فرشته
 
 


شنبه یکشنبه دوشنبه سه شنبه چهارشنبه پنج شنبه جمعه
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30      



جستجو


موضوع

نحوه نمایش نتایج:


اللّهُمَّ كُنْ لِوَلِيِّكَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَعَلى آبائِهِ في هذِهِ السّاعَةِ وَفي كُلِّ ساعَةٍ وَلِيّاً وَحافِظاً وَقائِدا ‏وَناصِراً وَدَليلاً وَعَيْناً حَتّى تُسْكِنَهُ أَرْضَك َطَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فيها طَويلاً

دريافت كد دعاي فرج




 




ذکری که آیت الله بهجت زیاد می‌گفت
آیت‌الله‌ بهجت مرجعی بود که فقاهت و عرفان اسلامی همراه با سیر و سلوک را با هم تجیمع کرد و الگویی کامل برای جوانان حال حاضر کشورمان است.
صراط: آیت‌ الله ضیاءالدین نجفی تولیت مدرسه نبی‌اکرم (ص) از شاگردان آیت‌الله بهجت (ره) با اشاره به زندگی نامه حضرت بهجت (ره) اظهار داشت: حضرت آیت‌ الله العظمی بهجت که استاد بسیاری از فضلای حوزه علمیه قم بودند و همگی از محضر پرفیض اخلاقی، علمی سلوکی و عرفانی ایشان بهره‌های کافی را برده در سال 1295 در شهر فومن در خانواده‌ای متدین و مذهبی چشم به جهان گشودند و ایشان تحصیلات اولیه و مقدماتی را در فومن گذرانده و بعد از 5 سال به کربلا مشرف شده و تا 14 سالگی در این شهر مقدس سکنی گزیدند.

وی با بیان اینکه ایشان جشن تکلیف خود را در کربلا گرفتند گفت: سپس به مدت 5 سال به نجف اشرف تشریف برده و در آنجا سطوح عالیه را از محضر آیات عظام میلانی، شاهرودی، خویی و در زمینه فلسفه از اساتیدی چون سید حسین بادکوبه‌ای ،شیخ مرتضی طالقانی که از رجال فلسفه زمان خود بوده آموختند. همچنین دروس خارج فقه را از سید ابوالحسن اصفهانی، نائینی، رضا عراقی، محمدحسین کمپانی بیشترین بهره‌ها را برده‌اند.

تولیت حوزه نبی‌اکرم (ص) افزود: آیت‌الله سیدعلی قاضی (ره) استاد علم عرفان و اخلاق ایشان برادر علامه طباطبایی بوده که خود از بزرگان سیر و سلوک است،آیت‌الله‌العظمی بهجت را به آیت الله قاضی آشنا کرده که با همت و تلاش زیاد، ایشان از شاگردان برجسته علم اخلاق و عرفان و سلوک شدند.

وی ادامه داد: آیت‌الله‌العظمی بهجت در سن 30 سالگی به ایران برگشته و در شهر فومن ازدواج می‌کند و سپس برای زیارت حضرت معصومه (س) رهسپار قم شده و در آنجا با حضرت آیات بروجردی و کوه کمره‌ای که مرجع آن زمان بودند استفاده‌های بسیاری کرده که در این زمان اساتید ایشان همچون آقای قاضی، کمپانی و … بدرود حیات گفته و آقای بهجت (ره) با زمینه علمی قوی که از نجف اشرف داشته در شهر مقدس قم ماندنی و از دروس آیت‌الله بروجردی و کوه‌کمره‌ای استفاده کرده و 60 سال آخر عمر با برکتشان را در همین شهر سکونت داشتند.

