فرشته
 
 


شنبه یکشنبه دوشنبه سه شنبه چهارشنبه پنج شنبه جمعه
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30      



جستجو


موضوع

نحوه نمایش نتایج:


اللّهُمَّ كُنْ لِوَلِيِّكَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَعَلى آبائِهِ في هذِهِ السّاعَةِ وَفي كُلِّ ساعَةٍ وَلِيّاً وَحافِظاً وَقائِدا ‏وَناصِراً وَدَليلاً وَعَيْناً حَتّى تُسْكِنَهُ أَرْضَك َطَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فيها طَويلاً

دريافت كد دعاي فرج




 

...



زبان

ﺑﺎ “ﺯباﻥ” ﻣﯿﺸود ﻣﺴﺨﺮﻩ ﮐﺮﺩ!

ﺑﺎ “ﺯباﻥ” ﻣﯿﺸود ﺭﻭﺣﯿﻪ ﺩﺍﺩ!

ﺑﺎ “ﺯباﻥ” ﻣﯿﺸود ﺍﯾﺮﺍﺩ ﮔﺮﻓﺖ!

با “ﺯباﻥ” ﻣﯿﺸود ﺗﻌﺮﯾﻒ ﮐﺮﺩ!

با “ﺯباﻥ” ﻣﯿﺸود “ﺩﻝ “ﺷﮑﺴﺖ!

با “ﺯباﻥ” ﻣﯿﺸود ﺩﻟﺪﺍﺭﯼ ﺩﺍﺩ!

با “ﺯباﻥ” ﻣﯿﺸود ﺁﺑﺮﻭ ﺑﺮﺩ!

ﺑﺎ “ﺯباﻥ” ﻣﯿﺸود ﺁﺑﺮﻭ ﺧﺮﯾﺪ!

ﺑﺎ “ﺯباﻥ” ﻣﯿﺸود “جدایی ” انداخت!

ﺑﺎ “ﺯباﻥ” ﻣﯿﺸود “آشتی ” داد!

با “زبان” میشود آتش زد!

با “زبان” میشود آتش را خاموش کرد!

حواسمان به زبانمان باشد.

موضوعات: زبان  لینک ثابت
[چهارشنبه 1395-09-03] [ 11:57:00 ب.ظ ]


...


.

موضوعات: حجاب  لینک ثابت
 [ 11:53:00 ب.ظ ]




عفیف بمان بانــو

در را ببند

بگذار در بزنند

بگذار بگویند مهمــان نواز نیستــی..!

بگذار بگويند……

اینگونـه هر کسـی حریم دلت را لمس نمی کند

موضوعات: عفیف بمان بانــو  لینک ثابت
 [ 11:42:00 ب.ظ ]




 

 

راه های شناخت مبدأ فاعلی (خالق انسان)/ راه های شناخت آفریدگار

 

 .

 

راه های شناخت مبدأ فاعلی

خدای سبحانﷻبرای شناخت علت فاعلی سه راه هماهنگ را برای انسان تعیین فرموده است: دلیل نقلی- دلیل عقلی- کشف وشهود.

1- ادلّه نقلی

راه اوّل ادله نقلی است که از زبان خود یا پیامبران گذشته و یا فرشته های خود،بیان می فرماید.این راه برای کسی که به اصل مبدأ و معاد و اعجاز و وحی و…،ایمان دارد،چنانچه از کتاب غیر منحرف آسمانی گرفته شود،آرامش بخش و طمأنینه آور است.

2- برهان های عقلی

راه دوّم،اقامه برهان های عقلی است تا انسان با تحلیل عقلی به این گونه معارف،راه یابد.مانند «برهان تمانع» در اثبات توحید ربوبی و نیز «برهان عقلی بر توحیدخالقی»و…

برهان «تمانع در قرآن»

درجهت اثبات «توحید ربوبی» قرآن کریم وجود خدایانی غیر از خدای یکتا را مستلزم فساد آسمان و زمین یعنی همه آفرینش،می خواند ومی فرماید:«لو کان فیهما آلهه إلّا الله لفسدتا فسبحان الله ربّ العرش عمّا یصفون».[1]

صورت منطقی این برهان،چنین است که : اگر در مجموعه آسمان وزمین و نظام هستی غیر از خداوند،خدایانی دیگر می بودند،آفرینش به فساد می گرایید.امّا در نظام هستی،فسادی به هیچ روی،نیست.پس تعدّد آلهه و وجود خدایانی چند،محال و ناممکن است.

