چگونه گناه نکنیم ؛ بخش اول
بسم الله الرحمن الرحیم
در آداب و معارف الهی، بر خلاف گفته رایج، انسان جایز الخطا نمیباشد بلکه ممکن الخطاست. یعنی اجازه انجام گناه و خطا را ندارد اما در صورت انجام آن راه توبه و بازگشت به سوی خدای متعال باز بوده و حتی به شرط شناخت عمیق از ضعف خود و ترمیم آن، به درجه ای بالاتر از مقام و مرتبه پیشین خود، دست پیدا میکند.
اولین نکته ای که ذکر آن ضروری میباشد این است که خودشناسی اصلیترین راهکار دوری از گناه میباشد. یعنی انسان با شناخت خود و یافتن بیماریهای روحی و اعتقادی خود، میتواند، با امداد الهی، به درمان و اصلاح خود پرداخته و به تدریج، از هرگونه فریفته شدن توسط شیطان جلوگیری نماید. بنابراین، اولین گام برای مبارزه با شیطان، خودشناسی و یافتن راههای نفوذ شیطان به فرد میباشد.
نکته ای که بارها در قرآن و روایات معصومین به آن اشاره شده است، این میباشد که شیطان، ارائه کننده گناه بوده و هیچ کس را مجبور به انجام گناه نگرده است؛ از این روست که اعتراض گناهکاران مبنی بر فریفته شدن توسط شیطان، در روز قیامت از سوی خداوند، پذیرفته نمیباشد.
بر طبق آیات قرآن و احادیث اهل بیت، شیطان، از طریق اتخاذ وسایل و حرکت در مسیرهای مختلف، به انسان حمله میکند و شناخت این راهها و وسایل، پس از خودشناسی، اصلیترین گام برای مقابله با شیطان میباشد.
وحی:
اولین نوع حمله شیطان به انسان برای به انحراف کشیدن او، «وحی» است. در توضیح باید گفت، همان گونه که وحی الهی وجود داشته و حتی به انسانهای عادی غیر از پیامبران هم القاء گشته که از آن در تعابیر رایج به عنوان «الهام» یاد میگردد، وحی شیطانی نیز، وجود دارد. از این رو در احادیث مطروحه از ائمه معصومین، بر این نکته تاکید شده است که قلب انسان دو گوش دارد گوشی که صحبت شیطان را میشوند و گوشی که شنوای صحبت خداوند رحمن است.
باید توجه داشت، انسان، انتخاب کننده اصلی در شنیدن وحی الهی یا وحی شیطانی میباشد؛ یعنی انسان است که مشخص میکند دل و گوش خود را به صحبت و وحی خدای رحمن بسپارد و یا دل در گروی شیطان قرار دهد.
نکته مهم دیگر این است که ما قادر به خاموش کردن صوت شیطان نیستیم و صدای او تنها با ظهور «حضرت بقیه الله الاعظم» خاموش میگردد. اما ما میتوانیم نفس خود در مسیری تربیت کنیم که از گوش سپردن به شیطان، اجتناب نماید. در غیر این صورت، مطابق با آیات قرآن، انسانی که گوش به وحی شیطان بسپارد، به اولیاء شیطان یعنی کسی که ولایت شیطان را پذیرفته است، بدل خواهد شد.
وحی یعنی ارتباط سریع و پنهانی با منبع وحی، و همان گونه که پیش از این اشاره گردید، برای مقابله با وحی شیطانی باید خودشناس بود، یعنی لازم است انسان تشخیص دهد و این دقت را داشته باشد که دریابد آن چه درون او در حال وقوع است و او را به انجام کاری سوق میدهد از سوی شیطان به او وحی گردیده است.
پس از شناسایی این منبع، انسان میتواند با ذکر و یاد خدا، از شر شیطان و وحی او خلاصی یافته و به درگاه مقدس الهی پناه برد و اعتراف نماید که بدون خدا و پشتیبانی او نمیتواند در مقابله با شیطان موفق گردد.
در طی این مسیر، اهل بیت به عنوان کشتی نجات انسان از دریای متلاطم گناه، اصلیترین وسیله برای نجات انسان از شر شیطان و هدایت او به سمت خدای متعال میباشند.
نکته ای که ذکر آن ضروری است این میباشد که پس از حمله وحیانی شیطان و شناخت انسان از ضعف خود و مقابله با آن و انجام توبه از ارتکاب گناه، این خودشناسی و توبه اسباب تعالی مقام و مرتبت انسان نزد خداوند را فراهم میآورد؛ از این جهت باید گفت در دستگاه آفرینش الهی، حتی ابلیس ملعون نیز میتواند به عنوان یک فرصت برای فرد مؤمن تلقی شود که اسباب خودشناسی و تعالی او را فرآهم آورده است.
از این روست که پس از ترک اولی توسط حضرت آدم (ع) و توبه او با استعانت از کلمات الهی، جایگاه و منزلت او نزد خدای متعال افزایش یافت و مطابق آیه ۱۲۲ سوره طه (گوید ثُمَّ اجْتَباهُ رَبُّهُ فَتابَ عَلَیهِ وَ هَدی) مقام حضرت آدم پس از توبه و ترمیم خود، از پیش از گناه، بالاتر رفت.*
البته این به آن معنا نمیباشد که انسان اجازه انجام گناه را به امید توبه و ارتقای جایگاه داشته باشد بلکه بدین مفهوم است که اگر گناه اسباب خودشناسی فرد را فراهم آورد و باعث شناخت ضعفهای او و تلاش برای ترمیم آنها گردد، میتواند اسباب ارتقای جایگاه انسان را فراهم آورد.
چگونه گناه نکنیم بخش دوم
در این شماره، قصد داریم، به دو روش دیگر شیطان برای گمراه ساختن انسان و دور کردن او از هدف اصلی اشاره نماییم.
دریافت این بخش به صورت PDF
بسم الله الرحمن الرحیم
در مقاله شماره یک، به یکی از روشهای اصلی شیطان برای گمراه ساختن انسان یعنی القای وحی شیطانی اشاره کردیم و یادآور شدیم با وجود این که شیطان دشمنی آشکار برای انسان است و بر گمراه ساختن او، قسم یاد کرده است، اما در پازل خداوند تعریف شده و اسباب امتحان بندگان و جداساختن سره از ناسره را فراهم میآورد. در این شماره، قصد داریم، به دو روش دیگر شیطان برای گمراه ساختن انسان و دور کردن او از هدف اصلی اشاره نماییم.
وسوسه
روش دیگر گمراه ساختن انسان توسط شیطان، وسوسه میباشد. وسوسه، صدای بسیار ضعیفی که همراه خود شر میآورد. شیطان وسوسه کننده است و خود انسان، عامل به آن است. در اصل، شیطان با تحریک نفس انسان، به وسوسه آن میپردازد. از این روست که برخی، حمله شیطان را قبول ندارند؛ زیرا شیطان به نفس انسان پیشنهاد میدهد و برخی گمان میکنند این ایده و فکر، از سوی خود آنها بوده و تمایل ایستادگی در برابر خود را ندارند.
بنابراین در مرحله اول باید تشخیص دهیم که یک ایده و یا تفکر که در ذهن ما در حال رشد است، متعلق به ما نیست بلکه از سوی شیطان بوده و باید با آن مقابله کرد.*
از تاکتیکهای مبارزه با شیطان برای ترک گناه، خراب کردن پلهای پشت سر و از بین بردن اسباب و وسایل ارتکاب گناه میباشد. در این حالت است که به تدریج، نفس ما تربیت شده و به جایی میرسد که حتی در صورت وجود این ابزار و وسایل، به سمت گناه، حرکت نخواهد کرد.
باید توجه داشت که شیطان با وسوسه نه تنها امر به منکر که نهی از معروف نیز انجام میدهد. وقتی انسان قصد انجام کار نیکی را دارد، شیطان، سعی در بازداشتن انسان از انجام آن کار را دارد و گاهی نیز ممکن است کار نیک دیگری که اجر و پاداش کمتری دارد را به او پیشنهاد دهد؛ یعنی انسان را میان دو خیر مخیر میسازد.
در این مرحله، راه تشخیص مسیر صیحیح باز هم توجه به نفس است؛ یعنی بررسی کنیم و ببینیم که نفس ما به کدام یک از آن اعمال تمایل بیشتری دارد و از انجام آن اجتناب کنیم همچنین از خدا بخواهیم که نور اعمال را به ما نشان دهد تا متوجه شویم که کدام عمل، نور بیشتری دارد و انجام آن را انتخاب نماییم.
القای امنیه باطل
بر هر انسانی لازم است که دو نوع هدف در زندگی خود داشته باشد: سؤل و اُمنیه
سؤل اصلیترین هدف و آرزو فرد در زندگی میباشد که مسیر اصلی زندگی او را برای رسیدن به آن، ترسیم میکند. باید گفت، با وجود این که سؤل اصلیترین هدف یک انسان در زندگی است اما بسیاری از آن غافل میباشند یعنی نمیدانند هدف اصلی آنها از زندگی چه میباشد؛ مثل رسیدن به سعادت دنیوی و اخروی و یا تلاش برای ظهور.
امنیه یعنی اهداف و آروزهای اصلی ما که به اصلیترین آرزو یعنی سؤل ما ختم میشود. برای رسیدن به سؤل، امنیههای مختلف اما مرتبط با هم وجود دارند. باید امنیه آنچنان در راستای سؤل باشد که گویی همان سؤل است.
یکی از کارهای شیطان القای امنیه باطل است یعنی آن را تغییر داده و در فرد شوق دستیابی به یک امر باطل را ایجاد میکند.
از این رو بسیاری از افراد، پس از رسیدن به یک خواسته خود که در اصل امنیه ای باطل از سوی شیطان بوده است، متوجه میشوند از ابتدا مسیر را اشتباه انتخاب کرده و از اصلیترین هدف یعنی سؤل خود فاصله گرفتهاند.