آیت‌الله نجفی ابراز داشت: ایشان به حضرت امام خمینی بسیار علاقه‌مند بوده و از همان آغاز انقلاب امام را راهنمایی می‌کرده و بنیان‌گذار جمهوری اسلامی ایران نیز توجه و محبت خاصی نسبت به ایشان داشته و بعد از فوت حضرت امام نسبت به رهبری ارادت خاص و ارتباطات نزدیکی با رهبر معظم رهبری داشته به طوریکه گهگاهی حضرت آقا در نیمه‌های شب به ملاقات استاد بزرگوارمان رفته و مسائلی را با یکدیگر مطرح می‌کردند.

تولیت مدرسه نبی‌اکرم (ص) تأکید کرد: آیت‌الله العظمی بهجت مرجعی عالیقدر بودند که هم در فقاهت، مبانی علمی اصولی، و هم از نظر اخلاق و عرفان، فقیهی عارف بوده که عرفان اسلامی و فقاهت را با همدیگر تجمیع کرده که این در نوع خودش کم‌نظیر بوده که ارتحال ایشان کلمه ای برای حوزه‌های علمیه قم بود.

وی تأکید کرد: جوانان و طلاب که با ایشان در ارتباط بودند از زندگی این مرجع بزرگ درس‌های فراوانی گرفته، زیرا که سیر‌ و سلوک ایشان الی‌اللهی بوده و حضرت استاد ذوب در توحید بودند و جوانان برای آینده اندیشی و زندگی خوب باید راه این معلم اخلاق بزرگ را در پیش گرفته و از راه اسلام، توحید، قرآن و عترت جدا نشده و راه این پیر طریقت را برای سازندگی زندگی فردی و اجتماعی‌شان طی کنند.

وی ادامه داد: آیت‌الله بهجت آنقدر در مسائل اخلاقی، سلوکی، عرفان و همچنین خودسازی بالا بود که هیچ چیز را به غیر از خدا دردنیا نمی‌دید که همین درس بزرگ تربیتی برای آحاد مردم است.

تولیت مدرسه دینی ابراز داشت: رفتار ایشان با کودکان و طلاب به قدری خوب بود که هرگاه فرزندی برای عرض ادب به خدمت ایشان می‌رسیدند اظهار محبت و لطف نموده و همچنین اگر کسی برای پرسش به پیش ایشان می‌آمد به صورت کامل و با طمأنیه خاصی پاسخ می‌فرمودند.

آیت‌الله نجفی ادامه داد:‌ طلاب و عزیزانی که علاقه‌مند به ارتباط مستمر با امام زمان (عج) داشته به خدمت ایشان رسیده و دستورالعمل‌های لازم را از حضرت استاد فرا گرفته، زیرا که ایشان با تهذیب نفس خودش همین متوسل به امام زمان (عج) می‌شدند.

شاگرد حضرت آیت‌الله العظمی بهجت اشاره کرد: استاد بزرگوارمان ذکر یا ستار را زیاد می‌گفتند که بعضی از علما علت این امر راداشتن چشم برزخی دانستند که با این کار می‌خواستند خداوند متعال باطن مردم را به او نشان دهد و این موضوع به قدری واضح بود که شاگردان آن حضرت قبل از دیدار با ایشان توبه و استغفرالله را گفته و سپس خدمت این استاد بزرگوار می‌رفتند.

وی عنوان کرد: ایشان ذکر لاحول‌ولاقوة‌الابا‌الله العلی‌العظیم را به جوانان به جهت دوری از گناه توصیه می‌فرمودند و با توجه به اخلاقیات و ایمان بالای ایشان، هر جوان و طلبه‌ای که با این استاد معظم در ارتباط بود از منظر تقوی و اخلاق ساخته می‌شد.

آیت‌الله نجفی افزود: یکسری از خاطرات از قول ایشان ذکر می‌گردد که توسط پسر محترمشان کاملاٌ تأیید نشده که علت این امر را همراهی نکردند پسرشان با پدر محترم در سفرهایشان بوده است و به طورکلی هر خاطره‌ای که با مذهب منافات نداشته باشد درست بوده و هیچ شکی در این مورد درست نیست.

