فرشته
 
 


شنبه یکشنبه دوشنبه سه شنبه چهارشنبه پنج شنبه جمعه
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30
31            



جستجو


موضوع

نحوه نمایش نتایج:


اللّهُمَّ كُنْ لِوَلِيِّكَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَعَلى آبائِهِ في هذِهِ السّاعَةِ وَفي كُلِّ ساعَةٍ وَلِيّاً وَحافِظاً وَقائِدا ‏وَناصِراً وَدَليلاً وَعَيْناً حَتّى تُسْكِنَهُ أَرْضَك َطَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فيها طَويلاً

دريافت كد دعاي فرج




 



محبت به پیامبر و اهل بیت از دیدگاه قرآن و روایات(شأن نزول)

عین الله خادمی

شأن نزول آیات 23 تا 26 سوره شوری در تفسیر مجمع البیان چنین ذکر شده است:بعد از ورود پیامبر به مدینه و تحکیم پایه‏های اسلام، انصار خدمت پیامبر رسیدند و گفتند:در صورت بروز مشکلات مالی، ما اموال خویش را بدون قید و شرط در اختیار تو قرار می‏دهیم.هنگامی که این سخن را خدمت پیامبر عرض کردند، آیات 23 تا 26 سوره شوری که آیه‏«قل لا اسئلکم علیه اجرا الا المودة فی القربی»جزو آن‏هاست، نازل شد.پیامبر این آیات را بر آن‏ها تلاوت کرد و سپس فرمود:«نزدیکان مرا بعد از من دوست بدارید.»آن‏ها با خوشحالی از محضر پیامبر بیرون آمدند، اما منافقان گفتند:«با این سخن او بر خدا افترا بست و هدفش این است که ما را بعد از خود در برابر خویشاوندانش ذلیل کند.پس در آیه بعد، یعنی آیه 24(ام یقولون افتری علی الله کذبا…)به آن‏ها پاسخ گفته شد. پیامبر به سراغ آنان فرستاد و آیه را بر آن‏ها تلاوت کرد. گروهی پشیمان شدند.گریه کردند و سخت ناراحت گشتند.پس از این جریان، آیه 25 شوری‏(و هو الذی یقبل التوبة عن عباده…)نازل شد و باز پیامبر به سراغ آن‏ها فرستاد و آن‏ها را بشارت داد که توبه خالصانه آنان مقبول درگاه خداست. (15)
برای فهم این مطلب که امر رسالت متوقف بر «المودة فی القربی»است، باید آیات دیگر قرآن را که درباره اجر و مزد رسالت پیامبران سخن گفته است، نیز در نظر داشت.تا بتوان از مجموعه این آیات، تصور درستی از مطلب به دست آورد.
آیاتی را که درباره اجر و مزد در رسالت پیامبران سخن می‏گوید، از یک جهت می‏توان به دو دسته تقسیم کرد:
الف)آیاتی را که درباره اجر و مزد رسالت پیامبران سخن می‏گویند.قرآن در بسیاری از آیات این معنا را تکرار کرده است.پیامبران در برابر مخاطبان خویش که آن‏ها را
عرفا بر این باور هستند که اگر عامل الفت، امر ذاتی و جوهری باشد، الفت میان محب و محبوب استمرار می‏یابد، اما اگر عرضی و جانبی باشد، این رابطه زود از هم می‏گسلد و این امر عینا در مورد دشمنی نیز صادق است.
به همین خاطر گفته‏اند: هیچ صداقتی ثابت‏تر از صداقت جوهرها و هیچ عداوتی شدیدتر از عداوت و اختلاف جوهرها نیست
به سوی خدا دعوت می‏کردند، می‏فرمودند:«و ما اسئلکم علیه من اجران اجری الاعلی رب العالمین» (16) :از شما به خاطر زحماتی برای رسالت متحمل می‏شویم، اجر و پاداشی نمی‏خواهیم.پاداش ما تنها بر عهده خداوندی است که مربی همه جهانیان است.
ب)آیاتی که درباره پاداش رسالت پیامبر اسلام(ص) سخن می‏گویند.اگر ما در این دسته آیات تأمل کنیم، مشاهده می‏کنیم، خداوند درباره اجر و مزد رسالت پیامبران سه تعبیر متفاوت دارد:
1.در یک موضع قرآن می‏فرماید:«قل ما سئلتکم من اجر فهو لکم ان اجری الا علی الله» (17) :ای پیامبر بگو:هر اجر و پاداشی از شما خواسته‏ام، برای خود شماست.اجر من تنها بر خداوند است.
در این آیه، درباره‏«فهو لکم»دو تفسیر وجود دارد:
تفسیر اول این است که به طور مطلق، هیچ اجری نمی‏خواهم.مثل این‏که ما می‏گوییم:«ما هر چه از تو خواسته‏ام، مال خودت»؛کنایه از این‏که چیزی از تو نخواسته‏ام.شاهد این سخن، جمله بعد از آن است که می‏گوید:«ان اجری الا علی الله.» بر اساس تفسیر دوم، اجر و پاداشی که از شما می‏خواهم، در واقع به خود شما بازگشت می‏کند.
2.در موضع دیگری، قرآن درباره پاداش رسالت پیامبر(ص)می‏فرماید، «قل لا اسئلکم علیه اجرا الا المودة فی القربی.» (18) در این مورد نیز در واقع سود به خود شما می‏رسد، زیرا که مودت ذوی القربی به مسأله امامت و ولایت برمی‏گردد که تداوم خط نبوت است و برای هدایت شما ضرورت دارد.شاهد این سخن شأن نزولی است که بعضی در این‏جا نقل کرده‏اند و گفته‏اند، وقتی آیه‏«قل لا اسئلکم علیه اجرا الا المودة فی القربی»نازل شد، پیامبر(ص)به مشرکان مکه فرمود:خویشاوندان مرا ناراحت نکنید.آن‏ها نیز این پیشنهاد را پذیرفتند.اما هنگامی که پیامبر از بت‏های آن‏ها بدگویی کرد، گفتند: محمد منصفانه با ما رفتار نمی‏کند.از یک سو از ما می‏خواهد خویشاوندانش را آزار ندهیم، ولی از سوی دیگر با بدگویی از خدایانمان ما را آزار می‏دهد.
در این‏جا آیه‏«قل ما سألتکم من اجر فهو لکم»نازل شد که در آن آمده است:به آن‏ها بگو، آنچه من در این باره از شما خواستم، به نفع خود شما بود.حال می‏خواهید آن‏ها را آزار بکنید یا نکنید.»و در پایان آیه می‏فرماید:«و هو علی کل شی شهید.»یعنی اگر من پاداشم را از او می‏خواهم، به خاطر آن است که او از همه اعمال و نیات من آگاه است.
3.در جای دیگری، قرآن درباره اجر و مزد رسالت پیامبر(ص)چنین می‏فرماید:«قل ما اسئلکم علیه من اجر الا من شاء ان یتخذ الی ربه سبیلا.» (19) یعنی:ای پیامبر بگو: من در برابر ابلاغ این آئین هیچ‏گونه پاداشی از شما مطالبه نمی‏کنم.تنها اجری که می‏خواهم این است که مردم راهی به سوی پروردگارشان برگزینند.یعنی تنها اجر و پاداش من هدایت شماست؛آن هم از روی اراده و اختیار، نه اکراه و اجبار.این تعبیر جالبی است که نهایت لطف و محبت پیامبر را نسبت به پیروانش می‏رساند.چرا که اجر و پاداش خود را سعادت و خوشبختی آن‏ها و رهنمون کردنشان به سوی خدا می‏شمرد.
اگر در این آیات تأمل کنیم، درمی‏یابیم که میان این تعبیرهای گوناگون ناسازگاری وجود ندارد.در برخی مواضع، قرآن به طور کلی تقاضای اجر و پاداش از بشر را نفی می‏کند و می‏فرماید:«پاداش رسالت پیامبران به عهده حضرت حق است.»در جای دیگری نیز می‏فرماید:«من تنها از کسی پاداش می‏خواهم که راهی به سوی خدا می‏جوید.»در آیه دیگری می‏فرماید:«پاداشی را که از شما خواسته‏ام، برای خود شماست.»بالاخره در آیه «قل لا اسئلکم علیه اجرا الا المودة فی القربی»می‏فرماید: «مودت در قربی پاداش رسالت من است:یعنی من پاداشی از شما خواسته‏ام که نفعش عاید من نمی‏شود، بلکه صد درصد به خود شما برمی‏گردد و اسباب هدایت شما به سوی خدا و قرب به او را فراهم می‏کند. (20)

موضوعات: محبت به پیامبر و اهل بیت از دیدگاه قرآن و روایات(شأن نزول)  لینک ثابت
[شنبه 1394-12-08] [ 08:57:00 ب.ظ ]




محبت به پیامبر و اهل بیت از دیدگاه قرآن و روایات(ب)

