فرشته
 
 


شنبه یکشنبه دوشنبه سه شنبه چهارشنبه پنج شنبه جمعه
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30 31        



جستجو


موضوع

نحوه نمایش نتایج:


اللّهُمَّ كُنْ لِوَلِيِّكَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَعَلى آبائِهِ في هذِهِ السّاعَةِ وَفي كُلِّ ساعَةٍ وَلِيّاً وَحافِظاً وَقائِدا ‏وَناصِراً وَدَليلاً وَعَيْناً حَتّى تُسْكِنَهُ أَرْضَك َطَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فيها طَويلاً

دريافت كد دعاي فرج




 



۷ راه برای مبارزه با افسردگی
افسردگی در همه سنین به چشم می خورد. این اختلال در دوران سالمندی نیز بسیار شایع است. تقریباً یک چهارم افراد ۶۵سال و بالاتر از افسردگی رنج می برند. بیش از نیمی از پزشکان مربوط به بیماری سالمندان درگیر شکایات…

افسردگی در همه سنین به چشم می خورد. این اختلال در دوران سالمندی نیز بسیار شایع است. تقریباً یک چهارم افراد ۶۵سال و بالاتر از افسردگی رنج می برند. بیش از نیمی از پزشکان مربوط به بیماری سالمندان درگیر شکایات آنان درباره خلق افسرده شان هستند و از این رو افسردگی یکی از مهمترین دلایل کاهش کیفیت زندگی سالمندان است.

بدین ترتیب متخصصان امور روانشناسی به دنبال راهکارهایی برای بالابردن سطح کیفیت زندگی سالمندان و کاهش افسردگی آنان هستند. آنان ۷ راهکار را برای مقابله با افسردگی سالمندان برشمرده اند:

● تشخیص افسردگی در سالمندان

شناسایی و رفتار با افسردگی در سالمندان بسیار پیچیده تر از آن است که افراد در جوانی به خاطر سایر بیماری ها درگیر می شوند. سالمندان معمولاً به خاطر شرایط فیزیکی و موقعیت های اجتماعی گرفتار بحران افسردگی می شوند، بنابراین باید دلیل اصلی افسردگی آنان را شناخت که آیا او به خاطر تشدید برخی بیماری ها مثل پارکینسون یا آلزایمر افسرده شده است یا افسردگی او براساس شرایط زیستی و اجتماعی است.

● شناسایی تغذیه و داروهای مورد استفاده

در بسیاری از مواقع افراد افسرده در اثر تجویز دارو یا تغذیه غلط گرفتار این عارضه می شوند، بنابراین بررسی تغذیه و داروهای مورد استفاده او کمک بسیار بزرگی به تشخیص بیماری و درمان آن می کند. بنابراین برای این کار از یک متخصص تغذیه یا روانپزشکی کمک بگیرید.

● تشویق سالمند به یوگا

کاهش توانایی جسمی و کیفیت زندگی، دو عامل افسردگی در سالمندان است، یکی از بزرگترین نگرانی های سالمندان پس از بازنشستگی، ترس از کارافتادگی یا سقوط است. هرچه میزان پوسیدگی استخوان، آرتروز و ضعف سیستم های قلبی در آنها بالاتر می رود احتمال گرفتار شدن آنها بیشتر می شود.

بنابراین یک برنامه ورزشی مانند یوگا برای سالمندان بسیار مفید است، زیرا این ورزش در عین حال که تعادل، استحکام استخوان ها و سلامت جسمی سالمند را تضمین می کند، اعتماد به نفس سالمندان را بالاتر برده و ازکارافتادگی آنها جلوگیری می کند. البته پزشکان ورزش های زورآزمایی و مقاومتی را نیز توصیه می کنند.

● درمان بی خوابی سالمند

به عقیده متخصصان هرچه سن افزایش پیدا می کند فرد سالمند زمان کمتری را در خواب عمیق به سر برده و مدت زمان بیشتری را در مرحله سبکتر خواب می گذراند. در نتیجه سالمندان از خواب های منقطع و بیدار شدن مکرر در طول شب و صبح زود رنج می برند.

تحقیقات نشان داده است ۸۰ درصد افراد افسرده بی خوابی را تجربه کرده اند و افراد بسیار افسرده، بی خوابی زیادی دارند. یکی از راه حل های اساسی برای درمان افسردگی سالمندان یافتن مشکلات خواب آنها و تمرین بهبود در خواب است.

