فرشته
 
 


شنبه یکشنبه دوشنبه سه شنبه چهارشنبه پنج شنبه جمعه
  1 2 3 4 5 6
7 8 9 10 11 12 13
14 15 16 17 18 19 20
21 22 23 24 25 26 27
28 29 30        



جستجو


موضوع

نحوه نمایش نتایج:


اللّهُمَّ كُنْ لِوَلِيِّكَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَعَلى آبائِهِ في هذِهِ السّاعَةِ وَفي كُلِّ ساعَةٍ وَلِيّاً وَحافِظاً وَقائِدا ‏وَناصِراً وَدَليلاً وَعَيْناً حَتّى تُسْكِنَهُ أَرْضَك َطَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فيها طَويلاً

دريافت كد دعاي فرج




 



عنوان : ساده زيستي پيامبر(ص)
نویسنده : فاطمه عادلي

پیامبر(ص) نمونه تمام عیار خصلت­های نیک است؛ از جمله خصلت­های پسندیده ایشان زهد و بی­رغبتی به دنیاست و یکی از راه­های کسب زهد، ساده­زیستی است.
ساده­زیستی از جوانب مختلف همچون، خوراک، پوشاک، مسکن، مرکب، پرهیز از خوی استکبار و غیره، مورد بررسی است. پیامبر(ص) در تمام این موارد الگوی بشریت است.

خوراک پیامبر(ص)
عمر می­گفت: روزی به اتاق پیامبر(ص) رفتم، دیدم او بر بوریا خفته بود و بوریا بر پهلوی او رد انداخته بود و اندوخته خوراک پیامبر(ص) هم چیزی جز دو مشت جو و یک مشت تره نبود؛ گریه­ام گرفت. پیامبر(ص) فرمود: ای پسر خطاب چرا گریه می­کنی؟ گفتم: چرا گریه نکنم تو برگزیده خدایی و این اندوخته غذایی توست در حالی که خسرو و قیصر غرق در میوه و نعمت­های فراوانند، فرمود: ای عمر خشنود نیستی که دنیا از آن ایشان و آخرت از آن ما باشد؟ من هم پذیرفتم.[1]
روایت­های مختلفی در مورد خوراک ایشان نقل شده است؛ از جمله اینکه ایشان هیچ گاه سه شب متوالی سیر غذا نخورد، تا رحلت فرمود.[2] گاهی سه ماه متوالی بر خانواده پیامبر(ص) می­گذشت که آتشی برای پختن غذا روشن نمی­کردند؛ زیرا بیشتر خوراک ایشان آب و خرما بود، گاه همسایه­ها زیادی شیر گوسفندان خود را برای پیامبر(ص) می­فرستادند.[3] پیامبر(ص) حتی دو روز پیاپی از نان جو هم سیر نشد.[4]
از انس بن مالک نقل است، فاطمه(ع) قطعه نانی برای رسول­خدا آورد، پیامبر(ص) فرمود: ای فاطمه این چیست؟ گفت: قرص نانی پخته­ام، دلم آرام نگرفت تا این قطعه را برای شما آوردم. فرمود: دخترم این اولین غذایی است که از سه روز پیش تاکنون به دهان پدرت رسیده است.[5] باز از انس بن مالک است، هرگز در غذای روز یا شب پیامبر(ص) نان و گوشت با هم در سفره نبود؛ مگر در مهمانی­ها.[6] از ابوامامه نقل شده که گفته است: هیچ گاه از سفره خاندان پیامبر(ص) حتی قطعه نان جوینی هم باقی نمی­ماند.[7]

موضوعات: عنوان : ساده زيستي پيامبر(ص)(1)  لینک ثابت
[جمعه 1394-12-14] [ 04:11:00 ب.ظ ]





ساده زیستی در سیره امام علی(ع)

علی(ع) که الگوی زهد و قناعت و ساده زیستی است، هنگامی که باخبر شد کارگزارش عثمان بن حنیف انصاری در جشن عروسی جوانی بصری شرکت کرده که در آن مجلس بسیار ریخت و پاش شده، نامه ای به او نوشت و ضمن توبیخ او به خاطر شرکت در آن مهمانی، زندگی خود را چنین توصیف کرد:

… آگاه باش برای هر مسلمانی، پیشوایی است که باید از او پیروی کند و به نور او روشن شود. اینک بدان که پوشاک پیشوای تو در این دنیا، جامه ای پاره و پشمین و طعامش، خوراکی ناگوار و قرص نانی جوین است و پیوسته به اینها بسنده می کند. شما نمی توانید چنین زندگی کنید، ولی مرا به زهد و پاکدامنی و کوشش در راه حق و عدالت یاری کنید. به خدا سوگند! در این دنیا درهم و دینار و طلایی نیندوخته و از غنیمت های آن ثروتی پس انداز نکرده ام و به جز این ردای کهنه که بر تن دارم، جامه دیگری برای خویش تدارک ندیده ام… .

