فرشته
 
 


شنبه یکشنبه دوشنبه سه شنبه چهارشنبه پنج شنبه جمعه
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30      



جستجو


موضوع

نحوه نمایش نتایج:


اللّهُمَّ كُنْ لِوَلِيِّكَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَعَلى آبائِهِ في هذِهِ السّاعَةِ وَفي كُلِّ ساعَةٍ وَلِيّاً وَحافِظاً وَقائِدا ‏وَناصِراً وَدَليلاً وَعَيْناً حَتّى تُسْكِنَهُ أَرْضَك َطَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فيها طَويلاً

دريافت كد دعاي فرج




 



نحوه برخورد والدين با كودكان لوس

كودكان‌ موجودات‌ در حال‌ رشدي‌ هستند و براساس‌ اين‌ كه‌ در سال‌هاي‌ اوليه‌ زندگي‌ چگونه‌ تربيت‌ شوند و آموزش‌ ببينند، سبك‌ خاص‌ رفتاري‌ پيدا مي‌ كنند. اين‌ سبك‌ رفتاري‌ الگويي‌ تقريباً ثابت‌ و دائمي‌ براي‌ آنها به‌ وجود مي‌آورد، و تعيين‌ كنندهِ نحوه‌ ارتباطات‌ و برخوردهاي‌ آنان‌ نيز مي ‌باشد. هر خانواده‌ در ارتباط‌ با فرزندان‌ شيوه‌ خاص‌ خود را دارد؛ و اين‌ نحوه‌ برخورد، در تلاقي‌ با ساختار ژنتيكي‌ هر فرد، باعث‌ مي‌ شود كه‌ شخصيت‌هايي‌ بسيار متفاوت‌ و متمايز شكل‌ بگيرند.

رشد اجتماعي‌ كودكان‌ يكي‌ از حيطه‌ هاي‌ رشدي‌ است‌ كه‌ دقيقاً به‌ ما نشان‌ مي ‌دهد آيا فرزند مطابق‌ با سن‌ تقويمي‌ يا شناسنامه ‌اي‌ خود رفتار مي ‌كند يا خير؟ و اگر مطابق‌ با سن‌ شناسنامه‌ اي‌ رفتار نمي‌ كند چه‌ دلايلي‌ براي‌ اين‌ مسئله‌ وجود دارد و رفتارهاي‌ او چگونه‌ شكل‌ گرفته‌ است؟ يكي‌ از سبك‌هاي‌ غلط‌ رفتاري‌ كودكان، ناتواني‌ در ايجاد و برقراري‌ رابطه‌ سالم‌ با همسالان‌ است؛ يعني‌ كودكاني‌ وجود دارند كه‌ راه‌هاي‌ برقراري‌ ارتباط‌ سالم‌ را نمي‌ دانند. اين‌ گروه‌ از كودكان‌ بعضاً تحت‌ عنوان‌ «كودكان‌ لوس» نامگذاري‌ مي‌شوند. آن‌ چه‌ در اين‌ نوشتار مورد بحث‌ قرار مي ‌گيرد عوامل‌ مؤثر در شكل‌ گيري‌ اين‌ گونه‌ رفتارهاست.

چرا كودكان‌ لوس‌ مي ‌شوند؟

يكي‌ از دلايل‌ لوس‌ شدن‌ كودكان‌ روش ‌هاي‌ غيرقابل‌ قبول‌ والدين‌ به‌ لحاظ‌ تربيتي‌ است؛ والدين‌ محبت‌ كنندهِ افراطي‌ كه‌ معيارهاي‌ تربيتي‌ و روش‌هاي‌ يادگيري‌ را در نظر نمي‌ گيرند و صرفاً با محبت‌هاي‌ بي‌ حد و حساب‌ مانع‌ اجتماعي ‌شدن‌ رفتارهاي‌ كودكان‌ مي‌ شوند. چنين‌ كودكاني‌ معناي‌ صبر و تحمل‌ را در زندگي‌ نمي‌آموزند و انسان‌هايي‌ عجول‌ و شخصيت‌هايي‌ متزلزل‌ بار خواهند آمد.