برخی عادت های خواب مانند خوابیدن شبانه در زمان ثابت، بیدار شدن در زمان ثابت صبحگاهی و کنترل کافئین مصرفی از جمله راه حل های مشکلات افسردگی سالمندان است.

● تفکیک سوگ از افسردگی

۱۰ تا ۱۵ درصد از زنان سالمند پس از مرگ همسرشان دچار افسردگی می شوند. اما آیا همه احساس غمگینی ها دلیل بر افسرده بودن آنان است.

غم ناشی از سوگ معمولاً موجی شکل است. این غم شدت های مختلفی داشته و همراه با گریه، احساس گناه، عصبانیت، کج خلقی یا احساس تنهایی است. فردی که سوگ را تجربه می کند می تواند از بعضی از فعالیت های زندگی لذت ببرد و معمولاً سوگ زمان محدودی دارد.

سوگ غالباً توسط خود شخص برطرف می شود. درحالی که افسردگی بسیار مداوم تر بوده و به نوعی غم بی امان است. به عبارت دیگر، شخص افسرده نمی تواند از سایر فعالیتهای زندگی اش لذت ببرد و در زندگی تلاش کمتری می کند. او همچنین ممکن است به زیاده روی در خوردن و اختلالات خواب گرفتار شود.

● همراه داشتن عکس

روانشناسان به افراد سالمند راه ساده ای را پیشنهاد می کنند تا از افسردگی در امان بمانند. آنها توصیه می کنند سالمندان عکس هایی از خود و یا کسانی که دوستشان دارند در کیف پولشان بگذارند.

پژوهشی جدید نشان می دهد نگاه ساده به عکس های اشیا و تصویرهای عجیب در کاهش افسردگی آنان مؤثر است یکی از پژوهشگران، می گوید فقط به یاد بودن همسر از طریق نگاه کردن به یک عکس ساده سبب کاهش درد در سالمندان می شود.

● روابط با دوستان و همسالان

نباید فراموش کرد دیدار با افراد از عکس آنان تأثیر گذارتر است. مطالعات زیادی نشان داده است افراد با شبکه ارتباط اجتماعی قوی بخصوص در سنین سالمندی در برابر افسردگی و عصبانیت بیشتر در امان هستند.

پیدا کردن دوستان جدید برای افراد مسن هنگام از دست دادن همسر، اقوام و دوستان بسیار مهم است.

عضویت در کتابخانه، کار داوطلبانه، کلاس های گروهی، تماس با جامعه فارغ التحصیلان رشته خود و دوستان قدیمی، ملحق شدن به گروه های ورزشی، فعالیت در گروه های مذهبی و فعالیت های شغلی و کاری دیگر از جمله فعالیت هایی است که سالمندان را از خطر افسردگی نجات می دهد.

موضوعات: ۷ راه برای مبارزه با افسردگی  لینک ثابت
[دوشنبه 1394-11-26] [ 10:22:00 ب.ظ ]




10 راهکار طبیعی برای مقابله با افسردگی

اختصاصی آبی روز: افسردگی منجر می شود تا شما احساس ناامیدی و درماندگی کنید . در کنار روان درمانی و در بعضی موارد دارو درمانی راهکارهای کوچک بسیاری وجود دارد که خود شما می توانید با انجام آنها به مقابله با افسردگی بپردازید. تغییر عادات رفتاریتان مانند میزان فعالیت های فیزیکی تان، شیوه زندگی تان و حتی نوع فکر کردنتان همه از جمله راه های طبیعی مقابله با افسردگی هستند.

در زیر تعدادی از این راهکارها را به طور خلاصه برایتان آورده ایم:

1. به زندگی خود یک روتین دهید: اگر افسرده هستید حتما نیاز به یک روتین دارید. افسردگی منجر می شود تا ساختار عادی زندگی بهم بریزد . یک روز در روز بعدی ذوب می شود و گذران بی حساب کتاب زندگی جزء ای از زندگی شما می شود. از این رو گذاشتن یک برنامه ساده روزانه می تواند به شما کمک کند تا زندگی شما به روال بازگردد.

