فرشته
 
 


شنبه یکشنبه دوشنبه سه شنبه چهارشنبه پنج شنبه جمعه
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30
31            



جستجو


موضوع

نحوه نمایش نتایج:


اللّهُمَّ كُنْ لِوَلِيِّكَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَعَلى آبائِهِ في هذِهِ السّاعَةِ وَفي كُلِّ ساعَةٍ وَلِيّاً وَحافِظاً وَقائِدا ‏وَناصِراً وَدَليلاً وَعَيْناً حَتّى تُسْكِنَهُ أَرْضَك َطَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فيها طَويلاً

دريافت كد دعاي فرج




 



داستانهایی از کربلا

دزدى با نام امام حسين عليه السلام

از مرحوم سيد احمد بهبهانى نقل شده : در ايام توقفم در كربلا
حاج حسن نامى در بازار زينبيه ، دكانى داشت كه مهر و تسبيح مى ساخت و مى
فروخت . معروف بود كه حاجى تربت مخصوصى دارد و مثقالى يك اشرفى مى فروشد.

روزى در حرم امام حسين عليه السلام حبيب زائرى را دزدى زد و
پولهايش ‍ را برد. زائر خود را به ضريح مطهر چسبانيد و گريه كنان مى گفت :
يا اباعبداللّه در حرم شما پولم را بردند، در پناه شما هزينه زندگيم را
بردند. به كجا شكايت ببرم ؟

حاج حسن مزبور حاضر متأ ثر شد و با همين حال تأ ثر به خانه رفت و در دل به امام حسين عليه السلام گريه مى كرد.

شب در خواب ديد كه در حضور سالار شهيدان به سر مى برد به آقا
گفت : از حال زائرت كه خبر دارى ؟ دزد او را رسوا كن تا پول را برگرداند.

امام حسين فرمود: مگر من دزد گيرم ؟

اگر بنا باشد كه دزدها را نشان دهم بايد اول تو را معرفى كنم .

حاجى گفت : مگر من چه دزدى كردم ؟

حضرت فرمود: دزدى تو اين است كه خاك مرا به عنوان تربت مى
فروشى و پول مى گيرى . اگر مال من است چرا در برابرش پول مى گيرى و اگر مال
توست ، چرا به نام من مى دهى ؟

عرض كرد: آقا جان ! از اين كار توبه كردم و به جبران مى پردازم .

امام حسين عليه السلام فرمود:

پس من هم دزد را به تو نشان مى دهم . دزد پول زائر، گدايى است
كه برهنه مى شود و نزديك سقاخانه مى نشيند و با اين وضعيت گدايى مى كند،
پول را دزديد و زير پايش دفن كرد و هنوز هم به مصرف نرسانده .

حاجى از خواب بيدار مى شود و سحرگاه به صحن مطهر امام حسين
عليه السلام وارد مى شود، دزد را در همان محلى كه آقا آدرس داده بود شناخت
كه نشسته بود.

حاجى فرياد زد: مردم بياييد تا دزد پول را به شما نشان دهم .
گداى دزد هر چه فرياد مى زد مرا رها كنيد، اين مرد دروغ مى گويد، كسى حرفش
را گوش ‍ نداد. مردم جمع شدند و حاجى خواب خود را تعريف كرد و زير پاى گدا
را حفر كرد و كيسه پول را بيرون آورد.

بعد به مردم گفت : بياييد دزد ديگرى را نشان شما دهم ، آنان
را به بازار برد و درب دكان خويش را بالا زد و گفت : اين مالها از من نيست
حلال شما. بعد تربت فروشى را ترك كرد و با دست فروشى امرار معاش ‍ مى كرد.

الوقايع و الحوادث : ج ۳، ص ۳۳۴ و حكاياتى از عنايات حسينى : ص ۳۴ .