حضرت آیت‌الله نجفی با ذکر خاطره‌ای از ایشان بیان کرد: طلبه‌ای که تازه عروسی کرده بود همسرش را گم کرده و دل نگران به خدمت حضرت آیت‌العظمی رسیده و ایشان با نگاهی محبت‌آمیز به صورت شاگردشان مکان همسر آن فرد را گفته و طلبه به یک آرامش خاصی رسیده و خانم خود را در حرم مطهر حضرت معصومه پیدا کرد.

آیت‌الله نجفی در پایان خاطرنشان ساخت: استاد بزرگوارم همیشه در حال ذکر خداوند متعال بوده و نفس اماره خود را کنترل و در جهت تدریس و کمک به طلاب و مردم از هیچ کوششی دریغ نکرد.

موضوعات: احادیث درمورد تکبر  لینک ثابت
[سه شنبه 1394-10-22] [ 07:43:00 ب.ظ ]




آیت الله بهجت رحمه الله و چشم برزخی

روزى با خود فکر مى کردم که آقاى بهجت چرا این قدر ناراحت و محزون به نظر مى رسند چرا مثل دیگران با خنده و شادى سلام و احوال پرسى نمى کند، چند وقتى بود که در این فکر بودم شبى آقا را در خواب دیدم صورت آقا یک نورانیت خاصى داشت مى خندید و شاد بود آنچنان که هر فردى را به خود جلب مى کرد آن قدر نورانى و بشاش بود که در خواب داشتم ذوق مى کردم و از خوشحالى و محبت و شوق به ایشان در پوست خود نمى گنجیدم . بعد از خواب فهمیدم که این مردان خدا حدیث : المومن بشره فى وجهه … را بهتر از ما درک مى کنند اما وقتى انسان هاى دیو سیرت که هر کدام در باطن حیوانى است را مى بیند جایى براى شادى نیست .

گناه نکن

یکى از افراد که براى خود دبدبه و کبکبه اى داشت روزى نزد آقاى بهجت آمد و درخواست موعظه کرد آقا فرمودند: گناه نکن .
آن فرد جواب داد ما که گناه نمى کنیم یک نصیحت دیگر بفرمایید.
آقاى بهجت در گوش وى چیزى گفتند که کسى متوجه نشد اما آقا را دیدند که سر بزیر انداخت و با شرمسارى راه خود گرفت و رفت .
حضرت امام رحمه الله فرمودند : آقاى بهجت سال هاست که اختیار موت دارند.

از فردی نقل شده که می گوید: خانم من باردار بود و من نزدیک ماه رمضان قصد رفتن به مسافرت داشتم. برای خداحافظی خدمت آقای بهجت رفتم. ایشان مرا دعا کرد و فرمود: در این ماه خداوند به شما پسری عنایت می کند، نامش را محمد حسن بگذارید، در حالی که اصلا آقا از بارداری همسرم خبر نداشت. اتفاقا در شب نیمه رمضان بچه ما متولد شد و اسمش را محمد حسن گذاشتیم.
اهتمام و عنایت به رعایت شرعیات: مهمترین ویژگی در روش تربیتی ایشان، عنایت به رعایت آداب شرعی و شیوه و سیره اهل بیت است. ریزه کاری ها و ظرافت های بسیاری در گفتار و رفتار و نشست و برخاست اولیای خدا وجود دارد که فهمیدن آنها خود یک علمی می خواهد چه رسد به این که آدم بتواند دقیقا آنها را رعایت کند و همین ها است که بنده را در راه بندگی به پیش می برد و در نزد خداوند عزیز می کند و به مقامات بلند می رساند.

موضوعات: احادیث درمورد تکبر  لینک ثابت
 [ 07:39:00 ب.ظ ]





ماجرای طی الارض های آیت الله بهجت

انعکاس : طی الارض یعنی:« در لحظه ای به هر جای زمین رفتن». طی الارض، امری است غیر عادی و مافوق قدرت طبیعی انسان و انجام آن، برای کسی میسر است که سلسله علل طبیعی را تحت تصرف قدرت خود درآورد. مهمترین مسئله دراین باره کسب معرفت نفس است که انسان بداند می تواند با سیر و سلوک صحیح و مشروع، مظهر تجلی اسما و صفات الهی گردد. برای رسیدن به این معرفت، پاک سازی خود از آلودگی های نفسانی و آراسته شدن به صفات الهی، طبق شریعت الهی، مهمترین کار می باشد.