2. برای خود هدف انتخاب کنید: وقتی افسرده هستید این احساس می کنید قادر به انجام هیچ کاری نیستید. افسردگی باعث می شود بدترین احساس ها را نسبت به خود داشته باشید. برای بهتر کردن اوضاع برای خود اهداف روزانه قرار دهید. برای این کار از اهداف بسیار کوچک شروع کنید. هدف خود را در چیزهای کوچکی قرار دهید که برایتان آسان است مثلا شستن روزانه ظرف ها. هنگامی که احساس کردید در حال بهتر شدن هستید می توانید اهداف روزانه خود را چالش برانگیزتر کنید.

3. تمرینات ورزشی: ورزش سطح اندورفین در بدن را افزایش می دهد. اندورفین از مسکن های طبیعی در بدن است که باعث ایجاد احساسی خوب در فرد می شوند. همچنین اندورفین درازمدت می تواند در بهبود افراد افسرده موثر باشد.

4. تغذیه سالم: هیچ رژیم غذایی جادویی وجود ندارد که افسردگی را درمان کند اما کنترل غذا خوردنتان می تواند ایده خوبی باشد. اگر افسردگی سبب شده است تا به خوردن بیش از اندازه روی بیاورید، کنترل خورد و خوراکتان کمک می کند تا احساس بهتری پیدا کنید. اگرچه نمی توان به طور قطع گفت اما شواهدی وجود دارد مبنی بر اینکه خوردن غذاهای حاوی اسید چرب امگا 3 همانند (ماهی سالمون و تن) و اسید فولیک (همانند اسفناج و آواکادو) در بهبود افسردگی موثر است.

5. خواب کافی: افسردگی سبب می شود که در خواب فرد اختلال ایجاد شود و فرد افسرده از خواب کافی برخوردار نباشد و همین کمبود خواب خود باعث بدتر شدن افسردگی می شود. چاره مشکل چیست؟ بهتر است با تغییردر سبک زندگی تان آغاز کنید. هر شب در ساعت مشخصی برای خوابیدن به تختخواب بروید و همچنین در ساعت معینی از خواب بیدار شوید. سعی کنید در طول روز چرت نزنید. همه عوامل و ابزار حواس پرت کن را از اتاق خواب خود خارج کنید، نه تلویزیون و نه کامپیوتر هیچ چیزی در اتاق خواب تان نباشد. پس از مدتی خواهید دید خوابتان بهتر خواهد شد.

6. قبول مسئولیت: وقتی افسرده هستید ممکن است از زندگی روزمره کنار بکشید و ازتمام مسئولیت های خود در خانه و محل کار کناره گیری کنید. به شما توصیه می کنیم این کار را نکنید. زیرا درگیر کردن خود در جریانات زندگی و داشتن مسئولیت های روزانه همانند یک راهکار طبیعی برای درمان افسردگی عمل می کند. به عهده داشتن مسئولیت به شما یک احساس کمال می دهد و به زندگی پایبندتان می کند. اگر حاضر نیستید به طور تمام وقت به مدرسه یا محل کار بروید ایرادی ندارد. می توانید فعالیت پاره وقت داشته باشید. اگر مسئولیت پاره وقت هم به نظرتان زیاد می رسد، کار داوطلبانه را مدنظر قرار دهید.

7. افکار منفی را به چالش بکشید:
در مبارزه با افسردگی بسیاری از کارها ذهنی است یعنی باید الگوی فکر کردن خود را تغییر دهید. وقتی شما افسرده اید در هر موضوعی به بدترین نتیجه ی ممکن فکر می کنید. دفعه بعد که احساس خوبی نسبت به خودتان نداشتید از منطق به عنوان یک راهکار درمان افسردگی کمک بگیرید. شاید شما این احساس را داشته باشید که کسی شما را دوست ندارد اما آیا شواهد واقعی برای این احساس دارید؟ یا شاید احساس کنید که بی ارزش ترین فرد روی زمین هیتید اما آیا این افکار واقعیت دارد؟ این شیوه استفاده از منطق نیازمند تمرین است. اما پس از مدتی می توانید این افکار منفی را قبل از آن که از کنترل خارج شوند، کنار بزنید.

8. پیش از استفاده از مکمل ها با دکتر خود مشورت کنید:
شواهد قانع کننده ای درباره اثرات مثبت مکمل های معینی مانند روغن ماهی، اسید فولیک و اس آدنوزیل متیونین (SAMe) بر کاهش علایم افسردگی وجود دارد. با این وجود اثبات این موضوع نیاز به تحقیقات بیشتری دارد. در هر صورت قبل از مصرف هر گونه مکملی ابتدا با دکتر خود مشورت کنید بخصوص اگر داروی خاصی نیز مصرف می کنید.

