فرشته
 
 


شنبه یکشنبه دوشنبه سه شنبه چهارشنبه پنج شنبه جمعه
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30
31            



جستجو


موضوع

نحوه نمایش نتایج:


اللّهُمَّ كُنْ لِوَلِيِّكَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَعَلى آبائِهِ في هذِهِ السّاعَةِ وَفي كُلِّ ساعَةٍ وَلِيّاً وَحافِظاً وَقائِدا ‏وَناصِراً وَدَليلاً وَعَيْناً حَتّى تُسْكِنَهُ أَرْضَك َطَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فيها طَويلاً

دريافت كد دعاي فرج




 



ضرورت صبر براي پيامبران: هدف از بعثت پيامبران دگرگون كردن وضع جامعه و جهت دادن و بازسازي جامعه و تصحيح عقايد و رفتار انسان هاست. بنابراين اكثريت با آنها مخالفت مي كنند. خداوند، پيامبراني كه بيشتر درگير مبارزه با مخالفان بوده اند، اولوالعزم ناميده است (نوح، ابراهيم، موسي، عيسي و پيامبر). در زندگي حضرت ايوب آمده بعد از آنكه تمام بلاها بر او نازل گشت، در مناجات خود با خدا گفت: پروردگارا به اين همه بلا راضيم و به جز رضاي تو نمي جويم در اين جا عتاب آمد كه چه بلايي بر تو روي داده، با تو چه كرده ايم، پيامبران قبل از تو اين بلاها را از ما خواستند ولي ما به ايشان عطا نكرديم. و حضرت در اين زمان، توبه كرد.
خداوند در قرآن ايوب را به عنوان نمونه و الگوي صبر و شكيبايي براي پيامبر معرفي مي كند و خداوند بر صابر بودن او گواهي مي دهد و او را به عنوان عبد خود معرفي كرده و اوّاب (كسي كه جز به خدا رجوع نمي كرد) ناميده است.
حضرت يعقوب: پس از فراق يوسف، صبر جميل را پيش گرفت و هيچ گلايه و شكايتي به كسي نكرد و ناله اي سر نداد اما از شدت غم و اندوه چشمانش را از دست داد و اندوه خود را با خدا در ميان مي گذاشت و قرآن او را اولي الايدي والابصار معرفي مي كند (بصير). گريه از روي عاطفة پيامبر، رحمت خدا را شامل حال او مي كرد كه سنگدل نبود در عزاي فرزند، آنچه با صبر منافات دارد شكايت بردن از خدا نزد بندگان بوسيله ناله و فغان است.
حضرت يوسف: خداوند ابتدا يوسف را به بلاهاي فراوان مبتلا كرد و آزمايشهاي زياد انجام داد سپس او را مكنت دنيوي و منزلت اخروي عطا كرد كه راز اين موفقيت حضرت و پيروزي او بر همة مشكلات تقوا و صبر است او بر سر دو راهي تن به فحشا دادن و از دين خدا خارج شدن و يا مصيبت زندان رفتن،‌راه دوم را بر مي گزيند و سختي آن را به جان مي خرد. و اين گونه صبر سختر و مهمتر است چرا كه اين صبر اختياري است نه صبر اجباري مانند ايوب.
حضرت اسماعيل: حضرت ابراهيم در خواب مي بيند كه بايد فرزندش را قرباني كند و چون مي داند خواب پيامبر وحي خداوندي است، پس درنگ نكرده موضوع را با اسماعيل در ميان مي گذارد، پسرش در پاسخ مي گويد: آنچه بدان مأموري به جاي آور، قول مي دهم اگر خدا بخواهد مرا در شمار صابران ببيني و با همين نيروي توكل و اعتماد به خدا هر دو از آزمون الهي سربلند بيرون آمدند.
پيامبران اولوالعزم: خداوند در قرآن پيامبران را قهرمانان صبر در راه تبليغ دين معرفي مي كند و صبر آنها به خاطر اينكه در راه سازندگي ديگران است ارزشمندتر از صبر در راه سازندگي و تكامل فردي است.
حضرت نوح: ايشان 950 سال مردم را به سوي خدا فراخواند و هر 12 سال يك نفر ايمان آورد و رويهم 82 نفر شدند و آيات قرآن اصرار و اميدواري او را به هدايت قومش بيان مي كند كه حتي مردم نمي خواستند حرفهاي او را بشنوند و گوشهاي خود را مي گرفتند ولي باز حضرت دست بردار نبود. پاسخ صداقت و كوشش او توهين و آزار و اذيت و ناسزاگويي بود پس از آمدن نسل هاي جديد و رفتن نسل هاي قبل وضع بدتر مي شد و مردم بي خردتر از قبل بودند. وقتي حضرت از ايمان آوردن مردم نااميد مي شود آنها را نفرين مي كند (كه پروردگارا از اين كافران، ديّاري را بر زمين باقي مگذار).
حضرت ابراهيم: از پيامبراني است كه با حوصله و صبر بسيار مردم را به خداپرستي دعوت مي كرد و زبان بسيار نرمي داشت. وقتي حضرت ابراهيم را به جرم بت شكني در آتش مي اندازند او هيچ ترسي به خود راه نمي دهد و از كسي جز خدا كمك نمي خواهد وذكر (حسبي الله) را بر زبان جاري مي كند و خدا نيز او را به حال خود وانگذاشته و با گفتن اينكه اي آتش براي ابراهيم سرد و سلامت باش، به او مدد مي رساند.
حضرت موسي: در دوران ديكتاتوري و خفقان فرعون كه خود را خداي برتر مي دانست به فرمان الهي مأمور مبارزه با شرك و كفر فرعونيان مي شود حضرت در برابر تهديدهاي فرعون ياران خود را به صبر مي خواند و به آنها وعدة پيروزي مي دهد اما هيچ يك از پيامبران تا اين اندازه مورد آزاد پيروانش قرار نمي گرفت و قوم او دائم گلايه مي كردند و به او زخم زبان مي زدند و او صبر مي كرد.
حضرت عيسي: در زمان حضرت، علماي يهود مي خواستند مردم همچنان در آداب و رسوم مذهبي خود باقي بمانند و به ظواهر اكتفا كنند بنابراين دعوت حضرت را نمي پذيرند و بدترين القاب و تهمتها را به حضرت و مادر گرامي او مي زنند تا جائيكه زمينه به صليب كشيدن وي را فراهم مي كنند.
حضرت محمد صلي الله عليه واله: پيامبر بايد ديني را تبليغ نمايد كه دين جهاني است و محدود به يك سرزمين نمي باشد و پيامبر به گونه اي در اين راه صبر مي كند كه از پيامبران اولوالعزم هم گوي سبقت در اين ميدان را مي ربايد چون دامنة اين رسالت جهانب بود بنابراين حضرت مخالفان بي شماري داشتند بنابراين در جاي جاي قرآن خداوند او را به صبر فرمان مي دهد در برابر تمام سختي هاي پيامبر ايشان جز مناجات با خدا و صبر واكنشي ديگر ندارد.