باید گفت شیطان از این روش یعنی القای امنیه باطل، حتی در مورد پیامبران نیز، استفاده میکند که البته به امر الهی، مؤثر واقع نمیگردد:
وَمَا أَرْسَلْنَا مِنْ قَبْلِک مِنْ رَسُولٍ وَلَا نَبِی إِلَّا إِذَا تَمَنَّی أَلْقَی الشَّیطَانُ فِی أُمْنِیتِهِ فَینْسَخُ اللَّهُ مَا یلْقِی الشَّیطَانُ ثُمَّ یحْکمُ اللَّهُ آیاتِهِ وَاللَّهُ عَلِیمٌ حَکیمٌ –حج-۵۲
«و پیش از تو نیز هیچ رسول و پیامبری را نفرستادیم جز آن که هرگاه آرزو میکرد و طرحی برای اهداف رسالت خود میریخت، شیطان در خواسته اول القای شبهه میکرد اما خدا آن چه را شیطان القا میکرد محو میگردانید سپس خدا آیات خود را استوار میساخت.»
برای فهم این مطلب که یک امنیه شیطانی است و یا در راستای سؤل ما، قرار دارد، یک راهکار اساسی وجود دارد:
وقتی شوق انجام کاری در یک فرد برای رسیدن به یک امنیه به وجود آمد، باید استشاره کند؛ یعنی با اهل فن آن موضوع خاص مشورت کند و پس از اطلاع کامل پیرامون آن موضوع، به بررسی میزان ارتباط و نزدیکی آن امنیه به سؤل خود بپردازد؛ در این حالت است که فرد متوجه خواهد شد برخی امنیهها شیطانی میباشند.
چگونه گناه نکنیم ؟ دانلود سخنرانی استاد رائفی پورچگونه گناه نکنیم ؟ دانلود سخنرانی استاد رائفی پور
چگونه گناه نکنیم بخش سوم
در دو نوشتار پیشین، به سه روش اصلی شیطان برای گمراه ساختن انسان اشاره کردیم؛ در این مقاله، چند راه دیگر نفوذ او را مورد بررسی قرار خواهیم دهیم.
در دو نوشتار پیشین، به سه روش اصلی شیطان برای گمراه ساختن انسان اشاره کردیم؛ در این مقاله، چند راه دیگر نفوذ او را مورد بررسی قرار خواهیم دهیم.
دریافت پی دی اف بخش سوم
راهزنی و محاصره کامل
مطابق با آیات قرآن، شیطان قسم یاد کرده است که انسانهایی را که در مسیر صراط مستقیم قرار گیرند را از چهار جهت مورد حمله قرار دهد:
قَالَ فَبِمَا أَغْوَیْتَنِی لأَقْعُدَنَّ لَهُمْ صِرَاطَک الْمُسْتَقِیمَ ثُمَّ لآتِیَنَّهُم مِّن بَیْنِ أَیْدِیهِمْ وَمِنْ خَلْفِهِمْ وَعَنْ أَیْمَانِهِمْ وَعَن شَمَآئِلِهِمْ وَلاَ تَجِدُ أَکثَرَهُمْ شَاکرِینَ
(شیطان) گفت: پس به سبب آن که مرا به گمراهی افکندی من هم برای [فریفتن] آنان حتماً بر سر راه راست تو خواهم نشست. آن گاه از پیش رو، از پشت سر و از طرف راست و چپشان بر آنان میتازم بیشترشان را شکرگزار نخواهی یافت.
• از جلو حمله کردن یعنی القای امنیه باطل و آینده را تباه کردن است؛ در این صورت عمر فرد، به بطالت گذشته و رهتوشهای برای معاد خود، نخواهد داشت.
• پشت سر حمله کردن یعنی ایجاد شک و شبهه در مبدأ و هدف خلقت و همچینین، جلوگیری از انفاق اموال در راه خداوند و در نتیجه به ارث گذاردن آن برای بازماندگان و وارثان.
شیطان در مورد حمله خود از سمت راست و چپ نمیگوید از سمت راست و سمت چپ حمله میکنم بلکه تاکید میکند که سمت راستیها و از سمت چپیها حمله میکنم. مفسرین معتقدند منظور از سمت راستیها و سمت چپیها، اعمال سمت راستی و اعمال سمت چپی است.
• سمت چپیها یعنی اعمال بد و گناه. یعنی وادار ساختن انسان به انجام گناه
• سمت راستیها یعنی اعمال خوب و ثواب؛ مثلاً فرد صدقه میدهد و این صدقه را با منت گزاردن اثر آن را خراب کرده و حتی مرتکب گناه نیز میگردد. در مورد هجوم شیطان از سمت راستیها، اخلاص میتواند راهکار مبارزه با شیطان گردد.
القای وعدههای روزانه و کوتاه مدت
شیطان در مواردی اقدام به دادن وعدههای روزانه به فرد میکند که البته این با امنیه فرق داشته و پایین تر از آن است؛ یعنی ممکن است انسان به جایی برسد که حتی به شیطان اجازه دهد در انجام کوچکترین و پیش پا افتادهترین کارهای او نیز دخالت کند؛ به عنوان نمونه در مقابل کمترین کار خیر او نیز ایستادگی کرده و وعده وقوع نتیجه شر را به او بدهد مثلاً اگر بخواهیم صدقه بدهیم وعده فقر میدهد.
تزیین و آراستن امور
یکی از کارهای شیطان، زینت دادن امور باطل برای زیبا جلوه دادن آن و انجام آن توسط انسان است؛ در این حال است که باید به میزان زرق و برق و زیبایی یک عمل توجه کرد. هر عمل و شوقی که بیش از اندازه زیبا جلوه کند و فرد را به سوی خود بکشاند، قبل از اقدام نیازمند بررسی است؛ زیرا عموماً این زرق و برق بیش از اندازه کار شیطان است.
تسویل
انسان ممکن است به مرحلهای برسد که به شیطان اجازه دخل و تصرف در سؤل یعنی اصلیترین هدف زندگی خود را نیز بدهد. در اینجاست که شیطان، سؤل انسان را امری باطل قرار داده و از این طریق، اسباب گمراهی بیشتر او را فراهم میآورد؛ مانند فردی که در کل زندگی خود را در دنیا و برای دنیا، خلاصه کرده است.
استزلال
یکی از راههای شیطان برای دور ساختن انسان از صراط مستقیم، استزلال یعنی ایجاد تزلزل در او در هنگام انجام اعمال نیک و همچنین مقابله با تصمیمات و اعمال ناشایست است. شیطان این گونه به انسان القا میکند که توانایی انجام اعمال خوب و عدم انجام اعمال بد را ندارد. به طور کلی شعار اصلی شیطان «ما نمیتوانیم» است؛ این در حالی است که برای فرد مؤمن، هیچ بن بستی وجود ندارد.
تسویف
تسویف از سوف به معنای فردا میآید. یعنی وقتی انسان قصد انجام کار خیری را داشته باشد، شیطان اینگونه به او القاء میکند که هنوز فرصت هست و میتواند آن را در زمان دیگری انجام دهد. این مسئله باعث از دست رفتن بسیاری از فرصتها برای انسان و در نهایت خسران او میگردد.
ایجاد نسیان و غفلت
این مورد در اکثر انسانها اتفاق میافتد. یعنی فرد قصد انجام کار خیر دارد اما شیطان آن را از یاد او برده و او را دچار نسیان میکند. راهکار زمین زدن شیطان برای مقابله با این توطئه، نوشتن کارها و ثبت آنها برای جلوگیری از فراموشی است. همان لحظه که نوشتن را با تأخیر میاندازیم یعنی مورد حمله شیطان قرار گرفتهایم. ثبت کارها و یادآوری آنها و انجام به موقع آن، باعث ناامیدی شیطان از ایجاد نسیان و غفتلت و فرد میگردد.
چگونه گناه نکنیم بخش چهارم
در سه شماره پیشین، به راهکارهای شیطان به عنوان دشمن قسمخوره انسان برای فریفتن و گمراه ساختن او از صراط مستقیم، اشاره نمودیم. مواردی که در این شماره مورد بحث قرار خواهیم داد، مربوط به افرادی خواهد بود که به تعبیری از دست رفته و خود را در اختیار شیطان قرار دادهاند.
دریافت پی دی اف بخش چهارم
بسم الله الرحمن الرحیم
امر کردن
انسان ممکن است در انجام گناه، به جایی برسد که شیطان برای گمراه ساختن او، نیاز به دادن وعده نداشتهباشد بلکه فرد به عبدی برای شیطان بدل شده و مورد امر و نهی او قرار گیرد. از این روست که قرآن در آیه ۱۶۹ سوره بقره میفرماید: إِنَّما یَأْمُرُکُمْ بِالسُّوءِ وَ الْفَحْشاءِ «او (شیطان) شما را فقط به انواع بدیها و زشتیها دستور میدهد»
استفزاز و اجلاب
استفزاز یعنی بلند کردن و به سرعت به کاری واداشتن و اجلاب یعنی راندن و صیحه زدن با قهر و غضب این کلمه از جلب میآید.
یعنی شیطان در قبال برخی افراد، از یک سو با وعدههای فریبنده آنها را از مسیر خیر دور کرده و به سمت شر، سوق میدهد و از سوی دیگر با بستن مسیر خیر، راه بازگشت او را با مشکل رو به رو میسازد.
همز
همز از کلمه مِهمیز میآید که وسیله است که فرد وقتی سوار مرکب میشود به پاشنه پای خود میبندد و به زیر شکم مرکب زده و و باعث شوک حیوان و حرکت او میشود.