آيا مي ‌توان‌ كودكان‌ لوس‌ را اصلاح‌ كرد؟

بله؛ چنانچه‌ والدين‌ از روش‌هاي‌ غير قابل‌ قبول‌ دست‌ بردارند و در مورد فرزندان‌ خود قوانين‌ تربيتي‌ درستي‌ را اعمال‌ كنند، و به‌ شرط‌ آن‌ كه‌ روش‌هاي‌ جديد ثابت‌ و مستمر باشد، مي‌ توان‌ اميد داشت‌ كه‌ اين‌ روش‌ها به تدريج‌ مؤثر واقع‌ شوند.

نقش‌ تشويق‌ و تنبيه‌ در تربيت‌ كودك‌

تشويق‌ و تنبيه‌ دو روش‌ متفاوت‌ تربيتي‌ هستند و بايستي‌ ويژگي‌هايي‌ داشته‌ باشند تا مؤثر واقع‌ شوند. اين‌ دو روش‌ چنانچه‌ به‌ موقع‌ و با اصول‌ درست‌ اعمال‌ گردند، مي ‌توانند از لوس‌ شدن‌ كودكان‌ جلوگيري‌ كنند. معمولاً كودكان‌ لوس، والدين‌ تسليم‌ شونده‌ دارند. آنها در مقابل‌ خواسته‌ هاي‌ كودك‌ فوراً تسليم‌ مي‌شوند و هر آن‌ چه‌ كه‌ او طلب‌ كند، برايش‌ فراهم‌ مي‌كنند. در خانواده‌اي‌ كه‌ كودك‌ لوس‌ پرورش‌ داده‌ مي‌شود، اثري‌ از روش‌هاي‌ تنبيهي‌ مناسب‌ ديده‌ نمي ‌شود. يعني‌ چنانچه‌ كودك‌ كار اشتباهي‌ مرتكب‌ شود يا اين‌ كه‌ بخواهد تعيين ‌كننده‌ باشد و به‌ والدين‌ خود دستور دهد يا اين‌ كه‌ با داد و فرياد و عصبانيت‌ حرف‌ خود را به‌ كرسي‌ بنشاند، در اين‌ خانواده‌ هيچ‌ گونه‌ روش‌ مناسبي‌ براي‌ جلوگيري‌ از اين‌ رفتارها و جهت ‌دهي‌ به‌ آنها وجود ندارد. اين‌ نوع‌ خانواده‌ها از لحاظ‌ روان شناسي به‌ خانواده‌هاي‌ محبت‌ كنندهِ افراطيِ آزاد گذارنده‌ معروف اند؛ خانواده‌هايي‌ كه‌ بي ‌نهايت‌ توجه، محبت‌ و محافظت‌ در مورد فرزندان‌ خود دارند و در عين‌ حال‌ آنها را براي‌ انجام‌ هرگونه‌ عملي‌ آزاد مي ‌گذارند.

اين‌ مسئله‌ بسيار اهميت‌ دارد كه‌ ميزان‌ مقاومت، ايستادگي‌ و انعطاف‌ خود را در برابر فرزندانمان‌ مورد بررسي‌ قرار دهيم. بعضي‌ از والدين‌ پس‌ از مقاومتي‌ كوتاه‌ در مقابل‌ تقاضاهاي‌ فرزند، تسليم‌ مي‌ شوند و خواسته‌ هاي‌ كودك‌ را به‌ همان‌ شكلي‌ كه‌ او مي‌ خواهد برآورده‌ مي‌ كنند. محبت‌ در حد متعادل، توجه‌ به‌ نيازها و برآوردن‌ آن‌ها در حد معقول‌ و داشتن‌ روش‌ هاي‌ مناسب‌ و علمي‌ براي‌ تشويق‌ و تنبيه‌ كودكان‌ از جمله‌ مواردي‌ است‌ كه‌ بايستي‌ در خانواده‌ وجود داشته‌ باشد.