موضوعات: داستانهایی از کربلا, سبک زندگی عاشورایی  لینک ثابت
[سه شنبه 1395-07-13] [ 05:17:00 ب.ظ ]




امام حسين (ع) و ياران او

امام حسين (ع) در سوم شعبان سال چهارم هجري در مدينه به دنيا
آمد. رسول خدا (ع) نام اين فرزند زهرا (س) را حسين نهاد وي مورد علاقه شديد
پيامبر خدا(ص) بود و آن حضرت دربارة او فرمود: «حسين مني و انا من
حسين….» و در آغوش پيامبر بزرگ شد. هنگام رحلت رسول خدا، شش ساله بود در
دوران پدرش علي بن ابي طالب (ع) نيز از موقعيت والايي برخوردار بود، علم،
بخشش، بزرگواري، فصاحت، شجاعت، تواضع، دستگيري از بينوايان، عفو و حلم و
…. از صفات برجسته اين حجت الهي بود. در دوران خلافت پدرش در كنار آن
حضرت بود و در سه جنگ «جمل»، «صفين» و «نهروان» شركت داشت.پس از شهادت پدرش
كه امامت به حسن بن علي (ع) رسيد همچون سربازي مطيع رهبر و مولاي خويش و
همراه برادر بود پس از انعقاد پيمان صلح (صلح امام حسن (ع) با معاويه حاكم
شام) با برادرش و بقيه اهل بيت (ع) از كوفه به مدينه آمدند. با شهادت امام
مجتبي (ع) در سال ۴۹ يا ۵۰ هجري (كه به دست همسرش جعده، دختر اشعث بن قيس
الكندي مسموم شد و پس از چهل روز به شهادت رسيد. معاويه با توطئه به ازدواج
درآوردن يزيد با جعده اين كار را تدارك ديد). بار امامت به دوش سيدالشهدا
قرار گرفت. در آن دوران ده ساله كه معاويه بر حكومت مسلط بود، امام حسين
(ع) همواره يكي از معترضين سرسخت نسبت به سياستهاي معاويه و دستگيريها و
قتلهاي او بود و نامه هاي متعددي در انتقاد از رويه معاويه در كشتن حجربن
عدي و يارانش و عمروبن حمق خزاعي كه از وفاداران به علي (ع) بودند و اعمال
ناپسند ديگر او نوشت. در عين حال حسين بن علي (ع) يكي از محورهاي وحدت شيعه
و از چهره هاي برجسته و شاخصي بود كه مورد توجه قرار داشت و همواره سلطه
اموي (حكومتي كه از سال ۴۱ هجري با معاويه اولين خليفه اموي شروع مي شود و
تا سال ۱۳۲ هجري ادامه مي يابد) از نفوذ شخصيت او بيم داشت با مرگ معاويه
در سال ۶۰ هجري يزيد به والي مدينه نوشت كه از امام حسين (ع) به نفع او
بيعت بگيرد اما سيدالشهداء كه فساد يزيد و بي لياقتي او را مي دانست، از
بيعت امتناع كرد و براي نجات اسلام از بليه سلطه يزيد كه به زوال و محو دين
مي انجاميد، راه مبارزه را پيش گرفت از مدينه به مكه هجرت كرد و در پي
نامه نگاريهاي كوفيان و شيعيان عراق با آن حضرت و دعوت براي آمدن به كوفه
آن امام ابتدا مسلم بن عقيل را فرستاد و نامه هايي براي شيعيان كوفه و بصره
نوشت و با دريافت پاسخ كوفيان در بيعتشان با مسلم بن عقيل در روز هشتم
ذيحجه سال ۶۰ هجري از مكه به سوي عراق حركت كرد.

پيمان شكني كوفيان و شهادت مسلم بن عقيل، اوضاع عراق را
نامطلوب ساخت و سيدالشهدا كه همراه خانواده، فرزندان و ياران به سوي كوفه
مي رفت، پيش از رسيدن به كوفه در سرزمين «كربلا» در محاصره سپاه كوفه قرار
گرفت. تسليم نيروهاي يزيد نشد و سرانجام در روز عاشورا در آن سرزمين،
مظلومانه و تشنه كام، همراه اصحابش به شهادت رسيد. از آن پس كربلا كانون
الهام و عاشورا سرچشمه قيام و آزادگي شد و كشته شدن وي سبب زنده شدن اسلام و
بيدار شدن وجدانهاي خفته گرديد. (۱)

خون او تفسيراين اسرار كرد ملت خوابيده را بيدار كرد(۲)