همز، بیشتر در حوزه لسانی است؛ یعنی، گناهانی که انسان از طریق زبان مرتکب شده و باعث شوک و ناراحتی طرف مقابل میگردد، همزی از سوی شیطان است. به عنوان نمونه شیطان میداند که حساسیت یک فرد، در شنیدن چه صحبتهایی است از این رو، در هنگام دعوا، به طرف مقابل القاء میکند که دست بر نطقه ضعفهای او گذارد و از این طریق باعث درگیری دو طرف میشود. از این روست که خداوند در آیه ۹۷ سوره مومنون این گونه امر میفرماید: «وَقُل رَّبِّ أَعُوذُ بِک مِنْ هَمَزَاتِ الشَّیاطِینِ»
نزغ
در عربی راهکار راندن حیوان با چوب را نزغ می گویند. انسان ممکن است به مرحلهای برسد که به مرکبی برای شیطان بدل شده و شیطان او را نزغ میکند، به او ضربه میزند و او را وادار به راندن میکند. چنین انسانی مجبور است برای شیطان و مطابق خواسته او حرکت کند.
از این روست که حضرت یوسف درباره اقدام برادران علیه خود تعبیر نزغ را میآرود و میگوید شیطان میان من و برادرانم نزغ کرد (۱۰۰، یوسف). برای مقابله با نزغ باید سریع به خدا پناه برد فستعذ بالله گفت.
استحواذ
عرب کشتی گرفتن با الاغ را استحواذ میگوید؛ یعنی ممکن است انسان برای شیطان به چهار پایی مبدل شود که نه تنها بر او سوار میشود بلکه با او کشتی نیز گرفته و سرگرم است.
استهواء
حمله عقاب به موش از پشت سر به طوری که به علت میزان سرعت متوجه نمیشود را استهواء میگویند. انسان باید سعی داشتهباشد به این مرحله نرسد زیرا در صورت رسیدن به این مرحله، بازگشت او به راه راست و به سوی خداوند، مشکل خواهد بود.
اضلال
در این مرحله فرد نه تنها فرد به طور کامل از مسیر مستقیم خارج شده است بلکه به عنوان یکی از یاران شیطان در جبهه او علیه جبهه الهی در حال جنگ است و قدم به قدم پا جای پای شیطان میگذارد.
ناامیدی از رحمت خدا
ناامیدی از رحمت خداوند، بزرگترین گناه میباشد. وقتی انسانی که در گناه غرق شده است، قصد بازگشت به سمت خدای متعال را میکند، شیطان، با القای ناامیدی از رحمت خداوند به علت بار سنگین گناهان مانع از بازگشت او میگردد.
باید به این مهم توجه داشت که انسان با ارتکاب هر گناه از صراط مستقیم خارج شده است؛ از این رو در صورت ارتکاب به گناه، پشیمانی و توبه و گفتن شهادتین، میتواند او را به صراط مستقیم باز گرداند.
نکته دیگر که ذکر آن ضروری به نظر میرسد این است که بیشترین جایی که شیطان حضور پیدا کرده و اقدام به کارشکنی میکند، جایی است که برای امام زمان کار میشود و تلاش میگردد امر ظهور محقق گردد؛ زیرا این کار از یک سو پر ثوابترین کارها ست و از سوی دیگر شیطان رانده شده میداند با تحقق ظهور، کشته خواهد شد و عمرش پایان خواهد.
نباید از شروع و انجام کار خیر به بهانه کار شکنی شیطان ترسید؛ زیرا اگر مؤمنی کاری را آغاز نموده و در مقابل شیطان ایستادگی نماید، سنت امداد الهی همراه او میگردد و او موفق خواهدشد.
اعمال ثواب و نیک ما، با انجام گناهان باطل خواهد شد؛ از این رو یک انسان عادی نمیتواند مطمئن باشد که اعمال نیک خود را به خدا خواهد رساند.
خداوند در قرآن از عبارت من جاء بالحسنه استفاده کرده است یعنی مد نظر خداوند یک حسنه میباشد که فرد باید با خود بیاورد؛ در تفسیر برهان از محبت اهل بیت به عنوان این حسنه منحصر به فرد یاد شده که بنده با خود در پیشگاه الهی میآورد و فقط همین یک چیز است که مطمئن هستیم قطعاً آن را با خود خواهیم برد.
ناامیدی از رحمت خدا
ناامیدی از رحمت خداوند، بزرگترین گناه میباشد. وقتی انسانی که در گناه غرق شده است، قصد بازگشت به سمت خدای متعال را میکند، شیطان، با القای ناامیدی از رحمت خداوند به علت بار سنگین گناهان مانع از بازگشت او میگردد.
باید به این مهم توجه داشت که انسان با ارتکاب هر گناه از صراط مستقیم خارج شده است؛ از این رو در صورت ارتکاب به گناه، پشیمانی و توبه و گفتن شهادتین، میتواند او را به صراط مستقیم باز گرداند.
نکته دیگر که ذکر آن ضروری به نظر میرسد این است که بیشترین جایی که شیطان حضور پیدا کرده و اقدام به کارشکنی میکند، جایی است که برای امام زمان کار میشود و تلاش میگردد امر ظهور محقق گردد؛ زیرا این کار از یک سو پر ثوابترین کارها ست و از سوی دیگر شیطان رانده شده میداند با تحقق ظهور، کشته خواهد شد و عمرش پایان خواهد.
نباید از شروع و انجام کار خیر به بهانه کار شکنی شیطان ترسید؛ زیرا اگر مؤمنی کاری را آغاز نموده و در مقابل شیطان ایستادگی نماید، سنت امداد الهی همراه او میگردد و او موفق خواهدشد.
اعمال ثواب و نیک ما، با انجام گناهان باطل خواهد شد؛ از این رو یک انسان عادی نمیتواند مطمئن باشد که اعمال نیک خود را به خدا خواهد رساند.
خداوند در قرآن از عبارت من جاء بالحسنه استفاده کرده است یعنی مد نظر خداوند یک حسنه میباشد که فرد باید با خود بیاورد؛ در تفسیر برهان از محبت اهل بیت به عنوان این حسنه منحصر به فرد یاد شده که بنده با خود در پیشگاه الهی میآورد و فقط همین یک چیز است که مطمئن هستیم قطعاً آن را با خود خواهیم برد.
چگونه گناه نکنیم بخش پنجم
در سلسله مقالات گذشته، برای جلوگیری از ارتکاب گناه، دو راه اصلی را معرفی نمودیم: ۱- اولویت قرار دادن دشمن شناسی ۲- پیشگیری از قرارگیری در شرایط گناه
دریافت پی دی اف بخش پنجم
در سلسله مقالات گذشته، برای جلوگیری از ارتکاب گناه، دو راه اصلی را معرفی نمودیم: ۱- اولویت قرار دادن دشمن شناسی؛ یعنی به این درک دست یابیم که شیطان دشمن آشکار ماست و راههای حمله او را بشناسیم و برای مقابله با آن، مجهز به سلاحهای لازم و متناسب گردیم. ۲- سعی اصلی ما بر این باشد که در شرایط گناه قرار نگریم و در صورتی که از روی جهل و غفلت مرتکب گناه شدیم، پس از توبه از انجام آن، تمام اسباب و وسایلی را که شرایط انجام فعل گناه را برای ما به وجود آورده از میان برداریم.
در این شماره به برخی دیگر از راههای جلوگیری از ارتکاب گناه اشاره خواهیم کرد.
• اصل شناخت انواع گناه:
یکی از دلایل اصلی انجام گناه این است که ما انواع گناه را نمیشناسیم و این عدم علم، باعث حرکت ما به سمت فعل گناه میگردد.
در توضیح باید گفت گناه در قالب چند نوع دسته بندی قرار میگیرد:
گناهان شیرین و غیر شیرین
گناهان کبیره و صغیره
حق الله، حق النفس حق الناس
گناهان شیرین و غیر شیرین
گناهان شیرین گناهانی هستند که انسان برای دستیابی به یک لذت حرام مرتکب میشود. این لذتها ریشه در ذات و غریضه انسانی دارند و خداوند برای پاسخ به آنها مسیرهای حلال را فراهم آورده است. اما برخی از این مسیرها عدول کرده و سعی در پاسخ به این غرایض و کسب این لذتها از راههای حرام دارند. مانند گناه زنا، روزه خواری و … .
گناه غیر شیرین، گناهانی هستند که انجام آن هیچ گونه لذتی برای انسان به همراه ندارد اما نفس اماره، فرد را به انجام آن سوق میدهد. باید گفت برخورد خدا در مقابل ارتکاب گناه غیر شیرین محکمتر و سختتر خواهد بود؛ زیرا هیچ گونه کسب لذتی باعث ارتکاب فرد به این گناه نشده است، بلکه تبعیت کامل از نفس و بندگی شیطان، فرد را به سمت ارتکاب این گناه سوق داده است.
از این رو خداوند غیبت را که گناهی غیر شیرین است بدتر از زنا که گناه شیرین است عنوان کرده است. نکته لازم به ذکر این است که اکثر گناهان غیر شیرین که با پاسخ کوبندهتری از سوی خدا مواجه میشود، حق الناس است مانند تهمت زدن، غیبت کردن، ظن گناه به کسی و … .
نکته تأسف برانگیز این است که برخی افراد آنچنان در گناهان غیر شیرین غوطه ور شده و به انجام آن عادت میکنند که به تدریج این گناه را برای خود به گناهی شیرین بدل کرده و از انجام آن لذت میبرند.
گناهان کبیره و صغیره
گناه کبیره معصیتی است که پردهدری و سرکشی بیشتری در مقابل حق تعالی دارد؛ از این رو مؤمن به واسطه ایمان قلبی و عملی که به خداوند دارد نباید مرتکب این گناهان شود. مانند سِحر، یاس از رحمت الهی، دروغ، اسراف، زنا و… .
(میتوانید برای مطالعه بیشتر پیرامون گناهان کبیره و چگونگی مبارزه با آنها به کتاب «گناهان کبیره» شهید دستغیب مراجعه نمایید.)
گناه صغیره به عنوان گناه کوچک در برابر گناه بزرگ شناخته میشود که در قرآن مجید از آن تعبیر به «لمم» و «سیئة» شده است:
الَّذِینَ یجْتَنِبُونَ کبائِرَ الْإِثْمِ وَالْفَوَ حِشَ إِلَّا اللَّمَمَ إِنَّ رَبَّک وَ سِعُ الْمَغْفِرَةِ» «نجم ۵۳»
کسانی که از گناهان بزرگ و زشت کاریها جز لغزشهای کوچک دوری میکنند [مورد آمرزشاند] یقیناً آمرزش پروردگارت گسترده و وسیع است.