والديني‌ محبت‌ كننده‌ و در عين‌ حال‌ قاطع‌ باشيم‌

وقتي‌ صحبت‌ از قاطع ‌بودن‌ به‌ ميان‌ مي ‌آيد، برخي‌ از والدين‌ تصور مي‌كنند كه‌ جدي‌ و قاطع‌ بودن‌ به‌ اين‌ معناست‌ كه‌ مثلاً پرخاشگر هم‌ باشيم‌ و يا اين‌ كه‌ چنانچه‌ فرزندمان‌ از ما پيروي‌ نكرد، با زور و خشونت‌ مواردي‌ را به‌ او تحميل‌ كنيم. حال‌ آن‌ كه‌ در مقوله‌ هاي‌ تربيتي، قاطع‌ و جدي‌ بودن‌ به‌ اين‌ معناست‌ كه‌ از اصولي‌ پيروي‌ كنيم‌ و قوانيني‌ براي‌ فرزندانمان‌ داشته‌ باشيم، به‌ علاوه، اصرار به‌ اجراي‌ آن‌ قوانين‌ در خانواده‌ وجود داشته‌ باشد. ثبات‌ خُلق‌ و ثبات‌ انديشه‌ و رفتار در والدين‌ ضروري‌ است. چنانچه‌ اصول‌ تربيتي‌ خود را تغيير دهيم‌ و به‌ گفته‌ هاي‌ خود چندان‌ اعتقادي‌ نداشته‌ باشيم، فرزندان‌ به‌ اصول‌ و قوانين‌ خانواده‌ پايبند نخواهند شد. پس‌ جدي‌ و قاطع‌ بودن‌ به‌ معناي‌ آن‌ است‌ كه‌ در اجراي‌ اصول‌ و قوانين‌ خانواده‌ باري‌ به‌ هر جهت‌ رفتار نكنيم.

همه‌ چيز به‌ موقع‌ و در زمان‌ خود بايستي‌ انجام‌ پذيرد

چنانچه‌ كودكان‌ از قوانين‌ خانواده‌ پيروي‌ نكنند و حتي‌ خلاف‌ آن‌ عمل‌ كنند، براي‌ مثال‌ در جمع‌ فاميل‌ رفتاري‌ از آنها سر بزند كه‌ مطابق‌ با موازين‌ تربيتي‌ نباشد، آيا لازم‌ است‌ كه‌ مثلاً در جمع‌ مورد تنبيه‌ يا سرزنش‌ قرار گيرند؟ مسلماً نه؛ يادآوري‌ نكات‌ تربيتي‌ و قوانين‌ مورد نظر به‌ كودك‌ بايستي‌ در منزل‌ و به‌ طور خصوصي‌ صورت‌ گيرد. كودكان‌ براي‌ قضاوت‌ ديگران‌ راجع‌ به‌ خودشان‌ اهميت‌ فراواني‌ قائلند و چنانچه‌ در حضور ديگران‌ مورد توبيخ‌ قرار گيرند رنجيده‌ خاطر مي‌ شوند و در پاره‌اي‌ موارد رفتارهاي‌ تلافي ‌جويانه‌ از آنها سر خواهد زد. چنانچه‌ حريم‌ خانواده‌ امنيت‌ و اطمينان‌ لازم‌ را براي‌ كودك‌ فراهم‌ كند، او به‌ راحتي‌ مي ‌تواند اشتباهات‌ خود را بپذيرد و هر موردي‌ را كه‌ به‌ او تذكر داده‌ شود تغيير دهد.

مي‌ توانيم‌ به‌ جاي‌ نااميدكردن‌ مكرر و پي‌ در پي‌ كودكان، آنها را به‌ داشتن‌ رفتارها و انديشه ‌هاي‌ خوب‌ و مثبت‌ تشويق‌ كنيم. به‌ علاوه، لازم‌ است‌ از شتابزدگي‌ بپرهيزيم. در واقع‌ بايستي‌ به‌ مراحل رشد کودک دقت‌ داشته‌ باشيم؛ و به‌ اين‌ نكته‌ مهم‌ توجه‌ كنيم‌ كه‌ آيا كودك‌ براي‌ انتظاري‌ كه‌ از او داريم‌ آمادگي‌ لازم‌ را دارد؛ يا خواسته‌ و انتظار ما بالاتر از سن‌ و توان‌ اوست؟ رفتارهاي‌ كودكان‌ و همين‌ طور يادگيري‌ بسياري‌ از رفتارها به‌ رشد سيستم‌ عصبي‌ - مركزي‌ مربوط‌ مي‌شود. پختگي‌ سيستم‌ عصبي‌- مركزي‌ بايستي‌ انجام‌ شود تا كودكي‌ قادر باشد صحبت‌ كند، حركت‌ كند، راه‌ برود، معناي‌ بسياري‌ از مطالب‌ را درك‌ كند و خود قادر به‌ انجام‌ عمل‌ باشد. پس‌ انتظار پيش‌ از موقع‌ و در واقع‌ انتظارات‌ زودرس‌ از كودكان‌ باعث‌ فشارها و استرس‌هاي‌ روحي‌ براي‌ آنان‌ مي‌ شود و چنانچه‌ كودكان‌ نيز با كلام‌ و زبان‌ خود، والدين‌ را از اين‌ وضعيت‌ آگاه‌ نكنند، اين‌ فشارها به‌ گونه‌ اي‌ ديگر خود را نشان‌ مي ‌دهند. مثلاً ممكن‌ است‌ به‌ صورت‌ علائم‌ و نشانه‌هاي‌ جسماني‌ يا حركت‌ها و پرش‌هايي‌ كه‌ به‌ تیک عصبي‌ شناخته‌ مي‌شوند ظاهر گردند.

