حاج حسین خرازی
علمدار خمینی
ندبه امام زمان (عج) بر حسین (ع) یعنی عاشورا تمام نشده است
بسم رب الشهدا و الصدیقین
شیعه را با دو عنصر مهم باید شناخت، خط سرخ کربلا و قیام مهدوی. در حقیقت روح ظلم ستیزی و شهادت طلبی شیعه با روح انتظاری ژرف و معنادار آمیخته است …
نگاه همه اهل بیت به امام حسین (ع) هرچند نگاهی واحد و منسجم است، اما هرکدام از امامان معصوم (ع) نسبت به عاشورا و سیدالشهداء بیانات و احادیثی منحصربه فرد دارند که با بررسی آن می توان به معارف عمیقی دست یافت در این میان رابطه مهدویت و عاشورا را می توان جزو مباحثی دانست که از گستردگی بیشتر و معنایی منحصر به فرد برخوردار است.
اهل بیت عصمت و طهارت به امام حسین (ع) و آثار وجودی آن حضرت توجه خاصی داشته اند؛ بررسی و تبیین عنایت خاص اهل بیت به اباعبدالله الحسین(ع) آشکارکننده معارف و حقایقی است که ما را به معارفی ژرف در حوزه مهدویت و عاشورا میرساند.
همواره کربلا در شیعه روح مقاومت و ظلمستیزی را میدمد. معتقدان کربلا همیشه در آرزوی شهادت برای اهداف والای مذهب خود هستند.
عاشوراییان آرزومندان شهادت هستند؛ چرا که همواره زمزمه لب هایشان «یا لیتنا کنا معک» میباشد، اما عاشورا به اینجا ختم نمیشود. آرزوی شهادت منتهی غایت ایشان نیست. این روح ظلم ستیزی و این مرام جهاد و مبارزه افسار گسیخته نیست، جهت آن به سمت قیام موعود و غایت آن ریشه کنی ظلم، از همه جهان تحت ولایت باقیمانده خداست چنانچه انتهای آرزوی عاشوراییان یاری کردن منتقم کربلاست.
چرا که در کربلا تئوری سخیف سقیفه یعنی جدایی خلافت و امامت از خداوند عملی شد و نتیجه انتخاب شورایی خلیفه این بود که راس مقدس سبط پیامبر بر روی نیزههای اهل سقیفه شهر به شهر نور افشانی کرد.
در کربلا مشرکین بنیانی از ظلم ساختند و مهدی هادم ابنیه شرک و نفاق است
کربلا تجلی و ظهور اتَم و اَکمَلِ اساس و بنیان ظلم بود و قیام حضرت مهدی (عج) در هم شکننده شوکت ظالمان و طغیانگران میباشد. در کربلا کفار و مشرکینی که امام زمان خویش را نشناختند، بنایی از ظلم و شرک ساختند و قیام موعود شیعیان، منهدم کننده ابنیه شرک و نفاق است.
شیعه را باید با دو عنصر مهم شناخت، خط سرخ کربلا و قیام سبز مهدوی شیعه، روح ظلم ستیزی و شهادت طلبیاش آمیخته با روح انتظاری ژرف و معنادار است، هر گاه شیعه به کربلا نگاه میکند از سویدای قلبش «یالیتنا کنا معک» میگوید، چون به آینده تاریخ مینگرد ملتمسانه از خدای خویش میخواهد «فاخرجنی من قبری مؤتزرا کفنی شاهرا سیفی…»
تجلی معنای حقیقی «یالیتنا کنا معک» در آرزوی شهادت در رکاب منتقم آل محمد
شیعه همواره در آرزوی دو وصل میسوزد که هر دو منتهی به شهادت است آرزوی شهادت در رکاب حسین و آرزوی شهادت در رکاب منتقم حسین(ع). معجون عاشورا و مهدویت جامعه شیعه را سراسر حماسه کرده است. عاشوراییان همیشه پویا و غایت مندند.
