فرشته
 
 


شنبه یکشنبه دوشنبه سه شنبه چهارشنبه پنج شنبه جمعه
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30 31        



جستجو


موضوع

نحوه نمایش نتایج:


اللّهُمَّ كُنْ لِوَلِيِّكَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَعَلى آبائِهِ في هذِهِ السّاعَةِ وَفي كُلِّ ساعَةٍ وَلِيّاً وَحافِظاً وَقائِدا ‏وَناصِراً وَدَليلاً وَعَيْناً حَتّى تُسْكِنَهُ أَرْضَك َطَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فيها طَويلاً

دريافت كد دعاي فرج




 



شعرعاشوراومهدویت
بی‌فایده ست روضه و ماتم بدون تو
بی‌فایده ست اشک دمادم، بدون تو
ای منتقم، جان عمو جان تان بیا
بی‌فایده ست ماه محرم، بدون تو
چنگی به دل نمی‌زند آقای غصه‌دار
بیرق، علم، سیاهی و پرچم، بدون تو
در حیرتم چگونه، حسین زمانه‌ام
روی کتیبه سر بگذارم، بدون تو؟
ماه محرم آمده است محتشم بخوان
“باز این چه شورش است…” در عالم، بدون تو
مزه نمی‌دهد که دو ماه عزا شوم
سینه زن حسینیه‌ی غم، بدون تو
دارم زفرط غصه و غم آب می‌شوم
در پای روضه‌های “مُقرَّم"، بدون

موضوعات: احادیث درمورد تکبر  لینک ثابت
[چهارشنبه 1394-09-04] [ 11:42:00 ب.ظ ]