والدين‌ محبت‌ كنندهِ افراطي‌ كه‌ معيارهاي‌ تربيتي‌ و روش‌هاي‌ يادگيري‌ را در نظر نمي‌ گيرند و صرفاً با محبت‌هاي‌ بي‌ حد و حساب‌ مانع‌ اجتماعي ‌شدن‌ رفتارهاي‌ كودكان‌ مي‌ شوند. چنين‌ كودكاني‌ معناي‌ صبر و تحمل‌ را در زندگي‌ نمي‌آموزند و انسان‌هايي‌ عجول‌ و شخصيت‌هايي‌ متزلزل‌ بار خواهند آمد. اهميت‌ و ضرورت‌ دانستن‌ مطالب‌ و نكات‌ مطرح‌ در مورد رشد كودكان‌ آن‌ است‌ كه‌ به‌ والدين‌ اين‌ شناخت‌ را مي دهد كه‌ به‌ انتظارات‌ خود نگاه‌ مجددي‌ داشته‌ باشند تا چنانچه‌ انتظارات‌ و خواسته ‌هاي‌ آنها بيش‌ از حد توان‌ فرزندان‌ است‌ و يا برعكس، خواسته‌هايشان‌ بسيار كمتر از توانمندي‌ كودكان‌ است، رفتارهاي‌ خود را اصلاح‌ كنند.

مي‌آموزند

فرصت‌هايي‌ كه‌ به‌ كودكان‌ داده‌ مي ‌شود تا در جمع‌ همسالان‌ خود قرار بگيرند باعث‌ مي ‌شود كه‌ ضمن‌ بازی، با هم‌ ارتباط‌ برقرار كنند و بسياري‌ رفتارهاي‌ اجتماعي‌ را از يكديگر بياموزند. همكاري، تعاون، اشتراك‌ و نظاير آن‌ از مفاهيمي‌ است‌ كه‌ مي‌توان‌ با قرار دادن‌ كودكان‌ در گروه‌ همسن‌ به‌ آنها آموخت.

نتيجه‌ گيري‌

رفتارهايي‌ كه‌ از كودكان‌ سر مي ‌زند و در واقع‌ سبك‌ زندگي‌ آنان‌ را نشان‌ مي ‌دهد، آموختني‌ و اكتسابي‌ است. بنابراين‌ آن‌ چه‌ در مورد شخصيت، عادات، تجربيات‌ و يادگيري‌ كودكان‌ مشاهده‌ مي‌ كنيم، همه‌ نشأت ‌گرفته‌ و تأثيرپذير از محيط‌ زندگيشان‌ است. روش‌هايي‌ كه‌ والدين‌ در قبال‌ فرزندان‌ اعمال‌ مي‌كنند، از جمله‌ روش‌هاي‌ تشويقي‌ و تنبيهي، قوانين‌ و مقررات‌ در خانواده، نحوه‌ اجراي‌ قوانين‌ خانواده، انعطاف‌ داشتن، سختگير، قاطع‌ و يا تسليم‌ شونده‌ بودن‌ در ساخت‌ فكري‌ كودكان‌ و رفتارهاي‌ آنان‌ بسيار مؤثر است

موضوعات: احادیث درمورد تکبر  لینک ثابت
[پنجشنبه 1394-11-01] [ 01:30:00 ب.ظ ]