اباعبدالله (ع) در کربلا قیامی عظیم را بنیان نهاد. او را به شهادت رساندند و آتش در خیمه های او انداختند به قصد اینکه از اهل بیت او کسی باقی نماند. هر چند با آتشی که در خیمه ها افروخته شد بسیاری از فرزندان خرد سال بنی هاشم شهید شدند و بازماندگان را به بدترین شکل به اسارت گرفتند.
سِرِّ مگویی که بعد کربلا فاش شد
کوتهفکران گمان باطلشان این بود که کار حسین و حسینیان را یکسره کردند با وقاحتی هرچه تمامتر فریاد زدند:« لیت اشیاخی ببدر شهدو» از آنجا که شیطان را هم یارای رسیدن به رذالت ایشان نبود مکتوم خویش را آشکار کردند و در مستی پیروزیشان بر حسین و حسینیان زمان راز سر به مهری را آشکار کردند، همان رازی که در پشت پرده سقیفه بود همان سِرِّ مگویی که باعث شد فدک را غصب کنند. رازی در سینه ایشان بود و جوشش می کرد که با شنیدن خبر شهادت امیر المومنین علی علیه السلام سر به سجده شکر می برند، همان راز مکتوم در قلب خناثان شام بود، شامیانی که با ورود آزدگان کربلا همراه با سرهای سرافراز شروع به جشن و پایکوبی کردند آری وقتی حسین را کشته اشقیا دیدند و اهلبیتش را اسیر خویش گمان کردند که حالا وقت آن است که سِرِّ اسلاف خویش که از سقیفه تا کربلا نهان مانده بود بیان کنند لذا مستانه این سِر را فریاد زدند که « لاخبر جاء و لا وحی نزل»
پرچم سرخ رنگ بر فراز قبه اباعبدالله یعنی جنگ ادامه دارد
اما غافل بودند که حسین خون خدا است. حسین سبط افضل انبیاء بود، حسین همان کسی است که با گریه بر او توبه آدم پذیرفته شد. او همان است که تمام انبیاِ الوالعزم بر او گریستهاند، خون خدا جوشیدن گرفت و در اشکهای شیعیان جاری شد. همواره اشکها بر حسین (ع) سیلی ویرانگر برای طاغوتهاست. گریه بر حسین یعنی جنگ عاشورا ناتمام است. به رسم گذشتگان که هرگاه در میان میدان پرچم سرخ رنگی افراشته می شود هشداری است که در این سرزمین جنگی است و این جنگ ادامه دارد و به نهایت نرسیده است برفراز بقعه مقدسش که منار هدایت است، پرچم قرمز نصب شده است؛ یعنی عاشورا ادامه دارد و این جنگ پایان نپذیرفته است.
از این روست که صدای شیعه بلند است در حالی که «و یضج الضاجون و یعج العاجون» فریاد میکند: «أین الحسن و أین الحسین» و این فریاد و ناله که اسرار حق، حق گفتن است را از امامان خویش به ارث برده است.
به وسیله مهدی از (قاتلان) حسین انتقام گرفته می شود
همه اهل بیت به اقامه عزا برای سیدالشهداء تاکید داشتهاند، اما رابطه معنایی که بین صاحب الزمان (عج) و قیام عاشورا است بسیار عمیق و بنیادین است؛ تا آن جا که خود امام حسین (ع) در روز عاشورا از حضرت مهدی و انتقامگیری ایشان سخن به میان آوردند و خداوند در آن هنگام وجود مقدسش در زیر دشنه هایی که در آهنگری سقیفه ساخته شده بودند اربا اربا (تکه تکه) می شد نور حضرت مهدی علیه السلام را به ملائکه نشان داد و فرمود ینتقم بهذا من هذا ،- به وسیله مهدی از حسین انتقام می گیرم-. تنیدگی و ارتباطی تنگاتنگ بین قیام عاشورا و قیام حضرت مهدی(عج) است.
