پيغمبران خدا ) به سوي ايشان نيامده است ، شايد مايه عبرت و بيداري آنان گردد .‏

‏توضيحات : ‏
‏« رَحْمَةً » : مفعول له يا خبر ( كانَ ) محذوف است . « مَآ أَتَاهُمْ مِن نَّذِيرٍ » : تا حال پيغمبري براي ايشان نيامده است ( نگا : سجده‌ / 3 ) . مراد نيامدن پيغمبري به سرزمين عربستان بدين زوديها است‌ ؛ نه از آغاز جهان تا روزگار خاتم پيغمبران ( نگا : تفسير قاسمي ، تفسير آلوسي ) . چرا كه به فرموده قرآن هيچ ملّتي بدون پيغمبر نبوده است ( نگا : فاطر / 24 ) .‏

آيه 47
‏متن آيه : ‏
‏ وَلَوْلَا أَن تُصِيبَهُم مُّصِيبَةٌ بِمَا قَدَّمَتْ أَيْدِيهِمْ فَيَقُولُوا رَبَّنَا لَوْلَا أَرْسَلْتَ إِلَيْنَا رَسُولاً فَنَتَّبِعَ آيَاتِكَ وَنَكُونَ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏هر گاه ( پيش از فرستادن تو ، اي پيغمبر ! ) عقوبتي به خاطر اعمالشان گريبانگيرشان مي‌گرديد ، مي‌گفتند : پروردگارا ! چه خوب بود اگر پيغمبري براي ما مي‌فرستادي تا از آيات تو فرمان مي‌برديم و از زمره مطيعان مي‌گشتيم ! ( اين است كه تو را در ميان آنان برانگيختيم ، همان گونه كه ساير پيغمبران را در ميان اقوام خودشان برانگيخته و مأمور تبليغ نموده‌ايم ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« لَوْ لا أَنْ . . . » : واژه ( لَوْلا ) امتناعيّه و جواب آن محذوف است و تقدير چنين است : لَوْ لا أَنَّهُمْ يَحْتَجُّونَ بِتَرْكِ الإِرْسالِ إِلَيْهِمْ لَعاجَلْناهُمْ بِالْعُقُوبَةِ . « لَوْ لآ أَرْسَلْتَ . . . » : واژه ( لَوْلا ) تحضيضيّه است . « بِما قَدَّمَتْ أَيْديهِمْ » : حرف ( ب ) سببيّه است . نسبت دادن اعمال به دست ، از راه تغليب است ( نگا : بقره‌ / 95 ، آل‌عمران‌ / 182 ، نساء / 62 ) . چرا كه بيشتر كارها با دست انجام مي‌پذيرد . يادآوري : آيات متعدّدي بيانگر اين واقعيّت است كه سنّت خداوندي بر اين است كه پروردگار پيش از ارسال پيغمبران ، هيچ ملّتي را به خاطر گناهانشان مجازات نفرموده و به عذاب گرفتار نساخته است ( نگا : نساء / 165 ، مائده‌ / 19 ، انعام‌ / 156 ) .‏

آيه 48
‏متن آيه : ‏
‏ فَلَمَّا جَاءهُمُ الْحَقُّ مِنْ عِندِنَا قَالُوا لَوْلَا أُوتِيَ مِثْلَ مَا أُوتِيَ مُوسَى أَوَلَمْ يَكْفُرُوا بِمَا أُوتِيَ مُوسَى مِن قَبْلُ قَالُوا سِحْرَانِ تَظَاهَرَا وَقَالُوا إِنَّا بِكُلٍّ كَافِرُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏هنگامي كه قرآن از سوي ما به پيش ايشان فرستاده شد ، گفتند : چه خوب بود اگر همان چيزهائي كه به موسي داده شده بود ( كه قلب عصا به اژدها و يد بيضاء و نزول كتاب يكجا است ) بدو داده مي‌شد . مگر در گذشته چيزهائي را انكار نكردند كه به موسي داده شده بود ؟ ( اين بهانه‌جويان ) گفتند : اين دو ( كتاب تورات و قرآن ) جادوهائي هستند كه يكديگر را پشتيباني و تأكيد مي‌نمايند ، و گفتند : ما هيچ كدام را قبول نداريم ( و منكر هر دو هستيم ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« الْحَقُّ » : قرآن . « سِحْرَانِ » : دو تا فسون و جادو . مراد تورات و قرآن است . « تَظَاهَرَا » : پشت يكديگر را گرفته‌اند . همديگر را پشتيباني و تأكيد نموده‌اند .‏

آيه 49
‏متن آيه : ‏
‏ قُلْ فَأْتُوا بِكِتَابٍ مِّنْ عِندِ اللَّهِ هُوَ أَهْدَى مِنْهُمَا أَتَّبِعْهُ إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏بگو : اگر شما راست مي‌گوئيد ( كه اين دو كتاب ، يعني تورات و قرآن از سوي خدا نيست ) كتابي روشن‌تر و هدايت‌بخش‌تر از آنها را از سوي خدا بياوريد تا من از آن پيروي كنم .‏

‏توضيحات : ‏
‏« أَتَّبِعْهُ » : تا از آن پيروي كنم . مجزوم به جواب امر است .‏

آيه 50
‏متن آيه : ‏
‏ فَإِن لَّمْ يَسْتَجِيبُوا لَكَ فَاعْلَمْ أَنَّمَا يَتَّبِعُونَ أَهْوَاءهُمْ وَمَنْ أَضَلُّ مِمَّنِ اتَّبَعَ هَوَاهُ بِغَيْرِ هُدًى مِّنَ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏پس اگر ( اين پيشنهاد تو را نپذيرفتند و ) پاسخت نگفتند ، بدان كه ايشان فقط از هواها و هوسهاي خود پيروي مي‌كنند ! آخر چه كسي گمراه‌تر و سرگشته‌تر از آن كسي است كه ( در دين ) از هوي و هوس خود پيروي كند ، بدون اين كه رهنمودي از جانب خدا ( بدان شده ) باشد ؟ ! مسلّماً خداوند مردمان ستم‌پيشه را ( به سوي حق ) رهنمود نمي‌نمايد ( چرا كه كسي كه به دنبال باطل رود ، به حق راهياب نمي‌شود ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« فَإِنْ لَمْ يَسْتَجِيبُوا لَكَ . . . » : اگر در آوردن كتابي كه خواسته‌اي پاسخت ندادند و از عهده آن برنيامدند .‏

آيه 51
‏متن آيه : ‏
‏ وَلَقَدْ وَصَّلْنَا لَهُمُ الْقَوْلَ لَعَلَّهُمْ يَتَذَكَّرُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏ما سخنان ( قرآن ) را ( در قالب آيات متعدّدي ، به اقتضاي حكمت ) پياپي فرستاديم و به هم ارتباط و پيوند داديم تا ( درباره وعده‌ها و پندها و درسهاي آن بينديشند و بدانها ايمان بياورند و مقاصد و مفاهيم آن را بياموزند و ) يادآور شوند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« لَقَدْ وَصَّلْنا » : ارتباط داديم و متّصل كرديم . يكي بعد از ديگري را فرو فرستاديم . اندك اندك و پياپي نازل نموديم و به هم پيوند داديم ( نگا : فرقان‌ / 32 ) . « الْقَوْلَ » : مراد آيات قرآن است .‏

آيه 52
‏متن آيه : ‏
‏ الَّذِينَ آتَيْنَاهُمُ الْكِتَابَ مِن قَبْلِهِ هُم بِهِ يُؤْمِنُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏كساني كه پيش از نزول قرآن ، برايشان كتاب ( تورات و انجيل را ) فرستاديم ( و اهل كتاب ناميده مي‌شوند ، اگر واقعاً مطالب تورات و انجيل را خوانده و از دل مقاصد آنها را تصديق كرده باشند ، هم اينك محمّد را به عنوان پيغمبر مي‌پذيرند و ) به قرآن ايمان مي‌آورند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« مِن قَبْلِهِ . . . هُم بِهِ . . . » : ضمير ( ه ) به قرآن برمي‌گردد .‏

آيه 53
‏متن آيه : ‏
‏ وَإِذَا يُتْلَى عَلَيْهِمْ قَالُوا آمَنَّا بِهِ إِنَّهُ الْحَقُّ مِن رَّبِّنَا إِنَّا كُنَّا مِن قَبْلِهِ مُسْلِمِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏هنگامي كه ( قرآن ) بر آنان خوانده مي‌شود ( شتابان ايمان خود را اعلان مي‌دارند و ) مي‌گويند : بدان باور داريم ، چرا كه آن حق بوده و از سوي پروردگارمان ( نازل شده ) است . ما پيش از نزول قرآن هم مسلمان بوده‌ايم ( و نشانه‌هاي اين پيغمبر را در كتابهاي آسماني خود يافته‌ايم ، و هم اينك كه او را بازشناخته و آيات قرآني را با كتابهاي ديگر آسماني همسو و هماهنگ ديده‌ايم ، آن را با جان و دل پذيرا شده‌ايم ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« مِن قَبْلِهِ » : پيش از نزول قرآن و تلاوت آن . « مُسْلِمِينَ » : ايمانداران . فرمانبرداران . مؤمنين به بعثت محمّد و نزول قران بر او .‏

آيه 54
‏متن آيه : ‏
‏ أُوْلَئِكَ يُؤْتَوْنَ أَجْرَهُم مَّرَّتَيْنِ بِمَا صَبَرُوا وَيَدْرَؤُونَ بِالْحَسَنَةِ السَّيِّئَةَ وَمِمَّا رَزَقْنَاهُمْ يُنفِقُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏آنان كسانيند كه دو بار اجر و پاداششان داده مي‌شود ، به سبب اين كه ( در راه ايمان اذيّت و آزارها ديده‌اند و ) شكيبائي كرده‌اند ، و بديها را با نيكيها از ميان برمي‌دارند ( و نه تنها بديها را با بديها پاسخ نمي‌گويند ، بلكه در مقابل كردار و گفتار بد مردم ، رفتار بايسته مي‌كنند و سخن شايسته مي‌گويند ) و از آنچه بديشان عطاء كرده‌ايم ( در راه خير و صلاح ) خرج مي‌كنند و مي‌بخشند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« مَرَّتَيْنِ » : دو بار . پاداشي در برابر ايمان به پيغمبران پيشين ، و پاداشي در مقابل باور به خاتم‌النبيين . « يَدْرَءُونَ . . . » : ( نگا : رعد / 22 ) .‏

آيه 55
‏متن آيه : ‏
‏ وَإِذَا سَمِعُوا اللَّغْوَ أَعْرَضُوا عَنْهُ وَقَالُوا لَنَا أَعْمَالُنَا وَلَكُمْ أَعْمَالُكُمْ سَلَامٌ عَلَيْكُمْ لَا نَبْتَغِي الْجَاهِلِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و هنگامي كه ياوه بشنوند از آن روي مي‌گردانند ( و دشنام را با دشنام پاسخ نمي‌گويند و بلكه ) مي‌گويند : اعمال ما از آن ما ، و اعمال شما از آن شما است ( و هر كسي آن درود عاقبت كار كه كشت ) . وداع و بدرودتان باد ! ما خواهان ( همنشيني با ) نادانان نيستيم .‏

‏توضيحات : ‏
‏« اللَّغْوَ » : سخنان پوچ . ياوه سرائي . بيهوده‌گوئي . « سَلامٌ عَلَيْكُمْ » : وداعتان باد ! بدرودتان ! ( نگا : فرقان‌ / 63 ) . « لا نَبْتَغي‌ » : نمي‌خواهيم . مراد طالب نبودن معاشرت و مصاحبت است « الْجَاهِلِينَ » : ( نگا : بقره‌ / 67 ) .‏

آيه 56
‏متن آيه : ‏
‏ إِنَّكَ لَا تَهْدِي مَنْ أَحْبَبْتَ وَلَكِنَّ اللَّهَ يَهْدِي مَن يَشَاءُ وَهُوَ أَعْلَمُ بِالْمُهْتَدِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( اي پيغمبر ! ) تو نمي‌تواني كسي را كه بخواهي هدايت ارمغان داري ( و او را به ايمان ، يعني سر منزل مقصود و مطلوب انسان برساني ) ولي اين تنها خدا است كه هر كه را بخواهد هدايت عطاء مي‌نمايد ، و بهتر مي‌داند كه چه افرادي ( بر طبق حكمت و عنايت يزدان و برابر انديشه و تلاش انسان ، سزاوار پذيرش ايمان بوده و به سوي صفوف مؤمنان ) راهيابند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« إِنَّكَ لا تَهْدِي . . . » : مراد اين است كه پيغمبر ، تبليغ و ارائه طريق مي‌نمايد و بس . توفيق هدايت و ايصال به مطلوب در دست خداوند است ( نگا : بقره‌ / 272 ، يونس‌ / 43 ، ابراهيم‌ / 4 ) .‏

آيه 57
‏متن آيه : ‏
‏ وَقَالُوا إِن نَّتَّبِعِ الْهُدَى مَعَكَ نُتَخَطَّفْ مِنْ أَرْضِنَا أَوَلَمْ نُمَكِّن لَّهُمْ حَرَماً آمِناً يُجْبَى إِلَيْهِ ثَمَرَاتُ كُلِّ شَيْءٍ رِزْقاً مِن لَّدُنَّا وَلَكِنَّ أَكْثَرَهُمْ لَا يَعْلَمُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( مشركان مكّه به پيغمبر عرض كردند ) و گفتند : اگر همراه تو هدايت را پذيرا شويم ( و از برنامه توحيدي اسلامي پيروي كنيم ، قبايل نيرومند عرب به جنگ ما برمي‌خيزند و ) ما را از روي زمينمان مي‌ربايند ( و نابودمان مي‌نمايند . پس هر چند به حقّانيّت اسلام معترفيم ، ولي براي حفظ جان و مال و مقام خود حاضر به قبول ايمان نيستيم ! ) . مگر ما حرم پر اَمن و اماني را براي ايشان فراهم نياورده‌ايم كه محصولات و ميوه‌جات فراواني ( از نواحي مختلف ) به سوي آن آورده مي‌شود ؟ ! ( وقتي كه در حال كفر ، ايشان را از امنيّت و مواهب زندگي برخوردار مي‌گردانيم ، چگونه آنان را با وجود ايمان و اطاعت از فرمان ، در دست ديگران رها مي‌گردانيم‌ ؟ ! اين محصولات و ثمرات ) داده ما است ( بديشان . . . ) و ليكن بيشتر آنان ( اين را ) نمي‌دانند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« الْهُدي‌ » : هدايت و رهنمود . مراد دين اسلام است . « نُتَخَطَّفْ » : ربوده مي‌گرديم . از ميان برداشته مي‌شويم . « أَوَلَمْ نُمَكِّنْ » : آيا براي ايشان قرار نداده‌ايم و نساخته‌ايم‌ ؟ واژه ( نُمَكِّنْ ) : در اينجا به معني ( نَجْعَلْ ) است . « ءَامِناً » : داراي امن و امان . داراي امنيّت . « يُجْبي‌ » : جمع‌آوري و حمل مي‌شود . « كُلِّ » : در اينجا براي تكثير و به معني فراوان و زياد است . « رِزْقاً » : داده و عطاء . حال ( ثَمَرَاتُ ) يا مفعول له است .‏

آيه 58
‏متن آيه : ‏
‏ وَكَمْ أَهْلَكْنَا مِن قَرْيَةٍ بَطِرَتْ مَعِيشَتَهَا فَتِلْكَ مَسَاكِنُهُمْ لَمْ تُسْكَن مِّن بَعْدِهِمْ إِلَّا قَلِيلاً وَكُنَّا نَحْنُ الْوَارِثِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏چه مردمان زيادي را نابود ساخته‌ايم كه در زندگي خود ( همچون اينان ) مست و مغرور ( جاه و مال و زر و زور ) شده‌اند و طغيان و سركشي پيشه ساخته‌اند . اين خانه‌هاي ايشان است كه بعد از آنان ( روي آبادي به خود نديده است و ) جز مدّت اندكي منزل و مأوي نگشته است ، ( و آن هم سكونت موقّت مسافران و سيّاحان به هنگام رفت و آمدشان از اين مناطق بوده است ) . و ما خودمان مالك و صاحب ( املاك و ديارشان ) شده‌ايم .‏

‏توضيحات : ‏
‏« كَمْ أَهْلَكْنا مِن قَرْيَةٍ . . . » : ( نگا : اعراف‌ / 4 ) . « بَطِرَتْ » : سرمست و مغرور شده است . طغيان و سركشي كرده است . كفران كرده و ناسپاس گذاشته است ( نگا : انفال‌ / 47 ) . « مَعِيشَتَهَا » : مفعول فيه است و حرف جرّ ( في ) محذوف است . در اصل چنين است : بَطِرَتْ فِي مَعِيشَتِها . « لَمْ تُسْكَنْ . . . إلاّ قَلِيلاً » : جز مدّت كمي ، يا جز بخش اندكي ، و يا اين كه جز توسّط افراد معدودي ، روي آبادي به خود نديده است و ساكناني نداشته است . « الْوَارِثِينَ » : مالكين . صاحبان ( نگا : حجر / 23 ، انبياء / 89 ، قصص‌ / 5 ) .‏

آيه 59
‏متن آيه : ‏
‏ وَمَا كَانَ رَبُّكَ مُهْلِكَ الْقُرَى حَتَّى يَبْعَثَ فِي أُمِّهَا رَسُولاً يَتْلُو عَلَيْهِمْ آيَاتِنَا وَمَا كُنَّا مُهْلِكِي الْقُرَى إِلَّا وَأَهْلُهَا ظَالِمُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏پروردگار تو هرگز شهر و دياري را ويران نمي‌سازد مگر اين كه در كانون و مركز آنجا پيغمبري را برانگيزد تا آيات ما را بر اهالي آن فرو خواند ، و ما شهر و دياري را نابود نكرده و نابود نمي‌گردانيم مگر اين كه ساكنان آنجا ستمكار باشند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« الْقُري‌ » : جمع قَرْيَة ، شهرها و آباديهاي بزرگ ( نگا : انعام‌ / 131 ) . « أُمِّهَا » : مركز آن . كانون و پايتخت آن . « يَتْلُو » : الف زائدي در رسم‌الخط قرآني در آخر دارد . « حَتّي يَبْعَثَ فِي أُمِّها رَسُولاً » : اين بخش ، اشاره به اين واقعيّت است كه لزومي ندارد در هر شهر و روستائي پيغمبري مبعوث گردد . همين كه در يك كانون بزرگ كه مركز اخبار و محل انديشمندان و پايتخت بزرگان يك قوم است پيغمبري برانگيخته شود ، كافي و بسنده است . « وَ أَهْلُهَا ظَالِمُونَ » : اين بخش ، بيانگر اين مطلب است كه ظلم سبب ويراني است ، و ظالمان بدون كيفر و مجازات نمي‌مانند .‏

آيه 60
‏متن آيه : ‏
‏ وَمَا أُوتِيتُم مِّن شَيْءٍ فَمَتَاعُ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَزِينَتُهَا وَمَا عِندَ اللَّهِ خَيْرٌ وَأَبْقَى أَفَلَا تَعْقِلُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏آنچه به شما داده شده است ، كالاي اين جهان و زينت آن است ( و زودگذر و همراه با ناگواريها و رنجها و دردها است ) ولي آنچه در نزد خدا ( در آن سرا است ) بهتر و جاودانه‌تر است . آيا نمي‌دانيد ( كه باقي با فاني و محدود با نامحدود ، يكسان نيست‌ ؟ ! ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« مَتَاعُ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا » : كالاي زندگي دنيوي است و تنها در مدّت عمر كوتاهتان از آن استفاده مي‌كنيد و بس . « خَيْرٌ وَ أَبْقي‌ » : خوبتر و پايدارتر . مراد خوب و سرمدي است .‏

