کرامتی از شیخ انصاری
بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم
آیت الله العظمی بهجت: دو کلمه از شیخ انصاری نقل شده است که بر علوّ مقام او دلالت دارد.ک
اول آن که: یکی از اهل علم حاجتی داشته و مدت ها به حرم مشرف می شده و توسل می کرده است، تا این که روزی، عربی را می بیند که وارد حرم شد و عرض حاجت کرد (فرزندش بیمار بوده) و فوراً همان جا حاجتش برآورده شد؛ از این رو، خیلی ناراحت می شود و به اصطلاح، قهر می کند و تصمیم می گیرد از عراق برود. وقتی به محل اقامتش بر می گردد، به او می گویند: «چندین بار، خادم شیخ به سراغ شما آمد و شما نبودید». در همین وقت، دوباره خادم سر می رسد. (او را به نزد شیخ فرا می خواند و او به خدمت شیخ شرفیاب می شود) سرانجام بعد از آن که شیخ، حوائج او (هزینه حج، منزل و عیال) را برآورد، به او می فرماید: «شما نگاه نکنید به این مردم. این ها را این طور عادت داده اند؛ اما شماها اگر خواستید حاجتتان برآورده شود، بر خشوع و خضوع خود در نماز بیفزایید».
کلام بزرگی است. کأنّ [گویی] می فرماید که به این، أحوج [نیازمندتر] هستید.
دوم آن که، ایشان مریض شده بودند و اهل علم و عرب ها به دیدنشان آمده، و طی عیادت گفته بودند: «ان شاءالله خوب می شوید». ایشان در پاسخ فرموده بود:
المَوتُ و الحیاه من عَوارِضِ البدنِ و السّوجُ سَوادُ الْوَجهِ فی الآخره؛
مرگ و زندگانی از عوارض بدن است؛ ولی مصیبت، سیاه رویی در آخرت است.
نکته های ناب، ص 85.
موضوعات: کرامتی از شیخ انصاری
لینک ثابت