پنجره فولاد

دست من نیست اگر بی سر و پا آمده ام

دست مــن نیست اگــــر شوق زیارت دارم

قصّه ی پنجــــــره فـولاد و مـــرا می دانــی

مــــن به بوسیدن این پنجـــــره عادت دارم

موضوعات: پنجره فولاد  لینک ثابت