آيه 61
‏متن آيه : ‏
‏ أَفَمَن وَعَدْنَاهُ وَعْداً حَسَناً فَهُوَ لَاقِيهِ كَمَن مَّتَّعْنَاهُ مَتَاعَ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا ثُمَّ هُوَ يَوْمَ الْقِيَامَةِ مِنَ الْمُحْضَرِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏آيا كسي كه بدو وعده نيكو داده‌ايم ، و بدان خواهد رسيد ( كه نعمت فراوان و نامحدود آن جهان و بهشت جاويدان است ) همسان كسي است كه كالاي زندگي اين جهان را بدو داده‌ايم ( و از نعمت ناپايدار و آميزه به غصّه و رنج آن بهره‌مندش ساخته‌ايم ) و سپس در روز قيامت از زمره احضارشدگان ( براي حساب و كتاب ، و گرد آورده شدگان در عذاب و عقاب دوزخ ) است‌ ؟ !‏

‏توضيحات : ‏
‏« لاقِيهِ » : رسنده بدان است . « الْمُحْضَرِينَ » : احضار شدگان . گرد آورده شدگان . مراد كساني است كه فرشتگان آنان را به پاي حساب و كتاب مي‌آورند و براي عذاب حاضرشان مي‌گردانند ( نگا : روم‌ / 16 ، صافّات‌ / 57 ) .‏

آيه 62
‏متن آيه : ‏
‏ وَيَوْمَ يُنَادِيهِمْ فَيَقُولُ أَيْنَ شُرَكَائِيَ الَّذِينَ كُنتُمْ تَزْعُمُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏روزي ( را خاطر نشان ساز كه ) خدا ايشان را فرياد مي‌دارد و مي‌گويد : انبازهائي كه براي من گمان مي‌برديد كجايند ؟ ! ( اي مشركان ! حالا كه حجابها و پرده‌ها كنار رفته‌اند و هنگامه حساب و كتاب و گرفتاري و درماندگي است ، بگوئيد بتها و خداگونه‌هاي انس و جنّي كه مي‌پنداشتيد و مي‌پرستيديد بيايند و شما را از عقاب و عذاب آفريدگار برهانند ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« أَيْنَ » : كجا ؟ كو ؟‏

آيه 63
‏متن آيه : ‏
‏ قَالَ الَّذِينَ حَقَّ عَلَيْهِمُ الْقَوْلُ رَبَّنَا هَؤُلَاء الَّذِينَ أَغْوَيْنَا أَغْوَيْنَاهُمْ كَمَا غَوَيْنَا تَبَرَّأْنَا إِلَيْكَ مَا كَانُوا إِيَّانَا يَعْبُدُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏كساني كه ( سردستگان كفر و ضلال بوده و ) فرمان عذاب درباره آنان مسلم شده است ، مي‌گويند : پروردگارا ! ما اينان را گمراه ساخته‌ايم . از آنجا كه خودمان گمراه بوده‌ايم ايشان را هم گمراه نموده‌ايم . ما از اينان در پيشگاه تو بيزاري مي‌جوئيم ( و مي‌گوئيم : ايشان شهوات و آرزوهاي خود را پرستش كرده‌اند و ) ما را عبادت نكرده‌اند !‏

‏توضيحات : ‏
‏« حَقَّ عَلَيْهِمُ الْقَوْلُ » : مستحقّ عذاب شده‌اند ( نگا : نمل‌ / 82 ) . « أَغْوَيْنَاهُمْ كَمَا غَوَيْنَا » : ايشان را گمراه ساخته‌ايم ، چرا كه خودمان گمراه بوده‌ايم . مراد اين است كه اغواگران مي‌گويند : پيروان ما به ميل خود به دنبال ما آمده‌اند و به محض اين كه وسوسه ما با شهوات ايشان موافقت داشته است ، از ما اطاعت نموده‌اند . لذا هر دو گروه يكسان و برابريم ( نگا : مائده‌ / 77 ) . « مَا . . . يَعْبُدُونَ » : عبادت ، در اينجا علاوه از پرستش ، معني اطاعت نيز دارد .‏

آيه 64
‏متن آيه : ‏
‏ وَقِيلَ ادْعُوا شُرَكَاءكُمْ فَدَعَوْهُمْ فَلَمْ يَسْتَجِيبُوا لَهُمْ وَرَأَوُا الْعَذَابَ لَوْ أَنَّهُمْ كَانُوا يَهْتَدُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( به پرستش كنندگان گول خورده ) گفته مي‌شود : انبازهاي خود را ( كه معبودهاي دروغينند ) به فرياد خوانيد ( تا شما را ياري كنند ) . آنان ايشان را به فرياد مي‌خوانند ، ولي پاسخي بدانان نمي‌دهند . ( در اين هنگام ) عذاب را ( با چشم خود ) مي‌بينند ( و آرزو مي‌كنند : ) كاش ! هدايت يافته و راهياب مي‌بودند ( و امروز گرفتار چنين مجازات شديد نمي‌شدند ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« أُدْعُوا » : فرا خوانيد . به كمك طلبيد . « لَوْ أَنَّهُمْ . . . » : حرف ( لَوْ ) براي تمنّي است . يا براي شرط است و جواب محذوف است كه ( لَمّا رَأَوُا الْعَذابَ ) است .‏

آيه 65
‏متن آيه : ‏
‏ وَيَوْمَ يُنَادِيهِمْ فَيَقُولُ مَاذَا أَجَبْتُمُ الْمُرْسَلِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( خاطرنشان ساز ) روزي را كه خداوند مشركان را فرياد مي‌دارد و مي‌گويد : به پيغمبران چه پاسخي داديد ؟‏

‏توضيحات : ‏
‏« أَجَبْتُمْ » : پاسخ داديد ( نگا : مائده‌ / 109 ) .‏

آيه 66
‏متن آيه : ‏
‏ فَعَمِيَتْ عَلَيْهِمُ الْأَنبَاء يَوْمَئِذٍ فَهُمْ لَا يَتَسَاءلُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏در اين هنگام ( بر اثر حيرت و دهشت ) همه خبرها از يادشان مي‌رود ( و جملگي دچار فراموشي مي‌شوند و سخني براي گفتن نخواهند داشت و حتّي از هول و هراس ) نمي‌توانند چيزي از يكديگر هم بپرسند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« عَمِيَتْ » : كور مي‌گردد . مراد مخفي شدن و از ياد رفتن است . اين فراموشي از شدّت حيرت بديشان دست مي‌دهد . « لا يَتَسَآءَلُونَ » : نمي‌پرسند . مراد اين است كه نمي‌توانند بر اثر هول و هراس از يكديگر هم سؤال بكنند .‏

آيه 67
‏متن آيه : ‏
‏ فَأَمَّا مَن تَابَ وَآمَنَ وَعَمِلَ صَالِحاً فَعَسَى أَن يَكُونَ مِنَ الْمُفْلِحِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( آنچه گذشت درباره مشركاني است كه بر شرك مرده‌اند ) و امّا كساني كه ( در دنيا ) توبه كرده و ايمان آورده و كارهاي شايسته انجام داده باشند ، اميد است كه از زمره رستگاران گردند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« عَسي‌ » : اميد است . اين واژه نسبت به خدا به معني محقّق و مسلّم و حتمي است .‏

آيه 68
‏متن آيه : ‏
‏ وَرَبُّكَ يَخْلُقُ مَا يَشَاءُ وَيَخْتَارُ مَا كَانَ لَهُمُ الْخِيَرَةُ سُبْحَانَ اللَّهِ وَتَعَالَى عَمَّا يُشْرِكُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏پروردگار تو هر چه را بخواهد مي‌آفريند ، و هر كس را بخواهد برمي‌گزيند ، و مردمان ( پس از صدور فرمان خدا درباره چيزي و كسي ) حق انتخاب و اختيار ندارند . خداوند بسي منزّه‌تر و بالاتر از آن است كه چيزي را انباز او كنند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« الْخِيَرَة » : حق انتخاب . گزينش . مراد اين است كه انسان در برابر حكم خدا ، صاحب اختيار نبوده و حق چانه زدن ندارد ( نگا : احزاب‌ / 36 ) .‏

آيه 69
‏متن آيه : ‏
‏ وَرَبُّكَ يَعْلَمُ مَا تُكِنُّ صُدُورُهُمْ وَمَا يُعْلِنُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( اي پيغمبر ! ) پروردگار تو آگاه است از آنچه سينه‌هايشان ( از كينه‌ها در خود ) پنهان مي‌دارد ، و از آنچه آنان آشكار مي‌سازند ( و به صورت اعتراضها و طعنه‌ها بروز مي‌دهند ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« تُكِنُّ » : پنهان مي‌دارد ( نگا : نمل‌ / 74 ) .‏

آيه 70
‏متن آيه : ‏
‏ وَهُوَ اللَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ لَهُ الْحَمْدُ فِي الْأُولَى وَالْآخِرَةِ وَلَهُ الْحُكْمُ وَإِلَيْهِ تُرْجَعُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏پروردگار تو الله است و خدائي جز او نيست ، و هر گونه سپاس و ستايشي بدو تعلّق دارد چه در اين جهان و چه در آن جهان ، و فرماندهي و داوري از آن او است ، و بازگشت همه شما به سوي او خواهد بود . ( او خالق ، و او حاكم ، و او قاضي است ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« الأُولي‌ » : اين جهان . « الآخِرَة » : آن جهان . « الْحُكْمُ » : فرماندهي . داوري و دادرسي .‏

آيه 71
‏متن آيه : ‏
‏ قُلْ أَرَأَيْتُمْ إِن جَعَلَ اللَّهُ عَلَيْكُمُ اللَّيْلَ سَرْمَداً إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ مَنْ إِلَهٌ غَيْرُ اللَّهِ يَأْتِيكُم بِضِيَاء أَفَلَا تَسْمَعُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏بگو : ( اي مردم ! ) به من بگوئيد اگر خداوند شب را تا روز قيامت هميشه ماندگار كند ( و روز روشن را به دنبال آن نياورد ) بجز خدا كدام خدا است كه بتواند براي شما روشنائي بياورد ؟ ( و روز روشني پديدار كند تا در آن به تلاش بپردازيد و كسب و كار كنيد ؟ ) . آيا نمي‌شنويد ؟ ( بايد كه بشنويد و بنگريد و كرنش بريد اگر عاقليد ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« أَرَأَيْتُمْ » : چه مي‌بينيد و نظرتان چيست‌ ؟ مرا خبر دهيد و به من بگوئيد . « سَرْمَداً » : دائمي و هميشگي . ماندگار و پايدار .‏

آيه 72
‏متن آيه : ‏
‏ قُلْ أَرَأَيْتُمْ إِن جَعَلَ اللَّهُ عَلَيْكُمُ النَّهَارَ سَرْمَداً إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ مَنْ إِلَهٌ غَيْرُ اللَّهِ يَأْتِيكُم بِلَيْلٍ تَسْكُنُونَ فِيهِ أَفَلَا تُبْصِرُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏بگو : مرا خبر دهيد ، اگر خداوند روز را تا روز قيامت جاودانه و دائمي كند ( و شب تاريك را به دنبال آن نياورد ) بجز خدا كدام خدا است كه بتواند براي شما شبي را بياورد تا در آن بياراميد ( و خستگي كار روزانه را از تن به در كنيد ؟ ) . مگر نمي‌بينيد ( كه دچار چه اشتباه بزرگي هستيد ؟ مگر شب و روز دو نشانه سترگ بر وجود خداي بزرگ نيستند ؟ ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« تَسْكُنُونَ » : بياراميد . به استراحت بپردازيد ( نگا : يونس‌ / 67 ) .‏

آيه 73
‏متن آيه : ‏
‏ وَمِن رَّحْمَتِهِ جَعَلَ لَكُمُ اللَّيْلَ وَالنَّهَارَ لِتَسْكُنُوا فِيهِ وَلِتَبْتَغُوا مِن فَضْلِهِ وَلَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏اين از لطف و مرحمت الهي است كه شب را و روز را براي شما آفريده است تا در آن بياراميد و ( در اين ، به تلاش معاش بپردازيد و ) فضل خدا را بجوئيد ، و سپاسگزار ( الطاف و مراحم او ) باشيد .‏

‏توضيحات : ‏
‏« فِيهِ » : در شب .‏

آيه 74
‏متن آيه : ‏
‏ وَيَوْمَ يُنَادِيهِمْ فَيَقُولُ أَيْنَ شُرَكَائِيَ الَّذِينَ كُنتُمْ تَزْعُمُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏روزي ( را خاطر نشان ساز كه ) خدا ايشان را فرياد مي‌دارد و مي‌گويد : انبازهائي كه براي من گمان مي‌برديد كجايند ؟ !‏

‏توضيحات : ‏
‏. . .‏

آيه 75
‏متن آيه : ‏
‏ وَنَزَعْنَا مِن كُلِّ أُمَّةٍ شَهِيداً فَقُلْنَا هَاتُوا بُرْهَانَكُمْ فَعَلِمُوا أَنَّ الْحَقَّ لِلَّهِ وَضَلَّ عَنْهُم مَّا كَانُوا يَفْتَرُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( در آن روز ، ما ) از هر امتي گواهي ( از ميانشان برگزيده و ) بيرون مي‌كشيم و ( به پيش خود احضار مي‌كنيم ، و خطاب به مشركان ) مي‌گوئيم : دليل خود را ( بر شرك و كفر دنيوي ) بياوريد . پس آنان خواهند دانست كه حق با خدا است ، و چيزهائي كه به هم مي‌بافتند ( و انباز و بت و دست‌اندركار جهان مي‌ناميدند ، از دستشان به در رفته است و ) از ايشان گم و ناپديد گشته است .‏

‏توضيحات : ‏
‏« نَزَعْنَا » : نزع به معني بيرون كشيدن است . ولي در اينجا مراد برگزيدن و احضار كردن است . « شَهِيداً » : گواه . مراد پيغمبر هر قومي است ( نگا : بقره‌ / 143 ، نساء / 41 و 42 ) . « أَنَّ الْحَقَّ لِلّهِ » : حق با خدا است . آنچه خدا فرموده است ، حق و حقيقت است . الوهيّت حق خدا است و بس .‏

آيه 76
‏متن آيه : ‏
‏ إِنَّ قَارُونَ كَانَ مِن قَوْمِ مُوسَى فَبَغَى عَلَيْهِمْ وَآتَيْنَاهُ مِنَ الْكُنُوزِ مَا إِنَّ مَفَاتِحَهُ لَتَنُوءُ بِالْعُصْبَةِ أُولِي الْقُوَّةِ إِذْ قَالَ لَهُ قَوْمُهُ لَا تَفْرَحْ إِنَّ اللَّهَ لَا يُحِبُّ الْفَرِحِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏قارون از قوم موسي بود و ( بر اثر داشتن دارائي فراوان ) بر آنان فخر فروشي كرد ( و چون ثروتمندترين فرد بني‌اسرائيل بود ، از ايشان خواست كه او را فرمانده و خويشتن را فرمانبردارش بدانند ) . ما آن اندازه گنج و دفينه بدو داده بوديم كه ( حمل صندوقهاي ) خزائن آن بر گروه پر زور و با قدرت سنگيني مي‌كرد ( و ايشان را دچار مشكل مي‌نمود ) . وقتي ( از اوقات ) قوم او بدو گفتند : ( مغرورانه ) شادماني مكن ، كه خدا شادمانان ( سرمست از غرور ) را دوست نمي‌دارد .‏

‏توضيحات : ‏
‏« بَغي‌ » : سركشي كرد . تكبّر ورزيد . خود را بزرگتر از ديگران ديد و ديگران را پائين‌تر از خويش . « الْكُنُوزِ » : جمع كَنْز ، گنجينه . دفينه . « ما » : چيزي كه . مقداري كه . موصول است و به معني ( ألَّتي ) است . « مَفَاتِحَ » : جمع مَفْتَح ، به فتح ميم ، مخزن . خزينه . صندوق و ظروف گنج ( نگا : انعام‌ / 59 ، نور / 61 ) . « تَنُوأُُ » : سنگيني مي‌كند . به رنج و مشقّت مي‌اندازد . « الْعُصْبَةِ » : جماعت زياد . گروه فراوان ( نگا : يوسف‌ / 8 ) . « أُولِي الْقُوَّةِ » : زورمندان . قدرتمندان . « الْفَرِحِينَ » : افراد شادمان . مراد كساني است كه بر اثر فرا چنگ آوردن اموال و داشتن ماديات فراوان مغرور و متكبّر شوند و از باده پيروزي سرمست گردند و از خوشحالي در پوست نگنجند .‏

آيه 77
‏متن آيه : ‏
‏ وَابْتَغِ فِيمَا آتَاكَ اللَّهُ الدَّارَ الْآخِرَةَ وَلَا تَنسَ نَصِيبَكَ مِنَ الدُّنْيَا وَأَحْسِن كَمَا أَحْسَنَ اللَّهُ إِلَيْكَ وَلَا تَبْغِ الْفَسَادَ فِي الْأَرْضِ إِنَّ اللَّهَ لَا يُحِبُّ الْمُفْسِدِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏به وسيله آنچه خدا به تو داده است ، سراي آخرت را بجوي ( و بهشت جاويدان را فرا چنگ آور ) و بهره خود را از دنيا فراموش مكن ( و بدان كه تو هم حق حيات داري و بايد از امتعه و لذائذ حلال استفاده بكني و به خويشتن برسي ) ، و همان گونه كه خدا به تو ( بخشيده است و در حق تو ) نيكي كرده است ، تو نيز ( به ديگران ببخش و بديشان ) نيكي كن ، و در زمين تباهي مجوي كه خدا تباهكاران را دوست نمي‌دارد .‏

‏توضيحات : ‏
‏« إِبْتَغِ » : بطلب . بجوي . « وَابْتَغِ فِيمَا » : مراد اين است كه نعمت دنيا بايد وسيله باشد ؛ نه هدف . به عبارت ديگر ثروت دنيا را بايد در راه فراچنگ آوردن بهشت خدا به كار انداخت .‏