إِن تَجْتَنِبُواْ کبَائِرَ مَا تُنْهَوْنَ عَنْهُ نُکفّرْ عَنکمْ سَیاتِکمْ وَنُدْخِلْکم مُّدْخَلًا کرِیمًا» «نساء ۴»
اگر از گناهان بزرگی که از آنها نهی میشوید دوری کنید، گناهان کوچکتان را از شما محو میکنیم، و شما را به جایگاهی ارزشمند و نیکو وارد میکنیم.
نکته لازم به ذکراین است که مطابق با روایات معصومین، هرچند این دسته از گناهان کوچک هستند اما استمرار در ارتکاب آنها، باعث انجام گناه کبیره خواهد شد؛ بنابراین دوری از آنها لازم است. مانند: حـسـودی کــردن بر دیگران، فـحـش گـفتن و زبان درازی کردن و … .
نکته دیگر این است که نباید گناهان کوچک را بی اهمیت شمارد. گاهی یک گناه کوچک مثل لبخند قطام به ابن ملجم، در دومینوی الهی، اثر وحشتناک داشته و تاریخ را دگرگون میکند.
حق الله، حق النفس، حق الناس
حق الله: همه اوامر و واجباتی که منحصر به ارتباط خاص فرد با خداوند است و انسانهای دیگر در آن دخیل نیستند حق الله است؛ مانند نماز، روزه، حج و سایر عبادات… .
حق النفس: حقی که وجود ما اعم از مادی و معنوی یعنی جسمی و روحی بر گردن ما دارد و اگر آن را مراعات ننماییم مطابق با آیات و روایات در روز حساب از سوی اعضای بدن خود، مورد بازخواست قرار میگیریم. از این روست که گناهی مانند خودکشی گناهی نابخشودنی است و همچنین در صورت ارتکاب گناه توسط چشم و یا دست و … در روز حساب، آن عضو مدعی شده و از فرد گناهکار که او را به سمت گناه سوق داده و انجام ثواب توسط آن جلوگیری کرده است در پیشگاه الهی شکایت میکند.
حق الناس: حقوقی که از مردم بر عهده فرد است و بر او واجب است که در صورت عدم رعایت آن، علاوه بر توبه الهی رضایت صاحب حق را جلب کند. حق الناس از اموری است که خداوند از شهدا نیز آن را طلب میکند و این نشان دهنده میزان اهمیت حق الناس است.
نکته مهم این است که کسی که بیت المال دست اندازی میکند، نه تنها به یک فرد بلکه به کل جامعه مدیون میگردد؛ از این رو، در روز حساب، با وضع نابسامانی مواجه میشود زیرا نیازمند کسب رضایت از تمامی مردم میباشد. به این دلیل است که حضرت امیر المومنین (ع) توجه خاص و ویژه ای به بحث بیت المال داشتهاند.
نکته دیگر در بحث حق الناس، بستن مسیر خیر است. کسی که در مسیر خیر مانع قرار دهد، دچار حق الناس گستردهای میشود زیرا تمام افرادی که در صورت ورود به آن مسیر هدایت و سعادتمند میشدند و با عمل او دچار گمراهی شدهاند، حق خود را از او میطلبند. از این رو در روایات بر این تاکید شده است که کسانی که غاصب حق اهل بیت بودهاند تا ابد در جهنم خواهند ماند، زیرا آنان ورود به راه خیر را سد کردند و از این رو تا ابد در ارتکاب گناه از سوی هر گناهکاری شریک هستند.
نکته قابل تأمل این است که اگر گناه ما باعث تأخیر در امر ظهور حضرت بقیه الله الاعظم گردد، منتظران آن حضرت در روز حساب با ما برخورد کرده و حق خود را از ما میخواهند زیرا ارتکاب آن گناه مانع قرار گرفتن آنها در مسیر رشد شده است.
• عالم محضر خداست در محضر خدا معصیت نکنیم
اصل دیگر توجه و درک نکته «عالم محضر خداست در محضر خدا معصیت نکنیم» میباشد. توجه کامل به این اصل، میتواند انسان را به طور کامل از ارتکاب به گناه بر حذر دارد. با این وجود در دنیای امروز، تأثیر جمله «این مکان مجهز به دوربین مداربسته است»، از جمله «عالم محضر خداست در محضر خدا نکنیم» بیشتر است؛ زیرا انسان مطمئن است که در صورت ارتکاب یک خطا و دیدن آن توسط دوربین، با او برخورد شده و آبرویش میرود اما خدا ستار العیوب است و آبروی فرد را حفظ میکند.
خدا در قرآن میفرماید: «الم یعلم بان الله یری» یعنی آیا نمیدانند خدا میبیند؟
طرح این جمله به صورت استفهام انکاری و نشان دهنده اهمیت این اصل است. اگر با تمام وجود به این حقیقت و فهم دست یابیم که خدا و امام زمان ناظر بر اعمال ما هستند، به شدت به رفتار خود توجه مینماییم. زیرا به مفهوم واقعی عظمت خداوند را درک کردهایم و این مسئله باعث گردیده است که کوچکترین گناهان در نظر ما به بزرگترین معصیتها بدل گردد.
چگونه گناه نکنیم ؟ دانلود سخنرانی استاد رائفی پورچگونه گناه نکنیم ؟ دانلود سخنرانی استاد رائفی پور
چگونه گناه نکنیم؛ بخش ششم
در شماره پیشین، در باب راههای جلوگیری از ارتکاب گناه، به صورت مبسوط، انواع گناه را توضیح داده و یکی از لوازم ترک آن را لزوم این شناخت عنوان کردیم. در این شماره، به اصول دیگری از دوری از گناه، اشاره خواهیم نمود.
دریافت پی دی اف بخش ششم
بسم الله الرحمن الرحیم
اصل عالم محضر خداست در محضر خدا معصیت نکنیم
توجه و درک نکته «عالم محضر خداست در محضر خدا معصیت نکنیم» یکی از اصول میباشد. توجه به این اصل، میتواند انسان را به طور کامل از ارتکاب به گناه بر حذر دارد. با این وجود در دنیای امروز، تأثیر جمله «این مکان مجهز به دوربین مداربسته است»، از «جمله عالم محضر خداست در محضر خدا نکنیم» بیشتر است؛ زیرا انسان مطمئن است که در صورت ارتکاب یک خطا و دیدن آن توسط دوربین، با او برخورد شده و آبرویش میرود اما خدا ستار العیوب است و آبروی فرد را حفظ میکند.
خدا در قرآن میفرماید: «الم یعلم بان الله یری» یعنی آیا نمیدانند خدا میبیند؟
طرح این جمله به صورت استفهام انکاری و نشان دهنده اهمیت این اصل است. اگر با تمام وجود به این حقیقت و فهم دست یابیم که خدا و امام زمان ناظر بر اعمال ما هستند، به شدت به رفتار خود توجه مینماییم. زیرا به مفهوم واقعی عظمت خداوند را درک کردهایم و این مسئله باعث گردیده است که کوچکترین گناهان در نظر ما به بزرگترین معصیتها بدل گردد.
اصل کنترل ورودیها
یکی از راههای اصلی جلوگیری از ارتکاب گناه، کنترل ورودیهای بدن میباشد. این ورودیها هم مواد غذایی و خوراکیها را شامل میشود و هم مطالب و محسوساتی که از طریق حواس پنج گانه خود دریافت مینماییم.
در توضیح باید گفت، توجه به این نکته ضروری است که خوردن مال حرام، ارتکاب به گناه را آسانتر خواهد کرد و کسی که خود از مال حرام استفاه کرده است و اسباب و وسایل استفاده عدهای از این مال را فراهم آورده است، در واقع، زمینه ارتکاب گناه را فراهم آورده است.
به این دلیل است که امام حسین (ع)، اصلیترین علت دشمنی سپاه عمر بن سعد با خود و نپذیرفتن صحبت ایشان را، خوردن مال حرام میداند. در واقع به نظر میرسد یکی از علل اصلی اشاره امام به خوردن لقمه حرام توسط کوفیان، تاکید بر این نکته بوده است که استفاده از مال حرام، میتواند انسان را به جایی برساند که حتی در مقابل امام معصوم نیز بایستد و او را به شهادت برساند؛ مال حرام میتواند از جانباز جنگ صفین، که در رکاب حضرت علی (ع) جنگیده است، کسی مانند شمر بسازد.
در توضیح باید گفت یکی از ویژگیهای اصلی شمر علاوه بر حسودی، شکمپرستی، طعنه زنی و خوردن مال حرام بوده است. از این روست که ما هنگام لعن به شمر و تمام دشمنان اباعبدالله الحسین (ع) در واقع بر تمام صفات و ویژگیهایی که زمینه دشمنی فرد با امام معصوم را فراهم میسازد لعن میکنیم و باید سعی بر این داشته باشیم که از این صفات اجتناب نماییم.
نکته لازم به ذکر این است که فهم دشمن از تأثیر مال حرام بر روحیه و اعتقادات مسلمانان باعث گردیده است که به طراحی سیستمهایی اقدام نماید که مال حرام را وارد زندگی مسلمانان نموده و اموال مسلمانان را آلوده به ربا و نزول نماید.
مصداق دیگر کنترل وردیها میتواند ورودی چشم و گوش باشد. نه تنها باید از ورود نگاه حرام جلوگیری نماییم بلکه باید به این مهم توجه داشته باشیم که از ورود دادههایی که فی نفسه حلال است اما تمایل و کشش رسیدن به آنها، زمینه ارتکاب گناه را در ما فراهم میآورد اجتناب نماییم. مانند کسی که تمایل بسیار زیاد به داشتن ماشینهای مدرن و گران قیمت باعث رفتن او به سمت کسب مال حرام میشود.