ـ اصحاب شهادت طلب و با وفاي سيدالشهداء‌(ع)
نمونه بارز آگاهي، ايمان، شجاعت و فداكاري بودند …. آنان كه در ركاب
سيدالشهداء به فيض شهادت رسيدند جمعي از بني هاشم بودند. جمعي از مدينه با
آن حضرت آمده بودند، ‌برخي در مكه در طول راه به وي پيوستند. برخي هم از
كوفه توانستند به جمع آن حماسه سازان شهيد بپيوندند. كساني هم در راه نهضت
حسيني، پيش از عاشورا شهيد شدند،‌كه آنان نيز جزء اصحاب او به شمار مي
آيند. (چون مسلم بن عقيل و قيس بن مسهر صيداوي و …) (۳)

ـ مدت قيام امام حسين (ع) از روز امتناع از بيعت با يزيد تا
روز عاشورا ۱۷۵ روز طول كشيد (۱۲ روز در مدينه، ۴ ماه ۱۰ روز در مكه، ۲۳
روز در بين راه مكه تا كربلا و ۸ روز در كربلا از ۲ تا ۱۰ محرم) (۴)

۱-(فرهنگ عاشورا/ جواد محدثي/ ص ۱۴۷٫ ۱۴۸)

۲-علامه اقبال لاهوري

۳- (پيام آور عاشورا/ مهاجراني/ ص ۱۱)

۴- (فرهنگ عاشورا/ جواد محدثي/ ص ۳۲)

موضوعات: امام حسين (ع) و ياران او, سبک زندگی عاشورایی  لینک ثابت
 [ 05:15:00 ب.ظ ]




داستان هایی در مورد محرم و واقعه کربلا

علت نامگذاري اين ماه و حرمت ويژه آن در ميان مسلمانان

تاسيس تاريخ براي مسلمانان در زمان خلافت خليفه دوم مسلمين و
با مشورت علي (ع) در سال شانزدهم هجري صورت گرفته است. مبدا تاريخ را هجرت
پيامبر و ماه نخست آن را محرم، سالي كه هجرت روي داده بود گرفتند ….(۱) علت نامگذاري اين ماه آن بود كه در ايام جاهليت، جنگ در اين ماه را حرام مي دانستند.

ـ در دوم ماه محرم الحرام سال ۶۱ هجري كاروان حضرت امام حسين (ع) وارد
كربلا شد و سپاهيان دشمن كه هر روز بر تعدادشان افزوده مي شد در روزهاي
تاسوعا و عاشورا كه روز نهم و دهم محرم مي باشد او و يارانش را به شهادت
رساندند. پيشواي هشتم شيعيان امام رضا (ع) در خصوص اين ماه فرمود: در
جاهليت، حرمت اين ماه نگاه داشته مي شد و در آن نمي جنگيدند ولي در اين
ماه، خونهاي ما را ريختند و حرمت ما را شكستند و فرزندان و زنان ما را اسير
كردند و خيمه ها را آتش زدند و غارت كردند و حرمت پيامبر را دربارة ذريه
اش رعايت نكردند. …. آيت الله ميرزا جواد ملكي تبريزي در «مراقبات» نوشته
است:«كودكانم را مي ديدم كه در دهة نخست ماه محرم غذا نمي خوردند و به نان
خالي اكتفا مي كردند كسي هم به آنان نگفته بود ماه محرم شروع شده است گمان
مي كنم عشقي دروني آنان را برمي انگيخت.» (۲) به همين دليل ماه
محرم با حادثه عاشورا عجين شده است و فرا رسيدن آن دلها را پر از غم مي
سازد و پيروان و شيفتگان امام حسين (ع) از اول محرم، محافل و مجالسي را
سياهپوش كرده، به ياد آن امام شهيد به عزاداري مي پردازند…. (۳)

۱-(تاريخ تحليلي اسلام/ دكتر شهيدي/ ص۱۳۰)
۲-(پيام آورعاشورا/ مهاجراني/ص ۱۱)
۳-(با اندكي دخل و تصرف/ فرهنگ عاشورا جواد محدثي/ ص ۴۰۶)

موضوعات: داستان هایی در مورد محرم و واقعه کربلا, سبک زندگی عاشورایی  لینک ثابت
 [ 05:14:00 ب.ظ ]
 
   
 
مداحی های محرم