آيه 78
‏متن آيه : ‏
‏ قَالَ إِنَّمَا أُوتِيتُهُ عَلَى عِلْمٍ عِندِي أَوَلَمْ يَعْلَمْ أَنَّ اللَّهَ قَدْ أَهْلَكَ مِن قَبْلِهِ مِنَ القُرُونِ مَنْ هُوَ أَشَدُّ مِنْهُ قُوَّةً وَأَكْثَرُ جَمْعاً وَلَا يُسْأَلُ عَن ذُنُوبِهِمُ الْمُجْرِمُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( قارون ) گفت : اين مال در سايه آگاهي و دانشي كه دارم به من داده شده است ( و مرا فراهم گشته است . خودم آن را به دست آورده‌ام و خودم هم مي‌دانم چگونه آن را مصرف كنم ) . مگر ندانسته است كه خداوند نسلهاي ( قرون و اعصار ) زيادي را نابود كرده است كه از او قدرت بيشتري ، و در گردآوري ( دارائي مهارت ) زيادتري داشته‌اند . ( بگذار مجرمان چون او در فسق و فجور و كبر و غرور خود فرو روند . در قيامت همه چيز عيان است و حاجت به بيان نيست ، و لذا ) گناهكاران از گناهانشان سؤال ( تحقيق و ترحيم ) نمي‌شود ، ( بلكه سؤال توبيخ و تحقير از ايشان مي‌گردد ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« عَلي عِلْمٍ عِندِي‌ » : در پرتو دانشي كه دارم . در سايه آگاهي و به سبب علمي كه مرا است . « الْقُرُونِ » : ( نگا : يونس‌ / 13 ، قصص‌ / 43 و 45 ) . « قُوَّةً » : مراد نيروي مادي است . « جَمْعاً » : گردآوري . توان بهره‌وري و استفاده از سرمايه در بازرگاني و كشاورزي و راههاي ديگر اقتصادي براي افزايش دارائي مراد است . « لا يُسْأَلُ . . . » : در آخرت گناهكاران از گناهانشان پرسشي نمي‌شود كه براي تحقيق باشد و بخواهند حال ايشان را هم مراعات دارند و مِهري بدانان ورزند ، زيرا همه چيز روشن است . بلكه سؤال توبيخ و تهديد مطرح است كه خود يك نوع مجازات رواني براي گناهكاران است ( نگا : حجر / 92 ، نحل‌ / 56 ، صافّات‌ / 24 ) . برخي هم احتمال داده‌اند كه چنين امري مربوط به مجازات دنيوي است كه چون عذاب الهي فرا رسد ، مجال پرسش و پاسخ نيست و عذاب الهي همان و نابودي همان ( نگا : تفسير نمونه ) .‏

آيه 79
‏متن آيه : ‏
‏ فَخَرَجَ عَلَى قَوْمِهِ فِي زِينَتِهِ قَالَ الَّذِينَ يُرِيدُونَ الْحَيَاةَ الدُّنيَا يَا لَيْتَ لَنَا مِثْلَ مَا أُوتِيَ قَارُونُ إِنَّهُ لَذُو حَظٍّ عَظِيمٍ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( قارون به اندرز پندگويان وقعي ننهاد و بلكه هوس قدرت و جنون ثروت او را بر آن داشت كه با آرايش هر چه بيشتر ، دارائي خود را به نمايش گذاشت و ) با تمام زينت خود در برابر قوم خويش نمايان گرديد ( و زر و زيور و قدرت و شوكت خويشتن را در معرض ديدگان مردمان قرار داد ) . آنان كه طالب زندگي دنيا بودند ، گفتند : اي كاش ! همان چيزهائي كه به قارون داده شده است ما هم مي‌داشتيم . ( چه ثروت سرشاري ! و چه جاه و جلالي ! ) . واقعاً او داراي بهره بزرگ و شانس سترگ است .‏

‏توضيحات : ‏
‏« فِي زِينَتِهِ » : در ميان جاه و جلالش . با تمام زر و زورش ( نگا : هود / 15 ، احزاب / 28 ) . « حَظٍّ » : بهره و نصيب . شانس و بخت . سعادت و خوشبختي .‏

آيه 80
‏متن آيه : ‏
‏ وَقَالَ الَّذِينَ أُوتُوا الْعِلْمَ وَيْلَكُمْ ثَوَابُ اللَّهِ خَيْرٌ لِّمَنْ آمَنَ وَعَمِلَ صَالِحاً وَلَا يُلَقَّاهَا إِلَّا الصَّابِرُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و كساني كه دانش و آگاهي داشتند ( به افرادي كه عاشقان زرق و برق دنيا بودند و بزرگواري را در زر و زور مي‌ديدند ) گفتند : واي بر شما ! ( چه مي‌گوئيد و سعادت را در چه مي‌جوئيد ؟ ) اجر و پاداش خدا ( كه بهشت جاويدان است ) بسي والاتر و بهتر ( از اين چيزها ) است براي كساني كه ايمان داشته باشند و كارهاي شايسته انجام دهند و اين ( بهشت يزدان هم ) جز نصيب شكيبايان نمي‌گردد .‏

‏توضيحات : ‏
‏« أُوتُوا الْعِلْمَ » : دانايان و فرزانگان . « لا يُلَقَّاهَا إِلاَّ الصَّابِرُونَ » : به بهشت خدا جز شكيبايان برده نمي‌شوند و بدان رسانده نمي‌شوند . اين نصيحت جز به دل شكيبايان فرو نمي‌رود و كسي جز ايشان آن را پذيرا نمي‌شود . ضمير ( ها ) به ( مَثُوبَة ) و ( جنّة ) مفهوم از ثواب ، و يا به ( مَقالَة ) و ( كَلِمَة ) علماء آگاه از احوال دنيا و آخرت بر مي‌گردد .‏

آيه 81
‏متن آيه : ‏
‏ فَخَسَفْنَا بِهِ وَبِدَارِهِ الْأَرْضَ فَمَا كَانَ لَهُ مِن فِئَةٍ يَنصُرُونَهُ مِن دُونِ اللَّهِ وَمَا كَانَ مِنَ المُنتَصِرِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏سپس ما او را و خانه‌اش را به زمين فرو برديم ، و گروه و دسته‌اي نداشت كه او را در برابر خدا ياري دهند ( و وي را از عذاب الهي برهانند ) ، و خود نيز نتوانست خويشتن را كمك كند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« خَسَفْنَا » : فرو برديم ( نگا : نحل‌ / 45 ، اسراء / 68 ) . « مِن دُونِ اللهِ » : در مقابل خدا ( نگا : كهف‌ / 43 ) . « الْمُنتَصِرِينَ » : ياري دهندگان .‏

آيه 82
‏متن آيه : ‏
‏ وَأَصْبَحَ الَّذِينَ تَمَنَّوْا مَكَانَهُ بِالْأَمْسِ يَقُولُونَ وَيْكَأَنَّ اللَّهَ يَبْسُطُ الرِّزْقَ لِمَن يَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ وَيَقْدِرُ لَوْلَا أَن مَّنَّ اللَّهُ عَلَيْنَا لَخَسَفَ بِنَا وَيْكَأَنَّهُ لَا يُفْلِحُ الْكَافِرُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏آنان كه ديروز آرزو مي‌كردند به جاي او باشند ، ( هنگامي كه اين صحنه دلخراش را ديدند ) گفتند : واي ! انگار خدا روزي را براي هر كس از بندگانش كه بخواهد گسترش مي‌دهد و براي هر كس كه بخواهد روزي را تنگ و كم مي‌گرداند ( و چرا ما از اين واقعيّت غافل بوديم كه داشتن و نداشتن ماديات ، وسيله آزمايش مردمان است و بس‌ ؟ ! ) . اگر خداوند بر ما منت نمي‌نهاد ( و تفضّل نمي‌فرمود ، آرزوي ديروزي ما را برآورده مي‌كرد ، و امروز همچون قارون ) ما را ( به دل زمين ) فرو مي‌برد . واي ! انگار كافران رستگار نمي‌گردند ( و حتماً عذاب خدا دير يا زود گريبانگيرشان مي‌شود ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« وَيْكَأَنَّ » : واي ! مثل اين كه . اين كلمه را بعضي بسيط مي‌دانند ، و برخي مركب از ( وَيْ ) و ( كَأَنَّ ) يا ( وَيْكَ ) و ( أَنَّ ) . واژه ( وَيْ ) يا ( وَيْكَ ) اسم الفعل و براي تعجّب و ندامت به كار مي‌روند ، و در اينجا معني ندامت و پشيماني دارند . « يَقْدِرُ » : تنگ مي‌كند . كم مي‌گرداند ( نگا : رعد / 26 ، اسراء / 30 ) .‏

آيه 83
‏متن آيه : ‏
‏ تِلْكَ الدَّارُ الْآخِرَةُ نَجْعَلُهَا لِلَّذِينَ لَا يُرِيدُونَ عُلُوّاً فِي الْأَرْضِ وَلَا فَسَاداً وَالْعَاقِبَةُ لِلْمُتَّقِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏ما آن سراي آخرت را تنها بهره كساني مي‌گردانيم كه در زمين خواهان تكبّر و استكبار نيستند و فساد و تباهي نمي‌جويند ( و دلهايشان از آلودگيهاي مقام‌طلبي و شهرت‌طلبي و بزرگ‌بيني و تباهكاري ، پاك و پالوده است ) ، و عاقبت از آن پرهيزگاران است .‏

‏توضيحات : ‏
‏« تِلْكَ الدَّارُ . . . » : آن سراي آخرت كه بهشت جاويدان است و بارها وصف آن را شنيده‌ايد . « عُلُوّاً » : برتري جوئي . مراد تكبّر و استكبار و خود بزرگ بيني است ( نگا : اسراء / 4 ، نمل‌ / 14 ) . « الْعَاقِبَةُ » : سرانجام ، به معني وسيع كلمه . از قبيل : سرانجام كار . پيروزي در اين جهان . بهشت و نعمتهاي آن جهاني .‏

آيه 84
‏متن آيه : ‏
‏ مَن جَاء بِالْحَسَنَةِ فَلَهُ خَيْرٌ مِّنْهَا وَمَن جَاء بِالسَّيِّئَةِ فَلَا يُجْزَى الَّذِينَ عَمِلُوا السَّيِّئَاتِ إِلَّا مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏هر كس كار نيكي انجام دهد ، پاداشي بهتر از آن دارد ، ( كه اجر مضاعف است ، و اين افزايش بستگي به ميزان عمل و اخلاص و حسن نيّت و صفاي قلب دارد ) و هر كس كار بدي انجام دهد ، به كساني كه كار بد كنند ، جز اعمال آنان ، كيفر ايشان نيست ( و كيفرشان درست به اندازه گناهشان است ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« مَن جَآءَ بِالْحَسَنَةِ » : مراد از حَسَنة ، هر گونه كار نيك است كه پاداش مضاعف دارد ( نگا : انعام‌ / 160 ، بقره‌ / 261 ) . يا اين كه مراد ايمان و عمل صالح است كه جزاي آن بهتر از خود آن است كه رضا و خوشنودي خدا است كه همه خوشيها را به همراه دارد ( نگا : توبه‌ / 72 ، مائده‌ / 16 ) . « لا يُجْزَي . . . إِلاّ مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ » : در برابر سيّئات و معاصي ، كيفري جز كيفر همان عملي را كه انجام داده‌اند دامنگيرشان نمي‌گردد ( نگا : انعام‌ / 160 ، يونس‌ / 27 ) .‏

آيه 85
‏متن آيه : ‏
‏ إِنَّ الَّذِي فَرَضَ عَلَيْكَ الْقُرْآنَ لَرَادُّكَ إِلَى مَعَادٍ قُل رَّبِّي أَعْلَمُ مَن جَاء بِالْهُدَى وَمَنْ هُوَ فِي ضَلَالٍ مُّبِينٍ ‏

‏ترجمه : ‏
‏همان كسي كه ( تبليغ ) قرآن را بر تو واجب گردانده است ، تو را به محلّ بازگشت بزرگ ( قيامت ) برمي‌گرداند ( و ميان تو و تكذيب‌كنندگانت داوري مي‌نمايد و به مقام محمود و بهشت موعودت مي‌رساند ) . بگو : پروردگار من ( از همه ) بهتر مي‌داند كه چه كسي هدايت را از سوي او آورده است ، و چه كسي در گمراهي آشكار بسر مي‌برد .‏

‏توضيحات : ‏
‏« فَرَضَ » : واجب گردانده است . مراد تبليغ قرآن و عمل به آن و رساندن اوامر يزدان به مردمان است ( نگا : نور / 1 ، مائده‌ / 92 و 99 ) . « رَآدّ » : برگرداننده . « مَعَادٍ » : زادگاه و جايگاه كه مراد مكّه است . روز رستاخيز يا محشر و ميعادگاه حساب و كتاب كه براي پيغمبر ورود به بهشت را به دنبال دارد . بهشت كه محلّ برگشت مؤمنان بدان است . تنوين مَعادٍ ، براي تعظيم است . « مَن جَآءَ بِالْهُدي‌ » : مراد خود پيغمبر است .‏
آيه 86
‏متن آيه : ‏
‏ وَمَا كُنتَ تَرْجُو أَن يُلْقَى إِلَيْكَ الْكِتَابُ إِلَّا رَحْمَةً مِّن رَّبِّكَ فَلَا تَكُونَنَّ ظَهِيراً لِّلْكَافِرِينَ ‏
‏ترجمه : ‏
‏تو اين اميد را نداشتي كه كتاب ( بزرگ قرآن ) براي تو فرستاده شود ، ليكن رحمت پروردگارت چنين ايجاب كرد و ( خواست با ارسال قرآن براي خاتم پيغمبران ، اين مسؤوليّت سنگين را به تو سپارد . به شكرانه اين نعمت بزرگ هرگز ) پشتيبان كافران مباش ( و ياور و همدست ايشان مشو ) .‏
‏توضيحات : ‏‏« أَمْ كُنتَ تَرْجُو » : چشم به راه نبودي . اميدوار نبودي . الف زائدي در رسم‌الخطّ قرآني در آخر ( تَرْجُو ) موجود است . « إِلاّ » : ليكن ( نگا : قصص‌ / 46 ) . « إِلاّ رَحْمَةً مِّن رَّبِّكَ » : ليكن رحمت پروردگارت ايجاب كرد و شامل تو شد . مگر به خاطر رحم پروردگارت نسبت به تو و امت تو . « إِلاّ رَحْمَةً » : ( نگا : اسراء / 87 ) . « ظَهِيراً » : پشتيبان ( نگا : قصص‌ / 17 ) . مسلّماً پيغمبر هرگز از كفّار پشتيباني نمي‌كرده است ، ولي اين دستور در مورد او تأكيد است ، و در مورد ديگران بيان يك وظيفه مهمّ .‏
آيه 87
‏متن آيه : ‏
‏ وَلَا يَصُدُّنَّكَ عَنْ آيَاتِ اللَّهِ بَعْدَ إِذْ أُنزِلَتْ إِلَيْكَ وَادْعُ إِلَى رَبِّكَ وَلَا تَكُونَنَّ مِنَ الْمُشْرِكِينَ ‏
‏ترجمه : ‏
‏كافران تو را از آيات خداوند باز ندارند ، پس از آن كه بر تو نازل شده است ، و ( مردم را ) به سوي پروردگارت دعوت كن ، و از زمره مشركان مباش .‏
‏توضيحات : ‏
‏« لا يَصُدُّنَّكَ » : تو را باز ندارند . « عَنْ ءَايَاتِ اللهِ » : از ترتيل و تبليغ و عمل به آيات خدا .‏

آيه 88
‏متن آيه : ‏
‏ وَلَا تَدْعُ مَعَ اللَّهِ إِلَهاً آخَرَ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ كُلُّ شَيْءٍ هَالِكٌ إِلَّا وَجْهَهُ لَهُ الْحُكْمُ وَإِلَيْهِ تُرْجَعُونَ ‏
‏ترجمه : ‏‏همراه الله معبود ديگري را به فرياد مخوان . جز او هيچ معبود ديگري وجود ندارد . همه چيز جز ذات او فاني و نابود مي‌شود . فرماندهي از آن او است و بس ، و همگي شما به سوي او برگردانده مي‌شويد ( و به حساب و كتاب اقوال و اعمالتان رسيدگي مي‌كند و در ميانتان داوري خواهد كرد ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« لا تَدْعُ » : به فرياد مخوان . مپرست . « وَجْهَهُ » : ( نگا : انعام‌ / 52 ، كهف‌ / 28 ) . « الْحُكْمُ » : فرماندهي و حاكميّت . داوري و قضاوت .‏

 

موضوعات: موقعیت فعلی: فهرست قرآن / سوره قصص / تفسیر نور  لینک ثابت
 [ 02:57:00 ب.ظ ]




موقعیت فعلی: فهرست قرآن / سوره نمل / تفسیر نور

آيه 1
‏متن آيه : ‏
‏ طس تِلْكَ آيَاتُ الْقُرْآنِ وَكِتَابٍ مُّبِينٍ ‏

‏ترجمه : ‏
‏طا . سين . اين ( كلام كه آن را به تو وحي مي‌كنيم ) آيات قرآن و كتاب بيانگر ( احكام الهي براي سعادت دو جهان ) است .‏

‏توضيحات : ‏
‏« طس‌ » : حروف مقطّعه است ( نگا : بقره‌ / 1 ) و ( طا . سين ) خوانده مي‌شود ( نگا : المصحف الميسّر ) . « تِلْكَ . . . » : ( نگا : يوسف‌ / 1 ) . « كِتَابٍ مُبِينٍ » : از آنجا كه ( كتاب ) همراه صفت ( مُبين ) آمده است ، عطف آن بر ( الْقُرْءَانِ ) از قبيل عطف صفت بر موصوف است ( نگا : مائده‌ / 15 ، انبياء / 48 ) .‏

آيه 2
‏متن آيه : ‏
‏ هُدًى وَبُشْرَى لِلْمُؤْمِنِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏راهنما و مژده‌رسان براي مؤمنان است .‏

‏توضيحات : ‏
‏« هُديً » : هدايت . هادي ( نگا : بقره‌ / 2 ) . « بُشْري‌ » : مژده . مژده‌رسان ( بقره‌ / 97 ، نحل‌ / 89 و 102 ) .‏

آيه 3
‏متن آيه : ‏
‏ الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُم بِالْآخِرَةِ هُمْ يُوقِنُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏آن كساني كه نماز را چنان كه بايد مي‌خوانند ، و زكات را مي‌پردازند ، و قاطعانه آنان به آخرت ايمان دارند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« الَّذِينَ يُقِيمُونَ . . . » : ( نگا : بقره‌ / 3 و 4 ) .‏

آيه 4
‏متن آيه : ‏
‏ إِنَّ الَّذِينَ لَا يُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَةِ زَيَّنَّا لَهُمْ أَعْمَالَهُمْ فَهُمْ يَعْمَهُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏بي‌گمان كساني كه به آخرت ايمان ندارند ، ما اعمالشان را ( توسّط وسوسه اهريمن و اتباع و اعوان شيطان ، و انسانهاي شيطان صفت ) در نظرشان مي‌آرائيم و ايشان سرگردان بسر مي‌برند ( و چاه را از راه ، و زشت را از زيبا جدا نمي‌كنند ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« زَيَّنَّا لَهُمْ أَعْمَالَهُمْ » : ( نگا : انعام‌ / 43 ، اسراء / 63 - 65 ، مريم‌ / 81 - 83 ، حجّ‌ / 53 ، فصّلت‌ / 25 ) . « يَعْمَهُون‌ » : ( نگا : بقره‌ / 15 ، انعام‌ / 110 ، اعراف‌ / 186 ) .‏

آيه 5
‏متن آيه : ‏
‏ أُوْلَئِكَ الَّذِينَ لَهُمْ سُوءُ الْعَذَابِ وَهُمْ فِي الْآخِرَةِ هُمُ الْأَخْسَرُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏آنان كساني هستند كه عذاب بدي ( در دنيا ) دارند ، و ايشان در آخرت زيانكارترين ( مردمان جهان ) مي‌باشند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« سُوءُ الْعَذَابِ » : عذاب بد . مراد سرگرداني و پريشاني و يأس و نااميدي و چه بسا زنداني و گرفتاري اين جهان است . اضافه صفت به موصوف است . « الأخْسَرُونَ » : جمع أَخْسَر ، كسي كه دچار زيان و خسران بيشتري گردد .‏