دفع شبهه از برهان تمانع

برخی از متکلمان و اهل تحقیق بر استنباط «برهان تمانع» از آیه شریفه،اشکال کرده اند که وجود دو خدا، مثل وجود دو مجتهد یا دو متخصص یا دومدیرکل در یک اداره نیست که نتوانند به صورت مشترک،جامعه یا بخشی از آن را درست اداره کنند زیرا دو مدیر دریکی از این سه مرحله مشکل دارند:یا علم کافی به مصالح واقعی ندارند.یا اگر دارند،قدرت کافی درآن ها نیست.یا اگر هر دو را دارند،گرفتار موانعی چون بخل وحسد و کینه و… هستند که آنان را از اداره صحیح یک مجموعه،باز می دارد.اما این سه مشکل، نسبت به دو خدا ناوارد است.چون اگر دو خدا فرض شد،«علم به مصالح»و«قدرت بر عمل»و «نزاهت از عیب و نقص مانند بخل و…» برای هر دو ثابت است.

این اشکال این گونه رفع می شود که فرض وجود دو خدا،همچون تصور وجود دو پیامبر نیست.اگر دو پیامبر در عرض هم رسالت پیدا کنند،برای آن ها واقعی و مصالحی و نفس الامری وجود دارد که بر اساس آن،می توانند بایکدیگر همکاری کنند.ولی برای دو خدا هیچ واقع و نفس الامری نیست؛چون با علم مستقل و قدرت مستقل در هر کدام،تازه نظامی و واقعی و مصلحتی و نفس الامری می خواهد پدید آید و هیچ حقیقت جامع و مشترکی برای هماهنگی و همکاری و همراهی در کار نیست.علم مستقل یک خدا به چیزی تعلق می گیرد که مباین با متعلق درعلم دیگری است و قدرت مستقل یکی به دنبال چیزی است مغایر با آن چه قدرت دیگری به دنبال اوست.

برهان عقلی قرآن بر «توحید خالقی»

در این برهان،قرآن کریم،خلقت انسان را بدون خالق یا به خالقیت خود او و یا مثل او،ناممکن می خواند و می فرماید:«أم خلقوا من غیر شئ أم هم الخالقون».[2]

درباره «خالق انسان» سه فرض بیشتر وجود ندارد: یا خود انسان،فاعل خویش است.در این صورت برای وجود خود،نیازمند خویش است ،که به دلیل «استحاله دور» باطل است.یا این که «موجود ممکن دیگری» مثل انسان فاعل اوست،در این صورت آن فاعل ممکن هم نیازمند علّت دیگری است که علّت آن یا اوّلی است یا علّت سوّمی برای او باید در نظر گرفت، که ادامه این مطلب به «دور و تسلسل» می انجامد و مردود است.صورت سوم آن است که «موجودی واجب» و منزّه از هر نقص و عیب و نیاز،یعنی همان آفریدگار هستی،خالق انسان است و این صورت،حق است.

3- شهود مبدأ هستی

راه سوم که کمتر کسی بدان دسترسی می یابد،راه کشف و شهود وپرواز در آسمان معرفت حق با بال مشاهده است.اگر کسی به اندازه هستی خویش به شهود مبدأ و معاد بار یافت،همان معرفت بلندی را که با علم الیقین،حاصل شدنی است به دست می آورد و در همین دنیا قادر به دیدن نشانه های نهایی مانند بهشت و جهنم می شود که :«کلّا لو تعلمون علم الیقین*لترونّ الجحیم».[3]و این همان شهودی است که پیامبران خدا و ازجمله ابراهیم خلیل با آن به دیدار باطن هستی و ملکوت آسمان ها و زمین نایل شده اند:« وکذلک نری إبراهیم ملکوت السّموات و الأرض و لیکون من الموقنین».[4]

مراتب سه گانه شهود

شهود از سه راه به دست می آید:حالت منامی،حالت موتی و حالت قیامتی؛چون انسان،گاهی در خواب و گاهی با مردن و گاهی در قیامت کبری حقیقت هایی را مشاهده می کند.