عین الله خادمی
ب)آثار محبت به اهل بیت
محبت مؤمنان به اهل بیت، آثار مثبت فراوانی برای محبان دارد.ما در این نوشتار به برخی از مهم‏ترین آن‏ها اشاره می‏کنیم:
1.اتحاد ارواح مؤمنان محب با ارواح اهل بیت
انسان‏های مؤمن هر چه بیش‏تر خویش را از ناپاکی‏ها و گناهان دور نگه دارند و زنگارهای غفلت‏زا را از آینه دل خویش بزدایند و در راه مستقیم هدایت گام بردارند، هم محبت آن‏ها به اهل بیت بیش‏تر می‏شود و هم آثار این محبت فزون‏تر می‏گردد.چون محبت انسان نسبت به محبوب در گام نخستین انسان را به سوی مشابهت و همشکلی با محبوب سوق می‏دهد و انسان سعی می‏کند، گفتار و کردارش مشابه و هم سنخ با گفتار و کردار محبوبش باشد.افزایش مشابهت و همشکلی ارواح مؤمنان با اهل بیت کم‏کم آن‏ها را به سوی انجذاب و اتحاد با ارواح اهل بیت، سوق می‏دهد.این انجذاب و اتحاد باعث می‏شود که مؤمنان از آثار و برکات ارواح مطهر آن‏ها بهره‏مند شوند.
اگر بخواهیم این معنا را در قالب تمثیلی بیان کنیم، می‏توانیم بگوییم:ارواح مؤمنان مثل نور ضعیفی است که درجه و شدت روشنایی آن خیلی کم و از تیرگی‏های زیادی برخوردار است.در حالی که ارواح اهل بیت مثل نور واحدی، بسیار روشن و کامل است و هیچ‏گونه ضعف و تیرگی در آن نیست.حال هرچه قدر این نور ضعیف به نور کامل نزدیک‏تر شود و آن وحدت بیش‏تر یابد و در آن مستغرق باشد، به هر اندازه که غلبه و احاطه نور کامل به آن بیش‏تر باشد، نور ضعیف از روشنی نور کامل بیش‏تر برخوردار خواهد شد. (10)
نمونه‏هایی از این اتحاد ارواح مؤمنان به اهل بیت را می‏توانیم، در رفتار محبان علی(ع)مشاهده کنیم.یکی از این محبان عدیّ بن حاتم طائی است.او و فرزندانش از سربازان ایثارگر و عاشق مولای متقیان علی(ع)بودند. سه پسر والا مقام او با نام‏های طرفه، طریف و طارف، به خاطر اعتلای حق و نابودی باطل، جان شیرینشان را در جنگ صفین تقدیم راه خدا کردند.عدی پس از گذشت سال‏ها از شهادت فرزندانش، روزی با معاویه برخورد می‏کند.معاویه برای آزار رساندن به او می‏پرسد: «این الطرفات؟»(طرفه‏ها، یعنی فرزندانت کجا هستند؟)
عدی پاسخ می‏دهد:«در جنگ صفین، پیش روی حضرت علی(ع)به شهادت رسیدند.»
-علی در مورد تو انصاف را رعایت نکرد؟
-چرا؟
-زیرا فرزندان تو کشته شدند، اما فرزندان خود او باقی ماندند.
عدی پاسخ جانانه‏ای می‏دهد و می‏گوید:«من انصاف را در مورد علی(ع)رعایت نکردم.»
معاویه از این پاسخ متحیر می‏شود و می‏پرسد:«چرا؟»
عدی که تمام شخصیت او محو در خصال مولای متقیان است، عاشقانه می‏گوید:«زیرا علی به شهادت رسید، اما من هنوز زنده‏ام.»
در پاسخ به این سؤال که در فراق او چگونه‏ای، می‏گوید:«چون مادری که جگرگوشه‏اش را در دامانش سربریده باشند.» (11)