آيه 6
‏متن آيه : ‏
‏ وَإِنَّكَ لَتُلَقَّى الْقُرْآنَ مِن لَّدُنْ حَكِيمٍ عَلِيمٍ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و تو ( اي محمّد ! ) كسي هستي كه قرآن از سوي خداوند حكيم ( در گرداندن امور آفريدگان ، و ) آگاه ( از كار و بار سعادت و شقاوت دنيوي و اخروي ايشان ) به تو القاء و عطاء مي‌گردد .‏

‏توضيحات : ‏
‏« تلقّي‌ » : به تو القاء و عطاء مي‌گردد . به تو رسانده و آموخته مي‌شود . « حَكِيمٍ » : خدائي كه كارهايش از روي حكمت است و حساب و هدفي در آفرينش جهان و نازل كردن قرآن دارد . « عَلِيمٍ » : خدائي كه داراي آگاهي بي‌پايان و فرزانه مطلق جهان است .‏

آيه 7
‏متن آيه : ‏
‏ إِذْ قَالَ مُوسَى لِأَهْلِهِ إِنِّي آنَسْتُ نَاراً سَآتِيكُم مِّنْهَا بِخَبَرٍ أَوْ آتِيكُم بِشِهَابٍ قَبَسٍ لَّعَلَّكُمْ تَصْطَلُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( يادآوري كن ) زماني را كه موسي ( در راه برگشت از مدين به مصر ، در شب تاريك و سردي كه راه را گم كرده بود و درد زايمان همسرش درگرفته بود ) به خانواده‌اش گفت : ( بايستيد كه ) من آتشي ( از دور ) مي‌بينم . هر چه زودتر خبري ( از راه ) و يا شعله و اخگري چند از آتش برايتان مي‌آورم ، تا اين كه خويشتن را گرم كنيد .‏

‏توضيحات : ‏
‏« ءَانَسْتُ » : ديده‌ام . مشاهده كرده‌ام . « شِهَابٍ » : آذرخش . در اينجا مراد شعله و اخگر آتش است . « قَبَسٍ » : برگرفته . برداشته شده . مقداري از آتش كه از آتش ديگري برداشته شود و از جائي به جائي برده شود ( نگا : طه‌ / 10 ) . « تَصْطَلُونَ » : خود را با آتش گرم كنيد .‏

آيه 8
‏متن آيه : ‏
‏ فَلَمَّا جَاءهَا نُودِيَ أَن بُورِكَ مَن فِي النَّارِ وَمَنْ حَوْلَهَا وَسُبْحَانَ اللَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏هنگامي كه به آتش رسيد ، ندائي برخاست كه : مبارك است آن كسي كه ( آثار قدرتش ) در آتش ( جلوه‌گر ) است و ( آفريدگار همه جهان است ، و مبارك است ) آن كسي كه ( موسي نام ) و پيرامون آتش ( بر پاي ايستاده ) است ( و براي بردن آتش ظاهري آمده است ، ولي با آتش پيام آسماني بر مي‌گردد ) ، و خدا كه پروردگار جهانيان است منزّه است ( از اين كه محدود به مكان و مقيّد به مادّيّت و جسميّت و متجلّي در صورت و شكلي همچون آتش شود ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« نُودِيَ » : ندا داده شد . ندائي برخاست . مجهول فعل ( نادي ) و از باب مُفاعله است . « أَنْ » : حرف تفسيريّه است . يعني ندا اين بود . « مَن فِي النَّارِ » مراد خدا است كه نشانه قدرت او در آتش جلوه‌گر بود . « مَنْ حَوْلَهَا » : مراد موسي است كه با آتش عشق الهي روياروي گشته است و پيام رسان آسمان شده است . « سُبْحَانَ اللهِ . . . » : مراد تنزيه خدا از جسميّت ، و تقيّد به مكان ، و حلول و ظهور در چيزي است . و يا اين كه آفريدگار در ذات و صفات و افعال ، جداي از آفريدگان است .‏

آيه 9
‏متن آيه : ‏
‏ يَا مُوسَى إِنَّهُ أَنَا اللَّهُ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ ‏

‏ترجمه : ‏
‏اي موسي ! آن كس ( كه با تو سخن مي‌گويد ) منم كه يزدان ( جهان و جهانيان و ) توانا و مقتدر شكست‌ناپذير و آگاه و فرزانه كار به جايم .‏

‏توضيحات : ‏
‏« إِنَّهُ » : آن كس كه با تو سخن مي‌گويد . « اللهُ » : عطف بيان است . برخي ضمير ( هُ ) در ( إِنَّهُ ) را ضمير شأن ، و ( أَنَا ) را مبتدا و ( اللهُ ) را خبر دانسته‌اند . در اين صورت معني آيه چنين مي‌شود : بي‌گمان من خداي عزيز و حكيم هستم .‏

آيه 10
‏متن آيه : ‏
‏ وَأَلْقِ عَصَاكَ فَلَمَّا رَآهَا تَهْتَزُّ كَأَنَّهَا جَانٌّ وَلَّى مُدْبِراً وَلَمْ يُعَقِّبْ يَا مُوسَى لَا تَخَفْ إِنِّي لَا يَخَافُ لَدَيَّ الْمُرْسَلُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( اي موسي ! براي اطمينان خاطر و يقين به حضور در پيشگاه خداي غفور ) عصاي خود را بينداز . ( همين كه عصايش را انداخت به اژدهائي تبديل شد ) . هنگامي كه ديد به حركت درآمد ، انگار مار چابك و تندروي است ، پاي به فرار گذاشت و پشت سر خود را ننگريست ! ( او را ندا در داديم : ) اي موسي مترس ! ( تو پيغمبري و در بارگاه حضور خدائي ، و ) پيغمبران در پيشگاه من نمي‌ترسند ( چرا كه اينجا آستانه دادگري و امن و امان يزدان است‌ ؛ نه دربار ستمگري و خوف و هراس فرعون و فرعونيان ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« تَهْتَزُّ » : حركت مي‌كند . مي‌جنبد . « جَآنٌّ » : مار تندرو و سريع‌السير سفيد يا زرد رنگ . « وَلّي مُدْبراً » : ( نگا : توبه‌ / 25 ) . « لَمْ يُعَقِّبْ » : به پشت سر نگاه نكرد ، يعني برنگشت .‏

آيه 11
‏متن آيه : ‏
‏ إِلَّا مَن ظَلَمَ ثُمَّ بَدَّلَ حُسْناً بَعْدَ سُوءٍ فَإِنِّي غَفُورٌ رَّحِيمٌ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و امّا هر كس كه ستم كند و سپس ( توبه نموده و در مقام جبران برآيد و بدين وسيله ) بدي را به نيكي تبديل نمايد ، ( او را خواهم بخشيد ، چرا كه ) بي‌گمان من بخشايشگر و مهربانم .‏

‏توضيحات : ‏
‏« إِلاّ مَنْ . . . » : مگر كسي كه . با توجّه بدين معني ، استثناء متّصل است و مراد از لغزش پيغمبران ، ترك اوّلي است و تنها به صورت گناه است ( نگا : اعراف‌ / 22 و 23 ، انبياء / 87 ، قصص‌ / 16 ) يا اين كه ( إِلاّ ) به معني ( لكن ) است و معني آن در ترجمه آيه گذشت ، و استثناء منقطع است و مستثني كساني جز پيغمبران هستند كه در پرتو توبه و ترك معاصي و انجام كارهاي پسنديده ، مي‌توانند از مغفرت و مرحمت خدا برخوردار گردند ( نگا : انعام‌ / 54 ) .‏

آيه 12
‏متن آيه : ‏
‏ وَأَدْخِلْ يَدَكَ فِي جَيْبِكَ تَخْرُجْ بَيْضَاء مِنْ غَيْرِ سُوءٍ فِي تِسْعِ آيَاتٍ إِلَى فِرْعَوْنَ وَقَوْمِهِ إِنَّهُمْ كَانُوا قَوْماً فَاسِقِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و ( اي موسي ! ) دست خود را به گريبان خويش فرو ببر ( و سپس آن را از چاك گريبان بيرون بيار و ببين ) كه سفيد و درخشان ( همچون ماه تابان ) به در مي‌آيد ، بدون آن كه ( به بيماري بَرَص يا بيماري ديگري مبتلا شده باشد و ) عيبي در آن وجود داشته باشد ، ( و بدان كه معجزات تو منحصر به يد بيضاء و عصا نيست ، و بلكه اين دو معجزه ) از جمله نه معجزه‌اي است كه تو آنها را به فرعون و قوم او نشان خواهي داد . ايشان واقعاً جماعت طغيانگر و نافرمانبرداري هستند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« بَيْضَآءَ » سفيد . درخشان ( نگا : اعراف‌ / 108 ) . حال است . « تِسْعِ ءَايَاتٍ » : نُهْ معجزه . نُهْ دليل بر صدق رسالت موسي ( نگا : اسراء / 101 ) . « فَاسِقِينَ » : درروندگان از پذيرش فرمان خدا .‏

آيه 13
‏متن آيه : ‏
‏ فَلَمَّا جَاءتْهُمْ آيَاتُنَا مُبْصِرَةً قَالُوا هَذَا سِحْرٌ مُّبِينٌ ‏

‏ترجمه : ‏
‏هنگامي كه معجزات ما را كاملاً آشكارا بديشان نمود ، گفتند : ( اين چيزهائي كه ما مي‌بينيم ) جز جادوي واضح و روشني نيست !‏

‏توضيحات : ‏
‏« جَآءَتْهُمْ » : به پيش ايشان آمد . مراد از آمدن . پديدار شدن و جلوه‌گر گشتن است . « مُبْصِرَةً » : كاملاً آشكارا و پيدا . حال ( آيات ) است .‏

آيه 14
‏متن آيه : ‏
‏ وَجَحَدُوا بِهَا وَاسْتَيْقَنَتْهَا أَنفُسُهُمْ ظُلْماً وَعُلُوّاً فَانظُرْ كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الْمُفْسِدِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏ستمگرانه و مستكبرانه معجزات را انكار كردند ، هر چند كه در دل بدانها يقين و اطمينان داشتند . بنگر سرانجام و سرنوشت تباهكاران چگونه شد ؟ ( مگر در دريا غرق نشدند و به دوزخ واصل نگشتند ؟ ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« جَحَدُوا بِهَا » : آنها را انكار كردند و نپذيرفتند . « إِسْتَيْقَنَتْهَا » : آنها را كاملاً باور داشتند و يقيناً مي‌دانستند . « ظُلْماً وَ عُلُوّاً » : ستمگرانه و مستكبرانه . از روي ستم و برتري جوئي . با توجّه به معني اوّل ، اين دو واژه حال ضمير ( و ) در فعل ( جَحَدُوا ) و به معني ( ظَالِمينَ وَ عَالِينَ ) است . و با توجّه به معني دوم ، مفعول له مي‌باشند .‏

آيه 15
‏متن آيه : ‏
‏ وَلَقَدْ آتَيْنَا دَاوُودَ وَسُلَيْمَانَ عِلْماً وَقَالَا الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي فَضَّلَنَا عَلَى كَثِيرٍ مِّنْ عِبَادِهِ الْمُؤْمِنِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏ما به داود و سليمان دانش ( قابل ملاحظه‌اي ) عطاء كرديم و آنان ( سپاس خدا را به جاي آوردند و ) گفتند : حمد و سپاس خداوند را سزا است كه ما را بر بسياري از بندگان مؤمن خود برتري بخشيد .‏

‏توضيحات : ‏
‏« عِلْماً » : دانش عظيم و فراوان . تنكير براي تعظيم است . « فَضَّلْنَا . . . » : در اين آيه ، يكي از نعمتهاي مهمّ الهي كه دانش است ، معيار برتري دانسته شده است . چرا كه هر قدرتي و هر ارزشي از علم سرچشمه مي‌گيرد . در آيات بالا مي‌بينيم كه نعمت مايه غرور فرعون و فرعونيان و قوم عاد گشته است ، ولي اين آيه مي‌رساند كه مؤمنانِ چون سليمان و داود ، نعمت بر شكر و طاعتشان افزوده است .‏

آيه 16
‏متن آيه : ‏
‏ وَوَرِثَ سُلَيْمَانُ دَاوُودَ وَقَالَ يَا أَيُّهَا النَّاسُ عُلِّمْنَا مَنطِقَ الطَّيْرِ وَأُوتِينَا مِن كُلِّ شَيْءٍ إِنَّ هَذَا لَهُوَ الْفَضْلُ الْمُبِينُ ‏

‏ترجمه : ‏
‏سليمان وارث ( پدرش ) داود شد و گفت : اي مردم ! به ما ( درك ) سخن پرندگان ( و نحوه سخن گفتن با آنها ، به وسيله خداوند بزرگوار ) آموخته شده است ، و به ما از همه چيزها ( و تمام وسائلي كه از نظر مادي و معنوي براي تشكيل حكومت الهي لازم باشد ) داده شده است . اين فضيلت و لطف آشكاري است ( و بايد بسيار سپاس آن را بگوئيم ، و با شكر اين فخر رضاي خدا را بجوئيم ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« مَنطِق‌ » : سخن . گفتار . مصدر ميمي و به معني نطق است . اين آيه اشاره به نطق پرندگان دارد و آيات ديگر نيز مؤيّد اين مطلب است كه حيوانات و از جمله پرندگان با يكديگر سخن مي‌گويند ( نگا : انعام‌ / 38 ، نمل‌ / 18 و 22 ) . « مِن كُلِّ شَيْءٍ » : مراد همه چيزهائي است كه براي حكومت آنان و خليفه‌گري انسان لازم باشد .‏

آيه 17
‏متن آيه : ‏
‏ وَحُشِرَ لِسُلَيْمَانَ جُنُودُهُ مِنَ الْجِنِّ وَالْإِنسِ وَالطَّيْرِ فَهُمْ يُوزَعُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏لشكريان سليمان از جنّ و انس و پرنده ، براي او گردآوري گشتند ، و همه آنان به يكديگر ملحق و در نزد هم نگاه داشته شدند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« حُشِرَ » : گرد آورده شد . « مِنْ » : حرف تبعيضيّه است . يعني برخي از جنّ و انس و پرنده ( نگا : في ظلال القرآن ) . « يُوزَعُونَ » : نگاه داشته شدند و كنار يكديگر جمع آورده شدند ( نگا : فصّلت‌ / 19 ) . با نظم و ترتيب و صف در صف جاي داده شدند ، به گونه‌اي كه هيچ كدام از مكان خود پيش و پس نرود .‏

آيه 18
‏متن آيه : ‏
‏ حَتَّى إِذَا أَتَوْا عَلَى وَادِي النَّمْلِ قَالَتْ نَمْلَةٌ يَا أَيُّهَا النَّمْلُ ادْخُلُوا مَسَاكِنَكُمْ لَا يَحْطِمَنَّكُمْ سُلَيْمَانُ وَجُنُودُهُ وَهُمْ لَا يَشْعُرُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( آن گاه حركت كردند ) تا رسيدند به درّه مورچگان ، مورچه‌اي گفت : اي مورچگان ! به لانه‌هاي خود برويد ، تا سليمان و لشكريانش بدون اين كه متوجّه باشند شما را پايمال نكنند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« وَادِ النَّمْلِ » : درّه مورچگان . سرزمين مورچگان . مراد مكاني است كه مورچه‌ها در آنجا فراوان بودند . در رسم‌الخطّ قرآني ياء آخر ( وادي ) حذف شده است . « قالَتْ نَمْلَةٌ » : قرآن بيانگر اين واقعيّت است كه حيوانات و پرندگان هر گروهي براي خود ملّت و گروهي همچون انسانها بوده و با يكديگر سخن مي‌گويند ( نگا : نمل‌ / 16 و 22 ) . « لا يَحْطِمَنَّكُمْ » : شما را پايمال نكنند . شما را درهم نشكنند و نكشند . « وَ هُمْ لا يَشْعُرُونَ » : در حالي كه متوجّه نباشند .‏

آيه 19
‏متن آيه : ‏
‏ فَتَبَسَّمَ ضَاحِكاً مِّن قَوْلِهَا وَقَالَ رَبِّ أَوْزِعْنِي أَنْ أَشْكُرَ نِعْمَتَكَ الَّتِي أَنْعَمْتَ عَلَيَّ وَعَلَى وَالِدَيَّ وَأَنْ أَعْمَلَ صَالِحاً تَرْضَاهُ وَأَدْخِلْنِي بِرَحْمَتِكَ فِي عِبَادِكَ الصَّالِحِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏سليمان از سخن آن مورچه تبسّم كرد و خنديد و گفت : پروردگارا ! چنان كن كه پيوسته سپاسگزار نعمتهائي باشم كه به من و پدر و مادرم ارزاني داشته‌اي ، و ( مرا توفيق عطاء فرما تا ) كارهاي نيكي را انجام دهم كه تو از آنها راضي باشي ( و من بدانها رستگار باشم ) ، و مرا در پرتو مرحمت خود از زمره بندگان شايسته‌ات گردان .‏

‏توضيحات : ‏
‏« فَتَبَسَّمَ ضَاحِكاً » : لبخند زد و خنديد . واژه ( ضَاحِكاً ) حال مؤكّده است . خنديدن سليمان به خاطر ياد نعمتهاي سترگ خدا بر خود است كه از جمله آنها فهم سخنان مورچگان و پرندگان است . همچنين از اين كه او و سپاهيانش حتي عمداً به مورچه‌اي زيان نمي‌رسانند ، و اين كه حيوانات و پرندگان و حتي حشراتي چون مورچگان هم او را مي‌شناسند . « أَوْزِعْنِي . . . » : مرا ملازم شكر خود گردان . چنان كن كه دائماً سپاسگزار نعمتهاي تو باشم و آنها را هيچ وقت فراموش نكنم .‏

آيه 20
‏متن آيه : ‏
‏ وَتَفَقَّدَ الطَّيْرَ فَقَالَ مَا لِيَ لَا أَرَى الْهُدْهُدَ أَمْ كَانَ مِنَ الْغَائِبِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏سليمان از لشكر پرندگان سان ديد و جوياي حال آنها شد و گفت : چرا شانه بسر را نمي‌بينم‌ ؟ ( آيا او در ميان شما است و او را نمي‌بينم‌ ؟ ) يا اين كه از جمله غائبان است‌ ؟‏

‏توضيحات : ‏
‏« تَفَقَّدَ » : جويا شد . پرس و جو كرد . « تَفَقَّدَ الطَّيْرَ » : از پرندگان سان ديد . جوياي حال و احوال پرندگان شد . « الْهُدْهُدَ » : شانه‌بسر . پوپك . پوپو . در اينجا هدهد ويژه‌اي مراد است كه چه بسا نوبت كشيك او بوده باشد .‏

آيه 21
‏متن آيه : ‏
‏ لَأُعَذِّبَنَّهُ عَذَاباً شَدِيداً أَوْ لَأَذْبَحَنَّهُ أَوْ لَيَأْتِيَنِّي بِسُلْطَانٍ مُّبِينٍ ‏

‏ترجمه : ‏
‏حتماً او را كيفر سختي خواهم داد ، و يا او را سر مي‌برم ( اگر گناهش بزرگ باشد ) ، و يا اين كه بايد براي من دليل روشني اظهار كند ( كه غيبت وي را موجّه سازد ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« سُلْطَانٍ » : دليل و حجّت . « مُبِينٍ » : روشن . بيانگر حقّانيّت و عذر تقصير .‏