بر طبق حدیث «قرب نوافل»، انسان می تواند تا جایی پیشرفت کند که خداوند، چشم و گوش و زبان و… او گردد؛ یعنی همه­ی کارهای او الهی شود. البته سلوک در این مسیر حتماً باید با مددگیری از اهل بیت(ع) و تحت اشراف استادی اهل سیر و سلوک انجام شود و به قول شاعر:

طی این مرحله بی همرهی خضر مکن ظلمات است بترس از خطر گمراهی

آیا طی الارض که بزرگان دینی ما انجام می‌دادند با کاری که بعضی از مرتاض‌ها(رد شدن از دیوار چین) انجام می‌دهند تفاوتی دارد؟ اما طی الارض از این جهت که کاری است که هر انسانی توان انجام آن‌را ندارد با کار مرتاض‌ها فرقی نمی‌کند به طور واضح‌تر اینکه وجه اشتراک طی الارض و کارهای مرتاض‌ها در این است که از دست هر کسی بر نمی‌آید و فقط کسانی که یکسری سختی‌هایی را تحمل کرده‌اند چه انسان خوبی باشند و چه انسان بد به آن دست می‌یابند زیرا ریاضت و نتایج آن، تحت نظام علّی و معلولی قرار دارد؛ یعنی، اگر علت (به مشقّت انداختن جسم) ایجاد شد، معلول (تقویت روح در بعدی از ابعاد) نیز حاصل می‌شود.

حال این علّت و معلول، ممکن است در قالب یک نظام ارزشی و الهی شکل بگیرد و یا ممکن است خارج از این نظام باشد. درست مثل یک چاقوی تیز که می‌توانیم در راه صحیح و یا غلط از آن بهره‌برداری کنیم و ممکن است این چاقو از طریق صحیح تیز شده باشد و یا از راه غصبی. بنابراین تقویت روح چیزی شبیه تیز کردن چاقو است. لکن در سایه ریاضت‌های دینی، علاوه بر اینکه نفس انسان قدرتمند می‌شود و او به کمالاتی می‌رسد؛ به سعادت واقعی و جاودان نیز دست می‌یابد. این امری است که با ریاضت‌های غیر دینی حاصل نمی‌شود .

اختلافات بسیاری بین طی الارضی که توسط سلوک عرفانی مذهبی بدست می‌آید با طی الارضی که با ریاضت‌های مرتاض‌های هندی حاصل می‌شود،می‌باشد .

آیت الله بهجت با طی الارض عوالم مختلف را می پیمود

آیت الله حسن منفرد می گوید: به طور کلی کسانی که حرکت به سوی ذات مقدس احدیت می کنند، دارای کمالات معنوی و واقعیاتی می شوند که از همان ابتدا یک مکاشفاتی مربوط به عالم طبع و ماده دارند -مکاشفات مادیه و طبیعیه- بعد از این مرحله که شرطش این است که باید موحد و مؤمن باشد، مکاشفاتی است که برای سالک بعد از عبور از عالم طبع و ماده رخ می دهد.

وی می افزاید: باید سالک الی الله قدرت داشته باشد، به همین خاطر از عالم طبع و ماده بیرون می اید و ورود به عالم مثال پیدا می کند، وقتی که در عالم مثال ورودش حاصل شد، آن وقت مکاشفاتی دارد که آن مکاشفات را علمای اخلاق، علمای حکمت فلاسفه نامش را مشاهدات قلبیه گذاشتند.