بنابراین باید به ورودیهای بدن توجه داشت و آنها را کنترل کرد تا زمینه ارتکاب گناه در ما پدیدار نگردد.
گونه گناه نکنیم؛ بخش هفتم
در نوشتار گذشته، به دو اصل مهم برای جلوگیری از ارتکاب گناه اشاره نمودیم؛ ابتدا این اصل که به این درک و باور دست یابیم که عالم محضر خداوند است و ارتکاب به گناه اجتناب نماییم و در اصل دیگر یکی از مهمترین عوامل دوری از گناه را کنترل ورودیهای مادی و غیر مادی به درون خود، عنوان کردیم. در این شماره به اصولی دیگر از راههای ترک گناه اشاره خواهیم نمود. دریافت فایل پی دی اف بخش هفتم
بسم الله الرحمن الرحیم
● اصل گناه، گناه میآورد
این اصل، به دایره نکبت گناه نیز تعبیر میشود؛ یعنی انجام هر گناه، باعث آسانی ارتکاب به گناه بعدی میگردد. تا جایی فعل گناه به عادت تبدیل شده و عدم انجام آن، فرد را اذیت میکند. از این روست که نباید به گناه صغیره به چشم گناهی کوچک نگاه کرد. زیرا سر منشاء انجام گناه کبیره است. در واقع یکی از گناهان کبیره اصرار بر گناه صغیره میباشد.
باید به این مهم توجه داشت که وقتی به انجام گناه اصرار میورزیم، گناه به رویه اصلی زندگی ما تبدیل میشود که نمیتوانیم آن را ترک نماییم؛ بنابراین باید از انجام گناه ولو کوچک اجتناب کرد تا جلوی ارتکاب به گناهان بزرگ را بگیریم.
از سوی دیگر وقتی فردی در مسیر رعایت اصول ترک گناه قرار بگیرد، چیزی در وجودش بیدار میشود که همانند وجدان، موقع ارتکاب گناه به او نهیب زده و او را از انجام آن باز میدارد. اما اصرار بر انجام گناه باعث میگردد بر این وجدان خاک ریخته و آن را مدفون نماید. در این صورت فرد به جایی میرسد که احتمال بازگشت او به صراط مستقیم، در حد صفر خواهد شد.
● اصل کثرت تسبیحات
امام صادق (ع):
«قَالَ إِبْلِیسُ خَمْسَةُ أَشْیاءَ لَیسَ لِی فِیهِنَّ حِیلَةٌ وَ سَائِرُ النَّاسِ فِی قَبْضَتِی مَنِ اعْتَصَمَ بِاللَّهِ عَنْ نِیةٍ صَادِقَةٍ وَ اتَّکلَ عَلَیهِ فِی جَمِیعِ أُمُورِهِ وَ مَنْ کثُرَ تَسْبِیحُهُ فِی لَیلِهِ وَ نَهَارِهِ وَ مَنْ رَضِی لِأَخِیهِ الْمُؤْمِنِ بِمَا یرْضَاهُ لِنَفْسِهِ وَ مَنْ لَمْ یجْزَعْ عَلَی الْمُصِیبَةِ حِینَ تُصِیبُهُ وَ مَنْ رَضِی بِمَا قَسَمَ اللَّهُ لَهُ وَ لَمْ یهْتَمَّ لِرِزْقِه» (الخصال ج ۱ ص ۲۸۵)
ترجمه و توضیح
شیطان میگوید که مرا به پنج کس راه چاره ای نیست ولی دیگران در چنگ من هستند:
۱- کسی که با صدق نیت پناهنده به خدا شود و در همه کارهایش بخدا توکل کند.
توضیح: چنین فردی به حبل الله متصل است و تا زمانی که این طناب را رها نکرده است به هیچ وجه فریب شیطان را نمیخورد. راه اصلی چنگ به ریسمان الهی، همان ولایت امیرالمؤمنین است.
همچنین کسی در تمام امور کوچک و بزرگ به خدا توکل کند و ان شاءالله میگوید و تمام کارها را با بسم الله آغاز میکند امکان سیطره شیطان بر او وجود ندارد؛ زیرا خدای متعال در جریان انجام کار به او کمک کرده و او را تنها نخواهد گذاشت.
۲- و کسی که در شبانه روزش فراوان تسبیح خدا را گوید.
توضیح: آنچه بر لب تکرار میشود آرام قلب با او همراه شده و آن را تکرار میکند در این حالت است که وقتی فرد ساکت و حتی خواب هم باشد، قلب او، ذکر و تسبیح خدا را میگوید. اما وقتی زبان به لغو عادت کند قلب هم به تدریج به آن سمت لغو میرود و این میشود که حتی در روضه و مجلس عزا نیز قلب او همراهی نکرده و به یاد لغویات است.
۳- و کسی که برای برادر مؤمنش آنچه را پسندد که برای خود میپسندد.
توضیح: حسادت یکی از ویژگیهای شیطان و از عوامل اصلی رانده شدن او از بهشت بوده است. فردی که از این صفت رذیله دوری میکند و آنچه از خیر برای خود میپسندد برای دیگران نیز میپسندد، شیطان به او راه ندارد.
۴- و کسی که به هنگام مصیبت بی تابی نکند.
توضیح: یکی از کارهایی که شیطان از آن طریق ضربه می زند این است در مصیبتها به انسان نزدیک شده و با استفاده از حالت متزلزل روحی شخص، باعث میشود حرف و یا عمل ناروا و شرکآلودی از او سر بزند.
۵- و کسی که خشنود باشد به آنچه خداوند برای او قسمت فرموده و دیگر غم روزی خویش نخورد.
توضیح: فرد تلاش و کوشش خود را برای کسب روزی انجام میدهد اما در نهایت به داده الهی راضی است و از آنچه تقدیر الهی برای او در نظر گرفته است شکوه و شکایت ننماید.
چگونه گناه نکنیم؛ بخش هشتم
در شماره پیشین به دو اصل، از اصول جلوگیری از ارتکاب گناه اشاره نموده و آنها را توضیح دادیم. در این شماره، دو حدیث دیگر در خصوص تأثیر تسبیح و یاد خداوند در مسیر ترک گناه اشاره نموده و برخی اصول دیگر را نیز مورد بحث قرار خواهیم داد. دریافت فایل الکترونیکی (پیدیاف ) این شماره
بسم الله الرحمن الرحیم
کثرت تسبیحات
پیامبر گرامی اسلام – صلی الله علیه و آله – فرمود:
یا علی! سید الاعمال ثلاث خصال: انصافک الناس من نفسک، و مواساتک الاخ فی الله – عزوجل- و ذکرک الله – تبارک و تعالی- علی کل حال.
«ای علی! سرور و سید اعمال سه خصلت است: رفتار منصفانه با مردم؛ رعایت موسات با برادران ایمانی و یاد خداوند در همه حال.» (اصول کافی، ج ۵، ص ۳۶۱)
توضیح:
۱- انصاف: یکی از سختترین کارها برای هرکس داشتن انصاف در حق دیگران میباشد و دستیابی به آن، زمینه کسب مراتب معنوی را فراهم میآورد. از این رو قضاوت منصفانه در خصوص مردم میتواند باعث دوری شیطان از ما گردد.
۲- مواسات در حق برادر
معنای مواسات:
بد خواستن برای دیگران: حسادت
آروزی داشتن چیزهای خوب دیگران: غبطه
دادن داشتههای خود به دیگران و گذشتن از خود برای دیگران: ایثار
چیزی را من دارم و تو نداری و نمیتوانم به تو دهم اما چون تو نداری من هم مصرف نمیکنم: مواسات
۳- ذکر و یاد خدا در هر حال:
ذکر خفی مانند لااله الا الله؛ ذکر جلی مانند استغفار و اذان و ذکر دیگر ذکر حالی؛ یعنی در هر حال ذکر می گوییم؛ حتی زمان غذا خوردن و حتی خواب. این زمانی است که حال ما به امضای امام زمان (عج) رسیده و مورد تأیید ایشان میگردد. این در مواقعی است که با نیت کسب انرژی برای کار در راه امام زمان (عج) میخوابیم و یا غذا میخوریم؛ در این صورت تمام مدت انجام این کار برای انجام دهنده آن ثواب محسوب شده و این همان معجزه نیت میباشد.
امام صادق علیه السلام فرمود:
هر چیزی را حدی است که بدان پایان میپذیرد، مگر ذکر و یاد خدا که برای آن حدی وجود ندارد [مثلاً] خداوند نمازهای پنج گانه را واجب ساخت که به جا آوردن آنها حد آنهاست. همچنین روزه ماه رمضان را واجب کرد که روزه داری حد آن است. همین طور حج را واجب گردانید که گزاردن آن، حد آن است؛ جز یاد خدا که از آن به کم راضی نگشت و برایش حدی مقرر نفرمود. سپس حضرت این آیه را تلاوت کرد: «یا ایها الذین آمنوا اذکرو الله ذکرا کثیرا و سبحوه بکرة و اصیلا؛ ای گروه مومنان! خدای را بسیار یاد کنید و او را در بامدادان و شبانگاهان تسبیح نمایید.
آن گاه فرمود: پدرم، که درود خدا بر او باد، خدای را بسیار یاد میکرد. هنگامی که با او راه میرفتم، او مشغول ذکر خدا بود. با او غذا میخوردم او به یاد خدا بود. با مردم سخن میگفت، ولی هیچ گاه سخن گفتن، او را از یاد خدا باز نمیداشت، و من خود میدیدم که زبانش به کامش چسبیده و یکسره «لا اله الا الله» میگوید.