آيه 22
‏متن آيه : ‏
‏ فَمَكَثَ غَيْرَ بَعِيدٍ فَقَالَ أَحَطتُ بِمَا لَمْ تُحِطْ بِهِ وَجِئْتُكَ مِن سَبَإٍ بِنَبَإٍ يَقِينٍ ‏

‏ترجمه : ‏
‏چندان طول نكشيد ( كه هدهد برگشت و ) گفت : من بر چيزي آگاهي يافته‌ام ، كه تو از آن آگاه نيستي . من براي تو از سرزمين سبا يك خبر قطعي و مورد اعتماد آورده‌ام .‏

‏توضيحات : ‏
‏« مَكَثَ » : ماند . مراد طول كشيدن است . در اصل مرجع ضمير مستتر در آن به هدهد برمي‌گردد . « غَيْرَ بَعيدٍ » : نه چندان زياد . مدّت كمي . واژه ( غَيْرَ ) صفت زمان محذوف است و تقدير چنين است : فَمَكَثَ الْهُدْهُدُ زَمَاناً غَيْرَ بَعيدٍ . « أَحَطْتُ » : احاطه پيدا كرده‌ام . به خوبي آگاهي يافته‌ام ( نگا : كهف‌ / 91 ) . « سَبَإٍ » : اسم نياي قبيله سبا بوده و سپس بر خود اين قبيله اطلاق شده و بعدها نام سرزمين ايشان گشته است . « نَبَإٍ يَقِينٍ » : خبر راستين و قطعي .‏

آيه 23
‏متن آيه : ‏
‏ إِنِّي وَجَدتُّ امْرَأَةً تَمْلِكُهُمْ وَأُوتِيَتْ مِن كُلِّ شَيْءٍ وَلَهَا عَرْشٌ عَظِيمٌ ‏

‏ترجمه : ‏
‏من ديدم كه زني بر آنان حكومت مي‌كند ، و همه چيز ( لازم براي زندگي ) بدو داده شده است ، و تخت بزرگي دارد ( و دربار بسيار مجلّلي ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« مِن كُلِّ شَيْءٍ » : مراد وسائل زندگي و اسباب رفاه است ، و مراد از همه چيز بيان كثرت و فراواني نعمت است . « عَرْشٌ » : تخت سلطنت .‏

آيه 24
‏متن آيه : ‏
‏ وَجَدتُّهَا وَقَوْمَهَا يَسْجُدُونَ لِلشَّمْسِ مِن دُونِ اللَّهِ وَزَيَّنَ لَهُمُ الشَّيْطَانُ أَعْمَالَهُمْ فَصَدَّهُمْ عَنِ السَّبِيلِ فَهُمْ لَا يَهْتَدُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏من او و قوم او را ديدم كه به جاي خدا براي خورشيد سجده مي‌برند ، و اهريمن اعمالشان را در نظرشان آراسته است و ايشان را از راه ( راست ) به در برده است ، آنان ( به خدا و يكتاپرستي ) راهياب نمي‌گردند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« مِن دُونِ اللهِ » : به جاي خدا . بجز خدا . « أَعْمَالَهُمْ » : مراد پرستش و كرنش ايشان براي خورشيد است .‏

آيه 25
‏متن آيه : ‏
‏ أَلَّا يَسْجُدُوا لِلَّهِ الَّذِي يُخْرِجُ الْخَبْءَ فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَيَعْلَمُ مَا تُخْفُونَ وَمَا تُعْلِنُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( آنان را از راه بدر برده است ) تا اين كه براي خداوندي سجده نبرند كه نهانيهاي آسمانها و زمين را بيرون مي‌دهد و مي‌داند آنچه را پنهان مي‌داريد و آنچه را كه آشكار مي‌سازيد .‏

‏توضيحات : ‏
‏« أَلاّ يَسْجُدُوا » تا سجده نبرند و عبادت نكنند . ( أَلاّ ) فراهم آمده است از ( أَنْ ) ناصبه و ( لا ) نافيه . « الْخَبْءَ » : نهان . پوشيده . مصدر است و به معني اسم مفعول ، يعني مَخْبُوء است . « يُخْرِجُ الْخَبْءَ » : نهانيها را بيرون مي‌آورد و از آسمانها اشعّه‌ها و بارانها و از زمين گنجها و معدنها و گياهان را بيرون مي‌دهد و به ظهور مي‌رساند . بر غيب آسمانها و زمين مطّلع‌است .‏

آيه 26
‏متن آيه : ‏
‏ اللَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ رَبُّ الْعَرْشِ الْعَظِيمِ ‏

‏ترجمه : ‏
‏جز خدا كه صاحب عرش عظيم ( و حكمفرمائي بر كائنات ) است معبودي نيست . ( پس چرا بايد جز او را بپرستند ؟ ! ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« اللهُ » : خبر مبتداي محذوف است و تقدير چنين است : هُوَ اللهُ . « الْعَرْشِ الْعَظِيمِ » : ( نگا : اعراف‌ / 54 ) . اشاره به اين است كه : تخت بلقيس كجا و تخت فرماندهي كلّ كائنات كجا ؟‏

آيه 27
‏متن آيه : ‏
‏ قَالَ سَنَنظُرُ أَصَدَقْتَ أَمْ كُنتَ مِنَ الْكَاذِبِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( سليمان به هدهد ) گفت : تحقيق مي‌كنيم تا ببينيم راست گفته‌اي يا از زمره دروغگويان بوده‌اي .‏

‏توضيحات : ‏
‏« سَنَنظُرُ » : خواهيم نگريست . مراد از نگريستن بررسي و تحقيق است .‏

آيه 28
‏متن آيه : ‏
‏ اذْهَب بِّكِتَابِي هَذَا فَأَلْقِهْ إِلَيْهِمْ ثُمَّ تَوَلَّ عَنْهُمْ فَانظُرْ مَاذَا يَرْجِعُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏اين نامه مرا ببر و آن را به سويشان بينداز و سپس از ايشان دور شو و در كناري بايست و بنگر كه به يكديگر چه مي‌گويند و واكنش آنان چه خواهد بود .‏

‏توضيحات : ‏
‏« أَلْقِهْ » : آن را بينداز . ضمير ( ه ) را با اختلاس كسره ، يعني ساكن خوانده‌اند . « تَوَلَّ » : پشت كن . دور شو . مراد اين است كه خود را در گوشه‌اي دور از چشمان ايشان پنهان كن . « يَرْجِعُونَ » : به همديگر چه مي‌گويند . تصميم ايشان بعد از رايزني چه خواهد بود .‏

آيه 29
‏متن آيه : ‏
‏ قَالَتْ يَا أَيُّهَا المَلَأُ إِنِّي أُلْقِيَ إِلَيَّ كِتَابٌ كَرِيمٌ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( بلقيس ) گفت : اي سران قوم ! نامه محترمي به سويم انداخته شده است .‏

‏توضيحات : ‏
‏« كِتَابٌ » : نوشته . نامه . « كَرِيمٌ » : محترم . ارزشمند .‏

آيه 30
‏متن آيه : ‏
‏ إِنَّهُ مِن سُلَيْمَانَ وَإِنَّهُ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ ‏

‏ترجمه : ‏
‏اين نامه از سوي سليمان آمده است ، و ( سرآغاز ) آن چنين است : به نام خداوند بخشنده مهربان .‏

‏توضيحات : ‏
‏. . .‏

آيه 31
‏متن آيه : ‏
‏ أَلَّا تَعْلُوا عَلَيَّ وَأْتُونِي مُسْلِمِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏براي اين ( نامه را فرستاده‌ام ) تا برتري‌جوئي در برابر من نكنيد ، و تسليم شده به سوي من آئيد .‏

‏توضيحات : ‏
‏« أَلاّ تَعْلُوا » : تا اين كه تكبّر و تعالي نكنيد . يعني بزرگي نفروشيد و عظمت به خود نگيريد . ( أَنْ ) حرف ناصبه ، يا حرف تفسيريّه و به معني يعني ، و ( لا ) حرف نهي است . « مُسْلِمِينَ » : منقادان و خاضعان . موحّدان و مؤمنان . حال است .‏

آيه 32
‏متن آيه : ‏
‏ قَالَتْ يَا أَيُّهَا المَلَأُ أَفْتُونِي فِي أَمْرِي مَا كُنتُ قَاطِعَةً أَمْراً حَتَّى تَشْهَدُونِ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( بلقيس رو به اعضاي مجلس شوري كرد و ) گفت : اي بزرگان و صاحب نظران ! رأي خود را در اين كار مهمّ براي من ابراز داريد كه من هيچ كار مهمّي را بدون حضور و نظر شما انجام نداده‌ام .‏

‏توضيحات : ‏
‏« أَفْتُونِي‌ » : براي من نظر خود را بيان داريد و رأي دقيق و صحيح خويش را بگوئيد . از مصدر إفتاء است . « قاطِعَةً » : تصميم گيرنده و اقدام كننده . « تَشْهَدُونِ » : در پيش من حاضر مي‌شويد و رأي خود را صادر مي‌كنيد .‏

آيه 33
‏متن آيه : ‏
‏ قَالُوا نَحْنُ أُوْلُوا قُوَّةٍ وَأُولُوا بَأْسٍ شَدِيدٍ وَالْأَمْرُ إِلَيْكِ فَانظُرِي مَاذَا تَأْمُرِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏گفتند : ما از هر لحاظ قدرت و قوّت داريم و در جنگ تند و سرسخت مي‌باشيم . فرمان فرمانِ تو است ، بنگر كه چه فرمان مي‌دهي .‏

‏توضيحات : ‏
‏« أُولُوا » : صاحبان . دارندگان . « بَأْسٍ » : شدّت و حدّت جنگ . « الأمْرُ إِلَيْكَ » : اختيار كار در دست تو است . فرمان فرمانِ تو است .‏

آيه 34
‏متن آيه : ‏
‏ قَالَتْ إِنَّ الْمُلُوكَ إِذَا دَخَلُوا قَرْيَةً أَفْسَدُوهَا وَجَعَلُوا أَعِزَّةَ أَهْلِهَا أَذِلَّةً وَكَذَلِكَ يَفْعَلُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏گفت : پادشاهان هنگامي كه وارد منطقه آبادي شوند ، آن را به تباهي و ويراني مي‌كشانند و عزيزان اهل آنجا را خوار و پست مي‌گردانند . اصلاً پيوسته شاهان چنين مي‌كنند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« قَرْيَةً » : شهر و ديار . « أَعِزَّةَ » : جمع عزيز ، بزرگان و مقتدران . « أَذِلَّةً » : جمع ذليل ، خواران و كوچكان . ملكه سبا با بيان اين مطالب خواست عطش جنگ سپاهيان را فرو نشاند ، و عاقبتِ دائمي جنگ را جلو چشمانشان مجسّم گرداند .‏

آيه 35
‏متن آيه : ‏
‏ وَإِنِّي مُرْسِلَةٌ إِلَيْهِم بِهَدِيَّةٍ فَنَاظِرَةٌ بِمَ يَرْجِعُ الْمُرْسَلُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏من ( براي صلح و ساز و جلوگيري از خرابيها و خونريزيها ، هيئتي را ) به پيش آنان مي‌فرستم همراه با تحفه‌اي تا ببينم فرستادگان ( ما از پذيرش ارمغان يا نپذيرفتن آن ، و چيزهاي ديگر ) چه خبري با خود مي‌آورند ( تا برابر آن عمل كنيم ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« مُرْسِلَةٌ » : فرستنده . « هَدِيَّةٍ » : تحفه . ارمغان . پيشكش . « ناظِرَةٌ » : نگاه كننده .‏

آيه 36
‏متن آيه : ‏
‏ فَلَمَّا جَاء سُلَيْمَانَ قَالَ أَتُمِدُّونَنِ بِمَالٍ فَمَا آتَانِيَ اللَّهُ خَيْرٌ مِّمَّا آتَاكُم بَلْ أَنتُم بِهَدِيَّتِكُمْ تَفْرَحُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏هنگامي كه ( رئيس و گوينده فرستادگان ) به پيش سليمان رسيد ( و هديّه را تقديم داشت ، سليمان شاكرانه ) گفت : مي‌خواهيد مرا از لحاظ دارائي و اموال كمك كنيد ( و با آن فريبم دهيد ؟ ! ) . چيزهائي را كه خدا به من عطاء فرموده است بسي ارزشمند و بهتر از چيزهائي است كه ‌خدا به شما داده است . ( و من نيازي بدين اموال ندارم ) . بلكه اين شمائيد كه ( نيازمند دارائي و اموال هستيد و ) به هديّه خود شادمان و خوشحاليد . ( زيرا شما تنها به بودن اين دنيا معتقديد و سخت به وسائل زندگي و رفاه آن دل بسته‌ايد . ولي ما بدين جهان و آن جهان باور داريم ، و اينجا را پلي براي رسيدن به سعادت آنجا مي‌دانيم ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« جَآءَ » : ذكر فعل به صورت مفرد با توجّه به سردسته و گوينده فرستادگان است . « قَالَ » : حضرت سليمان به عنوان تحدّث به نعمت خدا و برشمردن الطاف او ، شاكرانه گفت . « تَفْرَحُونَ » : شادمان مي‌شويد ( نگا : آل‌عمران‌ / 188 ) . مغرور مي‌گرديد ( نگا : هود / 10 ، قصص‌ / 76 ) .‏

آيه 37
‏متن آيه : ‏
‏ ارْجِعْ إِلَيْهِمْ فَلَنَأْتِيَنَّهُمْ بِجُنُودٍ لَّا قِبَلَ لَهُم بِهَا وَلَنُخْرِجَنَّهُم مِّنْهَا أَذِلَّةً وَهُمْ صَاغِرُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏به سوي ايشان بازگرد ( و بديشان بگو كه ) ما با لشكرهائي به سراغ آنان مي‌آئيم كه قدرت مقابله با آنها را نداشته باشند ، و ايشان را از آن ( شهر و ديار سبا ) به گونه خوار و زار در عين حقارت بيرون مي‌رانيم .‏

‏توضيحات : ‏
‏« إِرْجِعْ » : برگرد اي رئيس گروه اعزامي بلقيس ! « قِبَلَ » : توانائي . تاب مقاومت . « صَاغِرُونَ » : ( نگا : توبه / 29 ، اعراف‌ / 13 و 119 ، يوسف‌ / 32 ) .‏

آيه 38
‏متن آيه : ‏
‏ قَالَ يَا أَيُّهَا المَلَأُ أَيُّكُمْ يَأْتِينِي بِعَرْشِهَا قَبْلَ أَن يَأْتُونِي مُسْلِمِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( سليمان خطاب به حاضران ) گفت : اي بزرگان ! كدام يك از شما مي‌تواند تخت او را پيش من حاضر آورد ، قبل از آن كه آنان نزد من بيايند و تسليم شوند ( تا بدين وسيله با قدرت شگرفي روياروي گردند و دعوت ما را بپذيرند ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« يَأْتِينِي بِعَرْشِهَا » : تخت بلقيس را براي من مي‌آورد .‏

آيه 39
‏متن آيه : ‏
‏ قَالَ عِفْريتٌ مِّنَ الْجِنِّ أَنَا آتِيكَ بِهِ قَبْلَ أَن تَقُومَ مِن مَّقَامِكَ وَإِنِّي عَلَيْهِ لَقَوِيٌّ أَمِينٌ ‏

‏ترجمه : ‏
‏عفريتي از جنّيان گفت : من آن را براي تو حاضر مي‌آورم پيش از اين كه ( مجلس به پايان برسد و ) تو از جاي برخيزي . و من بر آن توانا و امين هستم .‏

‏توضيحات : ‏
‏« عِفْرِيتٌ » : نيرومندترين جنّيان . ديو قوي و درشت هيكل . سرگذشت سليمان پر از شگفتيها و خارق عادات است ، و از جمله اطاعت جنّيها از او و انجام كارهاي شگفت براي او است ( نگا : سبأ / 12 ، ص‌ / 35 ) . « ءَاتِي . . . » : مي‌آورم . آورنده . اين واژه مي‌تواند فعل مضارع و متكلّم وحده ، و يا اين كه اسم فاعل ( إتيان ) باشد . « أَن تَقُومَ مِن مَّقَامِكَ » : مراد پايان يافتن مجلس است .‏

آيه 40
‏متن آيه : ‏
‏ قَالَ الَّذِي عِندَهُ عِلْمٌ مِّنَ الْكِتَابِ أَنَا آتِيكَ بِهِ قَبْلَ أَن يَرْتَدَّ إِلَيْكَ طَرْفُكَ فَلَمَّا رَآهُ مُسْتَقِرّاً عِندَهُ قَالَ هَذَا مِن فَضْلِ رَبِّي لِيَبْلُوَنِي أَأَشْكُرُ أَمْ أَكْفُرُ وَمَن شَكَرَ فَإِنَّمَا يَشْكُرُ لِنَفْسِهِ وَمَن كَفَرَ فَإِنَّ رَبِّي غَنِيٌّ كَرِيمٌ ‏

‏ترجمه : ‏
‏كسي كه علم و دانشي از كتاب داشت گفت : من تخت ( بلقيس ) را پيش از آن كه چشم بر هم زني ، نزد تو خواهم آورد . هنگامي كه سليمان تخت را پيش خود آماده ديد ، گفت : اين از فضل و لطف پروردگار من است . ( اين همه قدرت و نعمت به من عطاء فرموده است ) تا مرا بيازمايد كه آيا شكر ( نعمت ) او را بجا مي‌آورم يا ناسپاسي مي‌كنم . هر كس كه سپاسگزاري كند تنها به سود خويش سپاسگزاري مي‌كند ، و هر كس كه ناسپاسي كند ، پروردگار من بي‌نياز ( از سپاس او و ) صاحب كرم است ( و سفره كريمانه انعام خود را از شكرگزار و ناشكر قطع نمي‌كند ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« قَالَ الَّذِي عِندَهُ عِلْمٌ مِّنَ الْكِتَابِ » : مراد كسي است كه مرد خدا بوده و دانش فراوان و عميقي از كتاب فراچنگ آورده است . بعضي نام اين شخص محترم را آصف ابن برخيا ذكر كرده‌اند . برخي از مفسّران چنين شخص مقتدر و فرزانه‌اي را خود سليمان مي‌دانند كه خطاب به عفريت مذكور مي‌گويد : من آن را در آن واحد حاضر مي‌آورم ( نگا : تفسيرهاي المراغي و عبدالكريم خطيب ) . « الْكِتَابِ » : روشن نيست چه كتابي است . برخي آن را لوح محفوظ مي‌دانند . « يَرْتَدَّ » : برگردد . مراد چشم برهم نهادن است . « طَرْف‌ » : چشم . مراد پلك بالا است . كنايه از سرعت است . « يَشْكُرُ لِنَفْسِهِ » : مراد اين است كه نفع شكرگزاري عائد خود سپاسگزار مي‌گردد .‏