9. یک کار تازه انجام دهید: وقتی افسرده اید شما اسیر یک روزمرگی عذاب آور می شوید بنابراین خودتان را وادار کنید تا کاری متفاوت انجام دهید. به یک موزه بروید. یک کتاب قدیمی بردارید و بر روی نیمکت های پارک بنشینید و بخوانید. در یک خیریه داوطلب شوید. به یک کلاس زبان بروید. وقتی ما خود را برای انجام کاری متفاوت به چالش می کشیم تغییرات شیمیایی در مغز اتفاق می افتد. در واقع تجربه های تازه سطح دوپامین مغز را تغییر می دهد که این آنزیم با احساساتی چون رضایت، لذت و یادگیری مرتبط است.

10. تلاش کنید تا دچار لذت شوید:
اگر افسرده اید برای انجام کارهایی که از آن لذت می برید وقت بگذارید. اما آیا دیگر از هیچ کاری لذت نمی برید؟! این فقط نشانه ای از افسردگی است. شما باید در هر حال تلاش خود را بکنید. اگرچه شاید به نظر سخت و عجیب برسد اما شما باید برای تفریح کردن و دچار لذت شدن، تلاش خود را بکنید. برای کارهایی که سابقا از آن لذت می بردید اما اکنون به نظرتان طاقت فرسا می رسند برنامه ریزی کنید. به سینما بروید با دوستانتان برای شام خوردن در بیرون قرار بگذارید. وقتی که افسرده هستید مهارت لذت بردن از زندگی را از دست می دهید بنابراین باید تلاش کنید تا دوباره این مهارت را یاد بگیرید. پس از مدتی می بینید انجام کارهای جدید و تفریح کردن باردیگر برای تان لذت بخش شده است.

موضوعات: 10 راهکار طبیعی برای مقابله با افسردگی  لینک ثابت
 [ 09:52:00 ب.ظ ]




علائم هشدار دهنده افسردگی

بسیاری از مردم که اطلاعات کمی در مورد افسردگی دارند احتمالاً از این که بفهمند این بیماری می‌تواند باعث چه چیزهایی بشود متعجب خواهند شد. مردم اغلب فکر می‌کنند افسردگی یعنی «حس بد داشتن» یا «احساس غمگینی». آن‌ها نمی‌دانند که افسردگی می‌تواند باعث شود که فرد از یک تصمیم‌گیری ساده عاجز شود، 20 ساعت در شبانه‌روز بخوابد، یا بدون دلیل مشخصی شروع به گریه کند و نتواند جلوی خودش را بگیرد. بنابراین آشنایی با علائم افسردگی برای همگان اهمیت دارد.
علائم متداولی که به عنوان علائم هشدار دهنده افسردگی در نظر گرفته می‌شوند به قرار زیرند:

1- تغییرات در سطح انرژی یا فعالیت

کاهش انرژی: این نخستین علامت است و تشخیص آن بسیار ساده می‌باشد. به طور خلاصه یعنی این که حس کنید به قدر هفته گذشته یا ماه گذشته انرژی ندارید. نه این که تمام روز خسته باشید بلکه فقط انرژی کمتری نسبت به سابق داشته باشید. برای مثال، ترجیح بدهید بعد از خاتمه کار روزانه، استراحت و مطالعه کنید تا این که به ورزش بپردازید.
خستگی: دومین مرحله بعد از کاهش انرژی. افسردگی می‌تواند باعث خستگی جسمی شود. خوابیدن و استراحت، شما را سرحال نمی‌آورد و حتی صبح‌ها پس از بیدار شدن از خواب هم احساس خستگی می‌کنید. این احساس خستگی در طول روز هم ادامه می‌یابد. ممکن است در محل کار که هستید فعالیت‌های کاری شما را به خود مشغول کند ولی بعد از آن که به خانه برمی‌گردید آنچنان احساس کوفتگی کنید که انگار قطار از رویتان رد شده است! خمیازه کشیدن، بدن را به این طرف و آن طرف کش دادن و چرت زدن از نشانه‌های خستگی است.
سستی و رخوت: این عارضه جدّی‌تری است. کسی که دچار افسردگی باشد ممکن است به طور غیرعادی بی‌حال و خواب‌آلوده باشد. و یا در حالت متداولتر، ممکن است ساعت‌ها بدون انجام هیچ کاری روی صندلی بنشیند. نه این که به چیزی واکنش نشان ندهد بلکه به انجام هیچ کاری علاقه‌مند نباشد و از نظر جسمی و روحی احساس سنگینی کند.
کاهش فعالیت: این ممکن است در نتیجه کاهش انرژی، خستگی و سستی و رخوت باشد و یا آن که مستقل از این عوارض باشد. به هر حال، اگر سطح فعالیت‌های معمولی فرد شروع به کاهش کند این ممکن است از علائم افسردگی باشد.
بی‌خوابی یا پرخوابی: یکی از شایعترین علائم افسردگی بی‌خوابی است: دراز کشیدن ولی بیدار و نگران ماندن، ناتوانی در استراحت کردن، احساس تنش درونی داشتن و یا فکرهای مختلف کردن. پرخوابی عکس بی‌خوابی است. یعنی زیادتر از حد معمول خوابیدن. بی‌خوابی ممکن است فعالیت‌های روزانه شما را تحت تاثیر قرار دهد یا ندهد و یا ممکن است در ارتباط با سایر علائم، نشانه وجود افسردگی در فرد باشد زیرا عوامل بسیاری می‌توانند موجب بی‌خوابی گردند. امّا پرخوابی، خود به خود نشانه افسردگی است و فرد باید فوراً به روان‌پزشک مراجعه کند.
از دست دادن علاقه به فعالیت‌های لذت‌بخش و شادی‌آور: نام این علامت، خود به قدر کافی گویاست. مثلاً شما به طور معمول از والیبال بازی کردن با دوستانتان بسیار لذت می‌بردید و حال، دعوت‌ آن‌ها را رد می‌کنید. همیشه عاشق کارهای باغبانی و نگهداری از گل و گیاه بودید ولی امسال حوصله‌اش را ندارید.
کناره‌گیری اجتماعی: تشریح این عارضه، آسان ولی تشخیص آن دشوار است و بستگی به این دارد که فردی که شخصیت دوقطبی دارد در کدام حالت باشد. به عنوان مثال، چنین فردی گاهی علاقه زیادی به میهمانی رفتن دارد و گاهی برعکس، ترجیح می‌دهد تنها در خانه بماند و کتاب بخواند. از سوی دیگر، شخصی که به طور طبیعی آدم گوشه‌گیری است، در صورت افسردگی گوشه‌گیرتر و انزواطلب‌تر می‌شود ولی چون به این خصلت شناخته شده بوده، تشخیص این علامت افسردگی در او دشوارتر خواهد بود.

2- تغییرات فیزیکی
هر کس که فکر می‌کند افسردگی فقط با مغز افراد سروکار دارد یا تاکنون به افسردگی دچار نشده و یا از آن چیز زیادی نمی‌داند. افسردگی نه تنها بر روی ذهن انسان‌ها اثر می‌گذارد بلکه علائم فیزیکی مهمی نیز به جا می‌گذارد. برخی از آن‌ها را در بخش 1 ذکر کردیم (کاهش انرژی یا کاهش فعالیت) و در اینجا به برخی دیگر اشاره می‌کنیم.

دردهای تعریف نشده: یکی از نظریه‌هایی که در مورد علّت بدن درد در افراد افسرده وجود دارد این است که این افراد معمولاً به دلیل اختلال در خواب، استراحت کامل نمی‌کنند و از نظر جسمی دچار استرس هستند. خواب بدون استراحت (چه کم‌خوابی و چه پرخوابی) از مؤلفه‌های اصلی سندروم خستگی مزمن و فیبرومایلجیا (دردهای عضلانی و استخوانی گسترده که علّت آن هنوز ناشناخته است) می‌باشد. به علاوه، افراد افسرده معمولاً بیشتر از حدّ طبیعی دارای هورمون کورتیزول هستند که این به نوبه خود با دردهای عمومی در بدن ارتباط دارد.
کاهش یا افزایش وزن
کم اشتهایی یا پراشتهایی: کم اشتهایی در شرایط افسردگی کاملاً شایع است. گاهی اوقات نیز افراد افسرده به عنوان مسکّن به غذا روی می‌آورند. بنابراین هم کاهش وزن و هم افزایش وزن می‌تواند از نشانه‌های افسردگی باشد. یکی از دلایلی که افراد به هنگام افسردگی به غذا و مخصوصاً غذاهای پرچربی روی می‌آورند این است که کربوهیدرات‌ها سطح سروتونین مغز را بالا می‌برند (سروتونین یکی از انتقال‌دهنده‌های عصبی است که زیاد پائین آمدن سطح آن به افسردگی ارتباط دارد). همچنین، افزایش کورتیزول نیز به عنوان یکی از عوامل ذخیره نامناسب چربی در بدن انگاشته می‌شود.
بی‌قراری یا کندی روانی-حرکتی: بی‌قراری روانی- حرکتی عبارت است از افزایش فعالیت، بیشتر به دلایل ذهنی تا جسمی. نشانه‌های متداول آن شامل قدم زدن، پیچاندن یا فشار دادن دست‌ها، با انگشت روی میز زدن یا کف پا را به زمین زدن و سایر رفتارهای بدون وقفه مشابه است. کندی روانی-حرکتی برعکس، به آهستگی فعالیت‌های فکری و جسمی اشاره دارد. در این حالت، کارهای معمولی مانند مسواک زدن یا غذاخوردن ممکن است به صورتی غیرعادی کند و با طمأنینه انجام شوند.