شيوه‌ رفتار با کودکان شلوغ و پرتحرک
چون اين گروه از کودکان نياز به آرامش جدي و احساس امنيت دارند، خواب کامل، يکي از بهترين روش هاي ايجاد آرامش براي آن هاست، يک نوزاد در شبانه روز بين ۱۷تا۱۹ ساعت، نياز به خواب دارد و يک کودک بين ۲تا۳سالگي نياز به ۱۰ تا ۱۲ساعت خواب در شبانه روز دارد و معمولا خواب شبانه، نقش بارزتري در ايجاد آرامش دارد تا خواب روزانه.
*کودکي ۲ساله دارم که بسيار شلوغ و لجباز است در شبانه روز ۹ساعت مي خوابد همچنين بسيار گريه مي کند و اشيايي مثل دکمه و… را در دهانش مي گذارد، با او چه کنم؟

*مردي ۳۱ساله هستم فرزندي ۳ساله دارم که به شدت به خوردن شير به خصوص با شيشه وابسته است به همين دليل غذا کم مي خورد در ضمن روزها بسيار پرتحرک است و شب ها به سختي مي خوابد، لطفا راهنمايي کنيد.

بيش فعالي قبل از سن مدرسه قابل شناسايي است و به خصوص در دوران شيرخوارگي، با علايمي مثل گريه، کم اشتهايي، کشيدن موهاي سر خود و ديگران، کوبيدن سر به زمين و تحرک زياد از زمان به راه افتادن خود را نشان مي دهد، که درجات آن مي تواند از خفيف تا شديد باشد، معمولا زماني که يکي از والدين سابقه بيش فعالي داشته باشد، شدت بيش فعالي کودک نيز بيشتر است.

خواب کامل روشي براي ايجاد آرامش

چون اين گروه از کودکان نياز به آرامش جدي و احساس امنيت دارند، خواب کامل، يکي از بهترين روش هاي ايجاد آرامش براي آن هاست، يک نوزاد در شبانه روز بين ۱۷تا۱۹ ساعت، نياز به خواب دارد و يک کودک بين ۲تا۳سالگي نياز به ۱۰ تا ۱۲ساعت خواب در شبانه روز دارد و معمولا خواب شبانه، نقش بارزتري در ايجاد آرامش دارد تا خواب روزانه.

بهترين حالت خواباندن کودک

بهترين حالت خواباندن کودک اين است که والدين با کودک، همراهي کنند، تلويزيون و لامپ ها بايد خاموش باشد و هيچ گونه صدا و يا عامل تحريک کننده ديگري وجود نداشته باشد، کودکي که در آغوش يکي از والدين با قصه مي خوابد، دچار کابوس هاي شبانه نمي شود و صبح که از خواب برمي خيزد بدخلقي نمي کند و آرامش بيشتري دارد. کودکان تا پايان ۲سالگي با به دهان بردن اشيا، به شناسايي دنياي خود مي پردازند و اين امر درباره همه کودکان طبيعي است، بزرگسالان، در اين دوره سني بايد مراقبت بيشتري از کودک به عمل آورند تا مواد و اشياي خطرناک را وارد دهانش نکند. وابستگي کودک به شيشه نيز تا پايان ۴سالگي امري طبيعي است اما براي پيشگيري از بروز بدشکلي هاي دندان ها و فک، بزرگ کردن سوراخ پستانک توصيه مي شود. در پايان ذکر اين نکته ضروري است که هدايت انرژي کودک به سمت بازي هاي هدف دار و ماساژ بدنش قبل از خواب و همچنين استفاده از شربت هاي روغن ماهي (امگا۳) در افزايش آرامش او مفيد است.

موضوعات: احادیث درمورد تکبر  لینک ثابت
 [ 01:28:00 ب.ظ ]




اصول رفتار با کودک 1 تا 3 ساله

1- درصورتی که کودک مایل است با دست غذا بخورد نباید ممانعت نمود.

2- استفاده از قاشق برای کودک نوپا ضرورت دارد ولی ممکن است نیاز به کمک داشته باشد.

3- کودک نوپا نیاز به مکان نسبتا خلوت برای خوردن غذا دارد چون تمرکز کوتاه مدت دارد، یعنی صدای بلند رادیو، تلویزیون یا رفت و آمد خواهر، برادر یا مشاجره می تواند توجه او را از خوردن غذا منحرف کند.

4- دادن استراحت قبل از خوردن غذا و زمان ثابت مصرف غذا برای این کودکان اهمیت خاصی دارد.