بین الطلوعین ما را جمع میکرد و دستور میداد تا بر آمدن خورشید ذکر بگوییم و به یاد خدا باشیم. هر یک از ما را که قرائت قرآن میدانست به تلاوت آن دستور میداد و کسی را که قرائت قرآن نمیدانست به ذکر و یاد خدا امر میفرمود.» (اصول کافی، ج ۵، ص ۳۶۱)
دایره طلایی ترک گناه
ترک یک گناه باعث آسانتر شدن ترک گناه بعدی میشود؛ زیرا وجدان بیدارتر شده و از درون به ما کمک میکند. وقتی فردی هدایت را بخواهد یعنی یک قدم به سمت خدا برود، خدا ده قدم به سوی او میآید و او را هدایت میکند و ترک گناه بعدی آسانتر میشود و این باعث رشد تدریجی انسان میگردد.
صخره نوردی
صخره نوردان موفق و حرفهای در ضمن حرکت در مسیر خود، از میخهای مختلف برای محکم ساختن جای پای خود استفاده میکنند؛ زیرا صخره نوردی که میخی نزند و یا میخ خود را محکم و در جای مناسب ثابت نکند، اگر پایش بلغزد سقوط کرده و به پایین میافتد اما صخره نوردی که میخهای خود را محکم و درست کوبیده است، حتی اگر جایی از مسیر سقوط کند، میخ قبلی او را نگه داشته و مانع مرگ او میگردد.
حرکت در مسیر ترک گناه و کسب فضائل اخلاقی نیز مانند صخره نوردی میباشد. بدین معنا که وقتی سراغ کسب فضایل اخلاقی میرویم تا یک چیزی را محکم نکردهایم نباید به سراغ کسب فضیلت بعدی رفت.
اولین فضیلتی که باید با آن شروع کنیم نماز اول وقت میباشد و دومین آن احترام به پدر و مادر.
علت شروع کسب فضائل با نماز این آیه شریفه قرآن است که میفرماید: «إِنَّ الصَّلاةَ تَنْهَی عَنِ الْفَحْشَآءِ»
امام زمان (عج) در همین زمینه میفرمایند: هیچ چیز مانند نماز، بینی شیطان را به خاک نمیمالد. (بحار الأنوار، ج ۵۳، ص ۱۸۲)
یعنی نماز سرآغاز تلاش ما برای دورشدن شیطان از ماست.
اهل معنا، بر این اعتقادند که برای کسب این فضائل باید نیت چهل روزه کرد و به تعبیری «چله» گرفت. اگر دیدیم جای پای ما با یک چله محکم نشد، چله دیگر بگیریم و این کار را تاجایی ادامه دهیم که جای پای ما در انجام هرکدام از فضائل و ترک رذایل محکم گردد و سپس به مرحله بعد حرکت کنیم.
چگونه گناه نکنیم ؟ دانلود سخنرانی استاد رائفی پورچگونه گناه نکنیم ؟ دانلود سخنرانی استاد رائفی پور
چگونه گناه نکنیم بخش نهم
در شماره پیشین، ضمن توضیح مبسوط در زمینه اصل کثرت تسبیحات در مسیر ترک گناه، به دو اصل مهم دیگر یعنی اصل دایره ترک گناه و همچنین اصل صخره نوردی اشاره نمودیم. در این شماره برآنیم، ضمن بر شمردن برخی اصول دیگر، به سه روش از روشهای چگونگی جلوگیری از ارتکاب گناه اشاره نماییم. دریافت پی دی اف (چاپی ) بخش نهم
بسم الله الرحمن الرحیم
فراموش نکردن خلیفه اللهی
یکی از اساسیترین مسائلی که میتواند ما را از ارتکاب به گناه بازدارد، به یاد داشتن این مهم است که ما برای این دنیا نیستیم بلکه غریبه بوده و به صورت موقتی اینجا ایستادهایم (انا لله و انا لیه راجعون).
باید به یاد داشتهباشیم که آن قدر مقام ما بالاست که حتی جبرئیل به آن سجده کرد اما ممکن است ما با اعمال خود، این مقام را تا اسفل السافلین پایین بیاوریم.
ما این توانایی را داریم که بی نهایت بار به امام معصوم نزدیک شده و به ایشان شبیه شوی؛ مثل حضرت زینب و حضرت عباس.
نکته لازم به ذکر این است که که تذکر درونی و دائمی به خود در این خصوص که «اگر حجه ابن الحسن العسکری علیه السلام جای من بود این کار را انجام میداد یا خیر»، جلوی ارتکاب ۹۵ درصد از گناهان را میگیرد.
توجه به این اصل، زمینه رشد فضائل اخلاقی را در ما هموار کرده و باعث دور شدن رذایل اخلاقی از ما میگردد.
فاصله انداختن بین گناهان
کسی که عادت به انجام یک گناه و رذیله اخلاقی کرده است اگر فاصله بین انجام گناهان را زیاد کند بعد از مدتی میبیند که میتواند این گناه را کم کند و حتی در وعده انجام آن میل به ارتکاب در او کم میشود؛ زیرا به این طریق توانایی ایستادگی در برابر خواستههای نفس خود را میآموزد و در نتیجه زمینه را برای ترک گناه فراهم میکند.
میتوان از این روش در ترک رذایل اخلاقی مانند استعمال دخانیات نیز بهره برد.
استفاده از مکارم الاخلاق
بعضی افراد به صورتی ذاتی و تربیتی دارای مکارم اخلاق هستند و این از دوره تربیتی پیش از تولد ایشان نشأت میگیرد.
لازم به ذکر است در اسلام قبل از بسته شدن نطفه، با نذری که به نیت آن از خداوند فرزند میخواهیم تربیت شروع میشود که این نذر خدا را ضامن تربیت بچه میکند.
از سوی دیگر علمای اخلاق معتقدند اکثر مکارم اخلاق اکتسابی یعنی کسب کردنی توسط خود فرد است.
امام صادق (علیه السلام) درهمین زمینه میفرمایند: به راستی که خداوند (تبارک و تعالی) خصائل والای اخلاق را مخصوص انبیاء گردانید. پس اگر کسی (از غیر انبیاء) این صفات را داراست، باید خداوند را ستایش کند و اگر کسی فاقد آنهاست پس باید به درگاه خداوند تضّرغ کند و آنها را بخواهد. راوی میگوید عرض کردم: جانم به فدای شما آن صفات چه چیزهایی هستند. امام فرمود: ورع و پرهیزگاری، قناعت کردن، صبر، شکرگزاری، فرو بردن خشم، حیا، بخشندگی، شجاعت، غیرت، نیکوکاری، راستگویی و ادای امانت. (الامالی، للشیخ المفید ص ۱۹۲- ۱۹۳)
با توجه به اینکه کدام یک از این ویژگیهای اخلاقی در ما وجود دارد، برای ترک گناه باید همان فضیلت اخلاقی را تکیهگاه قرار داده و برای کسب سایر فضایل، تلاش کرده و به درگاه خدا تضرع نماییم.
اگر مرتبه ای از اخلاق و معرفت را کسب کردیم، آن را به حضرت زهرا به امانت بگذاریم تا شیطان نتواند آن را از ما بگیرد و از حضرت زهرا بخواهیم آن را به امانت نگه دارد و هر زمان که خود صلاح میداند و از نظر او مورد نیاز ما ست، به ما بازگرداند.
ایجاد حس نفرت نسبت به گناه
حس نفرت نسبت گناه را در خود تقویت کنیم و به آن توجه داشته باشیم که لذت آن گذراست و لذت اصلی در گناه نکردن است.
کنترل چشم و گوش
این روش بسیار مهم است. چشم و گوش خود را به گونهای تربیت کنیم که نگاه نکند و گوش نکند. دیدن و شنیدن با نگاه کردن و گوش دادن که در آن اختیار وجود دارد متفاوت است.
ترک فکر گناه
فکر گنا، ه گناه میآورد خدا فکر گناه را گناه نمینویسد اما فکر ثواب را ثواب مینویسد. بسیاری از گناهان که راحت انجام میشود به این دلیل است که بارها شرایط انجام آن در فکر فراهم شده است تا فکر گناه به سمت ما آمد، استغفار بگوییم و اگر از آن رها نشدیم دو رکعت نماز بخوانیم و به یکی از معصومین و اولیاءالله تقدیم نماییم و اینگونه از گناه دو شویم.
سه مورد فوق جزء اصول نبوده و روشهایی میباشد که میتوان با آن از ارتکاب به گناه جلوگیری کرد.
نکته
هربار که یک گناه ترک میکنیم یک هدیه میگیریم. حتی اگر آنجا هم متوجه آن هدیه نشویم اما در فرصتی بعد که زمینه استفاده از آن هدیه فراهم گردید، متوجه داشتن آن موهبت میشویم. این هدیه، اصولاً معنوی است و زمینه رشد بیشتر ما را فراهم میآورد. از این رو قرآن میفرماید:
پرهیزگاران چون گرفتار وسوسه شیطان شوند هماندم متذکر (یاد خدا) شده و بصیرت یابند (اعراف ۲۰۱)
یعنی با تذکر در هنگام ترک گناه خداوند به آنها بصیرت میدهد.
چگونه گناه نگنیم؛ بخش دهم
در سلسله مقالات گذشته از مجموعه نوشتارهای چگونه گناه نکنیم، به بررسی اصول ترک گناه اشاره نمودیم و در نهایت برخی روشهای عملی برای اجرای این اصول را مورد بررسی قرار دادیم. در این شماره در نظر داریم با ارائه چند روش دیگر برای کاربردی ساختن اصول ترک گناه، به تدریج، توان خود را در مسیر مبارزه با نفس، افزایش داده و بتوانیم در این مسیر، موفق شویم. دریافت پی دی اف بخش دهم
بسم الله الرحمن الرحیم
مدیریت زمان و برنامه ریزی داشتن
مدیریت زمان، یکی از راهکارهای مهم برای جلوگیری از ارتکاب به گناه میباشد. فردی که بیکار بوده و برنامهریزی مناسبی برای وقت و زمان خود ندارد، در اثر این بیکاری به دنبال امور باطلی که منجر به گناه میشود میرود؛ از سوی دیگر کسی که برای زمان و وقت خود ارزش قائل بوده و به مدیریت دقیق آن میپردازد، به اندازهای وقت و خود را پر میکند که دیگر فرصتی برای اشتغال به امور باطل نداشته و در نتیجه گناه او کم میگردد؛ بنابراین باید توجه داشت که از بیکاری و بیبرنامهگی پرهیز کرد.