3- درد هیجانی (Emotional Pain )

غمگینی طولانی
گریه غیرقابل کنترل و غیرقابل توضیح
احساس گناه
احساس پوچی
از دست دادن اعتماد به نفس
احساس ناامیدی
احساس بی‌پناهی

این علائم، به ویژه اگر تک تک در نظر گرفته شوند، منحصر به افسردگی نیستند. برای مثال، احساس بی‌پناهی ممکن است واکنش منطقی به قرار گرفتن در یک شرایط دشوار باشد. امّا در حالت افسردگی، احساس بی‌پناهی به صورت‌های زیر است:

آمیخته با انواع دیگر دردهای هیجانی
آمیخته با انواع دیگر علائم افسردگی
تداوم یافتن بیش از یک زمان معقول
شدیدتر بودن بیش از یک حدّ معقول

هر یک از عوارض بالا ممکن است به عنوان واکنش طبیعی به یک رویداد غم‌انگیز مثل مرگ نزدیکان یا از دست دادن کار پدیدآید امّا طولانی شدن بیش از حدّ آن باید به عنوان علائم احتمالی افسردگی مورد بررسی قرار گیرد. در نظر گرفتن این پدیده، به ویژه در افرادی که دارای سابقه افسردگی هستند حائز اهمیت است.

4- حالت‌های روحی دشوار

تحریک‌پذیری: تقریباً همه این حالت را تجربه کرده‌اند. تحریک‌پذیری علت‌های بی‌شماری می‌تواند داشته باشد. یک سردرد، خواب بد، یک صورتحساب پیش‌بینی نشده، فرا رسیدن وقت دندانپزشک، و هر عامل استرس‌زای دیگری می‌تواند باعث آن شود. امّا هنگامی که دلیل واضحی برای این که چرا یک چیز کم اهمیت و کوچک باعث ناراحتی می‌شود وجود نداشته باشد و این حالت روزها و هفته‌ها در فرد باقی بماند، به احتمال زیاد افسردگی عامل آن است.
خشم: خشم نهایت تحریک‌پذیری است. یک فرد افسرده ممکن است بابت یک چیز کم اهمیت و یا حتی هیچ چیز به حالت انفجار برسد. اگر خشم دوام یافت یا ترساننده شد در اسرع وقت به فکر چاره باشید.
اضطراب و نگرانی. این به چند طریق ممکن است وجود داشته باشد. برای مثال، فردی ممکن است درباره بعضی موضوعات عادی روزمره، نگرانی وسواسی داشته باشد: قرص‌هایم تمام نشده؟ برای شام چه غذایی درست کنم؟ آیا به ماشینم بنزین زدم؟ مشکل دیگری از این حالت موقعی است که فرد در مورد تمام موضوعات اضطراب داشته باشد: باید به لوله‌کش تلفن کنم. اگر امروز نیاید چی؟ بهتر است صبح خیلی زود از خانه بروم، چون ممکن است ترافیک سنگین باشد یا وسط راه ماشینم پنچر شود. اضطراب ممکن است شکل عمومی‌تری نیز داشته باشد و همراه با افکار عجولانه باشد. معمولاً فرد مضطرب در حالت بی‌تصمیمی به سر می‌برد.
بدبینی: داشتن نگاهی منفی نسبت به همه چیز: هیچکس مرا دوست ندارد. امروز هم روز بد دیگری در پیش خواهد بود. شانسی برای استخدام شدن ندارم. در حالتی که بدبینی ناشی از افسردگی وجود داشته باشد، منفی‌بافی به صورت مبالغه‌آمیزی در می‌آید: دلیلی وجود ندارد که روز بدی در پیش باشد، بعضی‌ها شما را دوست دارند، و اگر افسرده نبودی شانس خوبی برای گرفتن کار داشتی.
بی‌تفاوتی: لباس‌های کثیف انباشته شده، صورتحساب‌ها پرداخت نشده و شما بی‌خیال هستید. دوستی به شما تلفن می‌کند و مشکلش را با شما در میان می‌گذارد. امّا شما فقط ساکت نشسته‌اید و گوش می‌کنید و حرف‌های او هیچ احساسی را در شما برنمی‌انگیزد.
خود انتقادی: هر کس اشتباه می‌کند. امّا فرد افسرده اشتباهاتش را بزرگ جلوه می‌دهد. «من امروز خسته به نظر می‌رسم.» تبدیل به «من زشت هستم» می‌شود. «من در محاسبه موجودی حسابم اشتباه کرده‌ام.» به «من در ریاضیات کودن هستم.» تبدیل می‌شود. منفی بافی بیش از حد درباره خود از علائم افسردگی است.