تذکر این نکته ضروری است که در صورتی ارواح انسان‏ها نسبت به ارواح اهل بیت اتحاد پیدا می‏کنند که میان محب و محبوب تناسبی وجود داشته باشد.زیرا غرض از محبت صفت خاصی در محبوب است که با مثل خودش در محب مطابقت دارد و محب را بر آن محبت وا می‏دارد.محبت میان دو شخص، یا به خاطر احسانی است که از محبوب به محب باز می‏گردد، یا به خاطر کمالات ذاتی محبوب است.
پیامبر گرامی اسلام(ص)در مورد محبت امور همجنس و همنوع چنین‏ فرموده است:«جان‏ها سپاهیان گوناگونی هستند. آن‏ها که همدیگر را بشناسند، با یکدیگر الفت می‏گیرند و آن‏ها که همدیگر را نشناسند، از یکدیگر جدا می‏شوند.» (12)
در این حدیث مقصود از سپاهیان گوناگون انواع و اشکال مختلف جان‏ها هستند و مراد از آشنایی جان‏ها با یکدیگر، مناسبت و هماهنگی آن‏ها با یکدیگر است. جان‏ها و ارواحی که از یک نوع باشند، با هم الفت می‏گیرند، و ارواحی که از یک نوع نباشند، از هم جدا می‏شوند؛زیرا در صورت اختلاف و تفاوت ارواح، میان آن‏ها مناسبت و الفتی برقرار نمی‏شود.به همین خاطر است که مشاهده می‏کنیم، هر نوع جانوری به همنوع خود تمایل پیدا می‏کند و هر صنفی از مردم، به همنوع خود گرایش دارند؛مثل گرایش:عالم به عالم و جاهل به جاهل، شاه با شاه و رعیت با رعیت، کبوتر با کبوتر، باز با باز و…
گاهی مناسبتی در امور عرضی و جانبی سبب الفت میان ارواح انسان‏ها می‏شود؛مثل الفت:غریب با غریب، بیمار با بیمار، غمگین با غمگین و عاشق با عاشق.
آورده‏اند که کلاغی به کبوتری الفت فراوان داشت.با آن می‏پرید و با آن دانه می‏چید.از این عمل تعجب کردند که علت الفت این دو پرنده غیر همنوع چیست.بعد از بررسی مشخص شد که هر دو پرنده لنگ هستند.یعنی یک عامل عرضی آن‏ها را به یکدیگر پیوند داده است.
عرفا بر این باور هستند که اگر عامل الفت، امر ذاتی و جوهری باشد، الفت میان محب و محبوب استمرار می‏یابد، اما اگر عرضی و جانبی باشد، این رابطه زود از هم می‏گسلد و این امر عینا در مورد دشمنی نیز صادق است.به همین خاطر گفته‏اند:هیچ صداقتی ثابت‏تر از صداقت جوهرها و هیچ عداوتی شدیدتر از عداوت و اختلاف جوهرها نیست. (13)
بر همین اساس، هر قدر که انسان مؤمن‏تر شود و به فضایل و کمالات اخلاقی بیش‏تر متصف شود، روح او با ارواح اهل بیت سنخیت بیش‏تری می‏یابد و با آن ارواح مقدسه اتحاد پیدا می‏کند و در ظل وجود پرفروغ آن‏ها، از کمالات بیش‏تری بهره‏مند می‏شود.
2.هدایت مردم به سوی خدا(قرب به خدا)
خداوند به صورت صریح، پاداش رسالت پیامبر گرامی اسلام را«موده فی القربی»معرفی کرده است و می‏فرماید: «ذلک الذی یبشر الله عباده الذین ءامنوا و عملوا الصالحات قل لا اسئلکم علیه اجرا الا المودة فی القربی و من یقترف حسنة نزد له فیها حسنا ان الله غفور شکور» (14)
این همان چیزی است که خداوند بندگانش را که ایمان آورده‏اند و عمل صالح انجام داده‏اند، به آن نوید می‏دهد: «بگو من هیچ پاداشی از شما برای رسالتم درخواست‏ نمی‏کنم، جز دوست داشتن نزدیکانم.و هر کس عمل نیکی انجام دهد، بر نیکی‏اش می‏افزاییم؛چرا که خداوند آمرزنده و شکر گذار است.»