موضوعات: ضرورت صبر براي پيامبران  لینک ثابت
[چهارشنبه 1394-12-12] [ 11:54:00 ب.ظ ]




آفات صبر:
1 ـ عجله و شتابزدگي: اين فطرت انسان است و وقتي بر خلاف خواسته اش، چيزي پيش آيد تحمل او تمام شده و قانون اين جهان را فراموش مي كند (هر چيزي جايي دارد).
2 ـ عصبانيت و خشم: انسان در زمان عصبانيت و خشم ارزش صبر را فراموش مي كند بخصوص اگر نخواهد در جامعه نقش رهبر و راهنما داشته باشد.
3 ـ دل تنگي و افسردگي: (انسان با اين دو، نيروي صبر و مقاومت خود را از دست مي دهد)
4 ـ نااميدي: (بزرگترين آفت صبر است و براي هر فعاليتي انسان بايد بذر اميد در دل خود بكارد تا موفق شود).

موضوعات: آفات صبر:  لینک ثابت
 [ 11:53:00 ب.ظ ]




راههاي تحصيل صبر:
خداوند انسان را آفريده و خوب مي داند كه او عجول است و به تدريج بايد از امتياز صبر برخوردار شود و راههاي دستيابي به آن:
1 ـ شناخت طبيعت زندگي دنيا: دنيا فاني است و انسان آفريده شده تا با آزمايش هاي مختلف الهي وجودش را صيقل داده و مستعدّ زندگي جاودانه نمايد. و خداوند انسان را در رنج و سختي آفريده و شادي و سلامت بدون غم و بيماري نيست.
2 ـ‌ خودشناسي: اگر انسان همه چيز خود را از خدا بداند ديگر در حوادث و يا جايي كه چيزي از او گرفته مي شود، گويي اتفاقي نيفتاده و همواره اين شعار را الگوي رفتار خويش نمايد (ما از خدائيم و به او باز مي گرديم)
3 ـ اميد قطعي به گشايش: انسان به يقين برسد كه خداوند وعده داده بعد از هر سختي، آساني است.
5 ـ اميد بستن به جبران محروميّتها: پيامبر مي فرمايد هر بنده اي كه در پيشامدي بگويد خداوندا عوض آن را به من بده خداوند پاداش كامل به او مي دهد (در آخرت) و بهتر از آنچه از دستش رفته در همين دنيا به او مي بخشد.
6 ـ كمك از ذات حق: از ديد قرآن مهمترين پشتوانه صبر ياري خداوند است و بدون كمك او صبر كامل نمي شود.
7 ـ زنده نگه داشتن خاطرة قهرمانان صبر: (انسان زندگي صابران را مطالعه كند و از آنها بخصوص پيامبران الگو بگيرد)
8 ـ ايمان به قضا و قدر: (بداند براي سنت الهي تبديل و تحويلي نيست و آنچه از دست رفته باز نمي گردد پس بي صبري فايده ندارد)
9 ـ‌ تفكر در امور گوناگون:
الف ـ مطالعة اخبار و احاديث در باب فضيلت صبر و بلا، كفارة گناهان است و اينكه صابر، عاقبتش نيكوست.
ب ـ يادآوري كوتاه بودن زمان بلا
ج ـ بداند بعد از هر سختي، گشايش است.
د ـ بداند كه محنت از جانب پروردگار اوست كه مهربانترين نسبت به اوست و خير و صلاح او را مي خواهد و عقل از ادراك عواقب امور قاصر است.
10 ـ دارا بودن نفس مطمئنّه: انسانهاي داراي اين نفس، در برخورد با هر حادثه اي متزلزل نشده و استوار باقي مي مانند و راه بدست آوردن طمأنينه، ياد خدا و ذكر اوست (قلب به ياد خداست نه فقط ذكر لفظي)

موضوعات: راههاي تحصيل صبر:  لینک ثابت
 [ 11:51:00 ب.ظ ]
 
   
 
مداحی های محرم