1- حالت منامیه

در عالم خواب،چشم و گوش و دیگر حواس انسان،تعطیل و ارتباط او با خارج کم و راه مزاحمت بیرونی، بسته است و چون روح تنها و فارغ می ماند و غیر از خاطرات خود چیزی به همراه ندارد،کم کم دیدنی هایی را می تواند ببیند.

اگر در بیداری چنین شود که آدمی اعضا و جوارح خود را از ناحیه برون مرزی،حفظ کند که نه بیگانه ای بیاید و نه آن را بخواهد و نه تنها هر چیزی را نبیند بلکه آن چه را می بیند نیز حساب شده بنگرد و بگوید:«منم که دیده نیالوده ام به بد دیدن».[5]در این صورت چیزهایی که دیگران در رؤیا می بینند و می شنوند،او در بیداری مشاهده می کند.این حالت را «حالت منامیه» گویند.

2- حالت موتیه

حالت دوم ،حالت موتیه و «شهود برزخ»است.همه انسان ها در پی رحلت از دنیا،چیزهای فراوانی می بینند.اگر دنیا را به شایستگی پشت سر گذاشته باشند،منظره های دل پذیر و فرشته های بشیر ومبشر و… را می نگرند و اگر عمر خویش را با گناه و نافرمانی تباه کرده اند،با منظره های هولناک و منکر و نکیر،روبه رو می شوند.

اما آنان که «حالت موتیه» را به دست آورده و پیش از مرگ اجباری،خود را با «موت ارادی» رها ساخته اند،دیدار آن حقایق در همین دنیا میسر است.

3- حالت قیامتیه

بخش سوم که بسیار برتر از مرحله های پیشین است،«حالت قیامتیه» است.آن چه در قیامت پیش خواهد آمد اسراری است که باید پس از مرگ و سپری شدن دنیا و نیز عبور از برزخ وظهور کامل حق و فرو افتادن پرده ها و آشکار شدن سریره ها برای همه نمایان شود و قرآن کریم از چنان روزی چنین یاد می کند که «یوم تبلی السرائر».[6]

اما کسانی که «حالت قیامتیه» را نایل شده ومیان دنیا و آخرت جمع سالم کرده اند،در همین دنیا بر شهود اسرار قیامت قادرند.

اولین گام های حالت «قیامتی»،مرحله«کأنّ» است که انسان سالک کوی حق،گویی «مالک یوم دین» را می بیند.اما کسانی که بسان أمیرالمومنین میان عقل و نقل وشهود وخواب و بیداری و دنیا و آخرت،جمع سالم کرده و به بالاترین مرتبه آن راه یافته است،«کأنّ» را پشت سر انداخته و به مقام «أنّ» رسیده است.از این رو با قاطعیت می گوید:«ماکنت أعبد ربّاً لم أره؛[7] یعنی خدایی را که ندیده ام لحظه ای نیز نپرستیده ام».و هم اوست که می گوید:«لو کشف الغطاء ما ازددت یقینا؛[8] اگر پرده ها فرو افتد و نادیدنی ها آشکار شود،چیزی بر یقین کنونی من افزوده نخواهد شد».

تدوین :سلطان علی نایبی

**********************************

پی نوشتها

[1]- سوره انبیاء،آیه22.

[2]- سوره طور،آیه35.

[3]- سوره تکاثر،آیه5و6.

[4]- سوره انعام،آیه75.

[5]- حافظ شیرازی

[6]- سوره طارق،آیه 9.

[7]- کافی،ج4،ص 98،ح6 و ص138،ح4.

[8]- بحار،ج40،ص153،ح5.