محرم، ماه آزادگی
محرّم ماه آگاهی، ماه شکوفایی، ماه سوگواری و ماه عشق است. محرّم ماه آزادی و رهایی، ماه رشد و بالندگی، ماه جوشیدن و اندیشیدن، و ماه فانی شدن و به ابدیت پیوستن است. محرّم مدرسه عشقی است که باید درآن درس آموخت. محرابی است که باید در آن به نماز عشق ایستاد و نردبانی است که باید از آن بالا رفت تا به لقای حق شتافت.
هرروز عاشورا و هر سرزمین کربلاست
عاشورا سالروز عروج خونین سبک بالان عاشقی است که با شهادت خویش حماسه جاودانه و با شکوهی در تاریخ آفریدند. عاشورا چشمه نوری است که سیاهی ها و تاریکی ها را از جان می شوید و زلالی و پاکی را سخاوتمندانه به آن هدیه می کند. فریاد سرخی که از خاک تفتیده کربلا برخاست، طنین بیدارباشی بود که تمامی اعصار و قرون را درنوردید و با رنج مظلومان تاریخ آمیخته شد و به ابدیت پیوند خورد. نه کربلا به یک سرزمین محدود می شود و نه عاشورا در غروب یک روز پایان می یابد.
محراب مشتاقان
کربلا صحنه نمایش رویارویی حق و باطل و حماسه پرشکوه جانبازی و شهادت طلبی است. کربلا نمایش رویارویی دو جبهه است که یکی در قامت استوار حسین علیه السلام تجلّی می یابد و دیگری در وجود یزید نمود می یابد. نبض زمین در کربلا می تپد و کل کاینات در کربلا خلاصه می شود. کربلا محراب عبادت دل باختگان است. کربلا سکویی است که کربلاییان و عاشوراییان را از خاک تا افلاک و از زمین تا عرش برین پرواز می دهد. کربلا مدرسه ای است که درس چگونه ماندن و چگونه رفتن را به ما می آموزد و پایداری و پاسداری را یاد می دهد.
حماسه جاوید
نهضت عاشورا حقیقتی را آشکار کرد که در هجوم ابرهای فتنه و تحریف گم شده بود. عاشورا نمایش پرشکوه عشق است که با ایثار و از خودگذشتگی حسین علیه السلام و یاران فداکار آن حضرت در صحنه کربلا خلق می شود.
حماسه کربلا حقیقتی را در کهکشان عشق و خون به تصویر کشید تا دیگر کسی برای چشم پوشیدن از آفتاب حقیقت، بهانه ای نیاد. کربلا صحنه وقوع حماسه جاویدی است که وجدان انسان های آگاه، صلابت آسمانی اش را ستایش می کند و در برابر قداست و عظمت آن سر تعظیم فرود می آورد. نام آنانی که در معراج کربلا تن به خاک سپردند و به افلاک پر کشیدند، بعد از گذر قرن ها هم چنان بر تارک تاریخ می درخشد.
حسین، آموزگار تقوا
تقوا دژی استوار است که آدمی را در برابر خطا و گناه و پلیدی و زشتی حفاظت می کند و حسین علیه السلام بهترین آموزگاری بود که عملاً آموخت تقوا، گوشه نشینی و عزلت و دوری از جامعه نیست؛ بلکه موهبتی است که با بصیرت، دانایی و ستیز دائم با هواهای نفسانی و مفاسد اجتماعی به دست می آید. حسین علیه السلام مظهر تقوای الهی و نمونه اعلای وارستگی و پارسایی است وباید تقوای حقیقی را در مکتب حسینی بیاموزیم و آموزه های عاشورا را الگوی رفتارمان قرار دهیم.
آغازی دیگر
عاشورا برای ما تنها یک حادثه نیست؛ بلکه نوعی فرهنگ و تاریخ آغازی دیگر است. حادثه عاشورا هرچند در زمانی بسیار کوتاه تحقق یافت و بیش از نیم روز دوام نیافت، امّا عمق حادثه چنان روایت تلخی را به تصویر می کشد که توجّه همه عالم را به خود معطوف می سازد و چنان شور و حرکتی می آفریند که همه قیام های حق طلبانه و آزادی خواهانه از سرچشمه اش آب می خورد و بر محور آن می چرخد. این وظیفه ماست که فرهنگ عاشورا و پیام کربلا را خوب بشناسیم و سرمشق زندگی خود قرار دهیم.
آزادگی
از مهم ترین پیام های عاشورا، حفظ آزادگی و شرافت انسانی است؛ زیرا انسان تا اسیر نادانی و گم راهی باشد و دل بستگی به دنیا پرده های سیاه بر چشم و دل او افکند، هرگز مسیر تکامل را نخواهد پیمود و به هدف های متعالی و انسانی نخواهد رسید. در آن روزگار که وابستگی های دنیوی و دل بستگی های مادّی، مردم را از یاد خدا غافل ساخته و دام های فریبنده آنها را به پستی کشانده و سراب مقام و ریاست، شکوه حضور پروردگار را در دل هایشان به فراموشی سپرده بود، حسین علیه السلام بود که همگان را به آزادی و کمال انسانی فرا خواند و به زیبایی فهماند که خداوند انسان را آزاد آفریده و انسان باید از این آزادی پاسداری کند.
