فرشته
 
 


شنبه یکشنبه دوشنبه سه شنبه چهارشنبه پنج شنبه جمعه
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30



جستجو


موضوع

نحوه نمایش نتایج:


اللّهُمَّ كُنْ لِوَلِيِّكَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَعَلى آبائِهِ في هذِهِ السّاعَةِ وَفي كُلِّ ساعَةٍ وَلِيّاً وَحافِظاً وَقائِدا ‏وَناصِراً وَدَليلاً وَعَيْناً حَتّى تُسْكِنَهُ أَرْضَك َطَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فيها طَويلاً

دريافت كد دعاي فرج




 





سی سال نماز قضا، به خاطر پرستش پست
بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم

مردى سى سال نماز را در مسجد به جماعت مى ‏خواند. روزى ديد كسى جايش را گرفته است. ابتدا ناراحت شد، بعد فهميد او در اين سى سال اين پست را مى‏ پرستيده نه خدا را، لذا تمام سى سال نماز را قضا كرد

منبع : يادداشت هاى استاد مطهرى جلد2، ص129

موضوعات: سی سال نماز قضا، به خاطر پرستش پست  لینک ثابت
[سه شنبه 1395-01-17] [ 06:23:00 ب.ظ ]





تاثیر تقوای مادر برفرزند
بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم

شـیـخ مـفید(ره ) در خواب دید : فاطمه زهرا(س ) در حالی که دست حسن (ع ) و حسین (ع ) را در دست داشت پیش آمد و رو به او فرمود : یاشیخ , به این دو کودک , فقه را تعلیم بده .
شیخ مفید از خواب بیدار شد .
تعجب کرد از این که فاطمه زهرا(س ) به همراه حسنین بیاید و بگوید به آنها تعلیم بده .
روزی شیخ در جلسه درس نشسته بود .
ناگهان زنی را دید که دست دو پسرش را در دست داشت و در بـرابـرش ایـستاده بود .
زن به شیخ مفید گفت : یا شیخ به این دو کودک (سید رضی و سید مرتضی ),فقه را تعلیم بده .
شـیخ مفید که تعبیر خوابش را دریافته بود, آن دو کودک را به بهترین وجه پرورش داد تا جایی که سید رضی و سید مرتضی ازمفاخر جهان تشیع گردیدند .
روزی شـیـخ مفید مقداری سهم امام به این دو کودک داد که به مادرشان بدهند .
مادر آنها پول را قـبـول نـکرد و گفت : سلام مرا به شیخ مفید برسانید و بگویید پدرمان مغازه ای به ارث گذاشته اسـت .
مـادرمـان , مال الاجاره این مغازه را می گیرد و خرج می کند, لذا احتیاج زیادی نداریم و با قناعت زندگی می کنیم

تربیت فرزند در اسلام , ص 90

موضوعات:  تاثیر تقوای مادر برفرزند  لینک ثابت
 [ 06:09:00 ب.ظ ]





کرامتی از شیخ انصاری
بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم

آیت الله العظمی بهجت: دو کلمه از شیخ انصاری نقل شده است که بر علوّ مقام او دلالت دارد.ک

اول آن که: یکی از اهل علم حاجتی داشته و مدت ها به حرم مشرف می شده و توسل می کرده است، تا این که روزی، عربی را می بیند که وارد حرم شد و عرض حاجت کرد (فرزندش بیمار بوده) و فوراً همان جا حاجتش برآورده شد؛ از این رو، خیلی ناراحت می شود و به اصطلاح، قهر می کند و تصمیم می گیرد از عراق برود. وقتی به محل اقامتش بر می گردد، به او می گویند: «چندین بار، خادم شیخ به سراغ شما آمد و شما نبودید». در همین وقت، دوباره خادم سر می رسد. (او را به نزد شیخ فرا می خواند و او به خدمت شیخ شرفیاب می شود) سرانجام بعد از آن که شیخ، حوائج او (هزینه حج، منزل و عیال) را برآورد، به او می فرماید: «شما نگاه نکنید به این مردم. این ها را این طور عادت داده اند؛ اما شماها اگر خواستید حاجتتان برآورده شود، بر خشوع و خضوع خود در نماز بیفزایید».

کلام بزرگی است. کأنّ [گویی] می فرماید که به این، أحوج [نیازمندتر] هستید.

دوم آن که، ایشان مریض شده بودند و اهل علم و عرب ها به دیدنشان آمده، و طی عیادت گفته بودند: «ان شاءالله خوب می شوید». ایشان در پاسخ فرموده بود:

المَوتُ و الحیاه من عَوارِضِ البدنِ و السّوجُ سَوادُ الْوَجهِ فی الآخره؛

مرگ و زندگانی از عوارض بدن است؛ ولی مصیبت، سیاه رویی در آخرت است.

نکته های ناب، ص 85.

 

موضوعات: کرامتی از شیخ انصاری  لینک ثابت
 [ 06:03:00 ب.ظ ]
 
   
 
مداحی های محرم