موضوعات: راه های شناخت مبدأ فاعلی (خالق انسان)/ راه های شناخت آفریدگار  لینک ثابت
 [ 11:40:00 ب.ظ ]




خدایا


هرگز دلم از یاد تو غافل نشود

گر جان بشود مهر تو از دل نشود

افتاده ز روی تو در آیینهٔ دل

عکسی که به هیچ وجه زایل نشود

موضوعات: خدایا  لینک ثابت
 [ 11:35:00 ب.ظ ]




ترس دشمنان اسلام از پیاده روی اربعین

و از هم اینك می توان انتظار داشت كه دشمنان با پیش بینی این حقیقت، در اربعین بعد از ظهور در آستانه حركت اقیانوس جمعیت به میعادگاه عزاداران حسینی، شدیدتر از سالهای جاری و همچون محاصره سال 61 هجری، اقدام به ممانعت و حملات به عزاداران اربعین خواهند كرد تا به خیال خود زمینه های فرصت عظیم اربعین برای قیام مهدوی را از بین ببرند و از رسیدن سپاه امام (ع) به كربلا جلوگیری كنند، اما زهی خیال باطل، زمزمه های حضور امام زمان (عج) در مراسم اربعین كافیست تا قیامتی در دشت نینوا برپا شود و با اولین تجمع عظیم سپاهیان امام مهدی(عج)، رعب و وحشت، وجود دشمنان را فراگیرد؛ رعبی كه از وعده های الهی برای یاری آخرین حجت خویش است
ارتباط اربعین با ظهور

شمیم حضور امام زمان (عج) در کربلا

حال با این مقدمه مهم می توان برخی از اسرار ظاهری توصیه و تاكید بسیار بر بزرگداشت اربعین حسینی در بیانات ائمه اطهار (ع) را درك كرد تا جایی كه معصوم (ع) زیارت اربعین را از نشانه های مومن برمی شمرد و اولیاء الله به بزرگداشت اربعین و حضور در آن سرزمین مقدس مخصوصا با پای پیاده از دیرباز اهتمام وی‍ژه ای داشته اند (البته این مسئله مطمئناً اسرار باطنی مهمی نیز دارد كه تنها، اهلش قادر به درك آن می باشند).

منتقم خون حسین (ع) در راه است

از سوی دیگر رونق گرفتن شگفت انگیز مراسم اربعین در طی سالهای جاری و حضور دهها میلیونی عاشقان حسینی از سراسر جهان كه موجب حیرت جهانیان شده است، بشارت های بزرگی در خود دارد، بشارت فراهم شدن سپاه بزرگ اسلام برای یاری آخرین حجت حق، بشارت باز شدن راه قدس كه از كربلا می گذرد، بشارت فراگیر شدن نام و یاد حسین (ع) كه امام عصر (عج) در هنگام ظهور خود را با این نام معرفی می كند و…

آیا رهسپار شدن عاشقانه بزرگ و كوچك، زن و مرد، پیر و جوان به سوی قبله دلها و عظمت بی نظیر عزاداری سالار شهیدان نویدبخش در راه بودن منتقم خون حسین(ع) نیست؟ آیا این پیاده روی های میلیونی اربعین تمرین حضور در ظهور و بشارت بخش بسیار نزدیك بودن آن نیست؟ آیا این حضور بی نظیر اربعین در كربلا بشارت بخش بسیار نزدیك بودن آغاز حركت سپاهیان عشق از عاشورای كعبه نیست؟ یقیناً جهان بزودی زود با چشمانی حیرت زده جمال نورانی طالب خون كربلا را در میان اقیانوس عزادارن حسینی مشاهده خواهد كرد، سیمایی ملكوتی كه بعد از نوحه خوانی در رثای جد مظلوم خویش برای ریشه كن كردن ظلم و فتنه در جهان و حركت به سمت بیت المقدس از مسلمانان یاری خواهد خواست.