عدالت خواهی
حضرت امام حسین علیه السلام که خود مظهر انسانیّت و تجسم عدالت بود، پیوسته با بی عدالتی مبارزه می کرد و در آخر، جان مبارکش را در این راه نثار کرد. عدالت خواهی و ظلم ستیزی دو ویژگی برجسته قیام امام حسین علیه السلام است که برای هیمشه در صفحه تاریخ ماندگار می باشد و معیار تشخیص مبارزات و حرکت های حق از باطل در طول تاریخ خواهد بود.
فریاد بیداری
بندگیِ دنیا انسان را به پستی و تباهی می کشاند و وابستگی به آن آدمی را به خاک سیاه ضلالت و گم راهی می نشاند. فریب دنیاست که مردم را به ستمگری و شقاوت می کشاند و از فتنه دنیاست که به خواری تن می دهند و به بندگی غیر خدا روی می آورند و آیات روشن خدا را انکار می کنند. حسین علیه السلام از هر فرصتی بهره برد تا آن قوم ره گم کرده و از حقیقت برگشته را بیدار سازد و از فریب دنیا بر حذر دارد. آری فریاد بیداری حسین علیه السلام تا امروز در گوش تاریخ طنین انداز است.
حقیقت کمال
وقتی نور معرفت در زوایای تاریک دل آدمی بتابد، دیگر او جز در برابر خداوند سر تسلیم فرود نمی آورد و جلوه های ظاهری دنیا او را نمی فریبند و در همه حال تسلیم فرمان الهی و شکرگزار نعمت های او می شود. حسین علیه السلام در روز عاشورا خواست تا کمال حقیقی و حقیقت کمال را برای مردم بنمایاند و نشان دهد که راه سعادت و کمال تنها با خدامحوری پیموده می شود، و عظمت انسان تنها با تقوای الهی به دست می آید و رسیدن به کمالات معنوی با پرهیز از ننگ و ذلّت زندگی با ظالمان میسر می گردد و خوشبختی، در زندگی با عزّت و مرگ با سعادت معنا می شود.
شهادت، انتخابی وال
امام حسین علیه السلام می دانست که این نهضت، پیروزی نظامی ندارد و این حرکت جز به شهادت او سرانجام نمی یابد؛ امّا او بر اساس تکلیف و وظیفه شرعی قیام کرد و برای پیراستن چهره دین از ناروایی ها، حرکت خود را آغاز کرد تا با خون خود و یارانش، کژی ها را از جامعه اسلامی بزداید و فریاد بیداری را در جان خفته انسان ها طنین انداز کند.
سازش ناپذیری
قاطعیت و سازش ناپذیری حضرت اباعبداللّه الحسین علیه السلام در مبارزه با فساد، انحراف و استبداد همواره الهام بخش انسان های آزاده در طول تاریخ بوده است. امام حسین علیه السلام با شجاعت تمام از دین و حقانیت خود دفاع کرد و هرگز خواری بیعت با یزید را نپذیرفت. او برای دفاع از دین و احیای ارزش های اسلامی، رنج ها و مصیبت ها را به جان خرید و تا مرز شهادت ایستادگی کرد.
اخلاص
حرکت و قیام شکوهمند امام حسین علیه السلام قیامی الهی بود که از منبع وحی سرچشمه می گرفت. تاریخ پرفراز و نشیب بشر، هرگز حماسه ای ناب تر و خالص تر از نهضت عاشورا سراغ ندارد. حضرت امام حسین علیه السلام والاترین نمونه اخلاص و پاک بازی است و یاران او از فداکارترین و باوفاترین انسان های روی زمین بودند. از این رو قیام و نهضت حسینی از خدایی ترین و با اخلاص ترین مبارزات حق طلبانه و بارزترین مظهر حق پرستی و عدالت خواهی است.
امر به معروف و نهی از منکر
نهضت امام حسین علیه السلام در کربلا برای این بود تا روح مسئولیت پذیری و حق خواهی را در جامعه زنده کند و بنیاد ظلم و استبداد را از جامعه بر کند و زنگارهای نیرنگ و فریب را از چهره دین اسلام بزداید و حقیقتِ پنهان شده در پشت پرده های ضخیم تحریف را برای مردم آشکار سازد و جان خفته جاهلان، گم راهان و فریب خوردگان را بیدار کند. ما در زیارت نامه آن حضرت شهادت می دهیم که «ای حسین، تو نماز را به پا داشتی و زکات پرداختی و امر به معروف و نهی از منکر فرمودی».