آيه 41
‏متن آيه : ‏
‏ قَالَ نَكِّرُوا لَهَا عَرْشَهَا نَنظُرْ أَتَهْتَدِي أَمْ تَكُونُ مِنَ الَّذِينَ لَا يَهْتَدُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( سليمان ) گفت : تخت او را ( با تغييرات محلّ برخي از زينت آلات و رنگ و روغن ظاهري ) ناشناخته كنيد ، تا ببينيم متوجّه مي‌شود ( كه تخت او است ) يا جزو كساني خواهدبود كه پي نمي‌برند ( كه اين خود آن تخت است ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« نَكِّرُوا » : ناشناخته كنيد و بدو نگوئيد . تغيير شكل دهيد . مراد جابه‌جائي برخي از لونها و رنگها است . « أَتَهْتَدِي‌ » : آيا پي مي‌برد ؟ آيا متوجّه تخت خود مي‌شود ؟‏

آيه 42
‏متن آيه : ‏
‏ فَلَمَّا جَاءتْ قِيلَ أَهَكَذَا عَرْشُكِ قَالَتْ كَأَنَّهُ هُوَ وَأُوتِينَا الْعِلْمَ مِن قَبْلِهَا وَكُنَّا مُسْلِمِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏هنگامي كه او بدانجا رسيد ( و تخت خود را با وجود آن همه مسافت و درهاي بسته و محافظان كاخ سلطنت ، مشاهده كرد و بدان خيره شد ، از سوي يكي از همراهان بدو ) گفته شد : آيا تخت تو اين گونه است ( و اين همان تخت نيست‌ ؟ ) گفت : انگار اين همان است ! امّا پيش از اين ( معجزه ) هم ( با مشاهده كار هدهد و شنيدن چيزهائي از قاصدان خود ، از حقّانيّت سليمان ) آگاهي يافته و از زمره منقادان و تسليم شدگان بوده‌ايم ( و چندان نيازي به اين معجزه جديد نبود ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« أُوتِينَا الْعِلْمَ » : آگاهي يافته بوديم . به قدرت خدا و صدق نبوّت سليمان پي برده بوديم . « مِن قَبْلِهَا » : پيش از اين معجزه ، مرجع ضمير ( معجزه ) يا ( حاله ) است كه مراد حاضر آوردن تخت بلقيس است .‏

آيه 43
‏متن آيه : ‏
‏ وَصَدَّهَا مَا كَانَت تَّعْبُدُ مِن دُونِ اللَّهِ إِنَّهَا كَانَتْ مِن قَوْمٍ كَافِرِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و معبودهائي كه به جاي خدا مي‌پرستيد ، او را ( از پرستش خدا ) بازداشته بود . او هم از زمره قوم كافر ( خود ) بود .‏

‏توضيحات : ‏
‏« صَدَّهَا » : او را بازداشته بود . « مَا » : مصدريّه يا موصول است و فاعل فعل ( صَدَّ ) مي‌باشد .‏

آيه 44
‏متن آيه : ‏
‏ قِيلَ لَهَا ادْخُلِي الصَّرْحَ فَلَمَّا رَأَتْهُ حَسِبَتْهُ لُجَّةً وَكَشَفَتْ عَن سَاقَيْهَا قَالَ إِنَّهُ صَرْحٌ مُّمَرَّدٌ مِّن قَوَارِيرَ قَالَتْ رَبِّ إِنِّي ظَلَمْتُ نَفْسِي وَأَسْلَمْتُ مَعَ سُلَيْمَانَ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( بعد از مشاهده تخت خود ) بدو گفته شد : داخل كاخ ( عظيم سليمان ) شو . هنگامي كه ( صحنه شيشه‌اي ) آن را ديد ، گمان برد كه آب عميقي است ( چرا كه ماهيها در آن شنا مي‌كردند ) . ساق پاهاي خود را برهنه كرد ( تا از آب عبور كند و جامه‌هاي درازش تر نشود ، سليمان بدو ) گفت : ( حياط ) قصر از بلور صاف ساخته شده است ! ( بلقيس از دم و دستگاه سليمان شگفت زده شد و سلطنت و قدرت مادي و معنوي خود را در برابر فرمانروائي و توانائي و دارائي سليمان ناچيز ديد . دل خود را متوجّه خالق جهان كرد و ) گفت : پروردگارا ! من به خود ستم كرده‌ام ( و گول كفر و غرور شاهي را خورده‌ام ، و هم اينك پشيمانم ) و با سليمان خويشتن را تسليم پروردگار جهانيان مي‌دارم ( و به پيغمبري او اقرار مي‌نمايم و تو را به يگانگي مي‌ستايم ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« الصَّرْحَ » : كاخ . قصر ( نگا : قصص‌ / 38 ، غافر / 36 ) . « لُجَّةً » : آب فراواني كه داراي موج باشد . « مُمَرَّدٌ » : صيقلي زده و صاف . « قَوَارِيرَ » : جمع قارُورَة ، قطعات صاف شيشه . بلور . « أَسْلَمْتُ مَعَ سُلَيْمَانَ . . . » : مراد پذيرش پيغمبري سليمان و متابعت از قانون يزدان است .‏

آيه 45
‏متن آيه : ‏
‏ وَلَقَدْ أَرْسَلْنَا إِلَى ثَمُودَ أَخَاهُمْ صَالِحاً أَنِ اعْبُدُوا اللَّهَ فَإِذَا هُمْ فَرِيقَانِ يَخْتَصِمُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏ما به سوي قوم ثمود برادرشان صالح را روانه كرديم ( تا ايشان را به يكتاپرستي دعوت كند و بديشان بگويد ) كه خدا را بپرستيد . امّا آنان به دو گروه تقسيم شدند و به كشمكش پرداختند . ( دسته‌اي مؤمن و دسته‌اي كافر گشتند ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« أَخَاهُمْ . . . » : مراد برادر نسبي و قومي است‌ ؛ نه ديني و مكتبي ( نگا : اعراف‌ / 65 و 73 و 85 ) . « فَريقَانِ » : دو دسته . دو گروه . مراد كافران و مؤمنان است ( نگا : اعراف‌ / 75 و 76 ) . « يَخْتَصِمُونَ » نزاع و كشمكش مي‌كنند . ذكر فعل به صورت جمع با توجّه به افراد و اشخاص دو گروه است .‏

آيه 46
‏متن آيه : ‏
‏ قَالَ يَا قَوْمِ لِمَ تَسْتَعْجِلُونَ بِالسَّيِّئَةِ قَبْلَ الْحَسَنَةِ لَوْلَا تَسْتَغْفِرُونَ اللَّهَ لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( بديشان ) گفت : اي قوم من ! چرا پيش از تلاش و كوشش براي جلب خوبيها و نيكيها ( با عبادت و اطاعت از الله ) عجله براي بلاها و بديها داريد ( و عذاب و مجازات خدا را با شتاب خواستار مي‌گرديد ؟ ) . چرا نبايد از خدا طلب آمرزش كنيد تا مورد مرحمت قرار گيريد ؟‏

‏توضيحات : ‏
‏« السَّيِّئَةِ » : بدي . مراد عذاب خدا است . چرا كه قوم صالح مي‌گفتند : اي صالح ! اگر راست مي‌گوئي كه تو پيغمبري و عذاب خدا در كمين بزهكاران است ، آنچه را كه ما را از آن بيم مي‌دهي بر سر ما بياور ( نگا : اعراف‌ / 77 ) . « الْحَسَنَةِ » : نيكي ، مراد رحمت و نعمت حاصل از ايمان به خدا است . « لَوْلا » : اين واژه به معني ( هَلاّ ) و براي ترغيب و تشويق انجام كار بعد از خود به كار مي‌رود .‏

آيه 47
‏متن آيه : ‏
‏ قَالُوا اطَّيَّرْنَا بِكَ وَبِمَن مَّعَكَ قَالَ طَائِرُكُمْ عِندَ اللَّهِ بَلْ أَنتُمْ قَوْمٌ تُفْتَنُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏گفتند : ما تو را و كساني را كه با تو هستند به فال بد گرفته‌ايم ( و شوم و بدشگونتان مي‌دانيم . به سبب نحوست وجود شما است كه قحطي و خشكسالي گريبانگيرمان شده است . در پاسخ بديشان ) گفت : بدشانسي و بدبختي شما ( به خاطر اعمال خودتان ) از سوي خدا ( بر سرتان مي‌آيد و چنين مجازاتي را سبب شده ) است . بلكه ( بايد بدانيد اين هوشدارها و بيدارباشها آزمايشهاي الهي هستند ، و پيوسته با خوبيها و بديها ) شما مردمان مورد آزمايش قرار مي‌گيريد .‏

‏توضيحات : ‏
‏« إِطَّيَّرْنَا » : به فال بد مي‌گيريم . نحس و شوم مي‌دانيم . اصل آن ( تَطَيَّرْنَا ) و از باب تفعّل است ( نگا : اعراف‌ / 131 ، يس‌ / 18 ) . « طَآئِرُكُمْ » : بدبختي و بدطالعي شما ( نگا : اعراف‌ / 131 ، اسراء / 13 ) . « تُفْتَنُونَ » : مورد آزمايش قرار مي‌گيريد ( نگا : عنكبوت‌ / 2 ) . عذاب داده مي‌شويد ( نگا : ذاريات‌ / 13 ، بروج‌ / 10 ) . گول زده مي‌شويد و از دين برگردانده مي‌شويد و گمراه مي‌گرديد ( نگا : نساء / 101 ، اعراف‌ / 27 ) .‏

آيه 48
‏متن آيه : ‏
‏ وَكَانَ فِي الْمَدِينَةِ تِسْعَةُ رَهْطٍ يُفْسِدُونَ فِي الْأَرْضِ وَلَا يُصْلِحُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏در آن شهر ( كه حِجر نام داشت ) نُهْ گروهك بودند كه در سرزمين ( آنجا با آراء و تبليغ و خرابه كاري خود ) تباهي مي‌كردند و به اصلاح ( حال خويش و جامعه ) نمي‌پرداختند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« الْمَدينَةِ » : شهر . مراد حِجر است كه بين حجاز و شام واقع است و « مدائن صالح‌ » ناميده مي‌شود ( نگا : حجر / 80 ) . « رَهْطٍ » : گروهك ( نگا : هود / 91 و 92 ) . مراد نُهْ نفر از رؤساء قبائل و اشراف شهر است همراه با دار و دسته ايشان .‏

آيه 49
‏متن آيه : ‏
‏ قَالُوا تَقَاسَمُوا بِاللَّهِ لَنُبَيِّتَنَّهُ وَأَهْلَهُ ثُمَّ لَنَقُولَنَّ لِوَلِيِّهِ مَا شَهِدْنَا مَهْلِكَ أَهْلِهِ وَإِنَّا لَصَادِقُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( اين گروهكها كه آئين صالح عرصه بر آنان تنگ كرده بود ، به يكديگر ) گفتند : براي همديگر به خدا سوگند بخوريد كه بر صالح و خانواده‌اش شبيخون مي‌زنيم و آنان را به قتل مي‌رسانيم ، سپس به ولي دم او مي‌گوئيم كه ما در كشتن ( وي و ) خانواده‌اش شركت نداشته‌ايم و ( در آنچه مي‌گوئيم ) راستگوئيم .‏

‏توضيحات : ‏
‏« تَقاسَمُوا » : براي يكديگر سوگند بخوريد و قسم ياد كنيد . فعل امر است . اين واژه مي‌تواند فعل ماضي بوده و بدل از واو ( قَالُوا ) يا حال فاعل باشد ( نگا : تفسير آلوسي ) . « لَنُبَيِّتَنَّهُ » : قطعاً شبيخون مي‌زنيم . از مصدر ( تَبْيِيت ) به معني شبيخون زدن و حمله غافلگيرانه شبانه . « وَلِيِّهِ » : صاحب خون و ولي دم صالح ، از قبيل خويشان و نزديكان . « مَهْلِكَ » : هلاك . مصدر ميمي است . يا اين كه اسم مكان يا اسم زمان است . يعني ما چه رسد كه ايشان را نكشته‌ايم ، اصلاً بدانجا گام ننهاده و در آن زمان در محلّ قتل نبوده‌ايم . « مَهْلِكَ أَهْلِهِ » : مراد اين است كه كسي كه اتباع صالح را نكشد ، حتماً خود او را نيز نمي‌كشد . « مَا شَهِدْنَا » : حاضر نشده‌ايم . شركت نداشته‌ايم .‏

آيه 50
‏متن آيه : ‏
‏ وَمَكَرُوا مَكْراً وَمَكَرْنَا مَكْراً وَهُمْ لَا يَشْعُرُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏ايشان نقشه مهمي‌كشيدند ( براي نابودي صالح و پيروان او ) و ما هم نقشه مهمي‌كشيديم ، ( براي نجات او و پيروانش ) . در حالي كه ايشان خبر نداشتند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« مَكَرُوا » : نقشه كشيدند . توطئه كردند . به چاره‌جوئي پرداختند ( نگا : آل‌عمران‌ / 54 ، انفال‌ / 30 ) .‏

آيه 51
‏متن آيه : ‏
‏ فَانظُرْ كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ مَكْرِهِمْ أَنَّا دَمَّرْنَاهُمْ وَقَوْمَهُمْ أَجْمَعِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏بنگر كه عاقبت ، توطئه ايشان چه شد ( و كار آنان به كجا كشيد ؟ عاقبت ، اين شد ) كه ما آنان و قوم ايشان همگي را نابود كرديم .‏

‏توضيحات : ‏
‏« أَنَّا دَمَّرْنَاهُمْ . . . » : مؤوّل به مصدر و بدل از ( عاقِبَةُ مَكْرِهِمْ ) است . يا خبر مبتداي محذوف مي‌باشد .‏

آيه 52
‏متن آيه : ‏
‏ فَتِلْكَ بُيُوتُهُمْ خَاوِيَةً بِمَا ظَلَمُوا إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَةً لِّقَوْمٍ يَعْلَمُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏اين ، خانه‌هاي ايشان است كه بر اثر ظلم و ستم فرو تپيده است و خالي از سكنه شده است . مسلّماً در اين امر عبرت بزرگي است براي كساني كه آگاه و فهميده باشند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« خَاوِيَةً » : فروتپيده و ويران . خالي از سكنه ( نگا : بقره‌ / 259 ، كهف‌ / 42 ، حجّ‌ / 45 ) . حال است . « ءَايَةً » : عبرت . اندرز .‏

آيه 53
‏متن آيه : ‏
‏ وَأَنجَيْنَا الَّذِينَ آمَنُوا وَكَانُوا يَتَّقُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و ما كساني را نجات داديم كه ايمان آورده و تقوا پيشه كرده بودند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« الَّذِينَ ءَامَنُوا . . . » : مراد صالح و ساير مؤمنين است .‏

آيه 54
‏متن آيه : ‏
‏ وَلُوطاً إِذْ قَالَ لِقَوْمِهِ أَتَأْتُونَ الْفَاحِشَةَ وَأَنتُمْ تُبْصِرُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏لوط را ( هم به سوي قوم خود فرستاده‌ايم ) . وقتي به قوم خود گفت : آيا به سراغ كار بسيار زشت ( لِواط ) مي‌رويد ، در حالي كه ( پلشتي و سرانجام شوم آن را ) مي‌دانيد ؟ !‏

‏توضيحات : ‏
‏« الْفَاحِشَةَ » : قبيح‌ترين كردارها و گفتارها ( نگا : اعراف‌ / 28 ) . زنا ( نگا : نساء / 15 و 19 ) . در اينجا مراد لِواط است ( نگا : نمل‌ / 55 ) . « وَ أَنتُمْ تُبْصِرُونَ » : در حالي كه شما زشتي و پلشتي آن را مي‌بينيد . در حالي كه همديگر را در حين انجام لواط مي‌بينيد و از يكديگر خجالت نمي‌كشيد .‏

آيه 55
‏متن آيه : ‏
‏ أَئِنَّكُمْ لَتَأْتُونَ الرِّجَالَ شَهْوَةً مِّن دُونِ النِّسَاء بَلْ أَنتُمْ قَوْمٌ تَجْهَلُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏آيا شما به جاي زنان به سراغ مردان مي‌رويد و ( اين‌عمل قبيح و غيرطبيعي را ) دوست مي‌داريد ؟ ! اصلاً شما قوم ناداني هستيد . ( نه خدا را چنان كه بايد مي‌شناسيد ، و نه به نواميس خلقت آشنائيد ، و نه هدف آفرينش را تشخيص مي‌دهيد ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« تَأْتُونَ » : از مصدر إتيان ، به معني جماع و نزديكي است . « شَهْوَةً » : آرزومند گشتن . تمايل به جماع . مفعول‌له ، يا حال است .‏

آيه 56
‏متن آيه : ‏
‏ فَمَا كَانَ جَوَابَ قَوْمِهِ إِلَّا أَن قَالُوا أَخْرِجُوا آلَ لُوطٍ مِّن قَرْيَتِكُمْ إِنَّهُمْ أُنَاسٌ يَتَطَهَّرُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏پاسخ قوم او جز اين نبود كه ( به يكديگر ) گفتند : ( لوط و ) پيروان لوط را از شهر و ديار خود بيرون كنيد ، آنان مردماني پاكدامن و بيزار از ناپاكيها هستند !‏

‏توضيحات : ‏
‏« ءَالَ » : خاندان . مراد پيروان مؤمن و گرويدگان به لوط است ( نگا : آل‌عمران‌ / 33 ، غافر / 28 و 46 ) . « يَتَطَهَّرُونَ » : پاكي و پاكدامني مي‌ورزند . از ناپاكي بيزاري مي‌جويند . البتّه مرادشان ريشخند و تمسخر بود .‏

آيه 57
‏متن آيه : ‏
‏ فَأَنجَيْنَاهُ وَأَهْلَهُ إِلَّا امْرَأَتَهُ قَدَّرْنَاهَا مِنَ الْغَابِرِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏ما لوط و خاندان او را ( از عذاب قريب‌الوقوع ) نجات داديم ، بجز همسرش را كه خواستيم جزو باقيماندگان ( در شهر و از زمره نابود شوندگان ) باشد .‏

‏توضيحات : ‏
‏« قَدَّرْنَاهَا » : ( نگا : حجر / 60 ) . « الْغَابِرِينَ » : ( نگا : حجر / 60 ) .‏

آيه 58
‏متن آيه : ‏
‏ وَأَمْطَرْنَا عَلَيْهِم مَّطَراً فَسَاء مَطَرُ الْمُنذَرِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏بر آنان باران ( سنگ ) را سخت بارانديم . باران بيم داده شدگان ( به عذاب الهي ) چه بد باراني است !‏

‏توضيحات : ‏
‏« أَمْطَرْنَا » : ( نگا : هود / 82 و 83 ) . « الْمُنذَرِينَ » : بيم داده شدگان . ترسانده شدگان .‏

آيه 59
‏متن آيه : ‏
‏ قُلِ الْحَمْدُ لِلَّهِ وَسَلَامٌ عَلَى عِبَادِهِ الَّذِينَ اصْطَفَى آللَّهُ خَيْرٌ أَمَّا يُشْرِكُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( اي پيغمبر ! ) بگو : خداي را سپاس ( مي‌گويم كه تباهكاران همچون قوم ثمود و گردنكشان همسان فرعونيان را به ديار عدم فرستاد ، و از خدا درخواست مي‌نمايم كه نازل فرمايد ) رحمت و مغفرت خود را بر بندگان برگزيده خويش . آيا خدا ( كه اين همه قدرت و نعمت و موهبت دارد ) بهتر است ( براي پرستش و كرنش ) يا چيزهائي كه انباز خدا مي‌سازيد ( و فاقد نفع و ضرر هستند و چيزي از آنها ساخته نيست‌ ؟ ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« قُلِ الْحَمْدُ لِلّهِ . . . » : ( نگا : انعام‌ / 45 ) . « إِصْطَفي‌ » : برگزيد . « ءَاللهُ » : فراهم آمده است از همزه استفهام و واژه ( الله ) . « امّا . . . » : مركب است از ( أَمْ ) و ( ما ) .‏