موضوعات: محبت به پیامبر و اهل بیت از دیدگاه قرآن و روایات(ب)  لینک ثابت
 [ 08:53:00 ب.ظ ]




محبت به پیامبر و اهل بیت از دیدگاه قرآن و روایات(الف)

عین الله خادمی

الف)اهمیت و ضرورت محبت به پیامبر و اهل بیت او
همان‏طور که بیان کردیم، محبت به پیامبر الهی و خاندانش، محبتی در عرض مهرورزی نسبت به خدا نیست، بلکه در طول حب به خداوند است.پیامبر(ص) در کلام گهربارش متذکر این امر شده و به مؤمنان دستور داده است، مرا دوست داشته باشید، منتها باید دقت داشته‏ باشید، دوستی من در عرض دوستی خدا نباشد، بلکه مرا از آن جهت که مطیع و مجری فرمان‏های الهی و محبوب او هستم، دوست بدارید(مرا به خاطر خدا دوست داشته باشید).در ادامه می‏فرماید:اهل بیت مرا از آن جهت که ادامه دهنده راه من و محبوب من هستند، دوست بدارید (اهل بیت مرا به خاطر محبت به من دوست داشته باشید.) (2)
انسان باید نسبت به پیامبر الهی، از آن جهت که حلقه رابطه میان انسان و خداست و پیام‏های نجات‏بخش و کمال‏آفرین را از سوی حضرت حق به انسان‏ها تقدیم می‏کند، مهر بورزد.در واقع این محبت مؤید ایمان فرد است، چون نمی‏توان مدعی محبت کسی شد، اما نسبت به فرستاده او مهر نورزید.بر این اساس است که پیامبر گرامی اسلام(ص)فرمود:«هیچ یک از شما به مرحله ایمانی نمی‏رسد، جز این‏که مرا از فرزند، پدر و مادرش و همه مردم بیش‏تر دوست بدارد.» (3)
و در حدیث دیگری فرمود:«سوگند به کسی که جانم در اختیار اوست، هیچ یک از شما به مرحله ایمان نمی‏رسد، مگر آن‏که محبت او نسبت به من، از پدر و فرزندش بیش‏تر باشد و در واقع، من محبوب‏ترین مردم نزد او باشم.» (4)
از حضرت علی(ع)سؤال شد، دوستی شما نسبت به رسول خدا(ص)چگونه بود؟فرمود:«به خدا سوگند، او نزد ما از تمام مال و ثروتمان، فرزندان، مادران، پدرانمان و از آب سرد گوارا در حال تشنگی، محبوب‏تر بود.» (5)
محبت اهل بیت نیز مورد تأیید خداست، زیرا بنابر فرمایش مولای متقیان علی(ع)، آن‏ها ویژگی‏هایی دارند که مورد تأیید حضرت حق است:«اهل بیت پیامبر(ص) ستون‏های اسلام و پناهگاه چنگ زنندگان به دامانشان هستند.به واسطه آن‏هاست که حق در مدار خود قرار می‏گیرد و باطل از جایش ریشه کن و زبانش از بیخ قطع می‏شود.آنان کسانی هستند که دین را از روی نگه‏داشتن و به گوش دل گرفتن یافته‏اند، نه از روی شنیدن و روایت کردن.آنان گنج‏های ایمان و معدن‏های احسان هستند. اگر داوری کنند، به عدالت باشد و اگر دلیل و برهان آورند، مورد دشمنی قرار گیرند.» (6)
بر اساس فرمایش امیر مؤمنان(ع)در نهج البلاغه:«راز پیامبر بدان‏ها[اهل بیت‏]سپرده شده است و هر که آنان را پناه گیرد، به حق راه برده است.مخزن علم پیامبرند و احکام شریعت او را بیانگر، قرآن و سنت نزد آنان در امان. چون کوه افراشته، دین را نگهبان.پشت اسلام بدان‏ها راست و ثابت و پابرجاست.» (7)
بر اساس فرمایش علی(ع)، اهل بیت دارای برترین مقام و معیار، و ملاک حقانیت هستند:«و از این امت کسی را با خاندان رسالت همپایه نتوان پنداشت، و هرگز نمی‏توان پرورده نعمت ایشان را در رتبت آنان داشت که آل محمد(ص)پایه دین و ستون یقینند.هر که از حد در گذرد، به آنان بازگردد و آن‏که وامانده، بدیشان پیوندد. حق ولایت خاص ایشان است و میراث پیامبر مخصوص آنان.» (8)
در موضع دیگر نهج البلاغه، حضرت علی(ع)درباره منزلت والای اهل بیت می‏فرماید:«ما خاصگان و یاران و گنجوران نبوت و درهای رسالتیم.در خانه‏ها جز از درهای آن‏ها نتوان وارد شد و آن‏که جز از در خانه درآید،
کسی که خداوند را محبوب بالّذات خویش قرار داده است، باید دقت کند، سفره دل خویش را در مواضع نامناسب نگستراند. بدین خاطر است که مولای متقیان علی(ع)فرمود: «مبادا محبت و دوستی‏ات را در غیر محل خود به کاربری»
به دزدی سمر شود(دزد نامیده شود).» (9)

موضوعات: محبت به پیامبر و اهل بیت از دیدگاه قرآن و روایات(الف)  لینک ثابت
 [ 08:51:00 ب.ظ ]
 
   
 
مداحی های محرم