5- تغییر در الگوهای فکری
گرچه علائم زیر همگی تحت عنوان «تغییر در الگوهای فکری» دسته‌بندی شده‌اند امّا هر یک از آن‌ها می‌توانند آثار قابل ملاحظه‌ای بر روی رفتار انسان داشته باشند. این علائم چون بیشتر بر روی نحوه کار کردن تاثیر می‌گذارند توسط همکاران زودتر قابل تشخیص می‌باشد:

عدم تمرکز: این به دو شکل امکان‌پذیر است. یکی این که صرفنظر از این که چقدر سعی می‌کنید نتوانید روی کاری که در دست دارید یا کتابی که در حال مطالعه‌اش هستید یا صحبت‌های سخنرانی که در جلسه‌اش حضور دارید و یا روی رژیم غذایی که در پیش‌ گرفته‌اند تمرکز کنید. از سوی دیگر، ممکن است توجه شما از موضوعی منحرف شود بدون آن که خودتان آگاهی داشته باشید تا وقتی که ناگهان به خود آئید. مثلاً ناگهان متوجه شوید که 20 دقیقه است که روی همین صفحه کتاب مانده‌اید. اوّلی رنج‌آور و ناراحت‌کننده است و دومی می‌تواند مشکلات زیادی برای فرد به وجود آورد. به هر حال، عدم تمرکز، وضعیت مهمی است که باید مورد بررسی قرار گیرد.
بی‌تصمیمی: امروز برای رفتن به سرکار چه لباسی بپوشم؟ کدام یک از این سه پروژه اولویت بیشتری دارد؟ بهترین روز برای وقت گرفتن از دکتر کی است؟ در حالت افسردگی، تصمیم‌گیری ساده هم ممکن است مشکل‌ساز گردد. و تصمیم‌گیری‌های پیچیده می‌تواند غیرممکن شود. هنگامی که بی‌تصمیمی با اضطراب همراه باشد، مواجه شدن با شرائطی که تصمیم‌گیری اجتناب ناپذیر است می‌تواند به هیستری بیانجامد.

مردم معمولاً فکر می‌کنند که فرد افسرده، آدم آرام و گوشه‌گیری است امّا چنین فردی وقتی در گوشه و تحت فشار قرار گیرد، می‌تواند واکنش‌هایی نظیر انفجارهای هیجانی نشان دهد.

مشکلات حافظه‌ای: این مشکلات می‌تواند در اثر تمرکز ضعیف بروز کند. یعنی شما به دلیل عدم تمرکز چیزی را که بهتان گفته شده است نشنیده‌اید و در نتیجه نمی‌توانید آن را به یاد آورید. امّا افسردگی می تواند مستقیماً نیز بر روی حافظه تاثیر گذارد به نحوی که چیزی که به فرد گفته شده، شنیده و یا خوانده است و یک زمان به یاد داشته بعداً فراموشش شود.
بی‌نظمی: این علامت، منحصر به افسردگی نیست. افرادی که به شیدایی خفیف (hypomania ) دچارند نیز معمولاً آدم‌های بی‌نظمی هستند. امّا در این حالت ممکن است فرد از این بابت احساس ناراحتی نکند. مثلاً شما علیرغم به هم ریختگی اتاقتان، دقیقاً می‌دانید که هر چیز کجا قرار دارد. امّا در شرایط افسردگی، بی‌نظمی فرد را ناراحت می کند و باعث می‌شود که او حتی احساس بدتری هم پیدا کند زیرا اگر افسردگی وجود نداشت اقلاً فرد می‌توانست برای حل این مشکل اقدام کند.