با توجه به محتوای دعای ندبه که در صبح روز جمعه و اعیاد خواندن آن مستحب است می توان درد و اندوه امام زمان (ع) را نسبت به امام حسین(ع) دریافت. در فرازی از دعای ندبه آمده است: «این الحسن؟ این الحسین؟ این ابناء الحسین؟»
دعای ندبه روز جمعه و عاشورای حسینی
حسن(ع) کجاست؟ حسین(ع) کجاست؟ کجایند فرزندان حسین، صالح بعد از صالح؟ این بیان ساده نگاهی است به انحرافی که در طول تاریخ به وجود آمده است و مسیر بشریت را از سمت سعادت به قهقری عوض کرده است لازمه این انحراف این بود که در روی زمین امام حسن و امام حسین نباشند لازم انحراف ایجاد ظلمت در تاریکی است که انحرافگران میتوانند بر گرده مردم سوار شوند و مرکب شهوت و قدرت خویش را به هر سو که میخواهند بتازانند؛ دعای ندبه با بیانی ساده اما اندیشهای ژرف این حقیقت را بیان میکند:« کجایند خورشیدهای تابان کجایند ماههای فروزان کجایند ستارگان درخشان»
اشک های عاشوراییان شمارشی معکوس برای ظهور
کسی که خورشید را غایب ببیند یعنی عالم هستی را در تاریکی می بیند و همواره منتظر ظهور خورشید است، از این رو ناله و ضجه های ایشان ناله عجز نیست، ضجه سستی و بی حالی نیست، بلکه آمادگی است برای انفجار نور توسط نور خدا و ندبه ندبهگران آماده باشی است برای نابودی ظلم و ستم و اشکهای عاشوراییان شمارشی معکوس است، برای نابودی اساس ظلمی که در سقیفه گذاشته شد و درکربلا به اوج خود رسید و «صالحان بعد از صالح» را به شهادت رساند.
شیعه در میان اشک و آه بر ظلمی که برآن برگزیدگان خدا رفت آمادگی هرچه بیشتر خویش را اعلام میدارد و فریاد «أین المعد لقطع دابر الظلمه»؛ کجاست آن کسی که برای برکندن ریشه ظالمان مهیا شده است؟ برمیآورد و با تمام ذرات وجودش فریاد «این معز الاولیا و مذل الاعداء »؛ کجاست آن عزت بخش دوستان خدا و خوارکننده دشمنان خداوند، سرمیدهد. هر چند در ظاهر واژه «این» که می فرماید: «این الحسن و این الحسین» اوج غم و اندوه است و نهایت تاسف بر مظلومیت سید الشهداء اما در این الحسین دردی است که همه حقجویان آن درد را با تمام وجود میچشند، اما در «أین»های بعدی سراسر حماسه و شور است، اعلان آمادگی برای یاری حق است، در این قسمت دعا «این» یعنی دست بر قبضه شمشیر منتظر ندایی از جانب مکه هستیم که «الا یا اهل العالم انا بقیهالله» با ناله وگریهای که شیعه همراه با زمزمه «این قاصم شوکه المعتدین» سرمیدهد.
اذانی که اذن قیام است
منتظر اذانی است که آن اذان، اذن قیام است، اذن فریاد است، اذنی است بر انتقام تمام صالحان، اذنی است بر بازپسگیری حق های ضایع شده از این رو جامعه شیعی همیشه آماده است و همیشه بر پیروزی خویش معقتد میباشد. ترکیب خط سرخ حسینی و آینده سبز مهدوی شیعه را شکست ناپذیر کرده است. از این روست در هرکشور و سرزمینی که پرچم شیعه بر افراشته شود آن کشور و سرزمین با خویش طلسم شکست ناپذیری را به همراه خواهد داشت و از این رو ما شکست ناپذیریم، مادامی که فرهنگ عاشورا و مهدویت زنده باشد، مادامی که رسانهها و خاصان اثر گذار ترویج معارف عاشورا و قیام مهدوی را وظیفه خویش بدانند.
موضوعات: احادیث درمورد تکبر
لینک ثابت