موضوعات: احادیث درمورد تکبر  لینک ثابت
 [ 11:39:00 ب.ظ ]




حاج حسین خرازی
علمدار خمینی
ندبه امام زمان (عج) بر حسین (ع) یعنی عاشورا تمام نشده است
بسم رب الشهدا و الصدیقین
شیعه را با دو عنصر مهم باید شناخت، خط سرخ کربلا و قیام مهدوی. در حقیقت روح ظلم ستیزی و شهادت طلبی شیعه با روح انتظاری ژرف و معنادار آمیخته است …
نگاه همه اهل بیت به امام حسین (ع) هرچند نگاهی واحد و منسجم است، اما هرکدام از امامان معصوم (ع) نسبت به عاشورا و سیدالشهداء بیانات و احادیثی منحصربه فرد دارند که با بررسی آن می توان به معارف عمیقی دست یافت در این میان رابطه مهدویت و عاشورا را می توان جزو مباحثی دانست که از گستردگی بیشتر و معنایی منحصر به فرد برخوردار است.

اهل بیت عصمت و طهارت به امام حسین (ع) و آثار وجودی آن حضرت توجه خاصی داشته اند؛ بررسی و تبیین عنایت خاص اهل بیت به اباعبدالله الحسین(ع) آشکارکننده معارف و حقایقی است که ما را به معارفی ژرف در حوزه مهدویت و عاشورا می‌رساند.
همواره کربلا در شیعه روح مقاومت و ظلم‌ستیزی را می‌دمد. معتقدان کربلا همیشه در آرزوی شهادت برای اهداف والای مذهب خود هستند.
عاشوراییان آرزومندان شهادت هستند؛ چرا که همواره زمزمه لب هایشان «یا لیتنا کنا معک» می‌باشد، اما عاشورا به اینجا ختم نمی‌شود. آرزوی شهادت منتهی غایت ایشان نیست. این روح ظلم ستیزی و این مرام جهاد و مبارزه افسار گسیخته نیست، جهت آن به سمت قیام موعود و غایت آن ریشه کنی ظلم، از همه جهان تحت ولایت باقیمانده خداست چنانچه انتهای آرزوی عاشوراییان یاری کردن منتقم کربلاست.
چرا که در کربلا تئوری سخیف سقیفه یعنی جدایی خلافت و امامت از خداوند عملی شد و نتیجه انتخاب شورایی خلیفه این بود که راس مقدس سبط پیامبر بر روی نیزه‌های اهل سقیفه شهر به شهر نور افشانی کرد.
در کربلا مشرکین بنیانی از ظلم ساختند و مهدی هادم ابنیه شرک و نفاق است
کربلا تجلی و ظهور اتَم و اَکمَلِ اساس و بنیان ظلم بود و قیام حضرت مهدی (عج) در هم شکننده شوکت ظالمان و طغیان‌گران می‌باشد. در کربلا کفار و مشرکینی که امام زمان خویش را نشناختند، بنایی از ظلم و شرک ساختند و قیام موعود شیعیان، منهدم کننده ابنیه شرک و نفاق است.
شیعه را باید با دو عنصر مهم شناخت، خط سرخ کربلا و قیام سبز مهدوی شیعه، روح ظلم ستیزی و شهادت طلبی‌اش آمیخته با روح انتظاری ژرف و معنادار است، هر گاه شیعه به کربلا نگاه می‌کند از سویدای قلبش «یالیتنا کنا معک» می‌گوید، چون به آینده تاریخ می‌نگرد ملتمسانه از خدای خویش می‌خواهد «فاخرجنی من قبری مؤتزرا کفنی شاهرا سیفی…»
تجلی معنای حقیقی «یالیتنا کنا معک» در آرزوی شهادت در رکاب منتقم آل محمد
شیعه همواره در آرزوی دو وصل می‌سوزد که هر دو منتهی به شهادت است آرزوی شهادت در رکاب حسین و آرزوی شهادت در رکاب منتقم حسین(ع). معجون عاشورا و مهدویت جامعه شیعه را سراسر حماسه کرده است. عاشوراییان همیشه پویا و غایت مندند.