آيه 60
‏متن آيه : ‏
‏ أَمَّنْ خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ وَأَنزَلَ لَكُم مِّنَ السَّمَاءِ مَاء فَأَنبَتْنَا بِهِ حَدَائِقَ ذَاتَ بَهْجَةٍ مَّا كَانَ لَكُمْ أَن تُنبِتُوا شَجَرَهَا أَإِلَهٌ مَّعَ اللَّهِ بَلْ هُمْ قَوْمٌ يَعْدِلُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( آيا بتهائي كه معبود شما هستند بهترند ) يا كسي كه آسمانها و زمين را آفريده است ، و براي شما از آسمان آبي بارانده است كه با آن باغهاي زيبا و فرح‌افزا رويانيده‌ايم‌ ؟ باغهائي كه شما نمي‌توانستيد درختان آنها را برويانيد . آيا ( با توجّه به آفرينش آسمانها و زمين و نزول باران و بركات و ثمرات ناشي از آن ، و هماهنگي و پيوند لطيف و دقيق هر يك از اين مخلوقات ) معبودي با خدا است‌ ؟ ! اصلاً ايشان قومي هستند ( از حق‌پرستي به بت‌پرستي ) عدول مي‌كنند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« حَدَآئِقَ » : جمع حديقة ، باغهائي كه داراي آب كافي بوده و اطراف آن را ديوار كشيده باشند . « ذَاتَ بَهْجَةٍ » : زيبا و شادي‌افزا . « بَهْجَةٍ » : زيبائي رنگ و حسن ظاهر . « مَا كَانَ لَكُمْ » : براي شما امكان نداشت . شما نمي‌توانستيد . « يَعْدِلُونَ » : تجاوز مي‌كنند . عدول مي‌نمايند .‏

آيه 61
‏متن آيه : ‏
‏ أَمَّن جَعَلَ الْأَرْضَ قَرَاراً وَجَعَلَ خِلَالَهَا أَنْهَاراً وَجَعَلَ لَهَا رَوَاسِيَ وَجَعَلَ بَيْنَ الْبَحْرَيْنِ حَاجِزاً أَإِلَهٌ مَّعَ اللَّهِ بَلْ أَكْثَرُهُمْ لَا يَعْلَمُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( بتها بهترند ) يا كسي كه زمين را قرارگاه ( و محلّ اقامت انسانها ) ساخته است ، و در ميان آن رودخانه‌ها پديد آورده است ، و براي زمين كوههاي پابرجا و استوار آفريده است ( تا قشر زمين را از لرزش نگاه دارند ) و ميان دو دريا مانعي پديدار كرده است ( تا آميزه يكديگر نگردند . حال با توجّه به اينها ) آيا معبودي با خدا است‌ ؟ ! اصلاً بيشتر آنان بي‌خبر و نادانند ( و قدر عظمت خدا را نمي‌دانند ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« قَرَاراً » : محلّ اقامت . قرارگاه . مكان استقرار . مصدر است و به معني اسم مكان ، يعني مَقَرّ است . « رَواسِيَ » : جمع راسِيَة ، كوههاي محكم و پابرجا ( نگا : رعد / 3 ، حجر / 19 ) . « الْبَحْرَيْنِ » : درياي شور و درياي شيرين ( نگا : فرقان‌ / 53 ، فاطر / 12 ) . « حَاجِزاً » : مانع .‏

آيه 62
‏متن آيه : ‏
‏ أَمَّن يُجِيبُ الْمُضْطَرَّ إِذَا دَعَاهُ وَيَكْشِفُ السُّوءَ وَيَجْعَلُكُمْ خُلَفَاء الْأَرْضِ أَإِلَهٌ مَّعَ اللَّهِ قَلِيلاً مَّا تَذَكَّرُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( آيا بتها بهترند ) يا كسي كه به فرياد درمانده مي‌رسد و بلا و گرفتاري را برطرف مي‌كند هر گاه او را به كمك طلبد ، و شما ( انسانها ) را ( برابر قانون حيات دائماً به طور متناوب ) جانشين ( يكديگر در ) زمين مي‌سازد ( و هر دم اقوامي را بر اين كره خاكي مسلّط و مستقرّ مي‌گرداند . حال با توجّه بدين امور ) آيا معبودي با خدا است‌ ؟ ! واقعاً شما بسيار كم اندرز مي‌گيريد .‏

‏توضيحات : ‏
‏« الْمُضْطَرَّ » : درمانده . وامانده . « يَجْعَلُكُمْ خُلَفَآءَ الأرْضِ » : شما را در زمين جايگزين يكديگر مي‌سازد ( نگا : انعام‌ / 165 ، نور / 55 ) . « قَلِيلاً مَّا تَذَكَّرُونَ » : ( نگا : اعراف‌ / 3 ) .‏

آيه 63
‏متن آيه : ‏
‏ أَمَّن يَهْدِيكُمْ فِي ظُلُمَاتِ الْبَرِّ وَالْبَحْرِ وَمَن يُرْسِلُ الرِّيَاحَ بُشْراً بَيْنَ يَدَيْ رَحْمَتِهِ أَإِلَهٌ مَّعَ اللَّهِ تَعَالَى اللَّهُ عَمَّا يُشْرِكُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( آيا بتهاي بي‌جان بهترند ) يا كسي كه شما را در تاريكيهاي خشكي و دريا رهنمود ( و دستگيري ) مي‌كند ، و كسي كه بادها را به عنوان بشارت دهندگان ، پيشاپيش نزول رحمتش وزان مي‌سازد ( و آنها را پيك قدوم باران مي‌سازد . در ساختن و راه‌اندازي اينها ) آيا معبودي با خدا است‌ ؟ خدا فراتر و دورتر از اين چيزهائي است كه انباز او مي‌گردانند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« بُشْراً بَيْنَ يَدَيْ رَحْمَتِهِ » : ( نگا : اعراف‌ / 57 ) .‏

آيه 64
‏متن آيه : ‏
‏ أَمَّن يَبْدَأُ الْخَلْقَ ثُمَّ يُعِيدُهُ وَمَن يَرْزُقُكُم مِّنَ السَّمَاءِ وَالْأَرْضِ أَإِلَهٌ مَّعَ اللَّهِ قُلْ هَاتُوا بُرْهَانَكُمْ إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( آيا معبودهاي دروغين شما بهترند ) يا كسي كه آفرينش را مي‌آغازد ، سپس آن را برگشت مي‌دهد ، و كسي كه شما را از آسمان و زمين روزي عطاء مي‌كند ؟ ( حال با توجّه به قدرت آفرينش يزدان ، و نظم و نظام موجود در پديده‌هاي جهان ، و اقرار عقل سالم به زنده شدن دوباره مردمان در دنياي جاويدان ) آيا معبودي با خدا است‌ ؟ ( اي پيغمبر بديشان ) بگو : دليل و برهان خود را بيان داريد اگر راست مي‌گوئيد ( كه جز خدا معبودهاي ديگري هم وجود دارند ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« يَبْدَأُ » : مي‌آغازد . « الْخَلْقَ » : آفرينش . « يَبْدَأُ الْخَلْقَ » : اشاره به سرآغاز جهان و آفرينش آن از عدم است . شايد هم مراد آفرينش مستمرّ اشياء و انسانها در همه ازمنه و ادوار جهان باشد ( نگا : قصص‌ / 68 ، رحمن‌ / 29 ) . « يُعِيدُهُ » : آفرينش را بار ديگر برگشت مي‌دهد . مراد رستاخيز است . شايد هم مراد اعاده مستمرّ حيات و ممات برخي از موجودات و گردش چرخه زندگي در همين جهان با دست قدرت خداي سبحان باشد . از قبيل تبديل لاشه و گياه به خاك ، و خاك به لاشه و گياه و . . . ( نگا : روم‌ / 19 ) .‏

آيه 65
‏متن آيه : ‏
‏ قُل لَّا يَعْلَمُ مَن فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ الْغَيْبَ إِلَّا اللَّهُ وَمَا يَشْعُرُونَ أَيَّانَ يُبْعَثُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏بگو : كساني كه در آسمانها و زمين هستند غيب نمي‌دانند جز خدا ، و نمي‌دانند چه وقت برانگيخته مي‌شوند ( و قيامت فرا مي‌رسد ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« قُل لَّا يَعْلَمُ . . . » : اين آيه قاطعانه و با چند تأكيد ، آگاهي از غيب را خاصّ خدا مي‌داند و بس ( نگا : انعام‌ / 59 ) . « أَيّانَ » : چه وقت .‏

آيه 66
‏متن آيه : ‏
‏ بَلِ ادَّارَكَ عِلْمُهُمْ فِي الْآخِرَةِ بَلْ هُمْ فِي شَكٍّ مِّنْهَا بَلْ هُم مِّنْهَا عَمِونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏اصلاً دانش و آگاهي ايشان درباره قيامت به پايان آمده و ته كشيده است ( و كمترين اطّلاعي از آن ندارند ) . بلكه درباره قيامت دودل و متردّدند ، و حتي نسبت بدان كوردل و نابينايند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« إِدَّارَكَ » : به پايان آمده است . ته كشيده است . عاجز و ناتوان گشته است ( نگا : تفسير ابن كثير ، تفسير كبير ) . پياپي آمده است . اصل اين فعل ( تَدَارَكَ ) و ماضي باب تفاعُل است . « فِي الآخِرَةِ » : درباره آخرت . نسبت به آخرت . « عَمُونَ » : جمع ( عَمي ) ، كوران . مراد كوردلان است . « إِدَّارَكَ عِلْمُهُمْ فِي الآخِرَةِ » : آگاهي ايشان درباره قيامت به پايان آمده و ته كشيده است . دلائل و براهين پياپي و فراواني بر وجود قيامت بديشان نموده شده و به دستشان رسيده است ، ولي آنان از آنها رويگردان هستند .‏

آيه 67
‏متن آيه : ‏
‏ وَقَالَ الَّذِينَ كَفَرُوا أَئِذَا كُنَّا تُرَاباً وَآبَاؤُنَا أَئِنَّا لَمُخْرَجُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏كافران مي‌گويند : آيا زماني كه ما و پدران ما خاك گشتيم ( و هر ذرّه‌اي از انداممان به درزي و گودي خزيد ) آيا ما ( زنده مي‌گرديم و براي زندگي مجدّد ) بيرون آورده مي‌شويم‌ ؟ !‏

‏توضيحات : ‏
‏« ءَابَآؤُنَا » : عطف بر ضمير ( نَا ) است .‏

آيه 68
‏متن آيه : ‏
‏ لَقَدْ وُعِدْنَا هَذَا نَحْنُ وَآبَاؤُنَا مِن قَبْلُ إِنْ هَذَا إِلَّا أَسَاطِيرُ الْأَوَّلِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏اين ( زنده شدن دوباره ، توسّط محمّد ) به ما ، و قبلاً ( به وسيله كساني كه خويشتن را اتباع پيغمبران ديگر مي‌دانند ) به پدران ما ، وعده داده شده است . ( اگر رستاخيز راست بود ، تا به حال رخ مي‌داد ) . اين جز افسانه‌هاي پيشينيان و خرافات گذشتگان نمي‌باشد .‏

‏توضيحات : ‏
‏« إِنْ هذا . . . » : حرف ( إِنْ ) نافيه است . « أَسَاطِيرُ » : دروغها و افسانه‌ها ( نگا : انعام‌ / 25 ) .‏

آيه 69
‏متن آيه : ‏
‏ قُلْ سِيرُوا فِي الْأَرْضِ فَانظُرُوا كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الْمُجْرِمِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( اي پيغمبر ! ) بگو : در زمين بگرديد ( و آثار گذشتگان و عجائب و غرائب جهان را ببينيد ) و بنگريد كه سرانجام كار گناهكاران به كجا كشيده و عاقبت ايشان چه شده است .‏

‏توضيحات : ‏
‏« سِيرُوا » : بگرديد . به گردش پردازيد . « أُنظُرُوا » : بنگريد . دقّت و تأمّل كنيد .‏

آيه 70
‏متن آيه : ‏
‏ وَلَا تَحْزَنْ عَلَيْهِمْ وَلَا تَكُن فِي ضَيْقٍ مِّمَّا يَمْكُرُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏غم آنان را مخور و از نيرنگهائي كه مي‌كنند تنگدل مباش . ( وظيفه تو تبليغ است و بس . و ما پشتيبان و يار و ياور تو مي‌باشيم ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« ضَيْقٍ » : تنگي . دلتنگي . غمگيني ( نگا : نحل‌ / 127 ) .‏

آيه 71
‏متن آيه : ‏
‏ وَيَقُولُونَ مَتَى هَذَا الْوَعْدُ إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( كافران تمسخركنان ) مي‌گويند : اگر راست مي‌گوئيد ( كه عذابي در ميان است ) موعد آن كي خواهد بود ؟ ( پس چرا هر چه زودتر فرا نمي‌رسد ؟ ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« مَتي‌ » : چه وقت‌ ؟ كي‌ ؟‏

آيه 72
‏متن آيه : ‏
‏ قُلْ عَسَى أَن يَكُونَ رَدِفَ لَكُم بَعْضُ الَّذِي تَسْتَعْجِلُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏بگو : چه بسا بخشي از عذابي كه در فرا رسيدن آن شتاب داريد ، ( هم اينك ) براي فرا گرفتن شما رديف شده ( و بر سرتان سايه افكنده ) باشد ( و به همين زودي بر شما فرود آيد و نابودتان كند ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« رَدِفَ » : پياپي شده است . پشت سر هم قرار گرفته است .‏

آيه 73
‏متن آيه : ‏
‏ وَإِنَّ رَبَّكَ لَذُو فَضْلٍ عَلَى النَّاسِ وَلَكِنَّ أَكْثَرَهُمْ لَا يَشْكُرُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏پروردگارت نسبت به مردم لطف و كرم دارد ( و هر چه زودتر تازيانه عذاب را بر سرشان فرود نمي‌آورد ، و بلكه كيفرشان را به تأخير مي‌اندازد ) ولي بيشتر آنان سپاسگزاري نمي‌كنند ( و الطاف و مراحم خدا را ناديده مي‌گيرند ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« لَذُو فَضْلٍ . . . » : ( نگا : بقره‌ / 243 ) .‏

آيه 74
‏متن آيه : ‏
‏ وَإِنَّ رَبَّكَ لَيَعْلَمُ مَا تُكِنُّ صُدُورُهُمْ وَمَا يُعْلِنُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏پروردگارت محقّقاً آگاه است از چيزهائي كه سينه‌هايشان در خود نهان مي‌دارند ، و از چيزهائي كه ايشان آشكار مي‌سازند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« تُكِنُّ » : نهان مي‌دارد . پنهان مي‌نمايد ( نگا : بقره‌ / 235 ) .‏

آيه 75
‏متن آيه : ‏
‏ وَمَا مِنْ غَائِبَةٍ فِي السَّمَاء وَالْأَرْضِ إِلَّا فِي كِتَابٍ مُّبِينٍ ‏

‏ترجمه : ‏
‏هيچ نهفته‌اي در آسمانها و زمين نيست ، مگر اين كه ( خدا از آن آگاه است و ثبت و ضبط ) در كتاب آشكاري است .‏

‏توضيحات : ‏
‏« غَآئِبَةٍ » : نهفته . نهان . حرف ( ه ) براي مبالغه است ، يعني بسيار پنهان و نهان . « كِتَابٍ مُبِينٍ » : ( نگا : انعام‌ / 59 ) .‏

آيه 76
‏متن آيه : ‏
‏ إِنَّ هَذَا الْقُرْآنَ يَقُصُّ عَلَى بَنِي إِسْرَائِيلَ أَكْثَرَ الَّذِي هُمْ فِيهِ يَخْتَلِفُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏بي‌گمان اين قرآن براي بني‌اسرائيل ( حقيقت ) اكثر چيزهائي را ( كه در تورات از احكام و قصص آمده است و ) در آنها اختلاف دارند ، روشن و بيان مي‌دارد .‏

‏توضيحات : ‏
‏« يَقُصُّ » : بيان مي‌دارد . فرو مي‌خواند . ( نگا : انعام‌ / 57 ) . « أَكْثَرَ الَّذي . . . » : ( نگا : آل‌عمران‌ / 59 ، مريم‌ / 30 ) .‏

آيه 77
‏متن آيه : ‏
‏ وَإِنَّهُ لَهُدًى وَرَحْمَةٌ لِّلْمُؤْمِنِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و قطعاً اين قرآن براي مؤمنان ( وسيله ) هدايت و رحمت ( و مايه نجات و سعادت دو جهان ايشان ) است .‏

‏توضيحات : ‏
‏« لِلْمُؤْمِنين‌ » : هر چند قرآن مايه هدايت و رحمت و سعادت همگان است ، امّا ذكر مؤمنان بدان خاطر است كه به ويژه ايشان از قرآن منتفع و بهره‌مند مي‌گردند .‏

آيه 78
‏متن آيه : ‏
‏ إِنَّ رَبَّكَ يَقْضِي بَيْنَهُم بِحُكْمِهِ وَهُوَ الْعَزِيزُ الْعَلِيمُ ‏

‏ترجمه : ‏
‏مسلّماً پروردگارت با قضاوت ( دادگرانه و حكيمانه ) خود ( در روز قيامت ) ميانشان داوري خواهد كرد ، و او بس چيره و توانا و آگاه و دانا است .‏

‏توضيحات : ‏
‏« يَقْضي‌ » : داوري مي‌كند . مراد در روز قيامت است ( نگا : يونس‌ / 93 ، جاثيه‌ / 17 ) . « بِحُكْمِهِ » : با قضاوت و داوري خود .‏

آيه 79
‏متن آيه : ‏
‏ فَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ إِنَّكَ عَلَى الْحَقِّ الْمُبِينِ ‏

‏ترجمه : ‏
‏پس بر خدا توكّل كن ( و كار و بار خود را بدو بسپار و بدان كه با وجود اين كه كافران از دعوت تو رويگردانند ) تو قطعاً بر ( راستاي جاده حقيقت و طريقه ) حق آشكار هستي ( و با دين راستيني كه داري بر كفّار پيروز مي‌گردي ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« الْمُبِين‌ » : روشن و آشكار . روشنگر درست از نادرست و جدا سازنده محقّ از مبطل .‏

آيه 80
‏متن آيه : ‏
‏ إِنَّكَ لَا تُسْمِعُ الْمَوْتَى وَلَا تُسْمِعُ الصُّمَّ الدُّعَاء إِذَا وَلَّوْا مُدْبِرِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏بي‌گمان تو نمي‌تواني مرده دلان ( زنده‌نما ) را شنوا بگرداني ، و نداي ( دعوت خود ) را به گوش كران برساني ، وقتي كه ( به حق ) پشت مي‌كنند و ( از آن ) مي‌گريزند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« لا تُسْمِعُ » : نمي‌شنواني . شنوا نمي‌گرداني . پذيرا نمي‌گرداني . ( نگا : انفال‌ / 23 ، فاطر / 22 ) . « الْمَوْتي‌ » : مردگان . مراد كافران و مشركاني است كه تعصّب و لجاجت و استمرار بر گناه ، فكر و انديشه آنان را به خود مشغول داشته است و گوش ايشان را از شنيدن ادلّه و پذيرش حق انداخته است و آن را به مرده دلاني تبديل ساخته است ( انعام‌ / 122 ) . « الصُّمَّ » : كران . مراد افرادي است كه پنبه غفلت گوش ايشان را آگنده است ، و اباطيل ايشان را از حقائق گريزان كرده است . « الدُّعَآءَ » : نداء ( نگا : انبياء / 45 ) . « وَلَّوْا » : ( نگا : اسراء / 46 ، نمل‌ / 10 ) . « مُدْبِرِينَ » : ( نگا : توبه‌ / 25 ، انبياء / 57 ) . « وَلَّوْا مُدْبِرِينَ » : كساني كه بسيار رويگردان و گريزانند .‏