آیت الله منفرد با اشاره به اینکه بعد از ورود به عالم مثال و خروج از عالم طبع و ماده در آنجا سالک بعضی از معانی جزئیه را بصورت تجسم می بیند، ابراز داشت: مانند خواب، چطور در خواب انسان صور افراد صور اشیاء را می بیند و درک می کند مسافرت هایش حرکت هایش پروازهایش، آن وقت همین معانی جزئیه را و درک صور جزئیه را سالک در بیداری می بیند، لذا بعد از این سومین مکاشفاتی است که برای سالک دست می دهد و عالم طبع و ماده، عالم مثال را پشت سر گذاشت، به مرحله بالاتری وارد می شود به نام عالم روح و عقل.

وی ادامه می دهد: در عالم روح و عقل آنچه را که مشاهده می کند که بزرگان نامش را گذاشتند، مشاهدات روحیه که به وسیله قدرت روح و سیطره او در عالم برایش حاصل می شود، روح قوی و تسلط پیدا می کند و بسیاری از حقائق را مانند احاطه بر خواطر، افکار، طی الارض و طی در هوا و عبور از آتش، اطلاع از آینده، تصرف در نفوس به مرض یا صحت، تصرف در افکار عامه تمام اینها برایش حاصل می شود.

این هم دوره ای آیت الله بهجت با بیان اینکه طی این مراحل برای عارف کامل و انسان کامل اصلاً ارزشی ندارد و اصلاً برای انسان کامل هدف نیست، اذعان داشت: حالا در همین زمینه بنده خودم با مشاهداتی که داشتم با چشم خودم دیدم، چه حرکت هایی که حضرت آیت الله العظمی بهجت تصرف می کردند در نفوس و کارهای بسیار عجیبی را انجام می دادند، نمونه هایی از آنها را هم خودم دیدم، اما آیة الله العظمی بهجت مافوق اینها بود.

وی با اشاره به نقل خاطره ای از دوران جوانی خود، ادامه داد: درس آیت الله العظمی بروجردی بود، بعد از درس من تصمیم گرفتم، هرجوری شده خودم را به آقای بهجت برسانم، بعد از درس دنبال ایشان حرکت کردم آمدم گذرخان، از گذرخان هم یک مقداری آمدیم پایین تر، منزل ایشان به اصطلاح یک منزلی بود استیجاری بود مال یک سید بزرگواری بود یک منزل محقّر و حتی خیلی محقّر بود، من دنبال ایشان حرکت کردم با فاصله صد متر تقریباً، همین طور که حرکت کردم یک مرتبه دیدم آقا ایستادند، وقتی که ایستادند از دور به من اشاره فرمودند بیا، همان جا من دیدم ایشان نیازی نیست که سرش را برگرداند پشت سرش را ببیند دیدم برای ایشان دیوار حاجب نیست، خدمتشان رفتم سلام کردم و بعد رفتیم منزل. بعد فرمودند که همین مقدار که حرکت کردی نصف راه را آمدی، نصف راه را هم باید با عمل بیایی و دستوراتی در این زمینه دادند که نصف راه را باید با عمل بیایی.

آیت الله منفرد با بیان اینکه آیت الله بهجت، این عارف عامل کامل مانند اساتیدشان بزرگوارهای دیگر مصداق کلام امیرالمؤمنین هستند، اظهار داشت: امیرالمؤمنین علیه السلام درباره «رجال لاتنهی تجارة ولا بیع عن ذکرالله» یک خطبه ای دارد که در آن خطبه می فرماید «ناجاهم فی فکرهم وکلمهم فی ذات عقولهم»، اینها در همان عالمی که ما بین مردم هستند، فکرشان مناجات با حق است، «وکلّمهم فی ذات عقولهم»، اینها در عالم لاهوت و اخلاص آنجا با ذات ربوبی حرف می زنند، در عین حال اینکه ما بین مردمند.

موضوعات: احادیث درمورد تکبر  لینک ثابت
 [ 07:39:00 ب.ظ ]
 
   
 
مداحی های محرم