اباعبدالله (ع) در کربلا قیامی عظیم را بنیان نهاد. او را به شهادت رساندند و آتش در خیمه های او انداختند به قصد اینکه از اهل بیت او کسی باقی نماند. هر چند با آتشی که در خیمه ها افروخته شد بسیاری از فرزندان خرد سال بنی هاشم شهید شدند و بازماندگان را به بدترین شکل به اسارت گرفتند.
سِرِّ مگویی که بعد کربلا فاش شد
کوته‌فکران گمان باطلشان این بود که کار حسین و حسینیان را یکسره کردند با وقاحتی هرچه تمامتر فریاد زدند:« لیت اشیاخی ببدر شهدو» از آنجا که شیطان را هم یارای رسیدن به رذالت ایشان نبود مکتوم خویش را آشکار کردند و در مستی پیروزیشان بر حسین و حسینیان زمان راز سر به مهری را آشکار کردند، همان رازی که در پشت پرده سقیفه بود همان سِرِّ مگویی که باعث شد فدک را غصب کنند. رازی در سینه ایشان بود و جوشش می کرد که با شنیدن خبر شهادت امیر المومنین علی علیه السلام سر به سجده شکر می برند، همان راز مکتوم در قلب خناثان شام بود، شامیانی که با ورود آزدگان کربلا همراه با سرهای سرافراز شروع به جشن و پایکوبی کردند آری وقتی حسین را کشته اشقیا دیدند و اهلبیتش را اسیر خویش گمان کردند که حالا وقت آن است که سِرِّ اسلاف خویش که از سقیفه تا کربلا نهان مانده بود بیان کنند لذا مستانه این سِر را فریاد زدند که « لاخبر جاء و لا وحی نزل»
پرچم سرخ رنگ بر فراز قبه اباعبدالله یعنی جنگ ادامه دارد
اما غافل بودند که حسین خون خدا است. حسین سبط افضل انبیاء بود، حسین همان کسی است که با گریه بر او توبه آدم پذیرفته شد. او همان است که تمام انبیاِ الوالعزم بر او گریسته‌اند، خون خدا جوشیدن گرفت و در اشک‌های شیعیان جاری شد. همواره اشک‌ها بر حسین (ع) سیلی ویرانگر برای طاغوت‌هاست. گریه بر حسین یعنی جنگ عاشورا ناتمام است. به رسم گذشتگان که هرگاه در میان میدان پرچم سرخ رنگی افراشته می شود هشداری است که در این سرزمین جنگی است و این جنگ ادامه دارد و به نهایت نرسیده است برفراز بقعه مقدسش که منار هدایت است، پرچم قرمز نصب شده است؛ یعنی عاشورا ادامه دارد و این جنگ پایان نپذیرفته است.
از این روست که صدای شیعه بلند است در حالی که «و یضج الضاجون و یعج العاجون» فریاد می‌کند: «أین الحسن و أین الحسین» و این فریاد و ناله که اسرار حق، حق گفتن است را از امامان خویش به ارث برده است.
به وسیله مهدی از (قاتلان) حسین انتقام گرفته می شود
همه اهل بیت به اقامه عزا برای سیدالشهداء تاکید داشته‌اند، اما رابطه معنایی که بین صاحب الزمان (عج) و قیام عاشورا است بسیار عمیق و بنیادین است؛ تا آن جا که خود امام حسین (ع) در روز عاشورا از حضرت مهدی و انتقام‌گیری ایشان سخن به میان آوردند و خداوند در آن هنگام وجود مقدسش در زیر دشنه هایی که در آهنگری سقیفه ساخته شده بودند اربا اربا (تکه تکه) می شد نور حضرت مهدی علیه السلام را به ملائکه نشان داد و فرمود ینتقم بهذا من هذا ،- به وسیله مهدی از حسین انتقام می گیرم-. تنیدگی و ارتباطی تنگاتنگ بین قیام عاشورا و قیام حضرت مهدی(عج) است.