آيه 81
‏متن آيه : ‏
‏ وَمَا أَنتَ بِهَادِي الْعُمْيِ عَن ضَلَالَتِهِمْ إِن تُسْمِعُ إِلَّا مَن يُؤْمِنُ بِآيَاتِنَا فَهُم مُّسْلِمُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏تو نمي‌تواني كوردلان را از گمراهيشان بازگرداني و به سوي حق رهنمودشان كني . تو تنها كساني را مي‌تواني شنوا ( و با حق آشنا ) گرداني كه به آيات ما ايمان داشته باشند ، چرا كه آنان تسليم شوندگان ( حقائق و مخلصان و فرمانبرداران اوامر خدا ) هستند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« الْعُمْيِ » : جمع أَعْمي ، كوران . مراد كوردلان و دل مردگان است ( نگا : بقره‌ / 18 و 171 ) . « إِنْ » : حرف نفي است . « مُسْلِمُونَ » : مطيعان . مخلصان . تسليم شوندگان .‏

آيه 82
‏متن آيه : ‏
‏ وَإِذَا وَقَعَ الْقَوْلُ عَلَيْهِمْ أَخْرَجْنَا لَهُمْ دَابَّةً مِّنَ الْأَرْضِ تُكَلِّمُهُمْ أَنَّ النَّاسَ كَانُوا بِآيَاتِنَا لَا يُوقِنُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏هنگامي كه فرمان وقوع قيامت فرا مي‌رسد ( و مردمان در آستانه رستاخيز قرار مي‌گيرند ، از جمله نشانه‌هاي آن ، يكي اين است كه ) ما جانوري را از زمين براي مردمان بيرون مي‌آوريم كه با ايشان سخن مي‌گويد ( و برخي از سخنانش اين است كه كافران كه ) به آيات خدا ايمان نمي‌آوردند ( اينك با چشم خود ببينند كه قيامت دارد شروع مي‌شود و عذاب الهي گريبانگيرشان مي‌گردد و ديگر پشيماني سودي ندارد ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« وَقَعَ » : رخ داد . فرا رسيد . حتمي و ثابت شد ( نگا : اعراف‌ / 71 و 118 و 134 ، يونس‌ / 51 ، واقعه‌ / 1 ، حاقّه‌ / 15 ) . در اينجا مراد نزديك شدن قيامت و پيدايش نشانه‌هاي ظهور آن است . « الْقَوْلُ » : فرمان و حكم خدا . مراد فرموده خداوندي دالّ بر وعيد كافران به عذاب است ( نگا : اسراء / 16 ، قصص‌ / 63 ، زمر / 71 ، ِ / 14 ) . « دَآبَّةً » : جنبنده . حيوان . مراد حيواني است كه داراي مشخّصات و صفات خاصّ خود بوده و ظهور آن يكي از علائم فرا رسيدن قيامت و بسته شدن درگاه توبه است . قرآن به اجمال از آن گذشته است و اين ما را بس . احاديث فراواني را درباره نوع و شكل و محلّ خروج و كارهاي وي ، به پيغمبر ( نسبت داده‌اند كه علماء و فقهاء ، اغلب آنها را مردود و نامقبول دانسته‌اند ( نگا : تفسير روح‌المعاني ، قاسمي ، كبير ، الواضح ، المراغي ) . حتي برخي ( دَآبَّة ) را مفرد و برخي جمع ، و گروهي آن را حيوان يا حيوانها ، و دسته‌اي آن را انسان يا انسانهاي مصلح دانسته‌اند ( نگا : تفسير الواضح ، تفسير عبدالكريم خطيب ، نمونه . . . ) . « أَنَّ النَّاسَ . . . » : در اصل : بِأَنَّ النَّاسَ . . . لاِنَّ النَّاسَ . . . است .‏

آيه 83
‏متن آيه : ‏
‏ وَيَوْمَ نَحْشُرُ مِن كُلِّ أُمَّةٍ فَوْجاً مِّمَّن يُكَذِّبُ بِآيَاتِنَا فَهُمْ يُوزَعُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏روزي ( را اي پيغمبر ! يادآور شو كه قيامت فرا مي‌رسد و ) گروه عظيمي از همه ملّتها را گرد مي‌آوريم كه ( در دنيا ) آيات ( كتابهاي آسماني و معجزات پيغمبران ربّاني و نشانه‌هاي جهاني دالّ بر وجود ) ما را تكذيب مي‌كرده‌اند ، و پس ( از گردآوري ايشان ، جملگي ) آنان به يكديگر ملحق و در كنار همديگر نگاه داشته مي‌شوند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« فَوْجاً » : گروه و جماعت فراوان . مراد كافران و ناباوران سراسر تاريخ كره خاكي است . « مِمَّنْ » : حرف ( مِنْ ) بيانيّه است . يعني : از كساني كه . برخي هم ( مِنْ ) را تبعيضيّه گرفته‌اند و گفته‌اند : مراد از فوج تكذيب‌كنندگان ، رؤساي خط‌دهنده شيطان‌صفت و سردستگان گمراه و گمراهساز گروهها و دسته‌هاي مختلف مردمان در طول تاريخ است كه براي توبيخ بيشتر ، زودتر به پيش خوانده مي‌شوند و مجازات مي‌گردند ( نگا : هود / 98 ، مريم‌ / 69 ) . « ءَايَات‌ » : مراد آيات كتابهاي منزل آسماني ، و معجزات انبياء ربّاني ، و نشانه‌هاي جهاني دالّ بر وجود خدا است ( نگا : يوسف‌ / 105 ، فصّلت‌ / 53 ) . « يُوزَعُونَ » : ( نگا : نمل‌ / 17 ) .‏

آيه 84
‏متن آيه : ‏
‏ حَتَّى إِذَا جَاؤُوا قَالَ أَكَذَّبْتُم بِآيَاتِي وَلَمْ تُحِيطُوا بِهَا عِلْماً أَمَّاذَا كُنتُمْ تَعْمَلُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏زماني كه ( به پاي حساب سوق ، و در آنجا حاضر ) مي‌آيند ( خدا توبيخ‌كنان خطاب بديشان ) مي‌گويد : آيا آيات مرا تكذيب كرده‌ايد ، بدون آن كه ( تحقيق نموده و ) كاملاً از آنها آگاهي پيدا كرده باشيد ؟ ! اصلاً ( شما در دنيا ) چه كار مي كرده‌ايد ؟ ( مگر بيهوده آفريده شده بوديد ؟ ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« جَآءُوا » : در مكان حساب و كتاب حاضر آمدند . « وَ لَمْ تُحِيطُوا بِهَا عِلْماً » : درباره آيات كتابهاي آسماني و معجزات پيغمبران و نشانه‌هاي دالّ بر وجود يزدان و پخش در گستره جهان ، تحقيق نكرديد و بدون احاطه علمي بدانها ، درصدد انكار آنها برآمديد ؟ جمله حاليّه است . « أمَّا ذَا » : يا چه خبر را . مركّب از حرف عطف ( أَمْ ) و ( مَا ) استفهاميّه است . در اصل از آنان درباره دو چيز سؤال مي‌شود : يكي از تكذيب بدون تحقيق و آگاهي ، و ديگر از اعمالي كه انجام مي‌داده‌اند .‏

آيه 85
‏متن آيه : ‏
‏ وَوَقَعَ الْقَوْلُ عَلَيْهِم بِمَا ظَلَمُوا فَهُمْ لَا يَنطِقُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و ( سرانجام ) فرمان ( خدا درباره ايشان صادر و عذاب ) به سبب ظلمي كه كرده‌اند گريبانگيرشان مي‌شود و ( آنان چنان مبهوت و درمانده مي‌گردند كه براي دفاع از خود ) سخني براي گفتن ندارند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« وَقَعَ الْقَوْلُ عَلَيْهِمْ » : ( نگا : نمل / 82 ) . « بِمَا ظَلَمُوا » : به سبب ظلمي كه كرده‌اند و آن تكذيب آيات خدا ، بدون تحقيق و بررسي و علم و آگاهي است .‏

آيه 86
‏متن آيه : ‏
‏ أَلَمْ يَرَوْا أَنَّا جَعَلْنَا اللَّيْلَ لِيَسْكُنُوا فِيهِ وَالنَّهَارَ مُبْصِراً إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَاتٍ لِّقَوْمٍ يُؤْمِنُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏مگر نمي‌بينند كه ما شب را ( تاريك ) ساخته‌ايم تا در آن بيارامند ، و روز را روشن نموده‌ايم ( تا در آن به تلاش پردازند ؟ ) قطعاً در اين ( ساختار شبها و روزها ، و دگرگوني ظلماني و نوراني ، كه موجب فعل و انفعالات فراوان و گردش چرخه حيات مردمان است ) نشانه‌هائي ( دالّ بر وجود قادر متعال و ايزد لايزال ) است براي مردماني كه ( درباره حقائق مي‌انديشند و به حقائق مسلم ) ايمان مي‌آورند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« جَعَلْنَا الَّيْلَ » : شب را ساخته‌ايم با تاريكيها و همه ويژگيهائي كه دارد . اصل آن جَعَلْنَا الَّيْلَ مُظْلِماً است . « لِيَسْكُنُوا » : تا بيارامند . ( نگا : يونس‌ / 67 ، قصص‌ / 72 ) . « مُبْصِراً » : واضح و آشكار . روشن ( نگا : اسراء / 12 و 59 ، نمل‌ / 13 ) .‏

آيه 87
‏متن آيه : ‏
‏ وَيَوْمَ يُنفَخُ فِي الصُّورِ فَفَزِعَ مَن فِي السَّمَاوَاتِ وَمَن فِي الْأَرْضِ إِلَّا مَن شَاء اللَّهُ وَكُلٌّ أَتَوْهُ دَاخِرِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و ( يادآور شو ) روزي كه در صور دميده شود ، و تمام كساني كه در آسمانها و زمينند وحشت‌زده و هراسناك شوند ، مگر كساني كه خدا بخواهد . و همگان فروتنانه در پيشگاه او حاضر و آماده مي‌گردند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« يَوْمَ » : عطف بر ( يَوْمَ ) در آيه 83 است . « فَزِعَ » : وحشت‌زده و هراسان گردد . « إِلاّ مَنْ . . . » : ( نگا : انبياء / 101 - 103 ) . « دَاخِرِينَ » : فروتنان و كرنش بران ( نگا : نحل‌ / 48 ) .‏

آيه 88
‏متن آيه : ‏
‏ وَتَرَى الْجِبَالَ تَحْسَبُهَا جَامِدَةً وَهِيَ تَمُرُّ مَرَّ السَّحَابِ صُنْعَ اللَّهِ الَّذِي أَتْقَنَ كُلَّ شَيْءٍ إِنَّهُ خَبِيرٌ بِمَا تَفْعَلُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏كوهها را مي‌بيني و آنها را ساكن و بي‌حركت مي‌پنداري ، در حالي كه كوهها مانند ابرها در سير و حركت هستند ( چرا كه كوهها بخشي از كره زمين بوده و كره زمين به دور خود و به دور خورشيد مي‌گردد ) . اين ساختار خدائي است كه همه چيز را محكم و استوار ( و مرتّب و منظّم ) آفريده است . ( خداوندي كه حساب و نظام در برنامه آفرينش او است ) مسلّماً وي از كارهائي كه شما انجام مي‌دهيد بس آگاه است ( و كردار نيك و بدتان را بي‌جزا و سزا نمي‌گذارد ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« جَامِدَةً » : ساكن و ثابت . آرام و بي‌حركت . « وَ هِيَ تَمُرُّ . . . » : از آنجا كه حركت كوهها به ناچار بايد همراه حركت همه زمينهاي متّصل بدانها باشد ، لذا حركت كوهها اشاره به حركت زمين است . زمين هر شبانه‌روز يك بار به دور خود مي‌گردد ، آن را حركت وضعي مي‌نامند ، و هر سال يك بار به دور خورشيد مي‌گردد و آن را حركت انتقالي مي‌گويند . « صُنْعَ » : آفرينش . ساختار . مفعول مطلق فعل محذوفي بوده و تقدير چنين است : صَنَعَ اللهُ ذلِكَ صُنْعاً . اضافه مصدر است به فاعل خود . « أَتْقَنَ » : محكم و استوار درست كرده است . منظّم و مرتّب و به تمام و به كمال آفريده است . اين آيه يكي از معجزات قرآن است . چرا كه تا آن زمان صحبت كردن از حركت زمين در جهان مطرح نبوده است و اگر هم بوده باشد مشهور و مقبول عام نبوده است .‏

آيه 89
‏متن آيه : ‏
‏ مَن جَاء بِالْحَسَنَةِ فَلَهُ خَيْرٌ مِّنْهَا وَهُم مِّن فَزَعٍ يَوْمَئِذٍ آمِنُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏كساني كه كارهاي پسنديده ( چون ايمان به خدا و اخلاص در طاعت ) انجام بدهند ، پاداش بهتر و والاتري از آن خواهند داشت ( كه رضا و خوشنودي پروردگار است ) ، و در آن روز ( كه قيامت فرا مي‌رسد و ترس و خوف مردمان را فرا مي‌گيرد ) چنين كساني در امن و امان بسر مي‌برند ( و غم و اندوه و دلهره و نگراني همگاني ، از آنان به دور است ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« فَزَعٍ » : ترس و هراس ( نگا : انبياء / 103 ) . « ءَامِنُونَ » : جمع ءَامِن ، در امن و امان . دور از بلا و مصيبت و خوف و هراس . مفرد آمدن بخش نخست آيه ، با توجّه به لفظ ( مَنْ ) ، و جمع آمدن قسمت دوم آيه ، با توجّه به معني آن است .‏

آيه 90
‏متن آيه : ‏
‏ وَمَن جَاء بِالسَّيِّئَةِ فَكُبَّتْ وُجُوهُهُمْ فِي النَّارِ هَلْ تُجْزَوْنَ إِلَّا مَا كُنتُمْ تَعْمَلُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و كساني كه كارهاي ناپسند ( چون شرك و معصيت ) انجام مي‌دهند ، به رو در آتش افكنده مي‌شوند ( و بدان سرنگون مي‌گردند ، و بديشان گفته مي‌شود : ) آيا جزائي جز سزاي آنچه مي‌كرديد ( و معاصي و كفري كه مي‌ورزيديد ) به شما داده مي‌شود ؟‏

‏توضيحات : ‏
‏« كُبَّتْ » : به رو افكنده شد . به صورت بر زمين انداخته شد . از ماده ( كبّ ) به معني افكندن چيزي به صورت بر زمين است . ذكر ( وُجُوه ) براي تأكيد است ، و مراد از ( وُجُوه ) هم همه اندامها است .‏

آيه 91
‏متن آيه : ‏
‏ إِنَّمَا أُمِرْتُ أَنْ أَعْبُدَ رَبَّ هَذِهِ الْبَلْدَةِ الَّذِي حَرَّمَهَا وَلَهُ كُلُّ شَيْءٍ وَأُمِرْتُ أَنْ أَكُونَ مِنَ الْمُسْلِمِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏به من دستور داده شده است كه تنها و تنها خداوند اين شهر ( مقدّس مكّه نام ) را بپرستم . آن خداوندي كه چنين شهري را حرمت بخشيده است ( و آن را حرم امن و امان ساخته است ، و حرام فرموده است كه با كشتن انساني يا ظلم به كسي ، و يا با ذبح حيوان و جانور پناهنده بدان ، و يا اين كه با كندن درخت و گياه آن بدان اهانت گردد . امّا تصوّر نشود كه فقط اين سرزمين ملك خدا است ، بلكه در عالم هستي ) همه چيز از آن او است . و به من فرمان داده شده است كه از زمره تسليم شدگان باشم ( و همچون ساير مخلصان در برابر او كرنش ببرم و بس ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« رَبِّ » : خداوند . صاحب . « هذِهِ الْبَلْدَةِ » : اين شهر . مراد مكّه مشرّفه است . « حَرَّمَهَا » : آن را حرمت و كرامت بخشيده است . آن را حرام كرده است ( نگا : مائده‌ / 96 و 97 ، ابراهيم‌ / 37 ) . « الْمُسْلِمِينَ » : تسليم شوندگان . منقادان . مخلصان .‏

آيه 92
‏متن آيه : ‏
‏ وَأَنْ أَتْلُوَ الْقُرْآنَ فَمَنِ اهْتَدَى فَإِنَّمَا يَهْتَدِي لِنَفْسِهِ وَمَن ضَلَّ فَقُلْ إِنَّمَا أَنَا مِنَ الْمُنذِرِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و ( به من فرمان داده شده است ) اين كه قرآن را بخوانم ( و آن را بررسي و وارسي كرده و خود بفهمم و به ديگران تفهيم نمايم ، و در همه كارهاي زندگي برنامه خويشتن گردانم ) . پس هر كس ( در پرتو آن ) راهياب شود براي ( خير و صلاح و سعادت دنيوي و اخروي ) خود راهياب شده است ، و هر كس ( از قرآن دوري كند و در نتيجه ) گمراه گردد ( سزاي خود را مي‌بيند ) . و بگو : من فقط از زمره بيم دهندگان مي‌باشم ( و يكي از پيغمبران خدا بوده و وظيفه ما رساندن فرمان يزدان است و حساب و كتاب بر خداي منّان ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« أَتْلُوَ » : تلاوت نمايم . الف زائدي در رسم‌الخطّ قرآني در آخر دارد .‏

آيه 93
‏متن آيه : ‏
‏ وَقُلِ الْحَمْدُ لِلَّهِ سَيُرِيكُمْ آيَاتِهِ فَتَعْرِفُونَهَا وَمَا رَبُّكَ بِغَافِلٍ عَمَّا تَعْمَلُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و بگو : حمد و سپاس خداي را سزا است . او آيات خود را به شما نشان خواهد داد و شما آنها را خواهيد شناخت ، و پروردگار تو از آنچه انجام مي‌دهيد غافل و بي‌خبر نيست .‏

‏توضيحات : ‏
‏« سَيُرِيكُمْ ءَايَاتِهِ » : مراد از آيات ، آثار قدرت خدا در دنيا و اسرار عالم هستي است كه در پرتو پيشرفت علم ، مردمان با خداشناسي آشناتر مي‌شوند . يا اين كه مراد از آيات ، فرموده‌هاي قرآن است كه با گذشت زمان و ترقّي دانش و معرفت ، اعجاز آن نمايانتر مي‌گردد ( نگا : فصّلت‌ / 53 ) .‏

 

موضوعات: موقعیت فعلی: فهرست قرآن / سوره نمل / تفسیر نور  لینک ثابت
 [ 02:57:00 ب.ظ ]
 
   
 
مداحی های محرم