6- دل مشغولی به مرگ
هر چند سه موردی که در زیر آمده ممکن است به نظر سه عبارت مختلف برای یک چیز بیایند امّا در واقع، آن‌ها اشکال مختلفی از دل مشغولی به مساله مرگ هستند.

فکر مرگ: فکر کردن درباره مرگ ممکن است به شکل تصوّر و تخیل مرگ خود فرد باشد. برای مثال، فرد ممکن است خود را خوابیده در داخل قبر تصوّر کند. یا به اتفاقاتی که در مراسم خاکسپاریش می‌افتد فکر کند و یا درباره این موضوع فکر کند که مردم پس از مرگش چه می‌گویند. یکی از عبارت‌هایی که مردم، بدون منظور خاصی، زیاد به کار می‌برند این است که «ای کاش مرده بودم.» امّا بیان این عبارت از سوی یک آدم افسرده باید جدّی گرفته شود، پیش از آن که افکار به واقعیت بپیوندد.
فکر خودکشی: در این حالت، بیان «ای کاش مرده بودم.» کم کم به فکر کردن درباره تحقق آن پیش می‌رود. فرد افسرده ممکن است در رویارویی با یک اتفاق پراسترس به فکر خودکشی بیافتد و به طور واقعی برای این عمل برنامه‌ریزی کند. چه فرد برنامه مشخص برای خودکشی در ذهن داشته باشد و چه نداشته باشد، فکر کردن درباره خودکشی باید بسیار جدّی گرفته شود. از جمله پرخطرترین عوامل برای انجام خودکشی می‌توان به تلاش قبلی برای خودکشی، حضور عوامل مهم استرس‌زا در زندگی و دسترسی به اسلحه اشاره کرد.
احساس مرگ: کسی که احساس مرگ یا بریدن از زندگی می‌کند، گروهی از علائمی که در 5 بخش قبل ذکر شد را به همراه دارد. این علائم عبارتند از:
ناامیدی
بی‌تفاوتی
از دست دادن علاقه به فعالیت‌های لذت‌بخش
سستی و رخوت
کناره‌گیری اجتماعی

به علاوه، فرد ممکن است خود را صرفاً در جایگاه یک «ناظر» نسبت به اتفاقاتی که پیرامونش می‌افتد حس کند. احساس «پشت سر کسی ایستادن» و نگاه کردن به اتفاقاتی که می‌افتد.

نتیجه‌گیری
علائمی که ذکر شد، به ندرت به صورت منفرد حضور دارند و معمولاً ترکیبی از آن‌ها در فرد افسرده وجود دارد. برای مثال، ممکن است این علائم در یک نفر وجود داشته باشد:

گروه 1- تغییر در سطح فعالیت
خستگی
بیخوابی
سستی و رخوت

گروه 2- تغییرات فیزیکی
دردهای تعریف نشده
بیقراری روانی- حرکت

گروه 3- درد هیجانی
از دست دادن اعتماد به نفس
احساس بی‌پناهی

گروه 4- حالت‌های روحی دشوار
تحریک‌پذیری
اضطراب و نگرانی

گروه 5- تغییر در الگوهای فکری
بی‌تصمیمی
بی‌نظمی

و هیچ علامتی از گروه 6، یعنی دلمشغولی به مرگ وجود نداشته باشد. فرد افسرده دیگری ممکن است ترکیب کاملاً متفاوتی از این علائم را داشته باشد. نکته مهم این است که باید نسبت به علائم هشدار دهنده افسردگی شناخت داشته باشیم تا بتوانیم آن‌ها را، در صورت وجود، در خودمان یا اطرافیانمان هر چه زودتر شناسایی کنیم و به موقع نسبت به درمان اقدام نمائیم.

موضوعات: علائم هشدار دهنده افسردگی  لینک ثابت
 [ 09:49:00 ب.ظ ]