اگر بخواهم برایم آسان است که از شهدهای پاک و مغز نان گندم و جامه های زربافت و ابریشمی بهره گیرم، ولی دستم را از دامان این آرزوهای فریبنده کوتاه کرده ام و مرا رغبتی نیست که با حرص و ولع دهان به طعام های خوش گوار و شیرین آشنا کنم[19]

به قناعت، نفس ذلیل می شود

اَسْوَد و عَلْقَمِه گفتند: بر حضرت علی(ع) وارد شدیم، و برابر آن حضرت طبقی از لیف خرما قرار داشت که در آن دو گرده نان جوین بود و نخاله آرد جو بر روی نان ها آشکارا دیده می شد.

حضرت نان ها را برداشت آنها را بر زانوی خود زد تا شکسته شد، سپس با نمک میل فرمود، به فضه خادمه گفتیم: چه می شد اگر نخاله این آرد را برای حضرت می گرفتی؟

فضه گفت: نان گوارا را علی(ع) بخورد و گناهش بر گردن من باشد!

در این هنگام امیرالمؤمنین علی(ع) تبسمی کرد و فرمود: خودم دستور داده ام نخاله اش را نگیرد! گفتیم: برای چه یا علی؟ فرمود: زیرا با این کار نفسم بهتر ذلیل (و قانع) می شود، و مؤمنان از من پیروی خواهند کرد تا وقتی که به اصحاب بپیوندم.[20]

پی نوشت ها
[9]. نهج البلاغه، ترجمه: سید جعفر شهیدی، انتشارات علمی و فرهنگی، 1378، ج 14، ص 370، حکمت 57.
[10]. همان، ص 486، حکمت 104.
[11]. همان، ص 368، کلمه 44
[12]. عبد الواحد تمیمی آمدی، غررالحکم و دررالکلم، شرح: سید جمال الدین محدث، انتشارات دانشگاه تهران، 1373، ج 3، ص 192.
[13]. محمد محمدی ری شهری، میزان الحکمة، ترجمه: حمیدرضا شیخی، دارالحدیث، چ 3، ج 10، ص 5053، ح 17128.
[14]. همان، ص 5055، ح 17134.
[15]. همان، ص 5059، ح 17170.
[16]. همان، ص 5059، ح 17176.
[17]. همان، ص 5059، ح 17177.
[18]. همان، ص 5053، ح 17131.
[19]. نهج البلاغه، نامه 45.
[20]. داستان های زندگی علی، ص 119؛ یک صد موضوع 500 داستان، ص 431

موضوعات: ساده زیستی در سیره امام علی(ع)  لینک ثابت
 [ 04:08:00 ب.ظ ]





ساده زیستی و قناعت در کلام حضرت علی(ع)

خوشا به حال پارسایان در دنیا که به آخرت دل بسته اند. ایشان گروهی هستند که زمین را فرش و خاک آن را بستر و آب آن را شربت گوارا قرار داده اند

خوشا به حال کسی که معاد را به یاد آورد و برای روز حساب کار کرد و به گذران روز [به قدر کفاف] قناعت کرد و از خدا راضی بود.

اگر صلاح نفست را می خواهی، بر تو لازم است که با میانه روی و قناعت و سادگی رفتار کنی.

به خدا سوگند! نفس خود را چنان ریاضت و پرورش دهم که به گرده نانی اگر بتواند به دست آورد شاد شود و نمک را خورش نانش سازد

شکرگزارترین مردم، قانع ترین آنهاست و ناسپاس ترین مردم در برابر نعمت ها، آزمندترین آنها

برای سالم ماندن دینتان، به اندکی از [نعمت] دنیا قانع باشید که کفاف دنیا مؤمن را قانع می سازد.

کسی که به اندکِ دنیا قانع نباشد، ثروت بسیار آن را نیز هرچه گرد آورد، بی نیاز نشود.

ای فرزند آدم! اگر از دنیا به قدری که تو را کفایت کند می خواهی، بدان که کمترین بهره دنیا تو را کفایت می کند و اگر از دنیا بیش از اندازه کفایت بخواهی، بدان که همه دنیا برایت کافی نخواهد بود.

موضوعات: ساده زیستی و قناعت در کلام حضرت علی(ع)  لینک ثابت
 [ 04:06:00 ب.ظ ]
 
   
 
مداحی های محرم