با توجه به محتوای دعای ندبه که در صبح روز جمعه و اعیاد خواندن آن مستحب است می توان درد و اندوه امام زمان (ع) را نسبت به امام حسین(ع) دریافت. در فرازی از دعای ندبه آمده است: «این الحسن؟ این الحسین؟ این ابناء الحسین؟»
دعای ندبه روز جمعه و عاشورای حسینی
حسن(ع) کجاست؟ حسین(ع) کجاست؟ کجایند فرزندان حسین، صالح بعد از صالح؟ این بیان ساده نگاهی است به انحرافی که در طول تاریخ به وجود آمده است و مسیر بشریت را از سمت سعادت به قهقری عوض کرده است لازمه این انحراف این بود که در روی زمین امام حسن و امام حسین نباشند لازم انحراف ایجاد ظلمت در تاریکی است که انحراف‌گران می‌توانند بر گرده مردم سوار شوند و مرکب شهوت و قدرت خویش را به هر سو که می‌خواهند بتازانند؛ دعای ندبه با بیانی ساده اما اندیشه‌ای ژرف این حقیقت را بیان می‌کند:« کجایند خورشیدهای تابان کجایند ماه‌های فروزان کجایند ستارگان درخشان»
اشک های عاشوراییان شمارشی معکوس برای ظهور
کسی که خورشید را غایب ببیند یعنی عالم هستی را در تاریکی می بیند و همواره منتظر ظهور خورشید است، از این رو ناله و ضجه‌ های ایشان ناله عجز نیست، ضجه سستی و بی حالی نیست، بلکه آمادگی است برای انفجار نور توسط نور خدا و ندبه ندبه‌گران آماده باشی است برای نابودی ظلم و ستم و اشک‌های عاشوراییان شمارشی معکوس است، برای نابودی اساس ظلمی که در سقیفه گذاشته شد و درکربلا به اوج خود رسید و «صالحان بعد از صالح» را به شهادت رساند.
شیعه در میان اشک و آه بر ظلمی که برآن برگزیدگان خدا رفت آمادگی هرچه بیشتر خویش را اعلام می‌دارد و فریاد «أین المعد لقطع دابر الظلمه»؛ کجاست آن کسی که برای برکندن ریشه ظالمان مهیا شده است؟ برمی‌آورد و با تمام ذرات وجودش فریاد «این معز الاولیا و مذل الاعداء »؛ کجاست آن عزت بخش دوستان خدا و خوارکننده دشمنان خداوند، سرمی‌دهد. هر چند در ظاهر واژه «این» که می فرماید: «این الحسن و این الحسین» اوج غم و اندوه است و نهایت تاسف بر مظلومیت سید الشهداء اما در این الحسین دردی است که همه حق‌جویان آن درد را با تمام وجود می‌چشند، اما در «أین»های بعدی سراسر حماسه و شور است، اعلان آمادگی برای یاری حق است، در این قسمت دعا «این» یعنی دست بر قبضه شمشیر منتظر ندایی از جانب مکه هستیم که «الا یا اهل العالم انا بقیه‌الله» با ناله وگریه‌ای که شیعه همراه با زمزمه «این قاصم شوکه المعتدین» سرمی‌دهد.
اذانی که اذن قیام است
منتظر اذانی است که آن اذان، اذن قیام است، اذن فریاد است، اذنی است بر انتقام تمام صالحان، اذنی است بر بازپس‌گیری حق های ضایع شده از این رو جامعه‌ شیعی همیشه آماده است و همیشه بر پیروزی خویش معقتد می‌باشد. ترکیب خط سرخ حسینی و آینده سبز مهدوی شیعه را شکست ناپذیر کرده است. از این روست در هرکشور و سرزمینی که پرچم شیعه بر افراشته شود آن کشور و سرزمین با خویش طلسم شکست ناپذیری را به همراه خواهد داشت و از این رو ما شکست ناپذیریم، مادامی که فرهنگ عاشورا و مهدویت زنده باشد، مادامی که رسانه‌ها و خاصان اثر گذار ترویج معارف عاشورا و قیام مهدوی را وظیفه خویش بدانند.

موضوعات: احادیث درمورد تکبر  لینک ثابت
 [ 11:35:00 ب.ظ ]