وجه مشترک زوار اربعین با یاران امام حسین (ع)

یکی از ویژگی‌های قیام امام‌ حسین (ع) این بود که در کاروان ایشان همه حالات و وضعیت‌های انسانی وجود داشتند. هم مردان و هم زنان، از طفل شیرخواره گرفته تا کودک، نوجوان، جوان، میان‌سال و سالخورده، هم مجرد و هم متاهل، هم غنی و هم فقیر، هم دارای شان اجتماعی بالا و هم پایین، هم سالم و هم مریض، هم زود آمده و هم دیر آمده و حتی گناهکار. فصل مشترک همه این افراد، اخلاص بالای آنها در یاری امام زمان خود بود و البته هر کدام دارای رسالتی مشخص بودند. بعنوان مثال رسالت حضرت علی‌اصغر (ع) افشای قساوت و سنگدلی دشمن و برملا نمودن نامسلمان بودن دشمن نزد افراد مردد و حیران می‌تواند باشد و رسالت جناب حر اعلام باز بودن راه توبه و پیوستن به راه حق برای گناهکاران است. این ویژگی ممتاز جامع‌الحالات بودن قیام امام حسین (ع)، هرگونه بهانه‌ای را از هر کسی برای حرکت در مسیر ایشان می‌گیرد چرا که متناسب با وضعیت هر فرد، وضعیت مشابهی در کاروان ایشان وجود دارد.

وجه مشترک زوار اربعین با یاران امام زمان (عج)

از آنجا که سپاه حضرت حجت (عج) فراملیتی خواهد بود، باید افراد سپاه بطور طبیعی یکدیگر را درک کنند و با هم احساس غریبی نکنند.

باید سپاهیان عرب و عجم و ترک و لاتین از کشورهای مختلف به یکدیگر احترام بگذارند و با هم همدل و یکرنگ باشند و با نقاط ضعف فرهنگی و اجتماعی هم کنار بیایند و آنها را پوشش دهند. باید همه اقشار و قومیت‌های مختلف سپاه به یکدیگر محبت کنند و یکدیگر را به رسمیت بشناسند. به نظر می‌رسد اینها شرائط طبیعی و قهری شکل‌گیری سپاه حضرت حجت (عج) باشند که با تحقق آنها فقط باید منتظر ظهور فرمانده بود.

راهپیمایی اربعین زمینه ساز ظهور حجت (عج)

راهپیمایی زیارت اربعین، حماسه‌ای الهی و بی‌نظیر در تاریخ است. حماسه‌ای که محور آن امام حسین (ع) است. اولا این راهپیمایی همانند قیام امام حسین (ع) دارای همان ویژگی جامع‌الحالات است. همه و همه در آن حضوری خالصانه دارند. ثانیا در این راهپیمایی آشنایی و درک بالایی بین ملل و اقوام مختلف شکل می‌گیرد و به محبت و همدلی بین آنها منجر می‌شود. این محبت‌ها، از خود گذشتگی‌ها، بذل و بخشش‌های مالی و جانی و مهربانی‌ها به گونه‌ای هستند که گویا در مسیر و زمان راهپیمایی اربعین، ظهور صاحب‌الامر (عج) رخ داده است. ثالثا اگر قبول داشته باشیم که ظهور حضرت حجت (عج) از مسیر قیام امام حسین (ع) می‌گذرد، بی‌تردید راهپیمایی اربعین مصداق بارز آن است. در واقع راهپیمایی اربعین فراهم کننده شرائط تشکیل سپاه حضرت حجت (عج) و زمینه‌ساز ظهور ایشان خواهد بود. امید آن است با گسترش کمی و کیفی راهپیمایی اربعین، به زودی زود شاهد ظهور حضرت باشیم.

موضوعات: سبک زندگی عاشورایی  لینک ثابت
 [ 11:28:00 ب.ظ ]




 

خدا را گفتم

بیا جهان را قسمت کنیم :

آسمان برای من ابرهایش برای تو

دریا برای من موج هایش برای تو

ماه برای من خورشید برای تو


خدا خندید و گفت :

تو بندگی کن و انسان باش همه دنیا برای تو …..