5- اجرای برنامه ی ثابت سبب آرامش کودک می شود یعنی بشقاب و قاشق همیشگی، مکان ثابت و حتی نحوه ی آماده کردن او برای غذا

6- اشتهای کودک همانند خلق و خوی او نوسان دارد. بهتراست روزی که غذای کم می خورد اصرار نشود که حتما غذایش را بطور کامل استفاده کند.

7- قدرت تقلید کودک در این سن æ سال زیاد است و رفتارهای اعضای خانواده را تقلید می کند لذا نباید رفتار نامناسب در هنگام خوردن غذا صورت گیرد.

8- کودک غذای گرم را دوست دارد، البته نباید غذا داغ یا سرد باشد

9- کودک غالبا با غذا بازی می کند ریخت و پاش کرده و آداب غذا خوردن را رعایت نمی کند.

10-کودک نوپا فقط 5 تا 10 دقیقه حالت نشستنی را تحمل می کند و قبل از اتمام غذا، سفره را ترک کرده و مجددا برگشته و به مادر خواهد گفت(من گرسنه ام)

11- رنگ و ظاهر غذا توجه آنها را جلب کرده و لذا غذا را دستکاری خواهند کرد.

اصول رفتار با کودک خردسال (3 تا 5 سال)

1. باید با انواع مختلف غذاها آشنا شود. بهتراست غذایی که کودک اولین بار استفاده می کند به وسیله ی یک عضو بزرگتر خانواده خورده شود تا الگویی برای کودک باشد.

2. میان وعده ها نباید آنچنان زیاد باشند که کودک نتواند غذای اصلی را بخورد. در دادن مواد شیرینی نباید زیاده روی کرد چون می تواند سبب فساد دندان، سوء تغذیه و چاقی او شود.

3. برقرار کردن قوانین واضح در ارتباط با خوردن غذا نشاندهنده ارزش ها نگرش های خانواده است و لذا باید به کودکان این قوانین را تفهیم کرد.

4. کودکان حتی اگر غذای جدید را نپذیرفتند چنانچه هر بار مختصری بچشند یا استشمام کنند می تواند در پاسخ آن ها تاثیر داشته باشد. لذا ایجاد فرصت برای این که غذای جدید را ببینند و دست بزنند ولی حتی نخورند قدمی مثبت محسوب می گردد چون کودک از طریق حس ها مثل بویایی، لامسه و بینایی درک می کنند. غذای جدید باید زمانی که کودک کاملا گرسنه است داده شود.

5. از مصرف چاشنی و اختلاط مواد به گونه ای که هیچیک از آنها مشخص نباشد باید خودداری کرد. بهتر است بشقاب، قسمتهای جدا برای هریک از مواد خوراکی داشته باشد.

6. غذا باید ولرم باشد. غذای داغ و نیز غذای سرد موجب ترس کودک خواهد شد.

7. موادغذایی را باید به نحو خوبی تهیه کرد. مثلا پوره ی سیب زمینی اگر بصورت توده درآید از خوردن آن امتناع خواهد کرد.

8. محیط خوردن غذا باید جالب و حاکی از آرامش باشد لذا امرونهی و اعمال روش های تربیتی درحین صرف غذا مناسب نیست.

9. نداشتن تحرک کافی، خواب کافی و وجود بیماری می تواند عامل نخوردن مداوم غذا توسط کودک باشد.

10. از بشقاب و فنجان ثابت استفاده کرده و غذا را به تکه های کوچک تقسیم کرد.

11. باید به کودک اجازه داد تا اگر غذای بیشتری می خواهد ابراز نماید.

12. همزمان با دسترسی به استقلال، ریخت و پاش غذا کماکان ادامه می یابد ولی باید تحمل شود.

13. صحبت کردن با کودک خردسال فرصتی برای رفتارهای خوب در حین غذا و در طول روز است.

14. ساعت خوردن غذا فرصتی برای ابراز رفتارهای خوب در حین غذا و در طول روز است.

15. کودکان علاقه دارند غذاهای جدید را دستکاری کرده و سپس بخورند این نیز بخشی از رفتار آنها محسوب می گردد.

موضوعات: احادیث درمورد تکبر  لینک ثابت
 [ 01:27:00 ب.ظ ]
 
   
 
مداحی های محرم