روزه گرفتن
روزه گرفتن آثار مهم مادی و معنوی در انسان داشته و زمینه تربیت نفس را فرام میآورد. روزه گرفتن در غیر از ماه مبارک رمضان، میتواند بسیار مؤثر باشد؛ زیرا در آن ایام، دیدن غذا در جامعه و روزهدرای سخت است. بنابراین به تدریج نفس ما تحت تربیت قرار میگیرد. از سوی دیگر خود روزه نیز در اثر وضعی و معنوی فراوانی دارد.
یاد مرگ
یکی از مواردی که اثر بسیار زیادی در ترک گناه دارد، یاد مرگ است. رفتن به قبرستان و دیدن قبرهای خالی و تشییع مردگان باعث تذکر نفس و دوری از گناه میگردد؛ زیرا فراموشی مرگ، زمنیه سرکشی در انسان را فراهم میآورد؛ به این دلیل است که خدا در قرآن، مشکل اصلی یهود را فراموشی مرگ میداند.
امیرالمؤمنین علی (ع) فرمود: «یاد کنید (مرگ را) درهم کوبنده لذات را و تیره و تلخ کننده شهوات را و دعوت کننده جداییها را» (غررالحکم-ج ۲، ص ۱۵۹)
زیرا مرگ راه بازگشت نداشته و به یاد داشتن این مطلب، باعث دوری از گناه و آماده ساختن خود برای آن روز میگردد.
نکته مهم این است که شفاعت اهل بیت نیز تحت هر شرایطی نصیب شیعیان نمیگردد و در این زمینه احادیث و روایات مختلفی از ایشان عنوان شده است.
امیرالمؤمنین علی علیه السلام در این زمینه میفرمایند: «فاعلموا وأطیعوا لا تتلکوا ولا تستصغروا عقوبة الله عزَّ وجلَّ فإنَّ من المسرفین من لا تلحقه شفاعتنا إلاَّ بعد عذاب ثلاثمائة ألف سنة» به دستورات خدا عمل کرده و اطاعت کنید و به پشتوانه شفاعت ما گناه نکنید و کیفر خدای بزرگ را کوچک نشمارید؛ زیرا به برخی از گناهکاران (از شیعه) شفاعت ما نمیرسد مگر بعد از اینکه سیصد هزار سال عذاب شوند. (معانی الأخبار: ۲۸۸/ ح ۲؛ بحار ۶: ۱۵۴/ ح ۹)
باید توجه داشته باشیم، فرد گنهکار، به بهشت نمیرود حتی اگر شیعه باشد و باید در ۵ مرحله تصفیه شده و سپس وارد بهشت گردد؛ این مراحل به شرح زیر است:
در همین دنیا با ابتلاء به بلایا
لحظه مرگ
جهنم برزخی
روز حشر و هنگام سؤال و جواب
در جهنم (برای شیعه مطابق با حدیث فوق از حضرت امیر)
باید توجه داشت امام صادق میفرماید: «لَن تَنالوُا شَفاعَتُنا مَن استَخَفَّ بالصّلاه» در این حدیث، «لن» حرف ابد است یعنی اگر نماز را سبک بشماریم هیچ گاه شفاعت اهل بیت به ما نخواهد رسید.
نکته مهم این است که محبت اهل بیت علیهم السلام و امام حسین علیه السلام باید زمینه شبیهتر شدن ما به امام معصوم را فراهم آورد و در غیر این صورت، نمیتواند به ما کمک کند.
تقویت محبت خدا
اهل بیت در نگاه ما به اندازهای بخشنده و بزگوار هستند که حتی اگر کسی به آنها جسارتی نماید و سپس از آنان درخواست پوزش کند مورد عفو قرار خواهد گرفت و باید توجه داشت که اهل بیت خلیفه الهه و نور خدا در زمین هستند؛ و خداوند به طریق اولی بخشنده و خطاپذیر است.
ما باید با این نگاه که از خداییم و به سوی او باز میگردیم، محبت خود به او را افزایش دهیم و با نگاه عاشقانه به خدا، از ارتکاب به گناه، خودداری نماییم. در همان لحظه است که نور به دل ما میبارد و حس کرامت نفس به انسان میرسد.
امام سجاد علیهالسلام در این زمینه میفرمایند که خداوند به موسی وحی فرمود: «موسی! کاری کن که آفریدههای من، مرا دوست بدارند و خلق را محبوب من ساز.»
موسی علیهالسلام پرسید: «پروردگار من! چگونه این کار را انجام دهم؟ فرمود: نعمتهای ظاهری و باطنی مرا به یادشان آور» (علامه مجلسی، بحارالانوار، ج ۲ (کتاب العلم)، ص ۴)
اینگونه تفکر و تعمق در نعمتهای الهی، زمینه شکرگزاری در ما را افزایش میدهد؛ از اینرو باید دم به دم برای نعمتهای ظاهری مثل سلامتی باطنی و معنوی (مثل محبت اهل بیت و شیعه اثنی عشری بودن)، خداوند را شکر نماییم و با تفکر در این نعمات، محبتمان به او بیشتر میشود.
پرهیز از مجالست و همنشینی با اهل دنیا و دور از معنویت
از رسول اکرم (صلی الله علیه و آ له) در این زمینه نقل شده است که: «به خاطر برخورد با اهل دنیا قلبم زنگار گرفته و مکدر میشود و برای جبران آن روزی هفتاد مرتبه استغفار میکنم.» خداوند نیز در سوره «نجم آیه ۲۹» میفرماید: «فاعرض عن من تولی عن ذکرنا و لم یرد الا الحیوه الدنیا. پس از کسانی که از یاد ما روی گرداندند و جز زندگی دنیا را نخواستند اعراض کن و روی بگردان.»
چگونه گناه نکنیم ؟ دانلود سخنرانی استاد رائفی پورچگونه گناه نکنیم ؟ دانلود سخنرانی استاد رائفی پور
چگونه گناه نکنیم؛ بخش یازدهم
در شمارههای گذشته از سلسله مقالات چگونه گناه نکنیم، ضمن برشمردن اصول ترک گناه به بررسی برخی روشها، برای بهکارگیری این اصول، اشاره نمودیم. در این شماره در نظر داریم، یکی از اصول مهم که نسبت به سایرین، از کاربرد بیشتری برخوردار بوده و همچنین تأثیر آن در جلوگیری از ارتکاب گناه، بسیار میباشد را معرفی و مورد بررسی قرار دهیم.دریافت پی دی اف شماره یازدهم
بسم الله الرحمن الرحیم
اصل رام کردن نفس
این اصل یکی از اصول مهم و کاربردی در ترک گناه میباشد و در صورت بهکارگیری و موفقیت در آن، خواهیم توانست نه تنها جلوی ارتکاب بسیاری از گناهان توسط خود را بگیریم، بلکه میتوانیم این میزان را به عدد صفر نزدیک نماییم.
در توضیح آن، توجه به این نکته ضروری است که شیطان همواره در حال تلاش برای دور کردن ما از صراط مستقیم است و زمانی با ما کاری ندارد که به او رسیده و یا از او جلو زدهباشیم. به تعبیری، نفس ما تحت تربیت شیطان رشد یافته و در صورت نبود استاد نیز میتواند کار خود را به خوبی انجام دهد. از این روست که در ماه مبارک رمضان که شیاطین در زنجیر هستند، نفس ما هنوز هم تمایل به ارتکاب گناه را دارد.
لازم به ذکر است که حتی بعد از ظهور حضرت ولی عصر (عجل الهک تعالی فرجه الشریف) نیز که شیطان توسط ایشان کشته میشود، باز نفس انسانها، آنها را به بدی و انجام شر دعوت میکند. اما تربیت و نَفَس ولایی حضرت باعث کمرنگ شدن تأثیر این دعوت میگردد.
در توضیح رابطه نفس و شیطان باید گفت محل کار شیطان، نفس است. نفس میتواند به اندازهای سرکش و قدرتمند شود که تا مرحله خدایی* فرد پیش رفته و قدرت بگیرد؛ از این رو نیاز است، نفس مورد تربیت عقل قرار گیرد تا شیطان اجازه سیطره بر آن را نیابد.
زیرا نفس همانند یک مرکب است که اگر رام شده و تحت اختیار ما باشد، میتواند ما را به مقصد اصلی که همان سعادت است برساند و اگر تربیت نشود، چموشی کرده و نهتنها ما را به مقصد نمیرساند بلکه باعث آسیب و آزارمان نیز میگردد.
میتوان دو نوع نفس را در نظر گرفت:
نفس مثبت که از فطرت نشأت میگیرد.
نفس منفی که از غریزهای که عقل بر آن حاکم نیست دستور میگیرد.
از این رو باید نفس را تابع عقل کنیم و یا به تعبیری عقل بر نفس حاکم باشد و این مرکب را، رام نماید. در این صورت به مرحلهای میرسیم که نفس ما، در مقابل خواستههای شیطان ایستادگی کرده و به آن پاسخ منفی میدهد.
باید توجه داشت انسانها اسیر واژه دوست دارم به معنای تمایل داشتن هستند؛ یعنی دوست داشتن و تمایل داشتن فرد، که همان تمایل نفس به امور نادرست است، باعث گمراهی افراد و افتادن در دام شیطان شده است.
فلسفه مکاتب شیطان پرستی نیز چنین است «چنان کند هرچه خواهی کل شریعت بُوَد»؛ یعنی هرچه دلت خواست همان را انجام بده بدون توجه به هیچ چارچوب و قانونی.
این در حالی است که نهتنها در اسلام بلکه در هیچ کدام از ادیان ابراهیمی چنین دیدگاهی وجود ندارد و نفس فرد، نیازمند تربیت و اتخاذ مسیر صحیح است.