من هم برای تو


یعنی خود درگیریم تو این روزا به اوج رسیده ولی بازم كوتاه نمیام

موضوعات: خدا را گفتم  لینک ثابت
 [ 11:15:00 ب.ظ ]




یا حضرت رقیه یا دردانه اباعبدالله

کاش می گشتم فدای دست تو

تا نمی دیدم عزای دست تو

خیمه های ظهر عاشورا، هنوز

تکیه دارد بر عصای دست تو

از درخت سبز باغ مصطفی

تا فتاده شاخه های دست تو

اشک می ریزد ز چشم اهل دل

در عزای غم فزای دست تو

یک چمن گل های سرخ نینوا

سبز می گردد به پای دست تو

در شگفتم از تو ای دست خدا

چیست آیا خون بهای دست تو

موضوعات: سبک زندگی عاشورایی  لینک ثابت
 [ 11:11:00 ب.ظ ]





بزرگترین ها

بزرگترین مقام نزد خداوند درروز قیامت از آن کسی است که در روی زمین بیشتر به خیر خواهی و ارشاد مردم بپردازد.

بزرگترین پاداش از آن کسی است که برای رفع نیاز خانواده اش بکوشد.

بزرگترین حق بر مرد راپدر و مادر او وبزرگترین حق بر زن را همسر او دارد.

بزرگترین عذاب در روز قیامت برای کسی است که خداوند او را در سلطنت خود شریک کرده ، ولی او در حکومتش ظلم کند.

بزرگترین همت را مومن دارد، زیرا برای امور دنیا و آخرتش همت می کند.

بزرگترین گرفتاری نادانی است.

بزرگترین بلا، ناامیدی است.

بزرگترین خیانت ، خیانت به ملت است.

بزرگترین تسلط برخود را کسی دارد که خشم خود را ریشه کن کند و هوا و هوسش را بین ببرد.

بزرگترین نادانی ، نادانی انسان به امور خویش است.

بزرگترین ذلت آن است که انسان، طمعکار و حریص و وسوسه گر باشد.

بزرگترین گناه نزد خداوند سبحان، گناهی است که صاحبش آن را کوچک شمارد.

بزرگترین اشتباه دلبستگی به دنیاست.

بزرگترین معصیت مال مسلمانی را به ناحق در اختیار گرفتن است.

بزرگترین خطا نزد خداوند، زبان دروغ پرداز است.

بزرگترین مصیبت ، مصیبتی است که به دین وارد شود.

بزرگترین افسوس در روز قیامت برای کسی است که عدل را توصیف نماید ،ولی خلاف آن عمل کند.

بزرگترین برکت در ازدواجی است که هزینه اش کمتر باشد.

بزرگترین فسادآن است که بنده به غفلتِ ازخدا خشنود باشد که این فسادُ از آرزوی دراز و حرص و تکبر به وجود می آید.

بزرگترین تکبر خوار شمردن خلق و سبک شمردن و بی توجهی به حق است.

 

موضوعات: بزرگترین ها  لینک ثابت
 [ 10:58:00 ب.ظ ]






پروردگارا

مرا بینشی عطا فرما تا تو را بشناسم

و دانش عطا فرما تا خود را بشناسم

مرا صحتی عطا فرما تا از كار لذت ببرم

و ثروتی عطا فرما تا محتاج نباشم

مرا نیرویی عطا فرما تا در نبرد زندگی فائق شوم

و همتی عطا فرما تا گناه نكنیم

مرا صبری عطا فرما تا سختی ها رو تحمل كنم

و طبعی عطا فرما كه با مردم بسازم

مرا بزرگواری عطا فرما كه با دشمنم مدارا كنم

و بینشی عطا فرما تا زیباییهای جهان را ببینم

مرا عشقی عطا فرما تا تو و همه را دوست بدارم

و سعادتی عطا فرما تا خدمتگذار دیگران باشم

مرا ایمانی عطا فرما تا اوامرت را اطاعت كنم

و امیدی عطا فرما تا از ترس و اضطراب بر كنار باشم

مرا عقلی عطا فرما تا از خود نگویم

و معنویتی عطا فرما تا زندگی معنی داشته باشد

موضوعات: ​ پروردگارا...  لینک ثابت
 [ 10:55:00 ب.ظ ]