üافزایش محبت به خدا
یکی از راههای تربیت نفس، افزایش محبت، به خداوند است. خدا با نفس مثبت پرستیده و خواسته میشود و این محبت در اثر عقل و علم به وجود میآید.
سوره حجرات (آیه ۷) میفرماید:
«وَاعْلَمُواْ أَنَّ فِیکمْ رَسُولَ اللَّهِ لَوْ یطِیعُکمْ فِی کثِیرٍ مِّنَ الْأَمْرِ لَعَنِتُّمْ وَلَکنَّ اللَّهَ حَبَّبَ إِلَیکمُ الْإِیمَنَ وَزَینَهُ فِی قُلُوبِکمْ وَکرَّهَ إِلَیکمُ الْکفْرَ وَالْفُسُوقَ وَالْعِصْیانَ أُوْلَئِک هُمُ الرَّ شِدُونَ»
و بدانید که تنها در میان شما رسول خداست که اگر در بسیاری از امور پیرو شما باشد، قطعاً به سختی و مشقّت خواهید افتاد، ولی خداوند ایمان را محبوب شما قرار داده و در دلهایتان آن را زینت بخشیده است و کفر، فسق و گناه را مورد تنفّر شما قرار داده است. آنها همان رشد یافتگان هستند.
یعنی اگر با عقل که بسنجیم متوجه میشویم که خداوند ایمان را محبوب قلب ما قرار داده و از کفر و فسوق و عصیان کراهت ذاتی دارید.
از این رو باید مدام محبت خود را به خدا زیاد کنیم تا موحد شویم و کسی که موحد شد، به حقیقت گناه علم پیدا میکند و به آن نزدیک نمیشود.
بنابراین این همه چیز از محبت آغاز میگردد؛ یعنی محبت علم میآورد و علم، اسباب دوری از گناه را فراهم میکند؛ از این روست که پیامبران و معصومین چون عالماند گناه نمیکنند.
از این رو ما باید به خدا آگاهی، خود آگاهی، جهان آگاهی، دین آگاهی و سرنوشت آگاهی برسیم و پس از آن، بتوانیم آگاهانه، از ارتکاب به گناه، دوری کنیم.
üشرطی ساختن نفس
روش دیگری که میتواند نفس ما را از ارتکاب به گناه بازدارد، شرطی ساختن نفس است. نفس ما کاملاً با شرطی سازی موافق است. یعنی میتوان آن را شرطی و رام کرد و حتی آن را به گونه ای تربیت کرد که مقابل شیطان بایستد.
راه اصلی شرطی ساختن نفس، استفاده از عقل، است؛ یعنی عقل میتواند با اتخاذ راههای مناسب، نفس را در مسیر مثبت شرطی کند. (شرطی شدن بی هدف، نوعی عادت کردن است و مؤمن نباید به هیچ چیز عادت کند؛ حتی به ذکر مستحب در نماز.)
میتوان برای شرطی کردن نفس از چیزهای کوچک شروع کرد و به مقابله با نفس پرداخت؛ آرام آرام نفس شرطی میشود و به این نتیجه میرسد که بر چیزی اصرار نورزد؛ زیرا در صورت این اقدام، با تحریم از سوی ما روبه رو میشود و بدین ترتیب نفس تربیت میگردد و نه تنها یاد میگیرد که جلوی عقل نایستد، بلکه به تعبیری هوای ما را دارد. زیرا دوست ندارد سختی بکشد.
چگونه گناه نکنیم. بخش دوازدهم
در این شماره که آخرین شماره از مجموعه مقالات «چگونه گناه نکنیم» میباشد، به توضیح بیشتر «اصل رام کردن نفس» اشاره پرداخته و پس از آن، آخرین اصل از اصول ترک گناه را معرفی مینماییم. دریافت فایل PDF بخش دوازدهم
بسم الله الرحمن الرحیم
در شمارههای پیشین، به چگونگی حمله شیطان به انسان و تلاش او برای انحراف انسان از صراط مستقیم اشاره کرده و اصول و روشهای مبارزه با او را مورد بررسی قرار دادیم. پس از آن برخی اصول ترک گناه را مورد بررسی و ارزیابی قرار داده و برخی روشها را برای کاربردی ساختن این اصول معرفی نمودیم. در این شماره که آخرین شماره از مجموعه مقالات «چگونه گناه نکنیم» میباشد، به توضیح بیشتر «اصل رام کردن نفس» اشاره پرداخته و پس از آن، آخرین اصل از اصول ترک گناه را معرفی مینماییم. امید است با بهکارگیری مداوم تک تک این اصول، به تربیت نفس و مبارزه با شیطان پرداخته تا ان شاءالله به مقام سربازی برای امام زمان (عج) نائل آییم.
اصل رام کردن نفس
همانگونه که پیش از این اشاره نمودیم یکی از راههای رام کردن نفس، شکستن عادتهای معمول و بدون حاصل میباشد. ممکن است عادتهای معمول حتی گناه نیز نباشد، از این رو میتوان از آن به «هوی» تعبیر کرد؛ قرآن در این زمینه میفرماید: وَ أَمّا مَنْ خافَ مَقامَ رَبِّه وَ نَهَی النَّفْسَ عَنِ الْهَوی * فَاِنَّ الْجَنَّةَ هِیالْمَأْوی (نازعات، ۴۰-۴۱)
در این آیه تاکید بر این شده است که کسانی که نفس خود را از “هوی” نهی میکنند. همانگونه که گفته شد «هوی» ممکن است گناه نبوده و امری مباح باشد اما فرد در مسیر مبارزه با نفس از آن اجتناب میورزد.
زیرا تلاش ما این است که نفس را به گونه تربیت کرده که نه تنها به ما دستور ندهد بلکه خود تحت سیطره و دستور عقل باشد. در این صورت نفسی رام داریم که نه تنها جرات پیشنهاد چیزی غیر اخلاقی به ما را ندارد بلکه حتی خود او، اسباب ما برای مبارزه با شیطان میگردد.
از این رو تقوا یعنی این بازدارندگی که افسار نفس را در دست عقل قرار میدهد و این همان پرهیزگاری است.
ماه رمضان ماه شکستن عادتهاست. ساعت خواب و برنامه غذایی ما تغییر میکند. و این اراده مبارزه با نفس افزایش میدهد.
ماه مبارک رمضان «نه» گفتن به نفس را به ما میآموزد. یعنی غذایی که در حالت عادی نه تنها حرام نیست بلکه در مواردی مستحب نیز هست در ماه رمضان حرام میشود و با خوردن آن تنبیه شدیدی به دنبال دارد.
اصل مبارزه با گناه بهوسیله مستحبات
در این اصل که یکی از اصول مهم مبارزه با نفس میباشد، با خدا عهد میبندیم که در صورت اهمال کاری در مورد هر کدام از واجبات یک عمل مستحبی را انجام دهیم؛ یعنی اگر نماز صبحمان قضا گردید، یک عملی که به نظرمان سخت میآید مانند روزه گرفتن را برای خود در نظر بگیریم.
در روند به کار بستن این اصل، در ابتدای مسیر، شیطان تلاش میکند که ما نه تنها آن واجب را انجام ندهیم بلکه از عهدی که با خدا در ازای عدم انجام آن واجب بستهایم سر باز بزنیم.
مثلاً نه تنها تلاش برای قضا شدن نماز صبح ما میکند بلکه تلاش میکند ما را از تنبیه آن یعنی روزه نیز باز دارد؛ زیرا شیطان به خوبی میداند شکستن عهد قصاوت قلب میآورد و گناهان بعدی را در پی دارد.
در صورت مقاومت ما در مقابل شیطان، این پیام به او منتقل میشود که نباید برای دور کردن این بنده از یک واجب تلاش کند؛ زیرا همین امر باعث عبادت بیشتر و نتیجه تقرب بیشتر او به خدا میگردد و این باعث دلسرد شدن شیطان شده و حتی او را به این کار وا میدارد تا ما را به انجام آن واجب سوق دهد تا مستحبات تنبیهی آن را انجام ندهیم و ما در این مرحله شیطان را در خدمت خود در مسیر انجام واجبات قرار دادهایم.
در مسیر الهی هر اندازه که به عقل گوش داده و از تبعیت نفس دوری کنیم، موحدتر شده و از شرک و نفاق و کفر فاصله میگیریم.
در توضیح باید گفت شرک و نفاق و کفر یک چیز است یعنی هرجا ما به عقل گوش ندادیم کافر میشویم و به سمت شرک حرکت میکنیم اما مجبور میشویم که ظاهر موحدانه به خود بگیریم پس در نتیجه نفاق پیشه میکنیم.
اگر کسی به مبارزه با نفس بپردازد و در مسیر حق حرکت کند، آنگاه جزءی از اوامر الهی میشود که در طول اراده خدا قرار دارد؛ یعنی هرچه را که خدا بخواهد انجام میدهد، میبیند و میشنود آنگاه میشود ید الله، عین الله و اذن الله.
در این حالت است که جز خدا نمیبیند و به مقام رضایت الهی میرسد و این یعنی توحید محض. از این رو توحید همان ولایت است و آنچه که غیر از ولایت قرار دارد شرک است.
بنابراین میتوان گفت وقتی یاران امام حسین علیه السلام در اثر مبارزه با نفس، در شبکه توحیدی ولایت امام قرار گرفتند گویی همه در وجود امام، و امام در وجود خدا ذوب شدند و از این روست که گویی در حادثه کربلا امام معصوم ۷۲ بار و با هر شهید، به شهادت رسیدند و به همین دلیل است که امام زمان (عج) در زیارت ناحیه مقدسه خطاب به شهدای کربلا میفرمایند «بابیانتم و امی»
پس مبارزه با نفس و قرار گرفتن در مسیر توحید میتواند ما را به این مرحله برساند که در وجود امام معصوم ذوب شده و با او یکی شویم و به مقام قرب الهی و سعادت ابدی نائل آییم.
و السلام علیکم و رحمة الله و برکاته